You are on page 1of 7

‫نوجوانی‬

‫مرحله ای از مراحل تحول و رشد انسان است که محدوده سنی آنرا بین ‪ 12-11‬سالگی‬
‫تا ‪ 19-18‬سالگی می دانند‪ .‬البته این محدوده سنی به زعم برخی صاحب نظران به ‪3‬‬

‫مرحله ابتدای نوجوانی ازز ‪ 11‬تاز ‪ 15‬زسالگی؛ اواسط نوجوانیز ‪ 14‬زتاز ‪ 17‬سالگی و اواخر‬
‫نوجوانی ازز ‪ 17‬زسالگی به بعد تاز ‪ 18‬زیاز ‪ 19‬زسالگی تقسیم می شود‪ .‬این مرحله را ز با‬
‫رشد سریع قد و وزن و تغییرات فیزیولوژیکی متناسب می دانند که البته جنبه های‬
‫روان شناختی و ارتباطی نوجوان نیز در این دوره‪ ،‬تغییرات قابل توجهی خواهد داشت‪.‬‬
‫پدیده قابل ملحظه ای که در این مرحله اتفاق می افتد و از آن به نوعی تعبیر به‬
‫بحران می کنند‪ ،‬بلوغ نام دارد‪ .‬در واقع بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلق می‬
‫گردد؛ یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود‪.‬‬
‫پدیده بحرانی دیگر در دوره نوجوانی‪،‬ز بحران هویت زاست؛ نگرانی در مورد جواب‬
‫و در همین حین استقلل (موجودی مستقل و جدا‬ ‫این سئوال که « من کیستم؟ »‬
‫شدن) را تمرین می کند‪.‬‬
‫نگرش شایعی که درباره دوره نوجوانی وجود دارد اینکه‪ ،‬هم از نظر والدین و هم از‬
‫نظر نوجوانان این دوران‪ ،‬دورانی دشوارتر از سالهای اولیه کودکی قلمداد شده است‪،‬‬
‫لذا افراد را با دشواری هایی مواجه می کند‪ .‬این مواجهه گویا فراموشی بزرگسالن از‬
‫دشواری های دوران نوجوانی خودشان را تایید می کند و چنین وضعیتی می تواند به‬
‫همدلی و تفاهم با نوجوان آسیب بزند‪ .‬در همین راستا برای بررسی تغییرات چند جانبه‬
‫دوران نوجوانی‪ ،‬به نظر می آید داشتن دیدگاه جامع و چند بعدی می تواند به جمع‬
‫بندی مطالب و فهم این دوره کمک کند‪.‬‬
‫دیدگاه زیستی – روانی و اجتماعی ) ‪( Biopsychosocial‬‬
‫با توجه به این مدل می توان به جنبه های فیزیولوژیکی‪ ،‬روان شناختی و ارتباطی‬
‫نوجوان و نوجوانی پرداخت‪.‬‬
‫از دیدگاه زیستی؛ ورود به مرحله نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به‬
‫هورمون هایی را که قبل ً ترشح نمی کرد‪ ،‬ترشح کند‪ .‬ترشح‬ ‫صورتی می شود که‬
‫این هورمون ها‪ ،‬به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده‪ ،‬ترشح هورمون‬
‫های دیگر را باعث می شود؛ مثل هورمون های جنسی و هورمون های رشد‪ .‬این‬
‫هورمون ها و هورمون های دیگر از راه های پیچیده ای با هم در کنش متقابل هستند تا‬

‫‪1‬‬
‫پیشروی منظم رشد جسمانی و فیزیولوژیکی را برانگیزند‪ .‬آنچه در این دوره اتفاق‬
‫می افتد جهش نموی نوجوانی است که به میزان ازدیاد سریع قد و وزن اطلق می‬
‫گردد و با بلوغ جنسی توام است‪.‬‬
‫* بخاطر ازدیاد سریع قد و وزن در این دوره‪ ،‬نیازهای غذایی نوجوانان در سال های‬
‫رشد به طور چشمگیری افزایش می یابد‪.‬‬
‫* بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن (تغییر در تناسب اعضاء بدن)‪ ،‬نوجوانان‬
‫موقتا ًز احساس ناخوشایندی پیدا می کنند‪ .‬اظهار نظرات والدین در خصوص تغییرات‬
‫جسمی نوجوان می تواند هم آسیب زننده باشد و هم آرامش بخش و اطمینان دهنده‪.‬‬
‫* رشد عضلت بدن و استخوان ها بخصوص در پسرها‪ ،‬باعث می شود سازگاری آنها‬
‫با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم بریزد‪ .‬گزارشی که والدین در این مقطع می دهند‬
‫این است که « نمی دانیم چرا هر چی پسرمان بزرگتر ز ز ز ز ز می شه‪ ،‬به جای اینکه‬
‫منظم بشه‪ ،‬شلخته تر می شه و برای انجام کارهای شخصی اش تنبلی می کند»‪.‬‬
‫نوجوان تا هنگامی که بتواند با افزایش حجم عضلت و در کل افزایش قد و وزنش‬
‫کنارز زبیایدز زوز زسازگارز زبشودز زبهز ززمانز زنیازز زداردز زوز زوالدینز زهمز زمیز زتوانندز زباز زدرکز زاین‬
‫موضوع‪ ،‬به نیاز آنها احترام بگذارند و این موضوع برای آنها بسیار همدلنه و خوشحال‬
‫کننده است‪ .‬به آنها اعتماد به نفس می دهد‪.‬‬
‫* تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث می شود نوجوانان به خصوصیات‬
‫جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند‪ .‬به خوش تیپ بودن خودشان خیلی اهمیت‬
‫می دهند‪ .‬تصور آنها از خوش تیپی خیلی تحت تاثیر نظرات والدین‪ ،‬گروه همسالن‪،‬‬
‫فرهنگ بومی و واردات فرهنگی کشورهای دیگر است‪ .‬آنچه که اهمیت دارد توجه به‬
‫این مسئله است که تصویر ذهنی آنها از خودشان به شدت تحت تاثیر تغییرات جسمی‬
‫و فیزیولوژیکی قرار دارد‪ .‬این همان ‪ Body Image‬یعنی تصویر بدن است‪ .‬نوجوانی که‬
‫در دوران کودکی و در سنین دبستان به تصویر ثابتی از جسم خودش رسیده است‪،‬‬
‫این تصویر دردوران نوجوانی از اواخر دوره راهنمایی‪ ،‬بهم می ریزد و به شدت عزت‬
‫نفس او را درگیر می کند‪ .‬او اگر در این درگیری بتواند سازگاری متناسبی با این‬
‫تغییرات وسیع بدست آورده و به یک تصویر واضح و قابل قبول از خودش برسد‪ ،‬شاهد‬
‫اعتماد به نفس بال در او خواهیم بود‪ .‬این تصویر به او کمک خواهد کرد که بتواند به‬
‫بخشی از جواب این سئوال که « من کیستم » برسد و اگر نرسد‪ ،‬اعتماد به نفس او‬
‫تحت تاثیر این آشفتگی‪ ،‬پایین آمده‪ ،‬حتی تاثیر آن در کارکرد و حوزه های دیگر را‬
‫شاهد خواهیم بود؛ مثل خانواده‪ ،‬ارتباط با همسالن‪ ،‬مدرسه و ‪. ...‬‬

‫‪2‬‬
‫آنچه که والدین گزارش می دهند اینکه «پسر ما نمی دانیم چرا همش وقتش را جلوی‬
‫آینه می گذراند‪ .‬او از ما خواسته یک آینه قدی داخل اتاقش نصب کنیم‪ .‬وقتی می‬
‫خواهیم برویم مهمانی‪ ،‬از دستش کلفه می شویم‪ ،‬همش بهانه میاره که لباس ندارم‬
‫و همش ما را معطل خودش میکند»‪.‬‬
‫از دیدگاه روان شناختی؛ آنچه اهمیت دارد والدین به آن آگاه باشند این است که‬
‫نوجوان بخاطر رشد توانایی شناختی که به نوعی اشاره به ورود او به سطح تفکر‬
‫عملیات صوری (انتزاعی) دارد‪ .‬علوه بر اینکه درباره خودش زیاد فکر می کند‪ ،‬تصور‬
‫می کند دیگران هم با موشکافی عیبجویانه‪ ،‬خصوصیات شخصیتی‪ ،‬احساسات‪ ،‬رفتار و‬
‫ظاهر او را زیر نظر دارند‪ .‬این تصور باعث می شود که نوجوان بیشتر به خودش‬
‫مشغولز زشود؛ز زچیزیز زکهز زازز زسمتز زوالدینز زابرازز زمیز زشودز زاینز زاستز زکهز زدرز زچنین‬
‫موقعیت هایی‪ « ،‬فرزندمان می گوید که شما بروید من نمی آیم»‪.‬در اینجا باید به‬
‫پیامی که نوجوان به ما انتقال می دهد توجه کرد‪ .‬او از طریق نیامدن هم بخشی از‬
‫فشاری که احساس می کند را کنترل می کند و همه اینکه فرصت می کند به خودش‬
‫« نمی دانیم چرا فرزند‬ ‫بیشتر بپردازد‪ .‬مکرر از سمت والدین گزارش می شود که‬
‫ما در این دوره گوشه گیر شده‪ ،‬بیشتر توی خودش است و وقتی می خواهد در مورد‬
‫مسئله ای اظهار نظر بکند‪ ،‬فلسفه می بافد و غلو می کند»‪ .‬او با این کار همانطور که‬
‫گفته شد‪ ،‬هم بخشی از اضطراب درونی اش را کاهش می دهد‪ ،‬هم اینکه بخاطر رشد‬
‫شناختی اش کهز به او توانایی فکرز کردنز دربارهز خودشز و پیرامونشز را میز دهد‪،‬‬
‫توانایی فرضیه سازی واستدلل کردن را تمرین می کند‪ .‬فلسفه بافی یک مکانیزم‬
‫دفاعی روانی برای اوست که او در این دوره به آن نیاز دارد‪ .‬رشد شناختی نوجوان را‬
‫می توان در جنبه های مختلف دید؛ توانایی تفکر صوری به نوجوان این امکان را می‬
‫دهد که علوه بر توجه به وضعیت موجود امور‪ ،‬بتواند وضعیت احتمالی امور را نیز‬
‫پیش بینی کند‪ .‬او به مدد این توانایی همیشه موجود و ممکن را مقایسه می کند و‬
‫می کند که غالبا ً آنچه موجود است چیزی کم دارد‪ .‬او کشف می کند پدر و‬ ‫کشف‬
‫مادرش که تا یک زمان در چشم او موجودی آرمانی محسوب می شدند‪ ،‬موجوداتی‬
‫زمینی هستند‪ .‬می تواند در ارزش های پدر و مادر شک کند‪ ،‬آنها را با ارزش های پدر و‬
‫مادرهای دیگر که نوجوانان خود را بیشتر درک می کنند مقایسه کند‪ .‬آگاهی نوجوان از‬
‫تفاوت بین موجود و ممکن‪ ،‬به سرکش شدن او کمک می کند‪ .‬چیزی که به وفور در‬
‫این دوران مشاهده می شود ز ز ز ز ز ز انتقاد سرسختانه آنان از نظام های اجتماعی‪،‬‬
‫سیاسیز زوز زمذهبیز زخانودهز زوز زاجتماعشز زوز زاشتغالز زذهنیز زآنانز زبهز زساختنز زنظامز زهای‬

‫‪3‬‬
‫جانشینز ز(کهز زغالبا ًز بسیارز زمفصلز زوز زنظریز زاست)ز زمیز زباشد‪.‬ز زاینز زوضعیتز زدرز زواقع‬
‫انعکاسی از توانایی او در عملیات انتزاعی (صوری) است و به نوعی برای او تمرین‬
‫توانایی های شناختی و استقلل محسوب می شود‪.‬‬
‫قبل از اینکه وارد موضوع استقلل بشویمز و به نیاز نوجوان برای تامین این حس‬
‫بپردازیم‪ ،‬مسئله بلوغ جنسی نوجوان را مورد بررسی قرار می دهیم که این پدیده بر‬
‫روی نوجوان چه تاثیری می گذارد؟‬
‫نوجوان از طرق چندی به مسئله بلوغ جنسی خود می رسد‪ ،‬بعد از بررسی صفات‬
‫ثانویه جنسی‪ ،‬احتلم شبانه است‪ .‬تجربه ای که به غایت برای نوجوان بکر و شگفت‬
‫انگیز می باشد اما برای والدین! نمی دانیم؟ نمی دانیم که آنها وقتی با این مسئله‬
‫یعنی بلوغ جنسی فرزندشان روبه رو می شوند چه واکنشی نشان می دهند؟ حتی اگر‬
‫نحوه پاسخ و عکس العمل والدین در وهله اول در اولین پاسخ نوجوان به بلوغ جنسی‬
‫اش نقش نداشته باشد (کمتر نقش داشته باشد) در پاسخ بعدی نوجوان و احساس‬
‫بلوغ جنسی (هویت جنسی) او نقش بسیار بسزائی دارد‪.‬‬
‫بسیاری از پسرها و دخترها‪ ،‬به خصوص در اولین سالهای نوجوانی آموزش لزم را از‬
‫والدین‪ ،‬مدرسه یا همسالن نمی گیرند و با ترس های بیجا‪ ،‬خود را شکنجه می دهند و‬
‫در خلوت خود هزار بار خود را شکنجه می دهند‪ .‬اساسا ً نوجوان در فضای زیستی ای‬
‫به سر می برد که تقریبا ًز هر چیزی ممکن است معنای جنسی برای او داشته باشد‪.‬‬
‫هرچند نوجوان به توانایی خود در نعوظ به عنوان نشانه مردانگی افتخار کند ولی در‬
‫نمی تواند این واکنش را کنترل کند دچار احساس‬ ‫عین حال ممکن است از اینکه‬
‫شرمندگی و نگرانی شود‪ .‬از اینکه بخواهد درکلس بایستد احساس نگرانی کند‪.‬‬
‫پدیده بلوغ و روبه رو شدن با صفات ثانویه جنسی‪ ،‬نگرش های جنسی و جنسیتی‬
‫والدین را درگیر می کند‪ .‬برخی مواقع نحوه رفتار و طرز فکر والدین از پدیده بلوغ‬
‫می شود‪ .‬والدینی که‬ ‫جنسی فرزندشان به نگرش آنها به جنسیت خودشان مربوط‬
‫نگاه شرم گونه در موردمسائل جنسیتی خودشان دارند و یا هر گونه رابطه بین دو‬
‫جنس را گناه آلود یا کثیف می پندارند‪ ،‬این نگاه را به پدیده بلوغ جنسی فرزندشان هم‬
‫دارند‪.‬ز زدرز زواقعز زممکنز زاستز زدرز زاعماقز زذهنز زخودز زبلوغز زراز زنوعیز زآفتز زیاز زآسیبز زبه‬
‫محصولز زپاکز زوز زسالمز زخودز ز(کودکز زقبل ًز خود)ز زببینندز زنهز زیکز زشکفتگیز زوز زتوانمندیز زو‬
‫بالندگی ‪ .‬زبرخوردها ی زتحقیرآمیزز زب ا زتغییراتیز مثلز زتغییرز زصدا‪،‬ز سبیلز درآوردنز وز غیره‬
‫آسیب جدی به احساس هویت جنسی و اعتماد به نفس نوجوان می زند‪ .‬در صورتیکه‬
‫والدین برخود معقولنه و درستی داشته باشند‪ ،‬بسیاری از واکنش های منفی این دوره‬

‫‪4‬‬
‫یا از بین می رود یا کمتر می شود‪ .‬پس لزمه برخورد درست و صحیح با این مسئله‪،‬‬
‫آگاهی و آرامش خود آنهاست‪ .‬اکثر اوقات دیده شده که ترس از وارد شدن به این‬
‫مسئله‪ ،‬باعث پاک کردن صورت مسئله شده است‪.‬‬
‫پدیده بسیار مهم دیگر‪ ،‬استقلل طلبی نوجوان است؛ « من مخالفت می کنم پس‬
‫هستم»‪ .‬پیش رفتن به سوی استقلل از تکالیف اصلی نوجوانان است‪ .‬اگر نوجوان‬
‫نتواند تضاد بین تداوم احساس وابستگی به والدین ومیل به استقلل را حل کند دچار‬
‫مشکلتیز زخواهدز زشد‪.‬ز زنوجوانز زبایدز زاینز زتواناییز زراز زدرز زخودشز زایجادز زکندز زتاز زدرز زحدی‬
‫منطقی از والدینش جدا شود و استقلل بدست آورد‪ .‬در غیر این صورت به سختی‬
‫می تواند با همسالنش روابطی معقول داشته یا در آینده رفتار جنسی معقولنه ای‬
‫داشته باشد وجهت گیری شغلی و احساس هویت او نیز دچار مشکلتی خواهد شد‪.‬‬
‫استقللز زواقعیز زازز زوالدینز زکارز زچندانز زسادهز زایز زنیست‪.‬ز زانگیزهز زهاز زوز زمشوقز زهای‬
‫وابستگی و استقلل هر دو قوی هستند و باعث می شوند که نوجوان دچار تضاد شود‪.‬‬
‫این مسئله که نوجوان تا چه حد در مواجهه با مستقل شدن دچار مشکل می شود به‬
‫طور کلی به سه چیز بستگی دارد‪ :‬الف) نگرش های کلی اجتماعی درباره استقلل‬
‫نوجوانان در فرهنگی که نوجوان در آن زندگی می کند‪ ،‬ب) شیوه های فرزند پروری و‬
‫الگوی رفتاری که والدین نوجوان به او نشان می دهند‪ ،‬و ج) کنش متقابل با همسالن‪.‬‬
‫از دیدگاه اجتماعی (ارتباطی)؛ درباره ارتباط با گروه همسالن‪ ،‬آنها این امکان‬
‫را بوجود می آورند که نوجوان چگونگی کنترل رفتار اجتماعی را بیاموزد‪ ،‬در او مهارت‬
‫های مربوط به سنش ایجاد شود و نیز مسائل و احساساتش را با آن ها در میان‬
‫بگذارد‪ .‬این نباید سبب گلیه خانواده ها شود که چرا نوجوانشان به گروه همسالن‬
‫می کند‪ .‬تاثیرپذیری از گروه همسالن طبیعی است اما اگر خانواده سیستم‬ ‫توجه‬
‫ارزشی خود را به صورت یکدست و بدون اختلف نظر و تغییر دائم رای و همراه با‬
‫حاکمیت استدلل و منطق (به دور از زور و خشونت) ارائه کرده باشد‪ ،‬نهایتا ً نوجوان‬
‫الگوهای خانواده را اجرا خواهد کرد‪ .‬والدین زمانی می توانند بیشترین نفوذ را در‬
‫فرزندان خود داشته باشند که آنان را درک کنند و مشتاق کمک به آنان باشند‪ .‬علوه بر‬
‫اینز زنوجوانانیز زکهز زچنینز زوالدینیز زدارندز زنیازیز زنمیز زبینندز زبینز زنفوذز زوالدینز زوز زبهترین‬
‫دوستان خود تفاوتی قائل شوند‪ .‬نوجوانانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند و به خود‬
‫متکی ترند می توانند بی آنکه به شدت متکی به والدین یا همسالن باشند و به تفاوت‬
‫بین همسالن و والدین اهمیتی بدهند‪ ،‬از تجارب همه آنها استفاده کنند‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫واقعیت این است آنچه که ما شاهد آن در رفتار نوجوانان هستیم (کارکردها)‪ ،‬از درون‬
‫برمی خیزد‪ .‬به عبارتی کیفیت ارتباط ما با نوجوان چگونه‬ ‫ارتباط ما با نوجوان‬
‫است؟ نوجوان چه ادراکی از شیوه های ارتباط والدینشان با آنها دارند؟ این همان‬
‫است که به سبک های فرزند پروری معروف است که در زیر به آنها اشاره می کنم‪.‬‬
‫‪)1‬برخی از والدین ممکن است خودکامه باشند(صرفا ً به نوجوان بگویند چه باید‬
‫بکند)‪.‬‬
‫‪)2‬ممکن است مقتدر باشند ( نوجوان می تواند اظهار نظر کند ولی در تصمیم‬
‫گیری دخالتی ندارد)‪.‬‬
‫‪)3‬دموکراتز زیاز زقاطعز زوز زاطمینانز زبخشز زباشندز ز(نوجوانز زدرز زبحثز زهاییز زکهز زبه‬
‫رفتارش مربوط می شود آزادانه شرکت می کند و حتی ممکن است تصمیم‬
‫می ماند)‪.‬‬ ‫گیری هم بکند‪ ،‬ولی اقتدار نهایی در دست والدین باقی‬
‫‪)4‬مساوات طلب باشند (بین والدین و فرزندان چندان تفاوتی از لحاظ نقشی‬
‫که دارند وجود ندارد)‪.‬‬
‫‪)5‬سهل گیر باشند (تصمیمها در جهت خواسته های نوجوان گرفته می شود و‬
‫خواسته های والدین اعتنائی نکند)‪.‬‬ ‫نوجوان آزاد است به‬
‫شواهد نشان می دهد که والدین دموکرات و قاطع اطمینان بخش به احتمال بالیی‪،‬‬
‫فرزندانی دارای اعتماد به نفس بال‪ ،‬عزت نفس زیاد و مستقل و با احساس مسئولیت‬
‫دارند‪ .‬این نوجوانان احساس میکنند مورد مهر و محبت هستند و والدینشان به قدر‬
‫کافی به آنان آزادی می دهند و معتقدند که والدین در مورد « عقاید‪ ،‬قوانین یا اصول‬
‫طرز رفتار مسئولنه» منصف هستند‪ .‬چنین والدینیز روابط کلمی زرا تشویق می‬
‫کنند و وقتی که از اقتدار خود به عنوان والدین استفاده می کنند و نوجوان را از چیزی‬
‫منع می کنند یا از اوانتظار دارند‪ ،‬برایش این وضعیت را توضیح ز ز ز ز می دهند‪ .‬چنین‬
‫ارتباطی نوجوان را تشویق میکند تا با والدین خود همانند سازی کند‪ .‬همانند سازی که‬
‫بیشتر بر اساس محبت واحترام والدین به نوجوان است نه بی اعتنایی و سهل انگاری‪.‬‬
‫آنان با سرمشق دهی به نوجوان نشان می دهند که خود مختاری ممکن است‪ ،‬ولی در‬
‫چهارچوب دموکراتیک‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫منابع‪:‬‬
‫‪)1‬هنری ماسن‪)1380( ،‬؛ رشد و شخصیت کودک ‪ ،‬ترجمه مهشید یاسائی‬
‫‪)2‬کاپلن وسادوک‪)1378( ،‬؛ خلصه روان پزشکی و علوم رفتاری‪ ،‬ترجمه نصرت‬
‫ا‪ ...‬پورافکاری‬
‫‪)3‬آموزش زندگی خانواده‪)1380( ،‬؛ معاونت پیشگیری بهزیستی استان تهران‬

‫منابعی برای مطالعه بیشتر‬


‫‪)1‬به بچه ها گفتن‪ ،‬از بچه ها شنیدن‪ :‬ترجمه فاطمه عباسی فر‬
‫‪)2‬سالهای شیرین نوجوانی ‪ :‬ترجمه مهدی قرچه داغی‬
‫‪)3‬روان شناسی بلوغ ‪ :‬ترجمه مهدی قرچه داغی‬
‫‪)4‬رفتار با نوجوان ‪ :‬ترجمه اشرف براهنی‬
‫‪)5‬فرهنگ تفاهم (در رابطه با فرزندان) ‪ :‬ترجمه پریچهر‬

‫‪7‬‬

You might also like