Professional Documents
Culture Documents
]1[1
غلمعلي بازياري سروستانى
:
Kassel
.
.
]2[2
اسناد از يك فرمت به فرمت ديگر يك مبحث مهم در روابط 1ـ مقدمه :نقل و انتقال
.سردفتر اسناد رسمي 36تهران و عضو هيئت تحريريه مجله كانون. ]1[1
Transformation .در اين مقاله به معناي انتقال سند و تغيير شكل آن از فرم كاغذي به ديجيتالي يا ]2[2
حقوقـي و تجاري اسـت .بـا توجـه بـه گسـترش سـريع بازار نرمافزاري چنيـن تغييري در قالب و
فرم اسـناد مهـم اسـت ،زيرا نرمافزارهاي كامپيوتري مرتـب در حال تغييـر بوده و ماندن اسـناد
تحت فرمتهاي قديمي ممكن است قابليت فهم و استفاده آنها را به مخاطره بياندازد .از اين
رو لزوم نقـل و انتقال فرمهاي مختلف اسـناد چالشهاي مختلفـي را در زمينههاي تكنولوژي و
نقـل و انتقال و تغييـر شكـل اسـناد معمول ً در سـه حالت اتفاق ميافتـد :ممكـن اسـت در
نتيجـة تبديـل يـك سـند الكترونيكـي از يـك قالب (مثل ً )wordبـه فرمـت ديگـر (مثل ً )PDFواقـع
شود ــ حالت دي گر ممكن اسـت در نتيجـه تبديـل يك سـند كاغذي بـه سند الكترونيكي رخ دهـد و
ســرانجام ايـن نقــل و انتقال در هنگام چاپ ســند الكترونيكــي و تبديــل آن بــه ســند كاغذي رخ
ميدهد.
در طـي دورة زمانـي قابليـت اسـتفاده و اعتبار يـك سـند كـه در خصـوص بعضـي اسـناد ايـن
دوره بسـيار طولنـي ممكـن اسـت باشـد معمول ً چنديـن مرتبـه تغييـر شكـل سـند اجتنابناپذيـر
اسـت .در ابتدا اسـناد ميبايسـتي به فرمـت و قالبـي تغييـر شكـل يابنـد كه قابليـت بايگانـي شدن
پيدا كننـد .از ايـن رو مثل ً اسـناد كاغذي جهـت آمادهـسازي براي يـك سـيستم بايگانـي الكترونيـك
همين رويه در هنگامي كه سندي از ابتدا در شكل الكترونيكي توليد ميشود نيز مورد نياز
اسـت ،چرا كـه اسـناد الكترونيكـي نيـز جهـت بايگانـي ممكـن اسـت نياز بـه تغييـر قالب و فرمـت
داشتـه باشنـد .ثانيا ً بـه جهـت هماهنگـي بـا سـرعت روزافزون تغييرات در بازار نرمافزاري لزم
است اسنادي كه قبل ً به روشهاي مختلف الكترونيكي توليد و بايگاني شدهاند ،قبل از منسوخ
شدن نرمافزارهاي مربوطـه تحـت قالبهاي جديـد مجددا ً بايگانـي گردنـد .در غيـر ايـن صـورت
و نهايتا ً اينكه به هيچ عنوان نميتوان مطمئن بود كه همه كساني كه به هر منظور قانوني
آنها برخوردار باشند لذا مجددا ً ممكن است چاپ اسناد و انتقال آنها بر روي كاغذ لزم گردد.
عليرغـم ضرورتـها و منافعـي كـه تغييـر شكـل و قالب اسـناد امضاء شده دارنـد ايـن امـر
اغلب خطـر تحريـف را نيـز بـه دنبال دارد بـه علوه در طـي فراينـد تغييـر شكـل اسـناد ،شيوههاي
امنيتـي قدرت اجرايـي خود را از دسـت ميدهنـد .بنابرايـن اسـناد امضاء شده توسـط اشخاصـي
بر روي كاغـذ در هنگام تبديـل بـه اوراق الكترونيكـي ،بار اثباتـي خود را از دسـت ميدهنـد .بـه
همين نحو وقتي سندي كه بـه شكـل ديجيتالي تهيـه و توسط امضاء الكترونيكـي رسميت يافتـه
است ،به فرمت و قالب ديگري تبديل گردد نميتواند مورد بازبيني مجدد قرار گرفته و هويت
و صحت آن در سند جديد قابل كنترل نيست بلكه اين امضاء فقط منضم به سند اوليه است و
بنابرايـن براي يـك سـيستم نقـل و انتقال مناسـب لزم اسـت كـه ايـن سـيستم امكان حفـظ
ارزش اثباتـي نسـخه دوم سـند را بـه نحوي براي مـا فراهـم كنـد كـه بـا ارزش اثباتـي سـند مادر
برابري كند .و مديريت اين فرايند تبديلي در صورتي مطلوب است كه نياز ما را براي حفظ و
2ـ اقدامات تكنيكي و حقوقي لزم جهت نقل و انتقال ايمن و قانوني سند.
بـه منظور ايجاد يـك سـيستم نقـل و انتقال ايمـن و قانونـي اسـناد ،مـا نيازمنـد يـك سـري
اقدامات تكنيكـي و مهـم هسـتيم كـه ايـن امكان را براي مـا مهيـا كنـد كـه در هنگام نقـل و انتقال
اسناد اطلعات اسناد حفظ شده و ارزش اثباتي سند در معرض تزلزل قرار نگيرد.
2ـ 1ـ رهنمودهاي لزم جهت برقراري سيستم نقل و انتقال مناسب اسناد.
اگـر قانون خواهان آن اسـت كـه ارزش اثباتـي اسـناد نقـل و انتقال يافتـه حفـظ شود ،ناچاراً
مـا ميبايسـتي معيارهاي روشنـي داشتـه باشيـم تـا بـا كمـك آنهـا مشخـص نمائيـم كـه آيـا نقـل و
انتقال سـند ايمن بوده اسـت ؟ از ن ظر قانوني بد ين منظور پيشگيريهاي ايمنـي زير بايـد مورد
در خصوص ارزش اثباتي اسناد نقل و انتقال يافته به شكل الكترونيكي در ابتدا بايد توجه
نمود كه پروسه نقل و انتقال به قدري ايمن صورت پذيرد كه اجازة هيچ گونه نابودي اطلعات
3
يا دستكاري در آنها را ندهد .بدين منظور ضروري است از اسكنرها ،پرينترها و تبديلگرهاي
[]3
ديجيتالي قابل اطميناني استفاده شود كه مطابقت اسناد مبدأ و مقصد را تضمين كند.
به علوه شخص مسئول و مجري پروسة نقل و انتقال بايد يك امضاء الكترونيكي معتبر را
بـه سـند نقـل و انتقال يافتـه ضميمـه نمايـد كـه اعتبار و صـحت سـند نتيجـه را تضميـن كنـد و ايـن
امضا ،امكان اسناد عمليات انتقال سند را به مجري مذكور ممكن ميسازد.
نكته مهم ديگر در نقل و انتقال اين اسناد اين است كه اطمينان حاصل گردد كه سيستم
نقـل و انتقال منحصـرا ً توسـط افراد مجاز بـه كار گرفتـه شده اسـت .بنابرايـن مؤسـساتي كـه
متولي اين امر هستند بايد سيستمي را پايهگذاري كنند كه دسترسي افراد غيرمجاز به عمليات
علوه بر رعايـت نكات ايمنـي فوق ،شخـص اسـتفاده كننده از نسـخههاي بعدي اسـناد بايـد
قادر باشد صلحيت افراد دخيل در امر نسخهبرداري و انتقال اسناد را احراز نمايد .اين مسأله
ميتوانـد بـه وسـيله گواهينامهاي انجام شود كـه در آن نقـش و سـمت فرد مجري نقـل و انتقال
مشخـص شده باشـد (ماننـد كارشناس حقوقـي ،وكيـل يـا سـردفتر) و سـرانجام براي تضميـن
قابليت استفادة طولني مدت از اسناد تغيير شكل يافته بايد از فرمت و نرمافزاري استاندارد
ايجاد يك روش خودكار تغيير و تبديل اسناد به چند دليل مطلوب و پسنديده است.
در عمل اشتباهات بسياري ممكن است در نتيجة دخالت عامل انساني رخ دهد كه اين امر
بـه وسـيله ايجاد سـيستمي كامل ً خودكار و مكانيزه مرتفـع ميگردد .بديـن ترتيـب شخصـي كـه
مسئول اين عمليات است صرفا ً كافي است بخشهايي از عمليات را به طور اتفاقي بررسي
نموده و مطابقت اسناد مبدأ و مقصد را در بعضي اسناد كنترل نمايد و نيازي به بازبيني تمامي
[3]3
. Converter.
اسـناد نيسـت .بـه علوه مكانيزه نموده پروسـه نقـل و انتقال براي سـيستم مديريـت اسـناد نيـز
بســيار حياتــي اســت .زيرا اكثــر مؤســسات و شركتهاي خصـوصي و دولتــي نيازمنــد بايگانــي
هزاران برگ اسناد در آرشيو خود ميباشند و انجام و كنترل و بازبيني تك تك اين اسناد توسط
اشخاص عملياتـي بسـيار وقتگيـر و پرهزينـه اسـت و ايـن خود تأييـد ديگري بر ضرورت انتقال
همچنين با توجه به مطالب قبلي كه متذكر شديم در پروسة نقل و انتقال اسناد ،بايد سند
توليد شده از روي نسخة اصلي به وسيلة الحاق يك امضاء الكترونيكي معتبر از طرف شخص
مســئول عمليات مورد تأييــد قرار گيرد ،در يــك ســيستم كامل ً مكانيزه ايــن امضاء بــه صــورت
تــا زمانــي كــه تجهيزات ايجاد امضاء الكترونيكــي تحــت كنترل انحصــاري شخــص صــاحب
صلحيت قرار دارد صدمهاي به ارزش و اعتبار اسناد وارد نميشود و سيستم به طور خودكار
اعتبار و صحت امضاء سند مقصد و نيز مطابقت سند مبدأ و مقصد را كنترل ميكند.
در اين دو مورد فوق فرايند تأييد سـند صرفا ً يك فرايند تكنيكي و فني اسـت و بنابراين به
صـورت مكانيزه و بدون مشكـل انجام ميپذيرد .لكـن موضوع حسـاستر در اينجـا نيسـت كـه
كنترل مطابقــت ســند مادر بــا نســخههاي بعدي آن هــم در فرم و هــم در محتوي قابــل تلفيــق
توسـط يـك سـيستم مكانيزه ميباشـد يـا خيـر و آيـا ايـن مكانيسـم ميتوانـد تـك تـك عبارات و
اصـطلحات سـند را مقايسـه و مطابقـت نمايـد؟ بديهـي اسـت كـه ايـن امـر در يـك پروسـه كاملً
مكانيزه امكانپذيـر نيسـت هرچنـد كنترل دورهاي عمليات و در دورههاي زمانـي منظـم و اعمال
آزمايشهايـي جهـت كنترل صـحت نقـل و انتقال توسـط شخــص مسـئول تـا حدودي ميتوانـد
2ـ 3ـ ساختار تأييد نسخههاي بعدي اسناد و نحوة تأييد آنها
زمانـي كـه سـندي كـه تغييـر شكـل يافتـه (كپيهاي تهيـه شده از سـند اوليـه) در يـك فراينـد
حقوقي مورد استفاده قرار ميگيرد كنترل كيفيت فرايند نقل و انتقال و تأييد اينكه سند مورد
استفاده با سند اوليه يكي است يا خير بسيار مشكل است .چگونه ميتوان احراز كرد كه در
طي عمليات نقل و انتقال سند اصول اولية امانت و سلمت اسناد رعايت شده است يا خير
لذا بـه نظـر ميرسـد يكـي از راههاي رسـيدن بـه ايـن هدف ايـن اسـت كـه عامليـن و كاربران در
پروسة نقل و انتقال اسناد مورد كنترل و تأييد ابتدايي قرار گيرند تا بتوان به نتيجة عمل آنان
لذا بايـد ارگانـي كـه صـلحيت ايـن گونـه بررسـيها را دارد يـك مؤسـسه دولتـي باشـد و يـا
مركزي خصوصي با قدرت و توانايي لزم به منظور صدور گواهي صحت و اعتبار اسناد.
بـا توجـه بـه اينكـه امروزه اسـناد كاغذي بـه وفور اطراف مـا را احاطـه كرده اسـت ،قدرت
اثباتـي تصوير اسـناد چنانچـه توسط يك مقام صـلحيتدار يا سردفتر تأييـد گردد بسيار راهگشـا
خواهد بود.
با توجه به قانون سوم اصلح ساختمان اداري و قضايي آلمان (مصوب 2005ميلدي) دو
نوع تأييـد كپـي اسـناد بـا دو منظور متفاوت قابـل تصـور اسـت :نوع اول تأييـد و تصـديق كپيهاي
متعدد كاغذي كه از روي اصل سند (كه خود نيز كاغذي است) تهيه شده و به منظور ارائه به
اشخاص و ادارات مختلف تكثير شده و اعتبار آن ناشي از صحت و اعتبار سند اوليه است كه
در مقابل نوع ديگر كپي كه از طريق اسكن نمودن سند و تغيير فرمت آن انجام ميشود و
كاربردي كامل ً متفاوت دارد .بايگان ســند وقتــي آن را اســكن كرده و بديــن وســيله يــك ســند
الكترونيكي در محيطي غير كاغذي ايجاد مينمايد اين سند به هر تعداد ميتواند تكثير يافته و
بارها به هر محل ديگري ارسال شود .لكن در اين حالت بايگان مربوطه ناچار است به تدريج
بنابرايـن در مواردي كـه فرمـت سـند تغييـر ميكنـد تأييـد اصـالت كپـي سـند فقـط در صـورت
حفظ نسخه اصل و در شرايط خاص امكانپذير است .قانون سوم تغيير ساختار اداري مذكور
الزامات قانونـي جهـت تأييـد اصـالت اسـناد تغييـر شكـل يافتـه را بيان ميكنـد .ايـن مقررات سـه
نمونــه از تغييــر فرمــت اســناد را تعريــف نموده اســت :تغييــر شكــل ســند از حالت كاغذي بــه
ديجيتالي ،تغيير از يك فرمت الكترونيكي به فرمت ديگر و تغيير شكل سند از الكترونيكي به
كاغذي ،به منظور امكان رسيدگي صحت مطابقت سند مبدأ با سند مقصد ،مقام صلحيتدار
مربو طه در هنگام توليد يك كپي الكترونيكي از روي نسخه اصلي ،نشانه يا امضايي از طرف
خود بـه سـند ضميمـه مينمايـد كـه غيرقابـل تفكيـك از كپـي مربوطـه اسـت و لذا هنگامـي كـه
سندي كه تأييد صلحيت و اعتبار شده است يك نسخه الكترونيكي از سندي ديجيتالي است در
فرمت ديگري ،اين نسخه كپي ميبايد حامل اين امضاي ديجيتالي معتبر باشد .اين نسخة دوم
سـند فقـط در صـورتي ميتوانـد جانشينـي مناسـب و برابر براي سـند مادر باشـد كـه مطابقـت
قطعـي و قانونـي و مشابهـت كامـل نسـخه دوم بـا اصـل سـند تأييـد شده باشـد .چنيـن مطابقـت
قانوني دو سند بدين معناست كه بتوان هويت و اصالت امضاي دستي يا الكترونيكي سند دوم
بنابرايـن ارگان تأييـد كننده سـند بايـد نوعـي گواهــي امضاء بــه سـند دوم الحاق نمايــد كـه
تصـديق كنـد سـند دوم حاوي تمام محتويات سـند اوليـه اسـت و ايـن دو سـند مشابهـت كامـل بـا
يكديگر دارند.
بـه منظور اطمينان قانونـي ،حقوقدان بايـد تشريـح نمايـد كـه چگونـه تماميـت و درسـتي و
اعتبار سـند مادر در هنگام نقـل و انتقال آن بـه شكـل جديـد توسـط مؤسـسات متولي ايـن امـر
احراز ميگردد و چگونه گواهي تأييد امضاء ميتواند ضميمه سند دوم گردد.
ماده 33قانون رويههاي اداري نكات الزامـي را كـه در گواهـي امضاء صـادره بايـد توسـط
مجري امـــر رعايـــت شده و درج گردد بيان ميدارد .مهمتريـــن نكتـــه نام و هويـــت شخـــص
امضاءكنندة ســند و زمان و تاريــخ ســند و نيــز معنــا و مفهوم ســند اوليــه و خلصــة عبارات آن
اسـت .بـه هـر حال تـا زمانـي كـه مفهوم دقيـق ايـن اطلعات روشـن نگردد عملكرد روشـن ايـن
مقررات براي مجريان امر مورد ترديد است .و به منظور حفظ ارزش اثباتي سند اول در سند
دوم لزم است تأييد و تصديقي كه منضم به سند مقصد ميگردد داراي اطلعات دقيقي راجع
بـه هويـت امضاءكننده باشـد و لذا تمام تأييدنامهـها در ايـن خصـوص بايـد مورد كنترل و بازبينـي
قرار گرفته و نتايج اين كنترل بايگاني گردد .همچنين گواهي امضاء سند بايد روشنگر اين امر
باشـد كـه آيـا امضاء سـند (در سـند مادر) در زمان مناسـب و معتـبر صـورت گرفتـه يـا خيـر (از
لحاظ سـلمت عقلي و روانـي و بلوغ امضاءكننده سـند) و صـرف الحاق يـك امضاء بـه سـند دوم
به منظور تأييد مفاد آن نميتواند گوياي چيزي در اين خصوص باشد.
و ســرانجام گواهــي مربوطــه بايــد بــه روشنــي بيان كنــد كــه آيــا كليدهاي رمــز و دادههاي
اطلعاتي كه در زمان ايجاد و امضاء سند مادر به كار رفته است همچنان معتبر است يا خير؟
با توجه به نكات فوت ملحظه ميشود كه بازبيني و كنترل دقيق مسير نقل و انتقال سند
در مباحـث حقوقـي بـه حدي مناقشـه برانگيـز اسـت كـه ميتوان گفـت چارهاي جـز الحاق اصـل
مهر و امضاء سند مادر به سند دوم به جهت معتبر تلقي كردن آن نداريم مگر اينكه انتقال و
تغييـر فرمـت سـند توسـط يـك سـردفتر اسـناد رسـمي يـا كـه مقام مجاز دولتـي صـورت گرفتـه
باشد.
اسـناد الكترونيكـي مسـتقل از اينكـه امضاء آنهـا ديجيتال باشـد يـا خيـر بـه عنوان دليـل در
دادگاهـها ميتوانـد پذيرفتـه شونـد آئيـن دادرسـي مدنـي آلمان موارد مختلفـي را در ادلة اثبات
دعوي احصــا مينمايــد .بــه جــز كســب شهادت شهود ،جلب نظــر كارشناســي و بازجويــي از
طرفيـن دعوي ،مدعـي ميتوانـد هرگونـه سـند يـا مدركـي را كـه مرتبـط بـا موضوع باشـد در
بازجويي ارائه دهد .هرچند اسناد كاغذي و الكترونيكي هر دو وسيلهاي براي اثبات ادعا و ارائه
اطلعات ميباشنـد ،لكـن اسـناد الكترونيكـي «سـند» بـه معناي خاص تلقـي نميگردنـد ،چرا كـه
اول ً ايـن اسـناد بر روي كاغـذ و بـه شكـل نوشتـه نيسـتند و ثانيا ً حتما ً جهـت بررسـي محتواي آنهـا
بايـد متوسـل بـه ابزار و وسـايل تكنيكـي نظيـر كامپيوتـر شـد .لذا در رسـيدگي قضايـي اسـناد
الكترونيكي بيشتر قابل مناقشه و اعتراض هستند و به عنوان يك اصل اوليه ميتوان گفت اين
لذا در اين موارد قاضي ميتواند به نحو كامل ً آزادانه ارزش اثباتي چنين سندي را ارزيابي
كند بدون اينكه قوانين جاريه هيچ قاعدهاي را بر قاضي تحميل كند .بنابراين وقتي اصالت يك
سـند الكترونيكـي مورد مناقشـه باشـد ايـن وظيفـه ارائه دهنده آن سـند اسـت كـه اصـالت آن را
تأييد كند .و در عمل اعتبار و هويت چنين سندي صرفا ً با ارجاع به كارشناس فني متخصص در
اين امر احراز ميگردد .و قاضي به طور كلي مختار است كه چنين سندي را به عنوان يكي از
اصل ارزيابي آزاد دلئل و اختيار قاضي در اين خصوص فقط زماني به كار ميرود كه هيچ
قاعدة الزام آور قانونـي در دسـت قاضـي نباشـد .چنيـن قاعدهاي در خصوص اسـناد الكترونيكـي
امضاء شدهاي كـه بر پايـة يـك تأييـد نامـه از طرف يـك ارگان صـاحب صـلحيت ايجاد شده باشـد
وجود دارد .بديـن معنـا كـه اسـناد الكترونيكـي عادي بيـن اشخاص «اصـيل» فرض ميشونـد مگـر
اينكـه از طريـق دسـتگاههاي الكترونيكـي كشـف رمـز اصـالت امضاي سـند مورد خدشـه قرار
گيرد .و نيز اسناد الكترونيكي رسمي كه توسط يك مقام صلحيتدار يا سردفتر اسناد رسمي
ايجاد شده است اصيل فرض ميشود مگر اينكه خلف آن ثابت گردد.
اثبات عدم اصـالت سـند نيـز فقـط بديـن معناسـت كـه كارشناس فنـي متخصـص بتوانـد ثابـت
كنـد كـه امضاء ذيـل سـند در اثـر الحاق امضاء از سـند ديگري بـه ايـن سـند ايجاد شده يـا شخـص
ديگري آن را امضاء كرده و يا اصول ً سند فاقد امضاء است .و البته اثبات چنين ادعايي در آيين
بنابراين در اسناد الكترونيكي رسمي (نيز مانند اسناد رسمي كاغذي) كه حامل يك امضاء
تأييد شده هستند دارندة سند از قدرت و ارزش اثباتي آن سند برخوردار است به خلف اسناد
الكترونيكـي عادي و قانونگذار بـا قانونـي كردن ايـن قاعده از يـك تمايـز قديمـي و سـنتي بيـن
دليل اين امر نيز اين است كه نسخه اصلي سند رسمي هميشه تحت حفاظت قانون و نزد
يـك مقام رسـمي (ماننـد سـردفتر) باقـي ميمانـد و فقـط نسـخه دوم آن بـه اشخاص ذينفـع
تسـليم ميشود بنابرايـن بررسـي اصـالت سـند رسـمي كـه توسـط اشخاص ارائه ميگردد بـه
راحتـي بـا تطـبيق بـا نسـخه اصـلي سـند قابـل احراز اسـت و وقتـي اصـالت يـك سـند الكترونيكـي
(عادي يا رسمي) قانونا ً مسلم دانسته شود ،قدرت اثباتي آن برابر با قدرت اثباتي سند كاغذي
خواهد بود.
بنابراين اسناد عادي اگر بدين ترتيب مورد تأييد قرار گيرند دليل و مدرك محكمي بر آنچه
در محتواي خود دارند خواهند بود و در مقابل ،اسناد رسمي نه تنها دليل محكمي بر اصالت و
صـحت محتواي خود هسـتند همچنيـن كامل ً لزمالجرا براي مأموريـن دولتـي بـا توجـه بـه محتواي
خود هستند و اين قواعد در آيين دادرسي مدني به عنوان قواعد آمره تلقي ميگردند.
هرچند در فرايند مديريت اسناد جديد تغيير فرمت و ن قل و انتقال اسناد امري گريزناپذير
است ،لكن هنوز بعضي سيستمهاي حقوقي به مرحلة احساس نياز به جابجايي اسناد كپي با
اصـل و تبديـل اسـناد كاغذي بـه الكترونيكـي نرسـيدهاند .در قانون آييـن دادرسـي آلمان يـك سـند
عادي در صـورتي كه به يـك قاضي ارائه شده باشـد ميتوانـد قدرت اثباتي و اصالت خود را بـه
]4[4
وقتـي شخصـي فقـط كپـي سـند را ارائه ميدهـد ،قاضـي فقـط طور كامـل بـه دسـت آورد.
موظـف بـه كنترل صحت و درسـتي ديگر مدارك و اسـناد است بدون اينكه مجبور باشد بـه اين
سـند و محتويات آن توجهـي كنـد .در حالي كـه اسـناد رسـمي كـه در فرم مخصـوص خود تهيـه
به هر حال حتي اگر سيستم تغيير فرمت و انتقال اسناد الكترونيكي در حداكثر ايمني عمل
نماينـد و كنترل انسـاني نيـز كامل ً بر روي صـحت نقـل و انتقال و مطابقـت سـند مقصـد بـا سـند
مبدأ اعمال گردد ،سند دوم صرفا ً به عنوان كپي معتبر سند اول تلقي ميگردد و اين قاعده در
همــه حالت بــه كار ميرود بدون ملحظــه اينكــه چــه نوع ســيستم نقــل و انتقالي اعمال شده
باشد.
بنابراين قانون در عمل مانع از اين امر است كه در مراحل رسيدگي قضايي به يك پرونده
از اسـناد ديجيتالي كپـي اسـتفاده گردد و ايـن قاعده در هـر جـا كـه عمـل نقـل و انتقال و تغييـر
شكـل سـند در يـك سـيستم مكانيزه و بدون كنترل صـحت و اعتبار نسـخه كپـي ســند صـورت
در حالي كه از طرف ديگر قوانين مربوط به ادلة اثبات دعوي مزاياي بسياري براي اسناد
و اين سؤال باقي ميماند كه آيا رفتار متفاوت قانون در قبال اسناد عادي و اسناد رسمي
آيا همچنان بايد عينا ً در مورد اسناد الكترونيكي نيز جاري گردد؟
بـا توجـه بـه رعايـت سـطح بالي امنيـت كـه در اسـناد الكترونيكـي و توليـد امضاء ديجيتال
برقرار است درستي و صحت و اعتبار نقل و انتقال اسناد ديجيتالي از سند مبدأ به سند مقصد
بـا قابليـت اطمينان بيشتري نسـبت بـه اسـناد كاغذي كـه توسـط دسـت امضاء ميشود صـورت
ميپذيرد .بـه علوه وقتـي كـه يـك مؤسـسه عمومـي موثـق يـا مقام مجاز اداري و قضايـي يـا يـك
سـردفتر ايـن تطابــق و صــحت و اعتبار را رســيدگي و مميزي نموده و صـحت و اعتبار كپــي و
مطابقت با اصل سند مادر تأييد شده باشد ،ما ناچاريم قدرت اثباتي و توانايي ذاتي سند مبدأ
و ســند مادر را بــه ســند دوم (كپــي ســند اول) اعطاء كنيــم و اگـر ايـن الزام را قبول كنيــم در
خصـوص اسـناد ديجيتالي نميتوانيـم بيـن اينكـه كپـي مورد بررسـي از روي يـك سـند عادي تهيـه
افراد درگير در روابط حقوقي و تجاري ممكن است تمايلي نداشته باشند كه از اسناد كپي
ديجيتالي استفاده نموده و رويه خود را از استفاده از اسناد كاغذي و قابل بايگاني به سيستم
اسناد الكترونيكي تغيير دهند مگر اينكه ارزش اثباتي و اعتبار اسنادالكترونيكي به شكلي كاملً
در عمـل و بـه طور جاري حتـي اگـر رهنمودهاي راجـع بـه نقـل و انتقال ايمـن و قانونـي سـند
رعايـت گردد قاضـي كامل ً آزاد اسـت كـه در سـلسله مراتـب ادلة اثبات دعوي ،كپـي ديجيتالي
سند را در چه جايگاني قرار دهد ،مگر اينكه قواعدي كامل ً گويا و روشن در خصوص ارزش و
از ايــن رو ،وضــع قوانيــن جديــد بايــد بــه ســمت رعايــت و ملحظــه و رســميت دادن بــه
فنآوريهاي جديد تغيير جهت دهد و قانونگذار قبول كند كه فنآوريهاي جديد در نقل و انتقال
اسناد ميتواند بسيار دقيق عمل نموده و نكات ايمني را در حد بسيار اعل مراعات كند.
هرچند در حال حاضر يك كپي الكترونيكي سند كه طي فرايندي ماشيني و كامپيوتري ايجاد
شده را بـه سـختي ميتوان همتراز يـك سـند كپـي تأييـد شده توسـط يـك سـردفتر يـا مقام مجاز
دولتي قرار داد .لكن به نظر ميرسد لزم است ملحظات قانوني در خصوص ارزش و اعتبار
اين گونه اسـناد بـا دقت بيشتري صورت پذيرد و مقام و جايگاه واقعي كپـي الكترونيكي اسـناد
روشـن گردد .اگـر سـندي كـه بـه ترتيـب فوق ايجاد شده و صـحت و اعتبار آن توسـط يـك مقام
مجاز امضاء شده باشـد و ايـن تأييـد ملحـق بـه سـند گرديده باشـد ،در ايـن حالت قرينهاي قابـل
اسـتناد و قابـل حمايـت در خصـوص تأييـد قانونـي مفاد آن در دسـت داريـم و قاضـي مربوطـه
ميتوانـد فرض نمايـد كـه نقـل و انتقال و تهيـه نسـخه كپـي سـند الكترونيكـي بـه درسـتي انجام
گرفته است و سند كپي كه توسط ذينفع ارائه گرديده مطابق اصل بوده و چيزي از محتوي و
مندرجات سند اصلي در نقل و انتقال سند از بين نرفته و نابود نشده است.
فرض قانونـي بودن اسـناد كپـي نبايـد فقـط و منحصـرا ً در خصـوص اسـناد كپـي تأييـد شده
توسـط مقام مجاز دولتـي يـا سـردفتر اسـناد رسـمي بـه كار رود بلكـه تمامـي كپيهايـي كـه بـه
درستي تهيه و تأييد شده بايد مشمول اين قانون گردد و چنين اسنادي نيز (مانند سند رسمي)
نتيجه:
هرچند با توجه به پيشرفتهاي تكنيكي اخير به راحتي ميتوان تصور نمود كه نقل و انتقال
سند و تغيير فرمت آن به نحوي انجام گيرد كه بتوان به نتيجة عمليات و توليد سند كپي ارزش
قانوني داد و آن را در مناسبات و روابط حقوقي ارزشمند تلقي كرد ،لكن تا رسيدن به جايگاه
واقعـي ايـن گونـه اسـناد و قابليـت اجراي بيقيـد و شرط مفاد آن و تضميـن حقوقـي ارزش و
در ايـن سـير اول ً نيازمنـد برقراري سـيستمي ايمـن جهـت ايـن گونـه نقـل و انتقالـها داريـم و
ثانيا ً نيازمنـد ايـن هسـتيم كـه قواعـد جديدي در زمينـه مقررات مرتبـط بـا ادلة اثبات دعوي وضـع
گردد كـه فنآوريهاي جديـد را بـه رسـميت شناختـه و بـه اسـناد توليـد شده توسـط ايـن گونـه
فنآوريـها قدرت اثباتـي و اعتبار لزم را ببخشـد و اگـر چنيـن شود تـا حدود زيادي بـه هدف خود
كه بهاي كامل و قانوني دادن به اسناد الكترونيكي است نائل شدهايم.