Professional Documents
Culture Documents
سطح 1
(دوره مقدماتي)
قرآن
مد (ص) فرود آورده
«قرآن کلم خداي ميباشد که جبريل(ع) بر حضرت مح ّ
است».
اسراء10-9/
«همانا اين قرآن به استوارترين راه هدايت ميکند ،و اهل ايمان را که نکوکاري ميکنند
به ثوابي بزرگ مژده ميدهد .البته براي کساني که به عالم ديگر ايمان نميآورند عذابي
دردناک آماده ساختهايم».
ابراهيم1/
«کتابي بر تو فرستاديم؛ تا مردم را از تاريکي ها [اي کفر و ناداني] بيرون
آوري و به جهان نور رساني».
نحل89/
«قرآن را بر تو فرستاديم در حالي که بيانگر هر چيز و مسلمانان را هدايت
و رحمت و مژده است».
آغاز تلوت
إِسِتعَاذَة (َأعُوذُ بِالِ ِمنَ الشّيطانِ الرّجِيمِ).
پناه مي برم به خداوند از شر شيطان رانده شده.
علئم وقف
(م) :وقف لزم -وقف الزامي است ودر صورت وصل احتمال تغيي
مفهوم جله زياد است.
(ط) :وقف مطلق -تأکيد مي شود وقف کنيد.چون موضوع مورد بث
تام است.
(ج) :وقف جائز -هم مي توان وقف کرد وهم مي توان وصل نود.
(ز) :وقف مُ َ
جوّز _ مانند وقف جائز است.البته وصل آن بتر است.
(ص) :وقف مُرَخّص _ به خاطر طولن بودن جله وکمبود نفس رخصت
داده مي شود وقف کنيد وسپس از کلمه بعد ابتدا نائيد.
(ل) :وقف منوع! _ نبايد وقف کرد .اگر بطور اضطراري مبور شديد
وقف کنيد حتما برگرديد ومددا وصل نائيد.
(قلي) :وقف بتر از وصل است.
(صلي) :وصل از وقف بتر است.
( :)... ...وقف مُعانَقَة _ اين دو مموعه سه نقطه اگر بر روي دو کلمه
نزديک به هم قرار داده شود ،به اين معن که در صورت وقف بر هريک از
آنه بر ديگري ني توان وقف کرد.مثال:دربقره آيه .2
ترتيل قرآن وروشهاي سه گانه
ترتيل" تلوت حروف وکلمات قرآن به صورت «صحيح» و«شرده»
وهراه با«تدبّر» درمعان آيات.
ترتيل قرآن از لاظ سرعت به سه روش صورت مي گيد:
-1قرائت به روش تقيق ((خواندن قرآن با سرعت کم و دقت زياد)) اين
روش درامر آموزش قرائت استفاده نود«.از اين روش قرائت در مالس
ومافل بکار مي رود».
-2قرآئت به روش تدوير ((خواندن قرآن با سرعت متوسط)) اين روشي
است که در ميان مردم به روش ترتيل مشهور است«.تلوت يک جزء از
قرآن به اين روش حدود يک ساعت به طول مي انامد».
-3قرائت به روش تدحي(حَدْر) ((تلوت با سرعت زياد)) اين روش
براي تلوت هر چه بيشتر آيات قرآن وکسب ثواب افزون تر استفاده مي
شود«.از اين روش در ناز خوانده مي شود».
-3اقلب
اقلب يعن «دگرگون کردن » ودر تويد عبارتست« :تبديل کردن نون
ساکن به ميم».
مثالِ :منْ بَ ْعدِ _ ِممْ بَ ْعدِ َ ،سمِيعٌ َبصِيٌ _ َسمِيعُ مَْبصِيٌ ،اَنْبِْئ ُهمْ _ اَمْبِْئ ُهمْ ،
اَمَدا بَعِيدًا _ اَمَداَ مْبَعِيدًا.
دقت کنيد که صداي «م» اياد شده بايد از فضاي بين وبه هراه کشش
اداء شود(غنّه).
-4اخفاء
اخفاء يعن «مفي کردن» ودر تويد عبارتست« :اداء نون ساکنه با حالت
بي اظهار وادغام».
نونه ساکنه نزد بقيه حروف(حروف مابقي)اخفاء مي گردد.در اين حالت
نون از مرج خود اداء ني شود.
(يعن سر زبان به مل خروج نون ني چسبد)بلکه فقط صداي آن از فضاي
بين خارج مي شود (غنّه) لذا کمي هم بايد کشيده شود و سپس حرف
بعدي تلفظ گردد.
با تنوين دوکلمه مثال :يک کلمه
يَوما تُ ْرجَعُونَ َوِانْ تُبُْتمْ اَنُْتمْ ت:
َخيٌ ثَوابا ِمنْ َثمَرَةٍ ِمنْ َثمَرَةٍ ث:
ِل ُکلّ جَعَلْنا اِنْ جَائَکُم اَنْجَيْنَا ج:
قِنوانٌ دانَِيةٌ ِمنْ دا ِرهِم عُْن َد ُهمْ د:
َيتِيمَا ذامَقرََبةٍ ِمنْ ُذرّّيةِ اَْن ِذ ْر ُهمْ ذ:
نَفسا زَکِّيةً َمنْ زَکيّها اَنْ َزلَ ز:
لَيا ٍل َسوِيّا َانْ سََيکُونُ اِنْسانٌ س:
غَفُو ٌر شَکُورٌ ِمنْ شَرّ اَنْشَأْنا ش:
رِيا صَرصَرا صدّوکُم
َانْ َ يَْنصُ ُر ُکمْ ص:
قَوما ضالّيَ ِمنْ ضَعفِ مَْنضُودٍ ض:
صَعِيدا طَيّبا ِمنْ طِيٍ قِنْطارٍ ط:
ظِلّا ظَليلً َمنْ ظََلمَ اُْنظُرْ ظ:
خالِدا فِيهَا ِمنْ فَضلٍ س ُهمْ
اَنْفُ َ ف:
َسمِيعٌ قَرِيبٌ ِمنْ قَبلِ َينْقَِلبُ ق:
قَولً کَرِيا َمنْ کانَ عَْن ُکمْ ک:
احکام«ميم»ساکنه
ميم ساکنه با توجه به حرف که پس از آن قرار گرفته است سه حالت به
خود مي گيد.
-1ادغام
ميم ساکنه فقط در نزد حرف «م» ادغام مي شود.
ميم ساکنه خوانده نشده وبه جاي آن (م) بعدي مشدد مي شود.
ميم مشدد بايد با (غنّه) اداء شود(يعن از فضاي بين وهراه با کشش
صوت) مثال :کَمْ مِنْ _ هُمْ ِم ْنهَا.
-2اخفاء
ميم ساکنه نزد حرف «ب» اخفاء مي گردد.
اين اخفاء با«غنّه» هراه است (پس هراه مقداري کشش صوت از فضاي
بين).
نوه اخفاء ميم ساکنه نزد حرف «باء» به اين شکل است :صداي ميم
ساکنه را اندکي مي کشيم وسپس باء را تلفظ مي کنيم .بتر است در
هنگام کشش ميم ساکنه ،لب ها را مقدار کمي ازهم باز نگهداري.
بايد توجه کرد که ميم ساکنه حاصله از اقلب نون ساکنه و تنوين هم نزد
«ب» هي حکم را پيدا مي کند واخفاء مي شود.پس اقلب نون ساکنه
واخفاء ميم ساکنه به يک صورت انام مي شود.
مثالَ :وهُمْ بَا ِرزُونَ _ اَْنُتمْ ِبهِ _ جُلُو ُدهُمْ َبدّْلنَاهُمْ _ َفمَنْ بَدَّلهُ ( ُفَ َممْ َبدَّلهُ)
_ مِنْ َبعْدِ (مِمْ َبعْدِ).
-3اظهار
ميم ساکنه در نزد بقيه حروف «اظهار» مي شود يعن به صورت طبيعي
خود از مرجش اداء مي گردد .پس نه کشش صدا ونه هيچ تغيي ديگري
در ميم ساکنه صورت ني گيد.