You are on page 1of 31

‫كز اين برتر انديشه برنگذرد‬ ‫به نام خداوند جان و خرد‬

‫قرآن سورة زمر آيه ‪:18‬‬

‫يكنند‪ .‬آنان هستند‬


‫يدهند پس بهترين آن را پيروي م ‌‬‫بشارت بده به كساني كه به هر سخني گوش م ‌‬
‫كه خدا هدايتشان كرده و آنان هستند صاحبان خرد‪.‬‬

‫روش واقعی فلسفه واقعًا بايد اين باشد‪ :‬چيزی نگفتن‪ ...‬و سپس‪ ،‬هر وقت كسی ديگر در آن كوشيد تا‬
‫چيزی متافيزيكی بگويد‪ ،‬بر او اين مسئله كه برای بعضی از علمات موجود در جمله ی خود معنايی‬
‫قائل نشده است ‪ ,‬ثابت كردن‪.‬‬

‫بنا به فرمرده پدر بزرگ ايرانيان و پيروی از وی کوروش بزرگ به ديدگاه شما ارزش می نهم‪.‬‬
‫ديدگاه شما برای خودتان بسيار با ارزش است‪.‬هرکس هم آزاد است که انديشه و پنداره ی خود را‬
‫بيان کند ‪.‬‬
‫مردمان را عيب مکنيد که هيچ کس بی عيب نيست‪» .‬بزرگمهر«‬
‫شايسته است که با ذهنی بيدار و به دور از هر گونه تعصب به مطالعه ی مطالب آن بپردازيد ‪ .‬اگر آن‬
‫را با خرد خود هماهنگ يافتيد بپذيريد و اگر نيافتيد بر قدرت ايمان خود بيفزاييد ! باور داشتن به‬
‫دينی که هيچ از آن ندانيد و فقط از آن کور کورانه و با تعصب پيروی کنيد دليل حماقت است‪.‬‬

‫کمی جرات انديشيدن داشته باشيد)کانت(‬

‫درود بر همه ميهن دوستان در هر کجای جهان هستند‪.‬‬

‫هر فلسفه‪،‬نوع تفکر و مرام يا کتابی در طول تاريخ امده ميتواند دچار تحريف بشود و با هزاران جور‬
‫بدعت و تحريف و تفسير و تاويل و قرائت و روايت و برداشت سليقه ای و خرافات و تاريخ و‪...‬‬
‫مخلوط باشد و بسياری از اين قبيل موارد نيز دچار تحريف و دستبرد شده اند اما تفاوت عمده اين‬
‫قبيل موارد در اين است که به هر حال توسط يک انسان ‪ ,‬که ممکن بوده دانشمند‪،‬فيلسوف‪،‬اموزگار و‬
‫يا هر چيز ديگری بوده باشد آورده شده اما در هر حال کلم و گويش و اثار يک انسان است که قابل‬
‫تحريف است و آيا انسان قابل قياس با خدايی که شما ميگوييد هست؟‬

‫آيا می دانيد بروکلمن اسلم شناس و مولف کتاب تاريخ ملت های اسلم در مورد تعداد نمازها چه می‬
‫نويسد؟‬
‫هنگامی که حضرت محمد در مکه اقامت داشت روزانه دو مرتبه و زمانی که به مدينه مهاجرت کرد‬
‫به تقليد از يهوديان روزانه سه مرتبه نماز می خواند‪.‬‬
‫در آيه ‪ 114‬سوره هود و آيه ‪ 130‬سوره طه نيز آمده است که نماز در دو طرف روز و بايد پيش از‬
‫طلوع خورشيد و بعد از غروب آن برگزار شود‪.‬‬
‫بعدا زمانی که اسلم به ايران وارد شد‪،‬ايرانيها نماز را به ‪ 5‬مرتبه در روز به تقليد از دين مانی‬
‫افزايش دادند‪.‬‬
‫گولدزيهر در دايره المعارف يهود نيز به اين مسئله مهد تائيد می زند‪.‬‬
‫پروفسور توری کارشناس تاريخ مذاهب نيز می گويد هيچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد محمد‬
‫خود نمارهای پنجگانه را برای پيروانش مقرر کرده باشد‪.‬‬

‫دو چيز است که نهايت ندارد ‪ ،‬يکی کهکشان ها و ديگری حماقت انسان ‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫انسان ميتونه پست ترين موجودی باشه که فکرشو ميشه کرد ودر عين حال بقدری شخصيت بزرگ‬
‫و عظيمی باشه که ديگران از هر قومی از رايحه وجودش مست بشن و اشک بريزن‪.‬‬
‫قرن هاست که دامان خرد پاک ما با خرافه هايی بی شرمانه لکه دار گشته و بر روی ذهن بيدارمان‬
‫گرد و غباری از خرافات نشسته است ! ميهن آريايی ما از اين خرافات که با نام دين به خوردمان می‬
‫دهند لطماتی جبران ناپذير خورده و زندگانی کسانی همچون من و تو را تباه ساخته و به جای‬
‫"زندگی " آموزش " مردگی " به ما می دهند !‬

‫فرو رفتن در غم و اندوه هيچ کس را در دين مومن نمی سازد‪» .‬زرتشت«‬

‫تنها درباره اينکه ميگويند برخی از احاديث و حرفها تحريف شده عرض کنم که اگر واقعا اسلم دين‬
‫خدا و مقدسی بود ‪ ,‬امکان هر گونه تحريف و يا اوردن احاديث جعلی و دروغين در ان نمی بايست‬
‫وجود ميداشت و حال که خود شما نيز به اين موضوع معترفيد چگونه اسلم را دين خداوند ميدانيد‪.‬‬
‫اگر قران‪،‬انجيل‪،‬تورات و يا هر کتاب اسمانی ديگر توسط خداوند نازل شده باشد نبايد هيچ گونه‬
‫امکان تحريفی در انها وجود داشته باشد چون به گفته همين اسلم خدا قدرت مطلق و احاطه گر همه‬
‫چيز است‪ .‬با اين حساب احتمال هر گونه تحريفی را بايد رد نمود که البته کامل واضح است که اسلم‬
‫دچار تحريفات زيادی شده است و من فکر ميکنم همين صحبت ساده هم نامقدس بودن اسلم و قران‬
‫را نشان دهد ‪ .‬ضمن اينکه قران نيز کتابی سرشار از تحريف و دروغ است با اين حال ما اصل‬
‫چگونه بايد پی ببريم که قران و اسلم از جانب خداوند است‪ .‬آيا ميدانيد طبق محاسبات آقاي رشاد‬
‫خليفه كه معجزه ‪ 19‬را درباره قرآن اختراع كرد ‪ 2 ,‬آيه آخر سوره توبه تحريف شده اند و از آن‬
‫زمان كه وي اين را اعلم كرد در بسياري از ‪ 12‬روايت قرآن در ممالك اسلمي ‪ ,‬اين ‪ 2‬آيه حذف‬
‫شدند‪).‬قرآنهاي ايراني قرائت ابوبكر عاصم و روايت حفص است ‪ .‬حال اين سوال پيش مي آيد كه‬
‫مگر قرآن نيز روايت و قرائت دارد ؟ بله ‪.‬اگر به تاريخ اسلم رجوع كنيد مي بينيد كه بعد از رحلت‬
‫حضرت محمد در زمان ابوبكر‪ 4‬قرآن ‪ +‬قرآن نوشته حضرت علي ‪ +‬قرآن نوشته عايشه وجود داشت‬
‫و بعدا قرآنهاي عمر و عثمان نيز اضافه شدند ‪ .‬قرآنهائي نيز در دمشق مركز خلفت معاويه و مصر‬
‫مركز خلفت عمروعاص و عراق كه طلحه و زبير بودند نيز وجود داشت كه به روايت ديگر ياران‬
‫حضرت محمد بودند و در ممالك اسلمي معمول بودند ‪ .‬به همين دليل است كه حضرت علي به مردم‬
‫ميگويد آن قرآنها را دور بريزيد كه من قرآن ناطقم !(‬

‫‪-‬آيا می دانيد که سوره فاتحه يا حمد که مسلمانان آن را موقعه نماز می خوانند کلم خدا نيست بلكه‬
‫دعا و نيايش حضرت محمد بوده است؟ )براي تكميل بحث رجوع شود به طريقه گردآوري قرآن از ديد‬
‫كتب تاريخي موجود(‬
‫اگر به معنای سوره با دقت بنگريم متوجه می شويم که اين سوره کلم خود محمد است نه کلم خدا‪.‬‬
‫زيرا اين سوره ستايش خدا را می کند و اظهار بندگی به درگاه خداوند است و درخواست هدايت و‬
‫عنايت از خدا است و بنوعی می توان ان را نوعی دعا دانست‪.‬معقول و منطقی نيست که خداند‬
‫بگويد‪ :‬ما را به راه راست هدايت کن ‪ ،‬راه کسانی که مورد عنايتند نه آنهائی که گمراه و مشمول‬
‫خشم و غضب‪.‬‬
‫اگر اين سوره "فاتحه"با کلمه "قل" يعنی بگو مانند "قل هوال احد"يا "قل يا ايها الکافرون شروع‬
‫ميشد ‪ ,‬آنوقت ميتوانستيم آن را كلم خدا بناميم و نه دعا و ستايش حضرت محمد ‪ .‬اين مطلب جزو‬
‫مطالب تخصصي فقه و بعضي توضيح المسائلها نيز ذكر ميشود ‪ ,‬ولي بيان نمي شود ‪.‬‬

‫لودويگ ويتگنشتاين ‪ :‬ادعاهای فوق العاده‪ ،‬مدارک فوق العاده نيز ميخواهند‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫پس من و تو ميدونيم هر دين و هر مرام و انديشه ای با هزاران جور بدعت و تحريف و تفسير و‬
‫تاويل و قرائت و روايت و برداشت سليقه ای و خرافات و تاريخ و‪ ...‬مخلوطه ! خيلی از آقايون‬
‫روحانيون وقت هم دوست دارن مردم تو اين تفکرات و جهل و نادانيشون باقی بمونن تا اونا به‬
‫راحتی حکومت کنن!‬
‫کجايند آن نود و نه در صد مل های خوب و با معنويت که برای محکوم کردن وجود اينهمه کثافت و‬
‫فحشا و بی معنويتی در برابر درب خانه خودشان هم که شده‪ ،‬دستکم يک اعلميه خشک و خالی‬
‫بيرون دهند؟! همان اوباشی که در گذشته حتا برای يک قران افزوده شدن بر بهای بليت اتوبوس‬
‫شهری هم‪ ،‬صد ها اعلميه و حکم و فراخوان بيرون می دادند و پای آنها را هم با شجاعت و افتخار‪،‬‬
‫الحقر الحقر می نوشتند!‬
‫وقتی قشون بريتانيا و آتازونی به مقتدا صدر که از متحدان آخونديان بود حمله کردند فرماندهان‬
‫نظامی آخونديان چه کردند؟‬
‫جواب‪ :‬هيچی‪ .‬يک فرستاده به درباه امپراطوری آتازونی فرستادند و از مقتدا صدر اعلم برائت‬
‫کردند‬
‫وقتی قشون امپراطوری آتازونی هواپيمای اير باس ايران را در آسمان خليج فارس منفجر کردند‬
‫سلطين آخونديان چه کردند؟‬
‫جواب‪ :‬هيچی‪ .‬قطعنامه اتش بس را امضا کردند و جام زهر را سر کشيدند‬
‫وقتی قشون بنی اسرائيل به حزب ال لبنان که از متحدان اصلی آخونديان بود حمله کردند و زمين و‬
‫زمان را به آتش کشيدند سلطين ايران چه کردند؟‬
‫جواب‪ :‬هيچی‪ .‬اولش يه خورده هارت و پورت کردند ولی بعدش اعلم کردند هرگونه حمايت مالی و‬
‫نظامی به حزب ال را تکذيب ميکنيم‪ .‬اصل حزب ال کيه؟ ما که نمی شناسيم ‪.‬‬
‫آنان كه در اين ميان لاباليگری و مسخرگی پيشه کرده و هيچ کار مثبتی انجام نمی دهند‪ ،‬ما هستيم‬
‫هم ميهن خوابزده ی من‪ .‬پس ما سزاوار تمسخر و سرزنش هستيم نه آنانی که در کار خود بسيار‬
‫جدی هستند‪ .‬فراموش نکنيم همين عناصری که شما آنان را مشتی روضه خوان پنج قرانی و ترياکی‬
‫و دلقک و چاقوکش می دانيد که اينگونه نيز هستند‪ ،‬سی سال است که ما را سر انگشت چرخانده اند‪.‬‬
‫حال بيانديشيد که ما تا چه اندازه بدبخت و پخمه و عقبمانده هستيد!‬

‫می توان حقيقتی را دوست نداشت‪ ،‬اما نمتوان منکر آن شد‪.‬‬

‫ايران امروز در دست مشتی بی حيثّيت ديوس و بی خانواده و فاحشه خانه دار)گرداننده هاي خانه‬
‫هاي عفاف و كوثر و مراكز صيغه در حرم ها و امامزاده ها و ‪ (...‬است‪ ...‬از اينروی هم هست که‬
‫جمهوری اسلمی‪ ،‬امتی می خواهد از فواحش و ديوس ها و پاپتی ها و گرسنگان و عقبمانده ها و‬
‫بنگی ها و بی اراده ها‪ ,‬نه يک ملت سرفراز‪...‬‬
‫بازنمود و بررسی اين خرافاتها و رهايی از آن ها وظيفه ی خطير هر ايرانی پاک نهاد است ‪ .‬به اميد‬
‫روزی که اين باور های مذهبی و دينی هرچه که ميخواهند باشند از فرمانروايی بر مردم بيرون بروند‬
‫و از سياست گسسته شوند‪ .‬زيرا هر ديدگاهی که برای فرد يا رهبر مذهبي با ارزش است نميتواند در‬
‫جامعه بگنجد و ديدگاه همگانی شود‪.‬‬

‫کارل ساگان ‪ :‬شما يک فرد مذهبي را نمي توانيد با هيچ چيزي متقاعد کنيد‪ .‬براي آنها جايگاه ايمان و‬
‫عقيده اساسش شواهد نيست ;بلکه اساسش ‪ ،‬آن نياز عميق به ايمان است ‪.‬‬

‫امام حسين ‪ :‬اگه دين نداريد لاقل آزاده باشید ‪) .‬يعني لزومي ندارد كه انسان حتما دين داشته باشد‪(.‬‬

‫ابولعلي المعري ‪ :‬دو دسته انسان در دنيا وجود دارد‪ :‬آگاهان بدون دين و دين داران بدون آگاهي‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫آيا اسلم يک دينی است که برای همه مردم و در همه زمانها آمده است؟ اگر جوابتان بله است‪ .‬پس‬
‫بفرماييد که مردم قطب شمال و مردم شمال کشورهای اسکانديناوی چگونه بايد فرامين اسلم را که‬
‫بيشتر بر اساس حرکات سماوات است اجرا کنند؟ در قطب شمال شش ماه روز است و شش ماه شب‪.‬‬
‫پس همه اين روزی چندين بار نماز خواندن قبل از آفتاب و بعد از غروب و غيره تبديل ميشود به‬
‫اعمال ساليانه‪ .‬و روزه گرفتن هم بر اساس حرکات ماه اصل ميسر نخواهد بود‪ .‬اگر جوابتان خير‬
‫است‪ .‬پس چرا قرآن بطور واضح نميگويد که اين دين برای مردم بدبخت اين منطقه است و بقيه مردم‬
‫دنيا ميتوانند زندگی خوب وبی دغدغه ای داشته باشند‪ .‬مگر اينکه خدای شما از گرد بودن کره زمين‬
‫اطلع نداشته که در اينصورت خدايتان خدا نيست‪ .‬بلکه انسان شيادی بوده که به اسم دين و با‬
‫وحشت دادن مردم از جهنم و اميد دادنشان به بهشت از آنها سوء استفاده کرده است‪ .‬اگر شما‬
‫قرآنتان را نخوانده ايد که بتوانيد جواب من را بدهيد ‪ .‬من آن را خوانده ام‪ .‬در همه جای آن نوشته‬
‫شده که اين دين برای مردم هم زبان محمد است‪ .‬پس لطفن ما ايرانيان پارسی زبان و متمدن را‬
‫آسوده بگذاريد و حشيگری ها و جنايات و دزدی اعراب به عهده خودشان بگذاريد‪.‬‬

‫آيه ‪ 158‬سوره اعراف ناشی از اين است که محمد برای کليه نسل بشر به پيامبری مبعوث شده است‬
‫و بنابراين همه ملل دنيا به او ايمان بياورند و دين او را قبول کنند‪.‬‬
‫اما آيه ‪ 47‬سوره يونس می گويد که برای هر امتی رسول خاصی فرستاده خواهدشد تا بين آنها به‬
‫عدالت حکم کند‪.‬‬

‫در آيه سوره ‪ 4‬سوره ابراهيم خداوند می گويد‪:‬ما هيچ رسولی را برای قومی نفرستاديم مگر اينکه‬
‫احکام اللهی را به زبان همان قوم برايشان بيان کند‪.‬‬

‫آيه ‪ 7‬سوره شوری حاکی از اين است که خداوند همچنين قران فصيح عربی را به محمد وحی کرده تا‬
‫او مردم مکه و نواحی اطراف آنرا هدايت کند‪.‬‬

‫آيات ‪192‬تا‪ 196‬سوره شعرا بطور صريح بيان می کند که خداوند قرآن را بوسيله جبرئيل بر محمد‬
‫نازل کرده است تا وی مردم را به زبان عربی فصيح هدايت کند‪.‬‬

‫چند آيه اول سوره يوسف اشاره به اين دارد كه قرآن به زبان عربي نازل شده است تا شما )خطاب به‬
‫مردم عرب زبان عربستان( آن را دريابيد ‪.‬‬

‫دو تضاد در اين آيه ها وجود دارد‪:‬يکی اينکه معلوم نيست محمد پيامبر ملل دنياست و يا ملت عرب‪.‬‬

‫دوم اينکه اگر خوانند قران به مفهوم آيه ‪ 47‬سوره يونس‪،‬آيه ‪ 4‬سوره ابراهيم‪،‬آيه ‪ 7‬سوره شوری و‬
‫آيات ‪192‬تا ‪ 196‬سوره شعرا و آيات اول سوره يوسف اتکاء کند و مفهوم آيه ‪158‬سوره اعراف را‬
‫ناديده بگيرد ‪ ،‬بناچار به اين نتيجه می رسد که دين اسلم دين ملت عرب است و بر طبق فرمان قران‬
‫ملل غير عرب را هيچ تکليفی در قبول دين اسلم نيست‪.‬‬

‫آيات قرآن نشان ميدهد كه قرآن ) و اسلم( اصل برای جهانی شدن نيامده بوده و ال بارها تاكيدكرده‬
‫كه فقط و فقط برای اعراب به زبان عربی نازل شده نه برای ايرانيها‪.‬‬
‫راستی چرا ال برای چينيها كتاب نازل نكرد؟؟؟كمی فكركنيد‪...‬‬

‫تمدن را می توان به شکل کلی آن ‪ ٬‬عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتيجه وجود آن ‪ ٬‬خلقيت‬
‫‪4‬‬
‫فرهنگی امکان پذير ميشود و جريان پيدا می کند ‪.‬‬
‫در تمدن چهار رکن و عنصر اساسی ميتوان تشخيص داد که عبارتند از ‪:‬‬
‫پيش بينی و احتياط در امور اقتصادی‬ ‫‪.1‬‬
‫سازمان سياسی‬ ‫‪.2‬‬
‫سنن اخلقی‬ ‫‪.3‬‬
‫و کوشش در راه معرفت و بسط هنر‬ ‫‪.4‬‬

‫ظهور تمدن هنگامی امکان پذير است که هرج و مرج و ناامنی پايان پذيرفته باشد ‪ .‬چه فقط هنگام از‬
‫بين رفتن ترس است که کنجکاوی و احتياج به ابداع و اختراع به کار می افتد و انسان خود را تسليم‬
‫غريزه ای ميکند که او را به شکل طبيعی به راه کسب علم و معرفت و تهيه وسائل بهبود زندگی‬
‫سوق می دهد ‪.‬‬
‫بهشت من آزادی است‪ .‬عيد من مهرگان و نوروز است‪ .‬محراب من دل است‪ .‬دين من عشق است‪.‬‬
‫جامعه زمانی به فساد و تباهی کشانيده ميشود که قوانين حاکم بر آن‪ ،‬با جامعه خوانائی نداشته و‬
‫مسئولين آن هم توانايی پاسخگويی به نيازهای مردم را نداشته باشد ‪" ...‬‬
‫آيينی که برای تصاحب قدرت‪ ،‬بيش از پانصد زن و مرد پير و جوان و کودک را در سينما رکس‬
‫آبادان با تينر آتش زده جزغاله می کند‪ ،‬ايدئولوژی که تنها در طول چند روز‪ ،‬هزاران زندانی بی گناه‬
‫را آن گونه آسان و بی هيچ دغدغه و ترديدی قتل عام کرده و دسته جمعی چال می کند‪ ،‬آيينی که شب‬
‫پيش از کشتن دختران نابالغ‪ ،‬تجاوز به آنها را عملی شرعی می داند‪ ،‬مسلکی که چشم از حدقه در‬
‫می آورد و با پاره سنگ سر انسان ها را خرد می کند‪ ،‬آيينی که با اره برقی دست و پای آدميان را‬
‫می برد و خون زندانيان محکوم به اعدام را شب پيش از کشتن آنان از بدنشان تخليه می کند‪ ،‬آيينی‬
‫که اسيد پاشيدن بر روی زنان و تيغ کشيدن بر لب های خانمها را مجاز می داند ‪ ...‬در صورت چيره‬
‫گشتن بر اسرائيل و جهان‪ ،‬و آنگاه که از بيرون هيچ اعتراض و فشاری نباشد‪ ،‬آيا در زنده زنده‬
‫سوزاندن مخالفانش ترديد به خود راه خواهد داد ؟ از روز روشن تر است که هرگز!‬
‫نخست اسلم را به زادگاهش برگردانيم ‪ ،‬آن هنگام تمدن با شکوهمان خودش باز می گردد ‪.‬‬

‫آيا می دانيد معنای کلمه اسلم چيست؟‬

‫کتاب قران و نوشته های مذهبی و نيز کتابهای فرهنگ لغت واژه اسلم را تسليم شدن معنا کرده اند و‬
‫برای مسلم مفهوم تسليم بودن را قائل شده اند‪ .‬مسلمانان باور دارند که کلمه اسلم چون در قران‬
‫است پس يک کلمه اللهی است در صورتيکه انيچنين نيست‪.‬‬
‫اين کلمه در آغاز مفهوم دليری و شجاعت داشته و در باره صحرانشينان سرگردانی به کار رفته است‬
‫که در برابر سختی و نارضايتهای زندگی از خود مقاومت و بردباری نشان می داده اند وبه خاطر‬
‫منافع قبيله خود جان خويش را از دست می داده اند‪.‬‬
‫دکتر براومن اسلم شناس و دکتر جان اسميت پژوهشگر دانشگاه هاروارد بر اين عقيده هستند که‬
‫اسلم يعنی دليری و شجاعت و بعد بتدريج در پي شمشيركشي هاي پيغمبر و خلفاي بعد وي مفهوم‬
‫خود را از دست داده و معنی تسليم به خود گرفت است‪.‬‬

‫آيا می دانيد حضرت محمد سواد خواندن و نوشتن داشته است؟‬

‫يکی از دليلی که مسلمانان سريعا به آن رجوع می کنند اين است که چگونه ممکن است که شخص‬
‫بی سوادی بتواند قران را اينچنين بياورد اما شواهد تاريخی نشان می دهد که محمد سواد خواندن و‬
‫نوشتن داشته است‪.‬‬
‫ابتدا بايد خاطر نشان کرد که چهار چيز برا ی عرب باديه نشين از اهميت ويژه ای بر خوردار بوده‬
‫‪5‬‬
‫است‪:‬شتر‪،‬خيمه‪،‬شمشير و شعر‪.‬‬
‫ابن هشام‪،‬ابو داود‪،‬ابن حنبل‪،‬ابن سعد از محققان تاريخ اسلم همگی گفته اند که محمد به شعر بسيار‬
‫علقمند بوده است و ابيات قصيده امری الفيس شاعر معروف زمان خود را از بر داشته است‪.‬‬
‫امام جعفر صادق و عده ای از محققان شيعه نيز بر اين باورند که محمد بعد از بعثت سواد خواندن و‬
‫نوشتن داشته است‪.‬‬
‫همچنان در سوره ‪ 48‬سوره عنکبوت اظهار شده که تو از پيش سواد خواند ن نداشتی و‪.....‬‬
‫در کتاب صحيح البخاری و سيره الرسول از ابن هشام در مورد عهد نامه‪،‬بين محمد و قريش چنين‬
‫آمده است‪:‬‬
‫وقتی علی نام محمد رسول ال را در بالی صفحه نوشت سهيل بن عمر مخالف آن شد و از علی‬
‫خواست که نام محمد رسول ال را به محمد بن عبدال تغيير دهد اما علی مخالفت کرد‪،‬البخاری می‬
‫نويسد کار بدانجا رسيد که محمد متن عهد نامه را از علی گرفت و خودش نوشت محمد بن‬
‫عبدال‪.‬اين عهد نامه به صلح حديبيه معروف است‪.‬‬
‫شهرستانی می نويسد‪:‬محمد در بستر بيماری قبل از مرگ اينچنين گفت‪:‬يک قلم و دوات بياوريد زيرا‬
‫می خواهم مطلبی را بنويسم که بعد از مرگم گمراه نشويد‬
‫موير اسلم شناس معروف نيز به اين مسئله اذعان می کند‪.‬‬

‫زيرکی را گفتند اسلم چگونه دينيست؟‬


‫بگفتا عجيب دينيست ‪ ،‬که چون در آن وارد شوی سر آلتت را ببرند و چون از آن خارج شوی سر‬
‫خودت را ‪.‬‬

‫‪-‬آيا می دانيد معنای لغوی جهنم چيست و از کجا نشات گرفته است؟‬

‫جهنم نام دره ای در نزديکی اورشليم بود که در اصل از مراکز پرستش مولوخ خدای بزرگ کنعانيان‬
‫بود که در دوران برتری روميان محکومان به مرگ در آنجا به صليب کشيده می شدند‪.‬نام اين دره از‬
‫مالک اوليه آن بنام "هنم"گرفته شده بود که بعدا بصورت جهنم در آمد و مرادف با دوزخ شد‪.‬‬

‫آيا ميدانيد تو اسلم حجاب هيچ معنايی نداره اسلم حقيقی توش حجاب نيست‪.‬‬
‫زنهاي پيغمبر همه بی حجاب بودند ‪ .‬البته بعدا به درخواست عمر وابوبكر اين قضيه بصورت وحي‬
‫فقط براي زنان پيغمبر در قرآن آمد ‪ .‬بدليل اينكه در زمان پيغمبر در خانه توالت وجود نداشته است و‬
‫زنان پيغمبر مجبور بوده اند تا همراه غلمان مرد خود براي توالت به بيابانها و خرابه هاي اطراف‬
‫بروند و اين مسئله كه آلت تناسلي آنها مورد رويت غلمان قرار ميگرفت ‪ ,‬مورد اعتراض عمر و‬
‫ابوبكر قرار گرفت ‪ .‬اصل حجاب در اسلم به شكل امروزي آن در ايران از زمان عباسيان شکل‬
‫گرفت‪.‬‬

‫‪-‬آيا می دانيد آئين های توحيدی چند گروه هستند؟‬

‫بطور سنتی تنها سه مذهب يهودی و مسيحيت و اسلم شامل اين وصف ‪،‬شناخته می شوند که‬
‫بطورکلی اشتباه است‪.‬تاريخ بشری ‪ 3‬آئين توحيدی بخود داشته است‪:‬‬

‫‪:1‬زمان آمنوفيس ‪ 14‬قرن قبل از ميلد مسيح در مصر" فرعون آمنوفيس" خدائی را به نام آتن که‬
‫خورشيد مظهر آن بود‪،‬خدای يگانه‪،‬آفريننده و گرداننده جهان هستی شناخت‪.‬‬

‫‪:2‬زمان زرتشت در ايران‪.‬زرتشت از مجوعه خدايان آريائی اهودامزدا را بيرون آورد و اورا خدای‬
‫‪6‬‬
‫يگانه شناخت‪.‬‬

‫‪:3‬آئين توحيدی که قوم يهود در سرزمين کنعان يا فلسطين کنونی اعلم کرد و بعدها در قالب دو آئين‬
‫سامی ديگر يعنی مسيحيت و اسلم در آمد‪.‬طبق نظر پژوهشگران تاريخ مذاهب اختلف اين آئين با دو‬
‫آئين توحيدی مصری و ايرانی اين بود که ‪:‬جواز خشونت در بافت مذهبی و اجتماعی داده شده بود بر‬
‫خلف دو دين توحيدی ايرانی و مصری‪ .‬اين خشونت دريهود و اسلم بيشتر ديده می شود‪.‬‬

‫آيا ادعای عمر در مورد آيات قران را می دانيد؟‬

‫در بين ياران محمد عمر بن الخطاب نفوذ قابل توجهی بر روی وی داشته است بدين نحو که هر گاه‬
‫نظری ابراز می کرد‪،‬بلفاصله بعد از آن آياتی بر اساس عقيده وی نازل می شده‪،‬عمر خودش ادعا‬
‫می کند که در سه مورد حجاب‪،‬اسيران جنگی و مقام ابراهيم آيات قران بر طبق رای و عقيده او نازل‬
‫شده است‪.‬‬

‫‪ -‬آيا می دانيد نماز و قوانين و اوقات مربوط به آن از کجا اقتباس شده است؟‬

‫کليه اجزا نماز مانند وضو‪،‬رکوع‪،‬و سجود از آئين مانوی يا مانی اقتباس شده است‪،‬حتی اينکه اگر‬
‫آب برای وضو پيدا نشود می توان به خاک تيمم کرد‪.‬اوقات نمازهای اسلمی نيز همان اوقات‬
‫نمازهای مانوی يعنی قبل از طلوع خورشيد ‪ ،‬نيمروز و شبانگاه است‪ .‬شمار نمازهای روزانه در‬
‫ابتدای کار‪،‬يعنی در دورانی که محمد در مکه بود تنها دوبار بود‪،‬پس از هجرت محمد به مدينه اين‬
‫رقم به ‪ 3‬نماز افزايش يافت و سرانجام نمازهای پنجگانه پارسی بصورت نهائی شد‪ .‬ناگفته نماند که‬
‫سلمان فارسی يکی از نزديکان محمد پيرو سابق آئين مانی در ايران بوده است‪ .‬خواندن نماز بايد به‬
‫زبان عربی باشد ‪ .‬اين قانون در تمام جهان اسلم رعايت می شود ‪,‬بجز مسلمانان چين که نماز را به‬
‫زبان فارسی می خوانند و اين بدين جهت است که نخستين مبلغان اسلمی که به چين رفتند از اهل‬
‫خراسان بودند که پيرو فرقه حنفی بودند‪.‬حنفيان خواندن نماز را به زبان هر مسلمانی که زبانی غير‬
‫از زبان عربی دارد را مجاز می دانند‪.‬‬

‫راز بی اخلقی مسلمانان ‪:‬‬

‫و "خواجه نصير الدين " دانشمند يگانه ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس‬
‫بزرگان در همه ی زندگانيم برابر آن حقير می نمايد و آن اين است ‪:‬‬
‫در بغداد هرروز بسيار خبرها می رسيد از دزدی ‪ ,‬قتل و تجاوز به زنان در بلد مسلمانان که همه از‬
‫جانب مسلمانان بود ‪ .‬روزی خواجه نصير الدين مرا گفت می دانی از بهر چيست که جماعت مسلمان‬
‫از هر جماعت ديگر بيشتر گناه می کنند با آنکه دين خود را بسيار اخلقی و بزرگمنش می دانند ؟‬

‫من بدو گفتم ‪ :‬بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسيار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم ‪.‬‬

‫خواجه نصير الدين فرمود ‪:‬‬


‫ای شيخ تو کوششها در دين مبين کرده ای و اصول اخلق محمد که سلم خدا بر او باد را می دانی ‪.‬‬
‫و همانا محمد و جانشينانش بسيار از اخلق گفته اند و از بامداد که مومن از خواب بر می خيزد تا‬
‫هنگامی که شبانگاه با بانويش همبستر می شود ‪ ,‬راه بر او شناسانده شده است ‪.‬‬

‫اما چه سری است که هيچ کدام از ايشان ذره ای بر اخلق نيستند و بی اخلق ترين مردمانند وآنکه‬
‫‪7‬‬
‫اخلق دارد نه از مسلمانی اش که از وجدان بيدار او است‪.‬‬

‫من بسيار سفرها کرده ام و از شرق تا غرب عالم ‪ ,‬دين ها و آيين ها ديده ام ‪ .‬از "غوتمه ) بودا (‬
‫"در خاورزمين تا "مانی ايرانی" در باختر زمين که همانا پيروانشان چه نيکو می زيند و هرگز بر‬
‫دشمنی و عداوت نيستند ‪.‬‬
‫آنها هرگز چون مسلمانان در اخلقشان فرع و اصل نيست و تنها بنيان اخلق را خودشناسی می دانند‬
‫و معتقدند آنکه خود بشناسد وجدان خود را بيدار کرده و نيازی به جزئيات اخلقی همچون مسلمانان‬
‫ندارد ‪.‬‬

‫اما عيب اخلق مسلمانی چيست ای شيخ ؟‬

‫در اخلق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند ‪ ,‬آن فرمان " اما " و " اگر " دارد ‪.‬‬

‫در اسلم تو را می گويند ‪:‬‬

‫دروغ نگو ‪ ...‬اما دروغ به دشمنان اسلم را باکی نيست ‪.‬‬

‫غيبت مکن ‪ ...‬اما غيبت انسان بدکار را باکی نيست‬

‫قتل مکن ‪ ...‬اما قتل نامسلمان را باکی نيست ‪.‬‬

‫تجاوز مکن ‪ ...‬اما تجاوز به نامسلمان را باکی نيست ‪.‬‬


‫و اين " اماها " مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود ديگری را نابکار و نامسلمان‬
‫می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نيز از خود راضی و شادمان می بيند ‪.‬‬

‫و راز نابخردی و پستی مسلمانان در همين است ای شيخ کسلن ‪....‬‬

‫بنيادگراهای مسلمان در بغداد ‪) ،‬مثل همان حزب اللهی های ايران خودمان هستند( چيدن گوجه‬
‫فرنگی و خيار را در کنار هم در روی پيشخوان سبزی فروشها حرام و ممنوع کرده اند‪ .‬به باور اين‬
‫مسلمانان دوآتشه‪ ،‬خيار علمت رجوليت‪ ،‬و گوجه فرنگی علمت زنانگی است و وقتی اين دو در‬
‫کنار هم چيده و عرضه می شوند‪ ،‬بسيار تحريک کننده و شهوتناک اند! اين مسلمانان‪ ،‬فروشنده ها‬
‫را تهديد می کنند که اگر اين دو ُنماد شهوترانی و سکس )!( را در کنار هم بچينند وبفروشند‪ ،‬کشته‬
‫خواهند شد! و به راستی هم سر متخلفان را به آسانی می ُبرند‪ .‬چند بقال و سبزی فروش را هم به‬
‫همين جرم کشته اند‪ .‬آب هم از آب تکان نخورده است‪.‬‬

‫‪-‬آيا تلفات و مدت جنگها ‪ ،‬بخاطر مذهب را ميدانيد؟‬

‫در سال ‪ 1994‬از جانب يک سازمان معتبر بين المللی آماری انتشار يافت حاکی از اين که در ‪20‬‬
‫قرن گذشته جهان بشری هزار و نهصد سال را در جنگ و تنها ‪ 100‬سال را در صلح گذرانده است‪.‬‬
‫از اين ‪1900‬سال بيش از ‪1000‬سال در جنگهای مذهبی گذشته است‪ .‬شمار تلفات اين جنگها از‬
‫مجموعه تلفات جنگهای بربرهای شمالی‪،‬آتيل‪،‬مغول‪،‬تاتار و جنگهای مستعمراتی بيشتر است‪.‬‬

‫زکريای رازی‪:‬‬
‫‪8‬‬
‫اديان و مذاهب‪ ،‬علت اساسی جنگها و مخالفت با انديشه های فلسفی و تحقيقات علمی هستند‪.‬‬
‫کتابهايی که به نام مقدس آسمانی معروف اند‪ ،‬کتب خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی از قدما‬
‫مانند افلطون و ارسطو و سقراط خدمات مهم تر و مفيدتری به بشر کرده است‪.‬‬
‫تاريخ اجتماعی ايران‪ ،‬تاليف مرتضی راوندی‪ ،‬جلد دهم‪ ،‬ص ‪.۱۳۶‬‬

‫منطق عجيبيست!‬
‫مردم بايد به جهنم بروند ‪ .‬بابت کاری که نکرده محکومند ! هر کس را گناهکار مينامند ‪ ،‬برای هر‬
‫شخصی گناه را خلق ميکنند‪ .‬اتحاد و يکپارچگی و عزت نفس هرکس را نابود ميکنند ‪ ،‬اما اين‬
‫مردمی که اينهمه بل را به سر مردم می آورند بايد به بهشت بروند!‬

‫اجازه بفرماييد توضيح بدهم‪ .‬به دليل زير‪ ,‬اسلم دين قتل و دزدی و تجاوز و دروغگويی و‬
‫وحشيگری و بت پرستی و حماقت است‪.‬‬
‫الف‪ .‬بدون شک يکي از بزرگترين دليل ‪ ،‬تناقض اسلم ناب محمدي با ساده ترين حقوق بشر است‪.‬‬
‫درباره ي اين تناقض سخن بسيار رفته است که دوستان بهتر از من ميدانند و تنها جواب مسلمانان‬
‫اينگونه است که در حقوق بشر بدليل دست نويس بودن آن حقوق معنوی انسانها در نظر گرفته‬
‫نشده! از اين رو حقوق بشر اسلمی را اختراع کردند‪ .‬در حالي که بر بسياري از انديشمندان روشن‬
‫است که راه دين ‪،‬راه رشد ‪،‬تکامل و خوشبختي انسان نيست‪.‬‬
‫استيون واينبرگ)برنده ي نوبل فيزيک ( ‪ :‬دين‪ ،‬توهيني به شأن و مقام انسانيت است‪ .‬هيچ فرقي‬
‫نهاي بد کارهاي بد انجام‬
‫نهاي خوب کارهاي نيک و انسا ‌‬ ‫يکند‪ ،‬بدون باورهاي ديني‪ ،‬انسا ‌‬
‫نم ‌‬
‫يکند‪ ،‬باور هاي ديني است‪.‬‬‫نهاي خوب را وادار به کارهاي بد م ‌‬‫يدهند‪ .‬ولي آن چيزي که انسا ‌‬‫م ‌‬

‫ب‪ .‬دروغگويی ‪ :‬علوه بر تقييه يکی از واجبات اسلم و بخصوص شيعه گری است‪ .‬کليه اسلم بر‬
‫اساس دروغ هايی که سلمان پارسی اختراع کرد و به محمد آموخت ساخته شده است‪ .‬اين بحث بسيار‬
‫مفصلی است‪ .‬ولی شما آثار دروغگويی را همه داستانهای اسلم و وعده های داده شده و عمل‬
‫نکرده را در همه جا ميتوانيد ببينيد‪.‬‬
‫تناقض گويی قرآن درمورد محل ديده شدن جبرييل توسط پيامبر‬
‫درسوره نجم آمده است که پيامبر اولين بار جبرييل را درکنار درخت سدر مشاهده کرد و معلوم نيست‬
‫درداخل غار حرا درخت سدر چگونه رشدکرده است ؟!‬

‫پ‪ .‬وحشيگری مسلمانان احتياجی به توضيح ندارد‪ .‬از سنگسار و چشم کور کردن و قطع عضو و‬
‫سر بريدن بگير و برو تا ظلمهايی که به زنان ميشود برسی‪ .‬اولين اقدام بزرگ مسلمانان غارت‬
‫کاروان مکه بود‪ .‬يعنی سرقت مسلحانه از مشتی بازرگان و کشتن آنها که از مالشان در برابر محمد‬
‫دزد )محمد امين !!( و پيروان غارتگرش دفاع ميکردند‪ .‬محمد در ‪ 63‬غزوه شرکت داشت که سه تای‬
‫آنها دفاعی بود و شصت تای آنها تهاجمی‪ .‬توجه داشته باشيد که غزوه حرب نيست‪ .‬حرب جنگ دو‬
‫لشگر است‪ .‬غزوه سرقت مسلحانه است که مشتی دزد به مردم شبيخون ميزنند‪.‬‬
‫ت‪ .‬محمد تجاوزگر بود‪ .‬من فقط به تجاوز او به دخترک کوچکی مثل عايشه اشاره نميکنم‪ .‬برای آنها‬
‫که نميدانند‪ ،‬عايشه ‪ 9‬ساله نبود‪ .‬عايشه ‪ 9‬ساله به سال قمری بود که ميشود ‪ 8‬سال و ‪ 7‬ماه‪ .‬اشاره‬
‫من به بقيه زنانی است که محمد به آنها تجاوز کرد‪ .‬مثل آن زن يهودی زيبايی که محمد شوهر و پدر‬
‫او را کشت و در همان شب او را به عقد خود در آورد‪ .‬مگر نه اينکه اسلم ميگويد که زن شوهردار‬
‫بايد ‪ 3‬ماه عده نگه دارد تا مشخص شود که او حامله نيست؟ پس چرا محمد عده او را نگه نداشت؟‬
‫آيا هيچ زنی حاضر است با کسی که همانروز شوهر و پدرش را کشت همخوابه شود ‪.‬‬

‫‪-‬آيا می دانيد نام ابوبکر چيست و برای چه به او ابوبکر می گويند؟‬


‫‪9‬‬
‫ابوبکر دوست و يار صميمی محمد که اولين فرد است ‪ ،‬از خارج خانواده او که به اسلم ايمان آورده‬
‫است‪ .‬نام اصلی او عتيق بن عثمان بود و چون دخترش عايشه در بين زنان محمد تنها زن باکره ای‬
‫بود که به همسری محمد در آمد ‪ ،‬از اينرو وی ابوبکر يعنی"پدر باکره"ناميده می شده‪.‬‬

‫آيا می دانيد در مورد دستمزد و حقوق محمد در قران تضاد وجود دارد؟‬

‫در آيه ‪ 90‬سوره انعام خداوند به محمد دستور می دهد که به مردم بگويد او از آنها مزد و پاداشی‬
‫توقع ندارد وبرا ی اينکه مردم را به ياد خدا بياندازد به رايگان به انجام وظيفه رسالت می پردازد‪.‬‬
‫در آيه ‪ 47‬سوره نساء نيز چنين می گويد که از مردم پاداشی توقع ندارد‪.‬‬

‫در آيه ‪ 86‬سوره ص نيز چنين است‪.‬‬

‫اما در آيه ‪ 153‬سوره توبه خداوند به محمد دستور می دهد که از مردم صدقه بگيرد ‪ .‬اين گرفتن‬
‫صدقه به تسلی خاطرمردم مرتبط شده است ‪ .‬در آيه ‪ 12‬سوره مجادله خدابه مسلمانان دستور می‬
‫دهد که اگر با پيامبر قصد مذاکره دارند ‪ ،‬قبل از شروع مذاکره با محمد بايد صدقه بدهند‪.‬‬

‫جالب است که که چون اين آيه موجب اعتراضات تعداد زيادی از مسلمانان شده محمد سريعا برای‬
‫توجيه خرابکاری خود آيه ‪ 13‬سوره مجادله را تهيه کرد‪».‬آيا از اينکه قبل از مذاکره با محمد صدقه‬
‫بدهيد ترسيديد‪،‬پس حال که اين کار را نکرديد خدا هم شما را می بخشد‪«....‬‬

‫خدا که عالم بر سر خفيات است پس چرا نمی دانسته که مسلمانان بر آيه ‪12‬سوره مجادله اعتراض‬
‫می کنند؟‬

‫‪-‬آيا جوازهای آدمکشی در آئين توحيدي را می دانيد؟‬

‫جواز آدمکشی مذهبی در دين يهود آدمکشی مقدس فقط از آن نوع کشتاری است که بخاطر تامين‬
‫منافع مادی قوم اسرائيل انجام می گرفت و نه برای ترويج آئين يهود ‪ .‬در جهان مسيحيت اين جواز‬
‫به سلطه گری امپراتوری روم داده شد بهانه ‪ ،‬ترويج کليسای مسيحيت بود ‪ .‬و همچنين جنگهای‬
‫صليبی و استعماری بوميان آمريکا از نمونه های اين کشتار مذهبی به نام ترويج دين می باشد‪.‬‬
‫با ظهور اسلم اين پروانه آدمکشی مقدس برای اولين بار با بيان مستقيم خود خداوند صورت گرفت‪.‬‬
‫نخستين قرن تاريخ اسلم بطور بی وقفه در جنگهای جهانگشائی اسلمی گذاشت ‪.‬‬

‫حال اينكه چرا ما ايرانيها قرآن و اسلم را پذبرفته ايم ‪:‬‬


‫آيا ميدانيد که مقدمه حمله به ايران از زمان محمد که او نيز از اين موضوع مطلع بود چيده شد‪.‬‬
‫ميتوانيد به احاديث و همچنين تاريخ طبری مراجعه کنيد‪.‬ضمن اينکه حضرت علی و ساير پرچمداران‬
‫اسلم نيز در حمله به ايران و کشتن هزاران ايرانی نقش به سزايی داشتند‪.‬مشکل ما صرفا به اين‬
‫حکومت محدود نمی شود بلکه از ريشه هزار و چهار صد ساله است‪.‬‬
‫اجداد ما به ضرب شمشير و از ترس کشته شدن بوسيله عرب وحشی که با شمشير آغشته بدر خانه‬
‫شان آمده بود و ميگفت يا مسلمان شو يا کشته ميشوی و زن و بچه هايت به بردگی ميروند مسلمان‬
‫شدند‪ .‬مسلمان يعنی تسليم شده‪ .‬آنها کسانی بودند که تسليم شدند و قبول کردند که جزيه و خمس و‬
‫ذکات بدهند تا کشته نشوند‪ .‬و بعد اعراب ممنوع کردند که ما به زبان پارسی صحبت کنيم و يا هر‬
‫چيزی از آداب خود را داشته باشيم و کم کم اين دين پليد در کشور ما خانه پيدا کرد‪ .‬و مردم ما چيزی‬
‫نميدانستند بجز جفنگياتی که آخوند بخوردشان ميداد‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫هركس كه درمورد هر دينی شروع به تحقيق كند دير يا زود به نتيجه ميرسد كه از سرتاپای آن دروغ‬
‫است و بسياری از مسلمانان و مسيحيان و يهوديان از جمله خود من به همين ترتيب بی دين شدند‪.‬‬
‫حال شما فكرميكنيد آخوندها كه خودشان در بطن اين مرداب هستند و از نزديك باآن سروكاردارند به‬
‫اين نتيجه نرسيده اند؟‬
‫دقيقا به همين دليل است كه اين موجودات كثيف با هر پيشرفت علمی مخالفند چون اينها با تحميق‬
‫مردم و نادان نگاه داشته شدن مردم و معتقد نگاهداشتن مردم به مذهب است كه ميتوانند به چاپيدن‬
‫و مفت خواری ادامه دهند‪ .‬خودشان بهتراز هركس ميدانند كه هرچه مردم آگاهتر شوند بيشتر از دين‬
‫و مذهب دور ميشوند و دكان آنها تخته خواهدشد‪.‬‬
‫و اينهم يك نمونه جالب در تاريخ ايران درمورد مخالفت دايناسورهای اسلمی با قطار و تلفن!!!‬
‫فتوای تاريخی و اسلمی ‪ :‬خطوط نلگراف ‪ ،‬جن دارد!!!!‬

‫آيا فكرميكنيد آخوندها به خدا اعتقاددارند؟‬

‫آيا اگر رفسنجانی به خدا اعتقادداشت جرات ميكرد اينهمه از مردم بدزدد يا بكشد؟‬
‫آيا اگر خمينی به روز قيامت اعتقادداشت به خودش اجازه اينهمه جنايت ميداد؟‬
‫آيا خامنه ای بااين كارنامه سياه هيچوقت فكرنكرده كه اگر روز جزايی باشد عاقبتش چه خواهدشد؟‬

‫آخوندها خودشان ميدانند كه اين حرفها همه پوچ است‪ .‬نه بهشتی هست نه جهنمی‪...‬‬
‫بهمين دليل هم هست كه به راحتی به هر فسادی دست ميزنند و اين دكان دين را فقط برای سركيسه‬
‫كردن مردم نگاه داشته اند‪.‬‬

‫آخوندها چه اسلمی چه مسيحی و ‪ ...‬تمايل عجيبی به خون دارند! نياز نيست به تاريخ سراسر جنايت‬
‫روحانيون رجوع كنيم‪ .‬اگر به روضه ها و متن آنها) بخصوص روضه امام حسين ( توجه كنيد‬
‫براحتی پی به روان بيمار و ساديست روحانيون و تمايل خطرناكشان به خون خواهيدبرد‬

‫آيا ميدانيد ماجرای ارثيه عود چيست وانگليس چگونه با ماجرای ارثيه عود آخوندهای شيعه را در‬
‫ايران تقويت كرد؟‬

‫وهن انسان يا وهن اسلم؟‬

‫علمای اسلم و فقيهان و مراجع تقليد و مجتهدين‪ ...‬و مجموعًا حافظان بيضهء اسلم‪ ،‬بر اين عقيده‬
‫اند و تاکنون نيز چنين اجتهاد کرده و فتوی داده اند که چنانچه در زمانی و در جايی‪ ،‬اجرای حدی از‬
‫حدود و حکمی از احکام اسلم و قوانين مقدس شرع نبی موجب وهن اسلم گردد‪ ،‬می بايد از اجرای‬
‫آن حد و آن حکم و قانون پرهيز نمود‪ .‬به عنوان مثال در بارهء حکم سنگسار برخی از علما را نظر‬
‫بر اين است که در شرايط کنونیِ جامعهء ايران و نيز شرايط جهانی‪ ،‬اجرای چنين حکمی باعث وهن‬
‫اسلم می شود‪.‬‬
‫در نتيجه اسلم يک ايدئولژی کامل سياسی است نه يک باور مذهبی و آيين خداپرستی‪ .‬مليی که‬
‫تفنگ به دست امامت نمازه سراسر فحش و تهديد و تهمت جمعه ها را انجام می دهد‪ ،‬يک چاقوکش‬
‫باجخور و سردسته ی مشتی اوباش است نه يک فرد روحانی ‪...‬‬
‫توجه به اين نکته ضروريست که دينکاری در اسلم با دکانداری دين انطباق کامل دارد و يکی است‪.‬‬
‫دينکاران وجوهات شرعيه درياف می کنند‪ .‬خمس و زکات و سهم امام و دخل و تصرف در وقفيات‬
‫دارند‪ .‬از باب مثال کدام يک از ما به حساب های بانکی آيت ال ناصر مکارم شيرازی‪ ،‬آيت ال نوری‬
‫‪11‬‬
‫همدانی‪ ،‬و يا آيت ال سيسيتانی سرکشی کرده ايم تا بدانيم چندين ميليارد پول هرروزه جابجا می‬
‫شود؟‬
‫اگر ولتر امروز زنده بود و شهروندی ايران را داشت‪ ،‬می گفت ما بايد آنچنان بر دهان اين اوباش‬
‫آدمکش اشغالگر ميهنمان بکوبيم که خفه خون بگيرند و به همان لجنزار هايی بازگردند که از آنجا‬
‫ها بيرون آمده ان ‪.‬‬

‫اين رژيم ناب اسلمی که اساسآ هم حقه بازی و شيادی در ذات فلسفه ی آن است‪ ،‬به محض احساس‬
‫خطری جدی از سوی فرد يا گروهی‪ ،‬برای به لجن کشيدن و بی اثر ساختن آن دشمن خود‪ ،‬فورآ چند‬
‫دوجين بدل و قلبی آن را ساخته و وارد ميدان می سازد‪ .‬با امکانات مالی و کانالهای ارتباطی پيدا و‬
‫نهان فراوانی هم که حتا در ميان رسانه های مثل اپوزيسيونی دارد‪ ،‬آن اندازه هم بر روی آن بدل ها‬
‫تبليغ می کند‪ ،‬که اصل نقش دشمن اصلی در ميان آنهمه نيروی تقلبی رنگارنگ‪ ،‬کامل بی رنگ و گم‬
‫می شود‪.‬‬

‫فرقه های نوانديشان دينی‪ ،‬ملی‪ -‬مذهبی ها‪ ،‬اصلحات چی ها‪ ،‬نهضت آزادی‪ ،‬مجاهدين خلق و‬
‫امثالهم‪ ،‬بدون هيچ ترديدی معتقد به حکومت دينی اند و همگی سروته يک کرباسند و هيچ تعهدی به‬
‫آزادی و دموکراسی و سکولريسم ندارند‪ .‬وگرنه چرا واق واق و عربده اسلم اسلمشان خاموش‬
‫نمی شود؟ مگر آزادی خواهی و برابری طلبی و دموکراسی خواهی ملت ايران تا ابد منتر و معطل‬
‫اسلم و آخوند می ماند که هر يک از اين نحل و فرق بدون عربده اسلم هيچ حرفی برای گفتن‬
‫ندارند؟‬
‫از آتش ايشان آبی برای ملت ايران گرم نمی شود‪ .‬معتقدين به حکومت مذهبی‪ ،‬وابسته به هريک از‬
‫اسلم های ناب محمدی با هر ميزان دز ارتجاع و توحش و تجاوزگری اسلمی‪ ،‬هرگز نمی توانند‬
‫داعيه آزاديخواهی و مردمسالری داشته باشند‪ .‬اسلمگرايان از قوم شمشيرند و اموراتشان با‬
‫جانستانی و تبعيض و سرکوب دگرانديشان ) کافر و مرتد و مشرک و کمونيست و همجنسگرا و‬
‫سکولر و برابری طلب و بی حجاب و فعال حقوق بشر و ‪ (...‬سپری می شود و مانند تمامی‬
‫ن ايمانخواه تا زمانی که در اقليتند و قدرتی ندارند چنان خود را به موش مردگی می‬ ‫ايدئولوژی باورا ِ‬
‫زنند که دل آدم برای مظلوميت و تلرانس و تسامحشان کباب می شود ‪.‬‬
‫اگر هر فرد دموکرات منشی بپذيرد که دين و مذهب امری شخصی است و باورها و اعتقادات هر‬
‫فردی به خود وی مربوط است‪ ،‬اما از آن سو حتا يک آخوند و اسلمگرا وجود ندارد که نخواهد آيات‬
‫ب تجاوز است‪ .‬اسلم‬ ‫و احاديث و شرعيات و حدود و احکام اسلم را به ديگران اماله کند‪ .‬اسلم مکت ِ‬
‫دين حقنه ای است‪ .‬دينکاران اسلم چه در يک فرد فتاوی و اجتهادشان متمرکز باشد و چه به ماندد‬
‫امروز در هزاران قلده منتشر باشد‪ ،‬هيچ تغييری در واقعيت اسلم به عنوان دين شمشير‪ ،‬دين‬
‫ارعاب و ارهاب‪ ،‬دين قتل و سنگسار‪ ،‬دين شکنجه و تعزير و دين متجاوز به حقوق و آزاديهای‬
‫ديگران به وجود نخواهد آمد ‪.‬‬
‫زمانی دکتر هاشم آغاجری مدعی شد که اسلم روحانيت ندارد و که دم و دستگاه روحانيت برگرفته‬
‫از دنيای مسيحی است‪ .‬اين سخن يعنی اين اشتباه مسلم مسکوت گذاشته شد و هيچوقت فرصت‬
‫حلجی نيافت‪.‬‬

‫تفسير قرآن يعنی تحميق انسان ‪ :‬مدت كوتاهی پس از تدوين قرآن ‪ ،‬ايرادهای آن يكی پس از ديگری‬
‫نمايان شد و بتدريج اين رسوائی چنان بالگرفت كه شيادان دينی مجبورشدند راه ديگری برای تحميق‬
‫مسلمانزاده ها بيابند و آن اين بود كه بگويند اين عبارات كه در قرآن آمده درواقع معانی ديگری‬
‫دارد!! و اين شيادان كه نام خود را مفسرقرآن گذاشتند شروع به تفسير جملت بی محتوای قرآن‬
‫كردند ازجمله طباطبايی ‪ ،‬زمخشری و ‪...‬‬
‫مترجمين قرآن هم در همين راستا سعی كرده اند توی ترجمه هايشان عبارات خيلی زننده قرآن را‬
‫‪12‬‬
‫حذف كنند يا به شكلی آنرا عوض كنند كه زياد ال و پيامبرشان بی آبرو نشوند!!!‬

‫اين فريبكاری ‪ 1400‬سال است كه ادامه دارد و هنوز چنين شيادانی مانند شيرين عبادی روباه صفت‬
‫و اربابش فريب ال خاتمی و يا عبدالكريم سروش حقه باز ‪ ،‬به زور سعی دارند با تفسيرهاييكه‬
‫خودشان از اسلم و قرآن ميكنند اين دين منفور را بزك كنند و به مردم عامی تنقيه اش كنند ‪.‬‬
‫قابل توجه شيرين عبادی ‪ ...‬اين زن خائن ناپاك كه تاكيد ميكند كه قبل از هرچيز يك "زن مسلمان"‬
‫است‪...‬‬
‫بيدليل نيست كه زمان دفاع از حقوق مردم ايران‪ ،‬خفه ميشوی و درعوض مرتب از سياست امريكا و‬
‫زندان گوانتانامو انتقاد ميكنی!!‪ ...‬كسی كه باشنيدن اين آيات ضدزن بازهم باافتخار از زن مسلمان‬
‫بودنش يادكند برای خودش هم هيچ آبرو و احترامی قائل نيست چه برسد برای ملتش‪...‬‬
‫زن احمق! بهتربودابتدااين آيات قرآن را ميخواندی و بعد خودرا يك زن مسلمان‬
‫ميخواندی‪...‬اگرادعاميكنی مسلمان هستی پس حتما خوانده ای‪ ...‬تو اينها را قبول داری؟‪...‬‬
‫چقدر بد است كه انسان بخواهد نوكر آخوند بشود‪ .‬اينطورنيست شيرين خانم عبادي؟‬

‫کسانی که حرفهای افرادی چون عبدالکريم سروش و شيرين عبادی را ميزنند ‪ ,‬بهتره بدانند که انها‬
‫پيغمبری محمد و نزول قران از جانب ال را تکذيب کردند‪.‬‬
‫باشد كه روزی فرابرسد كه مردم لگد محكمی به امثال خاتمی و شيرين عبادی شارلتان و سروش و‬
‫آغاجري و ‪ ...‬بزنند ‪ .‬چرا كه اينها از خامنه ای و احمدی نژاد صدها برابر خطرناكترند‪.‬‬
‫بهتر نيست کمی حقايق را ببينيد تا حقيقت نماها را‪.‬‬

‫شيعيان که امام زمانشان را در چاه زندانی کرده اند و برايش نامه مينويسند و خواسته هايشان را از‬
‫او ميخواهند‪ ،‬کجا و تفکر کجا‪...‬‬

‫آيا می دانيد تفاوت نجات دهنده افسانه ای در بين ديگر اديان با نجات دهنده شيعه در چيست؟‬

‫اين تفکر مختص به شيعه نمی باشد و در ديگر اديان هم وجود دارد اما در ديگر اديان اين نجات‬
‫دهنده سمبل و نمودار صلح و صفا‪،‬آشتی‪،‬برادری و هدايت مردم به منش نيک و بهزيستی است‪،‬ولی‬
‫در شيعه ظهور مهدی قائم با ترس ‪،‬وحشت‪،‬ترديد‪،‬قتل‪،‬خونريزی‪،‬نابودی‪،‬و کشتار و ويرانی همراه‬
‫است‪.‬‬
‫مل محمد باقر مجلسی در بحارالنوار جلد ‪ 13‬ترجمه علی دوانی می نويسد‪:‬مهدی آن اندازه خون می‬
‫ريزد که خدا را از خود راضی کند‪....،‬و مهدی چيزی جز شمشير به مردم نمی دهد‪،.....‬و لشگريان‬
‫امام قائم قصد هر شهری را می کنند‪،‬آنجا را خراب و ويران می کنند‪.‬‬

‫شما که ميگوييد اخوندها دين را بد کردند ‪ ,‬اسلم را چطور شناختيد ؟ مگر به غير از مليان کس‬
‫ديگری اسلم را برای ما تعريف کردند‪،‬مگر کتابی اسلمی وجود دارد که اخوندی‪،‬اخوند زاده ای و يا‬
‫مسلمانی معتقد به احکام فعلی اسلم ننوشته باشد‪.‬اسلم را همين اخوندها به ما شناساندند نه کس‬
‫ديگر ‪ .‬مليان و آخوندها براي حفظ جايگاه خود و اسلم بسيار تلش ميکنند‪ .‬آخوندها پا را از حوزه‬
‫و مسجد فراتر گذاشته اند و در تلويزيون‪،‬راديو‪،‬روزنامه ها و حال در سطح اينترنت رخنه کردند و‬
‫در تلش هستند تا با افيون مذهب چشم خرد را بر انسانها ببندند و چون گرگ بر گوسفندان حکومت‬
‫کنند ‪ .‬حتی آخوندها مردم را مجبور کرده اند تا قرآن را به عربی بخوانند تا نفهمند چه مزخرفاتی در‬
‫آن نوشته شده‪ .‬ولی در زمان حال که بيشتر مردم سواد دارند و قرآن ترجمه شده است‪ ،‬فقط احمق ها‬
‫باور دارند که کتابی که ميگويد زمين پهن است و کوهها را روی آن گذاشته اند تا آن را برسر جايش‬
‫نگه دارد و خورشيد شبها به داخل لجن می نشيند‪ ،‬از طرف خدا آمده است‪ .‬قرآن کتابی است پر از‬
‫‪13‬‬
‫غلط های انشايی و بی سر و ته ‪ .‬ديگر کمتر انديشمندي در جهان يافت ميشود که پيرو دين و آييني‬
‫خاص باشد ‪.‬‬

‫دين يک توهم است و پايه ي قدرتش در اين است که درمحدوده ي تمايلت ذاتي ما انسانها واقع شده‬
‫است)فرويد(‬

‫هنگامي که يک نفر دچار توهم مي شود‪ ،‬ديوانه اش مي گويند‪ .‬هنگامي که افراد بسياري دچار يک‬
‫توهم مي شوند‪ ،‬مؤمن شان مي خوانند‪" .‬رابرت پيرسينگ"‬

‫توماس اديسون ‪ :‬دين به طور تام و تمام پوچ و مهمل است)‪(religion is all bunk‬‬

‫دين افيون توده ها است) مارکس (‬

‫دين تو خرافات من است و دين من خرافات تو)ضرب المثل(‬

‫کجا اين سرانجام بد داشتيم ؟!‬ ‫به يزدان که گر ما خرد داشتيم‬

‫آيا موضوع کتاب "درباره مبنا شناسی آئين يهود در ارتباط با آئين پارسی"را می دانيد؟‬

‫در سال ‪ 1866‬اين کتاب پرسروصدا در آلمان انتشار يافت‪.‬مولف اين کتاب که خودش يهودی و هم‬
‫خاخام اعظم و در عين حال يکی از بزرگترين محققان تاريخ مذاهب است روشن کرده است که تمام‬
‫برداشت های تورات درباره شيطان و ملئک يادگار اسارت بابلی قوم يهود‪،‬يعنی زمانی است که‬
‫يهوديان با آئين زرتشتی آشنائی نزديک يافته و تحت تاثير معتقدات اين آئين قرار گرفته بودند‪.‬‬
‫نام اين محقق آلمانی الکساندر کوهت است‪.‬‬
‫قسمت اول تاريخ باستانی قوم يهود از آغاز قوم يهود تا دوران اسارت بابلی يهوديان است که در‬
‫سال ‪587‬قبل از ميلد مسيح توسط بخت النصر پادشاه بابل با تصرف اورشليم و ويرانی معبد سليمان‬
‫و کوچ دادن يهوديان به بابل آغاز شد و حدود ‪ 50‬سال تا سال ‪ 539‬قبل ازمسيح ادامه يافت‪.‬در اين‬
‫سال امپراتوری بابل بدست پارسيان منقرض شد و کوروش هخامنشی فرمان آزادی تمام اسرا از‬
‫جمله اسيران يهودی و بازگشت آنها به کشورهايشان را صادر کرد‪.‬از اين تاريخ سرزمين فلسطين‬
‫بصورت يکی از استانهای هخامنشيان گشت‪.‬يهوديان که حدود ‪200‬سال زير نظر هخامنشيان قرار‬
‫داشتند با معتقدات زرتشتی و ايرانی بيشتر آشنا گشتند که انعکاس آنرا در همه کتابهای تورات که‬
‫دراين دوران نوشته شده می توان يافت‪.‬‬

‫‪-‬آيا می دانيد فون گال خاورشناس آلمانی در مورد تورات و زرتشت چه می گويد؟‬

‫وی که مترجم تورات و مفسر سرشناس عهد عتيق و اوستا است می گويد‪:‬نه تنها اعتقاد به‬
‫رستاخيز‪،‬بلکه عقيده به بقای روح‪،‬دوزخی يا بهشتی بودن آن در آئين يهود ريشه در آئين پارسی‬
‫دارد‪.‬آنچه اصول و معتقدات خشک يهوديان را در دوران پس از اسارت بابلی آنان لطافت بخشيد‬
‫تاثيرانديشه های فرجام شناسی زرتشتی در آئين آنان بود که در نتيجه آن اين آئين را گوشت و‬
‫استخوان خويش شناختند‪،‬در حدی که پيامبر يهود اشعيا ‪،‬کوروش پارسی را مسيح و شبان يهود‬
‫خواند‪.‬اگر دين يهود در دوران پس از تبعيد به صورتی بنيادی و در جهت مثبت تحول يافت اين مطلقا‬
‫مربوط به نفوذ انديشه زرتشتی بود‬

‫‪14‬‬
‫چرا اسلم نه؟‬
‫می دانم که می خواهی بگويی‪ ،‬هر اعتقادی که داری داشته باش و خفه خون بگير و کاری به باور‬
‫مسلمانان نداشته باش‪.‬‬
‫در پاسخت ‪:‬‬
‫من هم نه ميسيونر مذهبی هستم نه مل هستم نه هيچ وظيفه ای برای به راه راست‬ ‫‪.1‬‬
‫هدايت کردن آدمها و پراکندن خرد احساس می کنم ! اين وظيفه به عهده اوناست که دارن از‬
‫قبل اين مسووليت نون ميخورن ! من يه بار همه چيز رو رها کردم و از اول نشستم گشتم و‬
‫گشتم و شدم اين!اعتقاداتم برای خودم کافيه و برای اثباتش به خودم نيازی به متقاعد کردن‬
‫ديگران ندارم چه لييکش چه آخوندش چه ‪ !...‬تو عصر اينترنت و ماهواره و سفينه و‬
‫‪...‬انقدر منابع اطلعاتی هست که يه آدمی که واقعا به دنبال حقيقت هست بره بگرده و مطالعه‬
‫کنه ‪ ,‬هرچی رو که خواست انتخاب کنه !‬

‫چقدر دانشمند مسلمان در ايران داريم و چقدر منطقی و مستدل جواب انتقادات را‬ ‫‪.2‬‬
‫ميدهند و اصل فحش نميدن ‪ .‬بايد به اين دانشمندان مخصوصا خانمها ی مدافع اسلم وا‬
‫تحسين کرد ‪ .‬اخه کشتزارمتحرک بودن کم چيزی نيست ‪.‬‬
‫آيا حقوق محمد درباره زنان بر طبق قران را می دانيد؟‬
‫‪ 1‬بيش از چهار زن عقدی می تواند داشته باشد‪ .‬آيه ‪ 50‬سوره احزاب‬
‫‪ 2‬محمد می تواند با خويشاوندان نزديکش که با وی مهاجرت کردند ازدواج کند آيه ‪ 50‬سوره‬
‫احزاب‬
‫‪ 3‬می تواند هر زن مومنه ای که خود را بدون مهريه و شهود به او عرضه کند بعنوان همسر بپذيرد‬
‫آيه ‪ 50‬سوره احزاب‬
‫‪ 4‬از رعايت عدالت و شناختن حق تساوی برای زنان خود معاف است‪ .‬آيه ‪ 51‬سوره احزاب‬
‫‪ 5‬نوبت همخوابگی با زنانش را بهر نحوی که صلح بداند می تواند تنظيم ويا مقدم و موخر سازد‬
‫آيه ‪ 51‬سوره احزاب‬
‫‪ 6‬در زنبارگی نسبت به ساير مومنان برتری خواهد داشت آيه ‪ 6‬سوره احزاب‬
‫‪ 7‬پس از مرگ وی کسی حق ندارد با زنانش ازدواج کند‪.‬آيه ‪ 53‬سوره احزاب‬
‫‪ 8‬زنان وی حق نفقه بيشتر ندارند آيه ‪ 51‬سوره احزاب‬
‫‪ 9‬زنان وی نبايد بر مردم ظاهر شوند و از پشت پرده با مردم صحبت کنند آيه ‪ 53‬سوره احزاب‬
‫‪ 10‬از نوبتی که محمد برای همبستر شدن با آنها قائل می شود بايد راضی باشند ِآيه سوره احزاب‬
‫‪ 11‬زنان محمد در صورت ارتکاب اعمال ناشايست دو برابر زنان عادی مجازات و در صورت اقدام‬
‫به عمل شايسته دو برابر پاداش داده می شوند آيه ‪ 30‬سوره احزا‬
‫‪ -12‬خونبهای قتل زن مسلمان؛ خواه اين قتل عمدا صورت گرفته باشد و خواه غير عمدی‪ 50 ,‬شتر‬
‫است‪.‬خونبهای قطع بيضه چپ يک مرد مسلمان ‪ 66‬شتر است و خونبهای قطع بيضه راست او ‪34‬‬
‫شتر‪ .‬خونبهای قطع هر دو بيضه چپ و راست مرد مسلمان ‪ 100‬شتر است‪.‬‬

‫آيا متن آيه ‪ 50‬سوره احزاب را ميدانيد؟‬


‫متن اين آيه حاکی از اين است که محمد درباره انتخاب زن از ساير مومنان استثناء شده است و در‬
‫انتخاب زن آزادی کامل دارد‪.‬‬
‫اين آيه موجب اعتراضات اصحاب نزديک محمد چون ابوبکر شده و همچنين عايشه زن محبوب او‬
‫نيز به اين آيه معترض شد آنها می گفتند که اين چگونه خدائی است که پيامبر خود را بدون هيچ قيد‬
‫و شرط آزاد گذاشته است تا بتواند هر زنی را آزادانه در اختيار بگيرد‪.‬‬
‫منطق محمد در برابر اعتراضات مذکور ‪،‬مقبول واقع نشد و محمد حکم آيه ‪ 50‬سوره احزاب را با آيه‬
‫‪ 52‬سوره مذکور لغو کرد ‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫آيا متن آيه ‪ 51‬سوره احزاب را می دانيد؟‬
‫تو ای رسول در همبستر شدن با زنان خود لزم نيست نوبت را مراعات کنی هر يک از زنهايت را‬
‫ميل داری نوبتش را عقب بينداز و هريک از آنها را از خود راندی باز می توانی او را نزد خود‬
‫بخوانی اين موضوع باعث شادمانی دل و روشنی ديده آنها خواهد شد و هرگز هيچ يک از آنها نبايد‬
‫از آنچه تو ميل می کنی ناراضی و محزون باشند بلکه همه بايد از آنچه تو به آنها عطا می کنی‬
‫خشنود باشند‪.....‬‬
‫از آنجايي كه اسلم براي مقام زن ارزش و بهاي واليي قائل است برايش محدوديت هايي ايجاد‬
‫كرده‪ ...‬چرا اين اسلمي كه اينقدر به زن بها ميده و ارزش برايش قائل است براي مردان‬
‫محدوديتهايي حكم نكرده ؟ فقط زورش به زن رسيده ؟‬

‫یکنم شما چرا توهم دين‪/‬اسلم داريد! اصلن چه ضرورتی و بايستگی‬ ‫من درک نم ‌‬ ‫‪.3‬‬
‫یچسبيد؟ ‌با اين همه بدبختی که ايجاد کرده است‪ .‬شما فکر‬ ‫دارد اين دين! برای چه به آن م ‌‬
‫یکنيد اين دين بايستی چيزی بهتر از اين باشد؟ چه چيزيست؟ چرا قرآن را که اگر بال گرفته‬ ‫م ‌‬
‫یفرستيد به آسمان؟ انقدر خون کافی نيست؟ همين شما هستيد که‬ ‫یچکد م ‌‬‫شود از آن خون م ‌‬
‫یآوريد )مثل شريعتی‬ ‫نها را از گور در م ‌‬ ‫یريزيد شما اي ‌‬
‫آب در آسياب امثال خمينی و طالبان م ‌‬
‫یدهند‬‫یکنند‪ ،‬آنان همين قرآن را انجام م ‌‬ ‫و بازرگان(‪ .‬آنان با لغات بازی و سفسته)سفسطه( نم ‌‬
‫یکنيد و ُگل و بلبل به قرآن‬‫یکنيد با لغات بازی م ‌‬ ‫بدون هيچ تعبيری! اين شما ايد که سفسته م ‌‬
‫یآويزيد‪ ،‬که بعد از مدتی دوباره اينان از گور دربيايند و ابتدا آن گل و بلبل را نابود کنند و‬‫م ‌‬
‫بعد ديگران را!‬

‫جمله نغزی از آبراهام لينکلن بياورم‪ :‬کسی که بسيار می خواند و بسيار می داند اما‬ ‫‪.4‬‬
‫وارد کارزار مبارزه برای آزادی نمی شود مانند فروشگاهی بسيار بزرگ و مملو از کالست‬
‫که روی درش نوشته باشند "تعطيل است" ‪.‬‬
‫ستارخان ‪ :‬شجاعت بدون هدف و آرمان ملی قدرتی محسوب نمی شود ‪.‬‬

‫آيا می دانيد پاره ای از انديشمندان غير اسلمی چه اشکلتی بر دين اسلم می گيرند؟‬

‫‪ 5‬مرتبه نماز خواندن و برای هر نماز رفتن به مسجد ‪ .‬ماه های قمری را منبع سال قرار دادن و يک‬
‫ماه آن را روزه گرفتن چون طلوع و غروب آفتاب در بعضی از کشورها بسيار متفاوت است با‬
‫حجاز‪ ،‬چرا که در بعضی نقاط طول روز به بيست ساعت و در بغضی به ‪ 4‬ساعت می رسد‪ .‬نهی از‬
‫ربا ‪,‬چون مخالف رشد اقتصادی و به کار انداختن سرمايه است ‪,‬با اصول اقتصادي نوين جهاني‬
‫سازگار نيست ‪ .‬عدم تساوی زن و مرد در بردن ارث ‪ ،‬بريدن دست سارق و در صورت تکرار بريدن‬
‫پای وی ‪ .‬کثرت زنان عقدی ‪ ،‬اجازه همبستر شدن با شوهر دار که شوهر وی به اسارت در آمده‬
‫است و احکام ‪ ،‬درباره سنگسار‪ ،‬با جامعه مترقی امروزه سازگاری ندارد‪.‬‬

‫‪-‬آيا متن آيه ‪ 189‬سوره بقره را می دانيد؟‬

‫ای پيامبر از تو سئوال می کنند سبب بدر و هلل ماه چيست‪،‬بگو سبب آن تعيين اوقات عبادات حج‬
‫است‪.....‬‬
‫نوری که ما در ماه می بينيم نوری است که از خورشيد در آن منعکس می شود‪.‬هنگامی که قسمتی‬
‫ازماه بطرف خورشيد و قسمتی از آن بطرف زمين باشد‪،‬آن قسمت از ماه که بطرف خورشيد است ؛‬
‫‪16‬‬
‫بعلت انعکاس نور خورشيد روشن و آن قسمت از آن که بطرف کره زمين است تاريک است و لذا ما‬
‫آن را نمی بينيم زمانی که يک چهارم مدار ماه از موقعيت خود چرخش می کند تمام کره ماه از روی‬
‫زمين ديده می شود ه به آن ماه کامل می گويند اين علت بدر هلل ماه است‪.‬‬
‫اما محمد در قران به اقتباس از يهوديان که در تالمود يروشالمی وجود دارد علت بدر و هلل را سبب‬
‫اوقات عبادات حج می داند‪.‬‬

‫یتوانيد‬
‫شما بايد به مذهب به عنوان يک افيون نگاه کنيد‪ ،‬آن هم از نوع قوی و بد آن! آيا شما م ‌‬
‫یتوانيد يک معتاد به هروئين را در مدت چهار ماه از اعتياد هروئين نجات دهيد!؟‬ ‫مدعی شويد که م ‌‬
‫يقينا پاسخ منفی است! البته در بعضی شرايط چنين امری ممکن است‪ .‬مثل اگر معتاد مدت زيادی‬
‫اعتياد به هروئين نداشته باشد‪ ،‬يا اينکه طرف از نظر شخصيتی بسيار قوی باشد‪ ،‬که اين آخری هم‬
‫تقيبا غير ممکن است‪ ،‬چونکه اگر کسی شخصيتی قوی داشته باشد در مرحله اول اصل معتاد‬
‫یشود و نيازی به کمک من و‬ ‫یشود يا خودش خود به خود پس از مدتی اعتياد از آن جهنم خارج م ‌‬ ‫نم ‌‬
‫شما ندارد‪ .‬البته هستند کسانی که مذهب شان هم پايه و اساس محکمی ندارد‪ ،‬در نتيجه امکان نجات‬
‫آنها بيشتر از ديگران است و حتی بعضی از اين افراد خود به خود بدون دخالت ديگران به مرور‬
‫یشوند ‪.‬‬
‫یکنند از منجلب مذهب خارج م ‌‬ ‫زمان که رشد فکری پيدا م ‌‬

‫داستانهای افسانه ای مذهبی ‪- :‬آيا داستانهای مشابه که در قران و تورات آمده است را ميدانيد؟‬

‫براي نمونه افسانه ي آدم و حوا‪،‬کشتي و طوفان نوح‪،‬در همه ي اديان کهن به شکلها و اسماي‬
‫مختلف‪،‬آمده است ‪ .‬در تورات داستان حضرت نوح آمده و در قرآن هم كپی شده است! در مورد‬
‫داستان نوح هيچ فكركرده ايد كه تكليف ماهيها و نهنگها و آبزيان چه شد؟؟؟!!!! آيا آنها پارتی شان‬
‫پيش خدا كلفت بوده است؟! قطعا! چون خدا برای ازبين بردن موجودات روشی را انتخاب كرده كه به‬
‫آبزيان هيچ گزندی نميرسيده است!!!!‬
‫اگر تمام زمين را در زمان نوح سيل فرا گرفته بود و همه حيوانات به غير از آنهايی که وارد کشتی‬
‫نوح شدند از بين رفتند چگونه است که حيوانات خاصی تنها در نقاط خاصی ديده ميشوند؟ مثل‬
‫کانگروها چگونه از اقيانوس ها گذشتند و به استراليا رسيدند؟‬
‫طوفان نوح فقط در بين النهرين رخ داده و بقاياش هم پيدا شده نه در کل جهان ولی در آن زمان همه‬
‫ی جهان کشف نشده بود خداوند نقل قول کرده در کل جهان)چون سرخپوستی که در آن زمان در‬
‫آمريکا بوده چه گناهی داشته است؟‬

‫داستان زورآزمائی داود پيامبر با جالوت‪،‬پهلوان فلسطينی که از افسانه های تورات است‪،‬در قران که‬
‫از کتاب سموئيل تورات گرفته شده نيز وجود دارد‪.‬‬

‫طبق نظريه جمعی وسعيی از خاورشناسان و کارشناسان تاريخ مذاهب افسانه آدم و حوا که در‬
‫تورات ‪،‬انجيل و قران آمده در اصل از اساطير بابلی گرفته شده بود و بسيار مبهم و گنگ بوده وتنها‬
‫بعد از بازنويسی آنها در دوران پس از اسارت بابلی اين افسانه با الهام از اسطوره مشياگ و‬
‫مشيانگ زرتشتی شکل گرفته است‪.‬مشياگ و مشيانگ اولين مرد وزن نسل بشر هستند طبق آئين‬
‫زرتشتی‪.‬‬

‫داستان سليمان پيامبر که در هفت سوره وچهل ونه آيه قران به تفصيل درباره قدرت معجزه آسای او‬
‫و فرمانروائی افسانه ای وی بر اجنه و ديوان مرغان و موران و باد و طوفان آمده‪،‬هيچکدام در‬
‫تورات و انجيل نيامده است‪.‬و همچنين در مورد ماجرای سليمان و بلقيس)ملکه صبا(نيز روايات‬
‫‪17‬‬
‫قرانی آن با روايات تورات بسيار تفاوت دارد‪.‬‬
‫عده ای از تورات شناسان روشن کرده اند که منبع مطالب قرانی بر گرفته از مطالب چندين متن‬
‫خاخامی مربوط به شرح و تفسير تورات بنام "ميدراش کوحلت رباح"و "ترگوم شنی"مکمل کتاب‬
‫"استرو بت ها ميداراش"است که اساسا متونی غير موثق هستند‪،‬ولی در جوامع يهودی عربستان‬
‫در زمان ظهور اسلم رايج بودند‪.‬‬

‫داستان گنج قارون نيز که در سوره قصص در قران از آن ياد شده تماما از تورات از تلمود گرفته‬
‫شده است‪.‬‬

‫داستان يونس و ماهی‪،‬نيز که درتورات و قران آمده است در اصل يک افسانه يونانی است که دو تن‬
‫از شعرای معروف يونان هومر و ليکوفورن آنرا در شرح دروازه خوان هرکول نقل کرده اند‪ .‬طبق‬
‫آن هرکول سه شبانه روز در شکم يک غول دريائی بسر می برد‪.‬‬

‫داستان اصحاب کهف نيز داستانی است اقتباسی از افسانه هفت خفته که در سال ‪ 560‬ميلدی قبل از‬
‫اسلم در کتاب سن گريگورويوس‪،‬قديس معروف مسيحی به تفصيل نقل شده است و خود آن نيز‬
‫بازگوئی متن ديگری بود که پيش از آن ياکوبوس سروجی راهب سريانی قرن ‪ 5‬در کتاب خود آورده‬
‫بود‪.‬‬

‫داستان ياجوج و ماجوج نيز در تورات و انجيل مطرح شده است‪.‬‬


‫داستان هاروت و ماروت نيز در قران آمده است‪.‬اصل اين داستان از يک اسطوره اکدی گرفته شده و‬
‫بصورت مختلف در ادبيات اوستائی و هندی نيز نقل شده است‪ .‬اين داستان از متون اوستائی اقتباس‬
‫شده که در آن از هاروت بصورت هروتات>کمال<و امرتات>جاودانگی<نام برده شده است که بر‬
‫قلمرو آبها و رستنی ها سرپرستی دارد و اين دو نام اوستائی در فارسی ميانه بصورت خرداد و‬
‫امرداد در آمده اند‪.‬‬
‫يك داستان درمورد شتر حضرت صالح در قرآن آمده كه در آن خدا بخاطر گل روی يك شتر! يك قوم‬
‫را به عذاب الهی دچار ميكند‪ .‬صرفنظر از مسخرگی ‪ ,‬اين داستان به چندين شكل در قرآن بيان شده‬
‫كه اگر قرآن را به فارسي بخوانيد خواهيد ديد چقدر با هم متفاوت است!! احتمال خدا يادش رفته كه‬
‫همان داستان را بشكل ديگری در كتابش قبل تعريف فرموده است!!در جای ديگر هامان كه وزير‬
‫خشايارشاه بوده بدليل نادانی نويسنده قرآن و بيخبريش از تاريخ ‪ ،‬بعنوان وزير فرعون معرفی شده‬
‫است!!! نميدانم بايد خنديد يا بايد گريست‪...‬‬
‫درآياتی از سوره بقره ال بعد از همه پرت و پلهايی که درمورد آسمان و زمين برای نشان دادن‬
‫بزرگی خودش ميگويد ) که انقدر مسخره است که احتمال عبارت "آسمان و ريسمان" از همينجا‬
‫آمده است!( ماجرای خلقت را تغريف ميکند‪ .‬در اين ماجرا ال همان ابتدا به فرشته هاعنوان ميكند كه‬
‫انسان را بعنوان جانشين در "زمين" قرار ميدهد‪.‬ولی در چهار آيه بعد اين ال کندذهن يادش ميرود‬
‫و به آدم ميگويددر "بهشت" ساكن شويد!! احتمال ال از اول ميدانسته كه اينهاراازبهشت‬
‫خواهدراند برای همين به فرشته ها همان اول اسم "زمين" را آورده بوده‪...‬بله حتما همين بوده!‬

‫خرافات موجود در دين وتناقض آن با علم ‪ :‬ديگر بر هيج محقق اديان پوشيده نسيت که اديان از‬
‫همديگر تاثير گرفته اند‪ .‬تورات و آيين يهوديت مجموعه ايي از افسانه هاي کهن است ‪ ،‬اين افسانه‬
‫ها و داستانها با کمي تغيير در بخش عظيمي از سوره هاي مکي آمده است‪ .‬بدين خاطر کافران پس‬
‫از شنيدن اين آيات قرآن را افسانه هاي پيشينيان مي ناميدند‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫‪-‬آيا می دانيد بيشترين آدمکشيهای مذهبی در زمان استقرار مسيحيت و اسلم صورت گرفته است؟‬

‫جابجائی خدايان توحيدی با خدايان اساطيری و افسانه ای و استقرار ديکتاتوری آسمانی به جای‬
‫دموکراسی پيشين‪،‬قاعدتا تلفاتی بايد داشته باشد‪.‬‬
‫جالب توجه اين است كه تا هنگامی که مسيحيت و اسلم پا به صحنه تاريخ نگذاشته بودند اين فرايند‬
‫جابجائی هيچ گونه تلفات نداشته است و هيچ جنگی بنام مذهب صورت نگرفته است و هيچ يک از‬
‫آئين های اساطيری از راه زور بدنبال گسترش نفوذ خود نرفته و دست به کشتار مقدس نزده‬
‫بودند‪.‬تنها خدايان توحيدی بودند که بنام مذهب فرمان کشتار دادند‪.‬جنگهای مسيحيت با اسلم يا همان‬
‫جنگهای صليبی‪،‬کشورگشائی مسلمانان به نام مذهب‪،‬کشتار مردم توسط کليسای مسيحيت يا همان‬
‫تفتيش عقايد در قرون وسطی نمونه های بارز اين تلفات انسانی توسط دو دين اسلم و مسيحيت می‬
‫باشد‪.‬‬

‫اينطور مذاهب بايد از روی زمين محو شوند‪ ،‬تمام مردم را ميتوان در کار خلقانه ای به کار گرفت‪،‬‬
‫هر کسی ميتواند چيزی بيافريند‪ .‬ديگر نيازی به صومعه نيست‪ .‬نيازی به کليسا‪ ،‬معبد‪ ،‬آتش کده ‪...‬‬
‫نيست‪ .‬تمام اين خانه های خدا‪ -‬و ميليون ها نفر از مردم هيچ سرپناهی ندارند‪ .‬چرا بايد در تمام عمر‬
‫آواره و زندگيشان در خيابان باشد؟ تمام خانه های خدا خالی هستند‪ -‬خدايی در آنها ساکن نيست‪ .‬تمام‬
‫اين خانه های خدا را ميتوان سرپناهی برای اين بی خانمانان درست کرد‪ .‬تمام اين تارک دنيا ميتوانند‬
‫يک کار خلقانه و مفيد انجام دهند‪ .‬تمام ارتش ها ميتوانند در يک کار مفيد به کار گرفته شوند ‪.‬‬

‫محمد پيامبر دروغين‬

‫آيا می دانيد در آيه سوم سوره تحريم به چه چيزی پرداخته شده است؟‬

‫اين آيه قرانی واقعا هر شخص را به شگفت می اندازد که يک امر شخصی و خانوادگی و مربوط به‬
‫گفتگوی زن و شوهر در قران آمده است‪.‬اين ايه ماجرای گفتن رازی است‪،‬يکی از زنان محمد‬
‫"حفضه "آن را به زن ديگر وی "عايشه" گفته است‪.‬‬
‫آيا ذکر اين خاله زنک گريها در قران که شريعت ابدی دستورات اللهی برای تمامی افراد بشر است‬
‫شگفت آور نيست؟‬

‫آيا به آيه ‪ 2‬سوره اسرا دقت کرده ايد؟‬

‫"پاک و منزه است کسی که بنده خودش را از مسجدالحرام به مسجد القصی که برکات را پيرامون آن‬
‫ريحته ايم سير داد تا عجايب خود را بر وی بنمايانيم‪،‬او شنوا و بيناست‪".‬‬
‫قسمت نخست جمله که ‪،‬ستايش پروردگار است در سير دادن بنده خود از مکه تا فلسطين معقول‬
‫نيست از طرف خدا باشد زيرا خدا خود را نمی ستايد‪،‬بلکه شايسته است که محمد خدا را چنين بستايد‬
‫و همچنين جملت بعدی که از طرف خدا است‪.‬‬
‫ولی آخر آيه محمد سخن می گويد ‪:‬او خود بينا و شنواست‪.‬خدا چگونه می تواند به خود‬
‫بگويد"او"بينا و شنواست‪.‬موارد عديده ای در قران است که بدون مقدمه فاعل فعل از شخص اول به‬
‫شخص سوم مبدل می شود مانند آغاز سوره فتح‪ :‬ما پيروزی درخشانی نصيب تو "کرده ايم"تا‬
‫خداوند گناهان گذشته و آينده تو را "ببخشد‪".‬‬

‫آيا می دانيد که محمد عقيم بوده است و فاطمه دختر او نبوده است؟سئوال بزرگ اکثر محققان اسلم‬
‫و کارشناسان تاريخ مذاهب اين است که چطور ممکن است مرد زنباره چون محمد با دارا بودن تعداد‬
‫‪19‬‬
‫زيادی زن فقط يک دختر داشته است و از وی هرگز فرزندی باقی نمانده است؟‬

‫علی دشتی نويسنده ارزنده کتاب ‪ 23‬سال تعداد زنهای محمد را ‪ 21‬نفر می داند که با همه آنها‬
‫ازدواج کرده است ولی با ‪ 18‬نفر آنها همبستر شده است‪.‬‬

‫ادعا می شود که فاطمه دختر محمد از زن وی خديجه است‪،‬بايد گفت که خديجه بيوه زن تنهائی با دو‬
‫فرزند بود‪ ،‬زمانی که با محمد ازدواج کرد‪.‬‬

‫محمد زمانی که با خديجه ازدواج کرد حدود ‪ 25‬سال داشت‪،‬وی بعد از مرگ خديجه زنهای زيادی را‬
‫تصاحب کرد که هرگز از آنها نمی توانست صاحب فرزند شود پس چطور از يک زن يعنی خديجه‬
‫دارای فرزند می شود ولی از ‪ 18‬زن هيچ فرزندی باقی نمی ماند؟‬

‫آيا می دانيد يکی از شيادگريهای محمد چيست؟‬

‫محمد در آغاز مقرر کرد که در تمام ماه رمضان مسلمانان بايد از همخوابگی زنان خودداری کنند ولی‬
‫بعد از آنکه دريافت که اين کار امکان ندارد با نزول آيه ‪ 187‬سوره بقره از قول ال‪ ،‬همخوابگی‬
‫درماه رمضان را برای مسلمانان روزه دار حلل و مجاز کرد‪.‬‬
‫حال پرسشی که درباره مدلول آيه فريبگرانه بال باقی می ماند‪،‬آنست که خدائی که به تمام اسرار و‬
‫رموز آسمانی و زمين در گذشته و حال و آينده آگاه است و بقول قران آنچه که در مغز و دل بندگانش‬
‫نه تنها در گذشته حال و آينده نيز می گذرد‪،‬آگاهی کامل دارد چرا نمی دانسته که بندگانش درباره‬
‫خودداری از همخوابگی با زنانشان در شبهای رمضان به فرمان او گوش نخواهند کرد‪،‬چيستانی است‬
‫که بايد پاسخش را در ريا کاری محمد و سپس در خام انديشی پيروان اسلم جستجو کرد‪.‬‬

‫بت پرستی محمد ‪ :‬محمد بت پرست به دنيا آمد و بت پرست از دنيا رفت‪ .‬هنوزهم رفتار مسلمانان بت‬
‫پرستانه است‪ .‬معنی آل و اکبر خدا بزرگ است نيست‪ .‬اين را از هر عرب زبانی ميتوانيد بپرسيد‪.‬‬
‫معنی آل و اکبر‪ ،‬ال بزرگترين است ميباشد‪ .‬ال بزرگترين بت خانه کعبه بود ) ميگويند حجر ال‬
‫اسود – سنگ سياه‪ -‬همان ال است(‪ .‬خانواده محمد پرستندگان ال بودند و به همين دليل اسم پدر‬
‫محمد عبدال بود که معنيش بنده ال است‪ .‬سال اولی که محمد به مدينه رفت‪ ،‬برای زيارت سالنه ال‬
‫به مکه باز گشت و مکييان او را راه ندادند و گفتند که تا دست از دزدی و غارتگری و مسلمانی بر‬
‫نداری نمتوانی به زيارت ال بيايی‪ .‬محمد برای اينکه بتواند وظايف دينيش را انجام دهد‪ ،‬لشگر جمع‬
‫کرد و به مکه حمله کرد‪ .‬و پس از فتح مکه همه بت ها شکست بغير از سه بتی که دختران ال‬
‫بودند‪ .‬اگر به مراسم امروز حج دقت کنيد آثار بت پرستی را بطور کامل می بينيد‪ .‬مردم بدور خانه ال‬
‫طواف ميکنند‪ .‬شما با عقل خود بمن بگوييد‪ ،‬چگونه خانه خداوندی که اين جهان پر عظمت و زيبا را‬
‫ساخته ميتواند يک اتاق کوچک سنگی وسط بيابانهای بی آب و علف عربستان باشد؟ سنگ انداختن‬
‫به شيطان هم در حقيقت سنگ انداختن به بت است ‪.‬‬

‫آيا می دانيد عقيده بعضی از روانکاوها در مورد محمد چه بوده است؟‬


‫محروميت هائی که محمد در زمان يتيمی به سبب نبود مهر مادری متحمل شده است ممکن‬
‫است‪،‬سبب گرايش او به همسری سالمندتر از خود شده تا بدين گونه عشق همسر را جانشين نبوده‬
‫مهر مادری کرده باشد‪.‬خود محمد بارها گفته است ‪:‬در بين زنهای او خديجه از همه بهتر بوده و او‬
‫در بهشت با او در خانه ای از چوب نی در آرامش و آسودگی بسر خواهد برد‪.‬‬

‫فرض اينکه پيامبر ديوانه بود کامل درست است‪.‬‬


‫‪20‬‬
‫حروف مقطعه نمونه بارز نئولوژيسم )‪ (neologism‬هست‪.‬‬
‫معراج پيامبر اسلن نمونه واضح ‪ bizarre delusion‬هست‪.‬‬
‫وحی و جبرئيل مثالهای کلسيک ‪ hallucination‬هستند‪.‬‬
‫سکس يک مرد پنجاه و چند ساله با يک دختر ‪ 9‬ساله نمونه کلسيک ‪ Pedophilia‬است‪.‬‬
‫آيات قران را پشت سر هم بخوان )با معنی( تا بدانی ‪ flight of ideas‬يعنی چه‪.‬‬
‫محمد باور داشت که کاملترين انسان روی زمين است‪ .‬به چنين کسی در روانشناسی امروز می گويند‬
‫‪.narcissist‬‬
‫معنی تمام اين واژگان را می توانی از ويکی پديا جستجو کنی‪.‬‬
‫برای کلس عملی هم يک سری هم به نزديک ترين مرکز روانپزشکی بزن و ببين چند تا پيامبر و‬
‫امام زمان در آنجا پيدا می کنی‪.‬‬

‫‪-‬آيا می دانيد وعده های بهشت محمد از چه تفکری حاصل می شود؟‬

‫با توجه به اينکه سرزمين عربستان دارای آب و هوای خشک و حرارت سوزنده ای است و برای‬
‫مردم فقير و عقب افتاده اين منطقه ازدواج کار آسانی نبوده است از اينرو هميشه برای اهالی اين‬
‫سرزمين ‪،‬وجود رودخانه‪،‬آب آشاميدنی‬

‫رازهايی از کتاب حليت‌هالمتقين‪ ،‬تاليف عالم ربانی محمد باقر مجلسی‪.‬‬

‫حضرت رسول )ص( فرمود‪:‬‬


‫یکردم که کسی بر غير خدا سجده کند هر آينه می گفتم ‪ :‬زنان بر شوهران خود سجده کنند‪.‬‬ ‫اگر امر م ‌‬
‫و فرمود زن نبايد حتا نماز خود را طول دهد برای آن که منع کند شوهر خود را از آن چه از وی‬
‫یخواهد‪ .‬و فرمود‪ :‬هر زنی که شوهر او را برای مجامعت بطلبد و او تاخير کند تا شوهر بخواب‬ ‫م ‌‬
‫رود‪ ،‬پيوسته ملئکه او را لعنت کنند تا شوهر بيدار شود‪.‬‬
‫یرخصت شوهر بکسی بدهد! ص ‪81‬‬ ‫زن حق ندارد حتا از مال خودش ب ‌‬
‫عيال مرد اسيران اويند و به اسيران خود احسان کنند‪.‬‬

‫حضرت امير المومنين )ع( فرمود‪:‬‬


‫زينهار مشورت مکن با زنان ‪ .‬رای ايشان ضعيف و عزم ايشان سست است‪ .‬ايشان را پيوسته در‬
‫پرده بدار و بيرون مفرست و تا توانی چنان که غير تو مردی را نشناسند‪.‬‬
‫سخن زنان را در حق ديگران قبول مکن و خود را بدست او مده‪.‬‬

‫حضرت رسول )ص( فرمود‪:‬‬


‫زنان را در غرفه و بال خانه جا مدهيد و چيز نوشتن بايشان مياموزيد و سور‌هی يوسف را تعليم‬
‫ايشان مکنيد و چرخ رشتن بياد ايشان بدهيد‪.‬‬
‫زنان را برزين سوار مکنيد‬
‫در نيکی اطاعت زنان مکنيد تا آن که بطمع نيفتنند در اموالتان‬

‫حضرت رسول )ص( فرمود‪:‬‬


‫یها خوش خود‬ ‫یرخصت او بيرون نرود و به نيکوترين بو ‌‬ ‫از وظايف زن است که از خان‌هی شوهر ب ‌‬
‫تها خود را بيارايد و هر بامداد و‬‫را خوشبو کند و نيکوترين جام‌ههای خود را بپوشد و ببهترين زين ‌‬
‫شام‪ ،‬خود را بر شوهر عرضه دارد که اگر اراد‌هی جماع جماع داشته باشد ابا نکند‪.‬‬
‫‪21‬‬
‫زن هيچ چيز بی رخصت شوهر بکسی ندهد و اگر دهد‪ ،‬گناهش برای زن است و ثوابش برای‬
‫شوهر‪.‬‬
‫زن هيچ شب نخوابد که شوهر از او خشمناک باشد ‪ ،‬هر چند شوهر بر او ظلم کرده باشد! )ص ‪.(81‬‬

‫حضرت صادق )ع( فرمود‪:‬‬


‫جهاد زنان آنست که بر آزار شوهران )يعنی ظلم کردن مرد بر زنش( و غيرت آوردن ايشان صبر‬
‫کنند‪.‬‬

‫در مورد سوره نساء هم به شما ميگويم که اگر واقعا تفسير شماازاين آيه اينچنين است و اگر واقعا‬
‫فايل "آيات ضدزن و شرم آور در قرآن" را گوش داده ايد و هنوز فکرميکنيد که اين آيات به نفع‬
‫زنان ميباشد هيچ اشکالی ندارد و شما بعنوان يک انسان حق داريد که آن را بپذيريد‪.‬‬

‫و اما درمورد خشونت به زنان‪ ،‬کافيست يک آمار بگيريد ببينيد درصد اين خشونت در کدام کشورها‬
‫بيشتر است و آيا آن کشورها اسلمی هستند يا خير‪...‬‬

‫فرض كنيد همسر كسي به او خيانت كند كمترين كاري كه مي كند اين است كه يك سيلي جانانه به او‬
‫بزند‪ .‬در صفحه ي حوادث روزنامه كه نگاه كنيم چه قتل ها كه فقط از روي سوء ظن انجام شده‬
‫است‪ ...‬آيا اينها دستور اسلم است؟‬
‫در ادامه ي اين آيه مي آيد" كه زنان در غيبت مردان بايد حافظ حقوق شوهران باشند و انچه را كه‬
‫خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند"‪..‬با توجه به قسمت اول آيه روشن و پر واضح است كه منظور‬
‫از حقوق شوهران حفظ پاكدامني و خيانت نكردن به همسر است ‪ ..‬در ادامه مي خوانيم‪" :‬و زناني كه‬
‫از مخالفت و نافرماني آنان بيمناكيد‪) "...‬ببينيد در اينجا زناني كه بايد مورد تنبيه قرار بگيرند‬
‫مشخص شده است‪ ،‬منظور تمام زنان نيست بلكه زنان خاصي هستند كه به همسرانشان خيانت مي‬
‫كنند(‬
‫بعد از مجزا كردن زناني كه مستحق تنبيه هستند شرايط آن تعيين مي شود‪ .‬دستور به كتك زدن زناني‬
‫كه به همسرانشان خيانت مي كنند در سه مرحله آمده است‪ .‬مرحله ي اول اينكه بايد از راه عقلني‬
‫وارد شده با آنها به گفتگو بپردازيد و آنها را از اين كار باز داريد‪ .‬مرحله ي دوم جدا كردن بستر از‬
‫آنان است و در مرحله ي سوم امر به كتك زدن شده است ‪،‬كه البته كامل جنبه ي پيشگيري دارد نه‬
‫عملي چرا كه هيچ مردي نمي تواند خيانت همسرش را تحمل كند و بدون اعمال اين سه مرحله به‬
‫مرحله ي چهارم كه در آيه ي بعدي بيان شده يعني طلق مي رسند‪.‬‬

‫از حضرت صادق منقول است که نبايد مرد را دخول کردن به زن خود در شب چهارشنبه)حليه‬
‫المتقين باب چهارم‪،‬فصل چهارم(‬

‫از حضرت صادق منقول است که کسی با کنيزی جماع کند و خواهد با کنيز ديگر پيش از غسل جماع‬
‫کند‪،‬وضو بسازد‪).‬در خاندان عصمت و طهارت دانستن اين نکته ها ضروری است( )حليه المتقين باب‬
‫چهارم‪،‬فصل چهارم(‬

‫در حديث موثق از حضرت صادق منقول است که باکی نيست مرد در ميان دو کنيز و دو )زن(آزاد‬
‫بخوابد و فرمود کراهت دارد مرد رو به قبيه جماع کند‪) .‬حليه المتقين باب چهارم‪،‬فصل چهارم(‬

‫‪22‬‬
‫باشد که دانشمندان جهان از اين علم بی پايان ال و شهر و در علم و سخنان امامان استفاده کنند و‬
‫روزی برسد که اين علوم الهی در دانشگاههای ما تدريس شود! البته اين علوم نيز بايد مانند آن‬
‫شلغم به مخالفين معرفی نشود!‬

‫اين احاديث بدون کم يا زياد شدن يک »و« عينا از حليه المتقين آمده است‪.‬جای بسی شگفتی که‬
‫برخی زنان مسلمان اين احاديث را ميخوانند‪،‬با اين حال به هر ترتيب خود را به نادانی ميزنند و‬
‫مسلمان ميمانند‪.‬‬

‫بهترين جمله برای شناخت ارزش زن در اسلم آيه ‪ 223‬بقره است‪ :‬زنان شما كشتزار شما هستند‪.‬‬
‫پس‪ ،‬از هر جا ]و هر گونه[ كه خواهيد به كشتزار خود ]در[آييد)ترجمه فولد وند(‬

‫زن در اسلم مانند ماشين يا زمينی است که نزد شوهرش اسير است و وظيفه اش توليد فرزند‬
‫است‪.‬او بايد در خانه بماند و از شوهرش اطاعت کند و بدون اجازه ی شوهر از خانه خارج نشود و‬
‫جالب تر نوشتن نياموزد‪.‬‬

‫حديث شماره ‪ : 177‬اگر زنی خود را معطر كند و بر مردی بگذرد كه بوی او را در يابند زنا كار است‬
‫‪---‬‬
‫حديث شماره ‪ : 339‬خطرناكترين دشمن تو همسر تو است كه با تو همخوابه است و مملوك تو است‬
‫حديث شماره ‪ : 1532‬بهترين مسجد برای زنان كنج خانه آنهاست ‪-------‬‬
‫حديث شماره ‪ : 1954‬فرزندان خود را شنا و تير اندازی بياموزيد و زنان را نخ رشتن ‪.‬‬

‫نــمـــاز‬
‫و ايرادهای فاحش آن‬

‫از بچگی به ما گفته شده است که "نماز" حرکتی تعيين شده از جانب ال ميباشد که ستون دين اسلم‬
‫و از اصول دين است و راهی است برای مکالمه و خلوت کردن با خدا‪...‬‬
‫ميخواهيد واقعا بدانيد که اين "ستون دين" چيست و از کجا آمده است؟‬
‫کمی توجه به چند نکته تاريخی کافيست تا متوجه شويم که حرکاتی که ما بعنوان نماز انجام ميدهيم‬
‫نه تنها ارتباطی به معنويت ندارد بلکه حرکت بسيار بسيار احمقانه و عقب مانده ای بيشتر نيست‪...‬‬
‫حال که دراثر پيشرفت تکنولوژی ديدمان وسيعتر شده چند ايراد بسيار بسيار بزرگ در "نماز" ديده‬
‫ميشود که قبل ديده نميشد‪ .‬ضمن اينکه بايد بدانيد که با اجرای نماز توهين بسيار بزرگی به ال تان‬
‫کرده ايد آنهم نه يک مورد بلکه چندين مورد‪...‬‬
‫‪---------------------------------------------------‬‬
‫اولين ايراد فاحش نماز‪ :‬کودن و ناشنوا فرض کردن ال‬
‫‪23‬‬
‫‪---------------------------------------------------‬‬
‫اولين موردی که قاعدتا بايد خيلی توی ذوق خداشناس ها بزند‪ ،‬توهين به ال توسط نماز است ‪ .‬بدين‬
‫معنی که شما مسلمانان با خواندن نماز درواقع ال را ابله و کند ذهن و خنگ و همچنين "کر" تصور‬
‫ميکنيد ميدانيد چرا؟‬
‫خود اينکه ‪ 17‬دفعه در روز بايد تعظيم کنيم و ده بار در روز بايد به او بگوييم "من را به راه راست‬
‫هدايت کن" را درنظر بگيريد‪...‬‬
‫‪..‬چرا ‪ 17‬بار درروز؟ آيا ال کر است ؟ هی بايد يک مطلب به اين سادگی را ده بار درروز به او‬
‫يادآوری کرد؟ اين توهين به ال نيست؟‬
‫‪..‬البته ظاهرا همينطور است‪ .‬چون رفسنجانی هم روزی ده بار به ال ميگويد "منو به راه راست‬
‫هدايت کن" ولی ال گوش نميکند و همچنان رفسنجانی در رديف دزدترين و فاسدترين افراد کره‬
‫زمين استاگر ال کر يا کودن نبود پس چرا خمينی دجال يا رفسنجانی دزد جنايتکار و ‪ ...‬را بعداز‬
‫اينهمه سال عبادتشان به راه راست هدايت نکرده؟‬
‫‪------------------------------------------------------‬‬
‫دومين ايراد فاحش نماز‪ :‬پوشش خانمها در هنگام نماز‬
‫‪------------------------------------------------------‬‬
‫مسئله بعدی چادر پوشيدن و بطور کلی پوشيده بودن زنها در هنگام نماز است که باز مورد ديگری‬
‫است برای احمق فرض کردن ال!هيچ فکرکرده ايد چقدر اين کار زنهای مسلمان مسخره و ابلهانه‬
‫است؟‬
‫يعنی خدا فقط در آن چنددقيقه زنها را نگاه ميکند؟ توی حمام يا هنگام سکس ‪ ،‬خدا نيست که هيکل‬
‫زنها را ببيند؟ فقط موقع نماز بايد زن خودرابپوشاند؟!!‬
‫‪.‬اصول مگر خدا با مخلوق خودش رودربايستی دارد؟ مگر مخلوق خودش بااو نامحرم است؟ آخر‬
‫شما مسخرگی ماجراراببينيد! خودش زنه را خلق کرده و هميشه هم همه جا زنه را ميبيند‪ .‬آنوقت آن‬
‫زن نادان فقط به مدت چنددقيقه خودرا ميپوشاند که ال او را لخت نبيند!!!! ما خودمان را احمق‬
‫فرض کرده ايم يا خدا را؟ يعنی سر خدا را هم ميخواهيم شيره بماليم؟؟؟!!!‬
‫اينکه دوست دختر يه نفر چندبار آدمو لخت ديده باشه خيلی فرق ميکنه بااينکه يه نفر دائم توی‬
‫حموم و دستشويی و سکس و ‪ 24 ....‬ساعت کنار آدم باشه و ببيندش ‪ .‬مطمئن باش دو تا زن و‬
‫شوهر وقتی ميخوان حرفای مهمی بهم بزنند لباسهای شيک نميپوشند و خيلی وقتا هم با شرت و‬
‫زيرپوش و خيلی وقتا هم توی تختشون حرف ميزنند در حاليکه هيچی تنشون نيست‪.‬تازه اين‬
‫درمورد زن و شوهر هست که نه توی دستشويی با هم ميرن نه اينکه ‪ 24‬ساعت همديگه رو دارن‬
‫ميبينند‪ .‬ولی ما داريم درمورد اون خدايی که شما بهش اعتقادداری صحبت ميکنيم که ميگيد همه جا‬
‫هم هست ‪.‬‬
‫ميگيد که پوشش زن به احترام خداست و مثل آدم وقتی ميخواد به کسی احترام بگذاره لخت جلوش‬
‫نميره و اين حرفا‪...‬‬
‫آخه دوستای عزيز!! شما وقتی که يه نفر ‪ 24‬ساعت توی دستشويی هم همراه شما باشه ديگه‬
‫براتون فرقی نميکنه که موقع صحبت باهاش لخت باشين يا نباشين‪ ...‬داريم درمورد خدا حرف‬
‫ميزنيما !!! اگه خانواده من ‪ 24‬ساعت منو همه جا ببينند ديگه برام فرقی نميکنه جلوشون لخت برم‬
‫يا پوشيده‪ .‬مسئله اينجاست که خانواده من توی حموم و توالت و موقع سکس و ‪ ....‬با من نيستند‪.‬‬
‫متوجه ميشی حرفمو ؟؟؟؟ اگه اون يه نفر منو توی همه حالتها هميشه ببينه ديگه فرقی برام نميکنه‪.‬‬
‫‪.‬قطعا محمدبا اين دستوری که صادر کرده تصورش از ال چيزی مانند انسان بوده است نه آن چيزی‬
‫که به ديگران ميگفته است‪.‬‬
‫‪------------------------------------------------------------------‬‬
‫سومين ايراد فاحش نماز‪ :‬درنظرنگرفتن سايرکشورها برای زمان نماز‬
‫‪------------------------------------------------------------------‬‬
‫‪24‬‬
‫نکته بعدی زمانبندی احمقانه ال برای نماز است که برمبنای طلوع و غروب خورشيد است و اين‬
‫مورد به شدت عقل ال و محمد را زير سوال ميبرد‪.‬‬
‫‪.‬چرا ال عقلش به کشورهای اسکانديناوی که چندماه پشت سرهم روز است نرسيده بود؟ در اين‬
‫کشورها يا در قطب شمال و جنوب‪ ،‬مسلمانان چه بايد بکنند؟‬
‫‪-------------------------------------------------------------------‬‬
‫چهارمين ايراد فاحش نماز ‪ :‬تعيين جهت برای نماز خواندن بسوی قبله!! خداوند موجود مادی نيست‬
‫که جا و مکانی مشخص داشته باشد ‪.‬‬
‫در آياتی از سوره بقره خدا ناگهان به سرش ميزند و قبله را از سمت اورشليم به سمت مکه تغيير‬
‫ميدهد!!! من نميدانم اگر قرآن از ازل در لوح محفوظ بوده چراهمان موقع خدا تصميمش را نگرفته‬
‫که بالخره قبله کجا باشد!!! يعنی در کل اين ميليونها سال نميتوانست يک تصميم قاطعانه درمورد‬
‫جهت قبله بگيرد؟؟ حتما بايد صبر ميکرد بعد از نزول قرآن اين تصميم را عوض ميکرد که اينطور‬
‫بهانه دست امثال من بدهد؟‬
‫جالب اينست که توی اين آيات گفته ميشود "صورتت را به سوی مسجدالحرام برگردان" در حاليکه‬
‫در آن زمان هنوز مسجدالحرام ساخته نشده بود!!!!!‬
‫اين ال بنظر شما کمی ابله نيست؟‬
‫‪-------------------------------------------------------------------‬‬
‫نماز گزار بايد بسوی "قبله" نماز بخواند و همين نکته هم با پيشرفت تکنولوژی شعور و فهم ال را‬
‫بشدت زير سوال برده است‬
‫‪.‬احکام نماز خواندن و قبله در هواپيما از ديدگاه خمينی دجال‪-‬‬
‫‪.‬ببينيد اين خمينی احمق و دلقک چگونه در کتابش تحريرالوسيله با مغز پر از پهن خويش سعی‬
‫ميکند احکام نماز را با تکنولوژی جديد همراه کند و در اين کار چه گند بزرگی ببار آورده است ‪.‬‬
‫چرنديات اين احمق دجال را حتما بشنويد‬
‫چگونه نماز از ‪ 50‬رکعت در روز به ‪ 17‬رکعت در روز‬
‫اين بيان يکی از ماجراهای مسخره ای است که در اسلم بيان شده است‪ .‬در اين ماجرا محمد وقتی‬
‫که به معراج به نزد ال ميرود‪ ،‬با چانه زنی با ال تعداد رکعت های نماز را که از طرف ال ‪ 50‬عدد‬
‫تعيين شده بوده است به ‪ 17‬رکعت ميرساند!!‬
‫يادتان هست که خمينی متعفن و پيروانش دائم تا کوچکترين اتفاقی ميفتاد ميگفتند )وهمچنان‬
‫ميگويند( که"پايه های اسلم به لرزه درآمده است"؟‬
‫حتما بارها ازخود پرسيده ايد چراانقدر پايه های اين اسلم شل و ول است که باکوچکترين چيزی به‬
‫لرزه ميافتد؟ دليل اين مسئله اين است که ستون اصلی اين دين )نماز( با وزش يک باد باطل ميشود و‬
‫بر باد فنا ميرود!!!‬
‫ببينيد ستون اصلی که اين باشد از بقيه پايه هايش چه انتظاری ميتوان داشت؟‬

‫اصل كي گفته ما ايراني ها بايد به زبون عربي كه نميفهميم كلماتش چه معني داره با خدا صحبت كنيم‬
‫؟؟؟ اين خم و راست شدن چه معني ميده ؟؟؟ شماها اگه ميخوايد خدا رو ستايش كنيد چرا مثل تموم‬
‫دنيا با زبون مادري خودتون صحبت نميكنيد ؟؟؟ مگه ما عربيم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟‬

‫خب دوستان عزيز مسلمان!‬


‫خيلی خوبه که کاستی های دينت رو هم بشناسی و درموردش فکر کنی !‬
‫پس اين علمای بی خاصيت رو برای چی روی سرمون ميگذاريم وقتی نتونن برای مسائل روز حکم‬
‫به روز بدن ! من شخصا کاستيهای دين رو از بی عرضگی علما می دونم!‬

‫از چهار ايراد اساسی نماز که دربال ملحظه کرديد چه نتيجه ای گرفتيد؟؟مسلما از دوحالت خارج‬
‫‪25‬‬
‫نيست که بالخره يکی از اين دو حالت را بايد پذيرفت‬
‫‪ -1‬يا اين ال يک موجود نادان‪ ،‬کر ‪ ،‬کندذهن و بيسواد بوده که از بديهی ترين مسائل علمی مثل‬
‫کروی بودن زمين و تفاوت فصلها درکشورهای مختلف کره زمين بيخبر بوده است‬
‫‪ -2‬يا اينکه محمد يک دروغگو بوده که از قول ال اين چرنديات را درمورد نماز بيان کرده و تمام‬
‫اين قوانين مربوط به نماز را از خودش در آورده استشما بعنوان يک مسلمان کداميک از دو مورد‬
‫بال را انتخاب ميکنيد؟‬

‫آيات احمـقـانه در قرآن‬

‫فقط قبل از هر چيز می گويم قرآن را به فارسی بخوانيد و آيات و داستانهای آنرا با يکديگر مقايسه‬
‫کنيد ‪.‬‬

‫در قرآن‪ ،‬ايرادات و اشكالت بسيار بسيارفجيعی بچشم ميخورد كه در حال حاضر هر مسلمان زاده ای‬
‫حتی با يكبار خواندن آن متوجه كله گشادی كه بر سرش رفته ميگردد‪ .‬درطول اين ‪ 1400‬سال‬
‫سياه ‪ ،‬خيلی از مزخرفات اين كتاب مسخره‪ ،‬موجب بيدينی دانشمندان مسلمانی از قبيل پورسينا يا‬
‫رازی و همينطور شاعران مسلمانی از قبيل حافظ و خيام گشت كه البته يا بدليل ترس جرات ابراز‬
‫آشكار نداشتند يا اگر هم مانند رازی بيچاره ابراز كردند تاوان سنگينی پرداختند‪.‬‬

‫با پيشرفت دانش بخصوص در قرن اخير ‪ ،‬اوضاع خيلی خرابتر شد و حتی تفسيرهای مفسرين هم‬
‫دردی از اين كتاب بيمحتوا دوا نكرد و هر انسان عاقلی با خواندن آن ميفهمد كه نويسنده آن يعنی ال‬
‫يك موجود سبك مغز دوشخصيتی و بشدت بيسواد بوده است که عقل درست و حسابی نداشته است‪.‬‬
‫حال اگر سخن مسلمانان را بپذيريم كه اينها كار خداست پس بايد به مسلمين عزيز بخاطر داشتن‬
‫چنين خدای بيشعور و مريضی که دائما هم ضدو نقيض حرف ميزند تبريك گفت‪...‬‬
‫در سوره های انعام‪ ،‬اعراف ‪ ،‬انفال و حجر‪ ،‬ال تهديد به پاره کردن بندگانش ميفرمايد! که ال در‬
‫طع دابِـر الذين‪ "...‬را بکار ميبرد که معنی‬
‫طع دابـِـر هم " و يا عبارت "قُـ ِ‬
‫آنها به وضوح عبارت "قُـ ِ‬
‫آن با عرض معذرت از خوانندگان عزيزم "جــِــر دادن مقعد" ميباشد ‪ .‬اين عبارت زشت را البته‬
‫مفسرين فريبکار سعی کرده اند به شکلهای ديگری تفسيروتعبير کنند تا شايد به خيال خودشان‬
‫حرفهای ال را تصحيح کنند!! اما کمی دانستن زبان عربی کافيست تا هرکسی به اصل موضوع پی‬
‫ببرد‪.‬‬

‫در سوره اعراف خداوند دانا!! ادعا ميکند که شبها خورشيد را ميپوشاند! چون در آن زمان علم‬
‫پيشرفت نکرده بود و بخصوص عربهای وحشی عربستان فکرميکرده اند که شبها چيزی جلوی‬
‫خورشيد قرار ميگيرد يا خورشيد خاموش ميشودکه باعث تاريکی هوا ميشود‪ .‬ظاهرا خدای تبارک و‬
‫تعالی هم به همان نادانی و بيشعوری عربهای سوسمارخور بوده است‪...‬‬

‫بعد خدا ادعا ميکند آسمان را بناکرده است!!! تعجب آور است که خدا نميدانسته که آسمان بنا نشده‬
‫است و اصل چيزی به اسم آسمان برای ما در زمين معنا دارد و خارج از جو کره زمين چنين آسمانی‬
‫به رنگ آبی بيمعنی است‪...‬‬

‫درپايان نيز خداوند گوشه ای از جنايت های بيشمار خود را باافتخار بيان ميکند‬

‫توصيه خدا به جنگ و آدمکشی و کشتن مخلوقات خودش!! در سوره انفال‬


‫خدا در آيات عده ای از آفريده های خود را به جنگ و غارت عده ای ديگر از آفريده هايش تشويق‬
‫‪26‬‬
‫ميکند‪ .‬البته خودش هم طبعا به نفع محمد وارد قضيه ميشود و در کشتن و سلخی کردن مخلوقاتش‬
‫با او همراه ميشود!!‬
‫بعد درمورد تقسيم اموال غارت شده حرف ميزند‪.‬‬

‫اين ال روانی نيست؟؟ مرض دارد يک عده را خلق کند که بعد به عده ای ديگر بگويد آنها را‬
‫بکشند؟‬

‫در سوره انبيا خدا با کمال افتخار از حامله کردن مريم توسط خودش سخن ميراند‪ .‬البته بعدا خداوند‬
‫نام پدرزنش را "عمران" بيان ميکند‬

‫در حاليکه مريم دختر عمران با آن مريم که از خداوند حامله شد و مادر عيسی شد فرق دارد!!! ولی‬
‫نميدانم چرا ال اينقدر سيمهايش قاطی کرده که خودش نميداند بالخره چه کسی را حامله فرموده‬
‫بوده است!!!!‬
‫بعد همين خدا ظاهرا از اينکه مريم را حامله کرده پشيمان ميشود‪ .‬درست مثل پسرهايی که از‬
‫دستشان در ميرود و دختری را حامله ميکنند و بعد زير همه چيز ميزنند ال هم در سوره تحريم همه‬
‫چيز را انکار ميکند و ميگويد کافرها ! دروغکی گفته اند که من مريم را حامله کرده ام!!!!!‬
‫شانس ال اين بوده که در آن زمان تست ‪ DNA‬هنوز اختراع نشده بود و راحت ميشد زير همه چيز‬
‫زد ! ‪((-:‬‬
‫چرندگويی ال درمورد محمد و زنهايش و اجازه ازدواج حضرت با زن پسرخوانده اش در سوره‬
‫احزاب ‪.‬‬
‫ال در اين آيات همه كائنات و كهكشانها را كنار ميگذارد و روی صحرای عربستان زوم ميكند و‬
‫شروع به فرستادن مقاديری خزعبلت درباره زن گرفتن محمد ميفرمايد و به رتق و فتق دعواهای‬
‫محمد بازنهايش ميپردازد و همچنين مقاديری شر و ور در وصف رشادتهايش در جنگ و نيز تهديد‬
‫كسانيكه مايل به شركت در جنگ برای محمد نبودند تلوت ميفرمايد‪.‬‬

‫ضد و نقيض گويی ال در مورد صاحب اصلی قرآن و دروغگويی او درمورد آفرينش ) سوره سجده(‬

‫درسوره سجده اين ال مشنگ و ابله يكبار ميگويد قرآن فقط مال عربهاست و بلفاصله ميگويد نه!‬
‫فقط مال عربها نيست ‪.‬مال همه جهان است! بعد هم شروع به پرت و پلگويی از آفرينش ‪ 6‬روزه‬
‫جهان و طبقات عرش ميفرمايد و با يك اشتياق ساديسم وار از عذابهايی كه برای بنده های گناهكار‬
‫در نظر گرفته صحبت ميكند ‪.‬‬

‫آبروريزی ال درمورد محل روييدن درخت زيتون و نادانی او درمورد بدن مخلوقات خودش !!!!‬

‫خواهيد ديد که خدا در سوره مومنون دو مورد از بيسوادی و نادانی خودرا به معرض نمايش‬
‫ميگذارد و آبروريزی فجيعی ببار مياورد‪.‬‬
‫يکی اينکه ميگويد درخت زيتون درکوه سينا ميرويد درحاليکه کوه سينا اصل درخت زيتون ندارد و‬
‫صحرای سينا خشک است ‪.‬‬
‫دوم ميگويد شير چهارپايان از داخل شکمشان بيرون ميايد!!! علم خدا انقدرهنوز نبوده که بداند شير‬
‫در پستانهای چهارپايان است نه توی شکمشان!!!‬
‫من نميدانم يک خالق چطور خودش انقدر درمورد بدن مخلوقاتش بی اطلع و نادان است‬
‫آيا ميدانستيد خانه خدا يک بار با منجنيق ويران شده و خدا عرضه دفاع از خانه اش را نداشته است؟‬
‫آيا چنين خدايی که توان حفظ خانه خودش را نداشته است ميتواند دعاهای شما را برآورده سازد؟‬
‫‪27‬‬
‫بيعرضگی نشان داد!!!!‪.‬‬
‫درسال ‪ 1941‬خدا اشتباها يکی از بلهای آسمانيش )سيل( را به سمت خانه خودش فرستاد!! و خانه‬
‫اش در گل و لجن فرورفت ‪.‬‬
‫آخر اين چه خدايی است؟ چندبار بايد از اين اتفاقها بيفتد تا ما بفهميم که چنين خدايی که شعور و‬
‫قدرت حمايت از خانه خودش را ندارد چگونه ميتواند ديگران را حمايت کند؟‬
‫اگر هم خود خدا ساديسم داشته و خودش اين سيل را به خانه خودش فرستاده پس ببينيد کسی که با‬
‫خانه خودش چنين کند با شما چه خواهد کرد!!!‪...‬‬

‫هيچوقت به خود اين جرات را داده ايد که فکر کنيد خدای تبارک و تعالی تان پول را برای چه چيزی‬
‫ميخواسته؟ خدايی که ادعا ميکند همه چيز را آفريده ببينيد چگونه در قرآن مردم را تشويق به‬
‫پرداخت پول به خودش ميکند آنهم از پولی که مسلمانها از کشتن مخلوقات ديگر همين خداوند بدست‬
‫آورده اند؟‬

‫چند سوال ديگر ‪:‬‬


‫‪ -1‬بچه های کوچک به اين اعتقاد دارند که سيندرل با پرنده ها و موش ها صحبت ميکرده است‪،‬‬
‫فرق شما با اين بچه ها چيست اگر شما قبول داريد چنانچه قرآن گفته است سليمان نيز با مورچه ها‬
‫و هد هد صحبت ميکرده؟‬
‫‪ -2‬فرزندان آدم و حوا با چه کسانی ازدواج کردند؟ اگر ازدواج خواهر و برادر حرام است آيا تمام‬
‫بشريت حرامزاده هستند؟‬
‫‪ -3‬پيامبر اسلم ‪ 23‬سال پيامبر بوده اگر روزی ‪ 17‬رکعت نماز خوانده باشه ‪ 138805‬رکعت نماز‬
‫خونده‪ ،‬چگونه است که مسلمانان چيزی که اينقدر تکرار شده را نتوانسته اند ثبت کنند تا ببينند‬
‫پيامبر دست بسته نماز ميخوانده يا دست باز‪ ،‬بعد از روی احاديثشان آدم ميکشند؟ اين دين مسخره‬
‫نيست؟‬
‫‪ -4‬ابراهيم به بت پرست ها گفته است اگر بت های شما قدرتی دارند‪ ،‬به آنها بگوييد خورشيد را از‬
‫مغرب در آورند و در مشرق غروب دهند‪ ،‬آيا اين روش درست است؟ ما نيز ميتوانيم از مسلمانان‬
‫بخواهيم اگر ال قدرتی دارد همينکار را بکند و چون اين کار انجام نشد به روش ابراهيم نتيجه‬
‫بگيريم‬

‫سلح فاشيسم مذهبی تقدس است‪ .‬در اينجا صحبت از روابط عادی انسانی نيست که انتظار احترام‬
‫داری‪ ،‬بلکه مبارزه ايست که تلش دارد اين فاشيست مذهبی را از تقدس ساقط کند و به باد نقد‬
‫بگيرد‪ .‬مسلمانان زيادی هم انديشان مرا سلخی کرده اند ولی من نيازی به تلفی به شيوه خودشان‬
‫ندارم‪ ،‬چه نيک می دانم که اگر به قداست‪ ،‬ال‪ ،‬پيامبر و باورهای مزخرفشان برينم؛ در آن زمان‬
‫شمشير آخته مسلمانان تنها به کار ازاله موهای زايدشان می آيد‪.‬‬
‫همانگونه که شما مسلمانان ما نامسلمانان را نجس می شماريد ما هم شما را کثافت خطاب می کنيم‪.‬‬
‫اگر توهين بد است بايد عرض کنم مجتهدين شما سالهاست به ما توهين می کنند‪.‬‬
‫‪ ...‬اين ال مکار )ال خير الماکرين( ما رو کالنعام خطاب می کنه‪ .‬ما هم در مقابل بهش ميگيم کيری‪.‬‬
‫اگر دين اجباری نيست پس چرا پاسخ ارتداد مرگه؟‬
‫اگر رسول زنباره اسلم )زنباره توهين نيست‪ ،‬پيامبر اسلم با ‪ 9‬زن عقدی کوله باری از زن داشته(‬
‫پس از فتح مکه احترام بتهای کعبه رو نگه می داشت ما هم احترام ال و دين تخمی رو نگه می‬
‫داشتيم‪.‬‬
‫در تمام اديان نماز وجود داره‪ ،‬تازه چيزهای مسخره تری هم هست که در اسلم نيست‪ .‬مسيحيان‬
‫معتقدند که عيسی فرزند خداست‪ .‬من وقتی با کشيش محلمون صحبت می کردم گفتم‪ :‬از نظر من‬
‫عيسی حاصل يک ارتباط نامشروعه مريم برای اينکه آبروش رو حفظ کنه گفت من با خدا سکس‬
‫‪28‬‬
‫کردم‪.‬‬
‫اينکه بحث به کجا رسيد مهم نيست‪ .‬مهم اينه که اين مرد نه منو تهديد کرد نه کسی رو فرستاد منو‬
‫خفه کنن‪ .‬چنين عقيده ای قابل احترامه تا زمانيکه آسيب به کسی نرسونه‪.‬‬

‫تفاوت خداي ذهن فيلسوفان و انديشمندان‪ ،‬با ال ‪ :‬ال خداي مسلمانان به گفته ي خودش بهترين‬
‫مکاران است‪.‬براي نافرماني بنده هايش را به بوزينه و خوک تبديل ميکند‪.‬کساني که به هر دليل به او‬
‫اعتقاد ندارند را در آتش جهنم ميسوزاند‪،‬قسم ميخورد‪،‬لعن ونفرين ميکند و صدها کاري که به هيچ‬
‫عنوان نميتوان آنها را به خالق جهان نسبت داد‪،‬انجام ميدهد‪.‬براي مقايسه ي ال با خداي دانشمندان‬
‫اين جمله ي اينشتين گويا ي همه چيز است‪..‬من بخداي اسپينوزا اعتقاد دارم خدايي که خود را در‬
‫نظم و هماهنگي موجودات متجلي ميسازد‪،‬نه خدايي که به سرنوشت و اعمال آدميان ميپردازد‪.‬‬
‫ال قوانين و مقرراتي که در ارتباط بازندگي روزمره انسانها آورده است‪ .‬براي مطالعه در اين زمينه‬
‫در بخش قوانين کتاب تولدي ديگر‪،‬نوشته ي شجاالدين شفا مطالبی ارزنده آمده است‪ .‬اما به اجمال‬
‫اين قوانين که از آنها بعنوان قوانين ل يتغيير و ازلي و ابدي ياد ميشود به شرح زير است‪:‬قوانين‬
‫درباره ي زنان‪،‬برده داري‪،‬قوانين جزايي مانند سنگسار و قصاص و بريدن دست دزدان‪،‬نماز‪،‬روزه‬
‫داري‪،‬حج‪،‬قرباني‪،‬ختنه‪،‬تقيه‪،‬صيغه يا متعه و در نهايت افسانه ي سيد اولد پيغمبر‪ .‬نکته ي مهم اين‬
‫است اين قوانين الهي)به جز جند گزينه ی آخر که ساخته ی مذهب شيعه است( همگي اقتباسي از‬
‫قوانين يهودي است که خود ان قوانين نيز از قوانين حمورابي اقتباس شده است‪.‬‬
‫رفتار با دگر انديشان ‪ :‬بشر براي زيستن به انديشه ايي نياز دارد که در آن تمامي انسانها از لحاظ‬
‫حقوقي و ارزشي برابر باشد اين در حالي است که حس برادری در اسلم تنها ميان مسلمانان است‪.‬‬
‫به گونه ايي که کافران و ملحدان در اسلم همچون بول ‪ ،‬سگ و خوک نجس ميشوند و ريختن‬
‫خونشان حلل ميشود و از اهل کتاب نيز بايد اجتناب کرد و جزيه ستاند‪.‬‬

‫دوستانی كه به خدای اديان اعتقاد داريد ‪:‬‬

‫حتما تا به حال از خود پرسيده ايد كه نقش خداوند در جهان چيست‪...‬جواب چيزی نبوده به جز‬
‫حرفهای آخوندی‪ .‬آنها ميگويند كه‪ :‬خداوند در اين دنيا كاری با بندگانش ندارد ولی در آن دنيا به‬
‫ازای كار نيك به آنها بهشت و در ازای گناهان جهنم عايدشان ميشود‪.‬پس نقش خدا در اين دنيا‬
‫چيست؟ چرا بايد اول انسان بميرد بعد روی عدالت را ببيند؟ چرا خداوند در اين دنيا قدرتی ندارد؟ چه‬
‫كسی آن دنيا را ديده است ؟‬

‫يک نفر تنها يک دليل بياورد که ال وجود دارد و آفريننده جهان است‪ .‬من حرفم اينست که بله‪ ،‬جهان‬
‫پديد آورنده دارد ولی اين پديد آورنده ال نيست‪ .‬ال يک موجود واهی ساخته و پرداخته ذهن محمد‬
‫است‪ .‬توحيد قدم اول در اسلم است‪ .‬يک نفر اين قدم اول را برايم اثبات کند‪.‬‬
‫باور به اينکه جهان پديد آورنده دارد توحيد نيست‪ .‬باور به "لاله ال ال" توحيد است‪ .‬يک نفر‬
‫وجود و حقانيت ال را برايم ثابت کند‪ ،‬نه وجود پديد آورنده برای جهان‪.‬‬

‫نيازی به دليل وجود يا عدم وجود خدا ندارم‪ .‬می خواهم بدانم بر چه اساسی باور کنم که ال محمد‬
‫آفريننده ماده هست‪.‬‬
‫من باور نمی کنم که آفريننده جهان به محمد وحی کنه و خزعبلتی رو بگه که توی قران هست‪.‬‬
‫فرض کنيم که آفريننده وجود دارد ‪ .‬فقط يک دليل برای من بياور که آن آفريننده همان ال است که به‬
‫محمد وحی می کرد‪ .‬صحبت شما با هيچ منطقی سازگار نيست‪ .‬درست مثل اين است که بگويی دو‬
‫مقدار غير قابل اندازه گيری با هم برابرند‪ .‬بگذار روشنتر بگويم‪ .‬شما باور داری که جهان آفريننده‬
‫‪29‬‬
‫ای دارد که ما نمی توانيم آنرا درک کنيم‪ .‬محمد هم ادعا دارد آفريننده جهان با او در ارتباط است‪،‬‬
‫نامش ال است و به او وحی می کند و ماهيتش قابل درک نيست‪ .‬من دليلی می خواهم که به من ثابت‬
‫کند آفريننده مورد نظر شما همان ال است که به محمد ولی می کند‪ .‬به صرف اينکه هر دو اين‬
‫مقادير ناشناخته اند نمی توان نتيجه گرفت که اين مقادير با هم برابرند‪.‬‬
‫اگر از اين مرحله گذشتيد باز هم لطف کنيد بفرماييد که اين ال حتی اگر آفريننده جهان هم باشه‬
‫تخصصش آفرينش ماده هست‪ ،‬ديگه به بند تنبان پيامبر اسلم و خون حيض فاطمه زهرا و ختنه گاه‬
‫مسلمانان روزه دار چه کار داره؟‬
‫مگر نه اينکه در هر جامعه ای که فرامين اين ال اجرا شد اون جامعه به لجن کشيده شد؟ چرا فکر‬
‫می کنيد آفريننده جهان لياقت اظهار نظر در باره قوانين شهروندی رو داره؟‬
‫دوست عزيز‪ ،‬من اگر پيانو خوب بزنم دليل نميشه که پزشک خوبی هم باشم‬

‫چرا خدا وقتي يك چيزي را ميخواهد بيان كند يك چيز ديگري مي گويد ؟ وقتي ميگوئيم فلن آيه قران‬
‫خلف انسانيت است ميگويند منظورش چيز ديگريست ‪.‬‬

‫چرا خدا دست آقای خامنه ای را که نماينده امام زمان است شفا نميدهد؟ مگر مسلمانان يک ولی‬
‫مسلمين بيشتر دارند؟ اگر او جانشين امام زمان است چرا امام زمان که به اين همه بيمار شفا ميدهند‬
‫به اين يک بيمار شفا نميدهند؟‬

‫اگر ال ميخواست که علی جانشين محمد بشود‪ ،‬چرا در اين خواست خود شکست خورد؟ آيا ممکن‬
‫است خدا چيزی را بخواهد و به آن نرسد؟‬

‫اگر خدا وجود ميداشت و ميخواست مرتد ها کشته بشوند‪ ،‬خودش ميتوانست اين کار را بکند‪ ،‬چرا‬
‫بايد از مسلمانان بخواهد که آنها را بکشند؟‬

‫آيا فکر نميکنيد شيطان از خدا موفق تر بوده است؟ چگونه است که او در نقشه اش برای منحرف‬
‫کردن انسانها از خدا موفق تر بوده است؟ آيا خدا نبايد برود کلس مديريت چند واحد پاس کند که ياد‬
‫بگيرد چگونه برای هدايت بشر برنامه ريزی کند؟‬

‫گر خدا انسان و زمين را خلق کرده است چرا پس در هيچ يک از کتابهای علمی فيزيک‪ ،‬کيهان‬
‫شناسی‪ ،‬زمين شناس‪ ،‬بيولوژی و غيره از خدا و نحوه خلقت او صحبت نميشود؟ آيا خدا فقط در‬
‫کتاب های دينی وجود دارد؟‬

‫چرا بايد به ال کيری احترام بگذارم که بهترين انسانی که آفريده به گفته خودش محمد رسولش‬
‫است که همه روزه داريم ميبينيم به خاطر مزخرفات تهوع آورش چه فجايعی در دنيا اتفاق می افتده‪،‬‬
‫که من شاشيدم به اين خدای مسخره و بهترين آفريده اش‪ .‬چرا بايد به قرانی احترام بگذارم که هر آيه‬
‫اش ناقض آيه ديگری است و سلح مشتی شارلتان و شياد است که با آن نان مفت از دهان فقرا‬
‫بربايند و تازه کتاب هدايتش بخوانند‪.‬‬

‫آيا بيخدايی ضددين است؟‬

‫اغلب بيخدا ها را منتقد دين می شمارند‪ ،‬به همين خاطر برخی نتيجه می گيرند که بيخدايی به خودی‬
‫خود بايد يک ديدگاه ضددينی باشد – اما اين تصور درستی نيست‪ .‬بيخدايی صرفًا باور نداشتن به‬
‫وجود خداست و ديدگاهی است که می توان آن را درون يا بيرون زمينه ی يک دين اتخاذ کرد‪ .‬به اين‬
‫‪30‬‬
‫ل نسبت به بحث دين‬
‫ترتيب‪ ،‬يک بيخدا می تواند دينداری مؤمن‪ ،‬يا بی دينی سرسخت‪ ،‬يا اينکه اص ً‬
‫ل بی علقه باشد‪ .‬رويکرد بيخدا به دين بستگی به باورها و اصولی دارد که خارج از مفهوم‬‫کام ً‬
‫بيخدايی قرار می گيرند‪.‬‬

‫اگنوستيسيم‬
‫در بيان عادی به کسانی اگنوستيک )يا لادری( می گويند که در مورد وجود خدا شک دارند‪ .‬آنها‬
‫باور ندارند که خدايی وجود دارد‪ ،‬و باور هم ندارند که خدايی وجود ندارد‪.‬‬
‫بيش از يک ميليارد نفر در جهان باور ندارند که خدايی باشد‪ ،‬اما خيلی از آنان هم نمی گويند که‬
‫اطمينان دارند خدايی نيست‪.‬‬
‫اما معنای دقيق اگنوستيک با معنای متعارفی آن يکسان نيست‪.‬‬
‫در معنای اصلی واژه‪ ،‬اگنوستيک يعنی کسی که فکر می کند هرگز نمی تواند چيزی در مورد‬
‫فراسوی جهان مادی بداند‪ ،‬و به همين خاطر می انديشد که نمی توان به اين پرسش پاسخ داد که آيا‬
‫خدايی وجود دارد يا نه‪.‬‬

‫خلصه ای از بيخدايی‬
‫بيخدايی يک باور )اعتقاد( نيست‪.‬‬
‫ن اعتقاد به وجود هر گونه خدا است‪.‬‬
‫بيخدايی‪ ،‬نداشت ِ‬
‫بيخدا ها کسانی هستند که به خدا يا موجودات روحانی باور ندارند‪.‬‬
‫برخی بيخدا ها از اين پيش تر می روند و منکر وجود خدا‪ ،‬يا موجودات روحانی می شوند‪.‬‬

‫بيخدايی در برابر دين‬


‫ل ممکن است که کسی هم ديندار باشد و هم بيخدا‪ .‬در واقع تمام بودائيان‪ ،‬پيروان بسياری اديان‬ ‫کام ً‬
‫ديگر‪ ،‬اينگونه اند‪..‬‬
‫اما بسياری بيخدا ها سکولر هم هستند‪ ،‬و مخالف هرگونه مداخله ی اديان در زندگی هستند‪.‬‬

‫دليل بی باوری‬
‫دليل مردم برای باور نداشتن به خدا بسيار اند‪ .‬از جمله دليل بی باوری می توان به اين موارد‬
‫اشاره کرد‪:‬‬
‫ل بوديسم‪ ،‬را برگزيده اند‪.‬‬‫دينی بدون خدا‪ ،‬مث ً‬ ‫·‬
‫دليل کافی برای پشتيبانی از دين نمی يابند‪.‬‬ ‫·‬
‫فکر می کنند دين مهمل است‪.‬‬ ‫·‬
‫زمانی ايمان داشته اند اما ايمان خود را از دست داده اند‪.‬‬ ‫·‬
‫در فرهنگ های غيردينی زندگی می کنند‪.‬‬ ‫·‬
‫علقه ای به دين ندارند‪.‬‬ ‫·‬
‫فکر می کنند دين ربطی به زندگی شان ندارد‪.‬‬ ‫·‬
‫فکر می کنند دين به مصيبت های زيادی در جهان انجاميده است‪.‬‬ ‫·‬
‫فکر می کنند دنيا چنان جای بدی است که ممکن نيست خدايی آن را آفريده باشد‪.‬‬ ‫·‬
‫شايد توان درکش برای مسلمانان بسيار سخت باشد‪ ،‬اما با کمی تحقيق به جمله ی ارنست همينگوی‬
‫‪ :‬تمام انسانهای متفکر بيخدا هستند‪.‬‬ ‫پی خواهيم برد‬

‫و در پايان به دور از قصد هر گونه توهين می گويم ‪:‬‬


‫ايرانی ! گوسفند مباش !‬

‫‪31‬‬

You might also like