Professional Documents
Culture Documents
(باللغة الفارسية)
تأليف:
محمد عبدالرحمن السيف
1 اجتهاد
فهرست مطالب
مقدمه کتاب
فصل اول اهل سنت و قرآن کريم
فصل دوم شيعه و قرآن کريم
اول ًً علما ي شيعه ،آن کساني که به
محرفً وً ًناقصً ًبودنً ًقرآنً ًتصريح
کردهاند
علي بن ابراهيم قمي
نعمت الله جزايري
محمد فيض کاشاني
احمد بن منصور طبرسي
محمد باقر مجلسي
محمد بن نعمان (مفيد)
ابوالحسن عاملي
سلطان خراساني
عدنان بحراني
يوسف بحراني
نوري طبرسي
حبيب الله هاشمي
ميثم بحراني
علمايً ًکهً ًدعايً ًصنميً ًقريشً ًرا
موثق قرار دادهاند
محمد بن يعقوب کليني
محمد بن مسعود عياشي
محمد بن حسن الصفار
قرآن و التحریف 2
المقدس الردبيلي
کريم کرماني
الهندي سيد دلدار علي
محمد تقي کاشاني
ثانياً :بزرگان علماي شيعه ميگويند
ثالثاً :علماي بزرگ شيعه ميگويند
رابعاً :علماي شيعه بر تحريف قرآن
اجماع دارند
خامسا ً شيعه براي چه ميگويد قرآن
تحريف شده است
اولً :عدم ذکر امامت در قرآن
امامت نزد شيعه از ارکان دين است
تکفير کسي که امامت را انکار کند
ثانياً :بخاطر رهايي يافتن از تناقض
تکفير صحابه
ثالثاً :عدم ذکر اسامي ائمه در قرآن
فضائل ائمه نزد شيعه
فضائل زيارت قبر ائمه
سادساً :براي چه علي قرآن صحيح
را آشکار نکرد؟
سابعاً :قرآن صحيح کجاست؟
ثامناً ً ً:اگرً ًاينً ًقرآنً ًتحريفً ًشده،
براي چه شيعه آن را ميخواند؟
تاسعاً :تحري ف و کم ي د ر قرآ ن در
لفظ و تفسير ميباشد.
3 اجتهاد
کتابهاي شيعه
مطابقت کند:
جدُ َقوْما ُي ْؤمِنُونَ بِال ّلهِ وَالَْيوْمِ الْآ ِخرِ ُيوَادّونَ َمنْ حَادّ اللّهَ وَ َرسُوَلهُ
﴿لَا تَ ِ
يَتهُمْ ُأوْلَِئكَ كَتَبَ فِي
وََلوْ كَانُوا آبَاءهُمْ َأوْ َأبْنَاء ُهمْ َأوْ ِإ ْخوَاَنهُمْ َأوْ َعشِ َ
جرِي مِن تَحِْتهَا الَْأْنهَارُ
قُلُوِب ِهمُ اْلإِيَانَ َوَأيّ َدهُم ِبرُوحٍ مّنْهُ َويُ ْدخِ ُلهُمْ جَنّاتٍ تَ ْ
ضيَ ال ّلهُ عَ ْن ُهمْ وَرَضُوا عَ ْنهُ ُأ ْولَئِكَ ِح ْزبُ اللّهِ َألَا إِنّ ِح ْزبَ اللّهِ
خَاِلدِينَ فِيهَا َر ِ
هُ ُم الْ ُمفْلِحُونَ﴾.1
يعني« ً:هيچً ًقوميً ًر ا کهً ايما ن ًبه
خدا و روز قيامت دارند نمييابي که
باً ًدشمنانً ًخداً ًوً ًرسولشً ًدوستي
کنندً ً،هرً ًچندً ًپدرانً ًياً ًفرزندانً ًيا
برادرانً ًياً ًخويشاوندانشانً ًباشند،
آنان کساني هستند که خدا ايمان را
در دلهايشان نوشته ،و با روحي از
جانبً ًخودشً ًآنهاً ًراً ًتقويتً ًکرده
است ،و ايشان را به باغهاي بهشتي
داخلً ًميگرداندً ً،کهً ًدرً ًزيرً ًآنها
جويها روان است ،و جاودانه در آنجا
ميمانند».
خداً ًازً ًآنانً ًخوشنودً ًوً ًآنانً ًنيزً ًازً ًخدا
خشنودند .اينان حزب خدا هستند و بدانيد
که حزب خدا پيروز و رستگار است.
پس اي کساني که از اين علماي تکذيب
فصل اول
اهل سنت و قرآن کريم
قرآن و التحریف 12
ً ً-ابوً ًعبداللهً ًموفقً ًالدینً ًعبداللهً ًبنً ًاحمدً ًبن 3
ً ً-الفرقً ًبینً ًالفرقً ًصًً 315 ً،چاپً ًدارً ًالفاق، 2
بیروت.
-محمد بن حسین بن محمد بن خلف بن فراء ابو 3
****
بیروت.
19 اجتهاد
فصل دوم
شيعه و قرآن کريم
اولً :آن گروه از علماي شيعه که صريحاً
ميگويندً ً:قرآنً ًتحريفً ًشدهً ًوً ًناقص
ميباشد.
-1علي بن ابراهيم قمي
درً ًمقدمهً ًتفسيرشً ً(ج ً ًً 1/36طً ً.دار
السرور«ً ًبيروت)ً ًميگويدً ً:اماً ًآنچهً ًاز
حروفً ًکهً ًبجايً ًديگريً ًتحريفً ًشدهً ًپس
مانند فرمايش خداوند:
جةٌ ِإلّ اّلذِينَ ظَلَمُواْ مِ ْن ُهمْ﴾.2
ل َيكُو َن لِلنّاسِ «علی ال »1حُ ّ
﴿لِئَ ّ
يعني « :ن ه برا ي آ ن کسان ي ًا ز آنها
که ستم کردند».
فرموده خداوند:
﴿يَا مُوسَى لَ تَخَفْ ِإنّي لَ يَخَافُ َلدَيّ الْ ُم ْرسَلُونَ * إِلّ مَن
ظَ َلمَ﴾.3
ً -د ر ًقرآنً ًکری م ً(علیکم ) ًآمد ه ًبجا ی ً(عل ی ًالله) 1
کند...
-سورة نساء آیه 92یعنی :هیچ مومنی را نسزد که 1
میدهدً ًبهً ًآنچهً ًبرً ًتوً ًنازلً ًکردهً ً،کهً ًازً ًعلمش
نازل کرده است ،و فرشتگان نیز گواهی میدهند.
ً ً-سورةً ًمائدهً ًآیهً ً ً،67یعنیً ً:ایً ًفرستادهً ًخدا 2
ً ً-مقصدً ًجزایریً ًاینً ًاستً ًکهً ًآنهایً ًکهً ًمسئله 3
1ص.)155 ،
35 اجتهاد
السلمیه ایران.
-مرجع سابق. 2
قرآن و التحریف 38
بیروت.
-مرجع سابق ص .91 2
نمودهاند.
علم نيست».
از امثال شيخ بعيد بنظر ميرسد ،بخاطر
اينکه رواياتي آحادي که شيخ در کتابهايش
از آن استدلل نموده ،و براساس آن عمل
کردنً ًبرً ًآنً ًواجبً ًگردانيدهً ً،درً ًمسائل
خلفي بسيار ،از نظر سند و دللت قويتر
ازً ًاينً ًرواياتً ًوً ًاخبارً ًنيستً ً،وً ًاينً ًاز
چيزهايً ًواضحً ًوً ًروشنً ًاستً ًکهً ًاين
رواياتً ًازً ًنظرً ًمعناً ًمتواترً ًميباشدً ًو
همراه است با قرائن قوي که موجب علم
ميشود ،به واقع شدن تغيير.
و همچنين از امور تعجبآور اين است که
شيخ ادعا کرده است که تأويل نمودن اين
اخبارً ًممکنً ًميباشدً ً،وً ًشماً ًخواننده
محترم دانستيد که بيشتر اينها قابل توجيه
نيستند.
و اما قولش :اگر صحيح شود ....تا آخر.
پس شامل اموري است که زياني به ما
نميرساند ،بلکه بعضي از آنها بنفع ماست
نه بر عليه ما:
ازً ًجملهً ًآنهاً ًعدمً ًلزمً ًبودنً ً،درستي
روايات تغيير و نقص ،و طعنه زدن بر آنچه
کهً ًًدرً ًاينً ًمصحفهاً ًميباشدً ًًبمعناي
نداشتنً ًمنافاتً ًبينً ًواقعً ًشدنً ًاينً ًنوع
تغيير و بين مکلف بودن به تمسک جستن
قرآن و التحریف 54
ً ً-درً ًاینجاً ًابوالحسنً ًعاملیً ًردً ًمیکندً ًبرً ًسید 1
ً ً-درً ًاینجاً ًابوالحسنً ًعاملیً ًبرً ًهرً ًکسیً ًکه 1
میکنندً ًردً ًمیکندً ً،وً ًردً ًویً ًشبیهً ًبهً ًردً ًعالم
شیعی ابوالحسن عاملی میباشد.
63 اجتهاد
ً ً-مقصودشً ًاینً ًاستً ًکهً ًهماناً ًاهلً ًسنتً ًنیز 1
آيات.1
سپس ميگويد :همانا امام علي در عهد
خلفتشً ًبخاطرً ًتقيهً ًنتوانستً ًقرآنً ًرا
تصحيحً ًنمايدً ً،وً ًهمچنينً ًتاً ًاينکهً ًدرً ًروز
قيامتً ًحجتيً ًباشدً ًبرً ًکسانيً ًکهً ًآنً ًرا
تحريف کرده و تغيير دادهاند.2
پسً ًاينً ًدانشمندً ًشيعهً ًميگويدً ً:همانا
ائمه بخاطر ترس از اختلف در بين مردم و
بازگشتً ًشانً ًبسويً ًکفرً ًاصليً ًشان،
نتوانستند قرآن صحيح را براي مردم بيرون
آورند.3
-13ميثم بحراني
دربار ه طع ن ب ه عثما ن (رض ي الل ه عنه)
ميگويد:
همانا او مردم را خاص بر قرائت زيد بن
ثابت گردآورد ،و بقيه قرآنها را سوزاند و
باطلً ًکردنً ًآنً ًچيزهايً ًکهً ًدرً ًآنً ًشکي
نيست که از قرآن نازل شده بود.4
11چاپ ایران.
قرآن و التحریف 76
ً ً-2 -اینً ًسخنً ًطعنً ًاستً ًدرً ًقرآنً ًکریمً ً،و 1
ً ً-تأئیدً ًاینً ًعلماً ًوً ًدانشمندانً ًمذکورً ًدرً ًکتاب: 3
نزد وي است.1
-3مردي نزد ابو عبدالله آيه:
﴿ َوقُلِ اعْمَلُوا َفسََيرَى ال ّلهُ عَمَ َل ُكمْ وَ َرسُوُل ُه وَالْ ُم ْؤمِنُونَ﴾.2
را تلوت نمود ،پس ايشان فرمودند :اين
چنين نيست ،بلکه چنين است:
«و ً ًًالمأمونون» ً ًًپس ً ًًما ً ًً«مأمونون»
(امانت داران آن) هستيم.3
ً ً-4ازً ًابوً ًبصيرً ًازً ًابوً ًعبداللهً ً(عليه
السلم) روايت است که فرمود :همانا نزد
ماًً ًًمصحفًً ًًفاطمهًً ًً(عليهاًً ًًالسلم)
ميباشدً ً:وً ًتوً ًچهً ًدانستهايً ًکهً ًمصحف
فاطمهً ً(عليهاً ًالسلم)ً ًچيست؟ً ًميگويد:
گفتمً ً:وً ًمصحفً ًفاطمهً ً(عليهاً ًالسلم)
چيست؟
فرمود :مصحف فاطمه در آن است سه
برابر مانند قرآن شما ،و قسم بخدا ،در آن
يکً ًحرفيً ًازً ًقرآنً ًشماً ًدرً ًآنً ًنيست
ميگويد :گفتم :قسم بخدا اين علم است.4
-5از هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه
السلم)ً ًفرمودً ً:هماناً ًقرآنيً ًکهً ًجبرئيل
(عليهً ًالسلم)ً ًبسويً ًمحمدً ً(صلىً ًالله
اعلمی – تهران.
-ماخذ سابق. 3
81 اجتهاد
ً ً-مقصودشً ًاینً ًاستً ًکهً ًهماناً ًاهلً ًسنتً ًنیز 1
بسيار ميباشد.1
-2شيخ يحيي شاگرد کرکي
ميگويدً ً:خاصًً 2وً ًعامًً 3ازً ًاهلً ًقبله
اجماع دارند که همانا اين قرآني که اکنون
در دست مردم ميباشد کل قرآن نيست ،و
همانا چيزهاي از قرآن از بين رفته که در
دست مردم نيست.4
-3محمد بن نعمان مفيد:
ميگويد:
اماميه ً ًًبر ً ًًوجوب ً ًًرجعت ً ًً(بازگشت)
بسياريً ًازً ًمردگانً ًبهً ًدنياً ًقبلً ًازً ًروز
قيامتً ًاتفاقً ًدارندً ً،وً ًبرً ًاطلقً ًبداءً ًدر
وصفً ًخدايً ًبزرگً ًاتفاقً ًدارندً ً،وً ًاتفاق
دارندًً ًًبرًً ًًاينکهًً ًًپيشوايانًً ًًگمراهًً ًًدر
جمعآوريً ًقرآنً ًبرً ًموجبً ًتنزيلً ًوً ًسنت
رسولً ًً(صلىً ًًاللهً ًًعليهً ًًوسلم)ً ًًروي
-یعنی اهل سنت ،و این دروغ و افتراء است بر 3
گرداني نمودهاند.1
بیروت.
قرآن و التحریف 90
قرار دهد.1
اماً ًفرقً ًبينً ًرسولً ًوً ًنبيً ًوً ًامام
نزدشان ،سپس صاحب کتاب کافي روايت
ميکند که همانا از امامشان رضا پرسيده
شدً ً:فرقً ًبينً ًرسولً ًوً ًنبيً ًوً ًامام
چيست؟
پس ايشان نوشتند يا اينکه گفتند :فرق
بينً ًرسولً ًوً ًنبيً ًوً ًامامً ً،هماناً ًرسول
کسيً ًاستً ًکهً ًجبرئيلً ًبرً ًويً ًنازل
ميشودً ً،پسً ًاوً ًراً ًميبيندً ًوً ًسخنشً ًرا
ميشنود و بر روي وحي نازل ميکند ،بسا
اوقاتً ًمانندً ًخوابً ًحضرتً ًابراهيمً ً(عليه
السلم) در خواب ميبيند و نبي کسي که
بسا اوقات سخن را بشنود و گاهي شخص
(فرشته ) ر ا ببين د و نشنود ،و اما م کسي
استً ًکهً ًسخنً ًراً ًميشنودً ً،وً ًشخص
(فرشته) را نميبيند.2
ازً ًاينً ًنصً ًچنينً ًفهميدهً ًميشودً ًکه
وحيً ًالهيً ًبرً ًحسبً ًاختلفً ًروشً ًو
وسيلهايً ًکهً ًوحيً ًبهً ًآنانً ًميرسدً ًبراي
هرً ًسهً ًآنهاً ًمتحققً ًميباشدً ًوليً ًاين
السلم (.)2/22
قرآن و التحریف 94
.2/22
-ماخذ سابق (.)2/22 2
نمايد.
و اعتقادما ن دربار ه کس ي ک ه ب ه امامت
اميرً المؤمنينً اقرا ر کرد ،و يک ي ا ز ائمه
بعدً ًازً ًاوً ًراً ًانکارً ًکندً ً،هماناً ًاوً ًبمنزلة
کسيً ًاستً ًبهً ًتمامً ًانبياءً ًايمانً ًآورده
سپس نبوت محمد (صلى الله عليه وسلم)
راً ًانکارً ًنمايدً ًوً ًپيامبرً ً(صلىً ًاللهً ًعليه
وسلم) فرموده است:
ائمهً ًبعدً ًازً ًمنً ًدوازدهً ًتاً ًهستندً ًاول
ايشان امير المؤمنين علي بن ابي طالب و
آخرشانً ًقائمً ًميباشدً ً،پيرويً ًازً ًآنان
پيروي از من است ،و نافرماني از ايشان
نافرماني من است ،پس کسي که يکي از
آنانً ًراً ًانکارً ًنمايدً ً،پسً ًبتحقيقً ًکهً ًمرا
انکار نموده است.1
وً ًقميً ًميگويدً ً:پسً ًکسيً ًکهً ًادعاي
امامت نمايد ،و امام نباشد ،پس او ستمگر
و ملعون ميباشد ،و کسي که امامت را در
غيرً ًاهلشً ًقرارً ًدهدً ًپسً ًويً ًستمگرً ًو
ملعونً ًاستً ً،وً ًپيامبرً ً(صلىً ًاللهً ًعليه
وسلم)ً ًميفرمايدً ً:کسيً ًکهً ًپسً ًازً ًمن
امامت علي را انکار نمايد پس همانا نبوت
مراً ًانکارً ًنمودهً ًاستً ً،وً ًکسيً ًکهً ًنبوت
مرا انکار کند ،پس بتحقيق که ربوبيت خدا
-بحار مجلسی ج 27 ،ص.62 ، 1
99 اجتهاد
العلمی.
قرآن و التحریف 100
بیروت.
-المسائل از بحار .23/391 2
ً ً-وً ًکسیً ًکهً ًخواستهً ًباشدً ًبیشترً ً،تکفیرً ًشیعه 3
1ص.490 ،
-کتاب حجت از کافی – ج 1 ،ص.493 ، 2
وَ َعدَ اللّهُ اّلذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَاتِ مِ ْنهُمْ َم ْغ ِف َرةً وََأجْرا
عَظِيما﴾.1
بطرفً ًشرقً ًوً ًغربً ًبيرونً ًشدندً ً،و
سرزمينهاً ًيکيً ًيکيً ًفتحً ًنمودندً ً،بيرون
شدند و مردمان را از عبادت بندگان بسوي
عبادتً ًپروردگارً ًبيرونً ًآوردندً ًوً ًازً ًستم
نظامهاً ًوً ًقانونهاً ًبسويً ًعدالتً ًرسالت
آسانيً ًبيرونً ًبردندً ً.وً ًهرً ًطاغوتيً ًکه
ايمانً ًبهً ًخداً ًوً ًروزً ًآخرتً ًنداشتً ًوً ًدر
جلوي نهضت اسلمي ايستاده بود تا مردم
سخنً ًحقً ًراً ًنشنوندً ً،درً ًهمً ًپاشيدندً ًو
شکستن د د ر ش ب رهبا ن و د ر رو ز جنگجو
بودند.
﴿تَتَجَافَى جُنُوُب ُهمْ َعنِ الْمَضَاجِعِ َيدْعُونَ َرّب ُهمْ خَوْفا وَ َطمَعا َومِمّا
رَ َزقْنَاهُ ْم يُ ْنفِقُونَ﴾.2
و ب ا قلب ي ک ه ب ه آسما ن وابست ه بو د بر
رويًًً ًًًزمينًًً ًًًراهًًً ًًًميرفتندًًً ًًً،الله
پروردگارشانً ًوً ًاسلمً ًدينشانً ًوً ًمحمد
پيامبرشانًً ًًوًً ًًقرآنًً ًًقانونًً ًً(دستور)
زندگيشان ،و رهايي از آتش و وارد شدن
به بهشت بزرگترين آرزوشان بود.
فتوحا ت ًآنانً ًهزارا ن ًمي ل ًامتدادً ًداشت
-سوره فتح آیه .29-28 1
ً ً-نقلً ًازً ًکتابً ً(ماً ًیجبً ًأنً ًیعرفهً ًالمسلمً ًعن 1
.243
-الحتجاج ،طبرسی ج 1 ،ص.156 ، 2
اسلمی تهران.
117 اجتهاد
.)1/242
-سورة الکهف آیه .51 3
ً ً-نگاهً ًکنیدً ً:تفسیرً ًعیاشیً ً(ً ً)1/273وً ًصافیً ً( 3
)7/130صافی (.)3/151
123 اجتهاد
ص 732 ،چاپ بیروت – مکتبه العلمی سال .1994 - 2
چاپ ایران.
131 اجتهاد
العلمی.
ً ً-بصائرً ًالدرجاتً ً،صفارً ً،صًً 81 ًً،منشورات 2
العلمی – تهران.
-بصائر الدرجات ص.84 ، 3
139 اجتهاد
ایران.
قرآن و التحریف 140
)2/157العلمی – بیروت.
-عقاید امامیه ،ص 91 ،باب دار الصفره – بیروت. 2
اسلمی.
ً ً-أصلً ًالشیعهً ًوأصولهاً ًصًً – 59 ًً،العلمیًً – 2
بیروت.
-جلد .99-98-97 3
بیروت.
قرآن و التحریف 146
– بیروت.
قرآن و التحریف 154
ً ً-نقلً ًازً ًآراءً ًحولً ًالقرآنً ً،آیتً ًاللهً ًفاتی 1
مولنا.
-البراعه فی شرح نهج البلغه – جزء دوم ،مختال 4
غيرهم.
-5اعترا ف برخ ي ا ز علما ي بزر گ شيعه
2
مانندً ًمجلسيًً 1وً ًحبيبً ًاللهً ًهاشمي
تحريفً ًدرً ًقرآنً ًفقطً ًدرً ًتفسيرً ًنيست
بلکه در الفاظ قرآن نيز ميباشد.
.217
161 اجتهاد
د ر بي ن د و بر گ (مصحف ) د ر دس ت مردم
ميباشد ،صدوق در فائده و سيد مرتضي و
شيخ طائفه طوسي در تبيان قايل به اين
هستند ،و کسي ديگر از گذشتگان (قدما) با
آنان موافقت نکردهاند.1
-2نعم ت الل ه جزايري ًميگويد :ب ا وجود
اينکهً ًاصحابً ًماً ًبرً ًصحيحً ًبودنً ًاخبار
تحريف و تصديق آن اتفاق دارند ،مرتضي و
صدوق و شيخ طبرسي مخالفت کردهاند و
گفتهاندً ًکهً ًآنچهً ًکهً ًميانً ًدوً ًجلدً ً(برگ)
اس ت هما ن قرآن ي اس ت ک ه ناز ل شد ه و
تحريف و تبديل در آن بوجود نيامده است.2
-3عدنانً ًبحرانيًً ،ميگويدً ً:صدوقً ًو
شيخً ًطوسيً ًوً ًسيدً ًمرتضيً ًازً ًکساني
هستند که تحريف را انکار کردهاند.3
ملحظهً :درً ًاينً ًزمانً ًهرً ًشيعهايً ًکه
تحريف قرآن را انکار ميکند چه عالم باشد
يا عامي به اين علماء طوسي ،و طبرسي،
و صدوق و مرتضي ،استناد ميکند.
آياً ًازً ًرويً ًحقيقتً ًتحريفً ًراً ًانکار
کردهاند يا از روي تقيه ،آنان از روي تقيه
تحريف را انکار کردهاند بنابر ادله ذيل:
ً ً-مراجعهً ًشودً ًبهً ًنعمتً ًاللهً ًجزایریً ًوً ًتحریف 1
قرآن.
-فصل الخطاب ص 38 ،نوری طبرسی. 2
فصل سوم
خوئي و قرآن کريم ،کليني و قرآن کريم
اولً :خوئي در کتابش :البيان في تفسير
القرآن
* خوئي سعي نموده که تحريف قرآن را
انکار نمايد ،و در عين حال او به روشهاي
پوشيده و مکارانه به تحريف قايل است.
خوئي بخاطر بدست آوردن فضيلت تقيه،
تحريف قرآن را از روي تقيه انکار نموده
است( .رجوع شود به تقيه نزد شيعه).
و آنچه که بر اين دللت دارد در ذيل ذکر
-تصحیف الکاتبین ص 18 ،به نقل از کتاب شیعه و 1
ميشود:
أً – خوئيً ًميگويدً :هماناً ًکثرتً ًروايات
دربارهً ًواقعً ًشدنً ًتحريفً ًدرً ًقرآن،؛
ميتوان بطور قطع گفت که بعضي از آنها
ازً ًائمهً ًصادرً ًشدهً ًاستً ً،وً ًياً ًلاقل
اطمينان پيدا کرد ،و بعضي از اين روايت
از طريق معتبر روايت شده است.1
ب ً – جوابً ًخوئيً ًبرً ًبرخيً ًازً ًاحاديث
موثقيً ًکهً ًميگويدًً :قرآنً ًناقصً ًاست
مانند:
*ً ً«هيچً ًاحديً ًغيرً ًازً ًاوصياءً ًنميتواند
ادعاء کند که تمام قرآن ظاهرش و باطنش
نزد وي ميباشد».2
*ً ًوً ًهمچنينً ًحديث«ً ً:هيچً ًاحديً ًادعاي
جمعآوريً ًقرآنً ًآنً ًطوريً ًکهً ًنازلً ًشده
نکرده ً ًًمگر ً ًًشخص ً ًًدروغگوًً ً ،زيرا ً ًًکه
جمعآوريً ًوً ًنگهداريشً ًنکردهً ًآنچنانً ًکه
خداوند نازل کرده مگر علي بن ابي طالب
و ائمه بعد از وي (عليه السلم).3
*ً وً همچنينً ًحديث « :اگ ر قرآ ن بطوري
که نازل شده بود خوانده شود هر آئينه ما
فصل چهارم
رواياتي در کتابهاي اهل سنت وجود دارد
که شيعه براي متهم کردن اهل سنت به
تحريف قرآن ،آنها را مورد استدلل قرار
ميدهد
رواياتي در کتابهاي اهل سنت ميباشند،
که شيعه براي متهم نمودن اهل سنت به
تحريف قرآن ،از آنها استدلل ميکند.
وً ًماً ًقبلً ًازً ًاينکهً ًاينً ًروايتً ًراً ًذکر
کنيم ،خواننده را با بعضي از احکام قرآن
آشنا ميسازيم.
أ – احکام قرآن نزد اهل سنت :
1
ً ً-مجمعً ًالبیانً ًفیً ًتقسیرً ًالقرآنً ً،جً 1 ً،ص 406 1
آیه 106البقره.
-الناسخ و المنسوخ صً 35 ً،موسسه آل البیتً – 3
بیروت.
ً ً-کافیً ًجلد ً ًً 7/176همراهً ًباً ًهاشمً ً،دارالضواء 4
بیروت.
185 اجتهاد
ص.719 ،
-مجمع البیان شرح آیه 106از سوره بقره. 3
قرآن و التحریف 186
است.1
وً ًميگوييمً ً:چنانکهً ًعلمايً ًمسلمانان
گفتهاند :همانا قول راوي انداخته شده از
جمله آنچه که انداخته شده است از قرآن.
يعني تلوتش نسخ گرديد ،در جمله آن چه
از قرآن که تلوتش نسخ شده است.
روايت چهارم:
ابوسفيانً ًکلعيً ًروايتً ًميکندً ً،همانا
مسلمهً ًبنً ًمخلدً ًانصاريً ًروزيً ًبهً ًآنان
گفت :مر ا آگاه سازي د ا ز د و آيها ي ک ه در
قرآنً ًًنوشتهً ًًنشدهً ًًاستً ً:پسً ًًکسي
جوابشً ًندادً ً،وً ًابوالکنودً ًسعدً ًبنً ًمالک
آنجا بود :پس ابن مسلمه گفت « :إن الذين آمنوا
وهاجروا وجاهدوا ف سبيل ال بأموالم وأنفسهم إل ابشروا أنتم الفلحون،
والذين آووهم ونصروهم وجادلوا عنهم القوم الذين غضب ال عليهم
أولئک ل تعلم نفس ما أخفي لم من قرة أعي جزاء با کانوا يعملون».
خوئيً ًاينً ًروايتً ًراً ًدرً ًکتابشً ًالبيان
جهت متهم نمودن اهل سنت به طعن در
قرآنً ًذکرً ًکردهً ًاستً ً.2وً ًسيوطيً ًدر
کتابشً ًالتقانً ًتحتً ًعنوانً ًآنچهً ًتلوتش
نسخ شده دون حکمش ،آورده است.3
-التقان ج 2 ،ص.720 ، 1
روايت پنجم:
«ز ر رواي ت ميکند ،اب ي ب ن کع ب گفت:
اي زر،
سوره احزاب را چقدر ميخواني؟ گفتم
73آيه ،گفت :همانا مانند سوره بقره بود،
يا طولنيتر از سوره بقره بود».
خوئ ي جه ت مته م ساخت ن اه ل سن ت به
طعنً ًدرً ًقرآنً ً،اينً ًروايتً ًراً ًدرً ًکتابش
البيان آورده است.1
وً سيوطيً ًدرً ًالتقا ن ًتح ت ًعنوا ن ًآنچه
تلوتش نسخ شده است آورده است.2
وً ًعلمايً ًبزرگً ًشيعهً ًبهً ًاينً ًنوعً ًنسخ،
اعتراف کردهاند از آنان:
-1شيخً ًابوً ًعليً ًطبرسي ًً،ميگويد:
ً ً.........سومً ً:بمعنايً ًتأخيرً ًباشدً ً،وً ًآن
اينک ه قرآ ن ناز ل شو د و پ س ب ه آ ن عمل
شود .و تلوت شود ،پس به تاخير انداخته
شودً ًوً ًآنً ًاينکهً ًنسخً ًشودً ً،پسً ًتلوتش
برداشتهً ًوً ًمحوً ًشودً ًبهً ًتاويلً ًآنً ًعمل
نشودً ً،مانندً ً:آنچهً ًکهً ًازً ًزرً ًبنً ًحبيش
روايتً ًاستً ًکهً ًهماناً ًابيً ًبهً ًاوً ًگفت:
سورةً ًاحزابً ًراً ًچقدرً ًميخوانيد؟ً ًگفت:
هفتاد چند آيه .گفت :ما هنگامي که همراه
بقره.
-التبیان ج 1 ،ص 394 ،شرح ایه 106سورة بقره. 2
البقره.
-التبیان ج 1 ،ص 394 ،شرح آیه 106سوره بقره. 2
191 اجتهاد
.141
و ً ًًمقصود ً ًًاز«ًً ً :هنگامي ً ًًکه ً ًًعثمان
مصاحفً ًنوشتً ًً ً»...يعنيً ًهنگاميً ًکه
عثمان مردم را بر يک مصحف جمع نمود،
آيات منسوخ شد ،را نمينوشت ،و سورة
احزا ب ب ا آيا ت منسو خ ًشد ه طولن ي بود،
وقتيً ًکهً ًآياتً ًمنسوخً ًشدهً ًحذفً ًگرديد
سور ه کوتا ه شد ً،و همينً ک ه ال ن ًهست
باقي ماند ،و اين متواتر ميباشد.
روايت يازدهم:
خوئيً ًميگويدً ً:طبرانيً ًباً ًسندً ًموثق
روايت کرده از عمر بن الخطاب مرفوعاً:
(يعنيً ًازً ًرسولً ًالله)ً ًکهً ًفرمودً ً:قرآن
هزار هزار( ،يک ميليون) بيست هفت هزار
حرف ميباشد».
خوئيً ًاينً ًروايتً ًدرً ًالبيانً ًجهتً ًمتهم
نمودن اهل سنت به طعن در قرآن ،آورده
است.1
ميگوئيم ً:اينً ًروايتً ًساختگيً وً ًبهتان
بر عمر (رضي الله عنه) ميباشد.2
روايت دوازدهم:
عبدالرزاق ما را خبر داد از ابن جريج از
عمرً ًوً ًبنً ًدينارً ًکهً ًگفتً ً:شنيدمً ًبجاله
ـأ ّمهَاُتهُمْ﴾،
سهِمْ ـوَأَ ْزوَاجُهُ ُ
ـأنْ ُف ِ
﴿النِّبيّ ـَأوْلَىــبِالْ ُم ْؤمِنِيَ ـمِن ْ َ
تفسيرً ًنمودهً ًاستً ًگفتهً ً:صادقً ًدر
اينجا خوانده« :و هو أب لهم».1
ً -3مفسر بزرگ علي بن ابراهيم قمي
در ً ًًتفسير ً ًًآيه﴿ ًًً:النّبِيّ ــَأوْلَىـ ـبِالْ ُم ْؤمِنِيَ﴾
ميگويدً ً:نازلً ًشده« ً:وه و أ ب ل م وأزواجه
أمهاتم .»......سوره احزاب.2
روايت سيزدهم:
ازً ًعروهً ًکهً ًگفتً ً:درً ًمصحفً ًعايشه
نوشته شده بود:
ـلْ ُوسْطَى﴾ ـ«وصلةــالعصر»
﴿حَافِظُواــعَلَىــالصّ َلوَاتِ ـوَالصّلةِ ا
رسول جعفريان در کتابش اکذوبه تحريف،
جهت متهم کردن اهل سنت آورده است.3
و ميگوئيم :همانا « :صلة العصر» ًاز چيزهاي
استً ًکهً ًتلوتشً ًنسخً ًشدهً ًاستً ً،وً ًاز
جملهً ًقرائاتً شاذً ًوً غيرً ًمتواترً محسوب
ميگردد ًً،وً ًعلمايً ًبزرگً ًشيعهً ًاينً ًرا
بعنوان قرائات شاذ ذکر کردهاند آنان:
-1عليً ًبنً ًابراهيمً ًقمي ًدرً ًتفسيرش
ميگويد:
ازً ًابوً ًعبداللهً ً(عليهً ًالسلم)ً ًهماناً ًاو
خواند:
﴿حَافِظُوا عَلَى الصّ َلوَاتِ وَالصّلةِ الْ ُوسْطَى «وصلة العصر»
َوقُومُوا لِ ّلهِ قَانِتِيَ﴾.1
-2مفسر ً ًًبزرگ ً ًًهاشم ً ًًبحراني ًًًدر
تفسيرش ميگويد :در بعضي قرائات آمده
است:
﴿حَافِظُوا عَلَى الصّ َلوَاتِ وَالصّلةِ الْ ُوسْطَى «وصلة العصر»
َوقُومُوا لِ ّلهِ قَانِتِيَ﴾.2
-3علمه محسن ملقب به فيض کاشاني
درً ًتفسيرشً ًميگويدً ً:ازً ًقميً ًازً ًصادق
(عليه السلم) ،همانا و ايشان خواندند﴿ ً:
حَافِظُو ا َعلَ ى الصّ َلوَاتِ وَالصّلةِ الْ ُوسْطَى ـ«وصل ة العصر» َوقُومُو ا لِ ّلهِ
قَانِتِيَ﴾.3
ً ً-4مفسرً ًمحمدً ًبنً ًمسعودً ًعياشيً ًدر
تفسيرش از محمد بن مسلم از ابو جعفر
روايتً ًميکندً ً:گفتً ً:بهً ًويً ًگفتم « :الصلة
الوسطى؟» ًًگفتند﴿ ً :حَافِظُو ا عَلَ ى الصّلَوَاتِ وَالصّلةِ اْلوُسْطَى
-تفسیر قمی ج 1 ،ص 106 ،تفسیر آیه 238سوره 1
بقره.
-تفسیر برهان ج 1 ،ص 230 ،آیه 238بقره. 2
روايت پانزدهم:
ابان بن عمران ما را حديث گفت که :به
عبدالرحمن بن اسود گفتم :تو ميخواني:
«صراط من أنعمت عليهم غي الغضوب عليهم وغي الضالي» .رسول
جعفريا ن د ر کتابش اکذوبه تحري ف قرآن،
جه ت مته م نمود ه اه ل سن ت ب ه طع ن در
قرآن اين روايت را آورده است.1
وً ًمفسرينً ًشيعهً ًبهً ًاينً ًقرائتً ًشاذ
اعتراف کردهاند ،از آنان:
-1محمدً ًبنً ًمسعودً ًعياشيً ً:در
تفسيرشً ًميگويدً ً:ازً ًابنً ًابي
رقعه در «غي الغضوب عليهم ،وغي الضالي» ،که
اين چنين نازل شده است ،و سيد
هاشمً ًمحلتيً ًبرً ًآنً ًپاورقي
نوشتهً ًاستً ًوً ًگفتهً ًهمانا« ً :غي
الضالي ًًًًًً ًً...ازًً ًًاختلفًً ًًقرائت
ميباشد».2
-2عليًً ًًبنًً ًًابراهيمًً ًًقميًً ًًدر
تفسيرش.3
روايت شانزدهم:
ا ز اب ن مسعو د همان ا و ي معوذتي ن ر ا از
-اکذوبه تحریف قرآن ص.38 ، 1
فصل پنجم
زندگي نامه برخي از علماي شيعه
برادر مسلمان! ما در اين فصل مکانت و
عظمتًً ًًبرخيًً ًًازًً ًًعلمايًً ًًشيعهًً ًًو
کتابهايشانً ً،ازً ًديدگاهً ًعلمايً ًشيعهً ًآن
کساني که زندگينامه علماء نوشتهاند بيان
ميکنيمً ً،وً ًبرايً ًشماً ًبرادرً ًمسلمان
روشنً ًميسازيمً ًکهً ًآنً ًدستهً ًازً ًعلماي
شيعه که در کتاب خدا ،و صحابه رسول الله
طعنهً ًميزنندً ً،ايشانً ًازً ًعلمايً ًبزرگ
شيعهً ًهستندً ًکهً ًنزدً ًشيعهً ًوً ًعلمايشان
داراي تقدير و احترام هستند.
اولًً -نظرً ًبرخيً ًازً ًعلمايً ًشيعهً ًدرباره
کتابهاي چهارگانه:
- 1امام عبدالحسين شرف الدين موسي
ميگويد ً:کتابهاي چهارگانه را که در صدر
اولً ًتاً ًکنونً ًمرجعً ًاماميهً ًدرً ًاصولً ًو
فروعشان است عبارتاند از:
کافيً ً،وً ًتهذيبً ًوً ًاستبصارً ً،وً ًمنً ًل
يحضره الفقيه.
وً ًاينهاً ًمتواترً ًهستندً ً،وً ًصحيحً ًبودن
مضمونً ًًآنً ًًقطعيً ًًاستً ًًوً ًًاقدمً ًًو
-التبیان ج 1 ،ص 13 ،مقدمه. 1
قرآن و التحریف 204
.2/85
قرآن و التحریف 206
السلمیه بیروت.
قرآن و التحریف 208
ص.6،
قرآن و التحریف 210
ً ً-املً ًالملذً ً 2/17وً ًتنقیحً ًالمقالً ً،ماً ًمقانیً ً( 3
.)1/69
-روضات الجنات .1/72 4
211 اجتهاد
.2/164
-مقدمه محار النوار ص.205 ، 2
جزایر ص .16-14
-الذريعة ()4/302 2
225 اجتهاد
* تحرير الوسيلة.
* الحکومه السلميه
* کشف السرار
* مصباح الهداية الي الخلفة و الولية
آقا بزرگ تهراني ميگويد:
ايشانً ًًسيدً ًًآقاً ًًروحً ًًاللهً ًًبنً ًًسيد
مصطفيً ًخمينيً ً،عالمً ً،فاضلً ً،درً ًسال
ًً 1320هجريً ًمتولدً ًشدندً ً،وً ًبرً ًدانش
دوستي پرورشي يافت و در جستجوي آن
کوشيد ،و نزد عدهاي از اهل فضل و دانش
حاضرً ًگرديدً ً،درً ًقمً ًنزدً ًشيخً ًعبدالکريم
يزدي حائري و غيره حاضر شد ،داراي آثار
و مولفات ميباشد از آنها:
سر الصلة است که از آن بوي عرفان به
مشام ميرسد.1
وً ًاحمدً ًفهريً ًدرً ًتقديمً ًکتابً ًمصباح
الهداية مينويسد:
امام خميني ،انقلبي بزرگ ،سوخته شده
برايً ًتاريکيهايً ًقرنً ً،دليلً ًآهً ًگويندگان
درً ًشبً ً،وً ًشيرً ًميدانً ًدرً ًروزً ً،شمشير
برهنه بر شيطان استکبار جهاني ،آن کسي
کهً ًباً ًلبهايشً ًنشانهً ًنجاتً ًراً ًزمزمه
ميکندً ً،وً ًباً ًدستشً ًپرچمً ًآزاديً ًحمل
ميکند ،آزادي انسانيت از تمام بردگيها و
-نقباء البشر فی القرن الرابع عشر .2/789 1
قرآن و التحریف 226
بیروت.
-روضات الجنات فرندگی تامه ابوالحسن عاملی. 3
قرآن و التحریف 228
-17ابوالحسن عاملي:
خوانساري درباره وي ميگويد:
ا و اب و الحس ن عامل ي اب ن المول ي محمد
طاهر فتوني ،از بزرگان فقهاي متاخر ما،
و از عالمان متبحر ما ميباشد.1
آقا بزرگ تهراني درباره او ميگويد:
مرآةً ًالنوارً مشکاةً ًالسرارً ًف ي ًتفسير
القرآنً ،وً ًگفتهً ًميشود ً،مشکاةً ًالنوار،
تاليف المولي الشريف العدل ،ابو الحسن
بنً ًشيخً ًمحمدً ًطاهرً ًبنً ًشيخً ًعبدالحميد
بن ً ًًموسي ً ًًبن ً ًًعلي ً ًًبن ً ًًمعتوق ً ًًبن
عبدالحميد فتوني نباطي عاملي اصفهاني
العذوي ...و آن تفسير جليلي ميباشد....
و در اول مقدمات ،سه مقاله است ،در هر
مقاله فصلهايي است ،و در مقدمه دوم در
چهارًً ًًفصلًً ًًدربارهًً ًًکمًً ًًشدنًً ًًقرآن
ميباشد.2
و محسن المين درباره وي ميگويد:
وً ًگاهيً ًوقتهاً ًباً ًنامً ًابوالحسنً ًعاملي
خوانده ميشود ،ابوالحسن كنيه وي است،
و شريف نام ايشان است ،و او از سادات
نيست ،و در برخي از کتب تراجم ،به العدل
نيز توصيف ميشود .و علمه محدث نوري
بیروت
-لولوه البحرین ص 107 ،دار الضواء بیروت 2
قرآن و التحریف 230
ص.145 ،
-مقدمًًه تفسًًير عياشًًي ،بقلم محمًًد حسًًين 2
طباطبایی 1/4
-رجال نجاشی 2/247دارالضواء بیروت. 3
قرآن و التحریف 238
* الستبصار
* التبيان
* الغيبة
*الفهرست
* و رجال الطوسي.
علمه حلي ميگويدً :محمد بن حسن بن
عليً ًطوسيً ًابوجعفرً ً،شيخً ًاماميهً ً،و
رئيس طائفه ،جليل القدر ،عظيم المنزله،
ثقه ،عين ،صدوق ،عارف به اخبار و رجال،
و فقه ،و اصول و کلم و ادب ،هستند.
وً ًتمامً ًفضايلً ًبهً ًويً ًنسبتً ًداده
ميشودً ً،وً ًدرً ًتمامً ًفنونً ًاسلمً ًکتاب
نوشته است.
و ايشان تهذيب (مهذب) کننده عقايد در
اصول فروع ،و جامع کمالت نفس در علم
و عمل هستند.1
مجلسي ميگويد:
شيخ طوسي او ابو جعفر محمد بن حسن
بن علي طوسي شيخ طائفه و فقيه است،
که بر موثق به بودن و تبحرش در علوم و
فنون اجماع ميباشد.2
وً ًدرً ًموردً ًموثقً ًقرارً ًدادنً ًکتابهايش
ميگويد:
خاتمهء کتاب
براد ر خواننده ،اي ن آنچه بود که خداوند،
ميسرً ًگردانيدهً ًبودً ًازً ًجمعآوريً ً،وً ًباب
بنديً ً،وً ًتعليقً ًزدنً ًبرً ًآنً ً،درً ًمساله
تحريفً ًقرآنً ًنزدً ًشيعهً ًاثناً ًعشريً ً،و
شيعهً ًاثناً ًعشريً ً،راً ًنصيحتً ً(توجيه)
ميکنمً ًبهً ًخواندنً ًبرخيً ًازً ًکتابهايً ًکه
درباره اعتقاداتشان صحبت ميکند .مانند.
-1أصول مذهب الشيعة الثني عشرية
عرضً ًوً ًنقدً ً،تاليفً ً:دکترً ًناصر
قفاري.
-2مسألةً ًالتقريبً ًبينً ًأهلً ًالسنة
والشيعة ،دکتر قفاري.
-3حقيقةًً ًًالشيعةًًً ،تاليفًً ًًعبدالله
الموصلي ،چاپ قاهره.
-4البينات ً ًًفي ً ًًالرد ً ًًعلي ً ًًأباطيل
المراجعات ،محمود الزعبي.
-5کشفًً ًًالجانيًً ًًمحمدًً ًًالتيجاني،
عثمان الخميس التميمي.
(بنامً ً:دروغگويانً ًراً ًبشناسيدً ًبزبان
فارسي ترجمه شده است).
-6أبوًً ًًهريرةًً ًًوأقلمًً ًًالحاقدين،
عبدالرحمن الزرعي.
-7رجالً ًالشيعةً ًفيً ًالميزان .....
عبدالرحمن الزرعي.
243 اجتهاد
کتابهاي شيعه
-1اصول الکافي ً،ثقًة ًالسلم مجدي
يعقوبً ًکلينيًً – ًًدارً ًالتعارفًً –
بيروت.
-2فروعً ًالکافي ً،ثقًة ًالسلمً ًمجدي
يعقوبً ًکلينيًً – ًًدارً ًالضواءًً –
بيروت.
-3وسائل الشيعًة إلى تحصًيل مسًائل
الشريعًًةً ً،محمدً ًبنً ًالحسنً ًالحر
العاملي.
-4منً ًل ًًيحضرهً ًالفقيه ًً -محمدً ًبن
عليً ًالحسينً ًابنً ًبابويهً ًالقمي
(الصدوق).
-5بحارً ًالنوارً ًالجامعًًة ًًلدررًً أخبار
الئمةًًً ًًًالطهار ًًً ًًً-محمدًًً ًًًباقر
المجلسي -دار إحياء التراث العربي
– موسسة التاريخ العربي بيروت.
-6مستدرکً ًالوسائل ً -حسينً ًالنوري
الطبرسي.
-7الوافي -محسن الفيض الکاشاني.
-8بصائرً ًالدرجاتً ًالکبريً ًفيً ًفضل
آلً ًمحمدً ً(ع) ًً -محمدً ًبنً ًالحسن
الصفار.
-9تفسيرً ًالصافيً ً-محمدً ًبنً ًالفيض
247 اجتهاد
تهراني.
-31الذريعهً ًإليً ًتضانيفً ًالشيعهً ًآقا
بزرگ تهراني.
-32أمل المل ً -محمد بن الحسن الحر
العاملي ًً -دارً ًالکتابً ًالسلميً ً-
قم ايران.
-33منهاج البراعة في شرح نهج البلغة
– ًًًميرزاًً ًًحبيبًً ًًاللهًً ًًالهاشمي
الخوئي مؤسسه الوفاء بيروت.
-34شرح نهج البلغة – ميثم البحراني –
ط .ايران.
-35أکذو بة التحري ف أ و القرآن ودعاوي
التحريف ًًً -رسول ً ًًجعفريان ً ًًقم
ايران.
-36آراءً ًحولً ًالقرآنًً – ًًالسيدً ًعلي
الفاني ً ًًالصفهانيًًً -دار ً ًًالهادي
بيروت.
-37لمحاتً ًفيً ًتاريخً ًالقرآن ًً -محمد
علي -منشورات العلمي.
-38عقائد المامية -محمد رضا مظفر -
دار الصفوة -بيروت.
-39عقائدً ًالثنيً ًعشريًًة -إبراهيم
الموسويًًً ًًًالزنجاني ًًًًً -العلمي
بيروت.
-40الصراطً ًالمستقيم ً إليً ًمستحقي
قرآن و التحریف 250
المفيد.
-61السًبعة ًمن السلف -مرتضي السيد
محمد الحسيني – المكتبة الثقافية.
-62الناسخً ًوالمنسوخً ًً ً-کمالً ًالدين
العتائقي الحلي -موسسه آل البيت
– بيروت.