Professional Documents
Culture Documents
هيأت تحريريه:
نقش محوري ايران در مبادالت منطقهاي انرژي 17 / محمدرضا اميدخواه ،فريدون بركشلي ،حسن خسرويزاده،
مجيد عباسپور ،رضا فرمند ،علي مشتاقيان ،محمدعلي موحد،
بهروز بيكعليزاده ،ابراهيم قزويني ،علي امامي ميبدي،
محمدعلي خطيبي طباطبايي ،افشين جوان ،حميد ابريشمي،
فضاي آبادان در روزهاي م ّلي شدن صنعت نفت22/ محمدباقر حشمتزاده ،مهدي نعمت اللهي ،مظفر جراحي ،علي
صنعت نفت به مدیران ریسکپذیر و خالق نيازمند است 27/ شمس اردكاني ،محمد مزرعتي
قيمتهاي نفت جهاني شدن و بحران مالي آمريكا 43 / صفحهآرايي :كانون تبليغاتي آدميت
نگرش جامعة ايران نسبت به سهميهبندي بنزين 55 / نقل مندرجات اين نشريه با ذكر مأخذ آزاد است.
نظر نويسندگان و مصاحبه شوندگان لزوم ًا نظر نشريه نيست.
مسئوليت نوشتهها با نويسندگان آنهاست.
نشريه در انتخاب ،ويرايش ،حك و اصالح مطالب وارده آزاد است.
سرمايهگذاري ميادين مشترك در برنامة پنجم توسعه 61 / نوشتههاي وارده در صورت عدم انتشار در نشريه پس داده نميشود.
2
شماره - 124اسفند ماه 1388
در کنار بیثباتی که قبال ذکر شد قرار گیرد ،کمتر کسی به سوی ایجاد اقتصادش پیدا نکند در واقع کشتی اقتصاد خود را بر امواج متالطمی قرار
کسب و کار و ریسکپذیری میرود و همه میکوشند که چنگی بر رانت دادهاست که بلند شدن بیش از حد موج حتی میتواند موجب انهدام این
بیندازند. نفت دستخوش کشتی شود .وابستگی بخش منابع درآمدی بودجة کشور به ِ
-3فرهنگ سختافزاری و بحران بهرهوری :مطالعات مرحوم نوسان ،موجب بیانضباطی مالی میشود ،و بیانضباطی مالی بیثباتی
پرفسور عبدالرحمن که پدر انتقال تکنولوژی نام گرفته بود نشان داد که اقتصادی را بدنبال دارد .این درحالی است که یکی از مهمترین وظایف
یکی از مشکالت اقتصادهای کمتر توسعه یافته ،عدم توازن میان سخت دولتها ایجاد نظم و ثبات در اقتصاد است .البته منظور از ثبات ،توقف
افزارها و نرم افزارهاي در سطح ملي است که دوگانگیها را تشدید نیست بلکه قابل پیشبینی بودن روندهاست.
میکند .در اقتصادهای نفتی این بحران بسیار شدیدتر است .پول نفت و دولت ها با تنظيم جريان منابع و مصارف بودجهاي ميتوانند بر
توان واردات تجهیزات و دستگاه ِ
های با فناوری پیشرفته ،بدون توجه به گردش مالي در كل اقتصاد اثر بگذارند ،اما در کشوری مانند ايران ،عدم
الزامات و پیشنیازهای نرمافزاری آن ،به تدریج موجب توسعة فرهنگ پيش بيني صحيح درآمدهاي نفتي ،عدم تحقق درآمدهاي نفتي ،عدم توان
سخت افزاري ،بویژه در مدیران و تصمیمگیران ،میشود .همه مشکالت دولت در تبديل درآمدهاي نفتي به ريال و نوسانات درآمدهاي نفتي همگی
باید با سرمایهگذاری فیزیکی حل شود كه ناممكن است .این عدم توازن ميتواند موجب بيانضباطي مالي در اقتصاد شود .اين درحالياستكه رابطة
موجب پائين بودن بهرهوري ،چه در سطح ملي و چه در مورد هريك پر قدرتي بين ثبات اقتصادي كشورها و انضباط مالي دولتها وجود دارد.
از عوامل تولید ،میشود .کاهش بهرهوری اثر سرمایهگذاریها را خنثی در اقتصاد بیثبات و غیر قابل پیشبینی ،سرمایهگذاری و خصوصا
میکند .سرمایهگذاریهای بیشتر ،اگر همراه با کاهش بیشتر بهرهوری باشد، سرمایهگذاریهای بزرگ و اساسی كه ماهيت بلندمدت دارند ،اتفاق
به معنی بیتأثیر بودن آن است .گزارش دفتر اقتصاد کالن سازمان مدیریت نمیافتد ،چراکه اينگونه سرمايهگذاريها از ریسک بسیار بااليی برخوردارند
و برنامهریزی کشور در سال 1385نشان میدهد که شاخص بهرهوری کل و از سوئي ،بدون چنین سرمایهگذاریهايی نمیتوان انتظار رشد مداوم و
عوامل تولید و شاخص بهرهوری هریک از عوامل کار و سرمایه در ایران پایدار و توسعة اقتصادی را داشت.
دائما در حال کاهش بوده است .شاخص بهرهوری کل از 121/1در سال -2رانتی شدن اقتصاد :رانت اقتصادي ،هرگونه درآمدي است كه
1361به رقم 89/9در سال 1383کاهش یافته است .جالب این است ناشي از در اختيار داشتن يك امتياز خاص و نه ناشي از ايجاد ارزش افزوده
که این شاخصها در بعضی از سالهای جنگ تحمیلی یا سالهای کاهش يا ارزش واقعي عوامل باشد .از این منظر اصوالً درآمد نفت یک رانت
درآمد نفت وضعیت بهتری داشتهاند. اقتصادی شناخت ه میشود و بر این مبنا دولتهای نفتی را دولتهای رانتیر
-4تضعيف سرمايههای انساني واجتماعی :مهمترین سرمایة ملی نامیدهاند که عم ً
ال نقش توزیع کنندگی رانت را پیدا کردهاست.
هر كشور ،سرمایة انسانی و سرمایة اجتماعی آن است .اما وقتی نفت محور «ببالوي» ( )1987بر اساس بررسیهای خود ،دولتهايي را رانتي
شد و مهمترین سرمایه تلقی گرديد ،سرمایههای حقیقی تحتالشعاع قرار مينامد كه با چهار مشخصه قابل شناسايي هستند:
میگیرند و این نیز از دیگر آثار فرهنگ سختافزاری است .یک گزارش الف -تأمين حداقل 42درصد و يا بيشتر از درآمدهاي دولت از طريق
استثنايی بانک جهانی در سال 1997که بر مبنای اطالعات سال 1994 رانت،
منتشر شد ،نشان داد که :درحالیکه سهم سرمایة انسانی در کل ثروت ملی ب -عدم برقراري ارتباط سازماني ميان بخش تأمين كنندة رانت
آمریکای شمالی و اروپای غربی به ترتیب 76و 74درصد بوده است ،این (بخش نفت) با ساير بخشهاي اقتصادي (دوگانگي)،
سهم در خاورمیانه کمترین مقدار خود در سطح جهان را داشته و 43درصد ج -اشتغال درصد اندكي از نيروي كار در امر توليد رانت و تبديل
بوده است .و در حالیکه سهم سرمایة طبیعی در کل ثروت ملی در آمریکای اكثريت جامعه به توزيع كنندگان و دريافت كنندگان رانت،
شمالی و اروپا به ترتیب 5و 3درصد بوده است ،این سهم در خاورمیانه د -نقش اساسي دولت رانتي در هزينه كردن بخش عمدة دريافتهاي
باالترین رقم جهان را داشته و 39درصد بوده است. مزبور.
مطالعات پرفسور عبدالسالم نشان داده بود که دستیابی به فناوری در بر این مبنا در ايران عالئم كافي براي اطالق عنوان دولت رانتي به اعتبار
هر حوزه ،مستلزم رشد متجانس و همزمان و هماهنگ چهار افزار انسانی، مشخصههايمزبوربهوضوحمشاهدهميشود.بهعنوانمثاليكيازمطالعات
اطالعاتی،مدیریتی و فنی است که سهتای اول در واقع نرمافزار بوده و بانك جهاني كه در سال 1996صورت گرفته نشان ميدهد كه حداقل از سال
مستقیم و غیرمستقیم مبتنی بر سرمایة انسانی و سرمایة اجتماعی هستند. 1351تا كنون سهم درآمدهاي دولت از محل نفت هرگز از 54درصد كمتر
-5پدیدة بیماری هلندی :واژة بيماري هلندي به شرايطي باز نبوده و در مواردي حتي به حدود 70درصد و بيشتر نيز رسيده است.
ميگردد که در دهة 50و 60قرن بيستم در کشور هلند به سبب افزايش رانت در اقتصاد پدیدهای بسیار مذموم تلقی میشود چراکه آثار ضد
ارزش پول آن کشور در نتيجة کشف چند ميدان گاز طبيعي در درياي توليدي دارد .هرچه رانت در یک اقتصاد بیشتر باشد و خصوص ًا این پدیده
3
شماره - 124اسفند ماه 1388
اينصورت ميزان فرار سرمايه بسيار بيشتر ميشد. شمال اتفاق افتاد و موجبات نگراني اقتصاددانان کشور هلند از وقوع پديدة
آمارهاي بانك مركزي نشان ميدهد كه ميزان واردات كشور از حدود صنعتزدايي در اقتصاد آن کشور را فراهم آورد و در همين اثنا مقالهاي
17/5ميليارد دالر در سال 1380به حدود 42ميليارد دالر در سال 1385 تحت عنوان بيماري هلندي در نشرية اکونوميست توسط يک اقتصاددان
افزايش يافته است و در سالهاي پس از آن نيز روند افزايشي داشته است. هلندي به نام لرد كان منتشر گرديد .پدیدة بیماری هلندی در کشورهای
در اين دوره تركيب واردات نيز به ضرر كاالهاي سرمايهاي و واسطهاي و نفتی عمدت ًا در زمانهای افزایش قیمت جهانی نفت امکان وقوع دارد و
به نفع كاالهاي مصرفي ،در واقع بدتر شده است. ما در ایران در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم .پدیدة بیماری هلندی ،این
در نهايت وضعيت ركود-تورمي يا «توركود» محصول بيماري هلندي وضعیت را توضیح میدهد که اگر در یک تقسیم بندی ،اقتصاد را به سه
است كه بدترين وضعيت اقتصادي است و مقابله با آن بسيار دشوار است. بخش نفت ،تولیدکاالهای قابل مبادله در سطح بینالمللی و تولید کاالهای ِ
تجربة بروز بيماري هلندي در اقتصاد ايران بعد از وقوع شوك اول نفتي در غیرقابل مبادله در سطح بینالمللی که عمدت ًا ساختمان و مسکن را شامل
نيمة اول دهه 1350هجري شمسي نيز وجود داشت كه با استفاده از آن میشود ،تقسیم کنیم ،بدنبال باال رفتن قیمت نفت و بعد از یک وقفة زمانی،
تجربه ميشد از ظهور مجدد آن جلوگيري نمود. تولید کاالهای قابل مبادله (در سطح بینالمللی) لطمه خورده و سرمایههای
-6زيان رابطة مبادله Terms of Trade :يا رابطة مبادله ،عبارت کشور به بخش کاالهای غیرقابل مبادله منتقل میشود و در نتیجه افزایش
است از نسبت قيمت کاالهای صادراتی يک کشور به کاالهای وارداتی آن. قیمتها در این بخش را بدنبال دارد.
بررسي هاي بسیاری از اقتصاددانان، در ایران طي سالهاي اخير
مانند «پربيش» نشان داد كه رابطة شاهد ظهور پديدة بيماري هلندي
مبادله در تجارت جهاني ،همواره بوديم .افزایش قیمت نفت از
به زيان كشورهاي در حال توسعة طرفی منجر به تقویت ارزش پول
صادر كنندة موادخام بودهاست. ملی شد و از سوی دیگر دولت
يعني ارزش واقعي مواد خام که دارای ارز بیشمار و نیازمند
صادراتي در اين كشورها دائم ًا پول داخلی برای گذران امور خود
كاهش يافته و در مقابل ،ارزش بود ،دچار توهم پولي شد و مجبور
كاالهاي وارداتي مورد نياز آن ها شد که برای تبدیل ارز به ریال ،راه
افزايش يافته است .يك مقايسه هاي مختلفي را پيدا كند كه اغلب
ميان سهم گروههای کااليی در تجارت جهانی بر اساس سطح فناوري، تورمزا بود .گزارشهاي بانك مركزي نشاندهندة افزايش شديد نرخ رشد
كه بين سالهاي 1976و 1996ميالدي انجام شده است ،نشان ميدهد كه نقدينگي وحجم پول پايه در دورة بعد از 1384است .دولت براي تبديل
سهم مواد اوليه در تجارت جهاني از 34درصد در سال 1976به 13درصد ارز خارجي به پول ملي از جمله ناچار شد كه دست به واردات بیرویه
در سال 1996كاهش يافته است و در مقابل سهم محصوالت با فناوري بزند و محدودیتها و تعرفههای وارداتی را کاهش دهد .تورم ناشي از
باال در همين دوره از 11درصد به 22درصد افزايش يافته است .سهم پمپاژ پول به اقتصاد ،هزينة توليدكنندگان را باال ميبرد ،افزايش ارزش پول
محصوالت با فناوري پائين نيز كاهش يافته و سهم محصوالت با فناوري ملي و به عبارتي كاهش نرخ واقعي دالر در مقابل ريال ،از قدرت رقابتي
متوسط افزايش يافته است .اين نشان ميدهد كه در جهان امروز كشورهايي صادركنندگان ميكاهد و صاردات را غير اقتصادي ميكند و اين نيز به توليد
در تجارت جهاني برنده و موفق خواهند بود كه صادركنندة دانش و نرم ملي لطمه وارد ميكند ،واردات بيرويه و بي بندوبارانه نيز مزيد بر علت
افزار باشند و نه مواد خام اوليه. ميشود .با لطمه خوردن بخش توليد كاالهاي قابل تجارت و ورشكستگي
-7بر هم خوردن توازن ميان توليد ملي و مصرف ملي :تجربيات بنگاههاي توليدكنندة اينگونه كاالها و غيراقتصادي شدن سرمايهگذاري
توسعه نشان ميدهد كه برقراري تعادل ميان توليد و مصرف ملي در فرايند در اين بخش ،سرمايههاي كشور به ناچار به بخش ساختمان و مسكن
توسعه بسيار مهم است و كشورهايي موفق به گذار از توسعه نيافتگي به منتقل شد و حباب قيمتها در آن بخش را چنان بزرگ كرد كه آنهم
توسعه يافتگي شدهاند كه در يك دورة قابل توجه زماني نه تنها توازن ميان به مرحلة تركيدن رسيد و با تركيدن اين حباب ركود سراسري بر اقتصاد
توليد و مصرف را برقرار كردهاند ،بلكه ميزان توليد ملي ايشان از مصرفشان حاكم شد .در چنين شرايطي احتمال فرار سرمايه از كشور نيز وجود دارد
سبقت گرفته است .حتي مطالعات جديدتر در مورد فقر نشان ميدهد كه و ميزان آن قابل بررسي است .اما شايد شانس با ما همراه بود كه همزمان،
فقر قبل از اينكه محصول هر عامل ديگري مانند توزيع ناعادالنه ثروت و ركود اقتصادي كل جهان و از جمله كشورهاي همسايه را نيز فرا گرفت
درآمد در يك جامعه باشد ،محصول عدم تعادل توليد و نيازهاي مصرفي و در بيرون مرزها نيز فرصتي براي سرمايهگذاري وجود نداشت ،در غير
4
شماره - 124اسفند ماه 1388
نشان ميدهد كه اين شاخص در سالهاي اخير درحال افزايش بوده است. فقرا است و راه نجات قطعي از فقر چيزي جز توانمندسازي فقرا براي
-9تعميق شكاف ميان دولت و ملت :ميان دولتهايي كه از ماليات كارآفريني و افزايش ميزان توليد آنها نيست.
پرداختي مردم ارتزاق ميكنند و دولتهايي كه از يك منبع مستقل تغذيه نفت يك ثروت استخراجي است و نه يك كاالي توليدي ،وقتي بخش
ميشوند ،تفاوت وجود دارد .سرنوشت دولت مالياتگير وابسته به وضعيت اعظم نيازهاي مصرفي يك كشور از اين محصول استخراجي تأمين ميشود،
اقتصادي مردم است .بحرانهاي اقتصادي در كل اقتصاد يا در هر بخش ،توان معناي آن اين است كه تعادل ميان توليد و مصرف وجودندارد و هرچه اين
مالياتدهي كل يا گروهي از مردم را كاهش ميدهد و الجرم شاخكهاي وضعيت تشديد شود ،به معناي دور شدن كشور از توسعهيافتگي است.
دولت به سرعت از كاهش درآمدهاي خود و مشكالت اقتصادي اطالع آمارهاي بانك مركزي ايران نشان ميدهد كه تراز تجاري غير نفتي كشور
حاصل ميكند .اما دولت وابسته به درآمد منبع طبيعي مستقل ،خصوصا در از حدود منفي 12ميليارد دالر در سال 1375به حدود منفي 29ميليارد دالر
شرايطي كه درآمد اين منبع باال ميرود ،نسبت به وضعيت اقتصادي جامعه در سال 1385برهم خورده است و در سالهاي بعد از آن نيز اين وضعيت
غافل ميماند و نسبت به وضعيت توليدي جامعه بي تفاوت ميشود و بدتر شده است و اين پديده قطع ًا آثار ضد توسعهاي دارد.
ممكن است زماني از اين خواب سنگين بيدار شود كه بسيار دير باشد. -8بزرگ شدن دولت :تجربه نشان ميدهد كه تغيير اندازة دولت با
چنين زماني آنگاه خواهدبود كه احتماالً درآمد مستقل خود را از دست داده يك وقفه زماني از تغييرات درآمد نفت پيروي ميكند .در دولتهاي نفتي
است و مردم هم تواني براي پرداخت ماليات ندارند. عليرغم شعارهايي كه در جهت خصوصيسازي و كاهش حجم دولت
در دولتهاي نفتي ،خصوصاً مطرح ميشود ،در عمل دولت دائم ًا
در شرايط افزايش قيمتهاي نفت، در حال سرمايهگذاري بيشتر و
ناكارآييهاي دولت با درآمدهاي در واقع افزايش حجم خود است.
نفت پوشانده ميشود و طبع ًا تعميق در شرايطي كه بداليل گفته شده،
ميشود .دقت نظر چنين دولتي در سرمايهگذاران بخش خصوصي
هزينههايي كه از منبع مالياتي نيست، قادر و حاضر به سرمايهگذاريهاي
كمتر است زيرا در مقابل درآمدهاي بزرگ و دير بازده نيستند ،تنها دولت
مالياتي كه مردم از آن مطلعند به است كه به مدد درآمدهاي نفتي
هرحال بايد پاسخگويي بيشتري دائم ًا سرمايهگذاري ميكند .بزرگ
داشته باشد .دولت نفتي در واقع شدن بيش از اندازة دولت از طريق
مستقيم ًا دست در بخشي از ثروت مردم دارد ،كه عامة مردم كمترين اطالع عوامل زير بر اقتصاد تأثير منفي ميگذارد:
را از كم و كيف و جزئيات آن دارند .اين موارد نيز بر رابطه ملت-دولت الف -بزرگ شدن حجم دولت موجب غلبة تصديگري و بنگاهداري
اثر منفي باقي ميگذارد. بر وظايف حاكميتي (وظيفه اصلي دولت كارآمد) ميشود و دولت از وظيفه
-10بحران انتظارات :فاصله ميان انتظارات جامعه و ميزان تحقق اين اصلي خود كه حاكميت به معناي سياستگذاري ،برنامهريزي كالن و كنترل
انتظارات فاصلة بحران ناميده ميشود .در روانشناسي فردي وقتي كه رفتار و نظارت است ،غفلت ميكند و نظم جامعه بهم ميريزد.
نامناسبي را از دو دوست ميبينيد ،در واقع اين دو دوست انتظارات شما را ب -با گسترش بنگاههاي بزرگ دولتي و با توجه به جايگاه و توان اين
محقق نكردهاند ،در اين صورت بحران در روابط شما با آن دوست بيشتر بنگاهها ،انحصارات در اقتصاد بيشتر ميشود و رقابت كاهش مييابد كه
خواهد بود كه قديميتر است ،دوستيتان عميق تر است و انتظار بيشتري خود از سويي موجب افت كارآيي و بهرهوري است و سوي ديگر موجب
از او داريد .در روانشناسي اجتماعي نيز اين مسأله مصداق دارد .دولتهاي كاهش انگيزة بخش خصوصي براي سرمايه گذاري .همچنين بازدهي
هوشمند زماني كه توان پاسخگويي به انتظارات مردم و محقق كردن اين نزولي در فعاليتهاي دولت بزرگ ،موجب تخصيص غير بهينه و اتالف
انتظارات را ندارند ،تالش ميكنند كه به انتظارات دامن نزنند و انتظارات بخشي از منابع در اقتصاد ميشود.
را در سطح پايين نگهدارند .در كشورهاي نفتي ،اطالع مردم از قيمتهاي ج -واكنش بنگاههاي دولتي و بخشعمومي در مقايسه با
جهاني نفت ،انتظارات مردم را شكل ميدهد و خصوص ًا هرچه درآمد نفت بخشخصوصي براي جبران اشتباهات و نيز انطباق با تغييرات محيطي
بيشتر ميشود اين انتظارات باالتر ميرود ،در صورتيكه در نقطة مقابل آن بسيار كندتر است و چابكي بنگاههاي دولتي براي دريافت اطالعات و
همه مواردي كه قبال ذكر شد ،نشان ميدهد كه با باالتر رفتن قيمت نفت استفاده از نوآوريها و روزآمد كردن خود ،بسيار كمتر.
كارآيي دولت در مسير تحقق انتظارات مردم كاهش مييابد .معناي اين دو معموال نسبت كل مخارج دولت به توليد ناخالص داخلي به قيمتهاي
واقعيت اين است كه بحران اجتماعي در مسير فزوني گرفتن قرار ميگيرد. اسمي به عنوان شاخص اندازة دولت شناخته ميشود .آمارهاي بانك مركزي
5
شماره - 124اسفند ماه 1388
روابط استعماری و در چارچوب امتیازات و بدست بیگانگان توسعه -11دخالت خارجي :مورد ديگري كه در مورد كشورهاي توسعه
یافته است .حتی اگر روابط استعماری را هم فراموش کنیم ،اصوالً پدیدة نيافتة داراي منابع طبيعي ،قابل توجه است و نبايد از آن غفلت نمود ،مسألة
دوگانگی ،سرنوشت طبیعی کشورهای توسعه نیافته را تغییر داده است. دخالت خارجي است .البته همة كشورهاي ضعيف توسعه نيافته ،در معرض
از زمانیکه یکباره و با وقوع پدیدة انقالب صنعتی ،تعدادي از کشورها دخالتهاي استعماري قرار دارند .اما طبع ًا طمع قدرتهاي جهاني نسبت به
فاصلة خود را با دیگران زیاد کردند ،کشورهای عقبمانده گرفتار پدیدة كشورهاي صاحب منابع محدود و فناپذيري چون نفت بسيار بيشتر است.
دوگانگی گردیده و از طی کردن سرنوشت طبیعی خود محروم شدند. بردن نفت و بدست آوردن يك بازار گسترده در مقابل پول آن ،به معناي
بنابراین شاید بتوان میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته از نظر انگيزة مضاعف قدرتها در دخالت در امور كشورهاي نفتي است.
تأثیرگذاری منفی یا مثبت منابع تفکیک قائل شد .اما هم مبانی نظری و مسألة ژئوپلتيكي نفت نيز مزيد بر علت است ،تفاوت جغرافيايي ميان
هم تجربههای عملی نشان ميدهد که حداقل بسیاری از بیماریهايی که مناطق عمدة قرارگيري ذخاير و توليد نفت ،نسبت به مناطق عمدة مصرف
مذکور افتاد قابل اجتناب هستند .مدیریت کردن درآمدهای نفتی بر اساس آن ،نفت را به يك مقولة ژئوپلتيكي تبديل كرده است كه قدرتهاي
منافع ملی و نگاه برنامهای بلند مدت و در جهت اجتناب از عوارض جهاني عالوه بر تأمين نيازهاي خود براي برقراري امنيت جريان نفت و
منفی ،میتواند راه نجات باشد .نگاه به نفت به عنوان یک سرمایه ،تعیین يا تفوق بر رقباي اقتصادي خود نيز تمايل به كنترل بر ذخاير و توليد آن
کننده است .عقل ایجاب میکند که یک نوع سرمایه فقط بايد بتواند به دارند و در اين زمينه رقابت ميكنند .عالوه بر اين ،وابستگي اقتصاد يك
نوع دیگری از آن تبدیل شود .تبدیل یک سرمایة زیرزمیني غیر مولد، كشور به تك محصول نفت و عدم تنوع و گستردگي توليد و صادرات در
به یک سرمایة روزمینی مولد عاقالنه است .و مصرف کردن از سرمایه مقابل واردات وسيع و متنوع ،همواره زمينهساز بكارگيري سالح تحريم
خالف عقل است و البته برای جلوگیری از اتالف همان سرمایه هم بر عليه آن است.
همواره باید به ظرفیتهای جذب اقتصاد توجه نمود. اما بعد از فهرست كردن اين امراض ،بايد به اين سؤال مهم توجه
مکانیزمهای ذخیره ارزی برای ذخیرهکردن بخشی از درآمدهای نفتی، نمود و به آن پاسخ داد كه آيا پديده نفرين منابع و عوارض و بيماريهاي
خصوص ًا در شرایط باال رفتن قیمتهای نفت ،میتوانند بسیاری از عوارض ناشي از آن ،مسألهاي مقدر ،ذاتي و اجتنابناپذير است؟ و در اين صورت
و مشکالت را مهار کنند .مکانیزمهای موفق ذخیرة ارزی در کشورهای آيا تبيين اين پديده تنها براي غمافزايي و تأسف است؟ و يا اين که
مختلف به گونههای مختلفی بکار گرفته شدهاند اما موارد موفق ،صرفنظر از اغلب اين مشكالت قابل اجتناب هستند و شناخت آن ها براي تشخيص
نام آنها ،مکانیزمهايی بودهاند که با یک عزم ملی همراه بوده و دستبردن خطر و رويآوري به پيشگيري و درمان است؟ پاسخ به این سؤال شاید
به ذخیره ارزی بسیار دشوار بوده است. ابتدا ساده به نظر آید اما چندان ساده نخواهد بود و ما نیز در این مجال
اما اگر بخواهیم مطلب را که با یاد نهضت ملی نفت آغاز کردیم با قصد پاسخگويی قطعی به آن را نداریم .از یک سو از دیدگاه نظری
همان یاد خاتمه دهیم باید بر این نکته بسیار مهم تأکید کنیم که اقتصاد ایران نقمت دانستن نعمات خدادادی منطقی بنظر نمیرسد و از سوی دیگر
میتوانست بجای یک اقتصاد متکی و وابسته به درآمد نفت به یک اقتصاد کارکردگراها ممکن است بگویند آنچه در صحنة واقعی و در عمل دیده
مبتنی بر نفت تبدیل شود .واژهها اهمیتی ندارند .مسأله این است که نفت شده است ،همان است که هست .ممکن است گفته شود که بسیاری از
و انرژی میتوانست محور توسعة ملی کشور قرار گیرد که متأسفانه قرار کشورهای توسعه یافتة فعلی از منابع قابل توجه برخوردار بودهاند و نه
نگرفت .اتفاق ًا در دورة ملی شدن نفت و در دولت ملی دکتر مصدق این تنها گرفتار نقمت و نفرین آن نگردیدهاند ،بلکه اصوالً مراحل اولیة رشد
اتفاق نیز در حال رخ دادن بود .بعد از خلعید از انگلیسیها همه دانشگاهیان و توسعة آنها مبتنی بر آن بوده است .البته در این رابطه شاید الزم باشد
و صنعتگران کشور بسیج شدند که خأل خارجی را پر کنند و صنعت نفت به چند نکته توجه نمائیم:
را به دست خودشان اداره کنند و تحت ارادة ملی قرار دهند .در آن روز نکته اول موضوع کاربر بودن یا سرمایهبر بودن بهرهبرداری از منبع
فاصلة دانشی و فنی ما با جهان پیشرفته بسیار کمتر بود و اگر آن روند ادامه طبیعی است .بهرهگیری از بعضی از منابع مانند زمینهای مرغوب و
مییافت شاید امروز بیش و پیش از آنکه وابسته به درآمد نفتخام هستیم پربازده برای کشت یا معادن ،کاربر و اشتغالزا هستند ولی بعضی دیگر
قادر به ایجاد درآمد از فروش و صادرات کاالها و خدمات فني بخش نفت مانند نفت بسیار سرمایهبر .نکته دوم و شاید مهمتر ،مسألة زمان و شرایط
و انرژی میبودیم. است .کشورهای توسعه یافتة فعلی زمانی منابع خود را شناختند که
مسلم ًا از اين که خداوند اين نعمت بزرگ را در اختيار ما گذاشته مجبور بودند برای بهرهگیری از آن به نیروی خود متکی باشند و طبع ًا
است بايد شاکر بود و کفران نکرد و شايد شكر عملي همان استفاده درست نرمافزارها و سختافزارهای مربوطه را متناسب ًا توسعه دهند و کشورهای
وعقالئي از نعمت باشد و شاید هنوز هم دیر نشده باشد. فائقهای وجود نداشتند که آنها را در مسیر پیشرفت تک بعدی قرار دهند.
مدير مسؤول اما صنعت نفت اغلب اقتصادهای وابسته به نفت امروز جهان ،برمبنای
6
شماره - 124اسفند ماه 1388
7
شماره - 124اسفند ماه 1388
متوسط عمان روسيه عربستان سوريه ونزوئال يمن نروژ الجزاير بحرين اندونزي عراق كويت مكزيك نيجريه كشور
53/55 55 40 51 50 55 50 72/63 57 59 43 43 60 60 37 قيمت نفت
اما اگر اعضاي اوپک در گير مسابقة تخلف قيمت پيشبيني شده براي نفت در بودجة حتي وقوع بحرانهاي جديتري را هم محتمل
از سهميههاي خود شوند ،در شرايط فعلي کشورهاي ديگر ميتواند بهعنوان يک مالک ميدانند .در اين شرايط وضعيت بازار جهاني
بازار قطع ًا با سقوط شديد قيمت نفت مواجه مورد توجه قرار گيرد .جدول فوق که از گزارش نفت وضعيت روشن و قابل اعتمادي نيست.
خواهند شد و اين سقوط در حدي خواهد نشرية معتبر «ميس» استخراج شده است ،نرخ در بعضي مؤسسات بينالمللي ،متوسط قيمت
بود که توليد بيشتر نيز جبران آنرا نخواهد نظر گرفته شده براي قيمت نفت در بودجة سال نفت وست تگزاس ( )WTIرا براي سال 2010
کرد .ازطرفي حتي اگر موضوع سهميهبندي 14 ,2010کشور را نشان ميدهد. ميالدي حدود 80دالر پيشبيني کردهاند که در
اوپک را نيز در نظر نگيريم ،تحقق مستمر همانگونه که مالحظه ميشود اين قيمتها اينصورت بايد انتظار داشت که قيمت نفت ايران
توليد 4/1ميليون بشکه در روز در شرايط در اغلب موارد محافظه کارانه در نظر گرفته با حدود هفت دالر کمتر از اين رقم براي هر بشکه
فعلي صنعتنفت کشور بسيار مشکل بهنظر شده است و متوسط آنها کمتر از 54دالر است. حداکثر 73دالر باشد .البته اين پيشبيني قدري
ميرسد ،زيرا در چند سال اخير پروژههاي باالترين قيمتها از محدودة 60دالر به ازاي خوشبينانه به نظر ميرسد و در حاليکه در اوج
افزايش ظرفيتهاي توليد نفت کشور ،دچار هر بشکه فراتر نرفته است و نروژ تنها کشوري سرماي زمستان 2010قيمت WTIدر حدود
تأخير و توقف بوده است ،درحاليکه افت است که قيمت نفت در بودجة خود را باالتر از 80دالر بوده است و با توجه به اشباع بازار از نفت
طبيعي ساالنه توليد نيز وجود داشته است. 70دالر پيشبيني کرده است .اين توضيح نيز و باال بودن حجم ذخائر کشورهاي صنعتي و نيز
بنابراين در سقف در نظر گرفتن ميزان توليد الزم است که در گزارش «ميس» در مورد دو باالبودن ميزان ظرفيتهاي مازاد توليد نفت اوپک،
دور از احتياط است. کشور عربستان و سوريه طيفي از قيمت ذکر بعيد بهنظر ميرسد که اين قيمتها در فصول بهار
نکته آخر اينکه با توجه به حاکم بودن شده است که در جدول فوق باالترين آن لحاظ و تابستان در همين سطح باقي بماند و متوسط
وضعيت ركودي در اقتصاد كشور ،احتمال شده است. مذکور حاصل شود.
تحقق درآمدهاي مالياتي بسيار كم است .با براي کشوري مانند ايران که با مشکالت اما اگر قرار باشد که قيمت نفت بر مبناي
حذف يارانهها اين وضعيت رکودي شديدتر فراواني در سطح جهان روبهرو است و تحت پيش بينيهاي واحد اطالعات اکونوميست و
ال بخش قابل توجهي از هم خواهد شد و عم ً تحريمهاي فزاينده قراردارد و اخيرا ً مسألة دپارتمان انرژي امريکا تحليل شود ،وضعيت
بودجة دولت به فروش داخلي حاملهاي انرژي احتمال تحريم خريد نفتخام نيز عليه آن سختتر است زيرا برآورد اين دو مؤسسه از
وابستگي پيدا خواهد کرد و مجموعة اينها به مطرح شده است ،قيمت تعيينشده براي نفت قيمت نفت به طور متوسط بشکهاي بين 51تا
معناي وابستگي هرچه بيشتر اقتصاد به نفت در بودجه ،نوعي پيام براي کشورهاي مقابل 57دالر است .واحد اطالعات اکونوميست که
است. نيز ميتواند باشد و آستانة تحمل اقتصادي قيمت نفت را در سال 2009ميالدي 35/70دالر
اميد است مجلس شوراي اسالمي با درک و مالي دولت را به آنها منعکس ميکند ،و پيشبيني کرده بود ،براي سال جاري ميالدي اين
شرايط واقعي اقتصاد جهان ،بازار جهاني نفت لذا از اين لحاظ نيز بايد هرچه محتاطانهتر رقم را به 51دالر افزايش داد.
و کشور ،بودجة اطمينان بخشتري را تصويب عمل کرد. دپارتمان انرژي امريکا نيز قيمتنفت در
نمايد و البته سازوکارهاي نظارت بر اجراي دقيق بهنظر ميرسد که ميزان صادرات نفت سالهاي 2009و 2010را به ترتيب 51/70و 57
آن را نيز مورد توجه قرار دهد و خصوص ًا بر حدود 2/3ميليون بشکه پيشبيني شده است دالر پيش بيني کرده است .اگر فرض حداکثري57
نحوة تحقق هزينهها متناسب با تأمين درآمد که با احتساب حدود 1/8ميليون بشکه مصرف دالري را از سوي دپارتمان انرژي امريکا بپذيريم،
و سبقت نگرفتن هزينهها از درآمدهاي تحقق ال سقف توليد 4/1ميليون بشکه در داخلي عم ً قيمت نفت در بودجة ايران ،حتي بر اساس آنچه
يافته ،نظارت داشته باشد .در گذشته سازمان روز در نظر گرفته شده است. دولت اعالم نموده است ،حدود هشت دالر
مديريت و برنامهريزي اين امر را کنترل مينمود بايد توجه داشت که آخرين سهمية باالتر از پيش بيني جهاني است.
و بودجة دستگاهها را به صورت تدريجي و تخصيص يافته براي توليد ايران در سازمان نکتة ديگري که بايد به آن توجه کرد اين
متناسب با درآمدها ابالغ ميکرد که در شرايط اوپک با توجه به شرايط متزلزل بازار نفت است که متوسط قيمت نفت تحقق يافته در
فقدان سازمان مذکور ضرورت احتياط بيشتر کمتر از 3/4ميليون بشکه در روز بوده يازده ماه اول سال 1388حدود 67دالر در
خواهد بود. است و البته امکان عدول از آن وجود دارد. بشکه بوده است.
8
شماره - 124اسفند ماه 1388
9
شماره - 124اسفند ماه 1388
پيشنهاد خود براي توسعة ميدان نه تنها انگيزهاي براي كاهش هزينههاي و اين خود يك عامل انگيزشي براي شركتهاي بينالمللي براي انعقاد
سرمايهگذاري ندارد ،بلكه حتي ممكن است انگيزة افزايش آن را داشته قراردهاي مشاركتي است ولذا در مورد ايران ،شركتها همواره اعالم
باشد چراكه در هر صورت هزينههاي خود را صورتوضعيت نموده و ميكردند كه چنين انگيزهاي در قراردادهاي بيع متقابل وجود ندارد .اما
دريافت ميكند .همچنين اين اشكال نيز مطرح ميشد كه شركت خارجي در مورد مدل قراردادي عراق ،نظر كارشناسان اين است كه شركتهاي
انگيزهاي براي بكارگيري پيشرفتهترين فناوريها براي حداكثر كردن خارجي ميتوانند بر مبناي متوسط پيشبينيهاي مراجع معتبر بينالمللي
توليد ميدان ندارد و در واقع با توجه بهاينكه در جريان بهرهبرداري نيز از قيمتهاي آينده جهاني نفت ،مبلغ مشخص عايدي خود از هر بشكه
حضور ندارد اصوالً امكان چنين اقدامي را نيز ندارد چراكه بسياري از را به حداقل ميزان نفت تبديل كنند و اين ميزان نفت را مانند قراردادهاي
فناوريها به نحوة مديريت ميدان در طول بهرهبرداري مربوط ميشود .مشاركت در توليد به عنوان دارايي به ثبت برسانند.
اما نحوة عملكرد دولت عراق از يك جهت شبيه دولت ايران است اما در قراردادهاي عراق ،شركت خارجي يا پيمانكار ،هم انگيزة كاهش
هزينهها را دارد و هم انگيزة بكارگيري آخرين فناوريها را براي به حداكثر و آن اينكه عراق نيز يك روش واحد را براي توسعة همه ميادين نفت
رساندن توليد مستمر و نهايي ميدان .در نتايج مناقصه نيز مالحظه ميشود و گاز خود در نظر گرفته است .درحاليكه ميادين مختلف در شرايط و
كه تعادلي بين قيمت و ميزان نهايي توليد وجود داشته است .شركتهايي مشخصات مختلف و با ريسكهاي متفاوت سرمايهگذاري قراردارند و هر
كه ميزان نهايي توليد را كم در نظر گرفتهاند معموالً هزينه بيشتري را ميدان اقتضائات خود را دارد.
نكتة قابل توجه ديگر ايناستكه :در هر دو مرحله از مناقصات پيشنهاد دادهاند و بالعكس .البته امتياز خاص قراردادهاي خدماتي از نوع
بيعمتقابل در مقايسه با قراردادهاي عراق ،مدت زمان كوتاه آنها و مفارقت عراق ،آن دسته از شركتهاي دولتي نفتي كه فعاليتهاي خود را به
سطح بينالمللي گسترش دادهاند ،موسوم به هفتخواهران جديد نفتي، هرچه سريعتر با شركت خارجي است.
قراردادهاي مشاركت در توليد نيز مدت طوالني دارند و انگيزههاي موفقيت بسيار بيشتري نسبت به هفتخواهران قديم داشتهاند و خصوص ًا
برخالف تصور اوليه ،سهم شركتهاي مذكور را براي شركت خارجي ايجاد
آمريكايي بسيار محدود است .شركت ميكنند ،اما در قرارداد مشاركت در
دولتي پتروناس مالزي كه در قالب خالي بسيار مناقصه اين در ايراني هايت شرك جاي توليد ،هزينهها و حقالزحمه سرمايهگذار
كنسرسيومهاي با تركيبات مختلف، بهترين توانست ي م عراق كشور كه
درحالي است، (شركت خارجي يا پيمانكار) با پول
براي ميادين مختلف عراق پيشنهاد مرزي نبرو حضور براي عرصه ترين ب مطلو و تصفيه نميشود ،بلكه سهمي از هربشكه
داده است ،تا كنون در مجموع بيشترين باشد ايراني توانمند هاي ت شرك به همان صورت نفتخام به پيمانكار تعلق
سهم را عايد خود نموده است .و جاي ميگيرد .بنابراين در قراردادهاي مشاركت
در توليد ،عايدي پيمانكار از باال و پائين رفتن قيمت جهاني نفت متأثر شركتهاي ايراني در اين مناقصه بسيار خالي است ،درحاليكه كشور
ميشود ،اما در قراردادهاي عراق عايدي پيمانكار از هر بشكه توليد ،مقدار عراق ميتوانست بهترين و مطلوبترين عرصه براي حضور برونمرزي
ثابت و مشخصي است .باال رفتن شديد قيمت نفت در بين سالهاي 2006شركتهاي توانمند ايراني باشد.
بنظر ميرسد كه در جهان نفت ،نظام تقسيم كار جديدي ميان تا 2008موجب شد كه عايدي شركتهاي سرمايهگذار كه قراردادهاي
مشاركت در توليد را با دولتهاي ميزبان به امضا رسانده بودند ،به شدت شركتهاي نفتي و هفتخواهران جديد و قديم برقرار شده است و
افزايش يابد و اين موجب اختالفات شديد ميان دولتهاي ميزبان و اين هفتخواهران قديم عمدت ًا بعنوان پشتيبان جديدترها رخنمائي ميكنند و
شركتها شد ،اما چنين مشكلي در قرارداد نوع عراق متصور نيست ،در اين روابط نيازمند بررسيهاي دقيقتري است.
جمهوري اسالمي ايران در اغلب ميادين مشترك خود با كشورهاي اين قرارداد پيمانكار ريسك كاهش قيمت جهاني نفت را ندارد و البته
از افزايش آن هم منتفع نخواهد شد و از اين جنبه ،اين نوع قرارداد به همسايه بهداليل عديده ،دچار تأخير در زمان و ميزان توليد است .در مورد
مخازن مشترك عراق بهدليل مشكالت آن كشور ،اين عقبماندگي زماني بيعمتقابل شبيه است.
در قراردادهاي مشاركتي ،حاصلضرب توليد نهايي ميدان در سهم ايران تاكنون وجود نداشته است ،اما بسياري از مياديني كه در در دو دور
شركت خارجي در هر بشكه ،ميزان نفت عايدي شركت خارجي را بعنوان مناقصة عراق قرار داشتهاند يا با ايران مشترك هستند و يا احتمال مشترك
يك دارايي (بالقوه) مشخص ميكند و شركت خارجي ميتواند پس از بودنشان زياد است .اگر تحرك هم وزن و متناسبي در اين رابطه وجود
امضاي قرارداد ،اين دارايي را به عنوان دارايي جديد خود به ثبت برساند نداشته باشد ،عقب افتادگي در ميادين مشترك با كشور عراق نيز ،همانند
و از محل اين دارايي جديد ،ارزش سهام خود را افزايش دهد كه اين وضعي كه در ميادين مشترك گاز ايران و قطر وجود دارد ،به زودي اتفاق
افزايش ارزش سهام نيز يك عايدي غيرمستقيم براي شركت ايجاد ميكند خواهد افتاد.
10
شماره - 124اسفند ماه 1388
نفت ايران ميتوان اين چنين برداشت نمود که صنعت نفت ايران در طول تاريخ صد
تا پيروزي انقالب اسالمي ايران در بهمن سال سالة خود همواره شاهد تحوالتي در ساختار،
1357هيچگاه حاکميت منابع نفت و گاز، مديريت و امور فني ،مهندسي و عملياتي خود
برنامهريزي و اجراي امور اين صنعت بطور بوده است .ميادين نفت و گاز ايران هميشه
کامل در دست مديران و متخصصان ايراني
نبوده است .در اينجا با توجه به سالگرد ملي شدن
مورد توجه کشورهاي ديگر به ويژه انگليس
و آمريکا قرار داشته است .با نگاهي به تاريخ
مديران
صنعتنفتتنهابهفهرستمديرانعاملشرکت
ملي نفت ايران در دوران قبل از انقالب و وزيران
صنعت نفت ايران ميتوان دريافت که حتي با
از بين رفتن شرکت نفت ،ايران و انگليس و با صنعت
نفت در بعد از آن به عنوان باالترين مقام صنعت
نفت كشور ،بسنده شده است .ذكر اسامي کامل
ملي شدن صنعت نفت رقابت بين ابرقدرتها
براي دستيابي به منابع نفت و گاز ايران وجود نفت ايران
از ابتدا تا
مديران صنعت نفت و کارهاي انجام شده توسط داشته است به طوري که بعد از مليشدن
آنهاطبع ًامستلزمنوشتنچندينجلدکتابميباشد صنعتنفت و تشکيل شرکت ملي نفت ايران،
وبهدليلمحدوديتهايموجود تنهابهذکراسامي باايجادکنسرسيومچندمليتيشرکتهايعامل
افراد و زمان فعاليت آنها اکتفا ميشود .الزم است
که در انتها از زحمات مرحوم عباس طرفي که
نفت و کنسرسيوم چندمليتي شرکت سهامي
خاص خدمات نفت ايران ،همواره مديران
کنون
با جمع آوري تاريخچه مديران صنعت نفت شرکتهاي تابعة اين کنسرسيومها توسط محمد علي طاهري
ايران در هفت جلد ،گامي در جهت حفظ آثار آمريکا و انگليس تعيين شدهاند و مديران
ملي و ماندگاري آنها در اذهان افراد برداشته ايراني از جايگاه مطلوبي برخوردار نبودهاند.
است تشکر شود. با مروري به تاريخچة مديران اصلي صنعت
11
شماره - 124اسفند ماه 1388
12
شماره - 124اسفند ماه 1388
گذشته ميزان توليد نفت ونزوئال تغيير زيادي نداشتهاست اين در حاليست كه 60/1 1990 18/5 1960
ميزان ذخاير اين كشور افزايش قابل مالحظهاي داشتهاست .در سال 2005 66/3 1995 17/3 1965
نسبت توليد ساالنه به ذخاير اين كشور 1/4درصد بود كه اين نسبت در 76/8 2000 14 1670
سال 2008به 0/66درصد كاهش يافته است.و بولتن آماري شركت بي پي 80 2005 18/4 1975
كه از جمله مؤسسات معتبر در زمينه ارائه آمار انرژي مي باشند ،ذخاير نفت 99/4 2007 19/5 1980
اين كشور را كمتر از بولتن اوپك اعالم كردهاند.سال 2008به مقدار 73/4 172/3 2008 54/5 1985
درصد افزايش داده است ساير منابع آماري ذخاير نفتي اين كشور را افزايش Source: Annual statistical bulletin 2008, OPEC, Vienna,
Austria, 2009
نمودار ( :)1مقايسه ميزان توليد و حجم ذخاير اثبات شده نفت ونزوئال
در سال 1974ذخاير اثبات شده نفت ونزوئال
با 4/8ميليارد بشكه( 34درصد) افزايش به 18/6
ميليارد بشكه رسيد و تا سال 1978درهمين حد
ثابت باقي ماند .ذخاير اين كشور از سال 1979با
يك روند افزايشي ماليم به 28ميليارد بشكه در
سال 1984رسيد اما ذخاير اين كشور در سال 1985
به يكباره 26/4ميليارد بشكه ( 94درصد) افزايش
يافت و سپس با رشد ساالنه 2درصد در سال 1995
به 66/3ميليارد رسيد .در سال 1996ذخاير نفتي
اين كشور بار ديگر افزايش يافت و با 6/3ميليارد
بشكه افزايش ( 9/5درصد) به 72/7ميليارد بشكه
13
شماره - 124اسفند ماه 1388
متحده عربي ،كويت و ونزوئال مقادير قابلتوجهي را به ذخاير خود افزودند جدول( :)2نسبت توليد ساالنه به حجم ذخاير اثبات شده نفت ونزوئال(درصد)
مجموع ذخاير اين شش كشور در سال 1980در حدود 374ميليارد بشكه نسبت توليد ساالنه به حجم سال نسبت توليد ساالنه به سال
ذخاير اثبات شده حجم ذخاير اثبات شده
بود و 86درصد از ذخاير اثبات شده نفت اوپك را شامل ميشد كه در پايان
1/40 2005 1/31 2001
دهة 1980ذخاير آنها به 708ميليارد بشكه رسيد و 92درصد از ذخاير اوپك
1/27 2006 1/31 2002
را شامل ميشد اما در سه سال گذشته با اينكه ميزان ذخاير ساير كشورها ثابت
1/08 2007 1/25 2003
بوده است ذخاير ونزوئال افزايش قابل توجهي يافته است.
0/66 2008 1/38 2004
ساير اعضاي اوپك شامل الجزاير ،آنگوال ،اكوادور ،قطر ،ليبي ،نيجريه
منبع :استخراج شده از بولتن آماري اوپك سال 2009
و اندونزي كه در سال 1980در حدود 14درصد از ذخاير نفت اوپك را در
اختيار داشتند در طي دهة 1980نه تنها ذخاير خود را افزايش ندادند بلكه جدول( :)3ذخاير ونزوئال در منابع مختلف آماري(ميليارد بشكه)
ذخاير آنها از 62ميليارد بشكه در سال 1980به 60ميليارد بشكه در سال 2008 2007 2006 نام منبع
1990كاهش يافت .در بين اين گروه ،از اواخر دهة 1990كشورهاي قطر، 99/4 87 80 اداره اطالعات انرژي آمريكا
نيجريه و ليبي ذخاير خود را افزايش دادهاند بهطوريكه ذخاير قطر از 3/7 99/4 87 80 Oil & Gas Journal
ميليارد بشكه در سال 99به 25/4ميليارد بشكه در سال 2008رسيده است و 99/4 99/4 87/3 بولتن آماري بي پي
ذخاير نيجريه از 20/8ميليارد بشكه در سال 1997به 37/2ميليارد بشكه در 172/3 99/4 87/3 بولتن آماري اوپك
سال 2008رسيده و ذخاير ليبي نيز از 22/8ميليارد بشكه در سال 1994به
ندادهاند .همانطور كه در جدول ( )3نيز آمده است ،اداره اطالعات انرژي 44/3ميليارد بشكه در سال 2008رسيده است.
وزارت انرژي امريكا ،نشريه Oil & Gas Journalروند تاريخي ذخاير
اثبات شده نفتي اعضاي اوپك در آغاز دهة 1980كل ذخاير نفتي اعضاي مقايسة ذخاير ونزوئال با اوپك و جهان
براساس آمار بولتن اوپك عربستان با 264ميليارد بشكه ذخاير اثبات شدة اوپك 437ميليارد بشكه بود و اين سازمان 68درصد از كل ذخاير اثبات شده
نفت رتبة اول را در بين كشورهاي عضو اوپك دارا ميباشد و كشور ونزوئال با نفت جهان را در اختيار داشت.
با آغاز روند نزولي قيمت نفت و اتخاذ سياست سهميهبندي توليد توسط 172/3ميليارد بشكه جايگاه دوم را به خود اختصاص داده است و لذا جايگاه
اوپك از آنجايي كه ذخاير اثبات شده يكي از معيارهاي تعيين سهميه قلمداد دومي ايران با 137/6ميليارد بشكه به جايگاه سوم تنزل يافت.
سهم ونزوئال از ذخاير اثبات شده نفت اوپك 17درصد است اين در شد ،كشورهاي عضو اوپك حجم ذخاير اثبات شده خود را افزايش دادند
به طوريكه كل ذخاير اثبات شده نفت اوپك در سال 1988به 678ميليارد حالياست كه در سال 2007سهم اين كشور از ذخاير اوپك 10/4درصد
بوده است .در سال 2007سهم اين كشور از كل ذخاير اثبات شده نفت جهان بشكه افزايش يافت.
در بين اعضاي اوپك ،شش كشور عربستان سعودي ،ايران ،عراق ،امارات 8/1درصد بوده كه در سال 2008به 13/3درصد رسيده است.
نمودار ( :)2روند تاريخي ذخاير نفتي عربستان سعودي ,ايران ,عراق ,امارات متحده عربي ,كويت و ونزوئال
14
شماره - 124اسفند ماه 1388
درجه APIتبديل به يك نوع نفت مصنوعي شيرين با كيفيت باال با درج ة داليل افزايش ذخاير اثبات شده نفت ونزوئال
16-32 APIو سولفور 0/07درصد ميشود كه تحت عنوان نفت مصنوعي مؤسسات ارائه دهنده آمار براساس تعاريفي كه از ذخاير اثبات شده نفت
دارند آمار خود را ارائه ميكنند .در صنعت نفت به طور كلي دو نوع نفت
به بازار عرضه ميشود .در فرآيند بهبود كردن ،فرآوردههاي فرعي ديگري
تحت عنوان متعارف و غير متعارف يا مرسوم و غيرمرسوم تعريف ميشود
همانند كك و سولفور نيز توليد ميشود .عالوه براين نفت فوق سنگين تحت
يك فرآيند با آب مخلوط شده و به عنوان سوخت به جاي زغالسنگ در كه منظور از نفت خام متعارف هيدروكربورهايي است كه به صورت مايع در
مخازن نفتي زيرزميني قرار دارد و در غير اين صورت تحت عنوان نفت خام
نيروگاهها استفاده ميشود.
ظرفيت پروژههاي فوق 600هزار بشكه در روز بود اما با روي كار غيرمتعارف طبقهبندي ميشود .در دنيا منابع عظيم هيدروكربوري قرار دارد كه
به صورت غير مايع ميباشند و با تكنولوژيهاييكه نفت خامهاي متعارف
آمدن هوگو چاوز و اقداماتي نظير تصويب قانون جديد هيدروكربور ،افزايش
بهرة مالكانه و فشار به شركتهاي خارجي براي واگذاري سهام خود بهاستخراج ميشود قابل برداشت نيستند مهمترين منابع نفت غير متعارف
شركت نفت ونزوئال ( ، )PDVSAبعضي از شركتهاي فوق ونزوئال شنهاي آغشته به نفت كانادا و ذخاير نفت فوق سنگين و قيرهاي نفتي
را ترك كردهاند و بر اساس آخرين برآوردهها توليد پروژههاي فوق كمتر ونزوئال ميباشند.
از 400هزار بشكه در روز است .در چند سال گذشته ونزوئال تالشهايونزوئال عالوه بر دارا بودن حجم قابل مالحظهاي ذخاير نفت متعارف،
داراي ذخاير عظيمي از نفت غيرمتعارف است .در منطقة شرقي ونزوئال در
خود را براي توسعة كمربند اورينوكو افزايش دادهاست در سال 2005دولت
منطقه وسيعي به وسعت 55هزار كيلومتر مربع كه به كمربند اورينوكو معروف
ونزوئال با هدف توسعه و بهرهبرداري از اين ذخاير ،طرحي را موسوم به Oil
Sowing Planتصويب نمود .اين طرح كه محورهاي سياست نفتي اين است حدود 1/2تريليون بشكه نفت فوق سنگين وجود دارد كه براساس
كشور را تا سال 2030مشخص نمودهاست ،در دو مرحله زماني ( -2012 برآوردهاي مختلف بين 100تا 270ميليارد بشكه از اين ذخاير قابل برداشت
است .درجة APIآن نيز بين 7-10و درصد سولفور آن 3/5درصد و
2006و )20013 -2030اجرا خواهد شد .در مرحلة اول با 56ميليارد دالر
داراي فلزاتي همانند واناديوم و نيكل است .تا قبل از دهه 1980برداشت از
سرمايهگذاري شش پروژه اجرا خواهد شد .اولين پروژه اين مرحله Magna
اين ذخاير غير تجاري بود اما با افزايش قيمتهاي نفت ،ونزوئال طرحهايي را
Reserveميباشد كه با هدف شناسايي و اثبات ذخاير نفتي قابلبرداشت
براي توسعة اين ذخاير اجرا نمود .توسعة اين نوع نفت به علت ذخاير فراوان
كمربند اورينوكو و با مشاركت چند شركت خارجي به اجرا درآمد و بر اساس
آن در اوايل دهه 1990مورد توجه جدي قرار گرفت و مجلس ونزوئال چهار
اظهارات مقامات نفتي ونزوئال ،ذخاير اعالم شده به دبيرخانة اوپك نتايج
پروژه را براي بهرهبرداري از اين ذخاير به صورت سرمايهگذاري مشترك
حاصل از اين پروژه بوده است.
بين شرکت نفت این کشور موسوم به PDVSAو چند شركت خارجي
تصويب كرد .اين چهار پروژه كه تحت عنوان اتحاد استراتژيك شناخته سهم ونزوئال از توليد ،ذخاير و سقف توليد اوپك
در سال 2008سهم ونزوئال از كل توليد اوپك 9/4درصد بود و متوسط ميشود ،نفت فوقسنگين پس از رقيق شدن به تأسيسات پااليشي Joseدر
ساحل شمالي ونزوئال حمل ميشود .در اين تأسيسات نفت فوقسنگين با 9آن در 20سال گذشته نيز حدود 9/5درصد بوده است .در سال 2008سهم
نمودار ( :)3روند تاريخي ذخاير نفتي الجزاير ,آنگوال ,اكوادور ,قطر ,ليبي ,نيجريه و اندونزي
15
شماره - 124اسفند ماه 1388
كاهشهاي توليد اوپك در چند اجالس گذشته بر مبناي سطح توليد كنوني 12/0 9/0 10/0 2000
بوده است و در صورت ادامة سياست اوپك مبني بر كاهش سطح توليد به منظور 11/5 9/0 10/0 2001
موفقيت آن و پايبندي اعضاء ،تجديد نظر در سهميه هر يك از اعضاء ضروري 11/5 8/6 10/9 2002
است كه در اين صورت ونزوئال سهمية بيشتري را مطالبه خواهد كرد چرا كه 11/5 8/4 9/4 2003
در سال 2006وزير نفت ونزوئال يكي از اهداف پروژه Magna Reserveرا 11/5 8/7 9/7 2004
كسب سهميه ،توليد بيشتر در اوپك ذكر كرده بود .اما چند نكته اساسي در مورد 11/5 8/6 9/5 2005
اين مسئله مطرح است اوالً چرا اوپك بدون اينكه تغييري در تعريف خود از 11/1 9/3 9/4 2006
ذخاير اثبات شده داشته باشد اين ذخاير را به آمار ذخاير اثبات شدة نفت ونزوئال * 9/0 10/4 9/2 2007
افزوده است و اصوالً لحاظ نمودن اين ذخاير به ذخاير اثبات شدة نفت ونزوئال * 8/4 16/8 9/4 2008
با تعريف كنوني اوپك از ذخاير اثبات شده نادرست است .دوم ًا توليد نفت خام Source: Annual statistical bulletin 2008,
OPEC, Vienna, Austria, 2009
هاي غير مرسوم و ميعانات گازي در سهميههاي توليد اوپك لحاظ نميشود و
مبنا قراردادن اين ذخاير به منظور چانهزني براي كسب سهميه توليد بيشتر ،منطقي * اعداد فوق بر اساس هدف توليد اوپك ميباشد و سهميه توليد محسوب
نميشود .از سال 2006تصميمهاي اتخاذشده توسط اوپك به منظور تغيير در
نيست. توليد اوپك بر مبناي سقف رسمي سهميههاي توليد نبودهاست ,بلكه براساس
منابع در دفتر نشريه موجود است توليد ماههاي قبلي اعضاء بودهاست.
16
شماره - 124اسفند ماه 1388
17
شماره - 124اسفند ماه 1388
بخشها است .بنابراين در اين روابط ايران مختص تنها ارتباط با
شرايط و با توجه به موقعيت ايران کشورهاي اسالمي نيست .بعضي
در منطقه ،هرچند ميتوان در توسعة دليل روابط خوب و سازندة ايران
حوزههاي نفت و گاز از چينيها با همسايگانش را فرهنگ اسالمي
استفاده كرد اما بايد در سياستهاي كشورهاي همسايه ميدانند ،اما در
خارجي خود مواظب باشيم. صورتي که بعضي از همسايگان ما
دکترعلي مبيني دهکردي- جزء كشورهاي اسالمي محسوب
رئيس مؤسسة مطالعات بينالمللي نميشوند ،اما ايران با آنها روابط
انرژي -به عنوان دومين سخنران حسنهاي دارد .نمونة آن نيز كشور
اين مراسم با اشاره به آمارهاي توليد ارمنستان است كه رابطة خوب و
نفت خام و گاز طبيعي كشور در نزديکي بين دو كشور برقرار است.
سال گذشته گفت :توليد نفت خام پس از ديدگاه ايران منطقهگرايي
در سال 1470 ،1387ميليون بشکه موضوعي فراتر از اسالم است.
و توليد گاز 1426ميليون بشکه ملکي با اشاره به فشارهاي
معادل نفت خام بوده و اين نشان آمريکا به ايران اضافه كرد :آنها فشار
از صادرات بخشي از نفت خام و زيادي به كشورمان وارد كردهاند و
گاز طبيعي كشور است .بخش ديگر حدود 15مصوبه در سناي آمريکا
اين حاملها نيز به پااليشگاهها ارسال ميشود تغيير خواهند داد .همچنين به خاطر تحميل عليه ايران تصويب شده تا فعاليت ايران تنها
تا به مصرف داخلي رسد .ايران از نظر ذخاير فشارهاي سياسي به ايران ،ما نگران حذف به منطقة خودش محدود شود .اين امر به دليل
نفتي با 137/6ميليارد بشکه نفت خام بعد از ايران از عرضة انرژي هستيم. ازدياد پايگاههاي آمريکايي دراطراف ايران
عربستان با 264/1ميليارد بشکه ذخيرة درجا، وي در پايان در خصوص راهكارهاي است و هيچ کشوري در دنيا به اندازۀ ايران
در مقام دوم قرار دارد. بهينة استفاده از گاز نيز افزود :پتروشيمي در محاصرۀ پايگاههاي آمريکا در گوشه و
البتهبااکتشافاتجديدوازديادنرخبازيافت ارزش بيشتري نسبت به نفتخام يا گاز کنار منطقه خود نيست و اين دليل محکمي بر
نفت خام از مخازن ميتوانيم باعث افزايش طبيعي دارد اما بايد بررسي كرد که هر يک در نگرانيهاي امنيتي آمريکا از کشورمان است.
حجم ذخيرة درجا شويم كه اين امر خود به کجا ميتواند براي اقتصاد کشور نقطة بهينه از طرفي پيشبينيها نشان از رشد
تکنولوژي جديد و سرمايهگذاري نياز دارد .در را ايجاد كند .به عنوان مثال ميتوان گاز را تقاضاي جهاني انرژي در آيندة پيشرو دارد
حوزۀ گاز نيز ايران بعد از روسيه بيشترين حجم به LNGتبديل كرد و به آمريکا و انگلستان که بيشتر اين تقاضا در چين و هند خواهد
ذخاير گازي جهان را با 29/6تريليون مترمکعب فروخت ،يا آنکه به چاههاي نفتي تزريق كرد بود .ا ّما با اين وجود براي ايران به عنوان
گاز در اختيار دارد ،كه متأسفانه با وجود حجم و نفتخام بيشتري بدست آورد و يا براي يك عرضهکنندۀ نفت خام ،تقاضا بسيار مهم
باالي ذخاير درجا ،سهم زيادي در مبادالت گاز توليد برق مصرف كرد كه البته رسيدن به نقطة است .با رشد و توسعة کشورها انتظار ميرود
منطقهاي و جهاني ندارد. بهينه در مصرف حاملهاي انرژي به توافق تا تقاضاها نيز افزايش يابد .هماکنون ما مشکل
هماكنون واردات فرآوردههاي نفتي ما و همبستگي بين وزارتهاي نيرو و نفت و تقاضا براي نفت خام توليدي نداريم.
گاز مايع ،نفت -گاز و بنزين هواپيما است که سازمان انرژي اتمي نياز دارد. اما نگرانيهايي براي آينده وجود دارد،
بنزين بيشترين سهم را دارد كه خوشبختانه از سوي ديگر با وجود آنکه صنعت نفت زيرا در آينده عرضهکنندههاي قوي همچون
پس از اعمال سهميهبندي روند واردات در كشور ما سالهاست يك صنعت اصلي عراق به بازار وارد ميشوند .از اين رو
بنزين کاهش يافته و به 20ميليون ليتر در روز است ولي اكنون ابزارها و تکنولوژيهاي تقاضاي نفتخام در آينده همچون امروز
رسيده است .البته آمار حجم واردات هنوز موردنياز خود را از کشور چين که به تازگي چندان مطمئن نيست .چرا كه عالوه بر
هم گوياي تبادالت غيرقانوني اين فرآوردهها به اين صنعت ورود پيدا كرده تهيه ميكنيم كه ورود عرضهكنندگان جديد ،ورود انرژيهاي
به ويژه نفت -گاز است که براي جلوگيري اين امر نشانة عدم استفادة بهينه از فرصتهاي تجديدپذير نيز بر مصرف نفت خام اثر
از قاچاق بايد قيمتگذاري مناسبي بر اين ايجاد شده توسط صنعت نفت براي ديگر گذاشته و حامل انرژي مصرفي غالب را
18
شماره - 124اسفند ماه 1388
ارزشهاي بنيادين حاكم بر بخش انرژي، منظور مبادالت منطقهاي نفت خام در نظر فرآوردهها اعمال گردد.
مباحث آيندهنگري در مبادالت انرژي ،تحليل دارد ،خطلوله نكا -جاسك است كه 2000 وي با بيان اينکه حجم صادرات نفتخام
بازارهاي منطقهاي و جهاني ،تحليل نقاط کيلومتر طول دارد و قرار است تا نفت خام و فرآوردههاي نفتي ايران چندان چشمگير
قوت و ضعف موجود در كشور در مقايسه با کشورهاي آسياي ميانه را به خليج فارس نيست ،اظهار داشت :صادرات نفت خام
رقباي پيشگام جهاني و شناخت فرصتها و منتقل نمايد .توليد LNGاز فاز 12پارس ايران به کشورهاي آسيايي به اينگونه است
بهبود نقش اثرگذاري كشورمان در بازارهاي جنوبي و صادرات آن به ژاپن و کشورهاي که 740هزار بشکه در روز به ژاپن410 ،
بينالمللي است. اروپايي نيز در حال پيگيري است .همچنين هزار بشکه به چين و 120هزار بشکه در روز
در ساختار جهاني ،وضعيت اقتصادي در قالب قرارداد کرسنت ،امارات بسيار به فرانسه و ايتاليا 80 ،هزار بشکه به هند و
كشورهاي جهان ،عرضه و تقاضاي انرژي و عالقهمند است تا گاز ايران را خريداري 300هزار بشکه در روز به بقيه کشورها صادر
بهطبع نفت خام را تحت تأثير قرار ميدهد .لذا نمايد كه البته از ديدگاه ايران اين قرارداد نياز ميشود و متأسفانه صادرات فرآورده نفتي
الزم است تا در اين مطالعه به سؤاالتي همچون، به بازنگري در قيمت دارد .عالوهبر طرحها و ايران تنها نفت کوره است که به دليل الگوي
حاملهاي اصلي انرژي در آينده چه خواهند پرو ژههاي مبادلة نفت و گاز در سطح منطقه و توليد نامناسب پااليشگاههاي داخلي است .در
بود ،چه سوختهايي جايگزين ميشوند و جهاني ،ايران طرح جامع انرژي را نيز با هدف خصوص مبادالت منطقهاي در حوزۀ گاز نيز
جايگاه ايرانبه عنوان يك عرضهكننده نفت خام، يكپارچگي و همبستگي بين وزارتهاي نفت متأسفانه با آنکه کشور ما داراي ذخاير عظيم
با توجه به پتانسيلهاي كشورمان كجاست؟ و نيرو در برنامه دارد كه مباحث اوليه اين گازطبيعي است ،ما يک واردکنندة خالص گاز
پاسخ داده شود .اين طرح در حال حاضر مراحل طرح در طي سال گذشته با مجلس مطرح هستيم و بيشترين حجم واردات گاز طبيعي
ابتدايي خود را طي ميكند و براي اجراي آن دو شد و مقرر شد اين طرح در مؤسسة مطالعه نيز از كشور ترکمنستان است.
سال زمان نياز است. بينالمللي انرژي انجام شود. البته ايران در نظر دارد تا مبادالت انرژي
در ادامه دكتر نرسي قربان _مدير وي در ادامه با اشاره به اهداف كلي اين خود را در منطقه توسعه دهد و در اين راستا
عامل شركت بينالمللي تبديل گاز به مايع طرح گفت :هدف ما تهية چشمانداز انرژي نيز طرحهايي را تعريف نموده که يکي از
ناروكنگان -با ارائه راهكارهاي تأمين امنيت در افق 1403و سند راهبردي مديريت جامع آنها خط لولة صلح بين ايران ،پاکستان و هند
درازمدت عرضه نفت و گاز گفت :يكي از انرژي در افق 20ساله كشور است .از اهداف است كه قرار است 30ميليون مترمکعب در
راهحلهاي عرضه دراز مدت انرژي ،استفاده ديگر اين طرح ،استخراج و تدوين اصول و روز گاز را منتقل نمايد .در اين طرح هماكنون
از پتانسيل حوزۀ نفتي كاشاگان در پاکستان وارد مذاکره شده و هند نيز
درياي خزر است كه در حال حاضر اعالم آمادگي نموده است .هزينه
حجم توليدي آن حدود 1/5ميليون برآوردي اجراي اين طرح نزديك به
بشكه در روز است و در صورت 7ميليارد دالر است.
سرمايهگذاري كافي ،توانايي توليد هدف ديگر ايران براي ورود
تا 5ميليون بشكه در روز را دارد. به مبادالت منطقهاي و جهاني گاز،
ما ميتوانيم نفت توليدي اين ميدان خط لوله نابوکو است که متأسفانه در
را توسط خطوط لوله به پااليشگاه توافقات اخير بين كشورهاي درگير در
تهران و تبريز انتقال دهيم و در اينطرح،ايرانازليستتأمينكنندگان
مقابل در خليج فارس معادل آن اين خطلوله حذف شده است.
را تحويل دهيم .با اين كار عالوهبر ظرفيت اين خط لوله 8ميليارد متر
دريافت حق ترانزيت نفت خام، مکعب در سال است كه با توجه به
هزينة انتقال نفت خام جنوب كشور پتانسيل محدود قزاقستان و آذربايجان
به پااليشگاههاي شمالي حذف در تأمين گاز موردنياز اين خط لوله،
ميشود .تعامالت منطقهاي در انتظار ميرود تا به ايران نيز به عنوان
سوآپ و انتقال نفتخام فرصت يك تأمينكننده گاز طبيعي نياز باشد.
ديگري است كه به دليل موقعيت خط لولة ديگري كه ايران به
19
شماره - 124اسفند ماه 1388
سهم گاز طبيعي در توليد برق در ايران 75 كشورهاي ارمنستان و تركمنستان توسط ژئوپلتيك كشورمان در اختيار داريم.
درصد است در حالي كه اين حامل در شبكه برق ايران انجام ميشود. وي در ادامه گفت :اما در حوزۀ گاز،
آمريكا 19درصد سهم دارد .در مقابل سهم شبكههاي به هم پيوسته برق در دنيا منافع راهكار مناسب افزايش توليد گاز طبيعي به 3
سوخت مايع در توليد برق در ايران 25 گستردهاي را نصيب كشورهاي عضو شبكه برابر توليد فعلي و برنامهريزي در چگونگي
درصد هدفگذاري شده و سهم زغالسنگ ميكند كه شامل ،بهكارگيري بهينة ظرفيتهاي استفاده از گازطبيعي به منظور اشتغالزايي
در توليد برق در ايران صفر درصد است، نصب شده دركشورهاي عضو و ايجاد و آباداني و تزريق به چاههاي نفتي است.
در حالي كه آمريكا در توليد برق 2درصد قابليت انعطافپذيري و بهبود قابليت اطمينان ايران ميتواند بزرگترين توليدكنندۀ سيمان
سوخت مايع و 82درصد از زغالسنگ به شبكه است .كشورهاي عضو اين شبكهها و فوالد و صنايع پتروشيمي باشد ،به شرط
استفاده ميكند .لذا الزم است تا شرايط هر را ميتوان به 4سطح تقسيم كرد .سطح 4 آنكه توليد گاز خود را افزايش دهد .از سوي
كشور نسبت به شرايط مشابه سنجيده شود .از كشورهاي فقيري مانند عراق و افغانستان ديگر تعامالت گازي در منطقه نيز نقش
سوي ديگر به منظور بهبود شرايط اقتصادي هستند كه صنعت آنها با كمبود برق مواجه بسيار مهم به ايران خواهد داد ،بنابراين در
صنعت برق ،راهكارهايي براي كاهش هزينة است .سطح 3كشورهايي هستند كه از حالت حد امكان ايران بايد در تعامالت خود ،نقش
سوخت و افزايش كيفيت فركانس شبكه بحران خارج شده ،اما فقر سرمايه و عدم توان يك كشور ترانزيت را به عهده گيرد و يا
وجود دارد كه شامل استفاده از سيكل تركيبي فني احداث نيروگاه مشكل اصلي آنها است. خريد گاز از كشور توليدكننده و فروش آن به
در توليد برق ،كاهش ضريب بهرهبرداري سطح 2كشورهايي همچون تركيه هستند كه كشور مصرفكننده از فرصتهاي اقتصادي
از نيروگاههاي كوچك ،باال بردن راندمان
عملكرد نيروگاههاي موجود تا مقادير اسمي
و استفاده از سوختهاي ارزانقيمت همچون
زغالسنگ است.
به منظور افزايش كيفيت فركانس
شبكه نيز ميتوان افزايش ظرفيت واحدهاي
مشاركتكننده در كنترل فركانس ،تنظيم بهينة
پارامترهاي واحدهاي توليد برق ،استفاده
كامل از سيستمهاي كنترل يكپارچة توليد
و استفاده بيشتر از واحدهاي برق-آبي را
در برنامه قرار داد .همچنين كنترل فركانس
واحدهاي ذخيره ،تجهيز نيروگاههاي ذخيره
همچون نيروگاه لرستان و شناسايي امكانات از شرايط مناسبي در حوزۀ برق برخوردار و سياسي آن بهرهبرداري نمايد.
و قابليتهاي سيستمها و تنظيم نقطة بهينة هستند و تجديد ساختار صنعت برق در آنها در ادامه جلسه وحيد گوهري -مشاور
عملكرد مولدها و استفاده از سيستم كنترل صورت گرفته است .سطح 1نيز كشورهايي مدير عامل و رئيس گروه مطالعات برون
از راه دور و تهية مدل ديناميكي يكپارچه همچون امارات هستند كه تأمين برق در آنها مرزي شركت توانير– نحوۀ ارتباط با
براي كل شبكه از جمله اقدامات مؤثر در اين به جهت حفظ رقابتپذيري در سطح جهاني كشورهاي همسايه در حوزۀ فعاليت وزارت
افزايش كيفيت برق توزيعي در شبكه است. است تا سيستمهاي خود را تا حد امكان، نيرو را به 4دسته تقسيم كرد و گفت :ارتباط
وي در ادامه با تأكيد بر مبادالت الكتريكي اقتصادي اداره كنند .اين كشورها براي رسيدن ما با كشورهاي همسايه شامل صادرات انرژي
ايران و عراق افزود :هماكنون ما بيشترين سهم به سطح ادارة اقتصادي سيستمهاي خود بايد به عراق ،تركيه ،پاكستان و افغانستان ،واردات
صادراتي برق به عراق را داريم و صادرات ما 2فاكتور را در نظر گيرند ،اول ،كاهش هزينة انرژي الكتريكي از تركمنستان ،مبادالت برق با
حدود 700مگاوات است .همچنين احداث سوخت و دوم ،انتخاب نقاط مناسب جهت كشور آذربايجان و كشور ارمنستان و در آخر
چند نيروگاه نيز توسط شركت ايراني مپنا در اتصال به شبكه است. استفاده از ظرفيت شبكه داخلي جهت انتقال
اين كشور در دست اقدام است. گوهري با اشاره به تفاوت سوختهاي برق از تركمنستان به تركيه و از آذربايجان به
در ادامه همايون حائري – مدير عامل مصرفي در صنعت برق ايران و آمريكا گفت: نخجوان است .در حال حاضر كنترل فركانس
20
شماره - 124اسفند ماه 1388
نسبت به صادرات آن است چرا كه استفاده از تجارت برق ،مطالعه در خصوص قراردادهاي شركت مديريت شبكه برق ايران -با بيان
گاز براي عمران و آباداني سود و صرفه بيشتري ث فنيطوالنيمدت و توجه بيشتر بر مباح آماري از عملكرد وزارت نيرو گفت :طبق
دارد .بنابراين بايد قيمت گاز در داخل ارزان و چون ساختارهاي نرمافزاري و سختافزاري آمار سال 87حدود 53هزار مگاوات نيروگاه
مناسب باشد تا برق نيز ارزانتر و رقابتيتر در ميتواند پتانسيلهاي ما را از حالت بالقوه به احداث شده و با مصرف 38هزار مگاواتي در
بازارهاي دنيا به فروش رسد. بالفعل تبديل نمايد .ايران همسايگان متنوعي دورۀ پيك مصرف ،ايران در منطقه از لحاظ
خوشبختانه به دليل نبود فشار سياسي در دارد كه در حال حاضر اكثر قراردادهاي با توليد و مصرف رتبة نخست را دارد .حدود
بازار برق ،ما ميتوانيم به صادرات برق نگاه آنها كوتاهمدت است. 102هزار كيلومتر شبكه سراسري انتقال و
استراتژيك داشته و از طريق برق كشورهاي با توجه به هزينههاي باالي احداث توزيع داريم و هماكنون نيز 27هزار كيلومتر
همسايه و حتي كشورهاي شمال آفريقا را خطوط انتقال و ريسك قراردادي در شبكة جديد در حال احداث است .با سطح
به خود وابسته كنيم .البته ارايه تمامي اين پروژههاي صنعت برق ،بايد مدت قراردادها توليد سال ،1387حدود 43/5ميليارد متر
خدمات بايد با ديدگاه اقتصادي انجام شود و حداقل 10ساله باشد و به فاكتور ريسك در مكعب گاز طبيعي 4/4 ،ميليارد ليتر گازوئيل
در نرخ خدمات فعلي ارايه شده به همسايگان ساختار قرارداد توجه شود .چرا كه تجربه و 9ميليارد ليتر نفت كوره براي توليد برق
تجديدنظر كنيم .ما بايد در مقابل خدمات ارايه ثابت كرده طرفهاي قرارداد تنها 3-2سال به مصرف شده است.
شده ،مبلغ آن را دريافت كنيم .به عنوان مثال ما تعهدات خود پايبند بوده و پس از آن تعهدات وي با بيان اينكه ذخيرهسازي برق در
فركانس كشورهاي همسايه را كنترل ميكنيم، خود را فراموش ميكنند كه به دليل عدم ذكر تابستان و عرضة آن در زمستان به منظور استفاده
از تفاوت قيمتهاي فصلي روش مناسبي
نيست ،ادامه داد :در زمستان گازي براي توليد
برق وجود ندارد و حجم واردات گازوئيل براي
ذخيرهسازي نيز مقرون به صرفه نيست و حتي
زيانده است .در حال حاضر ما با 7كشور هممرز
خشكي،اتصالشبكةالكتريكيداريموبراياين
ارتباط 1580مگاوات ظرفيتسازي كردهايم .در
سال 87از همسايههاي خود 1700گيگاوات
ساعت برق وارد و حدود 2درصد برق توليدي
را صادر كردهايم كه اين امر مورد تأييد وزارت
امورخارجه بوده و تأكيد بر توسعة اين روابط
دارد .شبكه ارتباطي ما در شمال با آذربايجان ،در
اما در مقابل آن هزينهاي دريافت نميكنيم. بندهاي الزم در قرارداد و ديگر موارد سياسي، غرب با عراق و در جنوب با دبي ارتباط دارد.
بنابراين الزم است تا در قالب يك مدل كامل متأسفانه امكان اعتراض وجود ندارد .چرا كه دبي به لحاظ ذخاير نفت و گاز كشور فقيري
اين نوع خدمات قيمتگذاري شود. با يك اعتراض وزارت خارجه ،مسئوالن است و عالقهمند است تا ايران را به عنوان منبع
وي در ادامه با اشاره به اينكه در آينده امنيتي و سياسي وارد ماجرا ميشوند. مطمئن برق در كنار خود داشته باشد.
توان صادرات برق با افزايش مصرف داخل، حائري در ادامه با اذعان عدم ارتباط متوازن وي با تأکيد بر نهادينه كردن تجارت برق
كاهش مييابد گفت :در حال حاضر ما بين نرخ صادراتي برق و گاز به كشورهاي ادامه داد ،اگر ما بتوانيم بر روي گزينة عراق
ساالنه 5-3هزار مگاوات نيروگاه جديد به همسايه اضافه كرد :در صورت متوازن نبودن و سوريه و سپس كشورهاي مصر و شمال
شبكه اضافهميكنيم كه اين روند با توجه به نرخ صادراتي اين دو حامل انرژي ،يكي از آنها آفريقا متمركز شده و يك شبكة ارتباطي بزرگ
محدوديت در مصرف گاز و رشد افزايشي سبب حذف ديگري خواهد شد .به عنوان مثال از ايران تا شمال آفريقا ايجاد كنيم ،بسيار
ساالنه مصرف ،در آينده با مشكل مواجه ما به تركيه هم برق و هم گاز ميفروشيم .حال موفق خواهيم بود .براي نهادينه كردن تجارت
خواهد بود ،بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه اگر نرخ صادراتي اين دو حامل متوازن نباشد، برق بايد به مطالعات امكانسنجي بسيار بها
كشورمان در بخش برق نيز در آينده مانند گاز يكي سبب حذف ديگر ميشود .البته از ديدگاه دهيم و در ساختار قراردادي تا حدامكان،
واردكنندة خالص خواهد بود. ما مصرف داخلي گاز به مراتب گزينة بهتري ريسك نكنيم .پيشنهاد يك تعرفة منصفانه در
21
شماره - 124اسفند ماه 1388
فضاي آبادان
در روزهاي
م ّلي شدن
صنعت نفت
خاطرات مهندس حسن خسرويزاده
وقتي نفت ملي شد ،مهندس حسن خسرويزاده 18 ،ساله و در شرکت نفت کارآموز بود .درس ميخواند و در واحد تقطير پااليشگاه
هم کار ميکرد .او از سه سال پيش از آن ( ،)1326زماني که هنوز 16سالش نشده بود ،وارد صنعت نفت شد.
بخشي از تحصيالت دبيرستان و تحصيالت دانشگاهي را در دانشکدة فني نفت آبادان انجام داد .از اولين کساني بود که به شيراز
رفت و در صنعت درحال تأسيس پتروشيمي مشغول کار شد و کارخانة کودشيميايي را راهاندازي کرد .در 1344بهعنوان مجري طرح
پتروشيمي ،به آبادان منتقل شد و پس از اتمام پروژه ،به شرکت ملي گاز رفت و بهعنوان اولين و آخرين کارشناس عالي اقتصاد مهندسي،
در صنعت گاز شروع به کار کرد.
طرح گازرساني فعلي را خسرويزاده به اتفاق چند نفر ديگر تهيه کرده بودند .وي در سال 1350به امور بازاريابي صادرات در
مديريت امور بينالمللي منتقل شد و در آنجا مسئول صادرات و واردات فرآورده بود .خسرويزاده در گزارشي که براي مدير امور
بينالملل نفت تهيه کرد ،اظهار نظر کرد که به علت انجام پروژههاي متعددي که در حال انجام است ،ما در آينده مقادير زيادي گاز مايع
خواهيم داشت .و در ايران و جهان عرضة اضافي اين محصول به وجود خواهد آمد و اگر الپيجي بيحساب وارد بازار شود ،قيمت آن
به سطح نفت کوره تنزل پيدا خواهد کرد ،و اين موضوع بر قيمت نفت خام هم اثر خواهد گذاشت.
اين گزارش مورد استقبال مديران صنعت نفت قرار گرفت و از خسرويزاده خواسته شد كه به برنامهريزي تلفيقي برود (از سال 53
تا .)63در آنجا او براي اظهارنظر در مسائل مختلف مربوط به گاز و گاز مايع به جلسات اوپک فرستاده شد و به عنوان يکي از نمايندگان
هيأت ايران در جلسات اوپک شرکت ميکرد .آخرين سمت او در آنجا مسئول برنامهريزي تلفيقي شرکت نفت بود .و در اين سمت
در نهادهاي تصميمگيري براي بيان نقطه نظر شرکت نفت شرکت ميکرد.خسرويزاده از افراد نادري است که تقريب ًا در همة بخشهاي
صنعت نفت بوده است.
از سال 63تا 73به شرکت نفت فالت قاره ،بهعنوان مشاور هيأت مديره منتقل شد و در تيرماه 1373بازنشسته شد.در سال ،73
وقتي مقدمات تشکيل مؤسسه مطالعات بينالمللي انرژي فراهم شد ،از خسرويزاده درخواست همکاري شد .بعداً به شركت ملي پااليش
و پخش فرآوردههاي نفتي رفت و تا تشکيل دولت نهم ،در آنجا مشاور هيأت مديره بود .اين گزارش بر اساس گفتگويي با ايشان تنظيم
شده است.
22
شماره - 124اسفند ماه 1388
زمان رضاشاه آن قرارداد لغو شد و جلسات همين تاکسيها هم نميتوانستند در بريم به نگاهي به فضاي آبادان پيش از ملي شدن
عديدهاي که در بعضي از آنها خود رضاشاه همه جا بروند .شنيده بودم که جلو باشگاههاي بيفکنيم .رفتار انگليسيها با کارکنان ايراني
هم شرکت ميکرد ،تشکيل شد و در نتيجه مخصوص انگليسيها تابلويي زده بودند که شرکت نفت تحت تأثير نگاه آنها به دولت
قرارداد جديدي در 1933بسته شد .البته در «ورود ايرانيها و سگ ممنوع» .خودم شاهد ايران بود که آن را دستنشاندة مطيع خود
اين قرارداد تمديد شده انگليسيها امتيازهاي بودم که يک سرتيپ ايراني ميخواست به ميدانستند .رفتارشان با کارکنان ايراني بسيار
ناچيزي ميدهند ،اما درعوض به اين ترتيب رستوران «انکس» که مخصوص انگليسيها تحقير آميز و غيرقابل تحمل بود .اطالعات را
قرارداد مذکور را تمديد ميکنند .آنها 16 بود برود .به او گفتند آيا اجازه داريد؟ و چون به سختي نزد خود نگه ميداشتند و اصراري
درصد درآمد نفت را به ايران ميدادند .وقتي اجازه نداشت او را از آنجا بيرون کردند. داشتند که از رشد ايرانيان به شدت جلوگيري
عربستان قراردادي با شرکت آرامکو بست حتي براي کارمندان ايراني نيز سلسله کنند.
که براساس 50-50بود ،ايران هم خواستار مراتب و مرزبندي رعايت ميشد .اين ال زماني براي خود من يک مسألة مث ً
قراردادي با سهمية مشابهي شد .اما انگليسيها کارمندان در دو محلة باواردة شمالي و جنوبي علمي پيش آمده بود .نزد يکي از انگليسيها
موافقت نکردند .لذا مجلس و مردم به طريق زندگي ميکردند ،شمالي براي کارمندان رفتم که گفته ميشد در اين زمينه اطالعاتي
ديگري عمل کردند و تظاهرات فراواني عليه سطح باالتر و جنوبي براي کارمنداني که دارد .وقتي سؤالم را مطرح کردم ،گفت «يعني
شرکت سابق نفت برپا شد .با اين همه وقتي سطحشان پايينتر بود .کارگران و کارمندان اين موضوع را به شما بياموزم که بياييد جاي
انگليسيها حاضر به همان 50-50شدند ،ديگر جزء در بهمنشير و فرحآباد و بهار ميتوانستند مرا بگيريد؟»
ايرانيان زير بار نرفتند و نفت ملي شد. زندگي کنند. بسياري ديگر از سؤالهايي بود که
و اما ملي شدن صنعت نفت موافقان و با چنين نگاهي به ايرانيان بود که وقتي کارگران و استادکاران ايراني از انگليسيها
مخالفاني دارد .مخالفان ملي شدن معتقدند نفت ملي شد ،انگليسيها باور نميکردند که ال پرسيدهميپرسيدند و جواب نميگرفتند .مث ً
در آخرين قرارداد پيشنهادي انگليس بودند که در فالن لوله چه اتفاقهايي
(قراردادي که ويليام استوکس ،مهردار ميافتد ،و جوابي که گرفته بودند ،اين
سلطنتي انگليس با خود آورده بود) انگليسيهايي که از ايران رفته بودند ،در بود« :فقط خدا ميداند و باراساحاب».
امتيازهاي فراوان و رقم درشتي براي محلي نزديک ايران منتظر مانده بودند تا («باراساحاب» ،يعني رئيس بزرگ).
ايران در بر داشت ،و با امتيازهايي که ايرانيان از آنها التماس كنند تا برگردند و وقتي انگليسيها يک ايراني را ميديدند
عالوه بر سهم ،50-50همراه بود، کارها را دوباره راه بيندازند که در او عالقه و پتانسيل و استعدادي
مناسب بود .و باالخره آن قرار داد به وجود دارد ،به شکلهاي ناشايسته ،يا
اتمام ميرسيد و سپس ما خودمان صاحب ايرانيان بتوانند آن را اداره کنند .انگليسيهايي ظريف ،سعي ميکردند که شخصيت او را
منابع نفت خودمان بوديم و فقط خودمان آن که از ايران رفته بودند ،در محلي نزديک خرد کنند و شوق را در او بخشکانند .ايرانيان
را اداره مي کرديم .يکي از اين افراد مرحوم ايران منتظر مانده بودند تا ايرانيان از روي را به نحو تحقيرآميزي با حرکت انگشت
دکتر رضا فالح بود .عدهاي هم بعدها گفتند درماندگي از آنها التماس کنان بخواهند احضار ميکردند .تا وقتي شخصيت افراد
ملي کردن نفت سبب شد که کودتايي صورت که برگردند و کارها را دوباره براه بيندازند. را نميشکستند ،راحت نميشدند و اعتماد
بگيرد و کنسرسيومي تشکيل بشود ،که ما در اما اينطور نشد و ايرانيان با سربلندي تمام نميکردند.
آن سهم جالبي نداشتيم .بعالوه اگر در قرارداد کارها را خود به تنهايي انجام دادند و حتي آبادان چند محله داشت .محله بريم فقط
پيشين ما فقط با شرکت سابق نفت سروکار کارخانة روغنسازي را که تا آن زمان به علت مختص انگليسيها بود .وسايط نقلية عمومي
داشتيم ،در کنسرسيوم عالوه بر آن شرکت، مشکالتي که داشت انگليسيها بکار نينداخته اجازة ورود به بريم را نداشتند .رستورانهايي
با امريکا هم طرف شده بوديم و فرانسه و بودند ،ايرانيان آن اشکاالت را مرتفع کردند و و حتي نانواييهايي بود که فقط مخصوص
کشورهاي ديگر هم هر کدام سهمي در آن آن را بهکار انداختند. انگليسيها بود .کارگراني که براي کار براي
داشتند .از آن مهمتر ،اگر قرارداد با انگليسيها قرارداد نفت در زمان ويليام ناکس دارسي انگليسيها سوار اتوبوس ميشدند ،پيش از
مدتدار بود ،مدت قرارداد با کنسرسيوم تا انگليسي با انگلستان بسته شده بود و بعدها ورود به بريم از اتوبوسها پياده ميشدند .بعدها
تمام شدن منابع نفت ما بوده است .بنابراين شرکت نفت ايران و انگليس تشکيل شد. يک تاکسيراني به نام گلستان بهوجود آمد که
بهتر بود که ما نفت را ملي نميکرديم و در اين قرارداد سراسر ايران ،جز پنج استان مجوز مخصوص داشت و فقط افراد خاصي
قراردادهاي پيشنهادي انگليس را ميپذيرفتيم. شمالي کشور به انگليس واگذار شد .در ميتوانستند سوار تاکسيهاي آن شوند .اما
23
شماره - 124اسفند ماه 1388
صنايع بزرگ مملکت را تشکيل ميدهند. گروه تقسيم شدند .کنسرسيوم عدة محدودي عده اي هم به شدت موافق ملي شدن
پااليشگاههاي کشور در آن زمان منحصر از اين افراد را به خدمت گرفت ،زيرا احتياج صنعت نفت هستند و براي آن مزاياي داخلي
به پااليشگاه آبادان و يک پااليشگاه کوچک به همة آنها نداشت .تعدادي از آنها در آبادان و خارجي فراواني قائلند .به نظر اين عده،
کرمانشاه بود .اما امروز 9پااليشگاه داريم. در شرکت نفت به واحد غيرصنعتي منتقل از لحاظ داخلي ملي شدن همه چيز ما را
از پيامدهاي ملي شدن نفت بود که شدند .عدهاي از آنها خودشان را به تهران به نحو مثبتي تغيير داد .ما يک کشور عقب
افرادي براي صنعت پااليش تربيت شدند. منتقل کردند و پروژهها و طرحهاي عظيمي افتادة کشاورزي بوديم که مهمترين صادرات
افراد فوقالعاده خوبي را در صنعت پااليش را در تهران در صنعت نفت طرح و اجرا ما فرش بود و مقداري محصوالت ديگر،
داريم . کردند و باعث توسعة همه جانبة صنعت نفت مانند شاخ و روده صادرات ديگري نداشتيم.
نکتة ديگري که شايد کمتر به آن توجه در زمينة نفت و پااليش و پخش و گاز و وقتي نفت ملي شد ،ما در تمام زمينهها رشد
ميشود ،تأثير ملي شدن در زمينة کشاورزي پتروشيمي شدند. کرديم.
است .پيش از ملي شدن خوزستان عمدت ًا در زمان جنگ دوم جهاني ،شرکت نفت
يک منطقه لم يزرع بود .عده اي رفتند و از انواع فعاليتها در صنعت نفت ايران و انگليس براي اين که جلو توقف
دکتر مصدق اجازه گرفتند و در آنجا به کار فعاليت صنعت نفت به دو دسته تقسيم فعاليتهاي صنعت نفت را بگيرد تمهيداتي
کشاورزي و برنجکاري پرداختند .پيش از آن، ميشود :عملياتي که تخصص بسيار بااليي انديشيده بود .در آن موقع هر آن احتمال
در آن منطقه فقط کشاورزي مختصري در الزم ندارد ،و قسمتي که در آن تخصصهايي حملة ارتش متحدين بود .از اين رو شرکت
رامهرمز و در دزفول داشتيم .به اين ترتيب علمي الزم است ،مانند مهندسي مخازن که نفت انگليس تعداد زيادي از افراد را ،چندبرابر
کشاورزي در زمينههاي مختلف توسعه زمينة بسيار پيچيده و پيشرفتهاي است .شرکت افراد واقع ًا مورد نياز ،به خدمت گرفته بود تا
پيدا کرد ،به طوري که امروز بسياري از نفت سابق تحت هيچ شرايطي اجازه نميداد اگر گروهي از آنها از بين رفتند ،گروهي ديگر
محصوالت کشاورزي ما از خوزستان تأمين ايرانيان از مهندسي مخازن سر دربياورند .پس فورا ً جاي آنها را بگيرند .تأسيسات هم طوري
ميشود .بعدها عده اي از کشاورزان اصفهان از کنسرسيوم براي عدهاي فرصت پيدا شد ساخته شده بود که توليد به هر حال ادامه يابد.
به آنجا آورده شدند که اغلب آنان از باغ که بروند در بخش مهندسي مخازن ،و آنها سوخت نيروي دريايي انگليس از نفت کورة
بدران ،دستگرد ،نجفآباد و غيره بودند. طرحهاي خوبي را در زمينههاي مختلف ايران تأمين ميشد و توقف نفت ايران براي
در زمان ملي شدن نفت ،ما صنايع صنعت نفت طرح و اجرا کردند .عدهاي انگليس غيرقابل تحمل بود .پس از جنگ
چنداني نداشتيم .پس از کنسرسيوم عدهاي نيز در تهران طرحهاي عظيمي براي صنعت انگلستان قصد داشت که اين عده را کم کند
از افراد کارآمد صنعت نفت استعفا کردند نفت ايجاد کردند ،فعاليتهاي نفت و گاز و عدة زيادي از نيروهاي مازاد را اخراج کند.
و صنايع مختلفي را در کشور پايه گذاري و پتروشيمي شکل گرفت و نضج گرفت و وقتي نفت ملي شد ،و پس از آن ،وقتي قرارداد
کردند .به اين ترتيب افراد کارورزيدهاي که هرکدام براي خود صنعتي شدند که امروز کنسرسيوم بسته شد ،اين افراد مازاد به چند
24
شماره - 124اسفند ماه 1388
و عبدالناصر ،برسر کار آمدند .پس از مدتي، نميديد که نيازهاي خود را از خارج بياورد، در صنعت نفت و نظام آن تربيت شده بودند،
عبدالناصر با الهام از ملي شدن صنعت نفت زيرا ايران آماده برآوردن اين نيازها به قيمت آزاد شدند و صنعت کشور را پايه گذاري
ايران کانال سوئز را ملي کرد .انگليسيها زير بسيار نازلي شده بود .به اين منظور کنسرسيوم کردند و در رشته هاي مختلف صنعتي شروع
بار نرفتند و به حملهاي نظامي دست زدند که ادارهاي به نام «کمک به توسعه صنايع داخلي» به فعاليت کردند و کشور را در جنبههاي
عالوه بر انگليس ،فرانسه و اسرائيل هم در آن ايجاد کرد. مختلف در جهت صنعتي شدن پيش بردند
دست داشتند .آنها شکست خوردند و کانال اين به نفع کنسرسيوم هم بود که به جاي و کار را به اينجا رساندند .ميتوان به جرأت
سوئز ملي شد و اين حلقة استعماري در آنجا اين که از خارج بياورد ،از داخل تأمين کند. گفت که آنچه امروز داريم سرماية اوليهاش از
که پوسيده شده بود ،پاره شد. اين از پيامدهاي ملي شدن بود .در اين باره آن دوران تأمين شد .هرچند بسياري از اين
اين واقعه در عراق هم تأثير گذاشت. ميتوان کتابها نوشت و بحثهاي فراوان کرد. تحوالت پس از تشکيل کنسرسيوم روي داد،
نخست وزير وقت عراق ،به نام نوري سعيد، که عدهاي از کار در شرکت نفت آزاد شدند،
نوکر حلقه بگوش انگليسيها بود و تمام تأثيرهاي خارجي درواقع خود تشکيل کنسرسيوم از نتايج ملي
جريانها را در جهت منافع انگليس هدايت دکتر مصدق پس از شرکت در ديوان شدن نفت بود.
ميکرد .وقتي ژنرال عبدالکريم قاسم ،که داوري بين المللي الهه (بهمنظور دفاع از به اين ترتيب بايد گفت که پس از تشکيل
عنصري ملي بود ،کودتا کرد و خاندان استفاده از حق حاکميت ايران براي ملي کردن کنسرسيوم ،کارکنان صنعت نفت چهار دسته
سلطنتي و نوري سعيد را برکنار کرد ،در عراق صنعت نفت و دعواي حقوقي با شرکت نفت شدند .عدهاي به مناطق نفتخيز رفتند و به
هم نوعي ملي شدن ،البته نه مثل ايران ،روي سابق) ،در راه مراجعت به ايران به مصر رفت کار مهندسي مخازن پرداختند .عدهاي در
داد .البته براثر کودتاهاي ديگري عبدالکريم .در آن زمان نحاس پاشا ،نخست وزير مصر کشاورزي مشغول فعاليت شدند .و عدهاي در
قاسم کشته شد و سرانجام صدام حسين بر بود (در زمان سلطنت ملک فاروق) .در مصر صنايع .عدهاي ديگر در تهران صنعت نفت
سر کار آمد .به هرحال ترديد نيست که اين استقبال جانانهاي از دکتر مصدق شد ،و مردم را توسعه دادند .اگر ملي شدن نبود ،چنين
اتفاقها براثر الهامي بود که از نهضت ملي مصر ،ازجمله کارگران مصري به طرفداري نيرويي نصيب ايران نميشد.
شدن صنعت نفت ايران نشأت ميگرفت. از او تظاهرات عظيمي برپا کردند .انگليسيها در زمان شرکت سابق نفت ،تمام احتياجات
درواقع بايد گفت براثر ملي شدن نفت، متوجه شدند که اگر نحاس پاشا بر سر کار صنعت نفت از انگلستان تأمين ميشد .اما وقتي
و واکنش انگليس به آن بود که بر ملتهاي بماند ،او هم هوس ميکند که به سراغ کانال نفت ملي شد ،مجبور شديم اين نيازها را از
جهان روشن شد که روابط کشورهاي اروپايي سوئز برود .اين بود که نحاس پاشا را برکنار داخل تأمين کنيم و اين باعث شد که صنعت
با کشورهاي غير اروپايي فقط به استعمار کردند .اين اقدام به شدت بر مردم مصر، نفت خودش صنايع بزرگي را بگرداند .مث ً
ال در
مستقيم ،از نوع استعمار هند ،مربوط نميشود. ازجمله بر ارتش مصر تأثير گذاشت .درنتيجه ريخته گري ،تأسيسات ،قطعه سازي.
کشورهايي هم بودند که مستعمرة مستقيم کودتايي عليه فاروق انجام شد و ژنرال نجيب به اين ترتيب وقتي کنسرسيوم آمد ،لزومي
25
شماره - 124اسفند ماه 1388
پااليشگاه آبادان حساس ترين و بزرگترين بدانيم انگلستان هم قابل کنار گذاشته شدن و قابل نبودند ،اما باري گرفتار روابط استعماري و زير
واحد اين پااليشگاه بود .وقتي انگليسيها آن شکستاست. فشار اقتصادي کشورهاي استعمارگر بودند.
را از کار انداختند و رفتند ،راهاندازي مجدد به اين ترتيب بود که به واقع يکي از ايران هيچ گاه مستعمرة مستقيم انگليس نبود ،اما
آن ،حتي خود ايرانيان ،را متعجب کرد .حتي گرههاي روحي و اجتماعي ايراني باز شد. همانطور که در جريان ملي شدن نفت معلوم
نگهداشتن آن تأسيسات هم کار بسيار اساسي پيش از ملي شدن صنعت نفت ،تعداد کارگران شد ،همچنان زير فشار و بهرهکشي انگليس
و عظيمي بود .هرگاه تأسيساتي خوابانده دولتي ايران رويهمرفته 60هزار نفر بود .نيمي قرار داشت .با اشعار به اين موضوع بود که
ال براي جلوگيري از ميشود نگهداري آن ،مث ً از اينها در کارخانجات نساجي اصفهان ،که جنبش غيرمتعهدها به سرکردگي نهرو (هند)،
زنگ زدگي ،شوخي نيست .با کار کنسرسيوم، ميگفتند شهرکارگري است ،کار ميکردند. سوکارنو (اندونزي) و عبدالناصر (مصر) پا
وقتي امريکاييها آمدند و انگليسيها برگشتند، بقيه در صنايع قند ،کبريت سازي ،مقوا سازي گرفت .حتي گفته ميشود که اصطالح «جهان
از آنچه ديدند تحت تأثير قرار گرفتند و و کارتن سازي .درحالي که صنايع نفت به سوم» پس از موضوع ملي شدن صنعت نفت
تحسين کردند. تنهايي 68هزار کارگر داشت ،يعني کل ايران بر سر زبانها افتاد .ماجراهاي ملي شدن کانال
اين را هم بايد گفت که پس از ملي کمتر از صنعت نفت. سوئز ،منابع مس در شيلي ،زامبيا ،کنگو همه
شدن ،آبادان با مشکالت کارگري روبهرو بهعالوه همزمان و براثر موج ملي شدن پس از ملي شدن صنعت نفت روي داد.
بود .خود من هم در اين مشکالت بودم و در صنعت نفت ،تشکل اجتماعي و سياسي هم در رابطة غيرعادالنه ،نابرابر و تحقيرآميز بين
اعتراضهايي شرکت داشتم که در آن شرايط ايران معنا پيدا کرد .البته پيش از آن حزب ايران کشورهاي استعمارگر سابق ،و بسياري ديگر
بجا نبود .بايد گفت که بيآن که بدانيم ،آلت فعاليتداشت،ودرواقعپيشنهادمليکردناولين از کشورهاي جهان برقرار بود ،که مثالهاي
دست حزب توده بوديم و تحت تأثير سخنان بار ازطرف حزب ايران مطرح شده بود .اما در آن رفتار انگليسيها در آبادان با کارکنان
هيجاني قرار ميگرفتيم .وضع طوري شده بود جريان ملي شدن نفت بود که اين گونه تشکلها محلي ،و ممنوعيت ايرانيان از بسياري از امور،
که دولت دکتر مصدق ناچار از اعالم رفتاري که با يک سرتيپ ايراني شد،
حکومت نظامي شده بود و عدهاي جلوگيري از پيشرفتهاي فني کارکنان
ماجراهاي ملي شدن کانال سوئز ،منابع مس
آن را «دولت قلدر» ميخواندند، ايراني در صنعت نفت و پااليشگاه،
در شيلي ،زامبيا ،کنگو همه پس از ملي شدن
آن هم در زماني که انگليس ناو بيان شد.
صنعت نفت روي داد
«موريشس» را براي مرعوب کردن همان طور که گفته شد ،در داخل
ايران به منطقه آورده بود و اوضاع ايران هم بسياري از پيشرفتها در
مستعد بحران بود .بعدها فهميديم که واقعيت ملموس و عملي پيدا کردند .حزب ايران ال در زمينة اصالحات زمينههاي مختلف ،مث ً
چه کار بدي کردهايم. بعدها هستة اصلي تشکيل جبهة ملي شد که به ارضي را بايد مديون ملي شدن دانست .بيداري
پس از 28مرداد هم کارکنان پااليشگاه دنبال يک تقلب انتخاباتي شکل گرفت و بعدها ملي و تکان تاريخي بزرگي در ايران و بسياري
برسر دوراهي اخالقي و سياسي قرار بدنة اصلي فعاليتهاي ملي مربوط به ملي شدن ديگر از کشورها حاصل شده بود .غيرمنطقي
گرفته بودند ،زيرا اگر به کار ادامه ميدادند، نفت گرديد .در ابتداي جريان تظاهرات ملي به و غيرعملي بود که ما صنايع پيشرفتهاي مانند
اين شائبه بود که با رژيم غاصب کودتا طرفداراي از ملي شدن ،انگليسيها در آبادان نفت را مديريت کنيم ،اما نظام کشاورزي ما
همکاري ميکنند .اما پااليشگاه نخوابيد ،و چنان زهر چشمي گرفته بودند که کارمندان و هنوز به سبک فئوداليته و ارباب رعيتي اداره
اين تصميم درستي بود .صنعت نفت ايران کارگران شرکت نفت وحشت داشتند .اما بتدريج شود .خودباوري و وقوف به يک هويت ملي
نه متعلق به شاه بود ،نه متعلق به کنسرسيوم. ترسشانريخت. از دستاوردهاي ملي شدن نفت بود.
متعلق به ملت ايران بود و ميبايست با چنين روحيهاي بود که تودهني در گذشته هر اتفاقي در مملکت مي افتاد،
حفظ شود. محکمي به انگليسيهايي که پس از رفتن از حتي اگر انگليسيها هم در آن دست نداشتند،
کساني بودند ،مانند خليل ملکي ،که عقيده آبادان منتظر بودند دعوت به بازگشت شوند با يک روحية داييجان ناپلئوني گفته ميشد
داشت در 28مرداد ما شکست خوردهايم و خورد .ايرانيان واقع ًا آبرو خريدند و همة کارها کار کار انگليسيها است .انگليسيها هم بدشان
بايد با امريکا و دربار بسازيم .گروه ديگري، را به خوبي انجام دادند .سرويسهاي آب و نميآمد و اين روحيه و رويکرد را تشويق
که من از آنها بودم ،ميگفتند ملت فقط ضربه برق بخار بسيار حساس و قلب پااليشگاه ميکردند که تصور شود در همه جاي دنيا هرگاه
خورده است .اين موج را از سر خواهد بودند .اگر ميخوابيدند ،آبادان از بيآبي که انگليسيها اراده کنند حضور دارند و اداره
گذراند و دوباره بپا خواهد خاست. از بين ميرفت .يا برق نداشت .واحد 70 ميکنند .ملي شدن اين خودباوري را به ما داد که
26
شماره - 124اسفند ماه 1388
ریسکپذیر و خالق
درخواسته کرده که مورد تأیید بانک مرکزی
ایران و یا یکی از بانکهای معتبر اروپایی باشد،
اما نه کارفرما تمایلی به ذکر این جمله در
قرارداد داشته و نه بانک مرکزی اجازه پذیرش
چنین پیششرطی را به هیچ کارفرمایی میدهد.
نيازمند است
از در که وارد میشوی اتاقی ساده در پیش رویت است .اتاقی که کمتر به اتاق مدیران
چرا که در صورت تأیید بانک مرکزی به نوعی
عامل شبیه است .اما به واقع اتاق کار مدیرعامل بزرگترین پروژه پاالیشگاهی کشور است .مردی
بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران متعهد به
که با سالها تجربه در صنعت نفت ،مسئولیت راهبری این پروژۀ کلیدی را پس از کش و قوس
پرداخت مبالغ حساب LCخواهد بود که از
های فراوان بر عهده گرفته است .هرچند که قدر زحمات ایشان را کمتر کسی دانست و پس از
لحاظ جایگاه این بانک که مسئولیت پشتیبانی
مدتی از سمت مدیرعاملی شرکت نفت ستاره خلیج فارس کنار گذاشته شد .مهندس کراچیان
مالی و اقتصادی کشور را برعهده دارد ،چنین هرچند در این مصاحبه با روی باز از ما استقبال کرد ،اما معمو ً
ال به دلیل خصوصیات شخصیتی و
تأییدیه برای یک پروژه چند میلیاردی صادر
رفتار کاری از مصاحبه کردن با خبرنگاران پرهیز میکرد .چراکه اعتقاد داشت برای چنین پروژۀ
نمیشود.
عظیمی ،الزم است که چراغ خاموش حرکت کرد و از مسایل سیاسی پرهیز نمود تا بتوان در
برای رفع این مشکل در زمان امضاء شرایط تحریمهای اقتصادی و سیاسی خرید کاال و خدمات را بهتر انجام داد .متنی که در ادامه
قرارداد ،در متن نهایی قرارداد برای پرداخت میخوانیم مصاحبهای است که با – کراچیان در آذرماه 1388انجام شده و به دلیل نکات مثبت
مالی پروژه جملۀ " روش دیگر تضمین LC مدیریتی که به آن اشاره کردند به بازخوانی آن میپردازیم.
که به تایید هردو طرف برسد" ذکر شده است.
با این جمله به نوعی پرداختهای مالی پروژه و می دهد .تا آن تاریخ در بخش آبگیر و خط پروژۀ پاالیشگاه ستاره خلیج فارس در
تأییدیه LCبه آینده موکول شده است .البته لوله هیچ فعالیتی صورت نگرفته بوده و بخش زمان شروع مدیریت شما در این شرکت در
تأییدیه LCشرکتها از سوی بانک مرکزی پیش پاالیشگاه نیز تنها 0/84درصد پیشرفت داشت. چه وضعیتی بود؟
از این برای برخی از پروژهها گرفته شده بود، این در حالی است که در بهمن 85پیمانکار دقیق ًا 1سال و 11ماه است که من در
اما آن پروژه ها در شرایط جنگی و موارد بسیار پروژه انتخاب و یک حساب اعتباری ()LC این پروژه مشغول شدم و گزارش پیشرفت کار
خاص و حساس بود وگرنه تأیید LCاز سوی 24میلیونی برای بخش مهندسی پروژه باز پروژه در مورخ 20آبان 1386به خوبی میزان
بانک مرکزی ،نشاندهندة عدم پذیرش شرکت میشود تا بخش مهندسی کار خود را شروع پیشرفت کار را در زمان شروع فعالیت من نشان
27
شماره - 124اسفند ماه 1388
پیمانکار درخواست دریافت 34میلیون دالر را هر دو شرکت با پیششرطهای غیرقابل ایرانی و کشور ایران از سوی شرکت خارجی
داشت که با مذاکرات بعدی تنها 4/5میلیون به پذیرشی وارد طرح شده بودند. طرف قرارداد است ،که الزم است بزرگترین
آنها پرداخت شد و تنها 4/5میلیون دالر نیز در آن شرایط و با پیششرطهای غیر بانک کشور LCرا تأیید کند.
به شرکت ایرانی که اکنون کار را ادامه میدهد منطقی طرفهای خارجی ،آیا ورود به چرا در این شرایط با این شرکت قرارداد
پرداخت میکنیم. مذاکره بهترین گزینه نبود؟ امضاء شده بود؟
این شرکت با چه پبششرطهایی حاضر با شروع مسئولیت من در این شرکت این سؤالی است که خود ما نیز داریم.
به ادامه کار بود؟ و انجام چند جلسه مذاکره مشخص شد در آن شرایط چرا ما با شرکتی قرارداد منعقد
این شرکت ایتالیایی پیش شرطهایی را تا که پیمانکار خارجی طرح مایل به انجام کار ال ما را قبول نداشت .نتیجه کردیم که اص ً
زمان فسخ قرارداد عنوان میکرد که غیرقابل نیست .بنابراین در ابتدا پروژه را به سه بخش این کار این شد که 10ماه از زمان پروژه به
قبول بود .اول آنکه چون در قرارداد LCتأیید خطوط لولۀ انتقال ،پاالیشگاه و آبگیر تقسیم مذاکرات بعدی سپری شد .با امضاء قرارداد،
شده ذکر شده ،باید اجرایی شود .دوم با توجه کردیم که حتی با شروع کار اجرا در بخش با LCبخش مهندسی ،فعالیت این بخش
به شرایط سیاسی ایران مدت قرارداد باید از 36 خط لوله انتقال و آبگیر ،باز هم مرحلة اجرایی برای انجام مطالعات اولیه شروع شد ،ا ّما در
ماه به 54ماه افزایش یابد و سومین پیششرط خرید کاال پیمانکار یک LCبه مبلغ 1میلیارد
این بود؛ از آنجا که شرکتهای خارجی دالر با تأییدیه بانک مرکزی ایران درخواست
برخی از کاالها را به دالیل سیاسی به ایران داشت و از زمان شروع پروژه تا زمان شروع
نمیفروشند ،هرگونه تأخیر و یا افزایش حجم مسئولیت بنده در مدت در 10ماه ،مذاکرات
مبلغ قرارداد از این نوع بر عهده کارفرما است. ادامه داشت.
جالب آنکه تجربه کار با این شرکت در آیا امکان تسریع در اجرای پروژه در آن
ساخت پاالیشگاه بندرعباس نیز نشان داده بود زمان وجود نداشت؟
که هم مبلغ و هم مدت قرارداد به مراتب پیش به اعتقاد بسیاری از مدیران پروژه در
از اعداد ذکر شده در قرارداد خواهد بود .این سالهای اخیر ،باید مسئولیت پروژههای بزرگ
شرکت ساخت پاالیشگاه بندرعباس را 8ساله را در اختیار و مسئولیت افرادی قرار داد که
به پایان رساند در حالی که یک پروژه در چنین پیش از آن مسئولیت اجرای پروژههای کوچکتر
حجمی حداکثر 3-4ساله باید به پایان رسد. را برعهده داشتهاند و تخصص الزم را در بخش
در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که به ساخت و اجرای پروژههای عظیم داشته باشند و
این دالیل ادامه کار با این شرکت ممکن نیست. در چنین پروژههای حساسی نمیتوان مسئولیت
بنابراین با تأیید مدیر وقت شرکت ملی پاالیش را به فردی با تخصص نهایی پروژه که بیشتر
و پخش مبنی بر عدم رضایت از نحوه کار این حوزة بهرهبرداری را شامل میشود ،واگذار
شرکت ،مذاکرات جدی به منظور نهایی شدن کرد .مدیر چنین پروژهای باید عالوهبر داشتن
طرف قراردادی طرح شروع شد. پاالیشگاه از سوی پیمانکار پیشرفت چندانی تجربه و تخصص در حوزة اجرا و ساخت
چه راهکارهایی برای ادامه کار در آن نداشت .از طرفی در مذاکرات بعدی مشخص پروژه ،تجربۀ مدیریتی در چنین سطح کالن را
شرایط داشتید؟ شد که در حالی که در قرارداد مدت اجرای نیز داشته باشد تا بتواند روابط سازندهای را با
در مذاکرات بعدی ،ما سه روش تعاملی طرح 36ماه ذکر شده اما به دلیل اجازة مذاکرة طرفهای قرارداد برقرار کند.
با این شرکت را پیشنهاد کردیم .اول ،پیگیری مجدد به طرفین در مدت اجرا و پس از نهایی در مناقصة برگزار شده برای این پروژه،
ادامه طرح از سوی مجاری حقوقی و شکایت شدن قرارداد ،پیمانکار مدت اجرا را به 54 شرکت ایتالیایی برندة مناقصه با شرط تأیید
شرکت به جایگاههای قانونی بود .دومین گزینه افزایش داد .مسجل بود که با شرطهای فعلی LCاز سوی بانک مرکزی وارد قرارداد شده
پرداخت صورت وضعیتها تا آن زمان و پیمانکار ،مبلغ نهایی قرارداد نیز به مراتب از بود .شرکت دوم نیز از چین با شرط ساخت
تحویل مدارک از تمامی شرکتهای طرف 2/6میلیارد دالر ذکر شده در قرارداد بیشتر پاالیشگاه به صورت کلید در دست و تأمین
قرارداد و در صورت امکان ادامه کار با برخی خواهد بود .فقط در بخش مهندسی پس از حتی نیروي انسانی کلیة مراحل ساخت از چین
از همین شرکتها بود .اما بهترین حالت آن بود گذشت 10ماه و تنها 0/84درصد پیشرفت، در مناقصه شرکت کرده بود .این نشان میدهد
28
شماره - 124اسفند ماه 1388
نزديك به 30درصد پيشرفت دارد .الزم بود كه خريد تجهيزات طرح ،حدود 1/2ميليارد دالر که ما مدارک و اسناد را در مرحله اول تحویل
از ابتدا نيزاينگونه عمل ميكرديم .خوشبختانه آن خريداري شده كه ميتوان گفت حجم اصلي بگیریم و بعد مذاکره با شرکتها را دنبال کنیم که
با وجود تأخيري كه در اجراي پروژه با آن تجهيزات خريد شده و مابقي نيز لوله و كابل از 4شرکت طرف قرارداد 2 ،شرکت ایرانی در
روبرو شديم ا ّما توانستيم درنرخ تمام شدة و ديگر قطعاتي است كه در بازار فراوان است پروژه باقی ماندند و کار با آنها ادامه پیدا کرد
پروژه كاهش چشمگيري داشته باشيم و اكنون و نگراني در تأمين آن وجود ندارد .در پروژه و اکنون این دو شرکت بیش از 50درصد در
نيز نيروهاي ايراني مشغول كار برروي پروژه توانستيم به جاي هزينة 2/6ميليارد يورويي حوزه كاري خود پيشرفت داشتهاند.
هستند و همان كار مطالعات گروه ايتاليايي پيشنهادي پيمانكار -كه براساس تجربه به از طرف ديگر شركت خارجي برطبق
اكنون توسط نيروهاي كارشناس ايراني و در حدود 4ميليارد دالر ميرسيد -هزينهها كاهش اسناد ارايه شده عنوان كرد كه شركتهاي
كنار خود ما انجام ميشود. دهيم و پيشبيني ميكنيم هزينههاي نهايي طرح خارجي به دليل وجود تحريمها حاضر به
اكنون پروژه در سه بخش تعريف شده به مراتب كمتر از 2/6ميليارد دالر شود .با فروش توربين به ما نيستند .تنها زيمنس در
است .بخش اول خط لولهاي است كه مايعات اجراي اين پروژه به گروه اجرايي اثبات شد درخواست اوليه آمادگي خود را براي فروش
را از پارس جنوبي به محل پااليشگاه در كه الزم است تا تمامي بندهاي قرارداد شفاف اعالم كرده بود كه در مراحل بعدي ،عنوان كرد
بندرعباس منتقل ميكند كه اين بخش حدود كه حاضر به فروش توربين به ايران نيست .با
250ميليون يورو هزينه در برخواهد داشت و اين شرايط پيمانكاران حاضر به تهيه توربين
حدود 10درصد پيشرفت فيزيكي داشته است. نبود و لذا ما خودمان مسئوليت تهيه توربين را
بخش دوم آبگير پااليشگاه است و بخش سوم برعهده گرفتيم .االن دو توربين خريداري شده
خود پااليشگاه ميعانات گازي است. و در بندرعباس است .ما خودمان در ابتداي
آيا ميعانات به صورت ترش به پااليشگاه كار گفته بوديم كه پيمانكار كار را جلو ببرد،
منتقل ميشود و يا قبل از انتقال مايعات هركجا كه براي خريد با مشكل روبرو شد ما
عمليات سولفورزدايي بر روي آنها اعمال خودمان كمك ميكنيم ولي پيمانكار خارجي
ميشود؟ حاضر به همكاري در اين قالب نشد و تنها
ميعانات منتقل شده به پااليشگاه ترش خريد را منوط به LCمعتبر و تأیید شده از
است و يكي از مشكالت طرح نيز همين مسئله سوي بانك مركزي ميدانست .با كنار رفتن
ترشي ميعانات انتقالي و مشكالت فني ،ايمني پيمانكار و شروع كار با گروه جديد ،توربينها
و محيط زيستي طرح بود .چرا كه الزم بود را خودمان خريداري كرديم.
تا خطوط لوله مقاوم در برابر گاز ترش باشد براساس برنامة پروژه در زمان تحويل
كه در ايران امكان تهيه آن فراهم نبود .بنابراين مدارك از پيمانكار ،پروژه تا انتهاي مطالعات
مناقصه بينالمللي برگزار كرديم و خط لوله را Feedجلو رفته بود و حدود 30درصد
از تايلند خريداري كرديم كه كشتي اول يك ماه مطالعات بخش مهندسي انجام شده بود و االن
قبل وارد بندرعباس شد و كشتي دوم نيز تا قبل و روشن باشد ودر عين حال تيم كارفرما با حدود 66درصد مطالعات انجام شده است.
از پايان سال 2009وارد بندرعباس خواهد شد. مديريت صحيح سعي كند تا مشكالت طرح همچنين تاكنون حدود 322ميليون يورو در
البته ما با وجود شرايط بينالمللي ريسك كرديم را به حداقل ممكن برساند .بند پرداخت مالي خريدهاي انجام شده تخفيف گرفتهايم .البته
و خود براي خريد اقدام كرديم كه خوشبختانه قرارداد كه توافق در روش پرداخت را به بخشي از اين كاهش به دليل ركود بازارهاي
جواب داد. مذاكرات بعدي موكول ميكرد ،نشان داد كه اقتصادي بوده است .در عين حال كه تا
شرايط ايمني و محيط زيستي خط لوله طرف ايراني به عنوان كارفرما چندان با تعهدات اين مرحله هيچ موردي نبوده كه از فروش
با توجه به انتقال ميعانات گاز ترش از درون پذيرفته شده از سوي خود آشنايي نداشته تجهيزات به ايران امتناع شود يا نتوانيم آنها را
آن چكونه است و آيا با مشكلي هم روبرو است. خريداري كنيم.
بودهايد؟ در اين شرايط نزديك به يكسال از زمان پروژه تاكنون چند درصد پيشرفت داشته
ما به منظور بهينه كردن مسير خط لوله پروژه را از دست داديم و پروژه تنها 2درصد و چه ميزان از خريدها انجام شده است؟
انتقال ميعانات ،با شركت ملي گاز ايران توافق پيشرفت كرد .ا ّما اكنون در كمتر از 1سال ،پروژه تا اين مرحله از 1/5ميليارد يورو هزينة
29
شماره - 124اسفند ماه 1388
كرديم كه خط لوله ميعانات در 15متري خط خط لوله پااليشگاه قبلي است و تمامي 4خط حتي با قبول هزينه بيشتر از آنها خواستيم تا
لوله هفتم سراسري عبور كند و از حريم اين لوله بر روي يك دكل نصب شده كه با حريم انتها كار را جلو ببرند ،چرا كه در آن شرايط
اگر حتي با قيمت بيشتر پروژه جلو ميرفت، خطلوله سراسري استفاده كنيم .به طوري كه در كمتر ،صرفه اقتصادي بيشتري نيز دارد.
تمامي اين موارد تنها به دليل تجربه كاري بهتر از آن بود كه ما به پروژه وارد شويم و آن شروع كار اين مورد نيز يكي از مباحث مبهم
پروژه بود كه الزم بود تا تكليف آن مشخص مديريت فعلي در پروژههاي كوچكتر بود كه را ادامه دهيم .اما در فرصت بعدي توان داخلي
گردد كه به راحتي و با كمترين هزينه رفع توانست در اين پروژة بزرگ از آنها استفاده را بررسي كرديم.و نيروگاه شهيد رجايي اولين
شد .همچنين براي شروع كار ما نياز به چند شود و كار را با حداقل هزينهها به پيش برد .نيروگاهي بود كه تصميم گرفتيم تا با نيروهاي
دستگاه آب شيرينكن داشتيم با اطالعاتي كه اگر اين مسايل در پروژه ديده شود اتالف ايراني اجرا كنيم .كار احداث اين نيروگاه در
از طريق مديريت به دست آورديم ،مشخص وقت به حداقل ممكن خود ميرسد .بايد از سال 1361شروع شد و در سال 1367قبل
شد كه دو دستگاه آب شيرينكن براي نيروگاه اين تجربهها در ديگر پروژهها استفاده شود .از پايان جنگ ،نيروگاه توسط آقاي رفسنجاني
مبين 2خريداري شده اما به دليل تاخير در در فاز 12اكنون نزديك به 4سال است كه افتتاح شد .جالب آن بود كه اين پروژه در مدت
اجراي پروژه ،بدون استفاده مانده است كه در شركت توتال فرانسه در قبول يا رد قرارداد زمان كمتري نسبت به پروژههاي اجرايي مشابه
بازديدي كه از اين تجهيزات داشتيم .آنها را به به بهانه فشارهاي بينالمللي وقت تلف كرده پيمانكاران خارجي انجام شد
آيا شما داليل عدم تمايل حضور بندرعباس منتقل كرديم و اكنون در سرويس است .در حالي كه اين شركتهاي بينالمللي
قرار دارند .البته شايد در ظاهر اين تجهيزات دو در قراردادهاي كوچكتر به مراتب راحتتر و شركتهاي خارجي در ايران را در شرايط
فعلي با شرايط سالهاي جنگ مشابه آب شيرينكن ساده باشند اما بخشهاي جانبي بدون فشار خارجي فعاليت ميكنند.
در اين شرايط بهترين گزينه عقد قرارداد ميدانيد؟ هر كارخانهاي به عنوان قلب آن واحد شناخته
شرايط االن بدتر از شرايط سالهاي ميشوند و در پيشرفت پروژه بسيار سهم
جنگ است .چرا كه آن زمان بحث دارند .همة اين موراد ناشي ازتجربه
شرايط االن بدتر از سالهاي جنگ است آن زمان
LCنبود و انواع پروژهها را اجرا كاري در پروژههاي كوچكتر بود كه در
بحث LCنبود و به جز يك مورد خاص هيچ شركت
كرديم و به جزء يك مورد خاص هيچ اين پروژه به كار گرفته شد .مورد ديگر
خارجي تاييديه بانك مركزي نخواست ولي االن
شركت خارجي ،تأييديه بانك مركزي در اين زمينه منازل كارمندي و كارگري
20مورد تأييديه داريم كه اين تجهيزات را براي
نخواست و يا سازندگان تأييديهاي بود كه تاكنون براي 6هزار نفر ،كمپ
تأسيسات اتمي استفاده نكنيم
مبني بر عدم استفاده در سايتهاي كارگري ساختهايم و دراختيار پيمانكاران
هستهاي نميخواستند .ولي االن بيش قرار ميدهيم.
محل پااليشگاه ستاره خليج فارس تا با يك شركت ايراني و تفويض اختيارات الزم از 20مورد تأييديه دادهايم كه اين تجهيزات را
محل پااليشگاه فعلي بندرعباس چه ميزان به آن شركت است تا بتواند با عقد قراردادهاي براي تأسيسات اتمي استفاده نكنيم .همچنين
پيماني و مشاورهاي كوچكتر با شركتهاي در آن دوره ما LCرا باز ميكرديم و شركت فاصله دارد؟
سايت پااليشگاه جديد در كنار سايت خارجي ،امكان استفاده از تجربيات و امكانات پيمانكار تجهيزات را به راحتي خريداري
ميكرد .اما االن در گشايش اعتبار با مشكل پااليشگاه فعلي قرار دارد و تنها 60متر با هم شركتهاي خارجي را فراهم كند.
اما اين امر نيازمند يك مديريت قوي مواجه هستيم .در اين پروژه ما با يك شركت فاصله دارند.
چرا از تجهيزات و بخشهاي جانبي از سوي كارفرما و مجري پروژه است تا تايلندي قرارداد خريد خط لوله به ارزش 189
پااليشگاه فعلي به منظور سرويسدهي پروژه براساس برنامه زماني تعيين شده اجرا ميليون يورو داريم كه در زمان انعقاد قرارداد
شود؟ در صورتي كه در واگذاري پروژه به امكان ارايه ضمانتنامه نداشت .ما در اين مورد سريعتر استفاده نكرديد؟
تجهيزات و بخشهاي جانبي پااليشگاه شركتهاي بزرگ بينالمللي آنها خود كار ريسك كرديم تا پروژه جلو رود .البته اين كار
بندرعباس مطابق با نيازهاي همان پااليشگاه شكست پروژه و نظارت بر حسن اجراي با اطالع و تأييد مدير مافوق قرار گرفت و بايد
در اين شرايط مديران پروژه افرادي مورد تأييد طراحي شده بود و امكان استفاده از اين ظرفيت تمامي بخشها را انجام ميدهند.
در سال 59كه معاون وزير نيرو و مدير مدير مافوق خود باشند .در مورد اين شركت وجود نداشت .اما در ديگر بخشها به صورت
مشترك اقدام كرديم .براي مثال تلمبهخانه و عامل توانير بودم ،چندين پروژه نيمهكاره تايلندي با تأييد مدير مافوق و تأييديهاي كه اين
خط لوله آب پااليشگاه در كنار و در حريم داشتيم كه با فراخواني شركتهاي خارجي شركت از اتاق بازرگاني تايلند ارايه كرد100 ،
30
شماره - 124اسفند ماه 1388
نام داد -داشتيم عنوان شد كه در صورتي كه ما تا هرچه سريعتر راهاندازي شود ،قوانين عمومي ميليون يورو به شركت پرداخت كرديم و االن
از شركت خارجي بويلر خريداري كنيم ،اين كارايي ندارد .در شرايط عادي براي حمايت لولهها ساخته شده و بخشي از آن هم به ايران
شركت ايراني به شدت متضرر ميشود .ما آن از صنايع داخل قانون 50درصد ساخت داخل منتقل شده است.
مناقصه را كنار گذاشتيم و به شركت ژاپني اعالم اجرايي است .اما براي چنين پروژهاي كه از همچنين در خريد توربينها نيز با يك
كرديم كه ليسانس ساخت بويلر را به شركت يك طرف بايد براي رفع نياز داخلي كشور به ايراني مقيم دبي وارد مذاكره شديم و با واسطه
آذرآب بدهد و ما از شركت داخلي خريد كنيم. بنزين در حداقل زمان ممكن احداث شود و از و با پرداخت نقدي پول و گرفتن سفته از
اين مسئله باعث شد تا مبلغ آن قرارداد 50 طرف ديگر بخش زيادي از تجهيزات از جمله فروشنده ،توربينها را خريداري كرديم و االن
ميليون دالر افزايش يابد ولي شركت آذرآب توربينهاي آن امكان ساخت داخل ندارد ،قانون دو توربين در گمرك ايران است و سومي نيز
از دل اين قرارداد ايجاد شد .براي اين پروژه 50درصد ساخت داخل معنا ندارد. در حال انتقال به ايران است.
هم بايد اولويتها مشخص شود كه در اين مشكلي ديگري كه اين قانون ايجاد پس در شرايط فعلي بايد مديران پروژه
پروژه حداقل زمان اجرا مطرح است يا حمايت ميكند در مشاركت و سرمايهگذاري خارجي از قدرت ريسكپذيري الزم نيز برخوردار
از توليد داخل ،تا مدير پروژه براساس آن در پروژهها است .از يك طرف سرمايهگذار باشند؟
تصميمگيري كند .بايد هر روز تصميم خاص خارجي را براي اجراي پروژه دعوت ميكنيم در عين حال كه مديران پروژه بايد چنين
آن روز را گرفت .از طرفي هر كاري استثناهاي و از طرف ديگر انتظار داريم از صنايع داخل خصوصياتي را داشته باشند ،الزم است تا مديران
خاص خود را نيز دارد. خريد كند .در حالي كه سرمايهگذار ،تجهيزات مافوق نيز از اين مديران حمايت كنند و عملكرد
به نظر شما ورود استثناها به قوانين باعث با حداقل قيمت را ترجيح ميدهد .بنابراين الزم آنها را تحت پوشش سازمان خود ببينند .البته
پيچيدهتر شدن بروكراسي اداري نميشود؟ است تا برخي از پروژهها از لواي اين قانون الزم است كه تمام كارها در چارچوب قانون
خوشبختانه در اوایل انقالب از این نوع خارج شوند تا امكان اجراي آنها در حداقل انجام شود از برخوردهاي ناشي از دموكراسي
کارها انجام شده است .پروژه کنگان نمونهاي زمان ممكن باشد .در غير اين صورت نبايد اداري نترسند.
از همین پروژهها است .در آن زمان یک سری انتظاري از سرمايهگذار خارجي داشت. آيا به دليل مشكالت خارجي ،از حمايت
پروژههای ویژه به دلیل محدودیتهای ارزی اگر شما در وزارت صنايع هم بوديد مناسب بخشهاي داخلي برخوردار بوديد؟
تعریف شده بود و در کمیتهاي خاص در مورد همين نظر را داشتيد؟ واقعيت آن است كه عالوه بر مشكالت
آنها تصميم گرفته ميشد .پس اگر قرار است یک در دهه 60در ساخت نيروگاه شهيد خارجي ما در داخل نيز مشكالت عديدهاي
پروژه ویژه انجام شود ،میتوان یک کمیسیون رجايي چون بويلر در داخل ساخته نميشد، داشتهايم .براي مثال با وجود تمامي مشكالتي
ویژه را مأمور کرد تا آنها مجوزهای الزم در مناقصه خارجي برگزار كرديم و شركت كه ما در خريد توربينها داشتيم ،حاال كه
تمام موارد برای آن پروژه صادر کنند .بانکها ميتسوبيشي با 600ميليون دالر برنده مناقصه توربينها در گمرك ايران است ما با مشكالت
هم مشکالت دیگری را برای ما ایجاد کردهاند. شد .در آن زمان در جلسهاي كه با مديرعامل جديدي روبرو شدهايم .يكي از آنها قانون
البته در کشور ما اگر کسی بخواهد قانون را دور شركت توسعه اراك -كه بعدا ً به آذرآب تغيير استفاده از 50درصد ساخت داخل است كه
بزند ،کار خود را میکند و 20-25روز است كه به دليل
بعد با جریمه مشکل خود را عدم اجراي قانون 50درصد
حل میکند .در همین پروژه ساخت داخل و دست دوم
برای من جالب بود که بدون بودن توربينهاي آمريكايي،
اخذ مجوز محیطزیست در گمرك با مشكل مواجه
کار شروع شده بود و پس شديم .حاال ما بايد تأييديه
از 6ماه از شروع کار من عدم ساخت داخل را براي
یک نامة اخطاریه از محیط ترخيص توربينها ارايه كنيم.
زیست دریافت کردیم که بنابراين در اين
باعث تعجب بود .متأسفانه شرايط بايد مديران مافوق
در صنعت نفت به دلیل حساسيتها را درك كنند.
نوعی رفتار خودسرانه کمتر براي پروژهاي كه الزم است
31
شماره - 124اسفند ماه 1388
ا ّما به دلیل آنکه نزدیک به 65-60میلیون لیتر در اضافی واردات بنزین نزدیک به 6میلیارد دالر به این مسائل توجه میشود .ما فکر نمی کرديم
روز مصرف داخلی بنزین داریم و بخش زیادی است که دو برابر هزینة کل این پروژه است و پروژهاي به این مهمی كه قرارداد آن منعقد شده
از بنزین تولیدی این پاالیشگاه نيز بهطبع به در صورت سرمايهگذاري در اين پروژه ميتوان و زمین آن در مرحله خاکبرداری بود ،مجوز
مصرف داخل خواهد رسيد ،تا زمان راهاندازی بخش زیادی از میزان واردات بنزین از خارج را محیط زیست نداشته باشد.
بخشی از فرآوردههاي توليدي مصرف داخلی از اين محل حذف كرد .از طرفی برخی عنوان در بحرانهای مشابه شرایط بانکی
و بخش دیگر از طریق دریا صادر میشود .با میکنند که ساخت پاالیشگاه صرفه اقتصادی پروژههای ما در ديگر كشورها چه تمهیداتی
راهاندازی این پاالیشگاه میزان واردات نفت- ندارد ،ا ّما توجه نمیکنند در شرایط سیاسی ما اندیشیده میشود؟
گاز نیز به صفر رسیده و تمام نیاز داخلی این پارامترهای امنيتي به مراتب مهمتر از فاكتورهاي کشورهای خارجی شرایط مشابه ما را
محصول از این پاالیشگاه تأمین میشود. اقتصادي است .البته جالب است که چگونه توليد ندارند .البته در این پروژه نیز ما شرایط طرف
با توجه به سهم باالی مصرف داخلی بنزين براي شرکتی که میعانات ما را خریداری قراردادی خود را به خوبی بررسی كرديم و
فرآوردههای این پاالیشگاه پس از راهاندازی، میکند و در جنوب شرق آسیا به بنزین تبدیل تمامي مدارک و اسناد شرکت طرف قرارداد و
آیا مکانیابی پاالیشگاه به خوبی انجام شده میکند و بنزين توليدي را به ما میفروشد، سطح فعالیتهای آن شرکت را بررسی کردیم.
است؟ پااليشگاهسازي اقتصادی است ا ّما برای خود ما در خصوص طرف تایلندی هم ما وکیل گرفتیم
از یک طرف موقعیت بندری شهر و ساخت پاالیشگاه اقتصادی نیست .در عین حال و ضمانت داخلی آن را بررسي حقوقي كرديم.
نزدیکی به دریا امکان صادرات محصوالت که ساخت پاالیشگاه مشکالت دیگر کشور ما البته در 2/6میلیارد یورو پروژه ،ما در دو مورد
مختلف پاالیشگاه را میدهد و از طرف دیگر و از جمله بیکاری را نيز حل میکند .از طرفی ریسک کردیم و جلو رفتیم.
در عسلویه فضاي كافي برای احداث وجود در پروژهای که یک شرکت خارجی حاضر به سختي اجرای پروژه در این شرایط کمتر
نداشته است و فازهای جدید عسلويه نیز اكنون سرمايهگذاري تا 50درصد شده ،صد در صد از دوران جنگ نیست .اکنون بسیاری از
در خارج از محدودۀ عسلویه احداث میشود. بهره اقتصادی ديده شده است .اين پروژه نرخ شرکتهای خارجی حاضر به همکاری مستقیم
چرا که محیط عسلویه به شدت آلوده شده و بازگشت سرمایه 24درصد دارد. با کشور ما نیستند .در این شرایط باید دست
محیط مناسب برای زندگی انسان نيست. مكانيابي اين پااليشگاه براساس اولويت مدیر باز باشد و اجازه حرکت روبه جلو را
طبق برنامة چهارم توسعه و قانون مصرف فرآوردهها در چه بازاري انجام شده داشته باشد که تنها با این اقدام میتوان با شرایط
خصوصیسازی الزم بود تا حداکثر سهم است؟ فعلی مقابله کرد.
دولت در پروژههای جديد به بیش از 40 اين پااليشگاه برای امکان صادرات فرآورده در این پروژه نيز ما از ابتدای طرح به
درصد نرسد .اما در این پروژه هنوز هم 40 به دیگر کشورها در کنار دریا احداث ميشود. شرکت خارجی بيان کردیم که فعالیت خود
درصد متعلق به بخش دولتی است؟ را شروع کند و هرکجا که نیاز به تأییدیه و
از يك طرف كار اجرايي این پروژه پيش یا همکاری بیشتر بود ،با او همکاری میکنیم،
از ابالغ این قانون شروع شد .از طرف ديگر اما این شرکت ایتالیایی حتی برای هزينههاي
در اجراي قانون خصوصيسازي ثابت شد تا کارگاهي در ایران هم از ما تأییدیه میخواست.
شرایط مهیا نشود ،امكان عملياتي نمودن قانون بعد از رفتن این شرکت ایتالیایی به ما گفته شد
وجود ندارد .در شرایط فعلي سرمایهگذاری که از همکاری شرکت ساینوپک چین استفاده
خارجی انجام نمیشود و خصوصیسازی کنیم تا به عنوان شریک خارجی در کنار دو
واقعی نيز نيازمند فراهم شدن چارچوبهای شرکت ایرانی فعالیت کند که البته شرایط آن
خاص خود است .بنابراین پروژههاي خاص شرکت هم برای همکاری و سرمایهگذاری
که به گونهای با منافع ملی و شرایط سیاسی و خارجی با قانون استفاده حداکثری از توان
اقتصادی کشور گره خورده و تفاوت چندانی داخلی همخوانی نداشت .چرا که ما هر دو
در اجراي آن از سوي بخش دولتی و یا یک اولویت سرمایهگذاری خارجی و استفاده از
شرکت سرمایهگذاری و یا صندوق دولتی توان داخلی را با هم میخواستیم .البته به اعتقاد
نميكند ،زیاد فرقی نمیکند که پروژه توسط من ما نیازی به سرمایهگذاری خارجی برای
چه بخشی اجرا شود. اجرای این طرح نداریم .در سال 88تنها بودجة
32
شماره - 124اسفند ماه 1388
بهينهيابي
انتقال گاز و برق
(همافزايي گاز و برق)
در اين مقاله ،انتقال دو حامل انرژي يعني برق و گاز از نظر اقتصادي جهت تأمين نياز مصرف برق شهر تهران(مطالعه موردي) توسط نيروگاه
گازي با يکديگر مقايسه شده است .با توجه به اين که مرکز اصلي توليد گاز ايران در منطقه عسلويه واقع شده و تهران يکي از مراکز عمده
مصرف انرژي است ،تامين برق مورد نياز شهر تهران مستلزم احداث نيروگاه ميباشد.
سوخت مورد نياز نيروگاه برق ،گازطبيعي است که سوال اصلي در اين بررسي آن است که نيروگاه مورد نظر براي تامين برق شهر تهران
درکدام نقطه از فاصله ميان مرکز توليد گاز و محل مصرف برق احداث شود تا به لحاظ اقتصادي هزينه کمتري به كشور تحميل كند؟ به عبارت
ديگر انتقال برق منافع کشور را بيشتر تامين ميکند يا انتقال گاز؟
در اين مقاله گزينههاي مختلفي جهت انتقال گاز و برق انتخاب شدهاند و نيروگاه مورد نظر از نزديک-ترين نقطه به منطقه توليد گاز تا
نزديکترين نقطه به محل مصرف برق شهر تهران جانمايي شده است .ظرفيت توليد نيروگاه فرضي مورد بررسي 1000مگاوات ،حداکثر فاصله
انتقال گاز طبيعي 1200کيلومتر تا نقطه مصرف است ،ا ّما شبکههاي موجود برق و گاز کشور در نظر گرفته نشده است و فرض بر اين است که
ظرفيت خالي براي استفاده از خطوط انتقال گاز و برق وجود نداشته باشد.
براساس بررسي گزينههاي مختلف انتقال برق به کمک خطوط انتقال 400و 230کيلوولت تکمدار و دومدار و حالتهاي گوناگوني انتقال
گاز به کمک خطوط لوله 56،48،30،24اينچ و مالحظه تلفات انتقال برق در نظر گرفته شده است .بهترين گزينه براي حداقل كردن هزينه تأمين
برق مصرف کنندگان به لحاظ اقتصاد ملي ،احداث نيروگاه در کنار محل توليد گاز و انتقال برق تا نقطه مصرف ميباشد.
آنكه گازطبيعي در كشور تامينكننده بيش از 70درصد انرژي مورد نياز .1مقدمه
نيروگاههاي حرارتي است .لذا در اين مطالعه نيروگاههاي با سوخت به طور کلي توسعه اقتصادي به عنوان رکن اساسي در مجموعه
گازطبيعي براي توليد انرژي برق مورد توجه قرار گرفته است. سياستها و خط مشيهاي هر کشور مد نظر قرار دارد .انرژي در جريان
سوخت مصرفي نيروگاهها از طريق خطوط انتقال به محل نيروگاه توسعه اقتصادي به عنوان موتور و مولد رشد و توسعه به شمار ميرود و
منتقل شده و در نيروگاه که نقش تبديل کننده انرژي را دارد با در نظر هيچ فعاليتي بدون صرف انرژي امکان پذير نميباشد .لذا بخش انرژي به
گرفتن راندمان به انرژي الکتريکي تبديل ميشود .سپس انرژي الکتريکي عنوان يکي از بخشهاي اقتصادي -اجتماعي تأثير بسزايي بر ساير بخشها
توليدي با صرف درصدي تلفات از طريق شبکه انتقال و توزيع به مراکز دارد(خادم وطني .)1379از جمله حاملهاي انرژي كه در زندگي امروزي
مصرف برق منتقل شده و در اختيار مصرفکنندگان قرار ميگيرد(فرمد و تاثير بسيار زيادي دارد و تامين مطمئن آن براي ادامه فعاليتهاي اقتصادي
همکاران .)1384بنايراين تامين برق براي مصرفكنندگان مستلزم رساندن بسيار حياتي است ،برق ميباشد.
گاز به نيروگاهها و تبديل گاز به برق و انتقال آن از طريق شبكه انتقال و اين حامل انرژي به عنوان يك انرژي نهايي اگر چه ميتواند از طرق
توزيع مي باشد .لذا تامين برق نيازمند انتقال دو حامل انرژي است ،ابتدا مختلف ايجاد شود اما توليد برق با استفاده از نيروگاههاي حرارتي آنهم
انتقال گازطبيعي از محل توليد گازطبيعي تا محل نيروگاه و سپس انتقال با سوخت گازطبيعي نكته مورد توجه در اين مطالعه ميباشد .ضمن
33
شماره - 124اسفند ماه 1388
بهطور كلي همافزايي در معاني امروزي و علم روانشناسي كاربردي برق از محل نيروگاه تا محل مصرف و از اين رو بهينهيابي انتقال اين دو
حامل و اينكه در حالت بهينه و به لحاظ اقتصادي بهتر است هر كدام از به معناي تعاون و همكاري آمده است كه اين معنا به ساير علوم
حاملها به چه ميزان منتقل شود ،سوال اساسي خواهد بود كه در اين مقاله طبيعي و حتي فني تسري يافته كه عمده ترين كاربردهاي آنها در علوم
به آن پرداخته ميشود .بهعبارت ديگر از نظر اقتصادي بهتر است محل فيزيك،كامپيوتر و الكترونيك است .امروزه وجود ذخاير عظيم گاز در
احداث نيروگاه به محل توليد گازطبيعي نزديكتر باشد يا بهتر است به محل سراسر جهان ،استفاده گسترده از اين منبع انرژي را در دهههاي آينده
توسع ه بيشتري خواهد بخشيد .نيروگاههاي سيکل ترکيبي با توربين مصرف برق نزديكتر باشد.
اگر چه برنامهريزي گاز و برق در نقاط مختلف دنيا جداگانه انجام گازي ،با برخورداري از کارآمدي باال همراه با سرمايهگذاري مناسب،
ميشود ولي بهدليل ارتباط اين حاملها با يكديگر الزم است برنامهريزيها بازار توليد برق را تسخير کردهاند .مضاف ًا آنکه روند فزآينده توليد برق به
صورت غيرمتمرکز (حرارت و برق) که بازده سرمايهگذاري آن زياد است كامال مرتبط با هم و يکپارچه انجام گيرد.
منطقه عسلويه با توجه به داشتن منابع گازي فراوان ،بسيار مورد توجه مشوق تحول تکنولوژيهاي جديد مانند ميکروتوربينها و پيل سوختي
است و شايد بتوان به جرأت ادعا کرد که يکي از قطب هاي اساسي تأمين گرديده است.
از طرف ديگر برق به علت مصارف گسترده ،مختلف و آسان ،منبع انرژي در جهان محسوب ميشود كه مورد توجه صنعت برق نيز ميباشد.
به همين علت عسلويه به عنوان نقطه اصلي توليد گاز و شهر تهران نيز به مهم انرژي براي مصرفکنندگان نهايي است .ميزان مصرف برق کماکان
عنوان يكي از مراكز مصرف در نظر گرفته شده است .در اين مقاله احداث در سطح جهان در حال افزايش است و رشد اقتصادي نوين جهان بهشدت
نيروگاه در عسلويه و انتقال انرژي توليدي نيروگاه از طريق خط انتقال برق نيازمند انرژي برق ميباشد .تمام سيستمهاي مبتني بر ارتباطات تلفني براي
به مرکز مصرف (تهران) با احداث نيروگاه در کنار تهران و انتقال گاز مورد ايجاد انتقال و فرآيند سيگنالهاي ديجيتالي و اطالعات در کامپيوترها و
نياز نيروگاه از طريق خط انتقال گاز و همچنين احداث نيروگاه بين اين دستگاههايي از اين قبيل به برق نياز دارند .لذا رشد مصرف برق عليرغم
دستاوردهاي ايجاد شده در ارتباط با کارايي دو محل ،با يکديگر مقايسه شده تا مشخص
تجهيزات برقي همچنان قابل توجه است. شود کدام گزينه محل احداث نيروگاه (انتقال
امروزه وجود ذخاير عظيم گاز در سراسر جهان ،
در چنين وضعيتي بررسي همافزايي بين برق يا انتقال گاز) به لحاظ اقتصادي براي
استفاده گسترده از اين منبع انرژي را در دهههاي
انتقال گاز و برق براي تمام دست اندرکاران: كشور به صرفهتر است.
آينده توسع ه بيشتري خواهد بخشيد
سرمايهگذاران ،دولتها ،بازيگران بازار گاز و در بخش 2مباني نظري پژوهش،
بازار برق و تمام جامعه از اهميت زيادي بخش 3مروري بر مطالعات تجربي ،بخش
4اطالعات فني و مفروضات تحقيق ،بخش 5تحليل حساسيت و بخش برخوردار است.
جهت بهبود عملکرد دو بخش گاز و برق ،ارتقاء دانش و تكنولوژي 6و 7نتيجه گيري و پيشنهادات مقاله را در بر خواهد داشت.
مربوط به اين بخشها از اهميت زيادي برخوردار است .براي مثال آگاهي
در مورد مباني فرآيندهاي توليد و انتقال گاز و برق ،همافزايي بين اين دو .2مباني نظري پژوهش
انرژي گروهها شگفتانگيز است .جمع دو يا چند انسان كه براي بخش را روشنتر مينمايد(کلريک و همکاران . )2001 ِ
فرضيههاي اين تحقيق عبارتند از: ي ميدهند ،همواره كاركردي رسيدن بههدفي مشترك ،يكديگر را يار
الف .احداث نيروگاه در محل نزديک به مرکز توليد گاز منافع اقتصادي بيشاز مجموع كاركرد تكتك آنهاست .انرژي نهفته در اتحاد ،عاملي
بيشتري براي کشور به دنبال خواهد داشت. ش ميبرد.
است كه كارها را در پروژه بهپي
ب .هزينههاي انتقال برق در مقايسه با هزينههاي انتقال گاز پايينتر گروههايموسيقي نمونهي جالبي براي همافزايي هستند .صداي
است. مجموعهي سازها ،كه هماهنگ با يكديگر مينوازند ،احساس خاصي
را در ذهن شنونده بهوجود ميآورد كه صداي تكتك آالت موسيقي،
.3مروري بر مطالعات تجربي بهتنهايي ،آنرا ايجاد نميكند .در مقابل اگر حتي يكي از اعضايگروه،
در اين مقاله سعي شده است با استفاده از منابع موجود ديدگاههاي ن ميبرد
نتواند خود را با سايرين هماهنگسازد ،نهتنها كارخود را از بي
مختلف صاحبنظران در اين رابطه عنوان شود و در صورتيكه ديدگاه بلكه كار كلگروه را نيز بيارزش ميسازد.
متضادي وجود داشته باشد نظريات آنها نيز بيان گردد .در اين راستا ابتدا راز همافزايي در انرژي نهفته در پيوندهاي دروني سيستم است.
مطالعات داخلي و سپس مطالعات انجام شده در خارج از كشور مورد ارتباطات بين اجزاي سيستمها ،چنانچه بهخوبي تعريف و پيادهسازي
بررسي قرار خواهد گرفت. شوند ميتوانند سبب افزايش كاركرد كل سيستم شوند.
34
شماره - 124اسفند ماه 1388
نيروگاه در عسلويه و انتقال انرژي آن به تهران مناسبتر است .اما اگر .1-3مطالعات داخلي
«مقايسه فني و اقتصادي انتقال برق و گاز در کشور» در اين رابطه ،در تهران حتي يک ماه نيز محدوديت در تأمين گاز وجود داشته باشد
پژوهشي توسط معاونت برنامهريزي شرکت توانير و دفتر مطالعات مناسبتر است نيروگاه در عسلويه احداث شود .الزم به ذکر است که
زيربنايي (معاونت آموزشي) تهيه گرديده است كه در آن دو حامل انرژي ظرفيت بررسي شده در اين مطالعه حداکثر 2000مگاوات است .
«بررسي فني و اقتصادي سيستمهاي انتقال گاز جهت گازرساني به يعني شبکه انتقال برق و شبکه انتقال گاز از نظر فني و اقتصادي جهت
تأمين نياز مصرفکنندگان نهايي برق با يکديگر مقايسه شده است .حجم نيروگاهها» اين مطالعه توسط مديريت برنامهريزي شرکت ملي گاز ايران
انرژي مورد نظر براي انتقال در سه گزينه معادل 5000،10000،15000به منظور ارزيابي اقتصادي گازرساني به نيروگاهها انجام شده است .در
مگاوات با ضريب بار 0/6معادل 1/5 ،3 ،4/5ميليون مترمکعب در اين مطالعه با توجه به سهم نيروگاهها از هزينه سيستمهاي انتقال گاز
ساعت گازطبيعي و فاصله انتقال 1000کيلومتر در نظر گرفته شده است .سراسري و همچنين در نظر گرفتن ساير خطوط و ايستگاههاي جديد
شبکههاي موجود برق و گاز کشور در نظر گرفته نشده و براساس مطالعات مورد نياز گازرساني براي نيروگاهها و براساس ميزان و مدت مصرف
شبکههاي شعاعي ،گزينههاي مختلفي براي انتقال برق به روش ACو گازطبيعي توسط نيروگاهها در طول سال ،به لحاظ اقتصادي گازرساني به
DCهمراه با حاالت گوناگوني براي انتقال گاز مطرح شده است و نهايت ًا نيروگاهها و مطالعه اثرات جايگزيني گازطبيعي بررسي گرديده است .در
هزينه تأمين برق مصرفکنندگان شامل توليد برق در نيروگاه ،انتقال گاز ،محاسبات ارزيابي اقتصادي جهت برآورد سهم هزينه انتقال گاز نيروگاهها
انتقال برق و جبران تلفات آن در هر حالت محاسبه شده است .ضمن ًا با از خطوط سراسري انتقال گاز ،برمبناي شاخص هزينه يک رشته خط لوله
توجه به شرايط اقليمي و قيمت گاز ،آناليز حساسيتي نيز بر روي اين دو 56اينچ و با توجه به فواصل هر يک از نيروگاهها از مبدأ عسلويه تا محل
پارامتر صورت گرفته است و نهايت ًٌا بهترين گزينه براي حداقل نمودن احداث خطوط و ايستگاههاي اعالم شده ،ميانگين فاصله نيروگاههايي
هزينه تأمين مصرفکننده که همانا انتقال گاز تا نزديک محل مصرف برق که از خطوط سراسري سهم دارند ،براساس ميانگين وزني مصارف روزانه
آنها ،معادل 1070کيلومتر برآورد شده است. و احداث نيروگاه در آن محل است ،معرفي
در برآورد ميانگين فاصله نيروگاهها از مبدأ با توجه اينكه گاز ميتواند به آساني به برق و تعيين شده است .با توجه به مقايسه
عسلويه ،نيروگاههاي واقع در خط سراسري تبديل شود و منابع و مصارف گاز و برق از گزينههاي مختلف انتقال انرژي و با در نظر
هشتم انتقال گاز در نظر گرفته نشده اند. نظر جغرافيايي فاصلة قابل مالحظهاي دارد، گرفتن هزينههاي مطرح شده در اين مقاله
براساس نتايج بررسي اقتصادي احداث برنامهريزي توأم گاز مورد توجه قرار گرفته است اقتصاديترين حالت ،انتقال گاز مورد نياز از
خطوط انتقال گاز ،طرح گازرساني نيروگاهها محل توليد گاز به نيروگاه و احداث نيروگاه
با حدود 9ميليارد دالر ارزش فعلي خالص در کنار مراکز مصرف برق است .لذا انتقال
گاز به محل مصرف برق ارزانتر از توليد برق در کنار مخازن گاز و انتقال منافع با نرخ بازگشت % 20داراي دوره بازگشت سرمايه حدود 4سال و
نرخ بازده داخلي %55داراي توجيه اقتصادي نسبت ًا خوبي است و همچنين آن از طريق شبکه هاي انتقال برق است (فرمد و همکاران .)1384
«مقايسه مقدماتي انتقال گاز و برق (ويرايش چهارم)» اين مطالعه قيمت سربه سر گازطبيعي و نفت گاز در طرح گازرساني نيروگاهها به
توسط معاونت برنامهريزي توليد شرکت توانير در خرداد 1382بهمنظور ترتيب 24سنت به ازاي هر متر مکعب و 27دالر به ازاي هر بشکه برآورد
مقايسه انتقال گاز و برق جهت تأمين نياز مصرف انجام شده است .با توجه ميگردد .بنابراين در قيمتهاي بيش از 24سنت به ازاي هر مترمکعب گاز
به اين که مرکز اصلي توليد گاز ايران در عسلويه قرار دارد و تهران يکي يا کمتر از 27دالر به ازاي هر بشکه نفت گاز ،طرح فاقد توجيه اقتصادي
از مراکز عمده مصرف انرژي است احداث نيروگاه در عسلويه و انتقال خواهد بود.
برق توليدي آن به تهران از طريق شبکه انتقال برق؛ با انتقال گاز به تهران و
.2-3مطالعات خارجي احداث نيروگاه در تهران مقايسه شده است .نظر به اينکه در اين گزارش
«همافزايي بين انتقال گاز و انرژي برق» نتايج اين بررسي در نوع و خصوصيات شبکه انتقال برق تعيين نشده است ،هزينه انتقال نيز
برحسب دالر به كيلووات بهعنوان پارامتر مجهول در نظر گرفته شده که هجدهمين کنگره شوراي جهاني انرژي در آرژانتين در اکتبر سال 2001
با انجام آناليز حساسيت حد مجاز آن جهت سر به سر شدن هزينه توليد توسط کلريک ارائه گرديده ،در اين بررسي فرض شده است که عرضه
برق در عسلويه و تهران بهدست آمده است كه اين هزينه به هزينه احداث برق مورد نظر با هدف تامين افزايش در تقاضايي صورت گيرد كه اين
افزايش تقاضا براي نيروي برق مربوط به مناطق دور از سيستم و شبكه نيروگاه در عسلويه افزوده شده است.
نتايج مطالعه نشان ميدهد كه با مالحظه هزينه سرمايهگذاري تقويت انتقال برق است .در اين مطالعه گزينههاي زير مورد تجزيه ،تحليل و
شبکه انتقال و تلفات شبكه ،احداث نيروگاه در تهران نسبت به احداث مقايسه قرار گرفتهاند:
35
شماره - 124اسفند ماه 1388
جدول .1هزينهاحداث خطوط انتقال برق و پستها و هزينه انتقال برق در 100کيلومتر
هزينه تلفات کل هزينه هزينه انتقال برق درصد تلفات کل هزينه
هزينه احداث هزينه احداث
برق 1کيلو وات در 100 احداث خط و هر کيلووات احداث طول
پست(ميليون خط(ميليون ريال شرح رديف
ساعت هر 100 پست(ميليون ساعت در 100کيلومتر(کيلو خط(ميليون (کيلومتر)
ريال) در هر كيلومتر)
کيلومتر(ريال) کيلومتر(ريال) وات ساعت) ريال) ريال)
خط 400
4 0/70% 0/298 340000 170000 170000 1700 100 تک مدار 1
کيلوولت
خط 400
4 0/70% 0/368 420000 170000 25000 2500 100 دومدار 2
کيلوولت
خط 230
10 1/5% 0/228 260000 130000 130000 1300 100 تک مدار 3
کيلوولت
خط 230
10 1/5% 0/245 280000 130000 150000 1500 100 دو مدار 4
کيلوولت
منبع :دفتر برنامهريزي توليد توانير ،محاسبات محقق
شد .هزينه تعمير و نگهداري برابر يك درصد مبلغ سرمايهگذاري ساالنه تامين تقاضاي اضافي از طريق احداث نيروگاه برق محلي با
فرض شده است .عالوه بر ضريب بهرهبرداري پارامترهاي زير نيز به سوختهاي مايع
منظور مقايسه اقتصادي بين گزينهها منظور شدهاند. استقرار نيروگاه برق در مرکز جمعيتي بزرگتر و سپس انتقال برق
بين هزينه برق توليد شده محلي و هزينه مرکب (توليد در نقطه دور از طريق خطوط انتقال زيردريايي.
به اضافه انتقال) برق انتقال يافته گرفته است .نتايج مطالعات و محاسبات در اين تحليل فرض براين است که افزايش تقاضاي برق بين
نشان ميدهد که در مواردي چون تأمين برق سکوهاي نفتي در دريا، 200تا 500مگاوات است و متوسط ضريب بهرهبرداري 5500ساعت
نقاط جمعيتي که توسط دريا از هم جدا شدهاند و نقاط دور افتاده و در سال است.
پراکنده ،انتقال برق حتي به صورت زيردريايي از يک مرکز جمعيتي در مورد توليد برق محلي دو گزينه فني مورد توجه قرار بوده و
بزرگتر در مقايسه با توليد برق محلي اقتصاديتر است .به ويژه توليد برق براي محاسبه مفرضات زير مورد استفاده قرار گرفته است:
در نزديکي ميادين گازي و انتقال آن از طريق يک سيستم مناسب حتي نيروگاه توربين بخار با سوخت نفت با اندازه واحد بين 100تا 250
انتقال به مناطقي که فاصله زيادي با ميادين گازي دارند مقرون به صرفه مگاوات ،انتخاب سيکل ترکيبي با سوخت گازوئيل با اندازه واحد بين
است(کلريک و همکاران . )2001 100تا 150مگاوات و در مورد نيروگاه واقع در مرکز جمعيتي بزرگتر
نيروگاه 400مگاواتي سيکل ترکيبي با سوخت گاز در نظر گرفته شده
.4اطالعات فني و مفروضات تحقيق است .هزينه سوخت بر مبناي سطح قيمت سال ،2001نفت خام 27دالر
جهت بررسي و مقايسه اقتصادي انتقال برق و گاز با توجه به مكان براي هر بشکه ،گازوئيل 210دالر براي هر تن و گازطبيعي 5دالر براي
نيروگاه ،الزم است هزينههاي احداث خطوط لوله گاز و شبكه انتقال برق هر ميليون بيتييو در بازار مد نظر واقع شده است.
معين شود و سپس مقايسه الزم براي تعيين محل مناسب احداث نيروگاه در اين تحليل طول خط زير دريايي بين 50تا 200کيلومتر است.
ارائه گردد .با در نظر گرفتن نرخ تنزيل %8و براي دوره مطالعه 25ساله، با توجه به مسافت مناسبترين فناوري بين ACو DCانتخاب خواهد
جدول .2برآورد ظرفيت و هزينه احداث خطوط انتقال و ايستگاههاي تقويت فشار در 100کيلومتر
کل گاز منتقل متوسط هزينه انتقال ايستگاههاي تقويت
هزينه هزينه احداث هزينه احداث ظرفيت انتقال
در 100کيلومتر شده به طور فشار مورد نياز در شرح
ساالنه ايستگاه تقويت فشار خطلوله گاز روزانه
ساالنه 100کيلومتر رديف
سنت دالر هزار متر هزار دالر به ميليون دالر به ازاي ميليون طول قطر
ريال هزار دالر تعداد
بر مترمکعب مکعب ازاي هر کيلومتر هر کيلومتر ايستگاه مترمکعب (اينچ) (کيلومتر)
12/02 0/13 4336200 5789/35 26 384 11/88 0/9 100 24 1
8 /63 0/10 7829250 7503/67 29 540 21/45 0/9 100 30 2
5/80 0/06 26298250 16937/1 62 1250 72/05 0/9 100 48 3
5/25 0/06 38544000 22482/9 80 1680 105/6 0/9 100 56 4
منبع :دفتر مديريت برنامهريزي شركت ملي گاز ايران ،محاسبات محقق
36
شماره - 124اسفند ماه 1388
ضريب سالواره برابر 0/09بهدست ميآيد ،الزم به ذكر است كه در اين جدول .3روشهاي مختلف انتقال برق
مقاله هر دالر برابر با 9000ريال در نظر گرفته شده است. هزينه کل تأسيسات
ظرفيت نيروگاه
خط انتقال (ميليون ولتاژ انتقال گزينه
در اين مقايسه الزم است تا ابتدا مفروضات مرتبط با خطوط انتقال (مگاوات)
ريال)
برق و گاز معين شود بدين منظور فرض بر آن است كه برق توليدي 4306666/7 400کيلوولت تک مدار
توسط نيروگاه با خطوط 400و 230کيلو ولت تک مدار و دو مدار و 3395000 400کيلوولت -دومدار
همچنين پستهاي 400و 230کيلوولت مورد نياز منتقل شود كه هزينههاي 1000 جهرم
9165000 230کيلوولت تک مدار
احداث مربوط به اين خطوط و پستها در جدول 1ارائه شده است. 4805000 230کيلوولت -دومدار
همچنين جدول 2بيانکننده هزينههاي احداث خط لوله انتقال گاز در 3808000 400کيلوولت تک مدار
اقطار متفاوت 48 ،30 ،24و 56اينچ و ايستگاههاي تقويت فشار ارائه 2950000 400کيلوولت -دومدار
1000 فارس
شده است .معموال فاصله بين 125تا 150کيلومتر يک ايستگاه تقويت 8112000 230کيلوولت تک مدار
فشار نياز دارد و در اوج مصرف گاز ايستگاههاي تقويت فشار %1،7تا 4250000 230کيلوولت -دومدار
%2از حجم گاز انتقالي از خط را مصرف مينمايد .براي آنكه بتوان مقياس 1813333/3 400کيلوولت تک مدار
يكساني از هزينهها داشت و بتوان ميزان جابجايي را معين كرد هزينههاي 1510000 400کيلوولت -دومدار
1000 اصفهان
ارائه شده در جداول براي خطوط و شبكه به طول 100کيلومتر در نظر 3900000 230کيلوولت تک مدار
گرفته شده است .الزم به ذکر است که نيروگاههاي توليد همزمان برق و 2030000 230کيلوولت -دومدار
حرارت که بايستي نزديک به محل مصرف حرارت باشند و بازده بااليي 1105000 400کيلوولت تک مدار
دارند از حوزه اين مطالعه مستثني هستند. 965000 400کيلوولت -دومدار
1000 كاشان
با توجه به اينکه يکي از پارامترهاي مهم در به دست آوردن نقطه بهينه 2405000 230کيلوولت تک مدار
مکان نيروگاه ،فاصله نيروگاه از نقطه توليد گاز و احداث خطوط انتقال برق 1285000 230کيلوولت -دومدار
منبع :محاسبات محقق
جدول .4هزينههاي انتقال برق در گزينههاي مختلف
فاصله تا مرکز مصرف
کيلووات ساعت برق
100کيلومتر(ريال)
هزينه انتقال برق تا
تلفات به ازاي هر
کيلووات ساعت
مصرف (ريال)
مکان
تا نقطه
(ريال)
نيروگاه
37
شماره - 124اسفند ماه 1388
الزم است گاز مورد نياز از طريق شبكه انتقال به نيروگاه رسانده شود .بدين جدول .5روشهاي مختلف انتقال گاز
جمع کل
منظور فرض ميشود كه گاز مورد نياز از طريق شبکههاي انتقال گاز ،24 هزينه خط ظرفيت
48 ،30و 56اينچ به نيروگاه رسانده شود .هزينه کل احداث خطوط انتقال جمع کل هزينه و ايستگاه قطر لوله
نيروگاه گزينه
(هزار ريال) تقويت فشار (اينچ)
گاز و ايستگاههاي تقويت فشار در حالتهاي متفاوت در جدول 5ارائه (مگاوات)
(هزار دالر)
شده است .براساس اطالعات جدول ( )5هزينه کل تأسيسات خط انتقال 1390500 154500 56
گاز براي جهرم به عنوان نزديکترين نقطه به مرکز توليد گاز به مراتب 1802250 200250 48
1000 جهرم
4068000 452000 30
کمتر از کاشان است .بدين ترتيب هزينه انتقال گاز براي گزينههاي جهرم، 5400000 600000 24
2002320 222480 56
فارس ،اصفهان و کاشان به صورت خالصه در جدول 6ارائه شده است. 2595240 288360 48
1000 فارس
بر اساس نتايج به دست آمده از جدول 6مجموع هزينه انتقال گاز تا 5857920 650880 30
7776000 864000 24
نيروگاه کاشان به فاصله 950کيلومتري از نقطه توليد گاز به مراتب بيشتر 4449600 494400 56
از نيروگاه جهرم به فاصله 250کيلومتري ميباشد. 5767200 640800 48
1000 اصفهان
13017600 1446400 30
17280000 1920000 24
.3-4مقايسه گزينههاي مختلف انتقال انرژي برق و گاز 5283900 587100 56
6848550 760950 48
در بخشهاي قبلي چهار گزينه براي انتقال برق و انتقال گاز در نظر 15458400 1717600 30
1000 کاشان
گرفته شد .لذا در اين بخش با در نظر گرفتن هزينههاي گفته شده براي 20520000 2280000 24
انتقال برق تا محل مصرف و انتقال گاز تا محل نيروگاه ،مقايسه کليه مأخذ:محاسباتمحقق
تا نقطه مصرف مي¬باشد ،الزم است با در نظرگرفتن نيروگاههاي فرضي در حاالت در جدول 7ارائه شده است.
با توجه به جدول 7مشخص ميشود که در هر يک از حاالت ،انتقال فواصل متفاوت از نقطه توليد گاز و مركز مصرف برق و بررسي هزينه-هاي
انتقال گاز و برق نقطه بهينه محل استقرار نيروگاه به دست آيد .بدين منظور
جدول .6هزينههاي انتقال گاز در گزينههاي مختلف
فاصله
فرض ميشود كه نيروگاه گازي به ظرفيت 1000مگاوات جهت تامين برق
هزينه انتقال هزينه انتقال مکان
تا محل شهر تهران بايد احداث شود ،اما سوال اصلي اين است كه اين نيروگاه در چه
گاز تا نيروگاه گاز در 100 احداث خط انتقال
توليد گاز
(ريال) کيلومتر(ريال) عسلويه نيروگاه فاصلهاي از مركز توليد گاز (عسلويه) و محل مصرف برق(تهران) احداث
15/114 12/02 24 شود كه به لحاظ اقتصادي به صرفه¬تر باشد؟ بدين منظور نقاطي در حد
81/94 8/63 30 فاصل محل توليد گاز و محل مصرف برق كه شامل شهرهاي جهرم ،فارس،
950 کاشان
07/55 5/80 48 اصفهان ،کاشان در نظر گرفته شده اند تا با بررسي و مقايسه قيمت برق در
49/87 5/25 56 محل مصرف ،نقطه بهينه احداث نيروگاه تعيين شود.
96/13 12/02 24
69/01 8/63 30 .1-4انتقال انرژي از طريق شبکه برق
800 اصفهان همانطور که گفته شد با توجه به چهار نقطه در نظر گرفته شده براي
46/37 5/80 48
42/00 5/25 56
احداث نيروگاه ،هزينههاي احداث خطوط انتقال و پستهاي الزم در
حالتهاي مختلف خطوط انتقال در جدول 3ارائه شده است.
43/26 12/02 24
براساس اطالعات جدول ،3هزينه کل تأسيسات خط انتقال بدليل
31/05 8/63 30
360 فارس نزديكي كاشان به محل مصرف نسبت به ساير نقاط كمتر است.
20/87 5/80 48
بنابراين بر اساس هزينههاي فوق هزينه انتقال برق به تفكيك هزينه
18/90 5/25 56
خطوط انتقال و هزينه تلفات براي گزينههاي جهرم به فاصله 950کيلومتري،
30/04 12/02 24
فارس 840کيلومتري ،اصفهان 400کيلومتري و کاشان 250کيلومتري از نقطه
21/56 8/63 30
250 جهرم مصرف برق به صورت خالصه در جدول 4ارائه شده است.
14/49 5/80 48
13/12 5/25 56 .2-4انتقال انرژي از طريق شبکه گاز
مأخذ:محاسباتمحقق چنانچه نقاط ارائه شده به عنوان محل توليد برق در نظر گرفته شود،
38
شماره - 124اسفند ماه 1388
کاشان
138/8 106/6 79/8 74/56 139 107 79/7 74/5 126/3 94 67/2 62 126/13 94 67 61/9
اصفهان
6/135 5/108 9/85 498/81 136 108 8/85 4/81 6/115 88 65/8 61 115/29 88 66 61/2
فارس
2/126 114 104 85/101 126 114 104 102 1/84 72 7/61 60 83/507 71 61 59/1
جهرم
9/123 4/115 108 94/106 124 115 108 107 23/76 68 7/60 59 56/75 67 60 58/6
عسلويه
13/15 11/45 10 9/7666 10/9 9/24 7/83 7/55 8/439 6/7 5/33 5/1 8/4038 6/7 5/294 5/02
مأخذ:محاسباتمحقق
نيروگاه انجام داد.با توجه به اقتصادي بودن نزديكي محل احداث نيروگاه انرژي توسط خط انتقال 400کيلوولت تک مدار با قطر لوله 56اينچ
به مركز توليد گاز و منافع حاصل از آن براي اقتصاد كشور ،در اين بررسي صورت گرفته و اقتصاديترين حالت ،انتقال برق مورد نياز از محل توليد
محل احداث جديدي كه با عسلويه فاصلهاي نداشته باشد به عنوان مكان به محل مصرف برق و احداث نيروگاه در کنار محل توليد گاز است.
پنجم مورد نظر در جدول 7ارائه شده است تا بتوان مقايسه بهتري از مكان با توجه به اقتصادي بودن نزديكي محل احداث نيروگاه به مركز
بهينه نيروگاه انجام داد.نتايج جدول 7نشان ميدهد كه بهترين حالت براي توليد گاز و منافع حاصل از آن براي اقتصاد كشور ،در اين بررسي محل
اقتصاد ملي احداث نيروگاه در نزديكي مركز توليد گاز بوده و انتقال برق احداث جديدي كه با عسلويه فاصلهاي نداشته باشد به عنوان مكان پنجم
در مقايسه با گاز است. مورد نظر در جدول 7ارائه شده است تا بتوان مقايسه بهتري از مكان بهينه
جدول .8ده درصد افزايش هزينههاي انتقال برق
قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت
(ريال/کيلووات ساعت) (ريال/کيلووات ساعت) (ريال/کيلووات ساعت) (ريال/كيلووات ساعت) برق
کيلوولت -دو مدار 230 کيلوولت -تک مدار 230 کيلوولت -دو مدار 400 کيلوولت -تک مدار 400
خطوط
24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56 انتقال
138/9 106/7 79/8 74/6 139 107 79/8 74/6 126/4 94 67/3 62 126/21 94 67 61/9 کاشان
135/7 108/6 86 81/5 136 109 85/9 81/5 115/7 89 66 62 115/4 88 66 61/3 اصفهان
126/4 114/2 104 102/05 126 114 104 102 84/4 72 62 60 83/7 72 61 59/4 فارس
124/1 115/6 109 107/17 124 115 108 107 76/57 68 61 60 75/84 67 60 58/9 جهرم
10/96 9/26 7/85 7/57 10/9 9/25 7/84 7/57 8/45 6/8 5/35 5/1 8/4 6/7 5/3 5/04 عسلويه
39
شماره - 124اسفند ماه 1388
فرضيه اول تحقيق يعني احداث نيروگاه در محل نزديک به مرکز .5تحليل حساسيت
توليد گاز منافع اقتصادي بيشتري براي کشور به دنبال دارد ،و مورد در اين بخش چهار پارامتر هزينه انتقال گاز ،هزينه انتقال برق ،درصد
تأييد است. تلفات برق و قيمت برق مورد توجه قرار گرفته است كه نتايج حاصل از
با توجه به کاهش هزينههاي توليد برق در صورت نزديکي نيروگاه آن به شرح زير است:
به محل توليد گاز ،فرضيه دوم تحقيق مبني بر اينكه هزينههاي انتقال برق در صورتي که شرايط مبدأ انتقال گاز را منبع اصلي گاز کشور
در مقايسه با هزينههاي انتقال گاز پايينتر است ،مورد تأييد ميباشد. (عسلويه) در نظر بگيريم و تهران را بهعنوان مقصد انتخاب كنيم ،با
به ويژه توليد برق در نزديکي ميادين گازي و انتقال آن از طريق يک افزايش %10پارامترهاي هزينه انتقال برق ،هزينه انتقال گاز و قيمت برق ،
سيستم مناسب حتي انتقال به مناطقي که فاصله زيادي با ميادين گازي تلفات برق ،کمترين هزينه تأمين برق مصرفکننده با استفاده از خط انتقال
دارند مقرون به صرفه است. گاز و خط انتقال برق به شرح جداول 13 ،12 ،11 ،10 ،9خواهد بود.
.7پيشنهادها .6نتيجهگيري
هر چند که در حال حاضر برنامهريزي گاز و برق در نقاط مختلف دو انرژي برق و گاز از جمله انرژيهايي هستند که در دهههاي آينده،
دنيا جداگانه انجام ميشوند ولي در آينده بازار به سمت يکپارچه شدن عمدت ًا به دليل نياز اقتصاد نوين جهان به نيروي برق و استفاده هر چه بيشتر
پيش خواهد رفت .نظر به اينکه گاز ميتواند بهآساني به برق تبديل شود از سوخت گاز به عنوان سوخت تميزتر ،رشد تقاضاي فزاينده اي خواهند
و در مواردي منابع و مصارف گاز و برق از نظر جغرافيايي فاصله قابل داشت .امروزه اين دو انرژي نه به عنوان رقيب بلکه به عنوان مکمل ،در
مالحظهاي دارند ،برنامهريزي توأم گاز و برق مورد توجه قرار گرفته تأمين نيازهاي انرژي مورد توجه برنامهريزان و سرمايهگذاران قرار گرفته
است(کلينگ . )2001مطالعات متعددي که در گذشته انجام شده است و به همين دليل بررسي همافزايي بين انتقال گاز و انرژي برق از
نشان ميدهد که انتقال گاز در فواصل طوالني از انتقال برق مقرون اهميت زيادي برخوردار شده است.
به صرفهتر است. هدف اصلي اين مطالعه انتخاب بهترين گزينه براي حداقل رساندن
اين موضوع عمدت ًا به دليل آن است که احداث خطوط گاز پرفشار، هزينه تأمين برق مصرف کنندگان است .بر اين اساس ،انتقال برق به محل
امکان انتقال گاز در حجم باال را ممکن ميسازد .با توجه به اينکه امروز مصرف احداث نيروگاه در کنار مراکز توليد گاز ،ارزانتر از توليد برق در
موضوع همافزايي از جمله مباحث جديد و مهم اقتصاد انرژي محسوب کنار محل مصرف و انتقال گاز از طريق خطوط انتقال گاز است.
ميشود ،جواب اين سوال که در سبد انرژي خانوار چه حاملي با چه احداث نيروگاه در محل نزديک به مرکز توليد گاز و انتقال برق
سهمي قرار ميگيرد براي اقتصاد کشور بهتر است ،موضوعي قابل توجهي به نقطه مصرف ،باعث کاهش هزينه توليد برق ميگردد .بدين ترتيب
141/2 109 82/2 76/9 141 109 82/1 76/9 127/4 95 68/3 63 127/2 95 68 63 کاشان
139/5 112/4 89/7 85/35 139 112 89/7 85/3 117/4 90 67/6 63 117/09 90 67 63 اصفهان
134/3 122/1 112 109/94 134 122 112 110 87/87 76 65/5 64 87/28 75 65 62/9 فارس
133 124/5 117 116/08 133 124 117 116 80/49 72 64/9 64 79/83 71 64 62/9 جهرم
13/63 11/94 10/5 10/24 11/4 9/72 8/31 8/04 8/66 7 5/55 5/3 8/62 6/9 5/51 5/25 عسلويه
40
شماره - 124اسفند ماه 1388
قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت برق براي مصرفکننده قيمت
(ريال /کيلووات ساعت) (ريال /کيلووات ساعت) (ريال /کيلووات ساعت) (ريال /کيلووات ساعت) برق
کيلوولت -دو مدار 230 کيلوولت -تک مدار 230 کيلوولت -دو مدار 400 کيلوولت -تک مدار 400 خطوط
24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56 انتقال
141ا2/ 109 82/2 76/967 141 109 82/1 76/9 127/4 95 68/3 63 127/43 95 68 63/0 کاشان
139/5 112/4 89/7 35/85 139 112 89/7 85/3 117/4 90 67/6 63 117/37 90 68 63/0 اصفهان
134/ 3 122/1 112 109/94 134 122 112 110 87/87 76 65/5 64 87/87 76 65 62/9 فارس
133 124/5 117 116/08 133 124 117 116 80/49 72 64/9 64 80/49 72 65 62/9 جهرم
13/63 11/94 10/5 10/248 11/4 9/72 8/31 8/04 8/664 7 5/55 5/3 8/6635 7 5/554 5/25 عسلويه
برنامهريزي شركت توانير. است .يکي از مسائل مرتبط با اين موضوع ،انتقال برق يا انتقال گاز است.
.2اطالعات اعالم شده از طرف شرکت ملي گاز ايران.1386 ، در اين راستا بهترين گزينه براي به حداقل رساندن هزينه تأمين برق
.3اطالعات اعالم شده از طرف وزارت نيرو.1386 ، مصرف کننده همانا احداث نيروگاه در کنار محل توليد گاز و انتقال برق
.4بررسي فني و اقتصادي سيستمهاي انتقال گاز جهت گازرساني تا نقطه مصرف ميباشد.
نيروگاهها ،مديريت برنامهريزي امور مطالعات و بررسيهاي اقتصادي، فهرست منابع
خرداد .1385 .1اطالعات فني و اقتصادي نيروگاههاي كشور ،آذر ،1385معاونت
136/4 104/2 77/3 72/152 136 104 77/3 72/1 125/2 93 66/1 61 125/01 93 66 60/7 کاشان
131/8 104/7 82 77/646 132 105 81/9 77/6 113/8 87 64 60 113/5 86 64 59/4 اصفهان
118/1 105/9 95/7 93/759 118 106 95/6 93/6 80/32 68 57/9 56 79/732 68 57 55/4 فارس
114/7 106/2 99/2 97/788 115 106 99 97/6 71/96 63 56/4 55 71/29 63 56 54/4 جهرم
12/67 10/97 9/56 9/28 10/5 8/76 7/35 7/07 8/21 6/5 5/1 4/8 8/17 6/5 5/069 4/8 عسلويه
41
1388 آذر ماه- 121 شماره
/قيمت برق براي مصرف کننده(ريال قيمت برق براي مصرف قيمت برق براي مصرف کننده قيمت برق براي مصرف قيمت
)کيلووات ساعت )کيلووات ساعت/کننده(ريال )کيلووات ساعت/(ريال )كيلووات ساعت/کننده(ريال برق
230 دو مدار- کيلوولت 230 تک مدار- کيلوولت 400 دو مدار- کيلوولت 400 تک مدار- کيلوولت
خطوط
انتقال
24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56 24 30 48 56
150/3 114/8 85/3 79/54 150 115 85/2 79/5 137/7 102 18/5 67 137/5 102 73 66/8 کاشان
165/1 129/6 100 94/36 165 130 100 94/3 145 110 80 74 144/7 109 80 74 اصفهان
208/5 173/1 144 137/81 208 143 143 138 166/4 131 101 96 165/8 130 101 95/1 فارس
219/4 184 154 148/6 219 184 154 149 171/8 136 107 101 171/09 136 106 100/4 جهرم
132/7 97/28 65/5 62 130 95/1 65/5 59/8 128 93 63 57 127/96 93 62/97 57/3 عسلويه
Distance Transmission : the DC challenge " , IEE 6 th بررسي سيستم توليد برق و مقايسه تطبيقي، عسگر، خادموطني.5
International Conference AC & DC Transmission , پاياننامه،1379 ،كارايي اقتصادي نيروگاههاي مرسوم حرارتي در كشور
London , UK , 29 April – 3 May 1999. . دانشگاه تهران،كارشناسي ارشد
14. Clerici , A and Longhi , A , " Competitive مقايسه،1384 ي د، ساعد، راعي، پرستو، نري ميسا، مجيد، فرمد.6
electricity transmission systems as an alternative معاونت برنامهريزي شركت،فني و اقتصادي انتقال برق و گاز در كشور
to pipcline gas transport for electricity delivery .توانير
" World Energy Conference 1998 , Houston" ، دفتر برنامهريزي توليد،1382 ، مقايسه مقدماتي انتقال گاز و برق.7
, Texas , USA. .ويرايش چهارم
15. Correa F.S , Pangilinam M , et , a1 , " Leyte ، بررسي مفهوم همافزايي و هم نيروزايي،1386 ، محمد، مراديان.8
– I , uzon HVDC power transmission System .مجله فصل نو
: Commissioning Highlights , Performance . پيک توسعه برق،1385 شهريور، نيروگاهي در خليج فارس.9
Measurements and Operating Experience " Cigre 10. Asplund G, Eriksson K et a1 , " DC Transmission
2000 Session , Paris France . based on voltage source converters " , Cigare 1998
16. Donati , E , Tiberio , U , Gallipoli , M and Ercolani Session , Paris , France.
, D , " Future Mediterranean Platforms for natural gas 11. Carlsson, L. and Persson A, " New technologies
production , gathering and export to Western Europe in HVDC converter design " , IEE 6 th International
" 20 th WORLD GAS CONFERENCE , Copenhagen , Conference AC & DC Transmission , London , UK ,
Denmark , 13-10 june 1997. 29 April – 3 May 1996.
17. Kling ,w., December 2001, "Special Report 12.Clerici A , Longhi , A and Chami, M., October
for Subject C (Gas and Electrical Networks : inter 2001, Synergy electrical energy and gas transmission,
relations at the planning stage)", Cigre ,Iguacu 18th World Energy Council Congress/ Argentina.
Symposium ,6-3. 13. Clerici A , Longhi , A and Tellini B , " Long
42
شماره - 121آذر ماه 1388
قيمتهاي نفت
جهاني شدن
و بحران مالي آمريكا
محمد امين نادريان
كاهش ميدهد و به اين ترتيب اين سيكل اقتصادي تكميل ميشود. طي يك و نيم قرن گذشته ،جهان شاهد چندين فراز و فرود در
شكل ( )1روند قيمتهاي نفت كه مؤيد سيكلهاي اشاره شده است فرآيندجهاني شدن بوده است .معموالً در دورههائي كه روند جهاني
را نشان ميدهد. شدن سرعت ميگيرد و حجم تجارت جهاني افزايش مييابد ،تقاضاي
در قسمتهائي از شكل( )1كه قيمتهاي نفت باالست معموالً انرژي نيز رشد ميكند اما معموالً افزايش تقاضاي اين دورهها به
ما شاهد نوعي بحران مالي هستيم كه با بحرانهاي ارزي و بانكي دليل عدم امکان افزايش متناسب كوتاه مدت در عرضة نفت ،منجر به
همراه ميشود .در ميانة قرن نوزدهم ،آغاز قرن بيستم ،پيش از ظهور افزايش قيمتهاي نفت شده است .قيمتهاي باالي نفت نيز معموالً
بحران بزرگ و پس از شوك اول نفتي در سال 1973شاهد چنين ي و ارتقاء فناوري و سرمايهگذاري در باعث ترغيب بازار به نوآور
وضعيتهائي بودهايم .در ديگر مقاطع بينابين ،نوعي آرامش نسبي در ساخت ظرفيتهاي جديد عرضه شده و با يك وقفه زماني باعث
نرخهاي ارز و و وضعيت بانكها مشاهده شده است .مهمترين علت رشد عرضه و كنترل قيمتها شده است .اما اغلب در دوره باال بودن
اين مسئله سياستهاي پولي و مالي محتاطانه و برنامههاي تثبيت تقيمتهاي نفت شاهد افزايش فشارهاي تورمي بودهايم كه با سياس
نرخهاي ارز بوده كه از بحرانهاي سفتهبازي و اختالالت ناشي از كاهش نرخ بهره همراه شده و با ترغيب مصرف كنندگان به افزايش
آن جلوگيري كرده است .در دورة سالهاي 1850تا 1870هنگامي مخارج ،بار تورمي را بيشتر کرده است .اين سيكلهاي تورمي معموالً
كه قيمتهاي واقعي نفت از سطح جاريشان بيشتر شدند يكي از به بحران بانكها يا نرخهاي ارز و نهايت ًا با رکود به پايان ميرسد .افت
سختترين دورهها بهوقوع پيوست .در اين زمان بحرانهاي مت ّعدد تقاضاي نفت ناشي از كاهش رشد اقتصادي و رکود با افزايش عرضه
بانكي و ارزي اتفاق افتاد .اين دورة سخت ،بسياري از اقتصادهاي نفت (که اشاره شد) همزمان ميشود و قيمتهاي نفت را به شدت
توسعهيافته را متقاعد كرد تا همچنان به سيستم استاندارد طال وفادار شكل .1قيمتهاي واقعي نفت برنت به قيمت دالر سال )1860-2008( 2006
بمانند .اين ت ّعهد باعث شد تا شاهد ثبات مناسبي از نظر بحرانهاي
ارزي و بانكي بين سالهاي 1880تا 1913باشيم و همين ثبات
باعث شد تا عصر جهاني شدن آغاز شود و تا حدود زيادي توسعه
پيدا كند اما اين روند با بروز جنگ جهاني اول به نوعي متوقف شد.
دورة بين دو جنگ جهاني نه تنها شاهد بروز بحران بزرگ بود بلكه
اضمحالل سيستم مالي بينالمللي استاندارد طال نيز در اين دوره
اتفاق افتاد .بحرانهاي بانكي و ارزي متعدد اين دوره باعث شد تا
بقاياي جهانيشدن پيش از وقوع جنگ جهاني ،يكسره نابود گردد.
در اين دوره بسياري از كشورها به سياستهاي حمايتگرانهاي روي
آوردند كه جريان تجارت جهاني را تا حدود زيادي محدود ميكرد.
پس از جنگ جهاني دوم ،پيمان برتون وودز و تنظيم قوانين بانكي
43
شماره - 124اسفند ماه 1388
ِ
دالري نفت و طال ()1970-2008 شكل .2قيمتهاي سختگيرانهتر مانند قانون گلس -استيگال در اياالت متحده باعث
شد تا سيستم مالي بينالمللي و سيستم بانكي جهان دورهاي نسبت ًا
آرام را بين سالهاي 1945تا 1971تجربه كند .حبابهاي ناشي از
وامهاي بيبند و بارانه با تنظيم قوانيني خاص در داخل بسياري از
كشورها محدود شد و در سطح بينالمللي نيز سيستم نرخ ارز ثابت
برتون -وودز كه تقريب ًا مشابه سيستم استاندارد طال عمل ميكرد مانع
از ايجاد اين حبابها ميشد.
در سيستم استاندارد طال كه پيش از جنگ جهاني اول حاكم بود،
اگر كشوري براي دورهاي طوالني كسري تجاري داشت ،خروج طال
از چنين كشوري به كشور داراي مازاد ،باعث كاهش عرضه پول
در كشور داراي كسري و افزايش عرضه پول در كشور داراي مازاد
ميشد .ركود متعاقب كاهش عرضه پول در كشور داراي كسري،
پايدار ماند (شكل .)2افت قيمت نفت در برابر طال بين سالهاي
باعث كاهش قيمتهاي محصوالت در اين كشور ميشد .اين در
1971تا 1973به خوبي در شكل( )3به نمايش درآمده است .بين
حالي بود كه متقابال انتقال طال به كشور داراي مازاد تراز تجاري،
سالهاي 1970و 1973قيمت طالئي نفت (اونس طال در هر بشكه)
باعث فشارهاي تورمي و افزايش قيمت محصوالت در آن کشور
تقريب ًا نصف شد .در پائيز سال ،1973افزايش ناگهاني در قيمت
ميشد و اين مسئله باعث ميشد تا جريان تجاري بين اين دو كشور
دالري نفت باعث شد تا قيمت طالئي نفت چهار برابر شود و از
در كاالهاي توليدي معكوس شود .دقيق ًا به همين ترتيب در پيمان
سطح سال 1971نيز باالتر رود .همانطور كه در شكل ( )3مشاهده
برتون -وودز خروج دالر و كاهش ذخائر دالر براي كشورها همين
ميشود قبل از هر جهش ناگهاني در قيمتهاي طالئي نفت ،شاهد
نقش را داشت.
يك دوره افت سيستماتيك هستيم.
اياالت متحده در سالهاي دهة 60و تا سال 1971به دليل
به عنوان يك نمونه بسيار خوب ميتوان بر اولين سيكل تكرار
درگيري در جنگ ويتنام و تأمين مالي آن به شدت دچار كسري تراز
اين پديده در شوك سال 1973تمركز كنيم .تورم در ميانة دهة 1970
تجاري شد تا حدي كه بسياري از كشورها به اين شك افتادند كه آيا
باعث شد تا قيمتهاي طال با شدت بيشتري نسبت به نفت افزايش
اياالت متحده ميتواند قيمت 35دالري هر اونس طال را حفظ كند
يابد ،همين موضوع باعث شد تا قيمت طالئي نفت بين سالهاي
يا خير و آيا مابه ازاء طالي كسري تجاري خود را دارد يا خير .در
1976تا 1979دوباره نصف شود تا اينكه پس از انقالب ايران در
اگوست ،1971بريتانيا از آمريكا خواست تا در ازاء 3ميليارد ذخيرة
سال 1979دوباره شاهد جهشي در قيمتهاي طالئي نفت بوديم.
دالرش ،طال بگيرد .دو روز بعد در 15آگوست 1971نيكسون اعالم
باالخره تورم دهة 1970با سياستهاي "پل ولكر" در افزايش نرخ
كرد كه ديگر ارتباط بين دالر و طال برقرار نيست .به اين ترتيب
بهره از %10به %20بين سال 1979تا 1982به پايان رسيد .اين
ارزش دالر در ماههاي بعد به دفعات افت كرد و اين مسئله باعث شد
شكل .3قيمتهاي طالئي نفتخام ()1970-2008 تا بار ديگر قدرت رقابتي صادركنندگان اياالت متحده در بازار جهاني
ال برچيده افزايش يابد .در سال ،1973نظام مالي برتون-وودز كام ً
شده بود و قيمتهاي دالري كاالها از جمله نفت و طال شروع به
افزايش كرد .رويدادهاي ژئوپلتيكي مانند تحريم نفتي اعراب نيز در
اين شرايط نقش كاتاليزوري داشت اما بنيادهاي قيمتهاي بسيار
باالي نفت را به راحتي ميتوان در سيستم مالي بينالمللي جديد
دالر محور يافت.
براي اينكه اين موضوع روشنتر گردد تصور كنيد كه نفت
همچون سيستم استاندارد طال و برتون -وودز بر حسب طال
قيمتگذاري شود .ما انتظار داريم كه قيمتهاي دالري نفت پس از
سال 1971به طور يكنواخت افزايش يابد .اما در حين كاهش ارزش
دالر و افزايش تورم بسياري از كاالها ،قيمتهاي دالري نفت تقريب ًا
44
شماره - 124اسفند ماه 1388
قيمتهاي انرژي ،كسري تجاري و دالر نرخهاي باالي بهره باعث شد تا اياالت متحده و جهان به ركود
بازارهاي فعلي انرژي در دوران طالئي دالر شكل گرفت و فرو روند .در نتيجه اين ركود ،قيمتهاي طال آن چنان افت كرد
عليرغم تالشهاي معدودي كه تا كنون براي تغيير ارز مورد استفاده كه هنوز هم بيسابقه است .دو شوك قيمت نفت در دهة 1970با
در تجارت نفت صورت گرفته ،سرنوشت كشورهاي صادركننده چند رويداد تاريخي خاص همزمان شد :جنگ خاورميانه در سال
نفت همچنان به شدت به قدرت دالر گره خورده است و با تداوم 1973و انقالب ايران در سال .1979جالب اينجاست كه در هر دو
افت ارزش دالر در برابر ديگر ارزها ،ارزش دارائيها و ذخائر دالري مورد ،پيش از افزايش ناگهاني قيمتهاي نفت ،اقتصاد اياالت متحده
كشورها كاهش مييابد .افت ارزش واقعي دالر در سالهاي اخير، در شرايط تورمي و قيمتهاي طال در حال افزايش بوده است .در
باعث شده تا كشورهاي عضو شوراي همكاريهاي خليجفارس و واقع در هر دو مورد قيمت طالئي نفت ناگهان از مقدار پيش از تورم
ديگر كشورهاي اوپك به درخواستهاي كشورهاي مصرفكننده خود نيز باالتر ميرود و اما در عرض چند ماه دوباره به سطح نرمال
مبني بر افزايش توليد پاسخ رد بدهند .عالوه بر اين ،كويت به عنوان خود برميگردد .عدم تمايل اوپك براي افزايش توليد در سالهاي
كشوري كه روابط بسيار دوستانهاي با اياالت متحده دارد در ماه مي گذشته نيز تا حدودي به اين دليل بود كه اوپك اعتقاد داشت افزايش
سال 2007اعالم كرد كه از اين پس نفت خود را به ارزهاي ديگر نيز قيمتها بيشتر ناشي از سياستهاي پولي ضعيف اياالت متحده بوده
به فروش ميرساند .ونزوئال نيز تالش بسيار زيادي را از خود نشان است تا كمبود عرضه.
ميدهد تا كشورهاي عضو اوپك ديگر نفت خود را با دالر تجارت ركود دهة 1980و نبود هماهنگي ميان اعضاي اوپك از ميانه دهه
نكنند .در همين زمان ،بسياري از كشورهاي دوست و دشمن آمريكا مذکور تا سالهاي پاياني دهه ،1990باعث كاهش قيمت واقعي نفت
سعي كردهاند تا براي حفظ ارزش ذخائر ارزي خود اقدام به متنوع در طي دو دهه شد (به استثناء افزايش قيمتها در جريان حمله عراق
به كويت در سال .)1990افزايش مجدد رشد اقتصادي در آغاز قرن
شكل .4نفتخام و كسري تجاري ماهانة اياالت متحده آمريكا
جديد و افزايش هماهنگي بين اعضاء اوپك در كنترل بازار باعث
شد تا قيمتهاي واقعي نفت بار ديگر همچون سالهاي پاياني دهة
1970افزايش يابد .سيكل اشاره شده بارديگر خود را تكرار ميكند.
افزايش افت ارزش دالر در برابر ديگر ارزها توسط سياستهاي
كاهش نرخ بهره كه به منظور جلوگيري از سقوط اقتصاد آمريكا
در ركود عميق ناشي از فشار بدهيهاي فزاينده طراحي شده است
تقويت ميگردد و رفته رفته سيكل بار ديگر تكرار ميشود.
دالر ضعيف همراه با مصرف غير قابل كاهش نفت در كوتاهمدت،
باعث شد تا كسري تراز تجاري اياالت متحده و صورتحساب واردات
نفت هر روز بيشتر شود .از سوي ديگر نرخهاي بهره پائين براي
جلوگيري از ركود احتمالي ناشي از حمالت تروريستي 11سپتامبر
سازي سبد ارزيشان نمايند و تا حد امكان سهم دالر را در سبد خود خ بهره 2001به نحوي اجتنابناپذير بود .اما ادامة روند كاهش نر
كاهش دهند. در وضعيتي كه قيمتهاي نفت در حال افزايش بود و پترودالرها با
شكي نيست كه از نظر تاريخي ارتباط قيمت نفت و دالر سرعت به اقتصاد آمريكا بازميگشت ،باعث شد تا حباب ديگري،
موضوعي پيچيده با پيامدهاي مختلف براي بازارهاي مالي و انرژي اين بار در بخش مسكن به وجود آيد .هر چه كه قيمتهاي نفت
است .قيمتگذاري نفت در نظام برتوون -وودز بين سالهاي 1945 باالتر رود ،كسري تراز تجاري آمريكا بيشتر شده و دالر بيارزش تر
تا 1971طبيعي بود .اما پس از شوك اول نفتي در ،1973هنري ميشود .اين افت ارزش دالر باعث ميشد تا توليدكنندگان نفت براي
كسينجر ،نظامي را براي بازگرداندن دالرهاي نفتي تنظيم كرد كه حفظ ارزش درآمدهاي دالري خود قيمتها را بيشتر افزايش دهند و
باعث ميشد تا كشورهاي جهان با خريد و فروش نفت بر حسب به اين ترتيب بر اقتصاد آمريكا فشار بيشتري وارد كنند و اين چرخه
دالر موافقت كنند و عليرغم افت ارزش دالر پس از سال 1971 همچنان ادامه مييافت و فشارها بر اقتصاد آمريكا روز به روز بيشتر
مخالفتي در برابر آن وجود نداشته باشد. ميشد.اين چرخه تنها در شرايطي متوقف ميشد كه تقاضاي واقعي
اكثر كشورهاي مهم عضو اوپك ،بهويژه عربستان سعودي ،در آمريكا براي نفت كاهش پيدا كند كه آن هم در شرايط قبلي امكان
دورة اخير افزايش قيمتهاي نفت ،انگيزه داشتند تا با فروش دالري نداشت .پس تنها ركود اقتصادي فرجام اين دور بود.
45
شماره - 124اسفند ماه 1388
شكل .5جريان بدهي ,سهام و سرمايهگذاري مستقيم خارجي به كشورهاي در نفت دالر به دست آورند .اين پترودالرها فرصت سرمايهگذاري در
حال توسعه
دارائيهاي دالري و ابزارهاي وامي مانند اوراق قرضه فدرال و اوراق
بهادار رهني "فاني مي" را براي عربستان فراهمكرد.
با توجه به اينكه اياالت متحده نقش ژئوپلتيكي بسيار مهمي را
در حمايت امنيتي از برخي از اين كشورها دارد اين كشورها ترجيح
دادند تا با قيمتگذاري نفت بر حسب دالر از اين ارز حمايت كنند.
لذا عليرغم تالشهاي معدود كشورهائي مانند روسيه ،ايران ،ونزوئال
و عراق براي فروش نفت به يورو ،قيمتگذاري نفت خام بر حسب
دالر همچنان پابرجا ماند و بخش زيادي از دارائيهاي كشورهاي
صادركننده نفت به شكل دالري سرمايهگذاري شد .با رشد بدهيهاي
اياالت متحده به كشورهاي صادركننده نفت و همچنين ژاپن ،كره
و چين اين كشورهاي طلبکار از آمريكا تالش ميكنند تا راهي را
ي در بازارهاي بورس خارجي در مستقيم خارجي و سرمايهگذار براي خروج تدريجي از وضعيت موجود بيابند و رفته رفته دالر را
كشورهاي درحال توسعه و بازارهاي نوظهور فراهم نمود .هنگامي كنار بگذارند.
كه نظام برتون -وودز در سال 1971منحل شد ،جهان با يك مارپيچ در چنين شرايطي ،قيمتهاي باالي نفت نيز بر دالر فشار ميآورد.
تورمي روبهرو شد كه با افزايش ناگهاني قيمتهاي نفت در سالهاي در حال حاضر 60درصد مصرف نفت آمريكا از طريق واردات تأمين
1973و 1979تشديد شد. ميشود كه در سال 2008در حدود 400ميليارد دالر هزينه در بر
از آنجا كه كسري تجاري اياالت متحده در برابر كشورهاي داشته و باعث افزايش قابل توجه كسري تجاري و بدهيهاي اياالت
صادركننده نفت پس از اكتبر 1973شروع به افزايش نمود .هنري متحده شده است .به اين ترتيب دالر در يك چرخه شوم گرفتار شده
كسينجر و جرج شولتز سيستمي را براي بازگرداندن دالرهاي نفتي است .قيمتهاي باالي نفت كسري تجاري آمريكا را افزايش ميدهد
كه به عربستان سعودي و ديگر كشورهاي مهم صادركننده نفت منتقل كه اين خود باعث بدهكارتر شدن آمريكا و افت ارزش دالر ميگردد
شده بود طراحي كردند .بخشي از آن دالرهاي نفتي سرمايهگذاري و اين افت ارزش همانطور كه در بخش اول گفته شد باعث افزايش
شد و قسمتي ديگر از آنها در بانكهاي نيويورك سپردهگذاري شد. قيمتها ميشود و به اين ترتيب اين چرخه دوباره تكرار ميشود.
اين دالرهاي سپردهگذاري شده نيز به كشورهاي داراي كسري تراز يك راهحل طبيعي براي خروج از اين چرخه افزايش نرخبهره در
تجاري قرض داده شد .تورم باال و سياستهاي پولي تطبيقدهنده در آمريكا است تا دالر تقويت شود و تراز تجاري آمريكا به طور همزمان
آمريكا در آن زمان از منظر ديگر كشورها به اين معنا بود كه نرخهاي بهبود يابد .اما با توجه به حبابهاي ايجاد شده در بازار مالي آمريكا،
واقعي بهره براي سالهاي متمادي همچنان پائين خواهد ماند و حتي افزايش نرخ بهره اثري مخرب و ويرانكننده را بر بازارهاي مالي و
منفي خواهد شد لذا بسياري از كشورهاي درحالتوسعه اقدام به اقتصاد خواهد داشت .فروپاشي ناگهاني بازارهاي مالي يا فروپاشي
شكل .6بدهيهاي بلندمدت كشورهاي مختلف ناگهاني دالر براي اقتصاد جهاني كه مخارج آمريكا و بازارهاي مالي
نقشي حياتي را در آن ايفا ميكنند ،فاجعهبار خواهد بود.
حبابهاي اعتباري
ريشههاي دوره جديد جهانيشدن را به راحتي ميتوان در اوائل
سال 1970يافت" .پل ولكر" سخن نغزي در اين زمينه دارد .او
ميگويد" :مردم بيشتر تمايل دارند دالرهائي را نگهداري كنند كه
پشتوانه طال نداشته باشد تا دالرهاي با پشتوانه طال" .با برقراري
سيستمي كه امكان چاپ پول بدون پشتوانه طال را فراهم کرد ،رشد
باالي جهان حتي با افزايش قابلتوجه ريسك انحالل مالي ممكن
شد .همانطور كه در شكل ( )5مشاهده ميشود جريان تأمين مالي
بدهيها در دهه 1970زمينه را براي موجهاي بعدي سرمايهگذاري
46
شماره - 124اسفند ماه 1388
جهاني شدن ايجاد كرد .پيش از دهة 1970دو جنگ جهاني باعث استقراض از بانكهاي امريکائي كردند .همانطور كهدر شكل()6
شده بود تا موج حركتهاي استقالل طلبانه در جهان بر پا شود. مشاهده ميشود ،قسمت اعظم اين وجوه به كشورهاي داراي درآمد
اين تحركات نقطة پاياني بود بر اقتصاد جهاني ميانة قرن نوزدهم متوسط و به ويژه كشورهاي واردكننده نفت و كشورهاي آمريكاي
و آغاز قرن بيستم .اكثر كشورهاي در حال توسعه در دهة 1960 التين قرض داده شد كه تالش ميكردند تا فرآيند صنعتي شدن خود
تالش داشتند تا از طريق سياستهاي جايگزيني واردات و ديگر را تسريع كنند.
سياستهاي اقتصاد مبتني بر برنامهريزي (سوسياليستي) فرآيند اين دوره بدهي-تورم با بحران بدهيهاي آمريكاي التين در دهه
صنعتي شدن خود را طي كنند .اين روند باعث شده بود تا جهان در 1980به پايان رسيد .استقراض غيرمحتاطانه اين كشورها حتي نقشي
حال توسعه از سرمايهگذاريهاي مستقيم خارجي توسط شركتهاي مهم در بحرانهاي مالي ميانه دهة 1990در آسيا ،آمريكاي التين
چندمليتي استقبال چنداني نكند. و روسيه داشت .نرخهاي بهره پائين باعث ميشد تا سيستم مالي
در همين دوره ،خطرهاي ناشي از ايدئولوژيهاي حاكم در بينالمللي اين بحرانها و ديگر مشكالت اين چنيني را تشديد كند
كشورهاي در حال توسعه مانع از اين ميشد كه كشورهاي پيشرفته اما همين مسائل امروز بزرگترين حباب اعتباري جهان را رقم زده كه
به طور مستقيم در اين كشورها كه مرتب صحنه مليسازي و سلب همانا بدهيهاي گزاف آمريكا و دالر در حال افت است.
مالكيت دارائيهاي شركتهاي چندمليتي بودند سرمايهگذاري كنند. سيكل گذشتة بدهي-تورم در دهة 1970و 1980براي كشورهاي
وام دهي به دولتهاي كشورهاي در حال توسعه در چنين بدهكار ،بانكداران و سرمايهگذاران خاورميانه كه وجوه اين بدهيها
شرايطي مطمئنترين ابزار سرمايهگذاري در بازاهاي نوظهور محسوب
شكل .7جريان خروجي مالي و سرماية چين و خاورميانه
ميشد .اما به تدريج مسائل ايدئولوژيك تضعيف شد و سياستهاي
جايگزيني واردات با تبليغات مخالف توسط بانك جهاني و صندوق
بينالمللي پول رنگ باخت و جاي خود را به بستههاي پيشنهادي
اين سازمانها براي ايجاد اصالحات مالي و حقوقي داد كه كاهش
بدهيهاي اين كشورها را از طريق افزايش سرمايهگذاريهاي مستقيم
خارجي و سياستهائي از اين دست برطرف ميكرد.
در نتيجه اين سياستها ،آن بازارهاي نوظهور به سمت
سرمايهگذاري مستقيم خارجي ترغيب شدند و فرآيند جهاني شدن
به شدت رشد كرد و به شكل امروزي درآمد كه در آن نه تنها شاهد
انتقال سادهتر بينالمللي كاال ،خدمات و پول هستيم بلكه سرايت
جهاني بحرانهاي مالي و نفرين منابع نيز در آن امكانپذير شده
است.
جريان پترودالرها كه در واقع ظهور مالي نفرين منابع در كشورهاي
صادركنندة نفت است در واقع مهمترين عامل حباب اعتباري جاري را تأمين كرده بودند پايان ناخوشايندي داشت .هنگاميكه رئيس
جهان محسوب ميشود .بسياري ممكن است اين گونه استدالل كنند فدرال رزرو آمريكا "پل ولكر" در فاصلة سالهاي 1979تا 1982براي
كه اهميت دالرهاي بازگشت شده در حال حاضر از دهة 70و اوائل مبارزه در برابر تورم لجام گسيخته آمريكا اقدام به افزايش نرخهاي
دهة 1980كمتر است .اين گروه عمدت ًا به چين به عنوان مهمترين بهره كرد ،بدهيهاي دالري تأمين كننده هزينههاي كشورهاي در
منبع جريانهاي مالي حال حاضر اشاره ميكنند .اما بايد توجه داشت حال توسعه به شدت زياد شد .به عالوه ،ركود جهاني متعاقب آن
كه نبايد در خصوص جريانهاي مالي خروجي چين اغراق كرد باعث كاهش تقاضاي صادرات كشورهاي بدهكار شد و لذا بانكها
و همچنين نبايد از نقش جاري پترودالرهاي بازگشت شده توسط نسبت به اعطاء وامهاي بيشتر بيميل شدند .بنابراين جريان اعتبارات
كشورهاي خاورميانه غافل شد و آن را دست كم گرفت .در حالي در دهة 1980به كشورهاي مقروض به شدت افت كرد كه در شكل
كه جريان سرمايههاي خروجي چين در حال افزايش است ،بزرگتر ال مشهود است .اما در دهة 1990اين بدهيها بار ديگر ( )5كام ً
شدن حبابهاي دارائيها و تشديد بحرانهاي مالي تا حدود زيادي افزايش يافت كه منجر به بحران آسياي جنوب شرقي در سالهاي
به دليل انباشت سريع پترودالرها پس از سال 2003بوده است. پاياني دهة 1990شد.
شكل( )7جريان خالص خروجي حساب مالي و حساب سرمايه افزايش اعتبارات دهة 1970مسيرهاي جديدي را براي توسعة
47
شماره - 124اسفند ماه 1388
از چين و كشورهاي كويت و عربستان را نشان ميدهد .در شكل جهان كه هم در نظام برتوون -وودز در سالهاي 1945-1971و هم
ال واضح است كه جريان خروجي اين دو كشور عضو شوراي در دوران رشد چشمگير جهاني شدن پس از دهة 1970حفظ شده كام ً
ال با جريان خروجي چين تا سال است به احتمال فراوان به پايان خواهد رسيد .محققين دانشگاهي همكاريهاي خليجفارس ،كام ً
ي همچون "كوين 2006برابري ميكند .به عالوه بايد در نظر داشت كه مقدار تجمعي همچون بري "آيخنگرين" و مورخين سياس
دالرهاي نفتي سرمايهگذاري شده در خارج از منطقه امكان دارد از فيليپس" و تجار برجستهاي همچون "جرج سوروس" همگي بر اين
اعتقادند كه دوران سلطة دالر بر بازارهاي مالي به پايان رسيده است. چين بيشتر باشد.
زيرا كشور چين در دهة 70و اوائل دهة 1980كه كشورهاي ما در شرايط كنوني شاهديم كه بسياري از كشورها تالش ميكنند تا
صادركننده نفت مقادير قابل توجهي را در خارج از كشورهايشان سهم دالر را در سبدهاي ارزي خود كاهش دهند و تا آنجا كه امكان
سرمايهگذاري كردند چنين جريان خروجياي نداشته است .ذكر اين دارد به سمت خريد دارائيهاي غيردالري حركت كنند.
به طور كلي ميتوان گفت كه جهان وارد دوره جديدي شده نكته نيز ضروري است كه كشور چين داراي ظرفيت جذب باالتري
نسبت به كشورهاي عضو سازمان همكاريهاي خليج فارس است .كه دخالت دولتها در تجارت جهاني و به طور كلي اقتصاد ،بيشتر
بنابراين ماهيت و اثر جريانهاي دالرهاي نفتي به احتمال فراوان خواهد شد و حركت روبه رشد جهاني شدن در سالهاي گذشته تا
نقش مهمتري را در بازارهاي مالي بينالمللي بازي ميكند و لذا حدود زيادي متوقف خواهد گرديد و اين موضوع تأثير زيادي بر
بازارهاي جهاني نفت كه از قضا يكي از محصوالت موج جهاني اهميت آن در بروز بحرانهاي بالقوه بيشتر است.
شدن فعلي است خواهد داشت.
اگر اين اتفاق بيفتد و حركت به سمت بازارهاي آزاد متوقف نتيجهگيري
جوانب مختلف بحرانهاي انرژي دهة 1970و بحرانهاي مالي شده يا معكوس گردد ،اقتصاد جهاني كارائي خود را تا حدود زيادي
از دست خواهد داد ،هزينههاي متعاقب آن در دهة 80در حال حاضر
معامالتي به شدت افزايش مييابد نيز بر بازارهاي مالي تأثير ميگذارد.
جهان وارد دوره جديدي شده كه دخالت دولتها در
و امكان دارد دولتها قوانين داخلي عالوه بر اين ،بسياري از عواملي كه
تجارت جهاني بيشتر خواهد شد و حركت جهاني
خود را در خصوص سرمايهگذاري، در قرن نوزدهم ،ميان دو جنگ جهاني
شدن تا حدود زيادي متوقف ميشود.
ماليات و انتخاب شركاي تجاري و پس از جنگ جهاني باعث تغيير
اعمال كنند .در چنين فضائي حجم سيستم مالي بينالمللي شد در حال
حاضر در شديدترين شكل خود ظاهر شدهاند .آن فاز از جهانيشدن تجارت دوجانبه و يا چندجانبه ميان مناطق مختلف كه صرف ًا به
كه با قطع رابطة دالر آمريكا و طال در دهة 1970آغاز شده از سطح دالئل سياسي صورت ميگيرد افزايش مييابد و صد البته تأثير
جهاني شدن قبل از جنگ جهاني اول فراتر رفته اما با اين تفاوت كه اياالت متحده براي حل اين گونه مشكالت به مقدار زيادي
نظم مبتني بر سيستم استاندارد طال بر آن حاكم نيست .تجارت افسار كاهش مييابد.
اين وقايع در شرايطي اتفاق ميافتد كه گسترش ناسيوناليسم گسيخته و كسريهاي مالي و حبابهاي دارائيها و پول متعاقب آن
در شرايط كنوني در باالترين سطح خود هستند و لذا ريسك بحران و حمايتگرائي در كشورهاي صادركننده نفت و گاز و كاهش
مالي جهاني با وجود افزايش سطح ادغام بازارها به شدت افزايش قدرت شركتهاي چندمليتي نفت و قدرت يافتن شركتهاي ملي
در سالهاي اخير نيز زمينة مناسبي را براي تشديد مخالفت در برابر يافته است.
به نظر ميرسد كه بازارهاي مالي مهمترين نقش را در شكلگيري توسعه جهاني شدن فراهم كرده است .پس در چنين شرايطي بهتر
بحران مالي آينده خواهند داشت كه خود باعث تغيير در سيستم است كه كشورهائي همچون ايران كه به دنبال بررسي تأثير بحران
ي كه بر اين سناريو حاكم مالي آمريكا بر بازار جهاني نفت هستند به جاي نگاه كوتاهمدت به مالي بينالمللي خواهد شد .منطق اقتصاد
است بسيار ساده و يادآور آنچه در دهة 1970و 1980اتفاق افتاد ،آثار بحران بر عرضه و تقاضاي آتي نفت ،تأثير اين واقعه بر بنيانهاي
توجه قرار دهند.
ميباشد .بازگشت دالرهاي نفتي صادركنندگان انرژي كه اقتصادهاي ساختاري بازار نفت را نيز مورد ّ
آنها توان جذب درآمدهايشان را ندارد با مازاد تراز تجاري كشورهاي
منابع و مأخذ:
Mahmoud Amin El-Gamal and Amy Myers Jaffe; "Energy,
صادركنندة كاالهاي كارخانهاي و خدماتي آسيا كه حبابهاي
Financial Contagion, and the Dollar"; Working paper; Baker سفتهبازانه و تورم جهاني را تغذيه ميكند همراه شده است.
Energy Institute, May 2008 در اين رهگذر ،موقعيت دالر آمريكا به عنوان تنها ذخيره ارزي
48
شماره - 124اسفند ماه 1388
سياست موفق
تجارت ناموفق
هدي پناهي نژاد
گاز طبيعي سريعترين رشد مصرف را در بين انرژيهاي اولية تركيه به خود اختصاص داده است ،به طوري كه از سال 1987تا سال ،2007مصرف
گاز از 0/5به 35ميليارد متر مكعب در سال رسيده است .اين رشد سريع در تقاضا در رشد جمعيت مخصوص ًا در گروههاي جوانتر و همچنين شهريسازي
و توسعة اقتصادي پرسرعت تركيه ريشه دارد .در عين حال ،تركيه در سالهاي اخير سعي در تبديل شدن به يك قطب اصلي انرژي را داشته است كه اين
تمايل تركيه با نياز اروپا براي يافتن عرضه كنندگان و راههاي جديد دستيابي به نفت و گاز همخواني دارد .پيشبيني ميشود كه نياز اتحادية اروپا به گاز
تا سال 2050به ميزان يك چهارم بيشتر از نياز كنوني اش افزايش يابد .از آنجا كه ميادين گازي درون اتحادية اروپا در حال تخليه شدن ميباشند ،سهم
واردات گاز از خارج از اتحادية اروپا از حدود 50درصد به 80درصد در سال 2030افزايش خواهد يافت و در اين بين كشور تركيه نيز يكي از گزينههاي
اروپا به عنوان محل ترانزيت انرژي از خاورميانه ميباشد .از اين رو با توجه به نياز تركيه به گاز طبيعي براي مصرف داخلي و همچنين تمايل اين كشور
براي فراهم كردن امكان ترانزيت گاز از طريق خاك كشورش به قارة اروپا ،نام ايران با دارا بودن دومين حجم ذخاير گازي جهان و مزيت همسايگي اش
براي تأمين گاز مورد نياز داخلي اين كشور و اروپا مورد توجه قرار ميگيرد .از اين رو در گزارش ذيل كه خالصة گزارش "رابطة گازي تركيه -ايران،
سياست موفق ،تجارت ناموفق" است و توسط موسسة اكسفورد به چاپ رسيده است سعي در بررسي روابط گازي ايران و تركيه جهت مشخص شدن
نقاط قوت و ضعف اين رابطه كه براي دو كشور مزاياي بسياري را به همراه ميآورد داريم كه در ذيل ميآيد.
گرفته است ولي در عين حال رابطة دو كشور بحرانهائي را نيز مانند تركيه و ايران
دورة امپراطوري عثماني و انقالب اسالمي ايران تجربه كرده است .انقالب ايران با دارا بودن 28تريليون مترمكعب ذخاير گازي ،دومين حجم
اسالمي سال 1979ايران ،از نظر حكومت آن زمان تركيه ،يك عقبنشيني ذخايرگازي جهان پس از روسيه را به خود اختصاص داده است .از زمان
كامل در رابطة بين دو كشور به حساب ميآمد .تركيه خود را در وضعيتي انقالب اسالمي در سال ،1979توليد گاز عمدت ًا براي پوشش تقاضاي
يافت كه مجبور بود با ايران همزيستي مسالمتآميزي را براي جلب داخلي ايران مورد استفاده قرار گرفته است .صادرات گازي ايران به تركيه،
حمايتش براي جنگ عليه گروهك تروريستي پ-ك-ك دريافت كند. موفقترين صادرات گاز ايران پس از انقالب به شمار ميرود كه البته اين
پس از آن سياست ايران نسبت به تركيه در طي جنگ ايران-عراق نيز مبادله نيز دچار نقصان بوده است.
شديدا ًتحت تأثير اين واقعيت قرار داشت كه ايران نميخواست تركيه كاري رابطة تاريخي تركيه -ايران :رابطة سياسي و اقتصادي بين تركيه و
انجام دهد كه به نفع عراق باشد (مخصوص ًا از جهت تأمين كاال براي عراق ايران در طي تاريخ پستيها و بلنديهاي بسياري را تجربه كرده است.
كه به هر صورت به ضرر ايران تمام ميشد) .همچنين ايران عالقه داشت همكاريهاي اقتصادي اساسياي در طي زمان ما بين دو كشور شكل
49
شماره - 124اسفند ماه 1388
توسط يك فرقة اصالح طلب درون رابطهاي كاربردي را با آنكارا ادامه دهد
حزب اسالمي قبلي به نام "حزب تا از ساير قسمتهاي جهان جدا نيفتد
فضيلت" و پس از كنارهگيري "حزب و به اين ترتيب تحريمهاي آمريكا،
رفاه" از قدرت در سال 1997شكل اروپا و سازمان ملل را كمرنگتر
گرفته بود .در مقايسه با "حزب رفاه" سازد .به اين ترتيب ،علل اقتصادي
و "حزب فضيلت" ،حزب عدالت براي هر دو كشور دليل اصلي ادامه
و توسعه به صراحت اعالم كرد كه دادن روابط كاربردي در آن دوران به
حزبي سياسي با دستور كار مذهبي يا حساب ميآمد و البته ايجاد همكاري
دستور كار اسالمي مخفي نيست ولي در زمينة ساخت خطوط لولة نفت و
حزبي با ريشههاي اسالمي است كه گاز از آذربايجان و آسياي مركزي نيز
هم نخست وزير آن( طيب اردوغان) براي ايران داراي اهميت بود.
و هم رئيس جمهور آن( عبداهلل گل) در اواسط دهة ،90روابط تركيه-
چهرههاي كليدي "حزب فضيلت" به ايران به علت پتانسيل مشاركت ايران
شمار ميآمدند. در كنسرسيومي بينالمللي متشكل از
شركتهاي مختلف براي ايجاد يك خط لولة گاز از تركمنستان به تركيه
سياست خارجي جديد تركيه -فرصتي براي كه از ايران عبور ميكرد ،بهبود يافت .آمريكا به اين طرح به صورت بسيار
بهبود روابط با ايران منفي عكسالعمل نشان داد ولي تركيه براي ايجاد مانعي بر سر تهديدهاي
از سال ،2002با قرارگرفتن قدرت دردست حزب عدالت و توسعه، گروهك پ-ك-ك به پشتيباني ايران نياز داشت و به اين ترتيب ايران به
سياست خارجي جديد تركيه آغاز شد داود اوغلو در ماه مي سال 2009 يكي از اولويتهاي تركيه تبديل شد .در طي دهة 90يك موج اسالمگرائي
به مقام وزارت امور خارجه رسيد .وي پيش از آن ،مشاور ارشد نخست در تركيه شكل گرفت كه تهديدي جدي براي دولت و نخبگان سكوالر
وزير بود و عقايد او را در زمينة سياست خارجي شديدا ً تحت تاثير قرار به شمار ميرفت.
ميداد .اين جهتگيري با سياست خارجي تركيه كه از اوايل قرن 20 در انتخابات داخلي 1994تركيه" ،حزب رفاه " در اين كشور قدرت
بكار گرفته شده بود متفاوت بود( البته بجز دورة حكومت حزب رفاه). خود را با تصاحب مناصب شهرداري در چندين شهر از جمله استانبول و
براي فهم روابط فعلي بين تركيه و ايران شناخت قواعد و اصول حاك م آنكارا تقويت كرد .در 28ژوئن ،1996حزب رفاه تركيه دولتي ائتالفي را با
ال مورد اشارهبر سياست خارجي فعلي تركيه قابل اهميت است و لذا ذي ً "حزب راه راست" تشكيل داد و براي اولين بار در تاريخ تركيه يك نخست
قرار ميگيرد. وزير اسالمگرا به نام "نجمالدين اربكان" انتخاب شد.
-1اگر تعادل بين امنيت و دموكراسي در داخل كشور وجود نداشته تهران اين رخداد را به فال نيك گرفت زيرا اربكان خوشنام و مورد
باشد ،امكان ظهور دوران اثرگذاري بر محيط اطراف نيز از بين ميرود. احترام مقامات ايران بود و مهمتر از همه انتقادي را متوجه جمهوري
-2نسبت به همسايگان بايد سياست " بدون مسئله" اتخاذ شود اسالمي ايران نكرده بود .در ادامه ،دو كشور عليرغم قانون آمريكا مبني بر
-3روابط با كشورهاي همسايه و فراتر از آن بايد توسعه يابد. تحريم شركتهائي كه ساالنه بيش از 20ميليون دالر در صنايع نفت و گاز
-4تركيه نبايد از سياست خارجي چند بعدي دست بردارد .روابط ايران سرمايهگذاري كنند ،قراردادي مبني بر صادرات 10ميليارد متر مكعب
تركيه با ساير بازيگران جهاني بايد حالت مكمل داشته باشد نه رقابتي. گاز در سال به امضا رساندند .اين رويداد منجر به جلب توجه رسانهها
-5حركت به سمت ديپلماسي بايد با آهنگي يكنواخت ادامه يابد. در سطح جهاني گرديد .در 18ماه ژوئن ،1997دولت ائتالفي به رهبري
توضيح آنكه توسعة جدي و پايدار ديپلماسي تركيه با نگاه به ارتباطات "حزب رفاه" به علت فشار باالي ارتش ،از قدرت كنارهگيري كرد.
بينالمللي و همايشهايي كه اين كشور از سال 2003ميزبان آنها بوده پس از آن ،دولت جديد تركيه انتقادات شديدي را به علت حمايت
است آشكار ميشود و نشان ميدهد كه تركيه به اثرگذاري بيشتري بر از تبليغات اسالمي در تركيه متوجه ايران ساخت ولي در سال ،2002
سازمانهاي بينالمللي دست يافته است. انتخابات عمومي تركيه "حزب عدالت و توسعه" به رهبري رجب طيب
سياست خارجي جديد تركيه مبين روية جديد پيشگرفته شده توسط اردوغان با 34/3درصد آراء ملي را بر سر كار آورد .اين انتخابات منجر
اين كشور نسبت به ايران است .تركيه ديگرهمچون گذشته تصور نميكند به شكلگيري اولين دولت تك حزبي در تركيه از سال 1987و اولين
كه توسط دشمنانش احاطه شده است و اصول سياست خارجي تركيه پارلمان دو حزبي تركيه در طي 48سال گرديد" .حزب عدالت و توسعه"
50
شماره - 124اسفند ماه 1388
مشكالت مبادلة گاز ايران و تركيه منجر به بهبود پيوندهاي ديپلماتيك بين دو كشور شده است .روية تركيه در
توافقنامة 1996تركيه و ايران از همان ابتدا بحثبرانگيز بود و آمريكا زمينة برنامة هستهاي ايران مثبت بوده و عكسالعمل تركيه نسبت به طرح
آشكارا مخالفت خود را با اين توافقنامه نشان داده بود .مقامات آمريكائي پيشنهادي آمريكا و اسرائيل براي تحريم و تنبيه ايران تعجب كشورهاي
سعي كردند دولت تركيه را متقاعد كنند كه اين پروژه را ادامه ندهد .با اين غربي را برانگيخت.
وجود ،سياستگذاران تركيه مصمم بودند كه منابع عرضة گاز تركيه را متنوع عبداهلل گل اعالم كرد كه ايران حق توسعة انرژي هستهاي را دارد .بنظر
سازند از مواضع خود كوتاه نيامدند. ميرسد كه تركيه تمايل دارد كه درجهت تسهيل گفتگوهاي بين آمريكا و
بر طبق قانون تحريم 1995ايران توسط آمريكا ،شركتهائي كه متحدان غربي اش با ايران بر سر برنامة هستهاي فعال باشد.
سرمايهگذاري بيش از 20ميليون دالري در عرض يك سال در بخش انرژي
ايران داشته باشند ،مشمول تحريم ميشوند .با اين وجود از آنجا كه براساس قرارداد گازي 1996بين ايران و تركيه
اين قرارداد ،هر كشور مسئول ساخت بخش داخل مرزي خود از پروژه بود بازار انرژی تركيه يكي از سريعترين رشدها را در دو دهة اخير در
تركيه مشمول تحريم نشد .عالوهبراين ،دپارتمان دولتي آمريكا اين تحريم را سطح جهان داشته است .كمبود منابع گاز طبيعي ،تركيه را وادار به واردات
متوجه تركيه نساخت زيرا ظاهر مسئله اين بود كه تركيه گاز را از تركمنستان و تقريب ًا تمامي گاز مورد نيازش از روسيه ،آذربايجان و ايران از طريق خط
از طريق ايران وارد ميساخت .چارچوب يك توافقنامه توسط رئيس جمهور لوله و از الجزاير و نيجريه بصورت LNGكرده است .تقاضاي گاز
تركيه و رئيس جمهور تركمنستان در 29اكتبر 1998براي تكميل خط لولة طبيعي در سال 2009ميالدي به علت ركود اقتصادي كاهش يافت و
گاز طبيعي ترانس خزر كه تركمنستان را به تركيه و سپس به اروپا ميرساند تركيه در حال حاضر دچار مازاد عرضه شده است و احتماالً تا پايان
به امضا رسيد .بر طبق اين تفاهمنامه مقرر بود كه 30ميليارد متر مكعب گاز سال 2010نيازي به بستن قرارداد جديد نخواهد داشت .در سال ،1996
طبيعي در سال به اروپا صادرشود كه 16ميليارد متر مكعب آن به تركيه قرارداد انتقال گاز طبيعي بين ايران و تركيه درجريان سفر رهبر حزب
ميرفت .اين تفاهمنامه اجرا نشد و هيچ تفاهمناﻣﺔ ديگري مبني بر انتقال گاز رفاه تركيه آقاي اربكان به تهران به امضا رسيد .مذاكرات اين قرارداد از
تركمنستان به ايران و پس از آن به تركيه نيز تاكنون محقق نشده است و در سال 1995و توسط دولت "راه راست" آغاز گرديده بود .تفاهم نامه بر
سال ،2002ايران صادرات مستقيم گاز به تركيه را آغاز كرد. صادرات گاز طبيعي در طي 23سال با حجم آغازين 4ميليارد مترمكعب
هنوز بحثهائي مبني بر امكان انتقال گاز از تركمنستان به تركيه يا در سال 2002و رسيدن به 10ميليارد متر مكعب در سال (2007ظرفيت
واردات گاز از تركمنستان به ايران و پس ازآن به تركيه انجام ميشود .از خط لوله) داللت داشت .با اين وجود ،به علل مختلف ،ميزان مبادله گاز
آغاز صادرات گاز ايران به تركيه ،بحثهائي بين دو طرف دربارة حجم يا هيچگاه به سقف قرارداد نرسيد و حداكثر به ميزان 6ميليارد مترمكعب
قيمت گاز وجود داشته است .در سال ،2002تركيه واردات گاز از ايران در سال 2007رسيد.
را به علت نامطلوب بودن مشخصات گاز متوقف كرد .با اين وجود به با اين وجود هر دو كشور بر تمايل خود به افزايش و رساندن حجم
نظر ميرسيد كه علت اصلي كمبود تقاضاي گاز در تركيه در آن زمان اين به سطح ذكر شده در قرارداد تأكيد دارند .گاز ايران براي مقاصد صنعتي
حقيقت بود كه تركيه ميخواست قيمت را كاهش دهد يا شرايط قرارداد و براي گرمايش خانگي در آناتولي شرقي به مصرف ميرسد .خط لولة
"برداشت كن يا بپرداز" (Take or ايران-تركيه قرار بود در سال 1999
)payرا بهبود بخشد .آنچه پس از اين كامل شود اما درسال 2001تكميل
توقف روي داد ،بر اين گمان صحه شد و هر دو كشور يكديگر را به عدم
ميگذارد. ساخت به موقع خط لوله در كشور
در اواخر آن سال تركيه اعالم كرد ديگر متهم ميكردند .طبق قرارداد ،هر
كه توانسته به قيمت كمتر و كاهش دو كشور مسئول بخشي از خط لوله
در شرايط "بردار يا بپرداز" دست كه از كشورشان عبور ميكرد ،بودند.
يابد .توافقنامة جديد شامل 9درصد بدان معنا كه تركيه مسئول بخش
تخفيف بود كه ميزان تخفيف با توجه 1100كيلومتري خط لوله از مرز ايران
به ميزان گاز خريداري شده افزايش به عالوة هزينههاي انتقال به محل
مييافت .اگر تركيه كل مقدار ساالنة مصرف بود و سهم ايران ،توليد گاز
قرارداد را خريداري ميكرد ،كاهش و هزينههاي 270كيلومتري خط لوله
قيمت به بيش از 12درصد ميرسيد. درون مرزهاي خود بود.
51
شماره - 124اسفند ماه 1388
ژانويه رخ داد زماني كه دماي شهركرد به منفي 24درجه و دماي تهران سطح "بردار يا بپرداز" از 87درصد به 70درصد كاهش يافت .به زبان
به منفي 7درجة سلسيوس رسيده بود .تركيه نيز باالجبار صادرات گاز به ديگر ،اگر شركت نفت دولتي تركيه (بوتاش) تا 30درصد از حجم ساالنة
ذكر شده در قرارداد را برداشت نكند ،مجبور به پرداخت هزينة آن نخواهد
يونان را متوقف ساخت ،زيرا گازي كه از آذربايجان به تركيه براي انتقال به
يونان صادر ميشد نيز براي مصرف داخل ايران به كار گرفتهشد .بوتاش بود .بحث بر سر قيمت در طي سال 2004ادامه يافت و وزير انرژي تركيه،
همچنين براي تأمين كسري خود LNGخريداري كرد و حدود يك سوم آقاي گولر اعالم كرد كه تركيه به حكميت بينالمللي رجوع خواهدكرد.
طرف ايراني پاسخ داد كه مشاجره بر سرقيمتگذاري گاز قابل حل نيست
ذخيرة گاز خود را به مصرف رساند.
در سال ،2009هيچ اختاللي در انتقال گاز از ايران به تركيه رخ نداد و پس از آن جريان گاز ايران در ماه دسامبر 2004براي 4روز به "علل
ولي بوتاش ممكن است مجبور باشد 2ميليارد دالر خسارت قرارداد فني" قطع شد.
"برداشت كن يا بپرداز" را به خاطر سال 2009و 704ميليون دالر كه اين بحث در طي سال 2005ادامه يافت و تركيه در اواسط آوريل
دريافت گاز از ايران را براي چندين روز معلق كرد .درسال ،2006ايران
از سال 2008از به همين بابت بدهكار بود را بپردازد .وزير انرژي و منابع
طبيعي تركيه در حال بررسي مجدد شرايط قرارداد" برداشت كن يا بپرداز" عرضة گاز به تركيه را به علت سرماي شديد در تبريز در 19ژانويه متوقف
در تمامي قراردادهاي تركيه است و به دنبال راهي براي افزايش فروش ساخت .تركيه اين كمبود را با واردات گاز بيشتر از گازپروم از طريق خط
لولة جريان آبي جبران كرد .در ماه سپتامبر سال 2006و ماه آگوست سال
گاز با برنامههاي اوليهاي شامل معافيت برخي بخشها از پرداخت ماليات
مصرف خصوصي و افزايش ندادن قيمت مصرفكنندة نهائي تا انتهاي سال ،2007عرضه به علت 3بار انفجار خط لوله در دو طرف مرزها متوقف
و حتي در صورت افزايش قيمت واردات ميباشد. شد .اين اتفاقات احتماالً توسط گروه جدائي طلب كرد پ-ك-ك رقم
خورده بود .تركيه اين كمبود را نيز از طريق خط لولة جريان آبي جبران
كرد .در اواخر ماه دسامبر سال 2007و ژانوية ،2008تركمنستان صادرات يادداشت تفاهم گاز طبيعي:
در 17نوامبر سال 2008يك يادداشت تفاهم در زمينة توليد و گاز به ايران را متوقف ساخت كه اختالل دوم منجر به استفادة ايران از گاز
خود براي تأمين تقاضاي داخلياش شد و در نتيجه انتقال گاز به تركيه صادرات گاز طبيعي ميان تركيه و ايران به امضا رسيد .برنامه همكاري
تركيه-ايران كه ابتدا در ماه آگوست سال 2007اعالم شد ،مشاركت تركيه متوقف شد.
جدول ( :)1پيشبيني تقاضای گاز تركيه و قراردادهای واردات گاز (ميليارد متر مكعب)
2020 2019 2018 2017 2016 2015 2014 2013 2012 2011 2010 2009
تقاضا( با وضعيت
56/63 54/05 51/64 49/39 47/13 45/16 43/32 41/14 39/20 37/33 35/93 34/62
عادي كسب و كار)
44/45 42/42 40/65 38/99 37/03 35/28 33/60 32/34 31/16 31/16 31/16 31/16 تقاضا( ركود)
توليد
81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 81/80 خط لوله
0 0 0 0 0 0 0 0 0 0 0 0 نابوكو
93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 93/76 ظرفيت عرضة ممكن
در توسعة ميدان پارس جنوبي و يك خط لولة پيشنهادي كه هم گاز ايران تركمنستان ادعا كرد كه اين اختالل به علت مشكالت فني و نياز به
را از طريق تركيه به اروپا ميرساند و هم بازار تركيه را تأمين ميكرد را بازسازي اورژانسي ايجاد شده است .با اين وجود ،بنظر ميرسد كه علت
شامل ميشد و به ترانزيت گاز تركمنستان از ايران و تركيه به اروپا نيز اصلي اين اختالل در عرضه ،بحث بر سر قيمت بين تركمنستان و ايران
اشاره داشت .شركت نفت تركيه به نام " "TPAOدر نظر دارد ساالنه بوده است و به زعم تركمنستان ايران حاضر نشده قيمت بازاري گاز را
تا 16ميليارد متر مكعب گاز از پارس جنوبي استخراج كند كه نيمي از آن پرداخت كند .قطع انتقال گاز ايران به تركيه همزمان با هواي سرد در ماه
52
شماره - 124اسفند ماه 1388
مشكالت اجراي يادداشت تفاهم براي مصرف داخلي و نيم ديگر به اروپا صادر
بين تركيه و ايران شود .عالوه براين ،منابع مختلف سخنان متفاوتي
با توجه به اين واقعيت كه رابـطة گازي را راجع به اينكه چه خط لولهاي قرار است گاز
بين تركيه و ايران دچارمباحث و اختالفات ايران را به اروپا منتقل كند مطرح ميكنند.
متعددي بوده است ،بياعتمادي زيادي بين يادداشت تفاهم آشكارا ميگويد كه بخش
دو كشور و برخورد محتاطانهاي در اجراي بزرگي از گاز ايران از طريق تركيه به اروپا منتقل
يادداشت تفاهم وجود دارد .دو طرف بعنوان ميشود .ولي گمانهزنيهائي مبني براينكه ايران
شركاي تجاري قابل اعتماد بر روي يكديگر بين انتخاب صادرات گاز از طريق "نابوكو" يا
حساب باز نميكنند .ايران چندين بار تاكنون از طريق خط لولة "ترانس آدرياتيك" يا خط
جريان گاز به تركيه را قطع نموده است. لولة "پرشين" مخير است نيز وجود دارند .بر
همزمان تركيه نيز يك وارد كنندة قابل طبق اين توافقنامه TPAO ،فازهاي 23 ،22
اعتماد نيست زيرا تعهدات برداشت خود را و24پارس جنوبي را توسعه خواهد داد و در
تاكنون محقق نكرده و بوتاش نيز به جاي ساخت trunk line1850كيلومتري از
پذيرش اينكه به علت كمبود تقاضا ،گاز ايران عسلويه به بازرگان در مرز دو كشور مشاركت
را دريافت نكرده مدام از كيفيت بد گاز شكايت خواهد كرد .البته وزير اسبق انرژي تركيه آقاي
ميكند .به نظر نميرسد كه تركيه پيش از كاهش گولر اعالم كرد كه هيچ مذاكرهاي بر سر قيمت
قيمت قراردادهاي فعلي توسط ايران به بستن انجام نشده است .همچنين مقامات وزارت
قرارداد جديد راضي شود .شركت ملي نفت انرژي تركيه اعالم كردهاند كه تركيه به دنبال
ايران اخيرا ً اصالحاتي را در قرارداد باي-بك تأمين مالي بينالمللي براي پارس جنوبي
اعمال كرده تا سرمايهگذاران را جذب كند ولي نخواهد بود و پروژه را تمام ًا با منابع داخلي خود
نرخ ثابت بازده در كنار هزينههاي سرمايهاي پيش خواهد برد.
باال ،چارچوب اين قراردادها را دچار مشكل ساخته است .عالوه براين، تخمين زده ميشود كه سرمايهگذاري مورد نياز براي هر فاز حدود 5
مكانيزم صدور 50درصد گاز به اروپا هنوز مشخص نيست. ميليارد دالر باشد كه به معني نياز به 15ميليارد دالر سرمايه براي فازهاي
اما در حالي كه دومين حجم ذخاير گازي جهان را به خود اختصاص 22تا 24خواهد بود (بدون احتساب هزينههاي خط لوله) .مذاكراتي
داده است ،هنوز به واردات گاز از تركمنستان مشغول است تا بتواند به براي دادن حق توسعة فازهاي 20و 21به تركيه نيز انجام شده است كه
تقاضاي داخلي خود پاسخ دهد .صادرات گاز ايران به تركيه در حدود 6 سرمايهگذاري الزم براي اين بخش نيز حداقل معادل 12ميليارد دالر با
ميليارد متر مكعب در سال است در حالي كه واردات گاز ايران در سال احتساب ساخت خط لوله خواهد بود.
2007معادل 7/3ميليارد متر مكعب بوده است .اين وضعيت از قيمت تفاهمنامه باالدستي بين ايران و TPAOبراساس بيعمتقابل ميباشد
داخلي بسيار پائين گاز در ايران و همچنين مصرف باال و غيركاراي گاز كه با هدف جلوگيري از كنترل منابع ايران توسط كشورهاي خارجي
نشأت گرفته است. طراحي گرديده است .در اين نوع قرارداد شركت خارجي يك ميدان نفت
به اين ترتيب ،كشور نيازمند منطقيسازي مصرف داخلي گاز براي يا گاز را توسعه ميدهد و بازپرداخت به اين شركت از محل فروش بخش
آزادسازي گاز جهت صادرات است .عالوه براين ،بيشتر فازهاي پارس از محصول انجام ميشود ولي كشور خارجي هيچ سهمي در پروژه پس
جنوبي براي مصرف داخلي و يا تزريق به ميادين نفتي تعريف شدهاند. از دريافت هزينه خود نخواهد داشت و پس از آن شركت ملي نفت ايران
فازهاي 6تا 8براي تزريق و فازهاي 9تا 10و نيز 15و 16براي توليد و مسئول عمليات و مديريت ميدان خواهد بود .گروههاي ترك اعالم كردهاند
عرضه در بازار گاز داخلي تعريف شدهاند .درسال ،2009فازهائي كه براي كه ميخواهند با طرف ايراني يك شركت مشترك ايجاد كنند تا بتوانند به
عرضة گاز به بازارهاي بينالمللي به صورت LNGو يا از طريق خط اين طريق در هزينه و ساخت خط لوله و فرآيند انتقال تاثيرگذار باشند.
لولة تعريف شده بودند هنوز در اولويت قرار نداشتند .مقدار قراردادهاي TPAOقرار بود كار توسعة ميدان پارس جنوبي را در ماه نوامبر سال
واردات گاز ساالنه تركيه با روسيه 30ميليارد متر مكعب است ،با ايران 10 2009آغاز كند ولي در ماه اكتبر وزير نفت ايران آقاي مسعود ميركاظمي
ميليارد متر مكعب ،الجزاير 4ميليارد متر مكعب 1/2 ،ميليارد متر مكعب با و وزير منابع طبيعي و انرژي تركيه آقاي تانر يلديز تمديد 3ماهه يادداشت
نيجريه و 6/6ميليارد متر مكعب در سال از آذربايجان ميباشد. تفاهم را به امضا رساندند.
53
شماره - 124اسفند ماه 1388
طور مثال ،شركت دولتي كود شيميائي تركيه ،بزرگترين مجتمع توليد پيشبينيهاي فعلي نشان ميدهند كه قراردادهاي بسته شده كام ً
ال براي
كود شيميائي ايران يعني شركت پتروشيمي رازي را به قيمت 681ميليون پاسخگوئي به تقاضاي داخلي كافي است .حتي بدون ركود اقتصادي تاسال
دالر را خريداري كرده است .عالوه براين ،صحبتهائي بين مقامات دو ،2015عرضة گاز بر تقاضاي آن پيشي خواهد گرفت و با توجه به اثرات
كشور براي گشايش بانك ترك در ايران انجام شده است .حجم مبادالت منفي ركود بر تقاضاي گاز ،به نظر نميرسد نياز فوري براي دستيابي به
تركيه با ايران در سال ،2008به 10ميليارد دالر رسيد و اين در حالي گاز بيشتر در تركيه تا 2018وجود داشته باشد .تركيه در حال حاضر دچار
بود كه اين رقم در سال 2001حدود 1ميليارد دالر بود .عالوه براين، مازاد عرضه است و لذا با شرط "برداشت كن يا بپرداز"مشكل دارد .با اين
اعالم امضاي يادداشت تفاهم در زماني رخ داد كه دولت آمريكا به دنبال وجود و با توجه به افزايش مورد انتظار تقاضاي گاز تركيه پس از ،2018
افزايش انزواي ايران در جامعة بينالمللي بود .در ارزيابي رابطة گازي ايران ممكن است اين مشكل موقتي باشد.
و تركيه ،آشكار است كه تركيه همكاري با ايران را نسبت به وفاداري پس تا آن زمان قراردادهاي "برداشت كن يا بپرداز" با تمامي كشورهاي
تاريخي خود به آمريكا ارجحيت داده است .عكسالعمل تركيه به اينكه طرف قرارداد ميتواند منشأ ايجاد مشكل باشد و اين وضعيت ممكن است
ايران ممكن است اورانيوم را براي توليد سوخت هستهاي غني سازد بسيار پتانسيل بستن قراردادهاي جديد دچار مشكل سازد .با نگاه به همكاري دو
مبهم بوده است. كشور ميتوان الگوئي را استخراج نمود .در اصل هر دو كشور در صدد
اردوغان ( 25سپتامبر )2009اظهارتي از اين دست كه تحريم مورد نظر گسترش همكاري گازي با مقياس باال هستند ولي تمايلي به توافق بر سر
آمريكا براي مردم ايران خوب نخواهد بود بنابراين به نظر ميرسد آمريكا بايد شرايط قراردادهاي تجاري ندارند .آنها كماكان به دنبال يادداشت تفاهمهاي
مراقب باشد و يا اينكه پروژة" نابوكو" بدون ايران از بين ميرود و صادرات جديد هستند ولي همزمان حكميت را در مورد قراردادهاي موجود دنبال
گاز براي تركيه اهميت بسيار باالئي دارد را بيان داشته است .البته تركيه عليه ميكنند.
سالحهاي اتمي نيز موضعگيري كرده و به صورت غيرمستقيم با اعتراض بنابراين ميتوان گفت كه براي هر دو كشور ،علت اصلي رابطة گازي
به اينكه اسرائيل عضو آژانس بينالمللي انرژي نيست و با اشاره به بمبهاي تجاري نيست بلكه سياسي است .توسعههاي اخير در روابط گازي تائيد
فسفري مورد استفادة اسرائيل در جنگ با غزه ،از ايران حمايت كرده است. كنندة اين مدعا است .در 24اكتبر ،2009ايران در نظر داشت تا عليه تركيه
به طور خالصه ،در حالي كه بيشتر شركتهاي اروپائي و آمريكاي در اتاق بينالمللي تجارت در خواست حكميت كند .يعني براي دو كشور
شمالي از بازار ايران و مخصوص ًا بازار انرژي اين كشور خارج شدهاند ،به توافق بر سر مسائل سياسي انرژي سادهتر از توافق بر سر مسائل اقتصادي
نظر ميرسد تركيه پيوندهاي خود را با ايران هم در بخش انرژي و هم در آن است .برنامة هستهاي ايران مانع ديگري بر سر راه توﺳﻌﺔ روابط تجاري
زمينة تجارت افزايش داده است. ايران و تركيه ايجاد كرده است .با اين وجود تركيه موضع ماليمي را نسبت
برخالف شركتهاي آسيائي و روسي كه سعي در ورود به بازار به ايران برگزيده است.
ايران را دارند ،تركيه يك عضو ناتو بوده و از نظر تاريخي پيوندهاي
محكمي با آمريكا و اروپا داشته است .تركيه اعالم كرده كه بجاي سعي همكاري گازي با ايران – اولويت براي تركيه
براي منزوي سازي ايران از جامعة بينالمللي ،تالشها بايد براي وارد با وجود اينكه توسعة رابطة گازي بين تركيه و ايران با موانع بسياري
كردن ايران به جامعة بينالمللي روبه رو است ،به نظر
ادامه يابد .به اين ترتيب، ميرسد تركيه عالقمند به
آشكار است كه توجيه سياسي ادامه دادن و نهائي كردن
قرارداد و يادداشت تفاهم اخير قراردادهاي گازي است.
گازي ايران و تركيه بسيار قابل اين وضعيت به ميزان
قبولتر از توجيه اقتصادي آن زيادي با سياست خارجي
بوده است ولي عليرغم نفع تركيه كه پيش از اين گفته
سياسي تركيه از امضاي يك شد قابل توضيح است
قرارداد گازي ديگر با ايران، البته اين امر از تمايالت
بايد ديد كه آيا فشارهاي اقتصادي تركيه در ايران
آمريكا ميتواند مانعي بر سر نيز نشأت ميگيرد.
راه روابط آتي دو كشور باشد اقتصادي همكاري
يا خير. محدود به گاز نيست .به
54
شماره - 124اسفند ماه 1388
از جمله سازمانها و افرادي كه اين پرسشنامه بين آنها پخشگرديد نحوه نگرشسنجي و تعيين طبقات مختلف
ميتوان به مديران صنعت نفت ،كاركنان شركت ايران خودرو ،شركت پرسشنامه طراحي شده براي انجام اين نظرسنجي از نوع پرسشنامههاي
بازرسي و استاندارد كيفيت خودرو ايران ،شركت ملي پااليش و پخش تلفيقي که داراي سؤاالت بدون مقياس ،با مقياس متفاوت و همچنين
فراوردههاي نفتي ،شركت ملي گاز ،شركت بهينهسازي مصرف سوخت سؤاالت چند گزينهاي با ذکر اولويت ميباشد ،بوده است .علت طراحي
كشور ،مؤسسة مطالعات بينالمللي انرژي ،مؤسسه مالي و اعتباري قوامين، اين نوع پرسشنامه ،نزديکشدن هر چه بيشتر با واقعيات موجود و نگرش
وزارت امورخارجه ،شركت صاايران ،الستيكسازي پارس ،تاكسيهاي جامعه ميباشد که امکان انجام تحليلهاي کمي و کيفي غني را ميسر
درونشهري و بينشهري ،وانتبارها ،مأمورين جايگاههاي گاز و بنزين و ميسازد 20 .سؤال در مورد نحوة استفاده از وسائلنقليه و نحوة مصرف
چندين روستا در اطراف تهران ،شاهرود و مشهد اشاره نمود .نظرسنجي سوخت طراحي گرديد .با توجه به اينكه تعداد جامعهاي كه بايد از آنها
در فروردينماه سال 1387در حالي انجام شد كه دولت بر سهميههاي اطالعات جمعآوري ميگرديد نامحدود است ،از فرمول كوكران بدون
خودروهاي شخصي بنزينسوز به ازاي هر ماه 20ليتر افزوده بود (يعني ،Nحجم نمونه يعني عدد 300بدست آمد .تعداد 350پرسشنامه بين
120ليتر براي هر ماه) و بنزين آزاد نيز در جايگاهها عرضه ميگرديد. لونقل و صنعت استفادهكنندگان از خودرو و افراد مرتبط با صنعت حم
نفت پخش گرديد .سپس با جمعآوري پرسشنامهها ،آنهايي که بيمعني،
تحليل آماري نگرش جامعه کليشهاي ،تورشدار و سؤاالت بدون پاسخ زيادي بودند ،حذف گرديدند و
در ارتباط با جنسيت پاسخدهندگان 85/6 ،درصد مرد 12/7 ،درصد تعداد 306پرسشنامه در مجموع باقي ماند .با توجه به اين كه تفكيك افراد
زن و 1/7درصد هم جنسيت خود را مشخص نكردند .در مورد سن از نظر سطح درآمد مهم بود ،آنها به سه دسته داراي كمدرآمد ،با درآمد
پاسخدهندگان 22/2 ،درصد 20تا 29سال 40/5 ،درصد 30تا 39سال، متوسط درآمد و با درآمد باال تقسيم شدند .با توجه به اينكه ممكن بود
27/5درصد 40تا 49سال 8/7 ،درصد 50سال و باالتر و يك درصد افراد اطالعات نادرست در رابطه با درآمد در اختيار قرار دهند ،پرسشنامهها
هم سن خود را مشخص نكردند .تحصيالت پاسخدهندگان نشاندهندة با عالمتگذاريهاي نامحسوس در اختيار كساني قرار ميگرفت كه
آن بود که 16/3درصد زير ديپلم 19/1 ،درصد ديپلم 17/2 ،درصد فوق ال مشخص بود. متوسط درآمد آنها و قرار گرفتن آنها در هر طبقه كام ً
55
شماره - 124اسفند ماه 1388
ديپلم 21/9 ،درصد ليسانس 23/9 ،درصد فوقليسانس و باالتر هستند و خودروها تقريب ًا يکسان است .علت اين امر ميتواند اين باشد که موافقين
در اقشار کم درآمد يکي از گزينههاي تهيه سوخت ارزان را گاز ميدانند 1/6درصد هم پاسخي به سؤال مذکور ندادهاند.
نظرات افراد در رابطه با پنج راهبرد کاهش مصرف بنزين مورد بررسي و ميتوانند براحتي آن را تهيه و استفاده کنند و به مضرات آن براي موتور
قرار گرفت و نتايج آن در جدول ( )1آمده است .هر ستون بهطور جداگانه خودرو کاري ندارند .برخي از موافقين آگاه نيز با توجه به وضعيت
کنوني کشور چه از لحاظ تحريم و چه از لحاظ تقاضاي زياد بنزين، مورد تحليل قرار خواهد گرفت.
ستون اول جدول ( )1نشان ميدهد که اکثر افراد يعني بيش از 56بهترين راهحل را در شرايط کنوني استفاده از گاز طبيعي ميدانند .ولي
درصد افراد جامعه با سهميهبندي با شيوة کنوني مخالف هستند .اين بدان بيشترين دليل مخالفين گازسوزکردن خودروها ،زيانهاي زيادي است که
مفهوم است که بنزين در زندگي روزمره مردم ايران نقش به سزايي دارد .استفاده از گاز متوجه موتور خودروها ميکند .زيرا اين نوع موتورها از
توآمد به محل کار به دليل ضعيف بودن شبکه نظر طراحي بنزيني هستند و دوگانهسوز شدن آنها ،بدون توجه به بحث بعضي از افراد براي رف
لونقل عمومي در شهرها و بعضي ديگر به عنوان وسيلة امرار معاش فني موتورها صورت ميگيرد و استانداردها رعايت نميشوند .در ضمن حم
از آن استفاده ميکنند و کاهش ميزان دسترسي افراد به بنزين حتي ممکن کمبودن جايگاههاي عرضه گاز و طوالني شدن زمانهاي انتظار نيز از
ديگر توجيهات مخالفين ميباشد. است اقتصاد زندگي آنها را به مخاطره بيندازد.
ستون پنجم گوياي اين مطلب است که بيش از 61درصد افراد ستون دوم بيان ميکند که نيمي از افراد جامعه با دو نرخيشدن
بنزين موافق هستند .هنگامي که سهميهبندي به گونهاي باشد (مانند ابتداي جامعه با محدوديتهاي ترافيکي از قبيل طرح ترافيک و زوج و فرد کردن
اج راشدن سهميهبندي) که بنزين به صورت آزاد ارائه نشود ،افرادي که به خودروها ،به دليل مزاياي اين محدوديتها مانند کاهش آلودگي هوا،
کاهش تردد خودروها و کاهش خودروها در
جدول ( :)1نظرات افراد در رابطه با پنج راهبرد كاهش مصرف بنزين
مراکز اصلي شهر در طي روز ،موافق هستند.
با دو نرخي با سهميه بندي بنزين درصد آزادسازي نرخ با محدوديتهاي گازسوزكردن
جدول( )2نشان ميدهد در حدود 50درصد فراواني با شيوه كنوني خودروها بنزين(درصد فراواني) شدن بنزين ترافيكي
موافق افراد ترجيح ميدهند که از خودروهاي شخصي 36/9 50 38/9 53/6 61/4
بينظر براي سفرهاي درون شهري استفاده کنند .با 5/6 5/5 2/9 10/1 11/8
لونقل عمومي بويژه مخالف توجه به اينکه سيستم حم 56/2 43/8 56/6 53/3 21/6
بيپاسخ اتوبوسراني در شهرها ضعيف است و از کيفيت 1/3 0/7 1/6 1 5/2
جمع كل مناسب برخوردار نيست و زمانبندي مشخصي 100 100 100 100 100
ندارند و اينکه به جز تهران در شهر ديگري از
جدول ()2
مترو استفاده نميشود .لذا ،بيشتر مردم ترجيح
نوع وسيله نقليه خودروي
مورد استفاده شخصي اتوبوس مترو ميني بوس تاكسي آژانس موتورسيكلت جمع كل ميدهند که براي سفرهاي درون شهري خود از
خودروهاي شخصي استفاده کنند. 100 5/3 4/9 15 1/6 7/8 15/7 49/7 درصد فراواني
در پاسخ به اين سؤال که از اتومبيلهاي
بنزين وابستگي زيادي دارند مسلم ًا درصدد تهيه آن حتي با قيمتهاي شخصي بيشتر براي چه نوع کارهايي استفاده ميکنند ،جدول ( )3نشان
توآمد به محل کار را باالتر بر ميآيند .پس اگر بنزين به صورت آزاد و حتي با قيمتهاي ميدهد که حدودا ً 40درصد پاسخدهندگان رف
باالتر هم عرضه شود ،افرادي که حساسيتشان به قيمت کم است ،راضي ذکر کردهاند و سفرهاي تفريحي مانند ديد و بازديد از اقوام و مسافرت
نيز جمع ًا حدود 40درصد فراواني پاسخها را شامل ميشوند .نتايج به خواهند بود آن را تهيه ميکنند.
لونقل عمومي شهرها ستون سوم جدول اين مطلب را روشن ميسازد که حدود 57درصد دستآمده نشاندهنده اين است که اگر شبکه حم
جامعه کشور اين تصور را دارند که با آزادسازي قيمت بنزين ،اوضاع مانند اتوبوسراني و مترو تقويت شده و از کيفيت مطلوبي برخوردار باشند،
اقتصادي و درآمدي آنها بدتر ميشود .مطمئن ًا اگر در آزادسازي برنامهاي حدود 40درصد استفاده از وسائلنقليه شخصي که با هدف رف
توآمد به
براي دهکهاي پايين درآمدي وجود نداشته باشد بيشترين زيان را اين محل کار انجام ميشود را کاهش ميدهد.
متوسط تعداد سرنشينان خودرو در هر سفر در جدول ( )4آمده گروه متوجه ميشوند ،زيرا افراد دهکهاي درآمدي باالي جامعه با
آزادسازي قيمت بنزين ميتوانند تورم زياد حاصل شده از اين اقدام را است .تقريب ًا 50درصد استفادهكنندگان از خودرو با زير نصف ظرفيت
خودرو(يعني با ظرفيت يك يا دو نفر) اقدام به جابجايي ميكنند و اين خنثينمايند.
ستون چهارم نشان ميدهد تعداد موافقين و مخالفين گازسوزکردن موجب ميگردد که سرانة مصرف سوخت در کشور به ميزان زيادي باال
56
شماره - 124اسفند ماه 1388
تفاوت معنيداري وجود دارد .بهطوري كه هيچيك از افراد پاسخدهنده لونقل عمومي شهرها رود که علت اين امر بيشتر به ضعف شبکههاي حم
با درآمدهاي باال و متوسط ،قطارهوايي را به عنوان اولويت اول انتخاب مربوط ميشود.
نكردند و افراد با درآمد كم قطار هوايي را به عنوان اولويت اول انتخاب جدول ( ،)5اولويتبندي پاسخدهندگان را نسبت به گسترش
نمودند .اگر مقايسهاي بين کشورهاي اروپايي و پيشرفته و حتي آسيايي لونقل شهري نمايان ميسازد .نکته قابل توجه در شبکههاي مختلف حم
مانند ژاپن داشته باشيم ،خواهيم ديد که تأکيد اين کشورها بيشتر بر جدول ( )5اين است که اکثريت افراد ،تاکسي را به عنوان يک وسيلة نقليه
گسترش خطوط مترو ميباشد .حتي در شهرهاي پاريس ،لندن و توکيو در عمومي در نظر ميگيرند .پايين بودن کرايه تاکسي در ايران موجب شده که
بعضي از ايستگاهها مشاهده ميشود که خطوط مترو از کنار هم ميگذرند افراد جامعه از تاکسي استقبال زيادي داشته باشند .در صورتي که در کشورهاي
و يا در بسياري از نقاط با هم تقاطع دارند .در اين کشورها قطارهوايي ديگر تاکسي به عنوان يک وسيلة نقلية عمومي لوکس که کرايه زيادي دارد
به دليل اينکه هزينة نگهداري بااليي دارد و ظرفيت جابهجايي مسافران از و بيشتر افراد پُردرآمد استفادهکننده آن هستند ،تلقي ميشود .دليل ديگر
نظر تعداد بسيار کمتر از مترو ميباشد ،فقط در بعضي از مسيرها آن هم به بوجودآمدن چنين ترکيبي در جدول ( )4ميتواند عدم اعتماد مردم به
صورت محدود ،احداث شده است. لونقل عمومي(يعني توانايي دولت و شهرداري در گسترش شبکه حم
جدول ()3 مترو و اتوبوس) با کيفيت مناسب باشد.
ديدار اقوام و رفت و آمد در جدول( )4قطار هوايي پايينترين اولويت
تفريح و مسافرت بيپاسخ جمع خريد اهداف
دوستان به محل كار را دارد ميتوان از علت هاي اين امر به نا آشنايي
100 0/3 18 22/7 19/1 39/9 لونقل عمومي و همچنين درصد فراواني مردم به اين وسيله حم
جدول ()4 عدم زيرساختهاي مناسب چنين شبکهاي در
کشور اشاره کرد.
بيپاسخ پنج نفر چهار نفر سه نفر دو نفر تعداد سرنشين خودرو يك نفر
8/2 11/4 17/6 16 31/7 15/1 درصد فراواني
در پاسخ به اين سؤال که آيا به نظر شما
سهميه بنزين تعيين شده از طرف دولت کفاف
جدول ()5 لونقل شما را ميدهد ،جدول ()6 نيازهاي حم
اولويت هاي انتخاب نشان ميدهد که بيش از 55درصد افراد جامعه
اول دوم سوم چهارم پنجم بيپاسخ جمع
شبكههاي حمل و نقل عمومي سهميه تعيين شدة بنزين را کافي نميدانند .بديهي
100 2 درصد فراواني پاسخ ها نسبت به گسترش اتوبوسراني 17/3 49/3 7/5 4/6 19/3
است در شرايطي که مردم با توجه به ضعيف
درصد فراواني پاسخ ها نسبت به گسترش شبکه مترو 100 18/3 9/2 3/9 18/3 42/8 7/5
لونقل عمومي ،وابستگي به بودن سيستم حم
درصد فراواني پاسخ ها نسبت به گسترش قطار هوايي 100 20/6 15/4 3/9 41/5 14/7 3/9
استفاده از وسيله نقليه شخصي دارند و خودرو
درصدفراوانيپاسخهانسبتبهگسترشونومينيبوس 100 7/2 29/4 22/5 5/6 9/8 25/5
ت،براي بسياري از افراد وسيله امرار معاش اس
درصدفراوانپاسخهانسبتبهگسترششبکه تاكسي 100 10/4 12/4 8/2 16/7 16 36/3
نتيجة حاصله منطقي ميباشد.
جدول ()6 همانطور که در جدول ( )7مالحظه
جمع كل بيپاسخ خير بلي جواب ميکنيد ،با وجود اتخاذ سهميهبندي ،افراد از
100 3/9 55/3 40/8 درصد فراواني نظر رفتار مصرف بنزين تغيير قابل مالحظهاي
نکردهاند .دليل اين امر هم ميتواند نبود سيستم
بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و استفادهكنندگان از اتوبوس لونقل عمومي مناسب و ايجاد تسهيالت و امکانات رفاهي مناسب حم
تفاوت معناداري وجود دارد .حدود 98درصد افراد با درآمدهاي کم و در اين سيستم باشد.
حدود 2درصد افراد با درآمدهاي متوسط اتوبوس را براي وسيلةنقليه
سفرهاي درون شهري انتخاب کردهاند .شايان ذکر است که بيشتر جمعيت تحليل مقايسهاي نگرشسنجي جامعه
ايران را افراد با درآمدهاي متوسط و پايينتر تشکيل ميدهد .اين رابطه
لونقل عمومي بويژه اتوبوسراني ،از نقاطنشان ميدهند که شبکة حم الف)مقايسه نتايج حاصله با متوسط درآمد ساليانه افراد
جدول ( )8نشاندهندة نتايج بدست آمده با متوسط درآمد ساليانه افراد ضعف زيادي برخوردار ميباشد که افراد با درآمدهاي متوسط جامعه نيز
راضي به سوار شدن به آن نيستند .کمبود تعداد و خطوط اتوبوسراني، ميباشد .در ادامه به تحليل هر رديف جدول پرداخته ميشود.
بين نگرش افراد با درآمدهاي مختلف و انتخاب قطار هوايي(منوريل) کيفيت پايين اتوبوسها(مجهز نبودن به کولر در تابستان و ،)...عدم
57
شماره - 124اسفند ماه 1388
بنزين افراد بعد از سهميهبندي بنزين (دادن بنزين به ديگران) تفاوت زمانبندي مناسب حرکت آنها ،سپريشدن زمان زيادي تا رسيدن به
معناداري مشاهده ميشود(رديف هفتم جدول .) 8علت بيشتر شدن مقصد(به دليل ترافيک و )...از داليلي هستند که افراد جامعه تمايل زيادي
مصرف بنزين افراد با درآمدهاي كم ،فروش بنزين به قيمت آزاد به ديگران نسبت به استفاده از اتوبوس نشان ندهند .افراد با درآمد کم هم به دليل
است .بيشتر اين بحث در مورد خودروهاي تاكسي ،مسافربرشخصي، صرفهجويي درهزينه ،مجبور به استفاده از اتوبوس و سپريکردن زمان
گازسوز و كممصرف در اقشار كمدرآمد صادق است كه با فروش بنزين زياد در آن و تحمل بسياري از مسائل ديگر مربوط به آن هستند .اين امر
به قيمت آزاد درآمد کسب ميكنند .اما بيشتر شدن مصرف بنزين افراد با موجب استفاده زياد افراد با هر درآمدي از خودروهاي شخصي ميشود
درآمدهاي باال به دليل وجود تعدد خودرو براي يك فرد يا يك خانواده و در نتيجه سرانة مصرف بنزين درايران را باال ميبرد.
است .كه اين بنزين بصورت رايگان و بدون دريافت هزينهاي در اختيار بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و استفادهكنندگان از ميني بوس
اقوام و دوستاني كه نيازمند به بنزين هستند قرار ميگيرد. تفاوت معناداري وجود كه مشابه توضيحات بند قبلي است که بيان شد.
بين نگرش افراد نسبت به محدوديتهاي ترافيكي از قبيل طرح بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و استفادهكنندگان از
ترافيك ،زوج و فرد كردن خودروها و ...و ميزان درآمد افراد رابطه موتورسيکلت تفاوت معناداري وجود دارد(رديف چهارم جدول.)8
جدول ()7 لونقلبا وجود ضعيف بودن شبکههاي حم
بيپاسخ پنج نفر چهار نفر سه نفر دو نفر عمومي در شهرها که باعث استفاده زياد از تعداد سرنشين خودرو يك نفر
8/2 11/4 17/6 16 31/7 15/1 درصد فراواني خودروهاي شخصي شده ،مردم کم درآمد جامعه
که توان خريد خودرو را ندارند ،موتور سيکلت
جدول ()8
را تنها وسيله ارزان قيمت قلمداد ميکنند و براي
متوسط درآمد ساليانه
جمع كل باال متوسط كم رديف سفرهاي درون شهري از آن استفاده کنند.
اولويت اول پاسخ دهندگان به گسترش
بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و
100 0 0 100 1
شبکه قطار هوايي متوسط سرنشينان خودرو در هنگام استفاده در روز
100 0 2/3 97/7 بيشترين استفادهكنندگان از اتوبوس 2 تفاوت معناداري وجود دارد(رديف پنجم جدول
100 0 0 100 بيشترين استفادهكنندگان از ميني بوس 3 .)8بهطوري كه افراد با درآمدهاي باال و متوسط
بيشترين استفادهكنندگان از از خودروي شخصي خود با ظرفيت كامل در روز
100 0 0 100 4
موتورسيكلت
استفاده نميكنند .اين امر موجب افزايش سرانه
تعداد سرنشينان متوسط در هر سفر 3
100 0 0 100 5 مصرف بنزين در کشور شده است.
نفر و بيشتر
افرادي كه پس از سهميهبندي، بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و
100 3/4 9 87/6 6
مصرف بنزين آنها كمتر شده كمتر شدن ميزان مصرف سوخت با سهميهبندي
بيشتر شدن مصرف بنزين (دادن به بنزين تفاوت معناداري مشاهده ميشود(رديف
100 55/6 11/1 33/3 7
ديگران)
ششم جدول .) 8کاهش مصرف بنزين به دليل
100 18/4 21/3 60/4 موافق با محدوديتهاي ترافيكي 8
کم شدن مصرف بنزين افراد کم درآمد ميباشد.
100 6/3 16/3 77/4 موافق با گازسوز كردن خودروها 9
در واقع بيشترين كاهش مصرف بنزين افراد
100 2/4 4/2 93/4 مخالف با آزادسازي قيمت بنزين 10
مربوط به درآمدهاي پايين ميباشد و بيشترين
معناداري وجود دارد(رديف هشتم جدول .)8بطوريكه هرچه درآمد افراد آسيب را اين افراد ديدهاند ،زيرا براي بعضي از اين افراد خودرو
كمتر ميشود ميزان موافق بودن با محدوديتهاي ترافيكي بيشتر ميشود. وسيله امرار معاش ميباشد .در صورتيكه افراد متوسط و بويژه افراد
بيشتر كساني كه در درآمدهاي باال و متوسط موافق با محدوديتهاي با درآمدهاي باال ،كمترين كاهش را در مصرف بنزين داشتهاند .اما از
ترافيكيميباشندجزافرادتحصيلكرده،ليسانس،فوقليسانسوباالترهستند. آنجايي که افراد با درآمد پايين بيشتر از خودروهاي ارزان قيمت ،فرسوده
علتاينموضوعميتوانداينباشدکهافرادبادرآمد پايين يا مسافربرشخصي و غير استاندارد استفاده ميکنند و گاهي مصرف سوخت آنها چهار برابر
هستند و يا خودرو ندارند و از اتوبوس و يا ميني بوس استفاده ميکنند. مصرف خودروهاي جديد است و ميزان آلودگي هواي آنها صد برابر
آن دستهاي که مسافربر شخصي هستند داراي خودروهاي قديمي بوده ديگر خودروهاست .سهميهبندي در ميزان آلودگي هوا تاثير مثبتي داشته
و به راحتي وارد محدوده طرح ترافيک ميشوند و پليس نيز در مورد است.
آنها اغماض ميکند ،لذا اين افراد با ايجاد محدوديتهاي ترافيکي بيشتر بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و بيشتر شدن ميزان مصرف
58
شماره - 124اسفند ماه 1388
رابطه معناداري وجود دارد(رديف اول جدول .)9اين رابطه نشان ميدهد موافق هستند.
بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و گازسوزکردن خودروها که با باال رفتن ميزان تحصيالت ،ميزان آگاهي افراد از اثرات آزادسازي
تفاوت معناداري مشاهده ميشود(رديف نهم جدول .)8بطوريکه هرچه قيمت بنزين بر روي اقتصاد کشور و جامعه بيشتر ميشود ،بطوريکه ميزان
درآمدهاي افراد افزايش مييابد ،درصد موافقان با گازسوزکردن خودروها موافقان با 45درصد در افراد فوق ليسانس و باالتر ميباشد.
بين نگرش افراد نسبت به محدوديتهاي ترافيکي و ميزان تحصيالت کاهش مييابد .موافقين گازسوزکردن خودروها به دو دسته تقسيم
ميشوند .يک دسته افرادي هستند که درآمد پاييني دارند و ناچارند که رابطه معناداري وجود دارد(رديف دوم جدول ب) .با توجه به اينکه
از گاز استفاده کنند .دسته دوم افرادي هستند که يکي از راههاي برون محدوديتهاي ترافيکي فوايد زيادي از جمله کاهش ترافيک و آلودگي هوا
رفت از بحران موجود بنزين را ،گازسوزکردن خودروها ميدانند .مخالفين را در پيدارد ،افراد با تحصيالت عالي به دليل آگاهي بيشتر از اين فوايد بيشتر
گازسوزکردن خودروها هم دو دسته هستند .دسته اول کساني هستند که با اين محدوديتها موافق هستند .بطوريكه بيشترين موافقين محدوديت
از مضرات گاز براي خودروهاي موتور پايه بنزين سخن به ميان ميآورند .ترافيكي در بين افراد فوق ليسانس و باالتر ( 31/9درصد) ميباشند.
بين نگرش افراد نسبت به استفاده بيشتر از نوع خاصي از وسيله دسته دوم نيز افرادي هستند که از وضعيت گاز طبيعي کشور مطلع بوده و
نقليه در سفرهاي درون شهري(آژانس) و ميزان تحصيالت رابطه معناداري استفاده بيشتر از گاز را براي استفاده درخودروها صالح نميدانند.
بين نگرش افراد با درآمدهاي متفاوت و آزادسازي قيمت بنزين وجود دارد(رديف سوم جدول ب) .اين رابطه نشان ميدهد که بيشترين
استفادهکنندگان از آژانس در کشور افراد ليسانس و
جدول ()9
باالتر هستند .با توجه به اين که آژانس در بين ديگر
لونقل عمومي هزينه بيشتري دارد ،اين زير ديپلم فوق ليسانس فوقليسانس بيپاسخ جمع وسايل حم ميزان تحصيالت رديف
و باالتر ديپلم ديپلم
امر ميتواند به اين علت باشد که افراد با تحصيالت
موافق با آزادسازي نرخ
100باالتر از نظر درآمدي در وضع مناسبتري قرار 0/8 45/4 21/8 18/6 10/9 2/5
بنزين
1
100وجود دارد(رديف چهارم جدول .)9اين رابطه نشان 2/9 0 5/7 20/7 33/6 37/1
متوسط سرنشين در هر
5
سفر 3نفر و بيشتر
ميدهد که 100درصد افراد استفادهکننده از موتور
افرادي كه بنزين تعيين
100سيکلت ،ديپلم و زيرديپلم ميباشند .ممکن است 1/6 36 شده براي آنها كافي 22/4 14/2 13 12/8 6
علت اين باشد که اقشار کم درآمد به دليل نداشتن است
تحصيالت عالي داراي مشاغل کم درآمد باشند ،لذا
لونقل عمومي به ناچار از موتور سيکلت به تفاوت معناداري وجود دارد(رديف دهم جدول .) 8همانطور كه مشاهده به دليل ضعيف بودن شبکه حم
ميشود اقشار كم درآمد با اختالف زيادي با گروههاي درآمدي ديگر عنوان وسيله نقليه ارزان و سريع استفاده ميکنند.
بين نگرش افراد با تحصيالت متفاوت و متوسط سرنشينان خودرو مخالف آزادسازي بنزين هستند .اين امر به اين علت ميتواند باشد كه
آزادسازي قيمت بنزين از نظر افزايش نرخ تورم بيشترين آثار را متوجه افراد در هر سفر رابطه معناداري وجود دارد(رديف پنجم جدول .)9به طوري
كمدرآمد جامعه خواهد كرد .افراد با درآمدهاي باال افزايش نرخ تورم را با در كه افراد با تحصيالت فوقليسانس و باالتر از خودروي خود با ظرفيت
اختيار داشتن ابزارهايي ميتوانند خنثيكنند (بطور ويژه مشاغل آزاد) و در كامل در هر سفر استفاده نميكنند .اين مساله ممکن است به دليل کمبود
لونقل عمومي و تمايل افراد به استفاده از وسيلهنقليه شخصي نتيجه آسيب زيادي از آزادسازي قيمت بنزين متوجه آنها نخواهد شد .وسايل حم
باشد که سبب شده که افراد تحصيل کرده با ظرفيت کامل ،تمايل به
سفرهاي درون شهري را نداشته باشند. ب)مقايسه نتايج با ميزان تحصيالت افراد:
بين نگرش افراد نسبت به ميزان تعيين شدة بنزين و تحصيالت افراد جدول زير نتايج بدست آمده را با ميزان تحصيالت افراد نشان ميدهد.
رابطة معناداري وجود دارد(رديف ششم جدول .)9بطوريكه هرچه در ادامه هر رديف را بطور جداگانه مورد تحليل قرار ميگيرد.
بين نگرش افراد نسبت به آزادسازي نرخ بنزين و ميزان تحصيالت تحصيالت باالتر ميرود ،درصد افرادي كه سهميه تعيين شده را كافي
59
شماره - 124اسفند ماه 1388
خطوط مترو ،بايد در اولويت کارهاي دولت در اين خصوص قرار گيرد، نمي دانند ،بيشتر ميشود.
لونقل عمومي ،موجب تا با افزايش انگيزه افراد در استفاده از وسائل حم
کاهش استفاده از خودروهاي شخصي و حجم ترافيک و مهمتر از همه نتيجه گيري ،پيشنهادات و راهکارها
کاهش سرانه مصرف بنزين در کشور شود. بررسي نگرش جامعه ايران نسبت به استفاده از بنزين در بخش
لونقل شهري و ايجاد )3وضع قوانين و مقررات مورد نياز براي حم حملونقل موجب ميشود ،نوع رفتارها و علل رفتارها در رابطه با استفاده
پشتوانههاي نظارتي براي اجراي آنها :دولت بايد قوانين و مقرراتي را در جهت از وسائلنقليه و ميزان مصرف بنزين شناخته شوند .با شناسايي آنها و ارائه
استفاده صحيح از خودروها و روانتر شدن حرکت وسائلنقليه در سطح راهکارهاي مناسب ميتوان مصرف سرانه بنزين را در کشور کنترل و در
شهرها وضع نمايد .آموزشهاي نتيجه الگوي مصرف بنزين را در
اکودرايوينگ(آموزش رانندهها کشور بهينهسازي نمود.
قبل از گرفتن گواهينامه در نحوه با توجه به نتايج نظر سنجي
استفاده از خودرو مانند زمان به نظر ميرسد كه دولت به
تعويض دنده در دور موتور جاي تمرکز بر سهميهبندي بايد
مشخص ،زمان گرفتن ترمزها، به دنبال راهکارهايي اساسي
زمان استفاده از کولرها و ،)... باشد .در اين راستا راهکارهاي
جلوگيري از تردد خودروها در زير پيشنهاد ميگردد:
خيابانهاي با ازدحام زياد و ... )1آزاد سازي قيمت بنزين:
از جمله مواردي هستند که در از نکات مهم در آزادسازي
بسياري ازکشورها الزامي بوده قيمت بنزين اين است که
ولي در ايران قوانين و مقرراتي در اين زمينه وجود ندارد .از اين گذشته قيمتگذاري بايد بدون پرداخت يارانه و به ميزان قيمت منطقهاي آن
لونقل و خودروها وجود در ايران قوانين و مقررات زيادي در مورد حم تعيين شود .قيمتگذاري آن پايينتر از قيمت منطقه موجب قاچاق بنزين
دارد که بطور جامع و بنحو احسن وضع گرديدهاند ،اما به دليل نظارت ميگردد .از ديگر موارد آزادسازي قيمت بنزين در نظر داشتن اقشار کم
ضعيف توسط سازمانهاي مربوطه و نبود پشتوانههاي حمايتي قوي(مانند درآمد جامعه است .زيرا اين قشر با کمبود عرضه بنزين و تغييرات قيمتي
جريمههاي سنگين)جنبه اجرايي خود را از دست دادهاند .اجباري بودن آن به دليل استفاده از خودرو به عنوان وسيلهاي براي امرار معاش(مستقيم
معاينه فني ،ممنوع بودن تردد خودروها در طرح ترافيک و ...از اين دسته يا غير مستقيم) به شدت آسيب پذير ميباشند .لذا دولت براي اين افراد
ميباشند .ايجاد و الزامي بودن و پشتوانه اجرايي داشتن قوانين و مقررات بايد تمهيدات خاصي را در نظر بگيرد .از آثار ديگر آزادسازي قيمت بنزين
مربوط به خودروها ميزان قابلتوجهي از مصرف بنزين را کاهش ميدهد. و واقعيشدن آن ،کاهش تمايل افراد در استفاده از خودروهاي با مصرف
)4اقدامات دولت در کاهش تقاضاي سفر :دولت با ايجاد ساختارهاي زياد ميباشد که نتيجه آن کاهش فروش خودروهاي پر مصرف توسط
مناسب ميتواند باعث کاهش سفرهاي غيرضروري افراد گردد .بانکداري مصرفکنندگان خودرو و رويآوردن توليدکنندگان داخلي و واردکنندگان
الکترونيک و تجارت الکترونيک از جمله اين راهکارها هستند .بسياري خودرو به عرضه خودروهاي کم مصرف ميباشد .با عرضه بنزين به قيمت
از افراد زمان زيادي را صرف خريد و يا در صف هاي طوالني بانکها واقعي است که دولت به سوختهاي جايگزين مانند ،CNGگازوئيل
ميگذرانند .با ايجاد بانکداري الکترونيک بسياري از ترددها در جامعه براي و ...روي ميآورد و توليدکنندگان خودرو نيز به سمت بهينهسازي موتور
رفتن به شعب بانکها کاهش مييابد و افراد به راحتي ميتوانند در منزل خودروها و استفاده از سوختهاي ديگر و يا ترکيبي مانند خودروهاي
خود بسياري از کارهاي بانکي خود را انجام دهند .در مورد خريد کاالهايي هيبريدي حرکت ميکنند.
که نياز به بررسيهاي الزم در هنگام خريد نيست ميتوان آن را به راحتي از لونقل عمومي :همانطور که در اين تحقيق )2گسترش وسائل حم
طريق اينترنت و يا تلفن خريداري نمود و سفرهاي غيرضروري را کاهش لونقل عمومي از جمله در موارد زيادي مالحظه شد ،کمبود وسائل حم
داد .موارد زياد ديگري نيز هستند که دولت ميتوان با اجراي آنها سفرهاي اتوبوس و مترو و پايين بودن کيفيت اتوبوسهاي موجود ،موجب افزايش
غيرضروري را در شهرها به ميزان زيادي کاهش داد(مانند نزديک بودن استفاده از خودروهاي شخصي و باعث ايجاد ترافيکهاي سنگين و اين
محل خدمت افراد به منزل آنها براي مشاغلي که اين امکان را دارند) و در امر در مجموع موجب افزايش مصرف سرانه بنزين در کشور ميشود .به
نتيجه مصرف بنزين را به ميزان زيادي در کشور کاهش داد. جاي اختصاص بودجههاي هنگفت براي واردات بنزين ،صرف هزينه
فهرست منابع در دفتر نشريه موجود است براي افزايش اتوبوسها از نظر کميت و کيفيت حتي با واردات و گسترش
60