Professional Documents
Culture Documents
محمّد شاه و آغاز سلطنت ناصرالّدین شاه نسبت داده شده است .در این داستان تاریخوار ،که آفریدۀ قصهنویسی ایرانی در دهۀ
1930م ۱۳۱۰/هـ ش بود ،کنیاز دالگورکی دردهۀ ۱۸۳۰م با مأموریت مفی در مقام متجم سفارت روسیه به
ایران رفت ،مسلمان شد ،و به کسوت آخوندی درآمد .وی شاری از ایرانیان ،ازجله بنیانگذار
آتی آیی بایی را به کار جاسوسی گماشت .اندکی پس از بازگشت به روسیه ،با نام شیخ عیسی
لنکرانی به عتبات رفت و درآ نا طلبۀ ش یازی جوانی را برانگیخت که نضضت بابی را به راه
اندازد .آنگاه خود به عنوان سفی روسیه به ایران بازگشت و این بار مقدمات ظهور آیی بایی
را فراهم آورد .با درهم تنیدن رویدادهای تاریی با ماجراهای تیلی ،هدف روایی اعتافات
دالگورکی القای این باور بود که جنبش بابی و آیی بایی پیامد نقشههای سفی روسیه برای
درهم شکس ت اتاد مسلمان بوده است .هدف نویسنده تقق یافت و این داستان در بی کسانی که
.پنداشته شد
چگونگی تاثی اعتافات دالگورکی در دگرگونی باییستیزی از نگرشی دینی به جنبشی سیاسی پیش
از این بررسی شده است )2(.ناهخوانی این قصۀ هضدفمند با اسناد و واقعیتهای تاریضی و
تناقضات درونی آن را نیز دیگران بررسیدهاند )3(.از آنا که دگردیسی این داستان به گرد روایتی تاری
در جای دیگری کاویدهام )4(،در این نوشتار بیشت به تبارشناسی جهاننگری اعتافات دالگورکی در
دهههای نستی پس از انقلب مشروطه پرداختهام .بررسی کشاکش بی آریاییگرایی و اسلمگرایی در
آن دوران ،نشان میدهد که اعتافات دالگورکی با دگرسازی و اجنبیسازی باییان به آمیخ ت این
اعترافات دالگورکی ،پیش از آن که در آغاز دهۀ 1320شسی به چاپ رسد ،سالها به صورت دست نوشته و با
عنوان «ز نی خوشبختی» در تران و مشهد در چرخش بود .حسن اعظام قدسی مندرجات این «جزوه
ّی» را یکسره در خاطرات خود آورده است )5(.جزوه چنی آغاز میشود
:خط
چون قرائت این سطور از نظر مذهبی و اخلقی و ملکتی و تاریی واجب شرده شد او را زنی خوش بتی قرار د
خانواده واردشود خوش بتی را با خود خواهد برد و چنان چه نگاه داری شده یا استنساخ نشده
و رد شود ملل خاطر فراهم خواهد آمد .آن چه تا کنون شنیده شده و به تجربه رسیده است،
چندین خانواده به واسطه استنساخ خوشبت شده و چندین خانواده به واسطه نگاه داری به سختی
معیشت و مرض مبتل شدهاند .یک نسخه سواد بردارید و به نزدیک ترین دوست خود هدیه کنید.
ّد باقر حجازی مدیر روزنامۀ وضظیفه ،با این ادعا که این یادداشتها را یکی از رجال
سید مم
ایران در سال 1314منتشر کرده بود« ،سبک عبارت» آن را «تصحیح» کرد( )7و آن را با عنوان
1321به چاپ «گزارش گینیاز دالقورکی» در کتاب اسلم و مهدوی
ّت آورد و ظاهرا در سال
رساند )8(.به گفتۀ کضسروی« ،اعتافات دالگورکی» در سال 1322شض «در دو سه روزنامه» به چاپ
رسید )9(.در پایان سال 1322ش نیز ،این نوشته در بش تاریی سالنامه خراسان منتشر شد)01(.
نسخههای اعظام ،حجازی و سالنامۀ خراسان خود تفاوتهایی عمده دارند .پارهای از این
تفاوتها آشکارا ناشی از دشواری خواندن دست نوشته بوده است )11(.گوناگونی این نسخهها،
سلیقهای در مت است .در یک مورد تفاوت نسخهها به گشودن رمز داستان جاسوسی یاری میرساند
و آن گزارش نوۀ جضانشینی حضرت ممد است .در نسخههای اعظام و حجازی جانشینی حضرت مم
ّد با
ّت» را
ّد خود «اجاع ام
ّیگرا تشریح شده است و آن این که «قبل از رحلت» ،حضرت مم
نگرشی سن
ّت» را پذیرفتند ،بیآن که این شیوۀ گضزینش بر اساس سفارش پیامب بوده باشد(.
علی «اجاع ام
)31به عبارت دیگر ،در نسخۀ اضخی نوۀ جضانشینی به گونهای روایت شده که تناقض آشکار با
چند ماهی بعد ،در 1323ش مصادف با 15شعبان [سالگرد تولد امام دوازدهم شیعیان] م ت
یادشده با عنوان «یادداشتهای کینیاز دالقوروکی» در تران انتشار یافت ،با این هشدار:
« یک درس ع بتض برای مسلم ی ،بوانند و به هوش آیند »،و «حقیقت مذهب باب و باء ».از آن زمان
تا کنون «اعتافات» بارها به گونههای متلف خطی ،تایپی و ژلتینی ،در 50تا 60صفحه قطع
ربعی ،منتشر شده است .غالب این چاپها از جله چاپ سوم تران( )41و نشر یازدهم در اصفهان( )51فاقد تاریخ
انتشار ،و تعداد نسخههای انتشار یافتهاند .در چاپ تران نیز بسیاری عبارات در مقایسه با
چاپ سالنامه خراسان و نسخۀ حضجازی برای زدودن برخی تناقضات آشکار در مت تغیی یافته بود.
حضرت علی برای پرهیز ازاختلف گوشهنشینی گزیدند )61(.پس از دگرگونیهای متلف و متوالی در
مت ،با چاپ سوم در تران ،که تاریخ دقیق انتشارش نامعلوم است ،مت «اعتافات» تثبیت شد و
چاپهای متعدد بعدی بر اساس این نسخه بود .یکی از این نسخهها مقدمهای مفصل و پانوشتهایی
ّد خالصی» داشت )71 (.در این مقاله ،منبع نقل قولها ،از نسخۀ
از «مرحوم آیتال شیخ مم
ّر و متوالی در نسخههای گوناگون «اع تافات» و تنشها و تناقضات درونی آن
با تغییات مکر
مشکل بتوان از اندیشهای منسجم در سراسر این اثر سخن گفت .با این هه ،میتوان به نکاتی
کلی از تفکّر حاکم بر ذهن سازنده یا سازندگان این نوشته پی برد« .اعترافات» معجونی از
این اندیشهها در قالب پاسخهای حکیم احمد گیلنی به پرسشهای راوی متبلور شده است .از
پرسشهای عمدۀ رضاوی یکی این است که ایران با آن هه عظمت چرا از «یونانی و عرب و مغول»
شکست خورد )81(.پرسش اساسی دیگر آن که چرا اسلم به فرقههای گوناگون تقسیم شد و حقّ
ّتگرایانه دارد که در دهههای پس از انقلب مشروطیت رواج یافته بود .گیلنی ضع ف ایران
ملی
ً
را ناشی از نفوذ «اجنبی و ملل خارجی» میدانست .از سوی دیگر ،نوشته گرایشی یهودستیزانه
ُرد)12 (.
دارد و «یهودی و مزدک»( )02را هراه مسیحیت عامل ایاد نفاق و سبب ضعف ملکت میش
)22ناهخوانی «یک دسته عرب» با «به امرخدای بزرگ» در جلۀ گضیلنی ،گویای نوعی تنش ذهنی سازنده است که
نوشته جلوه میکند؛ تنش بین نژادپرستی و ملیتگرائی از یکسو و اسلم خواهی ،از سوی دیگر .در عین حال ،نظر به پیشینۀ پیچیدۀ
«اعترافات» و دگرگونیهائی که در طول زمان بر آن وارد شده میتوان فرض کرد که گوناگونی اندیشۀ حاکم بر این اثر ناشی از
دست داشت بیش از یک تن و یک اندیشه در آفرینش آن باشد .ملیتگرایی و نژادپرستی راوی داستان در جای
)از «نژاد آرین»( )32جلوهگر میشود که «بینایت مغرور و وطنپرست و با ذکاوت هستند42(».
پرسش و پاسخهای بعدی راوی و گیلنی گویای وجه غالب دیگر در اندیشه سازندۀ «اضعتافات»
است :دفاع از اندیشۀ وحدت اسلمی و ضرورت یکی شدن مسلم ی فراسوی گونهگونی فرق اسلم .این
توجه به جوهر اسلم ،و یکی دانست فرقههای گوناگون آن در نسخههای قدییتر ،از دیضضدگاهی
ّیگرا میتراود .راوی در تعیی جانشینی پیامب در صدر اسلم به «اجاع امت» معتقد است ،و
سن
بر این که «هیچ جنگ و نزاعی» در روزگار چهار خلیفۀ اضول نبود ،تاکید میکند )52(.در نسخههای
بعدی نیز که از منظری شیعی است )62(،تأکید بر وحدت اسلمی همچنان برجا میماند .این تاکید ،در همۀ
نسخهها ،تا آناست که نویسنده امام جعفر صادق را در ردیف یکی از مؤسسان شاخههای متلف
سنی میشرد« :عبادات پنجگانه که بی مسلمی معمول است هه یکی است چند نفر مثل ابوحنیفه یا
امام شافعی یا حنبلی یامالکی یا امام جعفر(ع) اینها در اصل دین هیچ اختلفی نداشتند(».
)72بهعلوه ،با قرانگرایی یادآور میشود که «اسلم شعبات ندارد ،اسلم عبارت از خدا و
عنوان نونه ،وی مینویسد که چگونه «مثل یک آخوند» «به هر ظهوری بیاعتماد» بوده و «هر
ترقی علمی را برای ایران کفر قلمداد» میکرده است )92(.نویسنده در هان حال نگاهی تق یآمیز نسبت به
ا ،خردهگ ی یها از ره بان دینی به شکایت از دهریگری تبدیل میشود از آن جله:باطل چیست؟( )03در دگرگونیهای تدر ییّ ،
ام
شکایت از «سستی عقیدت بزرگان دین» در نسخههای اعظام و حجازی )13(،از «سستی عقیدت بزرگان»( )23در نسخۀ سالنامۀ
.خراسان و سرا نام ،در چرخشی کامل ،از «سستی عقیدت بزرگان بیدین»( )33در نسخۀ تضران
ویژگی گفتمانهای سیاسی -اجتماعی چیه در ایران در دهههای اولی پس از انقلب مشروطیت
ایران نوعی نگرانی از چیگیجوییهای اروپاییان معاصر و دلمشغولی به خطر تسلط آنان بر
کشور بود .این نگرانی دستکم در دو گرایش فکری تجلی میکرد .از سوئی ،در این دوران،
نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی پاسخگوی نیازهای میهن دوستانی بودکه خاطرۀ «صضد سال
تقی» استعمارگران را به یاد داشتند )43(.در کنار این خاطره ،یاد شکستی در گذشتههای دور
نیز اندیشۀ آنان را میخلید :شکست از تازیان .در واکنش به این دو خاطره و برای درمان
احساس ِکه ت ی درونی در مقایسه با اروپائیان ،بسیاری از آنان در آرزوی بازآوری شکوه
از سوی دیگر ،گروهی رستگاری را در بازسازی گذشتهای از نوعی دیگر می جستند .آرمان
متفکران شیعی این دوران ،که از اندیشه های اصلحگرا بره جسته بودند ،بازآوری اوضاع و
دغدغۀ اضصلی این متفکرین نات عال اسلم بود از آنچه «انطاط» میشردندش و رهایی از سلطۀ اضستعمارغرب .آ
ُو و خرافاتش
ُل
د آنچه غ
کسانی در میان آنان ،برای دوری جس ت از اختل ف بی فرق ،و رّ
بودند ،به شدت از روحانیون شیعه انتقاد میکردند )83(.اعتافات دالگورکی از میان این دو
گرایش متفاوت که هر کدام هویتی خ ا ص را پی گرفته بود ،سر برآورد .ساخ ت و پرداخ ت این
نگارش اعتافات دالگورکی و چاپ آن ،که با فاصلهای چند ساله صورت گرفت ،هر یک زمینهای
.خاص دارد
واقعیت آن است که نوعی بهائیستیزی صرفاً دینی در فضای اجتماعی حاکم در ایران آن روز
جریان داشت .سه سند که هر یک نایندۀ شضیوۀ وضیژهای از اندیشۀ اضجتماعی بودند ،هم از لاظ
فرم و هم متوا ،زمینهساز آفرینش اعتافات دالگورکی شدند .دو اثر او
ّل ،هر دو اسنادی
ساختگی بودند ،یکی نمونۀ کامل تعصّب دینی /نژادی ،و دیگری نمونۀ روسهراسی .نوشتۀ سوم،
سندی که پلیس مفی » (The Protocols of the Elders of Zion)،پروتوکلهای بزرگان یهود«
روسیه تزاری آن را جعل کرده بود و حکایت از توطئه بیالللی یهودیان برای سلطه بر جهان
میکرد ،حداقل در بی جاعت کتابوان آن زمان شناخته شده بود .ترجۀ عضربی «پروتکلها» در
1920منتشر شده بود و به آسانی میتوانست به عنوان الگوئی مناسب در دس تسض آفریینده
اعتافات دالگورکی قرار گرفته باشد )93(.رگههایی از تأثیر عناصر اصلی تفکر غالب بر اروپا در دهۀ ،1930
یهودستیزی از یک سو ،و دشنی با مرام اشتاکی در «اعتافات» آشکار است )04(.در این سالها،
گزارشهای گوناگون دربارۀ یضهودآزاری در اروپا به ایران هم میرسید و میتوانست عاملی در
داستان سند جعلی وصیتنامۀ پضطرکبی که در اواخر قرن نوزدهم توسط مهاجرین لستانی برای
تحریک افکار عمومی به سود خویش و به زیان روسیه تزاری ،در پاریس جعل شد و انتشار یافت،
به ایران نیز رسیده بود و در نشریههای آن دوران بازتاب مییافت )24(.بر اساس این
«وصیتنامه» سیاست پنهانی روسیه باید معطوف به هدف تسلط بر اروپا و دستیابی به آبهای
گرم خلیج فارس از راه دستیابی بر ایران باشد )34(.پیوند بی این نقشه و وصیتنامۀ سضاختگی
و اعتافات دالگورکی از آنچه انتشاردهندگان و مدافعان اثر اخی نوشتهاند ،آشکار است .سید
ّد باقر حجازی ،چنان که گفتیم ،در « تصحیح» و انتشار «اع تافات» نقش داشت .وی ،در اسضلم و مهدویت ،پیش از آن که به
مم
انتشار این اثر بپردازد ،آنا کضه در شرح فرقههای اسلمی به شیخیه میرسد ،مینویسد« :در هی اوان بود
را خاندان رومانوف در روسیه به موقع اجرا گذارده بودند ولی در کشورهای شرقی که باید
فعالیت سیاسی خود را بکار برند به یک وحدت اجتماعی و جامع دینی برخوردندکه شکس ت آن
دشوار مینود ».به ادعای او ،فعالیت سیاسی روسها بر استفاده از «سلح قوی» دین برای شکس ت
این وحدت متمرکز شد .از هی رو بود که ،به گفتۀ حضجازی ،در حوزههای علمی
ّه طلبههایی با
«موهای بور و چشمان زاغ» ظاهر شدند .هو میافزاید که «آقای کینیاز دالگورکی ،از اهل
روسیه یکی از آن طلب است)44(».مرتضی احمد.آ ،.از هواداران جدّی اصالت اعترافات دالگورکی،
نیز انگیز رضوسیه در طرح توطئه ایاد دین جدید در ایران به واسطه دالگورکی را پیدا کردن
نوشتهها و اندیشههای هشدار دهنده دربارۀ اضمپریالیسم -به عنوان نونه سیاست طالبی
ِ
عبدالرحیم طالبوف -دیری بود در ایران رواج داشت )64(.دالگورکی یکی از چهرههای گفتوگوی
خیالی در نوشتۀ طضالبوف نیز بود .در روایت طالبوف ،سفی روس و انگلیس در منزل سفی عثمانی چگونگی تسل
بررسی میکردند .سفی روس در سیاست طالبی «نکلی سرگیویچ دلقاروکی» بود ،که در اواخر عهد ناصرالدین
میبرد)74(،چنانکه گفتیم ،اعتافات دالگورکی به دییتی ایوانویچ دالگورکی ،وزیر متار روس در
.عهد ممد شاه و اوایل عهد ناصری ،نیز نسبت داده شده است
ّد باقر حجازی ،در پاسخ به اولی نوشتههائی که دربارۀ سضاختگی بودن «اعتافات» منتشر
سید مم
شدند ،و برای اثبات اصالت آن ،چنی نوشت« :بر حسب تصادف کتاب سیاست طالبی . . .به دست
آمد که نویسنده در ضمن مقالت سیاسی خود کینیاز دالقورکی شرحی داده و شرح حال او را
نوشته که مطابق است با آنچه خود او در یادداشتها نوشته که پس از پایان مأموریت مرمانه
به سفارت ایران نامزد شده است .لذا کسانی که در هویت او تردید دارند به کتاب سیاست
طالبی مراجعه کنند )84(».پیداست که حجازی دو دالگورکی یاد شده یعنی ،نکلی سرکیویچ ،سفی
روس در اواخر عهد ناصرالدین شاه را که طالبوف دربارهاش نوشته ،با دییتی ایوانویچ ،سفی
روس در عهد ممد شاه و اوایل عهد ناصرالدین شاه ،که اعتافات دالگورکی قرار است از زبان
تأثی سیاست طالبی در آفرینش اعتافات دالگورکی حتی در متوای آن نیز قابل بررسی است.
برای مثال ،طالبوف از نفوذ و دخالت «نکالی سرکیویچ دالقاروکی» در امور داخلی ایران
مینویسد ،و این که «عزل شاهزاده ظلالسلطان» از جله «ماموریت»های وی بوده است )94(.هی
ادعا به گونهای اغراقآمیز در اعتافات دالگورکی نیز به چشم میخورد .دالگورکی قصۀ «اضعتافات» در این
مردن فتحعلی شاه ظلالسلطان را تریک کردم که دعوی سلطنت ناید ،ولی . . .به مض این که از دربار امر
محمدمیرزا پسرعباس میرزا ولیعهد مساعدت شود ،عملیات را وارونه نمودم )05(».در این مثال خاص ،طالبوف مسعود
میرزا ظلالسلطان را در نظر دارد و راوی «اعترافات» ظلالسلطان پسر فتحعلی شاه راکه به اسم
استعماری روس و انگلیس در ایران داشت ،در دهههای پس از انقلب مشروطیّت مقبولیت خاص
.یافته بود .داستان دالگورکی بیانگر هان حال و هوای زمان و بیم هۀ اضیرانیان بود
ویژگی بارز گفتمانهای سیاسی– اجتماعی ایران در سالهای آغازین دهۀ 1320آمادگی جامعۀ ایران برای توه
ّم توطئه
شده به دست بیگانگان میدانستند ،و تمیل جنگی بزرگ که در آن بیطرفی ایران نادیده گرفته
بینایت دولتهای استعمارگر روی میدهد .در چنی فضائی ،داستانی هدفمند که آیینی ایرانی با
ریشه در اعتقادات شیعۀ دضوازده امامی را زاییدۀ نضقشۀ دضولتهای خارجی معرفی میکرد ،بازاری
پر رونق یافت ،به ویژه از آن رو که این داستان اقلیتی را در نظر داشت که از پیش آماج
ّه به وجوه غالب اندیش حاکم بر «اعتافات دالگورکی» که آرمان آن بازسازی چهل سال
توج
ولیه اسلم ،و مور آن اتاد فرق متلف اسلم برای مقابله با دول «اجنبی» است ،و افسوس آن
اّ
اصلحگرای اسلمی معروف به «سلفی» زاده شد )25(.افزون بر این رگههایی از اندیشههای
ّتگرای نژادپرست نیز در این اثر به چشم میخورد .بنابراین ،آفرییندۀ اضصلی «اعتافات»
ّیمل
میبایست هم این دو گرایش فکری ناهمخوان را داشته باشد ،هم استعداد قصهپردازی و هم
در میان مسلمانان سلفیگرای ایرانی این دوران ،شیخ ابراهیم ز نانی ،از علمای مشروطهطلب ،عضو حزب دمکرات و از نایندگان
هم ،به دلیل شباهت ساختار مت و سبک نگارشاش ،به ویژه در نوشتههای واپسیاش ،با آن دارد .در واقع،
شیخ ابراهیم زنانی ،در دهههای آخرین عمرش ،هان اندیشههای خالق یادداشتهاست .زنانی ،هم گرایشهای «
و هم تایلت نژادپرستی و ناسیونالیستی داشت ،هم باییستیز بود و هم رماننویس .گرایش ناسیونالیستی و
عنوان «اندکی از تاریخ ایران» نوشته است ،به نقل قولهای حکیم احد گیلنی میماند .به
عنوان نونه ،از «طبع وحشی و خشن و نادان» «عربهای سوخته برشته» شکایت میکند که بر
ایران غالب شدند ،و بر این میبالد که «نژاد ایرانی از جنس آرین است» و افسوساش از این
است که «اعراب بادیهنشی» «نسل خالص ایران را از بی بردند )45(».زنانی البته بر ضرورت
تحقق وحدت اسلمی هم تأکید میکند .پس از شرحی که دربارۀ اختلف شیعه و سنی میدهد،
مینویسد« :فعل
ً بر اسلمیان لزم است این بث بیاثر را کنارگذاشته به حفظ مالک اسلمیه و
توافق بر استعمال قوا بر ضد دشنان اسلم کار کنند )55(».در هان حال ،آخوندستیزیاش به شدت و تندی
نست ی نسخههای «اع تافات» است با هان مضمون و متوا .باآن که خود بر منب میرود و موعظه
جایی از خاطراتش همان جملهای را آورده است که در قدیمیترین نسخۀ «اعترافات دالگورکی» نیز
آمده« :یک مرید خر بت از یک ده شش دانگ است )85(».در موردی دیگر ،راوی «اعتافات»
:مینویسد
بتین مبلغ ما آخوندها بودند و کمک عمده را آنها به ما میکردند ،زیرا با هرکس مالفتی
داشتند او را بابی یا بایی قلمداد مینودند آن وقت ما آنا را جلب و مساعدت میکردی و
البته آنا پناهی جز ما نداشتند .از اینها گذشته هرکس را طالب بودی به وسایل مرمانه
و شیخ ابراهیم ز نانی نیز آنگاه که سیاحتنامۀ ابراهیم بیگ «مضرمانه» به دستش رسید چن ی
:نوشت
من گمان کردم از مطالب بابیه است که آخوندهای نادان ما مردم را از اطلع بر خرافات
بداند قبول میکند و بدبتانه . . .با هرکس عناد پیدا کردند و فایده نبدند یا کسی خواست
بدکاری ایشان و تباهی ایشان را بگوید ،او را به این تهمت تلف کرده مال و عیالش را مباح
)نایند06(.
ّی میتوان گفت که زبان و شیوۀ نگارش ز نانی به ویژه در نوشتههای متأخرش چون
به طور کل
زندگینام خضود نوشتهاش شباهت آشکار با «اعتافات دالگورکی» دارد )16(.یکی از روشهایی که
)در این هر دو نوشته به کار رفته ،بیان دیدگاهها در قالب گفتوگوی بی دو نفر است26(.
نکتۀ قابل توجه دیگر دربارۀ ز نانی توانایی و تربۀ او در نوش ت و تر ج ۀ رضمان است .وی که
خواننده پر و پا قرص رمانهای فرنگی بود ،رمانهای متعدد نیز نوشته و یا ترجه کرده بود(.
شیوۀ شضخصیتپردازیاش در رمانهایش نیز بیشباهت با شیوۀ نضگارش افسانۀ «اضعتافات دالگورکی»
نبود )46(.در خاطراتش از کتابهائی که خوانده بود یاد کرده است از جمله« :کتب مرحوم
طالبوف»« ،کتاب حاجی بابا» و «رمانهای جدید که از طهران» خواسته بود .در بارۀ هضدف و
خواستش نوشته است که« :به تدریج برای بیدار کردن مردم بر ضد استبداد و ستم و برای
از سوی دیگر ،زنجانی به شدت بهاییستیز بود .هنگام دستگیری مبلّغ بهایی ،علی محمّد ورقا ،در زنجان که به اعدام او منجر گشت،
با وی «مادله» داشته است و شرحی از آن را در خاطراتش روایت کرده و آن را اسباب «زیادی اشتهار و م
)76 ّ اعتقادات بابی و بایی نوشت(. خود دانسته )66(.در پی این مادله ،ردی
ّهای نیز در رد
ز نانی با خواندن نشریههای سیاسی دورانش ،از جله حبل الت ی ،با گفتمانهای ضداستعماری آن
زمان آشنا شده بود )86(.افزون بر این ،ارتباطش با دایره ازلیان فع
ّال در دوران مشروطه
شباهتهای دیگری نیز در کارهای زنانی و «اعتافات دالگورکی» میتوان دید .برای مثال ،در
خاطراتش با شیوه و بیانی که به خوبی یادآور حال و هوای «اعترافات» است ،قول وزیر همایون،
حاکم وقت ز نان ،را دربارۀ دخالتهای روس و انگلیس در ایران نقل میکند .روس هراسی در این
گفتهها به اندازهای است که «حتی فنای امیر کبیر که واقعاً محیی ایران بود در باطن به اشارۀ
ایشان [روسها]» دانسته می شود )07(.آشنایی زنجانی با برخی علوم آن زمان نیز( )17میتواند یادآور
اظهار نظرهای علمی راوی داستان «اعتافات دالگورکی« باشد .نظر زنانی ،دربارۀ مضوضوع
ّه
ممد ،هچون راوی نسخههای اولی
ّت نوشته است در زمینه جانشینی حضرت ّ
آن چه در اسلم و مهدوی
زمینه اصلحگرایی اسلمی و بازگشت به اسلم اولیه برای نات از انطاط ،نیز نونۀ اضندیشههای
سلفی ایرانی و هسو با فکرغالب بر «اع تافات دالگورکی» است .به علوه ،او نس ت کسی بود که
از دستیابی «یکی از رجال» به این جزوه در سال 1314ش یاد کرد .حجازی نیز دستی بر
ّا ،احتمال این که حجازی تنها آفرییندۀ «اضعتافات» بوده باشد ضعیف میناید زیر
رماننویسی داشت )47(.ام
نوشتههای زنجانی ،در نوشتههای او تأکیدی بر نژادپرستی و برتری نژاد آریایی-که یکی از
عناصر اصلی فکری «اعتافات» است -یافت نیشود .افزون بر این ،شباهتی نیز بی نثر او و نثر
«اعترافات» -آن گونه که در مورد سبک شیخ ابراهیم زنجانی صادق است -وجود ندارد .از همین رو،
نقش او را در خلق «اعتافات» میتوان در نایت ًدر حد هکاری دانست .پس از مرگ زنانی در
مهدویت در تران به چاپ رساند .نکتۀ نضیازمند یادآوری آن است که آیتال ممد خالصی ،از دست
اندرکاران نشر «اعترافات »،نیز سابقۀ همکاری با محمد باقر حجازی و آشنایی با شیخ ابراهیم
زنانی داشت )57(.اشارۀ اضحد کسروی به هویت سازندۀ اضین اثر به احتمالی دربارۀ سضید مم
ّد
باقر حجازی است که در تران بود و تلشهای نه چندان موفق او در رماننویسی-کاری که به کلی
از نظر کسروی عبث بود)67(-میتواند انگیزۀ اشارۀ کسروی به او به عنوان «مرد بیمایۀ
)بلندپروازی که در طهران است و سال ها به شناخته گردانیدن خود میکوشد »،بوده باشد77(.
دالگورکی» پرداخته آن زمانه بود .آفرینش و گیایی این نوشته را نیز میتوان حاصل
گفتمانهای چیرۀ سیاسی -اجتماعی در سالهای مقدم و مقارن با نگارش آن شمرد .نگرانی از
به نحو عام و روسهراسی به نحو خاص ،و پذیرش گستردۀ نظریّه توطئه ،همگی را میتوان از
«اعتافات دالگورکی» را ،که در زمان پادشاهی رضا شاه نوشته شد ،میتوان پژواک این دو
ِ» دینی گرایش متلف دانست .در چنی اوضاع و احوالی باییستیزان فرصت آن یافتند که «دگر
ِبومی
این مت باییستیزانه نایانگر تغیی و تولت دیگری نیز بود .ویراستاریهای پی در پی که برای هرچه باور
سازگارتر کردنش با اوضاع زمان ،به مرور انام شد خود دگرگونیهای اجتماعی-تاریی ایران در سالهای ان
«اعترافات» را باز میتابید .ملیّتگرایی این نوشته پژواک ملیتگرایی زمان پیدایشاش در سالهای نیمۀ دوم دهۀ 1310ایران بود
و به تبع مایۀ آخوندستیزانهاش نیز غلیظتر .امّا ،در ویراستاریهای پی در پی ،در نیمۀ دهۀ ،1320و بازگشت قدرت علمای اسلمی،
مایۀ ضدآخوندی متن بهتدریج رقیقتر شد )87(،تا آنجاکه در واکنش به فعالیت گروههای غیرمذهبی دوران،
دیگری» زمان و موقعیتی ویژه میطلبد (demonization) «(.این واقعیت به درستی تأئید شده که دیو ناندن
« )97اعتافات دالگورکی» درست در زمان و موقعیت مناسب انتشار یافت« .زنیخوشبختی» با درونایههای نژ
آخوندستیزانه در دوران رضا شاه به چرخش درآمد .چاپ و انتشار رسمی و گستردۀ داستان ،امّا،
پس از تبعید او روی داد ،یعنی در اوج مقبولیت نظریههای توطئه در گفتمانهای سیاسیِ ملّتی که پادشاهی پهلوی را هم برآورده و هم
باژگون ساختۀ بضیگانگان میدانست .افزون بر این ،آشوبها و تلخکامیهای ناشی از جنگ جهانی
دوّم بر سینۀ مردم ایران سنگینی میکرد .همزمان ،آزار و کشتار یهودیان در اروپا نیز
الگویی در پیش روی برخی کسان گذاشت تا غیخودی بیافرینند ،ناکامیها را ناشی از او
گرچه «اعترافات دالگورکی» فراوردۀ نگرشهای سیاسی دهۀ 1930م1310/ش بود ،ام
ّا ،بن مایۀ اضین روایت سیاسی
که آییهای بابی و بایی ساختۀ دضست دولتهای استعمارگرند ،هنوز رنگ نباخته است .سببهای
ماندگاری این افسانه در نوشتهای دیگر بررسی شده است )08(.آنچه به پژوهشهای بیشتر نیاز
دارد پیامدهای عملی این ماندگاری برای باورها و رفتار بشی قابل توجه از ایرانیان نسبت
به «دگراندیشان» دینی است .پژوهشگران و مفسران نظریههای توطئه و «دیونائی» فرهنگی ،بر
این نکته تصریح کردهاند که جهانبینی توطئهگرا در ذات پدیدهای متضاد با مداراگری است و
میتواند بنیان اخلقی اجتماع را ویران سازد )18(.آثار ناگوار «اعتافات دالگورکی» در
از کتاب مینا یزدانی دربارۀ تاریخنگاری و بافت روائی تاریخ معاصر ایران است که م ت
نوشتۀ منسوب به دالگورکی با عنوان های متعدد و متلف منتشر شده است ،در م ت این 1 .
مقاله از آن به عنوان اعتافات دالگورکی یا «اعتافات» یاد می شود .در ایران ،برای
ن .ک .به :محمّد توکلی طرقی« ،اسلمگرایی و بهاییستیزی در ایران» ،ایران نامه ،سال نوزدهم ،شمارۀ 1و ( 2زمستان 2 .
،1379تابستان ،)1380صص .124-79دربارۀ «اعترافات دالگورکی» و توّهم توطئه در ایران ن .ک .به :احمد اشرف،
«:توهم توطئه» ،گفتگو ،شمارۀ ( 8تابستان ،)1374صص .45 -7نیز ن .ک .به
Ahmad Ashraf, “The Appeal of Conspiracy Theories to Persians,” Princeton Papers
(Winter 1997), pp 55-88; and Moojan Momen, “Conspiracy Theories and Forgeries: The
Baha’i Community of Iran and the Construction of an Internal Enemy,” forthcoming.
”Encyclopedia Iranica, s.v. “Dolgorukov Memoirs.
ن.ک .به :احمد کسروی« ،آفتاب حقایق یا دروغ رسوا» ،پرچم ( ،1:4اردیبهشت 177-169،)1322؛ بثی در 3 .
رد اعترافات مجعول منتسب به کینیاز دالگورکی ،چاپ دوّم (طهران :مؤسسۀ ملی مطبوعات امری 352 ،ش)؛ متبی مینوی« ،انتقاد
کتاب :شرح زندگانی من» ،راهنمای کتاب ،سال ششم ،شمارۀ 1و ( 2فروردین واردیبهشت 26-25 ،)1342؛ نیز ن .ک.
:به
“Conspiracies and Forgeries: The Attack upon the Baha’i Community in Iran: A
Response to Dr. David Yazdan’s Article, Muslim Brotherhood—Part VIII,” Persian
Heritage vol. 9, no.35 (2004):27-29
4 . ّه تا گرد روایت» ،در دست انتشار
.مینا یزدانی« ،اعتافات دالگورکی :از قص
یادداشتهای کنیاز دالغورکی »،حسن اعظام قدسی (اعظام الوزاره) ،خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران ،دو جلد (تهران5 . «،
1342ش به چاپ رسیده است ،بنا بر این با آن که نسخه مندرج در کتاب او ،چنان که از بررسی متوای آن
ا اولی نسخۀ به چاپ رسیده نیست .اعظام قدسی در پی درج جزوه ای که در آن بهبر می آید ،قدیی ترین نسخۀ موجود استّ ،
ام
تل ش برای اثبات روسی بودن منشاء آیی بایی پرداخته ،شرحی از احکام آن راکه «به وسیله انگلیسی ها به دست آورده» ارائه داده
یادداشتهای کنیاز دالغورکی» ،اعظام قدسی ،هان ،ج ،2صص .911-910اعظام قدسی در ادامۀ بضثی در« 6 .
«پیدایش فرق و سالک[کذا] یا ادیان به عناوین مختلف بعد از پیغمبر و خلفای راشدین» ،از
این جزوه خطی «راجع به پیدایش باب» یاد کرده است .وی «جزوه» را از نسخۀ خطی ابوالسن
بسطامی نامی «ماشی» میکند و در کتاب خود میآورد .آگاهی از تاریخ دقیق پدیدار شدن «زنی
خوشبختی» آسان نیست .اعظام قدسی تاریخ دستسیاش به «جزوۀ خضطی» را هنگام حدوث واقعهای
السلطنه ،میداند .اعظام قدسی ،خاطرات من ،ج ،2صص 682-683و .910اقوال دیگر صحت و دق
ّت اعظام قدسی وزیری قوام
را در این مورد تأیید نیکنند .از جله به گفتۀ اضحد کسروی در باییگری« :از سه چهار سال پیش نوشتهای
کینیاز دالغورکی به میان آمده که زنجیرۀ خوشبختی گردانیده شده و کسانی نسخههایی برداشته به این و آن میفرستند ».احمد کسروی،
1324شض از پیدایش بهاییگری (تهران :کتابفروشی پایدار ،بی تا) ،ص 70؛ و لنۀ مضل
ّی نشر آثار بایی نیز در
«اعترافات دالگورکی» در «این هفت -هشت سال اخیر» یاد میکند .بحثی در رد اعترافات مجعول منتسب به کینیاز دالگورکی ،ص
.23بنابر این میتوان گفت این متن برای نخستین بار در دهۀ 1310ش به شکل دستنویس به چرخش درآمده ،هم در تران و
.شاید پیشتر از آن هم در خراسان -اگر گفتۀ اعظام را دربارۀ نسخۀ خطّ ابوالحسن بسطامی قابل اعتماد بدانیم
روزنامۀ وظیفه ،شمارۀ ّ 18 ،41مهر .1323حجازی روشن نیکند که از کدام رجل ،و از چه شکل 7 .
.انتشار سخن میگوید .به هر حال ،نشانی از انتشار «اعتافات» در سال 1314ش در دست نیست
گزارش گینیاز دالقورکی» ،سید محمد باقر حجازی ،اسلم و مهدویت (تهران :چاپخانۀ بانک ملی ایران .بی تا) ،صص« 8 .
.147-109از این نسخه در مقالۀ حاضر به عنوان «نسخۀ حجازی» یادخواهد شد .هرچند اسلم و مهدویت فاقد تاریخ انتشار است،
از آنجا که در متن آن (ص )109از سال 1320به عنوان «سال قبل» یاد شده ،کتاب میبایست در سال
1321منتشر شده باشد .خان بابا مشار در فهرست کتابهای چاپی سال انتشار این کتاب را درج
نیکند ،و کسروی هم که در 322شض از «اع تافات دالگورکی» مینویسد ،در اردیبهشت ماه در پرچم تنها از دستنوشته
بودن نسخه ،و در باییگری تنها از چاپ آن «به تازگی» در «دو سه روزنامه» یاد میکند و نامی از اسلم
.نمیبرد .کسروی« ،آفتاب حقایق یا دروغ رسوا» .170 ،و ___ بهائیگری ،ص 70
هانا 9 .
اعترافات سیاسی :اعترافات کینیاز دالقورکی جاسوس روسیه تزاری در ایران» ،سالنامۀ« 10 .
خراسان (مشهد .160-129 ،)1322 :در این مقاله از این نسخه با عنوان «نسخه سالنامه
برای مثال ،در صفحۀ اول نسخۀ اعظام «قریۀ لرامیتک» ثبت شده ،و در نسخههای سالنامه 11 .
گزارش گینیاز دالقورکی» ،در حجازی ،همان ،صص « ،119-118یادداشتهای «کنیاز دالغورکی» ،اعظام قدسی ،همان ،ص« 12 .
915.
.اعتافات سیاسی 13 . 138-137
کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش مذهب!! بابی و بائی در ایران .چاپ سوم ( تران14 . :
.کتابفروشی حافظ ،بیتا) .ازاین نسخه در مقالۀ حضاضر به عنوان «نسخۀ تضران» یاد خواهد شد
باز هم بوانید تا حقیقت را بدانید :اسرارباب و باء یا اعتافاتی کینیاز دالگورکی و 15 .
اسرار فاش شده .چاپ یازدهم (اصفهان :کتابفروشی جوادیه ،بیتا) .از این نسخه در مقالۀ
انتشارات محمّدی ،بیتا) .از این نسخه در این مقاله به عنوان «نسخۀ خالصی» یاد خواهد شد .بنا بر یکی از پانوشتها (شمارۀ
14صفحۀ ،)80کار آیتال خالصی بر روی این اثر ،پس از بازگشت وی از تبعید به یزد (-1325
،)1327یعنی سالها پیش از فوتش ( 1324ش ) بوده و احتمال دارد که خود وی نیز آن را به چاپ رسانده باشد و نسخهای که
:ما در دست داری اولی چاپ آن نباشد .دربارۀ نفش خالصی در انتشار «اع تافات دالگورکی» ،ن .ک .به
Mehdi Abedi, “Shi‘ite Socialization in Pahlavi Iran: Autobiographical Sondages in
a Postmodern World,” Michael M.J. Fischer and Mehdi Abedi (Eds.). Debating
Muslims: Cultural Dialogues in Postmodernity and Tradition (Madison: The
University of Wisconsin Press, 1990), p. 51.
.کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش »،صص 18 . «12-8
.نسخۀ سالنامۀ خراسان تنها به یهود اشاره میکند« .اعترافات سیاسی» ،سالنامۀ خراسان ،ص 20 . 132
همان ،ص .19قرار دادن مذهب شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب پنجم (یا مذهب امام جعفر صادق) در کنار مذاهب 27.
چهارگانه اهل سنت ،سابقۀ تار ی ی دارد .اطلع از این سابقه ،در شناخ ت بس ت فکری اعتافات دالگورکی ،رهگشاست .این نکته اولی
:بار در عهد نادر شاه و به عنوان یکی از شرایط او برای پذیرش تاج و تتض مطرح شد .ن .ک .به
Said Amir Arjomand, The Shadow of God and the Hidden Imam: Religon, Political
Order and Societal Change in Shi ‘ite Iran from the Beginning to 1890 (Chicago:
University of Chicago Press, 1984), p. 216.
با برافتادن نادر این داستان هم به فراموشی سپرده شد تا آن که در پی کوششهایی برای نیل
به وحدت اسلمی در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم ،شش تن از علمای شیعۀ عراق از جله
ّه مسلم ی »
ممدکاظم خراسانی و عبدال مازندرانی در 1911م فتوایی در بارۀ لزوم اتاد «کاف
صادر کردند .در این فتوا از مذهب شیعه به عنوان یکی از«فرق پنجگانه اسلم» ،که اختلفشان سبب «انطا
«:استیلی اجانب» گردیده یاد شده است .ن .ک .به :العرفان( 3:4 ،فوریه ،)1911صص 61-160؛ و نیز به
Rainer Brunner, Islamic Ecumenism in the 20th Century: The Azhar and Shiism
between Rapproachment and Restraint (Leiden: Brill, 2004), p. 43.
این اندیشه در میان اصلحگران سلفی بعد از مشروطیت در ایران نیز جایی داشت .در سالهای پس از چاپ ا
در دهۀ 1320و ،1330نیز این فکر مدافعان پرشور داشت .از جله حاج مهدی سراج انصاری که معتقد بود« :فرقی که میان
شیعه و سنی هست ،عین همان فرقی است که میان شافعی و حنبلی و خنفی و مالکی سنیهاست ».ن .ک .به :رسول جعفریان،
.حاج سراج انصاری :ستارهای در عرصۀ مطبوعات اسلمی (قم :مؤسسۀ اطلع رسانی اسلمی ،)1382 ،ص 95
یادداشت های کنیاز دالغورکی» ،اعظام قدسی ،ص 915؛ «گزارش گینیاز دالقورکی ،حجازی ،همان ،ص 119؛ «اعتافات« 28 .
.سیاسی» ،سالنامۀ خراسان ،ص 137؛ «کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش» ،ص 17
.ن .ک .به« :یادداشتهای کنیاز دالغورکی »،اعظام قدسی ،ص 912؛ و «گزارش گینیاز دالقورکی» ،حجازی ،ص 31 . 111
. .ن .ک .به« :کینیاز دالگورکی یا اسرارپیدایش» ،ص 33 . 8
34ادبیات و .
داستان ّه و طلوع پلوی»، ن .ک .به شاهرخ مسکوب« ،مل
ّیگرایی ،ترکز ،و فرهنگ در غروب قاجاری
آمدن ممدرضا شاه تا پیوزی انقلب اسلمی ،سالهای ،)1357-1320چاپ ششم( .قم :رسول جعفریان،
اسدالله خرقانی و شریعت سنگلجی نام برد .ن .ک .به :جعفریان ،جریانها و سازمانهای مذهبی -سیاسی ایران ،صص-703 .
726.
برای ترجۀ فضارسی بعضی از «پروتکل»ها ن .ک .به :غلمرضا سعیدی ،خطر 39 .
جهود برای جهان اسلم و ایران (تهران :انتشارات کتابفروشی محمدی ،)1335 ،صص .120-116برای مقایسهای بی
رواج داد .در سالهای 1330و ،1331حدود یک دهه پس از انتشار یادداشتهای دالگورکی ،که
حزب توده نفوذ قابل ملحظهای در ایران یافته بود ،سازمان سیا به جعل و نشر خاطرات لهوتی پرداخت که
سیا مبوبیتش وی را نامزد مناسبی برای به دست گرف ت زمام قدرت در ایران -در صورت بر سر کار آمدن یک دولت دست نشانده
شوروی -کرده بود .احد اشرف« ،توهم توطئه »،گفتگو ،شاره ( 8تابستان ،)1374صص .22-21در این مورد هچن ی ن.
:ک .به
Donald Wilber, Adventures in the Middle East (Princeton: 1986), p. 191.
ن .ک .به :اشارات راجع به یهود و مزدک و نقش آنها در «خرابی» کشور .کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش ،ص 40 . 8
.
41 .
دالگورکی بررسی نشریههای اسلمی دهۀ 1320و آغاز دهۀ 1330نشان میدهد که هانند زمان نگاشت اعتافات
باییستیزی در این دوران نیز با یهودستیزی ،و ضدیت با کمونیسم هراه بوده است .برای مثال ،ن .ک .به :نوشتههای متعدد به
قلم سید عبدالکریم فقیهی شیرازی ،در پرچم اسلم ،شمارۀ 26( 8اردیبهشت ،)1325و شمارۀ 30( 13خرداد )1325؛
و نیز به :مقاله شیخ ابوالفضل نجمآبادی در دنیای اسلم ،شمارۀ 22( 76خرداد )1327؛ و نیز به حاج سراج
انصاری« ،غلط بودن اصل اول دیالکتیک ،و مخاطرۀ صهیونیزم ،و به وجود آمدن مذهب باب در ایران» ،ندای حق ،شمارۀ ( 108
16).مهر 1331
در بارۀ وصیتنامه پطر کبیر در نشریههای آغاز دهۀ 1320ایران نکات جالبی به چشم میخورد .از جله .
حسی 42
کوهی
کرمانی ،مدیر نسیم صبا چنی نوشته است« :آنچه مقق شده این سند سیاسی را بعد از پطر به نام وی ساخت
بشی از ماده 9این «وصیتنامه» که میگوید « هر چه بیشت مکن است به اسلمبول نزدیک شوید . .
.انطاط ایران را تسریع نائید ،تا خلیج فارس نفوذ کنید »،میافزایدکه «تقریبا هه
جانشینان پطر و تام پیوان طریقۀ امپریالیستی روسیه سیاستی را که این وصیت نامه مع ی
نوده است در ایران تعقیب نودهاند ».حسی کوهی کرمانی ،از شهریور 1320تا فاجعۀ آضذربایان و
.زنجان :تاریخ روابط روس و ایران .ج اول (تهران :انتشارات روزنامه نسیم صبا .)1321 ،صص 21-20
.مرتضی احمد .آ ،پرنس دالگورکی .چاپ سوم (تهران :دارلکتب السلمیه ،)1346 ،ص 45 . 38
عبدالرحیم طالبوف ،سیاست طالبی (طهران :مطبعۀ شمس1329 ،ق 1290/ش 1911/م) .طالبوف سیاست طالبی 46 .
را در 1320ق 1281/ش 1902/م نوشته بود .این کتاب سالها پس از مرگش به چاپ رسید .ن .ک .به :آدمیت ،ان
(Nikolai Andreevich) (1792-اولی دالگورکی که به ایران آمد ،نیکولی آندریویچ 47 .
بود که در سال 1245هـ.ق 1829[ .م ،].در دوران سلطنت فتحعلی شاه و ولیتعهدی عباس )1847
میزا ،برای بررسی علل قتل گریبایدوف و هچن ی نظارت در اجرای مواد معاهدۀ ترکمانچای به
عنوان سفی روسیه وارد تبیز شد و تا جادی الخر [ 1246نوامب ]1830در ایران ماند .ارتباط
ّاس میزا بوده است .ن .ک .به :فاطمه قاضیها ،اسنادی
و مکاتبات وی بیشت با قائم مقام و عب
از روند اجضرای معاهدۀ تضرکمضانچای ( 1250-1245هـ.ق( ).تهران :انتشارات سازمان اسناد ملی ایران.)1374،
«اعتافات» به نام او انتشار یافته .وی در سال 845م [ 1261هض.ق] به مقام وزیر متاری
روسیه در ایران رسید و تا سال 854م [ 1270هـ.ق ].در این سمت باقی ماند .سومین دالگورکی که در مقام
ناصری ،از 1886تا 1889در ایران بود ،هان است که طالبوف در سیاست طالبی دربارهاش سخن گفته .ن .ک .به:
).محمّد باقر حجازی« ،معرفی کتاب اسلم و مهدویت» ،روزنامۀ وظیفه ،شمارۀ 18 ( 41مهر 48 . 1323
ن .ک .به :عبدالله مستوفی ،شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ من یا تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ 51 .
قاجاریه .دو جلد .چاپ دوم (تهران :زوّار ،)1341 ،صص .1-42طالبوف نیز مینویسد« ،روسها . . .برای کاشتن تخم
نفاق زم ی را خوب شخم [می]نایند . . .از عهد پطر کبی تا به حال رجال روس را ندیدم که در این خیال تصرف ایران
52 .
اعتافات دالگورکی ّا نشانههای غلبۀ اضین اندیشه در
این وجوه البته وجوه مشخصی از اندیشۀ سضلفی است ،ام
یکی از نشانههای مهم اشاره به قرآنگرایی است .چنانکه گفتیم ،در این «اع تافات» آمده است که «اسلم عبارت از خدا و قرآن
است و یک اصول دارد ... .اسلم جز این چیز دیگری نیست« ».کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش» ،صص .18-19چن ی
تأکیدی بر قرآن در مقابل حدیث وجه دیگری از اندیشه سلفی و از زمینههایی دوری نسبی از شیعه و نزدی
.بود .در مورد قرآنگرایی سلفیّه ن .ک .به :جعفریان ،جریانها ،ص 705
دربارۀ شیخ ابراهیم ز نانی ن .ک .ب :مهدی بامداد ،تاریخ رجال ایران ،ج ( 1تهران :زوّار ،)1347 ،ص 15؛ 53 .
ابوالحسن علوی« ،رجال صدر مشروطیت» ،یغما( 5:3 ،خرداد ،)1331ص .133و نیز به زندگینامۀ خضود نوشت
او :شیخ ابراهیم زنجانی ،خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی (سرگذشت زندگی من) ،به اهتمام غلمحسین میرزا صالح (تهران :کویر،
در سکولرسیم »،ایران نامه ،شاره ( 4زمستان ،)1383صص .511-489به گفتۀ هضا ناطق ،اصل کتاب خاطرات
ز نانی که در کتابان مضلس نگاهداری میشود ،با آنچه به چاپ رسیده تفاوت آشکار دارد .ن.
ک .به :ها ناطق« ،روحانیت از پراکندگی تا قدرت ،»828–1909 :رهآورد ،شاره ( 83تابستان ،)2008ص
ال نوری داد .ن .ک .به :مهدی ملک زاده ،تاریخ انقلب
.95ز نانی دادستان دادگاه انقلبی بود که حکم به اعدام شیخ فضل
ایرج افشار(ویراستار) ،نامههای تران (شامل 154نامه از رجال دوران به سیدحسن تقی زاده)( ،تران :ن
ّت مربوط به پژوهش فرزان روز ،)1378 ،صص 76-65؛ _______( ،ویراستار) ،اوراق تازه
یاب مشروطی
سالهای (1330-1325تهران :انتشارات جاویدان ،)1359 ،صص .345-335از تقیزاده نیز نامهای خطاب
به زنانی به چاپ رسیده است .ن .ک .به :احد علی مور
ّخالدوله سپهر ،ایران در جنگ بزرگ
.زنجانی ،خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی ،صص ،242 ،239و 54 . 245
.همان56 . 30 ،
.همان ،صص 112و .110برای نمونههای دیگر از جمله ن .ک .به :صص 68-60 ،58 ،55و 57 . 117-116
زنجانی ،خاطرات ،ص 116و«یادداشتهای «کنیاز دالغورکی» ،اعظام قدسی ،همان ،ص 58 . 2:925
:برای مقایسه خاطرات زنانی و «اعتافات دالگورکی» نگاه کنید به دو نونۀ زضیر 61 .
رمضان سال چهارم رسید .حالیه من قریب پنج سال است در ایران تصیل و مطالعه میکنم و زحت «میکشم و هه
:و
سال ... 1310خانه و فرش و بعضی اثاثیه و توسعه در زندگی دارم .همسایۀ محترمین هم هستم .حاجی میر بهاءالدین مرحوم«
به من بیشت توجه و اعتماد دارد .پسرش حاجی سیداحد شاگرد نیکو و عزیز من است .شاید پسرانش هم به م
برای نمونۀ دیدگاههای سنّی ن .ک .به گفتگوی زنجانی و «صاحب منصب» ،زنجانی ،خاطرات50-42 ،؛ و گفتگوی راوی62 .
«.اعترافات دالگورکی» و «حکیم احمد گیلنی» دربارۀ علل «شکست» ایران« ،کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش »،صص 12-8
همان ،صص .195 ،182، 149کسروی که به دستنوشتۀ «ز نی خو شبتی» دست یافته بود ضمن نقل دیباچۀ آن که 63 .
خواننده را به نسخهبرداری و انتشار متن دستنوشته میخواند ،این شگرد را یک «افسانه فرنگی» دانست .کسروی ،پرچم،1:4( .
دربارۀ رمانهای شیخ ابراهیم زنجانی ن .ک .به :عبدالله شهبازی« ،زندگی و زمانۀ ابراهیم 64 .
( ،10تی زنانی ،جستارهایی از تاریخ تددگرایی ایرانی »،زمانه ،سال دو
ّم ،شاره های
نظر میرسد که در «رمانگونه»های شرارۀ اضستبداد ،و شهریار هوشند نیز نوعی تلفیق واقعیت و
ن .ک .به :زنجانی ،رجم الدجال فی ردّ باب الضلل (یا ارشاد الیمان) 2 ،جلد .1313 ،از این کتاب تنها یک نسخۀ 67 .
خطی در دستس است .ن .ک .به :علی ابوالسنی (منذر) ،شیخ ابراهیم زنانی ،زمان ،زندگی ،خاطرات ،به ضم
«.ولیت تکوینی» پیامبر و ائمۀ معصومین (ع) (تهران :موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران ،)1387 ،ص 23
.جهان اشاراتی میکردند و ایران را بدبخت میشمردند ».زنجانی ،خاطرات ،ص 148
ر العلماء از نزدیک آشنا بود .ن .ک .به :ایرج 69 .
اللک و صد
به گواهی نامههایش ،ز نانی با ازلیان سرشناسی چون ذکاء
افشار ،اوراق تازه یاب ،صص 338و .344اشارۀ طضنزآمیز وی به «مفسد» بودن تقیزاده در نامهای به وی گویای چگ
او با ازلیان است .ن .ک .به :افشار ،همان ،ص .340توضیح آن که شاری از روحانیان از جله
مازندرانی و خراسانی در تلگرافی حکم به «ضدیت مسلک» سیدحسن تقیزاده با «اسل میت مملکت» داده بودند .در پی این حکم،
حبل المتین در مقالهای تأ کید کرد که «تقیزاده بیدین و بابی» نیست .ن .ک .به :افشار ،همان صص .214 ،207علوه
ّاح ن.
ّتی داشت که گویا خود از ازلیان بود .دربارۀ ازلی بودن سی
ّاح م ل
بر آنچه گفته شد ،ز نانی دوستی نزدیکی نیز با حاج سی
:ک .به
Mangol Bayat, Iran’s First Revolution: Shi‘ism and the Constitutional Revolution
of 1905-1909 (New York: Oxford University Press, 1991), pp. 67-8.
.زنجانی ،همان ،ص 70 . 185
.از جمله با «تاریخ و جغرافی و فیزیک و شیمی و اختراعات عصری »،زنجانی همان ،ص 71 . 195
«حکومت اسلمیه» ن .ک .به :زنجانی ،همان ،صص .46-33آرای وی در این موارد نزدیک به آرای سید
اسدالله خرقانی است .ن .ک .به :سید اسدالله خرقانی ،محوالموهوم و صحو المعلوم یا راه تجدید عظمت و قدرت اسلمی ،با مقدمۀ
.سیّد محمود طالقانی (بی جا :غلمحسین نور محمّدی خمسه پور ،بی تا) ،صص 78 ،41-38
ّد باقر حجازی میتوان به درویش قربان ،فیوزه و طوفان بل اشاره 74.
از جله رمانهای سید مم
.کرد
دربارۀ همکاری خالصی و سید محمد باقر حجازی ن .ک .به جعفریان ،جریان ها و سازم انهای مذهبی -سیاسی ایران ،ص 75.
.117:دربارۀ اینکه خالصی شیخ ابراهیم ز نانی را میشناخته است ن .ک .به
Pierre-Jean Luizard, trans. La vie de l’ayatollah Mahdī al-Khālī par son fils
(Batal al-Islam) (La Martiniere, 2005), 316.
در بارۀ نگاه کسروی به ادبیا ت ن .ک .به :احمد کسروی ،در پیرامون ادبیّات (تبریز :احیاء ،بی تا)؛ _____« ،یکم 76.
احمد کسروی .بهائیگری( .تهران :کتابفروشی پایدار ،بیتا) ،ص .70محتوای رمانهای سیدمحمد باقر حجازی تعلیم اخلق 77 .
در قالب داستانهای عاشقانه بود -قالبی که از دیدگاه کسروی «بیهوده» مینود .ن .ک .به :احد کسروی،
برای مثال ،اشاره به «مردم ستمدیده از دست حکام و آخوند» در نسخههای اعظام و حجازی ،در نسخۀ خراسان به «مردمان 78 .
ستمدیده» تبدیل شده و در نسخه تهران و نسخههای بعد از آن یکسره ناپدید .ن .ک .به :اعظام« ،یادداشتهای کنیاز دالغورکی»،
.ص 929؛ حجازی« ،گزارش گینیاز دالقورکی» ،ص 147؛ و سالنامۀ خراسان«،اعترافات سیاسی »،ص 160