Professional Documents
Culture Documents
جمع وترتیب:
)( -شیخ عبدالعزیز بممن بمماز در مممورد فرقممه سممتگار رسممیده شممد، 3
علمت رستگاران
-1رستگاران جماعت اندکی در بین مردمند ،و رسول
ء: طوَبى ل ِل ْ ُ
غَرَبا ِ الله برای آنان دعا فرمود که گفتُ » :
ُ ُ
م
ه ْصي ِع ِ ن يَ ْ
م ْ
ر َ ء ك َِثي ٍ
و ٍ
س ْ
س َ
فى أَنا ِ ن ِ حو َ صال ِ ُ
س َ أَنا ٌ
َ
م« »خوشا به حال غریبان :مردمی ه ْ
ع ُطي ُن يُ ِ م ْ أك ْث َُر ِ
م ّ
صالح در بین مردم بدفراوان ،مخالفان آنها بیشتر از
موافقان آنها است«.
یدهممد﴿ : و قرآنکریم در مدح آنان چنین خبر م
) ﴾سممورة سممباء ،آیممة » (13و تعممداد کمممی از بنممدگانم
سپاسگزارند«.
رسممتگاران مممورد دشمممنی بسممیاری از مممردم واقممع -2
بهای بد ویکنند ،و به لق یشوند ،و مردم بر آنها افترا م
م
های از حالت یکنند ،و این نمون
فشان م اوصاف زشت وص
پیغمبران است که خداوند در بارة آنها فرموده اسممت﴿ :
) ﴾سورة انعام ،آیة » (112و اینچنین بممرای
نهایی از انممس وهر پیغمبری دشمنی قرار دادیم – شممیطا
جن – که برای فریباندن گفتارهای زیبا و آراسته به یکدیگر
یکنند«.
الهام م
و رسول الله نیز هنگامی که قوم خود را به توحید
دعوت کرد ،او را ساحر دروغگو خواندند ،در حالی که قبل
ینامیدند.
از آن او را راستگوی با امامت م
تهای رستگاران این بعضی از راه و روش و علم
لهای آینده در بارة عقیده این گروه سخن است ،و در فص
خواهیم گفت ،تا ما نیز به خواست خدا بر عقیده آنان
باشیم.
﴿﴾13
گروه رستگار
گروه مورد تأیید پروردگار چه کسانیند؟
مِتى ُ طائ ِ َ ل َ -1رسول الله فرمود» :ل َ ت ََزا ُ
نأ ّ م ْ ة ِ ف ٌ
حّتى م َ ه ْ خذَل َ ُ ن َ م ْ م َ ه ْ ضّر ُ ق ل َ يَ ُ ح ّ عَلى ال ْ َ ن َ ري َ ه ِظا َِ
َ ْ
ه« »همیشه گروهی از امتم برحق ظاهرند، مُر الل ّ ِ ىأ ْ ي َأت ِ َ
و مخالفت کسی به آنان زیان نرساند ،تا این که امر خدا –
قیامت – بیاید«.
َ َ َ
م ,ل ت ََزال فيك ُ ْ خي َْر ِفل َ شام َ هل ال ّ سد َ أ ْ ف َ ذا َ » -إ ِ َ
م خ ََ َ ُ طائ ِ َ َ
ه ْذل ُ ن َ م ْ م َ ه ْ ضّر ُ ن ل يَ ُ ري َصو ِ من ْ ُ
مِتي َ نأ ّ م ْ فة ِ
عة« »وقتی اهل شام فاسد شدند ،هیچ سا َ قوم ال ّ حّتى ت َ ُ َ
خیری در شما نیست ،و همیشه گروهی از امتم مورد یاری
خداوندند ،و مخالفت کسی به آنان زیان نرساند ،تا این که
قیامت به پا شود«.
-2عبدالله بن المبارک گفت :آنان به نظر من اصحاب
حدیثند.
-3بخاری گوید :علی بن المدینی گوید :آنان اصحاب
حدیثند.
-4احمد بن حنبل گفت :اگر این گروه مورد تأیید
یدانم چه کسانیند. اصحاب حدیث نباشند ،نم
-5اهل حدیث به حکم تخصصمان در مطالعه و تحقیق
هترین افراد به سنت پیغمبر سنت و امور مربوط به آن ،آگا
عليه الصلة والسلم و راه و روش و غزوات او و دیگر
امورند.
-6امام شافعی به امام احمد گفت» :شما از من به
هترید ،اگر حدیث صحیحی – یافتید به من خبر حدیث آگا
دهید ،تا آن را به دست آورم چه در حجاز و چه در بصره و
چه در کوفه باشد« .لذا اهل حدیث – خداوند ما را با آنان
محشور سازد – تعصب به قول شخص معینی ندارند،
هرقدر بلندمرتبه و رفیع المنزله باشد ،مگر محمد ،
برعکس دیگران و کسانی که به اهل حدیث منسوب
یکنند ،چرا که آنان نسبت به نیستند ،و بدان عمل نم
یورزند – در حالی که خود اقوال پیشوایان – خود تعصب م
پیشوایان آنان را از این کار باز داشته اند – نه مثل اهل
حدیث که فقط نسبت به قول پیغمبر تعصب دارند،
پس عجیب نیست که اهل حدیث گروه مورد تأیید و فرقه
رستگار باشند.
-8خطیب بغدادی در کتاب خود »شرف اصحاب
فشان گوید :اگر الحدیث« در تأیید اهل حدیث ورد ّ بر مخال
یشد ،و دنبال سنت صاحب رأی مشغول علوم نافعه م
یآورد که او را از پیغمبر خداص بود ،چیزی را به دست م
﴿﴾14
گروه رستگار
ینیاز من کرد ،زیرا که حدیث مشتمل بر امور دیگر ب
اصول – توحید ،و وجوه مختلف وعد و وعید ،و صفات
پروردگار ،و خبر از صفت بهشت و دوزخ ،و امور مهیا
برای متقین و فجار ،و آفریده های خداوند در آسمان و
زمین ،و قصص انبیا و شرح حال – زهاد و اولیا ،و پندهای
ههای پیغمبرص و معجزات بلیغان ،و گفتار فقهاء ،و خطب
او ،و تفسیر قرآن عظیم ،و اقوال صحابهش در احکامی
یباشد.که از آنان محفوظ مانده است ،م
خداوند اهل حدیث را ارکان شریعت قرار داد ،و هر
بدعت زشتی را به آنان ویران ساخت ،پس آنان امینان
خدا بر آفریدگان ،و واسطه بین پیغمبر و امتند ،و در حفظ
نهای قول او – کوشا ،نورشان درخشنده ،و مت
لشان فراوان است. فضائ
هر گروهی که میل به رأی وهوی دارد ،به رأی و هوای
یکند ،و رأی خود را خوب و مستحسن خود استناد م
یداند ،مگر اصحاب حدیث که چنان نیستند ،کتاب خدا م
عشان، لشان و رسول الله مرج تدلی
هشان ،و سن وسیل
یدانند ،و به آرای دیگران و فقط خود را به او منسوب م
التفاتی ندارند ،کسی که با آنان بدی کند ،خداوند او را
بشکند ،و کسی که به آنان دشمنی ورزد خداوند او را
گرفتار سازد« )انتهای گفتار خطیب(.
خداوندا! ما را از اهل حدیث گردان ،و عمل به آن را
روزیمان ساز ،و محبت اهل حدیث را در دلمان بیند از.
توحید و انواع آن
توحید عبارت است از تنهادانستن خداوند در استحقاق
عبادتی که است که خداوند جهان بدان خاطر آفریده
است ،خدای متعال فرمود ﴿ :
) ﴾سورة ذاریات ،آیة » (56آدمیان و جنیان را
هام ،جز برای عبادتم«.
نیافرید
یآید از قرآنکریم گرفتهو انواح توحید که تفصیل آن م
شده است:
-1توحید خلق:
مقصود از توحید خلق آن است که شخص اقرار و
اعتراف داشته باشد که خداوند بزرگ در آفریدن و به
یهمتا است. وجودآوردن آفریدگان یکتا و ب
به این نوع توحید کفار قریش معتقد بودند ،اما این امر
سبب ورود آنان به اسلم نشد ،چنانکه خداوند در اشاره به
﴿﴾15
گروه رستگار
این مطلب فرماید ﴿ :
) ﴾ سورة زخرف،
آیة » (87اگر از آنان بپرسی که چه کسی آنان را آفریده
است؟ خواهند گفت :الله«.
تها وجود آفریدگار را انکار کردند ،لذا کفرشان کمونیس
تتر بود.
از کفار قریش بیشتر و سخ
-2توحید الوهیت )پرستش(:
مقصود از این نوع آن است که همه انواع عبادات و
شهای انسان فقط برای خداوند بزرگ شها و نیای
پرست
باشد ،چه دعا و استمداد ،و چه نماز و طواف ،و چه ذبح و
چه نذر و دیگر امور .این نوع توحید مورد انکار کفار واقع
یشان از عهد تها
شد ،و خصومت بین پیغمبران و ام
حضرت نوح تا حضرت محمد در این نوع بود.
ههای خممود برخواسممتن از خداونممد قرآنکریم در اکثر سور
یکنممد ،و از خممواهش و نیممایش از دیگممران یکتمما تأکیممد م
یخوانیم﴿ : یدارد ،چنانکه در سورة فاتحه م بازم
» ﴾فقمممط تمممو را م
یپرسمممتیم ،و فقمممط از تمممو کممممک
تهممای ممما مخصمموص تممو اسممت ،و یگیریممم« یعنممی عباد م
یپرسمممتیم ،و از کسمممی غیمممر از تمممو کممممک
دیگمممری را نم
یجوییم.پرستش یعنی یکتادانستن خداوند در موقع نم و توحید
عبادت و دعا ،و حکم به کتاب خدا ،و محبت دوستی
خداوند بیش از هر چیز دیگر ،و عدم ترس از غیر او و...
که همه اش در این آیه وارد است ﴿ :
﴾
)سورة طه ،آیة » (14در حقیقت منم معبود واقعی و
حقیقی ،معبودی به حق جز من نیست ،پس مرا بپرست«.
ه إ ِّل الل ّ ُ
ه﴾ معنیَ﴿ :ل إ ِل َ َ
»معبودی به حق جز الله نیست«
هبودن از غیر خداوند بزرگ نفی شده ،و
در این جمله إل
برای او به تنهایی اثبات شده است.
﴿﴾17
گروه رستگار
-1خداوند متعال فرمود ﴿ :
) ﴾ سورة محمد ،آیة » (19پس
بدان که معبودی به حق جز خدای یکتا نیست«.
لذا علم به معنی )ل إله إل الله( واجب و مقدم بر بقیه
ارکان اسلم است.
ه ّ
ه ِإل الل ُ َ
ل :ل إ ِل َقا َ ن َ -2و رسول الله فرمودَ » :
م ْ
ة« »هرآنکس که )ل إله إل الله( را جن ّ َل ال ْ َ
خ َصا دَ َ خل ِ ًم ُْ
مخلصانه بگوید ،به بهشت داخل شود«.
یتواند باشد که آن را فهم و مخلص در اینجا کسی م
کند ،و بدان عمل نماید ،و دیگران را قبل از هرچیز به آن
دعوت کند ،زیرا در این کلمه معنی توحیدی که خداوند
جهان را بدان خاطر آفریده نهفته است.
-3و رسول الله به عمممویش ابوطممالب کممه در بسممتر
ة
ملل ً ه ِإل الّللل ُ
ه ،ك َل ِ َ ل :ل إ ِل َ َق ْمُ ،ع ّ
مرگ بود ،فرمودَ» :يا َ
ُ
ه ،وأبللى أن يقللول ل إللله إل عن ْلدَ الل ّل ِ ها ِك بِ َج لَ َحا ّ أ َ
های کممه بممدان در الله« »ای عمو ،بگو :ل الممه ال اللممه ،کلم
بارگاه خدا عزوجل بممه نفممع تممو بممه محمماجه پممردازم ،و او از
گفتن) :ل اله ال الله( خودداری کرد«.
-4رسول الله سیزده سال در مکه ماند ،و عرب را
به گفتن )ل إله إل الله( دعوت کرد ،اما آنان به تعجب و
یدادند :یک خدا ،چیزی است که قبل ً استکبار جواب م
نشنیده ایم ،زیرا عرب معنای آن را دریافته بودند ،و
یدانستند که گفتن آن یعنی نفی و انکار خدایان دیگری م
که سخت به آنان دل بسته بودند ،لذا به معانده برخاسته و
یفرماید﴿ : آن را نگفتند .خداوند در این باره م
) ﴾سورة صافات ،آیة » (35وقتی بدانان گفته شود
یورزند«. معبودی به حق جز الله نیست ،تکبر م
ه،ه ِإل الل ّ ُ ل :ل إ ِل َ َ قا َن َ
م ْ و رسول الله فرمودَ » :
ه
م ُود َ َه َ َ
مال ُه َ ّ
م الل ُ حّر َهَ ، ّ
ن الل ِ دو ِ
ن ُ
م ْ
عب َدُ ِ
ما ي ُ ْ وك َ َ
فَر ب ِ َ َ
« »کسی که ل اله ال الله را گفت ،و به معبودهای دیگر
غیر از خدا کافر شد ،مال و خون او حرام است«.
یرساند که فقط تلفظ به ل إله إل الله کافی حدیث م
نیست ،بلکه باید همراه آن هرنوع عبادت را برای غیر خدا
مانند دعا و خواهش از مردگان انکار کرد.
﴿﴾18
گروه رستگار
و غریب آن است که بعضی از مسلمین آن را به زبان
یگویند ،اما با معنی آن به فعل و دعا برای غیر خدا م
یورزند. مخالفت م
-5ل إله إل الله اساس توحید و اسلم است ،و
رهنمودی کامل برای یک زندگی سعادتبخش ،و هنگامی
ییابد که همه انواع عبادت متوجه بارگاه خدای تحقق م
یکتا باشد ،به خشوع و خضوع به درگاه او ،و خواهش از
او ،و اعتراف به حاکمیت او.
-6ابن رجب گوید» :اله« کسی است که به سبب هیبت
و اجلل و محبت و ترس و امید دعا و خواهش ،اطاعت
شود ،و نافرمانی نگردد .و اینها همه فقط شایسته خدای
عزوجل است و کسی که در یکی از این امور که از
خصایص خداوند است ،مخلوقی شریک سازد ،این کار
قدح در نواقض او در گفتن ل اله ال الله است ،و او بدان
اندازه که آن نوع شرک در خود دارد ،بنده مخلوقات
است.
-7کلمه »ل اله ال الله« برای گوینده اش نافع است تا
وقتی که به هیچ نوع شرک آن را نشکسته باشد ،لذا شبیه
یشکند ،و از این جهت وضو است که نواقض آن را م
است که هرکس چیزی از عبادت را مانند دعا و ذبح و نذر
یگردد.برای غیر خدا اثبات کند کافر م
ل الل ّ ِ
ه﴾ سو ُ مدٌ َر ُح ّم َمعنیُ ﴿ :
ایمان به آن که خداوند او را فرستاده است ،لذا از
هرچه خبر دهد او را تصدیق ،و اوامر او را اطاعت ،و
یکنیم.
نواهی او را ترک م
» -1شیخ ابوالحسن ندوی در کتاب نبوت گوید» :اولین
فشان در هرزمان و هر دعوت انبیاء † و بزرگترین هد
محیطی که به پیغمبری در آن مبعوث شده اند ،تصحیح
اعتقاد مردم در مورد خداوند متعال ،و تصحیح ارتباط بین
بنده و خدا ،و دعوت به اخلص در دین خدا ،و تخصیص
یداشته اند که نفع خداوند به عبادت بوده است ،و اعلم م
و ضرر به دست او است ،و او است که مستحق عبادت و
دعا و پناه ،و ذبح است .و حملة آنان متمرکز بر مبارزه با
تپرستی که در ازمنه مختلف متمثل در عبادت بت و ب
تپرستی که در ازمنه مختلف در عبادت بت و صالحان با ب
صالحان و مقدسان مرده و زنده بوده است«.
یدارد: -2قرآنکریم مردم را از خواستن از مردگان بازم
﴿
﴿﴾19
گروه رستگار
) ﴾ سورة نحل ،آیة 20و » (21و
یخواننممد ،چیممزیکسانی که کفار آنان را بممه جممز خداونممد م
یشوند ،مرده انممد و زنممده یآفرینند و خودشان آفریده م نم
یدانند چه هنگام زنده خواهند شد«. نیستند ،و نم
یفرمایممد﴿ : یشنوند م و در خواندن مردگان و این که نم
) ﴾سممورة فمماطر ،آیممة 13و » (14و
یخوانیمد هیمچکسمانی کمه شمما آنمان را بممه جممز خداونمد م
یتان راقطمیری را مالک نیستند ،اگر آنان را بخوانید ،صدا
یدهنممد ،و روزبتممان نم
یشممنوند ،و اگممر بشممنوند جوا نم
یکنند«.
قیامت شرک شما را انکار م
و قطمیر عبارت از پسوتة نازکی است که بیممن هسممته و
میوه وجود دارد.
یفرمایممد﴿ :
-3و خدای متعال به خود رسول الله م
) ﴾ سمممورة اعمممراف ،آیمممة (188
»بگو من مالک نفع و زیانی – بممرای خممود نیسممتم ،مگممر آن
یدانسممتم ،خیممر چیز کممه خممدا بخواهممد ،و اگممر علممم غیممب م
یکمردم و هیممچ بمدی بمه ممن فممراوان بمرای – خممود جممع م
هدهنممدة اهممل یرسممید ،مممن نیسممتم جممز ترسمماننده و مژد نم
ایمان«.
ْ َ َ ْ
تمللا أط لَر ِ و رسول اللممه فرمممود» :ل َ ت ُطُروِنى ك َ
َ
ملا أَنلا م َ
فإ ِن ّ َ سلل َ ُه ال ّعل َي ْ ِم َ مْري َ َ
ن َ
سى اب ْ َ عي َصاَرى ِ الن ّ َ
های کممه نصمماری در مممورد ه« »مبممالغ ُ
سللول ُوَر ُ
ه َ ّ
عب ْلدُ الل ل ِ
َ
عیسی ابن مریم کردند ،در باره من نکنیممد ،مممن فقممط یممک
هام ،پس بگوید :بنده خدا و فرستاده او«. بند
﴿﴾20
گروه رستگار
یپرسممتیم ،همچنممانکه نصمماری لذا ما رسول اللهص را نم
عیسممی را پرسممتید و در شممرک افتادنممد ،و دانسممتیم کممه
بگوییم :محمدص بنده خدا و فرستاده او است.
-4محبت و دوستی پیامبر به اطاعت و فرمانبرداری
او در پرستش خداوند یکتا است ،و عدم پرستش دیگممران،
هر چند که پیامبر یا ولی مقرب باشند.
ن﴾
عي ُ
ست َ ِ وإ ِّيا َ
ك نَ ْ عب ُدُ َ معنی﴿ :إ ِّيا َ
ك نَ ْ
»کسی را جز تو نخوانیم و از کسی جز تو کمک نجوییم
خدایا«
یگویند :خداوند مفعول به )ایاک( را -1علمای بلغت م
بر فعل )نعبد و نستعین( مقدم داشته ،تا برساند که عبادت
و استعانت خاص او محصور در او است نه دیگری.
هها بار روزانه در نماز و -2هر مسلمانی این آیه را د
یکند.
خارج از آن تکرار م
این آیه خلصه سوره فاتحه ،و خلصه همه قرآن است.
-3کلمه عبادت در این آیه همه انواع عبادت را دربر
یگیرد ،مانند نماز و نذر و ذبح و خصوصا ً دعا ،چون م
ة« »دعاء خود و ال ْ ِ
عَبادَ ُ ه َ
عاءَ ُرسول الله فرمود» :الدّ َ
عبادت است«.
پس همانطور که صرف نمودن نمازخواندن برای پیامبر,
و ولی جایز نیست ،دعا نیز همچنان ،بلکه فقط برای
خداوند یکتا است که فرمود ﴿ :
) ﴾ سورة جن ،آیة » (20بگو :من فقط
یدانم«. یخوانم و با او هیچکس شریک نم خدایم را م
-4رسول الله هر وقت ناراحتی و اندوهی به او
كمت ِ َ ح َ م ب َِر ْ قّيو ُ ى َيا َ ح ّ یگفتَ» :يا َ یداد ،م دست م
ث« »ای زنده ،ای پایدار ،فریادجویی به رحمتت غي ُ ست َ ِ َ
أ ْ
کنم«.
ن َ -5و رسول الله فرمود» :دَ ْ
خي ِذي الّنو ِ وة ُ أ ِ ع َ
ت َ ّ َ َ ْ إ ِذْ دَ َ
ه إل أن ْ َ ت :ل إل َ حو ِ ن ال ُ في ب َط ِ و ِ ه َ
و ُها َ عا ب ِ َ
ن« »دعای برادرم مي َ ّ
ن الظال ِ ِ م َ ك إّني ك ُن ْ ُ
ت ِ حان َ َ سب ْ َ
ُ
ه
َ َ ل إ لَ » بود: ماهی شک در که هنگامی )یونس( ذوالنون
ن ال ّ َ
ن« )خدایی به مي َ ظال ِ ِ م َ ت ِ ك إّني ك ُن ْ ُ حان َ َسب ْ َ
ت ُ إّل أن ْ َ
حق جز تو نیست ،تو پاک و منزهی ،من از ستمگران
بودم( .هیچ مرد مسلمانی در چیزی بدان دعا نکند ،مگر
آن که خداوند دعای او را اجابت کند«.
﴿﴾21
گروه رستگار
-6عبادت خالص بممرای خممدای متعممال زمممانی اسممت کممه
انسان همه دعاهای خود را متوجه او گرداند نه دیگری:
الللله أسللأل أن
يفلللرج كربنلللا
فلللللللالكرب ل
يمحوه إل الللله
اهمیت توحید
-1خداوند جهان را برای عبادت آفرید ،و پیامبران را
فرستاد تا مردم را به توحید دعوت کنند ،و قرآنکریم را
ههای متعدد ضرر شرک را بر فرد و یبینیم که در سور م
یکند که هلک در دنیا و جاویدانی در آتش اجتماع بیان م
آخرت باشد.
-2پیامبران همگمی در ابتممدا ممردم را بمه توحیمد دعموت
یکردیمممممممد ،خمممممممدای متعمممممممال فرمایمممممممد﴿ :م
) ﴾سورة أنبیاء ،آیة » (25هیممچ پیممامبری را قبممل از تممو
نفرستادیم مگر این که به او وحممی کردیممم کممه خممدایی جممز
من نیست ،پس فقط را بپرستید«.
و رسول الله سیزده سال در مکه مردم را به توحیممد
خداوند یکتا دعوت کرد ،چنانکه خداوند در ایممن دوره بممه او
یفرمایمممممممممد ﴿ : م
) ﴾ سورة
یخمموانم و بمما جن ،آیة » (20بگو من فقط خدای خود را م
یدانم«. او هیچکس شریک نم
یکنممد، و رسول الله اتباع خود را بممر توحیممد تربیممت م
یگوید: چنانکه به پسر عموی خود عبدالله بن عباسب م
ه
جللدْ ُ ه تَ ِظ الل ّ َف ْ ح َ
ظك ،ا ْ ف ْ ح َه يَ ْظ الل ّ َ
ف ْ ح َ
م ،ا ْ غَل ُ
»َيا ُ
َ َ
عْنت سللت َ َ
ذا ا ْ وإ ِ َهَ ، ل الّللل َ سللأ ْفا ْ سللأْلت َ ذا َ وإ ِ َ
هللكَ ، جا َتُ َ
ه« »ای پسر! خدا را به یاد داشممته بمماش تمما ن ب َِالل ّ ِع ْ
ست َ ِفا ْ َ
او نیز حافظ و نگهدار تو باشد .خدا را به یمماد داشممته بمماش
که او را روبروی خود بیابی ،هرگاه چیزی خواسممتی از خممدا
بخواه ،و هرگاه کمک خواستی از خدا بخوا«.
این توحید حقیقت دیممن اسمملم اسممت کممه بممرآن گممزارده
شده ،و خداوند جز آن از کسی نپذیرد.
﴿﴾25
گروه رستگار
-3رسول الله به اصحاب آموخت که دعمموت خممود را
با توحید شروع کنند ،لذا به معاذ هنگامی که او را بممه یمممن
فرستاد ،فرمود:
َ َ َ َ
ه
ن ل إ ِلل َ ةأ ْ هادَ ِ
شل َه َم إ ِلي ْل ِ
ه ْعو ُ
ما ت َلدْ ُ
ل َ و َنأ ّ فل ْي َك ُ ْ» َ
ه« »بایممد اولیممن چیممزی کممه مممردم را بممدان دعمموت ّ
ِإل الل ُ
یکنی ،گواهی برآن باشد که معبودی بمه حمق جمز خمدای م
یکتا نیست«.
-4توحید متمثل است در آن که شخص گواهی دهممد کممه
معبودی به حق جز خمدای یکتمما نیسممت ،و محمممد فرسممتاده
ههممای خداوند اسممت ،یعنممی عبممادت خداونممد از طریممق آورد
رسول الله فقط ممکن است ،و این شممهادت کممافر را
یبممرد، یکند ،و صاحب خود را به بهشت م به اسلم وارد م
وقتی که با عمل خود آن را نقض نکند.
تهای زنممدگی اعممم از مممال و -5کفار قریممش انممواع لممذ
سلطنت و ازدواج را بر رسممول اللممه عرضممه کردنممد ،تمما
تهمما بممردارد ،اممما دست از دعوت بممه توحیممد و هجمموم بممه ب
ایشان نپذیرفتند ،بلکه با صحابهش با تحمممل درد و رنممج بممه
دعوت خود ادامه دادند تا این که دعوت توحید پیممروز شممد،
تها شکستند ،و پرچم اسلم برفممراز و مکه فتح گردید ،و ب
یفرمود: مکه برافراشته شد ،و رسول الله م
﴿
) ﴾ سورة
اسراء ،آیة » (81حق آمد و باطل نابود گشت ،زیرا باطل
نابودشونده است«.
-6توحید وظیفممه مسمملمان در زنممدگی اسممت ،بمما توحیممد
یگویممد ،ویکند ،و با توحید آن را وداع م
زندگی را شروع م
در زندگی وظیفه اش به پایداری توحید است و دعمموت بممه
آن.
فضیلت توحید
-1خداونممد متعممال فرمایممد ﴿ :
) ﴾سورة انعام ،آیة » (82کسانی که ایمممان آوردنممد ،و
ایمان خود را به ظلم مخلوط نساختند ،آنانند که در امنند و
مسعودبمیگوید :وقتی که این آیه نممازل شممد، هیافتگانند«.
آنان را
عبدالله بن
بر مسمملمین سممخت آمممد و گفتنممد :کممدامیک بممه خممود ظلممم
﴿﴾26
گروه رستگار
یکنمد؟ رسمول اللممه فرمممود :چنمان نیسمت ،ظلممم در نم
اینجا منظور شممرک اسممت ،آیمما نشممنیده ایممد کممه لقمممان بممه
ك شلْر َ ن ال ّ هإ ّ ك ِبلَالل ّ ِ ر ْ شل ِ ي ل َ تُ ْ پسممرش گفممتَ» :يا ب َُنل ّ
م« »ای پسرم به خدا شرک نیمماور ،چممون کممه ظي ٌ ع ِ م َ ل َظُل ْ ٌ
شرک ظلم بزرگی است«.
این آیه بممه مؤمنممان موحممد کممه ایمممان خممود را بمما شممرک
مخلوط نساخته و از آن خممود را دور گرفتممه انممد ،مژدگممانی
یدهد که در آخممرت از عممذاب خممدا امنیممت تمممام خواهنممد م
داشت ،و در دنیا هدایت یافتگانند.
َ
هل ل َ إ ِل َل َ و ُ قل ْها َ ضل ُ َ ف َ فأ ْ -2و رسول الله فرمممودَ » :
ق« »ایمممان ريلل ِ ن الطّ ِ ع ِ ذى َ ة ال َ َ ماطَ ُ ها إ ِ َ وأ َدَْنا َ ه َ إ ِل ّ الل ّ ُ
شصت و چند شعبه است ،بهترین و برترین آن گفتن ل اله
نترین آن کنممارزدن خممار و خاشمماک از راه ال اللممه و پممایی
است« )روایت از مسلم(.
-3شممیخ عبممدالله خیمماط در کتمماب »دلیممل المسمملم فممی
العتقاد والتطهیر« گوید :فضل توحید در سعادت و تکفیممر
گناهان شخص به حکم بشممربودن و عممدم عصمممتش گمماهی
ممکن است پایش بلغزد ،و در معصممیت بیفتممد ،لممذا اگممر از
اهل توحید خالص از شوائب شرک باشممد ،توحیممد و اخلص
او در گفتن ل اله ال الله بزرگترین عامل بممرای سممعادت او
یهای او است ،چنانکه در حممدیث و تکفیر گناهان و محو بد
رسول الله آمده است:
َ ّ َ
ه، ك للل ُ ري َ شلل ِ حدَهُ ل َ َ و ْ ه َ ه إ ِل ّ الل ُ ن ل َ إ ِل َ َ هد َ أ ْ ش ِ ن َ م ْ » َ
َ َ
عب ْلدُ الل ّل ِ
ه سللى َ عي َ ن ِ وأ ّ هَ ، سللول ُ ُ وَر ُ عب ْدُهُ َ دا َ م ًح ّ م َ ن ُ وأ ّ َ
ه، ل ن م ح رو و م، ل ي ر م لى ل َ ل إ لا ل ه قا َ ْ لَ أ ه، ل ت م ل َ ك و ه ُ ل سو ر و
َ ْ َ َ َ ُ ٌ ِ ْ ُ ََ ِ ُ َ ِ َ ُ ُ َ َ ُ
مللا َ لى لَ ل ع ة
َ ّ َ َ ل ن ج ْ لا ه
ُ ل ّ ل ال ه
ُ َ لخَ ْ د أ ق، ج ّ ُ َ ّ َ ّ ُ َ ّ
ح ر نا وال ق ح ة ن وال ْ َ َ
ل« »کسی که گواهی دهد کممه معبممودی بممه م ِ ع َ ْ
ن ال َ م َ ن ِ كا َ َ
حق جز خدای یکتمما نیسممت کممه تنهمما اسممت و هیممچ شممریکی
ندارد ،و آن که محمد بنممده و فرسممتاده او اسممت ،و آن کممه
عیسی بنده خدا و فرستاده و کلمه او که به مریم انممداخت
و روحممی از او اسممت ،و بهشممت حممق اسممت و دوزخ حممق،
خداوند او را وارد بهشت کند ،برحسممب عملممی کممه داشممته
است« )بخاری و مسلم روایت کرده است(.
یها به این اصول که مسلمان بممدان یعنی همه این گواه
یسممازد ،اگرچممه گممواهی دهممد ،او را مسممتوجب بهشممت م
بعضممی از اعمممالش ایممراد و تقصممیر وارد شممود ،چنممانکه در
حممدیث قدسممی آمممده اسممت کممه خداونممد عزوجممل فرممموده
است:
﴿﴾27
گروه رستگار
خطاَيللاَ ض َ َ ُ َ َ َ
ب َالْر ِ و أت َي ْت َِنى ب ِقَرا ِ م إ ِن ّك ل ْ ن آد َ َ»َيا اب ْ َ
هللا ُ َ
ش لي ْئا لت َي ْت ُ لك ب ِقَراب ِ ًَ رك ب ِللى َ ُ شل ِ َ
قيت َن ِللى ل ت ُ ْ م لَ ِ ثُل ّ
ة« »ای آدمیزاده! اگر باپر زمین گناه نزد مممن آیممی، فَر ً غ ِ م ْ َ
و با مممن ملقممات کنممی در حممالی کممه هیممچ شممرکی بممه مممن
یآورم« )حممدیثی نممداری ،مممن پممر زمیممن آمممرزش برایممت م
است حسن به روایت ترمذی(.
مقصود این است که اگر توبه اندازه پ ُممری زمیممن گنمماه و
معصممیت داشممته باشممی ،و بممر توحیممد بمیممری گناهممانت را
یبخشم ،و در حدیثی دیگر آمده است: م
ة
جن ّل َل ال ْ َ خل َ ش لي ًْئا دَ َه َ ك ب ِل ِر ُشل ِ ه ل َ يُ ْ ى الل ّل َ ق َن لَ ِ م ْ » َ
ر« »کسی که خدا ل الّنا ِ خ َشي ًْئا دَ َ ه َ ك بِ ِ ر ُ ش ِ ه يُ ْ ن لَ ِ
قي َ ُ م ْ و ََ
را ملقممات کنممد ،در حممالی کممه هیممچ شممرکی بممه او نیمماورده
است ،وارد بهشت شود ،و کسی که او را ملقممات کنممد در
حالی که به او چیممزی شمریک قمرار داده اسمت ،وارد دوزخ
گردد« )روایت مسلم(.
یدهند که توحید تا چه انممدازه ثها توضیح م همه این حدی
فضیلت دارد ،و آن که توحید بزرگترین عامل برای سعادت
نبممردن بنده ،و بهترین وسممیله بممرای کفمماره گناهممان و از بی
خطاها است.
یسممازند کممه -4همه فصول گذشته به روشممنی واضممح م
شممرک بزرگممترین خطممری اسممت کممه احممتراز از آن واجممب
است ،و باید خممود را از آن دور داشممت ،و از افتممادن در آن
ترسید ،زیرا شرک بزرگممترین گنمماه اسممت ،چنممانکه خداونممد
فرممممود ﴿ :
» ﴾ شرک ظلمی بزرگ
است« .و همچنین شرک همه اعمممال صممالحه را کممه حممتی
نفع اجتماعی داشته باشد ،و خدمت انسممانی باشممد از بیممن
یبرد ،چنانکه خداوند متعال فرماید: م
﴿
) ﴾ سورة فرقان ،آیة » (23و آمدیم
نزد عملی که کفار انجام داده بودنممد ،و آن را هبممای از هممم
پاشیده ساختیم« )و »هبا« عبارت از ذرات غبار اسممت کممه
یشود(.هنگام تابش نور آفتاب از روزنه دیده م
﴿﴾28
گروه رستگار
فوائد توحید
توحید خالص وقتی در حیات فرد یا جامعه تحقق یافت،
ههای توحید بهترین ثمرات را خواهد داد ،و از جمله ثمر
است:
-1آزادسازی انسان از بندگی و خضوع برای غیر خدا از
یآفرینند و خودشان جزو اشیا و مخلوقاتی که چیزی نم
آفریدگانند ،و نفعی و ضرری را برای خود مالک نیستند ،و
نه مالک زندگی و نه مرگ و نه بعثند.
بنابراین ،توحید انسان را از هرنوع بندگی برای غیر خدا
یرهاند،
یسازد ،عقل او را از – خرافات و اوهام م آزاد م
و او را از زیر یوغ تسلط فراعنه و طواغیت و کاهنان و
کسانی که ادعای خدایی بر بندگان خدا دارند خارج
یسازد ،و از اینجا است که دعوت همه پیامبران خدا به م
خصوص رسول الله مبارزه با سران شرک و طاغیان
یدانستند ،وبود ،چون آنان معنی ل اله ال الله را خوب م
یفهمیدند که این کلمه اعلن عامی است برای م
تهایآزادسازی انسان ،و اسقاط جباران کاخ و تخ
یشان جز برای نشان ،و بالبردن – مؤمنان تا پیشان دروغی
پروردگار جهانیان به خاک نیفتد.
-2ایجاد شخصیتی متزن که جهتش در زندگی مشخص
است ،و هدفش معین ،چون یک خدا بیشتر ندارد که
متوجه او در خلوت و جلوت من شود ،و در خوشی و
یآورد ،برخلف مشرک که ناخوشی روی به درگاه او م
دلش متحیر بین خدایان و معبودات متعدد است ،و گاهی
یشود ،و رو به سوی زندگان آورد و گاه متوجه مردگان م
از اینجا است که یوسف فرمود:
﴿
) ﴾ یوسف/
» (39ای دو رفیق زندان من ،آیا خدایان متفرق بهترند یا
خدای یکتای قاهر و غالب؟«.
یداند که چه چیز او رالذا مؤمن یک معبود دارد ،و م
یسازد ،به رضایت او راضی و چه چیز او را خشمگین م
یکند ،و دلش یکند ،و از خشم او اجتناب م عمل م
مطمئن و راحت است ،اما مشرک خدایان متعدد را
یپرستد ،این یکی او را به چپ ،و آن یکی او را به م
یخواند ،و او با قلبی متشتت بین آنها واقع
راست م
یشود و استقرار ندارد. م
﴿﴾29
گروه رستگار
-3توحید منبع امنیت برای مردم است ،زیرا نفس
یکند ،لذا از غیر خدا
موحد را پر از امنیت و آرامش م
یترسد ،در حالی که همه منفذهای ترس را به روی خود نم
بندد ،چه ترس بر روزی ،و چه بر نفس و چه بر خویشان،
و چه ترس از انسیان و جنیان شرور ،و چه ترس از مرگ
و دیگر منافذ ترس.
و از اینجا است که موحد دچار اضطراب و ترس
یترسند او حس امنیت یشود ،در حالی که مردم م نم
یکند ،و در حالت اضطراب مردم او حس آرامش م
یکند ،و قرآنکریم به این معنی اشاره دارد: م
﴿
).﴾ النعام » (٨٢ :کسانی که ایمان
آوردند و ایمانشان را به سممتمی ]چممون شممرک[ نیامیختنممد،
ایمنی ]از عذاب[ برای آنان است ،و آنان راه یافتگانند«.
یجوشد ،و از نگهبانی این حس امنیت از داخل نفس م
پلیس نیست ،این امن دنیا برای او است ،اما امنیت او در
آخرت بزرگتر و ماندگارتر است ،زیرا مؤمن به خدا اخلص
ورزیده و توحید خود را به شرک که بزرگترین ظلم است
مخلوط نساخته است.
-4توحید مایه قمموت نفممس اسممت ،و از اینجمما اسممت کممه
موحد قوت نفسی هائل دارد ،چونکه دلش از امید به خممدا،
و اعتممماد و توکممل بممر او ،و خوشممنودی بممه رضممای او ،و
شکیبایی بر بلهایی که از طممرف او اسممت پممر اسممت ،و بمما
استغنا از مخلوقات مانند کوه ثممابت قممدم اسممت ،و هرگمماه
یخواهممد تمما از او
مصیبت و بلیی بر او وارد شود ،از خدا م
رفع کند ،و مردگان و مانند آنهمما را بممه اسممتغاثه و اسممتمداد
یطلبد ،و شعار او قول رسول الله است کمه فرمممود: نم
»اگر کمک خواستی از خدا بخواه ،و اگر خواهشی داشممتی
از خدا بخواه« .و قول خداوند متعال کممه فرمممود﴿ :
) ﴾ سممورة انعممام ،آیممة » (17اگممر
های جز او ندارد«. خداوند به تو ضرری رساند ،از بین برند
-5توحید اساس برادری و مساوات است ،زیرا به اتبمماع
یدهد که بعضی به بعضی دیگر نقش خممدایی خود اجازه نم
دهند ،پرستش فقط برای خدا و همه مردم بندگان اویند ،و
در رأس موحدین و بندگان مخلص خدا فرستاده و برگزیده
او محمد است.
﴿﴾30
گروه رستگار
دشمنان توحید
خداوند متعال فرمود:
﴿
) ﴾سورة انعام ،آیة» (112/و آنچنممان بممرای
نهای انممس و جممن هر پیغمبری دشمنی قرار دادیم ،شممیطا
لزدن که بعضی به بعضی دیگر گفتار دروغ مزین برای گممو
یکنند«.
الهام م
حکمت خداوندی مقتضی آن شممد کممه انبیمما و دعمموتگران
نهای انس نهای جن که به شیطا توحید دشمنانی از شیطا
یکنند ،داشته باشند.گمراهی و شر و باطل وسوسه م
توحید اساس دعوت اسلمی اسممت ،و غریممب آن اسممت
یگویند :دعوت به توحیممد مسمملمین را که بعضی از مردم م
یتوان امممت یسازد ،در حالی که با توحید فقط م متفرق م
را دور هم جمع کرد ،و خود اسم توحید بر این معنی دللت
دارد.
اما مشرکان ،آنانی که بممه توحیممد ربمموبیت معممترف و بممه
خالقیت خدای یکتا اعتقاد دارنممد ،توحیممد پرسممتش را انکممار
یکنند ،و حاضر نیستند دست از خمواهش از اولیمای خمود م
بردارند و فقط از خدا بخواهد ،و هنگممامی کممه رسممول اللممه
آنان را بممه عبممادت خممدای یکتمما و خممواهش از او دعمموت
کممرد ،گفتنممد ﴿ :
) ﴾ سورة ص ،آیة » (5آیا این همه خدا
را یک خدا ساخته ،و فقط به یک خدا معتقد است؟«.
و از صفات مشرکان آن است که هنگامی کممه کسممی را
شهای خود فقط به خداوند یکتمما دیدند که در دعاها و خواه
یگیرند و انکممار
یشوند ،و نفرت م یآورد ،مشمئز م روی م
یکنند ،و هنگامی که حالت شرک و خواهش از غیممر خممدا م
یشوند ،و خداوند متعممال یپذیرند و خوشحال م را دیدند ،م
یکند:
این نوع مشرکان را چنین وصف م
﴿
) ﴾ سورة زمر،
آیة » (45و هنگممامی کممه خداونممد بممه تنهممایی یمماد شممد ،دل
﴿﴾31
گروه رستگار
یشود ،و وقتی کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئز م
یشمموی کممه خیلممی
کممه غیممر خممدا یمماد شممد ناگمماه متمموجه م
خوشحالند«.
و خداوند متعال در وصف مشرکان منکر توحید فرماید:
﴿
) ﴾سورة غافر ،آیة » (12ای مشرکان وضممعتان چنممان
است که وقممتی کممه خداونممد بممه تنهممایی خوانممده شممد ،کفممر
یآوریممد،یآورید ،و اگر به او شممرک آورده شممود ایمممان م م
حکم از آن خداوند برتر بزرگ است«.
و این آیات اگرچه در بمماره کفممار اسممت ،بممر هرکممس کممه
متصف بممه صممفات آنهمما باشممد انطبمماق دارد از کسممانی کممه
یکنند و بممرمدعی اسلمند ،و با دعوتگران توحید مبارزه م
بشممان تانگیممز ملق بهممای نفر یبندنممد و بممه لق
آنها افترا م
یسازند تا مردم را از آنان دور سازند ،و در نتیجه مممردم م
یشوند که خداوند پیامبرانش را به خاطر از توحیدی دور م
آن فرستاده است.
یشموند کمه هنگممام دعمای از بیممن اینمان کسممانی دیمده م
یدهممد ،ولممی در خداونممد هیممچ خشمموعی بممه آنممان دسممت نم
هنگممام دعممای اممموات در اضممرحه و مقامممات بممه خشمموع و
یگردند.
یآیند ،و خوشحال م هیجان م
اگر تابع احمد بودن وهابیت است ،پممس ممن اقممرار دارم
که وهابیم.
و وقتی که مجلس خاتمه یافت بمما بعضممی از جوانممان در
حالی که علم و تواضع شیخ ما را به اعجاب واداشممته بممود،
یگفممت :ایممن شممیخ
یشممان م بیرون آمدیم و شممنیدم کممه یک
حقیقی است.
محمد بن عبدالوهاب
در عیینه نجد سال 1115هم ق به دنیا آمد ،قبل از این
هساله شود ،قرآنکریم را حفظ کرد و فقه حنبلی را که د
نزد پدرش یاد گرفت ،و حدیث و تفسیر را بر مشایخی از
اماکن مختلف خصوصا ً در مدینه منوره ،و توحید را از
کتاب و سنت گرفت ،و شرکیاتی که در منطقه نجد و
جاهای دیگر که رفته بود دیده بود ،او را به وحشت
یدید که به درخت نر خرما توسل انداخت ،زنان را م
دانشمندان و توحید
دانشمندان میراث بران پیامبرانند ،و اولین چیزی که
پیامبران بدان دعوت کرده اند توحید است ،چنانکه خداوند
متعال فرماید:
﴿
) ﴾ سممورة نحممل،
های برانگیخممتیم کممه آیة » (36و البته در هر امتی فرسممتاد
فقط خدا را بپرستید و از طاغوت دوری بگزینید«.
و طاغوت چیزی است که رضممایت دهممد بممه عنمموان خممدا
شناخته و پرستیده شود.
﴿﴾36
گروه رستگار
لذا بر دانشمندان اسلمی واجب است از جممایی شممروع
کنند که پیامبران شروع کرده اند ،و مردم را به یکتاپرستی
در همممه انممواع عبممادت دعمموت کننممد ،خصوصمما ً در هنگممام
دعاکردن که رسول الله در مممورد آن فرمایممد) :عبممادت
دعا است( و بیشتر مسلمین امروز در شرک و دعممای خیممر
یشممان و بممدبختی خممدا افتمماده انممد ،و ایممن سممبب بدبخت
تهای گذشته بوده است که خداوند بممه خمماطر خممواهش مل
از اولیای خودشان آنها را هلک ساخت.
یکنیم:
از مجاهدان سؤال م
-1آیا خدای خود را خوانده اند ،آیمما در موقممع جنممگ او را
به وحدانیت دعا کرده اند ،یا دیگری را با او شریک سمماخته
﴿﴾51
گروه رستگار
اند ،و رفته اند یاری را از کسانی خواسممته انممد کممه اعتقمماد
ولیت آنان داشته اند ،در حالی که بنممدگان خداینممد ،و هیممچ
نفع و ضرری را برای خود مالک نیستند ،چرا به رسول الله
یکممرد، اقتدا نم
یکننممد کممه خممدای واحممد را فقممط دعمما م
خداونممممممد متعممممممال فرمممممممود ﴿ :
) ﴾سورة زمر ،آیة » (36آیا خداوند بممرای
بنده اش کافی نیست«.
﴿
) ﴾ سورة جن ،ایة
یخوانم ،و کسی را » (20بگو من فقط پروردگار خود را م
یدانم«.با او شریک نم
-2آیا خود را به ایمان و توحید که رسول الله دعوت
خود را قبممل از جنممگ در مکممه بممدان شممروع کممرد ،آممماده و
آراسته اند؟
-3آیمما سممببی کممه پروردگارشممان فرمممان ایجمماد آن داده
است ،بممه وجممود آورده انممد کممه فرمممود﴿ :
﴾
»هرآنچه توانستید برای مقابله با کفار ،قوت آماده کنید«.
-4و آیا آنان باهم جمع و دوستان یکدیگرند ،و این ایه را
یبندنممممد کممممه خداونممممد فرمممممود﴿ :
بممممه کممممار م
) ﴾ سممورة انفممال ،آیممة
» (46منازعه با یکدیگر نکنید که ضممعف و تممرس بممه شممما
دست دهد و مغلوب گردید«.
وقتی که ایمان تحقق یافت ،پیممروزی و یمماری موعممود از
طمممرف خداونمممد حتمممما ً خواهمممد آممممد ﴿ :
) ﴾سممورة روم ،آیممة » (47بممر ممما حممق اسممت یمماری
مؤمنان«.
مظاهر شرک
تهای که بر مسلمین در حقیقت سبب اساسی در مصیب
یشود ،از فتنه و زلزله و جنگ و دیگر انواع عذاب وارد م
که گریبانگیر آنها است ،مظاهر شرکی است که در جهان
اسلم منتشر است ،چون مسلمین از توحید رو گردانده و
شرک در عقیده و رفتارشان ظاهر گشته است ،زیرا
یبینیم که در اکثر بلد اسلم مظاهر شرک متنوعی وجود م
یکنند از
دارد که حتی بعضی از داعیان به اسلم خیال م
اسلم است ،و بدین جهت آن را انکار نمی کنند ،در حالی
یدانیم ،اسلم آمده است تا همه مظاهر شرک که همه م
را نابود کند ،تا با توحید معارضه نکند ،و مهمترین این
مظاهر امور زیر است:
-1خواستن از غیر خدا ،و دعا به پیشگاه غیر او ،مانند
ههایی شنیده های که در بعضی از سرودها و قصید ادعی
یشود که به مناسبت جشن مولود یا مناسبت تاریخی م
یسرایند: هام که چنین م یشود و شنید
دیگری خوانده م
يا إمام الرسل يا
سندي
أنت باب الله
ومعتمدي
و در دنیا و آخرتم
ای رسول خدا دستم
را بگیر
یسرایند:
وم
ما يبدلني عسري
يسرا
ألك يا تاج الحضرة
هها
مقام و زیارتگا
ههایی که در بلد اسلم مانند شام و مقامات و زیارتگا
یبینیم ،با تعالیم اسلم موافق مصر و عراق و غیره م
نیست ،و رسول الله از بنا روی قبر منع فرموده اند،
در حدیث صحیح آمده است که رسول الله از گچکاری
قبر و بنا روی آن نهی فرموده است )روایت مسلم( .و در
روایت حاکم آمده است )و از نوشتن روی آن( چه قرآن و
چه شعر و امور دیگر.
هها اکثرا ً مصداق ندارند و صحیح نیستند: -1این جایگا
حسین بن علی ب در عراق به شهادت رسیده اسممت ،و
سر مبممارک او را بممه شممام بممرده انممد ،و بممه مصممر نرسممیده
اسممت ،لممذا قممبر او در مصممر نادرسممت اسممت و دروغ .و
بزرگترین دلیل آن است که هیچوقت مسلمین در آن زمان
یشدند حسین را در مسممجد دفممن کننممد ،زیممرا حاضر نم
یدانستند که رسول الله از این کار باز داشممته انممد ،و م
حکمت نهممی آن اسممت کممه مسمماجد خممالی از شممرک بمماقی
بمانمممممممد ،خداونمممممممد متعمممممممال فرممممممممود﴿ :
) ﴾ سورة جن ،آیة » (18و البتممه مسمماجد
بممرای خممدا اسممت ،لممذا شممما بمما خداونممد کممس دیگممری را
نخوانید«.
و چنانکه ثممابت اسممت :رسممول اللممه در مسممجد دفممن
نشده ،بلکه در خانه اش دفن شده ،و هنگامی کممه امویممان
بنا بر اغراض سیاسی خممود مسممجد را توسممعه دادنممد ،قممبر
رسممول اللممه را وارد مسممجد سمماختند ،و بمما تعممالیم او
مخممالفت نمودنممد ،و قممبر حسممین الن در مسممجد اسممت و
یچرخند ،و حاجمماتی را کممه نبایممد مردم دور آن به طواف م
یخواهنممد ،مثممل شممفای از غیممر خممدا بخواهنممد ،از آنجمما م
نبردن سختی ,در حالی که دیممن ممما بممه ممما بیماری ،و از بی
یکند که فقط آنها را از خدا بخواهیم ،و جز دور کعبه امر م
طواف نکنیم .خداونممد فرممموده﴿ :
﴿﴾59
گروه رستگار
).﴾ الحممج »(29/و بممر
گرد خانه عتیق )بیت الحرام کعبه( طواف کنند «
-2و مقممام حضممرت زینممب دخممتر علممی در قمماهره و
دمشق صحیح نیست ،زیممرا وفممات او نممه در مصممر و نممه در
شام بوده است ،و نزدیکترین دلیل آنسممت کممه در هرکممدام
از این دو مکان جایی برای او ادعا شده است.
-3اسلم با بنای قبه بممر قممبر و قممراردادن آن در مسممجد
مخالف است ،هرچند آن قبر دارای مصداق باشد ،مثل قبر
حسین در عراق ،و قبر عبدالقادر گیلنممی در بغممداد ،و قممبر
شافعی در مصر ،به دلیل نهی عامی که قبل ً از رسول الله
روایت کردیم.
هام کممه در یگفممت کممه مممردی را دیممد و شیخی راستگو م
یخواند ،و قبله نماز خود رو به قبر عبدالقادر گیلنی نماز م
را ترک گفته بود ،او را راهنمممایی کممردم ،لکممن نپممذیرفت و
گفت :تو وهابی هستی ،و مثممل ایممن بممود کممه نشممنیده بممود:
رسول الله فرموده است» :بر روی قممبر ننشممینید و بممه
سوی آن نماز نخوانید« )به روایت مسلم(.
-4اکثر مقاماتی که در مصر وجود دارد از ساخته حکممام
دولممت فمماطمی اسممت کممه از دروز فمماطمی بودنممد کممه
سشممان بممود شاعرشان در باره )حمماکم بممأمر اللممه( کممه رئی
یگوید:
چنین م
مللا شللئت ل مللا
شلللاءت القلللدار
فللللأحكم فللللأنت
الواحلللد القهلللار
نفاق اکبر
نفاق اکبر عبادت از اظهار اسلم به زبان ،و اعتقاد کفر
به قلب است ،و انواع مختلفی دارد:
-1تکذیب رسول الله .
ههای رسول الله . -2تکذیب بعضی از آورد
-3بغض رسول الله .
ههای رسول الله . تنداشتن بعضی از آورد -4دوس
-5خوشحالی به شکست اسلم.
تشدن از پیروزی اسلم. -6ناراح
﴿
) ﴾ سممورة نسمماء ،آیممة
نتر دوزخند«.» (145منافقین در طبقه پایی
و از اینجا است که خداوند در اول سممورة بقممره کممافران
را بممه دو آیممه ،و منافقممان را بممه سممیزده آیممه وصممف کممرده
است.
نفاق اصغر
نفاق اصغر عبارت از نفاق عملی است که شخصی
مسلمان متصف به یکی از صفات منافقین باشد که
رسول الله آنها را چنین معرفی کرده است» :آي َ ُ
ة
ف،خل َ َعد َ أ َ ْ
و َ وإ ِ َ
ذا َ بَ ،ث ك َذَ َ
حد ّ َ
ذا َث :إ َق ث ََل ٌ ف ِ مَنا ِال ْ ُ
ن« »علمت منافق سه چیز است :وقتی خا َن َ
م َ ذا ائ ْت ُ ِوإ ِ َ
َ
یگوید ،و وقتی که وعده داد خلف سخن گفت دروغ م
﴿﴾68
گروه رستگار
یکند ،و وقتی که بر چیزی امین دانسته شد )به اووعده م
یکند« .و در روایتی» :وإذا أعاهداعتماد شد( خیانت م
غدر ،وإذا أخاصم فجر« »و وقتی که پیمان بست
یکند ،و وقتی که به دشمنی اقدام کرد از حد حق خیانت م
یکند« )بخاری و مسلم(.یگذرد و تجاوز و فجور م
م
یسازد ،اما از
این نفاق شخص را از اسلم خارج نم
گناهان کبیره است.
)( -به اختصار از کتاب )رساله الصلة( شیخ عبدالرزاق حمزه. 1
﴿﴾70
گروه رستگار
﴿ -3
) ﴾سورة روم ،آیة » (41به سممبب اعمممالی کممه مممردم
یدهنممد ،در خشممکی و دریمما فسمماد ظمماهر شممده تمما
انجممام م
لشممان بممدانان بچشمماند تمما بممه راه راسممتبعضممی از عم
برگشت کنند«.
﴿ -4
) ﴾سورة نحل ،آیة » (112و خداوند قری
های را مثممال
زد که در امنیت و آرامش بود ،و روزی اش به فراوانممی از
تهممای خممدا کفممر آورد ،سممپس یرسید ،بعد بممه نعم هرجا م
خداوند قریه را گرسنگی و ترس چشاند به سبب کاری کمه
یکردند«. م
یرساند کممه خداونممد عمادل و هها از قرآنکریم م -5این آی
یکند ،مگر بممه سممبب حکیم است و بل را بر قومی نازل نم
تشان با اوامر خداوند ،و خصوص ما ً یشان ،و مخالف نافرمان
یکردن از توحید ،و انتشممار مظمماهر شممرک ،چنممانکه در دور
یبینیم و به سبب آن از فتنه و محنت رنج اکثر بلد اسلم م
تها جز به رجموع بمه توحیمد و تحکیمم یبرند ،و این مصیب م
یرود.شرع اسلم در فرد و جامعه از بین نم
-6قرآنکریم از حال مشممرکان بیممان فرممموده اسممت کممه
یخواننممد ،و آنان در وقت سختی و ناراحتی خدای یکتا را م
یشوند ،و غیر خممدا را در حال خوشی و سلمتی مشرک م
یخوانند ﴿ : م
) ﴾سورة عنکبوت ،آیة » (65وقتی که بر کشتی سوار
یخوانند ،و وقتی که آنهمما راشدند ،خدا را به اخلص دین م
یبینممی :شممرکبممه خشممکی رسمماند و نجممات داد ،ناگهممان م
یآورند«.
م
-7امروز بسمیاری از مسملمانان وقمتی کمه بمه مصمیبتی
یزنند) :یا جیلنی،یخوانند ،و فریاد م افتادند ،غیر خدا را م
﴿﴾71
گروه رستگار
یا رفاعی ،یا بدوی ،یمما رسممول اللممه ،ای مممردان خممدا کمممک
یآورنممد ،و کلم خممدا و
کمک( .در سختی و خوشی شرک م
یکنند.
رسول را مخالفت م
-8وقتی که مسلمین به سبب نافرمممانی فرمانممده خممود
رسول الله در جنگ احد شکسممت خوردنممد ،از شکسممت
خود به شممگفت آمدنممد ،قممرآن جممواب را چنیممن داد﴿ :
) ﴾ سممورة
آل عمممران ،آیممة » (165بگممو :شکسممت از پیممش خودتممان
است«.
و در جنگ حنین بعضی از مسلمین گفتنممد» :لن نغلللب
یخمموریم« زیممرا
من قلة« »بممه سممبب کمممی شکسممت نم
تعدادشممان زیمماد بممود ،اممما شکسممت خوردنممد ،و خداونممد در
عتمممماب و سممممرزنش آنممممان فرمممممود﴿ :
) ﴾سورة توبه ،آیة » (25و روز حنیممن کممه بممه
بسیاری خود بالیدید ،ولی ]اين فزونی عممدد] بممه کممار شممما
نیامد«.
-9عمممر بممن خطمماب بممه فرمانممده لشممکریان خممود در
عراق سعد بن ابی وقاص نوشت ،و او را و لشممکریانش را
از معاصی برحذر داشت ،و فرمممود) :و نگوییممد :دشمممن از
ما بدتر است ،و بر ممما غلبممه نخواهممد کممرد ،زیممرا گمماهی بممر
قومی کسی که از آنان بدتر بوده است پیروز شده اسممت،
چنانکه بر بنی اسرائیل کفار زردشتی مسملط شمدند ،زیمرا
یکردند ،و از خداوند کمک بنی اسرائیل به معصیت عمل م
بخواهید تا شما را بر خودتان چیره کند ،همممانطوری کممه از
نتان پیروزتان سممازد ،و از خداونممد یخواهید تا بر دشم او م
یطلبم(.برای خودم و شما کمک م
)( -منظور از اولو المر :حکام مسلمین است ،به شرط ایممن کممه 1
یدادند.
کافر م
﴿﴾74
گروه رستگار
یرساند که دوستی با خدا در پیممروی از راه -3این آیه م
رسممول اللممه اسممت ،بممه فرمممان بممردن از اوامممر او ،و
خودداری کردن در نواهی او که به واسطه احمادیث صمحیح
از ایشان به ما رسیده است ،و محبت به افراط در مدح و
ثنا به زبان – بدون عمممل بممه راه و امممر و سممنت او محبممت
نیست.
یرسمماند کممه ایمممان مسمملمان -4و این حممدیث صممحیح م
کامل نیست ،مگر زمانی که محبت او به نسممبت – رسممول
الله را از محبت او نسبت به فرزند و پدر و مادر و همه
مردم حتی خودش باشد ،و هنگامی که اوامممر رسممول اللممه
یکنممد،ههای نفسممانی انسممان تعممارض پیممدا م بمما خواسممت
یگممردد ،و همچنیممن آنوقت است کممه اثممر محبممت نمایممان م
یشمممود اواممممر ایشمممان را وقمممتی کمممه انسمممان حاضمممر م
ههای زن و بچه و همه اطرافیان ترجیح دهد ،اگممر برخواست
یدارد ،و دوستدار صادق پیامبرص است ،امر او را مقدم م
یکند ،و اگممر با نفس خود و خانواده و اطرافیان مخالفت م
در ادعممای محبممت کمماذب اسممت ،پیممامبر را نافرمممانی
یکنممد ،و موافممق شممیطانی و همموای نفممس خممود عمممل م
ینماید. م
یشممود :آیما رسممول -5وقتی که از یک مسلمان سؤال م
یگویممد :آری ،روحممم و مممالم اللممه را دوسممت داری؟ م
فممدایش بمماد ،سممپس اگممر از او بپرسممی چممرا ریشممت را
یکنممی ،و در مظهممر و یتراشممی ،و امممر او را مخممالفت م م
یدهممد ،محبممت در یمانی؟ جممواب م اخلق و توحید به او نم
دل است ،و دل من الحمد لله پاک است ،باید به او گفممت:
یگشت ،زیرا اگر دلت پاک بود اثرش باید بر بدنت ظاهر م
َ
ة
غ ً
ض َم ْ د ُس ِج َ في ال ْ َ ن ِ رسول الله فرموده اند» :أل َ
وإ ِ ّ
د
سلل َف َ ت َ سللدَ ْ ف َ ذا َ وإ ِ َه َس لدُ ك ُل ّ ل ُ ج َ ح ال ْ َص لل َ َ
ت َ ح ْ ص لل َ َ
ذا َ إِ َ
ْ ْ َ ّ
ب« »متوجه باشید که در بدن َ
ي القل ُ ه َو ِه أل َ ُ
سدُ كل ُ ج َ ال ْ َ
تکه گوشتی است که وقتی بر صمملح باشممد ،همممه بممدن بممر
صمملح اسممت ،و وقممتی کممه فاسممد شممد همممه بممدن فاسممد
یشود ،آن پارچه گوشت :دل است« )بخاری و مسلم(. م
-6به مطب پزشمکی مسمملمان رفتممم ،دیممدم کمه عکممس
مردان و زنانی به دیوار آویزان است ،او را به نهی رسممول
الله یممادآور شممدم ،او بمما انکممار جممواب داد :اینهمما عکممس
دوستان دانشگاهیم هستند ،با توجه بممه ایممن کممه اکممثر آنممان
کافر بودند ،خصوصا ً زنانی که مممو و زینممت خممود را آشممکار
سمماخته بودنممد ،و از بلد کمونیسممت بودنممد ،و ایممن پزشممک
یتراشممید ،او را نصممیحت کممردم ،عممزت بممه ریش خممود را م
﴿﴾75
گروه رستگار
یتراشمم،گناه به او دست داد و گفت :تا بمیرم ریشم را م
و عجیبتر این که این پزشک ادعای محبممت رسممول اللممه
یگفت :بگو :ای رسممول خممدا ،مممن در را داشت و به من م
یکنممی،
حمایت توام .با خود گفتم :تو امر او را نافرمانی م
یشوی؟ و آیا رسول الله به سپس در حمایت او وارد م
یشممود؟ مما و رسممول اللممه همگممی در
این شممرک راضممی م
حمایت خداوند یکتائیم.
کممه مخممالف بمما عمممل رسممول اللممه و یمماران او اسممت ،و بممر
یکنممد ،و احیانما ً مشممتمل بممر غلممو و مممدح
نمممازگزاران تشممویش م
زیادی است که خدا عزوجل و رسول او از آن راضی نیستند.
﴿﴾79
گروه رستگار
ة َ
صلللل ِ وال ّ ةَ ،مللل ِ ة الّتا ّ و ِع َه اللللدّ ْ ذ ِهللل ِ ب َ م َر ّ هللل ّ »الل ّ ُ
عْثلل ُ
ه واب ْ َة َ ضلليل َ َ ف ِ وال ْ َ
ة َسلليل َ َ و ِدا ال ْ َ ملل ً ح ّ م َت ُ ة ،آ ِ ملل ِقائ ِ َال ْ َ
ه« »خممدایا پروردگممار ایممن علدْت َ ُ
و َ ذي َ دا ال ّل ِ مللو ًح ُم ْ ما َ قا ًم َ َ
دعمموت تمممام و نممماز بممه پمما ایسممتاده ،محمممد را وصممیلت و
فضیلت عنایت کن ،و او را به مقممام و جایگمماهی محمممود و
شایسته که وعده دادی برانگیزان« )بخاری(.
-5و صلوات بر رسول اله بعد از دعا مطلوب است،
زیممرا ایشممان فرممموده انممد» :كل دعللاء محجللوب حللتى
يصلى على محمد صلى الله عليه وسلم« »هممر دعمما
از رسیدن به بارگاه خدا در حجاب است )ممنوع است( تمما
این که در آن بر پیامبرص صلوات فرستاده شممود« )حسممن
است به روایت بیهقی(.
ةكلل ً ملئ ِ َ ه َ ن ل ِّللل ِو رسمممول اللمممه فرمممموده انمممد» :إ ِ ّ
م« ُ ض ي ُب َل ّ ُ َ
سللل َ مِتللي ال ّ نأ ّ علل ْ غوِني َ في الْر ِ ن ِ حي َ سّيا ِ َ
یزننممد و از »خداوند فرشتگانی دارد که در زمیممن گشممت م
یرسممانند« )صممحیح اسممت بممه روایممت امتم به من سمملم م
احمد(.
و صلوات بممر رسممول اللممه در تمممام اوقممات مطلمموب
اسممت ،خصوصمما ً روز جمعممه و صمملوات از بهممترین قربممان
مطلوب است ،و هنگام دعاکردن توسل بدان جممایز اسممت،
زیرا از اعمال صالحه انسان است که قبل ً جواز توسممل بممه
یگوییم :خدایا به صمملواتی کممه بممر آن را بیان داشتیم ،لذا م
یفرستم سختی را از ممن بمردار .و صمملی اللمه پیامبرص م
علی محمد وعلی آله وسلم.
قیام ممنوع
َ ّ َ َ
ه َ
مث لل ل ل ُ ن ي َت َ َ
بأ ْ ح ّ نأ َ م ْ رسول الله فرموده اندَ » :
م ْ فل ْيت َب ْ
ر« »کسممی کممه ن الن ّللا ِ مل َ عدَهُ ِ ق َ ما َ َ َ ّ
وأ َ قَيا ً
س ِ
الَنا ُ
دوست داشته باشممد مممردم بممرای او بایسممتند ،بایممد جایگمماه
خود را در دوزخ یابد« )صحیح است به روایت احمد(.
و انس گفت) :هیچکممس محبوبممتر از رسممول اللممه
یدیدند برای نزد یاران نبود ،و آنان وقتی که حضرتش را م
یدانسممتند ایممن کممار را یشممدند ،چممونکه م او از جای بلند نم
دوست ندارند( صحیح است به روایت ترمذی.
یشممود کممه مسمملمانی کممه -1از این دو حدیث دانسممته م
دوست دارد هنگام دخول به اسممتقبال او دیگممران بایسممتند،
یدهممد ،و یمماران خممود را در معممرض دخممول جهنممم قممرار م
یداشمتند، رسول الله با ایمن کمه او را بسمیار دوسمت م
یایسممتادند ،چممون کممه رسممول لشدن برای او نم هنگام داخ
یشدند. الله از این ایستادن ناراحت م
-2مردم عادت کرده انمد کمه بمرای یکمدیگر بایسمتند بمه
خصمموص وقممتی کممه اسممتاد یما شممیخ بممه کلس درس داخممل
یگممردد ،و یمما بممرای یشود ،یمما بممرای نممماز وارد مسممجد م م
یرود ،و همچنیممن آموزگمار وقمتی کمه بممر دیدن بممه جمائی م
یایسممتند ً
شآموزان فممورا م یشود ،دان شآموزان وارد م دان
تمما ادای احممترام کننممد ،و کسممی کممه از ایسممتادن خممودداری
یأدبممی کممرده و یشممود کممه ب یکنممد توبیممخ و سممرزنش م م
احترام به جای نیاورده است.
سکوت شیخ و آموزگممار بممر ایممن ایسممتادن ،یمما سممرزنش
مختلف ،دال بر این است کممه آنممان دوسممت دارنممد دیگممران
یشان بایستند ،و خود را در معممرض دخمول آتمش قممرار برا
﴿﴾88
گروه رستگار
یدهنممد ،و اگممر ایسممتادن را دوسممت نداشممتند ،یمما بدشممان م
یگفتنمد نایسممتند ،و احمادیثی کمه از یآمد به طلب خود م م
یدادند. این کار بازمیدارد برای آنان شرح م
تکرار ایستادن برای عالم یمما هرکممس دیگممری کممه داخممل
یشود که ایسممتادن را دوسممت بممدارد ،بممه یشود ،سبب م م
صممورتی کممه اگممر در جممایی بممرای او نایسممتادند ،یمما یکممی از
یکنممد،حاضرین از ایستادن تخلف کرد ،احساس ناراحتی م
یشموند یبینیم کسانی کمه جلمو دیگمری از جما بلنمد م لذا م
تداشممتن قیممام همکار شیطانند که برای شخص سبب دوس
دیگران برای خود شده اند ،و رسول الله فرممموده انممد:
م« »بممر ضممد عل َللى أ َ ِ
خيك ُل ْ ن َطا ِ ش لي ْ َن ال ّ و َ ع ْكوُنوا َ »ل َ ت َ ُ
برادرتان همکار شیطان نباشید« )بخاری(.
یگویند :ما برای معلم یا شممیخ بممه -3بسیاری از مردم م
یگمموییم :آیمما در علممم یایستیم ،به آنممان م احترام علمش م
رسول الله شک دارید ،و آیمما در ادب صممحابه بمما ایشممان
شممک داریممد؟ و بمما ایممن حممال بممرای او نایسممتادند ،و اسمملم
یداند ،بلکه احترام بممه احترام را به ایستادن برای کسی نم
مگفتن و دسممت یکممدیگر گرفتممن پیروی و فرمممانبری و سممل
یگوید: است ،و قول شوقی شاعر که م
ه الَتبجيل ممَعمل ّم ِ وَفّ ِ ُقمم ِلملم ُ
َ
i i