You are on page 1of 18

‫اعتافات دالگورکی(‪ )1‬داستانی جاسوسی‪ -‬سیاسی است که نگارش آن به سفی روسیه در ایران در سال‌های پای‬

‫محمّد شاه و آغاز سلطنت ناصرالّدین شاه نسبت داده شده است‪ .‬در این داستان تاریخ‌وار‪ ،‬که آفریدۀ قصه‌نویسی ایرانی در دهۀ‬

‫‪1930‬م‪ ۱۳۱۰/‬هـ ش بود‪ ،‬کنیاز دالگورکی دردهۀ ‪ ۱۸۳۰‬م با مأموریت مفی در مقام متجم سفارت روسیه به‬

‫ایران رفت‪ ،‬مسلمان شد‪ ،‬و به کسوت آخوندی درآمد‪ .‬وی شاری از ایرانیان‪ ،‬ازجله بنیان‌گذار‬

‫آتی آیی بایی را به کار جاسوسی گماشت‪ .‬اندکی پس از بازگشت به روسیه‪ ،‬با نام شیخ عیسی‬

‫لنکرانی به عتبات رفت و درآ نا طلبۀ ش یازی جوانی را برانگیخت که نضضت بابی را به راه‬

‫اندازد‪ .‬آنگاه خود به عنوان سفی روسیه به ایران بازگشت و این بار مقدمات ظهور آیی بایی‬

‫را فراهم آورد‪ .‬با درهم تنیدن رویدادهای تاریی با ماجراهای تیلی‪ ،‬هدف روایی اعتافات‬

‫دالگورکی القای این باور بود که جنبش بابی و آیی بایی پیامد نقشه‌های سفی روسیه برای‬

‫درهم شکس ت اتاد مسلمان بوده است‪ .‬هدف نویسنده تقق یافت و این داستان در بی کسانی که‬

‫ِ قادر رویدادهای تاریخ ایران در دورۀ قضاجار می‌دانستند عی واقعیت‬


‫استعمارگران را صحنه‌ساز‬

‫‪.‬پنداشته شد‬

‫چگونگی تاثی اعتافات دالگورکی در دگرگونی بایی‌ستیزی از نگرشی دینی به جنبشی سیاسی پیش‬

‫از این بررسی شده است‪ )2(.‬ناهخوانی این قصۀ هضدفمند با اسناد و واقعیت‌های تاریضی و‬

‫تناقضات درونی آن را نیز دیگران بررسیده‌اند‪ )3(.‬از آنا که دگردیسی این داستان به گرد روایتی تاری‬

‫در جای دیگری کاویده‌ام‪ )4(،‬در این نوشتار بیشت به تبارشناسی جهان‌نگری اعتافات دالگورکی در‬

‫دهه‌های نستی پس از انقلب مشروطه پرداخته‌ام‪ .‬بررسی کشاکش بی آریایی‌گرایی و اسلم‌گرایی در‬

‫آن دوران‪ ،‬نشان می‌دهد که اعتافات دالگورکی با دگرسازی و اجنبی‌سازی باییان به آمیخ ت این‬

‫‪.‬دو گرایش هویتی می‌پردازد‬

‫تاریچه پیدایش و نسخه‌های متلف ‪1.‬‬

‫اعترافات دالگورکی‪ ،‬پیش از آن که در آغاز دهۀ ‪ 1320‬شسی به چاپ رسد‪ ،‬سال‌ها به صورت دست نوشته و با‬

‫عنوان «ز نی خوشبختی» در تران و مشهد در چرخش بود‪ .‬حسن اعظام قدسی مندرجات این «جزوه‬

‫ّی» را یکسره در خاطرات خود آورده است‪ )5(.‬جزوه چنی آغاز می‌شود‬
‫‪:‬خط‬

‫چون قرائت این سطور از نظر مذهبی و اخلقی و ملکتی و تاریی واجب شرده شد او را زنی خوش بتی قرار د‬

‫خانواده واردشود خوش بتی را با خود خواهد برد و چنان چه نگاه داری شده یا استنساخ نشده‬

‫و رد شود ملل خاطر فراهم خواهد آمد‪ .‬آن چه تا کنون شنیده شده و به تجربه رسیده است‪،‬‬

‫چندین خانواده به واسطه استنساخ خوش‌بت شده و چندین خانواده به واسطه نگاه داری به سختی‬

‫معیشت و مرض مبتل شده‌اند‪ .‬یک نسخه سواد بردارید و به نزدیک ترین دوست خود هدیه کنید‪.‬‬

‫)قطع زنی خوش‌بتی باعث بدبتی است‪6(.‬‬

‫ّد باقر حجازی مدیر روزنامۀ وضظیفه‪ ،‬با این ادعا که این یادداشت‌ها را یکی از رجال‬
‫سید مم‬

‫ایران در سال ‪ 1314‬منتشر کرده بود‪« ،‬سبک عبارت» آن را «تصحیح» کرد(‪ )7‬و آن را با عنوان‬
‫‪ 1321‬به چاپ‬ ‫«گزارش گینیاز دالقورکی» در کتاب اسلم و مهدوی‬
‫ّت آورد و ظاهرا در سال‬

‫رساند‪ )8(.‬به گفتۀ کضسروی‪« ،‬اعتافات دالگورکی» در سال ‪ 1322‬شض «در دو سه روزنامه» به چاپ‬

‫رسید‪ )9(.‬در پایان سال ‪1322‬ش نیز‪ ،‬این نوشته در بش تاریی سالنامه خراسان منتشر شد‪)01(.‬‬

‫نسخه‌های اعظام ‪ ،‬حجازی و سالنامۀ خراسان خود تفاوت‌هایی عمده دارند‪ .‬پاره‌ای از این‬

‫تفاوت‌ها آشکارا ناشی از دشواری خواندن دست نوشته بوده است‪ )11(.‬گوناگونی این نسخه‌ها‪،‬‬

‫ّ فراتر می‌رود‪ ،‬وگاه به وضوح حاصل «تصحیح»‌ها و دخالت‌های ماهوی و یا‬


‫ّا از این حد‬
‫ام‬

‫سلیقه‌ای در مت است‪ .‬در یک مورد تفاوت نسخه‌ها به گشودن رمز داستان جاسوسی یاری می‌رساند‬

‫و آن گزارش نوۀ جضانشینی حضرت ممد است‪ .‬در نسخه‌های اعظام و حجازی جانشینی حضرت مم‬
‫ّد با‬

‫ّت» را‬
‫ّد خود «اجاع ام‬
‫ّی‌گرا تشریح شده است و آن این که «قبل از رحلت»‪ ،‬حضرت مم‬
‫نگرشی سن‬

‫ملک رهبی مسلمی قرارداد‪ )21(.‬ام‬


‫ّا‪ ،‬بر اساس نسخۀ سضالنامۀ خضراسان‪ ،‬پس از فوت پیامب‪ ،‬حضرت‬

‫ّت» را پذیرفتند‪ ،‬بی‌آن که این شیوۀ گضزینش بر اساس سفارش پیامب بوده باشد‪(.‬‬
‫علی «اجاع ام‬

‫‪ )31‬به عبارت دیگر‪ ،‬در نسخۀ اضخی نوۀ جضانشینی به گونه‌ای روایت شده که تناقض آشکار با‬

‫‪.‬باور شیعیان نداشته باشد‬

‫چند ماهی بعد‪ ،‬در ‪1323‬ش مصادف با ‪ 15‬شعبان [سالگرد تولد امام دوازدهم شیعیان] م ت‬

‫یادشده با عنوان «یادداشت‌های کینیاز دالقوروکی» در تران انتشار یافت‪ ،‬با این هشدار‪:‬‬

‫« یک درس ع بتض برای مسلم ی‪ ،‬بوانند و به هوش آیند‪ »،‬و «حقیقت مذهب باب و باء‪ ».‬از آن زمان‬

‫تا کنون «اعتافات» بارها به گونه‌های متلف خطی‪ ،‬تایپی و ژلتینی‪ ،‬در ‪ 50‬تا ‪ 60‬صفحه قطع‬

‫ربعی‪ ،‬منتشر شده است‪ .‬غالب این چاپ‌ها از جله چاپ سوم تران(‪ )41‬و نشر یازدهم در اصفهان(‪ )51‬فاقد تاریخ‬

‫انتشار‪ ،‬و تعداد نسخه‌های انتشار یافته‌اند ‪.‬در چاپ تران نیز بسیاری عبارات در مقایسه با‬

‫چاپ سالنامه خراسان و نسخۀ حضجازی برای زدودن برخی تناقضات آشکار در مت تغیی یافته بود‪.‬‬

‫بارزترین این تغییات مربوط به نوۀ جضانشینی حضرت مم‬


‫ّد است که در این روایت معنایی کامل‬
‫ً‬

‫شیعی یافته بود‪ :‬حضرت مم‬


‫ّد قبل از رحلت حضرت علی را به جانشینی خود تعیی کردند‪ ،‬ولی‬
‫ّ‬

‫حضرت علی برای پرهیز ازاختلف گوشه‌نشینی گزیدند‪ )61(.‬پس از دگرگونی‌های متلف و متوالی در‬

‫مت‪ ،‬با چاپ سوم در تران‪ ،‬که تاریخ دقیق انتشارش نا‌معلوم است‪ ،‬مت «اعتافات» تثبیت شد و‬

‫چاپ‌های متعدد بعدی بر اساس این نسخه بود‪ .‬یکی از این نسخه‌ها مقدمه‌ای مفصل و پانوشت‌هایی‬

‫ّد خالصی» داشت‪ )71 (.‬در این مقاله‪ ،‬منبع نقل قول‌ها‪ ،‬از نسخۀ‬
‫از «مرحوم آیت‌ال شیخ مم‬

‫‪.‬تران‪ ،‬چاپ سوم است‪ ،‬مگر جز این تصریح شود‬

‫سازندۀ «اعترافات» چگونه می‌اندیشد؟ ‪2.‬‬

‫ّر و متوالی در نسخه‌های گوناگون «اع تافات» و تنش‌ها و تناقضات درونی آن‬
‫با تغییات مکر‬

‫مشکل بتوان از اندیشه‌ای منسجم در سراسر این اثر سخن گفت‪ .‬با این هه‪ ،‬می‌توان به نکاتی‬

‫کلی از تفکّر حاکم بر ذهن سازنده یا سازندگان این نوشته پی برد‪« .‬اعترافات» معجونی از‬

‫ّت‌گرایی و نژادپرستی؛ ب) اسلم‌خواهی به ویژه اسلمی‬


‫اندیشه‌هاست با سه رکن اصلی‪ :‬الف) ملی‬
‫ّی است؛ و پ) آخوندستیزی‬
‫‪.‬که عامل وحدت بش مل‬

‫این اندیشه‌ها در قالب پاسخ‌های حکیم احمد گیلنی به پرسش‌های راوی متبلور شده است‪ .‬از‬

‫پرسش‌های عمدۀ رضاوی یکی این است که ایران با آن هه عظمت چرا از «یونانی و عرب و مغول»‬

‫شکست خورد‪ )81(.‬پرسش اساسی دیگر آن که چرا اسلم به فرقه‌های گوناگون تقسیم شد و حقّ‬

‫باکدام یک است‪ )91(.‬پرسش‌ها و پاسخ‌های بش نست «اعتافات» نشان از اندیشه‌ای عمیقا‬

‫ّت‌گرایانه دارد که در دهه‌های پس از انقلب مشروطیت رواج یافته بود‪ .‬گیلنی ضع ف ایران‬
‫ملی‬
‫ً‬

‫را ناشی از نفوذ «اجنبی و ملل خارجی» می‌دانست‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬نوشته گرایشی یهودستیزانه‬

‫ُرد‪)12 (.‬‬
‫دارد و «یهودی و مزدک»(‪ )02‬را هراه مسیحیت عامل ایاد نفاق و سبب ضعف ملکت می‌ش‬

‫ّت بزرگی را مغلوب کرد‪(».‬‬


‫کار بدانا رسید که «یک دسته عرب به امر خدای بزرگ چنی مل‬

‫‪)22‬ناهخوانی «یک دسته عرب» با «به امرخدای بزرگ» در جلۀ گضیلنی‪ ،‬گویای نوعی تنش ذهنی سازنده است که‬

‫نوشته جلوه می‌کند؛ تنش بین نژادپرستی و ملیت‌گرائی از یکسو و اسلم خواهی‪ ،‬از سوی دیگر‪ .‬در عین حال‪ ،‬نظر به پیشینۀ پیچیدۀ‬

‫«اعترافات» و دگرگونی‌هائی که در طول زمان بر آن وارد شده می‌توان فرض کرد که گوناگونی اندیشۀ حاکم بر این اثر ناشی از‬

‫دست داشت بیش از یک تن و یک اندیشه در آفرینش آن باشد‪ .‬ملیت‌گرایی و نژادپرستی راوی داستان در جای‬

‫)از «نژاد آرین»(‪ )32‬جلوه‌گر می‌شود که «بی‌نایت مغرور و وطن‌پرست و با ذکاوت هستند‪42(».‬‬

‫پرسش و پاسخ‌های بعدی راوی و گیلنی گویای وجه غالب دیگر در اندیشه سازندۀ «اضعتافات»‬

‫است‪ :‬دفاع از اندیشۀ وحدت اسلمی و ضرورت یکی شدن مسلم ی فراسوی گونه‌گونی فرق اسلم‪ .‬این‬

‫توجه به جوهر اسلم‪ ،‬و یکی دانست فرقه‌های گوناگون آن در نسخه‌های قدیی‌تر‪ ،‬از دیضضدگاهی‬

‫ّی‌گرا می‌تراود‪ .‬راوی در تعیی جانشینی پیامب در صدر اسلم به «اجاع امت» معتقد است‪ ،‬و‬
‫سن‬

‫بر این که «هیچ جنگ و نزاعی» در روزگار چهار خلیفۀ اضول نبود‪ ،‬تاکید می‌کند‪ )52(.‬در نسخه‌های‬

‫بعدی نیز که از منظری شیعی است‪ )62(،‬تأکید بر وحدت اسلمی همچنان برجا می‌ماند‪ .‬این تاکید‪ ،‬در همۀ‬

‫نسخه‌ها‪ ،‬تا آناست که نویسنده امام جعفر صادق را در ردیف یکی از مؤسسان شاخه‌های متلف‬

‫سنی می‌شرد‪« :‬عبادات پنج‌گانه که بی مسلمی معمول است هه یکی است چند نفر مثل ابوحنیفه یا‬

‫امام شافعی یا حنبلی یامالکی یا امام جعفر(ع) اینها در اصل دین هیچ اختلفی نداشتند‪(».‬‬

‫‪ )72‬به‌علوه‪ ،‬با قران‌گرایی یادآور می‌شود که «اسلم شعبات ندارد‪ ،‬اسلم عبارت از خدا و‬

‫)قرآن است و یک اصول دارد‪82(».‬‬

‫ا‪ ،‬هانگونه که اشاره رفت‪ ،‬آشکارا با آخوندستیزی هراه است‪ .‬به‬


‫ام‬
‫اسلم دوستی نویسنده‪ّ ،‬‬

‫عنوان نونه‪ ،‬وی می‌نویسد که چگونه «مثل یک آخوند» «به هر ظهوری بی‌اعتماد» بوده و «هر‬

‫ترقی علمی را برای ایران کفر قلمداد» می‌کرده است‪ )92(.‬نویسنده در هان حال نگاهی تق یآمیز نسبت به‬

‫ّت‌گرایی و نژادپرستی اوست‪ .‬می‌نویسد «‪ . . .‬مردم عوام‬


‫مردم ایران دارد که خود در تضاد آشکار با ملی‬

‫ا‪ ،‬خرده‌گ ی ی‌ها از ره بان دینی به شکایت از دهری‌گری تبدیل می‌شود از آن جله‪:‬‬‫باطل چیست؟(‪ )03‬در دگرگونی‌های تدر یی‪ّ ،‬‬
‫ام‬

‫شکایت از «سستی عقیدت بزرگان دین» در نسخه‌های اعظام و حجازی‪ )13(،‬از «سستی عقیدت بزرگان»(‪ )23‬در نسخۀ سالنامۀ‬
‫‪.‬خراسان و سرا نام‪ ،‬در چرخشی کامل‪ ،‬از «سستی عقیدت بزرگان بی‌دین»(‪ )33‬در نسخۀ تضران‬

‫گفتمان‌های سیاسی‪ -‬اجتماعی غالب دوران ‪3.‬‬

‫ویژگی گفتمان‌های سیاسی‪ -‬اجتماعی چیه در ایران در دهه‌های اولی پس از انقلب مشروطیت‬

‫ایران نوعی نگرانی از چیگی‌جویی‌های اروپاییان معاصر و دل‌مشغولی به خطر تسلط آنان بر‬

‫کشور بود‪ .‬این نگرانی دستکم در دو گرایش فکری تجلی می‌کرد‪ .‬از سوئی‪ ،‬در این دوران‪،‬‬

‫نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی پاسخ‌گوی نیازهای میهن دوستانی بودکه خاطرۀ «صضد سال‬

‫تقی» استعمارگران را به یاد داشتند‪ )43(.‬در کنار این خاطره‪ ،‬یاد شکستی در گذشته‌های دور‬

‫نیز اندیشۀ آنان را می‌خلید‪ :‬شکست از تازیان‪ .‬در واکنش به این دو خاطره و برای درمان‬

‫احساس ِکه ت ی درونی در مقایسه با اروپائیان‪ ،‬بسیاری از آنان در آرزوی بازآوری شکوه‬

‫)باستان و پاکی نژاد آریایی بودند‪53(.‬‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬گروهی رستگاری را در بازسازی گذشته‌ای از نوعی دیگر می جستند‪ .‬آرمان‬

‫متفکران شیعی این دوران‪ ،‬که از اندیشه های اصلحگرا بره جسته بودند‪ ،‬بازآوری اوضاع و‬

‫ّابی» تعبی کرده‌اند‪)63 (.‬‬


‫احوال صدر اسلم بود‪ .‬برخی این گرایش را به «سلفی» یا حتی «وه‬

‫دغدغۀ اضصلی این متفکرین نات عال اسلم بود از آنچه «انطاط» می‌شردندش و رهایی از سلطۀ اضستعمارغرب‪ .‬آ‬

‫ّی از تاریخ اسلم و به ویژه چهل سال آغازین آن‪)73 (.‬‬


‫تقق وحدت اسلمی می‌دانستند آن هم بر اساس قرائتی متمایل به نلۀ سن‬

‫ُو و خرافاتش‬
‫ُل‬
‫د آنچه غ‬
‫کسانی در میان آنان‪ ،‬برای دوری جس ت از اختل ف بی فرق‪ ،‬و رّ‬

‫می‌دانستند‪ ،‬به نلۀ سضن‬


‫ّی نزدیک‌تر شده بودند تا شیعی‪ ،‬و با آنکه خود از علمای دینکار‬

‫بودند‪ ،‬به شدت از روحانیون شیعه انتقاد می‌کردند‪ )83(.‬اعتافات دالگورکی از میان این دو‬

‫گرایش متفاوت که هر کدام هویتی خ ا ص را پی گرفته بود‪ ،‬سر برآورد‪ .‬ساخ ت و پرداخ ت این‬

‫ّا ‪ ،‬مقدماتی دیگر نیز داشت‬


‫‪.‬اثر‪ ،‬ام‬

‫پیش‌زمینه‌های اعتافات دالگورکی ‪4.‬‬

‫نگارش اعتافات دالگورکی و چاپ آن‪ ،‬که با فاصله‌ای چند ساله صورت گرفت‪ ،‬هر یک زمینه‌ای‬

‫‪.‬خاص دارد‬

‫الف) زمینۀ فکری و ادبی نگارش م ت‬

‫واقعیت آن است که نوعی بهائی‌ستیزی صرفاً دینی در فضای اجتماعی حاکم در ایران آن روز‬

‫جریان داشت‪ .‬سه سند که هر یک نایندۀ شضیوۀ وضیژه‌ای از اندیشۀ اضجتماعی بودند‪ ،‬هم از لاظ‬

‫فرم و هم متوا‪ ،‬زمینه‌ساز آفرینش اعتافات دالگورکی شدند‪ .‬دو اثر او‬
‫ّل‪ ،‬هر دو اسنادی‬

‫ساختگی بودند‪ ،‬یکی نمونۀ کامل تعصّب دینی‪ /‬نژادی‪ ،‬و دیگری نمونۀ روس‌هراسی‪ .‬نوشتۀ سوم‪،‬‬

‫‪.‬گفت‌وگویی خیالی و نونۀ دضل‌مشغولی و نگرانی از مطامع و دست‌اندازی‌های امپریالیسم بود‬

‫سندی که پلیس مفی ‪» (The Protocols of the Elders of Zion)،‬پروتوکل‌های بزرگان یهود«‬
‫روسیه تزاری آن را جعل کرده بود و حکایت از توطئه بی‌الللی یهودیان برای سلطه بر جهان‬

‫می‌کرد‪ ،‬حداقل در بی جاعت کتابوان آن زمان شناخته شده بود‪ .‬ترجۀ عضربی «پروتکل‌ها» در‬

‫‪ 1920‬منتشر شده بود و به آسانی می‌توانست به عنوان الگوئی مناسب در دس تسض آفریینده‬

‫اعتافات دالگورکی قرار گرفته باشد‪ )93(.‬رگه‌هایی از تأثیر عناصر اصلی تفکر غالب بر اروپا در دهۀ ‪،1930‬‬

‫یهودستیزی از یک سو‪ ،‬و دشنی با مرام اشتاکی در «اعتافات» آشکار است‪ )04(.‬در این سال‌ها‪،‬‬

‫گزارش‌های گوناگون دربارۀ یضهودآزاری در اروپا به ایران هم می‌رسید و می‌توانست عاملی در‬

‫)برانگیخت بائی‌ستیزان به پیوی از رفتار یهودستیزان اروپائی شده باشد‪14(.‬‬

‫داستان سند جعلی وصیت‌نامۀ پضطرکبی که در اواخر قرن نوزدهم توسط مهاجرین لستانی برای‬

‫تحریک افکار عمومی به سود خویش و به زیان روسیه تزاری‪ ،‬در پاریس جعل شد و انتشار یافت‪،‬‬

‫به ایران نیز رسیده بود و در نشریه‌های آن دوران بازتاب می‌یافت‪ )24(.‬بر اساس این‬

‫«وصیت‌نامه» سیاست پنهانی روسیه باید معطوف به هدف تسلط بر اروپا و دستیابی به آب‌های‬

‫گرم خلیج فارس از راه دستیابی بر ایران باشد‪ )34(.‬پیوند بی این نقشه و وصیت‌نامۀ سضاختگی‬

‫و اعتافات دالگورکی از آنچه انتشاردهندگان و مدافعان اثر اخی نوشته‌اند‪ ،‬آشکار است‪ .‬سید‬

‫ّد باقر حجازی‪ ،‬چنان که گفتیم‪ ،‬در « تصحیح» و انتشار «اع تافات» نقش داشت‪ .‬وی‪ ،‬در اسضلم و مهدویت‪ ،‬پیش از آن که به‬
‫مم‬

‫انتشار این اثر بپردازد‪ ،‬آنا کضه در شرح فرقه‌های اسلمی به شیخیه می‌رسد‪ ،‬می‌نویسد‪« :‬در هی اوان بود‬

‫را خاندان رومانوف در روسیه به موقع اجرا گذارده بودند ولی در کشورهای شرقی که باید‬

‫فعالیت سیاسی خود را بکار برند به یک وحدت اجتماعی و جامع دینی برخوردندکه شکس ت آن‬

‫دشوار می‌نود‪ ».‬به ادعای او‪ ،‬فعالیت سیاسی روس‌ها بر استفاده از «سلح قوی» دین برای شکس ت‬

‫این وحدت متمرکز شد‪ .‬از هی رو بود که‪ ،‬به گفتۀ حضجازی‪ ،‬در حوزه‌ها‌ی علمی‬
‫ّه طلبه‌هایی با‬

‫«موهای بور و چشمان زاغ» ظاهر شدند‪ .‬هو می‌افزاید که «آقای کینیاز دالگورکی‪ ،‬از اهل‬

‫روسیه یکی از آن طلب است‪)44(».‬مرتضی احمد‪.‬آ‪ ،.‬از هواداران جدّی اصالت اعترافات دالگورکی‪،‬‬

‫نیز انگیز رضوسیه در طرح توطئه ایاد دین جدید در ایران به واسطه دالگورکی را پیدا کردن‬

‫)راهی به دریای آزاد می‌داند‪54(.‬‬

‫نوشته‌ها و اندیشه‌های هشدار دهنده دربارۀ اضمپریالیسم‪ -‬به عنوان نونه سیاست طالبی‬
‫ِ‬

‫عبدالرحیم طالبوف‪ -‬دیری بود در ایران رواج داشت‪ )64(.‬دالگورکی یکی از چهره‌های گفت‌وگوی‬

‫خیالی در نوشتۀ طضالبوف نیز بود‪ .‬در روایت طالبوف‪ ،‬سفی روس و انگلیس در منزل سفی عثمانی چگونگی تسل‬

‫بررسی می‌کردند‪ .‬سفی روس در سیاست طالبی «نکلی سرگیویچ دلقاروکی» بود‪ ،‬که در اواخر عهد ناصرالدین‬

‫می‌برد‪)74(،‬چنانکه گفتیم‪ ،‬اعتافات دالگورکی به دییتی ایوانویچ دالگورکی‪ ،‬وزیر متار روس در‬

‫‪.‬عهد ممد شاه و اوایل عهد ناصری‪ ،‬نیز نسبت داده شده است‬

‫ّد باقر حجازی‪ ،‬در پاسخ به اولی نوشته‌هائی که دربارۀ سضاختگی بودن «اعتافات» منتشر‬
‫سید مم‬

‫شدند‪ ،‬و برای اثبات اصالت آن‪ ،‬چنی نوشت‪« :‬بر حسب تصادف کتاب سیاست طالبی ‪ . . .‬به دست‬
‫آمد که نویسنده در ضمن مقالت سیاسی خود کینیاز دالقورکی شرحی داده و شرح حال او را‬

‫نوشته که مطابق است با آنچه خود او در یادداشت‌ها نوشته که پس از پایان مأموریت مرمانه‬

‫به سفارت ایران نامزد شده است‪ .‬لذا کسانی که در هویت او تردید دارند به کتاب سیاست‬

‫طالبی مراجعه کنند‪ )84(».‬پیداست که حجازی دو دالگورکی یاد شده یعنی‪ ،‬نکلی سرکیویچ‪ ،‬سفی‬

‫روس در اواخر عهد ناصرالدین شاه را که طالبوف درباره‌اش نوشته‪ ،‬با دییتی ایوانویچ‪ ،‬سفی‬

‫روس در عهد ممد شاه و اوایل عهد ناصرالدین شاه‪ ،‬که اعتافات دالگورکی قرار است از زبان‬

‫‪.‬او باشد‪ ،‬یکی دانسته است‬

‫تأثی سیاست طالبی در آفرینش اعتافات دالگورکی حتی در متوای آن نیز قابل بررسی است‪.‬‬

‫برای مثال‪ ،‬طالبوف از نفوذ و دخالت «نکالی سرکیویچ دالقاروکی» در امور داخلی ایران‬

‫می‌نویسد‪ ،‬و این که «عزل شاهزاده ظل‌السلطان» از جله «ماموریت»های وی بوده است‪ )94(.‬هی‬

‫ادعا به گونه‌ای اغراق‌آمیز در اعتافات دالگورکی نیز به چشم می‌خورد‪ .‬دالگورکی قصۀ «اضعتافات» در این‬

‫مردن فتحعلی شاه ظل‌السلطان را تریک کردم که دعوی سلطنت ناید‪ ،‬ولی‪ . . .‬به مض این که از دربار امر‬

‫محمدمیرزا پسرعباس میرزا ولیعهد مساعدت شود‪ ،‬عملیات را وارونه نمودم‪ )05(».‬در این مثال خاص‪ ،‬طالبوف مسعود‬

‫میرزا ظل‌السلطان را در نظر دارد و راوی «اعترافات» ظل‌السلطان پسر فتحعلی شاه راکه به اسم‬

‫عادلشاه در تران تاجگذاری کرد‪)15(.‬روایت طالبوف و نوشته‌های مشابه که حکایت از نقشه‌های‬

‫استعماری روس و انگلیس در ایران داشت‪ ،‬در دهه‌های پس از انقلب مشروطیّت مقبولیت خاص‬

‫‪.‬یافته بود‪ .‬داستان دالگورکی بیانگر هان حال و هوای زمان و بیم هۀ اضیرانیان بود‬

‫ب) زمینۀ تضاریی و اجتماعی انتشار اعتافات دالگورکی‬

‫ویژگی بارز گفتمان‌های سیاسی– اجتماعی ایران در سال‌های آغازین دهۀ ‪ 1320‬آمادگی جامعۀ ایران برای توه‬
‫ّم توطئه‬

‫بود‪ .‬برافتادن رضا شاه‪ ،‬پادشاهی که بسیاری از ایرانیان او را هم برکشیده و هم سرنگون‬

‫شده به دست بیگانگان می‌دانستند‪ ،‬و تمیل جنگی بزرگ که در آن بی‌طرفی ایران نادیده گرفته‬

‫ّت‪ ،‬و با نقشه‌ریزی و قدرت‬


‫ّر را رواج داد که هه چیز خارج از اقتدار خود مل‬
‫شده بود این تصو‬

‫بی‌نایت دولت‌های استعمارگر روی می‌دهد‪ .‬در چنی فضائی‪ ،‬داستانی هدفمند که آیینی ایرانی با‬

‫ریشه در اعتقادات شیعۀ دضوازده امامی را زاییدۀ نضقشۀ دضولت‌های خارجی معرفی می‌کرد‪ ،‬بازاری‬

‫پر رونق یافت‪ ،‬به ویژه از آن رو که این داستان اقلیتی را در نظر داشت که از پیش آماج‬

‫ّض بسیاری از ایرانیان بود‬


‫‪.‬تعصب و تعر‬

‫»گمانه‌زنی در بارۀ آضفریننده یا آفرینندگان «اعتافات ‪5.‬‬

‫ّه به وجوه غالب اندیش حاکم بر «اعتافات دالگورکی» که آرمان آن بازسازی چهل سال‬
‫توج‬

‫ولیه اسلم‪ ،‬و مور آن اتاد فرق متلف اسلم برای مقابله با دول «اجنبی» است‪ ،‬و افسوس آن‬
‫اّ‬

‫حقه‪ »،‬حاکی از آن است که این قصۀ هدفمند از بطن جریان‬


‫از «تولید نفاق» در «دین حنیف ّ‬

‫اصلح‌گرای اسلمی معروف به «سلفی» زاده شد‪ )25(.‬افزون بر این رگه‌هایی از اندیشه‌های‬
‫ّت‌گرای نژادپرست نیز در این اثر به چشم می‌خورد‪ .‬بنابراین‪ ،‬آفرییندۀ اضصلی «اعتافات»‬
‫ّی‬‫مل‬

‫می‌بایست هم این دو گرایش فکری ناهمخوان را داشته باشد‪ ،‬هم استعداد قصه‌پردازی و هم‬

‫‪.‬اعتقاد به بابی‪ -‬بایی‌ستیزی‬

‫در میان مسلمانان سلفی‌گرای ایرانی این دوران‪ ،‬شیخ ابراهیم ز نانی‪ ،‬از علمای مشروطه‌طلب‪ ،‬عضو حزب دمکرات و از نایندگان‬

‫ّی اندیشه اش با «اعتافات دالگورکی» و‬


‫مجلس دوّم‪ ،‬توجّه خاصّ می‌طلبد‪ )35 (،‬هم به سبب سازگاری کل‬

‫هم‪ ،‬به دلیل شباهت ساختار مت و سبک نگارش‌اش‪ ،‬به ویژه در نوشته‌های واپسی‌اش‪ ،‬با آن دارد‪ .‬در واقع‪،‬‬

‫شیخ ابراهیم زنانی‪ ،‬در دهه‌های آخرین عمرش‪ ،‬هان اندیشه‌های خالق یادداشت‌هاست‪ .‬زنانی‪ ،‬هم گرایش‌های «‬

‫و هم تایلت نژادپرستی و ناسیونالیستی داشت‪ ،‬هم بایی‌ستیز بود و هم رمان‌نویس‪ .‬گرایش ناسیونالیستی و‬

‫عنوان «اندکی از تاریخ ایران» نوشته است‪ ،‬به نقل قول‌های حکیم احد گیلنی می‌ماند‪ .‬به‬

‫عنوان نونه‪ ،‬از «طبع وحشی و خشن و نادان» «عرب‌های سوخته برشته» شکایت می‌کند که بر‬

‫ایران غالب شدند‪ ،‬و بر این می‌بالد که «نژاد ایرانی از جنس آرین است» و افسوس‌اش از این‬

‫است که «اعراب بادیه‌نشی» «نسل خالص ایران را از بی بردند‪ )45(».‬زنانی البته بر ضرورت‬

‫تحقق وحدت اسلمی هم تأکید می‌کند‪ .‬پس از شرحی که دربارۀ اختلف شیعه و سنی می‌دهد‪،‬‬

‫می‌نویسد‪« :‬فعل‬
‫ً بر اسلمیان لزم است این بث بی‌اثر را کنارگذاشته به حفظ مالک اسلمیه و‬

‫توافق بر استعمال قوا بر ضد دشنان اسلم کار کنند‪ )55(».‬در هان حال‪ ،‬آخوندستیزی‌اش به شدت و تندی‬

‫نست ی نسخه‌های «اع تافات» است با هان مضمون و متوا‪ .‬باآن که خود بر منب می‌رود و موعظه‬

‫ّها» است‪ ،‬و از «یک‬


‫می‌کند‪ ،‬بر آن است که «اسلم قطعا روحانی ندارد‪ )65(».‬منتقد سرسخت «مل‬

‫ّم» که به او «خصومت‪ ،‬حسد و تبعیض» ورزیده‌اند‪ ،‬می‌نالد‪ )75 (.‬زنانی در‬


‫دستۀ بضی‌دیانت معم‬

‫جایی از خاطراتش همان جمله‌ای را آورده است که در قدیمی‌ترین نسخۀ «اعترافات دالگورکی» نیز‬

‫آمده‪« :‬یک مرید خر بت از یک ده شش دانگ است‪ )85(».‬در موردی دیگر‪ ،‬راوی «اعتافات»‬

‫‪:‬می‌نویسد‬

‫بتین مبلغ ما آخوندها بودند و کمک عمده را آن‌ها به ما می‌کردند‪ ،‬زیرا با هرکس مالفتی‬

‫داشتند او را بابی یا بایی قلمداد می‌نودند آن وقت ما آنا را جلب و مساعدت می‌کردی و‬

‫البته آنا پناهی جز ما نداشتند‪ .‬از اینها گذشته هرکس را طالب بودی به وسایل مرمانه‬

‫)آخوندها را با او طرف می‌کردی تا او را بابی و کافر قلم‌داد کنند‪95(.‬‬

‫و شیخ ابراهیم ز نانی نیز آنگاه که سیاحت‌نامۀ ابراهیم بیگ «مضرمانه» به دستش رسید چن ی‬

‫‪:‬نوشت‬

‫من گمان کردم از مطالب بابیه است که آخوندهای نادان ما مردم را از اطلع بر خرافات‬

‫این‌ها منع کرده ‪ . . .‬و به این وسیله اهیت داده‬


‫‌اند که گویا چنان پرمعنی است که هر کس‬

‫بداند قبول می‌کند و بدبتانه ‪ . . .‬با هرکس عناد پیدا کردند و فایده نبدند یا کسی خواست‬

‫بدکاری ایشان و تباهی ایشان را بگوید‪ ،‬او را به این تهمت تلف کرده مال و عیالش را مباح‬
‫)نایند‪06(.‬‬

‫ّی می‌توان گفت که زبان و شیوۀ نگارش ز نانی به ویژه در نوشته‌های متأخرش چون‬
‫به طور کل‬

‫زندگینام خضود نوشته‌اش شباهت آشکار با «اعتافات دالگورکی» دارد‪ )16(.‬یکی از روش‌هایی که‬

‫)در این هر دو نوشته به کار رفته‪ ،‬بیان دیدگاه‌ها در قالب گفت‌وگوی بی دو نفر است‪26(.‬‬

‫نکتۀ قابل توجه دیگر دربارۀ ز نانی توانایی و تربۀ او در نوش ت و تر ج ۀ رضمان است‪ .‬وی که‬

‫خواننده پر و پا قرص رمان‌های فرنگی بود‪ ،‬رمان‌های متعدد نیز نوشته و یا ترجه کرده بود‪(.‬‬

‫ّر کرد که از عهدۀ آضفریدن افسانۀ «اضعتافات» به خوبی برآید‪.‬‬


‫‪ )36‬بنابر این‪ ،‬می‌توان تصو‬

‫شیوۀ شضخصیت‌پردازی‌اش در رمان‌هایش نیز بی‌شباهت با شیوۀ نضگارش افسانۀ «اضعتافات دالگورکی»‬

‫نبود‪ )46(.‬در خاطراتش از کتاب‌هائی که خوانده بود یاد کرده است از جمله‪« :‬کتب مرحوم‬

‫طالبوف»‪« ،‬کتاب حاجی بابا» و «رمان‌های جدید که از طهران» خواسته بود‪ .‬در بارۀ هضدف و‬

‫خواستش نوشته است که‪« :‬به تدریج برای بیدار کردن مردم بر ضد استبداد و ستم و برای‬

‫‌اند و بدعت‌ها که در دین‬


‫ِ نایان و مو اسلم که کرده‬
‫تنبیه بر ضد خرافات و آدم فریبی عال‬

‫)گذاشته‌اند‪ »،‬اقدام می‌کند‪56(.‬‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬زنجانی به شدت بهایی‌ستیز بود‪ .‬هنگام دستگیری مبلّغ بهایی‪ ،‬علی محمّد ورقا‪ ،‬در زنجان که به اعدام او منجر گشت‪،‬‬

‫با وی «مادله» داشته است و شرحی از آن را در خاطراتش روایت کرده و آن را اسباب «زیادی اشتهار و م‬

‫‪)76‬‬ ‫ّ اعتقادات بابی و بایی نوشت‪(.‬‬ ‫خود دانسته‪ )66(.‬در پی این مادله‪ ،‬ردی‬
‫ّه‌ای نیز در رد‬

‫ز نانی با خواندن نشریه‌های سیاسی دورانش‪ ،‬از جله حبل الت ی‪ ،‬با گفتمان‌های ضداستعماری آن‬

‫زمان آشنا شده بود‪ )86(.‬افزون بر این‪ ،‬ارتباطش با دایره ازلیان فع‬
‫ّال در دوران مشروطه‬

‫)را شاید بتوان سبب تشدید انگیزه‌های بایی‌ستیزی او شرد‪96(.‬‬

‫شباهت‌های دیگری نیز در کارهای زنانی و «اعتافات دالگورکی» می‌توان دید‪ .‬برای مثال‪ ،‬در‬

‫خاطراتش با شیوه و بیانی که به خوبی یادآور حال و هوای «اعترافات» است‪ ،‬قول وزیر همایون‪،‬‬

‫حاکم وقت ز نان‪ ،‬را دربارۀ دخالت‌های روس و انگلیس در ایران نقل می‌کند‪ .‬روس هراسی در این‬

‫گفته‌ها به اندازه‌ای است که «حتی فنای امیر کبیر که واقعاً محیی ایران بود در باطن به اشارۀ‬

‫ایشان [روس‌ها]» دانسته می شود‪ )07(.‬آشنایی زنجانی با برخی علوم آن زمان نیز(‪ )17‬می‌تواند یادآور‬

‫اظهار نظرهای علمی راوی داستان «اعتافات دالگورکی« باشد‪ .‬نظر زنانی‪ ،‬دربارۀ مضوضوع‬

‫ّد‪ ،‬نیز با روایت «اعتافات» ناهخوان نیست‪27 .‬‬


‫جانشینی حضرت مم‬

‫از کسانی که در انتشار «اعتافات» دستی داشتند یکی سید مم‬


‫ّد باقر حجازی بود که به شهادت‬

‫ّه‬
‫ممد‪ ،‬هچون راوی نسخه‌های اولی‬
‫ّت نوشته است در زمینه جانشینی حضرت ّ‬
‫آن چه در اسلم و مهدوی‬

‫ّت داشت‪ )37 (.‬خطوط اصلی اندیشه‌های وی‪ ،‬در‬


‫«اعتافات دالگورکی» دیدگاهی متمایل به دیدگاه اهل سن‬

‫زمینه اصلح‌گرایی اسلمی و بازگشت به اسلم اولیه برای نات از انطاط‪ ،‬نیز نونۀ اضندیشه‌های‬
‫سلفی ایرانی و هسو با فکرغالب بر «اع تافات دالگورکی» است‪ .‬به علوه‪ ،‬او نس ت کسی بود که‬

‫از دستیابی «یکی از رجال» به این جزوه در سال ‪1314‬ش یاد کرد‪ .‬حجازی نیز دستی بر‬

‫ّا‪ ،‬احتمال این که حجازی تنها آفرییندۀ «اضعتافات» بوده باشد ضعیف می‌ناید زیر‬
‫رمان‌نویسی داشت‪ )47(.‬ام‬

‫نوشته‌های زنجانی‪ ،‬در نوشته‌های او تأکیدی بر نژادپرستی و برتری نژاد آریایی‪-‬که یکی از‬

‫عناصر اصلی فکری «اعتافات» است‪ -‬یافت نی‌شود‪ .‬افزون بر این‪ ،‬شباهتی نیز بی نثر او و نثر‬

‫«اعترافات» ‪-‬آن گونه که در مورد سبک شیخ ابراهیم زنجانی صادق است‪ -‬وجود ندارد‪ .‬از همین رو‪،‬‬

‫نقش او را در خلق «اعتافات» می‌توان در نایت ًدر حد هکاری دانست‪ .‬پس از مرگ زنانی در‬

‫‪1313‬ش‪ ،‬حجازی پس از «تصحیح» مت جدید «اعتافات» با عنوان «زنی خوشبختی» آن را در اسلم و‬

‫مهدویت در تران به چاپ رساند‪ .‬نکتۀ نضیازمند یادآوری آن است که آیت‌ال ممد خالصی‪ ،‬از دست‬

‫اندرکاران نشر «اعترافات‪ »،‬نیز سابقۀ همکاری با محمد باقر حجازی و آشنایی با شیخ ابراهیم‬

‫زنانی داشت‪ )57(.‬اشارۀ اضحد کسروی به هویت سازندۀ اضین اثر به احتمالی دربارۀ سضید مم‬
‫ّد‬

‫باقر حجازی است که در تران بود و تلش‌های نه چندان موفق او در رمان‌نویسی‪-‬کاری که به کلی‬

‫از نظر کسروی عبث بود‪)67(-‬می‌تواند انگیزۀ اشارۀ کسروی به او به عنوان «مرد بی‌مایۀ‬

‫)بلندپروازی که در طهران است و سال ها به شناخته گردانیدن خود می‌کوشد‪ »،‬بوده باشد‪77(.‬‬

‫سخن پایانی ‪6.‬‬

‫ّت‪ ،‬در سال‌های میان‬


‫مروری بر دل‌مشغولی‌های اندیشمندان ایرانی در دو سه دهه پس از مشروطی‬

‫ّل و پادشاهی او‪ ،‬گویای آن است که «اعتافات‬


‫دو جنگ جهانی‪ ،‬به گاه برآمدن پلوی او‬

‫دالگورکی» پرداخته آن زمانه بود‪ .‬آفرینش و گیایی این نوشته را نیز می‌توان حاصل‬

‫گفتمان‌های چیرۀ سیاسی‪ -‬اجتماعی در سال‌های مقدم و مقارن با نگارش آن شمرد‪ .‬نگرانی از‬

‫تدیدها و دخالت‌های استعمار‪ ،‬آریایی‌گرایی از طرفی و اسلم‌گرایی از طرف دیگر‪ ،‬بیگانه‌هراسی‬

‫به نحو عام و روس‌هراسی به نحو خاص‪ ،‬و پذیرش گستردۀ نظریّه توطئه‪ ،‬همگی را می‌توان از‬

‫‪.‬ویژگی‌های آن گفتمان‌ها دانست‬

‫ّی متضاد در میان ایرانیان بود‪ ،‬یکی آریائی (و ضد ع‬


‫این ویژگی‌ها گویای دو گرایش هویتی متفاوت‪ ،‬و حت‬

‫«اعتافات دالگورکی» را‪ ،‬که در زمان پادشاهی رضا شاه نوشته شد‪ ،‬می‌توان پژواک این دو‬

‫ِ» دینی‬ ‫گرایش متلف دانست‪ .‬در چنی اوضاع و احوالی بایی‌ستیزان فرصت آن یافتند که «دگر‬
‫ِبومی‬

‫ی» استعمارگر به هم بندند و به این ترتیب باییان را د شن میهن‌پرستان‬


‫را با «دگرخارجِ‬

‫صۀ هدفمند «اع تافات» با دگرسازی باییان‬


‫نژادپرست آریایی نیز برنایانند‪ .‬به سخن دیگر‪ ،‬قّ‬

‫‪.‬دو گرایش هویتی ناهسان را هساز کرد‬

‫این مت بایی‌ستیزانه نایانگر تغیی و تولت دیگری نیز بود‪ .‬ویراستاری‌های پی در پی که برای هرچه باور‬

‫سازگارتر کردنش با اوضاع زمان‪ ،‬به مرور انام شد خود دگرگونی‌های اجتماعی‪-‬تاریی ایران در سال‌های ان‬

‫«اعترافات» را باز می‌تابید‪ .‬ملیّت‌گرایی این نوشته پژواک ملیت‌گرایی زمان پیدایش‌اش در سال‌های نیمۀ دوم دهۀ ‪ 1310‬ایران بود‬
‫و به تبع مایۀ آخوندستیزانه‌اش نیز غلیظ‌تر‪ .‬امّا‪ ،‬در ویراستاری‌های پی در پی‪ ،‬در نیمۀ دهۀ ‪ ،1320‬و بازگشت قدرت علمای اسلمی‪،‬‬

‫مایۀ ضدآخوندی متن به‌تدریج رقیق‌تر شد‪ )87(،‬تا آنجاکه در واکنش به فعالیت گروه‌های غیرمذهبی دوران‪،‬‬

‫‪.‬هانگونه که اشاره شد‪ ،‬به متنی دهری‌ستیز تبدیل گشت‬

‫دیگری» زمان و موقعیتی ویژه می‌طلبد‪ (demonization) «(.‬این واقعیت به درستی تأئید شده که دیو ناندن‬

‫‪« )97‬اعتافات دالگورکی» درست در زمان و موقعیت مناسب انتشار یافت‪« .‬زنیخوشبختی» با درونایه‌های نژ‬

‫آخوندستیزانه در دوران رضا شاه به چرخش درآمد‪ .‬چاپ و انتشار رسمی و گستردۀ داستان‪ ،‬امّا‪،‬‬

‫پس از تبعید او روی داد‪ ،‬یعنی در اوج مقبولیت نظریه‌های توطئه در گفتمان‌های سیاسیِ ملّتی که پادشاهی پهلوی را هم برآورده و هم‬

‫باژگون ساختۀ بضیگانگان می‌دانست‪ .‬افزون بر این‪ ،‬آشوب‌ها و تلخکامی‌های ناشی از جنگ جهانی‬

‫دوّم بر سینۀ مردم ایران سنگینی می‌کرد‪ .‬همزمان‪ ،‬آزار و کشتار یهودیان در اروپا نیز‬

‫الگویی در پیش روی برخی کسان گذاشت تا غیخودی بیافرینند‪ ،‬ناکامی‌ها را ناشی از او‬

‫‪.‬دانند‪ ،‬و او را آماج خشم خویش کنند‬

‫گرچه «اعترافات دالگورکی» فراوردۀ نگرش‌های سیاسی دهۀ ‪1930‬م‪1310/‬ش بود‪ ،‬ام‬
‫ّا‪ ،‬بن مایۀ اضین روایت سیاسی‬

‫که آیی‌های بابی و بایی ساختۀ دضست دولت‌های استعمارگرند‪ ،‬هنوز رنگ نباخته است‪ .‬سبب‌های‬

‫ماندگاری این افسانه در نوشته‌ای دیگر بررسی شده است‪ )08(.‬آنچه به پژوهش‌های بیشتر نیاز‬

‫دارد پیامدهای عملی این ماندگاری برای باورها و رفتار بشی قابل توجه از ایرانیان نسبت‬

‫به «دگراندیشان» دینی است‪ .‬پژوهشگران و مفسران نظریه‌های توطئه و «دیونائی» فرهنگی‪ ،‬بر‬

‫این نکته تصریح کرده‌اند که جهان‌بینی توطئه‌گرا در ذات پدیده‌ای متضاد با مداراگری است و‬

‫می‌تواند بنیان اخلقی اجتماع را ویران سازد‪ )18(.‬آثار ناگوار «اعتافات دالگورکی» در‬

‫ّال استعمار» و «ایادی صهیونیزم» را‬


‫ایران امروز‪ ،‬و توجیه آزار باییان به عنوان «عم‬

‫‪.‬می‌توان شاهد زندۀ چضنی حقیقتی دانست‬


‫‪----------------------------------------------------------------------‬‬
‫دانشجوی دورۀ دضکتی در بش تدن‌هاي خاور نزدیك و میانۀ دضانشگاه تورانتو‪ .‬این نوشته بشی *‬

‫از کتاب مینا یزدانی دربارۀ تاریخ‌نگاری و بافت روائی تاریخ معاصر ایران است که م ت‬

‫‪.‬انگلیسی آن نیز در نشریۀ دضیگری منتشر خواهد شد‬


‫‪-------------------------------------------------------------------------------‬‬
‫‪:‬پانوشت‌ها‬

‫نوشتۀ منسوب به دالگورکی با عنوان های متعدد و متلف منتشر شده است‪ ،‬در م ت این ‪1 .‬‬

‫مقاله از آن به عنوان اعتافات دالگورکی یا «اعتافات» یاد می شود‪ .‬در ایران‪ ،‬برای‬

‫«دالگورکف» علوه بر «دالگورکی»‪ ،‬نام هائی چون «دالغورکی»‪« ،‬دالقورکی»‪« ،‬دلگروکی» و‬

‫‪«.‬دلقاروکی» هم آمده است‬

‫ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬محمّد توکلی طرقی‪« ،‬اسلم‌گرایی و بهایی‌ستیزی در ایران»‪ ،‬ایران نامه‪ ،‬سال نوزدهم‪ ،‬شمارۀ ‪ 1‬و ‪( 2‬زمستان ‪2 .‬‬

‫‪ ،1379‬تابستان ‪ ،)1380‬صص ‪ .124-79‬دربارۀ «اعترافات دالگورکی» و توّهم توطئه در ایران ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬احمد اشرف‪،‬‬

‫‪«:‬توهم توطئه»‪ ،‬گفتگو‪ ،‬شمارۀ ‪( 8‬تابستان ‪ ،)1374‬صص ‪ .45 -7‬نیز ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Ahmad Ashraf, “The Appeal of Conspiracy Theories to Persians,” Princeton Papers‬‬
‫‪(Winter 1997), pp 55-88; and Moojan Momen, “Conspiracy Theories and Forgeries: The‬‬
‫‪Baha’i Community of Iran and the Construction of an Internal Enemy,” forthcoming.‬‬
‫”‪Encyclopedia Iranica, s.v. “Dolgorukov Memoirs.‬‬
‫ن‪.‬ک‪ .‬به‪ :‬احمد کسروی‪« ،‬آفتاب حقایق یا دروغ رسوا»‪ ،‬پرچم (‪ ،1:4‬اردیبهشت ‪177-169،)1322‬؛ بثی در ‪3 .‬‬

‫رد اعترافات مجعول منتسب به کینیاز دالگورکی‪ ،‬چاپ دوّم (طهران‪ :‬مؤسسۀ ملی مطبوعات امری‪ 352 ،‬ش)؛ متبی مینوی‪« ،‬انتقاد‬

‫کتاب‪ :‬شرح زندگانی من»‪ ،‬راهنمای کتاب‪ ،‬سال ششم‪ ،‬شمارۀ ‪1‬و ‪( 2‬فروردین واردیبهشت ‪26-25 ،)1342‬؛ نیز ن‪ .‬ک‪.‬‬

‫‪:‬به‬
‫‪“Conspiracies and Forgeries: The Attack upon the Baha’i Community in Iran: A‬‬
‫‪Response to Dr. David Yazdan’s Article, Muslim Brotherhood—Part VIII,” Persian‬‬
‫‪Heritage vol. 9, no.35 (2004):27-29‬‬
‫‪4 .‬‬ ‫ّه تا گرد روایت»‪ ،‬در دست انتشار‬
‫‪.‬مینا یزدانی‪« ،‬اعتافات دالگورکی‪ :‬از قص‬

‫یادداشت‌های کنیاز دالغورکی‪ »،‬حسن اعظام قدسی (اعظام الوزاره)‪ ،‬خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران‪ ،‬دو جلد (تهران‪5 . «،‬‬

‫نشر کارنگ‪ )1379 ،‬صص ‪ .929 -910‬این کتاب‪ ،‬ام‬


‫ّا‪ ،‬سال‌ها پس از نگارش‌اش برای نستی بار در سال‬

‫‪1342‬ش به چاپ رسیده است‪ ،‬بنا بر این با آن که نسخه مندرج در کتاب او‪ ،‬چنان که از بررسی متوای آن‬

‫ا اولی نسخۀ به چاپ رسیده نیست‪ .‬اعظام قدسی در پی درج جزوه ای که در آن به‬‫بر می آید‪ ،‬قدیی ترین نسخۀ موجود است‪ّ ،‬‬
‫ام‬

‫تل ش برای اثبات روسی بودن منشاء آیی بایی پرداخته‪ ،‬شرحی از احکام آن راکه «به وسیله انگلیسی ها به دست آورده» ارائه داده‬

‫‪.‬است‪ .‬اعظام قدسی‪ ،‬خاطرات من ‪933-929‬‬

‫یادداشت‌های کنیاز دالغورکی»‪ ،‬اعظام قدسی‪ ،‬هان‪ ،‬ج ‪ ،2‬صص ‪ .911-910‬اعظام قدسی در ادامۀ بضثی در« ‪6 .‬‬

‫«پیدایش فرق و سالک[کذا] یا ادیان به عناوین مختلف بعد از پیغمبر و خلفای راشدین»‪ ،‬از‬

‫این جزوه خطی «راجع به پیدایش باب» یاد کرده است‪ .‬وی «جزوه» را از نسخۀ خطی ابوالسن‬

‫بسطامی نامی «ماشی» می‌کند و در کتاب خود می‌آورد‪ .‬آگاهی از تاریخ دقیق پدیدار شدن «زنی‬

‫خوشبختی» آسان نیست‪ .‬اعظام قدسی تاریخ دستسی‌اش به «جزوۀ خضطی» را هنگام حدوث واقعه‌ای‬

‫‪ 1299‬شسی‪ ،‬در زمان نست‬ ‫ّه در کوتاه زمانی پیش از کودتای‬


‫مربوط به اشتغال وی در انبار غل‬

‫‌السلطنه‪ ،‬می‌داند‪ .‬اعظام قدسی‪ ،‬خاطرات من‪ ،‬ج ‪ ،2‬صص ‪ 682-683‬و ‪ .910‬اقوال دیگر صحت و دق‬
‫ّت اعظام قدسی‬ ‫وزیری قوام‬

‫را در این مورد تأیید نی‌کنند‪ .‬از جله به گفتۀ اضحد کسروی در باییگری‪« :‬از سه چهار سال پیش نوشته‌ای‬

‫کینیاز دالغورکی به میان آمده که زنجیرۀ خوش‌بختی گردانیده شده و کسانی نسخه‌هایی برداشته به این و آن می‌فرستند‪ ».‬احمد کسروی‪،‬‬

‫‪1324‬شض از پیدایش‬ ‫بهاییگری (تهران‪ :‬کتابفروشی پایدار‪ ،‬بی تا)‪ ،‬ص ‪70‬؛ و لنۀ مضل‬
‫ّی نشر آثار بایی نیز در‬

‫«اعترافات دالگورکی» در «این هفت‪ -‬هشت سال اخیر» یاد می‌کند‪ .‬بحثی در رد اعترافات مجعول منتسب به کینیاز دالگورکی‪ ،‬ص‬

‫‪ .23‬بنابر این می‌توان گفت این متن برای نخستین بار در دهۀ ‪ 1310‬ش به شکل دستنویس به چرخش درآمده‪ ،‬هم در تران و‬

‫‪.‬شاید پیشتر از آن هم در خراسان ‪ -‬اگر گفتۀ اعظام را دربارۀ نسخۀ خطّ ابوالحسن بسطامی قابل اعتماد بدانیم‬

‫روزنامۀ وظیفه‪ ،‬شمارۀ ّ‪ 18 ،41‬مهر ‪ .1323‬حجازی روشن نی‌کند که از کدام رجل‪ ،‬و از چه شکل ‪7 .‬‬

‫‪.‬انتشار سخن می‌گوید‪ .‬به هر حال‪ ،‬نشانی از انتشار «اعتافات» در سال ‪1314‬ش در دست نیست‬

‫گزارش گینیاز دالقورکی»‪ ،‬سید محمد باقر حجازی‪ ،‬اسلم و مهدویت (تهران‪ :‬چاپخانۀ بانک ملی ایران‪ .‬بی تا)‪ ،‬صص« ‪8 .‬‬

‫‪ .147-109‬از این نسخه در مقالۀ حاضر به عنوان «نسخۀ حجازی» یادخواهد شد‪ .‬هرچند اسلم و مهدویت فاقد تاریخ انتشار است‪،‬‬

‫از آنجا که در متن آن (ص ‪ )109‬از سال ‪ 1320‬به عنوان «سال قبل» یاد شده‪ ،‬کتاب می‌بایست در سال‬
‫‪ 1321‬منتشر شده باشد‪ .‬خان بابا مشار در فهرست کتاب‌های چاپی سال انتشار این کتاب را درج‬

‫نی‌کند‪ ،‬و کسروی هم که در ‪ 322‬شض از «اع تافات دالگورکی» می‌نویسد‪ ،‬در اردیبهشت ماه در پرچم تنها از دستنوشته‬

‫بودن نسخه‪ ،‬و در باییگری تنها از چاپ آن «به تازگی» در «دو سه روزنامه» یاد می‌کند و نامی از اسلم‬

‫‪.‬نمی‌برد‪ .‬کسروی‪« ،‬آفتاب حقایق یا دروغ رسوا»‪ .170 ،‬و ___ بهائی‌گری‪ ،‬ص ‪70‬‬

‫هانا ‪9 .‬‬

‫اعترافات سیاسی‪ :‬اعترافات کینیاز دالقورکی جاسوس روسیه تزاری در ایران»‪ ،‬سالنامۀ« ‪10 .‬‬

‫خراسان (مشهد‪ .160-129 ،)1322 :‬در این مقاله از این نسخه با عنوان «نسخه سالنامه‬

‫‪.‬خراسان» یاد خواهد شد‬

‫برای مثال‪ ،‬در صفحۀ اول نسخۀ اعظام «قریۀ لرامیتک» ثبت شده‪ ،‬و در نسخه‌های سالنامه ‪11 .‬‬

‫‪».‬خراسان و حجازی‪« ،‬قریۀ لضراسک» و در نسخۀ تضران قریۀ «اضسک‬

‫گزارش گینیاز دالقورکی»‪ ،‬در حجازی‪ ،‬همان‪ ،‬صص ‪« ،119-118‬یادداشت‌های «کنیاز دالغورکی»‪ ،‬اعظام قدسی‪ ،‬همان‪ ،‬ص« ‪12 .‬‬
‫‪915.‬‬
‫‪.‬اعتافات سیاسی ‪13 . 138-137‬‬

‫کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش مذهب!! بابی و بائی در ایران‪ .‬چاپ سوم ( تران‪14 . :‬‬

‫‪.‬کتابفروشی حافظ‪ ،‬بی‌تا) ‪ .‬ازاین نسخه در مقالۀ حضاضر به عنوان «نسخۀ تضران» یاد خواهد شد‬

‫باز هم بوانید تا حقیقت را بدانید‪ :‬اسرارباب و باء یا اعتافاتی کینیاز دالگورکی و ‪15 .‬‬

‫اسرار فاش شده‪ .‬چاپ یازدهم (اصفهان‪ :‬کتابفروشی جوادیه‪ ،‬بی‌تا)‪ .‬از این نسخه در مقالۀ‬

‫‪.‬حاضر به عنوان «نسخۀ اضصفهان» یاد خواهد شد‬

‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش‪ »،‬ص ‪16 . «18‬‬

‫‌ال خالصی ( تران‪ :‬کانون ‪17 .‬‬


‫اعتافات کینیاز دالگورکی‪ ،‬سفی روسیه در عهد تزار‪ ،‬به انضمام مقدمه بسیار جالب از مرحوم آیت‬

‫انتشارات محمّدی‪ ،‬بی‌تا)‪ .‬از این نسخه در این مقاله به عنوان «نسخۀ خالصی» یاد خواهد شد‪ .‬بنا بر یکی از پانوشت‌ها (شمارۀ‬

‫‪ 14‬صفحۀ ‪ ،)80‬کار آیت‌ال خالصی بر روی این اثر‪ ،‬پس از بازگشت وی از تبعید به یزد (‪-1325‬‬

‫‪ ،)1327‬یعنی سال‌ها پیش از فوتش (‪ 1324‬ش ) بوده و احتمال دارد که خود وی نیز آن را به چاپ رسانده باشد و نسخه‌ای که‬

‫‪:‬ما در دست داری اولی چاپ آن نباشد‪ .‬دربارۀ نفش خالصی در انتشار «اع تافات دالگورکی»‪ ،‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Mehdi Abedi, “Shi‘ite Socialization in Pahlavi Iran: Autobiographical Sondages in‬‬
‫‪a Postmodern World,” Michael M.J. Fischer and Mehdi Abedi (Eds.). Debating‬‬
‫‪Muslims: Cultural Dialogues in Postmodernity and Tradition (Madison: The‬‬
‫‪University of Wisconsin Press, 1990), p. 51.‬‬
‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش‪ »،‬صص ‪18 . «12-8‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬ص ‪19 . 17-19‬‬

‫‪.‬نسخۀ سالنامۀ خراسان تنها به یهود اشاره می‌کند‪« .‬اعترافات سیاسی»‪ ،‬سالنامۀ خراسان‪ ،‬ص ‪20 . 132‬‬

‫کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬همان‪ ،‬صص ‪21 . «9-8‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬ص ‪22 . 10‬‬

‫‪).‬در سالنامۀ خراسان «نژاد ایرانیۀ» آمده است (ص ‪23 . 140‬‬

‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬ص ‪24 . «21‬‬


‫‪.‬یادداشت های کنیاز دالغورکی»‪ ،‬اعظام قدسی‪ ،‬ص ‪915‬؛ حجازی‪ ،‬ص ‪119‬؛ «اعترافات سیاسی»‪ ،‬سالنامۀ خراسان‪ ،‬ص ‪25 «138‬‬

‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬ص ‪26. «18‬‬

‫همان‪ ،‬ص ‪ .19‬قرار دادن مذهب شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب پنجم (یا مذهب امام جعفر صادق) در کنار مذاهب ‪27.‬‬

‫چهارگانه اهل سنت‪ ،‬سابقۀ تار ی ی دارد‪ .‬اطلع از این سابقه‪ ،‬در شناخ ت بس ت فکری اعتافات دالگورکی‪ ،‬رهگشاست‪ .‬این نکته اولی‬

‫‪:‬بار در عهد نادر شاه و به عنوان یکی از شرایط او برای پذیرش تاج و تتض مطرح شد‪ .‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Said Amir Arjomand, The Shadow of God and the Hidden Imam: Religon, Political‬‬
‫‪Order and Societal Change in Shi ‘ite Iran from the Beginning to 1890 (Chicago:‬‬
‫‪University of Chicago Press, 1984), p. 216.‬‬
‫با برافتادن نادر این داستان هم به فراموشی سپرده شد تا آن که در پی کوشش‌هایی برای نیل‬

‫به وحدت اسلمی در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم‪ ،‬شش تن از علمای شیعۀ عراق از جله‬

‫ّه مسلم ی »‬
‫ممدکاظم خراسانی و عبدال مازندرانی در ‪1911‬م فتوایی در بارۀ لزوم اتاد «کاف‬

‫صادر کردند‪ .‬در این فتوا از مذهب شیعه به عنوان یکی از«فرق پنجگانه اسلم»‪ ،‬که اختلفشان سبب «انطا‬

‫‪«:‬استیلی اجانب» گردیده یاد شده است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬العرفان‪( 3:4 ،‬فوریه ‪ ،)1911‬صص ‪61-160‬؛ و نیز به‬
‫‪Rainer Brunner, Islamic Ecumenism in the 20th Century: The Azhar and Shiism‬‬
‫‪between Rapproachment and Restraint (Leiden: Brill, 2004), p. 43.‬‬
‫این اندیشه در میان اصلح‌گران سلفی بعد از مشروطیت در ایران نیز جایی داشت‪ .‬در سال‌های پس از چاپ ا‬

‫در دهۀ ‪ 1320‬و ‪ ،1330‬نیز این فکر مدافعان پرشور داشت‪ .‬از جله حاج مهدی سراج انصاری که معتقد بود‪« :‬فرقی که میان‬

‫شیعه و سنی هست‪ ،‬عین همان فرقی است که میان شافعی و حنبلی و خنفی و مالکی سنی‌هاست‪ ».‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬رسول جعفریان‪،‬‬

‫‪.‬حاج سراج انصاری‪ :‬ستاره‌ای در عرصۀ مطبوعات اسلمی (قم‪ :‬مؤسسۀ اطلع رسانی اسلمی‪ ،)1382 ،‬ص ‪95‬‬

‫یادداشت های کنیاز دالغورکی»‪ ،‬اعظام قدسی‪ ،‬ص ‪915‬؛ «گزارش گینیاز دالقورکی‪ ،‬حجازی‪ ،‬همان‪ ،‬ص ‪119‬؛ «اعتافات« ‪28 .‬‬

‫‪.‬سیاسی»‪ ،‬سالنامۀ خراسان‪ ،‬ص ‪137‬؛ «کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬ص ‪17‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬ص ‪29 . 15‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬ص ‪30 . 43‬‬

‫‪.‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪« :‬یادداشت‌های کنیاز دالغورکی‪ »،‬اعظام قدسی‪ ،‬ص ‪912‬؛ و «گزارش گینیاز دالقورکی»‪ ،‬حجازی‪ ،‬ص ‪31 . 111‬‬

‫‪.‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪«:‬اعترافات سیاسی»‪ ،‬ص ‪32 . 132‬‬

‫‪. .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪« :‬کینیاز دالگورکی یا اسرارپیدایش»‪ ،‬ص ‪33 . 8‬‬

‫‪ 34‬ادبیات و‬ ‫‪.‬‬
‫داستان‬ ‫ّه و طلوع پلوی‪»،‬‬ ‫ن‪ .‬ک‪ .‬به شاهرخ مسکوب‪« ،‬مل‬
‫ّی‌گرایی‪ ،‬ترکز‪ ،‬و فرهنگ در غروب قاجاری‬

‫‪.‬اجتماع (تهران‪ :‬نشر و پژوهش فرزان‪ )1373 ،‬ص ‪8‬‬

‫‪:‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به ‪35 .‬‬


‫‪Mohamad Tavakoli-Targhi, “Narrative identity in the works of Hedayat and his‬‬
‫‪Contemporaries,” in Sadeq Hedayat: His Work and His Wondrous World, ed. Homa‬‬
‫‪Katouzian (London: Routldge, 2008), pp. 107-123.‬‬
‫ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬رسول جعفریان‪ ،‬جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی‪ -‬سیاسی ایران؛ از روی کار ‪36 .‬‬

‫آمدن ممدرضا شاه تا پیوزی انقلب اسلمی‪ ،‬سال‌های ‪ ،)1357-1320‬چاپ ششم‪( .‬قم‪ :‬رسول جعفریان‪،‬‬

‫‪ ،)1385.‬صص‪ 705 .‬و ‪651‬‬

‫ابی ن‪ .‬ک ‪ .‬به ‪37 .‬‬‫‪:‬برای آشنایی با اندیشه‌های سلفی و ّ‬


‫وه‬
‫‪Rainer Brunner, Islamic Ecumenism in the 20th Century: The Azhar and Shi‘ism‬‬
‫‪between Rapproachment and Restraint, trans. Joseph Greenman (Leiden: Brill,‬‬
‫”‪2004),18, 39, 72 and passim; Encyclopedia Islam, 2nd ed., s.v. “Salafiyya.‬‬
‫‪Encyclopedia of Islam; 2nd ed., s.v. “Wahhabiyya.” Encyclopedia of Islam, 2nd ed.,‬‬
‫‪s.v. “Islāh.”; Jakob Skovgaard-Petersen, Defining Islam for the Modern Egyptian‬‬
‫‪State: Moftis and Fatwas of the Dar al-Ifta (Leiden: Brill,1997).‬‬
‫ابی و مشاب ت‌ها و تفاوت‌هایشان ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬‫‪:‬برای مقایسۀ بی فکر سلفی و ّ‬
‫وه‬
‫‪Tayfun Atay, “The Significance of the Other in Islam: Reflections on the discourse‬‬
‫‪of a Naqshbandi Circle of Turkish Origin in London,” The Muslim World, No.89 (Jul-‬‬
‫‪Oct 1999), pp. 467-77.‬‬
‫بود‪.‬‬
‫‪38‬از اکابر آ‬ ‫آمیزه‌هایی از این ویژگی‌ها در منش و روش بسیاری از علمای اسلم در این دوران نایان ‪.‬‬

‫اسدالله خرقانی و شریعت سنگلجی نام برد‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬جعفریان‪ ،‬جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی‪ -‬سیاسی ایران‪ ،‬صص‪-703 .‬‬
‫‪726.‬‬
‫برای ترجۀ فضارسی بعضی از «پروتکل»‌ها ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬غلمرضا سعیدی‪ ،‬خطر ‪39 .‬‬

‫جهود برای جهان اسلم و ایران (تهران‪ :‬انتشارات کتابفروشی محمدی‪ ،)1335 ،‬صص ‪ .120-116‬برای مقایسه‌ای بی‬

‫‪«:‬پروتکل‌ها» و اعتافات دالگورکی ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬


‫‪Moshe Sharon, “The ‘Memoires of Dolgorukov’ and the Protocols of the Elders of‬‬
‫‪Zion,” Honestly-Concerned, http://honestlyconcerned.‬‬
‫)‪info/bin/articles.cgi?ID=IR12607&Category=ir&Subcategory=19(accessed 10 Feb.09‬‬
‫اشاره به این نکته بی‌فایده نیست که اعتافات دالگورکی بازار نوشته‌ها و اسناد جعلی را‬

‫رواج داد‪ .‬در سال‌های ‪ 1330‬و ‪ ،1331‬حدود یک دهه پس از انتشار یادداشت‌های دالگورکی‪ ،‬که‬

‫حزب توده نفوذ قابل ملحظه‌ای در ایران یافته بود‪ ،‬سازمان سیا به جعل و نشر خاطرات لهوتی پرداخت که‬

‫سیا مبوبیتش وی را نامزد مناسبی برای به دست گرف ت زمام قدرت در ایران‪ -‬در صورت بر سر کار آمدن یک دولت دست نشانده‬

‫شوروی‪ -‬کرده بود‪ .‬احد اشرف‪« ،‬توهم توطئه‪ »،‬گفتگو‪ ،‬شاره ‪( 8‬تابستان ‪ ،)1374‬صص ‪ .22-21‬در این مورد هچن ی ن‪.‬‬

‫‪ :‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Donald Wilber, Adventures in the Middle East (Princeton: 1986), p. 191.‬‬
‫ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬اشارات راجع به یهود و مزدک و نقش آن‌ها در «خرابی» کشور‪ .‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش‪ ،‬ص ‪40 . 8‬‬
‫‪.‬‬
‫‪41 .‬‬
‫دالگورکی‬ ‫بررسی نشریه‌های اسلمی دهۀ ‪ 1320‬و آغاز دهۀ ‪ 1330‬نشان می‌دهد که هانند زمان نگاشت اعتافات‬

‫بایی‌ستیزی در این دوران نیز با یهودستیزی‪ ،‬و ضدیت با کمونیسم هراه بوده است‪ .‬برای مثال‪ ،‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‪ :‬نوشته‌های متعدد به‬

‫قلم سید عبدالکریم فقیهی شیرازی‪ ،‬در پرچم اسلم‪ ،‬شمارۀ ‪ 26( 8‬اردیبهشت ‪ ،)1325‬و شمارۀ ‪ 30( 13‬خرداد ‪)1325‬؛‬

‫و نیز به‪ :‬مقاله شیخ ابوالفضل نجم‌آبادی در دنیای اسلم‪ ،‬شمارۀ ‪ 22( 76‬خرداد ‪)1327‬؛ و نیز به حاج سراج‬

‫انصاری‪« ،‬غلط بودن اصل اول دیالکتیک‪ ،‬و مخاطرۀ صهیونیزم‪ ،‬و به وجود آمدن مذهب باب در ایران»‪ ،‬ندای حق‪ ،‬شمارۀ ‪( 108‬‬

‫‪ 16).‬مهر ‪1331‬‬

‫در بارۀ وصیت‌نامه پطر کبیر در نشریه‌های آغاز دهۀ ‪ 1320‬ایران نکات جالبی به چشم می‌خورد‪ .‬از جله ‪.‬‬
‫حسی ‪42‬‬
‫کوهی‬

‫کرمانی‪ ،‬مدیر نسیم صبا چنی نوشته است‪« :‬آنچه مقق شده این سند سیاسی را بعد از پطر به نام وی ساخت‬

‫بشی از ماده ‪ 9‬این «وصیت‌نامه» که می‌گوید « هر چه بیشت مکن است به اسلمبول نزدیک شوید ‪. .‬‬

‫‪ .‬انطاط ایران را تسریع نائید‪ ،‬تا خلیج فارس نفوذ کنید‪ »،‬می‌افزایدکه «تقریبا هه‬

‫جانشینان پطر و تام پیوان طریقۀ امپریالیستی روسیه سیاستی را که این وصیت نامه مع ی‬

‫نوده است در ایران تعقیب نوده‌اند‪ ».‬حسی کوهی کرمانی‪ ،‬از شهریور ‪ 1320‬تا فاجعۀ آضذربایان و‬
‫‪.‬زنجان‪ :‬تاریخ روابط روس و ایران‪ .‬ج اول (تهران‪ :‬انتشارات روزنامه نسیم صبا‪ .)1321 ،‬صص ‪21-20‬‬

‫‪:‬در این باره ن‪ .‬ک ‪ .‬به ‪43 .‬‬


‫‪Muriel Atkin, “Myths of Soviet-Iranian Relations.” in Nikki R. Keddie and Mark G.‬‬
‫‪Gasiorowski (Eds.) Neither East nor West: Iran, the Soviet Union, and the United‬‬
‫‪States (New Haven: Yale University Press, 1990), pp. 100-114.‬‬
‫‪.‬حجازی‪ ،‬اسلم و مهدویّت‪ ،‬ص ‪44 . 93‬‬

‫‪.‬مرتضی احمد‪ .‬آ‪ ،‬پرنس دالگورکی‪ .‬چاپ سوم (تهران‪ :‬دارلکتب السلمیه‪ ،)1346 ،‬ص ‪45 . 38‬‬

‫عبدالرحیم طالبوف‪ ،‬سیاست طالبی (طهران‪ :‬مطبعۀ شمس‪1329 ،‬ق‪ 1290/‬ش ‪1911/‬م)‪ .‬طالبوف سیاست طالبی ‪46 .‬‬

‫را در ‪1320‬ق‪ 1281/‬ش ‪1902/‬م نوشته بود‪ .‬این کتاب سال‌ها پس از مرگش به چاپ رسید‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬آدمیت‪ ،‬ان‬

‫‪.‬طالبوف تبریزی (تهران‪ :‬انتشارات دماوند‪ ،)1363 ،‬ص ‪4‬‬

‫‪ (Nikolai Andreevich) (1792-‬اولی دالگورکی که به ایران آمد‪ ،‬نیکولی آندریویچ ‪47 .‬‬

‫بود که در سال ‪ 1245‬هـ‪.‬ق‪ 1829[ .‬م‪ ،].‬در دوران سلطنت فتحعلی شاه و ولیتعهدی عباس )‪1847‬‬

‫میزا‪ ،‬برای بررسی علل قتل گریبایدوف و هچن ی نظارت در اجرای مواد معاهدۀ ترکمان‌چای به‬

‫عنوان سفی روسیه وارد تبیز شد و تا جادی الخر ‪[ 1246‬نوامب ‪ ]1830‬در ایران ‌ماند‪ .‬ارتباط‬

‫ّاس میزا بوده است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬فاطمه قاضی‌ها‪ ،‬اسنادی‬
‫و مکاتبات وی بیشت با قائم مقام و عب‬

‫از روند اجضرای معاهدۀ تضرکمضان‌چای (‪ 1250-1245‬هـ‪.‬ق‪( ).‬تهران‪ :‬انتشارات سازمان اسناد ملی ایران‪.)1374،‬‬

‫است که )‪ (Dimitri Ivanovich Dolgorukov‬صص ‪ .42-40‬دومی دالضگورکی‪ ،‬دییتی ایوانویچ‬

‫«اعتافات» به نام او انتشار یافته‪ .‬وی در سال ‪ 845‬م [‪ 1261‬هض‪.‬ق] به مقام وزیر متاری‬

‫روسیه در ایران رسید و تا سال ‪ 854‬م [‪ 1270‬هـ‪.‬ق‪ ].‬در این سمت باقی ماند‪ .‬سومین دالگورکی که در مقام‬

‫بود‪ .‬وی که در دهۀ آضخر عهد‬


‫)‪ (Nikolai Sergeevich) (1840-1913‬سفارت روسیه به ایران آمد نیکولی سرگیویج‬

‫ناصری‪ ،‬از ‪ 1886‬تا ‪ 1889‬در ایران بود‪ ،‬هان است که طالبوف در سیاست طالبی درباره‌اش سخن گفته‪ .‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‪:‬‬

‫‪.‬عبدالرحیم طالبوف‪ ،‬هان‬

‫‪).‬محمّد باقر حجازی‪« ،‬معرفی کتاب اسلم و مهدویت»‪ ،‬روزنامۀ وظیفه‪ ،‬شمارۀ ‪ 18 ( 41‬مهر ‪48 . 1323‬‬

‫‪.‬طالبوف‪ ،‬همان‪ ،‬ص ‪49 . 5‬‬

‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬ص ‪50 . «15‬‬

‫ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬عبدالله مستوفی‪ ،‬شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ من یا تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ ‪51 .‬‬

‫قاجاریه‪ .‬دو جلد‪ .‬چاپ دوم (تهران‪ :‬زوّار‪ ،)1341 ،‬صص ‪ .1-42‬طالبوف نیز می‌نویسد‪« ،‬روس‌ها ‪ . . .‬برای کاشتن تخم‬

‫نفاق زم ی را خوب شخم [می]‌نایند ‪ . . .‬از عهد پطر کبی تا به حال رجال روس را ندیدم که در این خیال تصرف ایران‬

‫‪.‬غالی نباشند‪ ».‬طالبوف‪ ،‬همان‪ ،‬صص ‪4-3‬‬

‫‪52 .‬‬
‫اعتافات دالگورکی‬ ‫ّا نشانه‌های غلبۀ اضین اندیشه در‬
‫این وجوه البته وجوه مشخصی از اندیشۀ سضلفی است‪ ،‬ام‬

‫یکی از نشانه‌های مهم اشاره به قرآن‌گرایی است‪ .‬چنانکه گفتیم‪ ،‬در این «اع تافات» آمده است که «اسلم عبارت از خدا و قرآن‬

‫است و یک اصول دارد‪ ... .‬اسلم جز این چیز دیگری نیست‪« ».‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش»‪ ،‬صص ‪ .18-19‬چن ی‬

‫تأکیدی بر قرآن در مقابل حدیث وجه دیگری از اندیشه سلفی و از زمینه‌هایی دوری نسبی از شیعه و نزدی‬

‫‪.‬بود‪ .‬در مورد قرآن‌گرایی سلفیّه ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬جعفریان‪ ،‬جریان‌ها‪ ،‬ص ‪705‬‬
‫دربارۀ شیخ ابراهیم ز نانی ن‪ .‬ک ‪ .‬ب ‪ :‬مهدی بامداد‪ ،‬تاریخ رجال ایران‪ ،‬ج ‪( 1‬تهران‪ :‬زوّار‪ ،)1347 ،‬ص ‪15‬؛ ‪53 .‬‬

‫ابوالحسن علوی‪« ،‬رجال صدر مشروطیت»‪ ،‬یغما‪( 5:3 ،‬خرداد ‪ ،)1331‬ص ‪ .133‬و نیز به زندگینامۀ خضود نوشت‬

‫او‪ :‬شیخ ابراهیم زنجانی‪ ،‬خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی (سرگذشت زندگی من)‪ ،‬به اهتمام غلمحسین میرزا صالح (تهران‪ :‬کویر‪،‬‬

‫ّد مهدی خلجی‪« ،‬نقد درونی روحانی‬


‫ّت‪ ،‬گزا‬ ‫‪ .)1379‬برای نقد و شرح مبسوطی در بارۀ اضین کتاب ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬مم‬

‫در سکولرسیم‪ »،‬ایران نامه‪ ،‬شاره ‪( 4‬زمستان ‪ ،)1383‬صص ‪ .511-489‬به گفتۀ هضا ناطق‪ ،‬اصل کتاب خاطرات‬

‫ز نانی که در کتابان مضلس نگاهداری می‌شود‪ ،‬با آنچه به چاپ رسیده تفاوت آشکار دارد‪ .‬ن‪.‬‬

‫ک‪ .‬به‪ :‬ها ناطق‪« ،‬روحانیت از پراکندگی تا قدرت‪ ،»828–1909 :‬ر‌ه‌آورد‪ ،‬شاره ‪( 83‬تابستان ‪،)2008‬ص‬

‫‌ال نوری داد‪ .‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‪ :‬مهدی ملک زاده‪ ،‬تاریخ انقلب‬
‫‪ .95‬ز نانی دادستان دادگاه انقلبی بود که حکم به اعدام شیخ فضل‬

‫‪.‬مشروطیت ایران (تهران‪ :‬سخن‪ ،)1383 ،‬ج ‪ :6‬صص ‪1272-1259‬‬


‫& ‪Edward G. Browne, The Persian Revolution of 1905-1909 (London: Frank Cass‬‬
‫‪Co,(1966) ,. p 444; Janet Afary, The Iranian Constitutional Revolution, 1906-1911‬‬
‫‪: Grassroots Democracy, Social Democracy & the Origins of Feminism (New York:‬‬
‫‪Columbia University Press, 1996), pp 258, 265.‬‬
‫از ز نانی نامه‌هایی متعددی نیز خطاب به سیدحسن تقی‌زاده بر جای مانده است‪ .‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‪:‬‬

‫ایرج افشار(ویراستار)‪ ،‬نامه‌های تران (شامل ‪ 154‬نامه از رجال دوران به سیدحسن تقی زاده)‪( ،‬تران‪ :‬ن‬

‫ّت مربوط به‬ ‫پژوهش فرزان روز‪ ،)1378 ،‬صص ‪76-65‬؛ _______‪( ،‬ویراستار)‪ ،‬اوراق تازه‬
‫‌یاب مشروطی‬

‫سال‌های ‪ (1330-1325‬تهران‪ :‬انتشارات جاویدان‪ ،)1359 ،‬صص ‪ .345-335‬از تقی‌زاده نیز نامه‌ای خطاب‬

‫به زنانی به چاپ رسیده است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬احد علی مور‬
‫ّخ‌الدوله سپهر‪ ،‬ایران در جنگ بزرگ‬

‫‪ ( 1918-1914.‬تران‪ ،)1336 :‬صص ‪96-495‬‬

‫‪.‬زنجانی‪ ،‬خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی‪ ،‬صص ‪ ،242 ،239‬و ‪54 . 245‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬ص ‪55 . 46‬‬

‫‪.‬همان‪56 . 30 ،‬‬

‫‪.‬همان‪ ،‬صص ‪ 112‬و ‪ .110‬برای نمونه‌های دیگر از جمله ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬صص ‪ 68-60 ،58 ،55‬و ‪57 . 117-116‬‬

‫زنجانی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬ص ‪ 116‬و«یادداشت‌های «کنیاز دالغورکی»‪ ،‬اعظام قدسی‪ ،‬همان‪ ،‬ص ‪58 . 2:925‬‬

‫‪.‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش‪ »،‬ص ‪59 . «54‬‬

‫‪.‬زنجانی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬ص ‪60 . 148‬‬

‫‪:‬برای مقایسه خاطرات زنانی و «اعتافات دالگورکی» نگاه کنید به دو نونۀ زضیر ‪61 .‬‬

‫رمضان سال چهارم رسید‪ .‬حالیه من قریب پنج سال است در ایران تصیل و مطالعه می‌کنم و زحت «می‌کشم و هه‬

‫ً از وضعیت خود خرسند و خوشنود بودم‪ ».‬ک‬


‫می‌کنم و بی‌نایت طرف توجه دربار و وزارت خارجه گشته‌ام‪ .‬کامل‬

‫‪.‬اسرار پیدایش‪ ،‬ص ‪17‬‬

‫‪:‬و‬

‫سال ‪ ... 1310‬خانه و فرش و بعضی اثاثیه و توسعه در زندگی دارم‪ .‬همسایۀ محترمین هم هستم‪ .‬حاجی میر بهاءالدین مرحوم«‬

‫به من بیشت توجه و اعتماد دارد‪ .‬پسرش حاجی سیداحد شاگرد نیکو و عزیز من است‪ .‬شاید پسرانش هم به م‬

‫‪.‬زنجانی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬ص ‪124‬‬

‫برای نمونۀ دیدگاه‌های سنّی ن‪ .‬ک‪ .‬به گفتگوی زنجانی و «صاحب منصب»‪ ،‬زنجانی‪ ،‬خاطرات‪50-42 ،‬؛ و گفتگوی راوی‪62 .‬‬
‫‪«.‬اعترافات دالگورکی» و «حکیم احمد گیلنی» دربارۀ علل «شکست» ایران‪« ،‬کینیاز دالگورکی یا اسرار پیدایش‪ »،‬صص ‪12-8‬‬

‫همان‪ ،‬صص ‪ .195 ،182، 149‬کسروی که به دستنوشتۀ «ز نی خو ش‌بتی» دست یافته بود ضمن نقل دیباچۀ آن که ‪63 .‬‬

‫خواننده را به نسخه‌برداری و انتشار متن دستنوشته می‌خواند‪ ،‬این شگرد را یک «افسانه فرنگی» دانست‪ .‬کسروی‪ ،‬پرچم‪،1:4( .‬‬

‫‪.‬اردیبهشت ‪ ،)1322‬ص ‪171‬‬

‫دربارۀ رمان‌های شیخ ابراهیم زنجانی ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬عبدالله شهبازی‪« ،‬زندگی و زمانۀ ابراهیم ‪64 .‬‬

‫‪( ،10‬تی‬ ‫زنانی‪ ،‬جستارهایی از تاریخ تددگرایی ایرانی‪ »،‬زمانه‪ ،‬سال دو‬
‫ّم‪ ،‬شاره های‬

‫‪ ،)1382‬صص ‪( ،11 ،19-13‬مرداد ‪ ،)1382‬صص ‪ 28-25‬و ‪( 12‬شهریور ‪ ،)1382‬صص ‪ .18-15‬چن ی به‬

‫نظر می‌رسد که در «رمان‌گونه»‌های شرارۀ اضستبداد‪ ،‬و شهریار هوشند نیز نوعی تلفیق واقعیت و‬

‫‪.‬افسانه درکار است‬

‫‪.‬زنجانی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬ص ‪65 . 195‬‬

‫همان‪ ،‬صص ‪66 . 139-133‬‬

‫ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬زنجانی‪ ،‬رجم الدجال فی ردّ باب الضلل (یا ارشاد الیمان)‪ 2 ،‬جلد‪ .1313 ،‬از این کتاب تنها یک نسخۀ ‪67 .‬‬

‫خطی در دستس است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬علی ابوالسنی (منذر)‪ ،‬شیخ ابراهیم زنانی‪ ،‬زمان‪ ،‬زندگی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬به ضم‬

‫‪«.‬ولیت تکوینی» پیامبر و ائمۀ معصومین (ع) (تهران‪ :‬موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران‪ ،)1387 ،‬ص ‪23‬‬

‫‪ 68‬مصر شد که‬ ‫‪.‬‬


‫پضرورش‬ ‫زنانی در خاطراتش چنی می‌نویسد‪ « :‬اول تنب‬
‫ّه من از خواندن حبل‌التی کلکته و روزنامۀ‬

‫‪.‬جهان اشاراتی می‌کردند و ایران را بدبخت می‌شمردند‪ ».‬زنجانی‪ ،‬خاطرات‪ ،‬ص ‪148‬‬

‫ر العلماء از نزدیک آشنا بود‪ .‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به‪ :‬ایرج ‪69 .‬‬
‫‌اللک و صد ‌‬
‫به گواهی ‌نامه‌هایش‪ ،‬ز نانی با ازلیان سرشناسی چون ذکاء‬

‫افشار‪ ،‬اوراق تازه یاب‪ ،‬صص ‪ 338‬و ‪ .344‬اشارۀ طضنزآمیز وی به «مفسد» بودن تقی‌زاده در نامه‌ای به وی گویای چگ‬

‫او با ازلیان است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬افشار‪ ،‬همان‪ ،‬ص ‪ .340‬توضیح آن که شاری از روحانیان از جله‬

‫مازندرانی و خراسانی در تلگرافی حکم به «ضدیت مسلک» سیدحسن تقی‌زاده با «اسل میت مملکت» داده بودند‪ .‬در پی این حکم‪،‬‬

‫حبل المتین در مقاله‌ای تأ کید کرد که «تقی‌زاده بی‌دین و بابی» نیست‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬افشار‪ ،‬همان صص ‪ .214 ،207‬علوه‬

‫ّاح ن‪.‬‬
‫ّتی داشت که گویا خود از ازلیان بود‪ .‬دربارۀ ازلی بودن سی‬
‫ّاح م ل‬
‫بر آنچه گفته شد‪ ،‬ز نانی دوستی نزدیکی نیز با حاج سی‬

‫‪ :‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Mangol Bayat, Iran’s First Revolution: Shi‘ism and the Constitutional Revolution‬‬
‫‪of 1905-1909 (New York: Oxford University Press, 1991), pp. 67-8.‬‬
‫‪.‬زنجانی‪ ،‬همان‪ ،‬ص ‪70 . 185‬‬

‫‪.‬از جمله با «تاریخ و جغرافی و فیزیک و شیمی و اختراعات عصری‪ »،‬زنجانی همان‪ ،‬ص ‪71 . 195‬‬

‫ّی‪ ،‬و نیز در بارۀ لضزوم‪72 .‬‬


‫انتخابی بودن‬ ‫برای بثی مبسوط دربارۀ اضفکار زنانی دربارۀ دضیدگاه‌های شیعه و سن‬

‫«حکومت اسلمیه» ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬زنجانی‪ ،‬همان‪ ،‬صص ‪ .46-33‬آرای وی در این موارد نزدیک به آرای سید‬

‫اسدالله خرقانی است‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬سید اسدالله خرقانی‪ ،‬محوالموهوم و صحو المعلوم یا راه تجدید عظمت و قدرت اسلمی‪ ،‬با مقدمۀ‬

‫‪.‬سیّد محمود طالقانی (بی جا‪ :‬غلمحسین نور محمّدی خمسه پور‪ ،‬بی تا)‪ ،‬صص ‪78 ،41-38‬‬

‫‪.‬حجازی‪ ،‬همان‪ ،‬صص ‪73. 57 ،33‬‬

‫ّد باقر حجازی می‌توان به درویش قربان‪ ،‬فیوزه و طوفان بل اشاره ‪74.‬‬
‫از جله رمان‌های سید مم‬

‫‪.‬کرد‬
‫دربارۀ همکاری خالصی و سید محمد باقر حجازی ن‪ .‬ک‪ .‬به جعفریان‪ ،‬جریان ها و سازم ‌ان‌های مذهبی‪ -‬سیاسی ایران‪ ،‬ص ‪75.‬‬

‫‪ .117:‬دربارۀ اینکه خالصی شیخ ابراهیم ز نانی را می‌شناخته است ن‪ .‬ک ‪ .‬به‬
‫‪Pierre-Jean Luizard, trans. La vie de l’ayatollah Mahdī al-Khālī par son fils‬‬
‫‪(Batal al-Islam) (La Martiniere, 2005), 316.‬‬
‫در بارۀ نگاه کسروی به ادبیا ت ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬احمد کسروی‪ ،‬در پیرامون ادبیّات (تبریز‪ :‬احیاء‪ ،‬بی تا)؛ _____‪« ،‬یکم ‪76.‬‬

‫‪.‬دیماه و داستانش»‪ ،‬پرچم ‪( 1:1‬فروردین ‪ ،)1322‬صص ‪7-1‬‬

‫احمد کسروی‪ .‬بهائیگری‪( .‬تهران‪ :‬کتابفروشی پایدار‪ ،‬بی‌تا)‪ ،‬ص ‪ .70‬محتوای رمان‌های سیدمحمد باقر حجازی تعلیم اخلق ‪77 .‬‬

‫در قالب داستان‌های عاشقانه بود ‪ -‬قالبی که از دیدگاه کسروی «بیهوده» می‌نود‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬احد کسروی‪،‬‬

‫‪.‬داستانش»‪ ،‬ص ‪7‬‬

‫برای مثال‪ ،‬اشاره به «مردم ستمدیده از دست حکام و آخوند» در نسخه‌های اعظام و حجازی‪ ،‬در نسخۀ خراسان به «مردمان ‪78 .‬‬

‫ستمدیده» تبدیل شده و در نسخه تهران و نسخه‌های بعد از آن یکسره ناپدید‪ .‬ن‪ .‬ک‪ .‬به‪ :‬اعظام‪« ،‬یادداشت‌های کنیاز دالغورکی»‪،‬‬

‫‪.‬ص ‪929‬؛ حجازی‪« ،‬گزارش گینیاز دالقورکی»‪ ،‬ص ‪147‬؛ و سالنامۀ خراسان‪«،‬اعترافات سیاسی‪ »،‬ص ‪160‬‬

‫‪:‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به ‪79.‬‬


‫‪Ziva Amishai-Maisels, “The Demonization of the ‘Other’in the Visual Arts,” in‬‬
‫‪Demonizing the Other, edited by Robert S. Wistrich (Amsterdam: Harwood, 1999), pp.‬‬
‫‪44-72.‬‬
‫‪.‬ن ‪ .‬ک ‪ .‬به‪ :‬پانوشت شاره ‪80 . 5‬‬

‫‪:‬ن‪ .‬ک ‪ .‬به ‪81 .‬‬


‫‪Leonidas Donkins, “The Conspiracy Theory, Demonization of the Other,”Innovations,‬‬
‫‪Vol. 11, No.3 (1998), pp. 349-360‬‬

You might also like