You are on page 1of 1

‫مم و انواع آن‬

‫بحث مت ّ‬
‫مم در لغت یعنی تمام کننده ی چیزی و در دستور زبان فارسی یعنی تمام‬ ‫مت ّ‬
‫مم به دانش‬ ‫کننده ی معنی کلمه ای نظیر فعل ‪ ،‬صفت ‪ ،‬و‪....‬برای تفهیم بهتر مت ّ‬
‫آموز می توان آن را به سه دسته تقسیم کرد ‪:‬‬
‫مم برای‬ ‫مم اختیاری (‪-3‬مت ّ‬ ‫مم قیدی ) مت ّ‬ ‫مم اجباری ( ‪ -2‬مت ّ‬ ‫مم فعل ) مت ّ‬ ‫‪ -1‬مت ّ‬
‫یکی از اجزای جمله به غیر از فعل‬
‫مم فعل ‪:‬‬ ‫‪ -1‬مت ّ‬
‫برخی افعال با وجود داشتن نهاد و احیانا ً مفعول و مسند معنی کامل ندارند و‬
‫نقطه ی ابهامی یا بهتر بگوییم علمت سوالی در ذهن باقی می ماند ‪ .‬اگر جواب‬
‫ممی است که‬ ‫سوال مطرح شده در ذهن با حرف اضافه همراه باشد ‪ ،‬همان مت ّ‬
‫باید در جمله لحاظ شود تا معنی فعل کامل گردد ‪.‬‬
‫مم فعل‬ ‫مم ها ‪ ،‬به دلیل این که تمام کننده ی معنی فعل هستند مت ّ‬ ‫این گونه مت ّ‬
‫نامیده می شوند ‪ ،‬به همین دلیل در شمارش اجزای جمله بایدبه حساب بیایند ‪،‬‬
‫هر سه‬ ‫بنابراینتر ‪:‬‬
‫عبارت کوتاه‬‫دوری از ‪.‬‬ ‫شوند ‪ .‬به‬
‫آشنایی با ‪،‬‬ ‫نامیده می‬ ‫هدف از ‪،‬‬ ‫اجباری‬ ‫گفت ‪:‬‬ ‫مم‬ ‫توانمت ّ‬ ‫می این‬ ‫بنا بر‬ ‫از سوی دیگر‬
‫حذف شدن نیست و در شمارش اجزای اصلی محسوب می‬ ‫قابل مثل ً ‪:‬‬ ‫گیرند ‪.‬یا‬ ‫فعل ‪:‬‬ ‫مممی‬ ‫مم مت ّ‬
‫اسم‬ ‫کلمه مت ّ‬
‫افترا‪ .‬و حسد به خدا پناه برد ‪.‬‬ ‫‪ -‬او از ترسشود‬
‫مم‪ .‬قیدی‪:‬‬ ‫پناهمت ّ‬
‫برد‬ ‫‪ -‬او به خدا ‪-2‬‬
‫داردبه این نوع‬ ‫شود ‪.‬‬ ‫علت‬ ‫می‬ ‫ظاهر‬
‫قید‬ ‫مفهوم‬ ‫مم‬‫مت ّ‬ ‫اضافه و‬
‫شده ‪،‬‬ ‫حرفحذف‬ ‫مم‬ ‫گاهی در جمله قید به صورت‬
‫جمله ای است با معنی کامل و در واقع مت ّ‬
‫مم های قیدی در مفهوم اصلی جمله تاثیری‬ ‫گویند‪ .‬مت ّ‬
‫ندارد ‪.‬‬ ‫می کامل‬ ‫معنی‬ ‫قیدی‬ ‫برد «‬ ‫مم‬ ‫مم» ‪ ،‬مت‬
‫پناه ّ‬ ‫او‬ ‫‪.‬و یا جمله یمت ّ‬
‫است ‪،‬به همین دلیل به‬ ‫جمله‬
‫توانیم‬ ‫کردنشان ‪،‬ازمی‬
‫مفعول دارد‬ ‫حذف‬ ‫نقش‬ ‫آن«ها ‪،‬‬ ‫پناه‬‫تشخیص‬ ‫این که »‬ ‫ونحوه ی‬ ‫ندارندتوجه به‬ ‫در این صورت با‬
‫قیدی قابل حذف شدن است و در شمارش اجزای‬ ‫به خدا‬ ‫مم‬ ‫برد ّ‬‫معروفند ‪.،‬مت‬
‫پناه به خدا‬ ‫اختیاری‬ ‫به خدا ‪،‬‬ ‫مم‬ ‫او ّ‬‫‪ ،‬بگوییم ‪ » :‬مت‬
‫از میان این عبارات پناه به خدا « دارای معنی است ‪ .‬پس » پناه « اسم گرفته‬ ‫‪.‬‬ ‫شود‬ ‫نمی‬ ‫محسوب‬ ‫اصلی‬
‫مم برای یکی از کلمات جمله به غیر از فعل‪:‬‬ ‫‪ -3‬مت ّ‬ ‫است ‪.‬‬
‫رو به انواع زیر تقسیم‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫است‬
‫کب بودن فعل نیز توجه کرد ‪.‬‬‫ارتباط‬ ‫در‬ ‫کلمه‬ ‫ی‬ ‫تجزیه‬
‫مم باید به ساده و مر ّ‬ ‫با‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫نوع‬ ‫این‬
‫‪ -4‬در تشخیص مت ّ‬
‫افتخار می کند ‪.‬‬ ‫شود‬ ‫میاش‬ ‫‪ -‬او به قبولی‬
‫مفعول ‪،‬‬ ‫است ‪،‬اما‬
‫های نهاد‬‫اجباری‬‫ممنقش‬ ‫یکیمتاز‬ ‫برای که‬
‫ممگرفت‬ ‫وقتی وکه مت ّ‬
‫نتیجه‬ ‫کردن به «‬ ‫افتخاراسم ‪:‬‬ ‫مم‬ ‫الف‪ »( :‬مت ّ‬ ‫می توان گفت‬
‫ّ‬
‫بیاید می کند «‬ ‫است و »‬ ‫مم‬ ‫مفعولمت ّ‬ ‫مضاف الیه و‬ ‫افتخار «‬ ‫مسند ‪،‬‬ ‫باید دانست که »‬
‫صفت بیاید ‪.‬‬ ‫است ‪.‬‬ ‫برای‬‫درست‬ ‫مم‬ ‫مت ّ‬ ‫که «‬ ‫وقتیاش‬ ‫قبولی‬ ‫صفت (‬ ‫افتخار به‬ ‫مم‬ ‫مت ّ‬ ‫‪.‬پس( »‬ ‫فعل ساده ب‬
‫‪.‬‬ ‫شود‬ ‫آورده‬ ‫قید‬ ‫نقش‬ ‫برای‬
‫مم باید مبحث قید و مفاهیم قیود را دقیقا ً شناخت‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫که‬ ‫زمانی‬ ‫‪:‬‬ ‫قید‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫(‬ ‫ج‬
‫‪ -5‬برای دریافت بیشتر مت ّ‬
‫جمله باشد ‪ .‬اغلب‬ ‫د های قیدی مفاهیمی از قبیل زمان ‪ ،‬مکان ‪ ،‬کیفیت و ‪...‬دارند ‪-.‬‬
‫شبه‬ ‫معنی‬ ‫ی‬ ‫کننده‬ ‫تمام‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫که‬ ‫وقتی‬ ‫‪:‬‬ ‫جمله‬ ‫شبه‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫(‬ ‫مم‬‫‪ -6‬زیرا مت ّ‬
‫دارند ؛‬ ‫علت (‬ ‫مم‬ ‫مت ّ‬‫نیاز )بهقید‬ ‫دویدم ‪.‬‬ ‫جمله ها‬ ‫هیجان می‬ ‫‪ -‬از فرط شبه‬
‫این (همه زحمت ! وای بر شما ! یا در جملت‬ ‫قیدازمکان‬ ‫حیف‬ ‫یافت!‪) .‬‬ ‫تولد علی‬ ‫احسنت بر‬ ‫خرجرد جام‬ ‫‪ - -‬جامی درنظیر ‪:‬‬
‫اختصاصی دارد ‪.‬ممکن است فعل در نظام‬ ‫اسم است‬ ‫«ی‬ ‫اضافه‬‫جه‬ ‫حرف تو ّ‬ ‫کلمه ی »‬ ‫زیر یا دو‬ ‫‪ -7‬هر فعل یک‬
‫مم دارد ‪:‬‬ ‫آمده و در تمام نقش ها احتیاج به مت ّ‬ ‫متعددیمتعدد‬
‫بگیرد ‪.‬‬ ‫نقش های‬ ‫مفاهیم‬ ‫که در‬ ‫معنایی زبان ‪،‬‬
‫گرفتن ( ‪ -----‬از ؛‬ ‫یاد است ‪.‬‬ ‫پسندیده‬ ‫آموختن )‬ ‫مطلب‬ ‫‪-----‬به ؛‬‫جه (به این‬ ‫آموختن ) یاد‪ -‬تو ّ‬
‫دادن‬
‫؛اندیشیدن ) ترسیدن( ‪ ----‬از ؛‬ ‫جه نمایید ‪.‬‬ ‫تو ّبه‬ ‫‪------‬‬ ‫مطلب‬ ‫کردن (‬ ‫فکر این‬ ‫اندیشیدن ) ‪ -‬به‬
‫اضافه بای اختصاصی عبارتند از ‪ » :‬به ‪ ،‬با ‪ ،‬از ‪ ،‬بر ‪ ،‬در « ‪.‬کاربرد حروف »‬
‫‪...‬‬ ‫گرفت‬ ‫نتیجه‬ ‫توان‬ ‫می‬ ‫مطلب‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫جه‬ ‫ّ‬ ‫تو‬ ‫‪-‬‬ ‫حروف‬
‫جه به این مطلب است ‪.‬‬ ‫تو ّ‬ ‫‪،‬‬ ‫دانشگاه‬
‫محدود است و انگشت شمار ‪.‬‬ ‫استادان‬ ‫نظر‬ ‫‪-‬‬ ‫بر و در«‬
‫مم ندارند ‪،‬‬ ‫افعالمت ّ‬
‫نیاز به‬ ‫افعال‬
‫برای‬ ‫ایناز «‬‫یک ‪،‬ازبا ‪،‬‬ ‫هیچ» به‬ ‫حروف‬ ‫دریافت که‬ ‫توان بر «اما‬ ‫میتاختن‬ ‫ملیبر ‪،‬‬ ‫با ‪،‬اندک تأ ّ‬
‫شوریدن‬ ‫» گنجیدن در‬
‫ممی » به این مطلب « را حذف کرد ‪ ،‬زیرا معنی‬ ‫دیگر‪ .‬نمی توان گروه مت ّ‬ ‫سویروند‬ ‫کار می‬ ‫متعددی به از‬
‫اختصاصی داشته باشد ‪ ،‬فقط با همان حرف‬ ‫شود ‪ ،‬پس ‪:‬‬ ‫اضافه ی‬ ‫ناقص می‬ ‫حرف‬ ‫جمله‬ ‫‪ -5‬وقتی فعلی‬
‫جای به حساب می‬ ‫اجزایرااصلی‬
‫جزءدیگری‬ ‫است و نه‬
‫اضافه ی‬ ‫حروف‬ ‫شدن‬ ‫توانیم‬ ‫حذف‬ ‫نمی‬‫قابل‬ ‫یعنی‬ ‫سوم ؛‪ :‬نه‬ ‫می یابد‬ ‫کاملنوع‬ ‫مم‬ ‫اضافه معنیمت ّ‬
‫آید‪. .‬‬ ‫گزین آن کنیم‬
‫نازد ‪ ).‬معنی کامل است (‬ ‫آوری‬ ‫یاد می‬ ‫‪ -‬او به مادرش‬
‫مم‬‫مم دارند مگر این که مت ّ‬ ‫به(مت ّ‬ ‫باشند نیاز‬
‫نازد ؟‬ ‫کهچه می‬ ‫نقشیبه‬ ‫نیست ‪،‬‬ ‫کاملهر‬ ‫معنی ‪ :‬در‬ ‫تفضیلی‬ ‫نازد )‬ ‫صفات‬ ‫مادرش‪ -‬می‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ -‬او با‬
‫‪.‬‬ ‫باشد‬ ‫شده‬
‫مم اجباری می گیرند ‪ ،‬وقتی به صورت مصدر یا اسم در‬ ‫حذف‬ ‫بسیار‬ ‫وضوح‬ ‫خاطر‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫آن‬
‫‪ -6‬فعل هایی که مت ّ‬
‫یافت ‪.‬‬
‫توانگرفت‬ ‫خواهند‬ ‫اینرانمی‬ ‫سوم‬ ‫تر از‬ ‫انبوهنوع‬ ‫مم‬ ‫‪ -‬بیشه ای‬
‫‪ ،‬جمله حضور یابند ؛ مت ّ‬
‫‪.‬‬ ‫نیستم‬ ‫علی‬ ‫حسین‬
‫این کلمات به صورت مضاف الیه در جمله حضور یافته باشند ‪.‬‬ ‫از‬ ‫تر‬ ‫بزرگ‬ ‫‪:‬‬ ‫گوید‬ ‫می‬ ‫حسنک‬ ‫مم‬ ‫‪-‬‬
‫مگر این که مت ّ‬
‫‪ -‬باید شایسته تر از این اندیشید ‪.‬‬
‫بیندیشیم ‪ ،‬سپس سخن بگوییم ‪.‬‬ ‫اجباری (‬ ‫ابتدا‬ ‫مم‬ ‫‪ -‬بهتر است که‬
‫‪ -‬به آینده می اندیشم ) مت ّ‬
‫از (قبیل ‪ :‬بسیاری ‪ ،‬برخی ‪ ،‬بعضی و گروهی از اسم‬ ‫مم اسم‬ ‫مبهم‬ ‫های‬ ‫اسم‬ ‫‪ -2‬برخی از‬
‫‪ -‬اندیشیدن به آینده زبیاست ‪ ).‬مت ّ‬
‫مم نیاز دارند ‪.‬‬ ‫گروه نیز به مت ّ‬ ‫اسم (‬ ‫دسته ‪،‬‬ ‫مم‬ ‫ده ‪،‬‬
‫مت‬ ‫ّ‬
‫)‬ ‫ع‬
‫‪.‬‬ ‫زیبا مثل‬
‫ست‬ ‫آیندهجمع‬ ‫‪ -‬اندیشه به های‬
‫ّ‬
‫مم به صورت مضاف الیه آمده ‪ ،‬ومضاف الیه‬ ‫‪:‬‬ ‫مم‬ ‫ّ‬ ‫مت‬ ‫انواع‬ ‫تشخیص‬ ‫در‬ ‫نکاتی‬
‫‪ -‬انذیشه ی آینده را دارم ‪ ).‬مت ّ‬
‫مم را حذف کنیم ‪.‬اگر‬ ‫مم داریم باید ابتدا حرف اضافه و مت ّ‬ ‫‪ -1‬وقتی در جمله مت ّ‬ ‫است (‬
‫مم ‪ ،‬اختیاری است ‪.‬‬ ‫وارد نشد ‪ ،‬مت ّ‬ ‫جمله خللی‬
‫اجباری (‬ ‫مم‬ ‫در معنی اصلی‬
‫‪ -‬او ازتاریکی می ترسد ) مت ّ‬
‫است یا یکی دیگر از کلمات جمله ‪ .‬می‬ ‫اسم (‬ ‫فعل‬ ‫مم‬ ‫‪ -2‬در غیر این صورت یا متعلق به‬
‫‪ -‬ترس از گناه روح را متعالی می سازد ‪) .‬مت ّ‬
‫به (تک تک کلمات جمله اضافه کرد و با‬ ‫اسم‬ ‫ممآن‬ ‫مت از‬ ‫پس‬ ‫میفعل و‬
‫سازد )‬ ‫متعالی به‬
‫اضافه را‬ ‫حرف را‬ ‫گناه روح‬ ‫‪ -‬ترسیدن ازتوان‬
‫ّ‬
‫داد‪ .‬گیرند ‪ ،‬مگر‬ ‫تشخیصنمی‬‫مم اجباری‬ ‫مم را‬
‫(مت ّ‬ ‫مت ّ‬ ‫نوع‪...‬‬ ‫گشت ‪،‬‬ ‫داری ‪،‬‬ ‫شد ‪،‬‬ ‫معنی‬ ‫رابطه ‪،‬یبود‪،‬‬ ‫ایجاد) است‬ ‫‪ -7‬افعال ربطی‬
‫میبا محیط مدرسه و‬ ‫کودکان‬
‫آشنایی انجام‬
‫دبستانیمسند را‬ ‫مم ‪ ،‬کار‬ ‫‪ -‬در انگلستان هدف از آموزش پیش‬
‫زمانی که مسند نداشته باشند در این صورت مت ّ‬
‫تمرین دوری از خانواده و منزل است ‪.‬‬ ‫دهد ‪.‬‬
‫مم قیدی‬ ‫استانگلستان ‪ -------‬مت ّ‬ ‫‪ -‬او جنوبی ‪ -‬در‬
‫مم ها جمله به این صورت در می آید ‪:‬‬ ‫حذف مت‬
‫است ّ‬ ‫جنوب‬ ‫اهالی‪ -‬با‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ - .‬او از‬
‫‪ -‬هدف ‪ ،‬آشنایی کودکان و تمرین دوری است ‪.‬‬ ‫مسند‬
‫واضح است که چنین جمله ای معنای تمام و دقیق ندارد و این سوالت را در پی‬ ‫********‬
‫چه چیز ؟‬ ‫از را‬‫دوریزیر‬
‫؟ های‬ ‫از چیز‬
‫جمله‬ ‫یکچه‬ ‫آشنایی با‬
‫مم ‪ ،‬هر‬ ‫خواهد داشت ‪ :‬هدف از چه چیزی ؟‬
‫بر اساس جانشین سازی وافزودن وکاستن مت ّ‬
‫مم وحرف اضافه را بررسی کنید ‪:‬‬ ‫تغییر دهید ووضعیت مت ّ‬
‫‪ -‬مریم از خداوند راضی است ) نیارمند ‪ ،‬شادمان ‪ ،‬رقیق‪،‬امیدوار ‪ ،‬بلند قد ‪(...‬‬
‫جه‪ ،‬رفاقت ‪(....‬‬ ‫‪ -‬نمونه ‪ ------‬مریم به محبت نیازمند است ‪ ).‬نظر ‪ ،‬اندیشه ‪ ،‬تو ّ‬
‫‪ -‬اکرم با دوستش مصاحبه کرد ‪.‬‬
‫‪ -‬محمود به ماه نظر کرد‪.‬‬

You might also like