Professional Documents
Culture Documents
مرتضی رضوی
قفسه کتابخانه مجازی سایت بینش نو
http://www.binesheno.com/Files/books.php
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست
مقدمه...................................................................................
7..
انقلب
انقلب
طبیعی17............................................................................
تضاد18............................................................................
عنصر جبر..............................................................................
20
عقلنیت20........................................................................
علّیّت و
انگیزه22............................................................................
شخصیت................................................................................
23
ایده و آرمان24....................................................................
مولّفه هائی که گره کور ایجاد کرده و بینش جامعه را کور می کنند 30
انقلب مصنوعی48.......................................................
رفاه طلبی59..........................................................................
رانده شدگان81.......................................................................
82
96
تصوف.................................................................................
110
مقدمه
همان ادبیات مردمببی تکرار مببی کنببم :بنده فرد سببیاسی نیسببتم و کاری بببا
سیاست ندارم و پیکان ما از ژیانی اگزوز نداشت .چرائی این موضوع بماند.
فعال سیاسی بودم -کارم تبیین و توضیح مکتب قرآن و اهل بیت(ع) است و
همبه کتاب هبا و مقالتبم را در ایبن باره نوشتبه ام و غیبر از ایبن کار ،و دفاع
علمبببببی از مکتببببببب ،کاری ندارم .بنابر اقتضای ضروری کارم بر خود لزم
ایران ،بررسبی کنبم تبا عوامبل توفیبق و نیبز عوامبل عدم توفیبق آن در ایبن
و هرگببز قول نمببی دهببم کببه هم بۀ زوایببا و فروعات ایببن مسببئلۀ بزرگ را
بررسبی و همبۀ عناصبر جامعبه شناختبی ایبن موضوع ببس بزرگ و مهبم را در
این نوشتۀ کم حجم خواهم آورد .زیرا چنین بحثی مجال دیگری می طلبد.
ایببن موضوع بببه حدی بزرگ و مهببم اسببت کببه بدون اغراق بایببد گفببت:
شایسبته و ضروری اسبت یبک کرسبی ویژه در حوزه و نیبز در دانشگاه برای
آن اختصاص یابد .زیرا کار علمی بزرگ و پر اهمیت به نام «شیعه شناسی»
مقدمبۀ ایبن موضوع اسبت تبا چبه رسبد ببه خود آن .اگبر خودمان دربارۀ مکتبب
تشیبع و عناصبر اصبلی و فرعبی ماهیبت آن کار نکرده ایبم ،دیگران دسبتکم
حدود یبببک قرن در ایبببن موضوع کار کرده انبببد .ماسبببینیون اسبببتاد معروف
کار و تحقیبق کرده اسبت .تنهبا همیبن نمونبه برای شناخبت تنبلی و غفلت مبا
کافبی اسبت .امبا بررسبی کمیبت و کیفیبت کار تحقیقبی غربیان درباره شیعبه،
خود یبک موضوع ببس مهبم اسبت و اگبر چنیبن کاری را انجام دهیبم ببه خوببی
روشن می شود:
-1فرار مغزهبا :بدون تعارف بایبد گفبت :مغزهائی کبه فرار مبی کننبد
مغزهائی سببک و مصبداق «پبر در هوا» هسبتند کبه فرار مبی کننبد یبک مغبز
12انقلب مخملی در ایران
ریشه دار و موقّر هرگز فرار نمی کند .اما آن ها گونه های متعدد هستند و با
الف :افرادی کببه کارشان در تجربیات اسببت :در گذشتببه یکببی از مول ّ بفه
های انگیزه فرار اینان ،عدم امکانات در داخبببل کشور برای مدارج بالی کار
علمی تجربی بود و ا ین کمبود ،جاذبه مرکزی منظو مه خودی را ضعیف می
کرد و شخبص ماننبد یبک سبنگ سبرگردان کیهانبی ببه سبوی منظومبه بیگانبه
جذب می شد .این واقعیت تا حدودی حق را به آنان می داد .اما امروز این
مول ّفه در ترکیب عناصر انگیزۀ فرار وجود ندارد .امروز مؤثرترین عنصر این
انگیزه بقایای رسبببوبات غرب زدگبببی در جامعبببه مبببا اسبببت؛ دو خانواده از
دوسبتان و نزدیکان مبن ،دیندار ،شیعبه کامبل ،عاشبق جامعبه شیعبی خود کبه
حتببی المقدور منافببع تشیببع را بببه منافببع شخصببی ترجیببح مببی دادنببد ،اتفاقاً
دولت یکبی را همراه یبک گروه و دیگری را همراه گروه دیگبر ،برای مثل ً یبک
مسببافرت تکامببل فکری بببه اروپببا بردنببد ،برگشببت نوجوان از سببفر همان و
تغییر ماهیت خانواده ،همان .دو خانواده دو آتشه در مخالفت با غرب زدگی،
ششدانببگ غرب زده شدنببد .بببه یاد مقاله ای افتادم کببه سببال هببا پیببش در
روزنامبه اطلعات تحبت عنوان «آتبی قاشمبر» نوشتبه بودم ،گوئی آنان کبه
غرب زده نیسبتند دسبت شان ببه نعمبت غرب زدگبی نمبی رسبد .یاد جلل آل
احمد بخیر.
مقدمه 13
ب :افرادی کببه کارشان علوم انسببانی اسببت :اکثببر پویندگان رشتببه های
مختلف ایببن علوم نیببز در معیار و محببک انگیزه شناسببی بببا فراریان تجربببی
همگون هسببتند ،تنهببا در یببک حوزه اسببت کببه فراریانببش در اثببر افتادن بببه
رودخانبه خروشانبی اسبت کبه غربیان در «شیعبه شناسبی بیبش از یبک قرن
غربیان به خوبی دریافته اند که شیعه از آغاز (روز رحلت پیامبر-ص )-دو
جریان کامل ً متفاوت بوده و در کنار هم تا میانه قرن سوم هجری (گاهی هم
در چالش با همدیگر) حضور داشته اند :شیعه ولیتی و شیعه وصایتی.
در میانبه قرن سبوم وصبایتیان رسبما ً و عمل ً تشیبع را واگذاشتبه و ببه راه
دیگران پیوسبتند ،پیبش از آن ببه ولیبت معتقبد نبودنبد در آن تحول وصبایت را
نیبز از اصبول عقایبد شان ،کنار گذاشتنبد .از آن ببه بعبد شیعبه وصبایتی کبه
همیشبه اکثریبت شیعبه ببا آنان بود و توانسبته بودنبد بنبی عباس را ببه خلفبت
برسببانند ،بببه خواسببت خودشان از شمول عنوان شیعببه خارج شدنببد .تنهببا
جریان کوچکببی از وصببایتیان بببه نام «زیدی ّ به» در تشیببع وصببایتی خود باقببی
1
ماندند که امروز نه چیزی از ولیت می فهمند و نه چیزی از وصایت.
غربیان ببه طور کامل ً دانسبته و عمدی کوشبش کرده و مبی کننبد کبه دو
جریان شیعه را یک جریان واحد ،معرفی کنند که همان تشیع وصایتی باشد و
1
بفرقب بمیانب بتشیعب بولیتیب بوب بتشیعب بوصایتیب براب بدرب بنوشتهب بهایب بدیگرب بازب بجمله
«مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی» شرح داده ام و در این جزوه نیز اشاره خواهد
شد.
14انقلب مخملی در ایران
به ذهن ها القاء می کنند که شیعه از آغاز به علم غیب امام و معصوم بودن
امام اعتقاد نداشت؛ شیعه در قیام خود با زید بیعت کرد که نه به علم غیب
او معتقبد بودنبد و نبه ببه عصبمت او ،شیعبه قیام کرد و عبدالله سبفّاح را ببه
امامت برگزید و خلفت عباسی را تاسیس کرد بدون این که به علم غیب و
یا عصمت او معتقد باشد .شیعه ای که به این دو اصل معتقد باشد از نیمه
زیبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببر پبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببا
مبی گذارنبد یبک موضوع بزرگ تاریخبی و واقعیبت روشبن تبر از خورشیبد را،
وارونبه قلمداد مبی کننبد و موفبق مبی شونبد پبی در پبی و ببه طور متسبلسل
افراد اندیشمندی از مبا را فریبب داده و ببه سبوی خود جذب کننبد .فردی کبه
در آغاز مسبلمان و سبپس شیعبۀ محقبق مبی شود ،در صبدا و سبیما ببه تبییبن
دیبن و تشیبع مبی پردازد ،و خطببه متقیبن نهبج البلغبه را شرح مبی دهبد ،ناگاه
چرخیده بببا جریان رودخانببه مذکور همراه مببی شود ،بببه انکار علم غیببب و
عصمت امام قناعت نمی کند ،رسما ً و عمل ً با صراحت زبان و با تکتیب قلم
در اینترنت به جهانیان اعلم می کند که -نعوذ بالله -پیامبر ا سلم(ص) دچار
خطا و خطاها شد .و خطاهای خود را در قرآن نیز جای داده است.
گویند :روزی باران به شدت بارید و خانه مل نصرالدین چکه کرد ،بارش
باران تمام شد اما هنوز سقف خانه چکه می کرد ،مل نگاهی به سقف کرد
گفببت :ای خراب شده حال کببه خانببه نشدی دسببتکم بیرون باش ،باران بنببد
مقدمه 15
می باری.
نشدنبد دسبتکم سبنی شونبد سبنی نشدنبد لاقبل مسبیحی شونبد ماننبد همان
ماجرای بزرگ پیشگوئی شده «آرمبا گدن» ببه بخبش های مختلف خاورمیانبه
لشکرکشببی کرده و مببی کننببد و در ایببن راه صببدها و بببل هزاران دانشمنببد
1
متخصص -به قول دکتر شریعتی -به آخور بسته اند.
ببه نظبر ایبن مغزهای فراری ،محال اسبت کبه 14نفبر مورد نظبر شیعبه،
دارای علم غیببب و عصببمت باشنببد ،در حالی کببه رهبببران فکری شان بببه
دارند.
اینان ببا ژسبت واقعیبت گرائی ،نمبی تواننبد عمبر و زندگبی طولنبی امام
سبیاسی ،نظامبی ،محافبل تحریبف گبر علمبی ،دانشمندان برنامبه سبازی را
1
دکتر شریعتی درباره سلطان محمود غزنوی می گوید :چهار صد شاعر مداح را
به آخور بسته بود.
16انقلب مخملی در ایران
یکجا و کل ً در آماده سازی راه برای مراجعت عیسی که غیبتش وارد سومین
درباره فرار مغزهای تجرببی گفتبه شبد کبه جاذببه مرکزی منظومبه خودی
ضعیف بود و این اقمار یا سنگ های سرگردان به منظومه دیگر ملحق می
شونببد .امببا زمینببه فرار پببی در پببی ،مرتببب و متسببلسل ایببن مغزهای علوم
انسبانی چیسبت؟ یک دانشگاهبی محقبق یبا یک دانشمنبد محقبق حوزوی مبا از
نیبم گامبی ببه عقبب رفتبه و مبی گویبد :ایبن دیگبر چبه اصبطلحی اسبت شیعبه
درسبت اسبت :وقتبی کبه هیبچ کاری در شیعبه شناسبی نکرده ایبم واقعیبت
عظیم دو جریان تاریخی شیعه از نظرمان پنهان می ماند ،دانشجوی نابغه ما
ببا ذهبن خالی وارد دانشگاه امریکائی سبوربون کبه در خاک فرانسبه اسبت،
مبی شود ،بر مبی گردد ببا کوله باری از شیعبه شناسبی در ذهبن ،کبه شیعبه را
از آغاز وصایتی می داند ،پیدایش شیعه ولیتی را نه در زمان علی(ع) و نیز
نبه در نیمبه قرن سبوم کبه غربیان القاء مبی کننبد ،ببل در زمان صبفویان مبی
دانببد؛ وصببایتیان را شیعببه علوی و ولیتیان را شیعببه صببفوی مببی نامببد .در
الحسن العسکری».1
1
همان طور که مدرسی طباطبائی در کتابش در صدد القاء چنین بذری به ذهن
ایرانیان است.
مقدمه 17
آنان کبه ببه مرحوم شریعتبی سبنّی گفتنبد ،خودشان تشیبع و دو جریان آن
را نمبی شناختنبد .او هرگبز سبنّی نبود عاشبق علی(ع) و امام حسبین(ع) و ببه
اصطلح محو در کمال فاطمه(ع) و زینب(ع) بود .او یک شیعه وصایتی بود.
مبن هیبچ کاری ببا ماجراهای 22خرداد ندارم ،در صبدد تبییبن یبک عنصبر
تعییبن کننده جامعبه شناختبی در جامعبه ایران هسبتم کبه توفیبق و عدم توفیبق
آن چه انقلب مخملی نامیده می شود ،کامل ً به آن بستگی دارد .و هرگز در
مقام داوری درباره ایبن کبه در ماجرای 22خرداد کسبانی در صبدد انقلب
مخملی بوده انبد یبا نبوده انبد ،نیسبتم .افبق و اهمیبت ایبن بحبث علمبی را ببه
ملحظبه ،نوشتارهای مبن را از شیوائی و حتبی از کمال انسبجام باز مبی دارد
دارم و هبم مردم را ،افراد از معلومات در حبد دیپلم تبا بالتریبن سبطح علمبی
در همبه نوشتبه هایبم سبعی کرده ام تبا جائی کبه ممکبن اسبت از ببه کار
پردازی غلیببظ علمببی ،پرهیببز کنببم گرچببه بببه قول برترانببد راسببل مببا را از
ببه ویژه در ایبن جزوه :گاهبی رونبد سبخن ببه سبوی عمیبق تریبن و ظریبف
ترین مسائل علمی می رود ،گاهی به حدی سطحی می شود که بوی توضیح
واضحات می دهد .گاهی زبان قلم به شدت سنگین ،گاهی دیگر ساده و بیّن
مبی گردد گاهبی سبخن در مسبئله ای ببه درازا مبی رود و از موضوع انقلب
مرتضی رضوی
.20/5/1388ش.
.19/8/1430هب
مقدمه 19
20انقلب مخملی در ایران
انقلب
هبر انقلب نیبز مصبنوعی و سباختگی نیسبت .اصبطلح طبیعبی و مصبنوعی در
ایبن مسبئله برگشتبش ببه اصبطلح «پدیدۀ اجتماعبی طبیعبی و پدیده اجتماعبی
و به
انقلب 21
حدی انباشبت شده انبد کبه جامعبه را منفجبر مبی کننبد .ویژگبی های چنیبن
-)1تضاد :هبر انسبانی (مگبر خیلی اندک) آسبایش طلب و ضبد انقلب
است و شخصیت فردی افراد از انقلب پرهیز می کند .انقلب طبیعی مولود
شخصبیت فردی افراد نیسبت ،زائیدة «شخصبیت جامعبه» اسبت .حتبی ممکبن
اسببت اکثریببت شخصببیت فردی افراد نسبببت بببه آن نامطمئن ،دل نگران و
حتببی نببا امیببد باشببد و آن را یببک رونببد غیببر عقلنببی و بببه اصببطلح مصببداق
دیوانگی بداند با این همه عوامل و عناصر اجتماعی با قوت و قدرت طبیعی
خود ،او را در مسبببیر طوفان انقلب قرار مبببی دهبببد .و همیبببن تضاد میان
دارد و گاهی کامل ً در تضاد است .و شخصیت فردی انسان غیر از شخصیت
اجتماعی اوست.
معروف ،فرزدق ،ملقات کرد؛ از اوضاع و احوال عراق نسببببت ببببه خودش
شاعرانبببه خود تشخیبببص داده بود کبببه شخصبببیت فردی افراد طرفدار امام
امام حسین(ع) بدون این که نظر فرزدق را رد ّ کند به حرکت خود ادامه
داد 1زیرا حرکبت آن حضرت انقلب نبود زمینبه سبازی برای انقلب و انقلب
های بعدی بود و نتیجبه کوتاه مدت آن سبقوط خلفبت آل سبفیان پبس از سبه
سببال بببه دسببت مروانیان گشببت و نتیجببه دراز مدت آن اضطراب دائمببی
دربارهای خلفبت بود کبه در حدّی احسباس آسبایش نکننبد تبا اسبلم را از بیبن
ببرند« :ان کان دین محمد ل یستقیم اّل بقتلی فیا سیوف خذونی» :2اگر دین
محمد(ص) پایدار نمی شود مگر با کشته شدن من ،پس ای شمشیرها مرا
بگیرید.
و نظام عادل .و هببر نظامببی کببه پشتیبانببی شخصببیت اجتماعببی جامعببه را
نداشتبه باشبد یبا سباقط خواهبد شبد گرچبه همبه نیروهای مسبلح جهان از او
حمایت کنند و یا اگر در سایه اسلحه به بقای خود ادامه دهد تافته جدا بافته
2
حقيقة الشيعة الثناعشريه ،سعد وحيد القاسم ،ص .78
انقلب 23
سبقوط نظام های اجتماعبی ممکبن اسبت عوامبل متعدد و مختلف داشتبه
باشبد ،آن چبه مورد نظبر مبا اسبت سبقوط ببه وسبیله انقلب اسبت نبه عوامبل
دیگر .و انقلب یک پدیده اجتماعی برخاسبته از شخصیت جامعه است نه از
شباهبت دارد؛ دسبتکم سبه انفجار کبه اصبطلحا ً «چیبن خوردگبی» نامیده مبی
سببرگذشت کره زمیببن کامل ً عوض شده اسببت ،چیببن خوردگببی هببا در اثببر
یبک انقلب طبیعبی اجتماعبی نیبز بیبش از آن چبه کبه ببه اراده و خواسبت
های فردی افراد ،مبتنی باشد ،جنبۀ جبری و قهری دارد و شخصیت جامعه تا
حدود زیادی (نزدیببک بببه کببل) اراده های فردی را مقهور خود مببی سببازد بببه
حدی که هر فرد خواسته های فردی خود را سرکوب کرده و به خواسته های
شخصبیت اجتماعبی خود پاسبخ مثببت مبی دهبد .بنابرایبن عنصبری از جببر در
انقلبی بودن یک چیز غیر عقلنی است ،او هر رفتاری را که به نفع فردیت
1
دانشمند معروف ایتالیائی.
24انقلب مخملی در ایران
برخاسبته از احسباسات زود گذر مبی دانبد .او نبه تنهبا هیبچ اصبالتی ببه جامعبه
برخلف مارکسبیسم کبه آن رفتار را عقلنبی مبی دانبد کبه ببه نفبع جامعبه
باشد و نه تنها خواسته های فردی بل خود فرد را موق ّت و زود گذر و جامعه
را باقی و دائمی می داند و اصالت را به جامعه می دهد و فردیت افراد را
1
فدای جامعه می کند.
از نظر مکتب قرآن و اهل بیت(ع) نه آن و نه این بل امربین امرین؛ هم
بگذریبم (ایبن مسبائل را در آثار دیگرم شرح داده ام) آن چبه مهبم اسبت
این است که :انقلب در نظر اجتماعی دست اندرکاران علوم انسانی -خواه
مثل ً پاراتببو و مارکببس و خواه لیبببرال هببا و مکتببب هببا ،فرد گرایان و جامعببه
عنصببر جبببر در انقلب کببه در بال بیان شببد ،امثال پاراتببو و لیبببرال هببا را
ناآگاهانبه ببل ضبد آگاهبی فردی ،بداننبد .اکثبر ایبن اندیشمندان انسبان را ببه
1
هربرت مارکوزه در کتاب «خرد و انقلب» کوشیده اسببببت از شدت جامعببببه
گرائی مارکسبیسم بکاهبد و در آن برای فرد و خواسبته های فردی نیبز جائی دهبد .ببه
نظبر مبی رسبد ایبن مارکسبیست فراری ببه امریکبا ،در صبدد جلب نظبر امریکائیان
است.
انقلب 25
پرهیبز از انقلب و توسبل ببه تربیبت و تغییبر تدریجبی جامعبه ببا رونبد تعلیبم و
در مقابل آن ها ،طرفداران انقلب ،تربیت و تغییر تدریجی در اثر تعلیم و
تعلم را کافی نمی دانند و آن را برای اصلح شخصیت جامعه ،ناکار آمد می
نبه آگاهبی شخصبیت فردی افراد ،ببل آگاهبی شخصبیت اجتماعبی افراد .ایبن
جببر فیزیکبی نیسبت ،جببر شخصبیت اجتماعبی اسبت نسببت ببه خواسبته های
شخصببیت فردی ،شبیببه «کار» اسببت :انسببان مجبور اسببت کار کنببد و کار
برخلف خواسته فردی اوست هر کسی در فردیت خود آسایش طلب است
لیکبن عقلنیبت ،او را وادار و مجبور مبی کنبد کبه از آسبایش خود کاسبته و ببه
کار بپردازد.
-)4علّیّت و انگیزه :به نظر دانشمندان ضد انقلب ،در تضاد میان کار
و راحت طلبی ،کار در جهت به دست آوردن راحتی و آسایش است و میان
طرفداران انقلب همان علّی ّببت و انگیزه را در انقلب نیببز مشاهده مببی
کنند اما چون انقلب انفجار است ممکن است هیچ سودی و راحتی ای برای
26انقلب مخملی در ایران
برخی از افراد انقلبی نداشته باشد و حتی به ضرر شخصی آنان منجر شود
و می شود.
پبس :انقلب طبیعبی در جهبت سبود افراد انقلببی اسبت و اگبر یبک انقلب
دینبی باشبد هبم در جهبت سبود دنیوی و هبم در جهبت سبود اخروی اسبت ،امبا
این سود برای همه افراد انقلبی تضمین شده نیست حتی در سود اخروی.
زیرا برخی از انقلبیون پس از پیروزی دین شان را نیز از دست می دهند که
- )5شخصیت :برگشبت همبۀ ایبن مباحبث بر ایبن اسبت کبه آیبا جامعبه
شخصبیت دارد یا نه؟ -؟ آیا جامعبه مسباوی اسبت ببا مجموع افراد و بس؟ یا
به نظر اندیشمندان مکتبی« ،جامعه مساوی مجموع افراد» جامعۀ سنگ
هبا و شبن هبا و جمادات اسبت نبه جامعبۀ انسبان ،حتبی در جامعبه جمادات نیبز
توده نبا منظبم از هزاران آجبر ،یبک انبوه بدون شخصبیت اسبت امبا آجرهای
چیده شده در دیوار ،شخصببیت دارد و دارای نقشببی اسببت کببه هببم تببک تببک
آجرهببا فاقببد آن بودنببد و هببم توده نامنظببم شان .و حتببی توده انبوه آجرهببا
نسببت ببه تک تک پراکنده آن هبا دارای نقبش اسبت :نقبش حفاظبت از برخبی
حرکت ها (مثل ً در مقابل باد) و نقش مانع از برخی حرکت های دیگر .تا چه
ی
رسببد بببه جامعببه انسببانی کببه بببا روابببط نشأت یافتببه از «حیات» و زندگ ِ ب
حیاتمند است.
انقلب 27
و ایبن در هبر انقلببی ببا درصبد معیبن و ویژه ببه خود ،درسبت اسبت و تاریبخ
تصویری از جامعه پس از پیروزی ،در ذهن خود ساخته است و با بیان دیگر:
هیچ فرد انقلبی نیست که در ذهنش یک مدینه فاضله نداشته باشد .و بدیهی
است این ه مه مدینبه هبا که در آن همبه ذهن ها هسبتند ،هیچ کدام با دیگری
مساوی و مطابق هم نیستند هر کدام با دیگری فرق هائی دارند ،گاهی این
و ایبن اولیبن نطفبه بزرگ و چاشنبی هنگفبت بروز اختلف هبا در فردای
پیروزی است.
ایبن کبه گفتبه انبد «هیبچ دو مت ّبحد سبیاسی ندیدم مگبر در واقبع ببه شدت
مخالف همدیگببر بوده انببد» باز درسببت اسببت بببه ویژه درباره انقلبیون در
فردای پیروزی .زیرا متحدان کببه جمببع شده جریان یببا حزبببی را بببه راه مببی
اندازنببد و ظاهرا ً متحببد هسببتند هببر کدام مدینببه فاضله ویژه خود را در ذهببن
احزاببی کبه در پبس پیروزی انقلب پدیبد مبی شونبد (نبه هبر حزب) ،ایبن
ویژگبی خاص را دارنبد کبه اعضای شان ببا صبداقت کامبل در کنار هبم قرار
نمبی گیرنبد هبر عنصبری (بدون اسبتثناء) از اعضای دیگبر اسبتفاده ابزاری مبی
در نتیجه :حزبی که قدرت را به دست می گیرد و نسبت به راه خود نیز
کامل ً ایمان دارد ،همیشبه در درون خود دچار تعارض بینبش هبا اسبت و ایبن
تعارض روز ببه روز زاویبه باز کرده و یبک رقاببت شدیبد را موجبب مبی گردد.
هبر چبه زاویبه باز تبر مبی شود ،رقاببت نیازمنبد ابزار های دیگبر مبی گردد تبا
جائی کبه یبک طرف ببه زیبر پبا گذاشتبن اصبول (و آن انگیزه و علّی ّبت هائی کبه
در حالی کبه اصبل و اسباس انقلب (هبر انقلب طبیعبی) بر علیبه واقعیبت
های موجود جامعبۀ قببل از پیروزی و اسباسا ً بر علیبه روحیبه و بینبش واقعیبت
ایببن اصببل را قرآن بببه روشنببی بببا یببک مثال تاریخببی شرح داده اسببت:
ماجرای موسبی(ع) و سبامری .سبامری یبک فرد انقلببی حتبی از تنبد روهبا و
چاشنببی های انقلب در نهضببت موسببی بود .پببس از آن کببه از خلیببج قلزم
(خلیبج سبوئز) عبور کرده و ببه صبحرای سبینا رسبیدند تنظیبم نظام جدیبد
مطاببق مدینبه فاضله ای کبه در نظبر موسبی(ع) بود ،شروع شبد کبه ببا مدینبه
ذهنببی سببامری سببازگار نبود .سببه فرق اسبباسی میان اندیشببه او و موسببی
وجود داشت:
ب :موسبی در صبدد کاشتبن بذر یبک آئیبن و دیبن بود کبه در دراز مدت و
طول تاریبخ بقبا داشتبه و ثمبر دهبد .سبامری در صبدد سباختن یبک جامعبه در
ج :موسبی در صبدد یبک جامعبه ای بود کبه همبه اصبول و فروع آن شبیبه
هیچ کدام از جامعه های آن روزی (مصر ،بین النهرین ،فنیقیه و )...نبود .اما
سبامری دقیقا ً در صبدد الگوگیری از جامعبه پیبش رفتبه و توسبعه یافتبۀ آن روز
مصر ،بود.
جامعبه شان را ببه جای گاه مقتدر تریبن جامعبه آن روز جهان رسبانیده انبد،
گام
30انقلب مخملی در ایران
به گام به اجرا بگذارد و ساعتی از زمان را در این راه از دست ندهد ،او در
صدد تاسیس اولین عامل و اولین اصل اجتماعی مصریان ،در میان قوم خود
بر آمبد؛ کبه عبارت بود از «گاو پرسبتی» ،مبی خواسبت شبیبه و همزادی از
«آپیس» گاو پیشانی سفید مورد پرستش مصریان را ،در میان بنی اسرائیل
تاسیس کند.
عدّه ای را برای تماشای شهببر قلزم برد و بببه ذهببن شان القاء کرد :مببی
بینیبد کبه در آن طرف خلیبج مصبریان آپیبس را مبی پرسبتند در ایبن طرف نیبز
قلزمیان چنیبن هسبتند ،همبه مردمان پیبش رفتبه جهان ایبن کار را مبی کننبد
اینک ما که از بردگی و اسارت رهائی یافته ایم باید راه آن ها را برویم ،مگر
ل إِنَّك ُ ْ
م ة قا َ ل لَنا إِلها ً كَما لَهُ ْ
م آل ِه َ ٌ جع َ ْ
سى ا ْ
مو َ
برگشته به موسی گفتند :يا ُ
جهَلُون :1ای موسبببی برای مبببا معبودی قرار ده همان طور کبببه آنان قَوْ ب ٌ
م ببت َ ْ
(مردم قلزم) معبود هائی دارند .گفت :شما مردمی جهل گرا هستید.
موسبی ببه سبخنرانی و توضیبح انحرافات جامعبه مصبر و قلزم مبی پردازد
تبا ذهبن مردم را روشبن کنبد کبه قرآن خلصبه آن را چنیبن آورده اسبت :إ ِ َّ
ن
ملُو َ
ن :اینان (گاو پرسبتان) در آن ل ما كانُوا يَعْ َ متَب ٌَّر ما ه ُ ْ
م فيهِب وَب باط ِ ٌ هؤ ُلءِب ُ
را به بی راهه کشانیده اند و چنین نظام اجتماعی فقط به نفع سران مترف
اسبت و ببه زیان و مشقبت و گرفتاری مردم اسبت مگبر ظلم و تباهبی را در
ب :اگببر صبببر کنیببد یببک نظام انسببانیت مدار و عدالت محور برای شمببا
برای شمببا قرار دهببم در حالی کببه او شمببا را بر مردمان جهان ترجیببح داده
است -؟!
مبی گو ید :برای شمبا که مردم برگزیده خدا هسبتید سزاوار نیست که از
دیگران الگبو بگیریبد ،ایبن جاهلنبه اسبت کبه افضبل از مفضول الگبو بگیرد.
ظاهرا ً مسبئله تمام شبد .امبا جریان سبامری ببی کار ننشسبت عده ای از
ت
ما تُنْب ِ ُ ج لَنا ِ
م َّ خر ِ ْ حد ٍب فَادْع ُب لَنا َرب َّ َ
ك يُ ْ صب َِر ع َلى طَعام ٍب وا ِ موسى ل َ ْ
ن نَ ْ يبا ُ
َ سها و بصل ِها قا َ َ َ
ن ال ّذي ه َ
ُو ستَبْدِلُو َ
ل أ تَ ْ َ َ َ ن بَقْل ِها وَ قِثَّائ ِها وَ فُو ِ
مها وَ عَد َ ِ م ْ اْلْر ُ
ض ِ
َ
سأَلْتُم .1از موسبی سببزی ن بلَك ُب ْ
م بماب ب َ صرا ًب فَإ ِب َّ أَدْنى ببِال ّذيب بهُوَب َ
خي ْبٌر باهْبِطُواب ب ِ
م ْ
خوردن ،خیار ،سبیر ،عدس ،پیاز ،نیبز مبی خواسبتند .گفبت آیبا آن چبه (ایمان،
آزادی و استقلل) را که خیر است با این خواسته های پست عوض می کنید
1
سوره بقره آیه .61
2
اهبطوا :بریزید .همان طور که می گویند :از این اطاق بریزید بیرون .اما در
معنی اهبطوا تنزل و سقوط هم نهفته است یعنی برگردید به زندگی ذلیلنه بردگی
که در مصر داشتید.
هر انقلب پس از پیروزی33 ...
تمرکز
کرده بود که از طرف شرق تا حومه شهر قلزم و در جانب غربی کوهستان
سبینا در نوار پسبت سباحل مدیترانبه تبا نزدیکبی های غّزه در شمال ،پخبش
شده بودنبد .موسبی برای دریافبت تورات ببه بالی کوه رفبت ،اعلم کرده بود
کبه مسبافرتش 30روز خواهبد بود .خداونبد 10روز نیبز ببه آن افزود .شبکبه
تشکیلتببی سببامری در میان هببر 12قبیله بنببی اسببرائیل شایببع کردنببد کببه:
موسی پیامبر است و هرگز دروغ نمی گوید اینک 30روز که او تعیین کرده
بود پایان یافتببه امببا او برنگشببت بببی تردیببد او مرده اسببت مببا بایببد خودمان
دسبت ببه کار شویبم و جامعبه مان را بسبازیم .و بدیبن سبان نظبر اکثریبت را
جلب کرده و اولیبن اصبل از اصبول جامعبه مورد نظبر خود را تاسبیس کرد؛
تندیببس گاو نر 1طلئی رنببگ را از طل سبباخت و مردم را بببه پرسببتش آن
دعوت کرد.
می کنند:
1
اصطلح «گوساله» به غلط معروف شده در قرآن «عجل» آمده به معنی گاو
نر اخته نشده که آن را تنها برای تلقیح نگه داری می کنند و از کارهای دیگر و امور
کشاورزی معافش می دارند که اگر خوب تغذیه شود زیبا ترین و پر ابهت ترین
جانور می شود.
34انقلب مخملی در ایران
سبامری ببه حدّی ببه اصبول تمدن پیبش رفتبه مصبر شیفتبه بود کبه از هبر
فرصبت برای ایجاد اصبول آن در جامعبه خودش اسبتفاده مبی کرد .موسبی از
این فتنه نیز رهائی یافت .در محاکمه سامری یک چیز از او پرسید و او را به
چگونه توانستی این همه مردم را با خود همراه کنی و این کار عظیم را
ن
م ْ
ة ِ ت قَب ْ َ
ض ً صُروا بِهِب فَقَب َ ْ
ض ُ ت بِما ل َ ْ
م يَب ْ ُ صْر ُ
چگونبه مدیریبت کردی؟ گفبت :ب َ ُ
َ
سوَّل َ ْ
ت لي نَفْسي :من به چیزی بصیرت داشتم ل فَنَبَذ ْتُها و َ كَذل ِ َ
ك َ أثَر ِ الَّر ُ
سو ِ
کبه مردم از آن غافبل بودنبد؛ یبک مشبت از آثار رسبول (موسبی) را گرفتبم و
آن را در میان مردم پخش کردم و هوای نفسم این گونه برایم تحلیل کرد.
می گوید :در این کار به خود تو و گفته ها و آموزه های تو ،استناد کردم
برخببی از آموزه های تببو را بهانببه کرده و کارم را توجیببه کردم ،از آثار تببو بر
اجتماعبی را ناتوان مبی کرد ،گرهبی از خود آگاه هبا و نبا خود آگاه هبا کبه از
1
سوره طه آیه .95
هر انقلب پس از پیروزی35 ...
-1مصبر زدگبی :مصبر زدگبی مردم بنبی اسبرائیل از نظبر پیچیدگبی نمونبه
منحصر به فرد تاریخ است .زیرا این موضوع دربارۀ هر مردم دیگر دارای یک
زمینه واحد است اما دربارۀ روان اجتماعی بنی اسرائیل دارای دو زمینه بود:
الف :هر جامعه عقب مانده (یا عقب نگه داشته شده) نسبت به جامعه
قدرتمنبد و پیبش رفتبه ببا دیده عظمبت مبی نگرد و خود احسباس حقارت مبی
کنبد ،آن جامعبه را هوشمنبد ،برتبر ،و راه و برنامبه اش را درسبت مبی دانبد و
است.
مصببریان را بببه «ایمان» تبدیببل کرده بود ،و ایببن زمینببۀ روان و شخصببیت
اجتماعبی اسبت کبه دیگبر جامعبه های عقبب مانده تاریبخ بدیبن صبورت ببه آن
مبتل نبودند.
سامری را می شنوند تعجب می کنند :آیا امکان دارد مردمی این قدر دچار
حماقبت باشنبد و ببه ایبن سبادگی فریبب سبامری را بخورنبد ،ببه طوری کبه
ماجرا در نظرشان شبیه افسانه می شود .اما یک جامعه شناس اگر به این
زمینۀ روح اجتماعی بنی اسرائیل توجه کند و در نظر داشته باشد که جامعه
بنی اسرائیل از آغاز با ماهیت بردگی متولد شده بود 400 ،سال پیش از آن
فقبط 12خانواده بودنبد کبه «جامعبه» برایشان صبدق نمبی کرد در همان
36انقلب مخملی در ایران
بردگبی ببه یبک جامعبه تبدیبل شده انبد .اگبر آنان مصبریان را پرسبتش نیبز مبی
چنین زمینۀ روح اجتماعی ،مساعد ترین زمینه برای سامری بود و او نیز
و موجود ،است .اما موسی ابتدا باید آگاهی بیافرینبد سپس آن آگاهی ها را
در ضمیببر شخصببیت درونببی مردم نفوذ دهببد ،یعنببی شخصببیت های درون را
و این راهی است بس طولنی و سخت دشوار که باید این مراحل طی
واقعیببت هببا توجبه مبی داد و موسببی(ع) در صببدد واقعیاتبی بود کبه مطابببق
حدیبی ّه ،واقعیت گرائی در مقابل حقیقت گرائی پیامبر اسلم(ص) ،به شدت
ایسبتادگی کرد ببه طوری کبه رهببری پیامببر ببه زیبر سبؤال رفبت در حدی کبه
هر انقلب پس از پیروزی37 ...
رهببری ببه شدت نیازمنبد بیعبت مجدد گشبت؛ مسبلمانان از نبو ببه بیعبت ببا
شده بود ،بر طرف شود .از همان روز کببببه پیامبببببر(ص) رحلت کرد جریان
واقعیببت گرا حکومببت سبباده او را بببا تقلیببد از جامعببه پیببش رفتببه و متمدن
ایران ،ببه یبک تشکیلت دیوان سبالری و بروکراسبی ایرانبی ببا دفتبر و دسبتک
تشکیلتی ،تبدیل کردند که بعدها به صورت دربار خلفای اموی و عباسی در
آمببد و بزرگ مسببئله میان سببنی و شیعببه همان تعارض واقعیببت گرائی و
اسبت کبه حتبی از نظبر برخبی حکومبت هبا شامبل پذیرش سبلطه غربیان ببه
واقعیبت مطاببق حقیقبت نیسبت؛ واقعیبت ایبن اسبت کبه یزیبد ببه مقام امامبت
مسبلمانان رسبید امبا ایبن واقعیبت بر خلف حبق و حقیقبت اسبت آنان کبه
خلفای اموی و عباسبی هسبتند ،واقعیبت گرا از نوع سبامری هسبتند کبه هرگبز
فکبر نمبی کننبد اگبر واقعیبت خلفبت ،مطاببق حقیقبت پیبش مبی رفبت چبه
سبعادتی برای جامعبه اسبلمی حاصبل مبی شبد .ببل کبه چنیبن تفکری را ببا
منطق سامری ،ایدآلیسم و خیال گرائی می دانند ،بر خلف سرتاسر قرآن.
38انقلب مخملی در ایران
موضوعات بببس مهببم :آن چبه کببه در ایببن بیببن برای یبک محقببق انسببان
سبامری ،ببا خیال پردازی اسبت کبه برای اهبل دقّبت عجیبب و ببس شگفبت
انگیبز اسبت؛ سبامری ببا همبه واقعیبت گرائی خود ،ببه پرسبتش گاو ببه عنوان
یک «الهه» معتقد می شود که بالترین مصداق خیال پردازی است و خلفت
هبا کبه بر اسباس واقعیبت گرائی تاسبیس شدنبد از فلسبفه انتزاعبی و ذهبن
گرای یونانبی و نیبز از صبوفیان خیال پرداز ببا آغوش باز اسبتقبال کردنبد و ببا
سبازگاری واقعیبت گرائی از نوع سبامری ببا خیال پردازی ،هبم خصبیصه
خصۀ آن است.
ویژه آن و هم نشان و علمت مش ّ
آن چبه مدرنیتبه را امروز ببه ببن بسبت کشانیده و سبخن از پایان تاریبخ را
پیش آورده است همین خصیصه است که در رئالیسم غربی وجود داشت و
دارد .عنصبر خیال گرائی در رئالیسبم و واقعیبت گرائی غرببی ببه حدی وجود
داشبت کبه عامبل براندازی «واقعیبت» های بسبیاری گشبت کبه از بیبن رفتبن
مگر همین «به بن بست رسیدن» یک واقعیت نیست؟ عوامل واقعی آن
چیست؟ آیا از بین رفتن خیال پردازی ها است؟ یا از بین رفتن واقعیت های
بسببیار؟ واقعیببت های بسببیار کببه در تعریببف انسببان ،در تعریببف جامعببه ،در
تعریف حقوق فرد و حقوق جامعه ،در تعریف و شناخت ماهیت خانواده و...
هر انقلب پس از پیروزی39 ...
نادیده گرفته شدند که همه این نادیده گرفتن ها از خیال پردازی هنگفت که
شد.
های تشکیل دهندۀ گره کور که جامعه بنی اسرائیل را کور کرده بود:
-6کمبک های او ببه موسبی و نهضبت ،او را ببه یبک قهرمان ملّی تبدیبل
کرده است.
-8مردم هرگبز احتمال نمبی دادنبد کبه اهداف او ببا اهداف موسبی تضاد
داشته باشد.
40انقلب مخملی در ایران
نمی دانستند.
هر سه ضلع این مثلث (هارون ،سامری ،و مردم) خود را در مسیر راه و
آئین موسی می دانستند .و این گره کور چگونه باز شود؟ سامری در برنامه
خود محکببم و اسببتوار ایسببتاده اسببت ،هارون نیببز در مقابببل او برنامببه او را
جعَب إِلَيْناب ب ُ
موسى :»1همچنان تقدیبس و پرسبتش گاو را ادامبه مبی دهیبم تبا يَْر ِ
می بایست سامری اعدام شود .اما موسی با توجه به نفوذ سامری که حتی
در پیش از پیروزی در میان بنی اسرائیل داشت می دانست که اعدام او ،او
را قهرمان خواهبد کرد .زیرا شعارهبا و ایده های سبامری ببا یبک سبری ادلّه
محسوس برای همگان ،تایید می شد .شعار پیش رفت و ساختن یک جامعه
بنبی اسبرائیلی پیبش رفتبه ماننبد جامعبۀ متمدن مصبر برای همگان محسبوس
ماجرای گاو طلئی نیبز ظاهرا ً خاتمبه یافبت امبا آرزوی الگوگیری از تمدن
مصر در ذهن اکثریت مردم جای گرفته بود حتی پس از سقوط تندیس و از
بین رفتن فتنه ظاهرا ً به برنامه های موسی گردن می نهادند اما مصر زدگی
م بالطُّوَر
م بوَب َرفَعْناب بفَوْقَك ُب ُ در روح شان جای گرفتبه بود :.وَب إِذ ْب أ َ َ
خذ ْناب بميثاقَك ُب ْ
م :زمانی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر بالی شما ل بِكُف ِ
ْره ِ ْ الْعِ ْ
ج َ
برافراشتیبم ،ایبن (اصبول جامعبه مورد نظبر اسبت) کبه ببه شمبا دادیبم آن را
محکبم بگیریبد و درسبت بشنویبد .گفتنبد :شنیدیبم لیکبن (در دل شان گفتنبد)
مخالفبت خواهیببم کرد .دل های شان در اثبر کفرشان بببا محبببت گاو آمیختبه
بود.
موسبی سبامری را محکوم کرد کبه ببا مردم تماس سبیاسی و اجتماعبی
ن لَ َ
ك ب فَإ ِ َّ
نداشتبه باشبد و ببه یبک زندگبی انزوائی مشغول شود ،گفبت :فَاذْه َ ْ
در زندگببی همیشببه «لمسبباس» بگوئی( .و مببی دانببم) برای تببو وعدۀ دیگببر
تماس مگیبر .امبا مبی دانبم کبه زمانبی دیگبر موجبب فتنبه دیگبر خواهبی شبد .و
چنین شد :تندیس گاو طلئی رنگ از بین رفت اما محبت گاوهای طلئی رنگ
در دل ها مانده بود؛ مردم از کشتن و خوردن گوشت گاوهای طلئی رنگ به
1
سوره طه ،آیه .97
42انقلب مخملی در ایران
شدت خود داری مبی کردنبد و عمل ً آن هبا را تقدیبس مبی کردنبد تقدیسبی کبه
رواج یافبت و ببه صبورت یبک مشکبل بزرگ در قبال برنامبه های موسبی در
آمد.
موسی باید کاری می کرد و این پرستش مشرکانه را از بین می برد که
خدایببببش یاری کرد :مردی را در میان دو قبیله کشتنببببد ،قبیله مقتول قبیله
دیگر را متهم کرد .ماجرا در حضور موسی(ع) به داوری گذاشته شد؛ فرمان
آمد که یک گاو نر اخته نشده طلئی رنگ -یعنی دقیقا ً همان گاو که تقدیس
می شد -را بکشند تا قضاوت شود .مردم سرسختانه مقاومت کردند ،بهانه
ها و پرسش ها عنوان کردند .بالخره مجبور شدند گاو مورد نظر را بکشند:
و مهم این که :به دستور خداوند گاو طلئی رنگ به دست خود سامری و
2
دستیارانش ،ذبح شد.
1
سوره بقره ،آیه .71
2
شرح این موضوع پس از سطرهائی خواهد آمد.
هر انقلب پس از پیروزی43 ...
امبا باز هبم علقبه ببه گاو طلئی رنبگ در میان بنبی اسبرائیل از بیبن نرفبت
در زمان های بعدی در عهببد سببلطنت یربعام ،دو تندیببس گاو طلئی سبباخته
1
شد و یکی در «بیت ئیل» و دیگری در «دان» گذاشته شد.
سامری چه کسی بود :در المنجد و فرهنگ دکتر معین به تقلید از آن،
و دیگرانبی چنبد گفتبه انبد سبامره نام شهری بود در فلسبطین کبه امروز شهبر
از ایببن عبارت بر مببی آیببد کببه سببامره در آغاز نام شهببر بوده سببپس ببه
ساکن آن ،سامری گفتنبد .اما منابع متعدد از دائرة المعارف ها و لغتنامه ها
از آن جمله دکتبر معیبن در ذیبل «سبامریان» گفتبه انبد :قومبی کبه خود را ببه
سبط یوسف نسبت دهند و کاهنان آنان به سبط لوی منسوب هستند.
یاد آوری مببببی شود :کاهنان و مدیران معبدهببببا ،در همببببه سبببببط های
چون قرآن دربارۀ شخصبی ببا عنوان سبامری سبخن مبی گویبد پیبش از آن
کببه بنببی اسببرائیل وارد فلسببطین شونببد و گروهببی از آنان سبباکن آن شهببر
1
هاکس ،قاموس کتاب مقدس ،ذیل لفظ گوساله.
44انقلب مخملی در ایران
شونبد ،معلوم مبی گردد کبه سبامره نام بخشبی از سببط یوسبف بوده و نام
پیامبری به نام موسی از نسل لوی آمده است ،سامری که از نسل یوسف
اسبت رهببری و حاکمیبت خاندانبش را از دسبت رفتبه مبی بینبد و مبی کوشبد
دسببتکم بببه عنوان مرد شماره دو ،در اداره جامعببه و رهبببری ،نقببش داشتببه
جریان سبازی کنبد تبا موسبی را در مقاببل عمبل انجام شده قرار بدهبد و قرار
می داد.
در یبک روایبت آمده اسبت کبه سبامری از اهالی کرمان بوده اسبت .پیام
-1سامری در مصر و نیز در صحرای سینا همراه بنی اسرائیل بوده ،یک
فرد کرمانی با این همه فاصله مکانی که با مصر و سینا دارد ،چرا و چگونه
-2جامعبه بنبی اسبرائیل از یبک ریشبه و تبار بودنبد و قهرا ً (ببه اصبطلح
امروزی) روحیببه ناسببیونالیسم بر آنان حاکببم بود همان طور کببه امروز هببم
چنیبن هسبتند ،چگونبه ممکبن اسبت یبک غریببه در میان آنان زندگبی کنبد تبا چبه
این است که او از همان نسل بوده ،نه یک فرد پذیرفته شده در میان شاخه
اما حدیث دیگر داریم که می گوید :نام سامری «اذینویه» و نام برادرش
«میذویه» است.
ایبن هبر دو هیچ شباهتبی به واژه های عبری و عرببی ندارنبد ،از واژه های
فارسبی قدیبم هسبتند کبه در فارسبی قدیبم حرف «ذ» ببا تلفّبظی میان حرف
بوده است.
و پسوند «و ُیه» همان است که در «اشنو ُیه»« ،نفتو ُیه»« ،بو ُیه» ،هست
کبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه گاهبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی
ببه غلط اشنَوی ّبه ،سبیبَویه ،بَوَبیه ،خوانده مبی شونبد .همان طور کبه برخبی
حدیببث اول از سببعید بببن جبیببر (از بزرگان شیعببه و مفسببر معروف ،از
اصحاب امام سجاد(ع) که مورد تأیید متون رجال شیعه است )1می باشد که
می گوید سامری از اهل کرمان است -.بحار ،ج 13ص .244
1
جامع الّروات ،ج 1ذیل سعید بن جبیر .و معجم رجال خوئی ،ج 9ذیل همان.
46انقلب مخملی در ایران
او کسی نیست که چنین سخنی را خود سرانه و از پیش خود بگوید .اما
با این همه غیر از خود او ،اسمی از راویانی که از او نقل می کنند در میان
علي بن إبراهيم بن هاشم ،عن أبيه ،عن علي بن معبد ،عن الحسين بن
خالد ،عن أبي الحسن (ع) قال... :إن الذين أمروا قوم موسى (ع) بعبادة
العجل كانوا خمسة أنفس و كانوا أهل بيت يأكلون على خوان واحد و هم
أذينوية و أخوه مبذوية و ابن أخيه و ابنته و امرأته هم الذين أمروا بعبادة
العجل و هم الذين ذبحوا البقرة التي أمر الله تبارك و تعالى بذبحها :امام
رضبا(ع) فرمود :آنان کبه قوم موسبی(ع) را ببه پرسبتش گاو نبر وادار کردنبد
«اذینویببه»« ،اذیبوه» آمده در حالی کببه در متببن خود خصببال (ج 1ص )292
«اذینونه و اخوه مبذویه» آمده ،هر دو اشتباه خطی و یا چاپی است و آن چه
1
در عیون الخبار آمده درست است.
1
و در «علل الشرایع» چاپ حیدریه ص ،440اذیبویه و مذویه ،آمده است.
هر انقلب پس از پیروزی47 ...
ویژگی های انقلب اصیل طبیعی :بنابر مباحث پیش ،ویژگی های
یک انقلب اصیل و طبیعی را به شرح زیر نیز می توان شماره کرد:
فردی افراد.
-2شخصیت فردی افراد اگر مخالف انقلب نباشد ،دستکم دربارۀ آن (به
1
اصطلح) نق می زند.
-3انقلب اصبیل در یبک فرآینبد «مزمبن» تحقبق مبی یاببد؛ ببه تدریبج در
1
هم پیش از پیروزی و هم پس از پیروزی ،در انقلب ایران همه جا :در داخل
اتوبوس ها ،تاکسی ها ،صف های نفت و نان ،گفتگوی مشتری با بقال و ...همه جا
نق زدن افراد ،فراوان به گوش می رسید .اما (مثل ً) در روز قدس سیل مردم به
سوی دانشگاه روان می گشت .آنان که توان تحلیل علمی نداشتند شگفت زده می
شدند :مردم که همه نق می زنند این سیل از کجا آمده؟! توجه نداشتند که اینان
همان نق زن ها هستند.
48انقلب مخملی در ایران
-4طول مدت این زمان ،به ماهیت جامعه از نظر کمی و کیفی وابسته
-6جنین بزرگ راهی برای تولد ندارد ،پیکر مادر (جامعه) را منفجر می
کند.
-7هر انقلب برای پیروزی دو مرحله دارد :از بین بردن نظام موجود و
سباختن نظام جدیبد .هیبچ انقلب اصبیلی نیسبت کبه در مرحله اول شکسبت
بخورد ،انفجار جامعبه یبک امبر حتمبی ،قطعبی و جببری اسبت درسبت ماننبد
-8اگبر یبک انقلب در مرحله اول شکسبت بخورد .یبا اصبیل نبوده و یبا
دچار سببقط جنیببن شده اسببت (زیرا سببقط در همببه پدیده های بببی جان و
جاندار طبیعبت نیبز هسبت) و از نبو نطفبه بندی خواهبد شبد و ممکبن اسبت
-9هر انقلب اصبیل ممکن است در مرحله دوم شکسبت بخورد ،و اگر
-10دایه ها :پس از تولد انفجاری ،صدها دایه آستین بال می زنند که این
نوزاد را پرورش دهند .اما هر کدام مطابق سلیقه خود که با سلیقه دیگران
-11معماری :صدها معمار آستین بالزده هر کدام نقشه و ماکت خود را
در این جا یک اصل بسیار مهم وجود دارد :در پدیده های طبیعی همیشه
مادر فرزنبد خود را تغذیبه مبی کنبد ،امبا در پدیده های اجتماعبی ،فرزنبد ببه
محبض تولد بر مبی گردد و مادر خود را تغذیبه مبی کنبد :از فقبر جامعبه ،جهبل
متولد می شود و جهل بر می گردد فقر را فربه تر می کند .و بالعکس :اگر
جامعه دچار جهل باشد فقر از آن متولد می شود فقر بر می گردد مادر خود
خود انقلب بایبببد بر گردد و مادر داغان شده را مطاببببق اقتضاهای خود
سروسامان نوین ،بدهد و این وقتی امکان دارد که به حقیقت انقلب لطمه
نخورد و فدای واقعیبت گرائی از نوع سبامری نگردد .نسبخه هائی کبه دایبه هبا
برای پرورش انقلب می دهند همگی به نسبتی با حقیقت انقلب تضاد دارد
ببا درصبدی کبم تبا تضاد کامبل .چرا کبه نسبخه هبا از آگاهبی هبا و اقتضاهای
50انقلب مخملی در ایران
اندیشببه فردی نشأت مببی یابنببد و شخصببیت جامعببه از ارائه نسببخه ناتوان
است .و همین نسخه ها و ماکت های معماری ،همگی از ذهن فردیت افراد
که امکان ندارد همه نسخه ها و ماکت ها که از طرف صدها دلسوز انقلب
ارائه مببی شود ،در یببک جامعببه واحببد عملی شود .برخببی دلسببوزانی کببه بر
نسخه خود اصرار می ورزند از بین می روند .یعنی انقلب خودش را پالیش
مبی کنبد .و کبم نیسبتند انقلبیون صبدیق کبه ببه وسبیله خود انقلب نابود مبی
شوند.
شخصبیت فردی افراد ،بروز مبی یاببد ،مخالفیبن خود را تشویبق مبی کنبد کبه
تسلیم نشده و به امید همان نق های فردی ،در مقابل انقلب مقاومت کنند
و در بیان دیگبر :انقلب اصبیل از طریبق زبان های فردی افراد خود ،خود
را ضعیببف ،پژمرده و حتببی در حال احتضار نشان مببی دهببد اشخاص و نیببز
جریان های مخالف خود را تشویق می کند که قصد از بین بردن این ضعیف
ویژگی های انقلب اصیل 51
در حال احتضار را بکننبد ،آن گاه ببه وسبیله شخصبیت اجتماعبی همان نبق زن
می برد.
-15در انقلب اصبیل فرد انقلببی نصبیحت پذیبر نیسبت :اولً :وقتبی کبه
جهی به اصل
انقلب به حرکت در می آید ،اکثریت قریب به اتفاق افراد نه تو ّ
خودپالئی انقلب دارنبد و نبه ببه اصبل دگبر پالئی آن .و نصبیحت کنندگان نیبز
ثانیاً :فرد انقلببی در پاسبخ پندهبا مبی گویبد :هبر چبه مبی خواهبد بشود ،مبا
می خواهیم نظام موجود از بین برود به هر قیمتی که باشد .و این خاصیت
یبک انقلب اصبیل اسبت کبه فردیبت افراد را محکوم ببه همراهبی ببا خود مبی
دارای سخاوت ،شجاعت ،روحیه آزادی خواه است و این خ صایل را به همه
چیببز ترجیببح مبی دهببد .پیران محافظببه کار ،سببازشکار ،متسببامح و خسببیس
هسبتند .حتبی یبک جوان خسبیس سبخی تبر از دوران سبالمندی خود اسبت.
انقلب مانند آتش فشان غرش و خروش خود را از دهان جوانان می فشاند
های اجتماعبی «عدالت خواهبی» اسبت و هیبچ انقلب اصبیل نیسبت کبه اولیبن
انقلب اسبلمی ایران کبه رهببرش سبخن خطیبب نماز جمعبه را رد کرد و
-2انقلب مصنوعی:
در قرون گذشته ،از انقلب فرانسه ( )1799 -1789تا پس از جنگ دوم
جهانببی ،واژه «انقلب» تنهببا درباره انقلب اصببیل و طبیعببی -کببه تعریببف و
توضیبح آن گذشبت -ببه کار مبی رفبت .حتبی برخبی از دسبت اندرکاران علوم
بود یبا یبک پدیده صبرفا ً سبیاسی؟-؟ موافقیبن آن و نیبز اکثریبت مخالفینبش آن
را یبک حادثبه اجتماعبی ببا ماهیبت کامل ً انقلببی ،مبی دانسبتند و دیگران آن را
امبا خود همیبن تردیبد و تشکیبک راه را باز کرد کبه از واژه انقلب درباره
شود .مثل ً جمال عبدالناصببر کودتای 1خود را انقلب (ثوره) نامیببد و همچنیببن
قذ ّافببی در لیبی ،2حافببظ اسببد در سببوریه و عبدالکریببم قاسببم در عراق ،3و
امثال شان در دیگبر بخبش های جهان .کبه معمول ً از طرف شوروی حمایبت
1
در سال 1952م.
2
در سال 1969م.
3
در سال 1958م.
54انقلب مخملی در ایران
مببی شدنببد و کمونیسببت های شوروی آن هببا را بببه عنوان انقلب تاییببد مببی
کردند.
ایبن حرکبت های صبرفا ً نظامبی پبس از سبلطه بر جامعبه ،برابر خواسبته
مخالفیبن شوروی و انقلب اکتببر ،ببا تمسبک ببه ایبن پدیده های مصبنوعی،
بر ایجاد تردید در اصالت خود انقلب اکتبر تاکید می ورزیدند که آن هم مثل
جزء به جزء روند انقلب اکتبر نکاتی پیدا کنند و انگشت روی آن بگذارند ،در
این میان بیش از هر چیز دائما ً ورد زبان کرده بودند که خود لنین مامور بود
برخبی نیبز معتقبد بودنبد کبه انقلب اکتببر کامل ً مصبنوعی و سباخته دسبت
«آژانس یهود» بوده که یهودیان به این طریق انتقام خود را از نصف جهان
گرفتنبد .یهودیان کبه در سبرتاسر جهان سبرگردان بودنبد در هیبچ جائی نمبی
انقلب مصنوعی 55
توانسبتند غیبر از اشیاء منقول ،مالکیتبی برای اراضبی و املک داشتبه باشنبد،
انکار اصببالت ماهیتببی انقلب اکتبببر بببا ایببن قبیببل تمسببکات بببس دشوار
اسبت .امبا تاییبد صبریح یبا ضمنبی کودتاهای نظامبی ببه عنوان انقلب ،بهانبه
خوبی به سران بخش لیبرال جهان می داد که چنین تحلیل های سیاسی را
نوع دوم :نهضببت گاندی در هنببد گاهببی انقلب نامیده مببی شود ،آیببا بببه
مبی کنبد؛ در نهضبت هنبد عناصبر :قداسبت ،مقاومبت ،شرکبت عمومبی در آن،
شور و شوق ،تحمببل مشکلت و بببه ویژه پیروزی آن ،موجببب مببی شود کببه
عینیبت ،یبک «مقاومبت منفبی» بود ،و انقلب از هبر جهبت ببه ویژه در جهبت
همین طور است شرکت و حرکت عمومی ،یک نهضت صرفا ً سیاسی نیز
می تواند حرکت و شرکت عمومی را به همراه داشته باشد و همچنین شور
و شوق و تحمبل مشکلت و پیروزی .و هبر حرکتبی کبه از شخصبیت اجتماعبی
افراد برخیزد و از شخصیت جامعه (نه از شخصیت فردی افراد) ناشی شود
همان طور کبه نتیجبه آن نیبز فقبط یبک ره آورد سبیاسی بود و هیبچ تحولی
در نظام اقتصادی ،اجتماعی و حتی مدیریتی هند نداشت بل که در همه این
ها از همان شرایط پیشین الگو گرفت .با بیان دیگر :هر انقلب از شخصیت
جامعبه بر مبی خیزد نبه از شخصبیت فردی افراد .امبا چنیبن نیسبت کبه هبر
حرکتبی کبه از شخصبیت جامعبه برخیزد حتما ً ماهیتا ً انقلب اسبت .یبک حرکبت
اگر نهضت گاندی انقلب نامیده شود به طوری که برخی ها چنین تصور
مبی کننبد ،از این جهبت یک انقلب مصبنوعی مبی شود گرچه خیلی ارجمندتر
از نوع اول انقلب های مصنوعی است و شأن بالتر و برتر دارد.
نوع سبوم :در مدت زمان جنبگ سبرد ،امریکائیان در برخبی از کشور های
زیبر سبلطه شان ،نسبخه های متفاوت از اصبلحات ببه اجرا گذاشتنبد تبا زمینبۀ
تنظیببم شدۀ اصببلحات در واشنگتببن برای اجرا در ایران بود کببه از مدت هببا
انقلب مصنوعی 57
مبی شبد و در زمان کِنِدی ببه مرحلۀ عمبل رسبید .اصبلحات ببه صبورت یبک
ماده دیگبر ببا عنوان «اصبل» بر آن افزوده مبی شبد و در زمان سبقوط شاه
یببک یببا چنببد اصببل بر اصببول آن افزوده مببی شببد مصببداق اتببم مصببنوعی و
ساختگی بود.
سبران دنیای لیبرالیسبم غرب ،دربارۀ اصبلحات شاه از ببه کار گیری واژه
مبی خواسبتند حرمبت لیبرالیسبم را حفبظ کننبد نبه ببه انقلب اصبیل و نبه ببه
انقلب مصبنوعی و نبه ببه خود واژه انقلب روی خوش نشان نمبی دادنبد .امبا
ببه دلیبل همسبایگی ایران ببا شوروی ببه شاه اجازه دادنبد کبه کلمبه انقلب را
ببه کار بببرد تبا مسبلمان زادگانبی کبه در اثبر فقبر تحمیلی و فقدان هبر نوع
عدالت در جامعببه ،انقلب خواه شده انببد و آرزوی آن را دارنببد ،دسببتکم بببه
انقلب مصبنوعی دسبت یافتبه و در مسبلمانی خود باقبی مانده و چشبم از آن
سبوی سبیم خاردار ببندنبد و متشکبر هبم باشنبد کبه یبک انقلب ببا قیبد وصبفی
نوع چهارم :پبببس از متلشبببی شدن اتحاد جماهیبببر شوروی ،قدرت های
جهان لیبرالیسبت ،بر سبقوط شوروی قانبع نشدنبد در صبدد ببه زیبر سبلطه
گرفتن جمهوری های استقلل یافته بر آمدند .و جالب این که برای این هدف
برنامببه ای را بببه اجرا گذاشتنببد کببه از رفتار خود شوروی سببابق الگببو گیری
کردند ،با این فرق که شوروی کودتاهای نظامی و سرنیزه ای را انقلب می
نامید و اینان حرکت های صرفا ً سیاسی ایجاد شده را انقلب نامیدنبد .و قید
در حالی کبه کودتاهای مختلفبی ببا حمایبت شوروی و یبا دیگران ،رخ داده
را ببه تحول تدریجبی بر اسباس تربیبت فردیبت افراد مبی دهبد (همان طور کبه
پیبش تبر ببه شرح رفبت) اینبک حرکبت های صبرفا ً سبیاسی -کبه حتبی در ایبن
معنی نیز اصالت شان زیر سؤال است -را انقلب می نامد .گویا انقلب را
به دو نوع تقسیم می کنند :انقلب غیر مخملی که به نظرشان مردود ،خطا
و غلط است .و انقلب مخملی که به نظرشان صحیح و عین صواب است.
هیبچ جامعبه شناسبی حتبی ببا سبطحی تریبن معلومات نمبی توانبد ایبن نوع
حرکت های سیاسی را -حتی اگر همه و فرد فرد جامعه در آن شرکت کنند-
وقتی که یک جامعه شناس محقق نمی تواند نهضت اصیل گاندی را یک
انقلب بدانبد ،چگونبه مبی توانبد حرکبت های سبیاسی تحریبک شده از خارج را
انقلب بنامد.
از نظببر علمببی در میان اشتباهات دنیای لیبرالیسببت ،ایببن یکببی از بزرگ
خود» رسبیده اسبت و نشانگبر پایان تاریبخ لیبرالیسبم حتبی در مقام ادعبا مبی
باشبد .اگبر اقدامات خشبن و مسبلحانه و آدم کشبی ماننبد جنبگ کره ،جنبگ
ویتنام ،کودتاهبا در امریکای لتیبن و افریقبا ،ببه حسباب فردیبت افراد گذاشتبه
می شد و دامن لیبرالیسم از این آلودگی های زمخت تطهیر می گشت ،این
بار پدیده ای بببه نام «انقلب» گرچببه بببا قیببد وصببفی «مخملی» ،یببک پدیده
تئوریبک و اندیشبه ای اسبت نبه یبک پدیده نظامبی کبه عده ای بتواننبد آن را ببه
حساب فردیت برخی از سران سیاسی و یا نظامی بگذارند ،و دقیقا ً به مثابۀ
چرخبش لیبرالیسبم از اصبل اسباسی خود (یعنبی محکوم کردن هبر چیزی کبه
اصبالت هسبتند :فاقبد ماهیبت انقلب کبه شرحبش در مبحبث انقلب اصبیل و
ویژگبی شمردیبم ،ویژگبی های انقلب مصبنوعی نیبز عکبس همان 17ویژگبی
است:
شخصیت جامعه.
باشد.
زبان و دسبت جامعبه ،دولت اسبت و جامعبه منتظبر اسبت کبه دولت در برابر
-4ممکن است انقلب مصنوعی چند بار حرکت کرده و شکست بخورد،
اگر جامعه و نماینده جامعه (دولت) درباره آن ها اشتباه کند ممکن است به
حالت مزمببن در آمده و در کنار دیگببر اشتباهات دولت ،فرآینببد یببک انقلب
-5انقلب مصنوعی جنین ندارد و فاقد انباشت انرژی های لزم است و
-6انقلب مصبنوعی پیکبر جامعبه را منفجبر نمبی کنبد ،دولتبی مبی آیبد و
دولتبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی
می رود ،تنها جهت و شکل نظام اجتماعی عوض می شود نه ماهیت جامعه.
-7گفته شد :غیر ممکن است یک انقلب اصیل در مرحله اول شکست
-9اگبر انقلب مصبنوعی پیروز شود ممکبن اسبت در مرحله پبس از
پیروزی موفقیت مطلق داشته باشد (بر خلف موفقیت انقلب اصیل که بی
تردیبد نسببی خواهبد بود) .زیرا خواسبته آنان کبه انقلب مصبنوعی را ببه وجود
-10انقلب مصببنوعی دایبه های مختلف ندارد ،تکلیبف هببا از اول معیبن
است.
انقلب مصببنوعی مادر ندارد تببا ماننببد پدیده های طبیعببی مادرش او را
تغذیه کند و یا مانند پدیده های اجتماعی برگردد و مادر خود را تغذیه کند .و
طبیعبی» اسبت و اگبر دچار گرایبش های مختلف درونبی شود ،صبرفا ً سبیاسی
خواهببد بود کببه در جامعببه های انقلب نکرده ،نیببز همیشببه چنیببن اختلفاتببی
هسبت .و انقلب مصبنوعی فرزندان خود را نمبی خورد .چرا کبه اسباسا ً فاقبد
فرزند است.
-13می تواند دگر ستیزی و دگر کشی داشته باشد .اما «دگر پالئی»-
گرائی گرفتار نمی شود .زیرا که اساسا ً فاقد ماهیت حقیقی است.
اسباس نصبیحت هبا (و ببه قول مخالفینبش بر اسباس تحریبک هبا) ببه میدان
آمده
است.
انقلب مصنوعی 63
سبیاسی و سبالمندان ثروت طلب ،ناشبی مبی شود و ببه جوانان وعده های
عیبش و نوش مبی دهبد ،وعده ای کبه در ظاهبر عنوان «آزادی» ببه خود مبی
مببی گردد .بر خلف انقلب اصببیل کببه جوانان پیران را بببه دنبال خود مببی
کشانند.
و طببق مبانبی انسبان شناسبی (کبه بنده در آثارم ارائه داده ام )1جوان در
انقلب اصیل مطابق اقتضاهای روح فطری به میدان می آید .اما در انقلب
-17انقلب اصیل در صدد عدالت است و اگر چنین نباشد اصیل نیست.
و ایبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببن
بزرگ ترین ممیّزه انقلب اصیل است .اما انقلب مصنوعی همیشه و بدون
1
رجوع کنید :تبیین جهان و انسان ،بخش انسان شناسی دوم -و دیگر نوشته ها
در سایت بینش نو.
64انقلب مخملی در ایران
انقلب مخملی و جامعه ایران :باز تکرار می کنم :من کاری ندارم
انقلب مخملی بوده یبا نبه ،و هیبچ داوری در ایبن باره نمبی کنبم ،برای ایبن کبه
صداقتم را در این سخن روشن کنم عرض می کنم :بحث من اگر در واقع و
در نظبر خواننده ارزش دارد یبا ندارد ،در نظبر خودم خیلی ارزشمنبد تبر از آن
اسبت کبه آن را ببه محور یبک حادثبه خاص محدود کنبم خواه آن حادثبه بزرگ
باشبد یبا کوچبک ،مهبم باشبد یبا غیبر مهبم .و هرگبز افبق بحبث را در حدی پائیبن
نمبی آورم کبه از عرصبه جامعبه شناسبی ببه عرصبه سبیاسی آن هبم سبیاست
می دانم و به همین دلیل عضو هیچ حزبی و یا گروه سیاسی ای نیستم .یک
فرد سفت و سخت مکتبی هستم و به همین جهت همه گروه ها و حزب ها
هبم بودنبد و بازار مباحبث فلسبفی و انسبان شناسبی و جامعبه شناسبی گرم
بود ،1برخببی از حامیان اسببلم در برابر اصببل «اقتصبباد زیببر بنببا اسببت»
مارکسبیسم ،سبعی مبی کردنبد کبه اثبات کننبد اقتصباد زیبر بنبا نیسبت و مبی
مفیبد و سبازنده بود (کبه بود) ،در ایبن گفتمان زیبر بنبا ،سبخت ببی راهبه مبی
رفتنببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببد و توجببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه
نمبی کردنبد کبه حتبی وعده های قرآن در عالم آخرت و بهشبت نیبز بیبش تبر
آن چه اسلم برای زیست دنیوی نفی می کند «اصالت اقتصاد» است نه
زیببر بنببا بودن آن ،فرق اسببت میان ایببن دو قضیببه و گزاره .در پاسببخ بببه
نبه ایبن امربیبن امریبن .تبا جائی کبه در توان داشتبم مسبائل اسباسی امربیبن
1
صرف نظر از مباحثات فرهنگی یا سیاسی و یا مباحثات سطحی غیر علمی.
66انقلب مخملی در ایران
امریبن را در کتاب «دو دسبت خدا» کبه ببه محور هسبتی شناسبی و شناخبت
رابطه خدا با انسان است ،شرح داده ام ،و مسائل اساسی اجتماعی آن را
در کتاب «جامعبه شناسبی شناخبت» بحبث کرده ام و در ایبن جبا تکرار نمبی
کنم.
امبا زیبر بنبا بودن اقتصباد فبی الجمله چیزی نیسبت کبه قاببل انکار باشبد
حتببی نببه فقببط در عرصببه مادیات ،در عرص بۀ معنویات اجتماعببی نیببز نقببش
مادیات تعییبن کننده اسبت ،اسبلم معتقبد اسبت فقبر ،جهبل را مبی آورد هبم
فقر فردی و هم فقر جامعه .و بالعکس :جهل نیز فقر را می زاید .یعنی از
نظر اسلم «عدم الفقر» و «عدم الجهل» هر دو نقش زیر بنائی دارند.
اما باید توجه کرد که این نسخۀ پیشنهادی اسلم برای نظام جامعه است
بر اسباس حقیقبت هبا و واقعیبت هائی کبه در «انسبان شناسبی» ببه آن هبا
معتقد است.
انقلب مخملی و جامعه ایران 67
شود و مسئله صرفا ً در عرصۀ واقعیات بررسی شود ،اقتصاد تنها زیر بنا می
شود.
ببا بیان دیگبر :اگبر انسبان را یبک حیوان یبا زاده حیوان و یبک موجود صبرفاً
غریزی بدانیم ،اقتصاد تنها زیر بنای زندگی او می شود .و اگر مطابق انسان
شناسی اسلم انسان را دارای روح دوم به نام روح فطرت بدانیم 1چیزی به
نام «تکلیبف» نیبز زیبر بنبا مبی شود و ایبن دو در کنار هبم ماننبد دو لپبه دانبه
لوبیبا ،دو لپبه مغبز بادام ،دو بخبش مغبز گردو ،دو بخبش هسبته اتبم (پروتون و
و در عبارت خلصببه تببر :از نظببر اسببلم اقتصبباد نیمببی از زیببر بناسببت و
«تکلیف» نیز نیمه دوم آن است غریزه اقتضا می کند و می خواهدکه تکلیف
از دور خارج شود و تنها اقتصاد زیر بنا با شد و فطرت اقتضا می کند و می
طلببد کبه غریزۀ اقتصباد ببه وسبیله تکلیبف کنترل شود .و همیبن طور اسبت
دیگبر اقتضاهای غریزی ماننبد مسبئله جنسبی ،غریزه مبی خواهبد همبه افراد
جنببس مخالف در اختیار او باشببد حتببی بببه زور و قهببر .امببا فطرت در صببدد
کنترل آن است.
1
درباره تعدد روح در انسان ،رجوع کنید :تبیین جهان و انسان ،و نیز دو دست
خدا ،در سایت بینش نو.
68انقلب مخملی در ایران
البتبه کسبی حبس جنبس مخالف خواهبی را زیبر بنبا نمبی دانبد حتبی مکتبب
اصالت دادن ،یک حرکت زیگزاگی داشتند و ثانیاً :بستر مباحث آنان ،نواقص
مسببببیحیت ،1و نقدی بود در مقابببببل هیببببچ انگاری امور جنسببببی توسببببط
مارکسبیسم .و در واقبع یبک انفعال و واکنبش بود کبه دوره ای سبروصدا ایجاد
کرد و خاموش گشبت البتبه پبس از آن همبه خسبارات کبه ببه جامعبه لیببرالی
غرب زد.
مردم جوامبع مختلف دنیبا ،در اصبل رفاه طلببی هیبچ فرق مهمبی ببا همدیگبر
نداشته باشند اما برخورد افراد و نیز جامعه ها با رفاهمندی مختلف است.
1
از آن جمله ممنوعیت طلق که جامعه مسیحی آن روز را از پای در آورد.
انقلب مخملی و جامعه ایران 69
انداختبه بودنبد کبه :عرب اگبر گرسبنه شود برای حاکمیبت خطرناک اسبت .1و
تشکیبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببل
مبی گشبت .زیرا فئودال هبا همدسبت حاکمیبت و بازاری هبا نیبز ببه اقتضای
انگلیسی ها با روحیه موذیانه خود از واژه «سیر شود» استفاده کرده اند
اگبر ببه جای آن مبی گفتنبد ایرانبی اگبر رفاهمنبد شود برای حکومبت خطرناک
اسبت ،ببه مثاببه کشبف یبک واقعیبت درباره ایرانیان بود و انصباف ایجاب مبی
کنبد نسببت ببه صبحت آن دچار احسباسات ملّی نشویبم و اذعان کنیبم کبه مبا
1
غربی ها هنوز هم جوامع عربی را بر این اساس مدیریت می کنند؛ درباره
کشوری به نام اردن بیندیشید :چه منابعی دارد؟ از کجا ارتزاق می شود و ...دربارۀ
فلسطینیان با این که سرکوب و آواره شان کرده اند آنان را گرسنه نگه نمی دارند،
برایب بآوارگانب بدرب کشورهایب دیگرب شرایطب زیستیب بکهب ببالترب بازب بحدب گرسنگیب بباشد
فراهم کرده و می کنند ،از جیب چه کسی و کدام جامعه ای؟ مهم نیست خواه از
جیب گود اعراب باشد و خواه به صورت ماموریتی که به هلل احمر و صلیب سرخ
و سازمان ملل داده می شود .برنامه ای که درباره مستعربان افریقا هرگز عملی
نمی شود زیرا آنان فقط زبان شان عربی است و روحیه عربی در آنان نفوذ نکرده
است.
70انقلب مخملی در ایران
ایبن خصبیصه را داریبم .خصبیصه ای کبه ممکبن اسبت در مواردی مثببت و در
ایبن بحبث ربطبی ببه عرصبه خود آگاه هبا ندارد ،بحثبی اسبت در عرصبه
ضمیببر ناخود آگاه فرد و شخصببیت ناخود آگاه جامعببه .و منشببأ آن موقعیببت
انسانی اش داده است :معبر و مسیر اقوام مختلف است .آریائی ها پس از
ورود به فلت ایران بخشی از آن ها به هند می روند یعنی هندیان آریائی از
ایران عبور می کنند ،ساکاها ابتدا پی در پی از شکاف کوه قفقاز وارد فلت
ایران می شوند و از این معبر جامعه های ساحل مدیترانه را منکوب کرده و
تا مصر می روند و همین طور ترکان غزنوی ،سلجوقی ،خوارزمی و مغول و
می شود.
هر قومی وارد ایران می شد مالکیت ها را لغو و مردم را برده خود می
دانسبت ،بایبد منصبفانه اعتراف کنیبم کبه دوام ثروت در تاریبخ ایران حتبی در
طبقه اول جام عه در مقایسه ببا دیگبر جامعه ها خیلی کم و کوتاه مدت بوده
است .کافی است تنها درباره آن همه قلعه های عظیم که در اروپا قرن ها
انقلب مخملی و جامعه ایران 71
پیش توسط طبقه اشراف ساخته شده و هنوز هم پا برجا هستند بیندیشیم
کبه حتبی یبک نمونبه شبیبه آن هبا در ایران نیسبت .در تاریبخ اروپبا خاندان هائی
کبه مثل ً چندیبن قرن حاکبم بوده انبد بسبیار اسبت میانگیبن عمبر سبلسله های
حتبببی عنوان «طبقبببه اشراف» در ایران در مدت های کوتاه دسبببت ببببه
دسبت مبی شده ببا آمدن هبر قومبی اشراف پیشیبن مضمحبل و طبقبه جدیدی
جای آنان را مبی گرفبت .یعنبی حتبی در دوران های طبقاتبی بودن جامعبه هبا،
عدم ثبات ثروت و تخلخبل های زود هنگام فقبر در تاریبخ مبا ،رفتار مبا ببا
فقبر و ثروت را نیبز متخلخبل کرده اسبت .جامعبه پبی در پبی گاهبی ثروتمنبد و
گاهی فقیر بوده است ،گاهی سر بر آسمان می ساید و گاهی عاجزانه روی
خاک افتاده اسبت .چیزی کبه جامعبه های همیشبه فقیبر (ماننبد جامعبه عرب
فردی کبه فقبر را ببه عنوان یبک واقعیبت مبی پذیرد و در قبال آن تسبلیم
شخصبیتی مبی گردد مبی بینبد آن چبه کبه ببه نظرش محال بوده ،ممکبن شده
است وقتی که عبور از فقر به حداقل ثروت و یا حداقل رفاه ممکن است و
ممکن بوده پس مراتب بالتر آن نیز ممکن است و نباید به مرتبه های پایین
قانع شد.
72انقلب مخملی در ایران
و در ایبن اصبل فرقبی میان فردی ببا فرد دیگبر یبا جامعبه ای ببا جامعبه دیگبر
نیسبت ،فرقبی که در فرد ایرانبی از همان عدم تداوم ثروت ناشبی مبی شود،
یبک حالت روانبی و شخصبیتی اسبت کبه «احسباس مظلومیبت» در فرد ایجاد
مبی کنبد دورانبی کبه فقبر را تحمبل کرده حقوقبش از ناحیبه حاکمیبت پای مال
شده است.
بحث ما در «خصیصه شدن این حس» است که ریشه در جان ناخود آگاه
مبی دوانبد .فرد خیال می کنبد کبه ببا آمدن مثل ً انقلب ا سلمی به رفاه بال یبا
ل رفاه رسبیده اسبت لببد اگبر چنیبن تحولتبی ببه طور مکرر رخ دهبد باز
حداق ِ
گوینبد پسبری ببه دبسبتان مبی رفبت و سباعت تعطیلی دبسبتان سباعت دو
بعد از ظهر بود ،اعضای خانواده غذای شان را می خوردند و سهم او را نیز
نگبه مبی داشتنبد ،پسبر هبر روز سبروصدا راه مبی انداخبت کبه برای مبن سبهم
کمبی نگبه داشتبه ایبد .اعضای خانواده را ببه سبتوه آورده بود .روزی یبک دیبگ
پبر از آش برای ناهار پختبه بودنبد ،همگبی نان خالی مبی خورنبد و دیبگ آش را
دست نخورده برای پسر نگه می دارند ،پسر از راه می رسد دیگ آش را به
انقلب مخملی و جامعه ایران 73
او نشان مبی دهنبد :برو بخور همبه محتوای دیبگ سبهم تبو اسبت .پسبر نگاهبی
ببه دیبگ سبرشار از آش مبی اندازد ،ایبن بار علوه بر سبروصدا گریبه هبم مبی
کند که :ای وای خودتان چه قدر خورده اید که این همه برای من نگه داشته
اید.
ن تازه ببه ثروت و رفاه رسبیده های مبا چنیبن اسبت و ایبن یکبی از
داسبتا ِ
اشتباه نشود مراد از بحبث فوق ،شناسبائی یبک حالتبی از روان اجتماعبی
یبک جامعبه اسبت کبه چنیبن چیزی هسبت و نمبی توان آن را انکار کرد ،نبه ببه
عنوان یبک خصبیصه تعییبن کننده در شخصبیت جامعبه کبه از خصبایص عمده و
شاکله سبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببباز
باشد.
یبک جامعبه شناس وقتبی کبه در ماهیبت انقلب اسبلمی وسبیر حیاتبی آن
دقیببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببق
مبی شود در کنار عناصر اصبلی و سبرنوشت ساز ،یک عنصر دیگر را -گرچه
کوچک و نه چندان مهم -مشاهده می کند که عبارت است از :کنترل حرکت
انقلب در سال های فقر مردم ( 41و )42توسط حاکمیت ،و آن زمانی بود
کبه نبه تنهبا حداقبل رفاه وجود نداشبت ،در پیاده روهای خیابان سبپه آن روزی
(امام امروزی) افرادی دیده می شدند که پا برهنه راه می رفتند .اما حرکت
انقلب در سال های 56و 57که جامعه و حاکمیت ،سال های دلر را پشت
74انقلب مخملی در ایران
سبر گذاشتبه بودنبد و رفاه نسببی در جامعبه حاصبل شده بود ،برای حاکمیبت
شاه گمان مبی کرد چون بخشبی از مردم را کبه زارع نامیده مبی شدنبد
صاحب زمین کرده و عنوان «دهقان» را جایگزین عنوان «رعیت» کرده ،به
رفاه کارگران افزوده شده ،رفاه عمومبببی ببببا سبببال های 41و 42قاببببل
مقایسبه نیسبت ،حتما ً همبه مردم فدائی او هسبتند ،امبا قضیبه برعکبس بود و
همان رفاه نسببی جزئی ،عنصبری گرچبه ضعیبف بر علیبه او و ببه نفبع انقلب
بود.
مببی کننببد ،گمان نکننببد کببه مببن در صببدد اثبات یببک نقیصببه بر جامعببه ایران
هستم.
رفاه امروزی نیبز قاببل مقایسبه ببا رفاه سبال های 56و 57نیسبت و ببه
یقیبن مبی توان گفبت و بایبد گفبت در طول تاریبخ ایران هرگبز رفاه در حبد
امروزی نبوده اسبت .فقری کبه وجود داشتبه باشبد و زمینبه یبا عنصبری برای
انقلب مخملی باشد در جامعه وجود ندارد .آنچه در جامعه امروزی هست و
زمینبه نبا رضایتبی اسبت فقبر نیسبت ،عدم عدالت نسببت ببه پائیبن تریبن قشبر
جامعبه اسبت قشری کبه کاری ببا انقلب مخملی ندارد مگبر ایبن کبه آن را ببا
انقلب مخملی و جامعه ایران 75
انقلب اصببیل اشتباه بگیرد .عینیببت موضوع ،حقیقببت مسببئله را بببه خوبببی
نشان می دهد؛ انقلب مخملی مال رفاهمندان است نه مال قشر محروم از
عدالت ،و نبه مال عدالت خواهان ،و نیبز :نبه مال رفاهمندان سبنّتی محافظبه
کار .رفاهمندان سنّتی زخم نخورده از انقلب اسلمی در این بین سرگردان
شعار عدالت :ایبن نیبز ویژۀ رفاهمندان نبو پدیبد اسبت نبه رفاهمندان سبنّتی.
سببیر سببود آوری کسببب و کار بببا هببر برنامببه عدالت گرایانببه مخالف اسببت
کاسبب دوسبت دارد همان رونبد سبود آوری ببه طور روز افزون ادامبه داشتبه
باشبد ،کاری ندارنبد ببه اینکبه تبا کبی و تبا کجبا امکان ایبن رونبد هسبت؟ مناببع
جامعببه برای ایببن روز افزونببی کبه بقال های سببر کوچببه را ویلنشیببن کرده،
چیست؟ تمام نشدنی است؟ یا حقوق قشر پائین محروم از عدالت است که
1
مراد این نیست که در مقام داوری آمده و گفته شود مسائلی که به محور
انتخابات 22خرداد رخ داده ،انقلب مخملی است چنان که برخی ها می گویند .این
مقالهب بدرب بمقامب بچنینب بقضاوتیب بدرب باینب بمسئلهب بنیست.ب بمرادب باینب باست:ب باگرب بروزی
انقلب مخملی در ایران به راه افتد و یا افتاده (به هر صورت) رفاهمندان سنتی
سرگردان می شوند یا شده اند.
76انقلب مخملی در ایران
از باب مثال :بنگاه های معاملت املک ،دوسببببت دارنببببد روز بببببه روز
بازارشان گرم شود ،همبه زمیبن های کشور ببه سباختمان تبدیبل شود ،قیمبت
خانبه و مسبکن بال رود ،و هرگبز نمبی اندیشنبد در ایبن صبورت کشاورزی چبه
مببی شود؟ مواد غذائی و نیازهای دیگببر جامعببه از کجببا تأمیببن شود؟ قشببر
محروم از عدالت کبه مسبئول خانواده فقبط یبک عدد ران مرغ مبی خرد کبه
برای خانواده شش نفری آبگوشت درست کند ،چه کار کند؟ و...
محرومان دیروز ،امروز عدالت سبتیز مبی شونبد و یبک عنصبر مسباعد برای
اشتباه نشود مراد از بحبث فوق تببرئه حاکمیبت از هبر نقبص و کمبود و از
هیچ چیز ،نیست .و این خصیصه 1هم در برابر یک حاکمیت کامل ً قابل قبول
انقلب مخملی در یببک جامعببه ای کببه انقلب اصببیل و طبیعببی کرده اسببت
پیدایش طبقه اشرافی جدید است که جانشین طبقه اشراف پیش از انقلب
می شود.
غزالی در یکی از آثارش (متاسبفانه اکنون به طور دقیبق به یاد ندارم) از
ضّراء
یکبی از اصبحاب پیامببر(ص) نقبل مبی کنبد« :کن ّا مع رسول الله فی ال ّ
1
رفاهمندی نو پدید عنصر مساعد برای انقلب مخملی.
انقلب مخملی و جامعه ایران 77
بودیم صبر و تحمل کردیم .اما وقتی که به رفاه گسترده رسیدیم نتوانستیم
یعنی وقتی که در دوره خلفا سیل ثروت و مال در اثر فتوحات به مدینه
سبرازیر شبد نتوانسبتیم در برابر چشبم نوازی و دل نوازی ثروت ،خود باختبه
نشویم.
در پیببش از پیروزی ،اگببر طبقببه اشراف شان را سببرمایه داران مکببه و
برخی از سران قبایل تشکیل می دادند ،اینک تنها یک نفر از اصحاب معادل
همبه آن اشراف ،ثروت دارد طلحبه و یبا زبیبر ،عبدالرحمبن ببن عوف و یبا آن
صببحابه دیگببر کببه علوه بر گلّه های بزرگ گاو ،گوسببفند ،شتببر و املک غیببر
منقول در حجاز ،عراق ،یمبن ،مصبر داشتنبد و در هبر سبرزمین دفتبر و دسبتک
چنیبن افرادی هبر چبه توان دارنبد برای مدیریبت اموال خودشان مصبرف
می کنند و دیگر غصه آن دینی را که زمانی برایش فدا کاری کرده اند نمی
خورنببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببد و
78انقلب مخملی در ایران
نمبی تواننبد بخورنبد .و ببه جبد توقبع دارنبد نظام حاکمیبت بایبد در جهبت روز
افزونبی ثروت شان باشبد و گرنبه ،نبه تنهبا هیبچ حمایتبی از حاکمیبت نخواهنبد
کرد بلکببه اگببر حاکمیببت را در جهببت همیببن منافببع خود نبیننببد ،بببا آن مبارزه
خواهند کرد.
اسببت و عنصببر بسببیار مسبباعدی اسببت برای انقلب مخملی ،کببه حاکمیببت،
حمایبت اصبحاب خود را از دسبت بدهبد تبا چبه رسبد کبه اصبحاب در برابر او
بایستند.
انقلب فرانسبه ببه اصبل «انقلب فرزندانبش را مبی خورد» دچار گشبت
اما به دلیل فراز و نشیبی که در بستر جریانش پدید آمد و در نتیجه ثبات و
تثبیت آن ،که حدود 30سال طول کشید با پدیده ای به نام «اشراف جدید»
مواجببه نگشببت .اشرافیببت همیشببه در فرانسببه بوده و هسببت ،در ایببن باره
فرقی که میان انقلب فرانسه و (مثلً) انقلب اکتبر روسیه هست این است
که طبقه اشراف فرانسه در طول سه دهه با روند شبیه تحوّل از افرادی به
افراد دیگببر و از خاندان هائی بببه خاندان های دیگببر متحول مببی گشببت کببه
است و اساسا ً حذف یا براندازی طبقه اشراف یکی از عناصر اصلی ماهیت
امببا انقلب اکتبببر ،نوک پیکانببش را از آغاز بببه طرف حذف و براندازی
طبقببه اشراف گرفتببه بود و ایببن عنصببر اصببلی ماهیببت آن بود .تببا سببقوط
شوروی طبقه اشراف با ماهیت سنّتی خود هرگز به وجود نیامد گرچه جای
خود را به طبقه اشراف حزبی به صورت گسل های متبادل ،داده بود.
حقیقبببت گرائی و واقعیبببت گرائی گرفتار مبببی شود ،ایبببن اصبببل در انقلب
فرانسبه آن همبه تلطبم هبا ،حتبی پیدایبش امپراطوری ناپلئون در درون شکبم
انقلب را ببه وجود آورد و در انقلب اکتبببر سبر از دیکتاتوری فردی اسبتالین
اما در انقلب هائی که عنصر مذهب عنصر اصلی یا از عناصر اصلی آن
اسببت ،اصببل و اسبباس طبقببه اشراف دچار براندازی نمببی شود تنهببا افراد
مجرم آن طبقه از بین می روند ،گرچه طبقه به شدت تضعیف می شود .در
نتیجببه طبقبه اشراف جدیببد متشکببل مببی شود از خاندان های تضعیببف شده
بببا همببه کوشببش های خلیفببه دوم عمببر ،در پیببش گیری از احیای مجدد
خاندان های اشراف پیشیببن ،در اواخببر خلفببت او طبقببه اشراف مرکببب از
80انقلب مخملی در ایران
اشراف پیشیبن ماننبد :خالد ببن ولیبد ،ابوسبفیان ،عثمان ،عباس ،عبدالرحمان
ببن عوف .و اشراف جدیبد یعنبی ببه اصبطلح پبا برهنگان پیشیبن ماننبد :عمبر،
ابودردا ،زیدبن حارثه ،حسان بن ثابت ،ابن مسعود ،مغیره بن شعبه ،اسامه
کرده و در ردیبف اول قرار گیرنبد ،در زمان ابوبکبر همیشبه پیشنهاد مبی داد
کبه خالد ببن ولیبد از فرماندهبی سبپاه معزول شود ،ابوبکبر آن را رد مبی کرد.
در آغاز خلفببت خودش خالد را معزول و تقریبا ً خانببه نشیببن کرد .ابوسببفیان
پیش عباس آمد و از رفتار عمر شکوه کرد که چرا اجازه نمی دهد او هم با
عمر با این رفتارش دو هدف را دنبال می کرد :نباید چشم و گوش مردم
به ریاست و فرماندهی اشراف پیشین عادت کند .و نباید آنان از نظر مال و
ثروت در ردیببف اول قرار گیرنببد .زیرا او شخصببا ً از اشراف پیشیببن نبود و
مقام خلفبت و قدرت او نیبز از تضعیبف اشراف توسبط اسبلم ،نشأت یافتبه
بود .اما ابوبکر در پیش از اسلم نیز شخصیت شبه اشرافی داشت .عمر در
روزهای آخبر عمرش مرتبب آه مبی کشیبد و مبی گفبت :ای کاش سبالم مولی
اببو حذیفبه ،زنده بود خلفبت را ببه او تحویبل مبی دادم .سبالم غلم آزاد کرده
ابوحذیفبه بود ببه نظبر عمبر اگبر او زنده بود مبی توانسبت خلفبت را در بخبش
بیفتد.
انقلب مخملی و جامعه ایران 81
خلفبت یبا از اشراف سبنتی هسبتند ماننبد عثمان .و یبا از افرادی هسبتند کبه
پیبش از اسبلم دسبتکم شببه اشراف بودنبد ماننبد طلحبه و زبیبر .در آن میان
تنها علی(ع) بود که با اشرافی گری مخالف بود اما او خود مدعی جانشینی
عمبر درباره هبر کدام از کاندیداهبا انتقادهای اسباسی کرد و دربارۀ عثمان
پیبش بینبی هبم کرد کبه «اگبر خلیفبه شوی فرزندان عاص را بر گرده مردم
سبوار خواهبی کرد و در نتیجبه کشتبه خواهبی شبد» .ببه همیبن دلیبل شوریبا و
هیئت و ماهیببت و شرایببط شوریبا را طوری مقرر کرد کبه اول ً عثمان خلیفبه
شود ثانیا ً به پیروی از راه ابوبکر و عمر متعهد گردد ثالثا ً خلفت او منجر به
قیام مردمی بر علیه اشرافیت سنتی گردد .و همین طور هم شد.
قیام بر علیببه عثمان از جهتببی قیام مردمببی اسببت و از جهببت دیگببر در
تحلیبل و ریشبه یاببی دقیبق ،قیام اشراف جدیبد بر علیبه اشراف سبنتی اسبت
کبه مردم نیبز جانبب اشراف جدیبد را گرفتنبد .و چون در میان اشراف جدیبد
کسبی کبه واجبد شرایبط خلفبت (مطاببق معیارهای آن روز) نبود ،خلفبت ببه
علی(ع) رسید.
82انقلب مخملی در ایران
ماهیت نهضت بر علیه عثمان ،به هیچ وجه خلفت علی(ع) را اقتضا نمی
کرد .او نبه در آن نهضبت شرکبت کرد و نبه آن را در مسبیر اندیشبه خود مبی
دیبد .پیبش تبر نیبز بارهبا عثمان را دعوت کرده بود تبا تغییراتبی در روی ّبه خود
بدهببد و موجبات قیام بر علیببه خود را فراهببم نکنببد .و خود مببی گویببد« :لول
مسیر خلفت خود نمی دید لیکن برایش ایجاد تکلیف شد تکلیفی که مطابق
شببه اشراف سبنتی و نیبز اشراف جدیبد ببا او همراه نخواهنبد شبد ،ایبن عدم
همراهببی زمینببه را برای رشببد مجدد اشراف سببنتی فراهببم خواهببد کرد کببه
اولیببن مخالفببت از ناحیببه عایشببه (کببه آن وقببت در مکببه بود) ابراز گشببت و
بلفاصبله ببا همنوائی طلحبه و زبیبر مواجبه گشبت کبه هبر سبه فرزندان شببه
اشراف جدیببد نیببز بببا علی(ع) بیعببت نکردنببد و بببه «اعتزالیون» معروف
گشتند از قبیل :سعد وقاص ،اسامه بن زید ،حسان بن ثابت ،زیدبن حارثه و
افرادی چند.
دربارۀ ارتبش علی(ع) در جنگ جمبل گفته انبد :اکثریبت قریبب به اتفاقبش
جوانان بودنبد و حضور پیران در آن جمبع ،ببه منزله نمبک در غذا بود .و لشکبر
1
نهج البلغه ،خطبه شقشقیه.
انقلب مخملی و جامعه ایران 83
جمببل تقریبا ً عکببس آن بوده اسببت .همیشببه چنیببن بوده کببه معمول ً پیران
کلّی ّت این اصل اجتماعی 1در همه جای تاریخ بوده اما در این دوره یعنی
عصببر پیدایببش انقلب های مخملی کلیببت آن تببا حدود زیادی بر هببم خورده
اسبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببت کبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه
مببی توان ایببن برهببم خوردگببی را یببک حادثببه شگفببت و نببو در جریان تاریببخ
دانست .گوئی تاریخ یکی از اصول ثابت و مهم خود را از دست می دهد.
است؟-؟
اشراف جدیبد واسبطه شدنبد کبه اشراف سبنتی قدرت و حاکمیبت را در
قالب خلفت معاویه ،به دست گیرند و اشراف جدید چشم به دست اشراف
سنتی باشند.
و همیبن طور اسبت جامعبه امروزی ایران (طاببق الن ّبعل بالنعبل) اشراف
جدید ،زمینه مساعد و نیز عنصر مساعد برای انقلب مخملی است.
کلّیت از دیدگاه علوم انسانی که با نوعی نسبی ّت همراه است ،نه از دیدگاه 1
چهارم در جامعببببه ایران برای انقلب مخملی ،رشببببد غریزه گرائی در میان
جوان هبم در جهبت انگیزه های غریزی در شوق و شعبف اسبت و هبم در
جهت انگیزه های فطری .1یعنی هم به شدت در صدد عیش و عشرت است
جوان پویببش توفنده سبوم نیبز دارد کبه آزادی خواهبی اسبت .امببا همان
طور که همیشه روح غریزی و روح فطری 2در وجود انسان با همدیگر درگیر
هسببتند ایببن دو روح بر سببر «آزادی خواهببی» نیببز بببه شدت درگیببر هسببتند؛
غریزه آن را ببه آزادی عیشبی و عشرت معنبی مبی کنبد ،فطرت نیبز آن را ببه
ببه راسبتی ببه خواسبته کدام یبک از ایبن دو روح بایبد پاسبخ مثببت داد؟ و
اصبالت را ببه کدام بایبد داد؟ لیبرالیسبم کبه از روح فطرت غافبل اسبت (زیرا
در انسان شناسی لیبرالیسم انسان تنها ماهیت غریزی دارد) آزادی را آزادی
غریزه معنی می کند .اما اسلم انسان را دارای دو روح می داند و در پاسخ
پرسبش فوق ،مبی گویبد :نبه آن و نبه ایبن ،امربیبن امریبن .یعنبی بر خواسبته
1
مطاببق انسبان شناسبی اسبلم ،انسبان نبه حیوان اسبت و نبه زادۀ حیوان ،انسبان
دارای یببک روح بببه نام روح فطرت اسببت کببه حیوان فاقببد آن اسببت -.رجوع کنیببد:
«تبیین جهان و انسان» و نیز «دو دست خدا» در سایت بینش نو.
2
همان.
انقلب مخملی و جامعه ایران 85
های غریزی بایبد پاسبخ مثببت داده شود و نبایبد آن را سبرکوب کرد ،تبا حدی
اقتضاهای فطری محدود اسبت و آزادی خواهبی فطری ببه رسبیدن ببه عدالت
محدود اسبت یعنبی نبایبد از عدالت خواهبی عبور کرده و ببه آنارشیسبم تبدیبل
شود.
آزادی خواهبی غریزی فاقبد حدود ،آزادی خواهبی عدالتبی را از بیبن مبی
برد ،جوان عیاش حتبی از درک آزادی خواهبی عدالتبی باز مبی مانبد و آزادی
خواهبی فطری فاقبد حدود ،ببه آنارشیسبم منجبر مبی گردد کبه آزادی از هبر
در سبطرهای بالتبر آزادی خواهبی فطری جوانان را کبه عامبل و عنصبر
مهبم در تشکیبل ارتبش علی(ع) بوده ،دیدیبم .کبه اگبر برخبی از جوانان ارتبش
علی(ع) را همراهبی نکرده بودنبد دسبتکم در لشکبر اشراف جمبل نیبز حضور
چندانبی نداشتنبد .امبا امروز در انقلب های مخملی آسبیای مرکزی و قفقاز،
آزادی خواهی غریزی جوانان نیز به صورت چاشنی کامل ً مؤثر مشاهده می
شود.
86انقلب مخملی در ایران
ایران ،جوانان بسبببیار فراوان و زیادی هسبببتند کبببه در تعامبببل متعادل میان
غریزه و فطرت ببه سبر مبی برنبد و در صبدد آشفتبه بازار غرایبز نیسبتند .امبا
ایبن بدان معنبی نیسبت کبه در میان آنان افراد ناراضبی و حتبی مخالف ،وجود
ندارد .درباره اینان در مباحبث آینده بحبث خواهبد شبد ،فعل ً بحبث مبا درباره
جوانان فطرت گرا و غریزه گرا در طول تاریبخ در هبر جامعبه ای در کنار
هبم حضور داشتبه انبد و ایبن یبک امبر طبیعبی بوده و هسبت لیکبن آن چبه در
انقلب های مخملی مشاهده مبی کنیبم ببا رونبد تاریخبی مسبئله کامل ً متفاوت
اسبت .از روزی کبه لیبرالیسبم در اروپبا و ببه تببع آن در کانادا و ایالت متحده،
پبا گرفتبه و نسبخۀ عملی جامعبه گشتبه اسبت ،هیبچ حرکبت اجتماعبی و تحول
خواه ،در آن جامعبه هبا رخ نداده اسبت .یعنبی ابتدا آزادی خواهبی جوانان ببه
آزادی خواهی غریزه سوق داده شده و اشتغالت ملزم آن فراهم گشته ،آن
می گویند :در جامعه های غربی به حدی آزادی وجود دارد که زمینه ای برای
تحوّل خواهی نمانده است تا جوان با انگیزه آزادی خواهی به حرکت در آید.
بببه نظرم آنچببه در جوامببع غربببی وجود ندارد عدالت اسببت .سببوپاپ احتیاط
دیبگ عدالت خواهبی ،تأمیبن اجتماعبی اسبت کبه حداقبل معیشبت غریزی را
تامیبن مبی کنبد .امبا عدالت در توزیبع فرصبت هبا و توزیبع فضای اجتماعبی ببه
هیبچ وجبه وجود ندارد .در جامعبه پادشاهبی سبوسیالیتۀ (!) سبوئد حدود %90
مالکیت ها در انحصار خاندان هائی است که نسل به نسل تداوم دارند ،دوک
ها ،کنت ها ،بارون ها و ...هنوز در آن جامعه ها سروری ابدی می کنند و در
اشرافیبت جدیدی تشکیبل دادنبد کبه همیشبه سبنا و سبمت سبناتوری مال آنان
خانه به دوش ها ،کارتن خواب ها 1و گدایان سر خیابان و حتی کنار جاده
هببا ،نشان از عدم عدالت اجتماعببی دارد و اتفاقا ً تأمیببن اجتماعببی دقیقا ً در
خدمببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببت همیببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببن
ببی عدالتبی هبا اسبت؛ ک فه پائیبن پِرس اشتغال جوانان ببه غرایبز اسبت و کفبه
1
و آن همببه افراد و خانواده هببا کببه در کنار کمربندی لندن در درون خودروهای
اسقاطی در رقّت آور ترین شرایط زندگی می کنند و...
88انقلب مخملی در ایران
بالئی پرس تامیبن اجتماعبی اسبت کبه روح آزادی خواهبی جوان را پرس مبی
کند.
درسبت اسبت :مبن هبم مبی گویبم و مبی شنوم و مبی بینبم کبه :در جامعبه
های جهان سببوم ،نیازمندان ،گرسببنگان ،بببی خانمان هببا و گدایان بیببش از
جوامبع غرببی اسبت و برتری های غرب در ایبن زمینبه هبا قاببل انکار نیسبت.
با ترازهای دیگر؟-؟ آیا از این جهت سزاوار تقلید و الگو گیری است یا نه؟-؟
با بیان دیگر :بر فرض اگر جامعه غربی را از هر جهت مطلوب ،ایده ال
و صحیح بدانیم ،در این که حّریت و روحیه آزادی خواهی اجتماعی جوان ،در
آن جامعببه هببا ریشببه کببن شده و مصببداق «سببالبه بانتفای موضوع» گشتببه
سبرسام آور وسبائل ارتباط جمعبی ببه جامعبه های دیگبر منتقبل مبی شود،
انقلب مخملی و جامعه ایران 89
جوانانی که در انقلب های مخملی نقش داشتند همگی تربیت شده ماهواره
در جامعبه امروزی ایران خیلی هبا هسبتند کبه ببه دلیبل مختلف ببه نظام و
حاکمیت اعتراض دارند .اما یک جریان هست که کامل ً دلیل مشخص و منشأ
انگیزه اش معین است؛ کافی است به (مثلً) پشت بام خانه ها نگاه کنید هر
خانه ای که آنتن ماهواره دارد ،اگر عضو یا اعضای آن خانواده نا رضایتی ای
ایبن نیبز زمینبه و عنصبر مسباعد برای انقلب مخملی در جامعبه امروزی
ایران است.
1
اشاره به بحث پیش است :آزادی خواهی غریزی در یک طرف خورجین وجود
انسان قرار دارد و آزادی خواهی فطری او نیز در طرف دیگر آن ،که غربیان محتوای
طرف فطرت را نیز به طرف غریزه ریخته اند و چنین خورجینی نه قابل حمل است
و نه قابل استفاده صحیح .و بن بست جامعه های غربی از این عدم تعادل ناشی
شده است.
90انقلب مخملی در ایران
خواه جامعببببه ایران دچار انقلب مخملی نشود و خواه بشود ،بببببه هببببر
طبقه جوان آسوده خواهد کرد .اما بررسی ما در شرایط امروزی است.
خورد» 1بود عده ای ببببه حاکمیبببت جدیبببد و نحوۀ پیاده شدن انقلب اعتراض
1
گفته شد :انقلب تنها به یک شکل و ماهیت پیاده می شود و امکان ندارد مدینه
های فاضله که در اذهان افراد انقلبی هست همگی پیاده شود.
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 91
یبا از دور خارج شده انبد ،هبر کدام از ایبن هبا نبه فقبط یبک فرد ببل کبه ببه
همراه ،فامیبل و طرفداران شان ،یبک اندامبی از اندام های انقلب را تشکیبل
مببی دادنببد .اینببک بخشببی از آنان ناراضببی و حتببی برخببی از آنان بببه شدت
عصببانی هسبتند کبه ببه اصبطلح ببا عببرت از انقلب اصبیل ،دسبتکم در برابر
انقلب مخملی ببی طرف خواهنبد بود .و چون اقدام یبا سبکوت شان آگاهانبه
اسبت زمینبه و عنصبر تأثیبر گذار ببه نفبع انقلب مخملی مبی گردد .ایبن زمینبه
شامل گروه ها و حتی حزب های انقلبی رانده شده از انقلب (خواه به حق
انقلب اصیل و طبیعی که رخ داده ،بوده اند و اسباسا ً انقلب برای براندازی
آن هبا رخ داده اسبت .اینبک بقایای شان زمینبه و عنصبر مسباعد برای انقلب
مخملی است.
- 7جریان خزند ۀ تشیع وصایتی :جامعبه ایران (ببه هبر صبورت) یبک
جامعبه شیعبی اسبت انقلب را نیبز مردم شیعبه انجام داده و اقل ّبیت هبا را ببه
همراه خود کشیده انبد کبه نامبش «انقلب اسبلمی» شده نبه انقلب شیعبی.
پیش از شرح معنی تشیع وصایتی ،لزم است یک مسئله را بدون تعارف
و ببه صبراحت تمام بشکافیبم :عده ای ببا بضاعبت اندک علمبی و گاهبی بدون
بینببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببش علمببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی
مبی کوشنبد انقلب اسبلمی را یبک پروژه صبرفا ً سبیاسی حتبی ببه عنوان یبک
«توطئه» سببیاسی تنزل دهنببد کببه مثل ً قدرت های خارجببی توطئه کردنببد و
اولیبن دلیبل سبخافت ایبن سبخن ایبن اسبت کبه تبا کنون کبه 30سبال از
پیروزی انقلب مبی گذرد ،در سبرتاسر جهان یبک جامعبه شناس برجسبته در
اصبالت و طبیعبی بودن انقلب ایران ،تردیبد نکرده اسبت حتبی افرادی ماننبد
کسنجر .این قبیل اظهار نظرهای غیر علمی تنها از ناحیه برخی افراد صرفاً
سبیاسی -کبه متاسبفانه امروز اکثریبت قریبب ببه اتفاق سبیاسیون افراد غیبر
دانشمنبد و در عیبن حال بیبش تبر ماکیاولیسبت هسبتند -ابراز شده و مثل ً در
از نظببر علمببی در اصببالت و طبببع طبیعببی انقلب هیببچ تردیدی نیسببت و
همچنین در ماهیت تشیعی آن .اما در این جا یک نکته هست که همین نکته
نکته :در آغاز حرکت انقلب (در سال های 41و )42قدرت های جهانی
یکدل و یکجهبت بر علیبه انقلب موضبع گرفتنبد ،امبا در تموّج دوم (سبال های
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 93
انتظار مببی رفببت ،یکدل و یکجهببت نشدنببد .زیرا در اثببر اشتباه دانشمندان
-1گمان می کردند تشیع ولیتی ایران ،در طول دهه های پس از جنگ
جهانبی اول ،با درصبد معتنابهبی به جریان خزندۀ تشیبع وصبایتی گرائیده اسبت
با بیان دیگر :جامعه شناسان در غرب به این نتیجه غلط رسیده بودند که
انقلب یبک انقلب شیعبی وصبایتی اسبت و اگبر جریان های ولیتبی در جامعبه
وجود دارد ،ببه دلیبل ایبن کبه وصبایتیان از عنصبر واقعیبت گرائی بیبش تبر بر
خواهند بود.
آنچه بیش از هر چیز آنان را به این باور سوق داده بود تز «وحدت شیعه
محافل علمی که قدرت های سیاسی را تغذیه فکری می کردند ،پیش تر
حدود 70سال روی شیعه وصایتی و شیعه ولیتی کار کرده بودند و دانشگاه
سبوربون در فرانسبه کبه مرکبز اصبلی ایبن مسبؤلیت بود نبه تنهبا کرسبی ویژه
ببل گسبترده تریبن و در عیبن حال فشرده تریبن کار را در ایبن باره مبی کرد،
در حدی که ماسینیون استاد نامدار سوربون 40سال درباره حضرت فاطمه
در همببه دانشگاه های غربببی سببعی بلیببغ مببی شببد کببه دانشجویان علوم
انسانی ایرانی به ویژه در رشته جامعه شناسی ،را شیعه وصایتی بار بیاورند
کار ببه جائی رسبید کبه نادر شاه قلدر ببی سبواد محبض را ببه عنوان یبک
اش شیعببه را از انحراف ولیتببی بببه صببراط اصببیل تشیببع وصببایتی بر مببی
گردانیبد ،سبازش او ببا عثمانیان را وحدت خواهبی ببه معنبی ای کبه در ماهیبت
شیعه وصایتی است تفسیر می کردند .در حالی که گذشته از نادر بی سواد
همیبن امروز هبم کمتبر دانشمندی در جامعبه مبا پیدا مبی شود (تعدادشان ببه
عدد ده انگشبت نیبز نمبی رسبد) کبه ببه چیزی ببه نام تشیبع ولیتبی و تشیبع
از روز رحلت پیامببر اسبلم(ص) شیعبه ببه صبورت دو جریان مشخبص و
جدای از همدیگبر بوده و ایبن دو ،تبا میانبه قرن سبوم (زمان خلفبت متوکبل
یبک جریان واحبد نشان دهنبد و ببه ذهبن اهبل دانبش ایرانبی القاء مبی کننبد کبه
شیعه تا میانه قرن سوم یک جریان واحد ِ وصایتی بوده و در آن زمان با اخذ
اصبول اعتقادی معتزله ،1ببه شیعبه ولیتبی تبدیبل شده اسبت و شیعبه اصبیل
غربیان هرگبز کلمبه «وصبایتی» ببه قلم و زبان نمبی آورنبد .چراکبه چنیبن
بببه ذهببن هببا مببی آورد و مانببع مببی شود کببه ذهببن مخاطبان القائات آنان را
1
مدرسی در کتاب «مکتب در فرایند تکامل» به نمایندگی از غربیان ،به این
القائات پرداخته که در کتاب «مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی» پاسخ آن را به
طور مشروح آورده ام.
96انقلب مخملی در ایران
ببه بار آمده بود کبه گمان مبی کرد اسباسا ً شیعبه ولیتبی در زمان صبفویه ببه
همان شیعه وصایتی بود ،قرار می داد و با همه نبوغی که داشت توجه نمی
کرد کبه در ایبن صبورت شیعیان ولیتبی مصبر ،لبنان ،یمبن ،عربسبتان ،عراق،
مراکبش ،تونبس ،و سبوریه را کبه تبا ببه امروز نیبز هسبتند چبه کسبی و کدام
قدرتببی از وصببایتی بببه ولیتببی تبدیببل کرده اسببت؟ و بببا هم بۀ نبوغببش نمببی
توانست حضور شیعه ولیتبی را در عینیت تار یخ در میان جامعه های مختلف
مذکور مشاهده کنبد .و ببا همبه نبوغبش تشخیبص نداده بود کبه حتبی شیعبه
اسماعیلی و پدیده بزرگی به نام خلفت فاطمیان ابتدا در تونس و سپس در
مصبر ،بر اسباس اندیشبه ولیتبی بود گرچبه ببه صبورت شیعبه هفبت امامبی
اسببماعیلی .آنان امامان هفتگانببه شان را دارای علم غیببب و عصببمت مببی
دانستند گرچه بنیان گذار خلفت فاطمی را دارای علم غیب و معصوم نمی
این امر مسلم تاریخی است که صفویه در آغاز صوفی بودند تشیع شان
گنببگ و بدون شرح و توضیببح بود تنهببا مبی دانسببتند کببه بببه 12امام معتقببد
هسبتند ،علمای شیعبه تشیبع را برای آنان توضیبح دادنبد ،آن هبم در زمانبی کبه
بود.
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 97
ببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه داخبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببل
مبی فرسبتند) در کنار نادر ببی سبواد شخصبیت پیچیده و معروف سبید جمال
الدین اسد آبادی را نیز از پرچمداران تز مذکور معرفی می کنند .همان طور
کبه گفتبه شبد اسبد آبادی ببه حدی شخصبیت پیچیده ای دارد کبه نمبی توان از
(ببه اصبطلح) تبه دل او خببر داد و چون در رونبد ظاهری و عمبل او هبم پیرو
اصل «وحدت شیعه و سنی» هست و هم عمل ً مطابق آن رفتار کرده است،
-1اگبر سبید جمال الدیبن ،دلسبوز اسبلم و شیعبه بوده (کبه بوده) چرا
غربیان پبس از مرگ او ایبن همبه احترام برایبش قائل هسبتند؟ در مقاببل ایبن
پرسبش برخبی هبا او را نبه یبک مرد مسبتقل مسبلمان ،ببل یبک ابزار در دسبت
که مانند خودشان خیلی پای بند دین و مذهب نبوده ،می انگارند.
98انقلب مخملی در ایران
پاسبخ پرسبش فوق ایبن اسبت :احترامبی کبه غربیان ببه سبید جمال قائل
هسبتند ببه ایبن جهبت اسبت کبه مبی تواننبد در تبدیبل تشیبع ولیتبی ببه تشیبع
است؟
نمونبه و سبمبل ،پذیرفتنبد .خودش مبی گویبد :در ایران ببه مبن سبنّی گفتنبد .و
داشتنبد و نبه معلومات کافبی در شیعبه شناسبی .او یبک شیعبه وصبایتی بود نبه
غربیان از میان آنان تنهببا درباره مرحوم شریعتببی از شاه خواسببتند کبه او را
آزاد کنبد و از نبو پشبت تریبون قرار گیرد؟ حتبی دولت الجزایبر مأمور شبد کبه
آیببا شریعتببی مأمور و جاسببوس بود؟ بببی تردیببد چنیببن نظری درباره او
تهمت ناروا و اشتباه بزرگ است ،در صداقت شریعتی نسبت به راهش جای
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 99
تردیدی نیسببت حتببی در سببوخته دلی او نسبببت بببه تشیعببی کببه بببه آن باور
داشت.
غرببی هبا همیشبه از شیعبه ولیتبی مبی ترسبیدند و مبی ترسبند .آنان علوه
بر تحقیقات عمیبق و گسبترده کبه در شیعبه شناسبی انجام داده انبد عمل ً نیبز
تجربببه کرده انببد :در آغاز عصببر اسببتعمار ،هنببد بزرگ ،چیببن بزرگ ،و دیگببر
جامعبه هبا را رسبما ً تصبرف کرده و اسبتعمار کردنبد امبا چنیبن کاری را درباره
ایران نتوانسبتند .در مرحله دوم در زمان ناصبرالدین شاه نقبش ولیبت را در
در قالب کار به اصبطلح علمبی ،تحقیقبی ،تحبت عنوان شیعبه شناسبی علمبی
بود .کبه نبه فقبط یبک کشور و امکانات یبک کشور ببل همبه کشورهای اروپای
غرببی و کانادا و ایالت متحده ،همگبی ببه طور هبم آهنبگ و متحبد ببه ایبن کار
پرداختند.
ببینید :از روزی که انسان در روی زمین پیدا شده و تا به امروز ،دروغ و
بهتانببی بببه ایببن بزرگببی (آن هببم بهتان تحببت عنوان علم و تحقیببق ،از ناحیببه
دانشگاه ها و محافل علمی) دیده نشده که :شیعه برخی از اصول معتزله را
در میانه قرن سوم برگرفت و به صورت و ماهیت امروزی در آمد !!!.بهتان
هنگفتبی و عظیبم بودن ایبن دروغ و بهتان ،ببه حدّی اسبت کبه نتوانسبتند و
گرفته ،نام ببرند .کدام اصل را شیعه از معتزله گرفته است؟ که مدرسی در
امریکا نشسته و برای جامعه ایران دایه دلسوز تر از مادر شده و می کوشد
بارزتریبن و شناختبه شده تریبن ویژگبی شیعبه ولیتبی ایبن اسبت که از روز
رحلت رسبول خدا(ص) ببه هیبچ آموزه ای غیبر از آموزه های 12امام بهائی
نداده اسبت ببل همیشبه خلف آن هبا را توصبیه کرده اسبت قاعدۀ مشهور و
مه
یکببی را بر دیگری ترجیببح دهیببد ،آن یکببی را انتخاب کنیببد کببه مخالف عا ّ ب
اهتمام بیبش تبر مبا ببه موارد تمایبز معطوف اسبت تبا مکتبب ببا آموزه های
در همبه تاریبخ ،همبۀ فرقبه های اسبلمی صبریحا ً اعتراف مبی کننبد و کرده
اند که از ائمه شیعه دانش آموخته اند .اینک چه شده که مدرسی در دنباله
روی از پروژه مسبتمر و دائمبی دو قرنبی غربیان ،مدعبی مبی شودکبه شیعبه
اصبولی را از معتزله گداوار برگرفتبه اسبت!؟!؟! آدم جاهبل چنیبن سبخنی را
1
در کتاب «دو دست خدا» اصول فضاحت بار و عقاید برخی از سران معتزله را
شرح داده ام که ماهیت القائات وقیحانه غربیان را از آن جا می توان شناخت.
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 101
نمی گوید اما آدم دانشمند متعمد پیرو پروژه جامعه برانداز ،و تشیع برانداز
در سبال های 56و 57کله گشادی بر سبر قدرت های غرببی رفبت؛ 1ببا
پیروی از محافل علمی تحقیقی خودشان گمان کردند که کار دو قرنی شان
به ثمر نشسته و شعار وحدت شیعه و سنی که در مدت 15سال (از 41و
42تبا 56و )57از زبان سبران نهضبت مبی شنونبد همان اسبت کبه آنان در
صبدد آن بودند 2و برای آن سبالوسانه کوشیده انبد .دقیقا ً وقتبی که در مجلس
خببرگان قانون اساسی ،سخن از «ولیبت فقیه» آمبد ناگهان به خود آمدنبد و
ابتدا مدتبی اصبطلح «ارتدکبس» را در رسبانه هبا ببه کار گرفتنبد و گفتنبد
راهبی کبه در تدویبن قانون اسباسی در پیبش گرفتبه شده ،شیعبه ارتدکسبی
اسببت ،چببه قدر ایببن کلمببه و واژه را بببه کار بردنببد و ترویببج دادنببد .پببس از
کلمه ارتدکس را با بار معنای منفی به کار ببرند زیرا مذهب روسیه و بخش
1
در برگ های آینده این واقعیت از زبان مایکل برانت ،خواهد آمد.
2
و ایببن اشتباه بزرگ آنان بود کببه گمان مببی کردنببد شیعببه ولیتببی هرگببز شعار
وحدت نمببی دهببد .در حالی کببه خودشان بببا ده هببا فرقببه مختلف و متضاد مسببیحی
همگی در مقابل اسلم کامل ً متحد هستند.
102انقلب مخملی در ایران
شرقی اروپا مسیحیت ارتدکسی بود و هست و باید قدر آن دانسته می شد.
زیرا همان مذهبب ارتدکسبی قوی تریبن عنصبر در براندازی کمونیسبم بود و
ایدئولوژیببک» شدنببد کببه ظاهرا ً نفببی هببر ایدئولوژی حتببی ایدئولوژی شیعببه
وصبایتی اسبت امبا ببه خوببی مبی داننبد وقتبی جامعبه ایران ایدئولوژی را کنار
می گذارد که ابتدا از تشیع ولیتی به تشیع وصایتی تحول یابد سپس به نفی
ایدئولوژی برسبد .زیرا شیعبه ولیتبی کبه مکتبب و ایدئولوژی خود را برخاسبته
از علم مطلق خدا ،از طریببق علم لدن ّببی و علم غیببب امامانببش مببی دانببد،
برای تحول شیعببه ولیتببی بببه وصببایتی ،حذف دو اصببل از اصببول شیعببه
شیعبه وصبایتی از آغاز ببه ایبن دو معتقبد نبود .اکنون ببه وضوح مبی بینیبد کبه
قلم هبا و زبان هبا ببه محور مضمحبل کردن ایبن دو اصبل در ذهبن مردم ،کار
می کنند.
ولیبت چیسبت؟ :شیعهب بدرب بپاسخب باینب بپرسش،ب بازب بهمانب بآغازب بوب بعصر
پیامبر(ص)ب ببهب بویژهب بدرب بروزب بوفاتب بپیامبر(ص)ب بوب ببیعتب بسقیفه،ب بدوب ببینش
ق
پیامبر(ص)ب بوصیتب بکردهب بکهب بعلی(ع)ب بجانشینب باوب بباشد،ب بپسب بخلفتب بح ّ
علی(ع) است.
گروه چهار نفره اول «شیعه ولیتی» بودند و بقیه اکثریت شیعه« ،شیعه
حدیث معروف و متواتر و مورد اجماع علمای شیعه ،که می گوید« :اْرتَدَّ
ن الْوََليَة -اّل بثََلث َة أ َو أَْربَعَة» در همیبن مورد صبادر شده اسبت کبه
النَّاس -عَ ِ
جریان شیعبه وصبایتی کبه فقبط ببه دلیبل وصبایت حبق را ببه علی(ع) مبی
آغازیبن اسبلم در کنار هبم جاری بودنبد .وصبایتیان در قرن سبوم از بیبن رفتنبد
بهتبر اسبت اصبل موضوع را کمبی بیبش تبر توضیبح دهبم :اگبر همبۀ مردم
این «اَشهد» سمت خدائی را به خدا نمی دهند ،تنها فهم و درک خودشان را
اعلم مبی کننبد کبه فهمیده انبد خدا هسبت و هیبچ خدائی غیبر از او نیسبت .و
اگر همه مردم جهان این شهادت را ندهند و به آن معتقد نباشند ،باز خدا در
خدائی خود هسبت و غیبر از او خدائی نیسبت .یعنبی ببا تشهبد و عدم تشهبد،
نمی شود.
خواه همۀ مردم این جمله را بگویند و به آن معتقد باشند و خواه نگویند و به
آن معتقبد نباشنبد ،محمبد(ص) رسبول خدا هسبت ،و مردم ببا تشهدشان هیبچ
نمی دهند.
اعتقاد اسببباسی شیعیان ولیتبببی اسبببت؛ علی ولّی الله اسبببت خواه مردم
و همیبن طور اسبت «بیعبت»؛ بیعبت های متعدد کبه مردم ببا پیامببر(ص)
کردنبد هیبچ کدام معطبی سبمت نبود و سبمت نبوت را ببه آن حضرت اعطبا
دربارۀ علی(ع) و امامبت چبه طور؟ :شیعیان وصبایتی معتقبد بودنبد کبه ببه
وسیله بیعت شان سمت امامت را به شخص مورد نظرشان ،اعطا می کنند
نیبز به وسبیله بیعت حاصبل مبی شود .بیعبت شان ببا زید ،با یحیی بن زید ،با
محمد بن عبدالله محض ،با ابراهیم بن عبدالله محض ،با معاویه بن عبدالله
بن جعفر و ...به همین معنی و به نظرشان با همین کاربرد بود که آخرین آن
را ببه کسبی خواهیبم داد کبه مورد رضایبت و دلخواه خودمان باشبد -ببه راه
افتاد و در نتیجببه بببه خلفببت بنببی عباس منجببر شببد و امامببت را بببه عبدالله
امبا جریان ولیتبی شیعبه از همان آغاز ،بیعبت ببا امام را دقیقا ً در ردیبف
آنان کبه دم از پیروی امام خمینبی(ره) مبی زننبد بایبد پاسبخ دهنبد :آیبا امام
مردم این واقعیت را بپذیرند پیامبر(ص) و امام به حکومت می پردازد .و اگر
نپذیرنبد ماننبد 13سبال مکبه پیبش از هجرت و 24سبال در مدینبه و پبس از
وفات پیامببر(ص) ،شخبص حجبت ببه حاکمیبت نمبی پردازد و برای ببه دسبت
و راه شان درست بود؟ یا همان طور که در قرآن نکوهش و حتی لعن شده
و از میان فقهای عادل و واجبد شرایبط کشبف مبی کننبد کبه چبه کسبی ول یّب و
خببرگان مشروعیبت خود را از دسبت مبی دهبد و سبالبه بانتفای موضوع مبی
گردد.
ب :امام را معصببوم نمببی داننببد -اگببر لفببظ معصببوم را بببه کار ببرنببد
د :به وجود امام زمان(عج) به عنوان کسی که در آن زمان متولد شده و
و :وصبایتیان دربارۀ حضرت علی(ع) نبه لفبظ «حضرت» نبه عبارت «علیبه
السبلم» مبی آورنبد و تنهبا ببه عبارت «امام حسبین» یبا «حسبین ببن علی»
البته برخی ها بدون توجه به این که چنین تعبیراتی از ویژگی های شیعه
بهتر است در این موضوع کمی درنگ کنیم :تقلید دو کاربرد دارد:
-2تقلیبد یعنبی مراجعبه ببه متخصبص؛ بایبد در امور بیماری و درمان ببه
پز شک متخ صص مراجعه شود ،و در امور ساختمان و راه سبازی به مهندس
متخصببص و .....و در احکام شرع (آن هببم فقببط در فروع دیببن) بایببد بببه
متخصبص آن کبه فقیبه نامیده مبی شود ،مراجعبه شود .تقلیبد ببه ایبن معنبی از
شیعیان وصایتی نیز در گذشته شان به آن باور داشتند اساسا ً چهار امام
فقهبی (ابوحنیفبه ،مالک ،شافعبی و احمبد حنبلی) توسبط خلفای عباسبی کبه
شیعه وصایتی بودند ،تعیین شده اند و در آغاز امامان شیعه وصایتی بودند.
در کتاب «مکتبب در فراینبد تهاجمات تاریخبی» شرح داده ام کبه :لفبظ و
اصبطلح «سبنّی» یبا «تسبنّن» در جامعبه اسبلمی وجود نداشبت ،تبا اواخبر
مهدی عباسببی بببا توجببه بببه آن همببه قیام های اولد فاطمببه(ع) بر علیببه
خودش را می دید .و همگان مشاهده می کردند که این همه قیام کنندگان و
پبی روان شان ،سبلسله وصبایت عباسبیان را نمبی پذیرنبد و خلفبت شان را
مشروع نمبی داننبد .و عمل ً چیزی ببه نام وصبایت ببه زیبر سبؤال رفتبه بود .لذا
اعلم کرد که خلفت ما نیز مانند خلفت ابوبکر ،عمر ،عثمان ،معاویه و ...تا
مراد او از سنّت ،سنّت مردم و روند خلفت بود نه سنّت پیامبر(ص) که
مامون از نبو ببه تشیبع وصبایتی برگشبت و از نبو ببا حمایبت خراسبانیان
وصبایتی خلفبت را از دسبت امیبن گرفبت ،معتصبم نیبز تبا حدودی دم از تشیبع
شد .نوبت که به متوکل رسید او رسما ً اعلم کرد که شیعه به هر معنی یک
حزب غیر رسمی است و به سنت مهدی عباسی برگشت حتی به افرادی از
اخیببر کوشیده انببد چیزی بببه نام تقلیببد را هببم در میان همببه فرق اسببلمی
تضعیبف کننبد تبا از تمرکبز مسبلمانان ببه دور فقبه و فقیبه ،جلو گیری کننبد .ببه
ویژه درباره شیعببه بببا احیببا کردن تشیببع وصببایتی و سببلب اصببالت از تشیببع
ولیتبی ،ببا سببک و روال خزنده ،از تمرکبز شیعیان ببه محور فقیبه و «مرجبع»
جلو گیری کننبد زیرا بزرگ تریبن و کارآمبد تریبن قدرت شیعبه در تقلیبد و پبی
روی از فقیه است .و چون همه فقه و همه فقهای شیعه ،ولیتی هستند ،به
جریان خزنده وصبایتی القاء مبی کننبد کبه تقلیبد چیبز خرد ورزانبه نیسبت و از
تداخبببل دو معنبببی متضاد لفبببظ تقلیبببد بهره گیری کرده و فکبببر عده ای را
بدین سان جریان خزنده وصایتی نوین ،تقلید را کنار گذاشته است.
وصبایتیان قرون اول (کبه تبا نیمبه قرن سبوم حضور داشتنبد) ببه یبک دو
گانگبی سبهمگین دچار بودنبد :نظبر ببه ایبن کبه بیعبت را معطبی سبمت امامبت
مبی دانسبتند ،نبه تنهبا امامبی کبه بر مبی گزیدنبد دارای علم لدن ّبی و نیبز «حجة
من عندالله» نبود ،گاهی در حد افراد معمولی نیز از علم و دانش برخوردار
نبود .ناچار میان امامت و مرجعیت تفکیک کرده مثل ً مهدی عباسی را امام و
اکنون همان نسبخه را القاء مبی کننبد کبه لزومبی ندارد در رأس نظام یبک
فقیه باشد.
و فرق شان ببا وصبایتیان قدیبم ایبن اسبت کبه اسباسا ً جائی و جای گاهبی
برای فقیه هم قائل نیستند و نسبت به فقیه احساس نیازی نمی کنند.
اسبت غافبل از ایبن کبه در اثبر القائات غربیان ببه ارتجاع 1200سباله شیعبه
وصبایتی برگشتبه انبد آن هبم ببه صبورت کامل ً ناقبص و نیبز بر خلف هبر نوع
خردورزی.
را کبه وارث تحقیقات دو قرن غرب درباره شیعبه ولیتبی اسبت ،در ایبن جبا
عنوان «بازشناسبی هوی ّبت شیعبه» مبی گویبد :شیعبه ،پرنده ای اسبت که افبق
112انقلب مخملی در ایران
پروازش خیلی بالتبر از تیبر های ماسبت .پرنده ای کبه دو بال دارد :یبک بال
او بال سبببز ایببن پرنده را مهدوی ّبببت و عدالت خواهببی و بال سببرخ را
شهادت طلبببی کببه ریشببه در کربل دارد و شیعببه را فنببا ناپذیببر کرده اسببت،
معرفی می کند.
فوکویامبا معتقبد اسبت شیعبه بعبد سبومی هبم دارد کبه اهمیتبش بسبیار
اسبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببت .او
می گوید:
دو چندان مبی شود .شیعبه ،عنصبری اسبت کبه هبر چبه او را از بیبن مبی برنبد،
بیشتر می شود.
مهندسبی معکوس برای شیعیان ایبن اسبت کبه ابتدا ولیبت فقیبه را خبط
بزنیبد .تبا ایبن را خبط نزنیبد ،نمبی توانیبد ببه سباحت قدسبی کربل و مهدویبت
تجاوز کنیببد ...برای پیروزی بر یببک ملت بایببد میببل مردم را تغییببر داد ...ابتدا
ولیت فقیه را خط بزنید ،در گام بعد ،شهادت طلبی این ها را به رفاه طلبی
تبدیبل کنیبد .اگبر ایبن دوتبا را خبط زدیبد ،خود به خود اندیشبه های امام زمانبی
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 113
از جامعبه شیعبه رخبت مبی بندد ...شمبا بیاییبد برای غرب هبم امام زمان و
فوکویامببا برای ایببن کار ،مکتببب جدیدی بببه نام اونجلیببس عرضببه کرد.
مکتببی کبه قدمتبش ببه 1987میلدی بر مبی گردد .طرفداران ایبن مکتبب
منبع :ایکنا.
متن زیر ،ترجمه بخشی از مقاله دکتر مایکل برانت ،معاون سازمان سیا
جهانب باسلمب بازب بقرنب بهاب بپیشب بتحتب بسلطهب بیب بدولتب بهایب بغربیب ببوده
است ،گرچه در قرن گذشته اکثر کشور های اسلمی مستقل شده اند ،اما
114انقلب مخملی در ایران
فرهنگ غرب در سیاست ،تعلیم و فرهنگ آن ها مسلط بوده است .به ویژه
آن که نظام سیاسی و اقتصادی این کشورها توسط ما کنترل شده و می
خود نکرده اند و با همان فرهنگ و نظام وارداتی غرب ،جامعه خود را به
پیش برده اند .در سالب 1980بکه انقلب اسلمی ایران به وجود آمد و به
نتیجه و انعکاس طبیعی سیاست های غلط و ناقص و فشار و اختناق شاه
ایران بوده است و عناصر مذهبی از این خستگی و دل زدگی توده مردم
مورد نظر خود را روی کار آوریم1و سیاست های خود را تداوم دهیم.
پس از گذشت دو سه سال اول ،با گروگان گیری ،حادثه طبس و رشد
مقاماتب ببلندب بپایهب بسیاب ببرب باینب بباورب بشدندب بکهب بانقلبب بایرانب بفقطب بنتیجهب بو
انعکاس طبیعی سیاست های شاه نبوده است بلکه عوامل و حقایق دیگری
نیز وجود دارد که محکم ترین آن ها ،یکی جمع بین رهبری سیاسی ایران و
مرجعیت مذهبی است و دیگری شهادت حسین(ع) نوه پیامبر اسلم(ص) در
1400سال گذشته ،که شیعه از قرن ها پیش با اقامه عزا و ذکر مصیبت با
1
در مباحث پیش گفتم :این کله بزرگی بود که به سر غرب رفت.
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 115
جوش تر ساخته است .در گردهمایی بزرگ مقامات سیا تصویب شد که
برای مطالعه اسلم شیعی و برنامه ریزی و کار روی این پروژه ،شعبه جدا
گانه و مستقلی تاسیس شده ،با یک بودجه چهل میلیون دلری پروژه آغاز به
کار کند...
تبلیغات علیه شیعه و راه اندازی آشوب های بزرگ شیعه و سنی و ایجاد
- 3اهداف دراز مدت :در مرحله اول ،محققین و کار شناسان به تمام
جهان اعزام شدند تا پایان نامه دکترای خود را حول محورهای زیر به پایان
رساندند:
دکتر مایکل برانت می گوید :بعد از نظر سنجی های اولیه و جمع آوری
در طول تاریخ گذشته هیچ گاه با حاکم غیر اسلمی بیعت نکرده اند .با
فتوای یک مرجع تقلید وقت (آیت الله شیرازی) انگلیس نتوانست وارد ایران
شود ،در عراق صدام با تمام توان و سعی خود نتوانست مرکز علمی شیعه
مرکز علمی در جهان همیشه با حاکمان وقت همراهی کرده اند .در قم
مرکزب بایرانب بهمب بمرجعیت،ب بتختب بظلمب بستمشاهیب براب ببرچیدب بوب بباب بابرقدرت
امریکاب بنبردب بکرد.ب بدرب بلبنانب بنهضتب بآیتب باللهب بصدرب بارتشب بهایب بانگلیسب بو
اسرائیل ،بزرگ ترین مزاحمت برای ما به شکل و نام حزب الله به وجود
شیعه ضرر زیاد و امکان پیروزی کم دارد .لذا باید پشت پرده کار کرد و به
جای اصل قدیم انگلیسی ها که «تفرقه بیانداز و حکومت کن» ،اصل دیگر
«تفرقه بیانداز و نابود کن» را در پیش گرفت .مایکل برانت خلصه اهداف
دراز مدت را این چنین ذکر می کند :افرادی را که با شیعه اختلف نظر
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 117
دارند،ب ببایدب بعلیهب بشیعهب بمنظمب بوب بمستحکمب بکرد.ب بشایعهب بکفرب بشیعهب بهاب برا
شیعه تقویت شوند .یک جبهه تمام عیار برای مقابله با مرجعیت شیعه ایجاد
1
شود تا به عنوان ستون پنجم ،سیمای شیعیان را مسخ کنند.
توضیح :اگر این گونه مطالب در اینترنت و سایت ها ،و یا از زبان غربیان
مختلف کبه «جبهبه ملی» را تشکیبل دادنبد ،نهضبت آزادی ببه رهببری مرحوم
مهندس بازرگان تنهببا حزب دیببن گرا بود کببه درباره سببه اصببل علم غیببب و
عصببمت امام و «حجة مببن عندالله» بودن امام ،دچار ناباوری بود و هسببت.
سس و نیببز اعضای حزب بدون ایببن کببه از عنوان «شیعببه وصببایتی»
مو ّبب
غربیان عنوان «وصببایتی» و نیببز خود شیعببه وصببایتی را بببه خوبببی مببی
و اسببمش را نیاور» بببه ترویببج آن مشغول هسببتند و ایببن مببا هسببتیم کببه از
1
از ادامبه ایبن مقاله صبرف نظبر مبی شود ،علقمندان ببه منببع مذکور مراجعبه
کنند.
118انقلب مخملی در ایران
عنوان «وصایتی» اطلع نداریم و هرگز کتابی یا مقاله ای در این باره نوشته
وصبایتی یبک «سبلسله وصبایت» برای خودشان درسبت مبی کردنبد کبه ببه
پیامبر(ص) می رسید.
اعضای نهضت آزادی خودشان را شیعه می دانستند لیکن با چند انتقاد به
تشی ِبع (ببه قول خودشان) سبنّتی .امبا اگبر اطلع و شناخبت کافبی داشتنبد کبه
شیعه از آغاز دو جریان بوده می دانستند که فاصله شان با تشیع جامعه تنها
فاصله یکی دو انتقاد نیست ،فاصله شیعه وصایتی با شیعه ولیتی است.
آن گروه جوانان انقلببی کبه از نهضبت آزادی منشعبب شده و «سبازمان
مجاهدیبن خلق» را بنیان گذاری کردنبد ،انشعاب شان ببه دلیبل سبطحی بودن
آن حزب در ایدئولوژی ،و ماهیت صرفا ً سیاسی آن در مقابل رژیم شاه بود.
اولیبن کسبانی کبه لفبظ «لیببرال» را درباره نهضبت آزادی ببه کار برد ،آنان
بودنببد .گرچببه در عدم اعتقاد بببه علم غیببب و عصببمت و «حجة مببن عندالله
افراد دیگر :هستند کسانی که واقعا ً شیعه وصایتی هستند اما از آغاز به
طور مسبتقل و بدون ایبن کبه روزی پیوندی ببا نهضبت آزادی داشتبه باشنبد.
دکتر شریعتی نیز دستی در دسبت این افراد و دست دیگبر در دست نهضت
آزادی ،هر دو را تحت تأثیبر قرار می داد .برخبی از ایبن افراد امروز در پیکرۀ
ایران پیدا مبی شونبد و حتبی گاهبی ببه گروه انتقاد از اصبل و اسباس اسبلم
نیبز یافبت مبی شدنبد و مبی شونبد کبه عضبو یبک حزب یبا گروه نیسبتند امبا
در وضعیبت امروزی جامعبه ایران ،تشیبع وصبایتی در ذهبن عده زیادی از
افراد تحصبیل کرده نفوذ کرده اسبت ببه ویژه در برخبی از مدرسبین دانشگاه
هبا کبه ببه شدت مبی کوشنبد بینبش شان را ببه ذهبن دانشجویان نفوذ دهنبد.
به هر صورت ،جریان شیعه وصایتی در جامعه امروزی ایران ،یک زمینه
مسباعد و عنصبری ببه شدت قوی برای انقلب مخملی اسبت .و موفقیبت و
عدم موفقیت انقلب مخملی دقیقا ً به این عنصر بستگی کامل دارد .عنصری
خودی های انقلب اسبلمی اسبت؛ هبر حزب مدعبی اسبت کبه در راه انقلب،
خبط امام خمینبی(ره) و در صبدد حفبظ انقلب از تحریفات ،و یبا حفبظ آن از
تببا ایببن خطوط از اصببل ریشببه و در زمینببه باورهای اصببولی ،از همدیگببر
مش خص نشونبد ،ایبن عدم شفافیبت زمینبه مسباعد و عنصبر سبازنده ای برای
انقلب مخملی هسبت و خواهبد بود .ظاهرا ً مثبل ایبن کبه هوشمندان مخالفیبن
انقلب مخملی کبه اکثریبت جامعبه را نمایندگبی مبی کننبد ،ببه نظرشان نمبی
رسبد کبه شفاف سبازی ایبن مسبئله و تفکیبک اسباسی خطوط از همدیگبر،
برای شان حیاتببی اسببت .و ایببن بایببد موجببب خوشحالی طرفداران انقلب
مخملی باشبد و بایبد قدر آن را بداننبد .چرا کبه ایبن عدم هوشمندی مخالفان،
اگر جریان اندیشبه وصایتی -که پبس از ده قرن -در ایران احیاء شده ،به
جامعبببه شناسبببانیده شود ،روشبببن مبببی شود کبببه تشیبببع مورد نظبببر امام
خمینبی(ره) و تشیعبی کبه ماهیبت انقلب را تشکیبل داده بود ،و تشیبع مورد
نظر این همه شهیدان انقلب ،جانبازان و مردمی که انقلب کرده اند ،تشیع
ولیتبی بوده یبا تشیبع وصبایتی .در ایبن صبورت هیبچ کسبی و هیبچ حزببی نمبی
توانببد راه وصببایتیان را برود و در عیببن حال خودش را مالک انقلب ،حافببظ
انقلب ،دلسوز انقلب ،دلسوز مردم ،دلسوز شهدا و دلسوز جانبازان ،بداند.
نمی رسد اما به دلیل این که این جریان ماهیت خزنده دارد ،وقتی که زمینه
ها و دیگر عناصر مساعد در کنار آن قرار می گیرد ،به ویژه این عنصر اخیر
یعنبی عدم شفافیبت خطوط ،وقتبی کبه رأی هبا ببه صبندوق انداختبه شود ،سبر
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 121
از میلیون ها در می آورد .و ایبن کله بزرگی اسبت که بر سر خیلی از افراد
رود.
در شرایط امروزی جامعه ،همین زمینه و عنصر اخیر ،چطر بزرگی است
برای تجمبع همبۀ زمینبه های مسباعد کبه بحثبش گذشبت و نیبز ملط مسباعدی
جامعه -آن است که از جاذبه و دافعه متعادلی برخوردار باشد .اگر فردی یا
بیمار اسبت و چون نوک پیکان دافعبه ببه سبوی دیگران اسبت ،چنیبن فرد یبا
چنین جامعه ای خطرناک نیز می شود .و اگر جاذبه اش شدید و نامتعادل با
دافعبه اش باشبد باز بیمار اسبت و چون مکتببی حسباب مبی شود -و دسبتکم
خودش خویشتببن را مکتبببی مببی دانببد -وجود و رفتار هایببش برای مکتببب
خطرناک است.
جامعبه مکتببی ببس مهبم و حیاتبی اسبت و عدم تعادل ببا یکبی از دو خطبر
همراه است.
122انقلب مخملی در ایران
جامعه -آن است که هیچ دافعه ای نداشته باشد مگر در مالکیت مال.
دافعبه هائی از قبیبل :دافعبۀ ملّی ،دافعبۀ وطنبی ،دافعۀدینبی ،دافعبۀ مذهببی،
دافعبۀ جنبس موافبق ،دافعبۀ غیرت ،دافعبۀ در مبد لباس ،و ...بایبد در شخصبیت
لیبرال (خواه فرد خواه جامعه) نباشد .اگر چند یا یکی از دافعه های مذکور
در او باشبد او لیببرال نسبیت ،بیمار اسبت .گرچبه از نظبر مکتبب و مکتبیان
انسبان موجودی اسبت کبه هبم حقوق دارد و هبم تکلیبف ،اُمانیسبم اصبالت
را ببه حقوق انسبان مبی دهبد و تکلیبف را غیبر اصبیل مبی دانبد و شعار «اول
حقوق فردی افراد را به آنان بدهید سپس از آنان تکلیف بخواهید» جان مایه
اختلف دارنبد؛ مثل ً مارکسبیسم اصبالت را ببه تکلیبف مبی دهبد و همیبن امروز
نیبز انواع مختلف سبوسیالیسم ماننبد جامعبه پادشاهبی سبوسیالیزه سبوئد ،و
احزاببی کبه در عنوان شان واژه سبوسیالیسم هسبت (گرچبه «تبک سباحته»
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 123
هسبتند و تنهبا در امور مالکیبت و اقتصاد ،اصبالت را به تکل یف مبی دهند و در
اسلم (اسلم اهل بیتی) مطابق رکن معروف خود ،اصالت را نه به این
مبی دهبد و نبه ببه آن ،کبه ببه «امربیبن امریبن» معتقبد اسبت کبه باز همان
«تعادل» میان حقوق و تکلیبف مبی گردد .ایبن مکتبب انسبان گرا نیسبت،
اسبت تنهبا در عرصبه نظری مبی توانبد صبحیح باشبد و در عینیبت تاریبخ چنیبن
واقعیتببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی مشاهده
نمبی شود .در عرصبه واقعیبت تاریخبی ،ابتدا افراد و جامعبه هبا در اثبر غریزه
گرائی و سبببلطه روح غریزی بر روح فطرت ،لیببببرال مبببی شونبببد سبببپس
اندیشمندان آسبببتین بال زده لیبرالیسبببم پدیبببد آمده را ببببا امانیسبببم ذهنبببی
خودشان توجیه می کنند و برای این توجیه مسئله حقوق و تکلیف را مطرح
کرده اند .1گرچه همین مسئله نیز شایان بحث و بررسی علمی است .لیکن
کهن ترین و دیرین ترین لیبرالیسم را در تاریخ جامعه های شرقی بودائی
تصببوف هنببد و چیببن (کببه ایببن روزهببا عرفان نامیده مببی شود) از غریزه
ک ُشی شروع می شود .و چون هر تکلیف و قوانین حقوقی حتی برای کنترل
یبا متعادل کردن غریزه اسبت ،در نتیجبه ببا ادعای از بیبن رفتبن غریزه ،چیزی
ببه نام تکلیبف و قوانیبن ،سبالبه بانتفای موضوع مبی گردد و تکلیبف از شخبص
صوفی برداشته می شود .بنابر این یک مرتاض هندی لیبرال به معنی غربی
تصبوف در میان مسبلمانان ببا ایبن کبه برگرفتبه از هنبد و چیبن اسبت امبا
غریزه ک ُبشی را (غیبر از فرقبه ملمتیبه) روا نمبی دانبد و از همبه لذایبذ دنیبا
نفس» بسنده می کنند و نفس مهار شده را بی نیاز از تکلیف می دانند که:
شریعببت برای مردم عادی اسببت و جان صببوفی والتببر از آن اسببت کببه بببه
غریزی ایجاد کنند ،تکلیف را از بین می برند .بنابر این یک نوع لیبرالیسم در
میان مسلمانان قرن ها پیش از اروپا بنیان گذاری شده است .برای صوفیان
فرق نمبی کند که ماهیت حاکمیت چه باشبد ،همیشه ببا هر حکومتبی ساخته
انبد و هبر حکومتبی نیبز ببا آنان سبازگاری کرده اسبت .لحظبه ببه لحظبۀ تاریبخ
یک فرق میان لیبرالیسم غربی و تصوف نسبت به حاکمیت ،مشاهده می
شود :لیبرالیسبم غرببی نسبخه ای برای نظام اجتماعبی و نیبز حاکمیبت اسبت
از دغدغۀ چیزی به نام جامعه و حاکمیت ،خودشان را راحت کرده اند و مانند
مسیحیت قرون وسطی و بودائیت هند و چین ،کار قیصر را به قیصر وا می
گذارند.
در ایبن میان ببا حاکمیبت مکتببی مخالف بوده و هسبتند ،ببا پادشاهان ببه
خوببی کنار آمده و هرگبز ببه اسبتبداد آنان خرده نگرفتبه انبد ،همیبن طور ببا
لیبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببرال سببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببازگاری
مبی کنبد غیبر از حاکمیبت مکتببی .چرا کبه ماهیبت آن ببا ماهیبت مکتبب تضاد
دارد.
126انقلب مخملی در ایران
اکنون کببه حاکمیببت در ایران مکتبببی (یببا در صببدد مکتبببی بودن) اسببت،
لیبرالیسببم تصببوفی ،زمینببه خوب و عنصببر مسبباعد و بببه شدت مؤثببر برای
انقلب مخملی
است.
همان طور کببه در بال اشاره شببد ،در تاریببخ و در کببل جهان ،شخصببیت
صبوفیان مبا مخملی تریبن مخملی های جهان اسبت .متسبامح تریبن مسبلک و
بی دافعه ترین فکر حتی بی دافعه در قبال استبدادها ،می باشد که امروز با
جریان لیبرالیسبم نویبن ،طبعا ً و قهرا ً ببه وحدت رسبیده و یکبی مبی شود .بر
خلف مکتببی هبا کبه قدرت هائی را دشمبن خود مبی داننبد و به طور مدام در
حالت فیگور دفاعبی هسبتند ،جریان تشیبع وصبایتی ،لیبرالیسبم نویبن ،تصبوف،
پی روان امیال غریزی و ...همگی معتقد هستند که حاکمیت دشمن تراشی
می کند.
در این میان داوری خیلی آسان و راحت است :هر دو طرف راست می
گویند و حق با هر دو است.
اتفاقا ً صبحیح تریبن داوری در ایبن مسبئله همیبن اسبت؛ هبر کدام مطاببق
ماهیبت و عناصبر ماهوی خود سبخن مبی گوینبد .و هبر دو طرف اگبر چنیبن
نگویند و یک برنامه و خواست واحد داشته باشند ،راه غلط را رفته اند.
جریان خزندۀ تشیع وصایتی 127
خواسبت جامعبه نیبز مطاببق ماهیبت لیببرال خودشان اسبت .طرف دیگبر نیبز
بنابر ایببن ،دمکراسببی هرگببز نمببی توانببد داور میان ایببن دو ادعببا باشببد و
روشن کند که ادعای حاکمیت درست است یا ادعای طرف مخالف .و فرق
هبا .در هبر دو صبورت ،طرف مقاببل ببه رونبد دمکراسبی اعتراض اسباسی
خواهبد داشبت .زیرا او تقصبیر ندارد و شایبد ببه هیبچ وجبه در اعتراضبش از
دایره مثل ً صداقت خارج نشده باشد به نظر او محال است جامعه ای که او
می شناسد نتیجه دمکراسی دیگر بدهد .گرچه همه بدنۀ جریان مخالف نتیجه
دمکراسی این گونه نیندیشند اما اندیشه رهبر و رهبران آن بی تردید اگر به
طور مطلق چنیبن نیندیشبد دسبتکم ببا درصبد بالیبی همیبن فکبر و حت ّبی همیبن
دغدغبه منافبع جامعبه نیسبت .زیرا ایبن جزوه در مقام دغدغبه سبعادت و عدم
سبعادت جامعبه نیسبت کبه قهرا ً در مقام داوری میان دو جریان آمده و یکبی
را محکوم و دیگری را حاکببم کنببد و حببق را بببه یببک طرف بدهببد .مراد چاره
یاببی برای هبر دو طرف اسبت :چاره آن طرف چیسبت و چگونبه مبی توانبد
پیروز شود؟ و چاره این طرف چیست و چگونه می تواند پیروز شود.
128انقلب مخملی در ایران
مبن نمبی گویبم تبا همیبن دقیقبه کبه ایبن سبطرها را مبی نویسبم ،کسبی یبا
حزبی در صدد انقلب مخملی بوده و به خودم حق نمی دهم که چنین داوری
ای را بکنم .می گویم اگر کسی یا حزبی یا جریانی بخواهد در جامعه ایرانی
انقلب مخملی کنبد بایبد از زمینبه هبا و عناصبر اجتماعبی مسباعد 9گانبه کبه
شمردم و به طور خیلی مختصر شرح دادم ،بهترین و کامل ترین استفاده را
بببرد و اگبر پیروز شبد عنوان و نام نظام اجتماعبی و حاکمیبت خود را نظام و
حاکمیت شیعی (و با توجه به حضور اقلیت ها ،نظام اسلمی) بنامد .زیرا در
جامعببه ایران حتببی پببس از سببقوط نظام مکتبببی نیببز بایببد واژه های مقدس
دینی مذهببی ،به کار گرفته شود .واّل حاکمیتی که به وسیله انقلب مخملی
تأسبیس مبی شود ،ببا درصبد زیادی شبیبه رژیبم شاه تافتبه جدا بافتبه از مردم
و مبی گویبم :اگبر حاکمیبت و نظام مکتببی ،مبی خواهبد تداوم داشتبه باشبد
بایبد تسبامح را دربارۀ اشخاص و اندیشبه های شیعبی ولیتبی و وصبایتی ،کنار
بگذارد تبا خطوط مشخبص و جایگاه فکری افراد روشبن گردد تبا جامعبه اگبر
شیعبه ولیتبی اسبت ببه دنبال شخبص وصبایتی نرود .و اگبر جامعبه وصبایتی
اسبت ببه دنبال شخبص ولیتبی نرود .بایبد «ماهیبت خزندۀ» جریان وصبایتی ببه
ماهیت خزندگی این جریان برای جریان آشکار لیبرالیسم نیز زمینه ساز
علوه بر پیکره حاکمیببت ،وقتببی کببه فلن روحانببی وصببایتی رئیببس فلن
موسسه از موسسه های حوزه علمیه باشد بدیهی است که بخشی از طلب
های دیگبر سبخنرانی کرده تشیبع ولیتبی را محکوم و تشیبع وصبایتی را حاکبم
تحریبک خواهبد کرد .البتبه بدون ایبن کبه نامبی از ولیتبی و وصبایتی ببه زبان
آورد .زیرا کببه او اسبباسا ً چیزی از ایببن دو نمببی دانببد و تحببت تاثیببر القائات
غربیان و بازوهای داخلی آنان دچار ایبن تفکبر شده .و همیبن ندانسبتن اسبت
کبه او را ببه اشتباه انداختبه اسبت و همیبن طور مسبتمعین و مخاطبان و یبا
و نیز حاکمیت باید طبقه اشراف نو پدید را به نوعی راضی کند (که بس
دشوار و ببل محال اسبت) و یبا آنان را از پیکبر حاکمیبت جدا کنبد .جدا کردن
غیر از براندازی است ،اگر براندازد باید جامعه از نو هزینۀ تکوّن طبقه جدید
مل کنبد .زیرا ایبن یبک امبر قهری و یبک جببر از جببرهای اجتماعبی
دیگبر را تح ّب
اسبت .طبقبه برانداختبه شده جای خود را ببه طبقبه جدیبد دیگبر خواهبد داد،
و همین طور است تسامح درباره دیگر عناصر 9گانه که شمرده شد تنها
مشخص شدن خطوط درباره آن ها کافی است تا تکلیف مردم روشن شود.
130انقلب مخملی در ایران
اهمیت و ارزش این جزوه :در همیشۀ تاریخ مردان عمل ،عمل کرده اند.
و درون گراهائی مانند من ،جزوه نوشتند .آن هم پس از وقوع واقعه .آیا اگر
نام انقلب مخملی (ببه حبق یبا ببه ناحبق) در جامعبه مطرح نمبی گشبت ،ایبن
جزوه را مبی نوشتبم؟ .دیدیبم همگان در ایبن جامعبه سبخن از آزادی بیان و
وقتی که بیان قلم سیاسی آزاد باشد چرا بیان و قلم علمی آزاد نباشد.
پایان