You are on page 1of 10

‫‪ -418‬سکولريزم ‪ -‬يا جدائي دين از دولت‬

‫»سکولريزم « ) ‪ ( secularism‬يا » سکولريزاسیون )‪ « secularization‬اصطلح‬


‫لتین بوده واز » سکو لريس « گرفته شده است ‪.‬‬

‫اين اصطلح در فرهنگ غرب به معانی مختلفی مورد استعمال قرار گرفته است ‪.‬‬

‫» سکولريسم « يعنی ‪ :‬مخالفت با شر عیت ودين ‪ ،‬مخالفت با روح دينداری ‪ ،‬روح دنیا‬
‫داری ‪ ،‬طرفداری از اصول دنیوی وعرفی ‪،‬جداساختن دين از دنیا‪ ،‬جدای دين از سیاست ‪،‬‬
‫علم گرايی ‪ ،‬نوگرايی ومدرنیسم ‪ ،‬اعتقاد به اصالت امور دنیوی ‪ ،‬دنیوی کردن ‪ ،‬غیر دين‬
‫گرايی ‪ ،‬نادينی گرايی ‪ ،‬دنیويت ‪ ،‬اين جهانی ‪.‬‬

‫سکولر يعنی‪ :‬وابسته به دنیا ‪ ،‬غیر روحانی ‪ ،‬غیر مذهبی ‪،‬يعنی کسیکه علقه و تمايلی‬
‫به امور معنوی ومذهبی ندارد ‪.‬‬
‫)فرهنگ کامل فارسی آريان پور کاشانی ‪ ، 4953 ،‬ماده ‪ secu‬ص ‪. 378‬ودايرة المعاف‬
‫بريتانیا ‪ ،‬ماده ‪ ( ( ATH‬وفصلنامه کتاب نقد ‪ ،‬ج ‪ ، 1‬ص ‪ 55‬؛ فرهنگ انگلیسی – فارسی‬
‫معاصر ‪ ،‬محمد رضا باطنی (‬

‫سکو لريزه يعنی‪ :‬دنیوی کردن ‪ ،‬غیر روحانی کردن ‪ ،‬ورها شدن از سیطره ونفود کشیش‬
‫ها ‪ ،‬اختصاص به کار های غیر روحانی دادن ‪ ،‬از عالم روحانیت خارج شدن ‪ ،‬دنیا پرست‬
‫شدن ‪ ،‬جنبه دنیوی به عقايد يا مقام کلیسايی دادن ‪.‬‬
‫) دايرة المعارف بريتانیکا ص ‪ ، 233‬ماده ‪( ( ATH‬‬

‫همچنان برای توضیح بیشتر »سکولريسم « بهتر خواهد بود دو اصطلح ديگری را هم که‬
‫برای تکمیل بحث مفید است نیز مورد تعريف قرار گیرد‪ ،‬اين دو اصطلح عبارتند از ‪:‬‬

‫‪ -1‬آته ايسم ‪ ATHEISM‬يعنی انکاراز وجو د خدا ‪ ،‬بی اعتقادی به وجود پروردگار ‪ .‬آته‬
‫ايست دريک کلمه يعنی ملحد ‪.‬‬

‫‪ -2‬ل يیسم ‪ :‬يعنی وابستگی به شخص دنیوی وغیر روحانی ‪ ،‬خروج از سلک روحانیون‪ ،‬و‬
‫لئیک يعنی ‪ ،‬دنیوی ‪ ،‬انسان که از سلک روحانیون خارج گردد ‪.‬‬

‫بنا به تعريف دايرة المعارف بر يتانیکا ‪ :‬لءيک از موارد ومصادق سکولر می باشد ‪ ،‬زيرا‬
‫تفکیک دين از سیاست ‪ ،‬اخص از سکولر اعم از لءيک می باشد ‪ ) .‬دايرة المعارف‬
‫بريتانیکا ص ‪ ، 234‬ماده ‪( ( ATH‬‬

‫معنای اصطلحی سکولريزم ‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫از آنجائیکه مفکوره سکولريسم متشکل از ابعاد مختلف ومتنوع سیاسی ‪ ،‬اجتماعی ‪،‬‬
‫فرهنگی ‪ ،‬دينی و ‪ ...‬است لذا ارائه يک تعريف جامع برای سکولريسم‬
‫) مانند معنای لغوی آن ( کاری است سخت و دشواری ‪ .‬ولی با آنهم با استفاده از همه‬
‫تعريف ها که علما ومحقیقن از سکولريزم بعمل آورده آند ‪ ،‬ما صرف به يک تعريف ذيل‬
‫اصطلحی از فرهنگ آکسفورد اکتفا ء خواهیم کرد‪.‬‬

‫در فرهنگ آکسفورد ‪ ،‬در مورد تعريف سکولريزم چنین میخوانیم ‪:‬‬
‫» اعتقاد به اين قوانینی که ‪ ،‬آموزش وساير امور اجتماعی به جای آنکه مبتنی بر مذهب‬
‫باشد ‪ ،‬بر داد ه های علمی بنا شود «‬
‫) ريشه ها ونشانه های سکو لريسم ‪ :‬نوشته علی گلپايگانی ‪ ،‬چاپ اول ‪ 1379‬هجری‬
‫شمسی‪ ،‬صفحه ‪( 17‬‬
‫باز هم اگر همه تعريفات علما ودانشمندان را در مورد سکو لريزم جمعبندی نمايم ‪ ،‬تعريف‬
‫ترکیبی ذيل را بدست خواهیم آورد ‪:‬‬

‫» سکولريسم به معنای بی اعتقادی يا بی اعتنايی يا به حاشیه قرار دادن دين وامور مبتنی‬
‫بر مذهب از فعالیت های مختلف زندگی بشری از قبیل حکومت ‪ ،‬سیاست ‪ ،‬اخلق ‪ ،‬فرهنگ‬
‫وغیره است ‪«.‬‬

‫تاريخ تولد سکولريسم ‪:‬‬


‫علما بدين باورند که تولد مفکوره » سکو لريسم« در قرن ‪ 14‬و ‪ 15‬میلدی در نتیجه‬
‫طرز تفکر وروش های اجتماعی وسیاسی کلیسا در مغرب زمین ‪ ،‬پا به عرصه تفکرات‬
‫ويا پا به عرضه وجود گذاشت ‪ ) ..‬کتاب فلسفه دين صفحه ‪ 234‬چاپ تهران (‬

‫تعبیر سکولريزاسیون در زبان اروپايی برای اولین بار در سال ‪ 1648‬در معاهده وستفالی‬
‫به کار رفت ‪ .‬در آن زمان سکولريزاسیون بدين معنی مورد استفاده قرار میگرفت که‬
‫مؤسسات وسر زمین های که زير سلطه کلیسا قرار داشت ‪ .‬بايد از نظارت وحاکمیت کلیسا‬
‫خارج ساخته شود و در تحت سلطه سیاسی غیر رو حانی وموسسات دولتی ويا مرکز‬
‫اجتماعی غیر مذهبی قرار گیر د ‪.‬‬

‫مبلغین اين جنبش برای توضیح اهداف خويش از اصطلح » سکو لريس « استفاده بعمل‬
‫می آوردند واين اصطلح آهسته آهسته دربین مردم مروج گرديده ‪ ،‬وبه مفهوم تمییز‬
‫وتفکیک میان امور مقدس دينی از امور دنیوی به کار می رفت وکشیش های کلیسا را‬
‫که مصروف کار در ادرات کلیسای بودند سکولر می خواندند‪.‬‬

‫مورخین مینويسند که بعد ها همین اصطلح توسط دستگاه کلیسا برای نامیدن کشیش ها‬
‫ورو حانیون که از خدمت کلیسايی معاف شده بودند ويا به هر دلیلی از خدمت کلیسا‬
‫مرخص شده بودند ‪ ،‬مورد استفاده قرار گرفت ‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫ولی اين اصطلح در قرن بیست از سوی دانشمندان به معنای ديگری مورد استفاده قرار‬
‫گرفت ‪ .‬اين اصطلح به مجموعه جر يانات وتحولتی که ضمن آن کنترول امور ونهاد‬
‫های اجتماعی از تصرف مقامات ومراجع رسمی دينی خارج گردد مورد استفاده قرار‬
‫می گرفت ‪ ) .‬فرهنگ دين صفحات ‪ 124‬و ‪( 125‬‬

‫علما که مصرف تحقیق در مورد اصطلح » سکو لريسم « هستند همه بدين باور اند ‪ ،‬که‬
‫غربی ها در عقب نظريه » سکو لريسم « قرار داشتند و دارند ‪.‬‬

‫غربی ها برای تقويه اين نظريه چنان نقشه منظم را روی دست گرفتند که اين اصطلح‬
‫امروز نه در مفهوم اولی اش بلکه اين اصطلح ابعاد خويش رابه عرصه های مختلف‬
‫سیاسی ‪ ،‬اجتماعی ‪ ،‬اخلقی و ‪ ...‬نیز وسعت داده است ‪.‬‬

‫» ويلسون « مینويسد ‪ » :‬جداسازی دين ودنیا مفهومی غربی است که به بارزترين وجه آن‬
‫در طول قرن جاری ‪ ،‬در غرب رخ داده است « ) فرهنگ دين صفحه ‪( 142 :‬‬

‫عوامل پیدايش فکره سکو لريسم ‪:‬‬


‫يکی از اولین عامل پیدايش سکولريسم در غرب را میتوان از عدم دسترسی نصرانیت به‬
‫وحی الهی دانست ‪ .‬اين بدين معنی است که تورات وانجیل های چهار گانه موجود ) "متى"‪،‬‬
‫"مرقس"‪" ،‬لوقا"‪ ،‬و"يوحنا "كتابهائى آسماني و( متون وحیائی نیستند ‪.‬اينهاکتب اندکى بعداز از‬
‫حضرت عیسى علیه السلم توسط علماي نصراني تالیف ونوشته شده اند ‪ .‬بدين اساس عدم‬
‫موجوديت وحی آسمانی سبب پیدايش عقايد مزخرف از جمله اعتقاد به تثلیث وغیره ‪...‬‬
‫گرديده است ‪.‬‬

‫کتاب مقدس موجود در دست نصرانیها چون کتاب آسمانی وو حیائی‪ ،‬نیست بنآ شامل مطالب‬
‫وموضعات است که خود بر جدای دين از سیاست حکم میکند ‪ .‬بطور مثال به برخی از‬
‫مطالب اناجیل اربعه اشاره بعمل می آوريم ‪:‬‬

‫‪ -1‬در انجیل موجوده تحريف شده عمل نوع از تقسیم کار میان کلیسا وقیصر پذيرفته شده‬
‫است ‪ .‬دراين کتاب آمده است که ‪ :‬آنچه که متعلق به قیصر است ‪ ،‬بايد به قیصر ‪ ،‬وآنچه متعلق‬
‫به خداست ‪ ،‬بايد به کلیسا تعلق گیرد ‪ .‬بطور مثال در ) انجیل يو حنا ‪ ،‬فصل ‪ ،19‬شماره ‪( 36‬‬
‫چنین میخوانیم ‪ » :‬حضرت عیسی علیه السلم در جواب به سؤال پیلطس در مورد اينکه آيا‬
‫تو پادشاه يهود هستی ؟ گفت ‪ » :‬پادشاهی من از اين جهان نیست ‪ .‬اگر پادشاهی من از اين‬
‫جهان میبود خدام من جنگ می کردند تا به يهود تسلیم نشوم ‪ ،‬لکن حال پادشاهی من از اين‬
‫جهان نیست ‪« .‬‬

‫میگويند مردمی که معجزه حضرت عیسی علیه السلم را ديدند ‪ ،‬خواستند اورا بحیث حاکم‬
‫خويش تعین کنند ‪ ،‬اما حضرت عیسی علیه السلم از قبولی منصب حاکم بودن امتناع فرمود ‪.‬‬
‫) انجیل يو حنا ‪ ،‬فصل ‪ ، 6‬شماره ‪( 15‬‬

‫‪3‬‬
‫از مثال های فوق چنین میتوان نتیجه گرفت که حضرت عیسی علیه السلم همه کوشش خود‬
‫را براه می انداخت که خود را از سیاست وحکومت دور سازد ‪ ،‬وپیروان خويش را هم از اين‬
‫امر نیز بر حذر می داشت ‪ .‬که مبادا به سراغ حکومت بروند ‪.‬حضرت عیسی علیه السلم‬
‫همیشه به پیروان خويش دستور میداد که ‪» :‬حکومت را به قیصر بسپاريد وبه دور از‬
‫حکومت وسیاست به عبادت خداوند مشغول شويد‪« .‬‬

‫موجوديت همچو نظرايات در کتب اربعه نصرانیت که مبنی وحیائی ندارد ‪ ،‬ز مینه خوب‬
‫ومناسبی را برای رشد ونمو » سکو ل ريسم « در نصرانیت به وجود آورد ‪.‬‬

‫مغفرت نامه يا فروش قباله جنت ‪:‬‬


‫»مفغرت نامه« يا »فروش قباله جنت« از سوی رهبران نصرانیت يکی از عوامل ديگری‬
‫بود که تاثیر بسزائی در رشد ونمو » سکولريسم « داشت ‪ .‬انسان هايی که خود را در برابر‬
‫خداوند گناهکار می دانستند با پرداخت مبلغی به ملى کلیسا خود را از همه گناه تطهیر‬
‫می کردند ‪ .‬اخوند های کلیسا مردم را به خريداری قباله جنت تشويق می کردند‪ .‬واز اين‬
‫بابت پول هنگفت را بدست می اوردند‪.‬‬

‫کشیشان نصراني برای فروش بهتر وبیشتر قباله جنت ‪ ،‬فتوا های دينی را ترتیب داده‬
‫بودند ومیگفتند که حضرت مسیح خطاب به پطرس فرموده است ‪:‬‬
‫» کلید های پادشاهی را به تو میدهم ‪ ،‬آنچه را که تو در زمین منع کنی در آسمان ممنوع‬
‫خواهد شد وهر چه را که بر زمین جايز بدانی در آسمان جايز خواهد شد‪ ) « .‬انجیل متی ‪،‬‬
‫فصل ‪ ، 16‬شماره ‪ 19‬؛ ويل دورانت‪ ،‬تاريخ تمون ‪ ،‬ج ‪ ، 6‬ص ‪( 25‬‬

‫اين عمل کلیسا مورد مخالفت سر سخت اصلح گران ودانشمندان آن عصر قرار گرفت‬
‫وبه گفته ويل دورانت ‪ ،‬جرقه های اصلح دينی را شدت بخشید وزمینه خوبی را برای‬
‫»سکولريسم « مهیا ساخت ‪.‬‬

‫محققین بدين باور اند که يکی از عوامل که موجب انقلب اصلح دينی گرديد همین فروش‬
‫قباله جنت ومغفرت نامه ها از گناه بود که توسط مل های کلیسا براه انداخته شده بود ‪ ) .‬ويل‬
‫دورانت ‪ :‬تاريخ تمدن ) اصلح دينی ( جلد ‪ ، 6‬صفحه ‪ 26‬چاپ تهران (‬

‫فروش مغفرت نامه وترويج اين فکره در جامعه اروپايی تاثیر سوء را بجاى گذاشت واين‬
‫عمل موجب انحراف بیشتر کشیشان وموجب فاصله گرفتن مردم از دين شد ‪.‬‬

‫» تامس گسکوين « رئیس پو هنتون آکسفورد در سال ‪ 1450‬در اين مورد مینويسد ‪:‬‬
‫» امروز گنا هکاران می گويند ‪ :‬برايم فرق نمی کند که من چقدر گناهی را در برابر‬
‫پروردگار خويش انجام داده ام ‪،‬زيرا با اعتراف بنز د کشیش کلیسا وخريداری مغفرت نامه‬
‫وقباله جنت جنت از پاپ ‪ ،‬میتوانم معاصی گناه ام را جبران کنم ‪) «.‬تاريخ تمدن کتاب‬
‫اصلح دينی ‪ -‬نوشته ‪ :‬ويل دورانت صفحه ‪( 27‬‬

‫‪4‬‬
‫پاپ واجب الحترام ومصون از خطا ء‬
‫قداست پاپ ويا عصمت ومصونیت پاپ از گناه‪ :‬يکی ديگر از لغزش ها و عوامل است‬
‫که موجب زمینه سازی خوبی برای سکولريسم کرديد‪.‬‬

‫کلیسا و در راس آن پاپ خود را جزء مقدسات دين نصرانیت وجانشین حقیقی خداوند‬
‫وحضرت عیسی علیه السلم در روی زمین ا علن داشتند ‪ ،‬وطی فرمان دينی اطاعت از پاپ‬
‫وکلیسا را جز از شرعیت نصرانیت دانستند ‪ .‬وگفتند که ‪ :‬نظريات پاپ ها به منزله کتاب‬
‫مقدس اهمیت داشته ‪ ،‬نقد ناپذير ‪ ،‬وواجب الطاعة ومقدس است ‪.‬‬

‫قديس » اگو ستینو تر « در رساله خويش مینويسد ‪ » :‬قدرت پاپ از جانب خداوند است ‪ ،‬زير‬
‫او خلیفه وقائم مقام او بر زمین است واطاعت پاپ حتی اگر در گناه هم آغشته باشد واجب‬
‫است ‪ ...‬مقام پاپ بالتر از مقام ملئکه بوده ‪ ،‬ودر خور همان ستايش وتقدس است که به‬
‫مريم عذرا وديگر قديسان گذارده می شود‪«.‬‬
‫) برای معلو مات مزيد مراجعه شود به کتاب سکو لريسم در نصرانیت واسلم ‪ ،‬صفحه ‪51‬‬
‫نوشته‪ :‬محمد حسن قدر دان قراملکی چاپ تهران ‪ 1379‬هجری شمسی (‬

‫اگر متون دينی نصرانیت بطور دقیق وهمه جانبه مورد تحلیل وارزيابی قرار گیر د بو‬
‫ضاحت تام اين نتیجه گیری را بدست خواهم اورد که خود متون دينی ومبانی کلمی واعتقادی‬
‫نصرانیت زمینه مساعد را برای پیدايش سکو لريسم مساعد ساخته ‪ .‬که اين نقطه تزلزل‬
‫وضعف مبانی دينی نصرانیت را به اثبات میرساند ‪.‬‬

‫اصلحات در دين ‪:‬‬


‫در اواسط سالهای ‪ 14‬نهضت جديد بنام نهضت اصلح دينی » رفورمیسم « در غرب‬
‫آغاز به فعالیت کرد ‪ .‬اين جنبش زمینه نفوذ را برای سکو لريسم در غرب باز کرد که به‬
‫موجب آن به تدريج از نفوذ مذهب در زندگی بشری گرديد‪.‬‬

‫مورخین مینويسند که » مارتین لوتر « ) ‪ 1546 – 1483‬م ( يکی از مشهورترين رهبران‬


‫اين جنبش بود ‪ .‬وی تحت نام به اصطلح ‪ ،‬اصلح ا هدف دين وبنام بر قراری نظم‬
‫وانضباط در کلیسا ‪ ،‬نظريات جديد در باره نصرانیت ارائه داد ‪ .‬که يکی از تیوری های‬
‫اش » سکولريسم « ) جدايی دين از سیاست ( بود‪.‬‬
‫مارتین لوتر اعلن داشت ‪ » :‬پادشاهان قدرت خود را مستقیمآ از خدا می گیرند وظیفه کلیسا‬
‫فقط پرداختن به امور معنوی وروحی است ‪« .‬‬

‫نهضت اصلح دينی ‪ ،‬با عث در هم شکستن حاکمیت کلیسا وظهور فلسفه جديدی سیاسی‬
‫گشت ‪ .‬از نتايج کار وفعالیت اين جنبش بود که جنگ در بین فرقه های مختلف مذهبی شدت‬
‫گرفت واين پروسه زمینه خوبی برای زوال قداست دين مساعد ساخت و موجب زمینه‬
‫سازی خوبی برای سکولريسم گرديد ‪ ) .‬برای معلومات بیشتر مراجعه شود ‪ :‬به کتاب »‬
‫فلسفه دين « نوشته ‪ :‬عبد ال نصیری صفحه ‪ 243:‬چاپ تهران (‬
‫برخورد های افراطی مذهبی‬

‫‪5‬‬
‫محقیقین يکی ديگری از عوامل که موجب زمینه سازی برای سکولريسم در غرب‬
‫گرديد‪ :‬همین برخورد خشنونت امیز ‪ ،‬افراطی ‪،‬غیر مدبرانه وعاقلنه مبلیغین کلیسا در‬
‫بین مردم بود ‪ .‬رو حانیون مذهبی وکمیته های امر بالمعروف ونهی عن المنکر کلیسا به‬
‫جای اينکه با عطفوت وملئیمت با منطق واستدلل وبا موعظه حسنه در نشر دين با مردم‬
‫بر خورد نمايد با خشونت پر داختند وبا برخورد های غیر عاقلنه غیر منطقی در برابر‬
‫مردم قرار گرفتند‪.‬‬

‫مبلغین دينی نه تنها با عوام الناس بر خورد غیر عالمانه بعمل آوردند ‪ ،‬بلکه در مقابل‬
‫دانشمندان نیزاز بر خورد جاهلنه کار کردند ‪ ،‬اين وضعیت به مر حله رسید که علما ‪:‬‬
‫مجبور بودند آنچنان بیانديشند ‪ ،‬طوريکه کلیسا ومل ها آن را می انديشند دانشمندان جرأت‬
‫نمی کردند بر خلف آنچه کلیسا آن را علم می داند بینديشند ‪.‬‬

‫اين وضع از قرن ‪ 12‬تا قرن ‪ 19‬میلدی در کشور های چون فرانسه ‪ ،‬انگلستان ‪ ،‬آلمان ‪،‬‬
‫هلند ‪ ،‬پرتگال ‪ ،‬لهستان ‪ ،‬اسپانیا وغیره ‪ ...‬معمول بود ‪ .‬اين عمل روحانیون کلیسا عکس‬
‫العمل بسیار بد ونفرت انگیزی را نسبت به دين ومذهب به طور کلی ايجاد کرد ‪.‬‬
‫روحانیون کلیسا در طی اين سالها غرض سرکوب علما ‪ ،‬دانشمندان به تاسیس محاکم عقايد‬
‫بنام »ا نگیزيسیون « يا » تفتیش عقايد « پرداختند ‪ .‬وبدين ترتیب توانستند مخالفین خويش را‬
‫زير نام مخالفین دين وبدعت گران در دين وغیره ‪ ...‬نام ها به جزا های سخت وسنگینی‬
‫مجازات نمايند ‪.‬‬

‫ويل دورانت مینويسد‪ :‬رهبران محاکم قبل از انعقاد محکمه از طريق منابر ومناره های‬
‫کلیسا اعلن میکردند‪ ،‬هر کدام از شما که ملحدين ‪ ،‬بیدين ها وبدعت گران را سراغ داشته‬
‫باشند ‪ ،‬غرض محکمه بما معرفی نمايند ‪ .‬مطمین باشید که کسانیکه در اطلع رسانی‬
‫وجاسوسی با ما کمک کند نام شان را نه تنها افشا نخواهم کرد ‪ ،‬بلکه از نزد ما انعام‬
‫ومکافات نیز بدست خواهد آورد ‪.‬‬

‫ويل دورانت می افزايد ‪ :‬طريقه وشیوه تعذيب وشکنجه رو حانیون کلیسا در هر کلیسا‬
‫متفاوت بود ولی اکثرآ هر دودست متهم ر به پشت سر متهم می بستند وآنانرابه دار می‬
‫آويختند ‪ .‬ويل دورانت مینويسد ‪ :‬گاهی دست متهم را چنان محکم می بستند ودست های شانرا‬
‫در کلو شان می انداختند که زياتر ا‪ .‬متهمن خفه میشدند وجان میدادند ‪ .‬در برخی از اوقات‬
‫دست وپای متهم چنان محکم بسته بندی میشود که استخون ها ی در هم می شکست و ومتهم‬
‫قبل رسیدن به محکمه جان میداد ‪ ) .‬تاريخ تمدن ج ‪،18‬صفحات ‪ 349‬و ‪( 351‬‬
‫هنری چهارم در سال ‪ 1401‬م در انگلستان به در خواست کلیسا فرمان مشهوری را بنام »‬
‫بدعتگران بايد سو ختنانده شو د « صادر نمود‪.‬‬

‫ويل دورانت در صفحه ) ‪ ( 360‬کتاب خويش بنام ) تاريخ تمدن ( در مورد امر وارقام‬
‫قربانیان کلیسا مینويسد ‪:‬‬

‫‪6‬‬
‫» از سال ‪ 1480‬تا سال ‪ ( 8800 ) ( 1488‬نفر تو سط کلیسا سوختنده شده اند ودر حدود‬
‫تقريبآ ) ‪ ( 96494‬نفر محکوم به جز های مختلف النوع کرديده اند ‪.‬‬
‫واز سال ‪ 1480‬تا سالهای ‪ 1808‬در حدود ‪ 31912‬نفر سو ختانده شده اند وبه تعداد )‬
‫‪ ( 291450‬محکوم به جزا های مختلف النوع گرديده اند ‪«.‬‬

‫ناگفته نبايد گذاشت عوامل ديگری از جمله فساد مالی ‪ ،‬برخورد غیراخلقی رهبران کلیسا‬
‫زمینه خوبی را برای رشد سکو لريسم در غرب مساعد ساخت که غرض طوالت کلم از‬
‫ذکر آن صرف نظر بعمل می آوريم ‪.‬‬

‫سکولريسم و اسلم‬

‫افراد که از دين مقدس اسلم درک و معلومات دقیق وهمه جانبه دارند ‪ ،‬به اين امر اعتقاد‬
‫وباور دارند که دين اسلم با سیاست روابط ناکسستنی ومحکم دارد‪ .‬حتی علمای غیر‬
‫اسلمی نیز بدين حقیقت اعتراف مینمايند‬

‫بر اساس اعتقادات اسلمی حاکمیت مطلق از ان پروردگار است واعمال اين حاکمیت در روی‬
‫زمین به بندگان صالح آن داده شده است ‪ .‬واين بدين معنای است که حضور دين در همه‬
‫عرصه ای های زندگی بشر وجود دارد ‪.‬‬

‫ولی سکولريسم ومبلغین وحامیان اين نظريه ‪ ،‬همه سعی وتلش خويش در اين عرصه به‬
‫مصرف میرساند تا دين را از صحنه های اجتماعی و سیاسی حذف کند وآن را به زندگی‬
‫فردی وعبادی وبه اصطلح دين را در گنج مسجد وقبرستان منتقل سازد ‪ .‬ودر نهايت امر‬
‫حق قانگذاری وحاکمیت را از دين حذف و به غیر خدا واگذار کند‪.‬‬

‫در حالیکه بر اساس حکم اسلمی ‪ »،‬کتاب ال وسنت نبوی « حاکمیت مطلق از آن پروردگار‬
‫است ‪ .‬وخداوند منشا ء مشروعیت حاکمیت دينی است وسیاست اسلم مبتنی بر قوانین‬
‫آسمانی وسنت پیامبر صلی ال علیه وسلم استوار ‪ ،‬می باشد ‪.‬‬
‫بنآبراين در همه عرصه های زندگی بشر اعم از امور اجتماعی ‪ ،‬سیاسی ‪ ،‬اقتصادی ‪،‬‬
‫اخلقی و ‪ ....‬دخالت تام ومستقیم دارد وعقل وعلم در سايه هدايات اسلمی مناسبات‬
‫اقتصادی وسیاسی جامعه را سامان می بخشد‪.‬‬

‫در تفکر سکو لريستی ‪ ،‬هدف دولت تلش برای حفظ حاکمیت وايجاد موازانه میان آزادی‬
‫وعدالت است ‪ .‬يعنی اين که چه بايد کرد که آزادی های فردی محدود نشود وقدرت حاکمان‬
‫چگونه کنترول شود که مخل به آزادی افراد ) آزادی که خود شان تفسیر می کنند ( نباشند ؟‬

‫اما در تفکر اسلمی ‪ ،‬هدف از سیاست وحاکمیت ‪ ،‬احیای دين وسنت های الهی ‪ ،‬اقامه‬
‫عدل ‪ ،‬قسط انصاف است ‪ .‬اجرا وتطبیق قوانین الهی برای ايجاد امنیت وفراهم ساختن‬
‫زمینه ای جهت رشد مادی ومعنوی ‪ ،‬ونجات انسان از تاريکی بسوی نور ‪ ،‬اصلح‬

‫‪7‬‬
‫جامعه‪ ،‬مبارزه با بدعت ها ناروا ‪ ،‬تعلیم وتربیه صحیحی وسالم ‪ ،‬احقاق حقوق انسان‬
‫بخصوص ضعفا ‪ ،‬ودر نهايت دستیابی به فضیلت ‪ ،‬کمال ومعرفت است ‪.‬‬

‫خداوند متعال می فرمايد ‪:‬‬


‫» قد جاءکم من ال نور وکتاب مبین ‪ ،‬يهدی به ال من اتبع رضوانه سبل السلم ويخرجهم من‬
‫الظلمات الی النور باذنه ويهديهم الی صراط مستقیم « ) مائده ‪(16-15:‬‬

‫» از جانب پروردگار نور ی ) که پیغمبر است وبینشها ر روشن می بخشید ( وکتاب‬


‫روشنگری ) که قرآن است وهدايت بخش انسانها است ( به پیش شما آمده است ‪.‬‬
‫خداوندبه برکت آن ‪ ) ،‬کتاب ( کسانی را به راههای امن وامان ) از ترس وهراس دنیا‬
‫وآخرت ( هدايت می کند که خواستار خشنودی او باشند ‪ ،‬وبا مشیئت وفرمان خو د آنان را‬
‫از تاريکی ها وظلمت ها ) کفر وجهل ( بیرون می آورد وبه سوی نور ) ايمان وعلم( می‬
‫برد ‪ .‬وايشان را به راه راست هديت ورهبری می کند‪« .‬‬

‫از ديد اسلم حکومت وسیله است ونه هدف ‪ ،‬وهدف از آن به کمال رساندن انسان است‪ .‬هدف‬
‫اسلم حفظ سیادت انسان بوده وهم توجه خويش را به حقوق بشر معطوف ساخته ورعايت‬
‫آنرا واجب می داند ‪.‬‬

‫آيات قرآنی وسنت پیامبر صلی ال علیه وسلم اساس وتهداب سیاست دين مقدس اسلم را‬
‫تشکیل میدهد ‪ .‬اعتقاد وعمل برآن را جزئی از قلمرو ايمان وبخشی از مجموعه تعالیم اسلم‬
‫وحیات يک مسلمان می شمارند ‪ .‬به طوری که در تفکر قرآنی وسنت پیامبر صلی ال علیه‬
‫وسلم تفکیک انديشه وعمل سیاسی از ايمان واسلم ‪ ،‬واز زندگی اجتماعی مسلمانان امکان‬
‫پذير نیست ‪.‬‬

‫در قرآن عظیم الشان آيات متعدد ی براين امر تاکید میدارد که وضع قانون وحاکمیت مطلق از‬
‫آن پروردگار بوده وما انسانها مجريان اين قانون در روی زمین می باشیم ‪.‬‬

‫ن خدا نیست‬
‫‪ »-1‬ان الحکم ال ل يقص الحق وهو خیر الفاصلین « )انعام ‪) (57‬فرمان جز از آ ِ‬
‫‪ .‬خدا به دنبال حق می رود ) وکار هايش برابر حکمت انجام میشود ‪ .‬لذا اگر خواست عذاب‬
‫واقع می گردد واگر نخواست عذاب واقع نمی شود ( واو بهترين ) قاضی میان من وشما و‬
‫( جد کنند ۀ ) حق از باطل ( است ‪(.‬‬

‫‪ »-2‬له الحمد فی الولی والخرة وله الحکم «) قصص ‪(70‬‬


‫) فر ماندهی وداوری از آن اواست ‪ .‬وبه سوی او باز گردانده می شويد ‪ ) .‬او خالق ‪ ،‬واو‬
‫حاکم ‪ ،‬واو قاضی است (‪.‬‬

‫‪ »-3‬مالهم من دونه من وال « )رعد ‪) ( 11‬ولی هنگامیکه خدا بخواهد بليی به قومی برساند هیچ‬
‫کسی وهیچ چیزی نمی تواند آن را ) از ايشا ن( بر گرداند ‪ ،‬وهیچ کس غیر خدا نمی تواند‬
‫ياور ومدد کار آنان شود‪(.‬‬

‫‪8‬‬
‫‪»-4‬ان الحکم ال ل امر التعبدوا ال اياه ذلک الدين القیم « ) يوسف ‪( 40‬‬
‫) فرمانروايی از آن خدا است وبس ) اين ‪ ،‬اوست که بر کائنات حکومت میکند واز جمله عقايد‬
‫وعبادات را وضع می نمايد (‪ .‬خدا دستور داده است که جز او را نپرستید ‪ .‬اين است دين‬
‫راست وثابتی ) که ادله وبراهین عقلی ونقلی بر صدق آن رهبرند (‪.‬‬

‫همچنان قرآن عظیم الشان هدايات خاصی را برای پیروان خويش هدايت فرموده است ‪ :‬ومی‬
‫فرمايد ‪ :‬آنعده از حکوما ت که مخالف شرع است نبايد از آن متابعت صورت گیرد ‪ ،‬وحتی‬
‫امر بر سر نگونی همچو حکومت نموده است ‪:‬‬

‫بطور مثال خداوند پاک در ) آيه ‪ 60 :‬سوره نسا ء ( می فرمايد ‪ » : :‬يريدون ان يتحاکموا‬
‫الی الطاغوت وقد امروا ان يکفروا به « ) می خواهند داوری را به پیش طاغوت‬
‫ببرند) وحکم او را به جای حکم خدا بپذيرند ؟ ! ( وحال آنکه بديشان فر مان داده شده است که‬
‫) به خدا ايمان داشته و ( وبه طاغوت ايمان نداشته باشند ‪( .‬‬

‫وحتی قرآن در برخی از آيات پیروان خويش را به مقابله رو در رو در مقابل حکومت‬


‫طاغوتی مخالف اسلم دعوت نموده است ‪ .‬از آنجمله میتوان از آيه ‪ 17‬سوره نازعات که‬
‫به حضرت موسی علیه السلم وظیفه داد تا به مبارزه رو در رو با فرعون بپردازد ‪» .‬‬
‫اذهب الی فرعون انه طغی« ) به سوی فرعون برو که او سر کشی کرده است ‪( .‬‬

‫همچنان قرآن عظیم الشان حکمران خويش را به پیروی از دين اسلم واحکام قرآنی دعوت‬
‫نموده وحکام اسلمی که از احکام قرآنی سر پیچی می نمايند آنان را ‪ :‬فاسق ‪ ،‬کافر وظالم‬
‫خطاب نموده اند ‪:‬‬

‫» ومن لم يحکم بما انزل ال فالئک هم الکافرون « ‪ »،‬الظالمون « ‪ » ،‬الفاسقون « ) مائده ‪44 :‬‬
‫‪ ) ( 47 ، 45 ،‬وکسانیکه به موجب آنچه خدا نازل کرده است قضاوت وداوری نکند ‪،‬‬
‫آنان خود) کافرند (‪ ) ،‬ظالمند ( ‪ )،‬فاسقند (‪.‬‬

‫قرآن عظیم الشان در خطاب به پیامبر اسلم می فرمايد ‪:‬‬


‫» انا انزلنا الیک الکتاب با لحق لتحکم بین الناس بما ار اک ال « ) نسا ء ‪( 105‬‬
‫)ما کتاب ) قرآن را که مشتمل بر حق وبیانگر هر آن چیزی که حق است ( به حق بر تو‬
‫نازل کرده ايم تا ) مشعل راه هدايت باشد وبدان ( میان مردم طبق آنچه خدا به تو نشان داده‬
‫است قضاوت وداوری کنی ‪( .‬‬

‫همچنان در قرآن عظیم الشان از حکومت ورهبری واعطای ملک وپادشاهی به برخی از‬
‫پیامبران مانند ‪ :‬حضرت داود علیه السلم ‪ ،‬سلیمان علیه السلم ‪ ،‬ابراهیم علیه السلم ‪ ،‬لوط‬
‫و‪ ...‬سخن بمیان آمده است ‪ .‬که ذکر همچو داستان ها در قرآن خود مبین وحدت وعینیت‬
‫عملی دين وسیاست است ‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫» يا داودانا جعلناک خلیفة فی الرض فاحکم بین الناس بالحق ول تتبع الهوی ‪ ) « ...‬ص‪) ( 26:‬‬
‫ای داود ما تو را در زمین نمايندۀ ) خود ( سا خته ايم ) وبر جای پیغمبران پیشین نشان داده‬
‫ايم ( پس در میان مردم به حق داوری کن واز هوای نفس پیروی مکن ‪( .‬‬

‫» فقد ء اتینا ء ال ابراهیم الکتاب والحکمة وءاتینهم ملکا عظیمآ «) نسا ء ‪( 54 :‬‬
‫) ما که به حضرت ابراهیم علیه السلم کتاب )آسمانی ( وپیغمبری وپادشاهی عظیمی داده‬
‫ايم ) مانند ‪ :‬سلطنت يوسف در مصر ‪ ،‬وپادشاهی داود وسلیمان در شام ( ‪.‬‬

‫همچنان قرآن عظیم الشان اطاعت از رسول وولی امر را بر مسلمانان واجب نموده ‪،‬‬
‫میفرمايد ‪:‬‬
‫» يا ايها الذين آمنوا اطیعوا ال و اطیعوا الرسول و واولی المر منکم «‬
‫) نسا ء ‪) ( 59‬ای کسانیکه ايمان آورده ايد از خدا ) با پیروی از قرآن ( و از پیغمبر ) خدا‬
‫محمد صلی ال علیه والسلم با تمسک به سنت او ( اطاعت کنید‪ .‬واز ولی المر مسلمان خود‬
‫فرمانبرداری واطاعت نمايد ‪ ) .‬مادامیکه دادگر وحقگرا بوده ومجری احکام شريعت اسلم‬
‫باشد ‪(.‬‬

‫با توجه به آيات قرآنی که فوقآ بدان ا شاره بعمل آمد به وضحات تام ثابت میگردد که‬
‫دردين مقدس اسلم ‪ ،‬دين وحکومت جدا ناپذير بوده وحاکمیت مطلق از آن خدا میباشد ‪.‬‬
‫بنآ اصدار شعاری های جدائی دين از سیاست در کشور های اسلمی وبخصوص در کشور‬
‫عزيز ما افغانستان که يک کشور اسلمی می باشد ‪ ،‬صرف شعار بوده ‪ ،‬تطبیق وعملی‬
‫ختم‬ ‫ساختن آن غیر ممکن غیر عملی وغیر منطقی میباشد ‪.‬‬

‫تتبع ونگارش ‪ :‬امین الدين » سعیدی « ‪ -‬مدير مسؤل مرکز فرهنگی دحق لره ‪ -‬جرمنی‬
‫مصدر‪ :‬سايت نوار اسلم‬
‫‪IslamTape.Com‬‬

‫‪10‬‬

You might also like