You are on page 1of 194

‫خوردنيهاى‬

‫شفابخش‬
‫مهدى نراقى‬
http://ketabmajjani.blo
/gfa.com
‫‪ -‬فهرست مطالب ‪-‬‬
‫سر آغاز‬
‫مقدمه مؤ لف‬
‫ازگيل‬
‫خواص ازگيل‬
‫انجير‬
‫خواص انجير‬
‫زنان حامله بايد انجير مصرف نمايند‪.‬‬
‫انگور‬
‫انگور چه دارد؟‬
‫انگور براى چه كسانى خوب است و در چه مواردى مصرف آن‬
‫تجويز مى شود‪:‬‬
‫چگونه بايد انگور خورد و رژيم انگور گرفت ‪:‬‬
‫مصارف خارجى انگور‪:‬‬
‫روغن مايع هسته انگور‪:‬‬
‫آلبالو‪:‬‬
‫چه وقت و چگونه بايد مصرف كرد‬
‫آلبالو براى چه اشخاصى خوب نيست‬
‫چه كسانى بايد آلبالو بخورند؟‬
‫مصارف ديگر آلبالو‬
‫بادام‬
‫شير بادام ‪.‬‬
‫پرتقال‬
‫پرتقال چه خواصى دارد؟‬
‫چه كسانى بايد پرتقال بخورند؟‬
‫توصيه به خانمهايى كه به زيبايى خود عالقه دارند‪.‬‬
‫پسته‬
‫پسته و اهميت آن در قواى عقلى و بدنى‬
‫خرما‬
‫زردآلو‬
‫ارزش غذايى زردآلو از نظر رژيم‬
‫زردآلو براى چه اشخاصى توصيه مى شود؟‬
‫گردو‬
‫خواص گردو‪:‬‬
‫گالبى‬
‫ارزش غذايى گالبى ‪:‬‬
‫چه كسانى بايد گالبى بخورند؟‬
‫گيالس‬
‫مشخصات و خواص گيالس‬
‫رژيم گيالس براى دفع سموم بدن‬
‫گريپ فوريت‬
‫گريپ فرويت چگونه در دنيا پراكنده شد‬
‫گريپ فرويت چه دارد؟‬
‫ليمو ترش‬
‫مصارف مختلف ليمو‬
‫مصارف خارجى ليمو‬
‫با ليمو چه كارهايى مى توان كرد؟‬
‫هلو‬
‫ارزش غذايى هلو‬
‫مصرف هلو به چه اشخاصى توصيه مى شود‪:‬‬
‫چه هلويى را انتخاب كنيم ؟‬
‫موارد مختلف استعمال هلو‬
‫توت سفيد‬
‫تاريخچه درخت توت‬
‫توت سفيد چه موادى دارد؟‬
‫چه وقت بايد توت خورد؟‬
‫توت فرنگى‬
‫توت فرنگى چه دارد؟‬
‫توت فرنگى چه خواصى دارد و در چه مواردى بايد مصرف كرد؟‬
‫فوايد برگ و ريشه توت فرنگى‬
‫باز هم از موارد مصرف توت فرنگى‬
‫شاه توت‬
‫شاه توت چه دارد؟‬
‫ميوه شاه توت براى چه كسانى خوب است ؟‬
‫طريقه مصرف شاه توت‬
‫طالبى و گرمك‬
‫آيا مى دانيد چه كسانى بايد طالبى بخورند و چه كسانى نخورند؟‬
‫چه كسانى مى توانند طالبى بخورند‪:‬‬
‫چه كسانى طالبى نبايد بخورند و يا در خوردن آن حداعتدال و‬
‫احتياط را رعايت كنند‪.‬‬
‫طالبى را چه وقت و چگونه بايد خورد؟‬
‫استعمال خارجى‬
‫هندوانه‬
‫تاريخچه هندوانه‬
‫بادنجان‬
‫ارزش غذايى بادنجان‬
‫يك حكايت از بادنجان‬
‫خيار‬
‫عناصر متشكله خيار‬
‫خواص خيار‬
‫خيار پخته‬
‫خيار خام‬
‫نقش خيار در زيبايى خانمها‬
‫گوجه فرنگى‬
‫هويج‬
‫خواص هويج‬
‫چه كسانى در چه مواردى بايد هويج را بخورند‪:‬‬
‫چگونه مصرف كنند‪:‬‬
‫آنچه بايد درباره هويج بدانيد‬
‫آنديو‬
‫دو طريقه براى پختن آنديو‪:‬‬
‫پوره آنديو‬
‫كوكوى آنديو‬
‫ساالد آنديو‬
‫ترخون‬
‫كمى از تاريخ‬
‫شاهى يا ترتيزك‬
‫گشنيز‬
‫تاريخچه گشنيز‬
‫گشنيز اين خواص را دارد‪.‬‬
‫مصارف گشنيز در طباخى‬
‫از‪ :‬مخزن االدويه ‪ -‬در خواص گشنيز‬
‫شويد‬
‫تاريخچه شويد‬
‫خواص طبى شويد‬
‫ارزش غذايى شويد‬
‫كرفس‬
‫اطالعات جديد درباره كرفس‬
‫مصرف كرفس براى چه اشخاص خوب است‬
‫موسير‬
‫اسفناج‬
‫آخرين مطالعات علمى درباره اسفناج‬
‫اسفناج را در موارد زير مصرف كنيد‪:‬‬
‫چه كسانى نبايد اسفناج بخوردند؟‬
‫قارچ‬
‫انسان چه وقت به خواص قارچ پى برد؟‬
‫ارزش غذايى قارچ‬
‫چه كسانى نبايد قارچ بخورند؟‬
‫چه كسانى بايد قارچ بخورند؟‬
‫چگونه بايد قارچ را انتخاب كرد؟‬
‫كاهو‬
‫تاريخچه كاهو‬
‫خواص كاهو‬
‫چه كاهويى را انتخاب كنيم ؟‬
‫كلم و كلم پيچ‬
‫بستنى‬
‫ارزش غذايى بستنى‬
‫مصرف بستنى براى چه اشخاصى مجاز است ‪:‬‬
‫چه اشخاصى نبايد بستنى بخورند؟‬
‫چطور بايد بستنى را صرف كرد‪:‬‬
‫پنير‬
‫تاريخچه اى از پنير‬
‫ارزش غذايى پنير‬
‫مصرف پنير براى چه كسانى مجاز است و تاءكيد مى شود؟‬
‫چه كسانى نبايد پنير بخورند؟‬
‫پنير را بايد چگونه نگه داشت ؟‬
‫تخم مرغ‬
‫تاريخچه تخم مرغ‬
‫روغن زيتون‬
‫تاريخچه روغن زيتون‬
‫ارزش غذايى روغن زيتون‬
‫روغن زيتون مايع خام را چه اشخاصى مى توانند مصرف كنند؟‬
‫چه روغن زيتونى مرغوب است ؟‬
‫مصارف خارجى زيتون‬
‫مناطق زيتون كارى ايران‬
‫شير‬
‫ارزش غذايى شير‬
‫شير بخوريم يا نخوريم ؟‬
‫مصرف شير مخصوصا به اين اشخاص توصيه مى شود‪.‬‬
‫عسل‬
‫تاريخچه عسل‬
‫ارزش غذايى عسل‬
‫مصرف عسل براى چه كسانى مجاز است ؟‬
‫مصرف عسل به چه كسانى توصيه و تاءكيد مى شود؟‬
‫چه عسلى را براى مصرف بايد انتخاب كرد؟‬
‫چگونه بايد عسل را حفظ كرد؟‬
‫كره‬
‫تاريخچه كره‬
‫ارزش غذايى كره‬
‫مصرف كره خام به چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫كره براى اين اشخاص توصيه نمى شود و نبايد مصرف نمايند‬
‫مصرف كره براى اين اشخاص الزم است ؟‬
‫كره را چگونه بايد حفظ كرد؟‬
‫گوشت‬
‫گوشت بره‬
‫گوشت مرغ‬
‫گوشت بوقلمون‬
‫گوشت ماهى‬
‫ماست‬
‫ارزش غذايى ماست‬
‫مصرف ماست به چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫مصرف ماست براى اين اشخاص كامال ضرورت دارد‪:‬‬
‫چه ماستى بايد انتخاب كرد؟‬
‫چاى‬
‫تاريخچه چاى‬
‫خاصيت غذايى چاى‬
‫چه نوع چاى را بايد انتخاب كرد؟‬
‫چاى را چگونه دم مى كنند؟‬
‫قهوه‬
‫ارزش مواد غذايى قهوه‬
‫چه اشخاصى مى توانند قهوه مصرف كنند؟‬
‫مصرف قهوه براى چه كسانى توصيه مى شود؟‬
‫قهوه براى چه كسانى ممنوع است ؟‬
‫چه قهوه اى بايد انتخاب كرد؟‬
‫چگونه بايد قهوه را تهيه كرد؟‬
‫مصارف دارويى قهوه‬
‫كاكائو و شوكالت‬
‫تاريخ كاكائو‬
‫كاكائو و شوكالت چه خواصى دارند؟‬
‫مصرف كاكائو و شوكالت براى چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫كاكائو و شوكالت را چه كسانى نبايد بخورند؟‬
‫نوشابه مطبوع براى تقويت استخوانها‬
‫كشورهايى كه زياد شوكالت مصرف مى كنند‪:‬‬
‫خردل‬
‫‪ -1‬درمان آسم با خردل‬
‫‪ -2‬برونشيت و سرماخوردگى‬
‫‪ -3‬مسموميت‬
‫‪ -4‬سردرد و ميگرن‬
‫‪ -5‬سينه پهلو و رماتيسم و سنكوپ‬
‫زردچوبه‬
‫تاريخچه زردچوبه‬
‫زعفران‬
‫تاريخچه زعفران‬
‫زعفران در طباخى‬
‫زيره كرمانى‬
‫تاريخچه زيره‬
‫خواص درمانى زيره‬
‫خواص غذايى زيره‬
‫گندم و جوانه گندم‬
‫گندم چه دارد؟‬
‫گندم كامل‪:‬‬
‫گندم جوانه زده ‪:‬‬

‫سر آغاز‬
‫آيا چيزهايى را كه مى خوريد خواص آنرا مى دانيد؟‬
‫اين كتاب چون فرهنگ غذاشناسى بشما كمك مى كند تا چيزهايى‬
‫را كه مى خوريد خواص آنرا هم بدانيد و به موارد استفاده و‬
‫مصرف آنهم آشنا شويد‪.‬‬
‫مقدمه مؤ لف‬
‫خوانندگان عزيز از نوشته هاى گذشته من استقبال روزافزونى‬
‫كردند كه موجب شد هر يك از آن نوشته ها چندين بار تجديد چاپ‬
‫شود و با اينكه بيش از سى سال از انتشار آنها مى گذرد تازگى‬
‫خود را حفظ كنند و باز هم خوانندگان مشتاقى داشته باشند‪.‬‬
‫با تشكر بى پايان از اين لطف خوانندگان عزيز تصميم گرفته ام‬
‫كتابهايى تحت عنوان ((خوردنيهاى شفابخش )) تاءليف كنم كه جلد‬
‫اول آن اكنون در دست شماست ‪.‬‬
‫هدفم اينست ‪ ،‬در البالى صفحات اين كتابها‪ ،‬مواد خوراكى معرفى‬
‫شود و خواص آن ذكر گردد تا چون فرهنگ غذاشناسى مورد‬
‫استفاده قرار گيرد‪.‬‬
‫از خداوند توفيق ميخواهم تا جلدهاى ديگر آنرا هم تدوين كنم و‬
‫انتشار دهم ‪ .‬سالمت و سعادت روزافزون همه خوانندگان اين كتاب‬
‫را از خداوند بزرگ خواستارم ‪.‬‬

‫مهدى نراقى‬
‫تهران ‪ -‬ارديبهشت ‪1353‬‬

‫مكاتبه كنيد‪:‬‬
‫اگر درباره نوشته هاى آقاى مهدى نراقى سئوال و يا نظرى داريد‬
‫مى توانيد به نشانى زير با ايشان مكاتبه كنيد‪:‬‬
‫صندوق پستى ‪ - 4391‬كد پستى ‪ 11365‬تهران‬
‫ازگيل‬
‫اين ميوه زمستانى چه خواصى دارد و در بهبود چه بيمارى هايى‬
‫موثر است ؟‬
‫ازگيل ميوه درختى است كه در اواخر پاييز و اوايل زمستان مى‬
‫رسد و اگر بر درخت برسد و آن را بچينند و بخورند مزه و طعم‬
‫مطبوعى دارد‪.‬‬
‫ازگيل داراى مقدار زيادى ((هيدرات دو كربن )) است ‪ .‬چنانكه‬
‫مى دانيد هيدارت دو كربن مولد انرژى است ‪ .‬تاننى كه در اين‬
‫ميوه است بهترين دارو و درمان براى عفونتهاى روده بزرگ است‬
‫‪ .‬و بعالوه ازگيل اعمال روده ها را مرتب مى كند‪.‬‬
‫ازگيل داراى سيترات ‪ ،‬مالتات و تارترات هاى قليايى كننده است‬
‫كه خون را از اين جهت تقويت مى كند‪.‬‬
‫ويتامين ((ب )) ازگيل اعصاب را تقويت مى كند و از نظر تغذيه‬
‫اهميت دارد‪.‬‬
‫دكتر ((لوكلر)) در كتاب خود مى نويسد‪ :‬در موارد متعددى زنانى‬
‫را كه مبتال به سقط جنين بودند نجات دادم ‪ ،‬به اين وسيله كه به‬
‫آنها توصيه مى كردم كه تكه اى از چوب درخت ازگيل را به‬
‫گردن خود بياويزند و زنانى كه در خطر سقط جنين بودند با‬
‫آويختن چوب ازگيل به گردن خود از سقط جنين محفوظ مى‬
‫ماندند‪.‬‬
‫طبق آخرين تجربه علمى كه از ازگيل كرده اند معلوم شده است‬
‫ازگيل داراى مواد زير است ‪:‬‬
‫آب ‪ 10/47 :‬درصد‪ .‬مواد آزوت دار ‪ 30‬درصد‪ .‬مواد چربى ‪:‬‬
‫‪ 44‬درصد مواد استخراجى ‪ 47/11 :‬درصد‪ .‬قند‪ 1/9 :‬درصد‪.‬‬
‫سلولوز‪ 20/13 :‬درصد‪ .‬بقايا‪ 044/0 :‬درصد‪ .‬تانن ‪5/2 :‬‬
‫درصد‪.‬‬
‫مقدار تانن در ازگيل خشك به ‪ 33/12‬درصد افزايش مى يابد‪.‬‬
‫بعالوه ‪ ،‬لعاب ‪ ،‬اسيدهاى سيتريك ‪ ،‬ماليك ‪ ،‬تارتريك و ويتامينهاى‬
‫((ب )) و ((ث ))‪.‬‬
‫خواص ازگيل‬
‫‪ -1‬قبض كننده روده هاست ‪ -2 .‬كار روده ها را منظم مى كند‪-3 .‬‬
‫ادرارآور است ‪.‬‬
‫طريقه مصرف ازگيل در مورد معالجه اسهال اين است كه ازگيل‬
‫كامال رسيده را از هسته در مى آورند و هر روز صبح دويست تا‬
‫سيصد گرم از آن را مى خورند‪.‬‬
‫ازگيل را مى توان كنسرو كرد‪ .‬براى كنسرو كردن آن بايد يك كيلو‬
‫ازگيل را از هسته درآورد و هشتصد گرم شكر و پانصد گرم آب‬
‫به آن اضافه كنيد و ظرف محتوى آن را روى آتش بگذاريد تا چهل‬
‫و پنج دقيقه بجوشد و بپزد‪ .‬بعد آن را به چهار قسمت كنيد و هر‬
‫قسمت را در شيشه در بسته اى بريزيد و هر وقت احتياج پيدا‬
‫كرديد مصرف كنيد‪.‬‬
‫اسامى فارسى قديم ازگيل ‪(( ،‬اردف )) و ((گيل )) بوده است ‪ .‬در‬
‫كتب قديمى درباره خواص ازگيل اين طور نوشته شده است ‪:‬‬
‫((زغروز)) را به پارسى ((اردف )) خوانند‪ .‬سرد است و خشك ‪.‬‬
‫اندر درجه اول ‪ ،‬طبيعت ببندد‪ ،‬و معده قوى كند و صفرا بشكند‪.‬‬

‫انجير‬
‫چه خواصى دارد و چه استفاده هايى به شما مى رساند؟‬
‫انجير از ميوه هايى است كه از قديم آن را مى شناخته اند و در‬
‫كتب مذهبى مسيحيان و مسلمانان از آن نام برده شده است و حتى‬
‫در قرآن مجيد به آن سوگند داده شده است ‪.‬‬
‫مصريان باستان انجير را از نظر دارويى مصرف مى كرده اند و‬
‫نسخه هاى طبى زيادى از انجير در كتابهاى پزشكى مصر قديم‬
‫وجود دارد‪.‬‬
‫انجير انواع و اقسام دارد كه به دو رنگ زرد و قرمز بيشتر ديده‬
‫مى شود‪.‬‬
‫طبق آخرين تجزيه علمى كه از انجير كرده اند معلوم شده است‬
‫انجير داراى اين مواد است ‪:‬‬

‫انجير تازه انجير خشك‬


‫‪ -1‬آب ‪ 8/84‬درصد ‪-----‬‬
‫‪ -2‬مواد ازت دار ‪ 79/0‬تا ‪ 1‬درصد ‪ 4‬تا ‪ 20/5‬درصد‬
‫‪ -3‬مواد روغنى ‪ 10/0‬تا ‪ 30/1‬درصد ‪ 1‬تا ‪ 10/2‬درصد‬
‫‪ -4‬گلوسيدها ‪ 10/0‬تا ‪ 30/0‬درصد ‪ 62‬تا ‪ 94/79‬درصد‬
‫‪ -5‬سلولوز ‪ 23/1‬درصد ‪ 06/8‬درصد‬
‫‪ -6‬تفاله ‪ 71/0‬درصد ‪ 70/4‬درصد‬

‫انجير داراى آهن ‪ ،‬منگنز‪ ،‬كلسيم ‪ ،‬بروم ‪ ،‬ويتامينهاى آ و ب ‪ 1‬و‬


‫ب ‪ 2‬و پ پ و ث مى باشد‪.‬‬
‫انجير كال و نرسيده داراى اسيدى محرك است ‪.‬‬
‫صد گرم انجير تازه داراى صد كالرى ولى صد گرم انجير خشك‬
‫داراى دويست و پنجاه كالرى حرارت است ‪.‬‬
‫خواص انجير‬
‫انجيرى كه خوب رسيده و تازه باشد مغذى و زود هضم مى شود و‬
‫چون زود تخمير مى شود بايد پس از چيدن از درخت مصرف‬
‫كرد‪ ،‬يا در يخچال در درجه كمى از برودت نگهدارى كرد‪.‬‬
‫‪ -‬انجير براى ورزشكاران غذايى مطلوب است ‪.‬‬
‫‪ -‬براى كسانى كه يبوست دارند ملين است ‪.‬‬
‫‪ -‬انجير ادرارآور است و كسانى كه به خروج ادرار احتياج دارند‬
‫بايد مصرف كنند‪.‬‬
‫انجير سينه را نرم مى كند‪ ،‬جوشانده انجير با كشمش دواى‬
‫بزرگساالن و كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته و دوران نقاهت‬
‫را مى گذرانند و همچنين پيران و ورزشكاران است ‪.‬‬
‫زنان حامله بايد انجير مصرف نمايند‪.‬‬
‫جوشانده چهل تا دويست گرم انجير در يك ليتر آب براى برونشيت‬
‫مزمن ‪ ،‬زكام ‪ ،‬گرفتگى صدا مفيد است ‪ .‬مربا و كمپوت انجير هم‬
‫براى اشخاصى كه مبتال به يبوست هستند موثر است ‪.‬‬
‫كسانى كه مى خواهند از انجير براى دفع يبوست استفاده كنند بايد‬
‫سه يا چهار انجير تازه را كه چهار قطعه كرده اند در نيم ليتر شير‬
‫بجوشانند تا پخته شود و آن را با دوازده عدد كشمش صبح ناشتا‬
‫بخورند‪ .‬يا به طريقه ديگرى عمل كنند به اين ترتيب كه شب ‪6‬‬
‫عدد انجير خشك را در يك ليوان آب بخيسانند و صبح ناشتا آن را‬
‫بخورند‪ .‬جوشاندن برگ انجير به مقدار بيست و پنج تا سى گرم در‬
‫يك ليتر آب براى معالجه سرفه و اختالالت جريان خون مفيد و‬
‫موثر است ‪.‬‬
‫خانمهايى كه مبتال به بى نظمى عادت ماهانه شده اند اگر جوشانده‬
‫برگ انجير را چند روز قبل از عادت ماهانه مصرف نمايند جريان‬
‫آن را منظم و مرتب خواهد كرد‪ .‬شير سفيدى كه از دم برگها و يا‬
‫خود ميوه ها خارج مى شود بهترين درمان ميخچه و زگيل است كه‬
‫بايد آن را صبح و شب روى ميخچه پا گذاشت تا آن را زايل كند‪.‬‬
‫برگهاى درخت انجير كامال ظروف آشپزخانه را پاك مى كند‪.‬‬
‫خانمهايى كه مى خواهند ظروف آشپزخانه خود را كامال پاك و‬
‫صيقلى كنند مى توانند از برگ انجير استفاده نمايند‪.‬‬
‫انگور‬
‫براى چه كسانى خوب است و چه فوايدى دارد؟ انگور از ميوه‬
‫هايى است كه چون دنيا قديمى است و از آثارى كه در قرون‬
‫گذشته باز مانده و به دست ما رسيده است معلوم مى شود‬
‫طرفداران كتب بقراط كه چند صد سال پيش از ظهور مسيح‬
‫زندگانى مى كردند آن را براى معالجه امراض به كار مى بردند‪.‬‬
‫انگور چه دارد؟‬
‫از آخرين تجزيه علمى كه از انگور كرده اند انگور اين موارد را‬
‫دارد‪:‬‬

‫گوشت انگور پوست انگور هسته انگور‬


‫آب ‪42/30 32/64 92/72‬‬
‫قند تخمير شدنى ‪----- ----- 51/23‬‬
‫كرم دوتارت ‪----- 92/0 52/0‬‬
‫اسيد تارتريك آزاد ‪----- ----- 29/0‬‬
‫اسيد ماليك ‪----- ----- 29/0‬‬
‫مواد آزت دار ‪----- ----- 38/0‬‬
‫مواد مختلف ‪----- ----- 8/1‬‬
‫مواد معدنى ‪81/1 09/2 15/0‬‬
‫مواد چربى حل نشدنى ‪19/53 43/32 43/0‬‬
‫آسيدهاى آزاد ‪----- 36/0 -----‬‬
‫آسيدهاى فرار ‪76/0 ----- -----‬‬
‫تانن ‪50/3 16/1 -----‬‬
‫روغن مايع ‪69/7 ----- -----‬‬
‫مواد سقزى ‪60/2 ----- -----‬‬

‫در تفاله انگور شصت و دو درصد پوتاسيوم ‪ ،‬منگنز‪ ،‬كلسيم ‪،‬‬


‫منيزيم ‪ ،‬سديم ‪ ،‬اكسيد آهن و منيزى ‪ ،‬كلر‪ ،‬سيليس ‪182/2‬‬
‫درصد‪ ،‬آسيد فوسفريك ‪ ،‬يد‪ ،‬آرسنيك ‪ 17‬درصد وجود دارد‪.‬‬
‫انگور سرشار از ويتامينهاست چنان كه پنجاه واحد ويتامين آ‪،‬‬
‫دويست واحد ويتامين ب ‪ 1‬و ب ‪ 2‬و كمى ويتامين ث دارد‪ .‬يك‬
‫كيلو انگور داراى ‪ 150‬تا ‪ 120‬گرم قند از نوع گلوكوز و لولوز‬
‫است كه بعضى پزشكان آن را عامل ايجاد خون مى دانند و كبد آن‬
‫را به راحتى هضم و جذب مى كند و برعكس قند صنعتى بار كبد‬
‫را سنگين نمى كند‪.‬‬
‫جديدا كشف كرده اند كه قندهاى مصنوعى وقتى به افراط مصرف‬
‫شوند موجب كمبود امالح معدنى در بدن مى شوند‪.‬‬
‫انگور سياه داراى يك ماده رنگى است كه به نام (اونوسيانين )‬
‫معروف است و اين ماده رنگى مقوى بدن است ‪.‬‬
‫انگور را با شير مادر مقايسه كرده اند كه جدول مقايسه آن به اين‬
‫شرح است ‪:‬‬
‫شير مادر آب انگور‬
‫آب ‪ 83 87‬تا ‪ 75‬درصد‬
‫مواد آزوت دار ‪ 7/1 5/1‬درصد‬
‫مواد معدنى ‪ 3/1 4/0‬درصد‬
‫قند ‪ 12 11‬تا ‪ 30‬درصد‬

‫دكتر هرپن عقيده دارد كه آب انگور شير نباتى است كه مواد‬


‫غذايى آن به مراتب بيش از شير حيوانى است ‪.‬‬
‫مصرف يك كيلو انگور نهصد كالرى توليد مى كند بدون اينكه در‬
‫بدن ضايعات پروتئينهاى مضر را ايجاد كند‪.‬‬
‫خواص انگور بطور خالصه از اين قرار است ‪:‬‬
‫‪ -1‬خيلى زود هضم مى شود‪.‬‬
‫‪ -2‬براى عضالت و اعصاب ‪ ،‬انرژى بخش است ‪.‬‬
‫‪ -3‬امالح معدنى براى بدن توليد مى كند‪.‬‬
‫‪ -4‬سموم بدن را دفع مى كند‪.‬‬
‫‪ -5‬كبد را تقويت مى كند و آن را به فعاليت سالم وا مى دارد‪.‬‬
‫‪ -6‬كار كيسه صفرا را آسان و ترشحات آن را سريع مى سازد‪.‬‬
‫‪ -7‬ملين است و يبوست را برطرف مى كند‪.‬‬
‫‪ -8‬اگر استعمال خارجى شود چين و چروك پوست را بر طرف‬
‫كرده و طراوت و جوانى پوست را باز مى گرداند‪.‬‬
‫انگور براى چه كسانى خوب است و در چه مواردى مصرف آن‬
‫تجويز مى شود‪:‬‬
‫‪ -1‬كسانى كه كم خون هستند و يا دوره نقاهت را مى گذرانند و يا‬
‫امالح معدنى بدن آنها كمبود يافته است ‪.‬‬
‫‪ -2‬خانمهايى كه حامله هستند انگور مثل موز‪ ،‬آلبالو و گيالس ‪،‬‬
‫توت فرنگى ‪ ،‬انگور فرنگى ‪ ،‬گالبى و سيب براى آنها مفيد است ‪.‬‬
‫‪ -3‬كسانى كه خسته و يا دچار ضعف بدن شده اند‪.‬‬
‫‪ -4‬كسانى كه حركات بدنى شديد دارند مخصوصا قهرمانان و‬
‫پهلوانان ميدانهاى ورزش ‪.‬‬
‫‪ -5‬كسانى كه سل دارند‪.‬‬
‫‪ -6‬كسانى كه از كبد و يا طحال مريض هستند‪.‬‬
‫‪ -7‬كسانى كه طبايع صفراوى و دموى دارند يعنى صفرا و خون‬
‫بر آنها غلبه كرده است ‪.‬‬
‫‪ -8‬كسانى كه مبتال به ورم مفاصل ‪ ،‬رماتيسم ‪ ،‬نقرس ‪ ،‬سنگ كليه‬
‫شده اند‪.‬‬
‫‪ -9‬كسانى كه دچار بيمارى چاقى شده اند‪.‬‬
‫‪ -10‬بيمارانى كه نفريت (ورم چركى كليه ها) گرفته اند‪.‬‬
‫‪ -11‬كسانى كه دچار مسموميت شده اند‪.‬‬
‫‪ -12‬اشخاصى كه دچار عوارض فشار خون هستند‪.‬‬
‫‪ -13‬كسانى كه دچار اختالالت هاضمه شده اند‪.‬‬
‫‪ -14‬اشخاصى كه دچار اختالالت پوستى و كورك و دمل و اكزما‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪ -15‬كسانى كه بخواهند پوست صورت خود را با طراوت و سالم‬
‫و درخشان كنند‪.‬‬
‫چگونه بايد انگور خورد و رژيم انگور گرفت ‪:‬‬
‫انگور را در زير آب جارى بگيريد و بشوييد سپس آن را مطابق‬
‫دستورهاى زير مصرف نماييد‪.‬‬
‫‪ -1‬براى رژيم انگور بايد اگر انگور مى خوريد هر روز يك تا دو‬
‫كيلو انگور و اگر آب انگور مى نوشيد ‪ 700‬تا ‪ 1400‬گرم آب‬
‫انگور را بنوشيد و چيز ديگرى نخوريد‪.‬‬
‫رژيم انگور به اين ترتيب ادرار را زياد مى كند‪ ،‬يبوست را‬
‫برطرف كرده و لينت مى آورد‪ ،‬اسيد اوريك را از بدن خارج مى‬
‫كند‪ ،‬ترشحات كيسه صفرا را زياد مى كند‪ .‬دكتر لوكلر توصيه مى‬
‫كند‪:‬‬
‫كسانى كه مبتال به اختالالت معدى هستند يا يبوست دارند و يا مبتال‬
‫به سنگ كيسه صفرا و يا سنگ كليه يا مثانه هستند و يا مبتال به‬
‫ورم مفاصل شده اند و يا بيمارى پوستى و يا بواسير و سل ريوى‬
‫دارند با رژيم انگور معالجه مى شوند‪.‬‬
‫‪ -2‬كسانى كه چاق هستند و مى خواهند رژيم الغرى بگيرند بايد‬
‫هر ده روز دو روز فقط انگور بخورند و چيز ديگرى نخورند و‬
‫مقدار انگورى كه اشخاص چاق در دوره رژيم انگور بايد مصرف‬
‫نمايند يك كيلو و دويست گرم در روز است كه هر ده روز دو روز‬
‫بايد رژيم انگور بگيرند‪.‬‬
‫‪ -3‬كسانى كه مى خواهند سموم را از بدن خود خارج كنند بايد هر‬
‫روز سه ليوان آب انگور را در فاصله غذا بخورند و طورى وقت‬
‫آن را انتخاب كنند كه با ساعت غذا فاصله زيادى داشته باشد‪.‬‬
‫‪ -4‬آب انگور نرسيده (آب غوره ) خنك است و در مواردى كه‬
‫حالت تب بر بدن مسلط مى شود و براى معالجه آنژين ‪ ،‬و همچنين‬
‫وقتى دهان ورم مى كند و يا سل ريوى پيدا شده است مصرف مى‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ -5‬آب انگور رسيده ادرار آور و ملين است و براى تمام امراضى‬
‫كه احتياج به خروج ادرار و لينت مزاج است مصرف مى شود‪.‬‬
‫‪ -6‬كشمشهاى درشت را اگر پوست بكنند داراى تمام خواص انگور‬
‫تازه است بعالوه كشمش بيش از انگور توليد انرژى در بدن مى‬
‫كند و مصرف آن نرم كننده سينه و خلطآور است كه آن را در تمام‬
‫بيمارى هاى ريوى ‪ ،‬قبضه الريه ‪ ،‬و امراض كليوى ‪ ،‬مثانه اى ‪،‬‬
‫كبدى مصرف مى كنند‪.‬‬
‫‪ -7‬شيره بهارى مو (اشك مو) به مقدار يك قاشق قهوه خورى صبح‬
‫ناشتا براى دفع سنگ كليه ‪ ،‬سنگ كيسه صفرا و شن كليه و كيسه‬
‫صفرا مفيد و موثر است ‪.‬‬
‫مصارف خارجى انگور‪:‬‬
‫‪ -1‬آب انگور به عنوان محلول شستشوى صورت براى خانمها بى‬
‫اندازه مفيد است و اگر خانمها پنبه به آب انگور بزنند و به صورت‬
‫خود بمالند و ده دقيقه بگذارند بماند و خشك شود و سپس با آب نيم‬
‫گرم كه يك گرد (محتوى دو انگشت ) جوش شيرين در آن ريخته‬
‫اند صورت خود را بشويند پوست صورت آنها صاف و درخشان‬
‫خواهد شد‪.‬‬
‫‪ -2‬شيره بهارى يا اشك مو را به صورت كمپرس روى زخمها اگر‬
‫بگذارند زود زخم را التيام مى دهد اگر چشم قرمز شده و يا پلك‬
‫چشمان ورم كرده باشند اشك مو را در چشم بريزند خيلى زود اين‬
‫عوارض را از بين مى برد‪.‬‬
‫روغن مايع هسته انگور‪:‬‬
‫استخراج روغن مايع از هسته انگور در حقيقت در اول قرن‬
‫نوزدهم ميالدى كشف گرديد ولى مطالعات و بررسيهاى دقيق‬
‫علمى بر روى اين روغن در طى جنگ دوم جهانى به عمل آمد‪.‬‬
‫تجزيه علمى روغن مايع هسته انگور ثابت كرد اين روغن سرشار‬
‫از اسيدهاى چربى غير اشباع شده مى باشد كه در حدود ‪80‬‬
‫‪E‬‬
‫درصد مى رسد و داراى عناصر ويتامين ((ا)) ( ) مى باشد‪.‬‬
‫بسيارى از پزشكان رژيم مصرف روغن مايع هسته انگور را به‬
‫بيمارانى كه مبتال به تصلب شرايين و يا امراضى قلبى و يا چربى‬
‫بى اندازه خون شده اند توصيه كرده اند‪.‬‬
‫تركيب روغن مايع هسته انگور در حرارت معمولى ثابت مى ماند‪.‬‬
‫اگر اين روغن را دو يا سه ساعت در حرارت معمولى بپزند‬
‫هيچگونه ضايعه اى در آن پيدا نشده و مواد مسموم در آن به وجود‬
‫نمى آيد‪.‬‬

‫آلبالو‪:‬‬
‫ميوه اى كه براى بيماران قلبى و روماتيسمى فوق العاده مفيد است‬
‫و زيبايى و طراوت خانمها را تضمين مى كند‪.‬‬
‫كشت آلبالو در كشورهايى كه توليد كننده آلبالو هستند روز به روز‬
‫رو به توسعه است ‪.‬‬
‫ايتاليا و آمريكا جزو اولين كشورهاى توليد كننده آلبالو هستند و‬
‫بيش از دويست هزار تن هر ساله ميوه آلبالو دارند‪ ،‬بعد از ايتاليا‬
‫در اروپا كشور آلمان غربى است كه محصول ساليانه آن به صد و‬
‫پنجاه هزار تن مى رسد‪.‬‬
‫درخت آلبالو اصال در ايران بوده است و از ايران به كشورهاى‬
‫ديگر رفته و كشت شده است ‪ .‬منطقه اى كه در قديم درختان‬
‫آلبالوى فراوان داشته در منطقه وسيعى از آناطولى تركيه تا درياى‬
‫خزر بوده است ‪.‬‬
‫در حال حاضر در مناطق مختلف ايران درخت آلبالو و ميوه آن‬
‫وجود دارد و بعضى سالها محصول فراوانى دارد كه از آن به‬
‫عنوان ميوه استفاده مى شود يا آن را خشك مى كنند و يا از آن‬
‫شربت و مربا و يا آلبالو پلو و يا خورش‍ آلبالو درست مى كنند‪.‬‬
‫ارزش غذايى آلبالو زياد نيست و صد گرم آلبالو فقط هفتاد كالرى‬
‫دارد‪ .‬آلبالو داراى ويتامين آ‪.‬ب ‪ .‬و ث مى باشد‪.‬‬
‫امالح معدنى آلبالو عبارت است از آهن ‪ ،‬كلسيم ‪ ،‬فسفر‪ ،‬كلر‪،‬‬
‫گوگرد‪ ،‬منيزيم ‪ ،‬سديم ‪ ،‬پتاسيم ‪ ،‬مس ‪ ،‬روى ‪ ،‬منگنز‪ ،‬كوبالت ‪.‬‬
‫قند آلبالو از نوع لولوز است و براى اشخاصى كه ديابت دارند‬
‫جذب آن آسان است ‪.‬‬
‫آلبالويى براى خوردن خوب است كه رسيده و تازه باشد عالمت‬
‫رسيدگى آن رنگ آن است كه كامال قرمز و درخشان باشد‪ .‬از‬
‫آلبالويى كه رنگ آن كامال قرمز نشده است و داراى گوشتى سفت‬
‫است دورى كنيد زيرا مصرف آن سوء هضم مى آورد و كار روده‬
‫ها را مختل مى كند‪.‬‬
‫آلبالو وقتى تيره رنگ است و داراى لكه هاى قهوه اى است كهنه‬
‫شده و رو به فساد گذاشته است ‪ .‬گاهى ميوه فروشان براى اين كه‬
‫آلبالو را خوش منظره سازند به آن آب مى زنند اين كار زود آلبالو‬
‫را خراب مى كند و آماده مى سازد كه زودتر فاسد شود‪.‬‬
‫چه وقت و چگونه بايد مصرف كرد‬
‫وقتى آلبالو خورديد روى آن آب نخوريد‪ ،‬مايعات به طور كلى‬
‫روى ميوه ها آن را ((باد كرده )) مى كند و اين وضع براى‬
‫دستگاه هاضمه خطرات جدى در بر دارد‪.‬‬
‫در فاصله غذاهاى اصلى مى توانيد آلبالو را بخوريد زيرا خيلى‬
‫زود هضم مى شود يك مرتبه مقدار زيادى آلبالو نخوريد بلكه به‬
‫مقدار كم بخوريد و در موقع خوردن هم خوب آن را بجويد‪.‬‬
‫آلبالو براى چه اشخاصى خوب نيست‬
‫كسانى كه ورم روده دارند چون آلبالو ترش و سلولز دارد دير‬
‫هضم مى شود‪.‬‬
‫كسانى كه از معده يا روده ها عليل هستند مى توانند آلبالوى پخته‬
‫را به صورت كمپوت يا مربا مصرف نمايند البته در اين موارد‬
‫آلبالو چون پخته مى شود قسمتى از مواد حياتى خصوصا ويتامين‬
‫هاى خود را از دست مى دهد ولى به آسانى هضم مى شود‪ .‬با‬
‫وجود اين بعضى از كسانى كه از جهت معده و يا روده ها عليل‬
‫هستند مى توانند هضم آلبالو را تحمل كنند به شرطى كه صبح ناشتا‬
‫به مقدار كم آن هم كامال رسيده باشد مصرف نمايند‪.‬‬
‫كسانى كه ديابت دارند مى توانند به حد اعتدال آلبالو بخورند زيرا‬
‫قند آلبالو از نوع لولوز است و اين قند را بيماران ديابتيك مى توانند‬
‫جذب كنند‪.‬‬
‫اشخاصى كه چاق هستند نبايد آلبالو را به عنوان دسر يا غذاى‬
‫اضافى عالوه بر غذاهاى مخصوص رژيم خود مصرف نمايند ولى‬
‫به عنوان يك غذاى اصلى مى توانند آلبالو مصرف نمايند زيرا‬
‫آلبالو داراى كالرى كمى است و شيپور اشتهاى كاذب را خفه مى‬
‫كند!‬
‫چه كسانى بايد آلبالو بخورند؟‬
‫كسانى كه بيمارى كليه دارند‪ ،‬اشخاصى كه رماتيسم دارند اگر‬
‫آلبالو بخورند از بروز نقرس در آنها جلوگيرى خواهد شد‪.‬‬
‫كسانى كه بيمارى قلبى دارند چون آلبالو ادرارآور است پوتاسيوم‬
‫آن از باقيمانده نمك در عروق جلوگيرى مى كند و به صورت‬
‫ادرار آن را خارج مى كند و در نتيجه به قلب كمك مى كند‪.‬‬
‫خانمهايى كه مى خواهند داراى رنگ درخشانى شوند و زيبايى‬
‫چهره آنها مورد توجه قرار گيرد براى صاف شدن خون خود بايد‬
‫آلبالو بخورند‪.‬‬
‫مصارف ديگر آلبالو‬
‫جوشانده دم آلبالو بى اندازه ادرارآور است و كسانى كه به حبس‬
‫البول يا اختالل كليه و يا مثانه مبتال هستند بايد آن را مصرف‬
‫نمايند‪ .‬براى تهيه اين جوشانده بايد سى گرم دم آلبالو را كه خشك‬
‫كرده ايد در يك ليتر آب ده دقيقه بجوشانيد و بعد آن را مصرف‬
‫كنيد‪ .‬در طب جديد هم جوشانده دم آلبالو در مواردى كه بخواهند‬
‫خروج ادرار را زيادتر كنند مصرف مى شود‪.‬‬
‫مغز هسته آلبالو را مى كوبند و از آن روغن مايعى مى گيرند كه‬
‫قرنها است با موفقيت رماتيسم را شفا مى بخشد‪.‬‬

‫بادام‬
‫ميوه اى كه سرشار از ويتامين ‪ ،‬قند‪ ،‬كلسيم و مواد چربى است ‪.‬‬
‫بادام ‪ ،‬ميوه درخت بادام است و همه ما كم و بيش با آن آشنا هستيم‬
‫زيرا درخت بادام از درختانى است كه زود به شكوفه مى نشيند و‬
‫هنگامى كه شكوفه هاى آن باز مى شود منظره قشنگى دارد و‬
‫چترى رنگين و زيبا از گل بر درخت مى پوشاند‪.‬‬
‫بادام با اين كه حجم كمى دارد ولى مواد غذايى آن كامل است و‬
‫بعالوه وقتى ما آن را مى خوريم به ذائقه ما خوش مى آيد و ميل‬
‫مى كنيم بيشتر و بيشتر بخوريم ولى بايد بدانيم كه اين ميوه مغذى‬
‫وقتى زياد خورده شود هضم آن سنگين مى شود و موجب ناراحتى‬
‫معده و دستگاه هاضمه را فراهم مى آورد‪.‬‬
‫در تمام زمانها‪ ،‬بادام ميوه اى مطبوع بوده است كه هم به عنوان‬
‫غذا و هم به عنوان دوا از آن استفاده مى كردند‪ .‬ابوعلى سينا و‬
‫زكرياى رازى پزشكان دانشمند ايرانى براى نرم كردن سينه ‪ ،‬آرام‬
‫كردن سوزش ادرار‪ ،‬تقويت معده و ريه و پاك كردن روده ها‬
‫مصرف آن را تجويز مى كرده اند‪ .‬زكرياى رازى عقيده دارد كه‬
‫بادام هوش را زياد كرده و تن را چاق مى كند‪.‬‬
‫دانشمندان و پزشكان عصر حاضر هم براى بادام خواص زيادى‬
‫قايل هستند آنها عقيده دارند كه بادام سرشار از ويتامين هاى ((آ))‬
‫و ((ب )) قند‪ ،‬امالح ‪ ،‬چربى ‪ ،‬روغن مايع ‪ ،‬مواد سفيده اى است‬
‫و داراى يك ماده تخميرى دياستازيك به نام ((امولسين )) است ‪.‬‬
‫بادام ‪ ،‬داراى مقدارى آهك و همچنين مقدار قابل توجهى فسفر است‬
‫كه اين دو ماده معدنى اثر كاملى بر مغز و سيستم عصبى دارند‪.‬‬
‫اگر بادام سبز داراى ‪ 88‬درصد آب است وقتى كامال برسد و خشك‬
‫شود بيش از ‪ 40/4‬درصد آب ندارد ولى در عوض مواد چربى آن‬
‫زياد مى شود‪ .‬چنانكه بادام تازه و تر داراى ‪ 19/2‬درصد چربى‬
‫ولى بادام خشك داراى ‪ 20/54‬درصد مواد چربى است و همچنين‬
‫مواد ازت دار آن از ‪ 67/5‬درصد به ‪ 10/18‬درصد افزايش مى‬
‫يابد‪.‬‬
‫پس بادام رسيده و خشك بى اندازه مقوى است و براى كسانى كه‬
‫دچار كمبود كلسيم شده اند غذايى عالى است ‪ .‬به همين جهت به‬
‫خانمهاى آبستن مصرف آن توصيه مى شود زيرا بادام به همان‬
‫اندازه كه براى زنان باردار مفيد است به همان اندازه براى جنين‬
‫فايده دارد‪.‬‬
‫مقدار مصرف بادام بايد حداقل در هر روز ‪ 6‬عدد و حداكثر بيست‬
‫عدد باشد و بايد خوب و به آهستگى جويد و در دهان نرم كرد و با‬
‫آب دهان مخلوط نمود و بعد فرو داد‪ .‬بادام را به تنهايى و يا با‬
‫انجير و يا عسل مى توان خورد‪ .‬از بادام شيرين ‪ ،‬روغن مايع‬
‫شيرينى استخراج مى كنند كه حكم مسهل را دارد‪ .‬مقدار مصرف‬
‫آن براى اشخاص بزرگ سال شصت گرم و براى بچه ها پانزده تا‬
‫ده گرم است كه بايد صبح ناشتا خورد‪.‬‬
‫روغن بادام را وقتى برونشها تحريك شده اند مصرف مى كنند‪،‬‬
‫دكتر ((برتوله ))نقل مى كند كه ديوسكوريد روغن بادام را براى‬
‫آسان كردن خروج سنگ مثانه تجويز مى كرد‪ .‬استعمال خارجى‬
‫روغن بادام تقريبا به همان اندازه مصرف داخلى آن است چنانكه‬
‫اگر بخواهند امعا را تقويت كنند بايد پايين شكم را با روغن بادام‬
‫صبح و شب مالش دهند‪.‬‬
‫خيلى اشخاص نمى دانند كه اگر زخم اگزما را با روغن بادام‬
‫شيرين چرب كنند در بهبود آن تسريع خواهد شد‪.‬‬
‫روغن مايع بادام شيرين براى آرام كردن درد گوش خيلى مفيد‬
‫است نيم قاشق قهوه خورى كوچك روغن بادام را شب موقع خواب‬
‫در گوش‍ بچكانيد و بخوابيد به اين ترتيب خيلى زود درد گوش‬
‫شما آرام مى شود‪ .‬چنانچه روغن بادام شيرين را به اندازه مساوى‬
‫با كره و كاكائو مخلوط سازيد و گرم كنيد تا خوب با هم مخلوط‬
‫شوند پمادى به دست خواهيد آورد كه براى دستهاى ترك خورده‬
‫خيلى مفيد و موثر است و مخصوصا در زمستانها دستها را نرم‬
‫نگه مى دارد‪.‬‬
‫مخلوط تخم مرغ زده با روغن بادام شيرين داروى آرام بخش براى‬
‫دردهاى بواسير است كه بايد آن را روى موضع ماليد‪.‬‬
‫شير بادام ‪.‬‬
‫شير بادام را براى درمان تشنج ‪ ،‬عفونت معده ‪ ،‬روده ها و مجارى‬
‫ادرار مصرف مى كنند‪ .‬مصرف شير بادام براى معالجه تپش‬
‫قلب ‪ ،‬سرفه هاى پى در پى نيز فايده دارد و مصرف مى شود‪.‬‬
‫براى تهيه شير بادام بايد پنجاه گرم بادام را در آب نيم گرم خيس‬
‫كنيد و سپس پوست بكنيد و بعد آن را با كمى آب سرد بكوبيد تا‬
‫خميرى به دست آيد‪ .‬بعد آن خمير را در بقيه يك ليتر آب حل كنيد‬
‫و پنجاه گرم عسل به آن اضافه نماييد و سپس از پارچه نازكى آن‬
‫را بگذرانيد تا صاف شود و مصرف كنيد‪:‬‬
‫خمير بادام تلخ به جاى صابون در شستشوى زخم اگزما مصرف‬
‫مى شود‪ .‬شستشو با اين خمير جوشهاى قرمز پوست را از بين مى‬
‫برد و همچنين اگر زير بغل و يا پاها را كه اغلب عرق مى كند و‬
‫بوى بد مى دهد با خمير بادام تلخ بشويند بوى بد آن را برطرف‬
‫خواهد كرد‪.‬‬

‫پرتقال‬
‫ميوه اى كه براى پير و جوان و خردساالن مفيد و انرژى بخش‬
‫است ‪.‬‬
‫در دنيا بيش از صد جور پرتقال وجود دارد اصل اين ميوه از چين‬
‫بوده است و از چين به هند‪ ،‬ايران ‪ ،‬سوريه و مصر رفته است ‪.‬‬
‫جنگجويان صليبى پرتقال را به اروپا بردند و كشت آن را در‬
‫كشورهاى حوزه مديترانه ترويج كردند‪.‬‬
‫در قديم پرتقال براى اروپاييان ميوه لوكسى بود‪ .‬بچه ها آن را نمى‬
‫شناختند‪ .‬و بزرگترها در موقع عيد نوئل يك پرتقال هديه مى‬
‫گرفتند‪ .‬به همين علت است كه در اروپا به پرتقال ميوه نوئل هم‬
‫مى گويند‪.‬‬
‫ولى اكنون پرتقال ميوه اى است كه در دسترس همه قرار گرفته و‬
‫مخصوصا در زمستان كه ميوه هاى ديگر ناياب مى شود اين ميوه‬
‫به حد وفور وجود دارد و براى عالقه مندان آن به منزله نعمت‬
‫بزرگى است ‪.‬‬
‫پرتقال چه خواصى دارد؟‬
‫پرتقال ميوه ممتازى است كه سرشار از ويتامينها‪ ،‬مخصوصا‬
‫ويتامين ((ث )) مى باشد‪ .‬پرتقال داراى امالح معدنى فسفر و آهن‬
‫و مخصوصا كلسيم است ‪.‬‬
‫يك پرتقال به وزن متوسط معمولى داراى ‪ 65‬ميلى گرم كلسيم‬
‫است ‪ .‬به علت طعم ترشى كه دارد كه بعضيها اين ميوه مفيد را‬
‫متهم كرده اند كه امالح بدن را كم مى كند‪ .‬حال آن كه خود اين‬
‫ميوه سرشار از امالح معدنى است و كمبود امالح را در بدن‬
‫جبران و ترميم مى كند‪.‬‬
‫آب پرتقال مثل آب ديگر ميوه ها داراى خاصيت قليايى كننده خون‬
‫است و به بدن كمك مى كند تا افزايش ترشى خون برطرف شود‪،‬‬
‫اسيد خون در صورتى افزايش مى يابد كه غذاى ما داراى مقدار‬
‫زيادى گوشت و مواد چربى باشد به همين جهت است كه دكتر‬
‫((گيلورد هاوزر)) غذاشناس‍ نامى توصيه مى كند كسانى كه زياد‬
‫گوشت مى خورند بايد در مقابل سبزى و ميوه هم بخورند تا خون‬
‫آنها معتدل شود‪.‬‬
‫از ويتامينهاى ديگرى كه در پرتقال است و تقريبا از هر صد گرم‬
‫پرتقال پنجاه ميلى گرم آن اين ويتامين هاست ويتامين ((ب ‪ ))1‬و‬
‫((ب ‪ ))2‬مى باشد كه به صورت رگه هايى در پرتقال وجود دارد‪.‬‬
‫آب پرتقال تازه نوشابه نشاط آورى است كه ضد عفونى كننده است‬
‫و كالرى آن خيلى كم است ‪ .‬بطورى كه يك ليوان بزرگ آب‬
‫پرتقال فقط پنجاه كالرى حرارت توليد مى كند‪.‬‬
‫شايد بعضى از اشخاص كه روده عليلى دارند نتوانند پرتقال تازه‬
‫را تحمل كنند‪ .‬اين اشخاص بايد آب پرتقال را با كمى آب خالص و‬
‫يك قاشق عسل مخلوط كنند و بنوشند‪.‬‬
‫روغن هاى مايع معطر كه طعم خاصى به پرتقال مى دهد خواص‬
‫ضد عفونى دارد و عمل اين روغنهاى مايع با عمل ويتامينهاى‬
‫((ث )) يكى شده و دستگاه بدن را در مقابل عفونتهاى مختلف‬
‫حمايت مى كند‪.‬‬
‫چه كسانى بايد پرتقال بخورند؟‬
‫پرتقال براى همه از پير و جوان و خرد سال مفيد است و براى هر‬
‫سنى و هر مزاجى مى باشد‪ .‬آب پرتقال تازه را بدون هيچگونه‬
‫عوارض ناگوارى مى توان به بيماران و كسانى كه دوره نقاهت را‬
‫مى گذرانند تجويز كرد مگر اين كه از نظر هضم ناراحتى زيادى‬
‫داشته باشند‪ .‬مصرف پرتقال را مخصوصا به بچه هاى خيلى‬
‫كوچك به ورزشكاران به زنان آبستن ‪ ،‬به مادران شيرده و به‬
‫اشخاص چاق و تنومند تجويز و توصيه مى كنند‪.‬‬
‫توصيه به خانمهايى كه به زيبايى خود عالقه دارند‪.‬‬
‫اگر خانمها هر شب بعد از اينكه آرايش خود را پاك كردند گوشت‬
‫پرتقال له شده را روى صورت و گردن و شانه ها و دستان خود‬
‫بگذارند و پس از پانزده يا بيست دقيقه بردارند و به اين وسيله‬
‫ماسك زيبايى بگيرند پوست نرم و شادابى پيدا خواهند كرد كه هيچ‬
‫وقت چين نخواهد خورد و اگر چين و چروكى داشته باشد رفته‬
‫رفته برطرف خواهد شد‪.‬‬
‫اگر كفش و كيف چرمى داريد كه مى خواهيد براق شود‪ ،‬پوست‬
‫پرتقال را اول روى آن بماليد و بعد يك دستمال پارچه اى نرم را‬
‫روى آن بكشيد تا برق اول خود را بدست آورد اگر يك پرتقال را‬
‫كه دانه هاى ميخك در آن فرو كرده ايد در قفسه لباستان آويزان‬
‫كنيد لباسهاى شما از خطر بيد زدگى مصون خواهد بود‪.‬‬

‫پسته‬
‫اين خوراكى لذيذ‪ ،‬داراى چه خواصى است و درباره اش چه گفته‬
‫اند؟‬
‫آقاى دكتر ((هانرى لوكلر)) در كتاب خود به نام ((ميوه هاى‬
‫فرانسه )) مى نويسد‪(( :‬نام پسته يا ((پيستاس )) از شهر‬
‫((پستياك )) يكى از شهرهاى سوريه گرفته شده است كه سالها پيش‬
‫از اين درخت آن بطور وحشى در آنجا مى روييده است و از آنجا‬
‫به تمام كشورهاى عالم پراكنده شده و كشت آن در همه جا تعميم‬
‫يافته است ‪.‬‬
‫كشورهاى حوزه مديترانه زودتر از همه كشورها كشت آن را‬
‫شروع كردند‪ .‬پسته را مردم قديم مثل پادزهر مى دانستند و عقيده‬
‫داشتند كه بهترين ترياق براى نيش حيوانات مسموم است ‪.‬‬
‫ابن سينا پزشك نامور ايرانى به علت رنگ درونى مغز پسته كه‬
‫شبيه رنگ صفرا است آن را بر ضد عفونتهاى كبدى ‪ ،‬براى‬
‫جلوگيرى از تهوع و استفراغ و براى تقويت دهانه معده و قوت‬
‫قلب مفيد مى دانست و مصرف آن را تجويز مى كرد و براى‬
‫تقويت قواى جنسى موثر مى دانست ‪.‬‬
‫بعد از ابن سينا‪ ،‬در قرون وسطى پزشكان ديگرى نيز اصول او را‬
‫اقتباس‍ كردند و به بيان ديگرى در خواص پسته داد سخن دادند‬
‫چنانكه ((ژوفروا)) پسته را در رديف دواهاى تقويتى براى دوران‬
‫نقاهت مى دانست و عقيده داشت پسته براى كسانى كه بر اثر سل و‬
‫يا بيمارى ديگرى الغر شده اند و يا كسانى كه سرفه مى كنند و يا‬
‫دچار اختالل كار كليه شده اند‪ ،‬دواى تقويتى كامل و موثرى است ‪.‬‬
‫((پيرپومه )) در كتاب خود كه به سال ‪ 1694‬منتشر شد مى‬
‫نويسد‪:‬‬
‫((پسته يكى از تركيبات دارويى جالينوس است تا با مصرف آن‬
‫پيرمردان قواى از دست رفته خود را باز يابند‪)).‬‬
‫در قرن شانزدهم و هفدهم ميالدى از پسته روغن مى گرفتند و‬
‫روغن پسته را براى نرم كردن سينه و آرام كردن دردهاى كليه و‬
‫كبد به كار مى بردند و اين روغن را از رو به جاى دردناك‬
‫مريض مى ماليدند و مالش مى دادند و هم چنين آن را به عنوان‬
‫خوراكى به بيماران كبدى و كليوى مى خوراندند و عقيده داشتند كه‬
‫روغن پسته آدم الغر را چاق مى كند و توليد نطفه را در او افزون‬
‫مى سازد و سرفه و درد ريه را شفا مى بخشد‪.‬‬
‫امروز پسته از نظر طبى اين خواص را در نظر پزشكان ندارد‬
‫ولى از نظر غذايى يكى از هسته هاى مغذى است كه بيشتر به‬
‫عنوان تنقل از آن استفاده مى كنند‪.‬‬
‫ماركومو نتالتو پسته را تجزيه كرده و معلوم شده است داراى مواد‬
‫زير است ‪:‬‬
‫‪ -1‬آب ‪ 93/7 :‬درصد‪ -2 .‬مواد چربى ‪ 72/45 :‬درصد‪-3 .‬‬
‫پروتئين ‪ 58/22 :‬درصد‪ -4 .‬مواد رنگى ‪ 64/17 :‬درصد‪-5 .‬‬
‫خاكستر ‪ 14/3‬درصد‪ -6 .‬سلولوز‪ 99/2 :‬درصد‪.‬‬
‫گمان نزديك به يقين اين است كه پسته يكى از ميوه هاى ايرانى‬
‫است كه گهواره اصلى پرورش آن در همين سرزمين ايران بوده‬
‫است و از اين سرزمين به آسياى صغير و اروپا و كشورهاى‬
‫ديگرى راه يافته است ‪.‬‬
‫دليل اين ادعا لوحهايى است كه چند سال پيش در اسپانيا كشف شد‬
‫و در اين لوحها مذكور است كه چهل سال پيش از ميالد مسيح‬
‫شاهنشاه ايران براى پادشاه يونان ‪ ،‬بوسيله سفير خود پسته ايران‬
‫را هديه فرستاد و پادشاه يونان از اين هديه خوشش آمد و از پادشاه‬
‫ايران بذر پسته و زارع و باغبان آن را خواست و شاهنشاه ايران‬
‫آن را فرستاد و اين پسته كارى در خاك فعلى تركيه كه آن موقع‬
‫جزء يونان بود شروع گرديد و از آنجا به كشورهاى ديگر حوزه‬
‫مديترانه راه يافت ‪)1(.‬‬
‫در اغلب نقاط ايران اشجار و باغهاى پسته است ولى پسته معروف‬
‫ايران بيشتر در قزوين و دامغان و اردكان يزد و مخصوصا‬
‫رفسنجان شهرت دارد‪.‬‬
‫در استان كرمان بعضى از جنگهاى پته و چاتالنقوش هم پيوند‬
‫پسته شده است ‪.‬‬
‫كليه محصول پسته ايران به تفاوت سنوات از هفت هزار تا پانزده‬
‫هزار تن مى رسد و با اصول جديد كشاورزى كه در كشور شروع‬
‫شده است به طور قطع و يقين در ده سال آينده چند برابر خواهد‬
‫شد‪.‬‬
‫از سال ‪ 1305‬كه محصول پسته ايران به آمريكا صادر شد‪ ،‬دولت‬
‫آمريكا در سال ‪ 1308‬دكتر وايت هوس را براى مطالعه و‬
‫بررسى كشت پسته به ايران فرستاد و در آن سال نهال و بذر پسته‬
‫را براى كشت به آمريكا بردند و در ده سال اخير پسته كارى در‬
‫ايالت كاليفرنيا توسعه يافته ولى محصول آن مثل ايران نيست و‬
‫پسته هاى ايرانى در آمريكا ريزتر شده است و باز هم پسته ايرانى‬
‫مقام جهانى خود را حفظ كرده است چنانكه يكى از صادرات مهم‬
‫ايران به آمريكا همين پسته است كه اخيرا به طرز جالبى بسته‬
‫بندى مى شود‪.‬‬
‫ايرانيان قديمى پسته را قوى ترين مغزيات غذايى مى دانستند و‬
‫حتى براى آن افسانه هايى داشتند و مى گفتند اگر مردى اوالد پسر‬
‫بخواهد بايد پسته بخورد‪.‬‬
‫ايرانيان قديم درباره پسته مى گفتند تمام ميوه هايى كه مغز و هسته‬
‫دارند از فندق و گردو و تخم هندوانه و خربزه در ابتدا آب لزجى‬
‫چون سفيده تخم مرغ نطفه آن است كه هر چه هوا گرمتر شود‪ ،‬آن‬
‫نطفه بزرگ مى گردد و مى بندد و در اواخر مرداد و شهريور‬
‫سفت و محكم مى شود ولى پسته برعكس تمام اين ميوه هاى‬
‫مغزدار و هسته اى فقط يك نطفه كوچك سبز رنگى است كه از‬
‫اول تير كه هوا گرم مى گردد بسته مى شود و شروع به بزرگ‬
‫شدن مى كند تا اواخر مرداد و شهريور كه محكم مى شود و مى‬
‫رسد‪.‬‬
‫تمام ميوه هاى مغزدار و هسته اى سفيد رنگ هستند ولى مغز پسته‬
‫سبز و به رنگ صفرا است و همان است كه ابن سينا هم آن را به‬
‫اين رنگ وصف كرده است ‪.‬‬
‫در قديم پسته خام را با قند مى كوبيدند و كمى هل به آن مى زدند و‬
‫آن را به نام ((قاووت پسته )) به زنانى كه وضع حمل كرده بودند‬
‫و احتياج به تقويت داشتند و يا كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته‬
‫و دوران نقاهت را مى گذراندند به عنوان غذاى مقوى مى دادند‪.‬‬
‫پوست سبز پسته را هم خشك مى كردند و براى رفع دل درد و‬
‫اسهال آن را مى جوشاندند و دم مى كردند و به عنوان دواى دل‬
‫درد و اسهال مصرف مى كردند‪ .‬هنوز مصرف آن در آذربايجان‬
‫معمول است از پوست سبز تازه پسته و يا پسته نبسته مربا و‬
‫ترشى درست مى كنند‪.‬‬
‫در حال حاضر بيشتر پسته به عنوان آجيل مصرف مى شود و يا‬
‫آن را در گز اصفهان مصرف مى كنند‪.‬‬
‫پسته خام مصارف آشپزى دارد و بيشتر كوبيده آن را به عنوان‬
‫تزيين روى غذا مى ريزند‪.‬‬
‫پسته را نبايد در جاى مرطوب و يا خيلى گرم گذاشت و يا مدتى‬
‫طوالنى نگه داشت زيرا رطوبت و گرماى زياد و مرور زمان‬
‫روغن آن را خراب مى كند و توليد كرم و پروانه ريزى در آن مى‬
‫كند و اين مشكلى بود كه ايرانيانى كه به خارج مى رفتند و پسته را‬
‫به عنوان سوغات و هديه براى دوستان خود مى بردند هميشه از‬
‫رطوبت و يا گرما كه پسته را خراب مى كرد شكايت داشتند ولى‬
‫در سالهاى اخير بسته بندى آن كامل شده و پسته را در قوطيهاى‬
‫فلزى هوا گرفته عرضه كرده اند كه مدتها در هر آب و هوايى‬
‫محفوظ مى ماند‪.‬‬
‫پسته و اهميت آن در قواى عقلى و بدنى‬
‫پسته خوراكى مطبوعى است كه مورد پسند و توجه همه است اما‬
‫بسيارند كسانى كه فكر مى كنند پسته باعث غلظت خون مى شود و‬
‫به كبد صدمه مى زند‪.‬‬
‫پسته از ميوه هاى خشك محسوب مى شود و مقدار آب آن بيش از‬
‫‪ 8‬درصد نيست ‪.‬‬

‫تركيبات پسته عبارتند از‪ 7/1 :‬درصد امالح معدنى ‪5/17 ،‬‬
‫درصد مواد ازت دار و ‪ 52‬درصد چربى و ‪ 22‬درصد هيدرات‬
‫دو كاربن ‪ .‬مواد معدنى موجود در پسته است كه براى آن ارزش‬
‫حياتى بوجود آورده و اين مواد كه هر كدام به نوبه خود نقشى‬
‫جالب در فعاليت سلولها و متابوليسم بدن ما دارد و در حدود ‪60/3‬‬
‫گرم فسفر در يك كيلو پسته وجود دارد كه در تقويت قواى جسمى‬
‫و سلولهاى مغزى موثر است ‪.‬‬
‫گذشته از فسفر‪ ،‬كلسيم در پسته به مقدار ‪ 90‬گرم وجود دارد كه آن‬
‫هم در ساختمان و استحكام استخوان ‪ ،‬خون و عضالت اهميت‬
‫فراوان دارد‪.‬‬
‫در پسته مقدار قابل توجهى آهن وجود دارد و بايد بدانيم كه آهن در‬
‫تمام سلولهاى بدن وجودش الزم است براى ادامه حيات و ساختمان‬
‫هموگلبين و گلبولهاى قرمز خون دخالت تام دارد‪.‬‬
‫پسته با داشتن مواد ديگرى چون پتاسيم ‪ ،‬منيزيم تاءمين كننده‬
‫احتياجات بدن و خون است و همانطور كه گفتيم پسته داراى مقدار‬
‫زيادى چربى بوده و بدين لحاظ ارزش غذايى زيادى دارد‪.‬‬
‫چون مصرف زياد پسته باعث مى شود كه مقدار ازت در خون و‬
‫بدن باال رود شايد به همين علت است كه عده اى معتقدند كه پسته‬
‫باعث كثيف شدن خون مى شود‪ ،‬البته اشخاصى كه دچار ضعف و‬
‫نارسايى كبد هستند و مبتاليان به بيماريهاى نقرس و ديابت و‬
‫ناراحتى كليه بايد از خوردن پسته خوددارى كنند‪ ،‬زيرا باعث شدت‬
‫و عود بيمارى آنان مى شود‪ ،‬در پسته همچنين ويتامينهاى آ‪ -‬ب و‬

‫وجود دارد‪.‬‬ ‫ب ‪ 2‬و پ پ و ويتامين ‪E‬‬


‫خرما‬
‫درختى است كه پاى در آب و سر در آتش دارد او‪ ،‬مدافع سرسخت‬
‫بدن ‪ ،‬در برابر بيمارى سرطان است ‪.‬‬
‫خرما يكى از ميوه هايى است كه مقدار فسفر و كلسيم آن درست به‬
‫مقدار فسفر و كلسيمى است كه به طور طبيعى در بدن ما وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫خرما داراى ويتامين ((آ)) است و بطورى كه مى دانيد اين ويتامين‬
‫مخصوص رشد است و همين ويتامين است كه براى نگهدارى‬
‫كلسيم در بدن براى تعادل اعصاب و تغذيه بدن الزم است ‪.‬‬
‫فسفرى كه در خرما وجود دارد‪ ،‬سلولهاى عصبى را سرزنده نگه‬
‫مى دارد و اين ماده حياتى است كه چاره و درمان موثر تمام‬
‫كمبودهاى بدن مى باشد‪.‬‬
‫بر طبق تحقيقات علمى كه اخيرا به عمل آمده است ‪ ،‬معلوم شده‬
‫است كه احتياج انسان به آهن ‪ 9‬درصد ميلى گرم در هر روز است‬
‫‪ .‬با تجزيه اى كه در خرما به عمل آورده اند ثابت شده است كه در‬
‫هر صد گرم خرما ‪ 6/3‬تا ‪ 5‬ميلى گرم آهن وجود دارد‪.‬‬
‫پس با مصرف مقدارى كمى خرما‪ ،‬احتياج بدن به آهن رفع مى‬
‫شود و چنانكه مى دانيد آهن نيرو دهنده گلبولهاى قرمز خون است‬
‫و چون خرما داراى مقدار زيادى آهن است در جلوگيرى از كم‬
‫خونى و يا معالجه و درمان آن اثر كاملى دارد‪.‬‬
‫وجود منيزيوم در خرما نيز قابل توجه است ‪ ...‬معموال براى يك‬
‫كيلو خرما يك متر مكعب آب الزم است در مناطقى كه درختان‬
‫خرما مى رويد كمياب است و سرشار از امالح معدنى مخصوصا‬
‫منيزيوم است كه ميوه خرما از آن بهره كافى مى برد‪ .‬وجود‬
‫منيزيوم در خرما سبب شده است صحرانشينان كه در واحه ها و‬
‫آبادى هاى نزديك به درختان خرما زندگى مى كنند و اغلب خوراك‬
‫آنها خرما است از ابتال به سرطان مصون بمانند‪ .‬زيرا ثابت شده‬
‫است منيزيم يكى از موادى است كه اگر به مقدار كافى در غذا‬
‫باشد مصونيت در مقابل سرطان ايجاد مى كند‪.‬‬
‫ماده گرانبهاى منيزيم عالوه بر اين كه در مقابل سرطان مصونيت‬
‫مى دهد خودش هم ((كاتاليزور)) است و اين ((كاتاليزور)) براى‬
‫اصول تغذيه ما الزم است زيرا منيزيم انرژى عضالتى را تقويت‬
‫مى كند و قواى عصبى و عمومى بدن را افزايش مى دهد‪.‬‬
‫منيزيم با فسفر تقويت كننده اعمال فكرى ما نيز هستند‪.‬‬
‫اين نكته را هم ناگفته نگذاريم كه منيزيوم براى پروستات و كليه ها‬
‫هم ماده غذايى گرانبهايى است ‪.‬‬
‫گاهى كليه ها نمى توانند از ورود قند به خون جلوگيرى كنند و در‬
‫نتيجه بيمارى ((ديابت )) پيدا مى شود در اين صورت يك رگه‬
‫منيزيوم مى تواند جريان كارها را به سير طبيعى خود سوق دهد‬
‫اشخاصى كه به بيمارى ديابت مبتال شده اند خرما براى آنها‬
‫شيرينى طبيعى است و چون داراى ويتامين ((ب ‪ ))2‬نيز هست ‪،‬‬
‫غذا را خيلى زود جذب بدن خواهد كرد‪.‬‬
‫خرما بايد تازه و طبيعى باشد‪ .‬خرمايى كه تخمير شده ‪ .‬يا با مواد‬
‫شيميايى شسته باشند براى سالمتى خوب نيست و حتى االمكان بايد‬
‫خرماى تازه و طبيعى مصرف كرد‪.‬‬
‫كسانى كه دچار كم خونى شده اند مى توانند در جاهايى كه درختان‬
‫((خرما وجود دارد رژيم خرما بگيرند و به جاى هر غذايى روزى‬
‫نيم كيلو خرما بخورند و چنانچه اين كار را يك ماه ادامه دهند‪ ،‬كم‬
‫خونى آنها برطرف خواهد شد و داراى رنگ و رخسار سالم و‬
‫شادابى خواهند شد‪.‬‬
‫زردآلو‬
‫فوايد و موارد استفاده از آن‬
‫درخت زردآلو اصال در چين بوده است و از آنجا به ساير نقاط دنيا‬
‫رفته است ‪ .‬هنوز هم در كوهاى پكن درخت زردآلو به حال‬
‫خودرو و وحشى مى رويد‪ .‬با وجودى كه در قرنهاى خيلى دور‬
‫دست زردآلو در كشورهاى آسيايى شناخته شده بوده و مردم به آن‬
‫آشنايى داشته اند در كشورهاى اروپايى تا آغاز قرن اول ظهور‬
‫مسيح آن را نمى شناختند و وقتى هم آن را شناختند به چشم يك‬
‫ميوه مفيد و قابل استفاده به آن نگاه نمى كردند و خالصه اين ميوه‬
‫در آن زمان شهرت نيكويى در نزد مردم نداشت ‪.‬‬
‫رفته رفته نفوذ اعراب در اسپانيا قدر و منزلت زردآلو را در اروپا‬
‫باال برد و عقيده عمومى اروپاييان را نسبت به اين ميوه عوض‬
‫كرد‪.‬‬
‫با وجود اين در فرانسه تا اواخر قرن هفدهم عقيده داشتند زردآلو‬
‫ميوه مفيدى نيست ولى كم كم كه روى اين ميوه مطالعات و‬
‫تحقيقات علمى شد مردم پى بردند كه زردآلو ميوه مفيدى است و‬
‫خواص شفا بخشى دارد و امروز انواع مختلف زردآلو بين ميوه ها‬
‫مقام مهمى به دست آورده و زياد مصرف مى شود و از طرف‬
‫پزشكان غذاشناس مصرف آن توصيه مى گردد‪.‬‬
‫ارزش غذايى زردآلو از نظر رژيم‬
‫زردآلو يكى از ميوه هاى خيلى شيرين و قنددار است يعنى هشت‬
‫دهم وزن آن قند است و از ميوه هاى بى نظير است كه از لحاظ‬
‫داشتن ويتامين ((آ)) بسيار غنى است يعنى داراى كاروتن است و‬
‫كاروتن چنان كه مى دانيد ماده اى است كه رنگ قشنگ زردآلو را‬
‫به وجود مى آورد و توليد ويتامين ((آ)) مى كند‪ .‬در نتيجه با‬
‫مصرف زردآلو رشد بدن زياد مى شود‪ ،‬مقاومت در برابر بيماريها‬
‫افزايش مى يابد و قوه بينايى مخصوصا در شب افزوده مى گردد‪.‬‬
‫زردآلو براى چه اشخاصى توصيه مى شود؟‬
‫در صورتى كه زردآلو خوب رسيده باشد مصرف زردآلو براى‬
‫كسى كه از تندرستى و سالمت طبيعى برخوردار است توصيه مى‬
‫شود به شرطى كه به اعتدال مصرف كنند و از زياده روى‬
‫خوددارى كنند زيرا اگر در مصرف زردآلو زياده روى شود باعث‬
‫اختالل هضم و يا به هم خوردگى روده ها مى شود و در حالت‬
‫اخير حال اسهالى به شخص دست مى دهد‪.‬‬
‫زردآلو براى اشخاصى كه كم خون هستند‪ ،‬ورزشكاران ‪ ،‬اشخاص‬
‫خسته ‪ ،‬كسانى كه از شدت كار فرسوده شده اند‪ ،‬براى زنان‬
‫حامله ‪ ،‬اشخاصى كه دوره نقاهت را مى گذرانند توصيه و تجويز‬
‫شده است ‪.‬‬

‫گردو‬
‫بهترين ميوه مغذى و پركالرى براى فصل زمستان‬
‫مواد چربى گردو غنى است و داراى مواد ازت دار نيز مى باشد‪.‬‬
‫از فندق ‪ ،‬مواد نشاسته اى كمترى دارد و به همين علت براى‬
‫اشخاصى كه ديابت و مرض قند دارند مصرف آن تجويز مى شود‪.‬‬
‫خواص گردو‪:‬‬
‫گردو داراى مواد چربى و پروتئين مغذى است ؛ بطور خفيف ملين‬
‫و ضد اسهال است ‪.‬‬
‫گردو كرم ُكش است و مصرف آن كرم روده ها را به خارج دفع‬
‫مى كند‪.‬‬
‫گردو را به عنوان كمك در معالجه عفونتهاى ريوى و مجارى‬
‫ادرار تجويز مى كنند‪.‬‬
‫گردو داراى ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) مى باشد و در تعادل‬
‫عمومى بدن و تغذيه ‪ ،‬عمل موثر و مفيدى را انجام مى دهد‪.‬‬
‫((بوندوى )) عقيده دارد گردو ميوه اى است كه از نظر داشتن‬
‫روى كه عنصر حياتى است و براى فعاليت ويتامينها در بدن‬
‫ضرورت كامل دارد ميوه ممتازى است ‪.‬‬
‫گردو داراى مس است و با آهن براى ساختن هموگلوبين خون‬
‫همكارى مى كند‪.‬‬
‫از گردو روغن مايعى مى گيرند كه با اين روغن مايع بدن بچه‬
‫هايى را كه استخوان نرم دارند و يا كم خون هستند مالش مى دهند‬
‫تا استخوانهاى آنها محكم شود و كم خونى آنها برطرف گردد‪.‬‬
‫روغن مايع گردو براى ساالد سبزيهاى خام بسيار مطبوع است و‬
‫طعم خاصى به ساالد و سبزيهاى خام مى دهد‪ .‬اگر شما كه اين‬
‫سطور را مى خوانيد به جاى روغن زيتون يك بار روغن گردو در‬
‫ساالد داخل كنيد و طعم آن را بچشيد حتما طرفدار آن خواهيد شد‪.‬‬
‫كسانى كه كرم كدو دارند اگر هر روز پنجاه تا شصت گرم روغن‬
‫مايع گردو را بخورند در دفع اين مهمان ناخوانده مزاحم موثر‬
‫خواهد بود‪ .‬طريقه مصرف آن اين است كه اين مقدار روغن گردو‬
‫را با سيب زمينى آب پز بخورند و چند شب اين كار را ادامه دهند‪.‬‬
‫دمكرده برگهاى گردو به مقدار بيست تا سى گرم در يك ليتر آب به‬
‫عنوان نوشابه معمولى براى كسانى كه مسلول هستند تجويز شود‪،‬‬
‫همچنين براى آنهايى كه به راشيتيسم (نرمى استخوانها) و يا‬
‫لنفاتيسم و يا بيمارى استخوان دچار شده اند مفيد است ‪.‬‬
‫جوشانده برگ درخت گردو به مقدار پنجاه تا شصت گرم در يك‬
‫ليتر آب به طورى كه يك ربع ساعت روى آتش جوشيده باشد به‬
‫صورت انژكسيون شستشو براى مبارزه با عارضه ترشح مواد‬
‫سفيد در خانمها مصرف مى شود‪ .‬با اين جوشانده چشم ها را وقتى‬
‫مژه مى خارد و تحريك مى شود مى شويند‪.‬‬
‫كسانى كه داراى استخوان هاى نرمى هستند اگر حمام جوشانده‬
‫برگ درخت گردو را بگيرند‪ ،‬استخوان هاى آنها محكم خواهد شد‪:‬‬
‫براى تهيه اين حمام بايد پانصد گرم برگ درخت گردو را در يك‬
‫ليتر آب مدت پانزده دقيقه بجوشانند و آن را به آب وان حمام اضافه‬
‫كنند و در آن نيم ساعت بخوابند و اعضاى بدن خود را مالش دهند‪.‬‬
‫براى تهيه يك غذاى مقوى خانم هاى عالقه مند به سالمت افراد‬
‫خانواده مى توانند آب ميوه را بگيرند و يك مشت مغز گردو و يك‬
‫قاشق قهوه خورى عسل را با آن مخلوط كنند و در ميكسور‬
‫(مخلوط كننده برقى ) بريزند و كليد آن را بزنند تا گردوها به‬
‫صورت گرد درآيد و با آب ميوه مخلوط يكسانى را به وجود آورد‪.‬‬
‫روغن مايع گردو از روغن هاى نباتى سالمى است كه كلسترول‬
‫ندارد و مقام اول را بين روغن لوبياى چينى (سويا) و روغن تخم‬
‫گل آفتاب گردان در طباخى بهداشتى به دست آورده است ‪.‬‬
‫موضوع مهمى كه در مصرف گردو اهميت دارد اين است كه‬
‫گردو بيش از يك سال نبايد بماند و موقع مصرف بايد آن را پوست‬
‫كند و خورد‪ ،‬گردوهايى كه از پوست در مى آيند و مدتها در‬
‫جريان آفتاب و هوا مى ماند و با اصطالح بادخور مى شود براى‬
‫مصرف مناسب نيست و اغلب علت جوش بدن و درد گلو مى‬
‫شود‪.‬‬
‫گردو از ميوه هايى است كه كالرى فراوان دارد و بهترين خوراك‬
‫زمستانى است ‪ .‬طبق آخرين تجزيه علمى كه از گردو به عمل آمده‬
‫معلوم شده است كه گردو داراى مواد و عناصر متشكله زير مى‬
‫باشد‪:‬‬
‫گردوى تازه گردوى خشك‬
‫آب ‪----- 50/26‬‬
‫مواد ازت دار ‪03/15 05/11‬‬
‫مواد چربى ‪2/57 98/41‬‬
‫مواد استخراجى ‪90/23 57/17‬‬
‫سلولز ‪18/2 6/1‬‬
‫بقايا ‪77/1 3/1‬‬
‫گردو ميوه اى است كه سرشار از مس ‪ ،‬روى ‪ ،‬پتاسيم منيزيوم ‪،‬‬
‫فسفر‪ ،‬گوگرد‪ ،‬آهن كلسيم و ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) و‬
‫(((پ ))) است ‪.‬‬

‫گالبى‬
‫قند گالبى بهترين قندهاست زيرا به آسانى جذب مى شود‬
‫اصل گالبى از آسياى شرقى است كه در زمانهاى بسيار قديم به‬
‫اروپا وارد شده است ‪.‬‬
‫كشفيات باستانشناسى در شهرهاى درياچه اى ثابت مى كند كه در‬
‫زمانهاى قديم هم مردم گالبى را مى شناختند و مصرف مى كردند‬
‫زيرا نقش گالبى در روى سنگ اين شهرهاى قديمى وجود دارد و‬
‫به دست آمده است ‪.‬‬
‫دكتر هانرى لوكلر در كتاب خود به نام معالجه امراض با گياهان‬
‫مى نويسد‪:‬‬
‫به نظر مى رسد كه در ميوه گالبى طبيعت نيك نهاد آب زمين را‬
‫تقطير كرده و با عمليات شيميايى خيلى عجيب و حيرت انگيز آن‬
‫را به نوشابه اى تبديل كرده است كه خوردن آن گوارا و لذيذ و‬
‫خوشمزه است ولى معلوم نيست به چه علتى پزشكان قرون وسطى‬
‫براى گالبى خواص قبض كننده قائل بودند و عقيده داشتند كه گالبى‬
‫ميوه اى است ثقيل ‪ ،‬مانع شكم ورى ‪ ،‬سنگين و گس كه موجب‬
‫پيدايش ميگرن و باد سينه مى شود‪.‬‬
‫ارزش غذايى گالبى ‪:‬‬
‫غذاشناسان عصر حاضر گالبى را ميوه عالى مى دانند كه بيشتر‬
‫خواص‍ لينت دهنده اى دارد‪ .‬بيش از ‪ 83‬درصد گوشت گالبى را‬
‫آب تشكيل مى دهد و داراى امالح معدنى و مخصوصا منگنز است‬
‫گالبى از ميوه هاى خيلى شيرين محسوب مى شود يعنى هشت‬
‫درصد آن قند است ‪ .‬قند گالبى يا ((لوولوز)) بهترين قندى است كه‬
‫حتى اشخاصى كه مرض قند دارند مى توانند آن را بخورند زيرا‬
‫به آسانى هضم و جذب مى شود‪ .‬پوست گالبى از نظر تانن غنى‬
‫است و هم چنين با مواد پانتوزان آهك دانه هايى را به وجود مى‬
‫آورد كه در درون گالبى اين دانه هاى ريز رياد است و موجب‬
‫پاك كردن روده ها مى شود‪ .‬پوست گالبى كه در معرض نور‬
‫خورشيد قرار مى گيرد از نظر ويتامينها و دياستاز از گوشت آن‬
‫غنى تر است ‪.‬‬
‫نوعى گالبى را كه پوست آن نازك و لطيف است مى توانيد با‬
‫پوست بخوريد ولى البته كسانى كه از روده ها عليل هستند نبايد‬
‫گالبى را با پوست بخورند زيرا پوست گالبى در روده ها‬
‫تحريكاتى ايجاد مى كند كه باعث زحمت مى شود‪.‬‬
‫برگ درخت گالبى خواص ادرار آور دارد‪ .‬جوشانده برگ درخت‬
‫گالبى را براى رفع اختالالت مجارى ادرار و كيسه مثانه و‬
‫مخصوصا به هنگام درد مثانه مصرف مى كنند‪.‬‬
‫چه كسانى بايد گالبى بخورند؟‬
‫همه ‪ ،‬حتى بچه هاى كوچك مى توانند گالبى بخورند به شرط آنكه‬
‫كامال رسيده باشد‪.‬‬
‫گالبى هايى كه كامال نرسيده است ‪ ،‬مواد تحريك كننده دارند و‬
‫گالبى هايى كه زياد رسيده باشند قسمتى از خواص غذايى خود را‬
‫از دست مى دهند‪.‬‬
‫كسانى كه نمى توانند ميوه هاى خام را بخورند مى توانند كمپوت‬
‫گالبى بخورند زيرا كمپوت گالبى نيز مثل ميوه گالبى تمام خواص‬
‫غذايى اين ميوه را در خود دارد‪.‬‬

‫گيالس‬
‫ميوه اى كه سموم بدن را از بين مى برد‪ ،‬دستگاه هاضمه را مرتب‬
‫كرده و اعصاب را تسكين مى بخشد‬
‫گيالس ‪ ،‬ميوه درخت گيالس است كه در تمام كشورهاى جهان آن‬
‫را مى شناسند مخصوصا فصل شكوفه گيالس در ژاپن شهرت‬
‫جهانى دارد‪.‬‬
‫درخت گيالس در بهار لباس نازك و سفيد از گلهاى كوچك و‬
‫ظريف بر تن مى كند كه رفته رفته گلها مى ريزد و از ته آن دانه‬
‫هاى كروى شكلى كه سبز است نمودار مى شود‪ .‬اين دانهاى كروى‬
‫شكل سبز كم كم رنگ گرفته و به رنگ زرد طاليى و يا قرمز در‬
‫مى آيد كه همان گيالس است كه فعال از اصفهان بهترين نوع آن به‬
‫بازار ايران مى آيد و بعد كه تمام شد از خراسان ‪ ،‬گيالس‍‬
‫مخصوص آن ناحيه كه خيلى درشت و پرگوشت و كمى هم سفيد‬
‫است پيدا مى شود‪.‬‬
‫گيالس خراسان را در جاهاى ديگرى كاشته و محصول آن را به‬
‫بازار مى آورند‪.‬‬
‫مشخصات و خواص گيالس‬
‫گيالس از ميوه هاى كوچك هسته دار است كه شكل آن تقريبا‬
‫كروى است و داراى دمى بلند و يا كوتاه است ‪ .‬گوشت ميوه‬
‫گيالس يا خيلى لطيف و يا سفت و آبدار و شيرين به رنگ زرد‬
‫سفيد و يا زرد قرمز يا سياه مى باشد و گيالس سرشار از امالح‬
‫معدنى است ‪ :‬داراى كلسيم ‪ ،‬فسفر‪ ،‬پتاسيم ‪ ،‬كلر‪ ،‬سديم ‪ ،‬منيزيم ‪،‬‬
‫گوگرد و مقدار قابل توجه آهن است ‪.‬‬
‫گيالس داراى كوبالت ‪ ،‬مس ‪ ،‬منگنز‪ ،‬و روى مى باشد‪.‬‬
‫قندى كه گيالس دارد از نوع ((لوولوز)) است ‪.‬‬
‫گيالس داراى ويتامينهاى ث و ب ‪ 2‬و پ پ و مقدار زيادى‬
‫ويتامين آ مى باشد‪ .‬كه براى چشم فوق العاده مفيد است ‪.‬‬
‫از خوردن گيالس اثرات مهمى در بدن ما پيدا مى شود كه از‬
‫زمانهاى قديم آن را توصيف و تشريح كرده اند چنان كه طرفداران‬
‫مكتب سالرن درباره گيالس اين طور گفته اند‪:‬‬
‫((اگر گيالس بخورى مزاياى زيادى براى تو فراهم خواهد شد‪)).‬‬
‫((شكم تو پاك خواهد شد و تمام خون بدنت بهتر گردش كرده و‬
‫مواد غذايى الزم را به دست خواهد آورد‪)).‬‬
‫در قرن هجدهم دكتر ((له مرى )) معروف درباره گيالس نوشته‬
‫است ‪:‬‬
‫((گيالس براى قلب ‪ ،‬براى معده و روده مفيد است اشتها را زياد‬
‫كرده و بدبويى را به خوشبويى تبديل مى كند‪ )).‬در عصر حاضر‬
‫بر اثر بررسيهايى كه در روى گيالس به عمل آورده شده است‬
‫گفته هاى پزشكان قديمى درباره اين ميوه به ثبوت رسيده است ‪.‬‬
‫و اكنون با آزمايشهاى علمى ما مى دانيم كه گيالس از ميوه هايى‬
‫است كه سموم بدن را بر طرف كرده و خون را تصفيه مى كند‪،‬‬
‫قوه دماغى بدن را تقويت كرده و كمبود امالح معدنى بدن ما را‬
‫برطرف ساخته و دستگاه هاضمه را منظم مى كند‪ ،‬اعصاب را‬
‫تسكين داده و ادرار آور است ‪.‬‬
‫هر صد گرم گيالس داراى دويست و پنجاه ميلى گرم پوتاس است‬
‫و چنانكه مى دانيد پوتاس تاءثير زيادى بر افزايش ادرار دارد‪.‬‬
‫كسانى كه ورم مفصل و يا رماتيسم يا نقرس دارند بالنتيجه براى‬
‫معالجه خود بايد غذايى بخورند كه ادرار زياد كند‪ ،‬با گيالس رژيم‬
‫مى گيرند‪ .‬رژيم گيالس براى كسانى كه سنگ كليه و يا سنگ‬
‫صفرا و يا مثانه دارند نيز بسيار مفيد و موثر است ‪ .‬كسانى كه‬
‫تصلب شراين دارند و يا از كبد مى نالند و يا به يبوست مبتال شده‬
‫اند و يا در روده هاى آنها گاز جمع مى شود و غذا تخمير مى‬
‫گردد و هم چنين كسانى كه امالح معدنى بدن آنها كم شده و يا بچه‬
‫هايى كه دير رشد مى كنند بايد گيالس بخورند و رژيم گيالس‬
‫بگيرند چون قند ميوه گيالس از نوع قند لوولوز مى باشد‪ .‬مصرف‬
‫گيالس به كسانى كه بيمارى ديابت دارند توصيه مى شود‪.‬‬
‫تركيباتى كه در گيالس وجود دارد تعديل كننده پ هاش خون است‬
‫زيرا خون بايد به مقدار ‪ 4/7‬قليايى باشد‪.‬‬
‫مصرف گوشت و مواد گوشتى خون را اسيدى مى كند و بهترين‬
‫تعديل كننده آن ميوه ها از جمله گيالس است ‪.‬‬
‫گيالس را بايد قبل از غذا خورد تا با آن جلوى زيادى اشتها را‬
‫بگيرد‪ .‬كسانى كه براى كم خوردن و الغرى متوسل به قرصهاى‬
‫شيميايى مى شوند مى توانند از گيالس كه يك ميوه طبيعى است و‬
‫مصرف آن اندام را متناسب مى كند كمك بگيرند‪ ،‬زيرا قرصهاى‬
‫شيميايى براى كم كردن اشتها اشخاص‍ را الغر مى كنند و براى‬
‫سيستم اعصاب و دستگاه عروق و شريانها مضر و خطرناك است‬
‫و اعصاب را تحريك كرده و بى خوابى مى آورد‪ .‬كسانى كه مى‬
‫خواهند از گيالس براى الغرى و تناسب اندام خود كمك بگيرند‬
‫بايد در ابتداى غذاى خود دويست و پنجاه تا سيصد و پنجاه گرم‬
‫گيالس بخورند و بعد منوى غذاى آنها نبايد داراى مواد نشاسته اى‬
‫مثل نان ماكارونى ‪ ،‬برنج ‪ ،‬حبوبات و نان شيرينى باشد‪.‬‬
‫رژيم گيالس براى دفع سموم بدن‬
‫براى رژيم دفع سموم بايد صبح ناشتا نخست صد گرم گيالس‬
‫بخوريد و بعد آن را تا پانصد گرم افزايش دهيد‪.‬‬

‫گريپ فوريت‬
‫ميوه اى كه تازه در ايران شناخته شده و داراى خواص شفا بخشى‬
‫است‬
‫گريپ فوريت را من در كتاب ((سبزى ها و ميوه هاى شفا بخش ))‬
‫(پرتقال امريكايى ) ناميده ام ولى بطورى كه مى دانيم اسم‬
‫آمريكايى آن كه به نام گريپ فوريت است بيشتر تعميم پيدا كرده‬
‫است و حتى ميوه فروشان بى سواد هم اين نام را براى اين ميوه بر‬
‫زبان مى آورند‪.‬‬
‫در گذشته نوع گريپ فرويت كه از خانواده مركبات است در ايران‬
‫شناخته نشده بود و شايد هم وجود نداشت ‪ ،‬ولى بيست سال پيش كه‬
‫براى اولين بار كتاب ((گذرنامه براى يك زندگانى نوين )) و سپس‬
‫كتاب ((چه بايد خورد و چگونه بايد پخت ))اثر غذاشناس نامى‬
‫جهان دكتر گيلورد هاوزر به فارسى ترجمه شد اين ميوه در ايران‬
‫شناخته شد و كسانى كه به خارج رفتند آن را ديدند و چشيدند و‬
‫طرفدار آن شدند و رفته رفته كشت آن در شمال و جنوب ايران‬
‫رواج يافت و اكنون محصول گريپ فرويتى كه در جيرفت و بم و‬
‫شهداد كرمان به دست مى آيد شايد بتوان گفت بهترين نوع آن در‬
‫دنيا است ‪ .‬زيرا پوست آن نازك ‪ ،‬درون آن پر آب و طعم آن كمى‬
‫شيرين است و در مقام مقايسه مى توان گفت گريپ فرويت جيرفت‬
‫و كرمان با بهترين نوع آنكه محصول فلسطين است برابرى مى‬
‫كند‪.‬‬
‫خود من در نه سال پيش در يكى از شهرهاى فلسطين گريپ‬
‫فرويت را به اندازه يك طالبى بزرگ ديدم و خريدم كه وقتى آن را‬
‫پاره كردم قاچهاى آن به اندازه قاچ طالبى بود اكنون همين گريپ‬
‫فرويت و بزرگتر آن را ما در باغهاى شمال و جنوب مى توانيم‬
‫ببينيم ‪.‬‬
‫گريپ فرويت چگونه در دنيا پراكنده شد‬
‫وقتى كتابهاى قديمى را براى آشنايى به تاريخ گريپ فرويت و‬
‫پراكندگى و رواج آن در دنيا ورق مى زنيم مى بينيم كه در چين ‪،‬‬
‫چينى ها عادت داشته اند اين ميوه را قبل از غذاى خود به عنوان‬
‫اشتهاآور بخورند‪.‬‬
‫اين عادت را آمريكاييها تقليد كردند و با تعميم كشت درخت گريپ‬
‫فرويت اين عادت را در آمريكا رواج دادند در نتيجه امروز هر‬
‫خانواده آمريكايى اين ميوه و آب آن را به فراوانى و ارزانى در‬
‫دسترس خود دارد و از آن استفاده مى كند‪.‬‬
‫درخت گريپ فوريت كه ارتفاع آن تا هفت متر و قطر آن به‬
‫شصت سانتيمتر مى رسد گلهاى سفيد و معطر‪ ،‬شبيه گلهاى پرتقال‬
‫و نارنج دارد‪ .‬ولى بزرگتر از آن است ‪ .‬ميوه آن داراى پوست‬
‫زرد روشن و بطور عادى بزرگتر از پرتقال است ولى گاهى به‬
‫بزرگى يك طالبى هم مى رسد‪.‬‬
‫گلهاى گريپ فوريت از نظر طبى خاصيت ضد تشنج و لرز را‬
‫دارد و آن را دم مى كنند و در موقع تشنج و گريپ و تب مى‬
‫نوشند‪.‬‬
‫آقاى هانرى لوكلر در كتاب خود مى نويسد‪ :‬كه اصل و گهواره‬
‫گريپ فرويت در آسيا بوده است و از چين و هندوستان به ديگر‬
‫كشورهاى دنيا راه يافته و ترويج شده است ‪.‬‬
‫مدتها در امريكا به گريپ فوريت ((شادوك )) مى گفتند زيرا‪:‬‬
‫((شادوك )) نام فرمانده كشتى اى بود كه از هند نهال گريپ‬
‫فوريت را به آمريكا آورد و كشت آن را رواج داد‪.‬‬
‫در قرن گذشته بهترين گريپ فرويتى كه به اروپا مى آمد از‬
‫اتازونى بود و در بازار فرانسه به نام پرتقال فلوريدا به فروش مى‬
‫رفت و امروز بيشتر گريپ فوريت ((ژافا)) در بازار اروپا‬
‫معروفيت دارد كه آن هم از اسرائيل وارد مى شود‪.‬‬
‫گريپ فرويت چه دارد؟‬
‫مواد اصلى كه در گريپ فرويت شناخته شده است عبارتند از‪ :‬اسيد‬
‫سيتريك ‪ ،‬قند‪ ،‬پكتين ‪ ،‬روغن مايع اصلى ‪ ،‬ليمونن ‪ ،‬پى نن ‪،‬‬
‫سيترال و انواع الكلها‪ ،‬ويتامين ((ث )) و ويتامين ((پ )) به‬
‫طورى كه مى دانيد اين دو ويتامين حافظ سالمت قلب و عروق بدن‬
‫ما است ‪.‬‬
‫بنابراين گريپ فرويت براى دستگاه بدن ما قند و چند ماده حياتى‬
‫مى آورد‪.‬‬
‫عناصر تلخ آن و روغن هاى مايع فرارى كه دارد ريه ها و معده‬
‫ما را تقويت مى كند‪.‬‬
‫گريپ فرويت اشتها را تقويت كرده و عمل هضم را آسان مى سازد‬
‫و موجب جريان سريع عصير معدى و ترشح كيسه صفرا مى‬
‫شود‪.‬‬
‫اگر گريپ فرويت را صبح ناشتا بخوريد خواص ادرارآور آن زياد‬
‫مى شود و سموم را از بدن خارج كرده و خون را تصفيه مى كند‬
‫و كليه و كبد را پاك مى نمايد‪.‬‬
‫آب گريپ فوريت خوشمزه و لذيذ است و به آسانى مى توان آن را‬
‫گرفت و پيش از غذا يك ليوان كوچك از آن را نوشيد و اين كار را‬
‫در هر روز دو يا سه بار تكرار كنيد‪.‬‬
‫اشتباه بزرگى است اگر به آب گريپ فرويت شكر اضافه كنيد زيرا‬
‫عمل شفا بخش اين ميوه جالب را در بدن تضعيف مى كند‪ .‬اگر‬
‫شما از طعم كمى ترشى آب گريپ فرويت خوشتان نمى آيد مى‬
‫توانيد يك قاشق عسل و يا كمى آب پرتقال شيرين و يا ليمو شيرين‬
‫را به آن اضافه كنيد و بنوشيد‪.‬‬
‫بطور خالصه گريپ فرويت اين خواص را دارد‪:‬‬
‫‪ .1‬اشتها آور است ‪ .2 .‬هضم كننده غذاست ‪ .3 .‬خون را تصفيه‬
‫مى كند‪ .4 .‬ادرار آور است ‪ .5 .‬كبد را از سموم پاك مى كند‪.6 .‬‬
‫ضد خون ريزى بواسير است ‪ .7 .‬خنك و دافع عطش است ‪.‬‬
‫و اما چه كسانى بايد گريپ فرويت مصرف كنند‪.‬‬
‫‪ -1‬كسانى كه كم اشتهايى دارند‪ -2 .‬كسانى كه غذا را به سختى‬
‫هضم مى كنند‪ -3 .‬كسانى كه خونشان غليظ شده و در چهره شان‬
‫برافروختگى ظاهر مى شود‪ -4 .‬كسانى كه اختالل مفصلى دارند‪.‬‬
‫‪ -5‬كسانى كه كم ادرار مى كنند‪ -6 .‬كسانى كه نارسايى كيسه‬
‫صفرا دارند‪ -7 .‬كسانى كه موهاى سرشان مى شكند‪ -8 .‬كسانى كه‬
‫عفونتهاى ريوى و تب خيز دارند‪.‬‬
‫بلندى درخت گريپ فرويت به اندازه ‪ 30‬تا ‪ 50‬فوت است و سر‬
‫آن به شكل مخروطى است برگ آن بيضى شكل است و پوست‬
‫درخت آن صاف خاكسترى مايل به قهوه اى است گلهاى آن سفيد و‬
‫بزرگ است و يا به طور جدا و يا در يك دسته از ‪ 20‬عدد گل مى‬
‫باشند ‪ -‬ميوه هاى آن در خوشه هاى كوچكى مانند خوشه انگور‬
‫توليد مى شود شكل ميوه بيضى شكل است و رنگ ليمو يا پرتقال‬
‫است ‪ -‬پوست آن نازك است و گوشت ميوه آن زرد يا سرخ رنگ‬
‫است ‪ -‬در باغها انواع و اقسام آن به وجود مى آيد ‪ -‬تاريخ به‬
‫وجود آمدن آن از نظر گياه شناسى چندان معلوم و روشن نيست ‪-‬‬
‫به نظر مى رسد كه آن را از درخت توسرخ بزرگ بوجود آورده‬
‫اند ‪( -‬در هندوستان غربى ) و اول مرتبه راجع به آن در سال‬
‫‪ 1750‬در جزيره باربادوس نوشته بودند ‪ -‬در آسياى شرقى به‬
‫شكل طبيعى ديده نشده است در صورتى كه توسرخ به حال طبيعى‬
‫در آسياى شرقى ديده شده بود‪-‬‬
‫در آمريكا گريپ فرويت به وسيله اسپانيوليها به ايالت فلوريدا‬
‫آورده شده بود و از سال ‪ 1880‬آن را براى مقاصد تجارتى در‬
‫باغها كاشته بودند ‪ -‬از اين تاريخ (گريپ فرويت ) از ميوه هاى‬
‫معروف در تجارت اياالت كاليفرنيا و اسپانيا مى باشد و خصوصا‬
‫در اياالت تگزاس خيلى زياد است در كليه نقاط دنيا امروز (گريپ‬
‫فرويت ) كاشته مى شود‪.‬‬
‫گريپ فرويت را در ناشتايى زياد استعمال مى كنند خود ميوه و يا‬
‫آب آن را مى خورند ‪ -‬بسيار خوشمزه و با خاصيت و مقوى‬
‫است ‪.‬‬

‫ليمو ترش‬
‫ميوه اى سرشار از ويتامين و دوست سالمت بخش پير و جوان‬
‫اصل ليمو ترش از هندوستان بوده است كه از آن كشور به ساير‬
‫نقاط عالم رفته و كشت شده است ؛ شمال و جنوب ايران درختان‬
‫ليموى ترش زيادى به بار مى نشيند و محصول آن به بازار مى آيد‬
‫و در دسترس همه قرار مى گيرد‪ .‬يك نوع ليموى كوچك كه از‬
‫جنوب ايران مى آيد در كشورهاى ديگر كمياب است و يا اصال‬
‫مثل آن پيدا نمى شود‪.‬‬
‫در اروپا‪ ،‬كشورهاى ساحل مديترانه مثل يونان ‪ :‬ايتاليا‪ ،‬اسپانيا‬
‫داراى ليموى خوبى است كه وزن آن زياد و آب آن فراوان است ‪.‬‬
‫ليموى پرتقال هم معروفيت دارد‪ .‬از پوست ليمو با فشار اسانسى‬
‫مى گيرند كه عطر مخصوصى دارد‪ .‬ليموى سبز و نرسيده بيش از‬
‫ليموى زرد و رسيده اسانس‍ دارد‪.‬‬
‫معموال براى يك كيلوگرم اسانس ليمو بايد پوست سه هزار ليمو را‬
‫فشار داد و اسانس آن را گرفت ‪.‬‬
‫طبق آخرين تجزيه هاى علمى ليمو سى درصد آب دارد كه شش تا‬
‫هشت درصد آن اسيد سيتريك (جوهر ليمو)‪ ،‬آسيد ماليك ‪ ،‬سيترات‬
‫دوشو و سيترات دوپتاس مى باشد‪.‬‬
‫ليمو‪ ،‬قند مخصوصى دارد كه داراى گلوكوز‪ ،‬فروكتوز و ساكاروز‬
‫مى باشد‪.‬‬
‫امالح معدنى ليمو عبارتند از‪ :‬كلسيم ‪ ،‬آهن ‪ ،‬سيليس ‪ ،‬فسفر‪،‬‬
‫منگنز‪ ،‬مس ‪ .‬بعالوه ليمو داراى سقز‪ ،‬موسالژ و آلبومين هم مى‬
‫باشد‪.‬‬
‫ويتامين هاى ليمو عبارتند از ويتامين ب (ب ‪ ،1‬ب ‪ ،2‬ب ‪ )3‬هم‬
‫چنين ويتامين ((آ)) ((ث )) و ((پ پ ))‪.‬‬
‫ويتامين هاى ب ليمو در تغذيه اثر مهمى مخصوصا در تعادل‬
‫عصبى دارد‪.‬‬
‫پرو ويتامين (آ) كه به نام كاروتن خوانده مى شود و در پوست آن‬
‫جمع شده است خود ويتامين ((آ))ى ليمو در گوشت و آب تازه آن‬
‫وجود دارد‪ .‬بطورى كه مى دانيد ويتامين ((آ)) اهميت زيادى در‬
‫پديده هاى رشد و حفظ جوانى سلولهاى پوست دارد‪.‬‬
‫ويتامين ث ليمو كه مقدار آن در صد گرم ليمو از چهل تا پنجاه‬
‫ميلى گرم است اهميت زيادى در حفظ تاءمين سالمت و نشاط بدن‬
‫ما دارد همچنين تاءثير زيادى در غده هاى داخلى بدن دارد‪.‬‬
‫ويتامين هاى پ پ ليمو حامل حفظ عروق و شريانهاى بدن هستند‪.‬‬
‫اسانس‍ ليمو داراى نود و پنج درصد ترپن ها مى باشد‪ ،‬كه عبارت‬
‫است از پى نن ‪ ،‬ليمونن ‪ ،‬فالندرن ‪ ،‬كامفن ‪ ،‬ليانول و كامفر‪.‬‬
‫مصارف مختلف ليمو‬
‫‪ -1‬آب ليموى ترش را با آب و شكر يا قند مخلوط مى كنند و از آن‬
‫شربت ليمو درست مى كنند كه مقوى است و براى كسانى كه تب‬
‫دارند يا حالت دل به هم خوردگى دارند و يا مبتال به خونريزى‬
‫هستند مفيد است ‪ .‬ترتيب ‪ ،‬تهيه آن اين است كه نصف ليموى تازه‬
‫را بايد به صورت برشهاى نازك در آورده و در نصف ليوان آب‬
‫قند ريخت و نوشيد‪.‬‬
‫‪ - 2‬كسانى كه مى خواهند رژيم آب ليمو بگيرند بايد يك يا دو يا ده‬
‫روز هر روز دوازده ليمو را مصرف كنند و بعد مقدار آن را كم‬
‫كرده و به يك يا دو ليوان برسانند و آن را چهار يا پنج هفته ادامه‬
‫دهند ولى توجه كنند كه ليمو كامال رسيده باشد‪.‬‬
‫‪ -3‬براى دفع كرم و اينكه ليمو را به جاى دواى كرم بكار ببريد‬
‫بايد يك ليمو را با پوست و گوشت و هسته له كنيد دو ساعت آن را‬
‫در آبى كه مقدارى عسل دارد بخيسانيد و بعد آن را بفشاريد و با‬
‫فشار شيره آن را بكشيد و وقتى مى خواهيد بخوابيد بنوشيد‪.‬‬
‫دمكرده ليموى كامل يعنى پوست و گوشت و هسته آن بايد له شود‬
‫و در آب جوش دم شود و مصرف گردد‪ .‬مصرف دمكرده ليمو‬
‫براى دفع كرم روده مفيد است ‪ -4 .‬كسانى كه كرمك دارند ساده‬
‫ترين و طبيعى ترين معالجه اين است كه هسته ليمو را بسايند با‬
‫عسل مخلوط كنند و صبح ناشتا بخورند‪.‬‬
‫‪ - 5‬كسانى كه كبدشان كار نمى كند بايد شب سه ليمو را قطعه قطعه‬
‫كنند و آب جوش روى آن بريزند و بگذارند تا صبح بماند و صبح‬
‫آب آن را ناشتا بنوشند‪.‬‬
‫‪ -6‬كسانى كه چاق هستند و مى خواهند وزن خود را كم كنند بايد‬
‫دسر گل بابونه را با يك ليمو قاچ قاچ كنند و در يك ليوان روى آن‬
‫آب جوش بريزند و بگذارند دم بكشد صبح كه شد آن را صاف كنند‬
‫و ناشتا بنوشند‪.‬‬
‫دمكرده ليمو با گل بابونه براى دفع بلعيدن هوا كه به فرانسه آن را‬
‫(آئروفاژى ) مى گويند مفيد است ‪.‬‬
‫اسانس ليمو را به مقدار پنج تا ده قطره روى يك حبه قند و يا به‬
‫عنوان شربت مصرف مى كنند‪.‬‬
‫مصارف خارجى ليمو‬
‫‪ - 1‬وقتى به زكام مغزى مبتال شديد و يا سينوزيت داشتيد چند قطره‬
‫آب ليمو را در سوراخهاى بينى بچكانيد و هر روز چند بار اين كار‬
‫را تكرار كنيد‪.‬‬
‫‪ - 2‬وقتى مبتال به خونريزى دماغ شديد يك تامپون از پنبه را در‬
‫آب ليمو بخيسانيد و در سوراخهاى بينى خود بگذاريد‪.‬‬
‫‪ -3‬براى معالجه بيمارى برفك دهان بايد آب ليمو را با هل و آب‬
‫مخلوط كنيد و هر بار چند بار دهان را با آن بشوييد‪.‬‬
‫‪ -4‬وقتى مبتال به آنژين شديد آب ليمو را بگيريد و در يك ليوان آب‬
‫نيم گرم بريزيد و با آن غرغره كنيد‪.‬‬
‫‪ -5‬وقتى مبتال به بلفاريت شديد يك يا دو قطره آب ليمو را در چشم‬
‫بچكانيد چشم را به شدت خواهد سوزانيد ولى بايد مقاومت بكنيد و‬
‫از سوزش آن ناراحت نشويد‪.‬‬
‫‪ -6‬وقتى درد ميگرن شروع شد بايد خود ليمو را به پيشانى گذاشت‬
‫يا برشهاى ليمو را در دو طرف شقيقه جا داد‪.‬‬
‫‪ -7‬اگر زخمهاى جلدى داشتيد آب ليمو را روى آن بماليد‪.‬‬
‫‪ -8‬وقتى گوش شما صدا كرد و سوت زد چند قطره آب ليمو را در‬
‫گوش‍ خود بچكانيد‪.‬‬
‫‪ -9‬اگر ناخنهاى شما شكننده شده است و زود مى شكند بايد شب و‬
‫صبح مدت يك هفته آب ليمو را به آن بماليد و ماساژ دهيد‪.‬‬
‫‪ -10‬اگر پوست شما چرب است مقدارى پنبه را در آب ليمو بزنيد‬
‫و به صورت خود بماليد و بيست دقيقه بگذاريد به همان حال بماند‬
‫و بعد كرم يا پودر مخصوص صورت را بماليد‪.‬‬
‫‪ -11‬براى معالجه جوشهاى قرمز صورت بايد آب ليمو را كه كمى‬
‫نمك به آن اضافه شده و به صورت محلول در آمده به صورت‬
‫خود بماليد‪.‬‬
‫‪ -12‬براى برطرف كردن چين و چروك پوست بايد محلول‬
‫شستشوى صورت را دو بار در هفته از آب ليمو ترتيب دهيد‪،‬‬
‫محلول شستشوى صورت با آب ليمو برق و لطافت خاصى به‬
‫چهره مى بخشد‪.‬‬
‫‪ - 13‬براى اين كه هميشه دستهاى نرمى داشته باشيد آب ليمو را با‬
‫گليسرين و اودكلن به اندازه مساوى مخلوط كنيد و اين مخلوط را‬
‫به دستهاى خود بماليد‪.‬‬
‫‪ - 14‬براى اين كه دندانهاى سفيدى داشته باشيد هفته اى يك بار با‬
‫آب ليمو دندانهاى خود را مسواك كنيد‪.‬‬
‫‪ -15‬اگر پاهاى شما خسته و حساس شده است با دمكرده تيول آن‬
‫را بشوييد و حمام دهيد و بعد با آب ليمو آن را مالش دهيد‪.‬‬
‫با ليمو چه كارهايى مى توان كرد؟‬
‫‪ -1‬وقتى چرم سياه و كثيف شده است و شما مى خواهيد آن را پاك‬
‫كنيد يك ليمو را دو نيمه كنيد نيمى از آن را با نمك درشت روى‬
‫چرم بماليد تا پاك و براق شود‪.‬‬
‫‪ -2‬براى اين كه چيزهايى كه با نقره ساخته شده است پاك كنيد بايد‬
‫يك برش ليمو را به آن بماليد و بعد با آب داغ بشوييد و با پوست‬
‫آهو آن را خشك كنيد‪.‬‬
‫‪ -3‬براى اينكه سنگهاى مرمر سفيد بخارى را پاك كنيد نصف ليمو‬
‫را روى آن بماليد و مخصوصا در جايى كه خال و لكه افتاده است‬
‫زيادتر بماليد و بعد با پارچه اى كه كمى روغن مايع به آن ماليده‬
‫است بكشيد و پاك كنيد‪.‬‬
‫‪ -4‬اگر لكه سياهى روى پارچه سفيد افتاده است كه مى خواهد آن‬
‫را زايل كند بايد دو برش ليمو را در پارچه اى بگذاريد و آن‬
‫پارچه را روى آن لكه بگذاريد و اطوى داغ روى آن بگذاريد تا‬
‫لكه از بين برود‪ ،‬گاهى الزم است چند بار اين كار تكرار شود‪.‬‬
‫‪ -5‬براى اين كه دستشويى خود را پاك كنيد و خالها را از بين‬
‫ببريد بايد آب ليمو كه با نمك مخلوط شده است با پارچه اى به آن‬
‫بماليد‪.‬‬
‫‪ -6‬لكه هايى كه از سبزيها و يا ميوه ها و يا مركب و جوهر روى‬
‫انگشتان مى ماند با آب ليمو پاك مى شود‪.‬‬
‫‪ - 7‬براى اينكه بيد را دفع كنيد بايد كيسه هايى را در قفسه هاى‬
‫لباس خود آويزان كنيد كه محتوى پوست خشك ليمو باشد‪.‬‬
‫همچنين براى اينكه مورچه ها را دفع كنيد بايد يك ليموى گنديده را‬
‫در جايى كه مورچه ها هجوم آورده اند بگذاريد‪.‬‬

‫هلو‬
‫براى تسكين تحريكات عصبى ‪ ،‬دمكرده شكوفه درخت هلو بكار‬
‫ببريد‬
‫اصل هلو از چين بوده است و بعد به ايران آمده و از ايران به‬
‫اروپا رفته است ‪ .‬هنوز هم در چين ‪ ،‬يك نوع هلوى وحشى مى‬
‫رويد كه هسته آن درشت ولى خود آن كوچك است ‪ .‬در قرون‬
‫وسطى نام هلو در كتابهاى فرانسه آمده است و دستور داده اند آب‬
‫هلو را با عسل بجوشانند و شيرين بيان به آن اضافه كنند و بنوشند‬
‫تا نفس مطبوعى پيدا كنند‪.‬‬
‫ارزش غذايى هلو‬
‫هلو مثل تمام ميوه ها خواص ادرارآور و ملين دارد‪ .‬گوشت هلو‪،‬‬
‫داراى سلولوزهاى نرمى است و كامال هضم مى شود‪ .‬هلو ميوه اى‬
‫نسبتا كم ترشى است ‪ .‬مواد قندى و نشاسته اى آن به آسانى هضم‬
‫مى شود و معده به راحتى هضم آن را تحمل مى كند‪.‬‬
‫به نظر مى رسد كه مواد قندى هلو‪ ،‬ترشحات غده هاى هاضمه را‬
‫تقويت مى كند و هضم غذا را آسان مى سازد‪.‬‬
‫هلو ميوه اى است كه خيلى ويتامين دارد‪ .‬ويتامين هاى ((ب ‪ ))1‬و‬
‫((ب ‪ ))2‬و ((پ ‪ ،‬پ )) و ((ث )) و مخصوصا ويتامين ((آ)) در‬
‫هلو فراوان است ‪.‬‬
‫اين ويتامينها به مقدار زيادى در پوست هلو تمركز يافته است و به‬
‫همين علت مثل لويى چهاردهم ‪ ،‬بايد هلو را با پوست خورد و‬
‫دندان در پوست و گوشت آن گذاشت ‪.‬‬
‫توصيه شده است كه پوست هلو را‪ ،‬ولو سفت هم باشد‪ ،‬بايد جويد و‬
‫خورد‪.‬‬
‫هر چند كه پوست هلو با كركهاى نرمى كه دارد‪ ،‬به ذائقه بعضى‬
‫ها خوش‍ نمى آيد‪.‬‬
‫مصرف هلو به چه اشخاصى توصيه مى شود‪:‬‬
‫تمام كسانى كه از سالمتى طبيعى برخوردارند‪ ،‬به شرط آن كه هلو‬
‫كامال رسيده باشد مى توانند آن را مصرف كنند‪ .‬زيرا هلوى رسيده‬
‫براى همه ‪ ،‬حتى كسانى كه دستگاه هاضمه ظريفى دارند قابل‬
‫هضم است ‪.‬‬
‫كسانى كه از روده ها عليل هستند‪ ،‬بايد از خوردن پوست هلو‬
‫خوددارى كنند‪ .‬كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته اند و دوره‬
‫نقاهت را مى گذرانند‪ ،‬بچه هاى كوچك پير مردان ‪ ،‬مى توانند هلو‬
‫را بجوشانند و بخورند و يا پخته آن را به صورت كمپوت كه دسر‬
‫مخصوص رژيم غذايى است به مصرف برسانند‪.‬‬
‫اشخاصى كه مرض قند دارند‪ ،‬بايد از مصرف هلو چشم پوشى‬
‫كنند‪ .‬زيرا هلو سرشار از مواد قندى است ‪ .‬هلو‪ ،‬دسرى عالى‬
‫براى اشخاص چاق است ‪ .‬زيرا كم كالرى است و هر صد گرم‬
‫هلو بيش از شصت كالرى حرارت ندارد‪.‬‬
‫كسانى كه امراض كليوى و يا رماتيسم دارند‪ ،‬بايد هلو بخورند‬
‫زيرا هلو ادرار آور است و قليايى كننده خون است ‪.‬‬
‫چه هلويى را انتخاب كنيم ؟‬
‫هلو‪ ،‬شفتالو‪ ،‬شليل ‪ ،‬خواص يكسانى دارند ولى هلوهايى كه سفت‬
‫است ‪ ،‬براى كمپوت مناسب تر است ‪.‬‬

‫هلو و انواع آن بايد كامال رسيده باشد‪ .‬هلوهاى سبز رنگ و سفت ‪،‬‬
‫داراى عناصر تحريك كننده است و براى جدار روده هاى عليل‬
‫خوب نيست و توليد اسهال مى كند‪.‬‬
‫هلو وقتى زياد رسيده باشد و داراى لكه هاى قهوه اى باشد‪ ،‬عالمت‬
‫اين است كه مقدارى از مواد حياتى خود را از دست داده و در‬
‫حال پوسيدن است ‪.‬‬
‫موارد مختلف استعمال هلو‬
‫گوشت هلو وقتى له شد آب آن شير زيبايى طبيعى براى خانمهايى‬
‫است كه به سالمت و ظرافت پوست خود عالقه دارند‪ .‬زيرا آب‬
‫هلو قبض كننده است و وقتى آن را به پوست صورت و يا بدن خود‬
‫بماليم ‪ ،‬سوراخهاى پوست را جمع مى كند ويتامينها و مواد معدنى‬
‫هلو‪ ،‬پوست را غذا مى دهد و رنگ روشن و درخشانى به آن مى‬
‫بخشد‪.‬‬
‫پس وقتى گوشت و يا آب هلو را به صورت خود مى ماليد‪ ،‬آن را‬
‫تا مدتى پاك نكنيد و بگذاريد به صورت شما خشك شود و بعد هم‬
‫صورت خود را با آب باران يا گالب و يا آب مقطر بشوييد‪.‬‬
‫هسته هلو در زمانهاى قديم ‪ ،‬نوشداروى عوارض بدمستى بود كه‬
‫آن را مى كوبيدند و براى دفع ميگرن و درمان نورالژى روى‬
‫پيشانى و شقيقه ها مى ماليدند ولى در زمانهاى حاضر مصرف آن‬
‫را تجويز نمى كنند و عقيده دارند كه هسته هلو‪ ،‬داراى مواد سمى‬
‫است ‪.‬‬
‫روغنى كه از هسته هلو استخراج مى شود‪ ،‬در قديم مصارف‬
‫زيادى داشت از جمله مادربزرگهاى ما آن را براى معالجه ورم‬
‫بواسير مصرف مى كردند‪.‬‬
‫شكوفه درخت هلو به عنوان دم كرده ‪ ،‬خاصيت تسكين اعصاب‬
‫دارد‪ .‬زيرا داراى تركيبات سياتيك است و به علت همين تركيبات‬
‫سمى است ‪ ،‬كه بايد آن را با احتياط و به مقدار كم مصرف كرد‪.‬‬
‫شربت گل هلو‪ ،‬داراى خواص ضد سرفه است و مجارى تنفس را‬
‫وقتى تحريك شد‪ ،‬آرام مى كند و ترشح خلط را از سينه آسان مى‬
‫سازد اخيرا هلوى رسيده را تقطير كرده اند و از آن اسانسى به‬
‫دست آورده اند كه داراى مواد‪ :‬اتر‪ ،‬لينالول ‪ ،‬اسيدفورميك ‪ ،‬آستيك‬
‫‪ ،‬والريك ‪ ،‬كاپريليك ‪ ،‬آستالدهيك ‪ ،‬پورپورول ‪ ،‬و كاردى نن‬
‫است ‪.‬‬
‫هلو را در تابستان خشك مى كنند و در زمستان برگه هلو را در‬
‫آب مى خيسانند و به عنوان غذاى ملين براى رفع يبوست مى‬
‫خورند‪.‬‬
‫در قمصر كاشان ‪ :‬نوعى هلوى مخصوص به عمل مى آيد كه به‬
‫آن الك مى گويند و بيشتر آن را براى ساختن جوز قند سفيد قمصر‬
‫مصرف مى كنند‪.‬‬

‫توت سفيد‬
‫مواد غذايى موجود در توت كدام است و چه موقع بايد خورد تا‬
‫مفيد واقع شود؟‬
‫اگر فصل توت باشد‪ ،‬توت سفيد را در همه جا مى توانيد بيابيد‪ .‬مى‬
‫خواهيد بدانيد اين ميوه ريز كه گاهى درخت آن كهن شده و دانه‬
‫هاى شيرين كه بر درختى بزرگ جا دارد و خود را به اين طرف‬
‫و آن طرف مى رساند چه خواصى دارد و از نظر غذايى و دوايى‬
‫چه نقشى را بازى مى كند‪.‬‬
‫درخت توت سفيد كه توت كرم ابريشم هم مى گويند در تمام ايران‬
‫پراكنده است ‪ .‬در قديم كه خانه ها وسعت زيادى داشت و اغلب‬
‫باغ و باغچه اى هم كه در اين خانه ها وجود داشت ‪ ،‬كم و بيش يك‬
‫يا دو درخت توت سفيد در آنجا به چشم مى خورد كه وقتى ميوه آن‬
‫مى رسيد آن را مى تكانيدند و مى خوردند اما فعال با كوچك شدن‬
‫خانه ها و وسعت شهرها درختان توت كم و بيش در شهرها ناپديد‬
‫شده اند و بايد براى ديدن درختان توت و خوردن ميوه آن به حومه‬
‫شهرها رفت ‪.‬‬
‫به خاطرم مى آيد سى و چهار سال پيش كه در اروميه بودم نزديك‬
‫شهر توتستانهاى وسيعى بود كه درختان آن را پيوند زده و پرورش‬
‫داده بودند‪ .‬هنگامى كه توت اين درختان نزديك به رسيدن بود عده‬
‫اى روزها آلتى را كه از دو تخته ساخته شده بود به هم مى زدند تا‬
‫كالغ و گنجشك و سار از آن دور شوند و توتها از حمله آنها‬
‫مصون باشند‪.‬‬
‫اغلب ‪ ،‬عصرها مردم اروميه براى خوردن توت به آنجا مى رفتند‪،‬‬
‫توتى كه از اين درختان چيده مى شد بزرگى آن به اندازه يك بند‬
‫انگشت بود و به قدرى آبدار و شيرين بود كه اغلب شيرينى آن دل‬
‫آدم را مى زد‬
‫شنيده ام كه توت سفيد خراسان هم بى اندازه آبدار و شيرين است و‬
‫در فصلى كه به دست مى آيد يكى از ميوه هاى معروف خراسان‬
‫محسوب مى شود‪.‬‬
‫تاريخچه درخت توت‬
‫درخت توت سفيد يا توت كرم ابريشم ‪ ،‬گهواره پرورش آن در چين‬
‫بوده است و از آنجا به ساير نقاط ايران پراكنده شده است ‪ .‬در‬
‫چين بيشتر براى خوراك كرم ابريشم درخت توت سفيد را پرورش‬
‫مى دادند‪ .‬توت سفيد وقتى به ايران آمد با آب هواى ايران‬
‫سازگارى بسيار نشان داد و ميوه آن پر آب و شهداگين شد‪ .‬زيرا‬
‫اين درخت در جايى كه آفتاب دارد و هوا نسبتا خشك است خوب‬
‫رشد مى كند و ميوه آبدار و شيرينى مى دهد و اگر شاخه هاى آن‬
‫را قطع نكنند گاهى آن قدر باال مى رود كه ارتفاع آن به بيشتر از‬
‫هجده متر مى رسد‪.‬‬
‫درخت توت سفيد را در قرن پانزدهم از ايران به فرانسه برده و‬
‫كشت كرده اند‪ .‬كشت آن در جنوب فرانسه كه داراى آفتاب زيادى‬
‫شبيه به ايران است رشد كرده و زياد شده است ‪.‬‬
‫توت سفيد چه موادى دارد؟‬
‫توت سفيد داراى كمى از ماده ((آلبومى نوئيد)) مواد چربى ‪ ،‬پكتين‬
‫و سقز است ‪ .‬همچنين سرشار از مواد قندى گلوكوز‪ ،‬امالح معدنى‬
‫‪ ،‬و اسيد سوكسينيك و ويتامين هاى ((آ)) و ((ث )) مى باشد‪.‬‬
‫چه وقت بايد توت خورد؟‬
‫بطور كلى بايد وقتى توت خورد كه شكم از غذا خالى باشد و‬
‫بهترين موقع آن صبح ناشتا و يا عصر در فاصله غذاى ظهر و‬
‫شام است كه زود هضم مى شود و مواد غذايى آن جذب بدن مى‬
‫شود‪ .‬معموال اگر روى غذاهاى سنگين ‪ ،‬مخصوصا گوشتى آن را‬
‫بخورند هضم آن مشكل مى شود و توليد نفخ در شكم و روده ها‬
‫مى كند‪.‬‬
‫به همين علت است كه حكيم ابونصر هروى در كتاب خود توصيه‬
‫مى كند كه موقعى توت بخورند كه شكم خالى باشد‪(( .‬چون توت را‬
‫بخورند وقتى كه معده پاك بود‪ ،‬زود از معده بشود و اندر تن هيچ‬
‫خلط برنيانگيزد‪)).‬‬
‫ابوبكر مطهر جمالى يزدى در كتاب فرخ نامه مدعى است كه اگر‬
‫بخواهند ميوه توت سفيد‪ ،‬سياه شود‪ ،‬گودالى نزديك ريشه درخت‬
‫توت بكنند و دو غربال توت سياه در بن درخت انبار كنند تا سال‬
‫ديگر توت سفيد‪ ،‬توت سياه به بار آورد‪ .‬همچنين اگر توت سفيد در‬
‫بن درخت توت سياه كنند سپيد گردد؟!‬
‫در ايران توت سفيد را وقتى رسيد خشك مى كنند و در زمستان به‬
‫عنوان غذاى پر انرژى مثل كشمش مى خورند‪ .‬از توت سفيد شيره‬
‫اى مثل شيره انگور مى پزند كه مصرف آن مشابه شير انگور‬
‫است ‪ .‬كسانى كه مرض قند دارند اغلب به جاى قند سفيد مصنوعى‬
‫‪ ،‬چاى خود را با توت خشك مى خورند‪ .‬برگ درخت توت را هم‬
‫به مصرف غذاى كرم ابريشم مى رسانند‪.‬‬
‫پوست شاخه هاى جوان درخت توت را اگر خشك كنند و خشك‬
‫كرده آن را در آب بجوشانند و بنوشند لينت مزاج مى آورد‪ .‬چنانكه‬
‫حكيم موفق مى گويد‪:‬‬
‫((پوست دار توت را چون بپزى آبش اسهال طبيعت كند‪)).‬‬

‫توت فرنگى‬
‫اگر مى خواهيد زيبا و تندرست شويد به طرز مصرف توت فرنگى‬
‫آشنا شويد‪.‬‬
‫شايد وقتى اين مطلب را مى خوانيد توت فرنگى به دست آمده و كم‬
‫و بيش‍ فروشندگان آن را به شما عرضه مى كنند‪ .‬چون توت‬
‫فرنگى ميوه ظريفى است كه تحمل حمل و نقل طوالنى را ندارد و‬
‫مدت زيادى حتى در يخچال نمى ماند بدين جهت قيمت آن گران‬
‫است ‪ .‬در همه جاى ايران و همه وقت هم نمى توانيم آن را به‬
‫دست بياوريم ‪.‬‬
‫اگر شما از كسانى هستيد كه در باغ يا باغچه خود توت فرنگى‬
‫كاشته ايد اين شانس را داريد كه هر وقت خواستيد توت فرنگى‬
‫تازه و لطيف و رسيده را چيده و بخوريد‪ .‬از نام توت فرنگى‬
‫پيداست كه اين ميوه از فرنگ به ايران آمده است و چون به شكل‬
‫توت بوده است با مضاف اليه كلمه ((فرنگى )) نام خود را بين‬
‫فارسى زبانان به دست آورده است ‪.‬‬
‫توت فرنگى چه دارد؟‬
‫طبق آخرين تجزيه علمى كه از توت فرنگى كرده اند معلوم شده‬
‫است كه در صدگرم توت فرنگى ‪ /80‬گرم پروتئين ‪ /14 ،‬گرم‬
‫مواد چربى ‪ 468/2 ،‬گرم سللوز و مواد روغنى ‪ /137 ،‬گرم‬
‫آهك و آهن ‪ 146/0 ،‬گرم امالح حل شدنى در آب توت فرنگى‬
‫وجود دارد‪.‬‬
‫بين امالح معدنى بايد از كلسيم ‪ ،‬فسفر‪ ،‬سديم ‪ ،‬منيزيم ‪ ،‬سيليس ‪،‬‬
‫آهن ‪ ،‬گوگرد‪ ،‬بروم و يد نام ببريم ‪.‬‬
‫توت فرنگى داراى اكسيد ساليسيليك به مقدار يك ميلى گرم در صد‬
‫گرم است و اين اسيد ساليسيليك را كه يكى از تركيبات طبيعى ميوه‬
‫هاست با اسيد سالسيليك داروخانه ها نبايد اشتباه كرد‪.‬‬
‫توت فرنگى داراى ويتامين هاى ب و ث و كا مى باشد‪.‬‬
‫مقدار ويتامين ث توت فرنگى زيادتر از مقدار ويتامين ث ليموى‬
‫ترش‍ است ‪.‬‬
‫در هر صد گرم توت فرنگى شصت ميلى گرم ويتامين ث موجود‬
‫است يعنى به اندازه چهار پنجم احتياج روزانه ما به ويتامين ث مى‬
‫باشد زيرا ما در هر روز به حداقل ‪ 75‬ميلى گرم ويتامين احتياج‬
‫داريم ‪.‬‬
‫توت فرنگى چه خواصى دارد و در چه مواردى بايد مصرف كرد؟‬
‫آنچه توت فرنگى دارد به اين ميوه خاصيت تقويت كننده و مغذى و‬
‫تصفيه كننده خون و ادرارآور و ترميم كننده امالح معدنى بدن و‬
‫قليا كننده خون داده است ‪.‬‬
‫براى دفاع بدن ‪ ،‬در مقابل ميكروبها و سموم ‪ ،‬ميوه اى مفيد است ‪،‬‬
‫براى منظم كردن اعمال كبد موثر است و فشار خون را به حد‬
‫معتدل نگه مى دارد براى اشخاصى كه مرض قند دارند مصرف‬
‫آن مفيد است و دكتر هانرى لوكلر مصرف آن را به بيماران‬
‫ديابتيك تجويز مى كند‪ .‬زيرا قند توت فرنگى از نوع ((لولوز)) مى‬
‫باشد و چنانكه مى دانيد قند لولوز براى كسانى كه ديابت دارند مفيد‬
‫است و تجويز مى شود‪.‬‬
‫توت فرنگى را به عنوان صبحانه و يا شام بدون هيچ غذاى ديگرى‬
‫مى توانيد از نيم كيلو تا يك كيلو مصرف كنيد‪.‬‬
‫اگر مى خواهيد رژيم توت فرنگى بگيريد بايد دو تا سه روز به‬
‫جاى غذا آن را تا دو كيلو مصرف كنيد ولى هيچ غذاى ديگر جز‬
‫همين توت فرنگى نخوريد‪.‬‬
‫فونته نل نويسنده و اديب معروف فرانسه كه آثار و افكار متجددانه‬
‫او معروف است در آثار خود نامى از مرگ نبرده است زيرا به‬
‫مرگ فكر نمى كرد و خودش صد سال زندگى كرد و طول عمر‬
‫خود را از توت فرنگى مى دانست زيرا تا مى توانست به جاى هر‬
‫غذاى روزانه توت فرنگى مى خورد‪.‬‬
‫شايد بعضى از اشخاص مدعى شوند كه مصرف توت فرنگى در‬
‫آنها كهير و خارشهاى پوستى ايجاد مى كند چنين اشخاص حق‬
‫دارند اين ادعا را بكنند زيرا آنها توت فرنگى را بعد از غذاهاى‬
‫سنگين و ثقيل به عنوان دسر مى خوردند و دچار اين عارضه مى‬
‫شوند و حال آنكه عارضه زودگذر آنها مربوط به توت فرنگى‬
‫نيست بلكه مربوطه به مسموميت خود آنهاست كه در اثر سوء‬
‫تغذيه و يا پرخورى بر آنها عارض شده است ‪.‬‬
‫با اين حال كسانى كه سنگ كليه از نوع او كسالت دارند مصرف‬
‫توت فرنگى براى آنها منع گرديده است و نبايد آن را مصرف‬
‫كنند‪.‬‬
‫بهترين طرز مصرف توت فرنگى در ابتداى غذاست و بايد آن را‬
‫بدون شكر و يا كرم مصرف كرد و به همين ترتيب عادت كرد كه‬
‫تمام ميوه ها را در ابتداى غذا مصرف نمود تا بدن به بهترين‬
‫وجهى از مواد آن استفاده كند‪.‬‬
‫توت فرنگى را وقتى كامال رسيده است انتخاب كنيد و با آب جارى‬
‫بشوييد ولى آن را در آب نيندازيد كه مدتى بماند زيرا عطر و‬
‫خواص مفيد آن از دست مى رود‪.‬‬
‫فوايد برگ و ريشه توت فرنگى‬
‫برگ و ريشه توت فرنگى براى درمان و معالجه اسهالهاى مزمن‬
‫و جلوگيرى از ترشى زياد معده مفيد است ‪ ،‬همچنين براى درمان‬
‫ورم كيسه مثانه و مجارى ادرار تاءثير سودمندى دارد‪.‬‬
‫براى مصرف برگ و ريشه توت فرنگى بايد سى تا شصت گرم‬
‫برگ يا ريشه توت فرنگى را در يك ليتر آب پنج دقيقه بجوشانيد و‬
‫ده دقيقه دم كنيد بعد آن را مصرف نماييد‪.‬‬
‫ريشه توت فرنگى را بايد در بهار از خاك در آورده و بشوييد و‬
‫مصرف كنيد و برگهاى آن را بايد از گل دادن بچينيد و مورد‬
‫استفاده قرار دهيد‪.‬‬
‫جوشاندن برگ يا ريشه توت فرنگى قابض و ادرارآور است گاهى‬
‫اين جوشانده ادرار را به رنگ تندى در مى آورد كه نبايد از آن‬
‫نگران شد زيرا سموم بدن از اين راه به خارج دفع مى شود‪.‬‬
‫برگهاى توت فرنگى را اگر دم كنيد چاى مطبوعى خواهد بود كه‬
‫همه آن را دوست دارند و مى توان طعم آن را با اضافه كردن ليمو‬
‫و وانيل و دارچين افزايش داد‪.‬‬
‫دم كرده برگ توت فرنگى خواص تصفيه كننده خون و ادرار‬
‫آورنده دارد و به همين جهت است كه دكتر هاوزر غذاشناس و‬
‫طبيب معروف رژيمهاى غذايى در كتاب چه بايد خورد و چگونه‬
‫بايد پخت ‪ ،‬دم كرده برگ توت فرنگى را در رژيمهاى هفت روزه‬
‫و سى روزه خود تجويز مى كند‪.‬‬
‫اگر برگ و ريشه توت فرنگى وحشى را كه اغلب در جنگلها مى‬
‫رويد به دست آوريد آثار و خواص آن افزونتر خواهد شد‪.‬‬
‫باز هم از موارد مصرف توت فرنگى‬
‫كسانى كه كرمك دارند و از اين مهمان ناخوانده ناراحت هستند بايد‬
‫صبح ناشتا به فاصله نيم ساعت در سه بار پانصد گرم توت فرنگى‬
‫را بدون شكر و شيرينى بخورند و تا ظهر هيچ غذاى ديگرى‬
‫مصرف ننمايند‪.‬‬
‫با مصرف توت فرنگى به ترتيب باال طفيليهاى روده دفع خواهد‬
‫شد و از شر اين مهمانان ناخوانده راحت خواهيد شد‪.‬‬
‫آب توت فرنگى ميكروب حصبه و تيفوئيد را مى كشد‪ .‬عمال اين‬
‫نكته را امتحان كرده اند و در مايعى كه يك چهارم آن آب توت‬
‫فرنگى و بقيه آب بوده است (باميل ابرت ) را غوطه ور كرده و با‬
‫تلسكوپ ديده اند كه به فاصله كمى كشته مى شوند و از بين مى‬
‫روند‪.‬‬
‫خانمهايى كه مى خواهند از توت فرنگى به عنوان معالجه زيبايى‬
‫استفاده كنند بايد پنج يا شش عدد توت فرنگى را در يك پارچه‬
‫نازك بريزند و فشار دهند تا آب آن در ظرفى خارج و جمع شود و‬
‫بعد آن را به صورت خود بمالند تا پوست آنها شفاف و با طراوت‬
‫شود‪.‬‬
‫طريقه ديگر هم براى معالجه پوست صورت اين است كه توت‬
‫فرنگى را خوب له كنند و به صورت ماسك ‪ ،‬روى صورت خود‬
‫بگذارند‪.‬‬
‫اثر آب توت فرنگى بر روى پوست زيادتر مى شود اگر ده قطره‬
‫تنطور بنتروان و بيست قطره گالب به آن اضافه كنند و آن را به‬
‫هم مخلوط كنند و به روى پوست صورت خود بمالند‪ .‬ماسك و يا‬
‫آب توت فرنگى بايد يك ساعت روى صورت بماند و بعد از يك‬
‫ساعت هم نبايد صورت را با صابون شست بلكه بايد با آب‬
‫بيكربونانته شستشو داد و بايد هشت گرم جوش شيرين را در نيم‬
‫ليتر آب مخلوط كنيد و صورت را با آن بشوييد‪.‬‬
‫خانمهايى كه با آب توت فرنگى و يا ماسك آن معالجه زيبايى مى‬
‫كنند بايد هر دو روز يكبار در فصل توت فرنگى آن را انجام دهند‪.‬‬
‫خانمهايى كه به اين ترتيب عمل كرده اند بعد از چندى برق و‬
‫لطافت جوانى را در چهره خود ديده اند‪ .‬آيا شما هم نمى خواهيد‬
‫اين درخشندگى و لطافت را در چهره خود ببينيد؟‬
‫شستشوى صورت و پوست و معالجه زيبايى خانمها با آب توت‬
‫فرنگى از زمان ملكه كلئوپاترا معروف شده و تا امروز شهرت و‬
‫اهميت خود را حفظ كرده است ‪.‬‬

‫شاه توت‬
‫با مصرف شاه توت كمبود امالح معدنى بدن را ترميم كنيد‬
‫شاه توت را توت شامى هم مى گويند‪ .‬در بيشتر نقاط ايران درخت‬
‫آن وجود دارد و بعد از اينكه توت سفيد تمام شد شاه توت مى رسد‬
‫و به بازار مى آيد‪.‬‬
‫درخت شاه توت بزرگ و بلند مى شود‪ .‬ميوه آن هم درشت و آبدار‬
‫است وقتى كامال برسد طعم شيرين معطرى پيدا مى كند كه هر‬
‫ذائقه اى آن را مى پسندد‪ .‬در جنوب فرانسه درخت شاه توت به‬
‫عمل آمده است و بطورى كه مى گويند اين درخت از ايران به آن‬
‫كشور رفته و غرس شده است ‪.‬‬
‫شاه توت چه دارد؟‬
‫شاه توت را تجزيه علمى كرده اند و ديده اند كه داراى مقدار كمى‬
‫مواد آلبومينوئيد‪ ،‬مواد چربى ‪ ،‬پكتين و سقز مى باشد‪ .‬شاه توت‬
‫وقتى كامال رسيد از گلوكوز و ماده قندى سرشار است ‪ .‬داراى‬
‫امالح معدنى اسيد آزاد‪ ،‬اسيد سوكسينيك يك ماده رنگى به نام‬
‫سيانين و ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) مى باشد‪ .‬شاه توت از ميوه‬
‫هاى مغذى ‪ ،‬تصفيه كننده خون محسوب مى شود‪ .‬نرسيده آن‬
‫قابض و رسيده آن ملين است ‪ .‬در كشورهاى بالكان به برگ شاه‬
‫توت اهميت فراوان مى دهند و آن را مى جوشانند و جوشانده آن‬
‫را به كسانى كه بيمارى قند (ديابت ) دارند مى دهند تا آنها را‬
‫معالجه كند‪ .‬معالجه بيمارى قند در كشورهاى بالكان با جوشانده‬
‫برگ شاه توت اهميت و شهرت فراوانى دارد‪.‬‬
‫ميوه شاه توت براى چه كسانى خوب است ؟‬
‫مصرف شاه توت براى بچه ها و دانشجويان كه از امتحان خسته‬
‫شده اند مفيد است زيرا با مصرف آن كمبود امالح معدنى و‬
‫ويتاميهاى ((آ)) و ((ث )) بدن آنها ترميم مى گردد شاه توت وقتى‬
‫كامال رسيد و شيرين شد خاصيت ملين پيدا مى كند و به رفع‬
‫خستگى و يبوست مزاج كمك مى كند‪ .‬مربا و مارماالد شاه توت‬
‫وقتى خوب تهيه شده باشد براى همان مصارفى كه در باال شرح‬
‫داديم عالى است ‪.‬‬
‫آب شاه توت نرسيده را اگر در دهان غرغره كنند براى رفع برفك‬
‫و آنژين و ورم دهان مفيد است ‪ .‬وقتى با ماده رنگى شاه توت‬
‫آغشته شد با شستشوى معمولى از بين نمى رود و براى پاك كردن‬
‫آن بايد برگ درخت شاه توت را به دست ماليد و با آب شست تا‬
‫رنگ شاه توت را از دست محو كند‪.‬‬
‫برگ شاه توت را وقتى در دست له كنيد و با آن دست را بشوييد‬
‫كفى مانند كف صابون از آن پيدا مى شود شاه توت را هم حتى‬
‫االمكان مثل توت وقتى شكم خالى است بايد خورد واال اگر شكم پر‬
‫باشد توليد گاز و نفخ خواهد كرد و اگر روى غذايى مثل ماست‬
‫خورده شود شخص را به اسهال مبتال مى سازد‪.‬‬
‫طريقه مصرف شاه توت‬
‫ميوه شاه توت وقتى كامال رسيده است براى يبوست مفيد است ‪.‬‬
‫وقتى شاه توت كامال نرسيده است آب آن را مى گيرند‪ .‬يك ليتر آب‬
‫شاه توت كامال نرسيده ‪ 20‬تا ‪ 25‬گرم اسيد سيتريك دارد‪ .‬در اين‬
‫حالت آن را مى جوشانند تا كمى غليظ شود‪.‬‬
‫اين شربت خاصيت قبض كننده دارد بدين جهت مواقعى كه گلودرد‬
‫مى گيريد و با آنژين مى شود يا در دهان برفك پيدا مى شود آنرا‬
‫غرغره مى كنند‪.‬‬
‫برگهاى شاه توت را دم مى كنند و دمكرده آن را به عنوان دواى‬
‫ديابت مصرف مى كنند و يا شيره برگهاى شاه توت را مى گيرند و‬
‫براى معالجه ديابت ‪ 30‬تا ‪ 50‬قطره آن قبل از غذا مى خورند‪.‬‬
‫در آخرين تجزيه علمى كه از شاه توت شده است اين مواد ديده شده‬
‫است ‪ -1 :‬آب ‪ 75/84 :‬درصد ‪ -2‬مواد قندى ‪ 19/9 :‬درصد ‪-3‬‬
‫اسيد آزاد‪ 86/1 :‬درصد‪ -4 .‬مواد نشاسته اى ‪ 39/0 :‬درصد‪-5 .‬‬
‫مواد پكتينى ‪ ،‬چربى ‪ ،‬امالح و سقز‪ 20 :‬تا ‪ 30‬درصد‪-6 .‬‬
‫خاكستر‪ 57/0 :‬درصد‪ .‬مواد غير محلول ‪ 25/2 :‬درصد‪ .‬تانن ‪،‬‬
‫سيانين (ماده رنگين )‪ ،‬اسيد سوكسينيك و ويتامينهاى ((آ)) و‬
‫((ث ))‪.‬‬
‫حكيم موفق الدين هروى در كتاب خود راجع به شاه توت مى‬
‫نويسد‪:‬‬
‫اگر توت سياه را خشك كنى و بكوبى آرد آن شكم ببندد و معده قوى‬
‫گرداند و صفرا ساكن كند و معده پاك گرداند‪ .‬شيره توت رسيده‬
‫آماس گرم را كه در دهان و گلو بود بنشاند‪.‬‬
‫مولف فرحنامه مى نويسد‪ :‬شاه توت طبعش سرد و تر است ‪،‬‬
‫صفرا بنشاند و گرمى ببرد‪.‬‬

‫طالبى و گرمك‬
‫لطافت و شفافيت پوست چهره خود را به وسيله طالبى و گرمك‬
‫حفظ كنيد‬
‫طالبى و گرمك از ميوه هاى لطيف و پر آب فصل تابستان است كه‬
‫داراى آب و ويتامين هاى مختلف است ‪.‬‬
‫آيا مى دانيد چه كسانى بايد طالبى بخورند و چه كسانى نخورند؟‬
‫يك طالبى را جلو خود بگذاريد و خوب به آن نگاه كنيد در سطح‬
‫خارجى آن كه پوست آن را تشكيل مى دهد هشت تا دوازده خط‬
‫شيارى جدا از هم مى بينيد كه به رنگ سبز و يا قرمز كمرنگ‬
‫است ‪.‬‬
‫طالبى از ميوه هايى است كه زودتر از خربزه به عمل مى آيد‪،‬‬
‫لطيف و پر آب و معطر و گاهى خيلى شيرين است ولى چون ميوه‬
‫ظريفى است زياد نمى شود آن را نگهدارى كرد و بعالوه طاقت و‬
‫تحمل راههاى دور و دراز حمل و نقل را هم ندارد‪.‬‬
‫اگر صدگرم طالبى را در آزمايشگاه تجزيه علمى بكنيد‪.‬‬
‫‪ 6/0‬گرم آن مواد نشاسته اى است ‪.‬‬
‫‪ 11/0‬گرم آن مواد چربى است ‪.‬‬
‫‪ 27/3‬گرم آن مواد استخراجى است ‪.‬‬
‫‪ 33/0‬گرم آن سللوز است ‪.‬‬
‫‪ 24/0‬گرم آن قند است ‪.‬‬
‫‪ 05/1‬تا ‪ 6‬درصد آن ويتامينهاى آ و ب ‪ 2‬و ث مى باشد‪.‬‬
‫ارزش غذايى طالبى و گرمك و حتى خربزه كم است به همين علت‬
‫كه در فارسى ضرب المثلى است كه مى گويند (فكر نان كن كه‬
‫خربزه آب است ) طالبى ‪ :‬خنك ‪ ،‬اشتهاآور‪ ،‬ملين ‪ ،‬ادرار آور و‬
‫موجب طراوت پوست است ‪.‬‬
‫چه كسانى مى توانند طالبى بخورند‪:‬‬
‫‪ -1‬كسانى كه كم خونى دارند‪ -2 .‬كسانى كه سل ريوى دارند‪-3.‬‬
‫كسانى كه مبتال به يبوست و بواسير هستند‪ -4 .‬كسانى كه حبس‬
‫البول شده اند‪ -5 .‬كسانى كه نقرس و روماتيسم دارند‪ -6 .‬كسانى‬
‫كه مزاج صفرايى دارند‪ -7 .‬خانمهايى كه مى خواهند معالجه‬
‫زيبايى كنند‪.‬‬
‫چه كسانى طالبى نبايد بخورند و يا در خوردن آن حداعتدال و‬
‫احتياط را رعايت كنند‪.‬‬
‫‪ -1‬كسانى كه مرض قند دارند‪ -2 .‬كسانى كه ورم روده دارند‪-3 .‬‬
‫كسانى كه هضم مشكل و دردناك دارند‪.‬‬
‫طالبى را چه وقت و چگونه بايد خورد؟‬
‫طالبى را بدون شكر و يا چيزهايى ديگر به طور ساده بايد پيش از‬
‫غذا خورد كسانى كه طالبى را با نمك و فلفل مى خورند هضم آن‬
‫را آسانتر مى كنند ولى در مقابل ‪ ،‬خاصيت ملين آن را كم مى كند‪.‬‬
‫استعمال خارجى‬
‫گوشت طالبى را اگر روى سوختگيهاى سبك و سطحى و يا ورم‬
‫پوست بگذارند آن را تسكين داده و شفا مى بخشد‪.‬‬
‫خانمهايى كه پوست خشكى دارند بايد از آب طالبى براى شستشوى‬
‫صورتشان استفاده كنند و هر شب با آب طالبى با مخلوط زير كه‬
‫به اندازه مساوى بايد تهيه شود صورت خود را بشويند تا پوست‬
‫چهره آنها صاف و شفاف شود‪.‬‬
‫آب مقطر ‪ -‬شير تازه نجوشيده گاو ‪ -‬آب طالبى ‪.‬‬
‫آب طالبى و شير تازه نجوشيده و آب مقطر را به هر اندازه تهيه‬
‫مى كنند بايد به مقدار مساوى با يكديگر مخلوط گردد و مصرف‬
‫نمايند‪.‬‬
‫طالبى وقتى به اندازه يك گردو مى شود مى چينند و با سركه از آن‬
‫ترشى درست مى كنند‪.‬‬
‫تخم طالبى و يا گرمك با تخم كدو و تخم خيار تشكيل تخمهاى خنك‬
‫را مى دهند و براى تسكين و نرم كردن سينه مصرف مى شود‪.‬‬
‫طرز مصرف آن اين است كه اين سه تخم را كمى مى كوبند و در‬
‫آب مى ريزند تا شيره آن در آب مخلوط گردد سپس آن را صاف‬
‫كرده و مصرف مى كنند‪.‬‬

‫هندوانه‬
‫از كجا آمده است و چه خواصى دارد؟‬
‫هندوانه از ميوه هايى است كه سابقا فقط در تابستان آن را مى‬
‫ديديم ولى ايجاد راهها و توسعه كشاورزى در سراسر كشور تقريبا‬
‫امروز در تمام فصول ما مى توانيم هندوانه تازه داشته باشيم زيرا‬
‫در زمستان كه هواى تهران سرد مى شود و اغلب برف مى بارد‬
‫هندوانه تازه را از بندرعباس و كمى بعد از جيرفت مى آورند و‬
‫طورى هندوانه به عمل مى آيد كه تقريبا مى توانيم در سراسر سال‬
‫هندوانه تازه ببينيم ‪.‬‬
‫در سالهاى اخير تخم هندوانه را از آمريكا و آرژانتين آورده و در‬
‫ايران كاشته اند كه در نتيجه هندوانه هاى بزرگ و پر آبى به عمل‬
‫مى آيد كه رنگ آن هم قرمز است و اگر خوب برسد خيلى شيرين‬
‫است و گاهى قد آن به يك متر مى رسد‪ .‬سابقا در تهران نوعى‬
‫هندوانه داشت كه به نام خانمى معروف بود تخمهاى آن خيلى ريز‬
‫ولى گوشت آن پر آب و شيرين بود و بعالوه از شريف آباد قزوين‬
‫هم هندوانه هاى خوبى به دست مى آمد كه در حال حاضر رفته‬
‫رفته كم شده و شايد جاى آن را زراعت ديگرى گرفته است ‪.‬‬
‫تاريخچه هندوانه‬
‫هندوانه را از قرن ها پيش از ظهور مسيح در كشورهاى حوزه‬
‫مديترانه مى كاشته اند و در آفريقاى جنوبى به حالت وحشى مى‬
‫رويد‪ .‬هندوانه را وقتى پاره كنيد به رنگ زرد يا قرمز است ‪.‬‬
‫داراى تخمه هايى به رنگ هاى مختلف و گوشتى شيرين و پر آب‬
‫است در صحراى كاالهارى واقع در آفريقاى جنوبى هندوانه به‬
‫حالت خودرو و وحشى مى رويد و به قبايل و طوايفى كه در آن‬
‫نواحى زندگى مى كنند‪ .‬اين ميوه خودرو از نظر آب آشاميدنى كمك‬
‫مى كند زيرا مردم آن قبايل آب هندوانه را به جاى آب مشروب مى‬
‫نوشند‪.‬‬
‫هندوانه در مجارستان و روسيه جنوبى و آمريكا زياد كاشته مى‬
‫شود‪ .‬كشت آن در كليه سرزمين هاى استوايى و نيم گرم متداول و‬
‫معمول است و در ايران اسمى كه به اين ميوه داده اند از هند‬
‫گرفته شده و شايد ميوه اى باشد كه از سرزمين هند به كشور ما‬
‫آمده است و كشت آن در ايران معمول است ‪.‬‬
‫در حال حاضر در فصل تابستان در تمام نقاط ايران هندوانه به‬
‫عمل مى آيد و يكى از ميوه هاى سنتى اين كشور است كه تقريبا‬
‫همه مردم از فقير و غنى آن را مى خورند‪.‬‬
‫آقاى هانرى لوكلر در كتاب خود مى نويسد كه هندوانه از ميوه‬
‫هاى بومى آفريقا و دره رود نيل و احتماال عربستان است ‪ .‬اين‬
‫همان ميوه است كه در كتاب مقدس مسيحيان به نام آباتيشيم ناميده‬
‫شده و اسم عربى آن بطيخ يا (باتكا) مى باشد‪.‬‬
‫اشعارى كه ويرژيل سروده است ثابت مى كند كه هندوانه را‬
‫روميان قديم مى شناخته اند‪ .‬زيرا معروف است كه يكى از‬
‫صاحبان مسافرخانه در رم قديم براى اين كه مسافرى رهگذر را‬
‫در مسافر خانه خود جلب و نگهدارى كند تمام ميوه ها را به او‬
‫نشان داد تا مجذوب آن شود وقتى هندوانه را به او نشان داد آن‬
‫مسافر مجذوب اين ميوه شد و مدتى طوالنى به خاطر آن در اين‬
‫مسافرخانه اقامت داشت ‪.‬‬
‫اعراب درباره هندوانه مطالب زيادى گفته و نوشته اند‪.‬‬
‫عبدالرزاق جزايرى مى نويسد كه پيامبر اكرم براى هندوانه اهميت‬
‫خاصى قائل بود و عقيده داشت كه اگر هندوانه را قبل از غذا‬
‫بخورند بدن را شستشو داده و مرض را از جسم دور مى كند‪.‬‬
‫جنگجويان صليبى ‪ ،‬هندوانه را از فلسطين به اروپا آوردند و آن با‬
‫به نام خربزه فلسطينى معروف كردند‪ .‬فرهنگ دارويى قرن‬
‫وسطى درباره هندوانه اين طور مى نويسد‪:‬‬
‫((خربزه هاى فلسطين كه به نام خربزه سارازن هم معروف است‬
‫اين خاصيت را دارد كه براى دفع حرارت كسانى كه زياد در معده‬
‫شان گرمى شده است و يا تب كرده اند مفيد است و مصرف آن‬
‫تجويز مى شود‪ )).‬سربازان ناپلئون وقتى به مصر رفتند با اين كه‬
‫در اثر مصرف زياد هندوانه مبتال به دل درد و اسهال شدند با اين‬
‫حال ناپلئون به يكى از فرماندهان بزرگ فرانسه گفته بود كه‬
‫هندوانه هاى مصر موجب رفع عطش سربازان ما در اين سرزمين‬
‫گرم و آفتابدار شد و شايد يكى از علل بزرگ پيروزى ما در مصر‬
‫باشد و ما به اين ميوه دره نيل خيلى مديون هستيم ‪ .‬بوته هندوانه‬
‫نازك و حقير است ‪ .‬به روى زمين مى خزد و از آن گلهاى‬
‫كوچكى پيدا مى شود كه از آن گل هندوانه كه در ابتدا در اندازه يك‬
‫فندق است پديدار گشته رفته رفته بزرگ مى شود و آدمى وقتى به‬
‫آن نگريست تعجب مى كند كه چگونه از بوته اى حقير ميوه اى به‬
‫اين بزرگى به وجود مى آيد‪.‬‬
‫از پوست هندوانه هاى كلفت و ضخيم خانم هاى خانه دار مرباى‬
‫خوشمزه اى درست مى كنند و تخمه هندوانه را هم بو داده و به‬
‫عنوان آجيل مصرف مى كنند‪.‬‬
‫اغلب ‪ ،‬هندوانه تا بريده و باز نشود نمى توان گفت كه رسيده و‬
‫شيرين است به همين علت است كه به دختر و پسر جوانى كه تازه‬
‫مى خواهند ازدواج كنند و هنوز حقايق زندگى را درك نكرده و‬
‫خود را آن طور كه هستند نشان نداده اند مى گويند (مثل هندوانه‬
‫در بسته اى هستند)‪.‬‬
‫هندوانه داراى آب ‪ ،‬قند‪ ،‬امالح معدنى و ويتامين مخصوصا‬
‫ويتامين مى باشد‪.‬‬

‫بادنجان‬
‫بادنجان خام داراى ويتامين ((آ))‪(( ،‬فسفر)) و ((كلسيم )) است ‪.‬‬
‫اصل بادنجان از سروستان است و از آنجا به ساير نقاط عالم‬
‫پراكنده شده است ‪.‬‬
‫بادنجان به وسيله اعراب به اروپا برده شد و كشت گرديد‪ .‬گياه‬
‫بادنجان از خانواده سوالنه است كه سيب زمينى ‪ ،‬گوجه فرنگى و‬
‫توتون و مهرگياه نيز تعلق به اين خانواده دارد‪.‬‬
‫بادنجان در قرن پانزدهم شهرت بدى يافته است ‪ .‬چنان كه يكى از‬
‫نويسندگان آن عصر درباره بادنجان مى نويسد ميوه اى است كه به‬
‫شكل گالبى است و بزرگ مى شود ولى داراى خواص بدى است و‬
‫به آن ملون جنا مى گويند!‬
‫نويسندگان ديگرى در همان عصر بادنجان را به نام (مالن زنا) نام‬
‫برده و مى نويسند مصرف بادنجان باعث ايجاد تب و صرع مى‬
‫شود!‬
‫تا سال ‪ 1760‬بادنجان به صورت گياهان تزيينى بود و فقط در‬
‫نواحى مديترانه به عنوان غذا مصرف مى شود و از سال ‪1870‬‬
‫در فرانسه و اروپا بادنجان را به چشم يك سبزى خوردنى نگاه‬
‫كردند و در كتابهاى طباخى انواع غذا را از آن تهيه كرده و دستور‬
‫طباخى آن را داده اند‪ .‬با وجود اين هنوز بادنجان در نواحى‬
‫مركزى و شمالى فرانسه كامال شناخته نشده و مردم اين نواحى آن‬
‫را سبزى مخصوص نواحى جنوبى فرانسه مى دانند‪.‬‬
‫در ايران بادنجان شهرت و معروفيت فراوانى دارد و بطورى كه‬
‫نقل مى كنند در ناحيه بم كرمان بوته هاى بادنجان بلند شده و به‬
‫صورت درختچه اى در آمده است ‪ .‬به همين علت ضرب المثلى‬
‫در ايران معروف شده است كه مى گويد‪ :‬بادمجان بم آفت ندارد‪.‬‬
‫در طباخى ايران بادنجان مصرف زيادى دارد‪ .‬از آن خورش‬
‫بادنجان ‪ ،‬بادنجان سرخ كرده ‪ ،‬كوكوى بادنجان ‪ ،‬دلمه بادنجان ‪،‬‬
‫ميرزا قاسمى ‪ ،‬حليم بادنجان ‪ ،‬ته چين ‪ ،‬يتيم چه ‪ ،‬ترشى بادنجان‬
‫درست مى كنند‪.‬‬
‫ارزش غذايى بادنجان‬
‫ارزش غذايى بادنجان خيلى پايين است و عمال هيچگونه خاصيت‬
‫غذايى ندارد زيرا صد گرم بادنجان در حدود سى كالرى حرارت‬
‫ايجاد مى كند‪ .‬ولى اين سبزى براى رژيم الغرى كه بايد كالرى‬
‫كمى مصرف كرد جاى نمايانى دارد زيرا عالوه بر اين كه كالرى‬
‫ندارد‪ ،‬اگر آن را با آب بپزند و سرخ نكنند و بخورند خاصيت‬
‫ادرار آور دارد البته بادنجان آبپز مزه خوبى ندارد و بسيارند‬
‫كسانى كه آن را دوست ندارند‪.‬‬
‫بادنجان را در اغذيه به هر ترتيبى كه مصرف كنند اغلب با روغن‬
‫سرخ مى كنند و چون به اندازه حجمش روغن مى كشد پس از اين‬
‫كه سرخ شد سنگين و ثقيل الهضم مى شود و مصرف كنندگان را‬
‫به جاى اين كه مفيد واقع شود مضر مى گردد‪.‬‬
‫يك حكايت از بادنجان‬
‫سلطان محمود را در حالت گرسنگى بادنجان بورانى پيش آوردند‬
‫خوشش‍ آمد‪ ،‬گفت بادنجان طعامى است خوش ‪ :‬نديمى در مدح‬
‫بادنجان فصلى پرداخت چون سير شد گفت بادنجان سخت مضر‬
‫چيزى است ‪.‬‬
‫نديم باز در مضرت بادنجان مبالغتى تمام كرد‪.‬‬
‫سلطان گفت اى مردك نه اين زمان مدحش مى گفتى ؟‬
‫گفت من نديم توام نه نديم بادنجان ‪ .‬مرا چيزى مى بايد كه تو را‬
‫خوش آيد نه بادنجان را‪.‬‬

‫خيار‬
‫براى طراوت پوست صورت و دستهاى خود از خيار استفاده كنيد‪.‬‬
‫با وسايل ارتباطى كه امروز در دست داريم و وسعت ايران و‬
‫مناطق مختلف و گوناگون كه در كشور عزيز خود داريم خيار از‬
‫سبزيهايى است كه تقريبا در سراسر سال در دسترس ما قرار مى‬
‫گيرد‪ .‬زيرا تا فصل خيار منطقه اى در كشور تمام مى شود منطقه‬
‫اى ديگر موقع برداشت محصول آن است به اين ترتيب در چهار‬
‫فصل سال تقريبا خيار را در دسترس خود داريم و اين مزايا‬
‫نصيب كسانى است كه در حال حاضر زندگى مى كنند و در گذشته‬
‫به علت عدم وسايل ارتباطى عصر حاضر از چنين مزايايى‬
‫محروم بودند‪.‬‬
‫عناصر متشكله خيار‬
‫آنچه خيار را به وجود مى آورد عبارت است از ويتامينهاى آ و ب‬
‫و ث گوگرد‪ ،‬منگنز‪ ،‬آهك ‪ ،‬موسيالژ يا لعاب نباتى ‪.‬‬
‫خواص خيار‬
‫خيار خنك است ‪ -‬خون را تصفيه مى كند‪ - .‬اسيد اوريك را حل‬
‫كرده و ادرار آور است ‪ .‬بطور ماليم خواب آور است ‪.‬‬
‫خيار پخته‬
‫خيار را اگر بپزند و بخورند براى كسانى مفيد است كه تحريكات‬
‫روده اى دارند‪ .‬خيار پخته براى طبايع صفراوى و دموى نيز مفيد‬
‫است ‪.‬‬
‫خيار خام‬
‫خيار خام براى بعضى از اشخاص ثقيل و دير هضم است اين‬
‫اشخاص براى اينكه خيار خام زود هضم مى كنند آن را قاچ قاچ‬
‫كرده و نمك دريايى بر آن مى پاشند و بيست و چهار ساعت نى‬
‫گذارند بماند تا آب آن خارج شود و بعد آن را مى خورند متاءسفانه‬
‫با خروج آب خيار مواد اصلى و حياتى آن از دست مى رود‪.‬‬
‫بهتر است چنين اشخاص خيار خام را به صورت ساالد با روغن‬
‫زيتون و سركه و نمك مصرف نمايند و يا با پوست آب آن را‬
‫بگيرند و ميل كنند‪ .‬آب خيار و پوست آن سرشار از ويتامين ث مى‬
‫باشد زيرا ((دكترهاورز))غذاشناس نامى جهان طى مطالعات و‬
‫تجربياتى كه درباره خيار به دست آورده ثابت كرده است پوست‬
‫خيار داراى بيشترين مقدار ويتامين ث آن مى باشد‪.‬‬
‫دكترهاورز در كتاب (چه بايد خورد و چگونه بايد پخت ) نوشته‬
‫است آب خيار به مزاق عده اى شايد بى مزه باشد و بايد آن را با‬
‫آب سيب درختى و يا آناناس و يا هويج و يا كرفس مخلوط كرد‪.‬‬
‫سالها است آب خيار را در معالجه كليه مصرف مى كنند زيرا‬
‫خيار كليه ها را شستشو مى دهد و مفيد است ‪.‬‬
‫نقش خيار در زيبايى خانمها‬
‫خانمهايى كه پوست صورتشان چرب است آب خيار را بگيرند و‬
‫بجوشانند و بدون اينكه در آن نمك بريزند صورت خود را با آن‬
‫شستشو و مالش‍ دهند‪.‬‬
‫خانمهايى كه مى خواهند از چين و چروك صورتشان جلوگيرى‬
‫كنند بايد برشهاى گرد خيار را روى صورت خود بگذارند و مدتى‬
‫آن را به همان حال نگه دارند تا مواد حياتى خيار جذب پوست‬
‫صورت شده و از بروز چين و چروك صورت جلوگيرى كند‪.‬‬
‫جوشهاى قرمزى كه در پوست پيدا مى شود با محلول شير خام و‬
‫خيار بايد آنرا مالش داد تا برطرف شود‪.‬‬
‫در شير نجوشيده ‪ ،‬يك خيار را گرد گرد ببريد و در آن بيندازند تا‬
‫بخيسد بعد آن را مصرف كنيد‪.‬‬
‫خانمها و دخترهايى كه سوراخهاى بازى در پوست خود دارند بايد‬
‫به اندازه مساوى تخم خيار‪ ،‬كدو و تخم خربزه را جدا جدا بكوبند و‬
‫به صورت پودر در آورند بعد يك قاشق سوپخورى از هر كدام را‬
‫با خامه تازه يا شير حل كرده و آن را به هم بزنند تا مخلوط‬
‫يكسانى بوجود آيد‪ ،‬بعد آن را به صورت ماسك روى صورت خود‬
‫بگذارند و نيم ساعت آن را به همان حال نگه دارند و بعد از نيم‬
‫ساعت ماسك را برداشته و صورت خود را با گالب بشويند‪.‬‬
‫خانمها و دختر خانمهايى كه به طراوت پوست صورت خود عالقه‬
‫دارند بايد هر شب صورت خود را با شير خيار پاك كنند‪.‬‬
‫براى تهيه شير خيار بايد پنجاه گرم بادام شيرين را پوست كنده و‬
‫آن را در هاون بكوبند‪ ،‬وقتى خوب كوبيده شد دويست و پنجاه گرم‬
‫آب خيار را كه جوشانيده ايد و سرد شده است كم كم روى آن‬
‫بريزيد و با پارچه نازكى آن را صاف كنيد و دويست و پنجاه گرم‬
‫الكل سفيد و يك گرم عطر سرخ را به آن اضافه كنيد و هر شب‬
‫صورت خود را با آن پاك كنيد تا پوست چهره شما به طراوت و‬
‫درخشندگى برگهاى گل در آيد‪.‬‬
‫اگر مى خواهيد پمادى داشته باشيد كه براى ترك لبها‪ ،‬و يا‬
‫تركهايى كه در دست و پا پيدا مى شود از آن استفاده كنيد و زود‬
‫هم موثر شود بايد‪:‬‬
‫آب خيار كه صاف كرده باشيد سيصد گرم ‪ .‬پيه گوساله صد و‬

‫پنجاه گرم گالب سه گرم بوم دوتولو نيم گرم ( ‪tolu‬‬


‫‪ ),de ,baume‬را تهيه كنيد و همه اين مواد‬
‫را در هاون چينى كه در داروخانه ها به كار مى برند بكوبيد و با‬
‫هم مخلوط كنيد وقتى خوب مخلوط شد به صورت پمادى در مى آيد‬
‫و آن را در قوطى مخصوص پماد جا دهيد و هر وقت به آن احتياج‬
‫داشتيد از آن مصرف كنيد‪.‬‬

‫گوجه فرنگى‬
‫گوجه فرنگى چه خواصى دارد‪ ،‬در چه مواردى به كار مى رود و‬
‫بهترين راه استفاده از آن چيست ؟ طرز تهيه چند نوع غذا‪ ،‬مربا‪،‬‬
‫شربت و ترشى با گوجه فرنگى ‪.‬‬
‫بيش از دويست سال نيست كه در دنياى تمدن گوجه فرنگى را‬
‫شناخته اند و به خواص آن پى برده اند قبل از اين تاريخ هم گوجه‬
‫فرنگى را مصرف مى كردند ولى مصرف آن تواءم با احتياط و‬
‫ترس بود‪.‬‬
‫زيرا در قرون وسطى گوجه فرنگى را گياهى سمى مى دانستند و‬
‫كيمياگران آن زمان از آن پمادى درست مى كردند و مثل مرهم بر‬
‫روى زخم مى گذاشتند و يا وقتى مريضى احتياج به دواى قى‬
‫آورى داشت برگ و جوانه هاى بوته گوجه فرنگى را خرد مى‬
‫كردند و به مريض مى خورانيدند و همچنين وقتى احتياج به يك‬
‫دواى سقط جنين داشت آن را به زنان حامله مى دادند تا بچه خود‬
‫را سقط كنند‪.‬‬
‫مصرف ميوه گوجه فرنگى در كشورهاى متمدن اروپا وقتى‬
‫معمول شد كه توانستند گوجه فرنگى را از صورت وحشى خودرو‬
‫در آورند و آن را كشت و زرع كنند‪.‬‬

‫بسيارى از تاريخ نويسان عقيده دارند كه مورخين و گياه شناسان‬


‫عصر قديم از زمانهاى بسيار قديم گوجه فرنگى را مى شناخته اند‬
‫و به زراعت آن آشنايى داشته اند‪ .‬آنها مى نويسند گوجه فرنگى در‬
‫چين قديم ‪ ،‬در هند و چين و بعد از آن در مصر و عربستان كشت‬
‫مى شده است و بعدها در ژاپن كشت آن معمول شده و انواع و‬
‫اقسام مختلفى از آن به وجود آمده است ‪ .‬حتى خيال مى كنند كه‬
‫خرمالو پيوندى از گوجه فرنگى و انار و به است كه امروز ما آن‬
‫را به نام خرمالو مى شناسيم ‪ .‬بعضى از تاريخ نويسان دورتر رفته‬
‫و به نوشته هاى ((پلين )) گياه شناس اشاره مى كنند و مى گويند‪:‬‬
‫او از گوجه فرنگى اطالعاتى داشته و ميوه آن را گاهى به نام فلفل‬
‫و گاهى بادنجان اسم برده و آن را در آن رديف طبقه بندى كرده‬
‫است ‪.‬‬
‫((شارل پلينوس )) كه در سالهاى ‪ 1707‬تا ‪ 1778‬ميالدى مى‬
‫زيسته است گوجه فرنگى را به خوبى شناخته و خواص آن را‬
‫براى غذا و دوا شرح داده است و از زمان اوست كه گوجه فرنگى‬
‫به خوبى شناخته شده و مصرف آن در دنيا تعميم يافته است ‪.‬‬
‫در ايران هم گوجه فرنگى بيش از صد و پنجاه سال نيست كه‬
‫شناخته شده و كشت آن تعميم شده است ‪ .‬در صد سال پيش به جاى‬
‫گوجه فرنگى به آن بادنجان فرنگى مى گفتند و ((شليمر))در كتاب‬
‫خود آن را بادنجان فرنگى نوشته است ‪.‬‬
‫گوجه فرنگى سرشار از ويتامين ((آ)) و ((ب )) و ((ث )) و‬
‫داراى آهن ‪ ،‬امالح معدنى بى شمار و مخصوصا فسفور و بروم‬
‫است ‪.‬‬
‫گوجه فرنگى اشتها آور و خنك است و بدن را در مقابل امراض‬
‫عفونى و كمبود ويتامين ((ث )) حفظ مى كند‪.‬‬
‫چون گوجه فرنگى از غذاهاى ممتاز است و مصرف آن نيرو و‬
‫نشاط مى بخشد بايد در فصل گوجه فرنگى آن را به عنوان‬
‫عصرانه با نان و پنير به بچه ها بدهيد تا آن را خام و مثل سيب‬
‫درختى بخورند و به اين ترتيب پوست و دانه هاى آن به هضم غذا‬
‫كمك مى كند و مثل جارو مدفوعات روده ها را وادار به تخليه مى‬
‫كند‪.‬‬
‫گوجه فرنگى خام كامال نرسيده ‪ ،‬كمى ثقيل است و براى هر معده‬
‫اى مناسب نيست ولى براى اين كه با خوردن گوجه فرنگى خام‬
‫دچار دل درد نشويم بايد رسيده و شيرين آن را بخوريم ‪.‬‬
‫توصيه شده است كه گوجه فرنگى را نبايد در روغن زياد سرخ‬
‫كنيم و بپزيم زيرا سنگين مى شود و بايد در اين مورد آن را در آب‬
‫جوش بپزيم و يا روى آتش زغال ‪ ،‬به سيخ بزنيم و كباب كنيم و‬
‫اگر احتياج بود موقع مصرف كمى كره روى آن بگذاريم و بخوريم‬
‫‪.‬‬
‫مدت زمان درازى گوجه فرنگى را براى اشخاصى كه مبتال به‬
‫رماتيسم ‪ ،‬نقرس ‪ ،‬سنگ كليه و مثانه بودند منع مى كردند چون‬
‫معتقد بودند مقدار زيادى اسيد ((اوكساليك ))دارد ولى اخيرا با‬
‫آزمايشهاى دقيقى معلوم كردند كه در يك كيلو گوجه فرنگى بيش از‬
‫سه ميلى گرم اسيد اوكساليك وجود ندارد و اين مقدار به هيچ وجه‬
‫قابل توجه نيست ‪ .‬اگر در روز چند ليوان كوچك آب گوجه فرنگى‬
‫خام را بخورند ادرار آور مفيدى است و اگر آن را به اندازه‬
‫مساوى با آب كرفس مخلوط كنند نوشابه اى مقوى و نيروبخش به‬
‫دست خواهند آمد‪ .‬گوجه فرنگى رسيده و خام به عنوان غذاى اشتها‬
‫آور مصرف مى شود و شما مى توانيد آن را با خيار و سبزيهايى‬
‫هم به صورت ساالد تهيه و مصرف كنيد‪.‬‬

‫هويج‬
‫چه ويتامينهايى دارد و چگونه بايد به كار برده شود؟‬
‫هويج از سبزيهاى گرانبها براى انسان است ‪.‬‬
‫قسمتهاى قابل مصرف هويج ‪ :‬گوشت ‪ ،‬آب (آب هويج ) برگهاى‬
‫سبز آن و تخم هويج مصرف مى شود‪.‬‬
‫موادى را كه تاكنون در هويج با تجزيه هاى علمى شناخته اند‪:‬‬
‫ويتامين آ (به مقدار زياد) ويتامين ب و ث و پرو ويتامين آ كه به‬
‫نام (كاروتن ) است قند كه سه تا هفت درصد وزن هويج است ‪ .‬قند‬
‫هويج از نوع لووولوز و اكستروز مى باشد كه فورا جذب خون‬
‫شده و هضم مى شود‪.‬‬
‫امالح معدنى مثل آهن (گاهى تا هفت درصد) فسفر‪ ،‬كلسيم ‪،‬‬
‫سديم ‪ ،‬پتاسيم ‪ ،‬منيزيوم ‪ ،‬آرسنيك ‪ ،‬منگنز‪ ،‬گوگرد‪ ،‬مس ‪ ،‬بروم و‬
‫يك اسانس به نام (كاروتين ) آسپاراژين ‪ ،‬دوكارين مى باشد‪.‬‬
‫خواص هويج‬
‫‪ -1‬مقوى است ‪ -2‬امالح معدنى توليد مى كند‪ -3 .‬ضد كم خونى‬
‫است (تعداد گلبولهاى قرمز خون و هموگلوبين را زياد مى كند)‪.‬‬
‫‪ -4‬عامل رشد است ‪ -5‬دوست بزرگ رودهاست كار رودها را‬
‫تنظيم مى كند‪ ،‬ضد اسهال و در عين حال ملين است ) ضد عفونت‬
‫روده ها و التيام دهنده زخم روده هاست ‪ -6 .‬ضد عفونت معده و‬
‫التيام دهنده زخم معده است ‪ -7 .‬تصفيه كننده خون است ‪-8 .‬‬
‫صفرا را رقيق مى كند‪ -9 .‬سينه را نرم مى سازد‪ -10 .‬ادرار را‬
‫زياد مى كند‪ -11 .‬اشتها مى آورد‪ -12 .‬خنك است ‪ -13 .‬پوست‬
‫را ترميم مى كند‪ -14 .‬مصونيتهاى طبيعى مى آورد‪ -15 .‬كرم‬
‫كش‍ است ‪ -16 .‬ضد نفخ است ‪ -17 .‬التيام دهنده زخم است ‪.‬‬
‫چه كسانى در چه مواردى بايد هويج را بخورند‪:‬‬
‫‪-1‬كسانى كه ضعف دارند‪ ،‬اختالالت رشد دارند‪ ،‬دچار كمبود‬
‫امالح معدنى شده اند و نرمى استخوان گرفته اند‪ ،‬كرم خوردگى‬
‫دندان پيدا كرده اند‪.‬‬
‫‪ -2‬كسانى كه كم خون هستند‪.‬‬
‫‪ -3‬كسانى كه آنتروكوليت دارند و يا دچار عفونت روده ها شده‬
‫اند‪.‬‬
‫‪ -4‬اشخاص بزرگ و بچه ها وقتى دچار اسهال شده اند‪.‬‬
‫‪ -5‬كسانى كه بواسير دارند‪.‬‬
‫‪ -6‬كسانى كه يبوست دارند‪.‬‬
‫‪ -7‬كسانى كه اولسر اثنى عشر در معده دارند‪.‬‬
‫‪ -8‬كسانى كه عفونت ريوى مثل سل ‪ ،‬برونشيت مزمن و آسم‬
‫دارند‪.‬‬
‫‪ -9‬كسانى كه رماتيسم ‪ ،‬نقرس و يا شن كليه و يا كيسه صفرا‬
‫دارند‪.‬‬
‫‪ -10‬كسانى كه نارسايى كبد و صفرا دارند‪ ،‬هويج با آرتيشو اغلب‬
‫درمان عالى و ممتازى است ‪.‬‬
‫‪ -11‬كسانى كه زردى و يرقان دارند‪.‬‬
‫‪ -12‬بچه هايى كه از نظر شير مادر در مضيقه هستند‪.‬‬
‫‪ -13‬كسانى كه امراض جلدى دارند‪.‬‬
‫‪ -14‬كسانى كه كرم كدو دارند‪.‬‬
‫‪ -15‬كسانى كه مى خواهند از پيرى و چين و چروك پوست‬
‫جلوگيرى كنند‪.‬‬
‫چگونه مصرف كنند‪:‬‬
‫‪ -‬آب هويج از پنجاه تا پانصد گرم در هر روز بايد در موقع صبح‬
‫ناشتا و يا مواقع خواب مصرف شود‪ .‬معموال هر كسى اگر هر‬
‫روز يك ليوان آب هويج بخورد براى او مفيد خواهد بود‪.‬‬
‫‪ -‬براى بچه هاى شيرخوار بايد آب هويج را با آب مخلوط كرده و‬
‫به جاى شير به آنها داد‪.‬‬
‫‪ -‬اگر آب هويج را خالص يا با شير بنوشند براى كسانى كه‬
‫عفونتهاى ريوى ‪ ،‬آسم يا گرفتگى صدا دارند مفيد است ‪.‬‬
‫‪ -‬براى رفع يبوست بايد يك كيلو هويج را دو ساعت در يك ليتر آب‬
‫بجوشانند و در آسياى سبزيها له كنند و بخورند‪.‬‬
‫‪ -‬بچه ها وقتى اسهال دارند بايد به آنها سوپ هويج داد‪.‬‬
‫بايد نيم كيلو هويج را ريز ريز كرد و در يك ليتر آب آنقدر‬
‫جوشانيد تا هويج نرم شود و بعد آن را در آسياى سبزيها نرم و به‬
‫صورت پوره در آورد و آب جوشيده در آن ريخت تا به وزن يك‬
‫ليتر در آيد و دو قاشق قهوه خورى نمك يددار در آن ريخت و آن‬
‫را در يخچال نگهدارى كرد و در مدت بيست و چهار ساعت به‬
‫آنها داد‪.‬‬
‫آب سوپ هويج را بايد به وسيله شيشه شير به آنها داد و اگر سفت‬
‫است بايد با قاشق به بچه ها خورانيد‪.‬‬
‫بعد از پنج يا شش روز بايد مقدار هويج را از پانصد گرم به صد‬
‫گرم تقليل داد و به جاى آن شير را اضافه كرد‪.‬‬
‫بچه هايى كه روده اى حساس دارند بايد شير آنها را قطع كرد و به‬
‫جاى آن بايد دويست گرم هويج را ريز كرده و در يك ليتر آب‬
‫جوشانيده و به صورت سوپ در آورده و به آنها بدهيد‪.‬‬
‫بچه هايى كه هنوز سه ماهه نشده اند و اسهال گرفته اند بايد يك‬
‫قسمت سوپ هويج يك قسمت شير مادر به آنها داد ولى وقتى به سه‬
‫ماهگى رسيدند بايد يك قسمت سوپ و دو قسمت شير به آنها داد‪.‬‬
‫مى توانيد به بچه هاى شيرخوار كه اسهال گرفته اند آب هويج خام‬
‫را به جاى سوپ بدهيد‪.‬‬
‫دم كرده تخم هويج به مقدار يك قاشق قهوه خورى براى يك فنجان‬
‫آب جوش مقوى ‪ ،‬اشتها آور‪ ،‬مدر‪ ،‬ضد قاعدگى مى باشد‪.‬‬
‫به مقدار يك تا پنج گرم تخم هويج ضد نفخ است ‪.‬‬
‫آب هويج براى شستشوى صورت و دست خانمها محلول زيبايى‬
‫است كه مثل آب خيار‪ ،‬كاهو‪ ،‬گوجه فرنگى و توت فرنگى پوست‬
‫را نرم كرده و از بروز چين و چروك جلوگيرى مى كند‪.‬‬
‫از هويج پمادى ساخته اند كه به نام پماد كاروتن معروف است ‪.‬‬
‫آنچه بايد درباره هويج بدانيد‬
‫‪ -1‬هيچ وقت هويج را پوست نكنيد زيرا پوست هويج داراى مواد‬
‫سرشارى از امالح معدنى و ويتامين هاست و طعم و مزه لذيذى هم‬
‫دارد‪.‬‬
‫براى شستن هويج برسى به آن بكشيد و زير آب شير نگهداريد و‬
‫بشوييد‪ -2 .‬براى اينكه بچه ها زودتر دندان در آورند هويج‬
‫كوچكى به آنها بدهيد تا آن را گاز بزنند و به لثه دندانهاى خود‬
‫بمالند‪.‬‬
‫‪ -3‬براى سوپ سبزيها هويج را نبايد از نظر دور داشت زيرا‬
‫سوپ سبزيها مخصوصا سوپ هويج مقوى است و كمبود امالح‬
‫معدنى را بر طرف مى كند و يك خاصيت بزرگ آن اين است كه‬
‫چاق نمى كند‪ .‬خانمهايى كه از چاقى مى ترسند مى توانند با‬
‫اطمينان خاطر سوپ سبزى هويج بخورند‪.‬‬
‫‪ -4‬چندين سال است روسها در روسيه شوروى از هويج ماده‬
‫جديدى استخراج كرده اند به نام دو كارين اين ماده گرانبها در باز‬
‫كردن رگها مخصوصا شريانها موثر است ‪.‬‬
‫‪ -5‬هويج گلبولهاى قرمز خون و هموگلوبين خون را افزايش مى‬
‫دهد‪ .‬در نتيجه رنگ و روى سالم و طراوت جوانى را باز مى‬
‫گرداند‪ .‬كيست كه نخواهد رنگ و روى سالم و طراوت جوانى‬
‫داشته باشد‪.‬‬

‫آنديو‬
‫سبزى كه كشت آن تازه در ايران معمول شده است ساالد اين‬
‫سبزى كبد‪ ،‬كليه و معده را تقويت مى كند‬
‫((آنديو)) از سبزيهايى است كه با ترجمه كتاب ((گذرنامه براى يك‬
‫زندگى نوين )) و كتاب ((چه بايد خورد و چگونه بايد پخت )) اثر‬
‫دكتر ((گيلورد هاوزر)) غذاشناس معروف جهان به ايرانيان عصر‬
‫حاضر معرفى گرديد و در اثر اين معرفى كشت آن در ايران رواج‬
‫يافت و محصول آن به بازار آمد‪ .‬امروز اگر به فروشگاههاى‬
‫مدرن مواد غذايى برويد در قسمتهاى سبزى و ميوه آنديو را هم‬
‫خواهيد ديد كه مى فروشند و خواستاران زيادى هم دارد‪.‬‬
‫آنديو گياهى است از خانواده كاسنى داراى برگهاى دراز و تكه تكه‬
‫و گاهى مجعد و تابدار (فرى ) كه در باغهاى سبزيكارى و در‬
‫جاليز صيفى مى كارند و وقتى بخواهند رنگ برگهاى آن سفيد‬
‫مايل به زرد بماند همينكه ساقه و برگهاى آن باال آمد روى آن را‬
‫يك گلدان مى گذارند تا از نور هوا محروم شود و برگهاى آن سبز‬
‫نگردد و يا آن را در گودالى فرو مى كنند و يا روى آن را شن و‬
‫ماسه مى ريزند‪.‬‬
‫آنديو را در ساالد بطور خام و يا پخته مى خورند‪ .‬اين سبزى براى‬
‫كبد و تصفيه خون بسيار مفيد است ‪ .‬طعم و مزه آن كمى تلخ و‬
‫شبيه به مزه ساقه كرفس است ‪.‬‬
‫در استانهاى شمالى فرانسه آنديو زياد به عمل مى آيد و ريشه آن‬
‫را در بلژيك به مقدار زياد خشك كرده و به فرانسه ‪ ،‬آلمان و‬
‫چكوسلواكى صادر مى كنند كه به مصارف دارويى مى رسد‪.‬‬
‫اصل آنديو از چين و ژاپن است و از آنجا به كشورهاى ديگر رفته‬
‫است ‪ .‬اخيرا در ايران هم آن را كاشته اند و مصرف آن مورد‬
‫توجه قرار گرفته است ‪.‬‬
‫بهترين نوع آنديو از بلژيك به دست مى آيد‪ .‬در اين كشور كشت آن‬
‫بى اندازه رواج دارد و محصول فراوانى براى صدور به‬
‫كشورهاى خارج به دست مى آيد كه به آن كاسنى بروكسل مى‬
‫گويند‪.‬‬
‫نام ديگر آنديو (ريش بز) و ((ويتلوف )) است ‪.‬‬
‫اگر آنديو را وقتى از زمين در آمد‪ ،‬نور و هوا ندهند برگهاى آن‬
‫سفيد و بى اندازه لطيف و شكننده مى شود‪ .‬فصل آنديو از مهر ماه‬
‫شروع و تا آخر زمستان ادامه پيدا مى كند ولى با اصول جديد‬
‫كشاورزى مى توانند آن را در تمام فصول سال به عمل آورند‪.‬‬
‫آنديو را خام در ساالد مى ريزند و مى خورند و يا آن را به طريقه‬
‫هاى مختلف پخته و مصرف مى كنند‪.‬‬
‫دو طريقه براى پختن آنديو‪:‬‬
‫طريقه اول ‪ -‬آنديو را برگ برگ كنيد و بشوييد ولى توجه داشته‬
‫باشيد كه مدت زيادى در آب بماند‪ .‬بهترين طرز شستن آن اين است‬
‫كه آن را زير آب شير بگيرند تا از گل و شن پاك شود‪.‬‬
‫بعد از آن را در ظرف لعابى و كلفت بگذاريد‪ .‬اگر آنديو پانصد‬
‫گرم است سى گرم كره ‪ ،‬يك گرد نمك ‪ ،‬يك چهارم ليموترش و يك‬
‫دسى ليتر آب در آن بريزيد و در ظرف را گذاشته و روى آتش‬
‫قرار دهيد تا با آتش ماليم بپزد‪ .‬پختن آنديو با آتش ماليم معموال‬
‫بيش از ‪ 45‬دقيقه طول نمى كشد‪.‬‬
‫طريقه دوم ‪ -‬برگهاى آنديو را كه جدا كرده ايد و شسته ايد در‬
‫ظرف مخصوص سبزيهاى بخار پز بريزيد‪ .‬پنجاه گرم كره ‪ ،‬يك‬
‫گرد نمك و چند قطره آب ليموى ترش را به آن اضافه كنيد و آتش‬
‫آن را روشن كنيد تا با بخار بپزد‪.‬‬
‫مدت پختن آنديو در ظرف بخارپز بيش از ‪ 45‬دقيقه وقت نمى‬
‫خواهد‪.‬‬
‫از آنديو پخته پوره آنديو و كوكوى آنديو درست مى كنند كه طرز‬
‫تهيه آن اين طور است ‪:‬‬
‫پوره آنديو‬
‫آنديو را با آب و يا بخار بپزيد (دستور پختن آن را قبال به تفصيل‬
‫شرح داديم (بعد آن را در آسياى سبزيها بگذاريد به صورت پوره‬
‫در آوريد و سپس آن را در ظرفى بيزيد و گرم كنيد و كمى كره يا‬
‫كرم به آن اضافه كنيد‪.‬‬
‫براى اين كه پوره آنديو كامل شود مى توانيد چند قاشق (سوس‬
‫بشامل ) و يا پوره سيب زمينى به آن اضافه كنيد‪.‬‬
‫كوكوى آنديو‬
‫آنديو پخته را به مقدار دويست و پنجاه گرم به صورت پوره در‬
‫آوريد‪ .‬سه عدد زرده تخم مرغ را در آن انداخته و آنقدر بزنيد تا‬
‫مخلوط يكسانى به دست دهد‪ ،‬بعد نمك ‪ ،‬فلفل و گرد جوز هندى را‬
‫به آن اضافه كنيد و دوباره بزنيد تا خوب مخلوط شود‪ .‬آخر سر‬
‫سفيده سه تخم مرغ را كه خوب زده ايد و سفيد شده است در آن‬
‫بريزيد و دوباره خوب بزنيد كه مخلوط شود‪ ،‬بعد ظرف كوكو را با‬
‫روغن چرب كنيد و مخلوط كوكوى آنديو را در آن بريزيد و ظرف‬
‫آن را در فر بگذاريد از پانزده تا هجده دقيقه بپزد و بالفاصله آن‬
‫را سر سفره بياوريد و صرف كنيد‪.‬‬
‫ساالد آنديو‬
‫براى تهيه ساالد آنديو بايد برگهاى آنديو را جدا كرد و با آب‬
‫بشوييد و برگهاى پالسيده آن را دور بريزيد و هر برگ را از‬
‫درازا به دو قسمت كنيد‪ .‬در ظرف ساالد روغن زيتون ‪ ،‬آب ليمو‬
‫يا سركه و نمك و فلفل را به اندازه كافى با هم مخلوط كنيد و برگ‬
‫هاى بريده آنديو را در آن بريزيد و به هم بزنيد و نوش جان كنيد‪.‬‬
‫به جاى سوس معمولى ساالد مى تواند سوس مايونز به كار ببريد‪.‬‬
‫هم چنين آنديو پخته را هم مى توانيد مثل آنديو خام ساالد كنيد‪.‬‬

‫ترخون‬
‫سبزى خوش طعمى كه خواص درمانى فراوانى دارد‪.‬‬
‫زادگاه اصلى ترخون دشتهاى جنوبى روسيه و جلگه هاى‬
‫مغولستان و سيبرى بوده است كه با حمله مغوالن اين گياه همراه‬
‫آنها به كشورهاى خاور نزديك و اروپا راه يافته است و نام ترخون‬
‫را به خود گرفته است ‪.‬‬
‫ترخون گياه كوچكى است كه به ندرت ممكن است ارتفاع آن به‬
‫شصت سانتيمتر برسد‪ .‬برگهاى آن سر تيز و داراى بوى مطبوع‬
‫تندى است ‪.‬‬
‫گلهاى كوچك سفيد رنگى دارد كه تخم نمى دهد و براى كشت آن‬
‫بايد نشاء آن را در بهار بكارند‪.‬‬
‫امروزه در ايران تقريبا در همه شهرستانها ترخون را مى كارند و‬
‫آن را به عنوان سبزى خوردنى مصرف مى كنند‪ .‬در خيار شور‬
‫چند برگ ترخون را به عنوان گياه معطر مى گذارند تا طعم و‬
‫عطر مطبوعى به آن بدهد‪.‬‬
‫كمى از تاريخ‬
‫ابن سينا و ابو زكرياى رازى پزشكان دانشمند ايرانى قبل از‬
‫اروپاييان به خواص درمانى ترخون پى بردند و در كتابهاى طبى‬
‫خود اين دو پزشك دانشمند مى نويسند كه ترخون نفخ را برطرف‬
‫كرده و هواى آلوده از طاعون را ضد عفونى و پاك مى كند‪.‬‬
‫اين بيطار ترخون را سبزى سفره غذا مى داند و عقيده دارد چند‬
‫برگ از ترخون اشتها را تحريك كرده و نفس را معطر و خوشبو‬
‫مى سازد‪.‬‬
‫ترخون در زمان جنگهاى صليبى به اروپا وارد شد و در نقاط‬
‫مختلف اروپا كشت آن معمول و رواج يافت و امروزه اين سبزى‬
‫معطر را در غذا و دوا به كار مى برند‪.‬‬
‫ترخون از زمانى كه در اروپا پيدا شد در طب و درمان امراض به‬
‫كار رفت و در مصرف آن خواص اشتها آور‪ ،‬هضم كننده ‪ ،‬مدت‬
‫ماهانه خانمها و ترشح كننده بزاق دهان و همچنين داروى دردهاى‬
‫دندان تشخيص دادند‪.‬‬
‫در قرن نوزدهم دو پزشك معروف فرانسوى به نام ((شومل )) و‬
‫((كازن )) با مصرف دم كرده و اسانس ترخون بيماريهايى را‬
‫چون ضعف معده و سوء هضم معالجه مى كردند و از معالجه با‬
‫اين گياه معطر نتايج موثرى مى گرفتند‪.‬‬
‫خواص درمانى ترخون مرهون روغن مايع اصلى آن است كه‬
‫داراى بو و طعم تندى است و مزه آن نزديك به تربانتين مى باشد‪.‬‬
‫روغن مايع اصلى ترخون دارى هفتاد درصد ((استراگول )) و‬
‫بيست درصد (ترپن ) مى باشد‪.‬‬
‫اين روغن داراى خواص تقويت كننده ‪ ،‬اشتها آور‪ ،‬مقوى معده ‪،‬‬
‫ادرار آور‪ ،‬قاعده آور و كرم كش مى باشد‪.‬‬
‫ترخون را به عنوان دمكرده به مقدار بيست و پنج تا سى گرم در‬
‫يك ليتر آب دم كرده و سه يا چهار بار در روز و هر بار يك فنجان‬
‫از آن را بعد از صرف غذا مصرف مى كنند‪.‬‬
‫اسانس ترخون به مقدار سه تا پنج قطره در روى يك حبه قند نيز‬
‫براى تقويت معده و دفع نفخ شكم مصرف مى شود‪ .‬در اين جا بايد‬
‫ياد آورى كنيم كه ترخون ‪ .‬مى تواند جانشين نمك شود و كسانى كه‬
‫از مصرف نمك منع شده اند مثل بيماران قلبى ‪ ،‬كسانى كه فشار‬
‫خونشان باال رفته است ‪ ،‬يا اشخاص چاق كه مجبور به پيروى از‬
‫رژيم غذايى بى نمك شده اند مى تواند به جاى نمك ترخون در‬
‫غذاى خود مصرف نمايند و عالوه بر اين كه غذاى خود را با نمك‬
‫احساس كنند از طعم مطبوع و خواص شفا بخش ترخون نيز‬
‫استفاده نمايند‪.‬‬
‫ترخون اين خاصيت را دارد كه مقوى دستگاه هاضمه است و‬
‫همچنين نفخ و باد شكم را دفع مى كند‪.‬‬
‫ترخون تب بر و همچنين قاعده آور است ‪ .‬در قديم به واسطه‬
‫خواص‍ درمانى اى كه داشته است بسيار معروف بوده است و در‬
‫فرانسه به نام (گياه اژدها) و يا (شرپانتين ) معروف بوده است و‬
‫از آن ساالد درست مى كرده اند و يا خام و با غذا مى خورده اند‪.‬‬
‫ترخون را دم مى كردند و دمكرده آن را به عنوان مقوى معده مى‬
‫خورده اند تا هضم غذا را آسان كند‪ ،‬گاز و نفخ شكم و روده ها را‬
‫برطرف مى سازد و قاعدگى و عادت ماهانه خانمها را مرتب‬
‫سازد و دردهاى اعصاب و انواع رماتيسم را شفا مى بخشد‪.‬‬
‫كسانى كه مى خواهند از ترخون به عنوان دمكرده استفاده نمايند‬
‫بايد پنج گرم ترخون را تكه تكه كرده و در يك فنجان بريزند و‬
‫روى آن آب جوش‍ جارى كنند و ده دقيقه بگذارند تا دم بكشد بعد‬
‫اين دمكرده را بعد از صرف غذا بنوشند‪.‬‬
‫شليمر در كتاب خود مى نويسد‪ :‬در ايران حاضر (صد سال پيش )‬
‫ترخون را خام با غذا مى خورند و يا آن را با غذا مى پزند و‬
‫مصرف مى نمايند‪.‬‬
‫ايرانيان ترخون را كرم ُكش مى دانند و به عنوان دواى ضد كرم دم‬
‫كرده و اسانس آن را مصرف مى نمايند‪.‬‬

‫شاهى يا ترتيزك‬
‫گياهى كه سرشار از امالح معدنى و مانع رشد سلولهاى سرطانى‬
‫است‬
‫از سبزيهايى كه با آمدن بهار در دسترس ما قرار مى گيرد ترتيزك‬
‫است ‪.‬‬
‫از زمانهاى بسيار قديم ‪ ،‬سبزى ترتيزك معروف بوده و خواص‬
‫خود را به عنوان غذا و دواى انسانها ثابت كرده است ‪ .‬اكتشافات‬
‫جديد علمى هم اين خواص را تاءييد كرده و عقايد گذشتگان را‬
‫درباره اين سبزى مفيد‪ ،‬تصديق نموده است ‪.‬‬
‫پروفسور لئون بينه ‪ ،‬شيره شاهى را گرفته و به صورت انژكسيون‬
‫به بدن موشهايى كه به سرطان مبتال بوده اند تزريق كرده و‬
‫مشاهده كرده است كه اين كار‪ ،‬رشد سلولهاى سرطانى را در اين‬
‫موشها متوقف كرده است ‪.‬‬
‫پروفسور بينه ثابت كرده است كه يك گرم شاهى اگر در هر روز‬
‫به موشهايى كه دچار كمبود ويتامين ث شده اند داده شود‪ ،‬خيلى‬
‫زود عوارض كمبود ويتامين ث را در بدن آنها برطرف كرده و‬
‫سالمتى كامل آنها را باز خواهد گردانيد‪.‬‬
‫شاهى يا ترتيزك ‪ ،‬عالوه بر ويتامين ث داراى مقدار زيادى‬
‫ويتامين آ و ب ‪ 1‬و ب ‪ 2‬است ‪.‬‬
‫شاهى همچنين داراى مقدار زيادى كاروتن است به طورى كه از‬
‫اين حيث با هويج كوس برابرى مى زند‪.‬‬
‫شاهى را وقتى از سبزى فروش مى خريد بايد به دقت پاك كنيد و‬
‫با آب جارى خوب بشوييد تا گل و الى آن بكلى پاك شود‪.‬‬
‫شاهى داراى روغنهاى مايع گوگرد دار است كه براى مخاط‬
‫دستگاه تنفسى ما مفيد است ‪ .‬كسانى كه برونشيت دارند يا سرفه‬
‫هاى سختى مى كنند و يا به سياه سفره و يا سل ريوى مبتال شده اند‬
‫هر روز شصت تا صد و پنجاه گرم شيره ترتيزك را كه به آن‬
‫چكيده ترتيزك مى گويند مصرف نمايند‪.‬‬
‫مصرف چكيده ترتيزك عالوه بر معالجه امراض دستگاه تنفسى ‪،‬‬
‫كرمكش‍ نيز مى باشد‪.‬‬
‫امالح معدنى ترتيزك عبارتند است از‪ :‬آهن ‪ ،‬كلسيم ‪ ،‬فسفر‪،‬‬
‫ارسنيك ‪ ،‬منگنز‪ ،‬مس ‪ ،‬روى و گوگرد‪.‬‬
‫شاهى با اين امالح معدنى كه دارد غذايى است كه براى اشخاص‬
‫كم خون و كسانى كه مبتال به آسم هستند فوق العاده مفيد است ‪.‬‬
‫ترتيزك ‪ ،‬اشتها آور‪ ،‬مقوى ‪ ،‬تصفيه كننده خون و ادرار آور است‬
‫و در عين حال ثقل معده و كبد را هم برطرف مى سازد‪.‬‬
‫كسانى كه شن و سنگ كليه و مثانه دارند يا مبتال به اگزما و‬
‫امراض پوستى شده اند يا مرض قند دارند و يا درد گوش گرفته اند‬
‫مصرف ترتيزك براى آنها توصيه شده است ‪.‬‬
‫در تمام اين موارد ترتيزك را به طور خام و يا به صورت ساالد‬
‫بايد خورد‪ ،‬كسانى كه نمى توانند اين سبزى را خام بخورند بايد آب‬
‫آن را بگيرند و به صورت چكيده بخورند‪.‬‬
‫در اينجا باز هم بايد تصريح كنم كه بسيارى از خانمها و دخترها‬
‫گاه به گاه مى بينند كه بى جهت از لثه هاى آنها خونريزى مى‬
‫شود‪ .‬براى دفع اين خونريزى بايد برگهاى شاهى تازه را بخورند و‬
‫فرو دهند‪ .‬جويدن برگهاى تازه ترتيزك لثه ها را محكم و سالم مى‬
‫كند‪.‬‬
‫خانمهايى كه دچار ريزش موى سر شده اند بايد آب شاهى را به‬
‫پوست سر خود بمالند و آن را مالش دهند‪.‬‬

‫گشنيز‬
‫مردم قديم درباره گشنيز چه عقايدى داشتند و امروزه در چه‬
‫مواردى مصرف مى شود؟‬

‫مى‬‫‪coriandre la‬‬ ‫گشنيز را به فرانسه‬


‫گويند‪ .‬منشا و گهواره پرورش گشنيز مشرق زمين بوده است كه از‬
‫آنجا به كشورهاى نواحى مديترانه رفته و كشت آن رواج يافته است‬
‫‪.‬‬
‫بطورى كه ((شلميز)) در كتاب خود مى نويسد‪ :‬گشنيز تقريبا در‬
‫همه جاى ايران كاشته مى شود و از سبزى آن به عنوان سبزيهاى‬
‫خوردنى استفاده مى كنند و عوام عقيده دارند كه اين سبزى خنك‬
‫است و اشتهاى جنسى را فرو مى نشاند‪ .‬تخم گشنيز را با قند مى‬
‫كوبند و بعد از زايمان زنان حامله ‪ ،‬به آنها مى خورانند و عقيده‬
‫دارند كه باعث تقويت عمومى بدن مى شود‪ .‬تخم گشنيز را در‬
‫شيرينى مصرف مى كنند تا هم آن را معطر سازد و هم هضم آن‬
‫را آسان گرداند‪.‬‬
‫تخم گشنيز معده را تقويت مى كند و نفخ شكم را برطرف مى‬
‫سازد‪.‬‬
‫تخم گشنيز خاصيت ادرار آور نيز دارد و آن را نيز به صورت‬
‫دمكرده مصرف مى كنند‪.‬‬
‫مقدار مصرف آن يك قاشق قهوه خورى تخم گشنيز در يك فنجان‬
‫آب جوش است كه بايد بعد از غذا آن را مصرف كرد‪.‬‬
‫تاريخچه گشنيز‬
‫در هند باستان ‪ ،‬هنديان وقتى براى خدايان اوراد و ادعيه مى‬
‫خواندند‪ ،‬گشنيز را به كار مى برند‪.‬‬
‫در مقبره هاى فراعنه قديم مصر‪ ،‬تخم گشنيز را در كنار جسدهاى‬
‫موميايى شده پيدا كرده اند و اين مى رساند كه مصريان قديم تخم‬
‫گشنيز را مقدس‍ مى دانستند‪.‬‬
‫قوم بنى اسرائيل گشنيز را غذاى آسمانى مى دانستند و در موقع‬
‫مهاجرت دسته جمعى از آن تغذيه مى كردند‪.‬‬
‫بقراط حكيم در يونان ‪ ،‬گشنيز را به علت خواصى كه براى معالجه‬
‫تشنج و صرع داشت و خواب آرامى مى آورد و دردهاى رحم را‬
‫تخفيف مى داد و همچنين تشنجات معدى را برطرف مى كرد و‬
‫نطفه را براى جفت گيرى و بچه دار شدن تقويت مى نمود مصرف‬
‫مى كرد‪.‬‬
‫ابو زكرياى رازى پزشك دانشمند ايرانى ‪ ،‬گشنيز را براى آرام‬
‫كردن سردرد و رفع مستى تجويز مى كرد‪ .‬طبق آخرين تحقيقات‬
‫علمى كه درباره تخم گشنيز به عمل آمده است معلوم شده است تخم‬
‫گشنيز داراى اسانسى است به نام ((كورياندرول )) كه نود درصد‬
‫آن است و ده درصد ديگر ((ژرانيول )) ((پى نه ن ))‪،‬‬
‫((سينئول )) و ((ترپنتين )) مى باشد‪.‬‬
‫گشنيز اين خواص را دارد‪.‬‬
‫‪ -1‬كرمكش است ‪ -2 .‬معده را تقويت مى كند ‪ -3‬به عنوان ادويه‬
‫محرك است ‪ -4‬مقوى قوه باه است و در تقويت حافظه تاءثير دارد‪.‬‬
‫طريقه مصرف آن اين است ‪ :‬يك قاشق قهوه خورى از تخم گشنيز‬
‫را در يك فنجان آب داغ ده دقيقه دم مى كنند و بعد از هر غذا آنرا‬
‫مى نوشند‪.‬‬
‫تنطور گشنيز هم در داروخانه ها موجود است و مى توان ده تا‬
‫بيست قطره از آن را در آب ريخت و نوشيد‪.‬‬
‫اسانس گشنيز را نيز به مقدار يك تا سه قطره روى يك حبه قند‬
‫ريخته و سه تا چهار بار در روز بعد از صرف غذا مصرف مى‬
‫كنند‪ .‬مصرف دمكرده و تنطور و اسانس گشنيز به طريقى كه شرح‬
‫داده شد براى نفخ و هضم سنگين ‪ ،‬تراكم باد در روده ها‪ ،‬تشنج و‬
‫خستگى اعصاب مفيد و موثر است ‪.‬‬
‫مصارف گشنيز در طباخى‬
‫از زمانهاى بسيار قديم گشنيز به عنوان ادويه اغذيه مصرف مى‬
‫شده است ‪.‬‬
‫مصريان و روميان گشنيز را با نان و خورش مصرف مى كرده‬
‫اند امروز هم گشنيز در طباخى و تهيه اغذيه مصرف مى شود‪ .‬در‬
‫كشورهاى شمال اروپا و كشورهاى انگلوسا كسون گشنيز را با‬
‫سركه مخلوط مى كنند و در گوشتهاى كنسرو شده مصرف مى‬
‫نمايند تا هم آن را معطر كند و هم براى مدت زيادى آنرا حفظ كند‪.‬‬
‫در انگلستان و آلمان آبجو را با گشنيز معطر مى كنند و نان و نان‬
‫قندى مخصوصى با تخم گشنيز مى پزند‪ .‬در فرانسه كمتر از آلمان‬
‫و انگليس تخم گشنيز را در نانوايى و شيرينى پزى مصرف مى‬
‫كنند‪ .‬ولى بعضى از نانواهاى فرانسوى براى اينكه مزه آرد كهنه‬
‫را عوض كنند تخم گشنيز را در نان آن وارد مى كنند‪.‬‬
‫تخم گشنيز يكى از تركيبات ادويه كارى است و در فرانسه وقتى‬
‫مى خواهند قارچ را به سبك يونانى بپزند‪ ،‬گرد تخم گشنيز به آن‬
‫مى زنند‪.‬‬
‫با تخم گشنيز ليكورهاى زيادى به اسامى مختلف مى سازند‪،‬‬
‫همچنين اسانس گشنيز را در عطر‪ ،‬ادوكلن و صابون سازى‬
‫مصرف مى كنند‪.‬‬
‫در الجزيره گرد تخم گشنيز را با فلفل و نمك به گوشت مى پاشند و‬
‫آن را براى مدتى طوالنى نگهدارى مى كنند‪.‬‬
‫در پايان الزم است گفته شود كه تخم گشنيز وقتى تازه است بوى‬
‫ساس‍ مى دهد وقتى خشك شد بوى مطبوع و معطرى به خود مى‬
‫گيرد كه همه از آن خوششان مى آيد‪ .‬به عربى آن را كزبره گويند‪.‬‬
‫از‪ :‬مخزن االدويه ‪ -‬در خواص گشنيز‬
‫‪ -1‬اگر هفت مثقال آب گشنيز تازه را بياشامند خواب مى آورد‬
‫مخصوصا با سركه و سماق ‪.‬‬
‫‪ - 2‬اگر گشنيز را در دهان بجوند درد دندان كرم خورده را تسكين‬
‫مى دهد‪.‬‬
‫‪ -3‬همچنين خاييدن گشنيز رافع بوى شراب و سرعت مستى است ‪.‬‬
‫‪ -4‬و نيز خاييدن آن مقوى لثه و قاطع خون آن مى باشد‪.‬‬
‫‪ -5‬گشنيز تازه مسكن صفرا و التهاب معده و تشنگى است و مانع‬
‫قى و رافع باه و نعوظ مى باشد‪.‬‬
‫‪ -6‬ضماد گشنيز تازه محلل اورام جلد و بادسرخ است ‪.‬‬

‫شويد‬
‫چرا گالدياتورها در رم باستان از روغن ((شويد)) استفاده مى‬
‫كردند؟‬
‫((شويد)) از سبزيهاى خوردنى مملكت ماست كه همه ما آن را مى‬
‫شناسيم ‪ .‬با ((شويد)) باقال پلو‪ ،‬سبزى پلو و انواع آش و كوفته‬
‫درست مى كنند و طبخ آن را عوام مى دانند‪ .‬امروز مى خواهيم‬
‫درباره تاريخچه شويد و ارزش غذايى و دوايى آن صحبت كنيم ‪.‬‬
‫تاريخچه شويد‬
‫اصل شويد از ايران به هند و مصر بوده است و از اين ممالك به‬
‫كشورهاى اروپا و آمريكا رفته و كشت شده است ‪ .‬در كشورهاى‬
‫نواحى مديترانه كشت شويد رايج است ‪ .‬در بعضى از نواحى اين‬
‫كشورها تخم شويد را باد به اين طرف و آن طرف پراكنده كرده‬
‫است و باعث كشت خودروى آن شده است بطورى كه ؛ بعضى‬
‫چمنزارها و كنار ديوار خانه هاى ييالقى شويد خود به خود سبز‬
‫مى شود‪ .‬در اروپا تخم شويد در پاييز مى رسد و پرندگان كوچك‬
‫آن را سمى مى دانند و به آن نزديك نمى شوند و شايد از بوى آن‬
‫خوششان نمى آيد‪ .‬شويد در تمام تابستان گل دارد ولى گل شويد‬
‫مقدار كمى شيره و گرد گل دارد‪.‬‬
‫از زمانهاى بسيار قديم شويد را به عنوان ادويه ؛ مثل سبزى‬
‫خوردنى و گياه دارويى مصرف مى كرده اند‪ .‬در روى برگهاى‬
‫پاپيروس كه در مصر به دست آمده نوشته شده است مصريان قديم‬
‫شويد را مثل سبزى خوردنى مصرف مى كرده اند‪.‬‬
‫در تورات مذكور است كه قوم بنى اسرائيل به شويد به عنوان يكى‬
‫از سبزيهاى مفيد عنايت و توجه داشته اند و مثل زيره از آن‬
‫استفاده مى كرده اند‪.‬‬
‫يونانيان قديم شويد را سبزى دارويى اعجاز آورى مى دانستند‪.‬‬
‫فيثاغورث و بقراط حكيم معتقد بودند گرفتن چند برگ شويد در‬
‫دست چپ آدمى را از بيمارى حمله و صرع مصون مى دارد و‬
‫اجنه را در نطفه خفه مى كند‪.‬‬
‫در روم قديم شويد نشانه خوشحالى و لذت بود و همچنين عالمت‬
‫سر زندگى و به همين جهت گالدياتورها در جستجوى روغن شويد‬
‫بودند تا به كمك آن قوى و زورمند شوند‪.‬‬
‫ويرژيل در يكى از اشعار خود مى گويد كه مائيدا گلهاى بنفشه را‬
‫چيد و به صورت دسته گل شويد در آورد‪.‬‬
‫در قرون وسطى ((سنت هيلد گارد)) كه پزشك دانايى بود تخم‬
‫شويد را براى جلوگيرى از خونريزى بينى ‪ ،‬امراض ريوى و‬
‫زكام مغزى يا زكام يونجه مصرف مى كردند‪.‬‬
‫پيروان مكتب طبى ((سالرن )) عقيده داشتند كه شويد باد شكن است‬
‫و دملها را نرم مى كند و شكمهاى بزرگ را كوچك مى سازد‪.‬‬
‫((ماتيول )) عقيده داشت كه اگر كسى دچار سكسكه شد بايد تخم‬
‫شويد را در آتش بريزد و دود آنرا به بينى خود بكشند تا سكسكه‬
‫اش از ميان برود ولى خاكستر تخم شويد اگر به چشم رود نور‬
‫چشم را كم مى كند و اشتهاى جنسى را به خواب مى برد‪.‬‬
‫مردم بعضى از نواحى شمال فرانسه كه در مرز بلژيك ساكن‬
‫هستند نسبت به شويد اعتقاد خاصى دارند‪ .‬آنها گل شويد را مى‬
‫چينند و مخفيانه در كرست و يا كفش خود مى گذارند تا هميشه‬
‫مورد توجه شوهر خود باشند و تفاهم زناشويى بين آنها برقرار‬
‫باشد‪.‬‬
‫خواص طبى شويد‬
‫تخم شويد يكى از چهار تخم بادشكن داروسازى قديم است ‪ .‬بعضى‬
‫از پزشكان قديمى ادعا مى كنند تخم شويد يكى از داروهاى شگفت‬
‫انگيز براى آرام كردن بحرانهاى سكسكه است و كسانى كه‬
‫خروپف مى كنند معالجه مى كند‪.‬‬
‫پروفسور ((فورنيه )) كه در عصر تحقيقات علمى درباره شويد‬
‫كرده عقيده دارد كه شويد داراى خواص تقويت كننده ضد نفخ معده‬
‫‪ ،‬ادرارآور‪ ،‬بادشكن و ضد تشنج است ‪.‬‬
‫مصرف شويد را پروفسور فورنيه مثل رازيانه ‪ ،‬انيسون و زيره‬
‫سياه براى معالجه ضعف قوه هاضمه ‪ ،‬گرفتگى ادرار‪ ،‬كم شيرى‬
‫و بى خوابى توصيه مى كند‪.‬‬
‫دكتر ((هانرى لوگلر)) تخم شويد را براى معالجه سكسكه هاى‬
‫تشنجى كه سربازان فرانسه را در جنگ اول جهانى مبتال ساخت و‬
‫معروف به گريپ اسپانيولى بود مصرف كرد و موفقيتهاى‬
‫چشمگيرى را به دست آورد‪.‬‬
‫دكتر ((لوگلر)) براى تقويت معده در مورد سوء هضم و درد معده‬
‫دستور مى داد سى گرم شويد را با سى گرم تخم سنبل ختايى و‬
‫پنجاه گرم گل تيول در يك ليتر آب بجوشانند و مصرف كنند‪.‬‬
‫ارزش غذايى شويد‬
‫((آتنه و)) و نويسنده يونانى و مصرى كه سه قرن بعد از تولد‬
‫مسيح مى زيست مى نويسد‪(( :‬شويد يكى از مواد متعددى بود كه‬
‫در يونان كاشته مى شد آشپزهاى يونانى آن را در دسترس خود‬
‫داشتند‪)).‬‬
‫در روم قديم تخم شويد را براى معطر كردن سوسهاى غذا به كار‬
‫مى بردند و ((اپى سيوس )) در كتاب طباخى خود دستور تهيه‬
‫((مرغ شويد)) را مى دهد كه بايد براى معطر كردن مرغ يك دسته‬
‫شويد تازه را در شكم آن بگذارند و آن را كباب كنند‪.‬‬
‫امروزه در كشورهاى شمالى اروپا شويد را مثل ادويه مصرف مى‬
‫كنند و تخم شويد را در سوسها و يا خيارترش مى ريزند تا بوى‬
‫معطرى به آن بدهد‪.‬‬
‫در قرن هفدهم ((اولين )) نخستين كسى بود كه خيار ترشى و‬
‫ترشى گل كلم را با تخم شويد تهيه كرده كه مورد توجه همعصران‬
‫او بوده است ‪.‬‬
‫در ايتاليا برگ و ساقه لطيف و تازه شويد را به صورت خام در‬
‫ساالد و سبزيها مى ريزند و مى خورند و تخم شويد را براى معطر‬
‫كردن انواع سوس و راگو مصرف مى كنند‪ .‬فرانسوى ها مدتى‬
‫است كه به شويد توجهى ندارند ولى در شرق و شمال فرانسه‬
‫شيرينى سازها‪ ،‬نانواييها تخم شويد را براى معطر كردن نان قندى‬
‫و شيرينى به كار مى برند‪.‬‬
‫فرانسويهاى از تركيب تخم شويد و انيسون و زيره سياه و گشنيز‬
‫ليكورهاى معطرى تهيه مى كنند‪ .‬در اينجا بايد اين نكته را تذكر داد‬
‫كه بين طب و طباخى دو نظر هست ‪ .‬طب عقيده دارد شويد‬
‫اشتهاى جنسى را ضعيف مى كند و در اين مورد مثل كرفس‬
‫خاصيت تقويت كننده دارد‪.‬‬

‫كرفس‬
‫براى تقويت معده و دفع سموم كليه ها‪ ،‬ريه و كبد‪ ،‬كرفس بخوريد‬
‫كرفس سبزى خوردنى است كه مردم تهران در سالهاى اخير در‬
‫پاييز و زمستان آن را در دسترس خود دارند و از آن ساالد و يا‬
‫خورش كرفس‍ درست مى كنند‪.‬‬
‫بطورى كه ((شليمر)) مى نويسد‪ :‬در صد سال پيش در بعضى از‬
‫باغهاى تهران كرفس را مى كاشته اند‪.‬‬
‫((شليمر)) به نقل قول از دكتر بوهز مى گويد‪ :‬او در آن وقت‬
‫كرفس را ديده است كه به فراوانى و خودرو در چشمه على نزديك‬
‫البرز بين جاده تهران و فيروز كوه و همچنين در فوالدمحل دامغان‬
‫مى روييده است ‪.‬‬
‫حكيم موفق هروى كه هزار سال پيش كتابى درباره خواص غذايى‬
‫و درمانى نوشته است در كتاب خود راجع به خواص كرفس مى‬
‫نويسد‪:‬‬
‫((كرفس گرم و خشك است وسدد بگشايد و بادها براند و ادرار و‬
‫بول و حيض آورده و باه انگيزد‪ ،‬گند دهان ببرد و سنگ در كليه و‬
‫مثانه خرد بكند‪)).‬‬
‫اطالعات جديد درباره كرفس‬
‫طبق آخرين اطالعات و معلوماتى كه درباره كرفس داريم سبزى‬
‫مفيدى است كه در تقويت معده موثر است ‪ .‬سموم كليه ها ريه ها و‬
‫كبد را دفع مى كند‪ .‬براى اعصاب مقوى است و غده ها مخصوصا‬
‫غده مافوق كليوى را تقويت مى كند‪ .‬چون داراى امالح گوگرد‪،‬‬
‫آهك ‪ ،‬پتاس است كمبود امالح معدنى بدن را برطرف مى سازد‪.‬‬
‫كرفس داراى مواد معطر و ويتامينهاى ((آ)) ((ب )) ((ث )) مى‬
‫باشد كه اگر با اغذيه مختلف خورده شود هضم آن غذاها آسان تر‬
‫صورت مى گيرد‪.‬‬
‫كرفس بهترين غذا براى كسانى است كه رماتيسم دارند‪ .‬مصرف‬
‫كرفس براى اشخاصى كه نقرس و قولنج كليوى و يرقان دارند‬
‫تجويز مى شود‪.‬‬
‫در اين مورد بايد كرفس را بطور خام در ساالد خورد و يا آب آن‬
‫را گرفت ‪ .‬در رژيمهاى مخصوص كرفس ‪ ،‬آب آن را گرفته و‬
‫نصف يك ليوان را در هر روز از دو تا يك هفته به بيمار مى‬
‫دهند‪ .‬آب كرفس خام براى التيام زخمهاى دهان و گلو نيز مفيد‬
‫است ‪.‬‬
‫بويون كرفس غذايى ممتاز براى كسانى است كه رماتيسم دارند و‬
‫يا مبتال به گلو درد و گرفتگى صدا شده اند‪.‬‬
‫در آمريكا آب كرفس خام و يا ساالد آن شهرت زيادى دارد و يكى‬
‫از كسانى كه آن را در آمريكا رواج كامل داده است دكتر ((گيلورد‬
‫هاوزر)) غذا شناس‍ نامى جهان است كه در كتابهاى خود مصرف‬
‫ساالد و بويون و آب كرفس‍ خام را تجويز و تاكيد كرده است ‪.‬‬
‫در بعضى از آسايشگاههاى رژيم كه اشخاص چاق مى خواهند‬
‫الغر شوند تا مدتى بيشتر به آنها ساالد كرفس و يا آب كرفس و يا‬
‫بويون كرفس‍ مى دهند‪.‬‬
‫برگ سبز كرفس را خشك مى كنند و آن را به عنوان ادويه غذا به‬
‫نام كرفس‍ به كار مى برند‪ .‬نمك كرفس در فروشگاه هاى مواد‬
‫غذايى وجود دارد‪.‬‬
‫مصرف كرفس براى چه اشخاص خوب است‬
‫كسانى كه سالم هستند و از تندرستى معمولى برخوردارند مى‬
‫توانند كرفس‍ را خام به صورت ساالد مصرف نمايند ولى بايد‬
‫سعى كنند آن را به خوبى بجوند‪ .‬همچنين توصيه شده اشخاصى كه‬
‫چاق هستند‪ ،‬ديابت دارند‪ ،‬ورم مفاصل گرفته اند‪ ،‬كليه هايشان‬
‫بيمار است و يا رماتيسم دارند بايد كرفس‍ زياد مصرف كنند‪.‬‬

‫موسير‬
‫چه خاصيتى دارد و در تقويت نيروى جوانى تا چه حد موثر‬
‫است ؟‬
‫بسيارى از فرهنگهاى قديمى نام ((موسير)) را به اشتباه منسوب به‬
‫شهرى مى كنند كه معروف به ((آسكالون )) در فلسطين بوده است‬
‫و عقيده داشته اند كه موسير ابتدا در آن شهر بوده و از آنجا به‬
‫نقاط ديگر عالم پراكنده شده است ‪.‬‬
‫اين اشتباه از ((پلين )) گياه شناس معروف روم قديم شروع شده‬
‫است كه او به نقل قول از((تئوفر است )) گفته است كه ‪ ،‬موسير‬
‫منسوب به شهر اسكالون هست ‪ .‬اين گفته هم كه جنگجويان صليبى‬
‫موسير را از شهر آسكالون به اروپا آوردند‪ ،‬درست نيست ‪ ...‬در‬
‫حقيقت موسير به حالت وحشى نه در فلسطين و نه در جاى ديگرى‬
‫پيدا نشده است و كشت آن از قرنها قبل و شايد از قرن اول ميالدى‬
‫معمول شده است و اكنون بيش از دو هزار سال است كه آن را مى‬
‫كارند‪ .‬موسير شبيه به سير و پياز است ولى سير و پياز نيست ‪.‬‬
‫چون برخالف پياز گلهاى آن تخم نمى دهد و داراى پيازچه هاى‬
‫زيادى مى شود‪.‬‬
‫سير نيست زيرا بوى آن مطبوع است و برعكس سير زياد سخت‬
‫نيست ‪ ،‬لطيف و نرم است و زود كوبيده و له مى شود‪ .‬موسير‬
‫گونه هاى زيادى دارد كه بهترين آن رنگ قرمز مسى دارد كه آن‬
‫را خشك مى كنند و مى سايند و در ادويه طباخى وارد مى كنند‪.‬‬

‫گرد موسير به غذاها مخصوصا سوسهاى بى مزه طعم خوبى مى‬


‫دهد‪.‬‬
‫از دو هزار سال پيش ‪ ،‬يعنى از ظهور حضرت مسيح به اين‬
‫طرف يونانيان و روميان موسير را در اغذيه خود مصرف مى‬
‫كردند‪.‬‬
‫((اويد)) در كتاب خود‪ ،‬موسير را از ادويه اى كه نيروى جنسى را‬
‫تقويت مى كند نام برده است ‪.‬‬
‫موسير در دوران قرون وسطى و دوره رنسانس در فرانسه به‬
‫گياهى معروف شده بود كه معده راه تقويت مى كند‪ ،‬به عمل هضم‬
‫كمك مى كند و سنگ و شن كليه را دفع مى سازد‪.‬‬
‫پزشكان مكتب ((سالرن )) موسير را بيشتر جزو ادويه معطر براى‬
‫غذا مى دانستند و زياد به خواص دارويى آن توجه نداشتند و عقيده‬
‫داشتند كه مصرف موسير اشتها را زياد مى كند عمل هضم را‬
‫آسان مى سازد و دفع عرق بدن را افزايش مى دهد و در حقيقت‬
‫سموم خون را از بدن خارج مى سازد‪.‬‬
‫در قرون چهاردهم ((تايلوان )) در كتاب طباخى خود كه درباره‬
‫غذاهاى گوشتى نوشته است ‪ ،‬گرد موسير را در سوس و انواع‬
‫غذاهاى گوشتى وارد كرده است ‪.‬‬
‫((لورى )) كه در قرن هجدهم مى زيست و از پزشكانى بود كه در‬
‫ريشه طب و بهداشت غذايى تخصص داشت ‪ ،‬موسير را اشتها آور‬
‫دانسته و مصرف آن را براى دفع سنگ كيسه صفرا و كليه و مثانه‬
‫و باز شدن ادرار مفيد دانسته است ‪ ...‬او مصرف موسير را در‬
‫مواقعى كه هوا اختالل دارد و اشتها كم مى شود‪ ،‬براى مبارزه با‬
‫اختالل هوا و تحريك اشتها توصيه كرده است ‪.‬‬
‫بعضى از نويسندگان هم در معايب موسير عقيده دارند كه مصرف‬
‫آن حرارت بدن را زياد مى كند و عطش را افزايش مى دهد و‬
‫موجب توليد سردرد مى شود‪.‬‬
‫امروز موسير گياهى است كه در رديف ادويه غذايى جا گرفته‬
‫است و اهميت زيادى براى خود جلب كرده است زيرا‪ ،‬مصرف آن‬
‫طعم اغذيه را لذيذ مى كند‪.‬‬
‫موسير در اغذيه موجب تقويت معده مى شود و عمل هضم را‬
‫آسان مى سازد‪ .‬آشپزهاى ماهر فرانسوى از موسير براى لذيذ‬
‫كردن ماهيهايى كه بى مزه هستند‪ ،‬استفاده مى كنند و مخصوصا‬
‫ماهى قزل آال را با آن تهيه مى كنند‪.‬‬
‫استادان آشپز فرانسوى موسير را براى سوسهاس غذا مخصوصا‬
‫براى گوشت خرگوش و دلمه گوجه فرنگى و بادنجان بكار مى‬
‫برند‪ .‬در آشپزخانه خانمهاى كدبانو‪ ،‬موسير مقام وااليى دارد و‬
‫خانمهاى فهميده گرد موسير را در ساالد سيب زمينى و همچنين در‬
‫سركه ساالدهاى سبزى مى ريزند و به اين وسيله طعم و مزه‬
‫مخصوص به ساالدها مى دهند كه همه آن را دوست دارند‪.‬‬
‫موسير در عين حال كه معده را تقويت مى كند‪ ،‬خواص اشتها‬
‫آورى دارد كه با رنگ قرمز مسى خود طعم مخصوصى به غذا‬
‫مى دهد و سوسهاى بى مزه را‪ ،‬مطبوع و لذيذ مى سازد‪.‬‬
‫براى كاشتن موسير بايد پياز آن را در بهار خريد و در زمينى كه‬
‫خاك آهكى دارد كاشت ‪.‬‬
‫موسيرهاى كوچك را براى كنسرو و موسيرهاى درشت را براى‬
‫طباخى مصرف مى كنند‪.‬‬

‫اسفناج‬
‫سبزى ارزان و مفيدى كه ضد كم خونى است ‪ ،‬قلب را تقويت مى‬
‫كند و جاروى دستگاه هاضمه بشمار مى رود‪.‬‬
‫برگهاى لطيف اسفناج را همانطور كه خام است با روغن زيتون و‬
‫كمى سركه و نمك به صورت ساالد ميل كنيد و به طعم آن عادت‬
‫كنيد و بدانيد كه ساالد مطبوع و خوشمزه اى يافته ايد‪.‬‬
‫اسفناج از سبزيهايى است كه از نظر داشتن آهن و يك ماده مخمر‬
‫كه براى هضم آن الزم است غنى است ‪ .‬بايد به اسفناج اعتماد‬
‫كامل داشته باشيم زيرا مصرف اين سبزى در غذا آهن مى آورد كه‬
‫به نام ((فريتين )) معروف است ‪ .‬چيزهاى ديگرى كه اسفناج دارد‬
‫عبارت است از‪ :‬گوگرد كه خون را قليايى مى كند‪ ،‬آهك كه براى‬
‫استحكام استخوان و عضالت بدن ما الزم است ‪ .‬آرسنيك كه تقويت‬
‫كننده است ‪ .‬مواد لعابى كه براى مخاط و مفاصل بدن الزم است ‪.‬‬
‫مواد نشاسته اى كه توليد حرارت بدن مى كند و يد كه با آهن به‬
‫خوبى جذب بدن شده و با كمك مواد صابونى كه اسفناج دارد ترشح‬
‫عصير دستگاه هاضمه را آسان كرده و جذب امالح آهكى را در‬
‫روده ها آسان مى سازد‪.‬‬
‫ماده سبز رنگ اسفناج كمبود امالح معدنى بدن ما را جبران مى‬
‫كند بنابراين اسفناج سبزى گرانبهايى است كه طبيعت در دسترس‬
‫ما گذاشته است تا به كمك آن انرژى عضالت قلب و كمبود مواد‬
‫خون و تقويت غذايى خود را تاءمين كنيم ‪.‬‬
‫مسلم است كه اگر بخواهيم از تمام مزاياى اسفناج استفاده كنيم بايد‬
‫برگهاى لطيف و سبز و تازه اسفناج را به همان صورت اصلى‬
‫يعنى نپخته به شكل ساالد مصرف نماييم ‪.‬‬
‫وقتى ما يك مشت اسفناج را در يك ديگ آب مى جوشانيم و بعد آب‬
‫آن را دور مى ريزيم و به آن هم اكتفا نكرده و بقيه آب موجود‬
‫اسفناج را هم با فشار خارج مى كنيم چيزى به نام تفاله اسفناج در‬
‫دست ما مى ماند كه آن را مصرف مى كنيم ‪.‬‬
‫پس بايد حتى االمكان اسفناج را تازه و به شكل ساالد خام مصرف‬
‫كنيم زيرا با پختن آن مقدار زيادى از عناصر حياتى آن از دست‬
‫مى رود‪.‬‬
‫شايد وقتى ما در اينجا مى گوييم اسفناج تازه را به صورت ساالد‬
‫مصرف كنيد طعم آن را در ابتدا به ذائقه شما غريب يا ناگوار باشد‬
‫ولى وقتى به خواص غذايى آن اعتقاد داشتيد رفته رفته ذائقه شما‬
‫به آن عادت خواهد كرد و از مصرف غذايى ساالد خام اسفناج لذت‬
‫خواهيد برد‪.‬‬
‫براى ساالد اسفناج بايد از كمى روغن زيتون و سركه و نمك‬
‫دريايى استفاده كنيد و يا از سوسهايى كه دوست داريد تهيه كنيد و‬
‫با آن مصرف نماييد‪.‬‬
‫آخرين مطالعات علمى درباره اسفناج‬
‫در آخرين مطالعات علمى كه درباره اسفناج به عمل آمده است‬
‫معلوم شده است كه اسفناج داراى مقدار زيادى امالح معدنى است ‪.‬‬
‫در تجزيه علمى از صد گرم اسفناج نيز دريافته اند كه اين گياه مفيد‬
‫‪ 510‬ميلى گرم سديم ‪ 375 ،‬ميلى گرم پتاسيم ‪ 46 ،‬ميلى گرم‬
‫كلسيم ‪ ،‬چهل تا پنجاه ميلى گرم آهن ‪ 37 ،‬ميلى گرم فوسفور‪37 ،‬‬
‫ميلى گرم منيزيوم ‪ 29 ،‬ميلى گرم گوگرد‪ 6/0 ،‬ميلى گرم منگنز‪،‬‬
‫‪ 45/0‬ميلى گرم روى ‪ 13/0 ،‬ميلى گرم مس ‪ ،‬يد و آرسنيك دارد‪.‬‬
‫همچنين ويتامين هاى ((ب )) و ((ث )) و كاروتن و ويتامين ((ب‬
‫‪ ))9‬كه به نام اسيدفوليك خوانده مى شود و ويتامين ((ب ‪))12‬‬
‫كلروروفيل ‪ ،‬اسپى تاسين مركب از ماده (آرژى نين وليزين )‬
‫موسيالژ (مواد لعابى )‪ ،‬گلوسيد ‪ 7‬گرم ‪ ،‬پروتيدها ‪ 2‬گرم و ليپيدها‬
‫كمتر از ‪ 5/0‬گرم در اسفناج وجود دارد‪.‬‬
‫بطور خالصه اين سبزى كمبود امالح معدنى بدن را جبران مى‬
‫كند‪ ،‬ضد كم خونى است و قلب را تقويت مى كند و جاروى مجارى‬
‫دستگاه هاضمه است ‪.‬‬
‫خانم ((دونپورت )) كه صد و يازده سال عمر كرد عمر طوالنى‬
‫خود را در اثر سه عامل ‪ -1 :‬خوشحالى ‪ -2 .‬تنفس عميق ‪-3 .‬‬
‫مصرف اسفناج ‪ ،‬مى دانست ‪.‬‬
‫اسفناج را در موارد زير مصرف كنيد‪:‬‬
‫‪ -1‬به صورت خام به شكل ساالد كه در ابتدا شرح آن را داديم ‪.‬‬
‫‪ -2‬اگر مبتال به ضعف بدن و يا اعصاب هستيد چند روز صبح يك‬
‫ليوان آب اسفناج و آب شاهى را مخلوط كرده و بنوشيد‪.‬‬
‫‪ -3‬تخم اسفناج را اگر به مقدار پنج تا ده گرم در يك فنجان آب‬
‫جوش دم كنيد و بنوشيد چنانچه مبتال به يبوست باشيد آن را درمان‬
‫خواهد كرد‪.‬‬
‫‪ -4‬برگهاى اسفناج را اگر در روغن زيتون بپزيد و آن را به‬
‫صورت پماد روى زخمهاى سوختگى ‪ ،‬جرب و زخمهاى جلدى‬
‫بگذاريد خيلى زود التيام خواهد يافت ‪.‬‬
‫‪ -5‬آب اسفناج پخته را به جاى چوب پاناما براى شستشوى لباسهاى‬
‫پشمى سياه به كار مى برند كه هم آن را بطور كامل پاك مى كند و‬
‫هم برق و جالى خاصى به آن مى دهد‪.‬‬
‫چه كسانى نبايد اسفناج بخوردند؟‬
‫‪ -1‬كسانى كه از كبد مى نالند و بيمارى كبدى دارند‪ -2.‬كسانى كه‬
‫رماتيسم دارند‪ -3.‬كسانى كه درد مفاصل دارند‪ -4.‬كسانى كه سنگ‬
‫يا شن كليه دارند‪ -5 .‬كسانى كه ورم روده و يا معده دارند‪.‬‬
‫چون اسفناج به علت داشتن اوكساالت دوپتاس و آهك براى اين‬
‫اشخاص‍ مضر است ‪.‬‬

‫قارچ‬
‫قارچ را موقعى مصرف كنيد كه در مورد آن شناسايى كامل داشته‬
‫باشيد‬
‫انسان چه وقت به خواص قارچ پى برد؟‬
‫به نظر مى رسد كه انسان قبل از تاريخ به خواص قارچ پى برده و‬
‫آن را به عنوان غذا مصرف كرده است و حتما كشف اين ماده‬
‫غذايى خالى از خطر نبوده و انسانهايى در آن دوران قربانى‬
‫قارچهاى مسموم شده اند زيرا انواع قارچهاى مسموم هنوز هم‬
‫وجود دارد و در سراسر جهان گاهى مصرف كنندگان را دچار‬
‫مسموميت و مرگ مى كند و اگر ذهن خوانندگان يارى كند همين‬
‫امسال در روزنامه ها خوانديم كه در آذربايجان ايران عده اى‬
‫دچار مسموميت قارچهاى سمى شده و مرده اند؟!‬
‫وقتى تاريخ را ورق مى زنيم به زندگى روميان برمى خوريم كه به‬
‫قارچ عالقه زيادى داشتند و آن را در صورت اغذيه خود وارد‬
‫كرده بودند و عقيده داشتند قارچ در اثر رعد و برق آسمان در‬
‫كوهها و جنگلها پيدا مى شود‪.‬‬
‫از قرون وسطى توانستند قارچ را بكارند و نوعى از قارچ غير‬
‫سمى را به نام ((قارچ پاريسى )) به عمل آوردند‪ .‬اين نوع قارچ‬
‫امروز هم به عمل مى آيد و كشتزارهاى وسيعى براى كشت اين‬
‫نوع قارچ به وجود آمده است كه تاريك و مرطوب است ‪.‬‬
‫كشاورزان عصر حاضر تعجب مى كنند وقتى مى بينند مكتشفين و‬
‫جويندگان عصر جديد موفق شده اند به فراوانى قارچ را روى‬
‫((پوست گالبى )) و سر ((مارچوبه )) كشت كنند و آن را افزايش‬
‫دهند‪.‬‬
‫طبق آزمايشهاى علمى كه به عمل آمده است در آزمايشگاههاى گياه‬
‫شناسى توانسته اند با بيست گرم قارچ هر روز چهارصد گرم‬
‫گوشت قارچ به عمل آورند كه از جهت مزه و طعم و خواص قارچ‬
‫خوراكى را داشته باشد‪.‬‬
‫ارزش غذايى قارچ‬
‫قارچها از گياهانى هستند كه به طور استثنايى كلروفيل ندارند و‬
‫داراى مقدار سرشارى پروتئين هستند كه پروتئين آنها از لحاظ‬
‫مقدار نزديك به گوشت است و در نتيجه قارچها سبزى منحصر به‬
‫فردى از اين لحاظ مى باشند كه بيشتر از سبزى به گوشت شباهت‬
‫دارند‪.‬‬
‫قارچهاى خوردنى سرشار از ويتامين مخصوصا ويتامينهاى ((ب‬
‫‪ ))1‬و ((ب ‪ ))2‬و ((پ پ )) و ((د)) مى باشند‪.‬‬
‫قارچها داراى چهار تا پنج درصد مواد نشاسته اى هستند‪ .‬موشها و‬
‫خوكچه هاى هندى در آزمايشگاه توانسته اند با خوردن قارچ به‬
‫جاى مواد پروتئين تغذيه كنند و كمترين كمبود از نظر پروتئين در‬
‫آنها پيدا نشده است ‪.‬‬
‫قارچها هيچگونه مواد قندى ندارند و همچنين فاقد چربى هستند و‬
‫از اين جهت داراى ارزش غذايى زياد هستند‪ .‬متاءسفانه سللوز‬
‫گوشت قارچ كه (در دم بيشتر از كالهك آن است ) غير قابل هضم‬
‫است به همين جهت است كه مصرف اين ماده غذايى را كه‬
‫((عموى گوشت ))است براى كسانى كه هضم مشكلى دارند به‬
‫ندرت تجويز مى كنند‪.‬‬
‫ولى در هر حال براى هر غذا شصت تا صد گرم قارچ را مى‬
‫توان مصرف كرد بدون اين كه عوارض سوء هضم آن ما را‬
‫ناراحت كند‪ .‬مقدار مصرف قارچ در هر غذا از صد و پنجاه گرم‬
‫تا دويست گرم كه تجاوز كرد هضم آن به علت سللوزها مشكل مى‬
‫شود‪.‬‬
‫چه كسانى نبايد قارچ بخورند؟‬
‫مصرف قارچ به علت اين كه دير هضم مى شود براى پيران ‪،‬‬
‫زنان حامله و كسانى كه بچه شير مى دهند مناسب نيست ‪.‬‬
‫كسانى كه مبتال به اختالل كليه هستند بايد مثل تمام مواد پروتئينى‬
‫از مصرف زياد قارچ خوددارى كنند‪.‬‬
‫كسانى كه اختالل هاضمه دارند و يا از كبد عليل و رنجورند و يا‬
‫كوليت روده دارند و يا به ورم مفاصل مبتال هستند و يا به علت‬
‫اسيداوريك موجود در خون مبتال به نقرس شده اند نبايد قارچ‬
‫مصرف كنند‪.‬‬
‫چه كسانى بايد قارچ بخورند؟‬
‫كسانى كه ديابت دارند بايد قارچ بخورند زيرا قارچ هيچگونه ماده‬
‫قندى ندارد‪.‬‬
‫قارچ براى كسانى كه يبوست دارند مفيد است زيرا سللوزهاى آن‬
‫به رفع يبوست آنان كمك مى كند‪.‬‬
‫اشخاصى كه چاق هستند بايد قارچ را با سركه يا آب ليمو بخورند‬
‫زيرا قارچ هيچگونه ماده چربى ندارد و در نتيجه آنها را چاق نمى‬
‫كند‪.‬‬
‫كسانى كه مسلول هستند اگر قارچ بخورند موجب باز شدن اشتهاى‬
‫آنها مى شود و در نتيجه با اشتها غذا مى خورند و حال عمومى‬
‫آنها بهبود مى يابد‪.‬‬
‫چگونه بايد قارچ را انتخاب كرد؟‬
‫توصيه ما در مورد مصرف قارچ به شما اين است كه هيچ وقت‬
‫قارچى را كه كامال نمى شناسيد مصرف نكنيد‪ .‬وقتى خودتان نمى‬
‫دانيد قارچى را كه پيدا كرده ايد سمى يا غير سمى است از‬
‫مصرف آن صرفنظر كنيد‪ .‬اگر به خوردن قارچ عالقه داريد بهتر‬
‫است آن را از فروشنده مطمئنى بخريد و يا از قوطيهاى كنسرو‬
‫قارچ استفاده كنيد‪.‬‬
‫از انواع قارچها‪ ،‬نوعى از آن كه معروف به ((آمانيت فالوئيد))‬
‫است كشنده و مرگبار است و بقيه اقسام سمى قارچ مسموميت هاى‬
‫شديد به بار مى آورد كه اگر زود به پزشك مراجعه نشود موجب‬
‫هالكت مى گردد‪ ،‬بنابراين در مورد انتخاب و مصرف قارچ بايد‬
‫احتياط كامل را رعايت كرد‪.‬‬

‫كاهو‬
‫كاهو مصرف كنيد و هميشه زيبا و جوان بمانيد‪.‬‬
‫كاهو يكى از سبزيهاى مفيدى است كه عالوه بر تغذيه ‪ ،‬مصارف‬
‫ديگرى هم دارد‪ .‬خوشبختانه شرايط اقليمى كشور ما طورى است‬
‫كه در هر يك از فصول سال مى توانيم كاهوى تازه در اختيار‬
‫داشته باشيم ‪ .‬مثال هم اكنون در بندر عباس ‪ ،‬جيرفت و بعضى از‬
‫شهرهاى شمالى كاهو به مقدار فراوان وجود دارد كه به نقاط‬
‫مختلف كشور صادر مى شود و احتمال مى رود با پيشرفت علم در‬
‫آينده نزديكى تمام محصوالت را بتوان در زمستان هاى شديد هم به‬
‫دست آورد‪ ،‬چنانكه هم اكنون در بعضى از كشورهاى اروپايى اين‬
‫طريقه را عمل كرده و نتايج مفيدى هم به دست آورده اند‪.‬‬
‫به هر حال بحث امروز ما درباره كاهو است ‪ ،‬سبزى مفيد و نسبتا‬
‫ارزانى كه طبيعت با سخاوت تمام در دسترس ما قرار داده است ‪.‬‬
‫تاريخچه كاهو‬
‫اگر صفحات تاريخ را ورق بزنيم و بخواهيم بدانيم بشر از چه وقت‬
‫با كاهو آشنا شده و آن را مصرف كرده است به اين نكته بر مى‬
‫خوريم كه تاريخ كاهو بسيار قديمى و كهن است و به قرنهاى خيلى‬
‫قديمى مى رسد‪.‬‬
‫در تورات ‪ ،‬كتاب مقدس قوم يهود‪ ،‬مذكور است كه بنى اسرائيل‬
‫بايد در زمان عيد پاك كاهو بخورند‪.‬‬
‫روميان قديم كاهو را به خوبى مى شناختند و آن را مصرف مى‬
‫كردند و مخصوصا در ضيافتهايى كه داشتند مقدار زيادى كاهو‬
‫مصرف مى كردند تا غذاهاى سنگين و ثقلى را كه خورده بودند‬
‫هضم كنند‪.‬‬
‫در تاريخ فرانسه مذكور است امپراتور فرانسه به نام ((اوگوست ))‬
‫كه مبتال به بيمارى كبد شده بود‪ ،‬با رژيم آب كاهو به كلى معالجه‬
‫شده و شفا يافت ‪.‬‬
‫يكى از خواص كاهو زياد كردن شير مادران شيرده است و به‬
‫همين علت نام فرانسه آن از كلمه التينى گرفته شده است كه به‬
‫معنى شير است ‪.‬‬
‫خواص كاهو‬
‫كاهو‪ ،‬مخصوصا نوعى از آن كه داراى برگهاى بزرگ است ‪،‬‬
‫غذايى است زود هضم ‪ ،‬سللولز آن خيلى ضعيف است و در روده‬
‫ها به سرعت هضم مى شود و داراى ويتامينهاى ((آ))‪(( ،‬ب )) و‬
‫((ث )) نيز هست ‪.‬‬
‫غذاشناسان عصر حاضر در كاهو رگه هايى از ويتامين ((اى ))‬
‫كشف كرده اند چنانكه مى دانيد ويتامين ((اى )) ويتامين سكس و‬
‫توليد نسل است ‪.‬‬
‫كاهو خاصيت آرام كننده دارد‪ ،‬خنك است و سرشار از آب مى‬
‫باشد و داراى ويتامينها و امالح معدنى است ‪.‬‬
‫كاهو خون را تصفيه مى كند‪ ،‬ضد يبوست و خشكى مزاج است ‪.‬‬
‫كاهو رنگ قيافه را باز مى كند‪ ،‬آب كاهو بهترين ماسك زيبايى‬
‫براى خانمهايى است كه به طراوت پوست خود عالقه دارند‪.‬‬
‫طبق آخرين تحقيقات علمى كه درباره كاهو به عمل آورده اند‬
‫معلوم شده است كاهو داراى امالح قليايى ‪ ،‬اسيدفوسفوريك ‪ ،‬اسيد‬
‫دوپتاسيم ‪ ،‬كلورور‪ ،‬كربنات دوسود‪ ،‬كربنات دوشو‪ ،‬انواع‬
‫فوسفاتها‪ ،‬سولفاتها‪ ،‬كاروتن ‪ ،‬كوبالت ‪ ،‬آرسنيك ‪ ،‬يد‪ ،‬مس ‪،‬‬
‫منيزيوم و ويتامينهاى ((آ)) و ((ب )) و ((ث )) و ((د)) و ((اى ))‬
‫مى باشد‪.‬‬
‫چه كاهويى را انتخاب كنيم ؟‬
‫كاهو انواع مختلفى دارد كه دو نوع آن ممتاز است و در ايران به‬
‫كاهوى معمولى و كاهوى ساالدى معروف است ‪.‬‬
‫كاهو را وقتى خريديد بايد برگ برگ كنيد و زير آب جارى بشوييد‬
‫تا خوب شسته و پاك شود بعد آن را به هر صورتى كه ميل داريد‬
‫بخوريد‪.‬‬
‫بعضى دوست دارند كاهو را با سركه و سركه انگبين بخورند ولى‬
‫رفته رفته اين رسم در خانواده هاى ايرانى منسوخ شده و اكنون آن‬
‫را بيشتر به صورت ساالد مصرف مى كنند‪ .‬سوس ساالد را‬
‫معموال از سركه يا آب ليمو يا روغن زيتون و يا روغن پسته‬
‫زمينى ترتيب مى دهند‪ .‬اگر شما از كسانى هستيد كه دوست داريد‬
‫كاهو را آبپز كنيد و بخوريد بدانيد كه آن طرز مصرف كاهو قسمت‬
‫مهمى از مواد حياتى آن را از بين مى برد‪.‬‬
‫كاهو‪ ،‬چه پخته و چه خام ‪ ،‬غذاى ايده آلى براى اشخاص چاق است‬
‫زيرا صد گرم كاهو پيش از بيست كالرى حرارت ندارد‪ .‬شصت‬
‫گرم كاهو را اگر در يك ليتر آب مدت يك ساعت با آتش ماليمى‬
‫بجوشانيد جوشانده اى به دست خواهد داد كه خواب آور و بطور‬
‫ماليم ملين است و كبد را از سموم پاك مى كند‪.‬‬
‫اين جوشانده در هنگام اختالالت كبدى مخصوصا يرقان ‪ ،‬مفيد و‬
‫موثر است ‪.‬‬
‫به اين نكته هم توجه كنيد كه كاهو وقتى به تخم نشست تمام خواص‬
‫‍ درمانى خود را به طور كامل به دست مى آورد و طعم آن در‬
‫ساالد كمى تلخ و تند مى شود ولى اگر شما بخواهيد كاهو را براى‬
‫درمان امراض مورد مصرف قرار دهيد بايد كاهوى تخم دار را‬
‫انتخاب كنيد‪.‬‬
‫كاهو براى كسانى كه تحريك عصبى دارند و يا به طپش قلب ‪،‬‬
‫تحريكات شديد جنسى و بى خوابى مبتال شده اند و همچنين براى‬
‫برونشيت ‪ ،‬سياه سرفه ‪ ،‬سرفه هاى عصبى ‪ ،‬آسم ‪ ،‬ديابت ‪،‬‬
‫نقرس ‪ ،‬سنگ كليه ‪ ،‬نفريت ‪ ،‬قاعدگيهاى دردناك و يبوست مفيد‬
‫است ‪.‬‬
‫بنابراين بجا خواهد بود اگر در برنامه غذايى خود كاهو را نيز‬
‫بگنجانيد چه همانطور كه گفته شد وجود ويتامين و امالح معدنى و‬
‫ساير عناصر موجود در آن ‪ ،‬عالوه بر آنكه كمك موثرى به‬
‫بهداشت و سالمت شما مى كند‪ ،‬در حفظ زيبايى و طراوت شما نيز‬
‫تا حد زيادى موثر خواهد بود‪.‬‬

‫كلم و كلم پيچ‬


‫گياهى كه قريب چهار هزار سال سابقه كشت دارد‬
‫كلم برگ يا كلم پيچ از سبزيهايى است كه در اين فصل بيشتر‬
‫وجود دارد زيرا در شهرهاى جنوبى كشور موقع برداشت محصول‬
‫آن است ‪ .‬پس ‪ ،‬بد نيست در اين جا از تاريخچه كلم و خواص و‬
‫موارد مصرف آن گفتگو كنيم ‪.‬‬
‫كلم اصال در اروپا بوده است و تاريخ كشت آن به بيش از چهار‬
‫هزار سال مى رسد‪.‬‬
‫اما در ايران كشت آن از چه وقت شروع شد‪ ،‬معلوم نيست ‪ .‬ولى‬
‫كلم قمرى از قديم االيام در ايران كشت مى شده و در سالهاى اخير‬
‫انواع ديگرش ‪ ،‬مثل گل كلم و كلم دگمه اى نيز در نواحى مختلف‬
‫كشور كشت شده و به عمل آمده است ‪ .‬كلم خواص بى شمار دارد‪.‬‬
‫اخيرا دكتر ((گارنت شندى )) پرفوسور دانشكده پزشكى‬
‫((استانفورد)) نتايج تحقيقات و اكتشافات خود را درباره آب كلم‬
‫منتشر كرده و با بررسيهاى بالينى بطور قطع و يقين ثابت كرده‬
‫است كه از ‪ 65‬مورد اولسر معده كه با رژيم آب كلم معالجه كرده‬
‫است شصت و دو مورد در ظرف سه هفته معالجه شده اند‪.‬‬
‫دكتر ((ويليام شيو)) محقق دانشگاه تكزاس از آب كلم ماده اى به‬
‫دست آورده است كه به آن ((گلوتامين )) نام داده و آن را در‬
‫معالجه الكل زدگى (الكليسم ) به كار برده و نتايج مثبت و موثرى‬
‫از آن گرفته است ‪.‬‬
‫به عقيده دكتر ((ادز)) در آب كلم مايعى وجود دارد كه براى‬
‫بيماران مبتال به ديابت (مرض قند) نيز مفيد است ‪ .‬دكتر‬
‫((شرايدر)) آب كلم را تجزيه كرده و عقيده دارد كه ‪ 63‬درصد آن‬
‫نشاسته سبز و ‪ 29‬درصد آن آلبومين نباتى و ‪ 5‬درصد آن (رزين )‬
‫و ‪ 89/2‬درصد آن ماده سقزى است كه در آب و الكل حل مى‬
‫شود‪.‬‬
‫در كلم امالح معدنى ‪ ،‬سولفات و نيترات دوپتاس و اكسيدهاى آهن‬
‫و گوگرد (اسانس گوگرد) وجود دارد‪.‬‬
‫انستيتوى ملى بهداشت فرانسه از تجزيه صد گرم كلم اين مواد را‬
‫به دست آورده است ‪:‬‬
‫‪ 3‬گرم ماده پروتئين (پروتيدها) ‪ 3/0‬گرم مواد چربى (ليپيدها) ‪6‬‬
‫گرم مواد قندى (گلوسيدها) ‪ 50‬ميلى گرم فوسفور ‪ 50 -‬ميلى گرم‬
‫كلسيم ‪ 1 -‬ميلى گرم آهن ‪ 80 -‬ميلى گرم ويتامين ((ث )) ‪15/0 -‬‬
‫ميلى گرم ويتامين ((ب ‪ 12/0 ))1‬ميلى گرم ويتامين ((ب ‪- ))2‬‬
‫‪ 6/0‬ميلى گرم ويتامين ((پ پ )) ‪ 5/0‬ميلى گرم پرو ويتامين‬
‫((آ))‪ 2183‬واحد ويتامين ((آ))‪.‬‬
‫كسانى كه كوليت دارند اگر آب كلم خام را بنوشند در درمان‬
‫بيمارى آنها تاءثير زيادى خواهد داشت زيرا آب كلم خام داراى‬
‫مواد لعابى است كه به كمك اسانس گوگرد و امالح معدنى پتاس و‬
‫ويتامينهايى كه دارد پرده محافظى را بر روى ورم روده بوجود‬
‫خواهد آورد‪.‬‬
‫وقتى كلم را مى پزند بسيارى از مواد حياتى و ويتامينى آن از بين‬
‫مى رود‪ .‬بنابراين بايد آب آن را (البته نپخته ) بگيريد و يا به‬
‫صورت ساالد مصرف كنيد‪.‬‬
‫البته ممكن است آب كلم خام به ذائقه خيلى از مردم خوش نيايد‪،‬‬
‫براى رفع اين ناخوشايندى مى توان آب هويج خام و چند قطره آب‬
‫ليمو به آن اضافه كرد‪.‬‬

‫محل تصوير صفحه ‪105‬‬ ‫‪OOO‬‬


‫بستنى‬
‫غذائى كه در تابستان مطبوع است ولى بايد بدانيد چه وقت و چقدر‬
‫بخوريد‪...‬‬
‫در اولين نظر وقتى كلمه بستنى را مى شنويم فكر مى كنيم بستنى‬
‫يكى از محصوالت تمدن جديد است و حال آنكه تاريخ بستنى خيلى‬
‫قديمى است ‪.‬‬
‫اسكندر كبير در قرن چهارم ميالدى نوعى دسر مى خورد كه به‬
‫نام ((ماسدوان ))معروف است ‪ .‬در آن زمان ‪ ،‬ميوه هاى مختلف‬
‫را مخلوط مى كردند و با عسل شيرين مى كردند و در كوزه هاى‬
‫گلى مى ريختند و كوزه ها را در برف مى گذاشتند تا يخ كند‪.‬‬
‫نرون امپراتور جبار روم ‪ ،‬بر طبق روايات يكى از تاريخ نويسان‬
‫هم عصرش ‪ ،‬وقتى مهمان داشت صف بردگان مثل زنجير دست‬
‫به دست مى دادند و از الى برفهاى كوه ((آپنن )) بستنى ميوه و‬
‫عسل را كه به سبك بستنى اسكندر درست مى كردند‪ ،‬به سر ميز‬
‫غذاى مهمانان مى آوردند‪...‬‬
‫كشورهاى عربى در قديم شربت خنكى داشتند كه به وسيله يخ و‬
‫نمك آن را خنك مى كردند و ماركوپولو سياح معروف وقتى از‬
‫سفر دور و دراز خود برگشت نسخه هاى شربتهايى را كه در‬
‫كشورهاى عربى درست مى كردند‪ ،‬به اروپا آورد و كلمه‬
‫((سوربت )) از كلمه شربت عربى در زبان اروپايى وارد شد و تا‬
‫امروز هم مصطلح است و به نوعى بستنى كه از آب ميوه ها تهيه‬
‫مى شود اطاق مى گردد‪.‬‬
‫شربتهايى كه به اين ترتيب در آن زمان تهيه مى شد در ((ونيز)) و‬
‫در ايتاليا رواج كامل يافت و ((كاترين دومديسى )) كسى بود كه‬
‫هنگام عروسى خود با هانرى دوم ‪ -‬در سال ‪ - 1533‬آن را به‬
‫فرانسه آورد و در آنجا هم رواج داد‪.‬‬
‫هانرى سوم و بعد از او لويى چهاردهم از سالطين فرانسه بودند‬
‫كه به بستنى عالقه زيادى داشتند و بر اثر اين عالقه بستنيهاى‬
‫متنوعى از شير و تخم مرغ تهيه مى كردند‪.‬‬
‫آمريكا اولين كشورى بود كه بستنى را تجارتى كرد و كارخانه هاى‬
‫جديدى براى ساختن بستنى به وجود آمدند كه اين محصول را به‬
‫سبكى خاص‍ مى ساختند و به همه نقاط دور دست حمل و نقل مى‬
‫كردند‪ .‬صنايع جديد بستنى سازى از امريكا به كشورهاى ديگر‬
‫وارد شد‪ .‬اكنون در فرانسه در حدود پنجاه كارخانه صنعتى بستنى‬
‫سازى و بيش از نه هزار كارگاه بستنى سازى دستى وجود دارد كه‬
‫جمعا هر سال بيش از صد ميليون ليتر بستنى مى سازند‪.‬‬
‫كشورهايى كه بر طبق آمار بستنى زياد مصرف مى كنند‪ ،‬اول‬
‫آمريكا است كه حداقل مصرف سرانه آن نه ليتر در سال و بعد‬
‫ايتالياست كه مصرف سرانه هشت ليتر نيم و بعد روسيه شوروى‬
‫است كه هر نفر روسى در سال حداقل هفت ليتر بستنى مصرف‬
‫مى كند‪ .‬صنايع جديد بستنى سازى و نگهدارى آن در يخچال ‪،‬‬
‫مصرف انواع بستنى را در كشورهاى مختلف جهان افزايش داده‬
‫است ‪.‬‬
‫در ايران هم از وقتى به وسيله كارخانه هاى جديد تهيه مى شود و‬
‫در يخچالهاى جديد آن را نگهدارى مى كنند‪ ،‬مصرف آن در‬
‫سراسر كشور افزايش يافته است ‪.‬‬
‫ارزش غذايى بستنى‬
‫ارزش غذايى بستنى بستگى به مواد اوليه آن دارد كه بستنى را با‬
‫آن مى سازند‪.‬‬
‫بستنى آب ميوه ها مثل خود ميوه ها از نظر غذايى ضيعف ولى از‬
‫نظر امالح معدنى و ويتامين غنى است و نبايد آب ميوه را قبل از‬
‫غذا خورد بلكه بايد آن را در پايان غذا به عنوان دسر مصرف‬
‫كرد‪.‬‬
‫بستنى ميوه و آب ميوه ها بر خالف بستنى شير و تخم مرغ و خامه‬
‫يا مواد تركيبى ديگر خيلى زود هضم مى شود‪ .‬بستنى شير و تخم‬
‫مرغ و خامه كه شيرين تهيه مى شود غذايى كامل است كه وقتى‬
‫بعد از شام يا ناهار به عنوان دسر خورده شود چون خودش غذاى‬
‫كاملى است ‪ ،‬دير هضم مى شود و اغلب اشتها را به غذاى بعدى‬
‫از بين مى برد‪.‬‬
‫حساب شده است كه يك ليتر بستنى شير و تخم مرغ بيش از هزار‬
‫و صد كالرى داد‪.‬‬
‫بنابراين كسانى كه بستنى كامل مى خورند بايد آن را در حكم غذا‬
‫تلقى كنند و چيز ديگرى نخورند تا هضم آن آسان گردد و از‬
‫مصرف آن بدن استفاده كند‪.‬‬
‫مصرف بستنى براى چه اشخاصى مجاز است ‪:‬‬
‫كسانى كه از سالمت كامل برخوردارند‪ ،‬بهتر است در فاصله دو‬
‫غذاى اصلى به عنوان عصرانه صرف كنند‪.‬‬
‫وقتى كسى دچار خونريزى معدى مى شود (چون سرما از‬
‫خونريزى جلوگيرى مى كند) به او بستنى مى خورانند‪.‬‬
‫كسانى كه لوزتين خود را عمل كرده اند به عنوان غذا تا چند روز‬
‫به آنها بستنى مى دهند‪.‬‬
‫خانمهايى كه حامله هستند و دوران ويار را مى گذرانند اغلب دچار‬
‫حالت تهوع و دل به هم خوردگى مى شوند كه نمى توانند غذا‬
‫بخورند‪ ،‬اين خانمها گاهى در مقابل بستنى و نوشابه هاى سرد‬
‫تحمل نشان مى دهند و از مصرف آن دچار دل به هم خوردگى‬
‫نمى شوند‪ ،‬در چنين مواردى بستى و نوشابه هاى سرد و خنك‬
‫تجويز مى شود‪.‬‬
‫چه اشخاصى نبايد بستنى بخورند؟‬
‫كسانى كه مرض قند دارند زيرا بستنى شيرين و مقدار قند آن زياد‬
‫است ‪.‬‬
‫كسانى كه چاق هستند بستنى شير و تخم مرغ و خامه آنها را چاق‬
‫تر مى كند ولى مى توانند بستنى ميوه و آب ميوه را بخورند‪.‬‬
‫كسانى كه از كبد ناراحت هستند‪ ،‬نبايد بستنى بخورند‪ ،‬زيرا شير و‬
‫تخم مرغ و خامه وقتى بسته شود كبد اين اشخاص را ناراحت مى‬
‫كند و تحمل هضم آن را ندارند‪.‬‬
‫كسانى كه داراى معده و روده هاى عليل هستند نبايد بستنى بخورند‬
‫زيرا غذاهاى سرد در دستگاه هاضمه دير هضم مى شود و عالوه‬
‫بر آن ترمزى است بر ترشح غده هاى معدى كه ترشحات معده را‬
‫متوقف مى كند‪.‬‬
‫كسانى كه هضمى كند دارند بايد بستنى را از صورت غذاى خود‬
‫حذف كنند و هيچوقت آن را به عنوان دسر غذا مصرف نكنند‪.‬‬
‫چطور بايد بستنى را صرف كرد‪:‬‬
‫بستنى را بايد به آهستگى و به مقدار كم خورد‪ ،‬كسانى كه يك دفعه‬
‫يك تكه بزرگ بستنى ار در دهان مى گذارند عكس العملى در دهان‬
‫خود احساس‍ مى كنند كه ناراحت كننده است زيرا برودت بستنى‬
‫وقتى به دندان رسيد دندان آنها درد مى گيرد و در دهان خود‬
‫احساس ناراحتى مى كنند و چون آن را مى بلعند وقتى به مخاط‬
‫معده رسيد از ترشح عصير معدى جلوگيرى مى كند و عواقب‬
‫وخيمى از نظر دستگاه هاضمه ايجاد مى كند‪.‬‬
‫پس بايد بستنى را به مقدار كم و آهسته آهسته خورد و به بچه ها‬
‫توصيه كرد كه آهسته آهسته آن را بخورند و اگر در جايى بستنى‬
‫جلو آنها مى گذاريد‪ ،‬يك قاشق كوچك هم به آنها بدهيد كه يواش‬
‫يواش و كم كم بخورند‪.‬‬
‫وقتى چاى و قهوه گرمى را خورده ايد پشت سر آن بستنى نخوريد‬
‫و اگر بر عكس بستنى خورده ايد روى آن آشاميدنيهاى گرم‬
‫نخوريد‪ ،‬زيرا تماس‍ چيزهاى گرم و سرد با هم در معده ‪،‬‬
‫عوارض بدى در پيش دارد و درست مثل اين است كه شما آنا چيز‬
‫سردى را گرم كنيد‪ ،‬دستگاهى كه در معرض‍ اين تغييرات قرار‬
‫مى گيرند خسته مى شوند و عواقب آن به صورت دل درد و سوء‬
‫هاضمه پيش مى آيد‪.‬‬
‫بستنى را در كشور دوست و همسايه و هم زبان ما افغانستان‬
‫((شيريخ )) مى گويند و اسم فارسى و قشنگى است ‪ ،‬با مواد‬
‫تركيبى بستنى هم ارتباط كامل دارد‪.‬‬

‫پنير‬
‫كمبود مواد سفيده اى ‪ ،‬چربى ‪ ،‬امالح معدنى و ويتامين هاى‬
‫مختلف را با خوردن پنير تاءمين كنيد‬
‫تاريخچه اى از پنير‬
‫تاريخ پنير به عهد عتيق مى رسد و اين موضوع محقق است كه‬
‫كشف پنير به دنبال اهلى كردن چهار پايان شيرده مثل بز‪ ،‬شتر يا‬
‫گاوميش صورت گرفته است ‪ .‬در مناطقى بين آسيا و اروپا و هم‬
‫چنين در تبت و ايران شير را هنوز هم مثل عهد قديم تخمير مى‬
‫كنند و از آن ماست و پنير درست مى كنند‪ .‬در قديم انسان وقتى‬
‫دوشيدن شير را ياد گرفت و به حكم اتفاق انعقاد شير را ديد از آن‬
‫چيزهاى مختلفى ساخت كه يكى پنير است ‪ .‬مى گويند اولين مايه‬
‫پنير از شيره درخت انجير به دست آمد و انسانهاى قديمى بعد از‬
‫آن كه برگهاى درختان انجير را در شير مى انداختند تا شير ببندد‬
‫آن را روى سنگ مى ريختند و پس از اين كه سفت مى شد‪ ،‬براى‬
‫اين كه آب آن كامال گرفته شود‪ ،‬سنگ ديگرى روى آن مى‬
‫گذاشتند‪ .‬بعدها انسان ياد گرفت كه از شكم حيوانات شيرخوار‪،‬‬
‫مخصوصا خرگوشهاى وحشى ‪ ،‬مايه پنير را به دست آورد و وقتى‬
‫پنير ساخته شد آن را در آفتاب خشك كند و نمك بزند و در الى‬
‫برگ درختان بپيچد و آن را براى روزها و ماههاى آينده مورد‬
‫استفاده قرار دهد‪.‬‬
‫ساختن پنير به صورت صنعتى در آغاز قرن بيستم شروع شد و آن‬
‫زمانى بود كه پاستور دانشمند معروف فرانسوى اكتشافات خود را‬
‫درباره تخمير شيرى آغاز كرد‪ .‬از آن زمان بود كه علم و دانش‬
‫دست به كار شد تا پنيرهايى بسازد كه از جهتى بهداشتى باشد و‬
‫حداكثر بهره بردارى از صنعت پنير سازى به دست آيد‪.‬‬
‫خواص غذايى پنير هم از زمانهايى بسيار قديم شناخته شده بود‪.‬‬
‫چنانكه هرودوت ‪ ،‬پدر تاريخ ‪ ،‬مى نويسد كه سربازان داريوش‬
‫غذاى ملى داشتند كه عبارت بود از نان و پنير با بوالغ اوتى يا‬
‫شاهى آبى كه در چشمه سارها مى روييد و اين سربازان با اين غذا‬
‫از قدرت و نيرومندى كاملى برخوردار بودند‪ .‬روميان قديم پنير را‬
‫در آخر غذا‪ ،‬آن هم با شراب مخصوصى مى خوردند و عقيده‬
‫داشتند كه هضم غذا را آسان مى كند‪.‬‬
‫((بالنش دوناوار)) زن هنرى چهارم در مداركى كه درباره پنير‬
‫خود باقى گذاشته شده است تصريح مى كند كه در آن زمان دويست‬
‫نوع مختلف پنير در فرانسه ساخته مى شد‪ .‬در سال ‪1922‬‬
‫شيرينى سازان فرانسه نان شيرينى مخصوصى از پنير درست‬
‫كردند كه به نام ((تارت پنير)) معروف بود و موفقيت زيادى پيدا‬
‫كرد و همه جا مشهور شد زيرا پنير برعكس خامه و كره مدت‬
‫زيادى مى ماند‪.‬‬
‫((تاليران )) سياست مدار معروف فرانسه پنير را ((بهترين غذا))‬
‫مى دانست ‪(( .‬بريا ساوارن )) بزرگترين غذاشناس فرانسوى جمله‬
‫معروفى درباره پنير دارد كه مى گويد‪(( :‬يك دسر بدون پنير زنى‬
‫زيبا است كه يك چشم دارد)) كلمه پنير در فرانسه از كلمه التينى‬
‫ظرف پنير گرفته شده است كه پنير در آن ظرف شكل مى گيرد و‬
‫بوجود مى آيد‪.‬‬
‫در يونان قديم پنير يكى از غذاهاى مقوى بود و هومر در آثار خود‬
‫از پنير نيز صحبت مى كند كه وقتى ماگوئون از شانه راست‬
‫مجروح شد ((نستور)) به او دستور داد كه پنير بز را تا شفا يابد‪.‬‬
‫تا قرن پنجم ميالدى پنير با نان كامل و انجير غذاى پهلوانان يونان‬
‫بود و امروز هم پنير اهميت خود را حفظ كرده و از نظر مواد‬
‫غذايى با گوشت كوس همسرى و رقابت مى زند‪.‬‬
‫ارزش غذايى پنير‬
‫پنير غذاى پروتئين دار كاملى است و كامال مى تواند جاى گوشت‬
‫را بگيرد‪ .‬به همين جهت گياهخواران كه گوشت نمى خورند به‬
‫جاى آن پنير مصرف مى كنند‪ .‬پنير به استثناى الكتوز‪ ،‬موادى‬
‫دارد كه در شير موجود است مثل مواد سفيده اى (پروتئينها)‪ ،‬مواد‬
‫چربى ‪ ،‬ويتامين مخصوصا ويتامينهاى ((آ)) و ((ب )) و ((ب ‪))2‬‬
‫و ((پ پ )) و (اسيد پانتوتتيك ) و امالح معدنى مخصوصا كلسيم‬
‫و فسفر به مقدار قابل توجه ‪.‬‬
‫پنير بر شير اين مزيت را دارد كه زودتر هضم مى شود‪ .‬به‬
‫استثناى پنيرهاى خيلى چرب و يا خيلى تخمير شده ‪ ،‬پنير بطور‬
‫كلى براى همه قابل هضم است حتى كسانى كه شير را نمى توانند‬
‫هضم كنند پنير را به خوبى هضم مى كنند‪.‬‬
‫دير يا زود هضم شدن پنير بستگى به طرز تهيه و ساختن آن دارد‪.‬‬
‫در فرانسه چهار درصد نوع پنير مختلف درست مى كنند‪ .‬پنير از‬
‫غذاهاى پر كالرى است ‪ ،‬چنان كه حساب كرده اند صد گرم پنير‬
‫داراى پانصد كالرى است ‪ .‬پنير غذايى است كه در حجم كم داراى‬
‫مقدار زيادى چربى و مواد سفيده اى است ‪.‬‬
‫مصرف پنير براى چه كسانى مجاز است و تاءكيد مى شود؟‬
‫بچه ها و اشخاص بزرگسال بايد پنير را بخورند زيرا پنير داراى‬
‫مقدار زيادى كلسيم و ويتامين عامل رشد است ‪ .‬شايد شما هم ديده‬
‫ايد كه بچه ها با ميل زيادى پنير مى خورند زيرا بدن آنها احتياج با‬
‫آن دارد‪.‬‬
‫اشخاصى كه كار فكرى مى كنند‪ ،‬كسانى كه در اثر كار زياد خسته‬
‫مى شوند و كسانى كه زود خسته مى شوند بايد پنير بخورند زيرا‬
‫پنير داراى فسفر است و فسفر غذايى مطلوب براى اين دسته از‬
‫اشخاص است ‪.‬‬
‫كسانى كه بيمارى قند ديابت دارند بايد پنير بخورند زيرا پنير مواد‬
‫قندى ندارد‪ .‬مادرانى كه بچه هاى خود را شير مى دهند‪ ،‬خانمهاى‬
‫باردار‪ ،‬كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته و دوران نقاهت را مى‬
‫گذرانند بايد نوع پنيرى را كه زود هضم است انتخاب كرده و‬
‫بخورند‪.‬‬
‫اشخاص چاق بايد پنير بى چربى بخورند‪.‬‬
‫پنير براى ورزشكاران غذاى ايده آل و سالمى است ‪.‬‬
‫چه كسانى نبايد پنير بخورند؟‬
‫كسانى كه چربى خون دارند‪ ،‬مبتاليان به ورم كبد و كيسه صفرا‬
‫نبايد پنيرهاى خيلى چرب را بخورند‪.‬‬
‫كسانى كه از معده و روده ناراحتى دارند‪ ،‬پنيرهاى خيلى كهنه نبايد‬
‫بخورند زيرا هضم آن ثقيل است و آنها نمى توانند تحمل كنند‪.‬‬
‫كسانى كه امراض قلبى دارند پنير براى آنها ضرر دارد زيرا‬
‫داراى نمك است و خوردن نمك براى آنها منع گرديده است ‪.‬‬
‫پنير را بايد چگونه نگه داشت ؟‬
‫پنيرهاى تازه و بى نمك را مى توان در يخچال گذاشت و خيلى‬
‫زود آن را مصرف كرد‪ .‬پنيرهاى نمك دار را هم بايد در يخچال‬
‫گذاشت ‪ .‬در زمان حاضر پنير را در قوطيهاى مقوايى ‪ ،‬آهنى و‬
‫پالستيكى تهيه مى كنند كه بايد آنها را در يخچال حفظ كرد‪.‬‬
‫پنيرهاى سفت و سفيد كه در ايران مصرف آن معمول است در آب‬
‫نمك و در جاى خنك به خوبى حفظ مى شود‪ .‬در قديم وقتى مى‬
‫خواستند اظهار فروتنى كنند و مهمانى را به غذايى ساده دعوت‬
‫كنند مى گفتند نان و پنيرى داريم ولى امروز پنير ارزش زيادى‬
‫يافته و قيمت آن از گوشت هم باال زده بطورى كه امروز ديگر‬
‫نمى توانيم براى شكسته نفسى به ميهمانان تعارف نان و پنير‬
‫بكنيم ‪.‬‬

‫تخم مرغ‬
‫چه خاصيتها و چه استفاده هايى دارد؟‬
‫تخم مرغ در آشپزى زياد مصرف مى شود‪ ،‬با تخم مرغ غذاهاى‬
‫عالى و ممتاز مثل املت ‪ ،‬كوكو‪ ،‬خاگينه و دلمه تخم مرغ و‬
‫دسرهاى مختلف و كرم و انواع نانهاى شيرينى درست مى كنند‪،‬‬
‫بعالوه با زرده تخم مرغ سوس مايونز و ((سابايون )) درست مى‬
‫كنند‪ ،‬خالصه زرده تخم مرغ سوس و پتاژ را سفت مى كند حال‬
‫آنكه سفيده تخم مرغ ژله و بويونهاى گوشت را صاف و روشن مى‬
‫كند‪.‬‬
‫سفيده تخم مرغ را اگر زياد بزنند كه به صورت برف در آيد باعث‬
‫ورآمدن بيسكويت و نانهاى شيرينى مى شود‪.‬‬
‫تخم مرغ اگر تازه باشد از غذاهاى سالم و سرشار از مواد غذايى‬
‫است كه با مصرف آن تمام موادى را كه بدن الزم دارد به آن مى‬
‫رساند‪ :‬مثل ‪ :‬آب ‪ ،‬پروتئين ‪ ،‬امالح معدنى ‪ ،‬ماده گرانبهاى لسيتين‬
‫و ويتامينهاى آ‪ ،‬ب ‪ ،‬د‪.‬‬
‫چون تخم مرغ داراى مواد پروتئين كامل مى باشد مى تواند‬
‫جانشين گوشت و ماهى شود و چنانكه مى دانيد پروتئين گوشت و‬
‫ماهى از موادى است كه براى رشد و مرمت بدن الزم است ‪.‬‬
‫به همين علت است كه بچه كوچك به شرط اينكه در مقابل اين غذا‬
‫حساسيت نداشته باشد مى تواند هر هفته چند تخم مرغ بخورد‪.‬‬
‫يكى از پزشكان متخصص در بيماريهاى كودكان كه آمريكايى است‬
‫و نامش‍ دكتر اسپاك مى باشد براى بچه هاى كوچك توصيه مى‬
‫كند‪ ،‬كه هر روز تخم مرغ مصرف نمايند‪.‬‬
‫سرعت هضم تخم مرغ بستگى به تازه بودن تخم مرغ و طريقه و‬
‫روش و درجه پختن آن دارد‪.‬‬
‫براى بچه هاى كوچك ‪ ،‬شما مادران عزيز بايد در آغاز نصف‬
‫زرده تخم مرغ مرغ پخته را در غذاى او حل كنيد و به او بدهيد‪.‬‬
‫اگر بچه شما تخم مرغ را خوب هضم مى كند مى توانيد در هر‬
‫هفته اول يك تخم مرغ كامل و از هفته دوم دو تخم مرغ به او‬
‫بدهيد‬
‫وقتى بچه شما به يك سالگى مى رسد مى توانيد به جاى تخم مرغ‬
‫سفت به او هر هفته دو يا سه عدد تخم مرغ عسلى و يا پوشه (تخم‬
‫مرغى است كه آن را از پوست در آورده و در آب و يا شير مى‬
‫پزند) بدهيد‪.‬‬
‫تخم مرغ اگر به صورت نيمرو و يا املت يا خاگينه تهيه شود هضم‬
‫آن به سختى و اشكال صورت مى گيرد زيرا تخم مرغ در روغن‬
‫داغ و در حرارت باال پخته مى شود بنابراين كسانى كه داراى كبد‬
‫حساسى هستند نبايد آن را بخورند‪.‬‬
‫وقتى تخم مرغ مى خواهيد بخريد سعى كنيد كه تخم مرغ تازه روز‬
‫را بخريد ولو از شهر خارج شويد و براى خريد تخم مرغ به‬
‫مزارع مرغدارى برويد به زحمت آن مى ارزد زيرا عالوه بر آنكه‬
‫تخم مرغ تازه زود هضم مى شود و مواد ضرورى را به بدن مى‬
‫رساند وقتى با تخم مرغ تازه غذا و يا شيرينى درست كنيد طعم‬
‫خوشى به مذاق مى دهد‪.‬‬
‫اگر تخم مرغ را باز كرديد سفيده يا زرده آن زيادى ماند آن را از‬
‫جريان هوا محفوظ كنيد و در جاى خنكى حفظ كنيد و هر چه‬
‫زودتر آن را مصرف نماييد زيرا تخم مرغ وقتى از پوست در آمد‬
‫چه سفيده چه زرده آن را اگر نپخته يا كم پخته باشد خيلى زود‬
‫سمى مى شود‪.‬‬
‫شما مى توانيد تازه بودن تخم مرغ را به طريق زير كنترل كنيد‪:‬‬
‫در ظرف آبى كه ده درصد آن نمك است (يعنى اگر ظرف شما‬
‫نهصد گرم آب دارد صدگرم آن بايد نمك باشد‪).‬‬
‫تخم مرغها كه خام است در آب بيندازيد و به طرز قرار گرفتن آن‬
‫در آب نمك توجه كنيد‪ .‬تخم مرغ ها كه مال روز است در ته ظرف‬
‫مى ماند‪ ،‬تخم مرغ هايى كه شش روز است يك طرف آن باال مى‬
‫آيد ولى باز هم در ته ظرف مى ماند ولى شما بايد آنها را مثل تخم‬
‫مرغ تازه بدانيد‪.‬‬
‫اگر تخم مرغ ها يك ماهه باشد در وسط ظرف آب مى آيد و شناور‬
‫مى ماند و سر آن به پائين متوجه مى شود‪.‬‬
‫تخم مرغهايى يك ماه و نيم از عمر آن گذشته است در سطح آب‬
‫مى آيند و سر آنها به پايين متوجه مى شود‪.‬‬
‫تخم مرغهايى كه بيش از شش هفته از عمر آن گذشته است نصف‬
‫تخم مرغ از آب بيرون مى آيد و بطور افقى در آب شناور است ‪.‬‬
‫بطور كلى بدانيد كه هر قدر تخم مرغ تازه باشد كمتر هوا گرفته و‬
‫در نتيجه وقتى در آب نمك آن را شناور كنيد چون هوا ندارد به ته‬
‫ظرف مى رود و نمى تواند در آب شناور باشد و برعكس اگر كهنه‬
‫بود از ته ظرف باال آمده و شناور مى ماند‪.‬‬
‫تخم مرغ براى كبد بد است ‪ ...‬نبايد بيش از سه تخم مرغ در هفته‬
‫خورد‪.‬‬
‫چگونه مى توان فهميد كه تخم مرغ تازه است ؟ آيا تخم مرغ مغذى‬
‫است ؟‬
‫از تخم مرغ زياد گفته اند و شما شنيده ايد البته مطالبى كه گفته اند‬
‫و شما شنيده ايد قسمتى حقيقت دارد و قسمتى از آن من در آوردى‬
‫است ‪.‬‬
‫اگر مى خواهيد به حقيقت تخم مرغ واقف شويد اين مقاله را‬
‫بخوانيد تا به اسرار يكى از مواد اصلى زندگى انسان پى ببريد‪.‬‬
‫تاريخچه تخم مرغ‬
‫اول تخم مرغ به وجود آمد يا مرغ ؟‬
‫اگر شما بگوييد اول تخم مرغ به وجود آمده است به شما جواب‬
‫خواهند داد اين تخم مرغ از مرغ خارج نشده است و اگر بگوييد‬
‫اول مرغ به وجود آمده است خواهند گفت كه اين مرغ از تخم مرغ‬
‫به دنيا نيامده است ‪.‬‬
‫تخم مرغ ‪ ،‬هسته حيات و زندگى است و كاملترين غذايى است كه‬
‫خداوند آفريده است ‪.‬‬
‫در انگلستان كتابى درباره افسانه هاى تخم مرغ منتشر شده است ‪.‬‬
‫در اين كتاب آن چه راجع به تخم مرغ گفته و نوشته اند جمع آورى‬
‫گرديده است ‪.‬‬
‫يكى از آن رسوم اين است كه دهقانان النكاشير پوست تخم مرغ را‬
‫در آتش‍ نمى اندازند و عقيده دارند اگر كسى پوست تخم مرغ را‬
‫در آتش نمى اندازند و عقيده دارند اگر كسى پوست تخم مرغ را‬
‫در آتش اندازد مرغ از تخم كردن مى افتد‪.‬‬
‫همچنين تخم مرغ را در جويبار و جايى كه آب جارى دارد‪ ،‬فرو‬
‫نمى كنند و عقيده دارند اين كار تخم مرغ را خراب مى كند‪ .‬به هر‬
‫حال تخم مرغ غذايى كامل است ‪.‬‬
‫از نظر غذاشناسان تخم مرغ يكى از مواد غذايى است كه سرشار‬
‫از مواد حياتى است و در حجم كمى كه دارد همه مواد الزم براى‬
‫بدن ما را در بر گرفته است زيرا از همين تخم مرغ است كه يك‬
‫پرنده كوچك با تمام اعضاى كامل بدن به وجود مى آيد‪ .‬تخم مرغ‬
‫به استثناى ويتامين ث داراى تمام ويتامين ها و امالح معدنى و‬
‫همچنين فسفر و آهن مى باشد ولى از نظر كلسيم زياد غنى نيست ‪.‬‬
‫زرده تخم مرغ داراى حداكثر عناصر مغذى است ولى سفيده تخم‬
‫مرغ فقط داراى پروتئين خالص است ‪ .‬چربى تخم مرغ كه داراى‬
‫ازت و فسفر است در تمام زرده آن پخش شده است و داراى‬
‫ارزش زيادى مخصوصا از نظر لسيتين مى باشد و چنانكه مى‬
‫دانيد و دكتر گيلوردهاوزر غذاشناس نامى براى شما شرح داده‬
‫است ‪ ،‬لسيتين مقوى سيستم اعصاب است ‪.‬‬
‫تخم مرغ غذاى كاملى است و از نظر ارزش غذايى اگر با گوشت‬
‫مقايسه كنيم داراى صد در صد مواد غذايى است در حالى كه‬
‫گوشت داراى هشتاد و چهار درصد مواد غذايى است ‪ .‬دو عدد تخم‬
‫مرغ را اگر بكشيم و وزن آن ‪ 115‬گرم باشد معادل صد گرم‬
‫گوشت يا ماهى و يا چهارصد گرم شير است ‪.‬‬
‫تخم مرغ غذاى رشد بچه ها است و داراى چهار ماده اصلى براى‬
‫رشد بدن است كه آن چهار ماده عبارت از‪ -1 :‬لسيتين ‪ - 2‬فسفر ‪3‬‬
‫‪ -‬آهن ‪ - 4‬ويتامين ها است ‪ .‬شما كه مادر هستيد به بچه هاى خود‬
‫تخم مرغ بدهيد و بگوييد تخم مرغهايت را بخور كه بزرگ شوى ‪.‬‬
‫تخم مرغ از نظر مواد قندى فقير است و با اينكه غذاى كاملى است‬
‫چاق نمى كند و داراى مقدار كمى كالرى است يعنى يك تخم مرغ‬
‫متوسط داراى ‪ 80‬كالرى است ‪ .‬تخم مرغ به خوبى و سهولت‬
‫هضم مى شود و چربى آن به سرعت جذب مى گردد‪ .‬يك كودك‬
‫شيرخوار چند ماهه چربيهاى مختلف را به سختى هضم مى كند‬
‫ولى چربى تخم مرغ را بزودى هضم مى كند‪.‬‬
‫تخم مرغ بايد تازه باشد و خوب پخته باشد اگر كهنه باشد و خوب‬
‫نپخته باشد هضم آن به كندى صورت مى گيرد و در بعضى‬
‫اشخاص توليد عوارضى مى كند‪ .‬بعضى از اشخاص در مقابل تخم‬
‫مرغ حساسيت دارند و عوارض آن فورا به صورت كهير‪ ،‬اگزما‪،‬‬
‫خارش پوست شروع مى شود‪ .‬اينها بايد از مصرف تخم مرغ با‬
‫همه فوايدى كه دارد خوددارى كنند‪ .‬كسانى كه كبدى حساس دارند‬
‫مى توانند تخم مرغ را هضم كنند زيرا تخم مرغ وقتى خورده شود‬
‫ترشح كيسه صفرا را تقويت مى كند و همين ترشحات باعث هضم‬
‫تخم مرغ مى شود‪.‬‬
‫كسانى كه از نظر كيسه صفرا كسالت دارند نبايد زرده تخم مرغ را‬
‫بخورند‪ .‬آنها بايد سفيده تخم مرغ زده را به شكل خاگينه و كوكو يا‬
‫نان شيرينى بخورند‪.‬‬
‫تخم مرغ براى بچه ها و زنان آبستن يا شيرده و كسانى كه كار‬
‫فكرى مى كنند و ورزشكاران مفيد است ‪ .‬اشخاصى كه كم خون و‬
‫ضعيف هستند بايد براى تقويت خود تخم مرغ بخورند‪.‬‬
‫مقدار مصرف تخم مرغ حداكثر شش تخم مرغ است ولى‬
‫كارگرانى كه كارهاى سخت بدنى مى كنند مى توانند در روزه‬
‫دوازده تخم مرغ بخورند‪.‬‬
‫تخم مرغ را پانزده روز در تابستان و سه هفته در زمستان به طور‬
‫متوسط در يخچال مى شود حفظ كرد‪.‬‬
‫تخم مرغ را اگر با آب بشوييد طبقه محافظ آن از بين مى رود و‬
‫زودتر خراب مى شود‪ .‬بنابراين تا قبل از مصرف آن را نشوييد و‬
‫دستكارى نكنيد‪ .‬ساده ترين طريقه حفظ تخم مرغ اين است كه آن‬
‫را در يك كاغذ بپيچند و در جايى كه از جريان هوا محفوظ است‬
‫نگه داريد يا آنرا در جاى مخصوص‍ تخم مرغ در يخچال حفظ‬
‫كنيد‪.‬‬
‫روغن زيتون‬
‫ملكه روغنهاى مايع نباتى است‬
‫تاريخچه روغن زيتون‬
‫از زمانهاى بسيار قديم انسان مى دانست كه اگر ميوه زيتون را‬
‫فشار دهد روغن مايعى از آن خارج مى شود كه مزه و طعم‬
‫مطبوعى دارد‪ .‬كشورهايى كه درخت زيتون در آن جا به عمل مى‬
‫آيد مخصوصا كشورهاى حوزه مديترانه روغن زيتون را به‬
‫فراوانى در دسترس خود دارند و از آن مصرف مى كنند و به اين‬
‫ماده روغنى ((ملكه روغنهاى نباتى مايع ))لقب داده اند‪.‬‬
‫قبل از كشف دنياى جديد به وسيله كريستوف كلمب و فتح‬
‫مستعمرات كه باعث شناسايى بادام زمينى و روغن آن (آراشيد) شد‬
‫‪ -‬كشورهاى اروپايى غربى از گردو‪ ،‬منداب و ميخك روغن مى‬
‫گرفتند و به مصارف غذايى مى رسانيدند‪ .‬از قرون وسطى تا‬
‫اواخر قرن چهاردهم كشت منداب كه به فرانسه به آن كولزا مى‬
‫گويند و هم چنين شلغم و ميخك بيش از سيصد هزار هكتار از‬
‫زمينهاى فرانسه را زير كشت گرفته بود و صنعت روغنگيرى از‬
‫اين محصوالت رونق بسيار داشت ‪ .‬در سال ‪ 1939‬كشت اين‬
‫محصوالت به يك دهم تقليل يافت ‪ .‬در زمان جنگ روغنگيرى از‬
‫اين فرآورده ها دوباره شروع شد و روغن تخم گل آفتاب گردان هم‬
‫به آن اضافه گرديد ولى در حال حاضر بيش از هر روغن نباتى‬
‫مايع در فرانسه روغن مايع بادام زمينى (آراشيد) زياد شده است ‪.‬‬
‫اكنون در فرانسه هر سال دويست و هشتاد هزار تن روغن آراشيد‬
‫(بادام زمينى ) و پانزده هزار تن روغن زيتون مصرف مى شود‪.‬‬
‫ارزش غذايى روغن زيتون‬
‫روغنهاى نباتى مايع برعكس روغنهاى سفت نباتى براى تغذيه‬
‫بهتر و ارزش‍ غذايى آن بيشتر است و از همه مهمتر اينكه زودتر‬
‫هضم مى شود‪.‬‬
‫روغنهاى مايع نباتى از نظر كالرى بسيار غنى هستند چنانكه‬
‫صدگرم روغن زيتون هزار كالرى حرارت توليد مى كند‪ .‬روغن‬
‫مايع نباتى اگر صددرصد چربى داشته باشد امالح معدنى و‬
‫ويتامين نخواهد داشت ‪.‬‬
‫روغنهاى مايع نباتى خام بطور خفيف لينت دهنده هستند و از‬
‫طرف ديگر ترشحات كيسه صفرا را آسان مى سازند و توليد‬
‫صفرا را زياد مى كنند‪.‬‬
‫روغنهاى مايع نباتى اگر بطور خام مصرف شوند همه هضم آن را‬
‫مى توانند تحمل كنند حتى اشخاصى كه نارسايى كبدى دارند‪.‬‬
‫درخت زيتون را وقتى بكارند ميوه آن دويست تا صدوپنجاه برابر‬
‫درشت تر از ميوه زيتون درختانى است كه به طور وحشى مى‬
‫رويند‪.‬‬
‫روغن زيتون امالح معدنى زيادى مانند فوسفور‪ ،‬گوگرد‪ ،‬پوتاسيوم‬
‫‪ ،‬منيزيوم ‪ ،‬كلسيم ‪ ،‬كلر‪ ،‬آهن ‪ ،‬مس ‪ ،‬منگنز‪ ،‬كاروتن و‬
‫ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) دارد‪.‬‬
‫روغن زيتون مايع خام را چه اشخاصى مى توانند مصرف كنند؟‬
‫روغن زيتون مايع خام را همه مى توانند مصرف كنند‪.‬‬
‫به كسانى كه نارسايى كبد دارند توصيه مى شود كه براى رفع ورم‬
‫كبدشان صبح ناشتا يك قاشق سوپخورى روغن زيتون خام بخورند‪.‬‬
‫چه روغن زيتونى مرغوب است ؟‬
‫روغن مايع زيتون بايد از ميوه زيتون تهيه شود و با هيچ روغن‬
‫مايع ديگرى مخلوط نشده باشد و كامال زيتون خالص باشد تا بتوان‬
‫اسم روغن زيتون را بر آن گذاشت ‪.‬‬
‫بهترين روغن زيتون از فشار اول آن به دست مى آيد كه به آن‬
‫روغن بكر مى گويند‪.‬‬
‫براى به دست آوردن روغن بكر زيتون ‪ ،‬ميوه هاى زيتون را در‬
‫ماشينهاى مخصوص له مى كنند و به صورت خمير در مى آورند‬
‫و با پرسهاى هيدروليك روى آن فشار وارد مى آورده اند و به اين‬
‫ترتيب هفتاد درصد روغنى را كه در ميوه زيتون است خارج مى‬
‫كنند‪ .‬اين روغن زيتون بكر زيتون است ‪ .‬بعدا به تفاله هاى خمير‬
‫ميوه زيتون آب جوش مى افزايند و آن را تحت فشارهاى شديد‬
‫قرار مى دهند كه سى درصد بقيه مواد روغنى آن خارج مى شود‪.‬‬
‫اين دو روغن فشار اول با فشار دوم مخلوط مى كنند و به نام‬
‫روغن زيتون خالص در بازار مى فروشند‪ .‬روغن زيتون بكر‬
‫براى رفع يبوست و امراض كبدى بسيار مفيد است ‪.‬‬
‫موريس مسگه در كتاب خود به مبتاليان يبوست و امراض كبدى‬
‫توصيه مى كند هر روز صبح ناشتا يك قاشق سوپخورى روغن‬
‫زيتون بكر مصرف كنند تا عوارض يبوست و امراض كبدى در‬
‫آنها برطرف گردد‪.‬‬
‫مصارف خارجى زيتون‬
‫‪ -‬ميوه زيتون رسيده را مى كوبند و به صورت ضماد روى دمل و‬
‫آبسه مى گذارند خيلى زود آن را مى رساند‪.‬‬
‫‪ -‬بچه هايى كه كم خون هستند يا استخوانشان نرم است روغن‬
‫زيتون را به بدن آنها مى مالند و حمام آفتاب مى دهند‪.‬‬
‫‪ -‬روغن زيتون را به لثه هاى دندان مى مالند و با انگشت ماساژ‬
‫مى دهند تا از پيوره جلوگيرى كند‪.‬‬
‫‪ -‬روغن زيتون را با سير كوبيده مخلوط مى سازند و از آن‬
‫مرهمى درست مى كنند كه آن را در جاهاى دردناك رماتيسم ‪ ،‬درد‬
‫اعصاب و درد مفاصل مى گذارند تا آن را درمان كند‪.‬‬
‫‪ -‬وقتى بخواهند از ريزش موى سر جلوگيرى كنند ده شب سر را‬
‫با روغن زيتون چرب مى كنند‪ ،‬و دستمالى بر آن مى بندند‪ .‬مى‬
‫خوابند و صبح آن را با شامپوى زرده تخم مرغ مى شويند‪.‬‬
‫‪ -‬براى معالجه نقرس ‪ ،‬پنج بابونه را در چهل گرم روغن زيتون‬
‫مى خيسانند و آن را در بن مارى گرم مى كنند و يا در آفتاب مى‬
‫گذارند تا شيره گل بابونه در روغن زيتون وارد شود‪ .‬بعد آن را با‬
‫فشار صاف مى كنند و روى جاهاى دردناك بيمارى نقرس مى‬
‫مالند‪.‬‬
‫‪ -‬براى معالجه يبوست هاى تشنج آور دويست تا چهارصد گرم‬
‫روغن زيتون را با يك ليتر آب گرم مخلوط كرده و تنقيه مى كنند‪.‬‬
‫مناطق زيتون كارى ايران‬
‫در حال حاضر تعداد درختان زيتون ايران در حدود ‪ 132‬ميليون‬
‫درخت است كه سطحى كه زير كشت آن قرار گرفته است در‬
‫حدود ‪ 2650‬هكتار است حد متوسط عمل كرد يك تن و نيم در هر‬
‫هكتار و جمع كل توليد زيتون ‪ 400‬تن و مقدار توليد روغن زيتون‬
‫ساليانه ‪ 400‬تن مى باشد‪.‬‬
‫ولى در برنامه پنجم عالوه بر اصالح باغات زيتون در رودبار‪،‬‬
‫بهشهر‪ ،‬گرگان ‪ ،‬گنبد كاوس در شمال و در استان فارس هم‬
‫‪ 10000‬هكتار زمين زيتون كارى خواهد شد‪.‬‬
‫رودبار و طارم به سه هزار هكتار باغ و يك ميليون درخت زيتون‬
‫يكى از مهمترين مناطق تهيه و توليد زيتون ايران است ‪.‬‬
‫شير‬
‫فقط با شير مى توان ساليان دراز زندگى كرد و سالمت بود‪.‬‬
‫ارزش غذايى شير‬
‫شير از نظر كالورى غذايى قابل توجه است ‪ .‬يك ليتر شير براى‬
‫بدن ششصد تا هفتصد كالرى حرارت ايجاد مى كند‪ .‬عالوه از نظر‬
‫داشتن مواد غذايى كامل است چنان كه مى توان ساليانى دراز فقط‬
‫با شير زندگى كرد‪.‬‬
‫شير براى بچه ها كامال ضرورى است و بايد غذاى آنها تا هجده‬
‫ماهگى بيشتر شير باشد و بعد از هجده ماهگى هم براى اين كه‬
‫رشد آنها تاءمين گردد و تندرستى آنها در حد اعتدال باشد بايد شير‬
‫بخورند‪.‬‬
‫طبق جديدترين آزمايشاتى كه به عمل آمده معلوم شده است يك ليتر‬
‫شير براى بدن انسان سى گرم پروتئين ‪ ،‬سى و پنج گرم چربى ‪،‬‬
‫چهل و پنج گرم قند شير‪ ،‬هفت گرم امالح معدنى كه بين آن ‪25/1‬‬
‫گرم كلسيم ‪ ،‬يك گرم فسفر‪ ،‬يك گرم و نيم سديم و بيش از پانزده‬
‫نوع ويتامين مخصوصا ويتامينهاى ((آ))و ((ب )) و ((د)) تهيه مى‬
‫كند‪.‬‬
‫يك ليتر شير را وقتى بنوشيم نصف مواد سفيده اى كه براى بدن ما‬
‫الزم است تاءمين مى شود زيرا يك ليتر شير دويست گرم مواد‬
‫سفيده اى بيش از گوشت ‪ ،‬نصف چربى مورد احتياج ‪ ،‬به مقدار‬
‫كامل كلسيم و ويتامين ((ب ‪ ))2‬و نصف احتياج بدن به ويتامين‬
‫((آ)) و يك سوم احتياج به ويتامين هاى ((ب ‪ ))1‬را براى ما‬
‫تاءمين مى كند‪ .‬عالوه بر خواص محكم كردن استخوانها‪ ،‬شير‬
‫ادرار آور و ضد سم است به همين جهت سالها شير خام و نجوشيده‬
‫را براى معالجه مسموميت تجويز مى كردند‪ .‬شير كمى ملين‬
‫است ‪ .‬اشخاصى كه داراى روده هاى عليلى هستند اگر به مقدار‬
‫زيادى شير بخورند دچار اسهال مى شوند‪.‬‬
‫يكى از مزاياى خاص شير اين است كه در مقابل ارزش غذايى‬
‫مخصوص‍ خود بهاى آن ارزان است ‪ .‬خالصه ‪ ،‬شير اساس تغذيه‬
‫ما را بوجود مى آورد‪ .‬بعالوه نبايد فراموش كرد كه شير غذايى‬
‫كامل است و بهتر است با صبحانه و عصرانه مصرف شود‪.‬‬
‫شير بخوريم يا نخوريم ؟‬
‫همه مردم از كوچك و بزرگ بايد شير بخورند مگر اين كه در‬
‫مقابل پروتئين شير حالت حساسيت (آلرژى ) داشته باشند‪.‬‬
‫كسانى كه هضم مشكلى دارند‪ ،‬مبتال به قولنج مى شوند‪ ،‬اسهال مى‬
‫گيرند‪ ،‬و يا چاق هستند به علت آنكه شير مواد غذايى كامل دارد و‬
‫سرشار از مواد چربى است نبايد شير بخورند ولى اشخاص چاق‬
‫مى توانند شير چربى گرفته بخورند‪.‬‬
‫كسانى كه از كبد رنجورند و يا عارضه اى در كيسه صفرا دارند و‬
‫در نتيجه نمى توانند چربى شير را تحمل كنند بايد شير چربى‬
‫گرفته بخورند‪.‬‬
‫كسانى كه فشار خون دارند‪ ،‬كسانى كه مرض قلبى دارند و يا دچار‬
‫نفريت حاد (ورم چربى كليه ها) هستند مى توانند شير چربى گرفته‬
‫و ((دزوده (‪ )))2‬بخورند (اين شيرى است كه با طريقه‬
‫مخصوصى مواد چربى و امالح نمكى آن را مى گيرند)‪.‬‬
‫اشخاصى كه ديابت (بيمارى قند) دارند مى توانند شير مصرف‬
‫كنند ولى در موارد خيلى وخيم به آنها شيرى مى دهند كه از مواد‬
‫قندى بكلى خالى شده است و به نام شير ((دگلوسيده (‪ )))3‬معروف‬
‫است ‪.‬‬
‫مصرف شير مخصوصا به اين اشخاص توصيه مى شود‪.‬‬
‫‪ -1‬بچه ها‪ :‬كودكان بايد حداقل هر روزه سه ربع ليتر شير بنوشند‪.‬‬
‫‪ -2‬خانمهاى حامله ‪ -3 .‬خانمهاى شيرده ‪ -4 .‬كسانى كه از بستر‬
‫بيمارى برخاسته اند و دوران نقاهت را مى گذرانند‪ -5 .‬پيران ‪.‬‬
‫زيرا شير استخوان پيرها را محكم مى كند‪ .‬بعالوه چون آنها دندان‬
‫ندارد خوردن شير مثل غذاهاى سفت برايشان توليد زحمت نمى‬
‫كند‪ -6 .‬كسانى كه تحت عمل جراحى قرار گرفته اند و اشتهاى‬
‫خود را از دست داده اند‪ -7 .‬كارگرانى كه كارهاى سخت بدنى مى‬
‫كنند‪ -8 .‬ورزشكاران ‪ .‬در كشورهاى شمالى اروپا قهرمانان‬
‫ميدانهاى ورزشى در روزهاى پيش از مسابقه غذاى خود را‬
‫منحصر به شير مى كنند جز شير چيز ديگرى را نمى خورند‪-9 .‬‬
‫كسانى كه كار فكرى مى كنند‪ ،‬اينها اگر در يكجا نشسته اند و‬
‫حركت نمى كنند بايد شير چربى گرفته را به شير چربى دار‬
‫ترجيح دهند‪.‬‬
‫با وجود اين نبايد در نوشيدن شير افراط كرد‪ .‬كسانى كه در‬
‫مصرف شير زياده روى مى كنند و هر روزه دو يا سه ليتر شير‬
‫مى نوشند خود را در معرض‍ حوادث زير قرار مى دهند‪.‬‬
‫‪ -1‬هيپر كلسيمى ‪ :‬خوانديم كه مصرف يك ليتر شير در روز به‬
‫اندازه كافى براى بدن كلسيم تهيه مى كند كسانى كه روزى دو يا‬
‫سه ليتر شير بنوشند اعتدال كلسيم و فسفر بدن آنها به هم مى خورد‬
‫و در استخوانهاى آنها مقدار زيادى كلسيم جمع خواهد شد‪.‬‬
‫‪ -2‬هيپرويتامينوز‪ :‬هيپرويتامينوز حالتى است كه در شخص‬
‫ويتامينها بيش‍ از اندازه لزوم جمع مى شود و چنين حالتى مثل‬
‫كمبود ويتامينها عوارض و اختالالتى در بدن ايجاد مى كند‪.‬‬
‫كسانى كه شير را به تنهايى دوست ندارند مى توانند آن را با‬
‫قهوه ‪ ،‬دارچين ‪ ،‬وانيل ‪ ،‬هل و كاكائو معطر كنند و بنوشند و يا‬
‫سوس سفيد از آن تهيه كنند‪ .‬پنير مى تواند جاى شير را بگيرد و‬
‫كسانى كه نمى توانند شير را هضم كنند مى توانند به جاى شير‬
‫پنير بخورند و يا ماست و بستنى شير مصرف نمايند‪.‬‬
‫معموال شير سرد و يخ كرده و مخصوصا بستنى بهتر و زودتر از‬
‫شير گرم هضم مى شود‪.‬‬

‫عسل‬
‫به كودكان خود عسل بدهيد و اثر معجزه آساى آن را ببينيد‪.‬‬
‫تاريخچه عسل‬
‫تاريخ عسل به قرنهاى طوالنى گذشته مى رسد‪ .‬در سنگنبشته هايى‬
‫كه سه هزار سال پيش از ظهور مسيح در مصر به دست آمده است‬
‫از عسل و محصول آن نام برده شده است ‪.‬‬
‫در انجيل كتاب مذهبى مسيحيان يعقوب به پسرانش توصيه مى كند‬
‫براى جلب توجه فرعون براى او عسل هديه برند‪.‬‬
‫در تورات عزه شيل دستور مى دهد براى جلب رضايت مهمانش‬
‫به آنها عسل بدهند‪ .‬فيثاغورث به هواداران مكتب خود توصيه مى‬
‫كند كه نان و عسل بخورند‪.‬‬
‫روميان قديم براى به دست آوردن عسل به اسپانيا و جزيره كورس‬
‫مى رفتند‪ .‬بطور خالصه تمام ملتها عسل را دوست داشتند و تمام‬
‫مذاهب مصرف آن را توصيه كرده اند‪.‬‬
‫معروف است كه وقتى مسيح در راه ((امائوس )) طى طريق مى‬
‫كرد برادران او يك ماهى و يك كوزه عسل به او دادند تا توشه‬
‫راهش باشد و خداوند محروميت از عسل را عذاب عليم نام برده‬
‫است و گفته است وقتى بخواهيم اولين احسان خود را از مردم‬
‫برگيريم آنها را از عسل محروم خواهم كرد‪.‬‬
‫عسل ماده شيرينى است كه زنبوران عسل از گرد گلها مى سازند‬
‫و مادام سوينيه نويسنده معروف فرانسوى در آثار خود توصيف‬
‫شاعرانه اى از عسل كرده و آن را ((روح گلها)) نام برده است ‪.‬‬
‫ارزش غذايى عسل‬
‫عسل غذايى است كه خيلى قوت دارد‪ .‬صدگرم عسل بيش از‬
‫سيصد كالرى حرارت ايجاد مى كند‪ .‬عسل با حجم كمى كه دارد‬
‫غذايى استثنايى است كه ارزش غذايى آن زياد است ‪.‬‬
‫بطورى كه حساب كرده اند يك كيلو عسل معادل پنج ليتر شير‪26 ،‬‬
‫عدد موز‪ ،‬شصت پرتقال ‪ ،‬پنجاه تخم مرغ و يازده كيلو و هفتصد و‬
‫پنجاه گرم گوشت گاو است ‪.‬‬
‫قندى كه عسل دارد از گلوكوز‪ ،‬فروكتوز‪ ،‬لوولوز‪ ،‬ساكاروز و‬
‫دكستروز تشكيل شده است كه تمام اين مواد قندى مستقيما جذب‬
‫بدن مى شود‪ .‬با خوردن عسل انرژى در بدن ايجاد مى شود كه‬
‫فورا مى توان آن را مصرف كرد و به همين جهت عسل غذايى‬
‫مغذى است ‪ .‬دكتر پل كارتون درباره عسل نوشته است ‪(( :‬عسل‬
‫غذايى زنده ‪ ،‬داراى دياستاز‪ ،‬عطر و مواد معدنى است ‪)).‬‬
‫دياستازهايى كه در عسل وجود دارد عمل هضم را تسهيل و آسان‬
‫مى سازد‪ .‬مواد معطرى كه در عسل وجود دارد‪ .‬مطبوع و‬
‫اشتهاآور است ‪.‬‬
‫امالح معدنى عسل مخصوصا مورد نياز دستگاه بدن ما است ‪.‬‬
‫عسل داراى آهن است كه بر ضد كم خونى مى جنگد و هموگلوبين‬
‫خون را به وجود مى آورد‪ .‬فوسفور عسل سلولهاى مغز را تقويت‬
‫مى كند و امالح معدنى ديگر عسل جذب بدن مى شود‪.‬‬
‫اسيدفورميك عسل خواص ضد عفونى به آن مى دهد‪.‬‬
‫قديمها مقدارى عسل را روى زخم مى گذاشتند تا از عفونت آن‬
‫جلوگيرى و زخم را زودتر التيام دهد‪.‬‬
‫باالخره عسل داراى مقدار قابل توجهى ويتامينهاى ((آ)) و ((ب ))‬
‫و ((ث )) مى باشد كه از اين جهت غذايى مخصوص رشد و حفظ‬
‫عضالت است ‪.‬‬
‫مصرف عسل براى چه كسانى مجاز است ؟‬
‫هر كس كه از سالمت طبيعى برخوردار است و حتى بعضى از‬
‫بيماران بايد عسل بخورند‪ .‬اشخاص مبتال به بيمارى قند‪ ،‬قند‬
‫موجود در عسل را بهتر مى توانند تحمل و هضم كنند‪ .‬عسل يك‬
‫غذاى مخصوص شكم پرستان نيست بلكه خوراك مفيدى است كه‬
‫براى تمام ادوار عمر مصرف مى شود از بچه هاى شيرخوار‬
‫گرفته تا پيرمردان كهنسال همگى مى توانند آن را مصرف كنند‪.‬‬
‫در كشورهاى انگلستان ‪ ،‬بلژيك ‪ ،‬هلند‪ ،‬اسكانديناوى ‪ ،‬كاندا و‬
‫آمريكاى شمالى دو تا چهار برابر بيش از فرانسويان عسل مصرف‬
‫مى شود‪.‬‬
‫مصرف عسل به چه كسانى توصيه و تاءكيد مى شود؟‬
‫كسانى كه كم خون هستند‪ ،‬كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته و‬
‫دوران نقاهت را مى گذرانند همچنين كسانى كه خسته شده اند چون‬
‫عسل داراى ويتامين ‪ ،‬فسفر و آهن است ‪ .‬كسانى كه امراض‬
‫پوستى دارند زيرا قندهاى عسل لينت آور است ‪ .‬مصرف عسل به‬
‫بچه ها و نوجوانان توصيه شده است زيرا در رشد آنها اثر مى‬
‫كند‪ .‬بزرگساالن ‪ ،‬ورزشكاران ‪ ،‬كسانى كه كارهاى بدنى سخت مى‬
‫كنند‪ ،‬بچه هاى شيرخوار‪ ،‬مادرانى كه حامله هستند و در آينده بچه‬
‫دار مى شوند بايد عسل بخورند‪ .‬زيرا عسل سرشار از مواد قندى‬
‫طبيعى و خواص انرژى دار است ‪.‬‬
‫پهلوانان روم قديم وقتى مى خواستند به ميدان مسابقه بروند قبل از‬
‫شروع مسابقه و ورود به ميدان ‪ ،‬عسل مى خورند‪.‬‬
‫طى تجارب عملى كه در خانه هاى كودك در فرانسه و سويس و‬
‫آلمان به عمل آورده اند به دسته اى از كودكان قند معمولى و دسته‬
‫ديگر عسل طبيعى داده اند و بعد از يك ماه ديده اند بچه هايى كه با‬
‫عسل تغذيه شده اند داراى رشد بيشترى بوده اند و وزن آنها زيادتر‬
‫شده است ‪.‬‬
‫پيرمردان و پيرزنان بايد عسل بخورند زيرا عسل غذايى در حجم‬
‫كم با مواد غذايى و انرژى فراوان است ‪ .‬بقراط حكيم طول عمر‬
‫دموكريت و آناكرئون را كه عمر طوالنى داشته اند در اثر‬
‫مصرف عسل مى دانستند‪ .‬كسانى كه از حنجره و دستگاه تنفسى‬
‫عليل هستند بايد عسل بخورند زيرا عسل داراى خواص نرم كننده‬
‫حنجره و دستگاه تنفسى است ‪.‬‬
‫چه عسلى را براى مصرف بايد انتخاب كرد؟‬
‫مرغوبيت عسل و مخصوصا شكل خارجى و عطر آن مربوط به‬
‫ناحيه اى است كه عسل از آنجا به دست آمده و نيز گلهايى است كه‬
‫در آن ناحيه روييده است تا زنبورهاى عسل بر روى آن بنشينند و‬
‫عسل را به وجود آورند‪.‬‬
‫در ايران عسل آذربايجان مخصوصا عسل نواحى كوهستانى و‬
‫دشتهايى كه گلهاى شقايق شفابخش در آنجا مى رويد معروفيت‬
‫خاصى دارد‪ .‬عسل نواحى مركزى و جنوب ايران مخصوصا در‬
‫جاهايى كه درختان مركبات دارد بوى گلهاى درختان پرتقال و‬
‫نارنج و نارنگى را مى دهد‪.‬‬
‫رنگ عسلهايى كه در ايران به وجود مى آيد طاليى رنگ پريده كه‬
‫تقريبا سفيد است تا قهوه اى روشن مى باشد‪ .‬كندو داران مى گويند‬
‫عسل كمرنگ متعلق به زنبورهاى جوان و عسلهاى پررنگ از‬
‫زنبورهاى مسن است ‪.‬‬
‫چگونه بايد عسل را حفظ كرد؟‬
‫عسل به خوبى و در مدت طوالنى حفظ مى شود‪ .‬عسل را از موم‬
‫به دو طريق ساده و بهداشتى مى توانيد جدا كنيد‪ :‬يكى اينكه به كمك‬
‫آفتاب آن را آب كنيد و موم آن را بگيريد‪ ،‬ديگر اينكه عسل و موم‬
‫را در ظرفى بريزيد و آن ظرف را در ديگ آب جوش كه به‬
‫صورت ((بن مارى )) در آمده است حرارت دهيد تا عسل از موم‬
‫جدا شود‪.‬‬
‫عسلى را كه از موم جدا كرده ايد بايد در ظرفهاى شيشه اى ‪،‬‬
‫بلور‪ ،‬لعابدار و يا ظرفهاى كارتونى مخصوص بريزيد و در آن‬
‫ببنديد و تا ممكن است از جريان هوا و نور آن را حفظ كنيد‪.‬‬

‫كره‬
‫كمبود ويتامينهاى ((آ)) و ((د)) بدن را با مصرف كره تاءمين‬
‫كنيد‪.‬‬
‫تاريخچه كره‬
‫قرنها است انسان كشف كرده است ‪ ،‬با زدن سرشير ماده اى محكم‬
‫و خوشمزه به دست مى آيد كه وقتى نزديك آتش شود زود آب مى‬
‫شود و عطرى به غذا مى دهد‪ .‬اين ماده كره است ‪ .‬تكنولوژى‬
‫جديد براى ساختن ‪ ،‬ماشينهاى مخصوصى اختراع كرده است كه‬
‫به طور خود كار كره ساخته شده و قالب مى شود و در كاغذهاى‬
‫مخصوص حفظ مى گردد‪.‬‬
‫با اكتشافات جديد ارتباطى ‪ ،‬صنعت لبنيات سازى هم ترقى كرده ‪،‬‬
‫و اكنون كره اى كه در استراليا ساخته مى شود به انگلستان آمده و‬
‫مصرف مى شود‪ .‬در كشور ما ايران هم در حال حاضر مصرف‬
‫كره همگانى شده و تقريبا همه صبحانه خود را با نان و كره و‬
‫مربا مى خورند‪.‬‬
‫ارزش غذايى كره‬
‫كره غذايى ممتاز است كه ارزش كالرى آن قابل توجه است ‪.‬‬
‫صدگرم كره ‪ 750‬كالرى حرارت توليد مى كند‪ .‬كره خام شاه‬
‫روغن مواد چربى حيوانى است ‪.‬‬
‫در بعضى از كشورها در قانون مواد غذايى آنها براى كره‬
‫مشخصاتى تعيين كرده اند از جمله در فرانسه چيزى بايد به نام‬
‫كره ناميده شود كه از زدن خامه تازه يا از شير به دست آيد و ‪82‬‬
‫درصد آن مواد چربى خالص باشد (كه گلبولهاى چرب كرم شير‬
‫است ) و در ‪ 18‬درصد بقيه آن نبايد بيش از شانزده درصد آب‬
‫باشد‪ .‬كره تازه به فراوانى دو ويتامين اصلى دارد كه يكى ويتامين‬
‫((آ)) و ديگرى ويتامين ((د)) است ‪ .‬ويتامين ((آ)) رل بزرگى را‬
‫در رشد بدن بازى مى كند و ويتامين ((د)) نقش مهمى در مبارزه‬
‫با نرمى استخوان ((راشيتيسم )) به عهده دارد‪.‬‬
‫مقدار ويتامينهاى كره بستگى به طرز تغذيه دامها دارد‪ ،‬به عنوان‬
‫مثال شير ماده گاوهايى كه با يونجه سبز و مخصوصا شبدر تغذيه‬
‫شده اند دو برابر بيش از ماده گاوهاى ديگر است ‪ ،‬درصد گرم‬
‫شير اين گاوها تا ‪ 5‬هزار واحد ويتامين وجود دارد‪ ،‬حال آنكه شير‬
‫حيواناتى كه با علف خشك يا نواله تغذيه شده اند نصف اين مقدار‬
‫ويتامين دارد‪ .‬به همين جهت است كره اى كه در تابستان به دست‬
‫مى آيد بيش از كره زمستان ويتامين دارد‪.‬‬
‫بعضى از كارخانه هاى كره سازى كره شير تابستان را در بيست‬
‫و پنج درجه برودت براى ايام زمستان نگه مى دارند تا كره اى كه‬
‫در زمستان تهيه مى كنند داراى حداكثر ويتامين باشد‪.‬‬
‫مصرف كره خام به چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫هر كس از سالمت عادى برخوردار باشد بايد هر روز حداقل‬
‫بيست گرم كره خام مصرف كند حتى كسانى كه نارسايى كبد دارند‬
‫و يا از حيث روده ها عليل هستند بايد كره خام بخورند‪ .‬كره را‬
‫وقتى بپزند و به صورت روغن در آورند چون ويتامينهاى آن در‬
‫اثر حرارت مى سوزد و از بين مى رود هضم آن ثقيل مى شود‪.‬‬
‫كره براى اين اشخاص توصيه نمى شود و نبايد مصرف نمايند‬
‫‪ -1‬كسانى كه چاق هستند و رژيمهاى خيلى سخت الغرى را گرفته‬
‫اند‪.‬‬
‫‪ -2‬كسانى كه ميزان چربى خون آنها (كولسترول ) باال است زيرا‬
‫كره اسيدهاى چربى اشباع شده را كه مولد كولسترول هستند به‬
‫وجود مى آورد‪.‬‬
‫مصرف كره براى اين اشخاص الزم است ؟‬
‫‪ -1‬بچه ها كه بايد رشد بكنند‪ -2 .‬مادران آينده ‪ -3 .‬كسانى كه‬
‫كارهاى بدنى مى كنند‪ -3.‬كسانى كه در نواحى سردسير زندگى مى‬
‫كنند‪.‬‬
‫كره وقتى داغ مى شود ثقيل الهضم مى شود زيرا مواد چربى كره‬
‫تبديل به آكرولئين مى شود‪.‬‬
‫كره را چگونه بايد حفظ كرد؟‬
‫كره را بايد دور از نور و روشنايى نگهدارى كرد زيرا نور و‬
‫روشنايى آن را خراب مى كند‪ .‬پس بايد آن را بسته بندى كرد و در‬
‫كاغذهاى سولفوريزه يا آلومينيومى حفظ كرد‪ .‬ظروف مسى يا آهنى‬
‫براى كره خطرناك است و نبايد كره را در ظروف مسى يا آهنى‬
‫ريخت ‪.‬‬
‫كره در مقابل هوا تند مى شود و علت تندى كره اسيدبوتيريك است‬
‫كه در آن پيدا مى شود و اين اسيد سم است ‪ .‬حيوانات آزمايشگاهى‬
‫را با كره اى كه در مقابل هوا گذاشته اند و تند شده است تغذيه‬
‫كرده اند و ديده اند خيلى زود دچار كمبود ويتامين ((ب )) شده اند‪.‬‬
‫به همين علت است كه توصيه مى شود به بچه ها كره تند ندهند‪.‬‬
‫كره را در يخچال از درجه صفر تا ‪ 10‬مى توان حفظ كرد‪ .‬كره‬
‫را آب مى كنند و از آن روغن خوراكى تهيه مى كنند كه مدتى‬
‫طوالنى بماند ولى چون روى آتش جوشيده است بسيارى از مواد‬
‫زنده و حياتى خود را از دست داده است ‪.‬‬

‫گوشت‬
‫گوشت بره ‪ ،‬مرغ ‪ ،‬جوجه ‪ ،‬ماهى و بوقلمون هر كدام چه خواصى‬
‫دارند؟‬
‫گوشت بره‬
‫گوشت بره خيلى جوان بيش از پانزده درصد چربى ندارد و مى‬
‫توان از آن غذاهاى لذيذ و خوشمزه اى تهيه كرد‪ .‬وقتى گوشت بره‬
‫را از قصابى مى خريد به قصاب بگوييد و از او بخواهيد كه تمام‬
‫چربيهاى آن را بگيرد و بقيه چربى آن را كه البالى گوشت نهفته‬
‫است خودتان بگيريد‪.‬‬
‫وقتى گوشت بره را كباب كنيد قسمتى از چربى آن از گوشت در‬
‫آمده و خارج مى شود و گوشت تقريبا بى چربى در اختيار شما مى‬
‫گذارد‪.‬‬
‫طاس كباب بره با سبزيهاى تازه و متنوع غذايى است كه‬
‫مخصوص ضيافت خدايان است ‪.‬‬
‫شب آن را تهيه كنيد و در يخچال بگذاريد و فردا براى ناهار كه‬
‫خواستيد مصرف كنيد نخست چربيهاى آن را كه رو آمده و ماسيده‬
‫است بگيريد و دور بريزيد و بعد آن را گرم كنيد و به سر ميز‬
‫ناهار بياوريد‪.‬‬
‫در آشپزخانه هاى مزارع زيبايى گوشت بره را وقتى مى خواهند‬
‫بپزند با آتش‍ ماليمى آن را مى پزند‪.‬‬
‫تمام متخصصان غذاشناسى با آزمايشهاى متعددى كه كرده اند‪،‬‬
‫ثابت نموده اند كه با آتش ماليم اگر غذاى گوشتى را بپزند به مقدار‬
‫زيادى ويتامينها و امالح معدنى آن محفوظ مى ماند و به غذا طعم‬
‫و مزه خوبى مى دهد‪.‬‬
‫براى اينكه سوس غذاى شما كم چربى باشد طريقه عملى و ساده اى‬
‫را براى شما شرح مى دهم كه طبق آن رفتار كنيد و آن اين است‬
‫كه چهار يا سه قطعه مكعب كوچك يخ را در صافى پارچه اى‬
‫بريزيد و آن صافى را در ظرف سوس فرو كنيد و در آوريد تا‬
‫چربى هاى زيادى سوس به آن بچسبد و سوس كم چربى و سالمى‬
‫براى شما تهيه كند اين سوس را با هر غذايى كه ميل داشتيد بدون‬
‫هيچگونه دغدغه خاطر و نگرانى بخوريد‪.‬‬
‫گوشت مرغ‬
‫گوشت مرغ را همه خورده اند و مى شناسند‪ ،‬يكى از غذاهاى‬
‫خوشمزه اى است كه اگر بر طبق آخرين دستورات آشپزى تهيه‬
‫كنند اهميت زيادى خواهد داشت ‪.‬‬
‫به خاطر داشته باشيد كه مرغ هر چه جوانتر باشد چربى آن كمتر‬
‫است چنانكه چربى جوجه ده درصد و چربى مرغ چهل درصد‬
‫است ‪.‬‬
‫چربى مرغ هم از چربيهاى سفت است كه هيچ وقت شما نبايد‬
‫چربى آن را به شوهرتان بدهيد و بايد بيش از آنكه مرغ را بپزيد‬
‫كامال چربيهاى آن را جدا كنيد و دور بريزيد‪.‬‬
‫براى تهيه خوراك مرغ به هيچ وجه نبايد چربى ها و روغن هاى‬
‫حيوانى مصرف كنيد فقط كافى است كمى روغن مايع نباتى به آن‬
‫بماليد و آن را كباب كنيد و يا در كوره بگذاريد تا سرخ شود‪.‬‬
‫به هيچ وجه روغن مرغ و يا روغنهاى گوشت را مصرف نكنيد‪،‬‬
‫به خاطر داشته باشيد كه خانمى وقتى از مرغ غذا تهيه مى كرد‬
‫چربى آن را به همسايه اش مى داد كه او را دوست نمى داشت ‪.‬‬
‫گوشت بوقلمون‬
‫گوشت بوقلمون هم يكى از غذاهاى پروتئين دار خوشمزه و مطبوع‬
‫است ‪ .‬مقدار چربى گوشت بوقلمون بستگى به غذايى است كه به‬
‫او داده اند و بايد توجه كرد كه اگر بوقلمون را براى فروش چاق‬
‫كرده اند گوشت آن داراى چربى زياد است در حالى كه پرندگان‬
‫نبايد بيش از ده پانزده درصد چربى داشته باشند‪.‬‬
‫اگر شما شكارچى هستيد و به شكار پرندگان حالل گوشت مى رويد‬
‫بايد حتما بگوييم كه گوشت اين پرندگان ‪ ،‬كم چربى و بسيار مغذى‬
‫است ‪.‬‬
‫گوشت ماهى‬
‫گوشت ماهى غذاى ((زيبايى )) است كه در سالهاى اخير توجه‬
‫خاصى به آن شده است ‪.‬‬
‫در آمريكا ساليان درازى به آمريكاييان گفته مى شد كه ماهى‬
‫بخورند تا اينكه اخيرا امريكاييان مصمم شده اند و آن را مى خورند‬
‫زيرا ماهى براى زيبايى عالى است ‪.‬‬
‫گوشت ماهى داراى همان پروتئينى است كه در گوشتهاى حيوانى‬
‫وجود دارد ولى چيزهاى ديگرى دارد كه گوشتهاى حيوانى ندارد‪.‬‬
‫زيرا گوشت ماهى داراى يك نمك معدنى زيبا كننده به نام (يود) مى‬
‫باشد‪ .‬اخيرا كشف كرده اند كه ماهى خاصيت ديگرى هم دارد و آن‬
‫اين است كه كولسترول را تقليل مى دهد به همين جهت است كه‬
‫شعار جديد پيدا شده است كه آن شعار مى گويد (ماهى بخوريد تا‬
‫عمر طوالنى كنيد) بطور كلى گوشت ماهى كم چربى ترين‬
‫گوشتهاى حيوانى است چنانكه گوشت گاو تا چهل درصد چربى‬
‫دارد و اين مقدار چربى براى ما فوق العاده مضر است و حال آنكه‬
‫ماهى بيش از پانزده درصد چربى ندارد و اين مقدار چربى خطر‬
‫كمترى براى ما دارد‪.‬‬
‫تمام ماهيهايى كه در دريا زندگى مى كنند در رژيم غذايى زيبايى‬
‫اهميت زيادى دارند و شما مى توانيد يكى از آنها را كه به ذائقه‬
‫شما خوش مى آيد انتخاب كنيد‪.‬‬
‫با اين ليست طرفداران مصرف ماهى مى توانند هر روز يك نوع‬
‫مخصوصى از ماهيهاى دريا مصرف نمايند‪.‬‬
‫ماهى را در روغن جوش و داغ نپزيد و سرخ نكنيد بلكه كمى‬
‫روغن نباتى به آن بماليد تا به آن طعم خوبى بدهد و آن را در‬
‫كوره و يا در تابه بپزيد‪.‬‬
‫اگر براى مصرف ماهى سوس درست مى كنيد نصف آن را كره و‬
‫نصف ديگر را روغن مايع انتخاب كنيد و جعفرى را ريزه ريزه‬
‫كرده در آن بريزيد‪.‬‬
‫در سيسيل كه محصوالت دريايى را به خوبى مى شناسند‪ ،‬مردم‬
‫آنجا ماهى را با روغن زيتون و آب ليموى تازه مى پزند‪.‬‬
‫اين طرز پختن طعم و مزه مخصوصى به ماهى مى دهد‪.‬‬
‫هزينه خريد گوشت هميشه يك چهارم هزينه غذايى هر خانواده‬
‫است و هر قدر سطح زندگى بين مردم كشورى باال رود بهمان‬
‫ميزان در بودجه خانواده يك چهارم هزينه خريد گوشت باال مى‬
‫رود‪.‬‬
‫از هزاران سال پيش گوشت يكى از غذاهاى اصلى انسان ماقبل‬
‫تاريخ بوده است و امروز هم يكى از غذاهايى است كه براى‬
‫دستگاه بدن پروتئين از نوع عالى را به قول دكتر هاوزر فراهم‬
‫مى آورد‪ ،‬ولى بهرحال در مصرف آن بايد اندازه نگهداشت گوشت‬
‫سرشار از فسفر‪ ،‬پتانسيم و امالح معدنى ديگرى است و همچنين‬
‫داراى ويتامينهاى (ب ) و (پ پ ) مى باشد ولى از لحاظ كلسيم‬
‫فقير است ‪.‬‬

‫ماست‬
‫بهترين درمان براى روده ها كه سالمت و طول عمر نيز ارزانى‬
‫مى دارد‪.‬‬
‫به نظر مى رسد كه خواص ماست از زمانهاى بسيار قديم شناخته‬
‫شده است ‪ .‬در تورات آمده است كه ابراهيم به فرستادگان خدا نان‬
‫پخته در خاكستر آتش و شير شيرين و شير ترش داد‪.‬‬
‫شير ترش كه در تورات نام برده شده است شير خمير شده بوده و‬
‫جد اعالى ماستى است كه اكنون در تمام كشورها آن را تهيه كرده‬
‫و استفاده مى كنند‪ .‬پيشرفت صنايع لبنيات سازى در تهيه ماست هم‬
‫تاءثير گذارده ‪ ،‬بطورى كه اكنون ماست در مقياس بزرگى تهيه و‬
‫در اختيار مصرف كنندگان قرار دارد‪.‬‬
‫(هومر)) و ((هزيود)) از شعراى يونان باستان در آثار خود نقل‬
‫مى كنند كه يونانيها و روميان در آخر ضيافتهاى مجلل خود كه‬
‫غذاهاى چرب و سنگينى خورده بودند نوعى شير بسته مى نوشيدند‬
‫تا غذاى آنها را تحليل برد و هضم كند‪ .‬ماست كه از تخمير شير‬
‫درست مى شود و در مشرق زمين زياد معمول بود به وسيله‬
‫جنگجويان صليبى از شرق به غرب برده شد و در اروپا رواج‬
‫يافت ‪ .‬مى گويند فرانسواى اول پادشاه فرانسه مريض شد و اطبا‬
‫از معالجه او درماندند تا اين كه او پزشكى را از قسطنطنيه‬
‫احضار كرد‪ .‬اين پزشك كه يك يهودى بود بيمارى فرانسواى اول‬
‫پادشاه فرانسه را با ماست معالجه كرد و شفا بخشيد‪.‬‬
‫ارزش غذايى ماست‬
‫ماست غذايى است كه از بستن شير به وسيله نوعى ميكروب كه به‬
‫آن ((ياسيليس بلغارى )) مى گويند به دست مى آيد‪.‬‬
‫دكتر گيلورد هاوزر غذاشناس نامى جهان در كتابهاى خود طول‬
‫عمر مردم بلغارستان را در اثر مصرف ماست مى داند‪ .‬شايد به‬
‫همين علت بسيارى از چوپانهاى بلغارستان كه زياد ماست مى‬
‫خوردند سالم و با نشاط هستند و در صد سالگى مثل جوانها فعاليت‬
‫دارند‪ .‬خواص غذايى ماست مثل شير است ولى همين شير بسته كه‬
‫ماست را به وجود مى آورد زودتر از شير هضم مى شود و بعالوه‬
‫داراى خاصيت ضد عفونى كننده روده ها نيز هست ‪.‬‬
‫ماست در روده هاى ما كه ستونهاى ميكروب جمع شده اند و هر‬
‫روز حداقل هشتاد گرم از اين ميكروبها با تخليه فضوالت دفع مى‬
‫شود مثل جارويى است كه آنها را پاك مى كند زيرا باكترى هاى‬
‫مفيد ماست در روده ها زياد مى شوند و به جنگ ميكروبهاى مضر‬
‫برمى خيزند‪.‬‬
‫آميوليتها يا ساكاروليتها كه تغيير شكل داده و به مواد هضم شدنى‬
‫هيدرات دوكربن ‪ ،‬نشاسته و مواد قندى تبديل مى شوند مثل‬
‫ميكروبها مفيد هستند و حتى اگر به مقدار زيادى هم باشند توليد‬
‫اختالل نمى كنند ولى برعكس‍ پروتئوليتها كه به مواد پروتئينى غذا‬
‫حمله مى برند علت پيدايش بسيارى از اختالالت روده ها هستند كه‬
‫افزايش و ازدياد شديد آن كه به اصطالح به آن ((پرتريد)) مى‬
‫گويند موجب بيمارى اسهال مى شود‪.‬‬
‫از اين رو كسانى كه غذايشان بيشتر مواد سفيده اى گوشتى است‬
‫بايد ميوه و سبزى بخورند تا تعادل برقرار شود‪ ،‬واال ميكروبهاى‬
‫مضر در روده ها زياد خواهد شد‪ .‬ماست در تغذيه اين نقش را‬
‫بازى مى كند كه براى روده هاى ما ميكروبهاى مفيدى توليد مى‬
‫كند كه آن ميكربهاى مفيد به جنگ ميكروبهاى مضر روده ها مى‬
‫روند‪.‬‬
‫باسيل بلغارى كه در ماست وجود دارد اين مزيت را دارد كه در‬
‫مقابل عمل مخمرهاى هاضمه مقاومت مى كند و فعاليت خود را در‬
‫محيط روده ها گسترش مى دهد‪.‬‬
‫مچنيكوف زيست شناس معروف كه تحقيقات و مطالعات قابل‬
‫توجهى درباره مخمر هاضمه كرده است عقيده دارد ماست بهترين‬
‫درمان روده هاست ‪.‬‬
‫مصرف ماست به چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫مصرف ماست به همه ‪ ،‬حتى بچه هاى كوچك كه به هشت يا ده‬
‫ماهگى رسيده اند‪ ،‬تجويز مى شود‪ .‬كسانى كه نمى توانند شير را‬
‫هضم كنند و در مقابل موادى كه از شير ساخته مى شود حساسيت‬
‫دارند اغلب ماست را مى توانند تحمل كنند و هضم نمايند‪ .‬بعضى‬
‫به اشتباه معتقدند كه ماست كلسيم بدن را كم مى كند و به اصطالح‬
‫ضعف مى آورد‪ ،‬حال آنكه اين نظر به هيچ وجه درست نيست و‬
‫برعكس ماست سرشار از كلسيم و امالح معدنى است و مثل شير‬
‫داراى خواص نيروبخش است ‪.‬‬
‫مصرف ماست براى اين اشخاص كامال ضرورت دارد‪:‬‬
‫تمام كسانى كه روده هاى عليل دارند‪ .‬وقتى به طور مرتب ماست‬
‫بخورند از حوادث ناگوارى كه در اثر غذاى گوشتى و تحريكات‬
‫روده اى پيش مى آيد در امان خواهند بود‪.‬‬
‫كسانى كه هضم كندى دارند و يا يبوست ‪ ،‬اسهال ‪ ،‬آپانديس ‪،‬‬
‫كوليت ‪ ،‬انسداد روده ها‪ ،‬كولى باسيلوز‪ ،‬نفس بدبو‪ ،‬بى خوابى و‬
‫ضعف عصبى دارند چون اين امراض در اثر اختالل روده ها پديد‬
‫مى آيد به آنها توصيه مى شود كه حتما ماست مصرف كنند‪.‬‬
‫همچنين به كسانى كه به ناچار تحت معالجه با آنتى بيوتيكها قرار‬
‫گرفته اند‪ ،‬چون قارچهاى ميكروسكوپى آنتى بيوتيك ‪ ،‬فلور روده‬
‫اى آنها را خراب مى كند و ماست از غذاهايى است كه در جهت‬
‫مساعدى دوباره فلور روده اى را مى سازد توصيه مى شود‪.‬‬
‫چه ماستى بايد انتخاب كرد؟‬
‫ماستى كه به طريق پاستوريزه تهيه مى شود خوب است ولى‬
‫خودتان هم در خانه مى توانيد ماست تهيه كنيد‪ .‬ترتيب تهيه آن اين‬
‫است كه شير را بجوشانيد وقتى نيم گرم شد در همان ظرف كمى‬
‫ماست به آن بزنيد‪ .‬بعد در آن را بگذاريد و روى آن حوله اى يا‬
‫پارچه اى بيندازد تا كم كم سرد شود و ماست ببندد‪.‬‬
‫از ماست در ايران خوراكيهاى متنوعى درست مى كنند كه از آن‬
‫جمله آش‍ ماست ‪ ،‬ته چين بره و خورش ماست است ‪ .‬خورش‬
‫ماست را بايد از ماست شير بز يا ميش تهيه كرد تا در موقع‬
‫جوشيدن نبرد و تكه تكه نشود‪ .‬همچنين ماست را با آب مخلوط‬
‫كرده و از آن دوغ درست مى كنند‪.‬‬
‫حكيم موفق هروى در كتاب خود راجع به ماست و دوغ چنين مى‬
‫نويسد‪(( :‬ماست از شير سردتر است ‪ ،‬حرارت بشكند و روزى كه‬
‫رنج رسيده بود‪ ،‬مرد را اندر گرما چون ناشتا بخورد نيك بود و‬
‫دوغ سردتر از ماست است ‪ .‬معده گرم و گرمى داران را موافق‬
‫باشد وليكن عصب را زيان كند‪)).‬‬

‫چاى‬
‫چاى در زيبايى شما چه نقشى دارد؟‬
‫بوته چاى كه شكل درخچه اى دارد ارتفاع آن به يك تا دو متر مى‬
‫رسد و هميشه سرسبز است و در چين ‪ ،‬ژاپن ‪ ،‬هندوستان ‪ ،‬سيالن‬
‫‪ ،‬ايران و امريكا مى رويد‪.‬‬
‫برگ چاى دندانه دار‪ ،‬سرتيز‪ ،‬كوتاه و داراى دمبرگ است ‪ ،‬گلهاى‬
‫آن سفيد و داراى پنج گلبرگ است ‪ .‬از بوته چاى فقط برگ آن‬
‫مصرف مى شود و خريد و فروش آن يكى از تجارتهاى بزرگ‬
‫دنيا شده است كه بسيارى از بازرگانان چاى در دنيا به ثروت‬
‫رسيده اند‪.‬‬
‫معموال از درختچه چاى سه بار در هر سال برگ چينى مى كنند و‬
‫تا عمر درختچه هشت ساله يا ده ساله شد بهره بردارى از آن را‬
‫متوقف مى سازند و مى گويند پير شده و ديگر بهره بردارى از آن‬
‫صرف ندارد‪.‬‬
‫تاريخچه چاى‬
‫تاريخ چاى با افسانه هاى زيبايى آميخته است ‪ :‬مى گويند يكى از‬
‫برهمنان كه اهل عبادت بود مى خواست شبانه روز در عبادت‬
‫باشد و خواب به چشمش نيايد ولى روزى كه مشغول عبادت بود‬
‫ناگهان خواب او را در ربود و در خواب قيافه زنى را كه سابقا‬
‫دوست داشت به چشمش ديد‪ ،‬از شدت خشم و غضب از خواب‬
‫بيدار شد و براى تنبيه خود مژه هاى چشمان خود را چيد و به‬
‫زمين ريخت كه ديگر خواب به چشمان او نيايد‪ ،‬فرداى آن روز در‬
‫محلى كه او مژگان خود را ريخته بود دو درختچه سبز شدند كه‬
‫همان چاى امروز است و برگهاى اين درخت خواص سرزندگى و‬
‫نشاط روح را در خود داشتند‪ .‬هنديها با اين افسانه چاى را به هند‬
‫انتساب مى دهد ولى غافلند كه دو يا سه هزار سال قبل از ظهور‬
‫مسيح مصرف چاى در زمانهاى بسيار قديم مخصوصا در چين‬
‫معمول بوده است ‪ ،‬به هر حال كشف چاى و مصرف آن تاريخى‬
‫قديمى دارد كه با افسانه هاى زيادى آميخته است و چينى ها و‬
‫هنديها بر سر اين كه چاى اول در چين بوده يا در هند گفتگو و‬
‫مجادله دارند ولى آنچه مسلم است اين است كه چاى يكى از گياهان‬
‫قديمى است كه بشر هزاران سال است با آن آشنايى دارد‪ .‬تهيه‬
‫چاى بستگى به محيط توليد آن دارد‪.‬‬
‫چاى سبز كه در چين مصرف زياد دارد برگ برگ چيده مى شود‪.‬‬
‫موادى كه در برگ چاى سبز وجود دارد و باعث تخمير آن مى‬
‫شود با حرارت آفتاب و و يا كوره آتش خارج مى شود و بعد اين‬
‫برگها را مى كوبند و از آن چاى سبز كه در چين زياد مصرف مى‬
‫شود به دست مى آورند‪.‬‬
‫در چين آداب و رسوم خاصى براى چيدن برگ چاى وجود دارد‬
‫از جمله چاى سلطنتى را به وسيله دختران جوان كه هر روز‬
‫لباسهاى خود را عوض‍ مى كند و دستكشهاى مخصوصى به دست‬
‫مى كنند و خود را معطر مى سازند و برگ چاى را مى چينند تهيه‬
‫مى كنند‪ .‬هنگامى كه اين دختران با اين لباسهاى رنگارنگ مشغول‬
‫چيدن چاى مى شوند بايد سكوت محض‍ حكمفرما باشد و آنها در‬
‫آن سكوت كار خود را انجام دهند‪.‬‬
‫خاصيت غذايى چاى‬
‫چاى مثل قهوه و ديگر دمكرده ها ارزش غذايى ندارد‪ .‬برگهاى‬
‫چاى داراى مقدار كمى مواد ((ازته )) روغنهاى مايع ‪(( ،‬موم ))‪،‬‬
‫(( سلولز))‪ ،‬انواع ((رزين )) سقز مى باشد‪ .‬طبق اكتشافات خيلى‬
‫جديد چاى داراى ((فلوئور)) است و چنان كه مى دانيد فلوئور ماده‬
‫گرانبهايى است كه از كرم خوردگى دندانها جلوگيرى مى كنند‪.‬‬
‫چايى كه ما مى خوريم داراى دو عنصر مهم است كه يكى‬
‫((تانن )) است كه در دمكرده چاى وجود دارد و به آن خاصيت‬
‫ادرار آور مى دهد و ديگرى يك ماده محرك است كه مشابه كافئين‬
‫در قهوه است و به نام ((تئين )) و ((تئوفلين )) معروف مى باشد و‬
‫سيستم اعصاب را تقويت مى كند‪.‬‬
‫زياده روى در مصرف چاى براى كسانى كه اعصابى حساس‬
‫دارند اختالالتى ايجاد مى كند كه معروف به مسموميت از چاى‬
‫است و به نام بيمارى ((تئيسم )) مشهور است ‪ .‬چاى براى همه به‬
‫شرطى كه در مصرف آن رعايت اعتدال شود تجويز مى شود؛‬
‫كسانى كه كارهاى فكرى مى كنند با نوشيدن چاى حافظه خود را‬
‫تقويت مى كنند‪.‬‬
‫چاى براى كسانى كه بيمارى قلبى دارند و يا به اختالل عصبى‬
‫مبتال هستند منع شده است ‪ .‬بچه ها بايد به اندازه معتدل چاى‬
‫بخورند‪.‬‬
‫چاى مقوى دستگاه هاضمه است و عمل كبد را آسان كرده و ضد‬
‫اسهال است ‪ ،‬زيرا داراى كافئين و تئوبرومين است ‪.‬‬
‫چاى با امالح آهكى ‪ ،‬آهن ‪ ،‬ژالتين و ظروف غير لعابى‬
‫ناسازگارى دارد و به همين علت است كه چاى با آبهايى كه آهك‬
‫دارند خوب به عمل نمى آيد و طعم مطبوعى پيدا نمى كند‪.‬‬
‫چه نوع چاى را بايد انتخاب كرد؟‬
‫چاى ‪ ،‬انواع مختلف و گوناگونى دارد كه مربوط به كشورى است‬
‫كه در آن به عمل مى آيد و ترتيبى است كه آن را مى چينند و‬
‫خشك مى كنند‪.‬‬
‫مثال چاى سبز كه مورد توجه ژاپنيها‪ ،‬چينى ها‪ ،‬اعراب و مردم‬
‫شمال آفريقاست به اين وسيله به دست مى آيد كه از تخمير طبيعى‬
‫برگهاى چاى جلوگيرى كرده و آن را با آفتاب و يا حرارت در‬
‫ديگهاى فلزى خشك مى كنند‪ .‬براى تهيه چاى سياه ‪ ،‬برگهاى چاى‬
‫را به حال طبيعى خود مى گذارند تا با اكسيداسيون ((تانن )) رنگ‬
‫آن سياه و تيره شود و بعد آن را مى كوبند تا ريز شود‪.‬‬
‫چاى سياه را وقتى دم كنند رنگ آن بيش از چاى سبز است ‪ .‬بين‬
‫چاى سياه يا تخمير شده كه در بازار خريد و فروش مى شود چاى‬
‫هندوستان ‪ ،‬چين يا سيالن معروف است ‪ .‬چاى سيالن عطر كمى‬
‫دارد ولى به ذائقه گوارا است و رنگ آن بعد از دم كردن قرمز‬
‫نارنجى است كه در انگلستان و هندوستان آن را با شير مى‬
‫خورند‪.‬‬
‫چاى چين كه خيلى معطر و رنگين است وقتى دم كشيد رنگ باز و‬
‫طعم دلپذيرى دارد و دوستداران چاى چين ‪ ،‬شير در آن نمى ريزند‬
‫بلكه آن را بطور طبيعى و يا با يك برش ليموى ترش تازه مى‬
‫خورند‪.‬‬
‫چاى سبز چين كه داراى رنگ سبز زيتونى است وقتى دم كردند‬
‫كمرنگ است و در چين زياد مصرف مى شود ولى در خارج از‬
‫چين مصرف زيادى ندارد‪.‬‬
‫چاى ياسمن كه مخلوطى از چاى با گل ياسمن است عطر‬
‫مخصوصى دارد كه در داخل چين مصرف مى شود و در خارج‬
‫موفقيتى ندارد‪.‬‬
‫خانمهايى كه در تابستان به كنار دريا رفته اند و رنگ پوست خود‬
‫را برنزه كرده اند اگر بخواهند اين حالت خود را براى مدتى‬
‫طوالنى نگهدارى كنند بايد پوست صورت و تن خود را با محلول‬
‫غليظ و دمكرده چاى بشويند‪.‬‬
‫چاى را چگونه دم مى كنند؟‬
‫فرانسوى ها‪ :‬آب را جوش مى آورند و براى هر نفر يك قاشق‬
‫كوچك قهوه خورى چاى را در قورى چينى ريخته و به تعداد هر‬
‫نفر يك فنجان آب جوش روى آن مى ريزند و مى گذارند بماند تا‬
‫دم بكشد‪.‬‬
‫انگليسيها‪ :‬ظرفى كه انگليسيها چاى را در آن دم مى كنند از فلز يا‬
‫سفال يا چينى است و به ترتيبى كه فرانسوى ها چاى را دم مى‬
‫كنند ولى روى قورى يك حوله مخصوص مى اندازند تا گرم بماند‬
‫و دم بكشد‪ .‬وقتى چاى دم كشيد در ته فنجان كمى شير سرد مى‬
‫ريزند و چاى را روى آن پر مى كنند‪.‬‬
‫روسها‪ :‬چاى غليظ را در قورى دم مى كنند و قورى را روى‬
‫سماور مى گذارند‪ ،‬سماور پر آب جوش است كه به كمك اين آب‬
‫جوش براى هر كس چاى غليظ يا رقيق تهيه مى كنند‪.‬‬
‫در روسيه چاى را در ليوانهاى بزرگ بلور مى ريزند و اگر در‬
‫فنجان هاى كوچك بريزند نعلبكى را روى آن مى گذارند تا سرد‬
‫نشود‪.‬‬
‫مراكشيها‪ :‬مراكشيها چاى را در استكان مى خورند و اگر ميهمانى‬
‫بر آنها وارد شد سه بار يعنى سه استكان چاى براى او مى آورند و‬
‫اين رسمى است كه در مراكش معمول است ‪ .‬در مراكش چاى‬
‫سبز را با يك برگ نعنا دم مى كنند و آن را شيرين كرده و مى‬
‫نوشند‪.‬‬
‫چينى ها‪ :‬چينى ها چاى سبز را با گل ياسمن معطر كرده و دم مى‬
‫كنند و بدون قند مى نوشند‪ .‬يك گرد چاى را در ته فنجان مى ريزند‬
‫و روى آن آب جوش‍ سرازير كرده و وقتى دم كشيد بدون شيرينى‬
‫مى خورند‪.‬‬

‫قهوه‬
‫نوشيدنى كه مصرف آن به مقدار كم ‪ ،‬اثرات نيكويى روى سلسله‬
‫اعصاب شما دارد‪.‬‬
‫اصل قهوه در حبشه (اتيوپى ) و سودان بوده است كه پس از كشف‬
‫آن در نقاط گرمسير كشت آن معمول گرديده است ‪.‬‬
‫كشف قهوه به دو هزار سال پيش مى رسد و افسانه اى مى گويد‬
‫عابدى از اين كه در موقع دعا و نماز شاگردان او به خواب مى‬
‫رفتند در فكر چاره بودند تا اينكه يك چوپان كه گله اى بز داشت و‬
‫آنها را مى چرانيد به عبد گفت كه بزهاى او وقتى دانه هاى قرمز‬
‫رنگ درختچه اى را كه در چراگاههاى جنوب مى رويد مى‬
‫خورند شبها به خواب نمى روند و تمام شب را در جستجو به سر‬
‫مى برند‪.‬‬
‫عابد به حرف چوپان بزها عالقه مند شد و مشتى از همان ميوه را‬
‫جوشانيد و جوشانده آن را به شاگردان خود داد و ديد كه ديگر آنها‬
‫در موقع نماز و عبادت به خواب نمى روند‪ .‬به اين ترتيب قهوه‬
‫كشف گرديد‪.‬‬
‫از قرن اول ميالدى كه زمان كشف قهوه بود هزار و هفتصد سال‬
‫طول كشيد كه امروز معمول و متداول است رواج يافت ‪.‬‬
‫دريانوردان اسپانيولى كه به حبشه يا سودان رفته بودند قهوه را با‬
‫خود به اروپا آوردند و مصرف آن را به مردم ياد دادند‪ .‬در ابتدا‬
‫قهوه را به علت عطرى كه داشت مثل ادويه مى دانستند و عطر آن‬
‫را فرار و زودگذر مى پنداشتند چنان كه مادام دوسوينيه معروف‬
‫جمله مشهورى درباره راسين دارد كه مى گويد ((راسين مثل قهوه‬
‫زودگذر است )) ولى با اينكه در آن زمان مادام دوسوينيه‬
‫منظورش همان بود كه گفته بود امروز مى بينيم كه راستين‬
‫نويسنده بزرگ فرانسوى و قهوه جاودان شده و همه جا آنها را مى‬
‫شناسند‪...‬‬
‫در قرن هجدهم جاهايى كه قهوه درست مى كردند و به مشتريان‬
‫مى دادند به نام كافه معروف شد و نام كافه كه از قهوه گرفته شد‬
‫به قدرى شهرت و اهميت يافت كه اين نام باقى ماند و بر‬
‫تاءسيسات بزرگ پذيرايى از مهمانان و مشتريان در سراسر دنيا‬
‫اين نام اطالق گرديد و هنوز هم تقريبا در تمام كشورهاى دنيا هم‬
‫كافه را محلى مى شناسند كه اوقات فراغت خود و يا پذيرايى از‬
‫مهمانان را در آنجا مى گذرانند و در آنجا پذيرايى مى شوند‪.‬‬
‫ارزش مواد غذايى قهوه‬
‫قهوه داراى ارزش غذايى نيست و اگر آن را به عنوان غذا‬
‫مصرف كنند هيچ نتيجه اى از آن نخواهند گرفت ‪ .‬ماده اى كه در‬
‫قهوه اهميت دارد كافئين است كه عطر و خواص قهوه به آن‬
‫مربوط مى شود‪ .‬كافئين يكى از آكالوييدهايى است كه در حالت‬
‫آزاد در قهوه وجود دارد و متعلق به اسيد كافئينيك است ‪.‬‬
‫قهوه بو داده كه ما آن را مى كوبيم و به صورت پودر در مى‬
‫آوريم و با آب جوش قهوه از آن درست مى كنيم و مى آشاميم‬
‫تركيبى غير از تركيب قهوه سبز يا بو نداده دارد‪.‬‬
‫برشته كردن دانه هاى قهوه سبز سبب مى شود كه آن دانه ها‬
‫حجمى دو برابر پيدا كنند ولى بيست درصد از وزن خود را از‬
‫دست مى دهند و در عوض‍ عطر مخصوصى كه همان بوى‬
‫مطبوع قهوه است در آن پيدا شود‪ .‬عطر قهوه يا بوى مطبوع قهوه‬
‫برشته در يك نوع روغن مايعى است كه تركيب پيچيده اى دارد و‬
‫مخلوط اين عطر و روغن مايع را ((كافئون )) مى نامند و تا كنون‬
‫موفق نشده اند در البراتوارهاى علمى آن را به طور رسمى‬
‫بسازند‪ .‬در نتيجه چون شيميدانها نتوانسته اند آن را بسازند به‬
‫طريق اولى موفق نشده اند قهوه مصنوعى را به وجود آورند‪.‬‬
‫ولى در حال حاضر ما مى توانيم صابون قهوه را در دسترس خود‬
‫ببينيم زيرا در برزيل ‪ ،‬كه محصول قهوه سرشار است براى اينكه‬
‫از محصول زيادى استفاده كنند روغن آن را مى گيرند و با آن‬
‫صابون مى پزند‪.‬‬
‫قهوه وقتى برشته شد بيست درصد كافئين خود را از دست مى‬
‫دهد‪ ،‬يعنى قهوه بو داده بيست درصد كافئين آن كمتر از قهوه سبز‬
‫است ‪ ،‬بنابراين وقتى ما يك فنجان قهوه مى نوشيم ده گرم كافئين آن‬
‫را جذب مى كنيم و اين مقدار كافئين براى بدن ما كافى است زيرا‬
‫وقتى پزشكى بخواهد قلب مريضى را به حركت عادى درآورد پنج‬
‫گرم كافئين به او تزريق مى كند‪.‬‬
‫اخيرا شيميدانها در قهوه وجود هورمونهاى زنانه را كشف كرده اند‬
‫كه مقدار آن بسيار كم است و اگر كسى بخواهد از اين هورمونهاى‬
‫زنانه به مقدار كافى بهره ببرد بايد هر روز چندين ليتر قهوه‬
‫بياشامد كه مصرف اين مقدار قهوه باعث مسموميت خواهد شد‪.‬‬
‫مصرف قهوه به مقدار كم ‪ ،‬داراى مزايايى براى بدن است چنان‬
‫كه اگر شما بعد از ناهار روزى يك فنجان قهوه بنوشيد كافئين قهوه‬
‫بر روى سلسله اعصاب شما اثر نيكويى خواهد داشت و هضم غذا‬
‫را آسان خواهد كرد‪ .‬برعكس اشخاصى كه كم غذا مى خورند اگر‬
‫همين يك فنجان قهوه را هم بخورند اثر نامساعدى در آنها خواهد‬
‫داشت ‪.‬‬
‫بعضى از كسانى كه سوء هاضمه دارند وقتى قهوه مى خورند‬
‫غذاى آنها ترش مى شود و سوزشى در معده خود احساس مى‬
‫كنند‪.‬‬
‫قهوه در تقويت قواى فكرى موثر است و فكر را باز مى كند و‬
‫دامنه تصورات را وسيع مى گرداند‪.‬‬
‫بالزاك نويسنده مشهور فرانسه از كسانى بود كه براى نوشتن آثار‬
‫خود هر روز مقدار زيادى قهوه مى نوشيد ولى باالخره به علت‬
‫اختالل قلبى كه در اثر افراط در مصرف قهوه پديد آمده بود جان‬
‫به جان آفرين تسليم كرد‪ .‬اسراف در مصرف قهوه دستگاه بدن را‬
‫مسموم مى سازد‪ ،‬سيستم اعصاب را بى اندازه تحريك مى كند و‬
‫باعث غم و اندوه عميق و بى خوابى مى گردد‪.‬‬
‫كسانى كه هر روز بيش از هشت يا ده فنجان قهوه مى نوشند‬
‫مسموميت پيدا مى كنند‪ ،‬اعصاب آنها از اختيارشان خارج مى‬
‫شود‪ ،‬دستانشان مى لرزد‪ ،‬صحبت آنها خسته كننده مى شود‪ ،‬طپش‬
‫قلب پيدا مى كنند‪ .‬كسانى كه از مصرف زياد قهوه مسموميت‬
‫مزمن پيدا كرده اند داراى رنگى پريده و زرد و زبانى سفيد هستند‬
‫و خطوط چهره شان افتاده و خسته است زيرا افراط در مصرف‬
‫قهوه باعث اختالل در دستگاه هاضمه مى شود‪.‬‬
‫چه اشخاصى مى توانند قهوه مصرف كنند؟‬
‫كسانى كه از مرز چهارده سالگى گذشته اند و داراى بدنى كامال‬
‫سالم هستند به شرط آن كه در مصرف آن افراط نكنند مى توانند‬
‫صبح با صبحانه خود يك فنجان قهوه و بعد از ناهار هم يك فنجان‬
‫مصرف كنند و از ساعات پنج بعد از ظهر به بعد مطلقا نبايد قهوه‬
‫بخورند‪.‬‬
‫عادت سوئديها و امريكاييها كه قهوه را به مقدار زياد مثل نوشابه‬
‫گرمى با غذا مى خورند از نظر بهداشتى تجويز نگرديده است ‪.‬‬
‫مصرف قهوه براى چه كسانى توصيه مى شود؟‬
‫كسانى كه كارهاى فكرى دارند‪.‬‬
‫كسانى كه فشار خون پايين دارند‪.‬‬
‫كسانى كه هضم كندى دارند و در هر حال بدن آنها احتياج به‬
‫تحركى دارد‪.‬‬
‫قهوه براى چه كسانى ممنوع است ؟‬
‫كسانى كه فشار خون دارند زيرا كافئين قهوه فشار خون آنها را‬
‫باالتر مى برد‪.‬‬
‫اشخاصى كه اختالل قلبى دارند‪)4(.‬‬
‫كسانى كه زياد عصبانى هستند‪.‬‬
‫بچه هايى كه كمتر از چهارده سال دارند‪ .‬براى بچه ها قهوه‬
‫مخصوصى تهيه كرده اند كه كافئين ندارد و در نتيجه قلب را خسته‬
‫نمى كند ولى چون براى بى كافئين كردن قهوه طريقه خاصى به‬
‫كار مى برند و مواد شيميايى به قهوه مى زنند هممان قهوه بى‬
‫كافئين هم براى بعضى از اشخاص كه داراى اختالل هاضمه هستند‬
‫زيان آور است ‪.‬‬
‫بطور كلى وقتى سن ما از چهل سالگى گذشت بايد در مصرف‬
‫قهوه احتياط كنيم و حتى االمكان بيش از دو فنجان در شبانه روز‬
‫ننوشيم ‪.‬‬
‫بايد دانست هضم شير و قهوه ديرتر از قهوه خالص انجام مى گيرد‬
‫علت آن است كه شير و قهوه در وقت معينى در معده نمى مانند و‬
‫هر كدام عصير معدى خاصى براى هضم خود مى طلبند‪.‬‬
‫روشى كه در بلژيك و سويس براى اختالل شير و قهوه معمول‬
‫است مطلوب نيست زيرا مخلوط شير و قهوه براى كسانى كه‬
‫اختالل هاضمه از نظر كبد يا معده يا روده دارند عوارض‬
‫ناگوارى در بر دارد‪.‬‬
‫اگر ناشتا باشيم و قهوه بخوريم ‪ ،‬قهوه اشتهاى ما را به غذا از بين‬
‫مى برد و باعث زيادى ادرار مى شود و گاهى هم باعث درد كيسه‬
‫مثانه مى گردد‪.‬‬
‫قهوه مصنوعى كه از جو و كاسنى بو داده درست مى شود‪،‬‬
‫ضررى ندارد و عالوه بر آن داراى خاصيت ادرار آور مى باشد و‬
‫هضم و تحليل آن هم آسان است ‪.‬‬
‫چه قهوه اى بايد انتخاب كرد؟‬
‫بعضيها دانه قهوه را زياد بو مى دهند و به صورتزغال در مى‬
‫آورند و از آن قهوه سياه تهيه مى كنند‪ .‬متخصصين قلب عقيده‬
‫دارند قهوه اى كهزياد بو داده شود كافئين آن از بين مى رود و‬
‫هضم وتحليل آن مشكلتر از قهوه اى است كه كم برشته شده باشد‪.‬‬
‫بعضى از قهوه فروشانممكن است دانه قهوه را با شكر يا مالس و‬
‫يا پارافين بو داده باشند كه از نظر بهداشتىخوب نيست ‪ .‬هنگام‬
‫خريد قهوه بهترين آن را انتخاب كنيد و حتى االمكان خودتان قهوه‬
‫سبز رابخريد و بو بدهيد و وقتى خواستيد مصرف نماييد آسيا كنيد‪.‬‬
‫جديدا آسياهاى برقىمخصوص قهوه به بازار آمده است كه انجام اين‬
‫كار را خيلى آسان مى كند‪ .‬چگونه قهوه رابايد حفظ كنيد؟ دانه هاى‬
‫قهوه سبز كه برشته نشده است اگر دور از رطوبت باشدمدتى‬
‫طوالنى حفظ مى شود و هر قدر بماند و كهنه شود عطر و طعم آن‬
‫بهتر مى شود‪.‬ولى قهوه بوداده بر عكس مدت زيادى نمى ماند و‬
‫اگر ماند عطر آن كم و طعم آن عوض مىشود و ممكن است كپك‬
‫بزند‪ .‬پس بايد دانه هاى بوداده قهوه را در جعبه هاى محكمى دور‬
‫ازرطوبت حفظ كنيد و وقتى مى خواهيد مصرف كنيد آن را آسيا‬
‫كنيد تا عطر و طعم اصلى خودرا حفظ كند‪.‬‬
‫چگونه بايد قهوه را تهيه كرد؟‬
‫طريقه هاى مختلفى براى تهيه قهوه وجود دارد‪:‬‬
‫يكى اين است كه قهوه ساييده را كه خيلى نرم است در آبى كه مى‬
‫جوشد بريزند‪ .‬اين طريقه معروف به قهوه ترك است و گرد قهوه‬
‫در ته فنجان مى ماند‪.‬‬
‫طريقه ديگر كه معروف به قهوه فرانسوى است اين است ‪ :‬آب‬
‫جوش را روى گرد قهوه كه زياد نرم نيست بريزيد‪ .‬آب جوش مواد‬
‫رنگى و معطر قهوه را در خود حل مى كند‪ .‬به اين طريقه ((قهوه‬
‫صاف شده )) هم مى گويند كه در بيشتر كافه ها معمول است ‪.‬‬
‫در انواع و اقسام وسايل قهوه جوش برقى و غير برقى كه به نام‬
‫((پركوالتور))معروف است عناصر موثر قهوه به وسيله بخار آب‬
‫جمع مى شود و به اين وسيله فشرده قهوه با كمترين مقدار آب به‬
‫دست مى آيد كه حداكثر مواد معطر قهوه را در خود جمع كرده‬
‫است و اين طريقه ايتاليايى است كه با مقدار كمى قهوه به كمك‬
‫بخار آب شيره و عصاره آن گرفته مى شود‪ .‬براى اينكه عطر قهوه‬
‫محفوظ بماند هيچوقت آن را زياد نجوشانيد زيرا اسانسهاى معطر‬
‫كه به قهوه عطر مى دهد بى اندازه فرار است و با جوشيدن از بين‬
‫مى رود‪ .‬اگر خواستيد قهوه را گرم كنيد آن را در ((بن مارى ))‬
‫گرم كنيد تا طعم آن محفوظ بماند‪.‬‬
‫مصارف دارويى قهوه‬
‫در قديم قهوه بو داده را براى پوشاندن بو‪ ،‬طعم و تلخى بعضى از‬
‫داروها مثل روغن كبد ماهى ‪ ،‬سولفات دوكنين ‪ ،‬سولفات دومنيزى‬
‫وسنا مصرف مى كردند‪.‬‬
‫همچنين قهوه را براى رفع خواب آلودگى ‪ ،‬معالجه مسموميت در‬
‫اثر مواد مخدر‪ ،‬درد ميگرن و نورالژى به كار مى برند‪ .‬قهوه سبز‬
‫را هم مثل دواى تب بر به مصرف مى رساندند‪.‬‬

‫كاكائو و شوكالت‬
‫بسيارند كسانى كه نمى دانند كاكائو ميوه درختى است و آن درخت‬
‫در مكزيك و امريكاى مركزى مى رويد‪ .‬درخت كاكائو چهار تا ده‬
‫متر ارتفاع دارد‪ .‬شاخه هاى آن از برگهاى متناوب و ساده پوشيده‬
‫شده است ‪ .‬گلهاى آن ريز و در تمام فصول سال بر درخت ظاهر‬
‫مى شود‪.‬‬
‫ميوه آن به شكل خيار و رنگ ظاهر آن زرد مايل به قرمز است و‬
‫درون آن داراى دانه هايى به شكل باقال است كه همان دانه ها را‬
‫مى سايند و گرد مى كنند و به شكل پودر درمى آورند كه تقريبا‬
‫همه ما آن را ديده ايم ‪ .‬درخت كاكائو درختى ظريف است كه‬
‫احتياج به حرارت ‪ ،‬رطوبت ‪ ،‬سايه ‪ ،‬خاك نرم و عميق و سرشار‬
‫از پتاس دارد‪ .‬از باد وحشت دارد به همين علت است كه اغلب‬
‫درختان كاكائو را در كنار رودخانه و دور از باد مى كارند و در‬
‫اطراف آن درخت ليموى ترش يا موز مى كارند تا به منزله‬
‫پناهگاهى از باد و آفتاب باشد‪.‬‬
‫درخت كاكائو از دو يا سه سالگى گل مى دهد و از چهار يا پنج‬
‫سالگى ميوه مى دهد‪ .‬يك درخت كاكائو هر سال ‪ 20‬تا ‪ 60‬ميوه‬
‫مى دهد كه از يك تا سه كيلو كاكائوى تجارتى دارد‪.‬‬
‫تاريخ كاكائو‬
‫از كاكائو خوراكى معروف به نام شوكالت درست مى كنند كه‬
‫مصرف آن در قرن بيستم در سراسر دنيا رواج يافته است ‪.‬‬
‫يكى از فاتحان اسپانيولى به نام ((نونان كورتز)) كه در سال‬
‫‪ 1525‬ميالدى در مكزيك در تعقيب هنديان سرخ‌پوست بود‬
‫ناگهان در آنجا به كاكائو برخورد و آن را كشف كرد و با كشتى‬
‫سريع السير خود به نام كاراول آن را به اسپانيا آورد و به كشيشان‬
‫صومعه اى داد و به آنها گفت كه سرخ‌پوستان هندى مكزيك ‪ ،‬اين‬
‫دانه ها را مى كوبند و از آن نوعى سوپ درست مى كنند كه مثل‬
‫غذا مى خورند‪ ،‬يا با شكر مخلوط مى كنند و به عنوان شيرينى مى‬
‫خورند‪ .‬روغن آن را براى سوختگى پوست مصرف مى كنند و‬
‫زنان زيباى مكزيكى آن را به عنوان كرم زيبايى به خود مى مالند‪.‬‬
‫كشيشان صومعه دانه هاى كاكائو را با شكر كوبيدند و از مخلوط‬
‫آن شوكالت فعلى به وجود آمد كه رفته رفته در تمام اروپا مصرف‬
‫آن رواج يافت ‪ ،‬چنانكه در قرن هفدهم تمام دربارهاى سلطنتى‬
‫اروپا با كاكائو و شوكالت مهمانان را پذيرايى مى كردند‪.‬‬
‫كاكائو و شوكالت چه خواصى دارند؟‬
‫شوكالت براى بعضيها غذايى عالى و ايده ال و براى بعضى ديگر‬
‫غذايى مسموم است ولى حقيقت غير از اين است كاكائو و يا‬
‫شوكالت داراى مواد چربى و پر كالرى است و اگر آن را بعد از‬
‫غذا بخورند مخصوصا اگر غذاها سنگين و پرچربى باشند دستگاه‬
‫هاضمه را به زحمت مى اندازد ولى كسانى كه در جاهاى سردسير‬
‫هستند و غذاى ساده اى مى خورند و شوكالت و كاكائو را به‬
‫خوبى هضم و تحمل مى كنند و عوارض ناگوارى از مصرف آن‬
‫در خود نمى بينند‪ .‬شوكالتى كه شما هم خورده ايد مخلوطى است‬
‫از آرد كاكائو و شكر با حجم كمى كه دارد غذايى كامل است و‬
‫شانزده گرم آن براى يك ليوان شير كافى است ؛ زيرا صد گرم‬
‫شوكالت داراى پانصد كالرى حرارت است ‪ .‬شوكالت به علت‬
‫چربى زيادى كه دارد هضم آن مشكل است و چون قابض است‬
‫توليد يبوست مى كند‪ .‬كسانى كه ورم مفاصل و رماتيسم دارند و يا‬
‫از نظر كليه ها و كبد عليل هستند نبايد آن را بخورند‪ .‬دانه كاكائو‬
‫داراى پنجاه درصد چربى است ‪ .‬كره كاكائو سفت است ؛ رنگ آن‬
‫سفيد مايل به زردى است ‪ ،‬براق و با بوى شوكالتى است كه طب‬
‫آن را براى تهيه شياف به كار مى برند‪ .‬براى خانمها از آن‬
‫ماتيك ‪ ،‬كرم و محصوالت زيبايى مى سازند‪ ،‬در صنايع‬
‫عطرسازى هم آن را مصرف مى كنند‪.‬‬
‫اخيرا كشف كرده اند كه شوكالت سرشار از كلسيم و فسفات دوشو‬
‫است ‪ .‬هم چنين داراى ويتامين ((د)) مى باشد كه اين ويتامين براى‬
‫تهيه كلسيم استخوانها نقش مهمى به عهده دارند‪ .‬بنابراين شوكالت‬
‫غذايى است كه ضد سستى استخوانها مى باشد و مى توان به بچه‬
‫ها داد به شرطى كه از مقدار معينى تجاوز نكند‪.‬‬
‫كاكائو داراى دو درصد ((نئوبرومين )) و ((كافئين )) است كه‬
‫مصرف آن براى تقويت اعصاب كسانى كه كارهاى فكرى مى كنند‬
‫مفيد است و در عين حال داراى اوكساالت دوكلسيم است كه اين‬
‫ماده ‪ ،‬شوكالت را براى كسانى كه نقرس دارند يا چاق هستند و يا‬
‫امراض كبدى و يا رماتيسم دارند زيانبخش كرده است ‪.‬‬
‫مصرف كاكائو و شوكالت براى چه كسانى تجويز مى شود؟‬
‫ورزشكاران ‪ .‬كسانى كه كارهاى سخت بدنى مى كنند و احتياج به‬
‫غذايى دارند كه با حجم كم ‪ ،‬كالرى زيادى داشته باشد‪ .‬كسانى كه‬
‫كارهاى فكرى دارند (به شرطى كه كبد آنها سالم باشد و به مقدار‬
‫خيلى كم مصرف نمايند‪).‬‬
‫كودكان از سه سالگى به بعد (به شرطى كه هر روز از ‪ 25‬گرم‬
‫تجاوز نكند و آن هم بايد حالت آنها را بررسى كرد كه اگر عكس‬
‫العمل بدى در آنها ظاهر نمى شود) مصرف نمايند‪.‬‬
‫كسانى كه به بيمارى قند مبتال هستند تقويت شوند‪ ،‬اگر دستگاه‬
‫هاضمه آنها به خوبى كار مى كند مى توانند به اعتدال آن را‬
‫مصرف كنند‪.‬‬
‫كاكائو و شوكالت را چه كسانى نبايد بخورند؟‬
‫كسانى كه به بيمارى قند مبتال هستند زيرا شوكالت داراى مقدار‬
‫زيادى مواد قندى است ‪.‬‬
‫در حال حاضر شوكالت هاى مخصوصى براى اشخاص مبتال به‬
‫ديابتيك مى سازند كه مقدار قند آن كاهش يافته است ‪.‬‬
‫كسانى كه عوارض كبدى دارند و از آن ناراحت هستند نبايد كاكائو‬
‫و شوكالت بخورند‪.‬‬
‫بطور كلى نبايد در پايان غذا‪ ،‬شوكالت را به عنوان دسر خورد‪.‬‬
‫زيرا داراى مقدار زيادى چربى است كه هضم غذا را مشكل مى‬
‫كند‪.‬‬
‫كسانى كه شوكالت گردو يا بادام و يا پسته را شوكالت ساده تر‬
‫ترجيح مى دهند و عقيده دارند زودتر هضم مى شود اشتباه مى كنند‬
‫زيرا شوكالت مايع يعنى آميخته با شير و يا آب زودتر از شوكالت‬
‫سفت و مخلوط به بادام و پسته هضم مى شود‪.‬‬
‫بطور كلى شوكالت و كاكائو را بايد در فاصله غذا خورد و هر‬
‫كس هم بايد طبيعت خود را امتحان كند و ببيند شوكالت و كاكائو با‬
‫مزاج او سازگار است يا نه ؟‬
‫نوشابه مطبوع براى تقويت استخوانها‬
‫اگر پوست هسته كاكائو را دم كنند نوشابه مطبوعى از آن به دست‬
‫مى آيد كه بوى شوكالت دارد ولى داراى مقدار زيادى ويتامين‬
‫است و بعالوه براى تقويت استخوانها مفيد است ‪ ،‬مخصوصا‬
‫كسانى كه دارى نرمى استخوان (راشيتيسم ) هستند اين جوشانده را‬
‫مصرف مى كنند‪.‬‬
‫مقدار پوست هسته كاكائو براى تهيه اين جوشانده يك قاشق سوپ‬
‫خورى در يك پنجم ليتر آب است كه بايد پنج دقيقه آن را جوشانيده‬
‫و ده دقيقه دم كرد و مصرف نمود‪.‬‬
‫از كاكائو‪ ،‬كارامل ‪ ،‬كرم و بستنى هم درست مى كنند كه مصرف‬
‫آن براى اشخاصى كه شوكالت تجويز شده مجاز است ‪ .‬كاكائو و‬
‫شوكالت در مقابل هوا و يا طول زمان فاسد مى شود‪ .‬بايد توجه‬
‫كنيد كه هميشه تازه آن را مصرف كنيد‪ .‬عالمت شوكالت خوب‬
‫اين است كه بايد نرم و براق باشد‪ .‬وقتى آن را مى شكنيد داخل آن‬
‫سوراخ ‪ ،‬سوراخ و ناهماهنگ نباشد‪ .‬بوى آن بايد مطبوع باشد‪ .‬در‬
‫آب كامال حل شود و فضوالتى از خود باقى نگذارد‪.‬‬
‫كشورهايى كه زياد شوكالت مصرف مى كنند‪:‬‬
‫‪ -1‬بلژيكيها به طور متوسط هفت كيلو در سال ‪.‬‬
‫‪ -2‬انگليسيها شش كيلو در سال ‪.‬‬
‫‪ -3‬هلنديها و آلمانيها پنج كيلو در سال ‪.‬‬
‫خردل‬
‫چه خواصى دارد و چه كارهايى از اين خوراكى تند و تيز ساخته‬
‫است ؟‬
‫خردل را از قديم االيام مى شناختند و مصرف مى كردند‪ .‬يونانيها‬
‫آن را به عنوان سبزى استعمال مى كردند‪.‬‬
‫تئوفراست آن را در باغهاى خود كاشته بود‪.‬‬
‫فيثاغورث آن را مى شناخت و در آثار خود نوشته كه خردل باعث‬
‫افزايش‍ هوش و حافظه مى شود و او را هميشه با نشاط و شاد‬
‫نگه مى دارد‪.‬‬
‫روميان خردل را مثل يك سبزى مصرف مى كردند ولى پلين مى‬
‫گويد طاس‍ كبابى كه با برگهاى خردل تهيه شود طعم و عطر‬
‫مخصوصى پيدا مى كند‪.‬‬
‫ديوسكوريد يكى از اولين كسانى است كه خردل را از جهت طبى‬
‫مصرف كرد و دمكرده آن را به عنوان دواى غرغره براى معالجه‬
‫ورم لوزه هاى و دفع بلغم مغزى به كار مى برند‪.‬‬
‫مردم رم برگهاى خردل را در سركه ترشى مى انداختند و آن را‬
‫در اغذيه مصرف مى كردند‪.‬‬
‫پلوت نقل مى كند كه وقتى برگهاى خردل را خرد مى كنند چشمها‬
‫به آب افتاده و اشك از آن جارى مى شود‪ .‬در قرون وسطى خردل‬
‫را در باغهاى سلطنتى مى كاشته اند‪.‬‬
‫به عقيده سنت هيلدگراد خردل از سبزيهاى ادويه اى است كه هضم‬
‫آن يك معده قوى الزم دارد‪.‬‬
‫طرفداران مكتب سالرن براى خردل خواص درمانى غذايى‬
‫تشخيص داده بودند و آن را چنين تشريح مى كردند‪:‬‬
‫دانه هاى ريز خردل آب از چشم جارى مى كند و سم را معدوم مى‬
‫سازد‪ ،‬مصرف آن در غذا باعث تقويت اشتها و قوت چشم مى‬
‫شود‪.‬‬
‫پزشكان قرن هفدهم و هجدهم آن را در موارد مختلف استعمال مى‬
‫كردند و از آن مشمع خردل درست كرده براى رفع درد مصرف‬
‫مى كردند‪.‬‬
‫خردل انواع و اقسام زياد دارد كه در تجارت دو نوع آن مصرف‬
‫مى شود كه به نام خردل سياه و خردل سفيد معروف است ‪ .‬دانه‬
‫هاى خردل سفيد‪ ،‬زرد رنگ است ‪ .‬خردل از خانواده گياهى شاهى‬
‫و ترتيزك است كه از قديم االيام تا كنون در طب و طباخى‬
‫مصرف مى شود‪ .‬معروف است كه پاپ در قرن دوازدهم به‬
‫كسانى كه طريقه جديد و تازه اى براى مصرف خردل اختراع كنند‬
‫جايزه مى داد‪.‬‬
‫خردل سياه و خردل سفيد از نظر شكل ظاهرى خيلى به هم شباهت‬
‫دارند‪ :‬گلهاى خردل سياه و سفيد و زرد رنگ هستند و در مزارع‬
‫خردل منظره قشنگى دارد ولى دانه هاى خردل سياه كوچكتر از‬
‫دانه هاى خردل سفيد است چنانكه سى گرم خردل سفيد پنج هزار‬
‫دانه ولى سى گرم خردل سياه دوازده هزار و پانصد دانه مى شود‪.‬‬
‫دانه هاى خردل را آسيا مى كنند از آن گرد خردل به دست مى آيد‪.‬‬
‫دانه هاى خردل سفيد را به عنوان ادويه غذا و خردل سياه را براى‬
‫مصارف دارويى به كار مى برند‪.‬‬
‫خردلى كه در فروشگاهها در شيشه و يا تيوپ براى فروش عرضه‬
‫مى كنند آرد دانه هاى خردل سفيد است كه با سركه و گياهان‬
‫معطر ديگرى مثل جعفرى ‪ ،‬ترخون كرفس و يا سير مخلوط كرده‬
‫اند و با عالمتهاى تجارتى مختلفى به فروش مى رسانند‪.‬‬
‫خردل سياه را اگر بكاريد در ماه شهريور دانه هاى آن مى رسد و‬
‫همينكه گياه خردل شروع به زرد شدن كرد بايد آن را از زمين در‬
‫آوريد و در سبدى بگذاريد تا در جاى هواداراى خشك شود‪ ،‬وقتى‬
‫خشك شد دانه هاى آن را در آوريد و باز روى پارچه اى پشمى‬
‫بريزيد و بگذاريد خوب خشك شود‪ .‬دانه هاى خردل سياه را براى‬
‫مشمع خردل به كار مى برند دانه هاى خردل داراى اسيد سنياپين ‪،‬‬
‫ميروزين ‪ ،‬ميرونات دوپتاس است ‪ .‬ميروزين و ميرونات دوپتاس‬
‫اگر با آب سرد مخلوط شود اسانس خردل را به وجود مى آورد كه‬
‫عامل موثرى در رفع درد است ‪.‬‬
‫ضماد يا مشمع خردل را كه از زمانهاى بسيار قديم معمول شده‬
‫است در عصر حاضر نيز استعمال مى كنند‪ ،‬اين ضماد براى‬
‫درمان سرماخوردگى و امراض دستگاه تنفسى مصرف مى گردد‪،‬‬
‫ضماد يا مشمع خردل اين خاصيت را دارد كه جريان خون را به‬
‫سطح پوست سوق مى دهد و ورم سلولها را برطرف مى سازد‪.‬‬
‫ضماد خردل را براى درمان آسم يا برونشيت و همچنين بر ضد‬
‫احتقان خون ‪ ،‬سر درد و درد اعصاب به كار مى برند‪.‬‬
‫بعالوه اين ضماد در مورد سنكوپ يا رماتيسم كمك بزرگى است ؛‬
‫از نظر مصرف داخلى ‪ ،‬خردل تقويت كننده خوبى است كه در‬
‫مورد كم خونى و حتى يبوست مى توانيد مصرف كنيد‪.‬‬
‫خردل دواى قى آور قوى است كه شايد در مورد مسموميتهاى‬
‫غذايى مى تواند براى شما مفيد واقع گردد‪.‬‬
‫‪ -1‬درمان آسم با خردل‬
‫دويست گرم دانه هاى خردل خشك را بكوبيد و يا آسيا كنيد تا نرم‬
‫شود و بعد آن را در مقدار آب ملول (نيم گرم ) حل كنيد و مستقيما‬
‫روى سينه بماليد و روى آن يك پارچه بگذاريد در درمان حمله‬
‫هاى آسمى موثر و مفيد خواهد بود‪.‬‬
‫‪ -2‬برونشيت و سرماخوردگى‬
‫ضماد خردل به ترتيبى كه در درمان آسم شرح داديم در مورد‬
‫برونشيت و يا سرماخوردگى زمستانى نيز مفيد و موثر است ‪ .‬اگر‬
‫كسى مبتال به احتقان خون در عضوى از اعضاى بدنش شده است‬
‫اين ضماد را استعمال كند فورا احتقان خون برطرف شده و خون‬
‫به طور طبيعى به جريان خواهد افتاد‪ .‬كسانى كه مى خواهند حمام‬
‫خردل بگيرند تا خون در كليه اعضاى بدن آنها به جريان افتد بايد‬
‫دويست گرم خردل را در كيسه اى پارچه اى بريزند و در آن ببندند‬
‫و آن را در ته وان حمام خود بگذارند و آب وان را باز كنند تا وان‬
‫پر شود و بعد در آن وان چند دقيقه اى دراز بكشند و اعضاى بدن‬
‫خود را مالش دهند وقتى حمام خردل گرفتيد و از وان بيرون آمديد‬
‫احساس‍ خواهيد كرد كه خيلى سبك و با نشاط شده ايد‪.‬‬
‫‪ -3‬مسموميت‬
‫يك قاشق چايخورى گرد خردل را در نيم ليوان آب حل كنيد و به‬
‫محض‍ اينكه عوارض مسموميت را در بيمار ديديد به او‬
‫بخورانيد‪ ،‬او را به تهوع انداخته و موجب رفع مسموميت خواهد‬
‫شد‬
‫‪ -4‬سردرد و ميگرن‬
‫كسانى كه مبتال به سردرد و يا ميگرن (درد نيمه سر) مى شوند‬
‫اگر دويست گرم گرد خردل را در كيسه پارچه اى بريزند و در آن‬
‫را ببندند و آن را در وان حمام بگذارند و روى آن آب بريزند و‬
‫پاهاى خود را حمام خردل دهند به زودى عوارض سردرد و‬
‫ميگرن آنها نيز برطرف خواهد شد‪.‬‬
‫حمام پاها به اين ترتيب براى دل درد و شكم درد نيز مفيد است ‪.‬‬
‫‪ -5‬سينه پهلو و رماتيسم و سنكوپ‬
‫ضماد خردل براى درمان سينه پهلو و رماتيسم و سنكوپ هم مفيد‬
‫و موثر است و همان طور كه در مورد آسم دستور داده شد بايد‬
‫دويست گرم دانه هاى خردل را گرد كنيد و در كمى آب نيم گرم‬
‫حل كنيد و روى سينه بماليد و روى آن پارچه اى پشمى بگذاريد‪.‬‬
‫در پايان بحث خردل الزم است گفته شود كه خردل سفيد كه رنگ‬
‫آن زرد است بيشتر مصرف غذايى دارد و آن را به صورت گرد و‬
‫يا خمير تهيه كرده و به معرض فروش و استفاده خانه داران مى‬
‫گذارند‪.‬‬
‫براى تهيه خمير خردل ساده اگر خواستيد خودتان آن را تهيه كنيد‬
‫بايد دانه هاى خردل سفيد را كه حتى المكان تازه باشد بخريد و‬
‫دوازده ساعت آن را در آب خيس كنيد بعد آن را در آسيا بريزيد تا‬
‫نرم شود و دوباره آن را آسيا كنيد تا كامال نرم شود بعد به اندازه‬
‫وزن آن سركه داغ يا آب انگور تازه در آن بريزيد و آن را بزنيد تا‬
‫خمير روشن يك شكلى به دست دهد‪.‬‬
‫خمير خردلى كه بدين ترتيب به دست آورديد ساده ترين خميره‬
‫هاى خردل است كه براى مصارف غذايى مى توانيد از آن استفاده‬
‫كنيد‪ .‬معموال خمير خردل را با ادويه ديگرى مخلوط كرده و با‬
‫ماركهاى مختلف آن را مى فروشند كه كم و بيش ما هم آن را ديده‬
‫و چشيده ايم ‪.‬‬

‫زردچوبه‬
‫آيا خواص زردچوبه را مى دانيد‪ ...‬و اطالع داريد كه زردچوبه‬
‫تقويت كننده دستگاه هاضمه است ؟‬
‫زردچوبه گياهى است كه گاهى ارتفاع آن به دو متر مى رسد و از‬
‫خانواده زنجبيل است ‪ .‬گلهاى آن سفيد مايل به زرد است و در‬
‫بعضى از كشورها به آن زعفران هندى مى گويند‪ .‬در ((جزاير‬
‫آنتيل )) زردچوبه كشت مى شود‪ .‬و به آن زعفران كولى نام داده‬
‫اند‪.‬‬
‫ريشه زردچوبه كلفت و گره گره مى باشد و وقتى تازه از دل خاك‬
‫در آيد رنگ آن خاكستر روشن است و وقتى خشك شود سطح‬
‫خارجى آن به همين رنگ مى ماند ولى داخل آن رنگ زرد قشنگى‬
‫شبيه به رنگ پرتقال پيدا مى كند‪.‬‬
‫رنگ زردچوبه به علت ماده اى است كه آن را تجزيه كرده و به‬

‫‪corcomine‬‬
‫داده اند‪ ،‬با اين‬ ‫آن نام كوركومين‬
‫ماده رنگى در هندوستان تنطورى مى سازند كه براى رنگ كردن‬
‫پارچه به كار مى رود و در جزاير ((پولينزى )) با زردچوبه مو و‬
‫بدن را رنگ مى كنند‪.‬‬
‫در هندوستان و هند و چين و آمريكاى مركزى و جزاير آنتيل‬
‫زردچوبه زياد كاشته مى شود و تقريبا زردچوبه اى كه در دنيا‬
‫مصرف مى شود از اين كشورها به دست مى آيد‪.‬‬
‫اسم زردچوبه اصال ايرانى نيست ‪ .‬مى گويند زردچوبه از گياهانى‬
‫است كه مركز عمده پرورش آن در ايران بوده و از اين كشور به‬
‫ساير نقاط دنيا مخصوصا هندوستان رفته و كشت گرديده است ‪.‬‬
‫نام اصلى ايرانى زردچوبه ((كوركوم )) بوده است كه در زبان‬
‫سانسكريت به آن كور كوما مى گويند و عربها آن را كوركوم گفته‬
‫اند‪.‬‬
‫كشت و بهره بردارى از زردچوبه كامال شبيه زراعت زنجيل است‬
‫و فرقى با آن ندارد‪ .‬از نظر گياه شناسى ريشه زردچوبه دو نوع‬
‫است يا زردچوبه گرد است كه ريشه آن مثل تخم كبوتر گرد مى‬
‫شود و يا دراز و بيضى شكل است ‪ .‬در بازرگانى زردچوبه اى كه‬
‫فروخته مى شود به نام زردچوبه بنگال ‪ ،‬زردچوبه جاوه و‬
‫سوماترا معروف است ولى هميشه زردچوبه بنگال يا هندى بيشتر‬
‫مورد توجه است و مرغوبيت خاصى دارد‪.‬‬
‫زردچوبه ريشه گرد و زردچوبه ريشه دراز آدمى را به ياد بوى‬
‫زنجبيل مى اندازد‪ .‬طعم آن تلخ و تند است و وقتى آن را بمكند آب‬
‫دهان رنگ زرد غليظى به خود مى گيرد‪.‬‬
‫تاريخچه زردچوبه‬
‫زردچوبه چون زنجبيل از قديم االيام مصرف مى شده است ‪.‬‬
‫پزشكان چينى و هندى در هزاران سال پيش آن را براى درمان‬
‫چشم درد و زخمهاى جلدى به كار مى برند‪.‬‬
‫اين پزشكان زردچوبه را با شير مى جوشانيدند و آن را دواى‬
‫ممتازى براى درمان زكام مى دانستند‪.‬‬
‫((ديوسكوريد)) طبيب يونان قديم آن را به نام زعفران هندى ناميده‬
‫و عقيده داشته كه زردچوبه داراى همان خواصى است كه زعفران‬
‫دارد‪ .‬در قرون وسطى اعراب زردچوبه را در اروپاى غربى‬
‫معرفى كرده و شناسانيدند‪.‬‬
‫در دفتر دارايى يكى از دارو فروشان شهر فرانكفورت به سال‬
‫‪ 1450‬ميالدى جزو كاالهايى كه نوشته از زعفران هندى نام برده‬
‫است ‪ .‬در اين زمان زردچوبه يا زعفران هندى را براى معالجه‬
‫يرقان و امراض كبدى به كار مى برند و همه جا معالجه آن‬
‫عموميت داشت ‪.‬‬
‫پزشكان قرن نوزدهم زردچوبه را اشتهاآور مى دانستند كه اسنداد‬
‫كبد و طحال را برطرف كرده و براى يرقان و سنگ كليه مفيد‬
‫است ‪.‬‬
‫به طور كلى قرون هجدهم و نوزدهم اگر چه زردچوبه در طب كم‬
‫مصرف مى شد ولى در صنايع دستى براى پارچه بافى و رنگ‬
‫كردن چوب به كار مى رفت ‪.‬‬
‫خواص زردچوبه اين است كه اعمال دستگاه هاضمه را مرتب مى‬
‫كند و كبد را تقويت كرده و خروج ادرار را آسان مى سازد‪.‬‬
‫خواص طبى زردچوبه در اثر روغن مايع و ماده رنگى آن است‬
‫كه به نام ((كوركومين )) معروف است ‪.‬‬
‫زردچوبه مثل همه گياهان دارويى نبايد كهنه باشد و بيش از يكسال‬
‫بر آن گذشته باشد و اال خواص اصلى خود را از دست مى دهد‪.‬‬
‫در گذشته زردچوبه جزو ادويه الزم براى طباخى در آشپزخانه‬
‫هاى ايران بود كه امروز كم و بيش آن رسم باقى است در‬
‫شهرستانها مخصوصا شهرهاى مركزى بيشتر آن را در طبخ اغذيه‬
‫مصرف مى كنند‪.‬‬
‫زردچوبه به غذا طعم مخصوص و رنگ دلپذيرى مى دهد كه چون‬
‫خواص‍ طبى آن در قرن بيستم با آزمايشهاى علمى هم ثابت‬
‫گرديده است هر خانم خانه دارى كه به طعم دست پخت خود عالقه‬
‫دارد بايد به حد اعتدال زردچوبه را جزو طباخى مصرف كند‪.‬‬
‫زردچوبه از تركيبات ادويه كارى است كه در طباخى مصرف‬
‫زياد دارد‪.‬‬

‫زعفران‬
‫گياه معطرى كه هم در ((دوا)) و هم در ((غذا)) مصرف مى شود‪.‬‬
‫زعفران به حالت وحشى در يونان و ايتاليا پيدا مى شود كه نام آن‬
‫را ايران و كشمير مى گويند و گياهى است كه از آن زعفران به‬
‫دست مى آيد و زعفران ادويه اى است كه در غذا و دوا استعمال‬
‫مى كنند‪.‬‬
‫اين گياه معطر گرچه گهواره اصلى پرورش آن در مشرق زمين‬
‫بوده است و از آنجا به اروپا آمده است ولى كشت آن در اسپانيا به‬
‫قدرى رواج دارد كه اكنون اين گياه معطر جزو گياهان بومى اين‬
‫سرزمين است ‪.‬‬
‫در سال ‪ 960‬ميالدى يعنى بيش از هزار سال پيش زعفران از‬
‫آسياى صغير به وسيله اعراب به اسپانيا برده و كشت شد‪.‬‬
‫در جنگهاى صليبى ‪ ،‬صليبيون آنها را با خود به اروپا آورده و‬
‫تقريبا در تمام كشورهاى اروپا آن را پخش و كاشتند‪ .‬كشت‬
‫زعفران به وسيله پياز آن به عمل مى آيد و هر پياز يكبار گل مى‬
‫كند و از آن گل كاكلى پيدا مى شود كه همان زعفران است ‪ .‬بطور‬
‫متوسط از صد هزار گل زعفران پنج كيلو كاكل زعفران به دست‬
‫مى آيد كه وقتى آن را خشك كنند وزن آن به يك كيلو تقليل پيدا مى‬
‫كند به همين جهت است كه كشت زعفران زحمت فراوان در بر‬
‫دارد و محصول آن هم زياد نيست و هميشه و در همه جا زعفران‬
‫گران است ‪ .‬در ايران ‪ ،‬قائنات سرزمين اصلى پرورش زعفران‬
‫است و تقريبا همه زعفران مرغوب ايران از اين محل به دست مى‬
‫آيد‪.‬‬
‫تاريخچه زعفران‬
‫زعفران گياهى شگفت انگيز‪ ،‬زيبا و معطر است و اين صفات‬
‫موجب شده است توجه قديميها را به خود جلب كند و تاريخى كهن‬
‫و قديمى از خود به يادگار بگذارد‪.‬‬
‫مصريان قديم آن را مى شناختند و در باغهاى معروف لوكسور‬
‫آنرا به عمل مى آوردند‪.‬‬
‫عربها به آن نام (كاركوم ) داده و با كشت آن در اسرائيل باغ‬
‫سليمان را زيبا و تماشايى كرده بودند‪ .‬زعفران محصول ممتازى‬
‫بود كه قديميها به آن اهميت فراوان داده و با آن تجارت بزرگى مى‬
‫كردند‪.‬‬
‫تجارت زعفران در قديم االيام در انحصار فينيقيها بود‪ .‬در قرون‬
‫هفدهم و هجدهم ميالدى خواص دارويى زعفران در بين مردم‬
‫شناخته شد‪ .‬چون قديميها آن را استعمال مى كردند و داروهايى از‬
‫آن ترتيب مى دادند كه در فرهنگ دارويى آن زمان به نامهاى‬
‫مخصوصى مثل اكسير طول عمر نام دارد‪.‬‬
‫امروز ثابت شده كه زعفران ضد تشنج است و بذاق دهان و غده‬
‫هاى هاضمه را زياد كرده و در انبساط و انقباض عضالت معده‬
‫اثر نيكويى دارد‪.‬‬
‫زعفران در طباخى‬
‫از زمانهاى بسيار قديم زعفران جزو ادويه اى بوده است كه در‬
‫انواع پتاژ‪ ،‬رگو‪ ،‬شيرينى و ليكور مصرف مى كرده اند‪ .‬با‬
‫زعفران به كره و پنير رنگ دلپسند و مطبوعى مى دهند‪.‬‬
‫در اسپانيا نانهاى قندى ‪ ،‬مربا و نان و پلو مخصوصى از زعفران‬
‫درست مى كنند كه آن پلو به نام پائال خوانده مى شود و از غذاهاى‬
‫بومى اسپانيايى است كه جهانگردان به آن عالقه فراوان دارند‪.‬‬
‫يكى از تركيبات ادويه كارى زعفران است كه با سوس كارى‬
‫غذاهاى خوشمزه اى را تهيه مى كنند‪ .‬صد سال پيش شليمر در‬
‫كتاب خود راجع به زعفران اينطور مى نويسد‪:‬‬
‫((زعفران كه در ايران مصرف مى شود قسمتى در ايالت باكو در‬
‫روسيه و قسمت ديگر آن در قائنات به عمل مى آيد‪ .‬من هيچ اثرى‬
‫از كشت زعفران در رود زاپار كه منطقه اى كوهستانى و در سه‬
‫فرسنگى همدان است نديدم و حال آنكه زكرياى رازى از كشت‬
‫زعفران در اين ناحيه شرح مفصلى نوشته است و همچنين اثرى از‬
‫زراعت زعفران در (دربنده ) در راه شيراز و بندرعباس نديدم‬
‫نوشته است دوپره در سفرى كه به ايران كرده كه در كوهها دربنده‬
‫زعفران بطور خودرو مى رويد و بزهاى كوهى آن را مى خورند‬
‫و در اثر آن در شكمشان فادزهر پيدا مى شود كه براى دفع سموم‬
‫اثر دارد‪.‬‬
‫شليمر عقيده دارد كه فادزهر بزهاى كوهى ارتباطى به زعفران‬
‫ندارد و تقريبا تمام بزهاى كوهى داراى فادزهر هستند و حال آنكه‬
‫زعفران نخورده اند‪.‬‬

‫زيره كرمانى‬
‫گياهى كه خاصيت فوق العاده دارويى و غذايى دارد و موثرترين‬
‫وسيله براى دفع نفخ شكم است ‪.‬‬
‫زيره سياه يا زيره كرمانى گياهى است كه ريشه آن هم معطر و‬
‫شيرين است ‪ .‬ساقه هاى آن كلفت و به شكل پاى غاز است كه در‬
‫ابتدا راست است و بعد شاخه شاخه مى شود و تا پنجاه سانتيمتر‬
‫ارتفاع پيدا مى كند‪.‬‬
‫گلهاى زيره سفيد و يا سرخ رنگ است كه ميوه آن به شكل زيره‬
‫از آن پيدا مى شود و خيلى معطر است ‪ .‬اگر دانه زيره را در‬
‫دست بگيريد و به آن نگاه كنيد خواهيد ديد كه داراى پنج خط كناره‬
‫نازك است ‪.‬‬
‫نام زيره در زبانهاى اروپايى از اسم فارسى قديمى آن گرفته شده‬
‫است زيرا در ايران باستان به زيره (كرويا) مى گفته اند‪.‬‬
‫تاريخچه زيره‬
‫زيره از ادويه اى است كه انسانهاى ماقبل تاريخ آن را مصرف مى‬
‫كرده اند‪ .‬دليل اين ادعا اين است كه زيره را در خانه هاى درياچه‬
‫اى كه مردم ماقبل تاريخ در آن سكونت داشته اند پيدا كرده اند‪.‬‬
‫يونانيها و روميان از خواص آن بى اطالع بوده اند ولى آن را‬
‫مصرف مى كرده اند‪ .‬ابن بيطار طبيب عرب آن را مى شناخته و‬
‫مصرف آن را براى دفع نفخ شكم تجويز مى كرده است ‪.‬‬
‫سنت هيالگارد خواص و مزاياى زيادى براى زيره تشخيص داده و‬
‫عقيده داشته است كه زيره نفخ شكم را برطرف كرده و خروج‬
‫ادرار را زياد مى كند‪ .‬كرمهاى روده را دفع كرده و معده را‬
‫تقويت مى كند و تب را از بدن دور مى سازد‪.‬‬
‫در انگلستان زيره شهرت زيادى دارد چنانكه شكسپير در يكى از‬
‫داستان هايش ‪ ،‬پهلوان داستان را دعوت مى كند كه سيب درختى‬
‫را با زيره بخورد تا از نفخ شكم خالص يابد‪.‬‬
‫خواص درمانى زيره‬
‫از زمانهاى بسيار قديم ‪ ،‬زيره جزو چهار تخم گرم وارد تركيبات‬
‫دارويى براى درمان بيماريها شده است ‪ .‬زيرا تخم زيره داراى‬
‫خواص تقويت كننده ‪ ،‬هضم كننده ‪ ،‬كرمكش ‪ ،‬ضد ثقل ‪ ،‬ضد نفخ‬
‫و ضد قولنج كودكان و ضد تب و عارضه ((بلعيدن هوا)) بوده‬
‫است و بهترين طريقه استعمال آن ‪ ،‬دم كردن آن است كه تخم زيره‬
‫را در آب جوش دم كرده مى نوشند‪ .‬و مقدار مصرف آن هم يك‬
‫قاشق قهوه خورى در يك فنجان آب جوش بوده است كه بعد از هر‬
‫غذا مصرف مى شود و يا اينكه عرق آن را مى گرفته اند و‬
‫مصرف مى كرده اند‪ ،‬عرق زيره در هندوستان و پاكستان كنونى‬
‫مصرف زيادى دارد‪)5(.‬‬
‫خواص غذايى زيره‬
‫روميان باستان زيره را مثل يك سبزى مى خوردند و مخصوصا‬
‫ريشه آن را چون شيرين بود مثل هويج مصرف مى كردند و دانه‬
‫زيره را كه بسيار معطر بود در سوسهاى معروف آپسيوس‬
‫مصرف مى كردند‪.‬‬
‫ژول سزار امپراتور روم عقيده داشت كه ريشه هاى زيره سربازان‬
‫والريس را از مرگ در اثر گرسنگى نجات بخشيد‪.‬‬
‫كشورهاى شمال اروپا هم از زمانهاى بسيار طوالنى زيره را مى‬
‫كاشته اند و آن را مثل سبزى مصرف مى كرده اند‪ ،‬ريشه آن را‬
‫مثل هويج مى خورده اند و برگهاى تازه آن را در ساالد مصرف‬
‫مى كرده اند‪.‬‬
‫دانه هاى زيره را مثل ادويه در كشورهاى شمال اروپا و اروپاى‬
‫مركزى در سوپ ‪ ،‬راگو و كلم شور (شو كروت ) مصرف مى‬
‫كرده اند‪ .‬در آلمان و هلند پنير مخصوصى از زيره مى ساختند كه‬
‫هنوز شهرت قديمى خود را حفظ كرده است ‪ .‬زيره را در آلمان ‪،‬‬
‫مجارستان و قفقاز به نان مى زنند و نانهاى قندى و شيرينى هاى‬
‫سنتى مخصوصى در اين كشورها از زيره تهيه مى كنند‪.‬‬
‫در انگلستان يكى از آداب آشپزى معروف اكسفورد اين است چند‬
‫دانه تخم زيره در سيب درختى فرو كنند و آن را در كوره بپزند و‬
‫به عنوان دسر مصرف نمايند‪.‬‬
‫در فرانسه ُنقل مخصوصى از زيره درست مى كنند كه ساليان‬
‫دراز به اين طرف اين نقل معروفيت زيادى دارد‪.‬‬
‫گندم و جوانه گندم‬
‫مصرف اين ماده مهم غذايى سالمت شما را بيمه مى كند‪.‬‬
‫گندم ‪ ،‬همين دانه ريزى كه به صورت نان و يا شكلهاى ديگر‬
‫مورد مصرف عموم قرار مى گيرد‪ ،‬از جمله دانه هايى است كه‬
‫امالح و عناصر بسيارى را در خود دارد‪ .‬پس چه بهتر كه شما هم‬
‫با خواص و اثرات آن در مبارزه با برخى بيماريها آشنا شويد‪.‬‬
‫گندم چه دارد؟‬
‫در گندم امالح معدنى و عناصر كاتاليتيك فراوان وجود دارد مثل ‪:‬‬
‫كلسيم ‪ ،‬منيزيوم ‪ ،‬سديم ‪ ،‬پوتاسيوم ‪ ،‬كلر‪ ،‬گوگرد‪ ،‬فلوئور‪،‬‬
‫سيليسيوم ‪ ،‬مس ‪ ،‬منگنز‪ ،‬كوبالت ‪ ،‬يد‪ ،‬آرسنيك ‪ ،‬چربى‬
‫فوسفوردار‪ ،‬روى ‪ ،‬نشاسته ‪ ،‬ويتامين ((آ‪ ،‬ب ‪(( ،))1‬ب ‪،))2‬‬
‫ويتامين ((ا)) كه در جوانه گندم به وجود مى آيد و ويتامينهاى‬
‫((كا)) ((د))‪(( ،‬پ پ ))‪ ،‬مخمرها و دياستازها‪.‬‬
‫گندم از مواد غذايى كامل طبيعت است كه قرنها است خوراك بشر‬
‫را تاءمين مى كند و يكى از نعمتهاى بزرگ خداوند است ‪ .‬امروز‬
‫در سايه علم و دانش‍ معلوم شده است اين دانه كوچك و حقير‬
‫گنجى از امالح و ويتامين در خود نهفته دارد و بعيد نيست در آينده‬
‫اسرار ديگرى از آن كشف گردد‪.‬‬
‫نان را در قديم بهتر از حاال تهيه مى كردند‪ .‬در نتيجه مواد غذايى‬
‫آن كاملتر بود و از دست نمى رفت به اين ترتيب كه گندم را با كود‬
‫طبيعى به عمل مى آورند‪ .‬براى آرد كردن آن از آسياى بادى و يا‬
‫آبى استفاده مى كردند و به علت سرعت آسياهاى برقى قسمتى از‬
‫ويتامينهاى آن از دست نمى رفت و آرد تصفيه شده به دست نمى‬
‫داد‪ .‬به عالوه آن را با خمير مايه طبيعى به عمل مى آوردند و نان‬
‫را با حرارت آتش چوب يا هيزم مى پختند و در نتيجه چنين نانى‬
‫هم مغذى بود و هم سالم و خوشمزه ‪.‬‬
‫اكنون چنين نانى در شهرهاى بزرگ كه پخت نان را صنعتى كرده‬
‫اند كمتر پيدا مى شود و براى يافتن آن بايد به شهرها و روستاها‬
‫رفت و چنين نانى را به دست آورد‪.‬‬
‫امروزه بايد از جوانه گندم استفاده كنيم زيرا جوانه گندم براى تمام‬
‫كسانى كه دچار كمبود امالح معدنى شده اند يا بى خونى و ضعف‬
‫پيدا كرده اند و از لحاظ جسمى و روحى ناتوان و ضعيف شده اند‪،‬‬
‫رشد آنها سريع نيست ‪ ،‬نرمى استخوان دارند‪ ،‬مسلول شده اند‪،‬‬
‫خانمهايى كه حامله هستند و يا فارغ شده و يا بچه شير مى دهند‬
‫غذايى عالى و ممتاز است و مصرف آن به تمام اين اشخاص‬
‫توصيه مى شود‪.‬‬
‫وقتى دانه گندم معمولى را با گندم جوانه زده ‪ ،‬مقايسه كنيم از نظر‬
‫تغييراتى كه در مواد حياتى آن پيدا شده است دچار تعجب و شگفتى‬
‫مى شويم ‪ .‬به اين مقايسه توجه كنيد‪.‬‬
‫گندم كامل‪:‬‬
‫فوسفور ‪ 423‬ميلى گرم درصد‪ .‬منيزيوم ‪ 133‬ميلى گرم درصد‪.‬‬
‫كلسيم ‪ 45‬ميلى گرم درصد‪.‬‬
‫گندم جوانه زده ‪:‬‬
‫فسفر ‪ 1050‬ميلى گرم درصد‪ .‬منيزيوم ‪ 342‬ميلى گرم درصد‪.‬‬
‫كلسيم ‪ 71‬ميلى گرم درصد‪.‬‬
‫براى اينكه بهتر ارزش غذايى جوانه گندم در نظر شما روشن شود‬
‫كافى است بگوييم كه نان سفيد تقريبا داراى ‪ 86‬ميلى گرم فوسفور‪،‬‬
‫‪ 5/0‬ميلى گرم منيزيوم و ‪ 14‬ميلى گرم كلسيم است ‪.‬‬
‫طرز تهيه جوانه گندم خيلى آسان است ‪ .‬گندم خوب و تازه را (اگر‬
‫از جاهاى ييالقى باشد بهتر است ) انتخاب كنيد و آن را بشوييد و‬
‫بعد در ظرفى كه آب نيمه گرم دارد خيس كنيد و بگذاريد بيست و‬
‫چهار ساعت بماند‪ .‬بعد آب آن را بريزيد و دوباره بشوييد و در‬
‫بشقاب گودى جا دهيد و روى آن پارچه مرطوب بگذاريد‪ .‬بعد از‬
‫دو روز در تابستان و چهار روز در زمستان جوانه هاى كوچك‬
‫شيرى از آن پيدا مى شود كه همان جوانه گندم است ‪.‬‬
‫گندم جوانه زده را نمى شود كنسرو كرد‪ ،‬بايد همان روز مصرف‬
‫كرد و هر روز دوباره تازه آن را تهيه كرد‪.‬‬
‫مقدار مصرف جوانه گندم تازه يك تا سه قاشق قهوه خورى است‬
‫كه بايد آن را به تنهايى جويد و با غذاهاى ديگرى مخلوط كرده‬
‫مصرف كرد‪.‬‬
‫اگر هر دو يا سه ماه ‪ ،‬پانزده يا بيست روز جوانه گندم تازه تهيه‬
‫كنيد و بخوريد به زودى خواهيد ديد تغيير محسوسى در شما پيدا‬
‫شده است و شما سالم و با نشاط شده ايد‪.‬‬
‫جوانه گندم ‪ ،‬بى اندازه مقوى و نيروبخش است ولى مصرف آن‬
‫براى بعضى از كسانى كه فشار خون دارند‪ ،‬منع شده است ‪.‬‬
‫بسيارى از غذاشناسان عصر جديد مخصوصا دكتر گليورد هاوزر‬
‫ثابت كرده است كه با تقليل مصرف گندم كامل امراضى از قبيل ‪:‬‬
‫ضعف عمومى بدن ‪ ،‬نرمى استخوان ها‪ ،‬كوليت ‪ ،‬تصلب شرائين ‪،‬‬
‫كم خونى ‪ ،‬يبوست و ناتوانى جنسى زياد شده است و بهترين راه‬
‫مبارزه عليه اين بيمارى اين است كه غذاى خود را از نان كامل يا‬
‫طبيعى ترتيب دهيم و يا جوانه گندم را تهيه كرده و با غذاى خود‬
‫مصرف كنيم ‪ .‬در كتاب گذرنامه براى يك زندگى نوين اثر گيلورد‬
‫هاوزر جوانه گندم يكى از غذاهاى معجزه گر هاوزر است كه‬
‫مصرف آن را در موارد بسيارى تجويز و توصيه كرده است و‬
‫بسيارى از خانواده ها با مصرف آن بهبود يافته و تغيير محسوسى‬
‫در حالت جسمى و روحى خود مشاهده كرده اند‪.‬‬

‫والسالم‬

You might also like