You are on page 1of 26

‫بسمه تعالی‬

‫جامعه شناسی (‪)sociology‬چیست؟‬


‫از عهد باستان تا کنون متفکران و صاحبنظرانی چون کنفوسیوس‪،‬‬
‫هرودوت‪ ،‬افلطون‪ ،‬ارسطو‪ ،‬سنت اگوستین ‪ ،‬ابن خلدون‪ ،‬فارابی‪،‬‬
‫ماکیاولی‪ ،‬مونتسکیو‪ ،‬نظام الملک و ‪ ...‬از طریق مشاهده ی جامعه و‬
‫تفکر درباره ی آن‪ ،‬برخی از اعمال جاری در جوامع را تعریف و توصیف‬
‫کردند و خود نیز درباره ی کار جامعه نظراتی ابراز داشتند‪.‬‬
‫اکثر این صاحبنظران‪ ،‬پیشنهاداتی برای ساختن یک جامعه ی "مرفه و‬
‫نیکبخت" داشتند که ارائه ی آنها بیشتر از آنکه بر پایه ی واقعیتهای‬
‫اجتماعی مبتنی باشد‪ ،‬بر اساس تخیل بنا می شد‪ ،‬بدین جهت برهی از‬
‫این متفکران را "ایده آلیست " نام نهاده اند‪.‬‬
‫از عهد رنسانس به بعد‪ ،‬نهضتی برای تفکر علمی‪ ،‬تحت آثار بیکن و‬
‫دکارت پدید آمد و اروپای مرکزی و غربی را بر آن داشت که وقایع را از‬
‫دریچه ی علمی بدون توجه دخالت شخصی و تعصبات ذهنی بررسی‬
‫کند‪.‬این طرز اندیشه خود پدیده ی جدیدی در تحول فکری جوامع‪ ،‬با توجه‬
‫به پیشرفتهای علمی و مادی آنها محسوب می شد‪.‬‬
‫آگوست کنت‪ ،‬با توجه به این نکته‪ ،‬تحول جوامع را به سه مرجله تقسیم‬
‫می کند‪:‬‬
‫‪-1‬دوره ی ربانی (پرویزی)‬
‫‪-2‬دوره ی فلسفی یا غیر مادی‬
‫‪-3‬دوره ی علمی و تحقیقی‬
‫بدینسان در عهد تفکر علمی‪ ،‬روند اجتماعات را نه بر اساس الهامات و‬
‫تخیلت بلکه بر اساس واقعیتهایی که در جامعه ساری و جاری است‬
‫تجزیه و تحلیل می کنند‪.‬‬
‫با این مقدمه ی نسبتا کوتاه اکنون به تعریف علم جامعه شناسی می‬
‫پردازیم‪:‬‬
‫همچنانکه از ریشه ی لغت پیداست‪ ،‬ظاهرا جامعه شناسی عبارت است‬
‫از‪" :‬شناخت علمی جامعه" ‪.‬ولی در تعریف جامعه شناسی همه ی‬
‫جامعه شناسان‪ ،‬یک رای نیستند‪ ،‬بلکه هر یک از آنها از دیدگاه خویش‪ ،‬این‬
‫علم را تعریف کرده اند‪:‬‬
‫ژرژ گوروویچ( استاد معلم شهید دکتر علی شریعتی) دلیل ارائه ی‬
‫تعریفی دشوار از علم جامعه شناسی را اینگونه بیان می کند‪ :‬دلیل اول‪،‬‬
‫پیچیدگی قلمرو حقایقی است که جامعه شناسی به بررسی آن می‬
‫پردازد‪ ،‬یعنی "واقعیت اجتماعی" یا تمام ویژگیهایی که آن را از دیگر‬
‫وقایع مشخص متمایز می کند‪.‬دلیل دیگر روش جامعه شناسی است که‬
‫در آن بررسی واقعیات به نحو پیچیده ای صورت می گیرد‪.‬‬
‫گوروویچ سپس نتیجه می گیرد که تعریف جامعه شناسی‪ ،‬به عنوان یک‬
‫علم کار ساده ای نیست و اصل حد و مرز هر علمی قبل از آشنایی کامل‬
‫به آن همیشه دشوار است‪ ،‬زیرا بعد از مطالعات دقیق در یک علم می‬
‫توان فهمید آن علم از چه چیز بحث می کند و موضوع آن چیست؟‬
‫ابن خلدون‪ ،‬متفکر بزرگ اسلمی‪ ،‬گرچه مستقیما از جامعه شناسی‬
‫تعریف نمی کند اما می توان تعریف او را از "علم تاریخ" بر موضوع‬
‫جامعه شناسی منطبق کرد‪ ،‬او می گوید‪ :‬بدان که حقیقت تاریخ این است‬
‫که حالت اجتماعی انسانی را به ما بشناسد‪.‬‬
‫اگوست کنت‪ ،‬واضع کلمه ی جامعه شناسی‪ ،‬جامعه شناسی را این گونه‬
‫تعریف می کند‪:‬‬
‫جامعه شناسی‪ ،‬علم به قوانین کلی پدیده های اجتماعی است که خود‬
‫حاصل عمل تاریخی و واقعیات اجتماعی پیچیده ای است که به صورت‬
‫کلی اخذ شده و به صورت یک سیستم کلی از قوانین در آمده است‪.‬‬
‫بسیاری از نظریه پردازان‪ ،‬بر روابط درونی و پیش گروهی در تعریف علم‬
‫جامعه شناسی تاکید کرده اند‪.‬به عبارت دقیق تر این گونه تعاریف بر‬
‫"دوران شناسی اجتماعی " تاکید دارد‪.‬طرفداران این نظریه عموما در‬
‫آمریکا به سر می برند‪.‬ساموئل کئنگ (‪ )Samoel koeng‬در تعریف جامعه‬
‫شناسی می گوید‪:‬‬
‫جامعه شناسی عبارت است از مطالعه ی رفتار و کردار آدمی از طرف و‬
‫چگونگی مناسبات متقابل افراد بشر از طرف دیگر‪.‬‬
‫آلیبون اسمال(‪ )Alibon Small‬می گوید‪ :‬جامعه شناسی کنش های متقابل‬
‫اجتماعی را بررسی می کند و یا جامعه شناسی یعنی "علم روابط‬
‫اجتماعی‪ ،‬هم رفتار فردی و هم رفتار گروهی و اجتماعی " ‪.‬‬
‫لئوپلد ون وایز(‪ )Leopold Von Wiese‬جامعه شناس آلمانی می گوید‪:‬‬
‫جامعه شناسی‪ ،‬بررسی رفتار و روابط متقابل انسان هاست و قائل به‬
‫اصالت احساس و اصالت رفتار است‪.‬‬
‫گروهی دیگر از نظریه پردازان معتقدند‪ ،‬نخست باید ویژگی موضوع‬
‫جامعه شناسی را اثبات کرد‪ ،‬سپس به تعریف خاصی از آن پرداخت‪.‬تاکید‬
‫این دسته بیشتر روی مطالعه ی جامعه‪ ،‬نظام اجتماعی و نهادهای جامعه‬
‫می باشد‪.‬‬
‫درواقع به تعبیر گیدنز برای امور اجتماعی نوعی اصالت قائل‬
‫هستند‪.‬شاخص ترین این نظریه پردازان عبارتند از‪ :‬امیل دورکیم‪ ،‬ماکس‬
‫وبر‪ ،‬مارسل موس‪ ،‬آنتونی پارسنز و سورکین‪.‬‬
‫دورکیم‪ ،‬جامعه شناسی را "علم نهادهای اجتماعی و چگونگی تکوین و‬
‫عمل آنها " می نامد‪.‬به نظر دورکیم‪ ،‬نهادهای اجتماعی مجموعه افکار و‬
‫اعمالی هستند که فرد آنها را ساخته و پرداخته در برابر خود در می یابد و‬
‫آنها خود را کم و بیش به افراد تحمیل می کنند‪ .‬وی معتقد است‪" :‬شیوه‬
‫ی تفکر‪ ،‬احساس و عمل جامعه یا گروه غیر از شیوه‪ ،‬تفکر‪ ،‬احساس و‬
‫عمل افراد تشکیل دهنده ی آن در تنهایی است‪ .‬یا بنابر اصل امرجنس‪،‬‬
‫در کل خاصیتی هست که در تک تک اجزا نیست‪.‬به نظر دورکیم " واقعه‬
‫اجتماعی هر گونه شیوه ی عملی ثابت شده یا نشده است که قادر است‬
‫از خارج فرد را مجبور سازد‪.‬وی ادامه می دهد‪" :‬جامعه شناسی مستقل‬
‫است و واقعیت اجتماعی را بایستی همانند شی تلقی کرد" وی معتقد‬
‫است که واقعیت احتماعی را نمی توان جز با واقعیت اجتماعی دیگری‬
‫تبیین کرد‪.‬‬
‫ماکس وبر در تعریف این علم می گوید‪" :‬جامعه شناسی علمی است که‬
‫کوشش می نماید تا به درک‪ ،‬تفسیر و تفهیم عمل اجتماعی انسانی نائل‬
‫شود‪".‬‬
‫به هر حال جامعه شناسی به عنوان یک رشته ی خاص از معارف بشری‪،‬‬
‫قلمروی بسیار گسترده ای دارد‪.‬فقر‪ ،‬تبعیض قومی‪ ،‬زندگی خانوادگی‪،‬‬
‫ساخت سیاسی‪ ،‬احزاب و گروههای سیاسی‪ ،‬هویت مذهبی‪ ،‬انواع‬
‫انحرافات اجتماعی‪ ،‬ساخت اقتصادی‪ ،‬دگرگونی اجتماعی‪ ،‬انقلب‪،‬‬
‫سازمان و ساخت آموزش‪ ،‬علم و پژوهش‪ ،‬رشد فنی‪ ،‬اتحادیه های حرفه‬
‫ای و صنفی‪ ،‬افزایش سریع جمعیت‪ ،‬شهرنشینی‪ ،‬روستا نشینی و‬
‫بررسی علوم مختلف در افق این علم قرار می گیرد‪.‬‬
‫زمینه های اولیه اندیشه ی جامعه شناسی بر اساس این فلسفه شکل‬
‫گرفت که جامعه شناسی در قالب یک رشته ی علمی به روشی شناختی‬
‫عمل می کند و تنها دارای کاربردهای عملی است و نه اهداف عملی‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬این اعتقاد قوت گرفت که‪ " :‬جامعه شناسی آن چه را که هست‬
‫مطالعه می کند نه آنچه را که باید باشد‪ ".‬از بررسیهای علمی جامعه‬
‫شناسی نتایج مفیدی از نظر اجرای برنامه های اصلحات اجتماعی و رفاه‬
‫عمومی به دست می آید‪ ،‬اما جامعه شناسی به طور مستقیم در‬
‫جستجوی الگوهای ویزه ی عملی برای این گونه امور نیست‪.‬بنابراین‬
‫جامعه شناسی یک دانش است و نه یک درمان مستقیم‪.‬کار اصلی جامعه‬
‫شناسان ارائه ی واقعیت ها و تجزیه و تحلیل پدیده های اجتماعی در‬
‫جهت کمک به مجریان برنامه های اصلحات اجتماعی و اقتصادی است‪.‬‬
‫در طول چند دهه ی اخبر ابعاد کاربردی جامعه شناسی مورد توجه زیادی‬
‫قرار گرفته است و مطالعه در شعب جامعه شناسی عملی موضوع کتب‬
‫متعددی قرار کرفته است‪.‬‬
‫گستردگی قلمرو جامعه شناسی سبب تخصصی شدن آن و در مواردی‬
‫انزوای جامعه شناسیان از یکدیگر گردیده است‪.‬آنچه که در گذشته تحت‬
‫عنوان نهادها‪ ،‬روابط و ساختهای اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است‪،‬‬
‫امروزمبدل به رشته هایی خاص و تخصصی شده است که از آنها می‬
‫توان به موراد زیر اشاره کرد‪:‬‬
‫جامعه شناسی خانواده‪ ،‬جامعه شناسی آموزش و پرورش‪ ،‬جامعه‬
‫شناسی کشاورزی‪ ،‬جامعه شناسی شهری‪ ،‬جامعه شناسی روستایی‪،‬‬
‫جامعه شناسی صنعتی‪ ،‬جامعه شناسی ادبیات‪ ،‬جامعه شناسی توسعه‪،‬‬
‫جامعه شناسی سیاسی و ‪...‬‬
‫ما در ادامه به بررسی مختصر پیرامون "جامعه شناسی کشاورزی "‬
‫خواهیم پرداخت‪.‬‬

‫جامعه شناسی کشاورزی‬

‫گرچه جامعه شناسی کشاورزی قدیمی ترین شاخه ی تخصصی جامعه‬


‫شناسی روستایی است‪ ،‬اما تا اواسط دهه ی ‪ 1350‬هیچگاه این مفهوم به‬
‫کار گرفته نشد‪.‬در عمل یک تداوم بین جامعه شناسی روستایی اولیه و‬
‫آنچه امروز جامعه شناسی کشاورزی خوانده می شود وجود دارد‪.‬در دهه‬
‫ی ‪ 1360‬جامعه شناسان روستایی در نظریات و تحقیقات خود تاکید‬
‫بیشتری بر جامعه شناسی کشاورزی نهادند‪.‬‬
‫به طور کلی سه دوره ی اساسی در مفهوم بندی مسائل کشاورزی در‬
‫جامعه شناسی روستایی وجود دارد‪.‬دوره ی اول از پیدایش جامعه‬
‫شناسی روستایی تا پایان دهه ی ‪ 1320‬می باشد که در این دوره مطالعه‬
‫ی مسائل کشاورزی یکی از عناصر اصلی فهم اساسی اجتماعی زندگی‬
‫روستایی بوده است‪.‬دوره ی دوم مربوط به دهه های ‪ 1330‬و ‪ 1340‬و نیمه‬
‫ی اول دهه ی ‪ 1350‬است و معروف به رهیافت روان شناسی –‬
‫رفتارگرایی اجتماعی می باشد‪.‬در این دوره همچنین به شیوه های تزریق‬
‫نوآوری در جامعه ی کشاورزی اهمیت زیادی داده شده است‪.‬دوره ی‬
‫سوم از نیمه ی دوم دهه ی ‪ 1350‬شروع شد و معروف به "جامعه‬
‫شناسی کشاورزی جدید " است‪ .‬در ایین دوره بیشترین توجه به "ساختار‬
‫کشاورزی" شده است‪-‬مفهومی که تا قبل از دهه ی ‪ 1350‬توجه خاصی به‬
‫آن نشده بود‪.‬در چارچوب جامعه شناسی کشاورزی جدید‪ ،‬بیشتر دیدگاه‬
‫اقتصاد سیاسی در ساختار کشاورزی به کار گرفته شده بود‪.‬در این دوره‬
‫محیط شناسی کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و به همین خاطر‬
‫تحقیقات از زاویه ی این دیدگاه بررسی خواهد شد‪.‬جامعه شناسی‬
‫کشاورزی همچنان پابه پای سایر شاخه های تخصصی جامعه شناسی‬
‫روستایی به عمق مسائل اجتماعی در جامعه ی کشاورزی رسوخ می‬
‫کند‪.‬در دهه ی ‪ 1370‬با به کار گیری نظریات جامعه شناختی جامع و روشها‬
‫و ابزار تحقیقاتی پیچیده شاهد یافته های علمی فراگیرنده بودیم‪.‬در آینده‬
‫کشورهای مختلف با توجه به یافته های جامعه شناسی کشاورزی می‬
‫توانند خط مشی های کاملی برای کشاورزی خود طراحی کنند‪.‬‬

‫تحقیقات اولیه ی جامعه شناسی روستایی در ساختار کشاورزی‪ 1280 ،‬تا‬


‫‪(1320‬ه‪-‬ش)‬

‫در این دوره جامعه شناسان روستایی جنبه هایی از ساختار کشاورزی‬
‫–مانند اجاره داری زمین و انواع مزارع‪ -‬را مورد بررسی قرار داده‬
‫اند‪.‬بررسیها بیشتر جنبه ی توصیفی داشته و تمرکز بر روی سیستم تولید‬
‫مواد غذایی و سایر محصولت کشاورزی بوده است‪.‬موضوع ساختار‬
‫کشاورزی در واقع جزئی از مطالعه ی کلی در مورد سازمان اجتماعی‬
‫زندگی روستایی قلمداد می شد و عرضه کننده ی اطلعات لزم برای‬
‫فهم هر چه بیشتر سازمان اجتماعی بوده است‪ .‬بحران دهه ی ‪ 1310‬توام‬
‫با رکود در کشاورزی باعث گردید تا تحقیقات جامعه شناسی روستایی و‬
‫کشاورزی بر روی راهبرد دریافت واقعیت ها تاکید داشته باشند‪.‬در همین‬
‫رابطه تحقیق درباره ی بخشی از مسائل ساختار کشاورزی مانند‬
‫کشاورزان کم درآمد‪ ،‬کارگران کشاورزی‪ ،‬مزارع اجاره داری و کشتمانیها‬
‫(‪ )Plantation‬رایج گردید‪.‬در دهه ی ‪ ،1320‬محققین روستایی‪ ،‬ساختار‬
‫کشاورزی را به عنوان متغیر مستقل در نظر می گرفتند و بر اساس آن‬
‫فرهنگ و سازمان اجتماعی زندگی روستایی را بررسی می کردند و یا‬
‫زمینه ای را برای مطالعه ی مقایسه ای جوامع روستایی فراهم می‬
‫نمودند‪.‬‬
‫در ابتدای قرن بیستم تحقیقات میدانی توسط یک جامعه شناس‬
‫سیاه پوست آمریکایی به نام دو بویس شروع شد‪.‬این جامعه شناس به‬
‫دنبال شناخت شرایط اقصادی کشاورزان سیاه پوست‪ ،‬ضمن جمع آوری‬
‫اطلعات از طریق مطالعه ی میدانی‪ ،‬از داده های موجود در مورد اندازه‬
‫ی مزارع در سرشمارهای ‪ 1159‬و ‪ 1269‬آمریکا استفاده نمود‪.‬برای اولین‬
‫بار ‪ 25‬خانواده ی کشاورز اجاره دار سیاه پوست آمریکایی به طور جامع‬
‫از لحاظ سیستم اجاره داری‪ ،‬اندازه ی مزرعه و درآمد ناشی از فعالیت‬
‫کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند‪.‬تا قبل از دهه ی ‪ 1310‬بیشتر‬
‫مطالعات در مورد جوامع کوچک روستایی و در بسیاری موارد ارائه ی یک‬
‫تقسیم بندی برای شناخت کشاورزان بوده است‪.‬برای مثال جامعه شناس‬
‫دیگری به نام ویلیامز در تحقیق خود به این نتیجه می رسد که کشاورزان‬
‫را می توان به دو طبقه تقسیم کرد‪:‬‬
‫‪-1‬کشاورزان بی پروا‬
‫‪-2‬کشاورزان محافظه کار‬
‫بر اساس تقسیم بندی او دسته ی اول آنهایی هستند که "منفعت جو" می‬
‫باشند و تمام کوشش خود را به کار می گیرند تا حداکثرمنفعت را از‬
‫زمین خود ببرند‪.‬دسته ی دوم آنهایی هستند که هدف نهایی آنها معیشت‬
‫است و نه منفعت‪.‬در تحقیقات اولیه ی جامعه شناسی روستایی برای‬
‫اولین بار مطالعات موردی با پرسشنامه شروع شد‪.‬در این پرسشنامه ها‬
‫معمول وضعیت عمومی اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬آموزشی و شرایط کار‬
‫خانواده های روستایی مورد بررسی قرار گرفت‪.‬نتیجه ی یک چنین‬
‫مطالعاتی این بود که نوع واحد کشاورزی در شکل گیری سازمان و رفتار‬
‫اجتماعی روستایی بسیار موثر است‪.‬به عبارت دیگر نظام بهره برداری‬
‫کشاورزی نوع گرایش اجتماعی و سازمان بندی جامعه ی روستایی را‬
‫مشخص می کند‪.‬‬
‫یکی از مشخصات تحقیقات جامعه شناختی روستایی در این دوره به‬
‫کار گیری روشهای تحلیل مقایسه ای است‪.‬لیولی(‪ )Lively‬برای اولین بار‬
‫جامعه ی دامداری را با جامعه ی زراعی مقایسه کرد‪.‬پس از مقایسه‪ ،‬او‬
‫چنین نتیجه گرفت که نوع شرایط کشاورزی در زندگی اجتماعی به اندازه‬
‫ی پراکندگی و تجرک اجتماعی جمعیت‪ ،‬درآمد سالنه و تغییرات فصلی در‬
‫عرضه ی نیروی کار اهمیت دارد‪.‬همچنین او بیان داشت که دسته ای از‬
‫گرایشهای اجتماعی با نوع فعالیت کشاورزی یا دامداری همبستگی‬
‫دارند‪.‬برای مثال جوامعی که تولید کننده ی غلت هستند پویاتر ولی در‬
‫عین حال بی ثبات تر از جوامع تولید کننده ی لبنیات می باشند‪.‬در همین‬
‫رابطه او دریافت که کشاورزان بیشتر از دامداران در پی نوآوری‬
‫هستند‪.‬او کشاورزی را به عنوان عامل مشروط در سازمان اجتماعی در‬
‫نظر گرفته و تاثیر میراث اجتماعی را بر روی نوع فعالیت کشاورزی‬
‫بررسی کرده است‪.‬‬
‫تعیین واحد تحلیل در مطالعه ی جامعه ی کشاورزی یکی دیگر از‬
‫خصوصیات جامعه شناسی کشاورزی در اواخر این دوره است‪ .‬وی لند و‬
‫همکارانش در دانشگاه کلمبیا مزرعه و گرداننده ی آن را به عنوان واحد‬
‫تحلیل در طبقه بندی نمونه های آرمانی (‪ )Ideal Types‬به کار برده‬
‫اند‪.‬این طبقه بندی مزارع کشاورزی شامل مزارع خانوادگی‪ ،‬مزارع‬
‫معیشتی و مزارع کارخانه ای است‪.‬هدف از این طبقه بندی به دست‬
‫آوردن گروههای مزارع همگون جهت تسهیل نمودن امر تحلیل بوده‬
‫است‪.‬سه عامل در ایجاد این طبقه بندی به کار رفته است‪:‬‬
‫‪-1‬واحد اجتماعی به کار گرفته شده در راه اندازی مزرعه که‬
‫شامل نیروی کار خانوار یا کارگر کشاورزی بوده است‪.‬‬
‫‪-2‬کارکردهای واحد زراعی برای خانوار نظیر تهیه ی معیشت‬
‫روزانه‪ ،‬محلی برای ایام بازنشستگی‪ ،‬و یا تولید تمام وقت برای‬
‫بازار‪.‬‬
‫‪-3‬حجم عملیات مزرعه بر اساس مقدار تولیدات فروخته شده و‬
‫ارزش زمین و ساختمان‪.‬‬
‫در پایان یک سنخ شناسی با ده نوع مزرعه با نامهای زیر عرضه شده‬
‫است‪:‬‬
‫‪-1‬مزرعه ی استخدام کننده‪.‬‬
‫‪-2‬مزرعه ی خانوادگی تجاری بزرگ‪.‬‬
‫‪-3‬مزارع خانوادگی تجاری متوسط‪.‬‬
‫‪ -4‬مزارع خانوادگی تجاری – سکونی‪.‬‬
‫‪-5‬مزارع پاره وقت‪.‬‬
‫‪-6‬مزارع مسن ها‪.‬‬
‫‪-7‬مزارع معیشتی‪.‬‬
‫‪-8‬مزارع خانوادگی تجاری کوچک‪.‬‬
‫‪-9‬مزارع مسکونی‪.‬‬
‫‪-10‬مزارع صوری‬
‫یکی دیگر از مقوله های عمومی در بررسیهای اولیه ی جامعه شناسی‬
‫کشاورزی‪ ،‬تحقیق در باره ی مسائل بسیار تخصصی مربوط به گرایشهای‬
‫اجاره داران‪ ،‬کارگران کشاورزی‪ ،‬کشاورزان پاره وقت و کشاورزان کم‬
‫درآمد بوده است‪.‬مثل گالپین در ابتدای قرن بیستم دریافت که بین پایگاه‬
‫اجاره داری کشاورز و شکل خاصی از زندگی روستایی یک همبستگی‬
‫وجود دارد‪.‬یافته های او باعث گردید تا تعدادی جامعه شناس روستایی بعد‬
‫از او اجاره داری را به عنوان متغیر مستقل در نظر بگیرند و سایر عوامل‬
‫را بررسی کنند‪.‬بعضی از جامعه شناسان مانند سوروکین و زیمرمن (‬
‫‪)Sorokin and Zimmerman‬تاکید بر روی مسائل تخصصی را آنقدر مهم می‬
‫دانستند که حتی معتقد بودند جامعه شناسان روستایی چیزی جز مطالعه‬
‫ی مشاغل کشاورزی نیست‪.‬‬
‫به طور خلصه‪ ،‬در نیمه ی اول قرن بیستم‪ ،‬موضوعات مورد مورد نظر‬
‫جامعه شناسی کشاورزی هنوز به صورت مشخص از موضوعات جامعه‬
‫شناسی روستایی مجزا نشده نشده بودند‪.‬در اواخر این دوره موضوعات‬
‫و مسائل خاص کشاورزی در عرصه ی جامعه شناسی روستایی نمایان‬
‫گردید و یک دسته از مطالعات روستایی به جوامع زراعی اختصاص داده‬
‫شد‪.‬یکی از عوامل موثر در تفکیک تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی از‬
‫جامعه شناسی روستایی توسعه ی تکنیک های پیمایشی و کمی است که‬
‫محققین را قادر ساخت تا به طور مشخص روی کشاورزان و خانوارشان‬
‫از دیدگاه روانشناسی اجتماعی تحقیق نمایند‪.‬از این زمان به بعد محققین‬
‫متعددی به مطالعه ی جوامع کشاورزی و اجتماعات روستایی پرداختند‪.‬‬
‫تحقیقات رفتارگرایی و روانشناسی اجتماعی در مورد‬
‫فعالیت های کشاورزی ‪ 1330‬تا ‪1355‬‬
‫تا قبل از سال ‪ 1330‬گرایش نظری در جامعه شناسی روستایی بیشتر‬
‫زمینه ی زنجیره روستا‪-‬شهر داشت که عمدتا توسعه سوروکین و زیمرمن‬
‫ارائه می شد و تحت تاثیر دیدگاه نظری تونیس(‪ )Toennies‬بود‪.‬از ابتدای‬
‫دهه ی ‪ 1330‬یک دسته جامعه شناسان روستایی جوان فارغ التحصیل از‬
‫دانشگاههای کرنل‪ ،‬ویسکانسین‪ ،‬مینی سوتا‪ ،‬میسوری‪ ،‬کنتانکی و ایالتی‬
‫آیووا که در چارچوب روان شناسی اجتماعی آموزش دیده بودند‪ ،‬پا به‬
‫عرصه ی تحقیقات جامعه شناسی روستایی نهادند‪.‬این جامعه شناسان‬
‫ضمن حفظ محتوای روان شناسی اجتماعی در سنت دیدگاه زنجیره ی‬
‫روستا – شهری‪ ،‬گرایشهای نظری ویلیام اف آگبرن و روبرت مرتن و‬
‫نوآوریهای روش شناختی پل لزارسفلد را در تحقیقات خود به کار‬
‫گرفتند‪.‬در حالی که از ابتدای این دوره ی کشاورزی به عنوان یک عنصر‬
‫اساسی در نهادها و فعالیتهای روستایی مطرح بود‪ ،‬به طور اختصاصی تر‬
‫آن را به عنوان زمینه ای در نظر گرفتند که کشاورزان و اعضای خانوار‬
‫آنها به عنوان کنشگران در چارچوب آن به تکنولوژی کشاورزی جدید‪ ،‬و‬
‫مسائل ارتباط جمعی‪ ،‬فرصتهای تحصیلی و شغلی و مانند آن واکنش‬
‫نشان می دهند‪.‬‬
‫در این دوره‪ ،‬دیدگاههای نظری جامعه شناسان کلسیکی نظیر امیل‬
‫دورکهیم و ماکس وبر بر تحقیقات جامعه شناسی روستایی تاثیر زیادی‬
‫داشت و پژوهشها بیشتر در چارچوب "نظریه ی کنش" تالکوت پارسنز و‬
‫یا "نظریات میان گسترده " ی روبرت مرتن انجام می گرفت‪.‬تفکر به‬
‫شیوه ی نظریات میان گستره کمک زیادی به جامعه شناسان روستایی‬
‫نمود‪ ،‬زیرا با به کار گیری این نظریات‪ ،‬جامعه شناسان روستایی قادر‬
‫شدند تا قضایای بسیار انتزاعی کارکردگرایی پارسنر را به فرضیه های‬
‫قابل آزمون در سطح خرد در مورد افراد‪ ،‬خانوارها‪ ،‬سازمانها و سایر‬
‫واحدهای تحلیلی تبدیل نمایند‪.‬به طور کلی ترکیب نظریات دورکهیم و‬
‫ماکس وبر توسط پارسنز‪ ،‬و بسط و به کارگیری آن در روانشناسی‬
‫اجتماعی توسط مرتن‪ ،‬نسل جدید جامعه شناسان روستایی به سمت‬
‫تحلیل های علی در سطح خرد و مطالعات مقایسه ای کشاند‪.‬این سنت‬
‫تحقیقاتی هنوز تا به امروز در بین بسیاری از جامعه شناسان روستایی و‬
‫کشاورزی رایج است‪.‬‬
‫این شیوه ی جدید گرایشهای نظری –روش شناختی در جامعه شناسی‬
‫روستایی منجر پیدایش دیدگاه "تزریق و اقتباس نوآوری" گردید‪.‬از‬
‫بسیاری جنبه ها دیدگاه تزریق و اقتباس نوآوری همان نظریه ی میان‬
‫گستره است که در آن استدلل روان شناختی در تحلیل کارکردگرایی به‬
‫کار گرفته شده است(برای مثال‪ ،‬بیان می شود که اقتباس و به کارگیری‬
‫تکنولوژی جدید به تحولت اجتماعی مثبت کمک می کند)‪.‬عده ای را‬
‫عقیده بر این است که تحقیقات این دوره در ابتدا ضعف چارچوب نظری‬
‫داشته‪ ،‬اما به تدریج این ضعف با به کار گیری نظریات میان گستره رفع‬
‫شده است‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬در ابتدای این دوره تحقیقات کمتر به مسأله گرایشهای ارزشی‬
‫کشاورزان توجه می نمود‪ ،‬اما با پیشرفت و تخصصی شدن هرچه بیشتر‬
‫تحقیقات‪ ،‬روی مسأله گرایشهای ارزشی تأکید گذاشته شد ‪.‬‬
‫در این دوره تحقیقات در مورد جوامع کشاورزی بیشتر حالت کمی به خود‬
‫گرفت و تحلیل های آماری چند متغیره پیشرفته از طریق بکارگیری‬
‫کامپیوتر ممکن گردید ‪ .‬ضمنا ً مجموعه اطلعات آماری وسیعی که واحد‬
‫تحلیل آنها فرد یا خانوار کشاورز بود در اختیار جامعه شناسان روستایی‬
‫قرار گرفت ‪.‬‬
‫تحقیق در مورد چگونگی بکارگیری نوآوری توسط روستائیان تاریخچه ای‬
‫طولنی دارد و انسان شناسان اولیه پژوهشهای بسیاری را برپایه این‬
‫محور نهاده اند ‪ .‬در حالی که انسان شناسان اولیه اثرات اقتباس نوآوری‬
‫و تکنولوژی جدید را بر جوامع زراعی کشورهای غیرصنعتی مخرب‬
‫توصیف می کردند‪ ،‬جامعه شناسی روستایی در دهه ‪ 1350‬سعی می کرد‬
‫چنین نظری را نداشته باشد ‪ .‬جامعه شناسی کشاورزی اولیه‪ ،‬کشاورز را‬
‫به عنوان یک کنشگر در نظر می گرفت که تزریق و انتشار تکنولوژی‬
‫جدید در محیط اجتماعی باعث اصلح و پیشرفت شیوه های کشاورزی‬
‫اش خواهد شد ‪ .‬بنابراین چنین تحقیقاتی نه تنها اجازه یافتند تا گسترش‬
‫تکنولوژی جدید را در جوامع زراعی مورد بررسی قرار دهند بلکه‬
‫بکارگیری تکنولوژی جدید را نیز تشویق نمایند ‪ .‬در این رابطه ارتباط‬
‫نزدیکی بین جامعه شناسان کشاوزی و متخصصین ترویج کشاورزی بوجود‬
‫آمد و رشته ترویج با استفاده از یافته های جامعه شناسان کشاورزی به‬
‫اشاعه هرچه بیشتر اصلح تکنولوژی در جوامع زراعی پرداختند ‪.‬‬
‫تحقیقات در مورد تزریق نوآوری بر شش نکته تأکید داشتند‪:‬‬
‫اول‪ :‬نخستین قدم در تزریق نوآوری در نظر گرفتن جنبه روان شناختی‬
‫اجتماعی تصمیم گیری فردی است ‪ .‬پذیرش ایده جدید یک کنش ساده‬
‫نیست بلکه یک الگوی پیچیده ای از پذیرشهای ذهنی است که باید در ذهن‬
‫فرد قبل از معرفی ایده بوجود آید ‪.‬‬
‫دوم‪ :‬فرآیند پذیرش ایده جدید بصورت مرحله ای است ‪ .‬این مراحل‬
‫شامل آگاهی‪ ،‬اطلعات‪ ،‬ارزیابی‪ ،‬آزمایش و بکارگیری است ‪ .‬چنین بحث‬
‫شده است که گرچه معمول ً شخص کنشگر می بایستی مراحل را یکی‬
‫پس از دیگری طی کند‪ ،‬اما می توان بعضی از مراحل را بصورت جهشی‬
‫طی نمود ‪ .‬برای مثال بیان شده است که کشاورزان می توانند مرحله‬
‫آزمایش را انجام نداده و به تجربه مروج اعتماد نمایند ‪.‬‬
‫سوم‪ :‬طبقه بندی ایده ها و نحوه اجرای آنها باید عرضه شود ‪ .‬این طبقه‬
‫بندی براساس درجه پیچیدگی ایده‪ ،‬قابلیت تفکیک نحوه اجرا‪ ،‬مطابقت‬
‫تکنولوژی با نحوه فعالیت های موجود‪ ،‬و اقتصادی بودن اجرای عملیات‬
‫باید باشد ‪ .‬هرچه ایده پیچیده تر باشد‪ ،‬کشاورزان بیشتر احتیاج دارند‬
‫گرایشها و اعتقادات خود را تغییر دهند ‪ .‬در این رابطه بیان شده است که‬
‫هرچه نحوه اجرا تفکیک پذیرتر باشد کشاورزان سریع تر آن را بکار می‬
‫گیرند ‪ .‬انطباق هرچه بیشتر تکنولوژی جدید با شرایط تولیدی کشاورزان‪،‬‬
‫فرآیند اقتباس را سهل تر می نماید ‪ .‬ضمنا ً بیان شده است که ایده ها و‬
‫عملیات سودآور سریع تر مورد پذیرش کشاورزان قرار می گیرد ‪.‬‬
‫چهارم‪ :‬تزریق و اقتباس نوآوری در بین کشاورزان‪ ،‬آنها را در یک منحنی‬
‫طبیعی پراکنده می کند ‪ .‬از توزیع فراوانی کشاورزان در پذیرش نوآوری‬
‫می توان یک طبقه بندی به شرح زیر بدست آورد‪ :‬کشاورزان نوآور‪،‬‬
‫کشاورزان در مرحله پذیرش نوآوری‪ ،‬کشاورزان مترصد درباره نوآوری‪،‬‬
‫کشاورزان بی تفاوت نسبت به نوآوری‪ ،‬و کشاورزان مخالف نوآوری ‪.‬‬
‫پنجم‪ :‬باید خصوصیات شخصی و اجتماعی کشاورزان را براساس پذیرش‬
‫و بکارگیری نوآوری تعیین کرد ‪ .‬بعبارت دیگر در اینجا « شاخص پذیرش »‬
‫مشخص می گردد ‪.‬‬
‫ششم‪ :‬تأکید باید بر جنبه های ارتباطاتی تزریق ایده های جدید باشد ‪ .‬در‬
‫اینجا باید مشخص شود که چگونگی کشاورزان مختلف به وسایل ارتباط‬
‫جمعی متفاوت پاسخ می دهند ‪.‬‬
‫به طور کلی از تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی این دوره که بر پایه‬
‫روان شناسی اجتماعی بوده هفت مقوله را می توان استخراج کرد‪:‬‬
‫‪ – 1‬خصوصیات کشاورزان بکارگیرنده نوآوری ‪.‬‬
‫‪ – 2‬نقش انگیزه در بکارگیری نوآوری ‪.‬‬
‫‪ – 3‬نفوذ جمعی در پذیرش نوآوری ‪.‬‬
‫‪ – 4‬نقش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی در پذیرش نوآوری ‪.‬‬
‫‪ – 5‬مشخص کردن مفهوم فرآیند تزریق – پذیرش نوآوری ‪.‬‬
‫‪ – 6‬جنبه های روش شناختی مطالعات مربوط به تزریق و پذیرش نوآوری‬
‫‪.‬‬
‫‪ – 7‬انتقادات وارده بر رهیافت پذیرش نوآوری ‪.‬‬
‫یکی از نتایج کلی بدست آمده در مورد خصوصیات کشاورزان بکارگیرنده‬
‫نوآوری چنین است که رابطه ای مثبت بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی‬
‫کشاورز (که با شاخصهایی همچون مقدار مالکیت زمین‪ ،‬مقدار زمین زیر‬
‫کشت‪ ،‬تولید خالص‪ ،‬فروش کل‪ ،‬درآمد و مانند آن اندازه گیری شده‬
‫است) و درجه بکارگیری نوآوری وجود دارد ‪ .‬نکته دیگر در مورد رابطه‬
‫بین قشربندی کشاورزان و قدرت « خطر کردن » (‪)Risk‬آنهاست ‪ .‬در‬
‫بسیاری از تحقیقات کشاورزان را به سه طبقه پایین‪ ،‬متوسط و بال‬
‫تقسیم کرده اند که هر طبقه باز خود سه رتبه دارد ‪ .‬به طور کلی عقیده‬
‫بر این است که کشاورزان با رتبه اجتماعی « متوسط روبه بال » کمتر از‬
‫کشاورزان « متوسط روبه پایین » خطر می کنند ‪.‬‬
‫پا به پای مطالعات در مورد خصوصیات اقتصادی – اجتماعی کشاورزان‬
‫نوآور‪ ،‬تحقیقات در مورد جنبه های روان شناختی (عمدتا ً انگیره)‬
‫کشاورزان نوآور است ‪ .‬محققین در این زمینه نتیجه گرفته اند که بسیاری‬
‫از متغیرهای « اجتماعی – روان شناختی » (مانند گرایشهای کشاورزان‬
‫در مورد تحصیل فرزندان‪ ،‬طرز فکر مذهبی‪ ،‬وابستگی خویشاوندی و‬
‫همسایگی و مانند آن) با پذیرش شیوه های اصلح شده کشاورزی‬
‫همبستگی دارند ‪ .‬به طور کلی گرایشهای سنتی در مقابل تغییر ‪ ،‬مقاومت‬
‫می کنند و روند تحولت اجتماعی در جوامع کشاورزی را به تأخیر می‬
‫اندازند ‪.‬‬
‫از ابتدای بکارگیری شیوه های تزریق و انتشار در جامعه شناسی‬
‫کشاورزی‪ ،‬جامعه شناسان در اندیشه این مسأله بوده اند که چگونه‬
‫عضویت کشاورزان در گروههای اجتماعی مختلف در پذیرش نوآوری‬
‫فردی اثر می گذارد ‪ .‬تحقیقات مختلف نشان داده است که زمینه های‬
‫فرهنگی متفاوت کشاورزان با پذیریش نوآوری ارتباط مستقیم دارد ‪.‬‬
‫کشاورزان از یک گروه قومی خاص در نحوه و سرعت پذیرش نوآوری با‬
‫گروههای دیگر متفاوتند ‪ .‬این امر کامل ً به زمینه های ارزشی هر فرهنگ و‬
‫قومی بستگی دارد ‪ .‬چنین مطالعاتی بیان داشته است که تصمیم گیری‬
‫کشاورزان برای پذیرش نوآوری تنها بستگی به اطلعاتی که نهادها در‬
‫اختیار آنها می گذارند ندارد بلکه بیشتر ایده جمعی و تفکر گروهی است‬
‫که افراد را وادار به پذیرش یا رد نوآوری می نماید ‪.‬‬
‫علقه به بررسی نقش وسایل و ارتباطات جمعی در پذیرش نوآوری‬
‫کشاورزی‪ ،‬بخش اعظمی از حجم تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی را‬
‫به خود اختصاص داده است ‪ .‬کشاورزان معمول ً از منابع اطلعاتی‬
‫متفاوت جریان نوآوری را بدست می آورند ‪ .‬یک مطالعه نشان داده است‬
‫کشاورزانی که از سطح اجتماعی – اقتصادی بالیی برخوردارند بیشتر‬
‫اطلعات مربوط به نوآوری را از کارشناسان سازمانهای ترویج بدست‬
‫می آورند در حالی که کشاورزان فقیر بیشتر اطلعات را از همسایگان‬
‫خود و یا از دللهای کشت و صنعت ها بدست می آورند ‪ .‬در این گونه‬
‫مطالعات بیان شده است که منابع مختلف اطلعاتی وجود دارد‪ .‬مثل ً می‬
‫توان از ارتباطات جمعی‪ ،‬اطلعات رسمی‪ ،‬همنیشینی با دیگران‪ ،‬و منابع‬
‫تبلیغاتی نام برد ‪ .‬هر کدام از این منابع می توانند در مراحل مختلف‬
‫پذیرش نوآوری مؤثر باشند ‪ .‬معمول ً کشاورزان به اطلعات رسمی بیشتر‬
‫از انواع دیگر منابع اطلعاتی اعتماد می کنند ‪ .‬منابع تبلیغاتی در‬
‫کشورهای پیشرفته به طور مؤثری بر ذهن کشاورزان در مورد بکارگیری‬
‫نوآوری اثر می گذارند ‪.‬‬
‫بسیاری از جامعه شناسان کشاورزی در این دوره مشغول مشخص کردن‬
‫و پالیش مفاهیمی بوده اند که در بحث پذیرش نوآوری بکار رفته است ‪.‬‬
‫برای مثال سعی شده اعتبار مراحل پذیرش نوآوری تعیین گردد ‪ .‬به همین‬
‫منظور مشاهده شده است که توافقی در مورد تعداد مراحل بین جامعه‬
‫شناسان کشاورزی وجود ندارد ‪ .‬بعضی چهار مرحله و بعضی دیگر پنج‬
‫مرحله را متذکر شده اند ‪ .‬آنچه مورد توافق همه جامعه شناسان‬
‫کشاورزی می باشد این نکته است که پذیرش نوآوری یک مرحله ای و به‬
‫یکباره نیست ‪ .‬بلکه در چندین مرحله صورت می گیرد ‪.‬‬
‫از لحاظ روش شناختی مطالعات مربوط به پذیرش نوآوری مورد بررسی‬
‫قرار گرفته است ‪ .‬بسیاری از مطالعات بر روی شاخص بندی تحقیقات‬
‫جامعه شناسی کشاورزی انگشت نهاده و روایی و اعتبار شاخصها را زیر‬
‫نظر گرفته اند ‪ .‬یک دسته از مطالعات روی روشهای پیمایشی‪ ،‬میدانی‪،‬‬
‫آزمایشی‪ ،‬و مشارکتی تأمل نموده و نقاط ضعف و قوت هریک از این‬
‫روشها را در زمینه تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی نشان داده اند ‪.‬‬
‫نتیجه کلی چنین است که همیشه و همه جا یک روش را نمی توان‬
‫بکارگرفت ‪ .‬براساس خصوصیات هر منطقه و موضوع خاص تحقیق باید‬
‫روش مناسب یا ترکیبی از روشها و تکنینک های تحقیقاتی استفاده شود ‪.‬‬
‫انتقادات زیادی بر جامعه شناسی کشاورزی با رهیافت پذیرش نوآوری‬
‫وارد است ‪ .‬یک انتقاد چنین است که مطالعات جامعه شناسی کشاورزی‬
‫هدفشان بیشتر تشویق و ترویج بکارگیری نوآوری در جامعه زراعی بوده‬
‫است و توجهی به این مسأله نداشته اند که چه اشکالی از تکنولوژی به‬
‫لحاظ اجتماعی و نه اقتصادی مفید خواهد بود ‪ .‬انتقاد دوم بر این رهیافت‬
‫چنین است که تأکید بیش از حد روی نوآوری تجاری و تبلیغاتی بوده و‬
‫بیشتر منفعت اقتصادی مد نظر است و به آن دسته از نوآوریها که باعث‬
‫حفظ محیط زیست می شوند توجهی نشده است‪ .‬رهیافت دیگری که در‬
‫جامعه شناسی کشاورزی با دیدگاه روان شناختی در دهه های ‪ 1330‬و‬
‫‪ 1340‬و نیمه اول دهه ‪ 1350‬رایج شد نظرگاه گرایشهای ارزشی‬
‫کشاورزان است ‪.‬‬
‫باید در نظر داشت که این چارچوب نظری ارتباط تنگاتنگی با دیدگاه‬
‫پذیرش نوآوری داشته است ‪ .‬تحقیقات بر پایه این دیدگاه عمدتا ً توسط‬
‫همان محققان پذیرش نوآوری انجام می گرفته است ‪ .‬دیدگاه گرایشهای‬
‫ارزشی کشاورزان شاخه ای از نظریات نوسازی است که در دهه های‬
‫‪ 1330‬و ‪ 1340‬در جامعه شناسی روستایی رایج بوده است ‪ .‬در این‬
‫چارچوب متغیرهای اساسی « گرایشهای پیشگامی » (‪Value Orientations‬‬
‫‪)of Farmers‬و « تمایلت اکتسابی » (‪)Intrepreneurial Drientations‬هسته‬
‫مرکزی تحقیقات را تشکیل می داده است ‪ .‬همچنین اندازه گیری‬
‫آرزوهای شغلی کشاورزان در این دوره رایج بوده است ‪.‬‬
‫در تحقیقات مربوط به گرایشهای کشاورزان معمول ً مقایسه بین بخش‬
‫سنتی و بخش مدرن کشاورزی (یا بعبارت دیگر مقایسه بین کشاورزان‬
‫سنتی و مدرن) انجام می گرفت و توسعه اقتصادی دو بخش با یکدیگر‬
‫ارزیابی می گردید ‪ .‬معمول ً نتیجه ای که از مقایسه دو نوع نظام استنتاج‬
‫می گردید چنین بود که کشاورزان در بخش مدرن کشاورزی گرایشهای‬
‫اکتسابی‪ ،‬پیشگامی‪ ،‬تغییراتی‪ ،‬و دریک کلمه مترقیانه ای دارند در حالی‬
‫که کشاورزان بخش سنتی حالت محافظ کاری داشته و در مقابل تغییرات‬
‫سریعا ً واکنش مثبت نشان نمی دهند و همیشه منتظرند تا دیگران موارد‬
‫جدید و نوین را بیازمایند و سپس آنها بتدریج تغییرات را بپذیرند ‪ .‬این‬
‫تحقیقات نشان داده اند که کشاورزان مدرن معمول ً رفتاری منطقی و‬
‫عقلیی دارند و در پذیرش موارد نوین‪ ،‬هزینه و منفعت را در نظر گرفته‪،‬‬
‫سپس اقدام به عمل می کنند ‪.‬‬
‫آرزوهای شغلی و تحصیلی افراد خانوار کشاورزان از مسائل اصلی در‬
‫تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی با دیدگاه روان شناسی اجتماعی‬
‫است ‪ .‬محققین دریافته اند که محدودیت فرصتهای تحصیلی و شغلی‬
‫برای فرزندان کشاورزان باعث گردیده تا سطح آرزوهای تحصیلی و‬
‫شغلی آنها پایین بماند ‪ .‬همچنین بین آرزوهای تحصیلی و شغلی و موفقیت‬
‫در بدست آوردن مشاغل غیر کشاورزی رابطه ای مثبت وجود دارد ‪.‬‬
‫بنابراین هرچه امکانات تحصیلی و شغلی برای فرزندان کشاورزان‬
‫محدوتر باشد‪ ،‬سطح آرزوهای تحصیلی و شغلی پایین تر خواهد بود‪ ،‬و‬
‫هرچه سطح آرزوها پایین تر باشد‪ ،‬میزان موفقیت تحصیلی و شغلی کمتر‬
‫خواهد شد ‪ .‬تحقیقات نشان می دهد تفاوت در آرزوها و در نتیجه موفقیت‬
‫های تحصیلی و شغلی برای فرزندان روستایی در بخش کشاورزی با غیر‬
‫کشاورزی وجود دارد ‪.‬‬
‫این تحقیقات نشان داده اند که آموزشهای مختلف نقش بسیار مؤثری در‬
‫افزایش آرزوها و رسیدن به آنها دارند ‪ .‬جوانان روستایی از طریق تماس‬
‫حاصل کردن با دنیای خارج از مزرعه و روستا (از طریق ارتباطات جمعی‬
‫و مانند آن) با اشکال دیگر فرصتهای اقتصادی – اجتماعی آشنا می شوند‬
‫‪ .‬چون بسیاری از جوانان روستایی علقه ای به ماندن در مزرعه و روستا‬
‫ندارند و به هر جهت از جامعه زراعی و روستایی خارج می شوند‪ ،‬پس‬
‫منطقی تر است که آنها را با دنیای خارج از روستا آشنا نمود و آموزشهای‬
‫لزم را به آنها داد‪ ،‬تا در هنگام ورود به شهرها به عناصر حاشیه ای تبدیل‬
‫نشوند ‪.‬‬
‫گرایشهای ارزشی خانوار روستایی بر میزان کسب تحصیل و موفقیت‬
‫فرزندان اثر دارد ‪ .‬در بسیاری از تحقیقات ابتدا خانوارهای روستایی‬
‫(کشاورزی و غیر کشاورزی) را براساس گرایشهای مختلف طبقه بندی‬
‫کرده و سپس میزان دستیابی و موفقیت فرزندان را در زمینه های‬
‫تحصیلی و شغلی مورد بررسی قرار می دهند ‪ .‬در این رابطه‪ ،‬زمینه‬
‫اقتصادی – اجتماعی خانوارها‪ ،‬ساختار خانوار‪ ،‬ارزشهای شغلی پدر‪،‬‬
‫خصوصیات فردی والدین و اعتقادات آنها در مجموع یک گرایش ارزشی‬
‫بوجود می آورد که این مجموعه بر فرزندان اثر خواهد گذاشت و آنها را‬
‫در مسیرهای معینی هدایت می کند ‪ .‬در این نوع تحقیقات‪ ،‬محققین با‬
‫استفاده از آمار و اطلعات وسیع و شیوه های آماری و بکارگیری برنامه‬
‫های کامپیوتری توانسته اند به نتیجه گیریهای قابل تعمیم برسند ‪.‬‬
‫در پایان دهه ‪ ،1340‬تحقیقات بر پایه انتشار و اکتساب نوآوری در جامعه‬
‫زراعی با زمینه نظری میان گستره روبرت مرتن به اوج خود رسیده بود ‪.‬‬
‫در این ایام انتقادات سخت و کوبنده جامعه شناسان جوان انتقادی به نام‬
‫سی رایت میلز‪ ،‬اساس و بنیان نظریات میان گستره و تحقیقات‬
‫رفتارگرایی مرتبط به آن را زیر سؤال برد ‪ .‬میلز نظریات انتزاعی پارسنز‬
‫را به یاد انتقاد گرفت و ادعا کرد که نظریه میان گستره مرتن به نظریات‬
‫پارسنز اجازه داد تا تصور جامعه شناختی را سرکوب نماید ‪ .‬در نیمه دهه‬
‫‪ 1350‬نسل جدید جامعه شناسان روستایی تحت تأثیر انتقادات سی رایت‬
‫میلز(‪ ،)Mills‬آلوین گلدنر(‪ )Gouldner‬و سایرین‪ ،‬جامعه شناسی روستایی‬
‫به طور کلی و جامعه شناسی کشاورزی با دیدگاههای متعارف را نقد و‬
‫سپس اشکال بدیل نظری و تحقیقی را رواج دادند ‪ .‬در این رابطه جامعه‬
‫شناسی روستایی و کشاورزی جدید بوجود آمد ‪.‬‬

‫جامعه شناسی کشاورزی جدید‬


‫در دهه های ‪ 1330‬و ‪ ،1340‬جامعه شناسی روستایی به طور کلی و تحلیل‬
‫هایی در مورد ساختار روستایی به طور اخص‪ ،‬چارچوبهای نظری رایج در‬
‫رشته جامعه شناسی را بکار می بردند ‪ .‬در این دو دهه یک تقسیم کار‬
‫مشخصی بین نظریه جامعه شناختی و تحقیق تجربی بوجود آمد که در‬
‫بخش نظری آن کارکرد گرائی پارسنزی و در قسمت تحقیقات آن تحلیل‬
‫های کمی بر اساس اطلعات پیمایشی مسلط بود ‪ .‬محققین تجربی‬
‫توسط مجموعه ی نظرایات هدایت می شدند‪ ،‬اما کاربرد نظریات برای‬
‫آنها محدود بود ‪ .‬زیرا نوآوری های روش شناختی پل لزارسفلد مناسب‬
‫بررسی واحدهای تحلیلی خرد بود ‪ .‬در حالی که نظریات پارسنزی بیشتر‬
‫تحلیل کلن را می طلبد ‪ .‬روبرت مرتن با ارائه نظریات میان گستره ی‬
‫خود و با همکاری لزارسفلد این خل را پر نمود ‪.‬‬
‫دقیقا ً یک روند مشابهی در جامعه شناسی روستائی در دو دهه ی ‪1330‬و‬
‫‪ 1340‬ظاهر گردید ‪ .‬در ابتدا بین نظریات و تحقیقات جامعه شناسی‬
‫روستایی فاصله ای بود ‪ .‬مثل ً « نظریات عمومی » چارلز لومیس و آلن‬
‫بیگل (‪ )Loomis and Beegle‬فرضیه های قابل آزمونی را ارائه نمی داد‬
‫زیرا خصلت اجتماعی – فرهنگی کلن این نظریات کمتر اجازه ی آزمون‬
‫در سطح خرد را می داد ‪ .‬اما تدریجا ً نظریاتی در جامعه شناسی روستایی‬
‫عرضه گردید که قابل بکارگیری در سطح خرد بود ‪ .‬این نظریات هم در‬
‫مجموعه ی تحت تأثیر نظریات کارکردگرایی‪ ،‬ساختگرایی و رفتارگرایی‬
‫بود ‪ .‬با زیر سؤال رفتن اصول نظریات جامعه شناسی متعارف‪ ،‬جامعه‬
‫شناسان روستایی نیز واکنش نشان دادند و نسل جدیدی از جامعه‬
‫شناسان روستایی و کشاورزی در نیمه ی دهه ی ‪ 1350‬بوجود آمد ‪.‬‬
‫اولین واکنش جامعه شناسان روستایی در مورد نظریات و تحقیقاتی بود‬
‫که در سطح توسعه ی بین المللی توسط عده ای از جامعه شناسان‬
‫روستایی به کارمی رفت ‪ .‬تعدادی از نظریات در آمریکای لتین و سایر‬
‫کشورهای جهان سوم شیوه ی توسعه ی غربی برای کشورهای جهان‬
‫سوم را مورد انتقاد شدید قرار دادند ‪ .‬سپس تحت تأثیر این نظریات‪،‬‬
‫عده ای از جامعه شناسان روستایی آمریکای نظریات توسعه ی روستایی‬
‫را به باد انتقاد گرفتند ‪ .‬در همین رابطه برنامه های توسعه که به پیشنهاد‬
‫جامعه شناسان روستایی از اطراف آمریکا در کشورهای جهان سوم پیاده‬
‫می شد (برای مثال‪ ،‬انقلب سبز‪ ،‬اصلحات ارضی‪ )... ،‬به نقد گرفته شد‬
‫و بیان گردید که همه ی این برنامه ها به ضرر دهقانان خرده پا‪ ،‬کارگران‬
‫کشاورزی‪ ،‬روستائیان کم درآمد و محیط زیست کشورهای پیرامونی‬
‫است ‪ .‬همزمان جامعه شناسان آمریکایی به این فکر افتادند که تغییرات‬
‫تکنولوژیکی در جامعه کشاورزی آمریکا تا چه اندازه بر بیکاری روستایی و‬
‫حاشیه ای نمودن خانوارهای کشاورزی و نهایتا ً مهاجرت آنها اثر داشته‬
‫است ‪ .‬عده ای نیز ساختار تحقیقات کشاورزی را یر نظر گرفتند و نقش‬
‫جامعه شناسی روستایی را در تزریق تکنولوژی کشاورزی بررسی نمودند‬
‫‪ .‬عده ای دیگر اثرات اکولوژیکی کشاورزی جدید را بررسی کردند و‬
‫خواستار مطالعه ی متغیرهای اکولوژیکی در فهم تغییرات اجتماعی شدند‬
‫‪ .‬عده ای نیز مسائل محیطی را به دقت مطالعه کرده و اهمیت انها را در‬
‫مطالعه تغییرات اجتماعی در جامعه کشاورزی گوشزد نمودند ‪.‬‬
‫در حالی که عده ای از جامعه شناسان روستایی مشغول تدوین چارچوب‬
‫نظری و تحقیقی بدیل برای جامعه شناسی روستایی بین المللی بودند‪،‬‬
‫عده ای دیگر از جامعه شناسان روستایی به طور اختصاصی جامعه‬
‫شناسی کشاورزی را پایه ریزی کردند ‪ .‬این جامعه شناسان بیشتر ساختار‬
‫زراعی‪ ،‬تفکیک در آنها و نهایتا ً تحولت جوامع زراعی را در نظر می‬
‫گرفتند ‪ .‬در ابتدا بیشتر بحثها پیرامون فرآیند متلشی شدن مزارع‬
‫خانوادگی و پیدایش مزارع وسیع و شرکتهای کشاورزی بود ‪.‬‬
‫در اینجا باید خاطرنشان ساخت که جامعه شناسی کشاورزی جدید در‬
‫دیدگاه نظری خود یکدست نیست ‪ .‬عده ای با بکارگیری چارچوبهای‬
‫اقتصاد سیاسی‪ ،‬ساختار کشاورزی را به طور انتقادی مورد بررسی قرار‬
‫می دهند و سعی می کنند که بین سطح کلن و خرد پلی زده و جامعه‬
‫کشاورزی را به عنوان یک پدیده پویا مطالعه کنند ‪ .‬عده ای دیگر از‬
‫جامعه شناسان کشاورزی جدید را با تأکید بر نظریات اکولوژیکی فرآیند‬
‫تغییر و تحولت در ساختار کشاورزی را مورد بررسی دقیق قرار داده و‬
‫معتقدند که چون جامعه کشاورزی وابستگی به محیط طبیعی دارد‪ ،‬لذا‬
‫محیط شناسی باید از ارکان اصلی جامعه شناسی کشاورزی باشد ‪.‬‬

‫اقتصاد سیاسی و ساختار کشاورزی‬


‫پیشگامان در جامعه شناسی کشاورزی جدید از دیدگاه اقتصاد سیاسی‬
‫سوزان من‪ ،‬جیمزدیکینسون‪ ،‬هریت فریدمن و هووارد نیوبای می باشند ‪.‬‬
‫اینان با استفاده از نظریات کلسیک اقتصاد سیاسی در مورد جوامع‬
‫زراعی و با توجه به واقعیت های معاصر این جوامع تحولت اجتماعی در‬
‫ساختار کشاورزی را در مورد بررسی قرار داده اند ‪.‬‬
‫سوزان من و دیکینسون معتقدند که کشاورزی به علت خصلت فصلی‬
‫بودنش‪ ،‬بین زمان تولید کار تفکیکی بوجود می آورد و همین امر مانعی‬
‫برای عادی شدن جریان کار در یک تقویم تولیدی می شود ‪ .‬به همین دلیل‬
‫کشاورزی کمتر از صنعت سود آور جلوه می کند ‪ .‬آنها کشاورزی را یک‬
‫صنعت ویژه درنظر می گیرند که فصلی بودن کار باعث ایجاد وقفه در‬
‫فرآیند تولید می گردد ‪ .‬بنابراین نیروی کار در کشاورزی تداوم ندارد و به‬
‫کل جریان تولد کمک قابل توجهی نمی کند ‪ .‬با این حال آنها ادعا نمی‬
‫کنند که این جریان مانعی بر سر راه توسعه سرمایه داری در کشاورزی‬
‫است ‪ .‬آنها برعکس معتقدند که زمینه هایی در کشاورزی وجود دارد که با‬
‫استفاده از تحقیقات علمی و بهره مندی از وسایل تکنولوژیکی پیشرفته‪،‬‬
‫روابط تولید سرمایه داری فرصت برای توسعه بدست می آورد ‪.‬‬
‫خانم فریدمن برپایداری تولید خانوادگی در جوامع زراعی تأکید دارد ‪ .‬از‬
‫نظر او مزارع خانوادگی تولیدکنندگان کالیی ساده هستند که با مزارع‬
‫سرمایه داری بزرگ در چارچوب بازار رقابت می کنند و به همین لحاظ‬
‫قادر به بقا هستند ‪ .‬او معتقد است که کشاورزی از درجه ی بالی خطر‬
‫کردن برخوردار است و تقاضا برای نیروی کارکامل ً فصلی است و بر‬
‫سیستم تولیدی کالی کشاورزی اثر دارد ‪ .‬به نظر فریدمن تولید کننده‬
‫کالیی ساده مانند تولید کننده سرمایه داری مجبور نیست تا برای بازتولید‬
‫واحد تولیدی خود به سود دست بیابد ‪ .‬تولید ساده کافی است تا او بتواند‬
‫خانوار و نیروی کار را بازتولید نماید ‪ .‬در حالی که‪ ،‬وحد تولیدی سرمایه‬
‫داری باید میزان متوسط سود را بدست آورد تا بتواند به فعالیت خود‬
‫ادامه دهد ‪ .‬فریدمن معتقد است که تولید خانوادگی قابلیت انعطاف‬
‫بیشتری نسبت به تولید سرمایه داری در کاهش مصرف دارد و همین امر‬
‫باعث مقاومت این نظام در بازار سرمایه داری می شود ‪ .‬اما نهایتا ً تولید‬
‫کالیی ساده در جریان انتقال قرار خواهد گرفت ‪.‬‬
‫همزمان با انتشار آثار سوزان من و دیکینسون و فریدمن‪ ،‬هووارد نیوبای‬
‫تأکید داشت که توسعه سرمایه داری متأخر باعث از هم پاشیدگی مزارع‬
‫خانوادگی می شود ‪ .‬به نظر او تحولت تکنولوژیکی سریع‪ ،‬کمک های‬
‫دولتی برای تحقیقات در امر کشاورزی‪ ،‬سرمایه گذاریهای سنگین در‬
‫بخش کشاورزی و برنامه های کالیی کردن کشاورزی از طرف دولتها‪،‬‬
‫همه و همه شرایط را به ضرر بقای کشاورزی خانوادگی ایجاد نموده‬
‫است ‪ .‬نیوبای چنین بحث می کند که گرچه سرعت سرمایه ای شدن‬
‫بخش کشاورزی از صنعت بسیار کمتر است ولی نهایتا ً سرمایه داری‬
‫باعث تفکیک و از هم پاشیدگی کشاورزی خانوادگی خواهد شد ‪ .‬بنابراین‬
‫تولید کننده مستقل زراعی یک طبقه انتقالی است و سرمایه داری‬
‫بالخره در کشاورزی خانوادگی نفوذ خواهد کرد و باعث متلشی شدن آن‬
‫می گردد ‪ .‬بعدها آلن دیجنوری و ویلیام فریدلند بحثهای مشابهی در مورد‬
‫از هم پاشیدگی و نهایتا ً انتقال تولید کننده خانوادگی در بخش کشاورزی‬
‫نمودند ‪ .‬این محققین فرضیه های قابل آزمونی را در چارچوب اقتصاد‬
‫سیاسی عرضه کرده اند و خود نیز عمل ً بر پایه اطلعات و آمار بسیار‬
‫وسیع فرضیه ها را برای کشورهای پیشرفته و کشورهای پیرامونی‬
‫آزموده اند ‪ .‬در واقع تحقیق آنها ثابت کرده است که با چارچوب اقتصاد‬
‫سیاسی می توان ساختار کشاورزی را در ارتباط بین سطوح خرد و کلن‬
‫قرار داد و ضمنا ً با استفاده از روشهای کمی فرضیه های آن را آزمود ‪.‬‬
‫عده ای دیگر از جامعه شناسان کشاورزی معتقدند که تفکیک جامعه‬
‫زراعی به دو طبقه سرمایه داران و کارگران نمی تواند یک نظریه کاملی‬
‫باشد زیرا ادغام بخش کشاورزی با غیر کشاورزی باعث شده است تا یک‬
‫نظام واحد از اشکال مختلف سازمانهای تولیدی ایجاد شود ‪.‬‬
‫ماتورا و پوگی یسی(‪ )Mottura and Pugliese‬در یک تحلیل تاریخی در مورد‬
‫کشاورزان خرده پای پاره وقت در جنوب ایتالیا نشان داده اند که چگونه‬
‫کشاورزی خرده پا در توسعه اقتصاد نامتمرکز معاصر منشأ اثر بوده‬
‫است ‪ .‬آنها معتقدند در حالی که اکثر محصولت کشاورزی در کشورهای‬
‫پیشرفته در چارچوب سازمان تولیدی سرمایه داری تولید می گردد‪،‬‬
‫کشاورزی پاره وقت فرصتی است برای کارگرانی که در بخش صنایع‬
‫واقع در روستاها کار می کنند ‪ .‬در ایام رکود صنعتی و بیکاری این‬
‫کارگران می توانند نیروی کار خود را از طریق کشاورزی پاره وقت‬
‫بازتولید نمایند ‪.‬‬
‫تعدادی از جامعه شناسان کشاورزی‪ ،‬کشاورزان را به عنوان کنشگران در‬
‫اقتصاد سرمایه داری در نظر گرفته اند ‪ .‬پاتریک مونی(‪ )Mooney‬طرحی‬
‫از ساختار طبقاتی جوامع زراعی ار عرضه کرده است که در آن‬
‫کشاورزان خانوادگی در همجواری کشاورزان سرمایه دار و کارگران‬
‫زراعی وجود دارند ‪ .‬از نظر او کشاورزان خانوادگی یک دسته کنشهایی را‬
‫می توانند انجام دهند که آنها را از مسیر کارگری شدن نجات دهد ‪ .‬این‬
‫کنشها از نظر او عبارتند از اجاره داری‪ ،‬کشاورزی قراردادی‪ ،‬کشاورزی‬
‫پاره وقت‪ ،‬وام گرفتن و مانند آن ‪.‬‬
‫او معتقد است که در حال حاضر چنین کنشهایی توسط کشاورزان‬
‫خانوادگی در کشورهای پیشرفته انجام می شود و همین امر باعث تغییر‬
‫و بقای آنها در سیستم سرمایه داری گشته است ‪ .‬به عبارت دیگر ضمن‬
‫انتقال در کارکرد‪ ،‬در نظام باقی خواهد ماند ‪ .‬در نتیجه ساختار طبقاتی‬
‫که در جوامع زراعی کشورهای پیشرفته بوجو آمده به هیچ وجه دو قطبی‬
‫نیست بلکه مجموعهای از طبقات مختلف است که بعضا ً دارای جایگاه‬
‫طبقاتی ناخالص می باشند ‪.‬‬
‫سه دیدگاه تشریح شده در بال باعث شدند تا تحرکی در جامعه شناسی‬
‫کشاورزی بوجود آید و این شاخه جامعه شناسی اهمیت خود را در بین‬
‫جامعه شناسان روستایی بدست آورد ‪ .‬باید توجه داشت که تازه زمینه‬
‫برای تحقیقات کمی و کیفی در این چارچوب فراهم شده است ‪ .‬یکی از‬
‫جامعه شناسان کشاورزی که بسیار تلش می کند بین نظریه سازی و‬
‫انجام تحقیقات در جامعه شناسی کشاورزی پل محکمی ایجاد نماید‬
‫پروفسور فردریک باتل(‪ )Buttle‬است ‪.‬‬
‫باتل با انجام بیش از چهل تحقیق در زمینه های مختلف جامعه شناسی‬
‫کشاورزی توانسته است در زمانی کوتاه این شاخه تخصصی را به عنوان‬
‫یک علم کاربردی معرفی نماید ‪.‬‬
‫قبل ً بیان شد که جامعه شناسان کشاورزی جدید بر این نکته تأکید دارند‬
‫که گرچه کشاورزی کندتر از سایر شاخه های تولیدی صنعتی زیر نفوذ‬
‫سرمایه داری قرار می گیرد‪ ،‬با این حال نهایتا ً برپایه روابط بین سرمایه و‬
‫نیروی کار به جرگه بخش سرمایه داری صنعتی خواهد پیوست ‪ .‬از این رو‬
‫در نظر گرفتن کشاورزی به عنوان یک شاخه صنعتی جزء اساسی تحلیل‬
‫های جامعه شناسی کشاورزی شده است ‪ .‬در بسیاری از کشورهای‬
‫پیشرفته صنعتی‪ ،‬کشت و صنعت ها یکی از زمینه های اساسی تحقیقات‬
‫جامعه شناسی کشاورزی است ‪ .‬جامعه شناسان کشاورزی با دیدگاههای‬
‫مختلف سعی می کنند با مطالعه کشت و صنعت ها به عنوان هسته ی‬
‫اساسی کشاورزی صنعتی در سطح بسیار وسیعی تولید می کنند و با‬
‫تغییر دادن محصولت و تبدیل آنها به مواد غذایی و سپس بسته بندی و‬
‫عرضه نمودن آنها به بازارهای ملی و بین المللی‪ ،‬در واقع از مزارع تا‬
‫میزغذا خوری را در کنترل خود دارند ‪ .‬کشت و صنعت ها با ادغام درسایر‬
‫شاخه های تولیدی و تجاری شبکه های پیچیده ای را در ساختار کشاورزی‬
‫بوجود آورنده اند که از مرزهای یک مملکت گذشته و جوامع زراعی و‬
‫کشورهای مختلف را به هم مرتبط نموده است ‪ .‬لذا کار جامعه شناسان‬
‫کشاورزی در بررسی تغییرات ساختی بخش کشاورزی روز به روز پیچیده‬
‫تر می گردد ‪.‬‬
‫توسعه ی کشت و صنعت ها باعث گردیده تا تغییرات اساسی در ساختار‬
‫سایر نظامهای بهره برداری (برای مثال بهرهبرداری خانوادگی) بوجود آید‬
‫‪ .‬عده ای از جامعه شناسان کشاورزی بر پایه گسترش کشت و صنعت‬
‫ها‪ ،‬سایر نظامهای بهره برداری را در دو مقطع زمانی مورد بررسی قرار‬
‫می دهند ‪ .‬همین امر باعث گردیده تا تحلیل های تاریخی در جامعه‬
‫شناسی کشاورزی کاربرد زیادی پیدا کند ‪ .‬در اینجا یکی از وظایف‬
‫اساسی جامعه شناسی کشاورزی مطالعه ی نظامهای بهره برداری‬
‫کشاورزی در دو بعد تاریخی و جامعه شناختی میگردد ‪.‬‬
‫لزمه ی چنین مطالعه ای ارائه ی سنخ شناسی در مورد نظامهای بهره‬
‫برداری است ‪ .‬با ترسیم سنخ شناسی نظامهای بهره برداری‪ ،‬در واقع‬
‫جامعه شناسی کشاورزی زمینه را برای دست یابی به یکی از اساسی‬
‫ترین مقوله های جامعه شناختی‪ ،‬یعنی قشر بندی اجتماعی فراهم می‬
‫سازد ‪ .‬سپس در ارتباط با این دو مقوله (انواع نظامها و اقشار اجتماعی‬
‫مربوط به آنها) است که هر جامعه شناسی قادر خواهد بود به هدف‬
‫اصلی تحقیق خود برسد ‪.‬‬
‫تاکنون سنخ شناسیهای متعددی در مورد جوامع زراعی عرضه شده است‬
‫‪.‬یکی از جامع ترین سنخ شناسیها در جامعه شناسی کشاورزی توسط آلن‬
‫دیجنوری عرضه شده است ‪ .‬او بر اساس تعیین شیوه های تولیدی‪ ،‬انواع‬
‫مزارع موجود را مشخص کرده است ‪ .‬به نظر او در هر شیوه ی تولیدی‬
‫خاص چندین نوع مزرعه وجود دارد و هر نوع توسط یک طبقه یا قشر‬
‫اداره می گردد ‪ .‬پس از تعیین سنخ ها و طبقات متعدد‪ ،‬دیجنوری به تحلیل‬
‫مسأله دهقانی و روند تغییر و تحول در جوامع زراعی می پردازد ‪.‬‬
‫جفری پیج در کتاب خود تحت عنوان انقلب کشاورزی‪ :‬جنبشهای‬
‫اجتماعی و کشاورزی صادراتی در جهان توسعه نیافته‪،‬ابتدا یک نسخ‬
‫شناسی از مزارع کشاورزی درکشورهای توسعه نیافته عرضه می کند ‪.‬‬
‫سپس براساس این سنخ شناسی طبقات اجتماعی دربخش زراعی را‬
‫توضیح می دهد و نهایتا ً با ترسیم تضادهای طبقاتی در جوامع زراعی‪،‬‬
‫انواع شورشها‪ ،‬جنبش ها‪ ،‬انقلبها و اصلحات در قرن بیستم را مورد‬
‫بررسی قرار می دهد‪ .‬تحقیق پیج نشان داده است که چگونه ترکیبات‬
‫مختلف طبقات زراعی و غیر زراعی باعث به وجود آمدن واکنش های‬
‫متفاوت نسبت به وضع موجود می گردد ‪.‬‬
‫به طور کلی سنخ شناسی های مختلف براساس الگوی مالکیت بر زمین‪،‬‬
‫شیوه ی بکارگیری نیروی کار‪ ،‬مقدار سرمایه هر واحد‪ ،‬و مدیریت تولید‬
‫است‪ .‬تنوع و ترکیب عوامل مختلف باعث گردیده است تا جامعه شناسان‬
‫کشاورزی مختلف به سنخ شناسیهای متفاوتی برسند ‪ .‬اما در بسیاری از‬
‫این سنخ هایی همچون مزارع جمعی‪ ،‬مزارع معیشتی‪ ،‬مزارع خانوادگی‪،‬‬
‫مزارع سهم بری‪ ،‬مزارع اجاره داری‪ ،‬مزارع تجاری‪ ،‬مزارع سرمایه داری‪،‬‬
‫مزارع صنعتی و مانند آن روبرو می شویم ‪ .‬در ارتباط با اینکه چه‬
‫شاخصهایی بکار گرفته شود‪ ،‬سنخ شناسیها با یکدیگر تفاوتهایی خواهند‬
‫داشت ‪.‬‬
‫مقدار زیادی از انرژی جامعه شناسان کشاورزی که بر روی مسأله‬
‫کشاورزی کار می کنند‪ ،‬صرف شناخت نیروی کار می گردد ‪ .‬این مسأله‬
‫علل زیادی دارد ‪ .‬یکی از علل مهم این است که نیروی کار در بخش‬
‫کشاورزی (هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای پیرامونی) در‬
‫حال کاهش شدید است ‪ .‬پس یک دسته عوامل در ارتباط با این کاهش‬
‫باید مورد بررسی قرار گیرد (از قبیل مکانیزاسیون بخش کشاورزی)‪ .‬از‬
‫طرف دیگر دیده می شود که بخش کشاورزی ضمن از دست دادن‬
‫قسمتی ازنیروی کارغیر بومی را بصورت کارگران مهاجربه خود جذب‬
‫می کند (این حالت هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای‬
‫پیرامونی اتفاق می افتد)‪.‬‬
‫ً‬
‫همین حرکت جمعیت در مناطق کشاورزی که عمدتا خروج افراد بومی از‬
‫مزارع خانوادگی و جذب کارگران خارجی به مزارع صنعتی و سرمایه‬
‫داری است که برای کشورهای مختلف مسأله ساز بوده و در نتیجه‬
‫تحقیقات عمیق تری را در رابطه با مسأله مهاجرت در بخش کشاورزی‬
‫از دو زاویه ی مهاجرتهای داخلی و مهاجرتهای بین المللی باید بررسی‬
‫گردد ‪ .‬مکانیزاسیون بخش کشاورزی کارگران خارجی‪ ،‬سازمان کار را‬
‫پیچیده تر می کند ‪.‬‬
‫مسأله دیگری که ذهن جامعه شناسان کشاورزی را به خود مشغول‬
‫داشته است وجود مزارع کوچک و پاره وقت است ‪ .‬به علت افزایش روز‬
‫افزون این نوع مزارع‪ ،‬بررسی مسائل بخش کشاورزی پیچیده تر شده‬
‫است ‪ .‬بسیاری از کشاورزان پاره وقت ساکن مناطق روستایی و‬
‫کشاورزی نیستند بلکه به طور فصلی در مزارع حضور می یابند ‪ .‬اکثر‬
‫صاحبان این نوع مزارع صاحب مشاغلی در شهرهای کوچک هستند‪ ،‬لذا‬
‫مطالعه ی قشر بندی کشاورزی مشکل گردیده است زیرا این طبقات با‬
‫طبقات شهری ترکیب شده اند ‪ .‬در بین این مزارع کوچک و پاره وقت‪،‬‬
‫مزارعی که برای سرگرمی است و حالت تفریحی دارند دیده می شود ‪.‬‬
‫تعداد و تأثیر مزارع کوچک در بخش کشاورزی کشورهای مختلف (حتی‬
‫کشورهایی مانند ایالت متحده آمریکا و کانادا) بقدری زیاد است که از‬
‫اهمیت آنها نمی توان چشم پوشی کرد ‪ .‬لذا تعداد زیادی از تحقیقات‬
‫جامعه شناسی کشاورزی به این گونه مزارع اختصاص یافته ایت ‪ .‬در‬
‫مجموعه ی این تحقیقات چند مشکل به نظر می خورد ‪ .‬اول اینکه تعریف‬
‫مزرعه ی کوچک و شاخص کوچک بودن یک مزرعه از جامعه ای که به‬
‫جامعه ی دیگر و از نوعی محصول به نوعی محصول دیگر متفاوت است ‪.‬‬
‫برای مثال مزرعه ای که در کانادا کوچک خوانده می شود در ایران جزء‬
‫مزارع کوچک نیست ‪ .‬همچنین اندازه ی بهینه ی مزرعه ای که تولید‬
‫مارچوبه می کند برای تولید گندم کوچک به حساب می آید زیرا با اندازه‬
‫ی بهینه در تولید مارچوبه می توان معشیت یک خانوار را تأمین کرد‬
‫مسئله دیگر تعیین نیروی کار در مزارع کوچک است ‪ .‬بعضی از محققین‬
‫نیروی کار خانوار را در محاسبات خود به حساب می آورند‪ ،‬در حالی که‬
‫بسیاری از محققان تنها نیروی کار رئیس خانوار را در نظر می گیرند ‪.‬‬
‫همین امر باعث شده است تا تعیین میزان دقیق نیروی کار در بخش‬
‫کشاورزی مشکل شود ‪.‬‬
‫بدون شک نقش زنان در بخش کشاورزی اگر از مردان بیشتر نباشد‪،‬‬
‫کمتر نیست ‪ .‬همین امرباعث گردیده تابررسی نقش وپایگاه اجتماعی –‬
‫اقتصادی زنان در کشاورزی مورد توجه خاص جامعه شناسان کشاورزی‬
‫جدید قرار گیرد ‪ .‬به طور کلی در رابطه با نقش زنان در بخش کشاورزی‬
‫چهار مسأله وجود دارد ‪.‬‬
‫مسأله اول‪:‬‬
‫ماهیت و وسعت مشارکت زنان در کارهای مربوط به مزرعه خانه و خارج‬
‫از مزرعه است بررسی اینگونه مسائل بیشتر جنبه ی توصیفی دارد و‬
‫کمیت را از طریق آمار و ارقام ارائه می دهد ‪.‬در این بررسی های زنان‬
‫در رابطه با سه محل کار (خانه‪ ،‬مزرعه‪ ،‬خارج از مزرعه) طبقه بندی می‬
‫گردد وضمنا ً ساعات کار اختصاصی داده شده هرزن به فعالیت های‬
‫مختلف به تفکیک نشان داده می شود ‪ .‬در واقع بیشتر حجم تحقیق نشان‬
‫دادن توزیع فروان فعالیت هاست در این گونه تحقیقات سهم زنان در‬
‫تولید درآمد خانوار محاسبه و معمول ً با سهم مردان مقایسه می شوند در‬
‫یک مفهوم کلی تر‪ ،‬تقسیم کار اجتماعی براساس جنس در جوامع‬
‫کشاورزی ترسیم می شود و بسیاری از مسائل را در ارتباط با آن می‬
‫توان روشن نمود ‪.‬‬
‫مسئله دوم‪:‬‬
‫بررسی فرآیند تغییر نقش زن در خانه مزرعه وخارج از مزرعه است ‪.‬‬
‫یک دسته از محققین سعی کرده اند تا نشان دهند که با تغییر در ابعاد‬
‫خانواده مزرعه نوع تکنولوژی کشاورزی و محصولت نقش زنان در سه‬
‫بعد خانه‪ ،‬مزرعه و خارج از مزرعه تغییر کرده است از یک طرف با‬
‫کوچک شدن خانوار زراعی‪ ،‬زنان فرصت بیشتری پیدا خواهند کرد تا در‬
‫کارهای زراعی به مردان کمک کنند ‪ .‬از طرف دیگر با کوچک شدن اندازه‬
‫ی مزرعه زنان همانند مردان مجبورند برای تکمیل درآمد خانوار خارج از‬
‫مزرعه به صورت پاره وقت کار کنند ‪.‬‬
‫همچنین با به کار گیری تکنولوژی های و جدید کشاورزی و هر چه بیشتر‬
‫مکانیزه شدن مزرعه‪ ،‬زنان به صورت گردانندگان ماشین آلت و ابزار‬
‫کشاورزی درآمدند ‪.‬‬
‫مسئله سوم‪:‬‬
‫بررسی رابطه و همبستگی کار زنان در مزرعه خارج از مزرعه با میزان‬
‫مشارکت مردان در کارهای مزرعه و خارج از مزرعه است ‪ .‬برای این‬
‫منظور عوامل متعددی در نظر گرفته می شود و تأثیر آنها را به عنوان‬
‫متغیرهای نفوذی در مقاطع مختلف بررسی می کنند ‪.‬‬
‫این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد که بین کار زنان و مردان در‬
‫مزرعه با اندازه ی مزرعه چه نوع همبستگی وجود دارد و یا بین کار زنان‬
‫و مردان در خارج از مزرعه با حجم کار در مزرعه چه رابطه ای وجود‬
‫دارد ‪.‬‬
‫بعبارت دیگر پایگاه شغلی زنان به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می‬
‫شود و سایر عوامل بصورت متغیر مستقل به کار می رود ‪ .‬در این نوع‬
‫تحقیقات معمول از تکنیک های آماری پیشرفته استفاده می گردد ‪.‬‬
‫مسئله چهارم‪:‬‬
‫در رابطه با نقش زنان در کشاورزی بررسی استفاده نظام سرمایه‬
‫گذاری از نیروی کار زنان به عنوان یک نیروی کار ارزان و‬
‫استثمارمضاعف زنان به نسبت مردان در بخش کشاورزی است ‪.‬‬
‫در این رابطه ماهیت مرد محوری بخش کشاورزی به فرایند استثمار هر‬
‫چه بیشتر به زنان کمک می کند و سرمایه داری از این موضوع به نفع‬
‫سوء استفاده می نماید استثمار تا به حدی می رسد که زنان در بخش‬
‫کشاورزی به صورت کشاورزان نامرئی هستند و از لحاظ مادی و معنوی‬
‫در رابطه با کارشان پاداش مناسب دریافت نمی کنند در حالی که نقش‬
‫زنان در توسعه ی کشاورزی رو به افزایش است اهمیت دادن به آن به‬
‫علت وجود فرهنگ های مرد محوری چندان رو به افزایش نیست‪ .‬در یک‬
‫مقایسه ی ساده بین زن و مردی که به طور مساوی در یک مزرعه کار‬
‫می کنند در واقع کمک زن به رشد و توسعه ی خانوار و به واحد زراعی‬
‫بیش از مرد است زیرا غیر از کار مزرعه مسؤلیت خانوار و فراهم نمودن‬
‫شرایط باز تولید نیروی کار را به عهده دارد ‪.‬‬
‫جامعه شناسی کشاورزی جدید از دیدگاه اقتصاد سیاسی خود را محدود‬
‫به مسائل ذکر شده در بال نمی کند و در آینده شاهد بررسی مسائل و‬
‫مشکلت حساس تر و تخصصی تری با این دیدگاه خواهیم بود ‪.‬‬

‫محیط شناسی در جامعه شناسی کشاورزی‪:‬‬


‫در این قسمت ابتدا بر چهار جنبه ی محیط اجتماعی کشاورزی تأکید می‬
‫گردد ‪ .‬این چهار جنبه عبارتند از تحولت تکنولوژیکی‪ ،‬جامعه شناسی‬
‫علوم کشاورزی‪ ،‬اثرات تغییرات ساختی مزرعه بر جوامع روستایی‪ ،‬و‬
‫بحران در مزارع ‪ .‬سپس مسائل مربوط به محیط فیزیکی جامعه‬
‫کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد ‪.‬‬
‫تغییرات تکنولوژیکی و اثرات آن بر کشاورزی یکی از موضوعات اساسی‬
‫بررسیهای جامعه شناختی کشاورزی است ‪ .‬نکته اساسی در چنین‬
‫بررسیهایی اثرات مکانیزاسیون سریع بر ساختار کشاورزی و نتایج‬
‫اجتماعی حاصل از آن است ‪ .‬چندین مسأله در این رابطه مورد دقت‬
‫قرار گرفته است‪:‬‬
‫اول‪ :‬تغییرات تکنولوژیکی به شکل انواع ماشین آلت و وسایل کشاورزی‬
‫چه اثراتی بر جوامع کشاورزی گذاشته است ‪.‬‬
‫دوم‪ :‬تولید انواع نهاده های اصلح شده و جدید کشاورزی و گونه های‬
‫مختلف دام و طیور چگونه ساختار کشاورزی را دگرگون کرده است ‪.‬‬
‫سوم‪ :‬شیوه های جدید کشاورزی و دامپروری چه اثراتی بر جوامع‬
‫کشاورزی داشته است‪.‬‬
‫در رابطه با این سه مسأله‪ ،‬جامعه شناسان کشاورزی به مقدار زیادی در‬
‫رابطه با بحثهای اقتصاد کشاورزی بوده اند ‪ .‬آنچه در همه تحقیقات به‬
‫طور مشترک به چشم می خورد این است که منافع حاصل از تحولت‬
‫تکنولوژیکی به صورت سرمایه گذاری مجدد در مزارع درآمده و باعث‬
‫افزایش قیمت و ارزش زمین می گردد ‪ .‬این چنین منافعی بیشتر متوجه‬
‫واحدهای بزرگ کشاورزی است تا واحدهای کوچک ‪.‬‬
‫جامعه شناسان کشاورزی سعی کرده اند تا برای تأثیر تکنولوژیکی بر‬
‫ساختار کشاورزی تبیین جامعه شناختی خاصی عرضه کنند ‪ .‬در این تبیین‬
‫نشان داده شده است که کشاورزان مختلف در بکارگیری نوآوریهای‬
‫محیطی با یکدیگر تفاوت دارند ‪ .‬کشاورزان کوچک به خاطر حفظ محیط‬
‫طبیعی مزرعه خود‪ ،‬از بکارگیری شیوه هایی که خاک را ضعیف و‬
‫فرسوده می کند پرهیز می کنند در حالی که کشاورزانی که در سطح‬
‫وسیع کشاورزی می کنند در اثر بکارگیری شیوه های مدرن ابتدا خاک را‬
‫ضعیف می نمایند‪ ،‬سپس با استفاده از انواع کودهای شیمیایی سعی در‬
‫بازسازی خاک می کنند ‪ .‬همین عامل باعث تغییرات شدیدی در جامعه‬
‫کشاورزی می گردد ‪.‬‬
‫بکارگیری تکنولوژی جدید ساختار طبقاتی و قشربندی اجتماعی در جوامع‬
‫زراعی را به هم زده است ‪ .‬استفاده از تکنولوژی های سرمایه بر‪،‬‬
‫جمعیت زیادی را در جامعه کشاورزی مازاد نموده و آنها را از محیط‬
‫کشاورزی خارج کرده است ‪ .‬خروج تعداد زیادی از افراد از بخش‬
‫کشاورزی باعث بوجود آمدن ساختار طبقاتی محدودتری در جامعه زراعی‬
‫می گردد ‪.‬‬
‫نتیجه یک چنین فرآیندی این است که کشاورزی در دست عده ای محدود‬
‫از افراد جامعه باقی می ماند ‪ .‬ساختار کشاورزی جوامع صنعتی پیشرفته‬
‫نمونه بارزی ازاین روند جدید است ‪ .‬چنین روندی گریبانگیر جوامع‬
‫پیرامونی هم شده است و بسیاری از کشورهای پیرامونی جمعیت زیادی‬
‫را از بخش کشاورزی از دست می دهند ‪.‬‬
‫موضوع دیگری که در جامعه شناسی کشاورزی اهمیت اساسی دارد‬
‫تعیین تأثیر عوامل داخلی و خارجی در مشخص شدن مسیر تحقیقات‬
‫اجتماعی در کشاورزی است ‪ .‬عوامل داخلی مانند الگوی مالکیت و نحوه‬
‫تقسیم کار است و عوامل خارجی مانند نظامهای مبادلتی و اقتصادی در‬
‫سطح ملی و بین المللی می باشد ‪ .‬جامعه شناسان کشاورزی جدید به‬
‫این نتیجه رسیده اند که اهمیت عوامل خارجی نه تنها کمتر از عوامل‬
‫داخلی نیست بلکه در بسیاری موارد بیشتر هم می باشد ‪ .‬امروزه در‬
‫کشورهای پیشرفته‪ ،‬اقتصاد بین المللی و خط مشی های ملی (که در‬
‫بسیاری موارد با توجه به اقتصاد بین المللی است) بر کارکرد نظامهای‬
‫بهره برداری کشاورزی تأثیر زیادی می گذارند و این تأثیر به اندازه ای‬
‫است که در بسیاری مواقع حالت تعیین کنندگی به خود می گیرد ‪ .‬پس‬
‫علوم کشاورزی نمی تواند خود را به سطح خرد و بررسی عوامل تولیدی‬
‫در مزرعه محدود کند ‪ .‬بسیاری از عوامل خارجی محتوای تحقیقاتی را‬
‫مشخص می کنند ‪.‬‬
‫تأکید بر عوامل داخلی و خارجی در تعیین محتوای تحقیقات علمی در‬
‫جامعه شناسی کشاورزی‪ ،‬باعث گردید تا دو دیدگاه در مورد تحقیقات‬
‫کشاورزی بوجود آید ‪.‬‬
‫دیدگاه اول معروف به درون گرایان(‪ )Internalist View‬است که تحت تأثیر‬
‫نظریات روبرت مرتن در مورد جامعه شناسی علوم‪ ،‬بیان می دارند که‬
‫نتایج تحقیقات علمی توسط هنجارهای علمی حاکم بر دانشمندان و‬
‫مؤسسات تحقیقاتی و موضوع تعیین می شوند ‪.‬‬
‫دیدگاه دوم معروف به برون گرایان(‪ )Externalist View‬است که معتقدند‬
‫نتایج تحقیقات علمی تحت تأثیر نهادها‪ ،‬منافع و حجم منابع در دسترس‬
‫دانشمندان است ‪ .‬اینان بیان می دارند که سازمانهای ملی و بین المللی‬
‫مختلف با استفاده از اهرمهای مختلف قدرت (سرمایه‪ ،‬سیاست‪ )... ،‬بر‬
‫انتخاب موضوع در تحقیقات مختلف تأثیر می گذارند و در بسیاری موارد‬
‫محققین حق انتخاب ندارند‪.‬‬
‫در اینجا باید تأکید کرد که نه تنها موضوع بلکه محل و چگونگی اجرای‬
‫تحقیق توسط این سازمانهای پرقدرت مشخص می گردد ‪ .‬ملحظه می‬
‫گردد که در یک دوره زمانی خاص‪ ،‬تحقیقات محققین به یکباره بر یک‬
‫موضوع و یک منطقه خاص متمرکز شده است ‪ .‬این امر عمدتا ً توسط‬
‫سازمانهای مشخصی جهت داده می شود و در رابطه با منافع خاص‬
‫آنهاست ‪ .‬در کشورهای پیشرفته قسمت اعظمی از کمک های تحقیقاتی‬
‫به دانشکده ها و مؤسسات تحقیقاتی کشاورزی از طرف شرکتهای‬
‫خصوصی که دارای منافع خاصی در کشاورزی هستند پرداخت می گردد ‪.‬‬
‫در کشورهای پیرامونی وضع به شکل دیگری است ‪ .‬در بسیاری از این‬
‫کشورها‪ ،‬کمک های مالی تحقیقاتی یا از منافع خارجی است یا از طریق‬
‫بودجه های دولتی است ‪ .‬در هر حال مؤسساتی با گرایشهای خاص تعیین‬
‫کننده تحقیقات هستند ‪.‬‬
‫تأثیر تغییرات ساختی مزارع بر جوامع روستایی یکی دیگر از موضوعات‬
‫مهم در جامعه شناسی کشاورزی جدید است ‪ .‬بسیاری از جامعه شناسان‬
‫کشاورزی معتقدند که هرچه کشاورزی در جوامع روستایی بیشتر تغییر‬
‫کند و خود را با تحولت جدید سازگارتر نماید‪ ،‬تغییر در بخش غیرزراعی‬
‫شدیدتر خواهد شد و ضمنا ً بخش زراعی از تنوع بیشتری برخوردار می‬
‫شود ‪ .‬در نتیجه کیفیت زندگی روستایی افزایش می یابد ‪.‬یکی از نتایج‬
‫عمده تغییرات ساختی در مزارع ایجاد پیوستگی های جدید بین بخش‬
‫زراعی و غیرزراعی است ‪ .‬به همین لحاظ اخیرا ً ملحظه شده که‬
‫کشاورزانی وجود دارند که علوه بر اشتغال به امور کشاورزی‪ ،‬در سایر‬
‫فعالیت های غیرزراعی فعال می باشند ‪ .‬بعبارت دیگر کشاورزان چند‬
‫پایگاهی (یا کشاورزان چند شغلی) از پدیده های جدید در بخش کشاورزی‬
‫و روستایی می باشند ‪.‬‬
‫بحران در مزارع کشاورزی کشورهای مختلف‪ ،‬توجه جامعه شناسان‬
‫کشاورزی را به خود جلب کرده است ‪ .‬جامعه شناسان کشاورزی با‬
‫دیدگاههای نظری متفاوت‪ ،‬بحرانهای کشاورزی را به گونه های مختلفی‬
‫تفسیر می کنند ‪ .‬عده ای بحران در مزارع را ناشی از نفوذ هرچه بیشتر‬
‫نظام سرمایه داری در بخش کشاورزی و فشار وارد بر سایر نظامهای‬
‫بهره برداری می دانند ‪ .‬گروهی دیگر بحرانها را به توزیع نابرابر کمک های‬
‫مالی به کشاورزان نسبت می دهند ‪.‬‬
‫گروه سوم بحران در مزارع را به نفوذ تکنولوژی و عدم توانایی عده ای‬
‫از کشاورزان در بکارگیری آن و در مقابل استفاده بی رویه عده ای از‬
‫کشاورزان از تکنولوژی پیشرفته و تولید مازاد کشاورزی ربط می دهند ‪.‬‬
‫بالخره عده ای از جامعه شناسان کشاورزی معتقدند که بازار و‬
‫افسارگسیختگی در قیمت محصولت کشاورزی عامل اصلی بحران در‬
‫مزارع می باشد ‪.‬‬
‫گرچه بررسی مسائل مربوط به محیط فیزیکی در جامعه شناسی‬
‫(اکولوژی‪ ،‬جغرافیا‪ ،‬انسان شناسی‪)... ،‬‬ ‫روستایی و سایر رشته ها‬
‫امری جدید نیست‪ ،‬اما جامعه شناسی کشاورزی جدید این موضوع را به‬
‫عنوان یکی از مسائل اصلی مورد توجه قرار داده است ‪ .‬مسائلی نظیر‬
‫تضعیف خاکهای کشاورزی‪ ،‬تخریب مراتع و جنگل ها و بسیاری مسائل‬
‫دیگر که بر روی اکولوژی محیط اثر دارند باعث شده تا تعداد زیادی از‬
‫تحقیقات جامعه شناسی به بررسی این مسائل بپردازند ‪ .‬در رابطه با‬
‫تخریب محیط زیست عده ای بر فرسایش خاک و چگونگی حفظ آن تأکید‬
‫نهاده اند ‪ .‬اینان معتقدند که فرسایش خاک بیشتر یک مسأله اقتصادی –‬
‫اجتماعی است تا یک مسأله طبیعی ‪ .‬تحقیقات زیادی نشان داده اند که‬
‫چگونه نظامهای بهره برداری خاصی باعث تخریب و فرسایش خاک در‬
‫مناطق مختلف جهان می شوند ‪ .‬یک دسته تحقیقات بر روی فعالیت های‬
‫تخریبی کشت و صنعت ها و به عنوان شرکتهای چند ملیتی مختلف تمرکز‬
‫نموده و نشان داده اند که چگونه حفظ خاک و محیط زیست برای این‬
‫شرکتها مطرح نیست و تا توانسته اند از محیط فیزیکی سوء استفاده‬
‫نموده و سپس آن را رها می کنند‪ .‬تحقیقات دیگری هم بر روی مسأله‬
‫تأثیر فعالیت های صنعتی بر محیط کشاورزی تمرکز یافته و عمدتا ً بین‬
‫تخریب جدید مجموعه مسائل فیزیکی‪ ،‬تکنولوژیکی‪ ،‬اجتماعی و اقتصادی‬
‫را در تغییرات محیطی در نظر می گیرند و سپس این عوامل را به‬
‫صورت متغیرهای مستقل در نظر گرفته‪ ،‬تأثیر آن را بر متغیرهای وابسته‬
‫ای همچون سطح زندگی کشاورزان در روستاییان اندازه گیری می نمایند‬
‫‪.‬‬
‫مسائل محیط شناختی در جامعه شناسی کشاورزی اهمیت فزاینده ای‬
‫دارد و امروزه با پیدایش گروه های فعال طرفدار حفظ محیط زیست‪،‬‬
‫این گونه بررسیها حالت کاربردی پیدا کرده است‪ .‬به نظر می رسد که در‬
‫آینده تحقیقات بیشتری به این شاخه تخصصی اختصاص داده شود ‪ .‬دو‬
‫عامل در افزایش اهمیت این شاخه مطالعاتی مؤثر است‪ :‬اول علقه‬
‫مردم به حفظ محیط زیست و جلوگیری از آلوده نمودن محیط طبیعی‬
‫توسط منافع خاص‪ ،‬دوم بیدارشدن دولتها برای حفظ منابع طبیعی خود‬
‫برای نسلهای آینده ‪.‬‬

‫آینده جامعه شناسی کشاورزی‬


‫جامعه شناسی کشاورزی به عنوان یک علم پویا روندهای خاصی را در‬
‫آینده دنبال خواهد کرد ‪ .‬اولین روندی که در حال شکل گیری می باشد‬
‫این است که سلطه نظریه های قیاسی در مورد ساختار زراعی کاهش‬
‫می یابد و در مقابل آن دسته از رهیافتهای نظری که بر تنوع اشکال‬
‫کشاورزی در زمانها و مکانهای مختلف تأکید دارند‪ ،‬افزایش خواهند یافت‬
‫‪ .‬روند دوم چنین است که کشاورزی در دو بعد اساسی مورد بررسی‬
‫قرار خواهد گرفت‪ :‬بعد اول‪ ،‬نظامهای تولید کالیی ‪ .‬و بعد دوم‪ ،‬ساختار‬
‫اجتماعی روستایی‪ ،‬کشاورزی در چارچوب ساختارهای وسیع تری همچون‬
‫ساختار روستایی‪ ،‬منطقه ای‪ ،‬ملی‪ ،‬و بین المللی مورد ارزیابی قرار‬
‫خواهد گرفت ‪.‬‬
‫روند سوم در جامعه شناسی کشاورزی توجه به تولید مواد غذایی و‬
‫محصولت کشاورزی به عنوان کالهای بین المللی است ‪ .‬تولید و توزیع‬
‫مواد غذایی بصورت یک عامل اقتصادی – سیاسی بین المللی درآمده و‬
‫در بسیاری موارد تعیین کننده روابط بین المللی شده است ‪.‬احتمال در‬
‫آینده مواد غذایی را بیشتر به عنوان یک اسحله در نظر گرفت ‪ .‬لذا‬
‫بررسیهای اقتصاد سیاسی کاربرد بیشتری در مورد تولید و توزیع مواد‬
‫غذایی خواهند داشت ‪ .‬چهارمین روندی که در حال شکل گیری است این‬
‫است که در بررسیهای کشاورزی اثرات فزاینده تحقیقات و تغییرات‬
‫تکنولوژی مورد توجه قرار خواهد گرفت و جامعه شناسان کشاورزی‬
‫مجبورند برای این دو مقوله مفهوم بندیهای نظری پایه ریزی نمایند ‪.‬‬
‫روند پنجم در مطالعات جامعه شناسی کشاورزی تأکید بر روی اهمیت‬
‫نقش زنان در کشاورزی است ‪ .‬گرچه تاکنون در تحقیقات مربوط به‬
‫جوامع زراعی‪ ،‬نقش زنان را هم مورد بررسی قرار می داده اند‪ ،‬اما از‬
‫آنجایی که به کمیت و کیفیت مشارکت زنان دربخش زراعی توجه کافی‬
‫نشده است‪ ،‬لذا آنچنان که شایسته این نیروی کار است‪ ،‬مورد بررسی‬
‫اساسی قرار نگرفته اند‪ ،‬به نظر می آید که در آینده جامعه شناسی‬
‫کشاورزی ناگزیر از بررسی دقیق تر نقش زنان در ساختار کشاورزی‬
‫باشد ‪ .‬شمشمین روند در جامعه شناسی کشاورزی کاربرد هرچه بیشتر‬
‫روشهای تحقیقاتی تاریخی برای ریشه یابی علل مسائل و مشکلت‬
‫ساختار کشاورزی است ‪.‬‬
‫در مقابل این شش روند جدیدی که در جامعه شناسی کشاورزی در حال‬
‫شکل گیری است‪ ،‬نکاتی وجود دارند که جامعه شناسان کشاورزی توجه‬
‫کافی به آنها ننموده اند و همین امر باعث کندی روند توسعه این علم‬
‫شده است ‪ .‬گرچه همیشه به خط مشی های کشاورزی توجه شده است‪،‬‬
‫اما از زاویه نظری ارتباط چندانی بین شکل بندی خط مشی ها و نظریات‬
‫در مورد دولت ایجاد نشده است ‪ « .‬دولت » یکی از مقوله های اساسی‬
‫مختلف خط مشی های کشاورزی بوجود می آید‪ ،‬در ارتباط مستقیم با‬
‫ماهیت و ساختار دولتهاست که باید به طور نظری تبیین گردد ‪.‬‬
‫امروزه پرداخت وامها و سوبسیدها در کشاورزی بسیار تعیین کننده شده‬
‫اند و این مسائل در جامعه شناسی کشاورزی کمتر مورد توجه قرار‬
‫گرفته است ‪ .‬پرداخت وامها و سوبسیدها باعث شده که مؤسسات مالی‬
‫خصوصی و دولتها را در زمینه کشاورزی ذی نفع نماید و لذا به عنوان‬
‫نیروهای تعیین کننده در اقتصاد کشاورزی مطرح باشند ‪ .‬لذا به نظر می‬
‫رسد که چنین مسائلی باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند ‪.‬‬
‫کمبود دیگری که در تحقیقات کشاورزی ملحظه می گردد عدم ملحظه‬
‫ارتباط بین بحران های کشاورزی و اقتصاد جهانی است ‪ .‬بسیاری از‬
‫بحران هایی که در کشاورزی کشورهای مختلف بوجود می آید ناشی از‬
‫حرکت های اقتصاد جهانی است که تأثیر خود را به اشکال گوناگون می‬
‫گذارد و یکی از این شکلها‪ ،‬بحران در کشاورزی است ‪.‬‬
‫چهارمین کمبود در جامعه شناسی کشاورزی مطالعات مقایسه ای بین‬
‫ساختار کشاورزی کشورهای مختلف است ‪ .‬اغلب مطالعات جامعه‬
‫شناسی کشاورزی در چارچوب یک کشور انجام گرفته است در حالی که‬
‫نیاز به مطالعات مقایسه ای منطقه ای‪ ،‬قاره ای و بین المللی است که تا‬
‫مسائل کشاورزی به طور جامعه شناخته شوند ‪.‬‬
‫پنجمین کمبودی که در تحقیقات جامعه شناسی کشاورزی وجود دارد‬
‫مربوط به مطالعات میدانی دقیق قوم نگاری است ‪ .‬اگر مطالعات قوم‬
‫نگاری دقیقی انجام گیرد ‪ .‬تفاوتهای قومی در فعالیتهای کشاورزی‬
‫مشخص می گردد‪ ،‬لذا برنامه ریزان از نوشتن نسخه های یکسان برای‬
‫توسعه ی کشاورزی اقوام مختلف پرهیز خواهند کرد ‪.‬‬

‫نتیجه گیری‬
‫جامعه شناسی کشاورزی همزمان با جامعه شناسی روستایی پدید آمد‬
‫اما به طور رسمی از اوایل دهه ی ‪ 50‬شمسی در بین جامعه شناسان‬
‫مطرح گردید ‪ .‬این شاخه ی تخصصی جامعه شناسی موضوعات خاصی‬
‫را در میدان کشاورزی مورد بررسی قرار می دهد ‪ .‬گر چه مدت زمان‬
‫کوتاهی از پیدایش آن می گذرد‪ ،‬اما به لحاظ اهمیت موضوع‪ ،‬چارچوبهای‬
‫نظری و روشها و ابزار تحقیقاتی جامعی دارد که با تکیه بر آنها تحقیقات‬
‫بسیاری انجام گرفته است ‪ .‬با توجه به اینکه کشاورزی بخش حساسی از‬
‫زندگی اجتماعی – اقتصادی انسانها را تشکیل می دهد‪ ،‬خیلی سریع‬
‫تحقیقات در جامعه شناسی کشاورزی حالت کاربردی به خود گرفته است‬
‫‪.‬‬
‫جامعه شناسی کشاورزی به علت ماهیت موضوع مورد تحقیقش مجبور‬
‫است که ارتباط تنگاتنگی با سایر شاخه های علوم اجتماعی نظیر انسان‬
‫شناسی‪ ،‬مردم شناسی‪ ،‬اقتصاد کشاورزی‪ ،‬اکولوژی و جغرافیا داشته‬
‫باشد به طوری که در بسیاری از مواقع خط و مرز کشیدن بین تحقیقات‬
‫جامعه شناسی کشاورزی با این رشته ها کاری غیر ممکن است ‪.‬‬
‫اما به هر جهت تأکید جامعه شناسی کشاورزی بر روی بررسی‬
‫شاخصهای اجتماعی در ساختار کشاورزی است ‪.‬‬
‫تنوع موضاعات در جامعه شناسی کشاورزی‪ ،‬این شاخه ی علمی را به‬
‫محیطی باز برای مطالعات علمی تبدیل نموده است ‪ .‬که دامنه ای وسیع‬
‫از روند های جدید در آینده ی این علم دیده می شود ‪ .‬با این حال‬
‫محدودیت هایی گریبانگیر این علم شده که امید است با گسترش هر چه‬
‫بیشتر چارچوبهای نظری و تحقیقاتی‪ ،‬این کمبود ها برطرف گردد ‪.‬‬
‫منابع و مآخذ‪:‬‬
‫‪ -1‬اشرف احمد – جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران‬
‫–انتشارات اطلعات– تهران –چاپ اول ‪1361‬‬
‫‪ -2‬اقبالیان‪ ،‬محمد جواد‪-‬مهاجرت در ایران در دهه های اخیر(شهرنشنی در‬
‫ایران)‪ -‬انتشارات آگاه – تهران –‪1363‬‬
‫‪-3‬مطالعات توسعه ی مناطق روستایی –مرکز تحقیقات و بررسی مسائل‬
‫روستایی جهاد سازندگی استان فارس‪ -‬شیراز –‪1369‬‬
‫‪ -4‬زندرضوی‪ ،‬سیامک – جامعه ی روستایی و نیازهای آن –شرکت سهامی‬
‫انتشار – تهران – ‪1364‬‬
‫‪-5‬جنبه های جامعه شناختی ترویج در ایران – جهاد – سال هشتم – شماره‬
‫ی ‪ -110‬تیرماه ‪1367‬‬
‫‪ -6‬لمسه چی‪ ،‬عبدالهادی – تغییرات اجتماعی در روستاهای ایران –‬
‫انتشارات نوید‪ -‬شیراز – ‪1369‬‬
‫‪ -7‬لهسائی زاده‪ ،‬عبدالعلی – دیدگاههای جامعه شناختی مهاجرت از‬
‫روستاها به شهر –شیراز – انتشارات نوید – ‪1368‬‬
‫‪-8‬جامعه شناسی روستایی –انتشارات کیهان ‪ -‬تهران – ‪1366‬‬
‫‪ -9‬ترجمه منوچهر امیری – مالک و زارع در ایران –چاپ دوم‪ -‬بنگاه‬
‫ترجمه و نشر کتاب – تهران‪1345 -‬‬
‫‪ -10‬لهسائی زاده‪ ،‬دکتر عبدالعلی – جامعه شناسی کشاورزی –انتشارات‬
‫اطلعات – چاپ اول ‪1372 -‬‬
‫‪-11‬ژرژ گورویچ‪-‬مبانی جامعه شناسی – ترجمه باقر پرهام‬
‫‪-12‬منوچهر محسنی – مقدمات جامعه شناسی‬
‫‪-13‬آنتونی گیدنز‪-‬جامعه شناسی – ترجمه منوچهر صبوری‬

You might also like