You are on page 1of 2

‫داستانی را که میخواهم برایتان شرح دهم چند سال پیش درکتابچه ای بصورت دستنویس ازمیان کتابهای یک‬

‫دستفروش مقابل دانشگاه پیداکردم حیفم آمد آنرا برای شما عزیزان ننویسم ‪ ,‬البته قسمتهائی از آنرا برای کوتاه‬
‫نمودن سرگذشت حذف وضمنًا بعضی ازاسامی راهم بمنظورجلوگیری ازتشابه اسمی بصورت مستعار بکاربرده‬
‫‪.‬ام‪ ،‬درکتابچه مذکور هیچگونه ذکری از نویسنده یا نقل کننده آن نشده است‬
‫تقریبًا دو سال از ازدواج من و پرستو گذشته بود باید بگم من عاشق پرستو شده بودم و پس از یک دوره تقریبًا‬
‫یکساله با هم ازدواج کردیم ‪ ،‬پرستو خیلی زیبا و تو دل برو‪ ،‬باپوستی سفید‪ ،‬صاف وصیقلی وخیلی خوش هیکل ‪،‬‬
‫کون برجسته‪ ،‬گرد و قلمبه و خیلی خوش فرم که مثل یک تیکه جواهر تراشیده شده میدرخشید ‪ ،‬کوس پف کرده و‬
‫!! کمی گوشتی‪ ،‬سینه های سربال وسفت‬
‫واقعًا برجستگیهای متناسب بدنش کیرهمه را بلند میکنه منم عاشق همین زیبائی شدم و دل به او باختم ‪ ،‬او دوسال‬
‫از من کوچیکتر و حدود ‪ 27‬سال سن داره‪ ،‬توی این دو سال ازدواج خیلی با هم سکس داشتیم و من حسابی از او‬
‫کامیاب شده ام ‪ ،‬چون کون گوشتی و برجسته و کمر نسبتًا باریکی داره بهمین لحاظ وقتی مانتو کمرتنگ میپوشه‬
‫برجستگی و گردی کونش از روی مانتو بخوبی دلبری میکنه و حرکت ژله ای لمبرای کونش‪ ،‬همه چشمها را به‬
‫‪!!.....‬دنبال خودش میکشونه‬
‫این زیبائی وتناسب هیکل‪ ،‬منو عاشق او کرد و چون خود منهم هیکل متناسب و ورزیده ای دارم و از نظر مالی‬
‫‪...‬نیز مرفه بودم خیلی زود توانستم او و خانواده اش را برای این وصلت راضی کنم‬
‫دردوران نامزدی چون نمیخواستم پرده شو بردارم‪ ،‬با رضایت خودش او را از کون میکردم به همین دلیل بعد از‬
‫ازدواج هم چون هر دومون دیگه به این کارعادت کرده بودیم و خیلی خوب همدیگه را ارضاء میکردیم روی‬
‫همین اصل بعد ازشروع زندگی مشترکمون نیز بکارمون ادامه دادیم وخوشبختانه ماهیچه حلقوی کونش همچنان‬
‫تنگی اولیه اش را حفظ کرده بود‪ ،‬برای همین هم گائیدن کون تنگ وسفیدش خیلی برام لذتبخش وهیجان انگیزه‪،‬‬
‫اونم چون عطش اشتیاق ولذت بردن دیوانه وار منوهنگام گائیدنش میبینه همواره و با طیب خاطرابتدا با نمایش‬
‫رقص کون و یا پوشیدن انواع شورتهای سکسی و تکون دادن لنبرای ژله ایش‪ ،‬کار را شروع میکنه و چون تو این‬
‫کار حرفه ای شده خیلی راحت نظر منو به کونش جلب میکنه وموقع دادن هم حسابی حال میده وخودش هم حال‬
‫میکنه طوریکه گاهی وقتها که از محل کار بخونه میام میبینم شلوارک تنگ وچسبونی پوشیده و کون برجسته و‬
‫گوشتیشو با رونهای بهم چسبیده و خوش تراش و مرمرینشو بیرون انداخته و تا اونجا که براش ممکنه کونشو‬
‫قرمیده و میچرخونه و طوری جلوم راه میره‬
‫!!که لنبرای کونش حالت لرزونک پیدا میکنه‬

‫با ادامه این کارهر دومون به اوج لذت و شهوت رسیده بودیم‪ .......‬با تمام وجودم کوس و کون پرستو را لیس ‪.....‬‬
‫میزدم برای یک لحظه زبانم به چوچوله پف کرده اش خورد از خود بیخود شدم‪ ،‬کودکانه اونو مک زدم و بین‬
‫دندونام گرفتم‪ ......‬با نوک زبونم با اون بازی کردم کمی بزرگتر شد ‪ .....‬یک لحظه احساس کردم پرستو داره‬
‫میلرزه فکرکردم سردش شده ولی نه ‪...‬اون به اورگاسم رسیده بود‪ ....‬ریزش آبش تمام صورتم را خیس کرد ‪...‬‬
‫سرمو چنان با فشاربین روناش نگهداشته بود که داشتم خفه میشدم دهانم پرشده بود از آب کوثرش ‪ ...‬چه طعم‬
‫!!وبوئی داشت‪ ....‬وجودم را از آن آب بهشتی سیرآب کردم‬
‫پاشدم شلوارک وشورتمو کشیدم پائین و‪......‬گفتم ‪ :‬عزیزم پاشو رو مبل زانو بزن ‪ ،‬میخوام امشب کوس نازتو از‬
‫عقب جربدم‪ ...‬پاشو‪ ....‬کمی هم کونتو بگیر بال‪ ....‬پرستو پا شد و روی مبل زانو زد و کون سفیدشو طرفم قنبل‬
‫کرد و‪.......‬گفت ‪ :‬اول یک کم پشتموبمال‪ .....‬تفش بزن خشک نباشه؟ ‪!!.....‬کمرکیرموگرفتم وکمی تفش زدم و‬
‫سرشوگذاشتم در سوراخ کونش ‪ ،‬با دو دستم آبگاهشوگرفتم که پرستوشروع کرد به چرخوندن کونش و اونو‬
‫فشارمیداد رو کیرم ‪ ،‬سوراخ کونش بطور شورانگیزی دل میزد و باز و بسته میشد‪ ، !!..‬خوب که با سر کیرم‬
‫سوراخ نرم و مامانی کونش را در مالی کردم‪ .....‬سر کیرموکه حال باد کرده بود گذاشتم درکوس نازش ‪ ،‬کلهک‬
‫کیرم حسابی باد کرده بود ‪ ،‬هنوزکوسش خیس بود ولی کمی تف با کف دستم به سرکیرم مالیدم چون میدونستم‬
‫کوسش خیلی تنگه ‪ ،‬آخه من همه اش اونوازکون میکنم برا همین کوس نازش تقریبًا بکر مونده ‪....!!..‬آروم لی‬
‫کوسشو بازکردم و کله کیرم هل دادم توش ‪ ...‬وای چه کوس تنگ و داغی‪ ..‬کوسی که همیشه گائیدنش برام تازگی‬
‫داره‪...!!.‬نمیدونم چرا اونشب برای گائیدنش بی طاقت شده بودم ‪ ....‬اما دوست نداشتم کیرمو یک ضرب بکنم توش‬
‫برا همین یک فشارکوچیک دادم کمی کیرم رفت تو ولی تنگی کوسش سفت کیرمو گرفته بود و نمیذاشت تکان‬
‫بخوره‪....‬چند لحظه ای کیرموهمان جا نگهداشتم بعد یکبار دیگه اونو فشارداد م‪ ...‬پرستو هم کمکم کرد و کونش‬
‫داد عقب و کیرم تا ته رفت توکوس نازش طوریکه احساس کردم سرکیرم به غضروف ته کوسش خورده‪ ....‬برا‬
‫یک لحظه ماهیچه های درون کوسش حالت انقباض پیدا کردن ولی بلفاصله آروم آروم شل شدن و کیرم بخوبی‬
‫جای خودش را باز کرد ‪ .......‬پرستوناله ای کرد و برای یک لحظه از حرکت ایستاد ‪ ،‬با آه و ناله گفت ‪ :‬وای‬
‫مردم‪ .....‬چرا امشب اینقدر کلفت شده ‪ ......‬وای‪ ....‬امیر طاقت ندارم تا نافم رسیده کمی اونو بکش بیرون ‪ ....‬دارم‬
‫!!‪......‬جرمیخورم‪ .....‬وای خداجون مردم‬
‫جداره داخلی کوسش حسابی به کیرم چسبیده بود‪ .....‬وقتی کیرموکشیدم بیرون لبهای درونی کوسش که صورتی‬
‫رنگ بودهمراه کیرم اومدن بیرون‪ ..‬احساس کردم کیرم کلفت تراز همیشه شده‪ .....‬چرا که فانتزی ذهنم روی منیر‬
‫و شوهرش بود و پرستو را منیر میدیدم !!‪ ....‬در فکر و خیالم این کوس و کون منیربود که میگائیدمش‪ ...‬شروع به‬
‫تلمبه زدن کردم‪ ....‬آه وناله پرستو بلند شده بود‪ .....‬معلوم بود اونم داره حال میکنه‪ .....‬شاید اونم توفانتزی ذهنش‬
‫‪.!...‬فکرمیکرد که شوهر منیر داره اونو میکنه‬
‫وقتی این خیال به ذهنم رسید چنان از فشارشهوت مست شدم که با تمام وجودم پرستو را میکردم‪ ،‬طوریکه آه و ناله‬
‫اش تبدیل به جیغ شده بود ‪ ،‬همزمان با ریتم تلمبه زدنم پرستوهم خودشو عقب جلو میبرد تا کیرم بیشتر بره تو‬
‫کوسش ‪ .....‬حرکات موزون پرستوهمراه با انقباض وانبساط ماهیچه های درون کوسش موجب شد تا ابتدا او با‬
‫لرزشی خفیف ونفس نفس زدن کوتاه به اورگاسم برسه ومن نیز با یک کرختی لذت بخش درحالیکه سرمو‬
‫‪...‬بالگرفته بودم وبا صدای بلند اوف ‪ ،‬اوف میکردم تمام آبم را ریختم تو کوسش‬
‫علیرغم اینکه سست شده بودم ولی همچنان کمر پرستو را سفت گرفته بودم و دوست نداشتم کیرمو بیرون بکشم ‪....‬‬
‫خیلی حال کردم‪ .........‬حیفم آمد این تنوع گائیدن را از دست بدم ‪ ......‬بهمین خاطرکار تلمبه زدن را پس از یک‬
‫ل کوس تنگش خیس و لزج عسلی شده بود و شلپ‪ ...‬شلپ‪ ...‬صدا میکرد‪...‬‬ ‫مکث کوتاه ادامه دادم‪ .....‬حال کام ً‬
‫پرستو بی حال شده بود ولی ازمالیدن کونش به شکم وخایه های من دریغ نمیکرد‪ ......‬همین کار او موجب شد تا‬
‫کیرم شقی خودشو حفظ کنه!! ‪ ......‬پرستو کمی خودشو جابجا کرد و آهسته گفت ‪ :‬همین طور بخوابم‪.‬؟ ‪ ...‬دیگه نا‬
‫!!‪....‬ندارم وایسم‬
‫گفتم ‪ :‬بخواب عزیزم ‪ ...‬ولی آروم که کیرم درنیاد ‪...................!!.‬پرستو درحالیکه میچرخید تا روی مبل دراز‬
‫بکشه ‪ ......‬گفت ‪ :‬عیب نداره عزیزم بزار در بیاد ‪ .....‬دوست دارم امشب ازعقب هم بهت بدم ‪ .....‬آخه وقتی اونو‬
‫میمالی یک حالی بهم دست میده!! ‪ ......‬توش شروع میکنه به خاریدن و دل زدن ‪ ......‬وقتی میکنی اولش کمی درد‬
‫داره!!‪........‬ولی ‪ ...‬دردشم لذت بخشه ‪........!!!.‬پریدم تو حرفش و گفتم‪ :‬عزیزم چرا میگی ازعقب و نمیگی از‬
‫‪!!....‬کون!!‪ ...‬قربونت برم بگو میخوام امشب یک کون بهت بدم‪ ...‬اینجوری من بیشتر خوشم میآد‬
‫اونم که از شهوت حال به حالی شده و کونش برا کیر میخارید‪ .......‬گفت ‪ :‬خوب‪....‬کون‪ ...‬میخوام حال‪ ..‬یک کون‬
‫بهت بدم!!‪......‬خوبه؟ ‪ ....‬خوشت اومد‪ ...‬خوب بکن دیگه‪ ...‬چرامعطلی ‪ ......‬کونم میخاره‪ ........‬درحالیکه خودمو‬
‫رو پرستو جابجا میکردم تا اونو از کون بکنم ‪ ....‬گفتم ‪ :‬عزیزم حال کجای لذت بردن رو دیدی؟ ‪ .....‬بزار یک‬
‫تنوع تو سکسمون پیدا بشه‪ ،‬مخصوصًا اگر منیر و شوهرش بیان تو این کار‪ .....‬وای از حال چه حالی میشم وقتی‬
‫ل شوهرمنیرمیخواد ترا از کون بکنه ‪ ......‬کاش اونم کون کردنو دوست داشته‬ ‫توی ذهنم میبینم یک نفر دیگه مث ً‬
‫باشه که حتمًا دوست داره؟!! ‪ ....‬چون کون منیرهم دست کمی از کون خوشگل تو نداره!!‪ ..‬هرچند هم اگر اهل‬
‫کون کردن نباشه ولی قول بهت میدم با دیدن این کون گرد و قلمبه ای که تو داری اون که نه هرکس دیگه ای هم‬
‫بیندش ازش نمیگذره ‪ ....‬مخصوصًا اگر شلوارک چسبون وتنگ هم پات باشه !! ‪ ......‬وای‪ ..!!...‬دیونه اش‬
‫میکنی‪ ..!!.‬من که خودم کشته مرده اونم ‪ .....‬خودت خوب اینو میدونی ‪ .......‬و‪ ..‬وای از اون وقتی که یک نفر‬
‫‪...‬دیگه کونتو ببینه وبفهمه میخوای کون بهش بدی ‪ ..‬وای ‪ ...‬میدونی کیرش چه شقی پیدا میکنه‬

You might also like