Professional Documents
Culture Documents
مهران و مامان
سلم .اين ماجرايي كه واستون تعريف ميكنم واسه تابستونه .من مهران هستم و 19
سالمه يه مامان دارم كه اسمش رويا و 39سالشه من تنها بچه خانواده هستم .پدرم هم
.مامور بازرسي يه شركته و هميشه تو مسافرت
حال بريم سر اصل ماجرا .مامان من با من خيلي راحت بود و خيلي هم به من محبت
داشت .منظور از اينكه راحت بود اينه که وقتهايي كه بابام نبودش جلوي من با دامن
كوتاه – شلوارك تنگ – تاپ و خلصه لباسهايي ميگشت كه لختي توشون داشت و اين
باعث ميشد من خيلي حشري بشم .خلصه اينكه چند وقت بود كه بد جوري تو كف
مامانم بودم .مخصوصا تو كف كونش .يه بار هم كه داشت ميرفت حموم از بالي در
رخت كن حموم ديدش زدم .چه بدني داشت .يه بدن سفيد و گوشتي .وقتي كه دول شد
شورتش رو در بياره قمبل كونش كامل معلوم شد .اون موقع يه شورت سفيد پاش بود
با يه كرست قرمز كه جلوش توري بود .اين ماجرا گذشت و يكي از شبهايي كه ما
خونه تنها بوديم تصميم گرفتم حداقل هم كه شده از روي دامن به كونش بچسبم .شب
كه مامانم رفت تو اتاقش بخوابه بيدار موندم تا اينكه ساعت تقريبا 2نصفه شب شد .دل
رو زدم به دريا و رفتم .البته قبلش پاي كامپيوترم 2تا فيلم سوپر ديدم تا حسابي حشري
شدم .خلصه هيچي رفتم آروم در اتاق رو باز كردم اول از لي در نگاه كردم بيدار
نباشه .نه خواب خواب بود .رفتم تو يه دامن پاش بود كه تقريبا تا زانوهاش ميشد و يه
پيرهن آستين حلقه اي هم تنش و چون هوا گرم بود روشو نكشيده بود .به پهلو خوابيده
بود و كونش قمبل خاصي داشت كه به طرف من بود .رفتم جلو اول دستمو زدم به
كونش .خيلي نرم بود .همينجوري نزديك يك دقيقه دستم رو كونش بود اما راضي
نشدم .آروم رفتم رو تخت و دامنشو زدم بال .يهو تكون خورد و برگشت و رو شكم
خوابيد .منم قلبم تند تند ميزد .خيال كردم بيدار شد .برگشت رو شكم .حال من راحت
تر دامنشو زدم بال .وقتي دامنو زدم بال چيزي ديدم كه داشتم ديوونه ميشدم .يه كون
سفيد و گوشتي .اونقدر كونش گنده و گوشتي بود كه شورتش جمع شده بود لي كونش
و لپاي كونش بيرون بود .ديگه گفتم هرچي ميخواد بشه بشه .دستمو گذاشتم رو لپاش
و آروم حركت دادم .بعد آروم بردم لي پاهاش كه دوباره مامانم چرخ زد و به حالت
اول خوابيد .من بعدا فهميدم مامانم از قصد اينكارو كرده .منم از اين موقعيت استفاده
كردم و كيرمو درآوردم و گذاشتم لي پاي مامانم كه اين دفعه ديگه مامانم برگشت .آره
اون بيدار بود .من قرمز شده بودم اما اون بدون اينكه حرف بزنه برگشت شلوارمو از
پام درآورد .بلوز خودشم درآورد و سينه هاش بيرون افتاد .مثل هميشه كرست نبسته
بود .بعد ملفه رو كشيد رو دوتامون و كيرمنو گرفت تو دستش و سينه هاشو نزديك
كرد به من و گفت :بخور .منم شروع كردم .بعد از اين كارا دستمو بردم دور كمرش.
دامنشو درآوردم .بعد شورتشو كشيدم پايين .حال ديگه مامان رويام لخت لخت بود.
باورم نميشد .پاشدم نشستم و خودم هم لخت شدم .اول كسشو حسابي ليسيدم .بد جوري
حشري شده بود و صداي آخ و اوخش دراومده بود .بهش گفتم :اجازه هست مامان؟
گفت :صبر كن و رفت از تو كمد واسم يه كاندوم آورد .كيرمو گذاشتم دم سوراخ
كسش و هل دادم تو و شروع كردم به تلمبه زدن .بعد از اينكه حسابي از كس كردمش
بهش گفتم كه عاشق كونش هستم و مامانم هم برگشت و قمبل كرد طرف من .باورم
نميشد اون كون سفيد و نرم با سوراخ قرمزش طرف من بود .رفتم كرم آوردم .اول
حسابي با انگشت كردم تو سوراخ كونش .بعد كيرمو چرب كردم و گذاشتم دم سوراخ
كونش و هل دادم تو .چه سوراخ تنگی داشت .توش گرم گرم بود .نزديك 1دقيقه
طول كشيد تا كير 16سانتي متري من قشنگ بره تو كونش و در اين مدت مامان رويا
درد ميكشيد و آخ و اوخ ميكرد .بعد كه شروع كردم به تلمبه زدن ديگه قشنگ صداي
جيغش بلند شده بود .ديگه داشت آب من ميومد وقتي كه آبم اومد همونجا تو كونش
خالي كردم .بعد اون به همون حالت خوابيد و من هم روي كونش دراز كشيدم .بعداز
اين قضيه ديگه كون مامان رويا واسه منه .هر وقت بخوام بهش ميچسبونم و وقتهايي
هم كه با بابا نيست برنامه داريم .مامان رويا ميگه تو از بابات قشنگ تر بلدي بكني.
اين رو هم بگم كه بابام هنوز مامانم رو از كون نذاشته بود .از اون موقع به بعد با هم
حتي حموم هم مي ريم و من چند بار هم تو حموم باهاش حال كردم .به شما توصيه
ميكنم كه سعي كنيد كه كون مامانتون رو امتحان كنيد چون به صد تا كس جوون مي
ارزه .خداحافظ
maman_sexy@yahoo.com