Professional Documents
Culture Documents
ثابت يا متغير؟
يکي از مسائلي که در هر نظريه مربوط به چگونگي استفاده موثر از سياستهاي اقتصادي در يک اقتصاد باز
و همچنيبن در بحثهاي مربوط ببه سبيستم هاي پولي بيبن المللي ببه آن زياد توجبه مبي شود درجبه انعطاف
پذيري نرخ ارز اسبت .لذا در ايبن مقاله نظريات مربوط ببه نرخهاي ثاببت و انعطاف پذيبر را مورد بررسبي
قرار مبي دهيبم لزم ببه ذکبر اسبت کبه در طول ايبن بحبث منظور از نرخ ثاببت ارز سبيستمي اسبت کبه تنهبا
تغييرات خيلي کمي را براي ارزش رسمي پول کشور نسبت به نرخ تعيين شده در نظر مي گيرند .و منظور
از نرخ انعطاف پذيبر نرخهايبي اسبت کبه ببه طور کامل آزادانبه از طريبق نيروهاي بازار تعييبن مبي شونبد.
نکته اي که اغلب باعث روي آوردن به نرخهاي ثابت ارزي مي شود عبارت است از اينکه اين سيستم ارزي
انضباط و هماهنگببي مورد نياز سببياستهاي اقتصببادي براي جلوگيري از تورم را بببه وجود مببي آورد.در يببک
سبيستم نرخ ارز ثاببت مبي بايبد انتظار وجود تورم زيادتبر در يبک کشور نسببت ببه کشورهاي ديگبر را داشبت.
کشوري را در نظبر ميگيريبم کبه داراي کسبري تراز پرداختهاسبت .اگبر علت کسبري در کشور مورد نظبر،
افزايش سريعتر تورم نسبت به کشورهاي طرف تجاري آن کشور باشد در اين صورت سياستگذاران براي
حمايبت و حفبظ ذخائر بيبن المللي کشور مبي بايبد از سبياستهاي ضبد تورمبي اسبتفاده كنبد .سبيستم نرخ ارز
ثابت به طور موثر بر روي اين سياستها اثر ميگذارد .و در صورت عدم موفقيت انجام اين کار ،ذخائر بين
المللي کشور کاهبش پيدا خواهبد کرد.چرا کبه براي ثاببت نگبه داشتبن نرخ ارز مبي بايبد از کاهبش ارزش پول
کشور ازطريبق فروش ذخائر جلوگيري كنبد .حال اگبر بر عکبس ،کشور داراي وضعيبت مازاد تراز پرداختهبا
باشد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اگر نرخ ارز را ثابت در نظر بگيريم ،در آن صورت نيروهاي اقتصادي درست
عکس موارد فوق را ( که در کسري تراز پرداختها انجام مي دادند ) انجام خواهند داد .تراکم و ازدياد ذخائر
ارزي موجب افزايش عرضه پول مي شود .و اين توسعه عرضه پول نيز باعث کاهش نرخ بهره – افزايش
تقاضاي کبل و قيمتهبا -افزايبش خريبد دارائيهاي مالي خارجبي و نهايتبا ايبن تغييرات تبا زمان کاهبش مازاد تراز
پرداختهبا ادامبه پيدا خواهبد کرد .ببه عبارت ديگبر ،از مطالب فوق مبي توان نتيجبه گرفبت کبه تورم در هنگام
کسري تراز پرداختها کاهش و در هنگام مازاد تراز پرداختها افزايش مي يابد .بنابراين ،اگر قيمتها در هر دو
طرف متغيبر باشنبد در آن صبورت درسبت مثبل ايبن اسبت کبه بگوئيبم قيمتهاي جهانبي نسببتا ببا ثبات هسبتند.
ولي اگببر انعطاف قيمتهببا بببه طرف پائيببن ،کمتببر از انعطاف قيمتهببا بببه طرف بال باشببد مببي توانيبم شاهببد
مقداري تورم در جهان باشيبم .ببا وجود ايبن ،تورم ايجاد شده احتمال سبريعتر و بيشتبر از زمانبي نخواهبد بود
کبه نرخهاي ثاببت وجود نداشتبه باشبد .ببه علوه هواداران نظريبه انضباط نرخهاي ارزي ثاببت معتقدنبد کبه
سبيستم انعطاف پذيبر گرايشات تورمبي را در کشور بيشتبر و وخيبم تبر مبي كنبد .يعنبي اينکبه در يبک سبيستم
متغيبر ارزي تورم در کشور به صبورت يک فاکتور دائمبي درخواهبد آمبد .ايبن نظر يه را گاهبي اوقات فرضيات
گردشبي نادرسبت " "Vicious circle hypothesisمينامنبد .کشوري را در نظبر مبي گيريبم کبه در آن ببه
علت مازاد عرضبه پول و مازاد تقاضبا در اقتصباد تورم در حال افزايبش سبريع باشبد .ايبن تورم باعبث خواهبد
شبد کبه پول آن کشور در بازار هاي ارزي ارزشبش را از دسبت بدهبد و ايبن امبر نيبز ببه کبل تقاضبا در اقتصباد
اضافبه خواهبد شبد ،و موجبب افزايبش بيشتبر فشار تورمبي خواهبد گرديبد .ببه علوه افزايبش قيمتهبا موجبب
افزايببببش دسببببت مزدهاي پولي و ايببببن امببببر هببببم باعببببث افزايببببش بيشتببببر تورم خواهببببد شببببد.
بنابراين ،تورم باعث کاهش ارزش پول -و کاهش ارزش پول نيز باعث افزايش تورم خواهد شد .اين موارد
تغييرات تا زماني که سياستگذاران پولي از عرضه بيشتر پول جلوگيري كنند ادامه خواهد داشت .دو پاسخ
عمده را مبببببببببببببببببببببببببببببي توان ببببببببببببببببببببببببببببببه مسبببببببببببببببببببببببببببببائل مطرح شده داد:
)1با قبول فرضيات گردشي نادرست حاميان نرخ ارز متغير معتقدند که کاهش ارزش پول در واقع پاسخي
اسبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببت ببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه تورم.
)2و از طرف ديگر موجب افزايش بيشتر تورم مي شود و اين امر نيز مي تواند زنگ خطري روشني براي
سبياستگذاران پولي براي اسبتفاده از سبياستهاي انقباضبي و محدود کننده باشبد .ايبن زنبگ خطبر همچنيبن
موجببببببببب تحريببببببببک اسببببببببتفاده سببببببببريع از سببببببببياستهاي ضببببببببد تورمببببببببي مببببببببي شود.
بنابرايبن ،خطبر تورم در سبيستم نرخ ارز متغيبر کمتبر از سبيستم ثاببت اسبت .در پاسبخ ببه نظريبه افزايبش
نظارت در سبيستم نرخ ارز ثاببت ايبن سبوال مبي توانبد مطرح باشبد کبه آيبا ايبن چنيبن نظارتبي هميشبه مورد
قبول است .چرا که کشورها داراي اهداف ديگري نيز (مثل کاهش نرخ بيکاري و رشد قابل قبول اقتصادي
و غيره ) به غير از توجه به ثابت نگه داشتن نرخ ارز و ثبات قيمتها دارند .کسري تراز پرداختها مانع رسيدن
به آن اهداف مي شود .آيا تعد يل تراز پرداختهبا مي بايبد به وسيله کاهش خودکار عرضه پول يا سياستهاي
انقباضي و محتاطانه پولي و مالي صورت پذيرد؟ چرا که رسيدن به اهداف داخلي ديگر ،ممکن است کمتر
از ميزان در نظبر گرفتبه شده باشبد .يعنبي اگبر کسبري تراز پرداختهاي بيشتبر کشور ببا نرخ بالي بيکاري و
رشبد پائيبن اقتصبادي همراه باشبد در آن صبورت ،سبياستهاي انقباضبي باعبث بدتبر شدن وضعيبت و شرايبط
داخلي خواهبد شبد .از طرف ديگبر ،اگبر کشور داراي مازاد ترازپرداختهبا باشبد ايبن مازاد نيبز باعبث افزايبش
عرضبه پول و نهايتبا فشار در افزايبش سبطح قيمتهبا مبي شود .خود ايبن پروسبه از يبک طرف مبي توانبد يبک
عامبل کمبک کننده ببه رفبع مشکبل بيکاري و رشبد اقتصبادي در نظبر گرفتبه شده باشبد و از طرف ديگبر ،هبم
مي تواند موجب کمتر شدن و وخيم تر شدن قدرت و کارائي داخلي با توجه به هدف ثبات قيمتها شود .مثل
کشور آلمان اغلب داراي مازاد تراز پرداختهببا اسببت ولي در عيببن حال نمببي خواهببد کببه نرخ تورم کشور
افزايببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببش يابببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببد.
بنابراين ،خواه کشور داراي کسري يا مازاد تراز پرداختها باشد ،سيستم نرخ ارز ثابت مانع رسيدن به بعضي
از اهداف داخلي مي شود .تحقيقات تجربي زيادي لزم است براي پاسخ به اين سوال که آيا کنترل و ثبات
قيمتها بيشتر در سيستم نرخ ارز ثابت وجود دارد يا در نرخ ارز انعطاف پذير؟ در حقيقت وقايع و رويدادهاي
اقتصبادي مسبتقل از سبيستم هاي مختلف ارزي روي مبي دهبد .مثل افزايبش قيمبت نفبت در سبال 1970ببه
علت کاهبش توليبد نفبت کشورهاي توليبد کننده نفبت" " OPECبوده اسبت .يعنبي عوامبل ديگبر (ببه غيبر از
سبيستم نرخ ارز ) نقبش قاببل توجهبي را در ايجاد ايبن تفاوت بيبن نرخ تورم جهانبي در سبالهاي مختلف ايفبا
مبي كننبد .در اينجبا بايبد پرسبيد آيبا نرخ ارز ثاببت نقبش بيشتري در رشبد تجارت بيبن المللي و سبرمايه گذاري
دارد يببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببا نرخ ارز انعطاف پذيببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببر؟
نقطبه اصبلي توجبه طرفداران سبيستم نرخ ارز ثاببت عبارت اسبت از اينکبه نرخهاي ارزي متغيبر کمتبر از نرخ
ارز ثابت موجب توسعه تجارت جهاني و سرمايه گذاري خارجي مي شود .به عبارت ،ديگر سيستم نرخ ارز
متغيبر ببا مقدار بيشتري ريسبک و عدم اطمينان همراه اسبت .مثل فرض مبي کنيبم کبه صبادر کنندگان آمريکبا
مقداري کال ببه خريداران فرانسبوي براي تحويبل در 30روز ديگبر بفروشنبد اگبر صبادر کنندگان 1000دلر
براي هر واحد کال تقاضا كنند و اگر خريداران فرانسوي در مقابل حاضر به پرداخت 5000فرانک براي هر
واحد کال باشند در آن صورت ،در ادامه اگر نرخ ارز مورد انتظار در 30روز ديگر 5فرانک مساوي يك دلر
باشد معامله بر اساس اين نرخ عقد خواهد گرديد .حال اگر نرخ ارز در 30روز ديگر به 25/5فرانک تغيير
كند در اين صورت شرکتهاي آمريکائي به جاي 1000دلر تنها 38/952دلر براي هر واحد دريافت خواهند
کرد.
لذا ببا توجبه ببه ايبن مثال اگبر سبيستم نرخ ارز ثاببت در نظبر گرفتبه مبي شبد در آن صبورت تصبميمات گرفتبه
شده از ثبات و اطمينان بيشتري برخوردار مببي شببد .چرا کببه ريسببک احتمالي ناشببي از تغييببر ارزش پول
خارجي نسبتا کمتر مي شد .به عبارت ديگر ،سيستم نرخ ارز متغير بيشتر از سيستم نرخ ارز ثابت شرکتها
و اشخاص را ببا خطرات مواجبه ميکنبد .لذا شرکتهاي صبادر کننده براي جلوگيري از خطبر تغييرات نرخ ارز
ممکبن اسبت خود را بيمبه کننبد .ايبن بيمبه مبي توانبد در شکبل در نظبر گرفتبن يبک قيمبت بيشتبر مورد انتظار
نسببت ببه قيمبت پايبه و يبا کاهبش خطبر از طريبق بازار سبلف باشبد ( بيشتبر ببه هزينبه کاهبش خطبر مبادلت
مربوط مبي شود .) .در هبر کدام از دو مورد فوق ايبن هزينبه اضافبه شده بيانگبر ايبن مطلب اسبت کبه (اگبر
عوامل ديگر تاثير گذار را ثابت فرض کنيم) حجم تجارت در يک سيستم انعطاف پذير کمتر از سيستم ثابت
اسببت .و هرقدر حجبم تجارت بيببن الملل کمتبر باشببد ببه همان نسبببت تجارت کمتببر تخصبصي شده و رفاه
جهاني پائين تر مي آيد .گذشته از توجه به کاهش پتانسيل حجم تجارت جهاني طرفداران سيستم نرخ ارز
ثاببت همچنيبن معتقدنبد کبه سبرمايه گذاري بلنبد مدت مسبتقيم نيبز در نرخ ارز متغيبر کمتبر از نرخ ارز ثاببت
اسبت .لذا ببا توجبه ببه اينکبه هبر شرکتبي برنامبه هاي خود را علوه بر داخبل ببه كشورهاي ديگبر نيبز معطوف
ميكند ،مي بايد به اين مسائل نيز توجه داشته باشد .مثل شرکت بايد در مورد مقدار برگشت سرمايه در
آينده تامل كند .يعني اگر نرخ ارز متغير باشد در آن صورت ،ارزش واقعي برگشت در زمان تبديل آن سود
ببه پول داخلي ممکبن اسبت کمتبر از مقدار اوليبه سبرمايه گذاري شده باشبد.از ايبن نقطبه نظبر شرکتهبا ببا
احتياط بيشتري اقدام به سرمايهگذاري در خارج مي کنند .از آن گذشته توزيع منابع جهاني در سيستم نرخ
ارز متغيبر نسببت ببه نرخ ارز ثاببت از کارائي کمتري برخورداراسبت و در نتيجبه سبيستم نرخ ارز ثاببت مبي
توانببد از ايببن کاهببش کارائي جلوگيري كنببد .اسببتدلل مربوط بببه خطببر و عدم اطمينان در مورد سببرمايه
گذاريهاي بلند مدت بيشتر و قوي تر از استدللت مربوط به تجارت جهاني است به خاطر اينکه قراردادهاي
بلنبد مدت پولي براي کاهبش خطبر مشکبل تبر و پبر هزينبه تبر از قراردادهاي کوتاه مدت براي کاهبش تجارت
اسبت .ببا توجبه ببه سبودها و قيمتهاي بسبيار متغيبر در خارج از کشور بر مبناي پول داخلي و ببا توجبه ببه نرخ
ارز متغيبر شرکتهبا ممکبن اسبت ببا توليبد در کشور خارجبي اقدام ببه کاهبش ريسبک و خطبر ناشبي از عدم
اطمينان در مورد نرخ ارز را بگيرند .در اين صورت بازار خارجي مملو از برنامه ها و در هاي خارجي خواهد
بود .ببا درنظبر گرفتبن توضيحات فوق وجود نرخهاي ارز متغيبر در سبالهاي اخيبر در حقيقبت موجبب افزايبش
مبالغ سبببببببببببببببببببرمايه گذاريهاي مسبببببببببببببببببببتقيم خارجبببببببببببببببببببي شده اسبببببببببببببببببببت .
نظريات بعدي مربوط بببه حجببم تجارت و سببرمايه گذاري در بر گيرنده نظريات طرفداران سببيستم ارزي
متغير است .آنان معتقدند که دولتها در يک سيستم ارزي ثابت اغلب تمايل کمتري به استفاده از سياستهاي
کلن داخلي براي مقابله با کسري تراز پرداختها را دارند چرا که براي مقابله با کسري ترازپرداختها مي بايد
از سبياستهاي انقباضبي اسبتفاده كرد .ولي مبي بايبد ياد آوري كرد کبه يبک کشور ببا نرخ بيکاري بال و رشبد
اقتصادي کم ممکن است در پي به تعويق انداختن اين چنين تعديلت درآمدي به وسيله سياستهاي انبساطي
براي از بيببببببببن بردن اثببببببببر کسببببببببري تراز پرداختهببببببببا بر روي عرضببببببببه پول داخلي باشببببببببد.
باوجود ايبن ،عمليات ذخائر همچنان ببه کاهبش خود ادامبه مبي دهبد ببه هميبن خاطبر کشورهبا از سبياستهاي
محدود کننده واردات و کنترل جريانهاي سببرمايه اي بببه عنوان راه حلي براي کاهببش کسببري تراز پرداختهببا
استفاده مي كند .اين عمل نيز به نوبه خود قابل بحث است که آيا اين چنين موانع تجاري و سرمايه اي با
توجبه ببه اهداف تراز پرداختهبا موفقيبت آميبز اسبت؟ مبي بايبد يادآوري كرد کبه ايبن موانبع نيبز خودش باعبث
کاهبش توزيبع مطلوب مناببع و رفاه مردم کشور مبي شود .از ايبن نقطبه نظبر طرفداران سبيستم نرخ ارز
ثابت معتقدند که ايجاد موانع تجاري و سرمايهاي براي رسيدن تراز پرداختهاي مورد نظر در يک سيستم ارز
متغير غير ضروري است .چرا که تغييرات نرخ ارز کسري تراز پرداختهارا از بين ميبرد .يعني ديگر نيازي به
استفاده از موانع تجاري نيست .در اين صورت تجارت مي تواند بر مبناي اصل مزيت نسبي و سرمايه نيز
بر مبناي بهره وري نهائي عامل سرمايه از يک نقطه به نقطه ديگر جريان پيدا کند.با اين حال اگر تصميم به
ايجاد موانبع تجاري در يبک سبيستم نرخ ارز ثاببت بر مبناي سبياستهاي حمايتبي و اهداف در نظبر گرفتبه شده
در تراز پرداختها باشد در آن صورت از آن موانع تنها براي اجراي وظائف حمايتي استفاده مي شود .با روي
آوردن ببه سبيستم نرخ ارز متغيبر نمبي توان آن موانبع را از بيبن برد .جواب ايبن سبوال کبه آيبا نرخ ارز متغيبر
مقدار تجارت جهانبي و سبرمايه گذاري را در مقايسبه ببا سبيستم نرخ ارز ثاببت کاهبش ميدهبد يبا خيبر؟ بايبد
گفت که اين مسئله مشخص و ساده نيست .چرا که اقتصاد دانان نمي توانند يک کشور را در يک آزمايشگاه
قرار داده و آزمايشاتي را بر روي آن کشور با ثابت فرض کردن عوامل ديگر انجام بدهند .لذا نظريهپردازان
استدللت را با در نظر گرفتن حجم تجارت دائما مورد ارزيابي قرار مي دهند.
منابع:
CHRIS, CUSHMAN, BILIATERAL TRADE FLOWS AND EXCHANGE RISK DURING THE – 1
.FLOATING PERIOD
.DAVID GANDOLSO, INTERNATIONAL ECONOMIC –2
.ADRIAN CONSTANTINESCU, ORGANIZATION MONDIALE DE COMMERCE – 3