Professional Documents
Culture Documents
1
جغرافيائى اين مرز و بوم و وضعيت گذشته آن نشان مىدهد که اجتماعات
مستقر در نواحى مختلف کشور ما نيز در زمانهاى مختلف وارد دوران
آغاز تاريخى و سپس دوران تاريخى شدند .از اين نظر مىتوان کشور ايران
را به دو منطقه تقسيم نمود .يکى فلت و قسمتهاى شمال و ديگر
دشتهاى جنوب و جنوب غربي .منطقه اول طبق مدارک موجود ،در اوايل
هزاره اول پيش از ميلد بهتدريج وارد دوران آغاز تاريخى گرديد .دوران
تاريخى نيز در حدود اواسط نيمه اول هزاره اول در اين منطقه شروع شد.
مدت زمانى را که اجتماعات براى تکوين و شکلپذيرى دوران تاريخى پشت
سرگذاشتند بهنام دوران آغاز تاريخى خوانده مىشود.
در نيمه جنوبى ايران و بهخصوص نواحى جنوبى غربى خيلى قديمىتر از
نيمه شمالى دوران آغاز تاريخ وجود داشته است .با توجه به تاريخ ايلم که
از اوايل هزاره سوم پيش از ميلد شروع مىشود ،بهخوبى معلوم مىگردد
که شکلپذيرى و تکوين دوران تاريخ کشور ايران در حدود اواخر هزاره
چهارم پيش از ميلد بوده است .از اين رو مىتوان اين زمان را دوران آغاز
تاريخ نواحى جنوبى کشور ايران يا منطقه ايلم خواند .دوران آٰاز تاريخى در
کشور ايران در قسمتهاى شمال فلت در اوايل هزاره اول و در
قسمتهاى جنوبى در اواخر هزاره چهارم شروع شده در واقع شروع اين
دوران در دو ناحيه مختلف ايران حدود ۲هزار سال با يکديگر تفاوت دارد.
بهطور کلى مىتوان اظهار کرد که سرزمين ايران با توجه به تاريخ ايلم از
اوايل هزاره سوم پيش از ميلد وارد دوران تاريخ گرديد و از اواخر هزاره
چهارم پيش از ميلد دوران آغاز تاريخى شروع شد .در ايران هزاره چهارم
پيش از ميلد يعنى حدود هزار و پانصد سال پيش خطوط تصويرى بهوجود
آمد و در حفارىهاى باستانشناسى دليل و مدارک کافى در اثبات اين
مدعا کشف گرديد .لوحهاى گلى با خطوط تصويرى اوليه در ليههاى
باستانشناسى متعلق به اواسط هزاره چهارم پيش از ميلد بهدست آمد و
اين دوران را در باستانشناسى دوران آغاز ادبيات و يا آغاز خط و سواد
نامگذارى کردند.
2
دوران آٰغاز تاريخى در دنياى باستان تقريبا ً شامل دورانى است که بشر
دورانهاى جمعآورى غذا ،آغاز کشاورزي ،استقرار در دهکدهها و ابتداى
شهرنشنى را پشت سر گذاشته و وارد دوران آغاز تاريخى و يا دوران آغاز
ادبيات و خطا گرديد.
3
اين غار نزديک دهکده تريجان در حدود دو کيلومترى غرب بهشهر واقع شده
است.
غار کمربند
اين غار در جوار غار علىتپه قرار گرفته که در نزديکى بهشهر مىباشد.
اين غار بهدليل استخراج سنگ از اين ناحيه از بين رفته است.
غار رستم قلعه
اين غار در نزديکى شهرسازى واقع شده است.
غار علىتپه
اين غار در نزديکى بهشهر مازندران و در نزديکى غار کمربند قرار گرفته
است.
غار کلره
اين غار در ناحيه رستم قلعه نزديک شهرسازى واقع شده است.
غار بيستون
اين غار در زير کتيبهٔ بيستون در راه همدان کرمانشاه واقع شده است و
بهنام غار شکارچيان نيز ناميده شده است.
غار تمته
اين غار در شمال شهر اروميه در دره نزلو واقع شده است.
غار خونيک (غار لکىاسپور)
اين غار در حدود بيست کيلومترى جنوب شهر قاين در راه بيرجند به قاين
واقع شده است.
مهارلول ،کرانههاى شرقى درياچه
آثارى از دوران حجر در کرانههاى شرقى درياچه مهارلو در جنوب شرقى
شيراز بهدست آمده است.
غار تنگ پبده
اين غار در تنگهاى در شمالشرقى شهر شوشتر در کوههاى بختيارى واقع
شده است..
منشوآباد
ع شده است.
اين محوطه در جنوب غرب دزفول واقع واق
4
تپه پاپله
اين تپه در جنوب غربى شهر دزفول واقع گرديده است.
تپه پهونده
اين تپه در جنوب غربى دزفول قرار دارد.
سرآبدره
اين دره در شمال غرب خرمآباد واقع شده و در آن آثار دوران حجر
جمعآورى شده است.
تپه بحرين
اين تپه در نزديکى شهر دورود در منطقه لرستان واقع شده است.
تپه زاغه
اين تپه در جنوب شهر خرمآباد واقع شده است.
غارکرفتو
اين غار در مشرق شهر سنقر و در جنوب شرقى شهر شاهيندژ قرار
گرفته است.
غارداور زاغازى
اين غار در نزديک دهکده ميرآباد در حوالى شهرستان رضائيه واقع شده
است.
غارهاى گنجى
اين محل مشرف به شهر خرمآباد قرار گرفته است.
غارهاى کلردشت
در منطقهٔ کلردشت طبق بررسىهاى سال ۱۳۵۵و ۱۳۵۴توسط مؤسسه
باستانشناسى دانشگاه تهران ،تعداد کثيرى غارهاى دوران حجر يافت شده
است.
غار اندرت زو
این غار در نزدیکی دهکده بیانجان در فاصله یکصدو پنجاه کیلومتری شمال
شرقی شهر مشهد واقع شدهاست.
گلر زاغى
5
در محوطه گلر زاغى در نزديکى دهکده قرا در جنوب غربى نيشابور آثار و
بقاياى دوران حجر جمعآورى شدهاست.
6
ادوات کوچک تخممرغى شکل ،قطعات کاسه و دستبند و مهرههاى گردنبند
نيز کشف گرديد .از آثار ديگر اين حفارىها ،مجسمههاى گلى مىباشد.
تپه سرآب
اين تپه کوچک در هفت کيلومترى شمال شرق کرمانشاه واقع شده است.
در تپه سرآب گرچه آثار معمارى بهدست نيامده ولى گودالهائى که محل
استقرار افراد بوده آشکار گرديده و اثراتى از نى و بوريا در آنها مشاهده
گرديده است.
سفال بهدست آمده در تپه سرآب با نقش بچه قورباغه قبل از دگرديسى و
همچنين سفال قرمز رنگ و سفال ساده با اثرات داغدار شدن است .در
اين حفارىها مجسمههاى گلى زيادى بهدست آمد و يکى از اين مجسمهها
بهنام ونوس سرآب ،از شاهکارهاى اين هنر محسوب مىشود.
ابزار و ادوات سنگى نيز از همان تيغهها و متهها و خراشدهندههائى است
که در اجتماعات آغاز کشاورزى مانند آسياب و زاغه بهدست آمده است.
پروفسور بريدوود اظهار مىدارد که اجتماع سرآب ممکن است در فاصله
زمانى ۸۰۰۰تا ۹۰۰۰سال پيش ،يعنى هزاره هفتم پيش از ميلد در اين
محل مستقر بوده باشند.
تپه زاغه
اين تپه در ناحيه بوئينزهرا در دشت قزوين واقع شده است .تپهزاغه هشت
کيلومترى شمال شرقى دهکده سگزآباد قرار دارد .بررسىهاى انجام شده
در اطراف تپه زاغه نشان مىدهد که در منطقهاى به شعاع ۱۵کيلومتر از
اين تپه ،حدود بيست تپه که معرف استقرارهاى همزمان اين دوره هستند
وجود دارد و احتمال ً تعداد بيشترى از اين استقرارها وجود داشته که امروز
در زير ليه شن و ماسه سيلبى بهکلى مدفون گرديده و امکان شناخت و
آگاهى از آنها در وضعيت فعلى وجود ندارد .در تپه زاغه ،آثار محلى از اواخر
هزاره هشتم تا اواسط هزاره پنجم پيش از ميلد بهدست آمده است .يکى
از ساختمانهاى مهم در اين ناحيه که در ليه چهارم از سطح تپه واقع شده
است ،ساختمان منقوش زاغه مىباشد .اين بنا از نمونههاى نادرى است که
در منطقه فلت تاکنون بهدست آمده است .اين ساختمان غير هندسي،
7
ابعاد کامل ً مشخص و يکنواختى ندارد .داخل اين ساختمان به وضع خاصى
تزئين شده بود و نشانگر ايناست که ساکنين دهکده زاغه اهميت خاصى
براى اين ساختمان قائل بودند .آنچه مسلم است اين ساختمان ياجنبهٔ
عامالمنفعه داشته و يا مرکز مذهبى اين اجتماع بوده و يا معبد يا مکان
مقدسى بوده است .نقاشى و تزئينات با دو رنگ سياه و سفيد روى زمينه
قرمز گلاحزا اجرا شده بوده است .علوه بر نقاشي ،از سر بز کوهى نيز
بر روى ديوار استفاده شده که بهنظر مىرسد جنبه تزئينى آن بهتنهائى
مدٌنظر نبود ،و احتمال ً با عقايد خاص مذهبى اين اقوام رابطه داشته است.
تپه سنگ چخماق
اين تپه در منطقه بسطام شاهرود در سر راه شاهرود به گرگان واقع شده
است .اين مجموعه از چند تپه تشکيل شده است .در حفارى تپه شرقى
سنگ چخماق آثار ديوارهائى که از چينه ساخته شده بود بهدست آمد .در
طبقه سوم تپه ،اجاقها ،تنورها و کورههاى کوچک و بزرگ کشف گرديد.
سفال تپه شرقى قرمز رنگ بوده که با نقوش هندسى ساده تزئين شده
است .اشکال ظروف شامل کاسه ،بشقاب ،و کاسههاى گود و ديگ است.
مجسمههاى سنگى و گلي ،ادوات و ابزارى مانند سوزن ،درفش ،کفگير و
آويزهائى از جنس شاخ و استخوان ساخته شده و ادوات سنگى شامل
خراشدهنده ،تيغه داس ،ادوات ريز و تبرها و تيشههاى صيقل داده شده
نيز مشاهده گرديده است .قدمت اين آثار را در حدود اواخر هزاره ششم
پيش از ميلد تخمين زدهاند .تپه غربى احتمال ً قديمىتر از تپه شرقى و
مربوط به دوران سفال در دوران نو سنگى است.
تپههاى دشت قزوين
اين دشت توسط مؤسسه باستانشناسى دانشگاه تهران بررسى گرديده
است.
گنج دٌره
آثار و بقاياى باستانى گنج دره در دره گاماساب در جنوب غربى کنگاور
واقع شده است.
8
آثار و بقاياى تمدن سيلک
تپه سيلک در جنوب غربى شهر کاشان در سر راه کاشان به باغ فين واقع
شده است .فاصلهٔ اين تپه تا شهر کاشان قديم حدود سه کيلومتر است.
ولى امروز در اثر وسعت شهر در حاشيهٔ شهر قرار دارد .آثار باستانى
سيلک شامل دو تپه است که بهنام تپههاى شمالى و جنوبى ناميده شدهاند،
که فاصلهٔ آنها از يکديگر در حدود ششصد متر است .تپهٔ شمالى کوچکتر
است ولى آثار قديمىترى را در بر دارد .ابعاد اين تپه در حدود ۱۱۰ضربدر
۳۲۰متر بوده و ارتفاع آن در حدود شش متر است .بقاياى باستانى تپه
شمالى از دو طبقه اصلى که هر يک معرف يک دوره تمدنى است؛ تشکيل
يافته که بهنام سيلک Iو سيلک IIمشهور هستند .تپه جنوبى از نظر حجم
بزرگتر و ابعاد آن ۱۹۰ضربدر ۲۶۰متر بوده و ارتفاع آن در حدود ۲۵متر
است .اين تپه از دو طبقه اصلى که هر يک معرف يک دوره تمدنى هستند،
بهنامهاى سيلک IIIو سيلک IVتشکيل شده است .علوه بر اين چهار طبقه
قبرستان الف و قبرستان ب که هر يک مربوط به يک دوره تمدنى است
وجود دارد .قبرستان الف بر روى تپه در مرتفعترين قسمتها تشکيل طبقه
سيلک Vرا مىدهد و قبرستان ب که اطراف تپه سيلک را در دشت فرا
گرفته است بهنام طبقه سيلک IVناميده مىشود .قديمىترين ليه اين
تمدن که سيلک اول است بهنام تمدن سيلک خوانده مىشود.
تلباکونب
اين تپه در دو کيلومترى جنوب غربى تخت جمشيد در مرودشت واقع شده
است.
تلجرىب
اين تپه در منطقه تخت جمشيد و پاسارگاد واقع شده است.
تپهزاغه
اين تپه در منطقه بوئينزهرا در دشت قزوين در ۸کيلومترى شمال شرقى
سگزآباد واقع شده است.
تپهحاجىفيروز
اين تپه در جنوب درياچه رضائيه در دشت سلدوز واقع شده است.
9
گودينتپه
اين تپه در حدود شش کيلومترى مغرب کنگاور واقع شده است.
تپهگوران
اين تپه در دره رودخانه هليلن واقع شده است.
تپهسرآب
اين تپه در هفت کيلومترى شمال شرقى شهر کرمانشاه واقع شده است.
غارکمربند
اين غار در جوار غار علىتپه در نزديکى بهشهر قرار گرفته است.
غارهوتو
اين غار در نزديک دهکده تريجان در حدود دو کيلومترى مغرب بهشهر واقع
شده است.
تپهچغاميش
اين تپه در حدود سىکيلومترى جنوب شرقى شهر دزفول واقع شده است.
تپه جعفرآباد
اين تپه در شورش و در هفت کيلومترى شمال تپه شوش واقع شده است.
تپه چشمه على عميق
اين تپه در جنوب شرقى تهران در نزديکى شهر روى واقع شده است.
يانيکتپه
اين تپه در حدود سىکيلومترى غربى شهر تبريز در فاصله سه کيلومترى
شهر کوچک خسروشاه واقع شده است .طبقهٔ نئوليتيک آن همزمان با
سيلک است.
10
در اين دوران تازگى دارد .اصلحاتى در ساختمان تبرها و بيلهاى سنگى
ديده مىشود و سطح آنها را نيز کامل ً صيقل دادهاند .مهرههاى سنگى نيز
در اين دوران ساخته شدند .سفال اين دوره ادامه سفال قرمز رنگ دوران
سيلک است؛ اما اصلحاتى در آن ديده مىشود .نقوش روى سفال نيز
تغيير کردند و نقوش جديدى به آن اضافه شده و در طرح ريزى نقوش نيز
نظم و ترتيب بيشترى رعايت شده است .در نقش تزئينى ظروف از
تصاوير پرندگان و حيوانات بيشتر استفاده شده است .در مجموع مىتوان
گفت که تمدن چشمهعلى هم در تکنيک ساختن آلت و ادوات زندگى و هم
از لحاظ زيبائى هنر بر تمدن سيلک برترى داشته است.
تپه آنو (گورکان شمالی)
اين تپه در نزديک شهر عشقآباد در نزديک مرز ايران و روسيه در ترکستان
روسيه واقع شده است.
تلمشوکى
اين تپه در منطقه پاسارگاد تخت جمشيد واقع شده است.
تپهگيان
اين تپه فاصلهٔ ده کيلومترى جنوب غربى شهر نهاوند در دره خاوه قرار
گرفته است.
تپه طرحان(تيخان)
اين تپه در دره سيمره در منطقه لرستان واقع شده است.
گوى تپه
اين تپه در آذربايجان غربى واقع شده است.
چشمهعلى
اين تپه در جنوب شرقى تهران در نزديک شهر رى واقع شده است.
ساوه
در نزديک شهر ساوه تپههائى همزمان با تمدن چشمهعلى وجود دارد.
قلعه دختر
اين تپه در يک کيلومتر و نيم مغرب شهر قم در راه اراک قرار گرفته است.
تپه سيلک
11
اين تپه در نزديکى شهر کاشان قرار گرفته است.
تپه سيابيد
اين تپه در ده کيلومترى شمال شرقى کرمانشاه واقع شده است.
تپه موريان
اين تپه در ده کيلومترى شمال شرقى شهر کرمانشاه واقع شده است.
تپه زاغه
اين تپه در ۸کيلومترى شمال دهکده سگزآباد در منطقه بوئينزهرا در
دشت قزوين واقع شده است.
تپه گودين
اين تپه در فاصلهٔ شش کيلومترى مغرب شهر کنگاور واقع شده است.
تپه چغاميش
اين تپه در حدود سى کيلومترى در جنوب شرقى شهر دزفول واقع شده
است.
تپه جعفرآباد
اين تپه در هفت کيلومترى شمال تپه شوش واقع شده است.
غار هوتو
اين غار در نزديک دهکده تريجان در حدود ۲کيلومترى مغرب بهشهر واقع
شده است.
يانيک تپه
اين تپه در حدود سى کيلومترى جنوب غربى شهر تبريز در فاصلهٔ سه
کيلومترى شهر خسروشاه واقع شده است.
تل باکون
اين تپه در دو کيلومترى جنوب غربى تخت جمشيد در مرودشت فارس واقع
شده است.
12
پس از دوران چشمه على در قسمت شمال شرق ايران دوران حصار که
آثار آن براى اولينبار در تپه حصار دامغان بهدست آمده قرار دارد .اين
دوران بهترين و باشکوهترين دورانهاى ماقبل تاريخ ايران است.
ظهور چرخ سفالگرى در صنعت سفالسازى و قالبگيرى در صنايع فلزى
خود نمونه اين تحول عظيم است .سبک ساخت بعضى اشياء نيز از تمدن
چشمهعلى به تمدن حصار ادامه يافت اما روى هم رفته عوامل و عناصر
جديدى نيز در اين تمدن نمايان شده که قبل ً وجود نداشته است؛ بهخصوص
در صنعت سفال تغييرات کلى در اين دوران مشاهده مىشود .در اواسط
اين دوره صنعت فلزسازى هم از لحاظ کميت و هم از لحاظ کيفيت ترقى
بسيار کرده است .بشر به اين مرحله رسيد که مس را ذوب کرده و براى
ادوات مختلف قالبگيرى کند و اين قسمت از ايران در اين وقت وارد
عصر مس شد و مورد استفادهٔ اين فلز را در اين ناحيه بسيار زياد نموده
قبرهاى مسى تقريبا ً بهکلى جايگزين ادوات سنگى دورانهاى قبلى شد و
چاقوها و قلمهاى مسى بهوفور ساخته شده و انواع مختلف سوزنها و
درفشهاى مسى باعث از بين رفتن سوزنها و درفشهاى استخوانى
گرديد.
ظروف زيباى مرمرين سفيد و مهرههاى سنگى نيز در اين دوران در سيلک
ساخته شدند و اشکال کوچک حيوانات نيز مانند دوران چشمهعلى ساخته
شدند .سفالهاى قرمزرنگ منقوش با رنگ سياه درخشان که در دوران
چشمهعلى بسيار متداول بود ،در اوايل اين دوران نيز مشاهده مىشود،
ولى در اواخر اين دوران يک نوع سفال قرمزرنگ قديم مىشود .اشکال
سفالها نيز ظريفتر و مناسبتر شده و در اواخر دوران حصار ظروف
بسيار زيبائى ساخته شد که در تمدنهاى قبلى ديده نمىشود.
در اين دوران مردم در آرامش زندگى کرده و آثار زيادى از اسلحه ديده
نمىشود .در تمدن حصار طرز بهخاک سپردن مرده بهصورتى بود که پا رو
به مغرب گذارده مىشده است .اشياء گذاشته شده در خاک حاکى از
علقه زياد مردم به تزئينات است .هم زن و هم مرد گردنبند داشته و از
کمربندهائى که توسط مهرهها ساخته شده بود ،استفاده مىکردند .زنها از
13
دستبند و پابند و مردها بيشتر از کمربند استفاده مىکردند .سنجاق نيز از
لوازم آرايش زنها بود .مردان و زنان از لحاظ اشياء گذارده شده در قبر
يکسان بوده و بين زنان و مردان از لحاظ حقوق اجتماعى تفاوتى وجود
نداشته است.
تپه حصار حدود ۳کيلومترى شهر دامغان واقع شده است ولى امروزه
بهدليل گسترش و توسعه شهر دامغان تقريبا ً محوطه آثار باستانى تپه
حصار در حاشيهٔ شهر قرار دارد .شهر دامغان تقريبا ً در ۳۶۰کيلومترى
شرقى تهران درجاده قديم تهران خراسان واقع شده است .اين منطقه از
دورانهاى پيش از تاريخ مورد سکونت بوده و آثار دورانهاى پيش از تاريخ
و اريخى و اسلمى در آن وجود دارد .بههمين علت آثار باستانى و اماکن
قديمى زيادى در اين منطقه مشاهده مىگردد .ايجاد شهر امروزى دامغان
به دوره ساسانى مىرسد .در حفارى تپه حصار آثار باستانى ارزندهاى
متعلق به اولين استقرارهاى دهکدهاى و نيز دورانهاى بعدى آشکار شد.
تپه خرگوش
اين تپه در نزديک شهر گرگان قرار دارد.
آنو ،تپههاى گورکانى شمالى و جنوبى
اين تپه در نزديکى شهر عشقآباد در ترکستان روسيه واقع شده است.
تپه رامرود
اين تپه در ناحيه سيستان در مصب رود بيابان ،بين شيل و شاهمحمدرضا
واقع گرديده است.
شهر سوخته
اين تپه در نزديک شهر زابل واقع شده است.
تپه کلت گرد
اين محل در ناحيه سيستان در مصب رود بيابان ،بين شيل و شاهمحمدرضا
قرار گرفته است.
تپه مشى
اين تپه در سيستان در مصبرود بيالن بين شيل و شاهمحمدرضا واقع شده
است.
14
بمپور
اين آثار در کنار رود بمپور در دره هليلرود واقع شده است.
کوزهگران
اين محل در دره رود سيمره واقع شده است.
چغاسبز
اين تپه در دره سيمره واقع شده است.
چغاپهن
اين تپه در ناحيه کوهدشت لرستان واقع شده است.
ژيرآيران
اين تپه در جلگه اليشتر در منطقه لرستان قرار گرفته است.
تلزهاب
اين تپه در کردستان واقع شده است.
کردحسنعلى
اين تپه در آذربايجان واقع شده است.
تپه گوى
اين تپه در آذربايجان واقع شده است.
تپه سيلک طبقه سوم
اين تپه در نزديک شهر کاشان در راه باغ فين واقع شده است .وسعت
منطقه سيلک IIIبيشتر از طبقات قبلى سيلک است و نشان مىدهد که اين
ٔ
اجتماع از هر لحاظ توسعه و پيشرفت نموده است.
قبرستان(سگزآباد)
اين تپه در هفت کيلومترى شمال دهکده سگزآباد در دشت قزوين واقع
گرديده است.
خورآب
آثار باستانى در نزديک خورآب در سيستان واقع شده است.
دامين
در نزديک بمپور و خورآب واقع شده است.
کتوکان
15
در نزديک بمپور و خورآب واقع شده است.
دهقاضى
اين آثار در نزديک بمپور خورآب قرار گرفته است.
مول
اين آثار در محل مول در نزديک بمپور و خورآب واقع شده است.
پيرکنار
آثار باستانى اين گورستانها و منازل در نزديک پيرکنار حوالى بمپور خورآب
واقع شده است.
شهردراز
آثار قديمى اين شهر حدود بمپور و خورآب واقع گرديده است.
تل ابليس
آثار باستانى اين محل در نزديک بردسير در شمال غربى کرمان واقع شده
است.
ناحيه دشتى
اين ناحيه در لرستان فارس ميان فيروزآباد و جهرم در بلوک خفر و کوار
واقع شده است.
تلجرى
اين تپه در نزديک دهکده ابوالوردى در دشت پازادگان واقع گرديده است.
تلنخودى
اين تپه در نزديک دهکده مبارکآباد در دشت پازارگاد فارس قرار گرفته
است.
تلباکونالف
اين تپه در دو کيلومترى جنوب غربى تخت جمشيد در مرودشت فارس واقع
شده است.
تپهگيان
اين تپه در فاصله ده کيلومترى جنوب غربى شهر نهاوند در دره خاوه واقع
شده است .این تپه حدود ۳۵۰متر طول دارد و ارتفاع قله آن از سطح
زمينهاى اطراف در حدود ۱۹متر مىباشد در ضمن حفارى اين تپه پنج
16
طبقه باستانى آشکار گرديد که شامل سه ليه مهم از آثار معمارى است.
اين پنج طبقه باستانى بر روى هم دورانهائى را که از اواسط هزارهٔ پنجم
پيش از ميلد شروع شده و تا اوايل هزاره اول پيش از ميلد ادامه دارد،
معرفى مىنمايد.
کمترلن
اين محل در بين راه هرسين به خرمآباد واقع شده است.
دماويزه
اين آثار در بين راه هرسين به خرمآباد قرار گرفته است.
ميرولى
آثار تپههاى باستانى در نزديکى ميرولى در بين راه خرمآباد به هرسين قرار
گرفته است.
17
.3شوش يک
.4ناحيه کوهدشت تا تپه گيان در قسمت شمالى لرستان
.5ناحيه بين شوش تا مرکز لرستان
در تمام اين نواحى سفال نخودىرنگ تقريبا ً در يک دوره فراگير شده بود و
در هر يک از اين نواحى تمدنهاى محلى قبلى نيز تا اندازهاى در صنايع نفوذ
داشتند.
در تمدن سافل نخودىرنگ طرز زندگى و آلت و ادوات مورد نياز زندگى
تقريبا ً شبيه تمدن شمال شرق ايران است .در اين زمان هم در نواحى
تمدن سفال نخودىرنگ و هم نواحى تمدن حصار ثروت زيادى وجود داشته
و اشياءِ زيادى بههمراه مردگان در گور گذاشته مىشد.
اقوام تمدن سفال نخودىرنگ اموات خود را در خارج از دهکده بهخاک
مىسپردند؛ در حالىکه در تمدن شمال شرق اموات بيشتر در داخل دهکده
و حتى در خانههاى مسکونى بهخاک سپرده مىشوند.
تپه چغاميش
اين تپه در حدود سى کيلومترى جنوب شرقى دزفول دز منطقه شلگهى
واقع شده است.
تپه جعفرآباد
اين تپه در هفت کيلومترى شمال شهر شوش واقع شده است.
تپه جوى
اين تپه در يازده کيلومترى شمال تپه شوش واقع شده است.
تلسنگ سياه
اين تپه در منطقه سروستان فارس واقع شده است.
تلگود رحيم
اين تپه در منطقه سروستان فارس واقع شده است.
تلدروازه
اين تپه در منطقه سروستان فارس واقع شده است.
تلريگىکمالآباد
اين تپه در منطقه فيروزآباد فارس واقع شده است.
18
تلکنگان
اين تپه در ناحيه فسا در فارس قرار گرفته است.
تل سياه
اين تپه در ناحيه فسا در فارس قرار گرفته است.
تلريکخسو
اين تپه در ناحيه داراب فارس قرار گرفته است.
تلريگمادوان
اين تپه در ناحيه داراب فارس قرار گرفته است.
تلسکومادوان
اين تپه در ناحيه داراب فارس قرار گرفته است.
تلسياهمادوان
اين تپه در ناحيه داراب فارس قرار گرفته است.
شيرتپه
اين تپه در دشت پاسارگاد فارس قرار گرفته است.
تپه دهبيد
اين تپه در ناحيه دشت پاسارگاد واقع شده است.
دو تلن تپه
اين آثار در دشت پاسارگاد قرار گرفته است.
آثار ريشهر
اين آثار در نزديکى بندر بوشهر قرار گرفته است.
تپه تل گرد
اين تپه در جنوب شرقى شهر اردکان واقع شده است.
تل حسنک
اين تپه در نزديکى شهر بهبهان در استان خوزستان واقع شده است.
تل گورپياه
اين تپه در نزديکى شهر بهبهان قرار گرفته است.
تپه مال امير
19
اين تپه ۱۶۰۰مترى در جنوب شرقى دهکده مال امير در منطقه ايذه
بختيارى واقع شده است.
تل باومحمد
اين تپه در ناحيه مال امير بختيارى واقع شده است.
تپه شوش الف (یک)
تپه شوش شامل اثار باستانى عظيمى است و در ليههاى عميق خود
بقاياى اين دوره از تمدن سفال نخودى رنگ را در بردارد.
تپه دويسيه
اين تپه در سه کيلومترى شمال تپه شوش واقع شده است.
تپه بندبال
اين تپه در يازده کيلومترى شمال تپه شوش واقع شده است.
تپه بوهلن
اين تپه در يازده کيلومترى شرق تپه شوش واقع شده است.
تپه حلوى ماش
اين تپه در دشت شوش واقع شده است.
تپه موسيان
اين تپه در منطقه دهلران در حدود ۱۵۰کيلومترى شمال غربى شوش در
نزديک مرز ايران و عراق قرار دارد.
تپه محمدجعفر
اين تپه در مجاورت تپه موسيان واقع شده است.
تپه مرادآباد
اين تپه در نزديکى تپه موسيان قرار گرفته است.
تپه خزينه
اين تپه در نزديکى تپه موسيان واقع شده است.
تپه علىآباد
اين تپه در نزديکى تپه موسيان قرار دارد.
تپه حباببنروان
اين تپه در دشت غلم لرستان واقع شده است.
20
تپه غلم
اين تپه در دشت غلم لرستان قرار گرفته است.
تپه ابوفندوا
اين تپه در ۹کيلومترى جنوب شرقى شوش قرار دارد.
تپه دانشور
اين تپه در فاصله هفت کيلومترى شرق کرمانشاه واقع شده است .قدمت
اين تپه به نيمه دوم هزاره چهارم پيش از ميلد مىرسد.
21
در شوش ب ،قسمت اول سفالى به رنگ قرمز ديده مىشود .گرچه بهنظر
مىرسد که همان نوع سفالى است که در باکون الف قسمت پنجم و طبقه
چهاردهم وارکا در بينالنهرين بهدست آمده است .در اين طبقه
مجسمههاى کوچک زيادى بهدست آمده که از جمله مشخصترين آنها
مجسمه انسانى است سوار بر اسب يا چهارپاى ديگر؛ که اولين نمونه
است که انسان بر روى اسب يا چهارپا قرار گرفته و حيوان بهوسيله دهنه
هدايت مىشود .صورت انسان از جلو نمايش داده شده در حالىکه در
شوش يک ،عموما ً صورت انسان بهطور نيم رخ نمايش داده شده است.
از معمارى دوران اوروک در شوش هيچ اطلعى بهجز خشتهاى بزرگ در
ابعاد مختلف و نيز سيلوهاى روباز جهت انبار کردن برنج و گندم و ساير
نباتات ،اثر ديگر بهدست نيامد.
عموما ً اموات بههمراه ظروف سفالى بهخاک سپرده مىشدند .اجساد در
شوش ب ابتدا بدون تزئينات در قبر گذاشته مىشدند ،ولى اواخر دوره
شوش ب سوم قبرها همراه با آثارى تزئينى مىباشند.
در دوران اوروک در شوش فقط مهرهاى مسطح ديده شده که نقوش روى
آنها با آنچه قبل ً در ايران معمول بود ،تفاوت دارد .در اين دوران فلز کمتر
مشاهده شده و بهجز چند شيء مسي ،آثار فلزى ديگرى در قبور بهدست
نيامده است .ما بههر حال صنعت فلزکارى وجود داشته است.
دوران جمدتنصر از دوران اوروک سرچشمه گرفته و حدفاصلى بين اين
دو دوره وجود ندارد .روى هم رفته ناحيه شوش در اين دوران تا اندازهاى
تحت نفوذ صنايع همسايه غربى خويش قرار گرفته بود .اما اختلف در
جزئيات ثابت مىکند که از لحاظ سياسى استقلل داشته است.
در اين دوران آثار بهدست آمده در تپه سيلک با آنچه در شوش حفارى شده
کامل ً شبيه است و نشان مىدهد ناحيهاى که بعدها بهنام امپراتورى ايلم
ناميده شده ،نفوذ سياسى کاملى در اين زمان بر ساير نواحى ايران داشته
و دامنه اين نفوذ تا تپه سيلک کاشان کشيده شده و در صنايع آن محل کاملً
مؤثر بوده است.
22
ناحيه سيلک ممکن است قبل از زمان ايلمىها بهصورت يک مرکز تجارى
يا مرکز استراحت کاروانهاى تجار درآمده باشد.
فاصله جغرافيائى بين اين دو ناحيه باعث مىشود که بتوان فرض کرد ،در
اين دوران کاروانهاى تجارتى وو مراکز تجارتى تحت نظم و ترتيب کاملى
بهوسيلهٔ قواى اقوام ساکن دشت خوزستان حفاظت مىکردند و تجارت
وضعيت مرتبى داشت.
تمدن دوران آنو دوم که همزمان با تپه حصارب مىباشد بهقدرى تحت نفوذ
تمدن قبلى خويش (آنو اول) قرار گرفته است .فقط مىتواند اظهار کرد
که ابتدا ياين دوران تقريبا ً همزمان با شروع تمدن اوروک در بينالنهرين
بوده و انتهاى آن تقريبا ً مقارن با انتهاى دوران حمدشانصر در بينالنهرين
است .اگر تصور کنيم در دوران حصار دوم اقوام جديدى وارد ناحيه حصار
شدهاند بايد اين نکته را نيز پذيرفت که تمدن قديم و بومى حصار نفوذ
زيادى در اقوام تازه وارد داشته است .در اين دوران تا اندازهاى در منابع
فلزکارى اصلحاتى بهوجود آمده است.
از مطالعه آثار محدود بهدستآمده از اقوام تمدن حصارب ،مىتوان نتيجه
گرفت که اقوام ساکن در اين ناحيه از لحاظ ارتباط با دنياى خارج محدود
بوده و رابطهاى با ناحيه دشت خوزستان که در اين زمان نفوذ سياسى
زيادى بر ساير نواحى ايران داشت برقرار ننمودهاند؛ فقط در دشت گرگان
آثار از اين تمدن مشاهده شده است.
در اواخر دوران جهدتنصر يا آغاز سلسلهها بود که اقوام جديدى وارد
ناحيه شمال شرق ايران شدند .شايد بتوان تصور کرد که پايان دوران نفوذ
اقوام قبل از ايلمىهاى در تپه سيلک ،مقارن با ورود اقوام جديد در ناحيه
حصار باشد که هر دو ناحيه را تحت تصرف درآوردند .البته محل اصلى اين
اقوام مهاجم هنوز معلوم نگرديده است .نکته مهم اين است که تمدن
حصار دو و سه از لحاظ اصول تقريبا ً مشابه هستند .اينکه اين شباهت در
حصار سوم از حصار دوم الهام گرفته و يا هر دو تمدن در اصل يکى
بودهاند ،معلوم نيست .اين دوران غنىترين دورانى است که در ناحيه حصار
وجود داشته است .آثار باقىمانده از معمارى مىرساند که اين زمان
23
قلعههائى ساخته شده که ثروت زيادى خرج آنها گرديده و خرابههاى آنها
باقى مانده است .خانههاى معمولى داراى اجاقى در اتاق اصلى است و
اين وضعيت صفت مشخصه خانههاى دوران حصار دوم است .در اين دوره
وجود مجسمههاى کوچک زن که ارتباط زيادى با جنبهٔ حاصلخيزى دارد،
بهچشم مىخورد .يکى از گنجينههاى اين دوران ديسکها و ستونهاى
ساخته شده از مرمر است .تصور مىرود اين اشياء جنبهٔ مذهبى داشته و
در تشريفات مذهبى روحانى مورد استفاده قرار مىگرفت .مردم اين
دوران علقهٔ زيادى به تزئينات داشتهاند.
يکى از مهمترين موضوعات در اين دوران ارتباط ناحيه حصار با نواحى
اطراف و خارجى خود مىباشد .تجارت با نواحى بينالنهرين ادامه داشته و
بيشتر مبادلت سنگهاى قيمتى بهخصوص فيروزه بوده که از نواحى
خراسان و از راه حصار به بينالنهرين صادر مىشده است.
بهدليل وجود اين ارتباط در جهت شمال ،در طبقه سوم آنو ،اشيائى که
قابل مقايسه با نواحى جنوبى کوههاى البرز در اين دوران است ،ديده
مىشود.
تقريبا ً مقارن دوره آغاز سلسلهها در بينالنهرين بود که تمدن عظيم و
کامل اقوام حصار سوم در ايران پايان يافت .علت پايان يافتن آن هنوز
بهطور کامل روشن نيست.
همزمان با دوران آغاز سلسلهها (در بينالنهرين) ،يک تمدن واحد در
کوههاى غربى ايران منتشر گديد .حد جنوبى آن ناحيه شوش و حد شمالى
ىرسد.
آن به گيلن (طبقه چهارم) م
در نواحى جنوبى ناحيه اشغالى اين تمدن در ايران ،نفوذ دوارن آغاز
سلسلههاى بينالنهرين کامل ً مشاهده مىشود .اين نفوذ در آثار قبرهاى
حفارى شده در تپههاى علىآباد و خزينه در دوران اول و دوم آغاز
سلسلهها مشاهده مىشود.
در شوش نيز آثارى بهدست آمده که رابطه اين ناحيه را با تمدن دوره اول
آغاز سلسلههاى بينالنهرين نشان مىدهد .اين واقعيت از سفالهاى
منقوش و همچنين مهرهاى استوانهاى اين دوران کامل ً نمايان است.
24
همانگونه که گفته شد مقارن با دوران آغاز سلسلههاى بينالنهرين در
بخش غربى ايران ،تمدن واحدى وجود داشته که شوش ناحيهاى از آن
محسوب مىشد و جزئى از تمدن ايرانى اين ناحيه بوده است.
25
تپه سيلک
در حفارى تپه سيلک آثارى مربوط به هزارههاى سوم تا اول پيش از ميلد
در ليههاى سيلک چهارم و پنجم و ششم بهدست آمده است.
سيلک چهارم ،پنجم ،ششم ()IV,V,VI
آثار باستانى بهدست آمده در اين طبقات بيشتر شامل ليههاى قبور
هستند .سيلک IVمتعلق به دوره آغاز ايلمى است و قدمت آن به حدود
سه هزار سال پيش از ميلد مىرسد .طبقه سيلک Vمرکب از قبورى
است که به اواسط هزاره دوم پيش از ميلد تعلق دارد و طبقه سيلک VI
قبورى را که متعلق به اوايل هزاره اول پيش از ميلد است ،معرفى
مىنمايد.
تپه گيان
در حفارى تپه گيان نيز آثارى مربوط به هزارههاى سوم و دوم در ليههاى
سوم تا اول بهدست آمده است .در طبقه سوم تغييرات کلى در شکل
ظروف سفالين مشاهده مىگردد .نوع رايج سفالهاى طبقه دوم پايههاى
دگمهاىشکل مشاهده مىگردد .در طبقه اول سفال خاکسترى رنگ با
نقوش تزئيني ،نوع کنده و فشرده رايج است .در آثار معمارى بهدست آمده
در تپه گيان هم سنگ و هم خشت بهکار رفته است .مجسمههاى گلى
حيوانات و انسان در اين حفارى بهدست آمده و مهرههاى مسطح و
مهرههاى استوانهاى هر دو نوع مشاهده گرديده است .سلحهاى مفرغى و
اشياء تزئينى مفرغى نيز رواج کاملى داشته است.
حصار II
طبقه دوم حصار که از دو ليه فرعى تشکيل شده ،طبقهاى چندان قطور
نبوده و بهنظر مىرسد که مدت استقرار در اين طبقه چندان طولنى نبوده
است .وسعت آثار معمارى دوران حصار IIهمان محوطهاى را که دوران
حصار Iفرا گرفته است ،تقريبا ً مىپوشاند و اتاقها عموما ً چهارگوش
ساخته شده و يک اتاق مرکزى بهعنوان آشپزخانه يا اتاق نشيمن مشاهده
مىشود .اتاقهاى ديگر عموما ً بدون هيچگونه نظم و ترتيبى در اطراف اين
اتاق مرکزى ساخته شدهاند .بيشتر ديوارهها نيز از خشت خام ساخته شده
بودند.
شکل ظروف و همچنين طرز ساخت آنها نيز بهکلى تغيير نمود .سفال
خاکسترى داغدار که سفال خاص اين دوره است .در اين زمان نه فقط در
26
تپه حصار بلکه در تمام نواحى شمال شرقى ايران مشاهده مىشد با اين
نکته بيانگر آن است که در اين دوره تمدن جديدى جايگزين تمدن گذشته
اين منطقه شده است.
در اين طبقه مجسمههاى گلى از حيوانات مختلف و مجسمههاى گلى
انسان آشکار گرديد .بهخصوص مجسمه زنان در نهايت تناسب و زيبائى
ساخته شده است .آثار تزئينى و اشياء زينتى نيز به اندازه کافى بهدست
آمد .اين آثار شامل گردنبندهاى ساخته شده از سنگهاى آهکى رنگارنگ،
بدل چيني ،شبق و ....هستند .مهرههاى ساخته شده از بدل چينى و
همچنين مهرههائى که از اين مواد ساخته شدهاند ،نمايشگر تکنيکى
پيشرفته در اين فن مىباشند .ادوات فلزى مسى نيز بهدست آمده است.
ادوات و ابزارهاى سنگى و استخوانى نيز در اين دوره هنوز رايج بودند.
در اين طبقه ،وضعيت قرار گرفتن جسد در قبر و آثارى که همراه با آنها
دفن مىشده ،نمايشگر اين مطلب است که تغييراتى در رسوم و آداب اين
دوره با دوره قبل بهوجود آمده است.
حصار III
دربارهٔ تاريخ دوران حصار سوم نظريات مختلفى وجود دارد .برخى تاريخ
اين منطقه را همزمان باگيان IVدر ايران و دوران آٰغاز سلسلهها تا دوران
آکاد در بينالنهرين مىدانند و برخى ديگر آنرا قديمىتر از دو هزار سال
پيش از ميلد مىدانند .اين طبقه به سه دورهٔ باستانشناسى حصار III
الف ،حصار IIIب و حصار IIIج تقسيم مىشود.
آثار معمارى اين طبقه بهطور محسوس توسعهيافته و بقاياى ساختمان
بزرگى در اين طبقه مشاهده مىگردد .ساختمان سوخته ،جالبترين
ساختمان در اين طبقه است که در ليهٔ IIIب واقع شده است .اين
ساختمان در اثر آتشسوزى مفهوم شده است و شامل يک حصار دفاعى
بوده و يک دروازه ورودى با برج و باروهاى استحفاظى و دفاعى در آن قرار
دارد .در اين واحد ساختمانى شش اتاق اصلى و چند اتاق فرعى و دروازه
با حياط داخلى مشاهده مىگردد.
27
سفال خاکسترى تيره با نقوش داغدار تزئين شدهٔ سفالهاى مشخص اين
دوره است .آثار و ادوات گلى و مهرهاى سطح از گل ،مس و سنگ،
ظروف سفالى از سنگ و مس به شکل حيوانات در اين دوره ساخته شده
است .در اين طبقه همچنين آثار و ادوات فلزى بهصورت اشياء و اسلحه
مشاهده مىگردد .همينطور ظروف تزئين از سرب و نقره و طل و سنگ
مرمر نيز در ضمن حفارى اين طبقه مشاهده شده است.
روى هم رفته آثار باستانى مدفون شده در تپه حصار چه از نظر کيفيت و
چه از نظر کميت داراى ارزش بسيارى است و بهخوبى وضعيت مطلوب و
مرفه ساکنان اين تپه را در آن زمان روشن مىسازد.
شهر سوخته
شهر سوخته در دلتاى رود هيرمند در استان سيستان و حدود ۴۰کيلومترى
جنوب زابل در کنار راه زاهدان قرار گرفته است .اين تپه حدود ۲۰متر
ارتفاع داشته و داراى شکل هندسى خاصى نيست .در هر دو طبقه ۱و ۲
اين منطقه باستاني ،آثارى از چوب و زغال مشاهده مىشود که احتمال
دارد بقاياى چوب سوخته ساختمانهاى گذشته باشد و احتمال مىرود
بهدليل اين آتشسوزى آثار در معرض آتش پخته شده و محافظت شده
باشند.
در سفال بهدست آمده از شهر سوخته وحدت و يکنواختى خاصى مشاهده
مىشود .سفال شهر سوخته بهصورتهاى سفال منقوش سياه ،سفال
منقوش خاکسترى (با نقوش سياه) و سفال قرمز با نقش سياه ديده شده
است .اين ظروف با اشکال ساده و بدون دسته و لوله ساخته شدهاند .اين
سفالها را مىتوان در سه نوع طبقهبندى کرد؛ يکى ظروف با کف مسطح،
ديگرى خمرهاى بزرگ با بدنه مخروطى و دهانه گشاد و سوم خمرههاى
بيضى شکل.
اشياء ديگرى مانند مجسمههاى گلي ،ظروف سفالي ،اشياء ساخته شده از
سنگهاى نيمه قيمتي ،مهرها ،ادوات سنگى و استخوانى و اشياء فلزى نيز
در ضمن حفارى بهدست آمده است .اشياء مکشوفه در اين حفارى با آثارى
که در مناطق پاکستان و افغانستان حفارى شده رابطه زيادى دارد .اين
28
مطلب نشان مىدهد که در گذشته اين مناطق از نظر هنرى و صنعتى
مبادلت و روابطى داشتهاند .آثار بهدست آمده در اين حفارى قدمت تمدن
شهر سوخته را به هزاره سوم پيش از ميلد مىرساند.
يانيک تپه
يانيک تپه حدود سى کيلومترى جنوب غربى شهر تبريز در منطقه شمال
غرب ايران واقع شده است .ارتفاع بلندترين قسمت آن تقريبا ً ۵۰/۱۶متر
از سطح زمينهاى اطراف است.
در اين تپه سه دوره اصلى آثار باستانى مشاهده مىشود که قديمىترين
آنها به دوره کالکوليتيک هزاره سوم پيش از ميلد و آخرين آنها به هزاره
دوم پيش از ميلد تعلق دارد .در اين تپه همچنين هفت طبقه معمارى
مشخص شد ،که در تمامى اين طبقات به جز طبقه آخر که جديدترين محل
طبقه بهشمار مىرود ،ساختمانها مدور و گرد هستند .ديوار دفاعى دور
محوطه نشان مىدهد که تنها يک دهکده نبوده و حالت دفاعى نيز داشته
است .بهغير از ديوار دفاعى که از سنگ و ملت گل ساخته شده ،بقيه
ديوارها از خشت خام هستند.
بعضى از ساختمانها در دو يا سه دوره يا بيشتر مورد سکونت قرار
گرفتهاند و در آنها تغييرات و تعميراتى که در دورههاى مختلف بهوجود آمده
ديده مىشود .در بيشتر خانهها يک ستون در وسط اتاق براى حفاظت و
نگاهدارى سقف وجود داشته است .بهنظر مىرسد که سقف با مصالح
تقريبا ً سبکى ساخته مىشده است .شکل اين خانهها که بهصورت لنه
زنبور هستند ،احتمال ً از اجتماعات چادرنشين قبلى تقليد و اقتباس شده
است.
سفال اين تپه عموما ً با دست ساخته شده و داراى سطح خاکسترى تيره يا
سياه رنگ است و با نقوش کنده تزئين شده است .نقوش نيز عموما ً از
اشکال هندسى تشکيل شده است .سفال اين تپه با سفال منطقه شرقى
آناتوليا در اوايل دوران مفرغ قابل قياس است.
تپه مارليک
29
تپه مارليک در منطقه رحمتآباد رودبار در استان گيلن واقع شده است.
اين تپه بقاياى يکى از قبرستانهاى سلطنتى گذشتهٔ ايران را که حدوداً
اواخر هزاره دوم تا اوايل هزاره اول پيش از ميلد در اين نواحى حکومت
مىکردد ،دربر دارد.
تپه مارليک شامل يک تپهٔ طبيعى سنگى است که در بالى آن و سطح تپه
در منطقهاى بهطول ۱۳۵متر و ۸۰متر عرض تعداد ۵۳عدد آرامگاه ساخته
شده از سنگ و ملت گل در يک ليهٔ باستانى قرار گرفته بود .اين آرامگاهها
در اندازههاى مختلف و براساس وضع قرار گرفتن صخرههاى سنگى تپه در
لبلى آنها ساخته شده بودند .در درون اين آرامگاهها بنابر عقايد مذهبى آن
زمان در ضمن تشريفات کفن و دفن ،اشياء مختلفى با نظم و ترتيب خاص
بههمراه مردگان دفن شده بود .طل و نقره و مفرغ ،ظروف سفالى
سلحهاى مفرغي ،ظروف بدل چينى و شيشهاى و شاهکارهاى هنرى از
جمله اين اشياء است .از اشياء ارزندهاى که در اين آرامگاهها آشکار شده
تعدادى زيادى جامهاى زرين و سيمين بود که هر يک بهنوبهٔ خود با نقوش
برجسته و زيبائى تزئين شده بود .تزئينات شامل صحنههاى خيالى و
موجودات افسانهاى مانند گاو بالدار ،شيردال ،سيمرغ ،اسفنکس ،اسب
شاخدار و حيوانات و پرندگانى مانند عقاب ،گراز و بز کوهى و ربالنوعهاى
افسانهاى است .جامهاى تزئينى مفرغى که عموما ً صحنههاى شکار و نبرد
بر روى آنها تصوير شده بود ،مجموعهٔ نفيسى از اين اشياء را تشکيل
مىداد .مجسمههاى سفالى انسان و حيوانات بهصورت مجوف ساخته شده
و براى نگاهدارى مايعات بهکار مىرفت .اين مجسمهها بنا بر عقايد مذهبى
احتمال ً همراه مرده در آرامگاه گذاشته مىشد .مجسمههاى مفرغى
کوچکتر ساخته شده و انسان و حيوانات مختلفى مانند گاو ،بزکوهي،
گوزن ،قوچ ،اسب ،پلنگ ،گراز و سگ را نشان مىدهند .بعضى کاملً
بهشکل طبيعى ساخته شده و برخى ديگر استيليز ،ساخته شدهاند.
مجموعه جواهرات آشکار شده در اين حفارى بسيار عظيم و شامل طل و
نقره ،مفرغ و سنگهاى قيمتى و نيمه قيمتى است.
30
با کشف مجموعهٔ بزرگى از سلحهاى مختلف ،صنعت وسيع و پيشرفته
مفرغ در اين محل کامل ً آشکار شد .اين اقوام براى ساختن سلحهاى
مختلف و سنگين اهميت زيادى قائل بودند.
در ضمن حفارى هيچگونه آثار نوشته و خط بهجز دو عدد مهر استوانهاى
شکسته که بر روى هر کدام چند حرف باقى مانده بود ،بهدست نيامد.
بهنظر مىرسد که اقوام مارليک يکى از گروههاى اوليه هند و ايرانى بودند
که بعدها در مدارک تاريخى از آنها بهنام ماردها و يا اماردها ذکرى آمده
است .اين اقوام به نظر مىرسد در نيمه دوم هزاره دوم پيش از ميلد
مسيح به ارتفاعات دامنههاى شمالى البرز در حوزه جنوبى بحر خزر وارد
شده و در مناطق کوهستانى مستقر گرديدند .اين اقوام حکومت مقتدر و
پيشرفتهاى را از نظر هنر و صنايع تشکيل داده و از تپهٔ مارليک بهعنوان
محل آرامگاه سلطين خود ،از قرن چهاردهم تا قرن دهم پيش از ميلد
استفاده نمودند .بنابر آثار و شواهد اين تپه ،هنرمندان و صنعتگران مارليک
به تجربيات و اطلعات صنعتى و هنرى موجود در دنياى باستان کامل ً آگاهى
داشته و با استعداد و توانائى خود هنر ارزندهاى را در اين منطقه بهوجود
آوردند .اين مکتب هنرى و صنعتى پيشرفته تا مدتها در اين ناحيه و نواحى
مجاور آن باقى ماند و در آثار اقوامى چون آشورىها ،اورارتوئىها،
کيمرىها ،و سکاها مشاهده مىشود .نفوذ اين سبک و شيوه هنرى بر هنر
و صنعت دورانهاى ماد و هخامنشى کامل ً مشهود است.
هفت تپه
مجموعه آثار باستانى هفت تپه در دشت جنوب غربى ايران در منطقه
خوزستان در ناحيه طرح نيشکر هفت تپه واقع شده است .اولين واحد
ساختمانى مکشوفه در حفريات اين منطقه آرامگاه تپتى آهار پادشاه
ايلمى بود که در مجموعه ساختمانى يک معبد آرامگاه قرار گرفته بود.
معبد در کنار آرامگاه اين پادشاه که حدود ۱۳۵۷پيش از ميلد مىزيسته
ساخته شد و براى نگاهدارى و مواظبت از آرامگاه اين شاه ايلمى ايجاد
گرديد .معبد داراى قسمتهاى مختلف از قبيل سالنها ،راهروها و حياط
مرکزى وسيعى بود که در آن دو کتيبهٔ بزرگ سنگى کشف شد.
31
در آرامگاه مجاور آرامگاه تپتى آهار ،تعداد ۱۲۳اسکلت بهترتيب در جوار
يکديگر دفن شده بود .اين افراد احتمال ً قربانيانى بودهاند که در هنگام دفن
تپتىآهار براى خدمت به او در جوار آرامگاه او دفن شدهاند.
در مشرق محوطه آرامگاه و معبد ،مجموعه آثار باستانى هفتتپه وجود
داشته است .در حفارى اين تپه بقاياى يک ساختمان عظيم آشکار شد .اين
معبد يا زيگورات عظيم داراى صفه و سکوى مرتفع و عظيمى در وسط بود
و در اطراف آن سالنهاى وسيع و حياطهاى روباز و کارگاه قرار داشت.
در سالنهاى اين ساختمان خشتي ،تزئنيات و نقاشىهائى بر ديوار مشاهده
مىشد.
سفال هفت تپه از نوع سفال سادهاى است که در اواسط هزارهٔ دوم پيش
از ميلد در اين منطقه رايج بوده است .ظروف سنگي ،سنگهاى وزنه،
اشياء مفرغي ،سلحهاى مفرغي ،و مهرهاى استوانهاى مربوط به نيمهٔ دوم
هزاره دوم پيش از ميلد در ضمن حفارى آشکار گرديد .از اشياء مهم و
قابل ملحظه از نظر هنرى و تزئيني ،دو سه مسجمه بسيار جالب ،يک
ماسک گلى و جواهرات و مدالهاى غير طبيعى است.
از مهمترين کشفيات هفت تپه که ارزش تاريخى و سنديت دارد ،سه کتيبهٔ
بزرگ سنگى است که با خط ميخى نقر شده و اطلعات مهمى از تپتىآهار
در اختيار قرار مىدهد .ديگرى مجموعهٔ بسيار ارزندهاى از الواح گلى با
متون ميخى است ،که متجاوز از چند هزار قطعه مىباشد و اطلعات
مهمى دربارهٔ هفت تپه و آثار باستانى آن و تپتى آهار و دوران حکومت او
در قرن چهاردهم پيش از ميلد در اختيار باستانشناسان قرار داده است.
مدارک موجود حاکى از آن است که اين آثار بقاياى يکى از مراکز بزرگ
ايلمى است که احتمال ً يک مکان مذهبى بوده و نام باستانى آن کاهيناک
مىباشد .براساس همين اسناد و مدارک ،دوران حکومتى تپتىآهار همزمان
با دوران پادشاهى کاداشمن انليل پادشاه کاسى بينالنهرين بوده و آثار و
بقاياى مکشوفه در حفارى هفت تپه و بهخصوص خطوط ميخى بهدست
آمده ،اطلعات زيادى در مورد دوران تاريخ تاريخ اسلم يعنى بين سالهاى
۱۵۰۵تا ۱۳۵۰پيش از ميلد در اختيار قرار مىدهد.
32
برنز لرستان
تشخيص هويت تعدادى از اشياء مفرغى لرستان يکى از مسائلى است که
جهان باستانشناسى امروز با آن روبرو است .اين اشياء مفرغى به لحاظ
ارزش هنرى و نحوه ساخت ،اهميت خاصى را دارا هستند.
بهدليل حفارىهاى غيرعلمى و غير مجاز ،هيچگونه اطلعات صحيح و
مستندى راجع به اصل و سرچشمهٔ اين اشياء و تعلق به يکى از تمدنهاى
گذشته بهدست نيامده است.
در حفارىهاى سالهاى ۱۹۶۵و ۱۹۶۶ميلدى در تپه قبرستان و رکبود آثار
اين دوران که مربوط به قرون هفتم و هشتم پيش از ميلد بود بهدست
آمد .آثار مکشوفه معرف دورههاى اخير مجموعه مفرغهاى لرستان بودند.
علوه بر آن اطلعاتى نيز مربوط به دوره جديدترى از اين دوران يعنى
حدود سالهاى ۲۴۰۰تا ۲۰۰۰پيش از ميلد نيز بهدست آمد .طى
حفارىهاى سال ۱۹۶۹ميلدي ،در منطقه بدر و ارکواز و قبرستانهاى
بردبال و پايکل و مکانهاى ديگر ،آثارى مربوط به تقريبا ً زمانهاى ۱۲۰۰تا
۱۰۰۰قبل از ميلد بهدست آمد.
تپه باباجان
تپه باباچان در قسمت جنوبى دشت دلفان در پشتکوه لرستان قرار گرفته
است .اين تپه در نزديکى سرچشمههاى رود قزکشکان در منطقه کوهستان
زاگرس واقع شده است .بقاياى باستانى در اين محل شامل يک تپه بزرگ
در وسط و چند تپه کوچک ديگر در مشرق و جنوب غربى است .در بررسى
اوليه اين تپه ،قدمت تپه را حدود اوايل هزاره اول پيش از ميلد تعيين
کردند.
هفتوان تپه
هفتوان تپه که بهنامهاى بوتانتپه و تامتپه نيز ناميده مىشود ،در شمال
غرب ايران در نزديکى سلماس و حوالى کرانههاى غربى درياچه اروميه
واقع شده است .اين ناحيه که خود قسمتى از يک منطقه تمدنى بزرگترى
در دوران باستان بوده است ،ارتباط نزديکى با مشرق آناتولى و ناحيهٔ
33
قفقاز و قسمتهاى ديگر آذربايجان داشته و در وسط دشت پرآب و
حاصلخيزى قرار گرفته است.
هفتوانتپه ،تپهاى است بزرگ و آثار باستانى عظيمى را در بر دارد.
بلندترين قسمت تپه حدود ۲۷متر از سطح زمينهاى اطراف ارتفاع دارد.
در طبقات همزمان با اواسط هزاره دوم پيش از ميلد يک ساختمان بزرگ
سنگى آشکار شد .قسمتهاى مرتفع ديوارها از خشت خام و شالوده و
بنيان ديوارها از يک ليه سنگ با ملت گل ساخته شده بود.
ظروف سفالى اين منطقه از نوع سفال خاکسترى است که متعلق به
اواسط هزاره دوم پيش از ميلد مىباشد .برخى از سفالهاى اين منطقه با
سفال اورارتوئى قرن ششم پيش از ميلد قابل مقايسه است.
آخرين ليههاى باستانى در مرتفعترين قسمتهاى تپه بقاياى دوران ماد و
هخامنشى و همچنين دوره ساسانى را معرفى مىنمايد.
رستمقلعه
اين آثار در نزديک شهر سارى واقع شده است و در جريان حفارى تصادفى
و غير مجاز اشيائى در آنجا بهدست آمد.
گنجتپه (کلردشت)
اين تپه در محل قصراوآجابيت در کلردشت مازندران واقع شده است.
منطقه کلردشت
منطقه مرزنآباد تا علمکوه بهوسيلهٔ مؤسسه باستانشناسى دانشگاه
تهران بررسى گرديد و متجاوز از پنجاه تپه مربوط به اواخر هزاره دوم و
اوايل هزاره اول پيش از ميلد کشف شد.
تپه سرخ داغ (طبقه دوم)
اين تپه نزديک منطقه نادعلى در سيستان واقع شده است.
خنيمات
اين محل در شمال غرب کرمان واقع شده است.
34
تلتيموران
اين تپه در فاصله يک کيلومترى مغرب قصبه کوشک در منطقه ارسنجان
فارس واقع شده است.
تلجلباد
اين تپه در منطقه تخت جمشيد ،پازارگاد واقع است.
تل عزیز
اين تپه در شمال غرب رامهرمز واقع شده است.
چغازنبيل
اين آثار در ۴۵کيلومترى جنوب شرقى شوش واقع شده است.
ژيلويران
اين تپه در نزديک ژيلويران در لرستان شرقى واقع شده است.
تپه گيان (طبقه ) I
اين تپه در فاصله ده کيلومترى جنوب غربى شهر نهاوند در دره خاوه واقع
شده است.
تپه بدهورا
اين تپه در دشت اسدآباد در ۵۵کيلومترى شمال تپه گيان واقع شده است.
تپه بدآور
اين تپه در منطقه خاتون باد در راه هرسين به خرمآباد واقع شده است.
تپه سرخ دم
اين تپه در جلگه کوهدشت لرستان واقع شده است.
پشتکوه
در منطقه پشتکوه لرستان آثارى بهدست آمده است.
چغاربردينه
اين تپه در ناحيه رامشگان لرستان واقع شده است.
چغاپهن
اين تپه در ناحيه رامشگان لرستان واقع شده است.
کزآباد
اين تپه در دره هليلن لرستان واقع شده است.
35
تپه شيرشغا
اين تپه در دره هليلن منطقه لرستان واقع شده است.
چغابل
اين تپه در جلگه اليشر در منطقه لرستان واقع شده است.
تپه مويلبک
اين تپه در دره بدآور منطقه لرستان واقع شده است.
تپه تلياک
اين تپه در دره بدآور منطقه لرستان واقع شده است.
تپه چغاساي
اين تپه در دره بدآور منطقه لرستان واقع شده است.
تپههاى ماهىدشت
اين تپه در جلگه ماهىدشت در فاصله ۲۰کيلومترى مغرب کرمانشاه قرار
دارد.
زالوآب
اين قبور در سى کيلومترى شمال شرقى کرمانشاه نزديک شهر دنياور در
فاصله بين بيستون و کنگاور واقع شده است.
قبور پيرغيب
اين قبور در نزديک دهکده پيرغيب در فاصله بيستون و کنگاور قرار دارد.
قبور گوشقلعه
اين قبور در نزديک دهکده گوشقلعه در فاصله بين بيستون و کنگاور قرار
گرفته است.
زيويه
اين تپه در ۴۲کيلومترى شرق شهر سقز قرار دارد .آثار اين تپه ابتدا در
حفارىهاى غير مجاز کشف شد.
دينخاتپه
اين تپه در جنوب غربى درياچه اروميه در ناحيه اشنويه قرار گرفته است.
تپه حسنلو
اين تپه در دشت سلروز در هفت کيلومترى شهر نقده واقع شده است.
36
گوى تپه
اين تپه در نزديک شهر اروميه قرار دارد.
کتيبهٔ تاشتپه
اين کتيبه در نزديک تاش تپه در جنوب درياچه اروميه واقع شده است.
کتيبه کوه زاغي
اين کتيبه در کوه زاغى در فاصله ۲کيلومترى شمال دهکده سيکندل واقع
شده است.
کتيبه کلهشين
اين کتيبه در جنوب غربى درياچه اروميه در منطقه اشنويه قرار گرفته
است.
آثار ماکو
اين آثار در نزديک شهر ماکو قرار گرفته است.
طالش
اين آثار (قبور) در منطقه طالش قرار گرفته است .قبرستانهاى عمدهاى
که حفارى شدهاند عبارتند از :خواجهداود ،کپرو ،نحين ،قيلخانه ،لرداغي،
شگولدره ،جاليک ،تاشکپرو ،حسنزميني ،شيرشير ،آقااولرودخاليان.
تپه خوروين
اين قبور در شمال جاده کرج به قزوين در نزديک دهکده خوروين واقع شده
است.
قبور چندر
اين قبور در نزديکى دهکده چندر در سر راه خوروين واقع شده است.
قبور دروس
اين قبور در منطقه دروس شميران واقع شده است.
کلهدشت (قلعهدشت)
اين تپه در نزديک شهر ساوه واقع شده است.
تپه سيلک ()V.VI
اين تپه در نزديک شهر کاشان در سر راه کاشان به فين قرار گرفت است.
تپه سگزآباد
37
اين تپه در فاصله ۷کيلومترى شمال دهکده سگزآباد در منطقه بوئينزهرا
در دشت قزوين واقع شده است.
مارليک (چراغعلى تپه)
اين تپه در چهارده کيلومترى رودبار در دره گوهررود رحمتآباد گيلن واقع
شده است.
هفت تپه
مجموعه آثار هفت تپه در فاصله ۱۰کيلومترى جنوب شرقى واقع شده
است.
قبور قيطريه
اين قبور در تپههاى قيطريه شميران قرار گرفته است.
دشت خوزستان
آثار زيادى از اين دوران در دشت خوزستان وجود دارد.
منطقه لرستان
در اين منطقه آثار زيادى بهدست آمده است.
دشت قزوين
در اين دشت تپههاى زيادى مربوط به اين دوران وجود دارد.
38
تعداد زيادى نقوش برجسته در اين ناحيه قرار دارد .اين نقوش در مال امير
ايذه بختيارى واقع شده است.
نقش برجسته قلعهتل
اين نقوش در منطقه ايذه يختيارى در تنگهاى در منطقه مال امير بختيارى
واقع شده است.
نقوش و آثار کل فرا (کول فرعون)
اين دره در مشرق دشت ايذه در بختيارى قرار دارد .در اين محل پنج نقش
برجسته وجود دارد.
تل عزیز ،ويرانه قلعه
در اين محل آثار ويران يک قلعه قديمى مشاهده مىشود .اين محل در
شمال غرب شهر امهرمز واقع شده است.
چغازنبيل
اين آثار در ۴۵کيلومترى جنوب شرقى شهر شوش قرار دارد.
تپه شوش
آثار باستانى شوش در کنار شهر شوش قرار دارد.
آثار شهر سوخته
اين آثار در نزديکى زابل در سيستان واقع است.
تپه يحيى
اين تپه در استان کرمان واقع شده است.
تپه شهداد
اين آثار در نزديک شهداد واقع شده است.
هفت تپه
اين آثار در منطقه هفت تپه در خوزستان واقع شده است.
ابوفندوا
اين تپه در فاصله يک کيلومترى شمال غرب آثار باستانى هفت تپه قرار
دارد.
تپه سيلک
39
اين تپه در نزديکى کاشان در راه کاشان به فين در نزديک دهکده ديزجه
واقع شده است.
دشت خوزستان
در دشت خوزستان آثار زيادى مربوط به تمدن ايلم برجاى مانده است.
گفته مىشود حدود ۵۲تپه از تپههاى بررسى شده توسط پرفسور آدامز از
دانشگاه شيکاگو ،تپههائى هستند که داراى آثار دوران ايلم در هزاره دوم
پيش از ميلد مىباشند .علوه بر اين تعداد ،زيادى از تپههائى که در کاوش
ديگرى بررسى شدند ،از جمله بررسى منطقه رامهرمز شوشتر و
گتوندوناحيه دهلران ،تپه و محلهائى که آثار ايلمى نسبتا ً زيادى در آنها
وجود داشت آشکار شد.
40