‫لحظه تحویل سال‪ :‬ساعت ‪ ۱۵‬و ‪ ۱۳‬دقیقه و ‪ ۳۹‬ثانیه روز جمعه ‪ ۳۰‬اسفند ‪۱۳۸۷‬‬

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫صفحه‪ 8 +‬صفحه پیوست‌نامه هیمه‬ ‫صحبت‌نو ویژه گراش‪ .‬سال چهارم‪ .‬شماره سی و سه (ضمیمه شماره ‪ 57‬صحبت‌نو فارس)‪ -‬فروردین ‪ -1388‬ربیع‌االول ‪ -1430‬مارس ‪12 -2009‬‬
‫‪ ‬سرخط‬
‫‪ ‬سرمقاله‬

‫رعایت قانون‬
‫و حفظ حرمت‬
‫مردم گراش‬
‫صحبت نو‪ :‬کار روزنامه‌نگاری یکی از فعالیت‌های‬
‫پردلهره و زیان‌آور اس��ت‪ .‬به گونه‌ای که این ش��غل‬
‫در سراس��ر جهان از نظر زیان‌آور ب��ودن در ردیف‬
‫اول ق��رار دارد‪ .‬در هر کش��وری نی��ز چارچوب‌ها و‬
‫سیاست‌های خاصی بر مطبوعات حاکم است و عبور‬
‫شش روز در کویت‬ ‫از آن‪ ،‬روزنامه نگار را در برابر قانون قرار خواهد داد‪.‬‬
‫صحبت نو در این س��ی و سه ش��ماره تالش کرده‬
‫گزارش‌های صحبت نو‬ ‫اس��ت در چارچوب قانون به حرکت خود اس��تمرار‬
‫از زندگی و کار گراشی‌ها‬ ‫بخشد‪ .‬اکنون و در آغاز سالی دیگر‪ ،‬سوال‌هایی گاه‬
‫از طری��ق فض��ای مجازی بی نام و نش��ان و گاه در‬
‫‪10‬‬ ‫البه‌الی گفت‌وگوهای دوس��تانه به گوش می‌رسد‪،‬‬
‫محمد کاظم کشوری در‬ ‫هر چند دوست نداریم زیاد از خودمان بنویسیم اما‬
‫تصادف جان باخت‬ ‫ما موظفیم بدان‌ها پاسخ دهیم‪.‬‬

‫باز هم سرعت‬ ‫در پی بحران اقتصادی که در دوازدهم بهمن ماه با‬

‫متواری شدن متهم اصلی این حادثه شکل آشکاری‬
‫به خود گرفت‪ ،‬چند س��وال تکرار می‌ش��ود‪ ،‬برخی‬
‫قربانی گرفت‬ ‫سعی دارند با طرح این سوال‌ها و گاه فرافکنی افراد‬
‫بی‌گن��اه را متهم این حادثه معرف��ی کنند‪ .‬این در‬
‫‪2‬‬ ‫حالی است که متهم اصلی همچنان از انظار عمومی‬
‫مربی باشگاه پیروزی هالل احمر گراش‪:‬‬ ‫مخفی اس��ت و شکایت‌ها علیه شرکت سرمایه‌پذیر‬

‫امسال باید‬
‫در حال تکمیل شدن‪.‬‬
‫سوال اول ‪ -‬برخی روحانیت بومی و غیربومی حاضر‬
‫در گراش را در انجام وظیفه خود و ندادن هشدار به‬

‫قهرمان می‌شدیم‬ ‫موقع متهم جلوه می‌دهند‪ .‬آنان می‌گویند هنگامی‬

‫که به روحانیون مراجعه می کردیم‪ ،‬فعالیت شرکت‬
‫‪ ‬محمد رفیع ضیایی‬

‫را تأیید می‌کردند‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫ادامه بررسی بحران اقتصادی گراش‬ ‫روحانیون نیز در جواب می‌گویند‪ :‬بر اساس زاویه‌ی‬
‫دید س��وال و این که قراردادها بر پایه مضاربه بوده‬
‫با سرشاخه‌ها‬
‫طبیعت گراش خشکسالی خود را با مردم تقسیم می‌کند‬
‫اس��ت‪ ،‬آن را تأیید می‌کرده‌اند‪ .‬چنانچه این س��وال‬
‫از مراجع عظام س��اکن در قم نیز شده است و آنان‬

‫چه باید کرد؟‬ ‫‪2‬‬

‫نیز طبق زاویه‌ی دید س��وال‪ ،‬چنین فعالیت‌هایی را‬
‫‪2‬‬ ‫بالمانع اعالم کرده‌اند‪.‬‬
‫‪3‬‬
 ‫روز از نو ‪2‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬ ‫مراکز توزیع صحبت‌نو‪ :‬ویدیوکلوپ جام‌جم‪ ‬ویدیوکلوپ ندا ‪ ‬سرای هنر ‪ ‬کتابفروشی حافظ ‪ ‬کتابفروشی نوردانش ‪ ‬کتابفروشی فرهنگ‌سرا ‪ ‬کتابفروشی غدیر ‪ ‬نوشت افزار مهر‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫‪ ‬خبر اختصاصی‬ ‫محمد کاظم کشوری در تصادف جان باخت‬ ‫سرمقاله ‪‬‬

‫باز هم سرعت قربانی گرفت‬ ‫رعایت قانون‬

‫ديگر سرنشين خودرو را رضايت بخش دانستند‪.‬‬
‫محمود توکلی يکي از ش��اهدان عيني مي‌گويد‌‪ :‬در‬
‫ابوالحسن‌حس�ینی‪ :‬در پي وق�وع حادثه‌ي‬
‫رانندگي در س�اعت ‪ 11:30‬يکشنبه شب ‪18‬‬
‫اس�ماعیل اخگ�ر‪ :‬ط��ي يك عم��ل جراحي‬
‫مقابل گراش‌س��نتر ايس��تاده بودم که متوجه شدم‬
‫خودروي س��مندي با سرعت بس��يار زياد از سمت‬
‫اس�فند جواني به نام محمدکاظم کش�وري‬
‫محله ناساگ به سمت من مي‌آيد‪ .‬ترسيدم که با اين‬
‫كم‌سابقه توموري بزرگ و حجيم از شكم بيماري‬ ‫سرعت ممکن است اتفاقي بيافتد که ناگهان خودرو‬
‫‪ 70‬ساله خارج شد‪ .‬اين عمل جراحي توسط تيم‬ ‫با از دست دادن کنترل خود به سمت حاشيه سمت‬
‫جراحي بيمارس��تان اميرالمومنين (ع) گراش به‬ ‫راس��ت خيابان منحرف ش��ده و با برخورد شديدي‬
‫سرپرستي دكتر عبدالهي انجام گرفت‪ .‬بيمار پس‬ ‫که با تير چراغ برق داش��ت جرقه‌ي شديدي ناشي‬
‫از كاه��ش حدودا ً ده كيل��و وزن‪ ،‬با‌ حال عمومي‬ ‫از برخورد س��يم‌هاي برق ايجاد ش��ده و فضا کام ً‬
‫ال‬
‫خوب از بيمارس��تان ترخيص ش��د‪ .‬بيمارستان‬ ‫پر از دود ش��د‪ .‬جمعيت حاض��ر در لحظه‌ي حادثه‬
‫اميرالمومني��ن (ع) گراش با دارا بودن پزش��كان‬ ‫به س��رعت به س��مت خودرو رفته و سرنشين ديگر‬
‫و پرس��نل مج��رب و امكان��ات عال��ي از معدود‬ ‫خودرو به نام س��يدناصر موسوي را فورا ً با خودروي‬
‫مراكز درماني در منطقه جنوب اس��ت كه اعمال‬ ‫عبوري به بيمارس��تان منتقل کردن��د‪ .‬اما راننده‌ي‬
‫جراحي‌های اين‌چنين در آن قابل انجام است‪.‬‬ ‫جوان همچنان بي‌هوش‌گير افتاده بود‪ .‬او افزود‪ :‬پس‬
‫‪//‬‬ ‫از چند لحظه آقاي دهقان از برادران نيروي انتظامي‬
‫اس�ماعیل اخگر‪ :‬بنا به گفت��ه‌ يكي از اعضاي‬ ‫در محل حضور داشت‪ .‬تيم آتش نشاني و هالل‌احمر‬
‫هيئت امن��ا خانه‌ی فرهنگیان در محله بیس��ت‬ ‫نيز پس از دقايقي به محل حادثه رسيدند و بقيه‌ي‬
‫دس��تگاه آموزش وپرورش‪ ،‬ده واحد ديگر از این‬ ‫نيروها حدود نيم ساعت بعد به محل حادثه رسيدند‪.‬‬
‫خانه‌ها كه توسط خيرين ساخته شده‪ ،‬تا دوازده‬ ‫اين حادثه هيچ‌گونه آتش‌سوزي ناشي از انفجار و يا‬
‫ارديبهش��ت و در هفته معلم آماده می‌شود‪ .‬این‬ ‫‪ ‬به دلیل ازدحام مردم عملیات امدادی به کندی انجام گرفت‪[ .‬عکس‪ :‬ابوالحسن حسینی]‬
‫اتصال برق به همراه نداشت‪.‬‬
‫خانه پ��س از افتتاح ب��ه اداره آموزش و پرورش‬
‫و حفظ حرمت‬
‫جان خود را از دست داد‪.‬‬
‫ش��کاري مس��ئول تيم عمليات امداد ه�لال احمر‬
‫گ��راش مي گويد‪ :‬به علت ش��دت برخورد خودروي‬
‫س��مند به تير چراغ ب��رق راننده‌ي ج��وان در بين‬
‫آهن‌پاره‌ه��اي س��مند گير افتاد و ب��ه علت ازدحام‬
‫جمعي��ت دور خودرو عمليات نجات به کندي پيش‬
‫رفت و هيچ تالشي براي متفرق کردن جمعيت نيز‬
‫نمي‌ش��د در حالي که هر لحظه خطر انفجار خودرو‬
‫وجود داش��ت‪ .‬عمليات نجات ح��دود ‪ 50‬دقيقه به‬
‫ط��ول انجامي��د تا س��رانجام نيروهاي ام��داد هالل‬
‫احمرگراش توانس��تند به وسيله س��ت نجات نيمه‬
‫س��نگين هيدروليک راننده را آزاد ساخته و توسط‬
‫آمبوالنس به بيمارستان اميرالمومنين انتقال دهند‬
‫که متاس��فانه معالجات موثر واقع نش��ده و منجر به‬
‫فوت گرديد‪.‬‬
‫خانم دکتر دهقاني و دکتر عبدالهي پزش��ک معالج‬
‫علت مرگ را ضربه مغزي اعالم کردند و افزودند که‬
‫متوفي در صحنه‌ي حادثه فوت ش��ده اس��ت و حال‬
‫حالی است که فعالیت‌های غیرقانونی شرکت‪ ،‬در‬
‫مردم گراش‬
‫ادام�ه از صفحه یک‪ :‬این در حالی اس��ت که‬
‫وقت��ی س��ؤال را از زاویه‌ای دیگر ب��رای مراجع‬
‫مطرح کرده‌اند‪ ،‬پاس��خ به روش��نی کالهبرداری‬
‫عنوان شده اس��ت‪ .‬گفتنی است پیش از متواری‬
‫شدن دکتر نون‪ ،‬حجت االسالم اسماعیلی‪ ،‬طبق‬
‫آن چه در صحبت نو ش��ماره ‪ 31‬به چاپ رسیده‬
‫اظهار داشت‪ ،‬پیش از حادثه هشدار الزم را داده‬
‫است‪ ،‬اما چندان جدی گرفته نشده است‪.‬‬
‫س�ؤال دوم‪ :‬چرا امام جمعه‪ ،‬قبل از وقوع‬
‫حادثه از غیر ش�رعی بودن این فعالیت‌ها‬
‫سخنی نگفت؟‬
‫در پاس��خ می‌توان گفت ت��ا پیش از وقوع جرم‪،‬‬
‫اتهام زدن به افراد از نظر فقه اس�لامی و حقوق‬
‫اجتماعی چندان عاقالنه به نظر نمی‌رس��د‪ ،‬دیگر‬
‫این که چنانچه امام جمعه در نماز اعالم می‌کرد‪،‬‬
‫ممکن بود به دالیلی که بر کسی پوشیده نیست‪،‬‬
‫امنیت اجتماعی دچار آش��فتگی ش��ود‪ .‬این در‬

‫‪//‬‬
‫تحويل داده مي‌شود‪.‬‬
‫فاطمه فوالدي یک‌ساله‪،‬‬ ‫مسابقه‌ي بهتر درس دادن‬ ‫گراش قدیم زنده شد‬
‫قالب‌های به ظاهر قانونی و بسیار مخفیانه انجام‬
‫می‌شده است‪ ،‬به گونه‌ای که حتی سرشاخه‌ها نیز‬
‫مري�م پاك�روان‪ :‬دانش‌آم��وزان كالس س��وم‬
‫دبستان پاكزاد در مس��ابقات آینده‌سازان افتخار‬
‫کوچک‌ترین عضو کتابخانه‬ ‫صحبت ن�و‪ :‬معلمان گ�راش در جش�نواره الگوهاي برتر‬ ‫صحب�ت ن�و‪ :‬بی�ش از ش�صت عک�س از گ�راش قدیم بر‬
‫از چگونگی چرخش معامالت اطالعی نداشته‌اند‪.‬‬
‫در چنی��ن فضای��ی که هیچ گون��ه اطالعاتی در‬
‫آفریدند‪.‬‬ ‫تدريس با هم رقابت کردند‪.‬‬ ‫دیوارهای حسینیه برق‌روز به نمایش درآمد‪.‬‬ ‫اختی��ار روحانیون نبوده اس��ت‪ ،‬چگونه می‌توان‬
‫دانش‌آم��وزان مريم نوبه��ار‪ ،‬معصوم��ه پايمرد‪،‬‬ ‫اظهار نظر کرد و به افراد اتهام بست؟‬
‫فرزان��ه فتاح��ي در آزم��ون اول ارزش��يابي‬ ‫سؤال سوم ‪ -‬چرا صحبت نو وقتی درباره‬
‫تكويني(آينده‌سازان) ويژه اس��تان فارس ممتاز‬ ‫افتتاح هت�ل آتالنتی�س در دوبی مطلب‬
‫ش��ناخته ش��دند‪ .‬مريم نوبهار افتخار رتبه اولي‬ ‫می‌نوشت‪ ،‬هشدار الزم را نداد؟‬
‫صحب��ت ن��و‪ ،‬در آن فض��ای نهان ‪ -‬روش��ی که‬
‫ارزشيابي تكويني در شهرستان را نيز دارا است‪.‬‬
‫طراح��ان اصلی ای��ن بحران‪ ،‬ایجاد ک��رده بودند‬
‫اين دانش‌آموز پرتالش در مس��ابقات حفظ قرآن‬
‫و هیچ گون��ه اطالعاتی در اختی��ار نبود‪ ،‬و هیچ‬
‫منطقه نيز سكوي رتبه اولي را به خود اختصاص‬
‫مس��ئولی اظهار نظ��ری در این ب��اره نمی‌کرد‪،‬‬
‫داده است‪ .‬فاطمه شوري نيز در قرائت قرآن مقام‬
‫چگونه می‌توانست بدون داشتن آگاهی‌های الزم‬
‫اول را كسب نموده است‪.‬‬
‫و نب��ود منبعی رس��می و قابل وث��وق‪ ،‬تحلیل و‬
‫‪//‬‬
‫نتیجه‌گیری کند؟ به هر حال برای دادن هشدار‪،‬‬
‫ب��ه گزارش روابط عموم��ی اداره آموزش و پ��رورش منطقه گراش‬ ‫نی��از به اطالعات صحیح و دقی��ق از منبع مورد‬
‫خان��ه فرهنگ گراش به منظ��ور ثبت بس��ياري از مواريث گراش و‬
‫تحریریه نوجوان‪ -‬يعقوب وفایي‌فرد‪ :‬كوچك‌ترين عضو كتابخانه‬ ‫دومين مرحله جش��نواره الگوهاي برتر تدريس با حضور آموزگاران‬ ‫اطمینان اس��ت‪ .‬البته صحبت ن��و پس از پخش‬
‫همچنين به منظور آش��نا نمودن جوانان ش��هر با فرهنگ گذش��ته‪،‬‬
‫عمومي گراش فقط يك سال سن دارد‪.‬‬ ‫داوطلب پايه مختلف دوره ابتدايي به ميزباني دبس��تان ش��ادروان‬ ‫ش��ب‌نامه در گ��راش و یک ماه قب��ل از متواری‬
‫نمايشگاه عكس‌هاي قديمي در محل حسينيه برق روز برگزار کرد‪.‬‬
‫مهدی‌آينه افروز مسئول پیشین كتابخانه عمومي گراش فاطمه فوالدي‬ ‫آش��فته برگزار گرديد‪ .‬در اين جشنواره آموزگاران با ارائه روش‌هاي‬ ‫ش��دن دکتر نون‪ ،‬ب��ا تیتر «وقت��ی همه خواب‬
‫مهدی جباری مس��ئول خانه فرهنگ گراش گفت‪ :‬در اين نمايشگاه‬
‫را به عنوان كوچك‌ترين عضو كتابخانه معرفي کرد‪ .‬اين خردسال متولد‬ ‫نوين تدريس و با به نمايش گذاش��تن ابتكار‪ ،‬خالقيت ونوآوري در‬ ‫بودند» نخستین عکس‌العمل آگاهی‌رسانی خود‬
‫كه از ‪ 16‬تا ‪ 26‬اسفند برپا بود‪ ،‬بيش از ‪ 60‬عكس قديمي در معرض‬ ‫را ‪ -‬آن هم در فضایی تهدیدآمیز ‪ -‬آغاز کرد و تا‬
‫بهمن‌ماه سال گذشته است و از تاريخ ‪ 13‬بهمن‌ماه ‪ 1387‬به عضويت‬ ‫انتقال مفاهيم درسي به دانش‌آموزان به رقابت پرداختند‪.‬‬ ‫دي��د عالقه‌مندان قرار گرفت‪ .‬قرار اس��ت از س��وي خانه فرهنگ به‬ ‫هم اکنون نیز به این رویه‪ ،‬به صورت متعادالنه و‬
‫كتابخانه درآمده اس��ت اما به دليل نداشتن سن كافي شمار‌ه كارت به‬ ‫در پايه اول ابتدايي مرضيه زينل‌زاده از آموزش��گاه ش��هيد عالمي‪،‬‬ ‫نفراتي كه زيباترين اثر را ارائه كرده‌اند جوايزي اهدا گردد‪.‬‬ ‫به دور از فضای احساس��ی ادامه می‌دهد‪ .‬نوشتن‬
‫او اختصاص نمي‌يابد و به عنوان عضو «الف» كتابخانه شناخته مي‌شود‪.‬‬ ‫در‌پايه دوم مينو سديدي از دبستان شهيد محقق‪ ،‬در‌پايه سوم اعظم‬ ‫این مس��ابقه تالشی بود برای گردآوری آرش��یوی تصویری از شهر‬ ‫مطالب غیرواقعی و تخیلی در اینترنت‪ ،‬به دالیل‬
‫آينه‌افروز درباره ساختمان کتابخانه گفت‪ :‬دكتر زین‌العابدین محبي قول‬ ‫آشنا از دبس��تان ش��ادروان كريميان‪ ،‬در‌پايه چهارم ابتدايي ناهيد‬
‫س��اخت كتابخانه‌ي كوچك را در گراش داد‌ه اس��ت‪ .‬اين كتابخانه قرار‬ ‫گراش تا بتوان از آن در برنامه‌های آینده اس��تفاده کرد‪ .‬عکس‌های‬ ‫خاص از جمله ناش��ناس ماندن نام نویسنده کار‬
‫فاطم�ه يوس�في‪ :‬همزمان ب��ا س��الروز ازدواج‬ ‫ن حسين‌زاده از‬‫باقري از دبس��تان شهيد محقق و در‌پايه پنجم حس ‌‬ ‫این نمایش��گاه در چند بخش از نظر کیفیت هنری و سابقه تاریخی‬
‫حض��رت محم��د(ص) ب��ا حض��رت خديجه(س)‬ ‫است در محل كتابخانه عمومي گراش بنا شود در برگيرنده كتاب‌هاي‬ ‫س��اده‌ای است‪ ،‬اما کار کردن با نام و نشان بسیار‬
‫دبستان شهيد بهزادي مقام اول اين جشنواره را كسب نمودند‪.‬‬ ‫در مسابقه شرکت داده خواهد شد‪.‬‬
‫كتابخانه عمومي فعلي خواهد بود‪ .‬كتاب‌هاي اين كتابخانه در موضوعات‬ ‫سخت و مسئوالنه است‪ .‬پس از این حادثه بیش‬
‫كالس مهارت‌هاي برتر وي��ژه‌ي خانم‌هاي متاهل‬ ‫در مرحله قطبي كه با حضور شهرس��تان‌ها ومناطق قطب‌ جنوب‬ ‫در كنار اين نمايش��گاه‪ ،‬نمايش��گاه كتاب با بيش از هزار عنوان برپا‬
‫مختلف سياسي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬علمي و ‪ ...‬مي‌باشد‪.‬‬ ‫از هفت نش��ریه‌ی اینترنتی بی‌شناس��نامه ظهور‬
‫در تاري��خ ‪ 87/12/18‬براب��ر با دهم ربي��ع‌االول با‬ ‫استان فارس برگزار خواهد شد‪ ،‬از هر پايه نفرات برگزيده به‌عنوان‬ ‫بود‪.‬اين نمايش��گاه نيز به همت خانه فرهنگ و شوراي اسالمي شهر‬
‫وي در پايان بيان داشت‪ :‬كتاب منبع اصلي همه دستاوردهاي فرهنگي‬ ‫و ب��روز کرده‌اند‪ .‬نا‌معلوم ب��ودن اهداف و اغراض‬
‫همكاري مركز قرآني بيت النور وهيات نوراالئمه در‬ ‫نماينده منطقه گراش حضور خواهند يافت‪.‬‬ ‫گراش داير گرديده بود‪.‬‬
‫است و هيچ چيز نمي‌تواند جايگزين كتاب شود‪.‬‬ ‫نویس��ندگان این گونه وبالگ‌ه��ا‪ ،‬صحت اخبار‬
‫حسينيه ابوالفضل برگزار شد‪ .‬اين جلسه‪ ،‬از ساعت‬
‫و تحلیل‌ه��ای آنان را زیر س��وال می‌ب��رد‪ .‬البته‬
‫چه��ار بعد‌از ظهر با حضور‪ 50‬نف��ر از قرآن‌‌پژوهان‬

‫همه به دنبال سیب‌زمینی مجانی‬ ‫راه‌یابی دانش‌آموز خالق به‬

‫برخی از این وبالگ‌ه��ا محترمانه و متعهدانه به‬
‫و خانم‌ه��اي متاهل آغاز ش��د و درخصوص آيين‬ ‫واشکافی مسائل می پردازند که جای تقدیر دارد‪،‬‬
‫همس��ر‌داري‪ ،‬ارتباط كالم��ي و غير‌كالمي بحث و‬ ‫اما روزنام��ه‌ی اینترنتی صحبت نو‪ ،‬و نش��ریه‌ی‬

‫نمایشگاه کشوری ریاضی‬

‫تبادل‌نظر گرديد‪ .‬اين حس��ينيه تصميم دارد اين‬
‫جلسات را به‌طور مستمر در سال جديد برگزارکند‪.‬‬
‫ش��هابی رییس کمیته ام��داد ام��ام خمینی (ره)‬
‫گراش می‌گوید‪« :‬تعاونی روس��تایی اقدام به خرید‬
‫‪//‬‬
‫این س��یب‌زمینی‌ها نموده و از طریق کمیته امداد‬
‫توس��ط پایگاه‌های بس��یج در سطح ش��هر توزیع‬
‫می‌ش��ود‪ .‬هزینه‌ی ‪ 500‬تومن دریافتی از مردم در‬
‫واقع هزینه‌ی حمل و تخلیه‌ی بار از کامیون‌هاست‪.‬‬
‫ب��ه دلیل مش��کالت حم��ل و مس��یرهای خاکی‬
‫روس��تاها از شوراهای روستایی خواسته شده است‬
‫ت��ا خود اق��دام به دریاف��ت س��یب‌زمینی‌ها کرده‬
‫و هزینه‌ی حمل آن تا روس��تاها را از روس��تاییان‬
‫دریافت نمایند‪».‬‬
‫صحب�ت نو‪ :‬فوزي��ه اكبري‌زاده طلبه مدرس��ه‬ ‫ش��هابی در ادامه افزود‪« :‬امروز چهارشنبه تنها ‪70‬‬
‫علميه‌ی‌الزهراء گراش موفق به كس��ب رتبه اول‬ ‫تن از محموله رس��یده اس��ت که در چند نقطه از‬
‫كش��وري در همايش جش��نواره عل��وم قرآني به‬ ‫شهر در میان مردم توزیع شد و امید است همه‌ی‬
‫ميزباني دانشگاه پيام نور استان گلستان شد‪.‬‬ ‫محموله تا آخر س��ال‬
‫وی با ارائه مقاله‌اي با عنوان «مسأله رجعت در قرآن»‬ ‫در میان م��ردم توزیع‬
‫در محور اعتقادي اين همايش توانس��ت جايزه اول‬ ‫گردد‪ ».‬ش��هابی اضافه‬
‫اين رش��ته را در بين شركت‌كنندگان‪ ،‬دانشجويان‬ ‫می‌کن��د ج��ای هیچ‬
‫دانشگاه‌هاي كشور به خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫نگرانی نیس��ت به هر‬
‫اي��ن مقال��ه و در مجموع��ه‌ي خالص��ه مقاالت‬ ‫نف��ر ح��دود ‪ 50‬کیلو‬
‫همايش چاپ خواهد شد‪.‬‬ ‫سیب زمینی می‌رسد‪.‬‬
‫ت���وزی���ع رای���گ���ان‬
‫خبرهای چند سطری ‪‬‬ ‫سیب‌زمینی در مناطق‬
‫دیگر فارس‪ ،‬هرمزگان‬
‫اس�فندماه ‪ ‌:1387‬طب��ق آم��ار اداره نهضت‬
‫و بوشهر نیز انجام شده‬
‫الرس��تان بیش��تر بی‌س��وادان گراش را خانم‌ها‬
‫است‪.‬‬
‫تش��كيل مي‌دهند‪ .‬اداره نهضت براي ريش��ه‌كن‬
‫كردن بي‌س��وادي در منطقه از افراد بي‌س��واد و‬
‫ابوالحس�ن حس�ینی‪« :‬یک گونی سیب‌زمینی‬
‫‪ 500‬تومن» خبری بود که صبح روز چهارشنبه ‪14‬‬
‫اس��فند دهن به دهن در سطح ش��هر پیچید‪ .‬همه‬
‫متعجب بودند که قضیه چیست‪ .‬آیا سیب‌زمینی‌ها‬
‫فاس��د هستند؟ یا این که فقط مخصوص فقراست؟‬
‫ب��ه هر حال برخی از مردم برای این که این فرصت‬
‫باد آورده را از دس��ت ندهند به کامیون‌های حامل‬
‫سیب‌زمینی هجوم برده و صف‌های طوالنی برای آن‬
‫تشکیل دادند‪ .‬حتی عده‌ای حاضر بودند با پرداخت‬
‫‪ 1000‬تومن به پیک موتوری این کار را برای‌ش��ان‬
‫انجام دهند‪ .‬اما جریان از چه قرار بود؟‬
‫ابت��دا به س��راغ عبدالحس��ین مهروری‪ ،‬بخش��دار‬
‫گراش‪ ،‬می‌رویم‪ .‬او می‌گوید‪« :‬در پی خرید تضمینی‬
‫س��یب‌زمینی از کش��اورزان‪ ،‬دول��ت تصمیم گرفته‬
‫است تا مقدار ‪ 200‬تن‬
‫سیب‌زمینی به صورت‬
‫رایگان در بخش گراش‬
‫توزیع ش��ود‪ .‬هزینه‌ی‬
‫حمل از مرکز تا ش��هر‬
‫گراش بر عهده‌ی دولت‬
‫اس��ت اما به دلیل نبود‬
‫امکانات و بودجه کافی‪،‬‬
‫روس��تاییان بایس��تی‬
‫هزین��ه‌ی حم��ل از‬
‫گراش تا روستا را خود‬
‫پرداخت کنند‪.‬‬
‫دست‌س��از و ابداعي برای انتقال مفاهيم رياضي و‬
‫بيست‌ و پنج بازي و سرگرمي در معرض ديد بيش‬
‫از ‪ 1500‬نفر از دانش‌آموزان دبيرستان‌هاي شيراز‬
‫ق��رار گرفت‪ .‬اين دست‌س��ازها مي‌توان��د به عنوان‬
‫وسايل كمك درسي در مدارس استفاده شود‪.‬‬
‫از ميان ‪ 150‬اثر دست‌س��از و ابداعي اين نمايشگاه‬
‫كه هر س��اله برگزار مي‌شود دو اثر براي نمايش در‬
‫نمايشگاه دستاوردهاي رياضي در شيراز و شركت‬
‫در نمايشگاه رياضي استان گيالن كه قرار است در‬
‫س��ال بعد برگزار شوند انتخاب شدند‪ .‬سازنده يكي‬
‫از اي��ن طرح‌هاي برگزيده فاطمه اميني دانش‌آموز‬
‫گراش��ي مركز آموزش��ي بنت‌الهدي صدر اس��ت‪.‬‬
‫اميني درباره طرح خود مي‌گويد‪ « :‬اين‌س��ازه كه‬
‫به نام نمايش��گر تابع‌ها اكران شده‌اس��ت مي‌تواند‬
‫نمودار س��ينوس و انواع انتقال��ش را بر روي محور‬
‫مختصات نمايش دهد‪».‬‬
‫فاطمه اميني دانش‌آموز گراشي دبيرستان دخترانه‬
‫بنت‌الهدي صدر ش��يراز اس��ت كه در مقطع سوم‬
‫دبيرستان تحصيل مي‌كند و اين سازه را تحت نظر‬
‫خانم هاش��مي دبيرحسابان به اجرا در آورده است‪.‬‬
‫اين نمايش��گاه ك��ه قرار بود در م��دت ده روز برپا‬
‫شود به علت اس��قبال زياد دانش‌آموزان تا يك‌ماه‬
‫تمديد شد‪.‬‬
‫مکتوب آن یک بنگاه رس��می خبررسانی است‪،‬‬
‫با تمام تعهداتی که قانون برای آن در نظر گرفته‬
‫است‪.‬‬
‫فاطمه حاجي‌زاده‪ :‬دانش‌آموز گراش��ی نمایشگر‬ ‫س�ؤال چه�ارم‪ -‬چ�را در صحب�ت ن�و‪،‬‬
‫تواب��ع سینوس��ی را ب��ه نمایش��گاه خالقیت‌های‬ ‫حرف‌های کس�انی چاپ می‌ش�ود که در‬
‫حسابان و هندسه عرضه کرد‪.‬‬ ‫مظان اتهام قرار دارند؟‬
‫نمايش��گاه خالقيت‌ه��اي حس��ابان و هندس��ه‬ ‫صحبت نو طبق سنت اطالع‌رسانی خود‪ ،‬قصد دارد‬
‫دانش‌آموزان دبيرس��تاني شيراز براي نخستين بار‬ ‫آرای متف��اوت و متخالف را در کنار هم به چاپ‬
‫در اين شهر برگزار شد‪ .‬اين نمايشگاه در دبيرستان‬ ‫برساند و قضاوت را به عهده خوانندگان واگذارد‪.‬‬
‫دخترانه بنت‌الهدي‌صدر شيراز برپا شد و ‪ 150‬اثر‬ ‫ثبت این اظهارات در ح��ال و آینده می‌تواند در‬
‫ش��ناخت جریان‌ها موثر باشد‪ .‬همان‌گونه که اگر‬
‫در آرش��یو صحبت‌ن��و خ��ود را ورق بزنید حتی‬
‫می‌توانید عکس متهم اصلی را نیز بیابید‪ .‬در این‬
‫حادثه‪ ،‬سیاست صحبت نو‪ ،‬حفظ عزت و حرمت‬
‫مردم گراش از هر سنخی است‪ .‬به هر حال‪ ،‬پس‬
‫از طرح ش��کایات در دادگاه صالح‪ ،‬رس��یدگی به‬
‫این مساله و معرفی شدن مجرمان اصلی و فرعی‪،‬‬
‫اطالع رسانی الزم را انجام خواهد داد‪ ،‬اما اکنون‬
‫که دادگاهی ش��کل نگرفته و حکمی صادر نشده‬
‫است‪ ،‬همه حق دارند‪ ،‬حرف خود را بزنند و ندای‬
‫خود را به مردم و مس��ئوالن برس��انند تا جامعه‬
‫در فض��ای ش��ایعات متحیر و س��رگردان نماند‪.‬‬
‫آنچه در نش��ریه به چاپ می‌رس��د با نام و نشان‬
‫نویسندگان است و به ایجاد فضای مفاهمه کمک‬
‫خواه��د کرد‪ .‬ما در این عرصه نگاهی چند جانبه‬
‫داری��م‪ .‬گفت‌وگو با علی اصغر حس��نی‪ ،‬نماینده‬
‫مردم‪ ،‬انتش��ار سخنان امام جمعه حجت االسالم‬

‫یک روز مدرسه در دست بچه‌ها‬

‫‪ ‬گزارش‬ ‫حالجی‪ ،‬حجت االسالم والمسلمین سید عباس‬
‫كم‌س��واد خواسته است كه در كالس‌هايي كه در‬ ‫معصومی‪ ،‬حجت‌االسالم اسماعیلی رئیس حوزه‬
‫به مش��اهدات خود گفت‪« :‬مجریان طرح می‌توانند در آینده نقش خود‬
‫بخش تشكيل مي‌شود شركت كنند‪.‬‬ ‫علمیه گراش‪ ،‬منصور محتاجی فرماندار الرستان‪،‬‬
‫را به خوبی در جامعه ایفا کنند و حتماً در کارشان موفق خواهند بود‪».‬‬
‫‪ 14‬اس�فند ‪ :1387‬شبكه‌ بهداش��ت و درمان‬ ‫پیش��نهاد او به دانش‌آموزان مجری طرح این بود که به جهت رس��یدن‬ ‫گف��ت و گو با وکی��ل مال باخت��گان و خبرها و‬
‫شهرس��تان الر‪ ،‬واح��د مب��ارزه ب��ا بيماري‌هاي‬ ‫به نقطه‌ی مطلوب اطالعات مدیریتی بیش‌تری کسب کنند و همچنین‬
‫از ای��ن طرح ای��ن بود که دانش‌آموزان آمادگ��ی الزم را برای پذیرش‬ ‫محبوبه نادرپور‪ :‬روز دوش�نبه‪ 21‬بهمن ‪ 87‬طرح خودباوری‬ ‫تحلیل‌های متعدد در نش��ریه نشان‌دهنده عمق‬
‫یکی دیگر از پیشنهاد‌های وی ادامه‌ی این طرح بود‪ ،‬چون باعث افزایش‬
‫نقش‌های��ی در جامع��ه در آینده کس��ب کنند‪ ،‬که البت��ه این طرح با‬ ‫با موفقیت در دبیرستان کوثر اجرا شد‪ .‬ابتدا توسط شورای‬
‫واگير‪ ،‬س��ميناري در مورد برخورد سندرميك با‬ ‫توجه و عنایت صحبت نو اس��ت‪ ،‬هر چند ممکن‬
‫اعتماد به نفس و س��اختن مدیران آینده می‌ش��ود‪ .‬عابدین‌پور در پایان‬
‫اس��تعانت اله��ی با موفقیت اجرا ش��د‪ .‬در پایان‪ ،‬این ط��رح و نحوه‌ی‬ ‫دان�ش آم�وزی مدرس�ه ع�ده‌ای از دانش‌آموزان مس�تعد‬
‫بيماري‌هاي آميزش��ي با مديريت دكتر رحمت‌ا‪...‬‬ ‫اجرای آن از ط��رف آموزش و پرورش مورد ارزیاب��ی بازدیدکنندگان‬ ‫جه�ت اجرای طرح انتخاب ش�دند‪ .‬در ای�ن روز هر کدام از‬ ‫اس��ت توقع م��ردم همچنان باال باش��د و منتظر‬
‫زماني و با حضور پزشكان و پيرا‌پزشكان در سالن‬ ‫برای همه‌ی آینده‌سازان این مرز و بوم آرزوی موفقیت کرد‪.‬‬ ‫اخبار روزآمدتر و س��ریع‌تر‪ .‬البته انتظار مردم به‬
‫به مجریان طرح و مدرس��ه از طرف آموزش و پ��رورش جوایزی اهدا‬
‫قرار گرفت‪.‬‬ ‫دانش‌آم�وزان یکی از مس�ئولیت‌های مدرس�ه را به عهده‬
‫آمفي‌تئاتر بيمارستان امام‌رضا(ع) برگزار کرد‪.‬‬ ‫محمدص��ادق عابدین‌پور معاونت آموزش��ی اداره‌ی آم��وزش و پرورش‬ ‫گرفتند‪.‬‬ ‫حق اس��ت و امیدواریم بتوانیم همچون گذشته‪،‬‬
‫گردید‪ ،‬این جوایز شامل‪ :‬یک دستگاه آزمایشگاهی به ارزش ‪500000‬‬ ‫عملکرد مجریان طرح را بسیار عالی و امید بخش ارزیابی کرد‪ .‬او با توجه‬
‫‪ 16‬اس�فند ‪ :1387‬همزمان با واليت حضرت‬ ‫زینب‌جعف��رزادگان (مدیر)‪ ،‬فاطمه صحراگردفرد (معاون آموزش��ی)‪،‬‬ ‫ب��ا رویکردی منصفانه و در چارچ��وب قانون‪ ،‬به‬
‫توم��ان‪ 50000 ،‬تومان پ��ول نقد و اردوی خارج از ش��هر برای‬
‫مهدي(عج) جش��ن ميث��اق با ام��ام زمان(عج)‬ ‫معصومه شکوه (معاون پرورشی)‪ ،‬فاطمه فتحی (کتابدار)‪ ،‬زهره‬ ‫مشکالت پیش‌آمده بپردازیم‪.‬‬
‫مجریان طرح بود‪.‬‬
‫درحسينيه ابوالفضل برگزارشد‪.‬‬ ‫کارشناس آموزش و پرورش به حاضرین در طرح «یک روز برای‬ ‫جعفری (واحد رایانه)‪ ،‬رؤیا محسنی (مشاور و دبیر برنامه‌ریزی)‪،‬‬ ‫ه��دف ما این بوده اس��ت که آس��یب‌های مالی‬
‫فردا» نمره داد‪ .‬در ارزیابی معصومه ش��کوه‪ ،‬رویا محسنی و الهه‬ ‫نازنین فرهادی (مشاور)‪ ،‬محبوبه نادرپور (دبیر دین و زندگی)‪،‬‬ ‫پیش‌آم��ده به آس��یب‌های اجتماع��ی و امنیتی‬
‫اس�فند ‪ :1387‬آزمون مهارتي رشته‌هاي فني‬ ‫اله��ه آئینه‌افروز (دبی��ر زبان خارجه)‪ ،‬عاطفه ولی‌ش��اهی (دبیر‬ ‫منتهی نشود‪ .‬از همه کسانی که به نوعی در این‬
‫وحرفه‌اي هنرس��تان ادارات آم��وزش و پرورش‬ ‫آیینه‌افروز نمره کامل صد گرفتند و دیگر حاضرین در برنامه نیز‬
‫نمرات عالی بین ‪ 95‬تا ‪ 97‬را دریافت کردند‪.‬‬ ‫ریاض��ی)‪ ،‬راضیه ش��ادرام (دبی��ر فیزیک)‪ ،‬لیال ش��یروان (دبیر‬ ‫زمینه مددرس��ان بوده‌اند نیز سپاسگزاریم‪ .‬حتی‬
‫شهرس��تان الر‪ /‬الم��رد‪ /‬مه��ر و مناط��ق اوز و‬ ‫عربی‪ ،)1‬ناهید ش��یروان (دبیر عربی‪ ،)3‬اشرف روستاییان (دبیر‬ ‫از کس��انی که ب��ی نام و نش��ان‪ -‬گاه مغرضانه و‬
‫س��ابقه‌ی اجرا ای��ن طرح در دبیرس��تان کوثر به ‪ 6‬س��ال پیش‬
‫گراش در س��الن اجتماعات هنرس��تان ش��هيد‬ ‫برمی‌گ��ردد‪ ،‬این طرح باعث افزایش اعتم��اد به نفس افراد برای‬ ‫دی��ن و زندگ��ی)‪ ،‬فاطمه ملکی (دبیر تاری��خ)‪ ،‬فوزیه آزم (دبیر‬ ‫مخربان��ه و گاه منتقدان��ه و عالمانه – در فضای‬
‫منفرد برگزارش��د‪ .‬كليه مديران دوره متوس��طه‬ ‫کار در جامع��ه در آینده ای نه چندان دور می ش��ود‪ .‬در اجرای‬ ‫تاریخ و متصدی آزمایشگاه)‪ ،‬عاطفه دالور (دبیر دین و زندگی)‬ ‫اینترن��ت‪ ،‬برخ��ی یادآوری‌ه��ا را پیش چش��م‬
‫و س��ر‌گروه‌هاي دوره‌ه��اي مختل��ف تحصيلي از‬ ‫این طرح مدیر دبیرس��تان خانم شیبانی‪ ،‬معاونت آموزشی خانم‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫آورده‌اند‪ ،‬بس��یار ممنون و قدر دانیم‪ .‬برای همه‬
‫م��دارس روس��تا‌هاي فداغ‪ /‬خليل��ي‪ /‬محمدزينا‪/‬‬ ‫قامت‪ ،‬معاونت پرورش��ی خانم حس��ن زاده و دبی��ران مربوطه با‬ ‫دانش‌آموزان منتخب توسط دبیران آموزش‌های الزم را دیدند‪،‬‬ ‫س��الی سرشار از سرزندگی و نشاط آرزومندیم و‬
‫بشير‌آباد‪ /‬حسين‌آباد و لب‌‌اشكن بازديد کردند‪.‬‬ ‫دانش‌آموزان همکاری کردند‪.‬‬ ‫به‌گون��ه‌ای که هر یک از مجریان طرح موظف بودند که همانند‬
‫برای حل مشکالت مردم دعا می‌کنیم‪.‬‬
‫دانش‌آموزان یک روز معلم بودن را تجربه کردند[عکس‪ :‬رویا محسنی]‬
‫‪‬‬ ‫یک دبیر برای یک روز کاری خود طرح درس تهیه کنند‪ .‬هدف‬
 ‫‪ 3‬پرونده‬
‫شماره سی و سه‬
‫‪‬نوشت‌افزار صدرا ‪ ‬نوشت‌افزار سروش ‪ ‬نوشت‌افزار پارسینا ‪ ‬فروشگاه رز‪ ‬فروشگاه مهدی ‪ ‬مرکز خرید خانواده ‪ ‬سوپرمارکت آبشار ‪ ‬سوپرمارکت میالد‪ ‬سوپرمارکت فانوس‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫باگ‪ 1-‬‬

‫از بهار امیدواری تا زمستان سرد‬

‫‪ ‬باگ‪2-‬‬
‫صدای نارسای‬
‫مال‌باختگان در‬
‫فضای رسانه‌ها‬
‫صحب�ت نو‌‪ :‬در حالی که نزدی��ک ‪ 20‬روز از آغاز‬
‫بحران می‌گذش��ت جهان‌نیوز نخستین خبرگزاری‬
‫اینترنتی بود که با تیت��ر « کالهبرداری میلیاردی‬
‫یک چهره با نفوذ در اس��تان ف��ارس» این خبر را‬
‫منتش��ر کرد‪ .‬در خبر جهان‌نی��وز با ذکر نام متهم‬
‫و ش��رکت‪ ،‬مبل��غ‬
‫حدود ‪ 300‬میلیارد‬
‫تومان از حدود ‪20‬‬
‫ه��زار نفر به عنوان‬
‫برآورد اولیه نوشته‬
‫شده است‪ .‬هر چند که جهان‌نیوز منبع خبری خود‬
‫را ننوش��ته اس��ت اما «بنا به اخبار رسیده از منابع‬
‫محلی هم اکنون وضعیت در ش��هر گراش بحرانی‬
‫اس��ت و حدود ‪ 70‬درصد جمعیت این ش��هر که از‬
‫مال باختگان هس��تند‪ ،‬با تجمع در مقابل نهادهای‬
‫مختلف خواس��تار رس��یدگی فوری به این پرونده‬
‫هس��تند‪ ».‬از سوی دیگر در خبر جهان نیوز به این‬
‫مساله اشاره شده است که « متهم اصلی این پرونده‬
‫پیش از ای��ن در ماجرای کالهبرداری ‪ 8‬میلیاردی‬
‫روان��ه زندان ش��ده بود که با تقدیم وثیقه توس��ط‬
‫یکی از مس��ئولین مطرح کش��ور آزاد شد‪ .‬وی که‬
‫هم اکنون متواری اس��ت در دادگاه ویژه روحانیت‬
‫خلع لباس ش��ده و از وی به عنوان اصلی‌ترین فرد‬
‫در کالهبرداری مذکور نام برده می ش��ود‪ ».‬این دو‬
‫مس��اله در بازتاب‌های بعدی خبر توس��ط سایت‌ها‬
‫و وبالگ‌های دیگر‬
‫بس��یار برجس��ته‬
‫ش��ده بود‪ .‬به ویژه‬
‫وبالگ‌های خارج‬
‫از کش��ور به خل��ع لب��اس مته��م در دادگاه ویژه‬
‫روحانیت توجه زیادی داشتند‪.‬‬
‫بعد از انتش��ار خبر در جهان‌نیوز س��ایت‌های فردا‬
‫نیوز‪ ،‬بازتاب آنالین‪ ،‬رجا نیوز‪ ،‬خبر آنالین‪ ،‬ارم نیوز‬
‫و س��ایت روزنامه قدس تقریباً همان خبر را منتشر‬
‫کرده و با توجه به مش��ی خود تیترهای مختلفی را‬
‫انتخاب کردند‪.‬‬
‫روزنامه‌ه��ای کیهان‪ ،‬ق��دس‪ ،‬تحلی��ل روز و خبر‬
‫جن��وب‪ ،‬خب��ر را‬
‫از ق��ول احم��د‬
‫سیاوش‌پور رییس‬
‫کل دادگس��تری‬
‫استان فارس منتشر کردند‪ .‬در خبر آمده بود‪« ‌:‬در‬
‫خصوص برخی اخبار منتش��ره مبنی بر ارتباط این‬
‫‪ ‬گراش در سالی که گذشت‬
‫اعالم شماره حساب‬
‫صندوق صالحین‪:‬‬
‫زمستان است‬ ‫اخطار در پاییز‬ ‫تابستان داغ‬ ‫بهار امیدواری‬ ‫‪ 24444‬بانک سپه‬
‫بیست و شش دی‌ماه گراش رنگ یک زمستان واقعی‬ ‫حس��نی به مجلس رف��ت تا بعد از کش��فی دومین حداق��ل ‪ 250‬دانش‌آم��وز گراش��ی از اول مهرم��اه‬ ‫مسعود غفوری‪ :‬در نماز جمعه ‪ 87/12/16‬طرح‬
‫گرفت‪ .‬بعد از س��ال‌ها برف بر کوه س��یاه نشست تا‬ ‫نماینده الرس��تان باش��د که در کمیسیون بهداشت زندگی دانشجویی خود را آغاز کردند‪ .‬حسنی برای‬ ‫ش��ورای ش��هر برای کمک به مال‌باختگان با اعالم‬
‫گروهی از مردم از این فرصت کوتاه برای کوهپیمایی‬ ‫و درمان ق��رار می‌گیرد‪ .‬این‌بار او با ‪ 10‬رای س��مت دومین‌ب��ار به دبی س��فر کرد و ش��هردار جدید کار‬ ‫شماره حساب صندوق به مرحله اجرا رسید‪.‬‬
‫اس��تفاده کنن��د و عده‌ای حتی از ای��ن فرصت برای‬ ‫منشی این کمیسیون را بر عهده گرفت‪ .‬حسنی کار‬ ‫بر مبنای این طرح‪ ،‬یک حساب به شماره ‪24444‬‬
‫درآمدزایی و فروش برف سود ببرند‪.‬‬ ‫خود را پرشور آغاز کرد و در تابستان دو دور به تمام‬ ‫در بانک س��په ش��عبه مرکزی گراش ب��ه نام یک‬
‫دهه محرم چون هر س��ال پرش��ور و حرارت برگزار‬ ‫بخش‌های شهرس��تان سر زد‪ .‬اما چیزی نگذشت که‬ ‫نماین��ده از ط��رف ش��ورا (علی محم��دی) و یک‬
‫ن امام را ش��لوغ‬
‫ش��د‪ .‬حضور هیات‌های جدید خیابا ‌‬ ‫او ب��ا اولین چالش جدی خود روبه‌رو ش��د‪ .‬لو رفتن‬ ‫نماینده امام جمعه (سید عباس جهانبانی) افتتاح‬
‫و ش��لوغ‌تر کرده بود‪ .‬اما مسایل مطرح شده و پخش‬ ‫درخواست حس��نی از وزیرکش��ور برای ارتقا بخش‬ ‫شد‪ ،‬و از کس��انی که در ماجرای بحران اقتصادی‪،‬‬
‫س��ی‌دی بر علیه فرقه نعمت‌اللهی در ش��هر‪ ،‬محرم‬ ‫ن��وروز ‪ 87‬با ش��ادی و تبریک پی��روزی علی‌اصغر گراش به شهرس��تان توس��ط یکی از کارمندان دفتر‬ ‫سودی از سرمایه‌گذاری خود برده‌اند خواسته شد‬
‫امس��ال را باز ه��م متفاوت کرد‪ .‬با متانت دو س��وی‬ ‫حس��نی در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای او‪ ،‬حساس��یت‌هایی را در شهر الر ایجاد کرد‪ .‬حسنی‬ ‫که به شکلی کامال داوطلبانه‪ ،‬هر مقدار پولی را که‬
‫جریان و البته فرارس��یدن موج بحران اقتصادی این‬ ‫اس�لامی همراه بود‪ .‬بیشتر مسایل اجتماعی در این‬
‫صالح می‌دانند به این صن��دوق واریز نمایند‪ .‬این‬
‫اختالف دیدگاه‌های مذهبی به مس��اله‌ای اجتماعی‬ ‫موج سیاس��ی محو ش��د و به نظر می‌رسید مردم با‬
‫خود را آغاز کرد‪ .‬قائدی توانست در پنج ماه فعالیت‬ ‫صن��دوق که در بین عامه ب��ه «صندوق صالحین»‬
‫تبدیل نشد‪.‬‬ ‫امی��دواری به آینده ن��گاه می‌کنند‪ .‬در ن��وروز و به‬
‫خود در ش��هرداری با روابط عمومی مناسب‪ ،‬اتمام‬ ‫معروف ش��ده اس��ت‪ ،‬فقط ورودی خواهد داشت و‬
‫خبر دریافت جایزه معتبر س��یمرغ شعر فجر توسط‬ ‫مناس��بت هفته وحدت با حضور محم��د اصفهانی‬
‫پروژه‌های نیمه تمام و توجه به زیباس��ازی شهری‬ ‫ال وجود ن��دارد‪ .‬تصمیم‬ ‫ام��کان برداش��ت از آن فع ً‬
‫جش��ن پیروزی علی‌اصغر حس��نی برپا شد‪ .‬در طی‬
‫رضایت نسبی ش��هروندان را کسب کند‪ .‬اگر قائدی‬ ‫مدت��ی که حس��نی خ��ود را آماده می‌ک��رد تا قدم‬ ‫برای چگونگی اس��تفاده از این صن��دوق به زمان‬
‫بتواند در ای��ن اوضاع نابس��امان اقتصادی‪ ،‬عوارض‬ ‫به بهارس��تان بگذارد ش��ورای ش��هر گ��راش توجه‬ ‫مش��خص ش��دن موجودی آن و میزان استقبال از‬
‫موردنیاز را برای س��ال ‪ 1388‬جمع‌آوری کند سال‬ ‫بیش��تری را جلب کرد‪ .‬ابتدا دو عضو ش��ورا حسین‬ ‫آن موکول شده است‪.‬‬
‫آینده با توجه به تجربه شهری این مهندس عمران‬ ‫حس��ین‌زاده و خسرو حس��ن‌زاده ش��ورای شهر را‬ ‫یکی از اعضای ش��ورای ش��هر با تایید این موارد‪،‬‬
‫ترک کردند‪ .‬حس��ین‌زاده به دلیل عدم سکونت در س��عی کرد با پیگیری مساله شهرس��تان ویژه برای شهر گراش می‌تواند حداقل از نظر عمرانی به سطح‬ ‫تاکی��د می‌کن��د که ش��رکت در این ط��رح کامال‬
‫گراش مجبور به اس��تعفا ش��د و خس��رو حسن‌زاده الرس��تان و شهر شدن چند روس��تای الرستان این مطلوبی برس��د‪ .‬از مهرم��اه نتایج فعالیت ش��هردار‬ ‫داوطلبانه و با تشخیص خود افراد صورت می‌گیرد‬
‫پیگی��ری دغدغه‌های فرهنگی و آموزش��ی را دلیل حساس��یت‌ها را کاهش دهد‪ ،‬اما یک سال گذاشت و پیشین نیز به نتیجه رسید و خطوط مینی‌بوس‌رانی‬ ‫و هی��چ اجب��اری در این امر وجود ن��دارد‪ .‬او ابراز‬
‫اس��تعفا خود خواند‪ .‬هر چن��د عبدالعلی صالحی با هنوز درخواس��ت اصلی مردم گراش از نماینده مردم به عنوان یکی از طرح‌های اصلی محمد نام‌آور آغاز‬ ‫م��ی‌دارد که این طرح پس از بحث و بررس��ی‌های‬
‫صادق رحمانی به پاس بیست و سه سال تالش ادبی‬ ‫به کار کرد‪.‬‬ ‫کمال می��ل عضویت در ش��ورا را پذیرفت اما عضو الرستان و خنج در مجلس در کما قرار دارد‪.‬‬ ‫بس��یار و با همکاری دادس��تان محترم الرستان و‬
‫نی��ز یکی از مهم ترین خبرهای فرهنگی این ش��هر‬ ‫پاییز نیز بدون خودکش��ی نگذش��ت و س��ال ‪ 87‬با‬ ‫باغ‬ ‫در‬ ‫س��ال‬ ‫هش��تم یعنی رحمت مهیایی ترجیح داد تا به شورا در حال��ی که ش��رکت دس��ا از ابتدای‬ ‫دادگاه گراش به مرحله اجرا رسیده است‪ ،‬و امیدوار‬
‫بود‪ .‬نخس��تین کتاب او با عنوان «با همین واژه‌های‬ ‫چهار خودکش��ی ثبت ش��ده از این نظر سال تلخی‬ ‫تا‬ ‫شد‬ ‫رها‬ ‫پروژه‬ ‫پ��ا نگذارد‪ .‬او در این مدت س��کوت کرد و وعده داد ملی فعالیتی نداشت س��رانجام این‬ ‫است که با همکاری مردم‪ ،‬مبلغی که از این طریق‬
‫معمولی» و آخرین اثر او «در این ش��ب آهسته» نام‬ ‫بود‪ .‬معضلی که کس��ی دوس��ت ندارد از آن سخن‬ ‫آن‬ ‫پایان‬ ‫و‬ ‫آغاز‬ ‫چگونگی‬ ‫تا در پایان عمر شورا دلیل خود را برای عدم حضور س��وال‌های بس��یار درباره‬ ‫جمع‌آوری می‌ش��ود بتواند حداقل مشکل‌گش��ای‬
‫دارد‪ .‬انار و بادگیر به گویش گراشی سه بار چاپ شده‬ ‫در ش��ورای س��وم بیان کن��د‪ .‬بس��یاری دلیل عدم بی‌پاس��خ بماند‪ .‬با استعفای نام‌آور‪ ،‬شورای شهر ابتدا‬ ‫گروهی باش��د که هرچند مبالغ به نسبت کمی را‬
‫بگوید‪ .‬انگار سال ‪ 87‬که بی‌باران‌ترین سال این دهه‬
‫و مورد استقبال محافل علمی و دانشگاهی است‪.‬‬ ‫حضور را نزدیک��ی مهیایی با نام‌آور ش��هردار وقت مهن��دس تقیه را به عنوان نامزد ش��هرداری معرفی‬ ‫پرداخت کرده‌اند اما بخش عمده‌ای از دارایی خود‬
‫بوده است قرار بود تلخ‌ترین آن نیز باشد‪.‬‬
‫بی‌تردید مهمترین خبر س��ال‪ 12 ،‬بهمن‌ماه منتشر‬ ‫می‌دانس��تند‪ .‬در آن روزها اختالفات شورای شهر و کرد اما او به دلیل مش��کالت اداری و بازنشس��تگی‬ ‫ال ضربه‌پذیر هستند‪.‬‬‫را از دست داده‌اند و کام ً‬
‫آذرم��اه و پی��ش آغ��از ماه‌ه��ای ع��زداری فص��ل‬
‫ش��د‪ .‬اگر چه در ‪ 19‬آذرماه با انتش��ار ش��ب‌نامه‌ای‬ ‫شهردار گراش اوج گرفته بود و محمد کریمیان تنها نتوانس��ت این مس��ئولیت را بپذیرد‪ .‬چند هفته بعد‬
‫فعالیت‌های فرهنگی بود‪ .‬پنجمین جش��نواره کل با‬ ‫در جلس��ه م��ورخ‪ 87/12/18‬ب��ا حضور ش��ورای‬
‫گروهی درباره فعالیت‌های مشکوک اقتصادی هشدار‬ ‫حامی شهردار در میان اعضای شورا بود‪ .‬شاید برای مهندس قائدی به عنوان ش��هردار آینده معرفی شد‪.‬‬
‫پایان این اختالف دی��دگاه بود که محمد نام‌آور به مهندس قائدی در انتهای تابستان برای مردم گراش موفقیت فیلمس��ازان گ��راش و رضایت رییس اداره‬ ‫اس�لامی شهر و جمعی از معتمدین و مالباختگان‪،‬‬
‫داده بودند و فرماندار الرس��تان نیز این فعالیت‌ها را‬
‫کل ارشاد فارس برپا ش��د‪ .‬یک روز پیش از آن نیز‬ ‫ستاد طرح صالحین رسما آغاز شد‪ .‬به اتفاق آرا در‬
‫مشکوک دانس��ت‪ .‬اما وسوسه سود‌های کالن برخی‬ ‫ش��غل معلمی بازگش��ت‪ .‬او حتی پیش‌نهاد ریاست یک هندوانه سربسته بود‪.‬‬
‫آموزش و پرورش شهرستان خنج را نیز نپذیرفت‪ .‬با پس��ت ‪ 66‬گراش در میانه تابس��تان افتتاح شد ولی ش��اعران و نویسندگان گراش��ی ‪ 10‬سالگی انجمن‬ ‫این جلسه اعضای ستاد انتخاب شدند‪ .‬عبدالحمید‬
‫را حت��ی در این فاصل��ه دو ماهه گرفت��ار کرد تا در‬
‫بهمن ماه‪ ،‬بهمن این خبر تمام شهر را بپوشاند‪ .‬هنوز‬ ‫اس��تعفای او شورای شهر تالش برای یافتن شهردار قطع برق گاه و بی‌گاه تابستان را تابستان‌تر از همیشه خود را جش��ن گرفتند‪ .‬هر چن��د نیامدن کتابخانه‬ ‫حس��ین‌زاده و حاج اس��داله فان��ی‌الری‪ ،‬رییس و‬
‫سرمای بهمن فرود آمده در شهر دیده می‌شود‪.‬‬ ‫را آغاز ک��رد‪ .‬آنان ترجیح دادند برای پیش‌گیری از ک��رده بود‪ .‬هر چند مردم گراش تحمل فراوانی دارند دکت��ر اقتداری به گراش مایه حس��رت برای آینده‬ ‫نایب‌رییس س��تاد هس��تند و در کن��ار آن محمد‬
‫با دمیدن اولین گل‌های س��فید در دشت باال و سبز‬ ‫حرف و حدیث‌ها شهرداری غیربومی را برگزینند‪ .‬اما صنعت‌گر گراشی با ریختن آرد در جلو اداره برق فرهنگی شهر بود‪ .‬برگزاری دعای عرفه در دانشگاه‬ ‫اکبریان مس��ئولیت امور اداری و حامد حسن‌زاده‬
‫ش��دن ترش��ه‌ها در تنگ آب‪ ،‬مردم به دنبال خبری‬ ‫س��فر مقام معظم رهبری به الرس��تان و اس��تقبال اعتراض خود را نشان داد‪ .‬مهمترین مساله اجتماعی با اس��تقبال فراوان مردم همراه ب��ود و همراه با آن‬ ‫امور رایان��ه را برعهده دارد‪ .‬حبیب‌اله فروزش دبیر‬
‫هس��تند که بهار را برای آن‌ها هدیه بیاورد‪ .‬اما گویی‬ ‫مردم از ایشان‪ ،‬صحبت‌های فلسفی در نماز جماعت در این مدت یک آدم‌ربایی دیگر بود‪ .‬رضا مظفرزادگان شب‌نامه‌ای که اهمیت آن دو ماه بعد مشخص شد‪.‬‬ ‫ستاد طرح صالحین است‪.‬‬
‫این زمستان تن ش��هر را زخمی کرده است و التیام‬ ‫مس��جد صاحب‌الزمان‪ ،‬واگذاری مجموعه ورزش��ی در آخرین روز بهار به ش��کل عجیبی ربوده و مدتی پاییز آبستن حوادثی بود که در فصل بعد به یکباره‬ ‫باگ‪ 3-‬‬
‫این درد احتیاج به چند بهار دیگر دارد‪.‬‬ ‫دکتر محبی به دولت از مهمترین وقایع بهار س��ال بعد از چنگ آدم‌ربایان تا چهارمین آدم‌ربایی گراش شهر را درنوردید‪.‬‬
‫مصطفی کارگر‬
‫نیز بدون تلفات باشد‪.‬‬ ‫‪ 1387‬برای مردم گراش بود‪.‬‬
‫عزیز نوبهار ‪ ‬باگ‪4-‬‬

‫به تيغ قانون‬

‫فرد با برخی مس��ئوالن گفت‪ :‬این موضوع در حال‬
‫بررس��ی اس��ت‪ ».‬که البته در روزهای بعد‪ ،‬خبر از‬ ‫صحبت نو‪:‬در حالی که با خبر تایید نشده‌ی‬
‫دس�تگیری دکتر ن�ون زلزل�ه‌ی اقتصادی در‬
‫سوی دفتر رییس‌کل دادگستری تصحیح شد‪.‬‬
‫گ�راش وارد وضعی�ت ت�ازه‌ای ش�ده اس�ت‬ ‫بحران شديد‬
‫اعتماد داشته باشيم‬
‫از میان خبرگزاری‌های نیمه رسمی تنها خبرگزاری‬
‫پ�س لرزه‌ه�ای این بح�ران همچن�ان ابعاد‬
‫مهر به انعکاس این خبر پرداخت و ش��نیده شد که‬
‫ایرنا نیز خبر را در همان روزهای ابتدایی از طریق‬ ‫گسترده‌تری به خود می‌گیرد‪ .‬عزیز نوبهار که‬ ‫خنده‌هاي مردم‬
‫خود با رخدادهای اخیر از نزدیک آگاه است‪،‬‬
‫تلکس ویژه منتشر کرده است‪.‬‬
‫با انتش��ار ش��ایعه دس��تگیری متهم اصلی پرونده‪،‬‬ ‫زوایای مختلف این مس�ئله را واشکافی کرده‬ ‫‪1‬‬
‫جهان‌نی��وز این خبر را منتش��ر کرد‪ .‬خبر مثل خبر‬ ‫اس�ت‪ .‬آنچه در این گفتار آمده اس�ت‪ ،‬صرفا‬ ‫همچني��ن مي‌دانيم كه خيل عظيم��ي از مردم در‬ ‫موجود تالش خود را مضاعف كند و نتيجه تالشش‬ ‫بحران اقتصادي و يا كالهبرداري و يا هر اسمي كه‬ ‫در بند سکوت روزگار است گراش‬
‫نخس��تین دوب��اره ب��ه‬ ‫دیدگاه ایشان است و نظر رسمی صحبت نو‬ ‫اين كار درگير هس��تند‪ .‬بايد آنه��ا را دريافت و اين‬ ‫را از طريق دفترش به اطالع اهالي برس��اند‪ .‬اهميت‬ ‫بشود به آن داد واقعيتي است انكار ناپذير كه نبايد‬ ‫تابوت محبتي خمار است گراش‬
‫ش��کل‌های مختلف در‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫وظيفه‌ي خطبا و وعاظ و روحانيون ش��هر است که‬ ‫موض��وع را ش��خص نماينده بيش��تر از همه درك‬ ‫آن را دست كم گرفت و از پيامدهاي روحي‪ ،‬رواني‬ ‫بحران شديد خنده‌هاي مردم‪...‬‬
‫سایت‌های با گرایش‌های‬ ‫هس��تند و آسيب‌هاي آن متوجه اين قشر از جامعه‬ ‫مردم را یاری کنند‪.‬‬ ‫نم��وده‪ ،‬زيرا كه اگر اين مش��كل ب��ا درايت و تدبير‬ ‫و اجتماعي آن غافل ماند و در اين ميان كساني كه‬ ‫امسال چه سرد و بي‌بهار است گراش‬
‫سیاس��ی متفاوت بازتاب یافت‪ .‬برخی از وبالگ‌ها به‬ ‫است‪ .‬اين گروه بايد در اولين قدم صبر را پيشه خود‬ ‫و با اس��تفاده از مش��اوراني زيرك و از طرق محاكم‬ ‫نقش پررنگ‌تر و مهم‌تري را بر عهده دارند نخبگان‬
‫ارتباط متهم با بزرگترین دانش��گاه خصوصی تاکید‬
‫کرده و سعی داشتند این مساله را برجسته نمایند و‬
‫ساخته و با عدم توجه به شايعات از رواج و گسترش‬ ‫‪ .4‬سرمايه‌پذيران‬
‫گروه بعدي افرادي هس��تند كه اموال مردم را تحت ش��ايعه و تهمت و تهديد عليه گروه قبل و ديگران‬
‫قضايي و قانوني حل نگردد ممكن اس��ت بدخواهان‬
‫از اين قضيه استفاده‌هاي سياسي نموده و شخصيت‬
‫جامعه‪ ،‬مسئولين و روحانيون هستند كه مي‌توانند‬
‫جامعه را به سوي مسير اصلي سوق دهند‪ .‬از جمله‬ ‫‪2‬‬
‫الگ‌ها که بیشتر در خارج از‬ ‫در کنار آن برخی از وب ‌‬ ‫عنوان سرمايه‌گذاري دريافت نموده‌اند‪ .‬ما مي‌دانيم خودداري كنند‪ ،‬زيرا با اين گونه فش��ارها فقط خود‬ ‫حقيق��ي و حقوقي نمايندگي مجلس را خدش��ه‌دار‬ ‫عواملي كه مي‌تواند نقش مهمي داشته باشد عبارت‬ ‫شور و هيجان و ادعا مصنوعي‌ست‬
‫کش��ور قرار دارند به پرونده پیشین متهم در دادگاه‬ ‫كه افراد بومي هيچ‌گونه س��وء نيت قبلي نداش��ته و را عصب��ي كرده و تمركز گ��روه پيگيري‌كننده را بر‬ ‫س��ازند‪ .‬پس مديريت بحران و زيركي در اين قضيه‬ ‫است از‪:‬‬ ‫اينجا که حساب پربها مصنوعي‌ست‬
‫وی��ژه روحانیت توجه نش��ان داده‌ان��د‪ .‬البته باز هم‬ ‫ندارند‪ .‬اين‌ها بايد از جان‌مايه بگذارند و بكوش��ند تا هم مي‌زنند و مساله پيچيده‌تر مي‌شود‪ .‬مي‌دانيم كه‬ ‫مهمتر از هر چيزي است‪.‬‬
‫‪ .1‬فرمانداري الرستان‪:‬‬ ‫از رونق اشک ديگران فهميدم‬
‫مش��خص نشد این خبر یا ش��ایعه از کدام منبع در‬
‫اختیار جهان‌نیوز قرار گرفته است‪ .‬شایعه دستگیری‬
‫از مس��يرهاي قانوني و محاكم قضاي��ي پيگير امور حق با گروه فوق‌الذكر است و اموال‌شان از بين‌رفته‬ ‫‪ .3‬روحانيون و طالب منطقه‬ ‫با توج��ه به اينك��ه فرمانداري الرس��تان باالترين‬ ‫امسال تمام خنده‌ها مصنوعي‌ست‬
‫ب��وده و با تش��كيل تيمي ق��وي‌ از وكالي مجرب و ام��ا بايد زمان كافي به س��رمايه‌پذيران داده و خود‬ ‫س��ومين گ��روه روحانيون معظم و ط�لاب محترم‬ ‫مسئول سياس��ي منطقه و نماينده دولت جمهوري‬
‫نجفی از سوی یک مقام انتظامی در وبالگ صحبت‌نو‬ ‫متخص��ص در ام��ور اقتص��ادي ب��ه اضاف��ه وكالي نيز منتظر نتيجه اقدامات قانوني در محاكم قضايي‬ ‫منطقه هستند كه مي‌توانند نقش مهمي را برعهده‬ ‫اس�لامي در الرس��تان اس��ت و با عنايت به اين كه‬
‫ویژه گراش تکذیب شد‪.‬‬ ‫دلس��وز فعلي پس از دس��تگيري متهمان در نهايت باش��ند‪ .‬بر هيچ كس پوش��يده نيس��ت كه حل اين‬ ‫بگيرن��د هر چند بعضي از آنه��ا بعد از وقوع واقعه و‬ ‫مجموع��ه فرمان��داري و خصوصاً ش��خص فرماندار‬
‫گراش‌ف��ردا از جمله وبالگ‌هایی بود که در پی بحران‬ ‫براي زنده‌كردن حقوق خود و مالباختگان تالش��ي مش��كل به زمان كافي و اطالعات واثق نياز داشته و‬ ‫بروز حادث��ه اقدام به اعالم موضع رس��مي نمودند‪.‬‬ ‫خود زودتر احس��اس خطر نموده و اقدام به هشدار‬
‫اقتص��ادی فعالیت خود را آغاز کرد‪ .‬یکی از بخش‌های‬ ‫ش��بانه‌روزي نموده و در اين راه از هيچ كوشش��ي فقط توس��ط مراجع قانوني و محاكم قضايي امكان‬ ‫آنها مي‌توانس��تند همگام با فرماندار مساله را براي‬ ‫و تذكر نمود‪ -‬هرچند تعداد اندكي هش��دار ايش��ان‬
‫اصلی ای��ن وبالگ رصد ک��ردن بازتاب‌ه��ای خبری‬ ‫فروگ��ذاري نكنن��د و بدانند كه مس��ئوليت عودت پذير است‪ .‬بايد از اظهار نظرهاي عجوالنه و شتاب‬ ‫مردم روشن نمايند‪ .‬ذكر اين نكته ضروري است كه‬ ‫را پذيرفتند‪ -.‬اكنون نيز فرماندار محترم الرس��تان‬
‫واقعه در نشریات و فضای اینترنت است‪ .‬با مراجعه به‬ ‫س��رمايه‌هاي مردم بر دوش‌شان سنگيني مي‌كند و زده بپرهيزيم و ش��ان و منزلت افراد جامعه را حفظ‬ ‫خيلي از افرادي كه در شركت مذكور سرمايه‌گذاري‬ ‫با درك عمق و گس��تره فاجع��ه مي‌تواند با تدبير و‬
‫آرشیو وبالگ می‌توانید به خوبی از نگاه‌های متفاوت و‬ ‫سرمايه‌گذاران فقط براساس اعتماد و حسن شهرت كني��م و به تيغ تيز قانون اعتماد داش��ته باش��يم و‬
‫برداشت‌های رسانه‌های گوناگون مطلع شد‪.‬‬ ‫نموده‌ان��د بحث حلي��ت و حرم��ت آن را از بعضي‬ ‫سياس��ت و دراي��ت و اطالعاتي ك��ه از قبل در اين‬
‫و سابقه نيك‌ش��ان بوده كه سرمايه‌هاي خود را به يقين داريم كه سيس��تم قضاي��ي دولت جمهوري‬ ‫روحانيون ش��هر س��وال نموده و ج��واب گرفته‌اند‪.‬‬ ‫زمينه داش��ته‌ اس��ت براي احقاق حقوق مردمي كه‬
‫خبرهای منتشر شده در فضای رسانه‌ها تاکنون با توجه‬
‫دست آنها سپرده‌اند‪ .‬اين گروه بايد تمركزشان را از اس�لامي حامي حقوق مردم بوده و پرونده‌هايي به‬ ‫و پ��ل ارتباطي اف��راد با دفاتر مراج��ع عظام تقليد‬ ‫فقط از روي اعتماد بيش از اندازه ضربه مالي‪ ،‬روحي‬
‫به ابعاد قضیه بسیار کم و محدود بوده است و هیچ‌کدام‬
‫دس��ت نداده و از بحث‌ه��اي انحرافي و راه‌‌حل‌هاي مراتب بزرگ‌تر و س��نگين‌تر از اين را با حوصله حل‬ ‫روحانيون ش��هر بوده‌اند‪ .‬هرچند بحث فوق‌الذكر در‬ ‫و جس��مي خورده‌اند بكوش��د‪ .‬معتقديم كه ايشان‬
‫از این اخبار از طریق منابع دست اول و رسمی منتشر‬
‫ناموفق اجتماعي دوري جس��ته و با هماهنگي بين نموده و مجرمان را به س��زاي اعمالش��ان رسانيده‬ ‫رابطه با معامله با شركت مذكور برمي‌گشت به نحوه‬ ‫مي‌تواند با قدرت سياسي و اجتماعي كه در اختيار‬
‫نش��ده است‪ .‬و معموالً سایت‌های مختلف یک خبر را‬
‫خودش��ان و مش��ورت ب��ا وكالي مجرب مس��اله را اس��ت‪ .‬پس بر م‌ا اس��ت كه به اين سيس��تم اعتماد‬ ‫و نوع س��وال از روحانيت محت��رم‪ .‬كما اين كه اگر‬ ‫داش��ته و تعاملي ك��ه با نيروه��اي امنيتي‪ ،‬قضايي‬
‫دست به دست می‌کنند بدون آن که به دنبال تایید یا‬
‫تکذیب آن باشند‪ .‬به همین دلیل نمی‌توان گفت این‬ ‫نماييم و پس از تالش‌هاي قانوني بدانيم كه به قول‬ ‫پيگيري نمايند‪.‬‬ ‫به چگونگي س��واالت نگاه كنيم نوع جواب ش��رعي‬ ‫و انتظام��ي و هر نه��ادي كه به اي��ن گونه قضيه‌ها‬
‫ش��ريعتي‪ «:‬حوادث انس��ان‌هاي بزرگ را متعالي و‬
‫فرم خبررسانی تاثیری در روند پیگیری پرونده داشته‬
‫انسان‌هاي كوچك را متالشي مي‌كند‪»...‬‬ ‫‪ .5‬سرمايه‌گذاران‬ ‫يا غير ش��رعي بودن را هم درمي‌يابيم‪ .‬چون مرجع‬
‫اصلي سواالت سرمايه‌گذاران همان روحانيت محترم‬
‫رسيدگي مي‌كند‪ ،‬دارد مردم را از سردرگمي نجات‬
‫دهد زيرا ايشان اول شخصي بود كه به وظيفه ديني‬
‫باشد‪ .‬اما می‌تواند مردم را کمی امیدوار کند که صدای‬
‫دادخواهی آنان به گوش رسیده است‪ .‬صدایی ضعیف‬ ‫و اما آخرين گروه خيل عظيم سرمايه‌گذاران بزرگ و در نهاي��ت از درگاه خداوند متعال نيز اس��تمداد‬ ‫حاضر در ش��هر بوده‌اند و تا زم��ان بروز حادثه هيچ‬ ‫و مل��ي و قانوني خود عمل نموده و هش��دار جدي‬
‫که در فضای رسانه‌ها گم و نارسا است‪.‬‬ ‫و كوچكي اس��ت كه بر اس��اس اعتماد سرمايه‌هاي طلبيده كه همه چيز به دست تواناي او حل شدني‬ ‫كدام موضعي قاطع و روش��ن و آش��كار نداشته‌اند‪.‬‬ ‫به مردم داد و با دلس��وزي شخص فرماندار مي‌توان‬

‫‪ ‬باگ‪5-‬‬
‫خ��ود را در اي��ن راه ق��رار داده و در مرك��ز بحران است و خود را به او مي‌سپاريم‪.‬‬ ‫نگارنده در رابطه با حليت و يا حرمت مساله سخني‬ ‫به شائبه‌ها و ش��ايعه‌هاي سياسي كردن پرونده نيز‬ ‫‪3‬‬
‫ندارد چه اين كه اين يك مس��ئله فقهي بوده و بايد‬ ‫پايان داد‪.‬‬

‫با سرشاخه‌ها چه باید کرد؟‬

‫س��ودهایی که به حساب این آقایان واریز شده چه‬ ‫نمی‌دانس��تند ک��ه کاالی��ی برای خری��د و فروش‬
‫خواهد شد؟ شما بگویید با این افراد چه باید کرد‪.‬‬ ‫در کار نب��وده اس��ت و تنها و تنه��ا قراردادها فقط‬
‫لعابی از تجارت داش��ته و س��ودهای سرشاری که‬
‫پیدا و پنهان برخی مردم و مس��ئوالن و روحانیون‪،‬‬
‫فقط پس از متواری ش��دن دکتر نون‪ ،‬متهم ردیف‬
‫به حس��اب آنها واریز می‌ش��ده است از جیب خود‬
‫و دیگر دوستان‌ش��ان بوده است و نه چیز دیگری‪.‬‬
‫البته این موضوع برای همگان روشن است و الزم‬
‫به توضیح نیست‪.‬‬
‫اصل مطلب این اس��ت که چ��را و چگونه بعضی از‬
‫سرش��اخه‌های اصلی یک ماه یا کم��ی زودتر و یا‬
‫دیرتر با زیرکی دس��ت خود را از این ماجرا بیرون‬
‫آنان نشد‪ .‬در این جا این سوال اساسی مطرح است‬
‫که آی��ا واقعا تجارتی در کار ب��وده یا همه چیز بر‬
‫کش��یده و به جمع آوری اسناد و چک‌هایی که به‬
‫اف��راد داده بودند‪ ،‬اقدام کرده و با بی‌رحمی کالهی‬
‫ک��ه بر سرش��ان رفته بود‪ ،‬بر س��ر دوس��تان خود‬
‫گذاش��ته و ظاهرا ً خود را بی‌گناه و مبرا س��اختند‪.‬‬
‫اکنون این سوال مطرح است که تکلیف به اصطالح‬
‫كارشناسان مذهبي آن را موشكافي نموده و با دقت‬ ‫شهري که به اقتصاد مشغول شده‬
‫يک مهره‌ي صاف و ساده‌ي غول شده‬
‫بيشتر به آن پاسخ گويند‪ .‬قابل ذكر است اكنون كه‬
‫اموال مردم از بين رفته و در چنگال افراد س��ودجو‬
‫‪ .2‬نماينده مردم الرستان‪:‬‬ ‫حاال همه در وضعيتي بحراني‬
‫ايش��ان نقش بس��يار مهم��ي در اين قضي��ه دارد و‬ ‫بي‌عيد شديم و عيدمان پول شده‬
‫دوبی ‪ -‬سیف اهلل زارعیان ‪ :‬علی‌رغم تذکرات‬ ‫افتاده اس��ت بحث نجات س��رمايه‌ها و دس��تگيري‬
‫مي‌توان��د ب��راي ايفاي حق��وق مردم رن��ج ديده از‬
‫متهم��ان و مجرمان و كمك به افراد آس��يب ديده‬
‫مهم‌تر اس��ت از بحث‌هاي شبهه‌آميز و ترديدبرانگيز‬
‫ابزارهايي كه قانون در اختيارش نهاده استفاده بهينه‬
‫نمايد و اكنون اي��ن وظيفه خطير بر دوش نماينده‬ ‫‪4‬‬
‫اول‪ ،‬همشهریان عزیز متوجه شدند که چه کالهی‬ ‫و ب��ه نظر مي‌آيد كه ام��روز هيچ مصلحتي باالتر از‬
‫مردم س��نگيني مي‌كند‪ .‬زيرا وظيفه نمايندگي‌اش‬ ‫موجي زد و ناشيانه تکثير شديم‬
‫گشادی سرشان رفته است‪ .‬در سیزدهم بهمن بود‬ ‫احقاق حقوق مردم وجود نداش��ته باشد‪ .‬نكته دوم‬
‫ايجاب مي نمايد كه از مردم حوزه انتخابي‌اش دفاع‬ ‫با خنجر تيز فکر خود پير شديم‬
‫که س��رمایه‌گزاران تازه به فکر چ��اره افتادند که‬ ‫اي��ن كه اين گروه مي‌تواند با راهنمايي‌هاي اخالقي‬
‫نموده و آنها را از اين مهلكه نجات دهد‪ .‬يقين داريم‬ ‫چون برگ خزان‪ ،‬سنگ کشيديم به دوش‬
‫چگونه این خس��ارت عظیم را جب��ران کنند‪ .‬البته‬ ‫خوي��ش از بروز و رواج ش��ايعات جلوگيري نمايند‪.‬‬
‫كه ايشان با دلسوزي كامل پيگير قضاياي فوق‌الذكر‬ ‫در معرض بادها زمين‌گير شديم‬
‫به جز حیرانی و س��ردرگمی چی��ز دیگری نصیب‬ ‫چون شايعات بار رواني س��نگين و اضطراب‌آميزي‬
‫ب��وده و نمي‌خواهد خود را از پيگيري مس��اله دور‬
‫را بر دوش آسيب‌ديدگان تحميل كرده و پيامد‌هاي‬
‫روحي رواني و اجتماعي جبران‌ناپذيري را بر روحيه‬
‫نمايد و با ش��ناختي كه از ايش��ان داريم مي‌فهميم‬
‫كه او داراي انرژي وافر و دلس��وزي كامل هست و با‬
‫‪5‬‬
‫اس��اس ترفن��د و فریب‌کاری بوده اس��ت و امضای‬ ‫افراد مي‌گذارد و اين اثر منفي بر روي قش��ر خاصي‬ ‫اي کاش تمام قصه‌ها راست نبود‬
‫پيگيري پرونده به شايعات نيز پايان مي‌دهد‪ .‬ايشان‬
‫قرارداده��ای میلیاردی که در قالب خرید و فروش‬ ‫از جامع��ه نبوده زي��را از هر گروه و قش��ري از باال‬ ‫در پنجه‌ مرگ برگ درخواست نبود‬
‫بايد در اين مقطع نقش محوري و كليدي را برعهده‬
‫ال آهن‪ ،‬س��یمان‪ ،‬طال فقط نقش��ه‌ای برای خام‬ ‫مث ً‬ ‫تا پايين در ش��ركت مذكور س��رمايه‌گذاري نموده‬ ‫ديديم که در تصور احساسات‬
‫گرفت��ه و بحران به وجود آمده را با مديريت صحيح‬
‫کردن مردم بوده و بس‪.‬‬ ‫و م��ال خود را از دس��ت داده‌ان��د و نمي‌توان اثرات‬ ‫جز کشک خيال و کاسه‌ي ماست نبود‬
‫كنترل نمايد و در نهايت با ايجاد ارتباطي محكم با‬
‫چنان‌که گفته می‌ش��ود حتی سرشاخه‌ها نیز واقعا‬ ‫آن را فق��ط ب��ر روي گروه خاص��ي از جامعه ديد و‬
‫محاكم قضايي و قانوني و استفاده از ابزارهاي قانوني‬
 ‫جامعه نو ‪4‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬ ‫‪ ‬الر‪ :‬کتابفروشی رسالت ‪ ‬الر‪ :‬مطبوعات فرهنگ ‪ ‬اوز‪ :‬مطبوعات پرسپولیس ‪ ‬اوز‪ :‬کریما ‪ ‬خنج‪ :‬کتابخانه عمومی خنج ‪ ‬جویم‪ :‬کتابخانه عمومی ‪ ‬فداغ ‪ ‬ارد‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫خاطره‌ی بهار‪1-‬‬ ‫‪ ‬کوچه به کوچه‬ ‫راضيه يوسفي‬

‫جوابیه ‪‬‬

‫بخت من والیبال‬ ‫نیاز شهرک شهید بهشتی؛ آباد شدن پارک‌های محله‌ای‬ ‫از‪ :‬فرماندهی انتظامی شهرستان الرستان‪ -‬معاونت‬
‫اجتماعی‬

‫بازی می‌کرد‬
‫سالم علیکم‬
‫هيات عاشقان سيدالشهدا و امام حسين‬ ‫سال ‪ ،1360‬دويست و پنجاه قواره زمين‬ ‫با احترام به اس��تحضار می‌رساند صحبت‌نو گراش در‬
‫(ع) چنين گفتند‪ :‬اتحاد اين دو هيات در‬ ‫‪ 360‬مت��ري ه��ر کدام ب��ه مبلغ ‪4320‬‬ ‫شماره ‪ 27‬نیمه اول دی‌ماه ‪ 1387‬در صفحه ‪ 5‬اقدام‬
‫تاس��وعا و عاش��ورا جلوه‌ي مقدسي را از‬ ‫تومان با همکاري بنياد مس��کن و تاييد‬ ‫ب��ه چاپ مصاحبه‌ای نموده که فرد مصاحبه‌ش��ونده‬
‫ب��ا صداي گرم پ��در از خواب بيدار ش��ديم‪ .‬چقدر‬ ‫مامورین راهنمای��ی و رانندگی را به عنوان مجرمانه‬
‫همبس��تگي و هماهنگي بين اعضاي اين‬ ‫آقاي��ان حس��ن حس��ن‌زاده‪ ،‬محمدعلي‬ ‫اخد رش��وه منتسب‪ ،‬لذا نظریه این که صراحت ماده‬
‫صداي اذان گرم و دلنش��ين بود‪ .‬هوا کامال صاف‬ ‫شهرک به وجود مي‌آورد‪ .‬همچنين شب‬ ‫حس��ين زاده و حسن محسني به مردم‬ ‫‪ 697‬قانون مجازات اس�لامی انتساب یکی از عناوین‬
‫و نس��يمي ماليم روح را نوازش مي‌داد‪ .‬بوي بهار‬ ‫ميالد امام مه��دي (عج) در زمين هيات‬ ‫واگذار ش��د که فاز اول ش��هرک ش��هيد‬ ‫مجرمان��ه به افراد را مش��مول مج��ازات و همچنین‬
‫نارنج فضاي خان��ه را رويايي کرده بود‪ .‬همه چيز‬ ‫فضای��ي براي چراغان��ي و آذين‌بندي در‬ ‫بهش��تي را به‌وج��ود آورد‪ .‬ف��از دوم و‬ ‫انتشار به قصد اضطرار و تش��ویش اذهان عمومی را‬
‫براي ش��روع س��يزده ب��ه در خوب‪ ،‬ش��اد و به ياد‬ ‫نظر گرفته مي‌شود‪.‬‬ ‫سوم ش��هرک زير نظر س��ازمان زمين و‬ ‫در ماده ‪ 698‬قانون مجازات پیش‌بینی نموده اس��ت‪.‬‬
‫ماندني فراهم بود‪.‬‬ ‫وارد خياب��ان دانش��جو مي‌ش��ويم‪ .‬نکته‬ ‫شهر‌سازي به مردم واگذار شد‪.‬‬ ‫به اطالع می‌رس��اند انتش��ار آن توسط مدیر مسئول‬
‫به سوي بهش��ت گمشده‌ی شهر حرکت کرديم و‬ ‫مش��ترک خيابان‌هاي اي��ن منطقه عدم‬ ‫از س��اکنين قديمي اين شهرک مي‌توان‬ ‫روزنامه مذکور ضمن این که قابل پیگیری در مراجع‬
‫چه زود به مقصد چاه گالبي رس��يديم‪ .‬براي اولين‬ ‫قضایی می‌باش��د تش��ویش اذهان عموم��ی و ضرور‬
‫وجود سطل‌هاي زباله‌ي مناسب است‪.‬‬ ‫از آقايان علي صيادي‪ ،‬محمد عباس‌زاده‪،‬‬ ‫معنوی به حیثیت‪ ،‬صداقت و ماموریت ناجا نیز موثر‬
‫بار آنجا را مي‌ديدم‪.‬‬ ‫روب��روي نانواي��ي جمال��ي فضایي براي‬ ‫ابوالحس��ن کريم‌زاده‪ ،‬زينل پورشمسي‪،‬‬ ‫که می‌تواند موجبات بدبینی مردم نسبت به عملکرد‬
‫بعد ازپهن کردن وس��ايل من و خواهرم مشغول‬ ‫پارک محله در نظر گرفته شده است که‬ ‫محمد صديقي نام برد‪.‬‬ ‫مامورین ناجا را به همراه داش��ته باشد و تکرار و لوث‬
‫گ��ردش ش��ديم‪ .‬در اين حين چهره بزک ش��ده و‬ ‫فقط يک االکلنگ و سرسره در آن ديده‬ ‫از بيمارس��تان اميرالمومني��ن (ع) ک��ه‬ ‫شدن در انتساب و انتشار این عناوین بی‌پایه و اساس‬
‫لب��اس عجيب و غريب چن��د نفر که واليبال بازي‬ ‫مي‌ش��ود‪ .‬جلوتر که برويم سمت راست‬ ‫رد ش��ديم ب��ه بل��وار ش��هيدان بن��دي‬ ‫این توهم را در افراد متخلف به وجود می‌آورد که در‬
‫مي‌کردن��د ما را به خنده واداش��ت‪ .‬من با لحني‬ ‫به دبستان پسرانه شهيد قدرت‌اهلل عالمي‬ ‫مي‌رس��يم‪ .‬س��مت چپ بلوار خانه‌هاي‬ ‫زمان نقض مقررات در مقابل اعمال قانون مامورین به‬
‫شوخي به خواهرم گفتم‪ :‬اگه يکي مثل اين بياد‬ ‫مي‌رسيم‪ .‬مسجد امام زين‌العابدين (ع) و‬ ‫نوس��از و س��اختمان‌هاي نيم��ه کاره به‬ ‫پیش‌نهاد رش��وه فکر کنند که رواج این تفکر و باب‬
‫خواستگاري‪ ،‬حتماً جوابت مثبت نه؟‬ ‫ش��دن موضوع امنیت جامعه و ماموریت مامورین را‬
‫پايگاه مقاومت بس��يج فاطميه در همين‬ ‫چش��م مي‌خورد‪ .‬بعد از خيابان ذوالفقار‬
‫بعد از گش��ت و گذار دوباره همان مس��ير را طي‬ ‫به مخاطره می‌اندازد لذا مدیر مسئول محترم روزنامه‬
‫راستا قرار دارد که يکي از مراکز فعال در‬ ‫به بلواري در دس��ت س��اخت مي‌رسيم‪.‬‬ ‫مذکور در س��ه ش��ماره متوالی ضمن عذرخواهی از‬
‫کرديم‪ .‬بين راه دوب��اره به خواهرم گفتم‪ :‬به نظرم‬ ‫زمينه‌هاي فرهنگي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬اعتقادي‬ ‫مغازه کوچک آق��اي طالبي که خانمش‬ ‫مامورین ناجا تکذبیه مطلب را درج و انتشار نماید در‬
‫اون آقا خيلي ن��گات مي‌کنه‪ .‬فردا پس فردا مي‌آد‬ ‫و ‪ ...‬است‪ .‬در انتها به دانشگاه امام جعفر‬ ‫اهل کش��ور مصر اس��ت در اين خيابان‬ ‫غی��ر این صورت با عنایت به مواد ‪ 697‬و ‪ 698‬قانون‬
‫خواستگاري‪ ،‬آمادگي شو داشته باش‪.‬‬ ‫صادق (ع) مي‌رسيم‪.‬‬ ‫آق��اي کرباليي محمد آذربار اس��ت قرار خيابان‌ها و بلوارهاي اين منطقه اس��ت‪ .‬برعهده دول��ت و نصف برعهده اهالي آن‬ ‫ق��رار دارد‪ .‬بعد از خيابان‌ه��اي ذوالفقار‬ ‫مجازات اسالمی بر علیه مدیر مسئول روزنامه مذکور‬
‫نزديکي غ��روب‪ ،‬باران الهي نازل ش��د‪ .‬خدا براي‬ ‫بعد از نانوايي جمالي به طرف بلوار کوثر‬ ‫دارد ک��ه ب��ه گفته‌ي خودش ‪ 14‬س��ال خانم��ي که دخترش يک��ي از محصلين کوچه اس��ت که تقريبا ‪ 320000‬تومان‬ ‫به خيابان‌هاي عدالت مي‌رسيم‪ .‬بوستان‬ ‫در مراجع قضایی ش��کایت و پیگیری قانونی به عمل‬
‫نشاط بندگانش سنگ تمام گذاشت‪ .‬سيزده به در‬ ‫بروی��م‪ .‬مجتمع فرهنگي تربيتي حضرت‬ ‫پي��ش‪ ،‬زماني که بلوار آس��فالت نبود در راهنمايي امام حسن عسکري(ع) است‪ ،‬مي‌شود‪ .‬پرداخت اين هزينه براي بعضي‬ ‫ياران فضاي تفريحي و ورزش��ي زيبايي‬ ‫خواهد آورد‪ .‬خواهشمند است دستور فرمایید اقدامات‬
‫خاطره‌انگيزي در ذهن‌مان ثبت شد‪.‬‬ ‫معصوم��ه (س) در اين بل��وار قرار دارد‬ ‫اي��ن محل کار خود را آغاز کرده اس��ت‪ .‬گفت‪ :‬قبل از آسفالت شدن اين منطقه‪ ،‬از خانوارها مشکل و گاه غير ممکن است‬ ‫دارد ک��ه هن��وز زيبا س��ازي آن تکمیل‬ ‫انجام شده را به این معاونت ارسال نمایند‪.‬‬
‫روز چهارده��م فروردي��ن س��اعت ‪ 9‬صبح‪ ،‬صداي‬ ‫که کالس‌هاي علمي‪ ،‬فرهنگي‪ ،‬تربيتي‪،‬‬ ‫جلوتر که برويم روبه‌روي س��وپرمارکت مش��کالتي در رفت وآمد س��اکنين اين که در اين رابطه بايد چاره‌اي انديشيد‪.‬‬ ‫نشده اس��ت‪ .‬چند متر جلوتر به ترمينال‬ ‫صحب�ت ن�و ضم�ن ع�رض احت�رام ب�ه هم�ه‬
‫تلفن خانه امان به صدا در امد‪.‬‬ ‫اعتقادي‪ ،‬ورزشي و ‪ ...‬در آن اجرا مي‌شود‪.‬‬ ‫آق��اي ش��يرين‌بيان مکاني ب��راي پارک ش��هرک‪ ،‬به ويژه محصلین‪ ،‬مخصوصاً در در خیابان بين دو مدرسه راهنمايي امام‬ ‫مسافربري مي‌رسيم‪.‬‬ ‫خدمتگ�زاران نی�روی انتظامی‪ ،‬ب�ه دلیل تکدر‬
‫‪ -‬الو‬ ‫محل��ه در نظ��ر گرفته ش��ده اس��ت که روزهاي باراني وجود داش��ت که با اقدام حسن عسکري(ع) و شاهد که به تازگي‬ ‫خاطر ای�ن عزیزان پوزش می‌طلب�د‪ .‬امید که با‬
‫مراسم زنجيرزني هيات امام حسين (ع)‬ ‫آن‌س��وتر بلوار مالصدرا است که پیش‌تر‬
‫‪ -‬بله بفرماييد‪.‬‬ ‫سال‌هاس��ت دس��ت نخورده باقي مانده اخير ش��هردار محترم‪ ،‬آقاي قائدي‪ ،‬اين آسفالت شده است وارد مي‌شويم‪ .‬سمت‬ ‫انع�کاس تالش‌ه�ای صادقانه پرس�نل این نیرو‬
‫در اين مکان برگزار مي‌شود‪ .‬اين قسمت‬ ‫س��اخته شده است‪ .‬اولين نکته‌اي که در‬
‫‪ -‬ببخش��يد م��ن عم��ه آق��اي ‪ ...‬هس��تم ‪ .‬ديروز‬ ‫است‪ .‬خانم خانه‌داري که مشغول خريد مش��کل از بي��ن رفت و از تالش ش��بانه چ��پ‪ ،‬خيابان ع��روج پنج زمين نس��بتاً‬ ‫بتوانی�م بخش�ی از این ک�دورت ناخواس�ته را‬
‫از شهرک‪ ،‬فاز دو به حساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫بلوار مالصدرا به چش��م مي‌خورد فضاي‬
‫دختر خانم‌تون ‪ ...‬همون که ش��ال آبي سرش بود‬ ‫از س��وپرمارکت ب��ود گف��ت‪ :‬چه خوب روزي آقاي شهردار و کارکنان شهرداري وس��يع متعلق ب��ه آقاي رحم��ت ديانت‬ ‫بزداییم‪.‬‬
‫آخر بلوار ش��هيدان بندي مس��جدي در‬ ‫س��بز نابه‌هنجار بلوار است که به تازگي‬
‫(منظورش من بودم !)‬ ‫دست س��اخت است که فاز سوم شهرک‬ ‫ق��رار دارد که هيات زنجيرزني عاش��قان‬ ‫مي‌ش��د اين پارک محله رونق مي‌گرفت‪ .‬قدرداني کرد‪.‬‬ ‫دس��تي بر آن کشيده ش��ده است‪ .‬ولي‬
‫ه��ر چند ج��واب خانواده و خ��ودم منفي بود ولي‬ ‫هم فضاي مناس��بي براي تفريح کودکان آق��اي م‪ .‬ق در مورد آس��فالت کوچه‌ها سيدالشهدا(ع) مراس��م عزاداري خود را‬ ‫صحبت شما ‪‬‬
‫از اي��ن مح��ل آغاز مي‌ش��ود و ت��ا آخر‬ ‫هن��وز ج��اي کار زي��ادي دارد‪ .‬يکي از‬
‫خاط��ره آن روز را فرام��وش نمي‌کن��م‪ .‬حاال نوبت‬ ‫دانشگاه ادامه مي‌یابد‪.‬‬ ‫بود‪ .‬هم بهانه‌اي براي دور هم بودن اهالی چني��ن گف��ت‪ :‬هزين��ه آس��فالت نصف در دهه اول محرم در آنجا برپا مي‌کنند‪.‬‬ ‫اهال��ي بلوار می‌گوید‪ :‬بع��د از تند بادي‬ ‫‪2229970‬‬
‫خواهرم ب��ود که متلک بیندازد‪ .‬مث��ل این که باز‬ ‫دو کارخان��ه در اي��ن ش��هرک فعالي��ت‬ ‫آقاي م‪.‬ق در مورد آسفالت کوچه‌ها چنين يک��ي از خادم��ان اي��ن هيات در‬ ‫محل را به‌وجود مي‌آمد‪.‬‬ ‫که اخيرا ً وزيد برق ش��هر خاموش شد و‬
‫از تاکسي تلفني صدرا که بگذريم گف�ت‪ :‬هزينه آس�فالت نصف برعه�ده دولت م��ورد چگونگ��ي تش��کيل هيات‬ ‫‪ :091798‬مي‌خواهيم بدانيم چرا افراد كالهبردار‬
‫شدن بخت ما نیازی به گره زدن سبزه نداشت‪.‬‬ ‫داش��ته‌اند که بنا به داليلي کارخانه قند‬ ‫هنوز اين تاريکي و خاموشي در این بلوار‬
‫ب��ه دبس��تان دخترانه ش��ادروان و نص�ف برعه�ده اهال�ي آن کوچه اس�ت که گف��ت‪ :‬يازده س��ال پي��ش با يک‬ ‫با اس��م‌هاي نون و ش��ين ن��ام برده ش��ده‌اند فكر‬
‫خاطره‌ی بهار‪2-‬‬ ‫تعطيل شده است و کارخانه به‌سازان به‬ ‫ادامه دارد‪ .‬ش��ايد بعد از ب��روز حادثه‌اي‬ ‫نمي‌كنيد هريك اين افراد بايد در جامعه ش��ناخته‬
‫گاري کوچ��ک‪ ،‬باتري موتور و يک‬
‫راضیه یوسفی‬ ‫حالت تعليق در آمده اس��ت‪ .‬اميد است‬ ‫کريميان مي‌رس��يم‪ .‬انتهاي بلوار‪ ،‬تقريب�ا ‪ 320000‬تومان مي‌ش�ود ‪.‬پرداخت اين‬ ‫تلخ‪ ،‬مسولين در رفع اين مشکل چاره‌اي‬

‫خدا برایم پول‬

‫المپ یک هیات سينه زني تاسیس‬ ‫راهنماي��ي دختران��ه امام حس��ن‬ ‫شوند تا بيش��تر از اين کالهبرداری‌ها نكنند؟ چرا‬
‫ب��ا کمک م��ردم و هم��کاري و همياري‬ ‫هزين�ه براي بعضي از خانوارها مش�کل و گاه‬ ‫بينديشند‪.‬‬ ‫كه اين‌ها بودند كه در‌گيري و هرج‌و مرج در شهر‬
‫شهردار محترم شهرکي آباد و سرزنده در‬ ‫کردیم و چند س��الي اس��ت که به‬ ‫عس��کري (ع) و راهنمايي ش��اهد‬ ‫اول بل��وار مالص��درا‪ ،‬س��مت راس��ت‬
‫غير ممکن است که در اين رابطه بايد چاره‌اي‬ ‫به‌وجود آوردند طوري‌كه شهرمان اكنون هيچ‌گونه‬
‫زنحيرزني تغيير يافته اس��ت‪ .‬چند‬ ‫ق��رار دارد‪ .‬نکته‌اي ک��ه به خوبي‬

‫عیدی فرستاد‬
‫آينده‌ايي نه چندان دور داشته باشيم‪.‬‬ ‫قابل لمس اس��ت آس��فالت شدن انديشيد‪.‬‬ ‫قديمي‌ترين س��وپرمارکت که مربوط به‬ ‫امنيتي ندارد و دچار بحران اقتصادي شده است‪.‬‬
‫تن از اهالي اي��ن منطقه در مورد‬
‫‪‬صحب�ت نو‪ :‬از نظر حقوق��ی و قضایی تا جرم‬
‫‪ ‬گزارش‬ ‫محمد جواد حسن‌نژاد‬ ‫یک فرد حتی اگر قتل باش��د اثبات نشود نمی‌توان‬

‫بابا انار ندارد‬

‫اين خاطره مربوط به ‪ 25‬سال پيش است‪ .‬يک ماه‬
‫قبل از عيد نوروز با دوستان برنامه‌ريزي کرديم که‬
‫به ش��مال برويم‪ .‬در اين م��دت اتفاق‌هاي زيادي‬
‫افت��اد ک��ه از نظر اقتصادي دچار مش��کل ش��دم‪.‬‬
‫هزين��ه‌ي هر نفر ‪ 12500‬تومان ب��ود‪ .‬به هر دري‬
‫زدم نتيجه‌اي نگرفتم تا اينکه تصميم گرفتم شب‬
‫عيد به خدا زنگ بزنم‪ .‬گوش��ي رو برداشتم پشت‬
‫س��ر هم چند تا صفر زدم‪ .‬بعد گفتم ‪ :‬س�لام خدا‪.‬‬
‫کمکم کن‪ .‬من ‪ 12500‬تومان تا فردا مي‌خواهم و‬
‫گوشي را قطع کردم‪.‬‬
‫تا سال تحويل چند ساعت مانده بود‪ .‬زنگ تلفن به‬
‫صدا در آمد‪ .‬داداشم بود‪ .‬بعد از سالم و احوال پرسي‬
‫جمل��ه‌اي گفت ک��ه هيچ وقت فرام��وش نمي‌کنم‪.‬‬
‫(زميني از ارث پدري به فروش رسيده و سهم تو را‬
‫که ‪ 12500‬تومان است برايت فرستادم‪)...‬‬
‫بي اختيار اشک از چشمانم سرازير شد‪ .‬خدا برايم‬
‫عيدي فرستاده بود ‪...‬‬
‫خاطره‌ی بهار‪3-‬‬
‫فاطمه جمالي‬
‫جوگیر‬
‫بيشتر فارسي‪ ،‬رياضي‪ ،‬مدني و قرآن نيز ……ساعت كار چگونه است؟تعطيلي‬
‫شده بودم‬
‫دانش‌آموزان خوبي دارم‪ .‬گاهي شيطنت كالس‌ها داير است و ساعات كار شيفت‬
‫صبح ‪ ،9-11‬عصر ‪ ،3-4/5‬ش��ب ‪6-7/5‬‬
‫ي��ك روز از اي��ام ن��وروز س��ال ‪ 1387‬در اصفهان‬
‫تصميم گرفتيم به اتفاق خانواده به خفر مس��افرت‬
‫كني��م‪ .‬كنار باغي كه كن��ارش رودخانه بود توقف‬
‫نام او را منتش��ر کرد‪ .‬محدودی��ت قانونی ما را در‬
‫……استقبال چگونه است؟‬ ‫الهام س��لگي از معلماني است كه كالس‬ ‫انعکاس این خبر بپذیرید‪.‬‬
‫بس��يار خوب اس��ت‪ .‬روز به روز بيش��تر‬ ‫درسش را در اتاق باالي خانه‌اش دايركرده‬ ‫ش�هروند‪ :‬واقعاً كه خيلي مسخره هست‪ .‬نزديك‬
‫مي‌شود‪.‬‬ ‫است‪.‬ش��وهرش نيز ش��ب‌ها ب��ه كمك‬ ‫به دو س��اله كه س��رمايه‌گذاري در گراش صورت‬
‫……فعالي�ت ش�ما آي�ا زي�ر نظ�ر‬ ‫همس��رش مي‌آيد و آم��وزش بزرگ‌تر‌ها‬ ‫گرفته ومردم در اين مدت سود‌هاي كالني دريافت‬
‫آموزش و پرورش يا ارگان خاصي‬ ‫را به عهده مي‌گي��رد‪ .‬هماهنگي الزم را‬ ‫مي‌كردند‪ .‬اكنون كه اي��ن بحران پيش آمده آقاي‬
‫است؟‬ ‫انجام داديم و به اتفاق دوس��ت عكاس��م‬ ‫حس��ني اظهار دارند كه از س��ه م��اه پيش مطلع‬
‫ب��ا اج��ازه اداره آموزش وپرورش اس��ت‬ ‫راهي خانه‌ي اين زوج ش��ديم‪ .‬خانه آنان‬ ‫شده‌اند كه اين سرمايه‌گذاري به اسم حسني تمام‬
‫ولي هيچگونه امكاناتي دريافت نكرده‌ام‪.‬‬ ‫در‌كوچه‌اي قديمي قرار داش��ت‪ ،‬خانه‌اي‬ ‫شده است و يا حاج آقا اظهار دارند كه از چهار ماه‬
‫تماماً همت خودم بوده است‪.‬‬ ‫كوچك و محقر با در‌و ديواري كاه‌گلي‪،‬‬ ‫پيش مي‌گفتند اين كار حرام است‪ .‬واقعا تا اين حد‬
‫بچه‌هاي كالس كه تعدادش��ان به بيست‬ ‫بايد اطالع‌رساني ضعيف باشد كه نماينده ما بگويد‬
‫……آيا مش�كالت يا كمبود‌هايي هم‬
‫نف��ر مي‌رس��يد و دختر‌ه��اي افغاني با‬ ‫كه از سه ماه پيش با‌‌خبر شده‌ام اگر چنين چيزي‬
‫داريد؟‬
‫لباس‌هاي كهنه به اس��تقبال‌مان آمدند‪.‬‬ ‫واقعي��ت دارد چ��را زودتر به مردم اع�لام نكردند‬
‫تا دلتان بخواهد كمبود داريم‪ .‬نه بخاري‪،‬‬
‫وارد خانه شديم كالس در طبقه باال قرار‬ ‫ك��ه آن‌هايي كه تنها يك‌ هفته قب��ل از اين اتفاق‬
‫نه كولر‪ ،‬ن��ه حتي تخته س��ياهي‪ .‬هيچ‬
‫داشت‪« .‬الهام س��لگي هستم مدت پنج‬ ‫پول‌هايش��ان را ك��ه به زحمت به دس��ت آوردند و‬
‫نداريم‪.‬‬
‫سال هس��ت كه كار تدريس به كودكان‬ ‫اصال هم هيچ‌ سودي دريافت نكرده‌اند از اين اقدام‬
‫……ش�هريه دانش‌آم�وزان چق�در‬ ‫افغاني بي‌بضاعت را انجام مي‌دهم‪».‬‬ ‫منصرف كنند‪.‬‬
‫است؟‬
‫……در حال حاض�ر چند دانش‌‌آموز‬ ‫‪‬صحب�ت ن�و ‪ :‬مس��ئوالن محترم‪ ،‬نش��ریه را‬
‫از ‪ 1000‬ت��ا ‪ 3000‬توم��ان‪ .‬بس��ته ب��ه‬
‫داريد؟‬
‫بضاعت مال��ي دانش‌آموز‪ ،‬زياد س��خت‬ ‫می‌خوانند و پاسخ الزم را خواهند داد‪.‬‬
‫حدود س��ي نفر در شيفت صبح و پانزده‬ ‫ش�هروند‪ :‬با توجه به مشكالت مردم‪ ،‬شهردار در‬
‫نمي‌گيرم‪.‬‬
‫نفر در شيفت شب كه كار تدريس آقايان‬ ‫تاري��خ ‪ 87/12/11‬خود به مرخصي كاري رفته كه‬
‫دانش‌آموزانم افزوده شد‪.‬‬ ‫……چ�ه ش�د كه ب�ه فك�ر تاس�يس‬ ‫در شيفت شب بر عهده همسرم است‪.‬‬ ‫ب��ا مرخصي مذك��ور بقيه‌ي كارمندان ش��هرداري‬
‫هم داريد؟‬ ‫……تا چه مقطعي تدريس مي‌كني؟ هست‪.‬‬ ‫كالس افتاديد؟‬
‫……از دانش‌آموزان راضي هستيد؟ فقط جمعه‌ه��ا حتي تعطيالت نوروز هم‬
‫تا پنجم ابتدايي‬
‫……بيش�تر چ�ه دروس�ي را تعليم‬
‫راس��ت‌اش قب ً‬
‫ال قرآن تعليم مي‌دادم‪ .‬در‬
‫مكتب‌خان��ه كه بودم مادري پيش‌ام آمد‬
‫……براي حضور در اين كالس‌ها آيا‬
‫محدوديت سني هم وجود دارد؟‬
‫خي��ر‪ .‬هر‌ك��س در ه��ر س��ني مي‌تواند‬
‫مرخصي گرفته‌اند و حال به مش��كالت مردم كجا‬
‫بايد رسيدگي شود‪.‬‬
‫ش�هروند‪ :‬به‌جاي اين كه هر‌چه سريع‌تر اقدامي‬
‫مي‌كنند ولي با آن‌ها كنار مي‌آيم‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬مي‌توان��ي به فرزندانم س��واد ياد‬
‫مي‌دهيد؟‬ ‫شركت كند‪.‬‬ ‫ج و مرج در ش��هر‬ ‫انج��ام بدهند ت��ا درگيري و هر ‌‬
‫است‪.‬‬ ‫بدهي؟ قبول كردم و رفته رفته به تعداد‬
‫به‌وجود نيايد حرف زور هم مي‌ش��نويم مي‌گويند‬
‫‪‬خاطره‌ی بهار‪4-‬‬ ‫خاطره‌ی بهار‪2-‬‬ ‫چرا با بزرگ‌ترهاي ش��هر مش��ورت نكرده‌ايد وقتي‬
‫مصطفي کارگر‬ ‫فاطمه جمالی‬

‫سیزده‌به‌در کجا می‌روید؟‬

‫كرديم‪ .‬آب زالل بود‪ .‬م��ن مجذوب زاللي و ظاهر‬
‫آب ش��دم و به داخلش رفت��م‪ .‬داخل آب بودم كه‬
‫دخترعمویم گفت‪ :‬تو اونج��ا چيكار مي‌كني؟ زود‬
‫ب��اش بيا بيرون‪ .‬من به حرف‌هایش اعتنايي نكردم‬
‫و هن��وز آب بازي می‌ك��ردم‪ .‬بعد از چند دقيقه باز‬
‫دخترعمویم آمد گفت‪ :‬مگه من نگفتم از اونجا بيا‬
‫توي ش��هرها غريب‌اند و آنجا با ياد رفقاي‌شان آشنا و‬
‫بيرون؟ بابا اين آب؛ آب فاضالبه‪ .‬تازه فهميده بودم‬
‫مانوسند‪ .‬هر کس رفته باز هم مايل به رفتن است‪ .‬اما‬
‫كه ‪...‬‬
‫هرکه نرفته‪ ،‬سالي سيصد و شصت و پنج يا شش روز‬
‫ديگ��ر داش��ت گري��ه‌ام مي‌گرف��ت‪ .‬از طرفي هم‬
‫می‌خندی��دم‪ .‬از ش��انس ب��د من ت��ازه موقعي كه‬
‫با تمام اين احواالت‪ ،‬تمام نوروزها را دوس��ت دارم‪ .‬اما‬
‫مي‌خواس��تم از ت��وي آب بيای��م بي��رون هم پایم‬
‫ليزخورد و باز افتادم توي رودخانه‬
‫از ضد حالي كه خ��ورده بودم اعصابم بهم ريخته‬
‫ب��ود‪ .‬ول��ي به ه��ر حال خ��وش گذش��ت و برایم‬
‫خاطره‌‌انگيز شد‪.‬‬
‫‪‬خاطره‌ی بهار‪5-‬‬
‫من هم مسافر شدم‬
‫عاش��ورا را زمزمه كرديم‪ .‬چه احس��اس غريبي بود‪ .‬به‬
‫طرف قبور ش��هدا نگاه كردم و در دلم گفتم كاش من‬
‫را هم قابل مي‌دانس��تند و دعوتم مي‌كردند‪ ،‬همه مهيا‬
‫مي‌ش��دند ب��راي حركت و من كه گري��ه‌ام گرفته بود‬
‫حس��رت‌زده به آن‌ها مي‌نگريس��تم مادرم كه حالم را‬
‫درك ك��رده بود نزدي��ك آمد و گفت‪ :‬دوس��ت داري‬
‫بروي؟ من گفتم خيل��ي‪ ،‬اما چه فايده ديگر براي من‬
‫جا نيس��ت‪ .‬پدرم با يكي از مس��ئولين كاروان صحبت‬
‫كرد و متوجه ش��ديم كه فق��ط به اندازه يك نفر ديگر‬
‫جا اس��ت‪ .‬پس به س��رعت به خانه برگشتم و درعرض‬
‫پانزده دقيقه ساكم را بستم و اولين روز سالم را خيلي‬
‫اتفاقي مهمان ش��هدا شدم‪ .‬آن‌روز برايم به لطف خدا‬
‫و شهدا خاطره‌انگيز‌ترين روز شد و در آن سفر بود كه‬
‫فهميدم خانه‌تكاني دل يعني چه؟‬
‫آقايان مسن‪ ،‬باتجربه و باشخصيت از‌جمله مهندس‪،‬‬
‫شلمچه به من شعرهای زیادی داد‬ ‫دكت��ر و‪ ...‬راس آن كار بودن��د هر‌كس ديگري هم‬
‫جاي ما بود وارد اين س��رمايه‌گذاري مي‌شد‪ .‬االن‬
‫ديگر با اين وضعيتي كه پيش آمده‪ ،‬حتي به چشم‬
‫چيزه��اي ديگر را در اين مناطق ديدم که هيچ‌گاه در‬ ‫بهترين نوروز من س��ال ‪ 1376‬بود که هنگام تحويل‬ ‫مریم حسینی‪-‬‬ ‫حمید قنبری‪ 25-‬ساله‪:‬‬ ‫خودم��ان نيز اعتماد نداريم چه برس��د بخواهيم با‬
‫صحراهاي شهرمان گراش نديدم‪ .‬آدم‌هايي را ديدم که‬ ‫س��ال در ش��لمچه و رو ب��ه کربال ايس��تاده ب��ودم و‬ ‫‪25‬ساله‪ -‬فروشنده‪:‬‬ ‫به قصد آوردن جنس س��فر‬ ‫اين‌گونه افراد هم مشورت كنيم‪.‬‬
‫اش��ک‌ريزان دعاي س�لامتي امام زمان(عج) را زمزمه‬ ‫برای رفع خستگی کارو‬ ‫هم می‌رویم‪.‬‬ ‫شهروند‪ :‬قصد مزاحمت نداشتم ولي مي‌خواستم‬
‫مي‌کرديم‪ .‬هرچند مثل سال‌هاي ديگر که در مناطق‬ ‫خوش گذرانی به صحرا یا‬ ‫س�ید احمد جعف�ری‪44 -‬‬
‫انتقادي از شما داشته باشم‪ .‬انتقاد درباره آگهي‌هاي‬
‫جنگ��ي ب��ودم نوروزهاي خيل��ي خوبي داش��تم‪ ،‬اما‬ ‫شهر دیگری می‌رویم‪.‬‬ ‫ساله‪ -‬تعمیر کار ساعت‪:‬‬
‫دارد لحظه‌اي عاشقانه از دست مي‌دهد‪.‬‬ ‫هيچکدام لحظه تحويل س��ال آنج��ا نبودم‪ .‬هنوز هم‬ ‫صفحه آخر دارم‪ .‬تقريبا نصف صفحه آخر را تبليغات‬
‫محمد اکبر زاده‪-‬‬ ‫بیشتر برای تفریح می‌رویم‪.‬‬ ‫چاپ كرده‌ايد‪ .‬به نظر م��ن لزومي ندارد تبريك يا‬
‫مايلم نوروز را در مناطق عملياتي دفاع مقدس باشم‪.‬‬
‫امسال شايد بدترين نوروزم باشد‪ .‬لحظه تحويل سال‪،‬‬ ‫اما چند سالي‌س��ت که ديگر اين توفيق را نداشته‌ام‪.‬‬ ‫‪85‬ساله‪ :‬با خانواده به‬ ‫ز‪ .‬دلخوش‪ 26 -‬س�اله‪-‬‬ ‫تسليت به يك نفر چند جاي صفحه چاپ شود‪ .‬يا‬
‫‪ 27‬روز است که ديگر مادر ندارم تا چون گذشته بعد‬ ‫شلمچه‌ي آن سال چيز ديگري بود‪ .‬هنوز منطقه بکر‬ ‫صحرا می‌رویم‪.‬‬ ‫منشی مطب‪:‬‬ ‫كل صفحه تبليغ بستني باشد‪.‬‬
‫از مسافرت‌هايم بالفاصله بشنوم‪ :‬رسيدن بخير!‬ ‫و دس��ت نخورده بود‪ .‬مثل دل بچه‌هاي مجمع‌القرآن‬ ‫محمدرض�ا ای�زدی‪56 -‬‬ ‫برای تفریح به باغ خودمان‬ ‫‪‬صحبت نو‪ :‬درج آگهی بخش��ی از فعالیت‌های‬
‫حاال اگر ش��ما هم با اين نوش��ته به مسافرت رفتيد‪،‬‬ ‫گراش‪ .‬چه همسفراني بودند‪ .‬توي شلمچه هنوز هيچ‬ ‫س�اله‪ -‬بازنشس�ته آم�وزش و پ�رورش‪:‬‬ ‫می‌رویم‪.‬‬ ‫مطبوعاتی اس��ت‪ .‬نش��ریات برای این ک��ه بتوانند‬
‫رسيدن بخير!‬ ‫س��اختماني نبود‪ .‬هنوز وقتي از ظهر تا ساعاتي بعد از‬ ‫ب��ه خاطر زیبای��ی طبیعت به باغ یا جای سرس��بز‬ ‫سلمان صادقی‪23 -‬ساله‪ -‬فوق دیپلم‪:‬‬ ‫هزینه‌های خود را تامین کنند سی تا پنجاه درصد‬
‫نماز مغرب و عشا را به احترام خون شهدا با پاي برهنه‬ ‫می‌رویم‪.‬‬ ‫به قصد تفریح می‌رویم مسافرت‬ ‫فض��ای خود را ب��ه تبلیغات اختص��اص می‌دهند‪.‬‬
‫در شلمچه راه مي‌رفتي‪ ،‬کسي مسخره نمي‌کرد‪ .‬همه‬ ‫دکتر عبدالهی شمسی‪ 43 -‬ساله‪:‬‬ ‫م‪ .‬مدرسی‪28 -‬ساله‪-‬دیپلم‪:‬‬ ‫صحبت نو از محدود نش��ریات محلی که به سختی‬
‫فاطمه يوسفي‬
‫همين‌طور بودند‪ .‬شلمچه به من شعرهاي زيادي داد‪.‬‬ ‫ب��ه خاطر تجدید روحیه جایی‌ می‌رویم هر چند که‬ ‫به خاطر این که دور هم باشیم به صحرا می‌رویم‪.‬‬ ‫ی جذب کند‪ .‬شما هم می‌توانید برای‬ ‫توانسته آگه ‌‬
‫شلمچه بيشترين شهيد را به شهرم داده است‪ .‬غير از‬ ‫امسال باران نبارید‪.‬‬ ‫شاپور جوالفیان‪46-‬ساله‪ -‬راننده مینی بوس‪:‬‬ ‫تبریک به دیگران به جای شیوه‌های دیگر از تبریک‬
‫ش��لمچه‪ ،‬طالئيه‪ ،‬فکه‪ ،‬فاو‪ ،‬آبادان‪ ،‬خرمشهر‪ ،‬بستان‪،‬‬ ‫س‪ .‬محمد زاده‪ -‬فوق لیسانس صنایع‪:‬‬ ‫هرجا که سرسبز باشد‪.‬‬
‫سوس��نگرد‪ ،‬هويزه نيز بهش��ت ايام عيد و تمام طول‬ ‫در مطبوعات که ماندگارتر است استفاده کنید‪.‬‬
‫خانه‌تكاني تمام ش��ده بود‪ .‬آن س��ال نيمه‌هاي ش��ب‬ ‫به خاطر این رسم سنتی به اطراف الر می‌رویم‬ ‫مه�ران بیگل�ر بیگ�ی‪ 28 -‬س�اله‪ -‬ش�رکت‬ ‫يوس�ف اس�دي الري‪ :‬با رس��يدن ن��وروز چرا‬
‫س��ال تحويل مي‌ش��د‪ .‬س��فره هفت‌س��ين آماده بود‬ ‫سال اس��ت‪ .‬من همه‌ي آنها را ديده‌ام‪ .‬توي فکه روي‬
‫ش��ن‌هاي داغ‪ ،‬نماز جماعت خوان��ده‌ام و با يک ليوان‬ ‫مریم جمالی‪-‬دانشجوی مهندسی کشاورزی‪:‬‬ ‫مهن�دس س�ازان‪ :‬چون یک سنت باستانی ایرانی‬ ‫ش��هرداري به پارك الله مثل س��ال‌هاي گذش��ته‬
‫خواهرم نس��بت به سال‌هاي قبل شور و شوق ديگري‬ ‫چون دور هم جمع می‌شویم‪ -‬به پارک سرسبز‬ ‫است به طبیعت‪ ،‬سپیدان یا هرجای دیگر‬
‫آب‪ ،‬پنج نفر وضو گرفته‌ايم‪ .‬من و مرتضي و سيدمعين‬ ‫رس��يدگي نمي‌كند؟ با وج��ود مهمانان نوروزي در‬
‫داش��ت چون قرار بود صبح زود يعن��ي اول فروردين‬ ‫راضیه بهادر‪ 18 -‬ساله دانشجوی علوم تربیتی‪:‬‬ ‫مهدی صالحی‪ -‬فروشنده‪ 22-‬ساله‪:‬‬
‫راهي س��رزمين نور بش��ود‪ ،‬آن‌ش��ب را تا موقع سال‬ ‫و دو تا از برادران ديگر‪ .‬توي طالييه در حضور ش��هدا‬ ‫ايام عيد اين مشكل زيبنده شهر گراش نمي‌باشد‪.‬‬
‫و کنار استخوان‌ش��ان پيمان بستيم‪ .‬توي هويزه کنار‬ ‫بیشتر به عنوان رفع خستگی‬ ‫خارج از ایران‪.‬‬ ‫شهروند‪ :‬چرا شهرداري براي جمع‌آوري متكديان‬
‫تحويل نتوانس��تيم بخوابيم‪ .‬خواهرم داشت ساكش را‬
‫قبر ش��هيد علم‌الهدي دانش��جوي واقعي را شناختم‪.‬‬ ‫ز‪ .‬افروز‪14 -‬ساله‪ -‬دانش آموز‪:‬‬ ‫م‪ .‬گلستانه‪ 26 -‬ساله‪ -‬فروشنده‪:‬‬ ‫از سطح شهركاري انجام نمي‌دهد؟ چند ماهي است‬
‫مي‌بس��ت و وس��ايل س��فرش را آماده مي‌كرد‪ ،‬ليوان‪،‬‬
‫صابون‪ ،‬كيف‪ ،‬زيارت عاش��ورا‪ ،‬چفيه و‪ ....‬چه ش��وقي‬ ‫توي شلمچه ش��يون و ضجه را ديدم و تجربه کردم‪.‬‬ ‫با خانواده مسافرت می‌رویم‬ ‫برای تفریح صحرا می‌رویم‪.‬‬ ‫ك��ه اين افراد به‌وس��يله‌ي وانت در بلوار س��عادت‬
‫داش��ت‪ .‬خيلي خوش��حال بود‪ .‬بر‌عكس من كه خيلي‬ ‫اش��ک مادران ش��هيد را ديدم‪ .‬توي ف��او به دريادالن‬ ‫مهدی فخری‪23-‬ساله‪ -‬فروشنده لوازم خانگی‪:‬‬ ‫مهش�ید زرگری‪ 22 -‬س�اله‪ -‬مهندس معمار‪:‬‬ ‫پياده مي‌ش��وند و بعد از جم��ع‌آوري پول‌هايي كه‬
‫دلم گرفته بود و هواي رفتن به ش��لمچه را داشتم اما‬ ‫ش��هيد ايمان آوردم و فهميدم توي آب شهيد شدن‬ ‫با خانواده می‌ریم صحرا‬ ‫اطراف الر‪.‬‬ ‫از راه گدايي به دس��ت آورده‌اند ساعت هشت شب‬
‫به علتي نتوانس��ته ب��ودم ثبت‌نام كنم‪ ،‬باالخره س��ال‬ ‫يعني چ��ه و مظلومان آسماني‌ش��ده را آفرين گفتم‪.‬‬ ‫رویا‪ .‬ک ‪ 21 -‬ساله‪ -‬دبیر زبان‪:‬‬ ‫علی اصغر لطافت‪ 38 -‬ساله‪ -‬دکتر داروسازی‪:‬‬
‫توي آبادان و خرمشهر فهميدم مقاومت چه مفهومي‬ ‫در اين بلوار جمع‌ مي‌ش��وند و به وس��يله وانت به‬
‫جديد را اعالم كردند صبح زود براي بدرقه خواهرم به‬ ‫به شهرهای مختلف‬ ‫به عنوان تفریح هر سال یه جایی می‌رویم‪.‬‬ ‫جاي خودش��ان انتقال داده مي‌شوند‪ .‬از شهرداري‬
‫گلزار شهدا رفتيم‪ .‬من خيلي غبطه مي‌خوردم كه جزو‬ ‫دارد که توي فرهنگ‌هاي لغت نمي‌توان نوشت‪ .‬توي‬ ‫راضیه حسینی‪ 24 -‬ساله‪ -‬حافظ کل قرآن‪:‬‬ ‫مصطفی‪ .‬خ‪23 -‬ساله‪-‬فروشنده‪:‬‬
‫بس��تان تاويل گرما و خون را لمس ک��ردم‪ .‬و خيلي‬ ‫خواهش داريم در اين زمينه اقدامي بفرمايند‪.‬‬
‫مسافران نبودم‪ .‬آن‌ جا دسته‌جمعي به ياد شهدا زيارت‬ ‫برای تنوع و هواخوری‪ -‬صحرا‬ ‫هر موقع وقت کنیم یک جایی می‌رویم‪.‬‬
 ‫‪ 5‬پرونده ‪2‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫‪ ‬فیشور‪ :‬دفتر نشریه بهار فیشور ‪ ‬خلیلی ‪ ‬شیراز‪‌:‬سوپرمارکت بهادر ‪ ‬تهران‪ :‬میدان صادقیه‪ -‬سنمار ‪ ‬کیش‪ :‬بازار پارس خلیج ‪‬بندرعباس‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫‪ ‬بهار‬

‫چند نکته کوچک‬

‫رقیه پاکروان‬ ‫دیدنی‌های بهار‪ 2-‬‬ ‫سمیه کشوری‬ ‫دیدنی‌های بهار‪ 1-‬‬
‫فرزانه استوار‬

‫برای زنده‌ماندن‬
‫ماهی‌های قرمز‬
‫هر س��اله با فرارسيدن ايام نوروز‪ ،‬خريد و فروش‬
‫ماه��ي قرمز ه��م رونق پي��دا مي‌كن��د‪ .‬يكي از‬
‫ماهي‌فروش‌هاي شهر گفت‪« :‬من هر سال حدود‬
‫ده‌هزارتا ماهي مي‌آورم كه تقريبا شش‌هزار تاي‬
‫آن به فروش مي‌‌رس��د‪ .‬در گراش بيش��تر مردم‬
‫ده روز پاياني س��ال را براي خريد ماهي انتخاب‬
‫مي‌كنند ولي قب��ل از آن هم ماهي مي‌خرند كه‬
‫معم��وال به خاطر بهانه‌گيري بچه‌هاس��ت‪ ».‬چند‬
‫س��الي اس��ت كه زمزمه‌هاي��ي مبني ب��ر انتقال‬
‫میک��روب و بيم��اري از اي��ن جان��دار به گوش‬ ‫‪ ‬باغ رحیمی[عکس‪ :‬کشوری]‬

‫مي‌رس��د‪ .‬بيماري‌هايي چون میکروب «سالمونال‬ ‫ب��اغ رحيمي باغ خيلي بزرگي ب��ود‪ .‬در را که باز‬
‫و سل‌پوس��تي»‪ .‬اما مجري طرح ماهيان زينتي‬ ‫مي‌کنن��د با جاده‌اي مس��تقيم ک��ه دو طرف آن‬
‫ش��يالت با اطمينان از سالمت اين ماهي‌ها خبر‬ ‫پ��ر از درخت‌هاي س��بز و پر ميوه اس��ت‪ ،‬روبرو‬
‫مي‌دهد‪«:‬ماهي‌هاي تزييني س��فره‌ي هفت‌سين‬ ‫مي‌ش��وي‪ .‬درخت‌هايي که به س��مت آسمان قد‬
‫كوچكتري��ن خطري براي انس��ان ندارند و هيچ‬ ‫‪ ‬کالت [عکس‪ :‬جواد جباری‪ -‬عکاسی سایه روشن]‬
‫کش��يده‌اند‪ .‬انگار ميزباني که ب��ا لبخند تو را به‬
‫تحقي��ق جهاني ه��م تاكنون انتق��ال ويروس از‬ ‫داخل راهنمايي مي‌کند‪.‬‬
‫ماهي به انسان را ثابت نكرده است‪».‬‬ ‫دیدنی‌های بهار‪ 4-‬‬ ‫فرزانه استوار‬ ‫گراش را مي توان در يک نگاه ديد‪ .‬کافي‬ ‫دیدنی‌های بهار‪ 3-‬‬
‫فاطمه آبازیان‬ ‫در قس��مت ابتدايي ب��اغ‪ ،‬باغ‌وحش کوچکي قرار‬
‫با نگه��داري صحيح از اين ماهي‌ه��ا مي‌توان از‬ ‫است با يک کوهنوردي کوتاه از کالت باال‬ ‫دارد که در آن حيواناتي چون‪ :‬آهو‪ ،‬قوچ‪ ،‬ش��تر‪،‬‬
‫مرگ زود هنگام‌شان جلوگيري كرد‪ .‬اين ماهي‌ها‬ ‫برويد ‪.‬تپه‌اي مرتفع که از ديرباز گراشيان‬ ‫بز‪ ،‬سگ‪ ،‬گوزن‪ ،‬گرگ و پرندگاني مانند‪ :‬شترمرغ‪،‬‬
‫بس��يار مقاومند و اگر به آن‌ها غذاي بيش ازحد‬ ‫که��ن ب��ر آن س��کنا گزيدن��د و اکن��ون‬ ‫م��رغ‪ ،‬خ��روس‪ ،‬بوقلمون‪ ،‬غ��از‪ ،‬اردک‪ ،‬طاووس‪،‬‬
‫داده نش��ود عمر مناس��بي خواهند داشت‪ .‬دليل‬ ‫ميداني اس��ت بزرگ که شهر بر گرداگرد‬
‫اصلي مرگ اين ماهي‌ها پرخوري است‪ .‬در حالي‬ ‫قم��ري‪ ،‬کب��ک‪ ،‬کبوترهاي رنگارن��گ‪ ،‬طوطي و‬
‫آن توس��عه يافته اس��ت‪.‬کوچه‌هاي محله‬ ‫مرغ عش��ق وجود دارد‪ .‬پرندگاني که سهم‌ش��ان‬
‫كه اگر يك يا دو بار در هفته غذا بخورند و آبشان‬ ‫کالت تن��گ در آغوش��ت مي‌گيرن��د و با‬
‫هم خيلي سريع تعويض نشود‪ ،‬ماندگاري بهتري‬ ‫از اين دنيا پرواز و آزادي اس��ت اما به خاطر لذت‬
‫نسيم خنک کاهگل و بادگير تا نيمه‌هاي‬ ‫آدم‌ها‪ ،‬از اين دنيا س��همي نمي‌برند و بايد قفس‬
‫دارن��د‪ .‬تعويض نصف آب تن��گ ماهي همچنين‬
‫مسير همراهي مي‌کنند‪ .‬در انتهاي کوچه‬ ‫را خانه‌ي هميش��گي خود بدانند و به جاي لذت‬
‫قرار دادن آب ش��ير يك تا دو س��اعت در محيط‬
‫خانه ب��ه منظور هم‌دما ش��دن آن با دماي خانه‬ ‫به کوه مي‌رس��يم که البت��ه پيمودنش به‬ ‫بردن ازعبور فصل‌ها بايد عبور مردماني را ببينند‬
‫از نكاتي اس��ت كه ب��راي نگ��ه‌داري از ماهي‌ها‬ ‫کمک شبه جاده‌اي که دارد چندان دشوار‬ ‫که خيلي راحت از کنارشان مي‌گذرند‪ .‬ما آدم‌ها‬
‫پيشنهاد مي‌ش��ود‪ .‬اين ماهي دماي بيش از پنج‬ ‫نيست‪ .‬باال و باالتر مي‌رويم و در انديشه‌ي‬ ‫‪ ‬ساختمان اولیه کنار زیارت [عکس‪ :‬گروه گردآوران فرهنگ گراشی]‬ ‫نگاه‌شان می‌کنیم‪.‬‬
‫درج��ه را نمي‌تواند تحمل كن��د پس دماي آب‬ ‫چاه‌گالبي يكي از مكان‌هاي تفريحي و زيارتي گراش است كه از گذشته مورد‬ ‫قل��ه ب��ه محوط��ه‌اي هموار مي‌رس��يم و‬ ‫در قسمت انتهايي باغ‪ ،‬خانه‌اي خشتي را می‌بینی‬
‫مردم گراش به سدر مي‌گويند درخت ُکنار و ُکنا ِر زيارت سدر کهنسالي‌ست‬
‫ش��ير و محيط خانه كه بيش��تر از پنج درجه‌اند‬ ‫توجه اكثر مردم بود و امروزه نيز قابل توجه بسياري از مردم است‪ .‬عده‌اي از‬ ‫خس��تگي راه را با دي��دن منظره‌ي پايين‬ ‫ک��ه چند فانوس به در و ديوار آن آويزان اس��ت‪.‬‬
‫در ‪ 13‬کيلومت��ري غرب گراش که براي مردم مقدس اس��ت‪ .‬اولين بار که به‬
‫موجب شوك و تلف‌شدن سريع‌اش مي‌شود‪ .‬آب‬ ‫مردم روز‌هاي تعطيل خود را در آن‌جا سپري مي‌كنند‪.‬‬ ‫برط��رف مي‌کني��م‪ .‬خانه‌ه��اي پلکاني بر‬ ‫البت��ه در اين فانوس به جاي ش��عله‌ي آتش يک‬
‫آنجا مي‌روي جز يک درخت کهنس��ال که قطر آن سه متر است و يک بقعه‬
‫ش��ير كلردار اس��ت و كمبود اكسيژن آن موجب‬ ‫وقت��ی خیابان‌های آس��فالت محله بیدله تمام می‌ش��ود‪ .‬از بین نخلس��تان‌ها‬ ‫دامنه‌ي کوه‪ ،‬گنبده��ا و مناره‌ها‪ ،‬نخل‌ها‬ ‫المپ کم مصرف روش��ن اس��ت‪ .‬يکي از اعضا با‬
‫با کاشي‌هاي الجوردي و يک بناي ساده‪ ،‬چيز ديگري نمي‌بيني‪ .‬اما اعتقادات‬
‫مرگ ماهي‌ها مي‌ش��ود‪ .‬اگ��ر خانواده‌ها محيطي‬ ‫می‌گذرید و بعد از عبور از یک دش��ت کوچک تابل��وی چاه‌گالبی را خواهید‬ ‫و دشت‌ها‪ ،‬برکه‌ها که گنجينه‌هاي دشت‬ ‫ش��وق زيادي از خانه گفت و اي��ن که اين خانه‬
‫مردم نس��بت به اين درخت و بقعه جالب و شنيدني‌ست‪ .‬مي‌گويند‪ :‬آن‌هايي‬
‫مش��ابه آكواريوم براي اين جان��دار ايجاد كنند‪،‬‬ ‫دید‪ .‬این پیر در کنار رودخانه فصلی «پئت» قرار دارد‪.‬‬ ‫و هنر نياکان ماس��ت‪ .‬شهري که هر نوروز‬
‫که بچه‌دار نمي‌ش��وند نذر مي‌کنند و از برگ س��در مي‌خورند با اين اميد که‬ ‫نمايي قديمي دارد و تمام وس��ايل داخل آن هم‬
‫ماهي مدت بيشتري دوام مي‌آورد‪.‬‬ ‫علت نامگذاري زيارتگاه (پير) اين است كه در كنار آن چاهي قرار دارد كه به‬ ‫يک س��ال بزرگ‌ت��ر مي‌ش��ود و جاده‌اي‬
‫به خواسته‌ش��ان برس��ند‪ .‬حتي برخي معتقدند اين برگي که از درخت تناول‬ ‫قديمي و باستاني است‪ .‬ما نيز با اشتياق زياد وارد‬
‫آن چاه‌گل‌اَوی مي‌گويند‪ .‬وارد محل زيارتگاه كه مي‌شوي در كنار آن درخت‬ ‫بي‌انته��ا‪ .‬آنجا برج ديده‌باني قديم اس��ت‪.‬‬ ‫خانه ش��ديم اما تنها چيزي که ديديم گوني‌هاي‬
‫مي‌کنند‪ ،‬بعدها بصورت يک نش��انه اندازه‌ي همان برگ بر روي قس��متي از‬
‫كنار بزرگي قرار دارد كه مي‌توان از سايه‌ي خنك آن در فصل بهار لذت برد‪.‬‬ ‫راه��ي نمانده‪ .‬ب��ر فراز کوهچ��ه‌اي روي‬ ‫گچ و کاشي‌هاي زيبا و براق و ديوارهاي سفيد و‬
‫بدن طفلي که به دنيا خواهد آمد ظاهر مي‌ش��ود! مي‌گويند‪« :‬س��اخت بقعه‬
‫هر چند به نظر می‌رس��د نام گالبی نامی اش��تباه برای ترجمه این چاه باشد‪.‬‬ ‫کالت بقاي��اي هماي��ون دژ را مي‌بيني��م‪.‬‬ ‫سرويس بهداشتي مجلل‪ .‬کمي تاسف خورديم و‬
‫برمي‌گردد به سال‌ها پيش وقتي شغل بيشتر مردم دامداري بود‪».‬‬
‫مقبره‌اي كه در‌آنجا قرار دارد که بر اس��اس نوش��ته کنار آن متعلق به نوه‌ي‬ ‫قلعه‌اي مه��م و نظامي در منطقه که طي‬ ‫فقط گفتيم‪ :‬حيف!‬
‫به درخت که نزديک مي‌شوي مي‌بيني موهاي قيچي شده‌اي با استفاده از نخ‬
‫احمدبن موسي (شاه‌چراغ) است‪.‬‬ ‫درگيري‌ه��اي مردم با قش��ون رضاخاني‬ ‫چيري که بيشتر نظرمان را جلب کرد يک چادر‬
‫به ش��اخه‌هايش بسته‌اند‪ .‬مي‌گويند‪« :‬اين کار همان‌هايي‌ست که نذر کرده‌اند‬
‫از اس��تخر‪ ،‬فضاي س��بز و درختاني كه در حوالي آن قرار دارد نيز مي‌توان‬ ‫تخريب گش��ته اس��ت و چند پل��ه باالتر‬ ‫بزرگ بود که تو را به ياد چادر عش��اير مي‌اندازد‪.‬‬
‫بچه‌دار ش��وند و بچ��ه که به دنيا آمد براي سپاس��گزاري بيايند به همينجا و‬
‫در فصل تابس��تان براي آب‌تن��ي و قدم زدن ميان درختان اس��تفاده كرد‪.‬‬ ‫فاتحان قله‪ :‬ش��هيدان‪ .‬کالت‌نوردي ما رو‬ ‫در گوشه‌ي چادر‪ ،‬وسايل سنتي و سفالي مردمان‬
‫اولين بار کنار اين ُکنار مقدس موهاي فرزند خود را کوتاه کنند‪».‬‬
‫اي��ن ماهي‌ها‪ ،‬ماهي‌ه��اي آب راكدند و به هيچ‬ ‫جلو درختي كه در وس��ط مكان چاه‌اس��ت اتاقكي س��اخته شده كه عموم‬ ‫به پايان است اما او چون ورق‌هاي تاريخ‪،‬‬ ‫عشاير نيز ديده مي‌شد‪ .‬مردماني که پس از طي‬
‫تلفيق ُکنار زيارت با اعتقادات‪ -‬هر چند ش��ايد غي��ر واقعي‪ -‬مردمي که اين‬
‫عنوان در رود‌خانه‌ها قادر به زندگي نيستند پس‬ ‫از آن برای نشس��تن اس��فاده مي‌كنند‪ .‬س��ري هم به آن‌جا بزنيد‪ ،‬پشيمان‬ ‫رش��ادت مردماني ب��زرگ را تا هميش��ه‬ ‫راه��ي طوالني با بر پا داش��تن چنين چادري در‬
‫مقدس��ات مال آن‌هاس��ت‪ ،‬از آن س��رزمين س��اده و خاکي‪ ،‬قشنگي خاصي‬
‫رها كردن آنها در رودخانه كاري بي‌فايده است‪.‬‬ ‫نمي‌ش��ويد‪.‬‬ ‫درخود ثبت مي‌کند‪.‬‬ ‫آن سکنا مي‌گزينند‪.‬‬
‫مي‌سازد که بازديد از اين خطه را پر از لطف مي‌کند‪.‬‬
 ‫طنز ‪6‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬ ‫توزیع در خارج از کشور‪ ‬کویت‪ :‬سوق الرین‪-‬شرکت اطلس ‪ ‬بحرین‪ :‬محرق‪ ،‬الشفق ‪ ‬دبی‪ :‬الراس‪ ،‬فلمار‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫این گروه نه چندان خشن‬

‫‪15‬‬ ‫‪0‬‬
‫«خبرنگار اعزامی صدا و سیما محمدرضا وفایی فرد» همیشه‬ ‫اینجا قرار اس��ت که از بچه‌های تحریریه صحبت نو بنویسیم‪.‬‬
‫به دل‌مان می‌ماند این جمله را از تلویزیون بشنویم‪ .‬خبرهای‬ ‫نمی‌دانم چرا قرار ش��د من بنویس��م‪ .‬از بچه‌هایی بنویسم که‬
‫دست اول اداری و رسمی را از او می‌بینیم‪.‬‬ ‫همیش��ه از دیگ��ران می‌نویس��ند‪ .‬االن خیلی وقت اس��ت که‬
‫‪16‬‬ ‫صحبت نو همه‌ی ای��ن بچه ها را حامی خود می‌بیند‪ .‬بی‌مزد‬
‫و من��ت‪ .‬هرچند کمتر پیش می‌آید ک��ه همه‌ی اعضا یک جا‬
‫صاحبان ميراث فرهنگي گ��راش‪ .‬عبدالعلي صالحي و مهدي‬
‫گرد هم جمع شوند ولی به هر حال نشریه را تنها نگذاشته‌اند‪.‬‬
‫جباري دو يار غار که مدت هاست به ندرت به ما سر مي‌زنند‪.‬‬
‫‪8‬‬
‫هرچند همه به نوعی گرفتار کار خویش‌اند و گوشه‌ای مشغول‬
‫اما مي‌دانم که فعاليت‌هاي گراش‌دوستانه‌شان به شدت ادامه‬
‫و این صحبت نو بهانه‌ای ش��ده اس��ت تا از هر دری بشنویم و‬
‫دارد و قصد دارند ما را سورپرايز کنند‪.‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪6‬‬
‫بنویسیم و بخوانیم‪ .‬این شما و این گروه تحریریه‬
‫‪17‬‬ ‫‪1‬‬
‫این تازه گراش��ی‌های تحریریه هستند بعد از آن‌ها نوبت آن‌ها‬
‫صادق رحمانی مرد اول ماس��ت‪ .‬همان رییس بزرگ معبد‪ .‬او‬
‫می‌رس��د که دورادور با صحبت هس��تند‪ .‬محمد زارع معلم و‬
‫‪4‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪0‬‬
‫چوب دس��تی ندارد‪ .‬قلم می‌زند‪ .‬کمترحرف می‌زند و بیش��تر‬
‫روزنامه‌نگار قدیمی و پس��ر پرکارش حامد از الر می‌نویس��ند‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫ش��عر می‌گوید‪ .‬حرف هم که می زند فارسی‪-‬گراشی می‌کند‪.‬‬
‫اضافه کنید کلی اسم دیگر که در این ‪ 33‬شماره خوانده‌اید‪.‬‬
‫کارها را اینترنتی نظارت می کند‪ .‬زیاد پیش ما نیس��ت‪ .‬کاش‬
‫‪18‬‬ ‫بیشتر به ما سر می‌زد‪.‬‬
‫اگر ش��کل‪ ،‬فرم و زيباي��ي صحبت نو فق��ط براي‌تان اهميت‬
‫دارد مخصوصا شمايي که هي در نشريه تبليغ مي‌کنيد‪ ،‬همه‬
‫‪2‬‬
‫و البته‪« ...‬اي غريب نواز‪ .‬اي استاد‪ .‬اي قاري‬
‫را از چش��م خانم فرزانه نادرپور و اي��ن اواخر محمد پاکروان‬
‫ببينيد‪ .‬محمد که البته طراحي‌اش اصال خوب نيس��ت‪ .‬خيلي‬
‫‪11‬‬ ‫بي��ن المللي‪ .‬اي صدا‪ .‬اي تيپ‪ .‬تو نباش��ي‬

‫‪17‬‬
‫مدير مسئول از کجا بياوريم آن‌وقت؟ صادق‬

‫‪1‬‬
‫از مش��تري‌ها را هم پرونده است و بايد برود دوره ببيند‪ .‬او را‬
‫رحماني کيلوي��ي چند؟ پاچه خواري‌تان را‬
‫ال‪ .‬اما خانم نادرپور واقعاً کارش قش��نگ است‪ .‬خيلي‬ ‫ولش اص ً‬
‫زيبا طراحي مي‌کنه‪ .‬البته مي‌کرد‬
‫امضا‪ :‬پاچه‌خوار شخصی شما ابوالحسنوو !‬
‫‪5‬‬ ‫عشق است‪ .‬اگر کسي به ما گير داد ما به که حواله‌اش دهيم؟‬
‫کی ب��ه جای ما بره دادگاه؟ باش تا با بودنت ما هم باش��يم»‬
‫جمعي از پاچه‌خواران کوي صحبت نو‬
‫‪20‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪3‬‬
‫محمد خواجه پور ولی زیاد حرف می‌زند‪ .‬س��رش همیش��ه تو‬
‫‪18‬‬ ‫کتاب بوده و اس��ت و خواهد بود‪ .‬موتورش هیچ وقت خاموش‬
‫نمی‌ش��ود‪ .‬از بس کار می‌کند‪ .‬نمی‌دانم برای زندگی‌اش وقت‬
‫‪ 19‬و ‪20‬‬ ‫‪12‬‬ ‫پاي قلعه و ول کن ماجرا نيست‪ .‬آهاي اهالي شريف پاي قلعه اين‬ ‫مدیون او خواهد ماند‪ .‬حتی در وقت اضافه‪.‬‬ ‫دارد یا این که روزنامه زندگی‌اش اس��ت‪ .‬اغراق نکرده باش��م‬
‫یک تنه روزنامه را می‌چرخاند‪ .‬و البته عجب اشتهایی دارد‪ ،‬به‬
‫فاطمه يوسفي که تازه آمده‌اند به نشریه را که اص ً‬
‫ال ولش‪ .‬حاال‬ ‫اما ايش��ان خيلي عزيز است‪ .‬پدر محمد امين هم است‪ .‬ستون‬
‫پسر آش دهن سوزي براي شما نمي‌شود‪ .‬فقط خيلي خوش تيپ‬
‫است‪ .‬پسر به ورزشت برس‪ .‬از ما گفتن بود‪ .‬اگر توانستي مسئولين‬
‫‪7‬‬ ‫هیکل الغرش نگاه نکنید!‬
‫حاالها بايد تلفن جواب بدهد يا تلفن بزند فالن ساعت جلسه‬ ‫او ول��ي عزيز نيس��ت‪ .‬چون ک��ه عادت دارد ب��ه همه چيز گير‬ ‫مصطفی کارگر پای ثابت ادب و هنر نش��ریه است‪ .‬بس که با‬
‫هيات تحريريه است تا آبدیده شود‪ .‬اين که هيچ‪ .‬الهام زاهدي‬ ‫بدهد‪ .‬نمي‌دانم به محمد امين هم گير مي‌دهد يا نه‪ .‬ولي چون‬
‫را بکشاني آن باال آن وقت به تو مي‌گوييم «دمت گرم»‪.‬‬
‫ادب است زبانش نیز بایس��تی تفسیر شود به همین خاطر او‬ ‫‪4‬‬
‫هم که هميشه کلي گزارش روزانه دارد‪ .‬از خواننده‌هاي عزيز‬ ‫س��تونش خواننده زياد دارد ما او را بسيار دوست داريم‪ .‬همین‬ ‫‪10‬‬ ‫یک زیرنویس دارد‪ .‬خدا زیر نویس��ت را برایت نگه دارد الهی‪.‬‬ ‫مسعود غفوری همان استاد دانشگاهی است که زبانش زیادی‬
‫ک��ه هي زنگ مي‌زنند نش��ريه خواهش مي‌کن��م زنگ نزنيد‪.‬‬ ‫ک��ه همه به او گير مي‌دهند پس همه س��تون او را مي‌خوانند‬ ‫مهدي وفايي‌فرد وبالگ‌نويس اس��ت‪ .‬مث��ل بقيه‪ .‬ديگر کمتر‬ ‫هر کسی که برای اولین بار به سرای شعر و ادب وارد می‌شود‬ ‫اس��ت‪ .‬این روزها کمتر قلم می‌زند‪ .‬بیش��تر مدیریت می‌کند‬
‫اي‌مي��ل نزني��د‪ .‬وقت خانم زاهدي را نگيري��د که او هم بياید‬ ‫واین مايه‌ي دلگرمي نش��ريه اس��ت‪ .‬باش و بنويس اي گير سه‬ ‫مي‌نويسد‪ .‬يادش بخير قب ً‬
‫الها که بچه مدرسه‌ای بود از مدرسه‬ ‫س��ر و کارش حتماً ب��ا او و زبان‌اش خواه��د افتاد‪ .‬عجب دل‬ ‫البت��ه‪ .‬قبال ها س��تون فرهنگی را می‌چرخان��د‪ .‬فیلم و کتاب‬
‫وقت ما را بگيرد‪ .‬تورو خدا‪ .‬اص ً‬
‫ال ما پيغام‌گير نداريم‪ .‬اس‌ام‌اس‬ ‫پيچ‪ .‬گيرهايت مارا عشق است‪ .‬دیگه از اینجا جا نیست عکس بزنیم‪.‬‬ ‫و کالس درس و این چیزها می‌نوش��ت و گه‌گاهی هم مطالب‬ ‫بزرگی دارد این مرد‪ .‬خدا تو را صبر دهد‪.‬‬ ‫و موس��یقی معرفی می‌ک��رد‪ .‬االن دیگر زیاد وق��ت ندارد‪ .‬او‬
‫هم پولش را نداديم گوشي‌مان را قطع کرده‌اند رفته است پي‬ ‫هماهن��گ کننده‌ی همه‌ی ماس��ت‪ .‬همه او را دوس��ت دارند‪.‬‬
‫کارش‪ .‬آخر چرا آن قدر وقت خانم زاهدي را مي‌گيريد؟‬ ‫‪13‬‬ ‫اجتماعي‪ .‬گزارش هم مي‌گرفت‪ .‬حيف ش��د‪ .‬بچه‌ي خوبي بود‬
‫از دست رفت‪ .‬پدر رفيق ناباب بسوزد‪.‬‬
‫‪8‬‬ ‫خیلی پست مدرنه‪ .‬الهی!‬
‫باالتر از ‪20‬‬ ‫جواد حس��ن‌نژاد را با گزارش‌های باس��تانی‌اش می‌شناس��ید‪.‬‬
‫عاشق چیزهای درحال نابودی است‪ .‬زور می‌زند تا یادگاری از‬ ‫‪11‬‬
‫حجت عابدی همیش��ه همه جا هس��ت‪ .‬خبره��ای مربوط به‬
‫بخش��داری و خبرهای رسمی س��تون حوادث و از این قبیل‬ ‫‪5‬‬
‫چیزهایی که دیگر کمتر دیده می‌شوند برجای بگذارد‪ .‬حیف‬ ‫«نونه��ال صحبت‌ن��و جناب آق��اي محمد امين نوبه��ار‪ .‬براي‬ ‫را در هوا می‌زند‪ .‬به س��ن‌اش نگاه کنید رس��ما روابط عمومی‬ ‫محمدعلی ش��امحمدی نقطه ثقل روزنامه اس��ت‪ .‬او نباشد از‬
‫اما تحریریه بانوان خودش��ان یک ایل هستند که اگر بخواهیم‬
‫که به او بها نمی‌دهند و البته دوربین هم ندارد‪ .‬یک اکوردئون‬ ‫چندمي��ن بار بهار زندگي‌ات را به تو تبريک گفته و از اين که‬ ‫ده‌تا اداره و موسس��ه و باشگاه است‪ .‬برای دیدن‌اش باید وقت‬ ‫حقوق خبری نیس��ت‪ .‬دانش��جوی خارج است‪ .‬یعنی خارج از‬
‫تک‌ت��ک آن‌ها را معرفی کنیم به اندازه کتاب زیست‌شناس��ی‬
‫عتیقه داشت که اونم نمی‌دانم چکارش کرد‪.‬‬ ‫کوچکترين عضو صحبت نو هستيد به تو مي‌باليم‪ .‬اين دوربين‬ ‫از قب��ل بگیرید‪ .‬همه‌ی تحریریه به او م��ی گویند‪«:‬یه روز تو‬ ‫ش��هر‪ .‬کمتر وقت دارد اما خدا را شکر لقمه نانی می‌رساند تا‬
‫پیش‌دانش��گاهی ج��ا می‌گی��رد‪ .‬سردس��ته‌ي آن‌ه��ا ش��اعر‬
‫این خانواده‌ی عیال‌وار بی‌روزی نماند‪ .‬الهی همیش��ه توبره‌ات‬
‫پيشکس��وت خانم بهمني است‪ .‬تحريريه بانوان این چند وقت‬ ‫‪14‬‬ ‫کوچ��ک تقديم به تو ت��ا از دريچه‌ي کوچ��ک آن به ازدحام‬ ‫محبوب می‌شی پسر!»‬
‫پر از تبلیغات باشد‪.‬‬
‫متحول ش��ده‪ .‬هر هفته ورزش و کوه‌نوردي و تفريحات سالم‪.‬‬ ‫علی س��پهر همزاد حسن نژاد اس��ت‪ .‬او هم دل آثار باستانی‬
‫کوچه‌ي خوشبخت بنگري‪ .‬وي الو يو» مامان و بابا‬
‫‪9‬‬
‫آن‌ها گروه گانگس��تری خودش��ان را دارند و خودشان باید از‬ ‫ماس��ت‪ .‬از داس��تان‌ها و حکای��ات فراموش ش��ده چیزهایی‬
‫«وبالگ قشنگی داری ولي عمرا ً به پاي وبالگ من برسه‪».‬‬
‫سیدعلی مجلس��ی به گزارش‌های اجتماعي‬ ‫‪6‬‬
‫خودشان بنویسند‪ .‬تازه خانم‌ها را هم که می‌شناسید مگر آدم‬ ‫يکي از اهالي صحبت نو‬ ‫عبدالرضا افشار رئیس همه‌ی ورزشی‌های ماست‪ .‬بازیگر هم هست‪.‬‬
‫می‌نویسد که بیش��تر نسل ما آن را نشنیده است‪ .‬فیلم‌هایش‬ ‫روي آورده است‪ .‬به او اخطار کر ‌ده‌ايم که سر‬
‫جرات دارد درباره آن‌ها بنویسید‪ .‬به خاطر همین شماره باالتر‬ ‫چند تا از اهالي فروم‬ ‫«آي ديت چيه؟»‬ ‫آرام نمی‌گیرد اصال‪ .‬مودب و خونگرم است‪ .‬هیچ وقت عصبانیت او‬
‫نیز در همین حال و هواست‪ .‬هر چند دورادور دستی در آتش‬ ‫در کار ما نکند اما مثل اين که گوشش بدهکار‬
‫از بیست را به آن‌ها داده‌ایم‬ ‫«تو چقدر عکس قشنگ مي‌گيري‪.‬چند سالته فرزندم؟»‬ ‫را ندیده‌ایم‪ .‬هر چند معلوم نیست چرا هر از چند وقتی بعضی‌ها‬
‫تحریریه دارد‪ .‬خدا قوت گریشی مرد‪.‬‬ ‫نيست‪ .‬مدتي است چسبيده به موضوع اهالي‬
‫خانه عکاسان ايران‬ ‫همین‌طوری از دست او عصبانی می‌شوند‪ .‬صفحه‌ی ی ورزشی ما‬
 ‫‪ 7‬جامعه نو‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫‪ ‬دنیای مجازی‬ ‫دهم‪ .‬اما وقتي کسي مي‌گويد مي‌خواهم‬ ‫ما گراش��ي‌ها چ��را نمي‌خواهيم چيزي‬ ‫ب��رادرم‪ .‬خودم فقط روزه��اي تعطيل به‬ ‫آب آن را س��رد مي‌کني��م‪ .‬در واقع اين‬ ‫تحريريه بانوان – س�ميه كشوري‪:‬‬ ‫سمیه کشوری‬ ‫مطبخ ‪‬‬

‫‪gerashi.mihanblog.com‬‬
‫گلخان��ه بزنم‪ ،‬تا مي‌گويي��م آب‌گرم‌کن‪،‬‬
‫آب‌شيرين‌کن‪ ،‬کولر‪ ،‬فن و ‪ ...‬مي‌خواهد‪،‬‬
‫ک��ه متعلق به خودمان اس��ت به فروش‬
‫برس��د‪ .‬اگر من براي فروش محصوالت‌ام‬
‫اينج��ا مي‌آيم‪ .‬گرچه تعداد پرس��نل کم‬
‫است‪ ،‬اما مش��کل اينجاست که وقتي به‬
‫محصوالت از يک بچه رس��يدگي بيشتر‬
‫مي‌خواهد‪».‬‬
‫احم��د محمد‌زاده س��ی ونه س��اله يكي‬
‫از كش��اورزان گراش��ي است كه به مدت‬
‫(آش نان)‬
‫َپ ُپلس‬
‫زود مي‌گويد من نيس��تم‪ .‬وقتي يکي از‬ ‫ب��ه اميد گراش ب��ودم ش��ايد اين زمين‬ ‫يکي مي‌گويي بيا در کار کش��اورزي‪ ،‬هم‬ ‫يکي از بانوان از شکل توت‌فرنگي پرسيد‬ ‫چهار سالی به اين كار مشغول‌است و به‬ ‫مواد الزم‪:‬‬
‫مرجع فیلم‌های گراش‬ ‫نوع كارهايم متعجب مي‌ش��ود مي‌گويم‪:‬‬ ‫هنوز خش��ک بود ولي م��ن به اميد خدا‬ ‫گراشي و هم غيرگراشي اين کار را زشت‬ ‫و اينکه کاري در اين راس��تا انجام شده‬ ‫داش��تن چنين شغلي افتخار مي‌كنند‪ .‬او‬ ‫……بادنجان دو عدد متوسط‬
‫کار نشد نداريم‪ .‬من اعتقادي به کار نشد‬ ‫محص��والت‌ام را به الر مي‌برم‪ .‬بيس��ت و‬ ‫مي‌داند‪ .‬تا اسم کشاورزي مي‌آيد‪ ،‬داس و‬ ‫يا نه‪ .‬پاسخ چنين بود‪« :‬ما کندوي عسل‬ ‫با همت و پشتكار فراوان خود توانسته‌اند‬ ‫……سيب‌زميني دو عدد متوسط‬
‫در هر مهمانی دوس��تانه و حتی خانوادگی وقتی‬ ‫ندارم‪ .‬همه چيز ممکن اس��ت‪ .‬من اآلن‬ ‫دو بهمن در الر نمايش��گاهي برپا شد‪ .‬ما‬ ‫بيل و االغ و اين چيزها در ذهنش نقش‬ ‫گذاش��تيم تا ش��کل توت‌فرنگ��ي را زيبا‬ ‫محصوالت پربار گل‌خانه‌اي��ي را به بازار‬
‫بحث‌های عمومی تمام می‌شود نوبت این می‌شود‬ ‫……گوجه‌فرنگي دو عدد متوسط‬
‫ميوه‌هايي را کش��ت مي‌کنم که درخت‬ ‫محصوالت‌م��ان را عرض��ه کرديم و بهتر‬ ‫مي‌بن��دد‪ .‬در حالي که اين طور نيس��ت‪.‬‬ ‫جلوه دهد‪ .‬اين کار از طريق گرده‌افشاني‬ ‫ارائه دهن��د‪ .‬ما اعض��اي تحريريه بانوان‬
‫که «روی گوشی‌ات چی داری؟» و همیشه بازار‬ ‫آن حتي در ايران هم نيست‪».‬‬ ‫ش��ناخته ش��د‪ .‬مخصوصاً توت‌فرنگي‌ها‪.‬‬ ‫من دو س��ه ماه پيش ترکي��ه بودم‪ .‬آنجا‬ ‫که زنبورها ب��ر روي گل‌هاي توت‌فرنگي‬ ‫صحبت‌نو ويژه گراش در يكي از روزهاي‬ ‫……پياز يک عدد متوسط‬
‫بلوتوث‌بازی داغ اس��ت‪ .‬در اینترنت هم فیلم‌ها و‬ ‫س��پس با اعضا ب��ه گل‌خان��ه‌ي ديگري‬ ‫اين نمايش��گاه براي ما خيلي خوب بود‪.‬‬ ‫محصوالت کش��اورزي را صادر مي‌کنند‪.‬‬ ‫انج��ام مي‌دهند صورت مي‌گي��رد‪ .‬البته‬ ‫تعطيل اس��فندماه از گل‌خان��ه زیبای او‬ ‫……نان خشک دو عدد‬
‫کلیپ‌ه��ا طرفداران زیادی دارد‪ .‬اما س��رعت کم‬ ‫رفتي��م‪ .‬در آنج��ا گوجه‌فرنگي‌ه��اي‬ ‫طوري که هر روز از نمايشگاه به ما زنگ‬ ‫در صورت��ي که نفت هم ندارند‪ .‬فقط تور‬ ‫تنها زنبور عس��ل نيس��ت‪ .‬در زمس��تان‬ ‫ديدن کرديم‪ .‬وقتي به ساختمان گل‌خانه‬ ‫……ميگو خشک به مقدار الزم‬
‫اینترنت در ایران مانع بزرگی اس��ت‪ .‬این وبالگ‬ ‫درش��ت و قرمز ديديم که از ش��اخه‌هاي‬ ‫مي‌زدن��د ک��ه بازديدکنندگان س��واالت‬ ‫گردشگري دارند و گل‌خانه؛ همين‪ .‬نصف‬ ‫که هوا س��رد است گل آن رشد چنداني‬ ‫رسيديم با يک نماي قديمي روبرو شديم‬ ‫……روغن به مقدار کم‬
‫اما قدم اول را برداش��ته اس��ت و س��عی می‌کند‬ ‫خود آوي��زان بودند‪ .‬ش��اخه‌هايي که به‬ ‫زيادي از ما مي‌پرسند و بيايد و برايشان‬ ‫آنتاليا گل‌خانه دارد‪ .‬ولي متاسفانه گراش‬ ‫ن��دارد و معم��وال توت فرنگي‌ها ش��کل‬ ‫ديوارهاي کاه‌گل��ي و در ورودي قديمي‬ ‫……رب گوجه‌فرنگي دو قاشق غذاخوري‬
‫کلیپ‌ه��ای صوت��ی و تصویری جالب ب��ه ویژه‬ ‫وس��يله‌ي ي��ک طناب باريک به س��مت‬ ‫که گرچه از آهن ب��ود اما همان درهاي‬ ‫……ليمو اماني نرم يک قاشق مرباخوري‬

‫افتخار می‌کنم که کشاورز هستم‬

‫درباره گراش را جمع‌آوری کند‪ .‬در گراشی دات‬ ‫باال هدايت مي‌ش��دند‪ .‬آق��اي محمدزاده‬
‫میهن‌بالگ برای ش��ما از فیلم «اعزام گراشی‌ها‬
‫چند گوجه‌فرنگي درشت چيد و رو به ما‬
‫به جبهه» تا کلیپ‌های خنده‌دار موجود اس��ت‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬نوع بذر اين گوجه فرنگي‪ ،‬شقايق‬
‫از آخرین پس��ت‌های آن پرس��ه معروف گراشی‬ ‫و بسيار مقاوم است‪ .‬طوري که اگر آن را‬
‫برای وقایع اخیر است‪ .‬چیزهایی که روی موبایل‬ ‫به زمين بزني له نمي‌ش��ود و نمي‌ترکد و‬
‫دوس��ت‌تان وج��ود دارد اما خجالت می‌کش��ید‬ ‫به محض گفتن اي��ن حرف‪ ،‬گوجه‌اي را‬
‫که درخواس��ت کنید برای ش��ما بلوتوث کند را‬ ‫که در دستش بود به زمين کوبيد‪ .‬با اين‬
‫می‌توانید از این وبالگ بگیرید‪.‬‬ ‫حال گوجه سالم مانده بود و اين برايمان‬
‫وب�لاگ با س��ر صفحه «مرجع اصل��ی فیلم‌های‬ ‫تعجب‌آور بود‪ .‬ايش��ان ما را به گوش��ه‌ي‬
‫گراش��ی» از آذرماه ‪ 1387‬فعالیت خود را شروع‬ ‫ديگر گل‌خانه بردند که بادمجان هلندي‬
‫کرده است و تاکنون نزدیک ‪ 200‬نوشته‪ ،‬فیلم و‬ ‫کاشته بود‪ .‬در ادامه گفت‪« :‬اين بادمجان‬
‫کلیپ در آن وجود دارد‪ .‬این وبالگ اگر به حریم‬ ‫ب��ه صورت درختي رش��د مي‌کن��د‪ .‬تلخ‬
‫ش��خصی افراد بیشتر توجه کند می‌تواند یکی از‬ ‫نيس��ت و اتفاقا خيلي هم شيرين است‪.‬‬
‫پربیینده‌ترین وبالگ‌های گراشی باشد‪ .‬در حال‬ ‫نمونه‌ي ديگر بادمجان ديديم که س��فيد‬
‫حاضر «گراشی» روزانه حدود ‪ 150‬بازدیدکننده‬ ‫بود و گفت متعلق به شوروي است»‪.‬‬
‫دارد‪.‬‬ ‫از گل‌خان��ه بي��رون آمدي��م ک��ه چن��د‬
‫کاکت��وس بزرگ نظرم��ان را جلب کرد‪.‬‬
‫‪ ‬دنیای مجازی‬ ‫آقاي محمدزاده چاقويي در دست داشت‬
‫که با آن يکي از ش��اخه‌هاي کلفت آن را‬
‫‪garshi.persianblog.ir‬‬ ‫جدا کرد‪ .‬خيلي جالب بود‪ .‬مايعي شبيه‬
‫ژل بي��ن آن ديدي��م‪ .‬گفت‪« :‬ن��ام گياه‬
‫يک گراشي بيكار!‬ ‫آلوئه‌ورا اس��ت و ژل بين آن براي ماسک‬
‫ص��ورت‪ ،‬ژل مو و مص��ارف دارويي ديگر‬
‫محمود غفوري يك گراشي نه‌چندان بيكار است‬ ‫استفاده مي‌ش��ود‪ .‬نکته جالب‌تر اين که‬
‫كه در وبالگ «يه گراش��ي بيكار!» مي‌نويسد‪ .‬او‬ ‫ش��نيديم تازگی‌ها نوشابه و آبميوه‌ي آن‬
‫كار خود در اين وبالگ را از حدود يك سال قبل‬ ‫هم به بازار آمده‪ .‬به عالوه براي گوارش و‬
‫شروع كرده و تازگي بيشتر به مسائل روانشناسي‬ ‫درمان سوختگي هم استفاده مي‌شود‪.‬‬
‫خانواده توجه دارد‪.‬‬ ‫بازديد ديگر تمام ش��ده بود که به دعوت‬
‫او س��عي مي‌كند مطالب‌اش را با كمي چاش��ني‬ ‫آق��اي محم��دزاده از فض��اي روب��روي‬
‫طنز بنويس��د‪ .‬غف��وري اگر كمي بيش��تر براي‬ ‫ساختمان ديدن کرديم‪ .‬فوق العاده بود‪.‬‬
‫مطالبي كه در وبالگ‌اش منتش��ر مي‌كند دقت‬ ‫زمين يک‌دس��ت پوشيده ازگياه گل‌هاي‬
‫نمايد‪ ،‬مي‌تواند افراد بيش��تري را به خود جذب‬ ‫زرد‪ ،‬منظره‌ي جذابي بود که انسان را به‬
‫نمايد! یک گراش��ی بیکار خوانندگان ثابتی دارد‬ ‫وجد مي‌آورد‪ .‬نام گي��اه کلزا بود‪ .‬دانه‌ي‬
‫ک��ه با نظ��ر دادن بر نوش��ته‌های آن در بحث‌ها‬ ‫روغني کلزا که روغن آن بدون کلسترول‬
‫شرکت می‌کنند‪.‬‬ ‫اس��ت‪ .‬و ب��راي بيماري‌هاي قلب��ي و ‪...‬‬
‫کوتاه نوشته‌های وبالگی نیز از خواندنی‌های این‬ ‫مناس��ب اس��ت‪ .‬اين بازديد علمي براي‬
‫وبالگ اس��ت که می‌توانی��د آن را به عنوان پیام‬ ‫اعضا يک تجرب��ه‌ي به‌يادماندني و عالي‬
‫کوتاه برای دوستان خود ارسال کنید‪.‬‬ ‫بود‪.‬‬
‫توضي��ح بدهيد‪ .‬خوب اي��ن براي ما يک‬
‫تبليغ و افتخار اس��ت‪ .‬دو سال است که‬
‫توت‌فرنگي مي‌کاريم‪ ،‬البته برداش��ت‌مان‬
‫زياد نيست‪ .‬امسال در برابر پارسال بهتر‬
‫شده است‪ .‬سال اول آزمايشي کاشتيم تا‬
‫ببينيم جواب مي‌دهد يا نه‪ ،‬که الحمداهلل‬
‫ج��واب داد‪ .‬البته همين ط��وري جواب‬
‫نمي‌دهد‪ .‬ما بايد چيزي به نام پش��ت‌کار‬
‫و همت داشته باشيم‪ .‬هم همت مالي هم‬
‫همت معنوي‪ .‬اگر کس��ي ب��ه اين کارها‬
‫عالق��ه دارد من به س��هم خودم حاضرم‬
‫اطالعات��ي ک��ه دارم را در اختيارش قرار‬
‫مي‌گويند‪ :‬اين کار اصال سودي ندارد»‪.‬‬
‫در گوش��ه‌اي از گل‌خان��ه جعبه‌ه��اي‬
‫کوچک زيادي را مي‌بيني که توت‌فرنگي‬ ‫پالس��تيکي که گل‌خانه را مي‌پوشاند يو‬
‫در آن چيده ش��ده است‪ .‬مشخص است‬
‫اي��ن توت‌فرنگي‌ه��ا براي فروش اس��ت‪.‬‬
‫يک��ي از اعض��ا از بازار ف��روش آن و اين‬
‫که چرا جعبه‌ها برچس��بي براي معرفي‬
‫ندارد س��ؤال مي‌کند‪ .‬ايش��ان مي‌گويند‪:‬‬
‫«هن��وز وقت نش��ده به دنبال برچس��ب‬
‫برويم در واقع هنوز برچس��ب مورد نياز‬
‫را پيدا نکرده‌ايم‪ .‬ولي در فکرش هستيم‪.‬‬
‫بازار فروش آن هم خوب است‪ .‬نمي‌دانم‬
‫چوب��ي قديمي را تداع��ي مي‌کرد‪ .‬کمي‬
‫……نمک و زردچوبه و ادويه به مقدار الزم‬
‫معطل ش��ديم اما باالخره در باز ش��د و‬
‫……آب چهار ليوان‬
‫با اس��تقبال گرم آق��اي محمدزاده روبرو‬
‫شديم‪.‬‬
‫پاهايت را که به داخل مي‌گذاري سمت‬
‫راس��ت‌ات درخت‌هاي سرسبز مي‌بيني‪.‬‬
‫م��ا ابتدا از گلخانه‌ي ت��وت فرنگي ديدن‬
‫كرديم‪ .‬رديفي از توت فرنگي‌هاي قرمز و‬
‫خوش رنگ که از گلدان‌ها آويزان بودند‬
‫منظره‌ي زيبايي داشت‪ .‬ما محو تماشاي‬
‫ت��وت فرنگي‌ه��ا بوديم که ص��داي يکي‬
‫از اعض��ا م��ا را به خ��ود آورد‪ .‬او از آقاي‬
‫محم��دزاده درباره توت فرنگي‌ها توضيح‬ ‫طرز تهيه‪:‬‬
‫مي‌خواس��ت‪ ،‬ايش��ان گفتن��د‪« :‬روش‬ ‫پيازداغ گرفته و گوجه‌رنگي خرد ش��ده را به پياز‬
‫کش��ت توت‌فرنگي‌ها هيدروکنيک است‬ ‫داغ اضافه مي‌کنيم‪ .‬بادنجان و س��يب‌زميني را در‬
‫و خاک آن برل��ي و پيت در هفت طبقه‬ ‫چهار قس��مت خرد مي‌کنيم البته اين بس��تگي‬
‫مي‌باش��د‪ ،‬به خاطر اينکه فضاي کمتري‬ ‫به ذائقه ش��ما دارد که درش��ت يا ريز‪ ،‬آن را خرد‬
‫اش��غال کن��د‪ .‬روش آن رانل اس��ت؛ به‬ ‫کنيد‪ .‬بادنجان و س��يب‌زميني خرد ش��ده را هم‬
‫عبارت ديگر جوانه‌‌ايي جديد در کنارش‬ ‫اضافه مي‌کني��م پس از م��دت کوتاهي که تفت‬
‫مي‌رويد که در ماه ش��ش رانل‌ها را جدا‬ ‫خورد نمک‪ ،‬زردچوبه‪ ،‬ادويه‪ ،‬ليمو اماني نرم‪ ،‬رب‬
‫مي‌کنيم و در گلدان ديگري مي‌کاريم و‬
‫در ماه نهم ش��روع ب��ه گل‌دهي مي‌کند‪.‬‬
‫گوجه‌فرنگي و ميگو را هم اضافه مي‌کنيم‪.‬‬
‫س��پس آب را درون آن مي‌ريزي��م‪ .‬وقت��ي ک��ه‬
‫معموال در فصل‌هاي پاييز و زمس��تان و‬ ‫بادنج��ان و س��يب‌زميني‌ها پخت��ه و آب آن هم‬
‫بهار ثمره مي‌دهد‪ .‬اما در تابستان بيشتر‬ ‫تقريباً غليظ ش��د نان‌هاي تکه‌تکه شده را به غذا‬
‫‪ ‬احمد محمدزاده در گلخانه‌ي خود‬ ‫ران��ل مي‌زند گرچ��ه گل هم مي‌دهد اما‬ ‫اضافه مي‌کنيم‪ .‬پ��س از ‪ 5‬دقيقه آش نان آماده‬
‫گل آن کوچ��ک اس��ت و ثم��ره‌اي هم‬ ‫است‪.‬‬
‫ک��ج و کوله‌اي پيدا مي‌کنن��د که ما آن‬ ‫ک��ه مي‌دهد کوچ��ک مي‌ش��ود‪ .‬اما اگر‬ ‫خواص‪:‬‬
‫را درون جعب��ه نمي‌گذاري��م‪ .‬جن��س‬ ‫سيس��تم خنک‌کننده باش��د اين مشکل‬ ‫س��يب‌زميني به عل��ت دارا بودن پتاس��يم زياد‪،‬‬
‫رفع مي‌گردد‪ .‬من س��ه نوع توت فرنگي‬ ‫تميز كننده كبد مي‌باش��د‪ .‬سيب‌زميني بدن را‬
‫وي‌دار (ضدآفتاب) اس��ت‪ .‬سه سال دوام‬ ‫کش��ت مي‌کنم‪ .‬آب آن هم بايد شيرين‬ ‫ج��وان مي‌كن��د و داروي بيماري‌هاي قلبي نيز‬
‫دارد‪ .‬آفت��اب نمي‌تواند آن را له کند و از‬ ‫باش��د که ما براي اين کار از دستگاه آب‬ ‫اس��ت‪ .‬مصرف گوجه‌فرنگی سبب کاهش ابتال به‬
‫بين ببرد‪».‬‬ ‫ش��يرين‌کن اس��تفاده مي‌کنيم‪ .‬آب را با‬ ‫سرطان لوزالعمده و پروستات و سرطان‌هاي ريه‬
‫به اطراف ن��گاه مي‌کني فقط يک نفر را‬ ‫موادي از قبيل‪ :‬پتاس��يم‪ ،‬سديم‪ ،‬منگنز‪،‬‬ ‫و معده مي‌شود‪.‬‬
‫مي‌بيني که توت فرنگي مي‌چيند و اين‬ ‫روي‪ ،‬آه��ن و ‪ ...‬تغذي��ه و غني مي‌کنيم‬ ‫کارشناس��ان تغذیه معتقدند کیلوپن موجود در‬
‫سؤال پيش مي‌آيد که چند نفر در اينجا‬ ‫ت��ا موادي که بايد از طريق خاک به بوته‬ ‫گوجه‌فرنگ��ی از رگ‌های بدن محافظت می‌کند‪.‬‬
‫مش��غول به کار هستند‪ .‬آقاي محمدزاده‬ ‫برس��د از طريق آب به آن برس��انيم‪ .‬در‬ ‫بادنجان به علت دارا بودن آهن در رفع كم خوني‬
‫در اين باره مي‌گوي��د‪« :‬دو نفر‪ .‬يکي که‬ ‫زمستان آب را گرم مي‌کنيم تا رشد بوته‬ ‫داروي موثري است‪ .‬بادنجان مقوي معده است‪.‬‬
‫اآلن توت‌فرنگ��ي مي‌چين��د و ديگ��ري‬ ‫سريع‌تر شود و در تابستان به علت گرمي‬
 ‫گفت و گوی نو ‪8‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬
‫همه خلبان‌های شهر من‬
‫‪1‬‬
‫کاپیتان ناصر حس��ینی فرزن��د میرمحمد که در‬
‫مس��قط پرواز می‌کن��د‪ .‬قب ً‬
‫ال خلب��ان فوکر‪100‬‬
‫آسمان بوده است‪ .‬او در مجارستان درس خوانده‬
‫است‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫کاپیتان یونس متین‪ ،‬در حال حاضر کمک خلبان‬
‫فوکر‪ 100‬در آس��مان اس��ت‪ .‬ب��ه زودی کاپیتان‬
‫‪ ATR72‬خواه��د ش��د‪ .‬او در مرکز علوم و فنون‬
‫هوایی شیراز دوره خود را گذرانیده است‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫خلبان محمود عظیمی‪ ،‬دانش��کده خلبانی معراج‬
‫را به پایان رس��انیده اس��ت و در ح��ال حاضر در‬
‫نیروی انتظامی در حال گذارنیدن دوران خدمت‬
‫است‪.‬‬
‫‪4‬‬
‫حمی��د محم��ودزاده فرزند غالمرض��ا متولد آبان‬
‫‪ . 1367‬در ح��ال حاضر س��ومین س��ال آموزش‬
‫خود را در دانش��کده خلبانی معراج می‌گذارند او‬
‫در دوره ‪ CPL‬خلبانی(معادل لیس��انس) و فارغ‬
‫التحصیل رش��ته‌ی مدیریت پرواز ‪ Dispatch‬از‬
‫س��ازمان هواپیمایی کش��وری و دارنده‌ی مدرک‬
‫کاردانی هوانوردی از س��ازمان سنجش است‪ .‬در‬
‫کنار آن دانش��جوی مدیریت بازرگانی و مترجمی‬
‫زبان انگلیسی نیز است‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫محمد س��پهر آخرین فرد این گروه اس��ت که به‬
‫تازگی دوره خود را ش��روع کرده است و چهارماه‬
‫است که در دانشکده معراج درس می‌خواند‪.‬‬
‫محودزاده‪ :‬اولین و مهمترین مشوق من قبل از شروع‬
‫تحصیل و در حین آن خلبان عظیمی بود‪ .‬روزی که‬
‫در نوش��هر پرواز داشتم و پروازهای او به پایان رسید‪.‬‬
‫این ک��ه او را در کنار خ��ودم نمی‌دیدم خیلی برایم‬
‫سخت بود و احساس تنهایی می‌کردم‪ .‬بچه‌ها به من‬
‫می‌گفتند‪ :‬حمید مامانت هم رفت از پیشت‪.‬‬
‫س��پهر‪ :‬یک س��ال با خلبان متین در ارتباط بودم و‬
‫خیلی با معرفت بود و همیشه پاسخگوی سوال‌های‬
‫م��ن بود‪ .‬بعد از آن هم با خلب��ان عظیمی هر وقت‬
‫ارتباط داشتم از تجربیات او استفاده کرده‌ام‪.‬‬
‫……پیش نهاد می‌دهید جوان‌های دیگر هم به‬
‫……در خلبان�ی چه آین�ده‌ای برای خود آرزو‬
‫دارید؟‬
‫محمودزاده‪ :‬اگر عش��ق و عالقه داری��د بیاید و اگر‬
‫حمید محمودزاده‪ :‬من به ش��خصه اول دوست دارم‬
‫قضیه لباس و پول است‪ ،‬نه‪.‬چون این لباس و کالس‬
‫در ایران و روی هواپیمای فوکر ‪ 100‬شرکت آسمان‬
‫برای یک سال امیدبخش و بعد آن همه چیز عادی‬
‫و در‪ base‬فرودگاه الر باش��م تا به ش��هر عزیزم هم‬
‫نزدیک باشم‪ .‬چون در هر سنی واقعاً دوری از گراش‬
‫زجرم می‌دهد‪ .‬ولی حد آرزوی خودم در این عرصه‬
‫پرواز با بوئینگ‪ 777‬امارات هست اگر خدا بخواهد‪.‬‬
‫رویای‬
‫پرواز‬
‫فرد کم بیاورد چون مشکالت تحصیل در این رشته‬
‫واقعا در ایران مش��کل است بلیل مسائل حراستی و‬
‫تحریم) ولی من راضی هس��تم‪ .‬با توجه سختی که‬
‫کش��یده‌ام مطمئنم و ایم��ان دارم روززی این کارم‬
‫خواهم بود‪.‬‬
‫س��پهر‪ :‬دوره ما با ‪ 23‬نفر آغاز شد و در حال حاضر‬
‫‪ 13‬نف��ر هس��تیم‪ .‬ولی من در اول هس��تم و انرژی‬
‫زیادی دارم و راضی هستم‪.‬‬
‫دنبال رویای پرواز خود باشند؟‬
‫می‌شود‪.‬‬
‫……ب�ا دیگ�ر خلبان‌ه�ای گ�راش ه�م ارتباط‬
‫دارید؟‬
‫محمد خواجه‌پ�ور‪ :‬اولین موضوع انش��ای‬ ‫……از کی خلبان شدن برای شما جدی شد؟‬ ‫کارنامه خون ‪‬‬
‫شهید محمد بهمنی‬
‫من همان موضوع تکراری «در آینده می‌خواهید‬ ‫محمودزاده‪ :‬سال اول دبیرستان بودم حضور خلبان‬
‫چند ساعت‬ ‫چه کاره ش��وید؟» بود‪ .‬در کالس چهارم ابتدایی‬ ‫متین در نمازخانه مدرسه سیدالشهدا و صحبت‌های‬
‫مدرس��ه س��لیمی درس می‌خواندم‪ .‬مثل خیلی‬ ‫او تصمی��م م��ن را قطع��ی کرد‪ .‬از س��ال ‪ 85‬دیگر‬
‫دانشجویان‬ ‫تصمیم خودم را کامل گرفته بودم‪.‬‬
‫با‬ ‫از بچه‌ه��ا م��ن ه��م رویای پ��رواز داش��تم‪ .‬تازه‬
‫دوره خلبانی‬ ‫فیل��م «عقاب‌ها» را دیده بودم و جوگیر نوش��تم‬
‫«خلبان»‪ .‬اما گوی زندگی لغزنده‌تر از آن اس��ت‬
‫سپهر‪ :‬از سوم دبیرستان به طور جدی‌تر عالقه مند‬
‫ش��دم‪ .‬من در فکر این بودم به خارج بروم‪ .‬ولی بعد‬
‫در تهران‬ ‫که آدم آن را در مسیر رویاهای خود بچرخاند‪ .‬اما‬ ‫از خدمت س��ربازی به طور جدی تصمیم گرفتم که‬
‫پیگیری کنم و آمدم تهران‪.‬‬
‫بعضی‌ها رویاهای خود را فراموش نمی‌کنند‬
‫در یک ش��ب زمس��تانی مهمان آن‌ها هستم‪ .‬در‬ ‫……مث�ل بچه‌ه�ای دیگ�ر ش�ما ه�م در انش�ا‬
‫خانه‌ای در انتهای ش��مالی شهر و در دامنه البرز‬ ‫می‌گفتید در آینده می‌خواهم خلبان شوم؟‬
‫س��پیدپوش‪ .‬روبه‌روی م��ن حمید محم��ودزاده‬ ‫محمودزاده‪ :‬در انشا نبود ولی در نقاشی‌هایم هواپیما‬
‫‪JJwww.yad-e-yaran.com‬‬
‫نشس��ته اس��ت که لذت پرواز را چشیده و محمد‬ ‫جای ثابتی داشت‪.‬‬
‫س��پهر که تنها چن��د ماهی اس��ت آموزش خود‬ ‫……ب�رای خلب�ان ش�دن چ�ه ش�رایطی الزم‬ ‫ن محل تولد‪ :‬گراش‬‫نام پدر‪ :‬غالمحسی ‬
‫را ش��روع کرده اس��ت‪ .‬هر دو آن‌ها ب��ه نیکی از‬ ‫است؟‬ ‫تاریخ تولد‪ 1346 :‬شهادت‪1366/12/25 :‬‬
‫همش��هریان خلب��ان خود ی��اد می‌کنن��د‪ .‬وقتی‬
‫ش��رایط عمومی‪ ،‬تست کامل پزش��کی شامل قد و‬ ‫محل شهادت‪ :‬ارتفاع سه تپان‬
‫در کن��ار ه��م بازی شبیه‌س��ازی پ��رواز را انجام‬ ‫وزن‪ ،‬چش��م‪ ،‬مغز‪ ،‬قلب‪ ،‬خون‪ ،‬قفسه سینه و دندان‪،‬‬
‫می‌دهند لذت خلبان بودن را در چشم‌های آن‌ها‬ ‫شنوایی‪ ،‬عدم سابقه جراحی و خالصه سالمت است‬
‫فرازهایی از وصیت‌نامه‬
‫می‌خوانم‪.‬‬ ‫نداش��تن منع حراستی‪ .‬قرار است در آینده پذیرش‬ ‫حال ک��ه ابرقدرت‌های ش��رق و غرب به س��تیز ما‬
‫‪ Rating‬یا دوره مهارت پرواز بدون دید ش��امل ‪40‬‬ ‫به ش��کل متمرکز از سوی هواپیمایی کشوری باشد‬ ‫برخاس��ته‌اند و اس�لام عزیز را هدف ق��رار داده‌اند‬
‫س��اعت پرواز و کالس‌های زمینی است که حداقل‬ ‫ول��ی در حال حاضر خود مراک��ز آموزش پرواز هر‬ ‫برماست که جلو آن‌ها را بگیریم هر چند در این راه‬
‫شش ماه طول می‌کشد‪ .‬این دوره‌های معمولی برای‬ ‫ک��دام قوانین خاص��ی دارند‪(.‬فقط مخت��ص دیپلم‬ ‫جان خود را بدهیم‪ .‬امت شهیدپرور همیشه یار و یاور‬
‫پذی��رش در خطوط هوایی ب��ه عنوان کمک خلبان‬ ‫تجربی و ریاضی است)‬ ‫امام امت باشید هیچ‌وقت دست از یاری این بزرگمرد‬
‫است‪.‬‬ ‫……دخترها هم می‌توانند خلبان شوند؟‬ ‫بر ندارید‪ .‬مردم مس��لمان جبه��ه را گرم نگه‌دارید و‬
‫از نظر قانونی می‌ش��ود ولی اس��تخدام آن‌ها خیلی‬ ‫س�لاح به زمین افتاده‌ی ش��هدا را نگذارید بر زمین‬
‫……بعد هم می‌پرید؟‬
‫بعید است‪ .‬در کالس ما دو دختر هستند که بیشتر‬ ‫بماند آن را بردارید و راه آن‌ها را ادامه دهید‪.‬‬
‫ن��ه آموزش ت��ازه اول کار اس��ت‪ .‬حاال بای��د دنبال‬
‫اس��تخدام باش��یم‪ .‬برای اس��تخدام معم��والً آگهی‬ ‫برای هواپیما شخصی می‌خواهند یاد بگیرند‬ ‫زندگی‌نامه‬
‫می‌شود ولی خوب ورود به سیستم مثل خیلی جاها‬ ‫……بع�د از پذی�رش چن�د مرحل�ه و س�طح‬
‫نیاز به آشنا دارد‪ .‬ورود خیلی سخت و کم است یکی‬ ‫آموزشی وجود دارد؟‬
‫محمد بهمنی یکی از گوهرهای کمیابی بود که از س��نین‬
‫کودک��ی نور ایمان و عرف��ان و پرتو خل��وص و تقوی از‬
‫از دالیل آن هم تحریم اس��ت که گسترش خطوط‬ ‫دوره اول ‪ PPL‬اس��ت‪ .‬دوره خلبان��ی ش��خصی که‬
‫افق وجودش منور و س��اطع بود‪ .‬شهید در سال ‪ 1346‬در‬
‫هوایی را کاهش داده است‪.‬‬ ‫ش��امل ‪ 350‬س��اعت کالس زمینی و ‪ 50‬س��اعت‬
‫خانواده‌ای مذهبی در کشور کویت به‌دنیا آمد‪ .‬دوره دبستان‬
‫……مهمترین خط�وط هواپیمای�ی ایران کدام‬ ‫پرواز اس��ت‪ .‬بعد از آن امتحان از طرف هواپیمایی‬
‫را در آنجا گذراند و این ایام مصادف بود با پیروزی انقالب‬
‫است؟‬ ‫کش��وری برگزار می‌شود که شامل امتحان تئوری و‬
‫که به ایران بازگش��تند مقط��ع راهنمایی او مصادف بود با‬
‫‪ ‬حمید محمودزاده در اولین پرواز خود‬
‫بیشتر افراد ترجیح می‌دهند که به ایران‌ایر بروند که‬ ‫چک پرواز است‪ .‬در صورت قبولی گواهی‌نامه ‪PPL‬‬
‫از ف��رود طبق رس��م خلبان‌ها‪ ،‬بع��د از اولین پرواز‬ ‫هجوم وحشیانه صدامیان‪ .‬با وجود سن کم عشق رفتن به‬
‫به خاطر سابقه آن است‪ .‬بعد از آن ماهان و آسمان‬ ‫صادر می‌شود‪ .‬این دوره بین ‪ 8‬ماه تا یک سال طول‬
‫دانشجویان روی کسی که پرواز کرده است با پارچ یا‬ ‫جبهه را داش��ت‪ .‬مسئولین اعزام او را از رفتن منع کردند تا‬
‫هس��تند‪ .‬ولی برای آغار کار بیش��تر کسب ساعت‬ ‫می‌کش��د‪ .‬بعد از آن دوره ‪ CPL‬یا خلبانی بازرگانی‬
‫سطل آب می‌ریزند‪ .‬برای من البته لوله آتش‌نشانی‬ ‫این که برای اولین‌بار روانه جبهه شد و بعد از اتمام ماموریت‬
‫پروازی مهم است و بعد از آن افراد به دنبال حقوق‬ ‫آغاز می‌شود‪ .‬دوره شامل حداقل ‪ 100‬ساعت پرواز‬
‫رویم گرفتند‪.‬که بعد از ان سرمای بدی خوردم‬ ‫بازگشت‪ .‬ش��هید بعد از چندین‌بار اعزام به عضویت واحد‬
‫و مزایا هستند‪.‬‬ ‫اس��ت‪ .‬همراه با کالس‌های زمینی حدود یک سال‬
‫سپهر‪ :‬در نوروز احتماالً باید پرواز کنم‪ ،‬در کالس‌ها‬ ‫اطالعات و عملیات لش��کر ‪ 19‬فج��ر درآمد و این‌بار با دو‬
‫و نیم طول می‌کشد‪ .‬مرحله نهایی ‪Instrument‬‬
‫که هس��تیم احس��اس می‌کنم که پرواز سخت‌تر از‬ ‫……اولین پرواز چطور بود؟‬ ‫اسلحه‪ ،‬یکی سالح خودش و دیگری سالح برجای مانده‬
‫آن‌چیزی است که تصور می‌کردم‪.‬‬ ‫محم��ودزاده‪ ‌:‬تصور اولیه این اس��ت که با این همه‬ ‫برادرش به جبهه برگش��ت او در مدت ‪ 7‬س��ال در جبهه‬
‫دکمه کار خیلی س��خت اس��ت‪ .‬ولی وقتی که کار‬ ‫بود ک��ه س��رانجام در عملیات‬
‫…… هزینه‌ها‌ی دوره‌ها چطور است؟‬
‫را ش��روع کردیم فهمیدیم کار اصلی کار با دکمه‌ها‬ ‫والفج��ر‪ 10‬در ش��ب عملی��ات‬
‫در کل باید ‪ 190‬س��اعت پرواز باشد که با توجه به‬
‫نیس��ت و سختی بلند ش��دن و نشستن پرواز است‬ ‫با چن��د ت��ن از همرزمانش که‬
‫نوع هواپیما و یا آموزشگاه ساعتی بین ‪ 130‬تا ‪220‬‬
‫که مه��ارت الزم دارد‪ .‬اولین پ��روازم ‪ 15‬فروردین‬ ‫ماموریت هدایت گ��ردان را در‬
‫هزارتومان است‪ .‬برای هواپیما دو موتوره ‪ 350‬هزار‬
‫‪ 86‬س��اعت ‪ 3‬بعد از ظهر از باند شماره ‪ 28‬نوشهر‬ ‫محور عملیاتی به‌عهده داشتند‬
‫تومان اس��ت‪ .‬هزینه کالس‌ها در حدود سی میلیون‬
‫در شمال(نوش��هر) بود و پرواز آشنایی را با کاپیتان‬ ‫در حی��ن عب��ور از می��دان نبرد‬
‫تومان در می‌آید‪ .‬ولی خوب هر جا که باش��د هزینه‬
‫احمد رهبر (خلبان سابق ‪ f5‬و‪) atr72‬انجام دادم و‬ ‫در اثر برخ��ورد با مین در ارتفاع‬
‫سکونت و چیزهای دیگر هم است‪.‬‬
‫کار اصلی را اس��تاد انجام می‌داد‪ .‬خودم یک ‪11‬روز‬ ‫سه تپان جبهه‌ی غرب در شب‬
‫……تا اینجا راضی هستید؟‬ ‫بعد پرواز کردم و دیدم پرواز مس��تقل به آن آسانی‬ ‫مبارک مبع��ث به درجه‌ی رفیع‬
‫محمودزاده‪ :‬اگر عش��ق و عالقه نباشد ممکن است‬ ‫نیس��ت‪ .‬پرواز مس��تقل‌ام در ‪ 26‬فروردین بود‪ .‬بعد‬ ‫شهادت نائل آمد‪.‬‬
‫‪ ‬محمد سپهر‬

‫‪ ‬کودکان‬
‫عبداله سراجی‬
‫ترجمه از ‪ehow.com‬‬
‫قسمت اول‬
‫چگونه از فرزندان‬
‫خود هنگام‬
‫استفاده از اینترنت‬
‫مراقبت کنیم‬
‫اینترن��ت یک��ی ازپرکاربردترین نوآوری‌های بش��ر‬
‫محسوب می‌شود که تاکنون اختراع گردیده است‪.‬از‬
‫جمله اهداف اولیه آن این اس��ت که برای کاربرانش‬
‫میلیون‌ه��ا منبع دانش��گاهی‪ ،‬تج��اری‪ ،‬تفریحی‪ ،‬و‬
‫دولت��ی را به هم��ان خوبی ارتباط بین دوس��تان‪،‬‬
‫باعث گرمی برنامه شعر و گفتگوی شبانه و امتداد آن‬
‫خانواده‪ ،‬همکاران‪ ،‬و شرکای تجاری با سرعت نور را‬
‫فراهم نماید‪.‬کاربردهای اینترنت زمانی که به مرحله‬
‫باالیی از گردآوری اطالعات علمی‪ ،‬انسانی‪،‬تاریخی‪،‬‬
‫و تجربی می‌رس��د غیر قابل اندازه‌گیری اس��ت‪ .‬اگر‬
‫چه از تکنولوژی پیش��رفته‌ای برخوردار اس��ت‪ ،‬ولی‬
‫آن قدر س��اده است که حتی کودکان چهارساله نیز‬
‫می‌توانند از ظرفیت عملکردی آن لذت ببرند‪ .‬اگر چه‬
‫از اینترنت در جهت اهداف مثبت استفاده می‌شود‪،‬‬
‫ولی ب��رای مقاص��د غیراخالقی نیز مورد اس��تفاده‬
‫قرار می گیرد؛ که ناخواس��ته موقعیت‌هایی را برای‬
‫انحرافات جنس��ی‪ ،‬باج‌گیری‌های محلی و همچنین‬
‫دزدی آنالین فراهم م��ی‌آورد‪ .‬به رغم این موضوع‪،‬‬
‫ک��ودکان همچنان می‌توانن��د از منافع آن به خوبی‬
‫استفاده کنند‪ .‬برداش��تن گام‌هایی برای مراقبت از‬
‫کودکان در براب��ر خطراتی که نه تنها جوانی آن‌ها‪،‬‬
‫بلک��ه روی هم رفته خلوت و راحتی ما را هم تهدید‬
‫بهداشت در این س��نین بسیار مهم می‬
‫می‌کند‪ ،‬مهم تلقی می‌شود‪ .‬این متن بر آن است تا‬
‫گام‌های��ی عملی را برای حصول اطمینان از این که‬
‫فرزندان و شاگردان شما هنگام استفاده از اینترنت‬
‫از مزیت‌های آن لذت ببرند‪،‬پیش‌نهاد کند‪.‬‬
‫غیر طبیعی (دارای بو و رنگ) س��وزش و‬
‫قدم اول‪:‬‬
‫با اینترنت آشنا شوید‪ -‬پیش از اتخاذ هرگونه اقدام‬
‫امنیتی والدین‪ ،‬مشاوران‪ ،‬آموزگاران و دیگر مسوالن‬
‫باید دانش استفاده ازاین تکنولوژی را فراگیرند‪ .‬چرا‬
‫که اینترنت یک انجمن عمومی و وس��یع اس��ت که‬
‫میلیون‌ها انس��ان که روزانه از آن استفاده می‌کنند‬
‫به دو دسته کاربران دایم و اتفاقی تقسیم می شوند‪،‬‬
‫همچنی��ن هس��تند افرادی ک��ه از آن ب��رای ارتقاء‬
‫کیفیت زندگی استفاده می کنند و کسانی که برای‬
‫آسیب رس��انی‪ .‬آگاه بودن از این موضوع بسیارمهم‬
‫اس��ت‪ ،‬بنابراین ش��ما باید از چگونگی کارکردهای‬
‫اینترنت آگاهی کسب نمایید‪ .‬شما باید با ابزارهایی‬
‫پایین بودن سطح آگاهی افراد از مسائل‬
‫همچون پس��ت الکترونیک‪ ،‬موتورهای جستجوگر‪،‬‬
‫ارتباط جمعی‪ ،‬اش��تراک ویدئویی و فروش��گاه‌های‬
‫پ��س از چن��دی زندگ��ی می‌مردند اما‬
‫اینترنتی آشنا گردید‪.‬‬
‫ام��روزه اکث��ر بچه ها با س�لامتی کامل‬
‫قدم دوم‪:‬‬
‫کامپیوت��ر را در مکانی عمومی قرار دهید‪ .‬کامپیوتر‬
‫باید در یک مکان در معرض دید قرار گیرد تا امنیت‬
‫تنگاتنگ و مراقبت از کاربران جوان را ممکن سازد‪.‬‬
‫ق��رار دادن کامپیوت��ر در ات��اق ک��ودک‪ ،‬جایی که‬
‫نظارت والدین محدود اس��ت یا اص� ً‬
‫لا وجود ندارد‪،‬‬
‫می‌تواند عواقب وخیمی را در پی داشته باشد‪ .‬البته‬
‫به کودکان برای استفاده ازاینترنت باید آزادی‌هایی‬
‫را داد‪ .‬اگ��ر چه باید از حدود مراقبتی در اس��تفاده‬
‫ازاینترنت برخوردار باش��ند‪ .‬قرار دادن کامپیوتر در‬
‫مکان باز خانوادگی می‌تواند احتمال لغزش فرزندان‬
‫ش��ما را در اس��تفاده از وب‌س��ایت‌هایی ک��ه مورد‬
‫توافق شما نیس��تند را کاهش دهد‪ ،‬مخصوصاً برای‬
‫کودکانی که مس��تعد قرارگرفتن در برابر تهدیدات‬
‫بزرگساالن و همچنین پیشنهادات جنسی هستند‪.‬‬
‫بنابرای��ن‪ ،‬عاقالنه‌تر این اس��ت ک��ه کامپیوتر را در‬
‫مکان عمومی خانواده قرارداده‪ ،‬واستفاده کم سن و‬
‫ساالن را منوط بر نظارت یک بزرگتر قرار دهیم‪.‬‬
‫قدم سوم‪:‬‬
‫برای اس��تفاه ازاینترنت قوانی��ن و مقرراتی را وضع‬
‫نمایید‪ -‬یکی دیگر از راهکارهای مراقبت از فرزندان‬
‫دراس��تفاده از اینترنت‪ ،‬تهیه یک لیست از قوانین و‬
‫مقرراتی است که باید شدیدا به آنها رسیدگی کرد‪.‬‬
‫قوانین را با صدای بلن��د برای فرزندان‌تان بخوانید‪،‬‬
‫و ه��ر کدام را ط��وری توضیح دهید ک��ه کام ً‬
‫ال آن‬
‫را درک کنند‪ .‬برای پاس��خ‌گویی به هرگونه س��والی‬
‫ک��ه احتمال م��ی‌رود مطرح گ��ردد آماده باش��ید‪.‬‬
‫اگ��ر مخالفتی صورت گرفت‪ ،‬ب��رای فرزندانتان این‬
‫ايجاد انگيزه بش��ود‪ ،‬مدارس مخصوصا خانواده‌ها در‬
‫موضوع را روش��ن کنید که ای��ن قوانین و مقررات‬
‫برای مراقبت از خود آنها وضع ش��ده‌اند‪ .‬مثال‌هایی‬
‫از تفاوت هزينه‌هاي دندان پزشكي در داخل و خارج‬
‫را از زندگ��ی واقعی که در آن‌ها به دلیل سرس��ری‬
‫از ايران مي‌پرسم مي‌گويند‪ :‬هزينه‌ها در داخل بسيار‬
‫گرفتن قوانین‪ ،‬به کودکان آس��یب رس��یده است را‬
‫ذک��ر نمایید‪ .‬یک دنده باش��ید‪ .‬ب��رای آنها توضیح‬
‫دهی��د که دربرابر اج��رای قوانی��ن و مقررات وضع‬
‫ش��ده مس��وول اند‪ ،‬و تخلف هریک موجب اقدامات‬
‫انضباطی می‌گردد‪ .‬پس ازاتمام این کار‪ ،‬لیس��ت را‬
‫در مکان��ی در نزدیکی کامپوتر نص��ب نمایید تا در‬
‫هرزمان برای آنها قابل دسترسی باشد‪.‬‬
‫قدم چهارم‪:‬‬
‫به فرزندان خود بیاموزید که نباید اطالعات شخصی‬
‫را فاش نمایند‪ .‬اطمینان حاصل نمایید که فرزندان‬
‫ش��ما آموخته اند که هرگز نباید اطالعات شخصی‬
‫را از قبی��ل آدرس منزل‪ ،‬ش��ماره تلف��ن‪ ،‬کدملی‪،‬‬
‫مدرسه محل تحصیل و حتی تصاویر را فاش کنند‪.‬‬
‫هرگون��ه اطالعاتی که وارد اینترنت ش��ود‪ ،‬بر روی‬
‫خواب ش��بانه به مدت ‪ 5‬دقيقه بسيار مفيد خواهد‬
‫دامنه عمومی قرار گرفته و دیگر ش��خصی نیس��ت‪.‬‬
‫بود‪ .‬متاس��فانه برخي از مردم قبل از مس��واك زدن‬
‫هر شخصی که به اینترنت دسترسی داشته باشد به‬
‫برس آن را با آب خيس مي‌كنند تا بيشتر كف كند‬
‫س��ادگی می‌تواند به این اطالعات دست پیدا نموده‬
‫و از آنها به شیوه‌های مخربی استفاده کند‪ .‬هر چیز‬
‫ال خش��ك باش��ند همچنين به هيچ‌وجه از‬
‫فق��ط یک بار اتف��اق می‌افتد و دیگ��ر قابل جبران‬
‫نخواهد بود‪ .‬زندگی های زیادی به دلیل بی توجهی‬
‫و بی اعتنایی کاربران به اطالعات شخصیش��ان که‬
‫ايشان معتقدند شيك بودن مطب دليل جذب بيمار‬
‫هرگز نباید روی اینترنت قرارمی گرفتند به سادگی‬
‫نيست‪ ،‬مردم كار خوب و اصولي را مي‌پسندند‪ .‬يك‬
‫نابود ش��ده اس��ت‪ .‬آنها باید از اینترن��ت فقط برای‬
‫اهداف آموزشی استفاده کنند‪ ،‬و البته تحت نظارت‬
‫ش��ما‪ .‬و اگر هم که مایل باش��ند از آن برای مقاصد‬
‫دیگر نیز اس��تفاده کنند‪ ،‬ش��ما باید آن را منوط بر‬
‫کسب اجازه از خودتان قرار دهید‪ .‬این عمل موجب‬
‫حصول اطمینان از فاش نش��دن اطالعات شخصی‪،‬‬
‫می‌گردد‪.‬‬
‫سید مهدی موس��وی و برخی دیگر چهره‌های ادبی‬
‫اس��تاد صادق همایونی‪ ،‬دكتر ایران كلباس��ی‪ ،‬دكتر‬
‫تا پاسی از نیمه شب شد‪.‬‬
‫دکتر به��زاد مریدی دبیر ای��ن همایش فعالیت‌های‬
‫انج��ام ش��ده را موفق ارزیاب��ی ک��رد‪ .‬صحبت‌نو در‬
‫شماره‌های آینده گزارش‌هایی را از برخی کارگاه‌های‬
‫این همایش منتشر خواهد کرد‪.‬‬
‫بیست تا سی و پنج سالگی بهترین سن برای مادر شدن‬
‫برخی مشکالت از سنین کم گریبان‌گیر‬
‫افراد می‌ش��ود‪ .‬بنابراین توجه به مسائل‬
‫باش��د‪ .‬چنانچه افراد عالئم زیر را تجربه‬
‫کردند‪ ،‬باید به پزشک مراجعه کنند‪:‬‬
‫درد کمر‪ ،‬درد پا‪ ،‬درد زیر شکم‪ ،‬ترشحات‬
‫خارش‪ ،‬بی‌نظمی در عادت ماهیانه‪.‬‬
‫الزم به ذکر اس��ت ک��ه خون‌ریزی‌های‬
‫دوران پریود در ص��ورت غیر ارثی بودن‬
‫خطرناک می‌باشند‪ ،‬اما پریودهای سخت‪،‬‬
‫همراه با درد زیاد هیچ مشکلی برای فرد‬
‫در بر نخواهد داشت‪.‬‬
‫خوش��بختانه آمار گراش نشان می‌دهد‪،‬‬
‫وضعی��ت بارداری خانم‌های گراش��ی در‬
‫چند ده��ه اخیر بهب��ود یافت��ه و تعداد‬
‫زایمان‌ه��ا از ‪ 6‬ت��ا ‪ 12‬بار ب��ه ‪ 3‬تا ‪ 4‬بار‬
‫کاهش یافته اس��ت‪ .‬در گذشته به علت‬
‫علمی و بهداشتی س�لامت‪ ،‬اکثر بچه‌ها‬
‫خانواده‌ه��ا می‌توانند ‪ 5‬بار صاحب فرزند‬
‫شوند‪ .‬اما پزشکان به علت مسائل سالمت‬
‫متولد شده و زندگی می‌کنند‪.‬‬
‫و بهداش��ت مادر و فرزند‪ ،‬بیش از سه بار‬
‫فرش��ته س��عادت مش��اور خان��واده‪ ،‬بر‬
‫حاملگ��ی را توصیه نمی‌کنن��د‪ .‬بارداری‬
‫مش��اوره‌های پی��ش از ازدواج‪ ،‬حاملگی‪،‬‬
‫زیاد نیز عوارض زیادی دارد نظیر پوکی‬
‫زایم��ان و پ��س از زایم��ان تاکید کرد و‬
‫اس��تخوان‪ ،‬کم‌خونی‪ ،‬زخم‌ها‪ ،‬عفونت‌ها‬
‫افزود که میزان قابل توجهی از مشکالت‬
‫و خون‌ریزی‌های ش��دید‪ ،‬افتادگی رحم‪،‬‬
‫فرد طی آزمایش مش��خص شده و قابل‬
‫شل شدن یا در آمدن مثانه (سیستوسل‬
‫درمان خواهند ب��ود‪ .‬پس خانواده‌ها چه‬
‫و رکتوسل) که باعث بی‌اختیاری در دفع‬
‫زن ها و چه دخترها باید س��الی یک بار‬
‫آزمایش بدهند‪.‬‬
‫دندان‌های شیری‬
‫هم مهم هستند‬
‫در اين باره مي‌گويند‪ :‬متاسفانه بچه‌هاي اين مقطع‬
‫س��ني كه دندان‌هاي دائمي ه��م دارند براي رعايت‬
‫بهداشت دهان و دندان هيچ انگيزه‌اي از خود نشان‬
‫نمي‌دهن��د و بي‌حوصلگي را بهانه مي‌كنند‪ .‬بايد در‬
‫مدارس فرهنگ س��ازي بش��ود باي��د در اين بچه‌ها‬
‫اين فرهنگ‌سازي نقش به سزايي دارند‪.‬‬
‫آنها همراه با درد باشد مثال يك كودك ‪ 5‬تا ‪ 6‬ساله‬
‫كمتر از خارج اس��ت‪ ،‬مثال اگر اينجا كشيدن دندان‬
‫‪ 10‬هزار تومان باش��د‪ ،‬در كشورهاي عربی كه اكثر‬
‫گراش��ي‌ها به كار در آنجا مش��غولند ‪ 10‬برابر است‪.‬‬
‫من اينج��ا مراجعه‌كننده‌اي داش��تم كه صرفا براي‬
‫درمان از آن سر آب‌ها به ايران آمده است‪.‬‬
‫دكت��ر مهيايي درباره داليل بوي بد دهان می‌گوید‪:‬‬
‫علل گوناگوني دارد كه بارزترين و ش��ايع‌ترين آنها‬
‫خشكي دهان و عدم ترشح بزاق‪ ،‬جرم دندان‪ ،‬دندان‬
‫عقل نهفته‌اي كه محل تجمع غذاست‪ ،‬داشتن لوزه‪،‬‬
‫سينوزيت‪ ،‬ناراحتي معده و گوارش و ‪ ...‬البته مسواك‬
‫زدن صحي��ح و اصولي تاثير زي��ادي در بهبودي آن‬
‫دارد‪ .‬دو ب��ار مس��واك زدن در روز ب��ه ويژه قبل از‬
‫هاس��ت و توصيه مي‌ش��ود هر ‪ 6‬ماه يك بار جهت‬
‫كه روش بسيار نادرستي است‪ .‬برس و خميردندان‬
‫بايد كام ً‬
‫مس��واك‌هاي زبر اس��تفاده نكنيد‪ ،‬مسواك‌هاي نرم‬
‫بسيار مفيد‌تر خواهند بود‪.‬‬
‫س��نين ‪ 11‬تا ‪ 12‬سالگي بسيار شايع است كه يكي‬
‫دندان‌پزش��ك با وجدان و آش��نا به كار كه رضايت‬
‫بيمار برايش اولويت دارد در يك دخمه هم مي‌تواند‬
‫كار كند‪ .‬ش��يك بودن مطب و مونث و مذكر بودن‬
‫دكت��ر تاثيري چندان��ي در انتخ��اب مراجعه‌كننده‬
‫ندارد‪ .‬مردم بابت پولي كه مي‌دهند انتظار كار خوب‬
‫و اصولي دارند‪.‬‬
‫‪ 9‬دانش نو‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬
‫در همایش بین‌المللی زبان‌شناسی و مردم‌شناسی الرستان‬ ‫‪ ‬بازتاب‬
‫سه روز سخن گفتن از الرستان‬
‫ابوالحسن حسینی‬
‫گزارشگر‬
‫توسعه‌ي طبيعي بوده‌اند‪ ،‬خليج فارس جايگاه مهمي‬ ‫صحبت ن�و‪ :‬اندیش�مندان و پژوهش�گران‬
‫براي آن‌ها داش��ته است‪ .‬خليج فارس‪ ،‬تنگه‌ي هرمز‬ ‫در همای�ش بین‌الملل�ی زبان‌شناس�ی و‬
‫و جزاير ارزش��مند اين منطقه‪ ،‬اهميت بسيار بااليي‬ ‫مردم‌شناسی الرستان به بررسی ویژگی‌های‬
‫دارن��د و حفاظت از آن‌ها‪ ،‬هميش��ه به‌دس��ت مردم‬
‫الرس��تان بوده اس��ت‪ .‬حمیدرضا آصفی‪ ،‬سفیر ایران‬
‫ادب�ی‪ ،‬اجتماعی و تاریخی الرس�تان بزرگ‬
‫واقعیت‌ها بودم‬
‫پرداختند‪.‬‬
‫در کش��ور امارات متحده عرب��ی‪ ،‬از دیگر چهره‌های‬
‫سیاسی حاضر در همایش بود‪.‬‬
‫حوزه زبانی الرستان شامل کرانه‌های خلیج فارس و‬
‫بخش‌هایی از جنوب فارس‪ ،‬هرمزگان‪ ،‬بوشهر و کرمان‬
‫سالم به دوستان‬
‫خوش��حالم ک��ه گزارش‌ه��اي من باعث ش��ده‬
‫پرفسور احمد اقتداری‪ ،‬آیت‌اله سید مجتبی موسوی‬
‫الری و دکتر محمدباقر وثوقی سه چهره برجسته‌ای‬
‫اس��ت‪ .‬در این همایش در چهار بخش ایران‌شناسی‪،‬‬
‫زبان‌شناس��ی‪ ،‬مردم‌شناس��ی و کارگاه‌های آموزشی‪،‬‬
‫دوستان قلم به دست گرفته و استفاده‌اي بيشتر‬
‫از جمع و تفريق زدن از آن داشته باشند‪.‬‬
‫بودند که در افتتاحیه و اختتامیه همایش از خدمات‬
‫استادان دانشگاه و پژوهش��گران به ارائه جدیدترین‬ ‫اول الزم مي‌دان��م توضيحي درباره گزارش‌هايي‬
‫برجسته آنان در فرهنگ الرستانی تقدیر شد‪.‬‬
‫تحقیقات خود پرداختند‪.‬‬ ‫که با عنوان سفر سه ماهه که در روزنامه صحبت‬
‫به شکل روزانه چهار تاالر شهر الر و سه کارگاه آموزشی‬ ‫اس��تقبال عمومی از این همایش بس��یار زیاد بود و‬
‫ب��ا برنامه منظم ب��رای گردهمایی فرهنگ‌دوس��تان‬ ‫نو چاپ مي‌شد بدهم که رفع سوء‌تفاهم شود‪.‬‬
‫دکترباس��تانی‌پاریزی‪ ،‬دکتر میرجالل الدین کزازی‪،‬‬ ‫تمامی کارگاه‌ها با ظرفیت کامل برگزار ش��د‪ .‬حضور‬
‫آماده ش��ده بود‪ .‬زمان مناس��ب برگزاری باعث شده‬ ‫پيش از س��فر من‪ ،‬صحبت نو در نظر داش��ت تا‬
‫بس��یاری از چهره‌های شناخته ش��ده علمی‪ ،‬ادبی و‬ ‫گزارش‌هايي دائمي از شهري که آشناي همه‌ي‬
‫بود که میهمانان بس��یاری دعوت دبیرخانه همایش‬ ‫سیاس��ی جذابیت خاصی به این همای��ش داده بود‪.‬‬
‫ناص��ر فكوهی‪ ،‬دکتر بدرالزمان قریب و علی اش��رف‬ ‫ماست يعني دوبي داشته باشد ولي به دليل عدم‬
‫را پاس��خ گفتند و با ش��هر الر و بخش‌های مختلف‬ ‫در مراس��م افتتاحیه دکتر والیتی وزیر اس��بق امور‬
‫صادقی برخی از این چهره‌های نام‌دار بودند که درباره‬ ‫دسترسي به نويسندگاني که از وضع آنجا اطالع‬
‫الرستان آشنا شوند‪ .‬از جمله بخش‌های پر استقبال‬ ‫خارج��ه و مش��اور بین‌المللی مقام معظ��م رهبری‬
‫الرس��تان س��خن گفتند‪ .‬در حوزه ادبیات نیز حضور‬ ‫کافي داشته باشند اين امر به تعويق افتاد‪ .‬سپس‬
‫این چند روز حضور اساتید پرسابقه ایران‌شناسی در‬ ‫گفت‪ :‬حساس‌ترين حوزه‌ي ايران‪ ،‬خليج فارس است‬
‫محمدعلی بهمنی‪ ،‬دکتر حس��نلی‪ ،‬صادق رحمانی‪،‬‬ ‫با وقوع س��فر من به آنجا اين امر به بنده محول‬
‫س��الن فرمانداری و گفتگو درباره ایران‌شناس��ی بود‪.‬‬ ‫و همواره كس��اني كه در كش��ورهاي خود ب ‌ه دنبال‬
‫دکتر اس��داله نوروزی‪ ،‬راش��د انصاری‪ ،‬محمد آزرم‪،‬‬ ‫شد‪.‬‬
‫تنها بخش کوچکي از گزارش‌هايي که من از آنجا‬
‫‪ ‬زنان‬ ‫فاطمه حاجی‌زاده‬ ‫نوش��ته‌ام به مسائل روزمره گراش��ي‌ها پرداخته‬
‫چند نکته بهداشتی برای زنان و دختران در گفتگوی با یک ماما‬ ‫است‪ .‬جناب آقاي اس��ماعيلي با اين حرف‌هايي‬
‫که در ش��ماره ی ‪ 32‬زده‌اند نش��ان مي‌دهد که‬
‫بقيه‌ي گزارش‌هاي مرا نخوانده‌اند و ش��ايد تنها‬
‫يک يا دو ش��ماره از آن را ديده باشند‪ .‬همچنين‬
‫بقيه‌ي دوستاني که اين چنين انتقادکرده بودند‪.‬‬
‫بچ��ه نعمتی‌س��ت الهی و روش��ن‌کننده‬ ‫بله حق با شماس��ت‪ .‬من همه‌ي مس��ائل مربوط‬
‫زندگی‪ .‬اما در برخی موارد‪ ،‬حضور بچه‌ها‬
‫به گراش��ي‌ها را ننوش��ته ام چون بنا به گفته‌ي‬
‫ضررهای جبران‌ناپذیری را به خانواده‌ها‬ ‫ش��ما اطالعي از آن نداشته و اگر هم داشتم در‬
‫وارد می‌سازند‪ .‬این مساله در اکثر موارد‬
‫آن ان��دازه‌اي نبوده که به‌توان به طور حتم از آن‬
‫به دلیل بی‌اطالعی خانواده‌ها نس��بت به‬ ‫صحبت ش��ود‪ .‬به همين دليل دوس��تان ديگري‬
‫مسائل علمی و بهداشتی‌ست‪.‬‬
‫چ��ون جناب آق��اي غفوري اين ام��ر را بر عهده‬
‫به س��راغ فرش��ته س��عادت‪ ،‬ماما‌ی اهل‬ ‫گرفته‌اند‪.‬‬
‫گراش می‌رویم تا دقیق‌تر از این موضوع‬
‫اما مطالبي را که من نوش��ته‌ام همه را به چشم‬
‫بااطالع شویم‪ .‬طبق گفته‌های او‪:‬‬ ‫خود دي��ده‌ام و تجربه ک��رده‌ام‪ .‬حتي چيزهايي‬
‫سن مناسب برای بارداری بین ‪ 20‬تا ‪35‬‬ ‫ديده‌ام که اگر مي نوش��تم ش��ايد بيش از اين‌ها‬
‫سال ذکر شده است و سنین پیش از ‪20‬‬ ‫بحث برانگيز مي‌ش��د‪ .‬مطمئن باش��يد که هيچ‬
‫س��ال و پس از ‪ 35‬س��ال سنین پر خطر‬ ‫غ��رض‌ورزي و يا عم��دي درکار نبوده اس��ت و‬
‫محسوب می‌شوند‪.‬‬ ‫تنه��ا هدف ذک��ر آنچه را که نه ب��راي من بلکه‬
‫بارداری در س��نین پر خط��ر باعث وارد‬ ‫براي عده‌ي زيادي ممکن است پيش بيايد بوده‬
‫آمدن ضربات روحی و جس��می ش��دید‬ ‫است‪.‬‬
‫به مادر و فرزند می‌شود‪ .‬ضربات جسمی‬ ‫بخش‌هاي��ي که در گزارش‌هايم نوش��ته‌ام بدين‬
‫نظی��ر مس��مومیت حاملگی که ش��امل‬ ‫شرح اس��ت‪ .‬زندگي همشهريان‪ ،‬فرهنگ و هنر‪،‬‬
‫افزای��ش فش��ار خ��ون‪ ،‬ورم و افزای��ش‬
‫آداب و رسوم‪ ،‬مکان‌هاي تفريحي‪ ،‬غذا‪ ،‬پوشاک‪،‬‬
‫پروتئین ادرار می‌باشد‪ ،‬و همچنین خطر‬ ‫مردم ساير ملل و‪ ...‬بوده است‪.‬‬
‫ابتال به دیاب��ت حاملگی افزایش می‌یابد‪.‬‬
‫اما حرف من‬
‫در اکثر موارد جنین س��قط شده یا مرده‬
‫انواع روش‌های جلوگیری باید با مشاوره‬ ‫از زایمان می‌باش��د‪ .‬این اف��راد به دلیل‬ ‫ش��ما که مي‌گوييد س��ه ماه و اين همه خاطره؟‬
‫به دنی��ا می‌آید و یا دچ��ار نقص مغزی‬
‫پزش��ک و با در نظر گرفتن خصوصیات‬ ‫پایین یا باال بودن سن خود‪ ،‬پایین بودن‬ ‫آيا ش��ما که اين همه س��ال در آنجا هس��تيد به‬
‫ش��ده‪ ،‬باعث شدید شدن خون‌ریزی‌های‬
‫جس��می فرد صورت پذیرد‪ .‬برای مثال‪،‬‬ ‫سطح آگاهی و نداشتن تمرکز بر مسائل‬ ‫فکر نوش��تن بوده‌ايد؟ اين همه سال؟ حتي يک‬
‫پس از زایم��ان می‌ش��ود‪ ،‬احتمال ابتال‬
‫افرادی که دارای فش��ار خون باال‪ ،‬دیابت‬ ‫مختلف زندگی‌‪ ،‬توانایی بر دوش کشیدن‬ ‫گزارش س��اده؟‌از يک چيز س��اده؟‌از مراسم‌ها؟‌‬
‫ب��ه بیماری‌ه��ای ش��ایع دوران بارداری‬
‫یا آسم هس��تند‪ ،‬نمی‌توانند از قرص‌های‬ ‫چنین مس��ئولیت‌های بزرگ را در خود‬ ‫ي��ا حتي تج��ارت؟ آيا زندگي فقط پول اس��ت؟‬
‫چن��د براب��ر می ش��ود و باعث تش��دید‬
‫پیشگیری اس��تفاده کنند‪ ،‬چراکه باعث‬ ‫نمی‌بینند‪.‬‬ ‫خودم ديدم که وقت براي خواب هم نداش��تيد؟‬
‫بیماری‌هایی می ش��ود که م��ادر‪ ،‬خود‬
‫تشدید بیماری‌شان خواهد شد‪.‬‬ ‫برخ��ی از خانواده‌ه��ا بر ای��ن باورند که‬ ‫چه برس��د به نوش��تن؟ ولي من س��عي کردم از‬
‫سابقه‌ی آن را داشته است‪.‬‬
‫خانواده‌ه��ا باید بدانند ک��ه فاصله‌ی هر‬ ‫پیش��گیری از حاملگی باعث عقیم شدن‬ ‫لحظه‌لحظه‌ي حضورم حرف براي گفتن داش��ته‬
‫این مادرها به دنبال بیماری‌های جسمی‪،‬‬
‫بارداری باید بیش از ‪ 3‬سال باشد‪ .‬با توجه‬ ‫مادر می‌شود‪ .‬این تصور اشتباهی‌ست که‬ ‫باشم تا بتوانم وظيفه‌اي که بر دوش من گذاشته‬
‫دچار مش��کالت روحی حادی می‌شوند‪.‬‬
‫ادرار و مدفوع می‌شود‪.‬‬ ‫به محدوده س��نی مناسبی که ذکر شد‪،‬‬ ‫از نظر علمی رد می‌ش��ود‪ .‬اما استفاده از‬ ‫ش��ده بود را کامل انجام دهم و اين همه حرف و‬
‫ش��ایع‌ترین آن‌ها انواع افسرگی‌های پس‬
‫حديث که از اين س��و و آن سو شنيده‌ام نشانگر‬
‫‪ ‬دندان‬ ‫فرشته پورغالمي‬ ‫آن اس��ت که توانس��ته‌ام به هدف برسم‪ .‬جناب‬
‫آقاي اس��ماعيلي! االن دوبي براي ش��ما بحرانی‬
‫ش��ده اس��ت‪ .‬ولي من بحران را براي آن دس��ته‬
‫از کس��اني که درآمد کمتري داشتند و باالجبار‬
‫مش��غول به کار بودند‪ ،‬آن موقع ديدم‪ .‬ديدم که‬
‫چگون��ه اجاره‌بهاي س��نگين‪ ،‬افکار او را آش��فته‬
‫کرده بود و دست نياز دراز مي‌کرد ‪.‬آن هم براي‬
‫‪ 50‬درهم‪ .‬ديدم که حرمت و عزت يک انسان به‬
‫خاطر چند درهم زير پا له مي‌ش��د‪ .‬ايراني باشد‬
‫يا هندي يا هر کس ديگري‪ .‬انس��ان انسان است‬
‫ولي من کمتر انس��انيت ديدم‪ .‬جناب آقاي هنر‬
‫هميشه عوضش را از خدا گرفته‌اند‪.‬‬ ‫در يادداش��تي گفته بودند اين چيزه��ا را نبايد‬
‫ايشان در طرح بازديد از مدارس و ويزيت دانش‌آموزان‬ ‫گفت‪ .‬براي گراش��ي‌ها بد مي‌ش��ود‪ .‬آخر چرا؟ از‬
‫هم مشاركت دارند و در اين باره مي‌گويد‪ :‬بچه‌هاي‬ ‫چه مي‌ترس��يم؟ اين ح��رف دو معنا دارد‪ .‬يا اين‬
‫مدارس ابتدايي اغلب دندان‌هايشان پوسيدگي دارد‪.‬‬ ‫که اين چيزها صحت ندارد که همه مي‌دانيم که‬
‫البت��ه چون ‪ 99‬درصد دندان‌هاي ش��يري و موقتي‬
‫وجود دارد هر چند کلي نيست و همه جا يکسان‬
‫در موع��د مقرر خود ب��دون درد مي‌افتند نيازي به‬ ‫نيست و يا اين که چنين رفتاري وجود دارد ولي‬
‫عصب‌كشي ندارند‪ .‬اما اگر افتادن دندان‌هاي شيري‬
‫نبايد گفت که ديگ��ران بفهمند‪ .‬خوب چرا؟ اگر‬
‫حقيقت است پس بايد همه بدانند‪ .‬چرا به خاطر‬
‫اگر دندان شيري‌اش همراه با درد باشد چون تا ‪11‬‬ ‫چند درهم حرمت شکني کنيم و صداي‌مان هم‬
‫سالگي در هنگام رويش دندان دائمي نمي‌تواند درد‬ ‫در نيايد؟ آيا اين همان انصافي اس��ت که اسالم‬
‫را تحمل كند براي حفظ آن عصب‌كش��ي را توصيه‬ ‫م��ا را به آن توصي��ه مي‌کند؟ مطمئنا ن��ه‪ ....‬با‬
‫مي‌كنيم تا دندان‌هاي دائمي در موعد مقرر از مسير‬ ‫اين وجود آيا در نوش��ته‌هاي م��ن اين چيزها را‬
‫رويش خود منحرف نش��وند و دندان‌ها كج نگردند‬ ‫ديديد؟ نه هرگز‪ ...‬چرا که هس��تند کساني که از‬
‫و در آين��ده ب��ا هزينه‌هاي باال ارتودنس��ي و رديف‬ ‫‪ 1380‬به زادگاه خود گراش بازگش��ته و در حرفه‌ي‬ ‫امروز كمتر كسي پيدا مي‌شود كه دچار درد دندان‬
‫اين حرف‌هاي من آشفته مي‌شدند و ممکن بود‬
‫كردن دندان‌ها مواجه نش��وند‪ .‬او در ادامه مي‌گويد‬ ‫دندان‌پزش��كي كمر به خدمت خلق مي‌بند‪ .‬صبح‌ها‬ ‫نش��ده باش��د و يا از بوي بد دهان به س��توه نيامده‬
‫در بيمارس��تان اميرالمومنين گ��راش و عصرها در‬ ‫باش��د‪ .‬گذش��ته از آن‪ ،‬داش��تن دندان‌ه��اي رديف‬ ‫با گفتن اين حقايق به کار و يا اعتبار و يا آبروي‬
‫اگر دندان پوس��يدگي عميق داش��ته باشد يعني به‬ ‫کسي لطمه‌اي وارد شود و من راضي به اين کار‬
‫عصب رس��يده باش��د‪ ،‬دردي كش‌دار خواهد داشت‬ ‫مطب خود به ويزيت بيماران مشغول است‪.‬‬ ‫و س��فيد و زيب��ا از دغدغه‌هاي هميش��گي انس��ان‬
‫او معتقد است هزينه‌هاي باالي دندان پزشكي نبايد‬ ‫زيبايي‌طلب اس��ت‪ ،‬چرا كه دندان‌هاي س��الم ظاهر‬ ‫نبودم‪ .‬اما حرف براي نگفتن زياد هس��ت‪ .‬بياييم‬
‫و به اصطالح تير مي‌كش��د كه اين دندان به عصب‬ ‫ب��ه گون��ه‌اي زندگي کنيم که هر وقت انگش��ت‬
‫كشي نياز دارد اما اگر جاي درد با مالش خوب شود‬ ‫مانع رسيدگي به بهداشت دهان و دندان و پيگيري‬ ‫صورت را زيباتر و لبخند را دلنش��ين‌تر مي‌سازد‪ .‬اما‬
‫درمان و سالمت دندان‌ها ش��ود‪ .‬از نظر وی مبلغي‬ ‫آيا هزينه‌هاي باالي دندان‌پزش��كي و عدم اطمينان‬ ‫اش��اره به سمت ما دراز ش��د از هيچ چيز بيمي‬
‫و تير نكش��د خارش لثه است كه مربوط به ناراحتي‬
‫ك��ه هم‌اكنون ب��راي درمان و پيش��گيري از خرابي‬ ‫از رعايت اصول بهداشتي در دندان‌پزشكي و وحشت‬ ‫نداشته باشيم‪.‬‬
‫لثه مي‌باش��د كه نياز به جرم گي��ري و درمان‌هاي‬
‫بيش��تر دندا‌ن‌ها مي‌پردازيم ما را س��ال‌هاي سال از‬ ‫از سرايت بيماري‌هاي شايع همچون ايدز و هپاتيت‪،‬‬ ‫اميدوارم اين بحران اقتصادي هر چه زودتر رفع‬
‫مربوط دارد‪ .‬معموال افراد ‪ 30‬س��ال به باال بيش��تر‬ ‫گردد و آينده‌اي متفاوت با آنچه داشته‌ايم داشته‬
‫داش��تن نعمت دندان و لثه س��الم بهره‌مند خواهد‬ ‫بهره‌من��دي همه‌ي ما از اين نعمت بزرگ ممكن و‬
‫درده��اي ناحيه دندان مربوط ب��ه ضعيف بودن لثه‬ ‫باشيم‪ .‬يا حق‬
‫س��اخت‪ .‬دكتر مهيايي كشيدن دندان را آخرين راه‬ ‫ميسرساخته است؟!‬
‫درم��ان ذكر مي‌كند که پرداخ��ت هزينه‌هاي مازاد‬ ‫ب��ه س��راغ يكي از دندان‌پزش��كان ش��هر رفتيم كه‬ ‫‪ ‬راهنما‬
‫جرم‌گيري اقدام بشود‪.‬‬
‫بعدي به همراه خواهد داش��ت‪ .‬اما متاسفانه خيلي‬ ‫به تازگي در انتخابات نظام پزش��كي الرس��تان كه‬ ‫فرشته پورغالم‬
‫اقاي دكتر بهترين زمان براي ارتودنس��ي را س��نين‬
‫از مراجعه‌كنندگان كش��يدن دن��دان را به ترميم و‬ ‫همزم��ان در ‪ 27‬دي در كل كش��ور برگزار ش��د به‬ ‫‪ :110‬فوريت‌هاي پليس (‪ 24‬ساعته)‬
‫بي��ن ‪ 12‬تا ‪ 13‬س��ال عن��وان مي‌كن��د و مي‌گويد‪:‬‬
‫عصب‌كشي آن ترجيح مي‌دهند‪.‬‬ ‫عنوان دندان‌پزش��ك برتر الرس��تان برگزيده ش��د‪.‬‬ ‫‪ :115‬اورژانس بيمارستان‬
‫نامرت��ب ب��ودن دندان‌ها مخصوص��اً در دختران در‬
‫از آق��اي دكتر دلی��ل باال ب��ودن هزينه‌هاي درمان‬ ‫دكت��ر علي مهياي��ي متولد اول دی‌م��اه ‪ 1349‬در‬ ‫‪ :118‬اطالعات تلفن ‪ 7/5( 118 :‬الي‪11‬شب)‬
‫از علل مهم آن از دست دادن زود هنگام دندان‌هاي‬ ‫را جوي��ا ش��ديم‪ .‬دكت��ر مهيايي‪ :‬متاس��فانه قيمت‬ ‫ش��هر گراش اس��ت‪ .‬تحصيالت ابتدایي را در گراش‬ ‫‪ :117‬خرابي تلفن‪( 117 :‬وقت اداري)‬
‫ش��يري به دليل عدم رعايت اصول بهداش��تي است‬ ‫تجهيزات دندان‌پزش��كي هر ساله رو به فزوني است‬ ‫و مقط��ع دبيرس��تان را در دب��ي به پايان رس��انده‬ ‫‪ :121‬اتفاقات برق‬
‫كه موجب انحراف دندان‌هاي دائمي مي‌ش��ود‪ .‬البته‬ ‫و امس��ال هم از س��ال قبل گران‌تر ش��ده‪ .‬به همان‬ ‫اس��ت‪ .‬بعد از اخذ ديپلم به مدت ‪ 5‬سال به حرفه‌ي‬ ‫‪ :122‬اتفاقات آب (‪ 24‬ساعته)‬
‫مكيدن انگش��تان در نوزادان هم يكي ديگر از علل‬ ‫نسبت هم تعرفه‌ها سير تصاعدي دارند‪ .‬آقاي دكتر‬ ‫بوتيك‌داري مشغول بوده اس��ت‪ .‬در سال ‪ 72‬برای‬ ‫‪ :125‬آتش‌نشاني (‪ 24‬ساعته)‬
‫لقي دندان‌هاي شيري است‪.‬‬ ‫به مراجعه‌‌كنندگاني كه اس��تعطاعت مالي ندارند تا‬ ‫تحصيل به مدت ‪ 6‬س��ال راهی هندوستان مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ :137‬روابط عمومي شهرداري‬
‫آقاي دكتر بهداش��ت دهان و دندان را بین بچه‌هاي‬ ‫حتي المقدور نرمش و س��خاوت به خرج مي‌دهند‪.‬‬ ‫س��ال ‪ 78‬به ايران برگش��ته و مدت دو سال و نيم‬ ‫‪ :144‬نداي قرآن (سيستم پاسخ‌گو نيست)‬
‫مقطع راهنمايي بس��يار ضعي��ف ارزيابي مي‌كنند و‬ ‫آنها را رايگان ويزيت مي‌كنند و به گفته‌ي خودشان‬ ‫در ش��يراز دوره‌ي تكميلي را گذران��د و از اول دي‬ ‫‪ :147‬نداي امداد جمعيت هالل احمر‬
 ‫نگاه نو ‪10‬‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬ ‫نوشته‌های صحبت‌نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫‪ ‬مطبوعات الرستان‬ ‫مسعود غفوری‬
‫……پسین دهکویه‬
‫ماهنامه پس��ین دهکویه در ش��ماره ‪ ،48‬اسفند‬
‫‪ ،87‬حض��ور خ��ود را در همای��ش مطبوع��ات‬
‫محل��ی الرس��تان که از ط��رف عص��ر اوز برگزار‬
‫ش��د به عنوان تیتر یک انتخاب کرده است‪ .‬این‬
‫نش��ریه خبرهای��ی را هم از همای��ش بین‌المللی‬
‫زبان‌شناس��ی و مردم‌شناسی الرس��تان انعکاس‬
‫داده است‪ ،‬و به استقبال این همایش بین‌المللی‬
‫رفته اس��ت از قبیل اینکه ثبت نام برای ش��رکت‬
‫در همایش تا ‪ 9‬اسفند با ‪ 20‬درصد تخفیف انجام‬
‫می‌شود؛ و سازمان جهانی یونسکو‪ ،‬زبان الری را‬
‫از جمله زبان‌های «قطعاً در خطر» دانسته است‪.‬‬
‫خبر افتتاح ساختمان دادگاه‌های عمومی جنوب‬
‫کش��ور نیز در این نش��ریه انعکاس یافته اس��ت‪.‬‬
‫«ویژگی‌ه��ای یک نان خوب» مطلبی اس��ت که‬
‫یک کارشناس بهداش��ت محیط نگاشته است و‬
‫حتماً جالب خواهد بود‪ .‬مطلب وسوسه‌انگیز دیگر‬
‫هم «رابطه‌ی سینما و صهیونیسم» است‪.‬‬
‫……روزبهان‬
‫نش��ریه روزبه��ان در ش��ماره ‪ ،29‬بهمن‌ماه ‪،87‬‬
‫خبر داده است‪« :‬کلنگ ساخت مجتمع تجاری‪-‬‬
‫تفریحی ستاره پارمیس خنج به زمین زده شد‪».‬‬
‫افتتاح مراکز مختلف در شهرستان خنج‪ ،‬از قبیل‬
‫اداره کار و امور اجتماعی و مرکز مدیریت حوادث‬
‫آن س��وی نرده‌ه��ا‪ ،‬احم��د داوری و محمدرض��ا‬
‫و فوریت‌های پزشکی شهرستان به مناسبت دهه‬
‫جایی برای همه‬ ‫یک فیلم هندی آمریکایی‬ ‫کتاب‪ :‬کافه پیانو‬
‫منوی فرهنگی ‪‬‬
‫ش��اید این پیش‌نه��اد کمی عجیب‬ ‫«میلیون��ر زاغه‌نش��ین» را ی��ک‬ ‫یک تقس��یم‌بندی بین کتاب‌های‬
‫باش��د‪ .‬اما ب��دون پیش‌نهاد من هم‬ ‫کارگردان آمریکایی ساخته است اما‬ ‫عامه‌پسند و کتاب‌های ادبی وجود‬ ‫محمد خواجه‌پور‬
‫ش��ما حتماً ب��ه اینجا س��ر خواهید‬ ‫دقیقاً‌یک فیلم هندی است و عجیب‬ ‫دارد‪ .‬هر گروه از خوانندگان گروه‬
‫زد‪ .‬به ویژه آخرین پنجش��نبه سال‬ ‫این که فیلم توانست با نامزد شدن‬ ‫دیگ��ر را قبول ندارن��د‪ .‬اما بعضی‬
‫بیش��تر مردم شهر دیدار اینجا را در‬ ‫در ده جایزه اس��کار‪ ،‬هشت جایزه‬ ‫کتاب‌ه��ا ای��ن تقس��یم‌بندی را‬
‫برنامه خ��ود دارند‪ .‬اما دیدن «گلزار‬ ‫اسکار را درو کند‪ .‬دیدن فیلمی که‬ ‫می‌ش��کنند‪ .‬پرفروش‌ترین کتاب‬
‫ش��هدا» محدود ب��ه پنجش��نبه‌ها‬ ‫اعضای آکادمی با هر معیاری آن را‬ ‫داستانی امسال رمانی نوشته یک‬
‫نیس��ت‪ .‬نگهب��ان پی��ر آن گاه��ی‬
‫از دس��ت دیدارکنن��دگان گاه و بی‌گاه آن دلخور می‌ش��ود اما جایی‬
‫پسندیده‌اند ضروری است حتی اگر‬
‫مثل من از مخالفان سرس��خت فیلم هندی باشید‪ .‬مثل همه فیلم‌های‬
‫روزنامه‌نگار مشهدی است‪ .‬فرهاد‬
‫جعفری که سردبیر نش��ریه‌ای به نام «یک هفتم» بود در این کتاب‬
‫پیش‌نهادهایی‬
‫برای همه‬
‫بهت��ر از گلزار برای کم کردن دلتنگی‌ها در ش��هر وج��ود ندارد‪ .‬هر‬ ‫هندی این بار نیز با قدرت عشق و دوست داشتن جوانی از اوج نکبت به‬ ‫در نقش یک صاحب کافه قرار می‌گیرد‪« .‬کافه پیانو» داستان مردی‬
‫وقت ش��بانه‌روز به گلزار سر بزنید آدم‌هایی را می‌بینید که تنهایی یا‬ ‫یک میلیونر تبدیل می‌شود‪ .‬البته قصه به‌خوبی و به شکل موازی همراه‬ ‫است که به صراحت درباره خود و زندگی حرف می‌زند‪ .‬او به راحتی‬
‫جمع چند نفره خود را با درگذشتگان‌ش��ان به اش��تراک گذاشته‌اند‪.‬‬ ‫با فلش بک روایت می‌ش��ود‪.‬برای دیدن آن نمی‌خواهد زیاد خودتان را‬ ‫درب��اره آدم‌ها صحبت می‌کن��د و خواننده‌های حرفه‌‌ای‌تر با دیدن او‬
‫بعضی‌های در نیمه ش��ب برای خوردن آب خنک آب‌س��ردکن گلزار‬ ‫دردسر بدهید‪« .‬میلیونر زاعه‌نشین» نوروز امسال از تلویزیون نیز پخش‬ ‫به یاد هولدن کالفیلد شخصیت اول «ناتوردشت» می‌افتند‪ .‬نویسنده‬
‫به آنجا س��ر می‌زنند و بعضی‌ها هم کتابی در دس��ت دارند و برای از‬ ‫خواهد شد‪ .‬البته نسخه دی‌وی‌دی آن را هم راحت می‌توانید گیر بیاورید‪.‬‬ ‫کافه پیانو بسیار خودمانی است و همین باعث شده است که مردم با‬
‫دس��ت‌رفته‌ای دعا می‌خوانند‪ .‬حتی تا چند س��ال قبل آسفالت جلو‬ ‫فیلمی که آدم را از اسکار ناامید می‌کند اما بی‌تردید مخاطب‌های خاص‬ ‫این داس��تان رابطه مناسبی برقرار کنند به گونه‌ای که کافه پیانو در‬
‫گلزار محلی برای گل‌کوچک ش��بانه جوانان بود‪ .‬گلزار ش��هدا جایی‬ ‫خود را دارد که از دیدن یک فیلم هندی با کیفیت عالی هالیوودی لذت‬ ‫یک س��ال دوازده بار منتشر شد تا از محدود داستان‌های جدی این‬ ‫دبیر تحریریه نش��ریه صحبت‌نو ویژه گراش و‬
‫برای همه است‪ ،‬پیر و جوان‪ ،‬زن و مرد‪ ،‬مرده و زنده‪.‬‬ ‫خواهند برد‪.‬‬ ‫سال‌ها باشد که توانسته است در میان مردم جا باز کند‪.‬‬ ‫دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه‬
‫می‌کشد‪.‬‬ ‫را با او باز کردم ‪ ،‬او اهل کورده در حوالی الر است و‬ ‫هیات مدیره است‪ .‬هر چند برخی مسافران با اکراه‬ ‫مثلی در میان ایرانیان رایج اس��ت که فالنی وضعش‬ ‫شش روز در کویت‪1‬‬
‫کارمندان این بخش غالباً زنان هستند‪ .‬سختگیری‌ها‬ ‫می‌گوید‪ :‬دیگر نمی‌توانم‪ ،‬خسته شده‌ام‪ .‬حاال پنجاه‬ ‫این مبلغ را می‌پردازن��د‪ .‬گاهی نیز بعضی‌ها از زیر‬ ‫کویت اس��ت‪ .‬وضع کویتی داشتن نش��ان از زندگی‬
‫صادق رحمانی‬
‫کم اس��ت و ما به راحتی مهر ورود به کشور کویت‬ ‫س��ال اس��ت به کویت رفته‌ام‪ .‬هر روز باید شانزده‬ ‫پرداخت س��ه هزار تومان در می‌روند‪ ،‬اما مس��ئول‬ ‫خوب و سطح باال دارد‪ .‬با این حال این وضعیت برای‬
‫را ب��ر گذرنامه‌های‌م��ان می بینیم‪ .‬مس��ئول گیت‬ ‫ساعت سرپا بایستم‪ .‬تمام پاهایم ورم کرده است‪ .‬او‬ ‫دریاف��ت‪ ،‬پیگیرتر از آن اس��ت که فکرش را بکنی‪.‬‬ ‫همه‌ی کسانی که به کش��ور کویت می‌روند مصداق‬
‫به فارس��ی می‌گوید‪ :‬از کجا آمده‌ای��د؟ می‌گویم از‬ ‫طی این مدت کارگری کرده است‪ .‬سال‌ها کار و کار‬ ‫برای دریافت آن‪ ،‬اگر شده – محترمانه – نیروهای‬ ‫ن��دارد‪ .‬زرق و برق و زندگی م��درن و مرفه‌ای که در‬
‫ذهن هر ایرانی نقش بس��ته اس��ت با دیدن وضعیت‬
‫سختگیری‌ها‬
‫فرودگاه الر‪ .‬سری تکان می‌دهد و‪...‬‬ ‫و کار برای زندگی بهتر و رسیدگی به وضع زندگی‬ ‫خدماتی را به س��راغ تو می‌فرس��تد‪ .‬یک‌شنبه‌ها و‬
‫سه‌ش��نبه‌های هر هفته پرواز به سمت کویت انجام‬ ‫کارگران هندی و بنگالی و گاه ایرانی و الرستانی رنگ‬
‫خانواده‌اش‪ .‬او پس از پنجاه سال‪ ،‬فقط یک میلیون‬
‫می‌گیرد‪ ،‬مس��افران کویت در فرودگاه الرستان‪ ،‬از‬ ‫می‌بازد‪ .‬فقط صاحبان سرمایه‌های هنگفت را می‌توان‬

‫ش��اه‌محمدی که زحمت سفر ما بر دوش آنهاست‪،‬‬
‫فجر از دیگر خبرهای این نش��ریه‌اند‪ .‬به گزارش‬ ‫منتظ��ر هس��تند‪ .‬آنها از این که ما به آس��انی وارد‬
‫این نش��ریه‪ ،‬پروژه آب‌رسانی به ش��هر گله‌دار با‬
‫خ��اک کوی��ت ش��ده‌ایم ش��گفت‌زده می‌ش��وند و‬
‫حضو اس��تاندار ف��ارس آغاز ش��د‪ .‬روزبهان یک‬
‫می‌گویند ش��اید به دلیل این اس��ت که در آستانه‬
‫صفح��ه را ب��ه ویژه‌نام��ه بیغرد اختص��اص داده‪:‬‬
‫جش��ن‌های اس��تقالل کویت هس��تیم‪ ،‬با مهربانی‬
‫«بیغرد‪ :‬دهستانی آباد با آینده‌ای درخشان» و با‬
‫یکی از نیکوکاران این دهس��تان هم‌صحبت شده‬ ‫بیشتری برخورد کرده‌اند‪ .‬به هر روی از خیابان‌های‬
‫است‪ .‬گزارشی از پیشرفت‌های بهداشتی‪-‬درمانی‬ ‫منتهی به فرودگاه به سمت کویت حرکت می‌کنیم‬
‫شهرس��تان خنج در سی س��ال اخیر و خبرهای‬ ‫و نهار را در منزل احمد داوری‌فرد صرف می‌کنیم‪.‬‬
‫مربوط به ورزش دهه فجر از دیگر خواندنی‌های‬ ‫س��ه شنبه پرس��پولیس و ابومسلم مس��ابقه دارند‪.‬‬
‫این شماره‌ی روزبهان هستند‪.‬‬ ‫همه‌ی گراش��ی‌ها‪ ،‬مس��ابقات لیگ حرفه‌ای ایران‬
‫را پیگی��ری می‌کنن��د‪ .‬تقریب��ا هم��ه‌ی دوس��تان‬
‫……میالد الرستان‬ ‫از حس��ن و کری��م داوری و محمدرض��ا و عل��ی و‬
‫می�لاد الرس��تان در ش��ماره ‪ ،554‬هفت��ه اول‬ ‫حمیدرضا ش��اه‌محمدی پرسپولیس��ی هستند‪ ،‬به‬
‫اس��فند‪ ،‬گزارش‌ها و خبرهای مربوط به همایش‬ ‫جز احمد داوری که اس��تقاللی اس��ت‪ .‬گراشی‌های‬
‫زبان‌شناسی و مردم‌شناسی الرستان را برجسته‬ ‫مقیم کویت به دلیل حفظ هویت خودش��ان‪ ،‬همان‬
‫کرده اس��ت‪ .‬گزارش��ی از پیگیری‌های اس��تانی‬
‫دغدغه‌ه��ای ایرانیان داخ��ل را دارند و به طور عام‬
‫فرماندار الرستان‪ ،‬گزارشی به قلم محمد زارع از‬
‫از رادی��و و تلویزیون‌های داخل��ی خبر می‌گیرند و‬
‫همایش علمای شیعه و سنی در الر‪« ،‬مختصری‬
‫نگاه می‌کنند‪.‬‬
‫از تاریخچ��ه نوحه‌خوان��ی و نوحه‌س��رایی در‬
‫کوي��ت به ش��ش اس��تان ب��ه نام‌هاي زي��ر بخش‬
‫الرس��تان»‪ ،‬و برگزاری کالس توجیهی پیشرفته‬
‫مربی‌گری با حضور س��رمربی تیم ملی نوجوانان‬ ‫شده‌اس��ت‪ :‬عاصم��ه (پايتخت)‪ /‬احم��دی‪ /‬حولی‪/‬‬
‫فروانيه‪ /‬جهراء‪ /‬مبارک الکبير‪ .‬محل س��کونت ما‬
‫کشور از دیگر خبرهای این شماره میالدند‪.‬‬
‫در اس��تان عاصمه و هتل سفیرالبستکی در منطقه‬
‫«خبر خوش هس��ته‌ای‪ 20 ،‬فروردین» تیتر اول‬
‫بنیدالقار است‪.‬‬
‫ش��ماره ‪ ،555‬هفته دوم اس��فند ‪ ،87‬است‪ .‬این‬
‫را ریی��س س��ازمان ان��رژی اتم��ی در کنفرانس‬
‫مطبوعات��ی مش��ترک با ریی��س روس اتم اعالم‬
‫خلیج دست به اکتشاف و استخراج نفت زدند خیر‬
‫کرده است؛ و سعیدی هم قول داده که در برنامه‬
‫پنجم توسعه‪ 5 ،‬نیروگاه اتمی افتتاح خواهد شد‪.‬‬ ‫ده��د که همین دو امر و ب��ه ویژه دومی مایه رونق‬
‫تومان حقوق دارد‪ ،‬آن هم با حدود ش��انزده ساعت‬
‫کار طاقت‌فرسا در فروشگاه‌های کویت‪.‬‬
‫اين کش��ور براي کسب رتبه‌ي اول منطقه در سال‬
‫‪1404‬رقيب ایران اس��ت‪ُ .‬کويت کش��وري کوچک‬
‫در خاورميانه که در ميان عراق‪ ،‬عربس��تان سعودي‬
‫وآب‌هاي خليج فارس واقع شده‌است‪ .‬جمعيت این‬
‫کشور س��ه میلیون و پانصد هزار نفر و پايتخت آن‬
‫شهر کويت است‪.‬‬
‫بازرگاني کويت در قديم بيش��تر به دس��ت ايرانيان‬
‫به ویژه مردم فارس و خوزس��تان انجام مي‌شد‪ .‬در‬
‫آغاز رش��د ش��هر‪ ،‬چند صد خانواده‌ی بهبهانی نيز‬
‫از ه��ر صنف در اين بندر س��اکن ش��دند‪ .‬درباره‌ی‬
‫حضور گراش��ی‌ها و الرستانی‌های دیگر پس از این‬
‫خواهیم گفت‪.‬‬
‫س��الن فرودگاه کویت‪ ،‬بزرگ و چند طبقه اس��ت‪.‬‬
‫سالنی که می‌توانی یک شبانه روز را بدون خستگی‬
‫در آنج��ا بگذران��ی‪ ،‬هم��ه چیزهای قانون��ی برای‬
‫س��رگرمی و غفلت آماده است‪ .‬امور اداری مسافران‬
‫م��ن و محمدعلی درس��ت در کن��ار در اضطراری‬
‫با س��رعت به پایان می‌رسد‪ .‬فقط من و محمدعلی‬
‫ج��زو آخری��ن نفرها هس��تیم‪ .‬چون تنها کس��انی‬
‫هس��تیم که در قالب گردش��گر به کویت رفته‌ایم‪.‬‬
‫باید ویزای اصلی را از اتاق مخصوص دریافت کنیم‬
‫و سپس به خاک کویت وارد شویم‪ .‬ده دقیقه طول‬
‫بلکه فزون‌طلبی‌ها و خودخواهی‌های ما نگذاش��ته‬
‫این چنین باش��د‪ .‬درد دل‌ها زیاد است بماند برای‬
‫کم است‬
‫گفت‪ :‬وضع‌شان کویت است‪ .‬ما قصد داریم در سفری‬
‫هر طیفی هستند‪ .‬زنان سالخورده‪ ،‬مردان میان‌سال‬
‫شش روزه ‪ ،‬شمایی از زندگی روزمره‌ی همشهریان را‬
‫و جوان‪ .‬یکی از مس��افران که کاله پوستی قهوه‌ای‬
‫برای شما خوانندگان گرامی روایت کنیم‪.‬‬
‫رنگی بر س��ر دارد و چهره‌ای روشن و بشاش دارد‪،‬‬
‫با ما س��ر صحبت را باز می‌کند‪ ،‬او جواد جمشیدی‬
‫نام دارد‪ .‬از من می‌پرس��د کجایی هستی‪ ،‬می‌گویم‬
‫گراش��ی‪ .‬می‌گوید‪ :‬ما در گراش اقوام زیادی داریم‪.‬‬
‫می‌گوی��د‪ :‬ب��رای چ��ه کاری به کوی��ت می‌روی؟‬
‫می‌گویم‪ :‬می‌خواهیم از همشهریان درباره چگونگی‬
‫ورودشان به کویت گزارش تهیه کنیم‪.‬‬
‫در هواپیما اوست که به سبک مسافرت‌های قدیمی‬
‫پشت س��ر هم از مس��افران هواپیما می‌خواهد‪ ،‬بر‬
‫محم��د و آل او صلوات بفرس��تند‪ .‬قدیم‌ترها وقتی‬
‫ب��ا اتوبوس‌های زه��وار در رفت��ه از گردنه‌ها عبور‬
‫می‌کردی��م و اتوب��وس بدجور نفس‌نف��س می‌زد‪،‬‬
‫ماشین پر از عطر سالم و صلوات می‌شد‪ .‬حاج جواد‬
‫جمشیدی الری‪ ،‬با اولین تکانه‌ها و بروز نگرانی در‬
‫چهره مس��افران‪ ،‬برای آرامش بخش��ی مسافران به‬
‫ذکر صلوات می‌پردازد‪.‬‬
‫‪ ‬خلیل جباری‪ ،‬صادق رحمانی‪ ،‬محمدرضا شاه محمدی‪ ،‬محمدعلی شامحمدی‬
‫***‬
‫هواپیما نشس��ته بودیم و به دلیل جسیم بودن هر‬
‫در ف��رودگاه بین‌المللی الر‪ ،‬از هر مس��افری که به‬
‫دومان‪ ،‬جا تنگ بود‪ ،‬بلند ش��دم و چند صندلی آن‬ ‫س��ردبیر صحبت‌نو اس��فندماه امسال سفری به‬
‫کشورهای حاش��یه خلیج فارس می‌رود‪ ،‬مبلغ سه‬ ‫کش��ور کویت داش��ت‪ .‬او در این س��فرنامه سعی‬
‫طرف‌تر کنار مردی نشس��تم با موها و س��بیل‌های‬
‫هزار تومان به صورت نقد می‌گیرند‪ .‬این مبلغ صرف‬ ‫می‌کند شمایی از زندگی روزمره‌ی همشهریان را‬
‫سفید و صورتی که شش تیغه شده بود‪ .‬سر صحبت‬
‫هزینه‌ها و توس��عه‌ی فرودگاه الر می‌شود و مصوبه‬ ‫در این کشور روایت کند‪.‬‬
‫خواهرم بود‪.‬‬ ‫ایام عید نوروز که گاه و بی‌گاه‪ ،‬عصرانه به پیک‌نیک‬ ‫بخارای من‪ ،‬الرمن‪9-‬‬
‫البته خود‪ ،‬دختر و نوه‌هایی داش��ت که گاهی آن‌ها‬ ‫می‌رفتی��م مثل رفتن به «باغ حاجی» یا «دورو» یا‬ ‫سيد محمدحسن آيت‌اللهي‬

‫رنج‌هایی‬
‫فرماندار الرس��تان از تمام دس��تگاه‌های اجرای‬ ‫اقتصادی در الر ما شد‪.‬‬ ‫وقتی دیگر‪.‬‬ ‫را نزد بی‌بی م��ی‌آورد‪ .‬خدا رحمتش کند نمی‌دانم‬ ‫«لمش��ه»‪ ،‬یا از صبح به «آب ب��اد الر» یا «اناغ» یا‬
‫و امنیت��ی در الرس��تان خواس��ته اس��ت که در‬ ‫متم��والن الری در قدی��م برای تج��ارت به هند و‬ ‫ش��هری دور افتاده از همه چیز در منطقه ای خشن‬ ‫ب��ه چه بیماری دار دنیا که برای او و این گونه زنان‬ ‫«کاس��ه‌دار» یا «بس پ��ارو» او را با خود می‌بردیم‪.‬‬
‫بمبئی می‌رفتند و بعد ک��ه خلیج فارس نفت خیز‬ ‫آب و هوایی در کش��ور توسعه نیافته و عقب افتاده از‬ ‫ج��ز نکبت و بدبختی و رنج و عذاب چیزی دیگری‬ ‫البت��ه وی یکی از این خانم‌ها بود‪ .‬هر از گاهی یکی‬
‫برخاسته از‬
‫خدمت همایش مرد‌شناسی الرستان باشند‪ .‬خبر‬
‫«افتت��اح دادگاه عمومی و ش��ورای حل اختالف‬ ‫شد به خلیج و این در رشد اقتصادی منطقه جنوب‬ ‫کاروان تمدن(‪ )...‬خیل عظیمی از فقرا و تهیدس��تان‬ ‫نداشت و هیچ وقت نتوانسته بودند زندگی راحت و‬ ‫دو تای‌ش��ان را با خ��ود می‌بردیم ک��ه وقتی بقیه‬
‫بخ��ش بیرم» و همچنین «قرعه‌کش��ی واگذاری‬ ‫ای��ران نقش به س��زایی ایفا کرد که ب��رای مطالعه‬ ‫می‌مانند که برای ارتزاق و به دست آوردن لقمه نانی‬ ‫بدون دغدغه‌ای داشته باشند و از آن لذت ببرند را‬ ‫می‌فهمیدند کمی ناراحت می‌شدند‪.‬‬

‫بی‌عدالتی‬
‫قطعات اراضی مسکن مهر به اقشار کم‌درآمد در‬ ‫می‌توان به کتب تخصصی آن مراجعه کرد‪.‬‬ ‫در کنار کار کوچکی که می‌کنند به خانه‌ی خان‌زاده‌ها‬ ‫وداع گفت‪ .‬به نظر من مرگ داروی ش��فابخش این‬ ‫با حوصله ب��ود‪ ،‬از بچه‌ها خ��وب نگهداری می‌کرد‬
‫الرستان» از دیگر خبرهای این شماره‌اند‪.‬‬ ‫زندگی متوسط و رونق اقتصادی الیه‌هایی از متولیان‬ ‫و متملکان و ثروتمندان انگشت‌شمار شهر می‌روند تا‬ ‫دردهای مزمنی اس��ت که پیوسته به خانه بی‌امید‬ ‫‪ .‬مدتی ن��زد خواهر بزرگم ک��ه ازدواج کرده بود و‬
‫شماره ‪ 556‬میالد الرس��تان‪ ،‬هفته سوم اسفند‪،‬‬ ‫دین هم به دست همین متموالن و ثروتمندان شهر‬ ‫در کنار ریخت و پاش‌های آنان و احیاناً دست و دلبازی‬ ‫فق��را و تهیدس��تان و فرودس��تان راه دارد‪ ،‬چرا که‬ ‫بر اثر س��انحه‌ای مجبور ش��ده بودند به بیمارستان‬
‫تیت��ر کوچک��ی در صفح��ه اول دارد‪« :‬پیگیری‬ ‫بود که با پرداخت وجوهات ش��رعی خود و انفاق‌ها و‬ ‫بعضی‌شان بتوانند چیزی و لقمه نانی به غنیمت برند و‬ ‫آن‌ها را از همه آن رنج‌ها و تحقیرها و نداری‌ها رها‬ ‫شیراز منتقل شوند او همراه بی‌بی رفت و تا هنگام‬
‫هدایاش��ان به آن‌ها هم زندگی متوسط گونه آنان را‬ ‫کمی آسوده خیال شوند‪.‬‬ ‫می‌کند‪ .‬رنج‌هایی که برخاسته از بی‌عدالتی‌های ما‬ ‫وضع حمل و بازگش��ت از شیراز به همراه آنان بود‬ ‫سید محمدحس��ن آیت‌اللهی فرزند آیت‌اله سید‬
‫جریان اقتصادی بخش گراش در نشست فرماندار‬ ‫عبدالعلی آیت‌اللهی در حال حاضر در قم ساکن است‬
‫الرس��تان با اس��تاندار فارس»‪ .‬در این نشس��ت‬ ‫می‌چرخاندند و هم بخشی از فقرای شهر خود بدین‬ ‫خداوند این کمپانی هند ش��رقی که بمبئی هند را‬ ‫انسان‌هاس��ت‪ ،‬که نتوانس��ته یا نخواسته‌ایم زندگی‬ ‫که ح��دودا ً یکی دو ماه طول کش��ید و پس از آن‬
‫و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است‪.‬‬
‫درب��اره راه‌کار برخ��ورد قانونی با این ش��یادان و‬ ‫وسیله کمک می‌رساندند‪.‬‬ ‫مرکزی پررونق اقتصادی کرد و یا خارجیانی که در‬ ‫را در کام خ��ود و دیگران ش��یرین کنیم نه که ما‪،‬‬ ‫مدتی برای کمک به خواهرم و رفع تنهایی‌اش نزد‬
‫جلوگیری از تضییع س��رمایه مال‌باختگان بحث‬
‫و تبادل نظر ش��د‪ .‬ام��ا تیتر اول این ش��ماره به‬ ‫را وق��ف بزرگان دي��ن نمود و خير ب��ود‪ ،‬نه هر‌چه‬ ‫و مي‌خواب��د‪ .‬دم صب��ح صداي چن��د ماهي‌گير را‬ ‫حال��ي كه ديگر از زنده ماندن قطع اميد كرده بود‪،‬‬ ‫مي‌گويند‪ :‬مرح��وم حاج فالح (فالم��رز) ‪-‬كه خدا‬ ‫از درون دبی‪ 3-‬‬
‫«تشریح برنامه‌های مدیر کل جدید راه و ترابری‬ ‫دارم ‪ ....‬اجداد ما خيلي س��ختي كش��يدند و غربت‬ ‫مي‌ش��نود كه او را به س��احل مي‌كش��انند‪ .‬بزرگان‬ ‫س��ريع آن را به طرف خودش مي‌كشد و به سويي‬ ‫رحمت‌اش كند‪ -‬قبل از وقف خانه‌ي ش��خصي‌اش‬ ‫احمدعلی غفوری‬
‫الرس��تان» اختصاص دارد‪ .‬مهندس امیری با یاد‬ ‫و غريبي تحمل‌ناپذيري را تحمل كردند براي نسل‬ ‫فرمودن��د‪ :‬هرچه داري به راه عش��ق بن��ه ‪ /‬كافرم‬ ‫خيره‌مي‌ش��ود و با خود زمزمه مي‌كند‪ :‬يا ابا عبدا‪...‬‬ ‫به امام حس��ين (ع)‪ ،‬مثل بقيه‌ي اهالي ده (گراش‬
‫ک��ردن از محوره��ای الر‪-‬جهرم‪-‬ش��یراز و الر‪-‬‬ ‫آينده خود‪.‬‬ ‫گ��ر جويي زيان بيني‌‪ .‬اي��ن خوش‌غيرت بعد از آن‬ ‫اگ��ر كمكم كني تا از اين غرقاب نجات پيدا كنم و‬ ‫آن‌زمان) جهت امرار‌معاش به خليج س��فر مي‌كرد‬
‫بندرعباس به عنوان راه‌های اس��تراتژیک کشور‬ ‫به هر حال معروف است كه يك آقاي گراشي مسن‬ ‫قضيه هولناك‪ ،‬منزل مسكوني خود را وقف حضرت‬ ‫ب��ه نزد عهد و عيالم بازگردم‪ ،‬خ��ودم وخانه‌‌ام را تا‬ ‫و ح��اال به كجا و ك��ي آن كاري نداريم‪ .‬در يكي از‬
‫از تالش برای دوبانده کردن این محورها در سال‬ ‫سه س��ال در دبي اقامت داشت و در طول اقامتش‬ ‫خام��س آل‌عبا (ع) نمود‪ .‬او و كل ش��اه‌جان و حاج‬ ‫هر‌چه زنده‌ام وقف ش��ما مي‌كنم‪ .‬ولي هنگامي كه‬ ‫آن س��فرهاي پرمش��قتي كه با لنج بادي روي دريا‬
‫آینده خبر داد‪ .‬خبر افتتاح نانوایی نان محلی در‬
‫الرس��تان هم خواندنی بود‪ 12 .‬نفر از زنان تحت‬
‫هيچ سودي به دس��ت نمي‌آورد و دكانش را جمع‬
‫مي‌كند و يك آت و آش��غالي نظي��ر چند تا گلدان‬
‫اس��د ابدي و اهلل‌قلي‌خان مقتدري و ساير خيرين و‬
‫من جمله در حال حاضر جناب شيخ احمد انصاري‬
‫اين حرف‌ها را مي‌زد نوعي ترديد در خود احساس‬
‫ك��رد‪ .‬البت��ه در جايي كه پيامبراني چ��ون ابراهيم‬
‫عازم خارج بود‪ ،‬ساعتي از شب ناگهان رعد و برق و‬
‫طوفان باال گرفت‪ .‬لنج مانند قنداقه طفلي روي آب‬ ‫هر چه داری به‬
‫پوشش کمیته امداد امام خمینی در این نانوایی‬
‫نان محل��ی تپتپی و نازک تولی��د می‌کنند و به‬
‫ترتیب ‪ 280‬ریال و ‪ 380‬ریال می‌فروشند‪.‬‬
‫و ظروف س��فالی و شيش��ه و كمي ه��م چيز‌هاي‬
‫خوردني که داش��ته توی یک کوله‌پش��تی با خود‬
‫در‌واقع زبان حال‌ش��ان همان بيت ش��عري بود كه‬
‫گفتم‪ .‬والحمد‌ا‪ ...‬به‌خاطر وقف‌ها وكارهاي خيرشان‬
‫خليل و موس��ي‌(ع) با پرس��يدن س��والي‌ كه خدايا‬
‫چگونه مرده‌ها را زنده مي‌كني و ديگري با ترسيدن‬
‫در حركت بود و همه پريش��ان و مضطرب به درگاه‬
‫خ��دا دعا مي‌كردند‪ .‬اما آن دعا‌ه��ا نيز مانند دعاي‬ ‫ره عشق بنه‬
‫برمی‌دارد‪ .‬مي‌رس��ند سر گردنه‌ي ارد‪ .‬دزداني چند‬ ‫تا‌ به‌حال هيچ ضرري نديده‌اند‪.‬‬ ‫از عصاي خود از كار خدا ش��ك به دل‌ش��ان افتاد‪،‬‬ ‫نزول باران در اين دوران بي‌اثر بود‪ .‬و سرانجام لنج‬
‫به قافله مي‌زنند و حس��ن بگير و حس��ين بگير‪ .‬در‬ ‫نظير اين شعر خانم‌هاي گراشي در عيش و عروسي‬ ‫حاال اين گراش��ي درمانده و نااميد ما چگونه ‪ ....‬به‬ ‫از وسط نصف مي‌شود و همه‌ي بيست‌ و پنج نفر از‬
‫‪ ‬خبرهایی از ورزش‬
‫اين اثنا چماقي به پشت او نواخته مي‌شود و نعره‌ای‬ ‫وقت��ي دف ب��ه دس��ت مي‌گيرن��د و دم مي‌گيرند‬ ‫قول حافظ‪ :‬جايي كه برق عصيان برآدم ضحی زد ‪/‬‬ ‫سرنش��ينان در درياي خروشان غرق مي‌شوند (اين‬
‫غنی‌آقا دومین مقام‬ ‫بلند می‌پرس��د كه پيرمرد چ ‌ه داري؟ گراش��ي كه‬
‫تن‌خواه‌اش همان كوله‌پش��تي‌اش بود با لحن آرام‬
‫و مي‌خوانن��د‪ :‬ه��ر چ��ه دارم از ت��ه دارم ‪ /‬تو عزيز‬
‫خونه‌مي‪ .‬حاال زبان ح��ال خيرين كجا و ترانه‌هاي‬
‫ما را چگونه زيبد دعوي بي‌گناهي‪.‬‬
‫بعد از س��اعتي كه كسي به دادش نرسيد دراز‌كش‬
‫را از چند نفر آش��نا و غريبه شنيده‌ام)‪ .‬خالصه اين‬
‫مرد پاك‌دل و خوش‌نيت كه وحش��ت‌زده شده بود‬ ‫احمدعلی غف��وری‪ ،‬از جمله مردانی اس��ت که‬
‫خود را کسب کرد‬ ‫و ظريف��ي مي‌گويد‪ :‬اگر بار ديگ��ر بزني ديگر هيچ‬ ‫زن‌هاي گراش��ي كجا؟ ميان ماه من تا ماه گردون ‪/‬‬ ‫روي مائ��ي مي‌خوابد و با خ��ودش مي‌گويد هر‌چه‬ ‫و داش��ت غرق مي‌ش��د‪ ،‬تنش به يك نيمه «مائی»‬ ‫سال‌ها در دبی کار و زندگی می‌کند‪ .‬او از تجربه‌ها‬
‫‌چيز ندارم‪.‬‬ ‫تفاوت از زمين تا آس��مونه‪ .‬بايد خود و دارائي خود‬ ‫باداباد‪ .‬يا به ساحل مي‌رسم و يا غرق دريا مي‌شوم‪.‬‬ ‫(كنده‌ی فسيل يا همان تنه‌ي نخل) مي‌خورد و در‬ ‫و خاطره‌هایش می‌گوید‪.‬‬
‫مس�ابقات پرش با اس�ب قهرماني استان‬
‫فارس در باش�گاه س�واركاري بهارستان‬
‫شيراز برگزار شد‪.‬‬
‫در اين مس��ابقات علي غني‌آقا س��واركار نوجوان‬
‫گراش به مقام نايب قهرماني دس��ت يافت‪ ،‬علي‬
‫غني‌آقا ش��ش ماه پي��ش س��واركاري را زير‌نظر‬
‫علي‌رضا آذرمينا مربي گراشي شروع كرد و پس‬
‫از قهرماني در مس��ابقات ده��ه‌ي فجر این براي‬
‫دومين بار اس��ت که او به روي سكوی قهرمانی‬
‫می‌رود‪.‬‬
‫‪//.‬‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬دومي�ن دوره مس�ابقات‬

‫فوتس�ال(گل‌كوچك) ي�ادواره‌ي ش�هيد‬
‫حسينعلي فاني در دانشكده پيراپزشكي‬
‫گراش برگزار شد‪.‬‬
‫اين مس��ابقات با حضور چهار تيم برگزار شد‪ .‬در‬
‫پايان تيم علوم‌آزمايش��گاهي توانست در ضربات‬
‫پنالتي تيم فوريت‌هاي پزش��كي را شكست دهد‬
‫و ب��ه مق��ام قهرماني رس��د‪ .‬در پايان مس��ابقات‬
‫آق��اي رجب بياد به عنوان بازيكن اخالق انتخاب‬
‫ش��د‪ .‬عل��ي موذن��ي‪ ،‬خيرال��ه ناص��ري‪ ،‬محمود‬
‫احمدي‪ ،‬مصطفي چش��م‌پوش اعضاي تيم علوم‬
‫آزمايشگاهي را تشکیل می‌دادند‪.‬‬
 ‫‪ 11‬حرکت از نو‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬

‫گ�روه ورزش‪ :‬پیروزی هلال احمر در‬ ‫گ�روه ورزش ‪ :‬اس�ماعیل حس�ن‌نژاد‬

‫امتیاز تیم‌مان را به الر ندادم امسال باید قهرمان می‌شدیم‬

‫ای�ن چند س�ال یکی قدرت‌ه�ای فوتبال‬ ‫متولد ‪ 1351‬و متاهل اس�ت‪ .‬او سرپرست‪،‬‬
‫ف�ارس بوده که ت�ا چند قدم�ی قهرمانی‬ ‫مدیر باش�گاه‪ ،‬س�رمربی‪ ،‬مرب�ی‪ ،‬راننده‪،‬‬
‫لیگ برتر پیش رفته اس�ت‪ .‬در س�الی که‬ ‫مس�وول تدارکات تیم اتحاد است‪ .‬تیمی‬
‫ب�ا نایب‌قهرمانی دوباره ای�ن تیم به پایان‬ ‫که امس�ال در لیگ دس�ته اول استان به‬
‫رس�ید‪ ،‬ب�ا دو نف�ر از اعض�ای موث�ر این‬ ‫مقام چهارم رسید‪.‬‬
‫تیم گفتگ�و کردیم‪ .‬هر چند جای قاس�م‬
‫فرسوده به عنوان موثرترین عضو باشگاه‬ ‫……تی�م اتحاد گاهی پس�وند‌هایی هم در نام‬
‫خالی بود‪ ،‬اما خلیل اغواري كمك فرسوده‬ ‫خودش دارد‪.‬‬
‫و نف�ر دوم تي�م ب�ه هم�راه عبدالمهدي‬ ‫یک س��ال به نام «اتحاد ش��هرداری» بودیم‪ ،‬و یک‬
‫شمس�ي كاپيتان تيم پيروزي هالل احمر‬ ‫س��ال هم «اتحاد پیراپزش��کی گراش»‪ .‬البته انتظار‬
‫در یک گفتگوی دوس�تانه و انتقادی با ما‬ ‫نداش��ته‌ایم که تم��ام خرج‌مان را این اسپانس��رها‬
‫همراه بودند‪ .‬عبدالرضا حس�ین‌پور نیز از‬ ‫بدهن��د‪ .‬مثال ش��هرداری فقط پول حق ش��رکت را‬
‫میانه‌های کار به ما اضافه شد‪.‬‬ ‫داد و پیراپزش��کی هم پول حق ش��رکت و لباس و‬
‫سرویس‌ها را؛ که دست‌شان هم درد نکند‪.‬‬
‫باشيم‪ .‬بايد قبل از فصل با برنامه تمرينات را شروع كنيم‬ ‫……چطور شد وارد لیگ شدید؟‬
‫و همه‌ي بازيكنان را هم در اختيار داشته باشيم‪.‬‬ ‫قب��ل از م��ا دو بار تیم تارا و یک ب��ار هم پیروزی به‬
‫عبدالرض��ا حس��ين‌پور‪ :‬در واق��ع ما امس��ال تمام‬ ‫لیگ رفته بودند و نتیجه‌ای نگرفته بودند‪ .‬س��ال ‪84‬‬
‫كارهایي را كه بايد ب��راي قهرماني انجام مي‌داديم‪،‬‬ ‫آقایان قاسم فرسوده و میرزا اکبری از من خواستند‬
‫انجام داديم‪ .‬حتي م��ن با برخي از مربيان تيم‌هاي‬ ‫که با تیم اتحاد به لیگ بروم‪ .‬بازیکن‌های خوبی مثل‬
‫ديگر كه صحب��ت مي‌كردم نيز به اين موضوع اقرار‬ ‫بهنام پورزارعی‪ ،‬مهدی شمس��ی‪ ،‬سعید چترآبگون‪،‬‬
‫مي‌كردند كه تيم ما در حد قهرماني است‪.‬‬ ‫برادران نجاتی و آش��فته‪ ،‬زاهد زاهدی و ‪ ...‬را به تیم‬
‫خلي��ل اغواري‪ :‬امس��ال بايد اول مي‌ش��ديم‪ .‬من در‬ ‫اتحاد اضافه کردیم و وارد لیگ شدیم‪ .‬هیچ‌کس برای‬
‫اول فص��ل به بچه‌ها گفتم امس��ال ديگر هيچ راهي‬ ‫پول نیامده بود‪ .‬حتی پول س��رویس را هم خودشان‬
‫بكنيم و شايد گاهي اوقات در تعويض‌ها هم اشتباه‬ ‫……آق�اي فرس�وده س�رمربي تي�م پیروزی‬ ‫مهم��ان را زورخان��ه مولی عل��ی (ع) در اختیارمان‬ ‫……ول�ی چ�را در بازی‌ه�ای خ�ارج از خان�ه‬
‫به جز قهرماني نداريم‪ .‬يعني بازيكنان تمام س��عي و‬ ‫می‌دادند‪ .‬آن س��ال بدون هی��چ باختی قهرمان لیگ‬
‫كرده باشيم‪.‬‬ ‫است يا خليل‌آزاد؟‬ ‫گذاشت‪ .‬تیم ش��هدا هم تنها تیمی بود که در قبال‬ ‫موفق نبودید؟‬
‫تالش‌شان را كردند و به نظر من آن‌ها قهرمان شدند‬ ‫شدیم‪ ،‬در حالی که پیروزی هیچ رتبه‌ای نیاورد‪.‬‬
‫……تحليل خود شما از دو نيم‌فصل چيست؟‬ ‫اغواري‪ :‬فرس��وده‪ .‬فقط چون آقاي فرس��وده كارت‬ ‫دادن بازیکن‪ ،‬پولی نخواس��ت‪ ،‬و م��ن از مربی این‬ ‫چ��ون بازیکنان‌مان را نداش��تیم‪ .‬گاهی فقط با ‪12‬‬
‫اما ما قهرمان نش��ديم‪ .‬ما توي اين فصل بسيار خوب‬ ‫……پس چه ش�د که سال‌های بعد از قهرمانی‬
‫ب��ه نظر م��ن دليل اصلي اين ك��ه در نيم‌فصل دوم‬ ‫مربي‌گ��ري ن��دارد‪ ،‬از م��درك خلیل‌آزاد اس��تفاده‬ ‫تیم‪ ،‬احسان جوکار‪ ،‬تشکر می‌کنم‪ .‬نیروی انتظامی‬ ‫بازیکن می‌رفتیم برای مسابقه! بازیکنان همه شاغل‬
‫كار كرديم و اگر به آم��ار هم رجوع بكنيد مي‌بينيد‬ ‫دور ماندید؟‬
‫بهتر نتيجه گرفتيم‪ ،‬ح��واس جمع‌تر بازيكنان بود‪.‬‬ ‫مي‌شد‪ .‬اين مساله حتي در سطح اول فوتبال ايران‬ ‫و تربیت بدنی هم ما را حمایت کردند‪ .‬یک سری از‬ ‫بودند و درگیر کار و زندگی‪ ،‬و من هم نمی‌توانستم‬
‫آمار بسيار خوبي داشتيم‪ .‬اما يك استثنا وجود داشت‪،‬‬ ‫هزینه‌ها را هم هنوز که هنوز اس��ت بدهکاریم؛ مث ً‬ ‫برای لیگ ‪ ،85‬پیروزی امتیاز برکه‌ی خنج را خرید‬
‫آنها تمركز بيشتري روي بازي‌ها داشتند‪ .‬بچه‌ها بعد‬ ‫هم مش��اهده مي شود‪ .‬پارسال خليل آزاد به عنوان‬ ‫ال‬ ‫با دس��ت خالی آنها را مجبور کن��م‪ .‬بعضی وقت‌ها‬
‫آن هم تيم عقاب بود كه عالي كار كرد‪.‬‬ ‫و وارد لیگ ش��د‪ .‬در نتیجه همه بازیکن‌های ما هم‬
‫از اين س��ه‪-‬چهار س��ال به اين نتيجه رسيده بودند‬ ‫مربي مي‌آمد نه سرمربي‪.‬‬ ‫به رستوران‌های صالح و چهارفصل‪ .‬هزینه‌ی غذای‬ ‫ب��رای اینکه ب��ه کار و بار بازیکن‌ه��ا ضربه نخورد‪،‬‬
‫……ب�ا اين نتاي�ج خوبي كه پي�روزي در اين‬ ‫داوران را به رستوران صالح بدهکاریم!‬ ‫همان روز مس��ابقه س��اعت ‪ 5‬صبح راه می‌افتادیم‪،‬‬ ‫رفتند پیروزی‪ ،‬چون آنها بیشتر خرج می‌کردند‪ .‬ما‬
‫كه مي‌توانند قهرمان شوند و اين پتانسيل را دارند‪.‬‬ ‫……سرپرست و ديگر دست‌اندركاران تيم چه‬
‫چند فص�ل گرفته انتظار تماش�اچيان از اين‬ ‫آن هم به صورت فش��رده و با ماشین سواری! برای‬ ‫با قهرمانی رفتیم و آنها با پول‪ ،‬و همه‌ی بازیکن‌های‬
‫ما روي برخي از تيم‌ها كمي ش��ناخت داش��تيم و‬ ‫كساني بودند؟‬ ‫……از کی و کجا تمرینات را شروع کردید؟‬ ‫ما را هم برداش��تند‪ .‬کمر ما را شکس��تند‪ .‬اص ً‬
‫تيم بسيار بيشتر شده و حتي ديگر به نايب‬ ‫بنزین کلی به این در و آن در زدم‪.‬‬ ‫ال مزه‬
‫مي‌توانس��تيم بازي‌هاي آنها را آنالي��ز بكنيم‪ .‬ما در‬ ‫آقاي مصطفي مهروري به عنوان سرپرس��ت؛ آقاي‬ ‫تمرینات را دو ماه قبل از ش��روع لیگ‪ ،‬با بیست نفر‬
‫قهرمان�ي هم راضي نمي‌ش�وند‪ .‬ك�ي انتظار‬ ‫قهرمان��ی را نگذاش��تند بچش��یم‪ .‬البته م��ا هم در‬
‫اواي��ل نيم‌فصل اول تمام بازيكن��ان خودمان را هم‬ ‫عبدالرضا حسين‌پور روابط عمومي؛ و ديگر عزيزاني‬ ‫در زمین چمن کانون فرهنگی بسیج شروع کردیم‪.‬‬ ‫……چرا این قدر کمبود بازیکن داشتید؟‬
‫آنها به سر خواهد رسيد؟‬ ‫لیگ‌های بعد ش��رکت کردیم و همیشه هم در برابر‬
‫در اختيار نداش��تيم‪ .‬اما در نيم فصل دوم ما خيلي‬ ‫كه در اين راستا ما را كمك مي‌كردند سيد مصطفي‬ ‫هزینه‌ی هر جلس��ه تمرین هم سه هزار تومان بود‬ ‫ببینید‪ ،‬اآلن ‪ 87/12/12‬اس��ت‪ .‬م��ن این بازیکنان‬
‫خلي��ل اغواري‪ :‬مي‌توانيم در فص��ل آينده قهرمان‬ ‫پیروزی یا پیروز شدیم و یا برتر میدان بودیم‪.‬‬
‫خوب كار كرديم و بدون باخت نيم‌فصل را به پایان‬ ‫معصومي و ديگران‪.‬‬ ‫و ما هر هفته سه جلسه تمرین داشتیم‪ .‬حتی برای‬ ‫تازه‌نفس را آورده‌ام به فوتبال؛ ولی س��ال بعد این‌ها‬
‫ش��ويم‪ .‬ما بايد قب��ل از فصل جلس��ه‌اي بگيريم با‬ ‫……و امسال؟‬
‫رس��اندیم‪ .‬همچنين همكاري تربيت بدني براي در‬ ‫……از ك�ي كار آماده‌س�ازي تي�م را ش�روع‬ ‫زمین اس��تادیوم ش��هدا هم پول می دادیم‪ :‬شب‌ها‬ ‫بازیکنان من نیس��تند‪ .‬ما امسال عبداله درویشی و‬
‫مربيان و دست اندركاران تمام تيم‌ها‪ ،‬و از همكاري‬ ‫اول س��ال آقای کامجو (رییس هی��ات فوتبال الر)‬
‫اختيار گذاشتن زمين هم خیلی موثر بود‪.‬‬ ‫كرديد؟‬ ‫پانزده هزار و روزها ده هزار تومان! پول خط‌کش��ی‬ ‫علی اکبر ساالری را دادیم به پیروزی‪ ،‬با این که آنها‬
‫و كمك آن‌ها اس��تفاده بكنيم‪ .‬پيروزي اگر بخواهد‬ ‫پیش��نهاد داد ک��ه امتیازم��ان را به ش��هرداری الر‬
‫……دليل باخت‌هاي شما چي بود؟‬ ‫سال كه تحويل شد (‪ 5‬ماه قبل از شروع مسابقات‌)‬ ‫زمین استادیوم را هم خودم دادم!‬ ‫بازیکن به م��ا نمی‌دادند‪ .‬حاضر بودند یک نفر مثل‬
‫قهرمان شود بايد با كمك بقيه‌ي تيم‌ها به اين مقام‬ ‫بفروش��یم و خ��ودم و چن��د ت��ا از بازیکن��ان با آن‬
‫مهدي شمسي‪ :‬باخت‌هایي كه در اول فصل كرديم‬ ‫آماده‌س��ازي انجام مي‌شد‪ .‬مس��تقيم و غيرمستقيم‬ ‫……آیا در لیگ سال آینده شرکت می‌کنید؟‬ ‫علی نجاتی روی سکو بنشیند ولی به ما ندهند‪ .‬آنها‬
‫برسد‪ .‬هر چند كه در اين چند سال تيم‌هاي گراش‬ ‫تی��م به لی��گ برویم‪ .‬ولی به خاطر گ��راش این کار‬
‫ب��ه دليل ع��دم هماهنگي الزم بي��ن بازيكنان بود‪.‬‬ ‫روي ذهني��ت و آمادگ��ي ذهن��ي كار كرديم‪ .‬توي‬ ‫در صورتی که حس کنم شانس قهرمانی داریم حتما‬ ‫یک تیم توی زمین داش��تند‪ ،‬یک تیم روی نیمکت‬
‫كمك‌هاي فراواني به ما كرده‌اند‪.‬‬ ‫ال امس��ال به دلیل مش��کالت و کمبود‬ ‫را نکردم‪ .‬اص ً‬
‫يعني گل‌های��ي را دريافت كرديم كه نبايد دريافت‬ ‫زمي��ن به صورت عملي با بچه‌ه��ا (غير از بازيكنان‬ ‫شرکت می‌کنیم‪ .‬و این هم مشروط به این است که‬ ‫و یک تیم هم روی س��کو! و من در حس��رت ‪ 11‬تا‬
‫……تيم‌ه�اي پاي�ه‌ي پي�روزي در س�ال‌هاي‬ ‫ال ما در دور برگشت که بهتر‬ ‫بازیکن بودم‪ .‬ببینید مث ً‬ ‫پول قصد نداش��تیم ش��رکت کنیم‪ .‬ولی به اصرار و‬
‫مي‌كرديم‪ .‬مي‌توانس��تيم با كمي هماهنگي بيشتر‬ ‫كمك��ي تيم‌هاي ديگر) ‪ 2‬ماه قبل از مس��ابقات كار‬ ‫بازیک��ن ما را نبرند‪ ،‬به ما بازیک��ن بدهند‪ ،‬از لحاظ‬
‫گذش�ته هميش�ه جز مدعيان بودند‪ ،‬اما چند‬ ‫نتیج��ه گرفتیم به خاطر این بود ک��ه دو بازیکن با‬ ‫قول بقیه‪ ،‬مثل دبیر هیات فوتبال اس��تان‪ ،‬شرکت‬
‫اين مش��كل را برطرف بكنيم‪ .‬م��ا در منطقه تيمي‬ ‫كرديم‪.‬‬ ‫مالی هم ما را کمک کنند‪ .‬راستش انگیزه‌هایی توی‬
‫س�الي است كه با حضور تيم بزرگساالن در‬ ‫تجربه (زاهد زاهدی و س��جاد عجمی) به تیم اضافه‬ ‫کردیم‪ .‬ما با دو بازی کمتر چهارم ش��دیم‪ .‬به بازی‬
‫كه بتوانيم با بازي با آن خود را محك بزنيم نداريم‪.‬‬ ‫……در طول فصل چقدر هزينه كرديد؟‬ ‫لیگ اول هس��ت که از لیگ برتر باالتر اس��ت و به‬
‫لي�گ تيم‌ه�اي نوجوانان و جوان�ان اين تيم‬ ‫ال انگار یک ش��وک به تیم وارد شده‬ ‫کرده بودیم‪ .‬اص ً‬ ‫اول با قصرالدش��ت نرس��یدیم‪ .‬همین تیمی که ما‬
‫در واقع ما براي بازي دوستانه دچار مشكل هستيم‪.‬‬ ‫م��ن در امور مال��ي نه اطالع��ي دارم و نه دخالتي‬ ‫همین خاطر بازی‌ها هم جذاب‌ترند‪.‬‬
‫كمي دچار افت شده‌اند‪ .‬دليل آن چيست؟‬ ‫بود و تیم زنده شده بود‪.‬‬ ‫اینجا هفت به دو بردیمش‪ ،‬و می‌ش��د بیست تا هم‬
‫مث�لا همين تيم عقاب و هوابرد مي‌روند با تيم‌هاي‬ ‫می‌کنم‪ .‬صادقانه مي‌گويم که از زبان قاسم شنيده‌ام‬ ‫……و برنامه‌هایتان برای لیگ بعد؟‬
‫خ��وب به هر ح��ال از زماني كه م��ا وارد ليگ برتر‬ ‫بزنیم‪ .‬بازی آخر را هم که دیگر نرفتیم‪ ،‬چون صعود‬
‫برق و فجر بازي دوستانه برگزار مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ 30‬تا ‪ 40‬ميليون تومان‪.‬‬ ‫کمی حرفه‌ای‌تر خواهیم ش��د‪ .‬قرار اس��ت به ازای‬ ‫……ش�ما هزینه‌هایتان را از چه منبعی تامین‬
‫ش��ديم‪ ،‬من و قاسم فرسوده بيش��تر تمركز و وقت‬ ‫کازرون مسجل شده بود‪.‬‬
‫خليل اغواري‪ :‬ش��ايد يكي ديگ��ر از عوامل اين بود‬ ‫هر جلس��ه تمرین و بازی به بازیکنان پول بدهیم و‬ ‫می‌کنید؟‬
‫خودم��ان را روي تيم اصلي صرف كرديم و ش��ايد‬ ‫……اين هزينه‌ها از كجا تامين مي‌شود؟‬ ‫……امسال هم دست به جوان‌گرایی زدید‪.‬‬
‫كه ما در پس��ت هافبك دفاعي يعني جلوي مهدي‬ ‫در مقابل‪ ،‬در صورت غیبت جریمه‌ش��ان کنیم‪ .‬این‬ ‫از چه��ار میلیون و هفتصد ه��زار تومانی که در این‬
‫نتوانسته باشيم آن جور كه بايد و شايد به تيم‌هاي‬ ‫بيش��تر اين‌ها كمك‌هاي مردمي اس��ت كه توسط‬ ‫چه چ��اره؟! بهنام پورزارعی آخری��ن نفری بود که‬
‫شمسي بازيكن مناسبي نداش��تيم‪ .‬بازيكن‌هایي را‬ ‫حربه‌ای بود که از یکی از مربیان لیگ شنیدم‪.‬‬ ‫فصل خرج کرده‌ایم‪ ،‬شش��صد ه��زار تومان را آقای‬
‫پايه برس��يم‪ .‬اما امس��ال با آمدن آقاي حسين‌پور و‬ ‫خيرين براي رشد و شكوفايي جوانان شهر پرداخت‬ ‫از آن جم��ع اول مان��ده ب��ود و من خ��ودم عذرش‬
‫كه در آن پس��ت به كار گرفتي��م علي‌رغم تالش و‬ ‫محبی دادند و س��یصد هزار تومان را از کمک‌های‬
‫سپردن مسئوليت به ايشان با توجه به شناختي كه‬ ‫مي‌شود كه اين كار خداپسندانه جاي تشكر دارد‪.‬‬ ‫……و ب�ه عن�وان س�وال آخ�ر‪ ،‬فک�ر می‌کنید‬ ‫ال جوان و یک‌دس��ت ش��ود‪.‬‬ ‫را خواس��تم تا تیم کام ً‬
‫دوندگي‌هایي كه داشتند‪ ،‬خصوصيات الزم براي آن‬ ‫مردم��ی تامین کردی��م‪ .‬بقیه را (یعنی حدود س��ه‬
‫از وي داريم گام‌های موثري در اين راه برداشته‌ايم‬ ‫……كمك‌هاي هالل احمر به شما چگونه بود؟‬ ‫گ�راش ظرفیت ش�رکت دادن دو تیم در لیگ‬ ‫بازیکن‌هایی آوردم که در تیم‌های دیگر شاید فقط‬
‫پست حساس را نداشتند‪ .‬ما در طول فصل حدود ‪6‬‬ ‫میلیون و هشتصد هزار تومان) همه از جیب خودم‬
‫تا تيم‌هاي پايه‌ي ما پش��توانه‌ي خوبي در سال‌هاي‬ ‫البته سياس��ت اصلي هالل احمر ورزشي نيست‪ ،‬اما‬ ‫استان را دارد؟‬ ‫‪ 20‬تا ‪ 30‬دقیق��ه اجازه بازی پیدا می‌کردند‪ .‬با این‬
‫تا ‪ 7‬بازيكن را در این پس��ت امتحان كرديم‪ ،‬اما باز‬ ‫داده‌ام‪ .‬البته بعضی هزینه‌ها مثل سرویس را کسانی‬
‫آينده براي بزرگس��االن باش��ند‪ .‬البته نا‌گفته نماند‬ ‫در اين راس��تا دست كمكي خوبي بودند‪ .‬بيش از ‪5‬‬ ‫نه‪ .‬از هیچ لحاظ‪ .‬البته اگر ما یک تیم ش��ویم (البته‬ ‫وجود در همه‌ی بازی‌های داخل خانه برنده شدیم‪.‬‬
‫هم آن طور كه بايد مشكل برطرف نشد‪.‬‬ ‫مثل غالم قاسمی‪ ،‬حس��ین فتحی و مهدی راستی‬
‫ك��ه در طول اين دو‪-‬س��ه س��ال بازيكن��ان جواني‬ ‫تا ‪ 10‬ميليون با در اختيار گذاش��تن زمين تمرين و‬ ‫نه به صورت منتخب) فوتبال گراش در کل اس��تان‬ ‫من از آن تیم س��ال اول و همین تیم امسال خیلی‬
‫……از حضور در مس�ابقات ليگ چه چيزي را‬ ‫از ما نگرفتند و ممنون‌ش��ان هستیم‪ .‬همچنین علی‬
‫همچون يوس��ف عابدي‪ ،‬ابوالحس��ن غالمي‪ ،‬قاسم‬ ‫ميني‌بوس كمك كردند‪.‬‬ ‫حرف اول را خواهد زد‪.‬‬ ‫راضی هستم‪.‬‬
‫به دست آورديد؟‬ ‫جعفری و ابراهیم مه��روری‪ .‬خوابگاه برای تیم‌های‬
‫يوس��في‪ ،‬خليل كهندلي بازيكنانی بودند كه به تيم‬
‫در واقع از لحاظ م��ادي هيچ چيز‪ .‬در فوتبال ايران‬ ‫……تيم پيروزي امس�ال در برخي از بازي‌ها‬
‫بزرگساالن پيوستند و عمل‌كرد خوبي هم داشتند‪.‬‬
‫اين‌گونه است‪ .‬حتي تيم‌هاي ليگ برتري مث ً‬
‫ال پيام‬ ‫امتيازاتي را از دس�ت داد و بازي‌هایي را كه‬ ‫گزارش ‪‬‬ ‫خبرهایی از ورزش ‪‬‬
‫……همكاري ادارات و ارگان‌ها چگونه بود؟‬ ‫مي‌توانس�ت هر ‪ 3‬امتي�از را بگيرد امتيازش‬
‫خراسان هم ش��ايد چيزي به دست نياورده باشند‪.‬‬ ‫تورج مويد معاون توسعه‌ي ورزش‌همگاني اداره كل تربيت بدني فارس‪:‬‬
‫در اين راس��تا هر كس حت��ي ذره‌اي با ما همكاري‬
‫اما با هزينه‌هاي زياد وارد مس��ابقات مي‌شوند‪ ،‬فقط‬ ‫مثلا حت�ي در ش�هر گراش‬ ‫ً‬ ‫را از دس�ت داد‪.‬‬ ‫مرتضی موغلی در‬
‫كسب عناوين كشوري و‬
‫داشته است‪ ،‬ما از آنها تشكر مي‌كنيم و هيچ گله‌اي‬ ‫ب�ازي ‪ 3‬هيچ برده را ‪ 3‬بر ‪ 3‬مس�اوي كرد و‬
‫براي اين كه نماينده‌ي اس��تان و شهرش��ان باشند‪.‬‬
‫از كسي نداريم‪ .‬جا دارد از شهرداري‪ ،‬شوراي شهر‪،‬‬
‫ه�لال احمر‪ ،‬تربي��ت بدني‪ ،‬هيات فوتب��ال‪ ،‬كانون‬
‫م��ا نيز از اين مورد جدا نبودي��م‪ .‬حتي اگر قهرمان‬ ‫بازي ‪ 1‬بر صفر برده را دو بر یک باخت‪ .‬به‬ ‫هیات پینگ‌پنگ فارس‬
‫هم مي‌شديم ارزش مادي چنداني نداشت‪ .‬در واقع‬ ‫نظر شما دليل اصلي اين مشكل چي بود؟‬
‫صحب�ت نو‪ :‬ب�رای اولین بار یک گراش�ی‬
‫استاني توسط ورزشكاران‬
‫فرهنگي بس��يج‪ ،‬نيروي انتظام��ي‪ ‌،‬زورخانه‌ي موال‬ ‫دليل اصلي بي‌بازيكني بود‪ .‬ما امسال كمبود مهره‬
‫ارزش كار معنوي است و اينكه افتخاري است براي‬
‫عل��ي( ع) و تيم‌ه��اي فوتبال گراش تش��کر کنیم‪.‬‬ ‫داش��تيم ‪ .‬يعني ما با ‪ 11‬بازيكن اصلي و يكي دو تا‬ ‫به یکی از هیات‌های ورزش�ی اس�تان راه‬
‫شهر گراش‪.‬‬
‫در آخر هم باید يك تش��كر ويژه ک��رد از بازيكنان‬ ‫بازيكن ذخيره كه مي‌ش��د روی آن‌ها حس��اب كرد‬ ‫یافت‪.‬‬
‫……فک�ر می‌کنی�د ک�ه نوب�ت قهرمان�ی ب�ه‬
‫گراشی تحسين‌برانگيز است‬
‫و دس��ت‌اندركاران و به خص��وص خانواده‌هاي آنها‬ ‫وارد ب��ازي مي‌ش��ديم‪ .‬در واقع نيمك��ت ما در حد‬ ‫از س��وی پیم��ان ابوالحس��نی ریی��س هی��ات‬
‫كه در طول مس��ابقات و تمرين��ات زحمات زيادي‬ ‫پیروزی می‌رسد؟‬ ‫پینگ‌پن��گ اس��تان ف��ارس مرتض��ی موغلی به‬
‫بازيكنان اصلي نبودند‪ .‬درس��ت اس��ت بازي را ‪ 3‬بر‬
‫كشيده‌اند‪.‬‬ ‫مهدي شمس��ي‪ :‬ما براي اول ش��دن بايد برنامه داشته‬ ‫سمت مسئول کمیته اینفورماتیک برگزیده شد‪.‬‬
‫هي��چ برده بوديم و ما مي‌خواس��تيم بازي رو حفظ‬
‫امكانات ساختاري ورزشي بوده بلكه ازحيث احراز‬ ‫گ�روه ورزش‪ :‬جلس�ه‌اي ب�ا حض�ور تورج‬ ‫ای��ن انتصاب با توجه به ش��ناخت و تجارب وی‬
‫‪ ‬یادداشت‬ ‫در کاره��ای اینترنتی و کامپیوتری انجام ش��ده‬
‫قاسم فرسوده‬ ‫عناوين كش��وري و استاني در رشته‌هاي گوناگون‬ ‫مويد معاون توس�عه و ورزش‌هاي همگاني‬
‫با توجه به امکانات‬ ‫ني��ز از موقعي��ت مطلوبي بر‌خوردار مي‌باش��د كه‬ ‫تربيت‌بدني ف�ارس‪ ،‬آق�ا‌زاده رئيس اداره‬ ‫اس��ت‪ .‬در هیات پینگ‌پنگ اس��تان فارس تنها‬
‫گاهی گ��وي س��بقت را در بعضي از رش��ته‌ها از‬ ‫تربيت‌بدني الرستان‪ ،‬اكبري رياست اداره‬ ‫دو نفر از شهرستان‌های استان فعالیت می‌کنند‪.‬‬

‫پیروزی نتیجه مطلوبی گرفته است‬
‫با سطح و كيفيت بااليي برگزار مي‌گردد‬
‫فني ميني‌بوس‪ ،‬تنه��ا در ديدار پاياني‬
‫مي��دان چمن اختصاصي‪ ،‬س��الن‌هاي‬
‫مركز اس��تان ربوده اس��ت‪ .‬وي با اشاره به كسب‬
‫عنوان دومي مس��ابقات فوتبال آسيا ويژن توسط‬
‫تيم فوتبال پيروزي هالل‌احمر و راهيابي اين تيم‬
‫تربيت‌بدني گراش ومس�ئولين هيئت‌هاي‬
‫ورزشي گراش در س�الن مجتمع ورزشي‪،‬‬
‫فرهنگي آبش�ار انديش�ه گراش تش�کیل‬
‫غالمحسین خیراندیش از اقلید مسئولیت کمیته‬
‫شهرس��تان‌ها را برعهده دارد و مرتضی موغلی از‬
‫گراش مسئول کمیته اینفورماتیک هیات است‪.‬‬
‫تيم فوتبال پي��روزي هالل‌احمر گراش‬ ‫به مس��ابقات جام حذفي كشوري و نيز درخشش‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫اگر منصفانه انديشيم‪ ،‬جوانان ورزشكار‬

‫شهرمان در ميان تيم‌هاي شركت‌كننده‪،‬‬
‫آن‌را در اختيار تيم پيروزي هالل‌احمر‬
‫قرار داده كه هر‌چند اداره‌ي تربيت‌بدني‬
‫سرپوشيده بدن‌سازي‪ ،‬رستوران‪ ،‬اتوبوس‬
‫وي��ژه‪ ،‬بودجه كاف��ي و از همه‌ي اين‌ها‬
‫كه از ميان ‪ 76‬بخش موجود در استان‬
‫تنه��ا تيمي اس��ت ك��ه از يك بخش‬
‫تيم اتحاد را بخش��ي از پيشرفت فوتبال اين شهر‬
‫تلقي و در‌رابطه با س��واركاري گراش افزود‪ :‬ش��هر‬
‫تورج مويد معاون توس��عه‌ي ورزش‌همگاني اداره‬
‫كل تربي��ت بدني فارس طي س��خناني گفت‪ :‬در‬
‫حکومت گراشی‌ها‬
‫نتيجه‌اي مطلوب حاص��ل نموده‌اند واز‬ ‫گراش نيز در‌حد ت��وان و امكانات خود‬ ‫مهم‌تر بازيكنان بس��ياري است كه در‬ ‫در مس��ابقات ليگ برت��ر فوتبال فارس‬ ‫گراش در رش��ته س��واركاري قطب برتر اس��تان‬
‫فارس محس��وب می‌ش��ود‪ .‬با وجود هشتاد راس‬
‫اس��تان داراي بيش از چهارصد روس��تا هس��تيم‬ ‫بر پینگ‌پنگ‬
‫جهت ديگر تعدادي ازافراد عالقه‌مند به‬ ‫در مورد واگذاري زمين چمن ورزشگاه‬ ‫اختيار تيم مذكور بوده واز ديگر س��وي‬ ‫وطرح آسيا ويژن شركت دارد‪ .‬این تیم‬ ‫مي‌ترسيديم همه‌ي آن‌ها را در امور ورزشي فعال‬
‫تعميمورزشديارماندرراستايپر‌كردن‬ ‫شهدا با اين تيم همكاري داشته‪ ،‬ليک‬ ‫ساير تيم‌هاي شركت‌كننده نيز با اين كه‬ ‫با ش��ش تيم از مركز استان و تيم‌هاي‬ ‫اس��ب داراي شناس��نامه‪ ،‬يكي از افتخارات کسب‬ ‫كنيم و امكانات الزم به آنان اختصاص دهيم‪ .‬وي‬ ‫بخش‌های فارس‬
‫اوقات فراغ��ت جوانان وس��وق آنان به‬ ‫مش��كل تنها به همين‌جا ختم نش��ده‬ ‫داراي ميدان چمن اختصاصي و بودجه‬ ‫شهرس��تان‌هاي داراي امكانات برتر به‬ ‫ش��ده اين رشته‌ي پر‌طرفدار اس��ت كه باامكانات‬ ‫در ادامه ب��ا تاكيد بر برنامه‌ريزي و برنامه‌محوري‪،‬‬
‫ان��دك و عدم وجود ميدان س��وار‌كاري مناس��ب‬ ‫صحب�ت ن�و‪ :‬در مس�ابقات پینگ‌پن�گ‬
‫ورزش‪ ،‬غايت اهتمام خود را مصروف اين‬ ‫واز حيث بودجه‪ ،‬اين تيم با مش��كالت‬ ‫مورد نياز بوده و ي��ا ادارات تربيت‌بدني‬ ‫رقابت پرداخته اس��ت‪ .‬پیروزی از جمع‬ ‫يكي از اهداف تربيت بدني اس��تان در س��ال آتي‬
‫امر نموده كه به‌خاطر وجود جمع كنوني‬ ‫فراواني مواجه كه به‌ناچار بخش عمده‌ي‬ ‫شهرس��تان‌هاي مربوط��ه در رابط��ه با‬ ‫تيم‌هاي ش��ركت‌كننده در س��ال‌هاي‬ ‫و اس��تاندارد علي‌‌الخصوص در رش��ته‌‍ ِ كورس‪ ،‬تا‬ ‫را برنامه‌مح��وري ذك��ر و اختص��اص وزنه‌ه��اي‬ ‫بخش‌های استان فارس‪ ،‬گراشی‌ها تمامی‬
‫كه به‌خاطر وجود مس��ائل ومش��كالت‬ ‫تامي��ن هزينه‌ه��اي تيم با توس��ل به‬ ‫واگذاري زمين چمن وكليه امكانات غير‬ ‫‪ 87،86،85‬به ترتيب با كس��ب عناوين‬ ‫به‌حال سواركاران اين ش��هر توانسته‌اند پاي را از‬ ‫هليك��و و همچنين تاتامي ب��ه تربيت‌بدني گراش‬ ‫مقام‌های برتر را به دست آوردند‪.‬‬
‫دچار خستگي مفرط ومترصد به انصراف‬ ‫همياري‌هاي ش��هروندان ورزش‌دوست‬ ‫نهايت همكاري داش��ته كه اين عوامل‬ ‫دوم‪،‬س��وم ودوم توانسته است به عنوان‬ ‫اس��تان فارس فراتر نهاده وحتي در س��طح كشور‬ ‫و ني��ز مس��اعدت در رفع ورزش بانوان اين ش��هر‬ ‫مس��ابقات پينگ‌پنگ قهرماني بخش‌هاي استان‬
‫از مسئوليت‌هاي خويش مي‌باشند بهتر‬ ‫مقيم امارات دبي ميسر گرديد‪ .‬اين امر‬ ‫در قي��اس با تيم پي��روزي هالل‌احمر‬ ‫نماينده‌ي فوتبال گراش‪ ،‬برتري خود را‬ ‫نيز خود را مطرح نمايند‪.‬‬ ‫را م��ورد تاكيد ق��رار داد و از وجود ‪ 16‬رش��ته‌ي‬ ‫ف��ارس با حض��ور ‪ 7‬تيم بخش مرك��زي المرد‪،‬‬
‫آن است كه افرادي با افكار وتوان جديد‬ ‫نيز تهي از مشكل و موانع نبوده كه حال‬ ‫گراش فوق‌العاده متفاوت است‪ .‬اما تیم‬ ‫در ميان شهرستان‌هاي فارس به نمايش‬ ‫رئيس تربيت‌بدني گراش در ادامه به جايگاه ممتاز‬ ‫ورزش��ي و كسب عناوين كشوري و استاني توسط‬ ‫وراوي‪ ،‬گراش‪ ،‬جنت‌شهر‪ ،‬اشكنان‪ ،‬عالمرودشت‬
‫نس��بت به ادامه‌ي فعاليت‌هاي ورزشي‬ ‫از سر انصاف در مقايسه‌ي امكانات تيم‬ ‫پیروزی ازحيث ميدان چمن‪ ،‬تنها مورد‬ ‫گذارده و در فصل ورزش��ي ‪ 87‬به جام‬ ‫رش��ته‌ي پرس‌س��ينه و احراز عناوين برتر استاني‬ ‫ورزش��كاران اين شهر را تحس��ين‌برانگيز خواند و‬ ‫و گله‌دار در سالن انقالب شهرستان المرد برگزار‬
‫اهتم��ام نمايند كه با توج��ه به جايگاه‬ ‫اول مس��ابقات كه به زير گروه كشوري‬ ‫الل‌احمر ب��وده كه آن‌هم در‬‫حمايت ه ‌‬ ‫حذفي كشور معرفي شود‪.‬‬ ‫توسط ورزش��كاران اين رشته و ورزش‌هاي رزمي‬ ‫از رياس��ت تربيت بدني گراش به‌خاطر اهتمام در‬ ‫شد‪ .‬این مسابقات به صورت دو حذفي انجام شد‬
‫ورزش گراش وعنايت مسئولين ورزش‬ ‫اعزام مي‌شود با تيم پيروزي هالل‌احمر‬ ‫دوماه ‌ه پاياني به‌خاطر نياز ميدان مذكور‬ ‫اين در حالي است كه تيم عقاب شيراز‬ ‫موجود در گراش به رشته‌هاي ورزشي بانوان اين‬ ‫جذب مساعدت‌هاي مردمي قدر‌داني نمود‪.‬‬ ‫كه بعد از ‪ 12‬بازي تيم هماهنگ گراش توانست‬
‫استان‪ ،‬دريغ است اين موقعيت از ورزش‬ ‫به قض��اوت پرداخت��ه و از طرف ديگر‬ ‫ب��ه ترميم به ناگزي��ر از تفويض به تيم‬ ‫كه امسال به احراز مقام نخست توفيق‬ ‫ش��هر اش��اره و افزود‪ :‬ورزش بانوان نيز با كس��ب‬ ‫آق��ا‌زاده ريیس اداره تربيت‌بدني الرس��تان گفت‪:‬‬ ‫ب��ا اقتدار كام��ل به مقام قهرماني برس��د‪ .‬بخش‬
‫شهرمان سلب گردد‪.‬‬ ‫علي‌رغم اين همه مسائل ومسابقاتي كه‬ ‫پيروزي خودداري وحتي‌به‌خاطر نقائص‬ ‫يافته داراي امكانات همه‌جانبه و ازجمله‬ ‫عناوي��ن مختل��ف در اس��تان جاي��گاه و موقعيت‬ ‫بخش گراش در س��طح كش��ور از جهات مختلف‬ ‫مركزي المرد دوم ش��ود و بخ��ش هاي وراوي و‬
‫خاصي به دس��ت آورده اس��ت وي در ادامه گفت‪:‬‬ ‫وبه‌وي��ژه از حيث ورزش��ي در بع��د همياري‌هاي‬ ‫گله‌دار مقام سوم مش��ترك را به خود اختصاص‬
‫س��رانه‌ي ورزش گراش پ��س از تكميل و تجهيز‬ ‫مردمي‪ ،‬منطق��ه‌اي نمونه ب��وده واز همين لحاظ‬ ‫دادند‪.‬‬
‫پرس‌کاران با‬
‫س��وم را به‌خود اختصاص داد‪ .‬در رده جوانان نيز‬ ‫دراي��ن دوره از مس��ابقات ي��ازده باش��گاه از‬
‫يداله س��االري و علي ش��هرياري م��دال نقره اين‬ ‫شهرستان‌هاي شيراز‪ ،‬مرودش��ت‪ ،‬فيروز‌آباد‪ ،‬الر‪،‬‬ ‫مجتم��ع ورزش��ي دكتر محبي به پن��ج متر مربع‬ ‫داراي ورزشي پيشرفته است‪ .‬آقازاده ضمن تقدير‬ ‫در قس��مت انف��رادي اين بازي‌ها ك��ه با حضور‬
‫رقابت‌ه��ا به گ��ردن آويختند و مس��عود بمان‌پور‬ ‫جه��رم‪ ،‬المرد‪ ،‬خنج وگراش به م��دت دو روز در‬ ‫افزاي��ش خواه��د يافت كه اگر اين امر در كش��ور‬ ‫از تالش‌هاي دلس��وزانه رئي��س اداره تربيت‌بدني‬ ‫‪ 40‬بازيك��ن و به صورت دو حذفي برگزار گرديد‬
‫م��دال برنز را ازآن خ��ود كرد‪ .‬س��رانجام در رده‬
‫بزگس��االن م��دال ط�لاي مس��ابقات گردن‌آويز‬
‫سالن ‪22‬بهمن ش��يراز با هم به رقابت پرداختند‪.‬‬
‫باش��گاه دانشور گراش پس از باشگاه آزادي شيراز‬
‫مقام دوم از شیراز‬ ‫بي‌نظير نباشد مي‌توان آن‌را كم‌نظير خواند‪.‬‬
‫اكب��ري در اظهارات خود ضمن تقدير وتش��كر از‬
‫گراش به وس��عت اي��ن بخش اش��اره و بر تعميم‬
‫ورزش روس��تايي تاكيد و از همكاري تربيت بدني‬
‫بعد از انجام ‪ 78‬بازي عباس خواس��تار از گراش‬
‫توانس��ت به مقام قهرماني برس��د‪ ،‬محمد ماليي‬
‫غالمعباس قربان‪ ،‬منصور عليپور و عليرضا پاينده‬
‫گرديد‪ ،‬جواد بصيري در‌جاي دوم ايستاد‪ ،‬فروزان‬
‫به مقام دوم دس��ت يافت و فيروزآباد س��وم شد‪.‬‬
‫تيم گراش در رده نوجوانان توس��ط علي فتوحي‪،‬‬
‫برگشتند‬ ‫خدمات ورزشي وخبري سي‌س��اله قاسم ايزديان‬
‫چهره‌ي پيشكس��وت ورزش وخبر‌ن��گاري گراش‬
‫گراش با ورزشكاران روستاهاي تابعه‌ي اين بخش‬
‫تمجيد نمود‪.‬‬
‫از گراش دوم ش��د و ميالد عب��اس زوج و مجيد‬
‫زارعي هردو از گراش مقام س��وم مش��ترك اين‬
‫صحبت‌نو‪ ‌:‬پرس‌كاران باشگاه دانشور كه به منظور‬ ‫كه س��ه‌دهه از عم��ر خويش را ب��دون هيچ‌گونه‬
‫واصغر قرباني نيز به‌ترتيب س��وم و چهارم شدند‪.‬‬ ‫محمد‌رض��ا آذرمينا و مهدي خس��رو‌نژاد صاحب‬ ‫اكبري ريیس تربيت‌بدني گراش در ابتدای جلسه‬ ‫دوره از بازي ها را از آن خود كردند‪.‬‬
‫ش��ركت در مسابقات پرس‌س��ينه قهرماني استان‬ ‫چشم‌داش��تي مصروف احيا و بسط وترويج ورزش‬
‫مربيگري و سرپرس��تي تيم گراش به‌عهده آقايان‬ ‫مدال طالي مس��ابقات ش��د‪ ،‬محم��د چترآبگون‬ ‫به تشريح پيش��رفت‌هاي ورزشي اين شهر در ‪16‬‬ ‫سرپرس��تي اين ب��ازي ها را آقايان غالمحس��ين‬
‫به ش��يراز س��فر كرده بودند با كس��ب مقام نايب‬ ‫گ��راش و امورخبري نموده از وي به عنوان الگوي‬
‫حسين صحرائيان ومصطفي دانشور بود‪.‬‬ ‫در‌جاي دوم قرارگرفت واس��ماعيل فروزان عنوان‬ ‫رشته‌ي ورزشي اشاره و اظهار داشت‪ :‬بخش گراش‬ ‫خيرانديش و مرتضي موغلي بر عهده داشتند‪.‬‬
‫قهرماني به گراش بازگشتند‪.‬‬ ‫خدمت ياد كرد‪.‬‬ ‫پس از مركز اس��تان نه‌تنها داراي پيش��رفت‌هاي‬
‫شماره سی و سه‬
‫(ضمیمه شماره ‪)57‬‬
‫فروردین ‪88‬‬
‫آخر‬ ‫صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز •سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪ • 09171815277‬مدیر دفتر‪ :‬مسعود غفوری ‪09177823953‬‬
‫‪• http://sohbatenow.blagfa.com‬صفحه‌آرایی‪ :‬فاطمه خواجه‌زاده • چاپ‪ :‬زیتون • دفتر گراش‪:‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪gerash@gmail.com • 2229970‬‬

‫‪ ‬صحبت ما‬ ‫‪ ‬آلبوم‪/‬رضا محمدی‬ ‫‪ ‬با همکاری محمد جواد حسن‌نژاد‬ ‫تلخند ‪‬‬
‫راشد انصاری‬
‫‪gerash@gmail.com‬‬
‫مي‌ش��ود امس��ال بهتر س��ال نو‬
‫……انتشار پانزده روزه نش��ریه فشار زیادی را بر‬ ‫بهتر از هر س��ال ديگر‪ ،‬س��ال نو‬

‫از كتاب خاطراتم ميوه رفت‬

‫نویس��ندگان و گردانندگان نشریه وارد می‌کند‪.‬‬ ‫لطف مس��وولين امر‬ ‫مي ش��ود با ِ‬
‫ش��اید این نوروز فرصت باش��د که ما هم نفسی‬ ‫غصه و غم خاك برس��ر‪ ،‬سال نو!‬
‫بکش��یم‪ .‬روزنامه‌نگاری یک کار تمام وقت است‬ ‫ي��ا پيامك مي‌رس��د از دوس��تان‬
‫و نوروز نیز با فکر کردن به س��وژه‌ها و گش��ت و‬ ‫ي��ا ك��ه مي‌آي��د نمابر س��ال نو!‬
‫گذار در الرس��تان خواهد گذش��ت‪ .‬بعد از کمی‬ ‫نيست بعد از توپ و تانك و فشفشه‬
‫استراحت ش��ماره آینده صحبت‌نو را در ابتدای‬ ‫صحبت از شير س��ماور‪ ،‬سال نو!‬
‫اردیبهشت‌ماه خواهید خواند‪.‬‬ ‫طبق تمهيدات مجلس بعد از اين‬
‫……برای صحبت‌نو نوش��تن از م��ردم عادی یک‬ ‫م��ي رود ت��ا م��اه آذر س��ال نو!‬
‫افتخ��ار اس��ت‪ .‬این مس��اله در نش��ریات محلی‬ ‫كارمن��د از ف��رط ب��ي‌دردي فقط‬
‫مهمتری��ن چیزی اس��ت که می‌توان��د پایداری‬ ‫كيف خواهد كرد با هر س��ال نو!‬
‫نش��ریه را در پی داشته باش��د‪ .‬در واقع وظایف‬ ‫هف��ت گاو چ��اق دارد مي‌خ��ورد‬
‫نش��ریات محلی متفاوت از نش��ریات سراس��ری‬ ‫هف��ت تاي��ي گاو الغر‪ ،‬س��ال نو‬
‫‪ ‬حاج محمد شکوه‬
‫است و پرداختن به خبرهای نرم‪ ،‬خبرهای عادی‬ ‫پس براي صرفه‌جويي جاي مرغ‬
‫و آنچه که مردم می‌گویند بخش��ی از وظیفه این‬ ‫ح��ال كن با تخم كفتر‪ ،‬س��ال نو!‬
‫گونه نشریات است‪.‬‬ ‫ش��كاف بي��ن م��ا و زندگي‬
‫ِ‬ ‫اين‬
‫……س��ال ‪ 87‬ب��ا تمام��ی س��ختی‌ها و خوبی‌ها‬ ‫مي‌ش��ود اين بار كمتر‪‌،‬س��ال نو‬
‫گذش��ت‪ .‬گالیه‌ه��ا را به دل نمی‌گیری��م ولی از‬ ‫چ��رخ پ��ر ب��اد ت��ورم چارتاش‌‪،‬‬
‫یاد نمی‌بریم که ب��ه مردم تکیه کرده‌ایم و آن‌ها‬ ‫مي‌ش��ود بدج��ور پنچر س��ال نو!‬
‫به ما اعتماد کرده‌اند‪ .‬اما برخی از مس��ئولین آن‬ ‫مي‌نماي��د دول��ت خدمتگ��ذار‬
‫گونه که شایس��ته است درک مناسبی از کارکرد‬ ‫كوچه‌ها را س��نگ مرمر‪ ،‬سال نو!‬
‫مطبوعات نداشته‌اند و از این فرصت فراهم شده‬ ‫ب��ا كم��ي تغيي��ر در جنس بش��ر‬
‫برای ارتباط با مردم اس��تفاده نکرده‌اند‪ .‬مث ً‬
‫ال در‬ ‫مي‌ش��ود خواهر‌‪ ،‬برادر س��ال نو!‬
‫‪ ‬خیراله خواجه‌پور‬
‫حالی که در پایان سال هستیم به جز شهردار که‬ ‫(يعن��ي از جنس مون��ث مي‌توان‪،‬‬
‫نشان داده به ضرورت ارتباط با مردم آگاه است‪،‬‬ ‫ساخت يك جنس مذكر سال نو!)‌‬
‫بقیه ادارات ضرورتی برای گزارش عملکرد خود‬
‫رشد خواهد كرد هر چيزي! به جز‬
‫احس��اس نکردند‪ .‬حتی اگر گاهی صحبت‌نو هم‬
‫دب اصغر‪ ‌،‬س��ال نو!‬ ‫طفلكي اين ّ‬
‫خواسته باشد با نقدی یا یادداشتی صدای مردم‬
‫‪ ‬کل حسین اغواری‬ ‫خاك بر فرق كس��ي ك��ه مي‌زند‬
‫را به گوش آنان برس��اند‪ ،‬سعی کرده‌اند این صدا‬
‫بهاریه ‪‬‬ ‫همچنان از پش��ت خنجر‪‌،‬سال نو‬
‫را نشینده بگیرند‪.‬‬
‫گرگ چندي در لباس ميش رفت‬
‫……در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری هستیم‪.‬‬ ‫سالی که گذشت‪ ،‬سالی سرشار از مهر و مهربانی بود‪ ،‬سالی که ایران اسالمی‬ ‫مي‌شود رو دس��تش آخر‪ ،‬سال نو‬
‫در ای��ن انتخاب��ات مش��ی صحبت‌ن��و افزای��ش‬ ‫توانس��ت در عرصه‌های بین‌المللی و کشور‪ ،‬سرافرازانه عبور کند و ایران را به‬ ‫آن كه ب��اال بوده مي‌آي��د به زير‬
‫مش��ارکت مردم��ی و موثر ب��ودن رای آن‌ها در‬ ‫عنوان ظرفیتی پرتوان نشان دهد‪.‬‬ ‫با زرنگ��ي مي‌رود در‪ ،‬س��ال نو !‬
‫سرنوش��ت کش��ور اس��ت‪ .‬هر چند نویسندگان‬ ‫منطقه الرس��تان نیز در طول سال گذش��ته‪ ،‬پرتالش و پرثمر ظاهر شد و در‬ ‫***‬
‫صحبت‌نو گرایش‌های سیاسی خاص خود را دارا‬ ‫عرصه‌های اجتماعی و عمران و آبادانی سالی نیکو را پشت سر گذاشت‪ .‬در این‬
‫از در و دي��وار ميهمان مي‌رس��يد‬
‫هستند اما به ش��کلی کلی صحبت‌نو قصد ندارد‬ ‫میان مطبوعات الرس��تان نیز توانستند با اطالع‌رسانی و رسالت هدایت‌بخشی‬
‫به حمایت و دفاع از هیچ‌کدام از نامزدها بپردازد‪.‬‬ ‫ميهمان‌؟ نه! قوم بربر‪ ،‬سال قبل!‬
‫خود‪ ،‬خدمت بزرگی را به مردم انجام دهند‪ .‬اداره کل ارشاد اسالمی فارس با‬
‫البته ممکن اس��ت به تاثیر انتخاب��ات و کارنامه‬ ‫مث��ل دريا بود و م��ا را غرق كرد‪،‬‬
‫حمایت معنوی خود از مطبوعات محلی نشان داد همواره در کنار نویسندگان‬
‫انتخابات گذشته در الرستان بپردازیم‪.‬‬ ‫درخودش نرخ ش��ناور سال قبل!‬
‫و هنرمندان قرار دارد و آن‌ها را در انجام امور مطبوعاتی مس��اعدت می‌کند‪.‬‬
‫ج��اي نان با بچ��ه گفتم مي‌خرم‬
‫……خیلی دل‌مان می‌خواست این شماره نویدی‬ ‫مطبوعات الرس��تان اندک‌اندک موسع و گستردگی به خود می‌گیرند و رشد‬
‫فزاینده‌ای پیدا می‌کنند‪.‬‬ ‫من براي��ت باز مادر‪ ،‬س��ال قبل!‬
‫و امیدی برای چرخیدن پرتالش زندگی باش��د‪.‬‬
‫ولی آن‌گونه که می‌خواستیم‪ ،‬نشد‪.‬‬ ‫صحبت نو نیز نقش بسزایی در این امر دارد و همواره می‌تواند نقش خود را در‬ ‫م��ن پس��ر مي‌خواس��تم‪ ،‬البته باز‬
‫خدمت‌رسانی به مردم و پاسخگویی مسئوالن ایفا کند‪ .‬صحبت‌نو ویژه گراش‬ ‫همس��رم زاييد دختر! س��ال قبل‬
‫……کار روزنامه‌ن��گاری ب��دون اش��تباه ممک��ن‬
‫که یکی از ویژه‌نامه‌های موفق این سال‌هاس��ت‪ ،‬از محبوبیت خاصی در میان‬ ‫گ��ور بابايش ول��ي اين بار ش��د‬
‫نیس��ت‪ .‬از تمامی آنانی که خواسته یا ناخواسته‬ ‫ظاه��راً از م��ا ّ‬
‫مردم گراش برخوردار اس��ت و اکنون در سومین سال خود عرصه‌های نوتری‬ ‫مكدر‪ ،‬س��ال قبل!‬
‫مایه ناراحتی و دلخوری آنان فراهم شده دوباره‬
‫را تجریه خواهد کرد‪ .‬س��ال هشتاد و هشت را به جمیع گراشی و نویسندگان‬ ‫***‬
‫پ��وزش می‌خواهی��م و از تام��ل و تحمل ش��ما‬
‫و همکاران مطبوعاتی در صحبت‌نو تبریک می‌گویم‪.‬‬ ‫از كت��اب خاطرات��م مي��وه رفت‬
‫سپاسگزاریم‪ .‬سال نو مبارک‪.‬‬
‫عبدالحمید غریب‌نواز‪ -‬مدیر مسئول‬ ‫مي‌رس��د ام��ا چغن��در س��ال نو!‬