You are on page 1of 8

‫زن‪ ،‬حقوق و مکان اجتماعي او در اسلم‬

‫فهیم آزاد‬
‫‪ :‬مقدمه‬
‫هدف نوشته حاضر پرداختن بچه عمچل کچرد و جنايچات نیروهچاي اسچلمي چچه در قچالب طالبچان و چچه در هیئت‬
‫حاکمان کنوني که مقدرات جامعه را رقم میزنند‪ ،‬نیست )چون مچردم بچچا گوشچچت و پوسچت شچان ايچچن نیچرو هچا و‬
‫احزاب را در پراتیک اجتماعي و سیاسي تجربه کرده اند( بلکه میخواهد به مسايل اساسي ايکه اين عملکرد هچچا‬
‫از آنها ناشي میشوند ) ايدئولوژي اسلمي‪ ،‬که منبع الهام و رهنماي بچچالقوه تمچچامي جريانچچات اسچچلمي دوران مچچا‬
‫است( بپردازد‪.‬‬

‫در ضمن به آن بخش از روشنفکران چپ و "دموکرات" که آگاهانه و يا نا آگاهانه تلش دارند با تحلیل هچچاي "‬
‫مدبرانه " شان از وضعیت جاري‪ ،‬خاک در چشم توده هاي زحمتکش پاشیده و از افشاي کامل مذهب ) در ايچچن‬
‫مورد اسلم ( در کنار باور هاي ضد انساني و خرافي ديگر‪ ،‬بعنوان يکي از عوامل اصلي نیگون بختي و سیاه‬
‫روزي کنوني مردم‪ ،‬بويژه زنان‪ ،‬طفچره رفتچچه و بچا تفکیچچک اسچچلم بچچه اسچلم "بنیچاد گچچرا"‪" ،‬مچترقي" و"اسچلم‬
‫مردمي" از مبارزه بالفعل و باالقوه با جريانات مذهبي شانه خالي کنند‪.‬‬

‫و يا عدٌه ديگر آنها ) که متأسفانه تعداد شان هم چندان کم نیسچچت( بچچا درک پوپولیسچچتي و قچچدر گرايچچانه )چیزيکچچه‬
‫سالها بدان عادت کرده اند و بخشچي از بچاور هچاي شچان را میسچازد(‪ ،‬توجیهچات شچان را در ايچن مچورد از ايچن‬
‫تئوري دير آشنا استنتاج نموده اند که نمیشود با توده هاي در افتاد و هرآنچه را که باور تچچوده هاسچچت )هچچر چنچچد‬
‫ارتجاعي و ضد انساني( بايد احترام کرد‪ ،‬در غیر آن توده ها خواهند رنجید‪ ،‬نشان دهد کچه ايچچن نچچه سچلیقه هچاي‬
‫گروهي بلکه بنیاد هاي فکري و ايدئولوژيک اسلم است که مصبب اصلي ستم‪ ،‬بي حقوقي و اجحاف‪ ،‬از جمله‬
‫ستم جنسي بر زنان‪ ،‬است که بايد بطور سیستماتیک و پیگیر مورد نقد و افشا گري قرار گیرد‪.‬‬

‫حال مي پردازيم به اصل مطلب و ببینیم که قرآن‪ ،‬محمد و رهبران اسلمي در مورد زن چچچه گفتچچه انچچد و آنگچچاه‬
‫در اخیر نگاهي اجمالي به نیرو هاي اسلمیست حاضر در صحنه سیاسي افغانستان‪ ،‬نظريات و قچچوانین صچچادر‬
‫شده از جانب آنها که ملهم از شريعت اسلمي است‪ ،‬میاندازيم‪.‬‬

‫قرآن که چهارده قرن قبچل بچا تلش بچراي تضچمین حچاکمیت ثروتمنچدان شچهري و زمینچداران بچزرگ بچر قبايچل‬
‫صحرا نشین بعنوان مجموعه اي از قچچوانین تچچدوين شچچد و منبچچع الهچچام رهچچبران جزيچچرة العچچرب جهچچت وحچچدت و‬
‫همسوئي قبايل قرار گرفت‪ ،‬امروز در عصر روبوت و انقلب انفور ماتیک با مجموعه از تفاسچچیر‪ ،‬احچچاديث و‬
‫شیوه زندگي محمد و يارانش مبناي اداره امور قرار گرفته است‪.‬‬

‫با بررسي نزديک قرآن‪ ،‬احاديث و گفته هاي رهبران اسلمي‪ ،‬میتوانیم ببینیم که ديدگاه هچچاي فورمچچوله شچچده در‬
‫قرآن و احاديث معتبر و همچنین علماي اسلمي قديم و جديچچد راجچچع بچچه آمچچوزش برتچچري مچچرد بچچر زن مطچچابقت‬
‫دارند‪ .‬با وجود اين کساني هم هستند که ادعاي "برابري" زن و مرد را در اسلم دارند‪ ،‬بعضي ها اين ادعچچا را‬
‫از سر جهل مینمايند و ديگراني هم جهت تحريف واقعیت و وارونچچه سچچازي آن‪ ،‬چچچون منفعچچت سیاسچچي و مچچادي‬
‫شان ايجاب میکند‪ ،‬دست به اينکار مي زنند‪.‬‬

‫در ادبیات اسلمي حديث به عنوان مادر کتاب ها نامیده شده است‪ ،‬چنانچه سالهاي سچچال اسچچت کچچه تجديچچد چچچاپ‬
‫شده و بیشتر از هزار سال است که در کنار قرآن مرجع و تکیه گاه مسلمانان بوده اسچچت‪ .‬احچچاديث اقتبچچاس شچچده‬
‫در اين مقاله مطابقت با روح اسلم و آموزش هاي قرآن دارد‪ ،‬هرگاه حديث اين موقعیت را نداشت از دسچچترس‬
‫بدور نگهداشته شده و رد میشد‪.‬‬
‫" براي شکل دادن به زندگي مذهبي آدمیان و براي رسیدن به اين مأمول حديث درکنار قرآن از اهمیت بارزي‬
‫بر خوردار است‪ .‬در حقیقت قرآن منهاي حديث در بسا موارد زندگي روز مره ناقص و مجهول بچچاقي میمانچچد‪".‬‬
‫) ‪ ( 1‬جلل الدين سیوطي يکي از معتبر ترين و معروفترين مفسرين اسلمي میگويد کچچه حچچديث‪ " :‬تفسیريسچچت‬
‫از قرآن و توضیح آن" ) ‪ ( 2‬و به اين دلیل است که تقريبًا همٌه مفسرين جهت توضیح قرآن قبل از هر چیزي و‬
‫در اولین فرصت به حديث تکیه میکنند‪ .‬در حديث معتبر زير آمده است‪:‬‬

‫" مدت کوتاهي بعد از وحي ) قرآن راجع به محمد میگويد ( هرگز به هواي نفس سخن نمي گويد‪ ،‬سخن اوهیچ‬
‫غیر وحي خدا نیست‪ ) ".‬قرآن‪ ،‬سوره نجم آيه هاي ‪ " (4 – 3‬يگانه تفاوت میان قرآن و حديث حقیقتچًا در ايچن‬
‫است که اولي مستقیمًا از جانب خداوند به وسیله جبرئیل همراه با نص هاي متعدد ابراز و وحچي شچچد‪ .‬دومچچي يچا‬
‫آخري بدون نص و کلم وحي شده است‪( 3 ) " .‬‬

‫" بدين ترتیب حديث در کنار قرآن مجید دومین منبع شرع اسچچلمي در مچچورد امچچور فچچردي و اجتمچچاعي اسچچت‪،‬‬
‫زيرا که احکام پیغمبر اکرم همانند احکام خداوند بر هر فرد مؤمني واجب است‪".‬‬

‫"هیچ مرد و زن مؤمن را در کاري که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاري نیست ) که رأي خلفي اضهار‬
‫نمايند‪) ".‬قرآن سوره احزاب آيه ‪ ( 4 ) (36‬نظر به احکام اسلمي حديث به عنوان راه و روش محمد و يارانش‬
‫بايست دقیقًا و بدون تخطي پیروي شود‪" ،‬عمل که به اندازه يک سر مو با حديث مغچچايرت داشچچته باشچچد بايچچد کچچه‬
‫ترک شود" ) ‪ " ( 5‬به اين دلیل يک فرد مسلمان مطلقًا نیازمندبه داشتن يک جلد قرآن و يک جلد حديث جهچت‬
‫هدايت زندگي اش‪،‬است‪( 6 ) ".‬‬

‫بر تري مرد در پيشگاه خدا‬


‫مرد و زن در پیشگاه خدا و قرآن بعنوان انسان داراي حقوق يک سان نیسچچتند‪ ،‬مچچردان نسچچبت بچچه زنچچان برتچچري‬
‫دارند‪ ،‬چنانچه از محتواي آيات زير بر مي آيد‪ " :‬و زنان را نیز حقوقي است بر شوهران چنچچانچه شچچوهران را‬
‫بر آنها حقوق مشروع است لیکن مردان را بر زنان افزوني و بچچر تچچري خواهچچد بچچود‪ ) ".‬قچچرآن سچچوره بقچچره آيچچه‬
‫‪ ( 7 ) ( 228‬و يا‪" :‬الرجال قوامون علي النساء بما فضل ال بعضهم علي بعض") قرآن سوره النساء آيه‪(34 :‬‬
‫يعني‪" :‬مردان را بر زنان تسلط و حق نگهباني است‪ ".‬ابن کچثیر يکچي از مفسچرين معچروف در رابطچه آيچه ‪34‬‬
‫سوره نساء چنین میگويد‪ " :‬الرجال افضل من النساء و الرجل خیر مچچن المچراة‪ " .‬يعنچچي‪ " :‬مچردان را بچچر زنچان‬
‫برتريست و يک مرد بهتر است نسبت به يک زن " ) ابن کثیر في تفسیر النساء ‪( 8 ) ( 34‬‬

‫مفسرين ديگري مانند رازي‪ ،‬بیضاوي‪ ،‬زمخشري و طبري در ايچن مچورد همنظچر انچد‪ .‬رازي در تفسچیرآيه ‪11‬‬
‫سوره نساء چنین میگويد‪ " :‬قوله ) للذکر مثل ال نشیین ( ان الرجل اکمل حال من المراة في الخلقه و فچچي العقچچل‬
‫و في المناصب الدينیة‪ ،‬مثل صلحیة القضاء و المامة‪ ،‬و ايضأ شهادة المراة نصچف شچچهادة الرجچچل‪ ،‬و مچن کچچان‬
‫کذلک وجب أن يکون النعام علیه أزيد )ايضا( ان المراة قلییة العقچچل کچثیرة الشچهودة ءفچاذا انضچاف الیهچا المچال‬
‫الکثیر عظم افساد‪ ) ".‬التفسیر الکبیر للرازي‪ ،‬النساء‪ (11 :‬يعني‪)" :‬سهم مردان دو چند سچچهم زنچچان اسچچت( مچچرد‬
‫در خلقت و عقل و در ايمان کامل تر است نسبت به زن و همچنین در خور و شايسته قضچچاوت و امچچامت اسچچت‪.‬‬
‫و شهادت يک مرد برابراست به شهادت دو زن‪ .‬بنأ براي شخصي که اين همه مسؤلیت بزرگ سپرده شده است‬
‫بايد به همان نسبت امتیاز بیشتري داده شده باشد‪ .‬چون زن ناقص العقل است و داراي هواي نفس زيچچاد‪ ،‬هرگچچاه‬
‫به او ثروت زياد بدهید منجر به فساد زيادي خواهد شد‪ ( 9 ) ".‬او همچنین مي افزايد‪ " :‬قوله )الذکر مثچچل حفچچظ‬
‫النشیین( لما کان الذکر افضل من النثي قدم ذکره علي ذکر النثي‪) ".‬التفسیر للرازي‪ ،‬النساء‪ (11 :‬يعني‪ " :‬در‬
‫سوره ‪ 4‬آيه ‪ ،11‬نخست از مرد ياد آوري شده است زيرا که مرد بر تچچر اسچچت بچچر زن‪ ( 10 ) ".‬از قچچول رازي‬
‫اين برتري ناشي می شود از برتري طبیعي مرد " در عقل و قدرت و بدلیل اين که مرد مهريه میپردازد و نفقه‬
‫زنش را تأمین میکند‪( 11) ".‬‬

‫يکي از اسلمیست هاي مدرن در مورد آيه فوق چنین مي گويد‪ " :‬و لقد فضل ا ل بینهما نیساءل يمکن التسچچوية‬
‫به )النساء ‪ (34‬فالرجل هنا يفضل المراة من حیث تفوقه العقلي و مقدرته علچچي الدارة و النفچچاق علچچي المچچراة‪".‬‬
‫)احمد ذکي تفاحة‪ ،‬المراة و السلم‪ ،‬دارالکتاب البناني بیروت ‪ 1985‬ص ‪ ( 36‬يعني‪:‬‬
‫"خداوند در آيه ‪ 34‬سوره نساء برتري مرد بر زن را قائم نموده است که خود مچچانع برابچچري مچچرد و زن اسچچت‪.‬‬
‫مرد مافوق زن است زيرا که مرد از لحاظ عقل بر تر است و همچنچچان مچچرد شايسچچتگي رهچچبري را دارد و ايچچن‬
‫مرد است که نفقه اي او)زن( را میپردازد‪( 12 ) ".‬‬

‫حسین عماد زاده در مورد اين برتري و فضیلت چنین مي گويد‪ " :‬زن بتنهايي يچک انسچان نیسچت بلکچه بکمچک‬
‫يک مرد يک انسان میشود‪ ) ".‬زنان پیغمبر اسلم ‪ ،‬ص ‪( 20‬‬

‫زن و نواقص او از ديدگاه تعالیم اسلمي‬


‫زن ها در عقل و ايمان ناقص اند‪:‬‬

‫نقص زن در عقل و ايمان در حديث معتبري از صحیح بخاري که از نظر علمچچاي اسچچلمي "معتچچبرترين کتچچاب‬
‫بعد ازقرآن به شمار میرود" ) ‪ ( 13‬چنین توضیح داده شده است‪ ،‬بچه آن تچوجه کنیچد‪ " :‬يچا معشچر النسچاء ‪ ...‬مچا‬
‫رايت من ناقصات عقل و دين اذهب للب الرجال الحازم من احداکن‪ .‬قلن‪ :‬و ما نقصان ديننا و عقلنا يا رسول ال‬
‫؟ قال الیس شهادة المراة مثل نصف شهادة الرجال ؟ قلن‪ :‬بلي‪ ،‬قال‪ :‬فذلک من نقصان عقلهچچا ‪ ،‬الیچچس اذا حاضچچت‬
‫لم تصل و لم تصم ؟ قلن ‪ :‬بلي قال ‪ :‬فذلک من نقصان دينها‪ ) ".‬صحیح بخاري عربي چچ انجلیزي جزء ‪ 1‬حچچديث‬
‫‪ ( 301‬يعني‪:‬‬

‫" رسول خدا باري به گروهي از زنان گفت‪ :‬من هرگز مانند شما زنان نچاقص در عقچل و ايمچان نديچچده ام‪ .‬يچک‬
‫مرد مؤمن و آگاه میتواند به وسیله شما گمراه گردد‪ .‬يکي از زنان پرسید‪ :‬اي رسول خدا نقص در عقل و ايمچچان‬
‫ما چیست ؟ او گفت‪ :‬آيا مگر شهادت دو زن برابر شهادت يک مچچرد نیسچچت ؟ آنهچچا تکچچرار کردنچچد کچچه اثبچچات‪ .‬او‬
‫گفت‪ :‬اين هم نقص عقل شما ‪ ...‬آيا درست نیست که شما زن ها نمیتوانید در دوران قاعدگي نچچه روزه بگیريچچد و‬
‫نه عبادت نمائید ؟ ‪ ...‬او گفت‪ :‬اين هم دلیل بر نقص ايمان شماست ‪( 14 ) "...‬‬

‫صحت و اعتبار حديث فوق غیر قابل بحث است‪ ،‬چنانچه در دو مجموعه معتچبر حچچديث )بخچاري و مسچچلم( نقچل‬
‫شده است‪ .‬اين حديث از جمله احاديثي است که مفسرين مسلمان در آن متفق القول اند‪ .‬اين حديث مچچورد اسچچتفاده‬
‫انديشمندان معتبري چون غزالي‪ ،‬ابن العربي‪ ،‬رازي‪ ،‬سیوطي‪ ،‬قرطوبي‪ ،‬نواوي و ابن کثیر قرار گرفتچچه اسچچت‪.‬‬
‫حديث فوق حکمي است ابدي در مورد زنان و مربوط به دوره معین از تاريخ نیست‪ ،‬بلکه توضیح موقعیت زن‬
‫بطور کلي است و در همٌه احوال و ادوار اين قضچاوت و درک نسچبت بچه زن صچادق خواهچد بچود‪ .‬تچا زمچانیکه‬
‫زنان قادر به عبادت و همچنین اداي فرائض ديني در ماه رمضچچان‪ ،‬بچچدلیل عچچادت ماهچچانه نیسچچتند و تاهنگچچامیکه‬
‫شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد ارزش يابي شود‪ ،‬اين اپارتايد جنسي اسلمي پا بر جا است‪ .‬زيرا که اين‬
‫حکم و اين استدلل ريشه در بنیادهاي فکري اسلم به عنوان يک ديچچن زن سچچتیز دارد‪ ،‬کچچه منشچچا و منبچچع الهچچام‬
‫گرينده اش قرآن‪ ،‬سنت و کردار پیغمبر اسلم است‪.‬‬

‫رازي در تفسیر آيه ‪ 21‬سوره الروم که میگويچد‪ " :‬و مچن ايچچاته ان خلچچق لکچم مچچن انفسچچکم ازواجچًا لتسچکنوآ ‪"...‬‬
‫يعني‪ " :‬و باز يکي از آيات لطف الهي آنستکه براي شما از جنس خودتان جفتي بیافريد که در برابر او آرامچچش‬
‫يافته و با هم انس گیرد و میان شما رأفت و مهرباني برقرار فرمود ‪ "...‬چنین میگويد‪:‬‬

‫" قوله ) خلق لکم ( دلیل علي ان انساء خلق کخلق الدواب والبنات و غیر ذلک من المنافع‪ ،‬کم قال تعالي ) خلق‬
‫لکم ما في الرض ( و هذا يقتضي ان ال تکون مخلوقه العیادة و التکلیف فنقچچول خلچچق النسچچاء مچچن النعچچم علینچچا و‬
‫خلقهن لنا و تکیفهن ل تمام النعمة علینا ل لتوجیه التکلیف نحوهن مثل توجیه الینا و ذلک من حیث النقچچل و لکچچم‬
‫و المعني‪ .‬اما النقل فهذا و غیره‪ .‬و اما لکم فلن المراة لچم تکلچچف بتکچالیف کچثیرة کمچا کلچف الرجچال بهچچاء و امچا‬
‫المعني فلن المراة ضعیفة الخلق سخیفة فشابهت الصبي لکن الصبي لم يکلچف فکچان يناسچب ان ل تؤهچل المچراة‬
‫التکلیف لکن النعمةعلینا ما کانت تتم ال بتکلیفهنلتخاف کل واحدة منهن العذاب فتنقادللزوج و تمتغ عن المحچچرم ‪.‬‬
‫و لو ل ذلک لظهر الفساد‪) ".‬التفسیر الکبیر للرازي‪ .‬تفسیر سورة الروم ‪ ( 21 :‬يعني‪:‬‬

‫" اين گفته که ) آفريده ام براي شما (‪ ،‬دلیل است براينکه زنان آفريده شچچده انچچد ماننچچد حیوانچچات‪ ،‬نباتچچات و چیچچز‬
‫هاي سود مند ديگر‪ ،‬چنانچه خداوند متعال مي فرمايد‪) :‬آفريده شد براي شما هر آنچه که در روي زمیچچن اسچچت(‬
‫و اين اقتضا بر اين است که زن براي عبادت و انجام دستورات خداوندي آفريده نشده اسچچت‪ .‬مچچا مچچی گچچوئیم کچچه‬
‫آفريدن زن يکي از رحمت هايي است که به ما )مردان( ارزاني شده است تا مشعوف عبادت خداوند باشیم‪ ،‬زن‬
‫ها مسؤلیتي مانند ما مردان ندارند ‪ ....‬زيرا زن ها ضعیف‪ ،‬ابلچچه‪ ،‬از لحچچاظ احساسچچي ماننچچد کچچودک انچچد‪ ،‬و هیچچچ‬
‫مسؤلیتي براي کودکان گذاشته نشده است‪ .‬براي اينکه عبادت خداوند بصچچورت کامچچل انجچچام شچچود‪ ،‬زن هچچا بايچچد‬
‫مکلف شده باشند که از عذاب سزا بترسند و همچنین از شوهرانشچان اطچاعت کننچچد و از چیچز هچچاي کچچه ممنچچوع‬
‫هستند‪ ،‬دوري جويند در غیر آن فساد شايع خواهد‪( 15 ) ".‬‬

‫سخنان فوق تأئید و تأکیدي است بر حديثي که مي گويد " زنان ناقصات عقل و دين اند‪ ".‬اين نگچچرش ارتجچچاعي‬
‫مورد قبول و تأئید همٌه محدثین و نويسندگان مسلمان است‪ .‬يکي از اسلمیست هاي مدرن مي نويسد که‪ " :‬سهم‬
‫عقل زنان با مردان برابر نیست‪ ( 16 ) ".‬او در تچچوجیه گفتچچارش و همچنیچچن وضچچاحت بخشچچیدن بیشچچتر بچچه ايچچن‬
‫"نابرابري" به نقل از کتاب "المراة والقرآن"‪ ،‬عباس العقاد يکي ديگراز نويسندگان بچچا نچام عچچرب‪ ،‬چنیچچن ابچچراز‬
‫نظر میکند‪:‬‬

‫" في کتاب المراة و القآن للستاذ عباس العقاد فصل قیم ابطچل فیچچه مسچاواة المچچراة للرجچچل فچي العبقريچچة فأجچچاد و‬
‫اقنع‪ ) ".‬البهي الخولي‪ ،‬السلم والمراة المعاصرة‪ ،‬ص ‪ ( 241‬يعنچچي‪" :‬اسچچتاد العقچچاد در کتچچابش المچچرأة ولقچرآن‬
‫يک مبحث با ارزشي دارد چیزيکه او در آن‪ ،‬ادعاي برابري عقلي مچچرد و زن را بشچچکل قچچانع کننچچده اي باطچچل‬
‫میسازد‪ ( 17 ) ".‬يکي ديگر از اسلمیست ها‪ ،‬حسین عماد زاده معتقد است که‪ " :‬وزن مخ ) مغچچز ( مچچرد صچچد‬
‫گرم بیشتر است‪ ) ".‬زنان پیغمبر اسلم ص ‪( 235‬‬

‫اين اپارتايد جنسي اسلمي در روايات مختلفي توضیح داده شده است‪ " :‬زنچچان اضچچافه بچچر ايچچن کچچه حچچق امچچامت‬
‫ندارند‪ ،‬حق تقدم نیز ندارند يعني اگر مچرد و زنچچي ماننچچد زن و شچوهر يچچا خچواهر و بچرادر و يچا مچچادر وپسچر‪...‬‬
‫خواستند در يک خانه نماز بخوانند اگر زن اندکي جلو تر يا مساوي بايستد و نماز را شروع کننچچد نمچچاز هچچر دو‬
‫باطل است‪ ) ".‬حقوق زن در اسلم ص ‪ 71‬و ‪ ، 72‬يحي نوري ( به نمونٌه ديگري از اين باور ارتجچاعي تچچوجه‬
‫نمائید‪:‬‬

‫" تمام زن ها علقمندند که تحت نظر شخص ديگري کار کنند و بطور خلصه از مرئوس بودن و تحچچت نظچچر‬
‫رئیس کار کردن بیشتر خوششان مي آيد‪ .‬برتري روح مردان بر زنان ‌چیچچزي اسچچت کچچه طچچراح آن طچچبیعي مچچي‬
‫باشد‪ ،‬هر قدر هم خانم ها بخواهند با اين واقعیت مبارزه کنند بیفايده خواهد بود‪ .‬خانم ها به علت آنکه حساس تر‬
‫از آقايان هستند بايد اين حقیقت را قبول کنند که به نظارت آقايان در زندگیشان احتیاج دارنچچد‪ ) ".‬حقچچوق زن در‬
‫اسلم ‪ ،‬ص ‪ ، 184‬يحي نوري (‬

‫زن ها نه تنها ناقص العقل اند بلکه حق نشناس هم هستند‪ ،‬بچچد نیسچچت در مچچورد ايچچن بچچاور اسچچلمیون حچچديثي از‬
‫بخاري نقل کنیم که میگويد‪ " :‬النساء ‪ ...‬يکفرن العشیر و يکفرن الحسان ‪ ،‬لو احسنت الچچي احچچد اهچچن الچچدهر ثچچم‬
‫رأت منک شینا قالت ‪ :‬ما رأيت منک خیرًا قط ‪ ) ".‬صچچحیح بخچچاري عربچچي انجلیچچزي جچچزء ‪ 1‬چچچ حچچديث ‪( 28‬‬
‫س و در مقابل لطچف و تچچوجه آنهچچا و هچر عمچچل نیچچک ديگچچري حچق‬ ‫يعني‪ " :‬زن ها در مقابل همسران شان ناسپا ٍ‬
‫نشناس اند‪ .‬هر چند که در مقابل او خوش رفتار باشي و او چیزي از تو بیبیند ) که مورد پسندش نباشد( خواهچچد‬
‫گفت‪ " :‬هرگز از تو خیري نديده ام‪ ( 18 ) ".‬بر مبناي ايچچن حچچديث‪ ،‬زن نچچه تنهچچا از لحچچاظ عقلنیچچت و معنچچويت‬
‫ناقص است بلکه نا سپاس و حق نشناس هم است‪.‬‬

‫زنان و شهادت‪:‬‬
‫شهادت زن با مرد برابر نیست‪ ،‬شهادت يک زن نصف شهادت يک مرد است‪ .‬قچچرآن در ايچچن مچچورد چنیچچن مچچي‬
‫گويد‪ " :‬و استشهدوا شاهیدين من رجالکم فان لم يکونا رجلیچچن فرجچچل وامرآتچچان ممچچن ترضچچون مچچن الشچچهدآء ان‬
‫تضل احديهما فتذکر احديهما الخري" يعني‪ " :‬اگر مديون‪ ،‬سفیه يا صغیر است و صچلحیت امضچا نچدارد ولچي‬
‫او به عدل و درستي امضا کند‪ ،‬دو تن از مردان گواه آوريد و اگر دو مچچرد نیابیچچد يچچک تچچن مچچرد و دو زن گچچواه‬
‫گیرند که اگر يک نفر آنها را فراموش کند ديگري را بخاطر باشد‪ ) ".‬سوره بقره آيه ‪( 19 ) ( 282‬‬

‫يک زن تحصیل کرده مسلمان در توجیه اين بیعدالتي و آپارتايد جنسي اسچچلمي چنیچچن میگويچچد‪ " :‬زن زاده شچچده‬
‫است از براي تولید مثل و تغذيه کودک‪ .‬بنا بر اين زن خیلي احساسچچاتي و فراموشچچکار اسچچت‪ ،‬زيچچرا اگچچر چنیچچن‬
‫نبود او درد زايمان را فراموش نمي کرد و فرزند ديگري بدنیا نمي آورد‪ .‬به اين دلیل او نمچچي توانچچد ماننچچد يچچک‬
‫مرد قابل اعتماد و شايسته شهادت باشد‪ ( 20 ) ".‬بنا براين زن در باور مرد سالر اسچچلمي در سچچه حچچوزه مهچچم‬
‫ناقص شمرده شده و ارزش انساني يک سچاني بچا مچرد نچدارد‪ :‬بچچراي ديگچچران بچدلیل انکچاراينکه موجچود خچوبي‬
‫است ؛ براي خودش بدلیل ناقص العقل خواندنش از جانب مذهب و سرانجام در رابطه با خدا‪ ،‬بدلیل نارسائي و‬
‫عدم کفايت ايمانش‪.‬‬

‫" شهادت دو زن بجاي يک مرد براي اينست که مبادا يکي از آنان گمراه شود و اگر گمچچراه شچچد ديگچچري او را‬
‫بیاد آورد‪ .‬چون زن با انگیزه هاي خاصي کچچه دارد‪ ،‬بضچچبط اينگچچونه امچچور و شچچهادت بچچآن کمچچتر دقچچت و تچچوجه‬
‫مینمايد و بیشتر تحت تأثیر عواطف واقع میشود چنانکه در مسائل راجع به خود‪ ،‬توجه و دقتش بیشتر است‪) ".‬‬
‫پرتوي از قرآن‪ ،‬کتاب دوم ‪ ،‬ص ‪ ، 269‬آيت ال طالقاني (‬

‫به گفتاري از شیخ محمد عبده توجه کنید که از قول خطبه اي از علي خلیفه چهارم مسلمانان چنین مي گويچچد‪" :‬‬
‫خداوند زنان را خلق فرموده‪ ،‬و آنها را اسچچتوار نمچچوده برسچچنگیني امچچر زائیچچدن و تربیچچت کودکچچان شچچان تچچا سچچن‬
‫معیني‪ ،‬که هنوز از يکي فارغ نشده مستعد حمل و زائیدن ديگري خواهنچچد شچچد‪ ،‬پچچس هیچگچچاه از کچچار زائیچچدن و‬
‫تربیت فرزند نمودن رهائي ندارند‪ ،‬مثل اينکه فقط زنها مختص تدبیر امر خانه و زندگي داخلي اند‪ ،‬و اين کار‪،‬‬
‫يک محیط محدودي است که بايد مردان براي شان فراهم نمايند‪ ،‬و لذا عقل زنها به اندازه اي خلچچق شچچده کچچه در‬
‫اين امور بآن احتیاج دارند‪ ،‬دين نیز بر طبق فطرت و خلقت است ‪ ،‬و زنهچچا چچچ در احکچام ديچچن چچچ بپچچاي مچچردان‬
‫نمیرسند‪ ،‬نه در عبادت و در اداء شهادت‪ ،‬و در بردن ارث‪ ) ".‬زنان پیغمبر اسلم ‪ ،‬ص ‪ 213‬حسین عماد زاده‬
‫( ‪ ) ،‬تأکید از من است(‪.‬‬

‫بیعدالتي و اپارتايد جنسي فورموله شده در قچرآن و منچابع ديگچر اسچچلمي در مچورد عچچدم صچلحیت زن بعنچوان‬
‫شاهد را در جملت زير بخوبي میتوان مشاهده کرد‪ " :‬بسیار اتفاق مي افتچد کچه شچهادت و يچا قضچاوت در حچق‬
‫کسان نزديک يا زناني زيبا و مردان متنفذ و يا جوان انجام میگیرد‪ ،‬در زنان چنانکه از احوال عمومي آنها پیدا‬
‫است بیم آن مي رود که حسادت و رشک به زيبائي يا تحت تأثیر زيبائي و دلفريچبي مچرد و ثچروت و نفچوذ و يچا‬
‫جواني او واقع شده عقل را در زير نفوذ احساس خرد کند و حق و عدالت پايمال هوي و هوس شچود‪ ) ".‬حقچچوق‬
‫زن در اسلم‪ ،‬ص ‪ 94‬يحي نوري (‬

‫بازهم بد نیست که از علي خلیفچچه چهچچارم بشچچنويم‪ " :‬گچچواهي دو زن بجچچاي يچچک مچچرد اسچچت و از جهچچت نقصچچان‬
‫نصیب و بهره هم ارث آنها نصف مردان مي باشد‪ ،‬پس از زنهاي بد بپرهیزيد و از خوبانشان بر حچچذر باشچچید و‬
‫در گفتار و کردار پسنديده از آنها پیروي نکنید تا در گفتار و کردار نا شايسته طمع نکنند‪ ) ".‬نهج البلغچچه‪ ،‬ص‬
‫‪( 180‬‬

‫زن از ديدگاه اسلم چيست ؟‬


‫زن لعبت است ؛ نواقصی را که در سطور فوق از نظر گذرانیديم بیانگر آن است که زن از نگاه تعالیم اسلمي‬
‫همراه نامناسبي براي مرد است‪ .‬نواقص او در عقل و ايمان بازدارنچچده و مچچانع شچچرکت او در امچچور مربچچوط بچچه‬
‫دايرٌه مذهب و اجتماع میشود‪ .‬مي بینیم که اين باور هاي مبتني بر اپارتايد جنسي اسلمي‪ ،‬تا کجا و تا چه حچچدي‬
‫منجر به تنزيل مقام زن به عنوان انسان میشود‪ .‬حسین عماد زاده در اين مورد چنین در افشاني مي کند‪ " :‬زن‬
‫بر وزن من اندر لغت نام موجودي است که از کفچر ابلیچس مشچچهورتر و از پلنچگ پرشچچر و شچور تچچر و درسچت‬
‫نقطه مقابل مرد را اشغال کرده است‪ ) ".‬زنان پیغمبر اسلم‪ ،‬ص ‪( 16‬‬

‫" قال عمر شینأ فعرضت فیه امرأته‪ ،‬فقال‪ :‬لست في شئ‪ ،‬انما أنت لعبة فإذا کچانت الیچک حاجچة دعونچاک لهچا‪".‬‬
‫) المنصف‪ ،‬ابوبکر احمد ابن عبدال موسي الکندي‪ ،‬الجلد الول‪ ،‬جزء ‪ 2‬صفحه ‪ ( 263‬يعني‪:‬‬

‫" عمر باري مشغول صحبت بود که زنش در میان حرف اودرآمد‪ ،‬عمر به او )زنش( گفت ‪ :‬تو بازيچه هستي‪،‬‬
‫اگر به تو حاجت بود‪ ،‬صدا مي زنم‪ ( 21 ) ".‬و امرو بن العاص يکي ديگر ازاصچحاب محمچچد میگويچچد‪ " :‬زنچان‬
‫لعبت اند‪ ،‬انتخاب کن‪ ( 22 ) ".‬اين فقط نظر عمر و ابن العاص نیست‪ ،‬بلکه محمد خودش باري چنین گفته بود‪:‬‬
‫" قال النبي انما المراة لعبة فمن اتخچذها فلیصچنها‪ ) ".‬احمچد ذکچي تفاحچة‪ ،‬المچراة والسچلم‪ ،‬ص ‪ ( 180‬يعنچي‪" :‬‬
‫زنان لعبت اند‪ ،‬هرکسي که او را میگیرد بگذار که ازش مواظبت کند ) يا او را از دست ندهد (‪( 23 ) " .‬‬

‫اين باور که زن لعبت است‪ ،‬براي معنويچات يچچک مچرد مچؤمن اهمیچت حیچاتي دارد‪ ،‬چنچانچه غزالچي میگويچچد‪" :‬‬
‫بمجالسة)النساء( و النظر و الملعیة اراحة للقلب و تقوية له علي العبادة ‪ ...‬لذلک قال ال تعچچالي چچچ لیسچکن الیهچچا‬
‫چچ‪) ".‬الغزالي‪ ،‬احیاء علوم الدين‪ ،‬جزء ‪ 2‬ص ‪ ( 34‬يعني‪ " :‬در معاشرت با زنچچان‪ ،‬بچچه آنهچچا نگچچاه کنیچچد و بچچا آنهچچا‬
‫بازي کنید‪ ،‬روح تان شاد مي شود و قلب تان آرامش مي يابد‪ ،‬و مرد براي پرستش خداونچچد نیرومنچچد میشچچود ‪...‬‬
‫به اين دلیل خداوند میفرمايد‪ ) :‬تا با او ) زن ( انس و آرام گیرد‪ ) " (.‬قرآن ‪ ،‬سوره ‪ ،7‬آيه ‪( 24 ) (189‬‬

‫صرف نظر از نواقصي که اسلم به زنان نسبت داده است و تا حال يک سچچري از آنهچچا را بچچر شچچمرديم‪ ،‬زن از‬
‫نظر مباني اعتقادي ايچچن ديچچن داراي ده عچچورت اسچچت ) طبچچق تعريچچف فرهنچچگ فارسچچي‪،‬عچچورت شچچرمگاه اسچچت‬
‫عضوي که انسان از روي شرم مي پوشاند‪ ،‬هر چه موضع ستر باشد‪ ،‬آلت تناسلي‪ ،‬شچچرمگاه‪ ،‬شچچرمجاي مجچچازًا‬
‫جنس زن (‪ ( 25 ) .‬علي از قول پیغمبر اسلم مي گويد‪ " :‬للمراة عشر عورات‪ ،‬فاذا تزوجت ستر الزوج عورة‬
‫واحدة‪ ،‬فاذاماتت ستر القبر العشرعورات‪ ) ".‬کنزالعمال مجلد ‪ 22‬حديث ‪ ، ( 858‬يعني‪ " :‬زن ده عچچورت دارد‪،‬‬
‫وقتي ازدواج میکند شوهر يکي از آنها را ستر میکند و وقتي او میمیرد قبر هر ده عورت را ستر مي کنچچد‪) " .‬‬
‫‪( 26‬‬

‫بقول حديث زير‪ ،‬زن نتنها ده عورت دارد بلکه خود همچون عورت است‪ " :‬المراة عورة فقچچذا خرجچت استشچر‬
‫فها الشیطان‪ ) ".‬رواء الترمذي و قال حسن صحیح ( يعني‪ " :‬زن عورت است هنگچامیکه او بیچچرون میچچرود )از‬
‫خانه(‪ ،‬شیطان از اوپذيرائي مي کند‪( 27 ) ".‬‬

‫بیرون رفتن از خانه شکلي از نمايش عورت‪ ،‬بي عفتي و هرزه گي است که باعث خشنودي و لذت شیطان مي‬
‫شود‪ .‬به همین دلیل زنان را از رفتن به بیرون از منزل حتي جهت عبادت در مسجد نهي کچرده انچد‪ ،‬چنچانچه از‬
‫حديث زير بر مي آيد‪ " :‬اقرب ما تکون المراة من وجه ربها اذا کانت في قعچچر بیتهچچا‪ ،‬و ان صچچلتها فچچي صچچحن‬
‫دارها افضل من صلتها في المسجد‪ ) ".‬الغزالي‪ ،‬احیاء علوم الدين‪ ،‬جزء ‪ 2‬ص ‪ ( 65‬يعني‪ " :‬يک زن بچچه خچچدا‬
‫نزديکتر است اگر در کنج خانه خچچودش بمانچچد‪ .‬و عبچچادت زن در خچچانه بهچچتر اسچچت از عبچچادت او در مسچچجد‪) ".‬‬
‫‪( 28‬‬

‫علي در حديث ديگري از قول محمد پیغمبر اسلم مي گويد‪ " :‬قال ) ص ( ان النساء عورة" يعنچچي ‪ " :‬فرمودنچچد‬
‫زنان عورت مردان هستند و بايد در حفظ آن بکوشند‪ ،".‬علي باز از قول محمد چنین مچچي گويچچد‪ " :‬قچچال ) ص (‬
‫النساء عي و عورة فاستروا عیهن بالسکوت و استروا عورتهن بالبیوت‪ ".‬يعني‪ " :‬فرمچچود زنچچان عچچي و عچچورت‬
‫مردان هسچچتند بايچد جاهچل و ضچچعیف و عچچاجز را بسچچکوت نگاهداسچت و عچچورت و نچاموس را در حصچن خچانه‬
‫مصون داشت‪ ) " .‬زنان پیغمبر اسلم ‪ ،‬ص ‪ ، 143‬حسین عماد زاده (‬

‫دکتور البوطي در مورد پوشش يا حجاب زن چنین میگويد‪ " :‬علماي مسلمان ‪ . . .‬متفق القول اند در اين که زن‬
‫بايد تمام بدنش را بجز دست و صورت‪ ،‬بچچدون آرايچچش‪ ،‬از بیگانگچچان بپوشچچاند‪ ( 29 ) ".‬در صچچورتیکه پیچچروان‬
‫هنبل و بعضي از پیروان شافعي حتي دست و صچورت را نیچز جچز "عچورت" شچمرده انچد و از اينچرو بايچد کچه‬
‫پوشیده باشد‪( 30 ) .‬‬

‫" ولکن اصحاب هذا التفسیر ) من يجچچوزون کشچچف الچوجه والیچچدين ( وهچم المالیکیچچة والخفیچچة وبعچچض الشچچافعیة‬
‫شرطوا لجواز کشف المراة وجهها ان ل يکون ذلک في حالة تشیر الفتنة بان تکچچون بچچارزة الجمچچال‪ ) ".‬الچچي کچچل‬
‫فتنة تؤمن بال چچ الدکتور محمد سعید رمضان البوطي ص ‪ ( 48‬يعني‪ " :‬و آنهائي که ) مالکی هچچا ‪ ،‬حنفچچي هچچا و‬
‫بعضي از شافعي ها( به زنان اجازه داده اند تا دسچچت و صچچورت شچچان را نمايچچان سچچازند‪ ،‬بچچه ايچچن شچچرط کچچه در‬
‫آنصورت نبايد آرايش نمايند‪ .‬اما اگر زن بطور طبیعي زيبارو باشد پس بايست صورتش را بپوشاند‪ ،‬از هچراس‬
‫اينکه باعث ايجاد فتنه و فساد نشود‪( 31 ) ".‬‬

‫دکتور البوطي دلیل پوشیدن حجاب را چنین توضیح میکند‪ " :‬ان ال جل جلله انما فرض الحجچاب علچي المچراة‬
‫محافظة علي عفة الرجال الذين قد تقع ابصارهم علیها‪ ،‬لحفظها علي عفتها من العین التي تراها‪) ".‬الي کل فتنچچة‬
‫تؤمن بال چچ الدکتور محمد سعید رمضان البوطي ص ‪( 98‬‬

‫يعني‪" :‬خداوند متعال حجاب را براي زن فرض کرد‪ .‬او ) خداوند ( اين کچچار را جهچچت حفچچظ عفچچت مچچرد مقچچرر‬
‫داشت ‪ ،. . .‬نه براي مواظبت عفت و عصمت زن از چشم مرداني که به او نگاه میکنند‪( 32 ) ".‬‬

‫باور اسلمي و اصلح نا پذيري زن‬


‫بر مبناي داستان خلقت و نگاه فلسفی اسلم ) و مذاهب ديگري ابراهیمي هم از مسچچیحیت و يهچچود(‪ ،‬مچچرد مقچچدم‬
‫است بر زن و زن در اين ديدگاه موجودي است ثانوي‪ ،‬ناقص و براي مرد‪ .‬داسچچتان حچچوا و آدم ايچچن مچچوقعیت و‬
‫مکان ثانوي را چنین تعريف میکند‪ . . . " :‬چون آدم را بیافريد و او را به بهشت فرستاد و گفت‪ :‬اين بهشت تچچرا‬
‫دادم و او را ببهشت اندر بداشت‪ .‬پس خداي تعالي خواست که از آدم خلقي بیافريند همچچچو آدم ‪ . . .‬خچچداي عچچزو‬
‫جل مر حوا را از پهلوي چپ آدم بیافريد ‪ . . .‬آدم او را بديد گفت‪ :‬تو کیستي و چیستي ؟ گفچچت کچچه مچچن خلقچچي ام‬
‫همچون تو‪ .‬خداي عز وجل مرا از پهلوي چپ تو آفريد تا همجنس تو باشم و تو با من آرام گیچچري ‪ ) "...‬تفسچچیر‬
‫طبري‪ ،‬جلد اول ص ‪( 52 ، 50‬‬

‫از نظر تعالیم اسلمي و سائر اديان ابراهیمي زن موجوديست اصلح نا پذير و داراي نقايص‪ ،‬بر مبناي فلسچچفه‬
‫خلقت که در نقل قول بال مشاهده کرديم زن از پهلوي چپ مرد خلچق شچچده اسچچت و بچچه همیچچن دلیچچل سچاده ماننچچد‬
‫قبرغه ) دنده ( است‪ ،‬کج و ناراست‪ .‬اين وضعیت )کج و ناراست بودن( زن را در حديثي از بخاري بچچه خچچوبي‬
‫میتوان مشاهده کرد که چنین آمده است‪ " :‬المراة کالضلع ان اقمتهچچا کسچچرتها و ان اسچچتمتعت بهچچا و فیهچچا عچچوج‪".‬‬
‫) صحیح بخاري‪ ،‬انجلیزي چچ عربي جزء ‪ 7‬حديث ‪ ( 113‬يعني‪:‬‬

‫" زن چون دنده است؛ اگر بخواهي راستش کني‪ ،‬خواهد شکست‪ .‬و اگر از آن بهره گیري با وجود کجیش بهره‬
‫تواني گرفت‪ ( 33 ) " .‬چنانچه ذکرش رفت اسلم اين ناراستي و اصلح ناپذيري را نسبت میدهد بچه کچار کچرد‬
‫خلقت‪ ،‬چون بر مبناي تفکر اسلمي زن از پهلوي چپ مرد آفريده شده است‪ ( 34 ) .‬اين ناراستي ذاتي و علج‬
‫نا پذير است‪ ،‬مرد بايست با آن زندگي کند و از اش استفاده برد‪.‬‬

‫اين باور نه تنها از جانب عوام پذيرفته شده است بلکه امامان معروفي چون امام شافعي کسچچي کچچه گفچچت‪ " :‬قچچال‬
‫الشافعي‪ :‬ثلثة إن أکرمتهم أهانوک وإن أهنتهم أکرموک‪ :‬المراة والخادم والنبطي‪) ".‬الغزالي‪ ،‬احیاء علوم الدين‪،‬‬
‫جزء ‪ 2‬ص ‪ (51‬يعني‪ " :‬سه ) کسند( اگر تو آنها را تقدير نمائي آنهچچا بتچچو بچچي احچچترامي مچچي کننچچد اگچچر بچچه آنهچچا‬
‫احترام نگذاري‪ ،‬آنها ترا تقديرکنند‪ :‬زن‪ ،‬غلم و نبطیه" ) ‪ ،( 35‬نیز به اين شکل فورموله شده اسچت‪ .‬غزالچي‬
‫ل‪ ،‬و إن أرخیت عذار ها فترًا جذبتک ذراعا ‪. .‬‬ ‫ل جمحت بک طوي ً‬ ‫در اين مورد میگويد‪ " :‬أن أرسلت عنانها قلی ً‬
‫‪ .‬فإن کیدهن عظیم و شرهن فاش‪ ،‬والغالب علیهن سوء الخلق و رکاکة العقچچل ‪ ...‬قچچال علیچچه السچچلم‪ :‬مثچچل المچچراة‬
‫الصالحة في النساء کمثل الغراب العصچچم بیچچن مانچچة غچراب" ) الغزالچچي‪ ،‬احیچچاءعلوم الچچدين‪ ،‬جچزء ‪ 2‬ص ‪( 51‬‬
‫يعني‪:‬‬

‫" اگر تو عنان زن را يک خرده شل کني او ) زن ( ديوانه وار ازجا خواهد جست‪ ،‬اگر بصورتش با اخم دست‬
‫بکشي او ترا حیله گرانه در آغوش خواهد کشید ‪ . . .‬حیله آنها حاکي از ترس اسچت و بدجنسچچي )شچرارت( آنهچچا‬
‫موجب سرايت؛ شخصیت بد و روح ضعیف مشخصه آنهاست ‪) . . .‬محمد( علیه السلم گفت ‪ " ( 36 ) :‬حکايت‬
‫يک زن صالح در میان زنان ديگر مانند اعصم ) کلغ منقار قرمز( است در میان صدها کلغ ديگر" ) ‪( 37‬‬

‫بدين ترتیب اسلمیست ها با تکیه برتعالیم زن ستیز اسلمي باور دارند که زنان پرهیز گار و عفیف نادر انچچد و‬
‫نارسائي و نواقص بر شمردٌه زنان از جانب آنها امچچري اسچچت طچچبیعي‪ .‬چچچون زن ماننچچد قچچبرغه ناراسچچت ) کچچج(‬
‫است‪ ،‬بنًا اين کجي و نارسائي را نمي توان چاره جست و زن بعنوان جنس دوم پستر است و اصلح ناپذير‪.‬‬

‫حقوق شوهر‬
‫میل و اشتیاق مردان بايد بلفاصله بر آورده شود‪:‬‬

‫در اسلم پاسخ به نیاز هاي جنسي مرد آنقدر عاجل و ضروري پنداشته مي شود که اگر غذا در تنور و يا اجاق‬
‫بسوزد مانعي ندارد و بهتر از آن است تا مردي جهت رفع نیاز هاي جنسي اش در انتظار زنش بسر بچچرد‪ .‬اگچچر‬
‫او )زن( تن به خواهشات جنسي مردش ندهچچد و خواسچچتش را رد کنچچد‪ ،‬فرشچچتگان بهشچچت از او رو بچچر خواهنچچد‬
‫گرفت‪.‬‬

‫محمد پیغمبر اسلم میگويد‪ " :‬اذا الرجل دعا زوجته لحاجته فلتأته و إن کانت علي التنچور" )الترمچذي( يعنچي‪:‬‬
‫" هنگامیکه يک مرد همسرش را جهت ارضاي خواهشات نفسي اش فراه مي خوانچچد‪ ،‬بگچچذار او نچچزد شچچوهرش‬
‫بیايد هرگاه او )زن( مشغول تنور باشد‪( 38 ) ".‬‬
‫و در حديث ديگري ارجعیت و پاسخ به نیاز جنسي مرد را چنین فورموله نموده است‪ " :‬إذا دعا الرجچچل امرأتچچه‬
‫الي فراشه فأبت فبات غضبان لعنتها الملئکچه حچتي تصچبح‪) ".‬متفچق علیچه( يعنچي‪ " :‬پیغمچبر خچدا گفچت‪ :‬هرگچاه‬
‫مردي زنش را جهت ارضاي تمايلش فرا خواند‪ ،‬و او )زن( رد کنچچد‪ ،‬و مچچرد شچچب را بچچا خلچچق تنگچچي سچچر کنچچد‪،‬‬
‫فرشتگان تا هنگام سحر آن زن را نفرين کنند" ) ‪( 39‬‬

‫پاسخ سريع به نیاز هاي جنسي مرد و ارضاء او و همچنین بي اهمیت پنداشتن نیچاز هچاي زن )چچون در ديچدگاه‬
‫ها و تعالیم اسلمي زن نتنها فاقد احساس جنسي است بلکه حتي حق بیان تمايلتش را هچچم نچچدارد‪ ،‬زيچچرا زن بچچر‬
‫مبناي باور هاي اين دين وسیله اي جز براي ارضاي مرد نیست( امچچري نیسچچت کچچه فقچچط متعلچچق بچچدوران صچچدر‬
‫اسلم باشد‪ ،‬بلکه مسلمانان در دنیاي معاصر نیز بدين باور اند‪ .‬يک عالم مچچذهبي معاصچچر در ايچچن مچچورد چنیچچن‬
‫میگويد‪ " :‬فقد أقام ال تعالي تکوينها النفسي والجسمي علي نحويجعلها متعة للرجل اکثر من يکچچون الرجچچل متعچچة‬
‫لها بل جعل سعادتها في شعورها بأنها کذلک‪) ".‬الي کل فتاة تؤمن بلله چچ الدکتور محمچچد سچچعید رمضچچان البچچوطي‬
‫ص ‪ ( 55‬يعني‪:‬‬

‫" خداوند متعال زن را از لحاظ رواني و فزيکي چنان آراسته است که بچچاعث ارضچچاي شچچهوات مچچرد میشچچود و‬
‫مرد در معاشرت با او بیشتر از آنچه که زن تمايلتش در مرد ارضاء شود‪ ،‬لذت مي برد‪ .‬نه فقط اين‪ ،‬بلکه زن‬
‫همچنین خوشي اش را در احساس اين چنیني مي يابد" ) ‪( 40‬‬

‫يکي ديگر از علماي معاصچر مچذهبي چنیچن مچي نويسچچد‪ " :‬إن الچواط‪ ،‬والمچرأة ل تفعچل‪) ".‬الفقچه علچي المچچذاهب‬
‫الربعة‪ ،‬الجزء الرابع‪ ،‬ص ‪ (7‬يعني‪ " :‬مقاربت جنسي يک عمل است و زنان نمي توانند عمل کنند" ) ‪( 41‬‬

‫مفسر معروف قرطبي در اين مورد میگويد‪ " :‬وخلقت المرأة سکنا للرجل و قال ‪ ) :‬و من آياته أن خلق لکم مچچن‬
‫أنفسکم أزواجا لتسکنو ألیها ( فأول ارتفاق الرجل بالمراة سکونه الیها ممافیه من غلیان القوة ‪ . . .‬فإلیها يسچچکن و‬
‫بها يتخلص من الهیاج‪ ،‬و للرجال خلق البضع منهن‪ ،‬قال ال تعالي‪ ) :‬و تذرون ما خلق لکم ربکم من ازواجکچچم (‬
‫فأعلم ال الرجال أن ذلک الموضع خلق منهن للرجال ‪ ،‬فعلیها بذله في کل وقت يدعو ها الزوج‪ ،‬فإن متعتچچه فهچچي‬
‫ظالمة و في حرج عظیم ‪ ،‬و يکفیک من ذلک ما ثبت في صحیح مسلم ‪ :‬و الذي نفسچچي بیچچده مچچا مچچن رجچچل يچچدعو‬
‫امرأته إلي فراشها فتأبي علیه ال کان الذي في السماء ساخطا علیها حتي يرضي عنهچچا )زوجهچچا(" ) قربطچچي فچچي‬
‫تفسیر سورة الروم ‪ ( 21 :‬يعني‪:‬‬

‫" زن آفريده شد براي آنکه مرد در او آرامش يابد ‪ . . .‬در کنار او )زن( ‪ ،‬مرد از غلیان جنسي رهائي مي يابد‪.‬‬
‫ارگان تناسلي زن براي مرد آفريده شده است‪ .‬چون کچچه خداونچد متعچچال فرمچچود‪ ) :‬و وا مچچي گذاريچد آنچچچه را کچچه‬
‫آفريده است براي شما پروردگار تان از همسران شما(‪ ( 42 ) .‬خداوند اين را آشکار ساخت که زن آفريده شچچده‬
‫است از مرد و براي مرد‪ .‬بنا بر اين زن بايد تسلیم شود هرگاه شوهرش او را فرا میخواند‪ .‬هرگاه او سر پیچچچي‬
‫کند‪ ،‬ستمکار است‪ .‬دلیل کافي در اين رابطه در حديثي از صحیح مسلیم نقل شده است که مچچي گويچچد‪ " :‬زمچچاني‬
‫که مردي زنش را به بستر مي خواند‪ ،‬و او امتناع میورزد‪ ،‬يکي که در بهشت است بر او غضچچب کنچچد تچچا آنکچچه‬
‫مرد )شوهرش( از او راضي شود‪( 43 ) ".‬‬

You might also like