Professional Documents
Culture Documents
فهرست مندرجات
شماره بند
2ـ 1 مقدمه .
5ـ 3 دامنه كاربرد .
13ـ 6 تعاريف .
19ـ 14 تشخيص قسمتهاي قابل گزارش .
23ـ 20 رويههاي حسابداري قسمت .
33ـ 24 افشا .
34 تاريخ اجرا .
35 مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري .
پيوست :نمونه گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف .
استاندارد حسابداري شماره 25
گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
اين استاندارد بايد با توجه به "مقدمهاي بر استانداردهاي حسابداري" مطالعه و بكارگرفته شود.
مقدمه
. 1هدف اين استاندارد ،تجويز مباني گزارشگري اطلعات مالي بر حسب قسمتهاي مختلف يك واحد تجاري است .اين اطلعات
در مورد انواعـ مختلفـ محصولتـ و خدماتـ ارائهـ شدهـ و نيز مناطقـ جغرافياييـ مختلفـ عملياتـ واحد تجاريـ استـ كهـ به
استفادهكنندگان صورتهاي مالي در موارد زير كمك ميكند:
الف .درك بهتر عملكرد گذشته واحد تجاري،
ب .ارزيابي بهتر مخاطرات و بازدههاي واحد تجاري ،و
ج .قضاوتهاي آگاهانهتر در مورد كل واحد تجاري.
. 2برخي واحدهاي تجاري ،محصولت و خدمات متنوعي توليد و ارائه ميكنند يا در مناطق جغرافيايي متفاوتي فعاليت دارند
كهـ از نرخهايـ سودآوري ،فرصتهايـ رشد ،انتظاراتـ آتيـ و مخاطراتـ مختلفيـ برخوردارند .اطلعاتـ در مورد انواعـ مختلف
محصولت و خدمات يك واحد تجاري و عمليات آن در مناطق جغرافيايي متفاوت ،كه اغلب اطلعات قسمت ناميده ميشود،
براي ارزيابي مخاطرات و بازدههاي يك واحد تجاري مفيد است.
دامنه كاربرد
. 3كليه واحدهاي تجاري كه اوراق سهام آنها به عموم عرضه ميشود يا در جريان انتشار
عمومي است بايد الزامات اين استاندارد را رعايت كند .
. 4ساير واحدهاي تجاري چنانچه داوطلبانه در صورتهاي مالي تهيه شده براساس
استانداردهاي حسابداري ،اطلعات بر حسب قسمتهاي مختلف را افشا نمايند ،بايد
الزامات اين استاندارد را به طور كامل رعايت كنند .
. 5هنگام ارائه مجموعه صورتهاي مالي جداگانه واحد تجاري اصلي همراه صورتهاي مالي تلفيقي ،اطلعات مربوط به قسمتها
فقط در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه ميشود.
تعاريف
. 6اصطلحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است :
.قسمت تجاري جزئي قابل تفكيك از واحد تجاري است كه يك محصول يا خدمت يا گروهي
از محصولت يا خدمات مرتبط را ارائه ميكند و داراي مخاطره و بازدهاي متفاوت از ساير
قسمتهاي واحد تجاري است .عوامل زير بايد در تعيين محصولت و خدمات مرتبط در نظر
گرفته شود :
الف .ماهيت محصولت يا خدمات ،
ب .ماهيت فرآيندهاي توليد ،
ج .نوع يا طبقه مشتريان براي محصولت يا خدمات ،
د .روشهاي توزيع محصولت يا ارائه خدمات ،و
ه .ماهيت مقررات مربوط ،براي مثال ،مقررات بانكي و بيمهاي .
.قسمت جغرافيايي جزيي قابل تفكيك از واحد تجاري است كه به ارائه محصولت يا
خدمات در منطقه جغرافيايي مشخصي مشتمل بر يك كشور يا گروهي از كشورها اشتغال
دارد و داراي مخاطره و بازدهاي متفاوت از اجزايي است كه در ساير مناطق جغرافيايي
فعاليت ميكنند .عوامل زير بايد در تشخيص قسمتهاي جغرافيايي در نظر گرفته شود :
الف .تشابه شرايط اقتصادي و سياسي ،
ب .روابط بين عمليات در مناطق جغرافيايي مختلف ،
ج .مجاورت عمليات ،
د .مخاطرات خاص ناشي از عمليات در مناطق مشخص ،
ه .مقررات كنترل ارز ،و
و .مخاطرات نوسانات ارزي .
.قسمت قابل گزارش قسمتي تجاري يا جغرافيايي است كه بر مبناي تعاريف پيشگفته
مشخص ميشود و براساس اين استاندارد ،افشاي اطلعات قسمت در مورد آن ضرورت
دارد .
.درآمد عملياتي قسمت عبارت است از درآمد حاصل از فعاليتهاي اصلي و مستمر كه
مستقيما ً قابل انتساب يا برمبنايي منطقي ،قابل تخصيص به قسمت است اعم از اينكه از
فروش به مشتريان برون سازماني يا معاملت با ساير قسمتهاي همان واحد تجاري
ناشيشده باشد .
.هزينه عملياتي قسمت عبارت است از هزينههاي مرتبط با فعاليتهاي اصلي و مستمر كه
مستقيما ً قابل انتساب يا بر مبنايي منطقي قابل تخصيص به قسمت است اعم از اينكه
مرتبط با فروش به مشتريان برون سازماني يا معاملت با ساير قسمتهاي همان واحد تجاري
باشد .
.نتيجه عمليات قسمت عبارت از درآمد عملياتي قسمت پس از كسر هزينه عملياتي آن
است .
.داراييهاي قسمت عبارت است از داراييهايي كه به طور مستقيم قابل انتساب يا بر مبنايي
منطقي قابل تخصيص به فعاليتهاي عملياتي قسمت باشد .
.بدهيهاي قسمت عبارت است از بدهيهايي كه مستقيما ً قابل انتساب و يا بر مبنايي منطقي
قابل تخصيص به فعاليتهاي عملياتي قسمت باشد .
. 7منشاء اصلي مخاطرات بر چگونگي سازماندهي و اداره واحدهاي تجاري اثر ميگذارد .بنابراين ،ساختار سازماني و سيستم
گزارشگري مالي داخلي واحد تجاري مبنايي براي تشخيص قسمتهاي آن است .مخاطرات و بازدههاي يك واحد تجاري ،هر دو
تحت تأثير محل جغرافيايي عمليات و نيز بازارهاي آن قرار ميگيرد .در نتيجه ،قسمتهاي جغرافيايي ميتواند يكي از دو مورد
زير باشد:
الف .محل استقرار تجهيزات توليد يا ارائه خدمت و ساير داراييهاي واحد تجاري ،يا
ب .محل بازارها و مشتريان آن.
. 8تعيين قسمتهاي تجاري يا جغرافيايي جداگانه نيازمند قضاوت است .مديريت واحد تجاري براي اعمال اين قضاوت ،هدف
گزارشگري اطلعات مالي قسمت را با توجه به اين استاندارد و خصوصيات كيفي اطلعات مالي (طبق مفاهيم نظري گزارشگري
مالي) در نظر ميگيرد .خصوصيات كيفي شامل مربوط بودن ،قابل اتكا بودن و قابل مقايسه بودن اطلعاتي است كه در مورد
گروههايـ مختلفـ محصولتـ و خدماتـ واحد تجاريـ و عملياتـ آنـ در مناطقـ جغرافياييـ خاصـ گزارشـ ميشود .همچنين
خصوصيات كيفي شامل مفيد بودن اطلعات مالي براي ارزيابي مخاطرات و بازده كل واحد تجاري است.
9ـ .نمونههاييـ از داراييهايـ قسمتـ شاملـ داراييهايـ جاريـ مرتبطـ با فعاليتهايـ عملياتيـ قسمت ،داراييهايـ ثابتـ مشهود،
داراييهايـ موضوعـ اجارههايـ سرمايهايـ و داراييهايـ نامشهود است .اگر استهلكـ يكـ داراييـ در هزينهـ عملياتيـ قسمتـ منظور
شود ،دارايي مربوط نيز جزء داراييهاي قسمت قرار ميگيرد .داراييهاي قسمت ،داراييهاي مورد استفاده براي مقاصد عمومي
واحد تجاري يا دفتر مركزي را دربر نميگيرد .داراييهاي قسمت در صورتي شامل داراييهاي مورد استفاده مشترك دو يا چند
قسمت است كه مبنايي منطقي براي تخصيص وجود داشته باشد .داراييهاي قسمت دربرگيرنده سرقفلي است كه مستقيماً قابل
انتساب يا بطور منطقي قابل تخصيص به قسمت است و هزينه عملياتي قسمت شامل استهلك سرقفلي مربوط است.
. 10نمونههايي از بدهيهاي قسمت شامل حسابها و اسناد پرداختني تجاري و ساير حسابها و اسناد پرداختني ،پيشدريافت از
مشتريان و ذخيرههاي تضمين محصول است .بدهيهاي قسمت شامل تسهيلت دريافتي ،بدهيهاي مربوط به داراييهاي موضوع
اجارههايـ سرمايهايـ و ساير بدهيهاييـ نيستـ كهـ برايـ مقاصد تأمينـ ماليـ و نهـ عملياتيـ تحملـ ميشود .اگر هزينهـ سود
تضمينشده در نتيجه عمليات قسمت منعكس شود ،بدهي مربوط جزء بدهيهاي قسمت قرار ميگيرد .بدهيهاي قسمتهايي كه
عمليات آنها عمدتاً ماهيت مالي ندارد ،شامل تسهيلت دريافتي و بدهيهاي مشابه نيست ،زيرا نتيجه عمليات قسمت بيانگر سود
يا زيان عملياتي و نه سود يا زيان پس از هزينههاي مالي است.
. 11اندازهگيري داراييها و بدهيهاي قسمت شامل تعديلت مبالغ دفتري قبلي داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص قسمت يك
واحد تجاري است كه در تركيب واحدهاي تجاري تحصيلشده و حسابداري آن به روش خريد است .همچنين اگر داراييهاي
ثابت مشهود بعد از تحصيل ،با توجه به نحوه عمل مجاز جايگزين ،تجديد ارزيابي شود داراييهاي قسمت براساس مبالغ تجديد
ارزيابي شده اندازهگيري ميشود.
. 12درآمد عملياتي قسمت ،هزينه عملياتي قسمت ،داراييهاي قسمت و بدهيهاي قسمت ،پيش از حذف ماندهها و معاملت
درونـ گروهي ،بهـ عنوانـ جزئيـ از فرايند تلفيق ،تعيينـ ميگردد ،مگر اينكهـ چنينـ ماندهها و معاملتـ درونـ گروهي ،بين
واحدهاي تجاري گروه در درون يك قسمت باشد.
. 13رويههاي حسابداري اصلي قسمت همان رويههايي است كه در تهيه و ارائه صورتهاي مالي واحد تجاري استفاده ميشود.
علوه براين ،رويههاي حسابداري قسمت شامل رويههايي است كه مختص گزارشگري قسمت است .تشخيص قسمتها ،روش
قيمتگذاري انتقالت بين قسمتها و مباني تخصيص درآمدها و هزينههاي عملياتي به قسمتها نمونههايي از اين رويههاي خاص
ميباشد.
ش
تشخيص قسمتهاي قابل گزار
. 14قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي در صورتي بايد به عنوان قسمت قابل گزارش
مشخص شود كه اكثر درآمد عملياتي آن از فروش به مشتريان برون سازماني عايد گردد ،و
الف .درآمد عملياتي حاصل از فروش به مشتريان برون سازماني و معاملت با ساير
قسمتها ،حداقل 10درصد جمع درآمد تمام قسمتها اعم از برون سازماني يا داخلي باشد ،
يا
ب .نتيجه عمليات قسمت اعم از سود يا زيان حداقل 10درصد مجموع سود عملياتي
قسمتهاي سود ده يا مجموع زيان عملياتي قسمتهاي زيان ده ،هر كدام كه قدر مطلق آن
بزرگتر است ،باشد ،يا
ج .داراييهاي آن حداقل 10درصد جمع داراييهاي تمام قسمتها باشد .
. 15اگر جمع درآمد عملياتي از فروش به مشتريان برونسازماني كه قابل انتساب به
قسمتهاي قابل گزارش است كمتر از 75درصد جمع درآمد عملياتي تلفيقي يا درآمد عملياتي
واحد تجاري باشد ،بايد قسمتهاي ديگري به عنوان قسمتهاي قابل گزارش مشخص شود ،
حتي اگر آن قسمتها زير آستانههاي 10درصد بند 14باشد .اين عمل تا آنجا ادامه مييابد
كه مجموع درآمد عملياتي قسمتهاي قابل گزارش حداقل 75درصد جمع درآمد عملياتي
تلفيقي يا درآمد عملياتي واحد تجاري باشد .
. 16قسمت يا قسمتهايي كه زير تمام آستانههاي اهميت طبق بند 14قرار ميگيرد و مشمو
ل
بند 15نميشود بايد به طور جداگانه تحت عنوان ساير (قسمتهاي تخصيص نيافته ) گزارش
گردد .
. 17ـآستانههايـ 10ـدرصد در اينـ استاندارد تنها برايـ مشخص كردن قسمتهايـ تجاري و جغرافياييـ قابل گزارشـ استـ و
رهنمودي براي تعيين اهميت در هيچ يك از ديگر جنبههاي گزارشگري مالي ارائه نميكند.
. 18قسمتي كه در دوره قبل به دليل احراز يكي از آستانههاي 10درصد مربوط به عنوا
ن
قسمت قابل گزارش تعيين شده است ،چنانچه برمبناي قضاوت مديريت واحد تجاري
همچنان داراي اهميت باشد بايد براي دوره جاري نيز به عنوان قسمت قابل گزارش تلقي
شود حتي اگر درآمد عملياتي ،نتيجه عمليات و داراييهاي آن بيش از آستانههاي 10درصد
نباشد .
. 19چنانچه قسمتي به دليل احراز يكي از آستانههاي 10درصد ،در دوره جاري به عنوان
قسمت قابل گزارش تعيين شود ،اطلعات مقايسهاي دوره قبل آن بايد ارائه مجدد شود ،
به استثناي مواردي كه انجام اين كار عملي نباشد .
. 21از آنجا كه هدف اطلعات قسمت ،كمك به استفادهكنندگان براي درك بهتر واحد تجاري و انجام قضاوتهاي آگاهانهتر در
مورد واحد تجاري به عنوان يك مجموعه است ،اين استاندارد در تهيه اطلعات قسمت ،استفاده از رويههاي حسابداري بكار
گرفته شده در واحد تجاري را الزامي ميداند .اين به معناي آن نيست كه رويههاي حسابداري تلفيقي يا رويههاي حسابداري
واحد تجاري براي قسمتهاي قابل گزارش ،همانند آنكه آن قسمتها واحدهاي گزارشگري جداگانهاي هستند ،به كار رود .ارقام
محاسبهشدهـ در نتيجهـ بهـ كارگيريـ يكـ رويهـ حسابداريـ خاصـ در سطحـ واحد تجاري ،در صورتـ وجود مبناييـ منطقي ،به
قسمتها تخصيص مييابد .براي مثال ،استهلك ماشينآلت اغلب در سطح كل واحد تجاري محاسبه ميشود .اما ممكن است
مبلغ كل استهلك برمبناي ساعات كاركرد در هر قسمت تخصيص يابد.
. 22داراييهايي كه به طور مشترك توسط دو يا چند قسمت استفاده ميشود فقط در صورتي
بايد به آن قسمتها تخصيص يابد كه درآمدها و هزينههاي عملياتي مربوط به آن داراييها نيز به
همان قسمتها تخصيص داده شود .
23ـ .روشـ تخصيصـ اقلمـ دارايي ،بدهي ،درآمد عملياتيـ و هزينهـ عملياتيـ بهـ قسمتها بهـ عوامليـ از قبيلـ ماهيتـ اقلم،
فعاليتهاي انجامشده توسط قسمت و استقلل نسبي آن بستگي دارد .مشخص كردن مبنايي واحد براي تخصيص كه توسط
تمامـ واحدهايـ تجاريـ پذيرفتهشود ،امكانپذير يا مناسبـ نيست .همچنينـ مجبور كردنـ واحدهايـ تجاريـ به تخصيصـ اقلم
دارايي ،بدهي ،درآمد عملياتي و هزينه عملياتي مشترك قسمت در صورتي كه مبناي اين تخصيصها اختياري يا درك آن مشكل
باشد ،مناسبـ بهـ نظر نميرسد .بعلوهـ تعاريفـ درآمد عملياتيـ قسمت ،هزينهـ عملياتيـ قسمت ،داراييهايـ قسمتـ و بدهيهاي
قسمت به يكديگر مربوط است و تخصيصها بايد سازگار باشد .بنابراين داراييهايي كه به طور مشترك مورد استفاده قسمتها قرار
ميگيرد فقطـ در صورتيـ بهـ آنها تخصيصـ مييابد كهـ درآمدها و هزينههايـ عملياتيـ مربوطـ بهـ آنـ داراييها نيز بهـ قسمتها
تخصيصـ داده شود.برايـ مثال ،يكـ داراييـ فقطـ در صورتيـ در داراييهايـ قسمتـ منعكسـ ميشود كهـ استهلكـ مربوطـ نيز در
اندازهگيري نتيجه عمليات قسمت ،منظور گردد.
افشا
. 24واحد تجاري بايد موارد زير را براي هر قسمت قابل گزارش تجاري يا جغرافيايي مبتني بر
مكان استقرار داراييها افشا كند:
الف .درآمد عملياتي قسمت ناشي از فروش به مشتريان برون سازماني و معاملت با
ساير قسمتها ،به طور جداگانه ،
ب .نتيجه عمليات قسمت ،
ج .جمع مبلغ دفتري داراييهاي قسمت ،
د .بدهيهاي قسمت ،
ه .جمع اضافات داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود هر قسمت طي دوره ،
و .جمع مبلغ هزينه استهلك داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود هر دوره قسمت
كه در نتيجه عمليات آن قسمت منظور شده است ،و
ز .جمع مبلغ ساير هزينههاي غيرنقدي عمده هر دوره قسمت كه در هزينههاي عملياتي آن
قسمت منظور شده است .
در مورد قسمت جغرافيايي مبتني بر مكان بازارها و مشتريان چنانچه با مكان استقرار
داراييها متفاوت باشد و درآمد عملياتي آن از فروش به مشتريان برون سازماني برابر با
حداقل 10درصد جمع درآمد عملياتي واحد تجاري از فروش به تمام مشتريان برون سازماني
باشد ،واحد تجاري بايد درآمد عملياتي چنين قسمتهايي را به طور جداگانه افشا كند .
. 25واحد تجاري بايد صورت تطبيق اطلعات افشا شده براي قسمتهاي قابل گزارش و
اطلعات تجميعي در صورتهاي مالي تلفيقي يا صورتهاي مالي واحد تجاري را ارائه كند .
براي اين منظور بايد درآمد عملياتي قسمت با درآمد عملياتي واحد تجاري از مشتريان برون
سازماني ( شامل افشاي مبلغ درآمد عملياتي واحد تجاري از مشتريان برون سازماني كه در
درآمد عملياتي هيچيك از قسمتها منظور نشده است ) ،نتيجه عمليات قسمت با سود يا زيان
عملياتي واحد تجاري ،داراييهاي قسمت با داراييهاي واحد تجاري و بدهيهاي قسمت با
بدهيهاي واحد تجاري تطبيق داده شود .
. 26در اندازهگيري و گزارشگري درآمد عملياتي قسمت ناشي از معاملت با ساير قسمتها ،
انتقالت بين قسمتها بايد برمبنايي اندازهگيري شود كه واحد تجاري در عمل براي قيمتگذاري
انتقالت استفاده ميكند .مبناي قيمتگذاري انتقالت بين قسمتها و هر تغيير مربوط بايد در
صورتهاي مالي افشا شود .
. 27تغييرات در رويههاي حسابداري بكار گرفتهشده براي گزارشگري قسمت كه تأثير
عمدهاي بر اطلعات قسمت دارد ،بايد افشا شود .همچنين اطلعات دوره گذشته قسمت
براي مقاصد مقايسهاي بايد ارائه مجدد شود ،مگر آنكه انجام اين كار عملي نباشد .اين
افشا بايد شرحي از ماهيت تغيير ،دليل تغيير ،اينكه اطلعات مقايسهاي ارائه مجدد شده يا
اينكه انجام اين كار غيرعملي است و اثر مالي تغيير را ،در صورتي كه به طور منطقي قابل
تعيين باشد ،دربرگيرد .چنانچه واحد تجاري نحوه تشخيص قسمتهاي خود را تغيير دهد و
اطلعات دوره گذشته قسمت را به دليل عملي نبودن برمبناي جديد ارائه مجدد نكند ،به
منظور مقايسه ،واحد تجاري بايد اطلعات قسمت را در سالي كه نحوه تشخيص قسمتها را
تغيير داده است ،بر مبناي قسمتهاي قديم و جديد گزارش كند .
. 28با تغييرات در رويههاي حسابداري بكار گرفتهشده توسط واحد تجاري براساس استاندارد حسابداري شماره 6با عنوان
گزارش عملكرد مالي رفتار ميشود .براساس الزامات استاندارد يادشده ،تغيير در رويه حسابداري فقط بايد در صورتي انجام
شود كه تغيير به موجب قوانين آمره يا استانداردهاي جديد الزامي شود يا به ارائه مطلوبتر رويدادها يا معاملت در صورتهاي
مالي واحد تجاري منجر شود.
. 29برخي تغييرات در رويههاي حسابداري مانند تغييرات در نحوه تشخيص قسمتها و تغييرات در مباني تخصيص درآمدها و
هزينههايـ عملياتيـ ،ـمشخصاً ـمربوطـ بهـ گزارشگريـ قسمتهاستـ .ـاينـ تغييراتـ ميتواندـ ـتأثيرـ ـعمدهايـ برـ ـاطلعاتـ قسمت
گزارششدهـ داشتهـ باشد،ـ ـاماـ ـمجموعـ اطلعاتـ ماليـ گزارششدهـ برايـ واحدـ ـتجاريـ راـ ـتغييرـ ـنخواهدـ ـداد.ـ ـبرايـ اينكه
استفادهكنندگان تغييرات را درك و روندها را ارزيابي كنند ،اطلعات مقايسهاي قسمت براي انعكاس آثار رويههاي حسابداري
جديد ،در صورت عملي بودن ،ارائه مجدد ميشود.
. 30براساس الزامات بند 26براي مقاصد گزارشگري قسمت ،انتقالت بين قسمتها بايد برمبنايي اندازهگيري شود كه واحد
تجاري در عمل براي قيمتگذاري آن انتقالت استفاده ميكند .چنانچه واحد تجاري روش قيمتگذاري انتقالت بين قسمتهاي
خود را تغيير دهد ،اگرچه اين تغيير به مثابه تغيير در رويه حسابداري نيست و نبايد براساس بند 27اطلعات مقايسهاي دوره
گذشته قسمت ارائه مجدد شود ،با اين حال طبق بند 26افشاي اين تغيير الزامي است.
. 31واحد تجاري بايد انواع محصولت و خدمات منظورشده در هر قسمت تجاري گزارششده
و نيز تركيب هر قسمت جغرافيايي گزارششده را افشا كند .
32ـ .برايـ ارزيابيـ موضوعاتيـ از قبيلـ تغييراتـ در تقاضا ،قيمتـ منابعـ مصرفيـ يا ساير عواملـ توليد و توسعهـ محصولتـ و
فرآيندهايـ جايگزينـ در قسمت تجاري ،لزمـ استـ كهـ فعاليتهايـ قسمت شناختهـ شود .همچنينـ براي ارزيابيـ تأثير تغييرات
محيط اقتصادي و سياسي بر مخاطرات و نرخهاي بازده قسمت جغرافيايي ،شناختن اجزاي آن قسمت جغرافيايي اهميت دارد.
. 33قسمتهايي كه قبلً گزارششده اما در دوره جاري آستانههاي كمي را احراز نكند ،به طور جداگانه گزارش نميشود .براي
مثال ممكن است به دليل كاهش در تقاضا يا تغيير در راهبرد مديريت يا به دليل فروش بخشي از عمليات قسمت يا تركيب آن
با ساير قسمتها ،آن قسمت آستانهها را ديگر احراز نكند .توضيحي در مورد دليل اينكه چرا قسمت گزارششده قبلي ديگر
گزارش نميشود نيز ممكن است در تأييد انتظارات از كاهش بازارها و تغييرات در راهبردهاي واحد تجاري ،مفيد باشد.
تاريخ اجرا
. 34الزامات اين استاندارد در مورد كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1381
و بعد از آن شروع ميشود ،لزمالجراست .
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
35ـ .ـبهـ استثنايـ موارد ـزير،ـ ـباـ ـاجرايـ الزاماتـ اينـ استاندارد،ـ مفاد ـاستاندارد ـبينالملليـ حسابداريـ شمارهـ 14ـبا ـعنوان
گزارشگري قسمتها نيز رعايت ميشود:
الف .طبق استاندارد بينالمللي حسابداري شماره " 14گزارشگري قسمتها" مديريت بايد با توجه به منبع اصلي و ماهيت
مخاطرات و بازدههاي يك واحد تجاري ،قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي را به عنوان مبناي اوليه گزارشگري مشخص كند.
در رابطه با مبناي اوليه اطلعات مفصلتر و براي مبناي ثانويه اطلعات كمتري ارائه ميشود .در استاندارد شماره 25با عنوان
"گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف" براي محدود كردن دامنه قضاوت و جلوگيري از پيچيدگي غيرضروري با توجه به
شرايط موجود ،الزامات گزارشگري بر مبناي اوليه و ثانويه پيشبيني نشده است.
ب .طبق استاندارد بينالمللي حسابداري شماره ،14براي هر قسمت قابل گزارش سهم واحد تجاري از سود يا زيان واحدهاي
تجاري وابسته ،مشاركتهاي خاص يا ساير سرمايهگذاريهايي كه به روش ارزش ويژه منعكس ميشود و عمليات آنها در حوزه يك
قسمت واحد قرار ميگيرد بايد افشا شود .اين الزام در استاندارد حسابداري شماره 25وجود ندارد.
استاندارد حسابداري شماره 25
گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
پيوست
نمونه گزارشگري برحسب قسمتهاي مختلف
اين پيوست تنها جنبه تشريحي دارد و جزئي از استاندارد حسابداري نيست .هدف اين پيوست ،نشان دادن كاربرد الزامات اين
استاندارد براي كمك به روشن شدن مفاهيم آن است.
جدول و يادداشت مربوط كه در اين پيوست ارائه شده است به تشريح افشاي اطلعات قسمت مي پردازد كه براساس اين
استاندارد براي واحدهاي تجاري با محصولت و خدمات متنوع و داراي فعاليت در مناطق مختلف جغرافيايي الزامي است .اين
مثال با اين فرض تنظيم شده است كه عمليات توليد واحد تجاري مورد نظر در ايران صورت مي گيرد اما محصولت خود را به
ساير كشورها صادر ميكند و در آن اطلعات مقايسهاي سال قبل نيز ارائه شده است .ارائه اطلعات برحسب قسمتهاي مختلف
براي هر دورهاي كه مجموعه كامل صورتهاي مالي ارائه ميشود ،ضروري است.
استاندارد حسابداري شماره 25
گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
پيوست
نمونه گزارشگري برحسب قسمتهاي مختلف
يادداشت :××-٢فروش برحسب بازار :جدول زير نشان دهنده فروشهاي تلفيقي شركت نمونه برحسب بازار جغرافيايي است:
ميلياردريال
١٣×١ ١٣×٢
٣٨ ٤٣ ايران
٣١ ٣٠ آسياي ميانه
٢١ ٢٨ افريقا
٩٠ ١٠١
يادداشت :×× - ٣داراييها و بدهيهاي قسمت :داراييهاي هر قسمت شامل تمام داراييهاي عملياتي استفاده شده توسط
قسمت است كه عمدتاَ وجه نقد ،مطالبات ،موجودي مواد و كال و داراييهاي ثابت مشهود (پس از كسر اقلم كاهنده مربوط) را
دربر ميگيرد .با وجود اينكه بيشتر اين داراييها ميتواند مستقيماً به هر يك از قسمتها منتسب شود اما مبلغ دفتري برخي از
داراييهايي كه به طور مشترك توسط دو يا چند قسمت استفاده ميشود برمبنايي منطقي به آن قسمتها تخصيص مييابد.
بدهيهاي قسمت شامل تمام بدهيهاي عملياتي است و به طور عمده دربرگيرنده حسابها و اسناد پرداختني ،پيش دريافتها و ساير
اقلم پرداختني است .بدهيهاي قسمت ،ماليات بردرآمد را دربر نميگيرد.
يادداشت :×× -٤انتقالت بين قسمتها :درآمد عملياتي قسمت ،هزينه هاي عملياتي قسمت و نتيجه عمليات قسمت شامل
انتقالت بين قسمتهاي تجاري است .چنين انتقالتي ،به قيمتهاي بازار رقابتي براي مشتريان برونسازماني منظور ميشود .اين
انتقالت در تلفيق جذب ميشود.