Professional Documents
Culture Documents
نویسنده مديريت
۱۵بهمن ۱۳۸۶
در تاريخ 86 / 11 / 6عبدالرضا هللي مصاحبه اي مفصلي با روزنامه تلش كرده است كه شما را دعوت به خواندن اين مصاحبه مي كنيم .براي خواندن اين
مصاحبه به ادامه مطلب مراجعه كنيد.
شناسنامه
عبدالرضا هللی هستم متولد .۱۲/۶/۱۳۶۰اصلیتم خرمشهری است .بندرعباس به دنیا آمده و در تهران بزرگ شده ام .بچه مجیدیه ام .
دانشجوی انصرافی حقوق قضایی بودم دیپلم نیز نقشه کشی ساختمان است.یک خواهر و دو برادر دارم و فرزند سوم خانواده .یکی از
برادرانم خارج از کشور است .متاهلم دو دختر دارم .دختر بزرگم فاطمه با ۶سال سن و دختر کوچکم نازنین رقیه که یک سال دارد .
یک سال
از سال گذشته که مهمان تلشی ها بودم تا به حال یک سال به فکر پرداختم تو این مدت توانستم بیشتر استراحت کنم بیشتر به خودم و
خانواده ام رسیدم بیشتر نظاره گر مراسم همکارانم بودم و ارزیابی می کردم تا ببینم چه کسانی بیشتر مرا از هدفم دور می سازند و
چه کسانی کمک به پیشرفتم می کنند .
پس از رشد
وقتی رشد می کنی و به هر دلیلی محبوب می شوی ناگهان در کانون تو جهات قرار می گیری و خیلی ها به سمتت می آیند به خصوص
اگر برای یک جوان این اتفاق بیفتد احتمال آسیب پذیری اش بیشتر است زیرا جوانی همواره توان با واژه خامی می آید
رتوش
خلوت
تلش:سعی کرده ای تا درو و برت را هم خلوت تر کنی مخصوصا از آدمهایی که در ظاهر رفیق بودند و ...؟ هللی :خیلی ها بودند که
منافع شخصی خود را می خواستند و هدفشان از نزدیک شدن به من دوستی واقعی با هللی نبود به هر حال ایشان آمدند جلو و ضربه
شان را زدند و در آینده هم شاید بزنند .آنها الن رفته اند و من به جایی رسیده ام که تلش می کنم در انتخاب اطرافیانم دقیق تر باشم.
در کل مداحان باید حریم خاصی برای خودشان قائل باشند .
حاشیه
بدترین ضربه خودم از مسائل حاشیه ای بود .وقتی هجمه ی حواشی آغاز می شود فکر و تمرکزم از موضوع اصلی (مداحی)باز می ماند
آنها مرا به خاطر خودشان به این سو و آن سو می کشاندند .الن می گویم رفیق من کسی است که رفیق امام حسین باشد .همیشه
حرفم همین بوده ولی بیشتر از گذشته مراقب افرادی که تظاهر می کنند هستم .
غبطه
تلش:خیلی ها به موقعیت هللی غبطه می خورند چون به هر صورت توانسته ای در اوج جوانی به شهرت و محبوبیت برسی هللی :
شخصا از تماشای موفقیت هر انسانی لذت می برم اما نمی دانم که دیگران هم نسبت به من چنین دیدگاهی دارند یا خیر ...
شروع
سال 72بود شهید صابری و چند نفر از دیگر کسانی که بعدها به جمع شهدای تفحص پیوستند راه انداز هیئتی بودند در محله ما که در آن
هیئت من قرآن می خواندم .بعد به پیشنهاد شهید صابری رو آوردم به مداحي و خواندن روضه....
سال 75-74
بین سالهای 75 74بود که شهید صابری و دیگر شهدای مورد اشاره به دیار باقی شتافتند از آن پس سنگینی با برپا داشتم .محفل
بسیجیان و رهروان شهدا افتاد بر دوش من وظیفه حساسی بود حساس و دشوار .در ابتدا جلسات در منزل شهدا و تو محله ی خودمان
برگزار می کردیم اما سال 80این قضییه (برگزاری مراسم ) عمومیت پیدا کرد .بعد هم شور و عشق هیئت باعث شد از مناطق مختلف
شهر به جلسات ما بیایند در ادامه نوار کاست پر شد با نوای امام حسن من را شناختند فیلمبردار آمد مردم خواهان پخش و تماشای
تصاویر مربوط به جلسات بودند می گفتند اگر مانع از فیلمبرداری و پخش جلسات شوید به ما ظلم کرده اید زیرا این حق مان است که
از جلسات فیض ببریم .
جمعیت
مکان اولیه جوابگوی جمعیتی که می آمد نبود .به همین خاطر به مسجد جامع ابوذر که فضای بزرگتری داشت رفتیم .خیلی شلوغ می
شد اعیاد را هم داشتیم سخت می شد جمعیت را کنترل کرد .مردم می خواستند دست بزنند اما علما گفته بودند در مسجد این كار را
نکنید .بهتر است پس نقل مکان کردیم به حسینیه قهرودی ها ....
محبوبیتم افزایش پیدا کرد و شدم مداح نسل سومی ها تلش:مثل خودت که نسل سومی هستی؟بله من با نسل خودم حرکت کرده و
جلو رفته ام .
عشق
تلش :دلیل اصلی محبوبیت هللی چیست؟ هللی :عشق به سید الشهدا .یه جمله ای در اول کارم از بزرگی شنیدم که بهم گفت
عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی .گفت اگه دوست داری دوستت داشته باشند برای خدا عاشق خدا باش خیلی این جمله به من
چسپید علقه ام به امام حسین دلی است مردم هم این را متوجه می شوند .پس آنهایی که امام را دوست دارند نوکرش را هم دوست
خواهند داشت .من واقعا حسین (ع) را به خاطره افکارش بخششش عفوش شجاعتش ایثارش دعا و مناجاتش و مهربونیش دوست
دارم .بخشش حر بن یزید ریاحی که دل زینب و بچه هارو با بستن آب شکسته بود کار کمی نیست .این خودش یه درس بزرگ است .
یک راهه برای شناخت خدا باید یاد گرفت و در زندگی عمل کرد .روز چهارم محرم برای زندانی های رجائی شهر خواندم اونها مقصر
هستند پنهان نیست اکثرا هم اعدامی با ابن حال نمی دانید چه جور حسین حسین می گفتن و....ای کاش یه ذره از اون بخشش حسین
در ما تاثیر می کرد و می شد از طرف خانواده ی اولیای دم مورد عفو قرار بگیرند .کاری که حر با بچه های حسین کرده بود کمتر از
کشتن نبود که تازه بچه های حسين کجا و....ولی بخشید و گفت سرت رو بال بگیر این یه درس است برای من و شما اگر خانواده ای
اینجا مطالب مرا می خواند از او می خوام که به عشق سه ساله ابا عبدالله و شش ماهه او گنهکارهارو ببخشه و عفو کنه...
هنوز
هنوز آنهایی که با من دشمنی داشتند دشمنی می کنند و دوستانم نیز همچنان دوست هستند .
نسل سوم()۲
سعی کردم به نسل خودم نزدیک باشم یعنی هیچگاه اینکه مداحم باعث نشده تا میان خود و هم نسلنم تفاوتی قایل شوم همیشه با این
نسل ارتباط برقرار کرده ام صمیمانه و راحت و شاید به همین خاطر هم باشد که ضربه خورده ام.
شماره تلفن
شاید تنها مداحی باشم که شماره همراهش را همه دارند البته به تلفن های ناآشنا پاسخ نمی دهم اما پیام های کوتاه را می خوانم.
منطقی
حتی اگر جوانی بیاید جلو و توهین کند نیز از کوره در نمی روم می ایستم و گوش می دهم سعی می کنم منطقی باشم و به دور از
هیاهو به ماجرا فیصله دهم .
پوشش
جوان امروزی دوست دارد خوب بپوشد بهترین عطر را بزند تمیز و پاک و آراسته و به روز باشد اما منطقی .کجای این خواسته ها بد است؟یا با
معارف دینی ما در تضاد؟ ایرادی ندارد اگر مداح این نسل هم بخواهد خوب لباس بپوشد
مارک دار
تلش :می گویند هللی لباس مارک دار هم می پوشد؟هللی:مگر لباس مارک دار پوشیدن گناه است مهم این است که ظاهرتان مغایر با
خط قرمزهایی که شرع مشخص کرده نباشد
خانواده
تلش :از مداح هایی هستی که خانواده ها علقه زیادی به تو دارند هللی:شما لطف دارید مردم هر شخصی رو که احساس کنند از
جنس خودشان است و خود را تافته جدا بافته نمی داند دوست دارند
بد حجاب
بسیاری از دوستان اگر خانم بد حجابی نزدیکشان بیاید او را بل درنگ پس می زنند اما من می ایستم و جواب سلم این افراد را هم می
دهم .دین باید نیروی جاذبه داشته باشد تا بتواند اصلح کند .وقتی بر خلف انتظارتان یک مرد کراواتی به هیئت می آید چرا از حضورش
استقبال نکنید تا به افراد هم طبق اش بگوید هیئت متعلق به هرکسی است که دلش قلب و روحش با امام حسین باشد؟ما وظیفه داریم
تفکر سید الشهدا را ترویج دهیم .حال برای هر قیافه ای که باشد زیرا مهم اصلح آدمهاست و تاثیر شعری که در ارتباط با حماسه کربل
خوانده می شود .
بارها پیش آمده با افرادی برخورد کرده ام که می گویند به خدای صدای شما هیئتی شدیم و شروع کردیم به شناختن مکتب حسین(ع) و
فلسفه عاشورا ...
بعد از سی دی
بعد از انتشار سی دی گفتند :مداح نباید اشتباه کند ! نعوذبالله مگر مداح معصوم است و خداست که گل بی عیب باشد و از هر اشتباهی
بری؟در ثانی عامل انتشار آن سی دی که بنده نبودم من اگر می دانستم که فیلمی که خواهر زنم از من و همسر می گیرد قرار است
توسط غریبه ها دیده شود (همان موقع (در آشپزخانه منزل مادر خانمم)واکنش نشان می دادم و تصویر مورد اشاره را پاک می کردم
اصل فکرش را نمی کردم که چنین اتفاقی بیفتد این بی ایمانی ها سابقه نداشته و مد نشده بود که چنین چیزهای شخصی و خانوادگی
انتشار پیدا کند آن هم با این وسعت و از طریق تلفن همراه .اتفاقی که افتاد گناه نابخشودنی نبود .اشتباهی ناخواسته بود.می شد
بخشید.می شد به هللی فرصت داد تا جبران کند .اما انگار خیلی ها انتظار چنین روزی را می کشیدند .گویی منتظر بودند تا من زمین
بخورم کسی دستم را نگرفت که بلند شوم .برعکس هر کسی رد می شد یک لگد هم می زد و دق و دلی اش را خالی می کرد .
شناخت
خواست خدا بود که آن سی دی بیرون بیاید ! من این را به چشم یک آزمایش نگاه می کنم .باید عیارم را می سنجیدم باید می دیدم که
تو روزهای سخت چقدر توکل دارم و صبورم به این بهانه دوست و دشمن را هم شناختم .ضمن آنکه هرگز حتی یک درصد هم احتمالش
را نمی دادم تا این اندازه در جامعه محبوب باشم همیشه به خودم می گفتم:رضا هللی دیگر کیست؟مگر کسی هم او را می شناسد ؟
بازتاب پخش آن سی دی نشان می داد که عشق به امام حسین (ع) باعث شده تا خیلی ها مرا بشناسند .
21ساله
لبد برای خیلی ها سنگین بود اینکه می دیدند ده هزار نفر پای منبر یک جوان 21 20ساله جمع می شوند .
حسادت
تلش:همه اش بر می گردد به این حسادت لعنتی؟! هللی :بله متاسفانه و گرنه چند ثانیه فیلم گرفتن از مرد و زنی که زن و شوهرند و
در حریم مادر زن قرار دارند نمی بایستی چنین باز خوردی پیدا کند .یه پیر غلمی که دست و پاش و می بوسم تو یه جمعی که انتقاد می
کردن می گفت :بخل و کینه و حسد رو از خودت دور کن .امام حسین رو بذار وسط هر چی وجدانت می گه در مورد هللی بگو هر چی
گفتی قبول!!
بخشیدم
تلش :آدم خاصی هم بوده که تلش کرده به شما بیشتر لطمه بزند ؟هللی:بله بوده تلش:کی؟ هللی:اجازه بدهید اسمی از او نبرم
تلش:الن کجاست؟ایشان در حال حاضر گویا خارج از کشور هستند تلش:دوست داری با او چکار کنی؟هللی :بخشیدمش ...
رادیو تلوزیون
حذف من از صدا و سیما طبیعی بود زیرا نفس این دو رسانه پیوند عمیقی با احتیاط دارد و با توجه به جوی که علیه من هدایت می شد
منتظر وقوع چنین پیشامدی بودم .
بخش نکنید
قبل از سی دی هم خیلی ها از پخش جلساتم ناراحت می شدند به قول یکی از مسئولن صدا و سیما رفقایت(همکاران)تماس می گیرند
و می گویند برنامه های هللی را پخش نکنید تلش :به چه عنوان؟ با چه بهانه ای؟ برای چی؟هللی :می گفتند این مداح خیلی جوان
است برنامه هایش بحث بر انگیز هستند و ممکن است گرفتار غرور شود.
شبکه ۲
از قضا اوج گرفتاری های بنده از زمانی شروع شد که شبکه ۲در دهه محرم برنامه ده شب مرا روی آنتن فرستاد پس از آن مشکلت
جدی با من آغاز شد .
هوس باز
تلش :بعد از انتشار سی دی این شائبه بوجود آمد که هللی فرد هوس بازی است و از این جور شایعات.هللی :به هر حال بعضی ها
خیال باف هستند و خیلی سریع موضوعات ساده را تبدیل به شایعات پیچیده می کنند خوب یا بد جای همه مون یه وجب زیره خاکه که
هر کسی خودش می دونه و خدای خودش
ایستاده ام
به هر تقدیر روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم .احساس تنهایی می کردم برخی تماس می گرفتند و تهدید می کردند .پارسال
هم یادتون هست که سرم را هم شکستند با قفل فرمون .اما در هر صورت ایستادم و به راهم ادامه دادم و خواهم داد چون هدفم چیز
دیگری است .آدم نباید از محبوبش فاصله بگیره اینو تو این دوره زمونه از شهدامون یاد گرفتیم اون شهدای نازنین یکی مثل برادر
خودت محمد زمانی عزیز.....
بمب گذاری
پارسال ماه رمضان تو هیئت جلسه داشتیم ۲۱رمضان بود که ناگهان 110ریخت پرسیدم چه اتفاقی افتاد؟ جواب دادند با ما اطلع داده
شده که تو هیئت شما بمب گذاشته اند !سریعا باید تخلیه کنید!!می دانستم کار چه کسانی است می خواستند جو و وحشت راه بیاندازند
تا هیئت خلوت شود .می خواستند برنامه مان را به هم بریزند اما مقاومت کردیم ماموران پلیس را نسبت به پشت قضییه روشن
ساختیم تا بتوانیم به جلسه ادامه دهیم .جدیدا هم گفته اند :باید نام بسیجیان و رهروان شهداا از اسم هیئت حذف شود! من هم این کار
را نمی کنم پس پرچم هیئت الرضا کماکان محفل بسیجیان و رهروان شهداست .
برف
هنوز هم هیئت ما شلوغ است .طرف تو این برف و سرما از کرج می کوبد و با موتور می آید تهران تا شب را در کنار بچه های هیئت
سر کند.
چرا نیست؟
مردم می پرسند:چرا دیگر خبری از سی دی جلسات شما نیست .تلش :چرا نیست ؟هللی:چون به افرادی که دست اندر کار تهیه این
سی دی ها بودند گفته شده هللی نباید باشد .
ذاکر
ذاکر مداحی بود که از صمیم قلب دوستش داشتم متاسفانه ایشان فوت کرده اند مرحوم ذاکر از ته دل می خواند پولکی نبود با عشق
جلو می رفت و با دلش کار می کرد نه مثل بعضی ها که پاکت پول جلو جلو می آید دم خونشون یا به حسابشون او واقعا ذوب در عشق
حسن بود و در عالم قشنگی زندگی می کرد ببینید بعضی ها چقدر دارن بد می کنند که تو برنامه 20.30تصوير يه مداحي رو شطرنجي
مي کنن مگه تصویر یه قاتل رو دارین برا مردم پخش می کنین ؟واقعا متاسفم که عزا و اعیاد ائمه ما مختصر شده به نوشتن نام ائمه
معصوم در گوشه تلویزیون .البته شاید هم لطفی بکنن ویژه برنامه 20دقیقه ای پخش کنن .متاسفانه این حاصل سلیقه ای عمل کردن
افراد است در مجموعه ها .از بعضی افراد که سلیقه ای عمل می کنند خواهش می کنم که حداقل به شعور مخاطب احترام بگذارند.
مشاور
در سازمان ورزش شهداری مشاور آقای آجورلو هستم .بعد از محرم نیز کار دیگری را شروع خواهم کرد .
استفتاء
مغرضان به شایعه سازی بسنده نکرده اند و در برهه ای حتی استفتا قلبی ساختگی از مقام معظم رهبری و آیت الله لنکرانی نیز آوردند
دلیل بر اینکه زیرا من از کلمات نادرستی استفاده می کنم لذا شرکت در مجالسم حرام است ! این دروغ را پخش کردند در هیات و
بهشت زهرا !
سبک
سبکی که انتخاب کرده ام متناسب با سطح فهم مخاطبانم است .بیشتر افرادی که به جلسات می آیند بین 15تا 30سال دارند این
افراد با کسی که 40سال هیئتی بوده است فرق دارند برای آن آدم 40ساله اگر شعر های خاص را هم بخوانید او لذت می برد و به
سادگی متوجه مفاهیم مستتر در آنها می شود .در حالی که اگر با کلمات ثقیل (با سبک و سیاق قدیم ) به استقبال جونان بروید دیگر
شاهد حضور آنان با این شوق در هیئت ها نخواهید بود پس اینکه جوری می خوانم تا برای همه قابل فهم باشد به دلیل آن است که اگر
بخواهید بچه ای را به سمت دانشگاه امام حسین رهنمون شوید نخست باید بابا نان داد را یادش بدهید .
توطئه
دارن توطئه می کنن علیه هیئت ها می خوان روضه ها و سینه زنی هارو تو خالی جلوه بدن .می خوان علما و مداحا رو رو در رو قرار
بدن .می خوان ضربه بزنن می گویند جوونا نرن سینه بزنن .در صورتی که تمام جلسات مذهبی توام و همراه با شور و شعور و با هدف
هست .دشمن می آد تو خود ماها خرابکاری میکنه به جونا هم می گم ما ها هدف نیستیم .شاید چراغ باشیم هدف خیلی عظیم تره باید
خدائی شد.
حسین(ع)
می گفتند :اینکه هللی پشت سر هم اسم حسین را تکرار می کند درست نیست اما الن همه همین کار را انجام می دهند و کسی هم
معترض نیست !
ارك
سه سال است كه به مسجد ارك نرفته ام ،به هر حال هر زمان كه اسم مسجد ارك مي آيد خاطرات بسياري كه از آنجا دارم در ذهنم
رژه مي روند دلم تنگ شده است.
حاج منصور هر وقت دستور بدهند مي روم .حاجي مثل پدر منه ،يه خورده ناراحتش كردم.
خاطره
شب قبل از آن روزي كه مسجد آتش گرفت ،خيلي نگران بودم .خوابم نمي برد اضطراب داشتم .تا 5بعد از ظهر روز حادثه نتوانستم
بخوابم.گيج بودم.
كجا بودي ؟
منزل مادرم
هوالي 6 ، 5بعد از ظهر بود كه خوابيدم .قبلش به بچه ها سپردم كه بيدارم كنند .يك ساعت بعد آنها صدايم زدند و گفتند :مسجد آتش
گرفته .بدجوري به هم ريخته بودم .اول سراغ حاج منصور را گرفتم .خدا رو شكر آسيبي به ايشان وارد نيامده بود .دوان دوان خودم
رو به مسجد رساندم .از آنجا رفتم به پزشك قانوني كهريزك 70 ، 60نفر را برده بودند آنجا .بالي سر اجساد روضه مي خواندم و
گريه مي كرديم .تو راه برگشت به تهران به تهران شعري سرودم با اين مضمون كه الهام گرفته از شعري ديگر بود :آخر ديدي حاجتم
اين شعر روي مزار خيلي از شهداي ارك حك شد. ازش گرفتم ....ميون خيمه غمش آتش گرفتم
سرطان
سيدي در بيمارستان كه شنيدم در سرطان دارد .رفتم بالي سرش حالش وخيم بود .با اينحال با اشتياقي عجيبي از تخت برخاست و
خطاب به من گفت :با صداي تو امام حسين (ع) را شناختم .تحت تاثير قرار گرفتم .فضاي عجيبي بود .سيد گفت اگر حالم خوب شد
مرا با خودت كربل مي بري ؟ جواب دادم حتما .ولي پركشيد و رفت 13 .سالش بود .
6بار
موقعي كه با پاي برهنه رفتم 14 .ساعت پياده روي كردم .همان موقع شعري سرودم كه بسياري با شنيدن آن مسخره ام كردند .
چه شعري ؟
بماند ( .ذاكرين :به احتمال فراوان شعر معروف :پا برهنه ها مي ريم كرب و بل مي باشد ) .
يا علي