You are on page 1of 42

‫بسم الله الرحمن الرحیم‬

‫نام درس‪:‬فیزیولوژی‬
‫انسان‬

‫مدرس‪:‬دکتر تاروردي زاده‬


‫سيستم عضلني‬

‫‪1‬‬
‫انواع عضله‬
‫‪)1‬صاف‬

‫‪)2‬قلبی‬

‫‪)3‬اسکلتی‬

‫بافت پیوندی‬

‫►عضله ‪-------------------‬اپی میوزیوم‬

‫►دسته تار عضلنی‪-------‬پری میوزیوم‬

‫►تار عضلنی (سلول)‪------‬اندومیوزیوم‬

‫تارچه های عضلنی‬


‫هر تار عضلنی شامل صدها وهزاران‬

‫میوفیبریل(تارچه)می باشد(به شکل طنابهای طویل)‬

‫تارچه ها از بخشهای کوچکتری بنام سارکومر تشکیل شده است‪.‬‬


‫“سارکومر” کوچکترین واحد کاری(انقباضی)عضله است‪.‬‬

‫معرفی فیلمانهای اکتین ومیوزین‬


‫سارکومر شامل دو نوع فیلمان پروتئینی بنام اکتین ومیوزین است که‬
‫مسئول انقباض عضله می باشند‪.‬‬
‫اکتین‬
‫الیاف باریک و از سه مولکول “اکتین”‬
‫“ تروپونین”‬
‫و”تروپومیوزین‬
‫میوزین‬
‫الیاف ضخیم که دارای زوائد جانبی بنام پلهای عرضی می باشد‪.‬‬

‫مخطط بودن سارکومر‬


‫که بطور متناوب‬ ‫وروشن‬ ‫وجود نوارهای تیره‬
‫‪I‬‬ ‫‪A‬‬ ‫وجود دارد‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫در مرکز سارکومر یک ناحیه روشن تر وجود دارد که‬

‫نامیده می شود‬ ‫خالی از اکتین است و منطقه‬


‫‪H‬‬

‫‪z‬صفحه یا خط ‪z‬‬
‫در دو انتهای سارکومر نوارهای روشن‬

‫قطع می شوند ‪Z‬توسط خط یا غشاء‬

‫نظریه لغزش فیلمان ها(تئوری‬


‫لغزشی)‬
‫سر خوردن دو فیلمان بر روی یکدیگر در نتیجه اتصال‬

‫پیاپی پلهای عرضی (ارتباطی) به نقاط فعال اکتین ‪.‬‬

‫انرژی مورد نیاز برای انقباض عضله چگونه تامین می شود ؟‬

‫‪ATPASS‬‬ ‫وآنزیم‬ ‫‪ATP‬‬ ‫‪‬بر سر میوزین مولکول‬


‫وجود دارد‬

‫‪ATPASS‬‬
‫‪ATP……………………….ADP‬‬

‫‪3‬‬
‫سارکولم (غشاء تار عضلنی)‬

‫تاندون (طنابهای لیفی بافت پیوندی)‬

‫سارکوپلسم تار عضلنی‪:‬‬

‫بخش مایع تار عضلنی است که شامل پروتئین های محلول ومواد‬
‫معدنی وچربی وگلیکوژن واندامک ها می باشد‪.‬‬
‫تار عضلنی دارای ذخایر زیادی از گلیکوژن و همچنین حاوی میوگلوبین‬
‫(شبیه هموگلوبین) میباشد‪.‬‬

‫وظایف لوله های عرضی (توبولهای عرضی)‬

‫‪ )1‬انتقال تحریکات عصبی به تارچه ها‬

‫‪ )2‬انتقال مواد مایع خارج از سلول مانند گلوکز و اکسیژن و یون ها‬
‫شبکه سارکو پلسمی‪:‬‬

‫‪)1‬کانالهای غشایی موازی با تارچه های عضلنی مانند تور و حلقه‬

‫‪)2‬محل ذخیره کلسیم جهت انقباض‬

‫‪4‬‬
‫مراحل انقباض‪:‬‬
‫‪)1‬تحریک(تکانه عصب حرکتی)‬
‫‪)2‬آزاد شدن استیل کولین‬
‫‪)3‬اتصال استیل کولین به غشاء تار عضلنی‬
‫‪)4‬باز شدن دروازه های یونی غشاء تار عضلنی‬
‫‪)5‬وارد شدن سدیم به درون تار عضلنی (دپوریلریزاسیون‬

‫‪5‬‬
‫‪)6‬در صورت ورود سدیم به اندازه کافی یعنی به اندازه آستانه تحریک‬
‫(ایجاد پتانسیل عمل)‬
‫و رها شدن کلسیم از شبکه‬ ‫‪)7‬انتقال تحریک توسط سیستم‬
‫سارکوپلسمی عضله‬
‫‪)8‬پیوند کلسیم با تروپونین‬
‫‪)9‬بلند شدن مولکولهای تروپومیوزین از روی تروپونین و آشکار شدن‬
‫نقاط فعال‬
‫‪ )10‬اتصال پلهای ارتباطی با نقاط فعال اکتین‬
‫‪)11‬سر خوردن الیاف اکتین توسط پلهای ارتباطی‬
‫به سمت مرکز‬
‫‪)12‬در صورت پایان یافتن تحریکات انقباض به اتمام رسیده و کلسیم‬
‫توسط تلمبه فعال و با صرف انرژی به شبکه سارکوپلسم باز میگردد‬

‫‪)1‬بطور عمده عضلت اسکلتی شامل هر دو نوع تار کند‬


‫انقباض تند انقباض هستند‬

‫‪ATPas‬‬
‫‪ )2‬انواع متفاوت تارها دارای‬
‫متفاوت هستند‬

‫سریع تر‬ ‫‪FT‬‬ ‫‪ATPas‬‬


‫موجود در تارهای‬
‫عمل می کند و انرژی مورد‬

‫فراهم می کند ‪ST‬تارهای‬ ‫نیاز حرکت عضله را سریع تر‬


‫‪ATPase‬از‬

‫دارای شبکه سارکوپلسمی گسترده تری هستند‬ ‫‪FT‬‬ ‫‪)3‬تارهای‬

‫که این موضوع موجب افزایش انتقال کلسیم موردنیاز ‪.‬حرکت عضله‬
‫می شود‬

‫را عصب رسانی می‬ ‫‪F‬‬ ‫‪)4‬نرون های حرکتی که واحدهای‬


‫کنند نسبت به نرونهای حرکتی که واحدهای‬

‫را عصب رسانی می کنند بزرگتر هستند‪.‬‬


‫‪ST‬‬ ‫حرکتی‬

‫در عضلت‬
‫‪F‬‬ ‫و‬
‫‪ST‬‬ ‫‪)5‬نسبت تارهای‬
‫دست و پای یک فرد معمول‬

‫مساوی است‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫‪ ST‬ا ستقامت هوازی بیشتری دارند وبرای فعالیت های‬ ‫‪)6‬تارهای‬
‫استقامتی با شدت کم مناسب هستند‪.‬‬
‫مناسب تر است ‪.‬‬ ‫‪ FT‬برای فعالیت های غیر هوازی‬ ‫‪ )7‬تارهای‬
‫‪ FTA‬در فعالیت های انفجاری مورد استفاده قرار می‬ ‫تارهای‬
‫هنوز اطلعات‬ ‫‪FTB‬‬ ‫گیرند در مورد تارهای‬
‫کاملی در دست نیست ولی مشخص شده که این تارها به اسانی در‬
‫فعالیت فرا خوانده نمی شوند ‪.‬‬
‫طبقه بندی تارهای عضلنی‬

‫تند انقباض‬ ‫تند انقباض‬ ‫کند انقباض‬ ‫سیستم ‪1‬‬


‫‪b‬‬ ‫‪a‬‬

‫نوع‬ ‫نوع‬ ‫نوع‬ ‫‪2‬‬ ‫سیستم‬


‫‪IIb‬‬ ‫‪IIa‬‬ ‫‪I‬‬

‫‪FG‬‬ ‫‪FOG‬‬ ‫‪SO‬‬ ‫‪3‬‬ ‫سیستم‬

‫ویژگی تارهای عضلنی‬

‫‪b‬تند انقباض‬ ‫‪ a‬تند انقباض‬ ‫کند انقباض‬ ‫سیستم ‪1‬‬


‫پائین‬ ‫متوسط بال‬ ‫بال‬ ‫ظرفیت‬
‫اکسایشی‬

‫بالترین‬ ‫بال‬ ‫پائین‬ ‫ظرفیت‬


‫گلیکولیتیک‬

‫سریع‬ ‫سریع‬ ‫آهسته‬ ‫سرعت انقباض‬

‫پائین‬ ‫متوسط‬ ‫بال‬ ‫مقاومت در‬


‫برابر خستگی‬

‫بال‬ ‫بال‬ ‫پائین‬ ‫قدرت واحد‬


‫حرکتی‬

‫‪7‬‬
‫ویژگی های ساختاری وعملکردی انواع تارهای عضلنی‬

‫‪FTb‬‬ ‫‪FTa‬‬ ‫‪ST‬‬ ‫ویژگی ها‬

‫‪800-300‬‬ ‫‪800-300‬‬ ‫‪180-10‬‬ ‫تعداد تار به ازای‬


‫هر نرون حرکتی‬

‫بزرگ‬ ‫بزرگ‬ ‫کوچک‬ ‫اندازه نرون‬


‫حرکتی‬

‫سریع‬ ‫سریع‬ ‫آهسته‬ ‫سرعت هدایت‬


‫عصب‬

‫‪50‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪110‬‬ ‫سرعت‬


‫انقباض(میلی‬
‫ثانیه)‬
‫سریع‬ ‫سریع‬ ‫آهسته‬ ‫‪ATPase‬نوع‬

‫ادامه ویژگی تارهای ‪FTb-FTa-ST‬‬

‫زیاد‬ ‫زیاد‬ ‫کم‬ ‫گسترش شبکه‬


‫سارکوپلسمی‬

‫زیاد‬ ‫زیاد‬ ‫کم‬ ‫نیروی واحد‬


‫حرکتی‬

‫کم‬ ‫متوسط‬ ‫زیاد‬ ‫ظرفیت هوازی‬


‫(اکسایشی)‬

‫زیاد‬ ‫زیاد‬ ‫کم‬ ‫ظرفیت‬


‫بی هوازی‬

‫ملحظات‬
‫واحد های حرکتی تابع” قانون همه یا هیچ “هستند‬

‫‪8‬‬
‫برای اینکه یک واحد حرکتی برای فعالیت فرا خوانده شود تکانه عصب‬
‫حرکتی باید در حد و یا بیش از آستانه تحریک باشد‪.‬وقتی چنین وضعیتی‬
‫رخ دهد تمام تارهای عضلنی یک واحد حرکتی به صورت حد اکثر عمل‬
‫میکنند اگر تحریک در حد آستانه نباشد هیچ تاری در آن واحد حرکتی‬
‫عملی انجام نمی دهد‪.‬‬

‫یکی از دلیل عمده افزایش نیروی عضلنی‬


‫تعداد واحد های فعال شده‪:‬‬
‫تارهای‬ ‫*فعال شدن واحدهای حرکتی بیشتر ودر نتیجه فعال شدن‬
‫عضلنی بیشتر‬

‫دلیل دیگر افزایش نیرو‪:‬‬


‫‪)1‬نوع واحدهای حرکتی فعال شده‬

‫‪)2‬اندازه عضله‬

‫‪)3‬طول اولیه عضله‬

‫‪)4‬زاویه مفصل‬

‫‪)5‬سرعت عمل عضله‬

‫الگوی فرا خوانی تارها‬

‫در فعالیت های با شدت کم بطورعمده نیروی عضلنی بوسیله‬


‫‪ ST‬تولید می شود همزمان‬ ‫تارهای‬

‫بسیج می شوند و اگر‬ ‫‪FTA‬‬ ‫با افزایش نیروی مقاوم تارهای‬


‫قدرت حداکثر لزم باشد تارهای‬

‫هم فعال می شود الگوی فراخوانی مشابهی در رشته های‬ ‫‪FTB‬‬


‫ورزشی دراز مدت دنبال می شود‪.‬‬
‫تقسیم بندی عضلت درگیر در حرکت‬

‫‪)1‬عضلت موافق یا اصلی‬

‫‪)2‬عضلت مخالف‬

‫‪)3‬عضلت همکار یا کمکی‬

‫سه نوع عمل عضله‪:‬‬

‫‪9‬‬
‫‪)1‬عمل درونگرا (کوتاه شدن عضله)‬

‫‪)2‬عمل ایستا( عمل عضلنی بدون تغییر در زاویه مفصل)‬

‫‪)3‬عمل برونگرا(طویل شدن عضله)‬

‫سیستم عصبی‬
‫ملحظات ‪:‬‬
‫تکانه های عصبی از طریق دندریت به جسم سلولی می آیند واز‬
‫جسم با گذر از طول آکسون به فیبریل های پایانی آکسون می‬
‫رسند‬

‫بازنگری ‪:‬‬
‫‪ Rmp‬معدل ‪ 70‬میلی ولت نرون از تفکیک یونهای سدیم وپتاسیم‬
‫در دو سوی غشاء بدسن می آید‪.‬‬
‫که در حفظ آن پمپ سدیم وپتاسیم بهمراه نفوذ پذیری پایین‬
‫غشاء نرون نسبت به سدیم و نفوذ پذیری بال نسبت به پتاسیم‬
‫نقش اساسی را بازی می کند‬
‫هر تغییری که پتانسیل غشاء را مثبت تر کند یک دپولریزاسیون است و‬
‫هر تغییری که این پتانسیل را منفی تر کند یک هایپر پلریزاسیون است‬
‫این تغییرات زمانی روی می دهند که دروازه های یونی غشاء باز می‬
‫شوند و به یون ها اجازه حرکت از سوئی به سوی دیگر می دهند‬
‫اگر غشاء به اندازه ‪ 15‬تا ‪ 20‬میلی ولت دپلریزه شود به آستانه تحریک‬
‫می رسد و پتانسیل عمل بوجود می آید پتانسیل های عمل در پائین تر‬
‫از آستانه تحریک ایجاد نمی شوند‬

‫سلسله رویداد های پتانسیل عمل‬


‫افزایش نفوذ پذیری نسبت به سدیم در نتیجه باز شدن دروازه های‬
‫سدیم کاهش نفوذ پذیری نسبت به سدیم به هنگام بسته شدن دروازه‬
‫هاباز شدن دروازه های پتاسیم رپلریزاسیون‬

‫هدایت جهشی‬
‫در نرون های میلین دار تکانه عصبی از طریق آکسون و به صورت‬
‫جهشی در گره های رانویه به حرکت در می آید (گره های رانویه بریدگی‬
‫هایی در بین سلول های سازنده غلف میلین هستند ) ‪.‬‬
‫سرعت هدایت ‪ 5‬تا ‪ 50‬برابر سریعتر از تار های عصبی هم اندازه بدون‬
‫میلین است‬

‫تکانه ها در نرون هایی که قطر بیشتری دارند سریعتر حرکت می کنند ‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫نکته ‪ :‬استیل کولین و نور اپی نفرین دو میانجی عصبی اصلی‬
‫هستند که تکانه های عصبی را در طول سیناپس ها وشکاف های‬
‫سیناپسی منتقل می کنند ‪.‬‬
‫سیناپس عصبی واتصال عصبی‪-‬عضلنی‬
‫سیناپس عصبی از بخش های زیر تشکیل شده است ‪:‬‬

‫پایانه های آکسون نرون پیش سیناپسی‬


‫گیرنده های پس سیناپسی دندریت یا جسم سلولی نرون بعدی‬
‫شکاف سیناپسی بین دو نرون‬

‫البته تفاوت اتصال عصبی عضلنی با سیناپس عصبی در این است که گیرنده‬
‫های پس سیناپسی در اتصال عصبی عضلنی تار عضلنی است‪.‬‬

‫میانجی های عصبی‬


‫تکانه های عصبی موجب رها شدن مواد شیمیایی خاصی بنام میانجی‬
‫های عصبی از پایانه های آکسون پیش سیناپسی به درون شکاف‬
‫سیناپسی می شوند ‪.‬‬
‫میانجی های عصبی درطول شکاف سیناپسی انتشار می یابند وبه‬
‫گیرنده های پس سیناپسی می پیوندند ‪.‬‬
‫باپیوند میانجی های عصبی تکانه با موفقیت منتقل میشود با انتقال‬
‫تکانه میانجی های عصبی بوسیله آنزیم ها از بین میروند ویا برای‬
‫استفاده بعدی بطور فعال به نرون پیش سیناپسی برمیگردند‪.‬‬

‫‪EPSP‬و‬ ‫دی پلریزاسیون (تحریکی)‬


‫هایپرپلریزاسیون(بازدارندگی ‪IPSP‬‬
‫پیوند میانجی عصبی با گیرنده های پس سیناپسی دروازه های‬
‫یونی غشاء را باز می کند که بستگی به ویژگی میانجی عصبی‬
‫وگیرنده هایی که به آنها می پیوندد می تواند موجب دپلریزاسیون‬
‫ویا هایپرپلریزاسیون شود‪.‬‬

‫‪SUMMATION‬‬ ‫جمع‬
‫پایانه پیش سیناپسی واحد نمی تواند دی پلریزاسیون کافی برای‬
‫ایجاد پتانسیل عمل تولید کند برای ایجاد پتانسیل عمل پیام های‬
‫متعددی مورد نیاز است این پیامها ممکن است از یک نرون واحد یا‬
‫چند نرون باشد ‪.‬‬
‫پایانه های آکسون نرون ها میانجی های عصبی را پشت سر هم و‬
‫به سرعت رها می کنند‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫زمانی که جمع تحریکات به آستانه تحریک برای دی پلریزاسیون‬
‫رسید و یا از آن بیشتر شد پتانسیل عمل بوجود میآید فرایند گرد‬
‫همایی پیامهای رسیده تحت عنوان “جمع “ شناخته شده است ‪.‬‬
‫‪CNS‬‬ ‫دستگاه عصبی مرکزی‬
‫شامل مغز ونخاع است ‪CNS‬‬
‫الف)مغز‪ :‬مخ – دیانسفالون – مخچه –ساقه مغز‬
‫‪ )1‬مخ ‪:‬از دو نیمکره تشکیل شده است ‪.‬‬
‫قشر مخ (ماده خاکستری ‪ :‬جایگاه تفکر و هوش و آگاهی از محرکهای‬
‫حسی و کنترل ارادی حرکات )‬
‫دارای چهار لوب و یک توده مرکزی ‪:‬‬
‫‪)1‬لوب پیشین‪:‬هوش عمومی و کنترل حرکتی‬

‫‪)2‬لوب گیجگاهی‪ :‬دریافت اطلعات شنوایی‬

‫‪)3‬لوب آهیانه ‪ :‬دریافت اطلعات حسی کلی‬

‫‪ )4‬لوب پس سری ‪:‬دریافت اطلعات دیداری‬

‫‪)2‬دیانسفالون(تالموس‬
‫وهیپوتالموس)‬
‫* تالموس ‪:‬مرکز مهم یکپارچگی‬
‫تمام داده های حسی ابتدا وارد تالموس سپس به نواحی دیگر‬

‫*هیپوتالموس ‪:‬در زیر تالموس ومسئول هموستاز(تعادل حیاتی)‬

‫عملکرد دستگاه عصبی خودکار‪:‬کنترل دمای بدن‪-‬تعادل مایعات‪-‬کنترل‬


‫عصبی غدد ‪-‬هیجانها‪-‬تشنگی و گرسنگی‪-‬خواب و بیداری )‬

‫‪)3‬مخچه‬
‫پشت ساقه مغز‬
‫کنترل حرکت‬
‫‪ )4‬ساقه مغز‬
‫شامل مغز میانی‪-‬پل مغزی –بصل النخاع‬

‫*محل عبور کلیه اعصاب حسی و حرکتی‬

‫*هماهنگی عضلنی‪-‬تون عضلنی‪-‬کنترل عملکرد دستگاه قلبی عروقی و‬


‫تنفسی‪-‬تعیین وضعیت هوشیاری‬

‫ب) نخاع شوکی‬


‫هدایت دو سویه ایمپالسها ‪:‬‬

‫حسی (آوران ) خلفی‬

‫حرکتی(وابران)قدامی‬

‫‪12‬‬
‫دستگاه عصبی محیطی ‪PNS‬‬
‫شامل ‪ 43‬جفت عصب(‪ 12‬جفت عصب جمجمه ای و ‪ 31‬جفت عصب‬
‫نخاعی )‬
‫بخش حسی ‪ :‬از طریق گیرنده های حسی مکانیکی(فشار –لمس –‬
‫کشش )حرارتی‪-‬درد‪-‬نوری‪-‬شیمیایی(غذا‪-‬بوها‪-‬غلضت مواد در‬
‫خون)‬

‫بخش حرکتی ‪:‬اطلعات از ‪ PNS‬به ‪ CNS‬پردازش و دستور‬

‫دستگاه عصبی خودکار‬


‫سمپاتیک و پاراسمپاتیک ‪:‬‬

‫تاثیر بر روی ضربان قلب –فشار خون –توزیع خون وتنفس‬

‫اثر گذاری اعصاب سمپاتیک‬

‫سیستم تحریکی‬
‫افزایش ضربان و قدرت انقباضی‬
‫گشادی رگهای کرونری‬
‫افزایش جریان خون به عضلت اسکلتی فعال‬
‫تنگ شدن رگها در بافتهای غیر فعال‬
‫افزایش فشار خون‬
‫گشاد شدن برونشها‬
‫افزایش متابولیسم‬
‫افزایش فعالیت ذهنی‬
‫افزایش انتقال گلوکز از کبد به خون‬

‫اثر گذاری اعصاب پاراسمپاتیک‬


‫سیستم بازدارنده (محافظ بدن )‬
‫هضم غذا‬
‫دفع ادرار‬
‫حفظ انرژی‬
‫کاهش ضربان‬
‫تنگ شدن رگهای کرونری و برونشها‬

‫‪SENSEORY-MOTOR INTEGRATION‬‬

‫‪)A stimulus is received by a sensory receptor. 1‬‬


‫‪The impulse travels through sensory neurons to the CNS )2‬‬
‫‪The CNS interprets the information and determines the ) 3‬‬
‫‪.motor response‬‬

‫‪13‬‬
‫‪The motor impulse travels out from the CNS through motor )4‬‬
‫‪.neurons‬‬
‫‪The motor impulse reaches the muscle fibers and the response)5‬‬
‫‪.occurs‬‬

‫یکپارچگی حسی و حرکتی‬


‫‪ )1‬محرک حسی بوسیله گیرنده های حسی دریافت می شود‪.‬‬
‫‪)2‬تکانه حسی بوسیله نرونهای حسی به ‪ CNS‬انتقال میابد‪.‬‬
‫‪ CNS )3‬اطلعات حسی وارده را تغییر ومناسب ترین پاسخ را انتخاب می کند‪.‬‬
‫‪)4‬پیام های مربوط به پاسخ از ‪CNS‬‬
‫به وسیله نرونهای حرکتی انتقال می یابند ‪.‬‬
‫‪ )5‬تکانه حرکتی به عضله منتقل می شود و پاسخ اتفاق می افتد ‪.‬‬

‫فعالیت بازتابی‬
‫* بازتاب نخاعی‬

‫‪ -‬بازتاب از پیش برنامه ریزی شده است‪.‬‬

‫‪-‬بازتاب سریعترین روش پاسخ است‪.‬‬

‫‪-‬بازتاب پاسخ بدون هوشیاری است‪.‬‬

‫‪-‬بازتاب از نخاع برگشت داده می شود‪.‬‬

‫دو نوع بازتابی که به کنترل عملکرد عضلنی‬


‫کمک می کند‬
‫‪ )1‬دوک های عضلنی‬
‫حساسیت به کشش (موجب انقباض )‬
‫مثال ‪:‬فردی که عضله دو سر بازویی را منقبض می کند موجب‬
‫کشش تار های عضلنی شده و این کشش‬
‫به دوک عضلنی منتقل شده و موجب ارسال تکانه از نرون های‬
‫حسی مربوطه به نخاع گردیده و در‬
‫نتیجه تحریک نرون های حرکتی باعث ایجاد فرآیندانقباض و‬
‫افزایش آن می گردد ‪.‬‬

‫‪)2‬اندام های وتری گلژی‬


‫حساسیت به کشش زیاد (وقفه در انقباض )‬

‫‪14‬‬
‫مثال ‪ :‬فردی که در اثر زور آزمایی و احتمال آسیب عضلنی در‬
‫عضلت درگیر بطور ناخواسته دست از انفباض بردارد ‪.‬‬

‫دوکهای عضلنی‬
‫‪SKELETAL MUSCLE‬‬ ‫‪MUSCLE SPINDLE‬‬
‫عضله اسکلتی‬ ‫دوکهای عضلنی‬

‫تارهای برون دوکی‬ ‫تارهای درون دوکی(‪4‬تا ‪20‬‬


‫تار)‬
‫پایانه های عصبی حسی و‬
‫حرکتی‬

‫کنترل از طریق نرونهای‬ ‫کنترل از طریق نرونهای‬


‫حرکتی آلفا‬ ‫حرکتی گاما‬
‫(انقباض بخش انتهایی این (انقباض کامل عضلنی )‬
‫تارها )‬

‫وجود اکتین و میوزین‬ ‫عدم وجود اکتین و میوزین‬


‫در بخش میانی‬

‫ویژگی های دیگر دوک عضلنی‬


‫اتصال دوک عضلنی به تارهای برون دوکی‬
‫اتصال پایانه های عصبی با تارهای درون دوکی‬
‫کشیده شدن بخش میانی دوک عضلنی در اثر کشیده شدن تارها‬
‫ارسال اطلعات کشیدگی از طریق پایانه های عصبی حسی‬
‫ارسال اطلعات به نخاع شوکی وسیناپس نرون حسی با نرون‬
‫حرکتی‬
‫ایجاد انقباض عضلنی بازتابی در تارهای برون دوکی برای مقابله‬
‫با کشش‬
‫از طریق عمل دوک های عضلنی انقباض عضلنی افزایش می یابد‬
‫‪.‬‬

‫اندام های وتری گلژی‬


‫اندام های وتری گلژی حساسیت به کشش زیاد دارند و طی مکانیسمی‬
‫موجب وقفه در انقباض می شوند ‪.‬‬
‫عملکرد بازدارنده و محافظتی دارد‪.‬‬
‫این اندام ها بصورت کپسولی از گیرنده های حسی فقط در بخش‬
‫ابتدایی اتصال تارهای وتری به تارهای عضلنی قرار دارند ‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫تقریبا ‪ 5‬تا ‪ 25‬تار عضلنی با هر اندام وتری گلژی در ارتباط است ‪.‬‬
‫مثل کشش سنج عمل می کنند ‪.‬‬
‫این گیرنده های حسی در اصل بازدارنده هستند و با کاهش امکان‬
‫عملکرد محافظتی دارند ‪,.‬آسیب‬
‫سازگاری با تمرینات قدرتی وافزایش قدرت ممکن است بدلیل کاهش‬
‫تاثیر اندامهای وتری گلژی باشد ‪.‬‬

‫ملحظات‬
‫وظیفه قشر حرکتی اولیه ‪:‬تصمیم گیری اولیه و هوشیار (وظیفه کنترل‬
‫حرکات ظریف و کوچک ) تصویر بزرگتر در قشر حرکتی‬

‫وظیفه مخچه ‪:‬مرکز تعادل و یکپارچگی‬


‫اثرها ‪:‬الگوهای حرکتی حفظ شده (مهارت)‬
‫*واحد حرکتی ‪.... :‬‬
‫‪*,‬فراخوان ترتیبی تارهای عضلنی ‪ :‬درجه بندی قدرت‬

‫اصل اندازه ‪ :‬واحدهای حرکتی کوچکتر اول فراخوانده می‬


‫شوند ‪.‬‬

‫انرژی‬
‫‪ATP‬منبع انرژی ذخیره شده در سلولها‬
‫‪ATP‬‬ ‫‪ADP + Pi‬‬
‫‪ATP – PC‬‬

‫سه منبع غذایی انرژی زا‬


‫کربوهیدرات‬
‫چربیها‬
‫پروتئينها‬

‫بازسازی‬
‫ازطريق سه منبع غذايی ‪ ATP‬بازسازی‬

‫نکته‬
‫‪ :‬هر گرم کربوهیدرات ‪ 4‬کیلو کالری‬
‫وهر گرم چربی ‪ 9‬کیلو کالری انرژی تولید می کند‬
‫اما انرژی حاصل از کربو هیدرات قابل دسترس تر می باشد‬
‫(پروتئین نیز می تواند انرژی تولید کند ولی بسیار مد نظر نیست ‪ ،‬بدلیل‬
‫اینکه‪)...‬‬
‫در بدن انسان ‪ ،‬در صد زیادی از انرژی (حدود ‪60‬تا ‪ 70‬در صد ) به گرما‬
‫تبدیل می شود و بقیه جهت کار مکانیکی و فعالیت سلولی مصرف می‬
‫گردد‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫سه مسیر تولید ‪ATP‬‬
‫‪ )1‬دستگاه ‪ ATP-PC‬در (‪ 15‬ثانیه)‬
‫‪)2‬دستگاه گلیکو لیتیک(بین ‪ 1‬تا ‪ 2‬دقیقه)‬
‫‪)3‬دستگاه هوازی(بیش از ‪ 3‬دقیقه)‬

‫دستگاه ‪ATP- PC‬‬


‫‪ATP‬‬ ‫> ___________‬ ‫‪ADP + Pi‬‬ ‫صندوق پس انداز‬
‫سیسی ‪PC‬‬

‫‪PC‬‬

‫‪ Pi‬از فسفو کراتین (‪ )pc‬جدا می شود ( توسط آنزیم کراتین کیناز) و می‬
‫تواند با ‪ADP‬ترکیب شود و ‪ ATP‬تشکیل دهد (جهت حفظ سطوح ‪)ATP‬‬

‫دستگاه اسید لکتیک( گلیکو لیتیک)‬

‫از طریق آنزیم های مربوطه فرایند گلیکولیز را صورت می دهد‬


‫اسید لکتیک‬ ‫اسید پیروویک‬ ‫در نبود اکسیژن‬
‫‪ 2‬مول‬ ‫‪ ATP1‬مول گلو کز‬
‫‪3‬مول‬ ‫‪ATP1‬مول گلیکوژن‬

‫سهم اصلی را در تامین‬ ‫د ستگاههای ‪ATP – PC‬و گلیکولیز بی هوازی‬


‫بر عهده دارند ‪.‬‬ ‫انرژی در جریان دقایق اولیه‬

‫اگرچه چربی نسبت به کربوهیدرات انرژی بیشتری به ازای هر گرم‬


‫تولید می کند ولی اکسیداسیون چربی نیاز به اکسیژن بیشتری دارد‬
‫(نسبت به کربوهیدراتها)‬

‫‪17‬‬
‫دستگاه هوازی با تجزیه مواد سوختی در حضور اکسیژن سر و کار‬
‫دارد ‪.‬‬
‫این دستگاه نسبت به دستگاه های ‪ ATP – PC‬و گلیکو لیک ‪ ،‬انرژی‬
‫بیشتری تولید می کند‪.‬‬

‫اکسیداسیون کربوهیدراتها‬
‫‪ -1‬گلیکولیز هوازی‬
‫‪ -2‬چرخه کربس‬
‫‪ -3‬زنجیره انتقال الکترون‬
‫آب ‪ Co2 ،‬و ‪ 39‬مولکول ‪ ATP‬فرآورده نهایی این فرایند است ‪.‬‬

‫اکسیداسیون چربیها‬

‫‪ -1‬بتا اکسیداسیون چربیها‬


‫‪ -2‬چرخه کربس‬
‫‪ -3‬زنجیره انتقال الکترون‬

‫در این فرایند انرژی بیشتری تولید می گردد ( حدود ‪130‬مول ‪) ATP‬‬

‫ظرفیت اکسایش عضلت بستگی به میزان آنزیمهای اکسایشی ‪ ،‬ترکیب‬


‫نوع تارها و فراهمی اکسیژن آنها دارد‪.‬‬
‫دو نمونه از آنزیمهای میتوکندریایی در گیر در چر خه کربس‬

‫سو کسینات دهید روژناز (‪) SDH‬‬

‫سیترات سنتاز (‪)CS‬‬

‫‪VCO2‬‬
‫= ‪RER‬‬ ‫‪----------------‬‬ ‫نسبت تبادل تنفسی‬
‫‪VO2‬‬

‫اندازه گیری مستقیم انرژی ‪:‬‬

‫اندازه گیری گرمای تولید شده به وسیله بدن به طور مستقیم با‬
‫استفاده از یک کالریمتر‬

‫اندازه گیری غیر مستقیم انرژی ‪:‬‬

‫اندازه گیری مقدار اکسیژن مصرفی ‪ ،‬مقدار ‪ CO2‬آزاد شده ‪ ،‬محاسبه‬


‫‪RER‬و مقایسه آن با مقادیر استاندارد‬

‫آستانه لکتات‬
‫در صدی از حداکثر اکسیژن مصرفی است (آستانه لکتات بال نشانه عملکرد‬
‫استقامتی بهتر میباشد) یکی از بهترین شاخصها برای تعیین آهنگ حرکت‬

‫‪18‬‬
‫ورزشکار در فعالیتهای استقامتی (مثل دوچرخه سواری و دو های استقامتی )‬
‫است‪.‬‬

‫آستانه لکتات ‪ :‬نقطه ای است که لکتات خون در ورزش به سرعت افزایش‬


‫می یابد‪.‬‬

‫* در افراد غیر ورزشکار ‪ :‬آستانه لکتات در حدود ‪50‬تا ‪ 60‬در صد حداکثر‬


‫اکسیژن مصرفی است‪.‬‬
‫* در ورزشکاران زبده ‪:‬در ‪70‬تا ‪ 80‬در صد حداکثر اکسیژن مصرفی‬

‫اکسیژن مصرفی اضافی پس از تمرین (‪: )EPOC‬‬

‫مقدار اکسیژنی است که بلفاصله پس از تمرین و بیش از مقدار اکسیژن‬


‫مصرفی حالت استراحت به مصرف می رسد ‪.‬‬

‫‪ PC , ATP‬بدون حضور اکسیژن‬ ‫‪ -1‬بخش سریع ‪ :‬دوباره سازی‬


‫‪ -2‬بخش آهسته ‪ :‬دفع لکتات‬

‫به منظور ‪ :‬باز سازی ذخایر اکسیژن همو گلوبینی و میو گلوبینی و دفع ‪CO2‬‬

‫عوامل موثر در موفقيت ورزشکاران استقامتی‪:‬‬

‫‪ -1‬حداکثر اکسیژن مصرفی بال‬


‫‪ -2‬آستانه لکتات بال‬
‫‪ -3‬اقتصاد فعالیت بال و ‪ Vo2‬پائین تر برای یک کار یکسان‬
‫‪ -4‬در صد تار های عضلنی کند انقباض بال‬
‫متابولیسم پایه(‪)BMR‬‬

‫حداقل انرژی مورد نیاز بدن برای حفظ اعمال سلولی پایه‬
‫‪ BMR‬ارتباط بالیی با توده بدون چربی و رویه سطحی بدن دارد (عوامل‬
‫دیگر ‪ :‬سطح فعالیت ‪ ،‬سن ‪ ،‬جنسیت ‪ ،‬وزن )‬
‫‪ BMR‬در دامنه بین ‪ 1200‬تا ‪ 2400‬کیلو کالری در شبانه روز نوسان دارد ‪.‬‬
‫با فعالیت ورزشی افزایش می یابد‬
‫( ‪VO2max‬‬ ‫(‬

‫‪19‬‬
‫‪:‬‬

‫عضلنی )‬ ‫‪PH‬‬ ‫(کاهش‬ ‫‪+H‬‬ ‫تولید اسید لکتیک‪ -‬تجمع یونهای‬

‫و اختلل در فرآیند های تولید انرژی و انقباض عضلنی‬

‫خستگی ناشی از فعالیت هوازی ‪:‬‬

‫‪)1‬تخلیه منابع انرژی (گلیکوژن )‬


‫‪)2‬ناتوانی انتقال عصبی‬
‫(خستگی ادراکی معمول از خستگی ‪ CNS‬مکانیزم محافظتی‬
‫فیزویولوژیکی پیشی می گیرد‬

‫*ورزشکارانی که احساس خستگی می کنند بایستی از نظر روانی برای‬


‫ادامه فعالیت تشویق شوند‪.‬‬

‫سيستم قلب و عروق‬

‫اعمال عمده دستگاه قلبی عروقی‬

‫‪ )1‬تحویل (اکسیژن و مواد غذائی)‬

‫‪20‬‬
‫‪)2‬دفع ( دی اکسید کربن)‬

‫‪)3‬انتقال(هورمونها به گیرنده های هدف)‬

‫‪ )4‬نگهداری (درجه حرارت ‪ ،‬مایعات بدن و ‪PH‬‬

‫‪ )5‬پیشگیری ( از عفونت )‬
‫درساختار و جریان خون در قلب چه مواردی قابل‬
‫توجه خواهد بود؟‬

‫دهلیزها‬
‫بطنها‬
‫دریچه ها (دهلیزی‪-‬بطنی و نیمه هللی )‬
‫میوکارد‬
‫عضلت پاپیلری‬
‫صفحات اینترکاله‬
‫سوفل قلبی‬

‫‪21‬‬
‫دستگاه هدایتی قلب (خود هدایتی ) شامل چه قسمتهائی می‬
‫شود؟‬

‫‪)1‬گره سینوسی دهلیزی ‪SA‬آغازگر ضربان‪-‬دهلیز راست‪ 60 -‬تا ‪ 70‬ضربه‬


‫در دقیقه‬
‫‪)2‬گره دهلیزی بطنی ‪ )AV(:‬دیواره دهلیز راست‪ %13 -‬ثانیه جهت انتقال‬
‫تا ساختار بعدی تاخیر دارد‪.‬‬
‫‪ )3‬دسته دهلیزی بطنی(دسته تار هیس )دیواره بطنها‬
‫‪ )4‬رشته های پورکینژ‪ :‬شاخه های پایانی دسته دهلیزی بطنی‪ 6-‬بار‬
‫سریتر از بقیه قسمتها‬

‫کنترل خارجی فعالیت قلب از طریق چه دستگاه هائی کنترل‬


‫می شود؟‬

‫‪)1‬دستگاه عصبی پاراسمپاتیک (عصب واگ)‪ :‬کاهش تعداد و نیروی‬


‫انقباضی – کاهش ‪ 20-30‬ضربه در دقیقه‬
‫‪)2‬دستگاه عصبی سمپاتیک ‪ :‬برعکس پاراسمپاتيک‬

‫‪ )3‬دستگاه غدد درون ریز(هورمونها)‪:‬کاتکولمینها(اپی نفرین و نوراپی‬


‫نفرین) که مثل دستگاه عصبی سمپاتیک قلب را تحریک می کند ‪.‬‬

‫بی نظمی های ضربان قلب(آریتمی)‬

‫‪22‬‬
‫‪ )1‬برادی کاردی (کم تپشی)‪:‬کمتر از ‪ 60‬بار در دقیقه‬
‫‪)2‬تاکی کاردی(پرتپشی)‪:‬بیشتر از ‪ 100‬بار در دقیقه(عمل قلب طبیعی‬
‫است ولی آهنگ فعالیت سینوسی غیر طبیعی است )‬

‫علئم ‪ :‬خستگی‪ ،‬سرگیجه‪،‬سردرگمی و غش‬

‫‪ECG‬‬ ‫الکتروکاردیوگرافی‬
‫=‪ P‬دپولریزاسیون دهلیزی‬

‫=‪ QRS‬دپولریزاسیون بطنی‬

‫=‪ T‬رپولریزاسیون بطنها‬

‫دوره قلبی‪،‬حجم ضربه ای‪،‬کسر تزریقی و برون ده قلبی را تعریف کنید‪.‬‬

‫‪ )1‬دوره قلبی‪ :‬مرحله استراحت(دیاستول) و انقباض(سیستول) قلبی‬


‫‪ 5/0‬ثانیه(‪ %62‬دوره قلبی) و ‪ 3/0‬ثانیه(‪ %38‬دوره قلبی)‬

‫‪)2‬حجم ضربه ای‪ :‬مقدار خونی که با هر ضربه از بطن چپ خارج می‬


‫شود‪.‬‬
‫حجم پایان سیستولی‪ -‬حجم پایان دیاستولی = ‪SV‬‬
‫‪)3‬کسر تزریقی‪ :‬نسبت خون پمپ شده از بطن چپ در هر ضربا ن‬
‫حجم ضربه ای‬ ‫‪66‬‬
‫‪EF = -------------------‬‬ ‫مثال‪----------=%60 :‬‬
‫حجم پایان دیاستولی‬ ‫‪110‬‬

‫‪)4‬برون ده قلبی ‪ :‬کل حجم خونی که بطن در هر دقیقه به خارج می‬


‫فرستد‪.‬‬

‫حجم ضربه ای * ضربان قلب = ‪Q‬‬

‫دستگاه عروقی‬
‫‪)1‬سرخرگها (شریانها ) ‪:‬بزرگترین‪-‬پرعضله ترین‪-‬ارتجاعی ترین‬
‫‪)2‬سرخرگچه ها (شریانچه ها )‬
‫‪)3‬مویرگها –باریکترین‬
‫‪)4‬سیاهرگچه ها‬
‫‪)5‬سیاهرگها‬

‫‪23‬‬
‫سه مکانیسم برگشت خون به قلب‬
‫‪)1‬تلمبه تنفسی‬
‫‪)2‬تلمبه عضلنی‬
‫‪)3‬ساختار دریچه ها‬

‫توزیع خون سیاهرگی‬


‫‪ % 13‬شریان ها‬
‫‪ 7%‬شریانچه ها و مویرگها‬
‫‪ 64%‬سیاهرگها‬
‫‪ 9%‬ریه ها‬
‫‪ 7%‬قلب‬

‫میزان توزیع خون به بافتها‬


‫‪%27‬‬ ‫کبد‬
‫‪%22‬‬ ‫کلیه ها‬
‫عضلت اسکلتی ‪%15‬‬
‫‪ %80‬و درعضلت فعال ‪ 25‬برابر‬ ‫ورزش‬

‫‪24‬‬
‫بعد از تغذیه – گرمای محیط و‪.....‬میزان توزیع خون نیز‬ ‫توجه ‪:‬‬
‫تغییر می یابد‪.‬‬

‫ویژگی ساختاری و عملکردی شریانچه ها‬


‫ساختاری ‪ :‬دیواره قوی عضلنی‬

‫عملکردی ‪:‬‬
‫‪)1‬واکنش به مکانیسم خود تنظیمی‬
‫‪)2‬کنترل عصبی خارجی‬

‫واکنش به مکانیسم خود تنظیمی شریانچه ها‬


‫کنترل موضعی توزیع خون‬

‫واکنش شیمیایی بویژه به کمبود اکسیژن(گشاد شدن شریانچه ها)‬

‫کاهش مواد غذایی‬

‫افزایش فراورده های جانبی‬


‫کنترل عصبی شریانچه ها‬
‫کنترل توسط دستگاه عصبی سمپاتیک‬

‫کنترل خارج از بافت‬

‫البته تحریک عصب سمپاتیک در قلب و عروق موجب اتساع آن می گردد‪.‬‬


‫تعریف فشار خون و فشار متوسط سرخرگی‬
‫فشار خون = فشاری است که خون به دیواره عروق وارد می کند ‪.‬‬

‫‪ 12‬سیستولی‬
‫‪-------------‬‬
‫‪ 8‬دیاستولی‬

‫فشار متوسط سرخرگی=فشار خون دیاستولی ‪(%333+‬سیستولی‪-‬‬


‫دیاستولی )‬

‫انقباض کلیه رگها فشار خون را افزایش و اتساع آن را کاهش می دهد ‪.‬‬

‫کنترل فشار خون ( هیپرتانسیون ) ‪ :‬کاهش وزن – رژیم غذایی مناسب –‬


‫ورزش ‪ -‬دارو‬

‫پلسمای خون و لنف‬

‫‪25‬‬
‫به هنگام فعالیت پلسمای خون به مایع میان بافتی واز آنجا به مویرگها‬
‫و البته بخشی از مایع اضافی به لنف می ریزد (وظیفه حفظ مقدار‬
‫مناسب مایع بافتها )‪.‬‬

‫لنف ‪:‬‬
‫مانع تورم نواحی فعال‬
‫حفظ کارآیی دستگاه قلب و عروق‬

‫سه وظیفه مهم خون ‪ :‬انتقال مواد – تنظیم درجه حرارت – حفظ تعادل‬
‫‪ph‬‬

‫حجم و ترکیب خون‬

‫پلسما ‪ %90 = %55‬آب ‪ %7-‬پروتئین – ‪( %3‬مواد غذایی – الکترولیتها –‬


‫آنزیمها – آنتی بادی و مواد زائد )‬

‫عناصر تشکیل دهنده ‪ %99 = %45‬گویچه های قرمز (حامل اکسیژن ) و‬


‫کمتر از ‪ %1‬گویچه های سفید و پلکت ها‬

‫هماتوکریت‬
‫درصدی از کل حجم خون تشکیل شده از گویچه های قرمز را‬
‫“هماتوکریت “ گویند ‪.‬‬

‫* هر گویچه قرمز =دارای ‪ 250‬میلیون هموگلوبین * ‪ 4‬جایگاه برای‬


‫مولکول اکسیژن = ‪ 1‬میلیارد مولکول اکسیژن‬

‫* هر ‪ 100‬میلی لیتر خون = ‪ 15‬گرم هموگلوبین * ترکیب با ‪ 33/1‬میلی‬


‫لیتر اکسیژن = ‪ 20‬میلی لیتر اکسیژن‬
‫بنابراین ‪ 20‬میلی لیتر اکسیژن به ‪ 100‬میلی لیتر خون می پیوندد ‪.‬‬
‫‪ VISCOSITY‬گران روی (غلظت)‬

‫هر چه گران روی مایعی بیشتر‪ ----‬مقاومت موجود در برابر جریان آن‬
‫بیشتر‬
‫گران روی خون ‪ -----‬دو برابر آب‬
‫اگر هماتوکریت بال باشد‪ -----‬گران روی بال خواهد بود‪.‬‬
‫حجم پلسما مهم است ‪.‬‬
‫معمول هماتوکریت بالی ‪ %60‬مشکل ایجاد می کند ‪.‬‬
‫در بیماری کم خونی = گران روی پائین وانتقال اکسیژن نیز پائین‬
‫در ورزش = پائین بودن هماتوکریت همراه با تعداد طبیعی و یا بیشتر‬
‫گویچه های قرمز شرایط مناسبی است ‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫واکنش قلب و عروق به ورزش‬
‫متغیر های وابسته به قلب و عروق تحت تاثیر ورزش ‪:‬‬
‫ضربان قلب‬
‫حجم ضربه ای‬
‫برون ده قلبی‬
‫جریان خون‬
‫فشار خون‬
‫اکسیژن خون‬
‫‪)1‬ضربان قلب‬
‫اندازه گیری ضربان قلب ‪ :‬لمس شریان رادیال و کاروتید‬
‫میانگین ضربان ‪ 60 :‬تا ‪ 80‬ضربه در دقیقه‬
‫تحت تاثیر عوامل ‪ :‬ارتفاع زیاد – هوای گرم – استرس قبل از ورزش‬
‫و‪...‬‬

‫* حداکثر ضربان قلب ‪:‬سن ‪220 -‬‬

‫‪)2‬حجم ضربه ای و عوامل تعیین کننده‬

‫هردودر ظرفیت پر شدن بطنها‬ ‫‪)1‬حجم خون سیاهرگی برگشتی‬


‫موثرند‬

‫‪)2‬اتساع پذیری بطنی‬

‫‪)3‬انقباض پذیری بطنیهردودرتوانایی تخلیه بطنها موثرند‬


‫‪)4‬فشار سرخرگ آئورت یا ریوی‬

‫متغیرهای تحت تاثیر شدت فعالیت ورزشی‬

‫افزایش ضربان قلب‬

‫افزایش سرعت گردش خون‬

‫افزایش حجم ضربه ای (‪ %50‬ظرفيت جسماني )=== موجب افزایش‬


‫برون ده قلبی‬

‫و در نتیجه = افزایش انتقال اکسیژن و مواد غذایی و دفع مواد زائد‬

‫توجیه علل افزایش حجم ضربه ای از طریق قانون “‬


‫فرانک استارلینگ “‬
‫‪ )1‬افزایش میزان کشش بطنی (افزایش حجم پایان دیاستولی)‬
‫‪)2‬افزایش میزان قدرت انقباض بطنی (کاهش حجم پایان سیستولی )‬

‫‪SV=EDV – ESV‬‬

‫‪27‬‬
‫‪ -3‬برون ده قلبی‬

‫‪HR * SV‬‬ ‫حاصلی از ضربان قلب و حجم ضربه ای‬

‫رابطه خطی بین برون ده قلبی و میزان کار‬

‫* هنگامی که شدت ورزش از ‪ %50‬ظرفیت فرد تجاوز کرد( و یا ورزش‬


‫در هوای گرم ) ‪:‬‬
‫‪ )1‬حجم ضربه ای به حالت پایدار می رسد‬

‫‪ )2‬و ضربان قلب افزایش می یابد‬

‫لذا برون ده قلبی همچنان افزایش می یابد(‬


‫سوق قلبی‪-‬عروقی)‬

‫*دلیل عدم افزایش حجم ضربه ای ‪ :‬کاهش حجم خون و افزایش سرعت‬
‫انقباض‬

‫‪)4‬میزان جریان خون عضلت‬


‫*در زمان استراحت عضلت حدود ‪ %15‬و در زمان فعالیت شدید ‪%80‬‬
‫خون برون ده قلبی‬
‫*در دمای بال خون به سمت پوست جریان می یابد و فعالیت ورزشی‬
‫تضعیف می گردد ‪.‬‬

‫*واکنش شریانچه های عضلت فعال به مکانیسم ‪:‬‬

‫خود تنظیمی و تحریک عصبی خارجی‬

‫‪ )5‬فشار خون در ورزش‬

‫افزایش فشار خون سیستولی (بدلیل افزایش برون ده قلبی ) در‬


‫ورزش‬

‫عدم تغییر محسوس در فشار خون دیاستولی (افزایش به مقدار ‪15‬‬


‫میلی متر جیوه یا بیشتر واکنش غیر طبیعی نسبت به ورزش است )‬

‫فشار سیستولی در ورزش استقامتی‪:‬‬


‫* با افزایش شدت کار افزایش می یابد‬
‫و با فعالیت یکنواخت و طولنی کاهش می یابد (بازتاب اتساع شریانچه‬
‫ها وکاهش مقاومت محیطی )‬

‫فشار خون در ورزشهای مقاومتی‬

‫فشار خون = برون ده قلبی * کل مقاومت محیطی‬

‫‪28‬‬
‫ورزشهای مقاومتی‪ ---‬موجب پدیده “والسالوا مانوور”(حبس نفس )‬

‫بویژه درگیری عضلت بال تنه = افزایش فشار خون بطور نسبی (توده‬
‫عضلت و شبکه عروقی کمتر )‬

‫فعالیت ورزشی مقاومتی و کار با بال تنه = موجب افزایش حاصل‬


‫ضرب دوگانه می شود‬

‫فشار خون سیستولی ‪* DP=HR‬‬


‫اکسیژن خون‬

‫تفاوت اکسیژن خون سرخرگی – سیاهرگی (‪) a-Vo2 diff‬‬

‫استراحت ‪ 6:‬میلی لیتر =‪ 20-14‬میلی لیتر در هر ‪ 100‬میلی لیتر خون‬

‫فعالیت شدید ‪:‬سه برابر حالت استراحت تفاوت وجود دارد (نزدیک به‬
‫صفر درسیاهرگ )‬
‫‪ -‬البته در دهلیز راست مقداری اکسیژن (‪ 2-4‬میلی لیتر در هر ‪ 100‬میلی‬
‫لیتر ) دیده می شود (بدلیل مخلوط شدن خون برگشتی بافتهای فعال و‬
‫غیرفعال )‬

‫تغییرات حجم پلسما با ورزش‬


‫* با شروع ورزش بلفاصله حجم پلسمای خون وارد فضای میان بافتی‬
‫می گردد‪.‬‬

‫اثر دو عامل در تغییرات حجم پلسما در ورزش ‪:‬‬

‫‪ )1‬افزایش فشار خون ‪ :‬موجب فشار هیدرواستاتیک درون مویرگها‬

‫‪)2‬فشار اسمزی درون سلول ‪:‬تجمع ضایعات متابولیکی موجب جذب مایع‬
‫به درون عضله‬

‫خون‬ ‫آشنائی با ‪PH‬‬


‫‪ PH‬خون در حالت خنثی ‪ 7‬است‪.‬‬
‫افزایش = قلیائی‬
‫کاهش = اسیدی‬
‫سيستم تنفسي‬

‫‪29‬‬
‫دو وظیفه دستگاه قلب و عروق و‬
‫تنفس را نام ببرید؟‬

‫‪.1‬اکسیژن رسانی به بافتها‬

‫‪-2‬دفع دی اکسید کربن‬

‫‪30‬‬
‫نقل و انتقال گازی شامل چه فرایندی‬
‫است؟‬
‫‪.1‬تهویه ریوی(تنفس)‪:‬حرکت گازها به داخل و خارج‬
‫‪.2‬انتشار ریوی‪:‬تبادل گازها بین خون و ریه ها‬
‫‪.3‬حمل اکسیژن و دی اکسید کربن از طریق خون‬
‫‪.4‬تبادل مویرگی گاز‪:‬تبادل گازی بین خون مویرگها و بافتهای‬
‫فعال‬
‫***مورد ‪ 1‬و ‪ 2‬تنفس خارجی و مورد ‪ 4‬تنفس داخلی محسوب می گردد‪.‬‬

‫تهویه ریوی‪:‬‬

‫‪‬مجاری تنفسی را بترتیب نام ببرید‪.‬‬


‫‪‬بینی‪،‬حلق‪،‬حنجره‪،‬نای‪،‬نایژه‪،‬نایژکها و در نهایت منتهی‬
‫به حبابچه ها خواهد شد‪.‬‬

‫‪‬سه وظیفه بینی را نام ببرید‪.‬‬


‫‪‬گرم کردن‪،‬مرطوب کردن‪،‬تصفیه کردن‬

‫‪31‬‬
‫پرده جنب (پلورا)‬
‫ریه ها بطور مستقیم با دیواره قفسه سینه در تماس نیستند‬
‫هر یک از ریه ها بطور جداگانه ای از یک پرده ای بنام جنب پوشیده شده‬
‫است‬

‫جنب احشائی ‪:‬لیه ای که مستقیما روی ریه را می پوشاند (لیه داخلی)‪.‬‬


‫جنب جداری ‪:‬لیه ای که جدار داخلی قفسه سینه و سطح فوقانی‬
‫دیافراگم وناحیه گردنی را می پوشاند ( لیه خارجی )‪.‬‬
‫ادامه‪.....‬‬
‫دو لیه مذکور در محلی به نام ناف ریه به هم متصل می شوند‪.‬‬
‫فضای بین این دو لیه بنام فضای جنب می باشد که در حالت‬
‫عادی فشار منفی وجود دارد ‪.‬‬
‫دو لیه در تماس با یکدیگر هستند و فقط توسط مایع سروزی از‬
‫هم جدا می شوند که مانع اصطکاک می گردد‬
‫چنین ساختاری موجب می شود که هر گونه حرکت وتغییرات در‬
‫قفسه سینه بطور مستقیم روی ریه ها تاثیر بگذارد‪.‬‬

‫دم وبازدم ‪:‬‬


‫تنفس یا دم و بازدم یک عمل مکانیکی است و توسط عضلت صورت می‬
‫گیرد‪.‬‬

‫فعالیت (دم و‬ ‫استراحت (عمل دم وبازدم )‬


‫بازدم )‬
‫دم ‪:‬‬
‫فعال‬
‫‪32‬‬
‫‪ + ....‬جناغی‬ ‫عضلت دیافراگم و بین دنده ای خارجی‬
‫چنبری پستانی‬
‫سینه ای کوچک‪-‬‬
‫قدامی و‪...‬‬ ‫دندانه ای‬
‫بازدم ‪:‬‬
‫غیر‬
‫عضلت شکمی و‬ ‫هیچ عضله ای شرکت نمی کند ‪.‬‬
‫ای داخلی‬ ‫بین دنده‬

‫فشار درون ریوی به هنگام دم و بازدم‬


‫به هنگام دم فشار درون ریوی کم شده و هوا وارد ریه می گردد و‬
‫برعکس به هنگام بازدم فشار درون ریوی افزایش داشته و موجب خروج‬
‫هوا می گردد‪.‬‬

‫تغییرات فشار درون شکمی و سینه ای همراه با‬


‫تنفس‬

‫‪.1‬کمک به نفس کشیدن شدید‬

‫‪.1‬کمک به برگشت خون سیاهرگی به قلب‬

‫دو وظیفه انتشار ریوی (تبادل گازها در ریه)‬


‫ذکر نمائید‪.‬‬
‫‪.1‬جذب ذخیره اکسیژن در بافتها‬

‫‪ -2‬دفع دی اکسید کربن از خون سیاهرگی برگشتی‬

‫فشار سهمی گازها و قانون دالتون را تعریف نمائید‪.‬‬

‫‪‬فشار سهمی گازها‪ :‬فشار هر یک از گازها در مخلوطی از گازها‬

‫‪33‬‬
‫‪‬طبق قانون دالتون‪ :‬کل فشار مخلوطی از گازها برابر است با مجموع‬
‫فشار سهمی هر یک از گازها در آن مخلوط‬

‫فشار سهمی گازهای تنفسی در سطح دریا(فشار‬


‫سهمی به میلی متر جیوه)‬

‫شیب‬ ‫خون‬ ‫هوای‬ ‫درصد در هوای‬ ‫گاز‬


‫انتشار‬ ‫حبابچه ای سیاهرگی‬ ‫خشک‬ ‫هوای‬
‫خشک‬

‫‪0‬‬ ‫‪760‬‬ ‫‪760‬‬ ‫‪760‬‬ ‫‪100‬‬ ‫مجموع‬

‫‪0‬‬ ‫‪47‬‬ ‫‪47‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪H2O‬‬

‫‪64‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪104‬‬ ‫‪159/1‬‬ ‫‪20/93‬‬ ‫‪O2‬‬

‫‪5‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪0/2‬‬ ‫‪0/03‬‬ ‫‪CO2‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪573‬‬ ‫‪573‬‬ ‫‪600/7‬‬ ‫‪79/04‬‬ ‫‪N2‬‬

‫نکات قابل توجه در مورد انتشار ریوی‬

‫‪‬هر چه شیب فشار در عرض غشای تنفسی بیشتر باشد ‪،‬اکسیژن با‬
‫سرعت بیشتری انتشار می یابد‪.‬‬
‫‪‬انتشار ریوی فرایندی است که از طریق آن گازها در عرض غشای‬
‫تنفسی حبابچه ها مبادله می شوند‪.‬‬

‫مقدار گازهایی که در عرض غشاء مبادله می شوند‪،‬به چه‬


‫عواملی بستگی دارند؟‬

‫‪34‬‬
‫‪‬در درجه اول بستگی به فشار سهمی هر گاز و سپس حل پذیری و‬
‫درجه حرارت گاز هم نقش مهمی در این تبادل دارد‪.‬‬

‫‪‬گازها طبق شیب فشار خود منتشر می شوند‪ ،‬بطوریکه از ناحیه پر‬
‫فشار به ناحیه کم فشار حرکت می کنند ‪.‬بنابراین اکسیژن وارد خون‬
‫شده و دی اکسید کربن از آن خارج می شود‪.‬‬

‫ظرفیت انتشار اکسیژن در حالت ورزش چگونه‬


‫است؟‬
‫ظرفیت انتشار اکسیژن از حالت استراحت به ورزش به تدریج افزایش می‬
‫یابد‪.‬هنگامی که بدن به اکسیژن بیشتری نیاز دارد فرایند تبادل اکسیژن تسهیل‬
‫می شود‪.‬‬

‫شیب فشار و حل پذیری اکسیژن و دی اکسید‬


‫کربن چگونه است؟‬
‫شیب فشار برای تبادل دی اکسید کربن کمتر از اکسیژن است ولی حل پذیری‬
‫دی اکسید کربن در غشاء ‪ 20‬برابر اکسیژن است‪.‬بنابراین دی اکسید کربن بدون‬
‫آنکه به شیب فشار خیلی بیشتری نیاز داشته باشد‪ ،‬به آسانی از غشاء عبور‬
‫می کند‪.‬‬

‫عوامل موثر در تجزیه اکسیژن چیست؟‬


‫‪‬افزایش دما و غلضت یون هیدروژن در عضله فعال در منحنی تجزیه‬
‫اکسیژن موثر هستند‪،‬به طوری که اکسیژن بیشتری از هموگلوبین‬
‫جدا می شود تا نیاز عضله فعال را تامین کند‪.‬‬
‫‪‬اشباع هموگلوبین از اکسیژن چه زمانی کاهش می یابد؟‬
‫‪ -‬زمانی که‪:‬‬
‫فشار سهمی اکسیژن کم شود‬
‫‪ PH‬کم شود‬
‫دما افزایش یابد‬

‫بخش اعظم اکسیژن به چه صورتی در خون حمل‬


‫می شود؟‬
‫‪‬بطور عمده اکسیژن به صورت ترکیب با هموگلوبین (اکسی‬
‫هموگلوبین ) در خون حمل می شود ‪،‬البته بخش کمی هم از اکسیژن‬
‫در پلسمای خون به صورت محلول در می آید‪.‬‬

‫‪‬معمول ‪ %98‬هموگلوبین از اکسیژن اشباع می گردد‪.‬این مقدار‪،‬بیش‬


‫از آن چیزی است که بدن ما نیاز دارد‪.‬بنابراین ظرفیت خون در حمل‬
‫اکسیژن بندرت نحوه اجرای مهارت را محدود می کند‪.‬‬

‫‪35‬‬
‫بخش اعظم دی اکسید کربن تولید شده درعضلت فعال‬
‫چگونه به ریه انتقال می یابد؟‬
‫‪‬بطور عمده به شکل یون های بیکربنات به ریه منتقل می گردد‪.‬‬
‫‪‬این حالت دی اکسید کربن در خون به صورت یون بی کربنات حمل‬
‫می شود ‪ .‬این حالت دی اکسید کربن ‪،‬مانع از تشکیل اسید کربنیک و‬
‫در نتیجه تجمع یون هیدروژن و سرانجام کاهش ‪ ph‬می شود‪ .‬مقدار‬
‫کمی دی اکسید کربن هم به صورت محلول در پلسما و یا ترکیب با‬
‫هموگلوبین وجود دارد‪.‬‬

‫تفاوت اکسیژن خون سرخرگی و سیاهرگی چه‬


‫تناسبی با افزایش شدت ورزش دارد؟‬
‫این تفاوت متناسب با افزایش شدت ورزش زیاد می شود‪.‬به طوریکه در حالت‬
‫استراحت ‪ 4‬تا ‪ 5‬میلی لیتر و در فعالیت شدید به حدود ‪15‬تا ‪ 16‬میلی لیتر در هر‬
‫‪ 100‬میلی لیتر خون می رسد‪ .‬این افزایش نشانه جذب زیاد اکسیژن خون‬
‫سرخرگی توسط عضله فعال است‪،‬بنابراین محتوای اکسیژن خون سیاهرگی‬
‫هم از سوی دیگر کم می شود‪.‬‬

‫نکته‪:‬‬
‫‪‬رسیدن اکسیژن به بافتها بستگی به مقدار اکسیژن خون ‪،‬مقدار‬
‫جریان خون و شرایط موضعی دارد‪.‬‬
‫‪‬تبادل دی اکسید کربن در بافتها مانند تبادل اکسیژن است‪،‬با این‬
‫تفاوت که دی اکسید کربن‪،‬بافتها را ترک می کند و وارد خون می‬
‫شود‪،‬تابه ریه ها حمل شده و تصفیه شود‪.‬‬

‫مرکزتنفسی را نام ببرید‪.‬‬


‫‪‬مرکز تنفسی در ساقه مغز(بویژه بصل النخاع) است که میزان و‬
‫عمق تنفس را از طریق ارسال تحریکات عصبی به عضلت تنظیم‬
‫می کند‪.‬‬

‫با ذکرمحل گیرنده های شیمیایی مرکزی و‬


‫محیطی واکنش آنها را نسبت به تغییرات‬
‫شیمیایی عنوان کنید‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫‪‬گیرنده های شیمیایی مرکزی در مغز واقع شده و نسبت به تغییر‬
‫غلضت دی اکسید کربن و یون هیدروژن واکنش نشان می دهند ‪.‬هر‬
‫گاه یکی از این دو افزایش یابد ‪،‬مرکز دمی‪،‬تنفس را زیاد می کند‪.‬‬
‫‪‬گیرنده های محیطی در قوس آئورت و محل دو شاخه شدن شریان‬
‫کاروتید واقع شده است‪.‬این گیرنده ها در درجه اول نسبت به‬
‫تغییرات مقدار اکسیژن خون و همینطور به تغییرات دی اکسید کربن‬
‫و یون هیدروژن واکنش نشان می دهند‪.‬اگر اکسیژن تا حد زیادی‬
‫افت کند و یا اگر مقدار دی اکسید کربن و یون هیدروژن زیاد شود‬
‫این گیرنده های شیمیایی اطلعات خود را به مرکز دمی ارسال می‬
‫کنند که باعث افزایش تنفس می شود‪.‬‬
‫عمل گیرنده های کششی واقع در مجاری‬
‫تنفسی وریه ها چیست؟‬
‫باعث می شوند که مرکز بازدمی‪،‬تنفس را کوتاه کند تا مانع اتساع بیش از حد‬
‫ریه ها شود به علوه می توانیم تا حدودی بطور ارادی تنفس را کنترل کنیم‪.‬‬

‫تنظیم دما‬
‫آشنائی با مکانیزم تنظیم دما و برخی‬
‫سازگاریها‬
‫‪ -‬مکانیزم تنظیم دمای بدن‬

‫‪ -‬فشارهای محیطی = موجب سازگاری‬

‫‪ -‬گرما و سرمای شدید‪ -‬بیماریها – تمرین سنگین بلند مدت (‪ 8/37- 1/36‬درجه‬
‫سانتیگراد )‬

‫چند نوع مکانیزم انتقال گرمای بدن وجود دارد؟‬


‫‪ )1‬هدایت‬
‫‪ )2‬جابجائی‬
‫‪ )3‬تشعشع‬
‫‪ )4‬تبخیر‬

‫‪)1‬هدایت‬
‫انتقال گرما از یک ماده به ماده دیگر( از طریق تماس مستقیم‬
‫مولکولی برای نمونه از بافتهای‬

‫مجاور به لباسها و هوا )‬

‫‪)2‬جابجائی‬

‫انتقال گرما از یک مکان به مکان دیگر ( از طریق گاز مثل هوا و از‬
‫طریق مایع مثل آب )‬

‫‪37‬‬
‫*** سهم هدایت و جابجائی حدود ‪%20‬‬

‫‪ )3‬تشعشع‬
‫عمده ترین روش از دست دادن گرمای اضافی بدن (در حالت استراحت )‬

‫دفع گرما ‪ :‬از طریق و بصورت اشعه مادون قرمز(نور‬


‫خورشید ) و یا از طریق اشیاء مثل دیوار‬

‫‪ )4‬تبخیر‬
‫عمده ترین روش دفع گرما هنگام تمرین (‪ %80‬در تمرین و ‪ %20‬به هنگام‬
‫استراحت )‬

‫•به هنگام تعریق آب بدن در سطح پوست از مایع به بخار تبدیل‬


‫می شود ولی ‪........‬‬

‫رطوبت و دفع گرما‬


‫مشکلت رطوبت زیاد هوا ورطوبت کم هوا چیست ؟‬
‫‪....................‬‬
‫نکته ‪ :‬رطوبت هوا از عواملی است که باید به آن توجه شود زیرا تبخیر عمده‬
‫ترین راه از دست دادن گرماست ‪.‬‬

‫عرق بدن باید تبخیر شود تا بدن خنک شود‪ .‬تعریقی که بصورت قطره آب از‬
‫پوست بچکد بدن را کمتر خنک می کند ویا خنک نمی کند ‪.‬‬

‫یاد آوری ‪:‬‬


‫در حالت استراحت عمدتا گرما از طریق تشعشع از دست می رود‬

‫ولی در هنگام تمرین و فعالیت بدنی تبخیر مهمترین راه دفع گرما‬
‫است ‪.‬‬

‫تنظیم دمای بدن وانواع گیرنده های حرارتی‬


‫مرکز تنظیم دمای بدن در کجاست ؟‬

‫هیپوتالموس است که مثل یک ترموستات عمل می کند ‪.‬‬

‫چند نوع گیرنده حرارتی وجود دارد ؟‬


‫دو نوع ‪ :‬محیطی و مرکزی‬
‫گیرنده محیطی ‪ :‬پوست ( فرد اقدام هوشیارانه ای خواهد داشت )‪.‬‬

‫گیرنده مرکزی ‪ :‬هیپوتالموس ( حساسیت به دمای خون و فعال کردن‬


‫مکانیزمهای بازتابی )‬

‫‪38‬‬
‫کدام بافتها وبا چه مکانیسمی باعث تغییر‬
‫دمای بدن می شوند ؟‬
‫با مکانیسم‬ ‫از طریق‬ ‫بافت‬ ‫ردیف‬

‫پیام به غدد تعریق و عرق‬ ‫هیپوتالموس‬ ‫غدد تعریق‬ ‫‪)1‬‬


‫ریزی‬

‫گشاد شدن شریانچه ها‬ ‫هیپوتالموس‬ ‫عضله صاف‬ ‫‪)2‬‬


‫سرخرگچه ها‬

‫چرخه سریع وغیر ارادی‬ ‫لرزیدن‬ ‫عضلت‬ ‫‪)3‬‬


‫انقباض و انبساط‬ ‫اسکلتی‬

‫سرد شدن بدن محرک‬ ‫غدد درون ریز غده تیروئید‬ ‫‪)4‬‬
‫تیروکسین‬

‫ملحظات در گرما‬
‫پوشیدن لباس مناسب‬

‫نوشیدن مایعات کافی‬

‫آگاهی از نشانه دمای بدن‬

‫میانگین دمای بدن و ظرفیت گرمائی‬


‫چگونه محاسبه می شود؟‬
‫میانگین دمای بدن= میانگین دمای پوست ‪ +‬دمای داخلی بدن‬
‫‪6/0‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪4/0‬‬ ‫میانگین دمای بدن=‬
‫‪-----------------------------------------------------------‬‬

‫ظرفیت گرمائی= مقدار کل گرما به کیلو کالری که بدن دارا می باشد ‪.‬‬
‫(دمای بدن * وزن بدن ) ‪ = %83‬ظرفیت گرمائی‬
‫(‪ 50 * 3/35‬کیلو گرم)‪Kcal 1465=%83‬‬

‫آیا فعالیت بدنی در هوای گرم باعث چه تغییری در عملکرد ویا‬


‫رکورد ورزشی می شود ؟‬

‫‪39‬‬
‫احتمالعملکرد ورزشی تضعیف خواهد شد ‪ ،‬بدلیل اینکه در هوای گرم قسمتی‬
‫از خون جهت دفع گرما باید به پوست جریان یابد در صورتیکه بخش اعظم خون‬
‫در عضلت برای انجام فعالیت مطلوب مورد نیاز می باشد ‪.‬‬
‫لذا رقابت پوست و عضلت فعال برای دریافت خون بیشتر اختلل در عملکرد‬
‫هر دو ایجاد خواهد نمود ‪.‬‬
‫فعالیت در هوای گرم چه تغییراتی در برون ده‬
‫قلبی‪،‬حجم ضربه ای‪،‬ضربان قلب و اکسیژن‬
‫مصرفی دارد؟‬
‫برون ده قلبی ثابت می ماند ولی احتمال کاهش حجم ضربه ای و‬
‫افزایش تدریجی ضربان قلب(سوق قلبی عروقی) و همچنین افزایش‬
‫اکسیژن مصرفی وجود دارد ‪.‬‬

‫فعالیت در گرما ‪ :‬باعث افزایش تعریق و آب زدائی و از دست دادن‬


‫الکترولیتها ‪ ----‬و تحریک ترشح آلدوسترون (از قشر فوق کلیه) و‬
‫هورمون ضد ادراری(بخش خلفی هیپوفیز) ‪ ----‬که موجب بازجذب‬
‫سدیم(و کلر) و آب ‪ ---‬که کمک به افزایش حجم پلسما خواهد نمود‪.‬‬

‫سازگاری با گرما چگونه ایجاد می شود؟‬


‫سازگاری از طریق فعالیت در گرما به مدت یک ساعت یا بیشتر در هر روز و‬
‫‪ 5-10‬روز ایجاد می شود ‪.‬‬
‫*** سازگاری در نتیجه ‪:‬‬
‫‪ )1‬قرار گیری پیاپی در معرض گرما‬
‫‪ )2‬تمرین در هوای گرم‬

‫‪-‬تغییرات قلبی عروقی ‪ 3 :‬تا ‪ 5‬روز اول‬


‫‪-‬تغییرات در مکانیسم تعریق ‪ :‬به مدت بیشتری (‪ 10‬روز)‬

‫اثرات سازگاری با گرماوعوامل موثر در‬


‫سازگاری‬
‫اثرات سازگاری ‪ :‬میزان مصرف گلیکوژن عضله را کاهش داده وباعث تاخیر در‬
‫شروع خستگی می شود‪.‬همچنین باعث افزایش حجم ضربه ای می شود‪.‬‬

‫عوامل موثر‪ :‬مدت گرما ‪ ،‬شدت گرما و میزان تولید گرمای درونی بدن‬

‫عوامل عمده ای که از سرد شدن بیشتر بدن‬


‫جلوگیری می کند؟‬
‫لرزیدن ‪ :‬از طریق ایجاد انقباضات غیر ارادی‬

‫‪40‬‬
‫تولید گرمای غیر لرزشی ‪ :‬از طریق تحریک دستگاه عصبی سمپاتیک و ترشح‬
‫تیروکسین و کاتکولمین ها‬

‫انقباض عروق محیطی ‪ :‬انتقال گرما از پوست به مرکز بدن‬


‫(انتقال خون از محیط به مرکز )‬

‫عوامل موثر در از دست دادن گرمای بدن‬


‫چیست ؟‬

‫‪ )1‬اندازه بدن‬

‫‪ )2‬کاهش چربی زیر پوستی‬

‫( کوچکتر بودن نسبت سطح بدن به وزن بدن و چربی زیاد تر باعث دفع‬
‫حرارت کمتر می شود ‪).‬‬

‫فعالیت بسیار طولنی در سرما چه‬


‫پیامدی را خواهد داشت ؟‬
‫ابتدا باعث تخلیه انرژی‬
‫و سپس کاهش شدت تمرین‬
‫در نهایت ایجاد هیپوترمی ( کاهش دمای بدن )‬

‫‪S‬‬ ‫اختلل هیپوتالموس‪ :‬در دمای ‪ 5/34‬درجه ابتدا گره‬


‫تحت تاثیر هیپوترمی قرار گرفته وباعث کاهش ضربان قلب و برون ده‬
‫قلبی خواهد شد ‪.‬‬

‫‪‬پایان‬
‫‪‬موفق باشید‬
‫‪‬دکتر تاروردي زاده‬
‫‪‬تهیه کننده اصغر ندیم‬

‫‪41‬‬
42

You might also like