You are on page 1of 606

‫عهد جدید‬

‫نسخه اروپایی جدید‬


‫عهد جدید نسخه اروپایی جدید‬
‫ِ هم راه با تفسیر دانکن هیس تِر‬

Copyright © Duncan Heaster 2018.

Translated from English New European Version


(9781906951054 :‫ ) کباش‬by Wordminds Translations Ltd.
www.wordminds.com

We also thank those involved in checking this translation,


Mehran Davachi, and Bahman Panahi.

‫ نشر توسط‬Carelinks Publishing


PO Box 152, Menai Central, NSW 2234 Australia.
PO Box 3034, South Croydon, Surrey CR2 0ZA England.
http://www.carelinks.net

:‫ رجوع کنید به‬،‫ب رای کسب اطالعات بیشتر درباره نسخه اروپایی جدید‬
http://www.n-e-v.info
‫پیش گفتار‬
‫نسخه اروپایی جدید کتاب مقدس به زبان فارسی به صورت رایگان در‬
‫اختیار همه کسانی ق رار م ی‌گیرد که م ی‌خواهند عیسی مسیح را بشناسند‪.‬‬
‫هر وقت آن را م ی‌خوانید‪ ،‬با خدا و عیسی نیایش کنید‪ ،‬و از آنها بخواهید‬
‫که عیسی را بر شما آشکار سازند‪.‬‬

‫زندگی خود را به عیسی ببخشید‪ .‬از طریق تعمید‪ ،‬با او یکی شوید و «در‬
‫مسیح» زندگی کنید‪ .‬وقتی عیسی به زمین باز م ی‌گردد‪ ،‬از میان ُم ردگان‬
‫به زندگی جاودانه رستاخیز خواهید شد‪ ،‬درست همان طور که عیسی‬
‫رستاخیز شد‪.‬‬

‫اگر م ی‌خواهید در عیسی تعمید یابید‪ ،‬ما شبک ه‌ای از یاری دهندگان داریم‬
‫که با کمال میل به شما در تحقق این امر مقدس کمک خواهند کرد؛ و در‬
‫صورت لزوم‪ ،‬م ی‌توانیم گواهی تعمید را نیز صادر کنیم‪.‬‬
‫لطف ا ً با ما تماس بگیرید‪:‬‬

‫ایمیل‪info@carelinks.net :‬‬
‫وب‪www.carelinks.net/fa / www.christadelphia.net :‬‬
‫پیامک ‪ /‬واتساپ ‪ /‬وایبر ‪ /‬تلفن‪+447481122558 :‬‬

‫با عشق و آرزوی بهتری ن‌ها در سفر معنوی‌تان‪ ،‬از طرف ب رادران و خواه ران‌تان در‬

‫‪The Christadelphian Advancement Trust / Carelinks‬‬


‫‪Ministries, PO Box 3034, South Croydon CR2 0ZA‬‬
‫‪UNITED KINGDOM‬‬
‫فهرست مطالب‬
‫‪5‬‬ ‫مت ی ‬
‫‪77‬‬ ‫مرق س ‬
‫‪124‬‬ ‫لوق ا ‬
‫‪200‬‬ ‫یوحن ا ‬
‫‪256‬‬ ‫کتاب اعمال رسوالن ‬
‫‪324‬‬ ‫رومیان ‬
‫‪353‬‬ ‫اول قرنتیان ‬
‫‪383‬‬ ‫دوم قرنتیان ‬
‫‪403‬‬ ‫غالطیان ‬
‫‪414‬‬ ‫افسسیان ‬
‫‪424‬‬ ‫فیلیپیان ‬
‫‪431‬‬ ‫کولوسیان ‬
‫‪438‬‬ ‫اول تسالونیکیان ‬
‫‪444‬‬ ‫دوم تسالونیکیان ‬
‫‪448‬‬ ‫اول تیمائوس ‬
‫‪456‬‬ ‫دوم تیموتائوس ‬
‫‪462‬‬ ‫تیط س ‬
‫‪466‬‬ ‫فیلیمون ‬
‫‪468‬‬ ‫عب رانیان ‬
‫‪490‬‬ ‫یعقوب ‬
‫‪498‬‬ ‫اول پطرس ‬
‫‪506‬‬ ‫دوم پطرس ‬
‫‪511‬‬ ‫اول یوحن ا ‬
‫‪519‬‬ ‫دوم یوحن ا ‬
‫‪520‬‬ ‫سوم یوحن ا ‬
‫‪521‬‬ ‫یهودا ‬
‫‪524‬‬ ‫مکاشف ه ‬
‫متی‬
‫‪11‬‬
‫آورد‪ ،‬آمون یوشیا را به دنیا آورد‪.‬‬ ‫باب ‪1‬‬
‫یوشیا یکنیا و ب رادرانش را در زمان‬ ‫شجره‌نامه عیسی‬
‫اسارت در بابل به دنیا آورد‪.‬‬ ‫شجره‌نامه عیسی مسیح‪ ،‬پسر داود‪،‬‬
‫‪ 12‬و بعد از اسارت در بابل‪ ،‬یکنیا‬ ‫پسر اب راهیم‬
‫سالتیئل را به دنیا آورد‪ ،‬و سالتیئل‬ ‫‪ 2‬اب راهیم اسحاق را به دنیا آورد‪،‬‬
‫زروبابل را به دنیا آورد‪ 13 .‬زروبابل‬ ‫اسحاق یعقوب را به دنیا آورد‪،‬‬
‫ابیهود را به دنیا آورد‪ ،‬ابیهود ایلیاقیم‬ ‫یعقوب یهودا و ب رادرانش را به‬
‫را به دنیا آورد‪ ،‬ایلیاقیم عازور به‬ ‫ارح‬
‫فارض و ز َ‬ ‫دنیا آورد یهودا َ‬
‫‪3‬‬

‫دنیا را آورد‪ 14 .‬عازور صادوق را به‬ ‫فارض‬‫را از تامار به دنیا آورد‪ ،‬و َ‬
‫دنیا آورد‪ ،‬صادوق یاکین را به دنیا‬ ‫حصرون را به دنیا آورد‪ ،‬حصرون‬
‫آورد‪ ،‬یاکین ایلیهود را به دنیا آورد‪.‬‬ ‫آرام را به دنیا آورد ‪ 4‬آرام عمیناداب‬
‫‪ 15‬ایلیهود ایلعازر را به دنیا آورد‪،‬‬ ‫را به دنیا آورد‪ ،‬و عمیناداب نَحشون‬
‫ایلعازر متان را به دنیا آورد‪ ،‬متان‬ ‫را به دنیا آورد‪ ،‬و نَحشون شَلمون را‬
‫یعقوب را به دنیا آورد‪ 16 .‬یعقوب‬ ‫به دنیا آورد‪ 5 .‬شَلمون بوعز را از‬
‫یوسف شوهر مریم را به دنیا آورد‬ ‫راحاب به دنیا آورد‪ ،‬و بوعز عوبید‬
‫و از مریم‪ ،‬عیسی ملقب به مسیح‬ ‫را از روت به دنیا آورد‪ ،‬و عوبید یسا‬
‫متولد شد‪.‬‬ ‫را به دنیا آورد‪ 6 .‬یسا داود پادشاه را‬
‫‪ 17‬بناب راین‪ ،‬از اب راهیم تا داود‬ ‫به دنیا آورد‪ .‬و داود سلیمان را از آن‬
‫چهارده نسل است؛ و از داود تا‬ ‫زن که همسر اوریا بود به دنیا آورد‪.‬‬
‫اسارت در بابل چهارده نسل؛ و از‬ ‫‪ 7‬سلیمان رحبعام را به دنیا آورد‪،‬‬
‫اسارت در بابل تا مسیح چهارده‬ ‫رحبعام ابیا را به دنیا آورد‪ ،‬ابیا آسا‬
‫نسل است‪.‬‬ ‫را به دنیا آورد‪ 8 .‬آسا یهوشافاط را‬
‫به دنیا آورد‪ ،‬یهوشافاط یورام را به‬
‫تولد عیسی‬ ‫دنیا آورد‪ ،‬یورام عزیا را به دنیا آورد‪.‬‬
‫‪ 18‬و اما تولد عیسی مسیح چنین بود‪.‬‬ ‫‪ 9‬عزیا یوتام را به دنیا آورد‪ ،‬یوتام‬
‫وقتی مادر او مریم با یوسف نامزد‬ ‫احاز را به دنیا آورد‪ ،‬احاز حزقیا را‬
‫کرده بود‪ ،‬قبل از آن که آن دو به‬ ‫به دنیا آورد‪ 10 .‬حزقیا منسی را به‬
‫هم برسند‪ ،‬مریم فرزند روح‌القدس‬ ‫دنیا آورد‪ ،‬منسی آمون را به دنیا‬

‫‪ 1:1‬نوشت ه‌های انجیل‪ ،‬نسخ ه‌هایی از نحوه موعظه کردن انجیل توسط شاگردان‪ ،‬به‬
‫عنوان مثال متی است‪ .‬متی توصیف خود از انجیل («مژده») را با این وصف شروع‬
‫م ی‌کند که عیسی از نوادگان اب راهیم و داود است‪ .‬این مهم است زی را وعده‌هایی که به آن‬
‫اف راد داده شد (غالطیان ‪ )3:8‬حاوی این مژده است که آنها اوالدی خواهند داشت که پسر‬
‫داود‪ ،‬عیسی خواهد بود‪ .‬بناب راین عیسی قبل از تولدش به صورت یک شخص فیزیکی‬
‫وجود نداشت؛ او ذات انسانی ما را داشته است‪.‬‬
‫‪ 2:6 - 1:19‬یتم‬ ‫‪6‬‬
‫را آبستن شده بود‪ 19 .‬و یوسف‪ ،‬که او پسری را به دنیا آورد‪ ،‬با او‬
‫شوهر مریم‪ ،‬که مردی صالح بود و همبستر نشد؛ و نام او را عیسی‬
‫نم ی‌خواست او را تنبیه و رسوا کند‪ ،‬نهاد‪.‬‬
‫تصمیم گرفت پنهانی او را رها کند‪.‬‬
‫اما در حالی که به این مسائل فکر باب ‪2‬‬
‫‪20‬‬

‫دیدار مردان فرزانه از عیسای‬ ‫بر‬ ‫خواب‬ ‫در‬ ‫خداوند‬ ‫فرشته‬ ‫‌کرد‪،‬‬
‫ی‬ ‫م‬
‫او ظاهر شد و گفت‪ :‬یوسف ای پسر کودک‬
‫داود‪ ،‬از این که مریم را به همسری و اما وقتی عیسی در بی ت‌اللحم‬
‫برگزیدی ترس نداشته باش‪ ،‬زی را یهودیه در زمان فرمانروایی‬
‫آنچه ‪21‬درون اوست از روح‌القدس هیرودیس به دنیا آمد‪ ،‬منجمین‬
‫‪2‬‬
‫است‪ .‬و او یک پسر به دنیا خواهد شرقی به اورشلیم آمدند و گفتند‪:‬‬
‫آورد و تو نام او را عیسی خواهی کسی که به عنوان پادشاه یهودیان به‬
‫گذاشت؛ زی را او است که امت خود دنیا آمده کجاست؟ چ را که ما ستاره‬
‫را از گناهان‌شان رها خواهد کرد‪ .‬او را در شرق دیدیم و آمده‌ایم او را‬
‫‪ 22‬و همه ای ن‌ها اتفاق افتاد تا شاید پرستش کنیم‪ 3 .‬و وقتی هیرودیس‬
‫آنچه خداوند از طریق پیامبر فرموده پادشاه این را شنید‪ ،‬هم او و هم تمام‬
‫بود به حقیقت بپیوندد‪ 23 :‬این باکره‪ ،‬مردم اورشلیم مضطرب شدند‪ 4 .‬و‬
‫فرزندی را به دنیا خواهد آورد و او را تمام روحانیون اعظم و کاتبان امت‬
‫عمانوئیل خواهد نامید که یعنی خدا را گردهم آورد و از آنها پرس و جو‬
‫با ما‪ 24 .‬و یوسف از خواب بیدار شد کرد که مسیح کجا به دنیا آمده است‪.‬‬
‫و آنچه فرشته خداوند به او دستور ‪ 5‬و آنها به او گفتند‪ :‬در بی ت‌اللحم‬
‫داده بود را انجام داد و مریم را به یهودیه‪ .‬زی را پیامبر این گونه نوشته‬
‫همسری برگزید‪ 25 .‬اما تا زمانی است‪ 6 :‬و تو ای بی ت‌اللحم‪ ،‬سرزمین‬
‫‪ 1:19‬یوسف م ی‌توانست وضعیت او را به دیگ ران بگوید و او را «تنبیه و رسوا» کند‪،‬‬
‫یا «قانون غیرت» در فصل ‪ 5‬کتاب اعداد را ب رای او اج را کند‪ .‬اما دقیق ا ً به این دلیل که‬
‫یوسف واقع ا ً «صالح» بود‪ ،‬این کار را نکرد‪ .‬او نسبت به مریم حساس بود‪ ،‬همان طور‬
‫که ما نیز باید نسبت به کسانی که در وضعیتی ف راتر از درک و فهم ما گرفتار شده‌اند‪،‬‬
‫حساس باشیم‪.‬‬
‫‪ 1:20‬زندگ ی عیسی درون مریم آغاز شد‪ .‬از قبل وجود نداشت‪ .‬عیسی «از او» زاییده‬
‫شده است (‪.)1:16‬‬
‫‪« 1:21‬عیسی» یعنی «ناجی»؛ «مسیح» یعنی «تدهین شده»‪.‬‬
‫‪ 2:5‬از طریق پیامبر – پیامب ران کالم خدا را نوشت ه‌اند‪ ،‬نه فقط کالم خود را‪ .‬از این رو‬
‫کلمه «از طریق» اهمیت دارد‪ .‬کتاب مقدس‪ ،‬کالم الهام‌گرفته خداوند است‪.‬‬
‫‪ 2:6‬عیسی «از» بی ت‌اللحم برخاست‪ .‬او در قالب انسان از آسمان نازل نشد‪ .‬توجه‬
‫کنید که متی اغلب اوقات نشان م ی‌دهد که عیسی پیشگوی ی‌های عهد عتیق را محقق‬
‫کرده است‪.‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪ 2:19 - 2:7‬یتم‬
‫در خواب بر یوسف ظاهر شد و‬ ‫یهودا‪ ،‬به هیچ وجه از شاه زادگان‬
‫گفت‪ :‬برخیز و کودک و مادرش‬ ‫یهودا کمتر نیستی‪ .‬زی را از تو‬
‫را بردار و به مصر ف رار کن و تا‬ ‫فرمانروایی برم ی‌خیزد که چوپان‬
‫زمانی که من م ی‌گویم‪ ،‬آنجا بمان‬ ‫امت من اس رائیل خواهد بود‪.‬‬
‫زی را هیرودیس به دنبال کودک‬ ‫‪ 7‬سپس هیرودیس به صورت‬
‫‪14‬‬
‫خواهد گشت تا او را نابود کند‪.‬‬ ‫پنهانی مجوسیان را ف را خواند‬
‫و او برخاست و کودک و مادرش را‬ ‫و از طریق آنها از زمان دقیق‬
‫شبانه برد و عازم مصر شد ‪ 15‬و تا‬ ‫ظهور ستاره آگاه شد‪ 8 .‬و آنها را به‬
‫زمان مرگ هیرودیس آنجا ماند تا‬ ‫بی ت‌اللحم فرستاد و گفت‪ :‬بروید و‬
‫شاید آنچه خداوند از طریق پیامبر‬ ‫به دقت به دنبال این کودک بگردید‪،‬‬
‫فرموده بود تحقق یابد‪ :‬از سرزمین‬ ‫و وقتی او را پیدا کردید‪ ،‬به من خبر‬
‫مصر پسرم را ف راخواندم‪.‬‬ ‫دهید تا شاید من نیز بیایم و او را‬
‫‪ 16‬آنگاه که هیرودیس متوجه شد‬ ‫پرستش کنم‪.‬‬
‫که از سوی مجوسیان فریب خورده‬ ‫‪ 9‬و آنها پس از شنیدن حرف‌های‬
‫است‪ ،‬خشمگین شد و سربازانش را‬ ‫پادشاه راه افتادند؛ و ستاره‌ای را که‬
‫اع زام کرد و تمام فرزندان پسر که‬ ‫در شرق دیده بودند پشت سر آنها‬
‫دو سال یا کمتر سن داشتند و در‬ ‫م ی‌رفت تا این که بر ف راز محلی‬
‫بی ت‌اللحم و تمام مرزهای آن بودند را‬ ‫ایستاد که کودک آنجا بود‪ 10 .‬و‬
‫طبق زمانی که از طریق مجوسیان‬ ‫وقتی آنها ستاره را دیدند‪ ،‬ب ی‌نهایت‬
‫‪17‬‬
‫تعیین کرده بود‪ ،‬به قتل رساند‪.‬‬ ‫خوشحال شدند‪ 11 .‬و وارد خانه شدند‬
‫سپس آنچه از طریق ارمیای نبی‬ ‫و کودک را با مادرش مریم دیدند؛ و‬
‫گفته شده بود تحقق یافت‪ 18 :‬در‬ ‫تعظیم کردند و او را پرستش نمودند‪،‬‬
‫رامه صدایی شنیده شد‪ ،‬صدای‬ ‫و گنجین ه‌های خود را باز نموده و‬
‫گریه و ع زاداری عظیم‪ ،‬راحیل‬ ‫به او هدایایی از جمله طال و ُک ن دُر‬
‫ب رای فرزندان خود گریه م ی‌کرد؛ و‬ ‫و ُم ر عرضه کردند‪ 12 .‬و چون در‬
‫او تسلی نم ی‌یافت‪ ،‬زی را آنها دیگر‬ ‫خواب به آنها هشدار داده شده بود که‬
‫نبودند‪.‬‬ ‫نباید نزد هیرودیس بازگردند‪ ،‬از یک‬
‫‪ 19‬اما وقتی هیرودیس درگذشت‪،‬‬ ‫مسیر دیگر عازم کشور خود شدند‪.‬‬
‫فرشته خداوند در خواب یوسف در‬ ‫‪ 13‬وقتی عازم شدند‪ ،‬فرشته خداوند‬
‫‪ 2:8‬مجوسیان از پادشاه تبعیت نکردند‪ ،‬زی را خدا به آنها گفته بود چنین نکنند (‪.)12:‬‬
‫اگر آن چه صاحبان قدرت به ما م ی‌گویند با کالم خدا تناقض دارد‪ ،‬نباید همیشه آن را‬
‫انجام دهیم (اعمال ‪.)4:19‬‬
‫‪ 2:14‬او برخاست – اطاعت فوری یوسف از کالم خدا به عنوان یک نمونه ب رای ما مورد‬
‫تاکید ق رار گرفته است (مثل ‪1:24‬؛ ‪.)2:20‬‬
‫‪ 2:15‬از سرزمین مصر – زی را قوم اس رائیل از مصر ف را خوانده شده بود‪ .‬تمام فرزندان‬
‫خداوند باید «مصر» را ترک کنند – که غالب ا ً نماد جهان است‪.‬‬
‫‪ 3:9 - 2:20‬یتم‬ ‫‪8‬‬
‫کسی است که اشعیای نبی از او‬ ‫‪20‬‬
‫مصر بر او ظاهر شد و گفت‪:‬‬
‫خبر داده و گفته‪ :‬صدای کسی که‬ ‫برخیز و کودک و مادرش را بردار و‬
‫در بیابان فریاد م ی‌زند – راه خداوند‬ ‫به سرزمین اس رائیل ببر زی را آنهایی‬
‫را آماده کنید‪ .‬راه‌های او را راست‬ ‫که قصد جان کودک را کرده بودند‬
‫گردانید‪.‬‬ ‫درگذشتند‪ 21 .‬و او برخاست و کودک‬
‫‪ 4‬و اما یحیی جام ه‌ای از پشم‬ ‫و مادرش را برد و وارد سرزمین‬
‫شتر به تن کرده و کمربندی چرمی‬ ‫اس رائیل شد‪ 22 .‬اما وقتی شنید که‬
‫به کمر بسته بود و غذایش ملخ و‬ ‫آركالئوس به جای پدرش هیرودیس‬
‫عسل وحشی بود‪ 5 .‬سپس اورشلیم‪،‬‬ ‫بر یهودیه فرمانروایی م ی‌کند‪ ،‬از‬
‫همه سرزمین یهودیه و تمام مناطق‬ ‫رفتن به آنجا ترسید‪ .‬و چون خدا‬
‫اط راف اردن به سوی او روانه شدند‪.‬‬ ‫در خواب به او هشدار داده بود‪،‬‬
‫‪ 6‬و در رودخانه اردن‪ ،‬در حالی که‬ ‫به منطقه جلیله عازم شد ‪ 23‬و به‬
‫به گناهان خود اعت راف م ی‌کردند‪،‬‬ ‫شهری به نام ناصره رفت و در آنجا‬
‫توسط او غسل تعمید داده شدند‪.‬‬ ‫سکنی گزید‪ .‬تا شاید آنچه از طریق‬
‫‪ 7‬اما وقتی دید که بسیاری از‬ ‫پیامب ران گفته شده بود به تحقق‬
‫فریسیان و صدوقیان ب رای تعمید‬ ‫بپیوندد و او را ناصری بخوانند‪.‬‬
‫نزد او رفتند‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬ای افعی‬
‫زادگان‪ ،‬چه کسی به شما هشدار داد‬ ‫باب ‪3‬‬
‫تا از خشمی که در راه است ف رار‬ ‫یحیای تعمیددهنده‪ ،‬عیسی را‬
‫کنید؟ ‪ 8‬پس ثمره‌ای بیاورید که‬ ‫غسل تعمید م ی‌دهد‬
‫شایسته توبه باشد‪ 9 .‬و مبادا پیش‬ ‫و در آن روزها‪ ،‬یحیای تعمی د‌دهنده‬
‫خود فکر کنید که بگویید‪« :‬اب راهیم‬ ‫آمد و در بیابان یهودیه موعظه کرد‬
‫پدر ما است»‪ ،‬زی را من به شما‬ ‫و گفت‪ :‬توبه کنید! زی را ملکوت‬
‫م ی‌گویم که خدا قادر است از این‬ ‫آسمان نزدیک است‪ 3 .‬زی را او همان‬
‫‪ 2:20-22‬به یوسف گفته شد که وضعیت ب رای بازگشت امن است‪ .‬اما او شک کرد‪ .‬و‬
‫خداوند ضعف او را پذیرفت و به او گفت که به جلیل برود و آنجا زندگی کند‪.‬‬
‫‪ 3:6‬در رودخانه‪ ...‬غسل تعمید شدند – تعمید (برگرفته از باپتیزو در یونانی) به معنی‬
‫غسل‪ ،‬زیر آب کردن است و نه آب پاشیدن‪ .‬پس تعمید در یک رودخانه انجام شد‪ .‬به‬
‫عبارت از آب در ‪ 3:16‬توجه کنید‬
‫‪ 3:7‬فرزندان افع ی – آنها از نوادگان آن ماری هستند که در کتاب آفرینش ‪ 3:15‬از آن‬
‫صحبت شده است‪ .‬همیشه بین آنهایی که در مسیح عیسی از نسل زن و آنهایی که از‬
‫نسل مار هستند تضاد وجود خواهد داشت‪ .‬به طور موقت توسط آنها زخمی م ی‌شویم‪،‬‬
‫اما در نهایت پیروز خواهیم شد‪.‬‬
‫‪ 3:9‬پیش خود – کتاب مقدس آگاه است که احتمال دارد چگونه واکنش نشان دهیم‪.‬‬
‫نگ رانی خداوند‪ ،‬وضعیت ذهنی ما و این است که در درون چه فکری م ی‌کنیم‪ .‬زی را این‬
‫سرمنشا نهایی گناه انسان است‪.‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪ 4:8 - 3:10‬یتم‬
‫سن گ‌ها فرزندانی را ب رای اب راهیم و صدایی از آسمان‌ها برخاست که‬
‫بیاورد‪ 10 .‬و حتی اکنون تیشه بر م ی‌گفت‪ :‬این پسر عزیز من است‬
‫ریشه درختان گذاشته شده است‪ .‬که از او بسیار خشنودم‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬هر درختی که میوه خوب‬
‫نیاورد بریده و به آتش افکنده باب ‪4‬‬ ‫به بار‬
‫م ی‌شود‪ .‬همانا من شما را در آب عیسی وسوسه م ی‌شود‬
‫‪11‬‬

‫ب رای توبه‪ ،‬غسل تعمید م ی‌دهم‪ ،‬سپس عیسی به دست روح به بیابان‬
‫اما آن که بعد از من م ی‌آید از من برده شد تا ابلیس او را وسوسه کند‪.‬‬
‫تواناتر است و من شایسته آن نیستم ‪ 2‬و وقتی چهل روز و چهل شب‬
‫‪3‬‬
‫که کف ش‌هایش را با خود حمل کنم‪ .‬روزه گرفت‪ ،‬س رانجام گرسنه شد‪.‬‬
‫او شما را در روح‪‌12‬القدس و آتش‪ ،‬و وسوس ه‌گر آمد و به او گفت‪ :‬اگر‬
‫تعمید خواهد داد؛ و چنگک در پسر خدا هستی‪ ،‬دستور بده این‬
‫دست دارد و خرمن خویش را کام الً سن گ‌ها تبدیل به نان شوند‪ 4 .‬اما او‬
‫پاک خواهد کرد و گندم خویش را در پاسخ داد و گفت‪ :‬این گونه نوشته‬
‫انبار جمع خواهد کرد؛ اما کاه را با شده که انسان نه فقط با نان‪ ،‬بلکه‬
‫آتشی خاموش‌نشدنی خواهد سوزاند‪ .‬با هر کالمی که از دهان خدا بیرون‬
‫سپس عیسی از جلیله به اردن م ی‌آید زندگی م ی‌کند‪.‬‬
‫‪13‬‬

‫سپس ابلیس او را به شهر مقدس‬ ‫‪5‬‬


‫نزد یحیی رفت تا از او تعمید بگیرد‪.‬‬
‫‪ 14‬اما یحیی جلوی او را گرفت و برد و او را روی نوک معبد ق رار داد‪،‬‬
‫گفت‪ :‬من باید از تو تعمید بگیرم‪ 6 ،‬و به او گفت‪ :‬اگر پسر خدا هستی‪،‬‬
‫آن وقت تو نزد من م ی‌آیی؟ ‪ 15‬اما خودت را پایین بینداز‪ .‬زی را نوشته‬
‫عیسی به او پاسخ داد و گفت‪ :‬هم شده که خداوند به فرشتگان خود‬
‫اکنون اجازه این کار را بده‪ ،‬زی را درباره تو فرمان خواهد داد و آنها‬
‫این ما خواهیم بود که تمام عدالت تو را با دستان خود خواهند گرفت‬
‫را اج را خواهیم کرد‪ .‬سپس یحیی به تا مبادا پایت به سنگی برخورد کند‪.‬‬
‫او اجازه داد‪ 16 .‬و وقتی عیسی تعمید ‪ 7‬عیسی به او گفت‪ :‬و نیز نوشته‬
‫داده شد‪ ،‬بالفاصله از آب بیرون آمد شده که نباید خداوند‪ ،‬خدای خود‪ ،‬را‬
‫و آسمان‌ها به روی او باز شدند و امتحان کنی‪.‬‬
‫او روح خدا را دید که در قالب یک ‪ 8‬بار دیگر‪ ،‬ابلیس او را به یک‬
‫کبوتر نزول کرد و به او تکیه داد‪ 17 .‬کوه بسیار مرتفع برد و تمام ممالک‬
‫‪ 3:12‬آتش خاموش‌نشدن ی ‪ -‬نه به معنای واقعی کلمه‪ .‬نماد نابودی کامل (ارمیا ‪.)17:27‬‬
‫‪ 3:15‬عیسی از طریق فرو رفتن در آب به عنوان یک بزرگسال تعمید گرفت تا ب رای ما‬
‫مثالی باشد‪ .‬ما نیز باید تعمید بگیریم‪.‬‬
‫‪« 4:1-8‬شیطان» در قالب یک «فرشته سقوط کرده» یا یک «موجود شرور ماورایی»‬
‫وجود ندارد – به «خالصه اصول رجوع کنید»‪.‬‬
‫عیسی «از هر لحاظ درست مانند ما وسوسه شد» (عب رانیان ‪ ،)4:15‬و «هر انسانی وقتی‬
‫‪ 4:16 - 4:9‬یتم‬ ‫‪10‬‬
‫‪ 12‬و اکنون وقتی شنید که یحیی‬ ‫جهان و شکوه آنها را به او نشان داد‪.‬‬
‫زندانی شده است‪ ،‬به جلیله رفت‪13 .‬و‬ ‫‪ 9‬و به عیسی گفت‪ :‬تمام ای ن‌ها را به‬
‫ناصره را ترک کرد و به کفرناحوم‬ ‫تو خواهم داد اگر زانو بزنی و من‬
‫رفت و در آنجا ساکن شد که نزدیک‬ ‫را پرستش کنی‪ 10 .‬سپس عیسی به‬
‫دریا در مرزهای زبولون و نفتالیم‬ ‫او گفت‪ :‬دور شو ای شیطان! زی را‬
‫ق رار دارد‪ 14 .‬تا شاید آنچه از طریق‬ ‫نوشته شده‪ :‬تو باید فقط ‪ ،‬خداوند‬
‫اشعیای نبی گفته شده تحقق یابد‪:‬‬ ‫خدای خود‪ ،‬را پرستش کنی و تنها‬
‫‪ 15‬سرزمین زبولون و سرزمین‬ ‫باید به او خدمت کنی‪.‬‬
‫نفتالیم به سمت دریا در آن سوی‬ ‫‪ 11‬سپس ابلیس او را رها کرد و‬
‫اردن‪ ،‬جلیله ام ت‌ها‪ 16 ،‬مردمی که‬ ‫فرشتگان آمدند و به او خدمت‬
‫در ظلمت زندگی م ی‌کردند نوری‬ ‫کردند‪.‬‬
‫عظیم را دیدند و ب رای کسانی که‬
‫در سرزمین مرگ و در سایه آن‬ ‫شروع موعظ ه‌گری عیسی‬
‫وسوسه م ی‌شود‪ ...‬مجذوب شهوت خود و فریفته شده است‪( :‬یعقوب ‪ )1:14‬ما نیز توسط‬
‫«شیطان» ذهن خود وسوسه م ی‌شویم‪ ،‬عیسی هم همین طور‪ .‬ما توسط موجودی شرور‬
‫که ما را به گناه وا م ی‌دارد وسوسه نم ی‌شویم – گناه و وسوسه «از درون‪ ،‬از دل انسان»‬
‫بیرون م ی‌آید (مرقس ‪.)7:21‬‬
‫ممکن نیست وسوس ه‌ها به معنای واقعی کلمه باشند‪.‬‬
‫‪ 4:8‬اشاره م ی‌کند که عیسی از کوه بلندی باال رفت که شکوه و جالل آینده همه‬
‫پادشاه ی‌های جهان را «در لحظ ه‌ای از زمان» ببنید (مرقس ‪ .)4:5‬هیچ کوهی وجود‬
‫ندارد که آنقدر بلند باشد که بتوان کل جهان را با آن دید – زمین کروی است‪.‬‬
‫‪ -‬مقایسه با لوقا ‪ 4‬نشان م ی‌دهد که وسوس ه‌ها به ترتیب متفاوتی توصیف شده‌‌اند‪ .‬مرقس‬
‫‪ 1:13‬م ی‌گوید که عیسی «چهل روز در بیابان توسط شیطان وسوسه شد» در حالی‬
‫که متی ‪ 4:2-3‬م ی‌گوید که «وقتی چهل روز روزه گرفت‪ ...‬وسوس ه‌گر (شیطان) نزد او‬
‫آمد‪ .»...‬بناب راین‪ ،‬همین وسوس ه‌ها مثال تبدیل کردن سنگ به نان همچنان تک رار شدند‪.‬‬
‫‪ -‬بعید است که شیطان‪ ،‬عیسی را به بیابان و خیابان‌های اورشلیم برده باشد و سپس با‬
‫هم از نوک معبد باال بروند و همه ای ن‌ها جلوی چشم یهودیان کنجکاو اتفاق افتاده باشد‪.‬‬
‫‪ -‬اگر شیطان ‪ ،‬شخصیتی فیزیکی است که هیچ احت رامی ب رای کالم خداوند قائل نیست‬
‫و عالق ه‌مند به گناهکار کردن مردم است‪ ،‬پس چ را عیسی ب رای غلبه بر او از کتاب‬
‫مقدس نقل قول م ی‌کند؟ طبق دیدگاه مردمی‪ ،‬این کار‪ ،‬شیطان را دور نم ی‌کند‪ .‬عیسی هر‬
‫بار یک متن از کتاب مقدس را نقل قول کرد‪ .‬م زامیر ‪« :119:11‬کالم تو را در دل مخفی‬
‫نگاه داشتم تا شاید گناه نکنم‪».‬‬
‫عیسی «به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را وسوسه کند»‪ .‬چطور ممکن است‬
‫روح خدا عیسی را ببرد تا توسط موجودی فوق بشری در تضاد با خدا وسوسه شود‪ .‬قدرت‬
‫روح به تازگی به او رسیده بود‪ .‬عیسی وسوسه شده بود که از آن ب رای تبدیل سنگ به نان‪،‬‬
‫پریدن از بناها بدون آسیب دیدن و غیره استفاده کند‪.‬‬
‫‪11‬‬ ‫‪ 5:9 - 4:17‬یتم‬
‫مبتال بودند و نیز نزد دیوزد‌گان‪،‬‬ ‫زندگی م ی‌کردند‪ ،‬نوری تابید‪ 17 .‬از‬
‫مصروعان و مفلوجان؛ و او آنها‬ ‫آن زمان‪ ،‬عیسی شروع به موعظه‬
‫را شفا م ی‌بخشید‪ 25 .‬و جمعی ت‌های‬ ‫کرد و گفت‪ :‬توبه کنید! زی را ملکوت‬
‫عظیمی از جلیله و دکاپولس و‬ ‫آسمان نزدیک است‪.‬‬
‫اورشلیم و یهودیه و از آن سوی اردن‬ ‫‪ 18‬در حالی که در کنار دریای جلیله‬
‫او را دنبال کردند‪.‬‬ ‫قدم م ی‌زد‪ ،‬دو ب رادر یعنی شمعون‬
‫ملقب به پطرس و ب رادرش آندریاس‬
‫باب ‪5‬‬ ‫را دید که تور به دریا م ی‌انداختند‪،‬‬
‫موعظه عیسی درباره زندگی‬ ‫چ را که آنها ماهیگیر بودند‪ 19 .‬و‬
‫ملکوت‬ ‫عیسی به آنها گفت‪ :‬من را دنبال‬
‫و او با دیدن جمعی ت‌ها‪ ،‬به سوی‬ ‫‪20‬‬
‫کنید تا شما را صیاد مردم کنم‪.‬‬
‫کوه رفت و وقتی نشست‪ ،‬شاگردانش‬ ‫و آنها فورا ً تورها را رها کردند و به‬
‫به سوی او روانه شدند‪ 2 .‬و او دهان‬ ‫دنبال او رفتند‪.‬‬
‫خود را گشود و به آنها تعلیم داد و‬ ‫‪ 21‬در حالی که از آنجا م ی‌گذشت‪،‬‬
‫گفت‪:‬‬ ‫دو ب رادر‪ ،‬یعنی یعقوب پسر ِز ِب دی‬
‫‪ 3‬خوشا به حال آنهایی که در روح‬ ‫و یوحنا ب رادر او‪ ،‬را در قایقی با‬
‫مسکین هستند‪ ،‬زی را ملکوت آسمان‬ ‫زبدی‪ ،‬پدرشان دید که در حال‬
‫متعلق به آنهاست‬ ‫تعمیر تورهایشان بودند؛ و او آنها‬
‫‪ 4‬خوشا به حال آنها که مات م‌زده‌اند‪،‬‬ ‫را ف راخواند‪ 22 .‬و آنها نیز فورا ً قایق‬
‫زی را تسلی خواهند یافت‪...‬‬ ‫و پدرشان را ترک کردند و به دنبال‬
‫‪ 5‬خوشا به حال فروتنان‪ ،‬زی را آنها‬ ‫عیسی رفتند‪.‬‬
‫زمین را به ارث خواهند برد‪.‬‬
‫‪ 6‬خوشا به حال آنها که گرسنه و‬ ‫شفابخشی عیسی‬
‫تشنه عدالت هستند‪ ،‬زی را آنها سیر‬ ‫‪ 23‬و عیسی تمام جلیله را گشت و‬
‫خواهند گشت‪.‬‬ ‫در کنیس ه‌های آنها تعلیم م ی‌داد و‬
‫‪ 7‬خوشا به حال رح م‌کنندگان‪ ،‬زی را‬ ‫بشارت ملکوت را موعظه م ی‌کرد‬
‫آنها رحمت را خواهند یافت‪.‬‬ ‫و تمام بیماری‌ها و مریض ی‌های‬
‫‪ 8‬خوشا به حال پاکدالن‪ ،‬زی را آنها‬ ‫مردم را شفا م ی‌داد‪ 24 .‬پس از آن‪ ،‬در‬
‫خدا را خواهند دید‪.‬‬ ‫س راسر سوریه شهرت یافت؛ و آنها‬
‫‪ 9‬خوشا به حال صل ح‌جویان‪ ،‬زی را‬ ‫او را نزد همه مردم بیماری م ی‌بردند‬
‫آنها پس ران خدا نام خواهند گرفت‪.‬‬ ‫که به انواع بیماری‌ها و دردها‬
‫‪ 5:5‬زمین را به ارث خواهند برد ‪ -‬ملکوت خداوند اینجا روی زمین در بازگشت عیسی‬
‫بنا نهاده خواهد شد‪« .‬می راث» به وعده‌هایی که به اب راهیم داده شده اشاره دارد که طبق آن‬
‫فرزندان او زمین را به ارث خواهند برد‪ .‬جاودانگی در زمین و نه در آسمان به آنهایی که‬
‫«در مسیح» هستند و بناب راین به فرزندان اب راهیم وعده داده شده است‪.‬‬
‫‪ 5:23 - 5:10‬یتم‬ ‫‪12‬‬
‫زایل کردن تورات یا نوشت ه‌های‬ ‫‪ 10‬خوشا به حال آنهایی که در‬
‫انبیا آمده‌ام‪ .‬من نه ب رای تخریب‬ ‫راه عدالت آزار دیدند‪ ،‬زی را ملکوت‬
‫بلکه ب رای تکمیل آمده‌ام‪ 18 .‬زی را به‬ ‫آسمان متعلق به آنهاست‪.‬‬
‫راستی به شما م ی‌گویم تا زمانی که‬ ‫‪ 11‬خوشا به حال شما اگر مردم‬
‫آسمان و زمین بر جا هستند‪ ،‬حتی‬ ‫به خاطر من‪ ،‬شما را مالمت ‌کنند‪،‬‬
‫یک حرف یا نقطه از تورات به هیچ‬ ‫و آزار دهند و به ناحق شما را به‬
‫وجه زایل نخواهد شد مگر آن که‬ ‫‪12‬‬
‫همه نوع کار شری متهم ‌کنند‪.‬‬
‫همه چیز تحقق یابد‪ 19 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫شاد باشید و ب ی‌نهایت خوشحال‬
‫هر که هر یک از این کوچ ک‌ترین‬ ‫باشید‪ ،‬زی را پاداش شما در آسمان‬
‫احکام را زیر پا بگذارد و به‬ ‫عظیم است؛ زی را به همین صورت‪،‬‬
‫انسان‌ها تعلیم دهد که چنین کنند‪،‬‬ ‫پیامب ران قبل از شما را نیز آزار‬
‫در ملکوت آسمان کمترین شمرده‬ ‫دادند‪.‬‬
‫خواهد شد‪ ،‬اما هر که احکام را اج را‬ ‫‪ 13‬شما نمک زمین هستید‪ ،‬اما اگر‬
‫کند و آنها را تعلیم دهد‪ ،‬در ملکوت‬ ‫نمک طعم خود را از دست بدهد‪ ،‬با‬
‫‪20‬‬
‫آسمان‪ ،‬بزرگ خوانده خواهد شد‪.‬‬ ‫چه م ی‌توان آن را نمکین کرد؟ دیگر‬
‫ب رای همین‪ ،‬به شما م ی‌گویم به هیچ‬ ‫فایده‌ای ندارد جز این که بیرون‬
‫وجه وارد ملکوت آسمان نخواهید‬ ‫انداخته شود و زیر پای انسان‬
‫شد مگر آن که نیکی شما از نیکی‬ ‫پایمال شود‪.‬‬
‫کاتبان و فریسیان ف راتر رود‪.‬‬ ‫‪ 14‬شما نور جهان هستید‪ .‬نم ی‌توان‬
‫‪ 21‬شنیده‌اید که در قدیم گفته شده‪:‬‬ ‫شهری را که روی تپه ق رار دارد‬
‫قتل نکنید‪ ،‬و هر کس که قتل کند‪،‬‬ ‫پنهان کرد‪ 15 .‬انسان‌ها نیز چ راغ را‬
‫تحت خطر مجازات خواهد بود‪.‬‬ ‫روشن نم ی‌کنند تا آن را زیر سبد‬
‫‪ 22‬اما من به شما م ی‌گویم که هر‬ ‫ق رار دهند‪ ،‬بلکه آن را روی چ راغدان‬
‫کسی که از ب رادرش خشمگین باشد‪،‬‬ ‫م ی‌گذارند تا به همه ساکنین خانه‬
‫مستوجب مجازات خواهد بود‪ ،‬و‬ ‫روشنایی بخشد‪ 16 .‬به همین صورت‬
‫هر کسی که ب رادرش را راقا خوانَد‪،‬‬ ‫بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا‬
‫مستوجب رفتن به دادگاه خواهد‬ ‫شاید آنها اعمال نیک شما را ببینند‬
‫بود‪ ،‬و هر کس که احمق بگوید‪،‬‬ ‫و پدر شما را که در آسمان است‬
‫مستوجب آتش جهنم خواهد بود‪.‬‬ ‫ستایش کنند‪.‬‬
‫‪ 23‬بناب راین‪ ،‬چنانچه هدیه خود را‬
‫به مح راب ببرید و آنجا به یاد آورید‬ ‫تفسیر عیسی از شریعت موسی‬
‫که ب رادرتان از شما شکایتی دارد‪،‬‬ ‫مبادا فکر کنید که من ب رای‬ ‫‪17‬‬

‫‪ 5:15‬اگر شمعی زیر یک سطل ق رار بگیرد‪ ،‬خاموش خواهد شد‪ .‬اگر علن ا ً به ایمان خود‬
‫شهادت ندهیم‪ ،‬آن را از دست خواهیم داد‪ .‬نم ی‌توانیم مخفیانه مسیحی باشیم‪.‬‬
‫‪ 5:17‬شریعت موسی توسط مسیح با مرگ او تحقق یافت (کولسیان ‪ )2:14-17‬پس الزم‬
‫نیست آن شریعت و سبت را نگاه بداریم‪.‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪ 5:44 - 5:24‬یتم‬
‫کند‪ ،‬مرتکب زنا شده است‪.‬‬ ‫‪ 24‬هدی ه‌تان را در مح راب رها کنید‬
‫‪ 33‬شنیده‌اید که در قدیم به مردم‬ ‫و بروید‪ .‬اول با ب رادرتان صلح کنید‬
‫گفته شده‪ :‬نباید قسم دروغ بخورید‪،‬‬ ‫و سپس بیایید و هدی ه‌تان را عرضه‬
‫بلکه باید به هر قسمی که به نام‬ ‫کنید‪.‬‬
‫خداوند خورده‌اید عمل کنید‪ 34 .‬اما‬ ‫‪ 25‬با شاکی خود وقتی با او در‬
‫من به شما م ی‌گویم‪ :‬به هیچ وجه‬ ‫خیابان هستید‪ ،‬سریع سازش کنید‪.‬‬
‫قسم نخورید‪ ،‬نه به آسمان‪ ،‬چ را که‬ ‫تا مبادا شاکی شما را به قاضی‬
‫عرش خدا است‪ 35 ،‬و نه به زمین‪ ،‬چ را‬ ‫بسپارد و قاضی شما را به افسر‬
‫که پاانداز او است‪ .‬نه به اورشلیم‪،‬‬ ‫بسپارد و به زندان افکنده شوید‪.‬‬
‫‪36‬‬
‫چ را که شهر پادشاه عظیم است‪.‬‬ ‫‪ 26‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬تا‬
‫به سر خود نیز قسم نخورید‪ ،‬زی را‬ ‫زمانی که تا ریال آخر را نپردازید‪،‬‬
‫نم ی‌توانید یک تار موی آن را سفید‬ ‫هیچ وقت بیرون نخواهید آمد‪.‬‬
‫یا سیاه کنید‪ 37 .‬بگذارید بل ه‌ی شما‬ ‫‪ 27‬شنیده‌اید که گفته شده‪ :‬زنا‬
‫بله باشد و ن ه‌ی شما نه باشد‪ ،‬زی را‬ ‫نکنید‪ 28 .‬اما من به شما م ی‌گویم که‬
‫هر چه از این ف راتر رود‪ ،‬از شیطان‬ ‫هر کسی که از روی شهوت به زنی‬
‫نشأت م ی‌گیرد‪.‬‬ ‫نگاه کند‪ ،‬با او در قلب خود زنا کرده‬
‫‪ 38‬شنیده‌اید که گفته شده‪ :‬چشم در‬ ‫است‬
‫ب رابر چشم و دندان در ب رابر دندان‪.‬‬ ‫‪ 29‬و اگر چشم راست شما باعث‬
‫‪ 39‬اما من به شما م ی‌گویم‪ :‬در ب رابر‬ ‫گم راهی شما م ی‌شود‪ ،‬آن را بیرون‬
‫شرور مقاومت نکنید‪ ،‬بلکه هر که‬ ‫آورید و دور بیاندازید‪ ،‬زی را به نفع‬
‫به گونه راست صورت‌تان سیلی زد‪،‬‬ ‫شماست که یکی از اعضاء بدنتان‬
‫سمت دیگر صورت‌تان را نیز به‬ ‫نابود شود‪ ،‬تا این که کل بدنتان به‬
‫طرف او بگردانید‪ 40 .‬و اگر هر که‬ ‫جهنم افکنده شود‪ 30 .‬و اگر دست‬
‫خواست از شما شکایت کند و لباس‬ ‫راست شما باعث گم راه ی‌تان‬
‫شما را بگیرد‪ ،‬عبای خود را نیز به‬ ‫م ی‌گردد‪ ،‬آن را ب بُرید و دور‬
‫او بدهید‪ 41 .‬و هر که شما را مجبور‬ ‫بیاندازید‪ ،‬زی را به نفع شماست که‬
‫م ی‌کند یک کیلومتر طی کنید‪ ،‬با او‬ ‫یکی از اعضاء بدنتان نابود شود‪،‬‬
‫دو کیلومتر بروید‪ 42 .‬به آن کسی که‬ ‫تا این که کل بدنتان به جهنم افکنده‬
‫از شما چیزی م ی‌خواهد‪ ،‬ببخشید؛ و‬ ‫شود‪.‬‬
‫درخواست کسی را که م ی‌خواهد از‬ ‫‪ 31‬همچنین گفته شده‪ :‬هر مردی که‬
‫شما قرض بگیرد‪ ،‬رد نکنید‪.‬‬ ‫از همسر خود جدا م ی‌شود‪ ،‬باید به‬
‫‪ 43‬شنیده‌اید که گفته شده‪:‬‬ ‫او طالق‌نام ه‌ای بدهد‪ 32 .‬اما من به‬
‫همسای ه‌ات را دوست بدار و از‬ ‫شما م ی‌گویم که هر کس زن خود‬
‫دشمنت بی زار باش‪ 44 .‬اما من به‬ ‫را جز به علت فساد جنسی طالق‬
‫شما م ی‌گویم‪ :‬دشمنان‌تان را دوست‬ ‫دهد‪ ،‬مسبب زناکاری او م ی‌شود؛ و‬
‫بدارید و ب رای آنهایی که شما را‬ ‫هر کس که با یک زن مطلقه ازدواج‬
‫‪ 6:8 - 5:45‬یتم‬ ‫‪14‬‬
‫وقتی صدقه م ی‌دهید‪ ،‬نگذارید دست‬ ‫آزار م ی‌دهند دعا کنید‪ 45 ،‬تا شاید‬
‫چ پ‌تان از اعمال دست راس ت‌تان‬ ‫پس ران پدر آسمان ی‌تان بشوید‪ .‬چ را‬
‫باخبر شود‪ 4 ،‬تا صدق ه‌تان در خفا‬ ‫که او خورشید خود را بر شروران و‬
‫باشد زی را پدرتان که چیزی بر او‬ ‫نیکوکاران م ی‌تاباند‪ ،‬و باران را بر‬
‫پنهان نیست اجر شما را خواهد داد‪.‬‬ ‫عادل و ناعادل نازل م ی‌کند‪ 46 .‬زی را‬
‫‪ 5‬و وقتی نیایش م ی‌کنید نباید مثل‬ ‫اگر فقط آنهایی را دوست بدارید که‬
‫ریاکاران باشید‪ .‬زی را آنها دوست‬ ‫دوستتان دارند‪ ،‬چه پاداشی دارید؟‬
‫دارند در کنیس ه‌ها و در گوشه و‬ ‫حتی باجگی ران نیز همین کار را‬
‫کنار خیابان‌ها بایستند و نیایش‬ ‫م ی‌کنند! ‪ 47‬و اگر فقط به ب رادران خود‬
‫کنند تا شاید مردم آنها را ببینند‪ .‬به‬ ‫سالم کنید‪ ،‬چه کار بهتری نسبت به‬
‫راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬آنها پاداش‬ ‫آنها کرده‌اید؟ باجگی ران نیز همین‬
‫خود را دریافت کرده‌اند‪ 6 .‬بلکه وقتی‬ ‫کار را م ی‌کنند‪ 48 .‬بناب راین‪ ،‬باید‬
‫نیایش م ی‌کنید‪ ،‬وارد اتاق خود شوید‬ ‫کامل باشید‪ ،‬زی را پدر آسمان ی‌تان‬
‫و در را ببندید‪ ،‬ب رای پدر‌تان که دیده‬ ‫کامل است‪.‬‬
‫نم ی‌شود نیایش کنید‪ ،‬و پدرتان که‬
‫چیزی بر او پنهان نیست اجر شما‬ ‫باب ‪6‬‬
‫را خواهد داد‪.‬‬ ‫عیسی ریاکاری را تقبیح م ی‌کند‬
‫مواظب باشید اعمال نیک خود‬
‫عیسی نحوه نیایش را تعلیم‬ ‫را ب رای جلب توجه مردم جلوی‬
‫م ی‌دهد‬ ‫آنها انجام ندهید‪ .‬وگرنه نزد پدر‬
‫‪ 7‬و هنگام نیایش‪ ،‬مانند ام ت‌ها‬ ‫‪2‬‬
‫آسمان ی‌تان هیچ پاداشی ندارید‪.‬‬
‫تک رار بیهوده نکنید‪ ،‬زی را آنها فکر‬ ‫پس هر گاه صدقه م ی‌دهید‪ ،‬با بوق‬
‫م ی‌کنند به سبب زیاد حرف زدن‬ ‫و ُک رنا اعالم نکنید‪ ،‬که این کار را‬
‫شنیده خواهند شد‪ 8 .‬پس مثل آنها‬ ‫ریاکاران در کنیس ه‌ها و خیابان‌ها‬
‫نباشید! پدر از نیازهای شما حتی‬ ‫م ی‌کنند تا شاید مردم آنها را ستایش‬
‫پیش از آن که از او بخواهید باخبر‬ ‫کنند‪ .‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬آنها‬
‫است‪.‬‬ ‫پاداش خود را دریافت کرده‌اند‪ 3 .‬بلکه‬
‫‪ 5:45‬خورشید خود را م ی‌تاباند – خداوند دنیا را کوک نکرده که پس از رها کردن آن دنیا‬
‫ب رای خود تیک تیک کند‪ .‬هر عملی در آفرینش به طور آگاهانه از سوی اوست‪ .‬بناب راین‬
‫ما هرگز از او دور نیستیم – فقط اعمال او در طبیعت را حس کنید‪.‬‬
‫‪ 6:3‬دست چ پ‌تان باخبر شود – نسبت به اعمال نیک خود آگاه و هشیار نباشید‪.‬‬
‫کارهای خوب انجام دهید و آنها را ف راموش کنید‪ .‬آنهایی که در ملکوت خداوند پذیرفته‬
‫شده‌اند‪ ،‬زمان‌هایی را که به گرسنه غذا دادند به راستی به خاطر نخواهند آورد (متی‬
‫‪)25:37‬‬
‫‪ 6:4‬اجر خواهد داد – وقتی عیسی ب رای بنا نهادن ملکوت خداوند روی زمین باز‬
‫م ی‌گردد‪« .‬من سریع م ی‌آیم و پاداشم با من است» (مکاشفه ‪)22:12‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪ 6:24 - 6:9‬یتم‬
‫تعالیم عیسی درباره گنج در‬ ‫‪ 9‬باید این گونه دعا کنید‪ :‬پدر‬
‫آسمان‬ ‫‪10‬‬
‫آسمانی ما‪ ،‬نام تو مقدس باد‪.‬‬
‫‪ 19‬ب رای خود روی زمین گنج ذخیره‬ ‫ملکوت تو بیاید‪ .‬اراده تو روی زمین‬
‫نکنید که در آن بید و زنگ زیان‬ ‫اج را شود‪ ،‬درست همان گونه که در‬
‫م ی‌رساند و دزدان نقب م ی‌زنند و‬ ‫آسمان اج را م ی‌شود‪ 11 .‬در این روز‪،‬‬
‫دزدی م ی‌کنند‪ 20 .‬بلکه ب رای خود‬ ‫نان روزانه ما را به ما عطا کن‪ 12 .‬و‬
‫در آسمان گنج ذخیره کنید که در آن‬ ‫قرض‌های ما را ببخش‪ ،‬زی را ما نیز‬
‫نه بید و نه زنگ آسیب م ی‌رساند و‬ ‫بدهکاران خود را بخشیده‌ایم‪ 13 .‬و ما‬
‫دزدان نم ی‌توانند نقب بزنند یا دزدی‬ ‫را از وسوسه دور بدار‪ ،‬و ما را از‬
‫کنند‪ 21 .‬زی را هر جا گنج شما باشد‪،‬‬ ‫شیطان رها کن‪.‬‬
‫قلب شما نیز در آن خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ 14‬چ را که اگر شما خطاهای‬
‫دیگ ران را ببخشید‪ ،‬پدر آسمان ی‌تان‬
‫نیز شما را خواهد بخشید‪ 15 .‬اما اگر تعالیم عیسی درباره نور و‬
‫خطاهای دیگ ران را نبخشید‪ ،‬پدرتان ظلمت‬
‫نیز خطاهای شما را نخواهد بخشید‪ 22 .‬چ راغ بدن‪ ،‬چشم است‪ .‬پس اگر‬
‫چشم شما سالم باشد‪ ،‬کل بدنتان‬
‫پرنور خواهد بود‪ 23 .‬اما اگر چشمتان‬ ‫سخنان بیشتر درباره ریاکاری‬
‫‪ 16‬همچنین‪ ،‬وقتی روزه م ی‌گیرید‪ ،‬سالم نباشد‪ ،‬کل بدنتان مملو از‬
‫مثل ریاکاران پریشان‌احوال نباشید‪ .‬ظلمت خواهد بود‪ .‬پس اگر نوری‬
‫زی را آنها صورت‌شان را بدشکل که در شماست‪ ،‬ظلمت است‪ ،‬چه‬
‫م ی‌کنند تا مردم متوجه روزه‌داری ظلمت عظیمی است!‬
‫آنها شوند‪ .‬به راستی به شما م ی‌گویم‪،‬‬
‫آنها پاداش خود را دریافت کرده‌اند‪ 17 .‬تعالیم عیسی درباره پول و‬
‫بلکه وقتی روزه م ی‌گیرید‪ ،‬سر خود دارایی‬
‫را روغ ن‌مالی کنید و صورت خود را ‪ 24‬هیچ کس بنده دو ارباب نخواهد‬
‫بشویید‪ 18 ،‬تا روزه‌داری شما بر مردم بود؛ زی را یا از یکی متنفر و عاشق‬
‫معلوم نگردد بلکه بر پدرتان که دیده آن یکی خواهد شد‪ ،‬یا به یکی وفادار‬
‫نم ی‌شود معلوم گردد؛ و پدرتان که مانده و از آن یکی بی زار خواهد‬
‫چیزی بر او پنهان نیست‪ ،‬اجر شما گشت‪ .‬نم ی‌توانید هم بنده خدا باشید‬
‫و هم بنده پول‪.‬‬ ‫را خواهد داد‪.‬‬
‫‪ 6:10‬روی زمین – ما ب رای آمدن ملکوت خداوند روی زمین دعا م ی‌کنیم یعنی ب رای این‬
‫که عیسی زود باز گردد‪.‬‬
‫‪ 6:18‬معلوم نگردد – ما باید به طور آگاهانه تالش کنیم که کارهای نیک خود را پنهان‬
‫سازیم تا دیگ ران متوجه آنها نشوند‪ .‬آخرین باری که این کار را کردید چه زمانی بود؟‬
‫‪ 6:24‬اف راد کمی خواهند گفت که از خدا «متنفر هستند»‪ .‬اما اگر عاشق مال و ثروت‬
‫باشیم‪ ،‬در آن صورت از نظر خداوند از او نفرت داریم‪.‬‬
‫‪ 7:6 - 6:25‬یتم‬ ‫‪16‬‬
‫تمام این چیزها به شما اعطا شود‪.‬‬ ‫‪ 25‬پس به شما م ی‌گویم‪ :‬نگ ران‬
‫‪ 34‬بناب راین‪ ،‬نگ ران فردا نباشید‪ ،‬زی را‬ ‫زندگی خود نباشید؛ که چه خواهید‬
‫فردا اندیشه خود را خواهد کرد‪ .‬هر‬ ‫خورد یا چه خواهید نوشید‪ .‬نگ ران‬
‫روز به اندازه کافی مشکالت خود‬ ‫بدن خود نیز نباشید؛ که چه خواهید‬
‫را دارد‪.‬‬ ‫پوشید‪ .‬آیا زندگی ف راتر از غذا و‬
‫بدن ف راتر از لباس نیست؟ ‪ 26‬به‬
‫باب ‪7‬‬ ‫پرندگان آسمان نگاه کنید؛ آنها نه‬
‫تعالیم عیسی درباره پی ش‌داوری‬ ‫دانه م ی‌کارند‪ ،‬نه درو م ی‌کنند‪ ،‬و نه‬
‫‪ 1‬قضاوت نکنید تا خودتان نیز‬ ‫در انبار ذخیره م ی‌کنند؛ اما با این‬
‫مورد قضاوت ق رار نگیرید‪ 2 .‬زی را‬ ‫وجود پدر آسمان ی‌تان روزی آنها‬
‫را م ی‌دهد آیا ارزش شما به م راتب‬
‫هر گونه که قضاوت کنید‪ ،‬درباره‬ ‫بیشتر از آنها نیست؟ ‪ 27‬کدام یک‬
‫خودتان نیز قضاوت خواهند کرد‬ ‫از شما م ی‌تواند با نگ رانی‪ ،‬ذره‌ای به‬
‫و از هر مقیاسی که استفاده کنید‪،‬‬ ‫قامت خود بیف زاید؟ ‪ 28‬پس چ را نگ ران‬
‫ب رای خودتان نیز همان مقیاس‬ ‫لباس هستید؟ به سوس ن‌های چمن‬
‫اعمال خواهد شد‪ 3 .‬اما چ را خرده‬ ‫فکر کنید‪ ،‬که چگونه م ی‌رویند‪:‬‬
‫چوب را در چشم ب رادرتان م ی‌بینید‬ ‫نه محنت م ی‌کشند و نه م ی‌ریسند!‬
‫اما تکه چوب بزرگی که در چشم‬ ‫‪ 29‬اما من به شما م ی‌گویم که حتی‬
‫‪4‬‬
‫خودتان است را نادیده م ی‌گیرید؟‬ ‫سلیمان با تمام شکوه خود مثل هیچ‬
‫یا چطور به ب رادرتان خواهید گفت‪:‬‬ ‫یک از اینها آراسته نشد‪ 30 .‬حال‬
‫بگذار خرده چوب را از چشمت‬ ‫اگر خدا علف زمین را که امروز‬
‫بیرون بیاورم‪ ،‬وقتی تکه چوب‬ ‫اینجاست ولی فردا در تنور افکنده‬
‫بزرگی در چشم خودتان است؟ ‪ 5‬ای‬ ‫م ی‌شود این گونه م ی‌آراید‪ ،‬آیا قطع ا ً‬
‫ریاکار‪ ،‬اول تکه چوب بزرگ را از‬ ‫به شما بیشتر توجه نمی کند‪ ،‬ای‬
‫چشم خودت بیرون بیاور و سپس‬ ‫ک م‌ایمانان! ‪ 31‬پس نگ ران نباشید‬
‫به وضوح خواهی دید تا خرده چوب‬ ‫و نگویید که چه خواهم خورد؟ یا‬
‫‪6‬‬
‫را از چشم ب رادرت بیرون بیاوری‪.‬‬ ‫چه خواهم نوشید؟ یا چه خواهم‬
‫آنچه مقدس است به س گ‌ها ندهید‪،‬‬ ‫پوشید؟ ‪ 32‬زی را مل ت‌ها ب رای همه‬
‫مرواریدهای خود را جلوی خوک‌ها‬ ‫این چیزها تالش م ی‌کنند؛ با این که‬
‫نریزید تا مبادا آنها را زیر پای خود‬ ‫پدر آسمانی‌‌تان م ی‌داند که به همه‬
‫له کنند و برگردند و شما را تکه تکه‬ ‫ای ن‌ها نیاز دارید ‪ 33‬پس اول به دنبال‬
‫کنند‪.‬‬ ‫پادشاهی خدا و عدالت او باشید‪ ،‬تا‬
‫‪ 6:26‬پدر روزی آنها را م ی‌دهد – همانند ‪ ،5:45‬خداوند به صورت آگاهانه با مخلوقات‬
‫خود در ارتباط است و با حیوانات نوعی رابطه دارد (ایوب ‪ 7:1.)41:1-5‬قضاوت نکنید‬
‫– کلمه یونانی که به «قضاوت» ترجمه شده هر دو معنی محکوم کردن و داوری در‬
‫مورد درست و غلط را در برم ی‌گیرد‪ .‬ما نباید دیگ ران را محکوم کنیم‪ ،‬بلکه باید بین‬
‫درست و غلط قضاوت کنیم‪.‬‬
‫‪17‬‬ ‫‪ 7:24 - 7:7‬یتم‬
‫منتهی م ی‌شود‪ ،‬اما کمتر کسی آن‬ ‫تعالیم عیسی درباره پدر‬
‫را پیدا م ی‌کند‪.‬‬ ‫سخاوتمند آسمانی‬
‫‪ 15‬از پیامب ران دورغین برحذر‬ ‫‪ 7‬بخواهید و به شما اعطا خواهد‬
‫باشید که در پوشش میش نزد شما‬ ‫شد‪ .‬جستجو کنید و پیدا خواهید‬
‫م ی‌آیند‪ ،‬اما از درون گرگ‌های درنده‬ ‫کرد‪ .‬در بزنید و به روی شما گشوده‬
‫هستند‪ 16 .‬آنها را از میوه‌هایشان‬ ‫خواهد شد‪ 8 .‬زی را هر که درخواست‬
‫خواهید شناخت‪ .‬آیا انسان‌ها انگور‬ ‫کند‪ ،‬دریافت خواهد کرد و آن که‬
‫را از خار یا انجیر را از خس‬ ‫در جستجو باشد پیدا خواهد کرد و‬
‫م ی‌چینند؟ ‪ 17‬با این حال‪ ،‬درخت‬ ‫آن که در بزند‪ ،‬در به روی او باز‬
‫خوب میوه خوب به بار م ی‌آورد‪ ،‬اما‬ ‫خواهد شد‪.‬‬
‫درخت فاسد میوه بد به بار م ی‌آورد‪.‬‬ ‫‪ 9‬از میان شما کسی هست که‬
‫‪ 18‬درخت خوب نم ی‌تواند میوه بد به‬ ‫اگر پسرش از او نان بخواهد‪ ،‬به او‬
‫بار بیاورد‪ ،‬درخت بد نیز نم ی‌تواند‬ ‫سنگ بدهد؟ ‪ 10‬یا اگر ماهی بخواهد‪،‬‬
‫میوه خوب به بار بیاورد‪ 19 .‬هر‬ ‫به او مار بدهد؟ ‪ 11‬پس اگر شما که‬
‫درختی که میوه خوب نم ی‌دهد بریده‬ ‫شریر هستید م ی‌دانید که چگونه‬
‫و به آتش افکنده م ی‌شود‪ 20 .‬پس آنها‬ ‫به فرزندانتان هدایای خوب بدهید‪،‬‬
‫را از میوه‌هایشان خواهید شناخت‪.‬‬ ‫پدرتان که در آسمان است تا چه‬
‫‪ 21‬نه هر کس که به من ‌گوید‪:‬‬ ‫حد چیزهای خوبی به آنها که از او‬
‫«سرورم‪ ،‬سرورم» وارد ملکوت‬ ‫درخواست م ی‌کنند اعطا خواهد کرد‪.‬‬
‫آسمان م ی‌شود‪ ،‬مگر آن کسی که‬ ‫‪ 12‬بناب راین‪ ،‬با مردم همان گونه‬
‫‪22‬‬
‫پدر آسمان ی‌ام را خشنود سازد‪.‬‬ ‫رفتار بکنید که م ی‌خواهید با شما‬
‫در آن روز بسیاری به من خواهند‬ ‫رفتار کنند‪ ،‬زی را این است تورات و‬
‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬سرورم‪ ،‬مگر ما با‬ ‫نوشته انبیا‪.‬‬
‫نام تو نبوت نکردیم و با نام تو دیوها‬
‫را بیرون ن راندیم و با نام تو اعمال‬ ‫تعالیم عیسی درباره آزمودن‬
‫بزرگ بسیاری را انجام ندادیم؟ ‪ 23‬و‬ ‫خوبی و بدی‬
‫آن گاه به آنها خواهم گفت‪ :‬من هیچ‬ ‫‪ 13‬از دروازه تنگ وارد شوید‪،‬‬
‫وقت شما را نم ی‌شناختم‪ .‬از من دور‬ ‫زی را دروازه‌ای که عریض و راهی‬
‫شوید ای گناهکاران‪.‬‬ ‫که گسترده است به وی رانی منتهی‬
‫‪ 24‬پس هر کسی که این سخنان‬ ‫م ی‌شود و آنها که بدان وارد م ی‌شوند‬
‫من را بشنود و به آن عمل کند مانند‬ ‫بسیارند‪ 14 .‬زی را دروازه‌ای که تنگ و‬
‫انسان عاقلی خواهد بود که خان ه‌اش‬ ‫جاده‌ای که مستقیم است به زندگی‬
‫‪ 7:14‬اکثر مردم معموالً در امور معنوی اشتباه م ی‌کنند‪.‬‬
‫رور» خطاب کرده و فکر‬ ‫‪ 7:22‬سرورم‪ ،‬سرورم ‪-‬کسانی خواهند بود که عیسی را « َ‬
‫س َ‬
‫م ی‌کردند و به نام او معجزه م ی‌کردند که در آخرین روز انکار خواهند شد‪ .‬در حقیقت‬
‫«ش رارت» م ی‌کردند‪ .‬در اختیار داشتن نعم ت‌های الهی‪ ،‬رستگاری را تضمین نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 8:10 - 7:25‬یتم‬ ‫‪18‬‬
‫به هیچ کس چیزی نگو‪ ،‬اما برو و‬ ‫را بر سنگ بنا نهاده است‪ 25 .‬و باران‬
‫خودت را به روحانیون نشان بده و‬ ‫بارید و سی ل‌ها جاری شد و بادها‬
‫هدی ه‌ای را که موسی فرمود تقدیم کن‬ ‫وزید و به آن خانه ضربه زد؛ اما‬
‫تا ب رای آنها شهادتی باشد‪.‬‬ ‫خانه فرو نریخت‪ ،‬زی را بر سنگ‬
‫بنا نهاده شده بود‪ 26 .‬پس هر کسی‬
‫ستودن یک سرباز رومی توسط‬ ‫که این سخنان من را بشنود و از آن‬
‫عیسی‬ ‫پیروی نکند‪ ،‬مانند انسانی نادان‬
‫‪ 5‬و وقتی عیسی وارد کفرناحوم‬ ‫است که خان ه‌اش را بر شن نهاده‬
‫م ی‌شد‪ ،‬یک یوزباشی به سوی او‬ ‫است‪ 27 .‬و باران بارید و سی ل‌ها‬
‫آمد و به او التماس کرد ‪ 6‬و گفت‪:‬‬ ‫جاری شد و بادها وزید و به آن خانه‬
‫سرورم‪ ،‬خادم من در خانه مفلوج‬ ‫ضربه زد؛ و خانه فرو ریخت‪ ،‬و چه‬
‫‪7‬‬
‫افتاده و به شدت رنج م ی‌کشد‪.‬‬ ‫خ رابی عظیمی بود‪.‬‬
‫و عیسی به او گفت‪ :‬خواهم آمد و‬ ‫‪ 28‬و این گونه شد که وقتی سخنان‬
‫او را شفا خواهم داد‪ 8 .‬و یوزباشی‬ ‫عیسی پایان یافت‪ ،‬مردم از تعالیم‬
‫پاسخ داد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬من الیق‬ ‫او شگف ت‌زده شدند‪ 29 .‬زی را به آنها‬
‫آن نیستم که شما زیر سقف من‬ ‫مثل صاحب قدرت تعلیم داد‪ ،‬نه مثل‬
‫بیایید‪ ،‬فقط سخن بگویید و خادمم‬ ‫کاتبان‪.‬‬
‫شفا خواهد یافت‪ 9 .‬چ را که من نیز‬
‫مردی دارای قدرت هستم و سربازانی‬ ‫باب ‪8‬‬
‫زیر دست من هستند و به یکی از‬ ‫شفای یک جذامی توسط عیسی‬
‫آنها م ی‌گویم‪ :‬برو! و او م ی‌رود‪ .‬و‬ ‫و وقتی عیسی از کوه پایین آمد‪،‬‬
‫به دیگری م ی‌گویم‪ :‬بیا! و او م ی‌آید‪.‬‬ ‫جمعیت زیادی او را دنبال م ی‌کردند‪.‬‬
‫و به خادمم م ی‌گویم‪ :‬این کار را‬ ‫‪ 2‬و یک فرد مبتال به جذام نزد او‬
‫‪10‬‬
‫بکن! و او آن را انجام م ی‌دهد‪.‬‬ ‫آمد و زانو زد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬اگر‬
‫وقتی عیسی این را شنید‪ ،‬شگف ت‌زده‬ ‫بخواهی م ی‌توانی م را پاک سازی‪.‬‬
‫شد و به آنها که او را دنبال م ی‌کردند‬ ‫‪ 3‬و عیسی دستانش را دراز کرد و‬
‫گفت‪ :‬به راستی به شما م ی‌گویم‪،‬‬ ‫او را لمس نمود و گفت‪ :‬البته که‬
‫هیچ کسی را با چنین ایمان عظیمی‬ ‫م ی‌خواهم‪ .‬پاک شو! و بالفاصله از‬
‫در اس رائیل نیافتم‪.‬‬ ‫جذام پاک شد‪ 4 .‬و عیسی به او گفت‪:‬‬
‫‪ 7:25‬سیلها جاری شد ‪-‬روز داوری مانند طوفانی خواهد بود که ما را کام الً تکان‬
‫خواهد داد و هویت اصلی ما را فاش خواهد کرد‪ .‬پیشرفت معنوی حقیقی آهسته است –‬
‫مانند کوباندن به سنگ قل ب‌های سخ ت‌مان‪ .‬پیشرفت معنوی سریع مانند بنایی است که‬
‫روی شن نهاده شده است‪.‬‬
‫‪ 8:3‬او را لمس نمود ‪-‬همه متعجب‌شدند‪ .‬لمس کردن یک جذامی‪ ،‬یک فرد را به طور‬
‫سنتی ناپاک م ی‌کرد و خطر س رایت بیماری را به وجود م ی‌آورد‪ .‬عیسی این کار را کرد‬
‫که نشان دهد تا چه اندازه به «مغالطه تداعی» ب ی‌اعتقاد است‪.‬‬
‫‪19‬‬ ‫‪ 8:25 - 8:11‬یتم‬
‫‪ 11‬و من به شما م ی‌گویم که شود‪ :‬او ضع ف‌های ما را گرفت و‬
‫بسیاری از شرق و غرب خواهند آمد بیماری‌های ما را از بین برد‪.‬‬
‫و با اب راهیم و اسحاق و یعقوب در عیسی طوفانی سهمگین را در‬
‫ملکوت آسمان خواهند نشست‪ 12 ،‬دریا آرام م ی‌سازد‬
‫اما پس ران ملکوت به ظلمت بیرون ‪ 18‬و چون عیسی جمعی ت‌ عظیمی را‬
‫افکنده خواهند شد‪ .‬آنجا گریه و اط راف خود دید‪ ،‬دستور داد به طرف‬
‫دیگر بروند‪ 19 .‬و آنجا کاتبی آمد و به‬ ‫فشار دندان خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 13‬و عیسی به یوزباشی گفت‪ :‬او گفت‪ :‬استاد‪ ،‬هر جا بروی دنبالت‬
‫برو‪ .‬همان طور که باور داشتی‪ ،‬م ی‌آیم‪ 20 .‬و عیسی به او گفت‪:‬‬
‫این کار ب رای تو انجام شد‪ .‬و خادم روباهان النه دارند و پرندگان آسمان‬
‫آشیانه دارند‪ ،‬اما پسر انسان جایی‬ ‫در آن ساعت شفا یافت‪.‬‬
‫ندارد که سر خود را آنجا بگذارد‪ 21 .‬و‬
‫یکی دیگر از شاگردانش به او گفت‪:‬‬ ‫عیسی بیماران بسیاری را شفا‬
‫سرورم‪ ،‬بگذار اول بروم و پدرم را‬ ‫م ی‌دهد‬
‫‪ 14‬و چون عیسی وارد خانه پطرس به خاک بسپارم‪ 22 .‬اما عیسی به‬
‫شد‪ ،‬مادر همسر او را دید که در او گفت‪ :‬من را دنبال کن و بگذار‬
‫تب خوابیده و بیمار است‪ 15 .‬عیسی مردگان‪ ،‬مردگان خود را به خاک‬
‫دستش را لمس کرد و تب او قطع بسپارند‪.‬‬
‫شد و او برخاست و به عیسی خدمت ‪ 23‬و وقتی سوار بر قایقی شد‪،‬‬
‫شاگردانش به دنبال او رفتند‪ 24 .‬و‬ ‫کرد‪.‬‬
‫‪ 16‬و وقتی غروب از راه رسید‪ ،‬بدون هشدار‪ ،‬طوفانی خشمگین در‬
‫بسیاری از دیوزدگان را نزد او آوردند دریا برخاست به طوری که امواج‬
‫و او ارواح را با یک کلمه بیرون دریا قایق را در برگرفته بود؛ اما‬
‫کرد‪ ،‬و همه بیماران را شفا داد‪ 17 ،‬عیسی در خواب بود‪ 25 .‬آنها آمدند‬
‫تا شاید سخنان اشعیای نبی محقق و او را بیدار کردند و گفتند‪ :‬سرورم‬
‫‪« 8:16,17‬دیوزدگی» اصطالحی بود که در قرن یکم ب رای توصیف بیماری روانی به‬
‫کار برده م ی‌شد‪ .‬به شباهت بین «بیرون راندن دیوها» و شفا یافتن از بیماری توجه کنید‪.‬‬
‫«دیوها» در حقیقت وجود ندارند‪.‬‬
‫رور همه رحمتها ممکن است گاهی اوقات بسیار سختگیر بشود‪.‬‬ ‫‪ 8:20-22‬عیسی‪َ ،‬‬
‫س َ‬
‫او پاسخ فوری ما را م ی‌خواهد‪ .‬به همین شکل در این آیه‪ ،‬در مورد وضعیتش مبالغه‬
‫کرد‪ – 21 .‬اغلب اوقات جایی ب رای خوابیدن داشت‪ ،‬مثال خانه مارتا و مریم‪ ،‬اما احتماالً‬
‫آن شب جایی را نداشته است‪.‬‬
‫‪ 8:23‬شاگردانش به دنبال او رفتند – این گونه برداشت م ی‌شود که آنها پشت سر او‬
‫رفتند‪ .‬آنها نماد همه ما هستند‪.‬‬
‫‪ 8:25‬او را بیدار کردند – قطع ا ً عیسی در قایق در حال غرق شدن فقط به ظاهر خوابیده‬
‫بود‪ .‬اما درست همان طور که در زندگی ما این گونه است‪ ،‬او بی سر و صدا ظاهر‬
‫م ی‌شود تا ما را به نقطه درک کردن نیاز ما به او برساند‪.‬‬
‫‪ 9:2 - 8:26‬یتم‬ ‫‪20‬‬
‫ما را بیرون م ی‌کنی‪ ،‬ما را به گله‬ ‫‪26‬‬
‫ما را نجات بده! ما تلف م ی‌شویم!‬
‫خوک‌ها بفرست‪ 32 .‬و او به آنها‬ ‫و او به آنها گفت‪ :‬چ را ترسیده‌اید؟ ای‬
‫گفت‪ :‬بروید‪ .‬و آنها بیرون آمدند و‬ ‫ک م‌ایمانان! سپس برخاست و بادها و‬
‫وارد گله خوک‌ها شدند و کل گله از‬ ‫دریا را نهیب کرد و آرامشی عظیم‬
‫تپه به سمت دریا دویدند و در آب به‬ ‫برپا شد‪ 27 .‬و آن اف راد شگف ت‌زده‬
‫هالکت رسیدند‪.‬‬ ‫شدند و گفتند‪ :‬این چگونه مردی‬
‫‪ 33‬و آن که آنها را م ی‌چ راند ف رار‬ ‫است که حتی بادها و دریا از او‬
‫کرد و به شهر رفت و همه چیز‬ ‫پیروی م ی‌کنند؟‬
‫را گفت از جمله اتفاقی که ب رای‬
‫دیوزدگان رخ داد‪ 34 .‬و همه شهر‬ ‫عیسی مرد دیوزده‌ای را شفا‬
‫ب رای مالقات با عیسی آمدند و وقتی‬ ‫م ی‌دهد‬
‫او را دیدند‪ ،‬به او التماس کردند که‬ ‫‪ 28‬و وقتی به آن طرف رسید‪ ،‬در‬
‫آن ناحیه را ترک کند‪.‬‬ ‫سرزمین جدریان‪ ،‬دو دیوزده از‬
‫قبرها بیرون آمده و به او رسیدند‬
‫و به شدت خشمگین بودند تا هیچ‬
‫باب ‪9‬‬ ‫کس نتواند به آن سمت برود‪ 29 .‬و‬
‫عیسی یک مرد مفلوج را شفا‬ ‫آنها فریاد زدند و گفتند‪ :‬ما با تو چه‬
‫م ی‌دهد و م ی‌بخشد‬ ‫کار داریم ای پسر خدا؟ آیا آمده‌ای‬
‫و عیسی وارد قایقی شد و عبور کرد‬ ‫قبل از وقت ما را عذاب کنی؟ ‪ 30‬به‬
‫و به شهر خودش آمد‪.‬‬ ‫دور از آنها گل ه‌ بزرگی از خوک‌ها‬
‫‪ 2‬آنها یک مرد مفلوج را نزد او‬ ‫در حال چریدن بودند‪ 31 .‬و دیوها‬
‫آوردند که در بستر درازکش بود؛ و‬ ‫به او التماس کردند و گفتند‪ :‬اگر‬
‫‪ 8:26‬ای ک م‌ایمانان! – به یاد داشته باشید که انجیل توسط شاگردان نوشته شده است‪.‬‬
‫این نوشت ه‌ها نسخه مکتوب موعظ ه‌های آنها به دیگ ران است‪ .‬آنها با اشاره به این که‬
‫ایمان خودشان به مسیح چقدر ضعیف و سست بود‪ ،‬از دیگ ران م ی‌خواستند تا به مسیح‬
‫ایمان داشته باشند‪ .‬چنین تواضعی‪ ،‬یعنی بازگو کردن خطاهایمان به دیگ ران باعث‬
‫م ی‌شود که نسبت به زمانی که تظاهر به کامل بودن م ی‌کنیم‪ ،‬شهادت ما محکم و پُرمایه‬
‫باشد‪ .‬نیکوکارپنداری خود‪ ،‬مردم را دلسرد م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 8:32‬عیسی درخواست مرد دیوانه را قبول م ی‌کند تا ب رای بقیه زندگ ی‌اش به او قدرت‬
‫بینایی بدهد‪ .‬بیماری روانی معموالً متناوب است و گاه به گاه بروز م ی‌کند‪ ،‬و آن مرد‬
‫نیاز داشت اطمینان یابد که این بار کام الً معالجه م ی‌شود‪ .‬ممکن است بیماری او ناشی‬
‫از خوردن گوشت خوک باشد‪.‬‬
‫‪ 9:2‬عیس ی ایمان آنها را م ی بیند – او فردی را به خاطر ایمان دیگ ران شفا داد و بخشید‪.‬‬
‫اگر ایمان ما بتواند روی سرنوشت ابدی و سالمت دیگ ران تاثیر بگذارد‪ ،‬پس باید تمام‬
‫تالش خود را در دعا و در عمل ب رای آنها به کار گیریم‪ .‬تال ش‌ها و دعاهای ما یا م ی‌تواند‬
‫عاملی ب رای رستگاری و تبرک دیگ ران شود و یا اص الً این گونه نیست‪ .‬اما این گونه‬
‫است‪ .‬پس باید زندگی خود را وقف دعا و محبت ب رای دیگ ران کنیم‪.‬‬
‫‪21‬‬ ‫‪ 9:17 - 9:3‬یتم‬
‫بسیاری آمدند و با عیسی و‬ ‫عیسی با دیدن ایمان آنها‪ ،‬به مرد‬
‫شاگردانش نشستند‪ 11 .‬و وقتی‬ ‫مفلوج گفت‪ :‬ای فرزند شهامت‬
‫فریسیان این را دیدند به شاگردان او‬ ‫داشته باش‪ .‬گناهانت بخشوده شدند‪.‬‬
‫گفتند‪ :‬چ را استاد شما با باجگی ران‬ ‫‪ 3‬و برخی از کاتبان با خود گفتند‪:‬‬
‫‌خورد؟ ‪ 12‬اما‬
‫و گناهکاران غذا م ی َ‬ ‫این مرد کفر م ی‌گوید‪ 4 .‬و عیسی که‬
‫وقتی عیسی این را شنید‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫از افکار آنها باخبر بود‪ ،‬گفت‪ :‬چ را‬
‫آنهایی که بیمارند به طبیب نیاز‬ ‫این افکار پلید را در دل‌های خود راه‬
‫دارند نه آنهایی که سال م‌اند‪ 13 .‬بروید‬ ‫م ی‌دهید؟ ‪ 5‬چ را که گفتن کدام آسان‌تر‬
‫و معنی این را دریابید‪ :‬من رحمت‬ ‫است‪ ،‬این که گناهانت بخشوده شدند‬
‫م ی‌خواهم نه قربانی‪ .‬من نیامده‌ام که‬ ‫یا برخیز و راه برو؟ ‪ 6‬اما ب رای این که‬
‫نیکوکاران بلکه آمده‌ام گناهکاران را‬ ‫ت‬‫بدانید پسر انسان روی زمین‪ ،‬قدر ِ‬
‫دعوت کنم‪.‬‬ ‫بخشیدن گناهان را دارد‪ ،‬سپس رو‬
‫‪ 14‬سپس شاگردان یحیی نزد او‬ ‫به مفلوج گفت‪ :‬برخیز‪ ،‬بستر خود‬
‫آمدند و گفتند‪ :‬چ را ما و فریسیان‬ ‫را بردار و به خان ه‌ات برو‪ 7 .‬و او‬
‫اغلب روزه م ی‌گیریم‪ ،‬اما شاگردان‬ ‫برخاست و به خان ه‌اش رفت‪ 8 .‬اما‬
‫شما روزه نم ی‌گیرند؟ ‪ 15‬و عیسی‬ ‫وقتی مردم این را دیدند‪ ،‬ترسیدند‬
‫به آنها گفت‪ :‬آیا پس ران حجله‬ ‫و خداوند را که چنین قدرتی را به‬
‫عروسی م ی‌توانند در حالی که‬ ‫انسان‌ها داده است ستودند‪.‬‬
‫داماد با آنهاست ع زاداری ‌کنند؟ اما‬
‫روزهایی ف را خواهد رسید که داماد از‬ ‫عیسی با طرد‌شدگان جامعه‬
‫آنها گرفته م ی‌شود و آنگاه آنها روزه‬ ‫اختالط م ی‌کند‬
‫خواهند گرفت‪.‬‬ ‫‪ 9‬و چون عیسی آنجا را ترک نمود‪،‬‬
‫‪ 16‬هیچ کس بر جام ه‌ای کهنه‪،‬‬ ‫مردی را به نام متی دید که در‬
‫پارچه نو وصله نم ی‌کند‪ ،‬زی را وصله‬ ‫باجگاه نشسته‪ ،‬عیسی به او گفت‪:‬‬
‫پاره و از جامه جدا م ی‌شود و پارگی‬ ‫دنبال من بیا‪ .‬و او برخاست و دنبال‬
‫بدتری ایجاد م ی‌کند‪ 17 .‬مردم نیز‬ ‫او رفت‪.‬‬
‫ش راب تازه را در مش ک‌های کهنه‬ ‫‪ 10‬و این گونه شد که در حالی‬
‫نم ی‌ریزند‪ .‬اگر چنین کنند‪ ،‬مش ک‌ها‬ ‫که عیسی در خانه نشسته و غذا‬
‫خواهند ترکید‪ ،‬ش راب بیرون م ی‌ریزد‬ ‫م ی‌خورد‪ ،‬باجگی ران و گناهکاران‬
‫‪ 9:13‬نیامده ام که نیکوکاران بلکه آمده ام گناهکاران را دعوت کنم ‪-‬همه ما گناهکار‬
‫هستیم‪ ،‬بعض ی‌ها فقط فکر م ی‌کنند که نیکوکار هستند‪ .‬ما هیچ وقت ب رای خدا آن طور‬
‫که باید نیک نخواهیم بود‪ ،‬هرگز کام الً از لحاظ اخالقی ب رای تعمید آماده نخواهیم بود‬
‫– اما کل هدف عیسی این است که ما گناهکاران را نجات دهد‪.‬‬
‫‪ 9:17‬ش راب تازه ُم عرف عهد جدید در خون عیسی است؛ ش راب کهنه عهد قدیم‪ ،‬تورات‬
‫موسی است‪ .‬اگر ش راب تازه عیسی را دریافت کرده باشیم‪ ،‬باید تغییر کنیم – وگرنه ما‬
‫را نابود خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 9:35 - 9:18‬یتم‬ ‫‪22‬‬
‫عیسی دو مرد کور و یک مرد‬ ‫و مشک خ راب خواهد شد‪ .‬نه‪ ،‬آنها‬
‫الل را شفا م ی‌دهد‪.‬‬ ‫ش راب تازه را در مش ک‌های نو‬
‫‪ 27‬همین طور که عیسی از آنجا‬ ‫م ی‌ریزند تا هر دو سالم بمانند‪.‬‬
‫م ی‌گذشت‪ ،‬دو مرد کور به دنبال او‬
‫رفتند‪ ،‬فریاد سر دادند و گفتند‪ :‬به‬ ‫عیسی دختری ُم رده را به زندگی‬
‫ما رحم کن‪ ،‬ای پسر داود! ‪ 28‬و وقتی‬ ‫بازم ی‌گرداند‬
‫به خانه رسید‪ ،‬مردان نابینا نزد او‬ ‫‪ 18‬وقتی عیسی این سخنان را به آنها‬
‫آمدند و عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا باور‬ ‫گفت‪ ،‬فرمانروایی آمد و پیش او زانو‬
‫دارید که من قادرم چنین کنم؟ آنها‬ ‫زد و گفت‪ :‬دخترم اکنون ُم رده است‪،‬‬
‫به او گفتند‪ :‬بله سرورم‪ 29 .‬سپس‬ ‫ولی بیا و دست خود را بر او بگذار‬
‫او چشمانشان را لمس کرد و گفت‪:‬‬ ‫تا زنده شود‪ 19 .‬و عیسی برخاست‬
‫طبق ایمان‌تان‪ ،‬باشد که این کار‬ ‫و به دنبال او رفت‪ ،‬شاگردانش نیز‬
‫ب رای شما انجام شود‪ 30 .‬و چشمان‬ ‫چنین کردند‪.‬‬
‫آنها گشوده شد‪ .‬و عیسی موکدا ً به‬ ‫‪ 20‬زنی که دوازده سال به مرض‬
‫آنها دستور داد و گفت‪ :‬مواظب‬ ‫استحاضه مبتال بود پشت سر‬
‫باشید هیچ کس نفهمد! ‪ 31‬اما آنها‬ ‫عیسی آمد و به لبه جامه عیسی‬
‫رفتند و شهرت او را در س راسر آن‬ ‫دست زد‪ 21 .‬زی را با خود گفت‪ :‬اگر‬
‫سرزمین گسترش دادند‪.‬‬ ‫فقط به جام ه‌اش دست بزنم‪ ،‬شفا‬
‫‪ 32‬در حالی که آنجا را ترک‬ ‫خواهم یافت‪ 22 .‬اما عیسی برگشت‬
‫م ی‌کردند‪ ،‬مردی الل که دیوزده بود‬ ‫و او را دید و گفت‪ :‬دخترم‪ ،‬شهامت‬
‫نزد آو آورده شد‪ 33 .‬و وقتی دیو از‬ ‫داشته باش‪ .‬ایمانت تو را شفا داده‬
‫او بیرون رانده شد‪ ،‬مرد الل صحبت‬ ‫است‪ .‬و آن زن در همان لحظه شفا‬
‫کرد و مردم شگف ت‌زده شدند و گفتند‪:‬‬ ‫یافت‪.‬‬
‫چنین چیزی هرگز در اس رائیل دیده‬ ‫‪ 23‬و وقتی عیسی وارد خانه‬
‫نشده است! ‪ 34‬اما فریسیان گفتند‪:‬‬ ‫فرمانروا شد و فلوت‌نوازان و مردم‬
‫او دیوها را به کمک شاه زاده دیوها‬ ‫را دید که همهمه به راه انداخته‬
‫یراند‪.‬‬
‫بیرون م ‌‬ ‫بودند‪ 24 ،‬گفت‪ :‬اینجا را ترک کنید!‬
‫چ را که دخترک ن ُم رده است‪ ،‬بلکه‬
‫عیسی با دلسوزی موعظه‬ ‫خوابیده است‪ .‬و آنها با تمسخر به‬
‫م ی‌کند‬ ‫او خندیدند‪ 25 .‬اما وقتی جمعیت به‬
‫‪ 35‬و عیسی به تمام شهرها و‬ ‫بیرون رانده شدند‪ ،‬عیسی وارد شد و‬
‫روستاها م ی‌رفت‪ ،‬در کنیس ه‌های‬ ‫دست دختر را گرفت و دخترک بلند‬
‫آنها تعلیم م ی‌داد و مژده ملکوت را‬ ‫شد‪ 26 .‬و شهرت او کل سرزمین را‬
‫اعالم م ی‌کرد و همه نوع بیماری و‬ ‫ف را گرفت‪.‬‬
‫‪ 9:35‬مضمون موعظه عیسی «بشارت ملکوت»‪ ،‬مژده («انجیل») داشتن خدا به عنوان‬
‫پادشاه‌مان است و این که مشتاقانه منتظر بازگشت جسمی پسرش ب رای بنا نهادن‬
‫ملکوت خداوند‪ ،‬اینجا روی زمین ب رای همیشه باشیم‪.‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪ 10:14 - 9:36‬یتم‬
‫خیانت کرد‪.‬‬ ‫مریضی را شفا م ی‌داد‪.‬‬
‫‪ 5‬عیسی این دوازده نفر را اع زام‬ ‫‪ 36‬اما وقتی جمعی ت‌ها را دید‪ ،‬دلش‬
‫کرد و به آنها دستور داد و گفت‪:‬‬ ‫به حال آنها سوخت‪ ،‬چ را که آنها‬
‫از سرزمی ن‌های ملل دیگر عبور‬ ‫مضطرب و پ راکنده بودند‪ ،‬درست‬
‫نکنید و به هی چ‌ یک از شهرهای‬ ‫مانند گوسفندانی که شبان ندارند‪.‬‬
‫سامریان وارد نشوید‪ 6 .‬در عوض‪،‬‬ ‫‪ 37‬سپس عیسی به شاگردانش گفت‪:‬‬
‫به سمت گوسفندان گ م‌گشته قوم‬ ‫همانا که محصول ف راوان است اما‬
‫اس رائیل بروید‪ 7 .‬و در حال رفتن‪،‬‬ ‫کارگ ران کم هستند‪ 38 .‬پس از خداوند‬
‫موعظه کنید و بگویید‪ :‬ملکوت‬ ‫محصول بخواهید که کارگ ران را‬
‫آسمان نزدیک است‪ 8 .‬بیماران را شفا‬ ‫ب رای جم ع‌آوری محصول خود‬
‫دهید‪ُ ،‬م ردگان را زنده کنید‪ ،‬جذامیان‬ ‫بفرستد‪.‬‬
‫را پاک سازید و دیوها را بیرون‬
‫کنید‪ .‬رایگان دریافت کردید‪ ،‬رایگان‬ ‫باب ‪10‬‬
‫ببخشید‪ 9 .‬هیچ طال‪ ،‬نقره یا برنزی‬ ‫عیسی به شاگردانش اجازه‬
‫‪10‬‬
‫را ب رای کیس ه‌های خود نیندوزید‪،‬‬ ‫موعظه و شفای مردم را م ی‌دهد‬
‫کیف‪ ،‬دو پیرهن‪ ،‬کفش یا عصا ب رای‬ ‫و عیسی دوازده شاگردش را نزد خود‬
‫سفر با خود نبرید؛ چ را که کارگر‬ ‫ف راخواند و به آنها در ب رابر ارواح‬
‫مستحق غذای خود است‪.‬‬ ‫ناپاک اختیار داد تا آنها را بیرون‬
‫‪ 11‬و وارد هر شهر یا روستایی‬ ‫رانده و همه نوع بیماری و مریضی‬
‫که م ی‌شوید‪ ،‬به دنبال فردی الیق‬ ‫را شفا بخشند‪ 2 .‬اسامی این دوازده‬
‫بگردید و تا زمانی که آنجا هستید‪،‬‬ ‫رسول بدین ترتیب است‪ .‬اول شمعون‬
‫نزد او بمانید‪ 12 .‬و وقتی وارد خان ه‌ای‬ ‫معروف به پطرس و ب رادرش‬
‫م ی‌شوید‪ ،‬سالم کنید‪ 13 .‬و اگر اف راد‬ ‫آندریاس‪ .‬یعقوب فرزند زبدی و‬
‫خانه شایسته باشند‪ ،‬سالم شما‬ ‫ب رادرش یوحنا‪ 3 .‬فیلی پُس و برتولما‪.‬‬
‫بر آنها واقع خواهد شد؛ اما اگر‬ ‫توما و متای باجگیر‪ ،‬یعقوب پسر‬
‫ناشایست باشند‪ ،‬سالمتان به خودتان‬ ‫حلفی و تدی‪ 4 ،‬شمعون غیور و‬
‫بازخواهد گشت‪ 14 .‬و هر که شما را‬ ‫یهودای اسخریوطی كه به عیسی‬
‫‪ 9:37‬نمادها حاکی از آن است که محصوالت‪ ،‬از دست رفته و خ راب م ی‌شوند زی را‬
‫کارگ ران کافی ب رای برداشت آنها نیست‪ .‬محصول اشاره دارد به کسانی که تازه به دین‬
‫روی م ی‌آورند؛ میوه معنوی که به خداوند که صاحب همه است اعطا م ی‌شود‪ .‬خداوند‬
‫به گونه ای انتخاب م ی‌کند که با ما محدود شود‪ .‬کسانی خواهند بود که ب رای خدا ِد رو‬
‫نخواهند شد زی را کلیسا ب رای آنها تالش کافی نکرد یا این که تعداد ما ب رای رسیدن به آنها‬
‫کافی نبود‪« .‬کم» در یونانی م ی‌تواند به معنی ضعیف و نیز تعداد کم باشد‪.‬‬
‫‪ 10:11‬تا زمان ی که آنجا هستید – عیسی دوست داشت روی خانواده‌ها و خان ه‌ها تمرکز‬
‫کند که بعدا به کلیساهای خانگی در نسخه بعدی عهد جدید توسعه یافتند‪ .‬تمرکز او‬
‫هنوز روی واحد خانواده به عنوان شالوده کلیسایش است‪.‬‬
‫‪ 10:26 - 10:15‬یتم‬ ‫‪24‬‬
‫‪ 21‬و ب رادر ب رادر را و پدر فرزندش‬ ‫نپذیرفت‪ ،‬یا سخنانتان را نشنید‪ ،‬در‬
‫را تسلیم مرگ خواهند نمود و‬ ‫حالی که از آن خانه یا شهر بیرون‬
‫فرزندان علیه والدین خود قیام‬ ‫م ی‌روید‪ ،‬خاک پای خود را بتکانید‪.‬‬
‫خواهند کرد و باعث کشته شدن آنها‬ ‫‪ 15‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬در‬
‫خواهند شد‪ 22 .‬و به خاطر اسم من‪،‬‬ ‫روز ج زا حالت زمین سدوم وغموره‬
‫همه مردم از شما متنفر خواهند شد؛‬ ‫از آن شهر قابل تحم ل‌تر خواهد بود‪.‬‬
‫اما آن کس که تا آخر مقاومت کند‪،‬‬ ‫‪ 16‬شما را به مانند گوسفندان در‬
‫نجات خواهد یافت‪ 23 .‬اما وقتی شما‬ ‫میان گرگ‌ها م ی‌فرستم‪ .‬پس مثل‬
‫را در این شهر آزار م ی‌دهند‪ ،‬به‬ ‫مار عاقل و مثل کبوتر ب ی‌آزار‬
‫شهر بعدی ف رار کنید‪ .‬زی را به راستی‬ ‫باشید‪.‬‬
‫به شما م ی‌گویم که تا زمانی که‬ ‫‪ 17‬اما مواظب مردم باشید‪ ،‬زی را‬
‫پسر انسان نیامده‪ ،‬از تمام شهرهای‬ ‫آنها شما را به دادگاه‌ها تحویل‬
‫اس رائیل نخواهید گذشت‪.‬‬ ‫خواهند داد و کنیس ه‌هایشان شما‬
‫‪ 24‬شاگرد از استاد خود و خادم‬ ‫را تازیانه خواهند زد‪ 18 .‬آری و به‬
‫باالتر از ارباب خود نیست‪ 25 .‬کافی‬ ‫خاطر من شما را نزد فرماندهان و‬
‫است شاگرد چون استاد خویش و‬ ‫پادشاهان خواهند برد تا ب رای آنها‬
‫خادم چون ارباب خویش گردد‪ .‬اگر‬ ‫و ب رای ملل‪ ،‬شهادت دهید‪ 19 .‬اما‬
‫ارباب خانه را بعلزبول خوانده‌اند‪،‬‬ ‫وقتی شما را تحویل م ی‌دهند‪ ،‬نگ ران‬
‫اهل خان ه‌اش را چقدر بدتر خواهند‬ ‫این نباشید که چه چیزی را چگونه‬
‫خواند!‬ ‫بگویید‪ ،‬زی را در آن زمان هر چه‬
‫‪ 26‬پس از آنها نترسید‪ .‬زی را‬ ‫باید بگویید به شما اعطا خواهد شد‪.‬‬
‫هیچ چیزی پوشیده نیست که‬ ‫‪ 20‬زی را این شما نیستید که سخن‬
‫آشکار نشود و هیچ چیزی‬ ‫م ی‌گویید‪ ،‬بلکه روح پدرتان است که‬
‫پنهان نیست که معلوم نگردد‪.‬‬ ‫در شما سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫‪ 10:15‬قابل تحملتر – هنگام بازگشت عیسی در روز حساب‪ ،‬پاداش و مجازات‪ ،‬درجه‬
‫و حد خواهد داشت‪ .‬تمام رفتارهای ما در این زندگی با حساسیت داوری خواهند شد‪ ،‬از‬
‫هیچ چیز چش م‌پوشی نخواهد شد و همه چیز پاسخی مناسب دریافت خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 10:16‬مثل مار عاقل ‪ -‬از ما درخواست نشده که ساده لوح باشیم بلکه برعکس‪.‬‬
‫‪ 10:23‬از تمام شهرهای اسرائیل نخواهید گذشت ‪ -‬این عبارت ممکن است به این اشاره‬
‫داشته باشد که درست قبل از بازگشت مسیح‪ ،‬مومنین آزار و اذیت خواهند شد و شهادتی‬
‫محکم ب رای یهودیان در اس رائیل خواهد بود‪ .‬ما باید آماده باشیم‪.‬‬
‫‪ 10:25‬بناب راین نباید از آزار و اذیت متعجب شویم؛ در حقیقت باید منتظر آن باشیم‬
‫زی را اگر این دنیا با عیسی چنین رفتاری داشت‪ ،‬با ما نیز چنین برخوردی خواهد داشت‪.‬‬
‫‪ 10:26‬آشکار – در روز حساب (اول قرنتیان ‪ )3:13‬اگر ق رار است به طور ابدی آنچه‬
‫واقعا هستیم آشکار شود‪ ،‬دلیلی ندارد تصویری دروغین به ب راد ران و خواه رانمان در‬
‫این زندگی نشان دهیم‪.‬‬
‫‪25‬‬ ‫‪ 10:41 - 10:27‬یتم‬
‫را در زمین برق رار کنم‪ .‬من نیامده‌ام‬ ‫‪ 27‬هر چه در تاریکی به شما‬
‫که صلح بلکه آمده‌ام شمشیر را‬ ‫م ی‌گویم‪ ،‬در روشنایی بگویید‪ ،‬و‬
‫بیاورم‪ 35 .‬زی را من آمده‌ام تا بین پسر‬ ‫هر چه در گوش خود م ی‌شنوید‪،‬‬
‫و پدرش‪ ،‬دختر و مادرش‪ ،‬و عروس‬ ‫بر بام خان ه‌ها فریاد بزنید‪ 28 .‬و از‬
‫‪36‬‬
‫و مادرشوهرش اختالف افکنم‪.‬‬ ‫آنهایی که جسم را م ی‌کشند اما قادر‬
‫و دشمنان انسان‪ ،‬اهل خانه خودش‬ ‫به کشتن روح نیستند نترسید‪ ،‬بلکه‬
‫خواهند بود‪.‬‬ ‫از خداوند بترسید که قادر است هم‬
‫‪ 37‬او که پدر یا مادرش را بیشتر‬ ‫روح و هم جسم را در جهنم از بین‬
‫از من دوست بدارد‪ ،‬الیق من نیست‬ ‫ببرد‪.‬‬
‫و آن کسی که پسر یا دخترش را‬ ‫‪ 29‬آیا دو گنجشک در ازای سک ه‌ای‬
‫بیشتر از من دوست بدارد‪ ،‬الیق من‬ ‫بسیار کوچک فروخته نم ی‌شوند؟‬
‫نیست‪ 38 .‬و آن کسی که صلیب خود‬ ‫اما هیچ یک از آنها بدون حکم‬
‫را برندارد و دنبال من نیاید‪ ،‬الیق من‬ ‫‪30‬‬
‫پدرتان روی زمین نخواهد افتاد‪.‬‬
‫نیست‪ 39 .‬آن کسی که زندگ ی‌اش را‬ ‫اما ت ک‌تک موهای سرتان شمرده‬
‫درم ی‌یابد آن را از دست خواهد داد‪ ،‬و‬ ‫شده‌اند‪ 31 .‬پس نترسید‪ .‬ارزش شما از‬
‫آن کسی که به خاطر من زندگ ی‌اش‬ ‫گنجشکان بیشتر است‪.‬‬
‫را از دست م ی‌دهد آن را پیدا خواهد‬ ‫‪ 32‬پس هر کسی که جلوی دیگ ران‬
‫کرد‪.‬‬ ‫به وجود من اعت راف کند‪ ،‬من نیز‬
‫‪ 40‬آن کسی که شما را قبول کند‪،‬‬ ‫در پیشگاه پدر آسمان ی‌ام به وجود‬
‫من را قبول کرده و آن کسی که من‬ ‫او اعت راف خواهم کرد‪ 33 .‬اما هر کس‬
‫را قبول کرده فرستنده م را قبول کرده‬ ‫من را جلوی دیگ ران انکار کند‪ ،‬من‬
‫است‪ 41 .‬آن کسی که پیامبری را به‬ ‫نیز او را در پیشگاه پدر آسمان ی‌ام‬
‫اسم پیامبر بپذیرد‪ ،‬اجر یک پیامبر‬ ‫انکار خواهم کرد‪.‬‬
‫را دریافت خواهند کرد‪ ،‬و آن کسی که‬ ‫‪ 34‬گمان مبرید که من آمده‌ام صلح‬
‫‪ 10:27‬بر بام خان ه‌ها فریاد بزنید – این اشاره‌ای است به اول سموئیل‪ 9:15،25 .‬که در‬
‫آن خداوند «کالم ملکوت» را در گوش سموئیل م ی‌گوید و سپس او آن کالم را در بام خانه‬
‫به شائول م ی‌گوید‪ .‬خداوند م ی‌گوید که در اصل همه ما در موقعیت سموئیل هستیم؛‬
‫ما کالم رستگاری این عالم‪ ،‬کالم مربوط به «ملکوت» را مثل شائول م ی‌شنویم و خو ِد‬
‫همین حقیقت‪ ،‬فائق آمدن بر مالحظات و احتیاط ذاتی ما و در میان گذاشتن این کالم‬
‫با کسانی را ضروری م ی‌سازد که هدف این کالم بوده‌اند – حتی اگر‪ ،‬مثل شائول‪ ،‬آنها را‬
‫شنوندگانی غیرمحتمل و غیرمعنوی تلقی کنیم‪.‬‬
‫‪ 10:28‬جهنم‪ ،‬زباله‌‌دانی خارج از اورشلیم بود‪ .‬آتش همیشه آنجا روشن بود زی را‬
‫زبال ه‌های جدید همیشه داخل آن انداخته م ی‌شد‪ .‬این تبدیل به نماد نابودی کامل شد‪ .‬در‬
‫برخی از کتب مقدس (به اشتباه) به «دوزخ» ترجمه شده است‪.‬‬
‫‪ 10:40‬نگرش مردم به ما‪ ،‬نگرش آنها به عیسی است‪ .‬این یعنی ما که در بدن مسیح‬
‫تعمید م ی‌یابیم‪ ،‬ب رای این عالم‪ ،‬خو ِد او هستیم‪ .‬رفتار ما باید متناسب با این امر باشد‪.‬‬
‫‪ 11:11 - 10:42‬یتم‬ ‫‪26‬‬
‫م ی‌آورند و لَ نگان به راه م ی‌افتند‪،‬‬ ‫انسانی نیکوکار را به اسم نیکوکار‬
‫جذامیان پاک م ی‌شوند و ناشنوایان‬ ‫بپذیرد‪ ،‬اجر یک نیکوکار را دریافت‬
‫م ی‌شنوند و ُم ردگان زنده م ی‌شوند؛‬ ‫خواهد کرد‪ 42 .‬و هر کسی که به یکی‬
‫و به فقی ران مژده داده م ی‌شود‪ 6 .‬و‬ ‫ن آنها چون شاگرد من‬ ‫از کوچکتری ‌‬
‫خوشا به حال آن کسی که در اعتماد‬ ‫است‪ ،‬حتی پیمان ه‌ای آب سرد بدهد؛‬
‫به من نلغزد‪.‬‬ ‫به راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬به هیچ‬
‫‪ 7‬و در حالی که ای ن‌ها از آنجا‬ ‫وجه ب ی‌اجر نخواهد ماند‪.‬‬
‫م ی‌رفتند‪ ،‬عیسی درباره یحیی به‬
‫مردم گفت‪ :‬ب رای دیدن چه چیزی‬ ‫باب ‪11‬‬
‫به بیابان رفتید؟ ن ی‌ای که با باد‬ ‫و این گونه شد که وقتی دستورهای‬
‫م ی‌لرزد؟ ‪ 8‬اما ب رای دیدن چه چیزی‬ ‫عیسی به دوازده شاگردش پایان‬
‫بیرون رفتید؟ مردی که لباس‌های‬ ‫یافت‪ ،‬آنجا را ترک کرد تا در شهرها‬
‫لطیف بر تن دارد؟ آنهایی که لباس‬ ‫تعلیم دهد و موعظه کند‪.‬‬
‫لطیف بر تن دارند در خان ه‌های‬
‫پادشاه هستند‪ 9 .‬اما ب رای دیدن چه‬ ‫سخنان عیسی درباره یحیای‬
‫چیزی بیرون رفتید؟ ب رای دیدن یک‬ ‫تعمیددهنده‬
‫پیامبر؟ آری! و من به شما م ی‌گویم‪،‬‬ ‫‪ 2‬وقتی یحیی در زندان درباره‬
‫واالتر از یک پیامبر است! ‪ 10‬این‬ ‫کارهای مسیح چیزهایی شنید‪ ،‬از‬
‫اوست که درباره‌اش نوشته شده‪:‬‬ ‫طریق شاگردانش پیامی فرستاد ‪ 3‬و‬
‫گوش کن‪ ،‬من پیامبرم را پیش رویت‬ ‫به او گفت‪ :‬آیا تو همان هستی که‬
‫م ی‌فرستم؛ تا راهت را پیش روی تو‬ ‫ق رار است بیایید یا باید به دنبال کس‬
‫آماده سازد‪ 11 .‬به راستی من به شما‬ ‫دیگری باشیم؟ ‪ 4‬و عیسی به آنها‬
‫م ی‌گویم‪ ،‬هیچ کس واالتر از یحیای‬ ‫پاسخ داد و گفت‪ :‬بروید و به یحیی‬
‫تعمیددهنده از زنی زاییده نشده‬ ‫شنیده‌ها و دیده‌هایتان را بگویید‪.‬‬
‫است‪ .‬با این حال‪ ،‬کوچکترین در‬ ‫‪ 5‬نابینایان بینایی خود را به دست‬
‫‪ 11:1‬شهرهایشان ‪ -‬عیسی مردم را تشویق م ی‌کرد تا در حلقه دوستان و خویشاوندان‬
‫خویش‪ ،‬در خانه خویش موعظه کنند؛ او ب رای پشتیبانی از شهادت آنها به دیدن‬
‫این مکان‌ها م ی‌رفت‪ .‬شهادت دادن به دوستان و خانواده مشک ل‌ترین و در عین حال‬
‫مه م‌ترین شهادتی است که م ی‌دهیم‪.‬‬
‫‪ 11:11‬هر کسی که در ملکوت خداوند کوچکترین است در آینده از یحیای تعمیددهنده‬
‫در زندگی انسانی‌‌اش از لحاظ معنوی بزرگتر خواهد شد‪ .‬از این امر م ی‌آموزیم که پاداش‬
‫در ملکوت خداوند درجاتی دارد – یک ستاره از ستاره دیگر درخشان‌تر خواهد بود (اول‬
‫قرنتیان ‪ ،)15:41‬برخی بر ده شهر و دیگ ران بر پنج شهر فرمانروایی خواهند کرد (لوقا‬
‫‪ .)19:17-19‬آیا دارای همت معنوی هستیم که بخواهیم تا جای ممکن بدرخشیم؟ اگر‬
‫شکوه و جالل خداوند را دوست بداریم و به دنبال آن باشیم‪ ،‬پس دوست داریم آن را تا‬
‫جای ممکن گسترش دهیم و تا جایی که م ی‌توانیم آن را منعکس کنیم‪.‬‬
‫‪27‬‬ ‫‪ 11:27 - 11:12‬یتم‬
‫وای بر تو خورزین! وای بر تو‬ ‫ملکوت آسمان از او واالتر است‪.‬‬
‫بیت ‌صیدا! زی را اگر این کارهای‬ ‫‪ 12‬و از زمان یحیای تعمیددهنده‬
‫عظیمی که در شما انجام شد‪ ،‬در‬ ‫تاکنون‪ ،‬ملکوت آسمان از خشونت‬
‫صور و صیدون انجام شده بود‪ ،‬آنها‬ ‫رنج م ی‌برد و مردان زورگو آن را به‬
‫خیلی وقت پیش در خرقه و خاکستر‬ ‫زور م ی‌گیرند‪ 13 .‬زی را همه انبیا و‬
‫توبه کرده بودند‪ 22 .‬اما من به شما‬ ‫تورات تا یحیی پیشگویی کرده‌اند‪.‬‬
‫م ی‌گویم‪ ،‬روز ج زا ب رای صور و‬ ‫‪ 14‬و اگر مایلید این را قبول کنید‪،‬‬
‫صیدون قابل تحم ل‌تر خواهد بود تا‬ ‫این همان الیاس است که باید بیاید‪.‬‬
‫ب رای شما‪ 23 .‬و تو ای كفرناحوم‪ ،‬آیا‬ ‫‪ 15‬هر آن کس که گوش شنوا دارد‪،‬‬
‫سر به آسمان خواهی کشید؟ تو به‬ ‫بگذارید بشنود‪.‬‬
‫دوزخ خواهی افتاد‪ ،‬زی را اگر کارهای‬ ‫‪ 16‬اما این نسل را باید به چه چیزی‬
‫عظیمی که در تو انجام شد‪ ،‬در‬ ‫تشبیه کنم؟ مانند کودکانی است که‬
‫سدوم انجام شده بود‪ ،‬تا به امروز‬ ‫در بازار نشست ه‌اند و دوستان خود‬
‫برجا مانده بود‪ 24 .‬اما من به تو‬ ‫را صدا م ی‌زدند ‪ 17‬و م ی‌گویند‪ :‬ما‬
‫م ی‌گویم‪ ،‬روز ج زا ب رای سدوم قابل‬ ‫ب رایتان نی زدیم و شما نرقصیدید‪.‬‬
‫تحم ل‌تر خواهد بود تا ب رای تو‪.‬‬ ‫ما نوحه خواندیم و شما ع زاداری‬
‫نکردید‪ 18 .‬چ را که یحیی در حالی‬
‫عیسی دعا م ی‌کند و از پیروان‬ ‫آمد که نه م ی‌خورد و نه م ی‌نوشید‬
‫خود درخواست م ی‌کند‬ ‫‪19‬‬
‫و آنها گفتند که او دیو دارد‪.‬‬
‫‪ 25‬در آن زمان‪ ،‬عیسی پاسخ داد و‬ ‫پسر انسان آمد و خورد و نوشید‪ ،‬و‬
‫گفت‪ :‬ای پدر‪ ،‬ای خداوند آسمان و‬ ‫آنها گفتند‪ ،‬نگاه کن‪ ،‬مردی پرخور‬
‫زمین‪ ،‬تو را شاکرم که این امور را‬ ‫و ش راب‌خوار‪ ،‬رفیق باجگی ران و‬
‫از دانایان و خردمندان پنهان نمودی‬ ‫گناهکاران! اما حکمت با ثمره خود‬
‫‪26‬‬
‫و به کودکان آشکار ساختی‪.‬‬ ‫توجیه م ی‌یابد‪.‬‬
‫آری پدر‪ ،‬چ را که این امر در نگاه‬
‫تو خوشایند بود‪ 27 .‬تمام این امور‬ ‫عیسی شهرهایی را که پاسخ‬
‫را پدرم به من سپرده‪ ،‬و هیچ کس‬ ‫ندادند نکوهش م ی‌کند‬
‫‪ 20‬سپس او شروع به مالمت کردن جز پدر‪ ،‬پسر را نم ی‌شناسد‪ .‬و نیز‬
‫شهرهایی نمود که در آنها اکثر هیچ کس پدر را نم ی‌شناسد جز پسر؛‬
‫کارهای عظیمش را انجام داده بود‪ ،‬و هر کسی که پسر بخواهد پدر را‬
‫چ را که آنها توبه نکرده بودند‪ 21 .‬ب رایش آشکار سازد‪.‬‬
‫‪ 11:12‬مردان زورگو ‪ -‬این تصویر تکاورانی است که به یک شهر حمله م ی‌کنند‪.‬‬
‫صرف نظر از هر موقعیتی که در زندگی داریم‪ ،‬اکنون آرمانی داریم که باید کام الً خود‬
‫را وقف آن کنیم – وارد شدن به ملکوت خداوند و گرفتن آن ب رای خودمان‪.‬‬
‫‪ 11:27‬خواندن کتاب مقدس به تنهایی‪ ،‬پدر را ب رای ما آشکار نم ی‌سازد‪ .‬لطف و‬
‫بخشندگی نیز نقش دارد – عیسی پدر را ب رای کسانی که برم ی‌گزیند آشکار م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 12:13 - 11:28‬یتم‬ ‫‪28‬‬
‫او و نه ب رای هم راهانش جایز نبود‪،‬‬ ‫‪ 28‬بیایید نزد من ای تمامی‬
‫بلکه فقط ب رای روحانیون جایز‬ ‫زحمتکشان و گ رانباران که من به‬
‫بود؟ ‪ 5‬یا آیا در تورات نخوانده‌اید‬ ‫شما آرامش خواهم بخشید‪ 29 .‬یوغ‬
‫که در روز سبت‪ ،‬روحانیون در‬ ‫من را بر خود بگیرید و از من‬
‫معبد‪ ،‬حرمت سبت را نگه نم ی‌دارند‬ ‫بیاموزید‪ ،‬چ را که من قلبی فروتن و‬
‫و ب ی‌گناه هستند؟ ‪ 6‬اما من به شما‬ ‫بردبار دارم و روحتان آرامش خواهد‬
‫م ی‌گویم که شخصی بزرگتر از‬ ‫یافت‪ 30 .‬چ را که یوغ من آسان و بار‬
‫معبد اینجاست‪ 7 .‬اما اگر م ی‌دانستید‬ ‫من سبک است‪.‬‬
‫که این به چه معناست که من رحمت‬
‫م ی‌خواهم نه قربانی‪ ،‬ب ی‌گناهان را‬ ‫باب ‪12‬‬
‫محکوم نم ی‌کردید‪ 8 .‬چ را که پسر‬ ‫عیسی درباره سبت‪ ،‬فریسیان را‬
‫انسان‪ ،‬صاحب اختیار سبت است‪.‬‬ ‫به چالش م ی‌کشد‬
‫‪ 9‬و او آنجا را ترک کرد و وارد‬ ‫در آن زمان‪ ،‬در روز سبت‪ ،‬عیسی‬
‫کنیسه شد‪ 10 ،‬و مردی را دید که دست‬ ‫از میان گند ‌مزار م ی‌گذشت و چون‬
‫خشکی داشت‪ .‬و آنها از او پرسیدند‬ ‫شاگردانش گرسنه بودند‪ ،‬شروع به‬
‫و گفتند‪ :‬آیا شفا دادن در روز سبت‬ ‫چیدن و خوردن خوش ه‌های گندم‬
‫جایز است؟ تا شاید به او اتهام بزنند‪.‬‬ ‫کردند‪ 2 .‬اما وقتی فریسیان این را‬
‫‪ 11‬و او به آنها گفت‪ :‬کدام یک از شما‬ ‫دیدند‪ ،‬به او گفتند‪ :‬ببین‪ ،‬شاگردانت‬
‫اگر تنها یک گوسفند داشته باشد و‬ ‫کاری م ی‌کنند که در روز سبت ح رام‬
‫در روز سبت داخل چاه بیفتد‪ ،‬آن را‬ ‫است‪ 3 .‬اما عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا‬
‫نخواهد گرفت و بیرون نخواهد آورد؟‬ ‫نخوانده‌اید وقتی داود و هم راهان او‬
‫‪ 12‬ارزش انسان از یک گوسفند چقدر‬ ‫گرسنه بودند چکار کردند؟ ‪ 4‬چگونه‬
‫بیشتر است! پس انجام کار نیک در‬ ‫وارد خانه خدا شد و نانهای تقدی س‌‬
‫روز سبت جایز است‪ 13 .‬سپس رو‬ ‫شده را خورد که خوردنش نه ب رای‬
‫‪ 11:30‬بار سنگین باقی م ی‌ماند‪ ،‬اما عیسی یوغه ای است که ما را با بسیاری دیگر‬
‫م ی‌بندد تا بار ب رای ما س بُ ک‌تر به نظر برسد‪ .‬هدف بدن و شخصیت مسیح‪ ،‬بستن ما به‬
‫دیگر مومنین – با تمام مشکالت و درگیری‌های شخصی است که ممکن است این امر‬
‫به وجود بیاورد‪ .‬هدف از مسیحیت‪ ،‬زندگی در انزوا و دوری از دیگ ران نیست‪.‬‬
‫‪ 12:1‬عیسی و شاگردان از پیش در قالب داود و پیروانش پیشگویی و تصور شده بود‪.‬‬
‫پیروان داود‪ ،‬بدهکار و «پریشان» بودند (اول سموئیل ‪ )22:2‬ناامیدان و دل‌شکستگان‬
‫هستند که امروز عیسی را دنبال م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 12:11‬مردی که تنها یک گوسفند داشت فقیر بود؛ به همین دلیل ب رای نجات دادن تنها‬
‫گوسفندش ای ن‌قدر نگ ران بود‪ .‬با این حال‪ ،‬او ُم عرف خداوند و عیسی در جستجوی دائم‬
‫ما است‪ .‬بناب راین آنها خود را با فقیرترین فرد جامعه یکی م ی‌دانند‪ .‬خداوند در جستجوی‬
‫انسان است؛ و ما در جستجوی او‪ .‬این است علت شادی و مسرت هنگام مالقات با او‬
‫در تعمید‪.‬‬
‫‪29‬‬ ‫‪ 12:29 - 12:14‬یتم‬
‫به او تهمت م ی‌زنند‬ ‫به آن مرد گفت‪ :‬دستت را دراز کن‪.‬‬
‫‪ 22‬سپس شخصی را نزد او آوردند‬ ‫و او دستش را دراز کرد و به کلی‬
‫که دیوزده‪ ،‬کور و الل بود؛ و عیسی‬ ‫درست مانند دست دیگرش سالم شد‪.‬‬
‫او را شفا داد تا جایی که مرد الل‬ ‫‪ 14‬اما فریسیان بیرون رفتند و علیه‬
‫سخن گفت و م ی‌دید‪ 23 .‬و همه مردم‬ ‫او رایزنی کردند تا شاید او را هالک‬
‫شگف ت‌زده بودند و گفتند‪ :‬ممکن‬ ‫کنند‪.‬‬
‫است این پسر داود باشد؟ ‪ 24‬اما وقتی‬ ‫‪ 15‬و عیسی که این را فهمید‪ ،‬آنجا را‬
‫فریسیان این را شنیدند‪ ،‬گفتند‪ :‬این‬ ‫ترک کرد؛ و بسیاری دنبال او رفتند‬
‫مرد تنها با کمک بعلزبول‪ ،‬رئیس‬ ‫و او همه آنها را شفا داد‪ 16 ،‬و به آنها‬
‫شیاطین‪ ،‬دیوها را بیرون م ی‌کند‪.‬‬ ‫‪17‬‬
‫دستور داد که او را معروف نکنند‪.‬‬
‫‪ 25‬و عیسی‪ ،‬که از افکار آنها باخبر‬ ‫تا شاید آنچه اشعیای پیامبر به زبان‬
‫بود‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬هر قلمرویی که‬ ‫آورده محقق شود‪ 18 :‬نگاه کن به بنده‬
‫بر خود تقسیم شود وی ران م ی‌شود‪،‬‬ ‫من که برگزیدمش‪ ،‬و عزیز من که‬
‫و هر شهر یا خان ه‌ای که بر خود‬ ‫روحم از او خشنود است‪ .‬روح خود‬
‫‪26‬‬
‫تقسیم م ی‌شود برق رار نم ی‌ماند‪.‬‬ ‫را در او خواهم گذاشت و او قضاوت‬
‫و اگر شیطان‪ ،‬شیطان را بیرون‬ ‫را به ام ت‌ها نشان خواهد داد‪ 19 .‬او‬
‫‌کند‪ ،‬بر خود تقسیم شده است‪ .‬پس‬ ‫ن زاع نخواهد کرد‪ ،‬فریاد بلند سر‬
‫‪27‬‬
‫پادشاهی او چگونه پایدار است؟‬ ‫نخواهد داد‪ ،‬و هیچ کس صدایش را‬
‫و اگر من با کمک بعلزبول دیوها را‬ ‫در خیابان‌ها نخواهد شنید‪ 20 .‬نی‬
‫خارج م ی‌کنم‪ ،‬پس ران شما با کمک‬ ‫خمیده را نخواهد شکست و فتیله‬
‫یرانند؟ پس‬ ‫چه کسی آنها را بیرون م ‌‬ ‫نی م‌سوخته را خاموش نخواهد کرد‪،‬‬
‫آنها قاضی شما خواهند بود‪ 28 .‬اما‬ ‫مگر زمانی که عدالت را به پیروزی‬
‫اگر من به کمک روح خدا دیوها را‬ ‫برساند‪ 21 .‬و ام ت‌ها به نام او امیدوار‬
‫بیرون م ی‌کنم‪ ،‬پس ملکوت خدا به‬ ‫خواهند بود‪.‬‬
‫شما رسیده است‪.‬‬
‫‪ 29‬و یا چطور کسی م ی‌تواند‬ ‫عیسی شفا م ی‌دهد و فریسیان‬
‫‪ 12:14‬اما‪ -‬رحمت و عشق خالص عیسی اغلب واکنشی تند و انکار از سوی کسانی را‬
‫در پی دارد که نم ی‌پذیرند تحت تاثیر آن ق رار بگیرند‪ .‬ما نم ی‌توانیم نسبت به آن منفعل‬
‫باشیم‪.‬‬
‫‪ 12:16‬عیسی گاهی اوقات از مردم م ی‌خواست به دیگ ران بگویند ب رای آنها چه کرده‬
‫است‪ .‬شاید از اف راد برونگ را م ی‌خواست که ساکت باشند و از اف راد درونگ را م ی‌خواست‬
‫که به دیگ ران بگویند‪ .‬موعظه انجیل در روح درست چیزی است که بر خالف اراده ما‬
‫انجام م ی‌شود؛ این دشوار است (اول قرنتیان ‪.)9:17‬‬
‫‪ 12:20‬عیسی به جای این که انتظار کامل بودن را در مالقات اول با اف راد داشته باشد‪،‬‬
‫سعی م ی‌کند معنویت هر چند ضعیف فرد را احیا کند‪ .‬ما هم باید به همین شکل با‬
‫مردم رفتار کنیم‪.‬‬
‫‪ 12:42 - 12:30‬یتم‬ ‫‪30‬‬
‫چیزهای بد بیرون م ی‌آورد‪.‬‬ ‫وارد خانه شخصی قدرتمند بشود و‬
‫‪ 36‬اما من به شما م ی‌گویم که بابت‬ ‫اموالش را خ راب کند‪ ،‬مگر آن که‬
‫هر کالم بیهوده‌‌ای که مردم به زبان‬ ‫اول آن شخص قدرتمند را ببندد؟ و‬
‫م ی‌آورند‪ ،‬در روز ج زا حساب پس‬ ‫سپس خان ه‌اش را تخریب کند‪.‬‬
‫خواهند داد‪ 37 .‬چ را که با کالم‌تان‬ ‫‪ 30‬هر کسی که با من نیست‪ ،‬علیه‬
‫ح ق‌دار خواهید شد و با کالم‌تان‬ ‫من است؛ و کسی که با من جمع‬
‫محکوم خواهید شد‪.‬‬ ‫نکند‪ ،‬پ راکنده سازد‪.‬‬
‫‪ 31‬پس به شما م ی‌گویم‪ :‬هر گناه و‬
‫سخنان عیسی درباره نشان ه‌ها‪،‬‬ ‫کفری از انسان بخشیده م ی‌شود‪ ،‬اما‬
‫رفتارهای غیر معنوی و خانواده‬ ‫کفر علیه روح‌القدس بخشیده نخواهد‬
‫واقع ی‌اش‬ ‫شد‪ 32 .‬و هر کسی که کلم ه‌ای علیه‬
‫‪ 38‬سپس برخی از کاتبان و‬ ‫پسر انسان بیان کند‪ ،‬بخشیده خواهد‬
‫فریسیان به او پاسخ داده و گفتند‪:‬‬ ‫شد؛ اما کسی که علیه روح‌القدس‬
‫استاد‪ ،‬مایلیم نشان ه‌ای از شما‬ ‫سخن گوید‪ ،‬بخشیده نخواهد شد‪،‬‬
‫ببینیم‪ 39 .‬اما عیسی پاسخ داد و به‬ ‫نه در این عصر و نه در عصرهای‬
‫آنها گفت‪ :‬یک نسل شرور و زناکار‬ ‫آینده‪.‬‬
‫به دنبال نشانه است‪ ،‬و به آنها هیچ‬ ‫‪ 33‬یا درخت را خوب گردانید تا‬
‫نشان ه‌ای داده نخواهد شد به غیر از‬ ‫میوه‌اش خوب باشد‪ ،‬یا درخت را‬
‫نشانه یونس نبی‪ 40 .‬زی را یونس نبی‬ ‫فاسد گردانید تا میوه‌اش فاسد باشد؛‬
‫سه روز و سه شب در شکم نهنگ‬ ‫چ را که درخت از طریق میوه‌اش‬
‫بود‪ ،‬پس پسر انسان نیز سه روز و‬ ‫شناخته م ی‌شود‪ 34 .‬ای افع ی‌زادگان‪،‬‬
‫‪41‬‬
‫سه شب در دل زمین خواهد بود‪.‬‬ ‫چطور م ی‌توانید در حالی که‬
‫مردم نینوا در روز ج زا با این نسل‬ ‫شریر هستید سخنان خوب به زبان‬
‫خواهند ایستاد و آن را محکوم خواهند‬ ‫بیاورید؟ چ را که دهان از فزونی‬
‫کرد‪ ،‬زی را آنها با موعظه یونس توبه‬ ‫دل سخن م ی‌گوید‪ 35 .‬مرد خوب از‬
‫کردند؛ و ببینید‪ ،‬شخصی بزرگتر از‬ ‫گنجینه نیکوی خود‪ ،‬چیزهای خوب‬
‫یونس اینجاست! ‪ 42‬ملکه جنوب در‬ ‫م ی‌آورد و مرد بد از گنجینه بد خود‬
‫‪ 12:28‬ملکوت خداوند به معنای واقعی کلمه با بازگشت عیسی روی زمین بنا نهاده‬
‫خواهد شد؛ اما اصل ملکوت این است که خداوند پادشاه است و این امروز حقیقت دارد‪.‬‬
‫قلمرو حکومت و قدرت خداوند در زندگی مردم را م ی‌توان به عنوان ملکوت او درک کرد‪.‬‬
‫‪ 12:32‬این تنها ب رای کسانی صدق م ی‌کند که معج زات عیسی را دیدند و نسبت به آنها‬
‫کفرگویی کردند‪ .‬اما اگر شخصی از مخالفت با این گواه روشن روح‌القدس که عیسی‬
‫پسر خدا است دست بردارد‪ ،‬پس دیگر نسبت به روح‌القدس ب ی‌حرمتی نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 12:34‬پس کنترل تفکرمان بسیار مهم است‪ .‬محیطی که انتخاب م ی‌کنیم و آهنگی که‬
‫به آن گوش م ی‌دهیم تفکر ما را تحت تأثیر ق رار م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 12:36‬ف رایند قضاوت یادآوری کلمات‌مان را دربر م ی‌گیرد – و ما باید آنها را توضیح‬
‫دهیم‪.‬‬
‫‪31‬‬ ‫‪ 13:11 - 12:43‬یتم‬
‫روز ج زا با این نسل خواهد برخاست ب رادر‪ ،‬خواهر و مادرم است‪.‬‬
‫و آن را محکوم خواهد کرد‪ ،‬زی را او باب ‪13‬‬
‫از آن سوی زمین آمده تا حکمت عیسی با گفتن مثل‪ ،‬سخن‬
‫سلیمان را بشنود؛ و ببینید‪ ،‬شخصی م ی‌گوید‪.‬‬
‫داستان برزگر‬ ‫بزرگتر از سلیمان اینجاست!‬
‫‪ 43‬وقتی روح ناپاک از شخصی در آن روز عیسی از خانه بیرون‬
‫خارج م ی‌شود‪ ،‬از جاهای خشک و رفت و کنار دریا نشست‪ 2 .‬و‬
‫ب ی‌آب خواهد گذشت تا آرامش یابد‪ ،‬جمعیت عظیمی دور او جمع شدند‪،‬‬
‫اما آرام نخواهد گرفت‪ 44 .‬سپس آن تا این که او سوار قایقی شد و آنجا‬
‫روح م ی‌گوید‪ :‬به خان ه‌ای باز خواهم نشست‪ ،‬و کل جمعیت در ساحل‬
‫گشت که از آن بیرون آمدم‪ .‬و وقتی ایستادند‪ 3 .‬و او با مثل‪ ،‬مسائل‬
‫م ی‌آید‪ ،‬خانه را خالی‪ ،‬جاروزده بسیاری را ب رای آنها بازگو کرد و‬
‫و مرتب م ی‌یابد‪ 45 .‬سپس م ی‌رود گفت‪ :‬گوش کنید‪ ،‬برزگری عازم‬
‫و هفت روح شریرتر از خود را با دانه کاشتن شد‪ 4 .‬و همین طور که‬
‫خود م ی‌آورد‪ ،‬و آنها وارد شده و آنجا دانه م ی‌کاشت‪ ،‬برخی از دان ه‌ها به‬
‫ساکن م ی‌شوند‪ ،‬و آخرین حالت آن کناری م ی‌افتادند و پرنده‌ها م ی‌آمدند‬
‫شخص بدتر از اولین حالتش خواهد و آنها را سریع م ی‌خوردند‪ 5 .‬و بقیه‬
‫بود‪ .‬ب رای این نسل شرور نیز این دان ه‌ها روی سنگالخ م ی‌افتادند که‬
‫خاک زیادی نداشت و فورا ً جوانه‬ ‫گونه خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 46‬وقتی عیسی در حال سخن رانی م ی‌زدند‪ ،‬زی را زمین عمق نداشت‪.‬‬
‫ب رای مردم بود‪ ،‬مادرش و ‪ 6‬و وقتی خورشید طلوع کرد‪ ،‬آنها‬
‫خویشاوندانش بیرون ایستاده بودند سوخته بودند و چون هیچ ریشه‌‌ای‬
‫و در صدد صحبت با او بودند‪ 47 .‬نداشتند‪ ،‬پژمرده شدند‪ 7 .‬و بقیه‬
‫و شخصی به او گفت‪ :‬نگاه کن‪ ،‬دان ه‌ها میان خارها افتادند و خارها‬
‫مادرت و خویشاوندانت بیرون روییدند و آنها را خفه کردند‪ 8 .‬و‬
‫منتظرند با تو صحبت کنند‪ 48 .‬اما او بقیه دان ه‌ها روی زمین خوب افتادند‬
‫به آن کسی که این را گفت‪ ،‬پاسخ داد‪ :‬و میوه دادند؛ برخی صد ب رابر‪ ،‬برخی‬
‫مادرم کیست؟ خویشاوندانم کیستند؟ شصت ب رابر و برخی سی ب رابر‪ 9 .‬آن‬
‫‪ 49‬و دستش را به سمت شاگردانش که گوش شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬
‫دراز کرد و گفت‪ :‬شاهد باشید‪ ،‬مادرم ‪ 10‬و شاگردان آمدند و به عیسی‬
‫‪11‬‬
‫و خویشاوندانم! ‪ 50‬چ را که هر کس گفتند‪ :‬چ را با مثل سخن م ی‌گویی؟‬
‫پدر آسمان ی‌ام را خشنود سازد‪ ،‬او و او به آنها در پاسخ گفت‪ :‬به شما این‬
‫‪ 13:9‬همه ظرفیت شنیدن و درک بشارت را ندارند‪ ،‬همه ایمان ندارند (دوم تسالونیکیان‬
‫‪ .)3:2‬اما کسانی که از بین ما ظرفیت شنیدن بشارت و ایمان را دارند‪ ،‬باید از استعداد‬
‫بالقوه اعطا شده استفاده کنند‪.‬‬
‫‪ 13:11‬مث ل‌ها داستان‌هایی با معنی واضحی نبودند که درکشان آسان باشد‪ .‬عیسی از‬
‫آنها ب رای غربال کردن کسانی استفاده م ی‌کرد که نم ی‌خواستند بفهمند‪ .‬مث ل‌ها ب رای آنها‬
‫‪ 13:23 - 13:12‬یتم‬ ‫‪32‬‬
‫و چیزهایی را بشنوند که شما‬ ‫نعمت اعطا شده که رمز و رازهای‬
‫شنیدید‪ ،‬ولی نشنیدند‪.‬‬ ‫ملکوت آسمان را بدانید‪ ،‬اما به آنها‬
‫‪ 18‬پس مثل برزگر را بشنوید‪.‬‬ ‫‪12‬‬
‫چنین نعمتی اعطا نشده است‪.‬‬
‫‪ 19‬وقتی کسی کلمه ملکوت را‬ ‫زی را هر که دارد‪ ،‬به او اعطا خواهد‬
‫م ی‌شنود و آن را درک نم ی‌کند‪،‬‬ ‫شد و به وفور خواهد داشت؛ اما هر‬
‫شرور م ی‌آید و دان ه‌ای که در دل او‬ ‫که ندارد‪ ،‬از او حتی داشت ه‌هایش نیز‬
‫کاشته شده م ی‌رباید‪ .‬این همان است‬ ‫گرفته خواهد شد‪ 13 .‬بناب راین‪ ،‬من با‬
‫که کناره راه کاشته شده بود‪ 20 .‬و‬ ‫مثل با آنها سخن م ی‌گویم زی را آنها‬
‫بذری که روی سنگالخ کاشته شده‬ ‫نم ی‌بینند‪ ،‬نم ی‌شنوند‪ ،‬و نم ی‌فهمند‪.‬‬
‫بود‪ ،‬همان است که کلمه را م ی‌شنود‬ ‫‪ 14‬و پیشگویی اشعیا در آنها محقق‬
‫و فورا ً با شادی آن را م ی‌پذیرد‪ 21 .‬با‬ ‫شد که گفته بود‪ :‬با گوش کردن‪،‬‬
‫این که ریش ه‌ای در خود ندارد‪ ،‬مدتی‬ ‫فقط خواهید شنید؛ ولی با حکمت‬
‫مقاومت م ی‌کند و وقتی مصیبت‬ ‫نخواهید فهمید‪ ،‬و با نگریستن فقط‬
‫یا آزاری به خاطر آن کلمه به بار‬ ‫خواهید دید‪ ،‬ولی با حکمت درک‬
‫م ی‌آید‪ ،‬فورا ً به لغزش م ی‌افتد‪ 22 .‬و‬ ‫نخواهید کرد‪ 15 .‬زی را قلب این مردم‬
‫آن بذری که در میان خارها کاشته‬ ‫ب ی‌انگیزه شده و با گوش‌هایشان به‬
‫شده بود‪ ،‬همان است که کلمه را‬ ‫سختی م ی‌شنوند‪ ،‬و چش م‌هایشان‬
‫م ی‌شنود و عشق به این دنیا و فریب‬ ‫را بست ه‌اند تا مبادا با چشمانشان‬
‫ثروت‪ ،‬کلمه را خفه م ی‌کند و او‬ ‫ببینند و با گوش‌هایشان بشنوند و با‬
‫ب ی‌ثمره م ی‌شود‪ 23 .‬و آن بذری که‬ ‫قلبشان درک کنند و توبه کنند‪ ،‬تا‬
‫روی زمین خوب کاشته شده است‪،‬‬ ‫آنها را شفا دهم‪.‬‬
‫همان است که کلمه را م ی‌شنود و‬ ‫‪ 16‬اما خوشا به حال چشمان شما‬
‫آن را درک م ی‌کند – کسانی واقع ا ً‬ ‫که م ی‌بینند؛ و گوش‌های شما که‬
‫میوه‌ای دارند و آن را به بار م ی‌آورند‪،‬‬ ‫م ی‌شنوند‪ 17 .‬زی را یقین ا ً به شما‬
‫برخی صد ب رابر‪ ،‬برخی شصت ب رابر‬ ‫م ی‌گویم که پیامب ران و نیکوکاران‬
‫و برخی سی ب رابر‪.‬‬ ‫بسیاری م ی‌خواستند چیزهایی را‬
‫ببینند که شما م ی‌بینند‪ ،‬ولی ندیدند؛‬
‫گی ج‌کننده بود و پیام او را مبهم م ی‌ساخت‪ .‬یک مارپیچ رو به باال و یک مارپیچ رو به‬
‫پایین در رابطه ما با خدا وجود دارد‪.‬‬
‫‪ 13:12‬چطور ممکن است کسی که چیزی ندارد‪ ،‬داشته هایش از او گرفته شوند؟ شاید‬
‫عیسی خواسته ایجاز داشته باشد‪« :‬شخصی که [فکر م ی‌کرده] چیزی ندارد [با این که‬
‫دارد]‪ ،‬حتی همان نیز از او گرفته خواهد شد‪ ».‬این مانند یک مرد با استعداد در متی‬
‫‪ 25:24‬است‪ .‬مردم بیش از آن چه فکر م ی‌کنند دارند؛ زی را سخاوت خداوند بزرگتر از‬
‫حد تصور ما است‪.‬‬
‫‪ 13:21‬درست بعد از تعمید‪ ،‬امتحان به زندگ ی‌مان خواهد آمد‪ ،‬مثل قوم اس رائیل که در‬
‫دریای سرخ «تعمید گرفت» (اول قرنتیان ‪)10: 1, 2‬؛ و خیلی زود در بیابان با مشکالت‬
‫(نبود آب و غذا) روبرو شد‪.‬‬
‫‪33‬‬ ‫‪ 13:38 - 13:24‬یتم‬
‫‪32‬‬
‫برداشت و در مزرع ه‌اش کاشت‪.‬‬ ‫مث ل‌های دیگر ملکوت‬
‫که این دانه از همه دان ه‌ها کوچکتر‬ ‫‪ 24‬عیسی مثل دیگری ب رای آنها گفت‪:‬‬
‫است‪ ،‬اما وقتی م ی‌روید‪ ،‬از همه‬ ‫ملکوت آسمان به انسانی تشبیه شده‬
‫گیاهان بزرگ‌تر است و تبدیل به‬ ‫که دانه خوب در مزرع ه‌اش کاشت‪.‬‬
‫درخت م ی‌شود و پرندگان آسمان‬ ‫‪ 25‬اما وقتی مردم در خواب بودند‪،‬‬
‫م ی‌آیند و روی شاخ ه‌هایش آشیانه‬ ‫دشمنش آمد و علف هرز در میان‬
‫م ی‌سازند‪.‬‬ ‫گندم‌ها کاشت و رفت‪ 26 .‬اما وقتی‬
‫‪ 33‬او مثل دیگری ب رای آنها‬ ‫گیاهان روییدند و میوه به بار‬
‫تعریف کرد‪ :‬ملکوت آسمان مانند‬ ‫آوردند‪ ،‬عل ف‌های هرز نیز ظاهر‬
‫خمیرمای ه‌ای است که زنی برداشته و‬ ‫شدند‪ 27 .‬و خادمان رئیس خانه آمدند‬
‫در سه پیمانه آرد پنهان کرده تا همه‬ ‫و به او گفتند‪ :‬آقا‪ ،‬آیا دانه خوب در‬
‫خمیر َور آید‪.‬‬ ‫مزرع ه‌ات نکاشته بودی؟ پس چطور‬
‫‪ 34‬عیسی همه این مطالب را با‬ ‫علف هرز دارد؟ ‪ 28‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫مثل ب رای جمعیت بازگو کرد و بدون‬ ‫این کار دشمن است! و خادمان به‬
‫مثل چیزی ب رای آنها تعریف نکرد‪.‬‬ ‫او گفتند‪ :‬پس م ی‌خواهی ما برویم و‬
‫‪ 35‬این کار به منظور تحقق یافتن‬ ‫آنها را بچینیم؟ ‪ 29‬ولی او گفت‪ :‬نه‪.‬‬
‫سخنان پیامبر بود‪ :‬من دهانم را‬ ‫مبادا هنگام چیدن عل ف‌های هرز‪،‬‬
‫ب رای مثل گفتن خواهم گشود؛ مسائل‬ ‫گندم‌ها را نیز از ریشه درآورید‪.‬‬
‫پنهان ‌شده از شالوده جهان را به‬ ‫‪ 30‬بگذارید هر دو تا زمان برداشت‬
‫زبان خواهم آورد‪.‬‬ ‫رشد کنند‪ ،‬و در زمان برداشت‪ ،‬به‬
‫‪ 36‬سپس عیسی جمعیت را ترک‬ ‫دروگ ران خواهد گفت اول عل ف‌های‬
‫کرد و وارد خانه شد‪ .‬و شاگردانش‬ ‫هرز را بچینند و آنها را به صورت‬
‫نزد او آمدند و به او گفتند‪ :‬مثل‬ ‫دسته به هم ببندند و بسوزانند‪ ،‬اما‬
‫عل ف‌های هرز مزرعه را ب رای ما‬ ‫گندم‌ها را داخل انبار من ذخیره کنند‪.‬‬
‫توضیح بده‪ 37 .‬و او در پاسخ گفت‪:‬‬ ‫‪ 31‬عیسی مثل دیگری ب رای آنها‬
‫آن کسی که دان ه‌ خوب م ی‌کارد‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬ملکوت آسمان همانند دانه‬
‫پسر انسان است‪ 38 .‬مزرعه جهان‬ ‫خردل است که شخصی آن را‬
‫‪ 13:28‬عیسی پی ش‌بینی کرد که پیروانش تمایل خواهند داشت کار قضاوت خداوند را‬
‫ب رای او انجام دهند؛ او توضیح م ی‌دهد (‪ )29:‬که قضاوت اف راد ب رای ما غیرممکن است‪.‬‬
‫بناب راین حقیقت دارد که در کنار اف راد صادق‪ ،‬اف راد ریاکار نیز در مزرعه کلیسا رشد‬
‫خواهند کرد‪ .‬آنها به ظاهر رشد کرده‌اند‪ .‬اما باید آنها را تا زمان برداشت – بازگشت عیسی‬
‫به حال خود بگذاریم‪.‬‬
‫‪ 13:32‬از آغازهای کوچک – خواندن کتاب مقدس‪ ،‬توجه به یک تبلیغ‪ ،‬آشنایی با یک‬
‫نفر به صورت «اتفاقی» ‪ -‬ما به جاودانگی خواهیم رسید‪ .‬آن گاه ب رای دیگ ران پناهگاهی‬
‫خواهیم شد‪ .‬به این زندگی نگاهی خواهیم انداخت و رسیدن ما از «آنجا» به «اینجا»‬
‫متناقض و عجیب خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 13:54 - 13:39‬یتم‬ ‫‪34‬‬
‫فروخته و آن را خریده است‪.‬‬ ‫است‪ ،‬و دانه خوب پس ران ملکوت‬
‫‪ 47‬بار دیگر‪ ،‬ملکوت آسمان مانند‬ ‫هستند؛ و عل ف‌های هرز پس ران‬
‫توری است که داخل دریا انداخته‬ ‫شریر هستند‪ 39 .‬دشمنی که آنها را‬
‫شده و همه نوع ماهی را جمع کرده‬ ‫کاشته ابلیس است‪ ،‬برداشت پایان‬
‫است‪ 48 .‬وقتی پُر شد‪ ،‬انسان‌ها آن را‬ ‫این دنیا است‪ ،‬و دروگ ران فرشتگان‬
‫به ساحل کشیدند و نشستند و ماهیان‬ ‫هستند‪ 40 .‬بناب راین‪ ،‬همان طور که‬
‫خوب را در ظروف جمع کردند‪ ،‬اما‬ ‫عل ف‌های هرز جم ع‌آوری شده و‬
‫ماهیان بد را بیرون انداختند‪ 49 .‬در‬ ‫با آتش سوزانده م ی‌شوند‪ ،‬در پایان‬
‫پایان دنیا نیز چنین خواهد بود‪.‬‬ ‫دنیا نیز چنین خواهد بود‪ 41 .‬پسر‬
‫فرشتگان خواهند آمد و بدکاران را از‬ ‫انسان فرشتگانش را خواهد فرستاد‬
‫نیکوکاران جدا خواهند ساخت‪ 50 ،‬و‬ ‫و آنها تمام چیزهایی که باعث‬
‫آنها را به تنور آتش خواهند افکند‪.‬‬ ‫لغزش م ی‌شوند و گناهکاران را جمع‬
‫آنجا گریه و فشار دندان خواهد بود‪.‬‬ ‫خواهند کرد ‪42‬و آنها به تنور آتش‬
‫‪ 51‬آیا همه این مطالب را درک‬ ‫خواهند افکند‪ .‬آنجا گریه و فشار‬
‫کردید؟ آنها به او گفتند‪ :‬آری‪ 52 .‬و‬ ‫دندان خواهد بود‪ 43 .‬آنگاه‪ ،‬نیکوکاران‬
‫او به آنها گفت‪ :‬پس هر کاتبی که‬ ‫مانند خورشید در ملکوت پدرشان‬
‫شاگرد ملکوت آسمان بوده است‬ ‫خواهند درخشید‪ .‬آن کسی که گوش‬
‫مانند صاح ب‌خان ه‌ای است که از‬ ‫شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬
‫گنجین ه‌اش چیزهای تازه و کهنه را‬ ‫‪ 44‬ملکوت آسمان مانند گنجی‬
‫بیرون م ی‌آورد‪.‬‬ ‫مخفی در مزرعه است که شخصی‬
‫آن را پیدا و مخفی کرده‪ ،‬و در شادی‬
‫عیسی به دیدار زادگاه خود‬ ‫خویش‪ ،‬رفته و همه داشت ه‌هایش را‬
‫م ی‌رود‬ ‫فروخته و آن مزرعه را خریده است‪.‬‬
‫‪ 53‬و این گونه شد که وقتی عیسی‬ ‫‪ 45‬بار دیگر‪ ،‬ملکوت آسمان مانند‬
‫این مث ل‌ها را به پایان رسانید‪ ،‬آنجا‬ ‫شخص تاجری است که به دنبال‬
‫را ترک کرد‪ 54 .‬و وقتی به زادگاهش‬ ‫مروارید گ رانبهاست‪ 46 .‬و وقتی‬
‫رفت‪ ،‬به آنها در کنیسه تعلیم داد‬ ‫مرواریدی بسیار قیمتی را پیدا‬
‫تا جایی که آنها شگف ت‌زده شدند و‬ ‫کرده‪ ،‬رفته و همه داشت ه‌هایش را‬
‫‪ 13:41‬فرشت ه‌ها‪ -‬اولین نشانه‌‌ای که از طریق آن خواهیم دانست که عیسی بازگشته‬
‫این است که فرشته ما در کنار ما خواهد ایستاد و از ما دعوت خواهد کرد که به مالقات‬
‫او برویم‪.‬‬
‫‪ 13:46‬عیسی اغلب قصد دارد که ما درباره ادامه یا پایان داستان‌ها فکر کنیم‪ .‬پس اآلن‬
‫آن مرد چه کار کرد؟ بدون ثروت و دارایی‪ ،‬فقط با یک سنگ‪ .‬قطع ا ً از آن م راقبت کرد‬
‫و عاشق آن بود و بیش از هر چیز دیگری به آن بها م ی‌داد‪ .‬این باید نگرش ما نسبت‬
‫به ملکوت خداوند باشد‪.‬‬
‫‪ 13:50‬فشردن دندان‌ها نماد خشم و عصبانیت از خود است‪.‬‬
‫‪35‬‬ ‫‪ 14:13 - 13:55‬یتم‬
‫نیست‪ 5 .‬و با این که م ی‌خواست او را‬ ‫گفتند‪ :‬این مرد از کجا این حکمت و‬
‫به قتل برساند‪ ،‬از مردم ترسید چون‬ ‫این کارهای عظیم را به دست آورده‬
‫آنها او را پیامبر م ی‌دانستند‪ 6 .‬اما در‬ ‫است؟ ‪ 55‬آیا این پسر نجار نیست؟ آیا‬
‫جشن تولد هیرودیس‪ ،‬دختر هیرودیا‬ ‫مادر او مریم نام نداشت؟ و ب رادرانش‬
‫جلوی همه رقصید و هیرودیس را‬ ‫یعقوب و یوسف و شمعون و یهودا‬
‫خشنود ساخت‪ 7 .‬پس از آن بود که‬ ‫نیستند؟ ‪ 56‬و همه خواه رانش با ما‬
‫هیرودیس سوگند خورد و وعده داد‬ ‫نیستند؟ این مرد از کجا همه ای ن‌ها‬
‫‪8‬‬
‫که هر چه بخواهد به او خواهد داد‪.‬‬ ‫را بدست آورد؟ ‪ 57‬و از او ناراحت‬
‫و او که از سوی مادرش تشویق شده‬ ‫شدند‪ .‬اما عیسی به آنها گفت‪ :‬یک‬
‫س ر یحیای تعمیددهنده‬ ‫بود‪ ،‬گفت‪َ :‬‬ ‫پیامبر همه جا مورد احت رام است به‬
‫را همی ن‌جا روی یک سینی به من‬ ‫غیر از زادگاه و خانه خود‪ 58 .‬و به‬
‫بده‪ 9 .‬و پادشاه محزون شد‪ ،‬اما به‬ ‫خاطر ب ی‌ایمانی آنها‪ ،‬کارهای عظیم‬
‫خاطر قس م‌هایش و مهمانان م راسم‬ ‫زیادی آنجا انجام نداد‪.‬‬
‫شام‪ ،‬دستور داد که سر یحیی را‬
‫به او بدهند‪ 10 .‬پیامی فرستاد و در‬ ‫باب ‪14‬‬
‫زندان سر یحیی را از تن جدا کردند‪.‬‬ ‫قتل یحیای تعمیددهنده به دست‬
‫‪ 11‬و سر او را روی یک سینی آورده‬ ‫هیرودیس‬
‫و به آن دختر داده شد‪ ،‬و او آن را نزد‬ ‫در آن زمان‪ ،‬اخبار مربوط به‬
‫مادرش برد‪ 12 .‬و شاگردانش آمدند‬ ‫هیرودیس تیت رارخ‬
‫ِ‬ ‫عیسی به گوش‬
‫و جسدش را بردند و او را به خاک‬ ‫رسید‪ 2،‬و به خادمانش گفت‪ :‬این‬
‫سپردند‪ ،‬و رفتند و عیسی را خبردار‬ ‫یحیای تعمیددهنده است! او از میان‬
‫کردند‪.‬‬ ‫مردگان برخاسته و بناب راین این‬
‫قدرتها از او به ظهور می رسد‪.‬‬
‫عیسی به ‪ 5000‬مرد و‬ ‫‪ 3‬زی را هیرودیس به خاطر‬
‫خانواده‌هایشان غذا داد‬ ‫هیرودیا‪ ،‬زن ب رادرش فیلپس‪ ،‬یحیی‬
‫‪ 13‬وقتی عیسی این را شنید‪ ،‬آنجا را‬ ‫را دستگیر کرد‪ ،‬در بند نهاده و به‬
‫با قایقی ترک کرد و به متروک ه‌ای‬ ‫زندان انداخت‪ 4 .‬چ را که یحیی به‬
‫رفت تا تنها باشد؛ اما وقتی مردم‬ ‫او گفته بود‪ :‬داشتن او بر تو حالل‬
‫‪ 13:55‬عیسی در تمام ‪ 30‬سالی که در میان آنها در ناصره زندگی کرد‪ ،‬هرگز گناه‬
‫نکرد‪ ،‬نه مرتکب گناهی شد و نه غفلت کرد‪ .‬اما آنها هرگز متوجه نشدند که او خاص‬
‫است‪ .‬این صرف ا ً یک نوشته درباره انسانیت او نیست‪ .‬این امر ما را به چالش م ی‌کشد‪،‬‬
‫زی را هر گاه در چشم جهانیان نیکوکار به نظر برسیم‪ ،‬آنها آن را درک کرده و از آن‬
‫بی زار م ی‌شوند‪ .‬اما کامل بودن عیسی به نحوی واضح نبود‪ .‬بناب راین او حقیقت ا ً کامل بود‪.‬‬
‫‪ 14:4‬بناب راین آیا ما هم باید کاف ران را به خاطر نقض قانون خداوند سرزنش کنیم؟‬
‫خداوند هر نوع نقض قانون توسط هر کسی را حس م ی‌کند‪ .‬حساسیت او و در نتیجه‬
‫درد‪ ،‬رنج و شادی او به خاطر تبعیت از او بسیار بزرگتر و بیشتر از حد درک ما است‪.‬‬
‫‪ 14:28 - 14:14‬یتم‬ ‫‪36‬‬
‫باخبر شدند‪ ،‬او را با پای پیاده از و کودکان‪ ،‬حدود پنج ه زار مرد‬
‫شهرها دنبال کردند‪ 14 .‬وقتی به خوردند‪.‬‬
‫ساحل رفت‪ ،‬جمعیت عظیمی را دید‬
‫و دلش ب ر‪15‬ای آنها سوخت و بیماران را راه رفتن عیسی روی آب‬
‫شفا داد‪ .‬و شامگاهان‪ ،‬شاگردانش ‪ 22‬عیسی فورا ً شاگردانش را وادار‬
‫نزد او آمدند و گفتند‪ :‬این جا متروکه کرد سوار قایق شوند و جلوتر از او‬
‫است و روز هم به آخر رسیده است‪ .‬به آن طرف دریا بروند تا او جمعیت‬
‫روستاهای را روانه کند‪ 23 .‬و بعد از این که‬ ‫مردم را بفرست تا شاید به‬
‫جمعیت را روانه کرد‪ ،‬به تنهایی‬
‫‪16‬‬
‫خود بروند و ب رای خود غذا بخرند‪:‬‬
‫اما عیسی به آنها گفت‪ :‬الزم نیست باالی کوه رفت تا دعا کند‪ .‬وقتی شب‬
‫آنها بروند‪ .‬شما‪ 17‬غذایی ب رای خوردن شد‪ ،‬آنجا تنها بود‪ 24 .‬اما قایق وسط‬
‫به آنها بدهید‪ .‬و آنها به او گفتند‪ :‬دریا بود‪ ،‬و گرفتار امواج بود زی را‬
‫ما فقط‪18‬پنج قرص نان و دو ماهی باد در جهت مخالف آنها م ی‌وزید‪.‬‬
‫عیسی گفت‪ :‬آنها را نزد ‪ 25‬و در پاس چهارم از شب‪ ،‬او در‬ ‫داریم‪ .‬و‬
‫من بیاورید‪ .‬و به مردم دستور داد حالی که روی دریا قدم م ی‌زد نزد‬
‫‪19‬‬

‫روی چمن بنشینند؛ و پنج قرص نان آنها رفت‪ 26 .‬و وقتی شاگردان دیدند‬
‫و دو ماهی را برداشت‪ ،‬به آسمان که او روی دریا قدم م ی‌زند‪ ،‬آشفته‬
‫نگاه کرد‪ ،‬شکرگ زاری کرد و نان‌ها شدند و گفتند‪ :‬این شبح است! و از‬
‫را تکه تکه کرد و به شاگردانش داد ترس فریاد زدند‪ 27 .‬اما عیسی فورا ً با‬
‫و شاگردانش نیز به مردم دادند‪ 20 .‬آنها سخن گفت‪ :‬آسوده خاطر باشید‪.‬‬
‫و همه آنها خوردند و سیر شدند‪ ،‬و این منم! نترسید‪.‬‬
‫از خرده‌های باقیمانده‪ ،‬دوازده سبد ‪ 28‬و پطرس در پاسخ گفت‪:‬‬
‫پُر جمع کردند! ‪ 21‬و غیر از زنان سرورم‪ ،‬اگر این تویی‪ ،‬به من‬
‫‪ 14:16‬عیسی م ی‌دانست که انجام این کار ب رای آنها غیرممکن بود‪ .‬اما او از آنها‬
‫خواست که این کار را انجام دهند تا شاید بیاموزند که او م ی‌تواند هر چیز کمی را که‬
‫دارند به کار گیرد؛ و او ایمان و افق فکری ما را بدین شکل به چالش م ی‌کشد‪.‬‬
‫‪ 14:19‬غذا به وساطت شاگردان اعطا شد؛ درست مانند رستگاری دیگ ران توسط او که‬
‫به وساطت دستان ما صورت م ی‌گیرد‪ .‬به شباه ت‌ها با «تکه کردن نان» توسط عیسی‬
‫در م راسم عشای ربانی توجه کنید‪ .‬نحوه‌ای که عیسی با چشمان باز و در حال نگاه‬
‫کردن به آسمان دعا م ی‌کند‪ ،‬منعک س‌کننده وجدان راحت عیسی نزد خداوند است‪ .‬آیا‬
‫م ی‌توانیم چنین کنیم؟‬
‫‪ 14:23‬نحوه‌ای که عیسی مردم را راونه م ی‌کند‪ ،‬پنجره‌ای به سوی قدرت شخصیت و‬
‫نیروی اراده و ذهن او است‪.‬‬
‫‪ 14:26‬شاگردان به باورهای خود در روح بازگشتند‪ .‬مردم حتی بعد از رویارویی با‬
‫مسیح نیز باز هم دارای درک و فهم غلط هستند‪.‬‬
‫‪ 14:28‬کاش پطرس م ی‌دانست که فقط عیسی چنین کار سختی را درخواست م ی‌کند‪ .‬این‬
‫‪37‬‬ ‫‪ 15:9 - 14:29‬یتم‬
‫سپس فریسیان و کاتبان اورشلیم‬ ‫دستور بده روی آب راه بروم و نزد‬
‫نزد عیسی آمدند و گفتند‪ 2 :‬چ را‬ ‫تو بیایم‪ 29 .‬و عیسی گفت‪ :‬بیا‪ .‬و‬
‫شاگردانت از سنت قدیمیان سرپیچی‬ ‫پطرس از قایق خارج شد و روی‬
‫م ی‌کنند؟ چ را که هنگام خوردن نان‪،‬‬ ‫آب راه رفت تا به سمت عیسی برود‪.‬‬
‫دستان خود را نم ی‌شویند‪ 3 .‬و او در‬ ‫‪ 30‬اما وقتی دید که باد شدید است‪،‬‬
‫پاسخ به آنها گفت‪ :‬چ را از دستور‬ ‫ترسید‪ ،‬و وقتی در حال غرق شدن‬
‫خدا به خاطر سنت خود سرپیچی‬ ‫بود‪ ،‬فریاد زد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬نجاتم‬
‫م ی‌کنید؟ ‪ 4‬چ را که خداوند فرموده‪:‬‬ ‫بده! ‪ 31‬و عیسی فورا ً دستش را دراز‬
‫به پدر و مادر خود احت رام بگذارید‪،‬‬ ‫کرد و او را گرفت و به او گفت‪ :‬ای‬
‫و آن کسی که از پدر و مادر خود‬ ‫ک م‌ایمان! چ را شک کردی؟ ‪ 32‬و وقتی‬
‫بدگویی م ی‌کند‪ ،‬قطع ا ً باید بمیرد‪.‬‬ ‫آنها سوار قایق شدند‪ ،‬باد متوقف‬
‫‪ 5‬اما شما م ی‌گویید‪ :‬هر که به پدر‬ ‫شد‪ 33 .‬و آنهایی که در قایق بودند او‬
‫یا مادر خود بگوید‪ :‬آنچه از من‬ ‫را عبادت کرده و گفتند‪ :‬به راستی که‬
‫ممکن بود به نفع شما برسد‪ ،‬وقف‬ ‫تو پسر خدا هستی‪.‬‬
‫خدا شده است – ‪ 6‬نباید به پدر خود‬ ‫‪ 34‬و وقتی عبور کردند‪ ،‬به‬
‫احت رام بگذارد‪ .‬بناب راین به خاطر‬ ‫نیسارت رسیدند‪ 35 .‬و‬‫ِ‬ ‫سرزمین ِج‬
‫سنت خود‪ ،‬سخن خداوند را باطل‬ ‫وقتی مردان آنجا او را شناختند‪ ،‬به‬
‫ساخت ه‌اید‪ 7 .‬ای ریاکاران‪ ،‬اشعیا به‬ ‫تمام آن منطقه خبر رساندند و همه‬
‫خوبی درباره شما پیشگویی کرده‬ ‫مریضان را نزد او آوردند‪ 36 ،‬و از‬
‫بود وقتی گفت‪ 8 :‬این قوم با ل ب‌های‬ ‫او درخواست کردند که بتوانند تنها‬
‫خود به من احت رام م ی‌گذارند‪ ،‬اما‬
‫قلبشان از من دور است‪ 9 .‬اما بیهوده‬ ‫دامن ردایش را لمس کنند‪ .‬و هر که‬
‫من را عبادت م ی‌کنند و اصولی را‬ ‫دست م ی‌زد‪ ،‬صحت م ی‌یافت‪.‬‬
‫که تعلیم می دهند‪ ،‬جز ف رایض‬
‫بشری نیست‪.‬‬ ‫باب ‪15‬‬
‫انتقاد عیسی از سن ت‌هایی که‬
‫تعالیم عیسی درباره سرمنشاء‬ ‫خدا را محترم نم ی‌شمارند‬
‫سبک او است‪ .‬ما این را در زندگ ی‌مان نیز م ی‌بینیم‪.‬‬
‫‪ 14:30‬پطرس فقط باد را دید زی را حتم ا ً چشمانش را از عیسی برداشته و به چیزی که‬
‫در باد م ی‌وزید نگاه کرده است – شاید برگشته و به قایق نگاه کرده است‪ .‬ما نیز اگر‬
‫چشم از عیسی برداریم غرق خواهیم شد‪.‬‬
‫‪ 15:6‬سن ت‌ها خطرناک هستند‪ .‬مقصود از دستورهای خدا این است که روی زندگی ما‬
‫تاثیر بگذارد؛ سن ت‌های انسانی تمایل دارند که راه آسان‌تری پیدا کنند که بر اساس آنها‬
‫دستورات خداوند فاقد برتری و نوآوری در زندگی ما است‪.‬‬
‫‪ 15:9‬به شباه ت‌های بین اصول و دستورات توجه کنید (‪ )6:‬درک اصول درست حائز‬
‫اهمیت است زی را اصول‪ ،‬زندگی ما را شکل م ی‌دهند؛ این نوعی دستور است‪.‬‬
‫‪ 15:27 - 15:10‬یتم‬ ‫‪38‬‬
‫م ی‌آید‪ 20 .‬ای ن‌ها چیزهایی هستند که‬ ‫شرارت‬
‫‪ 10‬و جمعیت را نزد خود ف راخواند و انسان را آلوده م ی‌سازد – اما خوردن‬
‫به آنها گفت‪ :‬بشنوید و درک کنید‪ .‬با دس ت‌های نشسته انسان را آلوده‬
‫‪ 11‬آنچه وارد دهان م ی‌شود انسان را نم ی‌سازد‪.‬‬
‫آلوده نم ی‌کند‪ ،‬بلکه آنچه از دهان او‬
‫عیسی به کشورهای دیگر سفر‬ ‫بیرون م ی‌آید او را آلوده م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 12‬سپس شاگردان آمدند‪ ،‬و به او م ی‌کند‪.‬‬
‫گفتند‪ :‬آیا م ی‌دانی که فریسیان وقتی او دختری غیر یهودی را شفا‬
‫این گفته را شنیدند‪ ،‬ناراحت شدند؟ م ی‌دهد‬
‫‪ 13‬اما عیسی در پاسخ گفت‪ :‬هر ‪ 21‬و عیسی از آنجا رفت و به‬
‫گیاهی که پدر آسمان ی‌ام نکاشته از منطقه صور و صیدون رفت‪ 22 .‬و‬
‫ریشه کنده خواهد شد‪ 14 .‬آنها را به یک زن کنعانی از آن منطقه آمد و‬
‫حال خود رها کنید‪ .‬آنها راهنمایان فریادکنان گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬ای پسر‬
‫کور هستند‪ .‬و اگر کوران‪ ،‬راهنمای داود‪ ،‬به من رحم کن؛ دخترم را یک‬
‫کوران باشند‪ ،‬هر دو در چاه خواهند دیو شدیدا ً تسخیر کرده است‪ 23 .‬اما‬
‫عیسی پاسخ او را نداد‪ .‬و شاگردانش‬ ‫افتاد‪.‬‬
‫‪ 15‬و پطرس در پاسخ به او گفت‪ :‬آمددند و به او التماس‌کنان گفتند‪:‬‬
‫این مثل را ب رای ما توضیح بده‪ 16 .‬او را بفرست برود‪ ،‬زی را پشت سر‬
‫و او گفت‪ :‬آیا هنوز درک نم ی‌کنید؟ ما فریادکنان م ی‌آید‪24 .‬اما او در‬
‫‪ 17‬آیا درک نم ی‌کنید که هرچه وارد پاسخ گفت‪ :‬من فقط ب رای گوسفندان‬
‫دهان شود به شکم م ی‌رسد و دفع گ م‌گشته قوم اس رائیل فرستاده شدم‪.‬‬
‫م ی‌شود؟ ‪ 18‬اما چیزهایی که از دهان ‪25‬اما آن زن آمد و به پای او افتاد و‬
‫‪26‬‬
‫خارج م ی‌شود از دل بیرون آیند و گفت‪ :‬سرورم! به من کمک کن!‬
‫این است که ‪19‬چ را که افکار شریر‪ ،‬و او پاسخ داد و گفت‪ :‬درست نیست‬
‫قت ل‌‪ ،‬زناکاری و فساد جنسی‪ ،‬دزدی‪ ،‬نان کودکان را بگیریم و جلوی‬
‫شهادت دروغ و تهمت از دل بیرون س گ‌ها بیندازیم‪ 27 .‬اما آن زن گفت‪:‬‬
‫‪ 15:16‬ما سرخوردگی عیسی از شاگردانش را حس م ی‌کنیم‪ .‬او از آنها انتظار داشت به‬
‫نقطه درک باالتری رسیده باشند‪ .‬ممکن است درست مانند هر معلم خوبی‪ ،‬مح ک‌های‬
‫مشابهی را ب رای ما تعیین کرده باشد‪ ،‬و از آهستگی پیشرفت ما سرخورده شود‪ .‬متی به‬
‫شنوندگان خود م ی‌گفت که او و تمام موسسان اولین کلیسا نیز در درک و فهم بسیار ُک ند‬
‫بودند و مایه سرخوردگی زیادی ب رای عیسی بودند‪ .‬او با تواضع و آگاهی از ضع ف‌های‬
‫خود انجیل را موعظه م ی‌کرد‪.‬‬
‫‪ 15:19‬گناه از درون م ی‌آید؛ هیچ چیزی بیرون از ما مانند دیوها یا ارواح نم ی‌توانند‬
‫وارد ما شوند و ما را تسخیر کنند و بناب راین ما را وادار به گناه کردن کنند‪ .‬منشاء گناه‬
‫درونی است و نه بیرونی‪ .‬جنگ واقعی ب رای تسلط بر خویشتن و آگاهی معنوی است‪.‬‬
‫‪ 15:27‬س گ‌ها ام ت‌های غیریهود؛ خرده نان‌ها معجزه بودند؛ صاحبان‪ ،‬یهودیان بودند؛‬
‫غذا یا میز‪ ،‬دوستی با عیسی و خدمت به یهودیان بود‪ .‬آن زن با گفتن این حرف تواضع و‬
‫‪39‬‬ ‫‪ 16:2 - 16:28‬یتم‬
‫آنها را گرسنه بفرستم‪ ،‬تا مبادا در‬ ‫آری سرورم‪ .‬اما حتی س گ‌ها هم‬
‫راه از حال بروند‪ 33 .‬و شاگردان به‬ ‫خرده‌نان‌هایی را م ی‌خوردند که از‬
‫او گفتند‪ :‬در این جای متروک‪ ،‬از‬ ‫سفره صاحبانش بیرون م ی‌ریزد‪.‬‬
‫کجا م ی‌توانیم نان ف راوان پیدا کنیم‬ ‫‪ 28‬سپس عیسی به او پاسخ داد و‬
‫تا جمعیت به این عظیمی را سیر‬ ‫گفت‪ :‬ای زن‪ ،‬ایمان تو عظیم است‪.‬‬
‫کنیم؟ ‪ 34‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫آرزویت ب رآورده شود‪ .‬و دخترش از‬
‫چند نان دارید؟ و آنها گفتند‪ :‬هفت‬ ‫آن لحظه بهبودی یافت‪.‬‬
‫نان و چند ماهی کوچک‪ 35 .‬و او‬
‫به جمعیت دستور داد روی زمین‬ ‫و عیسی بسیاری از‬
‫بنشینند‪ 36 .‬او هفت نان و ماهی را‬ ‫غیریهودیان را درمان م ی‌کند‬
‫برداشت؛ و شکرگ زاری کرد و نان‬ ‫‪ 29‬و عیسی آنجا را ترک کرد و‬
‫را تکه تکه کرد و به شاگردان داد‪،‬‬ ‫نزدیک دریای جلیل آمد؛ از کوه‬
‫و شاگردان نان‌ها را به مردم دادند‪.‬‬ ‫باال رفت و آنجا نشست‪30 .‬و جمعیت‬
‫‪ 37‬و همه آنها خوردند و سیر شدند‬ ‫عظیمی نزد او آنجا آمدند و با خود‬
‫و از خرده‌های باقیمانده‪ ،‬هفت سبد‬ ‫لنگان‪ ،‬کوران‪ ،‬گنگان‪ ،‬مفلوجان و‬
‫پُر جمع کردند! ‪ 38‬و غیر از زنان‬ ‫بسیاری دیگر را با خود آورده بودند؛‬
‫و کودکان‪ ،‬چهار ه زار مرد غذا‬ ‫و آنها را پیش پای عیسی گذاشتند و‬
‫خوردند‪ 39 .‬و آنها جمعیت را روانه‬ ‫او آنها را شفا داد؛ ‪31‬آن‌قدر که وقتی‬
‫کردند‪ ،‬سوار قایق شدند و به منطقه‬ ‫مردم دیدند که الل سخن م ی‌گوید‪،‬‬
‫مجدلیه رفتند‪.‬‬ ‫چالق سالم شده است‪ ،‬لنگ‪ ،‬راه‬
‫م ی‌رود و کور م ی‌بیند‪ ،‬شگف ت‌زده‬
‫باب ‪16‬‬ ‫شدند‪ .‬و خدای اس رائیل را ستودند‪.‬‬
‫عیسی فریسیان و صدوقیان را‬
‫عیسی به ‪ 4000‬مرد غیریهود و شرور توصیف م ی‌کند و دوباره‬
‫م ی‌رود‬ ‫خانواده‌هایشان غذا م ی‌دهد‬
‫‪ 32‬سپس عیسی شاگردانش را و فریسیان و صدوقیان آمدند تا‬
‫ف راخواند‪ ،‬و به آنها گفت‪ :‬دلم ب رای عیسی را امتحان کنند‪ ،‬و از او‬
‫این مردم م ی‌سوزد‪ ،‬زی را سه روز خواستند نشان ه‌ای از آسمان به آنها‬
‫است که با من هستند و چیزی نشان دهد‪ 2 .‬اما او در پاسخ به آنها‬
‫ب رای خوردن ندارند‪ .‬دوست ندارم گفت‪ :‬وقتی شب است‪ ،‬م ی‌گویید‪:‬‬
‫ایمانش را نشان داد؛ او م ی‌دانست که حتی معجزه‌ای که آنقدر به دنبالش بود‪ ،‬خرده‌ نانی‬
‫از چیزهایی بود که عیسی به قوم اس رائیل عرضه م ی‌کرد‪ .‬آنها بسیار انکار م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 15:32‬عیسی درک کرد که جمعیت گرسنه بودند‪ .‬عیسی امروز همان کسی است که‬
‫آن موقع بود (عب رانیان ‪ .)13:8‬درست مانند همان موقع‪ ،‬نسبت به نیازهای ما آگاه است‪.‬‬
‫‪ 15:39‬رجوع کنید به ‪ .14:23‬قدرت شخصیت و کلمات عیسی‪ ،‬تاثیر عمیقی روی‬
‫متی گذاشته بود‪.‬‬
‫‪ 16:18 - 16:3‬یتم‬ ‫‪40‬‬
‫نیست‪10 ،‬هفت قرص نان ب رای چهار‬ ‫هوا خوب خواهد بود‪ ،‬چون آسمان‬
‫ه زار نفر و تعداد سبدهایی که‬ ‫سرخ است‪ 3 .‬و صب ح‌هنگام‬
‫جمع کرده‌اید را نیز به یاد ندارید؟‬ ‫م ی‌گویید‪ :‬امروز هوا بد خواهد بود‪،‬‬
‫‪ 11‬چطور درک نم ی‌کنید که من‬ ‫چون آسمان سرخ و ترسناک است‪.‬‬
‫درباره نان حرف نزدم؟ از خمیرمایه‬ ‫شما م ی‌دانید که ظاهر آسمان را‬
‫فریسیان و صدوقیان برحذر باشید‪.‬‬ ‫چگونه تفسیر کنید‪ ،‬اما نم ی‌توانید‬
‫‪ 12‬سپس آنها فهمیدند که عیسی به‬ ‫‪4‬‬
‫نشان ه‌های زمانه را تعبیر کنید‪.‬‬
‫آنها نگفته بود مواظب خمیرمایه‬ ‫یک نسل شرور و زناکار به دنبال‬
‫داخل نان باشند بلکه مواظب تعالیم‬ ‫نشانه است‪ ،‬و هیچ نشان ه‌ای به غیر‬
‫فریسیان و صدوقیان باشند‪.‬‬ ‫از نشانه یونس عطا نخواهد شد‪ .‬و‬
‫او آنجا را ترک کرد و رفت‪.‬‬
‫عیسی دوباره اسرائیل را ترک‬
‫م ی‌کند و درک شاگردانش را‬ ‫تعالیم عیسی درباره معنی‬
‫م ی‌آزماید‬ ‫خمیرمایه‬
‫‪ 13‬اکنون که عیسی به منطقه‬ ‫‪ 5‬وقتی شاگردان به آن طرف‬
‫قیصریه فیلی پُس رسید‪ ،‬از‬ ‫رسیدند‪ ،‬ف راموش کرده بودند نانی‬
‫شاگردانش پرسید‪ :‬به گفته مردم‪،‬‬ ‫بیاورند‪ 6 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬
‫پسر انسان کیست؟ و آنها گفتند‪:‬‬ ‫مواظب باشید و از خمیرمایه‬
‫برخی م ی‌گویند یوحنای تعمیددهنده‪،‬‬ ‫فریسیان و صدوقیان آگاه باشید‪.‬‬
‫برخی الیاس و برخی دیگر ارمیا یا‬ ‫‪ 7‬و آنها درباره این موضوع بین‬
‫یکی از انبیا‪ .‬او به آنها گفت‪ :‬شما‬ ‫خود صحبت کردند و گفتند‪ :‬ما‬
‫م را که م ی‌دانید؟ ‪ 16‬شمعون پطرس‬ ‫هیچ نانی نیاورده‌ایم‪ 8 .‬و عیسی‬
‫پاسخ داد و گفت‪ :‬تو مسیح‪ ،‬پسر‬ ‫که از این موضوع آگاه بود گفت‪:‬‬
‫خدای زنده هستی‪ 17 .‬و عیسی در‬ ‫ای ک م‌ایمانان! چ را بین خود حرف‬
‫پاسخ به او گفت‪ :‬خوشا به حال تو‪،‬‬ ‫م ی‌زنید که نانی نیاورده‌اید؟ ‪ 9‬آیا‬
‫ای شمعون پسر یونا‪ ،‬که نه جسم و‬ ‫هنوز درک نم ی‌کنید؟ پنج قرص‬
‫خون بلکه پدر آسمانی من این را بر‬ ‫نان ب رای پنج ه زار نفر و تعداد‬
‫تو آشکار ساخته است‪ 18 .‬و نیز به‬ ‫سبدهایی که جم ع‌کرده‌اید را یادتان‬
‫‪ 16:11‬دوباره توجه کنید که عیسی از عدم درک پیروانش سرخورده م ی‌شود‪ .‬ما نیز باید‬
‫در صدد درک او باشیم زی را واضح است درک هر کسی که ما را دوست دارد‪ ،‬ب رای او‬
‫لذت‌بخش است‪ .‬رجوع کنید به ‪.15:16‬‬
‫‪ 16:12‬اصول با خمیرمایه مقایسه شده است؛ خمیرمایه در حجم زیادی از خمیر نسبت‬
‫به حجم خود نفوذ م ی‌کند‪ .‬این قدرت و اهمیت اصول را نشان م ی‌دهد‪ .‬ما باید به درستی‬
‫درک کنیم‪.‬‬
‫‪ 16:18‬این سنگ‪ ،‬سنگ باور پطرس در ای ن‌باره بود که عیسی پسر خدا است (‪ )16:‬و‬
‫شخصیت پطرس آن را موعظه م ی‌کرد‪« .‬پطرس» یعنی «سنگ»؛ این یک لقب بود‪،‬‬
‫چیزی مثل «سنگی»‪.‬‬
‫‪41‬‬ ‫‪ 16:27 - 16:19‬یتم‬
‫از جان تو ای سرورم‪ .‬این هرگز بر‬ ‫تو م ی‌گویم تو پطرس هستی و من‬
‫تو اتفاق نخواهد افتاد‪ 23 .‬اما عیسی‬ ‫کلیسایم را روی این سنگ بنا خواهم‬
‫برگشت و به پطرس گفت‪ :‬از من‬ ‫کرد‪ ،‬و دروازه‌های هاویه هرگز بر‬
‫دور شو ای شیطان‪ .‬تو مانع من‬ ‫آن چیره نخواهند شد‪ 19 .‬من کلید‬
‫هستی چ را که ذهنت درگیر امور‬ ‫ملکوت آسمان را به تو خواهم داد؛‬
‫انسانی است نه امور الهی‪.‬‬ ‫هر چه در زمین ببندی‪ ،‬در آسمان‬
‫‪ 24‬سپس عیسی به شاگردانش گفت‪:‬‬ ‫بسته خواهد شد و هرچه در زمین‬
‫اگر هر کسی بخواهد پیرو من باشد‪،‬‬ ‫بگشایی در آسمان گشاده خواهد شد‪.‬‬
‫باید خود را انکار کند‪ ،‬صلیبش را‬ ‫‪ 20‬سپس به شاگردان دستور داد به‬
‫بردارد و دنبال من بیاید‪ 25 .‬زی را هر‬ ‫هیچ کس نگویند که او مسیح است‪.‬‬
‫کس که زندگ ی‌اش را نجات دهد آن‬
‫را از دست خواهد داد‪ ،‬و هر کس‬ ‫تعالیم عیسی به شاگردانش‬
‫که به خاطر من زندگ ی‌اش را از‬ ‫درباره مرگ و رستاخیز‬
‫‪26‬‬
‫دست ‌دهد آن را پیدا خواهد کرد‪.‬‬ ‫قری ب‌الوقوع خود‬
‫زی را انسان چه سودی م ی‌برد اگر کل‬ ‫‪ 21‬از آن زمان‪ ،‬عیسی به شاگردانش‬
‫دنیا را به دست آورد و زندگ ی‌اش تباه‬ ‫توضیح داد که باید به اورشلیم برود‬
‫شود؟ یا انسان چه چیزی را در اِزای‬ ‫و از مشایخ و س ران کاهنان و علمای‬
‫زندگ ی‌اش خواهد داد؟ ‪ 27‬زی را پسر‬ ‫دین رنج بسیار متحمل گردد و کشته‬
‫انسان در جالل پدر خود با فرشتگان‬ ‫شود و در روز سوم برخیزد ‪ 22‬و‬
‫خویش خواهد آمد‪ ،‬و به هر انسانی‬ ‫پطرس او را به کناری کشید و شروع‬
‫مطابق با اعمالش پاداش خواهد داد‪.‬‬ ‫کرد به مالمت کردن او و گفت‪ :‬دور‬
‫‪ 16:19‬این به همه شاگردان وعده داده شده بود ‪ -‬متی ‪ 18:18‬کاتولی ک‌های رومی از این‬
‫آیه سوءاستفاده م ی‌کنند تا ادعا کنند که پطرس و بنا بر این پاپ این قدرت را دارد‪ .‬اما‬
‫دلیلی ندارد که فکر کنیم قدرتی از پطرس یا شاگردان دیگر به نس ل‌های بعدی منتقل‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪ 16:23‬پطرس «شیطان»‪« ،‬مخالف» نامیده م ی‌شود که نشان م ی‌دهد «شیطان» به‬
‫معنی فرشته گناهکار نیست‪ .‬این کلمه به معنی «مخالف» به کار برده م ی‌شود‪ .‬عیسی‬
‫برگشت تا با پطرس صحبت کند – پطرس پشت سر عیسی راه م ی‌رفته و عیسی به او‬
‫م ی‌گوید که واقع ا ً «از من دور شو»‪ .‬ب رای همین در آیه ‪ 24‬م ی‌گوید که دنبال کردن او‬
‫به معنی برداشتن صلیب است‪ .‬پطرس نم ی‌خواست عیسی روی صلیب بمیرد زی را این‬
‫بدین معنی است که کسانی که عیسی را دنبال م ی‌کردند نیز باید به همین شکل بمیرند‪.‬‬
‫اما عیسی به او م ی‌گوید که واقع ا ً پشت سر او برود‪ ،‬پیرو واقع ی او باشد‪ ،‬نه فقط در‬
‫ظاهر بلکه در روح خود نیز صلیب او را به هم راه داشته باشد‪ .‬پطرس اینجا شکست‬
‫تلخی داشت‪ ،‬خیلی زود پس از نقطه اوج معنوی در ‪ .16:17,18‬معنویت ما و معنویت‬
‫ب راد ران ما به شدت باال و پایین م ی‌رود‪.‬‬
‫‪ 16:28‬این اشاره‌ای است به تغییر شکلی که در فصل ‪ 17‬م ی‌خوانیم‪.‬‬
‫‪ 17:15 - 16:28‬یتم‬ ‫‪42‬‬
‫و عیسی آمد و آنها را لمس کرد و‬ ‫‪ 28‬یقین ا ً به شما م ی‌گویم‪ :‬کسانی‬
‫گفت‪ :‬برخیزید و نترسید‪ 8 .‬وقتی با‬ ‫اینجا ایستاده‌اند که مرگ را نخواهند‬
‫چشمان خود باال را نگاه کردند‪ ،‬هیچ‬ ‫چشید مگر زمانی که آمدن پسر‬
‫کس غیر از عیسی را ندیدند‪.‬‬ ‫انسان در ملکوت خود را ببینند‪.‬‬
‫‪ 9‬و همین طور که از کوه پایین‬
‫م ی‌آمدند‪ ،‬عیسی به آنها گفت این‬ ‫باب ‪17‬‬
‫رویا را ب رای کسی تعریف نکنید‬ ‫دگرگونی سیمای عیسی‬
‫مگر زمانی که پسر انسان از میان‬ ‫بعد از شش روز‪ ،‬عیسی با خود‬
‫مردگان برخیزد‪ 10 .‬و شاگردانش از‬ ‫پطرس‪ ،‬یعقوب و ب رادر او یوحنا را‬
‫او پرسیدند‪ :‬چ را کاتبان م ی‌گویند‬ ‫‪2‬‬
‫به کوهی بلند برد تا تنها باشند‪.‬‬
‫الیاس باید اول بیاید؟ ‪ 11‬و او پاسخ‬ ‫و سیمای او در جلوی آنها دگرگون‬
‫داد و گفت‪ :‬در حقیقت الیاس م ی‌آید‬ ‫شد‪ ،‬چهره‌اش به مانند خورشید‬
‫و همه چیز را به حالت اول باز‬ ‫م ی‌درخشید و جام ه‌اش مانند نور‬
‫م ی‌گرداند‪ 12 .‬اما به شما م ی‌گویم که‬ ‫سفید گشت‪ 3 .‬و موسی و الیاس بر‬
‫الیاس همین حاال هم آمده و آنها او را‬ ‫آنها ظاهر شدند که در حال صحبت‬
‫نم ی‌شناسند‪ ،‬اما هر کاری خواستند‬ ‫با عیسی بودند‪ 4 .‬و پطرس به عیسی‬
‫با او کردند‪ .‬به همین صورت‪ ،‬پسر‬ ‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬چه خوب است که‬
‫انسان نیز به دست آنها رنج خواهد‬ ‫ما اینجا هستیم‪ .‬اگر تو را خشنود‬
‫برد‪ 13 .‬سپس شاگردان متوجه شدند‬ ‫م ی‌سازد‪ ،‬سه خیمه خواهم ساخت‬
‫که او درباره یحیای تعمیددهنده‬ ‫– یکی ب رای تو‪ ،‬یکی ب رای موسی‬
‫سخن م ی‌گفت‪.‬‬ ‫و یکی ب رای الیاس‪ 5 .‬در حالی که‬
‫هنوز داشت صحبت م ی‌کرد‪ ،‬یک‬
‫شفای مصروع به دست عیسی و‬ ‫ابر درخشان بر آنها سایه افکند‪ ،‬و‬
‫تعالیم او درباره ایمان‬ ‫صدایی از درون ابر بیرون آمد و‬
‫‪ 14‬وقتی آنها نزد مردم آمدند‪ ،‬مردی‬ ‫گفت‪ :‬این پسر عزیز من است که‬
‫به سوی عیسی آمد و در ب رابر او‬ ‫از او بسیار خشنودم‪ .‬او را بشنوید!‬
‫زانو زد و گفت‪ 15 :‬سرورم‪ ،‬به پسرم‬ ‫‪ 6‬و وقتی شاگردان این را شنیدند‪ ،‬با‬
‫رحم کن‪ ،‬زی را او مصروع است و‬ ‫‪7‬‬
‫صورت افتادند و وحش ت‌زده شدند‪.‬‬
‫‪ 17:11‬یک الیاس نبی در روزهای آخر به اس رائیل خواهد آمد تا آنها را ب رای بازگشت‬
‫عیسی آماده کند‪ ،‬درست مانند یحیای تعمیددهنده که تالش کرد آنها را ب رای اولین ظهور‬
‫عیسی آماده سازد (رجوع کنید به مالکی ‪)4‬‬
‫‪ 17:15‬لوناتیک (یونان ی) ماه زده – کسی که ماه‌زده است‪ .‬این باور که اف راد ش ب‌هنگام‬
‫ماه‌زده م ی‌شدند و باعث م ی‌شد دیوانه شوند باور غلطی بود‪ .‬اما عیسی به ص راحت این‬
‫را تصحیح نکرد‪ .‬او با عظمت معجزه خود نشان داد که چنین باورهایی‪ ،‬چه حقیقت‬
‫داشته باشد چه نه‪ ،‬در مقایسه با قدرت خداوند ب ی‌اهمیت هستند‪ .‬به همین علت‪ ،‬اشاره‬
‫به دیوزدگی در طول انجی ل‌ها و عهد جدید کاهش م ی‌یابد – آشکار شد که آنها وجود‬
‫خارجی ندارند‪ ،‬اگر داشته باشند‪ ،‬در مقایسه با قدرت خداوند ب ی‌اهمیت هستند‪.‬‬
‫‪43‬‬ ‫‪ 17:27 - 17:16‬یتم‬
‫است بمیرد و دوباره زنده شود‬ ‫رنج بسیار م ی‌کشد‪ .‬چ را که بارها‬
‫‪ 22‬و در حالی که در جلیل اقامت‬ ‫‪16‬‬
‫در آتش و بارها در آب م ی‌افتد‪.‬‬
‫داشتند‪ ،‬عیسی به آنها گفت‪ :‬پسر‬ ‫بناب راین او را نزد شاگردانت آوردم‬
‫انسان به دستان مردم تسلیم خواهد‬ ‫‪17‬‬
‫اما نتوانستند او را درمان کنند‪.‬‬
‫شد‪ 23 ،‬و آنها او را خواهند کشت‪،‬‬ ‫و عیسی در پاسخ گفت‪ :‬ای نسل‬
‫و در روز سوم او خواهد برخاست‪.‬‬ ‫ب ی‌ایمان و منحرف! تا کی باید با‬
‫و شاگردان بسیار اندوهگین شدند‪.‬‬ ‫شما باشم؟ تا کی باید شما را تحمل‬
‫‪18‬‬
‫کنم؟ او را اینجا نزد من بیاورید‪.‬‬
‫تعالیم عیسی درباره آزادی‬ ‫و عیسی او را نهیب داد؛ و دیو از او‬
‫حقیقی پسران خدا‬ ‫خارج شد و پسر از آن لحظه درمان‬
‫‪ 24‬و وقتی به کفرناحوم رسیدند‪،‬‬ ‫شد‪.‬‬
‫مأموران جم ع‌آوری مالیات معبد‬ ‫‪ 19‬سپس شاگردان در خلوت‬
‫نزد پطرس آمده و گفتند‪ :‬استاد شما‬ ‫نزد عیسی آمدند و گفتند‪ :‬چ را ما‬
‫مالیات معبد را نم ی‌دهد؟ ‪ 25‬او گفت‪:‬‬ ‫‪20‬‬
‫نتوانستیم دیو را بیرون کنیم؟‬
‫آری‪ .‬و وقتی وارد خانه شد‪ ،‬عیسی‬ ‫و عیسی به آنها گفت‪ :‬به خاطر‬
‫پیش از همه با او صحبت کرد و‬ ‫ایمان ک م‌تان‪ .‬چ را که به راستی به‬
‫گفت‪ :‬شمعون‪ .‬نظر تو چیست؟‬ ‫شما م ی‌گویم‪ :‬اگر به اندازه یک دانه‬
‫پادشاهان زمین از چه کسانی باج و‬ ‫خردل ایمان داشته باشید‪ ،‬به این کوه‬
‫خ راج م ی‌گیرند؟ از فرزندان خویش‬ ‫خواهید گفت از اینجا به آنجا برود‪،‬‬
‫یا از بیگانگان؟ ‪ 26‬و وقتی او گفت‬ ‫و کوه جابجا خواهد شد‪ .‬هیچ چیز‬
‫«از بیگانگان»‪ ،‬عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫ب رای شما ناممکن نخواهد بود‪ 21 .‬اما‬
‫پس فرزندان آزادند‪ 27 .‬با این حال‪،‬‬ ‫این جنس جز با دعا و روزه بیرون‬
‫ب رای این که آنها را نرنجانیم‪ ،‬به دریا‬ ‫نخواهد رفت‪.‬‬
‫برو‪ ،‬قالبی بینداز و اولین ماه ی‌ را‬
‫ن م ی‌آید بگیر‪ ،‬و وقتی‬ ‫عیسی بار دیگر م ی‌گوید که قرار که بیرو ‌‬
‫‪ 17:17‬دوباره عیسی سرخوردگی خود نسبت به عدم درک معنوی آنها را نشان م ی‌دهد‬
‫– رجوع کنید به ‪15:16‬؛ ‪ .16:11‬ناامیدی گناه است – زی را عیسی هرگز گناه نکرد‪ .‬اگر‬
‫او ای ن‌قدر آرزوی درک از سوی ما را دارد‪ ،‬بیایید تالش کنیم تا درک کنیم‪ .‬و قطع ا ً به ما‬
‫کمک خواهد کرد اگر از او بخواهیم‬
‫‪ 17:20‬فقط کمی ایمان واقعی بسیار قدرتمند است‪ .‬ایمان آنقدر قدرتمند است که به‬
‫مقدار زیادی از آن نیاز ندارید – فقط کمی از ایمان واقعی کافی است‪.‬‬
‫‪ 17:25‬عیسی مالیات معبد را حتی زمانی که مجبور نبود و منطق پشت آن غلط بود‪،‬‬
‫پرداخت م ی‌کرد‪ .‬ما نیز باید چنین کنیم‪ .‬ما اکنون نم ی‌توانیم جغ رافیای سیاسی را تغییر‬
‫دهیم؛ باید منتظر بازگشت او و آمدن ملکوت خداوند بمانیم‪.‬‬
‫‪ 17:27‬عیسی نسبت به عدم لغزش معنوی مردم بسیار حساس بود‪ .‬حتی کسانی که آنها‬
‫را ب ی‌عالقه به بشارت او تلقی م ی‌کنیم‪.‬‬
‫‪ 18:11 - 17:2‬یتم‬ ‫‪44‬‬
‫دارند‪ ،‬بهتر است سنگ آسیاب‬ ‫دهانش را باز کنی سک ه‌ای خواهی‬
‫بزرگی به گردن او آوی زان گردد و‬ ‫یافت‪ .‬آن را بردار و از طرف من و‬
‫در اعماق دریا غرق شود‪ 7 .‬وای بر‬ ‫خودت به آنها بده‪.‬‬
‫دنیا به خاطر وسوسه لغزش! چ را‬
‫که وجود وسوسه الزم است‪ ،‬اما وای‬ ‫باب ‪18‬‬
‫بر انسان‌هایی که مسبب وسوسه‬ ‫تعالیم عیسی درباره بزرگی و‬
‫هستند!‬ ‫تواضع‬
‫‪ 8‬و اگر دست یا پایتان باعث لغزش‬
‫شما م ی‌شود‪ ،‬آن را ببرید و دور‬ ‫آنگاه شاگردان نزد عیسی آمدند و‬
‫بیندازید‪ .‬بهتر است لَ نگ و شَل وارد‬ ‫گفتند‪ :‬چه کسی در ملکوت آسمان‬
‫زندگی شوید تا این که با دو دست و‬ ‫از همه بزرگتر است؟ ‪ 2‬آنگاه عیسی‬
‫دو پا که در آتش ابدی بیفتید‪ 9 .‬و اگر‬ ‫کودکی را نزد خود ف راخواند و او را‬
‫چشمتان باعث لغزش شما م ی‌شود‪،‬‬ ‫در میان آنها ق رار داد‪ 3 ،‬و گفت‪ :‬به‬
‫آن را بیرون بیاورید و دور بیندازید‪.‬‬ ‫راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬تا تغییر‬
‫بهتر است با یک چشم وارد زندگی‬ ‫نکنید و مثل کودکان نشوید‪ ،‬هیچ‬
‫شوید تا این که با دو چشم داخل‬ ‫طریق وارد ملکوت آسمان نخواهید‬
‫جهنم افکنده شوید‪.‬‬ ‫شد‪ 4 .‬پس هرکس خود را مثل یک‬
‫‪ 10‬مواظب باشید که از هیچ یک‬ ‫کودک متواضع گرداند‪ ،‬همان کس‬
‫از این کوچکان بی زار نشوید‪ .‬زی را‬ ‫در ملکوت آسمان بزرگترین است‪.‬‬
‫به شما م ی‌گویم که فرشتگان آنها‬ ‫‪5‬و هر کسی که چنین کودکی را به‬
‫در آسمان همیشه شاهد حضور پدر‬ ‫نام من بپذیرد‪ ،‬من را پذیرفته است‪.‬‬
‫آسمان ی‌ام هستند‪ 11 .‬چ را که پسر‬ ‫‪ 6‬اما هر کسی که باعث لغزش یکی‬
‫انسان آمد تا گمشدگان را نجات دهد‪.‬‬ ‫از این کودکانی شود که به من ایمان‬
‫‪ 18:3‬روی آوردن به دین سطوح مختلفی دارد‪ .‬شاگردان به دین گرویدند‪ ،‬اما سطح‬
‫باالتری از گرویدن به هم بود – این که مثل کودکان بشوند‪ .‬تعمید‪ ،‬پایان گرویدن ما‬
‫نیست – بخشی از ف رایند آن است‪.‬‬
‫‪ 18:5‬عیسی از ما دعوت م ی‌کند تا او را همان گونه ببینیم که در کودک تجلی یافته‬
‫است‪ .‬در قرن یکم‪ ،‬کودکان و زنان ب ی‌اهمیت تلقی م ی‌شدند‪ .‬اما عیسی به آنها توجه‬
‫زیادی م ی‌کرد و نشان داد که چقدر به عنوان انسان ب رای آنها ارزش قائل است‪.‬‬
‫‪ 18:6‬این گونه غرق شدن در دریا در قالب سنگ آسیاب‪ ،‬داوری بابل است (مکاشفه‬
‫‪ .)18:21‬آنهایی که دیگ ران را وادار به گناه کردن یا لغزش م ی‌کنند در روز داوری در‬
‫مجازات بابل سهیم خواهند بود – آنها «با جهان محکوم» خواهند شد (اول قرنتیان‬
‫‪ .)11:32‬آنهایی که عیسی را انکار م ی‌کنند به جهانی که دوست داشتند بازخواهند گشت‬
‫و در محکومیت آن سهیم خواهند بود‪.‬‬
‫‪ 18:8‬آتش ابدی‪ ،‬نماد نابودی کامل است‪ .‬اورشلیم با این مجازات شد (ارمیا ‪– )17:27‬‬
‫اما هیچ آتش ابدی‌ای امروز آنجا نیست‪« .‬آتش ابدی» را به معنای واقعی کلمه نخوانید‪.‬‬
‫‪45‬‬ ‫‪ 18:22 - 18:12‬یتم‬
‫ببر‪ ،‬چ را که هر کالمی از دهان دو‬
‫یا سه شاهد ثابت م ی‌شود‪ 17 .‬و اگر‬ ‫تعالیم عیسی درباره جستجوی‬
‫او از شنیدن آنها سر باز زد‪ ،‬آن را‬ ‫خداوند برای گوسفند گمشده‬
‫با کلیسا در میان بگذار‪ ،‬و اگر از‬ ‫‪ 12‬نظرتان چیست؟ اگر شخصی‬
‫شنیدن کلیسا نیز امتناع کرد‪ ،‬او را‬ ‫صد گوسفند داشته باشد و یکی‬
‫بیگانه و باجگیر بدان‪.‬‬ ‫از آنها گم شده باشد‪ ،‬آیا او نود‬
‫‪ 18‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬هر‬ ‫نه گوسفند دیگر را در کوه‌ها رها‬
‫چه در زمین ببندید‪ ،‬در آسمان بسته‬ ‫نم ی‌کند و به دنبال آن گوسفند‬
‫خواهد شد و هرچه در زمین بگشایید‬ ‫گ م‌شده نم ی‌رود؟ ‪ 13‬و اگر آن را پیدا‬
‫در آسمان گشاده خواهد شد‪ 19 .‬و باز‬ ‫کند‪ ،‬یقین ا ً به شما م ی‌گویم که ب رای‬
‫به شما م ی‌گویم که اگر دو نفر از‬ ‫آن بیشتر از نود و نه گوسفندی که‬
‫شما در زمین درباره هر چیزی که‬ ‫گم نشده بودند خوشحال خواهد شد‪.‬‬
‫بخواهند توافق کنند‪ ،‬پدر آسمان ی‌ام‬ ‫‪ 14‬پس پدر آسمان ی‌تان نم ی‌خواهد‬
‫‪20‬‬
‫خواست ه‌شان را انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫یکی از این کوچکان از دست برود‪.‬‬
‫زی را جایی که دو یا سه نفر به نام‬
‫من گرد هم م ی‌آیند‪ ،‬من در میان آنها‬ ‫تعالیم عیسی درباره گناه و‬
‫هستم‪.‬‬ ‫بخشیدن یکدیگر‬
‫‪ 21‬سپس پطرس آمد و به او گفت‪:‬‬ ‫‪ 15‬و اگر ب رادرت گناهی در قبال‬
‫سرورم‪ ،‬تا چند بار ب رادرم به من‬ ‫تو مرتکب شد‪ ،‬برو و در خلوت بین‬
‫بدی کند و من او را ببخشم؟ تا هفت‬ ‫خودت و او گناهش را به او نشان‬
‫بار؟ ‪ 22‬عیسی به او گفت‪ :‬من به شما‬ ‫بده‪ .‬اگر تو را بشنود‪ ،‬ب رادرت را‬
‫نم ی‌گویم تا هفت بار‪ ،‬بلکه هفتاد‬ ‫به دست آورده‌ای‪ 16 .‬اما اگر تو را‬
‫ب رابر هفت بار‪.‬‬ ‫نشنود‪ ،‬یک یا دو نفر دیگر را با خود‬
‫‪ 18:17‬به شما ‪ -‬این متن درباره اختالفات شخصی سخن م ی‌گوید‪ .‬اگر این ف رایند را‬
‫دنبال کنید‪ ،‬نتیجه نهایی این است که شخص ا ً با طرف مقابل خود مثل امت غیریهود‬
‫و باجگیر رفتار خواهید کرد که هر دو گروه در میان کسانی بودند که عیسی به طور‬
‫خاص در صدد کمک به آنها و فتح آنها ب رای خداوند بود‪ .‬درباره اخ راج کردن یک فرد‬
‫از کلیسا صحبت نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 18:20‬عیسی همواره با تک تک ما است‪ ،‬اما به ویژه زمانی با ما است که دور هم جمع‬
‫م ی‌شویم‪ .‬از این رو‪ ،‬گردهم آمدن مومنان به جای ایمان داشتن در انزوا اهمیت دارد‪.‬‬
‫‪ 21,22 :18‬به کس ی بدی کردن – پطرس به آیه ‪ 15‬اشاره کرده است‪ .‬به نظر م ی‌رسد‬
‫که عیسی م ی‌گوید م ی‌توانیم ف رایند مذکور در ‪ 15:‬تا ‪ 17‬را طی کنیم‪ .‬اما سطح باالتر‬
‫این است که بدون قید و شرط ببخشیم‪ .‬اگر کسی در قبال ما ‪ 490‬بار در روز گناه کند‬
‫و هر بار ادعا کند که توبه کرده است‪ ،‬واضح است که توبه او صادقانه نیست‪ .‬عیسی‬
‫م ی‌گوید که باید اف راد را بدون ارزیابی یا باور کردن صداقت توب ه‌شان ببخشیم‪ .‬زی را‬
‫ماهیت بخشندگی که به دیگ ران نشان م ی‌دهیم به خود ما نشان داده خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 18:5 - 18:23‬یتم‬ ‫‪46‬‬
‫اربابش او را احضار کرد و گفت‪ :‬ای‬ ‫‪ 23‬پس ملکوت خداوند مانند‬
‫خادم شریر؛ من تمام بدهی تو را به‬ ‫پادشاهی است که از خادمان خود‬
‫خاطر خواهشی که کردی بخشیدم‪.‬‬ ‫حساب پس گیرد‪ 24 .‬و وقتی این پادشاه‬
‫‪ 33‬آیا نباید تو هم به همکارت رحم‬ ‫شروع به حسابرسی کرد‪ ،‬کسی نزد‬
‫م ی‌کردی‪ ،‬درست همان طور که‬ ‫او آورده شد که ده ه زار قنطار‬
‫من به تو رحم کردم؟ ‪ 34‬و اربابش‬ ‫بدهکار بود‪ 25 .‬از آنجایی که قادر به‬
‫عصبانی بود و او را به زندان‌بانان‬ ‫پرداخت آن نبود‪ ،‬اربابش دستور داد‬
‫تسلیم کرد تا همه بدهکاری‌اش را‬ ‫که هم راه همسر و فرزندانش و همه‬
‫بپردازد‪ 35 .‬اگر ب رادرتان را از صمیم‬ ‫داشت ه‌هایش فروخته شود تا پرداخت‬
‫قلب نبخشید‪ ،‬پدر آسمانی من نیز با‬ ‫انجام گیرد‪ 26 .‬پس خادم در ب رابر‬
‫ت ک‌تک شما این چنین خواهد کرد‪.‬‬ ‫او زانو زد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬با من‬
‫صبور باشید تا همه بدهکاری‌ام را‬
‫باب ‪19‬‬ ‫ب آن‬‫به شما پرداخت کنم‪ 27 .‬و اربا ِ‬
‫عیسی درباره تفسیر شریعت‬ ‫خادم دلش سوخت‪ ،‬او را آزاد کرد‪ ،‬و‬
‫موسی ‪ -‬طالق از سوی فریسیان‬ ‫بدهی او را بخشید‪ 28 .‬اما آن خادم‬
‫آزموده م ی‌شود‬ ‫رفت و یکی از همکاران خود را پیدا‬
‫و این گونه شد که وقتی عیسی این‬ ‫کرد که از او صد دینار طلبکار بود‪،‬‬
‫کلمات را به پایان رساند‪ ،‬جلیل را‬ ‫و او را گرفت و گلویش را فشرد‪ ،‬و‬
‫ترک کرد و به منطقه یهودیه در آن‬ ‫‪29‬‬
‫گفت‪ :‬بده ی‌ات را پرداخت کن‪.‬‬
‫سوی اردن آمد‪ 2 .‬و جمعیت عظیمی‬ ‫پس همکارش به پایش افتاد و به او‬
‫او را دنبال کردند و او آنها را آنجا‬ ‫التماس کرد و گفت‪ :‬با من صبور‬
‫شفا داد‪.‬‬ ‫باش تا پولت را پرداخت کنم‪ 30 .‬اما‬
‫‪ 3‬و فریسیان نزد او آمدند تا او را‬ ‫او نپذیرفت و او را به زندان انداخت‬
‫بیازمایند و پرسیدند‪ :‬آیا جایز است‬ ‫تا همه بدهکاری‌اش را پرداخت‬
‫که کسی از زنش به هر دلیلی طالق‬ ‫کند‪ 31 .‬وقتی همکارانش دیدند که‬
‫بگیرد؟ ‪ 4‬و او پاسخ داد و گفت‪ :‬آیا‬ ‫چه اتفاقی افتاده‪ ،‬بسیار اندوهگین‬
‫نخوانده اید‪ ،‬خداوند آنها را از اول‬ ‫شدند‪ ،‬و رفتند و تمام اتفاقات را به‬
‫مرد و زن آفرید‪ 5،‬و گفت‪ :‬به همین‬ ‫ارباب خود گ زارش دادند‪ 32 .‬سپس‬
‫‪ 18:24‬این داستان کمی غیرحقیقی است‪ .‬چطور ممکن است که شخصی چنین بدهی‬
‫عظیمی داشته باشد؟ فقط به این خاطر که پادشاه همچنان به او قرض م ی‌داد با علم‬
‫به این که آن مرد هرگز قادر به بازپرداخت پول نبود‪ .‬این موضوع از بخشندگی خداوند‬
‫نسبت به ما و بزرگی ِدین ما به او سخن م ی‌گوید‪ .‬آگاهی از گناهکاری‌مان‪ ،‬ما را به‬
‫بخشش دیگ ران تشویق م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 18:31‬وقتی شاهد رفتار غیرمنطقی از ب راد ران خود هستیم‪ ،‬پاسخ این است که با خداوند‬
‫در میان بگذاریم‪ .‬خداوند از قبل از آن خبر دارد‪ ،‬اما از لحاظ روانی بهتر است قضیه‬
‫را در دعا و نیایش به او بگوییم‪.‬‬
‫‪47‬‬ ‫‪ 19:15 - 19:6‬یتم‬
‫بلکه تنها کسانی م ی‌توانند این گفته‬ ‫علت‪ ،‬مرد باید پدر و مادر خود را‬
‫را بپذیرند که به آنها عطا شده است‪.‬‬ ‫ترک کند و به همسرش بپیوندد تا‬
‫‪ 12‬زی را بعضی از اختگان از شکم‬ ‫‪6‬‬
‫هر دو تبدیل به یک تن شوند؟‬
‫مادر این گونه زاییده شده‌اند‪ ،‬برخی‬ ‫پس آنها دیگر نه دو جسم بلکه یک‬
‫از اختگان به دست دیگ ران اخته‬ ‫جسم هستند‪ .‬پس آنچه خدا به هم‬
‫شدند و برخی از اختگان به خاطر‬ ‫پیوند داده انسان نباید جدا کند‪ 7 .‬آنها‬
‫ملکوت آسمان خود را اخته کردند‪.‬‬ ‫به او گفتند‪ :‬پس چ را موسی دستور‬
‫آن کسی که قادر به پذیرفتن این امر‬ ‫داد که به زن طالقنامه بدهند و از او‬
‫است‪ ،‬آن را بپذیرد‪.‬‬ ‫جدا شوند؟ او به آنها گفت‪ :‬به خاطر‬
‫قساوت قلب شما‪ ،‬موسی به شما‬
‫استقبال عیسی از کودکان‬ ‫اجازه داد از زنان خود جدا شوید‪،‬‬
‫‪ 13‬سپس بچ ه‌های خردسال نزد‬ ‫‪9‬‬
‫اما از ابتدا این گونه نبوده است‪.‬‬
‫عیسی آورده شدند تا دستانش را بر‬ ‫و به شما م ی‌گویم هر کسی که از‬
‫ایشان نهاده و دعا کند‪ ،‬اما شاگردان‬ ‫زنش جز به علت «روسپ ی‌گری»‬
‫آنها را منع کردند‪ 14 .‬اما عیسی‬ ‫جدا شود و با زن دیگری ازدواج کند‬
‫گفت‪ :‬بگذارید کودکان خردسال نزد‬ ‫مرتکب زنا شده است؛ و هر مردی‬
‫من بیایند و جلوی آنها را نگیرید‬ ‫که با یک زن مطلقه ازدواج کند‬
‫زی را ملکوت آسمان به چنین کسانی‬ ‫زناکار است‪.‬‬
‫تعلق دارد‪.‬‬ ‫‪ 10‬شاگردان به او گفتند‪ :‬اگر‬
‫‪ 15‬و او دستش را بر آنها نهاد و آنجا‬ ‫ماج رای مرد و همسرش این چنین‬
‫را ترک کرد‪.‬‬ ‫‪11‬‬
‫باشد‪ ،‬ازدواج نکردن بهتر است‪.‬‬
‫اما او به آنها گفت‪ :‬نه همه انسان‌ها‬
‫‪ 19:5,6‬اغلب اوقات دو یار و همسر از لحاظ روانی والدین خود را «ترک نم ی‌کنند»‪،‬‬
‫و تنها در صورتی م ی‌توانند به همسر یا یار خود بپیوندند‪ .‬وقتی سعی دارند که این‬
‫چنین کنند‪ ،‬خداوند نیز «به هم پیوستن» آنها را تایید م ی‌کند‪ .‬دو یار و همسر اغلب‬
‫در طول ش رایط زندگی که خداوند حاکم کرده است‪ ،‬توسط خداوند به روش او به هم می‬
‫پیوندند (کلمه مورد استفاده در یونانی)‪ .‬بناب راین زنا بسیار اشتباه است‪ .‬نوعی محاربه‬
‫و جنگیدن با کار خدا در زندگی زوجین است‪.‬‬
‫‪ 19:8‬خداوند ضعف انسانی را م ی‌پذیرد‪ .‬او ذهن مخلوقات خود را م ی‌شناسد‪ .‬او معیار‬
‫ایده‌آلی را تعیین م ی‌کند اما حاضر است موفقیت و دستاورد پایی ن‌تری را در عمل از‬
‫ما بپذیرد‪ .‬اما این امر دلیلی ب رای سوءاستفاده از این موضوع نیست‪ .‬اگر خدا را دوست‬
‫داریم‪ ،‬ب رای داشتن زندگ ی‌ای در سطوح باالتر و نه در سطح حداقلی تالش خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 19:11‬سطوح مختلفی وجود دارد‪ .‬بعض ی‌ها م ی‌توانند از لحاظ معنوی در سطحی‬
‫باالتر از دیگ ران زندگی کنند‪ ،‬به ویژه در حوزه ازدواج و روابط انسانی‪ .‬ما باید وقتی‬
‫درباره کسانی که در کلیسا در این حوزه‌ها شکست م ی‌خورند نظر می‌‌دهیم‪ ،‬این موضوع‬
‫را به یاد داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 19:25 - 19:16‬یتم‬ ‫‪48‬‬
‫از جوانی همه ای ن‌ها را رعایت کردم‪.‬‬
‫چه چیزی هنوز کم دارم؟ ‪ 21‬عیسی‬ ‫تعالیم عیسی به یک مرد جوان‬
‫به او گفت‪ :‬اگر م ی‌خواهی کامل‬ ‫درباره بهای ُم ریدی واقعی‬
‫باشی‪ ،‬برو و دارای ی‌هایت را بفروش‬ ‫‪ 16‬شخصی نزد عیسی آمد و گفت‪:‬‬
‫و به فق را اعطا کن تا در آسمان‬ ‫استاد نیکو‪ ،‬چه کارهای نیکی باید‬
‫گنجی داشته باشی‪ ،‬و بیا و من را‬ ‫انجام دهم که زندگی جاودان ه‌ای‬
‫دنبال کن‪ 22 .‬وقتی مرد جوان این را‬ ‫داشته باشم؟ ‪ 17‬و عیسی به او‬
‫شنید‪ ،‬غمگین شد زی را او دارای ی‌های‬ ‫گفت‪ :‬چ را از من م ی‌پرسی که چه‬
‫بزرگی داشت‪.‬‬ ‫کاری نیکو است؟ فقط یکی است‬
‫‪ 23‬و عیسی به شاگردانش گفت‪:‬‬ ‫که نیکو است‪ ،‬و آن هم خدا است‪.‬‬
‫به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬ب رای‬ ‫اگر م ی‌خواهی وارد حیات جاودانی‬
‫مردی ثروتمند وارد شدن به ملکوت‬ ‫شوی‪ ،‬از احکام پیروی کن‪ 18 .‬او به‬
‫آسمان دشوار است‪ 24 .‬و باز به شما‬ ‫عیسی گفت‪ :‬کدام احکام؟ و عیسی‬
‫م ی‌گویم‪ :‬گذشتن شتر از سوراخ‬ ‫گفت‪ :‬نباید قتل کنی‪ ،‬نباید زنا کنی‪،‬‬
‫سوزن از وارد شدن مردی ثروتمند‬ ‫نباید دزدی کنی‪ ،‬نباید شهادت دروغ‬
‫به ملکوت خداوند آسان‌تر است‪.‬‬ ‫بدهی‪ 19 ،‬به پدر و مادر خود احت رام‬
‫‪ 25‬و وقتی شاگردان این را شنیدند‪،‬‬ ‫بگذار‪ ،‬و همسای ه‌ات را چون خودت‬
‫متعجب شدند و گفتند‪ :‬پس چه کسی‬ ‫دوست بدار‪ 20 .‬مرد جوان به او گفت‪:‬‬
‫‪ 19:17‬عیسی تالش م ی‌کند نشان دهد که او خود خداوند نیست‪ .‬آن مرد م ی‌خواست بداند‬
‫که ب رای کامل بودن چه کاری از دستش برم ی‌آمد‪ .‬عیسی کامل بود؛ اما حتی در این‬
‫صورت نیز ایستادن او در کنار خدا فقط در سایه رحمت خداوند بود‪.‬‬
‫‪ 19:20‬مرد جوان گفت که از جوانی از همه احکام پیروی کرده است‪ .‬این غرور جوانی‬
‫است! اما عیسی او را دوست داشت (مرقس ‪ )10:21‬و غرور و تناق ض‌گویی بارز او‬
‫را محکوم نکرد‪.‬‬
‫‪ 19:21‬این دستور مختص آن مرد جوان بود؛ و یک حکم جهانی ب رای همه مسیحیان‬
‫نیست که همه داشت ه‌هایشان را بفروشند‪ .‬مثال کسانی که به مسیحیت روی آوردند در‬
‫نسخ ه‌های بعدی عهد جدید نشان م ی‌دهد که آنها چنین نم ی‌کنند‪« .‬فقی ران» اغلب اوقات‬
‫به خاطر تصمیمات اشتباه خویش فقیرند‪ .‬اما عیسی م ی‌گوید که ما باید باز هم نسبت‬
‫به آنها با تمام داشت ه‌هایمان سخاوتمند باشیم تا این که آنها را به خاطر افتادن در چاهی‬
‫که در آن هستند مقصر بدانیم‪ .‬اگر شخصی در چاه افتاده است‪ ،‬صرف نظر از این که‬
‫چطور به اینجا رسیده‪ ،‬هنوز هم به کمک ما نیاز دارد تا از چاه بیرون آید‪ .‬درست همان‬
‫طور که خداوند با ما چنین م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 19:24‬دروازه سوزنی‪ ،‬دروازه‌ای کوچک در دیوار شهری بود که فقط مردم م ی‌توانستند‬
‫از آن عبور کنند‪ .‬ب رای این که یک شتر بتواند از آن عبور کند‪ ،‬باید زانو م ی‌زد و همه‬
‫بارهایش خالی شوند و حتی در آن صورت نیز با فشار و زور م ی‌تواند عبور کند‪ .‬اگر‬
‫ق رار است وارد ملکوت شویم‪ ،‬باید ثروت خود را زمین گذاشته و متواضع شویم‪.‬‬
‫‪ 19:25‬شاگردان این نظر رایج اما غلط را داشتند که ثرتمندان به این دلیل ثروتمند‬
‫‪49‬‬ ‫‪ 20:8 - 19:26‬یتم‬
‫تاکستان‬ ‫م ی‌تواند نجات یابد؟ ‪ 26‬و عیسی به‬
‫زی را ملکوت آسمان مانند ارباب‬ ‫آنها نگاه کرد و گفت‪ :‬نزد انسان‌ها‬
‫خان ه‌ای است که صبح زود بیرون‬ ‫چنین کاری غیرممکن است‪ ،‬اما نزد‬
‫رفت تا کارگ رانی را ب رای تاکستان‬ ‫خداوند همه چیز ممکن است‪.‬‬
‫خود به کار گیرد‪ 2 .‬و وقتی با‬ ‫‪ 27‬سپس پطرس پرسید‪ :‬ما همه‬
‫کارگ ران سر یک دینار در روز‬ ‫را رها کردیم و پیرو تو شدیم‪ .‬پس‬
‫توافق کرد‪ ،‬آنها را به تاکستان‬ ‫پاداش ما چه خواهد بود؟ ‪ 28‬و عیسی‬
‫خود فرستاد‪ 3 .‬و حدود ساعت سوم‬ ‫به آنها گفت‪ :‬به راستی به شما‬
‫بیرون رفت و دید که دیگ ران بیکار‬ ‫م ی‌گویم‪ :‬در رستاخیز وقتی پسر‬
‫در بازار ایستاده‌اند‪ 4 .‬و به آنها‬ ‫انسان در تخت جالل خود م ی‌نشیند‪،‬‬
‫گفت‪ :‬شما هم به تاکستان بروید و‬ ‫شما از من پیروی کردید‪ ،‬روی دوازده‬
‫هر چه حق شما باشد خواهم داد‪.‬‬ ‫تخت خواهید نشست و دوازده قبیله‬
‫و آنها رفتند‪5 .‬دوباره ساعت ششم‬
‫‪29‬‬
‫اس رائیل را قضاوت خواهید نمود‪.‬‬
‫و نهم بیرون رفت و همین کار را‬ ‫و هر کسی که خان ه‌ها‪ ،‬یا ب رادران‪ ،‬یا‬
‫کرد‪6 .‬و حدود ساعت یازدهم بیرون‬ ‫خواه ران‪ ،‬یا پدر‪ ،‬یا مادر‪ ،‬یا فرزندان‪،‬‬
‫رفت و دیگ ران را دید که ایستاده‌اند‬ ‫یا زمی ن‌های خود را به خاطر اسم من‬
‫و به آنها گفت‪ :‬چ را اینجا تمام روز‬ ‫ترک کرده‪ ،‬صد ب رابر دریافت خواهد‬
‫بیکار ایستاده‌اید؟ ‪ 7‬آنها به او گفتند‪:‬‬ ‫کرد و زندگی جاودان ه‌ای را به ارث‬
‫زی را هیچ کس ما را به کار نگرفت‪.‬‬ ‫خواهد برد‪ 30 .‬اما بسیاری که اولین‬
‫او به آنها گفت‪ :‬شما هم به تاکستان‬ ‫هستند آخرین خواهند بود و بسیاری‬
‫بروید‪ 8 .‬و وقتی ش ب‌هنگام ف را رسید‪،‬‬ ‫که آخرین هستند اولین خواهند بود‪.‬‬
‫صاحب تاکستان به مباشر خود‬
‫گفت‪ :‬کارگ ران را صدا کن و حقوق‬ ‫باب ‪20‬‬
‫آنها را پرداخت کن و از آخر به اول‬ ‫مثل عیسی درباره کارگران‬
‫هستند که خدا آنها را مورد لطف و رحمت خود ق رار داده است‪ .‬عیسی ایده «بشارت‬
‫رفاه» را اینجا از بین م ی‌برد‪.‬‬
‫‪ 20:2‬پول ُم عرف رستگاری است‪.‬‬
‫‪ 20:6‬آنهایی که به مسیح خدمت نم ی‌کنند‪ ،‬صرف نظر از عقل و دفتر خاط رات پُرشان‪،‬‬
‫در جا ایستاده و کاری نم ی‌کنند‪ .‬فقط پی ران و ضعیفان بودند که کسی آنها را استخدام‬
‫نم ی‌کرد‪ .‬اما آنها م ی‌خواستند کار کنند – پس همه روز آنجا ایستادند به امید این که‬
‫شاید کسی آنقدر دنبال کارگر م ی‌گردد که آنها را به کار خواهد گرفت‪ .‬خداوند به شدت‬
‫دنبال کارگ ران است و ما که در این روزهای آخر نزد مسیح ف راخوانده شده‌ایم همان‬
‫کارگ ران ضعیف هستیم‪ .‬درست مثل آنهایی که در لوقا ‪ 14:23‬آخرین لحظه ف راخوانده‬
‫شدند و مردم خیابانی و ناامید بودند‪ .‬این ما هستیم‪.‬‬
‫‪ 20:8‬فرشت ه‌ای که با بازگشت مسیح ظاهر خواهد شد‪ ،‬ما را «صدا» خواهد زد تا ب رای‬
‫داوری جمع شویم‪.‬‬
‫‪ 20:26 - 20:9‬یتم‬ ‫‪50‬‬
‫کرد‪ 19 ،‬و او را به بیگانگان تسلیم‬ ‫شروع کن‪ 9 .‬وقتی آنهایی که حدود‬
‫خواهند کرد تا استه زاء شود‪ ،‬شالق‬ ‫ساعت یازدهم استخدام شده بودند‬
‫بخورد و به صلیب کشیده شود؛ و در‬ ‫آمدند‪ ،‬هر کدام یک دینار گرفتند‪.‬‬
‫روز سوم خواهد برخاست‪.‬‬ ‫‪10‬و وقتی اولین گروه آمد‪ ،‬فکر کردند‬
‫که بیشتر خواهند گرفت اما آنها‬
‫عیسی قدرت‌طلبان را سرزنش‬ ‫نیز هر کدام یک دینار گرفتند‪ 11 .‬و‬
‫م ی‌کند و درباره اهمیت بندگی‬ ‫وقتی آن را دریافت کردند‪ ،‬از ارباب‬
‫تعلیم م ی‌دهد‬ ‫خانه گله کردند و گفتند‪ 12 :‬این‬
‫‪ 20‬سپس‪ ،‬مادر پس ران زبدی با‬ ‫کارگ ران آخر فقط یک ساعت صرف‬
‫پس رانش نزد او آمد و به پایش افتاد‬ ‫کردند اما به آنها حقوقی ب رابر با‬
‫و از او چیزی درخواست کرد‪ 21 .‬و‬ ‫ما پرداخت کردید در حالی که بار‬
‫عیسی به او گفت‪ :‬چه م ی‌خواهی؟‬ ‫روز و گرمای سوزناک را به دوش‬
‫او به عیسی گفت‪ :‬دستور بده که در‬ ‫گرفتیم‪ 13 .‬و او پاسخ داد و به یکی‬
‫ملکوت تو این دو پسرم هم بنشینند‪،‬‬ ‫از آنها گفت‪ :‬ای دوست‪ ،‬من ظلمی‬
‫یکی در سمت راست تو و دیگری‬ ‫به شما نکردم‪ .‬آیا سر یک دینار در‬
‫در سمت چپ تو‪ 22 .‬اما عیسی‬ ‫روز توافق نکردیم؟ ‪ 14‬حق خود را‬
‫پاسخ داد و گفت‪ :‬نم ی‌دانید که چه‬ ‫بردار و برو‪ .‬دوست دارم به آخرین‬
‫م ی‌خواهید‪ .‬آیا م ی‌توانید از جامی‬ ‫نفر نیز به اندازه شما بدهم‪ 15 .‬آیا‬
‫بنوشید که ق رار است بنوشم؟ آنها به‬ ‫جایز نیست با پول خودم هر کاری‬
‫او گفتند‪ :‬م ی‌توانیم‪ .‬او به آنها گفت‪:‬‬ ‫م ی‌خواهم بکنم؟ یا چون من خوب‬
‫همانا از جام من خواهید نوشید – اما‬ ‫هستم‪ ،‬چشم زخم داری؟ ‪ 16‬بناب راین‬
‫نشستن در دست راست و چپ من‬ ‫آخرین اولین و اولین آخرین خواهد‬
‫متعلق به من نیست که عطا کنم‪،‬‬ ‫بود‪.‬‬
‫بلکه متعلق به کسانی است که پدرم‬
‫آن را ب رای آنها آماده ساخته است‪.‬‬ ‫عیسی تعالیم خود درباره مرگ و‬
‫‪ 24‬و وقتی ده نفر آنها این را‬ ‫رستاخیزش را تکرار م ی‌کند‬
‫شنیدند‪ ،‬نسبت به این دو ب رادر‬ ‫‪ 17‬و وقتی عیسی به سمت اورشلیم‬
‫خشمگین شدند‪ 25 .‬اما عیسی آنها را‬ ‫م ی‌رفت‪ ،‬دوازده شاگرد را به کناری‬
‫نزد خود ف راخواند و گفت‪ :‬م ی‌دانید‬ ‫کشید و در راه به آنها گفت‪ 18 :‬گوش‬
‫که فرمانروایان مل ت‌ها بر آنها‬ ‫کنید‪ ،‬ما به سمت اورشلیم م ی‌رویم‬
‫سروری م ی‌کنند و بزرگان آنها بر‬ ‫و پسر انسان به س ران کاهنان و‬
‫آنها ریاست م ی‌کنند‪ 26 .‬در میان شما‬ ‫علمای دین تحویل داده خواهد شد؛‬
‫این چنین نخواهد بود‪ .‬اما هر کسی‬ ‫و آنها او را محکوم به مرگ خواهند‬
‫‪ 20:14‬ممکن است برداشت این باشد که این مرد «اخ راج» شده است – او باید برود و از‬
‫عیسی دور شود‪ ،‬زی را فکر کرد که ارزشمن د‌تر از ضعیفان‪ ،‬مریضان‪ ،‬پی ران یا کارگ ران‬
‫تنبلی است که استخدام شده بودند‪ .‬چنین ناخودآگاهی معنوی از نظر عیسی زننده است‪.‬‬
‫‪51‬‬ ‫‪ 21:9 - 20:27‬یتم‬
‫از شما که م ی‌خواهد بزرگ باشد –‬
‫فصل ‪21‬‬ ‫باید خادم شما باشد‪ 27 .‬و هر کسی‬
‫ورود فاتحانه عیسی به اورشلیم‬ ‫از شما که م ی‌خواهد اول باشد باید‬
‫و وقتی نزدیک اورشلیم رسیدند و‬ ‫غالم شما باشد‪ 28 .‬حتی پسر انسان‬
‫وارد بیت فاجی در کوه زیتون شدند‪،‬‬ ‫نیز نیامده تا مخدوم شود‪ ،‬بلکه آمده‬
‫عیسی دو شاگردش ‪ 2‬را فرستاد و‬ ‫که خدمت کند و زندگ ی‌اش را ب رای‬
‫به آنها گفت‪ :‬به روستای پیش روی‬ ‫بسیاری فدا کند‪.‬‬
‫خود بروید‪ ،‬و بالفاصله االغی را‬
‫پیدا خواهید کرد که بسته شده است‬ ‫عیسی دو مرد کور مصمم را شفا‬
‫و کره‌ای هم راهش است‪ .‬آنها را باز‬ ‫م ی‌دهد‬
‫کنید و نزد من بیاورید‪ 3 .‬و اگر کسی‬ ‫‪ 29‬و وقتی اریحا را ترک کردند‪،‬‬
‫چیزی به شما گفت‪ ،‬به او بگویید‪:‬‬ ‫جمعیت عظیمی او را دنبال کرد‪ .‬و‬
‫خداوند به آنها نیاز دارد‪ .‬و او فورا ً‬ ‫دو مرد کور که در راه نشسته بودند‪،‬‬
‫آنها را خواهد فرستاد‪ 4 .‬این اتفاق‬ ‫وقتی شنیدند که عیسی در حال گذر‬
‫اکنون افتاد تا شاید آنچه پیامبر‬ ‫است‪ ،‬فریاد زدند و گفتند‪ :‬سرورم‪،‬‬
‫گفته بود محقق شود‪ 5 :‬به دختر‬ ‫به ما رحم کن ای پسر داود‪ 31 .‬و‬
‫صهیون بگویید‪ :‬نگاه کن‪ ،‬پادشاهت‬ ‫جمعیت‪ ،‬آنها را سرزنش کردند که‬
‫با فروتنی نزد تو م ی‌آید‪ ،‬سوار بر‬ ‫ساکت باشند؛ اما آنها بیشتر فریاد‬
‫االغ و کر‌ه االغ‪.‬‬ ‫زدند و گفتند‪ ،‬سرورم‪ ،‬به ما رحم کن‬
‫‪6‬و شاگردان رفتند و دستورهای‬ ‫ای پسر داود! ‪ 32‬و عیسی ایستاد و‬
‫عیسی را انجام دادند‪ 7 ،‬و االغ و کره‬ ‫آنها را صدا زد و گفت‪ :‬دوست دارید‬
‫را آوردند و لباس‌هایشان را روی‬ ‫ب رای شما چه کنم؟ ‪ 33‬آنها به او گفتند‪:‬‬
‫آنها گذاشتند؛ و عیسی روی آن‬ ‫سرورم‪ ،‬م ی‌خواهیم چشمان‌مان باز‬
‫نشست‪8 .‬اکثر مردم خرق ه‌های خود‬ ‫شود‪ 34 .‬و عیسی که دلش ب رای آنها‬
‫را روی جاده پهن کردند و برخی‬ ‫سوخت‪ ،‬چشمانشان را لمس کرد‬
‫دیگر شاخ ه‌های درختان را بریدند و‬ ‫و آنها فورا ً بینایی خود را به دست‬
‫روی جاده گست رانیدند‪9 .‬و مردمی که‬ ‫آوردند و او را دنبال کردند‪.‬‬
‫‪ 20:28‬یک چرخش بنیادین در ارزش‌های انسانی‪ .‬ما اینجا ب رای خدم ت‌رسانی‪،‬‬
‫بخشیدن هستیم؛ نه این که به ما خدمت شود‪ ،‬ثروتمند شویم یا ب رای خودمان سود جمع‬
‫کنیم‪ .‬این درست برعکس «بشارت رفاه» است‪.‬‬
‫‪ 20:32‬چ را این را پرسید وقتی پاسخ واضح بود؟ به این علت که تمرکز آن مردان را به‬
‫نیازهایشان معطوف کند‪ .‬عیسی همین کار را با ما م ی‌کند؛ از طریق کالم و دست او در‬
‫زندگ ی‌مان‪ ،‬ما را به این درک م ی‌رساند که چقدر خواسته خود را م ی‌خواهیم‪.‬‬
‫‪ 21:5‬یک پادشاه متواضع‪ ،‬عبارتی متناقض است‪ .‬پادشاه ق رار است سوار بر اسب‬
‫جنگی باشد‪ ،‬نه یک االغ‪ .‬مانند رئیس جمهوری است که با یک اتوموبیل کوچک ‪20‬‬
‫ساله زهوار در رفته از راه برسد تا با کاروانی از مرسدس بنز‪.‬‬
‫‪ 21:9‬مردم بسیارب ی‌ثبات بودند‪ .‬چند روز بعد فریاد زدند «او را به صلیب بکش!»؛ و‬
‫‪ 21:21 - 21:10‬یتم‬ ‫‪52‬‬
‫هوشیعانا پسر داود!‪ ،‬خشمگین‬ ‫پشت سر او م ی‌آمدند و او را دنبال‬
‫شدند و به او گفتند‪16 :‬آیا م ی‌شنوی‬ ‫م ی‌کردند فریاد زدند‪ :‬هوشیعانا پسر‬
‫که ای ن‌ها چه م ی‌گویند؟ و عیسی به‬ ‫داود! مبارک باد آن کسی که به نام‬
‫آنها گفت‪ :‬آری‪ .‬آیا هرگز نخوانده‌اید‪:‬‬ ‫خداوند م ی‌آید! هوشیعانا در اعلی‬
‫از دهان کودکان و شیرخوارگان‪،‬‬ ‫علیین!‬
‫ستایش را تکمیل ساختی؟ ‪17‬و عیسی‬ ‫‪10‬و وقتی به اورشلیم رسید‪ ،‬همه‬
‫آنها را ترک کرد و از شهر خارج شد‬ ‫شهر به جنب و جوش افتاد و گفتند‪:‬‬
‫و به بیت عنیا رفت و آنجا ماند‪.‬‬ ‫این کیست؟ ‪11‬و جمعیت گفت‪ :‬این‬
‫عیسی نبی اهل ناصره جلیل است‪.‬‬
‫عیسی درخت انجیر را محکوم‬
‫م ی‌کند‬ ‫عیسی معبد را پاکسازی م ی‌کند‬
‫‪18‬اکنون صب ح‌هنگام در حالی که‬ ‫و مردم آنجا را شفا م ی‌دهد‬
‫به شهر بازم ی‌گشت‪ ،‬گرسنه شد‪.‬‬ ‫‪12‬و عیسی وارد معبد خدا شد و همه‬
‫‪19‬با دیدن یک درخت انجیر در کنار‬ ‫آنهایی را که در معبد خرید و فروش‬
‫جاده‪ ،‬به سمت آن رفت و چیزی جز‬ ‫م ی‌کردند بیرون راند‪ ،‬و میزهای‬
‫برگ روی آن ندید و به آن گفت‪:‬‬ ‫ص رافان و کرس ی‌های کبوترفروشان‬
‫باشد که دیگر هیچ میوه‌ای از تو به‬ ‫را واژگون ساخت‪ 13 .‬و عیسی به آنها‬
‫ثمر نرسد‪ .‬و درخت انجیر بالفاصله‬ ‫گفت‪ :‬نوشته شده که خان ه‌ من خانه‬
‫خشک شد‪20 .‬و وقتی شاگردان این‬ ‫دعا نامیده خواهد شد؛ اما شما آن را‬
‫را دیدند‪ ،‬شگف ت‌زده شدند و گفتند‪:‬‬ ‫تبدیل به النه دزدان کردید‪.‬‬
‫چگونه درخت انجیر فورا ً خشک‬ ‫‪14‬و کوران و لنگان در معبد نزد او‬
‫شد؟ ‪ 21‬و عیسی به آنها پاسخ داد و‬ ‫آمدند و آنها را شفا داد‪15 .‬اما وقتی‬
‫گفت‪ :‬به راستی به شما می گویم اگر‬ ‫رؤسای روحانیون و کاتبان‪ ،‬کارهای‬
‫ایمان داشته و شکی نداشته باشید‪،‬‬ ‫شگف ت‌انگیز او و کودکانی را دیدند‬
‫نه تنها کاری را خواهید کرد که با‬ ‫که در معبد فریادکنان م ی‌گفتند‬
‫شش هفته بعد ادعا کردند که موعظه پطرس را پذیرفته‌‌اند‪ .‬ب ی‌ثباتی بخشی از ذات ما‬
‫است‪ .‬چیزی که خدا و عیسی م ی‌خواهند درست همان چیزی است که ما در هر رابط ه‌ای‬
‫خواهان آن هستیم یعنی ثبات‪ ،‬صداقت همیشگی و وفاداری‪.‬‬
‫‪ 21:14‬به دلیل استفاده غلط یهودیان از کتاب دوم سموئیل ‪ ،5:8‬کوران و شالن اجازه‬
‫ورود به معبد را نداشتند‪ .‬اما عیسی از آنهایی که انسان از ورود به معبد منع کرده بود‪،‬‬
‫در خانه خدا استقبال م ی‌کرد‪.‬‬
‫‪ 21:18‬او گرسنه میوه معنوی در اس رائیل‪ ،‬درخت بسیار ب ی‌ثبات شد‪ .‬او آماده بود تا‬
‫حتی میوه نرسیده‌ای را بخورد که برگ‌ها وعده آن را داده بودند‪ .‬او درخت را نفرین کرد‬
‫زی را ظاهر میوه را داشت‪ ،‬یعنی برگ داشت‪،‬اما در حقیقت حتی غنچه میوه معنوی هم‬
‫وجود نداشت‪ .‬او حتی از معنویت نابالغ و رشدنیافته ما خشنود م ی‌شود‪ -‬اگر حداقل‬
‫کاری کنیم (متی ‪.)25:27‬‬
‫‪53‬‬ ‫‪ 21:32 - 21:22‬یتم‬
‫پاسخ داده و گفتند‪ :‬نم ی‌دانیم‪ .‬او به‬‫درخت انجیر انجام شد‪ ،‬بلکه حتی‬
‫آنها پاسخ داد‪ :‬من هم به شما نمی‬ ‫اگر به این کوه بگویید‪ :‬از جای‬
‫گویم با اجازه چه کسی این کارها را‬ ‫خود کنده و به دریا افکنده شو‪ ،‬این‬
‫می کنم‪.‬‬‫کار انجام خواهد شد‪22 .‬و همه چیز‬
‫و هر چیزی را که با ایمان در دعا‬
‫درخواست کنید‪ ،‬دریافت خواهید مثل عیسی درباره دو پسر‬
‫‪28‬نظر شما چیست؟ یک مرد دو پسر‬ ‫کرد‪.‬‬
‫دارد‪ ،‬نزد اولی آمد و گفت‪ :‬پسرم‪،‬‬
‫مقامات معبد عیسی را به چالش امروز برو و در تاکستان کار کن‪.‬‬
‫‪ 29‬و او پاسخ داد و گفت‪ :‬نم ی‌روم؛‬ ‫م ی‌کشند‬
‫‪23‬و هنگامی که وارد معبد شد‪ ،‬اما سپس پشیمان شد و رفت‪30 .‬و‬
‫رؤسای روحانیون و ری ش‌سفیدان او نزد دومی رفت و همین را گفت‪.‬‬
‫قوم در حالی که تعلیم م ی‌داد نزد و پسر در پاسخ گفت‪ :‬م ی‌روم آقا؛‬
‫او آمدند و گفتند‪ :‬با چه اجازه‌ای اما نرفت‪ 31 .‬کدام یک از این دو نفر‬
‫این کارها را م ی‌کنی؟ و چه کسی خواسته پدرش را انجام داد؟ آنها‬
‫این قدرت را به تو داد؟ ‪ 24‬و عیسی پاسخ دادند‪ :‬اولی‪ .‬عیسی به آنها‬
‫به آنها پاسخ داد و گفت‪ :‬من هم از گفت‪ :‬به راستی به شما م ی‌گویم که‬
‫شما یک سوال م ی‌پرسم‪ ،‬که اگر به باجگی ران و روسپیان قبل از شما‬
‫‪32‬‬
‫من بگویید‪ ،‬من هم به شما م ی‌گویم وارد ملکوت خداوند م ی‌شوند‪.‬‬
‫که با اجازه چه کسی این کارها را چ را که یحیی در راه عدالت به سوی‬
‫م ی‌کنم‪25 .‬تعمید یحیی از کجا بود؟ شما آمد و شما او را باور نکردید‪،‬‬
‫از آسمان یا از انسان؟ و آنها درباره اما باجگی ران و روسپیان او را باور‬
‫این موضوع بین خود بحث کردند و کردند؛ و سپس وقتی این را دیدید‪،‬‬
‫گفتند‪ :‬اگر بگوییم از آسمان‪ ،‬او به باز هم توبه نکردید و به او ایمان‬
‫ما خواهد گفت پس چ را او را باور نیاوردید‪.‬‬
‫نداشتید؟ ‪26‬اما اگر بگوییم از انسان‪،‬‬
‫از مردم م ی‌ترسیم چون همه یحیی مثل عیسی درباره تاکستان و‬
‫را پیامبر م ی‌دانند‪27 .‬و آنها به عیسی کشاورزان‬
‫‪ 21:22‬ما باید استجابت دعاهایمان را تجسم کنیم و طوری رفتار کنیم که گویی‬
‫مستجاب شده‌اند‪ .‬اما این آیه تنها بخشی از تعلیمات کلی کتاب مقدس درباره دعا است‬
‫– ما تنها وقتی م ی‌توانیم با چنین اطمینانی دعا کنیم که بدانیم طبق خواست و اراده خدا‬
‫است (اول یوحنا ‪)5:14‬‬
‫‪ 21:30‬مث ل‌ها اغلب ُم عرف دو نوع از اراده هستند‪ ،‬آنهایی که به ظاهر نیکوکارند اما‬
‫در حقیقت نیستند؛ و آنهایی که آشکارا مخالفت م ی‌کنند اما پشیمان م ی‌شوند‪ .‬کلیس ا‌ها‬
‫به نظر مملو از مقوله اول از انسان‌ها هستند‪ ،‬اما این اف راد‪ ،‬کسانی نیستند که خدا قبول‬
‫م ی‌کند‪ .‬ما باید قبول کنیم که گناهکاران بزرگی هستیم و توبه کنیم‪.‬‬
‫‪ 21:46 - 21:33‬یتم‬ ‫‪54‬‬
‫به عیسی گفتند‪ :‬آن مردان سیاه‌بخت‬ ‫‪ 33‬مثل دیگری را بشنوید‪ .‬مردی بود‬
‫را نابود خواهد کرد و تاکستان را به‬ ‫که صاحب خان ه‌ای بود و تاکستانی‬
‫کشاورزان دیگری اجاره خواهد داد‬ ‫را احداث کرد و حصاری دور آن‬
‫تا میوه‌ها را در فصل خود بدهند‪.‬‬ ‫نهاد و در آن َچ ر ُخ شتی کَند و برجی‬
‫‪ 42‬عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا هرگز‬ ‫ساخت‪ ،‬و آن را به کشاورزان اجاره‬
‫در کتب آسمانی نخوانده‌اید‪ :‬همان‬ ‫داد و عازم سفر شد‪34 .‬وقتی فصل‬
‫سنگی که سازندگان رد کردند سنگ‬ ‫برداشت نزدیک شد‪ ،‬خادمانش را به‬
‫سر زاویه شد؟ این کار خدا بود و‬ ‫سوی کشاورزان فرستاد تا میوه‌اش را‬
‫به چشم ما حیرت‌آور است‪ 43 .‬پس‬ ‫دریافت کند‪35 .‬و کشاورزان خادمان‬
‫به شما م ی‌گویم‪ :‬ملکوت خداوند از‬ ‫او را گرفتند و یکی را زدند و دیگری‬
‫شما گرفته خواهد شد و به ملتی داده‬ ‫را کشتند و آن یکی دیگر را سنگسار‬
‫خواهد شد که میوه‌های آن را بیاورند‪.‬‬ ‫کردند‪36 .‬دوباره خادمان دیگری‬
‫‪44‬و آن کسی که روی سنگ بیفتد‬ ‫فرستاد که تعدادشان بیشتر بود و‬
‫تک ه‌تکه خواهد شد‪ ،‬اما سنگ روی‬ ‫آنها همین کار را با خادمان کردند‪.‬‬
‫هر کسی که بیفتد‪ ،‬آن را مثل غبار‬ ‫‪37‬و در آخر‪ ،‬پسرش را نزد آنها فرستاد‬
‫پ راکنده خواهد کرد‪.‬‬ ‫و گفت‪ :‬به پسرم احت رام خواهند‬
‫‪45‬و وقتی رؤسای روحانیون و‬ ‫گذاشت‪38 .‬اما وقتی کشاورزان پسر‬
‫فریسیان این مث ل‌ها را شنیدند‪،‬‬ ‫را دیدند با خود گفتند‪ :‬این وارث‬
‫فهمیدند که عیسی راجع به آنها‬ ‫است‪ .‬بیایید او را بکشیم و ارثش‬
‫سخن می‌‌گوید‪46 .‬و با این که در‬ ‫را ببریم‪39 .‬و آنها او را گرفتند و از‬
‫صدد دستگیری او بودند‪ ،‬از مردم‬ ‫تاکستان بیرون پرت کردند و کشتند‪.‬‬
‫ترسیدند زی را آنها او را پیامبر‬ ‫‪40‬پس وقتی صاحب تاکستان م ی‌آید‪،‬‬
‫م ی‌دانستند‪.‬‬ ‫با آن کشاورزان چه خواهد کرد؟ آنها‬
‫‪ 21:35‬این خادمان ُم عرف پیامب ران خدا هستند که در عهد قدیم به اس رائیل فرستاده بود‪.‬‬
‫‪ 21:37‬این امیدواری خداوند است‪ .‬از طرفی‪ ،‬او از ابتدا م ی‌دانست که قوم اس رائیل‬
‫پسرش را انکار خواهند کرد و او را خواهند کشت‪ .‬اما امید داشت که چنین نکنند‪.‬‬
‫خداوندی که قادر مطلق است گاهی اوقات و به نحوی‪ ،‬قدرت خود را محدود م ی‌سازد؛ و‬
‫همین کار را با دانش و علم الیتناهی خود نیز م ی‌کند‪ .‬او با ما وارد رابطه شده و بناب راین‬
‫به نحوی خود را محدود کرده تا آن رابطه را در یک سطح مشروع‪ ،‬و معن ی‌دار پیش‬
‫ببرد‪ .‬از این رو‪ ،‬ما تعجب‪ ،‬آزردگی و شگف ت‌زدگی خداوند را نسبت به اعمال انسانی‬
‫م ی‌خوانیم‪.‬‬
‫‪ 21:44‬این اشاره دارد به این که با بازگشت مسیح به زمین چگونه تصویر دانیال ‪،2‬‬
‫که ُم عرف پادشاهی انسان‌ها است که با خاک یکسان م ی‌شوند‪ .‬او کسانی را که او را‬
‫انکار م ی‌کنند در کنار جهانی که راه‌هایش را بسیار دوست داشتند داوری خواهد کرد‬
‫(اول قرنتیان ‪ .)11:32‬یا ما بر مسیح خواهیم افتاد و از طریق شناخت گناهانمان خواهیم‬
‫شکست (اول پطرس‪)2:8 ،‬؛ یا این که او بر ما خواهد افتاد و در روز آخر ما را خواهد‬
‫‪55‬‬ ‫‪ 22:14 - 21:2‬یتم‬
‫به خادمان خود گفت‪ :‬عروسی آماده‬
‫است‪ ،‬اما دعوت‌شدگان ب ی‌لیاقت‬ ‫فصل ‪22‬‬
‫مثل عیسی درباره جشن عروسی‬
‫بودند‪ 9 .‬بناب راین‪ ،‬به جاده‌های اصلی‬
‫و عیسی پاسخ داد و دوباره با‬
‫بروید و هر که را پیدا کردید به جشن‬
‫عروسی دعوت کنید‪ 10 .‬و خادمان به‬ ‫مثل با آنها سخن گفت‪ 2 :‬ملکوت‬
‫آسمان مانند پادشاه ی‌ است که ب رای‬
‫شاه راه‌ها رفتند و با هم تا جایی که‬
‫پسرش جشن عروسی گرفت‪ 3 ،‬و‬
‫م ی‌توانستند بد و نیک را پیدا کردند؛‬
‫و عروسی پر از مهمان شد‪.‬‬ ‫خادمانش را فرستاد تا کسانی را که‬
‫‪ 11‬اما وقتی پادشاه ب رای دیدن‬ ‫به عروسی دعوت بودند ف رابخوانند‪،‬‬
‫مهمانان وارد شد‪ ،‬مردی را دید که‬ ‫اما آنها نخواستند بیایند‪ 4 .‬دوباره‬
‫لباس عروسی نپوشیده بود‪ 12 .‬و به‬ ‫خادمان دیگری را فرستاد و گفت‪:‬‬
‫او گفت‪ :‬ای دوست‪ ،‬چگونه بدون‬ ‫به دعوت‌شدگان بگویید‪ :‬نگاه‬
‫لباس عروسی وارد اینجا شدی؟ و‬ ‫کنید‪ ،‬شام را آماده کرده‌ام‪ .‬گاوها و‬
‫او ساکت ماند‪13 .‬سپس پادشاه به‬ ‫پرواری‌هایم ذبح شده و همه چیز‬
‫خادمان گفت‪ :‬دست و پای او را‬ ‫آماده است‪ .‬به جشن عروسی بیایید!‬
‫ببندید و او را بیرون در تاریکی‬ ‫‪5‬اما آنها آن را جدی نگرفتند و رفتند‪،‬‬
‫یکی به مزرع ه‌اش و دیگری به‬
‫بیندازید که آنجا گریه و فشار دندان‬
‫خواهد بود‪14 .‬زی را دعوت‌شدگان‬ ‫کسب و کار خویش رفت‪ 6،‬و بقیه‪،‬‬
‫خادمان او را گرفتند و رفتاری‬
‫بسیار اما برگزیدگان کم هستند‪.‬‬
‫شرم‌آور با آنها کردند و آنها را‬
‫کشتند‪7 .‬پادشاه عصبانی شد و ارتش‬
‫خود را فرستاد و قاتالن را نابود تالش فریسیان برای به دام‬
‫ساخت و شهرشان را سوزاند‪ 8 .‬سپس انداختن عیسی ‪ -‬مالیات به‬
‫شکست‪ .‬پس منطقی پشت همه این مطلب هست – ما باید اکنون اف رادی شکسته باشیم‬
‫وگرنه آن موقع شکسته خواهیم شد‪ .‬جامعه راستین مومنان‪ ،‬جامع ه‌ای متشکل از مردان‬
‫و زنان شکست ‌ه است‪.‬‬
‫‪ 22:4‬همه چیز ب رای ملکوت خداوند در قرن یکم «آماده» بود اما یهودیان آن را انکار‬
‫کردند‪.‬‬
‫‪ 22:5‬درست مانند مردم امروز که اجازه م ی‌دهند مشغله زندگ ی‌شان آنها را از پاسخ به‬
‫بشارت منع کند‪.‬‬
‫‪ 22:7‬اورشلیم توسط ارتش رومیان ‪ 70‬سال پس از میالد مسیح سوزانده شد‪ .‬آنها ارتش‬
‫خداوند بودند به این معنی که خداوند آنها را تحت سلطه خویش داشت و از آنها استفاده‬
‫کرد‪ .‬آنهایی که ما را اذیت م ی‌کنند نیز به نحوی مستقیم ا ً تحت سلطه خداوند هستند‪.‬‬
‫‪ 22:10‬هم اف راد نیک و هم اف راد بد دعوت را قبول م ی‌کنند؛ درست مانند عل ف‌های هرزی‬
‫که هم راه با گندم در مزرعه کلیسا رشد م ی‌کنند (متی ‪ .)13:29‬ما نباید از حقیقت داشتن‬
‫این موضوع تعجب کنیم‪ ،‬اما این مساله دلیلی ب رای ترک کلیسا نیست‪ .‬ما هیچ کلیسای‬
‫خالص و پاکی پیدا نخواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 22:31 - 22:15‬یتم‬ ‫‪56‬‬
‫تالش صدوقیان برای به دام‬ ‫امپراتور‬
‫انداختن عیسی ‪ -‬رستاخیز‬ ‫‪15‬فریسیان رفتند و نقشه کشیدند که‬
‫‪23‬همان روز صدوقیان که م ی‌گویند‬ ‫چگونه م ی‌توانند او را در سخنانش‬
‫هیچ رستاخیزی وجود ندارد‪ ،‬نزد‬ ‫به دام بیندازند‪ 16 .‬و شاگردان خود را‬
‫او آمدند و از او پرسیدند‪24 :‬استاد‪.،‬‬ ‫هم راه با هیرودیان نزد او فرستادند‬
‫موسی گفت که اگر انسانی بمیرد و‬ ‫و گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬ما م ی‌دانیم که تو‬
‫هیچ فرزندی نداشته باشد‪ ،‬بردارش‬ ‫صادق هستی و راه خدا را به راستی‬
‫باید با زن او ازدواج کند تا نسلی‬ ‫تعلیم م ی‌دهی و از کسی بیم نداری‬
‫ب رای ب رادرش پیدا کند‪25 .‬هفت ب رادر‬ ‫چون به ظاهر اف راد اهمیت نم ی‌دهی‪.‬‬
‫با ما بودند؛ اولی ازدواج کرد و بدون‬ ‫‪17‬پس به ما بگو چه نظری داری‪ .‬آیا‬
‫اوالدی درگذشت‪ ،‬و بناب راین زنش‬ ‫جایز است به امپ راتور مالیات معبد‬
‫را ب رای ب رادرش باقی گذاشت‪26 .‬به‬ ‫بدهیم یا نه؟ ‪ 18‬اما عیسی متوجه‬
‫همین شکل‪ ،‬دومی و نیز سومی‬ ‫ش رارت آنها بود و گفت‪ :‬چ را من‬
‫تا هفتمی‪27 .‬و بعد از همه‪ ،‬آن زن‬ ‫را امتحان م ی‌کنید؟ ای ریاکاران!‬
‫ُم رد‪28 .‬پس در روز رستاخیز‪ ،‬این‬ ‫‪ 19‬پول مالیات را به من نشان دهید‪.‬‬
‫زن همسر کدام یک از این هفت‬ ‫‪20‬‬
‫و آنها یک دینار ب رای او آوردند‪.‬‬
‫نفر خواهد بود؟ چ را که همه آنها‬ ‫و عیسی به آنها گفت‪ :‬این تصویر‬
‫با او بودند‪29 .‬اما عیسی در پاسخ‬ ‫و نوشته روی آن متعلق به کیست؟‬
‫به آنها گفت‪ :‬اشتباه م ی‌کنید‪ ،‬زی را‬ ‫‪ 21‬آنها به او گفتند‪ :‬متعلق به قیصر‬
‫هیچ کدام نه کتب آسمانی و نه‬ ‫است‪ .‬سپس عیسی به آنها گفت‪ :‬پس‬
‫قدرت خدا را نم ی‌شناسید‪30 .‬زی را در‬ ‫چیزهایی را که به قیصر تعلق دارد‬
‫روز رستاخیز نه زن م ی‌گیرند و نه‬ ‫به او بدهید و چیزهایی را که به خدا‬
‫شوهر م ی‌کنند‪ ،‬بلکه مانند فرشتگان‬ ‫تعلق دارد به خدا بدهید‪22 .‬و وقتی‬
‫آسمان خواهند بود‪.‬‬ ‫آنها این را شنیدند‪ ،‬حیرت‌زده شدند و‬
‫‪31‬اما درباره رستاخیز ُم ردگان‪ ،‬آیا‬ ‫او را ترک کردند و رفتند‪.‬‬
‫نخوانده‌اید آنچه خدا به شما گفته‬
‫‪ 22:11‬لباس عروسی ُم عرف عدالت خداوند است که وقتی در تعمید با مسیح پوشانده‬
‫م ی‌شویم به ما عطا م ی‌شود‪ .‬در م راسم عروسی در آن روزها‪ ،‬لباس سفید عروسی هنگام‬
‫ورود مهمانان به جشن به آنها داده م ی‌شد‪ .‬رد کردن آن تکبر و گستاخی بود و احتماالً‬
‫آن شخص فکر م ی‌کرد که لبا س‌های خودش از لباس عروسی که میزبان به او م ی‌دهد‬
‫بهتر است‪.‬‬
‫‪ 22:21‬روی سکه تصویر س زار بود و بناب راین باید سکه را به او م ی‌دادند‪ .‬روی بدن ما‪،‬‬
‫تصویر خداوند است و ما باید بدنمان را به خداوند تسلیم کنیم‪.‬‬
‫‪ 22:30‬ق رار است مثل فرشتگان شویم؛ ما جاودانه خواهیم شد و قادر به ارتکاب گناه‬
‫نخواهیم بود‪ ،‬بناب راین فرشتگان امروز این گونه هستند‪ .‬هیچ فرشته گناهکاری در‬
‫آسمان وجود ندارد‪.‬‬
‫‪57‬‬ ‫‪ 23:3 - 23:33‬یتم‬
‫چه کسی پسر داود است؟‬ ‫است‪ :‬من خدای اب راهیم و خدای‬
‫‪41‬در حالی که فریسیان گردهم آمده‬ ‫اسحاق و خدای یعقوب هستم؟ او نه‬
‫بودند‪ ،‬عیسی از آنها سؤالی پرسید‬ ‫خدای ُم ردگان‪ ،‬بلکه خدای زندگان‬
‫و گفت‪42 :‬نظر تو راجع به مسیح‬ ‫است‪ 33 .‬و وقتی جمعیت این را‬
‫چیست؟ او پسر کیست؟ آنها به او‬ ‫شنید‪ ،‬از تعالیم او شگف ت‌زده شدند‪.‬‬
‫گفتند‪ :‬پسر داود‪ .‬او به آنها گفت‪ :‬پس‬
‫س رور‬‫چگونه داود او را در روح‪َ ،‬‬ ‫تالش یک فقیه فریسی برای به‬
‫م ی‌خواند و می گوید‪44 :‬خداوند به‬ ‫دام انداختن عیسی – حکم اعظم‬
‫سرورم گفت‪ ،‬در دست راستم بنشین‬ ‫‪34‬اما وقتی فریسیان شنیدند که‬
‫تا دشمنانت را زیر پایت بگذارم‪.‬‬ ‫او صدوقیان را ساکت کرده است‪،‬‬
‫‪45‬اگر داود او را سرورم خطاب‬ ‫گردهم آمدند‪35 .‬و یکی از آنها که‬
‫م ی‌کند‪ ،‬پس چگونه پسر اوست؟ ‪46‬و‬ ‫فقیه بود از عیسی سؤالی پرسید تا‬
‫هیچ کس نتوانست حتی یک کلمه‬ ‫او را بیازماید‪36 :‬استاد‪ ،‬بزرگترین‬
‫پاسخ دهد‪ .‬از آن روز کسی ج رات‬ ‫حکم در تورات چیست؟ ‪ 37‬و عیسی‬
‫نکرد از عیسی سوال دیگری بپرسد‪.‬‬ ‫به او گفت‪ :‬باید خداوند‪ ،‬خدای خود‬
‫را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل‬
‫فصل ‪23‬‬ ‫خود دوست بداری‪ 38 .‬این بزرگترین‬
‫هشدار عیسی به مردم درباره‬ ‫و اولین حکم است‪39 .‬و حکم دوم این‬
‫ریاکاری فریسیان‬ ‫است‪ :‬باید همسای ه‌ات را به اندازه‬
‫سپس عیسی رو به مردم و شاگردانش‬ ‫خودت دوست بداری‪ 40 .‬مفهوم کل‬
‫سخن گفت‪2 :‬کاتبان و فریسیان بر‬ ‫تورات و انبیا در این دو حکم است‪.‬‬
‫کرسی موسی نشست ه‌اند‪3 .‬پس همه‬
‫کارهایی که به شما م ی‌گویند‪ ،‬انجام‬ ‫عیسی فریسیان را م ی‌آزماید –‬
‫‪ 22:32‬آن اف راد ُم رده و ب ی‌هوش هستند‪ ،‬اما خاطره آنها با خدا زنده است‪ ،‬تا جایی که‬
‫وقتی او م ی‌گوید «من (هنوز‪ ،‬اکنون‪ ،‬امروز) خدای… یعقوب هنگام بازگشت عیسی‬
‫زنده خواهد شد و زندگی جاودانه به او اعطا خواهد شد؛ اما خداوند طوری درباره‬
‫چیزهایی که هنوز وجود ندارند سخن م ی‌گوید که انگار هستند‪ ،‬زی را آینده از دید خداوند‬
‫کام الً قطعی است (رومیان ‪.)4:17‬‬
‫‪ 22:39‬یهودیان همواره در این باره بحث م ی‌کردند که کدام حکم مهمتر است‪ .‬عیسی‬
‫در پاسخ م ی‌گوید که دو حکم هستند که در حقیقت یک دستور هستند‪ -‬دوست داشتن‬
‫خداوند و دوست داشتن همسای ه‌مان‪ .‬منظور او این است که این دو را نم ی‌توان از هم‬
‫جدا کرد‪ .‬ما نم ی‌توانیم در انزوا از مردم مسیحی باشیم؛ ما نم ی‌توانیم خدا را دوست داشته‬
‫باشیم اما نسبت به همسای ه‌مان ب ی‌اعتنا باشیم‪.‬‬
‫‪ 22:45‬یهودیان فکر م ی‌کردند که داود واالتر از مسیحا بود؛ عیسی م ی‌گوید که دقیق ا ً‬
‫برعکس است‪.‬‬
‫‪ 23:19 - 23:4‬یتم‬ ‫‪58‬‬
‫فریسیان‪ .‬ریاکاران! شما درب‬ ‫دهید و رعایت کنید؛ اما کارهای‬
‫ملکوت آسمان را به روی مردم‬ ‫آنان را تک رار نکنید‪ ،‬زی را آنها‬
‫بستید‪ .‬زی را نه خودتان وارد م ی‌شوید‬ ‫م ی‌گویند اما عمل نم ی‌کنند‪4 .‬آری‪،‬‬
‫و نه اجازه م ی‌دهید آنهایی که دوست‬ ‫آنها بارهای سنگینی را م ی‌بندند‬
‫دارند وارد شوند‪ 14 .‬وای بر شما ای‬ ‫و روی شان ه‌های مردم م ی‌گذارند؛‬
‫کاتبان و فریسیان‪ .‬ریاکاران! زی را‬ ‫اما خودشان با انگشت خود آنها‬
‫شما خان ه‌های بیو‌ه زنان را م ی‌بلعید‪،‬‬ ‫را حرکت نم ی‌دهند‪5 .‬اما آنها همه‬
‫در حالی که ب رای خودنمایی نماز‬ ‫کارهایشان را م ی‌کنند تا مردم آنها‬
‫را طوالنی م ی‌خوانید‪ .‬بناب راین‬ ‫را ببینند‪ .‬زی را حمایل خود را په ن‌تر‬
‫محکویت شما شدیدتر خواهد بود‪.‬‬ ‫و آویزهای جام ه‌های خود را بلندتر‬
‫‪ 15‬وای بر شما ای کاتبان و‬ ‫م ی‌سازند‪6 ،‬و جایگاه اصلی در‬
‫فریسیان‪ .‬ریاکاران! زی را شما دریا‬ ‫جش ن‌ها و کرسی اصلی در کنیس ه‌ها‬
‫و خشکی را طی م ی‌کنید تا شخصی‬ ‫و ‪7‬سالم و تهنیت در بازارها را‬
‫ه م‌دین شما شود‪ ،‬و وقتی این چنین‬ ‫دوست دارند و این که استاد خوانده‬
‫م ی‌کند او را دو ب رابر بیشتر از خود‬ ‫شوند‪.‬‬
‫تبدیل به فرزند جهنم م ی‌کنید‪.‬‬ ‫‪ 8‬اما شما نباید استاد خوانده شوید‬
‫‪ 16‬وای بر شما ای راهنمایان کور‬ ‫– زی را یک نفر استاد شما است و‬
‫که م ی‌گویید‪ :‬هر کسی که به معبد‬ ‫بقیه شما ب رادر هستید‪ 9 .‬و هیچ کس‬
‫قسم بخورد‪ ،‬ارزشی ندارد؛ اما هر‬ ‫را در زمین پدر خود خطاب نکنید‬
‫کسی که به طالی معبد قسم بخورد‪،‬‬ ‫– زی را یک نفر پدر شما است که‬
‫باید به سوگند خود وفا کند‪ 17 .‬ای‬ ‫در آسمان است‪10 .‬و نباید سرور‬
‫نادانان کور! زی را کدام بزرگتر‬ ‫خوانده شوید‪ ،‬زی را یک نفر سرور‬
‫است‪ ،‬طال یا معبدی که طال را مقدس‬ ‫شماست‪ ،‬مسیح‪ 11 .‬اما آن کسی که‬
‫ساخته؟ ‪ 18‬و هر کسی که به مح راب‬ ‫در میان شما از همه بزرگتر است‬
‫قسم بخورد‪ ،‬ارزشی ندارد! اما هر‬ ‫خادم شما خواهد بود‪12 .‬و هر کسی‬
‫کسی که به هدیه روی مح راب قسم‬ ‫که خود را بزرگ سازد حقیر خواهد‬
‫بخورد‪ ،‬باید به سوگند خود وفا کند‬ ‫شد و هر کسی که خود را متواضع‬
‫‪19‬ای کوران! زی را کدام بزرگتر است‪:‬‬ ‫کند بزرگوار خواهد گشت‪.‬‬
‫هدیه یا مح رابی که هدیه را مقدس‬ ‫‪13‬اما وای بر شما ای کاتبان و‬
‫‪ 23:9‬بناب راین سنت «پدر» صدا زدن یک کشیش کام الً اشتباه است‪.‬‬
‫‪ 23:13‬ما م ی‌توانیم دیگ ران را هم قادر به ورود به ملکوت خداوند سازیم و هم مانع‬
‫آنها شویم‪ .‬این که باعث شویم با کالم‪ ،‬اعمال یا مثال خود دیگ ران وارد ملکوت نشوند‬
‫یکی از بزرگترین گناهان است‪ .‬فریسیان گروه بسیار کوچکی بودند‪ ،‬اما در نوشت ه‌های‬
‫انجیل زمان زیادی صرف توصیف تعامالت عیسی با آنها شده است‪ ،‬زی را اف راط در‬
‫قانون‌گ رایی و دلسرد کردن دیگ ران نسبت به ورود به ملکوت گناه بزرگی است که به‬
‫راحتی م ی‌توانیم مرتکب آن شویم‪.‬‬
‫‪59‬‬ ‫‪ 23:36 - 23:20‬یتم‬
‫شکل شما نیز از بیرون‪ ،‬نیکوکار‬ ‫ساخت؟ ‪20‬پس او که به مح راب قسم‬
‫به نظر مردم م ی‌رسید اما از دورن‬ ‫م ی‌خورد‪ ،‬به آن و همه چیزهای روی‬
‫پر از ریاکاری و ش رارت هستید‪.‬‬ ‫آن قسم م ی‌خورد‪21 .‬و آن کسی که‬
‫‪ 29‬وای بر شما ای کاتبان و‬ ‫به معبد قسم م ی‌خورد‪ ،‬به آن و به‬
‫فریسیان‪ .‬ریاکاران! زی را مقبره‌های‬ ‫خداوند که ساکن معبد است قسم‬
‫انبیاء را م ی‌سازید و قبرهای‬ ‫م ی‌خورد‪22 .‬و کسی که به آسمان قسم‬
‫نیکوکاران را مزین م ی‌کنید‪ 30 ،‬و‬ ‫م ی‌خورد‪ ،‬به تخت خداوند و او که‬
‫م ی‌گویید‪ ،‬اگر ما در ایام پدرهایمان‬ ‫روی آن نشسته قسم م ی‌خورد‪.‬‬
‫بودیم‪ ،‬در ریختن خون انبیاء با‬ ‫‪23‬وای بر شما ای کاتبان و‬
‫آنها شریک نم ی‌شدیم‪ 31 .‬پس‬ ‫فریسیان‪ .‬ریاکاران! زی را شما‬
‫خودتان شهادت م ی‌دهید که پس ران‬ ‫ی ک‌دهم نعناع و رازیانه و زیره را‬
‫همان‌هایی هستید که انبیاء را به قتل‬ ‫م ی‌دهید اما امور مه م‌تر تورات‪،‬‬
‫رساندند‪ 32 .‬پس پیمانه ش رارت پدران‬ ‫عدالت‪ ،‬رحمت و ایمان را انجام‬
‫خود را پر کنید‪.‬‬ ‫نم ی‌دهید‪ .‬ای ن‌ها را باید انجام دهید‬
‫‪ 33‬ای مارها‪ ،‬ای فرزندان افعی‪،‬‬ ‫‪24‬‬
‫و بقیه کارها را ناتمام نگذارید‪.‬‬
‫چطور از ج زای جهنم ف رار خواهید‬ ‫ای راهنمایان کور که پشه را صافی‬
‫کرد؟ ‪ 34‬پس بنگرید که انبیاء و‬ ‫م ی‌کنید و شتر را م ی‌بلعید! ‪ 25‬وای‬
‫فرزانگان و کاتبان را ب رای شما‬ ‫بر شما ای کاتبان و فریسیان‪.‬‬
‫م ی‌فرستم‪ .‬بعضی از آنها را خواهید‬ ‫ریاکاران! زی را بیرون پیاله و‬
‫کشت و به صلیب خواهید کشید‪ ،‬و‬ ‫بشقاب را پاک م ی‌کنید اما در داخل‬
‫برخی دیگر را در کنیس ه‌های خود‬ ‫آنها مملو از اجحاف و اف راط ی‌گری‬
‫تازیانه خواهید زد و از شهری به‬ ‫است‪ 26 .‬ای فریسی کور! اول داخل‬
‫‪35‬‬
‫شهر دیگر دنبال خواهید کرد‪.‬‬ ‫پیاله و بشقاب را تمیز کن تا شاید‬
‫تا گناه خون همه نیکوکارانی که‬ ‫بیرون آن نیز تمیز شود‪.‬‬
‫روی زمین ریخته شده به گردن شما‬ ‫‪ 27‬وای بر شما ای کاتبان و‬
‫بیفتد‪ ،‬از خون هابیل نیکوکار گرفته‬ ‫فریسیان‪ .‬ریاکاران! زی را مثل‬
‫تا خون زکریا‪ ،‬پسر برخیا که بین‬ ‫قبرهای سفیدشده‌ای هستید که از‬
‫معبد و مح راب کشتید‪ 36 .‬به راستی‬ ‫بیرون زیبا به نظر م ی‌رسند‪ ،‬اما از‬
‫به شما م ی‌گویم‪ ،‬همه ای ن‌ها بر این‬ ‫درون پر از استخوان‌های ُم ردگان و‬
‫نسل خواهد آمد‪.‬‬ ‫تمام ناپاک ی‌ها هستند‪ 28 .‬به همین‬

‫‪ 23:22‬خداوند یک هستی شخصی است که در آسمان ق رار دارد‪ -‬و زمزمه «روح» یا‬
‫مفهومی انت زاعی نیست‪.‬‬
‫‪ 23:33‬اشاره‌ای به وعده‌ای که در باغ عدن در پیدایش ‪ 3:15‬داده شد‪ .‬همه مخالفان‬
‫عیسی‪ ،‬از نسل مار هستند و آنهایی که به مسیح ایمان دارند‪ ،‬به عنوان نسل زن‪،‬‬
‫درنهایت پس از تحمل رنج از سوی مارها در کوتاه مدت بر آنها فائق خواهند آمد‪.‬‬
‫‪ 24:10 - 23:37‬یتم‬ ‫‪60‬‬
‫م ی‌گویم‪ .‬اینجا سنگی روی سنگی‬ ‫اندوه عیسی برای اورشلیم‬
‫نخواهد ماند که فرو نریزد‪.‬‬ ‫‪37‬ای اورشلیم‪ ،‬اورشلیم که انبیاء را‬
‫‪3‬وقتی روی کوه زیتون ‌نشست‪،‬‬ ‫م ی‌کشی و فرستادگان به خود را‬
‫شاگردان در خلوت نزد او آمدند و‬ ‫سنگسار م ی‌کنی! چند بار خواستم‬
‫گفتند‪ :‬به ما بگو این اتفاقات چه‬ ‫فرزندان تو را گردهم آورم حتی‬
‫زمانی رخ خواهد داد؟ و نشانه آمدن‬ ‫مانند مرغی که جوج ه‌هایش را‬
‫تو و آخر زمان چیست؟‬ ‫زیر بال خود جمع م ی‌کند – اما تو‬
‫‪ 4‬و عیسی به آنها پاسخ داد و گفت‪:‬‬ ‫نخواستی! ‪ 38‬بنگرید که خان ه‌تان‬
‫مواظب باشید کسی گم راه نشود‪.‬‬ ‫‪39‬‬
‫وی ران ب رایتان گذاشته شده است‪.‬‬
‫‪5‬زی را بسیاری به نام من خواهند آمد‬ ‫زی را به شما م ی‌گویم‪ ،‬شما من را از‬
‫و خواهند گفت‪ :‬من مسیح هستم‪،‬‬ ‫این به بعد نخواهید دید تا این که‬
‫و بسیاری را گم راه خواهند کرد‪6 .‬و‬ ‫خواهید گفت‪ :‬مبارک باد او که به نام‬
‫صدای جنگ و شایعات جنگ به‬ ‫خداوند م ی‌آید‪.‬‬
‫گوشتان خواهد رسید‪ .‬نگ ران نشوید‪،‬‬
‫زی را این باید اتفاق بیفتد‪ ،‬اما هنوز‬
‫پایان نیست‪7 .‬چ را که ملت علیه‬ ‫باب ‪24‬‬
‫ملت و پادشاهی علیه پادشاهی قیام‬ ‫عیسی نابودی معبد‪ ،‬بازگشت‬
‫خواهد کرد‪ ،‬و قحطی و زل زله در‬ ‫خود و آخر زمان را پیشگویی‬
‫جاهای مختلف رخ خواهد داد‪8 .‬اما‬ ‫م ی‌کند‬
‫همه ای ن‌ها شروع درد زایمان هستند‪.‬‬ ‫و عیسی از معبد بیرون آمد و به‬
‫‪9‬سپس آنها شما را به مصیبت‬ ‫راه خود ادامه م ی‌داد که شاگردانش‬
‫سپرده و خواهند کشت؛ و تمام‬ ‫نزد او آمدند تا ساختمان‌های معبد را‬
‫مل ت‌ها به خاطر نام من از شما‬ ‫به او نشان دهند‪2 .‬اما او پاسخ داد و‬
‫متنفر خواهند شد‪10 .‬و سپس بسیاری‬ ‫به آنها گفت‪ :‬آیا همه این چیزها‬
‫دچار لغزش خواهند شد و یکدیگر‬ ‫را نم ی‌بینید؟ به راستی به شما‬
‫‪ 23:37‬آیا عیسی این ایده را از تماشای مرغ‌ها در حیاط خانه مادرش در ناصره گرفته‬
‫بود؟‬
‫‪ 23:39‬ممکن است این بدان معنی باشد که با بازگشت عیسی‪ ،‬کسانی که او را انکار‬
‫کرده‌اند زنده خواهند شد و او را خواهند شناخت‪ .‬اما بسیار دیر خواهد بود‪ .‬در روز‬
‫داوری‪ ،‬هیچ کس ب ی‌اعتنا نخواهد بود‪ .‬ممکن است مردم اکنون شانه باال بیندازند یا‬
‫حتی عیسی را ا نکار کنند اما در آن روز آنها به شدت م ی‌خواهند که با او باشند‪ .‬اما‬
‫ب رای کسانی که او را در این زندگی انکار کرده‌اند بسیار دیر خواهد بود‪ .‬از این رو‪،‬‬
‫انکارشدگان دندان‌های خود را از شدت تنفر از خود به هم خواهند فشرد‪.‬‬
‫‪ 24:2‬این اتفاق این گونه محقق شد که طالهای معبد ذوب شدند و بین سن گ‌ها جاری‬
‫شدند‪ ،‬و رومیان به معنای واقعی کلمه تک تک سن گ‌ها را انداختند تا طال را استخ راج‬
‫کنند‪.‬‬
‫‪61‬‬ ‫‪ 24:29 - 24:11‬یتم‬
‫خواهد بود که از ابتدای جهان تا‬ ‫را تسلیم خواهند کرد و از یکدیگر‬
‫کنون نبوده و نخواهد بود‪22 .‬و اگر‬ ‫متنفر خواهند شد‪11 .‬و بسیاری از‬
‫آن روزها کوتاه نم ی‌شدند‪ ،‬هیچ‬ ‫پیامب ران دروغین خواهند برخاست‬
‫جانداری نجات نم ی‌یافت – اما به‬ ‫و بسیاری را گم راه خواهند کرد‪12 .‬و‬
‫خاطر برگزیدگان‪ ،‬آن روزها کوتاه‬ ‫چون ش رارت چند ب رابر خواهد شد‪،‬‬
‫خواهند شد‪.‬‬ ‫عشق اکثریت رو به سردی خواهد‬
‫‪23‬پس هر کسی که به شما بگوید‬ ‫گ رایید‪13 .‬اما آن کسی که تا پایان‬
‫این مسیح است یا کس دیگری‬ ‫مقاومت کند‪ ،‬نجات خواهد یافت‪14 .‬و‬
‫بگوید این مسیح است‪ ،‬آنها را باور‬ ‫این مژده ملکوت در س راسر جهان‬
‫نکنید! ‪ 24‬زی را مسیحیان دروغین و‬ ‫موعظه خواهد شد تا گواهی ب رای‬
‫پیامب ران دروغین خواهند برخاست‬ ‫تمام مل ت‌ها باشد– و سپس پایان ف را‬
‫که نشان ه‌ها و شگفت ی‌های بسیاری را‬ ‫خواهد رسید‪.‬‬
‫نشان خواهند داد تا حتی در صورت‬ ‫‪ 15‬بناب راین‪ ،‬وقتی ک راهت وی رانی‬
‫امکان برگزیدگان را نیز گم راه کنند‪.‬‬ ‫را که دانیال نبی از آن سخن گفته‬
‫‪25‬گوش کنید‪ ،‬قب الً به شما گفت ه‌ام‪.‬‬ ‫در مکانی مقدس م ی‌بینید (باشد که‬
‫‪26‬پس اگر به شما بگویند‪ :‬نگاه کن‪،‬‬ ‫خواننده درک کند)‪ 16 ،‬آنگاه کسانی‬
‫او در بیابان است! نروید‪ .‬نگاه کن‪،‬‬ ‫که در یهودیه هستند به کوه‌ها ف رار‬
‫او در اتاق داخل است! باور نکنید‪.‬‬ ‫‌کنند‪17 .‬آن کسی که در بام خانه‬
‫‪27‬زی را همان طور که رعد و برق از‬ ‫است ب رای برداشت چیزهایی که‬
‫مشرق م ی‌آید و حتی تا مغرب نیز‬ ‫در خان ه‌اش است پایین نرود‪ 18 .‬و‬
‫دیده م ی‌شود‪ ،‬آمدن پسر انسان نیز‬ ‫آن کسی که در مزرعه است ب رای‬
‫این چنین خواهد بود‪.‬‬ ‫برداشتن رخت خود بازنگردد‪19 .‬اما‬
‫‪28‬هر جا الشه باشد‪ ،‬عقاب‌ها با هم‬ ‫وای بر آنهایی که در آن ایام باردار‬
‫در آن جمع م ی‌شوند‪.‬‬ ‫و شیرده هستند! ‪20‬و دعا کنید که‬
‫‪29‬اما فورا ً پس از مصیبت در آن‬ ‫ف رار شما در زمستان یا روز سبت‬
‫روزها‪ ،‬خورشید تیره خواهد شد و ماه‬ ‫نباشد‪21 .‬زی را آنگاه مصیبت عظیمی‬
‫‪ 24:14‬این نشان م ی‌دهد که بازگشت مسیح تا حدی به این بستگی دارد که ما انجیل‬
‫(بشارت) را به همه جهان ببریم‪ .‬باید به عنوان گواه و شهادتی ب رای جهانیان موعظه‬
‫شود – همه پاسخ نخواهند داد‪ ،‬اما همه مل ت‌ها خواهند شنید‪ .‬ظهور اینترنت این امر را‬
‫میسر ساخته است‪.‬‬
‫‪ 24:22‬با این که ش رایطی ب رای بازگشت عیسی وجود دارد (رجوع کنید به ‪ ،)14:‬خداوند‬
‫این روزها را کوتاه خواهد کرد‪ .‬آیه ‪ 3‬از کتاب دوم پطرس م ی‌گوید که تاخیری نیز وجود‬
‫دارد‪ ،‬تا شاید اف راد بیشتری باور پیدا کنند‪ .‬بناب راین عوامل متنوع به ظاهر متناقضی‬
‫در تعیین تاریخ واقعی بازگشت عیسی وجود دارد‪ .‬کوتاه شدن روزها به دلیل دعاهای‬
‫مومنین ب رای بازگشت سریعتر مسیح یا به منظور نجات دادن مومنین از سقوط خواهد‬
‫بود‪ ،‬بناب راین وسوس ه‌ها و فشار روزهای آخر بسیار خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 24:44 - 24:30‬یتم‬ ‫‪62‬‬
‫عیسی هشدار م ی‌دهد که زمان‬ ‫نورش را عطا نخواهد کرد و ستاره‌ها‬
‫پایان را تنها خدا م ی‌داند‬ ‫از آسمان سقوط خواهند کرد و قدرت‬
‫‪36‬اما از آن روز و ساعت کسی‬ ‫آسمان‌ها مت زلزل خواهد شد‪30 .‬و آنگاه‬
‫خبر ندارد‪ ،‬حتی فرشتگان آسمان و‬ ‫نشانه پسر انسان در آسمان پدیدار‬
‫خورشید‪ ،‬بلکه فقط پدر م ی‌داند‪.‬‬ ‫خواهد شد‪ .‬سپس همه قوم‌های زمین‬
‫‪37‬ظهور پسر انسان درست مانند‬ ‫ع زاداری خواهند کرد و شاهد ظهور‬
‫روزگار نوح خواهد بود‪38 .‬زی را در آن‬ ‫پسر انسان روی ابرهای آسمان با‬
‫روزها که قبل از وقوع سیل بود‪ ،‬آنها‬ ‫قدرت و شکوه عظیمی خواهند بود‪.‬‬
‫م ی‌خورند و م ی‌آشامیدند‪ ،‬ازدواج‬ ‫‪31‬و او فرشتگان خود را با صدای‬
‫م ی‌کردند و به ازدواج درم ی‌آمدند تا‬ ‫بلن ِد شیپور خواهد فرستاد و آنها‬
‫روزی که نوح وارد کشتی شد‪ 39 ،‬و‬ ‫برگزیدگان او را از چهار باد‪ ،‬از‬
‫آنها متوجه نشدند تا این که سیل‬ ‫یک سوی آسمان به سوی دیگر آن‬
‫آمد و همه آنها را با خود برد‪ .‬ظهور‬ ‫گرد هم خواهند آورد‪.‬‬
‫پسر انسان نیز این چنین خواهد بود‪.‬‬ ‫‪32‬پس از درخت انجیر مثل را ف را‬
‫‪40‬آنگاه دو مرد در مزرعه خواهند‬ ‫گیرید‪ .‬وقتی شاخ ه‌اش نازک شده‬
‫بود‪ .‬یکی را م ی‌برند و دیگری را رها‬ ‫و برگ م ی‌آورد‪ ،‬بدانید که تابستان‬
‫م ی‌کنند‪41 .‬دو زن دستاس خواهند‬ ‫نزدیک است‪33 .‬به همین شکل‬
‫کرد‪ .‬یکی را م ی‌برند و دیگری را رها‬ ‫شما نیز وقتی همه این چیزها را‬
‫م ی‌کنند‪.‬‬ ‫م ی‌بینید‪ ،‬بدانید که او نزدیک است‬
‫‪ 42‬پس بیدار بمانید‪ .‬زی را نم ی‌دانید‬ ‫– در آستانه درها‪34 .‬به راستی به‬
‫سرورتان چه روزی خواهد آمد‪43 .‬اما‬ ‫شما م ی‌گویم‪ ،‬این نسل از میان‬
‫این را بدانید! اگر صاحب خانه‬ ‫نخواهند رفت مگر زمانی که همه‬
‫م ی‌دانست دزد چه ساعتی م ی‌آید‪،‬‬ ‫این رویدادها محقق شوند‪ 35 .‬شاید‬
‫بیدار م ی‌ماند و نم ی‌گذاشت دزد‬ ‫آسمان و زمین از میان بروند‪ ،‬اما‬
‫وارد خان ه‌اش بشود‪44 .‬پس شما نیز‬ ‫کلمات من از میان نخواهد رفت‪.‬‬
‫‪ 24:31‬فرشتگان ما را از س راسر جهان گردهم خواهند آورد – و مومنان حقیقی در نتیجه‬
‫گواه و شهادت آیه ‪ ،14‬در س راسر جهان خواهند بود‪.‬‬
‫‪ 24:32‬درخت انجیر‪ ،‬نماد اس رائیل است؛ میوه روی درخت انجیر نشان‌دهنده میوه‬
‫معنوی توبه است‪ .‬وقتی حداقل برخی از یهودیان توبه کنند و مسیح را بپذیرند‪ ،‬که این‬
‫مساله همین حاال نیز در حال رخ دادن است‪ ،‬این امر نشانه این خواهد بود که ما در‬
‫نسل آخر هستیم‪.‬‬
‫‪ 24:40,41‬عیسی در اغلب موارد در تعالیم خود بین مثا ل‌هایی که از دنیای مردان‬
‫و زنان مطرح م ی‌کند‪ ،‬تعادل برق رار م ی‌نماید‪ .‬این گونه ب رای اف راد ارزش قائل م ی‌شد‪.‬‬
‫رو ر به راست ی ظهورش را به تاخیر م ی‌اندازد‪ -‬همین کلمه یونانی در‬ ‫س َ‬
‫‪َ 24:48‬‬
‫‪ 25:5‬نیز دیده م ی‌شود که در آن گفته شده چگونه داماد (عیسی) آمدنش را به تاخیر‬
‫م ی‌اندازد‪ .‬رجوع کنید به ‪.24:14‬‬
‫‪63‬‬ ‫‪ 25:12 - 24:45‬یتم‬
‫خود را برداشته و به دیدار داماد‬ ‫باید آماده باشید‪ ،‬زی را پسر انسان‬
‫رفتند‪ 2 .‬پنج تن از آنها نادان بودند‬ ‫در ساعتی خواهد آمد که انتظارش‬
‫و پنج تن دیگر دانا؛ ‪ 3‬زی را وقتی‬ ‫را ندارید‪.‬‬
‫نادانان چ راغ‌های خود را برداشتند‪،‬‬
‫با خود روغنی نبردند‪ 4 ،‬اما دانایان‬ ‫عیسی خادم دانا و آماده را‬
‫با خود ظرف‌های روغن را هم راه با‬ ‫توصیف م ی‌کند‬
‫چ راغشان بردند‪5 .‬اکنون در حالی‬ ‫‪45‬پس کیست خادم باایمان و دانا که‬
‫که داماد دیر کرده بود‪ ،‬همه آنها‬ ‫اربابش او را سرپرست خانه خود‬
‫خوب‌آلود شدند و خوابیدند‪6 .‬اما در‬ ‫کرده تا به آنها سر وقت غذا دهد؟‬
‫نیمه شب صدای فریادی سر رسید‪:‬‬ ‫‪ 46‬خوشا به حال آن خادمی که وقتی‬
‫نگاه کنید! داماد! بیایید بیرون تا او‬ ‫اربابش م ی‌آید‪ ،‬او را در حال انجام‬
‫را ببینید‪7 .‬سپس همه آن دخت ران باکره‬ ‫این کار ببیند‪ 47 .‬به راستی به شما‬
‫برخاستند و چ راغ‌های خود را حاضر‬ ‫م ی‌گویم که اربابش او را مسئول همه‬
‫کردند‪8 .‬و نادانان به دانایان گفتند‪:‬‬ ‫داشت ه‌هایش خواهد کرد‪ 48 .‬اما اگر آن‬
‫کمی از روغن خود به ما بدهید چ را‬ ‫خادم شریر در دل خود بگوید‪ :‬آمدن‬
‫که چ راغ ما در حال خاموش شدن‬ ‫اربابم طول کشیده‪ 49،‬و شروع کند‬
‫است‪9 .‬اما دانایان پاسخ دادند‪ :‬شاید‬ ‫به کتک زدن همکاران خود و عیش‬
‫روغن کافی ب رای ما و شما نباشد‪.‬‬ ‫و نوش با ش رابخواران‪50 ،‬ارباب آن‬
‫باید بروید نزد روغ ن‌فروشان و ب رای‬ ‫خادم روزی که او انتظارش را ندارد‬
‫خود روغن بخرید‪.‬‬ ‫و ساعتی که نم ی‌داند خواهد آمد‪51 ،‬و‬
‫‪10‬و در حالی که آنها رفتند که روغن‬ ‫او را تک ه‌تکه خواهد کرد و در کنار‬
‫بخرند‪ ،‬داماد آمد – و آنهایی که‬ ‫ریاکاران خواهد گذاشت‪ .‬آنجا گریه‬
‫آماده بودند با او به جشن عروسی‬ ‫و فشار دندان خواهد بود‪.‬‬
‫رفتند و در بسته شد‪ 11 .‬سپس‪،‬‬
‫باکره‌های دیگر نیز سر رسیدند‬ ‫باب ‪25‬‬
‫وگفتند‪ :‬سرورم‪ ،‬سرورم‪ ،‬در را به‬ ‫مثل عیسی درباره ‪ 10‬باکره‬
‫روی ما باز کن‪ 12 .‬اما او در پاسخ‬ ‫سپس ملکوت آسمان مانند ده‬
‫گفت‪ :‬به راستی به شما م ی‌گویم شما‬ ‫باکره‌ای خواهد بود که چ راغ‌های‬
‫‪ 25:4‬اینجا نیز دو گروه در این مثل وجود دارند‪ ،‬ضعیفان که از ضعف خود باخبر‬
‫بودند و با علم به این که احتماالً بیدار نخواهند ماند‪ ،‬روغن اضافه با خود بردند؛ و‬
‫متکب ران از خود مطمئن که فکر نم ی‌کردند شکست خواهند خورد‪.‬‬
‫‪ 25:5‬در بازگشت مسیح تاخیر خواهد بود – رجوع کنید به ‪ .24:14‬همه آنها به‬
‫خواب رفتند‪ -‬اما ما باید بیدار باشیم و م راقب زمان بازگشت مسیح باشیم (کتاب اول‬
‫تسالونیکیان ‪ .)5:6-8‬آخرین نسل قبل از بازگشت عیسی از لحاظ معنوی ضعیف و‬
‫خواب‌آلود خواهند بود و تنها با شناخت ضعف خود و نداشتن روغن‪ ،‬نجات خواهد یافت‬
‫(شاید نمادی از معنویت باشد)‪.‬‬
‫‪ 25:27 - 25:13‬یتم‬ ‫‪64‬‬
‫پنج تالنت دیگر درآوردم‪21 .‬اربابش‬ ‫را نم ی‌شناسم‪ 13 .‬پس بیدار بمانید‪.‬‬
‫به او گفت‪ :‬آفرین‪ ،‬ای خادم خوب‬ ‫زی را شما نه از روز و نه از ساعت‬
‫و وفادار‪ .‬تو در مورد چند چیز‬ ‫خبری ندارید‪.‬‬
‫وفادار بودی‪ ،‬پس من هم خیلی‬
‫چیزها را به تو خواهم سپرد‪ .‬بیا و‬ ‫مثل عیسی درباره خادمان و‬
‫وارد شادی اربابت شو! ‪22‬و آن کسی‬ ‫تا ِل نت‬
‫که دو تالنت دریافت کرده بود آمد و‬ ‫‪14‬زی را مانند مردی است که به کشور‬
‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬به من دو تالنت دادی‪.‬‬ ‫دیگری م ی‌رود و خادمان خود را‬
‫نگاه کن دو تالنت دیگر درآوردم‪.‬‬ ‫ف را م ی‌خواند و وسایلش را به آنها‬
‫‪23‬اربابش به او گفت‪ :‬آفرین‪ ،‬ای‬ ‫م ی‌دهد‪15 .‬و بر اساس توانای ی‌های هر‬
‫خادم خوب و وفادار‪ .‬تو در مورد‬ ‫کدام‪ ،‬به یکی پنج تالنت‪ ،‬به دیگری‬
‫چند چیز وفادار بودی‪ ،‬پس من هم‬ ‫دو تالنت و به دیگری یک تالنت داد‬
‫خیلی چیزها را به تو خواهم سپرد‪.‬‬ ‫و به سفر رفت‪16 .‬فورا ً آن کسی که‬
‫بیا و وارد شادی اربابت شو! ‪24‬و آن‬ ‫پنج تالنت دریافت کرد رفت و با آن‬
‫کسی که یک تالنت دریافت کرده‬ ‫داد و ستد کرد و پنج تالنت دیگر به‬
‫بود آمد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬م ی‌دانم که‬ ‫دست آورد‪17 .‬به همین شکل آن کسی‬
‫مرد سختگیری هستی‪ ،‬جایی را که‬ ‫که دو تالنت دریافت کرده بود دو‬
‫نکاشت ه‌ای درو م ی‌کنی و جایی را‬ ‫تالنت دیگر درآورد‪18 .‬اما آن کسی‬
‫که بذرپاشی نکردی جمع م ی‌کنی‪.‬‬ ‫که یک تالنت دریافت کرده بود رفت‬
‫‪25‬و ترسیدم و رفتم و سک ه‌ات را در‬ ‫و زمین را کَند و پول ارباب خود را‬
‫خاک پنهان کردم‪ .‬بفرما این مال‬ ‫پنهان ساخت‪19 .‬اکنون پس از مدتی‬
‫توست‪26 .‬اما اربابش به او پاسخ‬ ‫طوالنی‪ ،‬ارباب آن خادمان آمد و با‬
‫داد و گفت‪ :‬ای خادم شریر و تنبل‪،‬‬ ‫آنها تسویه حساب کرد‪20 .‬و آن کسی‬
‫م ی‌دانستی که جایی را که نکاشت ه‌ام‬ ‫که پنج تالنت دریافت کرد آمد و پنج‬
‫درو م ی‌کنم و جایی را که بذرپاشی‬ ‫سکه دیگر را آورد و گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬
‫نکرده‌ام جمع م ی‌کنم‪27 .‬باید پولم‬ ‫به من پنج تالنت دادی‪ .‬نگاه کن‬
‫‪ 25:6‬نیمه شب‪ -‬عنصر غیر واقعی در مثل‪ .‬داماد در غیرمحتم ل‌ترین زمان ممکن‬
‫م ی‌آید‪ ،‬درست مثل مسیح‪.‬‬
‫رور» صدا م ی‌زنند‪ ،‬طرد خواهند شد‪ .‬هیچ کس در‬ ‫س َ‬‫‪ 25:11‬بعض ی‌ها که عیسی را « َ‬
‫آن روز منفعل نخواهد بود‪ ،‬همه آرزو خواهند کرد که از سوی عیسی پذیرفته شوند‪.‬‬
‫‪ 25:15‬هر یک از ما توانای ی‌های مختلفی داریم که ب رای خدمت به او به ما عطا شده‬
‫است‪ .‬همه ما چیزی در چنته داریم‪ .‬دعا کنید که خداوند به شما نشان دهد که چه‬
‫توانای ی‌هایی به شما عطا فرموده و امید و انتظار او از شما چیست‪.‬‬
‫‪ 25:22‬کلمه یونانی که به «به دست آورد» ترجمه شده در جای دیگری درباره به دست‬
‫آوردن اف راد ب رای عیسی به کار برده شده است‪.‬‬
‫‪65‬‬ ‫‪ 25:40 - 25:28‬یتم‬
‫به آنهایی که دست راست او هستند‬ ‫را به ص رافان م ی‌دادی تا هنگام‬
‫خواهد گفت‪ :‬بیایید‪ ،‬ای کسانی که‬ ‫بازگشت پولم را با سود برم ی‌داشتم‪.‬‬
‫از جانب پدرم متبارک شده‌اید‪ ،‬وارث‬ ‫‪28‬پس تالنت را از او بگیرید و به‬
‫ملکوتی باشید که از آفرینش عالم‬ ‫کسی بدهید که ده تالنت دارد‪29 .‬زی را‬
‫ب رای شما آماده شده است‪35 .‬زی را من‬ ‫به هر کسی که دارد اعطا خواهد‬
‫گرسنه بودم و شما به من غذا دادید‪.‬‬ ‫شد و او به وفور دارا خواهد بود‪ ،‬اما‬
‫من تشنه بودم و شما به من نوشیدنی‬ ‫از کسی که ندارد حتی داشت ه‌هایش‬
‫دادید‪ .‬من غریبه بودم و شما از من‬ ‫گرفته خواهد شد‪30 .‬و خادم ب ی‌ثمر را‬
‫استقبال کردید‪36 .‬برهنه بودم و شما‬ ‫به تاریکی بیرون افکند‪ .‬آنجا‪ ،‬گریه‬
‫لباس بر تنم کردید‪ .‬مریض بودم و‬ ‫و فشار دندان خواهد بود‪.‬‬
‫عیادت من آمدید‪ .‬در زندان بودم و‬
‫نزد من آمدید‪37 .‬سپس نیکوکاران به‬ ‫مثل عیسی درباره گوسفندان و‬
‫او در پاسخ خواهند گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫بزها‬
‫کی تو را گرسنه یافتیم و به تو‬ ‫‪31‬اما وقتی پسر انسان با شکوه خود‬
‫غذا دادیم؟ یا تشنه یافتیم و به تو‬ ‫به هم راه تمام فرشتگان م ی‌آید‪،‬‬
‫نوشیدنی دادیم؟ ‪38‬و کی تو را غریبه‬ ‫آنگاه روی تخت جالل خود خواهد‬
‫دیدیم و از تو استقبال کردیم؟ یا‬ ‫نشست‪32 .‬و همه مل ت‌ها نزد او‬
‫برهنه و لباس بر تنت کردیم؟ ‪39‬و‬ ‫گرد هم خواهند آمد و او آنها را از‬
‫کی تو را مریض یا در زندان دیدیم‬ ‫یکدیگر جدا خواهد ساخت‪ ،‬مانند‬
‫و نزد تو آمدیم؟ ‪40‬و پادشاه به آنها‬ ‫چوپانی که گوسفندان را از بزها‬
‫در پاسخ خواهد گفت‪ :‬به راستی به‬ ‫جدا م ی‌سازد‪33 .‬و او گوسفندان را‬
‫شما م ی‌گویم‪ ،‬به هر حال هر چه در‬ ‫در دست راست و بزها را در دست‬
‫حق یکی از این ب رادرانم کردید‪ ،‬حتی‬ ‫چپ خود خواهد نهاد‪34 .‬سپس پادشاه‬
‫‪ 25:27‬بر اساس شریعت موسی (تورات)‪ ،‬یهودیان نباید پول خود را در قبال دریافت‬
‫بهره قرض م ی‌دادند‪ .‬اما عیسی م ی‌گوید که آن مرد باید حداقل کاری م ی‌کرد‪ ،‬حتی‬
‫اگر این کار بهترین انتخاب ممکن نباشد‪ .‬او به انکارشدگان توضیح خواهد داد که‬
‫م ی‌توانستند وارد ملکوت او شوند‪ -‬اما دیگر خیلی دیر خواهد بود‪ .‬از این رو‪ ،‬آنها‬
‫دندان‌های خود را به هم خواهند فشرد‪.‬‬
‫‪ 25:31‬تخت عیسی همان تحتی است که خداوند وعده داده بود که به فرزند عال ی‌قدر‬
‫داود یعنی عیسی بدهد‪ .‬این تخت یا جایگاه حاکمیت به معنای واقعی کلمه در اورشلیم‬
‫روی این زمین بود (لوقا ‪.)1:32‬‬
‫‪ 25:37‬نیکوکاران اعمال نیک خود را ناخودآگاه انجام م ی‌دهند بناب راین اص الً آنها را‬
‫به یاد نم ی‌آورند و به همین دلیل درباره این موضوع با عیسی موافق نیستند‪ -‬آنها واقع ا ً‬
‫قانع خواهند شد که این کارها را انجام نداده‌اند!‬
‫‪ 25:40‬کوچکترین ب راد ران مسیح ممکن است به اف رادی اشاره کند که از لحاظ معنوی‬
‫ضی ف‌ترین هستند‪ .‬نگرش ما به آنها‪ ،‬نگرش ما به مسیح است – همچنین رجوع کنید‬
‫به اول قرنتیان ‪.12:23‬‬
‫‪ 26:13 - 25:41‬یتم‬ ‫‪66‬‬
‫روز دیگر‪ ،‬عید فصح ف را م ی‌رسد و‬ ‫کوچکترین آنها‪ ،‬در حق من کردید‪.‬‬
‫پسر انسان را تسلیم م ی‌کنند تا به‬ ‫‪41‬سپس او همچنین به آنهایی که‬
‫صلیب کشیده شود‪.‬‬ ‫دست چپ او هستند خواهد گفت‪ :‬ای‬
‫‪3‬سپس روحانیون اعظم و‬ ‫کسانی که لعنت شده‌اید‪ ،‬از من دور‬
‫ری ش‌سفیدان قوم در دربار روحانی‬ ‫شوید و به سوی آتش ابدی بروید که‬
‫اعظم که قیافا نام دارد گرد هم آمدند‪.‬‬ ‫ب رای ابلیس و فرشتگان او آماده شده‬
‫‪4‬آنها با هم نقشه کشیدند که چطور‬ ‫است‪42 .‬زی را من گرسنه بودم و به من‬
‫م ی‌توانند عیسی را با حیل ه‌گری‬ ‫چیزی ب رای خوردن ندادید‪ .‬من تشنه‬
‫بگیرند و به قتل برسانند‪ .‬اما آنها‬ ‫بودم و به من چیزی ب رای نوشیدن‬
‫گفتند‪ :‬در طول جشن نه‪ ،‬تا مبادا‬ ‫ندادید‪43 .‬من غریب بودم و از من‬
‫قیامی در میان مردم برپا شود‪.‬‬ ‫استقبال نکردید‪ .‬برهنه بودم و لباس‬
‫بر تنم نکردید‪ .‬مریض و زندانی‬
‫تدهین عیسی با عطری گرانبها‬ ‫بودم و به مالقاتم نیامدید‪44 .‬سپس‬
‫‪6‬وقتی عیسی در بیت عنیا در‬ ‫آنها نیز در پاسخ خواهند گفت‪:‬‬
‫خانه شمعون جذامی بود‪ 7 ،‬زنی با‬ ‫سرورم‪ ،‬کی تو را گرسنه یا تشنه یا‬
‫شیش ه‌ای از عطری بسیار گ رانبها‬ ‫غریب یا برهنه یا مریض یا زندانی‬
‫نزد او آمد و آن را در حالی که‬ ‫دیدم و به تو خدمت نکردیم؟ ‪45‬سپس‬
‫عیسی سر سفره نشسته بود‪ ،‬روی‬ ‫او در پاسخ به آنها خواهد گفت‪ :‬به‬
‫سر او ریخت‪8 .‬اما وقتی شاگردان‬ ‫راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬به هر حال‬
‫این را دیدند‪ ،‬خشمگین شدند و‬ ‫هر کاری در حق کوچکترین اینها‬
‫گفتند‪ :‬هدف از این اس راف چیست؟‬ ‫نکردید‪ ،‬در حق من نیز نکردید‪46 .‬و‬
‫‪9‬چ را که این را م ی‌شد به قیمت‬ ‫اینها به مجازات ابدی خواهند رفت؛‬
‫گ زافی فروخت و به فق را داد‪10 .‬اما‬ ‫اما نیکوکاران به زندگی ابدی راه‬
‫عیسی که این را درک کرد به آنها‬ ‫خواهند یافت‪.‬‬
‫گفت‪ :‬چ را م زاحم این زن م ی‌شوید؟‬
‫چ را که او کاری نیکو در حق من‬ ‫فصل ‪26‬‬
‫عیسی دو روز پیش از مرگش را کرده است‪11 .‬زی را فقی ران همواره با‬
‫شما خواهند بود‪ ،‬اما من همواره با‬ ‫پی ش‌بینی م ی‌کند‬
‫و این گونه شد که وقتی عیسی شما نخواهم بود‪12 .‬زی را او این عطر‬
‫همه سخنانش را به پایان رساند‪ ،‬را روی بدن من ریخت تا من را ب رای‬
‫به شاگردانش گفت‪2 :‬م ی‌دانید که دو خاکسپاری آماده کند‪ 13 .‬به راستی‬
‫‪ 26:5‬مردم بسیار طرفدار عیسی بودند‪ ،‬اما خیلی زود فریاد زدند «او را به صلیب‬
‫بکش!»‪ .‬ما باید تالش کنیم ای ن‌قدر ب ی‌ثبات و ب ی‌وفا نباشیم‪ ،‬حتی علی رغم این که ذات ا ً‬
‫این گونه هستیم‪.‬‬
‫‪ 26:8‬شاگردان – نوشت ه‌های دیگر م ی‌گویند که یهودا این را گفت‪ .‬یک نفر م ی‌تواند به‬
‫همین راحتی تاثیر و نفوذ منفی در کل گروه مومنان داشته باشد‪.‬‬
‫‪67‬‬ ‫‪ 26:29 - 26:14‬یتم‬
‫‪20‬وقتی شامگاه ف را رسید‪ ،‬با دوازده‬ ‫به شما م ی‌گویم‪ :‬هرگاه در کل عالم‬
‫شاگردش شام م ی‌خورد‪21 .‬در حین‬ ‫این مژده موعظه شود‪ ،‬آنچه این زن‬
‫خوردن‪ ،‬او گفت‪ :‬به راستی به‬ ‫انجام داده نیز به عنوان یادبودی از‬
‫شما م ی‌گویم‪ :‬یکی از شما به من‬ ‫او نقل خواهد شد‪.‬‬
‫خیانت خواهد کرد‪22 .‬و آنها به شدت‬
‫اندوهگین شدند و همه شروع به‬ ‫تصمیم یهودای اسخریوطی‬
‫گفتن این کردند که‪ :‬واقع ا ً سرورم؟‬ ‫برای خیانت به عیسی به نفع‬
‫‪ 23‬و او پاسخ داد و گفت‪ :‬همان‬ ‫روحانیون‬
‫کسی که دستش را با من در بشقاب‬ ‫‪ 14‬سپس یکی از این دوازده نفر به نام‬
‫فرو کرد به من خیانت خواهد کرد‪.‬‬ ‫یهودای اسخریوطی نزد روحانیون‬
‫‪24‬پسر انسان همان طور که درباره‬ ‫اعظم رفت‪ 15 ،‬و گفت‪ :‬اگر عیسی‬
‫او نوشته شده‪ ،‬م ی‌رود اما وای بر‬ ‫را به شما تحویل دهم‪ ،‬به من چه‬
‫آن مردی که به پسر انسان خیانت‬ ‫خواهید داد؟ و آنها سی پاره نقره به‬
‫کرد! بهتر بود که این شخص هرگز‬ ‫او پرداختند‪16 .‬و از آن زمان به بعد‪،‬‬
‫به دنیا نیامده بود‪25 .‬و یهودا که به او‬ ‫او به دنبال فرصتی ب رای خیانت به‬
‫خیانت کرد در پاسخ گفت‪ :‬ای استاد‬ ‫عیسی بود‪.‬‬
‫آیا من هستم؟ عیسی به او گفت‪:‬‬
‫همان‌طور که گفتی‪.‬‬ ‫آخرین شام عیسی با شاگردانش‬
‫‪26‬و در حین خوردن‪ ،‬عیسی‬ ‫‪17‬در اولین روز فطیر‪ ،‬شاگردان‬
‫نان برداشت و شکر گفت و آن را‬ ‫نزد عیسی آمدند و گفتند‪ :‬دوست‬
‫تک ه‌تکه کرد و به شاگردانش داد‬ ‫داری کجا فصح را ب رای تو آماده‬
‫و گفت‪ :‬بگیرید بخورید‪ .‬این بدن‬ ‫کنیم تا بخوری؟ ‪ 18‬و عیسی گفت‪:‬‬
‫من است‪27 .‬و پیال ه‌ای برداشت و‬ ‫بروید به شهر نزد فالن شخص و به‬
‫شکرگ زاری کرد و آن را به آنها داد‬ ‫او بگویید‪ :‬استاد م ی‌گوید وقت من‬
‫و گفت‪ :‬همه شما از این بنوشید‪.‬‬ ‫نزدیک است‪ .‬فصح را در خانه تو‬
‫‪28‬زی را این خون من در عهد است که‬ ‫با شاگردانم نگاه خواهم داشت‪19 .‬و‬
‫ب رای بخشش گناهان بسیاری ریخته‬ ‫شاگردان طبق دستور عیسی عمل‬
‫م ی‌شود‪29 .‬اما به شما م ی‌گویم که از‬ ‫کردند و فصح را آماده ساختند‪.‬‬

‫‪ 26:13‬این حادثه در تمام نسخ ه‌های انجیل نوشته شده که این فرضی ٔه ما را تایید م ی‌کند‬
‫که انجی ل‌ها‪ ،‬نسخ ه‌هایی از پیام حقیقی انجیل هستند که نویسندگان معموالً موعظه‬
‫م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 26:15‬این نشان می‌‌دهد که انگیزه یهودا تا حد زیادی مالی بود‪ .‬از این رو‪ ،‬نقره‌ها را به‬
‫نشانه نفرت از خود پرت کرد‪ .‬به خاطر ثروت فانی این دنیا به مسیح خیانت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪ 26:26‬تکه تکه کردن نان بخشی از غذا خوردن بود‪.‬‬
‫‪ 26:45 - 26:30‬یتم‬ ‫‪68‬‬
‫بسیار پریشان شد‪38 .‬سپس به آنها‬ ‫این به بعد از این میوه مو نخواهم‬
‫گفت‪ :‬روح من بسیار اندوهگین‬ ‫نوشید تا روزی که دوباره با شما در‬
‫است حتی تا سر حد مرگ‪ .‬اینجا‬ ‫ملکوت پدرم از آن بنوشم‪.‬‬
‫بمانید و با من نظاره‌گر باشید‪39 .‬و‬ ‫‪ 30‬و وقتی مناجات کردند‪ ،‬به کوه‬
‫او کمی جلوتر رفت و روی زمین‬ ‫زیتون رفتند‪.‬‬
‫افتاد و دعاکنان گفت‪ :‬ای پدر‪ ،‬اگر‬
‫ممکن است‪ ،‬این پیاله را از من دور‬ ‫عیسی پی ش‌بینی م ی‌کند که‬
‫کن‪ .‬اما نه به خواهش من‪ ،‬بلکه به‬ ‫پطرس انکار م ی‌کند که عیسی‬
‫اراده تو‪.‬‬ ‫را م ی‌شناسد‬
‫‪40‬و او نزد شاگردان آمد و دید که‬ ‫‪31‬سپس عیسی به آنها گفت‪ :‬امشب‬
‫خوابیده‌اند و به پطرس گفت‪ :‬عجب!‬ ‫همه شما به خاطر من سقوط خواهید‬
‫آیا نم ی‌توانستید یک ساعت با من‬ ‫کرد‪ .‬زی را نوشته شده‪ :‬چوپان را‬
‫نظاره‌گر باشید؟ ‪41‬نظاره‌گر باشید و‬ ‫خواهم زد و گوسفندان گله پ راکنده‬
‫دعا کنید که وسوسه نشوید‪ .‬حقیقت ا ً‬ ‫خواهند شد‪32 .‬اما بعد از رستاخیز‬
‫که روح مایل است‪ ،‬اما جسم ناتوان‪.‬‬ ‫من‪ ،‬قبل از شما به جلیل خواهم‬
‫‪42‬ب رای بار دوم رفت و دعاکنان‬ ‫رفت‪33 .‬اما پطرس پاسخ داد و به او‬
‫گفت‪ :‬ای پدر‪ ،‬اگر این پیاله را‬ ‫گفت‪ :‬اگر همه آنها هم به خاطر تو‬
‫نم ی‌توان جز با نوشیدن من دور‬ ‫سقوط کنند‪ ،‬من هرگز سقوط نخواهم‬
‫کرد‪ ،‬خواست تو انجام خواهد شد‪43 .‬و‬ ‫کرد‪ 34 .‬عیسی به او گفت‪ :‬به راستی‬
‫دوباره آمد و دید که آنها خوابند‪ ،‬زی را‬ ‫به تو م ی‌گویم که امشب قبل از این‬
‫چشمانشان سنگین بود‪44 .‬و او آنها‬ ‫که خروس بخواند‪ ،‬سه بار من را‬
‫را دوباره ترک کرد و رفت و ب رای‬ ‫انکار خواهی کرد‪35 .‬پطرس به او‬
‫بار سوم دعا کرد و همان کلمات را‬ ‫گفت‪ :‬اگر الزم باشد با تو بمیرم‪ ،‬تو‬
‫دوباره بازگو نمود‪.‬‬ ‫را انکار نخواهم کرد‪ .‬همه شاگردان‬
‫‪45‬سپس نزد شاگردان آمد و به آنها‬ ‫نیز چنین گفتند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬اکنون بخوابید و است راحت‬
‫کنید‪.‬‬ ‫دعای عیسی در جتسیمانی‬
‫‪36‬سپس عیسی با آنها به مکانی به‬
‫دستگیری عیسی به دست‬ ‫نام جتسیمانی رفت؛ و به شاگردانش‬
‫روحانیون و قوم آنها‬ ‫گفت‪ :‬اینجا بنشینید تا من ب رای دعا‬
‫ساعت نزدیک است و به پسر انسان‬ ‫آنجا بروم‪37 .‬و او با خود پطرس و‬
‫خیانت م ی‌شود و به دست گناهکاران‬ ‫دو پسر زبدی را برد و اندوهگین و‬
‫‪ 26:29‬اشاره دارد به این که یک روحانی در حال انجام وظیفه اجازه نوشیدن الکل را‬
‫نداشت‪ .‬عیسی قصد داشت به ما بفهماند که پس از بازگشت خود‪ ،‬در شام عروسی «بره‬
‫خدا» دوباره با ما ش راب خواهد نوشید‪.‬‬
‫‪ 26:38‬نزدیک بود عیسی از غم بمیرد‪ ،‬غم این که قوم اس رائیل رستگاری از سوی‬
‫‪69‬‬ ‫‪ 26:59 - 26:46‬یتم‬
‫‪ 53‬فکر م ی‌کنید نم ی‌توانم از پدرم‬
‫تسلیم م ی‌گردد‪ 46 .‬برخیزید! بیایید‬
‫بخواهم و او حتی همین اآلن بیش‬
‫برویم‪ .‬آن کسی که به من خیانت‬
‫از دوازده لشکر از فرشتگانش را‬
‫م ی‌کند در نزدیکی است‪ 47 .‬و در‬
‫ب رایم بفرستد؟ اما در آن صورت‬
‫حالی که سخن م ی‌گفت‪ ،‬یهودا‪،‬‬
‫چگونه کتب آسمانی که گفت ه‌اند این‬
‫یکی از آن دوازده نفر آمد؛ و هم راه‬
‫اتفاق باید بیفتد به حقیقت خواهد‬
‫او جمعیت عظیمی با شمشیر و‬
‫پیوست؟ ‪55‬در آن ساعت‪ ،‬عیسی‬ ‫چوب از طرف روحانیون اعظم و‬
‫رو به جمعیت گفت‪ :‬آیا آمده‌‌اید‬
‫ری ش‌سفیدان آمدند‪48 .‬آن کسی که‬
‫من را مانند یک دزد با شمشیر و‬
‫به عیسی خیانت کرده بود به آنها‬
‫چوب بگیرید؟ من هر روز در معبد‬
‫عالمت داد و گفت‪ :‬هر کسی که‬
‫نشستم و به شما تعلیم دادم و من‬
‫ببوسم‪ ،‬همان شخص است‪ .‬او را‬
‫بگیرید‪49 .‬و فورا ً به سوی عیسی‬
‫را نگرفتید‪56 .‬اما همه ای ن‌ها اتفاق‬
‫م ی‌افتد تا نوشت ه‌های پیامب ران محقق‬
‫رفت و گفت‪ ،‬سالم استاد؛ و او را‬
‫شود‪ .‬سپس همه شاگردان او را ترک‬
‫بوسید‪ 50 .‬و عیسی به او گفت‪ :‬ای‬
‫و ف رار کردند‪.‬‬
‫دوست‪ ،‬همان کاری را کن که به‬
‫خاطرش آمدی‪ .‬سپس آنها آمدند و‬
‫دست خود را بر عیسی نهادند و او روحانیون به دنبال بهان ه‌ای‬
‫برای محکومیت عیسی به مرگ‬ ‫را گرفتند‪.‬‬
‫هستند‬
‫‪57‬و آنهایی که عیسی را گرفتند او را‬ ‫عیسی شاگردش را به خاطر‬
‫نزد قیافا روحانی اعظم بردند که در‬ ‫استفاده از زور سرزنش م ی‌کند‬
‫آنجا کاتبان و ری ش‌سفیدان گرد هم‬ ‫‪51‬و یکی از هم راهان عیسی دستش‬
‫آمده بودند‪ 58 .‬اما پطرس از دور او را‬ ‫را دراز کرد و شمشیرش را کشید‪،‬‬
‫تا دربار روحانی اعظم دنبال کرده‬ ‫و خادم روحانی اعظم را زد و‬
‫بود؛ و وارد شد و با مأموران نشست‬ ‫گوشش را برید‪52 .‬سپس عیسی به‬
‫تا پایان را ببیند‪.‬‬ ‫او گفت‪ :‬شمشیرت را سر جایش‬
‫‪59‬اکنون روحانیون اعظم و کل‬ ‫بگذار‪ ،‬زی را همه کسانی که شمشیر‬
‫شورا به دنبال شاهد دروغین علیه‬ ‫م ی‌کشند با شمشیر نابود م ی‌شوند‪.‬‬
‫خداوند را رد کرده بود‪ .‬او از پاسخ دیگ ران به انجیل (بشارت) احساس اندوه م ی‌کرد‪ ،‬ما‬
‫نیز باید این چنین باشیم‪.‬‬
‫‪ 26:39‬چقدر طول کشید که عیسی در دعای خود این کلمات را ادا کند؟ آیا بین هر‬
‫کلمه یا عبارت دقیق ه‌ها فاصله بود؟ رستگاری ما در حالی که او تالش م ی‌کرد‪ ،‬معلق‬
‫و بالتکلیف بود‪ .‬واضح است که اراده خداوند با اراده عیسی در همه موارد یکی نیست‬
‫– عیسی قطع ا ً خود خدا نبود‪.‬‬
‫‪ 26:45‬عیسی در حالی که خواب بودند به آنها این را گفت‪ ،‬گویی با فرزندان خود که‬
‫در خواب بودند سخن م ی‌گفت‪.‬‬
‫‪ 26:52‬استداللی مستحکم علیه مسیحیانی که اسلحه به دست م ی‌گیرند‪.‬‬
‫‪ 26:75 - 26:60‬یتم‬ ‫‪70‬‬
‫عیسی بودند تا او را به مرگ محکوم انداختند و با مشت خود او را زدند و‬
‫کنند‪ 60 .‬با این که بسیاری از شاهدان با کف دست خود او را سیلی زدند‪،‬‬
‫دروغین آمده بودند‪ ،‬کسی را پیدا ‪ 68‬و گفتند‪ :‬ب رای ما پیشگویی کن ای‬
‫نکردند‪ .‬اما سپس دو نفر آمدند‪ 61 ،‬مسیح! چه کسی تو را زد؟‬
‫و گفتند‪ :‬این مرد گفت‪ ،‬من قادرم‬
‫معبد خدا را نابود کنم و ظرف سه پطرس انکار م ی‌کند که عیسی‬
‫روز آن را بسازم‪62 .‬و روحانی اعظم را م ی‌شناسد‬
‫برخاست و به او گفت‪ :‬آیا جوابی ‪69‬پطرس که بیرون در حیاط‬
‫نداری؟ این چیزی که ای ن‌ها علیه نشسته بود‪ ،‬خدمتکاری نزد او آمد‬
‫تو شهادت م ی‌دهند چیست؟ ‪63‬اما و گفت‪ :‬تو نیز با عیسی جلیلی بود‪.‬‬
‫عیسی سکوت کرد‪ .‬و روحانی اعظم ‪70‬اما او جلوی همه انکار کرد و گفت‪:‬‬
‫به او گفت‪ :‬تو را به خدای زنده نمی‌‌‌دانم چه م ی‌گویید‪71 .‬و وقتی‬
‫قسم م ی‌دهم به ما بگو آیا مسیح به سوی ورودی رفت‪ ،‬خدمتکار‬
‫پسر داود هستی یا نه‪ 64 .‬عیسی دیگری او را دید و به ناظرین گفت‪:‬‬
‫به او گفت‪ :‬همان که تو گفتی؛ با این مرد با عیسی ناصری بود‪72 .‬و‬
‫این حال به تو م ی‌گویم که از این دوباره او با سوگند انکار کرد‪ :‬من‬
‫زمان به بعد پسر انسان را خواهید این مرد را نم ی‌شناسم‪73 .‬کمی بعد‬
‫دید که در دست راست قدرت نشسته آنهایی که ایستاده بودند آمدند و به‬
‫و در ابرهای آسمان م ی‌آید‪65 .‬سپس پطرس گفتند‪ :‬حقیقت ا ً تو یکی از‬
‫روحانی اعظم جام ه‌اش را پاره کرد و آنها هستی‪ ،‬زی را از لهج ه‌ات معلوم‬
‫گفت‪ :‬او کفر گفت‪ .‬دیگر چه نیازی است‪74 .‬سپس شروع به نفرین و‬
‫به شاهد داریم؟ اکنون کفرگویی او سوگند خوردن کرد‪ :‬من این مرد را‬
‫را شنیدیم‪66 .‬قضاوت شما چیست؟ نم ی‌شناسم! و فورا ً خروس خواند‪.‬‬
‫آنها پاسخ دادند و گفتند‪ :‬او مستحق ‪75‬و پطرس سخنان عیسی را به یاد‬
‫آورد که گفته بود‪ :‬قبل از این که‬ ‫مرگ است‪.‬‬
‫‪ 67‬سپس آب دهان به صورتش خروس بخواند‪ ،‬تو من را سه بار‬
‫‪ 26:60‬یهودیان تمایل عجیبی به نگهداری تورات و رعایت احکام آن داشتند و در عین‬
‫حال پسر معصوم خدا را نابود کردند‪ .‬این نوع تناقض و تضاد فاحش درونی در اغلب‬
‫موارد در اف راد متدین دیده م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 26:73‬عیسی و پیروانش با لهجه جلیلی خود متمایز م ی‌شدند‪ .‬پنجره‌ای دیگر به سوی‬
‫انسانیت عیسی‪.‬‬
‫‪ 26:74‬منظور ناس زاگویی نیست بلکه نفرین است‪ .‬به این صورت که با انواع‬
‫محکمومی ت‌ها نفرین شود اگر عیسی را بشناسد‪ .‬زار زار گریستن پطرس در آیه ‪75‬‬
‫شبیه گریستنی است که طبق پیشگویی عیسی کسانی تجربه خواهند کرد که در روز‬
‫آخر از سوی او انکار خواهند شد‪ .‬پطرس خود را در این زندگی محکوم کرد – اما توبه‬
‫کرد و نجات یافت‪ .‬ما این ف رایند را با پشیمانی از گناهانمان یا همین حاال طی خواهیم‬
‫کرد‪ ،‬یا در روز داوری که ب رای تغییر حکم‪ ،‬دیگر خیلی دیر خواهد بود‪.‬‬
‫‪71‬‬ ‫‪ 27:16 - 26:2‬یتم‬
‫هستند‪ 7 .‬و شورا تشکیل دادند و با‬ ‫انکار خواهی کرد‪ .‬و رفت و زا ‌رزار‬
‫آنها مزرعه کوزه‌گر را خریدند تا‬ ‫گریست‪.‬‬
‫بیگانگان را در آن دفن کنند‪ 8 .‬ب رای‬
‫همین آن مزرعه تا به امروز مزرعه‬ ‫فصل ‪27‬‬
‫خون نام گرفته است‪ 9 .‬پس آنچه‬ ‫عیسی را نزد پیالطس فرماندار‬
‫ارمیای نبی گفته پاره تحقق یافت‪:‬‬ ‫بردند‬
‫و آنها سی پاره نقره را یعنی بهای‬ ‫وقتی صبح ف را رسید‪ ،‬تمام روحانیون‬
‫او که برخی از پس ران اس رائیل ب رای‬ ‫اعظم و ری ش‌سفیدان قوم علیه‬
‫او نهاده بودند برداشتند‪ 10 .‬و آن را‬ ‫عیسی شورا کردند و او را به مرگ‬
‫همان طور که خداوند به من فرموده‬
‫بود‪ ،‬بابت مزرعه کوزه‌گر پرداختند‪.‬‬ ‫محکوم کردند‪2 .‬و او را بستند و بردند‬
‫و به پیالطس فرماندار تسلیم کردند‪.‬‬
‫سکوت عیسی در حضور‬
‫فرماندار‬ ‫خودکشی یهودای اسخریوطی‬
‫‪11‬عیسی در حضور فرماندار‬ ‫‪3‬سپس وقتی یهودا که به عیسی‬
‫ایستاد و فرماندار از او پرسید‪ :‬آیا‬ ‫خیانت کرده بود‪ ،‬دید که او محکوم‬
‫پادشاه یهودیان هستی؟ و عیسی به‬ ‫شده است‪ ،‬نظرش برگشت و سی‬
‫او گفت‪ :‬همان که تو گفتی‪12 .‬و وقتی‬ ‫پاره نقره را به روحانیون اعظم و‬
‫روحانیون اعظم و ری ش‌سفیدان او را‬ ‫ری ش‌سفیدان بازگرداند‪ 4،‬و گفت‪ :‬من‬
‫متهم کردند‪ ،‬چیزی نگفت‪13 .‬سپس‬ ‫گناه کردم که به خون ب ی‌گناه خیانت‬
‫پیالطس به او گفت‪ :‬نم ی‌شنوی چه‬ ‫کردم‪ .‬اما آنها گفتند‪ :‬به ما چه ربطی‬
‫چیزهایی علیه تو شهادت م ی‌دهند؟‬ ‫دارد؟ خودت م ی‌دانی‪5 .‬و او پاره های‬
‫‪14‬و او پاسخی نداد‪ ،‬حتی یک کلمه‪،‬‬ ‫نقره را در معبد انداخت و آنجا را‬
‫تا جایی که فرماندار شگف ت‌زده شد‪.‬‬ ‫ترک کرد‪ ،‬و رفت و خودش را دار زد‪.‬‬
‫‪15‬در جشن‪ ،‬فرماندار عادت‬ ‫‪ 6‬و روحانیون اعظم پاره های نقره‬
‫ی را که‬‫داشت ب رای مردم هر زندان ‌‬ ‫را برداشتند و گفتند‪ :‬جایز نیست آنها‬
‫م ی‌خواستند آزاد کند‪16 .‬و آن موقع‬ ‫را در خزینه بگذاریم‪ ،‬زی را خون‌بها‬
‫‪ 27:3‬یهودا متوجه این محکومیت شد و نظرش تغییر یافت؛ درست شبیه پطرس (رجوع‬
‫کنید به ‪ .)26:74‬تفاوت این بود که پطرس به رحمت خداوند ایمان داشت‪ ،‬اما یهودا نه‪.‬‬
‫‪ 27:5‬پرت کردن پول توسط یهودا حاکی از آن است که اکنون چقدر از آن چند سکه‬
‫متنفر بود که به خاطرش به عیسی خیانت کرد و رستگاری جاودانه‌‌اش را از دست داد‪.‬‬
‫‪ 27:14‬سکوت عیسی که نشان از تسلط بر خویشتن است شگف ت‌انگیز بود‪ .‬باشد که این‬
‫امر در زمان تحریک و فتنه‪ ،‬الهام‌بخش ما باشد‪.‬‬
‫‪ 27:17‬به نظر م ی‌رسد که پیالطس واقع ا ً م ی‌خواست عیسی را نجات دهد‪ ،‬اما او قربانی‬
‫هدایت و کنترل دیگ ران شد‪ .‬با این حال در تاریخ ثبت شده که او مردی ب ی‌وجدان‬
‫بود که هر که را م ی‌خواست به قتل م ی‌رساند و به هیچ وجه ب رای عدالت و ارزش‬
‫‪ 27:30 - 27:17‬یتم‬ ‫‪72‬‬
‫م ی‌شود چه کار کنم؟ همه آنها‬ ‫یک زندانی مشهور به نام باراباس‬
‫گفتند‪ :‬او را به صلیب بکش! و او‬ ‫داشتند‪17 .‬پس وقتی جمع شدند‪،‬‬
‫گفت‪ :‬چ را‪ ،‬مگر چه بدی‌ کرده؟ اما‬ ‫پیالطس به آنها گفت‪ :‬چه کسی‬
‫آنها فریاد بلندی سر دادند و گفتند‪:‬‬ ‫را م ی‌خواهید آزاد کنم؟ باراباس یا‬
‫بگذار مصلوب شود!‬ ‫عیسی که مسیح خوانده م ی‌شود؟‬
‫‪24‬پس وقتی پیالطس دید که فایده‌ای‬ ‫‪18‬زی را او م ی‌دانست که او را از سر‬
‫ندارد بلکه شورشی آغاز م ی‌شود‪ ،‬آب‬ ‫حسد تسلیم کرده بودند‪.‬‬
‫برداشت و دستانش را جلوی جمعیت‬ ‫‪19‬و در حالی که روی کرسی‬
‫شست و گفت‪ :‬من از خون این مرد‬ ‫قضاوت نشسته بود‪ ،‬همسرش‬
‫مب را هستم‪ .‬خودتان م ی‌دانید‪25 .‬و‬ ‫پیامی به او فرستاد و گفت‪ :‬با آن‬
‫همه مردم پاسخ دادند و گفتند‪ :‬خون‬ ‫مرد نیکوکار کاری نداشته باش‪،‬‬
‫او به گردن ما و فرزندانمان باشد‪.‬‬ ‫زی را من امروز به خاطر او در‬
‫‪26‬سپس او باراباس را ب رای آنها آزاد‬ ‫خواب رنج بسیار بردم‪.‬‬
‫کرد‪ ،‬اما عیسی را تازیانه زد و ب رای‬
‫مصلوب شدن تسلیم کرد‪.‬‬ ‫عیسی به مصلوب شدن محکوم‬
‫‪27‬سپس سربازان فرماندار‪ ،‬عیسی‬ ‫م ی‌شود و مورد تمسخر قرار‬
‫را به دیوانخانه بردند و کل ُگ ردان‬ ‫م ی‌گیرد‬
‫دور او جمع شدند‪28 .‬و آنها او را‬ ‫‪20‬روحانیون اعظم و ری ش‌سفیدان‬
‫برهنه کردند و لباس قرمزی به تن او‬ ‫جمعیت را قانع کردند که باید‬
‫کردند‪29 .‬و تاجی از خار بافته و آن‬ ‫باراباس را تقاضا و عیسی را نابود‬
‫را روی سرش گذاشتند و نی به دست‬ ‫کنند‪21 .‬اما فرماندار پاسخ داد و به‬
‫راست او دادند و جلوی او زانو زدند‬ ‫آنها گفت‪ :‬کدام یک از این دو را‬
‫و او را سخره گرفته و گفتند‪ :‬سالم‬ ‫م ی‌خواهید آزاد کنم؟ و آنها گفتند‪:‬‬
‫ای پادشاه یهودیان! ‪30‬و آب دهان‬ ‫باراباس! ‪22‬پیالطس به آنها گفت‪:‬‬
‫به روی او انداختند و نی را گرفتند‬ ‫پس باید با عیسی که مسیح خوانده‬
‫زندگی احت رامی قائل نبود‪ .‬این «تضاد» تنها با تاثیر عجیبی قابل توجیه است که‬
‫عدالت‪ ،‬عشق و کامل بودن عیسی م ی‌تواند روی حتی سخ ت‌ترین شخصی ت‌ها و‬
‫خ راب‌ترین وجدان‌ها بگذارد‪ .‬زی را مثال پیالطس نشان م ی‌دهد که همه وجدان دارند‪.‬‬
‫‪ 27:23‬این همان جمعیتی است که اخی را فریاد م ی‌زدند «هوشیعانا!» که یهودیان از آنها‬
‫به عنوان طرفداران عیسی م ی‌ترسیدند‪ .‬ما در وفادارای به عیسی بسیار ب ی‌ثبات هستیم‪.‬‬
‫‪ 27:25‬این که یهودیان این را گفتند بدین معنی نیست که چنین چیزی اتفاق افتاده است؛‬
‫زی را خداوند فرزندان را به خاطر گناه پد رانشان مجازات نم ی‌کند (حزقیال ‪.)18:1-10‬‬
‫‪ 27:29‬مجموع ه‌ای از اعصاب درست زیر پوست وجود دارد که خارها به صورت عمدی‬
‫آنها را سوراخ م ی‌کنند زی را آنها در حالی که تاج خار بر سر عیسی بود‪ ،‬به سرش‬
‫م ی‌زدند (‪ .)30:‬در نتیجه‪ ،‬عیسی به شدت خونریزی داشت که بر پشت او م ی‌ریخت‪.‬‬
‫‪73‬‬ ‫‪ 27:47 - 27:31‬یتم‬
‫م ی‌دادند‪ 40 ،‬و م ی‌گفتند‪ :‬ای کسی‬ ‫و به سرش زدند‪31 .‬و وقتی او را به‬
‫که م ی‌خواستی معبد را نابود کنی‬ ‫سخره گرفتند‪ ،‬لباس را از او گرفتند‬
‫و ظرف سه روز بسازی‪ ،‬خودت را‬ ‫و لباس‌های خودش را به تنش کردند‬
‫نجات بده‪ .‬اگر پسر خدا هستی‪ ،‬از‬ ‫و او را بردند تا به صلیب بکشند‪.‬‬
‫صلیب پایین بیا‪ 41 .‬روحانیون اعظم‬ ‫‪ 32‬و وقتی بیرون آمدند‪ ،‬مردی اهل‬
‫و کاتبان و ری ش‌سفیدان نیز به همین‬ ‫قیروان به نام شمعون را پیدا کردند‬
‫شکل او را تمسخر کردند و گفتند‪:‬‬ ‫و او را مجبور کردند که صلیب را‬
‫‪42‬او دیگ ران را نجات داد؛ نم ی‌تواند‬ ‫حمل کند‪.‬‬
‫خودش را نجات دهد‪ .‬اگر او پادشاه‬
‫اس رائیل است‪ ،‬اآلن از صلیب پایین‬ ‫مصلوب شدن عیسی‬
‫بیاید‪ ،‬و به او ایمان پیدا خواهیم کرد‪.‬‬ ‫‪ 33‬و وقتی وارد جایی به نام ُج ل ُج تا‬
‫‪43‬او به خدا توکل م ی‌کند‪ ،‬خدا باید‬ ‫‪34‬‬
‫یعنی محل جمجمه رسیدند‪،‬‬
‫او را اکنون رستگار کند – اگر او را‬ ‫ش راب آمیخته با زهر به او دادند تا‬
‫دوست داشته باشد‪ .‬زی را او گفت‪ :‬من‬ ‫بنوشد‪ .‬وقتی آن را چشید‪ ،‬نخواست‬
‫پسر خدا هستم‪44 .‬و دزدانی که با او‬ ‫که بنوشد‪.‬‬
‫مصلوب شده بودند‪ ،‬همین طور به‬ ‫‪35‬و وقتی او را به صلیب کشیدند‪،‬‬
‫او توهین م ی‌کردند‪.‬‬ ‫لباس‌های او را بین خود به قید قرعه‬
‫‪45‬اکنون از ساعت ششم‪ ،‬تا ساعت‬ ‫تقسیم کردند‪36 .‬و آنجا نشستند و او‬
‫نهم کل سرزمین را تاریکی ف را گرفته‬ ‫را تماشا کردند‪37 .‬و تقصیرنامه را‬
‫بود‪ 46 .‬و حدود ساعت نهم‪ ،‬عیسی‬ ‫روی سر او گذاشتند که نوشته بود‪:‬‬
‫با صدای بلندی فریاد زد‪ :‬ایلی‪،‬‬ ‫این عیسی‪ ،‬پادشاه یهودیان است‪.‬‬
‫ایلی‪ ،‬لما سبقتنی؟ یعنی خدای من‪،‬‬ ‫‪ 38‬دو دزد هم راه با او به صلیب‬
‫خدای من‪ ،‬چ را من را ترک کردی؟‬ ‫کشیده شدند‪ ،‬یکی در دست راست و‬
‫‪47‬و برخی از آنها که آنجا ایستاده‬ ‫یکی در دست چپ او‪.‬‬
‫بودند با شنیدن آن گفتند‪ :‬او الیاس را‬ ‫‪ 39‬و رهگذران سر خود را تکان‬
‫‪ 27:34‬زی را م ی‌خواست کام الً احساسات ما را درک کند؛ بناب راین هیچ کس نم ی‌تواند‬
‫بگوید که عیسی نم ی‌داند که چه حسی آنها دارند‪ .‬شاید هیچ کس روی زمین نداند‪ ،‬اما‬
‫او م ی‌داند‪.‬‬
‫‪ 27:44‬بناب راین توبه آن یک دزد به معنای واقعی کلمه‪ ،‬یک توبه لحظه آخری درست‬
‫قبل از مرگش بود‪.‬‬
‫‪ 27:46‬عهد عتیق به وضوح م ی‌گوید که خداوند آنهایی را که به او وفادارند ترک نخواهد‬
‫کرد‪ ،‬بلکه گناهکاران را ترک خواهد کرد‪ .‬عیسی احساس کرد که خداوند او را ترک کرده‬
‫است‪ .‬احساس کرد که انگار گناه کرده است‪ ،‬با این که اص الً چنین نبود‪ .‬این به دلیل‬
‫شدت ارتباط او با ما گناهکاران بود‪ ،‬درست مانند مردانی مثل دانیال و نِحِ میا که با خدا‬
‫سخن گفتند و احساس م ی‌کردند که گویی گناه قوم اس رائیل را مرتکب شده‌اند‪ .‬پس حتی‬
‫وقتی شکست م ی‌خوریم‪ ،‬عیسی باز هم م ی‌داند که احساس جدایی ما از خداوند که گناه‬
‫‪ 27:62 - 27:48‬یتم‬ ‫‪74‬‬
‫عیسی آمده و به او خدمت م ی‌کردند‪.‬‬ ‫م ی‌خواند‪48 .‬و فورا ً یکی از آنها دوید‬
‫‪ 56‬مریم مجدلیه‪ ،‬و مریم‪ ،‬مادر‬ ‫و اسفنجی آورد‪ ،‬آن را با سرکه پر‬
‫یعقوب و یوسف‪ ،‬و مادر پس ران‬ ‫کرد و روی یک نی گذاشت و به او‬
‫زبدی در میان آنها حضور داشتند‪.‬‬ ‫داد تا آن را بنوشد‪49 .‬و دیگ ران گفتند‪:‬‬
‫رهایش کن‪ .‬بگذار ببینیم آیا الیاس‬
‫تدفین عیسی و مهر و موم شدن‬ ‫ب رای نجات او م ی‌آید یا نه‪.‬‬
‫مقبره‌اش‬ ‫‪50‬و عیسی دوباره با صدایی بلند‬
‫‪57‬وقتی شامگاه ف را رسید‪ ،‬مرد‬ ‫روح خود را تسلیم کرد‪51 .‬و پرده‬
‫ثروتمندی اهل رامه به نام یوسف آمد‬ ‫معبد از باال تا پایین به دو قسمت‬
‫که او نیز شاگرد عیسی بود‪58 .‬این‬ ‫پاره شد؛ و زمین لرزید و سن گ‌ها‬
‫مرد نزد پیالطس رفت و جسد عیسی‬ ‫شکافتند‪52 .‬و قبرها باز شدند و‬
‫را از او خواست‪ .‬سپس پیالطس‬ ‫بسیاری از بدن‌های مقدسینی که‬
‫‪59‬‬
‫دستور داد که جسد به او داده شود‪.‬‬ ‫در خواب بودند برخاستند‪ 53 ،‬و‬
‫و یوسف جسد را برداشت و آن را در‬ ‫بعد از رستاخیز او‪ ،‬از قبر بیرون‬
‫کتان تمیزی پیچید‪ 60 ،‬و آن را در قبر‬ ‫آمدند و وارد شهر مقدس شدند و‬
‫جدید خود که از سنگ ت راشیده بود‬ ‫ب رای بسیاری ظاهر گشتند‪54 .‬وقتی‬
‫گذاشت؛ و سنگ بزرگی را به عنوان‬ ‫یوزباشی و هم راهانش که نظاره‌گر‬
‫در قبر روی آن غلتانید و رفت‪61 .‬و‬ ‫عیسی بودند‪ ،‬زل زله و اتفاقات رخداده‬
‫مریم مجدلیه آنجا بود و مریم دیگر‬ ‫را دیدند‪ ،‬وحشت کردند و گفتند‪ :‬به‬
‫روبروی قبر نشسته بودند‪.‬‬ ‫راستی این پسر خدا بود‪.‬‬
‫‪ 62‬فردای آن روز‪ ،‬که روز بعد‬ ‫‪ 55‬و زنان بسیاری از دور تماشا‬
‫از تهیه بود‪ ،‬روحانیون اعظم و‬ ‫م ی‌کردند‪ ،‬آنهایی که از جلیل دنبال‬
‫باعث آن م ی‌شود چگونه حسی است‪ .‬او هرگز گناه نکرد‪ ،‬اما در آخرین خوف تنهای ی‌اش‬
‫احساس م ی‌کرد که مرتکب گناه شده بوده است‪.‬‬
‫‪ 27:48‬ن ی‌های آن منطقه خیلی بلند نیست‪ .‬بناب راین صلیب عیسی آنقدر بزرگ نبود‪.‬‬
‫برداشت کاتولی ک‌ها از صلیب که بسیار بلندتر و باالی سر ما است اشتباه است‪ .‬پاهای‬
‫او فقط یک متر باالی زمین بوده؛ نحوه گفتگوی او با مریم و یحیی را به یاد داشته باشید‪.‬‬
‫‪ 27:55‬از جلیل ‪ -‬تصور این است که آنها در میان مردم رعیت جلیل که به سوی او‬
‫هجوم آوردند؛ فقط وقتی همه چیز خوب پیش م ی‌رفت دنبال ه‌رو او نبودند‪ ،‬بلکه تا صلیب‬
‫دنبال او رفتند‪ .‬ما نیز باید بره خدا را هر جای که م ی‌رود دنبال کنیم‪.‬‬
‫‪ 27:56‬مریم مادر یعقوب ‪ -‬اشاره ای اشاره‌ای به مریم‪ ،‬مادر عیسی‪ ،‬چ را که او دو ب رادر‬
‫ناتنی به نام یعقوب و یوسف داشت (متی ‪.)13:55‬‬
‫‪ 27:58‬تنها خویشاوندان نزدیک م ی‌توانستند پیکر اف راد مصلوب را درخواست کنند‪ .‬اما‬
‫یوسف چنین حسی داشت‪ .‬او م ی‌خواست پیکر ب ی‌جان عیسی را با پیکر ب ی‌جان خود‬
‫ارتباط دهد و عیسی را در جایی بخواباند که ق رار بود پیکر خود او باشد‪ .‬این اصل تعمید‬
‫است که بر اساس آن ما خود را با مرگ پیکر مسیح یکی م ی‌دانیم (رومیان ‪)6:3-5‬‬
‫‪75‬‬ ‫‪ 28:14 - 27:63‬یتم‬
‫اینجا نیست‪ ،‬زی را همان طور که‬ ‫فریسیان نزد پیالطس گرد هم آمدند‬
‫گفته بود برخاسته است‪ .‬بیایید و‬ ‫و ‪ 63‬گفتند‪ :‬آقا‪ ،‬به یاد داریم که وقتی‬
‫جایی را که سرور خفته بود ببینید‪.‬‬ ‫آن گم راه‌ کننده هنوز زنده بود‪ ،‬گفته‬
‫‪7‬و فورا ً بروید و به شاگردانش‬ ‫بود که بعد از سه روز دوباره خواهم‬
‫بگویید که از ُم ردگان برخاسته و‬ ‫برخاست‪64 .‬پس دستور دهید که تا‬
‫پیش از شما به جلیل م ی‌رود‪ .‬او را‬ ‫روز سوم از قبر محافظت گردد‬
‫آنجا خواهید دید‪ .‬این را به شما گفتم‪.‬‬ ‫تا مبادا شاگردانش بیایند و او را‬
‫‪8‬و آنها فورا ً با ترس و شادی ف راوان‬ ‫بدزدند و به مردم بگویم‪ ،‬او از مرگ‬
‫قبر را ترک کردند و دویدند تا این‬ ‫برخاسته؛ و خطای آخر بدتر از‬
‫پیام را به شاگردانش بدهند‪9 .‬و عیسی‬ ‫خطای اول شود‪65 .‬پیالطس به آنها‬
‫آنها را مالقات کرد و گفت‪ :‬سالم! و‬ ‫گفت‪ :‬شما نگهبان دارید‪ .‬بروید و تا‬
‫آنها آمدند و به پایش چسبیده و او را‬ ‫جایی که م ی‌توانید از آن محافظت‬
‫عبادت کردند‪10 .‬سپس عیسی به آنها‬ ‫کنید‪66 .‬پس آنها رفتند و با مهر و‬
‫گفت‪ :‬نترسید‪ .‬بروید و به ب رادرانم‬ ‫موم کردن سنگ و گماشتن یک‬
‫بگویید به جلیل بروند و آنجا من را‬ ‫نگهبان از آن محافظت کردند‪.‬‬
‫خواهند دید‪.‬‬
‫باب ‪28‬‬
‫تالش یهودیان برای پنهان کردن‬ ‫عیسی به زندگی بازم ی‌گردد‬
‫حقیقت مربوط به رستاخیز‬ ‫پس از سبت‪ ،‬سپیده دم اولین روز‬
‫‪ 11‬در حالی که م ی‌رفتند‪ ،‬بعضی‬ ‫هفته‪ ،‬مریم مجدلیه و مریم دیگر‬
‫از نگهبانان به شهر آمدند و همه‬ ‫به دیدن قبر رفتند‪2 .‬و زل زله بزرگی‬
‫اتفاقات رخ داده را ب رای روحانیون‬ ‫رخ داد‪ ،‬زی را فرشته خداوند از آسمان‬
‫اعظم بازگو کردند‪ 12 .‬و وقتی آنها‬ ‫نزول کرد و آمد و سنگ را غلتانید و‬
‫با ری ش‌سفیدان جلسه تشکیل دادند‬ ‫روی آن نشست‪3 .‬ظاهر او مانند رعد‬
‫و مشورت کردند‪ ،‬پول بسیاری‬ ‫و برق بود و لباسش به سفیدی برف‪،‬‬
‫به سربازان دادند‪ 13 ،‬و گفتند‪ :‬باید‬ ‫‪ 4‬و از ترس او‪ ،‬نگهبانان لرزیدند و‬
‫بگویید که شاگردان شبانه آمدند و‬ ‫مانند ُم ردگان شدند‪.‬‬
‫‪14‬‬
‫وقتی ما خواب بودیم او را دزیدند‪.‬‬ ‫‪5‬و فرشته به آن زنان گفت‪ :‬نترسید‪،‬‬
‫و اگر این به گوش فرماندار برسد‪،‬‬ ‫زی را م ی‌دانم به دنبال عیسی هستید‬
‫ما او را آرام خواهیم ساخت و شما را‬ ‫که به صلیب کشیده شده است‪6 .‬او‬
‫‪ 28:1‬آن یکی مریم‪ ،‬قطع ا ً اشاره دارد به مریم‪ ،‬مادر عیسی‪ -‬رجوع کنید به ‪27:56‬‬
‫س رور ب رای دیدن پیروانش در جلیل (طبق ‪)28:10‬‬ ‫‪ 28:7‬به نظر می رسد که قصد اولیه َ‬
‫تغییر کرده است‪ .‬احتماالً به این خاطر که در ذات الهی او‪ ،‬ب رای گردهمایی با ب راد رانش‬
‫بسیار هیجان زده و مشتاق بود‪.‬‬
‫‪ 28:8‬در محافل قانونی قرن یکم‪ ،‬زنان شاهدان معتبری نبودند‪ .‬اما عیسی زنان را‬
‫انتخاب کرد تا شاهدان اصلی و اولیه رستاخیز او باشند‪.‬‬
‫‪ 28:20 - 28:15‬یتم‬ ‫‪76‬‬
‫آنها آمد و با آنها سخن گفت‪ :‬تمام‬ ‫از دردسر نجات خواهیم داد‪ 15 .‬پس‬
‫قدرت در آسمان و زمین به من اعطا‬ ‫آنها پول را گرفتند و همان کردند که‬
‫شده است‪19 .‬بناب راین بروید و همه‬ ‫آنها گفتند‪ ،‬و این داستان تا به امروز‬
‫مل ت‌ها را شاگرد سازید‪ ،‬آنها را به‬ ‫در میان یهودیان شایع است‪.‬‬
‫نام پدر‪ ،‬پسر و روح‌القدس تعمید‬
‫دهید‪ 20 ،‬و به آنها تعلیم دهید که‬ ‫مأموریت عیسی به شاگردانش‬
‫همه دستوراتی را که به شما دادم‬ ‫‪ 16‬اما یازده شاگرد به جلیل رفتند‪ ،‬به‬
‫رعایت کنند؛ و من همواره با شما‬ ‫همان کوهی که عیسی به آنها گفته‬
‫هستم حتی تا آخر زمان‪.‬‬ ‫بود بروند‪ 17 .‬و زمانی که عیسی‬
‫را دیدند‪ ،‬او را عبادت کردند؛ اما‬
‫برخی شک کردند‪ 18 .‬و عیسی نزد‬
‫‪ 28:17‬شک و ب ی‌ایمانی شاگردان‪ ،‬مضمونی پرمایه در همه گ زارش‌های مربوط به‬
‫رستاخیز است‪ .‬با این حال‪ ،‬ای ن‌ها نوشت ه‌های مربوط به موعظه انجیل توسط حواریون‬
‫است‪ .‬آنها تاکید داشتند که چگونه خودشان در باور کردن این مسائل مشکل داشتند و‬
‫در درک اتفاقات رخ‌داده بسیار آهسته و ُک ندذهن بودند‪ .‬و بر این اساس‪ ،‬درخواست و‬
‫جذب آنها از دیگ ران ب رای ایمان آوردن‪ ،‬قدرت بیشتری داشت‪.‬‬
‫رور از زنان به شاگردان رسیده بود‪ ،‬اکنون باید‬ ‫‪ 28:19‬همان طور که مژده رستاخیز َ‬
‫س َ‬
‫توسط شاگردان در س راسر جهان پخش م ی‌شد‪ .‬موعظه انجیل توسط متی با درخواستی‬
‫ب رای تعمید به پایان م ی‌رسد‪ .‬در کتاب اعمال رسوالن‪ ،‬ثبت شده که چگونه مردم به نام‬
‫عیسی تعمید م ی‌یافتند چ را که نام پدر به او اعطا شده بود‪.‬‬
‫‪ 28:20‬بعد از تعمید‪ ،‬باید فرد تعمیدیافته تعلیم م ی‌دید‪.‬‬
‫مرقس‬
‫در روح‌القدس تعمید خواهد داد‪.‬‬ ‫فصل ‪1‬‬
‫‪9‬و در آن روزها بود که عیسی‬ ‫یحیای تعمیددهنده‬
‫از ناصره جلیل آمد و در رود اردن‬ ‫آغاز بشارت عیسی مسیح‪ ،‬پسر خدا‬
‫از سوی یحیی تعمید یافت‪10 .‬و‬ ‫‪2‬همان طور که در اشعیای نبی‬
‫بالفاصله بعد از این که از آب‬ ‫نوشته شده‪ :‬اینک پیامبر خود را‬
‫درآمد‪ ،‬دید که آسمان شکافت و روح‬ ‫پیش روی تو م ی‌فرستم‪ ،‬او راهت‬
‫در قالب کبوتری بر او نازل شد‪.‬‬ ‫را آماده خواهد ساخت‪3 .‬صدای‬
‫‪11‬و ندایی از آسمان بیرون آمد‪ :‬تو‬ ‫کسی که در بیابان فریاد م ی‌زند‪:‬‬
‫پسر عزیز من هستی؛ از تو بسیار‬ ‫راه خداوند را آماده کنید‪ ،‬راه‌های او‬
‫خشنودم‪.‬‬ ‫را راست گردانید‪4 .‬یحیی آمد و در‬
‫‪12‬و روح فورا ً او را به بیابان برد‪.‬‬ ‫بیابان تعمید داد‪ ،‬و تعمید توبه را‬
‫‪13‬و او چهل روز در بیابان بود‬ ‫ب رای بخشش گناهان موعظه کرد‪.‬‬
‫و شیطان وسوس ه‌اش م ی‌کرد و با‬ ‫‪5‬و تمام کشور یهودیه و تمام اهالی‬
‫حیوانات وحشی بود و فرشتگان از‬ ‫اورشلیم به سوی او رفتند‪ :‬و به دست‬
‫او م راقبت م ی‌کردند‪.‬‬ ‫او در رود اردن تعمید گرفتند و به‬
‫گناهان خود اعت راف کردند‪.‬‬
‫فراخواندن شاگردان‬ ‫‪6‬و یحیی لباسی از پشم شتر به‬
‫‪14‬پس از تسلیم کردن یحیی‪ ،‬عیسی‬ ‫تن داشت و کمربندی چرمی به دور‬
‫به جلیل آمد و بشارت خداوند را‬ ‫کمرش بود و ملخ و عسل وحشی‬
‫موعظه نمود‪ ،‬و ‪ 15‬گفت‪ :‬زمان ف را‬ ‫م ی‌خورد‪7 .‬او موعظه کرد و گفت‪:‬‬
‫رسیده و ملکوت خداوند نزدیک‬ ‫بعد از من کسی م ی‌آید که از من‬
‫است‪ .‬توبه کنید و به این بشارت‬ ‫قوی‌تر است‪ ،‬که الیق نیستم خم شوم‬
‫ایمان بیاورید‪.‬‬ ‫و بند کفشش را باز کنم‪8 .‬من شما را‬
‫در آب تعمید م ی‌دهم‪ ،‬اما او شما را‬
‫‪ 1:3‬راه عیسی در بیابان توسط یحیی که مردم را در بیابان تعمید م ی‌داد آماده شد (‪.)4:‬‬
‫‪ 1:5‬یحیی در یک رود از طریق غوط ه‌ور کردن و نه پاشیدن آب تعمید م ی‌داد‪.‬‬
‫‪ 1:7‬موعظه حقیقی مسیح‪ ،‬مستلزم این است که به دیگ ران راجع به ب ی‌ارزش بودن‬
‫خود بگوییم‪.‬‬
‫‪ 1:10‬از آب درآمد – تعمید از طریق غوط ه‌ور شدن در آب بود نه پاشیدن آب‪ .‬عیسی‬
‫به عنوان یک بزرگسال تعمید یافت تا ب رای ما مثالی باشد‪ -‬که ما نیز باید چنین کنیم‪.‬‬
‫‪ 1:12‬بالفاصله‪ -‬از چنین کلماتی به ک رات در اولین فص ل‌های مرقس استفاده شده‬
‫است (‪ )1:10,18,20,21,28,29,42‬زمانی پرمشغله و خست ه‌کننده ب رای عیسی با حرکت‬
‫سریع همه چیز تصور شده است‪ .‬وقتی در چنین موقعی ت‌هایی هستیم‪ ،‬به یاد داشته‬
‫باشید که عیسی می‌‌داند که بودن در این موقعیت چه حسی دارد‪.‬‬
‫‪ 1:34 - 1:16‬سقرم‬ ‫‪78‬‬
‫و با صدایی بلند فریاد زد و از او‬ ‫‪16‬در حالی که از کنار دریای جلیل‬
‫خارج شد‪27 .‬و همه آنها شگف ت‌زده‬ ‫عبور م ی‌کرد‪ ،‬شمعون و ب رادرش‬
‫شدند تا جایی که از همدیگر سوال‬ ‫آندریاس را دید که توری به دریا‬
‫م ی‌پرسیدند و م ی‌گفتند‪ :‬این کیست؟‬ ‫انداخته بودند‪ ،‬چ را که ماهیگیر‬
‫چه تعلیم جدیدی! با اقتدار به ارواح‬ ‫بودند‪ 17 .‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬من‬
‫ناپاک نیز دستور م ی‌دهد و آنها از‬ ‫را دنبال کنید تا شما را صیاد مردم‬
‫او اطاعت م ی‌کنند! ‪28‬و خبر او فورا ً‬ ‫کنم‪18 .‬و آنها فورا ً تورها را رها کردند‬
‫همه منطقه جلیل و اط راف آن را ف را‬ ‫و به دنبال او رفتند‪.‬‬
‫گرفت‪.‬‬ ‫‪19‬کمی جلوتر که رفت‪ ،‬یعقوب‬
‫پسر ِزبِ دی و یوحنا ب رادر او را دید که‬
‫در خانه شمعون‬ ‫آنها نیز در حال تعمیر تورهایشان‬
‫‪ 29‬و فورا ً وقتی از کنیسه بیرون‬ ‫در قایق بودند؛ ‪20‬و او فورا ً آنها را‬
‫آمدند‪ ،‬هم راه با یعقوب و یوحنا‬ ‫ف راخواند؛ و آنها نیز پدرشان زبدی‬
‫وارد خانه شمعون و آندریاس‬ ‫را در قایق با خادمان استخدام‌شده‬
‫شدند‪ 30 .‬آنجا مادرزن شمعون از‬ ‫ترک کردند و به دنبال عیسی رفتند‪.‬‬
‫تب بیمار بود و دراز کشیده بود و‬ ‫‪21‬آنها وارد کفرناحوم شدند؛ و‬
‫آنها بالفاصله عیسی را از حال او‬ ‫فورا ً در روز سبت‪ ،‬او وارد کنیسه‬
‫خبردار کردند‪ 31 .‬و او آمد و دست‬ ‫شد و تعلیم داد‪22 .‬و آنها از تعالیم‬
‫آن زن را گرفت و او را بلند کرد؛ و‬ ‫او شگف ت‌زده شدند زی را به آنها مثل‬
‫ب آن زن قطع شد و آن زن از آنها‬ ‫ت ِ‬ ‫صاحب قدرت تعلیم داد نه مثل‬
‫پذی رایی کرد‪.‬‬ ‫کاتبان‪23 .‬و همان موقع در کنیسۀ‬
‫‪ 32‬ش ب‌هنگام و زمانی که خورشید‬ ‫آنها مردی با روح ناپاک وجود‬
‫غروب کرده بود‪ ،‬آنها همه مریضان‬ ‫داشت؛ و فریاد زد ‪ 24‬و گفت‪ :‬ما با تو‬
‫و دیوزدگان را نزد او بردند‪ 33 .‬کل‬ ‫چه کار داریم ای عیسای ناصری؟‬
‫شهر در آستانه درب گردهم آمده‬ ‫آیا آمده‌ای که ما را نابود کنی؟ من‬
‫بودند‪ 34 .‬و او بسیاری از مریضان‬ ‫م ی‌دانم که کیستی – ای قدوس‬
‫با بیماری‌های مختلف را شفا داد‬ ‫خدا‪ 25 .‬و عیسی او را سرزنش کرد‬
‫و دیوها را بیرون راند؛ و او به‬ ‫و گفت‪ :‬ساکت باش و از او خارج‬
‫دیوها اجازه صحبت نداد‪ ،‬زی را آنها‬ ‫شو‪26 .‬و روح ناپاک او را تکان داد‬

‫‪ 1:16‬عیس ی آنها را در نامناس ب‌رین زمان ممکن صدا کرد‪ -‬درست وقتی در حال‬
‫انداختن تورهای خود بودند‪ .‬اما آنها تورها را رها کردند تا غرق بشود‪ ،‬آیه ‪ 18‬و او را‬
‫دنبال کردند‪ .‬عیسی نیز از ما م ی‌خواهد که اصول او را رعایت کنیم و اغلب در‬
‫لحظ ه‌های ناخوشایند کار او را انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 1:27‬کارهای عیسی بود که به تعالیم وی‪ ،‬قدرت و اعتبار م ی‌بخشید‪ .‬ب رای ما هم همین‬
‫گونه است‪ .‬آموزش مفاهیم الهی به مردم کمترین قدرت و اعتبار را خواهد داد مگر این‬
‫که آنها شاهد انجام این تعالیم در زندگی ما باشند‪.‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪ 2:4 - 2:35‬سقرم‬
‫به او گفت‪ :‬مواظب باش به کسی‬ ‫م ی‌دانستند که او کیست‪.‬‬
‫چیزی نگویی‪ ،‬اما برو و خودت‬ ‫‪ 35‬و صب ح‌هنگام‪ ،‬قبل از سپیده‌دم‪،‬‬
‫را به کاهن نشان بده و بابت پاک‬ ‫او برخاست و بیرون رفت و به‬
‫شدنت چیزهایی را که موسی دستور‬ ‫مکانی متروکه عزیمت نمود؛ و آنجا‬
‫داده به عنوان شهادتی ب رای آنها‬ ‫دعا کرد‪ 36 .‬و شمعون و هم راهانش‬
‫پیشکش کن‪ 45 .‬اما او رفت و آزادانه‬ ‫دنبال او رفتند‪ 37 .‬و او را پیدا کردند‬
‫جار زد و خبر را چنان پخش کرد‬ ‫و به او گفتند‪ :‬همه دنبال تو هستند‪.‬‬
‫که عیسی دیگر نم ی‌توانست آشکارا‬ ‫‪ 38‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬بیایید به‬
‫وارد شهری شود‪ ،‬بلکه در جاهای‬ ‫جای دیگری برویم‪ ،‬به شهرهای‬
‫متروکه ماند‪ .‬اما هنوز آنها از هر‬ ‫مجاور‪ ،‬تا بتوانم آنجا نیز موعظه‬
‫گوشه نزد او م ی‌آمدند‪.‬‬ ‫کنم چ را که دلیل آمدن من این است‪.‬‬
‫‪ 39‬و در س راسر جلیل‪ ،‬به کنیس ه‌های‬
‫آنها رفت و موعظه م ی‌کرد و دیوها باب ‪2‬‬
‫یراند‪.‬‬
‫را بیرون م ‌‬
‫شفای مرد مفلوج‬
‫بعد از چند روز‪ ،‬وقتی دوباره وارد‬
‫کفرناحوم شد‪ ،‬مردم آگاه شدند که او‬ ‫شفای یک جذامی‬
‫در خانه است‪ 2 .‬و بسیاری گرد هم‬ ‫‪ 40‬و یک جذامی نزد او آمد‪،‬‬
‫آمدند تا حدی که دیگر جایی نبود‬ ‫التماس‌کنان به پای او افتاد و به‬
‫حتی نزدیک درب؛ و او با آنها کالم‬ ‫او گفت‪ :‬اگر تو بخواهی‪ ،‬م ی‌توانی‬
‫را در میان گذاشت‪ 3 .‬و آنها آمدند‬ ‫م را پاک سازی‪ 41 .‬و عیسی که دلش‬
‫و مردی مفلوج را نزد او آوردند که‬ ‫سوخت‪ ،‬دستش را دراز کرد و او را‬
‫توسط چهار نفر حمل م ی‌شد‪ 4 .‬و‬ ‫لمس کرد‪ ،‬و به او گفت‪ :‬م ی‌خواهم‪.‬‬
‫وقتی به خاطر جمعیت نتوانستند‬ ‫پاک شو‪ 42 .‬و جذام فورا ً او را ترک‬
‫نزدیک عیسی بیایند‪ ،‬سقف جایی را‬ ‫کرد و پاک شد؛ و ‪ 43‬عیسی فورا ً او‬
‫‪44‬‬
‫را با تأکید بسیار روانه کرد و‬
‫‪1‬‬

‫‪ 1:35‬این زمان آرام و منظم با خدا در آغاز روزهای پرمشغله‪ ،‬کلید موفقیت معنوی‬
‫رور بود‪ ،‬و م ی‌تواند ب رای ما نیز چنین باشد‪.‬‬
‫س َ‬‫َ‬
‫‪ 1:41‬لمس کردن یک جذامی کاری بسیار اف راطی بود‪ .‬احتماالً سا ل‌ها بود که هیچ‬
‫انسانی به آن مرد دست نزده بود‪ .‬ما نیز باید از ارتباط با کسانی که دیگ ران از آنها‬
‫م ی‌ترسند یا آنها را طرد کردند واهم ه‌ای نداشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 1:44‬هیچ کس از جذام پاک نم ی‌شد و بناب راین روحانیون حیرت‌زده م ی‌شدند از این که‬
‫کسی هدی ه‌ای را که در تورات تعیین شده به خاطر پاک شدن از جذام ب رای آنها بیاورد‪.‬‬
‫عیسی درباره احتمال پاسخ گرفتن از روحانیون‪ ،‬به طور غیر واق ع‌بینان ه‌ای امیدوار به‬
‫نظر م ی‌رسید؛ زی را آنها همان طبق ه‌ای بودند که با او مخالف بودند و بعدا ً او را کشتند‪.‬‬
‫اما این امیدواری او ب رای مردم کارساز بود‪ -‬بسیاری از روحانیون بعدها توبه کردند و‬
‫او را پذیرفتند (اعمال رسوالن‪.)6:7 ،‬‬
‫‪ 2:16 - 2:5‬سقرم‬ ‫‪80‬‬
‫برخیز‪ ،‬بستر خود را بردار و به‬ ‫که او در آنجا بود برداشتند؛ و وقتی‬
‫خان ه‌ات برو‪ 12 .‬و او برخاست و فورا ً‬ ‫آن را شکافتند‪ ،‬تختی را که مرد‬
‫بستر خود را برداشت و جلوی چشم‬ ‫مفلوج روی آن دراز کشیده بود زمین‬
‫همه بیرون رفت‪ .‬همه شگف ت‌زده‬ ‫گذاشتند‪ 5 .‬و عیسی با دیدن ایمان‬
‫شدند و خداوند را ستودند و گفتند‪:‬‬ ‫آنها به مرد مفلوج گفت‪ :‬پسرم‪،‬‬
‫هرگز چنین چیزی را قب الً ندیده‬ ‫گناهان تو بخشیده شدند‪.‬‬
‫بودیم!‬ ‫‪ 6‬اما بعضی از کاتبانی که آنجا‬
‫نشسته بودند در دل خود سوال‬
‫دعوت از الوی‬ ‫کردند‪ 7 :‬چ را این مرد این گونه‬
‫‪ 13‬و او دوباره کنار دریا رفت؛ و‬ ‫سخن م ی‌گوید؟ او کفر م ی‌گوید‪.‬‬
‫همه مردم نزد او رفتند و او به آنها‬ ‫چه کسی م ی‌تواند غیر از خدای‬
‫تعلیم داد‪ 14 .‬و وقتی رد م ی‌شد‪ ،‬الوی‪،‬‬ ‫یکتا گناهان را ببخشد! ‪ 8‬و عیسی‬
‫پسر َح لقی را دید که در باجگاه‬ ‫که در روح خود سوالی را درک کرد‬
‫نشسته بود؛ و عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫که آنها پیش خود پرسیده بودند‪ ،‬فورا ً‬
‫دنبال من بیا‪ .‬و او برخاست و دنبال‬ ‫به آنها گفت‪ :‬چ را چنین سواالتی را‬
‫او رفت‪.‬‬ ‫در دل خود م ی‌پرسید؟ ‪ 9‬گفتن کدام‬
‫‪ 15‬و این گونه شد که در حالی که‬ ‫یک به این مرد مفلوج آسان‌تر است؟‬
‫عیسی در خانه الوی شام م ی‌خورد‪،‬‬ ‫این که گناهانت بخشیده شده؛ یا‬
‫باجگی ران و گناهکاران بسیاری با‬ ‫این که بگویم برخیز‪ ،‬بستر خود را‬
‫عیسی و شاگردانش نشستند‪ .‬چ را‬ ‫بردار و راه برو‪-‬؟ ‪ 10‬اما ب رای این که‬
‫که بسیار بودند آنهایی که او را‬ ‫ت‬‫بدانید پسر انسان روی زمین‪ ،‬قدر ِ‬
‫دنبال م ی‌کردند‪ 16 .‬و وقتی کاتبان و‬ ‫بخشیدن گناهان را دارد (او به مرد‬
‫فریسیان دیدند که او با گناهکاران‬ ‫مفلوج گفت)‪ 11 :‬به تو م ی‌گویم!‬
‫‪ 2:5‬این مرد به خاطر ایمان دوستانش شفا یافت‪ .‬تا حدی‪ ،‬م ی‌توانیم دیگ ران را نجات‬
‫بدهیم‪ ،‬بخشش آنها را به دست آوریم یا بهبودی آنها را در این زندگی به ارمغان بیاوریم‪.‬‬
‫از آنجایی که این موضوع صدق م ی‌کند‪ ،‬باید خود را وقف نیایش و توجه به دیگ ران و‬
‫تال ش‌های عملی ب رای آنها کنیم؛ زی را م ی‌توانیم واقع ا ً در نجات دیگ ران تأثیرگذار باشیم‪.‬‬
‫‪ 2:8‬آیا توانایی ذهن‌‌خوانی به صورت بینشی از روح‌القدس به عیسی عطا شده بود؟‬
‫‪ 2:14‬باجگی ران به عنوان همدستان رومیان تلقی م ی‌شدند و منفور بودند‪ .‬عیسی حتی‬
‫یک فدایی را که یک تروریست تندروی مل ی‌گ را بود به گروه پیروانش دعوت کرد (لوقا‪.‬‬
‫‪ .)6:15‬جسم مسیح [کلیسا] از انسان‌هایی بسیار متفاوت با هم تشکیل شده است‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬ما تمایل داریم در کلیسا یا گروهی حضور یابیم که متشکل از اف رادی از طبقه‪،‬‬
‫پیشینه و تیپ شخصیتی خودمان باشد‪ .‬اما جسم مسیح بسیار متفاوت است‪.‬‬
‫‪ 2:16‬در فلسطین قرن یکم‪ ،‬غذا خوردن با کسی‪ ،‬نشانه رفاقت با او بود‪ .‬عیسی به‬
‫جای این که فقط با کسانی باشد که شایسته بودن سر سفره با او بودند‪ ،‬با گناهکاران‬
‫غذا خورد‪/‬رفاقت کرد تا آنها را به سمت خود بکشاند‪« .‬آداب غذا خوردن» او بسیار‬
‫‪81‬‬ ‫‪ 2:2 - 2:17‬سقرم‬
‫کهنه نم ی‌ریزد‪ ،‬وگرنه ش راب تازه‬ ‫و باجگی ران شام م ی‌خورد‪ ،‬به‬
‫باعث ترکیدن مشکها خواهد شد‪،‬‬ ‫شاگردانش گفتند‪ :‬چطور او با‬
‫ش راب بیرون م ی‌ریزد و مش ک‌ها‬ ‫‌خورد‬
‫باجگی ران و گناهکاران م ی َ‬
‫خ راب م ی‌شوند‪ .‬ش راب تازه باید در‬ ‫و م ی‌نوشد؟ ‪ 17‬و وقتی عیسی این‬
‫مش ک‌های نو ریخته شود‪.‬‬ ‫را شنید‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬بیماران به‬
‫‪ 23‬و این گونه شد که روز سبت‬ ‫طبیب نیاز دارند‪ ،‬نه آنهایی که سالم‬
‫از گند ‌مزار عبور م ی‌کرد؛ و‬ ‫هستند‪ .‬من نیامده‌ام که نیکوکاران‬
‫شاگردانش در حین عبور‪ ،‬شروع‬ ‫را بلکه آمده‌ام گناهکاران را دعوت‬
‫‪24‬‬
‫به چیدن خوش ه‌های گندم کردند‪.‬‬ ‫کنم‪.‬‬
‫و فریسیان به آنها گفتند‪ :‬نگاه کن‪،‬‬
‫چ را آنها کاری م ی‌کنند که در روز‬ ‫شراب کهنه و تازه‬
‫سبت ح رام است؟ ‪ 25‬و عیسی به آنها‬ ‫‪ 18‬و شاگردان یحیی و فریسیان‬
‫گفت‪ :‬آیا تا به حال نخوانده‌اید وقتی‬ ‫روزه بودند؛ و آمدند و به او گفتند‪:‬‬
‫داود و هم راهان او گرسنه و نیازمند‬ ‫چ را شاگردان یحیی و شاگردان‬
‫بودند چه کار کردند؟ ‪ 26‬چگونه وقتی‬ ‫فریسیان روزه م ی‌گیرند‪ ،‬اما‬
‫ابیاتار روحانی اعظم بود‪ ،‬وارد خانه‬ ‫شاگردان تو روزه نم ی‌گیرند؟ ‪ 19‬و‬
‫خدا شد و نان‌های تقدی س‌شده را که‬ ‫عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا پس ران حجله‬
‫خوردنش فقط ب رای روحانیون جایز‬ ‫عروسی م ی‌توانند در حالی که داماد‬
‫بود‪ ،‬خورد و آن را به هم راهانش نیز‬ ‫با آنهاست روزه بگیرند؟ تا زمانی‬
‫داد؟‬ ‫که داماد با آنهاست‪ ،‬نم ی‌توانند روزه‬
‫‪ 27‬و او به آنها گفت‪ :‬سبت ب رای‬ ‫بگیرند‪ 20 .‬اما روزهایی ف را خواهد‬
‫انسان تدبیر شده‪ ،‬نه انسان ب رای‬ ‫رسید که داماد از آنها گرفته م ی‌شود‪.‬‬
‫سبت‪ 28 .‬بناب راین‪ ،‬پسر انسان‬ ‫و در آن روز آنها روزه خواهند‬
‫صاحب اختیار حتی سبت هست‪.‬‬ ‫گرفت‪.‬‬
‫‪ 21‬هیچ کس بر جام ه‌ای کهنه‪،‬‬
‫باب ‪3‬‬ ‫پارچه نو وصل نم ی‌کند‪ ،‬وگرنه‬
‫شفای دست خشک‬ ‫وصله نو از جامه جدا م ی‌گردد و‬
‫و او دوباره وارد کنیسه شد؛ و مردی‬ ‫پارگی بدتر م ی‌شود‪ 22 .‬و هیچ کس‬
‫با دست خشک آنجا بود‪ 2 .‬و آنها‬ ‫نیز ش راب تازه را در مش ک‌های‬
‫بح ث‌ب رانگیز و ب رای یهودیان سنتی توهی ن‌آمیز بود‪ ،‬و عاملی ب رای نفرت دیوان ه‌وار آنها‬
‫از او بود‪.‬‬
‫‪ 2:25‬کاری که داود هنگام نیاز و گرسنگی انجام داد‪ ،‬کار عیسی را توجیه کرد؛ اینجا‬
‫متوجه فقیر بودن عیسی م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 2:28‬عیسی از سبت بزرگتر است؛ ما امروز مجبور نیستیم آداب روز سبت را نگاه‬
‫داریم (غالطیان‪ 2:14 ،‬تا ‪ ،)17‬زی را عیسی همه قوانین یهودی را محقق کرده است‪.‬‬
‫‪ 3:2‬به نظر م ی‌رسد که عیسی از قصد به دنبال بحث بر سر موضوع سبت بود‪ .‬در‬
‫‪ 3:19 - 3:3‬سقرم‬ ‫‪82‬‬
‫فوق‌العاده‌ای که او انجام داده نزد‬ ‫نظاره‌گر عیسی بودند تا ببینند آیا‬
‫او آمدند‪ 9 .‬و او به شاگردانش گفت‬ ‫آن مرد را در روز سبت شفا م ی‌دهد‬
‫که به خاطر جمعیت‪ ،‬قایقی را ب رای‬ ‫یا خیر‪ ،‬تا بهان ه‌ای ب رای متهم کردن‬
‫او آماده کنند تا مبادا او را له کنند‬ ‫او داشته باشند‪ 3 .‬و او به مردی‬
‫‪ 10‬زی را او بسیاری را شفا داده بود؛‬ ‫که دست خشکی داشت گفت‪ :‬بیا‬
‫آنقدر که انبوهی از بیماران هجوم‬ ‫اینجا‪ 4 .‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا‬
‫‪11‬‬
‫م ی‌آوردند تا شاید او را لمس کنند‪.‬‬ ‫جایز است در روز سبت کار نیک‬
‫و هر روح ناپاکی که او را م ی‌دید‪ ،‬به‬ ‫انجام داد یا کار بد؟ یک زندگی را‬
‫پای او م ی‌افتاد و م ی‌گفت‪ :‬تو پسر‬ ‫نجات داد یا یکی را کشت؟ اما آنها‬
‫خدا هستی! ‪ 12‬و او موکدا به آنها‬ ‫ساکت ماندند‪ 5 .‬و او با عصبانیت به‬
‫دستور م ی‌داد تا او را معرفی نکنند‪.‬‬ ‫آنها نگاه کرد و از قساوت قل ب‌شان‬
‫‪ 13‬و او از کوه باال رفت و هر که را‬ ‫اندوهگین گشت به آن مرد گفت‪:‬‬
‫م ی‌خواست نزد خود ف را خواند و آنها‬ ‫دستت را دراز کن‪ .‬او دستش را دراز‬
‫نزد او آمدند‪ 14 .‬و او دوازده نفر را‬ ‫کرد و دستش سالم شد‪ 6 .‬و فریسیان‬
‫منصوب کرد تا با او باشند‪ ،‬تا آنها‬ ‫رفتند و فورا ً علیه او با هیرودیان در‬
‫را ب رای موعظه روانه کند‪ 15 ،‬و قدرت‬ ‫این باره رایزنی کردند که چگونه او‬
‫بیرون راندن دیوها را داشته باشند‪.‬‬ ‫را نابود کنند‪.‬‬
‫‪ 16‬و شمعون را پطرس نامید‪ 17 .‬و‬
‫یعقوب پسر ِزبدی و یوحنا ب رادر‬ ‫تشکیل گروه اصلی شاگردان‬
‫ِرج س نامید که یعنی‬ ‫یعقوب را بوان ِ‬ ‫‪ 7‬و عیسی با شاگردانش به دریا‬
‫پس ران رعد‪ 18 .‬و آندریاس و فیلیپس‬ ‫رفتند؛ و جمعیت عظیمی از جلیل‬
‫و برتولما و متی و توما و یعقوب‬ ‫و یهودیه ‪ 8‬و اورشلیم و ادومیه‬
‫پسر حلفی و تدی و شمعون قانوی‬ ‫و آن طرف اردن و اط راف صور‬
‫(غیور)‪ 19 ،‬و یهودای اسخریوطی که‬ ‫و صیدون او را دنبال کردند‪،‬‬
‫به او خیانت کرد‪ .‬و سپس به خانه‬ ‫جمعیت عظیمی با شنیدن کارهای‬
‫رفت‪.‬‬
‫برخی موارد (مث الً باور عموم به دیوها)‪ ،‬مخاطبین خود را به چالش نم ی‌کشید؛ اما در‬
‫مورد اف راط در قانون‌گ رایی چنین م ی‌کرد‪.‬‬
‫‪ 3:10‬تمایل به لمس کردن عیسی و تمایل عیسی به لمس کردن مردم به ک رات در انجیل‬
‫مطرح م ی‌شود‪ .‬مردم اعتقاد داشتند که از طریق لمس کردن یک انسان مقدس‪ ،‬برکت‬
‫دریافت م ی‌کنند؛ مثل کاتولی ک‌ها و ارتدوک س‌ها که مسافت زیادی را طی م ی‌کنند تا به‬
‫آثار باقیمانده از قدیسان دست بزنند‪ .‬عیسی با این کنار م ی‌آمد‪ ،‬اما همیشه تأکید م ی‌کرد‬
‫که ایمان درون او و قدرت پدرش بود که مسبب معجزه بود و نه صرف ا ً لمس کردن‪.‬‬
‫‪ 3:13‬او باالی کوه رفت و سپس به پیروانش پیغام فرستاد که نزد او بیایند‪ .‬آنها باید‬
‫ب رای رسیدن به او تالش بسیار م ی‌کردند‪ .‬بناب راین‪ ،‬او کسانی را که واقع ا ً دوست داشتند‬
‫نزد او بیایند از کسانی که فقط کنجکاو بودند‪ ،‬متمایز کرد‪ .‬امروز نیز همین کار را با‬
‫اف راد م ی‌کند‪.‬‬
‫‪83‬‬ ‫‪ 3:35 - 3:20‬سقرم‬
‫‪ 28‬یقین ا ً به شما م ی‌گویم‪ :‬تمام‬ ‫‪ 20‬و مردم دوباره جمع شدند‪،‬‬
‫گناهان انسان و هر کفری که‬ ‫تعدادشان آنقدر زیاد بود که آنها‬
‫‪29‬‬
‫بگوید‪ ،‬آمرزیده خواهد شد شد‪.‬‬ ‫نتوانستند نانی بخورند‪ 21.‬و وقتی‬
‫اما هر کسی که علیه روح‌القدس‬ ‫خانواده او این را شنیدند‪ ،‬رفتند تا‬
‫کفرگویی کند هرگز بخشیده نخواهد‬ ‫او را بگیرند زی را م ی‌گفتند‪ :‬او دیوانه‬
‫شد بلکه مرتکب گناهی جاودانه شده‬ ‫است‪.‬‬
‫است‪ 30 .‬او این را گفت زی را آنها گفته‬
‫بودند‪ :‬او روح ناپاکی دارد‪.‬‬ ‫ادعاهای دروغین کاتبان‬
‫‪ 31‬و سپس مادرش و ب رادرانش‬ ‫‪ 22‬و کاتبانی که از اورشلیم آمده‬
‫آمدند و بیرون ایستاده بودند‪،‬‬ ‫بودند گفتند‪ :‬او بعلزبول را دارد‪ ،‬و‬
‫آنها پیامی به او فرستادند و او را‬ ‫با کمک شاه زاده شیاطین‪ ،‬دیوها‬
‫طلبیدند‪ 32 .‬و جمعیتی نزدیک او‬ ‫را بیرون م ی‌کند‪ 23 .‬او آنها را نزد‬
‫نشسته بود و به او گفتند‪ :‬نگاه کن‪،‬‬ ‫خود ف راخواند و در قالب َم ث َل به‬
‫مادر و ب رادرانت بیرون دنبال تو‬ ‫آنها گفت‪ :‬چگونه شیطان م ی‌تواند‬
‫م ی‌گردند‪ 33 .‬و او در پاسخ به آنها‬ ‫شیطان را بیرون ب راند؟ ‪ 24‬و اگر‬
‫گفت‪ :‬مادرم و ب رادرانم کیستند؟ ‪ 34‬و‬ ‫سلطنتی بر خود تقسیم شود‪ ،‬آن‬
‫نگاهی به کسانی انداخت که دور او‬ ‫پادشاهی برپا نخواهد ماند‪ 25 .‬و اگر‬
‫نشسته بودند و گفت‪ :‬شاهد باشید‪،‬‬ ‫خانواده‌‌ای بر خود تقسیم شود‪ ،‬آن‬
‫مادرم و ب رادرانم! ‪ 35‬چ را که هر کس‬ ‫خانواده قادر به سرپا ماندن نخواهد‬
‫ت خداوند را اج را کند‪ ،‬او ب رادر‬
‫خواس ِ‬ ‫بود‪ 26 .‬و اگر شیطان علیه خودش‬
‫و خواهر و مادرم است‪.‬‬ ‫برخاسته و تقسیم شود‪ ،‬نم ی‌تواند‬
‫دوام بیاورد بلکه به پایان خواهد‬
‫باب ‪4‬‬ ‫رسید‪.‬‬
‫داستان برزگر‬ ‫‪ 27‬اما هیچ کس نم ی‌تواند وارد خانه‬
‫و باز در کنار دریا شروع به تعلیم‬ ‫شخصی قدرتمند بشود و اموالش‬
‫کرد‪ .‬جمعیت بسیار عظیمی نزد او‬ ‫را خ راب کند‪ ،‬مگر آن که اول آن‬
‫گرد هم آمدند‪ ،‬ب رای همین او وارد‬ ‫شخص قدرتمند را ببندد؛ و سپس‬
‫قایقی شد و در دریا نشست و همه‬ ‫خان ه‌اش را وی ران کند‪.‬‬
‫‪ 3:26‬اگر شیطان‪ ...‬شیطان به عنوان یک موجود گناهکار وجود ندارد (به یادداش ت‌های‬
‫پایین توجه کنید‪ ،).‬اما عیسی با آنها در چارچوب باورهایشان بحث م ی‌کرد‪ ،‬حتی اگر‬
‫آن باورها اشتباه بودند‪ .‬او با اف راد‪ ،‬هر جایی که بودند مالقات م ی‌کرد‪ ،‬درست همان طور‬
‫که امروز این کار را م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 3:33‬شنیدن این باید ب رای مریم بسیار دردناک بوده باشد‪ .‬این یکی از چندین نقطه‬
‫تعارض بین عیسی و مریم در طول رسالت عیسی بود‪ .‬به نظر م ی‌رسد که مریم در‬
‫میانه زندگی دچار بح ران ایمان شده بود‪ ،‬اما بعد از رستاخیز عیسی به ایمان کامل‬
‫بازگشت‪ .‬مریم برخالف اعتقاد برخی‪ ،‬اَبَ رانسانی ب ی‌گناه نبود‪.‬‬
‫‪ 4:18 - 4:2‬سقرم‬ ‫‪84‬‬
‫رمز و رازهای ملکوت خداوند عطا‬ ‫‪2‬‬
‫جمعیت در کنار ساحل جمع شدند‪.‬‬
‫شده؛‪ ،‬اما آنهایی که چنین نعمتی‬ ‫و او مطالب بسیاری را در قالب مثل‬
‫ندارند‪ ،‬همه چیز در قالب َم ث َل‬ ‫به آنها تعلیم داد و در تعالیم خود به‬
‫انجام م ی‌شود ‪ 12‬زی را با دیدن‪ ،‬شاید‬ ‫آنها گفت‪:‬‬
‫ببینند و درک نکنند‪ ،‬و با شنیدن‪،‬‬ ‫‪ 3‬گوش کنید! برزگر ب رای دانه‬
‫شاید بشنوند و نفهمند؛ مبادا دوباره‬ ‫کاشتن عازم شد‪ 4 .‬و این گونه شد‬
‫بازگردند و بخشیده شوند‪.‬‬ ‫که همین طور که دانه م ی‌کاشت‪،‬‬
‫‪ 13‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬آیا این‬ ‫برخی از دان ه‌ها به کناری م ی‌افتادند‬
‫َم ث َل را درک نم ی‌کنید؟ و چگونه همه‬ ‫و پرنده‌ها م ی‌آمدند و آنها را‬
‫مث ل‌ها را درک خواهید کرد؟ ‪ 14‬برزگر‪،‬‬ ‫م ی‌خوردند‪ 5 .‬و بقیه دان ه‌ها روی‬
‫کالم را م ی‌کارد‪ 15 .‬دان ه‌هایی که در‬ ‫سنگالخ م ی‌افتادند که خاک زیادی‬
‫کنار راه م ی‌افتند‪ ،‬جایی که کالم‬ ‫نداشت؛ و فورا ً جوانه م ی‌زدند‪،‬‬
‫کاشته م ی‌شود‪ُ ،‬م عرف کسانی است‬ ‫زی را زمین عمق نداشت‪ 6 .‬و وقتی‬
‫که وقتی شنیده‌اند‪ ،‬شیطان فورا ً آمده‬ ‫خورشید طلوع کرد‪ ،‬آنها سوخته‬
‫و کالمی را که در آنها کاشته شده‪،‬‬ ‫بودند و چون هیچ ریش ه‌ای نداشتند‪،‬‬
‫ربوده است‪ 16 .‬و به همین شکل‪،‬‬ ‫پژمرده شدند‪ 7 .‬و بقیه دان ه‌ها روی‬
‫دان ه‌هایی که روی سنگالخ‌ها کاشته‬ ‫خارها افتادند و خارها روییدند و‬
‫شده‪ ،‬کسانی هستند که وقتی کالم‬ ‫آنها را خفه کردند‪ ،‬و میوه‌ای حاصل‬
‫را شنیده‌اند‪ ،‬فورا ً با شادی و مسرت‬ ‫نشد‪ 8 .‬و بقیه دان ه‌ها روی زمین‬
‫آن را پذیرفت ه‌اند‪ 17 .‬اما آنها ریش ه‌ای‬ ‫خوب افتادند و میوه دادند؛ روییدند‬
‫ندارند و تنها مدتی دوام م ی‌آورند‪ .‬از‬ ‫و بیشتر شدند؛ و سی ب رابر‪ ،‬شصت‬
‫این رو‪ ،‬وقتی مصیبت یا آزاری به‬ ‫ب رابر و صد ب رابر میوه آوردند‪ .‬و او‬
‫خاطر آن کالم به بار م ی‌آید‪ ،‬فورا ً‬ ‫گفت‪ :‬آن که گوش شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬
‫به لغزش م ی‌افتند‪ 18 .‬دان ه‌هایی که‬ ‫‪ 10‬وقتی تنها بود‪ ،‬اط رافیانش با آن‬
‫در میان خارها کاشته شده‌اند معرف‬ ‫دوازده نفر درباره مث ل‌ها از او سوال‬
‫بقیه هستند‪ .‬ای ن‌ها کسانی هستند که‬ ‫پرسیدند‪ 11 .‬و او به آنها گفت‪ :‬به شما‬

‫‪ 4:10‬عیسی خود را ب رای کسانی آشکار کرد که به خود زحمت داده و نزد او آمده و‬
‫بیشتر پرس و جو کردند (مثل آیه ‪ - )34‬رجوع کنید به ‪ .3:13‬کسانی که صرف ا ً عالق ه‌ای‬
‫گذ را به او دارند او را پیدا نخواهند کرد‪.‬‬
‫‪ 4:14‬کالم خدا بذر است‪ -‬ما دوباره با آن متولد م ی‌شویم‪ ،‬قدرت زندگی را در خود دارد‬
‫(اول پطرس‪ .)1:23 ،‬کتاب مقدس‪ ،‬جوهر سیاه بر کاغذ سفید است؛ اما بسیار ف راتر‬
‫از این است و در ادبیات‪ ،‬بی همتا است تا جایی که واقع ا ً نباید در مقوله «ادبیات» به‬
‫معنی سکوالر طبق ه‌بندی شود‪ .‬کالم خدا به مردم زندگی م ی‌بخشد‪ .‬باید موضوع عبادت‬
‫و م راقبه ما در تمام روز باشد‪ ،‬درست همان طور که ب رای داود این گونه بود (م زامیر‪،‬‬
‫‪.)119:97‬‬
‫‪85‬‬ ‫‪ 4:32 - 4:19‬سقرم‬
‫هر که دارد‪ ،‬به او داده خواهد شد‪ .‬و‬ ‫کالم را شنیده‌اند و ‪ 19‬عشق به دنیا‬
‫هر که ندارد‪ ،‬از او حتی آنچه دارد‬ ‫ت چیزهای‬ ‫و فریب ثروت و شهو ِ‬
‫گرفته خواهد شد‪.‬‬ ‫دیگر وارد آنها شده‪ ،‬کالم را خفه‬
‫‪ 26‬و او گفت‪ :‬ملکوت خداوند نیز‬ ‫‪20‬‬
‫کرده و آن را ب ی‌ثمر ساخته است‪.‬‬
‫مانند مردی است که روی زمین دانه‬ ‫و آنهایی که روی زمین خوب کاشته‬
‫م ی‌پاشد‪ 27 .‬او شب و روز م ی‌خوابد‬ ‫شده‌اند مانند کسانی هستند که کالم‬
‫و بیدار م ی‌شود‪ ،‬و دانه جوانه م ی‌زد‬ ‫را م ی‌شنوند‪ ،‬آن را می پذیرند و سی‬
‫‪28‬‬
‫و م ی‌روید؛ او نم ی‌داند چگونه‪.‬‬ ‫ب رابر و شصت ب رابر و صد ب رابر‬
‫زمین خود به خود تولید م ی‌کند‪ ،‬اول‬ ‫میوه م ی‌دهند‪.‬‬
‫علف‪ ،‬بعد خوشه‪ ،‬سپس خوشه پر‬
‫از دانه‪ 29 .‬اما وقتی دانه م ی‌رسد‪،‬‬ ‫هدف َم ث َل‌ها‬
‫فورا ً داس را برم ی‌دارد چ را که وقت‬ ‫‪ 21‬و او به آنها گفت‪ :‬آیا چ راغ را‬
‫برداشت رسیده است‪.‬‬ ‫م ی‌آوردند تا زیر یک سبد یا زیر‬
‫‪ 30‬و او گفت‪ :‬ملکوت خداوند را‬ ‫تخت بگذارند و نه روی چ راغدان؟‬
‫با چه چیزی تشبیه کنیم؟ یا با چه‬ ‫‪ 22‬زی را هیچ چیزی پنهان نیست‬
‫َم ث َلی آن را مطرح کنیم؟ ‪ 31‬مانند دانه‬ ‫مگر آن که باید آشکار گردد؛ و هیچ‬
‫خردلی م ی‌مانَد که وقتی روی زمین‬ ‫چیزی راز نبوده مگر آن که باید‬
‫کاشته م ی‌شود‪ ،‬با این که از همه‬ ‫برمال شود‪.‬‬
‫دان ه‌های روی زمین کوچکتر است‪،‬‬ ‫‪ 23‬اگر کسی گوش شنوا دارد‪،‬‬
‫‪ 32‬وقتی کاشته م ی‌شود‪ ،‬م ی‌روید‬ ‫بشنود‪ 24 .‬و او به آنها گفت‪ :‬به‬
‫و از همه گیاهان بزرگتر م ی‌شود‬ ‫شنیده‌هایتان توجه کنید‪ .‬و از هر‬
‫و شاخ ه‌های بزرگی درم ی‌آورد تا‬ ‫پیمانه ای که استفاده کنید‪ ،‬ب رای‬
‫پرندگان آسمان بتوانند زیر سایه آن‬ ‫خودتان نیز پیموده خواهد شد و به‬
‫آشیانه بسازند‪.‬‬ ‫شما بیشتر عطا خواهد شد‪ 25 .‬زی را‬

‫‪ 4:19‬ثروت فری ب‌آمیز است‪ ،‬زی را فکر م ی‌کنیم پول م ی‌تواند همه چیز را بخرد؛ ولی‬
‫این طور نیست‪.‬‬
‫‪ 4:22‬اگر در جاودانگی همان کسی که واقع ا ً هستیم نشان داده شویم‪ ،‬ریاکاری در زمان‬
‫حال ب ی‌معنی است‪.‬‬
‫‪ 4:24‬مقیاسی که بر کالم خداوند اعمال م ی‌کنیم پاداش خواهد داشت‪ .‬اگر به آن کم توجه‬
‫کنیم‪ ،‬به ما کم اعطا خواهد شد؛ اگر ذهن و زندگی خود را وقف آن کنیم‪ ،‬پاداشی مناسب‬
‫و بزرگ دریافت خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 4:29‬به محض این که محصول م ی‌رسد‪ ،‬برداشت م ی‌شود‪ .‬این م ی‌تواند بدین معنا باشد‬
‫که وقتی پیکر مسیح به سطحی برسد که خداوند انتظار دارد‪ ،‬عیسی باز خواهد گشت‪،‬‬
‫و برداشت قضاوت آغاز خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 5:6 - 4:33‬سقرم‬ ‫‪86‬‬
‫عیسی به آنها گفت‪ :‬چ را ترسیده‌اید؟‬ ‫‪ 33‬و او با بسیاری از مث ل‌های‬
‫آیا هنوز ایمان ندارید؟ ‪ 41‬و آنها به‬ ‫این چنینی تا جایی که قادر به فهم‬
‫شدت ترسیدند و به یکدیگر گفتند‪:‬‬ ‫بودند‪ ،‬با آنها سخن م ی‌گفت‪ 34 .‬بدون‬
‫پس این کیست؟ حتی باد و دریا هم‬ ‫َم ث َل‪ ،‬با آنها صحبت نم ی‌کرد اما در‬
‫از او اطاعت م ی‌کنند!‬ ‫خلوت همه چیز را ب رای شاگردانش‬
‫توضیح م ی‌داد‪.‬‬
‫باب ‪5‬‬
‫عیسی مرد دیوانه‌‌ای را شفا‬ ‫عیسی توفان را آرام م ی‌کند‬
‫‪ 35‬و در آن روز‪ ،‬ش ب‌هنگام عیسی‬
‫م ی‌دهد‬ ‫به آنها گفت‪ :‬بیایید به آن سمت‬
‫و آنها به آن طرف دریا به کشور‬ ‫دریاچه برویم‪ 36 .‬و آنها پس از ترک‬
‫جدریان آمدند ‪ 2 .‬و وقتی از قایق‬ ‫جمعیت‪ ،‬او را همانطور که در قایق‬
‫پیاده شد‪ ،‬فورا ً مردی با روحی ناپاک‬ ‫بود هم راه با خود با قایق بردند‪ .‬و‬
‫از گورستان بیرون آمد و به مالقات‬ ‫‪37‬‬
‫قای ق‌های دیگر نیز با او بودند‪.‬‬
‫او رفت‪ 3 .‬او در گورستان زندگی‬ ‫و تندباد عظیمی پدید آمد و امواج‬
‫م ی‌کرد؛ هیچ کس دیگر نم ی‌توانست‬ ‫به قایق م ی‌کوبیدند‪ ،‬آن‌قدر که‬
‫حتی با زنجیر او را ببندد‪ 4 .‬زی را او‬ ‫قایق در حال پُر شدن بود‪ 38 .‬و او‬
‫اغلب با بند و زنجیر بسته م ی‌شد‬ ‫در عقب قایق روی بالشتی خوابیده‬
‫اما زنجیرها را از هم باز م ی‌کرد و‬ ‫بود؛ و آنها او را بیدار کردند‪ ،‬و به‬
‫بندها را تکه تکه م ی‌نمود‪ .‬هیچ کس‬ ‫او گفت‪ :‬استاد‪ ،‬ب رایت مهم نیست که‬
‫‪5‬‬
‫قدرت مطیع کردن او را نداشت‪.‬‬ ‫ما تلف شویم؟ ‪ 39‬و او بیدار شد و‬
‫همیشه‪ ،‬شب و روز در گورستان‬ ‫باد را نهیب کرد و به دریا گفت‪ :‬آرام‬
‫و در کوهها‪ ،‬فریاد م ی‌زد و خود را‬ ‫بگیر! ساکت شو‪ .‬و باد متوقف شد و‬
‫با سنگ م ی‌بُرید‪ 6 .‬و وقتی از دور‬ ‫آرامش عظیمی آنجا را ف راگرفت‪ 40 .‬و‬
‫عیسی را دید‪ ،‬دوید و او را پرستش‬
‫‪ 4:33‬عیسی با مردم به گونه‌‌ای صحبت م ی‌کرد که قادر به شنیدن آن بودند‪ ،‬نه به‬
‫گون ه‌ای که خودش قادر به توضیح به آنها بود‪ .‬این که ما از بعضی اف راد دیگر بیشتر‬
‫م ی‌دانیم‪ ،‬بدین معنی نیست که باید همه دانست ه‌هایمان را به آنها بگوییم‪ .‬ما باید نسبت‬
‫به آنها حساس باشیم و در مواقعی دانش برتر خود را نگه داریم زی را هدف نهایی ما رشد‬
‫معنوی آنها به جالل خداوند است‪.‬‬
‫‪ 5:4‬بیماری آن مرد به شدت عود م ی‌کرد و متناوب بود‪ .‬بارها فکر کرده بود که معالجه‬
‫شده است و م ی‌تواند مهار شود‪ -‬اما دوباره عود م ی‌کرد‪ .‬گله خوک‌ها به عنوان خاطره‌ای‬
‫مؤثر به صخره روانه شدند که هیچ وقت از یاد نخواهد رفت و نشان دهنده چگونگی‬
‫درمان دائمی و کامل آن بود‪.‬‬
‫‪ 5:6‬این مرد بیمار با به رسمیت شناختن او به عنوان پسر خدا‪ ،‬او را پرستش کرد (آیه‬
‫‪ .)7‬اما در طول بیماری‪ ،‬با عیسی با خشونت نیز صحبت م ی‌کرد‪ .‬اما خدا بیماری‬
‫روانی را درک و روی نکات مثبت تمرکز م ی‌کند‪ ،‬و قسم ت‌های درست درک او را به‬
‫‪87‬‬ ‫‪ 5:20 - 5:7‬سقرم‬
‫آمدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده بود‪.‬‬ ‫کرد‪ 7 ،‬و با صدایی بلند فریاد زد‬
‫‪ 15‬و نزد عیسی رفتند و دیدند آن فرد‬ ‫و گفت‪ :‬من با تو چه کار دارم ای‬
‫دیوزده که قب الً لژیون در او بود‬ ‫عیسی‪ ،‬پسر خدای متعال؟ تو را‬
‫نشسته و لباس بر تن دارد و عقلش‬ ‫به خدا قسم م ی‌دهم که من را عذاب‬
‫سر جایش است‪ -‬و آنها ترسیدند‪.‬‬ ‫نکنی‪ 8 .‬زی را عیسی به او گفته بود‪:‬‬
‫‪ 16‬و کسانی که این را دیدند ب رای‬ ‫ای روح ناپاک‪ ،‬از آن مرد بیرون بیا!‬
‫آنهاتعریف کردند که ب رای آن کسی‬ ‫‪ 9‬و او از روح پرسید‪ :‬اسمت چیست؟‬
‫که قب الً دیوزده بود چه اتفاقی افتاده‬ ‫و روح پاسخ داد‪ :‬اسمم لِژیون است‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫و چه بر سر خوک‌ها آمده بود‪.‬‬ ‫چ را که ما زیاد هستیم‪ 10 .‬و او‬
‫و شروع کردند به التماس کردن به‬ ‫صادقانه از عیسی خواست که آنها‬
‫عیسی تا مرزهای آنها را ترک کند‪.‬‬ ‫را از آن ناحیه بیرون نکند‪.‬‬
‫‪ 18‬و در حالی که سوار قایق م ی‌شد‪،‬‬ ‫‪ 11‬ای نَک در دامنه کوه‪ ،‬گل ٔه عظیمی‬
‫آن فردی که دیوزده بود به او التماس‬ ‫‪12‬‬
‫از خوک‌ها بودند که م ی‌چریدند‪.‬‬
‫کرد که اجازه بدهد با او برود‪ 19 .‬اما‬ ‫و آنها به او التماس کردند و گفتند‪:‬‬
‫عیسی به او اجازه نداد‪ .‬در عوض‬ ‫ما را به داخل خوک‌ها روانه کند‪،‬‬
‫به او گفت‪ :‬برو به خانه‌‌ات‪ ،‬نزد‬ ‫بگذار داخل آنها شویم‪ 13 .‬پس او به‬
‫خانواده‌ات و کارهای عظیمی را که‬ ‫آنها اجازه داد‪ .‬و ارواح ناپاک بیرون‬
‫خداوند ب رای تو کرده و مرحمت او‬ ‫آمدند و وارد خوک‌ها شدند؛ و گله که‬
‫نسبت به خودت را ب رای آنها تعریف‬ ‫به دو ه زار خوک م ی‌رسید از تپه به‬
‫کن‪ 20 .‬و او روانه شد و در سرزمین‬ ‫سرعت به سمت دریا پایین آمدند و‬
‫دكاپولس کارهای عظیمی را که‬ ‫در دریا غرق شدند‪.‬‬
‫عیسی ب رای او انجام داده بود منتشر‬ ‫‪ 14‬و کسانی که آنها را م ی‌چ رانیدند‬
‫کرد و همه مردم شگف ت‌زده شدند‪.‬‬ ‫ف رار کردند و در شهر و در آن ناحیه‬
‫این موضوع را بیان کردند‪ .‬و آنها‬
‫عنوان «پرستش» م ی‌پذیرد‪ .‬اف رادی به غیر از عیسی نیز «مورد پرستش» توصیف‬
‫م ی‌شوند؛ این که عیسی نیز مورد پرستش بود بدین معنی نیست که او خود خدا بود‪.‬‬
‫‪ 5:9‬اسمم‪ ...‬چرا که ما زیاد هستیم‪ -‬این مرد اسکیزوفرنی داشت و فکر می کرد چندین‬
‫شخصیت او را تسخیر کرده اند‪ .‬کلمه دیوزدگی ب رای توصیف بیماری روانی به کار می‬
‫رود؛ دیوها وجود خارجی ندارند‪.‬‬
‫‪ 5:20‬به این مرد گفته شده بود برود و به خانواده اش شهادت دهد‪ ،‬اما در عوض به ‪10‬‬
‫شهر دكاپولس رفت و موعظه کرد‪ .‬اغلب وقتی دستوری ب رای موعظه صادر می شود‪،‬‬
‫امت خدا کام الً از آن تبعیت نمی کنند‪ .‬حواریون در ابتدا از دستور رفتن و آموختن به‬
‫ملل بیگانه تبعیت نکردند‪-‬فقط به یهودیان تعلیم می دادند‪ .‬کسانی که دستور گرفته‬
‫بودند که دیگ ران را از شفای خود باخبر نکنند‪ ،‬اغلب به همه گفتند‪ .‬و آیا ما دعوت به‬
‫در میان گذاشتن اخبار خوب را طبق خواسته خدا به جا می آوریم؟‬
‫‪ 5:39 - 5:21‬سقرم‬ ‫‪88‬‬
‫قدرت از او صادر شده‪ ،‬فورا ً به سوی‬ ‫عیسی دختر یائیروس را شفا‬
‫جمعیت برگشت و گفت‪ :‬چه کسی به‬ ‫می دهد‬
‫لباس من دست زد؟ ‪ 31‬و شاگردانش‬ ‫‪ 21‬و وقتی عیسی دوباره با قایق به‬
‫به او گفتند‪ :‬دیدی که جمعیت به تو‬ ‫آن سمت رفت‪ ،‬جمعیت عظیمی نزد‬
‫هجوم آورده و م ی‌پرسی‪ ،‬چه کسی‬ ‫او گردهم آمدند و او کنار دریا بود‪.‬‬
‫به من دست زد؟ ‪ 32‬و او اط راف‬ ‫‪ 22‬و آنجا یکی از رئیسان کنیسه به‬
‫را نگاه کرد تا ببیند چه کسی این‬ ‫نام یائیروس آمد و وقتی او را دید‪،‬‬
‫کار را کرده است‪ 33 .‬اما آن زن که‬ ‫به پایش افتاد ‪ 23‬و صادقانه به او‬
‫م ی‌دانست چه بر سرش آمده‪ ،‬ترسان‬ ‫التماس کرد و گفت‪ :‬دختر کوچکم‬
‫و لرزان آمد و به پای او افتاد و همه‬ ‫ش رف مرگ است‪ .‬التماس م ی‌کنم‬ ‫در ُ‬
‫حقیقت را به او گفت‪ 34 .‬و عیسی‬ ‫که بیایی و دستی به او بکشی تا‬
‫به او گفت‪ :‬دخترم‪ ،‬ایمانت تو را‬ ‫شاید سالم و زنده بماند‪ 24 .‬و عیسی‬
‫سالم کرده است‪ .‬به سالمت برو و از‬ ‫با او رفت؛ و جمعیت عظیم او را‬
‫بیماری خویش رها باش‪.‬‬ ‫دنبال کردند و به او هجوم م ی‌آوردند‪.‬‬
‫‪ 35‬در حالی که هنوز سخن‬ ‫‪ 25‬و یک زن که دوازده سال مشکل‬
‫م ی‌گفت‪ ،‬اف رادی از خانه حاکم‬ ‫خونریزی داشت‪ 26 ،‬و رنج بسیاری‬
‫کنیسه آمدند و گفتند‪ :‬دخترت فوت‬ ‫از طبیبان زیادی متحمل شده بود و‬
‫شد‪ .‬چ را بیشتر از این م زاحم استاد‬ ‫همه داشت ه‌هایش را صرف کرده و‬
‫م ی‌شوی؟ ‪ 36‬اما عیسی که به سخن‬ ‫‪27‬‬
‫بهبود نیافته بلکه بدتر شده بود‪،‬‬
‫گفته شده توجهی نکرد‪ ،‬به حاکم‬ ‫با شنیدن این امور درباره عیسی‪،‬‬
‫کنیسه گفت‪ :‬نترس‪ ،‬فقط ایمان داشته‬ ‫از جمعیت پشت سر او آمد و لباس‬
‫باش‪ 37 .‬و به هیچ کس جز پطرس‪،‬‬ ‫او را لمس نمود‪ 28 .‬زی را آن زن گفت‪:‬‬
‫یعقوب و یوحنا ب رادر یعقوب اجازه‬ ‫اگر حتی لباسش را لمس کنم‪ ،‬سالم‬
‫نداد دنبالش بیاید‪ 38 .‬و آنها وارد خانه‬ ‫خواهد شد‪ 29 .‬و فورا ً خونریزی او‬
‫رئیس کنیسه شدند؛ و او همهم ه‌ای‬ ‫قطع شد و در بدنش احساس کرد‬
‫دید‪ ،‬بسیاری م ی‌گریستند و شیون‬ ‫‪30‬‬
‫که بیماری‌اش شفا یافته است‪.‬‬
‫م ی‌کردند‪ 39 .‬و وقتی وارد شد به آنها‬ ‫و عیسی که در خود حس کرد که‬
‫‪ 5:28‬این زن این باور رایج را داشت که صرف ا ً لمس کردن یک انسان مقدس باعث شفای‬
‫او خواهد شد‪ .‬عیسی به دلیل درک اشتباه آن زن‪ ،‬او را رد نکرد؛ بلکه توضیح داد که‬
‫ایمان زن و نه صرف ا ً دست زدن‪ ،‬باعث شفای او شده بود (آیه ‪ .)34‬رجوع کنید به ‪.7:33‬‬
‫‪ 5:31‬شاگردان تقریب ا ً عیسی را به تمسخر گرفته بودند‪ .‬اما بازگویی مرقس از انجیل‬
‫رور‬
‫س َ‬
‫این را نیز در بر م ی‌گیرد‪ ،‬گویی به مخاطب م ی‌گوید‪« :‬ببینید چه رفتار بدی با َ‬
‫عیسی داشتیم‪ ،‬او را درست نفهمیدیم‪ ،‬در مقایسه با او در چه سطح پایینی بودیم!»‪ .‬و‬
‫این راستی‪ ،‬تواضع و صداقت انسانی‪ ،‬پیام آنها را ب رای شنوندگانشان بسیار جذاب و‬
‫باورپذیر کرد‪.‬‬
‫‪89‬‬ ‫‪ 6:9 - 6:40‬سقرم‬
‫دریافت کرده؟ این چه حکمتی است‬ ‫گفت‪ :‬چ را همهمه و گریه م ی‌کنید؟‬
‫که به او عطا شده؟ با دستانش چه‬ ‫کودک نمرده بلکه خوابیده است‪ 40 .‬و‬
‫کارهای عظیمی کرده! ‪ 3‬آیا این‬ ‫آنها با تمسخر به او خندیدند‪ .‬اما او‬
‫نجار‪ ،‬پسر مریم و ب رادر یعقوب‪،‬‬ ‫آنها را کنار زد‪ ،‬پدر و مادر کودک‬
‫یوسف‪ ،‬یهودا و شمعون نیست؟ آیا‬ ‫و هم راهانش را برد و به جایی که‬
‫خواه رانش اینجا با ما نیستند؟ و‬ ‫کودک خوابیده بود‪ ،‬رفت ‪ 41‬و دست‬
‫از او ناراحت شدند‪ 4 .‬و عیسی به‬ ‫کودک را گرفت و به او گفت‪ :‬طلیتا‬
‫آنها گفت‪ :‬یک پیامبر همه جا مورد‬ ‫قومی که یعنی دخترک‪ ،‬به تو‬
‫احت رام است به غیر از زادگاه خود‪،‬‬ ‫م ی‌گویم برخیز! ‪ 42‬و فورا ً دختر بلند‬
‫میان خویشاوندان و در خانواده خود‪.‬‬ ‫شد و شروع به راه رفتن کرد (چ را‬
‫‪ 5‬و آنجا نتوانست کارهای عظیمش‬ ‫که دوازده ساله بود)‪ ،‬و آنها بینهایت‬
‫را انجام دهد‪ ،‬به غیر از این که‬ ‫مات و مبهوت شدند‪ 43 .‬و موکدا به‬
‫دستانش را روی چند بیمار گذاشت‬ ‫آنها دستور داد که هیچ کس نباید از‬
‫و آنها را شفا داد‪ 6 .‬و او به خاطر‬ ‫این موضوع باخبر شود‪ ،‬و به آنها‬
‫ب ی‌ایمانی آنها حیرت‌زده بود‪ .‬و او‬ ‫گفت به دخترک چیزی ب رای خوردن‬
‫ب رای تعلیم به روستاهای اط راف‬ ‫بدهند‪.‬‬
‫رفت‪.‬‬
‫عیسی شاگردان را روانه م ی‌کند‬ ‫باب ‪6‬‬
‫‪ 7‬و او آن دوازده نفر را ف راخواند و آنها‬ ‫عیسی در ناصره‬
‫را دو به دو روانه کرد؛ و قدرت فائق‬ ‫و او آنجا را ترک کرد و به زادگاهش‬
‫آمدن بر ارواح ناپاک را به آنها عطا‬ ‫رفت؛ و شاگردانش به دنبال او‬
‫کرد‪ 8 .‬و به آنها دستور داد که چیزی‬ ‫رفتند‪ 2 .‬و در روز سبت‪ ،‬شروع کرد‬
‫غیر از یک عصا ب رای سفر خود‬ ‫به تعلیم دادن در کنیسه و بسیاری‬
‫نبرند‪ .‬نه نانی‪ ،‬نه کیفی‪ ،‬نه پولی در‬ ‫که او را م ی‌شنیدند شگف ت‌زده شدند‬
‫کی ف‌شان‪ 9 ،‬فقط کفش بپوشند و دو‬ ‫و گفتند‪ :‬این مرد ای ن‌ها را از کجا‬

‫‪« 5:40‬با تمسخر به عیس ی خندیدند» ‪ -‬حاکی از آن است که او واکن ش‌های انسانی‬
‫معمول شرمساری و خجال ت‌زدگی را داشت‪ .‬او واقع ا ً ذات و ماهیت ما را داشت‪.‬‬
‫‪ 5:43‬به مالحظه و توجه او در یادآوری به آنها در مورد غذا دادن به دختر دقت کنید‪.‬‬
‫او مرده بود‪ ،‬بناب راین مدتی چیزی نخورده بود‪ .‬همین عیسای بامالحظه و حساس امروز‬
‫و همیشه این گونه است (عب رانیان‪.)13:8 .‬‬
‫‪ 6:1‬کشور خودش نشانه دیگری است از انسان بودن مسیح (همچنین در آیه ‪« .)4‬نزد‬
‫آنها که از خود او بودند آمد» (یوحنا‪ .)1:11 ،‬او زادگاهی داشت و با لهجه جلیلی سخن‬
‫م ی‌گفت‪.‬‬
‫‪ 6:3‬ترجمه «نجار» نامناسب است‪ .‬کلمه یونانی «تِکتون» به معنی هر گونه کارگر‬
‫یدی است‪ .‬ممکن است سن گ‌ت راش یا کارگر ساختمان معمولی بوده باشد‪.‬‬
‫‪ 6:25 - 6:10‬سقرم‬ ‫‪90‬‬
‫به زندان بیندازند تا هیرودیا‪ ،‬زن‬ ‫پیرهن به تن نکنید‪ 10 .‬و عیسی به‬
‫ب رادرش فیلیپس را خشنود سازد‪،‬‬ ‫آنها گفت‪ :‬هرگاه به عنوان مهمان‬
‫چون با او ازدواج کرده بود‪ 18 .‬زی را‬ ‫وارد خان ه‌ای م ی‌شوید‪ ،‬تا وقتی شهر‬
‫یحیی به هیرودیس گفته بود‪ :‬داشتن‬ ‫را ترک نکرده‌اید آنجا بمانید‪ 11 .‬و‬
‫‪19‬‬
‫زن بردارت بر تو حالل نیست‪.‬‬ ‫هر جایی که شما را نپذیرفت‪ ،‬یا‬
‫و هیرودیا از او کینه به دل داشت‬ ‫سخنانتان را نشنیدند‪ ،‬در حالی که‬
‫و م ی‌خواست او را بکشد؛ اما‬ ‫از آنجا بیرون م ی‌روید‪ ،‬خاک پای‬
‫نتوانست‪ 20 ،‬زی را هیرودیس از یحیی‬ ‫خود را بتکانید تا گواهی علیه آنها‬
‫م ی‌ترسید چون م ی‌دانست که او‬ ‫باشد‪ 12 .‬و آنها رفتند و موعظه کردند‬
‫مردی نیکوکار و مقدس است و ‪.‬از‬ ‫که همه باید توبه کنند‪ 13 .‬و دیوها را‬
‫او محافظت می کرد‪ .‬و وقتی سخنان‬ ‫بیرون راندند و بسیاری از مریضان‬
‫او را م ی‌شنید‪ ،‬پریشان م ی‌شد و با‬ ‫را با روغن تدهین کردند و آنها را‬
‫خوشحالی به او گوش م ی‌داد‪.‬‬ ‫شفا دادند‪.‬‬
‫‪ 21‬اما فرصتی پیش آمد که‬
‫هیرودیس در روز تولدش‪ ،‬ب رای‬ ‫هیرودیس و یحیای تعمیددهنده‬
‫نجی ب‌زادگان خود‪ ،‬فرماندهان‬ ‫هیرودیس پادشاه اخبار را‬
‫ِ‬ ‫‪ 14‬و‬
‫نظامی و رؤسای جلیل ضیافتی‬ ‫شنید‪ ،‬چ را که نام عیسی شهرت یافته‬
‫برپا کرد‪ 22 .‬و وقتی دختر هیرودیا‬ ‫بود؛ و او گفت‪ :‬یحیای تعمیددهنده‬
‫آمد و رقصید‪ ،‬هیرودیس و مهمانان‬ ‫از میان مردگان برخاسته و ب رای‬
‫ضیافتش را خشنود ساخت‪ ،‬بناب راین‬ ‫همین است که این قدرتها از او‬
‫پادشاه به دختر گفت‪ :‬هر چه‬ ‫به ظهور می رسد‪ 15 .‬اما دیگ ران‬
‫م ی‌خواهی از من بخواه تا به تو‬ ‫گفتند‪ :‬او الیاس است؛ و بقیه گفتند‪:‬‬
‫بدهم‪ 23 .‬و او ب رایش سوگند یاد کرد‪:‬‬ ‫پیامبری است‪ ،‬مانند یکی از انبیا‪.‬‬
‫هر چی از من بخواهی‪ ،‬به تو خواهم‬ ‫‪ 16‬اما وقتی هیرودیس این را شنید‪،‬‬
‫داد‪ ،‬حتی نصف سلطنتم را‪ 24 .‬و‬ ‫گفت‪ :‬او یحیی است که سرش را از‬
‫او بیرون رفت و به مادرش گفت‪:‬‬ ‫تن جدا کردم؛ او زنده شده است‪.‬‬
‫چه بخواهم؟ و او گفت‪ :‬سر یحیایی‬ ‫‪ 17‬چ را که خود هیرودیس دستور‬
‫تعمیددهنده‪ 25 .‬و او فورا ً نزد پادشاه‬ ‫داده بود یحیی را دستگیر کنند و‬
‫رفت و پرسید‪ :‬هم اکنون‪ ،‬م ی‌خواهم‬
‫‪ 6:10‬عیسی خانواده و خانه را دوست دارد‪ ،‬و م ی‌خواسته این دو هسته اصلی جامع ه‌ای‬
‫باشد‪ ،‬که در حال گسترش آن بود‪.‬‬
‫‪ 6:12‬توبه به معنی «تغییر عقیده» است‪ .‬این کلمه لزوم ا ً به معنی توقف گناه نیست‬
‫– خداوند «در حال توبه» توصیف شده است‪ .‬شاید ب رای دست کشیدن از گناه خیلی‬
‫ضعیف باشیم؛ اما م ی‌توانیم توبه کنیم بدین معنی که تغییر عقیده دهیم‪ ،‬گناهانمان را‬
‫جدا (قوی اً) از بین ببریم‪ ،‬سعی کنیم آنها را انجام ندهیم و دلمان عمیق ا ً با خدا باشد نه‬
‫با مردم‪.‬‬
‫‪91‬‬ ‫‪ 6:44 - 6:26‬سقرم‬
‫دید؛ و دلش به حال آنها سوخت زی را‬ ‫سر یحیای تعمیددهنده را روی یک‬
‫مانند گوسفندان بدون شبان بودند‪ .‬و‬ ‫سینی به من بدهی‪ 26 .‬و پادشاه به‬
‫شروع کرد به تعلیم بسیاری از امور‬ ‫شدت متاسف شد؛ اما به خاطر‬
‫به آنها‪ 35 .‬و وقتی زمان زیادی از‬ ‫سوگندها و مهمانان ضیافتش‪،‬‬
‫روز گذشت‪ ،‬شاگردانش نزد او آمدند‬ ‫‪27‬‬
‫نتوانست درخواست او را رد کند‪.‬‬
‫و گفتند‪ :‬این مکان متروکه است و‬ ‫و فورا ً پادشاه‪ ،‬سربازی از نگهبانان‬
‫روز به پایان رسیده‪ 36 .‬آنها را روانه‬ ‫خود را فرستاد و دستور داد که سر‬
‫کن تا شاید به مناطق و روستاهای‬ ‫یحیی را بیاورند‪ .‬و سرباز به زندان‬
‫اط راف بروند و ب رای خودشان چیزی‬ ‫رفت و سر یحیی را جدا کرد‪ 28 ،‬و‬
‫ب رای خوردن بخرند‪ 37 .‬اما او در پاسخ‬ ‫سرش را روی سینی آورد و به دختر‬
‫به آنها گفت‪ :‬چیزی ب رای خوردن به‬ ‫داد؛ و دختر نیز آن را به مادرش داد‪.‬‬
‫آنها بدهید‪ .‬و آنها به او گفتند‪ :‬آیا باید‬ ‫‪ 29‬و وقتی شاگردانش از این باخبر‬
‫برویم به اندازه دویست دینار نان‬ ‫شدند‪ ،‬رفتند و جسدش را گرفتند و‬
‫بخریم و به آنها بدهیم تا بخورند؟‬ ‫در قبری نهادند‪.‬‬
‫و او به آنها گفت‪ :‬چند نان دارید؟‬ ‫عیسی به ‪ 5000‬نفر غذا م ی‌دهد‬
‫بروید و ببینید‪ .‬و وقتی فهمیدند به‬ ‫‪ 30‬حواریون نزد عیسی بازگشتند و‬
‫او گفتند‪ :‬پنج قرص نان و دو ماهی‪.‬‬ ‫همه کارها و تعالیم خود را ب رای او‬
‫‪ 39‬و او دستور داد که همه به صورت‬ ‫تعریف کردند‪ 31 .‬و عیسی به آنها‬
‫گروهی‪ ،‬روی چمن زار سبز بنشینند‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬بیایید‪ ،‬به مکانی متروکه‬
‫‪ 40‬و آنها در گروه‌های صد یا پنجاه‬ ‫خواهیم رفت و مدتی است راحت‬
‫نفری نشستند‪ 41 .‬و او پنج قرص نان‬ ‫خواهیم کرد‪ .‬چ را که بسیاری در‬
‫و دو ماهی را برداشت‪ ،‬به آسمان‬ ‫رفت و آمد بودند و آنها هیچ وقت‬
‫نگاه کرد‪ ،‬شکرگ زاری کرد و نان‌ها‬ ‫ف راغتی نداشتند حتی ب رای خوردن‪.‬‬
‫را تکه تکه کرد و به شاگردانش داد‬ ‫‪ 32‬و آنها سوار بر قایق به مکانی‬
‫تا بین آنها تقسیم کنند؛ و دو ماهی‬ ‫متروکه رفتند‪ 33 .‬بسیاری آنها را‬
‫را بین همه آنها تقسیم کرد‪ 42 .‬و همه‬ ‫دیدند و شناختند‪ ،‬و با پای پیاده از‬
‫آنها خوردند و سیر شدند‪ 43 .‬و از‬ ‫تمام شهرها دویدند و قبل از آنها به‬
‫خرده‌های باقیمانده و همچنین از‬ ‫آنجا رسیدند‪ 34 .‬و وقتی عیسی به‬
‫‪44‬‬
‫ماهی‪ ،‬دوازده سبد پُر جمع کردند‪.‬‬ ‫ساحل رسید‪ ،‬جمعیت عظیمی را‬
‫‪ 6:37‬عیسی سؤال م ی‌پرسد تا سعی کند ایمان و همت معنوی را در شاگردانش ب رانگیزد‪.‬‬
‫اما آنها نم ی‌توانستند ف راتر از مشکالت آن لحظه را ببینند‪ .‬این امکان که عیسی‬
‫م ی‌توانست معجزه کند و مقدار کم نانی را که داشتند چند ب رابر کند‪ ...‬به ذهنشان نرسید‪.‬‬
‫به تنها چیزی که فکر کردند هزینه خرید نان بود‪.‬‬
‫‪ 6:41‬شکرگ زاری و تک ه‌تکه کردن نان و سپس دادن آن به شاگردان بسیار شبیه شام‬
‫آخر است‪ .‬با تک ه‌تکه کردن نان‪ ،‬در حقیقت ایمان خود به این مسأله را نشان م ی‌دهیم که‬
‫عیسی نیازهای ما را ب رآورده م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 7:56 - 6:45‬سقرم‬ ‫‪92‬‬
‫سوار قایق شد و باد متوقف گشت‪ .‬و‬ ‫پنج ه زار نفر آن نان‌ها را خوردند‪.‬‬
‫آنها کام الً مبهوت شده بودند‪ 52 ،‬زی را‬
‫معجزه نان‌ها را درک نم ی‌کردند؛‬ ‫عیسی طوفانی را آرام م ی‌سازد‬
‫دلشان سخت شده بود‪.‬‬ ‫‪ 45‬و فورا ً شاگردانش را بر آن داشت‬
‫‪ 53‬و وقتی به آن سمت عبور کردند‪،‬‬ ‫که سوار قایق شوند و در حالی که‬
‫به ِج نیسارت رسیدند و آنجا لنگر‬ ‫او مردم را روانه م ی‌کند‪ ،‬آنها بدون‬
‫انداختند‪ 54 .‬و وقتی از قایق پیاده‬ ‫‪46‬‬
‫او به آن طرف بیت صیدا بروند‪.‬‬
‫شدند‪ ،‬مردم فورا ً آنها را شناختند‪،‬‬ ‫و بعد از این که آنها را مرخص کرد‪،‬‬
‫‪ 55‬تمام منطقه اط راف را دویدند و‬ ‫به کوه رفت تا دعا کند‪ 47 .‬و وقتی‬
‫شروع کردند به حمل مریضان روی‬ ‫شب شد‪ ،‬قایق وسط دریا بود و او‬
‫بسترها به هر جایی که شنیدند او‬ ‫در خشکی تنها بود‪ 48 .‬و وقتی دید‬
‫آنجا بود‪ 56 .‬و هر جا که م ی‌رفت‪،‬‬ ‫پارو زدن ب رای آنها دشوار شده چون‬
‫به روستاها یا شهرها‪ ،‬یا دهات‪ ،‬آنها‬ ‫باد در جهت مخالف آنها بود‪ ،‬حدود‬
‫مریضان را در بازار م ی‌خواباندند و‬ ‫ساعت چهارم شب در حالی که روی‬
‫به او التماس م ی‌کردند تا اجازه دهد‬ ‫دریا قدم م ی‌زد‪ ،‬به سوی آنها رفت؛‬
‫به لبه لباسش دست بزنند‪ .‬هر که او‬ ‫و خواست از آنها بگذرد‪ 49 .‬اما وقتی‬
‫را لمس م ی‌کرد‪ ،‬شفا م ی‌یافت‪.‬‬ ‫آنها راه رفتن او روی دریا را دیدند‪،‬‬
‫تصور کردند که شبح است و فریاد‬
‫باب ‪7‬‬ ‫زدند‪ 50 .‬زی را همه آنها او را دیدند‬
‫مشاجره با فریسیان‬ ‫و آشفته شدند‪ .‬اما او فورا ً با آنها‬
‫فریسیان و برخی از کاتبان و‬ ‫صحبت کرد و گفت‪ :‬شهامت داشته‬
‫علمای دین که از اورشلیم آمده‬ ‫باشید! این منم! نترسید‪ 51 .‬و با آنها‬
‫‪ 6:48‬عیسی طوری عمل کرد که انگار ق رار بود از آنها بگذرد تا کاری کند که آنها‬
‫ب رای کمک‪ ،‬او را فریاد بزنند‪ .‬زی را تا کنون‪ ،‬آنها به این فکر نیفتاده بودند که از عیسی‬
‫درخواست کمک کنند‪ ،‬زی را او با آنها نبود‪ .‬او با ما نیز امروز این گونه عمل م ی‌کند و ما‬
‫را در موقعی ت‌هایی ق رار م ی‌دهد که انسان هیچ راه خروجی از آن ندارد و به نظر م ی‌رسد‬
‫که ما را نادیده م ی‌گیرد‪ -‬فقط ب رای این که دعا کنیم و او را با عطش صدا بزنیم‪ .‬این‬
‫یکی از دالیل سکوت ظاهری خداوند است که پذیرفتن آن ب رای ما بسیار دشوار است‪.‬‬
‫‪ 6:52‬آنها به معجزه فکر نکردند‪ ،‬بناب راین ب رای رویارویی با آزمون بعدی که در‬
‫زندگ ی‌شان پدید آمد ایمان الزم را نداشتند‪ .‬حوادث زندگی ما توسط خدا به ترتیب خاصی‬
‫سازماندهی شده است‪ .‬ما طوری برنام ه‌ریزی شده‌ایم که به کارهای بزرگی که در تجربه‬
‫ما انجام داده فکر کنیم‪ ،‬نه این که فقط از آنها بهره ببریم و زندگی را بدون به یاد آوردن‬
‫یا فکر کردن درباره آنها ادامه دهیم‪ .‬نادیده گرفتن و عدم تفکر درباره حوادث زندگی‪،‬‬
‫کار معمول انسان‌ها است؛ و ما باید سعی کنیم بهتر باشیم‪.‬‬
‫‪ 6:56‬آنها فکر م ی‌کردند که با دست زدن به یک انسان مقدس درمان م ی‌شوند‪ .‬این‬
‫عقیده‌ای‌ نادرست است‪ ،‬اما عیسی با آن کنار م ی‌آمد‪ .‬رجوع کنید به ‪.5:28‬‬
‫‪93‬‬ ‫‪ 7:17 - 7:2‬سقرم‬
‫خداوند را خوب انکار م ی‌کنید تا‬ ‫‪2‬‬
‫بودند‪ ،‬دور عیسی جمع شدند؛‬
‫بتوانید سنت خود را برق رار کنید!‬ ‫و دیدند که برخی از شاگردانش‬
‫‪ 10‬زی را موسی گفت‪ :‬به پدر و مادر‬ ‫با دستان ناپاک‪ ،‬یعنی نشسته‬
‫خود احت رام بگذارید‪ ،‬و آن کسی که‬ ‫غذا م ی‌خورند‪ 3 .‬فریسیان و همه‬
‫از پدر و مادر خود بدگویی م ی‌کند‪،‬‬ ‫یهودیان غذا نم ی‌خورند مگر این‬
‫باید بمیرد‪ 11 .‬اما شما م ی‌گویید‪ :‬اگر‬ ‫که اول دستانشان را بشویند و سنت‬
‫کسی به پدر یا مادر خود بگوید‪:‬‬ ‫قدیمیشان را رعایت کنند؛ ‪ 4‬و وقتی‬
‫هر چه از من به نفع شما م ی‌رسید‪،‬‬ ‫از بازار می آمدند‪ ،‬غذا نم ی‌خورند‬
‫‪12‬‬
‫قربانی کردم (یعنی تقدیم خدا شد)‪،‬‬ ‫مگر این که اول خود را پاک کنند؛‬
‫دیگر به او اجازه نم ی‌دهید ب رای پدر‬ ‫و بسیاری از سن ت‌های دیگری بود‬
‫یا مادرش کاری بکند – ‪ 13‬بناب راین‬ ‫که رعایت م ی‌کردند‪ ،‬شستن پیال ه‌ها‬
‫کالم خدا را با سنتی که ارائه کردید‬ ‫و دی گ‌ها و ظرف‌های برنز‪ 5 .‬و‬
‫ب ی‌اعتبار م ی‌کنید؛ و کارهای مشابه‬ ‫فریسیان و کاتبان از او پرسیدند‪:‬‬
‫بسیاری را انجام م ی‌دهید‪.‬‬ ‫چ را شاگ رانت طبق سنت قدیمیان‬
‫عمل نم ی‌کنند‪ ،‬بلکه با دستان‬
‫منشاء گناه‬ ‫ناپاک غذا م ی‌خورند؟ و او به آنها‬
‫‪ 14‬و دوباره جمعیت را نزد خود‬ ‫گفت‪ :‬اشعیا به خوبی درباره شما‬
‫ف راخواند و به آنها گفت‪ :‬همه شما به‬ ‫ریاکارن پیشگویی کرده بود چ را که‬
‫من گوش دهید و درک کنید‪ 15 .‬چیزی‬ ‫نوشته‪ :‬این قوم با لبهای خود به من‬
‫بیرون انسان نیست که وارد او شود‬ ‫احت رام م ی‌گذارند اما قلبشان از من‬
‫و او را آلوده سازد؛ بلکه چیزهایی‬ ‫دور است‪ 7 .‬اما بیهوده من را عبادت‬
‫که از انسان سر م ی‌زند همان‌هایی‬ ‫م ی‌کنند و تعلیمشان چیزی جز‬
‫‪16‬‬
‫است که انسان را آلوده م ی‌سازد‪.‬‬ ‫ف رایض بشری نیست‪ 8 .‬شما احکام‬
‫اگر کسی گوش شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬ ‫خدا را رها کردید و به سنت انسان‌ها‬
‫‪ 17‬وقتی دور از مردم وارد خان ه‌ای‬ ‫چسبیده‌اید‪.‬‬
‫شد‪ ،‬شاگردانش درباره مثل از او‬ ‫‪ 9‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬احکام‬
‫‪ 7:6‬اشعیای نبی با مردم نسل خود سخن گفت‪ ،‬اما عیسی م ی‌گوید که او درباره مردم‬
‫قرن یکم سخن گفته است‪ .‬کالم خدا زنده و مرتبط با هر یک از ما است‪ .‬بناب راین‪ ،‬عهد‬
‫عتیق فقط یک تاریخ محض نیست‪ -‬امروز نیز با ما سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫‪ 7:7‬این که مردم خدا را پرستش م ی‌کنند به این معنی نیست که آنها با خدا هستند – اگر‬
‫درکی اشتباه از او داشته باشیم‪ ،‬پرستش خدا بیهوده است‪.‬‬
‫‪ 7:9‬یهودیان از این که بشنوند آنها احکام خداوند را انکار کردند‪ ،‬شوکه م ی‌شدند‪ .‬نسل‬
‫عیسی در طول تاریخ اس رائیل از بسیاری از نس ل‌های دیگر‪ ،‬بیشتر تورات را رعایت‬
‫م ی‌کردند‪ .‬اما پیروی از سنت انسان و احکام الهی به معنی انکار مؤثر آنها است‪ .‬کتاب‬
‫مقدس شکست انسان را با اصطالحات بسیار ساده شرح م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 7:11‬نباید سعی کنیم مقصود خدا را با تفاسیر شریعت دور بزنیم‪.‬‬
‫‪ 7:34 - 7:18‬سقرم‬ ‫‪94‬‬
‫زن یونانی و از نژاد فینیقیه بود‪ .‬و‬ ‫سوال پرسیدند‪ 18 .‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫به عیسی التماس کرد تا دیو را از‬ ‫آیا شما هم درک و فهم ندارید؟ آیا‬
‫دخترش بیرون رانَد‪ 27 .‬و عیسی به او‬ ‫درک نم ی‌کنید که هر چه از بیرون‬
‫گفت‪ :‬بگذار اول کودکان سیر شوند‪،‬‬ ‫وارد انسان م ی‌شود‪ ،‬نم ی‌تواند او‬
‫زی را درست نیست نان فرزندان را‬ ‫را آلوده سازد؛ ‪ 19‬زی را وارد قلبش‬
‫بگیریم و به س گ‌ها بدهیم‪ 28 .‬اما‬ ‫نم ی‌شود بلکه وارد شکمش م ی‌شود‬
‫آن زن در پاسخ به او گفت‪ :‬حقیقت ا ً‬ ‫و حذف م ی‌گردد (پس با گفتن این‪،‬‬
‫س رورم‪ .‬اما حتی س گ‌ها نیز در‬ ‫َ‬ ‫سخن همه غذاها را پاک اعالم کرد)‪.‬‬
‫پای سفره از خرده نان‌های فرزندان‬ ‫و او گفت‪ :‬آن چه از انسان سر‬
‫م ی‌خورند‪ 29 .‬و عیسی به او گفت‪ :‬به‬ ‫م ی‌زند او را آلوده م ی‌سازد‪ 21 .‬زی را‬
‫خاطر این حرفت برو‪ .‬دیو از بدن‬ ‫از درون‪ ،‬از دل انسان‌ها افکار‬
‫دخترت بیرون رفت‪ 30 .‬و وقتی آن‬ ‫پلید‪ ،‬فساد‪ ،‬دزدی‪ ،‬قتل‪ ،‬زنا‪ 22 ،‬طمع‪،‬‬
‫زن وارد خان ه‌اش شد‪ ،‬فهمید که دیو‬ ‫ش رارت‪ ،‬فریب‪ ،‬فحشا‪ ،‬چشم بد‪ ،‬کفر‪،‬‬
‫بیرون رفته و دخترش روی تخت‬ ‫کبر و نادانی بیرون م ی‌آید‪ 23 .‬همه‬
‫دراز کشیده است‪.‬‬ ‫این امور پلید از درون سر م ی‌زند و‬
‫‪ 31‬و دوباره عیسی مرزهای صور را‬ ‫انسان را آلوده م ی‌سازد‪.‬‬
‫ترک کرد‪ ،‬از میان مرزهای دکاپولس‬
‫گذشت و از صیدون به دریای جلیل‬ ‫پاسخ عیسی به درخواس ت‌ها‬
‫رفت‪ 32 .‬و آنها کسی را که ناشنوا بود‬
‫و لکنت زبان داشت نزد او آوردند؛ و‬ ‫برای شفا یافتن‬
‫به او التماس کردند که دستش را به‬ ‫‪ 24‬او از آنجا برخاست و به منطقه‬
‫او بزند‪ 33 .‬و عیسی او را از جمعیت‬ ‫صور و صیدون رفت‪ .‬و وارد خان ه‌ای‬
‫کنار زد‪ ،‬و در خلوت‪ ،‬انگشتش را‬ ‫شد و نم ی‌خواست کسی بداند‪ ،‬اما‬
‫نتوانست پنهان شود‪ 25 .‬بلکه فورا ً‬
‫داخل گوشش کرد‪ ،‬آب دهانش را‬
‫انداخت و زبانش را لمس نمود‪ 34 ،‬و‬ ‫زنی که دختر کوچکش روحی‬
‫در حالی که به آسمان نگاه م ی‌کرد‪،‬‬ ‫ناپاک داشت‪ ،‬وقتی راجع به عیسی‬
‫شنید‪ ،‬آمد و به پاهایش افتاد‪ 26 .‬این‬
‫‪ 7:18‬شایسته است لحن صدایی که عیسی با آن این کلمات را ادا کرد را تصور کنیم‪ .‬آیا‬
‫با سرخوردگی‪ ،‬خشم‪ ،‬ناراحتی یا ناامیدی بود؟‬
‫‪ 7:19-21‬گناه از درون م ی‌آید‪ .‬ذهن انسان‪ ،‬منشأ مداوم وسوسه است‪ .‬این «شیطان»‬
‫واقعی یا دشمنی است که با آن روبرو هستیم‪.‬‬
‫‪ 7:29‬وقتی مردم به درستی درک م ی‌کنند‪ ،‬عیسی بسیار خوشحال م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 7:33‬ب زاق عیسی ُم عرف کالم او است‪ .‬مردم فکر م ی‌کردند که صرف ا ً لمس کردن یک‬
‫انسان مقدس باعث شفا م ی‌شود (آیه ‪ .)32‬بناب راین‪ ،‬عیسی نشان م ی‌دهد که رابط ه‌ای‬
‫بسیار نزدی ک‌تر از صرف ا ً لمس کردن نیاز است‪ .‬او دستش را داخل گوش مرد م ی‌گذارد‬
‫و روی زبانش آب دهان م ی‌اندازد‪ .‬رجوع کنید به ‪.5:28‬‬
‫‪ 7:34‬عیسی م ی‌توانست با چشمان باز به آسمان نگاه کند و دعا کند‪ .‬آیا م ی‌توانیم چنین‬
‫‪95‬‬ ‫‪ 8:11 - 7:35‬سقرم‬
‫برخی از آنها از راه دوری آمده‌‌اند‪.‬‬ ‫آه کشید و به او گفت‪ :‬افتح! یعنی‬
‫‪ 4‬و شاگردانش به او پاسخ دادند‪:‬‬ ‫باز شو‪ 35 .‬و گوش‌های او باز شدند‬
‫کجا کسی م ی‌تواند ب رای این اف راد در‬ ‫و لکنت زبانش برطرف شد و راحت‬
‫اینجا در چنین مکان متروک ه‌ای نان‬ ‫حرف زد‪ 36 .‬و عیسی به آنها دستور‬
‫پیدا کند؟ ‪ 5‬و او از آنها پرسید‪ :‬چند‬ ‫داد که به هیچ کس نگویند‪ .‬اما هر‬
‫‪6‬‬
‫نان دارید؟ و آنها گفتند‪ :‬هفت نان‪.‬‬ ‫چه بیشتر به آنها دستور م ی‌داد‪،‬‬
‫و او به جمعیت گفت که روی زمین‬ ‫بیشتر جار م ی‌زدند‪ 37 .‬و آنها بیش‬
‫بنشینند‪ ،‬و هفت نان را برداشت و‬ ‫از حد تصور‪ ،‬حیرت‌زده شدند و‬
‫شکرگ زاری کرد‪ ،‬آنها را تکه تکه کرد‬ ‫گفتند‪ :‬همه کارها را به خوبی انجام‬
‫و به شاگردانش داد تا به آنها بدهند؛‬ ‫داده است‪ .‬حتی کَر را شنوا و الل را‬
‫‪7‬‬
‫و آنها نان‌ها را به جمعیت دادند‪.‬‬ ‫گویا م ی‌سازد‪.‬‬
‫و آنها چند ماهی کوچک داشتند؛ و‬
‫پس از شکرگ زاری‪ ،‬عیسی دستور‬ ‫باب ‪8‬‬
‫‪8‬‬
‫داد که آنها را نیز به مردم بدهند‪.‬‬
‫و آنها خوردند وسیر شدند‪ ،‬و هفت‬ ‫غذا دادن به ‪ 4000‬نفر‬
‫سبد از خرده نان‌های باقیمانده جمع‬ ‫در آن روزها‪ ،‬وقتی جمعیت عظیمی‬
‫کردند‪ 9 .‬و حدود چهار ه زار نفر‬ ‫جمع شدند و چیزی ب رای خوردن‬
‫‪10‬‬
‫بودند؛ و عیسی آنها را روانه کرد‪.‬‬ ‫نداشتند‪ ،‬او شاگردانش را نزد خود‬
‫و فورا ً با شاگردانش سوار قایق شد و‬ ‫ف راخواند و به آنها گفت‪ 2 :‬دلم به حال‬
‫به منطقه دَلمانوت َه رفتند‪.‬‬ ‫این مردم م ی‌سوزد‪ ،‬زی را سه روز‬
‫‪ 11‬و فریسیان آمدند و شروع کردند‬ ‫است که هم راه من هستند و چیزی‬
‫به سوال پرسیدن از او و به دنبال‬ ‫ب رای خوردن ندارند‪ 3 .‬و اگر آنها را‬
‫نشان ه‌ای از آسمان بودند و او را‬ ‫بدون غذا روانه خان ه‌شان کنم‪ ،‬در‬
‫راه از حال خواهند رفت؛ چ را که‬
‫کنیم؟ او آه کشید و در حال شفای ایلعازر نالید (یوحنا ‪ .)11:38‬ممکن است این شدت‬
‫دعای او باشد – و حتی اکنون نیز با چنین نال ه‌ای ب رای ما در آسمان دعا م ی‌کند (رومیان‬
‫‪ .)8:26‬به این معنی‪ ،‬عیسی امروز همان گونه است که آن موقع بوده (عب رانیان‪.)13:8 ،‬‬
‫یا شاید آه و ناله او نتیجه عمق ورود او به موقعی ت‌های ما است و تا ابد درد انسان را‬
‫خواهان است‪.‬‬
‫‪ 7:37‬همه کارها را به خوبی انجام داده است – منعک س‌کننده نظر در مورد خلقت است‬
‫که «بسیار خوب» بود‪ .‬عیسی مردم را از نو خلق کرد و م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 8:3‬این موقعیت مشابه آن در ‪ 6:37‬است‪ .‬عیسی امید داشت که شاگردان از تجرب ه‌ای‬
‫که آن موقع از او هنگام چند ب رابر کردن نان‌ها داشتند‪ ،‬درس گرفته باشند‪ .‬در اصل این‬
‫است دلیل تک رار موقعی ت‌های زندگی؛ زی را خداوند همه آنها را ب رای آموزش معنوی ما‬
‫طرح‌ریزی کرده است‪ .‬ما طوری طرح‌ریزی شده‌ایم که از یک تجربه درس بگیریم تا در‬
‫دفعات بعدی که آن موقعیت رخ م ی‌دهد‪ ،‬موفقیت معنوی را به دست آوریم‪ .‬متأسفانه‪ ،‬به‬
‫نظر م ی‌رسد که شاگردان یاد نگرفتند‪ ،‬درست مثل ما که اغلب درس نم ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪ 8:24 - 8:12‬سقرم‬ ‫‪96‬‬
‫نم ی‌آورید؟ ‪ 19‬وقتی پنج قرص نان‬ ‫م ی‌آزمودند‪ 12 .‬و او در روح خود آه‬
‫را بین پنج ه زار نفر تکه تکه کردم‪،‬‬ ‫عمیقی کشید و گفت‪ :‬چ را این نسل‬
‫چند سبد پُر از خرده نان‌ها جمع‬ ‫به دنبال نشانه است؟ به راستی به‬
‫کردید؟ آنها به او گفتند‪ :‬دوازده سبد‪.‬‬ ‫شما م ی‌گویم‪ ،‬هیچ نشان ه‌ای به این‬
‫‪ 20‬و وقتی هفت نان را بین چهار‬ ‫نسل داده نخواهد شد‪ 13 .‬و آنها را‬
‫ه زار نفر تقسیم کردند‪ ،‬چند سبد پُر‬ ‫ترک کرد و دوباره سوار قایق شد و‬
‫از خرده نان‌ها جمع کردید؟ و آنها به‬ ‫به آن سوی دریاچه رهسپار شد‪.‬‬
‫او گفتند‪ :‬هفت‪ 21 .‬و عیسی به آنها‬ ‫‪ 14‬و آنها ف راموش کردند نان‬
‫گفت‪ :‬پس چطور نم ی‌فهمید؟‬ ‫بیاورند؛ و فقط یک نان با خود در‬
‫قایق داشتند‪ 15 .‬و عیسی به آنها‬
‫هویت عیسی‬ ‫هشدار داد و گفت‪ :‬م راقب باشید!‬
‫‪ 22‬و آنها به بیت صیدا رفتند‪ .‬و‬ ‫از خمیرمایه فریسیان و خمیرمایه‬
‫مردی کور را نزد او آوردند و به‬ ‫هیرودیس برحذر باشید‪ 16 .‬و آنها با‬
‫او التماس کردند و به آن مرد دست‬ ‫یکدیگر استدالل کردند و گفتند‪ :‬چون‬
‫بزند‪ 23 .‬و عیسی دست آن مرد کور‬ ‫نانی نداریم‪ 17 .‬و عیسی این را درک‬
‫را گرفت و او را از روستا بیرون‬ ‫کرد و به آنها گفت‪ :‬چ را این گونه‬
‫آورد؛ و وقتی روی چشمانش آب‬ ‫استدالل م ی‌کنید‪ ،‬چون نانی ندارید؟‬
‫دهان انداخت و دستانش را روی‬ ‫آیا درک نم ی‌کنید و نم ی‌فهمید؟ آیا‬
‫او نهاد‪ ،‬از آن مرد پرسید آیا چیزی‬
‫‪18‬‬
‫دلتان ای ن‌قدر سخت شده است؟‬
‫م ی‌بیند یا خیر‪ 24 .‬و او نگاه کرد و‬ ‫آیا با داشتن چشم نم ی‌بینید؟ و با‬
‫داشتن گوش نم ی‌شنوید؟ و آیا به یاد‬
‫‪ 8:12‬هیچ نشان ه‌ای‪ -‬هر چهار انجیل روایاتی مشابه از همان حوادث را ارائه م ی‌دهند‪.‬‬
‫در نوشته متی‪ ،‬م ی‌خوانیم که عیسی گفت هیچ نشان ه‌ای داده نخواهد شد به غیر از نشانه‬
‫یونس نبی (متی‪12:39 ،‬؛ ‪ .)16:4‬این نشان م ی‌دهد که باید ب رای دریافت پیام کامل‪ ،‬کل‬
‫کتاب مقدس را بخوانیم‪ .‬باید ب رای فهمیدن‪ ،‬کمی تالش کنیم‪ .‬خداوند از ما م ی‌خواهد که‬
‫کالمش را با دقت بخوانیم‪ ،‬درست همان طور که وقتی کسی به دقت به ما گوش م ی‌کند‪،‬‬
‫قدردانی م ی‌کنیم‪ ،‬و نه این که تصور کند که م ی‌فهمد چه می گوییم‪ ،‬در حالی که اصال‬
‫چنین نیست‪.‬‬
‫‪ 8:17‬عیسی دو بار در معج زات غذا دادن به آنها یاد داد که صورت فیزیکی نان‪،‬‬
‫مسأل ه‌ای ب رای او نیست‪ .‬او ناامید شد که آنها بیشتر در این باره فکر نکردند – زی را‬
‫هنوز به معنای واقعی و فیزیکی نان فکر م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 25 ,8:23‬ف رایند دو مرحل ه‌ای شفا به خاطر خود مرد بود‪ ،‬نه به این خاطر که قدرت‬
‫عیسی محدود بود‪ .‬به این مرد بینایی عطا شد‪ ،‬اما او هرگز درخت یا انسان‌ها را قب الً‬
‫ندیده بود‪ -‬و بناب راین آنها را با هم اشتباه گرفت‪ .‬او به داشتن نعمت درک‪/‬تفسیر نیز‬
‫نیازمند بود‪ .‬این مرد این گونه درس گرفت که حتی اگر چیزی را که خیلی م ی‌خواهیم به‬
‫دست آوریم‪ ،‬کافی نیست‪ .‬ما به عیسی نیاز داریم تا به ما قوه درک بدهد‪.‬‬
‫‪97‬‬ ‫‪ 8:38 - 8:25‬سقرم‬
‫را آشکارا گفت‪ .‬و پطرس او را به‬ ‫گفت‪ :‬مردم را م ی‌بینم‪ .‬اما آنها را‬
‫کناری برد و شروع به منع کردن‬ ‫مثل درختی م ی‌بینم که راه م ی‌روند‪.‬‬
‫او نمود‪ 33 .‬اما او برگشت و با دیدن‬ ‫‪ 25‬سپس عیسی دستانش را دوباره‬
‫شاگردانش‪ ،‬پطرس را سرزنش کرد‬ ‫روی چشمانش گذاشت و به او گفت‬
‫و به او گفت‪ :‬دور شو از من ای‬ ‫نگاه کند‪ .‬و بینای ی‌اش خوب شده‬
‫شیطان! زی را تو نگ ران امور انسانی‬ ‫‪26‬‬
‫بود و همه را به وضوح م ی‌دید‪.‬‬
‫هستی نه امور الهی‪.‬‬ ‫و عیسی او را روانه خان ه‌اش کرد و‬
‫‪ 34‬و او با شاگردانش مردم را نزد‬ ‫گفت‪ :‬حتی وارد روستا نشو‪.‬‬
‫خود ف راخواند و به آنها گفت‪ :‬اگر‬ ‫‪ 27‬و عیسی با شاگردانش به‬
‫هر یک از شما م ی‌خواهد پیرو من‬ ‫روستاهای قیصری ٔه فیلی پُس رفتند‬
‫باشد‪ ،‬باید خودش را انکار کند و‬ ‫و در راه از شاگردانش سوال کرد‪:‬‬
‫صلیبش را بردارد و من را دنبال کند‪.‬‬ ‫مردم م را که می دانند؟ ‪ 28‬آنها به‬
‫‪ 35‬زی را هر کسی که زندگی خود را‬ ‫او گفتند‪ :‬بعضی می گویند یحیای‬
‫نجات دهد‪ ،‬آن را از دست خواهد داد‪،‬‬ ‫تعمیددهنده هستی‪ ،‬و دیگ ران‬
‫و هر که زندگی خود را به خاطر من‬ ‫الیاس؛ اما بقیه م ی‌گویند یکی از‬
‫و بشارت از دست بدهد‪ ،‬آن را نجات‬ ‫انبیا‪ 29 .‬و او از آنها پرسید‪ :‬شما‬
‫خواهد داد! ‪ 36‬زی را چه نفعی ب رای‬ ‫م را که م ی‌دانید؟ پطرس در پاسخ‬
‫انسان دارد که کل دنیا را بدست آورد‬ ‫به او گفت‪ :‬تو مسیح هستی! ‪ 30‬و‬
‫و زندگ ی‌اش را هدر بدهد؟ ‪ 37‬انسان‬ ‫او به آنها تاکید کرد که به هیچ کس‬
‫ب رای بازیافتن جان خود‪ ،‬چه چیزی‬ ‫درباره او چیزی نگویند‪ 31 .‬و شروع‬
‫را م ی‌تواند بدهد؟ ‪ 38‬زی را هر که در‬ ‫کرد به تعلیم دادن آنها در این باره‬
‫میان این نسل زناکار و گناهکار از‬ ‫که پسر انسان باید رن ج‌های بسیاری‬
‫من و کالم من شرمسار گردد‪ ،‬پسر‬ ‫متحمل شود‪ ،‬و از سوی ری ش‌سفیدان‬
‫انسان نیز وقتی در شکوه پدرش‬ ‫و روحانیون اعظم و کاتبان انکار‬
‫با فرشتگان مقدس م ی‌آید‪ ،‬از او‬ ‫گردد‪ ،‬کشته شود و بعد از سه روز‬
‫شرمسار خواهد شد‪.‬‬ ‫دوباره برخیزد‪ 32 .‬و او همه ای ن‌ها‬
‫‪ 8:31‬این یکی از واض ح‌ترین پی ش‌گوی ی‌ها درباره رن ج‌های مسیح است‪ .‬پس چ را در‬
‫جتسیمانی درخواست کرد که پیاله رنج از او دور شود؟ او از مثا ل‌های عهد عتیق‬
‫فهمیده بود که برنامه و قصد خداوند ب رای یک شخص با دعاهای او تغییرپذیر است‪،‬‬
‫و به نظر م ی‌رسد که این را امتحان کرد‪ .‬اما در عین حال نشان م ی‌دهد که حتی اگر‬
‫چیزی را به صورت نظری بدانیم‪ ،‬در لحظاتی‪ ،‬درک ما ک م‌رنگ م ی‌شود‪ .‬عیسی انسان‬
‫بود‪ ،‬اما هرگز گناه نکرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬این نوع شکست ذهنی‪ ،‬حتی وحشت‪ ،‬گناه نیست‪.‬‬
‫این بخشی از انسان بودن است‪.‬‬
‫‪ 8:35‬به خاطر انجیل‪ -‬یعنی تبلیغ انجیل؟‬
‫‪ 8:38‬عیسی حتی پس از رستاخیزش نیز هنوز امکان شرمسار شدن را دارد‪ .‬ما در‬
‫تصویر خدا خلق شده‌‌ایم‪ ،‬پس شرمساری از طرف دیگری‪ ،‬حسی است که او نیز دارد‪.‬‬
‫‪ 9:18 - 9:2‬سقرم‬ ‫‪98‬‬
‫‪ 9‬و همین طور که از کوه پایین‬ ‫باب ‪9‬‬
‫م ی‌آمدند عیسی ایشان را غدغن‬ ‫تغییر سیما‬
‫کرد که تا وقتی پسر انسان از‬ ‫و او به آنها گفت‪ :‬به راستی به شما‬
‫مردگان برخیزد‪ ،‬نباید به کسی‬ ‫م ی‌گویم‪ :‬کسانی اینجا ایستاده‌اند‬
‫درباره دیده‌هایشان چیزی بگویند‪.‬‬ ‫که قبل از دیدن ظهور قدرتمند‬
‫‪ 10‬بناب راین آنها این سخنان را پیش‬ ‫ملکوت خداوند‪ ،‬به هیچ وجه مرگ‬
‫خود نگه داشتند و سوال م ی‌کردند‬ ‫را نخواهند چشید‪.‬‬
‫که برخاستن از مردگان یعنی چه‪.‬‬ ‫‪ 2‬بعد از شش روز‪ ،‬عیسی با خود‬
‫‪ 11‬و آنها از او پرسیدند‪ :‬چ را کاتبان‬ ‫پطرس‪ ،‬یعقوب و یوحنا را برد و آنها‬
‫م ی‌گویند الیاس باید اول بیاید؟ و او‬ ‫را به کوهی بلند برد تا بتوانند تنها‬
‫به آنها گفت‪ :‬همانا الیاس اول م ی‌آید‬ ‫باشند؛ و در حضور ایشان‪ ،‬سیمای‬
‫و همه چیز را به حالت اول باز‬ ‫او دگرگون گشت‪ 3 .‬و لباس‌های او‬
‫م ی‌گرداند‪ .‬و چ را درباره پسر انسان‬ ‫درخشان و فوق‌العاده سفید گشت‪،‬‬
‫نوشته شده که باید رن ج‌های بسیاری‬ ‫سفیدتر از آن چه در روی زمین هیچ‬
‫متحمل شود و ب ی‌ارزش شمرده شود؟‬ ‫ماده ای بتواند آن را سفید گرداند‪.‬‬
‫‪ 13‬اما به راستی به شما م ی‌گویم که‬ ‫‪ 4‬و الیاس و موسی در در ب رابر‬
‫الیاس آمد و آنها هر چه خواستند‬ ‫چشم آنها ظاهر گشتند و با عیسی‬
‫با او کردند همانطور که درباره او‬ ‫صحبت می کردند‪ 5 .‬و پطرس‬
‫نوشته شده است‪.‬‬ ‫به عیسی گفت‪ :‬استاد‪ ،‬چه خوب‬
‫‪ 14‬و وقتی آنها نزد شاگردان‬ ‫که ما اینجاییم! بیایید سه خیمه‬
‫رسیدند‪ ،‬جمعیت عظیمی را نزدیک‬ ‫بسازیم‪ ،‬یکی ب رای تو‪ ،‬یکی ب رای‬
‫خود دیدند و کاتبان با آنها بحث‬ ‫موسی و یکی ب رای الیاس‪ 6 .‬زی را او‬
‫م ی‌کردند‪ 15 .‬و فورا ً همه مردم با‬ ‫نمی‌‌دانست چه بگوید چ را که بسیار‬
‫دیدن او بسیار حیرت‌زده شدند؛ به‬ ‫ترسیده بودند‪ 7 .‬و ابری آمد و بر آنها‬
‫سوی او دویدند و به او سالم دادند‪.‬‬ ‫سایه افکند و صدایی از ابر به گوش‬
‫‪ 16‬و او از آنها پرسید‪ :‬درباره چه‬ ‫رسید‪ :‬این پسر دوس ت‌داشتنی من‬
‫چیزی با آنها بحث م ی‌کردید؟ ‪ 17‬و‬ ‫است‪ .‬به او گوش دهید‪ 8 .‬و ناگهان‪،‬‬
‫یکی از مردم پاسخ داد‪ :‬استاد‪ ،‬پسرم‬ ‫وقتی اط راف را نگاه کردند‪ ،‬دیگر‬
‫را نزد تو آوردم که روح گنگی دارد‪.‬‬ ‫کسی را به غیر از عیسی با خود‬
‫‪ 18‬و هر جا او را با خود م ی‌برد‪ ،‬او‬ ‫ندیدند‪.‬‬
‫‪ 9:7‬به او گوش دهید – یهودیت موسی[ نما ِد شریعت] و الیاس [نماد پیامب ران] را‬
‫تکریم م ی‌کند‪ .‬پطرس م ی‌خواست خیمه بسازد تا موسی و الیاس در آن بمانند‪ ،‬اما‬
‫خداوند به او لزوم گوش کردن به پسرش را گوشزد م ی‌کند‪ .‬ابر و صدای خارج شده از ابر‬
‫شبیه به اتفاقی است که ب رای موسی در کتاب خروج‪ 34 ،‬رخ داد‪ .‬صدای الهی در ابر‪ ،‬نام‬
‫و ویژگ ی‌های یهوه را اعالم م ی‌کند؛ اکنون نیز خداوند پسرش را اعالم می‌‌دارد‪ .‬از آنجایی‬
‫که عیسی شخصیتی کامل داشت‪ ،‬تجلی کامل نام خداوند بود‪.‬‬
‫‪99‬‬ ‫‪ 9:31 - 9:19‬سقرم‬
‫مردم با هم دوان‌دوان م ی‌آیند‪ ،‬آن روح‬ ‫را به زمین م ی‌اندازد و او کف م ی‌کند‬
‫ناپاک را نهیب کرد و به روح گفت‪:‬‬ ‫و دندان‌هایش را به هم م ی‌فشارد و‬
‫ای روح گنگ و کر به تو دستور‬ ‫ضعیف م ی‌شود‪ .‬و من با شاگردانت‬
‫م ی‌دهم از او بیرون بیا و دیگر‬ ‫صحبت کردم تا آن را بیرون کنند‪،‬‬
‫وارد او نشو‪ 26 .‬و بعد از فریاد بلند‬ ‫اما آنها قادر نبودند‪ 19 .‬و او در پاسخ‬
‫و تشنج بسیار آن پسر‪ ،‬روح بیرون‬ ‫به آنها گفت‪ :‬ای نسل ب ی‌ایمان‪ ،‬تا‬
‫آمد و پسر مانند ُم رده‌ای شد‪ .‬تا جایی‬ ‫به ِک ی باید با شما باشم؟ تا به ِک ی‬
‫‪27‬‬
‫که بسیاری گفتند‪ :‬او ُم رده است‪.‬‬ ‫باید شما را تحمل کنم؟ او را نزد من‬
‫اما عیسی دستش را گرفت و او را‬ ‫بیاورید‪ 20 .‬و آنها او را نزد عیسی‬
‫بلند کرد و او برخاست‪.‬‬ ‫آوردند‪ ،‬و روح وقتی عیسی را دید‪،‬‬
‫‪ 28‬و وقتی وارد خانه شدند‪،‬‬ ‫فورا ً پسر تشنج گرفت و او روی‬
‫شاگردانش در خلوت از او پرسیدند‪:‬‬ ‫زمین افتاد و غلتید و دهانش کف‬
‫چ را ما نتوانستیم دیو را بیرون کنیم؟‬ ‫کرد‪ 21 .‬و عیسی از پدر آن پسر‬
‫و او به آنها گفت‪ :‬این جنس با چیزی‬ ‫پرسید‪ :‬چه مدتی است که ب رای او‬
‫غیر از دعا و روزه بیرون نمی آید‪.‬‬ ‫این حالت رخ م ی‌دهد؟ و او گفت‪ :‬از‬
‫کودکی‪ 22 .‬و اغلب او را هم در آتش و‬
‫اهمیت تواضع‬ ‫هم در آب م ی‌اندازد تا نابودش سازد‪،‬‬
‫‪ 30‬و آنها از آنجا رفتند و از جلیل‬ ‫اما اگر م ی‌توانید کاری بکنید‪ ،‬به ما‬
‫عبور کردند‪ ،‬و او نم ی‌خواست کسی‬ ‫رحم کنید و کمک کنید‪ 23 .‬و عیسی‬
‫از این موضوع باخبر شود‪ 31 .‬زی را‬ ‫به او گفت‪ :‬بلکه اگر تو بتوانی! همه‬
‫به شاگردانش تعلیم داد و به آنها‬ ‫چیز ب رای کسی که ایمان دارد ممکن‬
‫گفت‪ :‬پسر انسان به دستان مردم‬ ‫است‪ 24 .‬پدر کودک فورا ً فریاد زد و‬
‫تسلیم خواهد شد‪ ،‬و آنها او را خواهند‬ ‫گفت‪ :‬ایمان دارم! به ب ی‌ایمانی من‬
‫کشت‪ ،‬و سه روز پس از کشته شدن‪،‬‬ ‫کمک کن! ‪ 25‬و وقتی عیسی دید که‬
‫‪ 9:22‬اگر م ی‌توان ی‪ -‬آن مرد به توانای ی‌های عیسی شک داشت‪ .‬منظورش این بود که‬
‫«هر چه در توانت است انجام بده»‪ .‬عیسی در پاسخ گفت که اعمال خدا در زندگی نه به‬
‫او بلکه به خود ما بستگی دارد‪ .‬اگر بتوانیم ایمان داشته باشیم‪ ،‬همه چیز ممکن است‪.‬‬
‫این ما هستیم که خود را کنترل م ی‌کنیم‪ ،‬نه خدا‪ ،‬درست مثل زمانی که دستمان روی‬
‫کنترل صدا است‪.‬‬
‫‪ 9:24‬ما در ِ‬
‫آن واحد هم ایمان داریم هم نداریم‪ .‬ما ایمان کامل نداریم‪ .‬تواضع و صداقت‬
‫آن مرد تأثیرگذار بود‪ .‬هیچ شخصیت شیطانی در گیتی وجود ندارد؛ کنترل ‪ 100%‬در‬
‫دست خداوند است‪ .‬اما در ذهن انسان‪ ،‬تمایل ب رای انجام کار نیک و بد وجود دارد‪ .‬پولس‬
‫درباره این موضوع در باب ‪ 7‬رومیان سخن گفته است‪ .‬این مرد نیز اینجا با تصدیق‬
‫ایمان و عدم ایمان در خود‪ ،‬این موضوع را محقق کرد‪ .‬ما نیز باید در درون خود این‬
‫موضوع را به رسمیت بشناسیم؛ و وقتی این را در دیگ ران درک م ی‌کنیم‪ ،‬از حرکت باز‬
‫نایستیم‪.‬‬
‫‪ 9:44 - 9:32‬سقرم‬ ‫‪100‬‬
‫او را منع نکنید‪ .‬زی را کسی نیست که‬ ‫او خواهد برخاست‪ 32 .‬اما آنها این‬
‫کار عظیمی را به نام من انجام دهد‬ ‫حرف را نفهمیدند و م ی‌ترسیدند که‬
‫و سپس بتواند درست بعد از آن فورا ً‬ ‫از او سوال کنند‪.‬‬
‫از من بدگویی کند‪ 40 .‬زی را کسی که‬ ‫‪ 33‬و به کفرناحوم رفتند و وقتی‬
‫علیه ما نیست‪ ،‬با ما است‪ 41 .‬زی را‬ ‫عیسی در خانه بود‪ ،‬از آنها پرسید‪:‬‬
‫هر کسی که به شما یک کاسه آب‬ ‫در راه اینجا راجع به چه چیزی بحث‬
‫ب رای نوشیدن بدهد چون شما پیروان‬ ‫م ی‌کردید؟‬
‫مسیح هستید‪ -‬به راستی به شما‬ ‫‪ 34‬اما آنها ساکت ماندند‪ .‬زی را در‬
‫م ی‌گویم که او به هیچ وجه پاداشش‬ ‫راه درباره این که کدام یک از آنها‬
‫را از دست نخواهد داد‪.‬‬ ‫بزرگتر است با یکدیگر مشاجره‬
‫کرده بودند‪ 35 .‬و او نشست و آن‬
‫تعلیم درباره گناه‬ ‫دوازده نفر را صدا زد؛ و به آنها گفت‪:‬‬
‫‪ 42‬و هر کسی که باعث لغزش‬ ‫اگر کسی م ی‌خواهد اولین باشد‪ ،‬باید‬
‫یکی از این کوچکانی بشود که به‬ ‫آخرین ما و خادم همه باشد‪ 36 .‬و‬
‫من ایمان دارند‪ ،‬ب رای او بهترست‬ ‫کودکی را بُرد و میان آنها نهاد و در‬
‫که سنگ آسیاب بزرگی دور گردنش‬ ‫آغوش گرفت و به آنها گفت‪ 37 :‬هر‬
‫آوی زان شود و به دریا افکنده شود‪.‬‬ ‫که یکی از این کودکان را به نام من‬
‫‪ 43‬و اگر دست شما باعث لغزتان‬ ‫بپذیرد‪ ،‬من را پذیرفته است‪ .‬و هر که‬
‫م ی‌شود‪ ،‬آن را قطع کنید‪ .‬ب رای شما‬ ‫م را قبول کند‪ ،‬نه من را بلکه فرستنده‬
‫بهتر است علیل وارد زندگی شوید تا‬ ‫من را قبول م ی‌کند‪.‬‬
‫این که با دو دست وارد جهنم و آتش‬ ‫‪ 38‬یوحنا به او گفت‪ :‬استاد‪ ،‬ما دیدیم‬
‫خاموش‌نشدنی بشوید‪ 44 , ،‬جایی‬ ‫که یک نفر دیوها را به نام تو بیرون‬
‫که کر ‌م آن نم ی‌میرد و آتش خاموش‬ ‫یراند و او را منع کردیم‪ ،‬زی را از ما‬
‫م ‌‬
‫پیروی نم ی‌کرد‪ 39 .‬اما عیسی گفت‪:‬‬
‫‪ 9:34‬آنها باالفاصله بعد از این که عیسی با آنها درباره مرگ قری ب‌الوقوعش صحبت‬
‫کرد‪ ،‬در این باره بحث کردند که چه کسی باید بزرگتر باشد (آیه ‪ .)31‬هر گاه عیسی‬
‫درباره مرگش با شاگردانش حرف م ی‌زد‪ ،‬آنها شروع به بحث بین خودشان م ی‌کردند‪ .‬در‬
‫آنها یک مانع روانی ب رای درک پیام صلیب وجود داشت‪ .‬ما هم چنین گ رایشی داریم؛‬
‫ترجیح م ی‌دهیم به درون خود بنگریم‪ ،‬خود را با دیگ ران مقایسه کنیم تا با معیار تعیین‬
‫شده در مصلوب شدن عیسی‪.‬‬
‫‪ 9:38‬به نام تو‪ -‬یکی از شاگردان یحیای تعمیددهنده که بنا به دالیلی نم ی‌خواست به‬
‫شاگردان عیسی مرتبط شود‪.‬‬
‫‪ 9:40‬اینجا عیسی ب رای همیشه روشن م ی‌کند که ما نباید در ب رابر کسانی که‬
‫در حقیقت نام او را حمل م ی‌کنند خود را منحصرب ه‌فرد بدانیم (آیه ‪ .)39‬اگر‬
‫آنها ما را مستثنی کنند‪ ،‬تصمیم خودشان است‪ .‬اما ما نباید آنها را مستثنی کنیم‪.‬‬
‫‪ 9:43‬باید هر چه باعث م ی‌شود در مسیرمان به سوی ملکوت خداوند بلغزیم را از‬
‫زندگ ی‌مان بیرون کنیم‪ ،‬گرچه این بسیار دردناک خواهد بود و نیازمند خویشت ن‌داری‬
‫‪101‬‬ ‫‪ 10:8 - 9:45‬سقرم‬
‫باب ‪10‬‬ ‫نم ی‌شود‪ 45 .‬و اگر پایتان باعث‬
‫تعلیم درباره طالق‬ ‫لغزتان م ی‌شود‪ ،‬آن را قطع کنید‪.‬‬
‫و او آنجا را ترک کرد و وارد مناطق‬ ‫ب رای شما بهتر است لنگان وارد‬
‫یهودیه در آن سمت اردن شد‪ .‬مردم‬ ‫زندگی شوید تا این که دو پا داشته‬
‫دوباره دور او جمع شدند و طبق‬ ‫باشید و به جهنم افکنده شوید‪،‬‬
‫‪2‬‬
‫عادتش‪ ،‬به آنها تعلیم م ی‌داد‪.‬‬ ‫‪ 46‬جایی کرم‌ آن نم ی‌میرد و آتش‬
‫و فریسیان نزد او آمدند و از او‬ ‫خاموش نم ی‌شود‪ 47 .‬و اگر چشمتان‬
‫پرسیدند‪ :‬آیا جایز است که کسی‬ ‫باعث لغزش شما م ی‌شود‪ ،‬آن را‬
‫از زنش طالق بگیرد؟ آنها این‬ ‫بیرون بیاورید‪ .‬ب رای شما بهتر است‬
‫را پرسیدند تا او را بیازمایند‪ 3 .‬و‬ ‫با یک چشم وارد ملکوت خداوند‬
‫او در پاسخ به آنها گفت‪ :‬موسی‬ ‫شوید تا این که دو چشم داشته باشید‬
‫به شما چه دستوری داده؟ و آنها‬ ‫و به جهنم افکنده شوید‪ 48 ،‬جایی‬
‫گفتند‪ :‬موسی به مرد اجازه داده‬ ‫کرم‌ آن نم ی‌میرد و آتش خاموش‬
‫که طالق‌نام ه‌ای بنویسد و زنش را‬ ‫نم ی‌شود‪.‬‬
‫طالق دهد‪ 5 .‬اما عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫‪ 49‬زی را همه با آتش نمکین خواهند‬
‫به خاطر قساوت قلب شما‪ ،‬او این‬ ‫شد‪.‬‬
‫دستور را ب رای شما نوشت‪ 6 .‬اما از‬ ‫‪ 50‬نمک خوب است؛ اما اگر نمک‬
‫ابتدای آفرینش‪ :‬خداوند مرد و زن‬ ‫طعم خود را از دست دهد‪ ،‬با چه آن‬
‫را آفرید‪ 7 .‬به همین علت‪ ،‬مرد باید‬ ‫را مزه‌دار خواهید کرد؟ در خود نمک‬
‫پدر و مادر خود را ترک کند ‪ 8‬و به‬ ‫داشته باشید و با یکدیگر صلح‬
‫همسرش بپیوندد تا هر دو تبدیل به‬ ‫کنید‪.‬‬
‫عظیم و اراده‌ای قوی است‪.‬‬
‫‪ 9:45‬جهنم زبال ه‌دانی بیرون از اورشلیم بود که در آن همیشه آتش روشن بود‪ ،‬زی را‬
‫زباله تازه همیشه در آن انداخته م ی‌شد‪ .‬اما اقالم کوچکی که داخل آن انداخته م ی‌شد‪،‬‬
‫نابود و فورا ً به خاکستر تبدیل م ی‌گشت‪ .‬به همین شکل‪ ،‬اورشلیم به دلیل گناه‌های قوم‬
‫اس رائیل با آتش ابدی خشم خداوند تهدید شد‪« .‬آن گاه آتشی را در دروازه‌هایش روشن‬
‫خواهم کرد و کاخ‌های اورشلیم را خواهد بلعید و خاموش نخواهد گشت» (ارمیا‪.)17:27 ،‬‬
‫از آنجایی که اورشلیم‪ ،‬پایتخت پی ش‌گویی شده‌ پادشاهی آینده است (اشعیا‪2:2-4 ،‬؛‬
‫م زامیر‪ ،)48:2 ،‬خداوند نم ی‌خواست این را به معنای واقعی کلمه بخوانیم‪ .‬خان ه‌های‬
‫اف راد بزرگ در اورشلیم در آتش سوخت (دوم پادشاهان ‪ ،)25:9‬اما آن آتش تا ابد ادامه‬
‫نیافت‪ .‬آتش ُم عرف خشم خدا‪/‬مجازات گناه توسط خدا است‪ ،‬اما خشم او ابدی نیست‪.‬‬
‫(ارمیا‪ .)3:12 ،‬آتش هر چه را م ی‌سوزاند به خاکستر تبدیل م ی‌کند؛ و ما م ی‌دانیم که مزد‬
‫گناه موت است‪ ،‬بازگشت به خاکستر‪ .‬شاید به این دلیل از آتش به عنوان نماد مجازات‬
‫گناه استفاده م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 9:47‬شخصیت ابدی ما در ملکوت خداوند به تال ش‌های ما در این زندگی ب رای از بین‬
‫بردن منشأ وسوسه و لغزش بستگی دارد‪.‬‬
‫‪ 10:23 - 10:9‬سقرم‬ ‫‪102‬‬
‫جوان ثروتمند‬ ‫یک تن شوند؛ پس آنها دیگر نه دو‬
‫‪ 17‬و در حالی که عیسی در طول‬ ‫جسم بلکه یک جسم هستند‪ 9 .‬پس‬
‫جاده پیش م ی‌رفت‪ ،‬مردی به سوی‬ ‫آنچه خدا به هم پیوند داده انسان‬
‫او دوید و جلوی او زانو زد و از او‬ ‫نباید جدا کند‪.‬‬
‫پرسید‪ :‬ای استاد نیکو‪ ،‬چه کاری‬ ‫‪ 10‬و در خانه‪ ،‬شاگردان از او درباره‬
‫باید انجام دهم که زندگی جاودان ه‌ای‬ ‫این موضوع پرسیدند‪ 11 .‬و او به آنها‬
‫به ارث ببرم؟ ‪ 18‬و عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫گفت‪ :‬هر که از زنش جدا شود و با‬
‫چ را من را نیکو صدا م ی‌زنی؟ هیچ‬ ‫دیگری ازدواج کند‪ ،‬در قبال زنش‬
‫کس جز خداوند نیکو نیست‪ 19 .‬تو‬ ‫زنا کرده است‪ 12 .‬و اگر خود زن از‬
‫احکام را م ی‌دانی‪ .‬قتل نکن‪ .‬زنا‬ ‫شوهرش طالق بگیرد و با دیگری‬
‫نکن‪ .‬دزدی نکن‪ .‬شهادت دروغ‬ ‫ازدواج کند‪ ،‬او زنا کرده است‪.‬‬
‫مده‪ .‬کالهبرداری نکن‪ .‬به پدر و‬ ‫‪ 13‬و آنها کودکان را نزد او‬
‫مادر خود احت رام بگذار‪ 20 .‬و او به‬ ‫م ی‌آوردند تا عیسی آنها را لمس‬
‫عیسی گفت‪ :‬استاد‪ ،‬هم ٔه ای ن‌ها را از‬ ‫کند؛ و شاگردان آنها را سرزنش‬
‫جوان ی‌ام رعایت کرده‌ام‪ 21 .‬و عیسی‬ ‫کردند‪ 14 .‬اما وقتی عیسی این را‬
‫به او نگاه کرد و محبت نمود؛ و به‬ ‫دید‪ ،‬خشمگین شد و به آنها گفت‪:‬‬
‫او گفت‪ :‬چیزی کم داری‪ .‬برو هر‬ ‫بگذارید کودکان نزد من بیایند‪ ،‬آنها‬
‫چه داری بفروش به فقی ران بده تا در‬ ‫را منع نکنید‪ .‬زی را ملکوت خداوند‬
‫آسمان گنجین ه‌ داشته باشی‪ .‬و بیا و‬ ‫به آنها تعلق دارد‪ 15 .‬به راستی به‬
‫من را دنبال کن‪ 22 .‬اما این تعلیم او‬ ‫شما م ی‌گویم‪ ،‬هر که ملکوت خداوند‬
‫را غمگین کرد و او اندوهگین به راه‬ ‫را مانند یک کودک نپذیرد‪ ،‬به هیچ‬
‫خود رفت‪ .‬زی را کسی بود که اموال‬ ‫وجه وارد آن نخواهد شد‪ 16 .‬و او آنها‬
‫بسیار داشت‪.‬‬ ‫را در آغوش گرفت و دستانش را بر‬
‫‪ 23‬و عیسی اط راف را نگریست به‬ ‫آنها نهاد و ب رای آنها دعای خیر کرد‪.‬‬
‫شاگردانش گفت‪ :‬ب رای ثروتمندان‬
‫‪ 10:9‬شوه ران و زنان م ی‌توانند با بحث‪ ،‬اص رار بر مسیر خود‪ ،‬انتقاد‪ ،‬وابستگی به‬
‫چیزها یا شری ک‌های دیگر‪ ،‬آنچه خدا در ازدواجشان به هم پیوند داده را از هم جدا کنند‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬اف راد دیگر نیز م ی‌توانند با چیزهایی مثل کنترل یک شریک علیه دیگری‪،‬‬
‫مسموم کردن ذهن یک نفر علیه دیگری‪ ،‬و غیره آنها را از هم جدا سازند‪.‬‬
‫‪ 10:14‬کسانی که وارد ملکوت خدا م ی‌شوند ویژگ ی‌های کودکان را خواهند داشت‪-‬‬
‫اعتماد‪ ،‬امید‪ ،‬تمایل به یادگیری‪.‬‬
‫‪ 10:19‬احکامی که عیسی ترجیح داد فهرست کند احکامی هستند که م ی‌توان انجام‬
‫دادن یا ندادن آنها را با عالمت مشخص کرد‪ .‬آن مرد فکر م ی‌کرد که از لحاظ شریعت‬
‫نیکوکار بود‪ .‬اما عیسی یاد داد که مسأله کامل بودن‪ ،‬تبعیت از شریعت نیست‪ .‬بلکه‬
‫مربوط به حمل کردن صلیب او و دنبال کردن او است‪.‬‬
‫‪ 10:21‬با بخشیدن ثروت خود به فق را‪ ،‬گویی آن ثروت را از زمین به آسمان انتقال‬
‫‪103‬‬ ‫‪ 10:33 - 10:24‬سقرم‬
‫یا زمی ن‌های خود را به خاطر اسم من‬ ‫ورود به ملکوت خداوند چقدر سخت‬
‫یا اسم بشارت ترک کند‪ 30 ،‬در ازای‬ ‫خواهد بود! ‪ 24‬و شاگردان از کلمات‬
‫آن در این فصل صد ب رابر خانه و‬ ‫او حیرت‌زده شدند‪ .‬اما عیسی ادامه‬
‫ب رادر و خواهر و مادر و فرزند و‬ ‫داد و به آنها گفت‪ :‬ای فرزندان! ب رای‬
‫زمین و نیز هم راه آنها درد و رنج؛‬ ‫کسانی که به ثروت توکل دارند‪،‬‬
‫اما در عصر آینده زندگی جاودانه‬ ‫ورود به ملکوت خداوند چقدر سخت‬
‫دریافت خواهد کرد‪ 31 .‬اما بسیاری‬ ‫است! ‪ 25‬گذشتن شتر از سوراخ‬
‫که اولین هستند آخرین خواهند بود‬ ‫سوزن از وارد شدن مردی ثروتمند‬
‫و آخرین‪ ،‬اولین‪.‬‬ ‫‪26‬‬
‫به ملکوت خداوند آسان‌تر است‪.‬‬
‫و آنها از این بسیار متعجب شدند و‬
‫سخنان عیسی درباره مرگ خود‬ ‫به او گفتند‪ :‬پس چه کسی م ی‌تواند‬
‫‪ 32‬و آنها در جاده به سوی اورشلیم‬ ‫نجات یابد؟ ‪ 27‬عیسی به آنها نگاه‬
‫روانه بودند و عیسی جلوتر از‬ ‫کرد و گفت‪ :‬ب رای انسان‌ها چنین‬
‫آنها راه م ی‌رفت‪ .‬و آنها شگفت زده‬ ‫کاری غیرممکن است‪ ،‬اما ب رای‬
‫بودند و دنبا ل‌کنندگان ترسیده بودند‪.‬‬ ‫خداوند نه‪ .‬زی را نزد خداوند همه چیز‬
‫عیسی آن دوازده نفر را به کناری‬ ‫ممکن است‪.‬‬
‫کشید و درباره اتفاقی که ق رار بود‬ ‫‪ 28‬پطرس به او گفت‪ :‬ما همه را‬
‫‪33‬‬
‫ب رای او رخ دهد به آنها گفت‪:‬‬ ‫رها کردیم و پیرو تو شدیم‪ 29 .‬عیسی‬
‫ما به اورشلیم خواهیم رفت و پسر‬ ‫گفت‪ :‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ .‬و‬
‫انسان به س ران کاهنان و کاتبان‬ ‫هر کسی که خان ه‌‪ ،‬یا ب رادران‪ ،‬یا‬
‫تحویل داده خواهد شد؛ و آنها او را‬ ‫خواه ران‪ ،‬یا مادر‪ ،‬یا پدر‪ ،‬یا فرزندان‪،‬‬
‫می‌‌دهیم‪ .‬دعوت به حمل صلیب ب رای انسان‌های قرن یکم شوک ه‌آور بود‪ -‬زی را مرگ با‬
‫صلیب‪ ،‬مرگ مجرمان بود و صلیب به عنوان نماد شرمساری‪ ،‬منفور بود‪ .‬عیسی از ما‬
‫م ی‌خواهد در آخرین قد م‌های یک مرد محکو ‌م شده به جایگاه مرگ‪ ،‬به او ملحق شویم‪.‬‬
‫دنبال کردن او یعنی دنبال کردن او تا مرگ‪.‬‬
‫‪ 10:24‬تکیه به ثروت‪ ،‬مشابه داشتن ثروت است (آیه ‪ .)23‬داشتن ثروت همان تکیه‬
‫کردن به آن است زی را این ماهیت ثروت است‪ .‬ممکن نیست آن را داشته باشیم و به آن‬
‫تکیه نکنیم‪ .‬با این حال‪ ،‬عل ی‌رغم این هشدارها درباره خط رات معنوی ثروت‪ ،‬بسیاری‬
‫از مسیحیان مجدانه دوست دارند صاحب ثروت باشند!‬
‫‪ 10:30‬اکنون این برکات را در کلیسا دریافت م ی‌کنیم‪ ،‬در رفاقت با برداران و‬
‫خواه رانمان در آنجا‪ .‬اگر ترجیح دهیم که با دیگ ران رفاقت نکنیم‪ ،‬یا اگر کلیسا ناکارآمد‬
‫باشد‪ ،‬پس این برکات وعده‌داده شده به حقیقت نخواهند پیوست‪.‬‬
‫‪ 10:31‬جامعه ما مثل یک آسانسور است؛ وقتی وارد آن م ی‌شویم‪ ،‬فشار و نیرو‬
‫همیشه به سمت باال است‪ .‬مردم می‌‌خواهند از لحاظ اجتماعی به سمت باال حرکت‬
‫کنند‪ ،‬موقعیت خود را بهبود ببخشند‪ ،‬در مسابقه پیشی بگیرند‪ .‬اما هر چه بیشتر جلو‬
‫م ی‌رویم‪ ،‬در ابدیت عق ب‌تر خواهیم رفت‪.‬‬
‫‪ 10:47 - 10:34‬سقرم‬ ‫‪104‬‬
‫‪ 41‬و وقتی ده نفر آنها این را‬ ‫محکوم به مرگ خواهند کرد‪ ،‬و او را‬
‫شنیدند‪ ،‬نسبت به یعقوب و یوحنا‬ ‫‪34‬‬
‫به بیگانگان تسلیم خواهند کرد‪.‬‬
‫خشمگین شدند‪ 42 .‬و عیسی آنها را‬ ‫و آنها او را به سخره خواهند گرفت‪،‬‬
‫نزد خود ف راخواند و به آنها گفت‪:‬‬ ‫آب دهان به روی او خواهند انداخت‬
‫م ی‌دانید که آنهایی که فرمانروایان‬ ‫و او را شالق خواهند زد‪ ،‬خواهند‬
‫بیگانگان تلقی م ی‌شوند بر آنها‬ ‫کشت؛ و سه روز بعد‪ ،‬او دوباره‬
‫سروری م ی‌کنند و بزرگان آنها بر‬ ‫خواهد برخاست‪.‬‬
‫آنها ریاست م ی‌کنند‪ 43 .‬اما در میان‬ ‫‪ 35‬سپس یعقوب و یوحنا پس ران‬
‫شما این چنین نخواهد بود؛ بلکه هر‬ ‫زبدی نزد او آمدند و به او گفتند‪:‬‬
‫کسی از شما که م ی‌خواهد بزرگ‬ ‫استاد‪ ،‬م ی‌خواهیم هر چه از تو‬
‫باشد باید خادم شما باشد‪ 44 .‬و هر‬ ‫درخواست م ی‌کنیم ب رای ما انجام‬
‫کسی از شما که م ی‌خواهد اول باشد‬ ‫دهی‪ 36 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬
‫باید خادم همه باشد؛ ‪ 45‬زی را پسر‬ ‫دوست دارید چه کار ب رای شما انجام‬
‫انسان نیامده تا مخدوم شود‪ ،‬بلکه‬ ‫دهم؟ ‪ 37‬آنها به او گفتند‪ :‬به ما اجازه‬
‫خدمت کند و جان خود را ب رای‬ ‫بده که یکی در دست راست تو یکی‬
‫بسیاری فدا کند‪.‬‬ ‫در دست چپ تو در جالل تو بنشیند‪.‬‬
‫‪ 38‬اما عیسی به آنها گفت‪ :‬نم ی‌دانید‬
‫عیسی بارتیمائوس را شفا‬ ‫که چه م ی‌خواهید‪ .‬آیا م ی‌توانید از‬
‫جامی بنوشید که من م ی‌نوشم؟ یا‬
‫م ی‌دهد‬ ‫‪39‬‬
‫تعمیدی را که من گرفتم‪ ،‬بگیرید؟‬
‫‪ 46‬آنها به اریحا رسیدند‪ .‬و در‬ ‫آنها به او گفتند‪ :‬م ی‌توانیم! و عیسی‬
‫حالی که عیسی با شاگردانش و‬ ‫به آنها گفت‪ :‬از جام من خواهید‬
‫جمعیت عظیمی اریحا را ترک‬ ‫نوشید و با تعمیدی که من گرفتم‬
‫پسر‬ ‫بارتیمائوس‪،‬‬ ‫م ی‌کردند‪،‬‬ ‫تعمید خواهید گرفت‪ 40 .‬اما نشستن‬
‫تیماوس که گدای کوری بود در‬ ‫در دست راست و چپ من متعلق‬
‫کنار جاده نشسته بود‪ 47 .‬و وقتی‬ ‫به من نیست که عطا کنم؛ بلکه به‬
‫شنیدند که او عیسای ناصری بود‪،‬‬ ‫کسانی عطا خواهد شد که ب رای آنها‬
‫شروع کردند به فریاد زدن و گفتند‪:‬‬ ‫آماده شده است‪.‬‬
‫‪ 10:35‬دوباره‪ ،‬درست پس از پیشگویی مرگ مسیح‪ ،‬شاگردان شروع به بحث م ی‌کنند‪.‬‬
‫پیام صلیب در آنها در آن زمان گم شده بود‪ .‬و مرقس این داستان را ب رای مخاطبین‬
‫تعریف م ی‌کند و به آنها نشان م ی‌دهد که خود واعظان در ابتدا «آن را درک نکردند»؛‬
‫و بر اساس این تفکر متواضع‪ ،‬از شنوندگان م ی‌خواهند از استادان خود بهتر باشند و‬
‫سری ع‌تر «آن را درک کنند»‪.‬‬
‫‪ 10:40‬متعلق به من نیست ‪-‬دوباره شاهد پیروی عیسی از پدر هستیم‪.‬‬
‫‪ 10:43‬بناب راین‪ ،‬ما باید ب رای خدمت به دیگ ران هر روز دنبال فرصت بگردیم‪« .‬ب رادر‪،‬‬
‫خواهر‪ ،‬بگذار به تو خدمت کنم» باید ضربان هر روز زندگ ی‌مان باشد‪.‬‬
‫‪ 10:47‬پسر داود‪-‬او تصدیق کرد که وعده‌هایی که درباره یکی از نوادگان آینده داود‬
‫‪105‬‬ ‫‪ 11:13 - 10:48‬سقرم‬
‫آن نیاز دارد؛ او فورا ً آن را اینجا‬ ‫عیسی! ای پسر داود به من رحم کن!‬
‫خواهد فرستاد‪ 4 .‬و آنها رفتند بیرون‬ ‫‪ 48‬و بسیاری آنها را سرزنش کردند‬
‫و در کوچه ای‪ ،‬کره االغی یافتند‬ ‫و گفتند که باید ساکت باشد‪ .‬اما او‬
‫که مقابل دری بسته شده بود‪ .‬پس‬ ‫بیشتر فریاد زد‪ :‬تو ای پسر داود‪،‬‬
‫آن را باز کردند‪ 5 .‬و کسانی که آنجا‬ ‫به من رحم کن! ‪ 49‬و عیسی ایستاد‬
‫ایستاده بودند به آنها گفتند‪ :‬چه کار‬ ‫و گفت‪ :‬او را ف راخوانید‪ .‬و آنها مرد‬
‫م ی‌کنید‪ ،‬کره االغ را باز م ی‌کنید؟ ‪ 6‬و‬ ‫کور را صدا زدند و به او گفتند‪:‬‬
‫همان چیزی را گفتند که عیسی گفته‬ ‫شهامت داشته باشید! بلند شو‪ ،‬او تو‬
‫‪7‬‬
‫بودند و آنها اجازه دادند که بروند‪.‬‬ ‫را ف را م ی‌خواند! ‪ 50‬و او لباسش را‬
‫و آنها کره االغ را نزد عیسی بردند و‬ ‫به کناری انداخت‪ ،‬و به سرعت بلند‬
‫لباس‌های خود را روی آن گذاشتند‬ ‫شد و نزد عیسی رفت‪ 51 .‬و عیسی‬
‫و روی آن نشستند‪ 8 .‬و بسیاری‬ ‫گفت‪ :‬دوست داری ب رایت چه کار‬
‫لباس‌های خود را روی جاده پهن‬ ‫کنم؟ و مرد کور به او گفت‪ :‬استاد‪،‬‬
‫کردند و دیگ ران شاخ ه‌هایی را که از‬ ‫م ی‌خواهم بینای ی‌ام را به دست آورم‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫مزرع ه‌ها چیده بودند گست رانیدند‪.‬‬ ‫‪ 52‬و عیسی به او گفت‪ :‬برو‪ .‬ایمانت‬
‫و مردمی جلوی او بودند و کسانی‬ ‫تو را شفا داد‪ .‬و او فورا ً بینای ی‌اش را‬
‫که او را دنبال م ی‌کردند فریاد زدند‪،‬‬ ‫به دست آورد و دنبال او رفت‪.‬‬
‫هوشیعانا! مبارک باد آن کسی‬
‫که به نام خداوند م ی‌آید! ‪ 10‬مبارک‬ ‫باب ‪11‬‬
‫باد ظهور ملکوت پدر ما داود!‬
‫هوشیعانا واالترین است!‬ ‫ورود عیسی به اورشلیم‬
‫‪ 11‬و به اورشلیم رسید و وارد معبد‬ ‫و وقتی نزدیک اورشلیم رسیدند و‬
‫شد‪ ،‬و وقتی به همه چیز نگاه کرد‪،‬‬ ‫وارد بیت فاجی و بیت عنیا در کوه‬
‫دیگر شب شده بود و با آن دوازده نفر‬ ‫زیتون شدند‪ 2 ،‬عیسی دو شاگردش‬
‫به بیت عنیا رفت‪.‬‬ ‫را فرستاد و به آنها دستور داد‪ :‬به‬
‫روستای پیش روی خود بروید و‬
‫همین که وارد م ی‌شوید‪ ،‬کره االغی را‬
‫عیسی و درخت انجیر‬ ‫پیدا خواهید کرد که بسته شده است‬
‫‪ 12‬و روز بعد وقتی بیت عنیا‬ ‫و هیچ کس روی آن ننشسته است‪.‬‬
‫را ترک کردند‪ ،‬عیسی احساس‬ ‫آن را باز کنید و نزد من بیاورید‪.‬‬
‫گرسنگی کرد‪ 13 .‬او که از دور یک‬ ‫‪ 3‬و هر کس به شما گفت‪ :‬چ را این‬
‫درخت انجیر دارای برگ را دید‪ ،‬رفت‬ ‫کار را م ی‌کنید؟ بگویید‪ :‬خداوند به‬
‫تا ببیند آیا م ی‌تواند چیزی در آن پیدا‬
‫داده شده و این که او پسر خدا نیز خواهد بود‪ ،‬در عیسی به حقیقت خواهند پیوست (دوم‬
‫سموئیل‪ 12 :7 ،‬تا ‪.)16‬‬
‫‪ 10:50‬احتماالً لباس او تنها دارای ی‌اش بود‪.‬‬
‫‪ 11:15‬پول د رآوردن از دین از نظر عیسی بسیار منفور بود‪.‬‬
‫‪ 11:25 - 11:14‬سقرم‬ ‫‪106‬‬
‫و هر‬ ‫‪19‬‬
‫تعالیم او شگف ت‌زده بودند‪.‬‬ ‫کند یا نه‪ .‬وقتی پیش درخت آمد‪،‬‬
‫شب او شهر را ترک م ی‌کرد‪.‬‬ ‫چیزی جز برگ پیدا نکرد – زی را‬
‫‪ 20‬و در حالی که صب ح‌هنگام عبور‬ ‫فصل انجیر نبود‪ 14 .‬عیسی درخت را‬
‫م ی‌کردند‪ ،‬دیدند که درخت انجیر‬ ‫خطاب ق رار داد‪ :‬بناب راین‪ ،‬هیچ کس‬
‫از ریشه خشکیده شده است‪ 21 .‬و‬ ‫دیگر از تو میوه‌ای نخواهد خورد‪ .‬و‬
‫پطرس که به یاد داشت به عیسی‬ ‫شاگردانش این را شنیدند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬استاد‪ ،‬نگاه کنید به درخت‬ ‫‪ 15‬و آنها به اورشلیم آمدند و عیسی‬
‫انجیری که نفرین کردید‪ .‬خشک‬ ‫وارد معبد شد و شروع کرد به بیرون‬
‫شده است! ‪ 22‬و عیسی در پاسخ به‬ ‫کردن فروشندگان و خریداران‬
‫آنها گفت‪ :‬به خدا ایمان داشته باشید‪.‬‬ ‫در معبد و میزهای ص رافان و‬
‫‪ 23‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ ،‬هر که‬ ‫صندل ی‌های کبوترفروشان را‬
‫به این کوه بگوید‪ :‬تکان بخور و به‬ ‫واژگون ساخت‪ 16 .‬و به هیچ کس‬
‫دریا افکنده شو‪ ،‬و در دلش شکی‬ ‫اجازه نم ی‌داد هیچ گونه تجارتی‬
‫نداشته باشد و باور داشته باشد که‬ ‫از طریق معبد انجام دهند‪ 17 .‬و او‬
‫گفت ه‌اش محقق خواهد شد‪ ،‬این کار‬ ‫تعلیم داد و به آنها گفت‪ :‬آیا نوشته‬
‫انجام خواهد شد‪ 24 .‬بناب راین به شما‬ ‫نشده است که‪ :‬خانه من‪ ،‬خانه‬
‫م ی‌گویم‪ :‬همه چیز‪ ،‬هر چیزی را که‬ ‫دعا ب رای همه مل ت‌ها خواهد بود؟‬
‫دعا و درخواست کنید و ایمان داشته‬ ‫اما شما آن را تبدیل به غار دزدان‬
‫باشید که آن را دریافت خواهید کرد‪،‬‬ ‫کرده‌اید! ‪ 18‬و روحانیون اعظم و‬
‫قطع ا ً آن را بدست خواهید آورد‪.‬‬ ‫کاتبان این را شنیدند و دنبال راهی‬
‫‪ 25‬و هرگاه ب رای دعا ایستادید‪،‬‬ ‫ب رای نابودی او گشتند‪ .‬زی را آنها از‬
‫کسانی را که از آنها کینه به دل دارید‬ ‫او م ی‌ترسیدند چ را که همه مردم از‬
‫‪ 11:16‬اجازه نم ی‌داد‪ -‬عیسی همه این کارها را‪ ،‬بدون این که جلوی او گرفته شود و به‬
‫تنهایی‪ ،‬انجام م ی‌داد‪ .‬اینجا شاهد قدرت شخصیت او هستیم؛ با همین اختیار بود که‬
‫بعد از این که به مردم مشتاق غذا داد‪ ،‬توانست به آنها دستور دهد که به خانه بروند‪.‬‬
‫این تا حدی هدی ه‌ای از جانب خدا است‪ ،‬اما تا حدی هم نتیجه تمرکز شدید و قدرت ذهن‬
‫او است‪.‬‬
‫‪ 11:17‬این پیشگویی درباره ملکوت آینده خدا است‪ .‬اما عیسی فهمید که ما باید زندگی‬
‫ملکوت را اکنون داشته باشیم‪ .‬ما نیز باید همین کار را بکنیم؛ هیچ فرق بزرگی بین‬
‫این نوع زندگی کنونی و زندگی ابدی ما نخواهد بود‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬ما «زندگی جاودانه‬
‫ی را داریم که در جاودانگی خواهیم داشت‪.‬‬‫داریم» از آن جهت که امروز همان نوع زندگ ‌‬
‫‪ 11:22‬ایمان داشته باشید‪ -‬آنها از ایمان عیسی شگف ت‌زده بودند‪ ،‬اما عیسی به آنها‬
‫م ی‌گوید که ایمان او را تحسین نکنند‪ ،‬همان طور که مردم عکس یا تصویر عیسی را‬
‫م ی‌ستایند‪ ،‬بلکه باید درک کنند که ایمان و زندگی او‪ ،‬الگوی همه ما باشد‪ .‬اگر او چنین‬
‫ایمانی داشته‪ ،‬پیروانش نیز باید چنین ایمانی داشته باشند‪.‬‬
‫‪107‬‬ ‫‪ 12:6 - 11:26‬سقرم‬
‫ببخشید؛ تا شاید پدر آسمان ی‌تان نم ی‌دانیم‪ .‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬من‬
‫نیز خطاهای شما را ببخشد‪ 26 .‬اما هم به شما نم ی‌گویم با چه اختیاری‬
‫اگر نبخشید‪ ،‬پدر آسمان ی‌تان نیز این کارها را م ی‌کنم‪.‬‬
‫خطاهای شما را نخواهد بخشید‪.‬‬
‫باب ‪12‬‬
‫َم ث َ ِل تاکستان‬ ‫مساله اختیار‬
‫و عیسی شروع کرد به سخن گفتن‬ ‫‪ 27‬آنها به اریحا رسیدند‪ .‬و در‬
‫در قالب َم ث َل‪ .‬مردی تاکستانی را‬ ‫حالی که عیسی به سوی معبد قدم‬
‫احداث کرد و حصاری دور آن نهاد‬ ‫م ی‌زد‪ ،‬روحانیون اعظم و کاتبان و‬
‫و در آن ب رای احداث چر ُخ شت‪،‬‬ ‫ری ش‌سفیدان نزد او آمدند‪ 28 .‬آنها به‬
‫چال ه‌ای کَند و برجی ساخت؛ و آن‬ ‫او گفتند‪ :‬با چه اجازه‌ای این کارها‬
‫را به کشاورزان اجاره داد‪ .‬سپس به‬ ‫را م ی‌کنی؟ چه کسی به تو اختیار‬
‫کشور دیگری رفت‪ 2 .‬و در فصل‬ ‫انجام این کارها را داده؟ ‪ 29‬و عیسی‬
‫برداشت‪ ،‬خادمی را نزد کشاورزان‬ ‫به آنها گفت‪ :‬یک سوال از شما‬
‫فرستاد تا از کشاورزان میوهای‬ ‫م ی‌پرسم‪ .‬به من پاسخ دهید تا بگویم‬
‫تاکستان را دریافت کند‪ 3 .‬و آنها‬ ‫با چه اختیاری این کارها را م ی‌کنم‪.‬‬
‫خادمان او را گرفتند و زدند و‬ ‫‪ 30‬تعمید یحیی از آسمان بود یا از‬
‫دست خالی روانه کردند‪ 4 .‬دوباره‬ ‫انسان‌؟ پاسخ من را بدهید‪ 31 .‬و آنها‬
‫خادم دیگری را نزد آنها فرستاد –‬ ‫بین خود بحث کردند و گفتند‪ :‬اگر‬
‫و آنها سر او را زخمی کردند و با‬ ‫بگوییم‪ :‬از آسمان ‪ -‬او خواهد گفت‪:‬‬
‫ب ی‌احت رامی با او برخورد کردند‪.‬‬ ‫پس چ را او را باور نداشتید؟ ‪ 32‬اما‬
‫‪ 5‬و او خادم دیگری را فرستاد – و‬ ‫اگر بگوییم‪ :‬از انسان ‪ -‬از مردم‬
‫آنها او را کشتند؛ بسیاری از دیگر‬ ‫م ی‌ترسیدند‪ .‬چون به راستی همه‬
‫خادمان دیگر؛ برخی را زدند و برخی‬ ‫یحیی را پیامبر می‌‌دانستند‪ 33 .‬و‬
‫را کشتند‪ 6 .‬و پسر عزیزی داشت‪.‬‬ ‫آنها به عیسی پاسخ دادند و گفتند‪:‬‬
‫‪ 11:26‬بناب راین‪ ،‬بخشش دیگ ران ب رای رهایی ما حیاتی است‪ .‬ما از خدا م ی‌خواهیم‬
‫که «گناهان پنهانی» ما را ببخشد‪ ،‬گناهانی را که حتی نم ی‌پذیریم مرتکب شده‌ایم؛ و‬
‫بناب راین عاقالن ه‌تر آن است که بدون این که اب راز پشیمانی دیگ ران را بخواهیم‪ ،‬آنها را‬
‫ببخشیم‪.‬‬
‫‪ 12:1‬خدا صاحب تاکستان است و تاکستان اس رائیل است‪ .‬خدا همه کار کرد تا آنها میوه‬
‫معنوی به بار آورند؛ همان کاری که ب رای ما م ی‌کند‪ .‬خادمانی که فرستاد‪ ،‬انبیا هستند‪.‬‬
‫‪ 12:2‬در فص ِل برداشت‪ -‬زمان‌های بسیاری بود که محصوالت م ی‌توانستند به بار آیند؛‬
‫ملکوت خداوند م ی‌توانست زودتر بنا نهاده شود‪ ،‬اما خدا به ما اختیار خالص داده؛‬
‫بناب راین‪ ،‬منتظر زمانی است که اُمتش به او میوه بدهند‪ .‬این م ی‌تواند حاکی از آن باشد‬
‫که عیسی تنها زمانی بازخواهد گشت که قوم اس رائیل توبه کنند و میوه معنوی به خدا‬
‫بدهند‪.‬‬
‫‪ 12:21 - 12:7‬سقرم‬ ‫‪108‬‬
‫نظر هیچ کس اهمیت نم ی‌دهی‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫به‬ ‫آخرین نفر او را نزد آنها فرستاد و‬
‫زی را فریب ظاهر را نمی‌‌خوری بلکه‬ ‫گفت‪ :‬آنها به پسرم احت رام م ی‌گذارند‪.‬‬
‫به راستی راه خدا را تعلیم می‌‌دهی‪.‬‬ ‫‪ 7‬اما آن کشاورزان بین خود گفتند‪:‬‬
‫آیا جایز است به امپ راتور مالیات‬ ‫این وارث است! بیایید‪ ،‬او را بکشیم‬
‫معبد بدهیم یا نه؟ ‪ 15‬آیا باید بدهیم‬ ‫تا ارثش به ما برسد‪ 8 .‬و آنها او را‬
‫یا ندهیم؟ اما عیسی که از ریاکاری‬ ‫گرفتند و کشتند و از تاکستان بیرون‬
‫آنها خبر داشت به آنها گفت‪ :‬چ را‬ ‫انداختند‪ 9 .‬پس صاحب تاکستان با‬
‫من را امتحان م ی‌کنید؟ یک دینار‬ ‫ایشان چه کار خواهد کرد؟ او خواهد‬
‫ب رای من بیاورید تا به آن نگاه کنم‪.‬‬ ‫آمد و کشاورزان را نابود خواهد کرد‪،‬‬
‫‪ 16‬و آنها آن را آوردند‪ .‬و او به آنها‬ ‫و تاکستان را به دیگ ران خواهد داد‪.‬‬
‫گفت‪ :‬این تصویر و نوشته متعلق‬ ‫‪ 10‬آیا در کتاب آسمانی نخواندید؟‬
‫به کیست؟ و آنها به او گفتند‪ :‬متعلق‬ ‫همان سنگی که سازندگان رد کردند‬
‫به قیصر است‪ 17 .‬و عیسی به آنها‬ ‫سر زاویه گردید‪ 11 .‬این کار‬ ‫سن گِ ِ‬
‫گفت‪ :‬چیزهایی را که به قیصر تعلق‬ ‫خدا بود و به چشم ما حیرت‌آور است‪.‬‬
‫دارد به قیصر و هر چه به خدا تعلق‬ ‫‪ 12‬و آنها در صدد دستگیری عیسی‬
‫دارد به خدا بدهید‪ .‬و آنها بسیار‬ ‫بودند؛ اما از مردم م ی‌ترسیدند‪ .‬زی را‬
‫متعجب شدند‪.‬‬ ‫فهمیدند که او این مثل را علیه آنها‬
‫‪ 18‬و صدوقیان (به گفته آنها هیچ‬ ‫گفته؛ و او را ترک کردند و رفتند‪.‬‬
‫رستاخیزی وجود ندارد) نزد او آمدند‬
‫و از او پرسیدند‪ 19 :‬استاد‪ ،‬موسی‬ ‫تالش یهودیان برای به دام‬
‫ب رای ما نوشته‪ :‬اگر ب رادر کسی‬
‫بمیرد و زن خود را بازگذاشته و‬ ‫انداختن عیسی با سواالت‬
‫هیچ فرزندی نداشته باشد‪ ،‬آن گاه‬ ‫فریبکارانه‬
‫بردارش باید با زن او ازدواج کند تا‬ ‫‪ 13‬و آنها برخی از فریسیان و‬
‫‪20‬‬
‫بذری ب رای ب رادرش بزرگ کند‪.‬‬ ‫هیرودیان را نزد او فرستادند تا شاید‬
‫هفت ب رادر بودند؛ اولی زن گرفت و‬
‫‪14‬‬
‫او را در تعالیمش به دام بیندازند‪.‬‬
‫بدون بذری درگذشت‪ 21 .‬و دومی آن‬ ‫و وقتی رسیدند‪ ،‬به او گفتند‪ :‬استاد‪،‬‬
‫ما م ی‌دانیم که تو صادق هستی و‬
‫‪ 12:7‬این وارث است‪ -‬حاکی از آن است که یهودیان تشخیص دادند که عیسی واقع ا ً‬
‫چه کسی بود (‪ 11:28‬تا ‪ 33‬نیز همین را نشان م ی‌دهد)‪ .‬آگاهی یهودیان درباره عیسی‬
‫امروز نیز بارز است‪.‬‬
‫‪ 12:9‬دیگران ‪-‬ملل غیریهود‬
‫‪ 12:12‬مرقس تاکید دارد که «مردم» تا چه حد از عیسی حمایت م ی‌کردند (‪;11:18,32‬‬
‫‪ .)14:2 ;12:37‬اما همین مردم خیلی زود فریاد زدند «او را به صلیب بکشید!»‪ .‬ما‬
‫باید با ب ی‌ثباتی ذات انسان بجنگیم‪ -‬ذاتی که یک لحظه عیسی را دوست دارد و تحسین‬
‫م ی‌کند و لحظه بعد او را انکار م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 12:17‬ما در تصویر خداوند خلق شدیم؛ بناب راین‪ ،‬باید جسم و جان خود را به خدا بدهیم‪.‬‬
‫‪109‬‬ ‫‪ 12:36 - 12:22‬سقرم‬
‫از او پرسید‪ :‬اولین حکم کدام است؟‬ ‫زن را گرفت و بدون هیچ بذری فوت‬
‫‪ 29‬عیسی پاسخ داد‪ :‬اولین این است‪،‬‬ ‫کرد‪ ،‬و سومی نیز به همین شکل‪.‬‬
‫بشنو ای اس رائیل‪ ،‬خداوند‪ ،‬خدای ما‪،‬‬ ‫‪ 22‬و هر هفت نفر هیچ بذری به جا‬
‫خداوند یکتا است‪ 30 .‬و باید خداوند‪،‬‬ ‫نگذاشتند‪ .‬آخر از همه آن زن نیز‬
‫خدای خود را با تمام دل و روح و ذهن‬ ‫ُم رد‪ 23 .‬در روز رستاخیز‪ ،‬او زن چه‬
‫‪31‬‬
‫و تمام قدرت خود دوست بدارید‪.‬‬ ‫کسی خواهد بود؟ چ را که هر هفت‬
‫حکم دوم این است‪ :‬باید همسای ه‌ات‬ ‫نفر با او ازدواج کردند‪ 24 .‬عیسی‬
‫را به اندازه خودت دوست بداری‪.‬‬ ‫به آنها گفت‪ :‬آیا دلیل اشتباهتان‬
‫هیچ حکم واالتری از این دو نیست‪.‬‬ ‫این نیست که نه کتب آسمانی را‬
‫‪ 32‬و کاتب به او گفت‪ :‬درست است‬ ‫م ی‌شناسید و نه قدرت خدا را؟ ‪ 25‬زی را‬
‫استاد‪ .‬حقیقت را گفتی که خداوند‬ ‫وقتی از میان مردگان برم ی‌خیزند‪،‬‬
‫یکتاست و کس دیگری جز او‬ ‫نه زن م ی‌گیرند و نه شوهر م ی‌کنند‪،‬‬
‫نیست‪ 33 .‬و دوست داشتن او با تمام‬ ‫بلکه مانند فرشتگان آسمان خواهند‬
‫دل و تمام فهم و اما قدرت و دوست‬ ‫بود‪.‬‬
‫داشتن همسایه به اندازه خود بسیار‬ ‫‪ 26‬اما درباره ُم ردگان که رستاخیز‬
‫واالتر از همه هدایای سوختنی و‬ ‫خواهند شد؛ آیا در کتاب موسی در‬
‫قربان ی‌هاست‪ 34 .‬و وقتی عیسی دید‬ ‫متن مربوط به بوته نخوانده‌‌اید که‬
‫که او عاقالنه جواب داد‪ ،‬به او گفت‪:‬‬ ‫چطور خداوند با او سخن گفته و‬
‫تو از ملکوت خداوند دور نیستی‪.‬‬ ‫م ی‌فرماید‪ :‬من خدای اب راهیم و خدای‬
‫و بعد از آن هیچ کس ج رات نکرد‬ ‫اسحاق و خدای یعقوب هستم؟ ‪ 27‬او‬
‫سوال دیگری از او بپرسید‪.‬‬ ‫نه خدای ُم ردگان‪ ،‬بلکه خدای زندگان‬
‫‪ 35‬و عیسی در حالی که در معبد‬ ‫است‪ .‬در اشتباه بزرگی هستید‪.‬‬
‫تعلیم م ی‌داد پرسید‪ :‬چ را کاتبان‬ ‫‪ 28‬و یکی از کاتبان آمد و بحث‬
‫م ی‌گویند که مسیح پسر داود است؟‬ ‫آنها را شنید؛ و با علم به این که‬
‫‪ 36‬خود داود با الهام از روح‌القدس‬ ‫عیسی به خوبی پاسخ آنها را داده‬
‫‪ 12:24‬کتب آسمان ی را نم ی‌شناسید‪ -‬اما آنها کتب آسمانی را م ی‌شناختند‪ ،‬خیل ی‌ها‬
‫م ی‌توانستند عهد عتیق را از حفظ بخوانند‪ .‬ما هم ممکن است کتاب مقدس را بشناسیم‪،‬‬
‫با این حال اگر شخص ا ً به قدرت خدا که کتاب مقدس آن را تعلیم م ی‌دهد ایمان نداشته‬
‫باشیم‪ ،‬اص الً چیزی از کتاب نم ی‌دانیم‪.‬‬
‫‪ 12:31‬ب رای دوست داشتن همسای ه‌مان مثل خودمان‪ ،‬باید خودمان را دوست بداریم؛ به‬
‫این معنی که ارزش و معنی واقعی خودمان در نظر خداوند را درک کنیم‪ .‬همه ما به‬
‫نحوی مایل هستیم نظری بسیار منفی نسبت به خودمان داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 12:33‬همه هدایای سوختنی شامل ت ک‌تک اعضای حیوانی بود که ب رای خدا سوزانده‬
‫م ی‌شد‪ .‬دوست داشتن خدا و همسای ه‌مان شامل وقف کل زندگ ی‌مان ب رای خدا است؛‬
‫زندگی باایمان نم ی‌تواند یک سرگرمی باشد‪ ،‬یا شبیه یک کتاب که گهگاه از روی عالقه‬
‫م ی‌خوانیم‪ ،‬یا یک جلسه کلیسا که هر از گاهی در آن شرکت م ی‌کنیم‪ ،‬و یا یک محفل‬
‫اجتماعی که وارد آن م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 13:4 - 12:37‬سقرم‬ ‫‪110‬‬
‫زن فقیر ریخت بیش از همه کسانی‬ ‫س رورم گفت‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬خداوند به َ‬
‫است که پول داخل خ زانه م ی‌ریزند‪.‬‬ ‫دست راستم بنشین تا دشمنانت را‬
‫‪ 44‬زی را آنها پولی را ریختند که‬ ‫زیر پایت بگذارم‪ 37 .‬خود داود او را‬
‫نیازی به آن نداشتند‪ ،‬اما او با این‬ ‫سرور خطاب م ی‌کند‪ ،‬پس چگونه‬
‫که نیازمند بود هر چه داشت ریخت‪،‬‬ ‫او پسر داود است؟ و مردم عادی با‬
‫همه معیشت خود را‪.‬‬ ‫شادی به او گوش م ی‌دادند‪.‬‬
‫‪ 38‬و او در تعالیم خود گفت‪ :‬از‬
‫باب ‪13‬‬ ‫کاتبانی که دوست دارند با ردای بلند‬
‫در بازار قدم بزنند و دیگ ران به آنها‬
‫عیسی نابودی معبد را پی ش‌بینی‬ ‫سالم بدهند و در کرس ی‌های اصلی‬
‫م ی‌کند‬ ‫در کنیس ه‌ها ‪ 39‬و جایگاه‌های اصلی‬
‫در حالی که معبد را ترک م ی‌کرد‪،‬‬ ‫‪40‬‬
‫در جش ن‌ها باشند برحذر باشید‪.‬‬
‫یکی از شاگردانش به او گفت‪:‬‬ ‫آنها خان ه‌های بیوه‌ها را م ی‌بلعند و‬
‫استاد‪ ،‬به این سن گ‌ها و بناهای‬ ‫ب رای تظاهر نمازهای خود را طوالنی‬
‫شگف ت‌انگیز نگاه کن! ‪ 2‬و عیسی‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬ای ن‌ها مکافات شدیدی‬
‫به او گفت‪ :‬آیا این بناهای عظیم را‬ ‫دریافت خواهند کرد‪.‬‬
‫م ی‌بینی؟ سنگی روی سنگی نخواهد‬ ‫‪ 41‬و او در مقابل خ زانه نشست‬
‫ماند‪ .‬همه فرو خواهند ریخت‪.‬‬ ‫و تماشا کرد که چگونه مردم پول‬
‫‪ 3‬و در حالی که روی کوه زیتون‬ ‫داخل خ زانه م ی‌ریختند و بسیاری از‬
‫روبروی معبد نشست‪ ،‬پطرس‬ ‫ثروتمندان پول زیادی م ی‌ریختند‪.‬‬
‫و یعقوب و یوحنا و آندریاس در‬ ‫‪ 42‬یک بیوه زن فقیر آمد و دو سکه‬
‫خلوت از او پرسیدند‪ 4 :‬به ما بگو چه‬ ‫مسی کوچک انداخت که یک ریال‬
‫زمانی این اتفاقات م ی‌افتد و وقتی‬ ‫م ی‌شد‪ 43 .‬و او شاگردانش را جمع‬
‫این اتفاقات ق رار است رخ دهد چه‬ ‫کرد و به آنها گفت‪ :‬به راستی به‬
‫نشان ه‌ای خواهد داشت؟‬ ‫شما م ی‌گویم که پولی که این بیوه‬
‫‪ 12:40‬محکومیت شدید‪ -‬پاداش و مجازاتی که عیسی هنگام بازگشت و قضاوت ما به‬
‫مردم م ی‌دهد‪ ،‬درجاتی دارد‪.‬‬
‫‪ 12:43‬عیسی بسیار دقت داشت که متوجه آن دو سکه‌‌ای شد که داخل جعبه انداخته شد‪.‬‬
‫امروز نیز همین گونه است‪ -‬او متوجه سرسپردگی و ایثار ب ی‌سر و صدا ب رای خود است‬
‫که هیچ کس نم ی‌داند‪ .‬به همین دلیل است که در تعالیم خود به ما مخالف انجام دادن‬
‫کارهای نیکی است که دیگ ران م ی‌بینند‪ ،‬و همچنین مخالف رفتار کاتبان بود (‪.)12:39‬‬
‫‪ 13:2‬این باب‪ ،‬که به نبوت اُلی ِوت نیز معروف است‪ ،‬نشان ه‌هایی م ی‌دهد که درست قبل‬
‫از نابودی معبد توسط رومیان در سال ‪ 70‬پس از میالد مسیح محقق شدند‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫واضح است که عیسی همچنین به نشان ه‌هایی فکر م ی‌کرد که در اس رائیل و جهان دیده‬
‫خواهد شد و منجر به بازگشت او خواهد گشت‪ .‬بناب راین‪ ،‬م ی‌توانیم بگوییم که اتفاقی که‬
‫در سال ‪ 70‬پس از میالد مسیح رخ داد‪ ،‬به نوعی آخرین روزهای ما است‪.‬‬
‫‪111‬‬ ‫‪ 13:21 - 13:5‬سقرم‬
‫کرد‪ ،‬و فرزندان علیه والدین خود‬ ‫‪ 5‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬مواظب‬
‫قیام خواهند کرد و باعث مرگ آنها‬ ‫باشید کسی گم راه نشود‪ 6 .‬بسیاری‬
‫خواهند شد‪ 13 .‬و همه به خاطر نام‬ ‫به نام من خواهند آمد و خواهند‬
‫من از شما متنفر خواهند شد؛ اما‬ ‫گفت‪ ،‬من او هستم؛ و بسیاری را‬
‫آن کسی که تا پایان مقاومت کند‪،‬‬ ‫گم راه خواهند کرد‪.‬‬
‫نجات خواهد یافت‪.‬‬ ‫‪ 7‬و وقتی صدای جنگ و شایعه‬
‫‪ 14‬اما وقتی ک راهت وی رانی را در‬ ‫جنگ را شنیدید‪ ،‬آشفته نشوید‪ .‬این‬
‫جایی م ی‌بینید که نباید‪( ،‬باشد که‬ ‫اتفاقات باید بیفتند‪ ،‬اما پایان هنوز‬
‫خواننده درک کند)‪ ،‬آنگاه کسانی‬ ‫ف را نرسیده است‪ 8 .‬زی را ملت علیه‬
‫که در یهودیه هستند به کوه‌ها ف رار‬ ‫ملت و پادشاهی علیه پادشاهی قیام‬
‫‌کنند‪ 15 .‬و آن کسی که در بام خانه‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬و زل زله و قحطی در‬
‫است ب رای برداشت چیزهایی که‬ ‫جاهای مختلف رخ خواهد داد‪ .‬ای ن‌ها‬
‫در خان ه‌اش است نه پایین رود و‬ ‫شروع درد زایمان هستند‪.‬‬
‫نه وارد شود‪ 16 .‬و آن کسی که در‬ ‫‪ 9‬اما هشیار باشید‪ .‬زی را آنها شما‬
‫مزرعه است ب رای برداشتن رخت‬ ‫را به شوراها تسلیم خواهند کرد‪ ،‬و‬
‫خود بازنگردد‪ 17 .‬اما وای بر آنهایی‬ ‫در کنیس ه‌ها شما را خواهند زد و‬
‫که در آن ایام باردار و شیرخوارگان‬ ‫به خاطر من جلوی فرمانداران و‬
‫را شیر م ی‌دهند! ‪ 18‬و دعا کنید که‬ ‫پادشاهان خواهید ایستاد تا شهادت‬
‫در زمستان نباشد‪ 19 .‬زی را آن روزها‬ ‫دهید‪ 10 .‬و بشارت باید اول به همه‬
‫باعث پریشانی خواهد شد که از‬ ‫مل ت‌ها موعظه شود‪ 11 .‬هرگاه‬
‫ابتدای آفرینش خدا تا کنون‪ ،‬مشابه‬ ‫دستگیر و محاکمه شدید‪ ،‬از پیش‬
‫آن هرگز نبوده و دیگر نخواهد‬ ‫نگ ران نباشید که چه باید بگویید‪.‬‬
‫بود‪ 20 .‬و اگر خداوند آن روزها را‬ ‫هر چه در آن ساعت به شما اعطا‬
‫کوتاه نکرده بود‪ ،‬هیچ بشری نجات‬ ‫م ی‌شود بگویید زی را این شما نیستید‬
‫نم ی‌یافت؛ اما به خاطر برگزیدگان‬ ‫بلکه روح‌‌القدس است که سخن‬
‫او‪ ،‬آن روزها را کوتاه کرد‪.‬‬ ‫م ی‌گوید‪ 12 .‬و ب رادر‪ ،‬ب رادر را و‬
‫‪ 21‬پس هر کسی به شما بگوید‪:‬‬ ‫پدر‪ ،‬فرزند را به مرگ تسلیم خواهد‬
‫‪ 13:8‬درد زایمان‪ -‬به دنیا آوردن زمانی خواهد بود که عیسی بازم ی‌گردد و کام الً «دوباره‬
‫متولد م ی‌شویم» و با ذاتی فناناپذیر وارد ملکوت خدا خواهیم شد (یوحنا ‪.)3:3-5‬‬
‫بناب راین‪ ،‬زندگی در آخرین روزهای قبل از بازگشت عیسی‪ ،‬زمانی دردناک و ترسناک‬
‫ب رای مؤمنان خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 13:10‬هر چه سری ع‌تر انجیل را به همه مل ت‌ها موعظه کنیم‪ ،‬پایان سری ع‌تر ف را م ی‌رسد‪.‬‬
‫‪ 13:13‬به نظر م ی‌رسد که مؤمنان در روزهای آخر آزار خواهند دید‪.‬‬
‫‪ 13:18‬زمان واقعی رویدادها هم در سال ‪ 70‬پس از میالد و هم در آخرین روزها‬
‫م ی‌تواند تحت تأثیر دعاهایمان ق رار بگیرد‪.‬‬
‫‪ 13:19‬این اشاره‌ای است به دانیال نبی‪ ،12:1 ،‬که از «زمان رنج مثل هیچ زمان‬
‫‪ 13:37 - 13:22‬سقرم‬ ‫‪112‬‬
‫رخ دادن همه این چیزها را م ی‌بینید‪،‬‬ ‫نگاه کن‪ ،‬مسیح در اینجا است‬
‫بدانید که او نزدیک است – در‬ ‫آنها را باور نکنید‪ 22 .‬زی را مسیحان‬
‫آستانه درها‪ 30 .‬به راستی به شما‬ ‫دروغین و پیامب ران دروغین خواهند‬
‫م ی‌گویم‪ :‬این نسل از میان نخواهند‬ ‫برخاست و نشان ه‌ها و شگفت ی‌های‬
‫رفت مگر زمانی که همه ای ن‌ها رخ‬ ‫بسیاری را نشان خواهند داد تا (در‬
‫بدهند‪ 31 .‬شاید آسمان و زمین از‬ ‫صورت امکان) برگزیدان را گم راه‬
‫میان بروند‪ ،‬اما کلمات من از میان‬ ‫کنند‪ 23 .‬اما هشیار باشید‪ ،‬که از قبل‬
‫نخواهد رفت‪.‬‬ ‫همه ای ن‌ها را به شما گفتم‪.‬‬
‫‪ 32‬اما از آن روز و ساعت کسی‬ ‫‪ 24‬اما فورا ً پس از مصیبت در آن‬
‫خبر ندارد‪ ،‬حتی فرشتگان آسمان و‬ ‫روزها‪ ،‬خورشید تیره خواهد شد و‬
‫خورشید‪ ،‬بلکه فقط پدر م ی‌داند‪.‬‬ ‫ماه‪ ،‬نورش را عطا نخواهد کرد ‪ 25‬و‬
‫‪ 33‬هشیار باشید‪ ،‬مواظب باشید و‬ ‫ستاره‌ها از آسمان سقوط خواهند کرد‬
‫دعا کنید‪ .‬زی را نم ی‌دانید که زمان‬ ‫و قدرت آسمان‌ها مت زلزل خواهد شد‪.‬‬
‫آن ِک ی ف را م ی‌رسد‪ 34 .‬درست مانند‬ ‫‪ 26‬و آنگاه آنها ظهور پسر انسان در‬
‫مردی که در سفر است؛ هنگام ترک‬ ‫ابرها را با قدرت و شکوه عظیمی‬
‫خان ه‌اش‪ ،‬به هر کدام از خادمانش‬ ‫خواهند دید‪ 27 .‬و آنگاه او فرشتگان‬
‫بر اساس وظایفشان مسئولیتی‬ ‫را خواهد فرستاد و برگزیدگان خود‬
‫م ی‌سپارد‪ .‬همچنین به دربان دستور‬ ‫را از چهار باد‪ ،‬از باالترین نقطه‬
‫م ی‌دهد که بیدار بماند‪ 35 .‬پس‬ ‫زمین تا باالترین نقطه آسمان گرد‬
‫بیدار بمانید‪ .‬زی را شما نم ی‌دانید‬ ‫هم خواهد آورند‪.‬‬
‫ارباب خانه چه زمانی م ی‌رسد‪ ،‬آیا‬ ‫‪ 28‬پس از درخت انجیر درس‬
‫ش ب‌هنگام‪ ،‬نصب شب‪ ،‬سپیده‌ دم‬ ‫بگیرید‪ .‬وقتی شاخ ه‌اش نازک شده‬
‫یا صبحگاه‪ 36 .‬مبادا ناگهان بیاید و‬ ‫و برگ م ی‌آورد‪ ،‬بدانید که تابستان‬
‫شما را در خواب ببیند‪ 37 ،‬به شما‬ ‫نزدیک است‪ 29 .‬پس شما نیز وقتی‬
‫دیگری» ب رای اس رائیل سخن م ی‌گوید‪ .‬این یعنی حتم ا ً وضعیتی بدتر از هولوکاست‬
‫نازی‌ها ب رای اس رائیل رخ خواهد داد‪ .‬بناب راین‪ ،‬م ی‌توانیم انتظار داشته باشیم که افکار‬
‫جهان به نحوی ف زاینده علیه یهودیان خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 25 ,13:24‬خورشید‪ ،‬ماه و ستارگان در کتاب مقدس به عنوان نماد حاکمان یک ملت‪،‬‬
‫به ویژه اس رائیل به کار می روند (آفرینش‪.) 37:9،‬‬
‫‪ 13:32‬اگر خدا چیزی را م ی‌داند که عیسی نم ی‌داند‪ ،‬پس عیسی نم ی‌تواند خو ِد خدا باشد‪.‬‬
‫‪ 13:33‬ما نم ی‌توانیم زمان دقیق بازگشت عیسی را بدانیم؛ بناب راین‪ ،‬باید مواظب‬
‫[هشیار] باشیم و دعا کنیم‪ .‬ادعاهای مختلف مبنی بر این که م ی‌توانیم از پیشگویی‬
‫کتاب مقدس بفهمیم که عیسی چه سالی بازخواهد گشت را نادیده بگیرید‪.‬‬
‫‪ 13:34‬وظایف‪ -‬هر یک از ما بخش خاصی در پیکر مسیح داریم‪ .‬اگر نم ی‌دانید که‬
‫چیست‪ ،‬یا امید و انتظارات خدا از شما چیست‪ ،‬پس دعا کنید تا بفهمید‪.‬‬
‫‪ 13:37‬بیدار بمانید‪ -‬اما طبق َم ث َ ل متی‪ ،25:5 ،‬حتی باایمانان در روزهای آخر به‬
‫خواب خواهند رفت‪ .‬ما با رحمت نجات خواهیم یافت‪.‬‬
‫‪113‬‬ ‫‪ 14:13 - 14:2‬سقرم‬
‫شما هستند و م ی‌توانید هر وقت‬ ‫همان را م ی‌گویم که به همه می‬
‫بخواهید در حق آنها کار نیک انجام‬ ‫گویم‪ :‬بیدار بمانید!‬
‫دهید‪ ،‬اما من همواره با شما نخواهم‬
‫بود‪ 8 .‬او کاری را که از دستش‬ ‫باب ‪14‬‬
‫برم ی‌آمد انجام داد‪ .‬بدن من را قبل از‬
‫خاکسپاری تدهین کرد‪ 9 .‬و به راستی‬ ‫تدهین عیسی‬
‫به شما م ی‌گویم‪ :‬هرگاه در کل عالم‪،‬‬ ‫دو روز قبل از عید فصح و فطیر‬
‫بشارت موعظه شود‪ ،‬آنچه این زن‬ ‫بود و روحانیون اعظم و کاتبان در‬
‫انجام داده نیز به عنوان یادبودی از‬ ‫پی این بودند که چگونه عیسی را با‬
‫او بازگو خواهد شد‪.‬‬ ‫فریبکاری دستگیر کنند و به قتل‬
‫‪ 10‬و یهودای اسخریوطی که یکی‬ ‫برسانند‪ 2 .‬زی را گفتند‪ :‬نه در ایام‬
‫از آن دوازده نفر بود‪ ،‬نزد روحانیون‬ ‫عید‪ ،‬تا مبادا مردم شورش کنند‪.‬‬
‫اعظم رفت تا شاید بتواند عیسی را‬ ‫‪ 3‬و در حالی که عیسی در بیت‬
‫تسلیم آنها کند‪ 11 .‬و وقتی آنها این را‬ ‫عنیا در خانه شمعون جذامی بود‪،‬‬
‫شنیدند‪ ،‬خوشحال شدند؛ و قول دادند‬ ‫وقتی سر سفره نشست‪ ،‬زنی با‬
‫به او پول بدهند‪ .‬و او در صدد این‬ ‫شیش ه‌ای از عطری بسیار گ رانبها‬
‫بود که چگونه به راحتی به عیسی‬ ‫از سنبل خالص آمد‪ .‬او شیشه را‬
‫خیانت کند‪.‬‬ ‫شکست و روی سر عیسی ریخت‪.‬‬
‫‪ 4‬اما بین آنها حس خشمی پدید آمد‬
‫و گفتند‪ :‬ب رای چه این عطر‪ ،‬اس راف‬
‫عیسی برای خوردن فصح آماده‬ ‫شد؟ ‪ 5‬چ را که این عطر را م ی‌شد‬
‫م ی‌شود‬ ‫بیش از سیصد دینار فروخت و آن‬
‫‪ 12‬و اولین روز عید فطیر‪ ،‬وقتی‬ ‫را به فق را داد‪ .‬و آنها زن را سرزنش‬
‫شاگردانش فصح را قربانی کردند‪،‬‬ ‫کردند‪ 6 .‬اما عیسی گفت‪ :‬او را تنها‬
‫به او گفتند‪ :‬دوست داری کجا فصح‬ ‫بگذارید‪ .‬چ را م زاحمش م ی‌شوید؟‬
‫‪13‬‬
‫را ب رای تو آماده کنیم تا بخوری؟‬ ‫او کاری نیک در حق من انجام‬
‫و او دو تن از شاگردانش را فرستاد و‬ ‫داده است‪ 7 .‬زی را فقی ران همواره با‬
‫‪ 14:5‬درسی که باید بگیریم این است که نباید رویکردی سودمندگ رایانه به زندگی داشته‬
‫باشیم‪ .‬اگر عشق ما به عیسی قوی باشد‪ ،‬حس انجام کارهایی را پیدا خواهیم کرد که‬
‫دیگ ران ب ی‌معنی و ب ی‌منطق تلقی م ی‌کنند‪ .‬اما این کارها را انجام دهید‪.‬‬
‫‪ 14:8‬آن زن درک کرد که عیسی رو به مرگ بود؛ او پیشگوی ی‌های عیسی در این باره‬
‫را شنیده و باور کرده بود‪ .‬اما شاگردان آن پیشگوی ی‌ها را انکار کرده بودند‪ .‬مرقس در‬
‫موعظه انجیل نشان م ی‌دهد که چقدر خود واعظان در «درک این موضوع» ُک ند بودند‪.‬‬
‫و این‪ ،‬موعظه را جذاب‌تر و باورپذیرتر کرد‪.‬‬
‫‪ 14:13‬زنان و نه مردان‪ ،‬حامل آب بودند‪ .‬این شخص‪ ،‬یکی از پیروان عیسی بود؛ رهایی‬
‫زنان در تعالیم و عمل عیسی یکی از عواملی بود که منجر به گسترش مسیحیت در‬
‫میان زنان قرن یکم شد‪.‬‬
‫‪ 14:30 - 14:14‬سقرم‬ ‫‪114‬‬
‫به آنها گفت‪ :‬بروید به شهر و آنجا آن فرد بهتر بود که هرگز به دنیا‬
‫مردی را مالقات خواهید کرد که کوزه نیامده بود‪.‬‬
‫آبی در دست دارد‪ .‬او را دنبال کنید‪.‬‬
‫و هر جا وارد م ی‌شود‪ ،‬به صاحب شام آخر‬
‫‪14‬‬

‫و در حین خوردن‪ ،‬عیسی نان‬ ‫‪22‬‬ ‫خانه بگویید‪ :‬استاد م ی‌پرسد اتاق‬
‫فصح برداشت و وقتی شکر گفت‪ ،‬و آن‬ ‫مهمانی که در آن م ی‌توانم‬
‫را تکه تکه کرد و به شاگردانش داد‬
‫‪15‬‬
‫را با شاگردانم بخورم کجاست؟‬
‫و او غذاخوری بزرگی را به شما و گفت‪ :‬بگیرید بخورید‪ ،‬این بدن‬
‫نشان خواهد داد که مزین و آماده من است‪ 23 .‬و پیال ه‌ای برداشت و‬
‫است؛ ‪16‬آنجا غذا را ب رای من آماده وقتی شکرگ زاری کرد‪ ،‬و آن را به‬
‫کنید‪ .‬و شاگردان به شهر رفتند آنها داد همه آنها از آن نوشیدند‪ .‬و‬
‫و همانطور که عیسی به آنها گفته او به آنها گفت‪ :‬این خون من در‬
‫بود پیدا کردند‪ .‬و آنها شام فصح را عهد جدید است که ب رای بسیاری‬
‫ریخته م ی‌شود‪ 25 .‬به راستی به‬ ‫آماده کردند‪.‬‬
‫و شب‪18‬هنگام‪ ،‬او با آن دوازده شما م ی‌گویم‪ :‬از میوه مو دیگر‬
‫‪17‬‬

‫نخواهم نوشید تا روزی که دوباره در‬ ‫و‬ ‫نشستند‬ ‫وقتی‬ ‫و‬ ‫آمد‪.‬‬ ‫نفر‬
‫م ی‌خوردند‪ ،‬عیسی گفت‪ :‬به راستی ملکوت پدرم از آن بنوشم‪.‬‬
‫به شما م ی‌گویم‪ ،‬یکی از شما به من ‪ 26‬و وقتی مناجات کردند‪ ،‬به کوه‬
‫حتی آن کسی که زیتون رفتند‪ 27 .‬و عیسی به آنها‬ ‫خیانت خواهد کرد‪-‬‬
‫با من غذا م ی‌خورد‪ .‬آنها غمگین گفت‪ :‬همه شما سقوط خواهید کرد‪.‬‬
‫‪19‬‬

‫یکی یکی از او پرسیدند‪ :‬زی را نوشته شده‪ :‬چوپان را خواهم زد‬ ‫شدند و‬
‫آیا منم؟ و عیسی به آنها گفت‪ :‬و گوسفندان پ راکنده خواهند شد‪ 28 .‬با‬
‫‪20‬‬

‫یکی از دوازده نفر است‪ .‬آن کسی که این حال بعد از رستاخیز من‪ ،‬قبل‬
‫آن واحد‪ 21‬با من دست در بشقاب از شما به جلیل خواهم رفت‪ 29 .‬اما‬ ‫در ِ‬
‫فرو برده‪ .‬زی را پسر انسان م ی‌رود پطرس به او گفت‪ :‬حتی اگر همه‬
‫همان طور که درباره او نوشته شده‪ ،‬بلغزند‪ ،‬من هرگز نخواهم لغزید!‬
‫اما وای بر آن مردی که از طریق ‪ 30‬و عیسی به او گفت‪ :‬به راستی‬
‫او به پسر انسان خیانت شد! ب رای به تو م ی‌گویم که امروز‪ ،‬در همین‬
‫‪ 14:19‬هنگام تکه تکه کردن نان‪ ،‬باید خود را بیازماییم (اول قرنتیان‪ .)11:28 ،‬تجسم‬
‫این امر در مواردی دیده م ی‌شود مثل زمانی که هر کدام از شاگردان از عیسی پرسیدند‬
‫«آیا من هستم {که به تو خیانت خواهم کرد}؟»؛ و زمانی که یهودیان مجبور شدند قبل‬
‫از خوردن شام فصح‪ ،‬در خان ه‌هایشان دنبال خمیرمایه (نماد گناه) بگردند‪.‬‬
‫‪ 14:29‬سنت و نیز شواهد درونی وجود دارد مبنی بر این که مرقس‪ ،‬بازگویی پطرس‬
‫از انجیل را م ی‌نوشته است‪ .‬با این که مرقس کوتاه‌ترین انجیل است‪ ،‬گ زارش انکارهای‬
‫پطرس با بیشترین جزئیات در انجیل مرقس ارائه شده است‪ .‬این نشان م ی‌دهد که پطرس‬
‫در حالی که انجیل را بازگو م ی‌کرد‪ ،‬روی ضع ف‌های خود تمرکز م ی‌کرد؛ ما نیز باید‬
‫این گونه باشیم‪.‬‬
‫‪115‬‬ ‫‪ 14:49 - 14:31‬سقرم‬
‫چشمانشان سنگین بود نم ی‌دانستند‬ ‫شب قبل از این که خروس دو بار‬
‫چه جوابی به او بدهند‪.‬‬ ‫بخواند‪ ،‬سه بار من را انکار خواهی‬
‫‪ 41‬و او ب رای بار سوم بازگشت‬ ‫کرد‪ 31 .‬اما پطرس با تاکید گفت‪ :‬اگر‬
‫و به آنها گفت‪ :‬اکنون بخوابید و‬ ‫الزم باشد با تو بمیرم‪ ،‬تو را انکار‬
‫است راحت کنید‪ .‬کافی است‪ .‬ساعت‬ ‫نخواهم کرد‪ .‬و هم ٔه آنها همین را‬
‫ف را م ی‌رسد‪ ،‬به پسر انسان خیانت‬ ‫گفتند‪.‬‬
‫م ی‌شود و به دست گناهکاران تسلیم‬
‫م ی‌گردد‪ 42 ..‬برخیزید! بیایید برویم‪.‬‬ ‫عیسی در جتیسمانی‬
‫آن کسی که به من خیانت م ی‌کند در‬ ‫‪ 32‬و آنها به مکانی به نام جتسیمانی‬
‫نزدیکی است‪.‬‬ ‫رفتند؛ و عیسی به شاگردانش گفت‪:‬‬
‫‪ 43‬و فورا ً در حالی که سخن‬ ‫تا من دعا م ی‌کنم اینجا بنشینید‪ 33 .‬و‬
‫م ی‌گفت‪ ،‬یهودا‪ ،‬یکی از این دوازده‬ ‫او با خود پطرس و یعقوب و یوحنا‬
‫نفر آمد‪ ،‬و هم راه او جمعیت عظیمی‬ ‫را برد و بسیار اندوهگین و پریشان‬
‫از طرف کاهنان اعظم و کاتبان و‬ ‫شد‪ .‬و او به آنها گفت‪ :‬روح من‬
‫ری ش‌سفیدان با شمشیر و چوب‬ ‫بسیار اندوهگین است حتی تا سر‬
‫آمدند‪ 44 .‬آن کسی که به عیسی‬ ‫حد مرگ‪ .‬اینجا بمانید و نظاره‌گر‬
‫خیانت کرده بود به آنها عالمت داد‬ ‫باشید‪ 35 .‬و او کمی جلوتر رفت و‬
‫و گفت‪ :‬هر کسی که ببوسم‪ ،‬همان‬ ‫روی زمین افتاد و دعا کرد که اگر‬
‫شخص است‪ .‬او را بگیرید و با‬ ‫ممکن است‪ ،‬این ساعت از او دور‬
‫م راقبت ببرید‪ 45 .‬و وقتی رسید‪ ،‬فورا ً‬ ‫شود‪ 36 .‬و او گفت‪ :‬اَبا‪ ،‬ای پدر‪ ،‬همه‬
‫نزد عیسی آمد و گفت‪ :‬استاد‪ ،‬استاد؛‬ ‫چیز ب رای تو ممکن است؛ این پیاله‬
‫و او را بوسید‪ 46 .‬و آنها او را دستگیر‬ ‫را از من دور کن‪ .‬اما نه به خواهش‬
‫کردند و بردند‪.‬‬ ‫اده تو‪.‬‬
‫من بلکه به ار ٔ‬
‫‪ 47‬اما یکی از شاگردان که نزدیک‬ ‫‪ 37‬و او بازگشت و آنها را در خواب‬
‫ایستاده بود‌ شمشیرش را کشید‪ ،‬و‬ ‫دید و به پطرس گفت‪ :‬شمعون‪ ،‬چ را‬
‫خادم کاهن اعظم را زد و گوشش‬ ‫خوابیدی؟ آیا نتوانستی یک ساعت‬
‫را برید‪ 48 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫نظاره‌گر باشید؟ ‪ 38‬نظاره‌گر باشید و‬
‫آیا آمده‌‌اید من را مانند یک دزد با‬ ‫دعا کنید تا وسوسه نشوید‪ .‬حقیقتا‬
‫شمشیر و چوب بگیرید؟ ‪ 49‬من هر‬ ‫که روح مایل است اما جسم ناتوان‪.‬‬
‫روز در معبد با شما بودم و تعلیم‬ ‫‪ 39‬ب رای بار دوم رفت و دعا کرد و‬
‫دادم و من را دستگیر نکردید؛ ای ن‌‬ ‫همان کلمات را به زبان آورد‪ 40 :‬و‬
‫اتفاق م ی‌افتد تا شاید نوشت ه‌های‬ ‫دوباره بازگشت و دید که آنها خوابند‪.‬‬
‫‪« 14:36‬آبا» به معنی «بابا» تفسیر شده است‪ .‬عیسی تا این حد به خدا احساس نزدیکی‬
‫م ی‌کرد؛ ما هم م ی‌توانیم‪.‬‬
‫‪ 14:37‬یک ساعت‪ -‬دعای کوتاه او در ‪ 14:36‬یک ساعت طول کشید‪ .‬ما این کلمات را‬
‫خیلی سریع م ی‌خوانیم‪.‬‬
‫‪ 14:70 - 14:50‬سقرم‬ ‫‪116‬‬
‫عیسی سکوت کرد و چیزی نگفت‪.‬‬ ‫و همه‬ ‫‪50‬‬
‫پیامب ران محقق شود‪.‬‬
‫و کاهن اعظم دوباره از او پرسید و‬ ‫شاگردان او را ترک و ف رار کردند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬آیا مسیح پسر خدای متبارک‬ ‫‪ 51‬و مرد جوانی او را دنبال کرد‬
‫هستی یا نه؟ ‪ 62‬و عیسی گفت‪ :‬من‬ ‫که چیزی غیر از پارچه کتان دور‬
‫هستم و تو پسر انسان را خواهی دید‬ ‫بدنش نپوشیده بود‪ .‬و آنها او را‬
‫که در دست راست قدرت نشسته و‬ ‫گرفتند‪ 52 .‬اما او پارچه کتان را رها‬
‫با ابرهای آسمان م ی‌آید‪ 63 .‬و کاهن‬ ‫کرد و برهنه ف رار کرد‪.‬‬
‫اعظم جام ه‌اش را پاره کرد و گفت‪:‬‬
‫دیگر چه نیازی به شاهد داریم؟‬ ‫محاکمه عیسی‬
‫‪ 64‬این کفر را شنیدید‪ .‬نظر شما‬ ‫‪ 53‬و آنها عیسی را تسلیم کاهن‬
‫چیست؟ و همه او را محکوم کردند و‬ ‫اعظم کردند؛ و همه کاهنان اعظم‬
‫الیق مرگ دانستند‪.‬‬ ‫و ری ش‌سفیدان و کاتبان گرد هم‬
‫‪ 65‬برخی آب دهان به او انداختند‬ ‫آمدند‪ 54 .‬اما پطرس از دور او را تا‬
‫صورتش را ‌پوشاندند و او را ‌زدند‬ ‫دربار کاهن اعظم دنبال کرده بود‪ .‬و‬
‫و به او ‌گفتند‪ :‬پیشگویی کن! و‬ ‫با ماموران نشسته بود و کنار آتش‬
‫ماموران او را گرفتند و با دستان‬ ‫خود را گرم م ی‌کرد‪.‬‬
‫خود زدند‪.‬‬ ‫‪ 55‬اکنون کاهنان اعظم و کل شورا‬
‫به دنبال شواهد دروغین علیه عیسی‬
‫انکارهای پطرس‬ ‫بودند تا او را به مرگ محکوم کنند‬
‫‪ 66‬در حالی که پطرس در حیاط‬ ‫ولی پیدا نکردند‪ 56 .‬زی را بسیاری‬
‫دربار از پل ه‌ها پایین م ی‌رفت‪ ،‬یکی‬ ‫علیه او شهادت دروغین دادند اما‬
‫از خدمتکاران روحانی اعظم آمد‪.‬‬ ‫‪57‬‬
‫شهادتشان با هم یکسان نبود‪.‬‬
‫‪ 67‬و وقتی دید پطرس در حال گرم‬ ‫برخی ایستادند و علیه او شهادت‬
‫کردن خودش است‪ ،‬به او نگاه کرد‬ ‫دروغین دادند و گفتند‪ 58 :‬ما شنیدیم‬
‫و گفت‪ :‬تو هم با عیسای ناصری‬ ‫که او گفت من این معبد را که با‬
‫بودی! ‪ 68‬اما او انکار کرد و گفت‪:‬‬ ‫دست ساخته شده نابود خواهم کرد‬
‫من نه می دانم و نه م ی‌فهمم که چه‬ ‫و ظرف سه روز بدون دست معبد‬
‫م ی‌گویی؛ و به سمت حیاط رفت و‬ ‫دیگری را م ی‌توانم بسازم‪ 59 .‬اما‬
‫خروس خواند‪ 69 .‬و خدمتکار او را‬ ‫حتی آن موقع نیز شهادتشان یکی‬
‫دید و دوباره به آنهایی که ایستاده‬ ‫نبود‪.‬‬
‫بودند گفت‪ :‬این یکی از آنهاست!‬ ‫‪ 60‬و کاهن اعظم در میان آنها‬
‫‪ 70‬اما او دوباره این را انکار کرد‪.‬‬ ‫ایستاد و از عیسی پرسید‪ :‬آیا جوابی‬
‫و کمی بعد‪ ،‬دوباره کسانی که آنجا‬ ‫نداری؟ این چیزهایی که ای ن‌ شاهدان‬
‫ایستاده بودند به پطرس گفتند‪:‬‬ ‫علیه تو م ی‌گویند چیست؟ ‪ 61‬اما‬
‫‪ 14:51‬آیا این مرد جوان‪ ،‬پطرس بود (رجوع کنید به آیه ‪)54‬؟ عیسی از او در یوحنا‬
‫‪ 21:18‬به عنوان «جوان» سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫‪117‬‬ ‫‪ 15:3 - 15:71‬سقرم‬
‫باب ‪15‬‬ ‫حقیقت ا ً تو یکی از آنها هستی؛ زی را‬
‫محاکمه عیسی در حضور‬ ‫تو اهل جلیل هستی‪ 71 .‬اما او شروع‬
‫کرد به نفرین و سوگند خوردن‪ :‬من‬
‫پیالطس‬ ‫این مردی را که از آن سخن م ی‌گویید‬
‫وقتی صبح ف را رسید‪ ،‬کاهنان‬ ‫نم ی‌شناسم‪ 72 .‬و فورا ً خروس ب رای‬
‫اعظم و ری ش‌سفیدان و کاتبان و‬ ‫بار دوم خواند‪ .‬و پطرس حرف‌های‬
‫کل شورا ب ی‌درنگ تصمیم خود را‬ ‫عیسی را به خاطر آورد‪ :‬قبل از این‬
‫گرفتند و عیسی را بستند و او را‬ ‫که خروس دو بار بخواند‪ ،‬تو من را‬
‫‪2‬‬
‫بردند و به پیالطس تحویل دادند‪.‬‬ ‫سه بار انکار خواهی کرد‪ .‬و وقتی به‬
‫و پیالطس از او پرسید‪ :‬آیا پادشاه‬ ‫آن فکر کرد‪ ،‬گریست‪.‬‬
‫یهودیان هستی؟ و عیسی در پاسخ‬
‫به او گفت‪ :‬همان که تو گفتی‪ 3 .‬و‬
‫‪ 14:68‬خروس خواند‪ -‬پطرس باید متوجه این نشانه هشدار م ی‌شد‪ .‬آیا از لحاظ روانی‬
‫آن را نادیده گرفت؛ یا تصمیم گرفت که دفعه بعد شکست نخورد؟ باید خود را از وسوسه‬
‫دور م ی‌کرد؛ اما درست مثل ما در اغلب موارد‪ ،‬این کار را نکرد‪ .‬او مثل ما فکر کرد که‬
‫قوی‌تر از چیزی است که هست‪.‬‬
‫‪ 14:68‬او از نزد خداوند «بیرون رفت»‪« .‬بیرون رفت» زبان یهودا بیرون می آید‬
‫(یوحنا‪ 13:30- ،‬در اصل‪ ،‬پطرس و یهودا در یک زمان یک کار را کردند)‪ .‬نمون ه‌های‬
‫دیگر اف راد مطرود به همین شکل از خداوند بیرون رفتند‪ .‬قابیل «بیرون رفت»‬ ‫ِ‬
‫(آفرینش‪ ،)4:16 ،‬صادقیا نیز در داوری اورشلیم چنین کرد (ارمیا‪39:4 ،‬؛ ‪ .)52:7‬ایسا‬
‫عیسو از سرزمین کنعان به ادوم رفت‪ ،‬از نظر ب رادرش یعقوب که عدالت او و شهوانیت‬
‫خود را حس کرده بود دور شد (آفرینش‪ 36:2 ،‬تا ‪ .)8‬با این حال‪ ،‬پطرس در این زندگی‬
‫از خداوند «بیرون رفت» و سپس چند دقیقه بعد «بیرون رفت و زار زار گریست»‬
‫(لوقا‪ ،)22:62 ،‬و با محکومیت مواجه شد‪ -‬اما باز هم توانست توبه کند و بازگردد‪ .‬در‬
‫این زندگی‪ ،‬ممکن است داوری و محکوم شویم‪ ،‬گریه کنیم‪ ...‬اما باز هم توبه کنیم و در‬
‫نتیجه‪ ،‬سرنوشت ابدی خود را تغییر دهیم‪ .‬اما در آخرین روز داوری‪ :‬دیگر خیلی دیر‬
‫خواهد بود‪ .‬آن «داوری» پر از جزئیاتی از نتیجه قضاوت مداوم تحقیقاتی خواهد بود که‬
‫اکنون در حال انجام است‪.‬‬
‫رور صرف ا ً یک گ زارش تاریخی نیست‪.‬‬ ‫‪ 14:72‬سه بار‪ -‬گ زارش مرقس از محاکمه َ‬
‫س َ‬
‫رور در‬‫س َ‬
‫ب رای نیاز ما به تصدیق ایمان ما نیز ط راحی شده است‪ .‬مقصود از الگوی َ‬
‫زمان رنج کشیدنش این بوده و هست که الگو و الهامی ب رای ما باشد به این معنی که ما‬
‫رور را گ زارش م ی‌دهد که اُمت‬ ‫س َ‬
‫باید در عمل وارد رن ج‌هایش شویم‪ .‬مرقس پیشگویی َ‬
‫او‪ ،‬هم نزد مقامات یهودی و هم نزد مقامات ملل دیگر مجبور به شهادت دادن خواهند‬
‫شد (مرقس‪ -)13:19-13 ،‬و سپس مرقس در باب بعدی توصیف م ی‌کند که عیسی این‬
‫رور از پیروان در حال رنج کشیدن خود م ی‌خواهد که سخنانی‬ ‫س َ‬
‫کار را انجام م ی‌دهد‪َ .‬‬
‫در دفاع از خود آماده نکنند‪ -‬شاید وقتی جلوی کسانی که به او تهمت زدند ساکت ماند‪،‬‬
‫‪ 15:15 - 15:4‬سقرم‬ ‫‪118‬‬
‫م ی‌دانست که روحانیون اعظم‬ ‫روحانیون اعظم او را متهم به خیلی‬
‫او را از روی حسادت تسلیم کرده‬ ‫کارها کردند‪ 4 .‬و پیالطس دوباره از‬
‫بودند‪ 11 .‬اما کاهنان اعظم جمعیت‬ ‫او پرسید‪ :‬پاسخی نداری بدهی؟ ببین‬
‫را تحریک کردند که در عوض او‬ ‫تو را متهم به چه کارهایی م ی‌کنند‪.‬‬
‫باید باراباس را ب رای آنها آزاد کند‪.‬‬ ‫‪ 5‬اما عیسی پاسخ دیگری نداد‪ ،‬تا‬
‫‪ 12‬و دوباره پیالطس پاسخ داد و به‬ ‫جایی که پیالطس شگف ت‌زده شد‪.‬‬
‫آنها گفت‪ :‬پس باید با او که پادشاه‬ ‫‪ 6‬در جشن‪ ،‬او عادت داشت ب رای‬
‫یهودیان م ی‌خوانیدش چه کار کنم؟‬ ‫ی را آزاد کند‪ ،‬هر‬ ‫آنها یک زندان ‌‬
‫‪ 13‬و آنها دوباره فریاد زدند‪ :‬او را به‬ ‫کسی را که بخواهند‪ 7 .‬و در میان‬
‫صلیب بکش! ‪ 14‬و پیالطس به آنها‬ ‫شورشیان‪ ،‬زندانی که در قیام‬
‫گفت‪ :‬چ را؟ چه بدی‌ای کرده؟ اما آنها‬ ‫مرتکب قتل شده بودند‪ ،‬مردی به‬
‫به شدت فریاد زدند‪ :‬او را به صلیب‬ ‫نام باراباس بود‪ 8 .‬و مردم آمدند و‬
‫بکش! ‪ 15‬و پیالطس که م ی‌خواست‬ ‫از پیالطس کاری را خواستند که‬
‫جمعیت را آرام کند‪ ،‬باراباس را ب رای‬ ‫معموالً ب رای آنها انجام می‌‌داد‪ 9 .‬و‬
‫آنها آزاد کرد و وقتی آنها عیسی را‬ ‫پیالطس به آنها پاسخ داد و گفت‪:‬‬
‫شالق زدند‪ ،‬او را ب رای مصلوب شدن‬ ‫آیا م ی‌خواهید پادشاه یهودیان را‬
‫تسلیم کرد‪.‬‬ ‫ب رای شما آزاد کنم؟ ‪ 10‬زی را این را‬
‫این موضوع را با الگو و مثال به ما نشان داد‪ .‬گ زارش شده که پطرس سه بار مسیح را‬
‫انکار کرد‪ -‬درست همان طور که رومیان مسیحیان را بازجویی کردند و از آنها خواستند‬
‫که سه بار مسیح را انکار کنند‪ .‬از مسیحیان همچنین خواسته بودند که به عیسی ناس زا‬
‫گویند و او را نفرین کنند‪ .‬و وقتی لعن و نفرین پطرس را م ی‌خوانیم‪ ،‬از همان کلمه‬
‫استفاده شده است‪ .‬این گونه برداشت م ی‌کنیم که پطرس در واقع مسیح را لعنت کرد‪.‬‬
‫و مرقس نیز که احتماالً انجیل را از طرف پطرس م ی‌نوشت نشان م ی‌دهد که پطرس‪،‬‬
‫رور خود پیروی‬ ‫س َ‬‫رهبر کلیسا در واقع به طور رق ت‌انگیزی نتوانست در این زمان از َ‬
‫کند‪ .‬و با این حال‪ ،‬انجیل مرقس در میان مسیحیانی توزیع م ی‌شد که به دادگاه یهودیان‬
‫و رومیان ارجاع م ی‌شدند‪ .‬قطع ا ً هدف از این کار این بود که مثالی از شکست پطرس‬
‫به آنها داده شود و تشویق شوند تا این که الگوی مثبت مردی به تصویر کشیده شود که‬
‫رور از پطرس این گونه‬ ‫س َ‬
‫بر وسوسه نفرین و انکار کردن عیسی غلبه کرده است‪ .‬اما َ‬
‫استفاده کرد‪ -‬به عنوان مثال شکست ب رای همه ما‪.‬‬
‫‪ 15:10‬رشک و حسادت دالیل اصلی کشتار عیسی بودند هر بار که از این دو رنج‬
‫م ی‌بریم‪ ،‬با رن ج‌های عیسی هم راه م ی‌شویم‪ .‬اگر با او رنج بکشیم‪ ،‬با او نیز به پادشاهی‬
‫خواهیم رسید‪ .‬نماد تعمید این را نشان م ی‌دهد‪ -‬ما زیر آب م ی‌رویم اما با مسیح از آن‬
‫بیرون م ی‌آییم‪.‬‬
‫س رور توسط پیالطس تسلیم م ی‌شود بسیار مورد تاکید است‪.‬‬ ‫‪ 15:15‬لحظ ه‌ای که َ‬
‫جزئیات محدودی در این باره نوشته شده است که دقیق ا ً توسط همه نویسندگان ثبت‬
‫شده‌اند (متی‪27:26 ،‬؛ مرقس‪15:15 ،‬؛ لوقا‪23:25 ،‬؛ یوحنا‪ .)19:16 ،‬سرور لحظه تسلیم‬
‫‪119‬‬ ‫‪ 15:22 - 15:16‬سقرم‬
‫‪ 16‬سپس سربازان او را به سالنی گرفتند‪ ،‬لباس بنفش را درآوردند و‬
‫به نام دیوان‌خانه بردند و آنها همه لباس‌های خودش را تنش کردند‪ .‬و او‬
‫ُگ ردان را گرد هم آوردند‪ 17 .‬و آنها را ب رای مصلوب شدن بردند‪.‬‬
‫لباس بنفشی تن او کردند و تاجی‬
‫از خار را‪ 18‬ساختند و روی سر او به صلیب کشیدن‬
‫سالم دادند‪ :‬سالم ‪ 21‬و آنها یک رهگذر‪ ،‬شمعون اهل‬ ‫گذاشتند‪ .‬و به او‬
‫پدر اسکندر و ُروفَ س را که‬
‫ِ‬ ‫قیروان‪،‬‬ ‫ا‬
‫ر‬ ‫او‬ ‫سر‬ ‫و‬ ‫‪19‬‬
‫یهودیان!‬ ‫ای پادشاه‬
‫با چوب زدند و روی او آب دهان از حومه شهر م ی‌آمد مجبور کردند‬
‫انداختند و ب ر‪20‬ای ادای احت رام جلوی که صلیب او را حمل کند‪.‬‬
‫او زانو زدند‪ .‬و وقتی او را به سخره ‪ 22‬و آنها او را به مکانی به نام‬
‫شدن را پیشگویی کرده بود گویی چیزی بود که از آن م ی‌ترسید (مرقس ‪9:31‬؛ ‪)10:33‬؛‬
‫آن مقطعی که خارج از ف رایند حقوقی بود و باید با نابودی خود مواجه م ی‌شد‪ .‬فرشتگان‬
‫به شاگردان یادآوری کردند‪« :‬به یاد آورید که چگونه او وقتی در جلیل بود با شما سخن‬
‫گفت که پسر انسان باید به دستان مردان گناهکار تسلیم شود» (لوقا‪ 24:6 ،‬و ‪ .)7‬تاکید‬
‫بر «چگونه» است‪ ،‬یعنی با چه اشتیاق و تاکیدی‪ .‬رومیان‪ 4:25 ،‬این لحظه تسلیم شدن‬
‫را معادل مرگ واقعی عیسی م ی‌داند‪ « :‬به خاطر گناهان ما تسلیم شد و دوباره ب رای‬
‫دفاع از ما برخاست‪ ».‬تاکید زیادی در لحظه تسلیم ب رای به صلیب کشیده شدن وجود‬
‫دارد‪ .‬انجیل تاکید دارد که پیالطس او را تسلیم کرد؛ اما در حقیقت خدا این کار را کرد‬
‫رور خودش را به باال سپرد (غالطیان‪2:20 ،‬؛ افسسیان‪،‬‬ ‫س َ‬
‫(رومیان‪)8:32 ،‬؛ در حقیقت‪َ ،‬‬
‫‪ .)5:2،25‬همیشه از همین کلمه استفاده شده است‪ .‬این متون همچنین تاکید دارد که او‬
‫خودش را به باال سپرد و برای ما به باال تسلیم شد‪ .‬در لحظه تسلیم شدن‪ ،‬رهایی ما بود‬
‫که به او انگیزه م ی‌داد‪ .‬شاید در آن لحظه بود که بزرگترین وسوسه س راغ او آمد که از‬
‫میان آنها بگذرد و به جلیل بازگردد‪ .‬وقتی جمعیت با علم به این که در نبرد خواست ه‌ها با‬
‫پیالطس پیروز شدند‪ ،‬به جلو ازدحام آوردند و شادی کردند‪ ...‬صدای «او را ببرید و به‬
‫صلیب بکشید» در گوش عیسی زنگ زد‪...‬این بود‪ .‬این پایان کار بود‪.‬‬
‫رور در حال حمل صلیبش بیرون رفت‪ .‬لوقا م ی‌گوید که از‬ ‫‪ 15:22‬یوحنا م ی‌گوید که َ‬
‫س َ‬
‫شمعون خواسته شد که سمت عقب صلیب را پشت سر عیسی حمل کند‪ .‬متی و مرقس‬
‫م ی‌گویند که شمعون صلیب را حمل کرد‪ .‬مرقس ‪( 15:22‬یونانی) م ی‌گوید که سربازان‬
‫عیسی را به ُج ل ُج تا بردند‪ .‬جی‪.‬بی‪ .‬فیلیپس این گونه ترجمه م ی‌کند‪« :‬آنها او را به مکانی‬
‫رور افتاد و احتماال از حال رفت‪ .‬اگر روی‬ ‫س َ‬‫به نام ُج ل ُج تا بردند»‪ .‬به نظر م ی‌رسد که َ‬
‫یک درخت زیتون به صلیب کشیده شده بود (نبش قبر اف راد مصلوب شده نشان می‌‌دهد‬
‫که از این درخت استفاده شده)‪ ،‬به خاطر وزن میخ چوبی چنین نبوده است‪ .‬تصور کنید‬
‫که او آنجا خوابیده‪ ،‬با صورتی ناقص‪ ،‬بیشتر از صورت انسان‌هایی که روی خاکستر‬
‫داغ خیابان اورشلیم فشرده شده‌اند‪ .‬و یک انسان نادان احتماال (ب ی‌شک در کنار کارهای‬
‫دیگر)‪ ،‬چیزی شبیه «بلند شو» گفته است‪ .‬اگر واقع ا ً از حال رفته بود‪ ،‬حس «به خود‬
‫آمدن»‪« ،‬من کجا هستم؟»‪ ،‬و بازگشت حافظه و هشیاری به وجود م ی‌آمد‪« .‬آیا مرده‌ام و‬
‫رستاخیز شده‌ام؟» خیر‪ ،‬زی را سرباز ب ی‌نام و نشانی او را لگد زد و به او گفت بلند شو‪.‬‬
‫‪ 15:33 - 15:23‬سقرم‬ ‫‪120‬‬
‫و سر خود را تکان م ی‌دادند و‬ ‫‪23‬‬
‫ُج ل ُج تا یعنی محل جمجمه آوردند‪.‬‬
‫م ی‌گفتند‪ :‬هان! ای کسی که‬ ‫و آنها ش راب آمیخته با زهر به او‬
‫م ی‌خواستی معبد را نابود کنی و‬ ‫دادند؛ اما او قبول نکرد‪ 24 .‬و آنها او‬
‫ظرف سه روز بسازی‪ 30 ،‬خودت را‬ ‫را به صلیب کشیدند و لباس‌هایش را‬
‫‪31‬‬
‫نجات بده و از صلیب پایین بیا‪.‬‬ ‫بین خود تقسیم کردند و قرع ه‌کشی‬
‫به همین شکل کاهنان اعظم نیز او‬ ‫کردند تا تعیین کنند هر کدام چه باید‬
‫را بین خود و کاتبان مسخره کردند‬ ‫ببرند‪.‬‬
‫و گفتند‪ :‬او دیگ ران را نجات داد‪.‬‬ ‫‪ 25‬و ساعت سوم بود که او را به‬
‫اما نم ی‌تواند خودش را نجات دهد!‬ ‫صلیب کشیدند‪ 26 .‬و در کتیبه اتهام‬
‫‪ 32‬مسیح‪ ،‬پادشاه اس رائیل اآلن از‬ ‫علیه او نوشته شده بود‪ :‬پادشاه‬
‫صلیب پایین بیاید‪ ،‬تا شاید ببینیم‬ ‫یهودیان‪ 27 .‬و دو دزد هم راه با او به‬
‫و ایمان بیاوریم! و دزدانی که با او‬ ‫صلیب کشیده شدند‪ ،‬یکی در دست‬
‫مصلوب شده بودند‪ ،‬او را مسخره‬ ‫‪28‬‬
‫راست و یکی در دست چپ او‪.‬‬
‫کردند‪.‬‬ ‫و کتاب آسمانی محقق شد که گفته‬
‫‪ 33‬و وقتی ساعت ششم ف را رسید‪،‬‬ ‫بود‪ :‬و او از خطاکاران محسوب شد‪.‬‬
‫تاریکی همه سرزمین را تا ساعت‬ ‫‪ 29‬و رهگذران او را دشنام م ی‌دادند‬
‫‪ 15:23‬به طرز قابل توجهی‪ ،‬جزئیات واقعی بسیار کمی توسط نویسندگان انجیل هم‬
‫در مورد تازیانه زدن و هم درباره مصلوب شدن ارائه شده است‪ .‬شاید به این خاطر‬
‫بوده که به نظرشان فکر کردن درباره این مسائل غیرممکن بوده؛ یا شاید آنها و‬
‫خوانندگانشان م ی‌دانستند که در این سنن و روش‌ها چه اتفاقاتی م ی‌افتاده و ما مجبوریم‬
‫با تخیالت خود به این مسائل فکر کنیم‪ .‬مقصود این بوده که در ذهن خود اتفاقی که‬
‫احتماال رخ داده تجسم کنیم‪ ...‬که وظیف ه‌ای جدی نسبت به عیسی ب رای انجام این کار‬
‫داریم‪ .‬شاید همین دلیل تغییر قابل توجه زمان افعال در نوشت ه‌هاست‪ .‬به مرقس ‪15:23‬‬
‫تا ‪ 26‬توجه کنید‪« :‬دادند‪...‬به صلیب م ی‌کشند‪...‬و تقسیم کردند‪ ...‬قرعه کشی م ی‌کنند‪...‬‬
‫مصلوب شده‪ ...‬نوشته شده»‪ .‬این تغیی رات چش م‌گیر قطع ا ً ب رای تشویق کردن ما ب رای‬
‫دوباره زیستن همه این اتفاقات است‪ .‬مرقس م ی‌گوید «آنها او را به صلیب م ی‌کشند»‬
‫و بعد م ی‌گوید که «سپس دو نفر با او به صلیب کشیده م ی‌شوند» (اگرچه لوقا وقایع را‬
‫در زمان گذشته ثبت کرد (مرقس ‪ ،)۱۵:۲۵‬زمان‌های حال مورد استفاده مرقس چش م‌گیر‬
‫هستند‪« :‬م ی‌بافد‪ ...‬آنها لباس بر تن او م ی‌کنند‪ ...‬آنها او را زدند‪( »...‬مرقس ‪،۱۷ :۱۵‬‬
‫‪ )۱۹‬شاید مرقس به طور خودآگاه م ی‌خواهد تصور کنیم که همه ای ن‌ها جلوی چشمان‬
‫ما در حال رخ دادن هستند‪.‬‬
‫‪ 15:34‬متی ‪ 27:46‬م ی‌گوید که «حدود ساعت نهم‪ ،‬عیسی» آن کلمات درباره ترک شدن‬
‫را «فریاد زد»‪ .‬مرقس م ی‌گوید که این در ساعت نهم بوده و ما م ی‌دانیم که در ساعت‬
‫نهم بود که مسیح کلمات پایانی پیروزی خود را به زبان آورد‪ .‬با این حال‪ ،‬حتما چند‬
‫دقیقه قبل از ساعت نهم بوده که مسیح ت زلزل پیدا کرد؛ بناب راین متی م ی‌گوید که «حدود‬
‫ساعت نهم بود»‪ .‬منظور از چند دقیقه چیست؟ فقط چند صدم ثانیه‪ ،‬فقط چند لحظه‪.‬‬
‫‪121‬‬ ‫‪ 16:2 - 15:34‬سقرم‬
‫اورشلیم آمده بودند‪.‬‬ ‫نهم ف را گرفت‪ 34 .‬در ساعت نهم‪،‬‬
‫‪ 42‬وقتی شامگاه ف را رسید‪ ،‬چون‬ ‫عیسی با صدایی بلند فریاد زد‪:‬‬
‫روز تهیه بود‪ ،‬یعنی روز قبل از‬ ‫س بَ ْق ت َنی؟ که یعنی‪:‬‬
‫ایلی‪ ،‬ایلی‪ ،‬لما َ‬
‫سبت‪ 43 ،‬یوسف اهل رامه که یکی‬ ‫خدای من‪ ،‬خدای من‪ ،‬چ را من را ترک‬
‫از اعضای ارشد شورا بود و او نیز‬ ‫کردی؟ ‪ 35‬و برخی از آنها که آنجا‬
‫دنبال ملکوت خداوند بود‪ ،‬با ج رات‬ ‫ایستاده بودند با شنیدن آن گفتند‪:‬‬
‫نزد پیالطس رفت و پیکر عیسی‬ ‫ببین او الیاس را م ی‌خواند‪ 36 .‬و‬
‫را خواست‪ 44 .‬و پیالطس در عجب‬ ‫یکی از آنها دوید و اسفنجی پر از‬
‫بود که او تا کنون مرده باشد‪ ،‬و‬ ‫سرکه آورد و روی یک نی گذاشت‬
‫یوزباشی را صدا زد‪ .‬از او پرسید آیا‬ ‫و به او داد تا آن را بنوشد و گفت‪:‬‬
‫عیسی مرده است یا نه‪ 45 .‬و وقتی‬ ‫رهایش کن‪ .‬بگذار ببینیم آیا الیاس‬
‫یوزباشی این را تایید کرد‪ ،‬جسد‬ ‫‪37‬‬
‫ب رای پایین آوردن او م ی‌آید یا نه‪.‬‬
‫را به یوسف داد‪ 46 .‬و یوسف کتان‬ ‫و عیسی با صدایی بلند فریاد زد و‬
‫لطیفی خرید و عیسی را پایین آورد‬ ‫نفس آخر را کشید‪ 38 .‬و پرده معبد از‬
‫و او را داخل پارچه کتان پیچید و در‬ ‫باال تا پایین به دو قسمت پاره شد‪.‬‬
‫قبری گذاشت که از سنگ ت راشیده‬ ‫‪ 39‬و وقتی یوزباشی که روبروی او‬
‫شده بود‪ .‬و سنگی را روی درب قبر‬ ‫ایستاده بود دید که او نفس آخرش را‬
‫غلتانید‪ 47 .‬و مریم مجدلیه و مریم‬ ‫کشید گفت‪ :‬به راستی این مرد پسر‬
‫مادر یوشا دیدند که او کجا گذاشته‬ ‫خدا بود‪.‬‬
‫شد‪.‬‬
‫به خاک سپردن عیسی‬
‫باب ‪16‬‬ ‫‪ 40‬و زنانی بودند که از دور تماشا‬
‫رستاخیز عیسی‬
‫ِ‬ ‫م ی‌کردند‪ ،‬که در بین آنها هم مریم‬
‫و وقتی سبت به پایان رسید‪ ،‬مریم‬ ‫مجدلیه و هم مریم مادر یعقوب‬
‫مجدلیه و مریم مادر یوشا و سالومه‬ ‫مادر یوشا و سالومه‬
‫ِ‬ ‫کوچک و‬
‫عطرهایی خریدند تا بروند و او را‬ ‫بودند؛ ‪ 41‬که وقتی عیسی در جلیل‬
‫ت‬‫تدهین کنند‪ 2 .‬و در نخستین ساعا ِ‬ ‫بود او را دنبال و به او خدمت کردند؛‬
‫و زنان بسیار دیگری که با او تا‬
‫تنها چند لحظه قبل از شیرینی پیروزی نهایی‪« ،‬پایان یافت» یا «انجام شد»‪ ،‬پسر‬
‫رور ما ت زلزل پیدا‬
‫س َ‬‫انسان مت زلزل گشت‪ .‬نتیج ه‌گیری این است که در آخرین لحظه‪َ ،‬‬
‫کرد‪ .‬لطف ا ً وارد حس بح ران و شدت شوید‪ .‬این تنها زمانی است که با خدا به عنوان «خدا»‬
‫به جای «پدر» ‪ /‬آبا نیایش م ی‌کند‪ .‬این به تنهایی منعک س‌کننده حس دوری‌ است که او‬
‫رور و ناجی شما بود که آنجا آویخته شده بود‪ ،‬و رهایی شما‬‫س َ‬
‫را ف را گرفته بود‪ .‬زی را او َ‬
‫بود که آوی زان بود‪ .‬هر چه بیشتر ت زلزل در آخرین لحظه را درک کنیم‪ ،‬درک کام ل‌تری‬
‫از معجزه پیروزی نهایی خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 16:14 - 16:3‬سقرم‬ ‫‪122‬‬
‫‪ 9‬وقتی سحرگا ِه اولین روز هفته از‬ ‫اولین روز هفته‪ ،‬وقتی خورشید‬
‫مردگان برخاسته بود‪ ،‬اول بر مریم‬ ‫‪3‬‬
‫طلوع کرده بود به سوی قبر رفتند‪.‬‬
‫مجدلیه که از او هفت دیو را بیرون‬ ‫و بین خود حرف م ی‌زدند‪ :‬چه کسی‬
‫رانده بود‪ ،‬ظاهر شد‪ 10 .‬مریم مجدلیه‬ ‫سنگ را از درب قبر ب رای ما خواهد‬
‫رفت و در حالی که هم راهان عیسی‬ ‫غلتانید؟ ‪ 4‬و وقتی نگاه کردند‪ ،‬دیدند‬
‫در حال ع زاداری و گریه بودند‪ ،‬به‬ ‫که سن گِ قبر که بسیار بزرگ بود به‬
‫آنها گفت‪ 11 .‬و آنها با شنیدن این که‬ ‫کناری غلتیده بود‪ 5 .‬و وقتی وارد قبر‬
‫عیسی زنده است و مریم مجدلیه او‬ ‫شدند‪ ،‬مرد جوانی را دیدند که ردای‬
‫را دیده است‪ ،‬باور نکردند‪.‬‬ ‫سفیدی به تن دارد و سمت راست‬
‫‪ 12‬بعد از این مسائل‪ ،‬عیسی در‬ ‫نشسته و آنها ترسیدند‪ .‬و او به آنها‬
‫پوشش دیگری ب رای دو تن از آنها‬ ‫گفت‪ :‬نترسید‪ .‬شما دنبال عیسای‬
‫که به سمت ییالقات روانه بودند‬ ‫ناصری هستید که به صلیب کشیده‬
‫ظاهر گشت‪ 13 .‬و آنها رفتند و به‬ ‫شد‪ .‬او برخاسته است‪ .‬او اینجا‬
‫بقیه این را گفتند که باز هم باورشان‬ ‫نیست‪ .‬مکانی را که او را در آن‬
‫نکردند‪.‬‬ ‫گذاشته بودند‪ ،‬ببینید! ‪ 7‬بروید و به‬
‫‪ 14‬و سپس ب رای یازده تن از آنان‬ ‫شاگردانش و پطرس بگویید که او‬
‫ظاهر گشت که در حال خوردن‬ ‫جلوتر از شما به جلیل م ی‌رود‪ .‬آنجا‬
‫بودند؛ و آنها را به خاطر ناباوری‬ ‫او را خواهید دید‪ ،‬درست همان طور‬
‫و قساوت قلب سرزنش کرد زی را‬ ‫که به شما گفته بود‪ 8 .‬و آنها رفتند‬
‫حرف کسانی را که بعد از برخاستن‬ ‫و از قبر گریختند‪ .‬م ی‌لرزیدند و‬
‫عیسی او را دیده بودند‪ ،‬باور‬ ‫شگف ت‌زده بودند‪ ،‬به هیچ کس چیزی‬
‫نکردند‪ .‬و او به آنها گفت‪ :‬باید به کل‬ ‫نگفتند‪ .‬چ را که ترسیده بودند‪.‬‬
‫رور برخاسته نبودند؛ آنها آمده بودند تا پیکرش‬ ‫س َ‬‫‪ 16:3‬زنانی که سر قبر آمدند دنبال َ‬
‫س رور گشتن را داشت (متی‪.،‬‬ ‫رور حکم به دنبال َ‬ ‫س َ‬
‫را تدهین کنند‪ .‬اما عشق آنها به َ‬
‫‪ .)28:5‬کتاب مقدس پر از مواردی است که در آن خدا انسان‌ها را نیکوکار محسوب‬
‫م ی‌کند در صورتی که این گونه نیستند‪ .‬این به نوعی عشق است‪ .‬از آنجایی که خدا ما‬
‫را نیکوکار محسوب م ی‌کند‪ ،‬پس ما باید تصدیق کنیم که ب راد ران ضعیف ما نیز از سوی‬
‫او نیکوکار شمرده م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 16:7‬عیسی درباره سعادت معنوی پطرس‪ ،‬همان کسی که او را انکار کرد بسیار‬
‫نگ ران بود‪ .‬سرور برخاسته از مرگ به ویژه م ی‌خواست زنان به پطرس بگویند که‬
‫«جلوتر از او» به جلیل م ی‌رود (مرقس‪ -)16:7 ،‬با این مفهوم که حتی در ضعف و‬
‫انکار پطرس‪ ،‬عیسی م ی‌خواست که او باز هم تالش کند که او را دنبال کند و صلیب را‬
‫در زندگ ی‌اش از نو زنده کند‪ .‬ما نیز که عیسی را انکار م ی‌کنیم م ی‌توانیم از این نگ رانی‬
‫پر از عشقی که حتی ب رای ما دارد آرامش بگیریم‪ .‬و م ی‌توانیم یاد بگیریم که با کسانی‬
‫که شکست م ی‌خورند به همین شکل رفتار کنیم‪.‬‬
‫‪123‬‬ ‫‪ 16:20 - 16:16‬سقرم‬
‫آنها آسیبی نخواهد رسید‪ .‬آنها دستان‬ ‫جهان بروید و بشارت را ب رای همه‬
‫خود را بر مریضان م ی‌گذارند و آنها‬ ‫مخلوقات موعظه کنید‪ 16 .‬آن کسی‬
‫بهبود خواهند یافت‪.‬‬ ‫که ایمان م ی‌آورد و تعمید م ی‌یابد‬
‫رور عیسی‪ ،‬پس از‬ ‫س َ‬‫آن گاه َ‬
‫‪19‬‬
‫نجات خواهد یافت‪ ،‬اما آن کسی که‬
‫آن که با آنها صحبت کرد‪ ،‬به سوی‬ ‫‪17‬‬
‫باور نم ی‌کند محکوم خواهد شد‪.‬‬
‫آسمان باال برده شد و در دست راست‬ ‫و این نشان ه‌ها هم راه کسانی خواهد‬
‫خداوند نشست‪ 20 .‬و آنها رفتند و همه‬ ‫بود که ایمان دارند‪ -‬به نام من دیوها‬
‫رور با آنها‬
‫س َ‬‫جا موعظه کردند‪ ،‬و َ‬ ‫را بیرون خواهند راند‪ ،‬با زبان‌های‬
‫کار م ی‌کرد و با نشان ه‌های بعد‪ ،‬کالم‬ ‫جدید صحبت خواهند کرد‪ 18 ،‬مارها‬
‫آنها را تأیید م ی‌کرد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫را برخواهند داشت و اگر هر چیز‬
‫مرگباری را بنوشند‪ ،‬به هیچ وجه به‬
‫‪ 16:16‬بناب راین اگر بخواهیم نجات پیدا کنیم‪ ،‬تعمید بسیار مهم است‪.‬‬
‫‪ 16:17‬هدایای معجزه آسای روح القدس در قرن اول عطا شد‪ ،‬اما بعدا ً گرفته شدند (اول‬
‫قرنتیان‪.)13:8 ،‬‬
‫لوقا‬
‫نزد خدا به عنوان کاهن انجام وظیفه‬ ‫فصل ‪1‬‬
‫م ی‌کرد‪ ،‬نوبت او شد که وارد معبد‬ ‫بسیاری تا به حال ب رای نوشتن شرح‬
‫خداوند شود و بخور بسوزاند‪ 10 .‬و در‬ ‫وقایعی که در بین ما رخ داده اقدام‬
‫ساعت بخور‪ ،‬تمام جمعیت بیرون‬ ‫کرده‌اند‪ 2 ،‬حتی با این که کسانی‬
‫در حال نیایش بودند‪ 11 .‬و آنجا فرشته‬ ‫که از اول شاهد عینی و خادم کالم‬
‫خداوند بر او ظاهر گشت که در‬ ‫بودند‪ ،‬به ما شرح وقایع را رسانده‌اند‪،‬‬
‫دست راست مح راب بخور ایستاده‬ ‫‪ 3‬صالح دیدم که پس از دنبال کردن‬
‫بود‪ 12 .‬زکریا با دیدن او آشفته شد‬ ‫جریان همه امور به طور دقیق‬
‫و ترس وجودش را ف را گرفت‪ 13 .‬اما‬ ‫از ابتدا‪ ،‬ب رای شما ای تئوفیلوس‬
‫فرشته به او گفت‪ :‬نترس زکریا‪ ،‬زی را‬ ‫عالیقدر‪ 4 ،‬به ترتیب وقوع بنویسم‬
‫دعای تو مستجاب شده؛ همسرت‬ ‫تا در مورد اموری که تعلیم یافت ه‌اید‬
‫الی زابت پسری را باردار خواهد شد‬ ‫قطعیت پیدا کنید‪.‬‬
‫و نام او را یحیی خواهی گذاشت‪.‬‬
‫‪ 14‬و شاد و خوشبخت خواهید شد و‬ ‫پیشگویی تولد یحیای‬
‫بسیاری با تولد او خوشحال خواهند‬
‫گشت‪ 15 ،‬زی را او در حضور خداوند‬ ‫تعمیددهنده‬
‫بزرگ خواهد بود‪ .‬و او هیچ ش راب یا‬ ‫‪ 5‬در ایام هیرودیس‪ ،‬پادشاه یهودیه‪،‬‬
‫باده‌‌‌ای نخواهد نوشید و از شکم مادر‬ ‫یک کاهن به نام زکریا از فرقه ابیا‬
‫خود‪ ،‬پر از روح القدس خواهد بود‪.‬‬ ‫بود که همسری داشت که یکی از‬
‫‪ 16‬و بسیاری از فرزندان اس رائیل‬ ‫دخت ران هارون بود و نامش الی زابت‬
‫س رور‪ ،‬خداوند خود روی خواهند‬ ‫بود‪ 6 .‬و هر دوی آنها در حضور‬
‫به َ‬ ‫خدا عادل بودند و منزه از گناه همه‬
‫آورد ‪ 17‬و او در روح و قدرت الیاس‬
‫پیش روی وی خواهد رفت تا دل‌های‬ ‫دستورات و احکام خداوند را اج را‬
‫پدران را به سمت فرزندان و دل‌های‬ ‫م ی‌کردند‪ 7 .‬و هیچ فرزندی نداشتند‪،‬‬
‫نافرمایان را به سوی حکمت عادالن‬ ‫زی را الی زابت نابارور بود و هر دو‬
‫رور کند‪.‬‬ ‫سالخورده بودند‪.‬‬
‫س َ‬
‫برگرداند؛ و مردم را آماده َ‬ ‫‪ 8‬این گونه شد که وقتی به ترتیب‬
‫‪ 18‬و زکریا به فرشته گفت‪ :‬از کجا‬ ‫‪9‬‬
‫فرق ه‌اش بر اساس سنت کاهنان‪،‬‬
‫‪ 1:6‬زکریا در دید خداوند «منزه از گناه» بود‪ ،‬حتی با این که در طول زندگ ی‌اش به‬
‫نحوی ایمان نداشت که دعاهایش مستجاب خواهند شد‪ .‬خداوند او را عادل محسوب‬
‫م ی‌کرد‪« -‬در حضور خدا عادل» بود‪.‬‬
‫‪ 1:13‬آنقدر ب رای داشتن یک فرزند دعا کرده بود که شاید ب رایش جنبه تشریفات پیدا‬
‫کرده بود و نم ی‌توانست باور کند که دعایش مستجاب شده است‪ .‬دعاهایمان ممکن است‬
‫شنیده و مستجاب شوند‪ ،‬اما شاید سا ل‌ها طول بکشد که پاسخ دعاهایمان را دریافت‬
‫کنیم‪ .‬و همواره فکر م ی‌کنیم که خدا پاسخی نداده است‪ .‬دانیال نبی تجربه مشابهی در‬
‫دانیال ‪ 10‬داشت‪.‬‬
‫‪125‬‬ ‫‪ 1:33 - 1:19‬اقول‬
‫این را بدانم؟ زی را من پیرمردی هستم انداخت‪ ،‬این کار را ب رای من کرد تا‬
‫عیب من را در میان مردم از بین‬ ‫و همسرم هم سالخورده است‪.‬‬
‫‪ 19‬و فرشته در پاسخ به او گفت‪ :‬ببرد‪.‬‬
‫من جب رائیل هستم که در حضور‬
‫خدا ایستاده‌‌ام و ب رای صحبت با تو پیشگویی تولد عیسی‬
‫و آوردن این مژد‪20‬ه‌های خوب نزد تو ‪ 26‬در ماه ششم‪ ،‬جب رائیل فرشته از‬
‫فرستاده شده‌‌ام‪ .‬و تو تا روزی که سوی خدا به یکی از شهرهای جلیل‬
‫این امور اتفاق بیافتد‪ ،‬الل خواهی به نام ناصره ‪ 27‬نزد باکره‌‌ای فرستاده‬
‫بود و قادر به سخن گفتن نخواهی شد که با مردی به نام یوسف از قوم‬
‫بود زی را حرف‌های من را باور داود نامزد کرده بود؛ و نام آن باکره‬
‫نکردی که در زمان مقرر خود مریم بود‪ 28 .‬و جب رائیل نزد او آمد‬
‫و گفت‪ :‬سالم ای کسی که بسیار‬ ‫محقق خواهند شد‪.‬‬
‫از محبوب هستی‪ ،‬خداوند با تو است!‬ ‫‪ 21‬و مردم منتظر زکریا بودند و‬
‫‪ 29‬اما او به شدت از این حرف‬
‫‪22‬‬
‫تاخیر او در معبد متعجب شدند‪.‬‬
‫و وقتی بیرون آمد‪ ،‬نتوانست با آنها پریشان شد و به فکر افتاد که این‬
‫صحبت کند؛ و آنها فهمیدند که او چگونه سالمی بود‪ 30 .‬و فرشته به‬
‫در معبد رویایی دیده و او همچنان او گفت‪ :‬نترس مریم‪ .‬زی را محبوب‬
‫به آنها اشاره م ی‌کرد و ساکت باقی خداوند شدی‪ .‬تو در میان زنان‬
‫مبارک هستی‪ 31 .‬و در َرحِ م خود‬ ‫ماند‪.‬‬
‫و این گونه شد که وقتی زمان پسری را آبستن خواهی شد و به‬
‫‪23‬‬

‫دنیا خواهی آورد و نامش را عیسی‬ ‫‌‌اش‬‫خانه‬ ‫به‬ ‫یافت‪،‬‬ ‫پایان‬ ‫خدمتش‬
‫رفت‪ .‬و بعد از این روزها‪ ،‬الی زابت خواهی نهاد‪ 32 .‬او بزرگ خواهد بود‬
‫‪24‬‬

‫‪ 25‬و پسر حضرت اعلی نامیده خواهد‬ ‫ماه‬ ‫پنج‬ ‫او‬ ‫و‬ ‫شد؛‬ ‫باردار‬ ‫او‬ ‫همسر‬
‫شد و خدا‪ ،‬خداوند تخت جد او یعنی‬ ‫خودش را پنهان کرد و گفت‪:‬‬
‫خداوند در ایامی که بر من نظری داود را به او خواهد بخشید‪ 33 .‬و‬
‫‪ 1:19‬فرشتگان این همه راه‪ ،‬از نزد خداوند به زمین نازل شدند تا به دعاهای ما پاسخ‬
‫دهند‪ .‬مردی که کنار ایستگاه اتوبوس ایستاده و با خدا نیایش م ی‌کند م ی‌تواند فرشت ه‌ای‬
‫را صدا بزند که ب رای پاسخ به دعاهای او به زمین فرستاده شود‪.‬‬
‫‪ 1:30‬محبوب خداوند شدی – او دارای همت معنوی ب رای این بود که درخواست کند‬
‫مادر مسیحا باشد‪ .‬بناب راین واکنش او خوشحالی بود تا این که بگوید «وای نه! من بدون‬
‫شوهر‪ ،‬حامل ه‌ام!»‪ .‬و احتماالً نوجوانی بیسواد و پابرهنه بود‪ .‬او از طبقه اجتماعی پایینی‬
‫بود (‪)48,53:‬‬
‫‪ 1:32‬خواهد بود‪ -‬به همه زمان‌های آینده دقت کنید‪ .‬عیسی به عنوان یک شخص قبل از‬
‫تولدش وجود نداشت‪ .‬عیسی درون مریم «به وجود آمد» (آیه ‪ .)31‬او به معنای واقعی‬
‫کلمه به عنوان یک شخص از آسمان نازل نشد‪ .‬زندگی او درون مریم آغاز شد‪ .‬داود‪،‬‬
‫پدر یا جد او بود زی را مریم نیز زنی عادل بود که از نسل داود بود‪ .‬عیسی تنها زمانی‬
‫‪ 1:51 - 1:34‬اقول‬ ‫‪126‬‬
‫در رحم او تکان خورد؛ و الی زابت از‬ ‫او ب رای همیشه بر خاندان یعقوب‬
‫روح‌القدس پر شد‪ 42 .‬و او صدایش را‬ ‫پادشاهی خواهد کرد و پادشاهی‬
‫با فریادی بلند باال برد و گفت‪ :‬تو در‬ ‫او پایانی نخواهد داشت‪ 34 .‬و مریم‬
‫میان زنان مبارک هستی و مبارک‬ ‫به فرشته گفت‪ :‬این چگونه ممکن‬
‫ثمره َرحم تو! ‪ 43‬اما چ را چنین‬
‫است ٔ‬ ‫خواهد بود وقتی من مردی را‬
‫رورم‬‫س َ‬‫شده که مادر َ‬ ‫لطفی به من‬ ‫نم ی‌شناسم؟ ‪ 35‬و فرشته در پاسخ به‬
‫نزد من بیاید؟ ‪ 44‬زی را وقتی صدای‬ ‫او گفت‪ :‬روح‌‌القدس بر تو خواهد آمد‬
‫سالم کردن تو به گوشم رسید‪ ،‬کودک‬ ‫و قدرت حضرت اعلی بر تو سایه‬
‫از شادی در رحمم تکان خورد‪ 45 .‬و‬ ‫خواهد افکند‪ .‬بناب راین‪ ،‬آن موجود‬
‫خوشا بحال آنکه ایمان آورد؛ زی را‬ ‫مقدس که در تو به وجود آمده‪ ،‬پسر‬
‫چیزهایی که از خداوند به او گفته‬ ‫خدا نامیده خواهد شد‪ 36 .‬و الی زابت‪،‬‬
‫شده محقق خواهد شد‪.‬‬ ‫خویشاوند تو که نازا خوانده م ی‌شد‬
‫‪ 46‬و مریم گفت‪ :‬جان من خداوند‬ ‫در پیری پسری را باردار شد؛ و این‬
‫را م ی‌ستاید‪ 47 ،‬و روح من در نجات‬ ‫ماه ششم بارداری او است‪ 37 .‬زی را‬
‫‪48‬‬
‫دهنده من‪ ،‬خدا‪ ،‬شادی م ی‌کند‪،‬‬
‫ٔ‬
‫‪38‬‬
‫نزد خدا هیچ امری محال نیست‪.‬‬
‫زی را او بر حقارت کنیز خود نظر‬ ‫و مریم گفت‪ :‬به کنیز خداوند بنگر!‬
‫افکنده‪ .‬زی را از این زمان به بعد‪،‬‬ ‫باشد که کالم تو واقع شود! و فرشته‬
‫همه نس ل‌ها من را مبارک خواهند‬ ‫از او دور شد‪.‬‬
‫خواند‪ 49 .‬زی را خدای متعالی کارهای‬ ‫‪ 39‬و مریم در آن روزها برخاست‬
‫بزرگی در حق من کرده و نام او‬ ‫و با عجله به یکی از شهرهای‬
‫مقدس است‪ 50 ،‬و رحمت او نسل‬ ‫کوهستانی یهودیه رفت‪ 40 ،‬و وارد‬
‫به نسل ب رای کسانی است که از او‬ ‫خانه زکریا شد و به الی زابت سالم‬
‫م ی‌ترسند‪ 51 .‬او قدرت را با بازوی‬ ‫کرد‪ 41 .‬و این گونه شد که وقتی‬
‫خود نشان داده‪ ،‬متکب ران را در خیال‬ ‫الی زابت سالم مریم را شنید‪ ،‬کودک‬
‫که به دنیا آمد پسر خدا شد (آیه ‪ .)35‬بناب راین پسر خدا بر خالف اصول نادرست تثلیث‪،‬‬
‫از زمان خلقت وجود نداشت‪.‬‬
‫‪ 1:35‬روح‌القدس با قدرت «خدای متعال» مرتبط است‪ .‬روح‌القدس به قدرت خدا اشاره‬
‫دارد؛ یک شخص نیست‪ .‬خدا «واالترین» است و بناب راین نه عیسی نه روح‌القدس با او‬
‫ب رابر نیستند؛ آنها از خداوند پایی ن‌تر هستند زی را او واالترین است‪.‬‬
‫‪ 1:36‬خدا اغلب ترتیبی م ی‌دهد که شخص دیگری‪ ،‬مثال یکی از اعضاء خانواده تجربه‬
‫مشابهی با ما داشته باشد‪ -‬تا با هم راهی با آنها بتوانیم آرامش و شهامت پیدا کنیم‪.‬‬
‫‪ 1:46‬سرود مریم پر است از اشاره به سرود حنا وقتی توانست سموئیل را باردار شود‬
‫(اول سموئیل ‪ .)2‬با این که بیسواد بود‪ ،‬کتاب مقدس را به خوبی م ی‌شناخت‪ .‬آن را حفظ‬
‫کرده و با آن ارتباط برق رار م ی‌کرد‪ .‬او متوجه شباهت بین خود و حنا شده بود‪ .‬ما نیز باید‬
‫به کتب آسمانی فکر کنیم و شباه ت‌های بین خود و دیگ ران را که در آنها م ی‌خوانیم پیدا‬
‫کنیم تا آنها قهرمان یا الهام‌بخش ما شوند‪.‬‬
‫‪127‬‬ ‫‪ 1:76 - 1:52‬اقول‬
‫خواست و این گونه نوشت‪ :‬نام او‬ ‫دلشان پ راکنده کرده‪ 52 ،‬شاه زادگان را‬
‫یوحنا است‪ .‬و همه آنها شگفت زده‬ ‫از تخت خود پایین آورده و آنهایی را‬
‫شدند‪ 64 .‬و بالفاصله دهان او باز شد‬ ‫که فروتن هستند در زندگی سربلند‬
‫و زبان گشود و سخن گفت و خدا‬ ‫کرده است‪ 53 .‬او گرسنه را با چیزهای‬
‫را شکر نمود‪ 65 .‬و ترس در همه‬ ‫خوب سیر کرده و ثروتمندان را‬
‫همسایگانشان ف راگیر شد‪ .‬و همه این‬ ‫دست خالی روانه کرده است‪ 54 .‬او به‬
‫مسائل در س راسر کوهستان یهودیه‬ ‫قوم اس رائیل‪ ،‬بنده خود کمک کرد‪ ،‬به‬
‫صحبت شد‪ 66 .‬و همه شنوندگان در‬ ‫خاطر رحمت خویش ‪( 55‬همان طور‬
‫دل خود آنها را جا دادند و گفتند‪ :‬پس‬ ‫که به پدران ما گفته) به اب راهیم و‬
‫این کودک چه خواهد شد؟ چ را که‬ ‫ذریت او تا ابداالآباد‪.‬‬
‫دست خداوند با او بود‪.‬‬ ‫‪ 56‬و مریم با او حدود سه ماه ماند و‬
‫‪ 67‬و پدرش زکریا با روح‌القدس پر‬ ‫سپس به خانه بازگشت‪.‬‬
‫شد و نبوت کرد و گفت‪ 68 :‬متبارک‬
‫است خداوند‪ ،‬خدای اس رائیل‪ ،‬زی را او‬ ‫تولد یحیی تعمید دهنده‬
‫قوم خویش را مالقات کرد و نجات‬ ‫‪ 57‬اینک زمان زایمان الی زابت ف را‬
‫داد‪ 69 ،‬و شاخ رهایی را ب رای ما در‬ ‫رسیده و او پسری را به دنیا آورد‪.‬‬
‫خانه بنده‌‌اش داود ب راف راشته ‪( 70‬همان‬ ‫‪ 58‬و همسایگان و خویشاوندان او‬
‫طور که از دهان پیامب ران مقدس‬ ‫شنیدند که خداوند رحمت خود را‬
‫خود که از آغاز عالم وجود داشت ه‌اند‬ ‫به او نشان داده و با او خوشحال‬
‫گفته)‪ 71 ،‬رهایی از دشمنان ما و از‬ ‫شدند‪ 59 .‬و این گونه شد که در روز‬
‫دست همه کسانی که از ما متنفرند‪،‬‬ ‫هشتم که ب رای ختنه کردن کودک‬
‫‪ 72‬تا به پدران ما رحمت خود را نشان‬ ‫آمدند‪ ،‬م ی‌خواستند اسم پدرش زکریا‬
‫دهد و عهد مقدس خود را به خاطر‬ ‫را بر او بگذارند‪ 60 ،‬اما مادرش‬
‫آورد‪ 73 .‬سوگندی که ب رای پدرمان‬ ‫جواب داد و گفت‪ :‬نه‪ ،‬اسم او باید‬
‫اب راهیم خورد ‪ 74‬تا به ما رحم کند تا‬ ‫یحیی باشد‪ 61 .‬و آنها به او گفتند‪:‬‬
‫از دست دشمنان‌مان رهایی یابیم و‬ ‫هیچکس از خویشاوندان تو نیست‬
‫او را در ‪ 75‬قداست و عدالت در تمام‬ ‫که چنین اسمی داشته باشد‪ 62 .‬و‬
‫ایام زندگی خود بدون ترس عبادت‬ ‫آنها به پدر عالمت دادند تا ببینند‬
‫کنیم‪ 76 .‬آری‪ ،‬و تو ای طفل‪ ،‬پیامبر‬ ‫او م ی‌خواهد چه نامی بر کودک‬
‫خدای متعالی نام خواهی گرفت‪.‬‬ ‫بگذارد‪ 63 .‬و او تخت ه‌ای ب رای نوشتن‬
‫‪ 1:53‬زنان ثروتمند یهودی بدون شک م ی‌خواستند مادر مسیحا باشند‪ .‬اما خداوند از‬
‫این خشنود م ی‌شود که از طریق فق را و فروتنانی عمل کند که عاشق کالم او هستند‪.‬‬
‫‪ 1:74‬زکریا درک نادرست و رایج یهودیان درباره مسیحا را داشت که او را کسی‬
‫م ی‌دانستند که رهایی از رومیان را به ارمغان خواهد آورد‪ .‬اما همچنین ممکن است کالم‬
‫او را از لحاظ معنوی و رهایی از گناهانمان درک کرد‪ .‬یک مرد باایمان می تواند درک‬
‫نادرست داشته باشد و خدا به خاطر این درک غلط او را طرد نکرد‪.‬‬
‫‪ 2:14 - 1:77‬اقول‬ ‫‪128‬‬
‫بود) ‪ 5‬تا هم راه با مریم که نامزد او‬ ‫زی را تو به حضور خداوند خواهی‬
‫و باردار بود نام نویسی کند‪ 6 .‬و این‬ ‫‪77‬‬
‫رفت تا راه‌های او را آماده سازی‪،‬‬
‫گونه شد که وقتی آنجا بودند‪ ،‬زمان‬ ‫خبر نجات در آمرزش گناهان را به‬
‫زایمان او ف را رسید‪ 7 .‬و او اولین پسر‬ ‫امت او بدهی‪ 78 ،‬به خاطر رحمت‬
‫خود را به دنیا آورد‪ ،‬و او را در پارچه‬ ‫و مهربانی خداوند ما‪ ،‬وقتی طلوع‬
‫پیچید و در یک آخور گذاشت‪ ،‬زی را‬ ‫خورشید ب رای ما آغاز خواهد شد‪،‬‬
‫در کاروانس را جایی نبود‪.‬‬ ‫‪ 79‬بر آنهایی که در تاریکی و سایه‬
‫‪ 8‬چوپانانی در همان منطقه بودند‬ ‫مرگ نشسته‌‌اند خواهد تابید و پاهای‬
‫که در مزرعه م ی‌ماندند و ش ب‌ها‬ ‫ما را به سوی راه صلح راهنمایی‬
‫مواظب گل ه‌ خود بودند‪ 9 .‬یکی از‬ ‫خواهد کرد‪ 80 .‬و کودک بزرگ شد و‬
‫فرشتگان خداوند کنار آنها ایستاد و‬ ‫روحی قوی پیدا کرد و تا روز ظهور‬
‫شکوه خداوند‪ ،‬دور آنها ‌درخشید و‬ ‫آشکارش بر قوم اس رائیل‪ ،‬در بیابان‬
‫آنها وحش ت‌زده شدند‪ 10 .‬و فرشته به‬ ‫ب ه‌سر م ی‌برد‪.‬‬
‫آنها گفت‪ :‬نترسید‪ .‬زی را مژده شادی‬
‫عظیمی را ب رای شما م ی‌آورم که‬ ‫باب ‪2‬‬
‫‪11‬‬
‫شامل حال همه مردم خواهد شد‪.‬‬
‫زی را امروز در شهر داود‪ ،‬یک ناجی‬ ‫تولد عیسی‬
‫رور است ب رای شما به‬ ‫و این گونه شد که در آن روزها‬
‫س َ‬‫که مسیح َ‬ ‫دستوری از طرف امپ راتور‬
‫دنیا م ی‌آید‪ 12 .‬و این ب رای شما یک‬
‫نشانه است‪ :‬شما کودکی را پیچیده‬ ‫اوغسطس مبنی بر نام نویسی در‬
‫در قنداق خواهی یافت که در یک‬ ‫س راسر دنیا صادر شد‪ 2 .‬سرشماری‬
‫آخور خوابیده است‪ 13 .‬و ناگهان‬ ‫در ابتدا وقتی صورت گرفت‬
‫گروهی از لشکر آسمانی هم راه با‬ ‫كرینیوس فرماندار سوریه بود‪ 3 .‬و‬
‫فرشته پدیدار شد که خدا را ستایش‬ ‫همه ب رای اسم نویسی رفتند‪ ،‬هر کس‬
‫م ی‌کردند و گفتند‪ 14 :‬خدا را در‬ ‫به شهر خود رفت‪ 4 .‬و یوسف نیز از‬
‫واالترین مکان (اعلی علیین)‪ ،‬جالل‬ ‫جلیل از شهر ناصره به یهودیه به‬
‫باد و بر زمین بین کسانی که خداوند‬ ‫شهر داود رفت که بی ت‌اللحم نام دارد‬
‫از آنها خشنود است صلح باد‪.‬‬ ‫(زی را او از خاندان و خانواده داود‬

‫‪ 1:77‬اگر واقع ا ً بخشندگی خدا را حس کنیم‪ ،‬پس رهایی را م ی‌شناسیم؛ اما چنین تجربه‬
‫شگف ت‌انگیزی ناشی از درک جدیت گناهانمان است‪ .‬اف راد مغرور و حق به جانب‪ ،‬هیچ‬
‫حسی ب رای شگفتی بخشندگی خداوند ندارد‪.‬‬
‫‪ 2:7‬عیسی از تولد‪ ،‬حس طرد شدن از سوی مردم را م ی‌دانست؛ زی را قطع ا ً م ی‌توان‬
‫بستر بهتری ب رای زنی باردار ف راهم کرد‪ .‬وقتی طرد شدن را تجربه م ی‌کنیم‪ ،‬او م ی‌داند‬
‫که چه حسی داریم‪.‬‬
‫‪ 2:8‬چوپانان یکی از منفورترین طبقات در جامعه فلسطین بودند‪ .‬اما خدا آنها را‬
‫انتخاب کرد تا شاهد تولد پسرش باشند‪.‬‬
‫‪129‬‬ ‫‪ 2:33 - 2:15‬اقول‬
‫طبق شریعت موسی به پایان رسید‪،‬‬ ‫‪ 15‬و این گونه شد که وقتی‬
‫آنها او را به اورشلیم بردند تا او را‬ ‫فرشتگان آنها را به سوی آسمان‬
‫به خداوند تقدیم کنند ‪( 23‬زی را در‬ ‫ترک کردند‪ ،‬چوپانان به یکدیگر‬
‫شریعت خداوند نوشته شده‪ :‬هر‬ ‫گفتند‪ :‬بیایید اکنون به بی ت‌اللحم‬
‫پسری که رحِ م را باز م ی‌کند‪ ،‬ب رای‬ ‫برویم و این چیزی را که واقع شده و‬
‫خداوند مقدس خوانده خواهد شد) ‪ 24‬و‬ ‫خداوند ما را از آن آگاه ساخته ببینیم‪.‬‬
‫طبق آنچه در شریعت خداوند گفته‬ ‫‪ 16‬و آنها با عجله رفتند و مریم و‬
‫شده‪ ،‬یک قربانی پیشکش کنند‪ :‬یک‬ ‫یوسف و کودک را دیدند که در آخور‬
‫جفت قمری و دو جوجه کبوتر‬ ‫خوابیده بودند‪ 17 .‬و وقتی آن را دیدند‪،‬‬
‫‪ 25‬و مردی در اورشلیم به نام‬ ‫چیزی را که در مورد این کودک‬
‫شمعون بود؛ و این مرد نیکوکار و‬ ‫گفته شده بود ب رای مردم تعریف‬
‫پارسا بود و به دنبال تسلی اس رائیل‬ ‫کردند‪ 18 .‬و همه کسانی که این را‬
‫بود‪ .‬و روح‌القدس بر او بود‪ .‬و‬ ‫شنیدند از چیزهایی که چوپانان به‬
‫از طرف روح القدس به او وحی‬ ‫آنها گفتند متعجب بودند‪ 19 .‬و مریم‬
‫شده بود که او قبل از دیدن مسیح‬ ‫همه ای ن‌ها را نگاه داشت و در دل‬
‫خداوند‪ ،‬مرگ را نخواهد دید‪ 27 .‬و او‬ ‫خود به آن م ی‌اندیشید‪ 20 .‬و چوپانان‬
‫در روح به سوی معبد آمد و وقتی‬ ‫بازگشتند و به خاطر همه شنیده‌ها‬
‫پدر و مادر‪ ،‬عیسای خردسال را‬ ‫و دیده‌هایشان که همان طور که‬
‫آوردند تا رسوم شریعت را درباره‬ ‫به آنها گفته شده بود اتفاق افتاد‪،‬‬
‫او انجام دهند‪ 28 ،‬آن گاه او عیسی‬ ‫خداوند را حمد و سپاس گفتند‪.‬‬
‫را در آغوش گرفت و خدا را شکر‬ ‫‪ 21‬و بعد از هشت روز‪ ،‬وقتی او‬
‫کرد و گفت‪ 29 :‬خداوندا‪ ،‬اکنون بگذار‬ ‫ختنه شد‪ ،‬نامش عیسی گذاشته شد‬
‫بنده‌ات طبق کالم خودت در آرامش‬ ‫که همان نامی بود که قبل از این که‬
‫برود‪ 30 .‬زی را چشمان من نجات تو‬ ‫در رحم به وجود آید از سوی فرشته‬
‫را دیده ‪ 31‬که قبل از حضور همه‬ ‫اعطا شده بود‪.‬‬
‫مردم آماده کرده‌‌‌ای؛ ‪ 32‬نوری که بر‬
‫ام ت‌های دیگر آشکار خواهد شد و‬ ‫شمعون و حنا عیسی را مالقات‬
‫شکوه مردم تو اس رائیل‪.‬‬
‫‪ 33‬و پدر و مادر او از چیزهایی که‬ ‫م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 22‬و وقتی روزهای تطهیر آنها‬
‫‪ 2:15‬این چیزی را که واقع شده‪ -‬ایمان یعنی باور داشتن چیزی که نم ی‌توانیم ببینیم‬
‫اما از طریق کالم خدا بر ما آشکار شده است‪ .‬چوپانان بهترین مثال ایمان هستند‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬چوپانان خوشحال شدند زی را بابت ایمان خود پاداش گرفته بودند‪ -‬آنها همه‬
‫چیز را همان طور که گفته شده و باور داشتند‪ ،‬پیدا کردند (آیه ‪ 20‬این خوشحالی ایمان‬
‫بود و هست که پاداش گرفته است‪).‬‬
‫‪ 2:32‬نوری برای آشکار شدن‪ -‬ملل غیریهود تنها در صورتی آن نور را خواهند دید که‬
‫ما عیسی را در شهادت خود بر آنها آشکار کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:48 - 2:34‬اقول‬ ‫‪130‬‬
‫درباره او گفته شد شگف ت‌زده بودند‪ .‬پُر شد و لطف خدا با او بود‪.‬‬
‫‪ 34‬و شمعون آنها را برکت داد و به‬
‫مریم‪ ،‬مادر او گفت‪ :‬شاهد باش این عیسی در دوازده سالگی‬
‫کودک ب رای سقوط و صعود بسیاری ‪ 41‬و پدر و مادر او هر سال در‬
‫در اس رائیل تعیین شده و ب رای جشن فصح به اورشلیم م ی‌رفتند‪.‬‬
‫‌‌ای که علیه آن سخن خواهند ‪ 42‬و وقتی او دوازده ساله شد‪ ،‬آنها‬ ‫نشانه‬
‫گفت‪ .‬آری‪ ،‬و شمشیری بر قلب تو طبق سنت جشن به اورشلیم رفتند‪.‬‬
‫‪35‬‬

‫نیز فرو خواهد رفت تا افکار دلهای ‪ 43‬و وقتی آن روزها به پایان رسید‪،‬‬
‫در حال بازگشت‪ ،‬عیسای نوجوان‬ ‫بسیاری آشکار شود‪.‬‬
‫و نبیه‌‌ای به نام حنا بود که در اورشلیم ماند و پدر و مادرش‬
‫‪36‬‬

‫این را نمی‌‌دانستند‪ .‬آنها که فکر‬


‫‪44‬‬ ‫بود‪.‬‬ ‫اشیر‬ ‫طایفه‬ ‫از‬ ‫فنوئیل‬ ‫دختر‬
‫او زنی بسیار سالخورده بود و هفت م ی‌کردند عیسی هم راهشان است‪،‬‬
‫بکارت خود با شوهری به اندازه یک روز سفر کردند و‬ ‫سال پس از‬
‫زندگی کرده بود و اکنون هشتاد و سپس در بین خویشاوندان و آشنایان‬
‫‪37‬‬

‫چهار سال بود که بیوه شده بود‪ .‬از خود دنبال او گشتند‪ 45 .‬و وقتی او‬
‫معبد جدا نم ی‌شد و با روزه ‪38‬و نماز را پیدا نکردند‪ ،‬به اورشلیم بازگشتند‬
‫شب و روز عبادت م ی‌کرد‪ .‬و در و دنبال او رفتند‪ 46 .‬و این گونه شد‬
‫همان ساعت ب رای عبادت آمد‪ ،‬خدا که پس از سه روز‪ ،‬آنها او را در‬
‫را شکر نمود و با همه کسانی که به معبد پیدا کردند که در میان استادان‬
‫دنبال رستگاری در اورشلیم بودند از نشسته بود و هم به آنها گوش م ی‌داد‬
‫و هم از آنها سوال م ی‌پرسید‪ 47 .‬و‬ ‫او صحبت م ی‌کرد‪.‬‬
‫و وقتی آنها همه امور را طبق همه کسانی که به او گوش می‌‌‌دادند‬
‫‪39‬‬

‫از درک او و پاس خ‌هایش حیرت‌زده‬ ‫جلیل‬ ‫به‬ ‫دادند‪،‬‬ ‫انجام‬ ‫خداوند‬ ‫شریعت‬
‫و به شهر خود ناصره بازگشتند‪ .‬و بودند‪ 48 .‬و وقتی آنها او را دیدند‪،‬‬
‫‪40‬‬

‫شگف ت‌زده شدند و مادرش به او‬ ‫حکمت‬ ‫کودک بزرگ و قوی شد؛ از‬
‫‪ 2:35‬وقتی نیزه‪ ،‬در یک طرف عیسی فرو رفت‪ ،‬قلب مریم نیز هنگام تماشای آن‬
‫شکافته شد‪ .‬واکنش ما به صلیب این است که افکار دلهایمان آشکار م ی‌شود‪ .‬بناب راین‬
‫م راسم تکه تکه کردن نان زمانی که مرگ و رستاخیز عیسی را به یاد می آوریم‪ ،‬زمانی‬
‫ب رای آزمون خود است زی را افکار دلهایمان به صورت کام الً طبیعی وقتی جلوی صلیب‬
‫م ی‌ایستیم آشکار م ی‌شود (اول قرنتیان‪.)11:28 ،‬‬
‫‪ 2:47‬عیسی استعداد طبیعی ب رای کالم پدرش داشت‪ .‬او درست مانند هر کودک دیگری‬
‫که به دنبال پدری م ی‌رود که هیچ وقت او را ندیده‪ ،‬در جستجوی پدر خود بود‪ .‬به عنوان‬
‫پسر خدا‪ ،‬عقل او از همه برتر بود‪ .‬تفسیر او از کتاب مقدس در ‪ 12‬سالگی بسیار بالغ‬
‫بود‪ .‬با این حال به تواضع او در سوال پرسیدن از کسانی دقت کنید که بعدها از او متنفر‬
‫خواهند شد و او را خواهند کشت‪.‬‬
‫‪ 2:48‬پدرت‪ ...‬عیسی با گفتن این که باید حدس م ی‌زد که م ی‌تواند او را در خانه خدا‪،‬‬
‫‪131‬‬ ‫‪ 3:8 - 2:50‬اقول‬
‫قیاقا کاهنان اعظم بودند‪ ،‬کالم خدا‬ ‫گفت‪ :‬پسرم‪ ،‬چ را این کار را با ما‬
‫بر یحیی پسر زکریا در بیابان رسید‪.‬‬ ‫کردی؟ من و پدرت با نگ رانی دنبال‬
‫‪ 3‬و او به تمام نواحی اط راف اردن‬ ‫تو بودیم‪ .‬و او به آنها گفت‪ :‬چطور‬
‫آمد و تعمید توبه را ب رای آمرزش‬ ‫دنبال من گشتید؟ نمی‌‌دانستید که‬
‫گناهان موعظه کرد‪ 4 .‬در کتاب‬ ‫در خانه پدرم خواهم بود؟ ‪ 50‬و آنها‬
‫کالم اشعیای نبی نوشته شده‪ :‬صدای‬ ‫درک نکردند که او چه چیزی به آنها‬
‫کسی که در بیایان فریاد م ی‌زند‪ :‬راه‬ ‫گفت‪ 51 .‬و او با آنها رفت و به ناصره‬
‫خداوند را آماده کنید‪ ،‬راه‌های او را‬ ‫بازگشت و مطیع آنها بود؛ و مادرش‬
‫راست گردانید‪ 5 .‬هر دره‌ای پُر خواهد‬ ‫همه ای ن‌ها را در دل خود نگاه‬
‫شد و هر کوهستان و تپه‌‌ای پست‬ ‫می‌‌‌داشت‪ 52 .‬و عیسی در حکمت و‬
‫خواهد شد‪ ،‬و مسیرهای کج‪ ،‬راست‬ ‫قامت و رضامندی نزد خدا و مردم‬
‫خواهد شد و راه‌های سخت‪ ،‬صاف‬ ‫ترقی می کرد‪.‬‬
‫خواهند گشت‪ 6 .‬و همه جان‌ها نجات‬
‫خدا را خواهند دید‪.‬‬ ‫باب ‪3‬‬
‫‪ 7‬او به کسانی که ب رای تعمید‬
‫گرفتن از او بیرون آمدند گفت‪ :‬ای‬ ‫موعظه یحیای تعمیددهنده‬
‫فرزندان افعی‪ ،‬چه کسی به شما‬ ‫اینک در پانزدهمین سال حکومت‬
‫هشدار داد تا از خشمی که در راه‬ ‫امپ راتور طیبریوس‪ ،‬وقتی پنطیوس‬
‫است ف رار کنید؟ ‪ 8‬پس ثمره‌هایی‬ ‫پیالطس فرماندار یهودیه بود‪،‬‬
‫بیاورید که شایسته توبه باشد‪ .‬و‬ ‫هیرودیس‪ ،‬تیت رارخِ جلیل بود‪،‬‬
‫هرگز پیش خود فکر نکنید که‬ ‫بردارش فیلیپس‪ ،‬تیت رارخ منطقه‬
‫بگویید‪ :‬اب راهیم پدر ما است‪ .‬زی را‬ ‫ایتوریه و ترخونیتس بود‪ ،‬و‬
‫لیسانیوس حاكم آبلیه بود‪ 2 ،‬و حنا و‬
‫پدر حقیق ی‌اش پیدا کند مریم را سرزنش م ی‌کند (آیه ‪ .)49‬مریم آنقدر به این فکر که‬
‫یوسف پدر عیسی است عادت کرده بود که شاید شدت ایمان و اعتقا ِد سیزده سال پیش‬
‫خود هنگام مالقات با فرشته را از دست داده بود؛ ایمان به این که پدر عیسی خدا است‪.‬‬
‫روزگار و دیدگاه‌های نادرست دیگ ران درباره عیسی و خدا به همین شکل م ی‌تواند باعث‬
‫شود که آنها را مثل دنیای دور و بر خود ببینیم‪.‬‬
‫‪ 2:52‬رشد عیسی با تایید خدا‪ ،‬ادعاهای تثلیث را ب ی‌منطق م ی‌سازد‪ .‬به همین شکل‪ ،‬اگر‬
‫او را به عنوان پسر متولد شده خدا بپذیریم‪ ،‬رشد عقل و دانش او کام الً طبیعی و قابل‬
‫فهم است‪« .‬خدای پسر» و «تثلیث» در کتاب مقدس یافت نم ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 3:5‬هموار شدن بیابان‪ ،‬نمادین است‪ .‬کسانی که مثل کوه مغرور بودند‪ ،‬تنزل یافتند‪ ،‬و‬
‫کسانی با دید بسیار منفی نسبت به خود که به اندازه دره پست بودند‪ ،‬به سطح باالتری‬
‫برده شدند‪ .‬کلید همه ای ن‌ها توبه و قبول کردن واقعیت بخشندگی و پذیرش خدا است‪.‬‬
‫‪ 3:8‬توبه بیشتر از آن که به کلمات مرتبط باشد‪ ،‬به اعمال یا «ثمره‌ها» مرتبط است‪.‬‬
‫تعمید بخشی از ف رایند توبه و بخشش ما است؛ اما ما باید تالش کنیم در عمل نیز‬
‫تغییر کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:20 - 3:9‬اقول‬ ‫‪132‬‬
‫‪ 15‬و در حالی که مردم در انتظار‬ ‫من به شما م ی‌گویم که خدا قادر‬
‫بودند و همه در دل خود در مورد‬ ‫است از این سنگها فرزندانی را ب رای‬
‫یحیی به این می‌‌اندیشیدند که آیا‬ ‫اب راهیم بیاورد‪ 9 .‬و حتی اکنون تیشه‬
‫او مسیح است یا نه‪ 16 ،‬یحیی پاسخ‬ ‫بر ریشه درختان نیز گذاشته شده‬
‫داد و به همه آنها گفت‪ :‬من شما‬ ‫است‪ .‬بناب راین‪ ،‬هر درختی که میوه‬
‫را در آب تعمید م ی‌دهم‪ ،‬اما کسی‬ ‫خوب به بار نیاورد بریده و به آتش‬
‫م ی‌آید که از من واالتر است‪ ،‬که‬ ‫افکنده م ی‌شود‪.‬‬
‫الیق نیستم بند کفشش را باز کنم‪ .‬او‬ ‫‪ 10‬و مردم از او پرسیدند و گفتند‪:‬‬
‫شما را در روح‌القدس و آتش تعمید‬ ‫پس باید چه کار کنیم؟ ‪ 11‬و او به آنها‬
‫خواهد داد‪ 17 .‬چنگک در دست دارد‬ ‫در پاسخ گفت‪ :‬آن که دو لباس دارد‪،‬‬
‫تا خرمن خویش را کام الً پاک کند و‬ ‫به کسی بدهد که هیچ لباسی ندارد‪،‬‬
‫گندم را در انبار خویش جمع کند؛‬ ‫و آن که غذا دارد‪ ،‬همان کار را بکند‪.‬‬
‫اما کاه را با آتشی خاموش‌نشدنی‬ ‫‪ 12‬و باجگی ران نیز ب رای تعمید یافتن‬
‫خواهد سوازند‪.‬‬ ‫آمدند و آنها به او گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬ما‬
‫‪ 18‬با جذابیتهای بسیار دیگر‪ ،‬او‬ ‫باید چه کار کنیم؟ ‪ 13‬و یحیی به آنها‬
‫بشارتها را ب رای مردم موعظه م ی‌کرد‬ ‫گفت‪ :‬بیش از آن چه به شما دستور‬
‫‪ 19‬اما هیرودیس تت رارخ که به خاطر‬ ‫داده شده نگیرید‪ 14 .‬و سربازان نیز‬
‫ازدواج با هیرودیا همسر ب رادرش و‬ ‫از او پرسیدند‪ :‬و ما‪ ،‬ما چه کار باید‬
‫تمام کارهای پلیدی که انجام داده از‬ ‫بکنیم؟ و او به آنها گفت‪ :‬باعث‬
‫سوی یحیی سرزنش شده بود‪ 20 ،‬این‬ ‫وحشت هیچ کس نشوید و تهمت‬
‫را نیز به کارهای خود افزود و یحیی‬ ‫دروغ به کسی نزنید‪ ،‬و به حقوق‬
‫را زندانی کرد‪.‬‬ ‫خود قانع باشید‪.‬‬
‫‪ 3:8‬پیش خود نگویید‪ -‬کتاب مقدس روی ف رایندهای فکری درونی و بسیار خصوصی‬
‫ما تمرکز م ی‌کند‪ .‬آیه ‪ 15‬همچنین درباره این صحبت م ی‌کند که اف راد چگونه در ذهن‬
‫خود بحث م ی‌کنند‪ .‬این اصل مسیحیت است‪ -‬تغییر روح و طرز فکر درونی و عمیق‬
‫ذهن درونی ما است‪ ،‬نه یک موجود بیرونی‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫خود‪« .‬شیطان» یا دشمن واقعی‪،‬‬
‫‪ 3:14‬یحیی به سربازان نگفت که دیگر سرباز نباشند‪ ،‬بلکه در چارچوب اصول‬
‫اخالقی رفتار کنند‪ .‬خدا هر جا باشیم با ما مالقات م ی‌کند‪ ،‬اف راد مختلف را در کشورهای‬
‫مختلف ف را م ی‌خواند و از آنها م ی‌خواهد در موقعی ت‌های خود بر همین اساس عمل کنند‪.‬‬
‫اما اشتغال در ارتش نباید شغل ترجیحی یک مسیحی باشد‪.‬‬
‫‪ 3:17‬ایده جم ع‌آوری گندم و تخریب پوسته آن‪ ،‬زبان روز داوری است که عیسی در آن‬
‫باز م ی‌گردد‪ .‬اما عیسی آماده بود که آن را در اولین ظهور خود آغاز کند‪ .‬بناب راین همه‬
‫مومنان در طول قرن‌ها در انتظار ظهور داوری قری ب‌الوقوع او زندگی کرده‌اند؛ ما باید‬
‫همواره با این آگاهی که عیسی ممکن است امروز بازگردد‪ ،‬زندگی کنیم‪.‬‬
‫گناهکاری گناهکاران‬
‫ِ‬ ‫‪ 3:20‬این را نیز به کارهای خود افزود‪ -‬خدا از تماشای ادامه‬
‫دست برنم ی‌دارد‪ .‬هر گناه‪ ،‬توهینی به او است حتی اگر توسط ب ی‌ایمانان غیریهود‬
‫‪133‬‬ ‫‪ 4:5 - 3:21‬اقول‬
‫بوعز‪ ،‬پسر شَلمون‪ ،‬پسر نَحشون‪،‬‬ ‫شجره‌نامه عیسی‬
‫‪ 33‬پسر عمیناداب‪ ،‬پسر ارام‪ ،‬پسر‬ ‫‪ 21‬این گونه شد که وقتی همه مردم‬
‫َح صرون‪ ،‬پسر فارص‪ ،‬پسر یهودا‪،‬‬ ‫تعمید یافتند و عیسی نیز تعمید‬
‫‪ 34‬پسر یعقوب‪ ،‬پسر اسحاق‪ ،‬پسر‬ ‫یافته و در حال دعا بود‪ ،‬آسمان‬
‫‪35‬‬
‫اب راهیم‪ ،‬پسر تارح‪ ،‬پسر ناحور‪،‬‬ ‫گشوده شد‪ 22 ،‬و روح‌القدس در قالب‬
‫پسر سروج‪ ،‬پسر رعو‪ ،‬پسر فالج‪،‬‬ ‫یک جسم به صورت کبوتر بر او‬
‫پسر عابر‪ ،‬پسر صالح‪ 36 ،‬پسر‬ ‫نازل گشت و صدایی از آسمان‬
‫قینان‪ ،‬پسر ارفكشاد‪ ،‬پسر سام‪ ،‬پسر‬ ‫آمد‪ :‬تو پسر عزیز من هستی‪ .‬از‬
‫نوح‪ ،‬پسر ال َم ک‪ 37 ،‬پسر متوشالَ ح‪،‬‬ ‫تو بسیار خشنودم‪ 23 .‬و عیسی در‬
‫پسر خنوخ‪ ،‬پسر یارد‪ ،‬پسر َم هلئیل‪،‬‬ ‫شروع تعالیمش حدود سی سال سن‬
‫پسر قینان‪ 38،‬پسر انوش‪ ،‬پسر‬ ‫داشت و (طبق آنچه قانون ا ً تصور‬
‫شیث‪ ،‬پسر آدم بود‪ ،‬پسر خدا‪.‬‬ ‫م ی‌شد) او پسر یوسف بود و یوسف‬
‫پسر هالی‪ 24 ،‬پسر َم تات‪ ،‬پسر الوی‪،‬‬
‫باب ‪4‬‬ ‫پسر مِ لكی‪ ،‬پسر یِ نا‪ ،‬پسر یوسف‪،‬‬
‫‪ 25‬پسر َم تاتیا‪ ،‬پسر آموس‪ ،‬پسر‬
‫وسوس ه‌های بیابان‬ ‫‪26‬‬
‫ناحوم‪ ،‬پسر حِ سلی‪ ،‬پسر نَجی‪،‬‬
‫و عیسی که پر از روح‌القدس بود‪ ،‬از‬ ‫پسر مأت‪ ،‬پسر َم تاتیا‪ ،‬پسر ِش معی‪،‬‬
‫اردن بازگشت و روح او را به بیابان‬ ‫پسر یوسف‪ ،‬پسر یهودا‪ 27 ،‬پسر‬
‫برد ‪ 2‬و چهل روز توسط ابلیس‬ ‫یوحنا‪ ،‬پسر ریسا‪ ،‬پسر زروبابل‪،‬‬
‫وسوسه شد‪ .‬و در آن روزها چیزی‬ ‫پسر شالتیئیل‪ ،‬پسر نیری‪ 28 ،‬پسر‬
‫نخورد؛ و وقتی آن روزها به پایان‬ ‫مِ لكی‪ ،‬پسر اَدی‪ ،‬پسر قوسام‪ ،‬پسر‬
‫رسید‪ ،‬گرسنه بود‪.‬‬ ‫ایلمودام‪ ،‬پسر عیر‪ 29 ،‬پسر یوسی‪،‬‬
‫‪ 3‬و ابلیس به او گفت‪ :‬اگر پسر خدا‬ ‫پسر الیعاذر‪ ،‬پسر یوریم‪ ،‬پسر‬
‫هستی‪ ،‬دستور بده این سنگها تبدیل‬ ‫َم تات‪ ،‬پسر الوی‪ 30،‬پسر شَمعون‪،‬‬
‫به نان شوند‪ 4 .‬و عیسی به او پاسخ‬ ‫پسر یهودا‪ ،‬پسر یوسف‪ ،‬پسر یونان‪،‬‬
‫داد‪ :‬این گونه نوشته شده که انسان‬ ‫پسر ایلیاقیم‪ 31 ،‬پسر مِ لیا‪ ،‬پسر‬
‫فقط با نان زندگی نمی کند‪ ،‬بلکه به‬ ‫مینان‪ ،‬پسر َم تاتا‪ ،‬پسر ناتان‪ ،‬پسر‬
‫هر کلم ٔه خدا‪.‬‬ ‫داود‪ 32 ،‬پسر یَ سی‪ ،‬پسر عوبید‪ ،‬پسر‬
‫‪ 5‬و ابلیس او را باال برد و همه‬
‫صورت گیرد‪ .‬حساسیت خدا به گناه شگف ت‌انگیز است‪ ،‬و اما باید با دانستن این موضوع‬
‫نزد او زندگی کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:21‬عیس ی نیز ‪ -‬هدف از این نوشته این است که نشان دهد عیسی در کنار همه مردم‬
‫دیگر با غوط ه‌ور شدن کامل در آب به عنوان یک بزرگسال تعمید یافت‪ .‬اگر تعمید‬
‫یافته است‪ ،‬پس ما نیز باید تعمید بگیریم‪.‬‬
‫‪ 4:3‬عیسی هر سه وسوسه را با سه نقل قول از تثنیه پاسخ داد‪ .‬این نقل قول‌ها به یکدیگر‬
‫نزدیک هستند‪ -‬دو بار از تثنیه ‪ 6‬و یک بار از تثنیه ‪ .8‬این متون در زمانی نوشته‬
‫شده‌اند که قوم اس رائیل ‪ 40‬سال در بیابان بودند و توسط خدا امتحان م ی‌شدند و وسوسه‬
‫‪ 4:22 - 4:6‬اقول‬ ‫‪134‬‬
‫عیسی در ناصره‬ ‫پادشاهی های عالم را در لحظه ای‬
‫‪ 14‬و عیسی با قدرت روح به جلیل‬ ‫از زمان به او نشان داد‪ 6 .‬و ابلیس به‬
‫بازگشت و اخبار مربوط به او در‬ ‫او گفت‪ :‬به تو همه قدرت‌ها و شکوه‬
‫س راسر منطقه پخش شد‪ 15 .‬و او در‬ ‫آنها را خواهم داد‪ .‬زی را به من تسلیم‬
‫کنیس ه‌ها تعلیم می‌‌داد و همه او را‬ ‫شده و به هر که بخواهم آن را عطا‬
‫م ی‌ستودند‪.‬‬ ‫خواهم کرد‪ 7 .‬پس اگر من را بپرستی‪،‬‬
‫‪ 16‬و او به ناصره آمد‪ ،‬جایی که در‬ ‫آن تو خواهد شد‪ 8 .‬و‬ ‫همه آنها از ِ‬
‫آن بزرگ شده بود‪ ،‬و طبق رسم خود‪،‬‬ ‫عیسی در پاسخ به او گفت‪ :‬نوشته‬
‫روز سبت وارد کنیسه شد و ب رای‬ ‫شده که تو باید خداوند‪ ،‬خدای خود را‬
‫خواندن ایستاد‪ 17 .‬و کتاب اشعیای‬ ‫پرستش کنی و تنها باید به او خدمت‬
‫نبی آنجا به او تسلیم شد‪ .‬و او کتاب‬ ‫کنی‪.‬‬
‫را باز کرد و جایی را یافت که در‬ ‫‪ 9‬و ابلیس او را به اورشلیم برد‪،‬‬
‫آن نوشته بود‪ 18 :‬روح خداوند بر من‬ ‫روی نوک معبد نشاند و به او‬
‫است‪ ،‬زی را او من را ب رای موعظه‬ ‫گفت‪ :‬اگر پسر خدا هستی‪ ،‬خودت‬
‫ت به فق را تدهین کرد‪ .‬او من را‬‫بشار ‌‬ ‫را از اینجا پایین بینداز‪ 10 .‬زی را‬
‫فرستاده تا آزادی را ب رای زندانیان و‬ ‫نوشته شده‪ :‬خداوند به فرشتگان‬
‫بازگشت بینایی را ب رای کوران اعالم‬ ‫خود درباره تو فرمان خواهد داد تا‬
‫کنم‪ ،‬ست م‌دیدگان را رهایی بخشم ‪ 19‬و‬ ‫از تو نگهبانی کنند ‪ 11‬و آنها تو را‬
‫‪20‬‬
‫سال پسندیده خداوند را اعالم کنم‪.‬‬ ‫با دستان خود حمل خواهند کرد تا‬
‫و عیسی کتاب را بست و به خادم‬ ‫‪12‬‬
‫مبادا پایت به سنگی برخورد کند‪.‬‬
‫پس داد و نشست‪ ،‬و چشمان همه در‬ ‫و عیسی در پاسخ به او گفت‪ :‬نوشته‬
‫کنیسه به او دوخته شده بود‪.‬‬ ‫شده که نباید خداوند‪ ،‬خدای خود را‬
‫‪ 21‬و او به آنها گفت‪ :‬امروز این‬ ‫امتحان کنی‪.‬‬
‫نوشته هنگام گوش دادن شما محقق‬ ‫‪ 13‬و وقتی ابلیس همه وسوس ه‌ها را‬
‫شد‪ 22 .‬و همه بر او شهادت دادند و‬ ‫به انجام رساند‪ ،‬مدتی از او دور شد‪.‬‬
‫شدند تا از او نافرمانی کنند‪ .‬عیسی متوجه شباه ت‌های آنها با خود شد‪ 40 -‬روز در‬
‫بیابان‪ ،‬آزموده شدن توسط خدا و وسوسه شدن‪ ،‬و هدایت شدن توسط «روح» (آیه ‪)1‬‬
‫مثل قوم اس رائیل که از سوی یک فرشته هدایت شدند‪ .‬ما نیز باید به دنبال شباه ت‌ها‬
‫بین موقعی ت‌های خود و کسانی باشیم که در کتاب مقدس درباره آنها م ی‌خوانیم‪ .‬هر‬
‫چه بیشتر با متن کتاب مقدس آشنا باشیم‪ ،‬در زمان بح ران‪ ،‬قدرت‪ ،‬هشدار و شهامت را‬
‫راح ت‌تر پیدا خواهیم کرد‪ .‬به همین دلیل باید در خواندن کتاب مقدس پایدار باشیم حتی‬
‫اگر در آن زمان درک نم ی‌کنیم یا منفعت آن را فورا ً احساس نم ی‌کنیم‪ .‬آرام آرام‪ ،‬کالم خدا‬
‫کالمی زنده م ی‌شود که مستقیم ا ً با ما سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫‪ 4:15‬محبوبیت عیسی بسیار زیاد بود‪ .‬اما او م ی‌دانست که مردم چگونه بودند (یوحنا‪،‬‬
‫‪ )2:25‬و بناب راین از دام موفقیت و محبوبیت اجتناب کرد‪ .‬ما نیز باید با هر گونه‬
‫محبوبیت و موفقیت‪ ،‬مثل او برخورد کنیم‪ .‬تمرکز او بر ستودن خدا و انجام وظیفه‬
‫‪135‬‬ ‫‪ 4:36 - 4:23‬اقول‬
‫از کلمات فی ض‌بخشی که از دهان نهاده شده بود بردند تا او را به پایین‬
‫او بیرون م ی‌آمد متعجب شدند؛ و بیندازند‪ 30 .‬اما او از میان آنها عبور‬
‫گفتند‪ :‬آیا او پسر یوسف نیست؟ ‪ 23‬کرد و رفت‪.‬‬
‫و عیسی به آنها گفت‪ :‬ب ی‌شک شما‬
‫این ضرب‌‌المثل را به من خواهید عیسی در کفرناحوم‬
‫گفت‪ :‬ای حکیم‪ ،‬خودت را شفا بده‪ 31 .‬و او به کفرناحوم یکی از‬
‫هر کاری که شنیده‌ایم در کفرناحوم شهرهای جلیل آمد‪ .‬و در روز سبت‬
‫انجام دادی‪ ،‬در زادگاه خودت نیز تعلیم می‌‌‌داد‪ 32 .‬و آنها از تعالیم او‬
‫انجام بده‪ .‬و او گفت‪ :‬به راستی به شگف ت‌زده شدند؛ زی را کالم او با‬
‫‪ 25‬در قدرت بود‪ 33 .‬و در کنیسه‪ ،‬مردی‬ ‫شما م ی‌گویم‪ ،‬هیچ پیامبری‬
‫اما بود که روح یک دیو ناپاک را داشت‬ ‫زادگاه خود مقبول نیست‪.‬‬
‫حقیقت ا ً به شما م ی‌گویم‪ ،‬بیوه‌زنان و با صدایی بلند فریاد زد‪ 34 :‬ما را‬
‫بسیاری در روزهای الیاس در تنها بگذار! ما با تو چه کار داریم‬
‫اس رائیل بودند وقتی آسمان سه سال ای عیسای ناصری؟ آیا آمده‌ای که‬
‫و سه ماه بسته شد‪ ،‬وقتی قحطی ما را نابود کنی؟ من م ی‌دانم تو‬
‫عظیمی‪ 26‬س راسر سرزمین را ف را کیستی! ای قدیس خدا! ‪ 35‬و عیسی‬
‫گرفت‪ .‬و الیاس ب رای هیچ کدام او را سرزنش کرد و گفت‪ :‬ساکت‬
‫در باش و از او خارج شو‪ .‬و وقتی دیو‬ ‫ص َرفه‪،‬‬‫جز بیوه زنی در شهر َ‬
‫آن مرد را در میان دیگ ران به زمین‬
‫‪27‬‬
‫سرزمین صیدون فرستاده نشد‪.‬‬
‫و جذامیانی در اس رائیل در زمان کوبید‪ ،‬از او بیرون آمد در حالی که‬
‫‪36‬‬
‫غیر هیچ آسیبی به وی نرسانده بود‪.‬‬ ‫الیشع نبی بودند و هیچ کدام به‬
‫از نعمان سریانی پاک نشد‪ .‬و و شگفتی همه را ف را گرفت و آنها‬
‫‪28‬‬

‫همه در کنیسه با‪29‬شنیدن این چیزها با هم صحبت کردند و به یکدیگر‬


‫عصبانی شدند‪ .‬آنها برخاستند و گفتند‪ :‬این کالم چیست؟ زی را او‬
‫او را از شهر بیرون کردند و او را با قدرت و اختیار به ارواح ناپاک‬
‫به نوک تپه‌‌ای که شهرشان بر آن بنا دستور م ی‌دهد و آنها بیرون م ی‌آیند‪.‬‬
‫خویش بود‪ ،‬و خواه به دنیا پشت کرده باشیم خواه چاپلوسی دیگ ران را به هم راه داشته‬
‫باشیم‪ ،‬این باید تمرکز اصلی ما باشد‪.‬‬
‫‪ 4:23‬خودت را شفا بده‪ -‬آیا عیسی دارای ضعفی جسمانی‪ ،‬بیماری یا نقص بود؟ او‬
‫«هیچ زیبای ی‌ای نداشت که باعث شود او را بخواهیم» (اشعیا‪.)53:2 ،‬‬
‫‪ 4:27‬در زمان الیشع هیچ جذام ی‌ای در اس رائیل شفا نیافت‪ .‬پی ش‌خدمت جوان اس رائیلی‬
‫که به ارباب خانم سوری خود گفت که الیشع قادر بود جذام را شفا دهد‪ ،‬با ایمان سخن‬
‫می گفت؛ ایمانی که به چیزی باور دارد که هنوز دیده نشده است (دوم پادشاهان ‪)5:3‬‬
‫‪ 4:30‬بناب راین عیسی قادر بود از آزار و اذیت و آسیب شخصی‪ ،‬ف رار کند‪ .‬م ی‌توانست‬
‫از صلیب نیز ف رار کند‪ .‬این عذاب او در جتسیمانی بود‪ .‬اما او با آن وسوسه مقابله کرد‬
‫و به خواست خود زندگ ی‌اش را ب رای ما بخشید‪.‬‬
‫‪ 5:9 - 4:37‬اقول‬ ‫‪136‬‬
‫فراخوانی شاگردان‬ ‫‪ 37‬و شهرت او در همه جای مناطق‬
‫و این گونه شد که وقتی جمعیت‬ ‫اط راف پیچید‪ 38 .‬و او از کنیسه‬
‫به سوی او هجوم آوردند و کالم‬ ‫برخاست و وارد خانه شمعون شد‪.‬‬
‫خدا را شنیدند‪ ،‬او در کنار دریاچه‬ ‫و مادرزن شمعون مریض بود و‬
‫نیسارت ایستاده بود‪ 2 .‬و او دو‬‫ِ‬ ‫ِج‬ ‫تب شدیدی داشت‪ ،‬و آنها از او ب رای‬
‫قایق را در کنار دریاچه دید؛ اما‬ ‫آن زن درخواست کمک کردند‪ 39 .‬و‬
‫ماهیگی ران از قایق بیرون آمده و‬ ‫عیسی باالی سر زن ایستاد و تب را‬
‫تورهای خود را م ی‌شستند‪ 3 .‬و او‬ ‫نهیب داد و تب زن را ترک نمود و او‬
‫آن‬
‫وارد یکی از آن قای ق‌ها شد که از ِ‬ ‫فورا ً برخاست و از آنها پذی رایی کرد‪.‬‬
‫شمعون بود‪ ،‬و از او خواست کمی‬ ‫‪ 40‬و وقتی خورشید در حال‬
‫از ساحل دور شود‪ .‬و او نشست و از‬ ‫غروب بود‪ ،‬آنها همه مریضان را با‬
‫قایق به مردم تعلیم م ی‌داد‪ 4 .‬و وقتی‬ ‫بیماری‌های مختلف نزد او آوردند‪،‬‬
‫صحبتش را تمام کرد‪ ،‬به شمعون‬ ‫و او بر هر یک از آنها دستانش را‬
‫گفت‪ :‬وارد آب عمیق شو و تورهایت‬ ‫نهاد و آنها را شفا داد‪ 41 .‬و دیوها نیز‬
‫را ب رای صید بینداز‪ 5 .‬و شمعون‬ ‫از بسیاری از مردم بیرون آمدند و با‬
‫در پاسخ گفت‪ :‬استاد‪ ،‬ما هم ٔه شب‬ ‫فریاد م ی‌گفتند‪ :‬تو پسر خدا هستی!‬
‫زحمت کشیدیم و چیزی نگرفتیم‪ ،‬اما‬ ‫اما او آنها را مالمت م ی‌کرد و به‬
‫به خاطر کالم تو‪ ،‬تورها را خواهم‬ ‫آنها اجازه صحبت نم ی‌داد‪ ،‬زی را آنها‬
‫انداخت‪ 6 .‬و وقتی این کار را کردند‪،‬‬ ‫م ی‌دانستند که او مسیح است‪.‬‬
‫ماهیان بسیاری را صید کردند؛ و‬ ‫‪ 42‬اکنون وقتی روز ف را رسید‪ ،‬او‬
‫تورهایشان در حال پاره شدن بود‪.‬‬ ‫عازم شد و به مکانی متروکه رفت‪.‬‬
‫ش رکای خود در قایق دیگر‬ ‫‪ 7‬و به ُ‬ ‫و جمعیت به دنبال او گشتند و نزد‬
‫اشاره کردند تا بیایند و به آنها‬ ‫او آمدند و تالش کردند مانع این‬
‫کمک کنند‪ .‬و آنها آمدند و هر دو‬ ‫شوند که او آنها را ترک کند‪ 43 .‬اما‬
‫قایق را پر کردند تا جایی که چیزی‬ ‫او به آنها گفت‪ :‬من باید مژده‌های‬
‫نمانده بود که در آب فرو روند ‪ 8‬اما‬ ‫ملکوت خداوند را به شهرهای‬
‫شمعون پطرس وقتی این را دید‪ ،‬به‬ ‫دیگر نیز موعظه کنم؛ زی را این‬
‫پای عیسی افتاد و گفت‪ :‬از من دور‬ ‫دلیل فرستادن من است‪ 44 .‬و او در‬
‫شو‪ ،‬چون من انسانی گناهکار هستم‬ ‫کنیس ه‌های جلیل تعلیم م ی‌داد‪.‬‬
‫رورم‪ 9 .‬زی را او و همه کسانی که‬ ‫س َ‬
‫َ‬
‫با او بودند‪ ،‬از صید ماهیانی که‬ ‫باب ‪5‬‬
‫‪ 4:35‬عیسی دیوی را نهیب داد و سپس تب را نهیب داد (آیه ‪« .)39‬دیوها» زبان آن روز‬
‫ب رای اشاره به بیماری‌ها بودند‪.‬‬
‫‪ 5:5‬ماهیگی ران دوست ندارند از نجاران دستور بشنوند؛ آنها «همه چیز را درباره شغل‬
‫خود م ی‌دانند‪ .‬پس پطرس مجبور بود تواضع کند و از کالم مسیح تبعیت کند؛ درست‬
‫همان طور که ما این کار را م ی‌کنیم؛ این بر خالف غریزه‌های اصلی ما است‪.‬‬
‫‪137‬‬ ‫‪ 5:24 - 5:10‬اقول‬
‫بسیاری نزد او آمدند تا گوش دهند و‬ ‫گرفته بودند حیرت‌زده شدند‪ 10 .‬و‬
‫او ضع ف‌های آنها را شفا دهد‪ 16 .‬اما‬ ‫یعقوب و یوحنا‪ ،‬پس ران زبدی که‬
‫او به بیابان رفت و دعا کرد‪.‬‬ ‫شریک شمعون بودند نیز حیرت‌زده‬
‫‪ 17‬و این گونه شد که در یکی از آن‬ ‫بودند‪ .‬و عیسی به شمعون گفت‪:‬‬
‫روزهایی که تعلیم م ی‌داد‪ ،‬فریسیان‬ ‫نترسید‪ .‬از این زمان به بعد‪ ،‬شما‬
‫و حکمای شریعت نشسته بودند‬ ‫انسان‌ها را صید خواهید کرد‪ 11 .‬و‬
‫که از روستاهای جلیل و یهودیه‬ ‫وقتی آنها قای ق‌هایشان را به خشکی‬
‫و اورشلیم آمده بودند؛ و قدرت خدا‬ ‫آوردند‪ ،‬همه چیز را رها کرده و او را‬
‫ب رای شفا دادن با او بود‪ 18 .‬و مردم‬ ‫دنبال کردند‪.‬‬
‫روی تخت‪ ،‬مردی را آوردند که‬
‫مفلوج بود؛ و در صدد این بودند‬ ‫عیسی یک جذامی و مرد مفلوج‬
‫که او را بیاورند و جلوی عیسی‬
‫بگذارند‪ 19 .‬اما وقتی به خاطر ازدحام‬ ‫را شفا م ی‌دهد‬
‫جمعیت هیچ راهی پیدا نکردند که‬ ‫‪ 12‬و این گونه شد که وقتی در یکی‬
‫او را بیاورند‪ ،‬به بام خانه رفتند و از‬ ‫از شهرهایشان بود‪ ،‬مردی پُر از‬
‫کاش ی‌ها او را با تخت خود در میان‬ ‫جذام آنجا بود‪ .‬وقتی عیسی را دید‪،‬‬
‫جعیت جلوی عیسی پایین گذاشتند‪.‬‬ ‫روی صورتش افتاد و التماس‌کنان‬
‫‪ 20‬و عیسی با دیدن ایمان آنها گفت‪:‬‬ ‫به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬اگر بخواهی‪،‬‬
‫ای مرد گناهان تو آمرزیده شدند‪.‬‬ ‫م ی‌توانی من را پاک سازی‪ 13 .‬و‬
‫‪ 21‬و کاتبان و فریسیان شروع به‬ ‫عیسی دستش را دراز کرد و او را‬
‫اندیشیدن کردند و گفتند‪ :‬این کیست‬ ‫لمس نمود و گفت‪ :‬م ی‌خواهم‪ .‬پاک‬
‫که کفر م ی‌گوید؟ چه کسی جز‬ ‫شو‪ .‬و جذام فورا ً او را ترک نمود ‪ 14‬و‬
‫‪22‬‬
‫خدا م ی‌تواند گناهان را ببخشد؟‬ ‫عیسی به او دستور داد‪ :‬به هیچ کس‬
‫اما عیسی که متوجه فکرشان شد‪،‬‬ ‫نگو‪ ،‬اما برو و خودت را به کاهن‬
‫در پاسخ به آنها گفت‪ :‬چ را در دل‬ ‫نشان بده و بابت پاک شدنت طبق‬
‫‪23‬‬
‫خود این چنین فکر م ی‌کنید؟‬ ‫دستور موسی و به عنوان گواهی‬
‫گفتن کدام آسان‌تر است‪ :‬این که‬ ‫ب رای آنها‪ ،‬قربانی پیشکش کن‪.‬‬
‫گناهانت بخشیده شدند؛ یا گفتن‬ ‫‪ 15‬اما این خبر در مورد او بیشتر‬
‫این که‪ :‬برخیز و راه برو؟ ‪ 24‬اما‬ ‫و بیشتر پخش شد؛ و گروه‌های‬
‫‪ 5:10‬موفقیت در موعظه مثل (در این مثال) موفقیت پطرس در ماهیگیری‪ ،‬از تبعیت‬
‫از کالم مسیح نشات م ی‌گیرد و این که از این طریق‪ ،‬بر اساس غ رایز طبیعی خود‬
‫راهنمایی شویم ممکن است با انجام چنین کاری از نظر دیگ ران نادان به نظر برسیم‪.‬‬
‫‪ 5:16‬اگر عیسی نیاز داشت زمانی را ب رای تنها بودن با خدا کنار بگذارد‪ ،‬ما نیز چنین‬
‫نیازی داریم‪ .‬شاید الزم باشد زنگ هشدار را هر روز ‪ 10‬دقیقه زدوتر تنظیم کنیم‪.‬‬
‫‪ 5:20‬عیسی م ی‌دانست که آنها شفا م ی‌خواستند‪ .‬اما ابتدا‪ ،‬گناهان مرد را بخشید‪ -‬تا‬
‫نشان دهد که نفع جسمانی ناشی از ارتباط با او در مقایسه با بخشش گناهانمان در وهله‬
‫دوم ق رار دارد‪ .‬این نیاز اصلی و بزرگ ما است‪.‬‬
‫‪ 5:39 - 5:25‬اقول‬ ‫‪138‬‬
‫نیامده‌ام که نیکوکاران را بلکه آمده‌ام‬ ‫ب رای این که بدانید که پسر انسان‬
‫گناهکاران را به توبه دعوت کنم‪.‬‬ ‫روی زمین قدرت بخشیدن گناهان را‬
‫‪ 33‬آنها به او گفتند‪ :‬شاگردان یحیی‬ ‫دارد (او به مرد مفلوج گفت)‪ :‬به تو‬
‫اغلب روزه م ی‌گیرند و دعا م ی‌کنند؛‬ ‫م ی‌گویم برخیز و تختت را بردار و‬
‫شاگردان فریسیان نیز همین‬ ‫برو به خان ه‌ات‪ 25 .‬و او فورا ً جلوی‬
‫طور؛ اما شاگردان تو م ی‌خورند و‬ ‫آنها بلند شد و بسترش را برداشت و‬
‫م ی‌نوشند‪ 34 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫به خانه رفت و خدا را ستایش کرد‪.‬‬
‫آیا م ی‌توانید مهمانان عروسی را‬ ‫‪ 26‬و همه آنها حیرت‌زده شدند و خدا‬
‫وادار به روزه کنید وقتی داماد با‬ ‫را ستودند‪ ،‬و ترس وجودشان را ف را‬
‫آنها است؟ ‪ 35‬اما روزهایی ف را خواهد‬ ‫گرفت و گفتند‪ :‬امروز شاهد اتفاقات‬
‫رسید که داماد از آنها گرفته م ی‌شود‬ ‫عجیبی بودیم‪.‬‬
‫و آنگاه آنها در آن ایام روزه خواهند‬
‫گرفت‪.‬‬ ‫ضرورت تغییر‬
‫‪ 36‬و همچنین َم ث َلی را ب رای آنها‬ ‫‪ 27‬و بعد از این اتفاقات‪ ،‬او رفت و‬
‫بازگو کرد‪ :‬هیچ کس تک ه‌ای از‬ ‫باجگیری به نام الوی را دید که در‬
‫جام ه‌ای نو را پاره نم ی‌کند تا بر‬ ‫باجگاه نشسته و به او گفت‪ :‬دنبال‬
‫جام ه‌ای کهنه بگذارد‪ ،‬و گرنه جامه‬ ‫من بیا‪ 28 .‬و او همه چیز را رها کرد‪،‬‬
‫نو را پاره خواهد کرد و پارچه جامه‬ ‫بلند شد و عیسی را دنبال کرد‪.‬‬
‫نو با جامه کهنه همخوانی نخواهد‬ ‫‪ 29‬و الوی جشن بزرگی را در‬
‫داشت‪ 37 .‬و هیچ کس ش راب تازه را‬ ‫خان ه‌اش ب رای او گرفت؛ و جمعیت‬
‫در مش ک‌های کهنه نم ی‌ریزد‪ ،‬وگرنه‬ ‫زیادی از باجگی ران و دیگ ران که‬
‫ش راب تازه مش ک‌ها را خواهد ترکاند‬ ‫با آنها شام می‌‌خوردند آنجا بود‪.‬‬
‫و ش راب ریخته خواهد شد و مش ک‌ها‬ ‫‪ 30‬و فریسیان و کاتبان آنها علیه‬
‫از بین خواهند رفت‪ 38 .‬بلکه ش راب‬ ‫شاگردانش زمزمه کردند و گفتند‪ :‬چ را‬
‫تازه باید در مش ک‌های نو ریخته‬ ‫با باجگی ران و گناهکاران م ی‌خورید‬
‫شود‪ 39 .‬و هیچ کس پس از نوشیدن‬ ‫و می‌‌‌نوشید؟ ‪ 31‬و عیسی در پاسخ به‬
‫ش راب کهنه‪ ،‬فورا ً تمایل به ش راب‬ ‫آنها گفت‪ :‬کسانی که در سالمتی به‬
‫تازه ندارد زی را م ی‌گوید‪ :‬ش راب کهنه‬ ‫سر م ی‌برند نیازی به طبیب ندارند‪،‬‬
‫خوب است‪.‬‬ ‫بلکه مریضان نیاز دارند‪ 32 .‬من‬
‫‪ 5:31‬ما بیمار هستیم و نیازمند شفا‪ .‬بناب راین هرگز ب رای خدا آماده یا به اندازه کافی‪،‬‬
‫خوب نخواهیم بود‪ .‬نباید در تعمید گرفتن تاخیر کنیم یا به خدا خدمت نکنیم به این‬
‫خاطر که احساس م ی‌کنیم از لحاظ معنوی بیمار هستیم‪ .‬به خاطر ما بود که او جان داد‪.‬‬
‫‪ 5:35‬آیا روزه م ی‌گیریم چون م ی‌خواهیم عیسی‪ ،‬داماد بازگردد؟ روزه گرفتن فقط به‬
‫معنی پرهیز از خوردن نیست؛ روزه گرفتن به معنی بخشیدن مردم و تالش ب رای سبک‬
‫کردن باری است که به دوش م ی‌کشند (اشعیا‪.)58:6 ،‬‬
‫‪ 5:39‬عیسی در اینجا محافظ ه‌کاری ذات انسانی را تصدیق م ی‌کند؛ تغییر واقعی ب رای‬
‫ما بسیار دشوار است‪.‬‬
‫‪139‬‬ ‫‪ 6:14 - 5:2‬اقول‬
‫شفا م ی‌دهد یا نه‪ ،‬تا شاید اتهامی‬ ‫باب ‪6‬‬
‫علیه او بیابند‪ 8 .‬اما عیسی از‬ ‫مشاجره‌ بر سر سبت‬
‫افکار آنها باخبر بود و به مردی که‬ ‫و این گونه شد که در روز سبت‪،‬‬
‫دستش خشک شده بود گفت‪ :‬برخیز‬ ‫عیسی از میان گندم زار م ی‌گذشت؛‬
‫و در میان بایست‪ .‬و او برخاست‬ ‫و شاگردانش خوش ه‌های گندم‬
‫و ایستاد‪ 9 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫را چیدند و با مالیدن آنها در‬
‫از شما م ی‌پرسم‪ ،‬آیا در روز سبت‬ ‫‪2‬‬
‫دس ت‌هایشان آنها را خوردند‪.‬‬
‫انجام کار نیک جایز است یا آسیب‬ ‫اما برخی از فریسیان گفتند‪ :‬چ را‬
‫رساندن؟ نجات دادن یک زندگی یا‬ ‫کاری م ی‌کنید که در روز سبت‬
‫نابود کردن آن؟ ‪ 10‬و او به همه آنها‬ ‫ح رام است؟ ‪ 3‬و عیسی در پاسخ به‬
‫نگاهی انداخت و سپس به آن مرد‬ ‫آنها گفت‪ :‬آیا نخوانده‌اید وقتی داود‬
‫گفت‪ :‬دستت را دراز کن‪ .‬و او چنین‬ ‫گرسنه بود‪ ،‬او و هم راهانش چه کار‬
‫کرد و دستش به حالت اول بازگشت‪.‬‬ ‫کردند؟ ‪ 4‬چگونه وارد خانه خدا شد‬
‫‪ 11‬اما آنها پر از خشم شدند و با‬ ‫و نان‌های تقدی س‌شده را برداشت و‬
‫یکدیگر در این باره بحث کردند که‬ ‫خورد که خوردنش ب رای هیچ کس‬
‫با عیسی چه کار کنند‪.‬‬ ‫جز کاهنان جایز نبود و همچنین آن‬
‫را به هم راهانش نیز داد؟ ‪ 5‬و عیسی‬
‫عیسی شاگردانش را فرا‬ ‫به آنها گفت‪ :‬پسر انسان‪ ،‬صاحب‬
‫م ی‌خواند و تعلیم م ی‌دهد‬ ‫سبت است‪.‬‬
‫‪ 12‬و این گونه شد که در این روزها‬ ‫‪ 6‬و این گونه شد که در سبتی‬
‫عیسی ب رای دعا کردن به کوه رفت؛‬ ‫دیگر‪ ،‬عیسی وارد کنیسه شد و‬
‫و تمام شب به نیایش با خدا پرداخت‪.‬‬ ‫تعلیم داد؛ و مردی آنجا بود که دست‬
‫‪ 13‬و وقتی روز شد‪ ،‬شاگردانش را‬ ‫راستش خشک شده بود‪ 7 .‬و کاتبان‬
‫ف راخواند و دوازده نفر از آنها را‬ ‫و فریسیان او را از نزدیک نظاره‌گر‬
‫‪14‬‬
‫برگزید که حواریون نامیده شدند‪.‬‬ ‫بودند تا ببینند آیا در روز سبت‬
‫‪ 6:4‬عیسی پیروان خود را با روحانیون مقایسه کرد‪ .‬همه ما در جامعه جدیدی که عیسی‬
‫بنا نهاد‪ ،‬روحانی هستیم (اول پطرس‪ .)2:9 ،‬همه ما مسئول سعادت معنوی یکدیگر‬
‫هستیم؛ نباید آن را به طبق ه‌ای از متخصصان واگذار کنیم تا از آنها م راقبت کنند‪.‬‬
‫‪6:7‬آیا در برخی مواقع حس م ی‌کنید که یک نفر هر کاری را که م ی‌کنید به شدت تحت‬
‫نظر دارد؟ عیسی م ی‌داند که چه حسی دارید‪.‬‬
‫‪6:9‬عیسی م ی‌گوید که حذف انجام کار خوب (در این مورد شفا دادن مرد) مانند ضرر‬
‫رساندن و نابود کردن زندگی است‪ .‬ارتکاب گناه تنها گناه موجود نیست؛ گناه انجام‬
‫ندادن نیز به اندازه قتل و ضرر رساندن به یک نفر زشت و مخرب است‪.‬‬
‫‪ 6:11‬خشم‪ -‬اعمال خوب اغلب در دیگ ران حس خشم را برم ی‌انگیزد؛ آنها با بدنظری‬
‫به ما م ی‌نگرند چون کار خوب انجام داده‌ایم‪ .‬این ب رای عیسی اغلب اتفاق م ی‌افتاد (متی‬
‫‪ .)20:15‬این نوع حسادت معنوی منجر به مرگ او شد و ما نیز با آن مواجه خواهیم شد‪.‬‬
‫‪ 6:28 - 6:15‬اقول‬ ‫‪140‬‬
‫خواهید خندید‪ 22 .‬خوشا به حال‬ ‫شمعون‪ ،‬که پطرس نیز نام داشت‪،‬‬
‫شما اگر به خاطر پسر انسان‪،‬‬ ‫و آندریاس ب رادر او‪ ،‬و یعقوب و‬
‫مردم از شما متنفر شوند و شما را‬ ‫یوحنا‪ ،‬و فیلی پُس و بارتولما‪ 15 ،‬و‬
‫نام شما را‬ ‫انکار و سرزنش کنند و ِ‬ ‫م ت ّ ی و توما‪ ،‬و یعقوب پسر حلفی و‬
‫به عنوان شریر بیرون کنند‪ 23 .‬آن‬ ‫شمعون معروف به فدایی‪ 16 ،‬و یهودا‬
‫روز خوشحال باشید و از خوشی‬ ‫پسر یعقوب یهودای اسخریوطی كه‬
‫پایکوبی کنید‪ ،‬زی را اجری بزرگ در‬ ‫خائن شد‪.‬‬
‫آسمان دارید‪ .‬زی را پدران آنها نیز به‬ ‫‪ 17‬و او با آنها پایین آمد و در یک‬
‫همین شکل با پیامب ران رفتار کردند‪.‬‬ ‫مکان هموار ایستاد‪ ،‬و جمعیت‬
‫‪ 24‬اما وای بر شما ثروتمندان! زی را‬ ‫عظیمی از شاگردانش و تعداد‬
‫‪25‬‬
‫دلخوشی خود را دریافت کرده‌اید‪.‬‬ ‫زیادی از همه یهودیه و اورشلیم و‬
‫وای بر شما که اکنون سیر هستید!‬ ‫سواحل صور و صیدون ب رای گوش‬
‫زی را گرسنه خواهید شد وای بر‬ ‫دادن به او و شفای بیماری‌هایشان‬
‫شما که اکنون خندان هستید! زی را‬ ‫نزد او آمدند‪ 18 .‬و آنهایی که با ارواح‬
‫‪26‬‬
‫ع زاداری و گریه خواهید کرد‪.‬‬ ‫ناپاک مشوش بودند شفا یافتند‪ 19 .‬و‬
‫وای بر شما اگر مردم از شما خوب‬ ‫همه مردم در صدد لمس کردن او‬
‫سخن م ی‌گویند! زی را پدران آنها نیز‬ ‫بودند زی را قدرت از او ساطع م ی‌شد‬
‫به همین شکل با پیامب ران دروغین‬ ‫و همه را شفا م ی‌داد‪.‬‬
‫رفتار کردند‪.‬‬ ‫‪ 20‬سپس به شاگردانش نگاه کرد و‬
‫‪ 27‬اما من به شما شنوندگان‬ ‫گفت‪ :‬خوشا به حال شما فقی ران‪ ،‬زی را‬
‫م ی‌گویم‪ :‬دشمنان خود را دوست‬ ‫آن شماست‪ 21 .‬خوشا‬ ‫ملکوت خدا از ِ‬
‫بدارید‪ ،‬با کسانی که از شما متنفرند‬ ‫به حال شما که اکنون گرسن ه‌اید‪،‬‬
‫رفتار نیک داشته باشید‪،‬‬ ‫زی را سیر خواهید شد‪ .‬خوشا به حال‬
‫‪ 28‬ب رای کسانی که به شما ناس زا‬ ‫شما که اکنون گریان هستید‪ ،‬زی را‬
‫‪ 6:19‬شفا دادن مردم ب رای عیسی بسیار کار سنگینی بود؛ او حس م ی‌کرد که نیرو از‬
‫او بیرون رفته (مانند ‪ .)8:46‬اگر با خدمت رسانی به دیگ ران احساس خستگی کنیم‪-‬‬
‫عیسی «آنجا بوده است»‪.‬‬
‫‪ 6:20-22‬امر متناقض این است که مسیحیان م ی‌خواهند خوشحال‪ ،‬ثروتمند و محبوب‬
‫باشند و غذاهای خوب بخورند‪ .‬شاید دست به شغل دوم بزنیم یا کار بسیار سختی را‬
‫انجام دهیم که هیچ وقت و انرژی‌ای ب رای کارهای الهی ب رای ما باقی نم ی‌گذارد‪ -‬فقط به‬
‫این خاطر که م ی‌خواهیم همان چیزهایی را «بخریم» که اگر نداشته باشیم تبرک خواهیم‬
‫یافت‪ .‬این معکوس شدن ارزش‌ها است‪.‬‬
‫‪ 6:23‬بزرگ‪ -‬خداوند از نزدیک‪ ،‬زندگی ما را تحت نظر دارد و فدا کردن امور به خاطر‬
‫او به معنی به دست آوردن فوری «اجر» نزد او است‪ .‬رهایی یک نعمت است که به ما با‬
‫رحمت داده شده است‪ .‬اما ماهیت ما در زندگی ابدی تابع می زان فداکاری و خدمتی است‬
‫که در این زندگی به دست آورده‌‌ایم‪.‬‬
‫‪141‬‬ ‫‪ 6:42 - 6:29‬اقول‬
‫هیچ گاه مایوس نشوید و اجر شما‬ ‫م ی‌گویند دعا خیر کنید‪ ،‬و ب رای‬
‫بزرگ خواهد بود و شما فرزندان‬ ‫آنهایی که با شما بدرفتاری م ی‌کنند‬
‫خدای متعالی خواهید شد‪ .‬زی را‬ ‫نیایش کنید‪ 29 .‬به آن کسی که‬
‫خداوند نسبت به ناشک ران و شری ران‬ ‫صورت شما را سیلی م ی‌زند‪ ،‬آن‬
‫مهربان است‪ 36 .‬بخشنده باشید زی را‬ ‫طرف صورتتان را نیز تقدیم کنید‪ ،‬و‬
‫پدرتان نیز بخشنده است‪.‬‬ ‫از آن کسی که ردای شما را م ی‌گیرد‪،‬‬
‫‪ 37‬قضاوت نکنید تا خودتان نیز‬ ‫قبای خود را نیز از او دریغ نکنید‪.‬‬
‫مورد قضاوت ق رار نگیرید؛ محکوم‬ ‫‪ 30‬هر که از تو چیزی درخواست‬
‫نکنید تا خودتان نیز محکوم نشوید‪.‬‬ ‫م ی‌کند به او عطا کن‪ ،‬از کسی که‬
‫ببخشید تا خودتان نیز بخشیده‬ ‫اموالتان را برم ی‌دارد نخواهید که‬
‫شوید‪ 38 .‬عطا کنید؛ تا به شما‬ ‫آنها را پس دهد؛ ‪ 31‬و همان طور که‬
‫عطا شود؛ مقیاس درست‪ ،‬فشرده و‬ ‫م ی‌خواهید مردم با شما رفتار کنند‪،‬‬
‫تکانیده شده و لبریز را در دامن شما‬ ‫خودتان نیز به همان شکل با مردم‬
‫خواهند ریخت‪ .‬زی را از هر مقیاسی‬ ‫رفتار کنید‪.‬‬
‫که استفاده کنید‪ ،‬همان مقیاس‬ ‫‪ 32‬زی را اگر دوستداران خود را‬
‫دوباره ب رای خودتان اعمال خواهد‬ ‫دوست بدارید‪ ،‬چه فضیلتی دارید؟‬
‫شد‪.‬‬ ‫زی را حتی گناهکاران نیز دوستداران‬
‫‪ 39‬و همچنین َم ث َلی را ب رای آنها‬ ‫خود را دوست دارند‪ 33 .‬و اگر با‬
‫بازگو کرد‪ :‬آیا کوران م ی‌توانند‬ ‫کسانی که به شما نیکی م ی‌کنند‬
‫کوران را راهنما باشند؟ آیا هر دوی‬ ‫نیکی کنید‪ ،‬چه فضیلتی دارید؟‬
‫‪40‬‬
‫آنها داخل چاه نخواهند افتاد؟‬ ‫زی را حتی گناهکاران نیز همین‬
‫شاگرد واالتر از استاد خود نیست‪،‬‬ ‫کار را م ی‌کنند‪ 34 .‬و اگر به کسانی‬
‫اما هر کسی که کامل شود‪ ،‬در مقام‬ ‫قرض بدهید که امید به دریافت‬
‫استادش خواهد بود‪.‬‬ ‫دارید‪ ،‬چه فضیلتی خواهید داشت؟‬
‫‪ 41‬و چ را خرده چوب را در چشم‬ ‫حتی گناهکاران نیز به گناهکاران‬
‫ب رادرتان م ی‌بینید اما تیری را که‬ ‫قرض م ی‌دهند تا همان قدر دریافت‬
‫در چشم خودتان است در نظر‬ ‫کنند‪ 35 .‬بلکه دشمنان خود را دوست‬
‫نم ی‌گیرید؟ ‪ 42‬یا چگونه به ب رادرتان‬ ‫بدارید‪ ،‬و نیکی کنید و قرض دهید‪،‬‬
‫‪ 6:29‬وقتی عیسی را سیلی زدند‪ ،‬او پرسید «چ را من را م ی‌زنی؟» (یوحنا ‪ .)18:23‬او به‬
‫معنای واقعی کلمه صورتش را ب رای زدن عرضه نکرد‪ .‬بناب راین باید اصل این موضوع‬
‫را بپذیریم نه این که به معنای واقعی کلمه آن را تفسیر کنیم‪.‬‬
‫‪ 6:32‬بیایید فکر کنیم امروز در حق کسانی که ما را دوست ندارند و رفع خسارت‬
‫نم ی‌کنند‪ ،‬چه اعمالی از سر عشق م ی‌توانیم انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 6:38‬آنها‪ -‬فرشتگان در روز داوری‪ .‬زی را این امر در این زندگی به حقیقت نخواهد‬
‫پیوست‪.‬‬
‫‪ 6:40‬با بازگشت عیسی «کامل» خواهیم شد و ذات خدا به ما داده م ی‌شود (عب رانیان‬
‫‪ .)11:40‬آن گاه مانند عیسی خواهیم بود‪« .‬مثل او خواهیم شد» (اول یوحنا ‪.)3:2‬‬
‫‪ 7:6 - 6:43‬اقول‬ ‫‪142‬‬
‫و زمین را عمیق کَنده و شالوده را‬ ‫م ی‌گویید‪ :‬ب رادر‪ ،‬بگذار خرده چوب‬
‫روی سنگ بنا نهاده است؛ و وقتی‬ ‫را از چشمت بیرون بیاورم‪ ،‬وقتی‬
‫سیل آمد‪ ،‬چشمه طغیان کرد و خانه‬ ‫تیری را که در چشم خودتان است‬
‫را زد نتوانست آن را تکان دهد؛ زی را‬ ‫نم ی‌بینید؟ ای ریاکاران! اول تیر‬
‫‪49‬‬
‫روی سنگ بنا نهاده شده است‪.‬‬ ‫داخل چشم خود را بیرون بیاورید‬
‫اما آن کسی که م ی‌شنود و عمل‬ ‫و سپس واضح خواهید دید تا خرده‬
‫نم ی‌کند مانند انسانی است که خانه‬ ‫چوب داخل چشم ب رادرتان را بیرون‬
‫را روی خاک بدون شالوده م ی‌سازد‬ ‫بیاورید‪.‬‬
‫که چشمه طغیان کرد و با برخورد به‬ ‫‪ 43‬زی را هیچ درخت خوبی نیست‬
‫آن فورا ً خانه سقوط کرد‪ .‬و خ رابی آن‬ ‫که میوه خ راب به بار دهد‪ ،‬و درخت‬
‫خانه بزرگ خواهد بود‪.‬‬ ‫فاسد نیز میوه خوب به بار نمی دهد‪.‬‬
‫‪ 44‬زی را هر درختی از روی میوه‌‌‌اش‬
‫باب ‪7‬‬ ‫شناخته م ی‌شود‪ .‬زی را مردم از خار‪،‬‬
‫انجیر برداشت نم ی‌کنند و از بوته‬
‫خادم یوزباشی‬‫ِ‬ ‫شفا یافتن‬ ‫خاردار انگور برداشت نم ی‌کنند‪.‬‬
‫بعد از این که عیسی همه گفت ه‌هایش‬ ‫‪ 45‬انسان خوب از گنجینه نیک دل‬
‫را در گوش مردم به پایان رساند‪ ،‬وارد‬ ‫خود‪ ،‬نیکی را به بار م ی‌آورد و‬
‫کفرناحوم شد‪ 2 .‬و خادم یک یوزباشی‬ ‫انسان شرور از گنجینه پلید دلش‬
‫که ب رای او عزیز بود‪ ،‬بیمار و در‬ ‫ش رارت را به بار م ی‌آورد‪ .‬چ را که‬
‫ش ُرف مرگ بود‪ 3 .‬و وقتی درباره‬ ‫ُ‬
‫دهان از فزونی دل سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫عیسی شنید‪ ،‬ری ش‌سفیدان یهودیان‬ ‫رورم»‬
‫س َ‬ ‫رورم‪َ ،‬‬
‫س َ‬ ‫و چ را من را « َ‬
‫‪46‬‬
‫را نزد او فرستاد تا از او بخواهند که‬ ‫صدا م ی‌زنید و کارهایی را که‬
‫بیاید و خادمش را شفا دهد‪ 4 .‬و وقتی‬ ‫م ی‌گویم انجام نم ی‌دهید؟ ‪ 47‬هر‬
‫آنها نزد عیسی رفتند‪ ،‬صادقانه از‬ ‫کسی که نزد من م ی‌آید و کالم من‬
‫او خواهش کردند و گفتند‪ :‬او الیق‬ ‫را م ی‌شنود و آنها را انجام م ی‌دهد‪،‬‬
‫آن است که از شما بخواهد این کار‬ ‫به شما نشان م ی‌دهم که این فرد‬
‫را ب رای او بکنید ‪ 5‬زی را او امت ما را‬ ‫شبیه چه کسی است‪ 48 .‬او شبیه‬
‫‪6‬‬
‫دوست دارد و کنیسه ما را ساخت‪.‬‬ ‫انسانی است که خان ه‌ای را م ی‌سازد‬
‫معجزه ملکوت فقط این نیست که نخواهیم ُم رد‪ -‬بلکه مثل عیسی خواهیم شد‪ ،‬با عشق‪،‬‬
‫حساسیت‪ ،‬اختیار او‪ ،‬توانایی صحبت با خدا‪ ،‬بدون هیچ مانعی‪ ...‬چه وعده باشکوهی‪.‬‬
‫‪ 6:41‬اگر عیسی نجار بود‪ ،‬شاید یک روز در حین کار به این ایده‪ ،‬فکر کرده باشد‪ ،‬در‬
‫حالی که ذهنش همیشه مشغول امور الهی است‪.‬‬
‫‪ 6:45‬شاید فکر کنیم که آن‌قدر زرنگ هستیم که بتوانیم افکار پلید راجع به یک نفر‬
‫داشته باشیم اما در روی او حرف‌های خوب بزنیم‪ .‬فرهنگ خوشرویی چیزی بیش از‬
‫ریاکاری نیست‪ ،‬و خداوند آن را مجازات خواهد کرد‪ .‬افکار ما در نهایت در کالم ما‬
‫منعکس خواهد شد‪ .‬ما باید دل‌هایمان را تغییر دهیم نه ظاهر بیرونی خود را‪.‬‬
‫‪143‬‬ ‫‪ 7:19 - 7:7‬اقول‬
‫نائین رفت و شاگردانش و جمعیتی‬ ‫و عیسی با آنها رفت‪ .‬و وقتی عیسی‬
‫عظیم با او رفتند‪ 12 .‬وقتی نزدیک‬ ‫چندان از خانه دور نبود‪ ،‬یوزباشی‬
‫دروازه شهر شد‪ُ ،‬م رده‌‌ای را که‬ ‫دوستان را نزد او فرستاد و به او‬
‫م ی‌بردند که تنها پسر مادرش بود‬ ‫رورم‪ ،‬به خودت زحمت‬ ‫س َ‬
‫گفتند‪َ :‬‬
‫که بیوه‌زنی بود و بسیاری از مردم‬ ‫نده‪ .‬زی را من لیاقت آن را ندارم که‬
‫شهر او را هم راهی م ی‌کردند‪ 13 .‬و‬ ‫زیر سقف من بیایی؛ ‪ 7‬بناب راین‬
‫رور او را دید‪ ،‬دلش به حال‬ ‫س َ‬‫وقتی َ‬
‫حتی خودم را الیق این ندانستم که‬
‫او سوخت و به او گفت‪ .‬گریه نکن‪.‬‬ ‫خودم نزد تو بیایم‪ .‬بلکه فقط کالم‬
‫‪ 14‬و نزدیک آمد و تابوت را دست‬ ‫را بگو‪ ،‬و خادمم شفا خواهد یافت‪.‬‬
‫زد و حم ل‌کنندگان آن ب ی‌حرکت‬ ‫‪ 8‬زی را من نیز انسانی تحت قدرت‬
‫ایستادند‪ .‬و او گفت‪ :‬ای مرد جوان‪،‬‬ ‫هستم و سربازانی را زیر دست خود‬
‫به تو م ی‌گویم‪ ،‬برخیز‪ 15 .‬و ُم رده بلند‬
‫دارم؛ و به یکی م ی‌گویم‪ ،‬برو! و او‬
‫شد و شروع به سخن گفتن کرد‪ .‬و‬ ‫م ی‌رود‪ .‬و به دیگری م ی‌گویم‪ :‬بیا!‬
‫عیسی او را به مادرش عطا کرد‪.‬‬ ‫و او م ی‌آید‪ .‬و به خادمم م ی‌گویم‪:‬‬
‫‪ 16‬و ترس همه را ف را گرفت و آنها‬ ‫این کار را بکن‪ .‬و او آن را انجام‬
‫خدا را ستودند و گفتند‪ :‬پیامبری‬ ‫م ی‌دهد‪ 9 .‬و وقتی عیسی ای ن‌ها را‬
‫عظیم در میان ما برخاسته و خدا‬ ‫شنید‪ ،‬حیرت‌زده شد و برگشت و‬
‫به مردمش نظر افکنده! ‪ 17‬و این‬ ‫به جمعیتی که او را دنبال م ی‌کرد‬
‫خبر درباره عیسی در کل یهودیه و‬ ‫گفت‪ :‬به شما م ی‌گویم که چنین‬
‫مناطق اط راف پخش شد‪.‬‬ ‫ایمان عظیمی پیدا نکرده بودم حتی‬
‫در اس رائیل‪ 10 .‬و آنهایی که فرستاده‬
‫بازگشتند و دیدند نظر عیسی درباره یحیی‬ ‫شده بودند‪ ،‬به خانه‬
‫که خادم شفا یافته است‪.‬‬
‫و شاگردان یحیی هم ٔه این‬ ‫‪18‬‬
‫‪19‬‬
‫اتفاقات را ب رای او تعریف کردند‪.‬‬
‫عیسی مردی ُم رده را زنده م ی‌کند و یحیی دو تن از شاگردانش را نزد‬
‫و این گونه شد که خیلی زود خود ف راخواند و آنها را را نزد عیسی‬
‫‪11‬‬

‫پس از آن‪ ،‬عیسی به شهری به نام فرستاد و پرسید‪ :‬آیا تو همان هستی‬
‫‪ 7:6‬لیاقت آن را ندارم‪ -‬اما مردم آشکارا گفتند که او «الیق» است (آیه ‪ .)4‬حتی اگر‬
‫دیگ ران درباره ما خوب فکر کنند و سخن گویند‪ ،‬نباید فکر کنیم که لیاقت عیسی را‬
‫داریم؛ بلکه همیشه حس گناهکاری و تواضع را نزد او باید حفظ کنیم‪.‬‬
‫‪7:14‬لمس کردن تابوت یا جسد ُم ردگان بر اساس شریعت یهودیت انسان را ناپاک‬
‫م ی‌سازد؛ اما عیسی به جذامیان دست زد و اکنون به تابوت دست زد تا حس همدردی‬
‫خود با ناپاکان را نشان دهد‪ .‬کسانی که متوجه م ی‌شوند که بسیار ناپاک هستند‪ ،‬از این‬
‫امر حس آرامش خواهند یافت‪.‬‬
‫‪ 7:19‬این م ی‌تواند حاکی از سقوط ایمان در یحیی باشد‪ .‬او شک کرد که همان طور که‬
‫تعلیم داده بود‪ ،‬آیا پسرعموی او عیسی واقع ا ً مسیحا بود یا نه؛ زی را عیسی آن طور که‬
‫‪ 7:32 - 7:20‬اقول‬ ‫‪144‬‬
‫در دربار پادشاهان هستند‪ 26 .‬اما‬ ‫که ق رار است بیاید یا باید به دنبال‬
‫ب رای دیدن چه چیزی رفتید؟ یک‬ ‫کس دیگری باشیم؟ ‪ 20‬و وقتی آنها نزد‬
‫پیامبر؟ آری‪ ،‬من به شما م ی‌گویم‪،‬‬ ‫او آمدند‪ ،‬گفتند‪ :‬یحیای تعمیددهنده‬
‫واالتر از یک پیامبر است! ‪ 27‬این‬ ‫ما را نزد تو فرستاده تا بپرسیم‪ :‬آیا‬
‫اوست که درباره‌اش نوشته شده‪:‬‬ ‫تو همان هستی که ق رار است بیایید‬
‫بنگر‪ ،‬من پیامبرم را پیش رویت‬ ‫یا به دنبال کس دیگری باشیم؟ ‪ 21‬در‬
‫م ی‌فرستم؛ که راهت را پیش روی تو‬ ‫آن ساعت‪ ،‬او بسیاری از بیماری‌ها‬
‫آماده خواهد ساخت‪ 28 .‬به راستی به‬ ‫و ام راض و ارواح پلید را شفا داد و‬
‫شما م ی‌گویم‪ ،‬در میان کسانی که از‬ ‫به بسیاری از کوران بینایی بخشید‪.‬‬
‫زنی زاییده شده‌اند‪ ،‬هیچ کس واالتر‬ ‫‪ 22‬و در پاسخ به آنها گفت‪ :‬بروید‬
‫از یحیای تعمیددهنده نیست‪ .‬با این‬ ‫به یحیی دیده‌ها و شنیده‌هایتان را‬
‫حال‪ ،‬آن کسی که در ملکوت آسمان‬ ‫بگویید‪ .‬کوران بینایی خود را به‬
‫کوچک است‪ ،‬از او واالتر است‪.‬‬ ‫دست آوردند‪ ،‬شالن راه م ی‌روند‪،‬‬
‫‪ 29‬وقتی همه مردم و باجگی ران این‬ ‫جذامیان پاک م ی‌شوند‪ ،‬ناشنوایان‬
‫را شنیدند‪ ،‬پس از تعمید یافتن با‬ ‫م ی‌شنودند‪ُ ،‬م ردگان برم ی‌خیزند‪،‬‬
‫تعمید یحیی‪ ،‬به عدالت خداوند اق رار‬ ‫بشارت به فق را موعظه م ی‌شود‪ 23 .‬و‬
‫کردند‪ 30 .‬اما فریسیان و فقیهان‬ ‫خوشا به حال آن کسی که در ایمان‬
‫تدبیر خدا را ب رای خود رد کردند و از‬ ‫به من هیچ لغزشی پیدا نکند‪.‬‬
‫یحیی تعمید نگرفتند‪.‬‬ ‫‪ 24‬و وقتی پیغام رسانهای یحیی‬
‫رور گفت‪ :‬مردم این نسل را‬ ‫س َ‬‫و َ‬
‫‪31‬‬
‫رفتند‪ ،‬عیسی شروع کرد به سخن‬
‫به چه کسی تشبیه کنم و آنها مانند‬ ‫گفتن با مردم درباره یحیی‪ :‬ب رای‬
‫چه هستند؟ ‪ 32‬آنها مانند کودکانی‬ ‫دیدن چه چیزی به بیابان رفتید؟‬
‫هستند که در بازار م ی‌نشینند و‬ ‫ن ی‌ای که با باد م ی‌لرزد؟ ‪ 25‬اما ب رای‬
‫یکدیگر را صدا م ی‌زنند و م ی‌گویند‪:‬‬ ‫دیدن چه چیزی رفتید؟ مردی که لباس‌‬
‫ب رای شما نی نواختیم‪ ،‬و نرقصیدید؛‬ ‫لطیف بر تن دارد؟ بنگرید‪ ،‬کسانی‬
‫نوحه خواندیم و ع زاداری نکردید‪.‬‬ ‫که لباس فاخر و زندگی مجلل دارند‬
‫یحیی از مسیحا انتظار داشت‪ ،‬رفتار نم ی‌کرد‪ .‬خدا و عیسی را نباید با انتظارات خود‬
‫از آنها تعریف کنیم؛ بلکه باید آنها را همان طور که خود را در واقعیت نشان م ی‌دهند‬
‫بپذیریم‪ .‬بناب راین‪ ،‬عیسی پیامی به یحیی فرستاد و به او هشدار داد که خوشا به حال آن‬
‫کسی که در مورد عیسی به لغزش نم ی‌افتد (آیه ‪ .)23‬کتاب مقدس سقوط ایمان مردان‬
‫بزرگ را ثبت م ی‌کند‪ .‬هیچ قدیسه با صورت نورانی وجود ندارد‪ .‬با این که یحیی در این‬
‫مقطع ضعیف بود‪ ،‬عیسی همچنان در آیه ‪ 28‬از او بسیار مثبت صحبت م ی‌کند‪ .‬ما نیز‬
‫باید علیرغم آگاهی از ضع ف‌های یکدیگر‪ ،‬نسبت به یکدیگر مثبت باشیم‪.‬‬
‫‪ 7:30‬اگر از تعمید یافتن امتناع کنیم‪ ،‬ما هم همین کار را کرده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 7:32‬کودکان‪ ،‬کودکان دیگر را دعوت کردند تا نوح ه‌های غمگین بنوازند‪ ،‬و آنها‬
‫نپذیرفتند؛ بناب راین از آنها خواستند آهنگ عروس ی‌های شاد بنوازند و آنها باز هم‬
‫‪145‬‬ ‫‪ 7:48 - 7:33‬اقول‬
‫است‪ 40 .‬و عیسی در پاسخ به او‬ ‫‪ 33‬زی را یحیای تعمیددهنده آمد و نه‬
‫گفت‪ :‬چیزی هست که باید به تو‬ ‫نان خورد و نه ش راب نوشید و شما‬
‫بگویم‪ .‬و او گفت‪ :‬استاد بگو‪ 41 .‬یک‬ ‫م ی‌گویید‪ :‬او دیو دارد‪ 34 .‬پسر انسان‬
‫قرض‌دهنده دو بدهکار دارد‪ .‬یکی‬ ‫م ی‌آید و غذا م ی‌خورد و م ی‌نوشد و‬
‫پنج ه زار دینار و دیگر پنجاه دینار‬ ‫شما م ی‌گویید‪ :‬ببین چه مرد حریص‬
‫بدهکار بود‪ 42 .‬وقتی آنها چیزی‬ ‫و عیاشی‪ ،‬دوست باجگی ران و‬
‫ب رای پرداخت نداشتند‪ ،‬او هر دوی‬ ‫گناهکاران! ‪ 35‬اما حکمت با فرزندان‬
‫آنها را بخشید‪ .‬بناب راین کدام یک او‬ ‫خود توجیه م ی‌یابد‪.‬‬
‫را بیشتر محبت نمود؟ ‪ 43‬و شمعون‬
‫در پاسخ گفت‪ :‬به نظرم آن کسی که‬ ‫عیسی در خانه شمعون‬
‫قرض بیشتری را ب رایش بخشید‪ .‬و‬ ‫‪ 36‬و یکی از فریسیان از عیسی‬
‫عیسی به او گفت‪ :‬قضاوت درستی‬ ‫خواست که با او غذا بخورد‪ .‬و او‬
‫داشتی‪ 44 .‬و رو به زن کرد و به‬ ‫وارد خان فریسی شد و سر سفره غذا‬
‫شمعون گفت‪ :‬این زن را دیدی؟ من‬ ‫نشست‪ 37 .‬و زنی که در شهر بود و‬
‫وارد خان ه‌ات شدم‪ ،‬تو ب رای شستن‬ ‫گناهکار بود‪ ،‬وقتی فهمید که عیسی‬
‫پاهایم آب نیاوردی‪ ،‬اما او پاهایم‬ ‫در خانه فریسی غذا م ی‌خورد‪ ،‬با‬
‫را با اشکش شست و با مویش آنها‬ ‫شیش ه‌ای از عطر آمد ‪ 38‬و پشت‬
‫را پاک نمود‪ 45 .‬تو من را نبوسیدی‪،‬‬ ‫پاهای عیسی ایستاد‪ ،‬گریه کرد و‬
‫اما او از زمانی که آمده‌ام‪ ،‬دست از‬ ‫شروع کردن به شستن پاهای او با‬
‫‪46‬‬
‫بوسیدن پاهای من برنداشته است‪.‬‬ ‫اش ک‌هایش و با موی سرش آن را‬
‫تو سر من را با روغن تدهین نکردی‪،‬‬ ‫پاک کرد و پاهایش را بوسید و با‬
‫اما او با عطر پاهایم را تدهین کرد‪.‬‬ ‫عطر آنها را تدهین نمود‪ 39 .‬وقتی‬
‫‪ 47‬پس به تو م ی‌گویم که گناهان او‬ ‫آن فریسی که عیسی را دعوت کرده‬
‫که بسیارند‪ ،‬بخشیده شدند (زی را او‬ ‫بود این را دید‪ ،‬نزد خود گفت‪ :‬اگر‬
‫محبت بیشتری کرد)‪ .‬اما کسی که‬ ‫این مرد پیامبر بود م ی‌فهمید که این‬
‫گناهان کمتری از او بخشیده شد‪،‬‬ ‫زن که او را لمس م ی‌کند کیست و‬
‫کمتر محبت نموده است‪ 48 .‬و عیسی‬ ‫چه گونه زنی است و یک گناهکار‬
‫به او گفت‪ :‬گناهانت بخشوده شدند‪.‬‬
‫نپذیرفتند‪ .‬خدا از طریق سب ک‌های مختلف عیسی و یحیی‪ ،‬همه مردم را ف راخواند؛ اما‬
‫یهودیان از پاسخ واقعی امتناع کردند‪.‬‬
‫‪ 7:35‬فرزندان خود‪ -‬هم تازه‌کیشان عیسی و هم یحیی‪.‬‬
‫‪ 7:43‬موضوع این است که ما همه گناهکاریم و می زان بدهکاری ما واقع ا ً می زانی است‬
‫که فکر م ی‌کنیم گناهکار هستیم‪ .‬هر چه بیشتر متوجه گناهانمان شویم‪ ،‬بیشتر عیسی‬
‫را به خاطر بخشیدن خود دوست خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 7:44‬بناب راین عیسی پشت به شمعون با او صحبت کرد‪ .‬او عمدا ً به میزبان خود‬
‫گستاخی کرد تا بر می زان پذیرش و احت رام به آن زن پشیمان تاکید کند‪.‬‬
‫‪ 7:48‬او این را م ی‌دانست ب ی‌آنکه عیسی به او گفته باشد زی را عیسی را بسیار دوست‬
‫‪ 8:13 - 7:49‬اقول‬ ‫‪146‬‬
‫بقیه دان ه‌ها روی سنگالخ افتادند؛ و‬ ‫‪ 49‬و کسانی که با عیسی سر سفره‬
‫به محض این که رشد کردند‪ ،‬خشک‬ ‫غذا بودند‪ ،‬نزد خود گفتند‪ :‬این چه‬
‫شدند زی را هیچ رطوبتی نداشتند‪ 7 .‬و‬ ‫کسی است که گناهان را م ی‌بخشد؟‬
‫بقیه دان ه‌ها در میان خارها افتادند؛‬ ‫‪ 50‬و او به آن زن گفت‪ :‬ایمانت تو را‬
‫و خارها با آنها روییدند و آنها را‬ ‫نجات داده است‪ .‬ب ه‌سالمت برو!‬
‫خفه کردند‪ 8 .‬و بقیه در خاک خوب‬
‫افتادند‪ ،‬و رشد کردند و صد ب رابر‬
‫میوه دادند‪ .‬وقتی ای ن‌ها را م ی‌گفت‪،‬‬ ‫باب ‪8‬‬
‫فریاد زد‪ :‬هر آن کس که گوش شنوا‬ ‫داستان برزگر‬
‫دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬ ‫و این گونه شد که خیلی زود پس از‬
‫‪ 9‬و شاگردانش از او معنی این َم ث َل‬ ‫آن‪ ،‬عیسی به شهرها و روستاها رفت‬
‫را پرسیدند‪ .‬و او گفت‪ :‬به شما این‬ ‫و مژده ملکوت خداوند را م ی‌داد و‬
‫نعمت داده شده تا رمز و راز ملکوت‬
‫‪2‬‬
‫موعظه م ی‌کرد؛ و آن دوازده نفر‪،‬‬
‫خداوند را بدانید‪ ،‬اما ب رای بقیه‪،‬‬ ‫و برخی زنانی که از ارواح ناپاک‬
‫این َم ث َل همان َم ث َل باقی م ی‌ماند؛‬ ‫و بیماری‌ها شفا یافته بودند‪ ،‬او را‬
‫بناب راین با دیدن‪ ،‬آنها نم ی‌بینند و با‬ ‫هم راهی م ی‌کردند‪ .‬مریم که مجدلیه‬
‫شنیدن درک نم ی‌کنند‪.‬‬ ‫نام داشت‪ ،‬هفت دیو از او بیرون‬
‫‪ 11‬حال‪َ ،‬م ث َل این است‪ .‬دانه‪ ،‬کالم‬ ‫رفته بود‪ 3 ،‬و یونا همسر خوزا‪،‬‬
‫خدا است‪ 12 .‬دانه هایی که در کناری‬ ‫مباشر هیرودیس‪ ،‬و سوسن و‬
‫افتادند کسانی هستند که کالم را‬ ‫بسیاری دیگر که از اموال خود به‬
‫شنیده‌اند؛ سپس ابلیس م ی‌آید و کالم‬ ‫آنها خدمت م ی‌کردند‪.‬‬
‫را از قلبشان م ی‌رباید مبادا ایمان‬ ‫‪ 4‬و وقتی جمعیت عظیمی گرد هم‬
‫آورده و نجات یابند‪ 13 .‬و آنهایی که‬ ‫آمدند‪ ،‬و از هر شهری نزد او آمدند‪،‬‬
‫روی سنگالخ افتادند کسانی هستند‬ ‫او در قالب َم ث َل سخن گفت‪ 5 :‬برزگر‬
‫که وقتی کالم را شنیده‌‌اند‪ ،‬با شادی‬ ‫ب رای کاشتن دان ه‌های خود رفت؛ و‬
‫آن را م ی‌پذیرند؛ اما ای ن‌ها ریش ه‌ای‬ ‫در حال کاشتن‪ ،‬برخی از دان ه‌ها در‬
‫ندارند و مدتی ایمان م ی‌آورند‪ ،‬اما‬ ‫کناری افتادند و زیر پا له شدند و‬
‫هنگام وسوسه سقوط م ی‌کنند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫در‬ ‫پرندگان آسمان آن‌ها را خوردند‪ 6 .‬و‬
‫داشت‪ .‬و عیسی متوجه بود که عشق او به این خاطر است که بسیار بخشیده شده است‪.‬‬
‫وقتی بخشیده م ی‌شویم‪ ،‬همیشه عیسی مستقیم این را به ما نم ی‌گوید؛ بلکه آن را حس‬
‫می کنیم‪ .‬آن زن نیز حس کرده بود‪.‬‬
‫‪ 8:3‬عیسی گروهی از مردان فقیر و زنان ثروتمند را جذب خود کرده بود‪ .‬او اف راد بسیار‬
‫متفاوتی را ب رای برق راری ارتباط با او و یکدیگر دعوت م ی‌کند‪ ،‬و کلیسای حقیقی عیسی‬
‫را‪ ،‬نمون ه‌ای از اتحاد خارق‌العاده م ی‌سازد؛ فقط از یک تیپ روانشناختی‪ ،‬یک طبقه‬
‫اجتماعی‪ ،‬رنگ‪ ،‬نژاد یا جنسیت تشکیل نشده است‪ .‬یک ترکیب شگف ت‌انگیز است‪ .‬بر‬
‫خالف یک باشگاه اجتماعی است که فقط یک تیپ را جذب م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 8:8‬او فریاد زد‪ -‬عیسی به شدت م ی‌خواست و م ی‌خواهد که مردم تعالیم او را درک کنند‪.‬‬
‫‪147‬‬ ‫‪ 8:27 - 8:14‬اقول‬
‫را ببینند‪ 21 .‬اما او در پاسخ به آنها‬ ‫‪ 14‬و دانه هایی که در میان خارها‬
‫گفت‪ :‬مادرم و خویشاوندانم ای ن‌هایی‬ ‫افتادند‪ ،‬کسانی هستند که کالم‬
‫هستند که کالم خدا را م ی‌شنوند و‬ ‫را شنیده‌اند‪ ،‬اما وقتی به راه خود‬
‫به آن عمل م ی‌کنند‪ 22 .‬و این گونه‬ ‫م ی‌روند‪ ،‬با خیال و ثروت و لذت‌های‬
‫شد که در یکی از آن روزهایی که‬ ‫زندگی خفه م ی‌شوند و هیچ میوه‌ای‬
‫او و شاگردانش سوار یک قایق‬ ‫به ثمر نم ی‌رسانند‪ 15 .‬و دانه هایی‬
‫شدند‪ ،‬و او به آنها گفت‪ :‬بیایید به آن‬ ‫که روی خاک خوب افتادند کسانی‬
‫سمت دریاچه برویم‪ .‬و آنها حرکت‬ ‫با دلی صادق و نیک هستند که پس‬
‫کردند‪ 23 .‬اما در حالی که در دریا‬ ‫از شنیدن کالم‪ ،‬آن را سریع نگاه‬
‫عازم بودند‪ ،‬عیسی به خواب رفت؛‬ ‫م ی‌دارند و با صبر میوه م ی‌دهند‪.‬‬
‫و تندبادی در دریاچه پدید آمد‪ ،‬قایق‬ ‫‪ 16‬هیچ کس وقتی چ راغی دارد‪ ،‬آن‬
‫پر از آب شد؛ و زندگ ی‌شان به خطر‬ ‫را با ظرف نم ی‌پوشاند یا آن را زیر‬
‫افتاد‪ 24 .‬آنها آمدند و او را بیدار کردند‬ ‫بستر ق رار نم ی‌دهد؛ بلکه آن را روی‬
‫و گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬استاد‪ ،‬داریم هالک‬ ‫چ راغدان ق رار م ی‌دهد تا کسانی که‬
‫م ی‌شویم! و او بیدار شد و باد و خشم‬ ‫وارد م ی‌شوند آن را ببینند‪ 17 .‬زی را‬
‫آب را نهیب داد و آنها متوقف شدند‬ ‫چیزی پنهان نم ی‌ماند که آشکار‬
‫و آرامشی برق رار شد‪ 25 .‬و عیسی به‬ ‫نگردد؛ و هیچ رازی نیست که‬
‫آنها گفت‪ :‬ایمانتان کجاست؟ و آنها‬ ‫شناخته نشود و هویدا نگردد‪.‬‬
‫که ترسیده بودند‪ ،‬متعجب شدند و به‬ ‫‪ 18‬بناب راین م راقب باشید که چگونه‬
‫یکدیگر گفتند‪ :‬پس این کیست که‬ ‫م ی‌شنوید‪ .‬زی را هر که دارد‪ ،‬به او‬
‫حتی به بادها و آب دستور م ی‌دهد و‬ ‫اعطا خواهد شد؛ و هر که ندارد‪ ،‬از‬
‫آنها از او تبعیت م ی‌کنند؟‬ ‫او حتی چیزهایی که فکر م ی‌کند‬
‫دارد نیز گرفته خواهد شد‪.‬‬
‫شفای ِل ژیون‬
‫‪ 26‬و آنها به منطقه جدریان آمدند‬ ‫عیسی توفان را آرام م ی‌کند‬
‫که روبروی جلیل است‪ 27 .‬و وقتی‬ ‫‪ 19‬و مادر و خویشاوندانش نزد‬
‫به خشکی رسیدند‪ ،‬مردی از شهر‬ ‫او آمدند؛ و آنها نتوانستند به خاطر‬
‫بیرون آمد و به مالقات او رفت‬ ‫ازدحام پیش او بروند‪ 20 .‬و به او‬
‫که دیو داشت و مدت زیادی بود‬ ‫گفته شد‪ :‬مادر و خویشاوندانت‬
‫که هیچ لباسی نپوشیده بود و به‬ ‫بیرون ایستاده‌اند و م ی‌خواهند تو‬
‫‪ 8:16‬اگر نور معنوی خود را پنهان سازیم‪ ،‬خاموش خواهد شد‪ .‬شهادت دادن بر ایمان‬
‫ما به نفع ما و کسانی است که موعظه ما را م ی‌پذیرند‪.‬‬
‫‪ 8:21‬آیا خانواده معنوی خود را مه م‌تر از خانواده طبیعی خود تلقی م ی‌کنیم؟ این کار‬
‫بسیار دشوار است‪ ،‬ب رای عیسی نیز گفتن سخنانی که اینجا گفت دشوار بود‪.‬‬
‫‪ 8:28‬اگر عیسی پسر خدای متعال است‪ ،‬پس نم ی‌تواند به معنی تثلیث با خدا ب رابر‬
‫باشد؛ زی را خدا واالترین است‪.‬‬
‫‪ 8:43 - 8:28‬اقول‬ ‫‪148‬‬
‫و آن مرد را در حالی یافتند که‬ ‫غیر از گورستان در هیچ خان ه‌ای‬
‫دیوها او را ترک کرده بودند وپیش‬ ‫زندگی نم ی‌کرد‪ 28 .‬و وقتی عیسی را‬
‫پای عیسی نشسته و لباس پوشیده‬ ‫دید‪ ،‬فریاد زد و به پای او افتاد و با‬
‫و عقلش سر جایش است؛ و آنها‬ ‫صدایی بلند گفت‪ :‬من با تو چه کار‬
‫ترسیدند‪ 36 .‬و کسانی که این را دیدند‬ ‫دارم ای عیسی‪ ،‬پسر خدای متعال؟‬
‫به دیگ ران گفتند که چگونه آن مرد‬ ‫به تو التماس م ی‌کنم من را شکنجه‬
‫دیوزده شفا یافته بود‪ 37 .‬و همه مردم‬ ‫نده‪.‬‬
‫منطقه جدریان از عیسی خواستند‬ ‫‪ 29‬زی را عیسی به روح ناپاک‬
‫که آنها را ترک کند زی را ترسی‬ ‫دستور داد که از آن مرد بیرون‬
‫عظیم آنها را ف را گرفته بود‪ .‬بناب راین‬ ‫بیاید‪ .‬زی را اغلب اوقات روح ناپاک‬
‫او سوار قایق شد و بازگشت‪ 38 .‬اما‬ ‫او را م ی‌گرفت و از او نگهبانی‬
‫آن مردی که دیوها ترکش کرده بودند‬ ‫م ی‌کردند و با بند و زنجیر او را می‬
‫به عیسی التماس کرد که اجازه بدهد‬ ‫بستند؛ و با پاره کردن زنجیر‪ ،‬دیو او‬
‫با او برود‪ ،‬اما عیسی او را روانه‬ ‫را به بیابان می برد‪.‬‬
‫کرد و گفت‪ 39 :‬برو نزد خانواده‌ات و‬ ‫‪ 30‬و عیسی از او پرسید‪ :‬اسمت‬
‫کارهای عظیمی را که خداوند ب رای‬ ‫چیست؟ و او گفت‪ :‬لِژیون‪ .‬چ را که‬
‫تو کرده اعالم کن‪ .‬و او روانه شد و‬ ‫دیوهای بسیاری وارد او شده بودند‪.‬‬
‫در کل شهر کارهای عظیمی را که‬ ‫‪ 31‬و آنها به عیسی التماس کردند که‬
‫عیسی ب رای او انجام داده بود منتشر‬ ‫به آنها دستور ندهد به سمت پرتگاه‬
‫کرد‪.‬‬ ‫بروند‪.‬‬
‫‪ 40‬و وقتی عیسی بازگشت‪ ،‬جمعیت‬ ‫‪ 32‬گل ه‌ای متشکل از خوک‌های‬
‫عظیمی از او استقبال کردند‪ .‬زی را‬ ‫بسیاری در کوه در حال چریدن‬
‫همه منتظر او بودند‪.‬‬ ‫بودند و آنها به عیسی التماس کردند‬
‫که اجازه دهد وارد خوک‌ها شوند‪ .‬و‬
‫عیسی دختری ُم رده را زنده‬ ‫او به آنها اجازه داد‪ 33 .‬و دی و‌ها از‬
‫آن مرد بیرون آمدند و وارد خوک‌ها‬
‫م ی‌کند‬ ‫شدند؛ و گله از تپه به سرعت به‬
‫‪ 41‬و مردی به نام یائیروس آمد که‬ ‫سمت دریاچه پایین آمدند و غرق‬
‫رئیس کنیسه بود؛ و به پای عیسی‬ ‫شدند‪.‬‬
‫افتاد و به او التماس کرد که به‬ ‫‪ 34‬و وقتی خوکبانان اتفاق رخداده‬
‫خان ه‌اش بیاید‪ 42 .‬زی را تک دختری‬ ‫را دیدند‪ ،‬ف رار کردند و در شهر‬
‫داشت که حدود دوازده سال سن‬ ‫مجاور و در منطقه این موضوع را‬
‫ش ُرف مرگ بود‪ .‬اما وقتی‬‫داشت و در ُ‬
‫بیان کردند‪ 35 .‬و آنها رفتند تا ببینند‬
‫عیسی رفت‪ ،‬جمعیت هجوم آوردند‪.‬‬ ‫چه اتفاقی افتاده و نزد عیسی آمدند‬
‫‪ 43‬و زنی که دوازده سال از‬
‫‪ 8:32‬نگهداری خوک‌ها ب رای یهودیان ممنوع بود زی را خوک‌ها حیوانات ناپاکی بودند‪.‬‬
‫‪ 8:42‬اغلب اوقات ب رای انجام کار بسیار مهمی عجله م ی‌کنیم‪ ،‬و سپس یک نفر یا یک‬
‫‪149‬‬ ‫‪ 9:56 - 9:44‬اقول‬
‫را شنید‪ ،‬پاسخ داد‪ :‬نترسید‪ .‬فقط‬ ‫خونریزی مزمن رنج م ی‌برد و همه‬
‫ایمان داشته باش و دخترت شفا‬ ‫معیشت خود را خرج طبیبان کرده‬
‫خواهد یافت‪ 51 .‬و وقتی وارد خانه‬‫بود و هیچ یک از آنها او را درمان‬
‫شد‪ ،‬و به هیچ کس جز پطرس‪،‬‬ ‫نکرده بودند‪ 44 ،‬از پشت سر او آمد‬
‫یوحنا و یعقوب و پدر و مادر آن‬‫و لبه ردای او را لمس نمود و فورا ً‬
‫دختر اجازه ورود نداد‪ 52 .‬همه در‬‫خونریزی‌اش قطع شد‪ 45 .‬و عیسی‬
‫حال گریه و شیون ب رای او بودند‪،‬‬‫گفت‪ :‬چه کسی به من دست زد؟ و‬
‫اما عیسی گفت‪ .‬گریه نکنید‪ .‬زی را‬‫وقتی همه انکار کردند‪ ،‬پطرس و‬
‫او نمرده بلکه خوابیده است‪ 53 .‬و آنها‬
‫هم راهانش گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬جمعیت به‬
‫که م ی‌دانستند او مرده‪ ،‬با تمسخر‬
‫سمت تو هجوم و فشار آورده است‪.‬‬
‫به او خندیدند‪ 54 .‬اما او دست دختر‬
‫‪ 46‬اما عیسی گفت‪ :‬یک نفر به من‬
‫را گرفت‪ ،‬صدا زد و گفت‪ :‬دخترک‪،‬‬ ‫دست زد‪ .‬زی را فهمیدم که قدرتی از‬
‫برخیز‪ 55 .‬و روح او بازگشت‪ ،‬فورا ً‬‫من ساطع شد‪ 47 .‬و وقتی آن زن دید‬
‫بلند شد و عیسی دستور داد که به‬ ‫که نم ی‌تواند پنهان بماند‪ ،‬لرزان آمد‬
‫دخترک چیزی ب رای خوردن بدهند‪.‬‬ ‫و به پای عیسی افتاد و در حضور‬
‫‪ 56‬و والدینش شگف ت‌زده شدند‪ ،‬اما او‬
‫همه مردم اعالم کرد که چ را به او‬
‫به آنها دستور داد که به هیچ کس‬ ‫‪48‬‬
‫دست زده و چگونه فورا ً شفا یافت‪.‬‬
‫نگوید که چه شد‪.‬‬
‫و عیسی به او گفت‪ :‬دخترم‪ ،‬ایمانت‬
‫تو را شفا داده است‪ .‬به سالمت برو‪.‬‬
‫در حالی که هنوز سخن باب ‪9‬‬
‫‪49‬‬

‫کنیسه دوازده نفر برای موعظه فرستاده‬ ‫م ی‌گفت‪ ،‬یکی از خانه رئیس‬
‫آمد و گفت‪ :‬دخترت فوت شد‪ .‬م زاحم‬
‫استاد نشوید‪ 50 .‬اما عیسی که این شدند‬
‫چیز دیگر توجه ما را جلب م ی‌کند‪ .‬در حالی که با عجله م ی‌خواهیم بیرون برویم‪ ،‬تلفن‬
‫زنگ م ی‌زند؛ وقتی در گفتگوی بسیار مهمی هستیم‪ ،‬کودکی اص رار م ی‌ورزد که توجه‬
‫ما را جلب کند‪ .‬در آن لحظات ناامیدی‪ ،‬عیسی را به یاد آورید‪ .‬چقدر آرام بود‪ ،‬هیچ وقت‬
‫دس ت‌پاچه نم ی‌شد؛ به مردم محبت م ی‌کرد تا جایی که در نهایت‪ ،‬هیچ وقت نیاز واقعی‬
‫هیچ کس را نادیده نگرفت‪.‬‬
‫‪ 8:45‬عیسی می‌‌دانست که چه کسی به او دست زده بود‪ .‬اما م ی‌خواست آن زن آشکارا‬
‫خود را جلوی جمعیت نشان دهد و ایمان خود را اعالم کند‪ .‬عیسی در زندگی ما تالش‬
‫م ی‌کند که مطمئن شود آشکارا ایمان خود را جلوی جهان اعالم م ی‌کنیم‪ ،‬حتی وقتی‬
‫سعی داریم چنین نکنیم‪.‬‬
‫‪ 8:50‬ترس‪ ،‬متضاد ایمان است‪.‬‬
‫‪ 8:54‬دست دختر را گرفت‪ -‬عیسی م ی‌دانست که آن دختر وقتی زنده بیدار شود‪ ،‬بدون‬
‫تماس انسانی خواهد ترسید‪ .‬ما شاهد ایمان کامل او به این هستیم که معجزه رخ خواهد‬
‫داد؛ و نیز حساسیت شدید او نسبت به مردم را م ی‌بینیم و این که چگونه جلوتر از آنها‬
‫فکر م ی‌کرد و می‌‌دانست چه حسی خواهند داشت‪ .‬در مورد دستور او ب رای غذا دادن به‬
‫‪ 9:15 - 8:2‬اقول‬ ‫‪150‬‬
‫و او دوازده نفر را با هم ف راخواند و به صدد دیدن او ب رآمد‪.‬‬
‫آنها قدرت و اختیار بر همه دیوها و‬
‫ب رای درمان بیماری‌ها را داد‪ .‬و آنها عیسی به ‪ 5000‬نفر غذا م ی‌دهد‬
‫‪2‬‬

‫و وقتی حواریون بازگشتند‪،‬‬ ‫‪10‬‬ ‫را فرستاد تا ملکوت خدا را موعظه‬


‫کنند و مریضان را شفا دهند‪ .‬و کارهای خود را به او اعالم کردند‪.‬‬
‫‪3‬‬

‫او به آنها گفت‪ :‬چیزی ب رای سفر با و او آنها را به شهری به نام بیت‬
‫کیف‪ ،‬نه صیدا برد‪ 11 .‬اما مردم از این باخبر‬ ‫خود نبرید‪ ،‬نه عصا‪ ،‬نه‬
‫نان نه پول‪ .‬و نه دو پیرهن‪ .‬و وارد شدند و عیسی را دنبال کردند و او از‬
‫‪4‬‬

‫هر خان ه‌ای که م ی‌شوید‪ ،‬تا‪ 5‬هنگام آنها استقبال کرد و با آنها از ملکوت‬
‫ترک شهر در آنجا بمانید‪ .‬و هر خداوند سخن گفت و کسانی را که‬
‫کسی که شما را نم ی‌پذیرد‪ ،‬وقتی نیاز به شفا داشتند درمان کرد‪ 12 .‬و‬
‫از آن شهر بیرون م ی‌روید‪ ،‬خاک روز رو به پایان بود؛ و آن دوازده‬
‫پای خود را‪ 6‬بتکانید تا گواهی علیه نفر آمدند و به عیسی گفتند‪ :‬مردم‬
‫آنها باشد‪ .‬و آنها عازم شدند و در را روانه کن تا شاید به روستاها و‬
‫س راسر روستاها رفتند و بشارت و مناطق اط راف بروند و منزل کنند و‬
‫غذا به دست آوردند‪ .‬زی را ما اینجا در‬ ‫شفا را همه جا موعظه کردند‪.‬‬
‫هیرودیس تت رارخ همه اتفاقات مکانی متروکه هستیم‪ 13 .‬اما او به‬
‫‪7‬‬

‫رخ‌داده را شنید و نگ ران شد‪ ،‬که دلیل آنها گفت‪ :‬شما غذایی ب رای خوردن‬
‫آن حرف برخی بود که م ی‌گفتند به آنها بدهید‪ .‬و آنها گفتند‪ :‬ما بیش‬
‫‪8‬یحیی از میان ُم ردگان برخاسته؛ از پنج قرص نان و دو ماهی نداریم‬
‫برخی دیگر م ی‌گفتند که الیاس مگر این که برویم و ب رای هم ٔه این‬
‫ظاهر شده و بقیه م ی‌گفتند یکی‪ 9‬از مردم غذا بخریم‪ 14 .‬زی را آنها حدود‬
‫پیامب ران قدیم برخاسته است‪ .‬و پنج ه زار نفر بودند‪ .‬و عیسی به‬
‫هیرودیس گفت‪ :‬من سر یحیی را از شاگردانش گفت‪ :‬آنها در قالب گروه‬
‫تنش جدا کردم‪ ،‬اما این کیست که بنشانید که هر گروه پنجاه نفر‬
‫ای ن‌ها را درباره‌اش م ی‌شنوم؟ و در داشته باشد‪ 15 .‬و چنین کردند و همه‬
‫آن ما شود‪ ،‬همواره جلوتر فکر کنیم که‬ ‫دختر نیز چنین است‪ .‬باشد که روح حساس او از ِ‬
‫دیگ ران در پاسخ به رویدادها چه حسی خواهند داشت‪.‬‬
‫‪ 9:2‬ارتباط مداوم بین موعظه بشارت ملکوت و شفا دادن به این دلیل بود که شفا‪،‬‬
‫پیشگویی حالتی بود که هنگام بنا نهادن ملکوت خدا بر زمین ایجاد خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 9:5‬یهودیان باید با تکان دادن پای خود‪ ،‬گرد و غبار مناطق غیریهود را بیرون‬
‫م ی‌انداختند‪ .‬عیسی م ی‌گوید که یهودیانی که او را نپذیرند‪ ،‬هیچ برتری به غیریهودیان‬
‫ندارند‪ .‬اگر مسیح را رد کنیم‪« ،‬با جهان محکوم» خواهیم شد (اول قرنتیان ‪.)11:28‬‬
‫‪ 9:12‬عیسی در «مکانی متروک» موعظه کرد تا مردم مجبور شوند ب رای رسیدن به او‬
‫کمی تالش کنند‪ .‬ما باید به نوبه خود کمی تالش کنیم تا کالم خدا را بشنویم‪ ،‬حتی با این‬
‫که رهایی از سر لطف و رحمت است‪.‬‬
‫‪151‬‬ ‫‪ 9:32 - 9:16‬اقول‬
‫کس که زندگ ی‌اش را نجات دهد آن‬ ‫را بر روی زمین نشاندند‪ 16 .‬و او پنج‬
‫را از دست خواهد داد‪ ،‬اما هر کس‬ ‫قرص نان و دو ماهی را برداشت‪ ،‬به‬
‫که به خاطر من زندگ ی‌اش را از‬ ‫آسمان نگاه کرد‪ ،‬آنها را برکت داد و‬
‫‪25‬‬
‫دست دهد آن را نجات خواهد داد‪.‬‬ ‫تک ه‌تکه کرد و به شاگردانش داد تا‬
‫زی را انسان چه سودی م ی‌برد اگر کل‬ ‫بین آنها تقسیم کنند‪ 17 .‬و همه آنها‬
‫دنیا را بدست آورد اما زندگ ی‌اش را‬ ‫خوردند و سیر شدند‪ ،‬و از خرده‌های‬
‫از دست بدهد یا تباه شود؟ ‪ 26‬زی را‬ ‫باقیمانده‪ ،‬دوازده سبد پُر جمع شد‪.‬‬
‫هر که از من و کالم من شرمسار‬
‫گردد‪ ،‬پسر انسان نیز وقتی در جالل‬ ‫عیسی در خلوت با شاگردان‬
‫خویش و در شکوه پدر و فرشتگان‬
‫مقدس م ی‌آید‪ ،‬از او شرمسار‬ ‫سخن م ی‌گوید‬
‫خواهد بود‪ 27 .‬اما حقیقتی را به شما‬ ‫‪ 18‬و این گونه شد که وقتی عیسی‬
‫م ی‌گویم‪ :‬کسانی هستند که در اینجا‬ ‫تنها دعا م ی‌کرد‪ ،‬شاگردانش به او‬
‫ایستاده‌اند که تا پادشاهی خدا را‬ ‫ملحق شدند؛ و او از آنها پرسید‪:‬‬
‫نبینند‪ ،‬طعم مرگ را نخواهند چشید‪.‬‬ ‫مردم م ی‌گویند من کیستم؟ ‪ 19‬و آنها‬
‫پاسخ دادند‪ :‬یحیای تعمیددهنده‪،‬‬
‫اما دیگ ران م ی‌گویند الیاس و بقیه‬
‫دگرگونی سیما‬ ‫م ی‌گویند یکی از پیامب ران قدیمی‬
‫‪ 28‬و این گونه شد که هشت روز‬ ‫برخاسته است‪ 20 .‬و عیسی به‬
‫پس از این گفت ه‌ها‪ ،‬عیسی با خود‬ ‫آنها گفت‪ :‬شما م را که م ی‌دانید؟ و‬
‫پطرس‪ ،‬یوحنا و یعقوب را برد‬ ‫پطرس پاسخ داد‪ :‬مسیح خدا‪ 21 .‬و او‬
‫‪29‬‬
‫و ب رای نیایش باالی کوه رفت‪.‬‬ ‫به آنها دستور داد که به هیچ کس‬
‫در حالی که دعا م ی‌کرد‪ ،‬ظاهر‬ ‫این را نگویند ‪ 22‬و گفت‪ :‬پسر انسان‬
‫چهره‌اش تغییر کرد و لباسش سفید‬ ‫رنج بسیار خواهد کشید و از سوی‬
‫و خیره‌کننده شد‪ 30 .‬و دو مرد با او‬ ‫مشایخ و کاهنان اعظم و کاتبان‬
‫صحبت م ی‌کردند که موسی و الیاس‬ ‫انکار و کشته خواهد شد و در روز‬
‫بودند ‪ 31‬و در شکوه ظاهر گشتند و‬ ‫سوم خواهد برخاست‪.‬‬
‫از مرگ او سخن گفتند که ق رار بود‬ ‫‪ 23‬و به همه گفت‪ :‬اگر هر کسی‬
‫در اورشلیم اتفاق بیفتد‪ 32 .‬پطرس و‬ ‫بخواهد پیرو من باشد‪ ،‬باید خود‬
‫هم راهانش در خواب عمیق بودند‪،‬‬ ‫را انکار کند‪ ،‬صلیبش را هر روز‬
‫اما وقتی کام الً از خواب بیدار شدند‪،‬‬ ‫بردارد و دنبال من بیاید‪ 24 .‬زی را هر‬
‫‪ 9:18‬تنها دعا م ی‌کرد‪ -‬ما باید ب رای تنها دعا کردن زمانی پیدا کنیم‪ ،‬نه این که در زندگی‬
‫فقط به دعاهای دیگ ران بگوییم «آمین»‪.‬‬
‫‪ 9:23‬هر روز‪ -‬ما باید هر روز برخیزیم و به خود یادآور شویم که باید صلیب عیسی‬
‫را برداریم‪ ،‬او را در «آخرین قدم» به سوی مرگ هم راهی کنیم‪ .‬نحوه شروع هر روز‪،‬‬
‫مهم است‪.‬‬
‫‪ 9:24‬چگونه م ی‌توانیم به خاطر او امروز زندگ ی‌مان را از دست بدهیم؟‬
‫‪ 9:45 - 9:33‬اقول‬ ‫‪152‬‬
‫او را م ی‌گیرد‪ ،‬و او ناگهان فریاد‬ ‫شکوه او و دو مردی را دیدند که با‬
‫م ی‌زند؛ روح او را تکان م ی‌دهد به‬ ‫او ایستاده بودند‪ 33 .‬و این گونه شد‬
‫نحوی که دهانش کف م ی‌کند؛ بعد با‬ ‫که در حالی که او را ترک م ی‌کردند‪،‬‬
‫دشواری بسیاری او را ترک م ی‌کند‪،‬‬ ‫پطرس به عیسی گفت‪ :‬استاد‪ ،‬چقدر‬
‫‪40‬‬
‫در حالی که او کبود شده است‪.‬‬ ‫خوب که ما اینجا هستیم! بگذار سه‬
‫من به شاگردانت التماس کردم که آن‬ ‫خیمه بسازیم‪ ،‬یکی ب رای تو‪ ،‬یکی‬
‫را بیرون ب رانند‪ ،‬اما آنها نتوانستند‪.‬‬ ‫ب رای موسی و یکی ب رای الیاس‪.‬‬
‫‪ 41‬و عیسی در پاسخ گفت‪ :‬ای نسل‬ ‫نم ی‌دانست که چه گفت‪ 34 .‬و در‬
‫ب ی‌ایمان و منحرف‪ ،‬تا به ِک ی باید‬ ‫حالی که ای ن‌ها را گفت‪ ،‬ابری آمد‬
‫با شما باشم و شما را تحمل کنم؟‬ ‫و بر آنها سایه افکند و وقتی وارد‬
‫پسرت را اینجا بیاور‪ 42 .‬و در حالی‬‫َ‬ ‫ابر شدند ترسیدند‪ 35 .‬و صدایی از‬
‫که م ی‌آمد‪ ،‬دیو او را به زمین زد و‬ ‫ابر بیرون آمد و گفت‪ :‬این پسر من‪،‬‬
‫تکان داد‪ .‬اما عیسی روح ناپاک را‬ ‫برگزیده من است‪ .‬به او گوش دهید‪.‬‬
‫نهیب داد و پسر را شفا داد‪ ،‬و به‬ ‫‪ 36‬و وقتی صدا آمد‪ ،‬عیسی تنها بود‪.‬‬
‫پدرش بازگرداند‪.‬‬ ‫و آنها ساکت ماندند و در آن روزها‬
‫‪ 43‬و هم ٔه آنها از عظمت خداوند‬ ‫کسی را از آنچه دیده بودند‪ ،‬آگاه‬
‫شگف ت‌زده شدند‪ .‬اما در حالی که‬ ‫نکردند‪.‬‬
‫همه از تمام کارهایی که عیسی کرد‬ ‫‪ 37‬و این گونه شد که روز بعد‪،‬‬
‫حیرت‌زده بودند‪ ،‬او به شاگردانش‬ ‫وقتی از کوه پایین آمدند‪ ،‬جمعیتی‬
‫گفت‪ 44 :‬این کلمات را در گوش خود‬ ‫‪38‬‬
‫عظیم به مالقات عیسی رفتند‪.‬‬
‫بسپارید‪ .‬زی را پسر انسان به دستان‬ ‫و مردی از میان مردم فریاد زد و‬
‫مردم تسلیم خواهد شد‪ 45 .‬اما آنها‬ ‫گفت‪ :‬استاد‪ ،‬به تو التماس م ی‌کنم‬
‫معنی این حرف را نفهمیدند‪ ،‬و از‬ ‫که به پسرم نظری بیفکنی؛ زی را‬
‫آنها پنهان ماند تا آن را درک نکنند‪،‬‬ ‫او تنها فرزندم است‪ 39 .‬و روحی‬
‫‪ 9:35‬به او گوش دهید‪ -‬اشاره به پیشگویی تثنیه ‪ 18:15‬که باایمانان صدای مسیحا را‬
‫خواهند شنید‪ .‬پیشگویی عهد عتیق درباره عیسی در کتاب اعمال ‪ 3:22‬نقل قول شده‬
‫است‪ .‬عیسی پیشگوی ی‌های عهد عتیق درباره خودش را محقق کرد؛ او «کالمی بود که‬
‫جسمانی شد» (یوحنا ‪)1:14‬‬
‫‪ 9:37‬ما نیز برخی اوقات «از کوه» تجربه شدید معنوی «پایین م ی‌آییم» تا با مردم این‬
‫جهان‪ ،‬فقدان ایمان‪ ،‬نیاز انسانی و جدل روبرو شویم‪ .‬در آن لحظات‪ ،‬به یاد داشته باشید‬
‫که عیسی همین را پشت سر گذاشت‪ .‬او درک م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 9:39‬کبود م ی‌کند‪ -‬کودک خودش را کبود کرد‪ ،‬مثل آیه ‪« 42‬او را به زمین زد»‪ .‬کلمه‬
‫دیوزدگی به بیماری روانی و در این مورد به صرع و آسیب به خود اشاره دارد‪.‬‬
‫‪ 9:41‬تا به ِک ی؟‪ -‬این عبارت اغلب از دهان امت خدا در کتاب مقدس شنیده م ی‌شود‪ .‬ما‬
‫مشتاق روزی هستیم که با بازگشت عیسی و بنا نهادن ملکوت خود در زمین‪ ،‬ضعف‬
‫انسان دیگر وجود نخواهد داشت‪.‬‬
‫‪153‬‬ ‫‪ 9:62 - 9:46‬اقول‬
‫وارد روستایی از ساماریان شدند تا‬ ‫و م ی‌ترسیدند که از عیسی درباره‬
‫ب رای او تدارک ببینند‪ 53 .‬اما آنها او‬ ‫این گفته سؤال کنند‪.‬‬
‫را نپذیرفتند‪ ،‬زی را او عازم اورشلیم‬
‫بود‪ 54 .‬و وقتی شاگردانش یعقوب و‬ ‫چه کسی بزرگتر است؟‬
‫رورم‪،‬‬
‫س َ‬‫یوحنا این را دیدند‪ ،‬گفتند‪َ :‬‬ ‫‪ 46‬و بین آنها اختالفی پیش آمد‬
‫م ی‌خواهی مانند الیاس دستور دهیم‬ ‫درباره این که چه کسی بزرگتر‬
‫که آتش از آسمان بیاید و آنها را‬ ‫است‪ 47 .‬اما وقتی عیسی متوجه‬
‫بسوزاند؟ ‪ 55‬اما برگشت و آنها را‬ ‫اندیشه دلشان شد‪ ،‬کودکی را بُرد و‬
‫سرزنش کرد و گفت‪ :‬م ی‌دانید که‬ ‫کنار خود نشاند‪ 48‬و به آنها گفت‪ :‬هر‬
‫چه نوع روحی دارید‪ 56 .‬و آنها به‬ ‫که این کودک را به نام من بپذیرد‪،‬‬
‫روستای دیگری رفتند‪.‬‬ ‫من را پذیرفته است؛ و هر که م را‬
‫‪ 57‬در حالی که در امتداد جاده پیش‬ ‫قبول کند‪ ،‬فرستنده من را قبول کرده‬
‫م ی‌رفتند‪ ،‬شخصی به او گفت‪ :‬هر‬ ‫است‪ .‬زی را هر که در میان همه شما‬
‫جا بروی دنبالت م ی‌آیم‪ 58 .‬و عیسی‬ ‫کوچ ک‌تر است‪ ،‬همان بزرگ‌تر‬
‫به او گفت‪ :‬روباهان النه دارند‪ ،‬و‬ ‫است‪.‬‬
‫پرندگان آسمان آشیانه دارند‪ ،‬اما‬
‫ِ‬ ‫‪ 49‬و یوحنا در پاسخ گفت‪ :‬استاد‪،‬‬
‫پسر انسان جایی ندارد که سر خود‬ ‫ما دیدیم که یک نفر دیوها را به نام‬
‫را آنجا بگذارد‪ 59 .‬و به دیگری گفت‪:‬‬ ‫یراند و او را منع کردیم‪،‬‬
‫تو بیرون م ‌‬
‫دنبال من بیا‪ .‬ولی او گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫زی را از ما پیروی نم ی‌کند‪ 50 .‬اما‬
‫بگذار اول بروم و پدرم را به خاک‬ ‫عیسی به او گفت‪ :‬منع نکنید‪ .‬زی را‬
‫بسپارم‪ 60 .‬اما عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫کسی که علیه شما نیست‪ ،‬با شما‬
‫بگذار مردگان‪ ،‬مردگان خود را به‬ ‫است‪.‬‬
‫خاک بسپارند‪ ،‬اما تو برو و ملکوت‬
‫خداوند را تبلیغ کن‪.‬‬
‫‪ 61‬و دیگری نیز گفت‪ :‬من تو را‬ ‫چالش صلیب‬
‫رورم‪ ،‬اما اول‬ ‫‪ 51‬این گونه شد که وقتی زمان‬
‫س َ‬‫دنبال خواهم کرد َ‬ ‫عروج عیسی به سوی آسمان‬
‫اجازه بده با اهل خانه‌‌ام خداحافظی‬
‫کنم‪ 62 .‬اما عیسی به او گفت‪ :‬کسی‬ ‫نزدیک م ی‌شد‪ ،‬او با گامی استوار‬
‫که دستش را در شخم زدن به کار‬ ‫عازم اورشلیم شد ‪ 52‬و رسوالن را‬
‫پیش از خود فرستاد؛ و آنها رفتند و‬
‫‪ 9:51‬در لوقا‪ ،‬عیسی این گونه توصیف شده که همیشه «به اورشلیم م ی‌رود» حتی وقتی‬
‫از لحاظ جغ رافیایی از آن دور م ی‌شد‪ .‬ما نیز ممکن است گاهی دو قدم به عقب برداریم‪،‬‬
‫اما مسیر کلی ما در نهایت به سمت ملکوت خداوند است‪.‬‬
‫‪ 9:60‬گاهی اوقات‪ ،‬عیسی درخواست دشواری م ی‌کند‪ .‬به خاک سپردن پدر‪ ،‬بزرگترین‬
‫تکلیف خانگی یک یهودی تلقی م ی‌شود‪ .‬اما عیسی و کار او باید در اولویت باشد‪.‬‬
‫بناب راین رهایی دیگ ران تا حدی به ما واگذار شده است‪ .‬بیایید و محصول را برداشت کنیم‬
‫و دعا کنیم که دیگ ران در این کار کمک خواهند کرد‪.‬‬
‫‪ 10:15 - 9:2‬اقول‬ ‫‪154‬‬
‫و چیزهایی را که به شما م ی‌دهند‬ ‫گرفته و پشت سرش را نگاه م ی‌کند‪،‬‬
‫بخورید و بنوشید‪ .‬زی را کارگر‬ ‫شایستۀ ملکوت خداوند نمی باشد‪.‬‬
‫مستحق دستمزدش است‪ .‬از خان ه‌ای‬
‫به خانه دیگر نروید‪ 8 .‬و وارد هر‬
‫شهری که م ی‌شوید‪ ،‬اگر شما را‬ ‫باب ‪10‬‬
‫پذیرفتند‪ ،‬چیزهایی را که جلوی شما‬ ‫فرستادن ‪ 70‬نفر‬
‫م ی‌گذارند بخورید‪ 9 .‬مری ض‌هایی‬ ‫رور‬ ‫س َ‬‫اکنون پس از این امور‪َ ،‬‬
‫که آنجا هستند را شفا دهید و به آنها‬ ‫هفتاد نفر دیگر را منصوب کرد‪،‬‬
‫بگویید‪ :‬ملکوت خداوند نزدیک شما‬ ‫و دو به دو آنها را جلوتر از خود‬
‫است‪ 10 .‬اما وارد هر شهری شدید‬ ‫به هر شهر و مکانی که ق رار بود‬
‫که شما را نپذیرفتند‪ ،‬به خیابان‌ها‬ ‫برود‪ ،‬م ی‌فرستاد‪ 2 .‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫بروید و بگویید‪ 11 :‬حتی خاکی را‬ ‫همانا که محصول ف راوان است‪ ،‬اما‬
‫که از شهر شما به پای ما چسبیده‬ ‫کارگ ران کم هستند‪ .‬پس از خداون ِد‬
‫مقاب ِل شما پاک م ی‌کنیم‪ .‬اما بدانید‬ ‫محصول بخواهید که کارگ ران را‬
‫‪12‬‬
‫که ملکوت خداوند نزدیک است‪.‬‬ ‫ب رای جم ع‌آوری محصول خود‬
‫به شما م ی‌گویم که در آن روز‪ ،‬سدوم‬ ‫بفرستد‪ 3 .‬به راه خود بروید‪ .‬ببینید‬
‫از آن شهر قابل تحم ل‌تر خواهد بود‪.‬‬ ‫که شما را مثل میش در میان گرگ‌ها‬
‫‪ 13‬وای بر تو‪ ،‬خورزین! وای بر‬ ‫م ی‌فرستم‪ 4 .‬هیچ کیسه‪ ،‬کیف‪ ،‬و‬
‫تو بیت ‌صیدا! زی را اگر کارهای‬ ‫کفشی با خود نبرید؛ و به هیچ‬
‫عظیمی که در شما انجام شد‪ ،‬در‬ ‫کس در راه سالم نگویید‪ 5 .‬و وارد‬
‫صور و صیدون انجام شده بود‪ ،‬آنها‬ ‫هر خان ه‌ای که شدید‪ ،‬اول بگویید‪:‬‬
‫خیلی وقت پیش در خرقه و خاکستر‬ ‫سالم بر این خانه‪ 6 .‬و اگر در آن‬
‫توبه کرده بودند‪ 14 .‬روز ج زا ب رای‬ ‫خانه کسی اهل صلح و سالم باشد‪،‬‬
‫صور و صیدون قابل تحم ل‌تر‬ ‫سالم شما بر او ق رار خواهد گرفت؛‬
‫خواهد بود تا ب رای شما‪ 15 .‬و تو ای‬ ‫اما اگر نباشد‪ ،‬به خودتان بازخواهد‬
‫كفرناحوم‪ ،‬آیا سر به آسمان خواهی‬ ‫گشت‪ 7 .‬و در همان خانه بمانید‪،‬‬

‫‪ 10:3‬عیسی «گوسفند خدا» بود؛ در موعظه ما درباره او‪ ،‬ما ب رای این دنیا عیسی‬
‫هستیم‪ .‬و به همین صورت هنگام موعظه در دنیا‪ ،‬عیسی پیروان خود را «گوسفندان»‬
‫خطاب م ی‌کرد‪ .‬این اصل در آیه ‪ 16‬مطرح شده است‪ -‬هر که ما را بشنود‪ ،‬عیسی را‬
‫شخص ا ً خواهد شنید‪.‬‬
‫‪ 10:4‬به هیچ کس سالم نگویید‪ -‬سالم و احوالپرسی در مشرق زمین‪ ،‬زمان زیادی طول‬
‫م ی‌کشد‪ .‬عیسی نمی‌‌خواست آنها گستاخ باشند‪ ،‬اما باید در ماموریت خود عجله کنند‬
‫و ب رای تحقق آن احتیاط را کنار بگذارند‪ .‬آیا ما چنین شدت و فوریتی را درباره موعظه‬
‫انجیل در خود م ی‌بینیم؟‬
‫‪ 10:13‬توبه کرده بودند‪ -‬خدا از همه آینده‌ها و گذشت ه‌های ممکن با خبر است و پسرش‬
‫نیز تا حدی این توانایی را داشت‪ .‬خدا بودن باید بسیار دشوار باشد‪.‬‬
‫‪155‬‬ ‫‪ 10:30 - 10:16‬اقول‬
‫‪ 23‬و رو به شاگردانش در خلوت‬ ‫کشید؟ تو به دوزخ خواهی افتاد‪.‬‬
‫گفت‪ :‬خوشا به حال چشمانی‬ ‫‪ 16‬هر کسی که شما را بشنود من‬
‫که چیزهایی را م ی‌بینند که شما‬ ‫را شنیده؛ و هر کسی که شما را رد‬
‫م ی‌بینید‪ 24 .‬زی را به شما م ی‌گویم‬ ‫کند من را رد کرده؛ و آن کسی که من‬
‫که پیامب ران و پادشاهان بسیاری‬ ‫را رد کند فرستنده م را رد کرده است‪.‬‬
‫م ی‌خواستند چیزهایی را ببینند‬ ‫‪ 17‬و آن هفتاد نفر با خوشحالی‬
‫که شما م ی‌بینید‪ ،‬ولی ندیدند؛ و‬ ‫رورم‪ ،‬حتی‬ ‫س َ‬‫بازگشتند و گفتند‪َ :‬‬
‫چیزهایی را بشنوند که شما شنیدید‪،‬‬ ‫دیوها نیز به نام تو مطیع ما بودند!‬
‫ولی نشنیدند‪.‬‬ ‫‪ 18‬و او به آنها گفت‪ :‬دیدم که شیطان‬
‫‪19‬‬
‫مثل رعد و برق از آسمان افتاد‪.‬‬
‫م ث َل سامری نیک‬ ‫بنگرید که من به شما اختیار دادم‬
‫‪ 25‬و فقیهی بلند شد تا عیسی را‬ ‫تا مارها و عقرب‌ها را پایمال کنید‬
‫امتحان کند و گفت‪ :‬استاد‪ ،‬چه‬ ‫و بر هم ٔه قدرت دشمن اختیار داشته‬
‫کاری باید انجام دهم که زندگی‬ ‫باشید و چیزی در راه به شما آسیب‬
‫جاودان ‌ه را به ارث ببرم؟ ‪ 26‬و عیسی‬ ‫نخواهد زد‪ 20 .‬اما خوشحال نشوید از‬
‫به او گفت‪ :‬در شریعت چه نوشته‬ ‫این که ارواح مطیع شما بودند‪ ،‬بلکه‬
‫شده؟ آن را چگونه م ی‌خوانی؟ ‪ 27‬و او‬ ‫خوشحال شوید که نام‌های شما در‬
‫در پاسخ به آنها گفت‪ :‬باید خداوند‪،‬‬ ‫آسمان نوشته شده است‪.‬‬
‫خدای خود را با تمام دل و تمام روح‬ ‫‪ 21‬در همان ساعت‪ ،‬عیسی در‬
‫و تمام قدرت و ذهن خود دوست‬ ‫روح خوشحال گشت و گفت‪ :‬ای‬
‫بدارید و همسای ه‌ات را هم به اندازه‬ ‫پدر‪ ،‬ای خداوند آسمان و زمین‪ ،‬تو را‬
‫خودت دوست بداری‪ 28 .‬و عیسی به‬ ‫شاکرم که این امور را از دانایان و‬
‫او گفت‪ :‬درست پاسخ دادی‪ .‬این را‬ ‫خردمندان پنهان نمودی و به کودکان‬
‫انجام بده و زندگی خواهی کرد‪.‬‬ ‫آشکار ساختی‪ .‬آری پدر‪ .‬چ را که این‬
‫‪ 29‬اما او که م ی‌خواست خودش‬ ‫امر در نگاه تو خوشایند بود‪ 22 .‬همه‬
‫را توجیه کند به عیسی گفت‪ :‬و‬ ‫چیز از سوی پدرم به من سپرده‬
‫همسای ه‌ام کیست؟ ‪ 30‬عیسی در‬ ‫شده‪ ،‬و هیچ کس جز پدر نمی‌‌داند‬
‫پاسخ گفت‪ :‬مردی از اورشلیم به‬ ‫که پسر کیست‪ ،‬و هیچ کس جز پسر‬
‫اریحا م ی‌رفت؛ با دزدانی روبرو‬ ‫نم ی‌داند که پدر کیست‪ ،‬و هر کسی‬
‫شد که او را برهنه کردند و زدند‪،‬‬ ‫که پسر بخواهد پدر را ب رایش آشکار‬
‫سازد‪.‬‬

‫‪ 10:18‬عیسی از تصویر افتادن از آسمان به زمین در آیه ‪ 15‬استفاده کرده است‪ .‬به‬
‫معنی از دست دادن قدرت است و نباید به معنای واقعی کلمه خوانده شود‪ .‬قدرت دشمن‬
‫(«شیطان» کلم ه‌ای است عبری به معنی «دشمن») از او گرفته شده است‪.‬‬
‫‪ 10:20‬نام‌های ما در کتاب زندگی خدا نوشته شده است‪ ،‬اما اگر سقوط کنیم‪ ،‬ممکن‬
‫است از آن حذف شود (مکاشفه‪)3:5 ،‬‬
‫‪ 11:2 - 11:31‬اقول‬ ‫‪156‬‬
‫خواهری به اسم مریم داشت که او‬ ‫‪31‬‬
‫و بدن نیم ه‌جان او را رها کردند‪.‬‬
‫نیز به پای سرور نشست و کالمش‬ ‫و از قضا‪ ،‬یک کاهن از آن جاده‬
‫را گوش داد‪ 40 .‬اما ذهن مرتا مشغول‬ ‫رد م ی‌شد؛ و وقتی او را دید‪ ،‬به آن‬
‫پذی رایی بود‪ .‬و او نزد عیسی رفت و‬ ‫سمت عبور کرد‪ 32 .‬و به همین شکل‬
‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬آیا ب رایت مهم نیست‬ ‫شخصی الوی نیز وقتی به آنجا آمد‬
‫که خواهرم من را ترک کرده تا به‬ ‫و او را دید‪ ،‬به آن طرف رفت‪ 33 .‬اما‬
‫تنهایی پذی رایی کنم؟ پس به او بگو‬ ‫یک سامری‪ ،‬که در سفر بود‪ ،‬به‬
‫که به من کمک کند‪ 41 .‬اما سرور‬ ‫جایی آمد که او بود؛ و وقتی او را‬
‫به او پاسخ داد و گفت‪ :‬مرتا‪ ،‬مرتا‪،‬‬ ‫دید‪ ،‬دلش سوخت‪ 34 ،‬و نزد او آمد و‬
‫تو نگ ران و پریشان خیلی چیزها‬ ‫زخ م‌هایش را بست‪ ،‬روغن و ش راب‬
‫هستی‪ 42 .‬اما یک چیز ضروری‬ ‫روی آن ریخت‪ ،‬و او را روی حیوان‬
‫است‪ .‬زی را مریم آن نصیب بهتر را‬ ‫خود نهاد و به کاروانس رایی برد و‬
‫برگزیده که از او گرفته نخواهد شد‪.‬‬ ‫از او م راقبت کرد‪ 35 .‬و روز بعد‪ ،‬دو‬
‫دینار برداشت و به خدمتکاران داد‬
‫باب ‪11‬‬ ‫و گفت‪ :‬از او م راقبت کنید‪ ،‬و اگر‬
‫بیشتر خرج کردید‪ ،‬وقتی بازگشتم به‬
‫تعلیم درباره دعا‬ ‫شما پولش را م ی‌دهم‪ 36 .‬به نظر تو‬
‫و این گونه شد که در حالی که‬ ‫کدام یک از این سه نفر ثابت کرد‬
‫عیسی در جایی خاص دعا م ی‌کرد‪،‬‬ ‫ب رای کسی که با راهزنان روبرو شده‬
‫وقتی دست از دعا برداشت‪ ،‬یکی از‬ ‫بود‪ ،‬همسایه است؟ ‪ 37‬و او گفت‪:‬‬
‫شاگردانش به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬به‬ ‫کسی که به او رحم کرد‪ .‬و عیسی به‬
‫ما دعا کردن را یاد بده درست مثل‬ ‫او گفت‪ :‬برو و همین کار را بکن‪.‬‬
‫یحیی که به شاگردانش یاد داد‪ 2 .‬و‬ ‫‪ 38‬وقتی آنها به راه خود رفتند‪،‬‬
‫او به آنها گفت‪ :‬وقتی دعا م ی‌کنید‪،‬‬ ‫او وارد روستایی شد و زنی به اسم‬
‫بگویید ای پدر ما که در آسمانی‪:‬‬ ‫مرتا او را در خان ه‌اش پذیرفت‪ 39 .‬و‬
‫نامت مقدس باد‪ .‬ملکوت تو بیاید‪.‬‬
‫‪ 10:35‬دو دینار‪ -‬دستمزد یک روز کاری‪ ،‬یک دینار بود (متی‪ .)20:2 ،‬شاید حاکی‬
‫از آن است که سامری بعد از دو روز «دوباره م ی‌آید» (آیه ‪ .)36‬اگر یک روز با خدا‬
‫به معنی ه زار سال است‪ ،‬ممکن است بدین معنا باشد که عیسی‪ ،‬سامری‪ 2000 ،‬سال‬
‫بعد از زمانی که اولین بار انسانیت زخمی را بست و ما را در «کاروانس رای» کلیسا‬
‫گذاشت‪ ،‬باز خواهد گشت‪.‬‬
‫‪ 10:37‬برو و همین کار را بکن‪ -‬سامری نماد عیسی و نجات گناهکاران توسط او بود؛‬
‫کاری که نمایندگان شریعت یهود انجام ندادند‪ .‬اما او از ما م ی‌خواهد فقط از کار او بهره‬
‫نبریم‪ ،‬بلکه برویم و خودمان نیز در دنیا همین کار را بکنیم‪ ،‬یعنی خطر نموده امنیت‬
‫خود را فدای انجام این کار کنیم‪ .‬یهودیان ادعا کردند که عیسی سامری بود‪ -‬نژادی‬
‫مخلوط از اف رادی که یهودیان «خالص» از آنها بی زار بودند‪( .‬یوحنا ‪)8:48‬‬
‫‪157‬‬ ‫‪ 11:13 - 11:3‬اقول‬
‫خاطر اص رار آن مرد‪ ،‬بلند خواهد شد‬ ‫اده تو چنان که در آسمان است‪،‬‬ ‫ار ٔ‬
‫و هر قدر که نیاز دارد به او خواهد‬ ‫در زمین نیز کرده شود ‪ 3‬نان روزانه‬
‫داد‪ 9 .‬و من به شما م ی‌گویم‪ :‬بخواهید‬ ‫ما را هر روز به ما عطا کن‪ 4 .‬و‬
‫و به شما عطا خواهد شد‪ ،‬جستجو‬ ‫گناهان ما را ببخش‪ .‬زی را ما خودمان‬
‫کنید و پیدا خواهید کرد‪ ،‬در بزنید و‬ ‫نیز هر کسی را که به ما مقروض‬
‫‪10‬‬
‫در ب رای شما گشوده خواهد شد‪.‬‬ ‫است م ی‌بخشیم‪ .‬و ما را به وسوسه‬
‫زی را هر که درخواست کند‪ ،‬دریافت‬ ‫نیاور بلکه از شریر رهایی ده‪.‬‬
‫خواهد کرد و آن که در جستجو باشد‬ ‫‪ 5‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬کدام یک‬
‫پیدا خواهد کرد و آن که در بزند‪ ،‬در‬ ‫از شما دوستی خواهد داشت و نیمه‬
‫به روی او باز خواهد شد‪.‬‬ ‫شب نزد او خواهد رفت و به او خواهد‬
‫‪ 11‬کدام پدری در بین شما‪ ،‬اگر‬ ‫گفت‪ :‬ای دوست‪ ،‬به من سه نان بده‪،‬‬
‫پسرش ماهی بخواهد‪ ،‬به جای ماهی‬ ‫‪ 6‬زی را یکی از دوستانم از سفر آمده‬
‫به او مار خواهد داد؟ ‪ 12‬یا اگر تخم‬ ‫‪7‬‬
‫و چیزی ندارم جلوی او بگذارم‪.‬‬
‫مرغ بخواهد‪ ،‬به او عقرب خواهد‬ ‫و او از درون پاسخ خواهد داد و‬
‫داد؟ ‪ 13‬پس اگر شما که شریر هستید‬ ‫خواهد گفت‪ :‬م زاحم من نشو! در‬
‫م ی‌دانید که چگونه به فرزندانتان‬ ‫اکنون بسته است و فرزندانم با من‬
‫هدایای خوب بدهید‪ ،‬پدرتان که‬ ‫در رختخواب هستند‪ ،‬نم ی‌توانم بلند‬
‫در آسمان است تا چه حد چیزهای‬ ‫شوم و ب رایت چیزی بیاورم؟ ‪ 8‬من‬
‫خوبی به آنها که از او درخواست‬ ‫به شما م ی‌گویم با این که نخواهد‬
‫م ی‌کنند اعطا خواهد کرد؟‬ ‫خواست که بلند شود و چیزی به او‬
‫بدهد‪ ،‬چون او دوستش است‪ ،‬و به‬
‫‪ 10:42‬اینجا‪ ،‬ب رای همیشه تشویق م ی‌شویم که به شنیدن کالم مسیح بیشتر از وظایف‬
‫خانگی خود اهمیت بدهیم‪.‬‬
‫‪ 11:2‬وقتی خدا نام خود را در با ب‌های ‪ 34:4‬تا ‪ 8‬از کتاب خروج ب رای موسی اعالم کرد‪،‬‬
‫فهرستی از ویژگ ی‌های خود را در اختیار موسی نهاد‪ -‬فضل‪ ،‬عدالت‪ ،‬قضاوت‪ ،‬رحمت‪،‬‬
‫بخشندگی و غیره‪ .‬اولین درخواست ما از خدا باید این باشد که این ویژگ ی‌ها‪ -‬یعنی نام‬
‫او و هر چیزی که ُم عرف او است ‪ -‬در زندگی ما و در هر موقعیتی که هستیم‪ ،‬آشکار‬
‫و با واکن ش‌هایمان ستوده شوند‪ .‬اگر این اولین خواسته ما باشد‪ ،‬همه چیز در نهایت در‬
‫جای خود ق رار خواهد گرفت‪ .‬خواسته بعدی‪ ،‬ظهور ملکوت خدا است ‪ -‬این که عیسی‬
‫به زمین بازگردد و ملکوت خدا را اینجا بنا کند‪ .‬ما تمایل داریم دعاهای خود را تبدیل به‬
‫فهرستی از درخواس ت‌های خاص کنیم‪ ،‬اما عیسی به ما تعلیم م ی‌دهد که در ابتدا کمتر‬
‫درخواس ت‌هایی خاص داشته باشیم و همیشه روی اصول اساسی تمرکز کنیم و آنها را‬
‫بزرگترین آرزوی خود بدانیم‪.‬‬
‫‪11:4‬خوب است که در دعای خود به خدا بگوییم که دشمنان‌مان را م ی‌بخشیم‪ .‬اما‬
‫صادقانه باید گفت که این امر‪ ،‬این دعای ساده را دشوار م ی‌سازد‪ .‬زی را اگر خودمان امید‬
‫به بخشیده شدن داریم‪ ،‬باید دیگ ران را ببخشیم‪.‬‬
‫‪ 11:28 - 11:14‬اقول‬ ‫‪158‬‬
‫‪ 21‬وقتی مردی پرقدرت و کام الً‬ ‫مشاجره درباره‬
‫مسلح از کاخ خود نگهبانی م ی‌کند‪،‬‬ ‫بعلزبول‬
‫اموالش در امان است‪ 22 .‬اما وقتی‬ ‫‪ 14‬و او دیوی را که الل بود بیرون‬
‫مردی قوی‌تر از او بر او م ی‌آید و بر‬ ‫یراند‪ .‬و این گونه شد که وقتی‬ ‫م ‌‬
‫او غلبه م ی‌کند‪ ،‬همه سالحی را که‬ ‫دیو بیرون رفت‪ ،‬مرد الل نیز به‬
‫به آن تکیه م ی‌کرده از او م ی‌گیرد و‬ ‫‪15‬‬
‫زبان آمد و مردم متعجب شدند‪.‬‬
‫غنیمت او را تقسیم م ی‌کند‪.‬‬ ‫اما برخی از آنها گفتند‪ :‬او دیوها‬
‫‪ 23‬هر کسی که با من نیست‪ ،‬علیه‬ ‫را به کمک بعلزبول رئیس دیوها‬
‫من است؛ و کسی که با من جمع‬ ‫یراند‪ 16 .‬و دیگ ران که او را‬
‫بیرون م ‌‬
‫نکند‪ ،‬پ راکنده سازد‪.‬‬ ‫امتحان م ی‌کردند‪ ،‬به دنبال نشان ه‌ای‬
‫‪ 24‬وقتی روح ناپاک از شخصی‬ ‫از آسمان از او بودند‪ 17 .‬اما عیسی‪،‬‬
‫خارج م ی‌شود‪ ،‬از جاهای خشک و‬ ‫که از افکار آنها باخبر بود‪ ،‬به‬
‫ب ی‌آب خواهد گذشت تا آرامش یابد‪ ،‬و‬ ‫آنها گفت‪ :‬هر سلطنتی که بر خود‬
‫در حالی که آرام نم ی‌گیرد‪ ،‬م ی‌گوید‪:‬‬ ‫تقسیم شود‪ ،‬نابود خواهد شد‪ ،‬و هر‬
‫به خان ه‌ام باز خواهم گشت که از‬ ‫خانواده‌ای که بر خود تقسیم شود از‬
‫آن بیرون آمدم‪ 25 .‬و وقتی م ی‌آید‪،‬‬ ‫هم خواهد پاشید‪ 18 .‬اگر شیطان نیز‬
‫م ی‌بیند که جارو زده شده و مرتب‬ ‫علیه خودش تقسیم شود‪ ،‬سلطنت او‬
‫است‪ 26 .‬سپس م ی‌رود و هفت روح‬ ‫چگونه دوام خواهد آورد؟ زی را شما‬
‫شریرتر از خود را برم ی‌دارد و وارد‬ ‫م ی‌گویید که من دیوها را با کمک‬
‫م ی‌شود و آنجا سکنی م ی‌گزیند؛ و‬ ‫یرانم‪ 19 .‬و حتی‬ ‫بعلزبول بیرون م ‌‬
‫آخرین حالت آن مرد بدتر از حالت‬ ‫اگر من با کمک بعلزبول دیوها را‬
‫اولش م ی‌شود‪.‬‬ ‫خارج م ی‌کنم‪ ،‬پس ران شما با کمک‬
‫‪ 27‬و این گونه شد که وقتی ای ن‌ها را‬ ‫یرانند؟ پس‬‫چه کسی آنها را بیرون م ‌‬
‫گفت‪ ،‬زنی از میان جمعیت صدایش‬ ‫آنها قاضی شما خواهند بود‪ 20 .‬اما‬
‫را باال برد و به او گفت‪ :‬خوشا به‬ ‫اگر من به کمک روح خدا دیوها را‬
‫حال زنی که تو را زایید و به تو شیر‬ ‫بیرون م ی‌کنم‪ ،‬پس ملکوت خدا به‬
‫داد‪ 28 .‬اما او گفت‪ :‬خوشا به حال‬ ‫شما رسیده است‪.‬‬
‫‪« 11:9‬درخواست» بنا به دالیلی است که در َم ثل گفته شده‪ -‬آن مرد چیزهایی را ب رای‬
‫بخشیدن به شخص محتاج دیگری درخواست م ی‌کند (آیه ‪ .)6‬اگر ب رای کمک به دیگ ران‬
‫چیزهایی را درخواست کنیم‪ ،‬پس وعده خدا به حقیقت خواهد پیوست‪ .‬اما این وعده به‬
‫معنای آن نیست که هر چه ب رای خودمان بخواهیم به ما داده خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 11:10‬ما درب خانه خدا را م ی‌زنیم‪ ،‬اما او از طریق عیسی درب خانه ما را م ی‌زند‬
‫(مکاشفه‪ .)3:20 ،‬رابط ه‌ای متقابل بین خدا و ما وجود دارد‪ .‬ما درب خانه او را م ی‌زنیم‪،‬‬
‫و او نیز درب خانه ما را‪.‬‬
‫‪ 11:13‬روح‌القدس را خواهد داد‪ -‬آیه ‪ 7:11‬از متی که مشابه این آیه است ‪ 7:11‬م ی‌گوید‬
‫که خدا «چیزهای خوب» را به کسانی م ی‌دهد که از او درخواست م ی‌کنند‪ .‬اعطای قدرت‬
‫خاص خدا («روح‌القدس») به این معنی نیست که قادر خواهیم بود به زبان‌های مختلف‬
‫‪159‬‬ ‫‪ 11:41 - 11:29‬اقول‬
‫و نه زیر سبد‪ ،‬بلکه آن را روی‬ ‫کسانی که کالم خدا را م ی‌شنوند و‬
‫چ راغدان م ی‌گذارد تا هر کسی که‬ ‫آن را حفظ م ی‌کنند‪.‬‬
‫وارد م ی‌شود‪ ،‬نور را ببیند‪ 34 .‬چ راغ‬
‫بدن شما چش م‌تان است‪ .‬وقتی چشم‬ ‫عیسی از یهودیان انتقاد م ی‌کند‬
‫شما سالم است‪ ،‬کل بدنتان نیز پر‬ ‫‪ 29‬و وقتی مردم دور او جمع‬
‫از روشنایی است؛ اما وقتی پلید‬ ‫م ی‌شدند‪ ،‬او گفت‪ :‬این نسل‪ ،‬یک‬
‫است‪ ،‬بدنتان نیز پر از تاریکی‬ ‫نسل شریر است‪ .‬به دنبال نشانه‬
‫است‪ 35 .‬بناب راین ببینید آیا روشنایی‬ ‫است‪ ،‬اما نشان ه‌ای به آن عطا‬
‫در وجودتان‪ ،‬تاریکی نباشد‪ 36 .‬پس‬ ‫نخواهد شد مگر نشانه یونس نبی ‪.30‬‬
‫اگر کل بدنتان پر از روشنایی باشد‪،‬‬ ‫زی را همان طور که یونس‪ ،‬نشان ه‌ای‬
‫و هیچ قسمت تاریکی نداشته باشد‪،‬‬ ‫ب رای مردم نینوا بود‪ ،‬پسر انسان نیز‬
‫کام الً پر از نور خواهد بود درست‬ ‫نشان ه‌ای ب رای این نسل خواهد بود‪.‬‬
‫مانند چ راغی که با درخشندگی خود‬ ‫‪ 31‬ملکه جنوب با مردم این نسل‬
‫به شما روشنایی م ی‌بخشد‪.‬‬ ‫در داوری برخواهد خاست و آنها‬
‫‪ 37‬وقتی صحبت م ی‌کرد‪ ،‬یک فریسی‬ ‫را محکوم خواهد کرد‪ .‬زی را او از آن‬
‫از او خواست که با او شام بخورد‪ ،‬و‬ ‫سوی زمین آمده تا حکمت سلیمان را‬
‫او رفت و با او نشست تا غذا بخورد‪.‬‬ ‫بشنود؛ و ببینید‪ ،‬شخصی بزرگتر از‬
‫‪ 38‬و وقتی فریسی این را دید‪ ،‬تعجب‬ ‫سلیمان اینجاست‪ 32 .‬مردم نینوا در‬
‫کرد که او قبل از شام اول دستانش‬ ‫روز ج زا با این نسل خواهند ایستاد‬
‫رور به او گفت‪:‬‬ ‫س َ‬‫را نشست‪ .‬و َ‬
‫‪39‬‬
‫و آن را محکوم خواهند کرد‪ ،‬زی را‬
‫شما فریسیان بیرون پیاله و بشقاب‬ ‫آنها با موعظه یونس توبه کردند؛‬
‫را پاک م ی‌کنید‪ ،‬اما درون شما پر‬ ‫و ببینید‪ ،‬شخصی بزرگتر از یونس‬
‫‪40‬‬
‫از از خباثت و ش رارت است‪.‬‬ ‫اینجاست‪.‬‬
‫ای نادانان‪ ،‬آیا کسی که برون را‬ ‫‪ 33‬هیچ کس وقتی چ راغی را روشن‬
‫ساخت‪ ،‬درون را نیز نساخت؟ ‪ 41‬اما‬ ‫م ی‌کند‪ ،‬نه آن را در انبار م ی‌گذارد‬
‫حرف بزنیم‪ ،‬معجزه کنیم و غیره‪ -‬این هدایا متوقف شده‌اند (اول قرنتیان ‪ 8 :13‬تا ‪.)10‬‬
‫اما این بدان معنی نیست که خدا به نحوی اعجا ب‌انگیز دعاها را پاسخ نم ی‌دهد‪ ،‬و این‬
‫دعاها به نوعی هدیه روح‌القدس هستند‪.‬‬
‫‪ 11:23‬پراکنده م ی‌شود‪ -‬گناه فقدان عمل از نظر عیسی به من زله مخالفت محض با او‬
‫است‪ .‬نحوه زندگی کردن ما بسیار اهمیت دارد؛ عدم اقدام ما مخالفت عملی و فعاالنه‬
‫علیه کار خداوند تلقی م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 11:32‬در روز داوری‪ ،‬در مقابل دیدگان همه قضاوت خواهیم شد‪ .‬اهالی نینوا ف رایند‬
‫قضاوت یهودیان قرن یک را تماشا خواهند کرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬نباید اکنون جلوی دیگ ران‬
‫ریاکاری کنیم‪ ،‬زی را در نهایت ماهیت واقعی ما در روز داوری بر آنها آشکار خواهد شد‬
‫و خواهند دید که واقع ا ً ما چه کسی هستیم‪.‬‬
‫‪ 11:34‬اد راک ما و ف رایند غربالگری ما در زندگی بسیار حائز اهمیت است‪.‬‬
‫‪ 11:54 - 11:42‬اقول‬ ‫‪160‬‬
‫‪ 49‬بناب راین حکمت خدا نیز گفته‪:‬‬ ‫از آنچه در درون دارید صدقه دهید‬
‫من پیامبر و رسول ب رای آنها خواهم‬ ‫و بنگرید که همه چیز ب رای شما‬
‫فرستاد‪ ،‬که برخی از آنها را خواهند‬ ‫پاک م ی‌شود‪.‬‬
‫‪50‬‬
‫کشت و آزار و اذیت خواهند کرد‪،‬‬ ‫‪ 42‬اما وای بر شما ای فریسیان!‬
‫تا خون همه پیامب ران که از شالوده‬ ‫زی را شما یکدهم نعناع و رازیانه و‬
‫این جهان ریخته شد‪ ،‬به گردن این‬ ‫هر گیاهی را م ی‌دهید اما از عدالت‬
‫نسل بیفتد‪ 51 :‬از خون هابیل گرفته‬ ‫و عشق به خدا غفلت م ی‌کنید؛ اما‬
‫تا خون زکریا که بین مح راب و معبد‬ ‫باید این کارها را م ی‌کردید و کارهای‬
‫جان داد‪ .‬آری‪ ،‬به شما م ی‌گویم که از‬ ‫دیگر را ناتمام رها نم ی‌کردید‪.‬‬
‫این نسل بازخواست خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ 43‬وای بر شما ای فریسیان! زی را‬
‫‪ 52‬وای بر شما ای فقیهان! زی را‬ ‫شما جایگاه‌های اصلی در کنیس ه‌ها‬
‫شما کلید معرفت را گرفتید‪ .‬خودتان‬ ‫و سالم و تهنیت در بازارها را دوست‬
‫وارد نشدید و مانع کسانی شدید که‬ ‫دارید‪.‬‬
‫م ی‌خواستند وارد شوند‪.‬‬ ‫‪ 44‬وای بر شما! زی را مانند قبرهای‬
‫‪ 53‬و وقتی او از آنجا بیرون رفت‪،‬‬ ‫ب ی‌نام و نشان هستید که مردم بدون‬
‫کاتبان و فریسیان به شدت به او‬ ‫آن که بدانند از روی آنها رد م ی‌شوند‪.‬‬
‫فشار آوردند تا او را تحریک کنند‬ ‫‪ 45‬و یکی از فقیهان در پاسخ به‬
‫که از چیزهای زیادی سخن بگوید‪،‬‬ ‫او گفت‪ :‬استاد‪ ،‬در این گفته‪ ،‬ما را‬
‫‪ 54‬و منتظر او بودند تا از حرف‌های‬ ‫نیز سرزنش م ی‌کنی‪ 46 .‬و او گفت‪ :‬و‬
‫که م ی‌زند او را به دام بیندازند‪.‬‬ ‫وای بر شما فقیهان! زی را شما مردم‬
‫را پر از بارهایی م ی‌کنید که حمل‬
‫باب ‪12‬‬ ‫آن دشوار است و خودتان با انگشت‬
‫خود دستی به این بارها نم ی‌زنید‪.‬‬
‫عیسی تعلیم موعظه را روی کوه‬ ‫‪ 47‬وای بر شما! زی را شما قبر‬
‫تکرار م ی‌کند‬ ‫انبیایی را م ی‌سازید که پدرانتان‬
‫در این هنگام‪ ،‬وقتی ه زاران نفر‬ ‫کشتند‪ 48 .‬زی را شما شاهد و راضی‬
‫گرد هم آمدند تا حدی که یکدیگر‬ ‫به کارهای پدرانتان هستید؛ زی را آنها‬
‫را پایمال م ی‌کردند‪ ،‬عیسی اول از‬ ‫را کشتند و شما قبرشان را ساختید‪.‬‬

‫‪ 11:52‬م ی‌توانیم مانع ورود اف راد به ملکوت شویم یا باعث لغزش آنها شویم‪ .‬شاید این‬
‫بزرگترین گناه باشد‪ .‬بناب راین‪ ،‬باید در رفتار خود با مردم خیلی احتیاط کنیم تا کاری‬
‫نکنیم که شاید باعث شود آنها به خاطر اعمال ما‪ ،‬کنار گذاشتن آنها‪ ،‬یا ریاکاری ما از‬
‫امید به ملکوت روگردان شوند‪.‬‬
‫‪ 12:1‬ریاکاری مثل خمیر مایه (مخمر) است‪ .‬وقتی یک نفر شروع به ریاکاری کند‪،‬‬
‫دیگ ران نیز گ رایش پیدا م ی‌کنند؛ به راحتی گسترش م ی‌یابد و تأثیری بزرگ دارد؛ درست‬
‫مثل تأثیر خمیرمایه در نان‪ .‬عیسی تعلیم داد که «اول از همه» و مه م‌تر از همه‪ ،‬نسبت‬
‫به ریاکاری هشیار باشیم‪ .‬ما باید هر روز از خودمان بپرسیم که آیا ریاکاری م ی‌کنیم؛‬
‫‪161‬‬ ‫‪ 12:18 - 12:2‬اقول‬
‫هر کسی که من را در حضور مردم‬ ‫همه چیز به شاگردانش گفت‪ :‬از‬
‫انکار کند‪ ،‬در حضور فرشتگان خدا‬ ‫خمیرمایه فریسیان که ریاکاری‬
‫انکار خواهد شد‪.‬‬ ‫است برحذر باشید‪ 2 .‬زی را هیچ‬
‫‪ 10‬و هر کسی که کالمی علیه‬ ‫چیزی پوشیده نیست که آشکار‬
‫پسر انسان به زبان بیاورد‪ ،‬بخشیده‬ ‫نشود و هیچ چیزی پنهان نیست که‬
‫خواهد شد‪ ،‬اما کسی که علیه‬ ‫معلوم نگردد‪ 3 .‬بناب راین هر چه در‬
‫روح‌القدس کفر بگوید‪ ،‬بخشیده‬ ‫تاریکی گفتید‪ ،‬در روشنایی شنیده‬
‫نخواهد شد‪.‬‬ ‫خواهد شد و هر چه پشت درهای‬
‫‪ 11‬و وقتی شما را نزد کنیس ه‌ها و‬ ‫بسته زمزمه کردید‪ ،‬بر بام خان ه‌ها‬
‫حاکمان و صاحبان قدرت م ی‌آورند‪،‬‬ ‫فریاد زده خواهد شد‪.‬‬
‫نگ ران نباشید که چگونه و چه‬ ‫‪ 4‬و به شما م ی‌گویم دوستان من‪ ،‬از‬
‫جوابی خواهید داد یا چه خواهید‬ ‫کسانی که جسم را م ی‌کشند نترسید‪،‬‬
‫گفت‪ 12 .‬زی را روح القدس در همان‬ ‫و بعد از آن‪ ،‬کار دیگری نیست که‬
‫ساعت به شما خواهد آموخت که باید‬ ‫بتوانند انجام دهند‪ 5 .‬اما من به شما‬
‫چه بگویید‪.‬‬ ‫درباره کسی که باید از آن بترسید‬
‫‪ 13‬و یکی از میان جمعیت به او‬ ‫هشدار م ی‌دهم‪ .‬از آن کسی بترسید‬
‫گفت‪ :‬استاد‪ ،‬به ب رادرم بگو ارث را‬ ‫که بعد از این که شما را کشت‪،‬‬
‫با من تقسیم کند‪ 14 .‬اما عیسی به‬ ‫قدرت این را دارد که شما را به جهنم‬
‫او گفت‪ :‬ای مرد! چه کسی من را‬ ‫بیفکند‪ .‬آری‪ ،‬به شما م ی‌گویم که از‬
‫‪15‬‬
‫قاضی و مقسم شما کرده است؟‬ ‫او بترسید!‬
‫و او به آنها گفت‪ :‬م راقب باشید و‬ ‫‪ 6‬آیا دو گنجشک در ازای دو سک ه‌‬
‫از هر گونه طمع بپرهیزید‪ .‬زی را‬ ‫بسیار کوچک فروخته نم ی‌شوند؟‬
‫زندگی انسان از وفور اموالی که‬ ‫و هیچ یک از آنها در نظر خداوند‬
‫دارد تشکیل نشده است‪ 16 .‬و َم ث َلی‬ ‫ف راموش نم ی‌شوند‪ 7 .‬اما ت ک‌تک‬
‫زمین یک‬ ‫ِ‬ ‫را ب رای آنها بازگو کرد‪:‬‬ ‫موهای سرتان شمرده شده‌اند‪.‬‬
‫مرد ثروتمند محصول ف راوان به بار‬ ‫نترسید! ارزش شما از گنجشکان‬
‫آورد‪ 17 .‬و او با خود اندیشید و گفت‪:‬‬ ‫بیشتر است‪.‬‬
‫چه کار باید بکنم چون جایی ب رای‬ ‫‪ 8‬و به شما م ی‌گویم‪ ،‬هر کسی که‬
‫ذخیره محصوالتم ندارم؟ ‪ 18‬و سپس‬ ‫جلوی مردم به وجود من اق رار کند‪،‬‬
‫گفت‪ :‬این کار را م ی‌کنم‪ .‬انبارهای‬ ‫پسر انسان نیز جلوی فرشتگان خدا‬
‫خود را خ راب کرده و انبارهای‬ ‫به وجود او اق رار خواهد کرد‪ 9 .‬اما‬

‫چ را که بسیار مهم است که این گونه نباشیم‪ .‬به هر صورت‪ ،‬همه چیز در روز داوری‬
‫آشکار خواهد شد‪):2،3( .‬‬
‫‪ 12:7‬خدا قطع ا ً همه چیز را م ی‌بیند و م ی‌داند‪ ،‬حتی در میان حیوانات‪ .‬بیایید با این‬
‫هشیاری زندگی کنیم که خدا کام الً نظاره‌گر ما است‪ .‬دانستن این موضوع نباید ما را‬
‫بترساند بلکه باید ما را تشویق کند‪« -‬نترسید!»‪.‬‬
‫‪ 12:33 - 12:19‬اقول‬ ‫‪162‬‬
‫نم ی‌توانید حتی کمترین کار را‬ ‫بزرگتری خواهم ساخت و همه‬
‫انجام دهید‪ ،‬چ را درباره بقیه چیزها‬ ‫غالت و اموالم را آنجا ذخیره خواهم‬
‫نگ ران هستید؟‬ ‫نفس خود خواهم گفت‪:‬‬ ‫کرد‪ 19 .‬و به ِ‬
‫‪ 27‬سوس ن‌ها را در نظر بگیرید که‬ ‫ای جان من‪ ،‬اموال بسیاری ب رای‬
‫چگونه رشد م ی‌کنند‪ .‬آنها نه زحمتی‬ ‫سالیان سال جمع کرده‌ای‪ .‬آسوده‬
‫م ی‌کشند نه م ی‌بافند‪ 29 .‬اما من به‬ ‫باشد‪ ،‬بخور‪ ،‬بنوش و خوشحال باش‪.‬‬
‫شما م ی‌گویم که حتی سلیمان با‬ ‫‪ 20‬اما خدا به او گفت‪ :‬ای نادان‪،‬‬
‫تمام شکوه خود مثل هیچ یک از‬ ‫امشب روحت از تو گرفته م ی‌شود‪،‬‬
‫اینها آراسته نشد‪ 28 .‬اما اگر خدا‬ ‫و چیزهایی که آماده کرده‌ای متعلق‬
‫علف مزرعه را این گونه لباس‬ ‫به چه کسی خواهد شد؟ ‪ 21‬چنین‬
‫م ی‌پوشاند که امروز هست و فردا‬ ‫است کسی که ب رای خود گنج جمع‬
‫داخل کوره افکنده م ی‌شود‪ ،‬چقدر‬ ‫م ی‌کند و نزد خدا ثروتی ندارد‪.‬‬
‫بیشتر شما را خواهد پوشاند ای‬ ‫‪ 22‬و عیسی به شاگردانش گفت‪:‬‬
‫ک م‌ایمانان؟ ‪ 29‬و دنبال این نباشید‬ ‫بناب راین‪ ،‬به شما م ی‌گویم که نگ ران‬
‫که چه خواهید خورد و چه خواهید‬ ‫این نباشید که چه باید بخورید‪.‬‬
‫‪30‬‬
‫نوشید‪ ،‬و مضطرب هم نباشید‪.‬‬ ‫نگ ران بدن خود نیز نباشید که چه‬
‫زی را مل ت‌های دنیا دنبال هم ٔه ای ن‌ها‬ ‫باید بپوشید‪ 23 .‬آیا زندگی ف راتر از‬
‫هستند‪ ،‬اما پدر آسمانی م ی‌داند که‬ ‫غذا و بدن ف راتر از لباس نیست؟‬
‫به ای ن‌ها نیاز دارید‪ 31 .‬در جستجوی‬ ‫‪ 24‬کالغان را در نظر بگیرید که‬
‫ملکوت او باشید و ای ن‌ها به شما‬ ‫چطور نه م ی‌کارند و نه برداشت‬
‫افزوده خواهد شد‪.‬‬ ‫م ی‌کنند‪ .‬آنها نه انباری دارند و‬
‫‪ 32‬ترسان مباشید ای گله کوچک‪.‬‬ ‫نه طویل ه‌ای‪ ،‬اما خدا به آنها غذا‬
‫زی را خوشی پدر شما این است که‬ ‫م ی‌دهد‪ .‬ارزش شما چقدر بیشتر‬
‫ملکوت را به شما عطا کند‪ 33 .‬هر‬ ‫از پرندگان است! ‪ 25‬و کدام یک از‬
‫چه دارید بفروشید و صدقه دهید‪.‬‬ ‫شما با نگ ران بودن م ی‌تواند ذره‌ای‬
‫ب رای خود کیس ه‌هایی بسازید که‬ ‫به زندگی خود بیف زاید؟ ‪ 26‬پس اگر‬
‫‪« 12:19‬روح» در اینجا به خود اشاره دارد؛ عیسی موشکافانه گفتگوی درونی اف راد‬
‫مادی‌گ را را تحلیل م ی‌کند‪ .‬این گفتگوی درون ی‌مان است که باید مواظبش باشیم؛ وقتی راه‬
‫م ی‌رویم‪ ،‬سفر م ی‌کنیم‪ ،‬غذا آماده م ی‌کنیم و غیره‪ ،‬چه گفتگوهایی با خود داریم؟ کلمات‬
‫«من»‪« ،‬ما ِل من»‪ ،‬و «روح» اغلب در این داستان تک رار م ی‌شود‪ -‬در کتاب مقدس خود‪،‬‬
‫دور آنها خط بکشید‪ .‬این مرد کام الً خود‪-‬محور بود‪.‬‬
‫‪ 12:30‬خدا از نیاز اساسی ما به غذا و لباس باخبر است و آن را ف راهم م ی‌کند‪ ،‬درست‬
‫همان طور که بعد از «تعمید» قوم اس رائیل در دریای سرخ و سفر در بیابان‪ ،‬ب رای آنها‬
‫ف راهم کرد‪ .‬کف ش‌های آنها کهنه نشد و خدا به آنها هر روز نان و آب داد‪ .‬داود م ی‌گوید‬
‫که او هرگز ندیده که فرزندان نیکوکاران نان را گدایی کنند (م زامیر‪ .)37:25 ،‬ما واقع ا ً‬
‫باید این وعده را باور کنیم‪.‬‬
‫‪ 12:33‬عیسی وقتی این را گفت با فق را حرف م ی‌زد‪ .‬فق را به راحتی م ی‌توانند تصور‬
‫‪163‬‬ ‫‪ 12:44 - 12:34‬اقول‬
‫اگر در ساعت دوم بیاید و اگر در‬ ‫کهنه نم ی‌شوند‪ ،‬گنجی در آسمان‌ها‬
‫ساعت سوم بیاید و آنها را منتظر‬ ‫که از بین نم ی‌رود‪ ،‬جایی که نه هیچ‬
‫بیابد‪ ،‬خوشا به حال آنها‪ 39 .‬اما‬ ‫دزدی به آن نزدیک م ی‌شود و نه هیچ‬
‫این را بدانید که اگر صاحب خانه‬ ‫بیدی آن را خ راب م ی‌کند‪ 34 .‬زی را هر‬
‫م ی‌دانست دزد چه ساعتی م ی‌آید‪،‬‬ ‫جا گنج شما باشد‪ ،‬قلب شما نیز در‬
‫بیدار م ی‌ماند و نم ی‌گذاشت دزد‬ ‫آنجا خواهد بود‪.‬‬
‫وارد خان ه‌اش بشود‪ 40 .‬شما هم آماده‬
‫باشید‪ .‬زی را در ساعتی که انتظارش‬ ‫آمادگی برای بازگشت مسیح‬
‫را ندارید‪ -‬پسر انسان م ی‌آید‪.‬‬ ‫‪ 35‬کمر ببندید و چ راغ‌هایتان‬
‫‪ 41‬و پطرس گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬آیا‬ ‫را فروزان نگاه دارید‪ 36 ،‬و مانند‬
‫َم ث َلی که م ی‌گویی ب رای ما آوردی‬ ‫کسانی باشید که منتظر ارباب‬
‫رور گفت‪ :‬پس‬ ‫س َ‬
‫یا ب رای همه؟ و َ‬
‫‪42‬‬
‫خود هستند تا از جشن عروسی به‬
‫کیست آن مباشر وفادار و فرزانه که‬ ‫خانه برگردد‪ ،‬تا وقتی او م ی‌آید و در‬
‫اربابش او را مسئول اهل خان ه‌اش‬ ‫م ی‌زند‪ ،‬در را به روی او بگشایند‪.‬‬
‫خواهد کرد تا به آنها در وقت مناسب‬ ‫‪ 37‬خوشا به حال خادمانی که وقتی‬
‫سهم غذایشان را بدهد؟ ‪ 43‬خوشا به‬ ‫ارباب م ی‌آید آنها را بیدار م ی‌بیند‪.‬‬
‫حال آن خادمی که وقتی اربابش‬ ‫به راستی به شما م ی‌گویم که ب رای‬
‫م ی‌آید‪ ،‬او را در حال انجام این کار‬ ‫خدمت رسانی لباس خواهد پوشید‬
‫ببیند‪ 44 .‬به راستی به شما م ی‌گویم‬ ‫و آنها را خواهد نشاند و خواهد آمد‬
‫که اربابش او را مسئول همه‬ ‫و به آنها خدمت خواهد کرد‪ 38 .‬و‬
‫کنند که همه تعالیم عیسی درباره ثروت و سخاوتمندی‪ ،‬فقط ب رای جلب توجه مسیحیان‬
‫ثروتمند است‪ .‬اما این طور نیست‪ .‬از فق را نیز خواسته شده که بسیار سخاوتمند باشند‪.‬‬
‫‪ 12:35‬اشاره‌ای به شب خروج قوم اس رائیل از مصر در شام فصح‪ .‬ما باید به همان شدت‬
‫عمل کنیم‪ ،‬و آگاه باشیم که عیسی ممکن است هر لحظه برگردد‪.‬‬
‫‪ 12:36‬واکنش فوری ما به این آگاهی که مسیح بازخواهد گشت بر آینده ابدی ما تأثیر‬
‫خواهد گذاشت‪ ،‬درست همان طور که در متی ‪ 25:10‬گفته شده است‪ .‬اگر مشتاق‬
‫بازگشت او هستیم و به زندگی مادی کمترین وابستگی را داشته باشیم‪ ،‬آماده خواهیم‬
‫بود فورا ً با شادی و بدون پشیمانی برویم‪ .‬هر چه دارایی بیشتری داشته باشیم‪ ،‬این کار‬
‫سخ ت‌تر خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 12:37‬این یک عنصر غیر واقعی دیگر در مث ل‌ها است‪ -‬ارباب هیچ وقت نم ی‌آید و‬
‫به خادمانش خدمت نم ی‌کند‪ .‬اما عیسی این کار را خواهد کرد‪ -‬زی را از این که آنها چشم‬
‫به راه و مشتاق بازگشت او بوده‌اند‪ ،‬بسیار خوشحال خواهد شد‪ .‬در شام عروسی «بره‬
‫خدا»‪ ،‬وقتی عیسی دوباره باز خواهد گشت و با ما غذا خواهد خورد و خواهد نوشید (متی‬
‫‪ ،)26:29‬او خواهد آمد و به ما خدمت خواهد کرد‪ .‬خدمتکاری دوس ت‌داشتنی او‪ ،‬ویژگ ی‌‬
‫است که حتی اآلن نیز دارد؛ این فقط مربوط به زمانی نیست که روی زمین بود‪ .‬همیشه‬
‫مثل همان موقع خواهد بود (عب رانیان ‪.)13:8‬‬
‫‪ 12:59 - 12:45‬اقول‬ ‫‪164‬‬
‫در یک خانه تفرقه خواهد افتاد‪ ،‬سه‬ ‫داشت ه‌هایش خواهد کرد‪ 45 .‬اما اگر‬
‫نفر علیه دو نفر و دو نفر علیه سه‬ ‫خادم شریر در دل خود بگوید‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫آن‬
‫نفر‪ 53 .‬بین آنها اختالف خواهد افتاد‪،‬‬ ‫سرورم در آمدنش تاخیر دارد‪ ،‬و‬
‫پدر علیه پسر و پسر علیه پدر‪.‬‬ ‫شروع کند به کتک زدن خادمان‬
‫مادر علیه دختر و دختر علیه مادر‪.‬‬ ‫زن و مرد‪ ،‬و خوردن و نوشیدن‪ ،‬و‬
‫مادرشوهر علیه عروس و عروس‬ ‫مست شود‪ 46 ،‬ارباب آن خادم روزی‬
‫علیه مادرشوهر‪.‬‬ ‫خواهد آمد که او انتظار ندارد و در‬
‫‪ 54‬و او به آن جمعیت گفت‪:‬‬ ‫ساعتی که او نم ی‌داند و او را تکه‬
‫همچنین‪ ،‬وقتی ابری را م ی‌بینید‬ ‫تکه خواهد کرد و در کنار کاف ران‬
‫که از غرب پدیدار م ی‌شود‪ ،‬فورا ً‬ ‫خواهد گذاشت‪.‬‬
‫م ی‌گویید‪ ،‬باران م ی‌بارد‪ -‬و این گونه‬ ‫‪ 47‬و آن خادمی که از خواسته‬
‫نیز م ی‌شود‪ 55 .‬و وقتی م ی‌بینید باد‬ ‫اربابش آگاه بود و آماده نشد و طبق‬
‫از جنوب م ی‌وزد‪ ،‬م ی‌گویید‪ ،‬گرمای‬ ‫خواست ه‌اش عمل نکرد‪ ،‬تازیان ه‌های‬
‫شدید خواهد آمد‪ -‬و این گونه خواهد‬ ‫بسیار خواهد خورد‪ 48 .‬اما هر کسی‬
‫شد‪ 56 .‬ای ریاکاران‪ ،‬م ی‌دانید که‬ ‫که آگاه نبود و کارهایی کرد که الیق‬
‫نشان ه‌های زمین و آسمان را چگونه‬ ‫تازیانه است‪ ،‬تازیانه کمی خواهد‬
‫تفسیر کنید‪ ،‬اما چطور نم ی‌دانید که‬ ‫خورد‪ .‬و به هر کسی که بیشتر عطا‬
‫این زمانه را چگونه تفسیر کنید؟‬ ‫م ی‌شود‪ ،‬از او زیاد مطالبه خواهد‬
‫‪ 57‬و چ را آن چه را که درست است‬ ‫شد و به هر کسی که مردم بیشتر‬
‫‪58‬‬
‫ب رای خود قضاوت نم ی‌کنید؟‬ ‫م ی‌سپارند‪ ،‬از او بیشتر خواهند‬
‫زی را وقتی با مدعی خود نزد قاضی‬ ‫خواست‪.‬‬
‫م ی‌روید‪ ،‬سعی کنید در راه از او‬ ‫‪ 49‬من آمدم تا آتشی روی زمین‬
‫خالص شوید‪ .‬تا مبادا شما را نزد‬ ‫روشن کنم‪ ،‬با این حال از قبل روشن‬
‫قاضی بکشاند و قاضی شما را به‬ ‫شده است! ‪ 50‬اما تعمیدی دارم که‬
‫مامور دهد و مامور شما را به زندان‬ ‫باید با آن تعمید یابم‪ ،‬و اضط راب‬
‫بیفکند‪ 59 .‬به راستی به شما م ی‌گویم‪،‬‬ ‫بزرگی خواهم داشت تا زمانی که‬
‫تا زمانی که تا سکه آخر را نپردازید‪،‬‬ ‫انجام شود! ‪ 51‬فکر م ی‌کنید آمدم تا‬
‫هیچ وقت بیرون نخواهید آمد‪.‬‬ ‫صلح را به زمین عطا کنم؟ به شما‬
‫م ی‌گویم نه‪ ،‬بلکه آمدم تفرقه ایجاد‬
‫کنم‪ 52 .‬از حاال به بعد‪ ،‬بین پنج نفر‬

‫‪ 12:49‬قضاوت خدا به آتش تشبیه شده است؛ اما آن آتش ب رافروخته م ی‌شود‪ ،‬انسان‌ها‬
‫با کبریت آن را روشن م ی‌کنند‪ .‬قضاوت خداوند تنها کاری را که اف راد گناهکار خودشان‬
‫انتخاب کرده‌اند‪ ،‬تأیید م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 12:51‬عیسی ب رای فرستادن داوری «آمد» (آیه ‪)49‬؛ و آمد تا بین خانواده‌ها اختالف‬
‫بیندازد‪ .‬بناب راین‪ ،‬چنین اختالفی قضاوت او بر آنها است؛ اما آنها خودشان با انکار پیام‬
‫صلح او آتش را روشن کردند‪.‬‬
‫‪165‬‬ ‫‪ 13:14 - 12:2‬اقول‬
‫چیزی پیدا نکرد‪ 7 .‬و او به باغبان‬ ‫باب ‪13‬‬
‫گفت‪ :‬بنگر‪ ،‬در این سه سال آمدم و‬ ‫مشکل رنج کشیدن‬
‫به دنبال میوه روی این درخت انجیر‬ ‫در آن زمان کسانی حضور داشتند‬
‫گشتم و چیزی پیدا نکردم‪ .‬آن را ب بُر‪.‬‬ ‫که ب رای او جریان جلیلیانی را‬
‫چ را باید زمین را اشغال کند؟ ‪ 8‬و‬ ‫تعریف کردند که پیالطس خونشان‬
‫باغبان در پاسخ به او گفت‪ :‬ارباب‪،‬‬ ‫را با خون قربان ی‌هایشان درآمیخته‬
‫امسال نیز آن را رها کنید‪ ،‬اط راف آن‬ ‫بود‪ 2 .‬و او در پاسخ به آنها گفت‪:‬‬
‫را خواهم کَند و به آن کود خواهم داد‪.‬‬ ‫آیا به نظر شما این جلیلیان از همه‬
‫‪ 9‬پس اگر سال بعد میوه داد‪ ،‬بسیار‬ ‫جلیلیان دیگر گناهکارتر بودند که‬
‫خوب؛ اما اگر نداد‪ ،‬آن را ب بُر‪.‬‬ ‫این همه رنج کشیده‌اند؟ ‪ 3‬به شما‬
‫‪ 10‬او در روز سبت در یکی از‬ ‫م ی‌گویم که نه‪ ،‬اما اگر توبه نکنید‪،‬‬
‫کنیس ه‌ها تعلیم م ی‌داد‪ 11 .‬و زنی‬ ‫‪4‬‬
‫به همین شکل هالک خواهید شد‪.‬‬
‫آنجا بود که هجده سال بود که روح‬ ‫یا آن هجده نفری که برج سیلوحا‬
‫ناتوان‌کننده‌ای داشت؛ خمیده شده‬ ‫روی آنها سقوط کرد و آنها را‬
‫بود و به هیج وجه نم ی‌توانست خود‬ ‫کشت‪ .‬آیا گمان م ی‌برید که آنها از‬
‫را صاف کند‪ 12 .‬و وقتی عیسی او‬ ‫همه کسانی که در اورشلیم بودند‬
‫را دید‪ ،‬او را صدا زد و به او گفت‪:‬‬ ‫گناهکارتر بودند؟ ‪ 5‬به شما م ی‌گویم‬
‫‪13‬‬
‫ای زن‪ ،‬از ناتوانی خود آزاد شو‪.‬‬ ‫که نه‪ ،‬اما اگر توبه نکنید‪ ،‬به همین‬
‫و او دستش را روی زن نهاد و او‬ ‫شکل هالک خواهید شد‪.‬‬
‫فورا ً صاف شد‪ ،‬و خدا را ستود‪ 14 .‬و‬ ‫‪ 6‬و او این َم ث َل را بازگو کرد‪:‬‬
‫حاکم کنیسه که خشمگین شد چون‬ ‫شخصی درخت انجیری را در‬
‫عیسی در روز سبت شفا داده بود‪ ،‬و‬ ‫تاکستان خود کاشت‪ ،‬و آمد و به‬
‫به جمعیت گفت‪ :‬شش روز است که‬ ‫دنبال میوه روی آن م ی‌گشت و‬
‫‪ 13:3‬گناه و رنج لزوم ا ً به این زندگی مربوط نیستند‪ .‬کتاب ایوب درباره همین موضوع‬
‫است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬شری ران کامیاب خواهند شد‪ .‬اما گناه مجازات خود را دارد که ضرورت‬
‫آمدن روز داوری را هنگام بازگشت عیسی ایجاد م ی‌کند‪.‬‬
‫‪« 13:7‬مردی» که صاحب تاکستان [اس رائیل] بود خدا است؛ «باغبان تاکستان» عیسی‬
‫است‪ .‬منظور از این سه سال‪ ،‬سه سال خدمت مسیح است‪ .‬عیسی آن قدر خدا را‬
‫خوب م ی‌شناخت که از او خواست مشیتش ب رای نابودی اس رائیل را عقب بیندازد تا‬
‫فرصت بیشتری ب رای به بار آوردن میوه معنوی به آنها بدهد (آیه ‪ .)8‬موسی و دیگر‬
‫شخصی ت‌های کتاب مقدس به ما نشان دادند که م ی‌توانیم با خدا صحبت کنیم؛ و در‬
‫بعضی موارد‪ ،‬خدا حاضر است نی ت‌های قبلی خود را تغییر دهد‪ .‬دعا بسیار قدرتمند‬
‫رورمان عیسی باغبان تاکستان بود‪ .‬اما اکنون‬ ‫س َ‬
‫است! پیش از این‪ ،‬اس رائیل تاک بود و َ‬
‫ما تاک هستیم و خود خدا باغبان تاکستان است (یوحنا‪ .)15:1 ،‬ما به دستان خوبی‬
‫سپرده شدیم؛ و پدر و پسر که از طریق تاریخ کتاب مقدس خود را نسبت به میوه معنوی‬
‫بسیار حساس نشان دادند همان کسانی هستند که در روز آخر ما را مالقات خواهند کرد‪.‬‬
‫‪ 13:29 - 13:15‬اقول‬ ‫‪166‬‬
‫انسان‌ها در آن باید کار کنند‪ .‬پس پنهان کرده تا همه خمیر َور آید‪.‬‬
‫در آن روزها بیایید و شفا پیدا کنید‪،‬‬
‫نه در روز سبت‪ .‬اما سرور به آخرین قضاوت‬
‫‪15‬‬

‫و او از شهرها و روستاها به راه‬ ‫‪22‬‬ ‫آنها پاسخ داد و گفت‪ :‬ای ریاکاران!‬
‫آیا هر یک از شما در روز سبت خود رفت و تعلیم م ی‌داد و به سمت‬
‫گاو یا االغ خود را از طویله آزاد اورشلیم سفر م ی‌کرد‪ 23 .‬و یک نفر‬
‫نم ی‌کند و‪16‬آن را ب رای آب دادن بیرون به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬آیا تعداد کمی‬
‫نم ی‌برد؟ و آیا این زن که دختر نجات خواهند یافت؟ و او به آنها‬
‫اب راهیم است و شیطان هجده سال او گفت‪ 24 :‬تالش کنید تا از در تنگ‬
‫را بسته‪ ،‬نباید از‪ 17‬این بند در روز وارد شوید‪ .‬زی را به شما م ی‌گویم‪،‬‬
‫سبت آزاد گردد؟ و وقتی ای ن‌ها را بسیاری ب رای وارد شدن تالش‬
‫گفت‪ ،‬همه دشمنانش شرمسار شدند خواهند کرد و قادر نخواهند بود‪.‬‬
‫و همه جمعیت بابت همه کارهای ‪ 25‬وقتی ارباب خانه بلند م ی‌شود و‬
‫پرشکوهی که او انجام داده بود شاد در را م ی‌بندد و شما بیرون م ی‌ایستید‬
‫و در م ی‌زنید و م ی‌گویید‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫شدند‪.‬‬
‫در را به روی ما باز کن!‪ -‬او به شما‬
‫در جواب خواهد گفت‪ :‬نم ی‌دانم شما‬ ‫مث ل‌های کوتاهی از ملکوت‬
‫‪ 18‬او پاسخ داد‪ :‬ملکوت خدا شبیه از کجا هستید‪ 26 .‬سپس شما خواهید‬
‫چیست؟ و آن را باید به چه چیزی گفت‪ :‬ما در حضور تو خوردیم و‬
‫تشبیه کنم؟ ‪ 19‬مانند دانه خردلی نوشیدیم و تو در خیابان‌های ما‬
‫م ی‌مانَد که انسان آن را برداشت و در تعلیم دادی‪ 27 .‬و او خواهد گفت‪ :‬به‬
‫باغ خود کاشت‪ ،‬و رشد کرد و تبدیل شما م ی‌گویم‪ ،‬نم ی‌دانم شما از کجا‬
‫به درختی شد‪ ،‬و پرندگان آسمان در هستید‪ .‬ای همه بدکاران از من دور‬
‫شوید‪ 28 .‬گریه و فشار دندان خواهد‬ ‫شاخ ه‌های آن آشیانه ساختند‪.‬‬
‫‪ 20‬و او دوباره گفت‪ :‬ملکوت بود وقتی اب راهیم و اسحاق و یعقوب‬
‫خداوند را باید به چه چیزی تشبیه و همه انبیا را در ملکوت خدا و خود‬
‫کنم؟ ‪ 21‬مانند خمیرمای ه‌ای است که را بیرون افکنده خواهید دید‪ 29 .‬و‬
‫زنی برداشته و در سه پیمانه آرد آنها از مشرق و مغرب و از شمال‬
‫‪ 13:21‬بشارت مثل خمیرمایه (مخمر) است‪ .‬م ی‌تواند حجم زیادی از آرد را تحت تأثیر‬
‫بگذارد‪ .‬بشارتی که موعظه م ی‌کنیم بیش از حد تصور ما قدرت و پتانسیل ایجاد تغییر‬
‫اساسی در مردم را دارد‪.‬‬
‫‪ 13:23‬همه ما تمایل داریم درباره مسائل مربوط به «عدالت» الهی سوال کنیم‪ .‬عیسی‬
‫پاسخی نم ی‌دهد‪ ،‬اما م ی‌گوید که باید در عوض روی رهایی خود تمرکز کنیم (آیه ‪-)24‬‬
‫تا این که مشغول مسائلی باشیم که به خدا مربوط است و ف راتر از حد درک ما است‪.‬‬
‫‪ 13:25‬مفهوم ایستادن در آستانه درب و درب زدن در کتاب مکاشفه‪ 3:20 ،‬پیدا م ی‌شود‬
‫که در آن عیسی م ی‌گوید که با ما چنین خواهد کرد‪ .‬اگر ما پذی رای او نباشیم‪ ،‬یعنی به‬
‫‪167‬‬ ‫‪ 14:8 - 13:30‬اقول‬
‫وی ران ب رای تو باقی مانده؛ و به‬ ‫و جنوب خواهند آمد و در ملکوت‬
‫تو م ی‌گویم‪ ،‬من را نخواهی دید تا‬ ‫خداوند خواهند نشست‪ 30 .‬و بنگر‪،‬‬
‫زمانی که بگویی‪ :‬مبارک باد او که‬ ‫بعض ی‌ها آخرین هستند که اولین‬
‫به نام خداوند م ی‌آید‪.‬‬ ‫خواهند بود و برخی که اولین هستند‬
‫آخرین خواهند بود‪.‬‬
‫باب ‪14‬‬
‫و این گونه شد که وقتی وارد خانه‬ ‫اندوه به خاطر اورشلیم‬
‫یکی از حاکمان فریسیان در روز‬ ‫‪ 31‬در همان ساعت‪ ،‬برخی‬
‫سبت شد تا نان بخورد‪ ،‬آنها م راقب‬ ‫فریسیان آمدند و به او هشدار دادند‪:‬‬
‫او بودند‪ 2 .‬و جلوی او‪ ،‬مردی بود‬ ‫برو بیرون و اینجا را ترک کن‪ .‬زی را‬
‫که بدنش آب آورده بود (ت َورم)‪ 3 .‬و‬ ‫‪32‬‬
‫هیرودیس م ی‌خواهد تو را بکشد‪.‬‬
‫عیسی از فقیهان و فریسیان پرسید‬ ‫و او به آنها گفت‪ :‬برو به آن روباه‬
‫و گفت‪ :‬آیا شفا دادن در روز سبت‬ ‫بگو‪ ،‬بنگر‪ ،‬من امروز و فردا دیوها‬
‫جایز است یا نه؟ ‪ 4‬اما آنها ساکت‬ ‫را بیرون م ی‌رانم و شفا م ی‌دهم؛ و‬
‫ماندند‪ .‬و عیسی او را گرفت و شفا‬ ‫در روز سوم‪ ،‬به هدفم خواهم رسید‪.‬‬
‫داد و رها کرد‪ 5 .‬و او به آنها گفت‪:‬‬ ‫‪ 33‬با این حال باید امروز و فردا و‬
‫کدام یک از شما اگر االغ یا گاوی‬ ‫پس فردا به راه خود ادامه دهم‪ .‬زی را‬
‫دارید که در روز سبت در چاه بیفتد‪،‬‬ ‫ب رای یک پیامبر ممکن نیست جایی‬
‫فورا ً او را بیرون نم ی‌کشید؟ ‪ 6‬و آنها‬ ‫غیر از اورشلیم بمیرد‪.‬‬
‫نتوانستند به ای ن‌ها پاسخ دهند‪.‬‬ ‫‪ 34‬ای اورشلیم! اورشلیمی که انبیا‬
‫را م ی‌کشد و آنهایی را که ب رای او‬
‫تعلیم درباره تواضع‬ ‫فرستاده شده‌اند سنگسار م ی‌کند!‬
‫‪ 7‬و وقتی متوجه شد که چگونه‬ ‫چند بار خواستم فرزندان تو را گردهم‬
‫کرس ی‌های اصلی را انتخاب‬ ‫آورم‪ ،‬مانند مرغی که جوج ه‌هایش‬
‫م ی‌کنند‪ ،‬مثلی را ب رای دعوت‌شدگان‬ ‫را زیر بال خود جمع م ی‌کند – اما‬
‫بازگو کرد و گفت‪ 8 :‬وقتی از سوی‬ ‫تو نخواستی! ‪ 35‬نگاه کن‪ ،‬خان ه‌ات‬
‫درخواست و تشوی ق‌های او در این زندگی پاسخ نداده باشیم‪ ،‬آن گاه او درب منتهی به‬
‫جاودانگی را هنگام ظهور مجدد خود بر ما باز نخواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 13:26‬ما در حضور تو خوردیم و نوشیدیم ‪ -‬آیا اشاره‌ای است به این که آنها در م راسم‬
‫عشای ربانی شرکت کرده‌اند؟ کسانی خواهند بود که نان را تک ه‌تکه خواهند کرد و در‬
‫نهایت نجات نخواهند یافت‪ .‬ما باید بپرسیم «خداوندا‪ ،‬آیا این منم؟»‪.‬‬
‫‪ 13:28‬خودتان را خواهید دید‪ -...‬هدف ف رایند داوری به نفع ما خواهد بود تا به اف راد‬
‫کمک شود که خودشان را خارج از خود ببینند‪ ،‬و شخصیت واقعی خود را ببینند‪ .‬این‬
‫ف رایند ب رای این نیست که خدا اطالعاتی را جم ع‌آوری و حکمی را صادر کند؛ او همه‬
‫چیز را م ی‌داند‪ .‬در این معنی‪« ،‬قضاوت» استعاره‌ای از این است که زیاد از حد خود‬
‫ف راتر نرویم‪.‬‬
‫‪ 14:17 - 14:9‬اقول‬ ‫‪168‬‬
‫شام م ی‌دهی‪ ،‬دوستان‪ ،‬ب رادران و‬ ‫هر کسی به یک جشن عروسی‬
‫خواه ران‪ ،‬خویشاوندان‪ ،‬همسایگان‬ ‫دعوت م ی‌شوید‪ ،‬در جایگاه اصلی‬
‫ثروتمندت را دعوت نکن‪ ،‬زی را‬ ‫ننشینید؛ تا مبادا شخصی محترم‌تر‬
‫آنان نیز تو را دعوت خواهند کرد‬ ‫از شما از سوی او دعوت شده باشد‪،‬‬
‫‪13‬‬
‫و بدینسان عوض خواهی یافت‪.‬‬ ‫‪ 9‬و آن کسی که دعوتتان کرده بیاید‬
‫بلکه وقتی جشنی م ی‌گیری‪ ،‬فق را‪،‬‬ ‫به شما بگوید‪ :‬جای خود را به این‬
‫لنگان‪ ،‬شالن‪ ،‬کوران را دعوت کن‪،‬‬ ‫شخص بده‪ .‬آن گاه باید شرمسار‬
‫‪ 14‬و خوشبخت خواهی شد؛ زی را آنها‬ ‫شوید و پایی ن‌ترین جایگاه را داشته‬
‫چیزی ندارند که با آن دعوتت را‬ ‫باشید‪ 10 .‬بلکه وقتی دعوت م ی‌شوید‪،‬‬
‫ت عادالن‪،‬‬ ‫جب ران کنند‪ .‬زی را در قیام ِ‬ ‫بروید و در پایی ن‌ترین جایگاه‬
‫اجرت را خواهی گرفت‪.‬‬ ‫بنشینید؛ تا شاید وقتی آن کسی که‬
‫شما را دعوت کرده م ی‌آید‪ ،‬به شما‬
‫َم ث َل ضیافت شام بزرگ‬ ‫بگوید‪ :‬ای دوست‪ ،‬برو باالتر‪ .‬آن‬
‫‪ 15‬و وقتی یکی از میهمانان‬ ‫گاه در حضور همه کسانی که با‬
‫ضیافت او ای ن‌ها را شنید به او‬ ‫شما غذا م ی‌خورند‪ ،‬جالل و شکوه‬
‫گفت‪ :‬خوشا به حال آن کسی که‬ ‫خواهید داشت‪ 11 .‬زی را هر کسی که‬
‫در ملکوت خدا نان خواهد خورد!‬ ‫خودش را باال ببرد‪ ،‬محقر خواهد‬
‫‪ 16‬اما عیسی به او گفت‪ :‬شخصی‬ ‫شد‪ ،‬و هر کس که خود را فروتن کند‪،‬‬
‫شام بزرگی را برپا کرد و بسیاری‬ ‫تجلیل خواهد یافت‪.‬‬
‫را دعوت نمود‪ 17 .‬و خادمش را در‬ ‫‪ 12‬و او همچنین به کسی که او را‬
‫زمان شام فرستاد تا به دعوت‌شدگان‬ ‫دعوت کرده بود گفت‪ :‬وقتی ضیافت‬
‫‪ 14:10‬ما باید پایی ن‌ترین جایگاه را در کلیسا انتخاب کنیم‪ .‬عیسی کسی است که ما‬
‫را دعوت کرد (آیه ‪ ،)9‬و «خواهد آمد» و در بازگشت خود ما را تفتیش خواهد کرد‪ .‬و او‬
‫ترتیب نشستن ما پشت میز را تغییر خواهد داد‪ .‬م راسم تکه کردن نان‪ ،‬پیشگویی غذا‬
‫خوردن با عیسی هنگام بازگشت او است‪ .‬ما باید در آن نشس ت‌ها پایی ن‌ترین مکان را‬
‫انتخاب کنیم‪ ،‬حداقل در دل‌هایمان؛ و از شکس ت‌های خود آگاه باشیم و دیدی مثبت و‬
‫هم راه با فضل و مرحمت نسبت به ب راد ران و خواه ران خود داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 14:13‬فق را‪ ،‬لنگان‪ ،‬شالن و کوران همان کسانی هستند که خداوند به شام خود دعوت‬
‫م ی‌کند (آیه ‪ .)21‬ارتباط کام الً واضح است‪ -‬ما باید همان طوری با دیگ ران رفتار کنیم‬
‫که خدا با مردم رفتار م ی‌کند؛ خداوند ناامیدترین اف راد را به رفاقت با خود دعوت م ی‌کند‪.‬‬
‫غرور و افاده نباید هیچ نقشی در زندگی مسیحیان داشته باشد‪ .‬ما مردمی خیابانی‬
‫هستیم که از لحاظ معنوی‪ ،‬فقیر و معلول هستیم و خدا در این روزهای آخر ما را به‬
‫ملکوتش دعوت کرده است‪ .‬این است آن چیزی که آیه ‪ 21‬تعلیم م ی‌دهد‪ .‬و ما نیز باید‬
‫این اف راد را با تمام مشکالتی که ممکن است با خود بیاورند‪ ،‬به خانه خود دعوت کنیم‪.‬‬
‫به هیچ وجه نباید هیچ حس برتری اجتماعی در کلیسای واقعی وجود داشته باشد‪ .‬این‬
‫کام الً نزد خدا منفور است‪.‬‬
‫‪169‬‬ ‫‪ 14:31 - 14:18‬اقول‬
‫خواست ه‌های بنیادی‬ ‫بگوید‪ :‬بیایید‪ .‬زی را اکنون همه چیز‬
‫‪ 25‬جمعی ت‌های بسیاری با او‬ ‫آماده است‪ 18 .‬و همه آنها شروع‬
‫رفتند؛ و او برگشت و به آنها گفت‪:‬‬ ‫کردند به بهان ه‌ت راش ی‌های مشابه‪.‬‬
‫‪ 26‬اگر هر کسی نزد من بیاید و‬ ‫اولی به او گفت‪ :‬من مزرع ه‌ای‬
‫از پدر و مادر و زن و فرزندان و‬ ‫خریدم و باید بروم و به آن سر‬
‫ب رادران و خواه ران خود‪ ،‬و آری‬ ‫بزنم؛ خواهش م ی‌کنم که عذر من را‬
‫از زندگی خود نیز نگذشته باشد‪،‬‬ ‫بپذیری‪ 19 .‬و دیگری گفت‪ :‬من پنج‬
‫نم ی‌تواند شاگرد من شود‪ 27 .‬هر‬ ‫جفت گاو خریدم و باید بروم و آنها‬
‫کسی که صلیب خودش را حمل‬ ‫را بیازماییم‪ .‬خواهش م ی‌کنم عذر‬
‫نکند و دنبال من نیاید‪ ،‬نم ی‌تواند‬ ‫من را بپذیر‪ 20 .‬و دیگری گفت‪ :‬من‬
‫شاگرد من باشد‪ 28 .‬چ را که کدام یک‬ ‫زن گرفتم و بناب راین نم ی‌توانم بیایم‪.‬‬
‫از شما که م ی‌خواهد برجی بسازد‪،‬‬ ‫‪ 21‬و خادمان آمدند و به ارباب خود‬
‫اول نم ی‌نشیند و هزین ه‌ها را محاسبه‬ ‫ای ن‌ها را گفتند‪ .‬سپس ارباب خانه‬
‫نم ی‌کند تا ببیند آیا ب رای تکمیل آن‬ ‫که عصبانی بود به خادمش گفت‪:‬‬
‫به اندازه کافی دارد یا نه؟ ‪ 29‬وگرنه‬ ‫سریع به خیابان‌ها و کوچ ه‌های‬
‫وقتی شالوده را بنا کند و قادر نباشد‬ ‫شهر بروید و فق را و لنگان و کوران‬
‫آن را به پایان برساند‪ ،‬همه کسانی‬ ‫و شالن را اینجا بیاورید‪ 22 .‬و خادم‬
‫که او را تماشا م ی‌کنند شروع به‬ ‫گفت‪ :‬استاد‪ ،‬دستور تو را انجام‬
‫تمسخر او خواهند کرد و خواهند‬ ‫دادم و هنوز جا هست‪ 23 .‬و ارباب‬
‫گفت‪ 30 :‬این مرد ساخت و ساز را‬ ‫به خادمش گفت‪ :‬برو به شاه راه‌ها و‬
‫شروع کرد و نتوانست تمام کند‪ 31 .‬یا‬ ‫پرچی ن‌ها و آنها را به اص رار بگو که‬
‫کدام پادشاهی است که وقتی م ی‌رود‬ ‫بیایند تا خان ه‌ام پر شود‪ 24 .‬زی را به تو‬
‫تا با پادشاه دیگری در جنگ روبرو‬ ‫م ی‌گویم‪ ،‬که هیچ یک از کسانی که‬
‫شود‪ ،‬اول نم ی‌نشیند و محاسبه‬ ‫دعوت شده بودند شام م را نخواهند‬
‫نم ی‌کند تا ببیند آیا قادر است با ده‬ ‫چشید‪.‬‬
‫‪ 14:18‬این مرد به عیسی التماس م ی‌کند که او را «معذور بدارد»‪ .‬عهد جدید به یونانی‬
‫نوشته شده‪ ،‬و ما از طریق ترجمه آن را م ی‌خوانیم‪ .‬کلمه یونانی که اینجا به «عذر و‬
‫بهانه» ترجمه شده است در جای دیگر به «انکار و طرد» ترجمه شده است‪ .‬کسانی که‬
‫در روز آخر طرد م ی‌شوند در این زندگی با رفتار خود از عیسی خواست ه‌ بودند که آنها‬
‫را طرد و انکار کند‪ .‬او فقط انتخا ب‌های خودشان را تأیید خواهد کرد‪ .‬اگر بیش از هر‬
‫چیز دیگری بخواهیم در ملکوت خداوند باشیم؛ این اتفاق خواهد افتاد‪.‬‬
‫‪ 14:23‬برداشت م ی‌تواند این باشد که با گذر روزهای آخر و نزدیک شدن بازگشت‬
‫مسیح‪ ،‬از معیار پذیرفت ه‌شدگان کاسته خواهد شد؛ فقط کسانی که کام الً ناامید هستند‬
‫(به هر نحوی‪-‬نه فقط از لحاظ مادی) به بشارت پاسخ خواهند داد‪ .‬بناب راین‪ ،‬ما که در‬
‫این روزهای به ظاهر پایانی پاسخ داده‌ایم‪ ،‬در حقیقت مؤمنانی بسیار ضعیف هستیم‪.‬‬
‫‪ 14:31‬پادشاهی که با قدرت بسیاری به سوی ما م ی‌آید خدا است که ب رای داوری گناهان‬
‫‪ 15:9 - 14:32‬اقول‬ ‫‪170‬‬
‫میان شما اگر صد گوسفند داشته‬ ‫ه زار سرباز به رویارویی با کسی‬
‫باشد و یکی از آنها را گم کرده‬ ‫برود که با بیست ه زار نفر علیه او‬
‫باشد‪ ،‬آن نود و نه گوسفند دیگر را‬ ‫برم ی‌خیزد؟ ‪ 32‬در غیر این صورت‪،‬‬
‫در بیابان رها نم ی‌کند و دنبال آن‬ ‫وقتی آن یکی پادشاه راه عظیمی را‬
‫‪5‬‬
‫گمشده نم ی‌رود تا پیدایش کند؟‬ ‫طی کرده‪ ،‬او سفیری را م ی‌فرستند و‬
‫و وقتی آن را پیدا کرد‪ ،‬آن را روی‬ ‫‪33‬‬
‫ش رایط صلح و سازش را م ی‌پرسد‪.‬‬
‫شان ه‌هایش م ی‌گذارد و شادی م ی‌کند‪.‬‬ ‫پس بناب راین هر کسی از بین شما‬
‫‪ 6‬و وقتی به خانه م ی‌آید‪ ،‬دوستان‬ ‫که همه داشت ه‌هایش را انکار نکرده‬
‫و همسایگانش را دعوت م ی‌کند و‬ ‫است‪ ،‬نم ی‌تواند شاگرد من باشد‪.‬‬
‫به آنها م ی‌گوید‪ :‬با من شادی کنید‬ ‫‪ 34‬بناب راین نمک خوب است‪ ،‬اما‬
‫زی را من گوسفند گمشده‌ام را پیدا‬ ‫اگر نمک مزه خود را از دست بدهد‪،‬‬
‫کردم! ‪ 7‬به شما م ی‌گویم که به همین‬ ‫باید با چه چیزی نکمین شود؟ ‪ 35‬نه‬
‫شکل‪ ،‬شادی در آسمان به خاطر‬ ‫ب رای خاک خوب است و نه ب رای‬
‫گناهکاری که توبه م ی‌کند بیشتر‬ ‫کود‪ ،‬بلکه دور ریخته م ی‌شود‪ .‬هر‬
‫از شادی ب رای نود و نه نیکوکاری‬ ‫آن کس که گوش شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬
‫خواهد بود که نیازی به توبه ندارند‪.‬‬
‫باب ‪15‬‬
‫آخرین سکه‬ ‫گوسفند گمشده‬
‫‪ 8‬یا کدام زنی که ده سکه نقره‬
‫دارد‪ ،‬اگر یکی از آنها را گم کند‪،‬‬ ‫اینک همه باجگی ران و گناهکاران‬
‫چ راغی را روشن نم ی‌کند و خانه را‬ ‫ب رای شنیدن تعالیم او نزدیک او‬
‫جارو نم ی‌زند و سرسختانه دنبال‬ ‫شدند‪ 2 .‬و فریسیان و کاتبان هر‬
‫آن نم ی‌گردد تا آن را پیدا کند؟ ‪ 9‬و‬ ‫دو زمزمه کردند و گفتند‪ :‬این مرد‬
‫وقتی آن را پیدا کرد‪ ،‬همه دوستان‬ ‫گناهکاران را م ی‌پذیرد و با آنها غذا‬
‫و همسایگانش را صدا م ی‌کند و‬ ‫م ی‌خورد‪ 3 .‬و او ب رای آنها این َم ث َل‬
‫م ی‌گوید‪ :‬با من شادی کنید زی را‬ ‫را بازگو کرد و گفت‪ 4 :‬کدام مرد در‬

‫ما م ی‌آید‪ .‬گناه جدی است‪ ،‬و خداوند با یک لبخند از آن نم ی‌گذرد‪ .‬خداوند آن را توهینی‬
‫نسبت به خود م ی‌داند که خشم او را بر م ی‌انگیزد‪ .‬ما به واسطه کار و فداکاری عیسی‪،‬‬
‫با او صلح و سازش م ی‌کنیم‪.‬‬
‫‪ 15:4‬پاسخ این است که‪ :‬هیچ چوپانی چنین نم ی‌کند‪ ،‬و به خاطر آن گوسفند مهمانی‬
‫نم ی‌دهد (آیه ‪ .)6‬شنوندگان قرن یکم فورا ً متوجه نکته غیر واقعی این مث ل‌ها م ی‌شوند‪.‬‬
‫نکته غیر واقعی‪ ،‬همان چیزی است که به ما درس م ی‌دهد‪ -‬در این مورد‪ ،‬درس عبرت‬
‫این است که خدا به طور استثنایی نگ ران گ م‌گشتگان است‪ .‬ما نیز باید چنین باشیم‪.‬‬
‫‪ 15:8‬جهیزیه آن زن همه دارایی او بود؛ حتی بدنش نیز از ِ‬
‫آن خودش نبود‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫گم کردن سکه جهیزیه به معنی گم کردن بخشی از خودش بود؛ این همان حس سختی‬
‫است که خداوند هنگام از دست دادن یکی از امت خود دارد‪ .‬او دنبالش گشت «تا آن‬
‫‪171‬‬ ‫‪ 15:27 - 15:10‬اقول‬
‫‪ 18‬بلند خواهم شد و نزد پدرم خواهم‬ ‫سک ه‌ای را که گم کرده بودم پیدا‬
‫رفت و به او خواهم گفت‪ :‬پدر‪ ،‬من در‬ ‫کردم‪ 10 .‬به همین شکل‪ ،‬به شما‬
‫قبال آسمان و در نظر تو گناه کردم‪.‬‬ ‫م ی‌گویم که در حضور فرشتگان‬
‫‪ 19‬من دیگر لیاقت ندارم پسر تو‬ ‫خدا‪ ،‬به سبب یک گناهکاری که‬
‫نامیده شوم‪ .‬من را یکی از خادمان‬ ‫توبه م ی‌کند شادی خواهد بود‪.‬‬
‫خود بدان‪ 20 .‬و او بلند شد و نزد‬
‫پدرش رفت‪ .‬اما در حالی که هنوز‬ ‫پسران گمشده‬
‫دور بود‪ ،‬پدرش او را دید و دلش‬ ‫‪ 11‬و او گفت‪ :‬مردی دو پسر داشت‪.‬‬
‫سوخت و دوید و او را در آغوش‬ ‫‪ 12‬پسر کوچکتر به پدرش گفت‪ :‬پدر‪،‬‬
‫گرفت و بوسید‪ 21 .‬و پسر به او گفت‪:‬‬ ‫ارث اموالی را که ق رار است به من‬
‫پدر‪ ،‬من در قبال آسمان و در نظر‬ ‫برسد به من عطا کن‪ .‬و او اموالش را‬
‫تو گناه کردم‪ .‬من دیگر لیاقت ندارم‬ ‫بین آنها تقسیم کرد‪ 13 .‬چند روز بعد‪،‬‬
‫پسر تو نامیده شوم‪ 22 .‬اما پدر به‬ ‫پسر کوچکتر همه پولش را جمع‬
‫خادمانش گفت‪ :‬بشتابید! بهترین ردا‬ ‫کرد و به کشور دوری سفر کرد و‬
‫را بیاورید و تن او کنید و انگشتری‬ ‫آنجا با زندگی عیاشی ارثش را هدر‬
‫‪23‬‬
‫به دستش و کفش به پایش کنید‪.‬‬ ‫داد‪ 14 .‬و وقتی همه آن را خرج کرد‪،‬‬
‫و گوساله پرواری را بیاورید‪ ،‬آن را‬ ‫قحطی عظیمی کشور را ف را گرفت و‬
‫‪24‬‬
‫ذبح کنید تا بخوریم و شادی کنیم‪.‬‬ ‫او کم کم نیازمند شد‪ 15 .‬و رفت و به‬
‫زی را این پسر من مرده بود و دوباره‬ ‫یکی از شهروندان آن کشور ملحق‬
‫زنده شد! او گم شده بود و پیدا شد! و‬ ‫شد؛ و او وی را به مزرع ه‌هایش‬
‫آنها شروع به شادی کردند‪.‬‬ ‫فرستاد تا به خوک‌ها غذا دهد‪ 16 .‬و‬
‫‪ 25‬پسر بزرگتر او در مزرعه بود؛‬ ‫با خوشحالی شکمش را با پوستی‬
‫و وقتی آمد و نزدیک خانه شد‪،‬‬ ‫که خوک‌ها م ی‌خورند پر م ی‌کرد‬
‫صدای موسیقی و رقص را شنید‪.‬‬ ‫‪17‬‬
‫اما هیچ کس به او چیزی نم ی‌داد‪.‬‬
‫‪ 26‬و یکی از خادمان را صدا کرد‬ ‫اما وقتی به خود آمد گفت‪ :‬چقدر از‬
‫و پرس و جو کرد که معنی این‬ ‫خادمان پدرم نان اضافه دارند؛ اما‬
‫کارها چیست‪ 27 .‬و خادم به او گفت‪:‬‬ ‫من اینجا از گشنگی تلف م ی‌شوم!‬
‫را پیدا کند»‪ -‬خدا‪ ،‬و ما هم‪ ،‬باید با این نگرش که تا پیدا کردن گمگشتگان دنبال آنها‬
‫خواهیم گشت‪ ،‬در جستجوی آنها باشیم‪ .‬قطع ا ً نباید هیچ یک از اف راد امت خداوند را از‬
‫خانه او محروم بدانیم؛ ما باید با شور و شوق دنبال هر کسی که ترک م ی‌کند بگردیم‪.‬‬
‫‪ 15:12‬این درخواست مساوی بود با گفتن این که «ای کاش مرده بودی»‪.‬‬
‫‪ 15:20‬زی را دویدن یک پیرمرد در مأل عام‪ ،‬هتک حرمت او تلقی م ی‌شد‪ .‬ویژگی‬
‫غیرواقعی این داستان نشان م ی‌دهد که چقدر از بازگشت پسرش خوشحال بود؛ از‬
‫خوشحالی بی حد و حصر خدا هنگام بازگشت به نزد او سخن م ی‌گوید‪ .‬وقتی فردی‬
‫ولخرج به روستایی باز م ی‌گردد‪ ،‬همه کسانی که او را م ی‌شناسند به شدت او را به‬
‫سخره خواهند گرفت‪ .‬بناب راین‪ ،‬پدر به سوی پسرش دوید تا از او در ب رابر ناس زاگویی و‬
‫‪ 16:10 - 15:28‬اقول‬ ‫‪172‬‬
‫تسلیم کن زی را دیگر نم ی‌توانی‬ ‫ب رادرت آمد و پدرت گوساله پروار را‬
‫مباشر باشی‪ 3 .‬و مباشر پیش‬ ‫ذبح کرد زی را او را صحیح و سالم‬
‫خود گفت‪ :‬وقتی م ی‌بینم که اربابم‬ ‫پیدا کرده است‪ 28 .‬اما او عصبانی‬
‫مباشرت را از من گرفته باید چه‬ ‫بود و داخل نشد؛ و پدرش بیرون‬
‫کار کنم؟ من قدرت زمین کندن‬ ‫آمد و او را تشویق کرد‪ 29 .‬اما او در‬
‫ندارم‪ .‬از گدایی هم خجالت م ی‌کشم‪.‬‬ ‫پاسخ به پدر گفت‪ :‬ببین! سالهاست‬
‫‪ 4‬فهمیدم چه کار کنم‪ ،‬تا وقتی به‬ ‫که به تو خدمت کردم‪ ،‬و هرگز از‬
‫عنوان مباشر مرخص شدم‪ ،‬دیگ ران‬ ‫هیچ یک از دستورهایت تخطی‬
‫‪5‬‬
‫من را در خانه خود پذی را باشند‪.‬‬ ‫نکردم‪ ،‬و ولی هیچ وقت حتی یک‬
‫و هر یک از بدهکاران اربابش را‬ ‫بزغاله هم به من ندادی تا با دوستانم‬
‫نزد خود ف راخواند و به اولی گفت‪:‬‬ ‫شادی کنم‪ 30 .‬اما وقتی این پسرت‬
‫چقدر به اربابم بدهکاری؟ ‪ 6‬و او‬ ‫آمد که همه ثروتت را با فاحش ه‌ها‬
‫گفت‪ :‬صد پیمانه روغن‪ .‬و به او‬ ‫تلف کرد‪ ،‬ب رای او گوساله پرواری را‬
‫گفت‪ :‬حسابت را بگیر و بنشین و‬ ‫کشتی‪ 31 .‬و پدرش به او گفت‪ :‬پسرم‪،‬‬
‫فورا ً بنویس پنجاه پیمانه‪ 7 .‬سپس به‬ ‫تو همیشه با من هستی و هر چه‬
‫دیگری گفت‪ :‬تو چقدر بدهکاری؟ و‬ ‫آن توست‪ 32 .‬ولی باید جشن‬ ‫دارم از ِ‬
‫او گفت‪ :‬صد پیمانه گندم‪ .‬مباشر به‬ ‫بگیریم و خوشحال باشیم‪ .‬زی را این‬
‫او گفت‪ :‬حسابت را بگیر و بنویس‬ ‫ب رادرت مرده بود و دوباره زنده شده؛‬
‫هشتاد پیمانه‪ 8 .‬و اربابش مباشر‬ ‫و گم شده بود و دوباره پیدا شد‪.‬‬
‫نادرست را به خاطر کار زیرکان ه‌اش‬
‫تحسین کرد‪ .‬زی را پس ران این دنیا‬ ‫باب ‪16‬‬
‫ب رای نسل خود‪ ،‬از فرزندان نور‬
‫زیرک‌ترند‪.‬‬ ‫َم ث َل مباشر زیرک‬
‫‪ 9‬و به شما م ی‌گویم‪ :‬با مال دنیوی‬ ‫و او همچنین به شاگردانش گفت‪:‬‬
‫خود دوست پیدا کنید؛ تا وقتی آنها‬ ‫مرد ثروتمندی بود که مباشری‬
‫را از دست م ی‌دهید‪ ،‬آنها شما را در‬ ‫داشت؛ که به هدر دادن اموال او‬
‫خان ه‌های ابدی پذی را باشند‪.‬‬ ‫متهم شده بود‪ 2 .‬و او را ف راخواند‬
‫‪ 10‬کسی که در امور کوچک امین‬ ‫و گفت‪ :‬این چیست که درباره تو‬
‫باشد‪ ،‬در امور بزرگ نیز امین است‬ ‫م ی‌شنوم؟ حساب مباشرت خود را‬
‫سنگ پرت کردن کودکان محافظت کند‪ .‬ما باید از اف رادی که «بازم ی‌گردند» در ب رابر‬
‫شرمساری محافظت کنیم‪.‬‬
‫‪ 15:32‬نکته مهم در مث ل‌های عیسی اغلب در پایان داستان است‪ .‬این داستان چندان‬
‫راجع به بازگشت یک گناهکار به خانه نیست‪ ،‬بلکه درباره اف رادی در خانه خدا است که‬
‫خود را بسیار نیکوکار م ی‌پندارند و م ی‌گویند «اگر او بازگردد‪ ،‬من از اینجا م ی‌روم»‪.‬‬
‫‪ 16:10‬همه چیزهایی که خدا از لحاظ معنوی و مادی به ما داده «بسیار کم» است‪ .‬تنها‬
‫قسمت بسیار کوچکی از خدا بر ما آشکار شده است (ایوب ‪ )26:14‬بناب راین‪ ،‬فقط چون‬
‫ممکن است برخی نکات کتاب مقدس را به درستی فهمیده باشیم‪ ،‬نباید فکر کنیم که صد‬
‫‪173‬‬ ‫‪ 16:25 - 16:11‬اقول‬
‫‪ 18‬هر کسی که زن خود را طالق‬ ‫و کسی که در امور کوچک ب ی‌وفا‬
‫دهد و با دیگری ازدواج کند‪ ،‬مرتکب‬ ‫باشد در امور بزرگ نیز چنین‬
‫زنا شده و هر کسی که با کسی‬ ‫است‪ 11 .‬پس اگر در استفاده از اموال‬
‫ازدواج کند که شوهرش از او جدا‬ ‫دنیوی امین نبوده‌اید‪ ،‬چه کسی اموال‬
‫شده نیز مرتکب زنا شده است‪.‬‬ ‫حقیقی را به شما خواهد سپرد؟ ‪ 12‬و‬
‫اگر در آن چه متعلق به دیگری‬
‫َم ث َل مرد ثروتمند و ایلعازر‬ ‫است امین نبوده‌اید‪ ،‬چه کسی آن‬
‫‪ 19‬مرد ثروتمندی بود که لباسی‬ ‫آن خود شماست به شما‬ ‫چه را که از ِ‬
‫ارغوانی و لطیف پوشیده بود و‬ ‫خواهد داد؟‬
‫هر روز ولخرجی و خوش گذرانی‬ ‫‪ 13‬هیچ خادمی نم ی‌تواند به دو‬
‫م ی‌کرد‪ 20 .‬و گدایی به اسم ایلعازر‬ ‫ارباب خدمت کند‪ .‬زی را یا از یکی‬
‫دم دروازه دراز کشیده بود و پر از‬ ‫ِ‬ ‫متنفر خواهد شد و دیگری را دوست‬
‫زخم بود‪ 21 ،‬و آرزو داشت که با‬ ‫خواهد داشت‪ ،‬یا به یکی وابسته و از‬
‫سفره آن مرد‬
‫ٔ‬ ‫خرده‌نان‌هایی که از‬ ‫آن یکی متنفر خواهد شد‪ .‬نم ی‌توانید‬
‫ثروتمند م ی‌ریخت خود را سیر‬ ‫هم بنده خدا باشید و هم بنده پول‪.‬‬
‫کند‪ .‬آری‪ ،‬حتی س گ‌ها م ی‌آمدند و‬ ‫‪ 14‬و وقتی فریسیان که عاشق پول‬
‫زخ م‌هایش را م ی‌لیسیدند‪ 22 .‬و این‬ ‫بودند‪ ،‬همه ای ن‌ها را شنیدند؛ او را‬
‫گونه شد که گدا مرد؛ و فرشتگان‬ ‫تمسخر کردند‪ 15 .‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫او را به آغوش اب راهیم حمل کردند‪،‬‬ ‫شما کسانی هستید که در نظر مردم‬
‫و مرد ثروتمند نیز مرد و به خاک‬ ‫خود را توجیه م ی‌کنید اما خدا از‬
‫سپرده شد‪ 23 .‬و در عالم اموات‪،‬‬ ‫دلهایتان باخبر است‪ .‬زی را آن چه‬
‫چشمانش را باز کرد و در حالی‬ ‫در میان مردم مورد تجلیل است‪ ،‬در‬
‫که در عذاب بود‪ ،‬اب راهیم را از‬ ‫نظر خدا ک راهت دارد‪.‬‬
‫دور و ایلعازر را در آغوش او دید‪.‬‬ ‫‪ 16‬تورات و پیامب ران تا زمان یحیی‬
‫پدر من‪،‬‬‫و فریاد زد و گفت‪ :‬ای ِ‬
‫‪24‬‬ ‫بودند‪ .‬از آن زمان‪ ،‬بشارت ملکوت‬
‫اب راهیم‪ ،‬به من رحم کن و ایلعازر را‬ ‫خدا موعظه م ی‌شود و همه با تقال و‬
‫بفرست تا نوک انگشتش را در آب‬ ‫جهد وارد آن م ی‌شوند‪.‬‬
‫فرو ببرد و زبان من را خنک کند؛‬ ‫‪ 17‬اما راح ت‌تر که آسمان و زمین‬
‫زی را در آتش در عذابم‪ 25 .‬اما اب راهیم‬ ‫از بین برود تا نقط ه‌ای از تورات‬
‫فرو‌افتد!‬
‫در صد حقیقت را راجع به خدا م ی‌دانیم و از همه چیز باخبریم‪.‬‬
‫‪ 16:11‬نحوه برخورد ما با ثروت (این که آیا باید مقدار زیاد یا کمی از آن را مدیریت‬
‫کنیم)‪ ،‬متناسب است با وضعیت ابدی ما در ملکوت خداوند‪.‬‬
‫‪ 16:19‬این یک مثل است و نباید به معنای واقعی کلمه تفسیر شود‪.‬‬
‫‪ 16:23‬این نقیض ه‌ای از باورهای یهودیان است‪ .‬اما آن باورها به خودی خود اشتباه‬
‫هستند؛ نیکوکاران در آغوش اب راهیم زندگی نخواهند کرد؛ مرگ ناخودآگاه است؛ مجازات‬
‫گناه هنگام بازگشت عیسی مرگ است‪ ،‬نه عذاب در آتش‪ .‬عیسی از باورهای غلط‬
‫‪ 17:4 - 16:26‬اقول‬ ‫‪174‬‬
‫گفت‪ :‬پسرم‪ ،‬به یاد داشته باش که در را نشنوند‪ ،‬حتی اگر یکی از میان‬
‫زمان حیاتت چیزهای خوبی گرفتی مردگان برخیزد نیز قانع نخواهند‬
‫و ایلعازر به همین شکل چیزهای بد شد‪.‬‬
‫را‪ ،‬اما اکنون او تسلی یافته و تو در‬
‫عذابی‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بین ما و باب ‪17‬‬
‫‪26‬‬

‫تو شکاف عظیمی است که آنهایی‬


‫که م ی‌خواهند از اینجا به سوی تو تعالیم عیسی درباره ایمان و‬
‫بیایند نتوانند‪ ،‬و هیچ کس نم ی‌تواند بخشندگی‬
‫از آنجا به سوی ما عبور کند‪ 27 .‬و او و عیسی به شاگردانش گفت‪ :‬لغزش‬
‫گفت‪ :‬بناب راین‪ ،‬پدر‪ ،‬التماس م ی‌کنم و وسوسه قطع ا ً در راه است‪ ،‬اما وای‬
‫که او را به خانه پدری‌ام بفرستی‪ 28 .‬بر کسی که مسبب آن باشد! ‪ 2‬ب رای‬
‫زی را من پنج ب رادر دارم‪ .‬تا او ب رای او بهتر است که سنگ آسیابی دور‬
‫آنها شهادت دهد تا مبادا آنها نیز گردنش آوی زان شود و به دریا افکنده‬
‫به این جایگاه عذاب بیایند‪ 29 .‬اما شود تا این که باعث لغزش یکی از‬
‫اب راهیم گفت‪ :‬آنها موسی و انبیا را این کوچکان شود‪.‬‬
‫دارند‪ .‬به سخنان آنها گوش دهند‪ 3 30 .‬پس م راقب خود باشید! اگر‬
‫و او گفت‪ :‬نه ای پدر‪ ،‬اب راهیم؛ اگر ب رادرتان گناه م ی‌کند‪ ،‬او را سرزنش‬
‫کسی از میان مردگان نزد آنها برود‪ ،‬کنید؛ و اگر توبه م ی‌کند‪ ،‬او را‬
‫آنها توبه خواهند کرد‪ 31 .‬و پدرش به ببخشید‪ 4 .‬و اگر هفت بار در روز‬
‫او گفت‪ :‬اگر سخن موسی و انبیا در قبال شما گناه کند و هفت بار‬
‫یهودیان علیه خودشان استفاده م ی‌کرد‪ .‬او با مردم به زبان خودشان حرف م ی‌زد‪.‬‬
‫‪ 16:31‬نکته کلیدی در مث ل‌های عیسی اغلب در پایان حکایت است؛ اینجا هم همین‬
‫طور است‪ .‬نکته این داستان این است که نشان دهد حتی وقتی عیسی از میان ُم ردگان‬
‫برخاست‪ ،‬اکثر یهودیان باز هم باور نکردند‪ .‬و این که شهادت کالم مکتوب در عهد‬
‫عتیق به اندازه «دیدن معجزه‌» بازگشت یک انسان ُم رده به زندگی‪ ،‬قدرتمند بود و هست‪.‬‬
‫‪ 17:2‬باعث لغزش دیگ ران شدن بدترین نوع گناه است‪ .‬بناب راین‪ ،‬باید به دقت فکر‬
‫کنیم که کالم و اعمال ما چه تأثیری بر دیگ ران م ی‌گذارد و مواظب باشیم که ب رای‬
‫دیگ ران الگوی خوبی باشیم‪ .‬مجازات آویختن سنگ آسیاب دور گردن و انداخته شدن‬
‫در دریا‪ ،‬مجازات بابل در روز آخر است (مکاشفه‪ .)18:21 ،‬کسانی که در کلیسا مث الً‬
‫با درخواس ت‌های غیرمنطقی از دیگ ران یا محروم کردن آنها‪ ،‬باعث لغزش دیگ ران‬
‫م ی‌شوند‪ ،‬دست کمی از بابل ی‌ها‪ ،‬که دشمن بزرگ خدا بودند‪ ،‬ندارند‪ .‬نحوه برخورد ما با‬
‫دیگ ران بسیار‪ ،‬بسیار مهم است‪.‬‬
‫‪ 17:4‬اگر کسی هر روز بارها و بارها گناه کند و ادعا کند که توبه کرده‪ ،‬واضح است‬
‫که توب ه‌اش صادقانه نیست‪ .‬بناب راین‪ ،‬تعلیم عیسی این است که بدون این که سعی کنیم‬
‫صداقت توبه و پشیمانی اف راد را بسنجیم یا حتی اگر واضح است که توبه آنها واقعی‬
‫نیست‪ ،‬باید آنها را ببخشیم‪ .‬لطف اساسی خدا به ما‪ ،‬ما را ملزم م ی‌دارد که بدون این که‬
‫از دیگ ران توبه و پشیمانی بخواهیم آنها را ببخشیم‪.‬‬
‫‪175‬‬ ‫‪ 17:20 - 17:5‬اقول‬
‫اورشلیم در حرکت بودند‪ ،‬در امتداد‬
‫دیگر برگردد به شما بگوید‪ :‬توبه‬
‫مرزهای سامری و جلیل حرکت‬ ‫م ی‌کنم‪ :‬باید او را ببخشید‪.‬‬
‫م ی‌کرد‪.‬‬
‫‪ 5‬و حواریون به سرور گفتند‪:‬‬
‫‪ 12‬و وقتی وارد روستایی شد‪ ،‬ده مرد‬
‫رور‬‫س َ‬‫و َ‬
‫‪6‬‬
‫بر ایمان ما بیف زا‪.‬‬
‫که جذامی بودند او را مالقات کردند‬
‫گفت‪ :‬اگر به اندازه یک دانه خردل‬
‫و بیرون ایستاده بودند‪ 13 .‬و آنها با‬
‫ایمان داشتید‪ ،‬به این درخت چنار‬
‫صدای بلند فریاد ب رآوردند و گفتند‪:‬‬
‫م ی‌گفتید‪ :‬از ریشه در بیا و در دریا‬
‫عیسی سرورم‪ ،‬به ما رحم کن! ‪ 14‬و‬ ‫کاشته شو و از شما اطاعت م ی‌کرد‪.‬‬
‫وقتی آنها را دید‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬برو‬
‫‪ 7‬اما کدام یک از شما اگر خادمی‬
‫و خودت را به کاهن نشان بده‪ .‬و این‬
‫داشته باشد که شخم م ی‌زند یا‬
‫گونه شد که وقتی رفتند‪ ،‬پاک شدند‪.‬‬
‫گوسفند نگه م ی‌دارد‪ ،‬به او خواهد‬
‫‪ 15‬و یکی از آنها‪ ،‬وقتی دید که شفا‬
‫گفت که وقتی از مزرعه برم ی‌گردد‪:‬‬
‫یافته‪ ،‬برگشت و با صدای بلند خدا‬‫فورا ً بیا و بنشین و غذا بخور‪ 8 .‬و‬
‫را ستود‪ 16 .‬و او به پای عیسی روی‬
‫در عوض نخواهد گفت‪ :‬شام من را‬
‫صورت خود افتاد و از او تشکر‬ ‫آماده کن و لباست را بپوش و به من‬
‫کرد‪ -‬با این که یک سامری بود‪.‬‬ ‫خدمت کن‪ ،‬و بعد از این که خوردم‬
‫‪ 17‬و عیسی پاسخ داد‪ :‬مگر ده نفر‬ ‫و نوشیدم‪ ،‬آن وقت م ی‌توانی بخوری‬
‫‪18‬‬
‫و بنوشی؟ ‪ 9‬یا م نّ ت از خدمتکار‬
‫پاک نشدند؟ نه نفر دیگر کجایند؟‬
‫آیا هیچ کس دیگری به غیر از این‬ ‫خود خواهد برد که فرمانش را به‬
‫غریبه پیدا نشد که برگردد و خدا را‬
‫‪10‬‬
‫جای آورده است؟ گمان نمی کنم‪.‬‬
‫شکر کند؟ ‪ 19‬و عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫به همین شکل شما هم وقتی همه‬
‫بلند شو و برو‪ .‬ایمانت تو را شفا داد‪.‬‬
‫کارهایی را که به شما دستور داده‬
‫شده انجام م ی‌دهید‪ ،‬م ی‌گویید‪ :‬ما‬
‫خادمان ب ی‌ثمری هستیم؛ کاری را ظهور ملکوت خداوند‬
‫کرده‌ایم که وظیف ه‌مان بوده است‪.‬‬
‫‪ 20‬و وقتی فریسیان از او پرسیدند که‬
‫عیسی ده جذامی را شفا م ی‌دهد ملکوت خدا چه زمانی م ی‌آید‪ ،‬پاسخ‬
‫و این گونه شد که وقتی به سوی داد و گفت‪ :‬ملکوت خدا با مشاهده‬
‫‪11‬‬

‫‪ 17:10‬خادمان ب ی‌ثمر‪ -‬همین عبارت در متی ‪ 25:30‬درباره کسانی به کار برده شده که‬
‫در قضاوت نهایی هنگام بازگشت عیسی محکوم خواهند شد‪ .‬بعد از این که طبق نظر‬
‫خودمان همه کارهای الزم را انجام دادیم‪ ،‬باز هم باید بدانیم که فقط الیق محکومیت‬
‫هستیم‪ .‬هنگام انجام کارهای نیک‪ ،‬الزم است به یاد داشته باشیم که گناهکار هستیم؛‬
‫قب الً گناه کرده‌ایم‪ ،‬هنوز گناه م ی‌کنیم و احتماالً دوباره قبل از بازگشت عیسی گناه‬
‫خواهیم کرد‪ .‬این بدان معنا است که کارهای خوب خود را با روحی فروتن انجام دهیم‪.‬‬
‫اگر این کارها را با دیدگاه معنوی متکبر انجام دهیم‪ ،‬از نظر اط رافیان ما‪ ،‬ریاکاری‬
‫تلقی م ی‌شود و شهادت ما را خ راب م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 17:33 - 17:21‬اقول‬ ‫‪176‬‬
‫خواهد داد‪ 27 .‬آنها خوردند‪ ،‬نوشیدند‪،‬‬ ‫نم ی‌آید‪ 21 .‬این گونه هم نخواهند‬
‫زن گرفتند و شوهر م ی‌کردند تا‬ ‫گفت که اینجاست یا آنجاست! زی را‬
‫روزی که نوح وارد کشتی شد و سیل‬ ‫ملکوت خدا در بین شما است‪ 22 .‬و‬
‫آمد همه را نابود کرد‪ 28 .‬به همین‬ ‫عیسی به شاگردانش گفت‪ :‬آن روزها‬
‫شکل‪ ،‬در روزهای لوط نیز این گونه‬ ‫خواهد آمد که شما آرزو خواهید کرد‬
‫شد‪ .‬آنها خوردند‪ ،‬نوشیدند‪ ،‬خریدند‪،‬‬ ‫که یکی از روزهای پسر انسان را‬
‫فروختند‪ ،‬کاشتند‪ ،‬ساختند‪ 29 .‬اما‬ ‫ببنید و آن را نخواهید دید‪ 23 .‬و آنها‬
‫روزی که لوط از سدون بیرون آمد‪،‬‬ ‫به شما خواهند گفت‪ :‬او اینجاست‪،‬‬
‫آتش و گوگرد از آسمان بارید و همه‬ ‫یا او آنجاست‪ ،‬اما تعاقب آنها نکنید‬
‫را نابود کرد‪ 30 .‬در روزی که پسر‬ ‫و در پی آنها مروید‪ 24 .‬زی را همان‬
‫انسان آشکار م ی‌شود نیز چنین‬ ‫طور که رعد و برق از قسمتی از‬
‫خواهد شد‪.‬‬ ‫زیر آسمان به آن سوی دیگر آسمان‬
‫‪ 31‬در آن روز‪ ،‬آن کسی که با‬ ‫م ی‌تابد‪ ،‬پسر انسان نیز در روز‬
‫اموالش بر بام خانه خواهد بود‪ ،‬ب رای‬ ‫خود خواهد درخشید‪ 25 .‬اما اول باید‬
‫بردن اموالش پایین نخواهد آمد و‬ ‫رنج بسیار بکشد و از سوی نسل‬
‫آن کسی که در مزرعه خواهد بود‪،‬‬ ‫خود طرد شود‪.‬‬
‫بازنخواهد گشت‪ 32 .‬زن لوط را به یاد‬ ‫‪ 26‬و همان که در روزهای نوح رخ‬
‫بیاورید! ‪ 33‬هر که در صدد به دست‬ ‫داد در روزهای پسر انسان نیز رخ‬
‫‪« 17:21‬درون» را همچنین م ی‌توان به «در میان» ترجمه کرد‪ .‬عیسی را به عنوان‬
‫پادشاه ملکوت خداوند م ی‌توان «پادشاه خدا» نامید‪ .‬تمام اصول ملکوت خداوند را باید‬
‫در او پیدا کرد‪ .‬یهودیان دنبال ظهور مسیح بودند و عیسی م ی‌گوید که آنها مجبور‬
‫نیستند اینجا و آنجا دنبال او بگردند؛ زی را او‪ ،‬یعنی مسیح‪ ،‬همین حاال نیز بین آنها بود‪.‬‬
‫ملکوت خدا در دل‌های «شما» یعنی فریسیان نبود‪.‬‬
‫‪ 17:27‬تا روزی که‪ -‬در کتاب مقدس روی این مسأله بسیار تأکید شده که سیل در روزی‬
‫اتفاق افتاد که نوح وارد کشتی شد‪ .‬اما کتاب آفرینش ‪ 7:1‬و ‪ 4‬م ی‌گوید که خدا هفت روز‬
‫قبل از آمدن سیل به نوح گفت سوار کشتی شود‪ .‬اما در حقیقت این کار را نکرد‪ -‬همان‬
‫روزی که باران آمد وارد کشتی شد‪ .‬چ را؟ قطع ا ً به این خاطر که به مردم التماس م ی‌کرد‬
‫که وارد کشتی شوند‪ -‬او یک واعظ بود (دوم پطرس ‪ .)2:5‬آیا ما وقتی منتظر ظهور‬
‫عیسی هستیم‪ ،‬دلسوز اط رافیان خود هستیم؟‬
‫‪ 17:32‬زن لوط پشت سر خود را نگاه کرد در حالی که به او گفته شده بود این کار‬
‫را نکند‪ .‬او بابت از دست دادن خانه و دارای ی‌هایش سوگواری کرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬دستوری‬
‫که لوط ب رای ترک سدوم دریافت کرد‪ ،‬مانند دستور رایجی است که بر مبنای آن باید‬
‫وضعیت فعلی را ترک کنیم و هنگام بازگشت مسیح به اورشلیم برویم تا با او باشیم‪.‬‬
‫اگر با اشتیاق برگردیم و به این دنیا نگاه کنیم‪ ،‬در قضاوت این دنیا شریک خواهیم شد‪.‬‬
‫همسر لوط تبدیل به نمک شد که مجازات منطقه اط راف سدوم نیز بود (کتاب آفرینش‬
‫‪19:23‬؛ تثنیه‪.)29:23 ،‬‬
‫‪177‬‬ ‫‪ 18:8 - 17:34‬اقول‬
‫بود که از خدا نم ی‌ترسید و به مردم‬ ‫آوردن زندگ ی‌اش باشد‪ ،‬آن را از‬
‫توجهی نم ی‌کرد‪ 3 .‬و بیوه‌زنی در آن‬ ‫دست خواهد داد‪ ،‬اما هر که آن را از‬
‫شهر بود؛ که اغلب نزد او م ی‌آمد‬ ‫دست بدهد‪ ،‬آن را حفظ خواهد کرد‪.‬‬
‫و م ی‌گفت‪ :‬علیه دشمنم عدالت‬ ‫‪ 34‬به شما م ی‌گویم! در آن شب‪،‬‬
‫را برق رار کن‪ 4 .‬و قاضی مدتی به‬ ‫دو نفر در یک بستر خواهند بود‪.‬‬
‫او اعتنا نکرد‪ ،‬اما سپس پیش خود‬ ‫یکی را برداشته و دیگری واگذارده‬
‫گفت‪ :‬با این که نه از خدا م ی‌ترسم‬ ‫خواهد شد‪ 35 .‬دو زن دستاس خواهند‬
‫و نه به مردم توجهی م ی‌کنم‪ 5 ،‬از‬ ‫کرد؛ یکی را برداشته و دیگری‬
‫آنجایی که این بیوه‌زن م زاحم من‬ ‫واگذارده خواهد شد‪ 36 .‬دو مرد در‬
‫م ی‌شود‪ ،‬عدالت را ب رای او برق رار‬ ‫مزرعه خواهند بود‪ .‬یکی را برداشته‬
‫خواهم کرد تا مبادا با آمدن مداومش‬ ‫و دیگری واگذارده خواهد شد‪ 37 .‬آنها‬
‫رور گفت‪:‬‬ ‫س َ‬
‫من را خسته کند‪ .‬و َ‬
‫‪6‬‬
‫از او پرسیدند‪ :‬کجا‪ ،‬ای سرورم‪ ،‬و‬
‫بشنوید که قاضی ب ی‌انصاف چه‬ ‫او پاسخ داد‪ :‬ه ر‌جا الش ه‌ای باشد‪،‬‬
‫م ی‌گوید‪ 7 .‬آیا خدا به برگزیده خود‬ ‫الشخوران در آنجا گرد‌ هم م ی‌آیند‪.‬‬
‫که روز و شب به او التماس م ی‌کند‪،‬‬
‫دادرسی نخواهد کرد؟ آیا در کمک‬ ‫باب ‪18‬‬
‫به آنها ُک ند عمل خواهد کرد؟ ‪ 8‬به‬
‫شما م ی‌گویم که به سرعت به آنها‬ ‫تعالیم عیسی درباره دعا‬
‫دادرسی خواهد کرد‪ .‬اما وقتی پسر‬ ‫و او َم ثلی را ب رای آنها بازگو کرد‬
‫انسان م ی‌آید‪ ،‬آیا او در زمین ایمان‬ ‫که باید همیشه دعا کنند و دلسرد‬
‫خواهد یافت؟‬ ‫نشوند‪ .‬گفت‪ 2 :‬یک قاضی در شهری‬

‫‪ 17:37‬نگ ران جایگاه صندلی قضاوت یا نحوه رسیدن ما به آن جایگاه نباشید‪ .‬به همان‬
‫سادگی که عقا ب‌ها به آسمان م ی‌روند و هر جا الشه باشد فرود م ی‌آیند‪ ،‬ما نیز به آن‬
‫جایگاه خواهیم رسید‪.‬‬
‫‪ 18:3‬عنصر غیرواقعی این مثل این است ک یک زن بیوه بدون داشتن مردی که از‬
‫او دفاع کند مستقیم نزد قاضی رفت‪ .‬اینجا صحبت از همت معنوی است که باید در‬
‫شهامت داشتن ب رای ادامه نیایش با خدا داشته باشیم و شاید همچنین حاکی از این باشد‬
‫که چقدر راحت م ی‌توان به خدا نزدیک شد‪ ،‬حتی اگر فکر نیایش با خود خدا در ابتدا‬
‫ب رای ما بسیار حیرت‌انگیز به نظر برسد‪.‬‬
‫‪ 18:7‬سکوت ظاهری خدا نسبت به دعاهای ما به خاطر صبر او در ب رابر ما است نه‬
‫ناشنوایی یا ب ی‌تفاوتی او‪.‬‬
‫‪ 18:8‬آیا او روی زمین ایمان را خواهد یافت؟ این یک سؤال باز است‪ .‬این متن از نحوه‬
‫مستجاب شدن دعاها توسط خدا صحبت م ی‌کند‪ .‬همین که خدا چنین م ی‌کند باید ب رای‬
‫ایمان آوردن الهام‌بخش باشد‪ .‬اما آیا شب بازگشت مسیح‪ ،‬چنین ایمانی روی زمین (شاید‬
‫در «سرزمین» اس رائیل) خواهد بود؟‬
‫‪ 18:22 - 18:9‬اقول‬ ‫‪178‬‬
‫وقتی شاگردانش این را دیدند‪ ،‬آنها‬ ‫‪ 9‬و او این َم ث َل را ب رای کسانی‬
‫را سرزنش کردند‪ 16 .‬اما عیسی‬ ‫گفت که از نیکوکاری خود مطمئن‬
‫آنها را نزد خود ف را خواند و گفت‪:‬‬ ‫بودند و دیگ ران را حقیر م ی‌شمردند‪:‬‬
‫بگذارید کودکان نزد من بیایند و آنها‬ ‫‪ 10‬دو نفر وارد معبد شدند تا دعا‬
‫را منع نکنید‪ .‬زی را ملکوت خداوند‬ ‫‪11‬‬
‫کنند‪ ،‬یک فریسی و یک باجگیر‪.‬‬
‫به آنها تعلق دارد‪ 17 .‬به راستی به‬ ‫فریسی ایستاد و این گونه دعا کرد‪:‬‬
‫شما م ی‌گویم‪ ،‬هر که ملکوت خداوند‬ ‫خدایا‪ ،‬متشکرم که مثل مردم دیگر‪،‬‬
‫را مانند یک کودک نپذیرد‪ ،‬به هیچ‬ ‫کالش‪ ،‬ب ی‌انصاف‪ ،‬زناکار یا حتی‬
‫وجه وارد آن نخواهد شد‪.‬‬ ‫مثل این باجگیر نیستم‪ 12 .‬دو بار در‬
‫هفته روزه م ی‌گیرم‪ ،‬ی ک‌دهم از هر‬
‫حاکم ثروتمند‬ ‫چیزی که به دست م ی‌آورم م ی‌دهم‪.‬‬
‫‪ 18‬و حاکمی از او پرسید و گفت‪:‬‬ ‫‪ 13‬اما باجگیر که دورتر ایستاده‬
‫استاد نیکو‪ ،‬چه کاری باید انجام دهم‬ ‫بود‪ ،‬چشمان خود را آنقدر باال به‬
‫که زندگی جاودان ه‌ را به ارث ببرم؟‬ ‫سمت اسمان نم ی‌برد بلکه سر به‬
‫‪ 19‬و عیسی به او گفت‪ :‬چ را من را‬ ‫زیر انداخته بود و م ی‌گفت‪ :‬خدایا‪،‬‬
‫نیکو صدا م ی‌زنی؟ هیچ کس جز‬ ‫من گناهکار رحم کن‪ 14 .‬به شما‬ ‫به ِ‬
‫‪20‬‬
‫یک نفر نیکو نیست‪ -‬خداوند!‬ ‫م ی‌گویم این مرد‪ ،‬و نه آن دیگری‪،‬‬
‫تو احکام را م ی‌دانی‪ :‬زنا نکن‪ .‬قتل‬ ‫پارسا شمرده شده و به خانه رفت‪.‬‬
‫نکن‪ .‬دزدی نکن‪ .‬شهادت دروغ مده‪.‬‬ ‫زی را هر کسی که خودش را باال ببرد‪،‬‬
‫‪21‬‬
‫به پدر و مادر خود احت رام بگذار‪.‬‬ ‫محقر خواهد شد‪ ،‬و هر کس که خود‬
‫و او گفت‪ :‬از جوانی همه ای ن‌ها را‬ ‫را فروتن کند‪ ،‬تجلیل خواهد یافت‪.‬‬
‫رعایت کردم‪ 22 .‬و وقتی عیسی این‬ ‫‪ 15‬و حتی کودکان خود را نزد او‬
‫را شنید‪ ،‬به او گفت‪ :‬هنوز چیزی کم‬ ‫م ی‌آوردند تا آنها را لمس کند؛ اما‬
‫‪ 18:13‬به سینه خود زد‪ -‬همین عبارت یونانی تنها در بازگویی داستان کسانی یافت‬
‫م ی‌شود که هنگام تماشای مصلوب شدن عیسی سینه زدند (لوقا ‪ .)23:48‬اینجا در‬
‫‪ ،18:13‬سینه زدن یعنی پشیمانی و توبه‪ .‬پس احتماال در ‪ 23:48‬همان معنی را دارد‪.‬‬
‫تماشای مرگ عیسی باعث پشیمانی و توبه مردم شد‪ .‬به همین دلیل وقتی هنگام م راسم‬
‫تکه کردن نان‪ ،‬به یاد مرگ عیسی م ی‌افتیم‪ ،‬به طور طبیعی به سمت آزمودن خود و‬
‫پشیمانی سوق داده م ی‌شویم (اول قرنتیان‪.)11:28 ،‬‬
‫‪ 18:14‬نیکوکار گشت‪ -‬ما به خودی خود نیکوکار نیستیم؛ اما از طریق بودن «در‬
‫مسیح» از طریق تعمید و ایمان مداوم به او از سوی خدا نیکوکار تلقی م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 18:30‬در این زمان‪ -‬ما این چیزها را در کلیسای خدا از طریق روابطمان با دیگ ران در‬
‫مسیح دریافت م ی‌کنیم‪ .‬هدف از مسیحیت‪ ،‬زندگی در انزوا و دوری از دیگ ران نیست‪.‬‬
‫‪ 18:34‬به تک رار این حقیقت که آنها درک نکردند توجه کنید‪ .‬یک مانع روانی بین آنها‬
‫و صلیب وجود داشت‪ ،‬درست مثل ما که به نحوی چنین مانعی داریم‪ .‬شریک شدن در‬
‫صلیب عیسی بسیار دشوار است‪.‬‬
‫‪179‬‬ ‫‪ 19:3 - 18:23‬اقول‬
‫خواهند انداخت‪ 33 .‬و او را شالق‬ ‫داری‪ .‬هر چه داری بفروش و در‬
‫خواهند زد‪ ،‬خواهند کشت و در روز‬ ‫میان فقی ران توزیع کن تا در آسمان‬
‫‪34‬‬
‫سوم او دوباره خواهد برخاست‪.‬‬ ‫گنجینه داشته باشی؛ و بیا و من را‬
‫و آنها هیچ یک از ای ن‌ها را درک‬ ‫دنبال کن‪ 23 .‬اما وقتی ای ن‌ها را شنید‪،‬‬
‫نکردند‪ ،‬و این گفته از آنها پنهان‬ ‫بسیار غمگین شد‪ .‬زی را او ثروتمند‬
‫ماند و چیزهایی را که گفته شد‬ ‫بود‪ 24 .‬و عیسی به او نگاه کرد و‬
‫نفهمیدند‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬ب رای کسانی که ثروت دارند‬
‫‪ 35‬و این گونه شد که وقتی نزدیک‬ ‫ورود به ملکوت خداوند چقدر سخت‬
‫اریحا شد‪ ،‬مرد کوری در کنار راه‬ ‫خواهد بود! ‪ 25‬گذشتن شتر از سوراخ‬
‫نشسته بود و گدایی م ی‌کرد‪ 36 .‬و‬ ‫سوزن از وارد شدن مردی ثروتمند‬
‫وقتی صدای گذر جمعیت را شنید‪،‬‬ ‫به ملکوت خداوند آسان‌تر است‪ 26 .‬و‬
‫دلیل آن را پرس و جو کرد‪ 37 .‬و آنها‬ ‫کسانی که این را شنیدند گفتند‪ :‬پس‬
‫به او گفتند که عیسای ناصری در‬ ‫چه کسی م ی‌تواند نجات یابد؟ ‪ 27‬ولی‬
‫حال گذر است‪ 38 .‬و او فریادکنان‬ ‫او گفت‪ :‬چیزهایی که با انسان‌ها‬
‫گفت‪ :‬عیسی‪ ،‬تو ای پسر داود‪ ،‬به‬ ‫غیرممکن است با خدا ممکن است‪.‬‬
‫من رحم کن! ‪ 39‬بسیاری او را سرزنش‬ ‫‪ 28‬و پطرس گفت‪ :‬ما داشت ه‌های‬
‫کردند و گفتند که باید ساکت باشد‪.‬‬ ‫خود را رها کردیم و تو را دنبال‬
‫ا ّم ا او بیشتر فریاد ب رآورد که تو‬ ‫کردیم‪ 29 .‬و او به آنها گفت‪ :‬به‬
‫ای پسر داود‪ ،‬به من رحم کن! ‪ 40‬و‬ ‫راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬هیچ کسی‬
‫عیسی ایستاد و امر فرمود که نزد او‬ ‫نخواهد بود که خانه‪ ،‬یا زن‪ ،‬ب رادران‪،‬‬
‫آورده شود؛ و وقتی او نزدیک شد‪،‬‬ ‫یا خواه ران‪ ،‬یا والدین‪ ،‬یا یا فرزندان‬
‫از او پرسید‪ 41 :‬م ی‌خواهی ب رایت‬ ‫‪30‬‬
‫را به خاطر ملکوت خدا ترک کند‪،‬‬
‫چه کار کنم؟ و او گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫و چندین ب رابر بیشتر از این زمانه‬
‫م ی‌خواهم بینای ی‌ام را به دست آورم‪.‬‬ ‫و در عصر آینده‪ ،‬زندگی جاودانه‬
‫‪ 42‬و عیسی به او گفت‪ :‬بینای ی‌ات را‬ ‫دریافت نکند‪.‬‬
‫به دست آور؛ ایمانت تو را شفا داده‬
‫است‪ 43 .‬و او فورا ً بینای ی‌اش را به‬ ‫پیشگویی عیسی دربارۀ مرگ و‬
‫دست آورد و دنبال او رفت و خدا را‬
‫شکر کرد؛ و وقتی همه مردم این را‬ ‫رستاخیز خود‬
‫دیدند‪ ،‬خدا را ستودند‪.‬‬ ‫‪ 31‬و او آن دوازده نفر را کنار کشید و‬
‫به آنها گفت‪ :‬ما به اورشلیم خواهیم‬
‫رفت و همه چیزهایی که از طریق‬
‫باب ‪19‬‬ ‫پیامب ران درباره پسر انسان نوشته‬
‫و او وارد اریحا شد و از آنجا‬ ‫شده محقق خواهد شد‪ 32 .‬زی را او به‬
‫م ی‌گذشت‪ 2 .‬و مردی به نام زکی‬ ‫غیریهودیان تحویل داده خواهد شد؛‬
‫که رئیس باجگی ران بود و ثروتمند‪،‬‬ ‫و آنها او را استه زا و بی حرمتی‬
‫‪ 3‬به دنبال این بود که ببیند عیسی‬ ‫خواهند کرد و آب دهان به روی او‬
‫‪ 19:17 - 19:4‬اقول‬ ‫‪180‬‬
‫َم ث َل برزگر‬ ‫کیست؛ اما به خاطر ازدحام مردم‬
‫‪ 11‬و وقتی ای ن‌ها را شنیدند‪،‬‬ ‫نم ی‌توانست زی را قامت کوچکی‬
‫عیسی َم ث َلی را افزود و بیان کرد‬ ‫داشت‪ 4 .‬و جلو دوید و از درخت‬
‫زی را نزدیک اورشلیم بود که آنها‬ ‫چناری باال رفت تا او را ببیند‪ ،‬زی را‬
‫تصور م ی‌کردند که ملکوت خدا‬ ‫ق رار بود عیسی از آن مسیر عبور‬
‫قری ب‌الوقوع است‪ 12 .‬بناب راین گفت‪:‬‬ ‫کند‪ 5 .‬و وقتی عیسی به آنجا آمد‪،‬‬
‫بزاده‌ای به سرزمین دور دستی‬ ‫نجی ‌‬ ‫باال را نگاه کرد و به او گفت‪ :‬زکی‪،‬‬
‫رفت تا سلطنتی را ب رای خود به‬ ‫عجله کن و پایین بیا زی را امروز‬
‫دست آورد و سپس بازگردد‪ 13 .‬او ده‬ ‫باید در خان ه‌ات بمانم‪ 6 .‬و او با‬
‫خادمش را ف راخواند و ده سکه به آنها‬ ‫عجله پایین آمد و با خوشحالی‬
‫داد و گفت‪ :‬تا برم ی‌گردم با ای ن‌ها داد‬ ‫او را پذیرفت‪ 7 .‬و وقتی آنها این را‬
‫و ستد کنید‪ 14 .‬اما هموطنانش از او‬ ‫دیدند‪ ،‬زمزمه کردند و گفتند‪ :‬وارد‬
‫بی زار بودند و پشت سر او نماینده‌ای‬ ‫خانه مردی شده که گناهکار است‪.‬‬
‫فرستاند و گفتند‪ :‬نم ی‌خواهیم این‬ ‫‪ 8‬و زکی ایستاد و به سرور گفت‪:‬‬
‫مرد بر ما فرمانروایی کند‪ 15 .‬و‬ ‫سرورم اینک‪ ،‬نصف اموالم را به‬
‫این گونه شد که وقتی بازگشت‪ ،‬او‬ ‫فقی ران م ی‌دهم‪ ،‬و اگر چیزی را به‬
‫که سلطنت را به دست آورده بود‪،‬‬ ‫اشتباه از کسی گرفته باشم‪ ،‬چهار‬
‫دستور داد خادمانی که به آنها‬ ‫ب رابر آن را به او پس م ی‌دهم‪ 9 .‬و‬
‫پول داده بود نزد او ف راخوانده شوند‬ ‫عیسی به او گفت‪ :‬امروز نجات‬
‫تا بداند با داد و ستد چه چیزی به‬ ‫به این خانه آمد‪ ،‬زی را این شخص‬
‫دست آوردند‪ 16 .‬و اولین خادم نزد‬ ‫نیز پسر اب راهیم است‪ 10 .‬زی را پسر‬
‫او آمد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬سک ه‌هایت‬ ‫انسان آمده تا دنبال آن گمشده بگردد‬
‫بزاده‬
‫ده ب رابر سود آوردند‪ 17 .‬و نجی ‌‬ ‫و او را نجات دهد‪.‬‬
‫به او گفت‪ :‬آفرین‪ ،‬ای خادم خوب‪.‬‬
‫‪ 19:7‬رفاقت با گناهکاران از طریق غذا خوردن با آنها کاری بسیار غلط تلقی م ی‌شد؛‬
‫یهودیان با ایمان‪ ،‬فقط با کسانی رفاقت م ی‌کردند که «پاک» بودند و در ظاهر با گناه‬
‫مرتبط نبودند‪ .‬سیاست بنیادی عیسی دقیق ا ً برعکس این بود‪« .‬مغالطه تداعی» وجود‬
‫ندارد؛ عیسی با مردم رفاقت م ی‌کرد تا آنها را به سوی خدا بکشاند نه این که فقط با‬
‫کسانی نان و غذا بخورد که به سطح استاندارد خاصی رسیده‌اند‪.‬‬
‫‪ 19:9‬او یک یهودی («پسر اب راهیم») بود‪ ،‬اما ب رای رومیان کار م ی‌کرد و از یهودیان‬
‫باج م ی‌گرفت‪ .‬او فردی بسیار تنها‪ ،‬منفور و مطرود تلقی م ی‌شد‪ .‬ای ن‌ها اف رادی هستند‬
‫که به عیسی پاسخ م ی‌دهند‪.‬‬
‫‪ 19:17‬ده شهر یک عنصر غیر واقعی در مثل وجود دارد‪ :‬استفاده عاقالنه از چند‬
‫سکه‪ ،‬منجر به دستیابی به قدرت بر چند شهر م ی‌شود‪ .‬باید حیرت‌زدگی آنها را تصور‬
‫کنیم که باور نم ی‌کردند چنین پاداشی دریافت کنند‪ .‬آنها انتظار داشتند که حداکثر چند‬
‫سکه دریافت کنند‪ .‬و در واکنش آنها‪ ،‬تصویر ناباوری مؤمنان نسبت به پاداش‌شان را‬
‫م ی‌بینیم‪.‬‬
‫‪181‬‬ ‫‪ 19:29 - 19:18‬اقول‬
‫کنم؟ ‪ 24‬و به کسانی که ایستاده بودند‬ ‫چون در این مال کم‪ ،‬امین بودی‪ ،‬بر‬
‫گفت‪ :‬سکه را از او بگیرید و به آن‬ ‫ده شهر حاکم شو‪ 18 .‬و دومی آمد و‬
‫کسی بدهید که ده سکه دارد‪ 25 .‬آنها‬ ‫گفت‪ :‬سرورم سک ه‌هایت پنج ب رابر‬
‫به او گفتند‪ :‬سرورم‪ ،‬او ده سکه دارد!‬ ‫سود دادند‪ 19 .‬و به خادم گفت‪ :‬و تو‬
‫‪ 26‬به شما م ی‌گویم که به هر کسی‬ ‫بر پنج شهر حاکم شو‪ 20 .‬و دیگری‬
‫که دارد داده م ی‌شود اما کسی که‬ ‫آمد و گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬بنگر‪ ،‬این هم‬
‫ندارد‪ ،‬حتی همان چیزی را که دارد‬ ‫سکه تو‪ ،‬آن را در پارچ ه‌ای گذاشتم‪،‬‬
‫از او گرفته م ی‌شود‪ 27 .‬اما دشمنانم‬ ‫‪ 21‬زی را از تو م ی‌ترسیدم چون تو‬
‫را که نخواستند بر آنها حکومت کنم‬ ‫مرد سخ ت‌گیری هستی‪ .‬چیزی را‬
‫اینجا بیاورید و آنها را جلوی من‬ ‫م ی‌خواهی که نگذاشت ه‌ای و چیزی‬
‫بکشید‪.‬‬ ‫را درو م ی‌کنی که نکاشتی‪ 22 .‬او به‬
‫خادم گفت‪ :‬ای خادم شریر‪ ،‬از دهان‬
‫ورود شاهان ٔه عیسی به اورشلیم‬ ‫خودت تو را قضاوت م ی‌کنم‪ .‬فکر‬
‫‪ 28‬و وقتی ای ن‌ها را گفت‪ ،‬پیشاپیش‬ ‫کردی من مرد سختگیری هستم که‬
‫دیگ ران‪ ،‬به سمت اورشلیم رفت‪.‬‬ ‫چیزی را که نگذاشت ه‌ام پس م ی‌گیرم‬
‫‪ 29‬و این گونه شد که وقتی نزدیک‬ ‫و چیزی را که نکاشت ه‌ام درو م ی‌کنم؟‬
‫بیت فاجی و بیت عنیا در کوهی‬ ‫صرافان ندادی‬
‫ّ‬ ‫‪ 23‬پس چ را پولم را به‬
‫به نام زیتون شدند‪ ،‬عیسی دو تن‬ ‫تا وقتی م ی‌آیم آن را با سود جمع‬
‫‪ 19:20‬او با گفتن این که پول را «نگه داشته»‪ ،‬خود را توجیه م ی‌کند و از کلم ه‌ای‬
‫استفاده م ی‌کند که در جای دیگری درباره لزوم نگه داشتن یا حفظ کردن اصول‬
‫ایمان واحد به کار برده شده است (اول تیموتائوس ‪ 1:19،3:9‬؛ ‪ 2‬تیموتائوس ‪1:13‬؛‬
‫مکاشفه‪ .)6:9‬او این کار را کرده بود‪ ،‬نگه داشته بود و ایمان را ترک نکرده بود‪ .‬و فکر‬
‫کرد ب رای رفتن به ملکوت همین کافی است‪ .‬اما باید از هدیه ساده بشارت که به ما اعطا‬
‫شده‪ ،‬خالقانه استفاده کنیم‪.‬‬
‫‪ 19:23‬عیسی به طردشدگان توضیح خواهد داد که چگونه وارد ابدیت شده‌اند‪ .‬این به‬
‫نوبه خود عذاب و مجازات ذهنی زیادی است‪ .‬شریعت موسی یهودیان را از قرض دادن‬
‫پول به یهودیان دیگر در ازای دریافت بهره منع کرده است‪ .‬عیسی مث ل‌های خود را در‬
‫موضوعات مربوط به یهودیان ب رای آنها بازگو م ی‌کرد‪ .‬او م ی‌گوید‪« :‬حتی اگر کاری‬
‫را کرده باشی که به صالح نبوده و چندان مطیع نبوده باشی؛ اما حداقل کاری کرده‬
‫باشی‪ ،‬تو را قبول م ی‌کردم‪ ».‬اما آن مرد فکر کرد که عیسی مردی سرسخت و ب ی‌رحم‬
‫است‪ .‬همچنین شاید منظور عیسی این بوده که‪« :‬حداقل م ی‌توانستی انجیل را به غیر‬
‫یهودیان بدهی»‪.‬‬
‫‪ 19:25‬حتی کسانی که در ملکوت خداوند پذیرفته شده‌اند همه چیز را فورا ً درک‬
‫نم ی‌کنند‪ .‬دانش ما در ابدیت در مورد خدا و عیسی رشد خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 19:27‬آنها را بکش‪ -‬مجازات طردشدگان مرگ خواهد بود‪« ،‬مرگ دوم» (مکاشفه‬
‫‪)2:11‬؛ نه مجازات ابدی یک فرد هشیار‪.‬‬
‫‪ 19:46 - 19:30‬اقول‬ ‫‪182‬‬
‫‪ 39‬و بعضی از فریسیان از‬ ‫از شاگردانش را فرستاد و ‪ 30‬گفت‪:‬‬
‫میان جمعیت به او گفتند‪ :‬استاد‪،‬‬ ‫به روستای پیش روی خود بروید‬
‫شاگردانت را توبیخ کن‪ 40 .‬و او پاسخ‬ ‫که در آن همین که وارد م ی‌شوید‪،‬‬
‫داد و گفت‪ :‬به شما م ی‌گویم که اگر‬ ‫کره االغی را پیدا خواهید کرد که‬
‫اینان ساکت بمانند‪ ،‬همانا سن گ‌ها‬ ‫بسته شده است و هیچ کس روی‬
‫فریاد خواهند زد‪.‬‬ ‫آن ننشسته است‪ .‬آن را باز کنید و‬
‫‪ 41‬و وقتی نزدیک شد‪ ،‬شهر را دید‬ ‫نزد من بیاورید‪ 31 .‬و اگر کسی از‬
‫و ب رای آن گریست‪ 42 ،‬و گفت‪ :‬ای‬ ‫شما پرسید‪ :‬چ را آن را باز م ی‌کنید؟‬
‫کاش در این روز چیزهایی را که‬ ‫‪32‬‬
‫بگویید‪ :‬سرور به آن نیاز دارد‪.‬‬
‫متعلق به صلح و آرامشت است‬ ‫و کسانی که فرستاده شدند رفتند‬
‫م ی‌دانستی‪ .‬اما اینک از چشمان‬ ‫و همانطور که گفت آن را یافتند‪.‬‬
‫تو پنهان هستند‪ 43 .‬زی را روزهایی‬ ‫‪ 33‬و در حالی که کره االغ را باز‬
‫بر تو خواهد آمد که دشمنانت‬ ‫م ی‌کردند‪ ،‬صاحبان آنها گفتند‪ :‬چ را‬
‫اط رافت مانعی خواهند گذاشت و‬ ‫کره را باز م ی‌کنید؟ ‪ 34‬و آنها گفتند‪:‬‬
‫تو را محاصره خواهند کرد و از هر‬ ‫سرور به آن نیاز دارد‪ 35 .‬و آنها کره‬
‫‪44‬‬
‫طرف تو را احاطه خواهند کرد‪،‬‬ ‫االغ را نزد عیسی بردند و لباسهای‬
‫فرزندان درونت را به زمین‬
‫ِ‬ ‫و تو و‬ ‫خود را روی آن گذاشتند و عیسی‬
‫خواهند کوبید؛ و سنگی بر سنگی‬ ‫روی آن نشست‪ 36 .‬و در حالی که‬
‫در تو نخواهند گذاشت‪ .‬همه ای ن‌ها‬ ‫م ی‌رفت‪ ،‬مردم لباسهای خود را روی‬
‫به وقوع خواهد پیوست زی را تو از‬ ‫جاده پهن کردند‪ 37 .‬و در حالی که‬
‫موعد دیدار خداوند با خودت غافل‬ ‫اکنون نزدیک م ی‌شد‪ ،‬در س رازیری‬
‫ماندی و آن را درک نکردی‪.‬‬ ‫کوه زیتون‪ ،‬کل جمعیت و شاگردان‬
‫‪ 45‬و او وارد معبد اورشلیم شد‬ ‫با صدایی بلند بابت هم ٔه کارهای‬
‫و شروع کرد به بیرون انداختن‬ ‫بزرگی که دیده بودند شروع به‬
‫فروشندگان آنجا ‪ 46‬و به آنها گفت‪:‬‬ ‫شادی و ستودن خدا کردند و گفتند‪:‬‬
‫نوشته شده‪ :‬خانه من‪ ،‬خانه دعا‬ ‫‪ 38‬مبارک باد پادشاهی که به نام‬
‫خواهد بود‪ .‬اما شما آن را تبدیل به‬ ‫خداوند م ی‌آید! سالمتی در آسمان و‬
‫غار دزدان کرده‌اید!‬ ‫جالل در عرش برین باد!‬

‫‪ 19:37‬اکنون نزدیک م ی‌شد‪ -‬زمان و سبک افعال در اینجا ما را تشویق م ی‌کند تا‬
‫«نزدیک شدن» عیسی را تصور کنیم‪ .‬انجی ل‌ها اغلب ما را تشویق م ی‌کنند تا «تلویزیون‬
‫کتاب مقدس» را تصور کنیم‪ -‬یعنی اتفاقات آن را طوری بازسازی کنیم که انگار آن‬
‫صحنه هم اکنون جلوی چشم ما در حال پخش شدن است‪.‬‬
‫‪ 19:41‬این شهری بود که او را خواهد کشت‪ -‬او پی ش‌بینی کرده بود که «اورشلیم» او را‬
‫خواهد کشت (لوقا ‪ .)13:33‬و با این حال عیسی دلی داشت که ب رای رهایی حتی دشمنان‬
‫و قاتالنش م ی‌سوخت‪ .‬او آرزوی رهایی آنها را داشت (لوقا ‪ .)13:34‬آیا ما ب رای جهان‬
‫دلسوزی م ی‌کنیم؟‬
‫‪183‬‬ ‫‪ 20:14 - 19:47‬اقول‬
‫دارند که یحیی پیامبر بود‪ 7 .‬و پاسخ‬ ‫‪ 47‬و هر روز در معبد تعلیم م ی‌داد‪.‬‬
‫دادند که نم ی‌دانند از کجا بوده است‪.‬‬ ‫اما س ران کاهنان و علمای دین و‬
‫‪ 8‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬من هم به‬ ‫مشایخ قوم در صدد از بین بردن او‬
‫شما نمی گویم با اجازه چه کسی این‬ ‫بودند‪ 48 .‬اما آنها نتوانستند بفهمند‬
‫کارها را می کنم‪.‬‬ ‫که باید چه کار کنند‪ ،‬زی را همه مردم‬
‫شیفتۀ سخنان او بودند‪.‬‬
‫َم ث َ ِل تاکستان‬
‫‪ 9‬و شروع کرد به گفتن این مثل‬ ‫باب ‪20‬‬
‫به مردم‪ :‬مردی تاکستانی را احداث‬ ‫سؤال دربارۀ اقتدارعیسی‬
‫کرد و آن را به کشاورزان اجاره داد‬ ‫و این گونه شد که در یکی از این‬
‫و مدت زیادی به سرزمین دیگری‬ ‫روزها‪ ،‬به مردم در صحن معبد‬
‫رفت‪ 10 .‬و وقتی زمانش ف را رسید‪،‬‬ ‫تعلیم م ی‌داد و بشارت را موعظه‬
‫خادمی را نزد کشاورزان فرستاد تا‬ ‫م ی‌کرد که کاهنان اعظم و کاتبان‬
‫آنها میوهای تاکستان را به او بدهند؛‬ ‫هم راه مشایخ آمدند‪ .‬و به او گفتند‪:‬‬
‫اما کشاورزان او را زدند و دست‬ ‫به ما بگو‪ .‬با چه اجازه‌ای این کارها‬
‫خالی فرستادند‪ 11 .‬و خادم دیگری را‬ ‫را م ی‌کنی؟ یا چه کسی به تو این‬
‫نزد آنها فرستاد و آنها او را نیز زدند‬ ‫اختیار را داده؟ ‪ 3‬و او در پاسخ به‬
‫و با ب ی‌احت رامی با او برخورد کردند‬ ‫آنها گفت‪ :‬سوالی از شما خواهم‬
‫و دست خالی فرستادند‪ 12 .‬و او خادم‬ ‫پرسید‪ .‬اینک به من بگویید‪ 4 ،‬تعمید‬
‫سومی را فرستاد و آنها او را نیز‬ ‫‪5‬‬
‫یحیی از آسمان بود یا از انسان‌؟‬
‫زخمی کردند و بیرون انداختند‪ 13 .‬و‬ ‫و آنها درباره این موضوع بین خود‬
‫صاحب تاکستان گفت‪ :‬چه کار کنم؟‬ ‫صحبت کردند و گفتند‪ :‬اگر بگوییم‬
‫پسر عزیزم را خواهم فرستاد‪ .‬شاید‬ ‫از آسمان‪ ،‬او به ما خواهد گفت‪ :‬پس‬
‫به او احت رام بگذارند‪ 14 .‬اما وقتی‬ ‫چ را به او ایمان نیاوردید؟ ‪ 6‬اما اگر‬
‫کشاورزان او را دیدند‪ ،‬با یکدیگر‬ ‫بگوییم از انسان‪ ،‬همه مردم ما را‬
‫بحث کردند و گفتند‪ :‬این وارث است!‬ ‫سنگسار خواهند کرد زی را آنها یقین‬
‫رور از‬ ‫‪ 20:9‬صاحبخان ه‌های غایب جلیل از سوی همه منفور بودند؛ و با این حال‪َ ،‬‬
‫س َ‬
‫یکی از آنها به عنوان تمثیل خود استفاده م ی‌کند‪ .‬هر گاه حس م ی‌کنیم که دیگ ران از ما‬
‫متنفر هستند‪ ،‬در رنج کشیدن عیسی شریک م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 20:13‬خدا پسرش را به اس رائیل فرستاد و امید داشت که آنها به او احت رام خواهند گذاشت‪.‬‬
‫اما باب ‪ 53‬اشعیا پیشگویی کرده بود که وقتی اس رائیل او را ببیند‪ ،‬هیچ خوش‌رویی در‬
‫او نخواهد دید و او را به صلیب خواهد کشید‪ .‬با این حال‪ ،‬خدا به عشق او و امید مثبتی‬
‫که ب رای امت خویش داشت‪ ،‬این دانش و آگاهی خود را مهار کرده بود‪ .‬خدا ب رای رسیدن‬
‫به سطح ما خود را پایین م ی‌آورد‪ ،‬مانند زمانی که ب رای صحبت با یک کودک خود را به‬
‫سطح او م ی‌رسانیم و پایین م ی‌آوریم‪ ،‬و خدا در صدد است وارد محدودیت اد راک‪ ،‬زبان‬
‫و دورنمای انسان‌ها شود‪ .‬به راستی که انسان تنها نیست‪ .‬خدا با ماست‪.‬‬
‫‪ 20:21 - 20:15‬اقول‬ ‫‪184‬‬
‫تالش یهودیان برای به دام‬ ‫آن‬
‫بیایید او را بکشیم تا می راث از ِ‬
‫انداختن عیسی‬ ‫ما شود‪ 15 .‬و آنها او را از تاکستان‬
‫‪ 19‬و کاتبان و کاهنان اعظم در‬ ‫بیرون انداخته و کشتند‪ .‬پس صاحب‬
‫صدد دستگیری او در هر ساعتی‬ ‫تاکستان چه کار خواهد کرد؟ ‪ 16‬او‬
‫بودند اما از مردم م ی‌ترسیدند‪ .‬زی را‬ ‫خواهد آمد و این کشاورزان را نابود‬
‫فهمیده بودند که او این َم ث َل را علیه‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬و تاکستان را به دیگ ران‬
‫آنها گفت‪ 20 .‬و آنها م راقب او بودند‬ ‫خواهد داد‪ .‬و وقتی این را شنیدند‬
‫و جاسوسانی فرستاند که وانمود‬ ‫گفتند‪ :‬خدا نکند‪.‬‬
‫م ی‌کردند صادق هستند تا شاید‬ ‫‪ 17‬اما او به آنها نگاه کرد و گفت‪:‬‬
‫چیزی از سخن او گرفته؛ و او را به‬ ‫پس معنی این نوشته چیست؟ همان‬
‫مقامات و دستگاه قضایی فرماندار‬ ‫سنگی که معماران رد کردند سنگ‬
‫روم تسلیم کنند‪ 21 .‬و آنها از او‬ ‫اصلی بنا شده است‪ 18 ،‬هر که روی‬
‫پرسیدند و گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬م ی‌دانیم‬ ‫آن سنگ بیفتد تکه تکه خواهد شد‪،‬‬
‫که تو به درستی سخن م ی‌گویی و‬ ‫اما بر هر کسی بیفتد‪ ،‬او را در هم‬
‫خواهد شکست‪.‬‬
‫‪ 20:15‬این مثل‪ ،‬نکته انح رافی دارد‪ .‬صاحبخان ه‌های غایبی که سا ل‌ها هرگز از ملک‬
‫خود دیدن نکرده‌اند و م ی‌فهمند کسانی که به آن ملک فرستادند کتک خورده‌اند‪ ،‬معموالً‬
‫آن را ف راموش م ی‌کنند‪ .‬به خود زحمت نم ی‌دهند‪ .‬در مثلی که این موضوع را مطرح‬
‫رور م ی‌پرسد که صاحبخانه چه کار خواهد کرد‪ .‬پاسخ قابل انتظار این بود‬ ‫س َ‬
‫م ی‌کند‪َ ،‬‬
‫که‪« :‬کار زیادی نخواهد کرد‪ .‬او چیزی را که م ی‌خواست گرفت‪ ،‬به هر حال سا ل‌ها‬
‫بود که به خود حتی زحمت نداده بود که آنجا برود‪ ».‬اما این صاحبخانه عجیب است‪.‬‬
‫در حالی که هر صاحبخانه دیگر خیلی زودتر دست برم ی‌داشت یا عصبانی م ی‌شد‪،‬‬
‫او همچنان قاصدهایی را م ی‌فرستد‪ .‬اما صبر خدا نیز در فرستادن پیامب ران به همین‬
‫شکل غیر معمولی بود‪ .‬و آن گاه‪ ،‬وقتی مستأجرین فکر کردند که قطع ا ً م ی‌توانند از این‬
‫موضوع قسر در بروند زی را صاحبخانه بسیار دور از دسترس به نظر م ی‌رسید‪...‬ناگهان‬
‫خودش شخص ا ً م ی‌آید و آنها را نابود م ی‌کند‪ .‬او ب رای این کار آدم استخدام نم ی‌کند‪ .‬او‬
‫شخص ا ً م ی‌آید‪ ،‬درست مثل خدا در روز داوری‪ .‬و این صاحبخانه به جای این که به این‬
‫نتیجه برسد که ضرر کرده و سپردن تاکستان‌ها را کار غلطی تلقی کند‪ ،‬تاکستان را به‬
‫دیگ ران م ی‌دهد‪ -‬دوباره امتحان م ی‌کند‪ .‬خدا نیز همین کار را با ملل مختلف م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 20:18‬ما حق انتخاب داریم‪ -‬این که در این زندگی با افتادن روی سنگ مسیح بشکنیم‬
‫یا وقتی او در روز داوری روی زمین م ی‌افتد توسط او بشکنیم‪ .‬به هر حال‪ ،‬زنان و‬
‫مردان شکست ه‌ای خواهیم شد‪ ،‬چه اآلن چه آن موقع‪ .‬منطقی است که انتخاب کنیم که‬
‫اکنون بشکنیم‪ .‬اما در امور معنوی‪ ،‬نحوه اندیشیدن ما منطقی نیست‪ .‬این در متن عهد‬
‫جدید مشهود است که نشان م ی‌دهد حفظ کردن کتاب آسمانی ویژگی رایج اولین مؤمنان‬
‫بود‪ .‬متنی در م زامیر ‪ 118‬در اینجا در لوقا ‪ 20:18‬و همچنین در کتاب اعمال ‪4:11‬؛‬
‫افسسیان ‪2:20‬؛ اول پطرس ‪ 6 :2‬تا ‪ 8‬مورد اشاره ق رار گرفته است‪ .‬شاید فکر کنیم که‬
‫این متن‪ ،‬اثبات این موضوع است که مؤمنان اولیه کتاب را از حفظ بودند‪.‬‬
‫‪185‬‬ ‫‪ 20:41 - 20:22‬اقول‬
‫فرزندی باقی نگذاشت و درگذشت‪.‬‬ ‫تعلیم م ی‌دهی‪ ،‬و در مورد هیچ کس‬
‫‪ 32‬بعد از آن‪ ،‬زن نیز مرد‪ 33 .‬در‬ ‫تبعیض قائل نمی شوی بلکه راه خدا‬
‫روز رستاخیز‪ ،‬او زن کدام یک از‬ ‫را به راستی تعلیم م ی‌دهی‪ 22 .‬آیا‬
‫ای ن‌ها خواهد بود؟ چ را که هر هفت‬ ‫جایز است به قیصر مالیات معبد‬
‫نفر با او ازدواج کردند‪ 34 .‬و عیسی‬ ‫بدهیم یا نه؟ ‪ 23‬اما عیسی متوجه‬
‫به آنها گفت‪ :‬فرزندان این دنیا زن‬ ‫مکر آنها شد و به آنها گفت‪ 24 :‬به‬
‫م ی‌گیرند و شوهر م ی‌کنند‪ 35 .‬اما‬ ‫من یک دینار نشان دهید‪ .‬تصویر و‬
‫کسانی که شایسته دستیابی به آن‬ ‫نوشته روی آن متعلق به کیست؟ و‬
‫دنیا و رستاخیز از میان مردگان‬ ‫‪25‬‬
‫آنها گفتند‪ :‬متعلق به قیصر است‪.‬‬
‫م ی‌شوند‪ ،‬نه زن م ی‌گیرند و نه‬ ‫و عیسی به آنها گفت‪ :‬پس چیزهایی‬
‫شوهر م ی‌کنند‪ 36 .‬و نه دیگر خواهند‬ ‫را که به قیصر تعلق دارد به او‬
‫مرد؛ زی را آنها مساوی با فرشتگان‬ ‫بدهید و چیزهایی را که به خدا تعلق‬
‫هستند و فرزندان خدا هستند‪ ،‬زی را‬ ‫دارد به خدا بدهید‪ 26 .‬و در آن چه‬
‫فرزندان قیامت هستند‪ 37 .‬اما در‬ ‫که در حضور مردم گفت‪ ،‬نتوانستند‬
‫ای ن‌باره که ُم ردگان برم ی‌خیزند‪،‬‬ ‫چیزی پیدا کنند‪ ،‬پس از این پاسخ‬
‫حتی موسی نیز در متنی درباره‬ ‫متعجب شدند و ساکت ماندند‪.‬‬
‫بوت ٔه سوزان وقتی خداوند را این گونه‬ ‫‪ 27‬و برخی صدوقیان نزد او آمدند‬
‫آشکارا صدا زد و این گونه خداوند را‬ ‫که معتقد بودند هیچ رستاخیزی‬
‫خواند‪ :‬خدای اب راهیم و خدای اسحاق‬ ‫وجود ندارد‪ 28 .‬و آنها از او پرسیدند و‬
‫و خدای یعقوب‪ 38 .‬او نه خدای‬ ‫گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬موسی ب رای ما نوشته‬
‫ُم ردگان‪ ،‬بلکه خدای زندگان است‪.‬‬ ‫که اگر ب رادر انسانی بمیرد که زن‬
‫چون نزد او همه زنده‌اند‪.‬‬ ‫دارد اما فرزندی ندارد بردارش باید‬
‫‪ 39‬و برخی از کاتبان در پاسخ‬ ‫با زن او ازدواج کند تا نسلی ب رای‬
‫گفتند‪ :‬استاد چه خوب گفتی‪ 40 .‬و‬ ‫ب رادرش باقی گذارد‪ 29 .‬پس هفت‬
‫پس از آن‪ ،‬دیگر ج رات نکردند‬ ‫ب رادر بودند؛ اولی ازدواج کرد و‬
‫سوالی از او بپرسند‪.‬‬ ‫بدون فرزندی درگذشت‪ 30 .‬به همین‬
‫‪ 41‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬چ را‬ ‫شکل دومی‪ 31 ،‬و سومی زن او را‬
‫م ی‌گویند مسیح پسر داود است؟‬ ‫گرفت‪ ،‬و به همین شکل هفتمی نیز‬
‫‪ 20:36‬فرشتگان ممکن نیست بمیرند‪« :‬مرگ‪ ...‬فرشتگان را نم ی‌گیرد»‪ .‬اگر فرشتگان‬
‫قادر به گناه کردن باشند‪ ،‬پس کسانی که در بازگشت مسیح الیق دریافت پاداش‪ ،‬تلقی‬
‫م ی‌شوند نیز باز هم م ی‌توانند گناه کنند‪ .‬و دیدن آن گناه مرگ م ی‌آورد (رومیان ‪،)6:23‬‬
‫بناب راین آنها زندگی جاودانه نخواهند داشت؛ اگر امکان گناه کردن داشته باشیم‪ ،‬قادر‬
‫به ُم ردن نیز هستیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬گفتن این که فرشتگان م ی‌توانند گناه کنند وعده زندگی‬
‫ابدی از سوی خدا را ب ی‌معنی م ی‌کند‪ .‬بر این اساس‪ ،‬پاداش ما داشتن ذات و ماهیتی‬
‫مثل فرشتگان است‪ .‬اشاره به «فرشتگان» نشان م ی‌دهد که فرشتگان به عنوان خوب یا‬
‫گناهکار طبق ه‌بندی نم ی‌شوند؛ فقط یک دسته از فرشتگان وجود دارد‪ .‬در کتاب دانیال‬
‫‪ 21:7 - 20:42‬اقول‬ ‫‪186‬‬
‫که دو سکه کوچکی را انداخت‪ 3 .‬و‬ ‫‪ 42‬زی را خو ِد داود در کتاب م زامیر‬
‫او گفت‪ :‬به راستی به شما م ی‌گویم‪:‬‬ ‫گفت‪ :‬خداوند به سرورم گفت‪ :‬دست‬
‫پولی که این بیوه زن فقیر ریخت از‬ ‫راستم بنشین‪ 43 ،‬تا دشمنانت را زیر‬
‫همۀ آنان بیشتر است‪ 4 .‬زی را آنها از‬ ‫پایت بگذارم‪ 44 .‬بناب راین داود نیز او‬
‫وفور ثروت هدیه دادند‪ ،‬اما او با این‬ ‫را سرور خطاب م ی‌کند‪ ،‬پس چگونه‬
‫که فقیر بود هر چه ب رای معیشتش‬ ‫او فرزند داود است؟‬
‫داشت ریخت‪.‬‬ ‫‪ 45‬و در حالی که همه مردم‬
‫م ی‌شنیدند به شاگردانش گفت‪ 46 :‬از‬
‫عیسی نابودی معبد را پی ش‌بینی‬ ‫کاتبان برحذر باشید که دوست دارند‬
‫در رداهای بلند قدم بزنند و عاشق‬
‫م ی‌کند‬ ‫سالم و احوالپرسی در بازار‪ ،‬و‬
‫‪ 5‬و در حالی که برخی از معبد سخن‬ ‫کرس ی‌های اصلی در کنیس ه‌ها‪ ،‬و بر‬
‫گفتند و این که با چه سن گ‌ها و‬ ‫صدر مجلس بنشینند‪ 47 ،‬و خان ه‌های‬
‫هدایای زیبایی تزیین شده‪ ،‬عیسی‬ ‫بیوه‌زنان را م ی‌بلعند و ب رای تظاهر‬
‫گفت‪ 6 :‬ب رای این چیزهایی که‬ ‫دعاهای خود را طوالنی م ی‌کنند‪.‬‬
‫م ی‌بینید‪ ،‬روزهایی خواهد آمد که‬ ‫محکویت ای ن‌ها شدیدتر خواهد بود‪.‬‬
‫سنگی اینجا روی سنگ نخواهد‬
‫‪7‬‬
‫ماند؛ و همه چیز سقوط خواهد کرد‪.‬‬
‫و آنها از او پرسیدند و گفتند‪ :‬استاد‪،‬‬ ‫فصل ‪21‬‬
‫این اتفاقات چه زمانی رخ خواهد داد؟‬ ‫ا‬
‫ر‬ ‫ثروتمندی‬ ‫مردم‬ ‫و‬ ‫کرد‬ ‫نگاه‬ ‫و او‬
‫هدایایشان را داخل خ زانه و وقتی این اتفاقات ق رار است رخ‬ ‫دید که‬
‫م ی‌ریختند‪ .‬و بیوه زن فقیری را دید دهد چه نشان ه‌ای خواهد داشت؟‬
‫‪2‬‬

‫‪ 12:3‬گفته شده که با ایمانان مانند ستاره خواهند درخشید؛ و ستاره‌ها به فرشتگان پیوند‬
‫داده شده‌اند (ایوب ‪ .)38:7‬ما مانند فرشتگان خواهیم شد؛ و باز هم ذاتی فناناپذیر و‬
‫بدون گناه به ما اعطا خواهد شد‪ .‬بناب راین‪ ،‬فرشتگان نم ی‌توانند گناه کنند‪ .‬امید ما این‬
‫است که وارد آزادی شگف ت‌انگیز طبیعتی شویم که «پس ران خدا» یعنی فرشتگان اکنون‬
‫دارند (رومیان ‪)8:19‬‬
‫‪ 20:37, 38‬خدا‪ ،‬اینجا و اکنون‪ ،‬خدای اب راهیم است‪ ،‬حتی اگر اب راهیم ُم رده و ناهشیار‬
‫باشد‪ .‬از آنجایی که مردگان ناهشیارند و خاط رات ما از آنها ک م‌رنگ و ناپدید م ی‌شود‪ ،‬به‬
‫صورت ناخودآگاه فکر م ی‌کنیم که خدا نیز مؤمنان ُم رده را این گونه م ی‌بیند‪ .‬اما «همه‬
‫از نظر او زنده هستند»‪ ،‬ارواح زیر مح راب ب رای انتقام‪ ،‬نزد خدا فریاد م ی‌زنند؛ به بیان‬
‫دیگر‪ ،‬آگاهی دائمی و پر از جزئیات خدا از شخصی ت‌هایشان‪ ،‬او را تحریک م ی‌کند که‬
‫اورشلیم آسمانی‪ ،‬که با‬
‫ِ‬ ‫حتی اکنون نیز در امور دنیا عمل کند (مکاشفه ‪6:9‬؛ ‪.)20:4‬‬
‫آن در مسیح مرتبط هستیم‪ ،‬متشکل از «ارواح (شخصی ت‌های) مردانی است که کامل‬
‫شده‌اند» (عب رانیان ‪ .)12:23‬در حالی که اکنون سعی داریم یک شخصیت معنوی را‬
‫ایجاد کنیم‪ ،‬روح ما با آن شخصی ت‌های («ارواح») دلپذیر مرتبط م ی‌شود که به سطحی‬
‫از تکامل معنوی رسیده‌اند («کمال»)‪.‬‬
‫‪187‬‬ ‫‪ 21:24 - 21:8‬اقول‬
‫من به شما کالم و حکمت را خواهم‬ ‫‪ 8‬و او گفت‪ :‬مواظب باشید گم راه‬
‫داد که هیچ یک از دشمنانتان قادر‬ ‫نشوید‪ .‬زی را بسیاری به نام من‬
‫‪16‬‬
‫به مقاومت یا تکذیب آن نباشند‪.‬‬ ‫خواهند آمند و خواهند گفت‪ :‬من او‬
‫اما حتی پدر و مادرتان‪ ،‬و ب رادران‬ ‫هستم؛ و زمان نزدیک است‪ .‬آنها را‬
‫و خویشاوندان و دوستانتان نیز شما‬ ‫دنبال نکنید‪ 9 .‬و وقتی صدای جنگ‬
‫را تسلیم خواهند کرد و برخی از شما‬ ‫و انقالب‌ها را م ی‌شنوید‪ ،‬وحشت‬
‫را خواهند کشت‪ 17 .‬و به خاطر اسم‬ ‫نکنید‪ .‬زی را همه ای ن‌ها ضروری‬
‫من هم ٔه مردم از شما متنفر خواهند‬ ‫هستند باید اول اتفاق بیفتند‪ ،‬اما‬
‫شد‪ 18 .‬اما یک تار موی سر شما نیز‬ ‫پایان فورا ً ف را نخواهد رسید‪ 10 .‬سپس‬
‫از بین نخواهد رفت‪ 19 .‬با صبر خود‪،‬‬ ‫به آنها گفت‪ :‬ملت علیه ملت و‬
‫جان خود را به دست خواهید آورد‪.‬‬ ‫پادشاهی علیه پادشاهی قیام خواهد‬
‫‪ 20‬اما وقتی اورشلیم را در محاصره‬ ‫کرد‪ 11 ،‬و زل زله عظیمی خواهد بود و‬
‫لشکرها دیدید‪ ،‬پس بدانید که وی رانی‬ ‫قحطی و طاعون در جاهای مختلف‬
‫آن نزدیک است‪ 21 .‬پس کسانی که‬ ‫رخ خواهد داد و وحشت و نشان ه‌های‬
‫در یهودیه هستند باید به کوه‌ها ف رار‬ ‫بزرگی از آسمان ظاهر خواهد شد‪.‬‬
‫کنند و کسانی که در وسط شهر‬ ‫‪ 12‬اما مه م‌تر از هم ٔه ای ن‌ها‪ ،‬آنها‬
‫هستند باید بیرون روند و کسانی‬ ‫به خاطر اسم من دستان خود را بر‬
‫که در حومه شهر هستند نباید داخل‬ ‫شما خواهند نهاد و شما را آزار و‬
‫شهر شوند‪ 22 .‬زی را ای ن‌ها روزهای‬ ‫اذیت خواهند کرد و به کنیس ه‌ها و‬
‫انتقام است تا همه آنچه نوشته شده‬ ‫زندان‌ها خواهند افکند‪ ،‬و شما را نزد‬
‫محقق شود‪ 23 .‬وای بر آنهایی که‬ ‫پادشاهان و فرمانداران خواهند آورد‪.‬‬
‫در آن ایام باردار هستند و نوزادان‬ ‫‪ 13‬این فرصتی ب رای شما خواهد بود تا‬
‫را شیر م ی‌دهند! زی را پریشانی‬ ‫شهادت دهید‪ 14 .‬پس در دلهای خود‬
‫عظیمی در سرزمین و خشم بر این‬ ‫ق رار دهید که پیشاپیش نگ ران نباشید‬
‫مردم خواهد بود‪ 24 .‬و به دَم شمشیر‬ ‫در دفاع از خود چه بگویید‪ 15 .‬زی را‬
‫‪ 21:8‬گمراه نشوید‪ -‬این عبارت یونانی به نحوی گسترده در عهد جدید درباره لزوم‬
‫جلوگیری از فریب خوردن توسط استادان دروغین در کلیساها به کار برده شده است‬
‫(اول قرنتیان ‪6:9‬؛ ‪15:33‬؛ غالطیان ‪6:17‬؛ دوم تیموتائوس ‪.)3:13‬‬
‫‪ 21:13‬خدا از موقعی ت‌های بد استفاده م ی‌کند تا فرصتی به ما بدهد که شاهدی ب رای‬
‫دیگ ران باشیم‪ .‬وقتی م ی‌پرسیم «چ را این؟»‪ -‬احتماالً یکی از دالیل آن این است که از‬
‫طریق آن موعظه کنیم‪.‬‬
‫‪ 21:17‬این تنفر از سوی همه مردم م ی‌تواند حاکی از آزار و اذیت جهانی باشد‪.‬‬
‫‪ 21:24‬به نظر م ی‌رسد طبق آن چه پولس در رومیان ‪ 11:25‬اشاره م ی‌کند‪« ،‬روزگار‬
‫امت غیر یهود» به فرصت امت غیر یهود ب رای یادگیری انجیل اشاره دارد‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫امروز روز بزرگ فرصت ب رای پاسخ به انجیل و موعظه آن است‪ .‬این فرصت همیشه‬
‫در اختیار نخواهد بود‪.‬‬
‫‪ 21:35 - 21:25‬اقول‬ ‫‪188‬‬
‫‪ 29‬و ب رای آنها َم ث َلی را بازگو‬ ‫خواهند افتاد و به اسارت مل ت‌ها‬
‫کرد‪ :‬درخت انجیر و همه درختان‬ ‫خواهند آمد و اورشلیم زیر پای ملل‬
‫را بنگرید‪ 30 .‬وقتی جوانه م ی‌زنند‪،‬‬ ‫بیگانه پایمال خواهد شد تا دوران‬
‫م ی‌بینید و خود م ی‌دانید که تابستان‬ ‫ملل بیگانه به پایان برسد‪.‬‬
‫نزدیک است‪ 31 .‬به همین شکل‪،‬‬ ‫‪ 25‬و نشان ه‌هایی در خورشید‪ ،‬ماه و‬
‫وقتی م ی‌بینید که این اتفاقات رخ‬ ‫ت جوش‬ ‫ستارگان خواهد بود و از حیر ِ‬
‫م ی‌دهند‪ ،‬م ی‌دانید که ملکوت خدا‬ ‫و خروش دریا و امواج‪ ،‬پریشانی‬
‫نزدیک است‪.‬‬ ‫‪26‬‬
‫مل ت‌ها بر روی زمین خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 32‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬این‬ ‫مردم از ترس انتظار اتفاقاتی که‬
‫نسل از میان نخواهند رفت مگر‬ ‫ب رای این دنیا قری ب‌الوقوع است از‬
‫‪33‬‬
‫زمانی که هم ٔه اتفاقات رخ بدهند‪.‬‬ ‫هوش خواهند رفت؛ زی را قدرت‌های‬
‫آسمان و زمین از میان خواهند رفت‪،‬‬ ‫آسمان‌ها به لرزه خواهند افتاد‪ 27 .‬و‬
‫اما کلمات من از میان نخواهد رفت‪.‬‬ ‫آنگاه آنها ظهور پسر انسان در ابرها‬
‫‪ 34‬اما مواظب خودتان باشید تا‬ ‫با قدرت و شکوه عظیمی خواهند‬
‫مبادا دلهایتان با خوش‌گذرانی‪،‬‬ ‫دید‪ 28 .‬وقتی این چیزها در حال وقوع‬
‫عیاشی و خیال این زندگی‪ ،‬سنگین‬ ‫است‪ ،‬راست بایستید‪ ،‬سرهایتان‬
‫شود و آن روز ناگهان بر شما آید‪.‬‬ ‫را باال بگیرید زی را رستگاری شما‬
‫‪ 35‬زی را این روز بر هم ٔه کسانی‬ ‫نزدیک است‪.‬‬
‫‪ 21:34‬اگر ق رار است مؤمنان روزهای آخر‪ ،‬مورد آزار و اذیت ق رار گیرند‪ ،‬علت چنین‬
‫هشداری چیست؟ این آیه حاکی از آن است که دنیا در روزهای آخر از لحاظ مادیات‬
‫کامیاب خواهد بود؛ ممکن است آن قدر ذهنمان درگیر این بشود که خود را ب رای زمان‬
‫مصیبت آماده نکنیم و ناگهان غافلگیر شویم‪ .‬اگر «آن روز» روز ظهور مسیح است‪،‬‬
‫پس شاید با اجتناب از آزار و اذیت‪ ،‬بتوانیم همچنان از مادیات دنیا لذت ببریم که در‬
‫این صورت از ظهور دوم مسیح ناآگاه خواهیم بود‪ .‬از این رو‪ ،‬در حالی که قدیسان آزار‬
‫م ی‌بینند‪ ،‬دنیا از زمان کامیابی خود لذت م ی‌برد‪ ،‬درست مانند زمان لوط و نوح‪.‬‬
‫‪ 21:36‬در زبان یونانی‪ ،‬فعل «نظاره یا دیده‌بانی کردن» مرتبط است با حالت اسمی‬
‫این کلمه یعنی پاسداری و کشیک که به نگهبانی سربازان از چیزی یا دوره پاسداری‬
‫آنها اشاره دارد‪ .‬مفهومی که در پس کلمه «نظاره‌گر بودن و دیده‌بانی کردن» هست‬
‫قطع ا ً حالت دفاعی دارد و نه تهاجمی‪ .‬در لوقا‪ 21:36 ،‬نظاره‌گر بودن‪ ،‬این گونه تعریف‬
‫شده که همواره دعا کنیم‪ ،‬ایمان خود را روی این مسأله متمرکز کنیم که در نهایت در‬
‫س رور‪ ،‬عیسی‪ ،‬در روز داوری به طور قابل قبولی خواهیم ایستاد و به فضل و‬ ‫حضور َ‬
‫لطف او از مجازات‌های بزرگی که قطع ا ً این دنیا را دربر خواهد گرفت نجات خواهیم‬
‫یافت‪ .‬مفهوم نظاره‌گر بودن و دعا کردن‪ ،‬اغلب با هم مطرح می شوند (مرقس ‪14:38‬؛‬
‫متی ‪26:41‬؛ افسسیان ‪6:18‬؛ اول پطرس ‪ .)4:7‬بناب راین‪ ،‬دعا ب رای بخشودگی و مورد‬
‫قبول واقع شدن نزد خداوند باید در این روزهای آخر مشخصه دیده‌بانی و نظاره‌گر بودن‬
‫ما باشد‪.‬‬
‫‪189‬‬ ‫‪ 22:19 - 21:36‬اقول‬
‫قربانی فصح باید ذبح م ی‌شد‪ 8 .‬و او‬ ‫که روی زمین ساکن هستند خواهد‬
‫پطرس و یوحنا را ب رای کاری فرستاد‬ ‫رسید‪ 36 .‬اما همیشه مواظب باشید‪،‬‬
‫و گفت‪ :‬بروید شام فصح را ب رای ما‬ ‫دعا کنید که قدرت غلبه بر زندگی‪،‬‬
‫آماده کنید‪ 9 .‬و آنها از او پرسیدند‪:‬‬ ‫این اتفاقاتی که ق رار است رخ دهد‬
‫دوست دارید کجا آن را ب رایتان آماده‬ ‫و ایستادن نزد پسر انسان را داشته‬
‫کنیم؟ ‪ 10‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫باشید‪.‬‬
‫وقتی وارد شهر م ی‌شوید‪ ،‬شخصی‬ ‫‪ 37‬و او هر روز در معبد تعلیم‬
‫را مالقات خواهید کرد که کوزه آبی‬ ‫م ی‌داد و هر شب م ی‌رفت و در‬
‫در دست دارد‪ .‬او را تا خان ه‌ای که‬ ‫کوهی که زیتون نام داشت م ی‌ماند‪.‬‬
‫م ی‌رود دنبال کنید‪ 11 .‬و به صاحب‬ ‫‪ 38‬و هم ٔه مردم صبح زود نزد او به‬
‫خانه بگویید‪ :‬استاد م ی‌گوید‪:‬‬ ‫معبد م ی‌رفتند تا کالم او را بشنوند‪.‬‬
‫اتاق مهمانی که در آن فصح را با‬
‫شاگردانم خواهم خورد کجاست؟‬ ‫باب ‪22‬‬
‫‪ 12‬و او اتاق بزرگ مفروشی را در‬
‫باالخانه نشانتان خواهد داد‪ .‬آنجا‬ ‫آخرین فصح‬
‫آماده کنید‪ 13 .‬و آنها رفتند و همان‬ ‫و عید فطیر که فصح نام دارد‬
‫طور که او گفته بود پیدا کردند و‬ ‫نزدیک شد‪ 2 .‬و کاهنان اعظم و‬
‫فصح را آماده ساختند‪.‬‬ ‫کاتبان در صدد این بودند که چگونه‬
‫‪ 14‬و وقتی ساعت ف را رسید‪ ،‬با‬ ‫عیسی را به قتل برسانند زی را از‬
‫حواریون نشست‪ 15 .‬و او به آنها‬ ‫مردم م ی‌ترسیدند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬بسیار مشتاقم که این شام‬ ‫‪ 3‬و شیطان به دل یهودا که‬
‫فصح را قبل از رنج کشیدنم با شما‬ ‫اسخریوطی نام داشت و یکی از‬
‫بخورم‪ 16 .‬زی را به شما م ی‌گویم که‬ ‫دوازده شاگرد بود‪ ،‬راه یافت‪ 4 .‬و او‬
‫دیگر آن را نخواهم خورد تا که این‬ ‫رفت و با کاهنان اعظم و سرداران در‬
‫فصح در ملکوت خداوند محقق شود‪.‬‬ ‫این باره صحبت کرد که چگونه به‬
‫‪ 17‬و او پیال ه‌ای را برداشت و وقتی‬ ‫عیسی خیانت کند‪ 5 .‬و آنها خوشحال‬
‫شکرگ زاری کرد گفت‪ :‬این را بگیرید‬ ‫شدند و قبول کردند که به او پول‬
‫و بین خود تقسیم کنید‪ 18 .‬زی را به‬ ‫بدهند‪ 6 .‬و او قبول کرد و به دنبال‬
‫شما م ی‌گویم از این به بعد از میوه‬ ‫فرصتی بود تا در غیاب مردم به او‬
‫مو دیگر نخواهم نوشید تا زمانی که‬ ‫خیانت کند و او را به آنها تحویل‬
‫ملکوت خدا ف را برسد‪ 19 .‬و او نان را‬ ‫دهد‪.‬‬
‫‪ 7‬و روز فطیر رسید که در آن روز‬
‫‪ 22:10‬حمل آب‪ ،‬کار زنان بود‪ .‬به نظر م ی‌رسد که عیسی از به چالش کشیدن نق ش‌های‬
‫جنسیتی در قرن یکم لذت خاصی م ی‌برد‪.‬‬
‫‪ 22:16‬وقتی نان را تک ه‌تکه م ی‌کنیم‪ ،‬به یاد م ی‌آوریم که با لطف و رحمت این کار را‬
‫دوباره با عیسی هنگام بازگشت او انجام خواهیم داد‪.‬‬
‫‪ 22:19‬این‪ -‬نان‪ ،‬بدن حقیقی عیسی نیست؛ معنی آن این است که نان ُم عرف و نماد‬
‫بدن او است‪.‬‬
‫‪ 22:35 - 22:20‬اقول‬ ‫‪190‬‬
‫رهبر است باید خدمت کند‪ 27 .‬زی را‬ ‫برداشت و پس از شکرگ زاری‪ ،‬آن را‬
‫کدام یک بزرگتر است‪ ،‬آن کسی که‬ ‫تکه تکه کرد و به آنها داد و گفت‪:‬‬
‫سر سفره م ی‌نشیند یا آن کسی که‬ ‫این بدن من است که به شما داده شده‬
‫پذی رایی م ی‌کند؟ آیا آن کسی که سر‬ ‫است‪ .‬این کار را به یادبود من انجام‬
‫سفره م ی‌نشیند بزرگتر نیست؟ اما‬ ‫دهید‪ 20 .‬و با پیاله نیز پس از شام‬
‫در میان شما‪ ،‬همچون خادم هستم‪.‬‬ ‫چنین کرد و گفت‪ :‬این پیاله‪ ،‬عهد‬
‫‪ 28‬بلکه شما کسانی هستید که‬ ‫جدید در خون من است که ب رای شما‬
‫در زمان آزمای ش‌های من با من‬ ‫ریخته م ی‌شود‪.‬‬
‫مانده‌اید‪ 29 .‬و من ب رای شما ملکوتی‬ ‫‪ 21‬اما بنگرید‪ ،‬دست آن کسی‬
‫ق رار خواهم داد‪ ،‬همان گونه که پدرم‬ ‫که به من خیانت م ی‌کند با من در‬
‫ب رای من مقرر فرمود‪ 30 .‬تا شما در‬ ‫این سفره است‪ 22 .‬زی را همان طور‬
‫ملکوت من سر سفره‌ام بخورید و‬ ‫که تعیین شده است‪ ،‬پسر انسان‬
‫بیاشامید؛ و بر کرس ی‌ها خواهید‬ ‫در حقیقت م ی‌رود‪ ،‬اما وای بر آن‬
‫نشست که دوازده قوم اس رائیل را‬ ‫کسی که از طریق او به پسر انسان‬
‫قضاوت خواهید کرد‪.‬‬ ‫خیانت م ی‌شود! ‪ 23‬و آنها در میان‬
‫رور گفت‪ :‬شمعون‪،‬‬ ‫س َ‬‫و َ‬
‫‪31‬‬
‫خود سوال پرسیدند که کدام یک از‬
‫شمعون‪ ،‬شیطان خواسته شما را‬ ‫آنها است که این چنین کاری خواهد‬
‫مانند گندم غربال کند‪ 32 .‬اما من‬ ‫کرد‪.‬‬
‫ب رای تو دعا کردم که ایمانت از بین‬ ‫‪ 24‬و بحثی میان آنها سر گرفت‬
‫نرود؛ و وقتی برگشتی‪ ،‬ب رادرانت‬ ‫در این باره که کدام یک از آنها‬
‫را استوار کنی‪ 33 .‬و او به عیسی‬ ‫بزرگترین تلقی خواهد شد‪ 25 .‬و‬
‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬من حاضرم با تو هم‬ ‫عیسی به آنها گفت‪ :‬پادشاهان ملل‬
‫به زندان بروم و هم بمیرم‪ 34 .‬و او‬ ‫بیگانه بر آنها حاکمیت دارند و‬
‫گفت‪ :‬به تو م ی‌گویم پطرس‪ ،‬بدان‬ ‫کسانی که بر آنها حاکمیت دارند‪،‬‬
‫که امروز پیش از بانگ خروس‪،‬‬ ‫‪26‬‬
‫ولی نعمت خوانده م ی‌شوند‪.‬‬
‫سه بار انکار خواهی کرد که م را‬ ‫اما شما نباید چنین باشید‪ ،‬بلکه‬
‫م ی‌شناسی‪.‬‬ ‫بزرگترین در میان شما باید‬
‫‪ 35‬و او به آنها گفت‪ :‬وقتی بدون‬ ‫همچون کوچکترین باشد و آن که‬
‫‪ 22:20‬پیمان جدید در مجموعه وعده‌های خداوند این است که همان طور که به اب راهیم‬
‫قول داد‪ ،‬ما را نجات دهد و در ملکوت خویش در زمین به ما زندگی جاودانه ببخشد‪ .‬این‬
‫مجموعه وعده‌ها با مرگ عیسی تأیید شد؛ هر گاه پیاله را برداریم‪ ،‬مشارکت در این امید‬
‫بزرگ را به خود یادآور م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 22:23‬بررسی و محک زدن خود تا حدی در اولین جلسه یادبود وجود داشت‪ .‬هر بار که‬
‫این م راسم را اج را م ی‌کنیم‪ ،‬باید خود را محک بزنیم (اول قرنتیان ‪.)11:28‬‬
‫‪ 22:28‬با این حال‪ ،‬عیسی م ی‌دانست که شاگردانش ف رار خواهند کرد و پطرس او را‬
‫انکار خواهد نمود‪ .‬اما او آنها را نیکوکار شمرد؛ و عل ی‌رغم همه شکس ت‌هایمان ما را‬
‫نیز امروز این چنین مثبت م ی‌بیند‪ .‬فقط به این خاطر که ما را دوست دارد‪.‬‬
‫‪191‬‬ ‫‪ 22:48 - 22:36‬اقول‬
‫پرتاب سنگی از آنها دور شد‪ ،‬زانو‬ ‫کیسه و کیف و کفش شما را‬
‫زد و دعا کرد‪ 42 ،‬و گفت‪ :‬پدر‪ ،‬اگر‬ ‫فرستادم‪ ،‬آیا چیزی کم داشتید؟‬
‫م ی‌خواهی‪ ،‬این پیاله را از من دور‬ ‫و آنها گفتند‪ :‬خیر‪ 36 .‬و عیسی به‬
‫کن‪ .‬اما نه به خواهش من‪ ،‬بلکه ارادۀ‬ ‫آنها گفت‪ :‬اما اینک‪ ،‬آن کسی که‬
‫تو انجام شود‪.‬‬ ‫کیسه دارد‪ ،‬باید آن را بردارد و همین‬
‫‪ 43‬و فرشت ه‌ای از آسمان بر او‬ ‫طور کیف خود را و آن کسی که‬
‫ظاهر گشت و به او قدرت داد‪ 44 .‬و‬ ‫هیچ یک را ندارد‪ ،‬باید لباسش را‬
‫در اضط راب‪ ،‬مشتاقان ه‌تر دعا کرد‬ ‫بفروشد و شمشیری بخرد‪ 37 .‬زی را به‬
‫و عرق او مانند قطره‌های خون بر‬ ‫شما م ی‌گویم که این نوشته باید در‬
‫زمین م ی‌چکید‪.‬‬ ‫من محقق شود‪ :‬و او از خطاکاران‬
‫‪ 45‬و وقتی از دعا برخاست‪ ،‬نزد‬ ‫محسوب شد‪ .‬زی را آن چه درباره من‬
‫شاگردانش رفت و دید که آنها در اثر‬ ‫‪38‬‬
‫نوشته شده باید به وقوع بپیوندد‪.‬‬
‫غم و اندوه به خواب رفت ه‌اند‪ 46 ،‬و به‬ ‫و آنها گفتند‪ :‬سرورم‪ ،‬نگاه کن‪ ،‬دو‬
‫آنها گفت‪ :‬چ را در خوابید؟ بلند شوید‬ ‫شمشیر اینجاست‪ .‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫و دعا کنید تا به وسوسه نیفتید‪.‬‬ ‫همین کافی است‪.‬‬
‫‪ 47‬در حالی که هنوز صحبت‬
‫م ی‌کرد‪ ،‬جمعیتی آمد و مردی که‬ ‫دعا در کوه زیتون و دستگیری‬
‫یهودا نام داشت و یکی از آن دوازده‬
‫نفر بود‪ ،‬آنها را رهبری م ی‌کرد‪ .‬او‬ ‫عیسی‬
‫نزدیک عیسی شد تا او را ببوسد‪.‬‬ ‫‪ 39‬و او بیرون آمد و طبق عادت‬
‫‪ 48‬اما عیسی به او گفت‪ :‬یهودا‪ ،‬آیا‬ ‫خود‪ ،‬به کوه زیتون رفت؛ و شاگردان‬
‫با یک بوسه به پسر انسان خیانت‬ ‫او را دنبال کردند‪ 40 .‬و وقتی به آن‬
‫م ی‌کنی؟‬ ‫جا رسید‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬دعا کنید تا‬
‫به وسوسه نیفتید‪ 41 .‬و او به مسافت‬
‫‪ 22:36‬شمشیری بخرد‪ -‬اما نظر سرور در آیه ‪ 38‬نشان م ی‌دهد که هنگام اظهار‬
‫نظر درباره سقوط ایمان و وابستگی به قدرت انسانی‪ ،‬سخنانش نی ش‌دار و کنای ه‌آمیز‬
‫بود‪ .‬او به معنای واقعی کلمه پیشنهاد نم ی‌دهد که شمشیر بخرند‪ -‬در هر صورت‪ ،‬او‬
‫قطع ا ً م ی‌دانست که آنها خودشان دو شمشیر هم راه دارند (آیه ‪ .)38‬و وقتی شاگردان از‬
‫آن شمشیرها استفاده کردند‪ ،‬عیسی به شدت آنها را سرزنش کرد (‪« 51 ،50:‬بس است‬
‫دیگر!»)‪ .‬مسیحیان حقیقی‪ ،‬در مقاومت بدون خشونت در ب رابر پلیدی از استاد خود‬
‫تبعیت م ی‌کنند و به استفاده از زور حتی ب رای اهداف عادالنه اعتقاد ندارند‪.‬‬
‫‪ 22:40‬دعا‪ ،‬قدرت ما علیه وسوسه است‪.‬‬
‫‪ 22:42‬خواست و اراده پدر و پسر متفاوت بود؛ بناب راین عیسی به آن معنی که در تثلیث‬
‫به آن معتقدند‪ ،‬خو ِد خدا نبود‪.‬‬
‫‪ 22:44‬این وضعیت نشان از آن دارد که عیسی در آستانه از دست دادن مقاومت عصبی‬
‫بود‪ .‬این بار «با فریاد و اش ک‌های زیاد» با خدا نیایش کرد (عب رانیان ‪ .)5:7‬اما حتی‬
‫االن‪ ،‬عیسی در آسمان شفاعت ما را م ی‌کند و با نال ه‌های شدیدی که نم ی‌توان به زبان‬
‫‪ 22:63 - 22:49‬اقول‬ ‫‪192‬‬
‫کردند و با هم نشستند‪ ،‬پطرس در‬ ‫‪ 49‬و وقتی اط رافیان او دیدند که چه‬
‫بین آنها نشست‪ 56 .‬و کنیزی با دیدن‬ ‫اتفاقی در حال وقوع است‪ ،‬گفتند‪:‬‬
‫او در روشنایی آتش‪ ،‬مشتاقانه به‬ ‫سرورم‪ ،‬آیا با شمشیر بزنیم؟ ‪ 50‬و‬
‫او نگاه کرد و گفت‪ :‬این مرد هم با‬ ‫یکی از آنها خادم کاه ن‌ اعظم را با‬
‫او بود‪ 57 .‬اما او انکار کرد و گفت‪:‬‬ ‫شمشیر زد و گوش راستش را برید‪.‬‬
‫ای زن‪ ،‬من او را نم ی‌شناسم‪ 58 .‬و‬ ‫‪ 51‬اما عیسی گفت‪ :‬دست نگه دارید!‬
‫کمی بعد‪ ،‬شخص دیگری او را دید و‬ ‫و او گوشش را لمس کرد و او را شفا‬
‫گفت‪ :‬تو هم یکی از آنها هستی‪ .‬اما‬ ‫داد‪.‬‬
‫‪59‬‬
‫پطرس گفت‪ :‬ای مرد‪ ،‬من نیستم‪.‬‬ ‫‪ 52‬و عیسی به کاهنان اعظم و‬
‫و پس از فاصله یک ساعته‪ ،‬شخص‬ ‫سرداران سپا ِه هیکل و ری ش‌سفیدانی‬
‫دیگری با اطمینان تایید کرد و گفت‪:‬‬ ‫که علیه او آمده بودند گفت‪ :‬آیا‬
‫ب ی‌گمان این مرد هم با او بود‪ .‬زی را‬ ‫آمده‌‌اید یک دزد را با شمشیر و‬
‫او اهل جلیل است‪ 60 .‬اما پطرس‬ ‫چوب بگیرید؟ ‪ 53‬وقتی هر روز با‬
‫گفت‪ :‬مرد‪ ،‬نمی‌‌‌دانم چه م ی‌گویی‪ .‬و‬ ‫شما در معبد بودم‪ ،‬دستانتان را بر‬
‫فورا ً در حالی که صحبت م ی‌کرد‪،‬‬ ‫من نگذاشتید‪ .‬اما این ساعت شما و‬
‫خروس خواند‪ 61 .‬و سرور برگشت و‬ ‫قدرت تاریکی است‪.‬‬
‫به پطرس نگاه کرد‪ .‬و پطرس کالم‬
‫سرور را به خاطر آورد که گفته بود‪:‬‬ ‫پطرس عیسی را انکار م ی‌کند‬
‫قبل از این که امروز خروس بخواند‪،‬‬ ‫‪ 54‬و آنها او را گرفتند و بردند و به‬
‫تو من را سه بار انکار خواهی کرد‪.‬‬ ‫ن اعظم آوردند‪ .‬و پطرس از‬ ‫خانه کاه ‌‬
‫‪ 62‬و رفت و زار زار گریست‪.‬‬ ‫پی ایشان م ی‌رفت‪ 55 .‬و وقتی آتشی‬
‫‪ 63‬و مردانی که عیسی را نگه‬ ‫را در میان محوطه خانه روشن‬
‫آورد با خدا نیایش م ی‌کند (رومیان ‪ .)8:26‬اگر او با این شدت ب رای ما و با ما دعا م ی‌کند‬
‫و با چنین شدتی‪ ،‬دعاهای ما را به خدا عرضه م ی‌کند؛ پس دعاهای ما نیز باید شدت‬
‫داشته و متمرکز باشند‪ .‬مواظب باشید که همان عبارات قدیمی و تک راری را در دعاهای‬
‫خود تک رار نکنید؛ به کلمات معنی ببخشید؛ نگذارید ذهنتان هنگام دعا پرسه بزند؛ در‬
‫صورت لزوم‪ ،‬با صدای بلند دعا کنید و از این که فقط ش ب‌هنگام در رختخواب گرم و‬
‫هنگام خواب‌آلودگی دعا کنید‪ ،‬برحذر باشید‪.‬‬
‫‪ 22:54‬خانه روحان ی اعظم‪ -‬حدود هفت هفته بعد‪ ،‬پطرس حدود ‪ 100‬متر با فاصله از‬
‫این نقطه ایستاده بود و با قدرت مردم را قانع م ی‌کرد که به مسیح ایمان بیاورند‪ .‬تعداد‬
‫اف رادی را که او توانست در یک روز به دین بیاورد‪ ،‬بیش از هر کس دیگری است که تا‬
‫به حال ثبت شده است‪ .‬خدا از توب ه‌کننده‪ ،‬یعنی گناهکار شناخت ه‌شده استفاده کرد و این‬
‫کار را خیلی سریع پس از توبه او انجام داد‪ .‬خدا دوست دارد از اف راد فروتن بهره بگیرد‪.‬‬
‫‪ 22:57‬انکار کرد‪ -‬سا ل‌ها بعد‪ ،‬پطرس نوشت که بدترین نوع گناه «انکار کردن»‬
‫سرور‪ ،‬عیسی‪ ،‬بود (دوم پطرس ‪ .)2:1‬پطرس ب رای دیگ ران موعظه کرد و بر همین‬
‫اساس که سرور را انکار کرده و توبه کرده بود‪ ،‬به کسانی که به واسطه او به دین‬
‫‪193‬‬ ‫‪ 23:8 - 22:64‬اقول‬
‫و کل حاض ران برخاستند و او را‬ ‫داشته بودند او را مسخره کردند و‬
‫نزد پیالطس بردند‪ 2 .‬و آنها شروع‬ ‫زدند‪ 64 .‬و چشمانش را بستند و از او‬
‫کردند به متهم کردن او و گفتند‪:‬‬ ‫پرسیدند‪ :‬نبوت کن‪ ،‬چه کسی تو را‬
‫ما فهمیدیم که این مرد امت ما را‬ ‫زد؟ ‪ 65‬و حرف‌های بسیار دیگری را‬
‫منحرف م ی‌کرده و پرداخت مالیات‬ ‫‪66‬‬
‫علیه او زدند و به او اهانت کردند‪.‬‬
‫معبد به قیصر را منع کرده و گفته‬ ‫و به محض این که روز شد‪ ،‬شورای‬
‫‪3‬‬
‫که او مسیح‪ ،‬یک پادشاه است‪.‬‬ ‫مشایخ قوم به هم راه کاهنان اعظم‬
‫پیالطس از او پرسید‪ :‬آیا پادشاه‬ ‫و کاتبان دور هم جمع شدند؛ و او‬
‫یهودیان هستی؟ و او در پاسخ به‬ ‫را به شورا بردند و گفتند‪ 67 :‬اگر تو‬
‫آنها گفت‪ :‬همان که تو گفتی‪ 4 .‬و‬ ‫مسیح هستی به ما بگو‪ .‬اما او به‬
‫پیالطس به کاهنان اعظم و مردم‬ ‫آنها گفت‪ :‬اگر بگویم‪ ،‬باور نخواهید‬
‫گفت‪ :‬من هیچ تقصیری در این مرد‬ ‫کرد‪ 68 .‬و اگر از شما سؤالی بپرسم‪،‬‬
‫نم ی‌یابم‪ 5 .‬اما آنها ُم صرتر شدند و‬ ‫پاسخ نخواهید داد‪ 69 .‬اما از این زمان‬
‫گفتند‪ :‬او مردم را تحریک م ی‌کرد و‬ ‫به بعد‪ ،‬پسر انسان در دست راست‬
‫در س راسر یهودیه تعلیم م ی‌داد از‬ ‫قدرت خدا خواهد نشست‪ 70 .‬و هم ٔه‬
‫جلیل شروع کرد تا به این جا رسید‪.‬‬ ‫آنها گفتند‪ :‬پس تو پسر خدا هستی؟‬
‫‪ 6‬اما وقتی پیالطس این را شنید‪،‬‬ ‫و او به آنها گفت‪ :‬همان که م ی‌گویید‬
‫پرسید آیا این مرد جلیلی است؟‬ ‫هستم‪ 71 .‬و آنها گفتند‪ :‬به چه شهادت‬
‫‪ 7‬و وقتی فهمید که او از قلمرو‬ ‫دیگری نیاز داریم؟ زی را خودمان از‬
‫هیرودیس است‪ ،‬او را نزد هیرودیس‬ ‫دهانش شنیدیم‪.‬‬
‫فرستاد که او نیز در آن ایام در‬
‫اورشلیم بود‪ 8 .‬وقتی هیرودیس‬ ‫فصل ‪23‬‬
‫عیسی را دید‪ ،‬بسیار خوشحال‬
‫گشت‪ .‬زی را مدت زیادی مشتاق‬ ‫عیسی در حضور پیالطس و‬
‫دیدار او بود زی را درباره او شنیده بود‬ ‫هیرودیس‬

‫گرویدند تعلیم م ی‌داد‪ .‬او در موعظ ه‌هایش‪ ،‬اغلب به شکس ت‌های خویش اشاره دارد‪ .‬این‬
‫دقیق ا ً همان چیزی است که انسان را صالح م ی‌سازد‪ ،‬نه این که یک زندگی به ظاهر‬
‫ب ی‌گناه داشته باشد که در حقیقت فقط ریاکاری است‪.‬‬
‫‪ 23:4‬آیا احساس م ی‌کنیم که وجدان ما ناکارآمد است و قلب ما در جاهایی آن‌ قدر سخت‬
‫شده که چیزی نم ی‌تواند ما را تحت تأثیر ق رار دهد و مثل گذشته به ما انگیزه ببخشد؟‬
‫صلیب م ی‌تواند سخ ت‌ترین و آسی ب‌دیده‌ترین دل‌ها را تحت تأثیر ق رار دهد و دگرگون کند‪.‬‬
‫جدا از مثا ل‌های بسیاری که در زندگی واقعی در اط راف خود م ی‌بینیم‪ ،‬مورد پیالطس را‬
‫در کتاب مقدس در نظر بگیرید‪ .‬مورخان یهودی و رومی از پیالطس تصویری بسیار‬
‫متفاوت‌تر نسبت به چیزی که در کتب مقدس م ی‌بینیم ارائه م ی‌دهند‪ .‬فیلو او را «‌ب ی‌رحم‪،‬‬
‫کل ه‌شق و ظالم» توصیف م ی‌کند که به «اعدام‌های مکرر بدون محاکمه» معروف بود‪.‬‬
‫پس چ را در انجیل به عنوان مردی معرفی شده که به شدت با وجدان خود مقابله م ی‌کند‪ ،‬تا‬
‫‪ 23:29 - 23:9‬اقول‬ ‫‪194‬‬
‫و پیالطس دوباره با آنها سخن گفت‬ ‫و امید داشت معجزه‌ای را از سوی‬
‫‪21‬‬
‫و مشتاق بود عیسی را آزاد کند‪.‬‬ ‫او ببیند‪ 9 .‬پس از او سواالت زیادی‬
‫اما آنها فریاد زدند و گفتند‪ :‬او را به‬ ‫پرسید اما او جوابی نداد‪ 10 .‬و کاهنان‬
‫صلیب بکش‪ ،‬به صلیب بکش! ‪ 22‬و‬ ‫اعظم و کاتبان در کناری ایستادند‬
‫ب رای بار سوم به آنها گفت‪ :‬چ را؟ این‬ ‫و به شدت او را متهم م ی‌کردند‪.‬‬
‫مرد چه بدی‌ای در حق شما کرده؟‬ ‫‪ 11‬و هیرودیس و سربازانش او را‬
‫من هیچ دلیلی ب رای کشتن او پیدا‬ ‫تحقیر و تمسخر م ی‌کردند‪ ،‬جامه‬
‫نکردم‪ .‬بناب راین او را تنبیه و سپس‬ ‫پرزرق و برقی بر او پوشاندند و او‬
‫آزاد م ی‌کنم‪ 23 .‬اما آنها با صدای بلند‬ ‫را نزد پیالطس باز فرستادند‪ 12 .‬و‬
‫اص رار م ی‌کردند و م ی‌خواستند که‬ ‫هیرودیس و پیالطس در همان روز‬
‫او مصلوب شود‪ .‬و صدایشان غالب‬ ‫با هم دوست شدند‪ .‬چ را که قبل از آن‬
‫شد‪ 24 .‬و پیالطس حکم کرد که آنچه‬ ‫با هم دشمن بودند‪.‬‬
‫م ی‌خواهند انجام شود‪ 25 .‬و آن مردی‬ ‫‪ 13‬و پیالطس س ران کاهنان و‬
‫را که بابت شورش و قتل زندانی شده‬ ‫حاکمان و مردم را جمع کرد‪ 14 ،‬و‬
‫بود و آنها خواسته بودند آزاد کرد‪،‬‬ ‫به آنها گفت‪ :‬شما این مرد را نزد من‬
‫اما عیسی را در اختیار آنها گذاشت‪.‬‬ ‫آوردید به عنوان کسی که مردم را‬
‫منحرف م ی‌کند‪ ،‬و من او را جلوی‬
‫به صلیب کشیدن‬ ‫شما امتحان کردم و هیچ تقصیری‬
‫‪ 26‬و وقتی آنها او را بردند‪ ،‬مردی به‬ ‫در این مرد در مورد اتهاماتی که‬
‫اسم شمعون اهل قیروان را گرفتند‬ ‫به او زدید نیافتم‪ 15 .‬هیرودیس نیز‬
‫که از حومه شهر م ی‌آمد و صلیب‬ ‫همین طور‪ ،‬زی را او را نزد ما پس‬
‫را بر او گذاشتند تا به دنبال عیسی‬ ‫فرستاد‪ .‬بنگرید‪ ،‬او هیچ کار مستحق‬
‫ببرد‪.‬‬ ‫مرگی انجام نداده است‪ 16 .‬بناب راین‬
‫‪ 27‬و جمعیت عظیمی از مردم او‬
‫‪17‬‬
‫او را تنبیه و سپس آزاد م ی‌کنم‬
‫را دنبال کردند و ب رای او ع زاداری و‬ ‫(زی را الزم بود در روز جشن یکی‬
‫گریه و زاری م ی‌کردند‪ 28 .‬اما عیسی‬ ‫را ب رای مردم آزاد کند)‪ 18 .‬اما آنها‬
‫رو به آنها کرد و گفت‪ :‬ای دخت ران‬ ‫همه با هم فریاد زدند و گفتند‪ ،‬او‬
‫اورشلیم‪ ،‬ب رای من گریه نکنید بلکه‬ ‫را از بین ببر و ب رای ما باراباس‬
‫ب رای خودتان و فرزندانتان گریه‬ ‫را آزاد کند ‪( 19‬که بابت شورش در‬
‫کنید‪ 29 .‬زی را روزهایی خواهد آمد که‬
‫‪20‬‬
‫شهر و قتل به زندان افتاده بود)‪.‬‬

‫جایی که مردم یهود او را طوری هدایت م ی‌کنند که دستور مصلوب شدن مردی را صادر‬
‫کند که صادقانه باور دارد که معصوم است؟ قطع ا ً به این خاطر که شخصیت عیسی‬
‫ِسرور و وحشتناکی محکومیت پسر خدا به مرگ‪ ،‬وجدانی را که به نظر وجود نداشت‬
‫تحت تأثیر ق رار داده بود‪ .‬اگر کل جریان مرگ عیسی وجدان و شخصیت حتی فردی‬
‫مثل پیالطس را تحت تأثیر ق رار داده‪ ،‬م ی‌تواند هر یک از ما را نیز تحت تأثیر ق رار دهد‪.‬‬
‫‪ 23:12‬نیروهای پلید علیه نیکوکاران متحد م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪195‬‬ ‫‪ 23:42 - 23:30‬اقول‬
‫گفتند‪ :‬او دیگ ران را نجات داد‪ .‬اگر‬ ‫در آن خواهند گفت‪ :‬خوشا به حال‬
‫مسیح خدا است و برگزیدۀ او‪،‬‬ ‫نازایان‪َ ،‬رحِ م‌هایی که هیچ وقت بچه‬
‫خودش را نجات دهد! ‪ 36‬و سربازان‬ ‫نیاوردند و پستان‌هایی که هرگز‬
‫نیز او را به استه زا گرفتند و به او‬ ‫شیر ندادند! ‪ 30‬سپس آنها به کوه‌ها‬
‫‪37‬‬
‫ش راب ترشیده م ی‌دادند و م ی‌گفتند‪:‬‬ ‫خواهند گفت‪ :‬بر ما بیفتید‪ ،‬و به‬
‫اگر پادشاه یهودیان هستی‪ ،‬خودت را‬ ‫تپ ه‌ها خواهند گفت‪ :‬ما را بپوشانید‪.‬‬
‫نجات بده‪ 38 .‬و تقصیر نام ه‌ای باالی‬ ‫‪ 31‬زی را اگر این کارها را با چوب ت َر‬
‫سر او نوشته شده بود‪ :‬این پادشاه‬ ‫ب خشک چه خواهند‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬با چو ِ‬
‫یهودیان است‪.‬‬ ‫کرد؟‬
‫‪ 39‬و یکی از مجرمانی که آنجا‬ ‫‪ 32‬و دو نفر دیگر که هر دو مجرم‬
‫آویخته شده بود به او اهان ت‌کنان‬ ‫بودند بیرون برده شدند تا با او اعدام‬
‫گفت‪ :‬آیا تو مسیح نیستی؟ خودت و‬ ‫شوند‪ 33 .‬و وقتی به جایگاهی به نام‬
‫ما را نجات بده‪ 40 .‬اما دیگری پاسخ‬ ‫جمجمه ( ُج ل ُج تا) رسیدند‪ ،‬آنها او و‬
‫داد و در حالی که او را سرزنش کرد‬ ‫مجرمان را یکی در سمت راست و‬
‫گفت‪ :‬آیا وقتی م ی‌بینی خودت هم به‬ ‫دیگری را در سمت چپ او به صلیب‬
‫همان مجازات محکوم شده‌ای حتی‬ ‫کشیدند (همان گونه که پی ش‌بینی‬
‫از خدا هم نم ی‌ترسی؟ ‪ 41‬اما به راستی‬ ‫شده بود)‪ 34 .‬و عیسی گفت‪ :‬پدر‪ ،‬آنها‬
‫در مورد ما عادالنه بود‪ .‬زی را ج زای‬ ‫را ببخش زی را آنها نم ی‌دانند که چه‬
‫کارهای خود را دریافت م ی‌کنیم‪ ،‬اما‬ ‫م ی‌کنند‪ .‬و لباس‌هایش را با قرعه‬
‫این مرد هیچ کار اشتباهی نکرده‬ ‫کشی بین خود تقسیم کردند‪.‬‬
‫است‪ 42 .‬و او گفت‪ :‬عیسی‪ ،‬وقتی به‬ ‫‪ 35‬و مردم ایستادند و تماشا کردند‪.‬‬
‫ملکوت خود رسیدی‪ ،‬من را به یاد‬ ‫و حاکمان نیز به تمسخر به او‬
‫‪ 23:26‬شمعون یک اسم یونانی است و اسامی پس ران او یونانی‪-‬رومی هستند‪ .‬طرز‬
‫توصیف کردن او به صورت «بیرون آمدن از مزرعه» م ی‌تواند حاکی از آن باشد که او‬
‫کار م ی‌کرد‪ ،‬یعنی کاری را انجام م ی‌داد که در روز عید جایز نبود زی را او غیر یهود بود‪.‬‬
‫شاید هم به این خاطر باشد که او نزدیک اورشلیم م ی‌زیست و کار م ی‌کرد و مرد متدینی‬
‫نبود‪ ،‬و مثل شائول که دنبال گاو گمشده خود م ی‌گشت‪ ،‬او نیز به جای دیگری م ی‌رفت‪،‬‬
‫س رور با پیام صلیب توجه او را جلب کرد‪.‬‬ ‫درست مثل ما‪ ...‬تا این که َ‬
‫‪ 23:34‬عیسی در رن ج‌های پایانی خود اغلب پدر بودن خدا را مطرح م ی‌کند (لوقا‬
‫‪22:42‬؛‪46، 23:34‬؛ متی ‪ .)26:39,42,44‬این که خدا «پدر ما» است در زمان محاکمه‬
‫به ما تسلی م ی‌بخشد‪.‬‬
‫درد و سختی سخن گفتن در حالت مصلوب شدن چنان زیاد بود که واضح است‬
‫که سرور م ی‌خواست کالمی را که از صلیب به زبان م ی‌آورد بشنویم و روی‬
‫آن فکر کنیم‪ .‬ب رای او بسیار آسان‌تر بود که این کالم را پیش خود و در افکار‬
‫خود هنگام نیایش ذکر کند؛ اما در عوض‪ ،‬او تالش کرد که با صدای بلند آنها را‬
‫به زبان بیاورد‪ .‬این امر باید الهام‌بخش تالشی مشابه در ما باشد به این ترتیب‬
‫‪ 23:53 - 23:43‬اقول‬ ‫‪196‬‬
‫داشته باش‪ 43 .‬و عیسی به او گفت‪ :‬جمع شده بودند‪ ،‬وقتی اتفاقات رخ‬
‫به راستی‪ ،‬امروز و همین االن به داده را دیدند‪ ،‬در حالی که بر سینۀ‬
‫تو م ی‌گویم که در حقیقت با من در خود م ی‌کوفتند‪ ،‬آنجا را ترک کردند‪.‬‬
‫بهشت خواهی بود‪.‬‬
‫و حدودا ً ساعت ششم بود؛ و به خاک سپردن عیسی‬
‫‪44‬‬

‫و همه آشنایانش و زنانی که او‬ ‫‪49‬‬ ‫تاریکی کل سرزمین را تا ساعت‬


‫نُ ه ف را گرفت‪ ،‬نور خورشید از را از جلیل دنبال کرده بودند‪ ،‬در‬
‫‪45‬‬

‫ایستاده و پرده معبد از فاصل ه‌ای ایستاده بودند و شاهد‬ ‫درخشیدن باز‬
‫وسط پاره شد‪ .‬و عیسی با صدای این اتفاقات بودند‪ 50 .‬و مردی به نام‬
‫‪46‬‬

‫بلند فریاد زد و گفت‪ :‬پدر‪ ،‬روح خود یوسف که عضو شورا و مردی خوب‬
‫را تسلیم دستانت م ی‌کنم‪ .‬و این‪ 47‬را و نیکوکار بود ‪( 51‬او به تصمیم و‬
‫گفت و آخرین نفسش را کشید‪ .‬و عمل آنها رضایت نداده بود)‪ ،‬اهل‬
‫وقتی یوزباشی اتفاق رخ داده را دید‪ ،‬یکی از شهرهای یهودیان به نام‬
‫خدا را ستود و گفت‪ :‬به راستی که رامه بود که در جستجوی ملکوت‬
‫خدا بود‪ 52 ،‬نزد پیالطس رفت و‬ ‫این مرد ب ی‌گناه بود‪.‬‬
‫و همه جمعیتی که ب رای دیدن پیکر عیسی را خواستار شد‪ 53 .‬و آن‬
‫‪48‬‬

‫که وقتی حس م ی‌کنیم که م ی‌خواهیم در الک خود فرو برویم‪ ،‬با دیگ ران ارتباط‬
‫برق رار کنیم؛ با بخشندگی خود به آنها تسلی بدهیم و ب رای دشمنان خود دعا کنیم‪.‬‬
‫لبا س‌هایش را تقسیم کردند‪ -‬مادی‌گ رایی بابت چیزهای خرد در حضور صلیب عیسی‬
‫بسیار رق ت‌انگیز بود و هست‪.‬‬
‫‪ 23:42‬دستور تعمید یافتن در مرگ و رستاخیز مسیح بعد از رستاخیز مسیح داده شد‬
‫(مرقس ‪ 16:15‬و ‪ .)16‬ممکن نیست که دزد قبل از به وقوع پیوستن مرگ و رستاخیز‬
‫مسیح در مرگ و رستاخیز وی تعمید یافته باشد‪ .‬دزد از عیسی خواست که وقتی «در»‬
‫ملکوت خود بازگشت‪ ،‬او را همیشه به خاطر داشته باشد (نسخه اصالح شده انگلیسی)‪.‬‬
‫بناب راین دزد نسبت به بشارت ملکوت خدا که عیسی موعظه م ی‌کرد جاهل و ب ی‌خبر نبود‬
‫(متی ‪ .)4:23‬او م ی‌دانست که روز قضاوت با بنا نهادن آن ملکوت ف را خواهد رسید‪ ،‬و‬
‫بناب راین در حالی که م ی‌دانست عیسی در نهایت از میان ُم ردگان برخواهد خاست تا در‬
‫آن روز قضاوت کند‪ ،‬از وی خواست که ب رای همیشه او را به خاطر بسپارد‪ .‬دزد قطع ا ً‬
‫جاهل نبود؛ او م ی‌دانست که رهایی در روز رستاخیز و قضاوت از دهان مسیح بیان‬
‫خواهد شد‪ .‬عیسی پاسخ داد که آن دزد با او در «بهشت» خواهد بود‪ .‬این کلمه یونانی‬
‫همیشه به موقعیتی ایده‌آل باالی زمین اشاره دارد‪ .‬از این کلمه در ارتباط با باغ عدن‬
‫استفاده م ی‌شود که به حالت اول خود بازگشته و در آینده ملکوت خدا روی زمین دیده‬
‫خواهد شد (مکاشفه ‪ .)2:7‬مسیح و دزد‪ ،‬آن روز به ملکوت نرفتند‪ .‬عیسی به قبرستان‬
‫رفت (اعمال ‪2:32‬؛ متی ‪ .)12:40‬دزد از عیسی م ی‌خواست که ب رای همیشه در روز‬
‫قضاوت او را به خاطر داشته باشد؛ او آگاه بود که مسئول است و آنجا ظاهر خواهد شد‪.‬‬
‫‪197‬‬ ‫‪ 24:13 - 23:54‬اقول‬
‫به آنها گفتند‪ :‬چ را زنده را در میان‬ ‫را پایین آورد و در پارچه کتان پیچید‬
‫مردگان م ی‌جویید؟ ‪ 6‬او اینجا نیست‪،‬‬ ‫و در قبری که از سنگ ت راشیده بود‬
‫بلکه برخاسته است! به یاد بیاورید‬ ‫گذاشت؛ که هیچ شخص دیگری قب الً‬
‫که وقتی هنوز در جلیل بود چگونه‬ ‫در آن گذاشته نشده بود‪ 54 .‬و روز‬
‫با شما سخن گفت‪ 7 ،‬و گفته بود که‬ ‫تهیه بود؛ و روز سبت نزدیک بود‪.‬‬
‫پسر انسان باید به دستان مردان‬ ‫‪ 55‬و زنانی که با او از جلیل آمده‬
‫گناهکار سپرده شود و به صلیب‬ ‫بودند‪ ،‬وی را دنبال کردند و قبر را‬
‫کشیده شود و در روز سوم برخواهد‬ ‫دیدند و این که چگونه جسدش در‬
‫خواست‪ 8 .‬و آنها کالم او را به یاد‬ ‫آن گذاشته شده بود‪ 56 .‬و برگشتند و‬
‫آوردند‪ 9 ،‬و از سر قبر برگشتند و‬ ‫حنوط و عطریات را ف راهم کردند‪ .‬و‬
‫هم ٔه ای ن‌ها را به آن یازده نفر و به‬ ‫در روز سبت طبق حکم شریعت‬
‫بقیه بازگو کردند‪.‬‬ ‫است راحت کردند‪.‬‬
‫‪ 10‬مریم مجدلیه و یونا و مریم‬
‫مادر یعقوب و زنان دیگر هم راه‬ ‫باب ‪24‬‬
‫آنها بودند که ای ن‌ها را ب رای حواریون‬
‫تعریف کردند‪ 11 .‬و این کلمات از‬ ‫رستاخیز‬
‫و در اولین روز هفته‪ ،‬سپیده‌دم‪،‬‬
‫دید آنها صحبت بیهوده بود و آنها را‬
‫باور نکردند‪ 12 .‬اما پطرس برخاست‬ ‫زنان به سوی قبر رفتند و حنوطی‬
‫و به سوی قبر دوید؛ و خم شد و‬ ‫را که آماده کرده بودند آوردند‪ 2 .‬و‬
‫دیدند که سنگ از روی قبر غلتانیده‬
‫داخل را نگاه کرد‪ ،‬و فقط کف ن‌ را دید؛‬
‫و به خانه خود رفت و درباره اتفاق‬‫شده است‪ 3 .‬و آنها داخل قبر شدند و‬
‫‪4‬‬
‫جسد سرور‪ ،‬عیسی را پیدا نکردند‪.‬‬
‫رخداده شگف ت‌زده بود‪.‬‬
‫و این گونه شد که در حالی که در‬
‫این باره حیرت‌زده بودند‪ ،‬دو نفر با‬
‫لباسی درخشان آنجا ایستادند‪ 5 .‬و عیسی بر پیروانش ظاهر‬
‫در حالی که ترسیدند و صورتشان را م ی‌گردد (در راه عموآس)‬
‫به سوی زمین خم کردند‪ ،‬آن دو مرد ‪ 13‬و دو نفر از آنها همان روز به‬

‫اما عیسی اطمینان خاطری شگف ت‌انگیز به او داد‪« -‬م ی‌توانم همین اآلن به تو بگویم!‬
‫مجبور نیستی ب رای فهمیدن حکم من در قبال خودت‪ ،‬تا آن موقع صبر کنی – تو در‬
‫ملکوت با من خواه ی بود!»‬
‫‪ 24:11, 12‬انجی ل‌ها بر‌ب ی‌اعتقادی و ُک ندفهمی شاگردان درباره پی ش‌گوی ی‌های عیسی‬
‫در مورد مرگ و رستاخیز خویش تأکید دارند‪ .‬اما نوشت ه‌های انجیل‪ ،‬نسخه مکتوب‬
‫موعظه حواریون است و در درخواست ب رای باور پیدا کردن به انجیل‪ ،‬به اوج خود‬
‫م ی‌رسند‪ .‬این درخواست فوری از سوی مردانی صورت گرفت که اعت راف کرده بودند‬
‫خودشان چقدر در پاسخ و واکنش ُک ند بودند‪ .‬اما این صداقت و تواضع همان چیزی است‬
‫که چنین قدرتی به متقاعد کردن آنها م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 24:34 - 24:14‬اقول‬ ‫‪198‬‬
‫فرشتگانی را دیدند که گفت ه‌اند او‬ ‫ع مواس‬ ‫سمت روستایی به نام َ‬
‫زنده است‪ 24 .‬و برخی از دوستان ما‬ ‫م ی‌رفتند که به اندازه پرتاب شش تیر‬
‫هم سر قبر رفتند و همان را یافتند‬ ‫از اورشلیم فاصله داشت‪ 14 .‬و آنها با‬
‫که زنان گفته بودند‪ .‬اما او را ندیدند‪.‬‬ ‫یکدیگر درباره همه اتفاقات رخ داده‬
‫‪ 25‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬ای مردان‬ ‫صحبت کردند‪ 15 .‬و این گونه شد که‬
‫نادان و سست دل در ایمان آوردن‬ ‫وقتی با یکدیگر صحبت م ی‌کردند و‬
‫‪26‬‬
‫به همه آنچه پیامب ران گفت ه‌اند!‬ ‫سوال م ی‌پرسیدند‪ ،‬عیسی نزدیک شد‬
‫آیا ضروری نبود که مسیح هم ٔه این‬ ‫و با آنها رفت‪ 16 .‬اما جلوی چشمان‬
‫رن ج‌ها را بکشد و وارد جالل خویش‬ ‫آنها گرفته شد و او را تشخیص‬
‫گردد؟ ‪ 27‬و از موسی و هم ٔه انبیا‬ ‫ندادند‪ 17 .‬و عیسی به آنها گفت‪:‬‬
‫شروع کرد و ب رای آنها نوشت ه‌های‬ ‫چه حرف‌هایی در راه با یکدیگر‬
‫مربوط به خودش را از هم ٔه کتب‬ ‫م ی‌زنید؟ و آنها ب ی‌حرکت ایستادند‬
‫آسمانی تفسیر کرد‪.‬‬ ‫‪18‬‬
‫و غمگین به نظر م ی‌رسیدند‪.‬‬
‫‪ 28‬و آنها نزدیک روستایی شدند که‬ ‫و یکی از آنها به نام کلیوپاس در‬
‫به سوی آن روانه بودند‪ ،‬و او طوری‬ ‫پاسخ به او گفت‪ :‬آیا در اورشلیم در‬
‫رفت که انگار به راه خود ادامه‬ ‫انزوا زندگی م ی‌کنی و نم ی‌دانی این‬
‫م ی‌دهد‪ 29 .‬و آنها به او اص رار کردند‬ ‫اواخر چه اتفاقاتی رخ داده است؟‬
‫و گفتند‪ :‬با ما بمان‪ ،‬زی را شب نزدیک‬ ‫‪ 19‬و او به آنها گفت‪ :‬چه اتفاقاتی؟‬
‫است و روز به آخر رسیده‪ .‬و او رفت‬ ‫و آنها مسائل مربوط به عیسای‬
‫تا با آنها بماند‪ 30 .‬و این گونه شد که‬ ‫ناصری را ب رای او تعریف کردند‬
‫وقتی با آنها نشست تا غذا بخورد‪،‬‬ ‫که او پیامبری بود و در اعمال و‬
‫نان را برداشت و پس از شکرگ زاری‬ ‫کالم نزد خدا و همه مردم قادر بود؛‬
‫و تکه تکه کردن آن‪ ،‬آن را به آنها‬ ‫‪ 20‬و این که چگونه کاهنان اعظم و‬
‫داد‪ 31 .‬و چشمانشان باز شد و او را‬ ‫حاکمان ما او را ب رای محکومیت‬
‫شناختند؛ و او از نظر آنها ناپدید‬ ‫به مرگ تسلیم کردند و به صلیب‬
‫شد‪ 32 .‬و آنها به یکدیگر گفتند‪ :‬آیا‬ ‫کشیدند‪ 21 .‬اما ما امید داشتیم که او‬
‫وقتی در جاده با ما صحبت م ی‌کرد‬ ‫است که باید اس رائیل را نجات دهد‪.‬‬
‫و کتب را ب رای ما تفسیر م ی‌کرد قلب‬ ‫عالوه بر همه ای ن‌ها‪ ،‬امروز سومین‬
‫ما در درون نم ی‌سوخت؟‬ ‫‪22‬‬
‫روز پس از هم ٔه این وقایع است‪.‬‬
‫‪ 33‬آنها همان ساعت برخاستند و به‬ ‫همچنین‪ ،‬برخی زنان هم راه ما‪ ،‬ما‬
‫اورشلیم بازگشتند و هر یازده نفر و‬ ‫را شگف ت‌زده کردند و صبح زود سر‬
‫‪34‬‬
‫هم راهانشان دور هم جمع شدند‪،‬‬ ‫قبر بودند‪ 23 .‬و وقتی جسدش را پیدا‬
‫و گفتند‪ :‬سرور در حقیقت برخاسته‬ ‫نکردند‪ ،‬آمدند و گفتند که در رؤیا‬

‫‪ 24:31‬خدا فهم ما را م ی‌گشاید و م ی‌بندد‪ .‬باید نسبت به کسانی که چشمانشان هنوز‬


‫بسته است صبور باشیم‪ .‬زمانی بود که ما هم این را درک نم ی‌کردیم‪.‬‬
‫‪199‬‬ ‫‪ 24:53 - 24:35‬اقول‬
‫که همه چیزهایی که در تورات‬ ‫و بر شمعون ظاهر گشته! ‪ 35‬و آنها‬
‫موسی و انبیا و م زامیر درباره من‬ ‫اتفاقات رخداده در جاده را تعریف‬
‫نوشته شده باید محقق شود‪ 45 .‬سپس‬ ‫کردند و این که چگونه با تکه تکه‬
‫ذهنشان را باز کرد تا بتوانند کتب‬ ‫کردن نان‪ ،‬او را شناختند‪.‬‬
‫مقدس را درک کنند‪ 46 .‬و عیسی به‬ ‫‪ 36‬و وقتی ای ن‌ها را گفتند‪ ،‬در میان‬
‫آنها گفت‪ :‬از این رو این گونه نوشته‬ ‫آنها ایستاد و به آنها گفت‪ :‬سالم‬
‫شده که مسیح باید رنج بکشد کشته‬ ‫بر شما! ‪ 37‬اما آنها وحشت کردند‬
‫شود‪ ،‬و در روز سوم از میان مردگان‬ ‫و ترسیدند و فکر کردند که روحی‬
‫برخیزد‪ 47 ،‬و توبه و آمرزش گناهان‬ ‫دیده‌اند‪ 38 .‬و او به آنها گفت‪ :‬آیا‬
‫باید به نام او به تمام مل ت‌ها موعظه‬ ‫آشفته شدید؟ چ را شک در دلهایتان‬
‫گردد‪ ،‬و این کار از اورشلیم شروع‬ ‫راه م ی‌دهید؟ ‪ 39‬دستان و پاهای من‬
‫‪49‬‬
‫شود‪ 48 .‬شما شاهد ای ن‌ها هستید‪.‬‬ ‫را ببینید‪ .‬خودم هستم‪ .‬به من دست‬
‫و من شما را به آن چه پدرم وعده‬ ‫بزنید و ببینید! زی را روح‪ ،‬گوشت و‬
‫داده م ی‌فرستم‪ ،‬اما شما در اورشلیم‬ ‫استخوان ندارد‪ ،‬ولی من دارم‪ 40 .‬و‬
‫بمانید تا زمانی که به قدرت حضرت‬ ‫وقتی این را گفت‪ ،‬دستان و پاهایش‬
‫اعلی آراسته شوید ‪ 50‬و او آنها را تا‬ ‫را به آنها نشان داد‪ 41 .‬و در حالی که‬
‫بیت عنیا برد و دستانش را باال برد‬ ‫آنها از شادی و حیرت هنوز باور‬
‫و آنها را برکت داد‪ 51 .‬و این گونه شد‬ ‫نم ی‌کردند‪ ،‬او گفت‪ :‬آیا اینجا چیزی‬
‫که در حالی که آنها را برکت م ی‌داد‪،‬‬ ‫ب رای خوردن دارید؟ ‪ 42‬و آنها یک‬
‫از آنها جدا شد و به آسمان برده شد‪.‬‬ ‫تک ماهی پخته را به او دادند‪ 43 .‬و‬
‫‪ 52‬و آنها به او ادای احت رام کردند و‬ ‫او آن را گرفت و جلوی آنها خورد‪.‬‬
‫با شادی عظیم به اورشلیم بازگشتند‪،‬‬ ‫‪ 44‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬ای ن‌ها‬
‫‪ 53‬و پیوسته در معبد بودند و خدا را‬ ‫کالم من هستند که وقتی هنوز با‬
‫م ی‌ستودند‪.‬‬ ‫شما بودم ب رایتان بازگو کرده بودم‪،‬‬
‫‪ 24:35‬از تک ه‌تکه کردن نان‪ -‬شاید این بدان معنی است که زبان بدن عیسی هنگام تکه‬
‫کردن نان پس از رستاخیزش عین همان زمانی بود که در زندگی‪ ،‬قبل از رستاخیز انجام‬
‫داده بود‪ .‬رستاخیز و به دست آوردن ماهیت الهی‪ ،‬ما را به گون ه‌ای تغییر نخواهد داد که‬
‫غیرقابل شناسایی باشیم؛ ما یکدیگر را خواهیم شناخت‪ .‬ما شخص ا ً از طریق رستاخیز‬
‫نجات خواهیم یافت؛ آنچه مرده‪ ،‬دوباره احیا و فناناپذیر خواهد شد‪.‬‬
‫‪ 24:39‬اشباح و ارواح فناناپذیر در واقعیت وجود خارجی ندارند‪ .‬اما عیسی بر اساس‬
‫درک غلط آنها با ایشان بحث کرد‪ ،‬تا آنها را به این باور حیاتی برساند که او زنده است‪.‬‬
‫یوحنا‬
‫همه مخلوقات به خاطر آن به وجود‬ ‫باب ‪1‬‬
‫آمدند؛ و بدون آن هیچ مخلوقی به‬ ‫‌شود‬
‫ی‬ ‫م‬ ‫جسم‬ ‫کلمه‪،‬‬ ‫‌درآمد‪:‬‬
‫پی ش‬
‫در ابتدا کلمه [لوگوس] بود‪ ،‬و کلمه وجود نیامد‪ 4 .‬در آن زندگی بود و‬
‫نزد خدا بود و کلمه‪ ،‬خود خدا بود‪ 2 .‬آن زندگی نور انسان‌ها بود‪ .‬نور‬
‫‪5‬‬

‫این در ابتدا نزد خدا وجود داشت‪ 3 .‬در تاریکی م ی‌درخشد‪ ،‬اما تاریکی‬
‫نم ی‌تواند آن را دریابد‪.‬‬
‫‪« 1:1‬کالم» نم ی‌تواند به طور مستقیم به یک فرد ارجاع داده شود‪ ،‬زی را یک فرد‬
‫نم ی‌تواند ه م‌زمان «با خدا» و خو ِد خدا باشد‪ .‬کلمه یونانی «‪ »logos‬که در اینجا «کلمه»‬
‫خودی خود به معنی «عیسی» نیست‪ .‬این کلمه غالب ا ً «کالم» ترجمه‬ ‫ِ‬ ‫ترجمه م ی‌شود‪ ،‬به‬
‫م ی‌شود‪ ،‬اما در معانی زیر نیز به کار م ی‌رود‪-:‬‬
‫ • موعظه‬ ‫ •حساب‬
‫ •دلیل‬ ‫ •علّ ت‬
‫ •حکایت‬ ‫ •محاوره‬
‫ •خبر‬ ‫ •اعتقاد‬
‫ •قصد‬
‫«‪ »Logos‬به معنای دقیق خود یعنی افکار درونی که در قالب کلمات بیان م ی‌شوند‪.‬‬
‫خودی‬
‫ِ‬ ‫خدا در آغاز «‪ »logos‬داشت‪ .‬این هدف منفرد در مسیح متمرکز شد‪ .‬مسیح به‬
‫خود «کالم» نبود‪ ،‬بلکه برنامه نجات به واسطه مسیح «کالم» بود‪«( »logos« .‬کالم»)‬
‫اغلب ب رای بشارت‌های مرتبط با مسیح استفاده م ی‌شود ‪ -‬مثال « کالم عیسی» (کولسیان‬
‫‪)3:16‬؛ متی ‪13:19‬؛ یوحنا ‪5:24‬؛ اعمال ‪19:10‬؛ ‪ 1‬تسالونیکیان ‪ .)1:8‬توجه داشته‬
‫باشید که «‪ »logos‬در مورد عیسی به عنوان مسیح است‪ ،‬نه خود او‪ .‬وقتی عیسی متولد‬
‫شد‪ ،‬این «کالم» در قالب گوشت و خون د رآمد ‪« -‬و کالم انسان شد» (یوحنا ‪.)1:14‬‬
‫عیسی شخصا «کالم انسان شده» بود نه «کالم»؛ او پس از والدت از مریم مبدل به‬
‫«کالم» شد‪ ،‬نه هیچ وقت قبل از آن‪.‬‬
‫برنامه‪ ،‬یا پیام در مورد عیسی در ابتدا نزد خدا بود‪ ،‬اما آشکارا در شخصیت عیسی و‬
‫موعظه انجیل در مورد او در قرن اول آشکار شد‪ .‬بناب راین‪ ،‬خدا کالم خود را از طریق‬
‫عیسی به ما رساند (عب رانیان ‪)1:1،2‬؛ او بدین وسیله پیشگوی ی‌ها در مورد خود را محقق‬
‫ساخت‪« ،‬دهان خود را به مث ل‌ها خواهم گشود؛ و آنچه از آغاز جهان مخفی مانده است‬
‫را بیان خواهم کرد» (متی ‪ .)13:35‬در این معنا‪« ،‬کالم در ابتدا نزد خدا بود» تا در تولد‬
‫عیسی «انسانی شود»‪.‬‬
‫«کالم از آن خدا بود»‬
‫برنام ه‌ها و افکار ما اساس ا ً متعلق به ما هستند‪« .‬هرکه هرچه در دل دارد‪ ،‬همان است»‬
‫(امثال ‪ ،)23:7‬و خدا آنچه فکر م ی‌کند‪ ،‬همان است‪ .‬بناب راین کالم یا فکر خدا از آن خدا‬
‫است‪« :‬کالم خدا بود»‪ .‬به این دلیل‪ ،‬تشابهاتی مانند م زامیر ‪ 29:8‬ف راوان هستند‪« :‬آوای‬
‫خداوند بیابان را م ی‌لرزاند؛ خداوند بیابان را م ی‌لرزاند‪ ».‬به این دلیل‪ ،‬در مورد کالم خدا‬
‫‪201‬‬ ‫‪ 1:20 - 1:6‬انحوی‬
‫او‪ ،‬شکوه تنها کسی بودیم که از پدر‬ ‫‪ 6‬مرد خدا فرستاده شد‪ .‬اسم او‬
‫متولد شد)‪.‬‬ ‫یحیی بود‪ 7 .‬این مرد آمد تا شاهدی‬
‫‪ 15‬یحیی بر او شهادت م ی‌دهد و‬ ‫ب رای شهادت دادن به نور باشد‪ ،‬تا‬
‫فریادزنان م ی‌گوید‪ :‬این همان کسی‬ ‫همه به نور ایمان بیاورند‪ 8 .‬یحیی‬
‫است که از او سخن گفتم‪ :‬کسی که‬ ‫نور نبود‪ ،‬بلکه فرستاده شد تا شاید‬
‫بعد از من م ی‌آید و باالمرتب ه‌تر از‬ ‫درباره نور شهادت دهد‪ 9 -‬نور‬
‫من است! زی را او از من برتر بود‪.‬‬ ‫حقیقی که با آمدن به این جهان همه‬
‫‪ 16‬از سرشار بودن او‪ ،‬همه ما‬ ‫انسان‌ها را روشن م ی‌کند‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫پیوسته فضیلت دریافت کردیم‪.‬‬ ‫‪ 10‬او در دنیا بود‪ ،‬و با این که دنیا‬
‫چ را که شریعت از طریق موسی‬ ‫به خاطر او آفریده شده بود‪ ،‬دنیا او‬
‫عطا شد‪ ،‬اما فضیلت و حقیقت از‬ ‫را نشناخت‪ 11 .‬او نزد قوم خود رفت‬
‫طریق عیسی مسیح آمد‪ 18 .‬هیچ کس‬ ‫و قوم خودش نیز او را رد کردند‪.‬‬
‫خدا را هیچ وقت ندیده است؛ تنها‬ ‫‪ 12‬اما هر کسی که او را قبول کند‪،‬‬
‫پسر متولد شده‌ای که در آغوش پدر‬ ‫کسانی که به اسم او ایمان دارند‪،‬‬
‫است‪ ،‬او را شناسانیده است‪.‬‬ ‫او به آنها این حق را داد تا فرزندان‬
‫خدا شوند‪ 13 .‬ای ن‌ها نه از خون‪ ،‬و نه‬
‫خدمت یحیی‬ ‫به خواست جسم‪ ،‬و نه به خواست‬
‫‪ 19‬و این شهادت یحیی است‪ ،‬وقتی‬
‫‪14‬‬
‫انسان‪ ،‬بلکه از خدا به دنیا آمدند‪.‬‬
‫یهودیان‪ ،‬روحانیون و الویان را از‬ ‫به همین دلیل‪ ،‬کلمه تبدیل به جسم‬
‫اورشلیم فرستادند تا از او بپرسند‪:‬‬ ‫شد‪ ،‬و در میان ما و مملو از فیض و‬
‫تو کیستی؟ ‪ 20‬او اعت راف کرد‪ ،‬انکار‬ ‫حقیقت ساکن شد (و ما شاهد شکوه‬
‫به گون ه‌ای صحبت م ی‌شود که گویی خود خدا است‪ .‬بناب راین‪ ،‬در مورد کالم به ما گفته‬
‫شده‪« ،‬همه چیز به واسطه او پدید آمد» (یوحنا ‪ .)1:3‬با این حال‪« ،‬خدا خلق کرد» همه‬
‫چیز را با دستور خود (پیدایش ‪ .)1:1‬از باب ‪ 1‬کتاب پیدایش پیدا است که خدا خالق‬
‫بود‪ ،‬از طریق کالم خدا و نه شخص عیسی‪ .‬این کالم است که سازنده همه چیز خوانده‬
‫م ی‌شود‪ ،‬نه شخص عیسی (یوحنا ‪« .)1:1-3‬به کالم خداوند آسمان‌ها ساخته شد؛ و همه‬
‫لشکر آنها (یعنی ستاره‌ها) به دم دهان او ‪ ...‬او گفت و شد» (م زامیر ‪.)33:6,9‬‬
‫کالم خدا قدرت آفرینش او است و او آن را در کاشتن نطفه عیسی در رحم مریم‬
‫به کار گرفت‪ .‬کالم‪ ،‬برنامه خدا که با روح‌القدس به عمل د رآمده (لوقا ‪،)1:35‬‬
‫باعث بسته شدن نطفه عیسی شد‪ .‬مریم در پاسخ به خبر آبستنی قری ب‌الوقوع‬
‫با عیسی این گونه م ی‌گوید‪« :‬باشد که کالم تو واقع شود» (لوقا‪ .)1:38 ،‬وقتی‬
‫عیسی متولد شد‪ ،‬تمام کالم‪ /‬روح خدا در شخص عیسی مسیح بیان گردید‪.‬‬
‫«در آغاز کالم بود» شاید اظهارنظری است در مورد این مفهوم یهودی که تورات (پنج‬
‫کتاب موسی) پیش از آفرینش وجود داشت‪ .‬یوحنا‪ 1:1-3 ،‬م ی‌گوید مه م‌ترین چیزی که‬
‫باید دریابیم این است که آن کلمات خدا در مورد عیسی پیشگویی شده بود؛ برنامه خدا‬
‫در مورد او پیش از آفرینش وجود داشت (همچنین لوقا‪.)1:70 ،‬‬
‫‪ 1:43 - 1:21‬انحوی‬ ‫‪202‬‬
‫من را فرستاد تا در آب تعمید دهم به‬ ‫نکرد‪ ،‬بلکه اعت راف کرد‪ :‬من مسیح‬
‫من گفته بود‪ :‬هر کسی را دیدی که‬ ‫نیستم! ‪ 21‬و آنها از او پرسیدند‪ :‬پس‬
‫روح بر او نازل شده و ق رار گرفته‪ ،‬او‬ ‫کیستی؟ آیا الیاس هستی؟ و او گفت‪:‬‬
‫همان کسی است که در روح‌القدس‬ ‫نیستم‪ .‬آیا پیامبری؟ و او پاسخ داد‪:‬‬
‫تعمید م ی‌دهد‪ 34 .‬من شاهد بوده‌ام و‬ ‫نه‪ 22 .‬آنها از او پرسیدند‪ :‬تو کیستی؟‬
‫شهادت داده‌ام که این پسر خدا است‪.‬‬ ‫به ما پاسخی بده تا به کسانی که‬
‫‪ 35‬روز بعد‪ ،‬یحیی با دو تن از‬ ‫ما را فرستادند بگوییم‪ .‬خودت را‬
‫شاگردانش ایستاده بود‪ 36 .‬و او‬ ‫چگونه توصیف م ی‌کنی؟ ‪ 23‬یحیی با‬
‫عیسی را در حالی که قدم م ی‌زد نگاه‬ ‫کالم اشعیای نبی سخن گفت‪ :‬صدای‬
‫کرد و گفت‪ :‬بنگرید! بره‌ خدا! ‪ 37‬و‬ ‫کسی که در بیایان فریاد م ی‌زند‪ :‬راه‬
‫آن دو شاگرد که صدای او را شنیدند‪،‬‬ ‫خداوند را هموار ساز‪.‬‬
‫عیسی را دنبال کردند‪ 38 .‬عیسی‬ ‫‪ 24‬این روحانیون و الویان از‬
‫برگشت و دید که آن دو او را دنبال‬ ‫طرف فریسیان فرستاده شده بودند‪.‬‬
‫م ی‌کنند و به آنها گفت‪ :‬دنبال چه‬ ‫‪ 25‬و آنها دوباره از او پرسیدند‪ :‬پس‬
‫م ی‌گردید؟ آنها پاسخ دادند‪ :‬ربی (ما‬ ‫اگر نه مسیح هستی‪ ،‬نه الیاس و نه‬
‫م ی‌گوییم استاد)‪ .‬کجا اقامت داری؟‬ ‫پیامبر‪ ،‬چ را تعمید م ی‌دهی؟ ‪ 26‬یحیی‬
‫‪ 39‬او به آنها گفت‪ :‬بیایید و خودتان‬ ‫پاسخ داد‪ :‬من شما را در آب تعمید‬
‫ببینید‪ .‬بناب راین‪ ،‬آنها رفتند و محل‬ ‫م ی‌دهم؛ اما در میان شما کسی‬
‫اقامت او را دیدند؛ و آن روز نزد او‬ ‫ایستاده که نم ی‌شناسید‪ 27 .‬کسی که‬
‫ماندند‪ .‬تقریب ا ً ساعت دهم بود‪.‬‬ ‫بعد از من م ی‌آید و لیاقت ندارم بند‬
‫کفشش را باز کنم‪ 28 .‬این اتفاق در‬
‫فرا خواندن شاگردان‬ ‫بیت عنیا در آن طرف اردن رخ داد‪،‬‬
‫‪ 40‬یکی از آن دو نفر که صدای‬ ‫جایی که یحیی تعمید م ی‌داد‪.‬‬
‫یحیی را شنید و عیسی را دنبال کرد‬ ‫‪ 29‬روز بعد‪ ،‬او عیسی را دید که به‬
‫آندریاس‪ ،‬ب رادر شمعون پطرس‪،‬‬ ‫سوی او م ی‌آید و گفت‪ :‬بنگرید! بره‌‬
‫بود‪ 41 .‬اولین کاری که کرد این بود‬ ‫خدا که گناه جهان را از بین م ی‌برد!‬
‫که ب رادرش شمعون را پیدا کند؛ و به‬ ‫‪ 30‬این همان کسی است که از او‬
‫او گفت‪ :‬ما مسیحا (مسیح یا همان‬ ‫سخن گفتم‪ :‬بعد از من‪ ،‬مردی م ی‌آید‬
‫ک رایست در انگلیسی) را پیدا کردیم‪.‬‬ ‫که از من باالرتب ه‌تر است‪ .‬زی را او از‬
‫‪ 42‬او را نزد عیسی برد‪ .‬عیسی به او‬ ‫من برتر بود‪ 31 .‬من او را نشناختم‪،‬‬
‫نگریست و گفت‪ :‬تو شمعون پسر‬ ‫اما او باید بر اس رائیل ظاهر گردد‪ ،‬و‬
‫یونا هستی‪ .‬تو کیفا (ما او را پطرس‬ ‫به همین دلیل م ی‌آیم تا او را در آب‬
‫م ی‌نامیم) نام خواهی گرفت‪.‬‬ ‫تعمید دهم‪.‬‬
‫‪ 43‬روز بعد‪ ،‬عیسی تصمیم گرفت‬ ‫‪ 32‬و یحیی شهادت داد و گفت‪ :‬دیدم‬
‫به جلیله برود؛ و فیلیپس را پیدا‬ ‫که روح به صورت کبوتر از آسمان‬
‫کرد‪ .‬عیسی به او گفت‪ :‬من را دنبال‬ ‫نازل شد و بر او باقی ماند‪ 33 .‬من‬
‫او را نم ی‌شناختم‪ ،‬اما آن کسی که‬
‫‪203‬‬ ‫‪ 2:13 - 1:44‬انحوی‬
‫عیسی به او گفت‪ :‬هیچ ش رابی‬ ‫کن‪ 44 .‬فیلپس اهل بیت صیدا بود‪،‬‬
‫ندارند! ‪ 4‬عیسی به او گفت‪ :‬ای زن‬ ‫شهر آندریاس و پطرس‪ 45 .‬فیلیپس‬
‫من را با تو چه کار است؟ ساعت‬ ‫نتنائیل را پیدا کرد و به او گفت‪ :‬ما‬
‫من هنوز ف را نرسیده است‪ 5 .‬مادرش‬ ‫آن کسی را که موسی در شریعت و‬
‫به خدمتکاران گفت‪ :‬هر دستوری‬ ‫انبیا درباره او نوشت ه‌اند پیدا کردیم!‬
‫به شما م ی‌دهد‪ ،‬همان کنید! ‪ 6‬در آن‬ ‫عیسای ناصری‪ ،‬پسر یوسف‪ 46 .‬و‬
‫نزدیکی شش کوزه آب سنگی بود که‬ ‫نتنائیل به او گفت‪ :‬آیا ممکن است‬
‫ب رای م راسم تطهیر یهودیان بود‪ ،‬و‬ ‫هیچ چیز خوبی از ناصره بیرون‬
‫هر کدام ‪ 75‬تا ‪ 115‬لیتر گنجایش‬ ‫بیاید؟ فیلیپس به او گفت‪ :‬بیا و ببین‪.‬‬
‫داشت‪ 7 .‬عیسی به آنها گفت‪ :‬کوزه‌ها‬ ‫‪ 47‬عیسی دید که نتنائیل به سوی او‬
‫را با آب پر کنید‪ .‬و آنها را لبریز‬ ‫م ی‌آید و به او گفت‪ :‬بنگرید‪ ،‬یک‬
‫کردند‪.‬‬ ‫اس رائیلی واقعی که در او حیل ه‌ای‬
‫‪ 8‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬حاال کمی‬ ‫نیست! ‪ 48‬نتنائیل به او گفت‪ :‬از‬
‫از آن را بردارید و نزد صاحب مجلس‬ ‫کجا من را م ی‌شناسی؟ عیسی پاسخ‬
‫‪9‬‬
‫ببرید‪ .‬پس آنها آن را برداشتند‪.‬‬ ‫داد‪ :‬قبل از اینکه فیلیپس تو را ف را‬
‫وقتی صاحب مجلس آبی را چشید‬ ‫بخواند‪ ،‬وقتی زیر درخت انجیر‬
‫که اکنون به ش راب تبدیل شده بود‬ ‫بودی‪ ،‬من تو را دیدم‪ 49 .‬نتنائیل به او‬
‫و نم ی‌دانست از کجا آمده است (اما‬ ‫پاسخ داد‪ :‬ربی‪ ،‬تو پسر خدا هستی‪.‬‬
‫خدمتکارانی که آب را ریخته بودند‬ ‫تو پادشاه اس رائیل هستی‪ 50 .‬عیسی‬
‫م ی‌دانستند)‪ ،‬داماد را صدا زد‪ 10 ،‬و‬ ‫در پاسخ گفت‪ :‬به خاطر این ایمان‬
‫به او گفت‪ :‬همه ش راب خوب را اول‬ ‫آوردی که به تو گفتم‪ :‬تو را زیر‬
‫به مهمانان م ی‌دهند‪ ،‬و وقتی همه‬ ‫درخت انجیر دیدم؟ بهتر از ای ن‌ها را‬
‫آزادانه نوشیدند‪ ،‬ش راب با کیفیت‬ ‫خواهی دید! ‪ 51‬و عیسی به او گفت‪:‬‬
‫کمتری را م ی‌دهند‪ .‬اما تو ش راب‬ ‫به راستی و حقیقت ا ً به شما م ی‌گویم‪.‬‬
‫خوب را تا اآلن نگه داشتی!‬ ‫خواهید دید که آسمان گشوده خواهد‬
‫‪ 11‬عیسی این کار را که اولین‬ ‫شد‪ ،‬و فرشتگان خدا بر پسر انسان‬
‫نشانه او بود‪ ،‬در قانای جلیله انجام‬ ‫صعود و نزول م ی‌کنند‪.‬‬
‫داد و از طریق آن شکوه خود را‬
‫آشکار کرد؛ و شاگردانش به او ایمان‬ ‫باب ‪2‬‬
‫آوردند‪.‬‬
‫عیسی آب را به شراب تبدیل‬
‫عیسی معبد را تطهیر م ی‌کند‬ ‫م ی‌کند‬
‫‪ 12‬بعد از این‪ ،‬او و مادر و ب رادرش‬ ‫روز سوم‪ ،‬م راسم ازدواجی در قانای‬
‫و شاگردانش به کفرناحوم رفتند؛ و‬ ‫جلیله برپا شده بود‪ .‬مادر عیسی‬
‫چند روزی آنجا ماندند‪ 13 .‬عید فصح‬ ‫آنجا بود؛ ‪ 2‬عیسی و شاگردانش نیز‬
‫یهودیان در آن زمان بود‪ ،‬و عیسی‬
‫‪3‬‬
‫به این م راسم دعوت شده بودند‪.‬‬
‫وقتی ش راب‌شان تمام شد‪ ،‬مادر‬
‫‪ 3:6 - 2:14‬انحوی‬ ‫‪204‬‬
‫عید‪ ،‬بسیاری وقتی نشان ه‌های او‬ ‫به اورشلیم رفت‪ 14 .‬و کسانی را‬
‫را م ی‌دیدند به نام او ایمان آوردند‪.‬‬ ‫در معبد یافت که گاو و گوسفند و‬
‫‪ 24‬اما عیسی خود را به آنها واگذار‬ ‫کبوتر م ی‌فروختند‪ ،‬و ص رافان نیز‬
‫نکرد‪ ،‬زی را او بشر را درک م ی‌کرد‪،‬‬ ‫‪15‬‬
‫پشت می ز‌هایشان نشسته بودند‪.‬‬
‫‪ 25‬و او به هیچ شهادتی از سوی هیچ‬ ‫تازیان ه‌ای از ریسمان ساخت و همه‬
‫انسانی درباره خود نیاز نداشت‪ .‬زی را‬ ‫آنها را با گاوها و گوسفندان از معبد‬
‫م ی‌فهمید که درون انسان چیست‪.‬‬ ‫بیرون کرد؛ و سک ه‌های ص رافان را‬
‫ریخت و میزهایشان را برگرداند‪.‬‬
‫باب ‪3‬‬ ‫‪ 16‬به کبوترفروشان گفت‪ :‬ای ن‌ها را‬
‫بیرون ببرید! خانه پدرم را تبدیل به‬
‫عیسی و نیقودیموس‬ ‫بازار نکنید‪ 17 .‬شاگردانش به خاطر‬
‫مردی از فریسیان به نام نیقودیموس‬ ‫آوردند که نوشته شده بود‪ :‬غیرتی‬
‫بود که یکی از حاکمان یهودیان‬ ‫که نسبت به خان ه‌ات دارم من را ف را‬
‫بود‪ 2 .‬همان شخص شبانه آمد و‬ ‫خواهد گرفت‪ 18 .‬بناب راین‪ ،‬یهودیان‬
‫به او گفت‪ :‬استاد‪ ،‬م ی‌دانیم که تو‬ ‫در پاسخ به او گفتند‪ :‬چه نشان ه‌ای‬
‫استادی هستی از جانب خدا‪ .‬زی را‬ ‫به ما نشان خواهی داد که این کارها‬
‫هیچ کس نم ی‌تواند کارهایی را بکند‬ ‫را م ی‌کنی؟ ‪ 19‬عیسی در پاسخ به‬
‫که تو انجام م ی‌دهی‪ ،‬مگر این که‬ ‫آنها گفت‪ :‬این معبد را نابود کنید‬
‫خدا با او باشد‪ 3 .‬عیسی در پاسخ‬ ‫و ظرف سه روز آن را دوباره برپا‬
‫به او گفت‪ :‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به‬ ‫خواهم کرد‪ 20 .‬یهودیان پاسخ دادند‪:‬‬
‫شما م ی‌گویم‪ :‬تا کسی از نو متولد‬ ‫ساخت این معبد چهل و شش سال‬
‫نشود‪ ،‬نم ی‌تواند ملکوت خدا را ببیند‪.‬‬ ‫طول کشید و تو آن را ظرف سه روز‬
‫‪ 4‬نیقودیموس به او گفت‪ :‬انسانی که‬ ‫برپا خواهی کرد؟ ‪ 21‬اما او از معبد‬
‫پیر است چگونه م ی‌تواند متولد‬ ‫بدنش سخن م ی‌گفت‪ 22 .‬وقتی از‬
‫شود؟ آیا ب رای بار دوم وارد رحم‬ ‫میان ُم ردگان برخاست‪ ،‬شاگردانش‬
‫مادرش م ی‌شود و متولد م ی‌گردد؟‬ ‫به خاطر آوردند که او این را گفته‬
‫‪ 5‬عیسی پاسخ داد‪ :‬به راستی‪ ،‬به‬ ‫بود‪ ،‬و به کتاب مقدس و کالمی که‬
‫راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬تا کسی از‬ ‫عیسی گفته بود ایمان آوردند‪.‬‬
‫آب و روح متولد نشود‪ ،‬نم ی‌تواند وارد‬ ‫‪ 23‬اکنون وقتی عیسی در عید‬
‫ملکوت خداوند گردد‪ 6 .‬آنچه از جسم‬ ‫فصح در اورشلیم بود‪ ،‬در طول‬

‫‪ 2:25‬م ی‌دانست‪ -‬عیسی م ی‌دانست که انسان‌های متلون چگونه هستند و چقدر زود‬
‫تغییر م ی‌کنند‪ .‬درک او از انسانیت به این دلیل است که او خود انسان بود‪.‬‬
‫‪ 3:5‬در اینجا اهمیت تعمید با آب را م ی‌بینیم‪ .‬اما این به خودی خود کافی نیست ‪ -‬ما باید‬
‫با اعمال کالم خدا در درونمان از نظر معنوی بار دیگر متولد شویم (‪ 1‬پطرس ‪،)1:23‬‬
‫اگر ق رار است با بازگشت عیسی وارد ملکوت خدا شویم‪ .‬بنابراین‪ ،‬تعمید بسیار مهم‬
‫است‪ .‬اگر م ی‌خواهید تعمید داده شوید‪ ،‬با ناشرین تماس بگیرید‪.‬‬
‫‪205‬‬ ‫‪ 3:21 - 3:7‬انحوی‬
‫که موسی مار را در بیابان بلند کرد‪،‬‬ ‫متولد م ی‌شود جسم است‪ ،‬و آنچه از‬
‫پسر انسان نیز باید همین گونه بلند‬ ‫روح متولد م ی‌شود روح است‪ 7 .‬از‬
‫شود؛‪ 15‬تا هر که به او باور دارد در‬ ‫چیزی که گفتم تعجب نکن‪ :‬باید از‬
‫او زندگی جاودان ه‌ای داشته باشد‪.‬‬ ‫نو متولد شوی‪ 8 .‬باد هر جا اراده کند‬
‫‪ 16‬زی را خدا آنقدر دنیا را دوست‬ ‫م ی‌وزد‪ ،‬و تو صدایش را م ی‌شنوی‪،‬‬
‫داشت که تنها پسر متولد شده‌اش‬ ‫اما نم ی‌دانی از کجا م ی‌آید و به کجا‬
‫را عطا کرد تا هر که به او ایمان‬ ‫م ی‌رود‪ .‬هر کسی که از روح متولد‬
‫بیاورد از بین نرود‪ ،‬بلکه زندگی‬ ‫م ی‌شود نیز چنین است‪.‬‬
‫جاوادنه داشته باشد‪ 17 .‬زی را خدا‬ ‫‪ 9‬نیقودیموس در پاسخ به او‬
‫پسرش را به این جهان نفرستاد تا‬ ‫گفت‪ :‬ای ن‌ها چطور ممکن هستند؟‬
‫جهان را محکوم کند‪ ،‬بلکه جهان‬ ‫‪ 10‬عیسی در پاسخ به او گفت‪ :‬آیا‬
‫باید از طریق او نجات یابد‪.‬‬ ‫استاد قوم اس رائیل هستی و هنوز‬
‫‪ 18‬هر کسی که به او ایمان داشته‬ ‫این چیزها را درک نم ی‌کنی؟ ‪ 11‬به‬
‫باشد محکوم نخواهد شد‪ .‬هر کسی‬ ‫راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪:‬‬
‫که ایمان نداشته باشد‪ ،‬همین حاال‬ ‫ما از چیزی سخن م ی‌گوییم که‬
‫هم محکوم شده زی را به نام تنها پسر‬ ‫م ی‌دانیم و بر چیزی شهادت‬
‫‪19‬‬
‫متولد شده خدا ایمان نیاورده است‪.‬‬ ‫م ی‌دهیم که دیده‌ایم؛ و شما شهادت‬
‫و این دلیل محکومیت است که نور‬ ‫ما را نم ی‌پذیرید‪ 12 .‬حال که از‬
‫به جهان آمده و انسان‌ها تاریکی‬ ‫امور دنیوی حرف م ی‌زنم و تو باور‬
‫را بیشتر از نور دوست دارند‪ -‬زی را‬ ‫نداری‪ ،‬اگر از امور آسمانی حرف‬
‫کارهایشان پلید بود‪ 20 .‬زی را هر که‬ ‫بزنم‪ ،‬چگونه باور خواهی کرد؟‬
‫کار پلید کند‪ ،‬از نور بی زار است و‬ ‫‪ 13‬هیچ کس به آسمان صعود نکرده‬
‫وارد نور نم ی‌شود تا مبادا کارهایش‬ ‫است به غیر از آن کسی که از‬
‫سرزنش نشوند‪ 21 .‬اما هر کسی که‬ ‫آسمان نازل شده است‪ ،‬پسر انسان‬
‫کار حق را انجام دهد‪ ،‬وارد نور‬ ‫که در آسمان است‪ 14 .‬همان طور‬
‫‪« 3:13‬باال» و «فرود» اینجا کاربرد تح ت‌اللفظی ندارند‪ .‬در انجیل عیسی از این واژه‌ها‬
‫به صورت نمادین استفاده شده است‪ .‬عیسی درون رحم مادرش‪ ،‬مریم‪« ،‬ق رار داده شد»‬
‫‪ -‬او «آغاز شد»‪ .‬او یا از میان ابرهای آسمان به زمین آمد ‪ -‬یا آن گونه که م ی‌گوییم به‬
‫زمین «فرود آمد» ‪ -‬به این معنا که او روی زمین متولد شد‪.‬‬
‫‪ 3:14‬مار نماد گناه بود‪ .‬با این حال‪ ،‬نماد عیسی نیز هست‪ .‬عیسی‪ ،‬روی صلیب‪،‬‬
‫بسیار با مردم گنهکار هم راهی م ی‌کرد‪ ،‬اگرچه هرگز گناه نکرده بود‪ .‬او با ما گنهکاران‬
‫«یکی» است‪ ،‬دوست گنهکاران که از گناه روی بر نم ی‌گرداند‪ ،‬بلکه ب رای پاک کردن‬
‫گناه‪ ،‬آن را لمس کرده و با آن ه م‌ذات‌پنداری م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 3:15‬در او‪ -‬یونانی «به درون او»‪ .‬ما با ایمان آوردن و تعمید یافتن در عیسی‪ ،‬به‬
‫عیسی باور پیدا م ی‌کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:21‬اگر احساس گناهکاری م ی‌کنیم‪ ،‬نباید غمگین شویم‪ .‬این نتیجه بودن در نور‬
‫است‪.‬‬
‫‪ 4:6 - 3:22‬انحوی‬ ‫‪206‬‬
‫زمین است‪ ،‬زمینی است و از زمین‬ ‫م ی‌شود تا آشکار شود که کارهایش‬
‫سخن م ی‌گوید‪ .‬آن کسی از آسمان‬ ‫در خدا انجام شده است‪.‬‬
‫است‪ ،‬از همه باالتر است‪ 32 .‬و به‬
‫آنچه دیده و شنیده شهادت م ی‌دهد؛ و‬ ‫هیرودیس و یحیای تعمید دهنده‬
‫‪33‬‬
‫هیچ کس شهادت او را نم ی‌پذیرد‪.‬‬ ‫‪ 22‬بعد از این اتفاقات‪ ،‬عیسی و‬
‫هر کسی که شهادت او را م ی‌پذیرد‪،‬‬ ‫شاگردانش به سرزمین یهودیه رفتند؛‬
‫‪34‬‬
‫تصدیق کرده که خدا حقیقت دارد‪.‬‬ ‫و او با آنها آنجا ماند و تعمید داد‪.‬‬
‫زی را آن کسی که خدا فرستاده‪ ،‬کالم‬ ‫‪ 23‬و یحیی نیز در عینون نزدیک‬
‫خدا را به زبان م ی‌آورد؛ زی را خدا‬ ‫سالیم تعمید م ی‌داد‪ ،‬زی را آنجا آب‬
‫روح را با پیمانه و اندازه‌گیری به او‬ ‫زیادی وجود داشت و مردم م ی‌آمدند‬
‫نم ی‌دهد‪ 35 .‬پدر‪ ،‬پسر را دوست دارد‬ ‫تا تعمید بگیرند‪ 24 .‬زی را یحیی هنوز‬
‫و همه چیز را به دستان او سپرده‬ ‫به زندان نیفتاده بود‪.‬‬
‫است‪ 36 .‬هر کسی که به پسر ایمان‬ ‫‪ 25‬آن گاه اختالفی بین شاگردان‬
‫بیاورد‪ ،‬زندگی جاودانه دارد؛ اما‬ ‫یحیی و یهودیان درباره تطهیر پیش‬
‫آن کسی که از پسر اطاعت نکند‪،‬‬ ‫آمد‪ 26 .‬و آنها نزد یحیی آمدند و به‬
‫زندگی را نخواهد دید‪ ،‬بلکه خشم‬ ‫او گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬آن کسی که در آن‬
‫خداوند بر او باقی خواهد ماند‪.‬‬ ‫طرف اردن با تو بود و بر او شهادت‬
‫دادی‪ ،‬اکنون تعمید م ی‌دهد و همه‬
‫باب ‪4‬‬ ‫مردم نزد او م ی‌روند‪ 27 .‬یحیی در‬
‫عیسی باعث ایمان آوردن یک‬ ‫پاسخ گفت‪ :‬انسان نم ی‌تواند چیزی‬
‫دریافت کند مگر آن که از آسمان‬
‫زن سامری م ی‌شود‬ ‫به او اعطا شده باشد‪ 28 .‬خود شما‬
‫رور فهمید که‬ ‫س َ‬‫بناب راین‪ ،‬وقتی َ‬ ‫م ی‌توانید شهادت بدهید که من گفتم‪:‬‬
‫فریسیان شنیده‌اند که عیسی بیشتر‬ ‫من مسیح نیستم‪ ،‬اما قبل از او‬
‫از یحیی شاگرد پیدا کرده و تعمید‬ ‫فرستاده شدم‪ 29 .‬آن کسی که عروس‬
‫م ی‌دهد ‪( 2‬با این که خود عیسی‬ ‫دارد‪ ،‬داماد است؛ اما دوست داماد‬
‫کسی را غیر از شاگردانش تعمید‬ ‫که در کنار او ایستاده و صدای او‬
‫نداد)‪ 3 ،‬یهودیه را ترک کرد و دوباره‬ ‫را م ی‌شنود‪ ،‬از صدای داماد بسیار‬
‫به جلیله رفت‪ 4 .‬الزم بود تا از سامره‬ ‫خوشحال م ی‌شود‪ .‬شادی من هم‬
‫نیز عبور کند‪ 5 .‬بناب راین‪ ،‬به شهری‬ ‫این گونه کامل شده است‪ 30 .‬او باید‬
‫از سامره به نام سوخار‪ ،‬نزدیک‬ ‫پیشرفت کند اما من باید عقب بروم‪.‬‬
‫زمینی که یعقوب به پسرش یوسف‬ ‫‪ 31‬آن کسی که از باال م ی‌آید از‬
‫داده بود‪ ،‬رسید‪ 6 .‬چاه یعقوب نیز‬ ‫همه باالتر است‪ .‬آن کسی که از‬
‫آنجا بود‪ .‬عیسی که در طول سفرش‬
‫‪ 3:23‬تعمید یعنی فرو رفتن در آب‪ ،‬و نه آب پاشیدن ‪ -‬پس به «آب ف راوان» نیاز است‪.‬‬
‫‪ 4:6‬نیاز عیسی به نوشیدن آب و خسته شدن و است راحت خواستن‪ ،‬همه نشان انسان‬
‫بودن او است‪ .‬او خود خدا نبود‪.‬‬
‫‪207‬‬ ‫‪ 4:24 - 4:7‬انحوی‬
‫خواهد جوشید‪ 15 .‬زن به او گفت‪ :‬آقا‪،‬‬ ‫خسته شده بود‪ ،‬خسته در کنار چاه‬
‫این آب را به من بده تا دیگر هرگز‬ ‫نشست‪ .‬حدود ساعت ششم بود‪ 7 .‬زنی‬
‫تشنه نشوم و این همه راه ب رای آب‬ ‫از سامره نزدیک آب آمد و عیسی به‬
‫برداشتن اینجا نیایم‪.‬‬ ‫او گفت‪ :‬کمی آب به من بده‪.‬‬
‫‪ 16‬عیسی به او گفت‪ :‬برو و شوهرت‬ ‫‪ 8‬شاگردانش ب رای خرید غذا به‬
‫را صدا بزن و برگرد اینجا‪ 17 .‬زن در‬ ‫شهر رفته بودند‪ 9 .‬زن سامری به‬
‫پاسخ به او گفت‪ :‬هیچ شوهری ندارم‪.‬‬ ‫او پاسخ داد‪ :‬چگونه است که تو‪،‬‬
‫عیسی به او گفت‪ :‬چه خوب گفتی‬ ‫که یهودی هستی‪ ،‬از من که یک‬
‫که شوهر نداری‪ 18 ،‬زی را تو پنج‬ ‫زن سامری هستم آب م ی‌خواهی؟‬
‫شوهر داشتی؛ و آن کسی که اکنون‬ ‫(زی را یهودیان هیچ داد و ستدی با‬
‫با او هستی شوهر تو نیست‪ .‬این را‬ ‫سامریان نم ی‌کنند)‪ 10 .‬سپس عیسی‬
‫صادقانه گفتی‪ 19 .‬آن زن به او گفت‪:‬‬ ‫به او پاسخ داد و گفت‪ :‬اگر از هدیه‬
‫‪20‬‬
‫آقا‪ ،‬دریافتم که تو پیامبر هستی‪.‬‬ ‫خدا باخبر بودی و م ی‌دانستی که‬
‫پدران ما در این کوه عبادت کردند‪،‬‬ ‫چه کسی به تو گفت‪ :‬کمی آب به‬
‫و تو م ی‌گویی که اورشلیم جایی‬ ‫من بده‪ ،‬از او آب م ی‌خواستی و او‬
‫است که مردم باید عبادت کنند‪.‬‬ ‫نیز آب زنده به تو م ی‌داد‪ 11 .‬زن به‬
‫‪21‬عیسی به او گفت‪ :‬زن‪ ،‬به من‬ ‫او گفت‪ :‬آقا‪ ،‬چیزی نداری که با‬
‫ایمان بیاور‪ ،‬ساعتی ف را م ی‌رسد‬ ‫آن آب را بیرون بکشی و چاه نیز‬
‫که نه در این کوه و نه در اورشلیم‬ ‫عمیق است‪ .‬پس از کجا آن آب زنده‬
‫پدرت را عبادت نخواهی کرد‪ 22 .‬شما‬ ‫را داری؟ ‪ 12‬آیا از پدر ما یعقوب‬
‫آن چیزی را که نم ی‌شناسید عبادت‬ ‫واالتری که به ما چاه را داد و خودش‬
‫م ی‌کنید‪ .‬ما چیزی را که م ی‌شناسیم‬ ‫از آن م ی‌نوشید‪ ،‬همان طور که‬
‫عبادت م ی‌کنیم‪ .‬زی را رهایی از‬ ‫پس رانش و گل ه‌اش از آن م ی‌نوشیدند؟‬
‫جانب یهودیان است‪ 23 .‬اما ساعت‬ ‫‪ 13‬عیسی به او پاسخ داد و گفت‪ :‬هر‬
‫ف را م ی‌رسید و اکنون شروع شده‪،‬‬ ‫کسی که از این آب بنوشد دوباره‬
‫که عابدان حقیقی پدر را در روح‬ ‫تشنه خواهد شد‪ 14 ،‬اما هر کسی که‬
‫و حقیقت عبادت خواهند کرد؛ زی را‬ ‫از آبی بنوشد که من به او م ی‌دهم‪،‬‬
‫این عابدان کسانی هستند که پدر به‬ ‫هرگز تشنه نخواهد شد‪ .‬آبی که‬
‫دنبال آنها است‪ 24 .‬خدا روح است‪،‬‬ ‫من به او م ی‌دهم‪ ،‬در او به چاه آب‬
‫و کسانی که او را پرستش م ی‌کنند‬ ‫تبدیل خواهد شد و تا زندگی جاودانه‬
‫‪ 4:14‬اگر واقع ا ً ایمان داشته باشیم‪ ،‬تبدیل به چاهی آب ب رای زندگی دیگ ران م ی‌شویم‪ .‬ما‬
‫م ی‌توانیم منبع زندگی جاودان ب رای مردم باشیم ‪ -‬چون منبع تماس آنها با عیسی هستیم‪.‬‬
‫این بدین معنا است که ما باید مستقیم و بالواسطه شاهد مردم باشیم‪ ،‬بدانیم که م ی‌توانیم‬
‫به مردم یک زندگی جاودان بدهیم‪ ،‬که در غیر این صورت به آن نخواهند رسید‪.‬‬
‫‪ 4:22‬مردم م ی‌توانند از طریق روح و روان پرستش کنند ‪ -‬اما این پرستش واقعی نیست‪.‬‬
‫‪ 4:24‬خدا روح است‪ ،‬به این معنا که با روحش ب رابر است‪ .‬خدا خود یک وجود فردی‬
‫است‪ ،‬نه یک «روح» انت زاعی که دور م ی‌گردد‪ .‬خدا یک آتش سوزنده «است»؛ او از‬
‫‪ 4:39 - 4:25‬انحوی‬ ‫‪208‬‬
‫یکدیگر پرسیدند‪ :‬آیا کسی ب رای او‬ ‫باید در روح و حقیقت پرستش کنند‪.‬‬
‫چیزی ب رای خوردن آورده؟ ‪ 34‬عیسی‬ ‫‪ 25‬زن به او گفت‪ :‬م ی‌دانم که مسیحا‬
‫به آنها گفت‪ :‬غذای من اج رای اراده‬ ‫م ی‌آید (همان کسی که مسیح یا‬
‫فرستنده من و انجام کار او است‪.‬‬ ‫ک رایست نام دارد)‪ .‬وقتی م ی‌آید‪ ،‬همه‬
‫‪ 35‬آیا شما نم ی‌گویید‪ :‬چهار ماه‬ ‫چیز را ب رای ما اعالم خواهد کرد‪.‬‬
‫دیگر زمان برداشت ف را م ی‌رسد؟‬ ‫‪26‬عیسی به او گفت‪ :‬من که با تو‬
‫بنگرید‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ ،‬به‬ ‫سخن م ی‌گویم همان او هستم‪.‬‬
‫مزرع ه‌ها نگاه کنید که سفید شده‌اند‬ ‫‪ 27‬و در این صحنه‪ ،‬شاگردانش‬
‫و آماده برداشت هستند‪ 36 .‬هر کسی‬ ‫آمدند و تعجب کردند که او با یک‬
‫که درو کند‪ ،‬اجر م ی‌گیرد‪ ،‬و ب رای‬ ‫زن صحبت م ی‌کرد‪ .‬اما هیچ کس‬
‫زندگی جاودانه میوه جمع م ی‌کند؛ تا‬ ‫نگفت‪ :‬دنبال چه م ی‌گردی؟ یا‪ ،‬چ را‬
‫آن کسی که بذر م ی‌کارد و آن کسی‬ ‫با این زن صحبت م ی‌کنی؟ ‪ 28‬پس‬
‫که درو م ی‌کند با هم خوشحال شوند‪.‬‬ ‫زن کوزه آبش را رها کرد و به شهر‬
‫‪ 37‬زی را اینجا این کالم درست است‪:‬‬ ‫رفت‪ ،‬و به مردم گفت‪ 29 :‬بیایید و‬
‫کسی م ی‌کارد و دیگری درو م ی‌کند‪.‬‬ ‫مردی را ببینید که همه کارهایی را‬
‫‪ 38‬من شما را فرستادم تا چیزی را‬ ‫که تا به حال کرده‌ام به من گفت‪ .‬آیا‬
‫برداشت کنید که ب رای آن زحمتی‬ ‫ممکن است این مسیح باشد؟ ‪ 30‬آنها‬
‫نکشیده‌اید؛ دیگ ران زحمت کشیده‌اند‬ ‫از شهر خارج شدند و نزد او رفتند‪.‬‬
‫آن خود‬ ‫و شما زحمت آنها را از ِ‬ ‫‪ 31‬در این میان‪ ،‬شاگردان از او‬
‫م ی‌کنید‪.‬‬ ‫خواهش کردند و گفتند‪ :‬استاد‪،‬‬
‫‪ 39‬و بسیاری از سامریان از آن‬ ‫بخور‪ 32 .‬اما او به آنها گفت‪ :‬من‬
‫شهر به خاطر کالم آن زن به او‬ ‫غذایی ب رای خوردن دارم که شما‬
‫ایمان آوردند‪ ،‬که شهادت داده بود‪ :‬او‬ ‫از آن ب ی‌خبر هستید‪ 33 .‬شاگردان از‬
‫طریق آتش داوریش آشکار م ی‌شود‪ ،‬اما این بدین معنا نیست که خدا با آتش ب رابر است‬
‫و آتش با خدا‪ .‬در مورد او به عنوان روح نیز همین گونه است‪.‬‬
‫‪ 4:27‬رهب ران مذهب یهودی با زنان یا سامری‌ها صحبت نم ی‌کردند؛ همچنین انجیل را‬
‫به زنان نم ی‌آموختند و با زنی تنها نم ی‌شدند‪ .‬عیسی هیچ نگ رانی در مورد شایعات یا‬
‫«تصویر» خود نداشت ‪ -‬او قصد داشت به حاشیه رانده‌شدگان و مورد غض ب‌ها برسد‪.‬‬
‫‪ 4:29‬طبیعی است که از تجربیاتمان با عیسی به سایرین بگوییم‪ .‬انجیل سرشار از‬
‫این موارد است‪.‬‬
‫‪ 4:32‬داشتن یک مکالمه غیر قابل انتظار و جذاب در مورد خداوند با کسی‪ ،‬خستگی‬
‫و مشکالت دنیوی را از یاد ما م ی‌برد‪ .‬موعظه ب رای برکت و منفعت خود ما نیز هست‪.‬‬
‫‪ 4:39‬هر آنچه‪ -‬تمام گناهانش‪ .‬او با پذیرش گنهکاریش‪ ،‬م ی‌توانست به نحوی غیر‬
‫تهدیدآمیز شاهد مردم باشد‪ .‬برخی به واسطه کالم موعظ ه‌گر به عیسی ایمان م ی‌آورند و‬
‫برخی مستقیم ا ً (آیه ‪ .)42‬بناب راین‪ ،‬در مواردی‪ ،‬این توانایی را داریم که مردم را به سمت‬
‫عیسی بیاوریم؛ اگر نقش خود را ایفا نکنیم‪ ،‬آنها نجات نم ی‌یابند‪ .‬در این معنا‪ ،‬پولس‬
‫م ی‌تواند ب رای مردم بنویسد و ادعا کند که آنها رستگاریشان را به وی مدیون هستند‪.‬‬
‫‪209‬‬ ‫‪ 5:4 - 4:40‬انحوی‬
‫آن که نشان ه‌ها و شگفت ی‌ها را ببینی‪.‬‬ ‫همه کارهایی را که تا به حال کرده‌ام‬
‫‪ 49‬آن نجی ب‌زاده به او گفت‪ :‬آقا‪ ،‬قبل‬ ‫به من گفت‪ 40 .‬پس وقتی سامریان‬
‫از مرگ پسرم بیا‪ 50 .‬عیسی به او‬ ‫نزد او آمدند‪ ،‬از او خواهش کردند که‬
‫گفت‪ :‬برو‪ .‬پسرت زنده است‪ .‬مرد‬ ‫با آنها بماند و او دو روز آنجا ماند‪.‬‬
‫کالم عیسی را باور کرد و رفت‪ 51 .‬و‬ ‫‪ 41‬و بسیاری از مردم به خاطر کالم‬
‫وقتی به خانه برم ی‌گشت‪ ،‬خادمانش‬ ‫او به او ایمان آوردند‪ 42 .‬و آنها به‬
‫او را دیدند و گفتند که پسرش زنده‬ ‫آن زن گفتند‪ :‬اکنون باور داریم‪ ،‬نه‬
‫است‪ 52 .‬پس از آنها پرسید چه‬ ‫به خاطر حرف تو؛ زی را ما خودمان‬
‫ساعتی شروع به بهبودی کرد‪ .‬آنها‬ ‫شنیده‌ایم و م ی‌دانیم که در حقیقت‬
‫به او گفتند‪ :‬دیروز در ساعت هفتم‪،‬‬ ‫این ناجی جهان است‪.‬‬
‫تب او قطع شد‪ 53 .‬پدر م ی‌دانست که‬
‫آن ساعت‪ ،‬زمانی بود که عیسی به‬ ‫بازگشت عیسی به جلیله‬
‫او گفت‪ :‬پسرت زنده است‪ .‬پس او و‬ ‫‪ 43‬بعد از دو روز‪ ،‬عیسی آنجا را‬
‫خانواده‌اش نیز ایمان آوردند‪.‬‬ ‫به قصد جلیله ترک کرد‪ 44 .‬خود‬
‫‪ 54‬این دومین معجزه عیسی بود‬ ‫عیسی شهادت داده بود که یک‬
‫وقتی از یهودیه به جلیله رفت‪.‬‬ ‫پیامبر در شهر خودش احت رامی‬
‫ندارد‪ 45 .‬بناب راین‪ ،‬وقتی وارد جلیله‬
‫باب ‪5‬‬ ‫شد‪ ،‬جلیلیان که همه کارهای او را‬
‫در اورشلیم در عید دیده بودند‪ ،‬او را‬
‫عیسی مرد افلیج را شفا م ی‌دهد‬ ‫پذیرفتند‪ .‬زی را آنها نیز به جشن عید‬
‫بعد از این اتفاقات‪ ،‬جشن یهودیان‬ ‫رفته بودند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫بود و عیسی به اورشلیم رفت‪.‬‬ ‫‪ 46‬او دوباره به قانای جلیله آمد؛‬
‫در اورشلیم کنار دروازه گوسفند‪،‬‬ ‫جایی که از آب‪ ،‬ش راب ساخته بود‪ .‬و‬
‫حوضی بود که در عبری بیت حسدا‬ ‫بزاده‌ای آنجا بود که پسرش در‬ ‫نجی ‌‬
‫‪3‬‬
‫نام دارد و دارای پنج رواق است‪.‬‬ ‫کفرناحوم بیمار بود‪ 47 .‬وقتی او شنید‬
‫در رواق‌ها‪ ،‬کسانی که بیمار‪ ،‬کور‪،‬‬ ‫که عیسی از یهودیه به جلیله آمده‬
‫شل‪ ،‬و مفلوج بودند دراز م ی‌کشیدند‬ ‫است‪ ،‬نزد او رفت و خواهش کرد که‬
‫‪4‬‬
‫و منتظر حرکت آب م ی‌ماندند‪.‬‬ ‫به کفرناحوم بیاید و پسرش را شفا‬
‫زی را یکی از فرشتگان خداوند در‬ ‫ش رف مرگ‬ ‫دهد‪ .‬زی را پسرش در ُ‬
‫فص ل‌هایی خاص به سوی حوض‬ ‫بود‪ 48 .‬عیسی به او پاسخ داد‪ :‬به‬
‫نازل م ی‌شد و آب را به حرکت‬ ‫هیچ وجه ایمان نخواهی آورد مگر‬
‫‪ 4:53‬ایمان آوردند‪ -‬اما قب الً گفته شد که او به کالم عیسی «ایمان آورده»‪ ،‬در آیه ‪.50‬‬
‫گ رایش و ایمان سطوحی مختلف دارند‪.‬‬
‫‪ 5:2‬هست‪ -‬اورشلیم در سال ‪ 70‬پس از میالد نابود شد‪ .‬زمان حال نشان م ی‌دهد که‬
‫انجیل یوحنا پیش از سال ‪ 70‬نوشته شده ‪ -‬نه قرن‌ها پس از آن حادثه‪ ،‬آن طور که‬
‫منتقدان انجیل به اشتباه مدعی شده‌‌اند‪.‬‬
‫‪ 5:19 - 5:5‬انحوی‬ ‫‪210‬‬
‫‪13‬‬
‫گفت‪ :‬بسترت را بردار و راه برو؟‬ ‫درم ی‌آورد‪ .‬اولین نفری که بعد از‬
‫اما مردی که شفا یافت نم ی‌دانست‬ ‫به حرکت درآمدن آب وارد حوض‬
‫او که بود‪ ،‬زی را عیسی در حالی که‬ ‫م ی‌شد‪ ،‬از هر بیماری‌ که داشت شفا‬
‫جمعیتی آنجا بود‪ ،‬از آنجا رفته بود‪.‬‬ ‫م ی‌یافت‪ 5 .‬مردی آنجا بود که سی و‬
‫‪ 14‬بعداً‪ ،‬عیسی او را در معبد یافت و‬ ‫هشت سال بیمار بود‪ 6 .‬وقتی عیسی‬
‫به او گفت‪ :‬بنگر‪ ،‬سالم شده‌ای‪ .‬دیگر‬ ‫دید که او آنجا خوابیده‪ ،‬با علم به‬
‫گناه نکن تا مبادا بالی بدتری سرت‬ ‫این که مدت‌ها پیش آنجا بوده‪ ،‬به او‬
‫بیاید‪ 15 .‬آن مرد رفت و به یهودیان‬ ‫گفت‪ :‬م ی‌خواهی سالم شوی؟ ‪ 7‬مرد‬
‫گفت که عیسی بود که او را سالم‬ ‫بیمار پاسخ داد‪ :‬آقا‪ ،‬کسی را ندارم‬
‫گردانیده بود‪.‬‬ ‫که وقتی آب به حرکت در م ی‌آید من‬
‫را داخل حوض بگذارد‪ .‬وقتی نزدیک‬
‫نظر عیسی درباره رابط ه‌اش با‬ ‫م ی‌شود‪ ،‬شخص دیگری جلوتر از‬
‫من قدم م ی‌گذارد‪ 8 .‬عیسی به او‬
‫خدا‬ ‫گفت‪ :‬برخیز‪ ،‬بسترت را بردار و راه‬
‫‪ 16‬و به همین دلیل‪ ،‬یهودیان عیسی‬ ‫برو‪ 9 .‬و فورا ً آن مرد سالم گشت و‬
‫را اذیت کردند‪ ،‬زی را این کارها را در‬ ‫بستر خود را برداشت و راه رفت‪ .‬آن‬
‫روز سبت انجام داد‪ 17 .‬اما عیسی‬ ‫روز‪ ،‬روز سبت بود‪.‬‬
‫به آنها پاسخ داد‪ :‬پدرم تا اآلن کار‬ ‫‪ 10‬بناب راین‪ ،‬یهودیان به آن کسی‬
‫م ی‌کند و بناب راین من هم کار‬ ‫که درمان شده بود گفتند‪ :‬امروز‬
‫م ی‌کنم‪ 18 .‬به همین دلیل‪ ،‬یهودیان‬ ‫روز سبت است؛ جایز نیست که‬
‫بیشتر در صدد کشتن او ب رآمدند‬ ‫بسترت را حمل کنی‪ 11 .‬اما او در‬
‫زی را او نه تنها قانون سبت را نقض‬ ‫پاسخ به آنها گفت‪ :‬همان کسی که‬
‫کرده بود‪ ،‬بلکه خدا را پدر خویش‬ ‫من را سالم کرد به من گفت‪ :‬بسترت‬
‫خوانده بود و خود را مثل خدا جلوه‬ ‫را بردار و راه برو‪ 12 .‬آنها از او‬
‫داده بود‪.‬‬ ‫پرسیدند‪ :‬کیست آن مردی که به تو‬
‫‪ 19‬بناب راین‪ ،‬عیسی در پاسخ به‬

‫‪ 5:8‬عیسی انتقادی از آن مرد نکرد که به افسان ه‌ای در مورد فرشت ه‌ای که آب را لمس‬
‫م ی‌کند‪ ،‬باور داشت‪ .‬بلکه بر عکس‪ ،‬عیسی مرد را به تمرکز بر حقیقتی ساده ف راخواند‬
‫‪ -‬خدا تنها از طریق پسرش شفا م ی‌دهد‪ .‬ما باید با آنها که برداشت‌‌های اشتباه داشته‬
‫و افسان ه‌های ب ی‌اساس را باور م ی‌کنند‪ ،‬صبور باشیم؛ و به آرامی آنها را به تمرکز بر‬
‫حقایق ساده انجیل بخوانیم‪.‬‬
‫‪ 5:13‬برخی اف رادی که توسط عیسی شفا داده شده بودند‪ ،‬ایمانی به عیسی نداشتند ‪ -‬این‬
‫مرد حتی نام او را نم ی‌داند‪ .‬این نشان م ی‌دهد قادر به انجام معجزه توسط روح‌القدس‬
‫بودن یعنی چه ‪ -‬حتی کاف ران جاهل نیز شفا م ی‌یابند‪ .‬این با ادعاهای کاذب بسیاری از‬
‫«شفادهندگان مؤمن» در کلیساهای مسیحی امروزی در تضاد است؛ آنها ادعا م ی‌کنند‬
‫روح‌القدس را دارند اما تنها کسانی را شفا م ی‌دهند که مؤمن باشند‪.‬‬
‫‪211‬‬ ‫‪ 5:30 - 5:20‬انحوی‬
‫من ایمان م ی‌آورد زندگی جاودانه‬ ‫آنها گفت‪ :‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به‬
‫دارد‪ ،‬و محکوم نم ی‌شود بلکه از‬ ‫شما م ی‌گویم‪ :‬پسر از خود کاری‬
‫مرگ عبور کرده و وارد حیات‬ ‫نم ی‌تواند انجام دهد مگر کاری که‬
‫م ی‌گردد‪ 25 .‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به‬ ‫م ی‌بیند پدر انجام م ی‌دهد‪ .‬زی را هر‬
‫شما م ی‌گویم‪ :‬ساعتی ف را م ی‌رسد و‬ ‫‪20‬‬
‫کاری کند‪ ،‬پسر نیز همین کند‪.‬‬
‫اکنون آغاز شده که مردگان صدای‬ ‫زی را پدر‪ ،‬پسر را دوست دارد و هر‬
‫پسر خدا را م ی‌شنوند؛ و کسانی که‬ ‫کاری را که خودش کند به او نشان‬
‫م ی‌شنوند زنده خواهند ماند‪ 26 .‬زی را‬ ‫م ی‌دهد؛ و کارهای بزرگتر از این‬
‫همان طور که پدر در خود زندگی‬ ‫را نیز به او نشان خواهد داد تا شما‬
‫دارد‪ ،‬به پسر نیز در خود زندگی‬ ‫شگف ت‌زده شوید‪ 21 .‬زی را همان طور‬
‫بخشیده است‪.‬‬ ‫که پدر ُم ردگان را زنده م ی‌کند و به‬
‫‪ 27‬خدا به او قدرت اج رای قضاوت‬ ‫آنها حیات م ی‌بخشد‪ ،‬پسر نیز به هر‬
‫را داده‪ ،‬زی را او پسر انسان است‪.‬‬ ‫کسی که اراده کند زندگی م ی‌بخشد‪.‬‬
‫‪ 28‬از این حیرت‌زده نشوید! زی را‬ ‫‪ 22‬زی را پدر کسی را قضاوت‬
‫ساعتی ف را م ی‌رسد که همه کسانی‬ ‫نم ی‌کند‪ ،‬بلکه او همه قضاوت را‬
‫که در قبر هستند صدای او را‬ ‫به پسر سپرده است‪ 23 ،‬تا همه به‬
‫خواهند شنید‪ 29 ،‬و بیرون خواهند‬ ‫پسر احت رام بگذارند همان طور که‬
‫آمد؛ نیکوکاران ب رای زندگی و‬ ‫به پدر احت رام م ی‌گذارند‪ .‬هر کسی‬
‫بدکاران ب رای محکومیت‪ 30 .‬من از‬ ‫که به پسر احت رام نگذارد‪ ،‬به پدر که‬
‫خودم نم ی‌توانم کاری انجام دهم‪.‬‬ ‫او را فرستاده احت رام نگذاشته است‪.‬‬
‫هر چه م ی‌شنوم‪ ،‬قضاوت م ی‌کنم؛ و‬ ‫‪ 24‬و به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬آن‬
‫قضاوت من عادالنه است‪ ،‬زی را من‬ ‫کسی که کالم من را م ی‌شنود و به‬
‫‪ 19 ،5:18‬عیسی این سوء‌برداشت که ادعای ب رابری با خدا دارد را با بیاناتی پاسخ‬
‫م ی‌دهد که یک بار ب رای همیشه به تمامی پرس ش‌ها در مورد ب رابری عیسی با خدا پایان‬
‫م ی‌دهند‪ .‬او آشکارا بیان م ی‌کند که هیچ کاری از خودش انجام نم ی‌دهد‪ ،‬قدرتش تنها از‬
‫سوی خدا است نه خودش‪ ،‬و اراده‌ او اراده‌ پدرش نیست (آیه ‪.)30‬‬
‫‪ 5:24‬بدین ترتیب‪ ،‬ما زندگی جاودانه داریم‪ ،‬از آن جهت که امروز همان نوع زندگ ی‌‬
‫را داریم که در ملکوت خدا خواهیم داشت‪ .‬ما م ی‌میریم‪ ،‬ناهشیار خواهیم بود‪ ،‬اما با‬
‫بازگشت عیسی برخاسته و در ب رابرش ق رار م ی‌گیریم‪ ،‬و به فیض او تا ابد در ملکوت‬
‫خدا روی زمین خواهیم زیست‪.‬‬
‫‪ 5:27‬چون خداوند عیسی ذات انسانی ما را داشت‪ ،‬بناب راین‪ ،‬صالحیت دارد که در روز‬
‫آخر داور ما باشد‪.‬‬
‫‪ 5:29‬ما در رستاخیز‪ ،‬با بازگشت عیسی‪ ،‬زندگی جاودان م ی‌یابیم‪ .‬فناناپذیری ذات ا ً درون‬
‫ما نیست‪ ،‬در قالب نوعی «روح فناناپذیر»‪ .‬این باوری انجیلی نیست‪ .‬رستاخیز در‬
‫ف رآیند رستگاری جایگاهی واال دارد‪ .‬بناب راین‪ ،‬مهم است که از طریق تعمید خود را با‬
‫مرگ و رستاخیز عیسی هم راه کنیم تا ما نیز بتوانیم رستاخیز یافته و با بازگشت او در‬
‫زندگی جاودانش شریک شویم‪.‬‬
‫‪ 5:47 - 5:31‬انحوی‬ ‫‪212‬‬
‫جاودانه را در آنها دارید؛ و ای ن‌ها‬
‫نه به دنبال خواست خود‪ ،‬بلکه به‬
‫درباره من شهادت م ی‌دهند؛ ‪ 40‬اما‬ ‫دنبال خواست فرستنده خود هستم‪.‬‬
‫شما نزد من نخواهید آمد تا حیات‬ ‫‪ 31‬اگر درباره خودم شهادت بدهم‪،‬‬
‫بیابید‪.‬‬
‫شهادت من راست نیست‪ 32 .‬کس‬
‫‪ 41‬من از انسان‌ها شکوه نم ی‌پذیرم‪.‬‬
‫دیگری است که درباره من شهادت‬
‫‪ 42‬اما م ی‌دانم که عشق خدا در‬ ‫م ی‌دهد؛ و من م ی‌دانم که شهادتی‬
‫دلهایتان نیست‪ 43 .‬من به اسم پدرم‬
‫‪33‬‬
‫که او بر من م ی‌دهد حقیقت است‪.‬‬
‫م ی‌آیم‪ ،‬و شما من را نم ی‌پذیرید‪ .‬اگر‬
‫شما از یحیای تعمید دهنده پرسیدید‪،‬‬
‫کس دیگری با اسم خودش بیاید‪ ،‬او‬ ‫و او به راستی شهادت داد‪ 34 .‬این‬
‫را قبول خواهید کرد‪ 44 .‬چطور ممکن‬
‫طور نیست که شهادتی که دریافت‬
‫است ایمان بیاورید‪ ،‬ای کسانی که‬ ‫م ی‌کنم از جانب انسان باشد؛ بلکه‬
‫از یکدیگر ستایش م ی‌پذیرید‪ ،‬اما‬‫ای ن‌ها را م ی‌گویم تا شما نجات‬
‫به دنبال ستایشی نیستید که از‬ ‫یابید‪ 35 .‬او چ راغی بود که م ی‌سوزد‬
‫جانب خدای یکتا م ی‌رسد؟ ‪ 45‬فکر‬ ‫و م ی‌درخشد‪ ،‬و شما م ی‌خواستید‬
‫نکنید که در پیشگاه پدر شما را‬ ‫مدتی زیر نور او خوشحال باشید‪.‬‬
‫متهم خواهم ساخت‪ .‬یک نفر هست‬ ‫‪ 36‬اما شاهدی که من دارم از شاهد‬
‫که شما را متهم م ی‌کند‪ ،‬موسی که‬‫یحیی واالتر است‪ .‬زی را کارهایی که‬
‫امید خود را بر او نهاده‌اید‪ 46 .‬زی را‬
‫پدر به من اعطا کرده تا به انجام‬
‫اگر به موسی اعتقاد داشتید‪ ،‬به من‬
‫برسانم‪ ،‬همان کارهایی که انجام‬
‫ایمان م ی‌آوردید‪ .‬زی را او درباره من‬
‫م ی‌دهم‪ ،‬شهادت م ی‌دهد که پدر من‬
‫نوشت‪ 47 .‬اما اگر نوشت ه‌های او را‬
‫را فرستاده است‪ 37 .‬و پدر که من‬
‫باور ندارید‪ ،‬چطور کالم من را باور‬
‫را فرستاده‪ ،‬درباره من شهادت داده‬
‫خواهید کرد؟‬
‫است‪ .‬شما هیچ وقت نه صدایش را‬
‫‪38‬‬
‫شنیده‌اید و نه شکلش را دیده‌اید‪.‬‬
‫و کالم او در شما جایی ندارد‪ ،‬زی را باب ‪6‬‬
‫ندارید‪ .‬عیسی به ‪ 5000‬نفر غذا م ی‌دهد‬ ‫شما به فرستاد ‌ه او ایمان‬
‫‪ 39‬شما در کتب مقدس جستجو‬
‫م ی‌کنید‪ ،‬زی را فکر م ی‌کنید زندگی بعد از همه ای ن‌ها‪ ،‬عیسی به آن‬
‫سوی دریای جلیله‪ ،‬یعنی دریای‬
‫‪ 5:37‬خدا عیسی را فرستاد‪ .‬او که م ی‌فرستد برتر و متفاوت از کسی است که فرستاده‬
‫م ی‌شود (یوحنا ‪ .)13:16‬عیسی خدا نیست‪.‬‬
‫‪ 40 ،5:39‬ممکن است ف راوان انجیل بخوانیم‪ ،‬اما واقع ا ً به عیسی ایمان نیاوریم‪ .‬مطالعه‬
‫انجیل اما ایمان نداشتن به کالم زنده‪ /‬صدای خدا که در ما زندگی م ی‌کند (آیه ‪ .)38‬ما‬
‫باید بیشتر عیسی‪-‬محور باشیم تا انجیل‪-‬محور‪.‬‬
‫‪ 5:43‬عیسی به عنوان پسر خدا‪ ،‬نام پدر را با خود دارد‪ .‬نام خدا ال زام ا ً یعنی شخصیت و‬
‫ویژگ ی‌های او و عیسی آنها را به کمال نشان داده است‪ .‬اما نباید دچار این سوء برداشت‬
‫شویم که عیسی خود خدا است‪ ،‬به این دلیل که نام پدر را با خود دارد‪.‬‬
‫‪213‬‬ ‫‪ 6:24 - 6:2‬انحوی‬
‫کردند‪ ،‬دوازده سبد را پر از خرده‌های‬ ‫طبریه رفت‪ 2 .‬و جمعیت زیادی‬
‫آن پنج تکه نانی کردند که پس از‬ ‫او را دنبال کردند زی را معج زاتی را‬
‫خوردن باقی مانده بود‪.‬‬ ‫دیدند که روی بیماران انجام داده‬
‫‪ 14‬وقتی مردم معجزه او را دیدند‪،‬‬ ‫بود‪ 3 .‬و عیسی باالی کوه رفت و با‬
‫گفتند‪ :‬حقیقت ا ً این پیامبری است که‬ ‫شاگردانش نشست‪ 4 .‬عید فصح که‬
‫به این دنیا آمده است! ‪ 15‬پس عیسی‬ ‫‪5‬‬
‫جشن یهودیان است نزدیک بود‪.‬‬
‫که فهمید آنها قصد دارند بیایند و به‬ ‫بناب راین‪ ،‬عیسی باال را نگاه کرد و‬
‫زور او را ببرند تا پادشاهش کنند‪،‬‬ ‫با دیدن جمعیت زیادی که به سوی‬
‫دوباره به تنهایی به کوه رفت‪.‬‬ ‫او م ی‌آمدند‪ ،‬به فیلیپس گفت‪ :‬باید از‬
‫‪ 16‬و ش ب‌هنگام‪ ،‬شاگردانش به‬ ‫‪6‬‬
‫کجا نان بخریم که ای ن‌ها بخورند؟‬
‫سمت دریا پایین رفتند‪ 17 .‬و داخل‬ ‫و این را گفت تا او را امتحان کند‪.‬‬
‫قایقی شدند و به آن طرف دریا به‬ ‫‪7‬‬
‫زی را م ی‌دانست که چه کار کند‪.‬‬
‫کفرناحوم رفتند‪ .‬تاریک بود‪ ،‬و‬ ‫فیلیپس پاسخ داد‪ :‬دویست دینار نان‬
‫‪18‬‬
‫عیسی هنوز نزد آنها نیامده بود‪.‬‬ ‫ب رای آنها کافی نیست‪ ،‬حتی اگر هر‬
‫و دریا به خاطر وزش باد‪ ،‬به جوش‬ ‫یک از آنها کمی بخورد‪ 8 .‬یکی از‬
‫و خروش افتاده بود‪ 19 .‬پس وقتی پنج‬ ‫شاگردانش‪ ،‬آندریاس‪ ،‬ب رادر شمعون‬
‫یا شش کیلومتر پارو زدند‪ ،‬دیدند‬ ‫پطرس به او گفت‪ 9 :‬پسربچ ه‌ای‬
‫که عیسی روی دریا راه م ی‌رود و‬ ‫اینجا است که پنج نان جو و دو‬
‫‪20‬‬
‫نزدیک قایق م ی‌شود؛ و ترسیدند‪.‬‬ ‫ماهی دارد؛ اما در میان این همه‪،‬‬
‫اما او به آنها گفت‪ :‬این منم! نترسید‪.‬‬ ‫این مقدار چه م ی‌شود؟ ‪ 10‬عیسی‬
‫‪ 21‬سپس م ی‌خواستند او را داخل قایق‬ ‫گفت‪ :‬مردم را بنشانید‪ .‬سبزه‌زار‬
‫ببرند‪ ،‬و بالفاصله قایق به سرزمینی‬ ‫زیادی در آنجا بود‪ .‬پس مردم‪ ،‬که‬
‫رسید که مقصدشان بود‪ 22 .‬روز بعد‪،‬‬ ‫حدود پنج ه زار نفر بودند‪ ،‬نشستند‪.‬‬
‫کسانی که در آن طرف دریا مانده‬ ‫‪ 11‬بناب راین‪ ،‬عیسی پنج قرص نان‬
‫بودند متوجه شدند که فقط یک قایق‬ ‫جو را برداشت و پس از شکرگ زاری‪،‬‬
‫آنجا بوده و عیسی با شاگردانش‬ ‫آنها را بین کسانی که نشسته بودند‬
‫داخل قایق نشده‪ ،‬اما شاگردانش‬ ‫توزیع کرد‪ .‬به همین شکل‪ ،‬ماه ی‌ها‬
‫تنها رفت ه‌ بودند‪( 23 .‬برخی از قای ق‌ها‬ ‫را نیز تا جایی که م ی‌توانستند‬
‫از طبریه نزدیک محلی رسیدند‬ ‫بخورند توزیع کرد‪ 12 .‬و وقتی سیر‬
‫که مردم در آن بعد از شکرگ زاری‬ ‫شدند‪ ،‬به شاگردانش گفت‪ :‬تک ه‌های‬
‫س رور نان خورده بودند)‪ 24 .‬وقتی‬ ‫َ‬ ‫باقیمانده را جمع کنید تا چیزی هدر‬
‫جمعیت دید که نه عیسی آنجا است‬ ‫نرود‪ 13 .‬بناب راین‪ ،‬آنها نان‌ها را جمع‬

‫‪ 6:14‬نشانه یا معجزه‌ای که عیسی داشت‪ ،‬گزین ه‌ای جز ایمان آوردن ب رای مردم باقی‬
‫نگذاشت‪ .‬معج زاتی که امروزه جنبش عید پنجاهه ادعا م ی‌کنند‪ ،‬بسیار بحث ب رانگیز‬
‫بوده و بناب راین همان تأثیر را ندارند‪« .‬شفاهای» آنها نشان هر چیز باشد‪ ،‬گواه این‬
‫نیست که آنها عطاهایی روح‌القدس را دارند‪.‬‬
‫‪ 6:39 - 6:25‬انحوی‬ ‫‪214‬‬
‫کرد تا ببینیم و ایمان بیاوریم؟ چه‬ ‫و نه شاگردانش‪ ،‬داخل قایق شدند و‬
‫کاری انجام خواهی داد؟ ‪ 31‬اجداد ما‬ ‫به کفرناحوم به دنبال عیسی رفتند‪.‬‬
‫در بیابان منا را خوردند؛ همان طور‬ ‫‪ 25‬و وقتی او را آن طرف دریا پیدا‬
‫که نوشته شده‪ :‬او به آنها از آسمان‬ ‫کردند‪ ،‬به او گفتند‪ :‬استاد‪ِ ،‬ک ی‬
‫نان داد تا بخورند‪ 32 .‬او به آنها پاسخ‬ ‫اینجا آمدی؟ ‪ 26‬عیسی در پاسخ به‬
‫داد‪ :‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما‬ ‫آنها گفت‪ :‬به راستی‪ ،‬به راستی‪،‬‬
‫م ی‌گویم‪ :‬موسی نبود که از آسمان‬ ‫‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬شما به دنبال‬
‫به شما نان داد‪ ،‬بلکه پدرم بود؛ که‬ ‫من م ی‌گردید‪ ،‬نه به خاطر این که‬
‫اکنون نان حقیقی را از آسمان به شما‬ ‫نشان ه‌ها را دیدید بلکه به این خاطر‬
‫م ی‌دهد‪ 33 .‬زی را نان خدا همان است‬ ‫که نان‌ها را خوردید و سیر شدید‪.‬‬
‫که از آسمان نازل م ی‌شود و به دنیا‬
‫حیات م ی‌بخشد‪ 34 .‬آنها به او پاسخ‬ ‫نان از آسمان‬
‫دادند‪ :‬سرورم‪ ،‬همیشه به ما این نان‬ ‫‪ 27‬ب رای غذایی که از بین م ی‌رود‬
‫را بده‪ 35 .‬عیسی به آنها گفت‪ :‬من‬ ‫زحمت نکشید‪ ،‬بلکه ب رای غذایی‬
‫نان زندگی هستم‪ .‬هر کسی که نزد‬ ‫زحمت بکشید که تا زندگی جاودانه‬
‫من بیاید گرسنه نخواهد شد‪ ،‬و هر‬ ‫باقی م ی‌ماند‪ ،‬که پسر انسان آن‬
‫کسی که به من ایمان بیاورد هرگز‬ ‫را به شما خواهد داد‪ .‬زی را بر او‪،‬‬
‫تشنه نخواهد شد‪ 36 .‬اما من به شما‬ ‫خداوند‪ ،‬پدر ُم هر تأیید را زده است‪.‬‬
‫م ی‌گویم‪ :‬که شما من را دیده‌اید و‬ ‫‪ 28‬آنها به او پاسخ دادند‪ .‬باید چه کار‬
‫هنوز ایمان نیاورده‌اید‪ 37 .‬هر که پدر‬ ‫‪29‬‬
‫کنیم تا کارهای خدا را انجام دهیم؟‬
‫به من م ی‌دهد به سوی من م ی‌آید‪ ،‬و‬ ‫و عیسی به آنها پاسخ داد و گفت‪:‬‬
‫هر که نزد من بیاید به هیچ وجه او را‬ ‫کاری که خدا م ی‌خواهد این است‬
‫رد نخواهم کرد‪ 38 .‬زی را من از آسمان‬ ‫که به آن کسی که فرستاده ایمان‬
‫نازل شدم‪ ،‬نه ب رای اج رای خواست‬ ‫بیاورید‪.‬‬
‫خودم‪ ،‬بلکه ب رای اج رای خواست آن‬ ‫‪ 30‬آنها به او پاسخ دادند‪ :‬پس به‬
‫کسی که من را فرستاده است‪ 39 .‬و‬ ‫عنوان یک نشانه‪ ،‬چه کار خواهی‬
‫‪ 6:26‬برخی مردم به پیام ما اب راز عالقه م ی‌کنند‪ ،‬تنها به این دلیل که امید دارند منفعتی‬
‫مادی به دست آورند‪ .‬عیسی از کمک به مردم امتناع نم ی‌کرد؛ اما اعالم م ی‌کرد که‬
‫م ی‌داند اوضاع از چه ق رار است‪.‬‬
‫‪ 6:30‬عیسی به طور معجزه‌آسایی این مردم را تغذیه کرد؛ اما آنها هنوز ایمان نیاورده و‬
‫به دنبال نشان ه‌های بیشتری از سوی او بودند‪ .‬بناب راین‪ ،‬ایمان حاصل از معجزه در آیه‬
‫‪ 14‬عمر چندانی نداشت‪ .‬با شنیدن و پاسخ دادن به کالم عیسی است که م ی‌توانیم ایمان‬
‫عمیق و پایدار داشته باشیم نه با دیدن «معج زات»‪.‬‬
‫‪ 6:33‬عیسی خود را با نان مقایسه م ی‌کند‪ .‬نان از آسمان «نازل شد» به این معنا که از‬
‫سوی خدا بود‪ .‬نه اینکه از آسمان و در میان جو شناور شد‪ ،‬بلکه روی زمین خلق گردید‪.‬‬
‫در مورد عیسی نیز همین گونه است‪ .‬او پیش از تولد در قالب انسانی وجود نداشت‪.‬‬
‫‪215‬‬ ‫‪ 6:55 - 6:40‬انحوی‬
‫بلکه آن کسی که از جانب خداست‪،‬‬ ‫این خواسته آن کسی است که من را‬
‫پدر را دیده است‪ 47 .‬و به راستی‪ ،‬به‬ ‫فرستاده که از بین همه چیزهایی که‬
‫راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬آن کسی‬ ‫به من داده چیزی را از دست ندهم‪،‬‬
‫‪48‬‬
‫که ایمان دارد زندگی جاودانه دارد‪.‬‬ ‫‪40‬‬
‫بلکه در روز آخر آن را برخی زانم‪.‬‬
‫من نان زندگی هستم‪ 49 .‬پدران شما‬ ‫زی را این است خواست پدر من‪ :‬که‬
‫منا را در بیابان خوردند و ُم ردند‪.‬‬ ‫هر کسی که پسر را م ی‌بیند و به او‬
‫‪ 50‬این نانی است که از آسمان نازل‬ ‫ایمان م ی‌آورد‪ ،‬باید زندگی جاودانه‬
‫شده‪ ،‬تا انسان آن را بخورد و نمیرد‪.‬‬ ‫داشته باشد؛ و من او را در روز آخر‬
‫‪ 51‬من نان زنده‌ای هستم که از آسمان‬ ‫بلند خواهم کرد‪.‬‬
‫نازل شده است‪ .‬اگر هر کسی از این‬ ‫‪ 41‬بر این اساس‪ ،‬یهودیان درباره او‬
‫نان بخورد‪ ،‬همیشه زنده خواهد ماند‪.‬‬ ‫زمزمه کردند‪ ،‬زی را او گفت‪ :‬من نانی‬
‫آری! نانی که من خواهم داد‪ ،‬جسم‬ ‫هستم که از آسمان نازل شده است‪.‬‬
‫من است که ب رای حیات دنیا اعطا‬ ‫‪ 42‬و آنها گفتند‪ :‬آیا این عیسی‪ ،‬پسر‬
‫شده است‪.‬‬ ‫یوسف نیست که پدر و مادرش را‬
‫‪ 52‬بناب راین‪ ،‬یهودیان با یکدیگر‬ ‫م ی‌شناسیم؟ چطور م ی‌گوید که از‬
‫بحث کردند و گفتند‪ :‬چطور ممکن‬ ‫آسمان نازل شدم؟ ‪ 43‬عیسی به آنها‬
‫است این مرد از جسم خود به ما بدهد‬ ‫پاسخ داد و گفت‪ :‬بین خودتان زمزمه‬
‫تا بخوریم؟ ‪ 53‬او به آنها پاسخ داد‪ :‬به‬ ‫نکنید‪ 44 .‬هیچ کس نم ی‌تواند نزد من‬
‫راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪:‬‬ ‫بیاید‪ ،‬مگر وقتی پدر که م را فرستاده‬
‫در خود زندگی نخواهید داشت مگر‬ ‫او را بیاورد؛ و من او را در روز آخر‬
‫آن که از بدن پسر انسان بخورید و‬ ‫برم ی‌خی زانم‪ 45 .‬در کتاب انبیا نوشته‬
‫خونش را بیاشامید‪ 54 .‬هر آن که از‬ ‫شده‪ :‬همه آنها از خدا تعلیم خواهند‬
‫جسم من بخورد و خونم را بیاشامد‪،‬‬ ‫یافت‪ .‬بناب راین‪ ،‬هر کسی که صدای‬
‫زندگی جاودانه دارد و او را در روز‬ ‫پدر را شنیده و از او یاد گرفته نزد‬
‫آخر برم ی‌خی زانم‪ 55 .‬زی را جسم من‪،‬‬ ‫من م ی‌آید‪.‬‬
‫غذای حقیقی است و خون من آب‬ ‫‪ 46‬البته هیچ کس پدر را ندیده است‪،‬‬
‫‪ 6:42‬اگرچه عیسی کامل بود‪ ،‬هرگز هیچ عمل درستی را نادیده نگرفته و هیچ گناهی‬
‫مرتکب نشده بود‪ ،‬اما مردمی که وی ‪ 30‬سال میانشان زیست فکر نم ی‌کردند او ویژگی‬
‫خاصی داشته باشد‪ .‬این نشان انسان بودن عیسی است و اینکه او چگونه با موفقیت‬
‫پرهیزکاری خود را مخفی داشت تا اینکه آن را به نمایش بگذارد‪ .‬اینجا پنجره دیگری‬
‫رو به کمال او باز م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 6:51‬مردم خدا پس از «تعمید» در دریای سرخ‪ ،‬از میان بیابان گذر کردند و تنها‬
‫قوتشان نان بود (رساله اول قرنتیان ‪ .)10:1,2‬ما نیز پس از تعمید‪ ،‬در میان بیابان گام‬
‫بر م ی‌داریم‪ ،‬هر روز نان م ی‌خوریم ‪ -‬از عیسی کالم عیسی و جان‌فشانیش ب رای ما‪،‬‬
‫قدرت م ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪ 6:53‬این ممکن است ارجاعی باشد به اهمیت عظیم پاره کردن نان به یاد عیسی ‪ -‬نان‬
‫نماد گوشت او است و ش راب نماد خون او‪.‬‬
‫‪ 6:68 - 6:56‬انحوی‬ ‫‪216‬‬
‫که بلغزید؟ اگر ببینید که پسر‬
‫‪62‬‬
‫حقیقی است‪ .‬هر که جسم من را‬
‫‪56‬‬

‫انسان به جایی که قب الً بوده صعود‬ ‫بخورد و خون من را بیاشامد‪ ،‬در‬


‫م ی‌کند‪ ،‬چه خواهید کرد؟ ‪ 63‬این روح‬ ‫من ساکن است و من در او‪ 57 .‬همان‬
‫است که زندگی م ی‌بخشد‪ .‬جسم هیچ‬ ‫طور که پدر من را فرستاده و من به‬
‫سودی ندارد‪ .‬کالمی که به شما گفتم‬ ‫خاطر پدر زنده‌ام‪ ،‬آن کسی که من را‬
‫روح و حیات است‪ 64 .‬اما بعضی از‬ ‫بخورد نیز به خاطر من زنده خواهد‬
‫شما ایمان ندارید‪ .‬زی را عیسی از‬ ‫ماند‪ 58 .‬این نانی است که از آسمان‬
‫اول م ی‌دانست که چه کسانی ایمان‬ ‫نازل شد‪ .‬مانند نانی نیست که پدران‬
‫ندارند و چه کسی به او خیانت خواهد‬ ‫شما خوردند و مردند‪ ،‬هر که این نان‬
‫کرد‪ 65 .‬و او گفت‪ :‬به همین دلیل‪ ،‬به‬ ‫را بخورد تا ابد زنده خواهد ماند‪.‬‬
‫شما گفتم که هیچ کس نم ی‌تواند نزد‬ ‫‪ 59‬این چیزها را در کنیسه در حالی‬
‫من بیاید مگر این که از جانب پدر‬ ‫گفت که در کفرناحوم تعلیم م ی‌داد‪.‬‬
‫به او اعطا شده باشد‪.‬‬ ‫‪ 60‬بناب راین‪ ،‬بسیاری از شاگردانش‬
‫‪ 66‬پس از این‪ ،‬بسیاری از‬ ‫که این را شنیدند گفتند‪ :‬این گفته‬
‫شاگردانش کنار کشیدند و دیگر با‬ ‫سختی است‪ ،‬چه کسی م ی‌تواند آن‬
‫او همکاری نکردند‪ 67 .‬عیسی از آن‬ ‫را بفهمد؟ ‪ 61‬اما عیسی‪ ،‬که پیش‬
‫دوازده نفر پرسید‪ :‬آیا شما هم خواهید‬ ‫خود م ی‌دانست که شاگردانش درباره‬
‫رفت؟ ‪ 68‬شمعون پطرس پاسخ داد‪:‬‬ ‫این موضوع صحبت م ی‌کنند‪ ،‬به‬
‫سرورم‪ ،‬نزد چه کسی برویم؟ تو‬ ‫آنها گفت‪ :‬آیا این باعث م ی‌شود‬

‫‪ 6:60‬نوشیدن خون از نظر یهودیان نفرت‌انگیز بود‪ .‬عیسی این شیوه سخن گفتن‬
‫بح ث‌ب رانگیز را انتخاب کرد تا مردم را مجبور کند بین او و فرهنگ مذهبی اط رافشان‬
‫دست به انتخاب بزنند‪ .‬ما نم ی‌توانیم هم پیرو کالم او باشیم و هم فرهنگ و تفک رات‬
‫پی رامونمان‪.‬‬
‫‪« 6:62‬نخست» اشاره دارد به جایی که او «قب الً» بوده و سپس از آنجا آمده و خود را‬
‫پسر خدا معرفی کرده است (‪ .)41،42:‬او م ی‌گوید‪« :‬پس آیا ترجیح م ی‌دهید من به همان‬
‫کسی بدل شوم که زمان زندگی در ناصره در میان شما بودم‪ ،‬پسر ناشناس خدا‪ ،‬بدون‬
‫تعالیم‪ ،‬بدون معجزه؟»‬
‫‪ 6:63‬کالم خدا و عیسی «روح» است‪ ،‬به این معنا که از و توسط روح خدا الهام گرفته‬
‫و روح یافت ه‌اند‪ .‬تمام کتاب الهام است (‪ 2‬تیموتائوس ‪3:16‬؛ ‪ 2‬پطرس ‪ .)1:21‬ما دوباره‬
‫از روح متولد م ی‌شویم (یوحنا ‪ )3:5‬و همچنین از کالم خدا (‪ 1‬پطرس ‪ .)1:23‬روح خدا‬
‫به شیوه‌های مختلف درون ما کار م ی‌کند‪ ،‬یکی از آنها از طریق کالم او است‪.‬‬
‫‪ 6:64‬عیسی در مورد یهودا م ی‌دانست اما هنوز از خیانتی که اتفاق افتاده بود‪ ،‬ناراحت‬
‫بود و حتی به او «اعتماد کرد» (م زامیر ‪41:9‬؛ یوحنا‪ .)13:18 ،‬خداوند عیسی طبیعت‬
‫انسانی داشت؛ و این بخشی از طبیعت ما است که چیزی را در یک سطح بدانیم‪ ،‬و با‬
‫این حال به خاطر عشق این آگاهی را نادیده بگیریم‪.‬‬
‫‪217‬‬ ‫‪ 7:15 - 6:69‬انحوی‬
‫آنها پاسخ داد‪ :‬هنوز زمان من ف را‬ ‫‪69‬‬
‫کالم حیات جاودانه را داری‪.‬‬
‫نرسیده؛ اما زمان شما همیشه آماده‬ ‫و ما ایمان پیدا کردیم و م ی‌دانیم‬
‫است‪ 7 .‬دنیا نم ی‌تواند از شما متنفر‬ ‫که تو تنها مرد مقدس خدا هستی‪.‬‬
‫باشد‪ ،‬اما از من بی زار است‪ ،‬زی را من‬ ‫‪ 70‬عیسی پاسخ داد‪ :‬آیا شما دوازده‬
‫بر آن شهادت م ی‌دهم که کارهایش‬ ‫نفر را برنگزیدم‪ ،‬در حالی که یکی‬
‫پلید است‪ 8 .‬خودتان به جشن بروید‪.‬‬ ‫از شما شیطان است؟ ‪ 71‬اکنون از‬
‫من به این جشن نخواهم رفت‪ ،‬زی را‬ ‫یهودا سخن م ی‌گفت‪ ،‬پسر شمعون‬
‫زمان من هنوز محقق نشده است‪.‬‬ ‫اسخریوطی؛ زی را او از بین آن‬
‫‪ 9‬و پس از گفتن ای ن‌ها به آنها در‬ ‫دوازده نفر کسی بود که به عیسی‬
‫جلیله ماند‪.‬‬ ‫خیانت خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 10‬اما وقتی ب رادرانش به جشن‬
‫رفتند‪ ،‬سپس او نیز رفت اما نه‬ ‫باب ‪7‬‬
‫علنا بلکه در خفا‪ 11 .‬یهودیان در‬
‫جشن دنبال او بودند و پرسیدند‪:‬‬ ‫عید خیم ه‌ها‬
‫او کجاست؟ ‪ 12‬و زمزمه بسیاری‬ ‫و بعد از این اتفاقات‪ ،‬عیسی در‬
‫در میان مردم درباره او بود‪ .‬برخی‬ ‫جلیله قدم گذاشت؛ زی را نم ی‌خواست‬
‫گفتند‪ :‬او مرد خوبی است‪ .‬دیگ ران‬ ‫در یهودیه باشد چون یهودیان در‬
‫گفتند‪ :‬نه چندان‪ .‬او مردم را فریب‬ ‫صدد کشتن او بودند‪ 2 .‬اکنون جشن‬
‫م ی‌دهد‪ 13 .‬ولی هیچ کس از ترس‬
‫‪3‬‬
‫یهودیان‪ ،‬عید خیم ه‌ها نزدیک بود‪.‬‬
‫یهودیان علن ا ً درباره او حرفی نزد‪.‬‬ ‫ب رادرانش به او گفتند‪ :‬از اینجا برو‬
‫به یهودیه تا شاگردانت نیز بتوانند‬
‫کارهایی را که م ی‌کنی ببینند‪ 4 .‬زی را‬
‫عیسی در عید تعلیم م ی‌دهد‬ ‫هیچ کس در خفا کاری نم ی‌کند وقتی‬
‫‪ 14‬در اواسط عید‪ ،‬عیسی به معبد‬ ‫م ی‌خواهد همه او را بشناسند‪ .‬اگر‬
‫رفت و تعلیم داد‪ 15 .‬یهودیان تعجب‬ ‫این کارها را م ی‌کنی‪ ،‬خودت را به‬
‫کردند و گفتند‪ :‬چطور این مرد دانش‬ ‫دنیا نشان بده‪ 5 .‬زی را حتی ب رادرانش‬
‫دارد‪ ،‬در حالی که هیچ تعلیمی‬ ‫نیز به او ایمان نداشتند‪ 6 .‬عیسی به‬
‫‪ 6:69‬ما ایمان آورده‌ایم‪ -‬عیسی این گونه پاسخ م ی‌دهد که یکی از آنها به وی خیانت‬
‫خواهد کرد (آیه ‪ .)70‬او م ی‌دانست که این ایمانداران به او‪ ،‬نسبت به خودشان در مقام‬
‫یک اجتماع دید بسیار مثبتی داشتند‪ .‬کلیساهای امروز نیز باید این را در ذهن داشته‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪ 7:3‬عیسی از سوی خانواده‌اش طرد شد؛ او م ی‌دانست که وقتی چنین چیزی به خاطر‬
‫او ب رای ما اتفاق م ی‌افتد‪ ،‬چه احساسی خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 7:7‬شهادت عیسی علیه این جهان چندان آشکار نبود؛ این در کلماتی که م ی‌گفت نبود‪،‬‬
‫حداقل نه آنها که در انجیل ثبت شده است‪ .‬شهادت او شاید در زندگی کامل او بود‪ ،‬در‬
‫توجهش و خدماتش به کسانی که در این جهان نادیده گرفته شده‪ ،‬مورد نفرت بوده و‬
‫نابود شده‌اند‪ .‬شهادت ما نیز در اعمال ما و شخصیت ما است و نه کلمات شهادتمان‪.‬‬
‫‪ 7:35 - 7:16‬انحوی‬ ‫‪218‬‬
‫همان کسی نیست که در صدد کشتن‬ ‫ندیده است؟ ‪ 16‬عیسی در پاسخ به‬
‫او هستند؟ ‪ 26‬نگاه کنید‪ ،‬او آشکارا‬ ‫آنها گفت‪ :‬تعلیم من متعلق به من‬
‫صحبت م ی‌کند و آنها چیزی به او‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه متعلق به کسی است‬
‫نم ی‌گویند‪ .‬آیا م ی‌تواند به این خاطر‬ ‫که م را فرستاده است‪ 17 .‬اگر هر‬
‫باشد که حاکمان در حقیقت م ی‌دانند‬ ‫کسی بخواهد خواست او را اج را کند‪،‬‬
‫که او مسیح است؟ ‪ 27‬با این حال‪ ،‬ما‬ ‫این تعلیم را خواهد دانست‪ ،‬چه از‬
‫م ی‌دانیم این مرد از کجا م ی‌آید؛ اما‬ ‫جانب خدا باشد‪ ،‬چه از خودم حرف‬
‫وقتی مسیح م ی‌آید‪ ،‬کسی نم ی‌داند‬ ‫بزنم‪ 18 .‬هر کسی که از خودش حرف‬
‫که از کجا م ی‌آید‪ 28 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫م ی‌زند به دنبال شکوه خودش است؛‬
‫عیسی در معبد فریادکنان تعلیم‬ ‫اما هر کسی که به دنبال شکوه آن‬
‫داد و گفت‪ :‬شما هم م ی‌دانید من‬ ‫کسی است که او را فرستاده‪ ،‬همان‬
‫کیستم و هم م ی‌دانید از کجا م ی‌آیم‪،‬‬ ‫حقیقت دارد‪ ،‬و هیچ ب ی‌عدالت ی‌ در‬
‫و این که از خودم نیامده‌ام‪ .‬بلکه‬ ‫او نیست‪.‬‬
‫آن کسی که من را فرستاده حقیقت‬ ‫‪ 19‬آیا موسی به شما شریعت را نداد‬
‫‪29‬‬
‫دارد‪ ،‬که شما او را نم ی‌شناسید‪.‬‬ ‫و با این حال‪ ،‬هیچ یک از شما آن‬
‫من او را م ی‌شناسم‪ ،‬زی را من از او‬ ‫را اج را نم ی‌کنید؟ چ را م ی‌خواهید من‬
‫‪30‬‬
‫هستم‪ ،‬و او من را فرستاده است‪.‬‬ ‫را بکشید؟ ‪ 20‬مردم جواب دادند‪ :‬تو‬
‫بناب راین‪ ،‬آنها در صدد ب رآمدند که او‬ ‫دیوان ه‌ای! چه کسی م ی‌خواهد تو را‬
‫را بگیرند‪ ،‬اما هیچ کس دستش را بر‬ ‫بکشد؟ ‪ 21‬عیسی به آنها پاسخ داد و‬
‫او ننهاد‪ ،‬زی را ساعت او هنوز ف را‬ ‫گفت‪ :‬من یک کار کردم و همه شما‬
‫نرسیده بود‪ 31 .‬اما بسیاری از مردم‬ ‫‪22‬‬
‫به خاطر آن شگف ت‌زده م ی‌شوید!‬
‫به او ایمان داشتند و گفتند‪ :‬وقتی‬ ‫موسی به شما ختنه را داد (نه این‬
‫مسیح م ی‌آید‪ ،‬آیا بیشتر از این مرد‬ ‫که از جانب موسی باشد‪ ،‬بلکه از‬
‫معجزه خواهد کرد؟‬ ‫جانب اجداد است) و در روز سبت‬
‫‪ 32‬فریسیان شنیدند که مردم درباره‬ ‫شما یک مرد را ختنه م ی‌کنید‪ 23 .‬اگر‬
‫او چه زمزمه م ی‌کنند و روحانیون‬ ‫مردی در روز سبت ختنه شود‪ ،‬تا‬
‫اعظم و فریسیان مامور فرستادند‬ ‫شریعت موسی نقض نشود‪ ،‬آیا از‬
‫تا او را بگیرند‪ 33 .‬عیسی پاسخ داد‪:‬‬ ‫من عصبانی م ی‌شوید‪ ،‬چون مردی‬
‫مدت کمی با شما هستم و سپس نزد‬ ‫‪24‬‬
‫را در روز سبت سالم گردانیدم؟‬
‫‪34‬‬
‫آن کسی م ی‌روم که م را فرستاد‪.‬‬ ‫طبق ظاهر قضاوت نکنید‪ ،‬بلکه‬
‫شما دنبال من خواهید گشت و م را‬ ‫قضاوت عادالنه داشته باشید‪.‬‬
‫پیدا نخواهید کرد؛ و نم ی‌توانید به‬ ‫‪ 25‬بناب راین‪ ،‬برخی از کسانی که‬
‫جایی که هستم بیایید‪ 35 .‬یهودیان‬ ‫اهل اورشلیم بودند پرسیدند‪ :‬آیا این‬

‫‪ 7:23‬گاهی ما باید یک دستور یا اصل را بشکنیم تا دیگری حفظ شود‪ .‬خدا همه چیز‬
‫را به گون ه‌ای تنظیم کرده که ما در مورد معنای اعمالمان و دلیل اطاعت از او‪ ،‬به دقت‬
‫بیندیشیم‪.‬‬
‫‪219‬‬ ‫‪ 7:50 - 7:36‬انحوی‬
‫شنیدن این کلمات گفتند‪ :‬این واقع ا ً‬ ‫در میان خود پرس و جو کردند‪:‬‬
‫پیامبر است! ‪ 41‬دیگ ران گفتند‪ :‬این‬ ‫این مرد کجا خواهد رفت که پیدایش‬
‫مسیح است‪ .‬اما برخی گفتند‪ :‬عجب!‬ ‫نخواهیم کرد؟ آیا به جمعیت پ راکنده‬
‫آیا مسیح از جلیله م ی‌آید؟ ‪ 42‬آیا‬ ‫در میان غیر یهودیان خواهد رفت و‬
‫کتاب مقدس نگفته که مسیح از‬ ‫‪36‬‬
‫غیر یهودیان را تعلیم خواهد داد؟‬
‫ت لحم‪ ،‬همان‬ ‫نوادگان داود و اهل بی ‌‬ ‫منظورش چه بود وقتی گفت‪ :‬شما‬
‫روستایی است که داود در آن متولد‬ ‫دنبال من خواهید گشت و م را پیدا‬
‫شده است؟ ‪ 43‬بناب راین‪ ،‬به خاطر او‬ ‫نخواهید کرد؛ و نم ی‌توانید به جایی‬
‫بین مردم اختالف افتاد‪ 44 .‬و برخی‬ ‫که هستم بیایید؟‬
‫از آنها م ی‌خواستند او را بگیرند؛ اما‬ ‫‪ 37‬روز آخر‪ ،‬روز بزرگ عید‪،‬‬
‫هیچ کس دست بر او نگذاشت‪.‬‬ ‫عیسی ایستاد و فریادکنان گفت‪ :‬هر‬
‫‪ 45‬مأموران نزد روحانیون اعظم‬ ‫کسی که تشنه است‪ ،‬نزد من بیاید و‬
‫و فریسیان رفتند و آنها از مأموران‬ ‫بنوشد‪ 38 .‬هر کسی که به من ایمان‬
‫‪46‬‬
‫پرسیدند‪ :‬چ را او را نیاوردید؟‬ ‫دارد‪ ،‬چنان که کتاب مقدس گفته‬
‫مأموران پاسخ دادند‪ :‬هیچ مردی تا‬ ‫است‪ :‬از درون او رودخان ه‌هایی از‬
‫به حال مانند این مرد سخن نگفته‬ ‫آب زنده جاری خواهد شد‪ 39 .‬او از‬
‫است! ‪ 47‬پس فریسیان به آنها پاسخ‬ ‫روح سخن م ی‌گفت‪ ،‬که کسانی که‬
‫دادند‪ :‬آیا شما هم گم راه شدید؟ ‪ 48‬آیا‬ ‫به او ایمان داشتند به دست خواهند‬
‫هیچ یک از حاکمان یا هیچ یک از‬ ‫آورد‪ .‬زی را روح هنوز اعطا نشده‬
‫فریسیان به او ایمان آوردند؟ ‪ 49‬ولی‬ ‫بود‪ ،‬زی را عیسی هنوز به جالل‬
‫این اوباش که شریعت را نم ی‌دانند‬ ‫نرسیده بود‪.‬‬
‫ملعون هستند! ‪ 50‬نیقودیموس (کسی‬ ‫‪ 40‬بناب راین‪ ،‬برخی از مردم با‬
‫‪ 7:34‬اینجا منطق سختی برق رار است ‪ -‬ما یا او را جسته و خواهیم یافت‪ ،‬یا تنها مانند‬
‫دخت ران جاهل در جستجوی او خواهیم بود‪ ،‬متی ‪ - 25:11‬زمانی که دیگر خیلی دیر‬
‫است‪.‬‬
‫‪ 36 ،7:35‬ب رای عیسی بسیار دشوار بوده که دائما مورد سوء‌برداشت ق رار م ی‌گرفته؛‬
‫کالم و نظ راتش همواره با برداش ت‌ها و طرز فکرهای متفاوت سنجیده م ی‌شده است‪ .‬ما‬
‫نیز زمانی که چنین چیزی را تجربه م ی‌کنیم‪ ،‬م ی‌دانیم که او م ی‌تواند با ما ه م‌ذات‌پنداری‬
‫کند‪.‬‬
‫‪ 7:38‬آب زنده‪ -‬شنوندگان یهودی این را با آموزه‌های عهد قدیم مرتبط دانست ه‌اند که «آب‬
‫زنده» باید ب رای پاکسازی جذامیان استفاده شود؛ و اینکه «آب زنده» از معبد جاری‬
‫م ی‌شود تا جهان را شفا دهد (الویان ‪14:6‬؛ حزقیال ‪ .)47:1-9‬ما باید منبع پاکسازی‬
‫دیگ ران باشیم ‪ -‬یعنی ق رار است ایمانمان را به آنها منتقل سازیم‪ .‬ما‪ ،‬و نه هیچ ساختمان‬
‫مذهبی دیگری‪ ،‬باید منبع زندگی جدید و پاکسازی ب رای جهان باشیم‪.‬‬
‫‪ 7:48‬این حقیقت که بزرگان و عالمان این جهان به عیسی ایمان نداشت ه‌اند‪ ،‬ب رای ما‬
‫دلیل نم ی‌شود‪ .‬حقیقت این است که حق با اقلیت است‪ .‬این پرسش که «چگونه ممکن‬
‫‪ 8:13 - 7:51‬انحوی‬ ‫‪220‬‬
‫‪7‬‬
‫و با انگشتش روی زمین نوشت‪.‬‬ ‫که پی ش‌تر شبانه نزد او آمد و یکی از‬
‫اما وقتی آنها همچنان از او سؤال‬ ‫آنها بود) ‪ 51‬به آنها گفت‪ :‬آیا شریعت‬
‫م ی‌پرسیدند‪ ،‬بلند شد و به آنها گفت‪:‬‬ ‫ما کسی را قضاوت م ی‌کند بی آنکه‬
‫هر کسی که در میان شما ب ی‌گناه‬ ‫به او گوش دهد و بداند که چه کار‬
‫است‪ ،‬اول او سنگ به سوی او پرتاب‬ ‫م ی‌کند؟ ‪ 52‬آنها در پاسخ به او گفتند‪:‬‬
‫کند‪ 8 .‬و دوباره سر به زیر افکند و با‬ ‫آیا تو هم اهل جلیله هستی؟ نوشت ه‌ها‬
‫انگشتش روی زمین نوشت‪.‬‬ ‫را بگرد تا ببینی که هیچ پیامبری‬
‫‪ 9‬و آنها که این را شنیدند‪ ،‬یک ی‌یکی‬ ‫از جلیله برنخواهد خاست‪ 53 .‬در این‬
‫رفتند‪ ،‬از پیرترین تا آخرین نفر؛ و‬ ‫هنگام‪ ،‬هر یک به خانه خود رفتند‪.‬‬
‫عیسی با آن زن تنها گذاشته شد‪ ،‬و‬
‫او هنوز در وسط ایستاده بود‪ 10 .‬و‬ ‫باب ‪8‬‬
‫عیسی بلند شد و به او گفت‪ :‬زن!‬
‫مدعیان تو کجا هستند؟ آیا هیچ کس‬ ‫زنی که هنگام زنا گرفته شد‬
‫تو را محکوم نکرد؟ ‪ 11‬و او گفت‪:‬‬ ‫عیسی به کوه زیتون رفت‪ 2 .‬صبح‬
‫هیچ کس سرورم‪ .‬و عیسی گفت‪:‬‬ ‫زود دوباره به معبد رفت و همه مردم‬
‫من هم تو را محکوم نم ی‌کنم‪ .‬برو‪.‬‬ ‫نزد او آمدند؛ و نشست و به آنها‬
‫از این به بعد‪ ،‬دیگر گناه نکن‪.‬‬ ‫تعلیم داد‪ 3 .‬و کاتبان و فریسیان زنی‬
‫را آوردند که در حین عمل زنا گرفته‬
‫بودند؛ و وقتی او را جلوی عیسی‬
‫مشاجره با یهودیان‬ ‫نهادند‪ 4 ،‬به او گفتند‪ :‬استاد‪ .‬این زن‬
‫‪ 12‬دوباره عیسی با مردم صحبت‬ ‫در حین زنا گرفته شده است! ‪ 5‬در‬
‫کرد و گفت‪ :‬من نور جهان هستم‪.‬‬ ‫شریعت‪ ،‬موسی به ما دستور داده‬
‫آن کسی که من را دنبال م ی‌کند‬ ‫که چنین زنانی را سنگسار کنیم‪.‬‬
‫در تاریکی سرگردان نخواهد شد‪،‬‬ ‫پس تو چه م ی‌گویی؟ ‪ 6‬و این را به او‬
‫‪13‬‬
‫بلکه نور حیات را خواهد داشت‪.‬‬ ‫گفتند تا او را امتحان کنند‪ ،‬تا شاید‬
‫فریسیان به او پاسخ دادند‪ :‬تو بر‬ ‫دلیلی ب رای متهم کردن او داشته‬
‫خودت شهادت م ی‌دهی‪ .‬شهادت تو‬ ‫باشند‪ .‬اما عیسی سر به زیر افکند‬
‫است اکثریت در اشتباه باشند؟» حقیقت ا ً نیازمند پاسخ است‪« :‬به سادگی‪ ،‬بر اساس‬
‫انجیل و نیز تجربه انسان»‪.‬‬
‫‪ 7:50‬نیقودیموس مثال خوبی است ب رای دفاع از عیسی در میان جامعه سکوالری که‬
‫وقتی ب رای او نداشتند‪ ،‬حتی اگر به بهای تمسخر و تنفر باشد‪.‬‬
‫‪ 8:3‬اگر او را در حین عمل گرفتند‪ ،‬پس مرد کجا بود؟‬
‫‪ 8:6‬او چه نوشت؟ گناهان آنها را؟ یا شاید در شرم مردانه از حضور یک زن عریان که‬
‫به او ایمان داشت و او را دوست داشت‪ ،‬تنها با خاک بازی م ی‌کرد؟‬
‫‪ 8:12‬نور‪ -‬واژه یونانی م ی‌تواند به معنای مشعل باشد‪ ،‬شعل ه‌ای سوزان روی یک تیرک‪.‬‬
‫این با تصلیب شباه ت‌هایی دارد؛ عیسی باالی تیرکی برده شد‪ ،‬و بناب راین نور جهان‬
‫گشت‪ ،‬ما همه چیز را در متن مرگ او در م ی‌یابیم و این ب رای ما معنا دارد‪.‬‬
‫‪221‬‬ ‫‪ 8:30 - 8:14‬انحوی‬
‫زی را گفت‪ :‬نم ی‌توانید به جایی بیایید‬ ‫درست نیست‪ 14 .‬عیسی به آنها پاسخ‬
‫که م ی‌روم‪ 23 .‬و عیسی به آنها‬ ‫داد و گفت‪ :‬حتی اگر من به خودم‬
‫گفت‪ :‬شما از پایین هستید‪ .‬من از‬ ‫شهادت دهم‪ ،‬شهادتم درست است‪.‬‬
‫باال هستم‪ .‬شما اهل این دنیا هستید‪.‬‬ ‫زی را من م ی‌دانم از کجا آمده‌ام و به‬
‫من از این دنیا نیستم‪ 24 .‬من به‬ ‫کجا م ی‌روم؛ اما شما نه م ی‌دانید از‬
‫شما پاسخ دادم که در گناهان خود‬ ‫‪15‬‬
‫کجا آمده‌‌ام و نه به کجا م ی‌روم‪.‬‬
‫خواهید ُم رد‪ .‬زی را در گناهان خود‬ ‫شما بر اساس جسم قضاوت م ی‌کنید‪.‬‬
‫خواهید ُم رد‪ ،‬مگر این که ایمان‬ ‫‪16‬‬
‫من هیچ کس را قضاوت نم ی‌کنم‪.‬‬
‫بیاورید که من او هستم‪ 25 .‬آنها به‬ ‫با این حال حتی اگر قضاوت کنم‪،‬‬
‫او پاسخ دادند‪ :‬تو کیستی؟ عیسی به‬ ‫قضاوت من درست است‪ ،‬زی را نه به‬
‫آنها گفت‪ :‬همان کسی که از اول به‬ ‫تنهایی بلکه من و فرستنده‌ام با هم‬
‫شما گفتم‪ 26 .‬چیزهای زیادی ب رای‬ ‫قضاوت م ی‌کنیم ‪ 17‬حتی در شریعت‬
‫صحبت کردن و داوری درباره شما‬ ‫شما نوشته شده که شهادت دو نفر‬
‫دارم‪ .‬با این حال فرستنده من حقیقت‬ ‫صحیح است‪ 18 .‬من همان کسی‬
‫دارد‪ ،‬و چیزهایی را که از او شنیدم‬ ‫هستم که بر خودم شهادت م ی‌دهم؛‬
‫به جهان اعالم م ی‌کنم‪.‬‬ ‫و پدر که من را فرستاده بر من‬
‫‪ 27‬آنها نفهمیدند که او درباره پدر‬ ‫شهادت م ی‌دهد‪ 19 .‬آنها به او پاسخ‬
‫با آنها صحبت م ی‌کرد‪ 28 .‬عیسی‬ ‫دادند‪ :‬پدرت کجاست؟ عیسی پاسخ‬
‫ادامه داد‪ :‬وقتی پسر انسان را بلند‬ ‫داد‪ :‬شما نه من را م ی‌شناسید و نه‬
‫کردید‪ ،‬آن گاه خواهید فهمید که من‬ ‫پدرم را‪ .‬اگر من را م ی‌شناختید‪ ،‬پدرم‬
‫او هستم‪ ،‬و من هیچ کاری را با قدرت‬ ‫را نیز م ی‌شناختید‪.‬‬
‫خودم انجام نم ی‌دهم‪ ،‬بلکه درست‬ ‫‪ 20‬او این کلمات را در خ زانه در‬
‫همان طور که پدر به من آموخته‬ ‫حالی گفت که در معبد تعلیم م ی‌داد؛‬
‫صحبت م ی‌کنم‪ 29 .‬و فرستنده من با‬ ‫و هیچ کس او را نگرفت‪ ،‬زی را ساعت‬
‫من است‪ .‬من را تنها نگذاشته است‪.‬‬ ‫او هنوز نرسیده بود‪ 21 .‬او دوباره به‬
‫زی را من همیشه کارهایی را م ی‌کنم‬ ‫آنها پاسخ داد‪ :‬من م ی‌روم و شما‬
‫که او را خشنود م ی‌سازد‪ 30 .‬وقتی‬ ‫م را دنبال خواهید کرد‪ ،‬و در گناهان‬
‫ای ن‌ها را گفت‪ ،‬بسیاری به او ایمان‬ ‫خود خواهید مرد‪ .‬نم ی‌توانید به جایی‬
‫آوردند‪.‬‬ ‫بیایید که م ی‌روم‪ 22 .‬یهودیان پاسخ‬
‫دادند‪ :‬آیا خودش را خواهد کشت؟‬
‫‪ 8:19‬فریسیان دائم انجیل را مطالعه م ی‌کردند و م ی‌توانستند بخش زیادی از عهد قدیم‬
‫را تک رار کنند‪ .‬اما عیسی گفت که آنها خدا را نم ی‌شناسند‪ .‬شناخت خدا یک تجربه است‪،‬‬
‫نه دانشی در سر‪.‬‬
‫‪ 8:23‬از باال ‪ ...‬از این جهان نیستم‪ -‬به این معنا نیست که عیسی پیش از تولد در‬
‫آسمان وجود داشته است‪ .‬او «از این جهان» نیست به این معنا که ما «از این جهان»‬
‫نیستیم (یوحنا ‪ .)17:16‬اما او نیز مانند ما در این جهان متولد شد؛ ما در این جهان‬
‫هستیم اما «از» این جهان نیستیم (یوحنا ‪.)17:15‬‬
‫‪ 8:46 - 8:31‬انحوی‬ ‫‪222‬‬
‫‪ 40‬ولی شما اکنون در صدد کشتن‬ ‫مشاجره درباره ابراهیم‬
‫من هستید‪ ،‬من مردی هستم که به‬ ‫‪ 31‬عیسی به یهودیانی که به او‬
‫شما حقیقتی را گفته که از خدا شنیده‬ ‫ایمان آوردند پاسخ داد‪ :‬اگر طبق‬
‫است‪ .‬اب راهیم چنین نکرد‪ 41 .‬شما‬ ‫کالم من عمل کنید‪ ،‬پس حقیقت ا ً‬
‫کارهای پدر خود را م ی‌کنید‪ .‬آنها به‬ ‫شاگردان من هستید‪ 32 .‬و حقیقت‬
‫او گفتند‪ :‬ما ح رام زاده نیستیم‪ .‬ما یک‬ ‫را خواهید دانست‪ ،‬و حقیقت شما را‬
‫پدر داریم‪ ،‬خدا‪.‬‬ ‫آزاد خواهد کرد‪ 33 .‬آنها جواب دادند‪:‬‬
‫‪ 42‬عیسی به آنها گفت‪ :‬اگر خدا پدر‬ ‫ما فرزندان اب راهیم هستیم‪ ،‬و هرگز‬
‫شما بود‪ ،‬من را دوست م ی‌داشتید‪.‬‬ ‫در بردگی کسی نبودیم‪ .‬منظورت‬
‫زی را من آمده‌ام و از جانب خدا‬ ‫چیست که آزاد خواهید شد؟ ‪ 34‬عیسی‬
‫آمده‌ام‪ .‬زی را من از خودم نیامده‌ام‪،‬‬ ‫پاسخ داد‪ :‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به‬
‫بلکه او من را فرستاده است‪ 43 .‬چ را‬ ‫شما م ی‌گویم‪ :‬هر کسی که گناه کند‪،‬‬
‫صحبت من را درک نم ی‌کنید؟ زی را‬ ‫برده گناه است‪ 35 .‬و برده تا ابد در‬
‫شما نم ی‌توانید کالم من را بشنوید!‬ ‫‪36‬‬
‫خانه نم ی‌ماند‪ .‬پسر تا ابد م ی‌ماند‪.‬‬
‫‪ 44‬شما فرزندان پدر خود ابلیس‬ ‫پس اگر پسر شما را آزاد سازد‪ ،‬شما‬
‫هستید و خواست شما انجام‬ ‫در حقیقت آزاد خواهید شد‪.‬‬
‫خواست ه‌های پدرتان است‪ .‬از اول‬ ‫‪ 37‬م ی‌دانم که فرزند اب راهیم هستید‪.‬‬
‫یک قاتل بود و هیچ ربطی به حق‬ ‫با این حال‪ ،‬در صدد کشتن من‬
‫نداشت‪ ،‬زی را هیچ حقیقتی در او‬ ‫هستید‪ ،‬زی را کالم من هیچ جایی‬
‫نیست‪ .‬وقتی دروغ م ی‌گوید‪ ،‬طبق‬ ‫در شما ندارد‪ 38 .‬من چیزهایی را‬
‫ذات خود سخن م ی‌گوید‪ ،‬زی را او یک‬ ‫م ی‌گویم که با پدرم شاهد آن بوده‌ام‪،‬‬
‫دروغگو است و پدر دروغ‌ها است‪.‬‬ ‫و شما نیز کارهایی را م ی‌کنید که از‬
‫‪ 45‬اما من را باور نم ی‌کنید‪ ،‬چون من‬ ‫پدر خود شنیدید‪ 39 .‬آنها در پاسخ به‬
‫حقیقت را م ی‌گویم‪ 46 .‬کدام یک از‬ ‫او گفتند‪ :‬پدر ما اب راهیم است‪ .‬عیسی‬
‫شما من را به گناه متهم م ی‌کند؟ اگر‬ ‫به آنها گفت‪ :‬اگر فرزندان اب راهیم‬
‫من حقیقت را م ی‌گویم‪ ،‬چ را به من‬ ‫بودید‪ ،‬کارهای اب راهیم را م ی‌کردید‪.‬‬
‫‪ 8:37‬در یک معنا‪ ،‬آنها به صورت فیزیکی فرزندان اب راهیم بودند؛ در معنای دیگر‪،‬‬
‫نبودند (آیه ‪ .)39‬تمام آنها که به عیسی ایمان داشته و در او تعمید داده شده‌اند‪ ،‬فرزندان‬
‫درست اب راهیم و در نتیجه مردم خدا هستند (غالطیان ‪.)3:27-29‬‬
‫‪« 8:44‬ابلیس» یک قاتل است‪ .‬اما در قاتل هیچ حیات جاویدانی سکونت ندارد (‪1‬‬
‫یوحنا ‪ .)3:15‬بناب راین‪ ،‬ابلیس باید بمیرد ‪ -‬چون فرشت ه‌ها نم ی‌میرند (لوقا ‪)20:35-36‬‬
‫پس فناناپذیر هستند و زندگی جاویدان در آنها سکونت دارد‪ .‬بناب راین‪« ،‬ابلیس» فرشته‬
‫نیست‪ .‬مرقس ‪ 4:15‬فرزندان ابلیس را کسانی معرفی م ی‌کند که از امیال شر خود پیروی‬
‫م ی‌کنند ‪ -‬ابلیس واقعی‪ .‬قابیل اولین قاتل بود (پیدایش ‪ .)4:8،9‬قابیل یک اب رانسان به نام‬
‫ابلیس نبود‪ ،‬بلکه یک انسان عادی با ویژگ ی‌های مار بود‪« .‬فریب» ‪ -‬یعنی دروغ ‪« -‬از‬
‫درون‪ ،‬از قلب انسان‌ها» م ی‌آید (مرقس ‪.)7:21,22‬‬
‫‪223‬‬ ‫‪ 9:3 - 8:47‬انحوی‬
‫همان که شما م ی‌گویید خدایتان‬ ‫ایمان نم ی‌آورید؟ ‪ 47‬آن کسی که از‬
‫است‪ 55 .‬شما او را نشناخت ه‌اید‪ ،‬اما‬ ‫خدا است‪ ،‬کالم خدا را م ی‌شنود‪ .‬زی را‬
‫من او را م ی‌شناسم؛ و اگر بگویم که‬ ‫این باعث م ی‌شود کالم را نشنوید‪،‬‬
‫او را نم ی‌شناسم‪ ،‬مثل شما خواهم‬ ‫زی را شما از خدا نیستید‪.‬‬
‫بود‪ ،‬یک دروغگو؛ اما من او را‬ ‫‪ 48‬آنها از عیسی پرسیدند‪ :‬آیا‬
‫م ی‌شناسم و کالمش را نگاه م ی‌دارم‪.‬‬ ‫درست نم ی‌گوییم که تو سامری‬
‫‪ 56‬پدر شما اب راهیم ب رای دیدن‬ ‫هستی و دیو داری؟ ‪ 49‬عیسی پاسخ‬
‫روز من خوشحال بود‪ ،‬و روز من‬ ‫داد‪ :‬من دیوی ندارم‪ .‬من به پدر‬
‫را دید‪ ،‬و شاد گشت‪ 57 .‬یهودیان به‬ ‫خود احت رام م ی‌گذارم‪ ،‬و شما من را‬
‫او پاسخ دادند‪ :‬تو هنوز پنجاه سال‬ ‫ب ی‌حرمت م ی‌کنید‪ 50 .‬من دنبال جالل‬
‫هم نداری‪ ،‬و ادعا م ی‌کنی اب راهیم را‬ ‫خود نیستم‪ .‬یک نفر هست که به‬
‫دیده‌ای؟ ‪ 58‬عیسی به آنها گفت‪ :‬به‬ ‫دنبال جالل است و داوری م ی‌کند‪.‬‬
‫راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪:‬‬ ‫‪ 51‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬اگر‬
‫من از اب راهیم بلندمرتب ه‌تر هستم‪.‬‬ ‫مردی کالم من را نگاه دارد‪ ،‬هرگز‬
‫‪ 59‬بناب راین‪ ،‬آنها سنگ برداشتند تا‬ ‫مرگ را نخواهد دید‪.‬‬
‫به او پرتاب کنند‪ ،‬اما عیسی خود را‬ ‫‪ 52‬یهودیان به او گفتند‪ :‬اکنون‬
‫پنهان ساخت و از معبد خارج شد‪.‬‬ ‫م ی‌دانیم که تو یک دیو داری‪ .‬اب راهیم‬
‫ُم رد‪ ،‬پیامب ران هم همین طور‪ ،‬اما تو‬
‫باب ‪9‬‬ ‫م ی‌گویی‪ :‬اگر مردی کالم من را نگاه‬
‫دارد‪ ،‬هرگز طعم مرگ را نخواهد‬
‫عیسی مرد کوری را شفا م ی‌دهد‬ ‫چشید‪ 53 .‬آیا تو از پدرمان اب راهیم‪،‬‬
‫در حالی که م ی‌گذشت‪ ،‬مردی را دید‬ ‫که ُم رد‪ ،‬و نیز پیامب رانی که مردند‬
‫که کور مادرزاد بود‪ 2 .‬و شاگردانش‬ ‫بزرگتری؟ فکر م ی‌کنی که هستی؟‬
‫از او پرسیدند‪ :‬استاد‪ ،‬چه کسی گناه‬ ‫‪ 54‬عیسی پاسخ داد‪ :‬اگر من خودم را‬
‫کرد‪ ،‬این مرد یا پدر و مادر او‪ ،‬که او‬ ‫تجلیل کنم‪ ،‬جالل من ارزشی ندارد‪.‬‬
‫کور زاییده شد؟ ‪ 3‬عیسی پاسخ داد‪:‬‬ ‫پدرم است که من را تجلیل م ی‌کند‪،‬‬
‫‪ 8:56‬تنها زمانی که از شادی اب راهیم م ی‌خوانیم‪ ،‬زمانی است که در شادی از وعده خدا‬
‫به ادامه نسلش‪ ،‬خندید (پیدایش ‪ .)17:17‬او دریافت پسری که خواهد داشت‪ ،‬نسلی است‬
‫که پسر خدا‪ ،‬مسیحا از آن زاده م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 8:58‬عیسی به عنوان پسر خدا‪ ،‬نام پدر را با خود دارد‪« .‬من هستم» ممکن است‬
‫اشاره‌ای باشد به این ‪ -‬اگرچه همین عبارت یونانی توسط مرد نابینای شفا یافته نیز‬
‫استفاده شد‪ ،‬در یوحنا ‪ .9:9‬ب رای یهودیان‪ ،‬اب راهیم بزرگترین مردی بود که تا کنون‬
‫زیسته است‪ .‬عیسی م ی‌گوید‪« ،‬اکنون من هستم‪ ،‬ایستاده اینجا‪ ،‬مه م‌تر از اب راهیم‪ ».‬و‬
‫این عیسی بود که باید تمجید م ی‌شد‪ ،‬نه اب راهیم‪ .‬او م ی‌گوید‪« ،‬اکنون من هستم‪ ،‬مه م‌تر‬
‫از آنکه اب راهیم بود‪ ».‬عیسی نم ی‌گوید‪« ،‬پیش از آنکه اب راهیم باشد‪ ،‬من بودم»‪.‬‬
‫‪ 9:3‬بیماری و رنج لزوم ا ً تنبیهی ب رای گناه نیستند‪ .‬در مورد ما‪ ،‬آنها م ی‌آیند تا هدف خدا‬
‫از طریق آنها ب رای ما آشکار شود‪.‬‬
‫‪ 9:21 - 9:4‬انحوی‬ ‫‪224‬‬
‫کجاست؟ او گفت‪ :‬نم ی‌دانم‪.‬‬ ‫نه گناه این مرد بوده و نه گناه پدر‬
‫‪ 13‬آنها فردی را که قب الً کور بود نزد‬ ‫و مادرش؛ بلکه ب رای این کور شده‬
‫فریسیان بردند‪ 14 .‬اکنون‪ ،‬که عیسی‬ ‫که کارهای خدا در او آشکار گردد‪.‬‬
‫گل ساخت و چشمان او را بینا کرد‪،‬‬ ‫‪ 4‬ما باید کارهای فرستنده‌ام را‪ ،‬وقتی‬
‫روز سبت بود‪ 15 .‬پس فریسیان از‬ ‫روز است‪ ،‬انجام بدهیم‪ .‬شب م ی‌آید‪،‬‬
‫او پرسیدند که چگونه بینای ی‌اش را‬ ‫زمانی که هیچ کس نم ی‌تواند کاری‬
‫به دست آورد‪ .‬و او به آنها گفت‪:‬‬ ‫کند‪ 5 .‬تا وقتی در این جهان هستم‪،‬‬
‫او گل روی چشمانم گذاشت و من‬ ‫نور جهان هستم‪.‬‬
‫شستم و توانستم ببینم‪ 16 .‬بناب راین‬ ‫‪ 6‬وقتی چنین گفت‪ ،‬آب دهان به‬
‫برخی از فریسیان گفتند‪ :‬این مرد از‬ ‫زمین انداخت و از آب دهان خود گل‬
‫خدا نیست‪ ،‬زی را آیین روز سبت را‬ ‫ساخت‪ ،‬و چشمانش را با گل تدهین‬
‫رعایت نم ی‌کند‪ 15 .‬اما دیگ ران گفتند‪:‬‬ ‫کرد‪ 7 ،‬و به او گفت‪ :‬برو در حوض‬
‫چگونه یک گناهکار م ی‌تواند چنین‬ ‫سیلوحا (یعنی فرستاده) بشوی‪.‬‬
‫معج زاتی کند؟ و بین آنها اختالف‬ ‫بناب راین‪ ،‬او رفت و شست؛ و با چشم‬
‫افتاد‪ 17 .‬بناب راین‪ ،‬آنها به مردی که‬ ‫بینا به خانه بازگشت‪.‬‬
‫کور مادرزاد بود گفتند‪ :‬تو درباره‬ ‫‪ 8‬همسایگان او و کسانی که‬
‫او‪ ،‬که چشمانت را باز کرد‪ ،‬چه‬ ‫او را قب الً به عنوان متکدی دیده‌‬
‫م ی‌گویی؟ و او گفت‪ :‬او یک پیامبر‬ ‫بودند گفتند‪ :‬آیا این همانی نیست‬
‫است!‬ ‫‪9‬‬
‫که م ی‌نشست و گدایی م ی‌کرد؟‬
‫‪ 18‬یهودیان باور نکردند که او کور‬ ‫دیگ ران گفتند‪ :‬خودش است‪ .‬برخی‬
‫بوده و بینای ی‌اش را به دست آورده تا‬ ‫دیگر گفتند‪ :‬نه‪ ،‬بلکه شبیه او است‪.‬‬
‫این که پدر و مادرش را ف را خواندند‬ ‫او گفت‪ :‬من همان مرد هستم‪ 10 .‬آنها‬
‫‪ 19‬و از آنها پرسیدند‪ :‬آیا این پسر‬ ‫از او پرسیدند‪ :‬پس چگونه چشمانت‬
‫شما است که م ی‌گویید مادرزادی‬ ‫باز شدند؟ ‪ 11‬او جواب داد‪ :‬مردی‬
‫کور بود؟ پس چگونه االن م ی‌بیند؟‬ ‫که عیسی نام دارد گل درست کرد‬
‫‪ 20‬والدینش پاسخ دادند و گفتند‪:‬‬ ‫و چشمانم را تدهین کرد و به من‬
‫م ی‌دانیم که این پسر ما است و‬ ‫گفت‪ :‬برو به سیلوحا و بشوی‪ .‬پس‬
‫کور متولد شد‪ 21 .‬اما نم ی‌دانیم که‬ ‫من رفتم و شستم و بینای ی‌ام را به‬
‫چطور اکنون م ی‌بیند‪ .‬یا نم ی‌دانیم‬ ‫دست آوردم‪ 12 .‬آنها به او گفتند‪ :‬او‬
‫‪ 9:6‬کالم عیسی [آب دهانش] در ترکیب با خاک زمین [گوشت انسان] بینایی م ی‌آورد‪.‬‬
‫‪ 9:7‬این ممکن است نگاهی رو به جلو به تعمید باشد‪ ،‬شست و شویی که باید پس از‬
‫«دیدن» انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 9:11‬انسان‪ -‬هیچ چیز در عیسی نبود که باعث شود کسی فکر کند او خدا است‪ .‬این‬
‫تحریفات بعدی الهیات انسانی است‪ ،‬نه شهادت‌های انجیل‪.‬‬
‫‪ 9:16‬آن مرد از جانب خدا نیست‪ ،‬زیرا سبت را نگاه نم ی‌دارد‪ -‬امروز نیز کسانی که‬
‫شبات را نگه م ی‌دارند همین را م ی‌گویند؛ اما پاسخ عیسی ب رای آنها نیز همین است‪.‬‬
‫‪ 9:21‬ترس آنها از طرد شدن مذهبی با روحیه به دور از ترس پسرشان در تضاد است‪.‬‬
‫‪225‬‬ ‫‪ 9:40 - 9:22‬انحوی‬
‫‪ 30‬آن مرد در پاسخ به آنها گفت‪:‬‬ ‫چه کسی چشمانش را باز کرد‪.‬‬
‫شگفتا! شما نم ی‌دانید از کجا آمده‪،‬‬ ‫از خودش بپرسید! او بزرگ شده‬
‫‪31‬‬
‫با این که چشمان من را باز کرد‪.‬‬ ‫است‪ .‬خودش م ی‌تواند حرف بزند‪.‬‬
‫ما م ی‌دانیم که خدا صدای گناهکاران‬ ‫‪ 22‬والدینش ای ن‌ها را گفتند‪ ،‬زی را از‬
‫را نم ی‌شنود؛ اما اگر هر کسی خدا را‬ ‫یهودیان م ی‌ترسیدند‪ .‬زی را یهودیان‬
‫پرستش کند و خواست او را انجام‬ ‫از قبل توافق کرده بودند که هر کسی‬
‫دهد‪ ،‬خدا صدای او را م ی‌شنود! ‪ 32‬از‬ ‫که اعت راف کند که او مسیح است‪،‬‬
‫آغاز جهان‪ ،‬هیچ وقت شنیده نشده که‬ ‫باید از کنیسه بیرون انداخته شود‪.‬‬
‫مردی مادرزاد کور باشد و چشمانش‬ ‫‪ 23‬بناب راین‪ ،‬والدینش پاسخ دادند‪ :‬او‬
‫باز شود‪ 33 .‬اگر این مرد از خدا نبود‪،‬‬ ‫بالغ است‪ ،‬از خودش بپرسید!‬
‫نم ی‌توانست هیچ کاری کند‪ 34 .‬آنها‬ ‫‪ 24‬پس آنها از مردی که کور متولد‬
‫در پاسخ به او گفتند‪ :‬تو ک الً در گناه‬ ‫شده بود دوباره پرسیدند‪ ،‬و به او‬
‫متولد شدی‪ ،‬و به ما تعلیم م ی‌دهی!‬ ‫گفتند‪ :‬خدا را ستایش کن‪ .‬ما م ی‌دانیم‬
‫و آنها او را طرد کردند‪.‬‬ ‫‪25‬‬
‫که این مرد یک گناهکار است‪.‬‬
‫‪ 35‬عیسی شنید که آنها او را طرد‬ ‫او پاسخ داد‪ :‬نم ی‌دانم که گناهکار‬
‫کردند؛ و وقتی او را یافت‪ ،‬گفت‪ :‬آیا‬ ‫است یا نه‪ .‬تنها چیزی که م ی‌دانم‬
‫به پسر خدا ایمان داری؟ ‪ 36‬او در‬ ‫این است که اکنون م ی‌بینم‪ 26 .‬آنها‬
‫پاسخ گفت‪ :‬او کیست سرورم که به‬ ‫از او پرسیدند‪ :‬با تو چه کار کرد؟‬
‫او ایمان داشته باشم؟ ‪ 37‬عیسی به او‬ ‫چگونه چشمات را باز کرد؟ ‪ 27‬او‬
‫گفت‪ :‬تو هم او را دیده‌ای‪ ،‬و او همان‬ ‫به آنها پاسخ داد‪ :‬قب الً به شما گفتم‬
‫است که با تو سخن م ی‌گوید‪ 38 .‬و او‬ ‫و گوش نکردید‪ .‬دوباره م ی‌خواهید‬
‫گفت‪ :‬ایمان دارم‪ ،‬سرورم‪ .‬و او را‬ ‫چه بشنوید؟ م ی‌خواهید شما هم‬
‫عبادت کرد‪.‬‬ ‫شاگردان او شوید؟ ‪ 28‬آنها او را دشنام‬
‫‪ 39‬و عیسی گفت‪ :‬ب رای قضاوت به‬ ‫داده و گفتند‪ :‬تو شاگرد او هستی‪،‬‬
‫این دنیا آمدم تا کسانی که نم ی‌بینند‬ ‫اما ما شاگردان موسی هستیم‪ 29 .‬ما‬
‫ببینند‪ ،‬و کسانی که م ی‌بینند کور‬ ‫م ی‌دانیم که خدا با موسی سخن گفته‬
‫شوند‪ 40 .‬فریسیانی که با او بودند‬ ‫است‪ ،‬اما درباره این مرد نم ی‌دانیم‬
‫ای ن‌ها را شنیدند و به او گفتند‪ :‬آیا‬ ‫که از کجا آمده است‪.‬‬
‫تکفیر عملی است که بسیاری از گروه‌های مذهبی از آن سوء‌استفاده کرده‌اند‪.‬‬
‫‪ 9:31‬آن مرد استدالل کرد که عیسی باید دعا کرده باشد تا خدا این معجز‌ه را صورت‬
‫دهد؛ و خشنود باشد چون خدا دعای او را شنیده بود‪ .‬او به درکی دقیق از طبیعت عیسی‬
‫و ارتباط او با پدرش دست یافت‪.‬‬
‫‪ 9:34‬آنها او را به خاطر ایمان داشتن به عیسی و شفا یافتن توسط او‪ ،‬اخ راج کردند‪.‬‬
‫آزارهای معمول مذهبی‪.‬‬
‫‪ 9:38‬انسان پس از شفا ایمان آورد؛ در اختیار داشتن عطایای روح‌القدس باعث شد‬
‫انجام معج زات در مورد ب ی‌ایمانان و اف رادی مثل این مرد‪ ،‬که از عیسی غافل بود‪ ،‬ممکن‬
‫شود (آیه ‪.)25‬‬
‫‪ 10:15 - 9:41‬انحوی‬ ‫‪226‬‬
‫‪ 7‬سپس عیسی به آنها گفت‪ :‬و باز‬ ‫ما هم کور هستیم؟ ‪ 41‬عیسی به آنها‬
‫یقین اً‪ ،‬به راستی به شما م ی‌گویم‪:‬‬ ‫گفت‪ :‬اگر کور بودید‪ ،‬هیچ گناهی‬
‫‪8‬‬
‫من درب آغل گوسفندان هستم‪.‬‬ ‫نم ی‌کردید؛ اما اکنون م ی‌گویید‪ :‬ما‬
‫همه کسانی که قبل از من آمدند‪،‬‬ ‫م ی‌بینیم‪ ،‬پس گناه شما باقی م ی‌ماند‪.‬‬
‫دزد و راهزن بودند‪ ،‬اما گوسفندان به‬
‫صدای آنها گوش ندادند‪ 9 .‬من درب‬ ‫باب ‪10‬‬
‫هستم‪ .‬اگر کسی از من وارد شود‪،‬‬
‫نجات خواهد یافت و داخل و بیرون‬ ‫عیسی به عنوان چوپان خوب‬
‫خواهد رفت و چ راگاه را پیدا خواهد‬ ‫به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما‬
‫کرد‪.‬‬ ‫م ی‌گویم‪ :‬هر کسی که از درب‬
‫‪ 10‬دزد تنها م ی‌آید تا بدزدد و بکشد‬ ‫وارد آغل گوسفندان نشود‪ ،‬بلکه از‬
‫و نابود کند‪ .‬من آمدم تا آنها حیات‬ ‫راه دیگری باال رود‪ ،‬آن کس دزد و‬
‫پیدا کنند‪ ،‬و آن را به وفور داشته‬ ‫راهزن است‪ 2 .‬اما آن کسی که از‬
‫باشند‪ 11 .‬من چوپان خوب هستم‪.‬‬ ‫درب وارد م ی‌شود‪ ،‬چوپان گوسفندان‬
‫چوپان خوب زندگ ی‌اش را فدای‬ ‫است‪ 3 .‬دربان‪ ،‬درب را به روی او‬
‫گوسفندان م ی‌کند‪ 12 .‬آن کسی که‬ ‫باز م ی‌کند‪ ،‬و گوسفندان صدای او‬
‫اجیر شده و چوپان نیست و صاحب‬ ‫را م ی‌شنوند‪ ،‬و او گوسفندان خود را‬
‫گوسفندان نیست‪ ،‬آمدن گرگ را‬ ‫به اسم صدا م ی‌زند و آنها را بیرون‬
‫م ی‌بیند و گوسفندان را رها م ی‌کند و‬ ‫م ی‌برد‪ 4 .‬وقتی همه گوسفندانش را‬
‫ف رار م ی‌کند‪ ،‬و گرگ آنها را م ی‌رباید‬ ‫بیرون م ی‌آورد‪ ،‬جلوی آنها م ی‌رود و‬
‫و پ راکنده م ی‌سازد‪ 13 .‬او ف رار‬ ‫گوسفندان او را دنبال م ی‌کنند‪ ،‬زی را‬
‫م ی‌کند‪ ،‬زی را اجیر شده و اهمیتی به‬ ‫صدای او را م ی‌شناسند‪ 5 .‬آنها دنبال‬
‫گوسفندان نم ی‌دهد‪.‬‬ ‫یک غریب ‌ه نم ی‌روند‪ ،‬بلکه از او‬
‫‪ 14‬من چوپان خوب هستم‪ ،‬و‬ ‫ف رار م ی‌کنند‪ .‬زی را صدای غریب ه‌ها‬
‫گوسفندانم را م ی‌شناسم و گوسفندانم‬ ‫را نم ی‌شناسند‪.‬‬
‫نیز من را م ی‌شناسند‪ 15 .‬همان طور‬ ‫‪ 6‬این َم ث َل را عیسی به آنها گفت‪،‬‬
‫که پدر من را م ی‌شناسد‪ ،‬و من پدر‬ ‫اما آنها منظور او را نفهمیدند‪.‬‬
‫‪ 9:41‬حکمت‪« /‬دیدن» مسئولیت داوری با خود به هم راه م ی‌آورد‪.‬‬
‫‪ 10:5‬کالم عیسی ب رای ما چیزی ذات ا ً جذاب دارد‪ .‬وقتی «بشارت‌های» الهام نشده را‬
‫م ی‌خوانیم‪ ،‬به عنوان یک مسیحی ب رایمان روشن است که آنها کالم عیسی نیستند‪.‬‬
‫‪« 10:9‬ورود به» چ راگاه [کلیسا] از طریق تعمید در عیسی ممکن است‪ .‬هیچ راه‬
‫دیگری ب رای «ورود» وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ 10:12‬او شبانی غیرمعمول است ‪ -‬که تا سرحد مرگ ب رای نجات یک گوسفند با گرگ‬
‫م ی‌جنگد‪ .‬گرگ‌ها چنین نم ی‌جنگند‪ .‬اما این یکی م ی‌جنگد (آیه ‪ .)15‬گناه مانند یک‬
‫تهدید به نظر م ی‌رسد‪ ،‬چیزی که انسان م ی‌تواند به‌راحتی بر آن غلبه کند ‪ -‬درحالی که‬
‫غلبه بر آن در واقع کار راحتی نیست‪ ،‬جنگی تلخ تا سر حد مرگ است‪.‬‬
‫‪ 10:15‬پدر مرا م ی‌شناسد‪ ،‬و من پدر را م ی‌شناسم‪ -‬افعال یونانی اینجا در وجه‬
‫‪227‬‬ ‫‪ 10:33 - 10:16‬انحوی‬
‫یهودیان دور او را گرفتند و به او‬ ‫را م ی‌شناسم؛ و زندگ ی‌ام را فدای‬
‫گفتند‪ :‬تا به کی ما را ب ی‌تکلیف‬ ‫گوسفندان م ی‌کنم‪ 16 .‬و گوسفندان‬
‫خواهی گذاشت؟ اگر مسیح هستی‪،‬‬ ‫دیگری هم دارد که از این آغل‬
‫راحت به ما بگو‪ 25 .‬عیسی به آنها‬ ‫نیستند‪ .‬آنها را نیز باید بیاورم‪ ،‬و‬
‫پاسخ داد‪ :‬من به شما گفتم و شما‬ ‫آنها صدای من را خواهند شنید‪ ،‬و به‬
‫من را باور نکردید‪ .‬کارهایی که‬ ‫یک گله با یک چوپان تبدیل خواهند‬
‫به نام پدرم م ی‌کنم بر من شهادت‬ ‫شد‪ 17 .‬به همین دلیل‪ ،‬پدر من را‬
‫م ی‌دهند‪ 26 .‬اما شما باور نم ی‌کنید‪،‬‬ ‫دوست م ی‌دارد‪ ،‬زی را زندگ ی‌ام را فدا‬
‫زی را شما از گوسفندان من نیستید‪.‬‬ ‫م ی‌کنم تا دوباره آن را بدست آورم‪.‬‬
‫‪ 27‬گوسفندان من صدای من را‬ ‫‪ 18‬هیچ کس آن را از من نم ی‌گیرد‪،‬‬
‫م ی‌شنوند‪ ،‬و من آنها را م ی‌شناسم و‬ ‫بلکه من خودم آن را فدا م ی‌کنم‪ .‬من‬
‫آنها من را دنبال م ی‌کنند‪ 28 .‬و من‬ ‫قدرت این را دارم که آن را فدا کنم و‬
‫به آنها زندگی جاودانه م ی‌دهم؛ و‬ ‫قدرت این را دارم که دوباره آن را باز‬
‫آنها هرگز از بین نخواهند رفت‪ ،‬و‬ ‫پس گیرم‪ .‬من این دستور را از پدرم‬
‫هیچ کس آنها را از دست من نخواهد‬ ‫دریافت کردم‪.‬‬
‫ربود‪ 29 .‬پدرم‪ ،‬که آنها را به من عطا‬ ‫‪ 19‬به خاطر این سخنان‪ ،‬بین‬
‫کرده‪ ،‬بزرگتر از همه است و هیچ‬ ‫یهودیان اختالف افتاد‪ 20 .‬و بسیاری‬
‫کس قادر نیست آنها را از دست پدرم‬ ‫از آنها گفتند‪ :‬او دیو دارد و دیوانه‬
‫برباید‪ 30 .‬من و پدرم یک هستیم‪.‬‬ ‫‪21‬‬
‫است‪ .‬چ را به او گوش می دهید؟‬
‫‪ 31‬بار دیگر‪ ،‬یهودیان سنگ‬ ‫دیگ ران گفتند‪ :‬ای ن‌ها گفت ه‌های یک‬
‫‪32‬‬
‫برداشتند تا او را سنگسار کنند‪.‬‬ ‫دیوزده نیست‪ .‬آیا یک فرد دیوزده‬
‫عیسی به آنها گفت‪ :‬کارهای خوب‬ ‫م ی‌تواند چشمان کوران را باز کند؟‬
‫بسیاری از پدرم به شما نشان داده‌ام‪.‬‬
‫بابت کدام یک از آن کارها من را‬ ‫اتحاد پدر و پسر‬
‫سنگسار م ی‌کنید؟ ‪ 33‬یهودیان پاسخ‬ ‫‪23‬‬
‫‪ 22‬عید تقدیس در اورشلیم بود‪.‬‬
‫دادند‪ :‬ما تو را به خاطر یک کار‬ ‫زمستان بود‪ ،‬و عیسی در معبد در‬
‫خوب سنگسار نم ی‌کنیم‪ ،‬بلکه به‬ ‫‪24‬‬
‫امتداد رواق سلیمان قدم م ی‌زد‪.‬‬
‫استم راری استفاده شده‌اند‪ .‬خدا در حکمت عیسی رشد م ی‌کند و عیسی در حکمت خدا‪.‬‬
‫ارتباط بین آنها یک ارتباط پویا است؛ جاودانگی ب رای ما «همان صحنه قدیمی» نخواهد‬
‫بود‪ ،‬ما نیز در حکمت خدا رشد م ی‌کنیم ‪ -‬و حتی برعکس‪.‬‬
‫‪ 10:16‬گوسفندان ی دیگر‪ -‬غیر یهودیان؟‬
‫‪ 10:30‬اتحاد بین پدر و پسر که اینجا درباره آن صحبت شده‪ ،‬همان اتحادی است که‬
‫برق راریش بین پدر و تمام فرزندانش ممکن است (یوحنا ‪ .)17:21‬استفاده از فرم خنثی‬
‫ب رای «یک» (‪ )hen esmen- Greek‬در یوحنا ‪ 10:30‬نشان م ی‌دهد که پدر و پسر‬
‫قابل تعویض نیستند ‪ -‬آنها با هم یکی نیستند‪ ،‬نه یکی و نه شبیه‪.‬‬
‫‪ 10:33-36‬عیسی خدا بودن را رد م ی‌کند‪ .‬او مثالی م ی‌زند از اینکه چگونه انسان‌ها‬
‫‪ 11:8 - 10:34‬انحوی‬ ‫‪228‬‬
‫خاطر کفرگویی و به این خاطر که حقیقت داشت‪ 42 .‬و بسیاری در آنجا‬
‫تو که انسان هستی خودت را خدا به او ایمان آوردند‪.‬‬
‫م ی‌دانی! ‪ 34‬عیسی پاسخ داد‪ :‬آیا‬
‫نشده‪ :‬من باب ‪11‬‬ ‫در شریعت شما نوشته‬
‫او رستاخیز ایلعازر‬ ‫گفتم شما خدایان هستید؟ ‪ 35‬اگر‬
‫آن انسان‌ها را خدایان نامید که بر‬
‫آنها کالم خدا آمد (و کتاب مقدس را اینک مردی به اسم ایلعازر اهل بیت‬
‫نم ی‌توان نقض کرد)‪ 36 ،‬آیا به کسی عنیا از دهکده مریم و خواهرش مرتا‬
‫که پدر او را تقدیس کرد و به جهان مریض بود‪ 2 .‬و او همان مریمی بود‬
‫فرستاد م ی‌گویید‪ :‬تو کفر م ی‌گویی که سرور را با عطر تدهین کرده بود‬
‫و پاهای او را با موهایش پاک کرده‬ ‫چون گفتم‪ :‬من پسر خدا هستم؟‬
‫‪ 37‬اگر من کارهای پدرم را انجام بود‪ ،‬و ب رادرش ایعازر مریض بود‪.‬‬
‫ندهم‪ ،‬به من ایمان نیاورید‪ 38 .‬اما بناب راین‪ ،‬خواه ران نزد او رفتند و‬
‫‪3‬‬

‫اگر این کارها را انجام دهم‪ ،‬با این گفتند‪ 4 :‬سرورم‪ ،‬کسی که دوست‬
‫که به من ایمان ندارید‪ ،‬به این کارها داری بیمار است‪ 4 .‬اما وقتی عیسی‬
‫ایمان بیاورید؛ تا شاید بدانید و این را شنید‪ ،‬گفت‪ :‬این بیماری‬
‫بفهمید که پدر در من است و من مرگ‌آور نیست‪ ،‬بلکه ب رای شکوه‬
‫خداوند است تا از طریق آن پسر‬ ‫در پدر هستم‪.‬‬
‫‪ 39‬دوباره آنها در صدد دستگیری انسان جالل یابد‪ 5 .‬عیسی مرتا و‬
‫او ب رآمدند‪ ،‬اما او از دست آنها ف رار خواهرش و ایلعازر را دوست داشت‪.‬‬
‫‪ 6‬بناب راین‪ ،‬وقتی شنید که ایلعازر‬ ‫کرد‪.‬‬
‫‪ 40‬او دوباره به آن سوی اردن‪ ،‬به مریض است‪ ،‬دو روز بیشتر در‬
‫جایی رفت که یحیی در ابتدا تعمید جایی که بود ماند‪.‬‬
‫م ی‌داد‪ ،‬و او آنجا ماند‪ 41 .‬بسیاری ‪ 7‬سپس بعد از این‪ ،‬به شاگردان‬
‫نزد او آمدند‪ .‬و آنها گفتند‪ :‬یحیی گفت‪ :‬بیایید دوباره به یهودیه برویم‪.‬‬
‫هیچ معجزه‌ای نکرد‪ ،‬اما هر چیزی ‪ 8‬شاگردان به او گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬همین‬
‫که یحیی درباره این مرد گفت چند روز پیش یهودیان م ی‌خواستند‬
‫«خدا» خوانده م ی‌شوند‪ ،‬یهوه ‪ -‬عبری‪ ،‬و نشان م ی‌دهد که مردم غیرمنطقی ادعا دارند‬
‫که او فکر م ی‌کند خدا است‪ ،‬وقتی تنها پسر خدا خوانده شده است‪.‬‬
‫‪ 10:41‬یوحنا هیچ معجزه‌ای نداشت و پیامی شدیداللحن از توبه و آمادگی ب رای‬
‫آمدن عیسی را موعظه کرد‪ .‬مردم جمع شدند تا سخنان او را بشنوند‪ ،‬وقتی آنچه گفت‬
‫را پذیرفتند‪ ،‬توبه کرده و تعمید داده شدند‪ .‬بناب راین‪ ،‬صداقت او بسیار آشکار بوده‬
‫است؛ این بود که در چشم و گوش مخاطبین به او قدرت م ی‌داد‪ .‬این م ی‌تواند در مورد‬
‫موعظ ه‌های ما نیز صادق باشد‪.‬‬
‫‪ 11:6‬عدم وجود پاسخ سریع ب رای درخواس ت‌های ما به این معنا نیست که خدا یا عیسی‬
‫آنها را نشنیده‌اند‪ .‬آنها «پاسخ داده‌اند»‪ ،‬اما ممکن است به دالیل متعدد‪ ،‬بیش از همه‬
‫ستایش نام او‪ ،‬نمود آنها به تأخیر بیفتد‪.‬‬
‫‪229‬‬ ‫‪ 11:31 - 11:9‬انحوی‬
‫‪ 21‬مرتا به عیسی گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫تو را سنگسار کنند؛ و تو م ی‌خواهی‬
‫‪22‬‬
‫اگر اینجا بودی ب رادرم نم ی‌ ُم رد‪.‬‬ ‫دوباره آنجا بروی؟ ‪ 9‬عیسی پاسخ‬
‫و حتی اآلن نیز م ی‌دانم که هر چه‬ ‫داد‪ :‬آیا یک روز دوازده ساعت‬
‫از خدا بخواهی‪ ،‬خدا به تو خواهد‬ ‫نیست؟ اگر کسی در روز راه برود‪،‬‬
‫داد‪ 23 .‬عیسی به او گفت‪ :‬ب رادرت‬ ‫نم ی‌لغزد‪ ،‬زی را نور دنیا را م ی‌بیند‪.‬‬
‫دوباره برخواهد خاست‪ 24 .‬مرتا به‬ ‫‪ 10‬اما اگر کسی در شب راه برود‪،‬‬
‫او گفت‪ :‬م ی‌دانم که در رستاخیز در‬ ‫م ی‌لغزد‪ ،‬زی را نوری در او نیست‪.‬‬
‫روز آخر دوباره برخواهد خاست‪.‬‬ ‫‪ 11‬ای ن‌ها را گفت‪ ،‬و بعد از آن به‬
‫‪ 25‬عیسی به او گفت‪ :‬من رستاخیز‬ ‫آنها گفت‪ :‬دوست ما ایلعازر به‬
‫و زندگی هستم‪ .‬هر کسی که به‬ ‫خواب رفته است‪ ،‬اما من م ی‌روم تا‬
‫من ایمان داشته باشد‪ ،‬با این که‬ ‫او را از خواب بیدار کنم‪ 12 .‬شاگردان‬
‫م ی‌میرد‪ ،‬زندگی خواهد کرد‪ 26 .‬هر‬ ‫به او پاسخ دادند‪ :‬سرورم‪ ،‬اگر به‬
‫کسی که زندگی کند و به من ایمان‬ ‫خواب رفته‪ ،‬بهبود خواهد یافت‪.‬‬
‫داشته باشد هیچ وقت نخواهد مرد‪ .‬آیا‬ ‫‪ 13‬عیسی از مرگ ایلعازر سخن‬
‫به این ایمان دارید؟ ‪ 27‬او به عیسی‬ ‫گفته بود؛ اما آنها فکر کردند او از‬
‫گفت‪ :‬آری سرورم‪ .‬من ایمان پیدا‬ ‫خوابیدن ایلعازر سخن گفته است‪.‬‬
‫کردم که تو مسیح‪ ،‬پسر خدا هستی‪،‬‬ ‫‪ 14‬سپس عیسی راحت به آنها گفت‪:‬‬
‫همان کسی که ق رار است به این دنیا‬ ‫ایلعازر ُم رده است‪ 15 .‬من به خاطر‬
‫بیاید‪.‬‬ ‫شما خوشحالم که آنجا نبودم‪ ،‬تا شما‬
‫‪ 28‬و وقتی این را گفت‪ ،‬رفت و‬ ‫ایمان بیاورید‪ .‬به هر حال بیایید نزد‬
‫مریم خواهرش را پنهانی صدا زد‬ ‫او برویم‪ 16 .‬توما‪ ،‬ملقب به دوقلو‪،‬‬
‫و گفت‪ ،‬استاد اینجا است و تو را‬ ‫به سایر شاگردان گفت‪ :‬بیایید ما هم‬
‫ف را م ی‌خواند‪ 29 .‬و وقتی این را شنید‪،‬‬ ‫برویم تا شاید با او بمیریم‪.‬‬
‫‪30‬‬
‫سریع بلند شد و نزد عیسی رفت‪.‬‬ ‫‪ 17‬پس وقتی عیسی آمد‪ ،‬فهمید که‬
‫(عیسی هنوز وارد روستا نشده بود‪،‬‬ ‫چهار روز است که ایلعازر را‬
‫بلکه هنوز همان جایی بود که مرتا‬ ‫در قبرش گذاشت ه‌اند‪ 18 .‬بیت عنیا‬
‫او را مالقات کرده بود)‪ 31 .‬سپس‬ ‫نزدیک اورشلیم بود‪ ،‬در فاصله‬
‫یهودیانی که در خانه با او بودند و‬ ‫حدود سه کیلومتر‪ 19 .‬و بسیاری‬
‫به او تسلیت م ی‌گفتند‪ ،‬وقتی دیدند‬ ‫از یهودیان نزد مرتا و مریم رفته‬
‫که مریم سریع بلند شد و بیرون‬ ‫بودند تا بابت مرگ ب رادرشان به آنها‬
‫رفت‪ ،‬او را دنبال کردند و فکر کردند‬ ‫تسلیت بگویند‪ 20 .‬وقتی مرتا شنید‬
‫که م ی‌خواهد به قبرستان برود تا‬ ‫که عیسی در راه است‪ ،‬رفت و او را‬
‫آنجا گریه کند‪.‬‬ ‫مالقات کرد؛ اما مریم در خانه ماند‪.‬‬
‫‪ 11:24‬اینجا چیزی در مورد روح فناناپذیر که پس از مرگ ب رای پاداش گرفتن به آسمان‬
‫م ی‌رود‪ ،‬گفته نشده است‪ .‬برعکس‪ ،‬تأکید بر رستاخیز جسم ایمانداران از مرگ است‪،‬‬
‫وقتی عیسی بازگردد‪ .‬ما با تعمید‪ ،‬مرگ و رستاخیز عیسی را دریافته و م ی‌توانیم در‬
‫امید بزرگ شریک شویم (رومیان ‪)6:3-5‬‬
‫‪ 11:47 - 11:32‬انحوی‬ ‫‪230‬‬
‫باید جالل خداوند را ببینی؟ ‪ 41‬پس‬
‫‪ 32‬بناب راین‪ ،‬وقتی مریم جایی رفت‬
‫آنها سنگ را برداشتند‪ .‬و عیسی‬‫که عیسی بود و او را آنجا دید‪ ،‬به‬
‫چشمانش را باال برد و گفت‪ :‬پدر‪ ،‬تو‬
‫پاهایش افتاد و به او گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬
‫را شاکرم که صدای من را شنیدی‪.‬‬
‫اگر اینجا بودی ب رادرم نم ی‌ ُم رد‪.‬‬
‫‪ 42‬و م ی‌دانم که همیشه من را‬‫‪ 33‬وقتی عیسی گریه و زاری او و‬
‫م ی‌شنوی‪ ،‬اما به خاطر جمعیتی که‬
‫یهودیانی را دید که با او آمده بودند‪،‬‬
‫دور من ایستاده این را گفتم تا شاید‬
‫‪34‬‬
‫در روح ناله کرد و آشفته شد‪،‬‬
‫آنها باور کنند که من را فرستادی‪.‬‬
‫و گفت‪ :‬او را کجا گذاشت ه‌اید؟ آنها‬
‫‪ 43‬و وقتی این را گفت‪ ،‬با صدای‬
‫‪35‬‬
‫به او گفتند‪ :‬سرورم‪ ،‬بیا و ببین‪.‬‬
‫بلند فریاد زد‪ :‬ایلعازر ‪ُ 44‬م رده بیرون‬
‫عیسی گریست‪ 36 .‬یهودیان گفتند‪:‬‬
‫آمد‪ ،‬دستان و پاهایش با کفن بسته‬
‫ببینید چقدر او را دوست دارد! ‪ 37‬اما‬
‫شده بودند و صورتش با پارچ ه‌ای‬
‫بعضی از آنها گفتند‪ :‬آیا این مرد‬
‫پوشیده شده بود‪ .‬عیسی به آنها گفت‪:‬‬
‫که چشمان آن مرد کور را باز کرد‪،‬‬
‫او را باز کنید و بگذارید برود‪.‬‬
‫نم ی‌توانست کاری کند که این مرد‬
‫‪ 45‬بناب راین‪ ،‬بسیاری از یهودیانی‬ ‫نیز نمیرد؟‬
‫که نزد مریم آمده بودند و کار عیسی‬
‫‪ 38‬بناب راین‪ ،‬عیسی دوباره در‬
‫را دیدند‪ ،‬به او ایمان آوردند‪ 46 .‬اما‬
‫خود ناله کرد و سر قبر رفت‪ .‬قبر‬
‫برخی از آنها نزد فریسیان رفتند‪ ،‬و‬
‫غاری بود که سنگی روی آن گذاشته‬
‫ب رای آنها کارهایی را که عیسی کرده‬
‫شده بود‪ 39 .‬عیسی گفت‪ :‬سنگ را‬
‫بود تعریف کردند‪.‬‬
‫بردارید‪ .‬مرتا‪ ،‬خواهر ایلعازر‪ ،‬به او‬
‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬تا االن جسد متعفن‬
‫زی را چهار روز است که پاسخ فریسیان‬ ‫شده است‪.‬‬
‫مرده است‪ .‬عیسی به او گفت‪ :‬آیا ‪ 47‬روحانیون اعظم و فریسیان‬
‫‪40‬‬

‫به تو نگفتم که اگر ایمان داری‪ ،‬شورایی تشکیل دادند و گفتند‪:‬‬


‫‪ 11:38‬ناالن – در دعا ب رای خدا‪ .‬به همین ترتیب «گریان» در آیه ‪ 35‬نیز در دعا بود ‪-‬‬
‫رومیان ‪ 8:26‬م ی‌گوید که عیسی اکنون ناالن ب رای ما دعا م ی‌کند‪ .‬بناب راین‪ ،‬ما نیز باید‬
‫دعاهایمان را جدی بگیریم‪ ،‬با این آگاهی که یک واسطه قوی ب رای ما در آسمان و در‬
‫ب رابر تخت خدا وجود دارد‪.‬‬
‫‪ 11:41‬عیسی ب رای پاسخ گرفتن دعاهایش از خدا تشکر کرد‪ ،‬حتی پیش از آنکه پاسخ‬
‫محقق شده باشد‪ ،‬یعنی‪ ،‬پیش از آنکه ایلعارز بیاید‪ .‬عیسی ریاکار نبود ‪ -‬او هرچه‬
‫آموخته بود را عملی م ی‌کرد‪ ،‬مرقس ‪« :11:24‬هر آنچه در دعا درخواست کنید‪ ،‬ایمان‬
‫داشته باشید که آن را یافت ه‌اید و از آن شما خواهد بود‪».‬‬
‫‪ 11:44‬معجزه تنها رستاخیز نبود؛ بلکه مردی با دس ت‌ها و پاهای بسته بود که از کفن‬
‫د رآمده و در طول یک غار راه رفته‪ ،‬به ورودی آن رسیده و قدم به فضای آزاد م ی‌گذارد‪.‬‬
‫شگفت ی‌هایی که خدا در زندگی ما ایجاد م ی‌کند‪ ،‬شامل شگفت ی‌های «کوچ ک‌تر» ف راوانی‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪231‬‬ ‫‪ 12:6 - 11:48‬انحوی‬
‫ایستاده بودند حرف زدند‪:‬‬ ‫چکار کنیم؟ زی را این مرد معج زات‬
‫نظر تو چیست؟‬ ‫بسیاری م ی‌کند‪ 48 .‬اگر او را تنها‬
‫یعنی به م راسم عید نم ی‌آید؟‬ ‫بگذاریم‪ ،‬همه به او ایمان خواهند‬
‫‪ 57‬روحانیون اعظم و فریسیان‬ ‫آورد‪ ،‬و رومیان خواهند آمد و جایگاه‬
‫دستور داده بودند که اگر کسی‬ ‫و ملت ما را خواهند گرفت‪ 49 .‬اما‬
‫م ی‌داند که او کجاست‪ ،‬باید آنها را‬ ‫یکی از آنها به نام قیافا که آن سال‬
‫مطلع کند تا آنها او را دستگیر کنند‪.‬‬ ‫روحانی اعظم بود به آنها گفت‪ :‬هیچ‬
‫چیز نم ی‌دانید‪ 50 ،‬این را هم در نظر‬
‫باب ‪12‬‬ ‫نم ی‌گیرید که مقتضی است که یک‬
‫نفر ب رای مردم بمیرد‪ ،‬تا کل ملت‬
‫مریم عیسی را تدهین م ی‌کند‬ ‫از بین نرود‪ 51 .‬او این را از خودش‬
‫بناب راین‪ ،‬شش روز قبل از عید‬ ‫نگفت‪ ،‬بلکه چون آن سال روحانی‬
‫فصح‪ ،‬عیسی به بیت عنیا رفت که‬ ‫اعظم بود‪ ،‬پیشگویی کرد که عیسی‬
‫محل زندگی ایلعازر بود که عیسی‬ ‫باید ب رای ملت بمیرد‪.‬‬
‫از میان ُم ردگان او را زنده کرده بود‪.‬‬ ‫‪ 52‬و نه تنها ب رای ملت‪ ،‬بلکه ب رای‬
‫‪ 2‬آنها ب رای او شام تهیه دیدند؛ و‬ ‫این که فرزندان خدا را‪ ،‬که در بیرون‬
‫مرتا پذی رایی کرد‪ ،‬اما ایلعازر یکی‬ ‫پ راکنده هستند‪ ،‬یک جا جمع کند‪.‬‬
‫از کسانی بود که با او نشست و‬ ‫‪ 53‬پس‪ ،‬از آن روز به بعد‪ ،‬با هم‬
‫غذا خورد‪ 3 .‬سپس مریم پیمان ه‌ای‬ ‫مشورت م ی‌کردند که چگونه او را‬
‫از عطر سنبلی بسیار گ رانبها را‬ ‫بکشند‪.‬‬
‫برداشت و پاهای عیسی را تدهین‬ ‫‪ 54‬بناب راین‪ ،‬عیسی دیگر آشکارا‬
‫کرد‪ ،‬و پاهایش را با موهای خود پاک‬ ‫میان یهودیان راه نم ی‌رفت‪ ،‬بلکه از‬
‫کرد‪ .‬و خانه پر از رایحه عطر شد‪.‬‬ ‫آنجا به سرزمینی نزدیک بیابان به‬
‫‪ 4‬اما یهودای اسخریوطی‪ ،‬یکی از‬ ‫شهری به اسم اف رایم رفت؛ و آنجا با‬
‫شاگردانش‪ ،‬همان که به او خیانت‬ ‫شاگردان ماند‪.‬‬
‫خواهد کرد گفت‪ 5 :‬چ را این عطر به‬ ‫‪ 55‬عید فصح یهودیان نزدیک بود؛ و‬
‫قیمت سه ه زار دینار فروخته نشد تا‬ ‫بسیاری از حومه به اورشلیم رفتند‬
‫به فق را داده شود؟ ‪ 6‬او این را گفت‪،‬‬ ‫تا خود را قبل از فصح تطهیر کنند‪.‬‬
‫نه به این خاطر که به فق را اهمیت‬ ‫‪ 56‬آنها دنبال عیسی گشتند‪ ،‬و با‬
‫م ی‌داد‪ ،‬بلکه به این خاطر که او‬ ‫یکدیگر در حالی که در معبد‬
‫یک دزد بود‪ ،‬و مسئول کیسه پول‬
‫‪ 11:52‬صلیب باید نماد اتحاد بین فرزندان خدا باشد‪ .‬صلیب را باید به ویژه در م راسم‬
‫پاره کردن نان ببینیم‪ ،‬زمانی که به یاد مرگ عیسی دور هم جمع م ی‌شویم‪ .‬اینجا محل‬
‫نفاق و طرد فرزندان خدا نیست‪ ،‬بلکه جای جشن گرفتن اتحادمان است‪.‬‬
‫‪ 12:6‬هرکس عیسی را م ی‌شناخت قطع ا ً م ی‌دانست ماج را چیست‪ .‬اما او در این مورد با‬
‫یهودا بحث نکرد‪ ،‬با این امید که توبه کند‪ .‬وقتی قصور دیگ ران را م ی‌بینیم‪ ،‬شاید بحث‬
‫کردن با آنها بالفاصله کاری منطقی نباشد‪.‬‬
‫‪ 12:24 - 12:7‬انحوی‬ ‫‪232‬‬
‫‪ 16‬شاگردانش این مسائل را در ابتدا‬ ‫بود و از آنچه در آن گذاشته م ی‌شد‬
‫درک نکردند؛ اما وقتی عیسی به‬ ‫برم ی‌داشت‪ 7 .‬عیسی پاسخ داد‪ :‬با او‬
‫جالل رسید‪ ،‬آن گاه به خاطر آوردند‬ ‫کاری نداشته باش‪ ،‬آن را ب رای روز‬
‫که این مطالب درباره او نوشته شده‬ ‫‪8‬‬
‫خاک‌سپاری‌ام نگه داشته است‪.‬‬
‫بود و آنها این کارها را ب رای او انجام‬ ‫فق را همیشه با شما هستند‪ ،‬اما من‬
‫داده بودند‪ 17 .‬وقتی او ایلعازر را‬ ‫همیشه با شما نیستم‪.‬‬
‫صدا زد تا از قبر بیرون آید و او را‬ ‫‪ 9‬اکثر مردم یهود فهمیدند که‬
‫از میان مردگان زنده کرد‪ ،‬جمعیتی‬ ‫او آنجا بود و آمدند‪ ،‬نه فقط به‬
‫که هم راه بودند شهادت دادند‪ 18 .‬به‬ ‫خاطر عیسی بلکه به این دلیل که‬
‫همین دلیل نیز آن گروه رفتند و او‬ ‫بتوانند ایلعازر را نیز ببینند که از‬
‫را مالقات کردند‪ ،‬زی را شنیده بودند‬ ‫میان ُم ردگان زنده شده بود‪ 10 .‬اما‬
‫‪19‬‬
‫که او چنین معجزه‌ای کرده بود‪.‬‬ ‫روحانیون اعظم تصمیم گرفتند‬
‫فریسیان به یکدیگر گفتند‪ :‬م ی‌بینید‬ ‫که ایلعازر را نیز به قتل برسانند‪،‬‬
‫هیچ کاری نم ی‌توانید انجام دهید‪.‬‬ ‫‪ 11‬زی را او باعث شده بود بسیاری‬
‫ببینید‪ ،‬دنیا به دنبال او رفته است‪.‬‬ ‫از یهودیان بروند به عیسی ایمان‬
‫بیاورند‪.‬‬
‫عیسی از مرگ خود سخن‬
‫م ی‌گوید‬ ‫ورود عیسی به اورشلیم‬
‫‪ 20‬در میان کسانی که ب رای عبادت‬ ‫‪ 12‬روز بعد‪ ،‬جمعیتی عظیم که‬
‫در عید رفته بودند‪ ،‬یونانیانی نیز‬ ‫ب رای عید آمده بودند‪ ،‬وقتی شنیدند‬
‫حضور داشتند‪ 21 .‬آنها نزد فیلیپس‬
‫‪13‬‬
‫که عیسی به اورشلیم م ی‌آید‪،‬‬
‫رفتند‪ ،‬که اهل بیت صیدای جلیله‬ ‫شاخ ه‌های درختان نخل را برداشتند‬
‫بود‪ ،‬و از او پرسیدند‪ :‬آقا‪ ،‬م ی‌توانیم‬ ‫و به مالقات او رفتند و فریاد زدند‪:‬‬
‫عیسی را ببینیم؟ ‪ 22‬فیلیپس رفت و‬ ‫هوشیعانا! مبارک باد آن کسی که به‬
‫به آندریاس گفت‪ ،‬و سپس آندریاس‬
‫‪14‬‬
‫نام سرور‪ ،‬پادشاه اس رائیل‪ ،‬م ی‌آید!‬
‫و فیلیپس با هم رفتند و به عیسی‬ ‫و عیسی که کره االغی را یافته بود‪،‬‬
‫گفتند‪ 23 .‬عیسی به آنها گفت‪:‬‬ ‫روی آن نشست‪ -‬زی را نوشته شده‪:‬‬
‫ساعتی ف را م ی‌رسد که پسر انسان‬ ‫‪ 15‬نترس ای دختر صهیون! ببین‪،‬‬
‫جالل م ی‌یابد‪ 24 .‬به راستی به شما‬ ‫پادشاهت در راه است و روی کره‬
‫م ی‌گویم‪ :‬اگر دانه گندمی داخل زمین‬ ‫االغی نشسته است‪.‬‬
‫‪ 12:7‬علی رغم پی ش‌بینی مرگ خود‪ ،‬به نظر م ی‌رسد که تنها مریم م ی‌دانست‪ .‬یوحنا‪،‬‬
‫در موعظه انجیل م ی‌گوید که حواریون مرد ‪ -‬موعظ ه‌گ ران عمومی انجیل ‪ -‬اساس ی‌ترین‬
‫بخش آن‪ ،‬یعنی مرگ عیسی را درک نکرده‌اند اما یک زن کرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬یوحنا یک زن‬
‫را به عنوان الگوی شنوندگان و خوانندگان خود معرفی م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 12:24‬عیسی پتانسیل باال‪ ،‬محصول‪ ،‬را در تجرب ه‌ی دردناک پیش رو دید‪ .‬ما نیز‬
‫م ی‌توانیم با رن ج‌هایمان این گونه روبرو شویم‪.‬‬
‫‪233‬‬ ‫‪ 12:36 - 12:25‬انحوی‬
‫آمده است‪ 31 .‬اکنون زمان داوری‬ ‫نرود و نمیرد‪ ،‬تنها م ی‌ماند؛ اما اگر‬
‫این جهان است‪ .‬اکنون شاه زاده این‬ ‫بمیرد‪ ،‬میوه زیاد به بار خواهد آورد‪.‬‬
‫جهان بیرون رانده خواهد شد‪ 32 .‬و‬ ‫‪ 25‬آن کسی که زندگیش را دوست دارد‬
‫اگر از روزی زمین باال برده شوم‪،‬‬ ‫آن را از دست م ی‌دهد‪ ،‬و آن کسی که‬
‫همه انسان‌ها را به سوی خود خواهم‬ ‫از زندگیش در این دنیا بی زار است‪،‬‬
‫کشاند‪ 33 .‬اما این را در اشاره به این‬
‫آن را تا زندگی جاودانه نگه خواهد‬
‫گفت که چگونه باید بمیرد‪.‬‬ ‫داشت‪ 26 .‬اگر کسی مشتاق است که‬
‫‪ 34‬مردم از او پرسیدند‪ :‬ما در‬ ‫به من خدمت کند‪ ،‬باید من را دنبال‬
‫تورات شنیده‌ایم که مسیح تا ابد زنده‬‫کند‪ .‬هر جا باشم‪ ،‬خادمم نیز آنجا‬
‫خواهد ماند؛ پس چطور م ی‌گویی‪:‬‬ ‫خواهد بود‪ .‬اگر کسی به من خدمت‬
‫پسر انسان باید باال برده شود؟‬ ‫کند‪ ،‬پدر‪ ،‬او را س راف راز خواهد کرد‪.‬‬
‫پسر انسان کیست؟ ‪ 35‬عیسی به‬ ‫‪ 27‬اینک روحم آشفته است؛ چه باید‬
‫آنها پاسخ داد‪ :‬نور تا زمانی کوتاه‬ ‫بگویم؟ پدر‪ ،‬من را از این ساعت‬
‫در میان شما است‪ .‬تا وقتی نور را‬ ‫نجات بده؟ اما من ب رای همین‬
‫دارید‪ ،‬راه بروید تا تاریکی بر شما‬ ‫منظور به این ساعت رسیدم‪ 28 .‬پدر‪،‬‬
‫غلبه نکند‪ .‬هر کسی که در تاریکی‬ ‫نامت را جالل بده‪ .‬بناب راین‪ ،‬صدایی‬
‫‪36‬‬
‫راه برود‪ ،‬نم ی‌داند به کجا م ی‌رود‪.‬‬
‫از آسمان آمد‪ :‬من آن جالل داده‌ام‪،‬‬
‫تا وقتی نور را دارید‪ ،‬به نور ایمان‬ ‫و دوباره نیز آن را جالل خواهم داد‪.‬‬
‫داشته باشید تا شاید فرزندان نور‬ ‫‪ 29‬جمعیتی که ایستاده بودند و این‬
‫شوید‪ .‬عیسی ای ن‌ها را گفت و سپس‬ ‫را شنیدند گفتند که رعد بود‪ .‬دیگ ران‬
‫رفت و خود را از آنان پنهان کرد‪.‬‬‫گفتند که فرشت ه‌ای با او سخن گفته‬
‫بود‪ 30 .‬عیسی پاسخ داد‪ :‬این صدا نه‬
‫به خاطر من بلکه به خاطر شما ایمان به عیسی‬
‫‪ 12:25‬ب رای رسیدن به زندگی جاودان‪ ،‬باید اول بمیریم‪ .‬این نماد تعمید است ‪ -‬به زیر‬
‫آب رفتن مانند مرگ با عیسی است‪ ،‬از آب د رآمدن مانند رستاخیز با او (رومیان ‪6:3-‬‬
‫‪ .)5‬اما ما باید اول این اصل را در زندگی روزمره عملی کنیم‪ ،‬هر آنچه در این زندگی‬
‫م ی‌توانیم داشته باشیم را قربانی نماییم تا بتوانیم به صورت جاودان زندگی کنیم‪.‬‬
‫‪ 12:27‬این نگرش فوق‌العاده‌ای به ف رآیند تفک رات درونی است که عیسی هنگام مبارزه‬
‫با وسوسه داشت‪ .‬چون در ب رابر وسوسه مقاومت کرد‪ ،‬قادر است ما را در زمان وسوسه‬
‫حمایت کند (عب رانیان ‪.)4:15,16‬‬
‫‪ 12:32‬ما باید تصویر عیسی مصلوب بر مسیح را در ذهن خود بازسازی کنیم‪ .‬اگر‬
‫ما مردم خدا هستیم‪ ،‬در این صورت به وی نزدی ک‌تر م ی‌شویم‪« .‬همه» به تمام انسان‌ها‬
‫اشاره ندارد‪ ،‬بلکه تنها انسان‌های نزدیک به عیسای مصلوب را م ی‌گوید‪ .‬این گروه اف راد‬
‫ب رای خدا «همه چیز» هستند‪.‬‬
‫‪ 12:34‬پسر انسان‪ -‬این توصیف محبوب عیسی از خودش است‪ .‬بناب راین او بر انسان‬
‫بودن خود تأکید م ی‌کند‪ ،‬اینکه او یکی از ما است‪ ،‬از طبیعت ما‪.‬‬
‫‪ 12:50 - 12:37‬انحوی‬ ‫‪234‬‬
‫‪ 44‬و عیسی فریاد زد و گفت‪ :‬هر‬ ‫‪ 37‬با وجود معج زات بسیاری که‬
‫کسی که به من ایمان دارد‪ ،‬به من‬ ‫جلوی آنها انجام داد‪ ،‬باز هم به او‬
‫ایمان ندارد‪ ،‬بلکه به فرستنده من‬ ‫ایمان نیاوردند‪ 38 .‬تا کالم اشعیای‬
‫ایمان دارد‪ 45 .‬و هر کسی که من‬ ‫نبی محقق شود‪ ،‬که گفته بود‪:‬‬
‫را م ی‌بیند‪ ،‬فرستنده من را م ی‌بیند‪.‬‬ ‫خداوندا‪ ،‬چه کسی خبر ما را باور‬
‫‪ 46‬من به صورت نور به این جهان‬ ‫کرد؟ و آغوش خداوند ب رای چه کسی‬
‫آمدم‪ ،‬تا هر کسی که به من ایمان‬ ‫آشکار گشته است؟ ‪ 39‬به همین دلیل‬
‫بیاورد در تاریکی نماند‪ 47 .‬و اگر‬ ‫آنها نتوانستند باور کنند‪ ،‬زی را اشعیا‬
‫کسی گفت ه‌های من را بشنود و آنها‬ ‫همچنین گفته بود‪ 40 :‬او چشمان آنها‬
‫را نگاه ندارد‪ ،‬او را قضاوت نخواهم‬ ‫را کور و دل‌هایشان را سخت کرده‬
‫کرد‪ .‬زی را من نه ب رای داوری این‬ ‫است تا مبادا با چشمانشان ببینند‪،‬‬
‫دنیا بلکه ب رای نجات دنیا آمدم‪.‬‬ ‫مبادا با دل‌هایشان بفهمند‪ ،‬و مبادا‬
‫‪ 48‬هر کسی که من را انکار کند و‬ ‫‪41‬‬
‫برگردند تا من شفایشان دهم‪.‬‬
‫گفت ه‌هایم را نپذیرد‪ ،‬کسی هست که‬ ‫اشعیا ای ن‌ها را گفت زی را جالل او‬
‫او را قضاوت خواهد کرد‪ .‬کالمی‬ ‫را پیشگویی کرد و درباره او سخن‬
‫که گفتم در روز آخر او را قضاوت‬ ‫گفت‪.‬‬
‫خواهد کرد‪ 49 .‬زی را من از خودم سخن‬ ‫‪ 42‬با این حال‪ ،‬حتی در میان‬
‫نگفتم‪ ،‬بلکه پدری که من را فرستاد‬ ‫حاکمان نیز بسیاری به او ایمان‬
‫به من فرمان داده که چه بگویم و‬ ‫آوردند‪ ،‬اما به خاطر فریسیان به‬
‫چه بر زبان آورم‪ 50 .‬و م ی‌دانم که‬ ‫وجود او اعت راف نکردند تا مبادا‬
‫فرمان او حیات جاوادنه است‪ .‬پس‬ ‫از کنیسه اخ راج شوند‪ 43 .‬زی را آنها‬
‫آنچه م ی‌گویم‪ ،‬همان طور که پدر به‬ ‫شکوهی را که از جانب انسان‌ها بود‬
‫من گفته‪ :‬به زبان م ی‌آورم‪.‬‬ ‫بیشتر از شکوهی که از جانب خدا‬
‫است دوست داشتند‪.‬‬
‫‪ 12:40‬خدا چشمان آنها که نم ی‌خواهند ببینند را کور م ی‌کند‪ .‬ما باید م راقب باشیم که‬
‫در مسیر سقوط نیفتیم‪ ،‬بلکه در مسیر رو به باالی ایمان باقی بمانیم‪.‬‬
‫‪ 12:42‬بسیاری از مردم امروز «ایمان دارند» اما آشکارا آن را اعالم نم ی‌کنند‪ ،‬چون‬
‫نگ ران نظر سایرین نسبت به خودشان هستند‪ .‬خدا ش رایطی را ف راهم ساخته که حاکمانی‬
‫مثل نقودیموس و یوسف آشکارا «اعالم کنند»؛ اما دیگ ران پاسخی به آن ندادند و چون‬
‫شمع خود را مخفی کردند‪ ،‬ایمانشان را از دست داده و نورشان خاموش شد‪.‬‬
‫‪ 12:43‬اگر ما ایمان داشته باشیم و به ایمانمان اعت راف کنیم‪ ،‬در نتیجه تعمید و زندگی‬
‫متعهدانه‪ ،‬خدا نیز از ما تمجید م ی‌کند ‪ -‬در کتاب خود و به شیوه خود‪ ،‬حتی اگر‬
‫جهانیان نبینند‪.‬‬
‫‪ 12:48‬گویی آیات انجیل‪ ،‬کالم عیسی‪ ،‬در روز داوری بار دیگر ب رای ما نقل خواهد شد‬
‫و عک س‌العمل ما به آنها مورد سؤال ق رار خواهد گرفت‪ .‬داوری یک ف رآیند دارد‪ ،‬و فقط‬
‫به سؤاالتی که پاسخ آنها بله‪ /‬خیر باشد ختم نم ی‌گردد‪.‬‬
‫‪235‬‬ ‫‪ 13:14 - 12:2‬انحوی‬
‫عیسی در پاسخ به او گفت‪ :‬کاری را‬ ‫باب ‪13‬‬
‫که م ی‌کنم اکنون درک نم ی‌کنی‪ ،‬اما‬ ‫شام آخر‬
‫بعدا ً خواهی فهمید‪ 8 .‬پطرس به او‬ ‫قبل از عید فصح‪ ،‬عیسی که‬
‫گفت‪ :‬هرگز نباید پاهایم را بشویی!‬ ‫م ی‌دانست ساعتش ف را رسیده است‬
‫عیسی به او پاسخ داد‪ :‬اگر تو را‬ ‫و باید از این دنیا نزد پدرش برود‪،‬‬
‫‪9‬‬
‫نشویم‪ ،‬تو در من سهمی نداری‪.‬‬ ‫همیشه متعلقان به خود را که در این‬
‫اما پطرس به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬نه‬ ‫دنیا بود محبت م ی‌نمود‪ ،‬و تا آخر‬
‫فقط پاهایم بلکه دستان و سرم را نیز‬ ‫نیز به آنها محبت کرد‪.‬‬
‫بشوی‪.‬‬ ‫‪ 2‬و در طول شام‪ ،‬وقتی شیطان‬
‫‪ 10‬عیسی به او گفت‪ :‬کسی که‬ ‫از قبل در دل یهودای اسخریوطی‪،‬‬
‫غسل کرده نیازی به شست و شو‬ ‫پسر شمعون‪ ،‬نهاده بود که به او‬
‫ندارد‪ ،‬به غیر از پاهایش‪ ،‬بلکه‬ ‫خیانت کند‪ 3 ،‬عیسی که م ی‌دانست‬
‫سرتاسر پاک است؛ و شما نیز پاک‬ ‫پدر همه چیز را به دستانش سپرده‬
‫هستید اما نه هم ه‌تان‪ 11 .‬زی را او‬ ‫است‪ ،‬و از جانب خدا آمده و به‬
‫م ی‌دانست چه کسی ق رار است به‬ ‫سوی خدا م ی‌رود‪ 4 ،‬از سر شام بلند‬
‫او خیانت کند؛ به همین دلیل گفت‪:‬‬ ‫شد‪ ،‬لباس‌هایش را کنار گذاشت و‬
‫همه شما پاک نیستید‪.‬‬ ‫حول ه‌ای را به کمر بست‪ 5 .‬سپس‬
‫‪ 12‬پس وقتی پاهایشان را شست‬ ‫آب را داخل لگن ریخت و شروع‬
‫و لباس‌هایش را پوشید و دوباره‬ ‫کرد به شستن پاهای شاگردانش‪،‬‬
‫نشست‪ ،‬به آنها گفت‪ :‬آیا درک‬ ‫و با حول ه‌ای که به کمر بسته بود‬
‫م ی‌کنید که با شما چه کردم؟ ‪ 13‬شما‬ ‫پاهایشان را خشک کرد‪.‬‬
‫من را استاد و سرور صدا م ی‌زنید‪،‬‬ ‫‪ 6‬وقتی به شمعون پطرس رسید‪،‬‬
‫و نیک م ی‌گویید؛ زی را چنین هستم‪.‬‬ ‫پطرس به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬آیا‬
‫‪ 14‬پس در آن صورت‪ ،‬اگر استاد و‬ ‫‪7‬‬
‫م ی‌خواهی پاهایم را بشویی؟‬
‫‪ 13:1‬دادن زندگی خود ب رای مردم خدا یعنی «عشق در نهایت»‪ .‬عیسی در تصلیب خود‬
‫این را ب رای ما معنی کرد‪.‬‬
‫‪ 4 ،13:3‬ما در این آیات احساس مسئولیت عیسی را م ی‌خوانیم‪ .‬ما که صلیب او را حمل‬
‫م ی‌کنیم‪ ،‬نیز باید این گونه باشیم‪ .‬جریان تصمیماتی کوچک که هر روزه با آن روبرو‬
‫هستیم‪ ،‬در متن زندگی هدفمندی که در عیسی داریم‪ ،‬اتخاذ م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 13:5‬شستن پای میهمان وظیفه دون‌پای ه‌ترین خدمتکار بود‪ .‬عیسی به ما نشان داد که‬
‫بزرگی در خدمت فروتنانه است‪« ،‬خدمتگ زار همه بودن»‪ .‬حتی پطرس نیز تالش کرد تا‬
‫گستره عظیم این اصل را دریابد (آیه ‪ )7‬و درک آن ب رای ما نیز دشوار است‪.‬‬
‫‪ 13:8‬سهم ی نخواه ی داشت‪-‬این م ی‌تواند اشاره‌ای باشد به اهمیت حیاتی تعمید به‬
‫منظور «در عیسی» بودن؛ «کسی که ایمان دارد و تعمید شده‪ ،‬رستگار م ی‌شود»‬
‫(یوحنا ‪)3:3-5‬؛ کسی نم ی‌تواند وارد ملکوت خدا شود مگر اینکه از آب و روح زاده شود‬
‫(یوحنا ‪.)3:3-5‬‬
‫‪ 13:29 - 13:15‬انحوی‬ ‫‪236‬‬
‫آشفته شد و شهادت داد‪ :‬به راستی‪،‬‬ ‫سرورتان پاهایتان را شسته‪ ،‬شما‬
‫به به راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬یکی‬ ‫‪15‬‬
‫نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید‪.‬‬
‫از شما به من خیانت خواهد کرد‪.‬‬ ‫زی را به شما نمون ه‌ای دادم‪ ،‬تا همان‬
‫‪ 22‬شاگردان به یکدیگر نگریستند‪،‬‬ ‫کاری که با شما کردم را انجام دهید‪.‬‬
‫و در این فکر بودند که درباره چه‬ ‫‪ 16‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬خادم‬
‫کسی سخن م ی‌گوید‪ 23 .‬یکی از‬ ‫رورش بزرگتر نیست‪ ،‬آن کسی‬ ‫س َ‬‫از َ‬
‫شاگردان عیسی سر سفره بود که‬ ‫که فرستاده شده نیز از فرستنده‬
‫به سینه او تکیه زده بود و عیسی‬ ‫خویش بزرگتر نیست‪ 17 .‬اگر این‬
‫او را دوست م ی‌داشت‪ 24 .‬شمعون‬ ‫چیزها را بدانید و به آن عمل کنید‪،‬‬
‫پطرس به او اشاره کرد و به او گفت‪:‬‬ ‫خوشا به حالتان‪.‬‬
‫به ما بگو که درباره چه کسی سخن‬ ‫‪ 18‬من در مورد همه شما سخن‬
‫م ی‌گوید‪ 25 .‬او همان طور که در‬ ‫نم ی‌گویم‪ .‬من برگزیدگانم را‬
‫آغوش عیسی بود‪ ،‬به عقب تکیه زد‬ ‫م ی‌شناسم؛ اما کتاب مقدس باید‬
‫و به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬او کیست؟‬ ‫محقق شود‪ :‬آن کسی که نان من را‬
‫‪ 26‬عیسی پاسخ داد‪ :‬او همان کسی‬ ‫م ی‌خورد پاشن ه‌اش را علیه من بلند‬
‫است که لقمه نان را فرو بردم و به او‬ ‫کرده است‪ 19 .‬از این زمان به بعد‪،‬‬
‫دادم‪ .‬وقتی لقمه نان را فرو برد‪ ،‬آن را‬ ‫قبل از هر رخدادی‪ ،‬به شما خواهم‬
‫به یهودا‪ ،‬پسر شمعون اسخریوطی‪،‬‬ ‫گفت تا وقتی اتفاق م ی‌افتد‪ ،‬ایمان‬
‫داد‪ 27 .‬پس از آن که یهودا لقمه را‬ ‫بیاورید که من او هستم‪ 20 .‬و به‬
‫گرفت‪ ،‬شیطان وارد او شد‪ .‬عیسی‬ ‫راستی به شما م ی‌گویم‪ 40 :‬آن کسی‬
‫به او گفت‪ :‬هر کاری که ق رار است‬ ‫که شما را قبول کند من را قبول‬
‫بکنی‪ ،‬سریع بکن‪ 28 .‬هیچ کس سر‬ ‫کرده‪ ،‬و آن کسی که من را قبول کرده‬
‫سفره نفهمید که به چه علت عیسی‬ ‫فرستنده م را قبول کرده است‪.‬‬
‫این را به یهودا گفت‪ 29 .‬برخی فکر‬ ‫‪ 21‬وقتی عیسی این را گفت‪ ،‬روحش‬
‫‪ 13:16‬عیسی مکررا ً خود را «فرستاده» خدا م ی‌داند؛ پس دریافته که خدا از او بزرگتر‬
‫است‪ ،‬و مشخص ا ً در این آیه م ی‌گوید‪ ،‬یوحنا ‪ .14:28‬بناب راین‪ ،‬او «خدا» در معنای‬
‫تثلیث نبود‪.‬‬
‫‪ 13:19‬هدف پیشگویی‪ /‬پی ش‌بینی انجیلی این نیست که نقشه راهی از حوادث آینده به ما‬
‫بدهد‪ ،‬بلکه وقتی حوادث اتفاق م ی‌افتند‪ ،‬ما قادر خواهیم بود آنها را در بافت معنویشان‬
‫درک کنیم‪.‬‬
‫‪ 13:20‬ما نمایندگان عیسی در این جهان هستیم‪ ،‬و رفتار ما باید مناسب باشد‪.‬‬
‫‪ 13:23‬این حواری دیگر احتماالً یوحنا بوده است‪ .‬یوحنا در موعظه انجیل‪ ،‬تأکید را‬
‫از خودش برم ی‌داشت‪ .‬او خود را تنها یک حواری م ی‌خواند که مورد محبت عیسی بوده‬
‫است‪ .‬ما نیز باید هنگام موعظه انجیل چنین نگرشی داشته باشیم و به جای تمرکز بر‬
‫خودمان بر عیسی متمرکز شویم‪.‬‬
‫‪ 13:26‬این نشانه مهمان ویژه بودن است‪ .‬درک بزرگی عشق عیسی نسبت به ما‪ ،‬یا ما‬
‫را به سمت توبه رهنمون م ی‌شود‪ ،‬یا مانند یهودا به درون تاریکی م ی‌افتیم‪.‬‬
‫‪237‬‬ ‫‪ 14:5 - 13:30‬انحوی‬
‫‪ 36‬شمعون پطرس به او گفت‪:‬‬ ‫کردند که چون یهودا کیسه پول را‬
‫سرورم‪ ،‬کجا م ی‌روی؟ عیسی پاسخ‬ ‫در اختیار داشت‪ ،‬عیسی به او گفت‪:‬‬
‫داد‪ :‬جایی که م ی‌روم‪ ،‬نم ی‌توانی‬ ‫هر چه ب رای عید نیاز داریم بخر‪ ،‬یا‬
‫اکنون به دنبال من بیایی‪ ،‬اما بعدها‬ ‫این که چیزی به فق را بده‪ 30 .‬او پس‬
‫خواهی آمد‪ 37 .‬پطرس به او گفت‪:‬‬ ‫از این که لقمه را گرفت‪ ،‬فورا ً بیرون‬
‫سرورم‪ ،‬چ را نم ی‌توانم همین اآلن‬ ‫رفت و شب بود‪.‬‬
‫دنبالت بیایم؟ جانم را فدایت خواهم‬
‫کرد! ‪ 38‬عیسی پاسخ داد‪ :‬جانت را‬ ‫عیسی انکارهای پطرس را‬
‫فدای من خواهی کرد؟ به راستی‪ ،‬به‬
‫راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬خروس‬ ‫پی ش‌بینی م ی‌کند‬
‫نخواهد خواند‪ ،‬تا این که سه بار من‬ ‫‪ 31‬وقتی رفت‪ ،‬عیسی گفت‪ :‬اینک‬
‫را انکار کنی‪.‬‬ ‫پسر انسان جالل م ی‌یابد‪ ،‬و خدا در‬
‫او جالل م ی‌یابد‪ 32 .‬و خدا او را در‬
‫خودش جالل خواهد داد‪ ،‬و فورا ً به‬
‫باب ‪14‬‬ ‫او جالل خواهد داد‪ 33 .‬ای فرزندان‬
‫شناختن پدر و پسر‬ ‫کوچکم‪ ،‬مدتی کوتاه با شما هستم‪.‬‬
‫دلتان مضطرب نشود‪ .‬به خدا ایمان‬ ‫شما دنبال من خواهید گشت اما‬
‫‪2‬‬
‫داشته باشید و همچنین به من‪.‬‬ ‫همان طور که به یهودیان گفتم‪،‬‬
‫منزل‌های بسیاری در خانه پدرم‬ ‫جایی که من م ی‌روم شما نم ی‌توانید‬
‫هست‪ .‬اگر چنین نبود‪ ،‬به شما‬ ‫بیایید‪ .‬پس اکنون به شما م ی‌گویم‪.‬‬
‫م ی‌گفتم‪ .‬م ی‌روم جایی را ب رای شما‬ ‫‪ 34‬فرمانی جدید به شما م ی‌دهم‪:‬‬
‫آماده سازم‪ 3 .‬و اگر بروم و جایی‬ ‫یکدیگر را دوست بدارید‪ .‬همان‬
‫را ب رای شما آماده سازم‪ ،‬دوباره‬ ‫طور که من شما را دوست داشتم‪،‬‬
‫خواهم آمد و شما را نزد خود خواهم‬ ‫شما نیز یکدیگر را دوست بدارید‪.‬‬
‫پذیرفت؛ تا جایی که هستم شما نیز‬ ‫‪ 35‬این گونه اگر به یکدیگر محبت‬
‫باشید‪ 4 .‬و هر جا بروم‪ ،‬راه را خواهید‬ ‫کنید‪ ،‬همه مردم خواهند فهمید که‬
‫شناخت‪ 5 .‬توما به او گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬ ‫شما شاگردان من هستید‪.‬‬

‫‪ 13:34‬آنچه در مورد این دستور‪« ،‬جدید» است‪ ،‬این است که دوست داشته باشیم‪ ،‬آن‬
‫گونه که عیس ی ما را دوست داشت‪ .‬و او ب رای ما جان داد‪ ،‬عادل ب رای ناعادل‪ ،‬تا شاید‬
‫ما را به سمت خدا ببرد‪.‬‬
‫‪ 13:35‬عشق غیرمعمول ما به دیگ ران باید شاهدی درخشان باشد که توجه اط رافیانمان‬
‫را جلب م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 14:2‬خانه خدا یعنی معبد او‪ ،‬خانواده او ‪ -‬نه آسمان‌ها به عنوان یک مکان‪ .‬ب رای‬
‫هرکدام از ما درون خانواده او جایگاه ویژه‌ای وجود دارد‪« .‬من م ی‌روم» پاسخ پرسش‬
‫پطرس در ‪ 13:36‬است‪« :‬کجا م ی‌روی؟» عیسی به سمت صلیب م ی‌رفت و بار دیگر‬
‫در رستاخیزش «باز م ی‌گردد»‪ .‬آموزه این آیات این نیست که ما به آسمان خواهیم رفت‪.‬‬
‫‪ 14:20 - 14:6‬انحوی‬ ‫‪238‬‬
‫کارهایی بس بزرگتر از این خواهد‬ ‫ما نم ی‌دانیم کجا م ی‌روی‪ .‬چگونه‬
‫کرد زی را من نزد پدر م ی‌روم‪ 13 .‬و‬ ‫راه را تشخیص دهیم؟ ‪ 6‬عیسی به‬
‫هر چیزی را که به نام من بخواهید‪،‬‬ ‫او گفت‪ :‬من راه و حقیقت و حیات‬
‫آن را انجام خواهم داد‪ ،‬و پدر در پسر‬ ‫هستم‪ .‬هیچ کس جز از طریق من‬
‫جالل خواهد یافت‪ 14 .‬اگر چیزی به‬ ‫نزد پدر نم ی‌رود‪.‬‬
‫نام من بخواهید‪ ،‬آن را انجام خواهم‬ ‫‪ 7‬اگر حقیقت ا ً من را م ی‌شناختید‪،‬‬
‫داد‪.‬‬ ‫پدرم را نیز به واقع م ی‌شناختید‪.‬‬
‫از این به بعد‪ ،‬شما به راستی او را‬
‫تسل ی‌بخش‬
‫‪8‬‬
‫خواهید شناخت و او را دیده‌اید‪.‬‬
‫‪ 15‬اگر من را دوست بدارید‪،‬‬ ‫فیلیپس به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬پدر را‬
‫فرمان‌های من را نگاه خواهید‬ ‫به ما نشان بده و این ب رای ما کافی‬
‫داشت‪ 16 .‬و از پدر خواهم پرسید و‬ ‫است‪ 9 .‬عیسی به او گفت‪ :‬فیلیپس‪،‬‬
‫او تسل ی‌دهنده دیگری به شما خواهد‬ ‫این همه مدت با شما بوده‌ام‪ ،‬و تو‬
‫داد تا ب رای همیشه با شما باشد‪،‬‬ ‫به واقع م را نم ی‌شناسی؟ هر که من‬
‫‪ 17‬روح حقیقت که دنیا نم ی‌تواند‬ ‫را دیده‪ ،‬پدر را دیده است‪ .‬چطور‬
‫بپذیرد‪ .‬زی را نه آن را م ی‌بیند و نه‬
‫‪10‬‬
‫م ی‌گویی‪ :‬پدر را به ما نشان بده؟‬
‫آن را م ی‌شناسد‪ .‬شما حقیقت ا ً او‬ ‫آیا باور نداری که من در پدر هستم‬
‫را م ی‌شناسید زی را نزد شما است‬ ‫و پدر در من؟ کالمی که به شما‬
‫و در شما خواهد ماند‪ 18 .‬شما را‬ ‫م ی‌گویم‪ ،‬از خودم نم ی‌گویم؛ بلکه‬
‫مانند یتیمان ترک نخواهم کرد‪ .‬نزد‬ ‫پدر که در من ساکن است کارهایش‬
‫شما خواهم آمد‪ 19 .‬اندکی بعد‪ ،‬دنیا‬ ‫را م ی‌کند‪ 11 .‬باور کنید که من در‬
‫دیگر من را نم ی‌بیند؛ اما شما من‬ ‫پدر هستم و پدر در من است؛ یا فقط‬
‫را خواهید دید‪ .‬زی را من زنده هستم‪،‬‬ ‫به خاطر آن کارها من را باور کنید‪.‬‬
‫شما نیز زنده خواهید ماند‪ 20 .‬در آن‬ ‫‪ 12‬و به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬هر‬
‫روز‪ ،‬حقیقت ا ً خواهید دانست که من‬ ‫کسی که به من ایمان دارد‪ ،‬کارهایی‬
‫در پدر هستم و شما در من و من‬ ‫را که م ی‌کنم او نیز خواهد کرد؛ و‬
‫‪ 14:6‬بناب راین‪ ،‬مذاهب غیر مسیحی نم ی‌توانند راهی به رستگاری باشند‪.‬‬
‫‪« 14:9‬دیدن» در انجیل یوحنا اغلب یعنی دریافتن‪ .‬هیچ کس نم ی‌تواند به معنای واقعی‬
‫کلمه‪ ،‬خدا را ببیند‪ ،‬اما عیسی ب رای م ا‌ آشکار کرده (یوحنا ‪ )1:18‬که ما همان قدر که‬
‫عیسی را «دیده» و درک کنیم‪ ،‬قادر خواهیم بود خدا را نیز «ببینیم»‪.‬‬
‫‪ 14:10‬اینجا کالم و عمل عیسی با هم ب رابر شده است‪ .‬کالم ما نیز باید به پشتوانه‬
‫اعمالمان بوده و با آن مطابق باشد‪.‬‬
‫‪ 14:13‬این وعده‌ای عام نیست که هر آنچه هرکس بخواهد را در بر بگیرد؛ هر آنچه که‬
‫ما بخواهیم و تمجید خدا باشد‪ ،‬محقق م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 14:19‬رستاخیز عیسی تضمین رستاخیز ما است ‪-‬اگر ما در او تعمید داده شویم‪،‬‬
‫زندگی جدید او در ما زیسته م ی‌شود (رومیان ‪.)6:3-5‬‬
‫‪239‬‬ ‫‪ 14:31 - 14:21‬انحوی‬
‫خواهد شد که همه گفت ه‌هایم را به‬ ‫در شما‪ 21 .‬هر کسی که فرمان‌های‬
‫خاطر آورید‪.‬‬ ‫من را دارد و حفظ کند‪ ،‬اوست آن‬
‫‪ 27‬آرامش را با شما به جا م ی‌گذارم‪.‬‬ ‫کسی که من را دوست دارد؛ و هر‬
‫آرامشم را به شما م ی‌دهم‪ .‬نه آن‬ ‫کسی که من را دوست دارد‪ ،‬پدرم او‬
‫طور که جهان م ی‌دهد‪ ،‬من به شما‬ ‫را دوست خواهد داشت؛ و من او را‬
‫م ی‌دهم‪ .‬دلتان آشفته و ه راسان‬ ‫دوست خواهم داشت و خودم را به او‬
‫نباشد‪ 28 .‬شنیدید که چطور به شما‬ ‫نشان خواهم داد‪.‬‬
‫گفتم‪ :‬من م ی‌روم و نزد شما م ی‌آیم‪.‬‬ ‫‪ 22‬یهودا (نه آن اسخریوطی) به او‬
‫اگر من را دوست داشتید‪ ،‬از این که‬ ‫گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬چگونه خودت را به‬
‫نزد پدر م ی‌روم خوشحال م ی‌شدید‪.‬‬ ‫ما نشان خواهی داد و نه به جهان؟‬
‫زی را پدر از من بزرگتر است‪ 29 .‬و‬ ‫‪ 23‬عیسی در پاسخ به او گفت‪ :‬اگر‬
‫اکنون قبل از این که اتفاق بیفتد‬ ‫کسی من را دوست بدارد‪ ،‬کالم من را‬
‫به شما گفتم‪ ،‬تا وقتی اتفاق م ی‌افتد‬ ‫حفظ خواهد کرد‪ ،‬و پدرم او را دوست‬
‫ایمان بیاورید‪.‬‬ ‫خواهد داشت؛ و من نزد او خواهم آمد‬
‫‪ 30‬دیگر چیز زیادی به شما نخواهم‬ ‫و با او خان ه‌مان را خواهیم ساخت‪.‬‬
‫گفت‪ .‬زی را شاه زاده جهان م ی‌آید؛ اما‬ ‫‪ 24‬هر کسی که من را دوست ندارد‪،‬‬
‫هیچ ادعایی بر من ندارد‪ 31 .‬و او‬ ‫کالم من را نگه نم ی‌دارد؛ و کالمی‬
‫م ی‌آید تا جهان بداند که من پدر را‬ ‫آن من نیست‪،‬‬ ‫که شما م ی‌شنوید از ِ‬
‫دوست دارم؛ و همان طور که پدر‬ ‫بلکه متعلق به پدر است که من را‬
‫به من فرمان داد‪ ،‬اکنون اج را خواهم‬ ‫فرستاده است‪ 25 .‬ای ن‌ها را در حالی‬
‫کرد‪ .‬برخیزید‪ ،‬بیایید اینجا را ترک‬ ‫که هنوز با شما هستم به شما گفتم‪.‬‬
‫کنیم‪.‬‬ ‫‪ 26‬اما تسل ی‌بخش‪ ،‬روح‌القدس‪ ،‬که‬
‫پدر به نام من خواهد فرستاد‪ ،‬به شما‬
‫همه چیز را تعلیم خواهد داد و سبب‬
‫‪ 14:21‬دارد ‪ ...‬و پیروی م ی‌کند‪ -‬دانش درست از کالم عیسی مهم است‪ .‬اگر کالم او را‬
‫درک نکنیم‪ ،‬نم ی‌توانیم از آن پیروی کنیم‪.‬‬
‫‪ 23 ,14:22‬دلیل اینکه چ را همه عیسی و خدا را درک نم ی‌کنند این است که آنها به‬
‫کالم خود پایبند نیستند‪.‬‬
‫‪ 14:26‬پس مدافع‪ ،‬روح‌القدس‪ ،‬ارتباطی ویژه با حواریونی دارد که سخنان عیسی را‬
‫شنیده گویند؛ این تمام چیزهایی که او به آنها گفته بود را به خاطرشان آورد‪ ،‬پس آنها‬
‫توانستند انجیل الهام شده را بنویسند‪.‬‬
‫‪ 14:27‬آرامش‪ -‬در عبری‪ ،‬شالوم‪ .‬مردم یهودی به یکدیگر «شالوم!» م ی‌گفتند‪ ،‬اما‬
‫«شالوم» عیسی تنها کالم نیست‪ ،‬بلکه آرامش واقعی است که م ی‌توان آن را حس کرد‪،‬‬
‫شناخت و تجربه نمود‪.‬‬
‫‪ 14:28‬زیرا پدر بزرگتر از من است‪ -‬این به روشنی این نظر را رد م ی‌کند که عیسی با‬
‫خدا یکی است‪ .‬خدا بزرگتر از عیسی بود‪.‬‬
‫‪ 15:15 - 15:2‬انحوی‬ ‫‪240‬‬
‫افکنده م ی‌شود و م ی‌سوزند‪ 7 .‬اگر در‬ ‫باب ‪15‬‬
‫من بمانید و کالم من در شما بماند‪،‬‬ ‫تاک حقیقی‬
‫هر چه م ی‌خواهید طلب کنید و ب رای‬ ‫من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان‬
‫شما انجام خواهد شد‪ 8 .‬جالل پدر‬ ‫است‪ 2 .‬هر شاخه در من که هیچ‬
‫من در این است که میوه بیشتری‬ ‫میوه‌ای به بار نم ی‌دهد‪ ،‬او آن را‬
‫بدهید؛ و شاگرد من بشوید‪ 9 .‬همان‬ ‫هرس م ی‌کند؛ و هر شاخ ه‌ای که‬
‫طور که خدا من را دوست داشته‪،‬‬ ‫میوه م ی‌دهد‪ ،‬آن را پاک م ی‌کند تا‬
‫من نیز شما را دوس ت‌ داشت ه‌ام‪ .‬در‬ ‫میوه بیشتر دهد‪ 3 .‬شما با کالمی که‬
‫عشق من بمانید‪ 10 .‬اگر احکام من‬ ‫‪4‬‬
‫به شما گفتم‪ ،‬از قبل پاک شده‌اید‪.‬‬
‫را نگاه دارید‪ ،‬در عشق من خواهید‬ ‫در من بمانید و من در شما‪ .‬همان‬
‫ماند؛ همان طور که من احکام پدرم‬ ‫طور که شاخه نم ی‌تواند به خودی‬
‫را نگاه داشتم و در عشق او ماندم‪.‬‬ ‫خود میوه دهد‪ ،‬مگر این که در تاک‬
‫‪ 11‬ای ن‌ها را به شما گفتم تا شادیم در‬ ‫بماند‪ ،‬شما نیز نم ی‌توانید مگر آن‬
‫‪12‬‬
‫شما باشد و شادی شما کامل شود‪.‬‬ ‫که در من بمانید‪.‬‬
‫حکم من این است‪ :‬که یکدیگر را‬ ‫‪ 5‬من تاک هستم و شما شاخ ه‌ها‬
‫دوست بدارید همان طور که من شما‬ ‫هستید‪ .‬هر کسی که در من بماند‬
‫را دوست داشتم‪ 13 .‬هیچ کس عشقی‬ ‫و من در او بمانم‪ ،‬میوه بیشتری به‬
‫بزرگتر از این ندارد که شخصی‬ ‫بار خواهد آورد‪ .‬زی را جدا از من هیچ‬
‫زندگ ی‌اش را بابت دوستانش فدا‬ ‫کاری نم ی‌توانید بکنید‪ 6 .‬اگر کسی‬
‫کند‪ 14 .‬شما دوستان من هستید اگر‬ ‫در من نماند‪ ،‬در قالب شاخه بیرون‬
‫کارهایی را که به شما حکم م ی‌کنم‬ ‫انداخته خواهد شد و خواهد خشکید‪،‬‬
‫انجام دهید‪ 15 .‬دیگر شما را خادم‬ ‫و ای ن‌ها جمع م ی‌شوند و در آتش‬
‫صدا نم ی‌زنم‪ .‬زی را خادم نم ی‌داند‬

‫‪ 2 ,15:1‬عیسی نم ی‌گوید «من تنه هستم و شما شاخ ه‌ها»‪ .‬او ما است و ما او هستیم‪.‬‬
‫این است صمیمیت او با ما‪ ،‬و اینکه چ را هیچ شاخ ه‌ای نم ی‌تواند ادعا کند که ارتباطی‬
‫با سایر شاخ ه‌ها ندارد‪.‬‬
‫‪ 5 ,15:4‬میوه معنوی واقعی توسط آنها که خارج از عیسی هستند‪ ،‬به بار نم ی‌آید‪.‬‬
‫‪ 15:6‬اگر ارتباطمان با ساقه قطع شود‪ ،‬پژمرده م ی‌شویم‪ .‬هدف از مسیحیت‪ ،‬زندگی در‬
‫انزوا و دوری از دیگ ران نیست‪.‬‬
‫‪ 15:7‬یوحنا نیز م ی‌نویسد که اگر هرچیزی را ب راساس خواست خدا بخواهیم‪ ،‬صدای ما‬
‫شنیده م ی‌شود (‪ 1‬یوحنا ‪ .)5:14‬اما اگر کالم خدا در ما زنده باشد‪ ،‬ب راساس اراده خودمان‬
‫خواسته و شنیده م ی‌شویم ‪ -‬چون اراده ما تبدیل به اراده خدا م ی‌شود‪ ،‬اگر کالم او در ما‬
‫ساکن باشد‪ .‬ما چیزی که م ی‌خواهیم را درخواست نم ی‌کنیم‪ ،‬بلکه آنچه اراده‌ی خدا باشد‬
‫را م ی‌خواهیم ‪ -‬اراده‌ی او تبدیل به اراده‌ی ما م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 5:15‬اسالم و بسیاری مذاهب دیگر بسیار در مورد «تسلیم» صحبت م ی‌کنند‪ .‬اما‬
‫ما دوستان عیسی هستیم‪ ،‬نه برده‌های او‪ .‬کار ما ب رای او با انگیزه عشق است و در‬
‫‪241‬‬ ‫‪ 16:2 - 15:16‬انحوی‬
‫آنها همه این کارها را به خاطر نام‬ ‫که سرورش چه م ی‌کند؛ بلکه من‬
‫من در حق شما خواهند کرد‪ ،‬زی را‬ ‫شما را دوست م ی‌خوانم زی را همه‬
‫حقیقت ا ً فرستنده من را نم ی‌شناسند‪.‬‬ ‫چیزهایی که از پدرم شنیدم را بر‬
‫‪ 22‬اگر نیامده‌ و با آنها سخن نگفته‬ ‫شما آشکار ساختم‪ 16 .‬شما من را‬
‫بودم‪ ،‬گناهی نداشتند‪ ،‬اما اینک هیچ‬ ‫انتخاب نکردید‪ ،‬بلکه من شما را‬
‫‪23‬‬
‫بهان ه‌ای ب رای گناهان خود ندارند‪.‬‬ ‫برگزیدم‪ ،‬و منصوب کردم تا بروید‬
‫هر کسی که از من بی زار است از‬ ‫و میوه بدهید و میوه‌تان باید بماند‪.‬‬
‫پدرم نیز بی زار است‪ 24 .‬اگر کارهایی‬ ‫پس هر کاری که از خدا به نام من‬
‫را که هیچ انسان دیگری نکرده‪ ،‬در‬ ‫بخواهید‪ ،‬به شما آن را عطا خواهد‬
‫بین آنها انجام نداده بودم‪ ،‬گناهی‬ ‫کرد‪ 17 .‬ای ن‌ها را به شما حکم م ی‌کنم‬
‫نداشتند؛ اما اکنون هم این کارها را‬ ‫تا یکدیگر را دوست بدارید‪.‬‬
‫دیده‌اند و هم از من و هم از پدرم‬
‫متنفر شده‌اند‪ 25 .‬همه ای ن‌ها اتفاق‬ ‫مؤمن و دنیا‬
‫افتاد تا کالمی که در تورات آنها‬ ‫‪ 18‬اگر دنیا از شما بی زار است‪،‬‬
‫نوشته شده محقق گردد‪ :‬آنها ب ی‌دلیل‬ ‫بدانید که پیش از آن که از شما‬
‫از من متنفر بودند‪.‬‬ ‫بی زار باشد‪ ،‬از من متنفر بوده است‪.‬‬
‫‪ 26‬و وقتی تسل ی‌بخش م ی‌آید که از‬ ‫‪ 19‬اگر متعلق به این دنیا بودید‪ ،‬دنیا‬
‫جانب پدرم ب رای شما خواهم فرستاد‪،‬‬ ‫متعلقان به خود را دوست خواهد‬
‫روح حقیقت که از پدر م ی‌آید‪ ،‬بر‬ ‫آن این دنیا‬‫داشت؛ اما چون از ِ‬
‫من شهادت خواهد داد‪ 27 .‬و شما نیز‬ ‫نیستید بلکه من شما را از میان دنیا‬
‫شهادت خواهید داد‪ ،‬زی را شما از‬ ‫برگزیدم‪ ،‬بناب راین دنیا از شما بی زار‬
‫ابتدا با من بوده‌اید‪.‬‬ ‫است‪ 20 .‬کالمی را که به شما گفتم به‬
‫یاد داشته باشید‪ :‬یک خادم از سرور‬
‫باب ‪16‬‬ ‫خود بزرگتر نیست‪ .‬اگر من را اذیت‬
‫ای ن‌ها را به شما گفتم تا لغزش نداشته‬ ‫کردند‪ ،‬شما را نیز اذیت خواهند کرد‪.‬‬
‫باشید‪ 2 .‬شما را از کنیس ه‌ها اخ راج‬ ‫اگر کالم من را نگاه داشتند‪ ،‬کالم‬
‫خواهند کرد‪ .‬آری‪ ،‬زمانی ف را م ی‌رسد‬ ‫شما را نیز نگاه خواهند داشت‪ 21 .‬اما‬
‫همکاری فعاالنه با او انجام م ی‌شود‪ ،‬ما با او و در راستای یک هدف کار م ی‌کنیم ‪-‬‬
‫تمجید خدا‪.‬‬
‫‪ 15:16‬آغاز کار با خدا و عیسی بود ‪ -‬چون ما با فیض محض نجات یافت ه‌ایم‪ .‬ما باید‬
‫در نشان دادن عشق و فیض به دیگ ران‪ ،‬آغازگر باشیم‪ ،‬همان طور که خدا ب رای ما بود‪.‬‬
‫‪ 15:18-20‬بناب راین‪ ،‬باید انتظار مخالفت از سوی دنیا را داشته باشیم‪ ،‬همان طور که‬
‫در وعده آغازین انجیل در پیدایش ‪ 3:15‬پی ش‌بینی شده است‪.‬‬
‫‪ 15:22‬اطالع از کالم خدا مسئولیت ایجاد م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 16:2‬عیسی به حواریونش نگفت که کنیسه را ترک کنند‪ ،‬اگرچه آنها مملو از آموزه‌ها‬
‫و رفتارهای کاذب بودند‪ .‬او پی ش‌بینی کرد که پیروانش از کنیس ه‌ها طرد م ی‌شوند‪ ،‬چون‬
‫‪ 16:17 - 16:3‬انحوی‬ ‫‪242‬‬
‫مورد قضاوت واقع شده است‪.‬‬ ‫که هر کسی که شما را بکشد‪ ،‬گمان‬
‫‪ 12‬هنوز چیزهای بسیاری دارم که‬ ‫خواهد کرد که به خدا خدمت م ی‌کند‪.‬‬
‫به شما بگویم‪ ،‬اما شما اکنون تحمل‬ ‫‪ 3‬و آنها این کارها را خواهند کرد‪،‬‬
‫آن را ندارید‪ 13 .‬اما وقتی او‪ ،‬روح‬ ‫زی را نه پدر و نه من را نشناخت ه‌اند‪.‬‬
‫حقیقت م ی‌آید‪ ،‬شما را به سوی همه‬ ‫‪ 4‬اما ای ن‌ها را به شما گفتم تا وقتی‬
‫حقیقت هدایت خواهد کرد‪ .‬زی را او‬ ‫زمان ف را م ی‌رسد‪ ،‬به خاطر بیاورید‬
‫از جانب خودش حرف نم ی‌زند؛ بلکه‬ ‫که چه گفتم‪ .‬و ای ن‌ها را از ابتدا به‬
‫هر چه خواهد شنید‪ ،‬به زبان خواهد‬ ‫شما نگفتم‪ ،‬زی را با شما بودم‪ 5 .‬اما‬
‫آورد؛ و به شما از اتفاقات آینده خبر‬ ‫اکنون نزد فرستنده خود م ی‌روم؛ و‬
‫خواهد داد‪ 14 .‬او من را جالل خواهد‬ ‫هیچ یک از شما نم ی‌پرسید‪ ،‬کجا‬
‫آن من است را‬ ‫داد؛ زی را هر چه از ِ‬ ‫م ی‌روی؟ ‪ 6‬اما چون ای ن‌ها را به شما‬
‫خواهد گرفت و به شما اعالم خواهد‬ ‫گفتم‪ ،‬غم و اندوه دلتان را ف را گرفته‬
‫کرد‪ 15 .‬همه چیزهایی که پدر دارد‪،‬‬ ‫است‪ 7 .‬اما من حقیقت را به شما‬
‫آن من است‪ .‬ب رای همین گفتم‬ ‫از ِ‬ ‫م ی‌گویم‪ :‬ب رای شما بهتر است که‬
‫آن من است را خواهد‬ ‫که هر چه از ِ‬ ‫من بروم‪ .‬زی را اگر نروم‪ ،‬تسل ی‌بخش‬
‫گرفت و به شما اعالم خواهد کرد‪.‬‬ ‫نزد شما نخواهد آمد‪ .‬او را نزد شما‬
‫خواهم فرستاد‪ 8 .‬و وقتی م ی‌آید‪ ،‬دنیا‬
‫عیسی قول م ی‌دهد دوباره‬ ‫را در مورد گناه و عدالت و قضاوت‬
‫محکوم خواهد کرد‪ 9 .‬در مورد گناه‪،‬‬
‫شاگردان را خواهد دید‬ ‫چ را که به من ایمان نم ی‌آورند‪ 10 .‬در‬
‫‪ 16‬کمی بعد دیگر من را نخواهید دید؛‬ ‫مورد عدالت‪ ،‬چ را که نزد پدر م ی‌روم‬
‫و سپس کمی بعد‪ ،‬شما من را خواهید‬ ‫و شما دیگر من را نم ی‌بینید‪ 11 .‬در‬
‫داد‪ ،‬زی را نزد پدرم م ی‌روم‪ 17 .‬برخی‬ ‫مورد قضاوت‪ ،‬زی را شاه زاده این دنیا‬
‫از شاگردانش از یکدیگر پرسیدند‪:‬‬
‫حقیقت را در مورد او آموخته بودند‪ .‬کلیسای اولیه از شهادتی که در کنیسه به عیسی‬
‫صورت گرفته بود‪ ،‬آغاز شد‪ .‬ما نباید در مورد «گناهان مشارکتی» با کسانی که ایمان‬
‫داشته اما اشتباه کرده‌اند‪ ،‬نگ ران باشیم؛ بلکه باید تالش کنیم به آنها آموزش داده و‬
‫عیسی واقعی را بشناسانیم‪ ،‬و در زمان خود اگر از حقیقت نباشند‪ ،‬ما را طرد خواهند‬
‫کرد‪.‬‬
‫‪ 16:5‬هیچ کس نم ی‌پرسد‪ -‬آیا عیسی این جمله را با ناراحتی و نومیدی گفت‪ ،‬یا با لحن‬
‫تند انتقادی؟ همچنین ببینید که در آیه ‪ 31‬چگونه سخن م ی‌گوید‪.‬‬
‫‪ 16:12‬نگاهی بیندازید به رساله اول قرنتیان ‪ 3:2‬و عب رانیان ‪ .5:11‬در اینجا‪ ،‬تلویح ا ً‬
‫به این آیات در بخ ش‌های پایانی عهد جدید اشاره م ی‌شود‪ .‬نویسندگان عهد جدید مانند‬
‫پولس چنان لبریز از کالم عیسی بودند که آگاهانه و ناخودآگاه همواره به آنها اشاره‬
‫ضمنی م ی‌کردند‪ .‬کالم عیسی نیز باید چنان در ما ساکن شود که ما نیز این گونه باشیم‪.‬‬
‫‪ 16:17‬این یک تناقض است ‪ -‬ایمانداران زمانی عیسی را م ی‌بینند که دیگر قادر به‬
‫دیدن او نیستند‪ .‬کار مدافع به گون ه‌ای است که ما م ی‌توانیم عیسی را به همان اندازه‬
‫‪243‬‬ ‫‪ 16:33 - 16:18‬انحوی‬
‫‪ 25‬ای ن‌ها را به صورت تمثیلی‬ ‫این چیست که او به ما گفت؟ کمی‬
‫به شما گفتم‪ .‬ساعتی ف را م ی‌رسد‬ ‫بعد دیگر من را نخواهید دید؛ و‬
‫که دیگر به زبان تمثیلی با شما‬ ‫سپس کمی بعد‪ ،‬شما من را خواهید‬
‫سخن نخواهم گفت‪ ،‬بلکه واضح و‬ ‫دید‪ ،‬زی را نزد پدرم م ی‌روم؟ ‪ 18‬آنها‬
‫ب ی‌پرده درباره پدر با شما صحبت‬ ‫گفتند‪ :‬این چیست که او گفت؟ کمی‬
‫خواهم کرد‪ 26 .‬در آن روز‪ ،‬به نام‬ ‫بعد؟ نم ی‌توانیم حرف او را بفهمیم‪.‬‬
‫من درخواست خواهید کرد؛ و به‬ ‫‪ 19‬عیسی فهمید که م ی‌خواهند از‬
‫شما نخواهم گفت که ب رای شما با‬ ‫او بپرسند و به آنها گفت‪ :‬آیا بین‬
‫پدر نیایش خواهم کرد‪ 27 .‬زی را پدر‬ ‫خود درباره چیزی که گفتم سؤال‬
‫خودش شما را دوست دارد‪ ،‬چون من‬ ‫م ی‌کنید؟ این که کمی بعد دیگر من‬
‫را دوست داشتید و ایمان داشتید که‬ ‫را نخواهید دید؛ و سپس کمی بعد‪،‬‬
‫از جانب پدر آمدم‪ 28 .‬من از سوی‬ ‫شما من را خواهید داد؟ ‪ 20‬و به راستی‬
‫پدر به این دنیا آمدم‪ .‬اینک دنیا را‬ ‫به شما م ی‌گویم‪ :‬شما گریه و زاری‬
‫ترک م ی‌کنم و به سوی پدر م ی‌روم‪.‬‬ ‫خواهید کرد‪ ،‬اما دنیا خوشحال خواهد‬
‫‪ 29‬شاگردانش گفتند‪ :‬اکنون واضح‬ ‫شد‪ .‬شما اندوهگین خواهید شد‪ ،‬اما‬
‫حرف م ی‌زنی نه به زبان تمثیل و‬ ‫اندوه شما به شادی تبدیل خواهد‬
‫استعاره! ‪ 30‬اکنون مطمئن هستیم که‬ ‫شد! ‪ 21‬زنی که در حال زایمان است‬
‫همه چیز را م ی‌دانی و نیازی نیست‬ ‫غم دارد‪ ،‬زی را ساعتش ف را م ی‌رسد؛‬
‫کسی از تو چیزی بپرسد‪ .‬بر همین‬ ‫اما وقتی کودک را به دنیا م ی‌آورد‪،‬‬
‫اساس‪ ،‬ایمان داریم که از سوی خدا‬ ‫به خاطر شادی به دنیا آوردن یک‬
‫آمدی‪.‬‬ ‫فرزند درد خود را به خاطر نم ی‌آورد‪.‬‬
‫‪ 31‬عیسی پاسخ داد‪ :‬اکنون ایمان‬ ‫‪ 22‬شما اکنون غمگین هستید‪ ،‬اما‬
‫دارید؟ ‪ 32‬بنگرید‪ ،‬ساعتی ف را‬ ‫دوباره شما را خواهم دید و دلتان‬
‫م ی‌رسد‪ ،‬آری‪ ،‬آن ساعت ف را رسیده‬ ‫شاد خواهد شد‪ ،‬و شادی‌تان را هیچ‬
‫است که پ راکنده خواهید شد‪ ،‬هر‬ ‫کس از شما نخواهد گرفت‪ 23 .‬در‬
‫کسی به خانه خودش‪ ،‬و من را تنها‬ ‫آن روز‪ ،‬هیچ سؤالی از من نخواهید‬
‫خواهید گذاشت؛ و باز هم من تنها‬ ‫پرسید‪ .‬به راستی‪ ،‬به راستی‪ ،‬به شما‬
‫نیستم زی را پدر با من است‪ 33 .‬ای ن‌ها‬ ‫م ی‌گویم‪ :‬هر چه از پدر بخواهید‪ ،‬به‬
‫را به شما گفتم تا در من آرامش‬ ‫اسم من به شما خواهد داد‪ 24 .‬تا کنون‬
‫بیابید‪ .‬در دنیا رنج خواهید کشید؛‬ ‫چیزی به نام من نخواستید‪ .‬بخواهید‬
‫اما شهامت داشته باشید؛ من به دنیا‬ ‫و به دست خواهید آورد‪ ،‬تا شادی‌تان‬
‫غلبه کردم‪.‬‬ ‫کامل شود‪.‬‬
‫واقعی که حواریون در زمان زندگیش روی زمین دیده بودند‪ ،‬ببینیم‪ .‬اما این در صورت ی‬
‫است که ما اجازه دهیم مدافع به صورت کامل عمل کند‪.‬‬
‫‪ 16:33‬غالب آمده‌ام‪ -‬اما او هنوز نمرده بود و بر دنیا غالب آمده بود‪ .‬او نیز باور داشت‬
‫که غالب م ی‌آید و به نوعی صحبت م ی‌کند که گویی قب الً غالب آمده است‪.‬‬
‫‪ 17:8 - 17:2‬انحوی‬ ‫‪244‬‬
‫و کاری را که به من سپردی انجام‬ ‫باب ‪17‬‬
‫دادم‪ 5 .‬و اکنون پدر‪ ،‬من را با خودت‪،‬‬ ‫نیایش عیسی با خدا‬
‫با شکوهی که قبل از آفرینش دنیا با‬ ‫ای ن‌ها را عیسی گفت و چشمانش را‬
‫تو داشتم‪ ،‬به من جالل بده‪.‬‬ ‫به سمت آسمان باال گرفت و گفت‪:‬‬
‫‪ 6‬من نام تو را به مردمی که از این‬ ‫پدر‪ ،‬ساعت ف را م ی‌رسد‪ .‬پسرت را‬
‫دنیا به من عطا کردی نشان دادم‪.‬‬ ‫جالل بده تا پسر تو را جالل دهد‪،‬‬
‫آن تو بودند و آنها را به من‬
‫آنها از ِ‬ ‫‪ 2‬همان طور که به او بر سر همه‬
‫عطا کردی و کالم تو را حفظ کردند‪.‬‬ ‫جان‌ها قدرت دادی‪ ،‬تا به همه‬
‫‪ 7‬اکنون آنها م ی‌دانند که همه چیز‪،‬‬ ‫کسانی که به او عطا کردی زندگی‬
‫‪8‬‬
‫آن توست‪.‬‬‫هر چه به من داده‌ای از ِ‬ ‫جاودانه بدهد‪ 3 .‬و این است زندگی‬
‫زی را کالمی را که به من عطا کردی‬ ‫جاودانه که تو‪ ،‬خدای یکتای حقیقی‪،‬‬
‫به آنها دادم‪ ،‬و آنها آن را پذیرفتند‬ ‫و فرستنده‌ تو‪ ،‬عیسی مسیح‪ ،‬را‬
‫و این حقیقت را فهمیدند که من از‬ ‫بشناسند‪.‬‬
‫سوی تو آمدم؛ و باور کردند که تو‬ ‫‪ 4‬من تو را در زمین جالل دادم‪،‬‬
‫من را فرستادی‪.‬‬
‫‪« 17:3‬بشناسد» در وجه استم راری در یونانی استفاده شده است‪ .‬ما ابدیت را در پرورش‬
‫حکمت خدا سپری خواهیم کرد‪ .‬این است زندگی جاودان‪ .‬اگر ما نخواهیم خدا را اکنون‬
‫بشناسیم‪ ،‬پس دلیلی ندارد که زندگی جاودان در ملکوت خدا به ما داده شود که این کار‬
‫را انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 17:5‬باید به یاد داشته باشیم که در محیطی با پیشینه یهودی‪ ،‬سرورمان عیسی مسیح‬
‫صحبت م ی‌کرد و یوحنا م ی‌نوشت‪ .‬زبان «پیش از آغاز جهان» در تفک رات و نوشت ه‌های‬
‫یهودی رایج بود‪« .‬با خدا» بودن‪ ،‬در یهودیت‪ ،‬به معنای باال و در آسمان و در کنار خدا‬
‫بودن نیست‪ .‬مریم مشمول لطف خدا بود (لوقا ‪ )1:30‬همان طور که عیسی مشمول‬
‫فیض خدا‪ ،‬اما این بدین معنا نیست که او از پیش وجود داشته یا در آسمانها با خدا بوده‬
‫است‪ .‬تصور این است که تورات وجود داشته‪ ،‬هر چیزی روی زمین الگویی از نظ رات‬
‫از پیش موجود درباره چیزهایی بوده که در برنامه و ذهن خدا در آسمان بوده‌اند‪ .‬یوحنا‬
‫‪ 17:5‬اشاره‌ای دارد به این موارد‪« :‬و اکنون ای پدر‪ ،‬من را با خودت‪ ،‬با شکوهی که قبل‬
‫از آفرینش دنیا با تو داشتم به من جالل بده‪ ».‬تلمود و ربه پیدایش نیز از «تخت جالل»‬
‫صحبت م ی‌کنند که پیش از وجود جهان وجود داشته است‪ .‬و احتماالً خداوند عیسی نیز‬
‫به آنها اشاره م ی‌کند‪ .‬اذهان یهودی درک نم ی‌کردند که خداوند عیسی اینجا ادعایی مبنی‬
‫بر وجود فیزیکی یا جسمی پیش از تولد‪ ،‬مطرح نم ی‌کند‪ .‬پطرس تفکر یهودی را نشان‬
‫م ی‌دهد وقتی م ی‌نویسد (اگرچه در نتیجه الهام) که عیسی پیش از آفرینش جهان «از‬
‫پیش دانسته بود» (‪ 1‬پطرس ‪ .)1:20‬در مورد معنای ضمنی «از پیش دانسته» بیندیشید‬
‫‪ -‬واژه یونانی استفاده شده ریشه واژه انگلیسی «پی ش‌بینی» است‪ .‬اگر خدا پسر خود را‬
‫«از پیش دانسته بود»‪ ،‬پس پسر در زمان انتخاب‪ ،‬حضور فیزیکی نزد پدر نداشته است‪.‬‬
‫در غیر این صورت‪« ،‬از پیش دانستن» بی معنا م ی‌شود‪.‬‬
‫‪245‬‬ ‫‪ 17:26 - 17:9‬انحوی‬
‫را در حقیقت تقدیس کن‪ .‬کالم تو‬ ‫‪ 9‬من ب رای آنها دعا م ی‌کنم‪ .‬من‬
‫حقیقت است‪ 18 .‬تو من را به این دنیا‬ ‫نه ب رای این دنیا‪ ،‬بلکه ب رای کسانی‬
‫فرستادی‪ ،‬همان طور که من آنها را‬ ‫دعا م ی‌کنم که به من عطا کردی؛‬
‫به این دنیا م ی‌فرستم‪ 19 .‬و به خاطر‬ ‫آن تو هستند‪ 10 .‬همه‬ ‫زی را آنها از ِ‬
‫آنها‪ ،‬خودم را تقدیس م ی‌کنم تا آنها‬ ‫آن من است متعلق‬ ‫چیزهایی که از ِ‬
‫نیز در حقیقت تقدیس شوند‪.‬‬ ‫آن تو است‬ ‫به تو است؛ و هر چه از ِ‬
‫‪ 20‬فقط ب رای ای ن‌ها دعا نم ی‌کنم‪،‬‬ ‫متعلق به من است‪ ،‬و من در آنها‬
‫بلکه ب رای کسانی نیز که از طریق‬ ‫جالل م ی‌یابم‪.‬‬
‫کالمشان به من ایمان دارند؛ ‪ 21‬دعا‬ ‫‪ 11‬من دیگر در این دنیا نیستم؛ اما‬
‫م ی‌کنم که یکی شوند‪ ،‬همان طور‬ ‫ای ن‌ها در دنیا هستند و من به سوی‬
‫که تو‪ ،‬پدر در من هستی من در تو‪،‬‬ ‫تو م ی‌آیم‪ .‬پدر مقدس‪ ،‬آنهایی را که‬
‫که آنها نیز در ما یکی شوند؛ که دنیا‬ ‫به نام خود به من دادی حفظ کن تا‬
‫ایمان بیاورد که تو من را فرستادی‪.‬‬ ‫یکی شوند‪ ،‬همان طور که ما یکی‬
‫‪ 22‬و شکوهی که تو به من داده‌ای‪ ،‬به‬ ‫هستیم‪ 12 .‬وقتی با آنها بودم‪ ،‬آنهایی‬
‫آنها داده‌ام تا آنها یکی شوند‪ ،‬همان‬ ‫را که به من عطا کرده بودی به نام‬
‫طور که ما یکی هستیم‪ 23 .‬من در‬ ‫تو نگاه داشتم‪ ،‬و از آنها حفاظت‬
‫آنها تو در من‪ ،‬تا آنها به طور کامل‬ ‫کردم؛ و هیچ یکی از آنها به غیر‬
‫یکی باشند‪ ،‬تا دنیا بداند که من را‬ ‫از فرزند تباهی‪ ،‬تباه نشد تا کتاب‬
‫م ی‌فرستی و آنها را دوست داشتی‪،‬‬ ‫مقدس تحقق یابد‪.‬‬
‫همان طور که من را دوست داشتی‪.‬‬ ‫‪ 13‬اکنون نزد تو م ی‌آیم؛ و ای ن‌‬
‫‪ 24‬پدر‪ ،‬آرزو دارم که کسانی که‬ ‫چیزها را در دنیا گفتم‪ ،‬تا شادیم‬
‫به من عطا کردی‪ ،‬هر جا هستم با‬ ‫‪14‬‬
‫را در خود کامل داشته باشند‪.‬‬
‫من باشند؛ و شکوه من را که به من‬ ‫کالم تو را به آنها دادم‪ ،‬و دنیا از‬
‫عطا کرده‌ای شاهد باشند‪ .‬زی را تو‬ ‫آنها بی زار شد‪ ،‬زی را آنها از این دنیا‬
‫من را قبل از تشکیل این دنیا دوست‬ ‫نیستند‪ ،‬همان طور که من از این‬
‫داشتی‪ 25 .‬ای پدر عادل‪ ،‬دنیا تو‬ ‫دنیا نیستم‪ 15 .‬دعا نم ی‌کنم که آنها را‬
‫را نشناخت‪ ،‬اما من تو را شناختم؛‬ ‫از این دنیا بگیری‪ ،‬بلکه دعا م ی‌کنم‬
‫و ای ن‌ها نیز م ی‌دانند که تو من را‬ ‫که آنها را از شر پلیدی حفظ کنی‪.‬‬
‫فرستادی‪ 26 .‬و من به آنها نام تو را‬ ‫‪ 16‬آنها از این دنیا نیستند همان طور‬
‫شناساندم و آن را خواهم شناساند‪ ،‬تا‬ ‫که من از این دنیا نیستم‪ 17 .‬آنها‬
‫‪ 17:14-18‬ما باید «در» جهان باشیم‪ ،‬اما نه متعلق به روح این جهان‪.‬‬
‫‪ 17:23‬اتحاد ایمانداران یکی از دغدغ ه‌های اصلی سرورمان بود‪ ،‬وقتی به سوی مرگ‬
‫م ی‌رفت‪ .‬پس باید ب رای ما نیز اهمیتی واال داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 17:26‬نام خدا به شخصیت او اشاره دارد‪ .‬همان طور که فرشته بر موسی ظاهر شد‪،‬‬
‫وقتی در غار مخفی شده و فیض خدا او را فروتن ساخته بود (خروج ‪ )34:4-6‬عیسی‬
‫نیز آن نام را در مرگ خود به کمال اب راز کرد‪ .‬او این کار را در زندگی خود انجام داد‬
‫(«من نام تو را به آنها شناساندم»)‪ ،‬اما به شیوه‌ای خاص و با تصلیب («و آن را خواهم‬
‫‪ 18:14 - 18:2‬انحوی‬ ‫‪246‬‬
‫گفت‪ :‬من هستم‪ ،‬آنها عق ب‌عقب‬ ‫محبتی که با آن من را دوست داشتی‬
‫رفتند و به زمین افتادند‪ 7 .‬دوباره‬ ‫در آنها باشد و من در آنها باشم‪.‬‬
‫از آنها پرسید‪ :‬دنبال چه کسی‬
‫م ی‌گردید؟ و آنها گفتند‪ :‬عیسای‬ ‫باب ‪18‬‬
‫ناصری‪ 8 .‬عیسی پاسخ داد‪ :‬گفتم‬
‫که من هستم‪ .‬پس اگر دنبال من‬ ‫عیسی در جتسیمانی‬
‫‪9‬‬
‫م ی‌گردید‪ ،‬بگذارید ای ن‌ها بروند‪-‬‬ ‫وقتی عیسی ای ن‌ها را گفت‪ ،‬با‬
‫تا کالمی که گفت محقق شود‪ :‬از‬ ‫شاگردانش به آن طرف دره قدرون‬
‫کسانی که به من عطا کرده‌ای یکی‬ ‫رفت‪ ،‬که باغی در آنجا بود که‬
‫را گم نکردم‪ 10 .‬شمعون پطرس که‬ ‫او و شاگردانش وارد آن شدند‪ 2 .‬و‬
‫شمشیر داشت‪ ،‬شمشیرش را کشید‬ ‫یهودا‪ ،‬همان که به او خیانت کرد‪،‬‬
‫و به خادم روحانی اعظم ضربه زد‬ ‫نیز م ی‌دانست آنجا کجا است‪ .‬زی را‬
‫و گوش راست او را بُرید‪ .‬نام این‬ ‫عیسی اغلب در آنجا با شاگردانش‬
‫خادم ملوک بود‪ 11 .‬عیسی به پطرس‬ ‫دیدار م ی‌کرد‪ 3 .‬یهودا به هم راه‬
‫گفت‪ :‬شمشیر را غالف کن‪ .‬آیا نباید‬ ‫دست ه‌ای از سربازان معبد که به او‬
‫پیال ه‌ای که پدر به من داده است را‬ ‫داده شده بود‪ ،‬و خادمان روحانیون‬
‫بنوشم؟‬ ‫اعظم و فریسیان با چ راغ و مشعل‬
‫و اسلحه آنجا رسیدند‪ 4 .‬عیسی که‬
‫از همه اتفاقاتی که باید ب رای او رخ‬
‫عیسی در حضور روحانی اعظم‬ ‫م ی‌داد خبر داشت‪ ،‬جلو رفت و به‬
‫‪ 12‬سربازان معبد و فرمانده‌شان و‬ ‫آنها گفت‪ :‬دنبال چه کسی م ی‌گردید؟‬
‫خادمان یهود عیسی را گرفتند و‬ ‫‪ 5‬آنها پاسخ دادند‪ :‬عیسای ناصری‪.‬‬
‫بستند‪ 13 ،‬و او را اول نزد حنا بردند‪.‬‬ ‫عیسی به آنها گفت‪ :‬من هستم‬
‫زی را او پدر زن قیافا‪ ،‬روحانی‬ ‫(یهودا‪ ،‬همان که به او خیانت کرد‪،‬‬
‫اعظم آن سال‪ ،‬بود‪ 14 .‬قیافا بود که‬ ‫با آنها ایستاده بود) ‪ 6‬وقتی او به آنها‬
‫شناساند»)‪ .‬نتیجه اینکه ما این را در صلیب در م ی‌یابیم‪ ،‬این است که باید یکدیگر را‬
‫دوست داشته باشیم‪ ،‬با عشق عیسی‪.‬‬
‫‪ 18:4‬با آنکه م ی‌دانست ‪ ...‬پیش رفت‪ -‬هرچه بیشتر در م ی‌یابیم که او از «همه اتفاقات‬
‫آینده» آگاهی داشت‪ ،‬شجاعت و حس وظیفه شناسی او بیشتر ب رایمان مشخص م ی‌شود‪.‬‬
‫ما باید صلیب او را حمل کرده و روحیه او را داشته باشیم‪.‬‬
‫‪« 18:6‬من هستم» احتماال اشاره‌ای است به نام پدر او که عیسی حمل م ی‌کرد‪ .‬این‬
‫حقیقت که او در نام پدرش آمده (یوحنا ‪ )5:43‬کامال طبیعی و قابل انتظار است‪ ،‬اما به‬
‫هیچ وجه این معنا را ندارد که او با پدر یکی بوده است‪.‬‬
‫‪ 11 ،18:10‬این حادثه‪ ،‬با این اصل عیسی در تضاد بود که بندگانش نم ی‌جنگند چون‬
‫ملکوت او هنوز نیامده (‪ .)18:36‬حتی امروز نیز م ی‌توانیم عیسی را شرمسار کنیم‪ ،‬با‬
‫تناقضاتی که بین زندگیمان و زندگی او در چشم جهانیان ایجاد م ی‌کنیم‪ ،‬جهانیانی که‬
‫ما ب رایشان نماینده عیسی هستیم‪.‬‬
‫‪247‬‬ ‫‪ 18:32 - 18:15‬انحوی‬
‫به روحانی اعظم این طوری جواب‬ ‫به یهودیان گفته بود که الزم است‬
‫م ی‌دهی؟ ‪ 23‬عیسی پاسخ داد‪ :‬اگر‬ ‫یک نفر ب رای مردم بمیرد‪ 15 .‬شمعون‬
‫بد گفتم‪ ،‬به بدی شهادت بده‪ ،‬اما‬ ‫پطرس و یکی دیگر از شاگردان‬
‫اگر نیک گفتم‪ ،‬چ را من را م ی‌زنی؟‬ ‫به دنبال عیسی رفتند‪ .‬آن شاگرد‬
‫‪ 24‬حنا سپس او را دست بسته نزد‬ ‫را روحانی اعظم م ی‌شناخت؛ و با‬
‫‪25‬‬
‫قیافا‪ ،‬روحانی اعظم‪ ،‬فرستاد‪.‬‬ ‫عیسی وارد دربار روحانی اعظم‬
‫شمعون پطرس ایستاده بود و خود‬ ‫شد‪ 16 .‬اما پطرس بیرون در ایستاده‬
‫را گرم م ی‌کرد‪ .‬آنها به او گفتند‪ :‬آیا‬ ‫بود‪ .‬پس آن یکی شاگرد‪ ،‬که روحانی‬
‫تو هم یکی از شاگردانش هستی؟ او‬ ‫اعظم او را م ی‌شناخت‪ ،‬بیرون رفت و‬
‫انکار کرد و گفت‪ :‬نیستم! ‪ 26‬یکی از‬ ‫با کنیزی که دربان بود صحبت کرد‪.‬‬
‫خادمان روحانی اعظم که خویشاوند‬ ‫‪ 17‬کنیزی که دربان بود به پطرس‬
‫آن کسی بود که پطرس گوشش را‬ ‫گفت‪ :‬آیا تو هم یکی از شاگردان‬
‫برید‪ ،‬گفت‪ :‬آیا تو را در باغ با او‬ ‫این مرد هستی؟ او گفت‪ :‬نیستم!‬
‫ندیدم؟ ‪ 27‬پطرس دوباره انکار کرد؛‬ ‫‪ 18‬خادمان و مأموران آنجا ایستاده‬
‫و فورا ً خروس خواند‪.‬‬ ‫بودند و آتش روشن کرده بودند‪ .‬زی را‬
‫سرد بود و خودشان را گرم م ی‌کردند‪،‬‬
‫عیسی در حضور پیالطس‬ ‫و پطرس نیز با آنها بود و ایستاده و‬
‫‪ 28‬آنها عیسی را از نزد قیافا به کاخ‬ ‫خودش را گرم م ی‌کرد‪.‬‬
‫بردند؛ اما زود بود‪ ،‬پس آنها وارد‬ ‫‪ 19‬روحانی اعظم درباره شاگردانش‬
‫کاخ نشدند تا ناپاک نشوند و بتوانند‬ ‫و تعالیم او پرسید‪ 20 .‬عیسی پاسخ‬
‫فصح را بخورند‪ 29 .‬پیالطس بیرون‬ ‫داد‪ :‬من ب ی‌پرده با دنیا حرف زده‌ام‪.‬‬
‫نزد آنها رفت و گفت‪ :‬این مرد را‬ ‫اغلب در کنیس ه‌ها و معبد تعلیم‬
‫متهم به چه چیزی م ی‌کنی؟ ‪ 30‬آنها‬ ‫دادم که در آن همه یهودیان جمع‬
‫در پاسخ به او گفتند‪ :‬اگر این مرد‬ ‫م ی‌شوند‪ ،‬و هرگز در خفا صحبت‬
‫بدکار نبود‪ ،‬او را به شما تسلیم‬ ‫نکرده‌ام‪ 21 .‬چ را از من م ی‌پرسی؟‬
‫نم ی‌کردیم‪ 31 .‬پیالطس به آنها پاسخ‬ ‫از آنهایی بپرس که حرف‌های من‬
‫داد‪ :‬خودتان او را ببرید‪ ،‬و طبق‬ ‫را شنیده‌اند‪ .‬بنگر که ای ن‌ها م ی‌دانند‬
‫شریعت او را قضاوت کنید‪ .‬یهودیان‬ ‫که چه گفتم‪ 22 .‬و وقتی این را گفت‪،‬‬
‫به او گفتند‪ :‬جایز نیست که ما کسی‬ ‫یکی از مأمورانی که آنجا ایستاده‬
‫را بکشیم‪ 32 .‬تا کالم عیسی در مورد‬
‫‪23‬‬
‫بود با دستش عیسی را زد و گفت‪:‬‬

‫‪ 18:15‬یک شاگرد دیگر‪ -‬یوحنا‪ ،‬نویسنده انجیل‪ ،‬در موعظ ه‌ خود یا نام خود را برجسته‬
‫نم ی‌کرد‪ .‬ما نیز نباید بکنیم‪.‬‬
‫‪ 18:22‬عیسی در واقع صورتش را بر نگرداند تا بیشتر آزار شود؛ بلکه آزار دهندگان‬
‫را به چالش کشید‪.‬‬
‫‪ 18:28‬ذهن قانونمدار بسیار م راقب است که حتی حرفی از قانون را نشکند‪ ،‬در عین‬
‫حال عمل شنیع به صلیب کشیدن پسر خدا را انجام م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 19:6 - 18:33‬انحوی‬ ‫‪248‬‬
‫‪39‬‬
‫من هیچ جرمی در او نم ی‌یابم!‬ ‫اشاره به نحوه مرگش تحقق یابد‪.‬‬
‫اما شما سنتی دارید که طبق آن باید‬ ‫‪ 33‬پس پیالطس به کاخ رفت و‬
‫یک زندانی را در عید فصح ب رای‬ ‫عیسی را صدا زد‪ ،‬و به او گفت‪ :‬آیا‬
‫شما آزاد کنم‪ .‬آیا م ی‌خواهید پادشاه‬ ‫پادشاه یهودیان هستی؟ ‪ 34‬عیسی‬
‫‪40‬‬
‫یهودیان را ب رای شما آزاد کنم؟‬ ‫پاسخ داد‪ :‬آیا این را از خودت‬
‫پس آنها فریاد زدند‪ :‬این مرد را نه‪،‬‬ ‫م ی‌گویی یا دیگ ران در مورد من به‬
‫باراباس را م ی‌خواهیم! (باراباس‬ ‫تو چنین گفتند؟ ‪ 35‬پیالطس پاسخ‬
‫راهزن بود)‪.‬‬ ‫داد‪ :‬آیا من یک یهودی هستم؟ امت‬
‫خودت و روحانیون اعظم تو را به‬
‫باب ‪19‬‬
‫‪36‬‬
‫من تسلیم کردند‪ .‬چه کار کرده‌ای؟‬
‫پیالطس دستور داد عیسی را‬ ‫عیسی پاسخ داد‪ :‬ملکوت من از این‬
‫تازیانه بزنند‪ 2 .‬و سربازان‪ ،‬تاجی از‬ ‫دنیا نیست‪ .‬اگر ملکوت من از این‬
‫خار بافته و روی سرش گذاشتند و‬ ‫دنیا بود‪ ،‬خادمان من م ی‌جنگیدند تا‬
‫لباسی ارغوانی به تنش کردند‪ 3 .‬و‬ ‫به یهودیان تسلیم نشوم‪ ،‬اما ملکوت‬
‫آنها نزد او آمدند و گفتند‪ :‬سالم ای‬ ‫من از اینجا نیست‪ 37 .‬پیالطس به‬
‫پادشاه یهودیان! و با دستانشان او‬ ‫او جواب داد‪ :‬پس یعنی یک پادشاه‬
‫را زدند‪.‬‬ ‫هستی؟ عیسی پاسخ داد‪ :‬همان طور‬
‫‪ 4‬پیالطس دوباره نزد یهودیان‬ ‫که م ی‌گویی من یک پادشاه هستم‪.‬‬
‫رفت و گفت‪ :‬ببینید‪ ،‬او را نزد شما‬ ‫ب رای این هدف متولد شده‌ام‪ ،‬و ب رای‬
‫م ی‌آورم تا بدانید كه در او هیچ‬ ‫این هدف به این دنیا آمده‌ام‪ ،‬تا به‬
‫ُج رمی نم ی‌بینم‪ 5 .‬عیسی بیرون‬ ‫حقیقت شهادت دهم‪ .‬هر کسی که از‬
‫آمد‪ ،‬در حالی که تاجی از خار به‬ ‫حقیقت است‪ ،‬صدای من را م ی‌شنود‪.‬‬
‫سر و لباسی ارغوانی به تن داشت‪.‬‬ ‫‪ 38‬پیالطس به او گفت‪ :‬حقیقت‬
‫و پیالطس به آنها گفت‪ :‬این مرد را‬ ‫چیست؟ و وقتی این را گفت‪ ،‬دوباره‬
‫ببینید! ‪ 6‬وقتی روحانیون اعظم و‬ ‫نزد یهودیان رفت‪ ،‬و به آنها گفت‪:‬‬
‫‪ 18:36‬ملکوت عیسی با بازگشت او‪ ،‬آمدن دوباره‌اش‪ ،‬مستقر م ی‌شود‪ .‬یکی از معانی‬
‫ضمنی آن این است که مسیحیان اکنون به دنبال اعمال اصول و ملکوت بر این جهان و‬
‫از طریق خشونت نیستند‪ .‬چیزی تحت عنوان «جنگ عادالنه» وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ 18:40‬باراباس نماد همه ما است‪ .‬ب راساس سنت یهودی در آن زمان (‪)Pesach 8.6‬‬
‫«آنها م ی‌توانند گوسفند فصح را قربانی کنند ‪ ...‬ب رای کسی که [مقامات] وعده‌ آزادیش‬
‫را از زندان داده‌اند‪ ».‬عفو فصح مردی را که به درستی به مرگ محکوم شده بود‪ ،‬آزاد‬
‫کرد ‪ -‬به حساب مرگ گوسفند‪ .‬م ی‌توانیم شادی و آرامش و تقریب ا ً ب ی‌ایمانی باراباس را‬
‫تصور کنیم‪ ،‬همان طور که به تصلیب مسیح م ی‌نگریست و فکر م ی‌کرد او که به حق‬
‫م ی‌بایست آنجا روی صلیب باشد‪ ،‬از چنان مرگی نجات یافته بود به خاطر صلیب‬
‫مسیح‪ .‬تصویر زندانیان محکوم در حال آزاد شدن به خاطر مرگ مسیحا در عهد قدیم‪،‬‬
‫تجسم آزادی ما از بردگی است‪.‬‬
‫‪249‬‬ ‫‪ 19:20 - 19:7‬انحوی‬
‫به نام «سنگفرش» نشست‪ ،‬که در‬ ‫خادمان او را دیدند‪ ،‬فریاد زدند‪ :‬او‬
‫‪14‬‬
‫عبری به آن «جباتا» م ی‌گفتند‪.‬‬ ‫را به صلیب بکش! او را به صلیب‬
‫وقت تهیه فصح بود‪ .‬حدود ساعت‬ ‫بکش! پیالطس به آنها گفت‪ :‬خودتان‬
‫ششم بود‪ ،‬و او به یهودیان گفت‪:‬‬ ‫او را ببرید و به صلیب بکشید‪ .‬من‬
‫بنگرید‪ ،‬پادشاه شما! ‪ 15‬آنها فریاد‬ ‫جرمی در او پیدا نم ی‌کنم‪ 7 .‬یهودیان‬
‫زدند‪ :‬او را بکش! او را بکش! او‬ ‫پاسخ دادند‪ .‬ما شریعتی داریم که‬
‫را به صلیب بکش! پیالطس به‬ ‫طبق آن او باید بمیرد‪ ،‬زی را خودش‬
‫آنها گفت‪ :‬پادشاه شما را به صلیب‬ ‫را پسر خدا م ی‌داند‪.‬‬
‫بکشم؟ روحانیون اعظم پاسخ دادند‪:‬‬ ‫‪ 8‬وقتی پیالطس این را شنید‪،‬‬
‫ما هیچ پادشاهی به غیر از س زار‬ ‫بیشتر از قبل ترسید‪ 9 .‬و به داخل‬
‫نداریم! ‪ 16‬بناب راین‪ ،‬او را به آنها‬ ‫کاخ بازگشت‪ ،‬و به عیسی گفت‪ :‬از‬
‫سپرد تا مصلوبش کنند‪.‬‬ ‫کجا آمده‌ای؟ اما عیسی هیچ پاسخی‬
‫نداد‪ 10 .‬پیالطس به او گفت‪ :‬چ را با‬
‫به صلیب کشیدن‬ ‫من حرف نم ی‌زنی؟ نم ی‌دانی که من‬
‫‪ 17‬پس عیسی را بردند‪ ،‬و او بیرون‬ ‫قدرت این را دارم که تو را آزاد کنم‬
‫رفت‪ ،‬و صلیب خودش را حمل‬ ‫و قدرت دارم که تو را به صلیب‬
‫م ی‌کرد و به جایی به نام «محل‬ ‫بکشم؟ ‪ 11‬عیسی پاسخ داد‪ :‬تو هیچ‬
‫جمجمه» رسیدند که در عبری‬ ‫قدرتی بر من نداشتی اگر از باال به‬
‫« ُج ل ُج تا» نام دارد‪ 18 .‬آنجا او را با‬ ‫تو این قدرت عطا نشده بود‪ .‬پس آن‬
‫دو نفر دیگر به صلیب کشیدند‪ ،‬هر‬ ‫کسی که من را به تو تسلیم کرد گناه‬
‫کدام در یک طرف و عیسی در وسط‬ ‫بزرگتری مرتکب شده است‪.‬‬
‫آنها بود‪.‬‬ ‫‪ 12‬پس از این‪ ،‬پیالطس در صدد‬
‫‪ 19‬پیالطس عنوانی را نوشت و آن‬ ‫آزاد کردن او ب رآمد‪ ،‬اما یهودیان‬
‫را روی صلیب گذاشت‪ .‬و نوشته‬ ‫فریاد زدند و گفتند‪ :‬اگر این مرد را‬
‫شده بود‪ :‬عیسای ناصری‪ ،‬پادشاه‬ ‫آزاد کنی‪ ،‬دوست س زار نیستی‪ .‬هر‬
‫یهودیان‪ 20 .‬این عنوان را یهودیان‬ ‫کسی که خودش را پادشاه م ی‌داند‪،‬‬
‫بسیاری خواندند‪ ،‬زی را جایی که‬ ‫علیه س زار است! ‪ 13‬وقتی پیالطس‬
‫عیسی در آن مصلوب شد نزدیک‬ ‫ای ن‌ها را شنید‪ ،‬عیسی را بیرون آورد‬
‫شهر بود؛ و به عبری‪ ،‬التین و‬ ‫و روی صندلی داوری در جایی‬

‫‪ 19:11‬به یاد داشته باشیم که تمام آزار دهندگان ما نهایت ا ً در دستان خدا خواهند بود‪.‬‬
‫قدرت مردان شریر نهایت ا ً از خدا است‪ ،‬می دانیم که «شیطان» وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ 19:15‬پادشاه ی نبود‪ -‬عهد قدیم به روشنی گفت که خدا پادشاه اس رائیل بود و در نتیجه‬
‫آنها کشور پادشاهی او بودند‪ .‬بناب راین‪ ،‬با گفتن این حرف‪ ،‬یهودیان دیگر خود را کشور‬
‫پادشاهی خدا نم ی‌دانستند‪.‬‬
‫‪ 19:20‬به زبان عبران ی‪ ،‬التین‪ ،‬و یونان ی نوشته شده بود‪ -‬این تفاوت‌های جزئی بین‬
‫نسخ ه‌های انجیل در شرح عنوان نوشته شده روی صلیب را توضیح م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 19:36 - 19:21‬انحوی‬ ‫‪250‬‬
‫شاگردش او را به خانه خود برد‪.‬‬ ‫یونانی نوشته شده بود‪ 21 .‬روحانیون‬
‫‪ 28‬پس از این‪ ،‬عیسی که م ی‌دانست‬ ‫اعظم یهودیان به پیالطس گفتند‪:‬‬
‫همه چیز اکنون به پایان رسیده تا‬ ‫ننویس‪ ،‬پادشاه یهودیان؛ بلکه‬
‫کتاب مقدس تحقق یابد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫بنویس‪ :‬او ادعا کرد که پادشاه‬
‫تشن ه‌ام‪ 29 .‬در آن نزدیکی ظرفی پر‬ ‫یهودیان است‪ 22 .‬پیالطس پاسخ داد‪:‬‬
‫از سرکه بود‪ .‬پس اسفنجی پر از‬ ‫هر چه نوشتم‪ ،‬نوشتم‪.‬‬
‫سرکه را روی چوب زوفا گذاشته‬ ‫‪ 23‬وقتی سربازان‪ ،‬عیسی را به‬
‫و جلوی دهانش گرفتند‪ 30 .‬وقتی‬ ‫صلیب کشیدند‪ ،‬لباس‌هایش را‬
‫عیسی سرکه را چشید‪ ،‬گفت‪ :‬تمام‬ ‫برداشتند و به چهار قسمت تقسیم‬
‫شد! و سرش را پایین آورد و روحش‬ ‫کردند‪ ،‬هر قسمت را به یک سرباز‬
‫را تسلیم کرد‪.‬‬ ‫دادند و پی راهن را نیز چنین کردند‪.‬‬
‫‪ 31‬از آنجایی که روز تهیه بود و‬ ‫پی راهن درز نداشت و از باال تا پایین‬
‫در روز سبت جسدها نباید روی‬ ‫بافته شده بود‪ 24 .‬به یکدیگر گفتند‪،‬‬
‫صلیب بمانند (زی را روز سبت روز‬ ‫بیایید آن را پاره نکنیم‪ ،‬بلکه بابت‬
‫بزرگی بود)‪ ،‬یهودیان از پیالطس‬ ‫آن قرعه کشی کنیم تا تعیین کنیم که‬
‫خواستند که ساق پای آنها را بشکند‬ ‫آن چه کسی خواهد بود؛ تا کتاب‬ ‫از ِ‬
‫تا بتوان آنها را برد‪ 32 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫مقدس محقق شود‪ ،‬که گفته بود‪ :‬آنها‬
‫سربازان آمدند و پاهای اولین نفر‬ ‫لباس‌هایم را بین خود تقسیم کردند‬
‫و دیگری را که با او مصلوب شده‬ ‫و ب رای ردای من قرعه کشی کردند‪.‬‬
‫بودند‪ ،‬شکستند‪ 33 .‬اما وقتی به سوی‬ ‫‪ 25‬سربازان این کارها را انجام‬
‫عیسی آمدند و دیدند که جان داده‬ ‫دادند‪ .‬در کنار صلیب عیسی‪ ،‬مادر‬
‫است‪ ،‬پاهای او را نشکستند‪ 34 .‬با‬ ‫او و خواهرش‪ ،‬مریم‪ ،‬زن كلوپاس و‬
‫این حال‪ ،‬یکی از سربازان به پهلوی‬ ‫مریم مجدلیه ایستاده بودند‪ 26 .‬وقتی‬
‫او نیزه‌ای زد و بالفاصله خون و آب‬ ‫عیسی دید که مادرش و شاگردی را‬
‫از پهلویش بیرون آمد‪ 35 .‬و آن کسی‬ ‫که دوس ت‌ م ی‌داشت آنجا ایستاده‌اند‪،‬‬
‫که دیده‪ ،‬شهادت داده‪ ،‬و شهادت او‬ ‫به مادرش گفت‪ :‬ای زن‪ ،‬این پسر‬
‫درست است؛ و م ی‌داند که حقیقت‬ ‫توست! ‪ 27‬سپس به شاگردش گفت‪:‬‬
‫‪36‬‬
‫را م ی‌گوید تا شما ایمان بیاورید‪.‬‬ ‫این مادر توست! و از آن ساعت‪،‬‬

‫‪19:26‬عیسی با چشمانش به یوحنا اشاره کرد ‪ -‬حال مریم باید یوحنا را پسر خود‬
‫م ی‌دانست‪ .‬اما متأسفانه و دردناک اینکه وقتی مریم ب رای اولین بار این کلمات را‬
‫شنید‪ ،‬فکر کرد منظور این است که «اکنون به من نگاه کن»‪ .‬اگر فکر م ی‌کنیم زندگی‬
‫دردناکی داریم‪ ،‬پس به مسیح بیندیشیم بر صلیب‪ ،‬و مردانی که تنها دارایی ارزشمند‬
‫او را تک ه‌تکه م ی‌کردند‪ ،‬یعنی باالپوشش را که احتماالً مادرش دوخته بود ‪ -‬و این مادر‬
‫شاهد تمام این حوادث بود‪.‬‬
‫‪ 19:29‬زوفا چندان بلند نبود‪ ،‬پس عیسی خیلی از زمین بلند نشد‪ ،‬برعکس تصویری که‬
‫صلی ب‌ها و معماری کاتولیک نشان م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪251‬‬ ‫‪ 20:10 - 20:37‬انحوی‬
‫دیدار مریم مجدلیه با عیسای‬ ‫زی را این اتفاقات رخ دادند تا کتاب‬
‫رستاخیز شده‬ ‫مقدس محقق شود‪ :‬استخوانی از‬
‫در روز اول هفته‪ ،‬مریم مجدلیه‬ ‫او شکسته نخواهد شد‪ 37 .‬و کتاب‬
‫صبح زود وقتی هنوز تاریک بود‬ ‫دیگری م ی‌گوید‪ :‬به آن کسی که نیزه‬
‫سر قبر رفت و دید که سنگ از‬ ‫زدند نگاه خواهند کرد‪.‬‬
‫روی قبر برداشته شده است‪ 2 .‬او با‬
‫عجله نزد شمعون پطرس و آن یکی‬ ‫به خاک سپردن عیسی‬
‫شاگردی که عیسی دوست داشت‬ ‫‪ 38‬و پس از این اتفاقات‪ ،‬یوسف اهل‬
‫رفت و به آنها گفت‪ :‬آنها سرور را از‬ ‫رامه که یکی از شاگردان عیسی بود‬
‫قبر بیرون آورده‌اند‪ ،‬و نم ی‌دانیم او‬ ‫(اما از ترس یهودیان در خفا بود)‪،‬‬
‫را کجا گذاشت ه‌اند! ‪ 3‬بناب راین‪ ،‬پطرس‬ ‫از پیالطس خواست که پیکر عیسی‬
‫‪4‬‬
‫و دیگر شاگرد به سوی قبر رفتند‪.‬‬ ‫را ببرد؛ و پیالطس به او اجازه داد‪.‬‬
‫با هم تا آنجا دویدند‪ ،‬و شاگرد دیگر‬ ‫بناب راین‪ ،‬آمد و پیکر او را برد‪ 39 .‬و‬
‫جلوتر از پطرس دوید و زودتر سر‬ ‫نیقودیموس آمد‪ ،‬همان کسی که او‬
‫قبر رسید‪ 5 .‬سرش را داخل برد و‬ ‫در شب نزد او آمده بود؛ اما مخلوطی‬
‫نگاه کرد‪ ،‬و دید که کفن آنجا هست‬ ‫از ُم ّر و چوب عود را آورد که حدود‬
‫اما داخل نشد‪ 6 .‬شمعون پطرس‬ ‫صد پوند (‪ 45‬کیلوگرم) بود‪ 40 .‬پس‬
‫پشت سر او رسید و داخل قبر شد‪ ،‬و‬ ‫آنها جسد عیسی را برداشتند و طبق‬
‫دید که کف ن‌ آنجا است‪ 7 ،‬و دستمالی‬ ‫م راسم خاکسپاری یهودیان‪ ،‬او را در‬
‫را دید که روی سر او بود‪ ،‬و کنار‬ ‫پارچه کتانی با مواد معطر پیچیدند‪.‬‬
‫کفن نبود بلکه پیچیده شده و در‬ ‫‪ 41‬در جایی که به صلیب کشیده شد‪،‬‬
‫‪8‬‬
‫جایی دور از آن گذاشته شده بود‪.‬‬ ‫باغی بود و در آن باغ قبری جدید‬
‫سپس شاگرد دیگر که قبل از او سر‬ ‫بود که هیچ کس دیگری در آن‬
‫قبر رسیده بود نیز وارد شد؛ و دید و‬ ‫نخوابیده بود‪ 42 .‬به خاطر روز تهیه‬
‫ایمان آورد‪ 9 .‬زی را هنوز کتاب مقدس‬ ‫یهودیان‪ ،‬آنها عیسی را آنجا گذاشتند‬
‫را نفهمیده بودند که او باید از میان‬ ‫(زی را قبر در آن نزدیکی بود)‪.‬‬
‫ُم ردگان برخیزد‪.‬‬ ‫باب ‪20‬‬
‫‪ 10‬پس شاگردان دوباره به خانه خود‬
‫‪ 19:36‬ما بدن عیسی هستیم‪ ،‬استخوان‌های او (افسسیان ‪.)5:30‬‬
‫‪ 19:38‬تنها خویشاوندان نزدیک م ی‌توانستند پیکر اف راد مصلوب را درخواست کنند‪.‬‬
‫مشاهده صلیب باعث شد که یعقوب آشکارا ایمان به مسیح را «اق رار کرده» و احساس‬
‫کند عضوی از خانواده او است‪.‬‬
‫‪ 19:39‬این مقدار زیادی است‪ ،‬بیش از آنچه قیصر با آن به خاک سپرده شود‪ .‬صلیب‬
‫نیقودیموس را ب رانگیخت تا ثروتش را صرف عیسی کند‪.‬‬
‫‪ 20:7‬پس از برخاستن عیسی‪ ،‬به نظر م ی‌رسد اولین کاری که انجام داد‪ ،‬تا کردن کفنش‬
‫بود‪ .‬ما آرامشی عمیق را در او م ی‌بینیم ‪ -‬آرامشی که در تمام کسانی م ی‌‪‎‬بینیم که با‬
‫تعمید مرگ و رستاخیز او را شناخته و در او زندگی م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 20:21 - 20:11‬انحوی‬ ‫‪252‬‬
‫یعنی استاد‪ 17 .‬عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫بازگشتند‪ 11 .‬اما مریم بیرون قبر‬
‫من را لمس نکن؛ زی را هم اکنون‬ ‫ایستاده بود و گریه م ی‌کرد‪ .‬همین‬
‫ق رار نیست به سوی پدرم صعود‬ ‫طور که گریه م ی‌کرد‪ ،‬به داخل قبر‬
‫کنم؛ بلکه برو نزد ب رادرانم و به آنها‬ ‫خم شد و نگاه کرد‪ 12 .‬و دو فرشته‬
‫بگو‪ :‬من به سوی پدرم و پدر شما‪ ،‬و‬ ‫سفیدپوش را دید که آنجا نشست ه‌اند‪،‬‬
‫‪18‬‬
‫خدایم و خدای شما صعود م ی‌کنم‪.‬‬ ‫یکی در طرف سر و دیگری در‬
‫مریم مجدلیه رفت به شاگردان گفت‪:‬‬ ‫طرف پا‪ ،‬در جایی که پیکر عیسی‬
‫من سرور را دیدم! و حرف‌هایی را‬ ‫گذاشته شده بود‪ 13 .‬و آنها به او‬
‫که عیسی به او زده بود ب رای آنها‬ ‫گفتند‪ :‬زن‪ ،‬چ را گریه م ی‌کنی؟ او‬
‫تعریف کرد‪.‬‬ ‫به آنها گفت‪ :‬چون سرورم را برده‌اند‬
‫‪14‬‬
‫و نم ی‌دانم او را کجا گذاشت ه‌اند‪.‬‬
‫ظاهر شدن عیسی بر شاگردان‬ ‫وقتی این را گفت‪ ،‬برگشت و عیسی‬
‫‪ 19‬شب هنگام در آن روز‪ ،‬روز‬ ‫را دید که آنجا ایستاده؛ اما نشناخت‬
‫اول هفته‪ ،‬درهای جایی که شاگردان‬ ‫که او عیسی بود‪ 15 .‬عیسی به او‬
‫بودند و از ترس یهودیان قفل بود؛ و‬ ‫گفت‪ :‬زن‪ ،‬چ را گریه م ی‌کنی؟ دنبال‬
‫عیسی آمد و در میان آنها نشست و‬ ‫چه کسی م ی‌گردی؟ مریم که فکر‬
‫به آنها گفت‪ :‬سالم بر شما‪ 20 .‬وقتی‬ ‫م ی‌کرد او باغبان است به او گفت‪:‬‬
‫این را گفت‪ ،‬دستان و پهلوی خود را‬ ‫آقا‪ ،‬اگر او را از اینجا برده‌اید‪ ،‬به‬
‫به آنها نشان داد‪ .‬بناب راین شاگردان‬ ‫من بگویید او را کجا گذاشت ه‌اید تا او‬
‫‪21‬‬
‫با دیدن سرور خوشحال شدند‪.‬‬ ‫را ببرم‪ 16 .‬عیسی به او گفت‪ :‬مریم‪.‬‬
‫عیسی دوباره به آنها گفت‪ :‬سالم‬ ‫مریم برگشت و به او گفت‪َ :‬ربونی!‬
‫‪ 20:13‬گاهی ما آنچنان غرق ش رایط فعلی خود‪ ،‬درد یا تلخی‪ ،‬م ی‌شویم‪ ،‬که نم ی‌توانیم‬
‫ببینیم که پاسخ یا تصمیم سخاوتمندانه خدا درست مقابلمان ق رار دارد‪.‬‬
‫‪ 20:17‬بر من میاویز‪ -‬این عبارت یونانی یعنی «به من آوی زان مشو»؛ او فکر م ی‌کرد‬
‫عیسی ممکن است هر لحظه به آسمان برود و تالش م ی‌کرد او را نگه دارد و مانع‬
‫رفتنش شود؛ اما عیسی او را آرام ساخت تا نگ ران نباشد‪ ،‬او در آن لحظه قصد عروج‬
‫به آسمان را نداشت‪.‬‬
‫‪ 20:17‬پدر خود‪...‬پدر شما‪...‬خدای خود‪ ...‬خدای شما‪ -‬عیسی نم ی‌خواست مقام واالیش‬
‫پیش از رستاخیز تبدیل به مانعی بین او و پیروانش گردد‪ .‬او خدا را «خدای من»‬
‫م ی‌خواند حتی پس از رستاخیزش‪ .‬این عبارت ادعای تثلیث مبنی بر اینکه عیسی تنها‬
‫در زندگی دنیوی از خدا پایی ن‌تر بوده را کامال رد می‌‌کند‪ .‬حتی پس از رستاخیزش‪ ،‬تأکید‬
‫م ی‌کند که خدا هنوز خدای من» است و اینکه او ارتباطی مشابه با خدا به عنوان خدا و‬
‫پدر دارد که ما نیز م ی‌توانیم با همان خدا داشته باشیم‪ .‬او الگوی ما است‪ ،‬نه فقط چیزی‬
‫که به عنوان اسطوره از دور به آن بنگریم‪.‬‬
‫‪ 20:20‬شادمان شدند‪ -‬در انجیل از زبان برتر ب رای ثبت حوادثی همچون تصلیب یا‬
‫رستاخیز عیسی استفاده نشده است‪ .‬این نشانه الهام الهی است‪.‬‬
‫‪253‬‬ ‫‪ 21:7 - 20:22‬انحوی‬
‫بر شما‪ .‬همان طور که پدر من را اما همین قدر نوشته شده تا ایمان‬
‫فرستاده من نیز شما را می‌‌فرستم‪ 22 .‬بیاورید که عیسی مسیح؛ پسر‬
‫و وقتی این را گفت‪ ،‬به سوی آنها خداست؛ و با آن ایمان به نام او‬
‫دَمید و گفت‪ :‬روح‌القدس را بیابید‪ .‬حیات یابید‪.‬‬
‫‪ 23‬گناهان هر کسی را که ببخشید‪،‬‬
‫بخشیده م ی‌شود؛ و گناهان هر کسی باب ‪21‬‬
‫شد‪.‬که نگه دارید‪ ،‬نگه داشته خواهد ظهور عیسای برخاسته در جلیل‬ ‫را‬
‫‪ 24‬اما توما‪ ،‬یکی از آن دوازده نفر‪ ،‬بعد از این اتفاقات‪ ،‬عیسی دوباره‬
‫که دوقلو نام داشت‪ ،‬وقتی عیسی آمد خودش را در دریای طبریه به‬
‫با آنها نبود‪ 25 .‬شاگردان دیگر به او شاگردانش ظاهر کرد؛ و خود را به‬
‫گفتند‪ :‬ما سرور را دیدیم! اما او به این صورت نشان داد‪ 2 :‬شمعون‬
‫آنها گفت‪ :‬تا جای می خ‌ها را دستش پطرس و توما معروف به دوقلو‬
‫ببینم و دستم را در پهلویش نگذارم و نتنائیل که از قانای جلیل بود‬
‫به هم راه پس ران زبدی و دو تن از‬ ‫باور نخواهم کرد‪.‬‬
‫‪ 26‬هشت روز بعد‪ ،‬شاگردانش شاگردانش با هم بودند‪ 3 .‬شمعون‬
‫دوباره داخل خانه بودند و توما نیز پطرس به آنها گفت‪ :‬من م ی‌روم‬
‫هم راهشان بود‪ .‬با این که درها قفل ماهی صید کنم‪ .‬آنها به او گفتند‪ :‬ما‬
‫بود‪ ،‬عیسی آمد و در میان آنها هم با تو م ی‌آییم‪ .‬آنها رفتند و سوار‬
‫ایستاد و گفت‪ :‬سالم بر شما‪ 27 .‬قایق شدند و آن شب چیزی صید‬
‫سپس به توما گفت‪ :‬انگشتت را دراز نکردند‪.‬‬
‫کن و دستان من را ببین‪ ،‬و دستت را ‪ 4‬اما وقتی صبح شد‪ ،‬عیسی‬
‫دراز کن و بگذار در پهلویم؛ و نه در ساحل ایستاده بود‪ .‬شاگردان‬
‫ب ی‌ایمان بلکه باایمان باش‪ 28 .‬توما نشناختند که او عیسی بود‪ 5 .‬عیسی‬
‫در پاسخ به او گفت‪ :‬سرورم‪ .‬خدای آنها را صدا زد‪ :‬بچ ه‌ها‪ ،‬چیزی ب رای‬
‫من‪ 29 .‬عیسی به او گفت‪ :‬چون من خوردن دارید؟ آنها پاسخ دادند‪ :‬نه‪.‬‬
‫را دیدی‪ ،‬ایمان آوردی‪ .‬خوشا به حال ‪ 6‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬تور را در‬
‫سمت راست قایق بیندازید تا پیدا‬ ‫کسانی که ندیدند و ایمان آوردند‪.‬‬
‫‪ 30‬عیسی معج زات بسیار دیگری کنید‪ .‬آنها تورشان را انداختند؛ و‬
‫را در حضور شاگردان انجام داد که آن قدر ماهی زیاد بود که نتوانستند‬
‫در این کتاب نوشته نشده است‪ 31 .‬آن را بیرون بکشند‪ 7 .‬آن شاگردی‬
‫‪ 20:27‬انگشت با رد ناخ ن‌های دست او یکی بود؛ دست با سوراخ پهلوی او یکی بود‪.‬‬
‫‪ 21:5‬فرزندان‪ -‬واژه یونانی معادل «فرزندان» به نوعی محاوره‌ای است‪ ،‬که ب رابر است‬
‫با «دوستان!» یا «رفقا!»‪ .‬عیسی بسیار تالش کرد تا به حواریون ثابت کند که اگرچه‬
‫چنین واالمقام است اما هنوز با آنها است‪ ،‬کام الً با زبان محاوره آشنا بوده و با به‬
‫کارگیری آن راحت است‪ .‬این فقط میخی دیگر بر تابوت تثلیث نیست‪ ،‬بلکه مایه آرامش‬
‫خاطر ما است‪ ،‬که خداوند ما با ما بوده و ما را درک م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 21:19 - 21:8‬انحوی‬ ‫‪254‬‬
‫م ی‌کشد‬ ‫که عیسی دوست داشت به پطرس‬
‫‪ 15‬پس وقتی صبحانه خوردند‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬این سرور است! وقتی‬
‫عیسی به شمعون گفت‪ :‬پطرس‪،‬‬ ‫شمعون پطرس شنید که او سرور‬
‫شمعون‪ ،‬پسر یونا‪ ،‬آیا من را بیشتر‬ ‫است‪ ،‬پیرهنش را دور او پیچید (زی را‬
‫از ای ن‌ها دوست داری؟ او به عیسی‬ ‫او برهنه بود) و خودش را در دریا‬
‫گفت‪ :‬بله سرورم‪ .‬م ی‌دانی که‬ ‫انداخت‪ 8 .‬اما شاگردان دیگر در‬
‫دوستت دارم‪ .‬عیسی به او گفت‪:‬‬ ‫قایق کوچک آمدند (زی را از خشکی‬
‫به بره‌های من غذا بده‪ 16 .‬ب رای بار‬ ‫دور نبودند فقط ‪ 100‬متر از ساحل‬
‫دوم به او گفت‪ :‬شمعون‪ ،‬پسر یونا‪،‬‬ ‫فاصله داشتند)؛ و تور پر از ماهی‬
‫آیا من را دوست داری؟ او به عیسی‬ ‫را بیرون کشیدند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬بله سرورم‪ .‬م ی‌دانی که‬ ‫‪ 9‬پس وقتی به ساحل رسیدند‪ ،‬از‬
‫دوستت دارم‪ .‬عیسی به او گفت‪ :‬از‬ ‫قایق پیاده شدند؛ و دیدند که آتش‬
‫گوسفندانم نگهداری کن‪ 17 .‬ب رای بار‬ ‫روشن است و ماهی روی آن ق رار‬
‫سوم به او گفت‪ :‬شمعون‪ ،‬پسر یونا‪،‬‬ ‫دارد و نان هم هست‪ 10 .‬عیسی به‬
‫آیا من را دوست داری؟ پطرس وقتی‬ ‫آنها گفت‪ :‬کمی از ماهیانی را که‬
‫عیسی ب رای بار سوم از او پرسید‬ ‫اکنون گرفت ه‌اید بیاورید‪ 11 .‬شمعون‬
‫آیا من را دوست داری‪ ،‬ناراحت شد‪.‬‬ ‫پطرس رفت و تور پر از صد و‬
‫و به او گفت‪ :‬سرورم‪ ،‬همه چیز را‬ ‫پنجاه و سه ماهی بزرگ را به سوی‬
‫م ی‌دانی‪ .‬می دانی که دوستت دارم‪.‬‬ ‫خشکی کشید؛ و با این که تعداد‬
‫عیسی به او گفت‪ :‬به گوسفندانم غذا‬ ‫‪12‬‬
‫ماهیان زیاد بود‪ ،‬تور پاره نشد‪.‬‬
‫بده‪.‬‬ ‫عیسی به آنها گفت‪ :‬بیایید‪ .‬صبحانه‬
‫‪ 18‬به راستی به شما م ی‌گویم‪ :‬وقتی‬ ‫بخورید‪ .‬و هیچ یک از آنها از او‬
‫جوان بودید‪ ،‬کمر خود را م ی‌بستید‬ ‫نپرسیدند‪ :‬تو کیستی؟ زی را می‬
‫و هر جا م ی‌خواستید م ی‌رفتید؛‬ ‫دانستند که او سرور است‪ 13 .‬عیسی‬
‫اما وقتی پیر خواهید شد‪ ،‬دستان‬ ‫نان را برداشت و به آنها داد‪ ،‬همین‬
‫خود را دراز خواهید کرد و دیگری‬ ‫طور ماهی را‪.‬‬
‫کمر شما را خواهد بست و شما را‬ ‫‪ 14‬این دفعه سوم بود که عیسی پس‬
‫جاهایی خواهد برد که دوست ندارید‪.‬‬ ‫از برخاستن از میان مردگان خود را‬
‫‪ 19‬او این را در اشاره به نوع مرگی‬ ‫بر شاگردانش ظاهر م ی‌ساخت‪.‬‬
‫گفت که پطرس باید ب رای جالل خدا‬ ‫عیسی پطرس را به چالش‬
‫‪ 21:11‬تور پاره نشده بود ‪ -‬یعنی اگر «ماهیگیر هم باشیم»‪ ،‬منابعمان تمام نم ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 153‬ارزش عددی عبارت «پس ران خدا» است‪.‬‬
‫‪ 21:15‬اینها‪ -‬این حجم عظیم ماهی که اینجا گسترده است؟ آیا ما شغلمان را‪ ،‬زندگی‬
‫کاریمان‪ ،‬را بیش از خداوند دوست داریم؟‬
‫‪ 21:17‬سه پرسش که بار دیگر در کنار آتش پرسیده م ی‌شود ب رای پس گرفتن سه انکار‬
‫پطرس است‪ .‬عشق ما به شخص عیسی در محبتمان به گوسفندان او آشکار م ی‌شود‪.‬‬
‫‪255‬‬ ‫‪ 21:25 - 21:20‬انحوی‬
‫عیسی به او نگفت که او نباید بمیرد‬ ‫متحمل م ی‌شد‪ .‬و پس از این به او‬
‫بلکه گفت‪ :‬اگر بخواهم که تا وقتی‬ ‫گفت‪ :‬دنبال من بیا‪.‬‬
‫من م ی‌آیم او بماند‪ ،‬به تو چه ربطی‬ ‫‪ 20‬پطرس به اط راف چرخید و دید‬
‫دارد؟‬ ‫شاگردی که عیسی دوست داشت از‬
‫‪ 24‬این شاگردی است که بر این‬ ‫پشت م ی‌آید‪ -‬همان شاگردی که سر‬
‫اتفاقات شهادت خواهد داد و ای ن‌ها‬ ‫شام به آغوش عیسی تکیه زده و‬
‫را خواهد نوشت؛ و ما م ی‌دانیم که‬ ‫پرسیده بود‪ :‬سرورم‪ ،‬چه کسی به تو‬
‫شهادت او حقیقت دارد‪.‬‬ ‫خیانت م ی‌کند؟ ‪ 21‬بناب راین پطرس‬
‫‪ 25‬و عیسی کارهای بسیار دیگری‬ ‫با دیدن او به عیسی گفت‪ :‬سرورم‪،‬‬
‫انجام داد که اگر ق رار بر این باشد‬ ‫این مرد چه خواهد کرد؟ ‪ 22‬عیسی‬
‫که هر یک از این کارها نوشته‬ ‫به او گفت‪ :‬اگر بخواهم که تا وقتی‬
‫شوند‪ ،‬تصور م ی‌کنم که حتی دنیا‬ ‫من م ی‌آیم او بماند‪ ،‬به تو چه ربطی‬
‫نیز گنجایش کتاب‌هایی را که باید‬ ‫دارد؟ دنبالم بیا‪.‬‬
‫نوشته شود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫‪ 23‬بناب راین این گفته بین ب رادران‬
‫پیچید که آن شاگرد نباید بمیرد‪ .‬اما‬
‫‪ 21:22‬با تمرکز بر پیروی دیگ ران‪ ،‬خودمان خیلی راحت از پیروی عیسی دور م ی‌شویم‪.‬‬
‫اگر آنها وی را پیروی کنند‪،‬اگر آنها رستگار شوند‪ ،‬آنها چگونه پیرو او م ی‌شوند ‪ ...‬اینها‬
‫خیلی راحت ما را از ف راخوان پیروی او دور کرده و تمرکزمان را از او منحرف م ی‌سازد‪.‬‬
‫کتاب اعمال رسوالن‬
‫داده است‪ .‬بلکه وقتی روح‌القدس‬
‫‪8‬‬
‫باب ‪1‬‬
‫بر شما م ی‌آید‪ ،‬قدرت خواهید یافت‬ ‫ی که‬ ‫ای تئوفیلوس‪ ،‬حکایت قبل ‌‬
‫و هم در اورشلیم و هم در یهودیه‬ ‫نوشتم درباره همه کارها و تعالیم‬
‫و سامره و دورترین قسمت زمین‬ ‫عیسی از ابتدا‪ 2 ،‬تا روزی بود که به‬
‫شاهدان من خواهید بود‪.‬‬ ‫باال برده شد‪ ،‬و بعد از آن به وسیله‬
‫روح‌القدس به حواریون برگزیده‬
‫معراج عیسی‬ ‫خود دستورات الزم را داد‪ 3 .‬پس از‬
‫‪ 9‬و وقتی ای ن‌ها را م ی‌گفت‪ ،‬در‬ ‫رنجی که کشید‪ ،‬با شواهد قان ع‌ کننده‌‬
‫حالی که او را تماشا م ی‌کردند‪،‬‬ ‫بسیاری به آنها نشان داد که زنده‬
‫باال برده شد و ابری او را از نظر‬ ‫است و چهل روز از سوی آنها دیده‬
‫آنها پنهان ساخت‪ 10 .‬و وقتی در‬ ‫شد و درباره ملکوت خداوند سخن‬
‫حین رفتن او‪ ،‬صادقانه به آسمان‬ ‫گفت‪ 4 .‬و وقتی با آنها جمع شده‬
‫م ی‌نگریستند‪ ،‬دو نفر در لباس سفید‬ ‫بود‪ ،‬به آنها دستور داد اورشلیم را‬
‫کنار آنها ایستاده بودند‪ 11 ،‬که گفتند‪:‬‬ ‫ترک نکنند بلکه منتظر وعده پدر‬
‫ای مردان جلیل‪ ،‬چ را ایستاده‌اید و به‬ ‫باشند که قب الً گفته بود‪ 5 :‬زی را یحیی‬
‫آسمان م ی‌نگرید؟ همین عیسایی که‬ ‫در حقیقت با آب تعمید م ی‌داد‪ ،‬اما‬
‫از شما به سوی آسمان برده شد‪ ،‬به‬ ‫شما به زودی در روح القدس تعمید‬
‫همین شکل که دیدید به آسمان رفت‪،‬‬ ‫خواهید یافت‪.‬‬
‫بازخواهد گشت‪.‬‬ ‫‪ 6‬بناب راین‪ ،‬وقتی گرد هم آمدند‬
‫‪ 12‬سپس آنها از کوه زیتون که‬ ‫از او پرسیدند‪ :‬سرورم‪ ،‬آیا این بار‬
‫نزدیک اورشلیم بود به اورشلیم‬ ‫پادشاهی را به اس رائیل بازخواهی‬
‫بازگشتند‪ ،‬یعقوب پسر حلفی و‬ ‫گرداند؟ ‪ 7‬و عیسی به آنها گفت‪ :‬شما‬
‫شمعون فدایی و یهودا پسر یعقوب‪.‬‬ ‫نباید از زمان‌ها یا فص ل‌هایی باخبر‬
‫‪ 14‬همه ای ن‌ها با هم همچنان با‬ ‫باشید که پدر در اختیار خود ق رار‬

‫‪ 1:1‬کتاب نخست‪ -‬انجیل لوقا‪ .‬این شرح چیزی است که عیسی «شروع» به انجامش‬
‫کرد‪ .‬عیسی با عروج به آسمان فعالیتش را متوقف نساخت‪ .‬کتاب اعمال شرح ادامه کار‬
‫او با مردمش روی زمین است‪ ،‬و این کار امروز هم ادامه دارد‪.‬‬
‫‪ 1:7‬عیسی حتی پس از رستاخیزش‪ ،‬زمان دقیق بازگشت خویش را نم ی‌دانست؛ تنها خدا‬
‫م ی‌داند (مرقس ‪ .)13:32‬این نشان م ی‌دهد که عیسی فقط در طول زندگی مادیش «کمتر‬
‫از خدا» نبود؛ بلکه حتی پس از رستاخیزش نیز خدای پدر از او بزرگتر و با او متفاوت‬
‫است‪ .‬الهیات تثلیثی کامال نادرست است‪.‬‬
‫‪ 1:10‬دو مرد‪ -‬فرشتگان‪.‬‬
‫‪ 1:11‬به همین گونه‪ -‬عیسی به زمین باز خواهد گشت‪ ،‬شاید به کوه زیتون‪ ،‬جایی که‬
‫از آن عروج کرده بود (آیه ‪.)12‬‬
‫‪257‬‬ ‫‪ 2:4 - 2:15‬الوسر لامعا باتک‬
‫تعمید یحیی تا روزی که از میان ما‬ ‫زنان‪ ،‬مریم مادر عیسی و ب رادرانش‬
‫باال رفت‪ ،‬یکی از ای ن‌ها باید با ما‬ ‫صادقانه دعا کردند‪.‬‬
‫شاهد رستاخیز او شود‪.‬‬
‫‪ 23‬و آنها دو نفر را پیشنهاد دادند‪،‬‬ ‫جایگزینی برای یهودا‬
‫یوسف معروق به برسابا که ملقب‬ ‫‪ 15‬و در این روزها پطرس در میان‬
‫به یوستس بود و متیاس‪ 24 .‬و آنها‬ ‫ب رادران ایستاد (گروهی متشکل‬
‫دعا کردند و گفتند‪ :‬خداوندا‪ ،‬ای‬ ‫از حدود یک صد و بیست نفر)‬
‫کسی که از دل انسان‌ها باخبری‪،‬‬ ‫و گفت‪ 16 :‬ب رادران‪ ،‬الزم بود که‬
‫به ما نشان بده کدام یک از این دو‬ ‫سخن کتاب مقدس درباره یهودا‬
‫را برگزیدی ‪ 25‬تا جایگزین یهودا‬ ‫راهنمای دستگیرکنندگان عیسی که‬
‫شود که این خدمت و رسالت را از‬ ‫روح‌القدس قب الً به وسیله داود از آن‬
‫‪26‬‬
‫دست داد تا به جایگاه خود برود‪.‬‬ ‫سخن گفته بود تحقق یابد‪ 17 .‬زی را او‬
‫و آنها قرعه کشی کردند؛ و قرعه به‬ ‫یکی از ما بود و در این خدمت سهم‬
‫نام متیاس افتاد و او در شمار یازده‬ ‫خود را دریافت کرد‪ 18 .‬اینک این مرد‬
‫حواری درآمد‪.‬‬ ‫با پاداش ش رارت خود زمینی به دست‬
‫آورد و با سر سقوط کرد‪ ،‬از میان پاره‬
‫باب ‪2‬‬ ‫شد و تمام احشاء و امعاء او بیرون‬
‫روح‌القدس اعطا م ی‌شود‬ ‫ریخت‪ 19 .‬و همه ساکنین اورشلیم از‬
‫و با ف را رسیدن عید پنتیكاست‪،‬‬ ‫این اتفاق مطلع شدند تا جایی که‬
‫همه آنها یک جا جمع شده بودند‪.‬‬ ‫به زبان خود آن زمین را حقل دما‬
‫‪ 2‬و ناگهان از آسمان صدایی مانند‬ ‫نامیدند یعنی زمین خون‪ 20 .‬زی را در‬
‫وزش بادی شدید به گوش رسید و کل‬ ‫کتاب م زامیر نوشته شده‪ :‬خان ه‌اش‬
‫خان ه‌ای را که در آن نشسته بودند ف را‬ ‫وی ران شود و هیچ کس در آن ساکن‬
‫گرفت‪ 3 .‬و زبان ه‌هایی آتش‌‌مانند بر‬ ‫نشود و جایگاهش را دیگری بگیرد‪.‬‬
‫آنها ظاهر شد که از هم جدا شده و‬ ‫‪ 21‬بناب راین‪ ،‬از میان مردانی که تمام‬
‫بر هر یک از آنها ق رار‌گرفت‪ 4 .‬همه‬ ‫مدتی که سرور‪ ،‬عیسی با ما رفت و‬
‫آنها با روح‌القدس پُر شدند و شروع‬ ‫آمد داشت با ما بودند‪ 22 ،‬از شروع‬

‫‪ 1:20‬دیگری بگیرد‪ -‬پطرس ب رای ما الگویی در تصمی م‌گیری م ی‌سازد‪ .‬او به‬
‫پیشگوی ی‌ها و اصول عهد عتیق نگاه کرد‪ ،‬و بعد کاری ملموس انجام داد‪ .‬در کتاب‬
‫م زامیر نوشته شده که کس دیگری جای خائن را خواهد گرفت ‪ -‬و پطرس نیز اقدام کرده‬
‫در این زمینه کاری انجام داد‪ .‬پیشگویی انجیل نیازمند این است که ما نقشمان را در‬
‫تحققش انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 2:4‬زبان‌ها‪ -‬برخی ترجمه ها آن را «زبان» (عضو بدن) آورده‌اند‪ .‬فصل ‪ ۲‬کتاب اعمال‬
‫نشان م ی‌دهد که «به زبانها سخن گفتن» یعنی «سخن گفتن به زبانی دیگر» ‪ -‬یک‬
‫زبان انسانی که ب رای مردمی که آن را م ی‌شنوند قابل درک است‪ .‬به «دری‌وری»‪ ،‬یا به‬
‫‪ 2:21 - 2:5‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪258‬‬
‫آنها را مورد خطاب ق رار داد‪ :‬ای‬‫کردند به سخن گفتن به زبان‌های‬
‫مردان یهودیه و همه کسانی که در‬ ‫دیگر‪ ،‬چ را که روح به آنها قدرت‬
‫اورشلیم ساکن هستید‪ ،‬این را بفهمید‬ ‫تکلم بخشیده بود‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫و به حرف‌های من گوش دهید‪.‬‬ ‫‪ 5‬یهودیان دیندار از هر ملتی زیر‬
‫بر خالف تصور شما ای ن‌ها مست‬ ‫آسمان اورشلیم ساکن بودند‪ 6 .‬و با‬
‫نیستند‪ ،‬زی را تازه سومین ساعت از‬
‫این صدا‪ ،‬مردم دور هم جمع شدند‬
‫روز است‪ 16 .‬بلکه این تحقق چیزی‬ ‫و حیرت‌زده شدند چون هر یک از‬
‫است که از طریق یوئیل نبی گفته‬ ‫آنها به زبان خودش سخن م ی‌گفت‪.‬‬
‫شده‪ 17 :‬خدا م ی‌گوید که در روزهای‬
‫‪ 7‬و آنها متعجب و حیرت‌زده شده و‬
‫آخر چنین خواهد بود‪ ،‬روحم را بر‬ ‫گفتند‪ :‬نگاه کن‪ ،‬مگر همه کسانی‬
‫همه مردم خواهم ریخت و پس ران و‬ ‫که صحبت م ی‌کنند‪ ،‬جلیلی نیستند؟‬
‫دخت ران شما پیشگویی خواهند کرد و‬
‫‪ 8‬چگونه هر یک از ما زبان بومی‬
‫جوانان شما رویا خواهند دید و پی ران‬
‫خودمان را م ی‌شنویم؟ ‪ 9‬پارتیان‬
‫شما خواب خواهند دید‪ 18 .‬آری‪ ،‬و‬ ‫و مادیان و عیالمیان و ساکنین‬
‫در آن روزها روحم را بر خادمان‬ ‫بی ن‌النهرین‪ ،‬یهودیه کپدوکیه‪،‬‬
‫و کنی زان خود خواهم ریخت و آنها‬‫پنطس و آسیا‪ 10 ،‬فریجیه و پمفلیه‪،‬‬
‫نبوت خواهند کرد‪ 19 .‬و در آسمان‬ ‫مصر و نواحی لیبی نزدیک به‬
‫شگفت ی‌ها و در زمین نشان ه‌هایی را‬
‫قیروان‪ ،‬و زائ ران رومی‪ ،‬هم یهودیان‬
‫ظاهر خواهم کرد‪ :‬خون و آتش و دود‪.‬‬
‫و هم آنانی كه دین یهود را پذیرفته‌‌اند‪،‬‬
‫‪ 20‬قبل از روز ظهور سرور‪ ،‬آن روز‬‫‪ 11‬و اهالی كریت و عربستان‪ ،‬آنها‬
‫بزرگ و پرشکوه‪ ،‬خورشید تاریک‬ ‫را م ی‌شنویم که به زبان خودمان از‬
‫و ماه خونین خواهد شد‪ 21 .‬و چنین‬‫کارهای بزرگ خدا حرف م ی‌زنند‪.‬‬
‫خواهد شد که هر که نام خداوند را‬‫‪ 12‬و همه آنها حیرت زده و سردرگم‬
‫صدا کند‪ ،‬نجات خواهد یافت‪.‬‬
‫بودند و به یکدیگر م ی‌گفتند‪ :‬این‬
‫یعنی چه؟ ‪ 13‬اما دیگ ران با تمسخر‬
‫م ی‌گفتند‪ :‬از ش راب تازه پر شده‌اند!‬
‫نفر پطرس از عهد عتیق درباره‬ ‫‪ 14‬اما پطرس که با آن یازده‬
‫ایستاده بود‪ ،‬صدایش را باال برد و عیسی موعظه م ی‌کند‬

‫تعبیری بیانات غیرقابل درک‪ ،‬اشاره ندارد‪ .‬بناب راین‪ ،‬شنوندگان متعجب بودند که «به‬
‫زبان زادگاهشان سخن م ی‌گوید» (آیه ‪« ،)۸‬به زبان ما» (آیه ‪.)11‬‬
‫‪ 2:17‬در روزهای آخر‪ -‬این عبارت م ی‌تواند هم به «روزهای آخر» دولت یهودی در‬
‫نابودی معبد در سال ‪ 70‬پس از میالد اشاره داشته باشد و هم به «روزهای آخر» نزدیک‬
‫بازگشت عیسی به زمین‪ .‬هدایای معجزه‌آمیز روح‌القدس ب رای استق رار مجدد ملکوت خدا‬
‫روی زمین ‪« -‬نیروهای عصر آینده» (عب رانیان ‪ - )6:5‬امروز در اختیارمان نیستند‪ .‬و‬
‫زمانی که عیسی بیاید‪ ،‬به ما داده خواهند شد‪.‬‬
‫‪259‬‬ ‫‪ 2:36 - 2:22‬الوسر لامعا باتک‬
‫‪ 29‬ب رادران‪ ،‬درباره جدمان داود‬ ‫‪ 22‬ای مردان اس رائیل‪ ،‬این کلمات را‬
‫ص راحت ا ً بگویم که هم فوت شد و‬ ‫بشنوید‪ .‬عیسای ناصری مردی بود‬
‫هم به خاک سپرده شد‪ ،‬و مقبره‌اش‬ ‫که با کارها و شگفت ی‌ها و معج زات‬
‫تا به امروز با ما است‪ 30 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫بزرگی که خدا از طریق او در میان‬
‫چون پیامبر بود و م ی‌دانست که خدا‬ ‫شما انجام داد‪ ،‬از سوی خدا بر شما‬
‫سوگند خورده بود که ثمره بدنش بر‬ ‫ثابت شد‪ ،‬همان طور که خودتان‬
‫تخت او خواهد نشست؛ ‪ 31‬او که این‬ ‫م ی‌دانید‪ 23 .‬شما این مرد را كه طبق‬
‫را از پیش دیده بود‪ ،‬از رستاخیز‬ ‫نقشه و پیشدانی خدا به دست شما‬
‫مسیح سخن گفت که نه در قبر رها‬ ‫تسلیم شد‪ ،‬به وسیل ٔه كفار به صلیب‬
‫شده بود و نه بدنش فساد را دیده بود‪.‬‬ ‫کشیدید و کشتید؛ ‪ 24‬خدا با گسستن‬
‫‪ 32‬خدا عیسی را زنده کرد که همه‬ ‫دردهای مرگ‪ ،‬او را زنده کرد زی را‬
‫ما شاهد آن هستیم‪ 33 .‬بناب راین‪ ،‬او‬ ‫محال بود که مرگ او را نگه دارد‪.‬‬
‫که به دست راست خدا باال برده‬ ‫‪ 25‬زی را داود درباره او گفت‪ :‬خداوند‬
‫شده و از پدر وعده روح القدس را‬ ‫را همیشه پیش روی خود دیدم زی را‬
‫دریافت کرده‪ ،‬آن چه را که م ی‌بینید‬ ‫او دست راست من است تا من تکان‬
‫و م ی‌شنوید ریخته است‪ 34 .‬زی را داود‬ ‫نخورم‪ 26 .‬بناب راین دلم شاد و زبانم‬
‫به آسمان صعود نکرد بلکه خودش‬ ‫خوشحال بود‪ ،‬و بدن من نیز در امید‬
‫س رورم گفت‪ ،‬دست‬ ‫گفت‪ :‬خداوند به َ‬ ‫ساكن خواهد شد؛ ‪ 27‬زی را روحم را‬
‫راستم بنشین ‪ 35‬تا دشمنانت را‬ ‫در قبر رها نخواهی کرد‪ ،‬و اجازه‬
‫زیر پایت بگذارم‪ 36 .‬بناب راین‪ ،‬کل‬ ‫نخواهی داد که بنده مقدس تو فساد‬
‫خاندان اس رائیل قطع ا ً بداند که خدا‬ ‫را ببیند‪ 28 .‬تو راههای حیات را به من‬
‫او‪ ،‬عیسایی که به صلیب کشیدید را‬ ‫شناساندی‪ ،‬و با سیمای خود م را از‬
‫هم سرور و هم مسیح گردانید‪.‬‬ ‫شادمانی پر خواهی كرد‪.‬‬
‫‪ 2:22‬یک مرد‪ -‬حتی پس از عروج عیسی به آسمان‪ ،‬پولس و پطرس او را یک «مرد»‬
‫م ی‌خوانند (‪ 1‬تیموتائوس ‪.)2:5‬‬
‫‪ 2:23‬ب ی‌دینان‪ -‬رومیان‪ ،‬که از شریعت موسی پیروی نم ی‌کردند‪ .‬ممکن نیست که ما‬
‫انجام «کارهای بدمان» را به دیگ ران بسپریم و خود همچنان ب ی‌گناه باشیم‪ .‬ما بیشتر‬
‫ب راساس نیاتمان داوری م ی‌شویم‪ ،‬تا خود اعمالمان‪.‬‬
‫‪ 2:27‬هاویه‪ -‬که در برخی انجی ل‌ها «جهنم» ترجمه شده است‪« .‬جهنم» یا هاویه یعنی‬
‫قبر‪ .‬عیسی ب رای سه روز به درون قبر رفت و توسط خدا از آن برخاست‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫هاویه‪ /‬جهنم‪ /‬قبر‪ ،‬محل مجازات ابدی ب رای اف راد شریر نیست‪.‬‬
‫‪ 2:34‬داوود پس از مرگ به آسمان نرفت؛ بلکه امیدش به آمدن مسیحا‪ ،‬نواده واالمقامش‪،‬‬
‫عیسی‪ ،‬بود ‪ -‬که داوود را از مرگ بیدار م ی‌کند‪ .‬امید انجیلی عبارت است از رستاخیز‬
‫از مرگ با آمدن عیسی و زندگی جاودان در ملکوت موعود خدا روی زمین‪ .‬این نظر که‬
‫روح پس از مرگ به آسمان م ی‌رود از انجیل نیست‪.‬‬
‫‪ 2:36‬خدا عیسی را سرور ساخت ‪ -‬تا تفاوت و برتری عیسی با خودش مشخص شود‪.‬‬
‫‪ 3:9 - 2:37‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪260‬‬
‫یکدلی غذای خود را برم ی‌داشتند‪،‬‬ ‫‪ 3000‬نفر تعمید یافتند‬
‫‪ 47‬خدا را م ی‌ستودند و مورد لطف‬ ‫‪ 37‬وقتی این را شنیدند‪ ،‬دلهایشان‬
‫همه مردم بودند‪ .‬و خداوند هر روز‬ ‫آزرده شد و به پطرس و بقیه‬
‫آنهایی را که نجات م ی‌یافتند‪ ،‬به‬ ‫حواریون گفتند‪ :‬ب رادران‪ ،‬چه کار‬
‫جمع آنها م ی‌افزود‪.‬‬ ‫کنیم؟ ‪ 38‬و پطرس به آنها گفت‪:‬‬
‫هر یک از شما باید ب رای آمرزش‬
‫باب ‪3‬‬ ‫گناهانتان توبه کنید و به نام عیسی‬
‫مسیح تعمید یابید؛ و هدیه روح‬
‫پطرس و یوحنا مردی افلیج را‬ ‫‪39‬‬
‫القدس را دریافت خواهید کرد‪.‬‬
‫شفا دادند‬ ‫زی را این وعده ب رای شما‪ ،‬فرزندان‬
‫پطرس و یوحنا در زمان دعا ساعت‬ ‫شما و همه کسانی است که دور‬
‫نهم به سوی معبد رفتند‪ 2 .‬آنجا مردی‬ ‫هستند‪ ،‬هر که خداوند‪ ،‬خدای ما او‬
‫را که مادرزادی افلیج بود م ی‌بردند‬ ‫را بخواند‪.‬‬
‫که هر روز در دروازه معبد که‬ ‫‪ 40‬و با کلمات بسیار دیگری‬
‫دروازه زیبا نام داشت م ی‌گذاشتند‬ ‫شهادت داد و آنها را تشویق کرد و‬
‫تا از کسانی که وارد معبد م ی‌شدند‬ ‫گفت‪ :‬خود را از این نسل نادرست‬
‫صدقه بخواهد‪ 3 .‬او که پطرس و‬ ‫نجات دهید‪ 41 .‬کسانی که کالم او را‬
‫یوحنا را دید که وارد معبد م ی‌شدند‪،‬‬ ‫دریافتند تعمید شدند و آن روز حدود‬
‫از آنها صدقه خواست‪ 4 .‬و پطرس‬ ‫سه ه زار نفر پیوستند‪.‬‬
‫که (مثل یوحنا) مستقیم به او نگاه‬ ‫‪ 42‬و آنها همچنان صادقانه در‬
‫کرد گفت‪ :‬به ما نگاه کن‪ 5 .‬و او‬ ‫تعالیم و رفاقت با حواریون در تکه‬
‫به آنها توجه کرد و انتظار داشت‬ ‫کردن نان و دعاها هم راه بودند‪ 43 .‬و‬
‫از آنها چیزی دریافت کند‪ 6 .‬اما‬ ‫ترس همه را ف را گرفت؛ و معج زات‬
‫پطرس گفت‪ :‬من نقره و طال ندارم‬ ‫و شگفت ی‌های بسیاری از طریق‬
‫اما آن چه دارم به تو م ی‌دهم‪ .‬به نام‬ ‫حواریون انجام شد‪ 44 .‬و همه مومنان‬
‫عیسی مسیح ناصری راه برو! ‪ 7‬و‬ ‫با هم بودند و در همه چیز شریک‬
‫او دست راست وی را گرفت و بلندش‬ ‫بودند‪ 45 .‬و اموال و داشت ه‌های خود‬
‫کرد؛ و فورا ً استخوان پاها و قوزک‬ ‫را م ی‌فروختند و عواید آن را بین‬
‫پایش قدرت گرفت‪ 8 .‬او از جا پرید‬ ‫همه به اندازه نیاز هر کس توزیع‬
‫و ایستاد و شروع به راه رفتن کرد؛‬ ‫م ی‌کردند‪ 46 .‬و هر روز‪ ،‬یک دل در‬
‫و با آنها وارد معبد شد‪ ،‬قدم م ی‌زد و‬ ‫معبد جمع م ی‌شدند و در خانه نان‬
‫م ی‌پرید و خدا را ستایش م ی‌کرد‪ 9 .‬و‬ ‫تکه تکه م ی‌کردند‪ ،‬با خوشحالی و‬

‫‪ 2:41‬تعمید نشانه طبیعی است دال بر اینکه ما کالم انجیل را پذیرفت ه‌ایم‪.‬‬
‫‪ 2:42‬عبارت یونانی را م ی‌توان «رفاقت در تقسیم نان» خواند‪ .‬باور به آنچه رسوالن‬
‫انجام دادند‪ ،‬هم راه با هم دعا کردن و تقسیم نان با یکدیگر همگی نشان ه‌های رفاقت ما‬
‫هستند‪ .‬رفاقت تنها به تقسیم نان با هم محدود نم ی‌شود‪.‬‬
‫‪261‬‬ ‫‪ 3:21 - 3:10‬الوسر لامعا باتک‬
‫شما اعطا شود‪ 15 ،‬و شاه زاده حیات‬ ‫همه مردم دیدند که او راه م ی‌رود و‬
‫را به قتل رسانده‌اید‪ ،‬کسی که خدا از‬ ‫خدا را ستایش م ی‌کند‪ 10 .‬و شناختند‬
‫میان مردگان زنده کرد که ما شاهد‬ ‫که او همان کسی است که در دروازه‬
‫آن بودیم‪ 16 .‬و با ایمان به اسم او‪،‬‬ ‫زیبای معبد ب رای گرفتن صدقه‬
‫اسم او این مرد را که م ی‌بینید و‬ ‫م ی‌نشست‪ ،‬و از اتفاقی که ب رای‬
‫م ی‌شناسید قوی کرد‪ .‬آری‪ ،‬ایمانی‬ ‫او افتاده بود حیرت زده و بهت زده‬
‫که به وسیله اوست‪ ،‬سالمت کامل را‬ ‫شدند‪.‬‬
‫در حضور همه شما به این مرد داد‪.‬‬ ‫‪ 11‬در حالی ‌كه او به پطرس و‬
‫یوحنا چسبیده بود‪ ،‬همه مردم با‬
‫درخواست پطرس از مردم برای‬ ‫حیرت در رواقی که به رواق سلیمان‬
‫‪12‬‬
‫معروف بود به طرف آنان دویدند‪.‬‬
‫توبه‬ ‫و پطرس با دیدن این‪ ،‬مردم را مورد‬
‫‪ 17‬و اکنون ای ب رادران‪ ،‬م ی‌دانم که‬ ‫خطاب ق رار داد‪ :‬ای مردان اس رائیل‪،‬‬
‫این کار را در جهالت کردید‪ ،‬همان‬ ‫چ را از این مرد شگفت زده شدید؟ یا‬
‫‪18‬‬
‫طور که حاکمان ما چنین کردند‪.‬‬ ‫چ را چشمان خود را بر ما دوختید‬
‫اما آن چه خدا از طریق همه انبیا‬ ‫گویی با قدرت خود یا تکریم خدا‬
‫از پیش گفته بود که مسیح باید رنج‬ ‫کاری کردیم که راه برود؟ ‪ 13‬خدای‬
‫‪19‬‬
‫بکشد‪ ،‬بدین ترتیب محقق شد‪.‬‬ ‫اب راهیم و اسحاق و یعقوب‪ ،‬خدای‬
‫بناب راین‪ ،‬توبه کنید و به دین روی‬ ‫پدرانمان‪ ،‬خادمش عیسی را جالل‬
‫بیاورید تا گناهانتان پاک شود‪ ،‬تا‬ ‫داد‪ ،‬که شما تسلیم کردید و در‬
‫زمان تجدید از پیشگاه خداوند ف را‬ ‫حضور پیالطس که تصمیم داشت‬
‫رسد؛ ‪ 20‬و مسیح را که ب رای شما‬ ‫او را آزاد کند‪ ،‬انکارش کردید‪ 14 .‬اما‬
‫برگزیده شده است بفرستد ؛ ‪ 21‬همان‬ ‫شما انسانی مقدس و عادل را انکار‬
‫طور که خدا به وسیله پیامب ران‬ ‫کردید و خواستید که یک قاتل به‬
‫‪ 3:10‬هدایای روح‌القدس در قرن اول در اختیار کلیسا بود تا حمایتی باشد از موعظه‬
‫شفاهی انجیل‪ .‬شفاها در مح ل‌های عمومی بود؛ برخالف ادعاهای بسیاری که امروزه‬
‫در مورد شفاها م ی‌شود‪ .‬هدایای معجزه‌آسا پس گرفته شده و در بازگشت مسیح‪ ،‬بار‬
‫دیگر پ راکنده م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 3:16‬ایمان‪ -‬ایمان پطرس و یوحنا‪ .‬به نظر نم ی‌رسید که مرد شفا یافته هیچ ایمان‬
‫یا درکی داشته باشد‪« .‬شفای» امروزی نیازمند ایمان فردی است که شفا م ی‌یابد؛ اما‬
‫عطایای روح‌القدس اف رادی را که ایمان یا درک نداشتند نیز با شفا متبرک ساخت‪ .‬امروز‬
‫ما این عطایا را نداریم‪.‬‬
‫‪ 3:19‬این م ی‌تواند بدین معنا باشد که وقتی یهودیان توبه کنند‪ ،‬آنگاه خدا عیسی را به‬
‫زمین بازم ی‌گرداند‪.‬‬
‫‪ 3:21‬ملکوت خدا بر زمین نوعی «احیا» است‪ .‬در قدیم اس رائیل ملکوت خدا بود ‪ -‬خدا‬
‫پادشاه آنها بود (خروج ‪)19:6‬؛ اما آن ملکوت توسط خدا نابود شد تا زمانی که پسرش‬
‫‪ 4:11 - 3:22‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪262‬‬
‫آمدند‪ 2 ،‬و بسیار از آنها خشمگین‬ ‫مقدس خود که از ابتدای جهان‬
‫بودند زی را به مردم تعلیم م ی‌دادند و‬ ‫بوده‌اند گفته‪ ،‬آسمان‪ ،‬او را تا زمانی‬
‫رستاخیز عیسی از مردگان را اعالم‬ ‫که همه چیز به حالت اول بازگردد‬
‫م ی‌کردند‪ 3 .‬و آنها را دستگیر کرده و‬ ‫نگاه خواهد داشت‪ 22 .‬همانا موسی‬
‫تا روز بعد به زندان انداختند؛ زی را‬ ‫گفت‪ :‬خداوند‪ ،‬خدا پیامبری مثل‬
‫اکنون شب بود‪ 4 .‬اما بسیاری از‬ ‫من را ب رای شما از میان ب رادرانتان‬
‫کسانی که این کالم را شنیدند ایمان‬ ‫برم ی‌انگیزد؛ هر چه به شما م ی‌گوید‬
‫آوردند و تعداد آن اف راد حدود پنج‬ ‫باید به او گوش دهید‪ 23 .‬و این گونه‬
‫ه زار نفر بود‪.‬‬ ‫خواهد شد که هر روحی که به آن‬
‫‪ 5‬و این گونه شد که روز بعد‪،‬‬ ‫پیامبر گوش نسپارد از میان مردم‬
‫حاکمان آنها و ری ش‌سفیدان و کاتبان‬ ‫خواهد رفت‪ 24 .‬آری‪ ،‬و همه پیامب ران‪،‬‬
‫در اورشلیم گرد هم آمدند‪ 6 ،‬به هم راه‬ ‫از سموئیل گرفته و پیامب ران بعدی‬
‫حنا روحانی اعظم و قیافا و یوحنا‬ ‫که سخن گفتند‪ ،‬نیز درباره این‬
‫و اسکندر و تمام خانواده روحانی‬ ‫روزها حرف زدند‪.‬‬
‫اعظم نیز بودند‪ 7 .‬و وقتی آنها را‬ ‫‪ 25‬شما فرزندان انبیا هستید و از‬
‫در میان خود نشاندند‪ ،‬پرسیدند‪:‬‬ ‫پیمانی هستید که خدا با پدرانتان‬
‫با چه قدرت و به چه اسمی چنین‬ ‫بست و به اب راهیم گفت‪ :‬و همه‬
‫کاری کردید؟ ‪ 8‬سپس پطرس‪ ،‬که با‬ ‫خانواده‌های نسل تو در زمین برکت‬
‫روح‌القدس پر شده بود به آنها گفت‪:‬‬ ‫خواهند یافت‪ 26 .‬خدا که خادم خود‬
‫ای حاکمان مردم و ری ش‌سفیدان‪،‬‬ ‫عیسی را برخی زانید‪ ،‬او را اول از‬
‫‪ 9‬اگر امروز درباره کار نیکی‬ ‫همه نزد شما فرستاد تا تک تک شما‬
‫که در حق یک مرد مفلوج شد‬ ‫را از گناهانتان برگرداند و به شما‬
‫بازجویی م ی‌شویم که چگونه این‬ ‫برکت دهد‪.‬‬
‫مرد شفا یافته است‪ 10 ،‬همه شما و‬
‫همه مردم اس رائیل بدانید که به نام‬ ‫باب ‪4‬‬
‫عیسی مسیح ناصری که به صلیب‬
‫کشیدید‪ ،‬که خدا از میان مردگان‬ ‫مخالفت یهود با موعظه انجیل‬
‫زنده کرد‪ ،‬با نام او این مرد اینجا در‬ ‫و در حالی که با مردم سخن‬
‫حضور شما شفایافته ایستاده است‪.‬‬ ‫م ی‌گفتند‪ ،‬روحانیون و سرداران‬
‫‪ 11‬او سنگی بود که از سوی شما‬ ‫معبد و صدوقیان به سوی آنها‬

‫بازگردد (حزقیال ‪ .)21:25-27‬احیای اس رائیل و بازگشت عیسی در آیات ‪ 1:6-11‬کتاب‬


‫اعمال یکی دانسته شده‌اند‪.‬‬
‫‪ 3:22‬از میان برادرانتان‪ -‬بر بشر بودن عیسی مسیح تأکید شده است‪ .‬او «از میان‬
‫ما» بود‪.‬‬
‫‪ 3:26‬برکت وعده‌ داده‌شده به اب راهیم برکت بخشش (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪263‬‬ ‫‪ 4:21 - 4:12‬الوسر لامعا باتک‬
‫ب رای این که بیش از این در میان‬ ‫سازندگان طرد شد و اکنون سنگ‬
‫مردم گسترش نیابد‪ ،‬باید به آنها‬ ‫نوک کنج شده است‪ 12 .‬و رهایی در‬
‫هشدار دهیم که از این به بعد دیگر‬ ‫هیچ کس دیگری نیست؛ زی را نام‬
‫درباره نام او با هیچ کس صحبت‬ ‫دیگری نیز نیست که در زیر آسمان‬
‫نکنند‪ 18 .‬و آنها را ف را خواندند و به‬ ‫به مردم اعطا شده باشد‪ ،‬که با آن نام‬
‫آنها دستور دادند که به نام عیسی به‬ ‫نجات یابیم‪.‬‬
‫هیچ وجه صحبت نکنند و نه تعلیم‬ ‫‪ 13‬وقتی آنها جسارت پطرس و‬
‫دهند‪.‬‬ ‫یوحنا را دیدند و فهمیدند که ب ی‌سواد‬
‫‪ 19‬اما پطرس و یوحنا در پاسخ به‬ ‫و جاهل هستند‪ ،‬حیرت زده شدند؛ و‬
‫آنها گفتند‪ :‬چه از نظر خدا گوش‬ ‫‪14‬‬
‫فهمیدند که آنها با عیسی بوده‌اند‪.‬‬
‫دادن به شما به جای گوش دادن به‬ ‫و با دیدن مردی که در کنار آنها در‬
‫خدا درست باشد چه نباشد‪ ،‬شما باید‬ ‫حالی ایستاده بود که شفا یافته بود‪،‬‬
‫داوری کنید؛ ‪ 20‬زی را ما نم ی‌توانیم‬ ‫نم ی‌توانستند چیزی علیه آن بگویند‪.‬‬
‫جز در مورد چیزهایی که دیده و‬ ‫‪ 15‬اما وقتی به آنها دستور دادند‬
‫شنیده‌ایم حرفی بزنیم‪.‬‬ ‫که شورا را ترک کنند‪ ،‬با یکدیگر‬
‫‪ 21‬و وقتی بیشتر آنها را تهدید‬ ‫مشورت کردند و گفتند‪ 16 :‬با این‬
‫کردند‪ ،‬آنها را رها کردند و به خاطر‬ ‫مردان چه باید بکنیم؟ زی را به وسیله‬
‫مردم راهی ب رای مجازات آنها پیدا‬ ‫آنها معجزه‌ای چشمگیر رخ داد‪ .‬این‬
‫نکردند‪ .‬زی را همه مردم به خاطر‬ ‫بر همه ساکنین اورشلیم واضح است‬
‫کاری که انجام شده بود خدا را‬ ‫و نم ی‌توانیم انکارش کنیم! ‪ 17‬اما‬
‫‪ 4:12‬بناب راین مذاهب غیر مسیحی نم ی‌توانند راهی به رستگاری باشند‪ .‬ما م ی‌توانیم‬
‫تنها «در» آن نام رستگار شویم ‪« ...‬که در آن» رستگاری است‪ .‬این تنها زمانی ممکن‬
‫است که ما در او تعمید داده شویم‪ ،‬به نام او‪.‬‬
‫‪ 4:13‬آموزش ندیده‪ -‬واژ‌ه یونانی «بدون آموزش»‪« ،‬آموزش ندیده»؛ عام ی‪ -‬یونانی‬
‫«ابله»‪ .‬اولین موعظ ه‌گ ران و رهب ران کلیسا عامی به نظر م ی‌رسیدند‪ ،‬مانند اف رادی که‬
‫آموزش‌های ابتدایی را ندیده‌اند‪ .‬اما خدا آنها را شاهد تقویت این کالم گرفت‪ .‬دانش و‬
‫آموزش صالحی ت‌های الزم ب رای موعظ ه‌ انجیل نیستند؛ ما هرگز نباید احساس کنیم‬
‫که کافی نیستیم‪ ،‬بلکه باید کاری را انجام دهیم که م ی‌توانیم و اجازه دهیم خدا از ما‬
‫استفاده کند‪.‬‬
‫‪ 4:16‬حتی دشمنان مسیحیت نم ی‌توانند رد کنند که معج زات صورت گرفته توسط‬
‫روح‌القدس در حقیقت واقعی بودند‪ .‬ادعاهای امروزی مبنی بر مالکیت عطایای‬
‫‌روح‌القدس قابل بحث هستند؛ اگرچه خدا دعاها را م ی‌شنود‪ ،‬عطایای روح‌القدس امروزه‬
‫در دسترس نیستند‪ .‬آنچه ادعا م ی‌شود توسط پنجاه ه‌ای‌ها انجام شده‪ ،‬با عطایای‬
‫معجزه‌آسای روح‌القدس در قرن اول قابل قیاس نیست‪.‬‬
‫‪ 4:19‬ما باید تابع قوانین دولتی باشیم‪ ،‬تا زمانی که این قوانین با قوانین خدا و عیسی در‬
‫تضاد نیستند‪ .‬این به ویژه در مورد خدمت نظام وظیفه صادق است‪.‬‬
‫‪ 4:37 - 4:22‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪264‬‬
‫حال دستت را ب رای شفا دادن و انجام‬ ‫م ی‌ستودند‪ 22 .‬زی را مردی که این‬
‫دادن معج زات و شگفت ی‌ها به نام‬ ‫معجزه شفا را دیده بود بیش از چهل‬
‫فرزند مقدست عیسی دراز کنی‪.‬‬ ‫سال سن داشت‪.‬‬
‫‪ 31‬وقتی دعایشان به پایان رسید‪،‬‬ ‫‪ 23‬و وقتی آزاد شدند‪ ،‬نزد دوستان‬
‫محلی که گرد هم آمده بودند لرزید و‬ ‫خود رفتند و همه گفت ه‌های‬
‫همه از روح‌القدس پُر گشتند؛ و كالم‬ ‫روحانیون اعظم و ری ش‌سفیدان به‬
‫خدا را با شهامت بیان کردند‪.‬‬ ‫خود را ب رای آنها بازگو کردند‪ 24 .‬و‬
‫آنها با شنیدن آن صدای خود را یکدل‬
‫خطاب به خدا بلند کردند و گفتند‪:‬‬
‫موعظه قدرتمند توسط حواریون‬ ‫ای خداوندی که آسمان و زمین و‬
‫‪ 32‬و همه مومنین را یک دل و یک‬ ‫دریا و هر چه در آنهاست آفریدی‪،‬‬
‫روح بود‪ ،‬و هیچ یک از آنها نگفت‬ ‫‪ 25‬و به وسیل ٔه روح‌القدس از زبان‬
‫آن خودش است؛ بلکه‬ ‫که اموالش از ِ‬ ‫پدر ما داود خادم خود گفتی‪ :‬چ را‬
‫‪33‬‬
‫همه ‌چیز را مشترک م ی‌داشتند‪.‬‬ ‫ام ت‌ها شورش م ی‌کنند و قومها به‬
‫و حواریون با قدرت عظیمی به‬ ‫باطل م ی‌اندیشند؟ ‪ 26‬پادشاهان زمین‬
‫رستاخیز سرور‪ ،‬عیسی شهادت‬ ‫برخاستند و حاکمان علیه خداوند و‬
‫م ی‌دادند و فیض عظیمی بر همه‬ ‫علیه مسیح او گرد هم آمدند‪ 27 .‬زی را‬
‫ایشان بود‪ 34 .‬چ را که هی چ‌ کس در‬ ‫به واقع در این شهر علیه بنده مقدس‬
‫میان آنها چیزی کم نداشت؛ زی را‬ ‫تو عیسی که او را مسح کردی‪ ،‬هم‬
‫هر ‌که صاحب زمین یا خانه بود‪،‬‬ ‫هیرودیس و هم پنطیوس پیالطس‬
‫آنها را فروخت و بهای مال فروخته‬ ‫هم راه با ملل غیریهود و قوم اس رائیل‬
‫شده خود را آورده‪ 35 ،‬و پیش پای‬ ‫با هم جمع شدند‪ 28 ،‬تا هر چه دست‬
‫حواریون م ی‌گذاشت؛ و به هر یک‬ ‫و رای تو از قبل مقدر فرموده بود‪،‬‬
‫به اندازه نیازش داده م ی‌شد‪.‬‬ ‫ب ه‌جا آورند‪ 29 .‬و اکنون خداوندا‪ ،‬به‬
‫‪ 36‬و یوسف که حواریون او را‬ ‫تهدیدات ایشان بنگر و به خادمان‬
‫بَ رنابا ( یعنی ابن الوعظ) لقب دادند‪،‬‬ ‫خود عطا کن تا با شجاعت تمام به‬
‫مردی از قوم الوی و از نژاد قبرس‪،‬‬ ‫کالم تو سخن گویند‪ 30 ،‬تا در عین‬
‫‪ 37‬زمینی داشت که فروخت؛ و پول‬
‫‪ 4:30‬خدمتکار مقدس شما‪ -‬عیسی پس از رستاخیز و عروجش به آسمان‪ ،‬هنوز نیز‬
‫بنده خدا است و بناب راین کمتر از خدا (یوحنا ‪.)13:16‬‬
‫‪ 4:31‬روح‌القدس به قدرت خدا اشاره دارد که ب رای اهداف خاص‪ ،‬مج زا شده است‪ .‬خدا آن‬
‫را به انسان‌ها داد تا کارهای ویژه‌ای را انجام دهند ‪ -‬آنها «پر شده بودند» ‪ -‬اما بایستی‬
‫دوباره پر م ی‌شدند تا وظایف و کارهای دیگری را به انجام برسانند‪.‬‬
‫‪ 4:37‬ب راساس شریعت موسی‪ ،‬ق رار نبود الویان مالک زمینی باشند‪ .‬اما آنها با مالکیت‬
‫ملک خارج از اس رائیل‪ ،‬مثال در قبرس‪ ،‬این قانون خدا را زیر پا گذاشتند‪ .‬اما وقتی‬
‫برنابا به مسیح گروید‪ ،‬دریافت که این «زیر پا گذاشتن» قانون خدا گناه است؛ آنچه‬
‫خدا م ی‌خواهد اطاعت ساده و عاشقانه از صمیم قلب است‪.‬‬
‫‪265‬‬ ‫‪ 5:15 - 5:2‬الوسر لامعا باتک‬
‫ب ی‌خبر بود وارد شد‪ 8 .‬و پطرس به او‬ ‫آن را آورد و پیش پای حواریون‬
‫گفت‪ :‬به من بگو آیا زمین را به همین‬ ‫گذارد‪.‬‬
‫قیمت فروختید یا نه‪ .‬و او گفت‪ :‬بله‬
‫به همین قیمت‪ 9 .‬اما پطرس به او‬ ‫باب ‪5‬‬
‫گفت‪ :‬چطور با هم ق رار گذاشتید‬
‫که روح خداوند را بیازمایید؟ بنگر‪،‬‬ ‫حنانیا و سفیره‬
‫پاهای کسانی که شوهرت را به خاک‬ ‫اما مردی به نام حنانیا و همسرش‬
‫سپردند در آستانه در است‪ ،‬و تو را‬ ‫سفیره مالی را فروختند‪ 2 ،‬و او با‬
‫نیز بیرون خواهند کرد‪ 10 .‬و او فورا ً‬ ‫اطالع زنش بخشی از عواید آن‬
‫به پای او افتاد و آخرین نفسش را‬ ‫را نگه داشتند‪ ،‬و فقط بخشی از‬
‫کشید؛ و جوانان داخل شدند و جسد‬ ‫آن را آوردند و پیش پای حواریون‬
‫او را یافتند‪ ،‬و او را بیرون بردند و در‬ ‫گذاشتند‪ 3 .‬و پطرس گفت‪ :‬حنانیا‪،‬‬
‫کنار شوهرش خاک کردند‪ 11 .‬و ترس‬ ‫چ را شیطان دل تو را پر کرد تا به‬
‫عظیمی بر کل کلیسا و همه کسانی‬ ‫روح القدس دروغ بگویی و بخشی‬
‫که این اتفاقات را شنیدند‪ ،‬حاکم شد‪.‬‬ ‫از عواید زمین را نگه داری؟ ‪ 4‬آیا‬
‫‪ 12‬و معج زات و شگفت ی‌های بسیاری‬ ‫وقتی آن را داشتی‪ ،‬مال خودت نبود؟‬
‫به دست حواریون در میان مردم‬ ‫و پس از فروختنش‪ ،‬در اختیار‬
‫انجام شد؛ و همه آنها با هم در رواق‬ ‫خودت نبود؟ چطور شد که این را در‬
‫سلیمان جمع م ی‌شدند‪.‬‬ ‫دل خود نهادی؟ تو به انسان دروغ‬
‫‪5‬‬
‫نگفتی بلکه به خدا دروغ گفتی‪.‬‬
‫و حنانیا با شنیدن این کلمات به‬
‫دستگیری حواریون‬ ‫زمین افتاد و آخرین نفسش را کشید؛‬
‫‪ 13‬هیچ کس دیگری ج رات نداشت‬ ‫و ترس عظیمی بر همه شنوندگان‬
‫به آنها ملحق شود‪ ،‬گرچه مردم‬ ‫این جریان غالب گشت‪ 6 .‬و جوانان‬
‫احت رام زیادی ب رای آنها قائل بودند‪.‬‬ ‫برخاسته و او را پیچیدند و بیرون‬
‫‪ 14‬و مومنان بسیار دیگری به‬ ‫بردند و به خاک سپردند‪.‬‬
‫خداوند ایمان آوردند‪ ،‬زنان و مردان‪.‬‬ ‫‪ 7‬و پس از یک فاصله سه ساعته‪،‬‬
‫‪ 15‬تا جایی که حتی مریضان را به‬ ‫همسرش که از اتفاقات رخداده‬
‫‪ 5:3‬حنانیا م ی‌توانست کنترل کند که شیطان دلش را پر بسازد یا خیر‪ ،‬و چون این کار‬
‫را نکرد‪ ،‬مورد لعن ق رار گرفت‪ .‬اگر فکر کنیم موجودی که «شیطان» خوانده شده به‬
‫صورت مقاوم ت‌ناپذیری بر ما تأثیر م ی‌گذارد تا گناه کنیم و ما را برخالف خواستمان با‬
‫میل به گناه پر م ی‌کند‪ ،‬دچار همان گناه مرگباری شدیم که حنانیا شد‪.‬‬
‫‪ 5:4‬گناه درون ذهن حنانیا تکوین یافته بود ‪ -‬گناه از درون آغاز شد (مرقس ‪.)7:19-23‬‬
‫اما آیه ‪ 3‬م ی‌گوید که «شیطان»‪ ،‬دشمن‪ ،‬ذهن حنانیا را پر کرد‪ .‬دشمن یا خصم‪ ،‬ذهن‬
‫خود ما است‪ ،‬جایی که گناه از آن تکوین م ی‌یابد‪.‬‬
‫‪ 5:7‬تظاهر به اشتیاق‪ ،‬معنویت و سخاوت‪ ،‬وقتی که در دل این گونه نیستیم‪ ،‬گناهی‬
‫بسیار بزرگ است و از این حیث به سختی مورد داوری خدا ق رار م ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪ 5:14‬این رشد پذیرش بشارت بالفاصله پس از آن اتفاق افتاد که خدا حنانیا و سفیره‬
‫‪ 5:32 - 5:16‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪266‬‬
‫ایستاده بودند‪ ،‬اما وقتی در زندان را‬ ‫خیابان‌ها م ی‌آوردند و آنها در بستر‬
‫باز کردیم‪ ،‬کسی را داخل آن نیافتیم‪.‬‬ ‫و تشک م ی‌خواباندند تا وقتی پطرس‬
‫‪ 24‬وقتی سردار معبد و روحانیون‬ ‫م ی‌آید‪ ،‬حداقل سایه او روی برخی‬
‫اعظم این را شنیدند‪ ،‬در این فکر‬ ‫از آنها بیفتد‪ 16 .‬مردم از شهرهای‬
‫بودند که عاقبت همه این امور چه‬ ‫اط راف اورشلیم نیز جمع شدند و‬
‫خواهد شد‪ 25 .‬و شخصی آمد و به آنها‬ ‫مریضان و کسانی را که گرفتار‬
‫گفت‪ :‬بنگرید‪ ،‬مردانی که به زندان‬ ‫ارواح ناپاک بودند م ی‌آوردند؛ و تک‬
‫افکنده بودید در معبد ایستاده‌اند و به‬ ‫تک آنها شفا م ی‌یافت‪.‬‬
‫مردم تعلیم م ی‌دهند‪ 26 .‬سپس سردار‬ ‫‪ 17‬اما روحانی اعظم و همه‬
‫هم راه با مامورانش رفت و آنها را‬ ‫هم راهانش (که فرقه صدوقیان‬
‫آورد اما بدون اعمال خشونت‪ .‬زی را‬ ‫هستند) برخاستند و از حسادت پر‬
‫آنها از مردم م ی‌ترسیدند تا مبادا‬ ‫شده بودند‪ 18 ،‬و حواریون را دستگیر‬
‫سنگسارشان کنند‪.‬‬ ‫کردند و به زندان انداختند‪ 19 .‬اما‬
‫‪ 27‬و وقتی آنها را آوردند‪ ،‬در‬ ‫یکی از فرشتگان خداوند شبانه‬
‫حضور شورا آنها را نشاندند‪ .‬و‬ ‫درهای زندان را باز کرد و آنها را‬
‫روحانی اعظم از آنها پرسید‪ 28 :‬ما‬ ‫بیرون آورد و گفت‪ 20 :‬بروید و در‬
‫اکیدا ً به شما دستور دادیم به نام او‬ ‫معبد بایستید و ب رای مردم همه کالم‬
‫تعلیم ندهید‪ ،‬و باز هم شما اورشلیم‬ ‫این حیات را بازگو کنید‪.‬‬
‫را با تعالیم خود پر کردید و قصد‬ ‫‪ 21‬و با شنیدن این‪ ،‬صبح وارد معبد‬
‫دارید خون این مرد را به گردن ما‬ ‫شدند و تعلیم دادند‪ .‬اما روحانی‬
‫بیندازید‪ 29 .‬اما پطرس و حواریون‬ ‫اعظم و هم راهانش آمدند و اعضای‬
‫در پاسخ گفتند‪ :‬ما باید از خدا‬ ‫شورا و شی خ‌های بنی اس رائیل را‬
‫اطاعت کنیم نه از انسان‌ها‪ 30 .‬خدای‬ ‫ف راخواندند و کسانی را به زندان‬
‫پدران ما عیسی را که کشتید و بر‬ ‫فرستادند تا آنها را بیاورند‪ 22 .‬اما‬
‫درختی آوی زان کردید زنده کرد‪ 31 .‬او‬ ‫وقتی ماموران آمدند‪ ،‬آنها را در‬
‫را خدا با دست راست خود باال برد‬ ‫زندان نیافتند پس برگشتند و گ زارش‬
‫تا شاه زاده و ناجی باشد تا اس رائیل‬ ‫دادند و گفتند‪ 23 :‬زندان در امنیت‬
‫‪32‬‬
‫را توبه و آمرزش گناهان بدهد‪.‬‬ ‫بسته بود و دربانان در آستانه درها‬
‫را به گناه ریاکاری کشت (آیه ‪« .)11‬روی سخت خدا»‪ ،‬این واقعیت که او در مورد‬
‫خواست ه‌هایش از ما جدی است‪ ،‬درواقع ب رای انسان‌های هشیار جاذبه دارد تا دافعه‪.‬‬
‫‪ 5:26‬از مردم بیم داشتند‪ -‬جمعیت بسیار ب ی‌مهر بودند‪ .‬آنها در ابتدا به عیسی ایمان‬
‫داشتند‪ ،‬و وقتی وارد اورشلیم شد‪ ،‬ب رایش پایکوبی کردند؛ سپس به مخالفت با او برخاسته‬
‫فریاد زدند «مصلوبش کنید!» و حاال بار دیگر حامی او هستند‪ .‬خدا قلوب پایدار و‬
‫وفادار م ی‌خواهد‪ ،‬نه تعهدی که چنین آسان بر باد رود‪ ،‬چون ریش ه‌ای در کالم او ندارد‪.‬‬
‫‪ 5:30‬کشتید‪ -‬یهودیان رومیان را مجبور به این کار کردند‪ ،‬چون آنها پیرو شریعت‬
‫موسی نبودند (‪ .)2:23‬اما خدا پشت این رفتارها را م ی‌بیند؛ ما در ب رابر نیاتمان مسئولیم‪،‬‬
‫حتی اگر انجام کارهایمان را به دیگ ران بسپاریم‪.‬‬
‫‪267‬‬ ‫‪ 6:3 - 5:33‬الوسر لامعا باتک‬
‫از انسان باشد‪ ،‬تباه خواهد شد‪ 39 .‬اما‬ ‫و همه ما شاهد این امور بودیم و‬
‫اگر از سوی خدا باشد‪ ،‬قادر نخواهید‬ ‫همچنین روح‌القدس که خدا به‬
‫بود آنها را سرنگون کنید‪ .‬ممکن‬ ‫کسانی عطا کرده که از او اطاعت‬
‫است در حال ستیز با خدا باشید‪.‬‬ ‫م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 40‬آنها به توصیه او گوش کردند و‬
‫وقتی حواریون را ف راخواندند‪ ،‬آنها را‬ ‫توصیه غماالئیل‬
‫زدند و دستور دادند که به نام عیسی‬ ‫‪ 33‬اما آنها با شنیدن این حرف‌ها‬
‫‪41‬‬
‫سخن نگویند و آنها را رها کردند‪.‬‬ ‫دل‌هایشان پاره گشت و تصمیم‬
‫بناب راین آنها از حضور شورا رفتند‬ ‫گرفتند آنها را بکشند‪ 34 .‬اما یک‬
‫و خوشحال بودند از این که الیق‬ ‫فریسی در شورا به نام غماالئیل‪ ،‬که‬
‫این شمرده شدند که به خاطر این‬ ‫معلم تورات و مورد احت رام همه مردم‬
‫نام ب ی‌حرمتی ببینند‪ 42 .‬و هر روز‪،‬‬ ‫بود‪ ،‬بلند شد و دستور داد تا مدتی آنها‬
‫در معبد و در خانه‪ ،‬از تعلیم و این‬ ‫را بیرون بگذارند‪ 35 .‬و به آنها گفت‪:‬‬
‫موعظه که عیسی مسیح است دست‬ ‫ای مردان اس رائیل‪ ،‬به دقت مواظب‬
‫برنداشتند‪.‬‬ ‫باشید که م ی‌خواهید با ای ن‌ها چه‬
‫کنید‪ 36 .‬زی را قبل از این روزها‪ ،‬تیودا‬
‫باب ‪6‬‬ ‫برخاست و ادعا کرد که کسی است‬
‫مشکالت اجرایی‬ ‫و حدود چهارصد نفر به او ملحق‬
‫در آن روزها وقتی تعداد شاگردان‬ ‫شدند‪ .‬او کشته شد‪ ،‬و همه پیروان‬
‫چند ب رابر م ی‌شد‪ ،‬شکایتی بین‬ ‫او پ راکنده و نیست شدند‪ 37 .‬پس از‬
‫یهودیان یونان ی‌زبان علیه عب رانیان‬ ‫این مرد‪ ،‬یهودای حلیل برخاست‬
‫برخاست زی را بیوه‌زنان آنها در‬ ‫در روزهای سرشماری و جمعی از‬
‫توزیع روزانه مورد غفلت ق رار‬ ‫مردم را به دنبال خود کشید‪ .‬او نیز‬
‫گرفتند‪ 2 .‬و آن دوازده نفر‪ ،‬کل‬ ‫هالک شد و همه کسانی که از او‬
‫شاگردان را نزد خود ف راخواندند‬ ‫تبعیت م ی‌کردند پ راکنده شدند‪ 38 .‬و‬
‫و گفتند‪ :‬شایسته نیست که تعلیم‬ ‫اکنون به شما م ی‌گویم‪ ،‬از این مردان‬
‫کالم خدا را رها کنیم و در عوض‬ ‫فاصله بگیرید و آنها را به حال خود‬
‫امور مالی را اداره کنیم‪ 3 /‬بناب راین‬ ‫بگذارید‪ .‬زی را اگر این رای و عمل‬
‫‪ 5:41‬شاد شدن از هر ارتباطی که بین رن ج‌های خود و عیسی م ی‌بینیم‪ ،‬کار ساده‌ای‬
‫نیست‪ .‬اما این ماهیت زندگی «در عیسی» است‪.‬‬
‫‪ 5:42‬موعظ ه‌های اولیه از بشارت در خانه ها بود (مانند آیه ‪)2:56‬؛ درست همان طور‬
‫که مأموریت مسیح بر خان ه‌ها تمرکز داشت‪ .‬کلیساهای خانگی و گروه‌های خانوادگی‪،‬‬
‫راه‌هایی هستند که خدا ب رای کار انتخاب م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 6:2‬کالم خدا‪[ -‬خدمت] کالم خدا (رجوع کنید به آیه ‪ .)4‬گاهی باید در میان عبارات‬
‫انجیل‪ ،‬موارد حذف شده را نیز بخوانیم‪ .‬سبک مردم ‪ 2000‬سال پیش با اکنون متفاوت‬
‫بود‪.‬‬
‫‪ 7:2 - 6:4‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪268‬‬
‫برخاستند و با استیفان به مباحثه‬ ‫ای ب رادران‪ ،‬از میان خود هفت نفر‬
‫پرداختند‪ 10 .‬آنها نتوانستند در ب رابر‬ ‫از مردان نیک نام و پر شده از‬
‫حکمت و روحی که استیفان با آن‬ ‫روح و حکمت را انتخاب کنید تا‬
‫سخن م ی‌گفت مقاومت کنند‪ 11 .‬پس‬ ‫آنها را ب رای این وظیفه منصوب‬
‫در خفا چند نفر را وادار کردند که‬ ‫کنیم‪ 4 .‬اما ما همچنان صادقانه به‬
‫بگویند‪ :‬ما شنیدیم که او حرف‌های‬ ‫نیایش و خدمت به کالم خدا خواهیم‬
‫کف رآمیز علیه موسی و خدا م ی‌زند‪.‬‬ ‫پرداخت‪ 5 .‬و این تصمیم کل جمعیت‬
‫‪ 12‬و مردم و ری ش‌سفیدان و کاتبان‬ ‫را خشنود ساخت؛ و آنها استیفان‪،‬‬
‫را به جوش و خروش آوردند و بر‬ ‫مردی پر از ایمان و روح القدس و‬
‫او هجوم آوردند و او را گرفتند‪ ،‬و‬ ‫نیز فیلیپس‪ ،‬و پرخروس‪ ،‬و نیكانور‪،‬‬
‫به نزد شورا بردند‪ 13 ،‬و شاهدان‬ ‫و تیمون‪ ،‬و پرمیناس و نیكالوس را‬
‫دروغین آوردند که گفتند‪ :‬این مرد‬ ‫كه قب الً به دین یهود گرویده و اهل‬
‫دست از کفرگویی علیه این مکان‬ ‫انطاكیه بود‪ ،‬انتخاب کردند‪ 6 .‬آنها را‬
‫مقدس و تورات بر نم ی‌دارد‪ 14 .‬چ را‬ ‫به حضور حواریون بردند و وقتی‬
‫که ما شنیدم که گفت این عیسای‬ ‫دعا کردند‪ ،‬دستانشان را بر آنها‬
‫ناصری اینجا را نابود خواهد کرد‬ ‫نهادند‪.‬‬
‫و آداب و رسومی را که عیسی به‬ ‫‪ 7‬و کالم خدا گسترش یافت‪ ،‬و‬
‫ما سپرده تغییر خواهد داد‪ 15 .‬و همه‬ ‫تعداد شاگردان در اورشلیم چند‬
‫کسانی که در شورا نشسته بودند و‬ ‫ب رابر شد و بسیاری از روحانیون‬
‫به او چشم دوخته بودند‪ ،‬دیدند که‬ ‫نیز مطیع ایمان شدند‪.‬‬
‫صورتش مثل صورت یک فرشته‬
‫است‪.‬‬ ‫دستگیری استیفان‬
‫‪ 8‬و استیفان که پر از فیض و قدرت‬
‫باب ‪7‬‬ ‫بود‪ ،‬معج زات و شگفت ی‌های بسیاری‬
‫دفاع استیفان‬ ‫در میان مردم انجام داد‪ 9 .‬تعدادی‬
‫و روحانی اعظم گفت‪ :‬آیا ای ن‌ها‬ ‫از اعضای كنیس ه‌ای به نام كنیسه‬
‫حقیقت دارند؟ ‪ 2‬و او گفت‪ :‬ب رادران و‬ ‫آزادگان (قیروانیان‪ ،‬اسكندریان‬
‫پدران‪ ،‬گوش دهید‪ .‬خدای پرشکوه بر‬ ‫و همچنین اهالی قیلیقیه و آسیا)‬
‫‪ 6:4‬دعا چنین اهمیت واالیی در کلیساهای اولیه داشت‪ ،‬و اکنون نیز باید این گونه باشد‪.‬‬
‫‪ 6:7‬یگانگی حاصل شده بین ایمانداران یهودی و غیر یهودی در کلیسا‪ ،‬مردم بیشتری‬
‫را جذب م ی‌کرد‪ .‬عیسی پی ش‌بینی کرد که یگانگی ما دنیا را متحول خواهد کرد (یوحنا‬
‫‪ .)17:23‬تکثر ما مردم را از پیوستن به عیسی دلسرد م ی‌کند؛ چون در ابتدا‪ ،‬کلیسای‬
‫عیسی تنها چیزی است که مردم از عیسی م ی‌بینند‪.‬‬
‫‪ 7:1‬برادران‪ -‬استیفان تمایل داشت که از این واژه در ارتباط با ایمانداران استفاده کند‪ .‬نه‬
‫او و نه کلیسای اولیه به دنبال «جدایی» از دنیای ب ی‌ایمانان نبودند‪.‬‬
‫‪ 7:2‬منظور استیفان این است که خدا با اب راهیم در ارتباط بود‪ ،‬حتی زمانی که اب راهیم‬
‫‪269‬‬ ‫‪ 7:20 - 7:3‬الوسر لامعا باتک‬
‫همه مصیب ت‌ها رها ساخت و در‬ ‫پدر ما اب راهیم وقتی در بی ن‌النهرین‬
‫حضور فرعون‪ ،‬پادشاه مصر به او‬ ‫بود ظاهر گشت‪ ،‬یعن ی‌ قبل از این که‬
‫توفیق و حکمت عطا کرد؛ و او را‬ ‫در ح ران ساکن شود‪ 3 ،‬و به او گفت‪:‬‬
‫فرمانروای مصر و همه خاندانش‬ ‫سرزمین و خویشاوندانت را رها کن‬
‫ق رار داد‪.‬‬ ‫و برو به سرزمینی که به تو نشان‬
‫‪ 11‬قحطی و مصیبت عظیمی‬ ‫م ی‌دهم‪ 4 .‬پس او سرزمین کلدانیان‬
‫س راسر مصر و کنعان را ف را گرفت؛‬ ‫را ترک کرد و در ح ران ساکن شد‪،‬‬
‫و پدران ما هیچ غذایی پیدا نکردند‪.‬‬ ‫و از آنجا وقتی پدرش درگذشت‪،‬‬
‫‪ 12‬اما وقتی یعقوب شنید که در‬ ‫خدا او را به این سرزمین که اکنون‬
‫مصر غله بود‪ ،‬ب رای اولین بار پدران‬ ‫در آن ساکن هستید فرستاد‪ 5 .‬و خدا‬
‫ما را فرستاد‪ 13 .‬و دفعه دوم یوسف‬ ‫هیچ ارثی در آن به او نداد‪ ،‬حتی به‬
‫خود را به ب رادرانش شناساند‪ ،‬و نژاد‬ ‫قدر جای پای او‪ ،‬و وقتی فرزندی‬
‫‪14‬‬
‫یوسف بر فرعون آشکار گشت‪.‬‬ ‫نداشت‪ ،‬خدا وعده داد که سرزمین‬
‫و یوسف فرستاد و پدرش یعقوب و‬ ‫را به او و بعد از آن به فرزندانش‬
‫همه خاندانش‪ ،‬هفتاد و هفت نفر‬ ‫بدهد‪ 6 .‬و خدا این گونه سخن گفت‬
‫را نزد خود دعوت کرد‪ 15 .‬و یعقوب‬ ‫که فرزندانش باید در سرزمینی‬
‫به مصر رفت؛ و او و پدران ما در‬ ‫غریب زندگی کنند و چهارصد سال‬
‫آنجا درگذشتند‪ 16 .‬و آنها را به ِش کیم‬ ‫آنها را به اسارت خواهند گرفت و به‬
‫بازگرداندند و در قبری نهادند که‬ ‫آنها ظلم خواهند کرد‪ 7 .‬و خدا گفت‪،‬‬
‫اب راهیم از پس ران حمور به مبلغی‬ ‫امتی را که آنها را به اسارت خواهد‬
‫خریده بود‪.‬‬ ‫گرفت محکوم خواهم ساخت‪ ،‬و پس‬
‫‪ 17‬اما با نزدیک شدن زمان تحقق‬ ‫از آن‪ ،‬آنها بیرون خواهند آمد و در‬
‫وعده‌ای که خدا به اب راهیم داده بود‪،‬‬ ‫این مکان ب رای من بندگی خواهند‬
‫قوم در مصر رشد کرد و چند ب رابر‬ ‫کرد‪ 8 .‬و خدا وعده ختنه را به او داد؛‬
‫شد‪ 18 ،‬تا این که پادشاه دیگری‬ ‫و اب راهیم اسحاق را به دنیا آورد و در‬
‫در مصر برخاست که یوسف را‬ ‫روز هشتم او را ختنه کرد‪ ،‬و اسحاق‬
‫نم ی‌شناخت‪ 19 .‬او با قوم و نژاد با‬ ‫یعقوب را به دنیا آورد و یعقوب‬
‫نیرنگ برخورد م ی‌کرد و رفتار بدی‬ ‫دوازده پتریارخ را‪.‬‬
‫با اجداد ما داشت‪ ،‬تا نوزادان خود‬ ‫‪ 9‬و آن دوازده پتریارخ به یوسف‬
‫‪20‬‬
‫را بیرون بیاندازند تا زنده نمانند‪.‬‬ ‫حسد برده و او را در مصر فروختند؛‬
‫در این زمان‪ ،‬موسی به دنیا آمد و‬ ‫اما خدا با او بود‪ 10 ،‬و او را از شر‬
‫در سرزمین اس رائیل زندگی نم ی‌کرد؛ و بدون ساختن معبد‪ .‬آن ارتباط ب راساس وعده‌های‬
‫خدا به او بود‪ ،‬به ارث بردن ابدی زمین در ملکوت خدا‪ ،‬به خاطر کارهای نواده او که‬
‫ق رار بود عیسی باشد‪.‬‬
‫‪ 7:9‬پی ران یهودی نجات‌دهنده را طرد کردند ‪ -‬استیفان امیدوار بود که مخاطبینش شباهت‬
‫بین آنچه با عیسی کرده‌بودند را درک کنند‪.‬‬
‫‪ 21 ,7:20‬تک رار واژه «پرورش یافت» نشان م ی‌دهد که موسی در زمان رشد تحت‬
‫‪ 7:36 - 7:21‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪270‬‬
‫من را هم بکشی؟ ‪ 29‬و موسی با این‬ ‫بسیار زیبا بود؛ و سه ماه در خانه‬
‫گفته ف رار کرد و رفت تا در سرزمین‬ ‫پدرش پرورش یافت‪ 21 .‬و وقتی‬
‫مدیان زندگی کند و آنجا دو پسر به‬ ‫بیرون انداخته شد‪ ،‬دختر فرعون‬
‫دنیا آورد‪.‬‬ ‫او را برداشت و مثل پسر خودش او‬
‫‪ 30‬و چون چهل سال گذشت‪ ،‬فرشته‬ ‫را پرورش داد‪ 22 .‬و موسی در تمام‬
‫بر او در بیابان کوه سینا در میان‬ ‫حکمت قوم مصر تعلیم یافت و‬
‫آتشی در بوته ظاهر شد‪ 31 .‬و موسی‬ ‫کالم و اعمال عظیمی از خود نشان‬
‫با دیدن آن‪ ،‬حیرت زده شد؛ و وقتی‬ ‫م ی‌داد‪.‬‬
‫نزدیک شد تا ببیند‪ ،‬صدای خداوند‬ ‫‪ 23‬اما وقتی حدود چهل سال داشت‪،‬‬
‫به گوش رسید‪ 32 :‬من خدای پدران‬ ‫به دلش افتاد که به دیدن ب رادران‬
‫تو هستم‪ ،‬خدای اب راهیم و اسحاق و‬ ‫خود‪ ،‬بنی اس رائیل برود‪ 24 .‬و وقتی‬
‫یعقوب‪ .‬و موسی به لرزش افتاد و‬ ‫دید که یکی از آنها مورد ظلم‬
‫ج رات نکرد نگاه کند‪ 33 .‬و خداوند‬ ‫واقع شده‪ ،‬از او دفاع کرد و انتقام‬
‫به او گفت‪ :‬کف ش‌هایت را از پاهایت‬ ‫آن ست م‌دیده را گرفت و آن مصری‬
‫دربیاور؛ زی را مکانی که در آن‬ ‫را زد‪ 25 .‬و تصور کرد که ب رادرانش‬
‫ایستادی زمینی مقدس است‪ 34 .‬یقین ا ً‬ ‫فهمیدند که خدا به دست او آنها را‬
‫ظلمی را که در حق امت من در‬ ‫نجات خواهد داد؛ اما آنها نفهمیدند‪.‬‬
‫مصر م ی‌شود دیده‌ام و نال ه‌هایشان‬ ‫‪ 26‬و روز بعد‪ ،‬در حالی که دو تن‬
‫را شنیده‌ام‪ ،‬و ب رای رهایی آنها‬ ‫از آنها با هم ن زاع م ی‌کردند‪ ،‬بر‬
‫آمده‌ام؛ و اکنون‪ ،‬بیا‪ ،‬تو را به مصر‬ ‫آنها ظاهر گشت و سعی کرد آنها‬
‫خواهم فرستاد‪.‬‬ ‫را آشتی دهد و گفت‪ :‬ای دوستان‪،‬‬
‫‪ 35‬همین موسی که آنها وی را رد‬ ‫شما ب رادرید! چ را به یکدیگر آسیب‬
‫کردند و گفتند‪ :‬چه کسی تو را حاکم‬ ‫م ی‌رسانید؟ ‪ 27‬اما آن کسی که به‬
‫و قاضی ما کرده؟ همان را خدا به‬ ‫همسای ه‌اش ظلم کرده بود او را عقب‬
‫دست فرشت ه‌ای که بر او در بوته‬ ‫زد و گفت‪ :‬چه کسی تو را حاکم و‬
‫آشکار گشت‪ ،‬فرستاد تا هم حاکم‬ ‫قاضی ما کرده؟ ‪ 28‬م ی‌خواهی همان‬
‫باشد و هم ناجی‪ 36 .‬این مرد با‬ ‫طور که آن مصری را دیروز کشتی‬
‫تأثی راتی کام الً متفاوت بوده‌است ‪ -‬از سوی خدا و از سوی جهان؛ اس رائیل و مصر‪ .‬ما‪،‬‬
‫و فرزندان ما‪ ،‬نیز همین تنش را داریم؛ ب رای موسی زمان زیادی طول کشید تا از تأثی رات‬
‫مصر رها شده و آزادانه ب رای خدا تصمیم بگیرد‪.‬‬
‫‪ 7:25‬بار دیگر استیفان امیدوار است مخاطبینش دریابند که موسی به عنوان‬
‫نجات‌دهنده اس رائیل در ابتدا توسط آنها درک نشد و طرد شد ‪ -‬و این نحوه رفتار آنها‬
‫با عیسی بود‪.‬‬
‫‪ 7:29‬موسی تا اندازه‌ای به خاطر ترس و تا اندازه‌ای از روی ایمان گریخت‪ ،‬چون از‬
‫خشم فرعون نم ی‌ترسید (عب رانیان ‪ .)11:27‬انگیزه‌های ما اغلب متنوع هستند‪ ،‬همان‬
‫طور که به نظر م ی‌رسد موسی در آن زمان بود‪.‬‬
‫‪271‬‬ ‫‪ 7:52 - 7:37‬الوسر لامعا باتک‬
‫خدایتان رمفان را که ب رای پرستش‬ ‫شگفت ی‌ها و معج زاتی که چهل سال‬
‫ساخته بودید‪ ،‬برداشتید؛ و من شما را‬ ‫در مصر و در دریای سرخ و در‬
‫به آن سوی بابل خواهم برد‪.‬‬ ‫بیایان انجام داد‪ ،‬آنها را به بیرون‬
‫‪ 44‬اجداد ما در بیابان‪ ،‬خیمه‬ ‫هدایت کرد‪ 37 .‬این همان موسی‬
‫شهادت را داشتند‪ ،‬همان طور که‬ ‫است که به بنی اس رائیل گفت‪:‬‬
‫خدا به موسی دستور داد که آن را‬ ‫خدا پیامبری مثل من را از میان‬
‫‪45‬‬
‫طبق شکلی که دیده بود بسازد‪.‬‬ ‫‪38‬‬
‫ب رادرانتان ب رای شما برم ی‌انگیزد‪.‬‬
‫که اجداد ما نیز در زمان خود پس از‬ ‫این همان کسی است که در جماعت‬
‫به دست آوردن اموال مل ت‌هایی که‬ ‫در بیابان با فرشت ه‌ای که با او در‬
‫خدا قبل از حضور اجدادمان بیرون‬ ‫کوه سینا سخن گفت به هم راه اجداد‬
‫افکند تا ایام داود‪ ،‬آن خیمه را هم راه‬ ‫ما بود و کلمات زنده را دریافت تا به‬
‫با یوشع به سرزمین آوردند‪ 46 .‬داود‬ ‫ما برساند‪.‬‬
‫مورد لطف خدا واقع شد و تقاضا کرد‬ ‫‪ 39‬اجداد ما مطیع او نبودند‪ ،‬بلکه‬
‫كه ب رای خدای یعقوب من زلگاهی‬ ‫او را رد کردند و در دل‌هایشان به‬
‫پیدا کند‪ 47 .‬اما سلیمان بود که ب رای‬ ‫مصر بازگشتند‪ 40 ،‬و به هارون‬
‫خدا خان ه‌ای ساخت‪ 48 .‬با این حال‪،‬‬ ‫گفتند‪ :‬ب رای ما خدایانی بساز که‬
‫خدای متعال در خان ه‌هایی ساکن‬ ‫پیشاپیش ما بروند‪ .‬ما نم ی‌دانیم بر‬
‫نیست که به دستان انسان ساخته‬ ‫این موسایی که ما را از سرزمین‬
‫شده است‪ .‬همان طور که پیامبر‬ ‫مصر بیرون آورد چه آمد‪ 41 .‬و آنها‬
‫گفت‪ 49 :‬آسمان تخت من است و‬ ‫در آن روزها گوسال ه‌ای ساختند‬
‫زمین چهارپای ه‌ای ب رای پاهای من‬ ‫و ب رای آن بُت قربانی م ی‌آوردند‬
‫است؛ خداوند م ی‌گوید چه شکل‬ ‫و به خاطر کار دست خود شادی‬
‫خان ه‌ای ب رای من خواهید ساخت؛ یا‬ ‫م ی‌کردند‪ 42 .‬اما خدا رو گردانید‬
‫جای است راحت من کجاست؟ ‪ 50‬آیا‬ ‫و آنها را رها کرد تا به ستاره‌های‬
‫دست من همه این چیزها را نساخت؟‬ ‫آسمان خدمت کنند‪ .‬همان طور که‬
‫‪ 51‬ای گردنکشان که در دل و گوش‬ ‫در کتاب انبیا نوشته شده‪ :‬ای خاندان‬
‫کافرید‪ ،‬همیشه در ب رابر روح القدس‬ ‫اس رائیل‪ ،‬آیا چهل سال در بیابان‬
‫مقاومت م ی‌کنید‪ .‬همان طور که‬ ‫ب رای من حیوان ذبح کردید و قربانی‬
‫اجدادتان چنین کردند‪ 52 .‬اجدادتان‬ ‫کردید؟ ‪ 43‬خیمه مولک و ستاره‬

‫‪ 7:43‬اس رائیل تمثا ل‌هایی را به بیابان بردند ‪ -‬تمثال خدا و ب ت‌های خود را‪ .‬اگر خروج‬
‫از طریق دریای سیاه نماد تعمید ما باشد (رساله اول قرنتیان ‪ ،)10:1،2‬پس سفر بیابان‬
‫از سفر ما پس از تعمید به سمت ملکوت خدا سخن م ی‌گوید‪ .‬ما تنها باید یک تمثال با‬
‫خود داشته باشیم‪ ،‬یک نظام پرستش ‪ -‬نظام خدا‪.‬‬
‫‪ 7:48‬الزم نیست ب رای پرستش خدا به درون کلیسا یا یک ساختمان مذهبی برویم‪ .‬خدا‬
‫م ی‌خواهد در دلهای ما زندگی کند [یعنی اذهان ما]‪ ،‬و جایی که دو یا سه نفر ب رای‬
‫پرستش او گرد آمده‌اند (متی ‪.)18:20‬‬
‫‪ 8:3 - 7:53‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪272‬‬
‫استیفان را سنگسار کردند و در‬ ‫کدام یک از انبیا را آزار و اذیت‬
‫همین حال خدا را صدا زد و گفت‪:‬‬ ‫نکردند؟ و آنها کسانی را که ظهور‬
‫‪60‬‬
‫عیسی سرورم‪ ،‬روحم را دریاب‪.‬‬ ‫آن عادل را پیشگویی کردند کشتند؛‬
‫و او زانو زد و با صدایی بلند فریاد‬ ‫همان کسی که اکنون خائن و قاتل‬
‫زد‪ :‬سرورم! این گناه را به حساب‬ ‫او شده‌اید‪ 53 .‬ای کسانی که شریعت‬
‫آنها نگذار‪ .‬و وقتی این را گفت‪ ،‬به‬ ‫را به وسیله فرشتگان دریافتید و آن‬
‫خواب رفت‪.‬‬ ‫را حفظ نکردید!‬
‫‪ 54‬اکنون وقتی ای ن‌ها را شنیدند‪ ،‬از‬
‫باب ‪8‬‬ ‫دست او عصبانی شدند و دندان‌های‬
‫خود را به هم فشردند‪ 55 .‬اما او که‬
‫آزار شائول به کلیسا‬ ‫از روح القدس پر بود‪ ،‬صادقانه با‬
‫شائول اعدام او را تأیید کرده بود‪ .‬و‬ ‫آسمان نگاه کرد‪ ،‬و شکوه خدا را‬
‫در آن روز‪ ،‬جفایی عظیم به کلیسای‬ ‫دید‪ ،‬و عیسی را که در دست راست‬
‫واقع در اورشلیم وارد شد و به غیر‬ ‫خدا ایستاده بود؛ و گفت‪ 56 :‬بنگرید‪،‬‬
‫از حواریون‪ ،‬همه در س راسر مناطق‬ ‫م ی‌بینم که آسمان‌ها باز شدند پسر‬
‫یهودیه و سامره پ راکنده شدند‪ 2 .‬و‬ ‫انسان در دست راست خدا ایستاده‬
‫مردان دیندار استیفان را به خاک‬ ‫است‪ 57 .‬اما آنها با صدایی بلند فریاد‬
‫سپردند و سوگواری بزرگی ب رای‬ ‫زدند و گوش‌های خود را گرفتند و با‬
‫او به پا کردند‪ 3 .‬اما شائول رفتاری‬ ‫‪58‬‬
‫هم به سوی او حمل ه‌ور شدند‪.‬‬
‫شرم‌آور با کلیسا داشت‪ ،‬وارد هر‬ ‫و آنها او را از شهر بیرون کردند‬
‫خانه م ی‌شد و مردان و زنان را‬ ‫و سنگسارش نمودند؛ و شاهدان‬
‫بیرون م ی‌کشید و آنها را به زندان‬ ‫لباس‌هایشان را به پای مرد جوانی‬
‫م ی‌افکند‪.‬‬ ‫به نام شائول گذاشتند‪ 59 .‬و آنها‬
‫‪ 7:56‬عهد جدید اغلب عیسی را نشسته بر سمت راست خدا توصیف م ی‌کند (عب رانیان‬
‫‪ .)10:12 ;1:3‬اما او همچنان به ما عالقه دارد‪ ،‬و وقتی شاهد مرگ استیفان بود‪ ،‬به‬
‫منظور میانج ی‌گری ب رای استیفان در ب رابر تخت خدا ایستاد‪.-‬‬
‫‪ 60 ،7:59‬آخرین کلمات استیفان بسیار شبیه به واژگانی هستند که عیسی درست‬
‫قبل از مرگ به زبان آورد‪ .‬بناب راین‪ ،‬به صلیب کشیدن چیزی نیست که تنها از دور به‬
‫آن نگاه کرده و بستاییم‪ ،‬در مقام یک نماد یا تصویر؛ بلکه چیزی است که شخص ا ً و‬
‫مستقیم ا ً با ما سخن م ی‌گوید‪ .‬و باید ما را متحول سازد؛ و اینجا است که ب رای من اینجا‬
‫و همین حاال‪ ،‬امروز‪ ،‬تبدیل به یک الگو م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪ 7:60‬بخفت‪ -‬ب رای ایمانداران‪ ،‬مرگ چیزی غیر از خواب ناخودآگاه است‪ .‬چیزی که در‬
‫مرحله بعد م ی‌فهمیم‪ ،‬رستاخیز با بازگشت عیسی است‪.‬‬
‫‪ 8:2‬آنها «پارسا» بودند چون تمایل داشتند خطر شرم و بدرفتاری را بپذیرند‪ ،‬اما ب راد ران‬
‫مسیحی شناخته شوند‪ .‬ما نیز باید گاهی این گونه شجاع باشیم‪.‬‬
‫‪ 8:3‬ایمان آوردن پولس ب رای تمام ما یک الگو است (‪ 1‬تیموتائوس ‪)1:16‬؛ موقعیت ما‬
‫پیش از تعمید‪ ،‬اساس اً‪ ،‬به اندازه پولس بد بود‪ .‬چون گناه تا این اندازه عظیم است‪.‬‬
‫‪273‬‬ ‫‪ 8:24 - 8:4‬الوسر لامعا باتک‬
‫تعمید یافتن‪ ،‬با فیلیپس هم راه شد؛ و‬ ‫‪ 4‬بناب راین‪ ،‬کسانی که پ راکنده شدند‬
‫با دیدن نشان ه‌ها و معج زات بزرگ‬ ‫هر جا که م ی‌رفتند کالم را موعظه‬
‫شگف ت‌زده م ی‌شد‪.‬‬ ‫م ی‌کردند‪ 5 .‬و فیلیپس به شهر سامره‬
‫‪ 14‬وقتی حواریون حاضر در‬ ‫رفت و مسیح را به آنها اعالم نمود‪.‬‬
‫اورشلیم شنیدند که سامره کالم خدا‬ ‫‪ 6‬و وقتی مردم معج زات او را شنیدند‬
‫را دریافت کرده‪ ،‬پطرس و یوحنا را‬ ‫و دیدند‪ ،‬همه ی ک‌دل به چیزهایی‬
‫نزد آنها فرستادند‪ 15 ،‬که وقتی رسیدند‬ ‫‪7‬‬
‫که فیلیپس م ی‌گفت گوش دادند‪.‬‬
‫ب رای ایشان دعا کردند تا روح‌القدس‬ ‫زی را از بسیاری از کسانی که ارواح‬
‫را دریافت کنند‪ 16 .‬زی را هنوز بر‬ ‫ناپاک داشتند‪ ،‬ارواح ناپاک بیرون‬
‫آنها نازل نشده بود‪ .‬آنها فقط در نام‬ ‫آمدند‪ ،‬با صدایی بلند فریاد م ی‌زدند؛‬
‫‪17‬‬
‫سرور‪ ،‬عیسی‪ ،‬تعمید یافته بودند‪.‬‬ ‫و بسیاری که مفلوج یا شل بودند شفا‬
‫دستانشان را بر ایشان نهادند‪ ،‬و آنها‬ ‫م ی‌یافتند‪ 8 .‬و شادی بیشتری در آن‬
‫نیز روح‌القدس را دریافت نمودند‪.‬‬ ‫شهر حاکم شد‪.‬‬
‫‪ 18‬وقتی شمعون دید که از طریق‬
‫گذاشتن دست حواریون‪ ،‬روح‌القدس‬ ‫شمعون جادوگر‬
‫اعطا م ی‌شود‪ ،‬به آنها پیشنهاد پول‬ ‫‪ 9‬اما مردی بود به اسم شمعون‬
‫داد و گفت‪ 19 :‬به من هم این قدرت‬ ‫که قب الً در آن شهر جادو م ی‌کرد و‬
‫را بدهید تا بر هر کسی که دستانم‬ ‫مردم سامره را شگف ت‌زده م ی‌نمود‪،‬‬
‫را م ی‌گذارم‪ ،‬روح‌القدس را دریافت‬ ‫و ادعا م ی‌کرد که خودش شخصی‬
‫کند‪ 20 .‬اما پطرس به او گفت‪ :‬نقره‌ات‬ ‫بزرگی است‪ 10 .‬همه از کوچکترین‬
‫با خودت نابود باد که فکر کردی با‬ ‫تا بزرگترین به او گوش م ی‌کردند و‬
‫‪21‬‬
‫پول هدیه خدا را به دست آوری‪.‬‬ ‫م ی‌گفتند‪ :‬این مرد قدرت خدایی را‬
‫تو در این امر هیچ نصیب و سهمی‬ ‫دارد که عظیم نام دارد‪ 11 .‬و آنها به او‬
‫نداری‪ ،‬زی را دلت نزد خدا راست‬ ‫گوش م ی‌کردند زی را مدت زیادی با‬
‫نیست‪ 22 .‬پس از ش رارت خود توبه‬ ‫سحر و جادوی خود آنها را حیرت‌زده‬
‫کن و با خداوند نیایش کن تا شاید‬ ‫کرده بود‪ 12 .‬اما وقتی فیلیپس درباره‬
‫‪23‬‬
‫فکری که داشتی بخشیده شود‪.‬‬ ‫ملکوت خدا و نام عیسی مسیح‬
‫زی را م ی‌بینم که با تلخی زه رآگین‬ ‫موعظه م ی‌کرد‪ ،‬به او ایمان آوردند‬
‫شده‌ای و ش رارت تو را اسیر خود‬ ‫و زنان و مردان تعمید یافتند‪ 13 .‬و‬
‫کرده است‪ 24 .‬و شمعون در پاسخ‬ ‫خود شمعون نیز ایمان آورد و پس از‬
‫‪ 8:12‬تعمید به طور طبیعی و بالفاصله پس از باور کردن بشارت‪ ،‬محقق م ی‌شود‪.‬‬
‫نوزادان را نم ی‌توان تعمید کرد‪ ،‬چون قادر به باورکردن بشارت نیستند‪.‬‬
‫‪ 8:13‬شاید انگیزه شمعون از ابتدا مشکوک به نظر م ی‌رسید (آیه ‪ .)18‬اما ما نم ی‌توانیم‬
‫انگیزه‌های دیگ ران را قضاوت کنیم‪ ،‬ما باید تمام کسانی که به باور بشارت اعت راف‬
‫م ی‌کنند را تعمید دهیم‪.‬‬
‫‪ 8:24‬برای من دعا کنید‪ -‬اما پطرس به او گفته بود که خود به درگاه خدا دعا کند (آیه‬
‫‪ 8:36 - 8:25‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪274‬‬
‫و شنید که او کتاب اشعیای نبی را‬ ‫گفت‪ :‬ب رای من به درگاه خداوند دعا‬
‫م ی‌خواند و گفت‪ :‬آیا آنچه م ی‌خوانی‬ ‫کنید‪ ،‬تا هیچ یک از چیزهایی که‬
‫را م ی‌فهمی؟ ‪ 31‬و او گفت‪ :‬چطور‬ ‫گفتی سر من نیاید‪.‬‬
‫بفهمم اگر کسی راهنمای ی‌ام نکند؟ و‬ ‫‪ 25‬پس وقتی بر کالم خداوند شهادت‬
‫او از فیلیپس خواهش کرد که سوار‬ ‫دادند و اعالمش کردند‪ ،‬به اورشلیم‬
‫شود و با او بنشیند‪.‬‬ ‫بازگشتند و بشارت را در بسیاری از‬
‫‪ 32‬متن کتاب مقدس که م ی‌خواند‬ ‫روستاهای سامریان موعظه کردند‪.‬‬
‫این بود‪ :‬مانند گوسفند به سوی‬
‫کشتارگاه برده شد‪ ،‬و مانند بره‌ای‬ ‫فیلیپس و مقام اتیوپیایی‬
‫که نزد پش م‌چین خود ساکت است‪،‬‬ ‫‪ 26‬اما یکی از فرشتگان خدا با‬
‫دهانش را نگشود‪ 33 .‬در فروتنی او‪،‬‬ ‫فیلیپس سخن گفت‪ :‬بلند شو و برو‬
‫عدالت از او گرفته شد‪ .‬چه کسی‬ ‫به سمت جنوب‪ ،‬به جاده‌ای که از‬
‫نسل او را اعالم خواهد کرد؟ زی را‬ ‫اورشلیم به غزه منتهی م ی‌شود‪ .‬این‬
‫زندگی او از روی زمین برداشته‬ ‫جاده بیابانی است‪ 27 .‬و او برخاست‬
‫م ی‌شود‪.‬‬ ‫و رفت‪ ،‬و مردی از اتیوپی‪ ،‬که یک‬
‫‪ 34‬و خواج ه‌س را به فیلیپس گفت‪:‬‬ ‫خواج ه‌س را با قدرت بسیار در دربار‬
‫خواهش م ی‌کنم بگو از کدام پیامبر‬ ‫کَنداکه ملکه اتیوپی بود و مسئولیت‬
‫حرف م ی‌زند؟ از خودش یا کس‬ ‫همه خ زانه او را به عهده داشت‪،‬‬
‫دیگری؟ ‪ 35‬و فیلیپس دهانش را‬ ‫‪28‬‬
‫ب رای عبادت به اورشلیم آمده بود‪.‬‬
‫گشود‪ ،‬و از این کتاب شروع کرد و‬ ‫و در هنگام بازگشت‪ ،‬در کالسک ه‌اش‬
‫عیسی را به او موعظه نمود‪ 36 .‬و در‬ ‫نشسته بود کتاب اشعیای نبی را‬
‫حالی که در امتداد جاده م ی‌رفتند‪،‬‬ ‫م ی‌خواند‪ 29 .‬و روح به فیلیپس گفت‪:‬‬
‫به آبی رسیدند و خواج ه‌س را گفت‪:‬‬ ‫برو نزدیک و به این کالسکه ملحق‬
‫نگاه کن آب! چه چیزی مانع تعمید‬ ‫شو‪ 30 .‬و فیلیپس به سوی او دوید‬
‫‪ .)22‬ما اغلب در مورد ارتباط مستقیم با خدا‪ ،‬که او خود از ما م ی‌خواهد‪ ،‬تردید م ی‌کنیم‪.‬‬
‫ترجیح م ی‌دهیم فرد دیگری این کار را ب رای ما انجام دهد‪ ،‬درست همان طور که قوم‬
‫اس رائیل نم ی‌خواستند مستقیم ا ً با خدا صحبت کنند‪ ،‬پس از موسی خواستند که به صدای‬
‫او گوش کند و آنچه م ی‌گوید ب رایشان بازگو نماید‪.‬‬
‫‪ 8:31‬مردم نم ی‌توانند بدون موعظ ه‌گر‪ ،‬بشارت را بشنوند (رومیان ‪ .)10:14‬مردمی‬
‫هستند که منتظرند ما انجیل را ب رایشان توضیح دهیم‪ .‬بیایید به سوی آنها برویم‪.‬‬
‫‪ 8:33‬نسل‪ -‬فرزندان او‪ .‬خواج ه‌س را نم ی‌توانست فرزندی داشته باشد‪ ،‬پس عالقه داشت‬
‫که پیشگوی ی‌های مربوط به عیسی در اشعیا ‪ 53‬را بخواند‪ ،‬که م ی‌گفت او بدون داشتن‬
‫فرزند خواهد مرد‪ .‬ما هرکدام شباه ت‌ها یا ارتباط‌هایی مستقیم بین عیسی و زندگی‬
‫شخصی خود م ی‌بینیم و این ما را به سمت او جذب م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 8:36‬آغازگر تعمید‪ ،‬فردی است که م ی‌خواهد تعمید داده شود‪ .‬ایده آب پاشیدن بر‬
‫نوزادان نادرست است‪.‬‬
‫‪275‬‬ ‫‪ 9:12 - 8:37‬الوسر لامعا باتک‬
‫بیاورد‪ 3 .‬و این گونه شد که در ادامه‬ ‫گرفتن من است؟ ‪ 37‬و فیلیپس گفت‪:‬‬
‫راه به دمشق نزدیک شد‪ ،‬و ناگهان‬ ‫اگر با تمام قلبت ایمان بیاوری‪،‬‬
‫‪4‬‬
‫نوری از آسمان دور او درخشید‪.‬‬ ‫م ی‌توانی تعمید بگیری‪ .‬و او در‬
‫و او بر زمین افتاد و صدایی شنید‬ ‫پاسخ گفت‪ :‬ایمان دارم که عیسی‬
‫که به او گفت‪ :‬شائول‪ ،‬شائول‪ ،‬چ را‬ ‫مسیح پسر خدا است‪ 38 .‬و دستور‬
‫بر من جفا م ی‌کنی؟ ‪ 5‬و او گفت‪:‬‬ ‫داد که کالسکه متوقف شود‪ ،‬و هر‬
‫خداوندا‪ ،‬تو کیستی؟ و او گفت‪:‬‬ ‫دوی آنها‪ ،‬فیلیپس و خواج ه‌س را پایین‬
‫من عیسی هستم که تو بر او جفا‬ ‫آمدند و به سمت آب رفتند‪ ،‬و فیلیپس‬
‫م ی‌کنی‪ 6 .‬اما برخیز و به شهر برو‬ ‫او را تعمید داد‪ 39 .‬و وقتی از آب‬
‫و آنجا به تو گفته م ی‌شود که چه‬ ‫بیرون آمدند‪ ،‬روح خداوند فیلیپس‬
‫باید کنی‪ 7 .‬اما مردانی که همسفر‬ ‫را برد و خواج ه‌س را دیگر او را ندید؛‬
‫او بودند ساکت ایستادند‪ ،‬درحالی که‬ ‫و شادی‌کنان به راه خود رفت‪ 40 .‬اما‬
‫آن صدا را م ی‌شنیدند اما هی چ‌کس را‬ ‫فیلیپس در اشدود پیدا شد؛ و هنگام‬
‫نم ی‌دیدند‪ 8 .‬و شائول برخاست‪ ،‬و‬ ‫گذر از آن ناحیه‪ ،‬بشارت را به همه‬
‫هنگامی که چشمان خود را باز کرد‪،‬‬ ‫شهرها موعظه کرد تا این که به‬
‫چ کس را ندید‪ ،‬و آنها دستش را‬ ‫هی ‌‬ ‫قیصریه رسید‪.‬‬
‫گرفتند و به دمشق بردند‪ 9 .‬و او سه‬
‫روز نابینا بود‪ ،‬و نه چیزی خورد و‬ ‫باب ‪9‬‬
‫نه چیزی نوشید‪.‬‬
‫‪ 10‬و در دمشق‪ ،‬شاگردی به نام‬ ‫ایمان آوردن شائول‬
‫حنانیا بود که خداوند در رویا به‬ ‫اما شائول که هنوز تهدید و قتل‬
‫او گفت‪ :‬حنانیا‪ .‬و او گفت‪ :‬سرورم‬ ‫بر شاگردان خداوند م ی‌دمید‪،‬‬
‫اینجا هستم‪ 11 .‬و سرور به او گفت‪:‬‬ ‫نزد روحانی اعظم آمد‪ 2 ،‬و از او‬
‫برخیز و به کوچ ه‌ای که نامش راست‬ ‫نام ه‌هایی ب رای کنیس ه‌های واقع در‬
‫است برو‪ ،‬و در خانه یهودا‪ ،‬س راغ‬ ‫دمشق خواست تا اگر کسی را از‬
‫کسی را به نام شائول طرسوسی‬ ‫اهل طریقت پیدا کند‪ ،‬چه مرد و چه‬
‫بگیر‪ .‬زی را او دعا م ی‌کند‪ 12 ،‬و‬ ‫زن‪ ،‬او را بر بند نهاده و به اورشلیم‬
‫‪ 8:37‬پیش از آنکه فرد تعمید داده شود‪ ،‬ایمانش را اعالم نمود؛ او به اندازه کافی بالغ بود‬
‫که درک کند و به عنوان یک بزرگسال تعمید داده شد نه یک کودک‪.‬‬
‫‪ 39 ،8:38‬به آب درآمدند ‪ ...‬از آب بیرون آمدند – هیچ کس بدون آب از بیابان‬
‫نم ی‌گذرد‪ .‬آنها قطع ا ً قط راتی آب داشتند که روی خود بپاشند‪ ،‬اگر تعمید این گونه است‪.‬‬
‫اما نیست‪ .‬تعمید یعنی فرو رفتن کامل در آب‪ ،‬همان چیزی که در اینجا انجام شده است‪.‬‬
‫‪ 9:3‬پولس از ما م ی‌خواهد ایمان آوردن او را مانند ایمان آوردن خودمان بدانیم (‪1‬‬
‫تیموتائوس ‪ .)1:16‬نور خیره‌کننده عیسی بر تاریکی قلوب ما نیز تابیده است (رساله‬
‫دوم قرنتیان ‪.)4:6‬‬
‫‪ 9:5‬مرا آزار م ی‌رسان ی‪ -‬عیسی کلیسای خود است؛ ما در بدن عیسی تعمید شده‌ایم‪.‬‬
‫آنچه بر ما م ی‌رود‪ ،‬بر او رفته است‪.‬‬
‫‪ 9:27 - 9:13‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪276‬‬
‫شائول مشتاقانه انجیل را‬ ‫شخصی به نام حنانیا را در خواب‬
‫موعظه م ی‌کند‬ ‫دیده است که آمده و دست بر او‬
‫‪ 20‬و بی درنگ در کنیس ه‌ها موعظه‬ ‫گذاشته تا او بینای ی‌اش را بدست‬
‫م ی‌نمود که عیسی پسر خدا است‪.‬‬ ‫آورد‪ 13 .‬اما حنانیا جواب داد‪:‬‬
‫‪ 21‬و همه کسانی که شنیدند تعجب‬ ‫سرورم‪ ،‬درباره این شخص از اف راد‬
‫کردند‪ ،‬و گفتند‪ :‬مگر این آن کسی‬ ‫زیادی شنیده‌ام که به قدیسین تو در‬
‫نیست که در اورشلیم کسانی که این‬
‫‪14‬‬
‫اورشلیم چه بدی‌هایی کرده است‪،‬‬
‫اسم را م ی‌خواندند را نابود م ی‌کرد؟‬ ‫و در اینجا نیز از روحانیون اعظم‬
‫و او به اینجا ب رای این منظور آمده‬ ‫این اختیار را دارد که ه ر‌کسی که‬
‫است تا آنها را دستگیر کند و نزد‬
‫‪15‬‬
‫نام تو را بخواند را حبس کند‪.‬‬
‫روحانیون اعظم ببرد‪ 22 .‬اما شائول‬ ‫اما سرور به او گفت‪ :‬برو‪ .‬زی را او‬
‫یهودیان‬
‫ِ‬ ‫بیشتر تقویت یافت‪ ،‬و‬ ‫وسیله برگزیده من است تا نام م را‬
‫ساکن دمشق را مجاب کرد و ثابت‬ ‫پیش ملل غیر یهود‪ ،‬پادشاهان و‬
‫نمود که این مسیح واقعی است‪.‬‬ ‫بن ی‌اس رائیل ببرد‪ 16 .‬زی را من به او‬
‫‪ 23‬و بعد از گذشت چندین روز‪،‬‬ ‫نشان خواهم داد که چه سخت ی‌هایی‬
‫یهودیان جلس ه‌ای تشکیل دادند تا‬ ‫ب رای نام من باید بکشد‪.‬‬
‫او را بکشند‪ 24 .‬اما شائول از توطئه‬ ‫‪ 17‬و حنانیا رفت‪ ،‬و وارد آن خانه‬
‫آنها مطلع شد‪ ،‬و آنها شب و ‌روز‬ ‫شد؛ و دستانش را بر روی او گذاشت‪،‬‬
‫دروازه‌ها را پاسبانی م ی‌کردند تا‬ ‫و گفت‪ :‬شائول ای ب رادر‪ ،‬سرور‪،‬‬
‫او را بکشند‪ 25 .‬اما شاگردان او را‬ ‫عیسی‪ ،‬که در راهی که م ی‌آمدی بر‬
‫ش ب‌هنگام در سبدی گذاشتند و از‬ ‫تو ظاهر شد‪ ،‬م را فرستاد تا بینایی‬
‫دیوار شهر پایین بردند‪.‬‬ ‫بیابی و از روح‌القدس پر شوی‪ 18 .‬و‬
‫‪ 26‬و هنگامی که به اورشلیم آمد‪،‬‬ ‫بالفاصله از چشمان او چیزی مثل‬
‫تصمیم گرفت به شاگردان ملحق‬ ‫فلس افتاد‪ ،‬و بینای ی‌اش را بازیافت؛‬
‫شود؛ اما همه از او م ی‌ترسیدند‪،‬‬ ‫و برخاست و تعمید گرفت‪ 19 .‬و او‬
‫زی را باور نم ی‌کردند که از شاگردان‬ ‫غذا خورد و قوت گرفت‪ ،‬و چند روز‬
‫باشد‪ 27 .‬اما برنابا او را پذیرفت‪ ،‬و‬ ‫با شاگردان در دمشق ماند‪.‬‬
‫او را نزد حواریون برد و به آنها‬
‫‪ 9:15‬خدا اف رادی را به خود م ی‌خواند که ما به هیچ وجه احتمال نم ی‌دهیم ف را خوانده‬
‫شوند؛ و ما نباید ف راخوان ی‌های او را قضاوت کنیم‪.‬‬
‫‪ 9:18‬تعمید یعنی اولین قدم فوری که هر فرد تواب و ایماندار به عیسی باید بردارد‪.‬‬
‫‪ 9:20‬مردم انتظار دارند فردی که بخشیده شده‪ ،‬پیش از آنکه آشکارا به خدمت خدا‬
‫بپردازد‪ ،‬ب رای مدتی ساکت باشد‪ .‬اما بخشایش خدا فوری است؛ او مشتاق است و‬
‫بالفاصله ما را م ی‌بخشد و ما نیز باید همین گونه باشیم‪.‬‬
‫‪ 9:27‬ما باید نسبت به کار خدا ذهنی باز داشته باشیم‪ .‬باید اجازه دهیم که مردم فرصت‬
‫توبه داشته باشند‪ ،‬آماده شوند که بپذیرند واقع ا ً تغییر کرده‌اند و اینکه خدا تمایل دارد‬
‫‪277‬‬ ‫‪ 9:43 - 9:28‬الوسر لامعا باتک‬
‫‪ 36‬و در یافا‪ ،‬شاگردی به نام طابیتا‬ ‫گفت که چگونه خداوند را در راه‬
‫بود که معنی آن غ زال است‪ .‬این زن‬ ‫دیده با او صحبت کرده‪ ،‬و چطور‬
‫پر بود از اعمال صالح و بخشنده‪.‬‬ ‫در دمشق به نام عیسی با شهامت‬
‫‪ 37‬این گونه شد که در آن روزها‬ ‫موعظه کرد ‌ه است‪ 28 .‬و در اورشلیم‬
‫او بیمار شد و ُم رد‪ ،‬و هنگامی که‬ ‫با آنها رفت و آمد م ی‌کرد ‪ 29‬و به نام‬
‫او را غسل دادند‪ ،‬در باالخان ه‌ای‬ ‫خداوند شجاعانه موعظه م ی‌نمود و‬
‫گذاشتند‪ 38 .‬و چون لده نزدیک به‬ ‫علیه یهودیان یونانی‌‌زبان گفتگو و‬
‫یافا بود‪ ،‬شاگردان شنیدند که پطرس‬ ‫بحث م ی‌کرد‪ ،‬و آنها در صدد کشتن‬
‫در آنجا است‪ ،‬و دو نفر را نزد او‬ ‫او ب رآمدند‪ 30 .‬و هنگامی که ب رادران‬
‫فرستادند و از او خواستند‪ :‬بالفاصله‬ ‫مطلع شدند‪ ،‬او را به قیصریه بردند‬
‫پیش ما بیا‪ 39 .‬و پطرس برخاست و‬ ‫و از آنجا به طرسوس روانه نمودند‪.‬‬
‫با آنها رفت‪ .‬و هنگامی که رسید‪،‬‬ ‫‪ 31‬سپس کلیسا در س راسر یهودیه‪،‬‬
‫او را به آن باالخانه بردند؛ و همه‬ ‫جلیله و سامره آرامش یافت و ساخته‬
‫بیوه‌زنان گری ه‌کنان کنار او ایستادند‬ ‫م ی‌شد؛ و در ترس از خداوند و به‬
‫و پی راه ن‌ها و جام ه‌هایی را به او‬ ‫تسلی روح‌القدس‪ ،‬چندین ب رابر شد‪.‬‬
‫نشان دادند که غ زال وقتی که با آنها‬
‫بود دوخته بود‪ 40 .‬اما پطرس همه را‬ ‫پطرس مردم را شفا م ی‌دهد‬
‫بیرون کرد‪ ،‬و زانو زد و دعا کرد؛‬ ‫‪ 32‬و این گونه شد که پطرس به‬
‫و رو به سوی جسد کرد و گفت‪:‬‬ ‫همه مناطق رفت‪ ،‬و نزد قدیسین‬
‫طابیتا‪ ،‬برخیز‪ .‬و او چشمان خود‬ ‫ساکن لده نیز رفت‪ 33 .‬و در آنجا‬
‫را باز کرد و هنگامی که پطرس را‬ ‫شخصی را به نام اینیاس یافت که‬
‫دید‪ ،‬راست نشست‪ 41 .‬و او دستش را‬ ‫به مدت هشت سال فلج و بستری‬
‫گرفت و او را بلند کرد؛ و قدیسین‬ ‫بود‪ 34 .‬و پطرس به او گفت‪ :‬اینیاس‪،‬‬
‫و بیوه‌زنان را صدا زد‪ ،‬و او را زنده‬ ‫عیسی مسیح تو را شفا م ی‌دهد‪.‬‬
‫به آنها سپرد‪ 42 .‬و این در سرتاسر‬ ‫برخیز و بستر خود را مرتب کن‪.‬‬
‫یافا شنیده شد‪ ،‬و بسیاری به خداوند‬ ‫و او بالفاصله برخاست‪ 35 .‬و تمام‬
‫ایمان آوردند‪ 43 .‬و این گونه شد که‬ ‫ساکنان لده و شارون او را دیدند‪ ،‬و‬
‫در یافا نزد شمعون دباغ چند روزی‬ ‫به سوی خداوند بازگشتند‪.‬‬
‫را ماند‪.‬‬
‫از آنها استفاده کند‪ .‬شاید باید دیگر ایمانداران را به این راه تشویق نماییم‪ ،‬آن گونه که‬
‫برنابا کرد‪ .‬حنانیا نیز باید درسی م ی‌آموخت‪.‬‬
‫‪ 41 ،9:40‬این حادث ه‌ شفای زنی به نام طابیتا‪ ،‬شباه ت‌های بسیاری با نحوه شفا بخشیدن‬
‫زن دیگر به نام تالیتا توسط عیسی دارد (مرقس ‪ .)5:41,42‬پطرس اعمال عیسی‪ ،‬زبان‬
‫بدن او و طرز فکر و کالم او را در زمان مأموریتش به یاد دارد ‪ -‬و آنها را در زندگی‬
‫خود تک رار م ی‌کند‪ .‬این کاری است که ما نیز باید بکنیم ‪ -‬انجیل را بخوانیم‪ ،‬روح مسیح‬
‫را جذب کنیم‪ ،‬و آن را در زندگی خود اعمال کنیم‪ ،‬تا مانند او عمل نماییم‪.‬‬
‫‪ 9:43‬دباغان مورد محبت یهودیان نبودند چون با پوست و خون حیوانات ناپاک‬
‫‪ 10:13 - 10:2‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪278‬‬
‫است‪ 7 .‬و هنگامی که فرشت ه‌ای که با‬ ‫باب ‪10‬‬
‫او صحبت م ی‌کرد رفت‪ ،‬دو نفر از‬ ‫پطرس و كرنیلیوس‬
‫نوک ران خود و یک سرباز باتقوا را‪،‬‬ ‫و در قیصریه مردی به نام‬
‫که همیشه در خدمتش بودند‪ ،‬صدا‬ ‫یوزباشی هنگی‬
‫ِ‬ ‫کرنیلیوس بود‪ ،‬و‬
‫زد‪ 8 .‬و پس از آنکه تمام ماج را را‬ ‫به نام هنگ ایتالیایی بود‪ 2 ،‬و او و‬
‫به آنها‌گفت‪ ،‬آنها را به یافا فرستاد‪.‬‬ ‫تمام اهل خان ه‌اش باتقوا و خداترس‬
‫‪ 9‬و روز دیگر‪ ،‬هنگامی که در راه‬ ‫بود که صدقه بسیار به قوم یهود‬
‫بودند و به شهر نزدیک م ی‌شدند‪،‬‬ ‫م ی‌داد و همیشه نزد خدا دعا م ی‌کرد‪.‬‬
‫حدودا ً ساعت شش‪ ،‬پطرس بر بام‬ ‫‪ 3‬روزی نزدیک ساعت نهم‪ ،‬فرشته‬
‫خانه رفت تا دعا کند‪ 10 .‬و گرسنه‬ ‫خدا را در رؤیا به طور آشکار دید‬
‫شد و خواست چیزی بخورد‪ ،‬اما‬ ‫که نزد او آمد و گفت‪ :‬کرنیلیوس‪.‬‬
‫در حالی که ب رای او غذا حاضر‬ ‫‪ 4‬و او بر آن خیره شد و با ترس‬
‫م ی‌کردند‪ ،‬از خود بیخود شد‪ 11 .‬و‬ ‫گفت‪ :‬آن چیس ت‌‪ ،‬خداوند؟ و به او‬
‫آسمان را دید که باز شده و ظرفی‬ ‫گفت‪ :‬دعاها و صدقات تو به عنوان‬
‫مانند چادری بزرگ از چهار گوشه‬ ‫یادگاری نزد خدا رفته است‪ 5 .‬اکنون‬
‫به سوی زمین آویخته شد‪ 12 ،‬که در‬ ‫اف رادی را به یافا بفرست و کسی را به‬
‫آن همه جور چهارپا‪ ،‬خزنده و پرنده‬ ‫‪6‬‬
‫نام شمعون ملقب به پطرس بیاور‪.‬‬
‫موجود بود‪ 13 .‬و صدایی به او نازل‬ ‫او نزد دباغی مهمان است که نامش‬
‫شد‪ :‬پطرس برخیز‪ .‬بکش و بخور‪.‬‬ ‫شمعون و خان ه‌اش در کنار دریا‬
‫سروکار داشتند و مجبور بودند جدای از اجتماع و در حاشیه روستاها و شهرها زندگی‬
‫کنند‪ .‬دقیقا همین نوع مردم بودند که جذب مسیحیت شده و آن را پذیرفتند‪ .‬امروزه نیز‬
‫در واقع همین گونه است‪.‬‬
‫‪ 10:1‬سرباز بودن ب رای یک مسیحی انتخاب خوبی نیست‪ ،‬اما هیچ گواهی بر این‬
‫نیست که کرنلیوس پس از ایمان آوردن‪ ،‬کارش را ترک کرده باشد (همچنین رجوع کنید‬
‫به لوقا ‪.)3:14‬‬
‫‪ 10:5‬پطرس در یافا بود‪ ،‬درست جایی که یوحنا نتوانسته بود ف راخوانیش به موعظه‬
‫ب رای غیر یهودیان را دریابد‪ .‬خدا ش رایطی را ف راهم م ی‌کند تا ما شانس این را داشته باشیم‬
‫که از اشتباهات دیگ ران بیاموزیم؛ او آنها را به ما یادآوری م ی‌کند‪ ،‬همان طور که ذهن‬
‫پطرس با بودن در یافا از اتفاقی که ب رای یوحنا افتاد‪ ،‬تازه شد‪.‬‬
‫‪ 10:6‬دباغی یک شغل درجه پایین بود‪ ،‬و دباغان آنچنان مطرود بودند که بایستی خارج‬
‫از شهر مث الً در ساحل زندگی م ی‌کردند‪ .‬کرنلیوس آنقدر فروتن بود که آموزش و تعمید‬
‫کسی با این رد ‌ه پایین اجتماعی را بپذیرد‪.‬‬
‫‪ 10:13‬حیوانات ناپاک که پطرس بایستی «م ی‌کشت و م ی‌خورد» [احتماال اشاره به‬
‫قربانی کردن آنها دارد]‪ ،‬نماد غیر یهودیان هستند‪ .‬پولس خواستار ایمان آوردن غیر‬
‫یهودیان شد تا قربانی درخوری ب رای خدا داشته باشد (رومیان ‪ .)15:16‬اما عیسی قب الً به‬
‫پولس گفته بود که به س راسر دنیا برود و مردمی از تمام مل ت‌ها را در مسیح تعمید نماید‬
‫‪279‬‬ ‫‪ 10:31 - 10:14‬الوسر لامعا باتک‬
‫ان‬
‫با آنها رفت‪ ،‬و چند نفر از ب رادر ِ‬ ‫‪ 14‬اما پطرس گفت‪ :‬نه‪ ،‬سرورم‪.‬‬
‫یافا هم راه او رفتند‪.‬‬ ‫زی را هرگز چیزی ناپاک یا ح رام‬
‫‪ 24‬روز بعد‪ ،‬وارد قیصریه شدند‪ .‬و‬ ‫نخورده‌ام‪ 15 .‬و بار دیگر صدایی‬
‫کرنیلیوس پس از آنکه خویشاوندان‬ ‫به سوی او نازل شد‪ :‬آنچه خدا پاک‬
‫و دوستان نزدیک خود را ف را خواند‪،‬‬ ‫کرده است‪ ،‬آن را ح رام ندان‪ 16 .‬و این‬
‫منتظر آنها بود‪ 25 .‬و هنگامی که‬ ‫سه مرتبه تک رار شد‪ ،‬و بالفاصله آن‬
‫پطرس وارد شد‪ ،‬کرنیلیوس او را‬ ‫ظرف به آسمان باال برده شد‪.‬‬
‫مالقات کرد‪ ،‬و بر پایش افتاد و به او‬ ‫‪ 17‬هنگامی که پطرس مشغول‬
‫ادای احت رام کرد‪ 26 .‬اما پطرس او را‬ ‫تفسیر رؤیای خود بود‪ ،‬فرستادگان‬
‫بلند کرد‪ ،‬و گفت‪ :‬بلند شو‪ .‬من خود‬ ‫کرنیلیوس پس از آنکه خانه شمعون‬
‫نیز انسان هستم‪ 27 .‬و همان طور‬ ‫را جستجو کرده بودند‪ ،‬به درب منزل‬
‫که با او صحبت م ی‌کرد‪ ،‬وارد شد و‬ ‫رسیدند‪ 18 ،‬و صدا زدند و پرسیدند‬
‫دید اف راد زیادی دور هم هستند‪ 28 .‬و‬ ‫آیا شمعون معروف به پطرس آنجا‬
‫به آنها گفت‪ :‬شما خود م ی‌دانید که‬ ‫مهمان است‪ 19 .‬هنگامی که پطرس‬
‫چقدر ح رام است اگر مردی یهودی به‬ ‫به رؤیایش فکر م ی‌کرد‪ ،‬روح به‬
‫شخصی از امت دیگر ملحق شود؛‬ ‫او گفت‪ :‬نگاه کن‪ ،‬سه نفر دنبال‬
‫اما خدا به من نشان داده است که‬ ‫تو هستند‪ 20 .‬پس برخیز‪ ،‬پایین‬
‫چ کس را ح رام یا ناپاک نخوانم‪.‬‬ ‫هی ‌‬ ‫برو و هم راه ایشان برو و هیچ‬
‫‪ 29‬بناب راین‪ ،‬وقتی اف رادی را به دنبال‬ ‫تردیدی نداشته باش‪ .‬زی را من آنها‬
‫من فرستادند‪ ،‬بدون هیچ اعت راضی‬ ‫را فرستاده‌ام‪ 21 .‬و پطرس نزد آن سه‬
‫آمدم‪ .‬از این جهت‪ ،‬م ی‌خواهم بدانم‬ ‫نفر رفت و گفت‪ :‬من آن کسی هستم‬
‫ب رای چه م را خواست ه‌اید‪.‬‬ ‫که دنبالش هستید‪ .‬چ را آمده‌اید؟ ‪ 22‬و‬
‫‪ 30‬کرنیلیوس گفت‪ :‬چهار روز‬ ‫کرنیلیوس یوزباشی‪ ،‬مرد‬
‫ِ‬ ‫آنها گفتند‪:‬‬
‫پیش‪ ،‬تقریب ا ً همین ساعت‪ ،‬در‬ ‫صالح و خداترس‪ ،‬که نزد تمام ملت‬
‫ساعت نهم در خانه خود دعا‬ ‫مقدس‬
‫ِ‬ ‫یهود نیکنام است‪ ،‬از فرشته‬
‫م ی‌کردم‪ ،‬و شخصی با لباس‬ ‫خدا دستور گرفت که تو را به خانه‬
‫نورانی پیش من ایستاد‪ 31 ،‬و گفت‪:‬‬ ‫‪23‬‬
‫خود بطلبد و سخنان تو را بشنود‪.‬‬
‫کرنیلیوس‪ ،‬دعای تو مستجاب شد و‬ ‫او آنها را به خانه برده مهمان نمود‪.‬‬
‫صدقات تو در حضور خدا منظور‬ ‫و فردای آن روز پطرس برخاست و‬

‫(مرقس ‪ .)15:15,16‬پطرس این مسئله را دیر درک کرد؛ همان طور که ما دیر م ی‌فهمیم‬
‫چه می زان انجیل را باید ب رای مردم موعظه کنیم‪.‬‬
‫‪ 10:15‬بناب راین‪ ،‬این حرف که مسیحیان تنها باید غذای «پاک» بخورند‪ ،‬نادرست است‪.‬‬
‫ما دیگر پیرو شریعت موسی نیستیم‪.‬‬
‫‪ 10:31‬تنها کارهای خدا ما را نسبت به خدا متقاعد نم ی‌کند؛ ما باید نسبت به انجیل‬
‫و تعمید در عیسی آگاهی داشته باشیم‪ .‬بزرگترین چیزی که م ی‌توانیم به کسی بدهیم‪،‬‬
‫دانش خدا و عیسی است ‪ -‬این ف راتر از هر گونه هدیه مادی است‪.‬‬
‫‪ 10:47 - 10:32‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪280‬‬
‫هم در اورشلیم انجام داد‪ .‬کسی که‬ ‫گردید‪ 32 .‬پس به یافا بفرست و‬
‫به صلیب کشیده شد‪ ،‬و بر درخت‬ ‫شمعون معروف به پطرس را ف را‬
‫آوی زانش کردند‪ 40 .‬خدا او را در‬ ‫شمعون دباغ‪،‬‬
‫ِ‬ ‫خوان‪ .‬او در خانه‬
‫روز سوم برخی زانید و او را ظاهر‬ ‫کنار دریا‪ ،‬مهمان است‪ 33 .‬پس فورا ً‬
‫ساخت‪ 41 ،‬اما نه بر همه مردم‪ ،‬بلکه‬ ‫س راغ تو فرستادم‪ ،‬و تو لطف کردی‬
‫بر شهودی که خدا از پیش برگزیده‬ ‫و آمدی‪ .‬بناب راین‪ ،‬همه ما اینجا در‬
‫بود‪ ،‬یعنی ما که بعد از برخاستن‬ ‫حضور خدا هستیم تا آنچه خدا به تو‬
‫او از میان مردگان‪ ،‬با او خوردیم‬ ‫فرموده است را بشنویم‪.‬‬
‫و آشامیدیم‪ 42 .‬و به ما دستور داد‬ ‫‪ 34‬پطرس زبان گشود و گفت‪:‬‬
‫که به مردم موعظه کنیم‪ ،‬و شهادت‬ ‫در حقیقت فهمیده‌ام که خدا ب رای‬
‫دهیم که خدا او را مقرر فرموده تا‬ ‫کسی تبعیض قائل نیست؛ ‪ 35‬اما‬
‫داور زندگان و مردگان باشد‪ 43 .‬همه‬ ‫در هر امتی‪ ،‬ه ر‌ کسی که از او‬
‫انبیا بر او شهادت م ی‌دهند که هر‬ ‫بترسد و عمل نیک انجام دهد‪،‬‬
‫‌که به او ایمان آورد‪ ،‬گناهانش به نام‬ ‫نزد او مقبول م ی‌گردد‪ 36 .‬کالمی را‬
‫او بخشوده م ی‌شود‪.‬‬ ‫که نزد بن ی‌اس رائیل فرستاد‪ ،‬و از‬
‫‪ 44‬در حالی که پطرس هنوز‬ ‫طریق عیسی مسیح (که سرور همه‬
‫این کلمات را به زبان م ی‌آورد‪،‬‬ ‫است!) به سالمتی بشارت م ی‌داد‪،‬‬
‫روح‌القدس بر همه کسانی که کالم‬ ‫‪ 37‬پیغامی را که شما نیز م ی‌دانید‬
‫را شنیدند‪ ،‬نازل شد‪ 45 .‬و مؤمنانی‬ ‫که در تمامی یهودیه منتشر شد و‬
‫که ختنه شده بودند و هم را ِه پطرس‬ ‫شروع آن از جلیله بود‪ ،‬بعد از آن‬
‫آمده بودند‪ ،‬شگف ت‌زده شدند‪ ،‬زی را‬ ‫تعمیدی که یحیی آن را موعظه کرد‪،‬‬
‫هدیه روح‌القدس بر ام ت‌ها نیز‬ ‫‪ 38‬یعنی عیسی ناصری‪ .‬چگونه خدا‬
‫اعطا شده بود‪ 46 .‬زی را آنها شنیدند‬ ‫او را به روح‌القدس و قدرت مسح‬
‫که با زبان‌ها متکلم م ی‌شدند و خدا‬ ‫نمود و او اعمال نیک انجام م ی‌داد‬
‫را تمجید م ی‌کردند‪ .‬سپس پطرس‬ ‫و همه کسانی را شفا م ی‌بخشید که‬
‫گفت‪ 47 :‬آیا کسی م ی‌تواند آب را نگه‬ ‫ابلیس به آنها ظلم کرده بود‪ .‬زی را خدا‬
‫دارد و نگذارد آنهایی که روح‌القدس‬ ‫با او‌بود‪ 39 .‬و ما شاهد همه کارهایی‬
‫را دریافت کرده‌اند درست مانند ما‬ ‫هستیم که او هم در کشور یهود و‬

‫‪ 10:36‬خداوند همه‪ -‬حال پطرس اهمیت واژه کوچک «همه» را درک م ی‌کند ‪ -‬نه فقط‬
‫تمام یهودیان که تمام انسان‌ها را در بر م ی‌گرفت‪ .‬ما نیز گاهی در واژگان و عباراتی که‬
‫بسیار ب رایمان آشنا هستند‪ ،‬مضامینی از سوی خدا درم ی‌یابیم‪.‬‬
‫‪ 41 ,10:40‬خدا عیسای رستاخیز شده را به همه نشان نداد‪ ،‬بلکه تنها عده‌ای معدود او‬
‫را دیدند‪ ،‬که سپس بروند و به بقیه جهان شهادت دهند‪ .‬خدا همواره دوست دارد از طریق‬
‫انسان‌ها کار کند ‪ -‬شبیه زمانی که عیسی قرص‌های نان و ماه ی‌ها را چند ب رابر کرد‪،‬‬
‫اما اص رار داشت که جمعی از طریق دس ت‌های حواریون آنها را بگیرند‪ .‬پس خدا مشتاق‬
‫است که امروز از شما به عنوان شاهدش در این دنیا استفاده کند‪.‬‬
‫‪281‬‬ ‫‪ 11:17 - 10:48‬الوسر لامعا باتک‬
‫زی را هرگز چیزی ح رام یا ناپاک به‬ ‫تعمید شوند؟ ‪ 48‬و به آنها دستور داد‬
‫دهانم نرفته است‪ 9 .‬بار دیگر خطاب‬ ‫تا به نام عیسی مسیح تعمید شوند‪.‬‬
‫از آسمان د ‌ر رسید‪ :‬آنچه خدا پاک‬ ‫سپس از او خواستند که چند روزی‬
‫نموده‪ ،‬تو ح رام مخوان‪ 10 .‬این سه‬ ‫پیش آنها بماند‪.‬‬
‫بار رخ داد‪ ،‬و سپس همه چیز دوباره‬
‫به سوی آسمان باال برده شد‪ 11 .‬و‬
‫سپس سه نفر که از قیصریه نزد‬ ‫باب ‪11‬‬
‫من فرستاده شده بودند‪ ،‬به خان ه‌ای‬ ‫برادران یهودیه‬
‫ِ‬ ‫به‬ ‫پطرس‬
‫که در آن بودم‪ ،‬رسیدند‪ 12 .‬و روح به‬ ‫درباره پذیرفتن کالم خدا توسط‬
‫من گفت که با آنها بدون هیچ شکی‬ ‫کرنلیوس توضیح م ی‌دهد‬
‫بروم‪ .‬این شش ب رادر نیز هم راه من‬ ‫و رسوالن و ب رادرانی که در یهودیه‬
‫آمدند‪ ،‬و وارد خانه آن شخص شدیم‪.‬‬ ‫بودند‪ ،‬شنیدند که ام ت‌ها نیز کالم‬
‫‪ 13‬و به ما گفت که چطور فرشت ه‌ای‬ ‫خدا را پذیرفت ه‌اند‪ 2 .‬و هنگامی که‬
‫را در خانه خود دید که ایستاد و به‬ ‫پطرس به اورشلیم رسید‪ ،‬اهل ختنه‬
‫او گفت‪ :‬کسانی را به یافا بفرست و‬ ‫از او انتقاد کردند‪ ،‬و گفتند‪ 3 :‬نزد‬
‫شمعون معروف به پطرس را بیاور‪،‬‬ ‫مردم ختنه نشده رفتی و با آنها غذا‬
‫‪ 14‬که چیزهایی خواهد گفت که به‬ ‫خوردی! ‪ 4‬اما پطرس از اول و به‬
‫آن وسیله تو و تمامی اهل خانه تو‬ ‫تفصیل ب رای ایشان توضیح داد‪.‬‬
‫نجات خواهید یافت‪ 15 .‬و چون شروع‬ ‫‪ 5‬من در شهر یافا دعا م ی‌کردم‬
‫به سخ ن‌ گفتن ‌کردم‪ ،‬روح‌القدس بر‬ ‫که در عالم رؤیا ظرفی را دیدم که‬
‫آنها نازل شد‪ ،‬و حتی بر ما هم در‬ ‫نازل م ی‌شود مثل چادری بزرگ که‬
‫ابتدا نازل شد‪ 16 .‬و به خاطر آوردم‬ ‫به چهار گوشه از آسمان آویخته‬
‫کالم خداوند را که گفت یحیی به آب‬ ‫بود‪ 6 .‬وقتی به آن دقیق نگاه کردم‪،‬‬
‫تعمید داد‪ ،‬اما شما به روح‌القدس‬ ‫چارپایان زمین‪ ،‬حیوانات وحشی‪،‬‬
‫تعمید خواهید یافت‪ 17 .‬پس اگر خدا‬ ‫خزندگان و پرندگان آسمان را دیدم‪.‬‬
‫همان هدیه را به آنها بدهد‪ ،‬چنان که‬ ‫‪ 7‬و صدایی را شنیدم که به من‬
‫به ما بعد از ایمان آوردن به عیسی‬ ‫م ی‌گفت‪ :‬پطرس برخیز‪ .‬بکش و‬
‫مسیح عطا کرد‪ ،‬پس من که باشم که‬ ‫بخور‪ 8 .‬اما من گفتم‪ :‬نه‪ ،‬سرورم‪.‬‬
‫بتوانم با خدا مخالفت کنم؟‬
‫‪ 11:3‬با در نظرگرفتن اینکه عیسی به روشنی دستور موعظه کردن ب رای غیریهودیان‬
‫را داده بود (مرقس ‪ ،)16:15،16‬ایمانداران اولیه [که همگی یهودی بودند] بسیار دیر‬
‫فهمیدند که در عیسی‪ ،‬یهودی و غیر یهودی معنایی ندارد‪ .‬ما نیز گاهی تعالیم پایه‬
‫عیسی را بسیار دیر م ی‌فهمیم‪ ،‬چون فرهنگ و پیشینه ما با این تعالیم متفاوت است‪.‬‬
‫‪ 11:14‬به واسط ه‌ آن‪ -‬ایمان و رستگاری به می زان موعظ ِه انجیل ب رای دیگ ران بستگی‬
‫دارد (رساله اول قرنتیان ‪ .)15:2,11‬به این دلیل است که به اشت راک گذاشتن کالم خدا با‬
‫دیگ ران این قدر حائز اهمیت است‪ ،‬و اینکه چ را ما باید به کسانی که انجیل را ب رایمان‬
‫موعظه م ی‌کنند‪ ،‬احت رام بگذاریم‪.‬‬
‫‪ 12:3 - 11:18‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪282‬‬
‫‪ 25‬و او به طرسوس ب رای طلب‬ ‫‪ 18‬و هنگامی که این را شنیدند‪،‬‬
‫شائول رفت‪ 26 .‬و هنگامی که او را‬ ‫ساکت شدند و خدا را تمجید کردند و‬
‫یافت‪ ،‬او را به انطاکیه آورد‪ 26 .‬و‬ ‫گفتند‪ :‬در حقیقت‪ ،‬خدا به ام ت‌ها نیز‬
‫این گونه شد که آنها ب رای تمام سال‬ ‫توبه حیات‌بخش عطا کرده است‪.‬‬
‫در کلیسا جمع ‌شدند و ب رای اف راد‬
‫بسیاری تعلیم ‌دادند‪ ،‬و شاگردان‬ ‫کلیسای انطاکیه‬
‫در ابتدا در آنجا‪ ،‬انطاکیه‪ ،‬مسیحی‬ ‫‪ 19‬و آنهایی که ب ‌ه سبب اذیتی که‬
‫خوانده شدند‪.‬‬ ‫بخاطر استیفان برپا شد متفرق‬
‫‪ 27‬و در آن روزها‪ ،‬پیامب رانی از‬ ‫شدند‪ ،‬تا فینیقیا و قبرس و انطاکیه‬
‫اورشلیم به انطاکیه آمدند‪ 28 .‬و یکی‬ ‫م ی‌گشتند و به هیچ ‌کس به غیر از‬
‫از آنها که اغابوس نام داشت‪ ،‬به‬ ‫‪20‬‬
‫یهود از کالم چیزی نم ی‌گفتند‪.‬‬
‫روح اشاره کرد که قحطی شدید در‬ ‫اما بعضی از آنها که اهل قبرس‬
‫س راسر زمین اتفاق خواهد افتاد‪ .‬و آن‬ ‫و قیروان بودند‪ ،‬هنگامی که به‬
‫در روزهای کلودیوس رخ داد‪ 29 .‬و‬ ‫انطاکیه رسیدند‪ ،‬با یونانیان نیز‬
‫شاگردان تصمیم گرفتند که هر یک‬ ‫تکلم کردند و به سرور عیسی‬
‫بر حسب توان خود‪ ،‬کمکی ب رای‬ ‫بشارت دادند‪ 21 .‬و دست خداوند با‬
‫مؤمنان ساکن یهودیه بفرستند‪ 30 .‬و‬ ‫آنها‌بود‪ ،‬و تعداد زیادی ایمان آوردند‬
‫چنین کردند و آن را ب ه‌ دست برنابا‬ ‫و به سوی خداوند بازگشتند‪.‬‬
‫و شائول نزد ری ش‌سفیدان فرستاند‪.‬‬ ‫‪ 22‬و خبر مربوط به آنها که به‬
‫سمع کلیسای اورشلیم رسید‪ ،‬برنابا‬
‫باب ‪12‬‬ ‫را به انطاکیه فرستادند‪ 23 .‬کسی که‬
‫آزادی پطرس از زندان‬ ‫رسید و فیض خدا را دید‪ ،‬شاد شد و‬
‫هیرودیس پادشاه با‬
‫ِ‬ ‫در همان زمان‪،‬‬ ‫همه را نصیحت کرد که درون قلب‬
‫کسانی که به کلیسا تعلق داشتند با‬ ‫به خداوند بپیوندند‪ 24 .‬زی را او مردی‬
‫خشونت رفتار م ی‌کرد‪ 2 .‬و او یعقوب‬ ‫صالح و پر از روح‌القدس و ایمان‬
‫‪3‬‬
‫ب رادر یوحنا را با شمشیر کشت‪.‬‬ ‫بود؛ و مردمان زیادی به خداوند‬
‫و وقتی دید که این کار یهودیان را‬ ‫ایمان آوردند‪.‬‬
‫‪ 20 ،11:19‬تجربیات بد اغلب بیشتر باعث گسترش موعظه انجیل م ی‌شوند (فیلیپیان‬
‫‪ .)1:12‬شاید‪ ،‬در این مورد‪ ،‬اگر ایمانداران یهودی با بشارت به دنیای غیر یهودیان رفته‬
‫بودند‪ ،‬نیازی به آزار و اذیت نداشتند؟‬
‫‪ 11:23‬با تمام دل ‪ ...‬وفادار – باور و تعمید فقط آغاز کار هستند اما ما باید دل‌های‬
‫[یعنی اذهان] خود را بر خداوند متمرکز نماییم ‪« -‬وفاداری» زبان فردی است که‬
‫ک م ی‌کند و به شریکش در ازدواج «وفادار» م ی‌گردد (پیدایش ‪ .)2:24‬ما‬ ‫والدینش را تر ‌‬
‫با تعمید با عیسی ازدواج کرده‌ایم‪ ،‬پس او تمرکز زندگی ما م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 4 ،12:3‬این شباه ت‌هایی با ش رایطی در فصح پیشین دارد که عیسی در آن کشته شد‪ .‬ما‬
‫همواره باید به دنبال نقاط اتصال بین رن ج‌های او و تجربیات خودمان باشیم‪.‬‬
‫‪283‬‬ ‫‪ 12:16 - 12:4‬الوسر لامعا باتک‬
‫رؤیا م ی‌بیند‪ 10 .‬و وقتی از نگهبان‬ ‫خشنود ساخت‪ ،‬در صدد ب رآمد که‬
‫اول و دوم عبور کردند‪ ،‬به دروازه‬ ‫پطرس را نیز دستگیر کند‪ .‬و آن‬
‫آهنینی رسیدند که منتهی به شهر‬ ‫ایام‪ ،‬روزهای فطیر بود‪ 4 .‬و پس از‬
‫م ی‌شد‪ .‬دروازه خود به خود به روی‬ ‫دستگیری او‪ ،‬وی را به زندان انداخت‬
‫آنها باز شد؛ و آنها بیرون رفتند و از‬ ‫و به چهار دسته سرباز سپرد تا از‬
‫یک خیابان گذشتند؛ و فورا ً فرشته‬ ‫او نگهبانی کنند‪ ،‬و قصد داشت‬
‫از او دور شد‪.‬‬ ‫پس از فصح او را نزد مردم بیاورد‪.‬‬
‫‪ 11‬و وقتی پطرس به خود آمد‪،‬‬ ‫‪ 5‬بناب راین‪ ،‬پطرس در زندان نگه‬
‫گفت‪ :‬اکنون م ی‌دانم که حقیقت ا ً‬ ‫داشته شد؛ اما کلیسا‪ ،‬صادقانه ب رای‬
‫خداوند فرشت ه‌اش را فرستاده و من‬ ‫او به درگاه خدا دعا م ی‌کرد‪.‬‬
‫را از دست هیرودیس و هر آنچه‬ ‫‪ 6‬وقتی هیرودیس م ی‌خواست او‬
‫‪12‬‬
‫یهودیان انتظار داشتند رها کرد‪.‬‬ ‫را بیرون بیاورد‪ ،‬همان شب پطرس‬
‫و وقتی به این موضوع پی برد‪ ،‬به‬ ‫بین دو سرباز خوابیده بود و با غل‬
‫خانه مریم‪ ،‬مادر یوحنا ملقب به‬ ‫و زنجیر بسته شده بود؛ و نگهبانان‬
‫مرقس رفت‪ .‬آنجا بسیاری دور هم‬ ‫جلوی درب نیز از زندان پاسداری‬
‫‪13‬‬
‫جمع شده بودند و دعا م ی‌کردند‪.‬‬ ‫م ی‌کردند‪ 7 .‬و یکی از فرشتگان‬
‫و وقتی درب دروازه را زد‪ ،‬کنیزی به‬ ‫خداوند در کنار او ایستاد‪ ،‬و نوری‬
‫‪14‬‬
‫نام رودا ب رای باز کردن درب آمد‪.‬‬ ‫در سلول درخشید و به بغل پطرس‬
‫و وقتی صدای پطرس را شناخت‪،‬‬ ‫زد و او را بیدار کرد‪ :‬فورا ً بلند شو‪ .‬و‬
‫درب را باز نکرد‪ ،‬بلکه از شادی به‬ ‫غل و زنجیر او از دستانش افتاد‪ 8 .‬و‬
‫داخل دوید و به همه گفت که پطرس‬ ‫فرشته به او گفت‪ :‬لباست را تن کن و‬
‫پشت درب ایستاده است‪ 15 .‬و آنها‬ ‫کف ش‌هایت را بپوش‪ .‬و او چنین کرد‪.‬‬
‫به او گفتند‪ :‬تو دیوان ه‌ای‪ .‬اما او با‬ ‫و به او گفت‪ :‬ردایت را دورت بپیچ و‬
‫اطمینان تأیید کرد که حقیقت دارد‪ .‬و‬ ‫دنبالم بیا‪ 9 .‬و او بیرون به دنبال او‬
‫آنها گفتند‪ :‬فرشته او است‪.‬‬ ‫رفت؛ و نفهمید که کاری که فرشته‬
‫‪ 16‬اما پطرس همچنان درب م ی‌زد‬ ‫کرد حقیقت دارد بلکه فکر م ی‌کرد‬
‫‪ 12:10‬فرشته در واقع در تمام خیابان‌ها با پطرس قدم زد؛ یعنی همان طور که در‬
‫خیابان‌ها م ی‌رفت م ی‌توانست آن فرشته را ببیند‪ .‬ما نیز همگی یک فرشته نگهبان داریم‬
‫که همواره با ماست‪ .‬اگر تنها م ی‌توانستیم فرشته را ببینیم‪ ،‬احساسمان در مورد زندگی‬
‫و ش رایطمان به کلی دگرگون م ی‌شد‪.‬‬
‫‪ 12:12‬برگ زاری جلسه دعا در تمام طول شب نشان دهنده توجه عمیقی است که این‬
‫ایمانداران اولیه داشتند‪ .‬اما وقتی با خبر پاسخ گرفتن دعاها‪ ،‬جلسه دعا متوقف شد ‪ -‬آنها‬
‫باور نکرده و حتی مسخره کردند‪ .‬ما نیز م ی‌توانیم بدون انتظار اینکه واقع ا ً پاسخی‬
‫م ی‌آید‪ ،‬دعا کنیم‪ ،‬و آن پاسخ ممکن است خیلی زودتر و قدرتمندتر از آنچه تصور‬
‫م ی‌کردیم به ما برسد‪.‬‬
‫‪ 12:15‬مسیحیان باور داشتند که ما همگی یک فرشت ه‌ نگهبان‪ ،‬نماینده داریم‪.‬‬
‫‪ 13:6 - 12:17‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪284‬‬
‫را خوردند و او نفس آخرش را کشید‪.‬‬ ‫و وقتی درب را باز کردند‪ ،‬او را‬
‫‪ 24‬اما کالم خدا بیشتر گسترش‬ ‫دیدند و شگف ت‌زده شدند‪ 17 .‬اما او با‬
‫یافت‪.‬‬ ‫دست اشاره کرد که ساکت بمانند‪،‬‬
‫‪ 25‬و برنابا و شائول وقتی مأموریت‬ ‫و ب رای آنها تعریف کرد که چگونه‬
‫خود را به پایان رساندند‪ ،‬از اورشلیم‬ ‫خداوند او را از زندان بیرون آورد‪.‬‬
‫بازگشتند و یوحنا ملقب به مرقس را‬ ‫و او گفت‪ :‬ای ن‌ها را به یعقوب و‬
‫با خود بردند‪.‬‬ ‫ب رادرانش بگویید‪ .‬و آنجا را ترک کرد‬
‫و به جای دیگری رفت‪.‬‬
‫باب ‪13‬‬ ‫‪ 18‬به محض این که صبح شد‪،‬‬
‫سربازان بسیار مضطرب شدند که‬
‫اولین سفر مأموریت‬ ‫چه بالیی سر پطرس آمده است‪ 19 .‬و‬
‫در کلیسایی که در انطاکیه بود‪،‬‬ ‫وقتی هیرودیس دنبال او گشت و او‬
‫انبیا و استادان جمع بودند‪ :‬برنابا و‬ ‫را نیافت‪ ،‬نگهبانان را بازجویی کرد‬
‫شمعون ملقب به نیجر و لوکیوس‬ ‫و دستور داد که کشته شوند‪ .‬و او از‬
‫قیروانی و مناحم ب رادر رضاعی‬ ‫یهودیه به قیصریه رفت و آنجا ماند‪.‬‬
‫هیرودیس تیت رارخ و شائول‪ 2 .‬و در‬
‫حالی که به خدا خدمت م ی‌کردند و‬
‫روزه م ی‌گرفتند‪ ،‬روح‌القدس گفت‪:‬‬ ‫مرگ هیرودیس‬
‫برنابا و شائول را به منظور انجام‬ ‫‪ 20‬هیرودیس بسیار از ساکنین‬
‫کاری که آنها را به خاطر آن ف را‬ ‫صور و صیدون خشمگین بود‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫خواندم‪ ،‬ب رای من جدا بگذارید‪.‬‬ ‫آنها به اتفاق آرا نزد او آمده بودند و‬
‫سپس وقتی روزه گرفتند و دعا کردند‬ ‫بالستس ناظر پادشاه را دوست خود‬
‫و دستان خود را بر آنها نهادند‪ ،‬آنها‬ ‫ساختند‪ ،‬و تقاضای صلح کردند‪،‬‬
‫را روانه نمودند‪.‬‬ ‫زی را کشور آنها از کشور پادشاه غذا‬
‫‪ 4‬پس آنها که از سوی روح‌القدس‬ ‫و معیشت م ی‌یافت‪ 21 .‬و یک روز‬
‫فرستاده شده بودند‪ ،‬به سلوکیه و از‬ ‫معین‪ ،‬هیرودیس لباس سلطنتی به‬
‫‪5‬‬
‫آنجا از راه دریا به قبرس رفتند‪.‬‬ ‫تن کرد و روی تخت نشست و ب رای‬
‫و وقتی به سالمیس رسیدند‪ ،‬کالم‬ ‫آنها سخن رانی کرد‪ 22 .‬و مردم فریاد‬
‫خدا را در کنیس ه‌های یهودیان اعالم‬ ‫زدند‪ :‬این صدای یک خدا است و نه‬
‫نمودند؛ یوحنا نیز کم ک‌دست آنها‬ ‫انسان‪ 23 .‬و فورا ً فرشته خداوند او را‬
‫بود‪ 6 .‬و وقتی از کل جزیره عبور‬ ‫زد‪ ،‬زی را خدا را نستود؛ و کرم‌ها او‬
‫‪ 12:23‬خدا نسبت به غرور بسیار حساس است ‪ -‬از آن متنفر است‪.‬‬
‫‪ 13:1‬نیجر‪ -‬شاید یک ب رادر سیاه‌پوست مسن‪ ،‬که در کلیسا مقامی ه م‌سطح پطرس‬
‫داشت‪.‬‬
‫‪ 13:2‬هنگام ی که در عبادت خدا و روزه به سر م ی‌بردند‪ -‬در مسیر خدمت روزانه به‬
‫خدا است که او ما را بیشتر به خدمت خود دعوت م ی‌کند‪ .‬ف راخوانی به خدمت ناگهان‬
‫نم ی‌آید‪ ،‬بلکه در متن کارهایی است که هم اکنون ب رای خدا انجام م ی‌دهیم‪.‬‬
‫‪285‬‬ ‫‪ 13:19 - 13:7‬الوسر لامعا باتک‬
‫‪ 13‬پولس و هم راهش از راه دریا از‬ ‫کردند و به پافس رسیدند‪ ،‬یک‬
‫پافس عبور کرده و به پرجه پمفلیه‬ ‫جادوگر‪ ،‬پیامبری دروغین که‬
‫رسیدند‪ ،‬و یوحنا آنها را ترک کرد‬ ‫یهودی بود‪ ،‬را یافتند که باریشوع‬
‫و به اورشلیم بازگشت‪ 14 .‬اما آنها‬ ‫نام داشت‪ 7 ،‬و هم راه با فرماندار‬
‫پس از عبور از پرجه‪ ،‬به انطاکیه‬ ‫سرجیوس پولس بود که مردی‬
‫پیسیدیه رسیدند؛ و در روز سبت‬ ‫فهمیده بود‪ .‬او برنابا و شائول را‬
‫وارد کنیسه شدند و نشستند‪ 15 .‬و پس‬ ‫احضار کرد و م ی‌خواست کالم خدا‬
‫از خواندن شریعت و کتاب انبیا‪،‬‬ ‫را بشنود‪ 8 .‬اما علیمای جادوگر‬
‫حاکمان کنیسه کسانی را به سوی‬ ‫(زی را ترجمه اسمش همین است)‬
‫آنها روانه کرده و گفتند‪ :‬ای ب رادران‪،‬‬ ‫با آنها مخالفت کرد و سعی کرد‬
‫اگر کالم شهامتی ب رای مردم دارید‪،‬‬ ‫فرماندار را از ایمان برگرداند‪ 9 .‬اما‬
‫سخن بگویید‪ 16 .‬و پولس ایستاد و‬ ‫شائول‪ ،‬که پولس نیز نامیده م ی‌شود‬
‫با دست اشاره کرد و گفت‪ :‬ای مردم‬ ‫و پر از روح‌القدس بود‪ ،‬چشم به او‬
‫اس رائیل و ای کسانی که از خدا‬ ‫دوخت‪ 10 ،‬و گفت‪ :‬ای فرزند شیطان‪،‬‬
‫م ی‌ترسید‪ ،‬گوش دهید‪.‬‬ ‫ای دشمن همه عدال ت‌ها‪ ،‬ای که پر‬
‫از فریب و ش رارت هستی‪ ،‬آیا از‬
‫موعظه پولس در انطاکیه‬ ‫منحرف کردن راه‌های راست خداوند‬
‫‪ 17‬خدای این قوم‪ ،‬اس رائیل‪ ،‬پدران‬ ‫دست نم ی‌کشی؟ ‪ 11‬و اینک‪ ،‬دست‬
‫ما را برگزید و این قوم را وقتی در‬ ‫خدا بر تو است و تو کور خواهی‬
‫سرزمین مصر موقت ا ً اقامت داشتند‪،‬‬ ‫شد و مدتی خورشید را نخواهی دید‪.‬‬
‫س راف راز کرد و به بازوی بلند خود‬ ‫و فورا ً مِ ه و تاریکی بر او حاکم شد‬
‫آنها را از آنجا بیرون آورد‪ 18 .‬حدود‬ ‫و دنبال کسی م ی‌گشت تا با دست او‬
‫چهل سال مانند پدری مهربان آنها‬ ‫را راهنمایی کند‪ 12 .‬سپس فرماندار‬
‫را در بیابان متحمل شد‪ 19 .‬و وقتی‬ ‫با دیدن این اتفاق‪ ،‬ایمان آورد و از‬
‫هفت امت را در سرزمین کنعان‬ ‫تعالیم خداوند حیرت‌زده گشت‪.‬‬
‫‪ 13:9‬پولس یعنی «کوچک»‪ .‬هیچ مدرکی دال بر تغییر نام وجود ندارد‪ ،‬اما به نظر‬
‫م ی‌رسد وقتی او مأموریت موعظ ه‌ خود را آغاز کرد‪ ،‬شائول نام او را به «کوچک» تغییر‬
‫داد‪ .‬اگر م ی‌خواهیم انجیل را موعظه کنیم‪ ،‬انسانیت حیاتی است‪ .‬بشارت‌دهندگان مغرور‬
‫و خودخواه مایه نفرت خدا هستند‪ .‬شائول‪ ،‬اولین شاه اس رائیل‪ ،‬تنها زمانی ب رای خدا قابل‬
‫قبول شد که «در نظر خویش حقیر بود» (‪ 1‬سموئیل ‪ .)15:17‬به نظر م ی‌رسد شائول این‬
‫را با دقت آموخته و در دل نگاه داشته است‪.‬‬
‫‪ 13:11‬این دقیق ا ً چیزی است که در جاده دمشق ب رای شائول اتفاق افتاد‪ .‬او م ی‌خواست‬
‫دیگ ران نیز در مسیر ایمان او هم راه باشند‪.‬‬
‫‪ 13:18‬تحمل کرد‪ -‬اینجا مهربانی خدا را م ی‌بینیم که مردمش را در بیابان راهنمایی‬
‫م ی‌کند‪ .‬پس از تعمید‪ ،‬ما از میان بیابان به سمت ملکوت خدا م ی‌رویم‪ ...‬و خدا در این‬
‫مسیر بسیار مهربان است‪.‬‬
‫‪ 13:36 - 13:20‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪286‬‬
‫نه صدای انبیا را که در هر سبت‬ ‫نابود کرد‪ ،‬زمین آنها را به عنوان‬
‫خوانده م ی‌شود‪ ،‬پیشگوی ی‌ها را با‬ ‫می راث تا چهارصد و پنجاه سال به‬
‫محکوم کردن او محقق کردند‪ 28 .‬و با‬ ‫آنها داد‪ 20 .‬و پس از این اتفاقات‪،‬‬
‫این که هیچ جرمی که مستحق مرگ‬ ‫تا زمان سموئیل نبی به آنها داوران‬
‫باشد را در او نیافتند‪ ،‬از پیالطس‬ ‫را داد‪.‬‬
‫خواستند که او را به قتل برساند‪.‬‬ ‫‪ 21‬و سپس‪ ،‬آنها خواستار یک‬
‫‪ 29‬و وقتی همه چیزهایی که درباره‬ ‫پادشاه شدند؛ و خدا به آنها شائول‬
‫او نوشته شده بود محقق کردند‪،‬‬ ‫پسر قیس مردی از طایفه بنیامین‬
‫او را از درخت پایین آوردند و در‬ ‫‪22‬‬
‫را به مدت چهل سال عطا کرد‪.‬‬
‫قبری گذاشتند‪ 30 .‬اما خدا او را از‬ ‫و وقتی آنها را برکنار کرد‪ ،‬داود را‬
‫میان مردگان زنده کرد‪ 31 .‬و روزهای‬ ‫ب رانگیخت تا پادشاه آنها شود که در‬
‫بسیاری از سوی کسانی دیده شد که‬ ‫حق او شهادت داد و گفت‪ :‬داود پسر‬
‫با او از جلیله به اورشلیم آمدند که‬ ‫یسی را محبوب دل خود یافتم که‬
‫اکنون شاهدان این قوم هستند‪.‬‬ ‫‪23‬‬
‫هر چه بخواهم انجام خواهد داد‪.‬‬
‫‪ 32‬ما مژده وعده‌ای را که به‬ ‫از بذر این مرد‪ ،‬خدا طبق وعده خود‬
‫‪33‬‬
‫اجدادمان داده شده بودیم م ی‌آوریم‪،‬‬ ‫یک ناجی‪ ،‬عیسی‪ ،‬را ب رای اس رائیل‬
‫که خدا همان را ب رای فرزندان ما نیز‬ ‫ب رانگیخت؛ ‪ 24‬قبل از آمدن او‪ ،‬یحیی‬
‫محقق کرد‪ ،‬زی را عیسی را رستاخیز‬ ‫اول تعمید توبه را به همه مردم‬
‫نمود‪ .‬در دوم م زامیر همچنین نوشته‬ ‫اس رائیل موعظه کرده بود‪ 25 .‬و در‬
‫شده‪ :‬تو پسر من هستی‪ ،‬امروز تو‬ ‫حالی که یحیی مأموریت خود را به‬
‫را به دنیا آوردم‪ 34 .‬و درباره این که‬ ‫انجام م ی‌رساند‪ ،‬گفت‪ :‬فکر م ی‌کنید‬
‫او را از میان مردگان رستاخیز کرد‬ ‫من که هستم؟ من او نیستم! اما‬
‫و دیگر بازگشتی به فساد نخواهد‬ ‫بنگرید‪ ،‬کسی بعد از من م ی‌آید که‬
‫داشت‪ ،‬چنین سخن گفته است‪ :‬به تو‬ ‫الیق آن نیستم بند کفشش را باز کنم‪.‬‬
‫برکات مقدس و مسلم داود را خواهم‬ ‫‪ 26‬ب رادران‪ ،‬ای فرزندان آل اب راهیم‪،‬‬
‫داد‪ 35 .‬زی را همچنین در م زامیر‬ ‫و کسانی که از خدا م ی‌ترسید‪ ،‬کالم‬
‫دیگری گفته‪ :‬اجازه نخواهی داد که‬ ‫این رهایی به ما فرستاده شد‪ 27 .‬زی را‬
‫بنده مقدس تو فساد را ببنید‪ 36 .‬زی را‬ ‫ساکنین اورشلیم و حاکمان آنها‪ ،‬از‬
‫داود پس از این که در نسل خود اراده‬ ‫آنجایی که نه او را م ی‌شناختند و‬
‫‪ 13:21‬خدا شاه اس رائیل بود‪ ،‬همان طور که شاه ملکوت خود است‪ .‬پس این ب رای خدا‬
‫مای ه‌ ناراحتی بود که آنها شاهی انسانی م ی‌خواستند که مانند مل ت‌های اط راف آنها باشد‪.‬‬
‫اما این ضعف آنها را پذیرفت و به آنها شاهی انسانی داد‪ .‬ما نیز نباید سختگیر باشیم‪،‬‬
‫بلکه باید بخواهیم که ضعف دیگ ران را بپذیریم‪ ،‬مانند کاری که خدا ب رای ما م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 13:25‬گشودن بند کف ش‌های کسی‪ ،‬اصطالحی است به معنای «پیام‌آور یا منادی کسی‬
‫بودن»‪ .‬یوحنا در اینجا با بشارت آمدن عیسی‪ ،‬بند کف ش‌های او را گشود؛ اما گفت که‬
‫لیاقت این کار را ندارد‪ .‬ب رای موعظ ه‌گر‪ ،‬فروتنی حیاتی است‪.‬‬
‫‪287‬‬ ‫‪ 13:47 - 13:37‬الوسر لامعا باتک‬
‫که این سخنان در سبت بعدی نیز‬ ‫خدا را به انجام رساند‪ ،‬به خواب رفت‬
‫ب رای آنها بازگو شود‪ 43 .‬وقتی مجلس‬ ‫و در کنار اجدادش گذاشته شد و‬
‫کنیسه به اتمام رسید‪ ،‬بسیاری از‬ ‫فساد را دید‪ 37 .‬اما آن کسی که خدا او‬
‫یهودیان و تازه ایمان‌آورندگان‪ ،‬پولس‬ ‫را رستاخیز کرد‪ ،‬هیچ فسادی ندید‪.‬‬
‫و برنابا را دنبال کردند که این دو با‬ ‫‪ 38‬بناب راین‪ ،‬بدانید ای ب رادران‪ ،‬که از‬
‫آنها صحبت کرده و از آنها خواستند‬ ‫طریق این مرد‪ ،‬آمرزش گناهان به‬
‫که در فیض خدا پایدار بمانند‪.‬‬ ‫شما اعالم م ی‌شود‪ 39 .‬و از طریق او‪،‬‬
‫‪ 44‬و در سبت بعدی‪ ،‬تقریب ا ً کل‬ ‫در همه اموری که شریعت موسی‬
‫شهر ب رای شنیدن کالم خدا جمع‬ ‫نم ی‌تواند شما را عادل اعالم کند‪،‬‬
‫شدند‪ 45 .‬اما وقتی یهودیان جمعیت‬ ‫هر که ایمان بیاورد عادل شمرده‬
‫را دیدند‪ ،‬از حسد پر شدند و با‬ ‫م ی‌شود‪ 40 .‬بناب راین‪ ،‬بر حذر باشید‬
‫سخنان پولس مخالفت کردند و کفر‬ ‫که مبادا آنچه در کتاب انبیا گفته‬
‫گفتند‪ 46 .‬و پولس و برنابا با جسارت‬ ‫شده سر شما بیاید‪ 41 :‬بنگرید ای‬
‫صحبت کردند و گفتند‪ :‬الزم بود که‬ ‫حقیرکنان‪ ،‬حیرت کنید و نابود شوید‪.‬‬
‫کالم خدا اول ب رای شما بازگو شود‪.‬‬ ‫زی را در ایام شما کاری خواهم کرد‬
‫حال که دیدم آن را رد م ی‌کنید و خود‬ ‫که اگر کسی آن را به شما بگوید‪ ،‬به‬
‫را شایسته زندگی جاودانه نم ی‌دانید‪،‬‬ ‫هیج وجه باور نخواهید کرد‪.‬‬
‫به ملل غیر یهود روی خواهیم آورد‪.‬‬
‫‪ 47‬زی را خداوند به ما چنین دستور‬ ‫پولس به ملل بیگانه روی‬
‫داده‪ :‬تو را مانند چ راغ غیر یهودیان‬
‫ق رار دادم‪ ،‬تا به دورترین نقطه زمین‬ ‫م ی‌آورد‬
‫‪ 42‬وقتی م ی‌رفتند‪ ،‬خواهش کردند‬
‫‪ 13:39‬پارسا شمرده م ی‌شود‪ -‬اگر ما در عیسی هستیم‪ ،‬و به جالل خدا باور داریم‪،‬‬
‫پس او ما را پارسا م ی‌داند‪ ،‬اگرچه نباشیم‪ .‬ما در تعمیدمان در او جامه سفید او را بر‬
‫تن م ی‌کنیم‪ .‬حفظ شریعت موسی [ازجمله سب ت‌ها‪ ،‬قوانین خوراک و روزه] ما را پارسا‬
‫نم ی‌سازد؛ بلکه ایمان به مسیح م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 13:45‬حسد واژه‌ای است که بسیار در انجیل و کتاب اعمال تک رار م ی‌شود‪ .‬مخالفت‬
‫با ما زیاد اتفاق م ی‌افتد‪ ،‬چون مردم نسبت به چیزی که ما داریم و آنها ندارند‪ ،‬حسد‬
‫م ی‌ورزند ‪ -‬حتی اگر بگویند آن را نم ی‌خواهند یا از آن ب ی‌نیازند‪.‬‬
‫‪ 13:46‬شایسته ندانستید‪ -‬تنها اف رادی که در روز آخر محکوم م ی‌شوند‪ ،‬کسانی‬
‫هستند که خود‪ ،‬خود را محکوم کرده‌اند‪ .‬داوری خدا تنها تأییدی است بر داوری مردم‬
‫از خودشان‪.‬‬
‫‪ 13:47‬اینجا پولس نقل م ی‌کند از یک پیشگویی در مورد عیسی به عنوان نور این‬
‫جهان‪ ،‬و آن را در مورد خود به کار م ی‌برد‪ .‬هرچه در مورد عیسی صادق است‪ ،‬در مورد‬
‫ما نیز هست‪ .‬اگر تصور کنیم که او در ش رایط ما چگونه م ی‌بود‪ ،‬پس مأموریت زندگی‬
‫خود را یافت ه‌ایم‪ .‬او خودش به ما آموخت که «نور جهان است»‪ ،‬و در عین حال می‌‌گوید‬
‫که ما نیز «نور جهان» هستیم‪.‬‬
‫‪ 14:13 - 13:48‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪288‬‬
‫بر کالم فیض خود بود‪ 4 .‬اما مردم‬ ‫نیز رهایی را بیاوری‪ 48 .‬و وقتی غیر‬
‫آن شهر دو دسته شدند؛ یک دسته‬ ‫یهودیان این را شنیدند‪ ،‬خوشحال‬
‫با یهودیان بودند و یک دسته با‬ ‫شدند و کالم خدا را ستودند؛ و هر‬
‫حواریون‪ 5 .‬و وقتی غیر یهودیان و‬ ‫که ب رای زندگی جاودانه مقرر شده‬
‫یهودیان با حاکمان خود تالش کردند‬ ‫بود‪ ،‬ایمان آورد‪ 49 .‬و کالم خدا در‬
‫با آنها رفتاری شرم‌آور داشته و آنها‬ ‫کل منطقه گسترش یافت‪ 50 .‬اما‬
‫را سنگسار کنند‪ 6 ،‬آنها از آن با خبر‬ ‫یهودیان‪ ،‬زنان دیندار متشخص و‬
‫شدند و به شهرهای لیکائونیه‪ ،‬لستره‬ ‫مردان بزرگ شهر را تحریک کردند‬
‫‪7‬‬
‫و دربه و مناطق اط راف گریختند‪.‬‬ ‫و آزار و اذیت علیه پولس و برنابا را‬
‫و آنجا بشارت را موعظه کردند‪.‬‬ ‫به جنبش آوردند و آنها را از منطقه‬
‫‪ 8‬در لستره مردی نشسته بود که‬ ‫خود بیرون کردند‪ 51 .‬اما آنها خاک‬
‫نم ی‌توانست از پاهایش استفاده کند‪.‬‬ ‫پای خود را تکان دادند و به قونیه‬
‫او مادرزادی فلج بود و هرگز راه‬ ‫رفتند‪ 52 .‬و شاگردان پر از شادی و‬
‫نرفته بود‪ 9 .‬او به سخنان پولس گوش‬ ‫روح‌القدس شدند‪.‬‬
‫م ی‌داد‪ .‬پولس به دقت او را نگاه کرد‬
‫و فهمید که ب رای سالم شدن ایمان‬ ‫باب ‪14‬‬
‫دارد‪ 10 ،‬و با صدایی بلند گفت‪ :‬بلند‬
‫شو و راست روی پاهایت بایست! و‬ ‫مخالفت با موعظه‬
‫او جستی زد و قدم برداشت‪ 11 .‬وقتی‬ ‫در قونیه‪ ،‬با هم وارد کنیسه یهودیان‬
‫مردم کار پولس را دیدند‪ ،‬صدای خود‬ ‫شدند و طوری سخن گفتند که تعداد‬
‫را باال بردند و به زبان لیکائونیه‬ ‫زیادی از یهودیان و یونانیان ایمان‬
‫گفتند‪ :‬خدایان به صورت انسان بر‬ ‫آوردند‪ 2 .‬اما یهودیان ب ی‌ایمان غیر‬
‫ما نازل شدند! ‪ 12‬و برنابا را مشتری؛‬ ‫یهودیان را تحریک و ذهنشان‬
‫و پولس را عطارد خواندند زی را او‬
‫‪3‬‬
‫را علیه ب رادران مسموم کردند‪.‬‬
‫سخنگوی اصلی بود‪ 13 .‬و روحانی‬ ‫بناب راین‪ ،‬آنها مدت زیادی آنجا‬
‫مشتری‪ ،‬که معبدش بیرون از شهر‬ ‫ماندند و با جسارت درباره خداوند‬
‫بود‪ ،‬با دست ه‌ای از مردم گاوها و‬ ‫سخن م ی‌گفتند‪ ،‬خداوندی که با‬
‫تاج‌های گل را به دروازه‌های شهر‬ ‫اعطای قدرت انجام معج زات و‬
‫شگفت ی‌ها به دست آنها‪ ،‬گواهی‬
‫‪ 13:52‬پس از چنین اعت راضی‪ ،‬آنها شاد بودند‪ .‬این توانایی منحصر به ‌فرد مسیحیان‬
‫است‪ ،‬که پیروزی را در شکست بیابند [صلیب بهترین مثال است]‪ ،‬تا خوبی را از بدی‬
‫بیرون بکشند‪.‬‬
‫‪ 14:1‬چنان سخن راندند که‪ -‬سبک موعظه آنها منجر به ایمان آوردن شد‪ .‬خدا رستگاری‬
‫دیگ ران را در دستان ما ق رار داده است؛ و اینکه تا کجا پیش م ی‌رود تا اندازه‌ای به تالش‬
‫ما و توجهمان به سبک برم ی‌گردد‪.‬‬
‫‪ 14:7‬بار دیگر‪ ،‬آزار‪ ،‬مخالفت و تهمت علیه مردم خدا تنها منجر به گسترش بیشتر‬
‫بشارت م ی‌گردد‬
‫‪289‬‬ ‫‪ 14:27 - 14:14‬الوسر لامعا باتک‬
‫بیرون کشیدند و فکر م ی‌کردند که‬ ‫آورد و م ی‌خواست آنها را قربانی‬
‫مرده است‪ 20 .‬اما وقتی شاگردان دور‬ ‫کند‪.‬‬
‫او ایستادند‪ ،‬او برخاست و وارد شهر‬ ‫‪ 14‬اما وقتی حواریون‪ ،‬یعنی برنابا‬
‫شد‪ ،‬و روز بعد با برنابا به دربه‬ ‫و پولس این را شنیدند‪ ،‬لباس‌های‬
‫رفت‪.‬‬ ‫خود را پاره کردند و به میان مردم‬
‫‪ 21‬و وقتی بشارت را به آن شهر‬ ‫رفتند‪ ،‬فریادکنان گفتند‪ 15 :‬آقایان‪،‬‬
‫موعظه کردند و شاگردان بسیاری‬ ‫چ را این کارها را م ی‌کنید؟ ما نیز‬
‫پیدا کردند‪ 22 ،‬به لستره و به قونیه‬ ‫انسان هستیم و اشتیاقاتی مثل شما‬
‫و انطاکیه بازگشتند‪ 22 ،‬دل‌های‬ ‫داریم‪ ،‬و خبرهای خوب ب رای شما‬
‫شاگردان را تصدیق کرده و آنها را‬ ‫م ی‌آوریم تا از این چیزهای بیهوده‬
‫تشویق م ی‌کردند که در ایمان خود‬ ‫به خدایی زنده روی بیاورید که‬
‫استوار باشند و این که از طریق‬ ‫آسمان و زمین و دریا و هر چه در‬
‫رن ج‌های بسیار‪ ،‬باید وارد ملکوت‬ ‫آنها است را آفرید‪ 16 .‬خدایی که در‬
‫خداوند بشویم‪ 23 .‬پس وقتی در هر‬ ‫نس ل‌های گذشته به همه مردم اجازه‬
‫کلیسا ری ش‌سفیدانی را منصوب‬ ‫داد به راه خود بروند؛ ‪ 17‬و با این حال‬
‫کردند و دعا کردند و روزه گرفتند‪،‬‬ ‫خودش را بدون شاهد نگذاشت‪ ،‬چ را‬
‫آنها را به خداوندی سپردند که به آن‬ ‫که کار نیک کرد‪ ،‬از آسمان به شما‬
‫ایمان آورده بودند‪.‬‬ ‫باران‪ ،‬و فص ل‌های پرمیوه را عطا‬
‫‪ 24‬و آنها از پیسیدیه گذشتند و وارد‬ ‫کرد و دلهایتان را با غذا و خوشحالی‬
‫پمفیلیه شدند‪ 25 .‬و وقتی کالم خدا‬ ‫پر کرد‪.‬‬
‫را در پرجه اعالم کردند‪ ،‬به اتالیه‬ ‫‪ 18‬حتی با این حرف‌ها نیز به ندرت‬
‫رفتند‪ 26 .‬و از آنجا از طریق دریا‬ ‫توانستند مردم را از قربانی کردن‬
‫به انطاکیه رفتند‪ ،‬که از آنجا بابت‬ ‫ب رای آنها بازدارند‪.‬‬
‫کاری که به انجام رسانده بودند‪ ،‬به‬ ‫‪ 19‬اما از انطاکیه و قونیه یهودیانی‬
‫فیض خدا سپرده شدند‪ 27 .‬و وقتی‬ ‫آمدند که پس از قانع کردن مردم‪،‬‬
‫آمدند و اعضای کلیسا را جمع‬ ‫پولس را سنگسار کردند و از شهر‬
‫‪ 14:17‬پدیده‌های طبیعی‪ ،‬مثل باران و فصول‪ ،‬در واقع شاهدی از خدا هستند که مردم‬
‫دانا در م ی‌یابند‪.‬‬
‫‪ 14:22‬سخت ی‌ها‪ -‬نم ی‌توانیم انتظار داشته باشیم که مسیحیت مسیری آسان باشد‪.‬‬
‫رستگاری ما نتیجه دشواری‌های بسیار در زندگی است‪ ،‬و خدا همیشه ما را از آنها‬
‫حفظ نم ی‌کند‪ ،‬بلکه کاری م ی‌کند تا ما از طریق آنها با بازگشت عیسی به ملکوت او‬
‫وارد شویم‪.‬‬
‫‪ 14:27‬خدا درب را ب رای کسانی که درب بزنند‪ ،‬باز م ی‌کند (لوقا ‪ .)11:9‬شاید غیر‬
‫یهودیانی بوده‌اند که ب رای پذیرش از سوی خدا در مسیحا‪ /‬پسر او التماس کرده‌اند‪ ،‬و‬
‫خدا نیز از طریق آزار مسیحیان یهودی‪ ،‬و در زندگی پولس‪ ،‬کاری کرده تا تضمین کند‬
‫که این اتفاق افتاده است‪.‬‬
‫‪ 15:11 - 14:28‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪290‬‬
‫که خدا از طریق آنها انجام داده‬ ‫کردند‪ ،‬همه کارهایی که خدا از‬
‫بود را اعالم کردند‪ 5 .‬اما بعضی از‬ ‫طریق آنها انجام داده بود را اعالم‬
‫فرقه فریسیان که ایمان آورده بودند‬ ‫کردند‪ ،‬و این که خدا درب ایمان را‬
‫برخاستند و گفتند‪ :‬الزم است آنها‬ ‫به سوی غیر یهودیان گشوده است‪.‬‬
‫ختنه شوند و به آنها دستور داده‬ ‫‪ 28‬و مدت زیادی آنجا با شاگردان‬
‫شود که شریعت موسی را حفظ کنند‪.‬‬ ‫ماندند‪.‬‬
‫‪ 6‬و حواریون و ری ش‌سفیدان ب رای‬
‫رسیدگی به این موضوع گرد هم‬ ‫باب ‪15‬‬
‫آمدند‪ 7 .‬و وقتی بحث باال گرفت‪،‬‬
‫پطرس برخاست و به آنها گفت‪:‬‬ ‫مشاجره درباره ختنه‬
‫ب رادران‪ ،‬م ی‌دانید که چندی پیش‬ ‫اما عده‌ای از یهودیه آمدند و به‬
‫خدا از بین شما انتخاب کرد تا از‬ ‫ب رادران این گونه تعلیم دادند‪ :‬اگر‬
‫طریق من غیر یهودیان کالم بشارت‬ ‫طبق سنت موسی ختنه نشوید‪،‬‬
‫را بشنوند و ایمان بیاورند‪ 8 .‬و خدا‬ ‫نم ی‌توانید نجات یابید‪ 2 .‬و پولس و‬
‫که از دلها باخبر است‪ ،‬با اعطای‬ ‫برنابا با آنها بحث و مشاجره کردند؛‬
‫روح القدس به آنها‪ ،‬همان طور که‬ ‫و در نتیجه‪ ،‬تصمیم بر آن شد که‬
‫با ما نیز چنین کرد‪ ،‬بر آنها شهادت‬ ‫پولس و برنابا و برخی دیگر به‬
‫داد‪ 9 .‬و هیچ تمایزی بین ما و آنها‬ ‫اورشلیم نزد حواریون و ری ش‌سفیدان‬
‫قائل نشد و با ایمان‪ ،‬دل‌هایشان را‬ ‫بروند تا این مسأله را حل کنند‪.‬‬
‫پاک ساخت‪ 10 .‬بناب راین‪ ،‬چ را اکنون‬ ‫‪ 3‬بناب راین‪ ،‬پس از این که کلیسا‬
‫خدا را م ی‌آزمایید و باری بر دوش‬ ‫آنها را اع زام کرد‪ ،‬از فنیقیه و سامره‬
‫شاگردانی م ی‌گذارید که نه اجداد‬ ‫گذشتند و ایمان آوردن غیر یهودیان‬
‫ما و نه خودمان قادر به تحمل آن‬ ‫را اعالم م ی‌کردند؛ و باعث شادی‬
‫نبودیم؟ ‪ 11‬اما ایمان داریم که از‬ ‫عظیمی ب رای همه ایمان‌داران شدند‪.‬‬
‫طریق فیض سرور‪ ،‬عیسی نجات‬ ‫‪ 4‬و وقتی به اورشلیم رسیدند‪ ،‬کلیسا‬
‫خواهیم یافت‪ ،‬درست مثل آنها‪.‬‬ ‫و حواریون و ری ش‌سفیدان از آنها‬
‫استقبال کردند‪ ،‬و آنها همه کارهایی‬
‫‪ 15:1‬همواره میان برخی مسیحیان میل به یافتن توجیه با انجام برخی کارها هست‪ ،‬که‬
‫اغلب به تبعیت از شریعت موسی ارتباط داده م ی‌شود؛ نام ه‌های عهد جدید نشان م ی‌دهد‬
‫که چگونه پولس با قدرت در ب رابر این مسأله ایستاد‪.‬‬
‫‪ 15:4‬آنها احساس م ی‌کردند که خدا از آنها استفاده م ی‌کند‪ ،‬به جای اینکه احساس کنند‬
‫کار خود را با قدرت خود انجام داده‌اند‪ .‬همین طور در آیه ‪ 7‬پطرس م ی‌گوید که این‬
‫موعظه تنها زبانی ب رای خدا است‪.‬‬
‫‪ 15:10‬یوغی که ما داریم‪ ،‬از آن عیسی است (متی ‪ .)11:29,30‬ما نم ی‌توانیم دو یوغ بر‬
‫گردن داشته باشیم‪ .‬یا با ایمان به مسیح رستگار م ی‌شویم‪ ،‬یا تالش م ی‌کنیم با تبعیت از‬
‫شریعت موسی به رستگاری برسیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬نم ی‌توانیم با برگرفتن یوغ سبت و اطاعت‪،‬‬
‫خود را توجیه کنیم‪.‬‬
‫‪291‬‬ ‫‪ 15:26 - 15:12‬الوسر لامعا باتک‬
‫ناشی از ب ت‌ها‪ ،‬زناکاری‪ ،‬و هر چه‬ ‫‪ 12‬و همه مردم در حالی که‬
‫خفه شده و از خون بپرهیزند‪ 21 .‬زی را‬ ‫برنابا و پولس توضیح م ی‌دادند که‬
‫موسی در هر شهری از نس ل‌های‬ ‫خدا از طریق آنها چه معج زات‬
‫قدیم کسانی را دارد که به او موعظه‬ ‫و شگفت ی‌هایی را در میان غیر‬
‫م ی‌کنند و در هر روز سبت در‬ ‫یهودیان انجام داده است‪ ،‬ساکت‬
‫کنیس ه‌ها خوانده م ی‌شود‪.‬‬ ‫ماندند و به آنها گوش دادند‪.‬‬
‫‪ 13‬و پس از این که آنها سخنان‬
‫درباره ایمان آورندگان غیر یهود‬ ‫خود را به پایان رساندند‪ ،‬یعقوب در‬
‫پاسخ گفت‪ :‬ب رادران‪ .‬به من گوش‬
‫سازش کردند‬ ‫کنید‪ 14 .‬شمعون اکنون توضیح داد‬
‫‪ 22‬سپس حواریون و ری ش‌سفیدان‬ ‫که چگونه خدا ابتدا غیر یهودیانی‬
‫با کل کلیسا توافق کردند که کسانی‬ ‫را دیدار کرد تا قومی را به اسم‬
‫را از میان هم راهان خود برگزینند و‬ ‫خود از میان آنها بگیرد‪ 15 .‬و این‬
‫آنها را با پولس و برنابا به انطاکیه‬ ‫با کالم انبیا مطابقت دارد؛ زی را‬
‫بفرستند‪ .‬یهودا ملقب به برسابا و‬ ‫نوشته شده‪ 16 :‬پس از این اتفاقات‬
‫سیالس‪ ،‬که اف رادی مهم در میان‬ ‫باز خواهم گشت و خیمه داود را که‬
‫ب رادران بودند‪ 23 .‬نامه زیر را با آنها‬ ‫سقوط کرده دوباره خواهم ساخت‪،‬‬
‫فرستادند‪ :‬حواریون و ری ش‌سفیدان‬ ‫و دوباره خ راب ه‌های آن را بنا خواهم‬
‫و ب رادران‪ ،‬به ب رادران ملل دیگر در‬ ‫کرد‪ ،‬و آن را برپا خواهم کرد؛ ‪ 17‬تا‬
‫انطاکیه و سوریه و قیلیقیه سالم‬ ‫بقیه بن ی‌بشر طالب خداوند باشد و‬
‫م ی‌رسانند‪ 24 .‬شنیده‌ایم که برخی‬ ‫همه غیر یهودیانی که بر آنها نام‬
‫از میان ما بیرون رفته و شما را با‬ ‫من نهاده شده‪ 18 ،‬چنین م ی‌گوید‬
‫حرف‌هایی آشفته و پریشان ساخته‬ ‫خداوندی که ای ن‌ها را از زمان قدیم‬
‫در حالی که هیچ دستوری به آنها‬ ‫آشکار کرده است‪.‬‬
‫نداده‌ایم‪ 25 ،‬به اتفاق آرا تصمیم‬ ‫‪ 19‬بناب راین‪ ،‬قضاوت من این است‬
‫گرفتیم که اف رادی را برگزینیم و هم راه‬ ‫که اف راد ملل دیگر را که به خدا روی‬
‫با برنابا و پولس عزیزمان به سوی‬ ‫م ی‌آورند به زحمت نیندازیم‪ 20 ،‬بلکه‬
‫شما بفرستیم‪ 26 ،‬اف رادی که زندگی‬ ‫به آنها حکم کنیم که از ناپاک ی‌های‬
‫‪ 15:13‬برادران‪ -‬توجه کنید که این واژه چند بار در این باب تک رار م ی‌شود‪ .‬ب رای رفع‬
‫اختالفات در کلیسا‪ ،‬مهم است که به خودمان یادآوری کنیم که ما خواه ران و ب راد ران‬
‫در عیسی هستیم‪ ،‬از خانواده‌ای نادیدنی که با مرگ سرور و اربابمان به وجود آمد‪.‬‬
‫وقتی کسی در عیسی تعمید داده م ی‌شود‪ ،‬هرگز نم ی‌توانیم بگوییم که او را رها کرده‌‬
‫است‪ -‬وقتی کسی ب رادر یا خواهر است‪ ،‬ب رای تمام عمر است‪ .‬پس نم ی‌توانیم بگوییم آنها‬
‫عیسی و خانواده خدا را ترک کرده‌اند‪.‬‬
‫‪ 15:14‬با تعمید یافتن به «نام او»‪ ،‬ما مردمی با نام او خواهیم شد‪.‬‬
‫‪ 15:20‬این اعت رافی است به ضعف یهودیان مسیحی؛ گاهی الزم است ب رای برق راری‬
‫صلح در کلیسا‪ ،‬امتیازاتی بدهیم‪.‬‬
‫‪ 16:2 - 15:27‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪292‬‬
‫خود را به خاطر اسم سرورمان‪ ،‬یک مأموریت دیگر‬
‫‪ 36‬و چند روز بعد‪ ،‬پولس به برنابا‬ ‫‪27‬‬
‫عیسی مسیح‪ ،‬به خطر انداخت ه‌اند‪.‬‬
‫گفت‪ :‬بیا همین االن برگردیم و‬ ‫بناب راین‪ ،‬یهودا و سیالس را فرستادیم‬
‫مؤمنان را در شهری که کالم خدا را‬ ‫که با زبان خودشان همین مسائل را‬
‫در آن اعالم کردیم‪ ،‬مالقات کنیم و‬ ‫ب رای شما بازگو خواهند کرد‪ 28 .‬چ را‬
‫ببینیم در چه حال هستند‪ 37 .‬و برنابا‬‫که روح‌القدس و ما صالح دیدیم که‬
‫م ی‌خواست یوحنا ملقب به مرقس را‬ ‫باری بزرگتر به غیر از امور زیر‬
‫نیز با خود هم راه کند‪ 38 .‬اما پولس‬ ‫بر دوش شما نگذاریم‪ 29 :‬این که‬
‫صالح دید که بهتر است کسی را که‬ ‫از چیزهایی که ب رای ب ت‌ها قربانی‬
‫از پمفلیه از آنها جدا شده و آنها را‬‫م ی‌شوند‪ ،‬از خون‪ ،‬از چیزهایی که‬
‫در کار هم راهی نکرده بود با خود‬ ‫خفه شده‌اند و از زنا پرهیز کنید‪ .‬اگر‬
‫نبرند‪ 39 .‬چنان اختالف بزرگی بین‬ ‫از ای ن‌ها پرهیز کنید‪ ،‬نیک خواهید‬
‫آنها پیش آمد که از یکدیگر جدا‬ ‫گشت‪ .‬بدرود‪.‬‬
‫شدند‪ .‬برنابا مرقس را با خود برد و‬ ‫‪ 30‬بناب راین‪ ،‬به انطاکیه فرستاده‬
‫از راه دریا به قبرس رفتند؛ ‪ 40‬اما‬ ‫شدند؛ و پس از گرد هم آوردن‬
‫پولس سیالس را برگزید و آنجا را‬ ‫‪31‬‬
‫جماعت‪ ،‬نامه را تحویل دادند‪.‬‬
‫ترک کرد و از سوی ب رادران به فیض‬ ‫و وقتی آن را خواندند‪ ،‬از دلگرمی‬
‫خداوند سپرده شد‪ 41 .‬و از سوریه و‬ ‫خوشحال شدند‪ 32 .‬و یهودا و سیالس‪،‬‬
‫قیلیقیه گذشت و کلیساها را تقویت‬ ‫که خودشان نیز پیامبر بودند‪،‬‬
‫کرد‪.‬‬‫مؤمنان را با کلمات بسیاری تشویق‬
‫و تقویت نمودند‪ 33 .‬و پس از این‬
‫که مدتی را آنجا گذراندند‪ ،‬از سوی باب ‪16‬‬
‫نزد فرستندگان و همچنین به دربه و لستره‬ ‫ب رادران به سالمتی‬
‫صالح رفت؛ و شاگردی آنجا بود به اسم‬ ‫خود فرستاده شدند‪ 34 .‬اما‬
‫دیده شد که سیالس آنجا بماند‪ .‬و تیموتائوس‪ ،‬پسر زنی یهودنژاد که‬
‫‪35‬‬

‫ایمان آورده بود؛ اما پدرش یونانی‬ ‫و‬ ‫ماندند‪،‬‬ ‫پولس و برنابا در انطاکیه‬
‫با بسیاری از اف راد دیگر کالم خدا را بود‪ 2 .‬ایماندارانی که در لستره و‬
‫قونیه بودند از او تمجید م ی‌کردند‪.‬‬ ‫تعلیم دادند و موعظه کردند‪.‬‬

‫‪ 15:28‬روح‌القدس و ما‪ -‬خدا از طریق قدرت خود‪ ،‬نتیج ه‌ای که در انتظار ب راد ران‬
‫است را تأیید کرد‪.‬‬
‫‪ 15:36‬اگر کسی را به سمت عیسی بیاوریم‪ ،‬مسئولیت وی در تمام عمر با ما خواهد‬
‫بود ‪ -‬او فرزند معنوی ما در عیسی است‪.‬‬
‫‪ 15:39‬این‪ ،‬نفاق را در کلیسا توجیه نم ی‌کند و به این معنا نیز نیست که اختالفات فردی‬
‫اجتنا ب‌ناپذیر است‪ .‬این حادثه نشان م ی‌دهد که پولس کامل نبود؛ و این آرامش خاطر‬
‫را به ما م ی‌دهد که ما همه انسان هستیم و هرگز کلیسای کامل را جایی نخواهیم یافت‪.‬‬
‫‪293‬‬ ‫‪ 16:15 - 16:3‬الوسر لامعا باتک‬
‫رؤیا را دید‪ ،‬فورا ً به مقدونیه رفتیم‪،‬‬ ‫‪ 3‬پولس خواست که تیموتائوس او‬
‫و به این نتیجه رسیده بودیم که خدا‬ ‫را هم راهی کند‪ ،‬و او را برد و به‬
‫ما را ف را خوانده تا بشارت را به آنها‬ ‫خاطر یهودیانی که در آن مکان‌ها‬
‫موعظه کنیم‪.‬‬ ‫بودند او را ختنه کرد‪ ،‬زی را همه آنها‬
‫م ی‌دانستند که پدر او یونانی است‪.‬‬
‫موعظه و زمی ن‌لرزه‌ای در فیلیپی‬ ‫‪ 4‬و همین طور که از شهرها عبور‬
‫‪ 11‬در تروآس سوار کشتی شدیم و‬ ‫م ی‌کردند‪ ،‬احکامی که حواریون و‬
‫مستقیم به جزیره سامت راکی رفتیم؛ و‬ ‫ری ش‌سفیدان در اورشلیم تعیین کرده‬
‫روز بعد به نیاپولیس رفتیم‪ 12 ،‬و از‬ ‫بودند را به آنها م ی‌سپردند تا طبق‬
‫آنجا به یکی از شهرهای مقدونیه‪،‬‬ ‫آن عمل کنند‪ 5 .‬پس ایمان کلیساها‬
‫فیلیپی‪ ،‬عازم شدیم که اولین شهر‬ ‫قوی شد‪ ،‬و هر روز بر تعدادشان‬
‫این منطقه و مستعمره رومی‬ ‫افزوده م ی‌شد‪.‬‬
‫است؛ و چند روزی در آن شهر‬ ‫‪ 6‬و آنها از منطقه فریجیه و‬
‫ماندیم‪ 13 .‬و در روز سبت بیرون‬ ‫غالطیه عبور کردند‪ ،‬و روح‌القدس‬
‫دروازه کنار رودخان ه‌ای رفتیم که‬ ‫آنها را از اعالم کالم خدا در آسیا‬
‫تصور م ی‌کردیم مکان نیایش بود‪،‬‬ ‫منع کرده بود‪ 7 .‬و وقتی به مرز‬
‫و نشستیم و با زنانی که جمع شده‬ ‫میسیا رسیدند‪ ،‬سعی کردند به‬
‫بودند صحبت کردیم‪ 14 .‬و زنی به‬ ‫بطینیه بروند؛ اما روح عیسی به آنها‬
‫اسم لیدیه‪ ،‬فروشنده پارچه ارغوانی‬ ‫اجازه نداد‪ 8 .‬پس با عبور از میسیا‪،‬‬
‫از شهر طیاتی را و خداپرست بود و‬ ‫به تروآس رسیدند‪ 9 .‬و رؤیایی در‬
‫صدای ما را شنید؛ خداوند قلب او‬ ‫شب بر پولس ظاهر شد‪ .‬مردی از‬
‫را گشود تا به چیزهایی که پولس‬ ‫مقدونیه ایستاده بود و به او التماس‬
‫م ی‌گفت گوش ف را دهد‪ 15 .‬و وقتی‬ ‫م ی‌کرد و م ی‌گفت‪ :‬بیا به مقدونیه‬
‫خود و خانواده‌اش تعمید یافتند‪ ،‬به‬ ‫و به ما کمک کن! ‪ 10‬و وقتی این‬
‫‪ 16:3‬پولس اغلب در نام ه‌هایش م ی‌نویسد که ختنه کاری ب ی‌معنا است (مثال رساله‬
‫اول قرنتیان ‪ .)7:19‬اما نسبت به احساسات یهودیان نیز حساس بود‪ .‬مواردی هست که‬
‫باید موانعی که بین ما و مخاطبی ن‌مان وجود دارد را برداریم‪ .‬گاهی باید در موارد غیر‬
‫ضروری عقب بنشینیم‪.‬‬
‫‪ 16:5‬فرمان باب ‪ ،15‬مجموع ه‌ای از فداکاری‌ها با هدف رسیدن به اتحاد میان مسیحیان‬
‫یهودی و غیر یهودی بود‪ .‬اتحاد حاصل از این فداکاری‌ها به این معنا بود که اف راد‬
‫بیشتری به ایمان م ی‌گرویدند ‪ -‬چون اتحاد ما بزرگترین شاهد ما است (یوحنا ‪17:21-‬‬
‫‪ .)23‬کلیساها «روز ب ه‪ ‌‎‬روز» اف زایش یافت‪ ،‬چون احتماالً هر روز مردم را تعمید‬
‫م ی‌دادند ‪ -‬آنها اهمیت حیاتی آن را درک کرده و آن را تا آخر هفته یا زمان مناسب سال‬
‫به تأخیر نم ی‌انداختند‪.‬‬
‫‪ 16:15‬بار دیگر فرض شده مردمی که ایمان م ی‌آورند بالفاصله تعمید م ی‌شوند‪.‬‬
‫اگر واقع ا ً باور داشته باشیم‪ ،‬باید آن طور که عیسی دستور داده‪ ،‬تعمید شویم (مرقس‬
‫‪.)16:16‬‬
‫‪ 16:33 - 16:16‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪294‬‬
‫زدند‪ ،‬ایشان را به زندان انداختند و‬ ‫ما التماس کرد و گفت‪ :‬اگر من را‬
‫به زندانبان دستور دادند که به دقت‬ ‫وفادار به خداوند م ی‌دانید‪ ،‬به خان ه‌ام‬
‫آنها را تحت نظر داشته باشد‪ 24 .‬پس‬ ‫بیایید و بمانید‪ .‬پس ما را قانع کرد‪.‬‬
‫از دریافت این دستور‪ ،‬زندانبان آنها‬ ‫‪ 16‬و این گونه شد که در حالی که‬
‫را به زندان داخلی افکند و پاهایشان‬ ‫به محل دعا م ی‌رفتیم‪ ،‬کنیزی را‬
‫را با غل و زنجیر بست‪.‬‬ ‫دیدیم که روحی داشت که با آن آینده‬
‫‪ 25‬اما نزدیک نیمه شب‪ ،‬پولس و‬ ‫را پی ش‌بینی م ی‌کرد و با فالگیری‬
‫سیالس در حال نیایش و خواندن‬ ‫عواید بسیاری نصیب اربابان خود‬
‫سرود ب رای خدا بودند؛ و زندانیان‬ ‫کرده بود‪ 17 .‬او به دنبال پولس و‬
‫به آنها گوش م ی‌دادند‪ 26 .‬و ناگهان‬ ‫من فریادکنان گفت‪ :‬ای ن‌ها خادمان‬
‫زل زله عظیمی رخ داد که شالوده‬ ‫خدای متعالی هستند که راه رهایی‬
‫زندان را لرزاند؛ و فورا ً همه درب‌ها‬ ‫را به شما اعالم م ی‌کنند‪ 18 .‬و این‬
‫باز شد و غل و زنجیر همه گشوده‬ ‫دختر روزهای مدیدی چنین کرد‪ .‬اما‬
‫شد‪ 27 .‬و وقتی زندانبان از خواب‬ ‫پولس که از این موضوع آشفته شد‪،‬‬
‫بیدار شد و دید که درب‌های زندان‬ ‫برگشت به روح گفت‪ :‬به نام عیسی‬
‫باز شده است‪ ،‬شمشیرش را کشید‬ ‫مسیح به تو دستور م ی‌دهم که از او‬
‫و نزدیک بود خودکشی کند‪ ،‬زی را‬ ‫بیرون بیایی‪ .‬و در همان لحظه از‬
‫تصور م ی‌کرد که زندانیان ف رار‬ ‫او بیرون آمد‪.‬‬
‫کرده‌اند‪ 28 .‬اما پولس با صدای بلند‬ ‫‪ 19‬اما وقتی اربابان او دیدند که‬
‫فریاد زد و گفت‪ :‬به خودت آسیب‬ ‫امید منافعشان از بین رفته است‪،‬‬
‫نزن! زی را همه ما اینجا هستیم‪ 29 .‬و‬ ‫پولس و سیالس را گرفتند و آنها‬
‫او چ راغ خواست و با عجله وارد شد‪،‬‬ ‫‪20‬‬
‫را به بازار نزد حاکمان کشیدند‪،‬‬
‫و در حالی که از ترس م ی‌لرزید‪،‬‬ ‫و وقتی آنها را نزد دادرسان بردند‪،‬‬
‫به پای پولس و سیالس افتاد‪ 30 ،‬آنها‬ ‫گفتند‪ :‬این مردان که یهودی هستند‪،‬‬
‫را بیرون آورد و گفت‪ :‬آقایان‪ ،‬چه‬ ‫شهر ما را به هم م ی‌ریزند‪ 21 ،‬و‬
‫کار باید کنم که نجات یابم؟ ‪ 31‬و‬ ‫از رسم و رسومی دفاع م ی‌کنند‬
‫آنها گفتند‪ :‬به سرور‪ ،‬عیسی‪ ،‬ایمان‬ ‫که پذیرفتن و رعایت آنها ب رای ما‬
‫بیاور تا خودت و خانواده‌ات نجات‬ ‫رومیان جایز نیست‪ 22 .‬و مردم با‬
‫یابید‪ 32 .‬و آنها کالم خداوند را ب رای‬ ‫هم علیه آنها برخاستند؛ و مأموران‬
‫‪33‬‬
‫او و همه خانواده‌اش بازگو کردند‪.‬‬ ‫دستور دادند که آنها را برهنه کنند و‬
‫و در آن ساعت از شب‪ ،‬آنها را برد‬ ‫بزنند‪ 23 .‬و وقتی آنها را بسیار کتک‬

‫‪ 16:17‬انسان‌هایی که مشکالت ذهنی دارند‪ ،‬از درک معنوی باالیی برخوردارند ‪ -‬در‬
‫نتیجه‪ ،‬تال ش‌های ویژه عیسی ب رای درمان آنها [زبان «ارواح ناپاک» و «دیوها» اشاره‬
‫به اف رادی دارد که مشکل ذهنی دارند‪].‬‬
‫‪ 16:25‬شادی در ب رابر آزار و رنج‪ ،‬درونمایه کتاب اعمال است‪.‬‬
‫‪ 16:33‬در کتاب اعمال آمده که مردم «بالفاصله» تعمید داده م ی‌شدند‪ ،‬همان روزی که‬
‫‪295‬‬ ‫‪ 17:5 - 16:34‬الوسر لامعا باتک‬
‫و زخ م‌هایشان را شست؛ و فورا ً او وقتی مؤمنان را دیدند‪ ،‬آنها را تسلی‬
‫و کل خانواده‌اش تعمید یافتند‪ 34 .‬و دادند و آنجا را ترک کردند‪.‬‬
‫آنها را به خانه خود آورد‪ ،‬جلوی آنها‬
‫غذا گذاشت و او و همه خانواده‌اش باب ‪17‬‬
‫ایمان آورده بودند‪ ،‬پولس در تسالونیکی موعظه‬ ‫از این که به خدا‬
‫بسیار خوشحال بودند‪.‬‬
‫‪ 35‬اما وقتی صبح شد‪ ،‬دادرسان م ی‌کند‬
‫مأموران خود را فرستادند و گفتند‪ :‬وقتی از آمفیپولیس و آپولونیا‬
‫این مردها را رها کنید‪ 36 .‬و زندانبان گذشتند‪ ،‬به تسالونیکی آمدند که‬
‫این گفته را به پولس منتقل کرد و در آن کنیسه یهودیان بود‪ 2 .‬و پولس‬
‫گفت‪ :‬دادرسان پیغام دادند که شما را طبق سنت خود‪ ،‬وارد کنیسه شد و‬
‫رها کنیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬بیایید بیرون و نزد آنها رفت و در سه روز سبت‬
‫به سالمت بروید‪ 37 .‬اما پولس به آنها با آنها از کتب مقدس بحث م ی‌کرد‪،‬‬
‫گفت‪ :‬ما را که اتباع رومی هستیم ‪ 3‬و توضیح م ی‌داد و ثابت م ی‌کرد‬
‫بدون محاکمه در مأل عام زدند‪ ،‬و به که الزم بود مسیح رنج بکشد و از‬
‫زندان انداختند و اکنون م ی‌خواهند میان مردگان برخیزد‪ ،‬و م ی‌گفت‪:‬‬
‫ما را مخفیانه بیرون بیندازند؟ این عیسی که به شما اعالم م ی‌کنم‪،‬‬
‫خیر! خودشان بیایند و ما را بیرون همان مسیح است‪ 4 .‬و برخی از آنها‬
‫ببرند‪ 38 .‬و مأموران این حرف‌ها را و بسیاری از یونانیان دیندار‪ ،‬و‬
‫به دادرسان رساندند؛ و وقتی شنیدند تعداد زیادی از زنان سرشناس قانع‬
‫که آنها رومی هستند‪ ،‬ترسیدند‪ 39 .‬شدند و به پولس و سیالس پیوستند‪.‬‬
‫و آمدند و از آنها خواهش کردند‪ ،‬و ‪ 5‬اما یهودیان که حسادت‬
‫وقتی آنها را بیرون آوردند‪ ،‬از آنها م ی‌ورزیدند‪ ،‬عده‌ای از اش رار را از‬
‫درخواست کردند که از شهر بیرون بازار برداشتند و دست ه‌ای را تشکیل‬
‫بروند‪ 40 .‬و آنها از زندان بیرون دادند و شورشی در شهر به پا کردند‪،‬‬
‫رفتند و وارد خانه لیدیه شدند؛ و و به خانه یاسون حمله کردند و در‬

‫بشارت را شنیده و ایمان م ی‌آوردند‪ .‬بناب راین محتوای بشارت به شیوه‌ای روان و کوتاه‬
‫منتقل م ی‌شد‪ .‬اهمیت حیاتی تعمید آنجا نشان داده م ی‌شود که خانواده در نیم ه‌شب‪ ،‬پس‬
‫از وقوع زمین لرزه و زمانی که زندانیان قادر به ف رار بودند‪ ،‬تعمید داده م ی‌شوند‪ .‬اما خدا‬
‫در اولویت اول ق رار گرفت؛ و همه چیز درست شد‪.‬‬
‫‪ 16:37‬چ را پولس زودتر اعالم نکرد که شهروند روم است‪ ،‬تا جلوی چوب زدن را بگیرد؟‬
‫قطع ا ً دلیلی داشته و آن دلیل هرچه که بوده به اشاعه بشارت مرتبط است‪ .‬زمان‌هایی‬
‫هست که م ی‌توانیم راه ساده را برگزینیم و آن راه گناه کردن است؛ اما با انتخاب راه‬
‫سخ ت‌تر خدمت بیشتری کرده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 16:40‬پولس و سیالس دیگ ران را آرام کردند‪ .‬اگرچه خود تحت چنان فشار و عذابی‬
‫بودند‪.‬‬
‫‪ 17:19 - 17:6‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪296‬‬
‫و به همین شکل مردم را به جوش‬ ‫صدد آن بودند که آنها را بیرون نزد‬
‫و خروش درآوردند و تحریک‬ ‫مردم بیاورند‪ 6 .‬و وقتی آنها را پیدا‬
‫کردند‪ 14 .‬سپس ب رادران فورا ً پولس‬ ‫نکردند‪ ،‬یاسون و چند ب رادر دیگر‬
‫را به سوی دریا روانه کردند‪ ،‬اما‬ ‫را نزد حاکمان شهر بردند و فریاد‬
‫سیالس و تیموتائوس آنجا ماندند‪.‬‬ ‫زدند‪ :‬این کسانی که دنیا را به هم‬
‫‪ 15‬اما کسانی که پولس را هم راهی‬ ‫ریخت ه‌اند اینجا نیز آمده‌اند‪ 7 .‬یاسون‬
‫م ی‌کردند‪ ،‬او را تا آتن بردند و پس از‬ ‫آنها را قبول کرده و همه آنها بر‬
‫این که پولس به آنها درباره سیالس‬ ‫خالف احکام س زار عمل م ی‌کنند و‬
‫و تمیوتائوس دستور داد (که باید با‬ ‫م ی‌گویند پادشاه دیگری وجود دارد‪،‬‬
‫تمام سرعت نزد او بیایند)‪ ،‬آنجا را‬ ‫به نام عیسی‪ 8 .‬و مردم و حاکمان‬
‫ترک کردند‪.‬‬ ‫شهر با شنیدن ای ن‌ها س راسیمه‬
‫شدند‪ 9 .‬و وقتی از یاسون و بقیه آنها‬
‫پولس در آتن موعظه م ی‌کند‬ ‫وثیقه گرفتند‪ ،‬آنها را آزاد کردند‪.‬‬
‫‪ 16‬در حالی که پولس در آتن‬ ‫‪ 10‬و ب رادران فورا ً پولس و سیالس‬
‫منتظر آنها بود‪ ،‬وقتی دید شهر‬ ‫را شبانه به بیریه فرستادند؛ که‬
‫پر از بت است‪ ،‬روحش ب رانگیخته‬ ‫وقتی آنجا رسیدند‪ ،‬به کنیسه‬
‫شد‪ 17 .‬پس هر روز در کنیسه با‬ ‫یهودیان رفتند‪ 11 .‬و ای ن‌ها از یهودیان‬
‫یهودیان و دینداران‪ ،‬و در بازار با‬ ‫تسالونیکی نجی ب‌تر بودند‪ ،‬زی را با‬
‫کسانی که او را مالقات م ی‌کردند‪،‬‬ ‫آمادگی ذهنی کالم خدا را پذیرفتند‪،‬‬
‫بحث م ی‌کرد‪ 18 .‬و بعضی از فالسفه‬ ‫هر روز کتب مقدس را مطالعه‬
‫ایپکوری و رواقی نیز با او برخورد‬ ‫م ی‌کردند تا ببینند آیا ای ن‌ها حقیقت‬
‫کردند‪ .‬و برخی گفتند‪ :‬این یاوه‌گو چه‬ ‫داشتند یا نه‪ 12 .‬بناب راین‪ ،‬بسیاری از‬
‫خواهد گفت‪ :‬دیگ ران گفتند‪ :‬به نظر‬ ‫آنها از جمله زنان یونانی سرشناس‬
‫م ی‌رسد موعظ ه‌گر خدایان بیگانه‬
‫‪13‬‬
‫و مردان یونانی ایمان آوردند‪.‬‬
‫است! زی را او عیسی و رستاخیز‬ ‫اما وقتی یهودیان تسالونیکی آگاه‬
‫را موعظه م ی‌کرد‪ 19 .‬و آنها او را‬ ‫شدند که پولس کالم خدا را در‬
‫آرئوپاژ بردند و گفتند‪:‬‬‫گرفتند و به ِ‬ ‫بیریه نیز اعالم کرده‪ ،‬آنجا آمدند‬
‫‪ 17:7‬هیچ مذهب دیگری در منطقه نبود که چنین اتحاد عمیقی بین یهودیان و غیر‬
‫یهودیان‪ ،‬زنان و مردان‪ ،‬فق را و اغنیا برق رار سازد‪ .‬امروز نیز‪ ،‬خدا اف راد مختلف را به‬
‫ایمان به پسرش م ی‌خواند‪ ،‬درست همان طور که حواریون از گروه‌های متنوعی بودند‪.‬‬
‫این یعنی اینکه پتانسیل نفاق و اتحاد در کلیسا‪ ،‬هر دو بسیار باال است‪.‬‬
‫‪ 17:11‬برین ی‌ها مثال ما هستند‪ -‬اینکه تنها آنچه به ما آموخته شده را نپذیریم‪ ،‬بلکه هر‬
‫روز «کتب مقدس را بررسی کنیم‪ ».‬ما باید هر روز با انجیل در تماس باشیم‪.‬‬
‫‪ 17:12‬بنابراین‪ -‬مردم ایمان آوردند چون هر روز کتب مقدس را بررسی م ی‌کردند (آیه‬
‫‪ .)11‬ایمان با شنیدن کالم خدا حاصل م ی‌شود (رومیان ‪.)10:17‬‬
‫‪ 17:16‬ما همچنین باید قلوبی داشته باشیم که از گم راهی و جهل این جهان منقلب شوند‪.‬‬
‫‪297‬‬ ‫‪ 17:34 - 17:20‬الوسر لامعا باتک‬
‫معین کرد‪ 27 ،‬تا آنها خدا را بجویند؛‬ ‫ممکن است بدانیم این تعلیم جدید‬
‫تا او را حس کنند و بیابند‪ ،‬در حالی‬ ‫‪20‬‬
‫چیست که از آن سخن م ی‌گویی؟‬
‫‪28‬‬
‫که از هیچ یک از ما دور نیست‪.‬‬ ‫زی را حرف‌هایی بیگانه را به گوش‬
‫زی را در او زندگی و حرکت م ی‌کنیم‬ ‫ما م ی‌رسانی‪ .‬بناب راین‪ ،‬م ی‌خواهیم‬
‫و هستی داریم‪ -‬همان طور که چند‬ ‫بدانیم معنی ای ن‌ها چیست‪( 21 .‬همه‬
‫تن از شاع ران خودتان گفت ه‌اند‪ :‬زی را‬ ‫آتن ی‌ها و بیگانگان ساکن آنجا‬
‫ما نیز فرزندان او هستیم‪ 29 .‬پس ما‬ ‫کاری نم ی‌کردند جز گفتن یا شنیدن‬
‫که فرزندان خدا هستیم‪ ،‬نباید فکر‬ ‫چیزهای جدید)‪ 22 .‬و پولس در میان‬
‫کنیم که خدا مانند طال‪ ،‬نقره یا‬ ‫آرئوپاژ ایستاد و گفت‪ :‬ای مردم آتن‪،‬‬
‫سنگ‪ ،‬چیزی است که با مهارت و‬ ‫فهمیدم که شما در بسیاری از امور‬
‫تخیل انسان ساخته م ی‌شود‪ 30 .‬پس‬ ‫بسیار متدین هستید‪ 23 .‬زی را وقتی‬
‫خدا دوران جهالت را نادیده گرفت‪،‬‬ ‫راه م ی‌رفتم‪ ،‬چیزهایی را که پرستش‬
‫اما اکنون به بشر دستور م ی‌دهد که‬ ‫م ی‌کنید مشاهده کردم؛ و مح رابی را‬
‫‪31‬‬
‫همه در همه جا باید توبه کنند‪.‬‬ ‫با این کتیبه یافتم‪ :‬تقدیم به خدای‬
‫زی را روزی را مقرر کرده که دنیا را‬ ‫ناشناخته‪ .‬این خدا را که نشناخته‬
‫با عدالت به دست کسی که گماشته‬ ‫م ی‌پرستید به شما اعالم م ی‌کنم‪.‬‬
‫قضاوت خواهد کرد؛ و در مورد او‬ ‫‪ 24‬خدایی که جهان و هر آنچه در‬
‫به همه انسان‌ها اطمینان داده که او‬ ‫آن است را آفرید‪ ،‬و خداوند آسمان و‬
‫را از میان مردگان زنده کرده است‪.‬‬ ‫زمین است‪ ،‬در معابدی که ساخته‬
‫‪ 32‬وقتی آنها درباره رستاخیز از‬ ‫دست است ساکن نیست‪ 25 .‬نیازی‬
‫میان مردگان شنیدند‪ ،‬برخی مسخره‬ ‫به خدمت از سوی دستان بشر نیز‬
‫کردند؛ اما برخی دیگر گفتند‪ :‬درباره‬ ‫ندارد‪ ،‬زی را او به همه انسان‌ها‪،‬‬
‫این موضوع دوباره به تو گوش‬ ‫‪26‬‬
‫زندگی و نفس و همه چیز م ی‌دهد‪.‬‬
‫خواهیم داد‪ 33 .‬از این رو پولس آنجا‬ ‫و همه مل ت‌های بشر را از یک نفر‬
‫را ترک کرد‪ 34 .‬اما بعضی از مردم‬ ‫آفرید تا در همه جای زمین زندگی‬
‫به او ملحق شدند و ایمان آوردند‪،‬‬ ‫کنند‪ ،‬و ب رای آنها زمان‌هایی را مقرر‬
‫که در میان آنها دیونیسوس‪ ،‬قاضی‬ ‫کرد و حدود و مرزهای سکونتشان را‬
‫‪ 17:23‬باید با چشم و گوش باز و هشیار در این جهان قدم برداریم و هرچه در اط راف‬
‫م ی‌بینیم را س رآغازی بدانیم ب رای اشاعه انجیل میان مردم‪ .‬همین‌طور در آیه ‪ ،28‬پولس‬
‫یکی از اشعارش را ب رای مردم م ی‌خواند‪ ،‬مانند زمانی که ما خطی از یک شعر معروف‬
‫را م ی‌خوانیم‪ ،‬تا به محتوای انجیل برسیم‪.‬‬
‫‪ 17:31‬تعالیم در عمل معنا پیدا م ی‌کنند‪ .‬اگر باور داشته باشیم که عیسی بازم ی‌گردد و‬
‫روز داوری ف را م ی‌رسد ‪ -‬پس باید همین االن توبه کنیم‪ ،‬نه آن زمان!‬
‫‪ 17:34‬در تمام بخ ش‌های ‪ 16‬و ‪ 17‬کتاب اعمال بر ایمان آوردن زنان تأکید شده؛ مذهب‬
‫عمدت ا ً سرگرمی مردان بود اما مسیحیت بیشتر مذهبی ب رای زنان است‪ ،‬به دلیل معنای‬
‫غیر معمول و ارزشی که ب رای انسان‌ها‪ ،‬ازجمله زنان قائل م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 18:15 - 17:2‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪298‬‬
‫مردی به نام تیتوس یوستس رفت که‬ ‫آرئوپاژ و زنی به نام دامرس و اف راد‬
‫خداپرست بود‪ ،‬و خان ه‌اش به کنیسه‬ ‫دیگر حضور داشتند‪.‬‬
‫متصل بود‪ 8 .‬و کرسپس که حاکم‬
‫کنیسه بود‪ ،‬به هم راه کل خانواده‌اش‬ ‫باب ‪18‬‬
‫به خداوند ایمان آورد؛ و بسیاری‬
‫قرنتیان نیز کالم را شنیدند و ایمان‬ ‫پولس در قرنتس‬
‫آوردند و تعمید یافتند‪ 9 .‬و در طول‬ ‫پس از این رویدادها‪ ،‬از آتن‬
‫شب در یک رؤیا‪ ،‬خداوند به پولس‬ ‫عظیمت کرد و به قرنتس رفت‪ 2 .‬و‬
‫گفت‪ :‬نترس‪ ،‬بلکه با صدای بلند‬ ‫مردی یهودی را یافت به اسم آکیال‬
‫سخن بگو و ساکت نمان‪ 10 .‬زی را من‬ ‫که از نژاد پنطس بود و به تازگی‬
‫با تو هستم و هیچ کس به تو حمله‬ ‫با همسرش پرسکله از ایتالیا آمده‬
‫نخواهد کرد یا آسیب نخواهد رساند‪.‬‬ ‫بود‪ ،‬زی را کلودیوس به همه یهودیان‬
‫زی را من مردم زیادی در این شهر‬ ‫دستور داده بود روم را ترک کنند؛ و‬
‫دارم‪ 11 .‬و او آنجا یک سال و شش‬ ‫او نیز نزد آنها رفت‪ 3 .‬و چون کسب‬
‫ماه زندگی کرد و کالم خدا را به آنها‬ ‫و کاری یکسان داشتند‪ ،‬با آنها ماند‬
‫تعلیم م ی‌داد‪.‬‬ ‫و با هم کار کردند‪ ،‬زی را شغل آنها‬
‫‪ 12‬اما وقتی غالیون فرماندار اخائیه‬ ‫خیم ه‌دوزی بود‪ 4 .‬و هر روز در‬
‫شد‪ ،‬یهودیان به اتفاق هم علیه پولس‬ ‫کنیسه بحث م ی‌کرد و یهودیان و‬
‫برخاستند و او را به کرسی قضاوت‬ ‫ملل دیگر را متقاعد م ی‌ساخت‪.‬‬
‫آوردند‪ 13 ،‬و گفتند‪ :‬این مرد مردم را‬ ‫‪ 5‬اما وقتی سیالس و تیموتائوس‬
‫متقاعد م ی‌کند که خدا را بر خالف‬ ‫از مقدونیه رسیدند‪ ،‬پولس مشغول‬
‫شریعت پرستش کنند‪ 14 .‬اما وقتی‬ ‫اعالم کالم خدا بود و به یهودیان‬
‫پولس م ی‌خواست دهانش را باز‬ ‫شهادت م ی‌داد که عیسی همان‬
‫کند‪ ،‬غالیون به یهودیان گفت‪ :‬ای‬ ‫مسیح است‪ 6 .‬و وقتی با او مخالفت‬
‫یهودیان‪ ،‬اگر حقیقت ا ً مسأله جرم‬ ‫کردند و کفر گفتند‪ ،‬او لباس‌هایش را‬
‫و جنایت در میان باشد‪ ،‬منطقی‬ ‫تکان داد و به آنها گفت‪ :‬خون شما‬
‫است که با شما مدارا کنم‪ 15 .‬اما اگر‬ ‫به گردن خودتان است! من بیگناه‬
‫مسائل مربوط به کلمات و اسامی و‬ ‫هستم‪ .‬از حاال به بعد‪ ،‬نزد مردم غیر‬
‫یهود م ی‌روم‪ 7 .‬و از آنجا به خانه‬
‫‪ 18:6‬همان طور که در آیات ‪ 33:2-7‬حزقیال گفته شد‪ ،‬اگر شاهد مردم نباشیم و آنها‬
‫در جهل بمیرند‪ ،‬مسئولیت از دست رفتن رستگاری آنها را نیز باید بر دوش بکشیم‪.‬‬
‫‪ 18:8‬تعمید همیشه از پی ایمان است‪ .‬تعمید نوزادان نم ی‌تواند درست باشد چون نوزاد‬
‫درک یا ایمانی به انجیل ندارد‪.‬‬
‫‪ 18:10‬اگر تمرکز ما بر جذب مردم و تبدیل آنها به مردم خدا باشد‪ ،‬به گون ه‌ای همه چیز‬
‫ب رایمان درست پیش خواهد رفت‪.‬‬
‫‪ 18:12‬وقتی این اتفاق افتاد‪ ،‬احتماال پولس وعده آیه ‪ 10‬را به یاد داشت و تالش م ی‌کرد‬
‫به خود اطمینان دهد که خدا وعده‌اش را زیر پا نم ی‌گذارد‪.‬‬
‫‪299‬‬ ‫‪ 18:28 - 18:16‬الوسر لامعا باتک‬
‫قانون خودتان است‪ ،‬خودتان به آن‬
‫ایمان آوردن آپولوس‬ ‫رسیدگی کنید‪ .‬من مایل نیستم در‬
‫‪ 24‬مردی یهودی به نام آپولوس‪ ،‬که از‬ ‫چنین اموری قضاوت کنم‪ 16 .‬و آنها‬
‫اهالی اسکندریه بود‪ ،‬به افسس آمد؛‬ ‫را از کرسی قضاوت بیرون کرد‪ 17 .‬و‬
‫وی ناطقی فصیح و در کتب مقدس‬ ‫آنها همه سوستانیس‪ ،‬حاکم کنیسه‪،‬‬
‫توانا بود‪ 25 .‬این مرد در راه خداوند‬ ‫را گرفتند و در پیشگاه کرسی‬
‫آموزش دیده و با این که فقط از‬ ‫قضاوت او را کتک زدند‪ .‬و غالیون‬
‫تعمید یحیی خبر داشت‪ ،‬با روحی‬ ‫هیچ اهمیتی به این امور نم ی‌داد‪.‬‬
‫مشتاق مسائل مربوط به عیسی را‬ ‫‪ 18‬و پولس که پس از این روزهای‬
‫به درستی بازگو م ی‌کرد و تعلیم‬ ‫بسیاری ماند‪ ،‬از حضور ب رادران‬
‫م ی‌داد‪ 26 .‬و با شهامت در کنیسه‬ ‫مرخص شد و با پرسکله و اکیال‬
‫شروع به سخن گفتن کرد‪ .‬اما وقتی‬ ‫از راه دریا به سوریه رفتند و در‬
‫پرسكله و اكیال سخنانش را شنیدند‪،‬‬ ‫کنخریه موی خود را زد‪ .‬زی را نذر‬
‫او را نزد خود آوردند و به او راه‬ ‫کرده بود‪ 19 .‬و به افسس رسیدند؛ آنها‬
‫خداوند را به درستی و با دقتی بیشتر‬ ‫را آنجا ترک کرد‪ ،‬وارد کنیسه شد‬
‫توضیح دادند‪ 27 .‬و وقتی تصمیم‬ ‫و با یهودیان به بحث نشست‪ 20 .‬و‬
‫گرفتند به آخائیه بروند‪ ،‬ب رادران او‬ ‫وقتی از او خواستند مدت بیشتری‬
‫را تشویق کردند و ب رای شاگردان‬ ‫بماند‪ ،‬قبول نکرد ‪ 21‬بلکه از حضور‬
‫نامه نوشتند تا از او استقبال کنند؛ و‬ ‫آنها مرخص شد و گفت‪ :‬اگر خدا‬
‫وقتی رسید‪ ،‬به کسانی که از طریق‬ ‫بخواهد دوباره نزد شما باز خواهم‬
‫فیض ایمان آورده بودند کمک کرد‪.‬‬ ‫گشت‪ .‬سپس از افسس از راه دریا‬
‫‪ 28‬زی را با قدرت‪ ،‬اشتباه یهودیان را‬ ‫رفت‪ 22 .‬و وقتی به قیصریه رسید‪،‬‬
‫آشکارا ثابت کرد‪ ،‬و از طریق کتب‬ ‫رفت و با کلیسا سالم و احوالپرسی‬
‫مقدس نشان داد که عیسی همان‬ ‫کرد و سپس به انطاکیه رفت‪ 23 .‬و‬
‫مسیح است‪.‬‬ ‫مدتی را آنجا گذراند؛ سپس عازم شد‬
‫و به مناطق غالطیه و فریجیه رفت‬
‫و همه شاگردان را تقویت کرد‪.‬‬

‫‪ 18:26‬دقی ق‌تر‪ -‬اف رادی داریم که ایمان ندارند و اف رادی که ایمان اشتباه دارند‪ .‬نباید‬
‫تصور کنیم که هرکسی خارج از حلقه درک ما است‪ ،‬دشمن است‪ ،‬از خدا نیست و مانند‬
‫این‪ .‬اف رادی هستند که ایمان اشتباه دارند‪ ،‬و نیازمند اصالح و تعلیم بیشتر هستند‪ ،‬اما ما‬
‫نم ی‌توانیم جایگاه آنها در ب رابر خدا را قضاوت کنیم‪.‬‬
‫‪ 18:27‬ما «به واسطه فیض» ایمان م ی‌آوریم‪ .‬رستگاری فیض است؛ ما ایمان داریم نه‬
‫فقط به این دلیل که انجیل را م ی‌خوانیم و باور م ی‌کنیم‪ ،‬بلکه چون خدا قلب ما را ب رای‬
‫ایمان آوردن باز کرده است (کتاب اعمال ‪16:14‬؛ م زامیر ‪ .)119:18‬اگر این گونه نبود‪،‬‬
‫آنگاه رستگاری نتیجه قدرت اراده و درک خود ما بود‪ .‬اینها عواملی مهم هستند‪ ،‬اما‬
‫‪ 19:17 - 19:2‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪300‬‬
‫طریقت بدگویی م ی‌کردند‪ ،‬او آنها را‬ ‫باب ‪19‬‬
‫ترک کرد و شاگردان را جدا ساخت‪،‬‬ ‫تعمید مجدد بعضی از ایمان‬
‫و هر روز در مدرسه طی رانس بحث‬
‫م ی‌کرد‪ 10 .‬و این کار دو سال طول‬ ‫آورندگان یحیای تعمید دهنده‬
‫کشید تا این که همه ساکنین آسیا‪،‬‬ ‫و این گونه شد که وقتی آپولوس در‬
‫هم یهودیان و هم غیر یهودیان‪ ،‬کالم‬ ‫قرنتس بود‪ ،‬پولس پس از گذر از‬
‫خدا را شنیدند‪ 11 .‬و خدا به دست‬ ‫نواحی باال‪ ،‬به افسس رسید و چند‬
‫پولس معج زاتی خاص انجام م ی‌داد‪،‬‬ ‫شاگرد پیدا کرد‪ 2 .‬و او به آنها گفت‪:‬‬
‫‪ 12‬تا جایی که حتی دستما ل‌ها یا‬ ‫وقتی ایمان آوردید‪ ،‬روح‌القدس را‬
‫پی ش‌بندهایی که با پوست او تماس‬ ‫دریافت کردید؟ و آنها به او گفتند‪:‬‬
‫یافته بود را نزد مریضان م ی‌بردند‬ ‫نه‪ .‬حتی نشنیده‌ایم که روح‌القدسی‬
‫و مریض ی‌هایشان آنها را ترک‬ ‫هم هست‪ 3 .‬و او گفت‪ :‬پس در چه‬
‫م ی‌کرد و بیماری‌های روانی آنها‬ ‫چیزی تعمید یافتید؟ و آنها گفتند‪ :‬در‬
‫نیز معالجه م ی‌شد‪.‬‬ ‫تعمید یحیی‪ 4 .‬و پولس گفت‪ :‬یحیی‬
‫‪ 13‬اما برخی از جنگیرهای‬ ‫با تعمید توبه تعمید م ی‌داد‪ ،‬و به‬
‫دوره‌گرد یهودی سعی کردند نام‬ ‫مردم م ی‌گفت که باید به کسی که بعد‬
‫سرور‪ ،‬عیسی‪ ،‬را بر کسانی که‬ ‫از او م ی‌آید‪ ،‬یعنی به عیسی‪ ،‬ایمان‬
‫بیماری روانی داشتند ف را بخوانند و‬ ‫بیاورند‪ 5 .‬و وقتی این را شنیدند‪ ،‬به‬
‫م ی‌گفتند‪ :‬به نام عیسایی که پولس‬ ‫نام سرور‪ ،‬عیسی‪ ،‬تعمید یافتند‪ 6 .‬و‬
‫اعالم م ی‌کند به تو دستور م ی‌دهم‪.‬‬ ‫وقتی پولس دستانش را بر آنها نهاد‪،‬‬
‫‪ 14‬و هفت تن از پس ران شخصی‬ ‫روح‌القدس بر آنها نازل شد و آنها به‬
‫به سام اسکیوا‪ ،‬که یک یهودی و‬ ‫زبان‌ها صحبت کرده و نبوت کردند‪.‬‬
‫روحانی اعظم بود‪ ،‬نیز این کار را‬ ‫‪ 7‬و حدود دوازده نفر بودند‪.‬‬
‫م ی‌کردند‪ 15 .‬و دیوانه به آنها در پاسخ‬
‫‌گفت‪ :‬عیسی را م ی‌شناسم‪ ،‬پولس را‬ ‫پولس در افسس موعظه م ی‌کند‬
‫م ی‌شناسم‪ ،‬اما تو کیستی؟ ‪ 16‬سپس‬ ‫‪ 8‬و او مدت سه ماه وارد کنیسه‬
‫مردی که دیوانه بود‪ ،‬روی آنها پرید‬ ‫م ی‌شد و ب ی‌پرده سخن م ی‌گفت؛ در‬
‫و همه آنها را مغلوب ساخت تا جایی‬ ‫مورد امور مربوط به ملکوت خدا‬
‫که آنها از آن خانه برهنه و زخمی‬ ‫بحث م ی‌کرد و دیگ ران را متقاعد‬
‫ف رار کردند‪ 17 .‬و همه ساکنین افسس‪،‬‬ ‫م ی‌نمود‪ 9 .‬اما وقتی برخی سنگدل و‬
‫هم یهودیان و هم غیر یهودیان‪ ،‬از‬ ‫نافرمان بودند و جلوی مردم درباره‬
‫عنصر «فیض» را هرگز نباید ف راموش کرد‪ .‬این است که ما را فروتن م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 19:5‬این را م ی‌توان مثالی از تعمید دوباره دانست‪ .‬اما تعمید مردم توسط یوحنا‪ ،‬پیش از‬
‫مرگ و رستاخیز عیسی بود ‪ -‬تعمید مسیحی در مرگ و رستاخیز عیسی است و دستور‬
‫تعمید توسط عیسی و تنها پس از رستاخیزش داده م ی‌شود‪ .‬تعمید مجدد باید انتخابی‬
‫شخصی باشد‪ .‬اگر با پاشیدن آب یا در زمان نوزادی تعمید داده شده‌ایم‪ ،‬پس تعمیدمان‬
‫‪301‬‬ ‫‪ 19:26 - 19:18‬الوسر لامعا باتک‬
‫‪ 22‬و دو تن از یارانش‪ ،‬تیموتائوس‬ ‫این امر باخبر شدند و ترس همه‬
‫و ارسطوس‪ ،‬را به مقدونیه فرستاد و‬ ‫آنها را ف را گرفت‪ .‬و نام سرور‪،‬‬
‫خود مدتی در آسیا ماند‪.‬‬ ‫عیسی‪ ،‬عظمت یافت‪ 18 .‬بسیاری‬
‫‪ 23‬و در آن زمان بود که شورشی‬ ‫از کسانی که ایمان آورده بودند نیز‬
‫عظیم درباره طریقت به وجود آمد‪.‬‬ ‫آمدند‪ ،‬و گناهان خود را اعت راف و‬
‫‪ 24‬زی را مردی به نام دیمیتریوس‬ ‫اعالم کردند‪ 19 .‬و بسیاری از کسانی‬
‫نقره‌ساز‪ ،‬که بتکده‌های نقره‌ای دیانا‬ ‫که سحر و جادو م ی‌کردند‪ ،‬با هم‬
‫را م ی‌ساخت‪ ،‬ب رای صنعتگ ران‬ ‫کتاب‌هایشان را آوردند و جلوی چشم‬
‫کسب و کاری بزرگ ف راهم کرده‬ ‫همه‪ ،‬آنها را سوزاندند؛ و بهای آنها‬
‫بود‪ 25 .‬او آنها را به هم راه کارگ رانی‬ ‫را حساب کردند که پنجاه ه زار سکه‬
‫با شغل مشابه دور هم جمع کرد و‬ ‫نقره بود‪ 20 .‬پس کالم خداوند گسترش‬
‫گفت‪ :‬آقایان‪ ،‬م ی‌دانید که ثروت‌مان‬ ‫و قدرتی بیشتر یافت‪.‬‬
‫را مدیون این کسب و کار هستیم‪،‬‬ ‫‪ 21‬بعد از به انجام رساندن این‬
‫‪ 26‬و م ی‌بینید و م ی‌شنوید که نه‬ ‫امور‪ ،‬پولس در روح تصمیم گرفت‬
‫تنها در افسس بلکه در س راسر‬ ‫که پس از گذر از مقدونیه و آخائیه‬
‫بخش اعظم آسیا‪ ،‬این پولس مردم‬ ‫به اورشلیم برود و گفت‪ :‬پس از‬
‫بسیاری را متقاعد و گم راه کرده و‬ ‫رفتن به آنجا باید روم را هم ببینم‪.‬‬
‫واقعی نبوده است‪ .‬تعمید مجدد پس از اینکه با دقت بیشتر چیزهایی در مورد عیسی‬
‫آموختیم‪ ،‬یک انتخاب کامال شخصی است‪.‬‬
‫‪ 19:18‬کسان که ایمان آورده بودند‪ -‬پس از دیدن آنچه بر سر پسر اسکیوا آمد‪ ،‬اف رادی‬
‫که «ایمان داشتند» به درج ه‌ باالتری از تعهد رسیدند‪ .‬به نظر م ی‌رسد معنای ضمنی‬
‫این آیه این باشد که عل ی‌رغم اینکه «ایمان داشتند»‪ ،‬ایمانشان آنچنان عمیق نبود‪ ،‬شاید‬
‫در همان حد اعتقاد سطحی که برخی به تعالیم عیسی در دوران مأموریتش داشتند‪ .‬آنها‬
‫به سطح باالتری از تعهد رسانده شدند‪ ،‬که منجر به «اعت راف و اظهار» و ب رائتشان‬
‫از درگیری در سحر و جادو شد‪ .‬در نردبان ایمان و تعهد‪ ،‬پل ه‌های باالتری نیز وجود‬
‫دارد‪ .‬به نظر م ی‌رسد زبان این قسمت با شرح تعمید مرتبط است‪ ،‬آن گونه که در متی‬
‫‪ 3:6‬آمده‪ ،‬و در آن ایمان‌آورندگان‪ ،‬در تعمید اعت راف کرده و اعمالشان را آشکار نمودند‪.‬‬
‫چگونه افسسیان «در ب رابر تمام اف راد» اظهارات خود را گفتند‪ ،‬نیز مفهوم تعمید به‬
‫عنوان یک بیانیه عمومی را به ذهن م ی‌آورد‪ .‬اما افسسیان اینها را پس از اینکه ایمان‬
‫آوردند‪ ،‬انجام دادند‪ .‬به نظر م ی‌رسد که ما دعوت شده‌ایم تا این را ایمان آوردن مجدد در‬
‫نظربگیریم؛ و تمام ما م ی‌توانیم این ف رآیند را پشت سربگذاریم‪.‬‬
‫‪ 19:21‬پولس جاه‌طلبی معنوی بسیاری داشت؛ مصمم بود تا جایی که م ی‌تواند انجیل‬
‫را برساند‪ ،‬حتی به روم‪ .‬ما نیز م ی‌توانیم در محدوده زندگی و ش رایط خودمان‪ ،‬چنین‬
‫روحی ه‌ای داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 19:23‬مسیحیت یک «طریقت» خوانده شده‪ ،‬چون راهی ب رای زندگی در عمل است؛‬
‫اما تلمیحی نیز دارد به داستان کروبیان که راه درخت حیات را نگهبانی کرد (پیدایش‬
‫‪ 20:4 - 19:27‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪302‬‬
‫به زمین افتاده است؟ ‪ 36‬پس وقتی‬ ‫گفته که خدایانی وجود ندارند که‬
‫این امور را نم ی‌توان انکار کرد‪،‬‬ ‫با دست ساخته شده باشند‪ 27 .‬و نه‬
‫باید ساکت باشید و با عجله کاری‬ ‫تنها این خطر وجود دارد که شغل‬
‫نکنید‪ 37 .‬زی را شما این مردان را‬ ‫ما ب ی‌اعتبار شود‪ ،‬بلکه معبد الهه‬
‫اینجا آورده‌اید‪ ،‬که نه راهزنان معبد‬ ‫بزرگ‪ ،‬دیانا‪ ،‬نیز ب ی‌ارزش خواهد‬
‫هستند و نه به الهه ما کفر گفتند‪.‬‬ ‫شد و عظمت او که مورد پرستش کل‬
‫‪ 38‬بناب راین‪ ،‬اگر دیمیتریوس و‬ ‫آسیا و دنیا است از بین خواهد رفت‪.‬‬
‫پیش ه‌گ ران هم راه وی ادعایی علیه‬ ‫‪ 28‬و وقتی این را شنیدند‪ ،‬مملو از‬
‫کسی دارند‪ ،‬دادگاه‌ها باز هستند‬ ‫خشم شدند و فریادکنان گفتند‪ :‬بزرگ‬
‫و قضاتی وجود دارند‪ .‬بگذارید‬ ‫است دیانای افسس! ‪ 29‬و شهر پر شد‬
‫همدیگر را متهم کنند‪ 39 .‬اما اگر‬ ‫از سردرگمی؛ و همه با هم ی ک‌دل به‬
‫به دنبال چیزی درباره امور دیگر‬ ‫تماشاخانه حمل ه‌ور شدند‪ ،‬غایوس و‬
‫هستید‪ ،‬باید در یک مجمع معین حل‬ ‫ا َ ِر ْس ت َر ُخ س را گرفتند‪ ،‬که اهل مقدونیه‬
‫و فصل شود‪ 40 .‬زی را ما امروز در‬ ‫‪30‬‬
‫و از هم راهان سفر پولس بودند‪.‬‬
‫خطر متهم شدن به شورش هستیم‪،‬‬ ‫اما وقتی پولس خواست به میان مردم‬
‫چ را که هیچ دلیلی نیست که بتوانیم‬ ‫‪31‬‬
‫برود‪ ،‬شاگردان به او اجازه ندادند‪.‬‬
‫با آن این همهمه را توجیه کنیم‪ 41 .‬و‬ ‫و برخی از رؤسای آسیا که دوستان‬
‫وقتی این گونه سخن گفت‪ ،‬جماعت‬ ‫او بودند‪ ،‬به او پیغام رساندند و‬
‫را روانه کرد‪.‬‬ ‫از او خواهش کردند که جانش را‬
‫‪32‬‬
‫در تماشاخانه به خطر نیندازد‪.‬‬
‫باب ‪20‬‬ ‫بناب راین‪ ،‬برخی یک چیز م ی‌گفتند‬
‫و برخی چیزی دیگر‪ .‬زی را جماعت‬
‫پطرس در تروآس‬ ‫سردرگم بود و اکث را ً نم ی‌دانستند‬
‫و بعد از این که شورش متوقف‬ ‫چ را دور هم جمع شده‌اند‪ 33 .‬و‬
‫شد‪ ،‬پولس به دنبال شاگردانش‬ ‫آنها اسکندر را از جمعیت بیرون‬
‫فرستاد و پس از تشویق آنها‪ ،‬با آنها‬ ‫کشیدند‪ ،‬یهودیان او را جلو فرستاده‬
‫خداحافظی کرد و عازم مقدونیه شد‪.‬‬ ‫بودند؛ و اسکندر با دست اشاره کرد‬
‫‪ 2‬و وقتی از آن مناطق عبور کرد و‬ ‫‪34‬‬
‫و م ی‌خواست نزد مردم دفاع کند؛‬
‫به آنها دلگرمی بسیار داد‪ ،‬به یونان‬ ‫اما وقتی آنها فهمیدند که او یهودی‬
‫رسید‪ 3 .‬سه ماه آنجا بود؛ اما وقتی‬ ‫است‪ ،‬همه یک صدا به مدت دو‬
‫خواست با کشتی به سوریه برود‪،‬‬ ‫ساعت فریاد م ی‌زدند‪ :‬بزرگ است‬
‫مطلع شد که یهودیان در کمین او‬ ‫دیانای افسسیان!‬
‫هستند‪ ،‬بناب راین تصمیم گرفت از‬ ‫‪ 35‬و وقتی روحانی شهر مردم را‬
‫راه مقدونیه باز گردد‪ 4 .‬سوپاترس‬ ‫آرام ساخت‪ ،‬گفت‪ :‬ای مردم افسس‪،‬‬
‫بیری ه‌ای‪ ،‬پسر پیروس بیری ه‌ای؛ و‬ ‫کدام یک از شما نم ی‌داند که شهر‬
‫ا َ ِر ْس ت َر ُخ س و ِس كندس از تسالونیكی؛‬ ‫افسسیان حافظ معبد دیانای بزرگ‬
‫و غایوس از درب ‌ه و تیموتائوس‪ ،‬و‬ ‫و تصویری است که از مشتری‬
‫‪303‬‬ ‫‪ 20:22 - 20:5‬الوسر لامعا باتک‬
‫آسوس رفتیم‪ ،‬و قصد داشتیم پولس‬ ‫تیخیكاس و تروفیمس كه از اهالی‬
‫را از آنجا برداریم‪ .‬زی را چنین ق رار‬ ‫آسیا بودند‪ ،‬او را هم راهی م ی‌کردند‪.‬‬
‫گذاشته بود‪ ،‬و قصد داشت از راه‬ ‫‪ 5‬ای ن‌ها پی ش‌تر رفته بودند و در‬
‫زمینی برود‪ 14 .‬و وقتی ما را در‬ ‫تروآس منتظر ما بودند‪ 6 .‬و ما پس‬
‫اسوس مالقات کرد‪ ،‬او را برداشته به‬ ‫از ایام فطیر از فیلیپی با کشتی‬
‫میتیلینی آمدیم‪ 15 .‬و از آنجا سوار‬ ‫رفتیم؛ و ظرف پنج روز به تروآس‬
‫کشتی شدیم‪ ،‬و روز بعد به خیوس‬ ‫نزد آنها رسیدیم و هفت روز آنجا‬
‫رسیدیم‪ ،‬و فردای آن روز به ساموس‬ ‫ماندیم‪.‬‬
‫رفتیم‪ ،‬و روز بعد به میلیتس‬ ‫‪ 7‬در اولین روز هفته‪ ،‬وقتی ب رای‬
‫رسیدیم‪ 16 .‬زی را پولس تصمیم گرفته‬ ‫تک ه‌تکه کردن نان دور هم جمع‬
‫بود از راه دریا از افسس عبور کند‬ ‫شدیم‪ ،‬پولس با آنها صحبت کرد و‬
‫تا مجبور نشود در آسیا بماند‪ .‬زی را‬ ‫قصد داشت روز بعد عازم شود؛ و‬
‫عجله داشت و امیدوار بود در روز‬ ‫صحبتش تا نیمه شب طول کشید‪.‬‬
‫عید پنجاهه در اورشلیم باشد‪ 17 .‬و‬ ‫‪ 8‬و در باالخان ه‌ای که دور هم جمع‬
‫از میلیتس‪ ،‬به افسس پیغام فرستاد‬ ‫بودیم چ راغ‌هایی بسیار وجود داشت‪.‬‬
‫و بزرگان کلیسا را به سوی خود ف را‬ ‫‪ 9‬و مردی جوان به اسم افتیخس‬
‫خواند‪ 18 .‬و وقتی نزد او آمدند‪ ،‬به‬ ‫جلوی پنجره بود که به خوابی عمیق‬
‫آنها گفت‪ :‬م ی‌دانید از روز اولی که‬ ‫فرو م ی‌رفت‪ .‬خواب بر او فایق آمد و‬
‫پا در آسیا گذاشتم‪ ،‬تمام مدت به چه‬ ‫در حالی که پولس به سخنانش ادامه‬
‫شکلی با شما بودم‪ 19 ،‬و با فروتنی‬ ‫م ی‌داد‪ ،‬از طبقه سوم افتاد و وقتی‬
‫تمام‪ ،‬با اشک و با محاکماتی که به‬ ‫او را برداشتند مرده بود‪ 10 .‬اما پولس‬
‫خاطر نقشه یهودیان بر سرم آمد‪،‬‬ ‫پایین رفت و بر او افتاد و به آغوشش‬
‫به خداوند خدمت کردم‪ 20 .‬م ی‌دانید‬ ‫کشید و گفت‪ :‬نگ ران نباشید‪ .‬زی را‬
‫که چگونه در گفتن هر چیزی که‬ ‫جان در او است‪ 11 .‬وقتی باال آمد‪،‬‬
‫مفید بود دریغ نکردم و به شما علن ا ً‬ ‫نان را تک ه‌تکه کرد و خورد و مدت‬
‫تعلیم دادم‪ ،‬و از خانه به خانه‪ 21 ،‬هم‬ ‫زیادی تا سپیده‌دم حرف زد و عازم‬
‫بر یهودیان و هم بر ملل غیر یهود‬ ‫شد‪ 12 .‬و آنها جوان را زنده آوردند و‬
‫شهادت دادم که به سوی خدا توبه‬ ‫خیالشان بسیار آسوده شد‪.‬‬
‫کنند‪ ،‬و به سرورمان عیسی مسیح‬
‫ایمان بیاورند‪ 22 .‬و اکنون در روح‬ ‫موعظه پولس در میلیتس‬
‫بسته شده و به اورشلیم م ی‌روم‪ ،‬و‬ ‫اما ما سوار کشتی شدیم و به‬ ‫‪13‬‬

‫‪ .)3:24‬زندگی ما در مسیح‪ ،‬گام برداشتن در «مسیری» است به سوی زندگی جاودان‪،‬‬


‫که توسط فرشتگان نگهبانی م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 20:7‬این م ی‌تواند بدین معنا باشد که ایمانداران اولیه هر هفته م راسم «پاره کردن نان»‬
‫را اج را م ی‌کردند‪ .‬اما هیچ دستور انجیلی مشخصی در مورد روز این م راسم یا تعداد‬
‫تک رارش وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ 20:32 - 20:23‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪304‬‬
‫کردم‪ 28 .‬مواظب خود و همه گل ه‌ای‬ ‫نم ی‌دانم چه بر سر من خواهد آمد‪.‬‬
‫باشد که روح‌القدس شما را اسقف‬ ‫‪ 23‬فقط روح‌القدس در هر شهری به‬
‫آنها مقرر کرد‪ ،‬و کلیسایی که‬ ‫من شهادت م ی‌دهد و م ی‌گوید که‬
‫سرور با خون خود خرید را پرورش‬ ‫زندان و رنج در انتظار من است‪.‬‬
‫دهید‪ 29 .‬م ی‌دانم که پس از رفتن من‪،‬‬ ‫‪ 24‬اما زندگ ی‌ام را ب رای خودم مهم و‬
‫گرگ‌های درنده به میان شما خواهند‬ ‫ارزشمند نم ی‌دانم‪ ،‬فقط آرزو دارم‬
‫‪30‬‬
‫آمد و به گله رحم نخواهند کرد‪.‬‬ ‫مأموریتی را که از سرور‪ ،‬عیسی‪،‬‬
‫و از میان شما‪ ،‬کسانی خواهند‬ ‫دریافت کردم به پایان برسانم و‬
‫برخاست که امور را تغییر م ی‌دهند‬ ‫‪25‬‬
‫مژده فیض خدا را شهادت دهم‪.‬‬
‫و شاگردانی را به دنبال خود خواهند‬ ‫و اکنون م ی‌دانم که هیچ یک از‬
‫کشاند‪ 31 .‬بناب راین‪ ،‬هشیار باشید‬ ‫شما که در بی ن‌تان ملکوت خداوند‬
‫و به یاد داشته باشید که سه سال‬ ‫را اعالم کردم دیگر روی من را‬
‫ب ی‌وقفه شب و روز با اشک به همه‬ ‫نخواهد دید‪ 26 .‬بناب راین‪ ،‬امروز به‬
‫اخطار دادم‪.‬‬ ‫شما شهادت م ی‌دهم که از خون‬
‫‪ 32‬و اکنون شما را به خدا و به‬ ‫همه مبری هستم‪ 27 .‬زی را ب ی‌دریغ‬
‫کالم فیض او م ی‌سپارم که قادر‬ ‫به شما‪ ،‬همه اراده خداوند را اعالم‬
‫‪ 20:20‬خانه به خانه‪ -‬بار دیگر م ی‌بینیم که تأکید بر خانه به عنوان اساس سازماندهی‬
‫ایمانداران و اشاعه انجیل است‪.‬‬
‫‪ 20:23‬روح‌القدس به پولس گفت که اگر به اورشلیم برود‪ ،‬سختی م ی‌بیند؛ اما او احساس‬
‫م ی‌کرد ال زامی روحی به رفتن دارد (رجوع کنید به آیه ‪ 22‬و ‪19:21‬؛ ‪ .)12 ،4:11‬گاهی‬
‫به نظر م ی‌رسد که خدا به ما راهنمای ی‌های متناقض م ی‌دهد؛ این گونه است که م ی‌توانیم‬
‫با اختیار عمل کرده و از روی انگیزه‌های درست‪ ،‬تصمیم بگیریم‪ ،‬اگرچه گاهی اصال‬
‫مهم نیست که تصمیم چه باشد‪ .‬در برخی موارد‪ ،‬ف رآیند است و نه نتیجه‪ ،‬مسیر است و‬
‫نه مقصد‪ ...‬که اهمیت دارد‪.‬‬
‫‪ 20:26‬پولس م ی‌توانست به درستی و با قطعیت احساس کند که بخشیده شده است که‬
‫توانست بگوید «از خون همه بری است»‪ .‬وقتی این را م ی‌گفت‪ ،‬قطع ا ً در ذهن خود به‬
‫خون استیفان م ی‌اندیشیده‪ ،‬که در ب رابر فلسطینیان بر خاک م ی‌ریخت‪ ،‬و لبا س‌های‬
‫مردمی که استیفان را کشته بودند بر پای پولس انداخته م ی‌شد تا گواهی شود بر اینکه‬
‫او مسئول این اتفاق بوده است‪ .‬اما از بخشودگیش مطمئن بود‪ .‬م ی‌توانست با اطمینان‬
‫بگوید که از خون بری است‪ .‬درستکاری شمرده شده و گناه پوشانده ‪ -‬چون او در‬
‫عیسی بود‪.‬‬
‫‪ 20:31‬سه سال ‪ ...‬شب و روز‪ ،‬با اشکها‪ -‬این جمله سنگینی است‪ .‬و نشان م ی‌دهد‬
‫که خطر ورود تعالیم کذب و سوء‌استفاده‌ها در کلیسا تا چه اندازه جدی بوده و هست‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬نباید تعجب کنیم که «مسیحیت» بعنوان یک مذهب انسانی‪ ،‬آلوده به فساد‬
‫باشد؛ اما خدا کالم خود‪ ،‬انجیل را حفظ کرده‪ ،‬تا کسانی که واقعا به دنبال او هستند‪،‬‬
‫بتوانند او را بیابند‪.‬‬
‫‪305‬‬ ‫‪ 21:11 - 20:33‬الوسر لامعا باتک‬
‫سفر کردیم‪ 3 .‬وقتی قبرس را دیدیم‪،‬‬ ‫است شما را بسازد و در میان همه‬
‫آن را در سمت چپ رها کردیم‪ ،‬به‬ ‫مقدسان به شما می راث عطا کند‪.‬‬
‫سوی سوریه رفتیم و در صور پیاده‬ ‫‪ 33‬من به نقره یا طال یا لباس کسی‬
‫شدیم‪ ،‬چ را که در آنجا م ی‌بایست بار‬ ‫طمع نورزیدم‪ 34 .‬خود شما م ی‌دانید‬
‫کشتی را خالی م ی‌کردند‪ 4 .‬و چند‬ ‫که این دستان احتیاجات خود و‬
‫شاگردی پیدا کردیم‪ ،‬و هفت روز در‬ ‫هم راهانم را ف راهم م ی‌کرد‪ 35 .‬در همه‬
‫آنجا ماندیم؛ و آنها از طریق روح‬ ‫چیز به شما مثالی دادم‪ ،‬تا با کار‬
‫به پولس گفتند که نباید در اورشلیم‬ ‫کردن به مستضعفین کمک کنید و‬
‫قدم بگذارد‪ 5 .‬و هنگامی که زمانمان‬ ‫کالمی را که سرور عیسی گفت به‬
‫تمام شد‪ ،‬جدا شدیم و به مسیرمان‬ ‫خاطر داشته باشید‪ :‬دادن بیشتر از‬
‫ادامه دادیم‪ ،‬و همه آنها با زنان و‬ ‫گرفتن برکت دارد‪.‬‬
‫بچ ه‌هایشان تا بیرون شهر ما را‬ ‫‪ 36‬و وقتی این سخنان را گفت‪،‬‬
‫هم راهی کردند‪ .‬و در کنار دریا زانو‬ ‫زانو زد و با همه آنها دعا کرد‪ 37 .‬و‬
‫زدیم و دعا کردیم‪ 6 .‬و سوار کشتی‬ ‫آنها همه بسیار گریه کردند‪ ،‬پولس‬
‫شدیم‪ ،‬و آنها به خان ه‌های خود‬ ‫‪38‬‬
‫را در آغوش گرفتند و بوسیدند‪،‬‬
‫برگشتند‪.‬‬ ‫بیشتر از هر چیز دیگری بابت این‬
‫‪ 7‬و بعد از اینکه سفر دریایی‬ ‫جمله که دیگر روی او را نخواهند‬
‫ما تمام شد‪ ،‬از صور به پتوالمیس‬ ‫دید اندوهگین بودند‪ .‬و تا کشتی او را‬
‫رسیدیم؛ و با مؤمنان مالقات کردیم و‬ ‫هم راهی کردند‪.‬‬
‫یک روز با آنها ماندیم‪ 8 .‬و روز بعد‪،‬‬
‫آنجا را ترک کردیم‪ ،‬و به قیصریه‬ ‫باب ‪21‬‬
‫فیلپپس مبشر‪ ،‬که‬
‫ِ‬ ‫رفتیم‪ ،‬و به خانه‬
‫یکی از آن هفت نفر بود‪ ،‬رفتیم و نزد‬ ‫سفر به اورشلیم‬
‫او ماندیم‪ 9 .‬و این مرد چهار دختر‬ ‫و هنگامی که از آنها جدا شدیم‬
‫‪10‬‬
‫باکره داشت که نبوت م ی‌کردند‪.‬‬ ‫و شروع به سفر در دریا کردیم‪،‬‬
‫و در طول چند روزی که در آنجا‬ ‫مستقیم به کاس و روز بعد به‬
‫ماندیم‪ ،‬پیامبری به نام آغابوس از‬ ‫رودس آمدیم و از آنجا به پات را‪ 2 .‬و‬
‫یهودیه آمد‪ 11 .‬و نزد ما آمد‪ ،‬کمربند‬ ‫پس از آنکه کشت ی‌ای یافتیم که عازم‬
‫فینیقیه بود‪ ،‬بر آن سوار شدیم‪ ،‬و‬
‫‪ 20:32‬کالم فیض خدا قادر است ما را ساخته و به سمت ملکوت رهنمون سازد‪ .‬این‬
‫گونه نیست که تنها خواندن انجیل ضامن رستگاری باشد؛ اما اگر کالم فیض را درون‬
‫انجیل درک کنیم‪ ،‬این طبیعت ا ً و نهایت ا ً ما را به مردمان ملکوت مبدل م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 21:5‬زنان و بچ ه‌ها در جامعه مدیت ران ه‌ای قرن اول‪ ،‬فرد به شمار نم ی‌آمدند‪ .‬اما عیسی‬
‫به آنها ارزش ویژه داد و منتقدین مسیحیت آن را مورد تمسخر ق رار م ی‌دادند که مذهبی‬
‫است تشکیل شده از زنان و بچ ه‌ها‪.‬‬
‫‪« 21:9‬نبوت» کردن یعنی پیشگویی از کالم خدا‪ ،‬نه فقط پی ش‌بینی آینده‪ .‬زنان مانند‬
‫مردان (آیه ‪ )10‬در کلیساهای اولیه نبوت م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 21:21 - 21:12‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪306‬‬
‫قیصریه هم راه ما آمدند‪ ،‬و با خود‬ ‫پولس را گرفت و دس ت‌ها و پاهای‬
‫شخصی به نام مناسون را که از اهل‬ ‫خود را بست‪ ،‬و گفت‪ :‬روح‌القدس‬
‫قبرس و شاگردی قدیمی بود‪ ،‬آوردند‬ ‫م ی‌گوید‪ :‬که یهودیان در اورشلیم‬
‫تا نزد او مهمان بمانیم‪ 17 .‬و هنگامی‬ ‫صاحب این کمربند را به همین‬
‫که به اورشلیم رسیدیم‪ ،‬ب رادران با‬ ‫شکل م ی‌بندند‪ ،‬و او را به ‌دستهای‬
‫خوشحالی از ما استقبال کردند‪.‬‬ ‫ام ت‌ها خواهند سپرد‪ 12 .‬و هنگامی‬
‫که این را شنیدیم‪ ،‬هم ما و هم اهالی‬
‫پولس در اورشلیم‬ ‫آنجا التماس کردیم که به اورشلیم‬
‫‪ 18‬و در روز بعد‪ ،‬پولس با ما نزد‬ ‫نرود‪ 13 .‬سپس پولس جواب داد‪ :‬چه‬
‫یعقوب رفت؛ و همه ری ش‌سفیدان‬ ‫م ی‌کنید‪ ،‬گریه م ی‌کنید و دل م را‬
‫حضور داشتند‪ 19 .‬و بعد از اینکه‬ ‫م ی‌شکنید؟ زی را من آماده‌ام که نه‬
‫به آنها سالم کرد‪ ،‬آنچه خدا به وسیله‬ ‫فقط در بند شوم‪ ،‬بلکه در اورشلیم‬
‫خدمت او در میان ام ت‌ها به عمل‬
‫‪14‬‬
‫بمیرم ب ه‌ خاطر نام سرور‪ ،‬عیسی‪.‬‬
‫آورده بود را به تفصیل گفت‪ 20 .‬و‬ ‫و هنگامی که او متقاعد نشد‪ ،‬ساکت‬
‫بعد از اینکه آنها این را شنیدند‪ ،‬خدا‬ ‫شدیم‪ ،‬گفتیم‪ :‬آنچه اراده خداوند است‬
‫را تمجید کردند‪ ،‬و به او گفتند‪ :‬ای‬ ‫بشود‪.‬‬
‫ب رادر‪ ،‬دیدی که چند ه زار نفر از‬ ‫‪ 15‬و بعد از آن روزها‪ ،‬زاد و توشه‬
‫یهودیان ایمان آورده‌اند و همه آنها‬ ‫خود را برداشتیم‪ ،‬و به سمت اورشلیم‬
‫در شریعت غیورند‪ 21 .‬و درباره‬ ‫رفتیم‪ 16 .‬و تنی چند از شاگردان‬
‫‪ 13 ،21:12‬این اتفاق بسیار شبیه موردی است که پطرس و حواریون تالش کردند تا‬
‫عیسی را از رفتن به اورشلیم و مردن بر صلیب منصرف کنند (متی ‪ .)16:21-24‬ما‬
‫نیز م ی‌توانیم نقاط ارتباطی بین تجربیات و احساسات مسیح و ش رایطی که در زندگی‬
‫ب رایمان پیش م ی‌آید را بیابیم‪ .‬از این منظر‪ ،‬او به واسطه کالمش «با ما است»‪.‬‬
‫‪ 21:20‬آیه ‪ 8:1‬کتاب اعمال م ی‌گوید که تمام اعضای کلیسای اورشلیم پ راکنده بودند؛‬
‫اینکه در آیه‬
‫‪ 21:20‬اعمال م ی‌خوانیم که تعدادشان ه زاران نفر بوده است‪ ،‬به این معنا است که‬
‫ب رای اجتناب از آزار‪ ،‬آنها که باقی مانده بودند با معبد صلح کرده و به یک فرق ه‌ یهودی‬
‫بدل شدند‪ ،‬احتماالً با عشریه‪ ،‬و مالیات معبد که به معبد م ی‌رسید و نه به کلیسا‪ .‬این‬
‫«ه زاران» مذکور در آیه ‪ 21‬اعمال احتماالً عمدت ا ً از زمان آزاری که پس از مرگ‬
‫استیفان شروع شد‪ ،‬ایمان آورده بودند‪ .‬اعضای کلیسای اولی ه‌ اورشلیم به سمت غیر‬
‫یهودیان رفته و بشارت را بر آنها خوانده بودند (اعمال ‪ ،)11:19،20‬و چیزی نبود که‬
‫کلیسای بعدی اورشلیم حمایت م ی‌کرد‪ .‬مسیحیان اولیه در دو مسیر اشتباه رفتند ‪-‬‬
‫مسیحیان یهودی به یهودیت بازگشتند تا جلوی آزار یهودیان را بگیرند و مسیحیان غیر‬
‫یهودی به کفر‪ ،‬تا جلوی آزار امپ راطوری روم را بگیرند‪.‬‬
‫‪ 21:21‬پولس در واقع در نام ه‌هایش نوشت که ختنه ب رای ایماندار در عیسی معنای‬
‫روحانی ندارد‪ ،‬چه یهودی باشیم و چه غیر یهودی (مث الً رساله اول قرنتیان ‪ .)7:19‬اما‬
‫‪307‬‬ ‫‪ 21:37 - 21:22‬الوسر لامعا باتک‬
‫م ی‌دهد؛ همچنین‪ ،‬چند یونان ی‌ را نیز‬ ‫تو شنیده‌اند که همه یهودیان را که‬
‫به معبد آورده‪ ،‬این مکان مقدس را‬ ‫در میان ام ت‌ها م ی‌باشند‪ ،‬تعلیم‬
‫ناپاک کرده است‪ 29 .‬زی را قبل از آن‬ ‫م ی‌دهی که موسی را ترک کنند و به‬
‫تروفیمس افسسی را با او در شهر‬ ‫آنها م ی‌گویی نباید اوالد خود را ختنه‬
‫دیده بودند‪ ،‬و گمان داشتند که پولس‬ ‫کنند و نباید طبق سنت رفتار نمایند‪.‬‬
‫او را به معبد آورده بود‪.‬‬ ‫‪ 22‬پس چه باید کرد؟ آنها حتم ا ً خواهند‬
‫‪ 30‬و تمامی شهر به حرکت آمد‬ ‫شنید که تو آمده‌ای‪ 23 .‬پس آنچه به‬
‫و مردم با هم دویدند‪ ،‬پولس را‬ ‫تو م ی‌گوییم را انجام بده‪ :‬چهار مرد‬
‫گرفتند و از معبد بیرون کشیدند‬ ‫‪24‬‬
‫نزد ما هستند که نذری کرده‌اند‪.‬‬
‫و بالفاصله درب‌ها را بستند‪ 31 .‬و‬ ‫آنها را بردار و خود را با آنها تطهیر‬
‫چون تالش ب رای قتل او م ی‌کردند‪،‬‬ ‫کن‪ ،‬و هزینه آنها را بده‪ ،‬که سر خود‬
‫خبر به فرمانده پادگان رسید که تمام‬ ‫را بت راشند؛ تا همه بدانند که آنچه‬
‫اورشلیم به شورش آمده است‪ 32 .‬و‬ ‫درباره تو شنیده‌اند صحت ندارد‪،‬‬
‫او بی درنگ سربازان و یوزباش ی‌ها‬ ‫بلکه خود نیز طبق شریعت زندگی‬
‫را برداشت‪ ،‬و به سوی آنها تاخت؛ و‬ ‫م ی‌کنی‪ 25 .‬اما درباره آنانی که از‬
‫هنگامی که آنها فرمانده و سربازان‬ ‫ام ت‌ها ایمان آورده‌اند‪ ،‬ما نوشتیم‬
‫را دیدند‪ ،‬از زدن پولس دست‬ ‫و حکم کردیم که از قربان ی‌های‬
‫برداشتند‪ 33 .‬سپس فرمانده نزدیک‬ ‫بت و خون و حیوانات خفه شده و‬
‫شد‪ ،‬او را گرفت‪ ،‬و فرمان داد تا او‬ ‫زنا پرهیز نمایند‪ 26 .‬سپس پولس آن‬
‫را با دو زنجیر ببندند و پرسید که‬ ‫اشخاص را برداشت‪ ،‬و روز بعد‬
‫کیست و چه کرده است‪ 34 .‬و بعضی‬ ‫با آنها طهارت کرد‪ ،‬به معبد رفت‬
‫از شورشیان به سخنی و بعضی به‬ ‫و از تکمیل ایام طهارت اطالع داد‬
‫سخنی دیگر صدا م ی‌کردند؛ و چون‬ ‫تا هدی ه‌ای ب رای هر یک از آنها‬
‫او به ‌سبب شورش‪ ،‬حقیقت امر را‬ ‫بگذرانند‪.‬‬
‫نتوانست بفهمد‪ ،‬فرمود تا او را به‬ ‫‪ 27‬و پس از اینکه آن هفت روز‬
‫پادگان آنتونیا بیاورند‪ 35 .‬هنگامی‬ ‫تقریبا تمام شد‪ ،‬چند یهودی‌ از‬
‫که به پل ه‌ها رسید‪ ،‬سربازان ب ه‌‬ ‫آسیا او را در معبد دیدند‪ ،‬تمام قوم‬
‫سبب ازدحام مردم او را برگرفتند‪.‬‬ ‫را به شورش آوردند و دست بر‬
‫‪ 36‬زی را شورشیان از عقب او را‬ ‫او انداختند‪ 28 ،‬فریاد زدند‪ :‬مردان‬
‫دنبال م ی‌کردند‪ ،‬فریاد م ی‌زدند‪ :‬او‬ ‫اس رائیلی‪ ،‬کمک کنید! این آن کسی‬
‫را بکش!‬ ‫است که برخالف امت و شریعت و‬
‫‪ 37‬و همان طور که پولس را به‬ ‫این مکان در هر جا همه را تعلیم‬

‫گاهی‪ ،‬شیوه حکمت مسیحی این است که بر اصول پافشاری نکنیم‪ ،‬بلکه با ضعف یا‬
‫درک پایین دیگ ران هم راه شویم‪ .‬اگر به زبان مردم با آنها ارتباط برق رار کنیم‪ ،‬معمولی‬
‫یا استعاری‪ ،‬یعنی با واژگانی که م ی‌دانند و م ی‌شناسند‪ ،‬آنگاه با دقت بیشتری گوش‬
‫م ی‌دهند‪.‬‬
‫‪ 22:13 - 21:38‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪308‬‬
‫مرگ آزار م ی‌دادم و مردان و زنان‬ ‫قلعه درآورند‪ ،‬او به فرمانده گفت‪:‬‬
‫را م ی‌بستم و به زندان م ی‌انداختم‪،‬‬ ‫اجازه است که به تو چیزی بگویم؟ و‬
‫‪ 5‬طوری که روحانی اعظم و تمام‬ ‫او گفت‪ :‬زبان یونانی بلدی؟ ‪ 38‬مگر‬
‫ری ش‌سفیدان شورا ب رای من شهادت‬ ‫تو آن مصری نیستی که چندی پیش‬
‫م ی‌دهند‪ .‬که از آنها ب رای ب رادران‬ ‫فتن ه‌ای ب رانگیختی‪ ،‬و چهار ه زار‬
‫نام ه‌ها گرفتم و عازم دمشق شدم‪،‬‬ ‫تروریست را به بیابان بردی؟ ‪ 39‬اما‬
‫تا کسانی را نیز که در آنجا بودند‬ ‫پولس گفت‪« :‬من یهودی هستم از‬
‫ببندم و به اورشلیم آورم تا مجازات‬ ‫طرسوس قیلیقیه‪ ،‬شهری که ب ی‌نام‬
‫شوند‪ 6 .‬و این گونه شد که در میانه‬ ‫و نشان نیست‪ ،‬و خواهش م ی‌کنم که‬
‫راه‪ ،‬وقتی به دمشق نزدیک شدم‪،‬‬ ‫اجازه فرمایی تا با مردم سخن گویم‪.‬‬
‫تقریبا ظهر‪ ،‬ناگهان نوری عظیم از‬ ‫‪ 40‬و پس از اینکه اجازه یافت‪ ،‬بر‬
‫آسمان به دور من درخشید‪ 7 .‬و بر‬ ‫پل ه‌ها ایستاد و با‌دست خود به مردم‬
‫زمین افتادم و صدایی را شنیدم که به‬ ‫اشاره کرد؛ و چون سکوت کامل پیدا‬
‫من م ی‌گفت‪ :‬شائول‪ ،‬شائول‪ ،‬چ را بر‬ ‫شد‪ ،‬با آنها به زبان عبری صحبت‬
‫من جفا م ی‌کنی؟ ‪ 8‬من جواب دادم‪:‬‬ ‫کرد‪ ،‬و گفت‪.‬‬
‫خداوندا تو کیستی؟ و به من گفت‪:‬‬
‫من عیسی ناصری هستم‪ ،‬که تو او‬ ‫باب ‪22‬‬
‫را آزار م ی‌دهی‪ 9 .‬و هم راهان من نور‬
‫را دیدند‪ ،‬ولی صدای آن کس که با‬ ‫دفاعیه پولس خطاب به یهودیان‬
‫من سخن گفت را نشنیدند‪ 10 .‬گفتم‪:‬‬ ‫اورشلیم‬
‫رور گفت‪:‬‬ ‫س َ‬‫سرورم چه کنم؟ و َ‬ ‫ای ب رادران و پدران‪ ،‬دفاعی را که االن‬
‫برخیز و به دمشق برو‪ ،‬که در آنجا‬ ‫پیش شما م ی‌آورم بشنوید‪ 2 .‬و وقتی‬
‫به تو خواهند گفت که ق رار است چه‬ ‫شنیدند که به زبان عبری با آنها‬
‫کنی‪ 11 .‬و هنگامی که از عظمت آن‬ ‫صحبت م ی‌کند‪ ،‬ساک ت‌تر شدند؛ و‬
‫نور نابینا شدم‪ ،‬هم راهانم دست م را‬ ‫او گفت‪ 3 :‬من یک یهودی هستم‪،‬‬
‫گرفتند و به دمشق آوردند‪.‬‬ ‫متولد طرسوس قیلیقیه‪ ،‬اما در این‬
‫‪ 12‬و شخصی به نام حنانیا‪ ،‬که‬ ‫شهر در خدمت غماالئیل بزرگ‬
‫پایبند شریعت بود و نزد همه‬ ‫شدم و طبق قوانین سخت اجدادمان‬
‫یهودیان ساکن آنجا به نیکی‬ ‫آموزش دیدم‪ ،‬درباره خدا غیور‬
‫از او یاد م ی‌شد‪ 13 ،‬نزد من آمد و‬ ‫‌بودم‪ ،‬چنان که همه شما امروز‬
‫کنار من ایستاد‪ ،‬و به من گفت‪:‬‬ ‫هستید‪ 4 .‬و با این روش تا سرحد‬

‫‪ 22:13‬پولس‪ ،‬حتی پیش از تعمیدش «ب رادر» خوانده م ی‌شد و پس از تعمید نیز یهودیان‬
‫را «ب راد ران» خود م ی‌خواند (آیه ‪ .)5‬البته‪ ،‬او همه چیز را در مورد جایگاه واال و معنای‬
‫ب رادری در عیسی م ی‌دانست؛ اما آنچنان فض ل‌فروش نبود که یهودیان را «ب راد ران» خود‬
‫نخواند‪ .‬بدیهی است او دچار آن توهمی نبود که بسیاری از ایمانداران را به سمتی سوق‬
‫م ی‌دهد که از جهان جدا شده و درکی درست از آن نداشته باشند‪.‬‬
‫‪309‬‬ ‫‪ 22:30 - 22:14‬الوسر لامعا باتک‬
‫‪ 22‬و تا این حرف‪ ،‬به او گوش دادند‪،‬‬ ‫ب رادر شائول‪ ،‬بینا شو‪.‬‬
‫و صدای خود را بلند کردند و گفتند‪:‬‬ ‫و در همان لحظه بر او نگریستم‪.‬‬
‫چنین شخصی را از روی زمین‬ ‫‪ 14‬و او گفت‪ :‬خدای پدران ما تو را‬
‫بردار! که زنده ماندن او جایز نیست‪.‬‬ ‫برگزیده تا اراده او را بدانی‪ ،‬و آن عادل‬
‫‪ 23‬و چون غوغا کردند و لباس‌های‬ ‫را ببینی و از زبانش سخنی بشنوی‪.‬‬
‫خود را پرتاب کردند و خاک به هوا‬ ‫‪ 15‬زی را از آنچه دیده و شنیده‌ای نزد‬
‫‌ریختند‪ 24 ،‬فرمانده دستور داد تا او‬ ‫همه مردم شاهد بر او خواهی بود‪.‬‬
‫را به پادگان بیاورند و دستور داد‬ ‫‪ 16‬و حال چ را تأخیر م ی‌کنی؟‬
‫که او را با شالق بازجویی کنند تا‬ ‫برخیز و تعمید بگیر‪ ،‬و نام خداوند‬
‫بفهمد که چ را اینقدر بر سر او فریاد‬ ‫را بخوان و گناهانت را بشوی‪.‬‬
‫م ی‌زدند‪ 25 .‬و وقتی که او را با طناب‬ ‫‪ 17‬و این گونه شد که وقتی به‬
‫‌بستند‪ ،‬پولس به یوزباش ی‌ای که‬ ‫اورشلیم برگشتم و در معبد دعا‬
‫کنارش ایستاده بود گفت‪ :‬آیا قانونی‬ ‫‪18‬‬
‫م ی‌کردم‪ ،‬از خود بیخود شدم‪،‬‬
‫است که یک شهروند رومی را بدون‬ ‫و او را دیدم که به من م ی‌گفت‪:‬‬
‫محکومیت شالق بزنید؟ ‪ 26‬وقتی‬ ‫عجله کن و فورا ً از اورشلیم بیرون‬
‫یوزباشی این را شنید‪ ،‬نزد فرمانده‬ ‫برو‪ ،‬زی را که شهادت تو را در حق‬
‫رفت‪ ،‬به او خبر داد و گفت‪ :‬چه‬ ‫من نخواهند پذیرفت‪ 19 .‬و من گفتم‪:‬‬
‫م ی‌خواهی بکنی؟ زی را این شخص‬ ‫سرورم‪ ،‬آنها م ی‌دانند که من در هر‬
‫رومی است‪ 27 .‬و فرمانده آمد و به‬ ‫کنیسه مؤمنین تو را حبس کرده‌ام و‬
‫او گفت‪ :‬به من بگو‪ ،‬آیا تو رومی‬ ‫‌زده‌ام؛ ‪ 20‬و هنگامی که خون شاهد‬
‫هستی؟ و او گفت‪ :‬بله‪ 28 .‬فرمانده‬ ‫تو استیفان را م ی‌ریختند‪ ،‬من نیز‬
‫جواب داد‪ :‬من این حق شهروندی را‬ ‫ایستاده بودم‪ ،‬و با آن موافقت کردم و‬
‫با پول زیادی بدست آوردم‪ .‬و پولس‬ ‫از لباس قاتالن او مواظبت م ی‌کردم‪.‬‬
‫‪29‬‬
‫گفت‪ :‬اما من متولد روم هستم‪.‬‬ ‫‪ 21‬و او به من گفت‪ :‬برو!‬
‫سپس آنهایی که قصد شکنجه او را‬ ‫زی را که من تو را به سوی ملل غیر‬
‫داشتند‪ ،‬فورا ً دست از او برداشتند؛ و‬ ‫یهود م ی‌فرستم‪.‬‬
‫فرمانده وقتی فهمید که رومی است‬
‫ترسید‪ ،‬زی را او را بسته بود‪ 30 .‬روز‬ ‫پولس از تابعیت رومی خود‬
‫بعد‪ ،‬چون م ی‌خواست درست بفهمد‬
‫استفاده م ی‌کند‬
‫‪ 22:16‬در تعمید نباید تأخیری باشد ‪ -‬تعمید ب رای بخشایش گناهان ما است‪ .‬به این دلیل‬
‫است که تعمید باید فرورفتن کامل در آب باشد ‪ -‬تا نمادی گردد از شسته شدن گناهان‪.‬‬
‫«خواندن نام او [بر خود]» (یونانی) کاری است که در تعمید انجام م ی‌دهیم ‪ -‬به او بدل‬
‫م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 22:26‬پولس شهروند روم بود‪ .‬اما تمام ما را دعوت م ی‌کند که خود را تبعه آسمان بدانیم‬
‫(فیلیپیان ‪)3:20‬؛ او در ذهن خود شهروندی رومش را نادیده گرفت‪ ،‬چون به تابعیت‬
‫ملکوت خدا کام الً آگاه بود‪ .‬ما نیز باید اجازه دهیم شگفتی تبعی ت‌مان در عیسی ما را‬
‫هدایت کند‪ ،‬تا از تمامی م زایای دنیوی که م ی‌توانیم داشته باشیم‪ ،‬چشم بپوشیم‪.‬‬
‫‪ 23:5 - 23:2‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪310‬‬
‫آنها دستور داد تا به دهانش بزنند‪.‬‬ ‫که یهودیان به چه علت او را متهم‬
‫‪ 3‬سپس پولس به او گفت‪ :‬خدا تو را‬ ‫کرده بودند‪ ،‬او را آزاد کرد‪ ،‬و دستور‬
‫خواهد زد‪ ،‬ای دیوار سفیدشده! زی را‬ ‫داد ری ش‌سفیدان و همه اعضای‬
‫تو نشست ه‌ای تا بر من بر حسب‬ ‫شورا حاضر شوند و پولس را پایین‬
‫شریعت داوری کنی‪ ،‬و بر خالف‬ ‫آورند و او را در میان آنها گذاشت‪.‬‬
‫شریعت دستور م ی‌دهی که من را‬ ‫باب ‪23‬‬
‫بزنند؟ ‪ 4‬و آنهایی که ایستاده بودند‬
‫گفتند‪ :‬به روحانی اعظم خدا دشنام‬ ‫دفاع پولس در حضور روحانی‬
‫م ی‌دهی؟ ‪ 5‬و پولس گفت‪ :‬ب رادران‪،‬‬ ‫اعظم‬
‫تشخیص ندادم که روحانی اعظم‬ ‫و پولس به اهل شورا نگریست و‬
‫است‪ .‬زی را نوشته شده است که به‬ ‫گفت‪ :‬ب رادران‪ ،‬من تا امروز با وجدان‬
‫حاکم قوم خود بد نگویی‪.‬‬ ‫سالم در خدمت خدا زندگی کرده‌ام‪.‬‬
‫‪ 2‬آنگاه حنانیا‪ ،‬روحانی اعظم‪ ،‬به‬
‫‪ 23:1‬آیا ما م ی‌توانیم این را بگوییم؟ اما خداوند عیسی خود به ما م ی‌گوید که پولس پیش‬
‫از ایمان آوردن‪ ،‬وجدان خود را نادیده م ی‌گرفت (اعمال ‪ .)9:5‬شاید پولس فکر م ی‌کرد‬
‫که «زندگیش» با ایمان آغاز شده است؟ ما وجدانی داریم که در چشم خدا از گناهان‬
‫پاک است‪ ،‬م ی‌دانیم که یک بار ب رای همیشه از بار گناهان آزاد شده‌ایم‪ ،‬و اینها همه‬
‫از طریق تعمید ممکن شده است‪ .‬قلوب ما با ایمان تطهیر شده (اعمال ‪)15:9‬؛ وجدان‬
‫ما از گناهان پاک شده (عب رانیان ‪)9:14‬؛ همه چیز ب رای ما مطهر است (تیتوس ‪1:15‬؛‬
‫رومیان‪ .)14:20 ،‬این یعنی وجدان درست‪ ،‬ب راساس تعریف انجیل‪ .‬وقتی پولس گفت که‬
‫در ب رابر خدا وجدانی پاک دارد‪ ،‬آنها او را به کفر متهم ساختند چون بین وجدان پاک و‬
‫کمال رابط ه‌ای برق رار است (عب رانیان ‪9:9‬؛ ‪ .)10:14‬بناب راین‪ ،‬وجدان پاک یعنی آگاهی‬
‫به اینکه ما در چشم خدا گناهی نداریم‪ .‬اگرچه ممکن است در عذاب وجدان بوده و‬
‫گناهانی ب رای اعت راف داشته باشیم‪ ،‬اما از منظر خدا صفحه پاک است و از زمان تعمید‬
‫بوده است‪ .‬و امکان ندارد که این را باور داشته باشیم و پاسخ ندهیم ‪ -‬وجدان ما پالوده‬
‫شده‪ ،‬پس ما نیز باید به خدای زنده خدمت کنیم (عب رانیان ‪.)9:14‬‬
‫‪ 23:5‬پولس م ی‌گوید که کاهن اعظم را نشناخته‪ ،‬چون عیسی کاهن اعظم او است‪،‬‬
‫بناب راین اهانت توجیه م ی‌یابد‪.‬‬
‫‪ 23:6‬امید انجیل این است که وقتی عیسی باز م ی‌گردد‪ ،‬ما که با ایمان و تعمید در‬
‫عیسی هستیم‪ ،‬از مرگ رستاخیز یافته و جاودانه زندگی م ی‌کنیم‪ .‬رفتن به آسمان در‬
‫زمان مرگ آموزه انجیل نیست؛ تمرکز بر بازگشت عیسی به زمین و رستاخیز مردگان‬
‫ب رای زندگی جاودان در ملکوت خدا روی زمین است‪.‬‬
‫‪ 23:6‬پولس م ی‌گوید «من یک فریسی هستم »‪ ،‬نه اینکه «من یک فریسی بودم و حال‬
‫منکر تعالیم کذب آنها و تصلیب عیسی م ی‌شوم‪ ».‬او از همکاری با آنها احساس گناه‬
‫نم ی‌کرد‪ .‬بلکه به دنبال این بود که «با همه مانند خودشان» باشد‪ ،‬در ب رابر یهودیان‬
‫یهودی م ی‌شد تا بتواند مردم را به سوی عیسی ببرد (رساله اول قرنتیان ‪.)9:20,21‬‬
‫‪311‬‬ ‫‪ 23:23 - 23:6‬الوسر لامعا باتک‬
‫نچشیم‪ 15 .‬پس االن شما با اهل شورا‪،‬‬ ‫‪ 6‬اما هنگامی که پولس فهمید که‬
‫از فرمانده بخواهید که او را نزد شما‬ ‫بعضی از آنها صدوقیان و بعضی‬
‫بیاورد طوری که انگار م ی‌خواهید‬ ‫فریسیان هستند‪ ،‬در مجلس فریاد‬
‫او را با دقت بیشتری بازجویی‬ ‫زد‪ :‬ب رادران‪ ،‬من فریسی‪ ،‬پسر یک‬
‫کنید؛ و ما حاضر هستیم که قبل از‬ ‫فریسی هستم! ب رای امید و قیامت‬
‫رسیدنش او را بکشیم‪.‬‬ ‫‪7‬‬
‫مردگان از من بازپرسی م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 16‬اما خواهرزاده پولس از کمین‬ ‫و وقتی این را گفت‪ ،‬بین فریسیان‬
‫آنها اطالع پیدا کرد‪ ،‬رفت و به‬ ‫و صدوقیان اختالفی پیش آمد و‬
‫‪17‬‬
‫وارد قلعه شد‪ ،‬و به پولس گفت‪.‬‬ ‫آن جماعت دو فرقه شدند‪ 8 .‬زی را‬
‫و پولس یکی از یوزباشیان را صدا‬ ‫صدوقیان منکر قیامت و مالئکه‬
‫زد‪ ،‬و گفت‪ :‬این جوان را نزد فرمانده‬ ‫و ارواح هستند؛ اما فریسیان به هر‬
‫ببر؛ زی را خبری دارد که به او بگوید‪.‬‬ ‫دو باور دارند‪ 9 .‬و غوغای بیشتری‬
‫‪ 18‬پس او را برداشت‪ ،‬و نزد فرمانده‬ ‫برپا شد؛ و بعضی کاتبان از فرقه‬
‫برد‪ ،‬و گفت‪ :‬پولس زندانی م را‬ ‫فریسیان برخاستند و بحث کردند‬
‫طلبید‪ ،‬خواهش کرد که این جوان را‬ ‫و گفتند‪ :‬در این شخص هیچ بدی‬
‫به خدمت شما بیاورم‪ ،‬زی را چیزی‬ ‫نیافت ه‌ایم‪ .‬اگر روحی یا فرشت ه‌ای با‬
‫دارد که به شما بگوید‪ 19 .‬و فرمانده‬ ‫او سخن گفته باشد‪ ،‬چه؟ ‪ 10‬و چون‬
‫دستش را گرفت‪ ،‬او را به خلوت برد و‬ ‫منازعه شدیدتر ‌شد‪ ،‬فرمانده ترسید‬
‫پرسید‪ :‬چه چیز است که می خواهی‬ ‫که مبادا پولس را تک ه‌تکه کنند‪ ،‬و‬
‫به من بگویی؟ ‪ 20‬او گفت‪ :‬یهودیان‬ ‫به سربازان دستور داد پایین بیایند‬
‫توافق کرده‌اند که از تو بخواهند‬ ‫و او را از میانشان بردارند و به قلعه‬
‫پولس را فردا به مجلس شورا ببری‪،‬‬ ‫بیاورند‪.‬‬
‫طوری که انگار م ی‌خواهند درباره‬ ‫‪ 11‬و شب بعد‪ ،‬سرور نزد او آمد‪،‬‬
‫او بیشتر تفتیش کنند‪ 21 .‬پس خواهش‬ ‫و گفت‪ :‬شهامت داشته باش‪ ،‬زی را‬
‫ایشان را اجابت نکن‪ ،‬زی را بیشتر از‬ ‫ب رای من در اورشلیم شهادت دادی‪،‬‬
‫چهل نفر از آنها در کمین او هستند‬ ‫همچنین باید در روم نیز شهادت‬
‫و به سوگند عهد بست ه‌اند که تا او را‬ ‫دهی‪.‬‬
‫نکشند‪ ،‬چیزی نخورند و نیاشامند؛‬ ‫توطئه برای قتل پولس‬
‫و االن آماده و منتظر رضایت شما‬ ‫‪ 12‬و هنگام روز‪ ،‬یهودیان با یکدیگر‬
‫هستند‪ 22 .‬بناب راین‪ ،‬فرمانده آن جوان‬ ‫عهد بستند‪ ،‬بر خود لعن کردند که تا‬
‫را مرخص کرد‪ ،‬و به او دستور داد‪:‬‬ ‫پولس را نکشند‪ ،‬چیزی نخورند و‬
‫به هی چ‌کس نگو که اینها را به من‬ ‫ننوشند‪ 13 .‬و بیش از چهل نفر در‬
‫گفتی‪.‬‬ ‫این دسیسه شرکت کردند‪ 14 .‬و آنها‬
‫‪ 23‬پس دو نفر از یوزباشیان را‬ ‫نزد روحانیون اعظم و ری ش‌سفیدان‬
‫طلبید و گفت‪ :‬دویست سرباز را‬ ‫رفتند‪ ،‬و گفتند‪ :‬بر خود لعنت سخت‬
‫آماده کنید و هفتاد سوار و دویست‬ ‫کردیم که تا پولس را نکشیم‪ ،‬چیزی‬
‫نیزه‌دار در ساعت سه شب حاضر‬
‫‪ 24:8 - 23:24‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪312‬‬
‫است‪ ،‬گفت‪ 35 :‬سخن تو را خواهم‬ ‫کنید تا به قیصریه بروند‪ 24 .‬و‬
‫شنید بعد از اینکه اتهام‌زنان نیز‬ ‫مرکبی حاضر کنید تا پولس را سوار‬
‫بیایند؛ و دستور داد تا او را در س رای‬ ‫کرده‪ ،‬او را به سالمتی به نزد فیلکس‬
‫هیرودیس نگاه دارند‪.‬‬ ‫والی برسانند‪ 25 .‬و نام ه‌ای بدین‬
‫مضمون نوشت‪:‬‬
‫باب ‪24‬‬ ‫‪ 26‬کلودیوس لیسیاس‪ ،‬به والی‬
‫‪27‬‬
‫گ رامی فیلکس سالم م ی‌رساند‪.‬‬
‫پولس در حضور فلیکس‬ ‫یهودیان این شخص را گرفته بودند‬
‫و پنج روز بعد‪ ،‬روحانی اعظم‬ ‫و قصد قتل او را داشتند تا اینکه‬
‫حنانیا با چند ری ش‌سفید و یک‬ ‫با سربازان مداخله کردم و او را از‬
‫سخنگو به نام تِرت ُلس آمدند‪ ،‬مدارکی‬ ‫دست آنها نجات دادم‪ ،‬چون فهمیده‬
‫‪2‬‬
‫را علیه پولس به فرماندار دادند‪.‬‬ ‫بودم که رومی است‪ 28 .‬و چون‬
‫و وقتی احضار شد‪ ،‬تِرت ُلس شروع‬ ‫م ی‌خواستم بفهمم که چ را او را متهم‬
‫کرد به متهم کردن او و گفت‪ :‬ای‬ ‫کرده بودند‪ ،‬او را به مجلس آنها‬
‫فلیکس عالیقدر‪ ،‬چون از وجود شما‬ ‫بردم‪ 29 .‬متوجه شدم که به خاطر‬
‫از آرامش بسیار بهره م ی‌بریم‪ ،‬و‬ ‫مسائل شریعت خود او را متهم کرده‬
‫به خاطر بصیرت شما رفاه به این‬ ‫بودند‪ ،‬ولی ب رای او هیچ اتهامی‬
‫ملت رسیده است‪ 3 ،‬در همه حال و‬ ‫که مجازاتش قتل یا حبس باشد را‬
‫همه جا خود را موظف به قدردانی از‬ ‫نم ی‌دیدم‪ 30 .‬و هنگامی که خبردار‬
‫حضرت‌عالی م ی‌دانیم‪ 4 .‬اما‪ ،‬ب رای‬ ‫شدم که توطئ ه‌ای ب رای کشتن این‬
‫این که بیشتر از این م زاحم شما‬ ‫مرد چیده شده‪ ،‬او را نزد شما فرستادم‬
‫نشویم‪ ،‬تمنا دارم که لطف کنید و به‬ ‫و به کسانی که به او اتهام زده بودند‬
‫چند کالم از سوی ما گوش ف را دهید‪.‬‬ ‫دستور دادم تا نزد شما علیه او‬
‫‪ 5‬زی را ما این مرد را مفسد و مسبب‬ ‫صحبت کنند‪.‬‬
‫شورش در میان همه یهودیان در‬ ‫‪ 31‬پس سربازان طبق دستور‬
‫س راسر جهان م ی‌دانیم‪ ،‬سرکرده فرقه‬ ‫پولس را در شب برداشتند و به‬
‫ناصری است‪ 6 ،‬که حتی سعی داشت‬ ‫انتیپاتریس بردند‪ 32 .‬اما روز بعد‪،‬‬
‫معبد ما را آلوده سازد‪ .‬ما او را گرفتیم‬ ‫سواران را گذاشت که با او بروند و‬
‫و م ی‌خواهیم طبق شریعت خود او را‬ ‫خود به قلعه برگشتند‪ 33 .‬و وقتی که‬
‫محاکمه کنیم‪ 7 .‬اما لیسیاس فرمانده‬ ‫آنها وارد قیصریه شدند‪ ،‬نامه را به‬
‫اصلی آمد و با خشونت تمام او را از‬ ‫والی سپردند و پولس را نیز نزد او‬
‫دست ما گرفت‪ 8 ،‬و به مدعیان او‬ ‫حاضر ساختند‪ 34 .‬و وقتی والی نامه‬
‫دستور داد که به حضور شما بیایند‪.‬‬ ‫را خواند‪ ،‬پرسید که از کدام والیت‬
‫خودتان با بازجویی او قادر خواهید‬ ‫است؛ چون دانست که از قیلیقیه‬
‫‪ 24:5‬کلیسای حقیقی خدا «فرقه» خوانده شده‪ ،‬آنها [به ناحق] و تنها به این دلیل که‬
‫بجای سنت انسان‌ها پیرو عیسی شدند‪ ،‬فتن ه‌انگیز نام گرفتند (‪ .)28:22‬همین اتفاق‬
‫امروز هم م ی‌افتد‪.‬‬
‫‪313‬‬ ‫‪ 24:23 - 24:9‬الوسر لامعا باتک‬
‫خدا و مردم داشته باشم‪.‬‬ ‫بود درباره همه اموری که او را بدان‬
‫‪ 17‬پس از چند سال‪ ،‬آمدم تا‬ ‫متهم م ی‌کنیم آگاهی کسب کنید‪ 9 .‬و‬
‫صدقات و هدایا ب رای قوم خود‬ ‫یهودیان نیز در این اتهام پیوستند‪،‬‬
‫بیاورم‪ 18 .‬در حال انجام این کار‪،‬‬ ‫و صحت این امور را تأیید کردند‪.‬‬
‫من را در معبد‪ ،‬تطهیر شده یافتند‬ ‫‪ 10‬و وقتی فرماندار به پولس اشاره‬
‫بدون هیچ جمعیتی‪ ،‬بدون هیچ‬ ‫کرد که سخن گوید‪ ،‬پولس پاسخ‬
‫اغتشاشی؛ اما یهودیانی از آسیا‬ ‫داد‪ :‬از آنجایی که م ی‌دانم سا ل‌های‬
‫آنجا بودند‪ 19 ،‬که اگر اتهامی علیه‬ ‫زیادی است که شما قاضی این ملت‬
‫من دارند باید خودشان اینجا در‬ ‫بوده‌اید‪ ،‬با خشنودی از خود دفاع‬
‫حضور شما حضور یابند و من را‬ ‫م ی‌کنم‪ 11 .‬م ی‌توانید تأیید کنید که‬
‫متهم کنند‪ 20 .‬در غیر این صورت‪،‬‬ ‫دوازده روز پیش بود که ب رای عبادت‬
‫ای ن‌ها باید خودشان بگویند که وقتی‬ ‫به اورشلیم رفته بودم‪ 12 .‬و نه در‬
‫در حضور شورا ایستاده بودم‪ ،‬چه‬ ‫معبد‪ ،‬نه در کنیسه و نه در شهر‬
‫خطایی کردم‪ 21 ،‬غیر از این که در‬ ‫من را در حالی نیافتند که با کسی‬
‫میان آنها با صدای بلند این جمله‬ ‫بحث کنم یا مردم را تحریک کنم‪.‬‬
‫را گفتم‪ :‬امروز در حضور شما در‬ ‫‪ 13‬همچنین‪ ،‬نم ی‌توانند اتهاماتی را‬
‫مورد رستاخیز مردگان احضار و‬ ‫که هم اکنون علیه من وارد م ی‌دانند‪،‬‬
‫بازجویی خواهم شد‪.‬‬ ‫ثابت کنند‪ 14 .‬اما این را به شما‬
‫‪ 22‬اما فلیکس که دانش دقی ق‌تری‬ ‫اعت راف م ی‌کنم که به دنبال طریقت‬
‫نسبت به طریقت داشت‪ ،‬محاکمه‬ ‫که آنها آن را فرقه م ی‌نامند‪ ،‬به‬
‫را به تعویق انداخت و گفت‪ :‬وقتی‬ ‫خدای اجدادمان خدمت م ی‌کنم و به‬
‫لیسیاس فرمانده آمد‪ ،‬در مورد تو‬ ‫هر آنچه طبق شریعت است و در‬
‫تصمیم خواهم گرفت‪ 23 .‬سپس به‬ ‫کتاب انبیا نوشته شده ایمان دارم؛‬
‫یوزباشی دستور داد که او را تحت‬ ‫‪ 15‬به خدا امید دارم‪ ،‬که این مردم‬
‫بازداشت نگه دارند اما تا اندازه‌ای‬ ‫نیز به دنبال آن هستند که هم ب رای‬
‫او را آزاد بگذراد؛ و هیچ یک از‬ ‫‪16‬‬
‫خوبان و هم بدان رستاخیز باشد‪.‬‬
‫دوستانش نباید از رسیدگی به‬ ‫همچنین‪ ،‬در این جا تالش م ی‌کنم‬
‫نیازهای او منع شوند‪.‬‬ ‫که همواره وجدانی آسوده نسبت به‬
‫‪ 24:15‬ستمگ ران رستاخیز و داوری شده و سپس بار دیگر م ی‌میرند و ب رای همیشه مرده‬
‫م ی‌مانند ‪« -‬مرگ دوم» (مکاشفه ‪2:11‬؛ ‪ .)14 ،20:6‬مجازات گنهکاران در رستاخیز‬
‫خواهد بود‪ -‬نه بالفاصله پس از مرگ‪ .‬چون مرگ ناهشیاری است؛ و چیزی تحت عنوان‬
‫«روح فناناپذیر» که باید بالفاصله بعد از مرگ به جایی برود‪ ،‬چه خوب و چه بد‪،‬‬
‫وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ 24:16‬ما باید انضباط شخصی و از خودگذشتگی را عمیق ا ً بیاموزیم‪ ،‬چون این چیزی‬
‫است که عیسی از ما م ی‌خواهد‪ .‬پولس در زندگی معنوی خود را «تعلیم داد»‪ ،‬واژه یونانی‬
‫ریشه واژه انگلیسی پرهیزکاری است‪.‬‬
‫‪ 25:10 - 24:24‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪314‬‬
‫قتل برسانند‪ 4 .‬با این حال‪ ،‬فستوس‬ ‫‪ 24‬اما پس از چند روز‪ ،‬فلیکس‬
‫پاسخ داد که پولس باید در قیصریه‬ ‫هم راه با همسرش دروسله آمد‬
‫در بازداشت باشد و خودش قصد‬ ‫که زنی یهودی بود و دنبال پولس‬
‫داشت زودتر به آنجا برود‪ 5 .‬او گفت‬ ‫فرستاد و به سخنان او درباره ایمان‬
‫بناب راین‪ ،‬کسانی که از میان شما‬ ‫به عیسی مسیح گوش داد‪ 25 .‬و وقتی‬
‫اختیار دارند با من بیایند و اگر کار‬ ‫او درباره عدالت‪ ،‬خویشتنداری و‬
‫اشتباهی از این مرد سر زده‪ ،‬او را‬ ‫قضاوت در آینده بحث کرد‪ ،‬فلیکس‬
‫متهم کنند‪.‬‬ ‫ترسید و پاسخ داد‪ :‬فع الً برو‪ .‬هر گاه‬
‫‪ 6‬و وقتی هشت یا ده روز بین آنها‬ ‫فرصت مناسبی پیدا کردم‪ ،‬به دنبالت‬
‫ماند‪ ،‬به قیصریه رفت؛ و روز بعد‬ ‫م ی‌فرستم‪ 26 .‬در این میان امید داشت‬
‫بر کرسی قضاوت نشست و دستور‬ ‫که پولس به او پول بدهد‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫داد که پولس را بیاورند‪ 7 .‬و وقتی او‬ ‫بیشتر به دنبال او م ی‌فرستاد و با او‬
‫رسید‪ ،‬یهودیانی که از اورشلیم آمده‬ ‫گفتگو م ی‌کرد‪ 27 .‬اما پس از دو سال‪،‬‬
‫بودند دور او ایستادند و اتهامات‬ ‫پركیوس فستوس جانشین فلیکس‬
‫بسیار و سنگینی را علیه او ارائه‬ ‫شد؛ و فلیکس که م ی‌خواست در‬
‫کردند که نم ی‌توانستند اثبات کنند؛‬ ‫میان یهودیان محبوب شود‪ ،‬پولس را‬
‫‪ 8‬در این حال پولس در دفاع از خود‬ ‫در زندان نگه داشت‪.‬‬
‫گفت‪ :‬من نه علیه شریعت یهودیان‪،‬‬
‫نه علیه معبد و نه علیه س زار مرتکب‬ ‫باب ‪25‬‬
‫هیچ خطایی نشدم‪ 9 .‬اما فستوس‬
‫که دوست داشت در میان یهودیان‬ ‫دادخواهی پولس به سزار‬
‫محبوبیت کسب کند‪ ،‬به پولس پاسخ‬ ‫سه روز بعد از این که فستوس به‬
‫داد و گفت‪ :‬آیا به اورشلیم خواهی‬ ‫استان خود رسید‪ ،‬از قیصریه به‬
‫رفت تا آنجا در حضور من درباره‬ ‫اورشلیم رفت‪ 2 .‬و روحانیون اعظم‬
‫این امور محاکمه شوی؟ ‪ 10‬اما پولس‬ ‫و رهب ران یهودیان ادعاهای خود‬
‫گفت‪ :‬من در پیشگاه کرسی قضاوت‬ ‫علیه پولس را ارائه کردند و به او‬
‫س زار ایستاده‌ام‪ ،‬همان جایی که باید‬ ‫دادخواست دادند‪ 3 ،‬و از فستوس‬
‫مورد قضاوت ق رار گیرم‪ .‬من هیچ‬ ‫تقاضا کردند به آنان لطف کند و‬
‫جرمی در حق یهودیان مرتکب‬ ‫پولس را در اورشلیم احضار کند؛‬
‫نشدم‪ ،‬همان طور که خودتان خوب‬ ‫زی را در کمین بودند تا او را در راه به‬
‫‪ 24:25‬این حقیقت که داوری ف را م ی‌رسد به خودی خود ف راخوانی است ب رای پرهیزگاری‬
‫و پاکدامنی‪ .‬فلیکس این را دریافت و بر خود لرزید‪ ،‬چون انتظار طرد و داوری را داشت‪.‬‬
‫همان طور که خداوند در یوحنا ‪ 5‬گفته است‪ ،‬وقتی مردی کالم انجیل را م ی‌شنود‪ ،‬در‬
‫واقع پیام رفتن به داوری را م ی‌شنود‪ .‬و اگر آن را رد کند‪ ،‬خود را از حضور خداوند در‬
‫آینده طرد کرده است‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬آیه ‪ 17:31‬اعمال م ی‌گوید که همین وجود صندلی‬
‫داوری آینده و انتصاب خداوند به قضاوت زندگان و مردگان‪ ،‬دستور به توبه است‪.‬‬
‫‪315‬‬ ‫‪ 25:26 - 25:11‬الوسر لامعا باتک‬
‫بدی که تصور م ی‌کردم او را متهم‬ ‫م ی‌دانید‪ 11 .‬در آن صورت اگر مجرم‬
‫نساختند‪ 19 .‬بلکه مسائل خاصی را‬ ‫هستم و کاری کردم که مستحق‬
‫علیه او مطرح کردند که درباره دین‬ ‫مرگ شوم‪ ،‬اعت راضی به مرگ‬
‫خود و دین عیسی بود که مرده است‪،‬‬ ‫نخواهم کرد‪ ،‬اما اگر هیچ یک از‬
‫‪20‬‬
‫اما پولس م ی‌گوید که زنده است‪.‬‬ ‫این چیزهایی که ای ن‌ها من را به آن‬
‫و من هم چون در نحوه تحقیق در‬ ‫متهم م ی‌کنند حقیقت نداشته باشد‪،‬‬
‫این امور سردرگم شدم‪ ،‬پرسیدم آیا‬ ‫هیچ کس نم ی‌تواند من را به آنها‬
‫م ی‌خواهد به اورشلیم برود و آنجا‬ ‫تسلیم کند‪ .‬من به س زار دادخواهی‬
‫درباره این امور محاکمه شود یا‬ ‫م ی‌کنم‪ 12 .‬سپس فستوس پس از‬
‫خیر‪ 21 .‬اما وقتی پولس درخواست‬ ‫مشورت با شورا پاسخ داد‪ :‬تو به‬
‫کرد که در انتظار تصمیم امپ راتور‬ ‫س زار دادخواهی کرده‌ای‪ .‬نزد س زار‬
‫بماند‪ ،‬دستور دادم که او را تا زمانی‬ ‫خواهی رفت‪.‬‬
‫‪22‬‬
‫که نزد س زار بفرستم نگه دارند‪.‬‬ ‫آغریپاس‬
‫ِ‬ ‫‪ 13‬اکنون پس از چند روز‪،‬‬
‫و آغریپاس به فستوس گفت‪ :‬دوست‬ ‫پادشاه و برنیکی به قیصریه رسیدند‬
‫دارم خودم حرف‌های این مرد را‬ ‫و به فستوس سالمی دادند‪ 14 .‬و از‬
‫بشنوم‪ .‬او گفت فردا حرف‌های او را‬ ‫آنجا که روزهای زیادی آنجا ماندند‪،‬‬
‫خواهید شنید‪.‬‬ ‫فستوس پرونده پولس را در حضور‬
‫‪ 23‬پس روز بعد‪ ،‬وقتی آغریپاس و‬ ‫پادشاه نهاد و گفت‪ :‬مردی هست‬
‫برنیکی با شکوه عظیمی رسیدند‪،‬‬ ‫که فلیکس به زندان انداخته‪ 15 ،‬که‬
‫با فرمانداران و رهب ران شهر وارد‬ ‫وقتی در اورشلیم بودند‪ ،‬روحانیون‬
‫جایگاه دادرسی شدند؛ و به دستور‬ ‫اعظم و بزرگان یهود من را درباره او‬
‫فستوس‪ ،‬پولس را آوردند‪ 24 .‬و‬ ‫مطلع ساختند و تقاضای محکومیت‬
‫آغریپاس پادشاه‬
‫ِ‬ ‫فستوس گفت‪ :‬ای‬ ‫او را کردند‪ 16 .‬که به آنها در پاسخ‬
‫و همه کسانی که اینجا با ما‬ ‫گفتم که آداب و رسوم رومیان نیست‬
‫حضور دارید‪ ،‬این مرد را م ی‌بینید‬ ‫که کسی را تسلیم کنند قبل از آن‬
‫که درباره‌اش همه مردم یهود به من‬ ‫که متهم با مدعیان روبرو شود و‬
‫دادخواهی کردند‪ ،‬هم در اورشلیم و‬ ‫فرصت پیدا کند تا درباره مواردی که‬
‫هم اینجا‪ ،‬و با فریاد خواست ه‌اند که‬ ‫علیه او ادعا شده از خود دفاع کند‪.‬‬
‫نباید دیگر زنده بماند‪ 25 .‬اما من‬ ‫‪ 17‬پس وقتی اینجا جمع شدند‪ ،‬بدون‬
‫دریافتم که او کاری که مستحق‬ ‫تأخیر روز بعد بر کرسی قضاوت‬
‫مرگ باشد انجام نداده؛ و چون به‬ ‫نشستم و دستور دادم آن مرد را‬
‫امپ راتور دادخواهی کرده‪ ،‬تصمیم‬ ‫بیاورند؛ ‪ 18‬که وقتی مدعیان علیه او‬
‫گرفتم او را روانه کنم‪ 26 .‬اما چیز‬ ‫برخاستند‪ ،‬به هیچ یک از کارهای‬
‫‪ 25:11‬چ را پولس از قیصر دادخواهی کرد؟ شاید تنها به این دلیل بود که م ی‌خواست‬
‫به روم برود تا مسیحیت را در قلب امپ راطوری روم ترویج کند‪ .‬شاید آن قدر از نظر‬
‫معنوی انگیزه داشت که فکر کند قادر است بشارت را ب رای خود قیصر موعظه نموده ‪ -‬و‬
‫او را مؤمن سازد؟ با ای ن‌ حال‪ ،‬پولس دعا کرد که پادشاه آغریپاس مسیحی شود (‪.)26:29‬‬
‫‪ 26:7 - 25:27‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪316‬‬
‫یهودیان من را بدان متهم م ی‌کنند‬ ‫خاصی ندارم که درباره او ب رای‬
‫از خود دفاع کنم؛ ‪ 3‬به ویژه به این‬ ‫سرورم بنویسم‪ .‬بناب راین‪ ،‬او را در‬
‫خاطر که در همه آداب و رسوم و‬ ‫حضور همه شما آوردم‪ ،‬و به ویژه‬
‫مسائلی که در میان یهودیان مطرح‬ ‫آغریپاس پادشاه تا‬
‫ِ‬ ‫در حضور تو ای‬
‫است خِ بره هستید‪ .‬از این رو تمنا‬ ‫بعد از بازجویی چیزی ب رای نوشتن‬
‫دارم با صبر و شکیبایی به سخنانم‬ ‫داشته باشم‪ 27 .‬زی را به نظر من غیر‬
‫گوش دهید‪.‬‬ ‫منطقی است که یک زندانی را بدون‬
‫‪ 4‬همه یهودیان نحوه زندگی من‬ ‫مشخص کردن اتهامات علیه او‬
‫را از جوانی م ی‌دانند‪ ،‬زی را از اول‬ ‫روانه کنم‪.‬‬
‫در میان امت خودم و در اورشلیم‬
‫بودم؛ ‪ 5‬و از اول من را م ی‌شناسند‬ ‫باب ‪26‬‬
‫(اگر مایلند که آن را تصدیق کنند)‬
‫که من به عنوان یک فریسی پیر ِو‬ ‫دفاع پولس در حضور آغریپاس‬
‫سخ ت‌گی ران ه‌ترین فرقه دینمان بودم‪.‬‬ ‫و آغریپاس به پولس گفت‪ :‬اجازه‬
‫‪ 6‬و اینک اینجا به امید وعده‌ای که‬ ‫داری از خودت دفاع کنی‪ .‬سپس‬
‫خدا به اجدادمان داد ایستاده‌ام تا‬ ‫پولس دستانش را گشود و از خود‬
‫محاکمه شوم؛ ‪ 7‬وعده‌ای که دوازده‬ ‫دفاع کرد‪.‬‬
‫طایفه ما شب و روز صادقانه‬ ‫آغریپاس پادشاه خود را‬
‫ِ‬ ‫‪ 2‬ای‬
‫عبادت م ی‌کنند‪ ،‬زی را امید دارند که‬ ‫سعادتمند م ی‌دانم که امروز در‬
‫به این وعده‌ها دست یابند‪ .‬و یهودیان‬ ‫حضور جنابعالی درباره هر آنچه‬
‫‪ 27 ،25:26‬فرستاده شدن به باالترین سطح داوری در روم‪ ،‬و در عین حال فقدان‬
‫اتهامات کافی علیه وی ‪ -‬عجیب بود‪ .‬پولس وقتی به کلیسای روم (که قطع ا ً ش رایط پولس‬
‫را م ی‌دانستند) م ی‌نویسد‪ ،‬به این ماج را اشاره م ی‌کند تا بگوید در عیسی‪ ،‬کسی نم ی‌تواند‬
‫ما را محکوم سازد (رومیان ‪ .)8:34‬نامه او از روم به کولسیان نیز پیامی مشابه دارد‬
‫(کولسیان ‪ ...« )1:22‬تا شما را مقدس و بی عیب و بری از مالمت» (یونانی «آزاد از‬
‫اتهام») به حضور او بیاورد‪ ».‬این آزادی از اتهام توضیح م ی‌دهد که چ را در آن زمان به‬
‫هیچ یک از اعمال بد ما اشاره‌ای نم ی‌شود‪ .‬ممکن است باعث تعجب شود که دادرسی‬
‫پولس در فصل ‪ 25‬اعمال این گونه توصیف شده تا ما بتوانیم تصور کنیم؛ او شاکی‬
‫نداشت پس م ی‌توانست تبرئه شود‪ .‬ما نیز در چنین ش رایطی هستیم‪ .‬اما بخشیده شده‌ایم؛‬
‫در روز داوری مسیح هیچ پرونده‌ای علیه ما نیست‪.‬‬
‫‪ 26:4‬اگر پولس از جوانی در اورشلیم پرورش یافته بود‪ ،‬قطع ا ً عیسی را مالقات کرده و‬
‫معج زات وی در اورشلیم را دیده بود‪ .‬ممکن بود تصلیب را هم دید باشد‪.‬‬
‫‪ 26:6-8‬امید به رستاخیز مردگان امیدی بود که پد ران یهودی نیز داشتند‪ .‬این وعده‬
‫که اب راهیم وارث سرزمین کنعان م ی‌شود و ب رای ابد در آنجا زندگی م ی‌کند‪ ،‬مستلزم‬
‫رستاخیز اب راهیم از مرگ بود‪ .‬هسته اصلی امید مسیحی از طریق وعده‌هایی که به‬
‫اب راهیم و داوود داده شد‪ ،‬به پد ران یهودی آموخته شد (غالطیان ‪ .)3:8‬بشارت عهد جدید‬
‫از ملکوت خدا با پیام عهد قدیم هماهنگی کامل دارد ‪ -‬رجوع کنید به آیات ‪.22،23‬‬
‫‪317‬‬ ‫‪ 26:19 - 26:8‬الوسر لامعا باتک‬
‫روشنایی خورشید دیدم که دور من‬ ‫من را درباره این وعده متهم م ی‌کنند‪،‬‬
‫و همسف رانم م ی‌تابید‪ 14 .‬و وقتی‬ ‫ای پادشاه! ‪ 8‬چ را باید فکر کنید که‬
‫همه به زمین افتادیم‪ ،‬صدایی را به‬ ‫زنده کردن مردگان از سوی خدا غیر‬
‫زبان آرامی شنیدم که گفت‪ :‬شائول‪،‬‬ ‫ممکن است؟‬
‫شائول‪ ،‬چ را بر من جفا م ی‌کنی؟ بر‬ ‫‪ 9‬حقیقت ا ً فکر م ی‌کردم که باید در‬
‫‪15‬‬
‫سیخ لگد زدن کار دشواری است‪.‬‬ ‫مخالفت با اسم عیسای ناصری‬
‫و من گفتم‪ :‬خداوندا‪ ،‬تو کیستی؟ ‪ 31‬و‬ ‫کارهای بسیاری کنم‪ 10 .‬و در‬
‫رور گفت‪ :‬من عیسایی هستم که‬ ‫س َ‬ ‫َ‬ ‫اورشلیم چنین کردم و با اختیاری‬
‫تو آزار و اذیت م ی‌کنی‪ 16 .‬اما بلند‬ ‫که از روحانیون اعظم گرفته بودم‪،‬‬
‫شو و روی پاهایت بایست‪ .‬زی را با‬ ‫بسیاری از قدیسان را در زندان حبس‬
‫این وعده بر تو ظاهر گشتم که تو را‬ ‫کردم؛ و وقتی آنها به مرگ محکوم‬
‫خادم و شاهد منصوب کنم بر همه‬ ‫شدند‪ ،‬رأی خودم را علیه آنها صادر‬
‫چیزهایی که در آن من را دیده‌ای و‬ ‫کردم‪ 11 .‬و در همه کنیس ه‌ها آنها را‬
‫چیزهایی که بر تو آشکار خواهم‬ ‫اغلب مجازات و سعی م ی‌کردم آنها‬
‫ساخت‪ 17 .‬تو را از قوم یهود و غیر‬ ‫را مجبور به کفرگویی کنم‪ ،‬و چون‬
‫یهود‪ ،‬که تو را نزد آنها م ی‌فرستم‪،‬‬ ‫از آنها بسیار خشمگین بودم‪ ،‬حتی‬
‫رهایی خواهم داد؛ ‪ 18‬تا چشمانشان را‬ ‫در شهرهای خارجی نیز آنها را آزار‬
‫باز کنی تا از تاریکی به نور‪ ،‬و از‬ ‫و اذیت م ی‌کردم‪.‬‬
‫قدرت شیطان به خدا بازگردند؛ که‬ ‫‪ 12‬از این رو‪ ،‬با اختیار و‬
‫در آخر آمرزش گناهان و می راثی را‬ ‫مأموریتی که روحانیون اعظم به‬
‫در میان کسانی بیابند که با ایمان به‬ ‫من داده بودند‪ ،‬به دمشق سفر کردم‪،‬‬
‫من تقدیس شده‌اند‪.‬‬ ‫‪ 13‬اما در نیمه روز‪ ،‬ای پادشاه‪،‬‬
‫آغریپاس پادشاه‪،‬‬
‫ِ‬ ‫‪ 19‬بناب راین‪ ،‬ای‬ ‫در راه نوری را از آسمان باالی‬
‫‪ 9 ،26:8‬به ارتباط بین این آیات توجه کنید‪ .‬پولس م ی‌گوید که بزرگترین گواه برخاستن‬
‫عیسی از مرگ‪ ،‬تغییر شخصیتی بود که در وی رخ داده بود‪ .‬این است «قدرت رستاخیز‬
‫او» (فیلیپیان ‪)3:10‬؛ و در مورد ما نیز صادق است‪ .‬مرگ و رستاخیز عیسی ناصری‬
‫تنها حقایقی نیستند که ما م ی‌دانیم؛ اگر به درستی آنها را باور کنیم‪ ،‬قدرت تحول نهایی‬
‫در آنها نهفته است‪.‬‬
‫‪ 26:11‬تأکید مداوم پولس بر گنهکار بودنش در شرحی که از آزارهایش به مسیحیان‬
‫م ی‌دهد‪ ،‬بازتاب پیدا م ی‌کند‪ .‬او قربانیان خود را «مردان و زنانی» توصیف م ی‌کند که‬
‫«گرفتارشان کرده» (اعمال ‪8:3‬؛‪ ،)22:4‬سپس اعت راف م ی‌کند که آنها را تهدید کرده به‬
‫قتل رسانده (اعمال ‪ ،)9:3‬و پیروان این «طریقت» را تا سرحد مرگ آزار ‌داده (اعمال‬
‫‪)22:4‬؛ سپس آنها را کسانی م ی‌خواند که «ایمان داشتند» (اعمال ‪ )22:9‬و نهایت ا ً‬
‫در اوج شرم از خودش‪ ،‬شرح م ی‌دهد که چگونه مانند یک حیوان وحشی‪« ،‬مقدسین‬
‫بسیار» را نه تنها در فلسطین که «تا شهرهای اجنبیشان [غیریهودی]» دنبال کرده است‬
‫(اعمال ‪ .)11 ,26:10‬هرچه بیشتر بر گنهکاری خود آگاه م ی‌شد‪ ،‬از رستگاری خود نیز‬
‫مطمئ ن‌تر م ی‌گشت‪ .‬و این قطع ا ً ب رای ما یک الگو است‪.‬‬
‫‪ 27:4 - 26:20‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪318‬‬
‫من را قانع کردی که مسیحی بشوم‪.‬‬ ‫من از این رؤیای آسمانی نافرمانی‬
‫‪ 29‬و پولس گفت‪ :‬من به درگاه خدا دعا‬ ‫نکردم؛ ‪ 20‬بلکه اول به کسانی که در‬
‫خواهم کرد تا در مدتی کوتاه یا بلند‪،‬‬ ‫دمشق بودند و سپس در اورشلیم و‬
‫نه تنها شما‪ ،‬بلکه همه کسانی که‬ ‫در س راسر منطقه یهودیه و همچنین‬
‫امروز صدای من را م ی‌شنوند مانند‬ ‫به غیر یهودیان اعالم کردم که‬
‫من شوند (به غیر از این زنجیرها)‪.‬‬ ‫باید توبه کنند و به سوی خدا روی‬
‫‪ 30‬و پادشاه برخاست؛ فرماندار و‬ ‫گردانند و اعمال شایسته توبه انجام‬
‫برنیکی و کسانی که با آنها نشسته‬ ‫دهند‪ 21 .‬به همین دلیل‪ ،‬یهودیان من‬
‫بودند نیز برخاستند‪ 31 .‬و وقتی به‬ ‫را در معبد گرفتند و سعی کردند به‬
‫کناری رفتند‪ ،‬با هم صحبت کردند‬ ‫قتل برسانند‪ 22 .‬بناب راین‪ ،‬با کمکی‬
‫و گفتند‪ :‬این مرد کاری نکرده که‬ ‫که از جانب خدا دریافت کردم‪ ،‬تا‬
‫مستحق مرگ یا حبس باشد‪ 32 .‬و‬ ‫به امروز ایستاده‌ام تا بر کوچک و‬
‫آغریپاس به فستوس گفت‪ :‬اگر این‬‫ِ‬ ‫بزرگ شهادت دهم و چیزی نگویم‬
‫مرد به س زار دادخواهی نکرده بود‪،‬‬ ‫جز آنچه طبق گفته انبیا و موسی‬
‫ممکن بود آزاد شود‪.‬‬ ‫باید رخ دهد‪ 23 :‬این که مسیح باید‬
‫رنج بکشد‪ ،‬و او که اولین نفری است‬
‫باب ‪27‬‬ ‫که از میان مردگان برم ی‌خیزد‪ ،‬نور‬
‫را هم بر قوم یهود و هم بر غیر یهود‬
‫سفر پولس به روم‬ ‫اعالم خواهد کرد‪.‬‬
‫و وقتی مقرر شد که از راه کشتی به‬ ‫‪ 24‬و وقتی این گونه از خود دفاع‬
‫سوی ایتالیا سفر کنیم‪ ،‬آنها پولس و‬ ‫کرد‪ ،‬فستوس با صدایی بلند گفت‪.‬‬
‫برخی از زندانیان دیگر را به یک‬ ‫پولس‪ ،‬تو دیوان ه‌ای‪ .‬علم زیاد تو‬
‫یوزباشی به نام یولیوس از هَنگ‬ ‫را دیوانه کرده است‪ 25 .‬اما پولس‬
‫اوغسطس سپردند‪ 2 .‬و سوار یک‬ ‫گفت‪ :‬من دیوانه نیستم‪ ،‬ای فستوس‬
‫کشتی ادرامیتینی شدیم که به سوی‬ ‫عالیقدر‪ ،‬بلکه کالم حقیقت و‬
‫مناطقی از ساحل آسیا رهسپار‬ ‫هشیاری را م ی‌گویم‪ 26 .‬زی را پادشاه‬
‫بود‪ ،‬در دریا عازم شدیم؛ در حالی‬ ‫نیز از این امور آگاه است‪ ،‬و با او‬
‫که ا َ ِر ْس ت َر ُخ س مقدونی از اهالی‬ ‫نیز ب ی‌پرده صحبت م ی‌کنم‪ .‬زی را من‬
‫تسالونیكی هم راه ما بود‪ 3 .‬و روز‬ ‫متقاعد شده‌ام که هیچ یک از این‬
‫بعد در صیدون لنگر انداختیم؛ و‬ ‫امور بر او پوشیده نیست‪ .‬زی را این‬
‫یولیوس با مهربانی با پولس برخورد‬ ‫امور در گوش ه‌ای خلوت واقع نشد‪.‬‬
‫کرد و به او اجازه داد نزد دوستانش‬ ‫آغریپاس پادشاه‪ ،‬آیا به انبیا‬ ‫‪ 27‬ای‬
‫برود و جانی تازه کند‪ 4 .‬و از آنجا‬ ‫ِ‬
‫ایمان دارید؟ م ی‌دانم که ایمان دارید‪.‬‬
‫در دریا عازم شدیم‪ ،‬و زیر بادپناه‬ ‫‪ 28‬و آغریپاس به پولس گفت‪ :‬تقریب ا ً‬
‫قبرس حرکت کردیم زی را باد در‬
‫‪« 27:2‬آد رامیتینوس» یعنی «خانه مرگ»‪ .‬کل سفر را م ی‌توان تمثیلی دانست از سفر‬
‫ما در مسیح تا زمان طلوع ملکوت خدا‪.‬‬
‫‪319‬‬ ‫‪ 27:23 - 27:5‬الوسر لامعا باتک‬
‫جهت مخالف م ی‌وزید‪ 5 .‬و پس از کنار کریت گذشتیم‪.‬‬
‫گذر از دریایی که کنار قیلیقیه و‬
‫پمفلیه بود‪ ،‬به می را‪ ،‬شهری از لیکیه غرق شدن کشتی‬
‫‪ 14‬کمی بعد‪ ،‬بادی توفانی به نام‬ ‫رسیدیم‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫اورکلیدون کشتی را درنوردید‪.‬‬ ‫کشتی‬ ‫یک‬ ‫آنجا‬ ‫در‬ ‫یوزباشی‬ ‫‪6‬و‬
‫و وقتی کشتی را گرفت‪ ،‬و کشتی‬ ‫سوی‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫یافت‬ ‫ا‬
‫ر‬ ‫‌ای‬
‫ه‬ ‫اسکندری‬
‫ایتالیا رهسپار بود؛ و ما را سوار آن نتوانست در ب رابر باد مقاومت‬
‫کرد‪ .‬و پس از آن که روزهای بسیار کند‪ ،‬خود را به آن سپردیم با جهت‬
‫‪7‬‬

‫به ُک ندی در دریا حرکت‌کردیم و به باد حرکت کردیم‪ 16 .‬و با گذر از‬
‫سختی به قنیدوس رسیدیم‪ ،‬باد اجازه بادپناه جزیره کوچکی به اسم کالودا‬
‫پیشروی به ما نم ی‌داد و زیر بادپناه توانستیم به زحمت قایق پارویی‬
‫کریت ‪ 8‬روبروی سلمونی حرکت کشتی را نگه داریم‪ 17 .‬و وقتی آن‬
‫کردیم‪ .‬و با زحمت گذر کردیم‪ ،‬و را ب راف راشتند‪ ،‬از تکی ه‌گاه‌ها استفاده‬
‫به محلی ملقب به بندر زیبا نزدیک کردند تا کشتی را از زیر محکم‬
‫کنند؛ و از ترس این که به شن زار‬ ‫شهر لسائیه رسیدیم‪.‬‬
‫از آنجایی که زمان زیادی گذشته سیرتیس برخورد کنند‪ ،‬بادبان کشتی‬
‫‪9‬‬

‫بود‪ ،‬و سفر دریایی خطرناک بود را پایین آوردند تا با جهت باد حرکت‬
‫رسیده کنند‪ 18 .‬و روز بعد وقتی توفان به‬ ‫چون ایام روزه نیز به پایان‬
‫شدت متالطم بود‪ ،‬آنها ک م‌کم بار‬
‫‪10‬‬
‫کرد‬ ‫بود‪ ،‬پولس آنها را نصیحت‬
‫و گفت‪ :‬آقایان‪ ،‬م ی‌بینم که سفر کشتی را بیرون انداختند‪ 19 .‬و در‬
‫دریایی منجر به صدمه و تلفات روز سوم‪ ،‬با دستان خود اسباب و‬
‫‪20‬‬
‫بسیاری خواهد شد‪ ،‬نه فقط ب رای بار لوازم کشتی را به دریا انداختند‪.‬‬
‫خودمان و وقتی نه خورشید و نه ستاره‌ها‬ ‫و کشتی بلکه ب رای جان‬
‫اما روزهای بسیاری بر ما نتابیدند و‬ ‫نیز خطرناک خواهد بود‪.‬‬
‫‪11‬‬

‫یوزباشی بیشتر به حرف ارباب و توفان شدیدی ما را در نوردید‪ ،‬همه‬


‫‌‌داد تا چیزهایی امیدی که ب رای نجات یافتن داشتیم‬ ‫صاحب کشتی گوش‬
‫از بین رفت‪.‬‬ ‫بندر‬ ‫چون‬ ‫و‬ ‫‪12‬‬
‫که پولس گفته بود‪.‬‬
‫ب رای گذراندن زمستان نامناسب بود‪ 21 ،‬و وقتی مدت‌ها ب ی‌غذا ماندند‪،‬‬
‫اکث را ً پیشنهاد دادند که از آنجا نیز پولس در میان آنها ایستاد و گفت‪:‬‬
‫از راه دریا حرکت کنند تا خود را آقایان‪ ،‬باید به حرف من گوش‬
‫به هر طریقی به فینیکس برسانند م ی‌کردید و از کریت با کشتی سفر‬
‫که بندری است در کریت‪ ،‬رو به نم ی‌کردیم و دچار چنین صدمه و‬
‫جنوب غرب و شمال غرب‪ 13،‬و زیانی نم ی‌شدیم‪ 22 .‬و اکنون شما‬
‫در آنجا زمستان را بگذرانند‪ .‬و را تشویق م ی‌کنم که شهامت داشته‬
‫وقتی نسیمی از جنوب وزید‪ ،‬آنها باشید‪ .‬زی را جان هیچ یک از شما‬
‫با تصور این که به هدف خود تلف نخواهد شد‪ ،‬بلکه فقط کشتی‬
‫رسیده‌اند‪ ،‬لنگر را برداشتند و از از دست خواهد رفت‪ 23 .‬زی را امشب‬
‫‪ 27:35 - 27:24‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪320‬‬
‫را از پشت کشتی رها و آرزو کردند‬ ‫یکی از فرشتگان خدایی که به او‬
‫که روز شود‪ 30 .‬و وقتی ملوانان در‬ ‫تعلق دارم و به او خدمت م ی‌کنم در‬
‫صدد ترک کشتی ب رآمدند و به بهانه‬ ‫کنارم ایستاد ‪ 24‬و گفت‪ :‬پولس نترس‪.‬‬
‫این که لنگرها را از جلوی کشتی‬ ‫باید در حضور س زار بایستی؛ و خدا‬
‫به دریا بیندازند‪ ،‬قایق را به دریا‬ ‫زندگی همه همسف رانت را به تو عطا‬
‫انداختند‪ 31 ،‬پولس به یوزباشی و‬ ‫کرده است‪ 25 .‬پس آقایان شهامت‬
‫به سربازان گفت‪ :‬فقط در صورتی‬ ‫داشته باشید‪ .‬زی را به خدا ایمان دارم‬
‫نجات خواهید یافت که ای ن‌ها در‬ ‫که همه چیز همان گونه خواهد شد‬
‫کشتی بمانند‪ 32 .‬سپس سربازان‬ ‫که به من گفته شده است‪ 26 .‬اما باید‬
‫طناب قایق را پاره و آن را رها کردند‪.‬‬ ‫در جزیره‌ای بیفتیم‪.‬‬
‫‪ 33‬و نزدیک سپیده دم‪ ،‬پولس از‬ ‫‪ 27‬اما وقتی شب چهاردهم ف را‬
‫آنها خواهش کرد که غذا بخورند و‬ ‫رسید‪ ،‬در حالی که در دریای آدریا‬
‫گفت‪ :‬امروز چهاردهمین روزی‬ ‫به این سو و آن سو رانده م ی‌شدیم‪،‬‬
‫است که منتظر مانده‌اید و همچنان‬ ‫نزدیک نیم ه‌شب ملوانان حس کردند‬
‫روزه هستید و چیزی نخورده‌اید‪.‬‬ ‫‪28‬‬
‫که به خشکی نزدیک م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 34‬پس تمنا م ی‌کنم که کمی غذا‬ ‫پس عم ق‌سنجی کردند و سی متر‬
‫بخورید‪ .‬زی را این ب رای سالمتی‬ ‫یافتند؛ و پس از کمی فاصله‪ ،‬دوباره‬
‫شما است؛ ب رای این که حتی یک‬ ‫عم ق‌سنجی کردند و بیست و پنج‬
‫تار مو نیز از سر هیچ یک از شما‬ ‫متر یافتند‪ 29 .‬و از ترس این که به‬
‫کم نشود‪ 35 .‬و وقتی این را گفت و‬ ‫صخره‌ها برخورد کنیم‪ ،‬چهار لنگر‬
‫‪ 27:24‬اغلب اتفاق م ی‌افتد که کسانی که با ما در ارتباط هستند‪ ،‬به خاطر ما برکت‬
‫یابند‪ ،‬حتی اگر ایمان نداشته باشند‪ .‬این به ویژه در مورد فرزندان و والدین ما صحت‬
‫دارد (رساله اول قرنتیان ‪.)7:14‬‬
‫‪ 27:31‬قانون‌گ رایان کلیسای اولیه معتقد بودند که اگر ایمانداری ختنه را نپذیرد‪،‬‬
‫«نم ی‌تواند رستگار شود» (اعمال ‪ .)15:1‬دقیقا همین عبارت یونانی توسط پولس تک رار‬
‫م ی‌شود‪ ،‬وقتی در طول طوفان هشدار م ی‌دهد‪« :‬شما نجات نم ی‌یابید‪ ،‬مگر اینکه در‬
‫کشتی بمانید‪ ».‬قطع ا ً داستان لوقا نیز مرتبط است؛ قانون‌گ رایان م ی‌گفتند وقت آن رسیده‬
‫که باقی جامعه را بخاطر آینده ابدیشان رها کنیم‪ ،‬مگر اینکه به راه بیایند؛ و پاسخ پولس‬
‫این است که رستگاری ما وابسته به کنار هم ماندن در ب رابر ش رایط دشواری است که در‬
‫آن ق رار م ی‌گیریم‪ .‬ما هرگز نباید از ب راد رانمان یا از جامعه مسیحی روی برگردانیم‪ .‬جدا‬
‫از او‪« ،‬هیچ» نیستیم و نم ی‌توانیم گردیم (یوحنا ‪)15:5‬؛ و او جامعه است‪ ،‬کلیسا است‪.‬‬
‫‪ 27:34‬اینجا پولس کلماتی از عیسی را نقل م ی‌کند که حواریون را در سخت ی‌های‬
‫روزهای آخر تشویق م ی‌کرد‪ ،‬که آنها زنده خواهند ماند (لوقا ‪ .)21:18‬بناب راین‪ ،‬طوفان‬
‫را م ی‌توانیم تمثیلی از عبورمان از سخت ی‌های روزهای آخر بدانیم‪.‬‬
‫‪ 27:35‬نحوه نان پاره کردن پولس در آیه ‪ 35‬شبیه کاری است که عیسی م ی‌کرد‪ .‬این‬
‫برداشت را داریم که پولس آرام بود‪ ،‬و عمدا ً از روش پاره کردن نان توسط عیسی‪،‬‬
‫‪321‬‬ ‫‪ 28:4 - 27:36‬الوسر لامعا باتک‬
‫نجات دهد آنها را متوقف کرد و‬ ‫نان را برداشت‪ ،‬در حضور همه آنها‬
‫دستور داد که کسانی که م ی‌توانند‬ ‫از خدا تشکر کرد و آن را تک ه‌تکه‬
‫شنا کنند اول خود را به دریا بیندازند‬ ‫‪36‬‬
‫کرد و شروع به خوردن آن نمود‪.‬‬
‫و به خشکی برسانند؛ ‪ 44‬و سپس بقیه‬ ‫سپس همه آنها دلگرمی یافتند‪ ،‬و‬
‫چنین کنند‪ ،‬برخی سوار بر تخت ه‌ها‬ ‫خودشان نیز کمی غذا خوردند‪ 37 .‬و‬
‫و برخی دیگر سوار بر سایر اسباب‬ ‫در کل دویست و هفتاد و شش نفر‬
‫کشتی‪ .‬و این گونه شد که همه آنها‬ ‫بر روی کشتی بودیم‪ 38 .‬و وقتی به‬
‫به سالمتی به خشکی رسیدند‪.‬‬ ‫اندازه کافی خوردند‪ ،‬گندم را به دریا‬
‫انداختند تا کشتی سبک شود‪.‬‬
‫باب ‪28‬‬ ‫‪ 39‬و وقتی صبح شد‪ ،‬خشکی را‬
‫تشخیص ندادند اما متوجه خلیج و‬
‫پولس در مالت‬ ‫ساحلی شدند و مشورت کردند که‬
‫و وقتی ف رار کردیم‪ ،‬فهمیدیم که نام‬ ‫آیا باید کشتی را به آنجا بکشانند‬
‫آن جزیره مالت بود‪ 2 .‬و بومیان به‬ ‫یا نه‪ 40 .‬و با پایین انداختن لنگرها‪،‬‬
‫طرز خارق‌العاده‌ای با ما مهربان‬ ‫آنها را در دریا رها کردند‪ ،‬و در‬
‫بودند؛ زی را از آنجایی که باران‬ ‫س کان را نیز شل‬
‫م ی‌بارید و هوا سرد بود‪ ،‬آتشی را‬ ‫همان حال بندهای ُ‬
‫کردند؛ و با باال کشیدن بادبان‌ها‪ ،‬به‬
‫روشن و از همه ما استقبال کردند‪.‬‬ ‫سوی ساحل عازم شدند‪ 41 .‬اما پس‬
‫‪ 3‬اما وقتی پولس یک دسته چوب‬ ‫از برخورد با محل تالقی دو دریا‪،‬‬
‫هیزم جمع کرد و روی آتش گذاشت‪،‬‬ ‫کشتی را به گل نشاندند؛ و دماغه‬
‫به خاطر ح رارت‪ ،‬ماری از آتش‬ ‫کشتی گیر کرد و ب ی‌حرکت ماند‪ ،‬اما‬
‫‪4‬‬
‫بیرون آمد و به دست او چسبید‪.‬‬ ‫عقب کشتی با شدت امواج در هم‬
‫و وقتی بومیان دیدند که این موجود‬ ‫شکست‪ 42 .‬و سربازان نقشه کشیدند‬
‫از دست او آوی زان است به یکدیگر‬ ‫که زندانیان را بکشند تا مبادا احدی‬
‫گفتند‪ :‬شکی نیست که این مرد قاتلی‬ ‫از آنها شنا کند و بگریزد‪ 43 .‬اما‬
‫است که با این که از دریا گریخته‪،‬‬ ‫یوزباشی که م ی‌خواست پولس را‬
‫عدالت به او اجازه نم ی‌دهد که زنده‬
‫تقلید م ی‌کرد‪ .‬پس گویی پولس خود را نمادی از عیسی م ی‌دانست‪ ،‬و آنها که در کشتی‬
‫بودند نیز نمادی از پیروان عیسی‪ .‬همان طور که هنگام پاره کردن نان‪ ،‬به یکدیگر‬
‫م ی‌خوردند‪ ،‬پولس دو بار آنها را تشویق کرد که «شهامتتان را از دست ندهید» (آیات‬
‫‪ - )25 ،22‬همچنین عین کالم خداوند عیسی‪ ،‬در همین ش رایط را نقل م ی‌کند (یوحنا‬
‫‪)16:33‬؛ و به یاد دارید که عیسی نیز درست همین کلمات را به حواریونی گفت که در‬
‫طوفانی مشابه گیر افتاده بودند (مرقس ‪ .)6:50‬نحوه ظهور فرشته بر پولس در شب‬
‫ب رای قدرت دادن به او (آیه ‪ )16:33‬نیز نمودی است از تجربه عیسی در باغ‪ .‬اگر عیسی‬
‫ب رای ما یک واقعیت زنده باشد‪ ،‬اگر دائما به کالم‪ ،‬اعمال و تجربیات او بیاندیشیم که‬
‫در انجیل ثبت شده‪ ،‬اعمال ما نیز مانند او خواهد شد‪ .‬روح او از آن ما خواهد شد؛ او در‬
‫ما و ما در او خواهیم زیست‪.‬‬
‫‪ 28:20 - 28:5‬الوسر لامعا باتک‬ ‫‪322‬‬
‫روز آنجا ماندیم؛ ‪ 13‬و از آنجا دور‬ ‫بماند‪ 5 .‬با این حال‪ ،‬پولس دستش‬
‫زدیم و به ریغیوم رسیدیم؛ یک روز‬ ‫را تکان داد و آن موجود را به آتش‬
‫بعد‪ ،‬باد جنوبی وزید و در روز‬ ‫انداخت و آسیبی ندید‪ 6 .‬اما آنها‬
‫دوم به پوطیولی رسیدیم‪ 14 ،‬که در‬ ‫انتظار داشتند که او بلعیده شود یا‬
‫آن مؤمنانی را یافتیم و تشویق شدیم‬ ‫ناگهان بمیرد و بیفتد؛ اما وقتی مدت‬
‫که با آنها هفت روز بمانیم‪ .‬و این‬ ‫زیادی در انتظار ماندند و اتفاقی‬
‫گونه به سوی روم آمدیم‪ 15 .‬و از آنجا‬ ‫ب رای او نیفتاد‪ ،‬نظر خود را تغییر‬
‫وقتی ب رادران درباره ما مطلع شدند‪،‬‬ ‫دادند و گفتند که او یکی از خدایان‬
‫تا بازار آپیاس و سه میخانه آمدند‬ ‫است‪.‬‬
‫تا با ما دیدار کنند‪ .‬وقتی پولس آنها‬ ‫‪ 7‬و در همسایگی آن محل‪،‬‬
‫را دید‪ ،‬از خدا قدردانی کرد و دلگرم‬ ‫زمی ن‌های متعلق به رهبر جزیره به‬
‫شد‪ 16 .‬و وقتی وارد روم شدیم‪ ،‬پولس‬ ‫نام پوبلیوس بود که ما را پذیرفت و با‬
‫اجازه یافت به تنهایی با سربازی‬ ‫‪8‬‬
‫احت رام سه روز از ما پذی رایی کرد‪.‬‬
‫که نگهبانی م ی‌کرد زندگی کند‪.‬‬ ‫و از قضا‪ ،‬پدر پوبلیوس مریض بود‬
‫‪ 17‬و این گونه شد که پس از سه‬ ‫و تب و اسهال خونی داشت‪ .‬پولس‬
‫روز‪ ،‬رهب ران یهودیان را ف را خواند؛‬ ‫نزد او آمد و دعا کرد‪ ،‬و دستانش را‬
‫و وقتی آنها گرد هم آمدند‪ ،‬به آنها‬ ‫‪9‬‬
‫روی او گذاشت و او را شفا داد‪.‬‬
‫گفت‪ :‬ای ب رادران‪ ،‬با این که هیچ‬ ‫و پس از این کار‪ ،‬بقیه اف رادی که‬
‫کاری علیه مردم یا رسم و رسوم‬ ‫در جزیره مریض بودند نیز آمدند‬
‫اجدادمان نکردم‪ ،‬به عنوان یک‬ ‫و معالجه شدند‪ 10 .‬و احت رام بسیاری‬
‫زندانی از اورشلیم به دستان رومیان‬ ‫ب رای ما قائل شدند؛ و وقتی روانه‬
‫تسلیم شدم‪ 18 .‬که آنها نیز پس از‬ ‫شدیم‪ ،‬اقالم مورد نیازمان را به‬
‫بازجویی از من‪ ،‬م ی‌خواستند من را‬ ‫کشتی آوردند‪.‬‬
‫آزاد کنند چون دلیلی ب رای اعدام من‬
‫نداشتند‪ 19 .‬اما وقتی یهودیان با آن‬ ‫پولس در روم‬
‫مخالفت کردند‪ ،‬مجبور شدم به س زار‬ ‫‪ 11‬و سه ماه پس از گذراندن‬
‫دادخواهی کنم‪ .‬البته من شکایتی‬ ‫زمستان در جزیره‪ ،‬سوار بر یک‬
‫از امت خود ندارم‪ 20 .‬بناب راین‪ ،‬به‬ ‫کشتی اسکندری ه‌ای‪ ،‬که عالمت‬
‫همین دلیل از شما درخواست کردم‬ ‫جوزا را داشت‪ ،‬عازم شدیم‪ 12 .‬و‬
‫که به مالقاتم بیایید و با من صحبت‬ ‫در سی راکیوس لنگر انداختیم و سه‬
‫کنید‪ .‬زی را به امید اس رائیل‪ ،‬با این‬
‫‪ 28:3‬پولس که مردی نسبت ا ً پیر بود و «خاری در جسم» داشت‪ ،‬کسی بود که هیزم جمع‬
‫م ی‌کرد ‪ -‬نماد خارق‌العاده‌ای از خدمت‪.‬‬
‫‪ 28:20‬امید مسیحی واقعی «امید اس رائیل» است‪ ،‬بر اساس وعده‌هایی که به اب راهیم‬
‫داده شده‪ ،‬ازجمله بشارت ملکوت (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪ 28:21‬کنیسه یهودی اف راد را طرد م ی‌کرد و سپس به نوعی رفتار م ی‌کرد که گویی‬
‫آنها اص الً وجود نداشت ه‌اند؛ و همین ثابت م ی‌کند که چ را چیزی در مورد پولس گفته‬
‫‪323‬‬ ‫‪ 28:31 - 28:21‬الوسر لامعا باتک‬
‫با شنیدن‪ ،‬فقط خواهید شنید و به‬ ‫غل و زنجیر بسته شده‌ام‪ 21 .‬آنها به‬
‫هیچ وجه نخواهید فهمید؛ و با دیدن‬ ‫او گفتند‪ :‬ما درباره تو نه از یهودیه‬
‫فقط خواهید دید‪ ،‬ولی درک نخواهید‬ ‫نام ه‌ای دریافت کردیم و نه کسی از‬
‫کرد‪ 27 .‬زی را قلب این مردم ب ی‌انگیزه‬ ‫ب رادران اینجا آمد و از تو خبر داد‬
‫شده و با گوش‌هایشان به سختی‬ ‫یا بدگویی کرد‪ 22 .‬اما دوست داریم‬
‫م ی‌شنوند‪ ،‬و چش م‌هایشان را بست ه‌اند‬ ‫بشنویم که نظرت چیست‪ .‬زی را بر‬
‫تا مبادا با چشمانشان ببینند و با‬ ‫ما معلوم است که همه جا علیه این‬
‫گوش‌هایشان بشنوند و با قلبشان‬ ‫فرقه سخن م ی‌گویند‪.‬‬
‫درک و توبه کنند‪ ،‬تا آنها را شفا‬ ‫‪ 23‬و وقتی روزی را ب رای او تعیین‬
‫دهم‪ 28 .‬بناب راین‪ ،‬بدان که این رهایی‬ ‫کردند‪ ،‬تعداد عظیمی از آنها به‬
‫از جانب خدا به سوی غیریهودیان‬ ‫من زلش آمدند‪ .‬او موضوع را با آنها‬
‫روانه م ی‌شود؛ و آنها به آن گوش‬ ‫مطرح کرد‪ ،‬به ملکوت خداوند‬
‫خواهند داد‪ 29 .‬وقتی ای ن‌ها را گفت‪،‬‬ ‫شهادت داد‪ ،‬و از صبح تا شب با‬
‫یهودیان رفتند و اختالف زیادی بین‬ ‫گفت ه‌هایی از شریعت موسی و‬
‫آنها پیش آمد‪.‬‬ ‫کتاب انبیا درباره عیسی آنها را‬
‫‪ 30‬و دو سال تمام در خانه اجاره‌ای‬ ‫متقاعد کرد‪ 24 .‬و برخی به گفت ه‌های‬
‫خود ماند‪ ،‬و از همه مالقات‌کنندگان‬ ‫او ایمان آوردند و برخی ایمان‬
‫خود استقبال م ی‌کرد‪ 31 ،‬ملکوت‬ ‫نیاوردند‪ 25 .‬پس وقتی بین خود به‬
‫خداوند را موعظه م ی‌نمود و بدون‬ ‫توافق نرسیدند‪ ،‬آنجا را ترک کردند؛‬
‫این که کسی او را منع کند‪ ،‬و با‬ ‫و پس از آن که پولس این جمله‬
‫جسارت تمام درباره سرور‪ ،‬عیسی‬ ‫آخر را گفت‪ :‬روح‌القدس به درستی‬
‫مسیح‪ ،‬تعلیم م ی‌داد‪.‬‬ ‫از طریق اشعیای نبی به اجدادمان‬
‫گفته بود‪ 26 :‬نزد این قوم برو و بگو‪،‬‬
‫نشده است‪ .‬برخی گروه‌های پروتستان اف راطی نیز همین گونه رفتار م ی‌کنند‪ ،‬اما چنین‬
‫رفتاری نشان دهنده فقدان درک ارزش انسانها است ‪ -‬حتی کسانی که با آنها مخالف‬
‫هستیم‪.‬‬
‫‪ 28:25‬روح‌القدس سخن گفت ‪ ...‬به واسطه اشعیای نبی‪ -‬نویسندگان انجیل از خدا‬
‫الهام م ی‌گرفتند‪ ،‬به واسطه روح‌القدس (‪ 2‬تیموتائوس ‪.)3:16‬‬
‫رومیان‬
‫خدمت م ی‌کنم‪ ،‬شاهد من است که‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪10‬‬
‫چگونه پیوسته شما را یاد می کنم‪،‬‬ ‫سالم و مقدمه‬
‫و همیشه در دعاهای خود درخواست‬ ‫از طرف پولس‪ ،‬خادم عیسی مسیح‪،‬‬
‫م ی‌کنم که شاید االن با اراده خدا‬ ‫که حواری خوانده شده‪ ،‬و ب رای‬
‫سعادت یابم‪ ،‬و در نهایت نزد شما‬ ‫بشارت خدا جدا شده‪ 2 ،‬خدایی که‬
‫بیایم‪ 11 .‬زی را بسیار اشتیاق دارم که‬ ‫قب الً از طریق پیامب ران خود در‬
‫شما را ببینم تا نعمتی معنوی به‬ ‫کتب مقدس درباره پسر خود وعده‬
‫شما برسانم که شما استوار شوید‪.‬‬ ‫داده بود‪ 3 ،‬که به لحاظ جسم از نسل‬
‫‪ 12‬یعنی‪ :‬که در میان شما آرامش‬
‫داود متولد شد‪ ،‬و بر اساس روحِ‬
‫‪4‬‬

‫بیابیم‪ ،‬هرکدام از ایمان یکدیگر‪،‬‬ ‫مقدس‪ ،‬به وسیله رستاخیز از میان‬


‫ایمان من و ایمان شما‪.‬‬ ‫مردگان‪ ،‬پسر خدای با قدرت اعالم‬
‫‪ 13‬و ب رادران‪ ،‬نمی خواهم که شما‬ ‫شد‪ .‬عیسی مسیح سرور ما‪ 5 ،‬که‬
‫ب ی‌خبر باشید از اینکه بارها خواستم‬ ‫از طریق او ب رای اطاعت ایمان در‬
‫نزد شما بیایم (اما تا به حال ممنوع‬ ‫میان همه ام ت‌ها‪ ،‬به ‌خاطر اسم او‬
‫شدم) تا ثمری در میان شما حاصل‬ ‫فیض و رسالت یافتیم‪ 6 .‬که در میان‬
‫کنم‪ ،‬و همچنین حتی در سایر‬ ‫آن عیسی مسیح‬ ‫آنها شما نیز از ِ‬
‫مدیون هم یونانیان‬
‫ِ‬ ‫ام ت‌ها‪ 14 .‬من‬ ‫خوانده م ی‌شوید‪.‬‬
‫و هم بربریان‪ ،‬هم عاقالن و هم‬ ‫‪ 7‬به همه آنهایی که در روم محبوب‬
‫جاهالن هستم‪ 15 .‬پس مشتاقم به شما‬ ‫خدا و قدیس خوانده م ی‌شوید‪ :‬فیض‬
‫نیز که در روم هستید بشارت دهم‪.‬‬ ‫و سالمتی از جانب پدر ما خدا و‬
‫‪ 16‬زی را که از بشارت شرمی ندارم‪.‬‬ ‫سرور عیسی مسیح بر شما باد‪.‬‬
‫زی را قدرت خداست ب رای نجات هر‬ ‫‪ 8‬اول‪ ،‬خدای خود را شکر م ی‌کنم‬
‫کس که ایمان آورد ‪ -‬اول ب رای یهود‬ ‫از طریق عیسی مسیح ب رای همه‬
‫و سپس ب رای یونانیان‪ 17 .‬که در آن‬ ‫شما که ایمان شما در تمام عالم‬
‫عدالت خدا آشکار م ی‌شود‪ ،‬از ایمان‬ ‫شهرت یافته است‪ 9 .‬زی را خدایی که‬
‫تا ایمان‪ .‬چنانکه نوشته شده است‪:‬‬ ‫به او با روح خود در بشارت پسرش‬
‫اما عادل با ایمان زندگی خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 1:3‬عیسی از خاندان داوود بود؛ بناب راین‪ ،‬پیش از تولد در قالب انسانی وجود خارجی‬
‫نداشت‪ .‬در غیر این ‌صورت‪ ،‬وعده‌هایی که در مورد عیسی به داوود داده شد‪ ،‬ب ی‌معنا‬
‫م ی‌شوند ‪ -‬آنها از یک نواده آینده سخن گفتند که هم پسر خدا خواهد بود و هم پسر داوود‪.‬‬
‫‪ 1:10‬پولس دعا م ی‌کرد که بتواند روم را ببیند؛ و به صورت انسانی هرکاری که‬
‫م ی‌توانست انجام داد تا این امر محقق شود‪ .‬قطعا به همین دلیل به قیصر درخواست‬
‫دادخواهی داد که پرونده‌اش بررسی شود‪ ،‬اگرچه الزم نبود و او در دادگاه‌های دیگر تبرئه‬
‫م ی‌شد (اعمال ‪.)26:32‬‬
‫‪ 1:16‬ما بدون انجیل رستگار نم ی‌شویم‪ .‬به همین دلیل است که در مذاهب غیرمسیحی‬
‫رستگاری وجود ندارد؛ و ما باید تا جایی که م ی‌توانیم انجیل را موعظه کنیم‪.‬‬
‫‪325‬‬ ‫‪ 1:32 - 1:18‬نایمور‬
‫‪ 26‬با این دلیل‪ ،‬خدا آنها را به‬ ‫انسان بدون بهانه‬
‫هوسهای خباثت رها کرد‪ .‬زنانشان‬ ‫‪ 18‬زی را غضب خدا از آسمان‬
‫استفاده طبیعی را به آنچه خالف‬ ‫آشکار م ی‌شود بر هر ب ی‌دینی و‬
‫طبیعت است تبدیل کردند‪ 27 .‬و‬ ‫استی انسان‌هایی که حقیقت را‬ ‫نار ِ‬
‫همچنین مردان هم استفاده طبیعی‬ ‫در ناراستی جویا م ی‌شوند‪ 19 .‬زی را‬
‫از زنان را ترک کردند‪ ،‬از شهوت‬ ‫آنچه از خدا م ی‌توان شناخت‪ ،‬در‬
‫خود با یکدیگر سوختند‪ ،‬مرد با مرد‬ ‫آنها ظاهر است؛ زی را خدا آن را بر‬
‫مرتکب اعمال زشت شدند‪ ،‬پاداش‬ ‫آنها ظاهر کرده است‪ 20 .‬زی را که‬
‫شایسته خطای خود را دریافت‬ ‫چیزهای نادیده او از ابتدای آفرینش‬
‫کردند‪.‬‬ ‫عالم بوسیله کارهای او – حتی قدرت‬
‫‪ 28‬و چون نخواستند که خدا را‬ ‫ابدی و الوهیت او – به وضوح دیده‬
‫در دانش خود نگاه دارند‪ ،‬خدا آنها‬ ‫‪21‬‬
‫م ی‌شود تا ب رای آنها عذری نباشد‪.‬‬
‫را به ذهن مردود خود واگذاشت تا‬ ‫زی را ه ر‌چند خدا را شناختند‪ ،‬ولی او‬
‫‪29‬‬
‫کارهای ناشایسته ب ه‌جا آورند‪،‬‬ ‫را چون خدا تمجید و شکر نکردند‬
‫مملو از هر نوع ناراستی‪ ،‬ش رارت‪،‬‬ ‫بلکه در خیاالت خود باطل شدند‪ ،‬و‬
‫طمع‪ ،‬خباثت؛ پر از حسد‪ ،‬قتل‪،‬‬ ‫دل ب ی‌فهم آنها تاریک شد‪ 22 .‬ادعای‬
‫جدال‪ ،‬مکر و بدخویی؛ ‪ 30‬غمازان‪،‬‬ ‫عقل م ی‌کردند و احمق شدند‪ 23 ،‬و‬
‫غیبت کنندگان‪ ،‬دشمنان خدا‪ ،‬اهانت‬ ‫جالل خدای فناناپذیر را شبیه به‬
‫کنندگان‪ ،‬متکب ران‪ ،‬الف‌زنان‪،‬‬ ‫صورت انسان فانی و پرندگان و‬
‫‪31‬‬
‫نامطیعان والدین؛‬
‫ِ‬ ‫مبتک ران شر‪،‬‬ ‫چهارپایان و حش رات کردند‪.‬‬
‫ب ی‌فهم و ب ی‌وفا و ب ی‌الفت و ب ی‌رحم‪.‬‬ ‫‪ 24‬بناب راین‪ ،‬خدا نیز آنها را در‬
‫‪ 32‬ه ر‌چند انصاف خدا را م ی‌دانند‬ ‫شهوات دل خودشان به ناپاکی رها‬
‫که کنندگان چنین کارهایی س زاوار‬ ‫کرد تا در میان خود بدنهای خود را‬
‫مرگ هستند‪ ،‬نه فقط آنها را انجام‬ ‫خوار کنند‪ 25 ،‬زی را آنها حق خدا را به‬
‫کنندگان این کار را‬
‫ِ‬ ‫م ی‌دهند بلکه‬ ‫دروغ تبدیل کردند و مخلوق را بجای‬
‫نیز خوب م ی‌پندارند‪.‬‬ ‫خالقی عبادت و خدمتگذاری کردند‬
‫و خداوند تا ابد متبارک است‪ .‬آمین‪.‬‬
‫‪ 1:24‬آنان را وانهاد – مانند آیات ‪ 26‬و ‪ .28‬خدا سقوط آنها در مسیر رو به پایینی که‬
‫انتخاب کرده بودند را قطعی کرد‪ .‬خدا طرز فکر و ذهنیتی که انسان‌ها انتخاب م ی‌کنند‬
‫را قطعی م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 1:26‬غیرطبیع ی ‪ -‬پس همجنسگ رایی طبیعی نیست‪ .‬یک انح راف است‪ ،‬آنچه که خدا‬
‫در آیه ‪« ،27‬خطایی» م ی‌خواند که بابتش مجازات خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 1:32‬ما نه تنها باید ب رای گناه نکردن تالش کنیم‪ ،‬بلکه حتی وقتی با آن روب ه‌رو‬
‫م ی‌شویم‪ ،‬نباید آن را «تأیید کنیم‪ ».‬این اصل در مورد هرچه تماشا م ی‌کنیم‪ ،‬م ی‌بینیم و‬
‫م ی‌خوانیم نیز صادق است‪ .‬فهرست گناهانی که در آیات ‪ 29-31‬آمده‪ ،‬عمدت ا ً گناهانی‬
‫است که «تفریحات» امروزی منشأ آنها هستند‪.‬‬
‫‪ 2:14 - 2:2‬نایمور‬ ‫‪326‬‬
‫‪ 7‬اما به آنانی که با صبر در اعمال‬ ‫باب ‪2‬‬
‫نیکو طلب جالل و اک رام و بقایند‪،‬‬ ‫قضاوت عادالنه خدا‬
‫حیات جاودانی خواهد داد‪ 8 .‬و اما به‬ ‫بناب راین‪ ،‬ای انسانی که حکم م ی‌کنی‪،‬‬
‫اهل تعصب که از حقیقت پیروی‬ ‫ه ر‌که باشی عذری نداری چ را که به‬
‫نم ی‌کنند بلکه مطیع ناراستی‬ ‫آنچه بر دیگری حکم م ی‌کنی‪ ،‬خود‬
‫‪9‬‬
‫هستند‪ ،‬خشم و غضب خواهد داد‪-‬‬ ‫را محکوم م ی‌کنی! زی را تو که حکم‬
‫و عذاب و خشم بر هر نفس بشری‬ ‫م ی‌کنی‪ ،‬همان کارها را به عمل‬
‫که مرتکب بدی م ی‌شود‪ ،‬اول بر‬ ‫م ی‌آوری‪ 2 .‬و م ی‌دانیم که حکم خدا‬
‫یهود و سپس بر یونانی‪ 10 .‬اما جالل‬ ‫بر کنندگان چنین اعمالی بر اساس‬
‫و عزت و آرامش بر هر نیکوکار‪،‬‬ ‫‌حقیقت است‪ 3 .‬و تو (ای انسانی‬
‫نخست بر یهود و سپس همچنین بر‬ ‫که بر کنندگان چنین اعمالی حکم‬
‫یونانی‪.‬‬ ‫م ی‌کنی و خود همان را م ی‌کنی)‪،‬‬
‫‪ 11‬زی را نزد خدا طرفداری نیست‪.‬‬ ‫آیا گمان م ی‌کنی که تو از حکم خدا‬
‫‪ 12‬زی را آنانی که بدون شریعت‬ ‫خواهی گریخت؟ ‪ 4‬یا آنکه ثروت‬
‫گناه کنند‪ ،‬ب ی‌شریعت نیز هالک‬ ‫مهربانی و صبر و بردباری او را‬
‫‌م ی‌شوند؛ و آنانی که با شریعت گناه‬ ‫ناچیز م ی‌شماری و نم ی‌دانی که‬
‫کنند‪ ،‬از شریعت بر ایشان حکم‬ ‫مهربانی خدا تو را به توبه م ی‌کشد؟‬
‫خواهد شد‪ 13 .‬زی را شنوندگان شریعت‬ ‫‪ 5‬اما بدلیل قساوت و دل توب ه‌ناپذیر‬
‫در حضور خدا عادل نیستند‪ ،‬بلکه‬ ‫خود‪ ،‬ب رای خود در روز غضب و‬
‫کنندگان شریعت عادل شمرده‬ ‫ظهور قضاوت عادالنه خدا غضب‬
‫خواهند شد‪ 14 .‬زی را هرگاه ام ت‌هایی‬ ‫را ذخیره م ی‌کنی‪ 6 ،‬خدایی که به هر‬
‫که شریعت ندارند کارهای شریعت‬ ‫کس برحسب اعمالش ج زا خواهد داد‪.‬‬
‫‪ 2:1‬اگر با انگشت به دیگری اشاره کنیم‪ ،‬سه انگشت دیگر به سمت خودمان است‪.‬‬
‫‪ 2:8‬بسیاری از مردم بنده حاالتی مثل خشم هستند‪ .‬آنها فکر م ی‌کنند با خشمگین بودن‬
‫آزادیشان را اعالم م ی‌کنند؛ اما در حقیقت خشم ارباب آنها است و آنها برده آن شده‌اند‪.‬‬
‫‪ 2:11‬درست همان طور که خدا بین یهودیان و غیر یهودیان تبعیض قائل نم ی‌شود‪ ،‬ما‬
‫نیز باید به «اف راد احت رام بگذاریم»‪ .‬ما به عنوان شرکای فیض او‪ ،‬نباید مردم را بر اساس‬
‫جایگاه اجتماعی‪ ،‬رنگ پوست‪ ،‬نژاد و غیره قضاوت کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:12‬حکمت مسئولیت داوری با خود به هم راه م ی‌آورد‪ .‬آنها که هرگز شریعت خدا‬
‫را نشناختند‪ ،‬مانند حیوانات مرده م ی‌مانند (م زامیر ‪ .)49:20‬آنها که شریعت خدا را‬
‫شناختند‪ ،‬رستاخیز شده و ب راساس پاسخگوی ی‌شان به آن داوری خواهند شد‪.‬‬
‫‪ 2:13‬تفاوت بین شنیدن و عمل کردن با تمثیل دو بنا توضیح داده شده؛ یکی که با‬
‫سرعت و روی شن م ی‌سازد‪ ،‬کسی است که کالم خدا را شنیده‪ ،‬اما کسی که با آرامی و‬
‫روی صخره م ی‌سازد‪ ،‬کسی است که شنیده و عمل م ی‌کند‪ .‬انجیل را که م ی‌خوانیم‪ ،‬این‬
‫وسوسه وجود دارد که تنها بخوانیم و بشنویم و آن را به عمل در نیاوریم‪.‬‬
‫‪ 2:14‬کتاب رومیان ب رای ایمانداران در روم نوشته شد که هم یهودی بودند و هم غیر‬
‫‪327‬‬ ‫‪ 3:29 - 3:15‬نایمور‬
‫‪ 23‬و به شریعت فخر م ی‌کنی‪ ،‬در‬ ‫را ذات ا ً به ‌جا م ی‌آورند‪ ،‬و آنهایی که‬
‫حقیقت با تخطی از شریعت‪ ،‬به خدا‬ ‫شریعت ندارند‪ ،‬ب رای خود شریعت‬
‫ب ی‌احت رامی م ی‌کنی‪ 24 .‬زی را چنان‬ ‫هستند‪ 15 -‬زی را نشان م ی‌دهند که‬
‫که نوشته شده است به خاطر شما‬ ‫عمل شریعت بر دل ایشان نوشته‬
‫در میان غیریهودیان اسم خدا را‬ ‫شده و وجدان آنها نیز گواهی م ی‌دهد‬
‫کفر م ی‌گویند‪.‬‬ ‫و افکار ایشان با یکدیگر یا متهم‬
‫‪ 25‬زی را ختنه سودمند است اگر‬ ‫م ی‌کنند یا عذر م ی‌آورند‪ 16 ،‬در‬
‫به شریعت عمل کنی؛ اما اگر‬ ‫روزی که خدا از طریق عیسی‬
‫از شریعت تخطی کنی‪ ،‬ختنه تو‬ ‫مسیح برحسب بشارت من رازهای‬
‫نامختونی شده است‪ 26 .‬پس اگر‬ ‫مردم را داوری خواهد کرد‪.‬‬
‫نامختونی‪ ،‬احکام شریعت را نگاه‬
‫دارد‪ ،‬آیا نامختونی او ختنه شمرده‬ ‫دورویی یهودیان‬
‫نم ی‌شود؟ ‪ 27‬و اگر نامختونی که‬‫‪ 17‬پس اگر اسم تو یهودی باشد‬
‫ذاتا ای ن‌گون ‌ه است‪ ،‬شریعت را‬‫و بر شریعت تکیه م ی‌کنی و به‬
‫به ‌جا آورد‪ ،‬بر تو که اهل کتب و‬
‫خدا فخر م ی‌کنی‪ 18 ،‬و اراده او را‬
‫ختنه هستی حکم نخواهد کرد که‬ ‫م ی‌دانی و از شریعت تربیت یافته‪،‬‬
‫از شریعت تخطی م ی‌کنی؟ ‪ 28‬زی را‬
‫چیزهای عالی را م ی‌گزینی‪ 19 ،‬و‬
‫آنکه در ظاهر است‪ ،‬یهودی نیست‬ ‫یقین داری که خود هادی کوران و‬
‫و آنچه در ظاهر در جسم است‪،‬‬ ‫نور آنهایی هستی که در تاریکی‬
‫ختنه نیست‪ 29 .‬بلکه یهود آن است‬‫هستند ‪ 20‬و تادی ب‌کننده جاهالن و‬
‫که در باطن باشد و ختنه آن است‬ ‫معلم اطفال هستی و در شریعت‬
‫که قلبی باشد‪ ،‬در روح و نه در حرف‬
‫‪21‬‬
‫شکل دانایی و راستی را داری‪،‬‬
‫که ستایش آن نه از انسان بلکه از‬
‫پس ‌ای کسی ‌که دیگ ران را تعلیم‬
‫خداست‪.‬‬
‫م ی‌دهی‪ ،‬چ را خود را نم ی‌آموزی؟‬
‫و موعظه م ی‌کنی که دزدی نباید‬
‫کرد‪ ،‬آیا خود دزدی م ی‌کنی؟ ‪ 22‬باب ‪3‬‬
‫م ی‌گویی که نباید زنا کرد‪ ،‬خود هم یهودیان و هم ملل غیر یهود‬
‫داری‪ ،‬گناهکارند‬ ‫زنا م ی‌کنی؟ و از بتها نفرت‬
‫آیا خود معبدها را غارت نم ی‌کنی؟‬
‫یهودی‪« .‬غیر یهودیان» در این آیه به مسیحیان غیر یهودی اشاره دارد‪ .‬درست همان‬
‫طور که «ختن ه‌ نشده‌ها» در آیه ‪ 26‬به مسیحیان ختن ه‌ نشده در کلیسای روم اشاره‬
‫م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 2:29‬این تفکر فوق‌العاده‌ای است که یک خدای پرهیزگار انسان‌های گناهکاری مانند‬
‫ما را تحسین م ی‌کند‪ .‬او این کار را بر این اساس م ی‌کند که ما در پرهیزگاری عیسی‬
‫پوشیده شده‌ایم‪ ،‬پس م ی‌توانیم در ب رابر او بدون عیب ظاهر گردیم (کلوسیان ‪1:22‬؛‬
‫یهودا ‪.)24‬‬
‫‪ 3:20 - 3:2‬نایمور‬ ‫‪328‬‬
‫کردیم که یهود و ملل غیر یهود هر‬
‫پس برتری یهود چیست؟ و یا ختنه‬
‫دو به گناه گرفتارند‪ 10 .‬زی را نوشته‬
‫چه سودی دارد؟ ‪ 2‬از هر جهت‬
‫شده‪ :‬کسی عادل نیست‪ ،‬نه‪ ،‬حتی‬ ‫بسیار زیاد! اول آنکه کالم خدا به‬
‫یک نفر‪ 11 .‬کسی نیست که بفهمد‪.‬‬‫آنها امانت داده شده است‪ 3 .‬زی را چه‬
‫‪12‬‬
‫کسی نیست که طالب خدا باشد‪.‬‬‫م ی‌شد اگر بعضی ایمان نداشتند؟‬
‫همه گم راه و همه باطل گردیده‌اند‪،‬‬
‫آیا ب ی‌ایمان ی‌ ایشان امانت خدا را‬
‫نیکوکاری نیست حتی یک نفر هم‬ ‫باطل م ی‌سازد؟ ‪ 4‬خدا نکند‪ .‬آری‪،‬‬
‫گور گشادی‬ ‫ِ‬ ‫نیست‪ 13 .‬گلوی ایشان‬
‫خدا راستگو باشد و همه انسان‌ها‬
‫است و به زبانهای خود فریب‬ ‫دروغگو‪ .‬چنانکه نوشته شده است‪:‬‬
‫م ی‌دهند‪ ،‬زهر مار در زیر لبشان‬
‫باید در سخنان خود نیک شمرده‬
‫است‪ 14 ،‬و دهان آنها پر از لعنت‬ ‫شوی و در محاکمه ثابت شوی‪.‬‬
‫و تلخی است‪ 15 .‬قدم آنها ب رای خون‬
‫‪ 5‬اما اگر ناراستی ما عدالت خدا‬
‫ریختن شتابان است‪ 16 ،‬هالکت و‬ ‫را ثابت م ی‌کند‪ ،‬چه باید بگوییم؟‬
‫‪17‬‬
‫بدبختی در روش‌های آنها است‪،‬‬
‫آیا خدا ظالم است وقتی که غضب‬
‫و راه آرامش را ندانست ه‌اند؛ ‪ 18‬ترس از‬
‫م ی‌نماید؟ (مانند انسان سخن‬
‫خدا در چشمانشان نیست‪.‬‬
‫م ی‌گویم)‪ 6 .‬خدا نکند‪ .‬در این‬
‫‪ 19‬االن آگاه هستیم که آنچه‬ ‫صورت خدا چگونه جهان را داوری‬
‫شریعت م ی‌گوید‪ ،‬به اهل شریعت‬ ‫خواهد کرد؟‬
‫خطاب م ی‌کند؛ تا هر دهانی بسته‬
‫‪ 7‬زی را اگر با دروغ من‪ ،‬راستی‬
‫شود‪ ،‬و تمام عالم زیر قضاوت خدا‬
‫خدا به جالل او افزوده شود‪ ،‬چ را من‬
‫بیاید‪ 20 .‬زی را با اعمال شریعت هیچ‬
‫هنوز به عنوان گناهکار محاکمه‬
‫بشری در حضور او عادل شمرده‬ ‫شوم؟ ‪ 8‬و چ را بدی بکنیم تا نیکویی‬
‫نخواهد شد؛ زی را از طریق شریعت‬
‫حاصل شود؟ (چنانکه بعضی بر‬
‫گناه شناخته م ی‌شود‪.‬‬
‫ما افت را م ی‌زنند و گمان م ی‌برند که‬
‫ما چنین م ی‌گوییم‪ .‬که محکومیت‬
‫عدالتی که بوسیله ایمان بدست‬ ‫ایشان منصفانه است‪).‬‬
‫‪ 9‬پس چه؟ آیا ما از آنها بهتریم؟‬
‫نه به هیچ وجه‪ .‬زی را پیشتر ادعا آمده‬

‫‪ 3:3‬ب ی‌ایمانی یا بدرفتاری مردم خدا‪ ،‬چه مسیحی باشند و چه یهودی‪ ،‬بهان ه‌ای ب رای رد‬
‫کردن ایمان به خدا نیست‪.‬‬
‫‪ 3:9‬وضع ما از گنهکاران محکوم‌شده «بهتر» نیست‪ .‬تنها تفاوت ما با آنها این است‬
‫که ما به فیض خدا و رستگاری ایمان آورده‌ایم‪ .‬اما هرگز نباید فکر کنیم که از ب ی‌ایمانان‬
‫«بهتر» هستیم؛ این نخوت معنوی در نظر خدا گناهی عظیم است‪.‬‬
‫‪ 3:19‬دنیا‪ -‬جهان یهودی که پیرو شریعت موسی بود‪.‬‬
‫‪ 3:20‬بلکه شریعت به ما م ی‌شناساند‪ -...‬دلیل اینکه آنها که هرگز خدا را نشناخت ه‌اند‪،‬‬
‫رستاخیز نم ی‌شوند؛ آنها نسبت به او مسئول نیستند (‪.)2:12‬‬
‫‪329‬‬ ‫‪ 4:7 - 4:21‬نایمور‬
‫مگر خدای ام ت‌ها هم نیست؟ البته‬ ‫‪ 21‬اما بدون شریعت‪ ،‬عدالت خدا‬
‫خدای ام ت‌ها نیز است‪ 30 ،‬زی را خدا‬ ‫ظاهر شده است‪ ،‬چنانکه شریعت و‬
‫یکتاست‪ .‬اهل ختنه را از ایمان‪ ،‬و‬ ‫‪22‬‬
‫پیامب ران بر آن شهادت م ی‌دهند‪-‬‬
‫نامختونان را به ایمان عادل خواهد‬ ‫همانطور که عدالت خدا که بوسیله‬
‫شمرد‪ 31 .‬پس آیا شریعت را به ایمان‬ ‫ایمان به عیسی مسیح است‪ ،‬به‬
‫باطل م ی‌سازیم؟ خدا نکند‪ .‬نه‪،‬‬ ‫همه و کل آنانی که ایمان آورند‪.‬‬
‫شریعت را استوار م ی‌داریم‪.‬‬ ‫چ را که هیچ تفاوتی نیست‪ 23 .‬زی را‬
‫همه گناه کرده‌اند‪ ،‬و همه از جالل‬
‫باب ‪4‬‬ ‫خدا قاصر م ی‌باشند؛ ‪ 24‬اما به فیض‬
‫او به وساطت عیسی مسیح رایگان‬
‫ابراهیم به عنوان الگوی ما‬ ‫عادل شمرده م ی‌شوند‪ 25 .‬که خدا او‬
‫پس درباره اب راهیم چه بگوییم که‬ ‫را از قبل معین کرد تا کفاره باشد‬
‫بحسب جسم جد ماست؟ ‪ 2‬زی را اگر‬ ‫به واسطه ایمان به وسیله خون او‬
‫اب راهیم بر اساس اعمال نیک شمرده‬ ‫تا در ب ی‌اثر کردن خطاهای سابق‬
‫شد‪ ،‬جای فخر دارد اما نه در نزد خدا‪.‬‬ ‫در حین تحمل خدا عدالت خود را‬
‫‪ 3‬کتاب مقدس چه گفت؟ و اب راهیم به‬ ‫ظاهر سازد‪ 26 ،‬ب رای اظهار عدالت‬
‫خدا ایمان آورد و آن ب رای او عدالت‬ ‫خود در زمان حاضر؛ تا او عادل‬
‫محسوب شد‪ 4 .‬و ب رای کسی‌که عمل‬ ‫شود و عادل شمارد هر کسی را که‬
‫م ی‌کند‪ ،‬اجرش نه از راه فیض بلکه‬ ‫به عیسی ایمان آورد‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫به عنوان دین محسوب م ی‌شود‪.‬‬ ‫‪ 27‬پس جای فخر کجا است؟ از‬
‫اما کس ی‌ که عمل نکند‪ ،‬بلکه ایمان‬ ‫میان برداشته شده است‪ .‬به کدام‬
‫آورد به خدایی که ب ی‌دینان را نیک‬ ‫شریعت؟ آیا به شریعت اعمال؟‬
‫م ی‌شمارد‪ ،‬ایمان او عدالت محسوب‬ ‫نه‪ ،‬بلکه به شریعت ایمان‪ 28 .‬زی را‬
‫م ی‌شود‪ 6 .‬همان طور که داود نیز‬ ‫یقین م ی‌دانیم که انسان بدون اعمال‬
‫تبرک آن کسی را ذکر م ی‌کند که خدا‬ ‫شریعت‪ ،‬محض ایمان عادل شمرده‬
‫جدا از اعمال او‪ ،‬عدالت را حساب‬ ‫م ی‌شود‪.‬‬
‫م ی‌کند‪ ،‬و م ی‌گوید‪ 7 :‬خوشا بحال‬ ‫‪ 29‬آیا او خدای یهود است فقط؟‬
‫کسانی که خطاهایشان آمرزیده شد‬
‫‪ 3:27‬این حقیقت که ما به واسطه ایمان رستگار م ی‌شویم و نه اعمال‪ ،‬و اینکه هیچ‬
‫یک از ما به طور کامل به خدا خدمت نکرده‌ایم‪ ،‬م ی‌گوید که ما باید فروتن باشیم و‬
‫تنها فیض خدا را تحسین کنیم‪ .‬فروتنی و مغرور نشدن در دستاوردهای‌مان ب رای خدا‬
‫بسیار مهم است‪.‬‬
‫‪ 3:28‬از آنجایی که حفظ شریعت موسی ارتباطی با رستگاری ندارد‪ ،‬کام الً اشتباه است‬
‫که اص رار کنیم مسیحیان سبت یا روزه‌های مسیحی را رعایت کنند تا رستگار گردند‪.‬‬
‫‪ 3:31‬استوار م ی‌گردانیم ‪ -‬اصول شریعت اشتباه نبودند؛ ذات و روح آنها در عیسی‬
‫تأیید شده است‪.‬‬
‫‪ 4:7‬خوشا به حال آنان ‪ -‬م زامیری که نقل م ی‌شود‪ ،‬تفک رات داوود در مورد گناهانش‬
‫‪ 4:18 - 4:8‬نایمور‬ ‫‪330‬‬
‫نسل او داده شد که او وارث جهان‬ ‫و گناهانشان پوشانده شد‪ 8 .‬خوشا‬
‫خواهد بود‪ ،‬از طریق شریعت نبود‬ ‫بحال کس ی‌ که خداوند گناه را به‬
‫بلکه از عدالت ایمان بود‪ 14 .‬زی را‬ ‫وی محسوب نفرماید‪ 9 .‬پس آیا این‬
‫اگر اهل شریعت وارث باشند‪ ،‬ایمان‬ ‫خوشحالی بر اهل ختنه گفته شد‬
‫باطل شد و وعده ب ی‌اثر گشت‪ 15 .‬چ را‬ ‫یا ب رای نامختونان نیز اعالم شده‬
‫که شریعت باعث غضب است؛ اما‬ ‫است؟ زی را م ی‌گوییم ایمان اب راهیم‪،‬‬
‫جایی که شریعت نیست تخطی هم‬ ‫عدالت محسوب گشت‪ 10 .‬پس در چه‬
‫نیست‪ 16 .‬بناب راین از ایمان است تا‬ ‫حالت محسوب شد؟ وقتی که او در‬
‫بر اساس فیض باشد تا وعده ب رای‬ ‫ختنه بود یا در نامختونی؟ در ختنه‬
‫همه نسل استوار شود‪ .‬نه تنها ب رای‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه در نامختونی‪ 11 .‬و‬
‫نسلی که از شریعت است بلکه‬ ‫عالمت ختنه را یافت تا ُم هر باشد‬
‫همچنین ب رای نسلی که از ایمان‬ ‫بر عدالت ایمانی که در نامختونی‬
‫اب راهیم است که پدر همه ما است‪،‬‬ ‫داشت‪ ،‬تا او پدر همه نامختونانی‬
‫‪( 17‬چنانکه مکتوب است که تو را‬ ‫باشد که ایمان آورند تا عدالت ب رای‬
‫پدر امت های بسیار ساخت ه‌ام )‪ ،‬در‬ ‫ایشان هم محسوب شود‪ 12 .‬و پدر‬
‫حضور آن خدایی که به او ایمان‬ ‫اهل ختنه نیز هست یعنی کسانی که‬
‫آورد که مردگان را زنده م ی‌کند و‬ ‫نه فقط مختونند بر اساس ایمانی که‬
‫نیست ی‌ها را هستی م ی‌خواند‪ 18 .‬که‬ ‫پدر ما اب راهیم در نامختونی داشت‬
‫او در ناامیدی به امید ایمان آورد تا‬ ‫رفتار م ی‌کنند‪.‬‬
‫پدر ام ت‌های بسیار شود‪ ،‬بر حسب‬ ‫‪ 13‬زی را وعده‌ای که به اب راهیم و‬
‫در بن ت‌شیبا است و او به این فکر م ی‌کند که برکت بخشودگی با فیض چه خوشبختی‬
‫بزرگی است ‪ -‬م ی‌دید که ب رای پوشش گناهان زنا و جنایتی که او مرتکب شده بود هیچ‬
‫قربانی خواسته نشد‪ .‬تغییر ضمیر از «او» [که به خود داوود اشاره دارد] به «آنها»‬
‫نشان م ی‌دهد که وضعیت داوود شبیه به وضعیت تمام ما است‪ .‬او «هر انسانی» بود؛‬
‫بخشش و رستگاری او در نتیجه فیض و پاسخ فروتنانه او در شادی و اشتیاق نسبت‬
‫به خدا و مردم‪ ،‬الگوی ما شد‪.‬‬
‫‪ 4:12‬ایمان اب راهیم الگوی ماست؛ ایمان او به وعده‌هایی که گرفته بود‪ .‬این وعده‌ها‬
‫همان اخبار خوش مربوط به ملکوت هستند که ما نیز باید باور کنیم ‪ -‬زندگی جاودان‪،‬‬
‫به ارث بردن زمین‪ ،‬برکت بخشش و خدا در جایگاه خدایی‪ .‬از این نظر‪ ،‬بشارت مسیحی‬
‫به اب راهیم موعظه شد (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪ 4:13‬وعده‌ها به اب راهیم این بود که او «سرزمین» کنعان را به ارث خواهد برد؛ اما اینجا‬
‫این بسط داده شده و کل زمین را در بر م ی‌گیرد‪.‬‬
‫‪ 4:17‬به این دلیل است که انجیل اغلب از چیزهایی صحبت م ی‌کند که هنوز وجود‬
‫ندارند اما گویی دارند؛ خدا در این معنا خارج از خط زمانی است که ما م ی‌شناسیم‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬ما در مورد ایمانداران و همچنین عیسی م ی‌خوانیم‪ ،‬گویی که آنها از ابتدای‬
‫جهان وجود داشت ه‌اند‪ ،‬حال آنکه این گونه نبوده است‪.‬‬
‫‪331‬‬ ‫‪ 5:10 - 4:19‬نایمور‬
‫فیض الهی دست یافت ه‌ایم که در آن‬ ‫آنچه گفته شد‪ :‬نسل تو چنین خواهند‬
‫پایداریم و به امید جالل خداوند در‬ ‫بود‪ 19 .‬و ایمانش سست نشد وقتی‬
‫آن شادی م ی‌کنیم‪ 3 .‬ف راتر از این‪ ،‬در‬ ‫بدن خود را که در آن وقت مرده‬
‫رن ج‌های خود نیز شاد هستیم‪ ،‬زی را‬ ‫بود (زی را حدودا ً صد ساله بود) و‬
‫م ی‌دانیم که رنج‪ ،‬بردباری م ی‌آورد‪،‬‬ ‫رحِ م ُم رده ساره را در نظر گرفت؛‬
‫و بردباری‪ ،‬باعث اثبات شخصیت‬ ‫‪ 20‬بلکه در عوض در وعده خدا از‬
‫ما در امتحان م ی‌شود‪ 4 ،‬و شخصیت‬ ‫ب ی‌ایمانی شک نکرد‪ ،‬بلکه ایمانش‬
‫اثبات‌شده‪ ،‬امید ایجاد م ی‌کند‪ 5 ،‬و‬ ‫قوی گشت‪ ،‬خدا را تمجید کرد‪ 21 ،‬و‬
‫امید باعث شرمساری ما نم ی‌شود‪،‬‬ ‫یقین دانست که خدا قادر است به‬
‫زی را عشق خدا از طریق روح‌القدس‬ ‫آنچه وعده داده عمل کند‪ 22 .‬بناب راین‬
‫که به ما عطا شده در دلهایمان‬ ‫ب رای او عدالت محسوب شد‪.‬‬
‫ریخته شده است‪.‬‬ ‫‪ 23‬و اینکه ب رای وی محسوب شد‪،‬‬
‫‪ 6‬زی را هنگامی که ما هنوز ضعیف‬ ‫فقط ب رای او نوشته نشد؛ ‪ 24‬بلکه‬
‫بودیم در زمان معین‪ ،‬مسیح به‬ ‫ب رای ما نیز نوشته شد که ب رای ما‬
‫خاطر ب ی‌دینان جان سپرد‪ 7 .‬زی را به‬ ‫محسوب خواهد شد‪ ،‬چون ایمان‬
‫ندرت کسی به خاطر انسانی عادل‬ ‫آوردیم به خدایی که سرور ما عیسی‬
‫جان م ی‌دهد! شاید کسی ج رات کند‬ ‫را از مردگان برخی زانید‪ 25 .‬که بدلیل‬
‫‪8‬‬
‫ب رای شخصی نیکوکار جان دهد‪.‬‬ ‫گناهان ما تسلیم گردید و بدلیل‬
‫اما خدا محبت خود را به ما نشان داد‬ ‫عادل شدن ما زنده شد‪.‬‬
‫چ را که وقتی هنوز گناهکار بودیم‪،‬‬
‫مسیح به خاطر ما جان داد‪ 9 .‬ف راتر‬ ‫باب ‪5‬‬
‫از این‪ ،‬اکنون که با خون او نزد خدا‬
‫نیک شمرده شده‌ایم‪ ،‬از طریق او از‬ ‫مساله گناه‬
‫‪10‬‬
‫خشم خدا رهایی خواهیم یافت‪.‬‬ ‫بناب راین وقتی با ایمان نزد خدا‬
‫زی را اگر در حالی که دشمن بودیم‪،‬‬ ‫نیک شمرده م ی‌شویم‪ ،‬از طریق‬
‫از طریق مرگ پسرش با خدا صلح‬ ‫سرورمان‪ ،‬عیسی مسیح با خدا‬
‫کردیم‪ ،‬پس از صلح بیشتر از این با‬ ‫در صلح خواهیم بود؛ ‪ 2‬عیسی که‬
‫به وسیله او از طریق ایمان به این‬
‫‪ 4:19‬اب راهیم عقیم بود اما همچنان باور داشت که به نحوی فرزندی خواهد داشت‪.‬‬
‫‪ 5:1‬ما پرهیزگار شمرده م ی‌شویم‪ ،‬حتی اگر نباشیم ‪ -‬چون به این عطیه پربرکت خدا‬
‫ایمان داریم که هرکس در عیسی ایمان آورده و تعمید شده است‪ ،‬از پرهیزگاران م ی‌داند‪.‬‬
‫این الهیات صرف نیست ‪ -‬بلکه به ایماندار تعمید شده آرامشی حقیقی م ی‌دهد‪ ،‬که‬
‫ارزشمندترین چیزی است که م ی‌توانیم در این زندگی داشته باشیم‪ .‬اگر خدا ما را قبول‬
‫داشته باشد‪ ،‬هر چیز دیگری ب ی‌اهمیت است‪.‬‬
‫‪ 5:10‬م راتب منطق در اینجا بسیار قدرتمند هستند‪ .‬اگر با مرگ عیسی تا این حد نجات‬
‫م ی‌یابیم‪ ،‬با رستاخیز او چه مقدار بیش از این در انتظارمان خواهد بود؟ اگر پیش از‬
‫تولد و درحالی که هنوز در زندگی گناه‌آلودمان م ی‌زیستیم‪ ،‬تا این اندازه فیض به ما داده‬
‫‪ 6:2 - 6:11‬نایمور‬ ‫‪332‬‬
‫منجر شد‪ 17 .‬زی را اگر‪ ،‬با خطای یک‬ ‫‪11‬‬
‫زندگانی او نجات خواهیم یافت‪.‬‬
‫نفر‪ ،‬مرگ به خاطر همان یک نفر‬ ‫و نه تنها نجات خواهیم یافت‪ ،‬بلکه‬
‫چیره شد؛ به خاطر یک نفر‪ ،‬عیسی‬ ‫به وسیله سرورمان عیسی مسیح که‬
‫مسیح‪ ،‬بسیار بیشتر از آن‪ ،‬وفور‬ ‫به وسیله او اکنون به صلح دست‬
‫فیض و هدیه عدالت در زندگی‬ ‫یافت ه‌ایم‪ ،‬در خدا نیز شادی م ی‌کنیم‪.‬‬
‫حکم رانی خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 18‬پس همان طور که از طریق‬ ‫آدم و مسیح‬
‫یک عمل گناه‌آلود‪ ،‬داوری منجر‬ ‫‪ 12‬گناه به وسیله یک انسان وارد‬
‫به محکومیت همه انسان‌ها شد‪،‬‬ ‫جهان شد و مرگ به واسطه گناه؛‬
‫به همین شکل از طریق یک عمل‬ ‫و بدین گونه مرگ همه انسان‌ها را‬
‫نیک‪ ،‬هدی ه‌ای رایگان باعث نیک‬ ‫دربرگرفت زی را همه گناه کردند‪.‬‬
‫شمرده شدن همه مردم در زندگی‬ ‫‪ 13‬زی را قبل از شریعت‪ ،‬گناه در‬
‫شد‪ 19 .‬زی را همان طور که در نتیجه‬ ‫این جهان وجود داشت‪ ،‬اما وقتی‬
‫نافرمانی یک نفر‪ ،‬بسیاری گناهکار‬ ‫شریعتی نیست‪ ،‬گناه محسوب‬
‫شدند‪ ،‬در نتیجه اطاعات یک نفر‬ ‫نم ی‌شود! ‪ 14‬با این وجود‪ ،‬مرگ از‬
‫نیز‪ ،‬بسیاری عادل خواهند شد‪.‬‬ ‫آدم تا موسی حکم رانی کرد‪ ،‬حتی‬
‫‪ 20‬شریعت ب رای اف زایش این‬ ‫بر کسانی که مانند خطای آدم گناه‬
‫خطا افزوده شد‪ ،‬اما جایی که گناه‬ ‫نکرده بودند؛ آدم نمون ه‌ای است از‬
‫اف زایش یابد‪ ،‬فیض بیشتر خواهد‬ ‫کسی که در آینده خواهد آمد‪.‬‬
‫شد‪ 21 ،‬تا همان طور که گناه که‬ ‫‪ 15‬اما هدیه رایگان نیز مانند خطا‬
‫منجر به مرگ م ی‌شود حکم رانی‬ ‫نبود‪ .‬زی را اگر بسیاری به خاطر‬
‫م ی‌کند‪ ،‬فیض نیز‪ -‬به وسیله عیسی‬ ‫خطای یک نفر ُم ردند‪ ،‬فیض الهی‬
‫مسیح‪ ،‬سرورمان‪ ،‬از طریق عدالت‬ ‫و نعمتی که به فیض آن یک نفر‬
‫حکم رانی م ی‌کند و منجر به زندگی‬ ‫یعنی عیسی مسیح است چقدر زیاد‬
‫جاودانه خواهد شد‪-‬‬ ‫‪16‬‬
‫در اختیار بسیاری ق رار گرفت‪.‬‬
‫این نعمت بر خالف نتیجه گناه‬
‫باب ‪6‬‬ ‫آن یک انسان است‪ .‬زی را داوری به‬
‫معنی تعمید در مسیح‬ ‫خاطر یک نفر به محکومیت منجر‬
‫پس چه باید بگوییم؟ آیا باید همچنان‬ ‫شد؛ اما هدیه رایگان الهی پس از‬
‫گناه کنیم تا فیض افزون گردد؟ ‪ 2‬خدا‬ ‫خطاهای بسیار به نیک شمرده شدن‬
‫شده‪ -‬حال که ایمانداران توبه کرده‌ای هستیم‪ ،‬چه مقدار بیشتر در انتظارمان خواهد بود؟‬
‫اگر خدا پسرش را به ما داد‪ ،‬تا در شرم و عریانی ب رای ما جان بدهد ‪ -‬دیگر مجبور‬
‫نیست چیز دیگری به ما بدهد‪ ،‬از جمله زندگی جاودان‪.‬‬
‫‪ 5:17‬حکمران ی در حیات ‪ -‬ما در ملکوت آینده خدا که عیسی با بازگشتش بر روی زمین‬
‫مستقر خواهد ساخت‪ ،‬شاه‌کشیشان خواهیم بود (مکاشفات‪.)5:10 ،‬‬
‫‪ 5:19‬یک انسان‪ -‬آدم‪.‬‬
‫‪333‬‬ ‫‪ 6:14 - 6:3‬نایمور‬
‫‪10‬‬
‫مرگ دیگر بر او چیرگی ندارد‪.‬‬ ‫نکند! ما که از گناه کردن مردیم‪،‬‬
‫زی را در مرگی که با آن ُم رد‪ ،‬یک‬ ‫چگونه به زندگی در آن ادامه دهیم؟‬
‫بار ب رای همیشه نسبت به گناه ُم رد‪،‬‬ ‫‪ 3‬آیا از این حقیقت ناآگاهید که همه‬
‫اما در زندگ ی‌ای که دارد‪ ،‬ب رای خدا‬ ‫ما که در عیسی مسیح تعمید یافتیم‪،‬‬
‫ی م ی‌کند‪ 11 .‬به همین شکل شما‬ ‫زندگ ‌‬ ‫در مرگ او تعمید یافتیم؟ ‪ 4‬بناب راین‬
‫نیز خودتان را نسبت به گناه مرده‬ ‫ما از طریق تعمید در مرگ او‪ ،‬با او‬
‫اما نسبت به خدا در مسیح‪ ،‬عیسی‬ ‫مدفون شدیم تا همانطور که مسیح‬
‫زنده بدانید‪.‬‬ ‫از طریق شکوه پدر از میان مردگان‬
‫تازگی‬
‫ِ‬ ‫برخاست‪ ،‬ما نیز بتوانیم در‬
‫تغییر اربا ب‌ها‪ -‬از گناه به مسیح‬ ‫حیات عمل کنیم‪.‬‬
‫‪ 12‬بناب راین‪ ،‬نگذارید گناه در بدن‬ ‫‪ 5‬زی را اگر در مرگی مانند مرگ او‬
‫فانی شما حکم رانی کند که مجبور‬ ‫با وی متحد شده‌ایم‪ ،‬در رستاخیزی‬
‫‪13‬‬
‫شوید مطیع هوس‌های آن باشید‪.‬‬ ‫مانند رستاخیز او نیز چنین خواهیم‬
‫اعضای بدن خود را نیز به عنوان‬ ‫بود‪ 6 .‬زی را م ی‌دانیم که انسانیت‬
‫اب زار ب ی‌عدالتی به گناه نسپارید‪،‬‬ ‫گذشته ما با او به صلیب کشیده شد‪،‬‬
‫بلکه خود را مانند مردگانی که زنده‬ ‫تا جسد گناه از بین برود و دیگر در‬
‫شده‌اند به خدا و اعضای بدنتان را‬ ‫بندگی گناه نباشیم‪ 7 .‬زی را آن کسی‬
‫اب زاری ب رای عدالت نسبت به خدا‬ ‫که مرده از گناه رها شده است‪ 8 .‬اما‬
‫تقدیم کنید‪ 14 .‬زی را گناه بر شما‬ ‫اگر با مسیح مردیم‪ ،‬ایمان داریم‬
‫چیره نخواهد شد‪ -‬چ را که شما تابع‬
‫‪9‬‬
‫که با او زندگی نیز خواهیم کرد‪.‬‬
‫شریعت نیستید بلکه تابع فیض‬ ‫زی را م ی‌دانیم که مسیح که از میان‬
‫هستید‪.‬‬ ‫مردگان برخاست‪ ،‬دیگر نم ی‌میرد‪.‬‬
‫‪ 6:3‬پولس تصمیم نگرفت که در رومیان ‪ 6‬تنها در مورد تعمید بنویسد؛ شرح کالسیک‬
‫تعمید که در آنجا م ی‌بینیم درون یک بافتار ق رار دارد‪ .‬اینکه مردم تعمید داده شوند‪ ،‬یک‬
‫درخواست نیست ‪ -‬این ب رای ایمانداران تعمید شده نوشته شده است‪ ،‬درخواست از آنها‬
‫ب رای زندگی عملی «در عیسی» که آنها در نتیجه تعمیدشان دریافت کرده‌اند‪ .‬ما اگر‬
‫نتیجه تعمیدمان را حس کنیم‪« ،‬به گناه ادامه نم ی‌دهیم»‪ .‬مارتین لوتر عادت داشت ب رای‬
‫غلبه بر وسوسه‪ ،‬گچ و تخته برداشته و بنویسد ‪« ،-baptzatus sum‬من تعمید داده‬
‫شده‌ام»‪ .‬ما نیز نم ی‌توانیم سرسپردگی به گناه را ادامه دهیم‪.‬‬
‫‪ 6:5‬به زیر آب رفتن مانند مرگ یا دفن است؛ مرگ زندگی قدیمی‪ .‬بیرون آمدن از آب‬
‫مانند رستاخیز با مسیح است‪ ،‬امید قطعی به رستاخیز در زندگی جاودان با بازگشت‬
‫او به زمین‪.‬‬
‫‪ 6:11‬انگارید ‪ -‬ما کامال «نسبت به گناه مرده» هستیم‪ ،‬خدا ما را به گون ه‌ای به حساب‬
‫می آورد که گویی با عیسی مرده و با او برخاست ه‌ایم و او اکنون «به گناه مرده» است‪.‬‬
‫سخت است‪ ،‬اما باید تالش کنیم که همین دیدگاه مثبت خدا را به خودمان در عیسی‬
‫داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 7:5 - 6:15‬نایمور‬ ‫‪334‬‬
‫‪ 15‬پس چه م ی‌شود؟ آیا باید گناه زی را اجر گناه‪ ،‬مرگ است اما هدیه‬
‫کنیم چون تابع شریعت نیستیم بلکه رایگان خدا‪ ،‬حیات جاودانی در‬
‫تابع فیض هستیم؟ خدا نکند! ‪ 16‬آیا مسیح‪ ،‬عیسی سرورمان است‪.‬‬
‫نم ی‌دانید به هر کسی که خودتان‬
‫را مانند برده‌ای مطیع تسلیم کنید‪ ،‬باب ‪7‬‬
‫او رهایی از شریعت موسی‬ ‫بردگان همان کسی هستید که از‬
‫اطاعت م ی‌کنید؟ خواه برده‌ی گناه‬
‫ب رای مرگ‪ ،‬خواه بنده‌ی اطاعت ای ب رادران (زی را با کسانی سخن‬
‫ب رای عدالت‪ 17 .‬اما خدا را شکر م ی‌گویم که شریعت را م ی‌شناسند)‪،‬‬
‫که در حالی که برده گناه بودید‪ ،‬از آیا نم ی‌دانید که شریعت تا زمانی که‬
‫صمیم قلب مطیع آن تعالیمی شدید یک انسان زنده است بر او چیرگی‬
‫که به شما داده شد‪ 18 .‬و با رها شدن دارد؟ ‪ 2‬زی را زنی که شوهری دارد‪،‬‬
‫از گناه‪ ،‬برده عدالت شدید‪ 19 .‬من به طبق شریعت تا زمانی که شوهرش‬
‫خاطر ضعف ذات انسانی شما‪ ،‬از زنده است به او بسته است؛ اما‬
‫عبارات انسانی در سخنانم استفاده اگر شوهر بمیرد‪ ،‬زن از شریعت‬
‫م ی‌کنم؛ اما همان طور اعضای شوهرش آزاد م ی‌شود‪ 3 .‬پس اگر در‬
‫بدنتان را مانند برده ناپاکی و ش رارت حالی که شوهر زنده است‪ ،‬زن به‬
‫تقدیم کردید‪ ،‬اکنون اعضای بدن مرد دیگری بپیوندد‪ ،‬او را زناکار‬
‫خود را به عنوان بردگان عدالت به خواهند خواند؛ اما اگر شوهر بمیرد‪،‬‬
‫زن از شریعت آزاد است و با این که‬ ‫تقدس تقدیم کنید‪.‬‬
‫‪ 20‬زی را وقتی برده گناه بودید‪ ،‬عاری به مرد دیگری بپیوندد‪ ،‬دیگر زناکار‬
‫از عدالت بودید‪ 21 .‬در آن زمان در نیست‪ .‬بناب راین ای ب رادران‪ ،‬شما‬
‫‪4‬‬

‫کارهایی که اکنون از آن شرمسارید نیز نسبت به شریعت‪ ،‬از طریق‬


‫چه ثمره‌‌ای داشتید؟ زی را نتیجه آن بدن مسیح مرده‌اید؛ تا به شخص‬
‫کارها مرگ است‪ 22 .‬اما اکنون که از دیگری بپیوندید‪ ،‬به کسی که از‬
‫گناه آزاد هستید و برده خدا شده‌اید‪ ،‬میان مردگان برخاست تا ب رای خدا‬
‫ثمره خود را بر تقدس م ی‌آورید‪ -‬و ثمره بیاوریم‪ 5 .‬زی را وقتی در جسم‬
‫نتیجه ان زندگی جاودانه است‪ 23 .‬بودیم‪ ،‬هوس‌های گناه‌آلودی که از‬

‫‪ 6:18‬ما با تعمید‪ ،‬اربابان را از گناه به پرهیزگاری تغییر دادیم‪ .‬در این معنا‪ ،‬ما هرگز‬
‫کام الً «آزاد» نیستیم‪ .‬زندگی گناه‪ ،‬انجام آنچه که م ی‌خواهیم‪ ،‬آزادی نیست‪ ،‬بندگی به‬
‫گناه است‪ .‬پس ما یا بنده خدا هستیم یا گناه‪ .‬اما در خدمت او آزادی م ی‌یابیم ‪ -‬و این‬
‫تناقضی خارق‌العاده‌است‪.‬‬
‫‪ 4 ،7:3‬شریعت مرده است؛ ما از آن آزاد شده‌ایم و بناب راین نباید رسومی مثل سبت و‬
‫روزه و قوانین خوراک ی‌ها را رعایت کنیم‪.‬‬
‫‪ 7:4‬ما با عیسی ازدواج کرده‌ایم و با او «بارور» شده‌ایم ‪ -‬اعمال و نگرش‌های‬
‫پرهیزگارانه‪.‬‬
‫‪335‬‬ ‫‪ 7:20 - 7:6‬نایمور‬
‫نیک است ب رای من مرگ شد؟ خدا‬ ‫طریق شریعت بود‪ ،‬در اعضای‬
‫نکند! بلکه گناه‪ ،‬به صورت گناه‬ ‫بدن ما کار م ی‌کرد تا ب رای مرگ‬
‫ظاهر شد‪ ،‬از طریق آنچه نیک است‬ ‫ثمره بیاورد‪ 6 .‬اما اکنون که نسبت‬
‫باعث مرگ من شد؛ و بناب راین از‬ ‫به چیزی که در آن نگه داشته‬
‫ت بی حد و اندازه‬‫طریق حکم‪ ،‬ش رار ِ‬ ‫شده بودیم مرده‌ایم‪ ،‬از شریعت آزاد‬
‫گناه در حقیقت آشکار گشت‪.‬‬ ‫تازگی روح خدمت‬ ‫ِ‬ ‫شده‌ایم؛ تا در‬
‫کنیم نه در کهنگی حرف‪.‬‬
‫تقالی پولس با گناه‬ ‫‪ 7‬پس چه باید بگوییم؟ آیا شریعت‬
‫‪ 14‬زی را م ی‌دانیم که شریعت معنوی‬ ‫گناه است؟ خدا نکند! با این حال‪،‬‬
‫است؛ اما من جسمانی هستم و به‬ ‫گناه را به جز از طریق شریعت‬
‫گناه فروخته شدم‪ 15 .‬زی را نم ی‌فهمم‬ ‫نم ی‌شناختم‪ .‬زی را نم ی‌دانستم طمع‬
‫چ را این کار را م ی‌کنم‪ .‬زی را آن چه‬ ‫چیست‪ ،‬مگر زمانی که شریعت‬
‫م ی‌خواهم نم ی‌کنم بلکه در عوض‬ ‫گفت‪ :‬نباید طمع کنید‪ 8 .‬اما گناه‪ ،‬که‬
‫‪16‬‬
‫کاری را م ی‌کنم که از آن متنفرم‪.‬‬ ‫از طریق این حکم فرصتی را بدست‬
‫اما اگر کاری را که نم ی‌خواهم‪ ،‬انجام‬ ‫آورد‪ ،‬در من همه نوع طمعی را پدید‬
‫م ی‌دهم‪ ،‬پس قبول دارم که شریعت‬ ‫آورد‪ .‬زی را بدون شریعت‪ ،‬گناه مرده‬
‫نیک است‪ 17 .‬پس اکنون این من‬ ‫و ناتوان است‪ 9 .‬و من زمانی بدون‬
‫نیستم که این کارها را م ی‌کند‪ ،‬بلکه‬ ‫شریعت زنده بودم؛ اما وقتی حکم‬
‫‪18‬‬
‫گناه است که در من ساکن است‪.‬‬ ‫آمد‪ ،‬گناه زنده شد و من مردم‪ 10 .‬و‬
‫زی را م ی‌دانم که در من‪ ،‬یعنی در‬ ‫حکمی که مقصودش زندگانی بود‪،‬‬
‫جسمم‪ ،‬هیچ چیز نیکی وجود ندارد‪.‬‬ ‫باعث مرگ در من شد‪ 11 .‬زی را گناه‬
‫زی را تمایل به کار نیک در من وجود‬ ‫که از طریق این حکم فرصتی را‬
‫دارد؛ اما انجام کار نیک در حقیقت‬ ‫بدست آورد‪ ،‬من را فریب داد و از‬
‫وجود ندارد‪ 19 .‬زی را کار نیکی را که‬ ‫طریق آن من را ُک شت‪.‬‬
‫م ی‌خواهم انجام نم ی‌دهم‪ ،‬بلکه کار‬ ‫‪ 12‬از این رو‪ ،‬شریعت مقدس است‬
‫بدی را که نم ی‌خواهم انجام م ی‌دهم‪.‬‬ ‫و حکم نیز مقدس‪ ،‬عادل و نیک‬
‫‪ 20‬اما اگر کاری که مایل نیستم‪،‬‬ ‫است‪ 13 .‬آیا در این صورت آن چه‬
‫‪ 7:11‬گناه جان یافته است ‪ -‬مانند فردی صحبت م ی‌کند‪ ،‬اگرچه مفهومی است انت زاعی‪.‬‬
‫گاهی اوقات این «فرد»‪« ،‬شیطان»‪ ،‬دشمن خوانده م ی‌شود‪ .‬با این حال‪ ،‬در توضیح‬
‫پولس در مورد گناه در کتاب رومیان اشاره‌ای به موجودی ف راطبیعی که «شیطان» نام‬
‫داشته باشد‪ ،‬نشده است‪ .‬این یک باور مشرکانه است‪.‬‬
‫‪ 7:17‬گناه درون مشکلی حقیقی است که با آن روب ه‌رو م ی‌شویم‪ ،‬نه یک وجود بیرونی‬
‫شیطانی‪ .‬اینجا پولس تأکید م ی‌کند گناهانش نتیجه نفس درونی او هستند (آیات‬
‫‪ .)18,20,23‬ما گناه م ی‌کنیم‪ ،‬چون درون خود منبعی ب رای وسوسه به گناه داریم‪.‬‬
‫چون گناه از درون م ی‌آید (مرقس ‪ ،)7:15-23‬ما باید ب رای کنترل فکر و رشد ذهنیت‬
‫معنویمان تالش کنیم‪ .‬این ذات مسیحیت عملی است‪.‬‬
‫‪ 8:10 - 7:21‬نایمور‬ ‫‪336‬‬
‫و مرگ رها کرده است‪ 3 .‬زی را آن چه‬ ‫انجام م ی‌دهم‪ ،‬دیگر این من نیستم‬
‫شریعت نتوانست انجام دهد‪ ،‬چ را که‬ ‫که چنین م ی‌کند‪ ،‬بلکه کار گناهی‬
‫از لحاظ جسم ضعیف بود‪ ،‬خدا با‬ ‫است که در من ساکن است‪.‬‬
‫فرستادن پسر خودش مانند جسمی‬ ‫‪ 21‬پس یک قاعده کلی را پیدا‬
‫گناهکار و ب رای گناهان فرستاد‪ ،‬و‬ ‫م ی‌کنم که ش رارت وجود دارد‪ ،‬با این‬
‫گناه را در جسم محکوم ساخت‪ 4 .‬تا‬ ‫که دوست دارم کار نیک انجام دهم‪.‬‬
‫شریعت در ما محقق شود‪ ،‬ما که‬ ‫‪ 22‬زی را طبق انسانیت باطنی‪ ،‬از‬
‫نه در پی جسم‪ ،‬بلکه در پی روح‬ ‫شریعت خدا خشنودم؛ ‪ 23‬اما شریعت‬
‫هستیم‪.‬‬ ‫متفاوتی را در وجودم م ی‌بینم که با‬
‫‪ 5‬زی را کسانی که در جستجوی‬ ‫شریعت ذهنم در جنگ است و من‬
‫جسم هستند‪ ،‬به امور جسمی اهمیت‬ ‫را اسیر شریعت گناهی م ی‌کند که‬
‫م ی‌دهد؛ اما کسانی که در جستجوی‬ ‫در اعضای بدنم وجود دارد‪ 24 .‬چه‬
‫روح هستند‪ ،‬به امور روح‪ 6 .‬زی را‬ ‫انسان بدبختی هستم! کیست که م را‬
‫ذهن جسمی‪ ،‬مرگ است اما ذهن‬ ‫از جسد این مرگ رها کند؟ ‪ 25‬خدا‬
‫‪7‬‬
‫معنوی‪ ،‬حیات و آرامش است‪.‬‬ ‫را شکر‪ -‬از طریق عیسی مسیح‪،‬‬
‫چ را که ذهن جسمی‪ ،‬دشمنی علیه‬ ‫سرورمان! پس من خودم با ذهنم‬
‫خدا است؛ زی را مطیع شریعت خدا‬ ‫بندگی شریعت خدا را م ی‌کنم‪ ،‬اما با‬
‫نیست‪ ،‬در حقیقت نم ی‌تواند هم‬ ‫جسمم بنده شریعت گناه هستم‪.‬‬
‫چنین باشد‪ 8 .‬و کسانی که در جسم‬
‫هستند‪ ،‬نم ی‌توانند خدا را خشنود‬ ‫باب ‪8‬‬
‫سازند‪.‬‬
‫‪ 9‬اما شما در جسم نیستید بلکه‬ ‫جسم و روح‬
‫در روح هستید اگر روح خدا در‬ ‫بناب راین کسانی که در مسیح‪،‬‬
‫شما ساکن است‪ .‬اما اگر کسی روح‬ ‫عیسی هستند‪ ،‬محکومیتی نخواهند‬
‫آن او‬ ‫ت روحِ حیات در‬
‫داشت‪ 2 .‬زی را شریع ِ‬
‫مسیح را نداشته باشد‪ ،‬از ِ‬ ‫مسیح عیسی‪ ،‬من را از شریعت گناه‬
‫نیست‪ 10 .‬و اگر مسیح در شما است‪،‬‬
‫‪ 7:24‬پولس احساس «نگونبختی» م ی‌کرد‪ ،‬اما جای دیگری اطمینان خود را نشان‬
‫م ی‌دهد که رستگار شده و با بازگشت عیسی ب رای ابد زندگی خواهد کرد‪ .‬ما م ی‌توانیم از‬
‫کلمات او در اینجا آرامش بگیریم‪ ،‬وقتی احساس م ی‌کنیم که در تال ش‌های معنوی علیه‬
‫گناهان پیشرفت کمی داشت ه‌ایم‪.‬‬
‫‪ 8:1‬ما باید عمق و ارزش حقیقی این کلمات را درک کنیم‪ ،‬نه اینکه تنها آنها را بخوانیم‪.‬‬
‫اگر ما در نتیجه ایمان و تعمید «در عیسی» هستیم‪ ،‬پس در روز داوری محکوم‬
‫نخواهیم شد‪ .‬این خبر خوبی است‪ ،‬آنقدر خوب که خیل ی‌ها آن را باور نم ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 8:3‬اینجا به طور کامل طبیعت انسانی عیسی و گناهکاران آموزش داده شده است‪ .‬او‬
‫خدا در قالب انسان نبود‪ ،‬چون خدا روح است و نه جسم‪ .‬عیسی گناه را محکوم کرد ‪-‬‬
‫چون او نیز طبیعت ما را داشت اما گناه نکرد‪ ،‬بر گناه غالب شد‪.‬‬
‫‪337‬‬ ‫‪ 8:24 - 8:11‬نایمور‬
‫خدا هستیم‪ 17 .‬و اگر فرزندان‬ ‫بدن به خاطر گناه مرده است‪ ،‬اما‬
‫باشیم‪ ،‬وارث نیز هستیم‪ ،‬وارثان‬ ‫روح به خاطر عدالت‪ ،‬حیات است‪.‬‬
‫خدا و ه م‌ارث با عیسی‪ .‬اگر با او‬ ‫‪ 11‬اما اگر روح خدایی که عیسی‬
‫رنج بکشیم‪ ،‬با او نیز جالل خواهیم‬ ‫را از میان مردگان رستاخیز کرد‬
‫یافت‪.‬‬ ‫در شما ساکن باشد‪ ،‬او که مسیح‪،‬‬
‫‪ 18‬زی را گمان م ی‌کنم رن ج‌هایی‬ ‫عیسی را از میان مردگان زنده کرد‪،‬‬
‫که اکنون م ی‌کشیم ارزش مقایسه‬ ‫به بدن‌های فانی نیز از طریق روح‬
‫کردن با جاللی را ندارد که در‬ ‫خدا که در شما است حیات خواهد‬
‫ما ظاهر خواهد گشت‪ 19 .‬انتظار‬ ‫بخشید‪.‬‬
‫صمیمانه خلقت‪ ،‬منتظر آشکار‬ ‫‪ 12‬پس ای ب رادران‪ ،‬ما مدیونیم‪ ،‬اما‬
‫شدن فرزندان خدا است‪ 20 .‬زی را‬ ‫نه به جسم تا در پی او زندگی کنیم‪.‬‬
‫خلقت دچار بیهودگی شد‪ ،‬نه به‬ ‫‪ 13‬زی را اگر در پی جسم زندگی کنید‪،‬‬
‫خواست خود‪ ،‬بلکه به اراده خدا که‬ ‫باید بمیرید؛ اما اگر به وسیله روح‪،‬‬
‫‪21‬‬
‫آن را به این امید بیهوده ساخت؛‬ ‫اعمال بدن را بکشید‪ ،‬زنده خواهید‬
‫که خود خلقت نیز از بندگی فساد‬ ‫ماند‪.‬‬
‫رها و به آزادی جالل فرزندان خدا‬
‫سپرده شود‪ 22 .‬زی را م ی‌دانیم که کل‬ ‫معجزه فرزندان خدا بودن‬
‫خلقت با هم از درد زایمان نالیده‬ ‫‪ 14‬زی را همه کسانی که به وسیله‬
‫است‪ 23 .‬و نه تنها خلقت‪ ،‬بلکه خود‬ ‫روح خدا هدایت شوند‪ ،‬فرزندان خدا‬
‫ما نیز که اولین ثمره روح را داریم‪،‬‬ ‫هستند‪ 15 .‬زی را روح بندگی را نیافتید‬
‫از دورن م ی‌نالیم وقتی مشتاقانه‬ ‫تا بترسید‪ ،‬بلکه روح فرزندخواندگی‬
‫منتظر فرزندخواندگی و رها شدن‬ ‫را یافتید که بر اساس آن فریاد‬
‫بدن‌هایمان هستیم‪ 24 .‬زی را با امید‬ ‫م ی‌زنیم آبا‪ ،‬پدر‪ 16 .‬خود روح به روح‬
‫نجات یافتیم؛ اما امیدی که دیده‬ ‫ما شهادت م ی‌دهد که ما فرزندان‬
‫‪ 8:11‬اگر ذهن معنوی داشته باشیم‪ ،‬اگر فکر عیسی درون ما باشد‪ ،‬پای ه‌ای است که با‬
‫تکیه بر آن با بازگشت عیسی به زندگی جاودان رستاخیز می شویم‪.‬‬
‫‪ 8:15‬ما فرزندخوانده شده‌ایم‪ ،‬اما منتظریم که با بازگشت عیسی به طور کامل فرزند‬
‫خدا شویم (آیه ‪ .)23‬این مثالی است ب رای پارادوکس «اکنون اما نه هنوز» ‪ -‬ما در یک‬
‫معنا رستگار شده‌ایم‪ ،‬در معنای دیگر منتظر نمود فیزیکی آن رستگاری در زمان‬
‫بازگشت عیسی هستیم‪.‬‬
‫‪ 8:17‬نمادگان تعمید‪ ،‬مردن و رستاخیز با عیسی (‪ )6:3-5‬در زندگی ما بوده است؛ هر‬
‫چقدر ما در رن ج‌های او شریک شویم‪ ،‬در شادی و جالل زندگی جدید او نیز شریک‬
‫خواهیم بود‪ ،‬هم اکنون و هم در رستاخیز جسم‪.‬‬
‫‪ 8:23‬بدنها ‪ -‬به تأکید بر رستگاری جسم در این باب توجه داشته باشید‪ .‬این نظر که‬
‫روح پس از مرگ به آسمان م ی‌رود از انجیل نیست‪ .‬بلکه‪ ،‬ما به رستاخیز جسم امید‬
‫داریم‪ ،‬درست همان طور که عیسی از مرگ برم ی‌خیزد‪.‬‬
‫‪ 9:39 - 9:25‬نایمور‬ ‫‪338‬‬
‫خدایی که پسرش را دریغ نداشت و‬ ‫م ی‌شود امید نیست‪ .‬زی را چه کسی‬
‫به خاطر همه ما او را تسلیم کرد‪،‬‬ ‫‪25‬‬
‫امید به چیزی را دارد که م ی‌بیند؟‬
‫چطور با او همه چیز را آزادانه‬ ‫اما اگر امید چیزی را داشته باشیم‬
‫به ما نخواهد بخشید؟ ‪ 33‬کیست که‬ ‫که نم ی‌بینیم‪ ،‬با صبر و شکیبایی‬
‫برگزیدگان خدا را متهم به چیزی‬ ‫منتظر آن م ی‌مانیم‪.‬‬
‫کند؟ خدا است که نیک م ی‌شمرد‪.‬‬
‫‪ 34‬کیست که محکوم م ی‌کند؟ مسیح‬ ‫دلگرمی فو ق‌العاده‬
‫است که ُم رد‪ ،‬آری‪ ،‬و از میان‬ ‫‪ 26‬و به همین شکل‪ ،‬روح نیز‬
‫مردگان برخاست و در دست راست‬ ‫در ناتوانی ما به ما کمک م ی‌کند‪.‬‬
‫خدا است؛ و ب رای ما شفاعت م ی‌کند‪.‬‬
‫زی را ما نم ی‌دانیم چگونه آن طور‬
‫‪ 35‬کیست که ما را از عشق مسیح‬ ‫که باید‪ ،‬دعا کنیم‪ ،‬اما روح خودش‬
‫جدا سازد؟ مصیبت‪ ،‬یا نگ رانی یا‬ ‫با نال ه‌هایی که نم ی‌توان بیان کرد‬
‫آزار و اذیت‪ ،‬یا قحطی یا برهنگی‬ ‫ب رای ما شفاعت می‌‌کند‪ 27 .‬و هر‬
‫یا خطر یا شمشیر؟ ‪ 36‬همان طور‬ ‫که در جستجوی دلها باشد‪ ،‬م ی‌داند‬
‫که نوشته شده‪ :‬ما به خاطر تو در‬ ‫که ذهن روح چیست‪ ،‬زی را او طبق‬
‫تمام روز کشته م ی‌شویم و مانند‬ ‫خواست خدا ب رای قدیسان شفاعت‬
‫گوسفندانی که باید به کشتارگاه‬ ‫م ی‌کند‪ 28 .‬و ما م ی‌دانیم ب رای کسانی‬
‫بروند تلقی م ی‌شویم‪ 37 .‬نه‪ ،‬در‬ ‫که خدا را دوست دارند و کسانی که‬
‫همه ای ن‌ چیزها به وسیله او که ما‬‫طبق مقصود او خوانده م ی‌شوند‪،‬‬
‫‪38‬‬
‫را دوست داشت بسیار فتح کردیم‪.‬‬ ‫همه چیز به نیکی با هم در کار‬
‫زی را من قانع شده‌ام که نه مرگ‪ ،‬نه‬
‫است‪ 29 .‬زی را کسانی را که از قبل‬
‫زندگی‪ ،‬نه فرشتگان‪ ،‬نه شاه زادگان‪،‬‬‫م ی‌شناخت‪ ،‬از پیش برگزید تا به‬
‫نه اتفاقات امروز‪ ،‬نه رویدادهای‬ ‫شكل پسر او درآیند و تا پسر‪ ،‬در‬
‫آینده‪ ،‬نه قدرت‌ها‪ 39 ،‬نه بلندی‪ ،‬نه‬
‫میان فرزندان دیگر اولین نفری‬
‫عمق‪ ،‬نه هیچ موجود دیگری قادر‬ ‫باشد که متولد شده است‪ 30 .‬و هر‬
‫نخواهد بود ما را از عشق خدا که‬ ‫که تعیین کرده بود‪ ،‬دعوت نیز کرد‬
‫در عیسی مسیح سرورمان است جدا‬ ‫و هر که را دعوت کرد‪ ،‬نیک نیز‬
‫کند‪.‬‬
‫شمرد‪ ،‬و هر که نیک شمرد‪ ،‬شکوه‬
‫نیز داد‪.‬‬
‫‪ 31‬پس در ب رابر این چیزها چه باب ‪9‬‬
‫است‪ ،‬عشق خدا به اسرائیل‬ ‫بگوییم؟ اگر خدا ب رای ما‬
‫در مسیح حقیقت را م ی‌گویم‪ ،‬دروغ‬
‫‪32‬‬
‫باشد؟‬ ‫چه کسی م ی‌تواند علیه ما‬
‫‪ 8:27‬عیسی در آسمان ب رای ما شفاعت م ی‌کند (آیه ‪ .)34‬وقتی به «نام» عیسی به درگاه‬
‫خدا دعا م ی‌کنیم‪ ،‬باید این را به یاد داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 8:34‬قاضی و مدافع در سمت ما هستند؛ و در عیسی‪ ،‬هیچ اتهامی علیه ما وارد‬
‫نم ی‌شود‪ .‬و همچنین در دادگاه عدالت الهی‪ ،‬ما تبرئ ه‌ایم‪ .‬این حقیقت چنان دلگرم‌ کننده‬
‫است که تمامی مشکالت زمینی (آیات ‪ )35-39‬ب رای ما ب ی‌معنا م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪339‬‬ ‫‪ 9:17 - 9:2‬نایمور‬
‫نم ی‌گویم‪ ،‬وجدانم در روح‌القدس‬
‫تقدیر و پی ش‌بینی‬ ‫بر من شهادت م ی‌دهد‪ 2 ،‬که غمی‬
‫‪ 10‬نه تنها این‪ ،‬بلکه رفقه نیز از‬ ‫عظیم و دردی ب ی‌وقفه در دلم دارد‪.‬‬
‫یک نفر یعنی از جد ما اسحاق‬ ‫‪ 3‬زی را آرزو م ی‌کردم که به خاطر‬
‫باردار شد ‪( 11‬زی را وقتی فرزندان‬ ‫ب رادرانم که طبق جسم خویشاوندان‬
‫هنوز به دنیا نیامده‪ ،‬و هیچ یک کار‬ ‫من هستند‪ ،‬از مسیح محروم‬
‫خوب یا بدی را انجام نداده بودند تا‬ ‫م ی‌شدم؛ ‪ 4‬که آنها اس رائیلی هستند‬
‫هدف خدا طبق اختیارش ثابت بماند‬ ‫و فرزندخواندگی‪ ،‬جالل‪ ،‬پیمان‌ها‪،‬‬
‫نه طبق اعمال‪ ،‬بلکه طبق او که‬ ‫اعطای شریعت‪ ،‬بندگی خدا و‬
‫دعوت م ی‌کند)‪ 12 ،‬به رفقه گفته شد‪:‬‬ ‫آن آنهاست‪ 5 .‬که از لحاظ‬‫وعده‌ها از ِ‬
‫فرزند بزرگتر به فرزند کوچکتر‬ ‫آن آنها و‬‫جسم و نژاد‪ ،‬پدران از ِ‬
‫خدمت خواهد کرد‪ 13 .‬همان طور که‬ ‫مسیح از میان آنهاست که از همه‬
‫نوشته شده‪ :‬یعقوب را دوست داشتم‬ ‫باالتر است‪ .‬خداوند تا ابد متبارک‬
‫اما از عیسو متنفر بودم‪.‬‬ ‫است! آمین‪.‬‬
‫‪ 14‬پس ما باید چه بگوییم؟ آیا خدا‬ ‫‪ 6‬اما این گونه نیست که کالم خدا‬
‫ب ی‌انصاف است؟ خدا نکند! ‪ 15‬زی را‬ ‫ب ی‌ثمر شده است‪ .‬زی را همه کسانی‬
‫به موسی گفت‪ :‬بر هر کسی که رحم‬ ‫که از اس رائیل هستند‪ ،‬اس رائیلی‬
‫کنم‪ ،‬رحم خواهم کرد و برکسی که‬ ‫نیستند‪ 7 .‬همچنین‪ ،‬صرف ا ً چون‬
‫دلسوزی کنم‪ ،‬دلسوزی خواهم کرد‪.‬‬ ‫از نسل اب راهیم هستند‪ ،‬فرزند او‬
‫‪ 16‬پس به اراده و خواست و اعمال‬ ‫نیستند‪ ،‬بلکه‪ :‬نسل تو از اسحاق‬
‫انسان بستگی ندارد‪ ،‬بلکه به خدایی‬ ‫خوانده خواهد شد‪ 8 .‬یعنی‪ :‬فرزندان‬
‫‪17‬‬
‫که رحم م ی‌کند بستگی دارد‪.‬‬ ‫جسم‪ ،‬فرزندان خدا نیستند‪ ،‬بلکه‬
‫زی را کتاب مقدس درباره فرعون‬ ‫فرزندان وعده هستند که از نسل‬
‫م ی‌نویسد‪ :‬ب رای همین مقصود تو‬ ‫محسوب م ی‌شوند‪ 9 .‬زی را این است‬
‫را ب رانگیختم تا در قدرت خود تو را‬ ‫کالم وعده‪ :‬طبق این زمان خواهم آمد‬
‫نشان دهم و نامم در س راسر زمین‬ ‫و ساره پسری خواهد داشت‪.‬‬

‫‪ 9:3‬پولس به موسی اشاره م ی‌کند که جایگاهش در «کتاب حیات» ‪ -‬یعنی رستگاری‬


‫جاودان ‪ -‬را م ی‌بخشد تا شاید اس رائیل نجات یابند‪ .‬این سطح خارق‌العاده‌ای از عشق‬
‫است ‪ -‬آماده بودن ب رای گذشتن از جایگاه خود در ابدیت ب رای خاطر دیگ ران‪ .‬پولس‬
‫م ی‌گوید که او «م ی‌توانست این را بخواهد» ‪ -‬چون از داستان موسی که درخواستش‬
‫از سوی خدا رد شد‪ ،‬آموخته بود‪ .‬خدا ب راساس جایگزین ی کار نم ی‌کند؛ او انسان‌ها را‬
‫به خاطر شناخت فردیشان از مسیحا‪ ،‬یعنی عیسی‪ ،‬به عنوان نماینده خدا در ب رابر‬
‫انسان‌ها و انسان‌ها در ب رابر خدا‪ ،‬نجات م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 9:5‬این حقیقت که عیسی اصالت ا ً یهودی بود نشان م ی‌دهد که از خاندان اب راهیم و داوود‬
‫بوده‪ ،‬نواده ویژه‌ای که وعده داده شده بود‪ .‬بناب راین‪ ،‬او پیش از تولد وجود نداشت و خود‬
‫خدا نبود؛ حتی اگر جایگاه و جاللش بسیار واال بود‪.‬‬
‫‪ 9:30 - 9:18‬نایمور‬ ‫‪340‬‬
‫قوم یهود بلکه از غیریهودیان نیز‬ ‫منتشر شود‪ 18 .‬پس او بر هر کسی‬
‫به سوی خود ف راخواند؟ ‪ 25‬همان‬ ‫که بخواهد رحم می کند و هر که را‬
‫طور که در هوشع گفت‪ :‬آنهایی را‬ ‫که بخواهد سرسخت م ی‌سازد‪.‬‬
‫که امت من نیستند امت خود صدا‬ ‫‪ 19‬پس به من خواهید گفت‪ :‬چ را خدا‬
‫خواهم زد؛ و آن کسی که محبوب‬ ‫هنوز مالمت م ی‌کند؟ زی را کیست‬
‫‪26‬‬
‫نبود را محبوب خود خواهم خواند‪.‬‬ ‫‪20‬‬
‫که در ب رابر اراده او مقاومت کند؟‬
‫و در جایی که به آنها گفته شده بود‪:‬‬ ‫نه‪ ،‬ای انسان‪ ،‬تو کیستی که بخواهی‬
‫شما امت من نیستید‪ ،‬آنها فرزندان‬ ‫جواب خدا را بدهی؟ آیا چیزی که‬
‫خدای زنده خوانده خواهند شد‪ 27 .‬و‬ ‫ساخته م ی‌شود به سازنده‌اش خواهد‬
‫اشعیا درباره اس رائیل فریاد زد‪ :‬حتی‬ ‫گفت‪ :‬چ را ما را این چنین ساختی؟‬
‫اگر تعداد فرزندان اس رائیل به اندازه‬ ‫‪ 21‬یا آیا کوزه‌گر این حق را بر سفال‬
‫ش ن‌های دریا شود‪ ،‬فقط باق ی‌مانده‌ها‬ ‫ندارد که از یک تکه گل ظرفی‬
‫نجات خواهند یافت‪ 28 .‬خداوند‪ ،‬کالم‬ ‫باارزش بسازد و از تکه گلی دیگر‬
‫خود را تمام و منقطع ساخته و آن را‬ ‫ظرفی ب ی‌ارزش؟‬
‫بر زمین اج را خواهد کرد‪ 29 .‬و همان‬ ‫‪ 22‬پس چه م ی‌شود اگر خدا بخواهد‬
‫طور که اشعیا قبال گفت‪ :‬اگر خداوند‬ ‫خشمش را نشان دهد و قدرتش را‬
‫متعال نسلی ب رای ما باقی نگذاشته‬ ‫بشناساند‪ ،‬ظروف خشم را که ب رای‬
‫بود‪ ،‬ما مانند شهر سدوم شده و شبیه‬ ‫نابودی ساخته شده بودند با صبر‬
‫شهر غموره گشته بودیم‪.‬‬ ‫زیاد تحمل کند؛ ‪ 23‬و بزرگی شکوهش‬
‫‪ 30‬پس چه باید بگوییم؟ این که‬ ‫را بر ظروف رحمت بشناساند‪ ،‬که‬
‫غیریهودیان که عدالت را دنبال‬ ‫از قبل ب رای شکوه آماده شده بودند‪،‬‬
‫نکرده بودند‪ ،‬به عدالت دست یافتند‪،‬‬ ‫‪ 24‬حتی به ما که نه تنها از میان‬
‫‪ 9:18‬در کتاب خروج بارها گفته شده که فرعون دل سخت داشت؛ و نیز اینکه خدا دل‬
‫او را سخت کرد‪ .‬پس خدا انسان‌ها را در نگرش و موقعیتی که با اختیار خود انتخاب‬
‫م ی‌کنند‪ ،‬مستقر م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 9:20‬پرس ش‌هایی که در مورد عدالت خدا م ی‌پرسیم‪ ،‬پرس ش‌های مناسب نیستند‪ .‬تنها‬
‫اگر نتوانسته باشیم تعالیم انجیل در مورد جایگاه خفیف خود را بپذیریم‪ ،‬این پرس ش‌ها‬
‫را مطرح م ی‌کنیم ‪ -‬چون ما تنها خاک یا گل هستیم که خدا با آن کار م ی‌کند‪ .‬اگر‬
‫بپذیریم که ما این هستیم‪ ،‬حتی پرسش در مورد عدالت او نادرست است‪ ،‬چه برسد به‬
‫انتقاد از او‪ .‬شخصیتهای انجیل با خدا مجادله کرده و نسبت به او خشمگین بوده‌اند‪،‬‬
‫اما در نهایت «پاسخ» به راحتی این است که ما نباید به دنبال پاسخی باشیم‪ ،‬چون ما‬
‫تنها غبار هستیم‪ .‬مانند این است که کودکی اص رار داشته باشد طرز کار ماشین ب رایش‬
‫توضیح داده شود‪ .‬حتی اگر به او بگویند‪ ،‬او درکی نخواهد داشت‪ ،‬چون مفاهیم ف راتر‬
‫از سطح او هستند‪.‬‬
‫‪ 9:27‬خدا همواره با «باق ی‌ماندگان»‪ ،‬یک اقلیت‪ ،‬کار کرده است‪ .‬اکثر مردم معموالً در‬
‫امور معنوی اشتباه م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪341‬‬ ‫‪ 10:16 - 9:31‬نایمور‬
‫کسی به دنیای زیرین نزول خواهد‬ ‫یعنی عدالتی که از ایمان است‪.‬‬
‫کرد؟ (تا مسیح را از میان مردگان‬ ‫‪ 31‬اما اس رائیل که دنبال شریعت‬
‫برخی زاند)‪ 8 .‬اما چه م ی‌گوید؟ کالم‬ ‫‪32‬‬
‫عدالت بود‪ ،‬به آن شریعت نرسید‪.‬‬
‫نزدیک تو است‪ ،‬در دهانت و در‬ ‫بناب راین‪ ،‬از آنجایی که نه از روی‬
‫کالم ایمان که به آن‬ ‫ِ‬ ‫قلبت‪ .‬یعنی‬ ‫ایمان بلکه بر اساس کارهایشان‬
‫موعظه م ی‌کنیم‪ 9 .‬زی را اگر با دهان‬ ‫در جستجوی آن بودند‪ ،‬بر سنگ‬
‫خود به وجود عیسی به عنوان سرور‬ ‫لغزش‪ ،‬لغزیدند‪ 33 .‬همان طور که‬
‫اعت راف کنی و در قلبت ایمان داشته‬ ‫نوشته شده‪ :‬ببین در صهیون‪ ،‬سنگ‬
‫باشی که خدا او را از میان مردگان‬ ‫لغزش و صخره گناه را م ی‌گذارم؛‬
‫رستاخیز کرد‪ ،‬نجات خواهی یافت‪.‬‬ ‫و آن کسی که به او ایمان بیاورد‬
‫‪ 10‬زی را با قلب است که انسان به‬ ‫شرمسار نخواهد شد‪.‬‬
‫عدالت ایمان م ی‌آورد و با دهان است‬
‫که به رهایی اعت راف م ی‌کند‪.‬‬ ‫باب ‪10‬‬
‫‪ 11‬زی را کتاب مقدس م ی‌گوید‪ :‬هر‬
‫که به او ایمان داشته باشد‪ ،‬شرمسار‬ ‫نقش انجیل در نجات اسرائیل‬
‫نخواهد گشت‪ 12 .‬زی را تمایزی بین‬ ‫‪ 2‬ای ب رادران‪ ،‬آرزو و تمنای من از‬
‫یهود و غیریهود نیست چون همان‬ ‫خدا ب رای اس رائیل است تا نجات یابد‪.‬‬
‫کسی که سرور همه ما است ب رای‬ ‫‪ 2‬زی را من شهادت م ی‌دهم که آنها‬
‫همه کسانی که او را صدا م ی‌زنند‪،‬‬ ‫نسبت به خدا غیرت دارند اما نه از‬
‫توانگر است‪ 13 .‬زی را هر که نام‬ ‫روی آگاهی‪ 3 .‬زی را با ناآگاهی از‬
‫سرور را صدا بزند‪ ،‬نجات خواهد‬ ‫عدالت خدا و تالش ب رای بنا نهادن‬
‫یافت‪ 14 .‬پس چگونه کسی را که به‬ ‫عدالت خود‪ ،‬آنها مطیع عدالت‬
‫او ایمان ندارند صدا خواهند زد؟ و‬ ‫خداوند نشدند‪ 4 .‬زی را درباره عدالت‪،‬‬
‫چگونه به کسی که درباره‌اش چیزی‬ ‫مسیح هدف و تمام‌کننده شریعت‬
‫نشنیده‌اند ایمان بیاورند؟ و چگونه‬ ‫ب رای همه مومنان است‪.‬‬
‫بدون یک واعظ خواهند شنید؟ ‪ 15‬و‬ ‫‪ 5‬زی را موسی چنین م ی‌نویسد‬
‫اگر فرستاده نشوند چگونه موعظه‬ ‫که هر کس که بر اساس عدالت‬
‫خواهند کرد؟ همان طور که نوشته‬ ‫شریعت عمل کند‪ ،‬زندگی خواهد‬
‫شده‪ :‬چه خوش است قدمهای کسانی‬ ‫کرد‪ 6 .‬اما عدالتی که از ایمان است‬
‫که مژده و بشارت م ی‌دهند!‬ ‫چنین م ی‌گوید‪ :‬در دل خود نگویید‪،‬‬
‫‪ 16‬اما همه آنها از بشارت‌ها تبعیت‬ ‫چه کسی به آسمان صعود خواهد‬
‫کرد؟ (تا مسیح را پایین آورد) ‪ 7‬یا چه‬
‫‪ 10:2‬اشتیاق به خدا‪ ،‬نوری مذهبی در شخصیت ما‪ ،‬کافی نیست؛ ما باید دانش واقعی‬
‫از او داشته باشیم تا بتوانیم با او ارتباط برق رار کنیم‪.‬‬
‫‪ 10:14‬خدا کار موعظه و خواندن مردم را به ما سپرده است‪ .‬اگر ب رای مردم موعظه‬
‫نکنیم‪ ،‬آنها بشارت را نخواهند شنید‪ .‬در این معنا‪ ،‬سرنوشت آنها در دست ما است‪ .‬ما‬
‫باید هر روز تالش کنیم تا انجیل را حداقل به نحوی با یک نفر به اشت راک بگذاریم‪.‬‬
‫‪ 11:6 - 10:17‬نایمور‬ ‫‪342‬‬
‫باب ‪11‬‬ ‫نکردند‪ .‬زی را اشعیا گفت‪ :‬خداوندا‪،‬‬
‫نقشه خدا برای اسرائیل‬ ‫چه کسی خبر ما را باور کرد؟ ‪ 17‬پس‬
‫پس م ی‌گویم‪ ،‬آیا خدا امت خودش را‬ ‫ایمان از شنیدن م ی‌آید و شنیدن از‬
‫رد کرده است؟ خدا نکند! زی را من‬ ‫کالم خدا‪.‬‬
‫هم یک اس رائیلی هستم‪ ،‬از نسل‬ ‫‪ 18‬اما من م ی‌گویم‪ :‬آیا نشنیدند؟‬
‫اب راهیم‪ ،‬از طایفه بنیامین‪ 2 .‬خدا‬ ‫آری‪ ،‬حقیقت ا ً صدای آنها در س راسر‬
‫امت خودش را که از قبل م ی‌شناخت‬ ‫زمین و کالمشان تا آن سوی جهان‬
‫رد نکرده است‪ .‬آیا نم ی‌دانید که کتاب‬ ‫منتشر شد‪ 19 .‬اما من م ی‌گویم‪:‬‬
‫مقدس درباره الیاس چه م ی‌گوید؟‬ ‫آیا قوم اس رائیل نم ی‌دانست؟ زی را‬
‫که چگونه او علیه قوم اس رائیل به‬ ‫موسی گفت‪ :‬من با کسانی که قومی‬
‫خدا شکایت م ی‌کند‪ 3 :‬خداوندا‪ ،‬آنها‬ ‫محسوب نم ی‌شوند‪ ،‬حسادت را در‬
‫پیامب رانت را کشتند‪ ،‬مح راب‌های تو‬ ‫شما برم ی‌انگیزم و با قومی عاری‬
‫را نابود کردند؛ و من تنها مانده‌ام و‬ ‫از درک و فهم شما را خشمگین‬
‫قصد جانم را دارند‪ 4 .‬اما پاسخ خدا‬ ‫خواهم کرد‪ 20 .‬و اشعیا بسیار‬
‫به او چه بود؟ من هفت ه زار نفر‬ ‫جسورانه گفت‪ :‬من را کسانی یافتند‬
‫را ب رای خودم باقی گذاشته‌‌ام که‬ ‫که به دنبالم نبودند؛ خودم را به‬
‫در ب رابر بعل زانو نزدند‪ 5 .‬درست‬ ‫کسانی نشان دادم که خواستار من‬
‫مثل همان موقع‪ ،‬در زمان حال‬ ‫نبودند‪ 21 .‬اما به قوم اس رائیل گفت‪:‬‬
‫نیز کسانی هستند که طبق دعوت‬ ‫تمام روز دستانم را به سوی مردمی‬
‫فیض‪ ،‬باقی مانده‌اند‪ 6 .‬اما اگر بر‬ ‫نافرمان و لجباز دراز کردم‪.‬‬
‫‪ 10:17‬ایمان تنها یک احساس نیست؛ بلکه در کالم عیسی و خدا ریش ه‌ای مشخص‬
‫دارد‪ .‬به این دلیل خواندن انجیل این چنین پر اهمیت است‪.‬‬
‫‪ 11:2‬علیه قوم اسرائیل‪ -‬ایلیا مشخص ا ً از خدا نخواست که اس رائیل را نابود سازد‪ .‬او‬
‫تنها آنچه احساس م ی‌کرد مردم اس رائیل بر وی روا داشت ه‌اند را به خدا گفت‪ .‬اما خدا‬
‫درخواست و انگیزه‌های حقیقی پشت دعاهای او را دید‪ .‬خدا نیز دعاهای ما را م ی‌خواند‬
‫‪ -‬خداوند عیسی ذهن ما را م ی‌کاود و روح ما را به خدا م ی‌رساند‪ ،‬همان طور که در‬
‫دعا ب رای ما شفاعت م ی‌کند (‪ .)8:26,27‬این ب رای کسانی که فکر م ی‌کنند نم ی‌توانند‬
‫واژه‌های درست را ب رای دعا پیدا کنند مایه آسایش خیال است و نیز یک هشدار‪ ،‬که ما‬
‫نم ی‌توانیم خدا را با کلمات تحت تأثیر ق رار دهیم‪ ،‬چون او احساسات واقعی پشت آنها را‬
‫درک کرده و آنها را دعای ما م ی‌داند‪.‬‬
‫‪ 11:3‬ما ممکن است احساس تنهایی کنیم؛ حتی وقتی بیش از آنچه فکر م ی‌کنیم‬
‫ایماندار در اط رافمان باشد‪ .‬ایلیا احساس تنهایی م ی‌کرد چون خود را از آن ‪ 7000‬نفر‬
‫دیگر برتر م ی‌دانست ‪ -‬او آنها را ایمانداران واقعی نم ی‌دانست‪ ،‬در حالی که واقع ا ً بودند‪.‬‬
‫ما نیز ممکن است همین اشتباه را بکنیم؛ نخب ه‌گ رایی معنوی ما را به سمت پریشانی و‬
‫انزوا پیش م ی‌برد‪ ،‬چون خود را از هم راهی دیگ ران محروم م ی‌سازیم‪.‬‬
‫‪ 11:5‬خدا برخی از انسان‌ها را انتخاب کرده و برخی دیگر را نه؛ و این کار او به این‬
‫‪343‬‬ ‫‪ 11:23 - 11:7‬نایمور‬
‫آنها به معنی آشتی با جهان خواهد‬ ‫اساس فیض است‪ ،‬دیگر بر اساس‬
‫بود‪ ،‬پذیرفتن آنها چه معنایی خواهد‬ ‫اعمال نیست‪ .‬وگرنه‪ ،‬فیض دیگر‬
‫داشت جز رستاخیز از میان مردگان؟‬ ‫فیض نبود‪.‬‬
‫‪ 16‬و اگر اولین ثمره‪ ،‬مقدس است‪،‬‬ ‫‪ 7‬پس مقصود چیست؟ اس رائیل‬
‫خمیر نیز چنین است؛ و اگر ریشه‬ ‫نتوانست آنچه به دنبالش بود‬
‫مقدس است‪ ،‬شاخ ه‌ها نیز چنین‬ ‫بدست آورد‪ .‬برگزیدگان آن را بدست‬
‫هستند‪ 17 .‬اما اگر برخی از شاخ ه‌ها‬ ‫‪8‬‬
‫آوردند‪ ،‬اما بقیه دلسنگ شدند‪.‬‬
‫شکستند‪ ،‬و شما که زیتون وحشی‬ ‫همان طور که نوشته شده‪ :‬خدا به‬
‫هستید‪ ،‬در میان آنها پیوند خوردید و‬ ‫آنها روح ب ی‌حسی داد‪ ،‬چشمانی‬
‫در بهره‌مندی از ریشه درخت زیتون‬ ‫که با آن نم ی‌بینند و گوش‌هایی که‬
‫با آنها شریک شدید‪ 18 -‬نسبت به‬ ‫با آن نم ی‌شنوند که تا به امروز‬
‫شاخ ه‌های شکسته به خود نبالید‬ ‫چنین بوده است‪ 9 .‬و داود گفت‪:‬‬
‫چون شما نیز چیزی جز شاخه‬ ‫سفره آنها ب رایشان تله و دام و‬
‫نیستید‪ .‬زی را اگر به خود م ی‌بالید‪ ،‬به‬ ‫‪10‬‬
‫سنگ لغزش‌دهنده و عقوبت باد‪.‬‬
‫یاد داشته باشید که این شما نیستید‬ ‫چشمانشان تاریک شود تا نتوانند‬
‫که ریشه را نگه م ی‌دارد‪ ،‬بلکه ریشه‬ ‫ببینند‪ ،‬و کمرشان ب رای همیشه خم‬
‫است که تکی ه‌گاه شماست‪.‬‬ ‫شود‪.‬‬
‫‪ 19‬پس خواهید گفت‪ :‬شاخ ه‌ها‬ ‫‪ 11‬پس م ی‌گویم‪ ،‬آیا لغزیدند‬
‫شکستند تا من پیوند گردم‪ 20 .‬بسیار‬ ‫تا سقوط کنند؟ خدا نکند! اما با‬
‫خوب‪ .‬آنها به خاطر ب ی‌ایمانی خود‬ ‫سقوطشان‪ ،‬رهایی به غیریهودیان‬
‫شکستند و شما به خاطر ایمانتان‬ ‫رسید تا حسادت را در آنها‬
‫پایدار هستید‪ .‬مغرور نباشید‪ ،‬بلکه‬ ‫ب رانگیزند‪ 12 .‬اگر سقوط آنها باعث‬
‫بترسید‪ 21 .‬زی را اگر خدا شاخ ه‌های‬ ‫توانمندی جهان شود و فقدانشان‬
‫طبیعی را نگه نداشت‪ ،‬شما را نیز‬ ‫باعث توانمندی غیریهود‪ ،‬کامل‬
‫نگه نخواهد داشت‪ 22 .‬پس شاهد‬ ‫بودنشان چقدر زیاد باعث توانمندی‬
‫خوبی و سختگیری خدا باشید‪:‬‬ ‫خواهد شد؟‬
‫سختگیری نسبت به کسانی که‬ ‫‪ 13‬اما من با شما غیریهودیان‬
‫شکست خوردند؛ اما خوبی خدا‬ ‫سخن م ی‌گویم‪ -‬من رسول‬
‫نسبت به شما است اگر همچنان‬ ‫غیریهودیان هستم‪ ،‬ماموریت خود‬
‫در خوبی او پایدار باشید‪ .‬وگرنه‬ ‫را جالل م ی‌دهم‪ 14 ،‬شاید بدین طریق‬
‫شما نیز بریده خواهید شد‪ 23 .‬و آنها‬ ‫حسادت را در کسانی ب رانگیزم که‬
‫نیز‪ ،‬اگر به ب ی‌ایمانی خود ادامه‬ ‫از جسم من هستند و برخی از آنها‬
‫ندهند‪ ،‬پیوند زده خواهند شد‪ .‬زی را‬ ‫را نجات دهم‪ 15 .‬زی را اگر طرد کردن‬

‫دلیل است که رستگاری نتیجه فیض اوست و نه کارهای ما‪.‬‬


‫‪« 11:22‬یک بار رستگاری یعنی رستگاری ب رای همیشه» آموزه انجیل نیست؛ ما باید‬
‫تا پایان وفادار بمانیم (متی ‪.)10:22‬‬
‫‪ 12:2 - 11:24‬نایمور‬ ‫‪344‬‬
‫همان طور که شما در گذشته مطیع‬ ‫خدا قادر است دوباره آنها را پیوند‬
‫خدا نبودید‪ ،‬اما اکنون به وسیله‬ ‫بزند‪ 24 .‬زی را اگر از درختی که ذات ا ً‬
‫نافرمانی آنها رحمت را بدست‬ ‫زیتون وحشی است بریده شدید‪ ،‬و‬
‫آورده‌اید‪ 31 ،‬ای ن‌ها نیز نافرمان‬ ‫بر خالف ذات خود به یک درخت‬
‫بوده‌اند و به وسیله رحمتی که به شما‬ ‫زیتون مرغوب پیوند خوردید‪،‬‬
‫نشان داده شد‪ ،‬آنها نیز رحمت یابند‪.‬‬ ‫ای ن‌هایی که شاخ ه‌های طبیعی‬
‫‪ 32‬زی را خدا همه را گرفتار نافرمانی‬ ‫هستند چقدر بیشتر شایسته پیوند‬
‫کرده تا بر همه آنها رحم کند‪.‬‬ ‫خوردن به درخت زیتون خود خواهند‬
‫‪ 33‬چه عمیق است توانمندی‬ ‫بود؟‬
‫و حکمت و معرفت خداوند!‬
‫قضاوت‌های او ناشناخته و راه‌های‬ ‫رهایی نهایی اسرائیل‬
‫او غیرقابل یافتن هستند! ‪ 34‬زی را‬ ‫‪ 25‬ای ب رادران‪ ،‬نم ی‌خواهم از این‬
‫کیست که ذهن خدا را شناخته است؟‬ ‫راز ب ی‌خبر باشید تا مبادا گرفتار‬
‫یا کیست که او را نصیحت کند؟ ‪ 35‬یا‬ ‫خودستایی شوید‪ ،‬و آن این است که‬
‫کیست که به او هدی ه‌ای داده باشد که‬ ‫قساوت بر اس رائیل مستولی گشته‬
‫از او پس بگیرد؟ ‪ 36‬زی را همه چیز از‬ ‫‪26‬‬
‫تا تعداد غیریهودیان کامل شود‪.‬‬
‫او و به وسیله او و ب رای اوست‪ .‬تا ابد‬ ‫و همه قوم اس رائیل نجات خواهد‬
‫به او جالل باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫یافت‪ .‬همان طور که نوشته شده‪ :‬از‬
‫صهیون نجات‌دهنده‌ای خواهد آمد و‬
‫باب ‪12‬‬ ‫ب ی‌دینی را از یعقوب خواهد برداشت‪.‬‬
‫زندگی در بدن مسیح‬ ‫‪ 27‬این پیمان من به آنهاست وقتی‬
‫بناب راین‪ ،‬به رحم ت‌های خداوند از‬
‫‪28‬‬
‫گناهانشان را از بین خواهم برد‪.‬‬
‫شما ب رادران درخواست م ی‌کنم که‬ ‫از لحاظ انجیل‪ ،‬آنها به جهت شما‬
‫بدن خود را به عنوان قربانی زنده‪،‬‬ ‫دشمنان هستند‪ ،‬اما از لحاظ انتخاب‬
‫مقدس و پسندیده به خدا تقدیم کنید‬ ‫شدن‪ ،‬آنها به جهت اجداد محبوب‬
‫‪2‬‬
‫که این است عبادت معقول شما‪.‬‬ ‫هستند‪ 29 .‬زی را نعم ت‌ها و انتخاب‬
‫و ه م‌شکل این جهان نشوید‪ ،‬بلکه‬ ‫خداوند بازگش ت‌ناپذیر است‪ 30 .‬زی را‬
‫‪ 11:25‬کامل‪ -‬شمار کامل‪ .‬به نظر م ی‌رسد‪ ،‬شمار مشخصی از غیر یهودیان بودند که‬
‫باید ایمان م ی‌آوردند؛ و سپس یهودیان با بازگشت مسیح به انجیل پاسخ م ی‌دهند (آیه‬
‫‪ .)26‬وقتی انجیل به تمام دنیا برود‪ ،‬پایان از راه خواهد رسید (متی ‪ .)24:14‬در این معنا‪،‬‬
‫ما م ی‌توانیم با اشاعه انجیل در س راسر جهان و تشویق قوم اس رائیل به توبه‪ ،‬بازگشت‬
‫عیسی را تسریع بخشیم‪.‬‬
‫‪ 11:32‬همه‪ -‬هم ایمانداران یهودی و هم غیر یهودی‪.‬‬
‫‪ 12:1‬قربان ی‌های عهد قدیم تک ه‌تکه م ی‌شدند و حتی اکثر اعضای داخلیشان به خدا‬
‫هدیه م ی‌شد‪ .‬این نشان م ی‌دهد که چطور هر بخش از زندگی ما‪ ،‬به ویژه درون ی‌تری ن‌‬
‫آن‪ ،‬باید به خدا داده شود‪.‬‬
‫‪345‬‬ ‫‪ 12:19 - 12:3‬نایمور‬
‫باشید‪ .‬به نیکی بچسبید‪ 10 .‬یکدیگر‬ ‫با تجدید ذهنتان‪ ،‬دگرگون شوید تا‬
‫را با محبت ب رادرانه دوست بدارید‪.‬‬ ‫آنچه اراده نیک و پسندیده و کامل‬
‫در احت رام گذاشتن به دیگ ران از‬ ‫خداوند است را تجربه کنید‪.‬‬
‫یکدیگر سبقت بگیرید‪.‬‬ ‫‪ 3‬زی را از طریق فیضی که به من‬
‫‪ 11‬سخت کوش باشید‪ ،‬نه تنبل‪ ،‬در‬ ‫عطا شده‪ ،‬به هر کسی که در میان‬
‫خدمت به خدا در روح مشتاق باشید‪.‬‬ ‫شماست م ی‌گویم که درباره خود‬
‫‪ 12‬در امید شاد‪ ،‬در مصیبت‬ ‫بیش از حد الزم افکار بلند نداشته‬
‫صبور باشید و در نیایش صمیمانه‬ ‫باشید‪ ،‬بلکه به اعتدال فکر کنید‬
‫استوار باشید‪.‬‬ ‫به همان اندازه که خدا به هر کسی‬
‫‪ 13‬به نیازهای قدیسین با مشارکت‬ ‫ایمان داده است‪ 4 .‬زی را همان طور‬
‫پاسخگو باشید و به مهمان‌نوازی‬ ‫که اعضای بدنمان بسیار است و‬
‫خو بگیرید‪.‬‬ ‫‪5‬‬
‫همه اعضا یک مسئولیت ندارند‪،‬‬
‫‪ 14‬ب رای کسانی که بر شما جفا‬ ‫ما نیز که بسیار هستیم یک پیکر‬
‫م ی‌کنند طلب برکت کنید؛ طلب‬ ‫در مسیح هستیم‪ ،‬گرچه متفاوتیم‪،‬‬
‫برکت کنید و نفرین نکنید‪.‬‬ ‫اما باز هم اعضای بدن یکدیگر‬
‫‪ 15‬با کسانی که شاد هستند‪ ،‬شادی‬ ‫هستیم‪.‬‬
‫کنید و با کسانی که زاری م ی‌کنند‬ ‫‪ 6‬و با داشتن هدایایی متفاوت بر‬
‫گریه کنید‪.‬‬ ‫اساس فیضی که به ما عطا شده‪،‬‬
‫‪ 16‬نسبت به یکدیگر یکسان‬ ‫اگر نبوت است‪ ،‬به نسبت ایمانمان‬
‫فکر کنید‪ .‬متکبر نباشید‪ ،‬بلکه با‬ ‫نبوت کنیم‪ 7 ،‬یا اگر خدمت است‬
‫افتادگان متواضع باشید‪ .‬خود را‬ ‫خود را وقف خدمت کنیم‪ .‬یا هر که‬
‫داناتر ندانید‪.‬‬ ‫‪8‬‬
‫تعلیم م ی‌دهد‪ ،‬خود را وقف تعلیم‪،‬‬
‫‪ 17‬به هیچ کس در تالفی بدی‪،‬‬ ‫یا اگر تشویق م ی‌کند‪ ،‬خود را وقف‬
‫بدی نکنید‪ .‬مواظب باشید پیش چشم‬ ‫تشویق کند؛ یا اگر کارش بخشش‬
‫همه مردم کارهای نیک انجام دهید‪.‬‬ ‫است‪ ،‬با سخاوتمندی ببخشد‪ .‬هر که‬
‫‪ 18‬اگر ممکن است‪ ،‬تا جایی که به‬ ‫حاکم است‪ ،‬سخت کوش باشد‪ .‬هر‬
‫ما بستگی دارد‪ ،‬با همه در صلح و‬ ‫که رحیم است‪ ،‬شاداب‪ 9 .‬عشق بدون‬
‫آرامش زندگی کنید‪ 19 .‬ای عزی زان‪،‬‬ ‫ریاکاری باشد‪ .‬از ش رارت بی زار‬
‫‪ 12:3‬ایمان از یک نظر هدی ه‌ای است از سوی خدا (افسسیان ‪ .)2:8‬درک این مهم مانع‬
‫از فخرفروشی ما به اف راد ب ی‌ایمان یا احساس برتری نسبت به آنها م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪ 12:4‬ما با تعمید در جسم مسیح به اعضای بدن مسیح (کلیسا) تبدیل م ی‌گردیم (اول‬
‫قرنتیان ‪ .)12:13‬هریک از ما کارکرد ویژه‌ای در اجتماع داریم؛ نباید نقشی که ق رار‬
‫است ایفا کنیم را دس ت‌کم یا نادیده بگیریم‪.‬‬
‫‪ 12:17‬تا آنجا که به شما مربوط م ی‌شود‪ -‬نم ی‌توانیم همیشه با دیگ ران در صلح باشیم؛‬
‫عیسی و پولس هم نبودند‪ .‬اما این اصطکاک‌ها و جدای ی‌ها بهتر است همواره انتخاب‬
‫طرف مقابل باشد‪ ،‬نه ما‪.‬‬
‫‪ 13:10 - 12:20‬نایمور‬ ‫‪346‬‬
‫او خادم خداست تا به شما نیکی کند‪.‬‬ ‫هیچ وقت از خود انتقام نگیرید بلکه‬
‫اما اگر کار بد انجام دهید‪ -‬بترسید!‬ ‫آن را به غضب خدا بسپارید؛ زی را‬
‫زی را او بیهوده صاحب شمشیر‬ ‫نوشته شده‪ :‬خداوند م ی‌گوید انتقام از‬
‫نیست‪ .‬چ را که خادم خداست‪ ،‬و‬ ‫‪20‬‬
‫آن من است‪ ،‬من مجازات م ی‌کنم‪.‬‬ ‫ِ‬
‫انتقام گیرنده خشم خدا از کسی‬ ‫اما اگر دشمنتان گرسنه است‪ ،‬به او‬
‫است که کار بد م ی‌کند‪ 5 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫غذا بدهید‪ .‬اگر تشنه است‪ ،‬به او آبی‬
‫باید مطیع باشید‪ ،‬نه فقط به خاطر‬ ‫ب رای نوشیدن بدهید‪ .‬زی را با این کار‪،‬‬
‫خشم خدا در قبال گناه‪ ،‬بلکه به‬ ‫زغا ل‌های آتش را بر سرش انباشته‬
‫خاطر وجدان خودتان‪ 6 .‬به همین‬ ‫خواهید کرد‪ 21 .‬مغلوب بدی نشوید‪،‬‬
‫دلیل‪ ،‬مالیات را نیز بپردازید‪ .‬زی را‬ ‫بلکه با نیکی بر بدی غلبه کنید‪.‬‬
‫آنها خادمان خدا هستند و همواره به‬
‫همین امور رسیدگی م ی‌کنند‪.‬‬ ‫باب ‪13‬‬
‫‪ 7‬پس دین خود را نسبت به آنها‬
‫ادا کنید‪ .‬مالیات را به هر که باید و‬ ‫نگرش ما به دول ت‌ها و حاکمان‬
‫عوارض را به هر که مستحق است‬ ‫همه شما باید مطیع زمامداران حاکم‬
‫بپردازید‪ ،‬از هر که باید‪ ،‬بترسید‬ ‫باشید‪ .‬زی را قدرتی جز خدا نیست و‬
‫و به هر که شایسته است احت رام‬ ‫قدرت‌های که وجود دارند از سوی‬
‫بگذارید‪ 8 .‬به هیچ کس مدیون‬ ‫خدا مقرر شده است‪ 2 .‬بناب راین‪،‬‬
‫نباشید‪ ،‬به غیر از مدیون عشق به‬ ‫هر کسی که با زمامداران مخالفت‬
‫یکدیگر‪ .‬زی را هر که همسای ه‌اش را‬ ‫کند‪ ،‬با آنچه خدا مقرر کرده مخالفت‬
‫دوست بدارد‪ ،‬شریعت را به جا آورده‬ ‫کرده و آنهایی که مخالفت م ی‌کند‬
‫است‪ 9 .‬ب رای همین‪ ،‬نباید زنا کنید‪،‬‬ ‫مجازات خواهند شد‪ 3 .‬زی را حاکمان‬
‫نباید قتل کنید‪ ،‬نباید دزدی کنید‪،‬‬ ‫مسبب وحشت ب رای کارهای نیکو‬
‫نباید طمع کنید‪ -‬و اگر حکم دیگری‬ ‫نیستند‪ ،‬بلکه باعث وحشت ب رای‬
‫باشد‪ ،‬در این کلمه خالصه م ی‌شود‪:‬‬ ‫کارهای بد هستند‪ .‬اگر مایلید بدون‬
‫باید همسای ه‌ات را به اندازه خودت‬ ‫ترس از زمامداران زندگی کنید‪ ،‬کار‬
‫دوست بداری‪ 10 .‬عشق هیچ بدی‌ای‬ ‫نیکو انجام دهید! و از سوی همان‬
‫به همسایه خود نم ی‌کند‪ .‬بناب راین‬ ‫زمامدار تحسین خواهید شد‪ 4 .‬زی را‬

‫‪ 12:19‬هرگز انتقام نگیرید‪ -‬به این دلیل دادخواهی علیه دیگ ران اشتباه است‪ .‬اگر با ما‬
‫بدرفتاری شده‪ ،‬ما باید به داوری آینده خدا ایمان داشته باشیم ‪ -‬و انتقام را به او بسپریم‪.‬‬
‫‪ 13:2‬باید این آموزه را با مثال پطرس در اعمال ‪ 4:19‬مقایسه کنیم؛ تنها تا جایی‬
‫م ی‌توانیم در ب رابر مقامات تسلیم شویم که بیش از آن باعث نافرمانی از خدا شود‪.‬‬
‫به نظر م ی‌رسد از نظر پولس این مسئله بدیهی است‪ ،‬به همین دلیل بیشتر آن را باز‬
‫نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 13:7‬ف رار از مالیات مشخص ا ً ب رای مسیحیان اشتباه است‪.‬‬
‫‪ 13:10‬عیسی با مردن بر صلیب شریعت موسی را تکمیل کرد (متی ‪5:17‬؛ لوقا‪،‬‬
‫‪347‬‬ ‫‪ 14:6 - 13:11‬نایمور‬
‫افکار و عقایدش‪ 2 .‬کسی که ایمان‬ ‫عشق‪ ،‬به جا آوردن شریعت است‪.‬‬
‫دارد همه چیز م ی‌خورد اما کسی‬ ‫‪ 11‬و این را هم در نظر بگیرید‪:‬‬
‫که ضعیف است فقط گیاهان را‬ ‫شما از زمان آگاهی دارید و م ی‌دانید‬
‫م ی‌خورد‪ 3 .‬هر که م ی‌خورد نباید‬ ‫که فقط بیدار شدن از خواب رسیده‬
‫کسی را که پرهیز م ی‌کند خوار‬ ‫است‪ .‬زی را اکنون رهایی ما از آنچه‬
‫شمرد و هر که پرهیز م ی‌کند نباید‬ ‫در ابتدا باور داشتیم به ما نزدی ک‌تر‬
‫کسی را که غذا م ی‌خورد محکوم‬ ‫است‪ 12 .‬شب گذشته و روز نزدیک‬
‫‪4‬‬
‫کند؛ زی را خدا او را پذیرفته است‪.‬‬ ‫است‪ .‬پس کارهای تاریکی را دور‬
‫تو کیستی که خادم کس دیگری را‬ ‫بیاندازیم و اسلحه نور را به تن‬
‫محکوم کنی؟ او ب رای ارباب خودش‬ ‫کنیم‪ 13 .‬چنان رفتار شایست ه‌ای‬
‫استوار بماند یا سقوط م ی‌کند‪ .‬آری‪،‬‬ ‫داشته باشیم که گویی در روشنایی‬
‫او استوار خواهد ماند‪ .‬زی را خداوند‬ ‫روز هستیم‪ ،‬نه در عیاشی و مستی‪،‬‬
‫قدرت این را دارد کاری کند که او‬ ‫نه در فساد جنسی و هرزگی‪ ،‬نه‬
‫استوار بماند‪.‬‬ ‫رور‪،‬‬
‫س َ‬‫در ن زاع و حسادت‪ .‬بلکه َ‬
‫‪14‬‬

‫‪ 5‬یک نفر یک روز را از روز‬ ‫عیسی مسیح را به تن کنید و ب رای‬


‫دیگر مه م‌تر م ی‌داند‪ .‬یک نفر دیگر‬ ‫ب رآوردن هوس‌های جسمانی تدارک‬
‫همه روزها را یکسان م ی‌داند‪ .‬هر‬ ‫نبینید‪.‬‬
‫کسی باید در ذهن خودش کام الً‬
‫مطمئن شود‪ 6 .‬آن کسی که روزی‬ ‫باب ‪14‬‬
‫را مهم م ی‌داند‪ ،‬آن را ب رای خداوند‬
‫مهم م ی‌شمارد‪ ،‬و آن کسی که غذا‬ ‫دیگران را به خاطر وجدان‌شان‬
‫م ی‌خورد‪ ،‬ب رای خداوند م ی‌خورد‬ ‫محکوم نکنید‬
‫زی را خدا را شکر م ی‌کند؛ و آن کسی‬ ‫کسی را که ایمان ضعیفی دارد پذی را‬
‫که غذا نم ی‌خورد‪ ،‬ب رای خداوند غذا‬ ‫باشید اما نه ب رای ن زاع با او بر سر‬

‫‪)24:44‬؛ اما پولس م ی‌گوید که تکمیل کننده شریعت‪ ،‬عشق است‪ .‬بناب راین‪ ،‬مرگ‬
‫عیسی با تصلیب «نهایت عشق» بود (یوحنا ‪ ،)13:1‬تعریف نهایی عشق‪ ،‬با نمایشی‬
‫عمومی و به یادماندنی‪.‬‬
‫‪« 13:13‬روز» به دوران ملکوت آینده خدا روی زمین اشاره دارد‪ ،‬در آیه ‪ .12‬ما اکنون‬
‫باید به گون ه‌ای زندگی کنیم که گویی در ملکوت هستیم‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬ما «زندگی‬
‫جاودانه داریم» از آن جهت که امروز همان نوع زندگ ی‌ را داریم که در جاودانگی‬
‫خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 14:1‬اف رادی که در معنویت ضعف دارند‪ ،‬در درک و عمل (مث الً در مواردی مثل قوانین‬
‫خوراکی یهودی و سبت‪ ،‬که در این باب در موردشان صحبت م ی‌شود) مورد استقبال‬
‫ق رار گرفته و طرد نم ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 14:6‬از آنجایی که رعایت سبت مسئله وجدان فردی است‪ ،‬اشتباه است که اص رار داشته‬
‫باشیم یک ایماندار «باید» سبت را حفظ کند‪.‬‬
‫‪ 14:22 - 14:7‬نایمور‬ ‫‪348‬‬
‫را ناپاک م ی‌داند‪ ،‬ب رای او ناپاک‬ ‫نم ی‌خورد و خدا را شکر م ی‌کند‪.‬‬
‫است‪15 .‬زی را اگر ب رادرتان به خاطر‬ ‫‪ 7‬هیچ یک از ما ب رای خود زندگی‬
‫غذایی که م ی‌خورید محزون شود‪،‬‬ ‫‪8‬‬
‫نم ی‌کنیم و ب رای خود نم ی‌میریم‪.‬‬
‫دیگر با عشق رفتار نم ی‌کنید‪ .‬با‬ ‫زی را اگر زندگی کنیم‪ ،‬ب رای خداوند‬
‫غذایی که م ی‌خورید‪ ،‬کسی را که‬ ‫زندگی م ی‌کنیم‪ .‬یا اگر بمیریم‪،‬‬
‫مسیح ب رای او جان نداد نابود نکنید‬ ‫ب رای خداوند م ی‌میریم‪ .‬بناب راین‬
‫‪ 16‬پس نگذارید از آن چه خوب و‬ ‫خواه زندگی کنیم خوا بمیریم‪ ،‬از‬
‫‪17‬‬
‫نیکو تلقی م ی‌کنید بدگویی شود‪.‬‬ ‫آن خداوند هستیم‪ 9 .‬زی را به همین‬ ‫ِ‬
‫زی را ملکوت خداوند درباره خوردنی‬ ‫منظور مسیح جان داد و دوباره‬
‫و نوشیدنی ما نیست بلکه درباره‬ ‫رور هم مردگان و‬ ‫س َ‬ ‫زنده شد تا َ‬
‫عدالت‪ ،‬صلح و شادی در روح‬ ‫هم زندگان شود‪ 10 .‬اما شما‪ ،‬چ را‬
‫القدس است‪ 18 .‬زی را هر که اینجا به‬ ‫ب رادرتان را محکوم م ی‌کنید؟ یا چ را‬
‫مسیح خدمت کند مورد پسند خدا و‬ ‫ب رادرتان را هیچ م ی‌شمارید؟ چ را‬
‫مقبول مردم است‪.‬‬ ‫که ما در حضور کرسی قضاوت‬
‫‪ 19‬پس در پی چیزهایی باشیم که‬ ‫خدا خواهیم ایستاد‪ 11 .‬زی را نوشته‬
‫صلح و آرامش ایجاد م ی‌کند و باعث‬ ‫رور م ی‌گوید‪ ،‬در حیاتم هر‬ ‫س َ‬‫شده‪َ :‬‬
‫تقویت یکدیگر م ی‌شود‪ 20 .‬فقط به‬ ‫زانویی نزد من خم خواهد شد و هر‬
‫خاطر غذا‪ ،‬کار خدا را خ راب نکنید‪.‬‬ ‫‪12‬‬
‫زبانی به خدا اعت راف خواهد کرد‪.‬‬
‫همه چیز در حقیقت پاک است‪ ،‬اما‬ ‫پس هر یک از ما حساب خود را به‬
‫کار بدی است که کسی با آن چه‬ ‫خدا خواهیم داد‪.‬‬
‫م ی‌خورد باعث لغزش دیگری شود‪.‬‬ ‫‪ 13‬بناب راین دیگر نباید یکدیگر‬
‫‪ 21‬کار نیکی است که گوشت نخورید‬ ‫را قضاوت کنیم‪ ،‬بلکه تصمیم‬
‫یا ش راب ننوشید یا کاری نکنید که‬ ‫بگیریم که دیگر هرگز باعث لغزش‬
‫‪22‬‬
‫باعث لغزش ب رادرتان م ی‌شود‪.‬‬ ‫ب رادرمان نشویم یا مانعی بر سر‬
‫ایمانی که دارید بین خود و خدای‬ ‫راه او ق رار ندهیم‪ 14 .‬من م ی‌دانم و‬
‫خود نگه دارید‪ .‬خوشا به حال آن‬ ‫رور عیسی من را متقاعد کرد‬ ‫س َ‬ ‫َ‬
‫کسی که دلیلی ندارد به خاطر کاری‬ ‫که هیچ چیز به خودی خود ناپاک‬
‫که نیکو م ی‌شمارد خود را قضاوت‬ ‫نیست‪ .‬اما ب رای کسی که همه چیز‬
‫‪ 14:10‬همه خواهیم ایستاد‪ -‬عبارت یونانی م ی‌تواند به این معنا باشد که «ما را بلند‬
‫خواهند کرد»‪ .‬در آیه ‪ 11‬در مورد صحن ه‌ای م ی‌خوانیم که تصورش آسان است ‪ -‬در‬
‫روز داوری ما بر روی زانوانمان خواهیم بود‪ ،‬در حالی که طلب بخشش م ی‌کنیم و از‬
‫ب ی‌ارزشی خود آگاهیم‪ .‬اما سر پا خواهیم ایستاد (آیه ‪ )4‬تا مشمول پذیرش سخاوتمندانه‬
‫خدا شویم‪ .‬پس اگر این اتفاقی است که ب رای ما م ی‌افتد‪ ،‬نباید اکنون ب رادرمان را محکوم‬
‫کنیم‪.‬‬
‫‪ 14:19‬ما باید نگرش و موض ع‌گیری‌هایمان را ارزیابی کنیم و م راقب کالممان باشیم‪،‬‬
‫تا مطمئن شویم که صلح برق رار م ی‌کنیم نه نفاق‪.‬‬
‫‪349‬‬ ‫‪ 15:14 - 14:23‬نایمور‬
‫ستایش کنید‪.‬‬ ‫کند‪ 23 .‬اما آن کسی که شک دارد‪،‬‬
‫‪ 7‬بناب راین‪ ،‬یکدیگر را بپذیرید‬ ‫اگر بخورد محکوم م ی‌شود زی را از‬
‫همان طور که مسیح نیز هر یک از‬ ‫روی ایمان نم ی‌خورد‪ .‬و هر چه از‬
‫‪8‬‬
‫شما را ب رای ستایش خدا پذیرفت‪.‬‬ ‫روی ایمان نباشد‪ ،‬گناه است‪.‬‬
‫زی را م ی‌گویم که مسیح ب رای حقانیت‬
‫خداوند‪ ،‬خادم ختنه شد تا وعده‌هایی‬ ‫باب ‪15‬‬
‫‪9‬‬
‫را که به اجداد داده شده ثابت کند‪،‬‬
‫و غیریهودیان نیز خدا را به خاطر‬ ‫اهمیت اتحاد‬
‫رحتمش بستایند‪ .‬چنانکه نوشته‬ ‫ما که قوی هستیم باید ناتوانی‬
‫شده است‪ :‬بناب راین تو را میان ملل‬ ‫ضعیفان را تحمل کنیم و به فکر‬
‫غیریهود ستایش خواهم کرد و‬ ‫خشنودی خود نباشیم‪ 2 .‬هر یک از‬
‫نام تو را به زبان خواهم آورد‪ 10 .‬و‬ ‫ما باید همسایه خود را به خاطر‬
‫باز م ی‌گوید‪ :‬ای قوم‌ها‪ ،‬با امت او‬
‫‪3‬‬
‫خیر و تقویت او خشنود سازد‪.‬‬
‫شاد باشید‪ 11 .‬و دوباره م ی‌گوید‪:‬‬ ‫زی را مسیح نیز به فکر خوشی خود‬
‫ای مل ت‌ها‪ ،‬خداوند را بستایید و ای‬ ‫نبود بلکه همان طور که نوشته شده‪:‬‬
‫‪12‬‬
‫تمامی قوم‌ها‪ ،‬او را ستایش کنید‪.‬‬ ‫سرزنش کسانی که شما را سرزنش‬
‫و باز اشعیا م ی‌گوید‪ :‬ریشه یسی‬ ‫کردند بر من افتاد‪ 4 .‬زی را هر چه‬
‫خواهد آمد و او برم ی‌خیزد تا بر‬ ‫قب الً نوشته شده ب رای تعلیم ما بوده‬
‫ام ت‌ها حکم رانی کند‪ .‬و ام ت‌ها به‬ ‫تا از طریق صبر و تسلی که کتب‬
‫او امید خواهند بست‪ 13 .‬خدای امید‬ ‫مقدس م ی‌بخشد‪ ،‬امید داشته باشیم‪.‬‬
‫شما را با شادی و صلح در ایمان‬ ‫‪ 5‬خدای صبر و تسلی به شما این‬
‫پر کند تا با قدرت روح القدس‪ ،‬امید‬ ‫نعمت را داده تا با پیروی از مسیح‪،‬‬
‫ف راوان داشته باشید‪.‬‬
‫‪6‬‬
‫عیسی با یکدیگر همفکر باشید‪.‬‬
‫‪ 14‬و من خود نیز درباره شما متقاعد‬ ‫تا با یک دلی و با یک زبانی خدا‬
‫شدم ای ب رادران‪ ،‬که شما خودتان‬ ‫و پدر سرورمان عیسی مسیح را‬

‫‪ 15:1‬عیسی «ب ی‌ثباتی» ما را بر صلیب حمل کرد (اشعیا ‪53:4‬؛ متی ‪ .)8:17‬از ما‬
‫خواسته شده کاری که او ب رای ما کرد را ما نیز ب رای دیگ ران انجام دهیم‪ .‬و این تصلیب‬
‫را به چیزی مبدل م ی‌سازد ف راتر از یک تصویر که تنها از دور به آن بنگریم‪ .‬او‪ ،‬اینجا‬
‫و اکنون و در زندگی الگوی ما شده است‪ .‬روحی ه‌ای که او مرگ را با آن مالقات کرد‪،‬‬
‫باید در زندگی امروز ما باشد‪.‬‬
‫‪ 15:5‬همفکر‪ -‬این بدین معنا نیست که ما باید مانند هم باشیم‪ .‬اتحاد‪ ،‬همسانی نیست‪.‬‬
‫ما هر یک به شیوه خود تالش م ی‌کنیم تا ذهنیت‪ /‬نگرشی را داشته باشیم که عیسی در‬
‫زندگی داشت‪ .‬این نیست که بین ما اتحاد برق رار م ی‌کند؛ ما از این نظر ذهنیت یکسان‬
‫داریم که همه تالش م ی‌کنیم ذهنیت او را داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 15:8‬مرگ عیسی پایان عهد قدیم‪ ،‬یعنی شریعت موسی بود‪ ،‬و تأیید عهد جدید‪ ،‬که ذات‬
‫آن در وعده‌هایی است که پیش از شریعت موسی به اب راهیم داده شده بود‪.‬‬
‫‪ 15:30 - 15:15‬نایمور‬ ‫‪350‬‬
‫به گوششان نرسیده خواهند دید و‬ ‫مملو از خوبی هستید‪ ،‬پر از معرفت‬
‫کسانی که نشنیده‌اند خواهند فهمید‪.‬‬ ‫و قادر به دلگرمی یکدیگر هستید‪.‬‬
‫‪ 22‬بناب راین همی ن‌ها بارها مانع‬ ‫‪ 15‬اما به نحوی با کمال جسارت‬
‫آمدن من به سوی شما شد‪ 23 .‬اما‬ ‫ب رای شما م ی‌نویسم تا دوباره به شما‬
‫اکنون‪ ،‬دیگری نیازی به من در‬ ‫یادآور شوم‪ ،‬به خاطر فیضی که از‬
‫این مناطق نیست‪ ،‬و از آنجایی که‬ ‫سوی خدا به من عطا شد‪ 16 ،‬تا خادم‬
‫سالیان سال مشتاق آمدن به سوی‬ ‫مسیح‪ ،‬عیسی ب رای ام ت‌ها باشم‪ ،‬به‬
‫شما بودم‪ 24 ،‬امیدوارم شما را در‬ ‫انجیل خداوند خدمت کنم‪ ،‬تا هدیه‬
‫طول سفرم ببینم و پس از آن که‬ ‫ام ت‌ها مقبول واقع شود و از سوی‬
‫کمی از مصاحبت با شما بهره بردم‪،‬‬ ‫روح القدس مقدس شود‪.‬‬
‫در سفرم از کمک شما بهره‌مند‬
‫شوم‪ 26 .‬زی را اهل مقدونیه و اخائیه‬ ‫تدبیر پولس برای روم‬
‫چنین صالح دانستند که مبلغی را‬ ‫‪ 17‬بناب راین بابت کارهای مربوط به‬
‫ب رای فق را در میان قدیسان واقع در‬ ‫خدا در عیسی مسیح به خود افتخار‬
‫اورشلیم بفرستند‪ 27 .‬آنها راضی به‬ ‫م ی‌کنم‪ 18 .‬زی را ج رات سخن گفتن‬
‫این کار بودند و در حقیقت به آنها‬ ‫درباره چیزی را نخواهم داشت جز‬
‫مدیون هستند‪ .‬زی را اگر غیریهودیان‬ ‫اموری که مسیح از طریق من به‬
‫در امور معنوی یهودیان شریک‬ ‫عمل آورد ب رای اطاعت ام ت‌ها در‬
‫شده‌اند‪ ،‬به آنها مدیون هستند تا در‬ ‫کالم و عمل‪ 19 ،‬با قدرت نشان ه‌ها‬
‫‪28‬‬
‫امور مادی به آنها خدمت کنند‪.‬‬ ‫و معج زات و با قدرت روح القدس‪.‬‬
‫پس وقتی این ماموریت را به انجام‬ ‫پس از اورشلیم و اط راف آن گرفته‬
‫رساندم و این ثمره را به آنها دادم‪ ،‬از‬ ‫تا حتی ایلیریکوم‪ ،‬انجیل مسیح را‬
‫‪29‬‬
‫راه روم عازم اسپانیا خواهم شد‪.‬‬ ‫کام الً موعظه کردم‪ 20 .‬آری‪ ،‬هدفم‬
‫و م ی‌دانم که وقتی نزد شما م ی‌آیم‪،‬‬ ‫این بود که انجیل را موعظه کنم‬
‫مملو از برکت مسیح خواهم آمد‪.‬‬ ‫نه در جایی که اسم مسیح به گوش‬
‫‪ 30‬ای ب رادران قسم به سرورمان‬ ‫رسیده‪ ،‬تا بر شالوده شخص دیگری‬
‫عیسی مسیح و قسم به عشق‬ ‫بنا نسازم‪ 21 .‬بلکه همان طور که‬
‫روح‪ ،‬از شما خواهش م ی‌کنم که‬ ‫نوشته شده‪ :‬کسانی که خبری از او‬
‫با یکدیگر با من در دعا کردن به‬
‫‪ 21 ،15:20‬وقتی انجیل به تمام دنیا برود‪ ،‬پایان از راه خواهد رسید (متی ‪.)24:14‬‬
‫بناب راین‪ ،‬تمرکز ما نیز باید بر معرفی مسیح به ب ی‌ایمانان‪ /‬ب ی‌کلیساها باشد‪.‬‬
‫‪ 15:30‬دعا نباید فقط تشریفات باشد؛ در این صورت خالف خواست خدا است‪ .‬ایوب‬
‫در دعا با خدا مجاهده کرد و این ب رای ما مثال است (هوشع ‪ .)12:2-4‬اگر به قدرت‬
‫دعا ایمان داشته باشیم و به اندازه کافی فروتنی کنیم تا در دعا نیز به یاد ضع ف‌های‬
‫خود باشیم‪ ،‬از دیگ ران م ی‌خواهیم ب رایمان دعا کنند ‪ -‬درست همان کاری که پولس اینجا‬
‫م ی‌کند‪.‬‬
‫‪351‬‬ ‫‪ 16:16 - 15:31‬نایمور‬
‫‪ 6‬به مریم که ب رای شما زحمت‬ ‫‪31‬‬
‫درگاه خدا ب رای من کوشا باشید‪،‬‬
‫بسیار کشید‪ ،‬سالم برسانید‪ 7 .‬سالم‬ ‫تا از کسانی که در یهودیه هستند‬
‫برسانید به اندرونیکاس و یونیاس‪،‬‬ ‫و ایمان ندارند رهایی یابم و خدمتم‬
‫خویشاوندانم که با من در زندان‬ ‫به اورشلیم مورد قبول قدیسان واقع‬
‫بودند که در میان حواریون برجسته‬ ‫شود‪ 32 .‬تا به وسیله اراده خداوند با‬
‫هستند و قبل از من در مسیح‬ ‫شادی به سوی شما بیایم و با شما به‬
‫بوده‌اند‪.‬‬ ‫آرامش برسم‪ 33 .‬خدای صلح و آرامش‬
‫‪ 8‬به امپلیاس‪ ،‬عزیز من در خداوند‬ ‫با همه شما باد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫سالم برسانید‪ 9 .‬به اوربانوس همكار‬
‫من در مسیح و به استاخیس عزیز‬ ‫باب ‪16‬‬
‫من سالم برسانید‪ 10 .‬به اپلیس که‬
‫مقبول مسیح است سالم برسانید‪ .‬و‬ ‫تقدیر و سالم و تحی ت‌های‬
‫به خانواده ارستبولس سالم برسانید‪.‬‬ ‫مختلف‬
‫‪ 11‬و به هیردیون‪ ،‬خویشاوند من‬ ‫خواهر ما فیبی را که خادمه کلیسا‬
‫سالم رسانید‪ .‬و سالم برسانید به‬ ‫در کنخریا است‪ ،‬به شما م ی‌سپارم‪،‬‬
‫اهل خانه نرگسوس که در خداوند‬ ‫‪ 2‬تا او را در خداوند بطوری که‬
‫هستند‪ 12 .‬سالم برسانید به طریفینا‬ ‫شایسته مقدسین است بپذیرید‪ ،‬و از‬
‫و طریفوسا را که در خداوند زحمت‬ ‫شما م ی‌خواهم که در هر چیزی که‬
‫م ی‌کشند‪ .‬سالم برسانید به پرسیس‬ ‫ممکن است به شما نیاز داشته باشد‬
‫عزیز که در خداوند زحمت بسیار‬ ‫به او کمک کنید‪ .‬چ را که او به اف راد‬
‫کشید‪ 13 .‬به روفس برگزیده در‬ ‫بسیاری و خود من نیز کمک کرده‬
‫خداوند؛ و مادر او که مانند مادر‬ ‫است‪.‬‬
‫من نیز بود‪ 14 .‬سالم برسانید به‬ ‫‪ 3‬سالم برسانید به پرسکله و اکیال‪،‬‬
‫اسونكرتیس‪ ،‬فلیگون‪ ،‬هرماس‪،‬‬
‫‪4‬‬
‫همکاران من در مسیح عیسی‪،‬‬
‫پطروباس و هرمیس و ب رادرانی که‬ ‫که ب رای جان من گردنهای خود را‬
‫هم راه آنها هستند‪ 15 .‬سالم برسانید‬ ‫نهادند‪ .‬که نه تنها من‪ ،‬بلکه همه‬
‫به فیلولوگس‪ ،‬جولیا‪ ،‬نیریاس‪،‬‬ ‫کلیساهای غیریهودیان نیز ممنون‬
‫و خواهرش و اولیمپیاس و هم ٔه‬ ‫آنها هستند‪ 5 ،‬و به کلیسایی که در‬
‫مقدسانی كه هم راه آنها هستند‪.‬‬ ‫خانه آنها است نیز سالم برسانید‪.‬‬
‫‪ 16‬با بوس ه‌ای مقدس به یکدیگر‬ ‫سالم برسانید به عزیز من اپنطس‬
‫سالم دهید‪ .‬همه کلیساهای مسیح به‬ ‫که از اولین ثمره‌های مسیح در آسیا‬
‫شما سالم م ی‌رسانند‪.‬‬ ‫است‪.‬‬

‫‪ 16:1‬خادم‪ -‬معادل یونانی «‪ .»diakonos‬زنان در کلیسای اول مسیحیت نقش مهمی‬


‫داشتند‪ ،‬آن هم در زمانی که مذهب سرگرمی مردان بود‪.‬‬
‫‪ 16:5‬کلیساهای اولیه در خان ه‌ها تشکیل م ی‌شد؛ تا ‪ 200‬سال پس از عیسی‪ ،‬شواهد‬
‫باستان‌شناسی محدودی از ساختمان کلیساها وجود دارد‪.‬‬
‫‪ 16:27 - 16:17‬نایمور‬ ‫‪352‬‬
‫م ی‌رسانند‪ 22 .‬من طرتیوس‪ ،‬که این‬ ‫‪ 17‬از شما تمنا دارم ای ب رادران‪،‬‬
‫نامه را م ی‌نویسم به شما در خداوند‬ ‫متوجه کسانی باشید که بر خالف‬
‫سالم م ی‌دهم‪ 23 .‬غایوس میزبان من‬ ‫اصولی که تعلیم یافت ه‌اید باعث‬
‫(و میزبان تمام كلیسا) به شما سالم‬ ‫تفرقه م ی‌شوند و مانع ایجاد‬
‫م ی‌رساند‪ .‬ارسطوس خ زان ه‌دار شهر‬ ‫‪18‬‬
‫م ی‌کنند‪ .‬از ای ن‌ها دوری کنید‪.‬‬
‫و ب رادر ما كوارطس به شما سالم‬ ‫زی را کسانی که این چنین هستند‪ ،‬به‬
‫م ی‌رسانند‪ 24 .‬فیض سرور ما عیسی‬ ‫سرورمان مسیح خدمت نم ی‌کنند‪،‬‬
‫مسیح با همه شما باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫بلکه به شکم خود خدمت م ی‌کنند‬
‫‪ 25‬و به او که قادر است شما را‬ ‫و با سخنان زیبا و دلنشین‪ ،‬دل‬
‫استوار سازد‪ ،‬طبق انجیلی که من‬ ‫معصومان را فریب م ی‌دهند‪ 19 .‬زی را‬
‫موعظه م ی‌کنم که همان موعظه‬ ‫اطاعت شما بر همه آشکار است‪.‬‬
‫عیسی مسیح است‪ ،‬بر اساس افشاء‬ ‫بناب راین درباره شما شاد هستم‪ ،‬اما‬
‫رازی که از ازل مخفی بوده‪ 26 ،‬اما‬ ‫م ی‌خواهم در نیکی دانا باشید و در‬
‫اکنون آشکار شده است‪ ،‬و طبق کتب‬ ‫بدی ساده دل‪ 20 .‬و خدای صلح و‬
‫انبیا‪ ،‬بر اساس حکم خدای جاودانه‪،‬‬ ‫آرامش به زودی شیطان را زیر پای‬
‫به همه مل ت‌ها جهت اطاعت ایمان‬ ‫شما خواهد کوبید‪ .‬فیض سرورمان‬
‫آشکار گردید‪ 27 :‬به تنها خدای دانا‪،‬‬ ‫عیسی مسیح با شما باد‪.‬‬
‫به وسیله عیسی مسیح‪ ،‬تا ابد جالل‬ ‫‪ 21‬تیموتائوس همکار من و همچنین‬
‫باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫لوقا‪ ،‬یاسون و سوسیپاطرس که‬
‫خویشاوندان من هستند به شما سالم‬
‫‪ 16:17‬کتاب امثال به «اعضای کلیسا»ی اس رائیل در عهد قدیم پندی شبیه این م ی‌دهد‪.‬‬
‫اف رادی در اجتماع ایمانداران هستند که نباید آشکارا از آنها جدا شویم‪ ،‬بلکه باید با‬
‫هوشیاری دوری کنیم‪ .‬پولس م ی‌گوید ما باید اف رادی که باعث نفاق شده و مانع رسیدن‬
‫دیگ ران به ملکوت م ی‌شوند را «شناخته» و تنها از آنها دوری کنیم‪.‬‬
‫‪ 16:23‬اراستوس بایستی مردی ثروتمند از طبقه اجتماعی باال بوده باشد‪ .‬در این‬
‫فهرست‪ ،‬او عمدا ً کنار کوآرتوس ق رار گرفته ‪ -‬که یک نام معمولی برده‌ای است ‪ -‬که‬
‫تنها با عنوان «ب رادر» توصیف شده است‪ .‬مشخصه کلیسای حقیقی مسیحی اتحاد‬
‫فوق‌العاده بین اف رادی از پیشین ه‌های اجتماعی‪ ،‬نژادی و شخصی متفاوت است‪ .‬اتحاد‬
‫ما باید به اندازه‌ای باشد که تا این جهان را از مسیر مرگ دور کرده به سمت عیسی‬
‫ببرد (یوحنا ‪.)17:23‬‬
‫اول قرنتیان‬
‫سرورمان عیسی مسیح ف را خوانده‬ ‫باب ‪1‬‬
‫پولس‪ ،‬که به اراده خدا یکی از شده‌اید‪ ،‬وفادار است‪.‬‬
‫حواریون عیسی مسیح‪2‬خوانده شد و درخواست اتحاد‬
‫ب رادر ما سوستانیس‪ ،‬به کلیسای ‪ 10‬اینک ای ب رادران به نام‬
‫خدا در قرنتس‪ ،‬آنهایی که در مسیح سرورمان عیسی مسیح از شما تمنا‬
‫عیسی مقدس شده‌اند و مقدسین دارم که همه سخن واحدی را به زبان‬
‫خوانده م ی‌شود‪ ،‬با همه کسانی که بیاورید و هیچ تفرق ه‌ای بین شما‬
‫نام سرورمان عیسی مسیح را در نباشد؛ بلکه با هم همفکر و ه ‌مرای‬
‫همه جا م ی‌خوانند‪ ،‬که سرور آنها و کامل شوید‪ 11 .‬زی را ای ب رادرانم‪ ،‬از‬
‫سوی اهل خانه خلوئی درباره شما‬ ‫سرور ماست‪.‬‬
‫از پدرمان خدا و سرورمان عیسی به من خبر رسیده که اختالفاتی بین‬
‫‪3‬‬

‫شما هست‪ .‬منظورم این است که‬


‫‪12‬‬ ‫باد‪.‬‬ ‫شما‬ ‫بر‬ ‫سالمتی‬ ‫و‬ ‫فیض‬ ‫مسیح‬
‫همواره درباره شما خدا را شاکرم هر یک از شما م ی‌گوید‪ :‬من طرفدار‬
‫‪4‬‬

‫پولس هستم؛ من از آپلس هستم؛ و‬ ‫عیسی‬ ‫مسیح‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫الهی‬ ‫فیض‬ ‫ای‬
‫بر‬
‫به شما عطا شد‪ .‬زی را شما در او‪ ،‬من از کیفا؛ و من از مسیح‪ 13 .‬آیا‬
‫‪5‬‬

‫در همه ‪6‬چیز‪ ،‬در کالم و معرفت غنی مسیح تقسیم شد؟ آیا پولس به خاطر‬
‫شده‌اید‪ .‬همان طور که ‪7‬شهادت شما به صلیب کشیده شد؟ یا آیا شما‬
‫مسیح در شما استوار شد‪ ،‬تا در به نام پولس تعمید یافتید؟ ‪ 14‬خدا را‬
‫چ یک از شما را‬ ‫حین انتظار آشکار شدن سرورمان شکر م ی‌کنم که هی ‌‬
‫از جز کرسپس و غایوس تعمید ندادم‪.‬‬ ‫عیسی مسیح‪ ،‬از هیچ یک‬
‫هدایای معنوی ب ی‌نصیب نباشید‪ 15 .‬تا مبادا کسی از میان شما بگوید‬
‫‪8‬‬

‫او نیز تا آخر شما را استوار خواهد که به نام من تعمید یافت ه‌اید‪ 16 .‬و‬
‫سرورمان عیسی خاندان استیفان را نیز تعمید دادم‪ .‬به‬ ‫کرد تا در روز‬
‫مسیح ب ی‌تقصیر باشید‪ .‬خدایی که غیر از ای ن‌ها‪ ،‬به یاد ندارم شخص‬
‫‪9‬‬

‫از طریق او به یاری با پسرش یعنی دیگری را تعمید داده باشم‪ 17 .‬چ را‬

‫‪ 1:4‬اینکه همیشه به خاطر کارهایی که خدا ب رای دیگ ران کرده‪ ،‬شاکر او باشیم‪ ،‬نشانه‬
‫یک روح از خودگذشته است‪.‬‬
‫‪ 1:7‬هدف عطایای روح‌القادس در قرن اول «استوار کردن» ایمانداران جدید بود (آیه ‪.)6‬‬
‫وقتی عهد جدید کامل شد‪ ،‬دیگر نیازی به این کار نیست‪.‬‬
‫‪ 11 ,1:10‬در کلیسای قرنتین‪ ،‬مشکالت اخالقی و نظری بسیاری وجود داشت‪ .‬اما پولس‬
‫با مشکل نفاق شروع م ی‌کند‪ .‬جدایی میان ایمانداران گناه بزرگی است که باید با هر‬
‫هزین ه‌ای از آن اجتناب گردد‪.‬‬
‫‪ 15 ,1:14‬کسی که ما را تعمید جسمانی م ی‌دهد‪ ،‬هیچ ویژگی خاص شخصیتی ندارد‪.‬‬
‫‪ 1:17‬منظور پولس این نیست که تعمید ب ی‌اهمیت است ‪ -‬او تنها گفته که برخی را تعمید‬
‫‪ 2:4 - 1:18‬نایتنرق لوا‬ ‫‪354‬‬
‫و حکمت خدا است‪.‬‬ ‫که مسیح م را فرستاد نه ب رای این که‬
‫‪ 25‬زی را جهالت خدا از انسان‌ها‬ ‫تعمید دهم بلکه ب رای این که انجیل‬
‫حکیمان ه‌تر و ضعف خدا از‬ ‫را موعظه کنم؛ نه در حکمت کالم تا‬
‫انسان‌ها قوی‌تر است‪ 26 .‬ای ب رادران‪،‬‬ ‫مبادا صلیب مسیح ب ی‌اثر شود‪.‬‬
‫دعوت خدا را در نظر بگیرید؛ اکثر‬
‫شما حکمت در مورد امور دنیوی‬ ‫خدا از چیزهای ضعیف استفاده‬
‫نداشتید‪ ،‬اکثر شما قدرتمند یا‬
‫نجی ب‌زاده نبودید‪ 27 .‬اما خدا نادانان‬ ‫م ی‌کند‬
‫جهان را برگزید تا حکیمان را‬ ‫‪ 18‬زی را پیام مسیح ب رای کسانی که‬
‫شرمسار کند؛ و خدا ضعیفان جهان‬ ‫هالک م ی‌شوند حماقت است؛ اما‬
‫را برگزید تا نیرومندان را شرمسار‬ ‫ب رای ما که نجات یافت ه‌ایم‪ ،‬قدرت خدا‬
‫گرداند‪ 28 .‬خدا آن چه در این جهان‬ ‫است‪ 19 .‬زی را نوشته شده‪ :‬من حکمت‬
‫پست و محقر است برگزید‪ ،‬حتی‬ ‫حکیمان را نابود و بصیرت بصی ران‬
‫نیست ی‌ها را تا هست ی‌ها را نابود‬ ‫را تباه خواهم ساخت‪ 20 .‬حکیم کجا‬
‫سازد‪ 29 .‬پس هیچ انسانی نباید در‬ ‫است؟ کاتب کجا است؟ بح ث‌کننده‬
‫حضور خدا به خود ببالد‪ 30 .‬اما شما‬ ‫این دنیا کجا است؟ آیا خدا حکمت‬
‫از خدا هستید و در عیسی مسیح‪ ،‬که‬ ‫این جهان را تبدیل به جهالت نکرد؟‬
‫خدا او را ب رای ما حکمت‪ ،‬عدالت‪،‬‬ ‫‪ 21‬زی را از آنجایی که طبق حکمت‬
‫تقدس و آزادی گردانید‪ 31 .‬تا طبق آن‬ ‫خدا‪ ،‬جهان از طریق حکمتش به‬
‫چه نوشته شده‪ :‬هر کسی که فخر‬ ‫شناخت خدا دست نیافت‪ ،‬خداوند‬
‫م ی‌کند‪ ،‬باید در سرور فخر کند‪.‬‬ ‫صالح دید که از طریق پیام به ظاهر‬
‫احمقان ه‌ای موعظه کند تا ایمانداران‬
‫را نجات دهد‪ 22 -‬زی را یهودیان به‬
‫باب ‪2‬‬ ‫دنبال نشانه بودند و یونانیان به‬
‫و من ای ب رادرانم‪ ،‬وقتی نزد شما آمدم‬ ‫دنبال حکمت‪ 23 .‬اما ما مصلوب‬
‫تا گواه خدا را به شما اعالم کنم‪ ،‬با‬ ‫شدن مسیح را موعظه م ی‌کنیم که‬
‫کالم و حکمت برتر نیامدم‪ 2 .‬زی را‬ ‫ب رای یهودیان باعث لغزش و از نظر‬
‫تصمیم داشتم چیزی جز عیسی‬ ‫غیریهودیان حماقت است‪ 24 .‬اما‬
‫مسیح و مصلوب شدن او را در میان‬ ‫ب رای هم یهودیان و هم غیریهودیانی‬
‫شما ندانم‪ 3 .‬و در ضعف و ترس و با‬ ‫که دعوت شده‌اند‪ ،‬مسیح‪ ،‬قدرت خدا‬
‫لرزش ف راوان با شما بودم‪ 4 .‬و سخن‬
‫داده و کتاب اعمال نیز مثا ل‌های دیگری م ی‌آورد‪ .‬منظور او این است که تمرکز کاری‬
‫که خداوند ب رای او تعیین کرده‪ ،‬مه م‌تر از همه اشاعه انجیل است؛ شاید تعمید و پیگیری‬
‫مردم را به دیگ ران واگذاشته باشد‪.‬‬
‫‪ 1:28‬خدا ما را انتخاب کرده؛ پس ما به نحوی در این جهان و جوامعی که در آنها زندگی‬
‫م ی‌کنیم‪ ،‬در سطح پایین و مورد نفرت خواهیم بود‪.‬‬
‫‪ 2:4‬قدرت ترغیب در خود انجیل است‪ ،‬به ویژه در پیام صلیب (آیه ‪ .)2‬این آراستگی‬
‫ارائه ما نیست که به دین آمده‌ها را جذب م ی‌کند‪ ،‬بلکه قدرت پیام است‪.‬‬
‫‪355‬‬ ‫‪ 2:15 - 2:5‬نایتنرق لوا‬
‫‪ 10‬خدا بر ما از طریق روح آشکار‬ ‫و موعظ ه‌ام با کالم متقاعدکننده‬
‫کرده است‪ .‬زی را روح همه چیز را‪،‬‬ ‫حکمت نبود‪ ،‬بلکه با نشان دادن‬
‫آری‪ ،‬اعماق خدا را کاوش م ی‌کند‪.‬‬ ‫روح و قدرت بود؛ ‪ 5‬تا ایمان شما نه‬
‫‪ 11‬زی را کیست در میان انسان‌ها‬ ‫در حکمت انسان‌ها بلکه در قدرت‬
‫که امور انسانی را بداند جز روح‬ ‫خدا پایدار باشد‪.‬‬
‫انسانی که در او است؟ به همین‬
‫شکل‪ ،‬امور خدا را کسی جز روح‬ ‫حکمت حقیقی‬
‫خدا نم ی‌داند‪ 12 .‬اما ما نه روح جهان‬ ‫‪ 6‬از حکمت سخن م ی‌گوییم اما در‬
‫را بلکه روحی را که از جانب خدا‬ ‫میان آنهایی که بالغ هستند‪ .‬با این‬
‫است دریافت کردیم‪ ،‬تا چیزهایی را‬ ‫حال‪ ،‬این حکمت نه از این جهان‬
‫که آزادانه از سوی خدا به ما عطا‬ ‫است و نه از حاکمان این جهان که‬
‫شده بشناسیم‪ 13 .‬و درباره این امور‬ ‫نابود م ی‌شوند‪ 7 .‬بلکه از حکمت‬
‫نیز سخن م ی‌گوییم اما نه با کلماتی‬ ‫خداوند در رازی سخن م ی‌گوییم که‬
‫که حکمت انسان م ی‌آموزد بلکه با‬ ‫مخفی بود و خداوند عصرها قبل‬
‫کلماتی که روح تعلیم م ی‌دهد‪ ،‬و‬ ‫ب رای جالل ما مقدر کرده بود‪ 8 ،‬که‬
‫امور معنوی را با معنویت ترکیب‬ ‫هیچ یک از حاکمان این جهان آن‬
‫م ی‌کنیم‪ 14 .‬انسان طبیعی آن چه را‬ ‫را نم ی‌دانند‪ .‬زی را اگر م ی‌دانستند‪،‬‬
‫که متعلق به روح خدا است دریافت‬ ‫سرور شکوه و جالل را به صلیب‬
‫نم ی‌کند زی را از نظر او حماقت است‬ ‫نم ی‌کشیدند‪ 9 .‬اما همانطور که‬
‫و نم ی‌تواند آن را بشناسد زی را این‬ ‫نوشته شده‪ :‬آنچه را كه چشمی ندیده‬
‫‪15‬‬
‫امور با معنویت فهمیده م ی‌شوند‪.‬‬ ‫و گوشی نشنیده و به دل انسان راه‬
‫اما آن کسی که معنوی است همه‬ ‫نیافته است‪ ،‬هر آن چه خدا ب رای‬
‫چیز را قضاوت م ی‌کند؛ و در نهایت‬ ‫دوستداران خود مهیا نموده است‪،‬‬
‫هیچ انسانی او را قضاوت نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 2:6‬اگر حاکمان این جهان «محکوم به زوال هستند»‪ ،‬ما نباید به سیاستگذاران امید‬
‫داشته باشیم‪ ،‬بلکه امیدمان باید به سیاست استق رار ملکوت خدا روی زمین با بازگشت‬
‫عیسی باشد‪.‬‬
‫‪ 2:9‬خدا در ابدیت ب رای ما جایگاهی فردی «آماده کرده است»؛ هرکدام از ما در خانه‬
‫جاودان خدا اتاقی ب رای خود داریم (یوحنا ‪.)14:1-3‬‬
‫‪ 2:13‬ما با مقایسه بخ ش‌های مختلف کالم خدا‪ ،‬که توسط روح‌القدس نوشته شده‪،‬‬
‫حقایق معنوی را با معنویات ترکیب م ی‌کنیم؛ و با محقق ساختن کارهای روح خدا در‬
‫زندگیمان‪ ،‬این تجربه را با آموزه‌های کالم روح‌القدس در انجیل ترکیب کرده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 2:14‬بناب راین‪ ،‬این نباید مایه تعجب ما شود که بسیاری از مردم پیام ما از عیسی به‬
‫آنها را «درک نم ی‌کنند»‪.‬‬
‫‪ 2:15‬مردم ما را قضاوت م ی‌کنند ؛ اما نگرش ما باید این باشد که این ب رای ما معنایی‬
‫دارد و در این صورت است که مورد قضاوت آنها نخواهیم بود‪.‬‬
‫‪ 3:14 - 2:16‬نایتنرق لوا‬ ‫‪356‬‬
‫ایمان آوردید‪ 6 .‬من کاشتم‪ ،‬آپلس‬ ‫‪ 16‬زی را کیست که ذهن خداوند را‬
‫آبیاری کرد؛ اما خدا رویانید‪ 7 .‬نه‬ ‫بداند که به او تعلیم دهد؟ اما ما ذهن‬
‫آن کسی که چیزی را م ی‌کارد‪ ،‬نه آن‬ ‫مسیح را داریم‪.‬‬
‫کسی که آب م ی‌دهد‪ ،‬بلکه خدا است‬
‫که م ی‌رویاند‪ 8 .‬آن که م ی‌کارد و آن‬ ‫باب ‪3‬‬
‫که آب م ی‌دهد یکی هستند‪ ،‬اما هر‬
‫کدام بر اساس زحمت خود اجرش را‬ ‫رشد معنوی‬
‫خواهد گرفت‪ 9 .‬زی را ما همکاران خدا‬ ‫و من ای ب رادران‪ ،‬نم ی‌توانم مانند‬
‫هستیم‪ .‬شما مزرعه خدا و عمارت‬ ‫انسان‌های معنوی با شما صحبت‬
‫خدا هستید‪.‬‬ ‫کنم‪ ،‬بلکه به عنوان انسان‌های‬
‫‪ 10‬طبق فیض الهی که به من عطا‬ ‫نفسانی‪ ،‬به عنوان کودکانی در‬
‫شد‪ ،‬به عنوان یک سازند ‌ه دانا‪،‬‬ ‫مسیح با شما سخن م ی‌گویم‪ 2 .‬من‬
‫شالوده را بنا نهادم و دیگری بر روی‬ ‫به شما شیر دادم نه غذای جامد‪.‬‬
‫آن خواهد ساخت‪ .‬اما هر انسانی باید‬ ‫زی را هنوز قادر به تحمل آن نبودید؛‬
‫مواظب باشد که چگونه آن را بنا‬ ‫نه حتی اآلن نیز قادر به تحمل آن‬
‫م ی‌کند! ‪ 11‬زی را هیچ کس نم ی‌تواند‬ ‫نیستید‪ 3 .‬زی را هنوز نفسانی هستید‪.‬‬
‫شالوده‌ای غیر از آن شالوده‌ای بنا‬ ‫زی را تا وقتی در میان شما حسادت‬
‫کند که از قبل بنا نهاده شده‪ ،‬یعنی‬ ‫و ن زاع هست‪ ،‬آیا نفسانی نیستید و‬
‫عیسی مسیح‪ 12 .‬اما اگر کسی بر‬ ‫مثل مردم رفتار نم ی‌کنید؟ ‪ 4‬زی را‬
‫آن شالوده‪ ،‬طال‪ ،‬نقره‪ ،‬سن گ‌های‬ ‫وقتی یک نفر م ی‌گوید‪ :‬من از پولس‬
‫قیمتی‪ ،‬چوب‪ ،‬گیاه و کاه بنا کند‪،‬‬ ‫هستم؛ و دیگری م ی‌گوید من از‬
‫‪ 13‬کار هر انسان آشکار خواهد‬ ‫آپلس هستم‪ -‬آیا صرف ا ً انسانی بیش‬
‫شد‪ .‬چ را که روز داوری آن را اعالم‬ ‫نیستید؟‬
‫خواهد کرد‪ ،‬زی را با آتش آشکار‬ ‫‪ 5‬پس آپلس کیست؟ و پولس‬
‫خواهد شد؛ و خو ِد آتش نوع عمل هر‬ ‫کیست؟ خادمانی که هر کدام به‬
‫انسان را م ی‌آزماید‪ 14 .‬اگر کار هر‬ ‫همان اندازه‌ای که سرور به آنها‬
‫کسی که بر روی آن بنا نهاده دوام‬ ‫عطا نموده است‪ ،‬به وسیله آنها‬

‫‪ 3:2‬وقتی تعمید داده م ی‌شویم‪ ،‬دوباره متولد م ی‌شویم (یوحنا ‪)3:3-5‬؛ در معنای معنوی‬
‫ما نوزاد هستیم و با شیر کالم خدا‪ ،‬آموزه‌های اساسی انجیل‪ ،‬تغذیه شده و رشد م ی‌کنیم؛‬
‫اما به بلوغ که م ی‌رسیم‪ ،‬به گوشت کالم او خواهیم رسید‪ .‬اما قرنتیان به بلوغ نرسیده‬
‫بودند‪.‬‬
‫‪ 3:8‬کاری که ما ب رای دیگ ران م ی‌کنیم‪ ،‬پاداشی جاودان ب رایمان خواهد داشت ‪ -‬برخالف‬
‫کاری که در زندگی و حرف ه‌ای جدا از دینمان انجام م ی‌دهیم‪.‬‬
‫‪ 3:9‬پولس خدا را به یک همکار در ساختمان یا مزرعه تشبیه م ی‌کند؛ این نشان دهنده‬
‫فروتنی خدا است که آماده است هم راه ما در تالش ب رای کمک به دیگ ران در راه ملکوت‬
‫او کار کند‪.‬‬
‫‪357‬‬ ‫‪ 4:4 - 3:15‬نایتنرق لوا‬
‫آن شما است‪ 22 .‬چه پولس‪،‬‬ ‫چیز از ِ‬
‫‪15‬‬
‫بیاورد‪ ،‬پاداش دریافت خواهد کرد‪.‬‬
‫آپلس‪ ،‬کیفا‪ ،‬یا جهانیان‪ ،‬یا زندگی‪،‬‬ ‫اگر کار کسی بسوزد‪ ،‬زیان خواهد‬
‫یا مرگ‪ ،‬یا هر چه اکنون هست و‬ ‫دید؛ اما خودش نجات خواهد یافت‪،‬‬
‫هر چه در آینده خواهد بود‪ -‬همه از‬ ‫مانند کسی که از میان آتش گذشته‬
‫آن مسیح‬
‫آن شما هستند‪ .‬و شما از ِ‬
‫‪23‬‬
‫ِ‬ ‫است‪ 16 .‬آیا نم ی‌دانید که شما معبد‬
‫آن خدا است‪.‬‬
‫هستید و مسیح از ِ‬ ‫خدا هستید و روح خدا در شما ساکن‬
‫است؟ ‪ 17‬اگر کسی معبد خدا را نابود‬
‫باب ‪4‬‬ ‫سازد‪ ،‬خدا او را نابود خواهد ساخت‪.‬‬
‫زی را معبد خدا مقدس است؛ و شما‬
‫مباشران دانا‬ ‫نیز چنین هستید‪.‬‬
‫هر کس ما را خادمان مسیح و‬ ‫‪ 18‬هیچ کس نباید خودش را فریب‬
‫مباش ران اس رار خدا م ی‌داند‪ 2 .‬عالوه‬ ‫دهد‪ .‬اگر کسی فکر م ی‌کند که در‬
‫بر این‪ ،‬ب رای مباش ران الزم است که‬ ‫این جهان دانا است‪ ،‬نادان بشود تا‬
‫وفادار باشند‪ 3 .‬اما ب رای من اهمیت‬ ‫دانا شود‪ 19 .‬زی را حکمت این جهان‬
‫ناچیزی دارد که از سوی شما یا‬ ‫نزد خدا نادانی است‪ .‬زی را نوشته‬
‫هر کس دیگری مورد قضاوت واقع‬ ‫شده‪ :‬حکیمان را در مکر خودشان‬
‫شوم‪ .‬من حتی در مورد خودم نیز‬ ‫گرفتار م ی‌سازد‪ 20 .‬و باز م ی‌گوید‪:‬‬
‫قضاوت نم ی‌کنم‪ 4 .‬زی را در وجدان‬ ‫خداوند م ی‌داند که برهان حکیمان‬
‫خودم چیزی علیه خودم نم ی‌بینم‪.‬‬ ‫باطل و بیهوده است‪ 21 .‬بناب راین هیچ‬
‫با این حال عادل شمرده نم ی‌شوم؛‬ ‫کس در انسان فخر نکند‪ .‬زی را همه‬
‫‪ 3:15‬اگر آنها که ما به دین جذب م ی‌کنیم یا تالش م ی‌کنیم مؤمن شوند‪ ،‬دین را ترک‬
‫کنند‪ ،‬خود ما رستگار م ی‌شویم‪ ،‬اگرچه ما نیز باید از آتش آزمون داوری نهایی عبور‬
‫کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:23‬عیسی حتی پس از عروجش «متعلق به خدا» است و پس خود خدا نیست‪.‬‬
‫‪ 4:1‬همان طور که از حکایات مسیح م ی‌آموزیم‪ ،‬به تمام ما استعدادها و برکات خاصی‬
‫داده شده که باید وفادارانه در خدمت خدا به کار گرفته شود‪ .‬اگر از آنها استفاده نکنیم‪،‬‬
‫یا آنها را در راستای منافع شخصی زندگیمان به کار بگیریم‪ ،‬پس خادمین وفاداری‬
‫نیستیم‪.‬‬
‫‪ 4:3‬این حقیقت که ما تحت داوری خدا خواهیم بود‪ ،‬چنان پ راهمیت است که معنایش‬
‫این است‪ :‬هرچه مردم معمولی در این دنیا ما را داوری کنند‪ ،‬کوچکترین اهمیتی ب رای‬
‫ما ندارد‪.‬‬
‫‪ 4:4‬در یک معنا‪ ،‬وجدان ما حائز اهمیت است‪ .‬اما حتی اگر وجدانمان در مورد چیزی‬
‫پاک باشد‪ ،‬به این معنا نیست که حق با ماست‪ .‬ما در ب رابر داوری خدا م ی‌ایستیم؛‬
‫در روز آخر‪ ،‬وجدان ما از ما خارج نم ی‌شود که آنجا ایستاده و ما را داوری کند‪ .‬ما‬
‫ب راساس پاس خ‌هایمان به کالمی که عیسی گفته است‪ ،‬مورد داوری ق رار م ی‌گیریم (یوحنا‬
‫‪)12:48‬؛ و در بعضی موارد‪ ،‬وجدان مقصر است‪.‬‬
‫‪ 4:15 - 4:5‬نایتنرق لوا‬ ‫‪358‬‬
‫کنیم‪ 9 .‬زی را گمان م ی‌کنم که خدا‬ ‫بلکه آن کسی که من را قضاوت‬
‫ما حواریون را آخر از همه فرستاد‬ ‫م ی‌کند سرور است‪ 5 .‬بناب راین‪ ،‬پیش‬
‫مانند مردانی که محکوم به مرگ‬ ‫از وقت‪ ،‬من را محکوم به چیزی‬
‫هستند‪ .‬زی را ما تماشاگاهی ب رای‬ ‫نکنید تا سرور بیاید که امور پنهان‬
‫عالم‪ ،‬هم ب رای فرشتگان و هم ب رای‬ ‫تاریکی را روشن خواهد ساخت و‬
‫مردم شده‌ایم‪ 10 .‬ما به خاطر مسیح‬ ‫حرف دلها را آشکار خواهد کرد؛ و‬
‫ابله هستیم‪ ،‬اما شما در مسیح دانا‬ ‫سپس هر کسی از خدا تحسین خود‬
‫هستید‪ .‬ما ضعیفیم اما شما قوی‬ ‫را خواهد گرفت‪.‬‬
‫هستید‪ .‬شما جالل دارید‪ ،‬اما ما‬ ‫‪ 6‬ب رادران‪ ،‬ای ن‌ها را به خاطر شما‬
‫خوار و ذلیل هستیم‪ 11 .‬حتی تا‬ ‫به خودم و آپلس نسب داده‌ام‪ .‬تا از‬
‫به این ساعت هم گرسن ه‌ایم و هم‬ ‫ما بیاموزید که از آنچه نوشته شده‬
‫تشنه و برهنه و کوبیده و جایی‬ ‫ف راتر نروید‪ ،‬تا هیچ یک از شما‬
‫ب رای سکونت نداریم؛ ‪ 12‬ما زحمت‬ ‫نسبت به دیگری به خود نبالد‪ 7 .‬زی را‬
‫م ی‌کشیم و با دستان خود کار‬ ‫کیست که شما را متفاوت م ی‌سازد؟‬
‫م ی‌کنیم‪ .‬ناس زا م ی‌شنویم و برکت‬ ‫و چه دارید که دریافت نکردید؟ اما‬
‫م ی‌طلبیم‪ .‬آزار م ی‌بینیم و تحمل‬ ‫اگر آن را دریافت کردید‪ ،‬چ را طوری‬
‫م ی‌کنیم‪ 13 .‬بدنام گردیده‪ ،‬خواهش و‬ ‫فخر م ی‌کنید که گویی آن را دریافت‬
‫تمنا م ی‌کنیم‪ .‬ما مانند زباله جهان‪،‬‬ ‫نکرده‌اید؟‬
‫و پ س‌مانده زمین گشت ه‌ایم تا کنون‬
‫نیز این چنین هستیم‪.‬‬ ‫صالحیت پولس برای تعلیم به‬
‫‪ 14‬ای ن‌ها را نه ب رای شرمساری شما‬
‫بلکه به این خاطر م ی‌نویسم که به‬ ‫قرنتیان‬
‫شما مانند فرزندان عزیزم دلگرمی‬ ‫‪ 8‬اکنون سیر شده‌اید‪ ،‬ثروتمند‬
‫بدهم‪ 15 .‬زی را هر چند ده ه زار استاد‬ ‫شده‌اید‪ ،‬و بدون ما سلطنت م ی‌کنید‪.‬‬
‫در مسیح داشته باشید‪ ،‬پدران زیادی‬ ‫آری‪ ،‬و امیدوارم که حقیقت ا ً سلطنت‬
‫کنید تا ما نیز با شما سلطنت‬
‫‪ 4:5‬داوری درست یعنی در نظرگرفتن عمی ق‌ترین انگیزه‌های یک فرد‪ .‬پس وقتی آنها‬
‫ب رای ما و اغلب خود آن اف راد قابل دیدن نیستند‪ ،‬ما نم ی‌توانیم دیگ ران را داوری‪ /‬محکوم‬
‫کنیم؛ باید این را تنها به خدا واگذار کنیم‪ .‬این بدین معنا نیست که نم ی‌توانیم نظری هم‬
‫داشته باشیم ‪ -‬در این صورت حتی نخواهیم توانست درست را از نادرست تشخیص دهیم‪.‬‬
‫اما نباید در مورد داوری نهایی خدا بر فردی پی ش‌داوری کنیم‪.‬‬
‫‪ 4:10‬تصمیماتی که ما به دلیل دانشمان از عیسی م ی‌گیریم اغلب باعث م ی‌شوند در‬
‫چشم اف راد ب ی‌ایمان جاهل جلوه کنیم‪ .‬اما آیا ما به چشم آنها جاهل به نظر م ی‌رسیم یا‬
‫اغلب درست مانند آنها عمل م ی‌کنیم؟‬
‫‪ 4:15‬کسانی که ما به سمت عیسی م ی‌آوریم‪ ،‬فرزندان معنوی ما هستند‪ ،‬و ما باید‬
‫همواره تا زمانی که زنده هستیم از آنها م راقبت کنیم؛ و همچنین باید به کسانی که ما را‬
‫به سمت عیسی آورده‌اند‪ ،‬مانند والدین خود‪ ،‬احت رام بگذاریم‪.‬‬
‫‪359‬‬ ‫‪ 5:8 - 4:16‬نایتنرق لوا‬
‫غیریهود هم وجود ندارد؛ که شخصی‬ ‫نخواهید داشت‪ .‬زی را من بودم که‬
‫زن پدر خود را داشته باشد‪ 2 .‬بجای‬ ‫در مسیح عیسی‪ ،‬از طریق بشارت‬
‫ندامت‪ ،‬احساس غرور هم م ی‌کنید‪.‬‬ ‫‪16‬‬
‫انجیل شما را به وجود آوردم‪.‬‬
‫این شخص را که چنین کاری کرده‬ ‫بناب راین از شما م ی‌خواهم که از‬
‫‪3‬‬
‫است از میان خود بیرون کنید‪.‬‬ ‫من تقلید کنید‪ 17 .‬به همین منظور‬
‫زی را من‪ ،‬اگرچه در جسم غایبم‪،‬‬ ‫تیموتائوس را نزد شما فرستادم که‬
‫اما در روح حاضرم‪ ،‬بر کسی که‬ ‫فرزند عزیز و وفادار من در خداوند‬
‫این کار را کرده است حکم کرده‌ام‪،‬‬ ‫است که راه‌های من را که در عیسی‬
‫‪ 4‬به شما دستور م ی‌دهم که به نام‬ ‫است به شما یادآور خواهد شد‪ ،‬همان‬
‫سرورمان عیسی‪ ،‬وقتی دور هم‬ ‫طور که من همه جا در هر کلیسایی‬
‫جمع هستید (و در این هنگام روح‬ ‫تعلیم م ی‌دهم‪ 18 .‬بعضی تکبر‬
‫من بین شما حاضر است)‪ ،‬با قدرت‬ ‫م ی‌کنند گویی ق رار نبود نزد شما‬
‫سرورمان عیسی‪ 5 ،‬این شخص را‬ ‫بیایم‪ 19 .‬اما من به زودی به سوی‬
‫تحویل شیطان دهید تا جسمش به‬ ‫شما خواهم آمد‪ ،‬اگر خداوند اراده‬
‫س رور‬ ‫هالکت برسد‪ ،‬و روح در روز َ‬ ‫کند‪ ،‬و نه حرف این متکب ران بلکه‬
‫عیسی نجات یابد‪.‬‬ ‫قدرتشان را کشف خواهم کرد‪ 20 .‬زی را‬
‫‪ 6‬فخرورزی شما خوب نیست‪ .‬آیا‬ ‫ملکوت خداوند در حرف نیست بلکه‬
‫نم ی‌دانید که کمی خمیرمایه‪ ،‬تمام‬ ‫در قدرت است‪ 21 .‬شما کدام را ترجیح‬
‫خمیر را مخمر م ی‌سازد؟ ‪ 7‬خود‬ ‫م ی‌دهید؟ آیا با چوب نزد شما بیایم یا‬
‫را از خمیرمایه کهنه پاک کنید تا‬ ‫با عشق و روح مهربانی؟‬
‫خمیر تازه باشید‪ ،‬همانطور که االن‬
‫در واقع هستید‪ .‬زی را بره‌ی فصح ما‬ ‫باب ‪5‬‬
‫مسیح در راه ما قربانی شده است‪.‬‬
‫‪ 8‬پس بیاید عید را نگاه داریم‪ ،‬نه با‬ ‫موردی از ب ی‌اخالقی جنسی‬
‫خمیرمایه کهنه و نه با خمیرمایه‬ ‫در حقیقت‪ ،‬گ زارش شده که در‬
‫بدی و ش رارت‪ ،‬بلکه با نان ساده دلی‬ ‫میان شما ب ی‌اخالقی جنسی رخ داده‬
‫و راستی که خمیری ندارد‪.‬‬ ‫است‪ ،‬و این ب ی‌اخالقی در میان ملل‬

‫‪ 5:2‬قوانین کلیساهای محلی گاهی در موارد ب ی‌اخالقی جدی مانند این ضروری هستند‪.‬‬
‫اما هدف این است که آنها از طریق این ف رآیند نجات یابند (آیه ‪ .)5‬ما نباید تنها به دلیل‬
‫اختالفات فردی یا خشم‪ ،‬کسی را دور کنیم‪ ،‬بلکه این کار باید تنها از روی عشق و میل‬
‫به نجات آنها و دیگ ران باشد‪.‬‬
‫‪ 5:5‬برداشت معمول از «شیطان» اینجا شکسته م ی‌شود؛ چون دشمن [شاید در این‬
‫مورد مقامات محلی رومی] پیرو اراده خدا در رستگاری مردم ایفای نقش م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 5:6‬خمیرمایه یا مخمر که در کلیسا بر دیگ ران تأثیر منفی م ی‌گذاشتند‪ ،‬تنها اف راد‬
‫منحرف جنسی نبودند؛ بلکه به «بدخواهان» نیز اشاره دارد (آیه ‪ .)8‬قانون کلیسا در این‬
‫مورد حامیانه بود ‪ -‬تا تأثیر منفی بر دیگ ران وارد نشود‪.‬‬
‫‪ 6:9 - 5:9‬نایتنرق لوا‬ ‫‪360‬‬
‫نه قدیسان ببرد؟ ‪ 2‬یا نم ی‌دانید که‬ ‫‪ 9‬در نامه خودم به شما نوشتم که با‬
‫قدیسان دنیا را داوری خواهند کرد؟‬ ‫زناکاران معاشرت نکنید‪ 10 .‬منظورم‬
‫و اگر دنیا را شما داوری کنید‪ ،‬آیا‬ ‫زناکاران این جهان یا طمعکاران و‬
‫س زاوار داوری بر مسائل کوچکتر‬ ‫یا ستمکاران یا ب ت‌پرستان نبود‪ .‬زی را‬
‫را ندارید؟ ‪ 3‬آیا نم ی‌دانید که ما بر‬ ‫ب رای این منظور‌باید از دنیا بیرون‬
‫فرشتگان داوری خواهیم کرد؟ تا‬ ‫روید‪ 11 .‬اما االن به شما م ی‌نویسم که‬
‫چه برسد به امور مربوط به این‬ ‫اگر کس ی‌ که ب رادر نامیده م ی‌شود‪،‬‬
‫زندگی؟ ‪ 4‬پس اگر باید بر مسائل‬ ‫زناکار یا طمعکار یا ب ت‌پرست یا‬
‫مربوط به این زندگی داوری کنید‪،‬‬ ‫فحاش یا میگسار یا ستمگر باشد‪،‬‬
‫آن را به قاض ی‌هایی بسپارید که‬ ‫با چنین شخصی معاشرت نکنید و‬
‫مقام باالیی در کلیسا ندارند‪ 5 .‬این‬ ‫حتی غذا هم نخورید‪ 12 .‬زی را من‬
‫را م ی‌گویم تا شما را خجال ت‌زده‬ ‫چه کاری دارم که ب رای آنانی که‬
‫کنم‪ .‬عجب! آیا در میان شما یک‬ ‫خارج‌اند قضاوت کنم‪ .‬آیا شما ب رای‬
‫نفر دانا نیست که بتواند در میان‬ ‫اهل داخل قضاوت نم ی‌کنید؟ ‪ 13‬اما‬
‫ب رادران خود حکم کند؟ ‪ 6‬بلکه‬ ‫ب رای آنهایی که خارج‌اند خدا داوری‬
‫همانطور که االن مشخص است‪،‬‬ ‫خواهد کرد‪ .‬پس آن شخص شرور را‬
‫ب رادر با ب رادر به محاکمه م ی‌رود‪ -‬و‬ ‫از میان خود بیرون کنید‪.‬‬
‫آن هم نزد ب ی‌ایمانان! ‪ 7‬نه‪ ،‬االن در‬
‫شما قصوری است که با یکدیگر‬ ‫باب ‪6‬‬
‫م رافعه دارید‪ .‬چ را در عوض مظلوم‬
‫واقع نشوید؟ چ را در عوض فریب‬ ‫مومنان را نزد قانون نبرید‬
‫نخورید؟ ‪ 8‬نه‪ ،‬اما شما به ب رادران‬ ‫آیا کسی از شما اگر مسئل ه‌ای با‬
‫خود ظلم م ی‌کنید و آنها را فریب‬ ‫همسای ه‌اش داشته باشد‪ ،‬ج رات‬
‫م ی‌دهید‪ 9 .‬یا آیا نم ی‌دانید که ظالمان‬ ‫دارد که موضوع را نزد ظالمان و‬

‫‪ 5:11‬با یکدیگر غذاخوردن در قرن اول نشانه پذیرش و رفاقت بود‪ .‬عیسی با تمام‬
‫گناهکاران غذا م ی‌خورد تا آنها را به سمت خداوند بیاورد؛ او به این دلیل که مردم در‬
‫سطح معنوی او نبودند‪ ،‬از غذا خوردن با آنها امتناع نم ی‌کرد‪.‬‬
‫‪ 6:1‬بناب راین‪ ،‬نباید دیگر ایمانداران را به دادگاه بکشانیم؛ بلکه باید سعی کنیم مسائل‬
‫را از طریق واسط ه‌گری انسان‌های دانا و فروتن کلیسا حل نماییم‪ ،‬حتی کسانی که در‬
‫میان ما جایگاهی ندارند‪.‬‬
‫‪ 6:7‬ما باید زیان کالهبرداری را تحمل کنیم تا اینکه دیگ ران را به دادگاه بکشیم؛ ما در‬
‫یک عصر دادخواهی زندگی م ی‌کنیم و تهدیدات حقوقی هرگز به این اندازه نبوده‪ ،‬و ما‬
‫نباید در این میان گیر کنیم‪.‬‬
‫‪ 6:8‬کشیدن ب رادری به دادگاه به دلیل کالهبرداری از شما در واقع [در چشم خدا] ب رای‬
‫کالهبرداری از آنها است؛ پس تصویر بهتری نسبت به آنها از خودتان نشان نم ی‌دهید‬
‫و در نتیجه خود را محکوم م ی‌سازید‪.‬‬
‫‪361‬‬ ‫‪ 7:2 - 6:10‬نایتنرق لوا‬
‫آیا نم ی‌دانید که هر که با فاحشه‬ ‫وارث ملکوت خدا نم ی‌شوند؟ فریب‬
‫بپیوندد‪ ،‬با او ی ک‌تن م ی‌شود؟ زی را‬ ‫مخورید‪ .‬زی را فاسقان و ب ت‌پرستان‬
‫کتاب مقدس م ی‌گوید‪ :‬هر دو یک‬ ‫و زناکاران و مخنیان و لواط‌کاران‪،‬‬
‫تن خواهند بود‪ 17 .‬اما کس ی‌ که با‬ ‫‪ 10‬و دزدان و طمعکاران و میگساران‬
‫خداوند بپیوندد یک روح است‪ 18 .‬از‬ ‫و فحاشان و ستمگ ران وارث ملکوت‬
‫زنا بگریزید‪ .‬هر گناهی که انسان‬ ‫خدا نخواهند شد‪ 11 .‬و بعضی از‬
‫م ی‌کند بیرون از بدن است‪ ،‬اما‬ ‫شما چنین ‌بودید؛ اما غسل کردید و‬
‫کسی که مرتکب زنا م ی‌شود بر بدن‬ ‫مقدس شدید و به نام سرور عیسی و‬
‫خود گناه م ی‌ورزد‪ 19 .‬یا نم ی‌دانید که‬ ‫به روح خدای ما عادل شدید‪.‬‬
‫بدن شما معبد روح‌القدس است که‬ ‫‪ 12‬همه ‌چیز ب رای من جایز است‪،‬‬
‫در شما است‪ ،‬که از خدا یافت ه‌اید؟ و‬ ‫اما همه چیز مفید نیست‪ .‬همه چیز‬
‫شما متعلق به خود نیستید؟ ‪ 20‬زی را‬ ‫ب رای من جایز است‪ ،‬اما نم ی‌گذارم‬
‫که به قیمتی خریده شدید‪ .‬پس خدا‬ ‫که چیزی بر من تسلط یابد‪ 13 .‬غذا‬
‫را به بدن خود تمجید نمایید‪ ،‬چون‬ ‫ب رای شکم است و شکم ب رای غذا‪ ،‬اما‬
‫متعلق به خدا است‪.‬‬ ‫خدا این و آن را فانی خواهد ساخت‪.‬‬
‫اما جسم ب رای زنا نیست‪ ،‬بلکه ب رای‬
‫باب ‪7‬‬
‫‪14‬‬
‫خداوند است و خداوند ب رای جسم‪.‬‬
‫و خدا سرور را برخی زانید و ما را نیز‬
‫پاسخ پولس به سواالت درباره‬ ‫با قدرت خود خواهد برخی زانید‪ 15 .‬آیا‬
‫تجرد‬ ‫نم ی‌دانید که بدنهای شما اعضای‬
‫و اما درباره چیزهایی که ب رای من‬ ‫مسیح است؟ پس م ی‌خواهید اعضای‬
‫نوشتید‪ .‬بهتر است که یک مرد به‬ ‫مسیح را بردارم و آنها را اعضای‬
‫زنی دست نزند‪ 2 .‬اما چون فساد‬ ‫‪16‬‬
‫یک فاحشه گردانم؟ خدا نکند‪.‬‬
‫‪ 6:9‬اگر باور داشته باشیم که شری ران اجازه ورود به ملکوت خدا را نخواهند داشت‪ ،‬به‬
‫اندازه کافی آرامش خاطر خواهیم یافت‪ .‬این تنها داوری است که اهمیت دارد و ما نیز‬
‫نباید آنها را در این زندگی به داوری انسانی بکشیم‪ .‬ما با اجتناب از این کار‪ ،‬ایمانمان‬
‫به داوری خدا را نشان می دهیم (رجوع کنید به ‪.)4:3,4‬‬
‫‪ 6:11‬شسته شده ‪ ...‬در نام‪ -‬اشاره‌ای به تعمید‪ .‬ما نیز [ذاتا] مرتکب گناهانی م ی‌شویم‬
‫که دیگ ران را به خاطرشان به دادگاه م ی‌آوریم‪ .‬اما سخاوتمندانه در نتیجه تعمیدمان‪،‬‬
‫بخشیده شده‌ایم‪ .‬پس باید نسبت به آنها نیز بخشاینده باشیم‪.‬‬
‫‪ 6:12‬عیسی فهرستی طوالنی از کارهایی که باید و نباید انجام دهیم را به ما نداده است‪.‬‬
‫پرسش این نیست که «از چه راهی م ی‌توانم جان سالم به در برم؟» بلکه این است که‬
‫«انتخاب عالمانه‪ /‬مناسب کدام است؟»‬
‫‪ 6:16‬عمل جنسی توسط خدا انجام م ی‌شود تا دو تن را «یکی» کند‪ .‬استفاده از آن از‬
‫راه‌های دیگر گناهی است عظیم‪.‬‬
‫‪ 7:2‬پولس اغلب یک استاندارد ایده‌آل را تعریف م ی‌کند و البته از تصدیق ضعف انسان‬
‫‪ 7:14 - 7:3‬نایتنرق لوا‬ ‫‪362‬‬
‫م ی‌گویم‪ :‬بهتر است که آنها مانند‬ ‫بسیار وجود دارد‪ ،‬هر مردی باید‬
‫من زندگی کنند‪ 9 .‬اما اگر بر خود‬ ‫همسر خودش را داشته باشد و‬
‫تسلط ندارید‪ ،‬ازدواج کنید‪ .‬ازدواج‬ ‫هر زنی شوهر خودش را‪ 3 .‬شوهر‬
‫بسیار بهتر از سوختن است‪.‬‬ ‫وظایفش نسبت به زنش را باید‬
‫‪ 10‬اما به کسانی که ازدواج کرده‌اند‬ ‫انجام دهد و زن نیز به همین شکل‬
‫چنین دستوری م ی‌دهم؛ ‪،‬نه که‬ ‫باید وظایفش را نسبت به شوهرش‬
‫من بلکه‪ ،‬خداوند چنین دستوری‬ ‫انجام دهد‪ 4 .‬زن قدرتی بر بدن خود‬
‫م ی‌دهد‪ :‬که زن نباید شوهرش را‬ ‫ندارد‪ ،‬اما شوهر دارد‪ .‬و به همین‬
‫ترک کند ‪( 11‬اما اگر جدا شود‪ ،‬باید‬ ‫شکل‪ ،‬شوهر نیز قدرتی بر بدن خود‬
‫مجرد باقی بماند یا با شوهرش صلح‬ ‫ندارد اما همسرش دارد‪ 5 .‬یکدیگر‬
‫کند) و شوهر نباید زن خود را ترک‬ ‫را محروم نسازید مگر ب رای مدتی‬
‫کند‪.‬‬ ‫مورد توافق تا خود را وقف دعا‬
‫‪ 12‬اما من و نه خداوند‪ ،‬به بقیه‬ ‫کنید و سپس دوباره به هم بپیوندید‬
‫چنین م ی‌گویم‪ :‬اگر ب رادری‪ ،‬زنی‬ ‫تا شیطان شما را به خاطر عدم‬
‫ب ی‌ایمان دارد و آن زن راضی به‬ ‫خویشتنداری وسوسه نکند‪.‬‬
‫زندگی با او باشد‪ ،‬نباید زنش را ترک‬ ‫‪ 6‬اما این را به عنوان یک امتیاز به‬
‫کند‪ 13 .‬و زنی که شوهری ب ی‌ایمان‬ ‫شما م ی‌گویم نه یک حکم‪ 7 .‬با این‬
‫دارد و آن مرد راضی به زندگی با‬ ‫حال م ی‌خواهم همه انسان‌ها مثل‬
‫او است‪ ،‬نباید شوهرش را ترک کند‪.‬‬ ‫من باشند‪ .‬ولی هر انسانی نعمت‬
‫‪ 14‬زی را شوهر ب ی‌ایمان به وسیله این‬ ‫خاص خود را از خدا دارد‪ ،‬یکی به‬
‫زن مقدس م ی‌شود و زن ب ی‌ایمان‬ ‫این شکل و دیگری به شکل دیگر‪.‬‬
‫به وسیله این ب رادر مقدس م ی‌شود‪.‬‬ ‫‪ 8‬اما به مجردان و بیوه‌زنان‬
‫توسط خدا نیز آگاه است‪ .‬بناب راین‪ ،‬او زندگی مجردی را توصیه م ی‌کند اما ازدواج را‬
‫م ی‌پذیرد؛ در ازدواج نباید جدایی باشد‪ ،‬اما اگر بود‪ ،‬دیگر مجرد بمانید (آیه ‪.)11‬‬
‫‪ 7:5‬شهوت درونی ما است که ما را وسوسه م ی‌کند‪ ،‬نه یک موجود ف راطبیعی‪ .‬میل‬
‫درونی به روابط جنسی ممنوعه دشمن‪ /‬شیطان واقعی ما است‪.‬‬
‫‪ 7:7‬هم ازدواج و هم تجرد هدایایی از خدا هستند‪ .‬اما بسیاری از اف راد مجرد آرزوی‬
‫ازدواج دارند و برخی متأه ل‌ها نیز م ی‌خواهند بار دیگر مجرد باشند؛ با این فکر که در‬
‫گروه دیگر بهتر م ی‌توانند به خدا خدمت کنند‪ .‬اما در هر ش رایطی که باشید‪ ،‬هدی ه‌ای از‬
‫خدا در اختیار شما است که باید از آن استفاده کنید‪.‬‬
‫‪ 7:12‬من‪ ،‬نه خداوند‪ -‬هرچه پولس نوشت با الهام روح خدا بود‪ .‬با این حال‪ ،‬اغلب‪،‬‬
‫او آموزه‌هایی را تک رار م ی‌کند که سرورمان عیسی هم قب الً داده است (آیه ‪ .)10‬با این‬
‫وجود‪ ،‬اکنون پولس به ما چیزی م ی‌گوید که توسط روح به او الهام شده و در آموزه‌های‬
‫مسیح دیده نم ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 7:14‬اعضای خانواده ما که ایمان ندارند یا بالغ نیستند‪ ،‬تا اندازه‌ای در ما «تقدیس‬
‫م ی‌شوند»‪ .‬این انگیزه‌ای است که خودمان به خدا وفادار باشیم‪.‬‬
‫‪363‬‬ ‫‪ 7:28 - 7:15‬نایتنرق لوا‬
‫آن کسی که هنگام دعوت شدن به‬ ‫وگرنه فرزندان شما ناپاک بودند؛ اما‬
‫خداوند برده بود‪ ،‬انسان آزاد خداوند‬ ‫اکنون آنها مقدس هستند‪ 15 .‬اما اگر‬
‫است‪ .‬به همین شکل‪ ،‬آن کسی که‬ ‫شخص ب ی‌ایمانی بخواهد جدا شود‪،‬‬
‫هنگام دعوت شدن آزاد بود‪ ،‬برده‬ ‫بگذارید جدا شود‪ .‬ب رادر یا خواهر در‬
‫مسیح است‪ 23 .‬شما به قیمت زیادی‬ ‫چنین مواردی مقید نیست؛ بلکه خدا‬
‫‪24‬‬
‫خریده شدید‪ .‬برده انسان‌ها نشوید‪.‬‬ ‫‪16‬‬
‫ما را به صلح دعوت کرده است‪.‬‬
‫ای ب رادران‪ ،‬هر کس در هر حالتی‬ ‫زی را ای زن‪ ،‬از کجا م ی‌دانی که آیا‬
‫که دعوت شده باشد‪ ،‬در همان حالت‬ ‫شوهرت را نجات خواهی داد یا نه؟‬
‫نزد خدا بماند‪.‬‬ ‫یا ای شوهر‪ ،‬از کجا م ی‌دانی که آیا‬
‫‪ 25‬اما درباره باکره‌ها حکمی از‬ ‫زنت را نجات خواهی داد یا نه؟‬
‫خداوند ندارم؛ اما چون از خداوند‬ ‫‪ 17‬هر کسی فقط به همان اندازه که‬
‫رحمت یافتم که امین باشم‪ ،‬نظرم‬ ‫خداوند ب رای هر کسی مقدر کرده و‬
‫را بیان م ی‌کنم‪ 26 .‬بناب راین به نظر‬ ‫هر کسی را دعوت نموده رفتار کند‪.‬‬
‫من به خاطر پریشانی کنونی که ما‬ ‫و من در همه کلیساها چنین امر‬
‫را دربرگرفته‪ ،‬هر کس باید همان‬ ‫م ی‌کنم‪ 18 .‬آیا مرد مختونی‪ ،‬دعوت‬
‫طور که هست بماند‪ 27 .‬آیا به یک‬ ‫شده است؟ او نباید نامختون گردد‪.‬‬
‫زن مقید هستید؟ سعی در جدایی‬ ‫آیا مرد نامختونی دعوت شده است؟‬
‫نداشته باشید‪ .‬آیا از زنی جدا شده‌اید؟‬ ‫او نباید مختون نشود‪ 19 .‬ختنه شدن‬
‫دیگر به دنبال همسر نگردید‪ 28 .‬اما‬ ‫و نامختون بودن اهمیتی ندارد‪-‬‬
‫اگر ازدواج کنید‪ ،‬گناه نکرده‌اید‪ ،‬و‬ ‫بلکه رعایت احکام الهی از همه‬
‫اگر یک دختر باکره ازدواج کند‪،‬‬ ‫چیز مهمتر است‪ 20 .‬هر کسی در‬
‫گناه نکرده است‪ .‬اما این اف راد در‬ ‫همان حالتی که دعوت شده بماند‪.‬‬
‫جسم آزار و اذیت خواهند دید و من‬ ‫‪ 21‬آیا وقتی دعوت شدید‪ ،‬برده بودید؟‬
‫م ی‌خواهم شما را از این رها کنم‪.‬‬ ‫نگ ران نباشید‪ ،‬اما اگر م ی‌توانید آزاد‬
‫شوید‪ ،‬حتم ا ً خود را رها کنید‪ 22 .‬زی را‬
‫‪ 7:16‬اگرچه خدا انسان‌ها را از طریق عیسی نجات م ی‌دهد‪ ،‬این کار را به ما سپرده‬
‫است‪ .‬یک ایماندار م ی‌تواند فرد دیگری را نجات دهد؛ این تشویق بزرگی است ب رای‬
‫ازدواج با یک ب ی‌ایمان و اشاعه انجیل‪.‬‬
‫‪ 7:17‬در همه کلیساها‪ -‬این آموزه پولس ب رای این کلیسا‪ ،‬الهام خدا بود؛ لذا به ف راتر‬
‫از آن یک کلیسا مرتبط بوده و ال زام م ی‌شود‪ .‬بناب راین‪ ،‬نام ه‌های او تنها اسناد تاریخی‬
‫نیستند‪ ،‬بلک صدای خدا ب رای تمام ایمانداران در تمام اعصار هستند‪ .‬البته که ما در‬
‫مکان‪ ،‬زمان و جغ رافیای متفاوتی زندگی م ی‌کنیم‪ ،‬اما اساس آموزه خدا به واسطه او در‬
‫مورد تمام ما اعمال م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 7: 20, 23‬اگر م ی‌توانید آزادی خود را بدست آورید ‪ ...‬غالم مشوید‪ -‬شاید به تالشی‬
‫مربوط باشد که ب رای ارتقای شغلی یا اشتغال انجام م ی‌دهیم و ما را برده ساخته و از‬
‫چیزهایی خدایی دور م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 7:40 - 7:29‬نایتنرق لوا‬ ‫‪364‬‬
‫خشنود سازد‪.‬‬ ‫خدمت به خداوند بدون‬
‫‪ 35‬و من این را ب رای خوبی خودتان‬ ‫دل‌مشغولی‬
‫م ی‌گویم‪ .‬نه این که دامی ب رای شما‬ ‫‪ 29‬اما ای ب رادران این را م ی‌گویم‬
‫بیندازم بلکه ب رای این که آن چه‬ ‫چون وقت تنگ است و از این‬
‫شایسته است انجام دهید و بدون‬ ‫زمان به بعد‪ ،‬کسانی که زن دارند‪،‬‬
‫دل‌مشغولی به خداوند خدمت کنید‪.‬‬ ‫به گون ه‌ای باشند که گویی زنی‬
‫‪ 36‬اما اگر کسی فکر م ی‌کند که‬ ‫نداشته‌‌اند‪ 30 ،‬و کسانی که ع زادارند‬
‫رفتار نامناسبی با دختر خود دارد‪،‬‬ ‫به گون ه‌ای که گویی ع زاداری‬
‫اگر او از سن بلوغ خود گذشته و‬ ‫نکرده‌اند‪ ،‬و کسانی که شادی‬
‫اگر الزم است‪ ،‬باید آن کاری را بکند‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬به گون ه‌ای که شادی‬
‫که م ی‌خواهد‪ .‬در این صورت گناه‬ ‫نکرده‌اند‪ ،‬و کسانی که خریداری‬
‫نکرده است‪ .‬بگذارید که ازدواج کنند‪.‬‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬به گون ه‌ای باشند که‬
‫‪ 37‬اما اگر در دل خود استوار است‪،‬‬ ‫صاحب چیزی نیستند‪ 31 .‬و کسانی‬
‫هیچ ضرورتی ندارد بلکه هوس خود‬ ‫که از جهان استفاده م ی‌کنند‪ ،‬به‬
‫را تحت سلطه خویش درآورده است‬ ‫گون ه‌ای باشند که از آن به طور تمام‬
‫و در دل خود مصمم است که او را‬ ‫عیار بهره نم ی‌برند‪ .‬زی را شکل این‬
‫‪38‬‬
‫باکره نگه دارد؛ باید چنین کند‪.‬‬ ‫جهان گذرا است‪.‬‬
‫زی را آن کسی که دختر باکره خود‬ ‫‪ 32‬اما دوست دارم شما از نگ ران ی‌ها‬
‫را شوهر دهد‪ ،‬کار نیکی م ی‌کند‬ ‫رها باشید‪ .‬مرد مجرد به امور خداوند‬
‫و آن کسی که از ازدواج دخترش‬ ‫م ی‌اندیشد که چگونه خداوند را‬
‫م ی‌پرهیزد کار نیکوتری کرده است‪.‬‬ ‫خشنود کند‪ 33 .‬اما مرد متاهل به‬
‫‪ 39‬یک زن تا وقتی شوهرش زنده‬ ‫امور دنیوی م ی‌اندیشد که چگونه‬
‫است به او مقید است؛ اما اگر شوهر‬ ‫زنش را خشنود کند‪ 34 ،‬و بدین ترتیب‬
‫بمیرد‪ ،‬زن آزاد است تا با هر کسی‬ ‫او به دو سمت تقسیم م ی‌شود‪ .‬زن‬
‫که برم ی‌گزیند ازدواج کند‪ .‬اما فقط‬ ‫مجرد یا باکره درباره امور خداوند‬
‫در خداوند‪ 40 .‬اما به نظر من‪ ،‬آن زن‬ ‫مضطرب است تا بتواند هم در بدن‬
‫خوشبخ ت‌تر است اگر همان طور‬ ‫و هم در روح مقدس باشد؛ اما زن‬
‫که هست بماند‪ .‬و من یقین دارم که‬ ‫متاهل درباره امور دنیوی مضطرب‬
‫من نیز دارای روح خداوند هستم‪.‬‬ ‫است و این که چگونه شوهرش را‬
‫‪ 7:36‬آیات ‪ 7:26-40‬اظهارنظرهای پولس در مورد یک وضعیت خاص در قرنتس‬
‫است ‪ -‬او دارد در پاسخ به بسیاری از مواردی که قرنتیان از او پرسیده بودند‪ ،‬م ی‌نویسد‬
‫(آیه ‪ .)1‬ما تنها پاس خ‌های او را م ی‌خوانیم‪ ،‬بدون اینکه بدانیم پرس ش‌ها چه بوده است‪.‬‬
‫‪ 7:39‬ازدواج تا آخر عمر است‪ .‬در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر‪ ،‬این اصل به انداز‌ه امروز‬
‫مورد حمله واقع نشده است‪ .‬ازدواج ب رای ایمانداران یعنی تنها «در خداوند» بودن ‪ -‬ب رای‬
‫کسانی که در او تعمید داده شده‌اند‪.‬‬
‫‪ 7:40‬به نظر من‪ -‬در یونانی گفته م ی‌شود «مطمئنم که ‪.»...‬‬
‫‪365‬‬ ‫‪ 8:9 - 8:2‬نایتنرق لوا‬
‫سروران بسیاری وجود دارد‪ 6 ،‬اما‬ ‫باب ‪8‬‬
‫ب رای ما فقط یک خدای یکتا وجود‬ ‫غذاهای تقدیم شده به بُ ت‌ها‬
‫دارد‪ ،‬یعنی پدر که همه چیز به او‬ ‫و اما درباره چیزهایی که ب رای بُ ت‌ها‬
‫تعلق دارد و ما ب رای او همه چیز‬ ‫قربانی م ی‌شوند‪ .‬م ی‌دانیم که همه ما‬
‫هستیم؛ و یک سرور وجود دارد‪،‬‬ ‫دانش داریم؛ اما دانش باعث غرور‬
‫یعنی عیسی مسیح که همه چیز به‬ ‫م ی‌شود اما محبت بنا م ی‌کند‪ 2 .‬اگر‬
‫خاطر او است و ما نیز به خاطر او‬ ‫کسی فکر م ی‌کند که همه چیز را‬
‫وجود داریم‪.‬‬ ‫م ی‌داند‪ ،‬هیچ چیزی را آن طور که‬
‫‪ 7‬با این حال‪ ،‬این دانایی در همه‬ ‫باید بداند‪ ،‬نم ی‌داند‪ 3 .‬اما اگر کسی‬
‫مردم وجود ندارد‪ ،‬بلکه برخی تا‬ ‫خدا را دوست بدارد‪ ،‬از سوی خدا‬
‫کنون به بت خو گرفت ه‌اند‪ ،‬غذاهایی‬ ‫شناخته م ی‌شود‪.‬‬
‫که ب رای یک بت قربانی م ی‌شوند‬ ‫‪ 4‬بناب راین درباره خوردن غذاهایی‬
‫م ی‌خورند و وجدان آنها که ضعیف‬ ‫که ب رای بُ ت‌ها قربانی می‌‌شود‪،‬‬
‫است آلوده م ی‌شود‪ 8 .‬اما غذا باعث‬ ‫م ی‌دانیم که هیچ بُتی وجود ندارد‬
‫ستودن ما از سوی خدا نم ی‌شود‪ .‬نه‬ ‫و هیچ خدایی به جز خدای یکتا‬
‫با نخوردن غذا بدتر م ی‌شویم‪ .‬و نه‬ ‫نیست‪ 5 .‬زی را گرچه آنها نیز خدایان‬
‫با خوردن آن بهتر‪ 9 .‬اما مواظب‬ ‫نامیده م ی‌شوند‪ ،‬خواه در آسمان‬
‫باشید که مبادا به هر طریقی این‬ ‫خواه در زمین‪ ،‬چ را که خدایان و‬
‫‪ 8:1‬ما م ی‌توانیم از دانش‪ ،‬از جمله دانش معنوی‪ ،‬استفاده اشتباه بکنیم ‪ -‬حتی اگر خود‬
‫آن دانش به صورت نظری درست باشد‪ .‬اگر با عشق زندگی کنیم‪ ،‬نگ ران ی‌مان اصالح‬
‫و پرورش دیگ ران است و از این حکمت به درستی و با حساسیت استفاده خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 8:3‬نکته شگفت این است که خدا ما را م ی‌شناسد؛ نه به اندازه‌ دانش محدودی که ما‬
‫از او داریم‪.‬‬
‫‪ 8:4, 5‬برخالف باورهای عام آن زمان‪ ،‬آموزه‌ پولس این است که ب ت‌ها وجود ندارند‪.‬‬
‫او ب ت‌ها را «دیوها» م ی‌خواند (‪)10:21‬؛ مردم باور داشتند دیوها نی م‌خدایانی هستند‪ ،‬و‬
‫ب ت‌های آنها را روی زمین م ی‌ساختند‪.‬قرنتیان وسوسه شده بودند که هم خدا را بپرستند و‬
‫هم دیوها‪ /‬ب ت‌ها را‪ .‬پولس به روشنی اعالم م ی‌کند که دیوها وجود ندارند؛ زبانی که در‬
‫عهد جدید ب رای «توصیف دیوها» استفاده شده همان زبانی است که در آن زمان ب رای‬
‫شرح بیماری‌های ناشناخته [اغلب روانی] استفاده م ی‌شد‪.‬‬
‫‪ 8:6‬تنها خدا‪ ،‬خدای پدر است‪ .‬نظری ه‌ کذب تثلیث ادعا دارد که یک خدا در قالب سه‬
‫نفر وجود دارد که یکی از آنها «خدای پدر» است‪ .‬اما انجیل به ما م ی‌آموزد که تنها خدا‪،‬‬
‫خدای پدر است‪ .‬بناب راین‪ ،‬عیسی خدا نیست‪ .‬وجود او به عنوان یک موجود مستقل از‬
‫خدا در این آیه به روشنی بیان شده است‪.‬‬
‫‪ 8:9‬ما آزاد هستیم هر آنچه م ی‌خواهیم بخوریم؛ اما تصمیمات ما باید همواره تحت‬
‫تأثیر این دغدغ ه‌ باشد که به عنوان الگو چه تأثیری بر اف راد ک م‌ایمان‌تر خواهیم گذاشت‪.‬‬
‫این اصلی است که باید اغلب در تصمیم گیری‌هایمان به کار بگیریم‪« .‬از نظر من‬
‫‪ 9:12 - 8:10‬نایتنرق لوا‬ ‫‪366‬‬
‫‪ 3‬دفاع من در ب رابر کسانی که من‬ ‫آزادی شما باعث لغزش ضعیفان‬
‫را م ی‌آزمایند این است‪ 4 :‬آیا ما حق‬ ‫شود‪ 10 .‬زی را اگر کسی ببیند که‬
‫خوردن و آشامیدن نداریم؟ ‪ 5‬آیا ما‬ ‫شمایی که دانا هستید در معبد یک‬
‫حق نداریم مانند بقیه حواریون و‬ ‫بت غذا م ی‌خورید‪ ،‬آیا وجدان او اگر‬
‫ب رادران سرور و کیفا زن مومنی‬ ‫ضعیف باشد ب رای خوردن چیزهایی‬
‫داشته و با خود هم راه کنیم؟ ‪ 6‬یا آیا‬ ‫که ب رای ب ت‌ها قربانی م ی‌شود‬
‫من و برنابا تنها کسانی هستیم که‬ ‫تشویق نم ی‌گردد؟ ‪ 11‬زی را به وسیله‬
‫حق ندارند ب رای ام رار معاش کار‬ ‫دانایی شما‪ ،‬آن که ضعیف است‬
‫کنند؟ ‪ 7‬کدام سرباز است که به خرج‬ ‫یعنی ب رادری که به خاطر او مسیح‬
‫خود خدمت م ی‌کند؟ کیست که در‬ ‫جان داد‪ ،‬نابود م ی‌شود‪ 12 .‬و از این‬
‫تاکستانی بکارد و میوه آن را نخورد؟‬ ‫رو‪ ،‬با گناه کردن در قبال مومنان و‬
‫یا کیست که به گل ه‌ای غذا بدهد و‬ ‫آسیب رساندن به وجدان آنها وقتی‬
‫از شیر گله ننوشد؟ ‪ 8‬آیا ای ن‌ها را بر‬ ‫ضعیف است‪ ،‬در قبال مسیح گناه‬
‫اساس اعمال انسانی م ی‌گویم؟ یا‬ ‫کرده‌اید‪ 13 .‬بناب راین‪ ،‬اگر غذا باعث‬
‫شریعت نیز چنین م ی‌گوید؟ ‪ 9‬زی را‬ ‫لغزش ب رادرم م ی‌شود‪ ،‬دیگر هیچ‬
‫در شریعت موسی نوشته شده‪ :‬وقتی‬ ‫گوشتی را نخواهم خورد تا باعث‬
‫گاو خرمن را م ی‌كوبد دهانش را نبند‪.‬‬ ‫لغزش ب رادرم نشوم‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫آیا خدا به گاوها اهمیت م ی‌دهد‪،‬‬
‫یا آیا این را ک الً به خاطر ما گفت؟‬ ‫باب ‪9‬‬
‫آری‪ ،‬به خاطر ما چنین نوشته شده‬
‫بود‪ .‬زی را کسی که شخم م ی‌زند باید‬ ‫نظر پولس درباره حقوق یک‬
‫با امید شخم بزند و آن کسی که‬ ‫خادم‬
‫خرمن کوبی م ی‌کند امید دارد که‬ ‫آیا آزاد نیستم؟ آیا حواری نیستم؟ آیا‬
‫در برداشت محصول سهمی داشته‬ ‫عیسی‪ ،‬سرورمان را ندیده‌ام؟ آیا شما‬
‫باشد‪ 11 .‬اگر دان ه‌های معنوی را ب رای‬ ‫اعمال من در سرور نیستید؟ ‪ 2‬اگر‬
‫شما کاشتیم‪ ،‬آیا امر بزرگی است که‬ ‫از دید دیگ ران من حواری نیستم‪،‬‬
‫مادیات شما را برداشت کنیم؟‬ ‫حداقل از دید شما هستم‪ .‬زی را شما‬
‫‪ 12‬اگر دیگ ران چنین حقی را از شما‬ ‫ُم هر رسالت من در سرور هستید‪.‬‬
‫مشکلی ندارد ‪ ...‬ب رای من درست است»‪ ،‬یک روحی ه‌ خودپسندی معنوی است‪ .‬ما تأثیری‬
‫بسیار بیشتر از آنچه فکر م ی‌کنیم بر دیگ ران داریم‪ .‬اگر باعث شویم پای فرد دیگری‬
‫بلغزد‪ ،‬آنگاه در ب رابر عیسی گناهکاریم و مرگ او ب رای آن فرد بیهوده تلقی م ی‌شود‬
‫(آیات ‪ .)12،13‬پس آنچه ممکن است ب رای ما گناهی شخصی نباشد‪ ،‬تبدیل به گناه‬
‫م ی‌شود‪ ،‬اگر باعث لغزش دیگ ران شده باشد‪.‬‬
‫‪ 9:5‬همسری ایماندار‪ -‬بار دیگر پولس تأکید م ی‌کند که ازدواج تنها باید با یک ایماندار‬
‫باشد (‪.)7:39‬‬
‫‪ 9:12‬اینجا مثالی را م ی‌بینیم از اینکه چگونه م ی‌توانیم در سطوح مختلف‪ ،‬زندگی‬
‫‪367‬‬ ‫‪ 9:20 - 9:13‬نایتنرق لوا‬
‫‪ 17‬زی را اگر این کار را از روی اراده‬ ‫مطالبه م ی‌کنند‪ ،‬آیا ما حق بیشتر از‬
‫خودم کنم‪ ،‬پاداش خواهم گرفت؛ اما‬ ‫این نداریم؟ با این حال‪ ،‬ما از این‬
‫اگر بر خالف اراده‌ام باشد‪ ،‬پس‬ ‫حق استفاده نکردیم بلکه همه چیز‬
‫واضح است که چنین ماموریتی به‬ ‫را تحمل م ی‌کنیم تا مانعی بر سر راه‬
‫من سپرده شده است‪ 18 .‬پس پاداش‬ ‫بشارت مسیح نباشیم‪ 13 .‬آیا نم ی‌دانید‬
‫من چیست؟ این که وقتی انجیل‬ ‫کسانی که در معبد زحمت م ی‌کشند‬
‫را موعظه م ی‌کنم‪ ،‬انجیل را بدون‬ ‫غذای خود را از معبد م ی‌گیرند‬
‫هزین ه‌ای تقدیم م ی‌کنم و از حق خود‬ ‫و آنهایی که در مح راب خدمت‬
‫در انجیل استفاده نم ی‌کنم‪.‬‬ ‫م ی‌کنند سهم خود را از آن چه در‬
‫‪14‬‬
‫مح راب قربانی م ی‌شود م ی‌گیرند؟‬
‫همه چیز برای همه مردم‬ ‫همچنین خداوند مقرر کرد کسانی‬
‫‪ 19‬زی را گرچه از همه آزاد بودم‪،‬‬ ‫که بشارت را اعالم م ی‌کنند باید از‬
‫خودم را خادم همه کردم تا بیشتر‬ ‫راه بشارت ام رار معاش کنند‪ 15 .‬اما‬
‫به دست بیاورم‪ 20 .‬و ب رای یهودیان‬ ‫من از هیچ یک از ای ن‌ها استفاده‬
‫یهودی شدم تا یهودیان را به دست‬ ‫نکرده‌ام و ای ن‌ها را نم ی‌نویسم تا در‬
‫بیاورم‪ .‬و ب رای کسانی که طبق‬ ‫حق من چنین شود‪ .‬زی را ب رای من‬
‫شریعت زندگی م ی‌کنند‪( ،‬گرچه‬ ‫بهتر است بمیرم تا این که کسی‬
‫مقید به شریعت نیستم)مانند کسی‬ ‫فخر من را باطل کند‪ 16 .‬زی را اگر‬
‫شدم که اهل شریعت است ‪ ،‬تا‬ ‫انجیل را موعظه م ی‌کنم‪ ،‬چیزی‬
‫کسانی را که تابع شریعت هستند‬ ‫ب رای فخر ندارم‪ .‬چ را که ناچارم‪ .‬وای‬
‫بر من اگر انجیل را موعظه نکنم‪.‬‬
‫معنوی را انتخاب کنیم‪ .‬ب رای پولس خطا نبود که به خاطر کارش حقوق دریافت کند و‬
‫اینجا توضیح م ی‌دهد که حتی سابق ه‌ای در عهد قدیم ب رای آن وجود دارد‪ -‬و نیز حدیثی‬
‫ثبت نشده از عیسی که آن را تعلیم‌دهد (آیه ‪ .)14‬اما او تصمیم گرفت در سطحی باالتر‬
‫عمل کند ‪ -‬و حقوق نگیرد‪ .‬اگر به راستی خدا را دوست داشته باشیم‪ ،‬تالش خواهیم کرد‬
‫تا در باالترین سطح ممکن به او خدمت کنیم‪ .‬ما کمین ه‌گ را نیستیم‪ ،‬که تنها به آنچه‬
‫م ی‌تواند نجاتمان دهد‪ ،‬فکر کنیم‪.‬‬
‫‪ 9:17‬پولس م ی‌گوید یک نشان ه‌ اینکه او به درستی ب رای موعظ ه‌ انجیل ف را خوانده شده‪،‬‬
‫این است که این کار در طبیعت او نبوده؛ بلکه سالهای سکوت او در عربستان پس از‬
‫ایمان آوردنش‪ ،‬احتماالً به دلیل مبارزه‌اش با دستور موعظه بوده است (غالطیان ‪.)1:17‬‬
‫اگر احساس کنیم به اشت راک گذاشتن اخبار خوب عیسی با دیگ ران کار دشواری است یا‬
‫«کار من نیست» ‪ -‬در مسیر خوبی هستیم‪.‬‬
‫‪ 9:18‬یک تناقض ‪ -‬با نگرفتن دستمزد یا پاداش ب رای خدمات‌مان [چه پول باشد چه‬
‫تقدیر]‪ ،‬در واقع از خدا پاداش م ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪ 9:20‬ما نیز باید بدون ریاکاری مانند خود مردم در کارهای آنها درگیر شویم – به‬
‫جای اینکه با ذهنیت خودمان و بدون توجه به پاسخ آنها‪ ،‬تنها انجیل را موعظه کنیم‪.‬‬
‫‪ 10:8 - 9:21‬نایتنرق لوا‬ ‫‪368‬‬
‫به دست آورم‪ 21 .‬و ب رای کسانی که خودم م ی‌کنم؛ تا مبادا پس از موعظه‬
‫ب ی‌شریعت هستند‪ ،‬ب ی‌شریعت شدم‪ ،‬دیگ ران خودم ناالیق شمرده شوم‪.‬‬
‫نه این که از خدا نافرمانی کنم‪،‬‬
‫بلکه مقید به شریعت مسیح هستم‪ ،‬باب ‪10‬‬
‫به اسرائیل در بیابان اخطاری است‬ ‫تا آنهایی را که ب ی‌شریعت هستند‬
‫دست آورم‪ 22 .‬ب رای ضعیفان ضعیف‬
‫گشتم تا ضعیفان را به دست آورم‪ .‬برای ما‬
‫ب رای همه مردم همه چیز شدم‪ ،‬تا ای ب رادران‪ ،‬نم ی‌خواهم ب ی‌خبر‬
‫به طریقی اف رادی را نجات دهم‪ 23 .‬باشید از این که همه اجداد ما زیر‬
‫‪2‬‬
‫و به خاطر انجیل همه کار م ی‌کنم ابر بودند و از دریا عبور کردند‪،‬‬
‫تا در آن سهیم باشم‪ 24 .‬آیا نم ی‌دانید و همه در موسی در ابر و در دریا‬
‫همه کسانی که در یک مسابقه دو تعمید یافتند‪ 3 .‬آنها همه از یک‬
‫هستند م ی‌دوند اما فقط یک نفر غذای معنوی م ی‌خوردند‪ 4 ،‬و از یک‬
‫جایزه را دریافت م ی‌کند؟ این چنین آب روحانی م ی‌نوشیدند‪ .‬زی را آنها از‬
‫بدوید تا جایزه را کسب کنید‪ 25 .‬و هر یک صخره معنوی که پشت سر آنها‬
‫کسی که در ورزش کوشش م ی‌کند‪ ،‬م ی‌آمد نوشیدند؛ و آن صخره ُم عرف‬
‫خویشت ن‌داری در همه چیز را تمرین مسیح بود‪ 5 .‬با این حال‪ ،‬خدا از اکثر‬
‫م ی‌کند‪ .‬آنها چنین م ی‌کنند تا تاجی آنها ناراضی بود؛ زی را اجساد آنها‬
‫فانی را به دست بیاورند؛ اما ما در در بیابان پ راکنده شد‪.‬‬
‫صدد تاجی فناناپذیر هستیم‪ 6 26 .‬ای ن‌ها نمون ه‌ای ب رای ما بودند تا‬
‫بناب راین من م ی‌دوم اما نه با شک و ما نیز در پی کارهای بد نباشیم‪ ،‬آن‬
‫تردید‪ .‬به همین شکل مبارزه م ی‌کنم طور که آنها بودند‪ 7 .‬مانند برخی‬
‫اما نه مانند کسی که به هوا مشت از آنها ب ت‌پرست هم نباشید؛ همان‬
‫م ی‌زند‪ 27 .‬بلکه مانند یک ورزشکار‪ ،‬طور که نوشته شده‪ :‬قوم نشستند‬
‫بدنم را نظم م ی‌بخشم و آن را برده تا بخورند و بنوشند و برخاستند تا‬
‫به لهو و لعب بپردازند‪ 8 .‬همچنین‬
‫‪ 9:27‬تنها این حقیقت که درمورد انجیل به دیگ ران بگوییم‪ ،‬ما را توجیه نم ی‌کند؛ اگر‬
‫نتوانیم در زندگی شخصی خودمان را کنترل کنیم‪ ،‬هنوز هم ممکن است خدا ما را طرد‬
‫کند‪.‬‬
‫‪ 10:2‬اس رائیل که در مصر برده بودند‪ ،‬نمادی است از ما در این جهان‪ ،‬پیش از تعمید‪.‬‬
‫وقتی اس رائیل از درون دریای سرخ عبور کردند‪ ،‬از دو طرف آنها آب و باالی سرشان‬
‫هم ابر (و آب) بود‪ .‬در این معنا‪ ،‬آنها در آب محصور شده بودند ‪ -‬و پولس آن را نمادی‬
‫از تعمید م ی‌داند‪ .‬آنها از دریای سرخ آمدند و مجبور بودند در بیابان راه بروند (زندگی‬
‫ما در این جهان پس از تعمید)‪ ،‬روزانه از گ زانگبین تغذیه کنند (کالم خدا‪ ،‬عیسی) تا‬
‫وقتی به سرزمین موعود رسیدند (ملکوت خدا روی زمین با بازگشت عیسی)‪ .‬اس رائیل در‬
‫بیابان تحلیل رفته و م ی‌خواستند به مصر بازگردند‪ ،‬و ما باید از این مثال درس بگیریم‪.‬‬
‫‪369‬‬ ‫‪ 10:24 - 10:9‬نایتنرق لوا‬
‫متبرک م ی‌دانیم‪ ،‬آیا سهیم شدن در‬ ‫نباید زنا کنیم‪ ،‬چنان که برخی از‬
‫خون مسیح نیست؟ نانی که تکه‬ ‫آنها زنا کردند‪ ،‬و در یک روز بیست‬
‫تکه م ی‌کنیم‪ ،‬ایا سهیم شدن در بدن‬ ‫و سه ه زار نفر ُم ردند‪ 9 .‬همچنین‬
‫مسیح نیست؟ ‪ 17‬به همین دلیل ما‪،‬‬ ‫نباید خداوند را بیازماییم‪ ،‬چنان که‬
‫که بسیار هستیم‪ ،‬یک قرص نان‬ ‫برخی از آنها آزمودند و به دست‬
‫هستیم‪ ،‬یک بدن هستیم؛ زی را همه‬ ‫افعیان هالک شدند‪ 10 .‬و نباید گله‬
‫ما در یک نان شریک هستیم‪.‬‬ ‫و شکایت کنیم‪ ،‬چنان که برخی از‬
‫‪ 18‬شاهد قوم اس رائیل باشید که‬ ‫آنها شکایت کردند و به دست فرشته‬
‫در پی جسم است‪ .‬آیا آنهایی که‬ ‫نابودگر کشته شدند‪.‬‬
‫قربان ی‌ها را م ی‌خورند در مح راب‬ ‫‪ 11‬این اتفاقات به عنوان درس‬
‫شریک نیستند؟ ‪ 19‬پس من چه‬ ‫عبرتی ب رای آنها رخ داد و این‬
‫م ی‌گویم؟ این که آن چه ب رای بُ ت‌ها‬ ‫رخدادها ب رای تعلیم ما نوشته شدند‬
‫قربانی شده مهم است یا خود بُت چیز‬ ‫‪12‬‬
‫و در اواخر زمان به ما رسیدند‪.‬‬
‫مهمی است؟ ‪ 20‬نه‪ ،‬بلکه م ی‌گویم‪،‬‬ ‫بناب راین آن کسی که فکر م ی‌کند‬
‫آن چه غیریهودیان قربانی م ی‌کنند‪،‬‬ ‫استوار است‪ ،‬مواظب باشد که سقوط‬
‫ب رای دیوها است نه ب رای خدا؛ و من‬ ‫نکند‪ 13 .‬هیچ وسوس ه‌ای ف راتر از‬
‫نم ی‌خواهم با دیوها شریک باشید‪.‬‬ ‫وسوس ه‌هایی که ب رای انسان رایج‬
‫‪ 21‬شما نم ی‌توانید هم پیاله سرور و‬ ‫است‪ ،‬شما را دربرنگرفته است‪.‬‬
‫هم پیاله دیوها را بنوشید‪ .‬نم ی‌توانید‬ ‫خدا وفادار است و نم ی‌گذارد ف راتر‬
‫هم در سفره سرور و هم سفره دیوها‬ ‫از توانای ی‌تان وسوسه شوید بلکه با‬
‫سهیم باشید‪ 22 .‬یا آیا باعث ایجاد‬ ‫وسوسه‪ ،‬راه گریز را نیز در اختیار‬
‫غیرت در سرور م ی‌شویم؟ آیا از او‬ ‫م ی‌گذارد تا بتوانید در ب رابر آن‬
‫قوی‌تر هستیم؟‬ ‫مقاومت کنید‪.‬‬
‫‪ 23‬همه چیز جایز است‪ ،‬اما همه‬
‫چیز صالح نیست‪ .‬همه چیز جایز‬ ‫در ب ت‌پرستی شرکت نکنید‬
‫است‪ ،‬همه چیز مفید نیست‪ 24 .‬هیچ‬ ‫‪ 14‬بناب راین ای عزی زانم‪ ،‬از ب ت‌پرستی‬
‫کس نباید به دنبال خیر و نفع خود‬ ‫بگریزید‪ 15 .‬با مردم دانا و حکیم‬
‫باشد‪ ،‬بلکه به دنبال نفع همسای ه‌اش‬ ‫سخن م ی‌گویم‪ .‬به چیزی که گفتم‬
‫باشد‪.‬‬ ‫فکر کنید‪ 16 .‬پیاله برکت که آن را‬
‫‪ 10:13‬ممکن است تحمل آزمایشات الهی از عهده‌ ما خارج باشد؛ اما خدا راهی ب رای‬
‫ف رار به ما م ی‌دهد‪ .‬هر زمان گناه کنیم‪ ،‬گناهکار و مسئول هستم؛ نم ی‌توانیم قصورمان‬
‫را با «اخالقیات موقعیتی» توجیه کنیم‪ ،‬با این توضیح که ش رایط هیچ گزین ه‌ دیگری‬
‫غیر از گناه ب رایمان نگذاشت‪ .‬خدا وعده م ی‌دهد که هرگز اجازه نم ی‌دهد چنین چیزی رخ‬
‫دهد‪ .‬این راحتی و نیز چالشی بزرگ است‪.‬‬
‫‪ 10:21‬دیو نام دیگر بت است ‪ -‬که وجود ندارد‪ ،‬اگرچه بسیاری فکر م ی‌کنند که وجود‬
‫دارد (‪.)8:45‬‬
‫‪ 11:7 - 10:25‬نایتنرق لوا‬ ‫‪370‬‬
‫را در همه امور خشنود م ی‌سازم و‬ ‫باعث لغزش دیگران نشوید‬
‫‪ 25‬هر چه در بازار گوشت به دنبال نفع خودم نیستم بلکه به فکر‬
‫فروش م ی‌رسد بدون هیچ شکی در نفع بسیاری هستم تا نجات یابند‪.‬‬
‫وجدان بخورید‪ 26 ،‬زی را زمین و پُری‬
‫آن خداوند است‪ .‬اگر یکی از باب ‪11‬‬ ‫آن از ِ‬
‫‪27‬‬

‫ب ی‌ایمانان شما را به جشنی دعوت‬


‫کرد شما مایلید که بروید‪ ،‬هر چه پوشش سر در کلیسا‬
‫جلوی شما م ی‌گذارند بدون پرسیدن از من پیروی کنید همان طور که‬
‫سوال به خاطر وجدانتان بخورید‪ .‬من از عیسی پیروی م ی‌کنم‪.‬‬
‫‪ 28‬اما اگر کسی به شما گفت‪ :‬این ‪ 2‬شما را ستایش م ی‌کنم که در‬
‫به عنوان قربانی ب ت‌ها تقدیم شده همه چیز من را به خاطر دارید‪،‬‬
‫است! به خاطر کسی که این را به و سن ت‌ها را همان طور که به شما‬
‫شما م ی‌گوید و به خاطر وجدان‪ ،‬آن سپردم حفط م ی‌کنید‪ 3 .‬اما دوست‬
‫را نخورید‪ 29 .‬اما منظورم وجدان دارم بدانید که سر هر مردی مسیح‬
‫خودتان نیست بلکه وجدان دیگ ران است‪ ،‬سر هر زنی‪ ،‬مرد است‪ ،‬و‬
‫است‪ .‬ممکن است کسی بپرسد‪ :‬سر مسیح خدا است‪ 4 .‬هر مردی‬
‫چ را آزادی من با وجدان دیگری که دعا یا نبوت م ی‌کند‪ ،‬با پوشاندن‬
‫‪5‬‬
‫مورد قضاوت ق رار م ی‌گیرد؟ ‪ 30‬اگر سر خود‪ ،‬سر خود را رسوا م ی‌کند‪.‬‬
‫غذایم را با شکرگ زاری بخورم‪ ،‬چ را اما هر زنی که با سر برهنه دعا یا‬
‫از من بدگویی م ی‌شود بابت چیزی نبوت م ی‌کند‪ ،‬سرش را رسوا م ی‌کند‪.‬‬
‫که ب رایش شکرگ زاری م ی‌کنم؟ ‪ 31‬زی را با کسی که سرش را م ی‌ت راشد‬
‫اصل این است که چه بخورید و یکی است و فرقی نم ی‌کند‪ 6 .‬زی را‬
‫چه بنوشید‪ ،‬یا هر کاری بکنید یا اگر سر زنی برهنه نباشد‪ ،‬موهایش‬
‫نکنید‪ -‬ب رای جالل خداوند باشد‪ 32 .‬را هم قیچی کند؛ اما اگر ب رای زنی‬
‫نه به یهودیان‪ ،‬نه به غیریهودیان و مایه شرمساری است که موهایش‬
‫نه به کلیسای خداوند لغزش ندهید‪ .‬را قیچی کند یا بت راشد‪ ،‬سرش را‬
‫‪ 33‬همان طور که من نیز همه مردم بپوشاند‪ 7 .‬ب رای مرد الزم نیست‬
‫سرش را بپوشاند‪ ،‬زی را او تصویر و‬
‫‪ 30 ,10:29‬چرا آزادی من‪...‬؟ چرا محکومم کنند‪...‬؟‪ -‬به نظر م ی‌رسد پولس اعت راضاتی‬
‫را پی ش‌بینی م ی‌کند که نسبت به حرف‌هایش اعالم م ی‌شود (او در ‪ 15:35‬نیز همین‬
‫سبک را دارد)‪ .‬ما باید نسبت به وجدان دیگ ران حساس باشیم‪ ،‬و توجیهمان تنها این‬
‫نباشد که مشکلی را در انجام کاری ندیدیم‪.‬‬
‫‪ 11:1‬پولس کسی نیست که تنها از راه دور مورد تحسین واقع شود‪ ،‬گویی که یک نقاشی‬
‫را تحسین م ی‌کنیم؛ ما باید واقع ا ً او را الگوی خود بدانیم تا بتوانیم پیروان بهتری ب رای‬
‫عیسی باشیم‪.‬‬
‫‪ 11:3‬سر مسیح خدا است‪ -‬حتی اکنون‪ ،‬پس از زندگی دنیوی عیسی‪ ،‬او هنوز مطیع‬
‫خدا است‪.‬‬
‫‪371‬‬ ‫‪ 11:26 - 11:8‬نایتنرق لوا‬
‫در کلیسا گرد هم م ی‌آیید‪ ،‬م ی‌شنوم‬ ‫جالل خدا است؛ اما زن‪ ،‬جالل مرد‬
‫که بین شما دو دستگی هست؛ و این‬ ‫است‪ 8 .‬زی را مرد از زن نیست بلکه‬
‫را تا حدی باور م ی‌کنم‪ 19 .‬زی را باید‬ ‫زن از مرد است‪ 9 .‬زی را همچنین مرد‬
‫بین شما دست ه‌هایی باشد تا کسانی‬ ‫ب رای زن آفریده نشده بلکه زن ب رای‬
‫که مقبول هستند در میان شما‬ ‫مرد آفریده شد‪ 10 .‬به همین دلیل‪ ،‬زن‬
‫آشکار شوند‪ 20 .‬وقتی دور هم جمع‬ ‫باید به خاطر فرشتگان نشان ه‌ای از‬
‫م ی‌شوید‪ ،‬این شام خداوند نیست که‬ ‫اختیار بر سرش داشته باشد‪ 11 .‬با‬
‫م ی‌خورید‪ 21 .‬زی را در خوردن‪ ،‬هر‬ ‫این حال‪ ،‬در خداوند‪ ،‬نه زن بدون‬
‫کسی با غذای خود پیش م ی‌رود‪ .‬یک‬ ‫مرد است و نه مرد بدون زن‪ 12 .‬زی را‬
‫نفر گرسنه م ی‌ماند و دیگری مست‬ ‫همان طور که زن از مرد است‪ ،‬مرد‬
‫م ی‌شود‪ 22 .‬آیا خودتان خانه ندارید‬ ‫نیز از زن است؛ اما همه چیز از‬
‫که در آن بخورید و بیاشامید؟ یا‬ ‫خدا است‪.‬‬
‫آیا کلیسای خدا را تحقیر م ی‌کنید‬ ‫‪ 13‬خودتان قضاوت کنید‪ .‬آیا‬
‫و کسانی را که ندارند شرمنده‬ ‫شایسته است که یک زن با سر‬
‫م ی‌سازید؟ باید به شما چه بگویم؟‬ ‫برهنه به درگاه خدا دعا كند؟ ‪ 14‬آیا‬
‫آیا باید شما را تحسین کنم؟ در این‬ ‫خود طبیعت به شما نم ی‌آموزد كه‬
‫مورد شما را تحسین نم ی‌کنم!‬ ‫اگر مردی موهای بلندی داشته باشد‬
‫‪ 23‬زی را آن چه از سرور دریافت‬ ‫او را رسوا م ی‌کند؟ ‪ 15‬اما اگر زنی‬
‫کردم به شما نیز سپردم که عیسی‬ ‫موهای بلندی داشته باشد‪ ،‬باعث‬
‫سرور در شبی که به او خیانت‬ ‫شکوه او م ی‌شود‪ .‬زی را موهای او‬
‫کردند‪ ،‬نان را گرفت‪ 24 ،‬و پس از‬ ‫ب رای پوشاندن سر به او عطا شده‬
‫شکرگ زاری‪ ،‬آن را تکه تکه کرد و‬ ‫است‪.‬‬
‫گفت‪ :‬این بدن من است که ب رای شما‬ ‫‪ 16‬و اگر کسی به نظر با ما در تضاد‬
‫است‪ .‬این کار را به یاد من انجام‬ ‫باشد‪ ،‬بداند که ما و کلیساهای خدا‬
‫دهید‪ 25 .‬به همین شکل پس از شام‬ ‫چنین رسم و رسومی نداریم‪.‬‬
‫پیاله را برداشت و گفت‪ :‬این پیاله‪،‬‬
‫عهد جدید در خون من است‪ .‬هر‬ ‫مراسم تکه تکه کردن نان‬
‫وقت از این م ی‌نوشید‪ ،‬این را به یاد‬ ‫‪ 17‬اما وقتی این دستور را م ی‌دهم‬
‫من انجام دهید‪ 26 .‬زی را هر بار که‬ ‫شما را تحسین نم ی‌کنم‪ -‬زی را شما‬
‫این نان را م ی‌خورید و از این پیاله‬ ‫نه ب رای بهتر بلکه ب رای چیزی بدتر‬
‫م ی‌نوشید‪ ،‬مرگ سرور را اعالم‬ ‫دور هم جمع م ی‌شوید‪ 18 .‬اوالً‪ ،‬وقتی‬
‫‪ 11:19‬عک س‌العمل ما نسبت به نفاق در کلیسا نشان م ی‌دهد که آیا مورد تأیید خدا‬
‫هستیم یا خیر‪.‬‬
‫‪ 11:23-29‬این بخش را م ی‌توانیم درست قبل از برداشتن نان و ش راب در م راسم تک ه‌تکه‬
‫کردن نان‪ ،‬بخوانیم‪ .‬ما م ی‌توانیم به تنهایی نان را تک ه‌تکه کنیم؛ و این متنی مفید از‬
‫انجیل است که باید خوانده شود‪.‬‬
‫‪ 12:8 - 11:27‬نایتنرق لوا‬ ‫‪372‬‬
‫باب ‪12‬‬ ‫م ی‌کنید تا زمانی که ظهور کند‪.‬‬
‫هدایای مختلف در بدن مسیح‬ ‫‪ 27‬بناب راین‪ ،‬هر که به طرز‬
‫ب رادران‪ ،‬نم ی‌خواهم درباره هدایای‬ ‫ناشایستی نان را بخورد یا از پیاله‬
‫معنوی ب ی‌اطالع باشید‪ 2 .‬م ی‌دانید‬ ‫سرور بنوشید‪ ،‬مجرم بدن و خون‬
‫که وقتی غیریهود بودید‪ ،‬به هر‬ ‫سرور خواهد بود‪ 28 .‬اما هر کسی‬
‫راهی که ممکن بود گم راه شوید‪،‬‬ ‫خود را امتحان کند و بدین ترتیب از‬
‫به سوی ب ت‌های ب ی‌زبان کشیده‬ ‫آن نان بخورد و از آن پیاله بنوشد‪.‬‬
‫م ی‌شدید‪ 3 .‬بناب راین به شما اعالم‬ ‫‪ 29‬زی را هر که م ی‌خورد و م ی‌نوشد‪،‬‬
‫م ی‌کنم که هیچ کسی که در روح‌‬ ‫اگر بدن سرور را تشخیص ندهد‪،‬‬
‫خدا سخن م ی‌گوید‪ ،‬عیسی را لعن‬ ‫قضاوت خود را م ی‌خورد و م ی‌نوشد‪.‬‬
‫نم ی‌کند‪ .‬و هیچ کسی نم ی‌تواند‬ ‫‪ 30‬به همین دلیل‪ ،‬بسیاری در میان‬
‫بگوید که عیسی‪ ،‬سرور است‪ ،‬مگر‬ ‫شما ضعیف هستند و مریض و عده‬
‫در روح‌القدس‪.‬‬ ‫بسیاری خوابیده‌اند‪ 31 .‬اگر خودمان‬
‫‪ 4‬هدایای متنوعی وجود دارد‪،‬‬ ‫را محکوم م ی‌کردیم‪ ،‬محکوم‬
‫بلکه روح همان است‪ 5 .‬و م راسم‬ ‫نم ی‌شدیم‪ 32 .‬اما وقتی مورد قضاوت‬
‫گوناگونی نیز وجود دارد‪ ،‬اما سرور‬ ‫ق رار م ی‌گیریم‪ ،‬خداوند ما را تنبیه‬
‫همان است‪ 6 .‬فعالی ت‌های مختلفی‬ ‫م ی‌کند تا با جهان محاکمه نشویم‪.‬‬
‫نیز وجود دارد‪ ،‬اما همان خدا است‬ ‫‪ 33‬بناب راین‪ ،‬ای ب رادران‪ ،‬وقتی‬
‫که همه آنها را در همه اف راد قدرت‬ ‫ب رای خوردن دور هم جمع م ی‌شوید‪،‬‬
‫م ی‌بخشد‪ 7 .‬اما به هر فردی‪ ،‬تجلی‬ ‫منتظر یکدیگر بمانید‪ 34 .‬اگر کسی‬
‫روح ب رای خیریت همه مردم عطا‬ ‫گرسنه است‪ ،‬در خانه بخورد تا‬
‫م ی‌شود‪ 8 .‬زی را به یکی به وسیله‬ ‫دور هم جمع شدن شما منجر به‬
‫روح‪ ،‬کالم حکمت داده شده و بر‬ ‫محکومیت نشود‪ .‬درباره امور دیگر‬
‫اساس همان روح‪ ،‬به دیگری کالم‬ ‫وقتی آمدم فرمان م ی‌دهم‪.‬‬
‫‪ 29 ,11:28‬چند ماه سکوت پیش از م راسم نان و ش راب ضروری است ‪ -‬تا بتوانیم به‬
‫سنجش خودمان بپردازیم‪ .‬ما همان طور که در تصورمان مرگ عیسی را بازسازی‬
‫م ی‌کنیم‪ ،‬طبیعت ا ً خود را نیز م ی‌سنجیم‪ ،‬چون وجدانمان تحت تأثیر ق رار م ی‌گیرد‪.‬‬
‫‪« 11:31‬حکم» در مفهوم «محکومیت» استفاده شده است‪ .‬ما نم ی‌توانیم از روز داوری‬
‫اجتناب کنیم؛ اما اگر امروز در سنجش خود‪ ،‬خود را محکوم سازیم و بدانیم که ارزشی‬
‫نداریم‪ ،‬آنگاه محکوم نخواهیم شد‪ .‬این بزرگترین تناقض تمام وجود است‪.‬‬
‫‪ 11:32‬با دنیا محکوم گردی‪ -‬آنها که در روز داوری طرد م ی‌شوند‪ ،‬به این دنیا‬
‫بازگردانده م ی‌شوند تا در داوری دنیا ق رار گیرند‪ .‬اگر در این زندگی ترجیح دهیم با‬
‫دنیا باشیم تا با عیسی و مردمش‪ ،‬آنگاه با بازگشت او به این دنیا بازگردانده م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 12:3‬مردمی بودند که ادعا م ی‌کردند عطایای روح‌القدس را دارند‪ ،‬در حالی که نداشتند؛‬
‫و آنها که م ی‌خواستند به عیسی فحش دهند‪ ،‬آن طور که کاف ران ادعا م ی‌کردند‪ .‬مشکل‬
‫ادعاهای کذب به داشتن روح‌القدس امروز نیز با ما هست‪.‬‬
‫‪373‬‬ ‫‪ 12:24 - 12:9‬نایتنرق لوا‬
‫بگوید‪ :‬چون من دست نیستم‪ ،‬بخشی‬ ‫دانش عطا شده است‪ 9 .‬به وسیله‬
‫از بدن نیستم‪ -‬چنین چیزی او را جدا‬ ‫همان روح‪ ،‬به یکی ایمان داده شده و‬
‫از بدن نم ی‌سازد‪ 16 .‬و اگر گوش‬ ‫به دیگری به وسیله همان یک روح‪،‬‬
‫بگوید‪ :‬چون من چشم نیستم‪ ،‬از بدن‬ ‫قدرت شفا دادن‪ 10 .‬به یکی قدرت‬
‫نیستم‪ -‬چنین چیزی او را جدا از بدن‬ ‫معجزه‪ ،‬و به دیگری نبوت و یکی‬
‫نم ی‌سازد‪ 17 .‬اگر کل بدن یک چشم‬ ‫دیگر تشخیص ارواح؛ به دیگری‬
‫بود‪،‬پس شنوایی کجاست؟ اگر کل‬ ‫انواع زبان‌ها و به دیگری قدرت‬
‫بدن گوش بود‪ ،‬پس بویایی کجاست؟‬ ‫ترجمه زبان‌ها‪ 11 .‬به همه این هدایا‬
‫‪ 18‬اما خدا هر یک از اعضا را طبق‬ ‫را توسط یک روح واحد نیرو بخشیده‬
‫اراده خود در بدن نهاد‪ 19 .‬و اگر همه‬ ‫شده‪ ،‬و طبق اراده خود به هر کسی‬
‫‪20‬‬
‫یک عضو بودند‪ ،‬بدن کجاست؟‬ ‫آن را تقسیم م ی‌کند‪.‬‬
‫اما اعضای بسیاری هستند اما در‬ ‫‪ 12‬زی را همان طور که بدن یکی‬
‫یک بدن‪ 21 .‬بناب راین‪ ،‬چشم نم ی‌تواند‬ ‫است و اعضای بسیار دارد‪ ،‬و همه‬
‫به دست بگوید‪ :‬من به تو نیازی‬ ‫آن یک‬‫اعضا با این که بسیارند از ِ‬
‫ندارم؛ سر هم نم ی‌تواند به پاها‬ ‫بدن هستند‪ ،‬مسیح نیز این چنین‬
‫بگوید‪ :‬من به شما نیاز ندارم‪ 22 .‬نه‪،‬‬ ‫است‪ 13 .‬زی را همه ما چه یهود و چه‬
‫بر عکس‪ ،‬اعضایی كه ضعیف به‬ ‫غیریهود‪ ،‬چه برده و چه آزاد در یک‬
‫نظر م ی‌رسند‪ ،‬وجودشان ضروری‬ ‫روح و یک بدن تعمید یافتیم و همه‬
‫است‪ 23 .‬و آن دسته از اعضایی که به‬ ‫وادار به نوشیدن یک روح شدیم‪.‬‬
‫نظرمان ک م‌اهمی ت‌تر هستند‪ ،‬اهمیت‬
‫ف راوانی ب رای آنها قائل هستیم؛ و‬ ‫بدن مسیح‬
‫اعضای نازیبا را بیشتر م ی‌پوشانیم؛‬ ‫‪ 14‬زی را بدن‪ ،‬فقط یک عضو نیست‬
‫‪ 24‬در حالی که اعضای جذاب‌تر ما‬ ‫بلکه اعضای بسیاری دارد‪ 15 .‬اگر پا‬
‫‪ 12:10‬تنها برخی اف راد در قرن اول عطی ه‌ سخن گفتن به زبان‌ها [زبان‌های خارجی‬
‫] را داشتند‪ .‬همچنین رجوع کنید به آیه ‪ .30‬بناب راین‪ ،‬آنها که ادعا دارند «به زبان‌های‬
‫مختلف صحبت کردن» را تمام ایمانداران حقیقی تجربه م ی‌کنند‪ ،‬کاذب هستند‪.‬‬
‫‪ 12:13‬ما با تعمید در بدن عیسی به بخ ش‌هایی از بدن او بدل م ی‌شویم‪ .‬به این دلیل‬
‫است که تعمید این اندازه مهم است؛ و به این معنی است که آنها که به درستی تعمید‬
‫یافت ه‌اند بخشی از بدن عیسی هستند‪ ،‬پس ما نباید در این بدن از دیگ ران جدا شویم (آیه‬
‫‪)25‬؛ و نم ی‌توانیم بگوییم که در بدن عیسی نیازی به دیگ ران نداریم (آیه ‪ .)21‬نانی که‬
‫در م راسم تک ه‌تکه م ی‌کنیم‪ ،‬نماد بدن عیسی است؛ ما یک قرص نان هستیم (‪.)10:17‬‬
‫بناب راین‪ ،‬باید در تک ه‌تکه کردن نان از تمامی کسانی که به درستی در عیسی تعمید‬
‫یافت ه‌اند‪ ،‬استقبال کنیم‪ .‬اینکه بدانیم تنها یک بدن مسیح وجود دارد‪ ،‬یک قرص‪ ،‬یک‬
‫نان‪ ،‬باعث م ی‌شود که نان را با آنها تک ه‌تکه کنیم‪ ،‬حتی اگر (به اشتباه) از این کار‬
‫امتناع ورزیده باشیم‪.‬‬
‫‪ 12:22‬اعضای آرام یا ضعیف بدن عیسی بسیار باارزش هستند و ما باید این را بدانیم‪.‬‬
‫‪ 13:8 - 12:25‬نایتنرق لوا‬ ‫‪374‬‬
‫باب ‪13‬‬ ‫نیازی به این ندارند‪ .‬اما خدا بدن را‬
‫برتری عشق‬ ‫طوری با هم ساخته که به اعضای‬
‫اگر به همه زبان‌های انسان‌ها و‬ ‫ک م‌اهمیت‪ ،‬اهمیت بیشتری داده‪،‬‬
‫فرشتگان صحبت کنم‪ ،‬اما عشق‬ ‫‪ 25‬تا اختالفی در بدن نباشد‪ ،‬بلکه‬
‫نداشته باشم‪ ،‬مانند طبل توخالی یا‬ ‫اعضا به یک اندازه ب رای یکدیگر‬
‫سنج پر سر و صدا م ی‌شوم‪ 2 .‬و اگر‬ ‫اهمیت قائل شوند‪ 26 .‬و اگر یک‬
‫نعمت نبوت را داشته باشم و همه‬ ‫عضو رنج بکشد‪ ،‬همه عضوها با‬
‫اس رار و دان ش‌ها را بدانم‪ ،‬و اگر‬ ‫آن رنج م ی‌کشند؛ یا اگر یک عضو‬
‫ب رای از میان برداشتن کوه‌ها ایمان‬ ‫محترم شمرده شود‪ ،‬همه اعضا با آن‬
‫داشته باشم‪ ،‬اما عشق نداشته باشم‪،‬‬ ‫خوشحال م ی‌شوند‪.‬‬
‫هیچ چیز نیستم‪ 3 .‬و اگر همه اموالم‬ ‫‪ 27‬شما بدن مسیح هستید و هر‬
‫را ب رای غذا دادن به فق را ببخشم و‬ ‫کدام به صورت انف رادی‪ ،‬اعضای آن‬
‫بدنم را بدهم تا بسوزانند‪ ،‬اما عشق‬ ‫هستید‪ 28 .‬و خدا بعضی اف راد را در‬
‫نداشته باشم‪ ،‬هیچ سودی ب رای من‬ ‫کلیسا نهاد‪ ،‬اول حواریون‪ ،‬دوم انبیا‪،‬‬
‫ندارد‪.‬‬ ‫سوم معلمان‪ ،‬سپس معجزه‌کنندگان‪،‬‬
‫‪ 4‬عشق بردبار و مهربان است‪.‬‬ ‫و بعد کسانی که قدرت شفا‪ ،‬کمک‪،‬‬
‫عشق حسادت نم ی‌ورزد‪ .‬متکبر یا‬ ‫اج را و انواع زبان‌ها را دارند‪ 29 .‬آیا‬
‫گستاخ نیست‪ ،‬غرور ندارد‪ 5 ،‬رفتار‬ ‫همه ای ن‌ها حواریون هستند؟ آیا همه‬
‫ناشایست ندارد‪ ،‬خودخواه نیست‪ ،‬به‬ ‫پیامبر هستند؟ آیا همه معلم هستند؟‬
‫راحتی خشمگین نم ی‌شود‪ ،‬از کار بد‬ ‫آیا همه معجزه م ی‌کنند؟ ‪ 30‬آیا همه‬
‫کینه به دل نم ی‌گیرد‪ 6 ،‬از ب ی‌عدالتی‬ ‫قدرت شفا دادن دارند؟ آیا همه به‬
‫خوشحال نم ی‌شود بلکه با حقیقت‬ ‫زبان‌های مختلف سخن م ی‌گویند؟‬
‫شادی م ی‌کند؛ ‪ 7‬همه چیز را تحمل‬ ‫آیا همه ترجمه م ی‌کنند؟‬
‫م ی‌کند‪ ،‬همه چیز را باور دارد‪ ،‬به‬ ‫‪ 31‬اما واالترین نعم ت‌ها را‬
‫همه چیز امید دارد و طاقت همه‬ ‫صادقانه بخواهید‪ .‬و بهترین راه را‬
‫چیز را دارد‪.‬‬ ‫به شما نشان خواهم داد‪.‬‬
‫‪ 8‬عشق هرگز شکست نم ی‌خورد؛‬
‫‪ 13:1‬پس سخن گفتن به زبان‌ها‪ ،‬ضمانت رستگاری نیست‪.‬‬
‫‪ 13:4‬اینجا‪ ،‬عشق مانند یک انسان به نمایش در آمده است‪ .‬ما باید عشق «باشیم»؛‬
‫عشق باالترین ویژگی و ذات زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪ 13:6‬محبت از بدی مسرور نم ی‌شود‪« -‬سرگرم ی‌های» بسیاری ما را به انجام این کار‬
‫م ی‌کشاند؛ لذت بردن از دیدن و شنیدن چیزهای ناشایست و بهره‌مند شدن از آنها‪ ،‬اگرچه‬
‫در واقع این کار را نکنیم‪ .‬ما نباید از چیزهای گناه‌آلود مسرور شویم‪ ،‬بلکه باید ذهنمان‬
‫را بر چیزهای معنوی متمرکز سازیم‪.‬‬
‫‪ 13:8‬اینجا‪ ،‬پولس پی ش‌بینی م ی‌کند که عطایای معجزه‌آمیز روح‌القدس از بین خواهد‬
‫رفت‪ .‬و زمانی که عیسی بیاید به ما داده خواهند شد (عب رانیان ‪.)6:5‬‬
‫‪375‬‬ ‫‪ 14:9 - 13:9‬نایتنرق لوا‬
‫نم ی‌کند‪ ،‬اما در روح‪ ،‬او از اس رار‬ ‫اما اگر نبوت باشد‪ ،‬از بین خواهد‬
‫سخن م ی‌گوید‪ 3 .‬اما آن کسی که‬ ‫رفت‪ .‬و اگر سخن گفتن به زبان‌های‬
‫نبوت م ی‌کند با تقویت‪ ،‬تشویق و‬ ‫خارجی باشد‪ ،‬متوقف خواهد شد‪.‬‬
‫تسلی با مردم سخن م ی‌گوید‪ 4 .‬آن‬ ‫اگر نعمت دانایی باشد‪ ،‬از بین‬
‫کسی که به زبانی سخن م ی‌گوید‪،‬‬ ‫خواهد رفت‪ 9 .‬زی را جزئی م ی‌دانیم و‬
‫خودش را بهتر م ی‌سازد اما کسی‬ ‫جزئی نبوت م ی‌کنیم؛ ‪ 10‬اما وقتی آن‬
‫که نبوت م ی‌کند‪ ،‬باعث پیشرفت‬ ‫چه کامل است از راه م ی‌رسد‪ ،‬هر آن‬
‫کلیسا است‪ 5 .‬دوست دارم همه شما‬ ‫چه جزئی است از بین خواهد رفت‪.‬‬
‫به زبان‌ها سخن بگویید‪ ،‬اما به ویژه‬ ‫‪ 11‬وقتی کودک بودم‪ ،‬مثل یک کودک‬
‫دوست دارم نبوت کنید؛ زی را کسی‬ ‫حرف م ی‌زدم‪ ،‬مثل یک کودک حس‬
‫که نبوت م ی‌کند از کسی که به‬ ‫م ی‌کردم و مثل یک کودک فکر‬
‫زبان‌ها سخن م ی‌گوید بزرگتر است‬ ‫م ی‌کردم‪ .‬اکنون که مردی هستم‪،‬‬
‫مگر این که ترجمه کند تا کلیسا‬ ‫کارهای بچگانه را کنار گذاشتم‪.‬‬
‫تعالی یابد‪ 6 .‬اما ای ب رادران‪ ،‬اگر نزد‬ ‫‪ 12‬زی را اکنون در آینه تیره و تار‬
‫شما بیایم و به زبان‌ها سخن بگویم‪،‬‬ ‫م ی‌بینیم اما آن موقع رو به رو‬
‫بدون این که از راه مکاشفه یا دانایی‬ ‫خواهیم دید‪ .‬اکنون جزئی م ی‌دانم اما‬
‫یا نبوت یا تعلیم با شما سخن بگویم‪،‬‬ ‫آن موقع کامل خواهم دانست همان‬
‫چه سودی ب رای شما خواهم داشت؟‬ ‫طور که کامل شناخته شدم‪ 13 .‬اما‬
‫‪ 7‬حتی چیزهای ب ی‌جانی که صدا‬ ‫اکنون این سه چیز مانده‪ :‬ایمان‪،‬‬
‫م ی‌دهند‪ ،‬مثل نی یا چنگ‪ ،‬اگر‬ ‫امید و عشق؛ و بزرگتر از همه‬
‫تمایزی بین صدای آنها نباشد‪ ،‬از‬ ‫ای ن‌ها عشق است‪.‬‬
‫کجا معلوم م ی‌شود که نی است یا‬
‫چنگ؟ ‪ 8‬زی را اگر شیپور صدایی‬ ‫باب ‪14‬‬
‫نامعلوم بدهد‪ ،‬چه کسی ب رای مبارزه‬ ‫بناب راین در پی عشق باشید و در‬
‫آماده خواهد شد‪ ،‬چه کسی خودش‬ ‫عین حال مشتاقانه هدایای معنوی‬
‫‪9‬‬
‫را ب رای جنگ حاضر خواهد کرد؟‬ ‫را آرزو کنید‪ ،‬به ویژه هدیه نبوت‪.‬‬
‫شما نیز اگر به زبانی سخن نگویید‬ ‫‪ 2‬زی را آن کسی که به زبانی سخن‬
‫که به راحتی فهمیده شود‪ ،‬از کجا‬ ‫م ی‌گوید‪ ،‬نه با مردم بلکه با خدا‬
‫معلوم م ی‌شود که چه م ی‌گویید؟‬ ‫صحبت م ی‌کند‪ .‬زی را هیچ کس درک‬
‫‪ 14:2‬عطی ه‌ زبان‪ ،‬توانایی سخن گفتن به زبان‌های خارجی بود‪ ،‬همان طور که در باب‬
‫‪ 2‬کتاب اعمال دیدیم‪ .‬اینجا‪ ،‬پولس آنچه در کلیسای قرنتس رخ داده را شرح و نقد م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 14:6‬سخن گفتن به زبان خارجی فقط ب رای اظهار فضل کردن هیچ کمکی نخواهد کرد؛‬
‫آنها به کسی نیاز دارند که عطی ه‌ ترجمه داشته باشد تا بتواند آن را به زبان خودشان‬
‫برگرداند‪ .‬اصل حرف پولس در این باب این است‪« :‬فض ل‌فروشی نکنید‪ .‬از هر عطی ه‌ای‬
‫که به شما داده شده استفاده کنید تا دیگ ران را بسازید‪ ،‬نه اینکه خود را باال کشیده و‬
‫مقابل دیگ ران خودنمایی کند‪ ،‬تا در چشم آنها متفاوت و جذاب به نظر بیایید‪».‬‬
‫‪ 14:25 - 14:10‬نایتنرق لوا‬ ‫‪376‬‬
‫اما دیگری تقویت نم ی‌یابد‪ 18 .‬خدا را‬ ‫زی را سخنان شما باد هوا خواهد بود‪.‬‬
‫شکر‪ ،‬بیشتر از همه شما به زبان‌ها‬ ‫‪ 10‬قطع ا ً زبان‌های بسیاری در جهان‬
‫سخن م ی‌گویم‪ 19 .‬با این حال‪ ،‬در‬ ‫است و هیچ یک ب ی‌معنی نیست‪.‬‬
‫کلیسا ترجیح م ی‌دهم پنج کلمه را‬ ‫‪ 11‬اما اگر معنی صدا را ندانم‪ ،‬از‬
‫با درک و فهم خود به زبان بیاورم‬ ‫نظر کسی که با او سخن م ی‌گویم‬
‫تا بتوان به دیگ ران نیز تعلیم دهم تا‬ ‫مانند یک بربر خواهم بود آن کسی‬
‫این که ده ه زار کلمه را به یک زبان‬ ‫که چنین سخن م ی‌گوید از نظر‬
‫بگویم‪.‬‬ ‫من یک بربر خواهد بود‪ 12 .‬پس از‬
‫‪ 20‬ب رادران‪ ،‬در عقل خود مانند‬ ‫آنجایی که نسبت به هدایای معنوی‬
‫کودکان نباشید‪ .‬در بدی‪ ،‬کودک‬ ‫اشتیاق دارید‪ ،‬شما نیز سعی کنید‬
‫بمانید اما در عقل انسان بالغ باشید‪.‬‬ ‫در بهبودی کلیسا برتر باشید‪.‬‬
‫‪ 21‬در شریعت نوشته شده‪ :‬خداوند‬
‫م ی‌گوید زبان‌های بیگانه و با‬ ‫احکام مربوط به استفاده از‬
‫ل ب‌های بیگانگان با این قوم سخن‬
‫خواهم گفت‪ ،‬و باز هم صدایم را‬ ‫زبان‌ها‬
‫نخواهند شنید‪ 22 .‬بناب راین‪ ،‬زبان‌ها‬ ‫‪ 13‬بناب راین‪ ،‬آن کسی که به زبانی‬
‫نشان ه‌ای هستند نه ب رای ایمانداران‬ ‫سخن م ی‌گوید‪ ،‬دعا کند که ترجمه‬
‫بلکه ب رای ب ی‌ایمانان؛ اما نبوت‬ ‫کند‪ 14 .‬زی را اگر به زبانی دعا کنم‪،‬‬
‫نشان ه‌ای است نه ب رای ب ی‌ایمانان‬ ‫روحم دعا م ی‌کند‪ ،‬اما درک و فهم من‬
‫بلکه ب رای ایمانداران‪ 23 .‬پس اگر کل‬ ‫ب ی‌حاصل است‪ 15 .‬پس چه م ی‌شود؟‬
‫کلیسا جمع شوند و همه به زبان‌ها‬ ‫من با روح دعا خواهم کرد و با درک‬
‫سخن بگویند‪ ،‬و اف راد ب ی‌سواد یا‬ ‫و فهم نیز دعا خواهم کرد‪ .‬من با روح‬
‫ب ی‌ایمان آنجا بیایند‪ ،‬آیا نخواهند‬ ‫سرود خواهم خواند و با درک و فهم‬
‫گفت که شما دیوانه هستید؟ ‪ 24‬اما اگر‬ ‫نیز سرود خواهم خواند‪ 16 .‬وگرنه اگر‬
‫همه نبوت کنند‪ ،‬و یک فرد ب ی‌ایمان‬ ‫با روح دعا م ی‌کنید‪ ،‬چگونه آن کسی‬
‫یا ب ی‌سواد آنجا بیاید‪ ،‬از سوی همه‬ ‫که در جایگاه ب ی‌سوادان است هنگام‬
‫مالمت م ی‌شود و همه او را قضاوت‬ ‫شکرگ زاری شما آمین بگوید وقتی‬
‫خواهند کرد‪ 25 .‬اس رار دلش آشکار‬ ‫نم ی‌فهمد که چه م ی‌گویید؟ ‪ 17‬زی را‬
‫م ی‌شود و به زمین خواهد افتاد و خدا‬ ‫شما حقیقت ا ً به نیکی شکر م ی‌گویید‬

‫‪« 14:10‬زبان‌ها» یعنی «زبان‌های دنیا»‪ ،‬نه «کلمات درهم و برهم و آوا» بلکه سخن‬
‫قابل فهم‪ ،‬همان‌طور که در باب ‪ 2‬کتاب اعمال دیدیم‪.‬‬
‫‪ 14:19‬اگرچه این دستورات به استفاده از عطی ه‌ زبان [«زبان‌ها»] در یک کلیسای قرن‬
‫اول اشاره دارد‪ ،‬م ی‌توانیم اصل را دریابیم ‪ -‬با مردم در سطح خودشان صحبت کنید‪،‬‬
‫با روش و سبکی که از نظر معنوی ب رایشان مفید است‪ ،‬نه اینکه در سطح خودمان و‬
‫ب ی‌توجه به نیازهای آنها سخن بگوییم‪ .‬خداوند عیسی کالم خدا را همان طور که مردم‬
‫قادر به درکش بودند به آنها آموخت‪ ،‬نه آن گونه که خود درم ی‌یافت (مرقس ‪.)4:33‬‬
‫‪377‬‬ ‫‪ 15:40 - 15:26‬نایتنرق لوا‬
‫‪ 34‬زنان در کلیساها ساکت بمانند‬ ‫را عبادت خواهد کرد و اعالم م ی‌کند‬
‫زی را آنجا اجازه سخن گفتن ندارند؛‬ ‫که خدا در حقیقت بین شما است‪.‬‬
‫بلکه باید مطیع باشند همان طور‬ ‫‪ 26‬پس مقصود چیست ای ب رادران؟‬
‫‪35‬‬
‫که شریعت نیز چنین گفته است‪.‬‬ ‫مقصود این است که وقتی دور هم‬
‫و اگر م ی‌خواهند چیزی بیاموزند‪،‬‬ ‫جمع م ی‌شوید‪ ،‬هر کدامتان سرودی‪،‬‬
‫در خانه از شوه رانشان بپرسند‪ .‬زی را‬
‫تعلیمی‪ ،‬مکاشف ه‌ای‪ ،‬زبانی‪،‬‬
‫باعث شرمساری است که زنی در‬ ‫ترجم ه‌ای دارید‪ .‬اما همه باید ب رای‬
‫کلیسا سخن بگوید‪.‬‬ ‫تقویت و بهبودی انجام شود‪ 27 .‬اگر‬
‫‪ 36‬عجب! آیا کالم خدا از شما‬ ‫کسی به زبانی سخن بگوید‪ ،‬دو‬
‫بیرون آمد؟ یا فقط به سوی شما آمده؟‬‫یا حداکثر سه باشند و حتی در آن‬
‫‪ 37‬اگر کسی فکر م ی‌کند که پیامبر‬ ‫‪28‬‬
‫صورت نیز یک نفر ترجمه کند‪.‬‬
‫است یا روحانی است‪ ،‬تصدیق کند‬ ‫اما اگر مترجمی نیست‪ ،‬در کلیسا‬
‫که آن چه ب رای شما م ی‌نویسم حکم‬ ‫سکوت کند و با خودش و با خدا‬
‫خدا هستند‪ 38 .‬اما اگر کسی جاهل‬ ‫سخن بگوید‪ 29 .‬پیامب ران دو یا سه‬
‫است‪ ،‬جاهل بماند‪.‬‬‫نفره سخن بگویند و دیگ ران آنها را‬
‫‪ 39‬بناب راین ای ب رادارنم‪ ،‬مشتاقانه‬
‫تشخیص دهند‪ 30 .‬اما اگر مکاشف ه‌ای‬
‫در آرزوی نبوت باشید و سخن گفتن‬ ‫به دیگری در مجلس برسد‪ ،‬اولین‬
‫به زبان‌ها را منع نکنید‪ 40 .‬اما همه‬
‫نفر ساکت شود‪ 31 .‬زی را تک تک‬
‫چیز باید به درستی و منظم انجام‬ ‫شما م ی‌توانید نبوت کنید تا همه‬
‫شود‪.‬‬
‫‪32‬‬
‫بیاموزند و همه نصیحت ببینند‪.‬‬
‫‪33‬‬
‫و ارواح انبیا مطیع انبیا هستند‪.‬‬
‫زی را خداوند‪ ،‬خدای سردرگمی نیست باب ‪15‬‬
‫طور خالص ه‌ای از انجیل‬ ‫بلکه خدای آرامش است‪ ،‬همان‬
‫که در همه کلیساهای قدیسان این‬
‫اکنون ‌ای ب رادران‪ ،‬به شما بشارتی‬ ‫گونه است‪.‬‬
‫را معرفی م ی‌نمایم که آن را هم‬
‫‪ 14:27‬احتمال اینکه بیش از دو یا سه زبان میان مخاطبین یک کلیسا رایج بوده باشد‬
‫و مخاطبین زبان‌های دیگر را نفهمند‪ ،‬پایین بوده است‪.‬‬
‫‪ 14:28‬در کلیساهایی که ادعا دارند «زبان‌ها» تنها بیانات غیر ارادی هستند‪ ،‬این اصل‬
‫رعایت نم ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 14:32‬آنها که واقع ا ً عطی ه‌ پی ش‌گویی را دارند‪ ،‬تحت کنترل خود هستند‪ ،‬نه اینکه‬
‫عقلشان را از دست داده باشند‪.‬‬
‫‪ 14:34‬این دستور مشخص ا ً در مورد استفاده از زبان‌ها و پیشگویی است؛ امروزه‪،‬‬
‫بسیاری از کلیساها که ادعای ترجم ٔه زبان‌ها را دارند‪ ،‬این دستور را نادیده م ی‌گیرند‪.‬‬
‫‪ 14:37‬مردم واقع ا ً معنای این دستورات پولس را پذیرفته و آنها را دور نزده یا از آنها‬
‫نم ی‌گذرند‪.‬‬
‫‪ 15:19 - 15:2‬نایتنرق لوا‬ ‫‪378‬‬
‫پذیرفتید و در آن هم ایستاده‌اید‪ 2 .‬خدا که با من بود‪ 11 .‬پس خواه من‬
‫بوسیله آن نیز نجات پیدا م ی‌کنید‪ ،‬و خواه ایشان به این طریق بشارت‬
‫اگر کالمی را که به شما بشارت م ی‌دهیم و شما ایمان آوردید‪.‬‬
‫دادم‪ ،‬محکم نگاه دارید مگر اینکه‬
‫اهمیت حیاتی رستاخیز مسیح‬ ‫بیهوده ایمان داشته باشید‪.‬‬
‫زی را در ابتدا آنچه را که بدست ‪ 12‬حال اگر به مسیح بشارت داده‬
‫‪3‬‬

‫م ی‌شود که از مردگان برخاسته‪ ،‬پس‬ ‫بر‬ ‫مسیح‬ ‫که‬ ‫سپردم‪:‬‬ ‫شما‬ ‫به‬ ‫آوردم‬
‫کتب مقدس بخاطر گناهان چطور بعضی از شما م ی‌گویید که‬ ‫حسب‬
‫رستاخیز مردگان وجود ندارد؟ ‪ 13‬اما‬
‫ِ‬ ‫ما ُم رد‪ 4 ،‬و دفن شد و در روز سوم‬
‫‪5‬بر حسب کتب مقدس برخاست‪ ،‬اگر رستاخیز مردگان وجود نداشته‬
‫‪14‬‬
‫و بر کیفا ظاهر ‪6‬شد و بعد از آن باشد‪ ،‬مسیح نیز برنخاسته است‪.‬‬
‫بر آن دوازده نفر‪ .‬سپس فورا ً بر و اگر مسیح برنخاسته‪ ،‬بشارت ما‬
‫بیش از پانصد ب رادر ظاهر شد که بیهوده است و همچنین ایمان شما‬
‫باقی هستند بیهوده است‪ 15 .‬آری‪ ،‬و شاهدان‬ ‫بیشتر آنها تا امروز‬
‫(اما بعضی خوابیده‌اند)؛ سپس بر دروغین خدا شدیم‪ .‬زی را شهادت‬
‫‪7‬‬

‫یعقوب ظاهر شد‪ ،‬و سپس بر همه دادیم که خدا مسیح را زنده کرد‪ ،‬و‬
‫اگر صحت داشته باشد که مردگان‬ ‫رسوالن‪.‬‬
‫و در نهایت‪ ،‬بر من نیز ظاهر زنده نم ی‌شوند‪ ،‬پس او را زنده نکرده‬
‫‪8‬‬

‫است‪ -‬زی را اگر مردگان برنمی‬ ‫‪16‬‬ ‫شده‬ ‫سقط‬ ‫طفلی‬ ‫بر‬ ‫گویی‬ ‫شد‬
‫‪17‬‬
‫کوچکترین خیزند‪ ،‬مسیح نیز برنخاسته است‪.‬‬
‫ِ‬ ‫ظاهر گشت‪ 9 .‬زی را من‬
‫و اگر مسیح برنخاسته است‪ ،‬ایمان‬ ‫نیستم‬ ‫این‬ ‫اوار‬
‫حواریون هستم و س ز‬
‫که م را حواری صدا کنند‪ 10،‬زی را بر شما بیهوده است و شما هنوز در‬
‫اما به گناهان خود هستید؛ ‪ 18‬و بناب راین‬ ‫کلیسای خدا جفا کردم‪.‬‬
‫فیض خدا‪ ،‬من هستم آنچه که هستم‪ ،‬آنهایی که در مسیح خوابیده‌اند‬
‫و فیض او که بر من بود بیهوده هالک شدند‪ 19 .‬اگر در این جهان‬
‫نبود؛ بلکه بیش از همه ایشان تنها به مسیح امیدواریم‪ ،‬از همه‬
‫سختی کشیدم‪ .‬اما نه من بلکه فیض مردم بدبختتر هستیم‪.‬‬
‫‪ 15:2‬استم رار برداشت درست از انجیل‪ ،‬الزم ه‌ رستگاری است‪ .‬بد نیست که به طور‬
‫دائم آموزه‌های اساسی انجیل را به خودمان یادآوری کنیم‪.‬‬
‫‪ 15:10‬اینکه کار بیهوده نیست در آیه ‪ 58‬به ما یادآوری م ی‌گردد‪ .‬این به ما م ی‌آموزد‬
‫که کار مشتاقان ه‌ پولس در پاسخ به فیض‪ ،‬نباید تنها از دور تحسین شود؛ او باید الگوی‬
‫ما باشد‪.‬‬
‫‪ 15:11‬ایمان مردم تا اندازه‌ای به موعظ ه‌گر بستگی دارد؛ ما م ی‌توانیم مردم را به سمت‬
‫ایمان سوق دهیم یا آنها را بدون ایمان و امید رها کنیم‪ ،‬چون ب رایشان موعظه نکرده‌ایم‬
‫(رومیان ‪.)10:14‬‬
‫‪379‬‬ ‫‪ 15:33 - 15:20‬نایتنرق لوا‬
‫زیر او انداخت مستثنی است‪ 28 .‬اما‬ ‫‪ 20‬اما حال که مسیح از مردگان‬
‫زمانی که همه مطیع وی شده باشند‪،‬‬ ‫برخاسته اولین ثمره‌های خوابیدگان‬
‫آنگاه خود پسر هم مطیع کسی‬ ‫شده است‪ 21 .‬زی را چنانکه بر انسان‬
‫خواهد شد که هم ‌ه چیز را مطیع او‬ ‫مرگ آمد‪ ،‬به انسان رستاخیز مردگان‬
‫گردانید‪ ،‬تا آنکه خدا همه چیز در‬ ‫نیز آمد‪ 22 .‬زی را همانطور که در آدم‬
‫همه چیز باشد‪.‬‬ ‫همه م ی‌میرند‪ ،‬در مسیح نیز همه‬
‫‪ 29‬وگرنه آنانی که ب رای مردگان‬ ‫زنده خواهند گشت‪ 23 .‬اما هرکس به‬
‫تعمید م ی‌یابند چه کنند؟ اگر مردگان‬ ‫ترتیب خود‪ .‬مسیح اولین ثمره است‬
‫هرگز برنخیزند‪ ،‬پس چ را مردم ب رای‬ ‫و بعد آنانی که در وقت آمدن او از‬
‫ایشان تعمید م ی‌گیرند؟‬ ‫آن مسیح هستند‪ 24 .‬و سپس پایان‬ ‫ِ‬
‫‪ 30‬و ما نیز چ را هر ساعت خود را‬ ‫ف را م ی‌رسد وقتی ملکوت را به خدا‬
‫در خطر م ی‌اندازیم؟ ‪ 31‬ای ب رادران‪،‬‬ ‫و پدر بسپارد‪ ،‬و در آن زمان تمام‬
‫قسم به آن فخری در شما که در‬ ‫ریاست و تمام قدرت و قوت را نابود‬
‫سرورمان مسیح عیسی دارم‪ :‬که هر‬ ‫خواهد کرد‪ 25 .‬زی را باید سلطنت کند‬
‫روز من م ی‌میرم‪ 32 .‬اگر به روش‬ ‫تا زمانی که همه دشمنان را زیر‬
‫انسان در افسس با جانوران جنگ‬ ‫پای خود بگذارد‪ 26 .‬آخرین دشمن‬
‫کردم‪ ،‬چه سودی ب رای من داشت؟‬ ‫که نابود م ی‌شود‪ ،‬مرگ است‪ 27 .‬زی را‬
‫اگر مردگان برنم ی‌خیزند‪ ،‬پس‬ ‫خدا هم ‌ه چیز را زیر پای او انداخته‬
‫باید بخوریم و بیاشامیم چون فردا‬ ‫است‪ .‬اما چون م ی‌گوید که هم ‌ه چیز‬
‫م ی‌میریم‪.‬‬ ‫را مطیع و زیر پای او انداخته است‪،‬‬
‫‪ 33‬فریب نخورید‪ .‬معاش رات بد‪،‬‬ ‫واضح است که آن کسی که همه را‬
‫‪ 15:20‬نوبر‪ -‬عیسی اولین فردی بود که از مرگ برخاسته و زندگی ابدی م ی‌یابد‪ .‬وقتی‬
‫ما رستاخیز شده و زندگی جاودان م ی‌یابیم‪ ،‬مانند دیگ ران در محصول خواهیم بود‪ .‬اگر‬
‫عیسی «نوبر» بود‪ ،‬آن گاه اف رادی مثل انوخ و ایلیا‪ ،‬و در واقع هیچ کس پیش از زمان‬
‫عیسی‪ ،‬در پایان زندگی دنیوی خود‪ ،‬زندگی جاودان نیافت‪.‬‬
‫‪ 15:22‬همه زنده خواهند شد‪ -‬تمام کسانی که با تعمید در مرگ و در رستاخیز «در‬
‫عیسی» هستند‪.‬‬
‫‪ 15:28‬عیسی تا ابد بنده‌ خدا خواهد بود؛ و ملکوتش را به خدا خواهد داد (آیه ‪ .)24‬مسیح‬
‫تنها در زندگی دنیوی خود از خدا کمتر نبود؛ بلکه همواره این چنین است‪ .‬الهیات تثلیث‬
‫نم ی‌تواند پاسخی رضای ت‌بخش داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 15:29‬پولس ایده‌ «تعمید ب رای مردگان» را تأیید نم ی‌کند ‪ -‬او م ی‌گوید منطقی نیست‬
‫که مردم در قرنتس این کار را انجام دهند و درعین حال به رستاخیز ایمان نداشته باشند؛‬
‫چون تعمید نماد مرگ است (همین که زیر آب م ی‌رویم) و رستاخیز زمان بیرون آمدن‬
‫ما از آب (رومیان ‪.)6:3-5‬‬
‫‪ 15:32‬آنها که به اشتباه به «روحی» ایمان دارند که با مرگ در آسمان پاداش م ی‌گیرد‪،‬‬
‫اهمیت واالی رستاخیز بدن در بازگشت عیسی را زیرسؤال م ی‌برند‪ .‬ما باید زندگ ی‌هایمان‬
‫‪ 15:48 - 15:34‬نایتنرق لوا‬ ‫‪380‬‬
‫عظمت آسمان ی‌ها چیزی است دگر‬ ‫‪34‬‬
‫اخالق حسنه را فاسد م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪41‬‬
‫و عظمت زمین ی‌ها چیزی دگر‪.‬‬ ‫ب رای عدالت بیدار شوید‪ ،‬و گناه‬
‫عظمت خورشید دگر‪ ،‬و عظمت ماه‬ ‫نکنید‪ .‬زی را بعضی در میان شما‬
‫دگر‪ ،‬عظمت ستارگان دگر‪ ،‬زی را که‬ ‫شناختی از خدا ندارند‪ .‬این را‬
‫‪42‬‬
‫عظمت ستاره از ستاره فرق دارد‪.‬‬ ‫م ی‌گویم تا شما را شرمسار کنم‪.‬‬
‫رستاخیز مردگان نیز به همین شکل‬
‫است‪ .‬در فساد کاشته م ی‌شود‪ ،‬در‬ ‫فرایند رستاخیز‬
‫ب ی‌فسادی بر م ی‌خیزد‪ 43 .‬در ذلت‬ ‫‪ 35‬اما کسی خواهد گفت‪ :‬مردگان‬
‫کاشته م ی‌شود و در عظمت بر‬ ‫چگونه بر م ی‌خیزند؟ و با چه نوع‬
‫م ی‌خیزد‪ .‬در ضعف کاشته م ی‌شود‬ ‫بدنی م ی‌آیند؟ ‪ 36‬ای نادان‪ ،‬آنچه تو‬
‫و در قدرت بر م ی‌خیزد‪.‬‬ ‫م ی‌کاری زنده نم ی‌گردد مگر بمیرد‪.‬‬
‫‪ 44‬جسم نفسانی کاشته م ی‌شود‬ ‫‪ 37‬و آنچه م ی‌کاری‪ ،‬آن جسمی نیست‬
‫و جسم روحانی بر م ی‌خیزد‪ .‬اگر‬ ‫که خواهد شد‪ ،‬بلکه دان ه‌ای تنها شاید‬
‫جسم نفسانی وجود داشته باشد‪،‬‬ ‫از گندم و یا از دان ه‌های دیگر است‪.‬‬
‫‪45‬‬
‫جسم روحانی نیز وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ 38‬اما خدا برحسب اراده خود‪ ،‬به آن‬
‫همچنین نوشته شده‪ :‬انسان اول‪،‬‬ ‫جسمی م ی‌دهد؛ و به هر یک از‬
‫نفس زنده شد‪ .‬آخرین آدم‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫آدم‪،‬‬ ‫تخمها جسم خودش را‪ 39 .‬هر گوشت‬
‫روحی حیات‌بخش شد‪ 46 .‬اما اول‬ ‫از یک نوع گوشت نیست‪ ،‬بلکه‬
‫روحانی نبود بلکه اول نفسانی بود‬ ‫یکی گوشت انسان و دیگری گوشت‬
‫و بعد از آن روحانی‪ 47 .‬انسان اول‬ ‫حیوانات است‪ ،‬دیگری گوشت‬
‫از زمین است‪ ،‬خاکی‪ .‬انسان دوم‬ ‫پرندگان‪ ،‬و دیگری گوشت ماهیان‬
‫از آسمان است‪ 48 .‬همانطور که‬ ‫است‪ 40 .‬همچنین جسمهای آسمانی‬
‫خاکی است‪ ،‬خاکیان نیز همانطور‬ ‫و جسمهای زمینی وجود دارند؛ اما‬
‫را با این آگاهی بگذ رانیم که دوباره بر خواهیم خاست‪ ،‬داوری شده و با فیض الهی تا ابد‬
‫در ملکوتش خواهیم زیست‪.‬‬
‫‪15:33‬شاید فکر کنیم که م ی‌توانیم بدون فاسد شدن‪ ،‬با مردم بد ارتباط داشته باشیم؛ اما‬
‫باید وزن حقیقی کالم پولس را دریابیم‪.‬‬
‫‪ 15:38‬ما در رستاخیز بدنی جدید خواهیم داشت ‪ -‬و ب رای ابد در حالت جسمانی زندگی‬
‫خواهیم کرد‪ .‬تمام وجود در انجیل‪ ،‬وجود جسمانی است‪ .‬اما ارتباطی وجود دارد بین کسی‬
‫که اکنون هستیم و کسی که تا ابد خواهیم بود‪ ،‬شخصیت ما مانند دان ه‌ای است که کاشته‬
‫شده و در رستاخیز رشد خواهد کرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬شخصیت و ماهیتی که در این زندگی‬
‫م ی‌پرورانیم‪ ،‬اهمیتی ف راوان و جاودان دارد‪.‬‬
‫‪ 15:41‬سطوح مختلفی از پاداش در ملکوت وجود دارد‪ ،‬درست همان طور که یک‬
‫ستاره از دیگری درخشان‌تر است؛ برخی بر پنج شهر حکومت م ی‌کنند و برخی بر دو‬
‫شهر (لوقا ‪ ،)19:19‬یعنی برخی مردم در این زندگی بیش از دیگ ران بار می م ی‌آورند‬
‫(متی ‪.)13:8‬‬
‫‪381‬‬ ‫‪ 16:8 - 15:49‬نایتنرق لوا‬
‫هستند و همانطور که آسمانی است پیوسته به فزونی در راه سرور عمل‬
‫آسمان ی‌ها نیز همانطور هستند‪ .‬کنید‪ ،‬چون م ی‌دانید که زحمت شما‬
‫‪ 49‬و همانطور که صورت خاکی در راه سرور بیهوده نیست‪.‬‬
‫را گرفتیم‪ ،‬صورت آسمانی را نیز‬
‫باب ‪16‬‬ ‫خواهیم گرفت‪.‬‬
‫‪ 50‬اما ‌ای ب رادران این را م ی‌گویم‬
‫که گوشت و خون نم ی‌تواند وارث نقشه پولس برای قرنتس‬
‫ملکوت خدا شود‪ .‬و فساد نیز‪ ،‬وارث اما درباره جمع کردن زکات ب رای‬
‫ب ی‌فسادی نم ی‌شود‪ 51 .‬بنگرید‪ ،‬به قدیسان‪ ،‬همانطور که به کلیساهای‬
‫شما رازی را م ی‌گویم‪ :‬که همه خواب غالطیه دستور دادم‪ ،‬شما نیز همان‬
‫نخواهیم ماند‪ ،‬اما همه تبدیل خواهیم کنید‪ 2 .‬در روز اول هفته‪ ،‬هر یک‬
‫شد‪ 52 ،‬در یک لحظه‪ ،‬در یک چشم از شما برحسب درآمدتان‪ ،‬مقداری‬
‫بهم زدن‪ ،‬به محض نواختن آخرین نزد خود ذخیره کنید‪ ،‬تا در وقت‬
‫صور‪ .‬زی را صور به صدا خواهد آمد آمدن من زحمت جمع کردن نباشد‪.‬‬
‫و مردگان‪ ،‬ب ی‌فساد خواهند برخاست‪ 3 ،‬و هنگامی که برسم‪ ،‬هر کسی‬
‫و ما تبدیل خواهیم شد‪ 53 .‬زی را که را که تایید م ی‌کنید‪ ،‬هم راه با نامه‬
‫این فاسد باید ب ی‌فسادی را بپوشد خواهم فرستاد تا سخاوتمندی شما را‬
‫و این فانی باید بقا را بپوشد‪ 54 .‬اما به اورشلیم ببرند‪ 4 .‬و اگر مصلحت‬
‫وقتی این فاسد ب ی‌فسادی را پوشید و باشد که من نیز بروم‪ ،‬هم راه من‬
‫این فانی بقا را پوشید‪ ،‬آنگاه کالمی خواهند رفت‪.‬‬
‫که نوشته شده محقق خواهد شد‪ 5 :‬و وقتی از مقدونیه عبور کنم‪،‬‬
‫مرگ در پیروزی بلعیده م ی‌شود‪ .‬نزد شما خواهم آمد (زی را که تصمیم‬
‫‌‪ 55‬ای مرگ‪ ،‬پیروزی تو کجاست؟ دارم از مقدونیه عبور ‌کنم)‪ 6 .‬و‬
‫‌ای مرگ‪ ،‬نیش تو کجاست؟ ‪ 56‬احتمال دارد که نزد شما بمانم و‬
‫نیش مرگ گناه است و قدرت گناه‪ ،‬حتی زمستان را نیز سپری کنم‪ ،‬تا‬
‫شریعت‪ 57 .‬اما خدا را شکر که به در حین سفرم‪ ،‬هر جا که م ی‌روم‪ ،‬به‬
‫ما از طریق سرورمان عیسی مسیح من کمک کنید‪ 7 .‬اما االن نم ی‌خواهم‬
‫در بین راه شما را مالقات کنم؛‬ ‫پیروزی م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 58‬بناب راین‪ ‌،‬ای ب رادران عزیز زی را امیدوارم مدتی با شما بمانم‪،‬‬
‫من‪ ،‬پایدار بمانید و متاثر نشوید‪ ،‬اگر سرور اجازه دهد‪ .‬اما من تا‬
‫‪8‬‬

‫پنطیکاست در افسس خواهم ماند‪،‬‬


‫‪ 15:50‬ازآنجایی که ما هنوز «گوشت و خون هستیم»‪ ،‬اکنون نم ی‌توانیم کام الً در‬
‫ملکوت خدا باشیم‪ ،‬کلیسا نیز ملکوت کامل نیست ‪ -‬چون ما بایددر رستاخیز و پیش از‬
‫اینکه کام الً وارد ملکوت خدا شویم‪ ،‬تغییر یابیم (آیات ‪.)51-53‬‬
‫‪ 16:2‬خدا سخاوت مداوم و منظم را به سخاوت‌های بزرگ و گهگاهی ترجیح م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 16:7‬اگر خدا بخواهد‪ -‬ما همیشه باید برنام ه‌هایمان را ب راساس «خواست خدا» تنظیم‬
‫کنیم (یعقوب ‪.)4:15‬‬
‫‪ 16:24 - 16:9‬نایتنرق لوا‬ ‫‪382‬‬
‫چنین اف رادی و از هر کسی که در‬ ‫‪ 9‬چ را که دروازه بزرگ ب رای کار‬
‫کار و زحمت شریک باشد شخصا‬ ‫موثر من باز شده است و دشمنان‪،‬‬
‫اطاعت کنید‪ 17 .‬و از آمدن استیفان‬ ‫بسیارند‪.‬‬
‫و فرتوناتس و اخائیکوس احساس‬ ‫‪ 10‬اما اگر تیموتائوس بیاید‪،‬‬
‫شادی م ی‌کنم‪ .‬زی را آنها هر آنچه‬ ‫مواظب باشید که وقتی نزد شما‬
‫که از جانب شما ناتمام بود تمام‬ ‫است چیزی ب رای ‌ترسیدن نداشته‬
‫کردند؛ ‪ 18‬آنها روح من و شما را تازه‬ ‫رور مشغول‬ ‫س َ‬‫باشد‪ .‬زی را که در کار َ‬
‫کردند‪ .‬بناب راین‪ ،‬چنین اشخاصی را‬ ‫‪11‬‬
‫است همانطور که من نیز هستم‪.‬‬
‫بشناسید‪.‬‬ ‫نگذارید کسی او را حقیر ب‍کند‪ .‬بلکه‬
‫‪ 19‬کلیساهای آسیا به شما سالم‬ ‫او را به سالمتی عازم سفر کنید‬
‫م ی‌رسانند‪ .‬اکیال و پرسکال با‬ ‫تا نزد من بیاید‪ .‬چ را که با ب رادران‬
‫کلیسایی که در خانه آنهاست‪،‬‬ ‫انتظار او را م ی‌کشم‪ 12 .‬اما درباره‬
‫به شما سالم بسیار در سرور‬ ‫اپلس ب رادر‪ ،‬از او بسیار درخواست‬
‫م ی‌رسانند‪ 20 .‬همه ب رادران به شما‬ ‫نمودم که با ب رادران نزد شما بیاید‪،‬؛‬
‫سالم م ی‌رسانند‪ .‬به همدیگر با‬ ‫اما هرگز رضا نداد که االن بیاید ولی‬
‫بوس ه‌ای مقدس سالم کنید‪.‬‬ ‫وقتی فرصت یابد خواهد آمد‪.‬‬
‫‪ 21‬من پولس با دست خود سالم‬ ‫‪ 13‬هوشیار باشید‪ ،‬در ایمان استوار‬
‫م ی‌رسانم‪.‬‬ ‫باشید و مانند مردان عمل کنید و‬
‫‪ 22‬اگر کسی سرور را دوست ندارد‪،‬‬ ‫قوی باشید‪ 14 .‬همه کارهای شما با‬
‫ملعون شود‪ .‬ماراناتا‪.‬‬ ‫محبت باشد‪.‬‬
‫‪ 23‬فیض سرور عیسی مسیح بر‬ ‫‪ 15‬شما خانواده استیفان را‬
‫شما باد‪.‬‬ ‫م ی‌شناسید که اولین ثمره اخائیه‬
‫‪ 24‬محبت من با همه شما در مسیح‬ ‫هستند و اینکه خود را به خدمت‬
‫عیسی باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫قدیسین سپرده‌اند؛ حال ب رادران به‬
‫شما التماس م ی‌کنم‪ 16 ،‬شما نیز از‬
‫‪ 16:14‬خدمت به خدا بدون عشق ممکن نیست – همان طور که پولس علیه آن در باب‬
‫‪ 13‬هشدار م ی‌دهد‪ .‬بسیار مهم است که همه چیز را آگاهانه و با انگیزه‌ عشق انجام دهیم؛‬
‫نه به این خاطر که «مجبورهستیم»‪ ،‬نه ب رای حفظ ظاهر و نه از روی سنت و عادت‪.‬‬
‫‪ 16:15-18‬احت رام را نم ی‌توان درخواست کرد‪ ،‬بلکه باید آن را به دست آورد‪ .‬ما باید‬
‫ب رای کسانی که زندگیشان را آشکارا وقف خدمت به دیگ ران در عیسی کرده‌اند‪ ،‬احت رام‬
‫قائل شویم‪.‬‬
‫‪ 16:22‬ماراناتا‪ -‬اسم رمز کلیسای اولیه‪ ،‬با این معنا‪« :‬باشد که خدا به زودی بیاید!»‬
‫دوم قرنتیان‬
‫استوار است‪ .‬زی را م ی‌دانیم همان‬ ‫باب ‪1‬‬
‫طور که در رن ج‌ها سهیم هستید‪ ،‬در‬ ‫رابطه بین رنج و تسلی‬
‫تسلی نیز شریک هستید‪.‬‬ ‫از طرف پولس‪ ،‬که به خواست‬
‫‪ 8‬ای ب رادران‪ ،‬ما نم ی‌خواهیم‬ ‫خداوند یکی از حواریون عیسی‬
‫درباره سخت ی‌هایی که در آسیا دیدیم‬ ‫مسیح است و تیموتائوس ب رادرمان‬
‫ب ی‌اطالع باشید‪ .‬بارهای سنگینی‬ ‫به کلیسای خدا واقع در قرنتس‬
‫ف راتر از توان‌مان بر دوش ما بود تا‬ ‫با همه قدیسانی که در کل اخائیه‬
‫جایی که حتی نگ ران جان خود نیز‬ ‫هستند‪.‬‬
‫بودیم‪ 9 .‬آری‪ ،‬در خود حکم اعدام را‬ ‫‪ 2‬فیض و سالمتی از خدا پدرمان‬
‫صادر کردیم تا به خودمان متکی‬ ‫و از سرور عیسی مسیح به شما‬
‫نباشیم بلکه به خدایی متکی باشیم‬ ‫برسد‪.‬‬
‫که مردگان را زنده م ی‌کند‪ -10‬که ما را‬ ‫‪ 3‬مبارک است خدا پدر سرورمان‬
‫از مرگی عظیم نجات داد و رهایی‬ ‫عیسی مسیح‪ ،‬پدر رحم ت‌ها و‬
‫خواهد داد‪ .‬امیدمان را به او بستیم‬ ‫خدای همه تسل ی‌ها‪ 4 ،‬که در همه‬
‫تا باز هم ما را نجات دهد‪ 11 .‬شما‬ ‫مصیب ت‌هایمان ما را تسلی م ی‌دهد‬
‫نیز با دعاهایتان از طرف ما کمک‬ ‫تا بتوانیم با تسل ی‌ای که خود از سوی‬
‫م ی‌کنید تا بابت نعم ت‌هایی که به‬ ‫خدا دریافت م ی‌کنیم‪ ،‬هر کسی را که‬
‫وسیله بسیاری به ما رسیده‪ ،‬اف راد‬ ‫در هر مصیبتی است تسلی بدهیم‪.‬‬
‫بسیاری از طرف ما شکرگ زاری‬ ‫‪ 5‬زی را همان طور که رن ج‌های مسیح‬
‫کنند‪.‬‬ ‫در ما بسیار است‪ ،‬تسلی ما نیز به‬
‫وسیله مسیح اف زایش م ی‌یابد‪ 6 .‬اگر‬
‫تغییر برنامه سفر پولس‬ ‫دچار مصیبت شویم‪ ،‬به خاطر‬
‫‪ 12‬زی را فخر ما این است و‬ ‫تسلی و رهایی شما است؛ و اگر‬
‫وجدانمان شهادت م ی‌دهد که در‬ ‫تسلی یابیم‪ ،‬به خاطر آسودگی شما‬
‫تقدس و صداقت الهی‪ ،‬نه در‬ ‫است که با صبر و تحمل در ب رابر‬
‫حکمت جسمانی بلکه در فیض‬ ‫همان رن ج‌هایی که ما نیز م ی‌کشیم‬
‫الهی در این جهان نسبت به خود‬ ‫به دست م ی‌آید‪ 7 .‬و امید ما به شما‬

‫‪ 1:4‬که به ما در همه سخت ی‌هایمان دلگرمی م ی‌بخشد تا ما نیز بتوانیم با آن دلگرمی‬


‫که از او یافت ه‌ایم‪ ،‬دیگ ران را که از سخت ی‌ها م ی‌گذرند‪ ،‬دلگرم سازیم‪ .‬اما این تنها زمانی‬
‫ممکن است که ارتباطی معنادار با دیگ ران داشته باشیم؛ و سختی م ی‌تواند به نحوی‬
‫ما را خودمحور سازد‪ .‬پولس چنان خوب این اصل را آموخت که م ی‌گوید سخت ی‌های او‬
‫ب رای دلگرمی قرنتیان بود (آیه ‪.)6‬‬
‫‪ 1:9‬حکم مرگمان صادر شده است ‪ -‬ممکن است منظور پولس دریافت حکم مرگ از‬
‫سوی مقامات محلی باشد‪ ،‬یا بهبودی بیماری عالج ناپذیرش‪.‬‬
‫‪ 2:5 - 1:13‬نایتنرق مود‬ ‫‪384‬‬
‫خدا با ما جالل یابد‪ 21 .‬او که ما را‬ ‫و به خصوص نسبت به شما رفتار‬
‫با شما در مسیح استوار م ی‌کند و ما‬ ‫کردیم‪ 13 .‬زی را چیزی غیر از آن چه‬
‫را مسح کرد‪ ،‬خدا است‪ 22 ،‬که ما را‬ ‫م ی‌خوانید یا حتی تصدیق م ی‌کنید‬
‫ُم هر کرد و بیعانه روح را در دل‌های‬ ‫ب رای شما نم ی‌نویسیم‪ ،‬و امیدوارم تا‬
‫ما عطا کرد‪.‬‬ ‫آخر تصدیق کنید؛ ‪ 14‬همان طور که‬
‫‪ 23‬اما خدا بر جان من شاهد است‬ ‫یک بار تا حدی ما را تصدیق کردید‬
‫که به قرنتس نیامدم تا به شما زحمت‬ ‫که در روز سرورمان عیسی‪ ،‬ما‬
‫ندهم‪ 24 .‬نه آن که بر ایمان شما حاکم‬ ‫افتخار شما هستیم‪ ،‬همان طور که‬
‫باشیم بلکه مددکاران شادی شما‬ ‫شما نیز افتخار ما هستید‪.‬‬
‫هستیم‪ .‬زی را باید در ایمان استوار‬ ‫‪ 15‬و با چنین اطمینانی تصمیم‬
‫باشید‪.‬‬ ‫گرفته بودم اول نزد شما بیایم تا‬
‫نفع بیشتری به شما برسانم؛ ‪ 16‬و‬
‫باب ‪2‬‬ ‫از طریق شما به مقدونیه بروم و‬
‫سپس از مقدونیه دوباره به سوی‬
‫برادر تنبیه شده‬
‫ِ‬ ‫پذیرفتن‬ ‫شما بیایم‪ ،‬و از نزد شما به سفرم‬
‫اما در این مورد تصمیم گرفتم که‬ ‫به سوی یهودیه ادامه دهم‪ 17 .‬وقتی‬
‫دیگر با غم و اندوه نزد شما نیایم‪.‬‬ ‫چنین نقش ه‌ای کشیدم‪ ،‬آیا ب ی‌ثباتی‬
‫‪ 2‬زی را اگر شما را ناراحت کنم‪،‬‬ ‫خود را نشان دادم؟ یا آیا نقش ه‌هایی‬
‫دیگر کیست که من را خوشحال‬ ‫که م ی‌کشم بر اساس نی ت‌های بشر‬
‫کند غیر از همان کسی که او را‬ ‫است تا با هر بار نفس بلی بگویم و‬
‫ناراحت کردم؟ ‪ 3‬و این را به این‬ ‫سپس نه بگویم؟ ‪ 18‬اما همان طور‬
‫دلیل م ی‌نویسم تا مبادا وقتی م ی‌آیم‬ ‫که خدا وفادار است‪ ،‬شک و تردیدی‬
‫از کسانی اندوهگین شوم که باید‬ ‫نیز در کالم ما به شما نیز نیست‪.‬‬
‫شادم کنند‪ ،‬من به همه شما اطمینان‬ ‫‪ 19‬زی را پسر خدا‪ ،‬عیسی مسیح‬
‫دارم که شادی‌ام در همه شما است‪.‬‬ ‫که وجودش از طریق ما‪ ،‬من و‬
‫‪ 4‬زی را پس از رنج و محنت قلبی‬ ‫سیلوانس و تیموتائوس در میان شما‬
‫بسیار با اش ک‌های ف راوان ب رای شما‬ ‫موعظه شد‪ ،‬شک و تردید نداشت؛‬
‫نامه نوشتم‪ .‬نه ب رای این که شما را‬ ‫بلکه بلی در او بلی بود‪ 20 .‬زی را هر‬
‫ناراحت کنم بلکه به این خاطر که‬ ‫قدر هم وعده‌های خدا بسیار باشد‪،‬‬
‫از عشق ب ی‌نهایتی که نسبت به شما‬ ‫بل ه‌ی نهایی در او است! بناب راین‪،‬‬
‫دارم آگاه باشید‪.‬‬ ‫آمی ن‌های ما از طریق مسیح است تا‬
‫‪ 5‬اما اگر کسی باعث ناراحتی‬
‫‪«1:13‬آنچه م ی‌نویسیم درست همان است که م ی‌خوانید» ممکن است به نوعی بیانگر‬
‫این حقیقت باشد که آنها در اولین بار خواندن نوشت ه‌های او در دل م ی‌دانستند که کالم‬
‫پولس با عملش یکی است – همان گونه که باید در مورد ما نیز باشد‪.‬‬
‫‪ 1:19‬ذات تمام ا ً مثبت خداوند عیسی باید در مثبت بودن ما و هدفمندی‌مان در زندگی‬
‫نمود پیدا کند (آیه ‪.)17‬‬
‫‪385‬‬ ‫‪ 3:2 - 2:6‬نایتنرق مود‬
‫تیطس را پیدا نکردم در روح خود‬ ‫شده است‪ ،‬چندان باعث ناراحتی‬
‫آرامشی نداشتم‪ ،‬و از حضور آنها‬ ‫من نشده بلکه به یک معنی باعث‬
‫‪14‬‬
‫مرخص شدم و به مقدونیه رفتم‪.‬‬ ‫رنجش همه شما شده است (در این‬
‫اما خدا را شکر‪ ،‬که همیشه ما را در‬ ‫‪6‬‬
‫مورد خیلی سختگیری نم ی‌کنم)‪.‬‬
‫پیروزی در مسیح هدایت م ی‌کند و‬ ‫مجازاتی که اکثریت آن را متحمل‬
‫عطر معرفت خود را در همه جا از‬ ‫شدند ب رای چنین شخصی کافی‬
‫طریق ما ظاهر م ی‌کند‪ 15 .‬زی را ما هم‬ ‫است‪ 7 .‬پس بر عکس‪ ،‬شما باید او را‬
‫در کسانی که نجات م ی‌یابند و هم‬ ‫ببخشید و تسلی دهید‪ ،‬تا مبادا چنین‬
‫در کسانی که هالک م ی‌شوند مانند‬ ‫‪8‬‬
‫شخصی در اندوه ف راوان فرو رود‪.‬‬
‫عطر خوشبوی مسیح هستیم که به‬ ‫بناب راین به شما التماس م ی‌کنم که‬
‫خدا تقدیم شده‪ 16 .‬ب رای یکی‪ ،‬عطری‬ ‫عشق خود نسبت به او را ثابت کنید‪.‬‬
‫از مرگ به مرگ؛ و ب رای دیگری‪،‬‬ ‫‪ 9‬زی را به همین منظور نیز نوشتم تا‬
‫عطری از حیات به حیات‪ .‬و کیست‬ ‫با آزمودن شما بفهمم که آیا در همه‬
‫‪17‬‬
‫که ب رای این امور کافی باشد؟‬ ‫امور مطیع هستید یا خیر‪ 10 .‬اما هر‬
‫زی را ما مثل بسیاری نیستیم که کالم‬ ‫که را ببخشید‪ ،‬من نیز م ی‌بخشم‪.‬‬
‫خدا را تباه کنیم؛ بلکه از خلوص‬ ‫وقتی من نیز ببخشم‪ -‬اگر الزم باشد‬
‫نیت و از جانب خدا در حضور خدا‬ ‫ببخشم‪ ،‬این کار را به خاطر شما در‬
‫در مسیح سخن م ی‌گوییم‪.‬‬ ‫حضور مسیح م ی‌کنم‪ ،‬تا ‪ 11‬شیطان‬
‫هیچ برتری‌ای بر ما نیابد‪ .‬زی را از‬
‫باب ‪3‬‬ ‫حیل ه‌های او ب ی‌خبر نیستیم‪.‬‬
‫آیا باز خودستایی م ی‌کنیم؟ یا آیا ما‬
‫مانند بعض ی‌ها نیاز به سفارش‌نامه‬ ‫اعتراض پولس به خلوص خود‬
‫‪2‬‬
‫‪ 12‬وقتی به خاطر بشارت مسیح ب رای شما یا از سوی شما داریم؟‬
‫به تروآس آمدم و در خداوند دری شما توصی ه‌نامه ما هستید که در‬
‫به روی من باز شد‪ 13 ،‬چون ب رادرم دل‌هایمان نوشته شده و همه آن را‬
‫‪ 2:6‬این م ی‌تواند مثال ب رادری بدسرشت باشد که پولس در آیه ‪ 5‬رساله اول قرنتیان در‬
‫مورد او به کلیسا توصیه کرده‌ است که از این فرد جدایی گزیند‪ .‬اما پولس م ی‌دانست که‬
‫نباید آن مر ِد بد سرشت را بیش از حد دور نگه داشت‪ ،‬بلکه اگر توبه کرده باشد‪ ،‬باید او‬
‫را بخشید تا موجب آسیب روحی و روانی نگردد (آیه ‪.)7‬‬
‫‪ 2:12‬دربی گشوده است ‪ -‬خدا گاهی فرص ت‌هایی در اختیار ما ق رار م ی‌دهد تا شاهدی‬
‫خاص ب رای او باشیم و ما نیز باید جسارت استفاده از این فرص ت‌ها را داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 2:14‬این اشاره‌ای است به پیروزی رومیان‪ ،‬که در نتیجه آن سربازان فاتح پس از‬
‫شکست دشمن‪ ،‬با شکوه و در حال سوزاندن بخور در خیابانها رژه رفتند‪ .‬پیروزی‬
‫عیسی بر صلیب باید ما را از چنین حس پیروزی و شکوهی لبریز سازد‪.‬‬
‫‪ 3:2‬این حقیقت که پولس قرنتیان را هدایت کرده بود‪ ،‬پای ه‌ای بود ب رای اینکه بر آنها‬
‫اختیار داشته باشد؛ او به هیچ توصی ه‌نامه ای از هیچ مقامی نیاز نداشت‪.‬‬
‫‪ 3:18 - 3:3‬نایتنرق مود‬ ‫‪386‬‬
‫محکومیت شکوهمند است‪ ،‬خدمت‬ ‫م ی‌شناسند و خوانده‌اند؛ ‪ 3‬که مانند‬
‫‪10‬‬
‫عدالت شکوه بسی بیشتری دارد‪.‬‬ ‫نام ه‌ای از سوی مسیح هستید که نزد‬
‫زی را حقیقت ا ً آنچه شکوهمند گشته‬ ‫همه آشکار شده و توسط ما رسانده‬
‫بود‪ ،‬در نهایت در ب رابر شکوه و‬ ‫شده است نام ه‌ای که نه با جوهر‬
‫جالل دیگری که از او پیشی جسته‬ ‫بلکه با روح خدای زنده نوشته شده‬
‫‪11‬‬
‫است‪ ،‬شکوهمند نخواهد بود‪.‬‬ ‫است‪ .‬نه در لوح‌های سنگی بلکه در‬
‫زی را اگر آن چه فانی است هم راه‬ ‫لوح‌هایی از جنس دل انسان‪.‬‬
‫با شکوه و جالل بود‪ ،‬آن چه تا ابد‬ ‫‪ 4‬و از طریق مسیح چنین اطمینانی‬
‫باقی م ی‌مانند شکوه و جالل بسیار‬ ‫به خدا داریم‪ 5 .‬نه این که از خودمان‬
‫بیشتری دارد‪.‬‬ ‫چنین کفایتی داشته باشیم تا چیزی‬
‫‪ 12‬بناب راین با داشتن چنین امیدی‪،‬‬ ‫را از خودمان بگوییم؛ بلکه کفایت‬
‫با کمال شهامت سخن م ی‌گوییم‪،‬‬ ‫ما از جانب خدا است‪ 6 ،‬که ما را به‬
‫‪ 13‬و مانند موسی نیستیم که نقابی‬ ‫عنوان خادمان یک عهد جدید الیق‬
‫بر چهره خود کشید تا بنی ‌اس رائیل‬ ‫دانست‪ ،‬عهدی که نه از حرف‪ ،‬بلکه‬
‫نتوانند خیره شوند و پایان آن‬ ‫از روح است‪ .‬زی را حرف م ی‌کشد اما‬
‫‪14‬‬
‫چه فانی است را نظاره نکنند‪.‬‬ ‫روح جان م ی‌دهد‪.‬‬
‫ذهنشان ُک ند شد‪ .‬زی را تا همین‬
‫امروز همان نقاب‪ ،‬هنگام خواندن‬ ‫عهدهای قدیم و جدید‬
‫عهد عتیق باقی است و ب رای آنها‬ ‫‪ 7‬اما اگر آن چه منجر به مرگ‬
‫آشکار نم ی‌شود و به وسیله عیسی‬ ‫م ی‌شد‪ ،‬که مکتوب بود و روی‬
‫باطل خواهد شد‪ 15 .‬اما تا به امروز‪،‬‬ ‫سن گ‌ها حک شده بود‪ ،‬با شکوه و‬
‫هر گاه موسی خوانده م ی‌شود‪ ،‬نقابی‬ ‫جالل آمد (تا جایی که بنی اس رائیل‬
‫بر قلبشان ق رار م ی‌گیرد‪ 16 .‬اما هر‬ ‫نتوانستند به خاطر نورانی شدن‬
‫گاه به خداوند رو گرداند‪ ،‬نقاب‬ ‫چهره موسی که مانند شکوهش‬
‫برداشته م ی‌شود‪ 17 .‬خداوند روح است‬ ‫فانی بود به آن بنگرند)؛ ‪ 8‬چطور‬
‫و هر جا روح خداوند باشد‪ ،‬آزادی‬ ‫ممکن است خدمت روح بدون شکوه‬
‫هست‪ 18 .‬اما همه ما که با چهره ‌ای‬ ‫و جالل باشد؟ ‪ 9‬زی را اگر خدمت‬
‫‪« 3:12‬اطمینان» واژه‌ای است که اغلب با موعظه بشارت در کتاب اعمال مرتبط است‪.‬‬
‫این اطمینان و داشتن چنین امیدی م ی‌تواند ب رای ما که ذات ا ً خجالتی بوده و در ب رابر‬
‫دیگ ران اعتماد‌ ب ه‌ نفس نداریم‪ ،‬الهام‌بخش باشد‪ .‬اگر باور داشته ‌باشیم که ب رای ابد در‬
‫ملکوت خدا زندگی خواهی م‌ کرد‪ ،‬قدرت نشر این خبر به دیگ ران را نیز خواهی م‌ یافت‬
‫(رجوع کنید به ‪.)4:13‬‬
‫‪ 3:13‬مسائل عهد قدیم (آیه ‪ ،)14‬شریعت موسی‪ ،‬در حال از‌بین‌رفتن بودند (آیه ‪.)11‬‬
‫آنها نهایتا در سال ‪ 70‬بعد از میالد تخریب معبد را به اتمام م ی‌رسانند‪ .‬این بدان معنا‬
‫است که ما امروز مجبور به تبعیت از شریعت موسی نیستیم ‪ -‬چون از‌بین‌رفت ه‌ است‪.‬‬
‫‪ 3:18‬وقتی موسی با فرشته صحبت کرد‪ ،‬شکوه صورت فرشته بر صورت موسی‬
‫‪387‬‬ ‫‪ 4:9 - 4:2‬نایتنرق مود‬
‫هالک م ی‌شوند‪ 4 ،‬که در آنها خدای‬ ‫بدون نقاب شکوه سرور را بازتاب‬
‫این جهان‪ ،‬ذهن ب ی‌ایمانان را کور‬ ‫م ی‌کنیم‪ ،‬از شکوه به شکوه به وسیله‬
‫ساخته‪ ،‬تا نور بشارت جالل مسیح‪،‬‬ ‫سرور‪ ،‬یعنی روح به شکل او تبدیل‬
‫که چهره خداوند است‪ ،‬آنها را روشن‬ ‫م ی‌شویم‪.‬‬
‫نسازد‪ 5 .‬زی را ما نه خودمان را بلکه‬
‫عیسی مسیح سرور را موعظه‬ ‫باب ‪4‬‬
‫م ی‌کنیم و خودمان به خاطر عیسی‬
‫خادمان شما هستیم‪ 6 .‬زی را خدا است‬ ‫موعظه بشارت جالل‬
‫که گفته‪ :‬نور از تاریکی خواهد‬ ‫بناب راین چون چنین ماموریتی‬
‫تابید‪ ،‬او در دلهایمان تابید تا نور‬ ‫داریم‪ ،‬همان طور که رحمت‬
‫معرفت شکوه خدا را در چهره عیسی‬ ‫یافت ه‌ایم‪ ،‬تسلیم نم ی‌شویم‪ 2 .‬اما‬
‫مسیح عطا کند‪.‬‬ ‫ما امور پنهانی ننگین را کنار‬
‫‪ 7‬اما ما این گنجینه را در ظروف‬ ‫گذاشت ه‌ایم‪ ،‬به مکر و حیله رفتار‬
‫خاکی داریم تا بزرگی قدرت از‬ ‫نم ی‌کنیم‪ ،‬با فریب‪ ،‬کالم خدا را‬
‫خدا باشد نه از ما‪ 8 .‬از هر جهت‬ ‫دستکاری نم ی‌کنیم؛ بلکه با نشان‬
‫رنجیده‌‌ایم‪ ،‬اما هنوز ُخ رد نشده‌ایم؛‬ ‫دادن حقیقت‪ ،‬خود را ب رای وجدان هر‬
‫سردرگم هستیم‪ ،‬اما هنوز ن ا‌امید‬ ‫کسی در نظر خدا مقبول م ی‌سازیم‪.‬‬
‫نیستیم؛ ‪ 9‬تعقیب م ی‌شویم؛ اما هنوز‬ ‫‪ 3‬و حتی اگر انجیل ما پوشیده‬
‫ترک نشده‌ایم؛ زمین خوردیم اما‬ ‫باشد‪ ،‬ب رای کسانی پوشیده است که‬

‫منعکس شده و بر دیگ ران جلوه کرد‪ .‬اگر با عیسی ارتباطی فردی داشت ه‌باشیم‪ ،‬شکوه‬
‫او‪ ،‬شخصیت او‪ ،‬از طریق صورت ما به دیگ ران جلوه م ی‌کند؛ به عالوه‪ ،‬ما مانند او‬
‫م ی‌شویم‪ .‬صورت او صورت ما م ی‌شود‪ .‬به این دلیل است که باید به صورت منظم‬
‫بشارت‌ها را بخوانیم و در مورد عیسی به عنوان یک فرد تفکر کنیم؛ تنها شناخت او‬
‫ما را متحول م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 4:4‬تاریکی که چشم انسان‌ها را کور کرده (‪ ،)2:11 1‬به این معنی که بر اساس نور‬
‫کالم خدا حرکت نم ی‌کنند‪ .‬فقط یک خدا هست ‪ -‬نه دو تا‪ .‬خدا (و نه شیطان) چشم قوم‬
‫اس رائیل را بر بشارت کور کرد (رومیان ‪ 2 )11:8‬قرنت‪ .‬در آیه ‪ 3:14‬م ی‌خوانیم که ذهن‬
‫آنها مانند فرعون کور یا «سخت» شده ‌بود (نسخه اصالح شده انگلیسی)‪ .‬هرکس که‬
‫«خدای این جهان» است یا بود‪ ،‬خدا از او بزرگتر است‪ .‬در افسس‪ 4:18 .‬پولس به طور‬
‫مشخص منظور خود از «تاریکی» را تعریف م ی‌کند‪« :‬عقل آنها تاریک شده است‬
‫‪ ...‬به علت جهالتی که درون ایشان ‪ ...‬نتیجه سختدل ی‌شان است» (نسخه اصالح شده‬
‫انگلیسی)‪ .‬این تضاد همان دشمن واقعی‪ /‬شیطان بود‪ .‬پولس احتماال عبارت «خدای این‬
‫دنیا» را از نوشت ه‌های آن زمان یهودیان نقل کرده‪ ،‬تا اینکه واقعا به وجود چنین «خدایی»‬
‫باور داشت ه‌ باشد‪.‬‬
‫‪ 4:5‬موعظه م ی‌تواند تمرینی غرور‌آفرین باشد‪ ،‬اگر از آن ب رای اب راز خودمان به‬
‫دیگ ران استفاده کنیم‪ .‬محتوای پیام ما باید عیسی باشد‪.‬‬
‫‪ 5:6 - 4:10‬نایتنرق مود‬ ‫‪388‬‬
‫بلکه به چیزهایی م ی‌نگریم که دیده‬ ‫هنوز نابود نشده‌ایم‪ 10 .‬همواره در‬
‫نم ی‌شوند‪ .‬زی را چیزهای قابل رویت‬ ‫بدن خود‪ ،‬مرگ عیسی را به هم راه‬
‫زودگذر هستند اما چیزهایی که‬ ‫داریم تا زندگی عیسی نیز در بدن‬
‫غیرقابل رویت هستند‪ ،‬جاودان ه‌اند‪.‬‬ ‫ما ظاهر شود‪ 11 .‬زی را ما که زندگی‬
‫م ی‌کنیم همواره به خاطر عیسی‬
‫باب ‪5‬‬ ‫به مرگ سپرده م ی‌شویم‪ ،‬تا زندگی‬
‫عیسی نیز در جسم فانی ما ظاهر‬
‫اشتیاق پولس برای کرسی‬ ‫شود‪ 12 .‬پس مرگ در ما عمل م ی‌کند‬
‫قضاوت مسیح‬ ‫اما زندگی در شما‪.‬‬
‫زی را ما م ی‌دانیم که اگر خیم ه‌ای که‬ ‫‪ 13‬اما طبق آن چه نوشته شده که‬
‫خانه زمینی ما است از بین برود‪،‬‬ ‫من ایمان آوردم پس سخن گفتم‪،‬‬
‫بنایی از جانب خدا داریم؛ خان ه‌ای‬ ‫با داشتن همان روح ایمان‪ ،‬ما نیز‬
‫که با دست ساخته نشده و در‬ ‫ایمان داریم و بر این اساس سخن‬
‫آسمان‌ها جاودانه است‪ 2 .‬زی را در‬ ‫م ی‌گوییم‪ 14 .‬زی را م ی‌دانیم خدا كه‬
‫حقیقت در این خیمه ما م ی‌نالیم‪،‬‬ ‫عیسی سرور را زنده کرد‪ ،‬ما را نیز‬
‫زی را مشتاقیم که با خانه آسمانی‬ ‫با عیسی زنده خواهد ساخت و با‬
‫خود پوشانده شویم ‪ 3‬زی را با پوشیدن‬ ‫شما حاضر خواهد ساخت‪ 15 .‬زی را‬
‫آن دیگر برهنه نخواهیم بود‪ 4 .‬زی را‬ ‫همه ای ن‌ها به خاطر شماست تا‬
‫در حقیقت ما که در این خیمه‬ ‫فیض که از طریق بسیاری افزون‬
‫هستیم تحت بار و فشار م ی‌نالیم‪.‬‬ ‫م ی‌شود‪ ،‬باعث اف زایش شکرگ زاری‬
‫نه این که بخواهیم خیمه خود را از‬ ‫بابت جالل خداوند گردد‪.‬‬
‫دست بدهیم‪ ،‬بلکه م ی‌خواهیم پوشش‬ ‫‪ 16‬بناب راین ما تسلیم نم ی‌شویم‬
‫بیشتری داشته باشیم تا آن چه فانی‬ ‫بلکه با این که جسم بیرونی ما رو‬
‫است در حیات غرق شود‪ 5 .‬او که‬ ‫به فساد است‪ ،‬انسان درونی ما هر‬
‫ما را ب رای این آماده کرده خدا است‬ ‫روز تجدید م ی‌شود‪ 17 .‬زی را مصیبت‬
‫که روح را به عنوان ضامن به ما‬ ‫ناچیز و کوتاه ما جاللی ابدی را كه‬
‫داده است‪.‬‬ ‫غیرقابل مقایسه است ب رای ما ف راهم‬
‫‪ 6‬پس ما همواره شهامت داریم و‬ ‫م ی‌کند؛ ‪ 18‬و در این بین به چیزهایی‬
‫م ی‌دانیم در حالی که در خانه در این‬ ‫که دیده م ی‌شوند نگاه نم ی‌کنیم‬
‫بدن هستیم‪ ،‬از حضور سرور دور‬

‫‪ 4:10‬اصل تعمید روزانه در زندگی ما اعمال م ی‌شود؛ از دست رفتن موقت [مرگ] و‬
‫ن حال مشارکت در رستاخیز عیسی (رومیان ‪.)6:3-5‬‬ ‫د ر‌عی ‌‬
‫‪ 5:3‬عریان یافت شده‪ -‬آنها که از سوی عیسی رد م ی‌شوند در قضاوت نهایی «عریان‬
‫دیده خواهند شد» (مکاشفات ‪ )16:15‬چون در ب رابر خدا اعتباری ندارند‪ .‬در مثالی‬
‫مشابه‪ ،‬عیسی به ما م ی‌گوید با نحوه تفکر و زندگی امروزمان گنج خود را در آسمان‌ها‬
‫بیندوزیم (متی ‪.)6:20‬‬
‫‪389‬‬ ‫‪ 5:20 - 5:7‬نایتنرق مود‬
‫به خاطر خدا است؛ اگر عقلمان سر‬ ‫هستیم ‪( 7‬زی را ما بر اساس ایمان‬
‫جایش است‪ ،‬به خاطر شما است‪.‬‬ ‫رفتار م ی‌کنیم نه آن چه م ی‌بینیم)‪،‬‬
‫‪ 14‬زی را عشق مسیح بر ما حاکم‬ ‫‪ 8‬آری‪ ،‬ما شهامت داریم؛ و ترجیح‬
‫است زی را به این نتیجه رسیدیم که‬ ‫م ی‌دهیم از بدون دور باشیم و در‬
‫یک نفر ب رای همه ما ُم رد پس همه‬ ‫خانه با سرور باشیم‪ 9 .‬بناب راین‬
‫ُم رده‌اند‪ 15 .‬و او ب رای همه ُم رد تا‬ ‫هدف ما این است که چه در خانه‬
‫کسانی که زنده‌اند نیز دیگر ب رای‬ ‫باشیم چه دور از خانه‪ ،‬او را‬
‫خودشان زندگی نکنند بلکه ب رای‬ ‫خشنود سازیم‪ 10 .‬زی را همه ما باید‬
‫کسی زنده باشند که به خاطر آنها‬ ‫در حضور کرسی قضاوت مسیح‬
‫ُم رد و دوباره برخاست‪16 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫حاضر شویم تا هر یک از ما نتیجه‬
‫ما از این زمان به بعد‪ ،‬هیچ کس‬ ‫کارهایی را که به شکل جسمانی‬
‫را بر اساس جسم نم ی‌شناسیم‪ .‬با‬ ‫کرده‌ایم چه خوب چه بد‪ ،‬دریافت‬
‫این که مسیح را بر اساس جسم‬ ‫کنیم‪.‬‬
‫شناختیم‪ ،‬دیگر بر این اساس او را‬
‫نم ی‌شناسیم‪ 17 .‬بناب راین اگر کسی‬ ‫سفیران مسیح‬
‫در مسیح است‪ ،‬یک خلقت تازه‬ ‫‪ 11‬بناب راین‪ ،‬با آگاهی از ترس خداوند‪،‬‬
‫است‪ .‬هر آنچه كهنه بود درگذشت و‬ ‫مردم را متقاعد م ی‌کنیم؛ اما بر خدا‬
‫اینک همه چیز نو شده است‪.‬‬ ‫ظاهر م ی‌شویم‪ ،‬و امیدوارم در‬
‫آن خدایی است‬ ‫اما همه چیز از ِ‬
‫‪18‬‬
‫وجدان شما نیز ظاهر شویم‪ 12 .‬باز‬
‫که به وسیله مسیح با ما صلح کرد‬ ‫هم ب رای شما خودستایی نم ی‌کنیم‪،‬‬
‫‪19‬‬
‫و ماموریت صلح را به ما سپرد‪.‬‬ ‫بلکه به شما دلیلی م ی‌دهیم تا به ما‬
‫یعنی خدا در مسیح بود و با جهان‬ ‫افتخار کنید تا شاید بتوانید پاسخ‬
‫مصالحه کرد‪ ،‬و خطاهای آنها را‬ ‫کسانی را بدهید که به ظاهر بیرونی‬
‫ب رای آنها به حساب نیاورد؛ و کالم‬ ‫م ی‌بالند و نه به آن چه در دل است‪.‬‬
‫صلح را به ما سپرد‪ 20 .‬بناب راین‪ ،‬ما‬ ‫‪ 13‬اگر عقل خود را از دست داده‌ایم‬
‫‪ 5:9‬در بدن منزل داشته باشیم یا در غربت از آن‪ -‬زنده باشیم یا نباشیم بازگشتمان‬
‫به سوی خداوند عیسی است‪ .‬اگر بمیریم‪ ،‬تا زمان بازگشت او ناهشیار خواهیم بود؛ اما‬
‫مرگ ما بازگشت او ب رای ما خواهد‌بود‪ ،‬چون لحظه هوشیاری بعدی ما رستاخیز خداوند‬
‫عیسی و بودن با او خواه د‌ بود‪.‬‬
‫‪ 5:10‬چه فانی بمانیم و «مرگ دوم» بمیریم و چه مرگ دوم را تجربه نکنیم (مکاشفات‬
‫‪ )2:11‬نتیجه زندگی جسمانی خود را دریافت خواهیم کرد چون مانند عیسی جسمی‬
‫نامی را خواهیم یافت‪ .‬به یاد‌ داشته‌باشید که ما ب رای ابد در شکل جسمانی وجود خواهیم‬
‫داشت؛ هرچه در انجیل در باب وجود گفته‌شده‪ ،‬وجود جسمانی است‪.‬‬
‫‪ 5:17‬ما همه «در عیسی» هستیم‪ ،‬با تعمید در عیسی (رومیان ‪ )6:3-5‬و بناب راین‬
‫بخشی از آفرینشی هستیم که عیسی آفریننده آن است‪.‬‬
‫‪ 5:20‬ما نمایندگان عیسی روی زمین هستیم‪ ،‬پس وقتی مردم ما را م ی‌بینند‪ ،‬عیسی را‬
‫‪ 6:14 - 5:21‬نایتنرق مود‬ ‫‪390‬‬
‫هستیم‪ 6 .‬در خلوص‪ ،‬در معرفت‪،‬‬ ‫سفی ران مسیح هستیم گویی خدا به‬
‫در صبر‪ ،‬در مهربانی‪ ،‬در روح‬ ‫وسیله ما دنیا را ف را م ی‌خواند‪ .‬ما از‬
‫القدس‪ ،‬در عشق خالص‪ 7 ،‬در کالم‬ ‫طرف مسیح از شما تمنا داریم که‬
‫حقیقت‪ ،‬در قدرت خدا؛ با زره عدالت‬ ‫با خدا مصالحه کنید‪ 21 .‬آن کسی‬
‫در دست راست و چپ‪ 8 ،‬با شکوه‬ ‫که هیچ گناهی را نشناخت‪ ،‬در راه‬
‫و رسوایی‪ ،‬با خبر بد و خبر خوب‪.‬‬ ‫ما گناه ساخت تا در او عدالت خدا‬
‫همچون فریبکارانیم اما راستگو‬ ‫شویم‪.‬‬
‫هستیم‪ 9 ،‬همچون گمنامانیم اما‬
‫مشهور هستیم‪ ،‬همچون اف راد رو‬ ‫باب ‪6‬‬
‫به مرگ اما زنده هستیم‪ ،‬همچون‬ ‫و با همکاری با او از شما‬
‫شکنج ه‌دیدگان اما کشته نشده‌ایم‪،‬‬ ‫م ی‌خواهیم که فیض الهی را بیهوده‬
‫‪ 10‬همچون غمگینان اما همیشه‬ ‫دریافت نکنید‪ 2 .‬زی را او گفت‪ :‬در‬
‫شاد هستیم‪ ،‬همچون فقی ران اما‬ ‫زمان مقبولیت به شما گوش دادم و‬
‫بسیاری را ثروتمند ساختیم؛ همچون‬ ‫در روز رهایی به شما کمک کردم‪.‬‬
‫ب ی‌چی زان هستیم اما همه چیز داریم‪.‬‬ ‫بنگرید‪ ،‬اکنون زمان مقبولیت است؛‬
‫‪ 11‬ای مردم قرنتس‪ ،‬دهان ما به‬ ‫بنگرید اکنون روز رهایی است‪.‬‬
‫سوی شما گشاده است و دلهای‬
‫ما وسیع؛ بلكه دلهای خود را ب رای‬
‫شما گشوده‌ایم‪ 12 .‬ما شما را محدود‬ ‫سپردن ماموریت پولس از سوی‬
‫نکردیم بلکه شما در دل خود محدود‬ ‫خدا‬
‫شده‌اید‪ 13 .‬در عوض (گویی با‬ ‫‪ 3‬هدف ما این است که دلیلی ب رای‬
‫فرزندانم سخن م ی‌گویم)‪ ،‬شما نیز‬ ‫لغزش در چیزی ندهیم تا خدمت ما‬
‫دل‌های خود را بگشایید‪.‬‬ ‫سرزنش نشود‪ 4 .‬اما در همه چیز‪،‬‬
‫در صبر بسیار‪ ،‬در مصیب ت‌ها‪،‬‬
‫در وابستگ ی‌های نامتعادل نداشته‬ ‫در نیازها‪ ،‬در پریشان ی‌ها‪،‬‬
‫‪5‬‬

‫تازیان ه‌ها‪ ،‬در حب س‌ها‪ ،‬در آشوب‌ها‪،‬‬


‫در زحم ت‌ها‪ ،‬در پاسداری‌ها‪ ،‬در باشید‪.‬‬
‫روزه‌ها ثابت م ی‌کنیم خادمان خدا ‪ 14‬به ب ی‌ایمانان وابستگی نامتعادل‬
‫م ی‌بینند‪ .‬رفتار ما باید متناسب با این امر باشد (‪.)6:3,4‬‬
‫‪ 6:2‬تأکید بر واژه «اکنون» نشان‌دهنده اهمیت حیاتی زندگی و زندگانی امروز است‪.‬‬
‫ما در میانه فرص ت‌های فوق‌العاده و ابدی زندگی م ی‌کنیم‪ .‬در روز داوری‪ ،‬زمانی‬
‫نخواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 6:8‬با اطالع ناصحیح‪ -‬اینکه مورد افت را ق رار م ی‌گیریم نشان ه‌ای است بر اینکه ما‬
‫خادمان خدا هستیم (آیه ‪.)4‬‬
‫‪ 6:11‬قرنتیان نسبت به پولس ستیزه‌جو بودند‪ ،‬اما او قلبش را بر آنها گشود ‪ -‬در نام ه‌های‬
‫پولس به آنها بیش از هر نوشته دیگری از این جزئیات گفته‌شد ‌ه است‪.‬‬
‫‪ 6:14‬زیر یوغ ناموافق‪ -‬این اصل ب رای کسانی است که تصمیم م ی‌گیرند ازدواج کنند‬
‫‪391‬‬ ‫‪ 7:7 - 6:15‬نایتنرق مود‬
‫نداشته باشید‪ .‬زی را عدالت و و روح پاک سازیم و قدوسیت را در‬
‫ش رارت چه رفاقتی دارند؟ روشنایی ترس خدا کامل کنیم‪.‬‬
‫و تاریکی چه همبستگ ی‌ای با‬
‫هم دارند؟ چه توافقی بین مسیح رن ج‌های پولس‬
‫‪15‬‬

‫قل ب‌های خود را به روی ما‬ ‫‪2‬‬ ‫نسبتی‬ ‫چه‬ ‫دارد؟‬ ‫وجود‬ ‫و بلیعال‬
‫بگشایید‪ .‬ما به کسی ظلم نکردیم‪،‬‬
‫‪16‬‬
‫باایمان و ب ی‌ایمان با هم دارند؟‬
‫چه تناسبی بین معبد خدا و ب ت‌ها هیچ کس را فاسد نساختیم و از‬
‫است؟ زی را ما معبد خدای زنده کسی سوء استفاده نکردیم‪ 3 .‬این را‬
‫هستیم‪ ،‬همان طور که خدا فرموده‪ :‬نم ی‌گویم که شما را محکوم کنم‪.‬‬
‫من در آنها ساکن خواهم بود و در زی را همان طور که قب الً گفتم‪ ،‬شما‬
‫آنها راه خواهم رفت‪ ،‬و خدای آنها در دل‌های ما هستید تا با هم بمیریم‬
‫خواهم‪ 17‬بود و آنها قوم من خواهند و با هم زندگی کنیم‪ 4 .‬اطمینان‬
‫بود‪ .‬بناب راین‪ ،‬خداوند م ی‌گوید از من به شما عظیم است‪ .‬افتخار‬
‫میان آنها بیرون بیایید و جدا شوید من به شما بسیار است‪ .‬من مملو‬
‫و به هیچ چیز ناپاکی دست نزنید؛ از آسودگی خاطر هستم‪ ،‬در تمام‬
‫و خداوند متعال م ی‪‌18‬فرماید من شما مصیب ت‌هایمان پر از مسرت هستم!‬
‫را خواهم پذیرفت‪ ،‬ب رای شما پدر ‪ 5‬زی را حتی وقتی به مقدونیه رفتیم‪،‬‬
‫خواهم شد‪ ،‬و شما پس ران و دخت ران جسم ما رهایی نداشت بلکه از هر‬
‫طرف رنج کشیدیم‪ .‬در ظاهر ن زاع‬ ‫من خواهید شد‪.‬‬
‫بود و در درون ترس‪ 6 .‬با این حال‪،‬‬
‫خدا که حقی ران را تسلی م ی‌دهد‪ ،‬به‬ ‫باب ‪7‬‬
‫بناب راین ای عزی زان‪ ،‬با این وعده‌ها ما با آمدن تیتوس تسلی بخشید‪ 7 .‬و‬
‫خودمان را از همه آلودگ ی‌های جسم نه تنها با آمدن او‪ ،‬بلکه با تسل ی‌ای‬
‫و ارتباطات عمیق داشته‌باشند‪ ،‬اگرچه م ی‌دانند معاشر بد اخالق خوب را فاسد م ی‌سازد‬
‫(رساله اول قرنتیان ‪.)15:33‬‬
‫‪ 6:17‬ما ق رار است از این دنیا بیرون برویم‪ ،‬و د ر‌عی ن‌ حال نوری ب رای این دنیا باشیم‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬جدایی ما از آنها‪ ،‬جدایی از رفتار گناه‌آلود آنها است‪ .‬دستور جدایی دستور‬
‫مثبتی است ‪ -‬ما باید از دنیا جدا شویم تا بتوانیم به خود خدا برسیم؛ این معنای عبری‬
‫«قداست» است‪.‬‬
‫‪ 7:3‬همواره از با هم مردن و با هم زندگی کردن در فضای اشت راک مرگ و رستاخیز‬
‫عیسی م ی‌گوید‪ ،‬ف رآیندی که با تعمید شروع م ی‌شود (رومیان ‪ .)6:3-5‬اما ب راد ران و‬
‫خواه ران ما در عیسی‪ ،‬بخشی از بدن او نیز هستند‪ ،‬بناب راین ما باید به زندگی کردن و‬
‫مردن با آنها بیندیشیم ‪ -‬حتی با کسانی مانند قرنتیان که نسبت به پولس ستیزه‌جو بودند‬
‫(‪ 12:16‬و غیره) و آنها که در درک و رفتار ضعیف هستند‪.‬‬
‫‪ 7:7‬در بخش دیگری از رساله دوم قرنتیان هم به روشنی مشخص است که قرنتیان‬
‫نسبت به پولس ستیزه‌جو هستند؛ با‌ای ن‌ حال او تالش م ی‌کرد تا جای ممکن با آنها مثبت‬
‫‪ 8:2 - 7:8‬نایتنرق مود‬ ‫‪392‬‬
‫از بدی رنج کشید؛ بلکه ب رای این که‬ ‫که در شما یافتیم وقتی تیتوس از‬
‫محبت صادقانه شما در نظر خدا‬ ‫اشتیاق شما‪ ،‬ع زاداری شما‪ ،‬تعصب‬
‫بر شما آشکار گردد‪ 13 .‬بناب راین‪ ،‬ما‬ ‫شما به من ب رای ما سخن گفت‪ .‬پس‬
‫تسلی یافتیم و در تسلی ما خود‪ ،‬با‬ ‫بیش از پیش مسرور گشتم‪.‬‬
‫شادی تیتوس خوشحا ل‌تر شدیم زی را‬
‫روح او به وسیله همه شما جانی تازه‬ ‫اندوه الهی‬
‫یافت‪.‬‬ ‫‪ 8‬حتی اگر با نام ه‌ام باعث ناراحتی‬
‫‪ 14‬زی را درباره افتخار کردن به‬ ‫شما شدم‪ ،‬پشیمان نیستم‪ .‬گرچه‬
‫شما در حضور او‪ ،‬شرمسار نشدم‪.‬‬ ‫پشیمان شدم‪ ،‬زی را م ی‌بینم که آن‬
‫بلکه همان طور که هر چه به شما‬ ‫نامه شما را محزون ساخت گرچه‬
‫گفتیم حقیقت داشت‪ ،‬ثابت شد که‬ ‫فقط ب رای مدتی‪ 9 .‬اکنون شادی‬
‫فخر و بالیدن به شما در حضور‬ ‫م ی‌کنم نه به این خاطر که شما‬
‫تیطس نیز درست است‪ 15 .‬و رنج‬ ‫محزون شدید‪ ،‬بلکه به این خاطر‬
‫او ب رای شما حتی بیشتر است زی را‬ ‫که محزون شدید تا توبه کنید‪ .‬زی را‬
‫او اطاعت همه شما را به یاد دارد و‬ ‫به شیوه‌ای الهی محزون شدید تا از‬
‫این که چطور با ترس و لرزش او‬ ‫ما متحمل رنجی نشوید‪ 10 .‬زی را اندوه‬
‫را پذیرفتید‪ 16 .‬مسرورم که در همه‬ ‫الهی‪ ،‬توبه را به رهایی م ی‌انجامد‪،‬‬
‫چیز م ی‌توانم اطمینان کامل به شما‬ ‫پشیمانی نم ی‌آورد؛ اما اندوه جهان‬
‫داشته باشم‪.‬‬ ‫به مرگ م ی‌انجامد‪ 11 .‬زی را به این‬
‫موضوع توجه کنید‪ :‬شما به شیوه‌ای‬
‫باب ‪8‬‬ ‫الهی محزون شدید‪ ،‬و این حزن‬
‫بخشش سخاوتمندانه برای‬ ‫چه کوششی در شما پدید آورد‪ ،‬چه‬
‫تطهیری‪ ،‬چه خشمی‪ ،‬چه ترسی‪،‬‬
‫مومنان فقیر‬ ‫چه اشتیاق شدیدی‪ ،‬چه غیرتی‪ ،‬چه‬
‫ای ب رادران‪ ،‬عالوه بر این‪ ،‬شما را‬ ‫دفاعی! در همه امور ثابت کردید که‬
‫از فیض الهی که در کلیساهای‬ ‫در این امر خالص هستید‪ 12 .‬زی را‬
‫مقدونیه اعطا شده مطلع م ی‌سازیم‪.‬‬ ‫گرچه ب رای شما نوشتم‪ ،‬نه ب رای‬
‫‪ 2‬زی را در یک امتحان سختی از‬ ‫کسی که بدی کرد‪ ،‬نه ب رای کسی که‬
‫باشد‪ ،‬و حرف‌های آنها را باور کند‪ ،‬به دور از ساده‌لوحی‪.‬‬
‫‪ 7:10‬رستگاری ما در توبه است‪ ،‬و از «اندوه ب رای خدا» م ی‌آید‪ .‬اگر به اشتباهاتمان‬
‫بنگریم‪ ،‬چند مورد از این تجربه را م ی‌بینیم؟‬
‫‪ 7:13‬اگر خودخواه نباشیم‪ ،‬شادی دیگ ران موجب شادی ما م ی‌شود‪ .‬شادی را نباید تنها‬
‫در چیزهایی که ب رایمان شادی فردی به ارمغان م ی‌آورند‪ ،‬ببینیم‪.‬‬
‫‪ 2 ,8:1‬رحمت یا محبت مشفقانه خدا موجب سخاوت یا «بخشندگی» در ما م ی‌شود؛‬
‫در زبان یونانی واژه «رحمت» به معنای «نعمت» است‪ .‬ما نم ی‌توانیم نسبت به نعمت‬
‫سخاوت‪ ،‬منفعل باشیم‪.‬‬
‫‪393‬‬ ‫‪ 8:19 - 8:3‬نایتنرق مود‬
‫اولین کسانی بودید که یک سال‬ ‫مصیب ت‌ها‪ ،‬خوشی ف راوان و فقر‬
‫پیش شروع کردید و نه تنها اشتیاق‬ ‫شدید آنها منجر به ثروتی از‬
‫به بخشش داشتید بلکه در عمل نیز‬ ‫سخاوتمندی ایشان گشت‪ 3 .‬زی را‬
‫بخشیدید‪ 11 ..‬پس اکنون این کار‬ ‫شهادت م ی‌دهم که بر حسب توانایی‬
‫را به پایان برسانید‪ .‬تا همان طور‬ ‫و حتی ف راتر از حد توانای ی‌شان‪ ،‬از‬
‫که میل به بخشش وجود داشت‪،‬‬ ‫خود بخشش کردند‪ 4 ،‬و صادقانه به‬
‫مطابق با توان خود این میل و آرزو‬ ‫ما التماس م ی‌کردند که این فیض‬
‫را محقق کنید‪ 12 .‬زی را اگر آمادگی‬ ‫را به عنوان نشانه هم راهی آنها‬
‫هست‪ ،‬بر حسب آن چه یک نفر دارد‬ ‫در خدمت به قدیسان بپذیریم‪ 5 .‬و‬
‫مورد قبول است که بر اساس آنچه‬ ‫بخشش آنها ف راتر از امید ما بود‬
‫ندارد‪ 13 .‬زی را نم ی‌گویم تا دیگ ران‬ ‫زی را به واسطه خواست الهی‪ ،‬آنها‬
‫آسوده شوند و شما به زحمت بیفتید‪.‬‬ ‫اول خود را به سرور و سپس به ما‬
‫‪ 14‬بلکه به این دلیل م ی‌گویم که به‬ ‫دادند‪ 6 .‬بناب راین ما از تیطس تمنا‬
‫خاطر عدالت‪ ،‬فزونی شما در حال‬ ‫کردیم که همان طور که در میان‬
‫حاضر نیازهای آنها را ب رآورده کند‬ ‫شما این عمل فیض را آغاز کرده‪ ،‬آن‬
‫تا فزونی آنها نیز نیازهای شما را‬ ‫را به اتمام برساند‪ 7 .‬تا همان طور‬
‫‪15‬‬
‫ب رآورده کند تا تساوی برق رار شود‪.‬‬ ‫که در همه چیز‪ ،‬در ایمان و کالم‬
‫زی را نوشته شده‪ :‬آن کسی که بسیار‬ ‫و دانایی و همه صمیمیت و عشق‬
‫جمع کرد زیاد نداشت و آن کسی که‬ ‫به ما غنی هستید‪ ،‬در این فیض‬
‫کم جمع کرد کمبود نداشت‪.‬‬ ‫نیز فزونی یابید‪ 8 .‬این را به صورت‬
‫‪ 16‬اما خدا را شکر م ی‌کنم که در‬ ‫یک حکم مستقیم نم ی‌گویم؛ بلکه‬
‫قلب تیطس همان محبت صمیمانه‬ ‫با نشان دادن صمیمیت دیگ ران‪،‬‬
‫را ب رای شما نهاد‪ 17 .‬زی را او حقیقت ا ً‬ ‫‪9‬‬
‫اخالص عشق شما را تفحص کنم‪.‬‬
‫نه تنها درخواست ما را پذیرفت؛‬ ‫زی را فیض سرور ما عیسی مسیح را‬
‫بلکه بسیار مشتاق بود و با شوق و‬ ‫م ی‌دانید که گرچه ثروتمند بود‪ ،‬اما‬
‫ذوق خود به سوی شما آمد‪ 18 .‬و ما با‬ ‫به خاطر شما خود را فقیر ساخت تا‬
‫او ب رادری را فرستادیم که ستایش او‬ ‫از طریق فقر او ثروتمند شوید‪.‬‬
‫در انجیل در همه کلیساها گسترش‬ ‫‪ 10‬و اینجا نظرم را م ی‌گویم‪ .‬زی را‬
‫یافته است‪ 19 .‬نه تنها این‪ ،‬بلکه‬ ‫این کار به صالح شما است چون‬

‫‪ 8:12‬به‌این‌ترتیب‪ ،‬حتی فرد فقیر هم م ی‌تواند سخاوتمند باشد‪ .‬اگر رحمت خدا ما را به‬
‫سخاوت ترغیب کند اما چیزی نداشت ه‌باشیم که به دیگ ران بدهیم‪ ،‬آنگاه میل ما به دادن‬
‫هم ب رای او به مثابه این است که واقع ا ً بخشیده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 8:15‬این نقل قول از عهد قدیم بدین معنا است که برخی اس رائیل ی‌ها هر روز بیش‬
‫از کسانی که شاید ضعیف یا پیر بودند‪ ،‬منا جمع م ی‌کردند‪ .‬اما آنها که بیشتر جمع‬
‫م ی‌کردند‪ ،‬اضاف ه‌ها را با کسانی که به اندازه کافی جمع نکرده بودند‪ ،‬تقسیم م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 8:16‬خدا نیازهای دیگ ران را در دل ما ق رار م ی‌دهد‪ ،‬و ما باید از رهبری وی تبعیت کنیم‪.‬‬
‫‪ 9:7 - 8:20‬نایتنرق مود‬ ‫‪394‬‬
‫نیست ب رای شما بنویسم‪ 2 .‬زی را‬ ‫او کسی است که از سوی کلیساها‬
‫از آمادگی شما مطلعم و به این‬ ‫منصوب شد تا با ما در این کار‬
‫آمادگی در حضور مردم مقدونیه‬ ‫خیر سفر کند که ب رای جالل خداوند‬
‫افتخار کردم و گفتم که اخائیه سال‬ ‫و نشان دادن میل خود به کمک به‬
‫پیش ب رای شما حاضر شده‌اند؛ و‬ ‫شما انجام م ی‌دهیم‪ 20 .‬این کار انجام‬
‫غیرت شما بسیاری از آنها را به‬ ‫شد تا از سرزنش دیگ ران در این امر‬
‫جنبش درآورده است‪ 3 .‬اما ب رادران‬ ‫خیر که خادمان آن هستیم پرهیز‬
‫را فرستاده‌ام تا افتخار کردن ما به‬ ‫کنیم‪ 21 .‬زی را مواظبیم که کارها را‬
‫شما در این موضوع بیهوده نگردد‪.‬‬ ‫نه تنها از نظر خداوند بلکه از نظر‬
‫تا همان طور که گفتم‪ :‬آماده شوید‪.‬‬ ‫مردم نیز به طور پسندیده‌ای انجام‬
‫‪ 4‬مبادا به هر طریقی اگر بعضی از‬ ‫دهیم‪.‬‬
‫مقدونی ه‌ای‌ها با من بیایند و ببینند‬ ‫‪ 22‬و ما با آنها ب رادرمان را فرستادیم‬
‫شما آماده نیستید‪ ،‬ما (چه بر سد به‬ ‫که بارها در موارد بسیاری اشتیاق‬
‫شما) به خاطر چنین اطمینانی که‬ ‫خود را ثابت کرده اما اکنون‪ ،‬به دلیل‬
‫نسبت به سخاوتمندی شما داشتم‬ ‫اطمینان ف راوانی که به شما دارد‪،‬‬
‫شرمسار خواهیم شد‪ 5 .‬پس به نظر‬ ‫اشتیاق بیشتری دارد‪ 23 .‬اگر کسی‬
‫الزم بود که از ب رادران خواهش کنم‬ ‫درباره تیطس بپرسد‪ ،‬او شریک و‬
‫که زودتر نزد شما بیایند و از پیش‬ ‫همکار من در خدمت به شما است؛‬
‫هدی ه‌ای را که وعده‌اش را داده بودید‬ ‫یا ب رادران ما پیام‌آور کلیساها و‬
‫مهیا سازند تا هدیه آماده باشد و‬ ‫جالل مسیح هستند‪ 24 .‬بناب راین به‬
‫هدی ه‌ای از روی میل به نظر آید نه‬ ‫آنها در حضور کلیساها عشق خود‬
‫از روی اجبار‪.‬‬ ‫و فخر ما درباره شما را ثابت کنید‪.‬‬
‫‪ 6‬اما این را م ی‌گویم‪ :‬آن کسی که‬
‫کم بکارد‪ ،‬کم نیز درو م ی‌کند؛ و هر‬ ‫باب ‪9‬‬
‫که بسیار بکارد‪ ،‬بسیار نیز درو‬
‫خواهد کرد‪ 7 .‬هر کسی طبق آن چه‬ ‫درخواست بخشش سخاوتمندانه‬
‫در دل دارد انجام دهد‪ .‬نه از روی‬ ‫درباره خدمت به قدیسان‪ ،‬نیازی‬
‫‪ 8:23‬جالل عیسی در کسانی که در خدمت به دیگ ران شریک او هستند؛ نگاه وی به‬
‫خادمانش مثبت است‪.‬‬
‫‪ 9:2‬شور و اشتیاق ب رای سخاوت‪ ،‬واگیردار است؛ اما سخاوت و خدمت به دیگ ران نباید‬
‫تنها با حرف باشد‪ ،‬آن گونه که در مورد قرنتیان بود و در مورد ایمانداران و مکالمات‬
‫بین آنها است؛ عمل الزم است (آیه ‪.)3‬‬
‫‪ 9:6‬دیدن حاصل سخاوتمان در زمان برداشت ممکن م ی‌شود‪ ،‬که همان بازگشت عیسی‬
‫است (متی ‪ .)13:30‬ما م ی‌توانیم با چیزهایی غیر از پول نیز سخاوت نشان دهیم‪.‬‬
‫‪ 9:7‬دادن هر چیزی به دیگ ران (نه فقط پول)‪ ،‬باید با شادی باشد‪ ،‬و نه ب رای اینکه فکر‬
‫م ی‌کنیم مجبوریم‪ ،‬یا از ما انتظار م ی‌رود؛ بلکه باید نتیجه تصمیم آگاهانه باشد که‬
‫شخص ا ً م ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪395‬‬ ‫‪ 10:7 - 9:8‬نایتنرق مود‬
‫ب ی‌میلی و اجبار‪ ،‬زی را خدا كسی را ‪ 15‬خدا را بابت نعمت غیرقابل‬
‫دوست دارد كه با شادی م ی‌بخشد‪ 8 .‬توصیفش شکر م ی‌گوییم‪.‬‬
‫و خدا قادر است هر نوع فیضی را‬
‫به فزونی شما عطا کند تا همیشه باب ‪10‬‬
‫کافی پولس قرنتیان را با قدرت الهی‬ ‫با داشتن همه چیز به اندازه‬
‫بتوانید هر کار نیک را به وفور‬
‫انجام دهید‪ 9 .‬زی را نوشته شده‪ :‬او تهدید م ی‌کند‬
‫به بیرون پ راکنده ساخته‪ ،‬به فق را اینک خود من‪ ،‬پولس‪ ،‬که وقتی در‬
‫بخشیده است‪ .‬عدالتش تا ابد باقی میان شما حاضر بودم‪ ،‬فروتن بودم‪،‬‬
‫است‪ 10 .‬آن کسی که بذر را ب رای اما وقتی غایب هستم‪ ،‬با شما جسارت‬
‫برزگر و نان غذا را ف راهم م ی‌آورد‪ ،‬م ی‌کنم‪ ،‬از شما به لطف و مهربانی‬
‫بذر شما را ب رای کاشتن ف راهم م ی‌کند مسیح تمنا دارم‪ 2 :‬التماس م ی‌کنم که‬
‫و اف زایش م ی‌دهد و میوه‌های عدالت وقتی حاضر م ی‌شوم‪ ،‬جسارت نکنم‬
‫شما را فزونی م ی‌بخشد‪ 11 .‬در همه بدان اطمینانی که قصد دارم نسبت‬
‫چیز بابت همه سخاوتمندی‌تان غنی به کسانی که م ی‌پندارند که ما به‬
‫خواهید شد که این به وسیله ما منجر طریق جسم رفتار م ی‌کنیم جسارت‬
‫به شکرگ زاری خدا خواهد شد‪ 12 .‬زی را کنم‪ 3 .‬زی را هرچند در جسم رفتار‬
‫انجام این کار خیر نه تنها نیازهای م ی‌کنیم‪ ،‬ولی به قانون جسمی جنگ‬
‫قدیسان را ف راهم م ی‌کند بلكه موجب نم ی‌کنیم‪( 4 .‬زی را اسلحه جنگ ما‬
‫سپاسگ زاری بسیاری از خدا نیز جسمانی نیست بلکه در حضور‬
‫م ی‌گردد‪ 13 .‬با ستایش این خدمت‪ ،‬خدا قادر انهدام قلع ه‌ها است)‪ 5 ،‬که‬
‫آنها به خاطر وفاداری شما خدا را خیاالت و هر امر بلندی را که خود‬
‫ستایش م ی‌کنند زی را شما به بشارت را بر خالف معرفت خدا م ی‌اف رازد‪،‬‬
‫مسیح اعت راف م ی‌کنید و در کمک به زیر م ی‌افکنیم و هر فکری را به‬
‫به آنها و به همه سخاوتمند هستید‪ .‬اطاعت مسیح اسیر م ی‌سازیم‪ 6 .‬و‬
‫‪ 14‬در عین حال‪ ،‬به دلیل فیض آماده هستیم وقتی که اطاعت شما‬
‫ف راوان خدا در شما‪ ،‬آنها ب رای شما کامل شود از تمام نافرمان ی‌ها انتقام‬
‫دعا م ی‌کنند و مشتاق شما هستند‪ .‬جوییم‪.‬‬
‫‪ 7‬به چیزهایی نگاه کنید که جلوی‬
‫‪ 9:8‬اگر واقع ا ً بخواهیم که سخاوتمند باشیم‪ ،‬خدا آنچه الزمه این سخاوت است را در‬
‫اختیار ما ق رار‌م ی‌دهد ‪ -‬او دان ه‌های بیشتری ب رای کاشتن به ما م ی‌دهد‪ ،‬ب ‌ه گون ه‌ای که‬
‫محصول برداشتی از آن (هم از نظر شکرگ زاری دریافت ‌کنندگان از او و هم از نظر‬
‫جاللی که ب رای ما م ی‌آورد) بیشتر خواهد بود (آیات ‪ .)10-12‬عیسی نیز در لوقا همین را‬
‫به ما م ی‌آموزد‪ 11:5-7- .‬خدا هر آنچه بخواهیم به ما م ی‌دهد‪ ،‬اگر خواستن ما ب رای دادن‬
‫به دیگ رانی باشد که حقیقت ا ً به آن نیاز دارند و خود ما نداریم‪.‬‬
‫‪10:5‬ذات مسیحیت داشتن ذهی روحانی است‪ ،‬تا تمام افکارمان تحت کنترل ما باشد‪.‬‬
‫‪ 10:7‬ما نیز هستیم‪ -‬باید بدانیم که هر آنچه ما از تجربه عیسی د ر‌م ی‌یابیم‪ ،‬نه فقط‬
‫‪ 10:18 - 10:8‬نایتنرق مود‬ ‫‪396‬‬
‫را با خود اندازه م ی‌گیرند و خود را‬ ‫چشمانتان است و به شما خیره‬
‫با خود مقایسه م ی‌کنند‪ ،‬که کار‬ ‫است‪ .‬اگر کسی بر خود اعتماد دارد‬
‫احمقان ه‌ای است‪ 13 .‬اما ما بیش از‬ ‫آن مسیح است‪ ،‬این را نیز از‬ ‫که از ِ‬
‫حد به خود فخر نم ی‌ورزیم‪ ،‬بلکه‬ ‫آن مسیح‬ ‫خود بداند که چنانکه او از ِ‬
‫در حد خدمتی که خدا ما را ب رای آن‬ ‫آن مسیح‬ ‫است‪ ،‬ما نیز همچنان از ِ‬
‫تعیین کرد که شامل خدمت به شما‬ ‫هستیم! ‪ 8‬م ی‌توانم بدون شرم و به‬
‫نیز م ی‌شود‪ 14 .‬زی را در فخرورزی‬ ‫وفور درباره اقتدار خود فخر بورزم‬
‫از حد خود تجاوز نم ی‌کنیم که به‬ ‫که خداوند آن را نه ب رای خ رابی شما‬
‫شما نرسیدیم‪ .‬زی را در بشارت مسیح‬ ‫بلکه ب رای بنا کردن به ما داده است‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫اول‪ ،‬از همه به شما هم رسیدیم‪.‬‬ ‫‪ 9‬اما چنین نخواهم کرد تا مبادا به‬
‫بناب راین در سخت ی‌های دیگ ران بیش‬ ‫نظر برسد که شما را از نام ه‌هایم‬
‫از حد خود فخر نم ی‌نماییم؛ بلکه‬ ‫م ی‌ترسانم‪ 10 .‬زی را گفتند‪ :‬نام ه‌های‬
‫امید داریم همانطور که ایمان شما‬ ‫او گ ران و قدرتمند است‪ ،‬اما حضور‬
‫بیشتر م ی‌شود‪ ،‬تاثیر ما در میان‬ ‫جسمی او ضعیف و سخنش حقیر‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫شما بسیار بیشتر خواهد شد‪،‬‬ ‫‪ 11‬چنین شخصی باید بداند هر چه‬
‫تا در مکانهای دورتر از شما هم‬ ‫در غیابمان در نامه با کالم هستیم‪،‬‬
‫بشارت دهیم بدون این که به کاری‬ ‫در عمل نیز در حضورمان چنین‬
‫فخر کنیم که در محدوده ماموریت‬ ‫خواهیم بود‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫دیگری از قبل انجام شده است‪.‬‬ ‫‪ 12‬زی را آنقدر شهامت نداریم که‬
‫اما هر که فخر کند‪ ،‬باید به سرور‬ ‫خود را از کسانی بدانیم یا با کسانی‬
‫فخر کند‪ 18 .‬زی را آن کسی که خود را‬ ‫مقایسه کنیم که خود را ستایش‬
‫ستایش م ی‌کند مقبول واقع نم ی‌شود‬ ‫م ی‌کنند‪ .‬اینها درک ندارند چون خود‬
‫عشق سخاوتمندانه او‪ ،‬حضور و بخشش ما‪ ،‬توسط سایر ب راد ران ما در عیسی که ممکن‬
‫است با ما متفاوت باشند نیز تجربه شده‌است‪.‬‬
‫‪ 10:8‬اقتدار‪ ،‬چه در کلیسا باشد‪ ،‬چه بر کودکان‪ ،‬چه در ازدواج و چه در محل کار‪،‬‬
‫هدی ه‌ای از سوی خدا است که باید به صورت مثبت و در راستای باالبردن دیگ ران‪،‬‬
‫خدمت به دیگ ران‪ ،‬استفاده شود و نه ب رای افتخارکردن خودمان و تخریب سایرین‪.‬‬
‫‪ 10:10‬پولس شاید از نظر فیزیکی ضعف یا کمبودی داشت که وی را ناخوشایند‬
‫م ی‌ساخت (‪« - )11:6 ;10:1‬خاری در جسم» (‪ .)12:7‬شادی خدا در این است که ضعفا‬
‫کار وی را انجام دهند و پولس نمون ه‌ای از این حقیقت است‪.‬‬
‫‪ 10:12‬ما ذات ا ً تمایل داریم که خودمان را با دیگ ران مقایسه کنیم و به این نتیجه برسیم‬
‫که بد نیستیم‪ .‬اما معیار مقایسه باید عیسی باشد‪ .‬او از جنس ما بود‪ ،‬نماینده ما‪ ،‬پس در‬
‫واقع م ی‌توانیم این کار را انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 10:16‬پس ‪ -...‬اگر بشارت آوردن پولس ب رای قرنتیان از نظر معنوی بیشتر م ی‌شد‪،‬‬
‫آنگاه احساس م ی‌کرد که باید بشارت را به مکان‌های جدید دیگری هم ببرد‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫ناپختگی آنها مانعی بود بر سر راه گسترش بشارت و نجات دیگ ران‪.‬‬
‫‪397‬‬ ‫‪ 11:9 - 11:2‬نایتنرق مود‬
‫نکردید‪ ،‬یا بشارتی دیگر را قبول‬ ‫بلکه آن کسی مقبول است که سرور‬
‫کنید که قبول نکردید‪ -‬ظاه را ً گمان‬ ‫ستایش کند‪.‬‬
‫م ی‌کنید که بهتر است با او کنار‬
‫بیایید‪ 5 .‬اما من یقین دارم که از به‬ ‫باب ‪11‬‬
‫اصطالح بزرگترین حواریون هرگز‬
‫کمتر نیستم‪ 6 .‬هرچند در کالم بد‬ ‫دفاع پولس از عشق عظیمش به‬
‫باشم‪ ،‬اما در معرفت نیستم‪ .‬نه‪ ،‬به‬ ‫قرنتیان‬
‫هر شکلی در همه چیز این را ب رای‬ ‫امیدوارم م را با کمی جهالت تحمل‬
‫شما آشکار کردیم‪.‬‬ ‫کنید‪ .‬حتما م را تحمل کنید‪ 2 .‬زی را‬
‫‪ 7‬آیا گناه کردم که خود را ذلیل‬ ‫من با غیرتی الهی بر شما غیور‬
‫ساختم تا شما س راف راز شوید زی را‬ ‫هستم‪ .‬زی را شما را نامزد یک‬
‫بشارت خدا را ب رای هیچ به شما‬ ‫شوهر کردم تا شما را به عنوان‬
‫موعظه کردم؟ ‪ 8‬کلیساهای دیگر‬
‫‪3‬‬
‫باکره‌ای پاک به مسیح بسپارم‪.‬‬
‫را با پذیرفتن حمایت از سوی آنها‬ ‫اما م ی‌ترسم چنانکه افعی به مکر‬
‫ب رای خدمت به شما غارت کردم‪.‬‬ ‫خود حوا را فریب داد‪ ،‬مبادا ذهن‬
‫‪ 9‬و هنگامی که نزد شما حاضر‬ ‫شما هم از سادگ ی‌ای که در مسیح‬
‫و محتاج بودم‪ ،‬بر هی چ‌کس باری‬ ‫است‪ ،‬فاسد گردد‪ 4 .‬زی را اگر کسی‬
‫نبودم‪ .‬زی را ب رادرانی که از مقدونیه‬ ‫بیاید و به عیسای دیگر وعظ کند‪،‬‬
‫آمدند‪ ،‬همه نیازهای م را ب رآورده‬ ‫که به او ما موعظه نکردیم‪ ،‬یا شما‬
‫کردند؛ و در همه چیز از بار نهادن‬ ‫روح متفاوتی را بیابید‪ ،‬که دریافت‬

‫‪ 11:2‬با تعمید‪ ،‬ما نامزد ازدواج با عیسی م ی‌شویم‪ .‬پولس همان طور که آنها را ب رای‬
‫عیسی م ی‌آورد‪ ،‬احساس کرد باید از باکرگی آنها ب رای او اطمینان حاصل کند؛ هر عمل‬
‫خائنانه‪ ،‬تبعیت از دیگر خدایان‪ ،‬کمتر از خوابیدن یک باکره نامزددار با دیگر مردان‬
‫نیست‪ .‬به خاطر احساسات عیسی و به خاطر عشق و محبت پولس به عیسی بود که‬
‫پولس م ی‌خواست قرنتیان نسبت به عیسی وفادار باشند‪.‬‬
‫‪ 11:3‬ب رای پولس قرنتیان مانند مریم مقدس در عدن بودند‪ -‬اگرچه از نام ه‌هایش به آنها‬
‫مشخص است که آنها از نظر جنسی ب ی‌اخالق بودند و در درکشان از مسیحیت بسیار‬
‫خام‪ .‬او واقع ا ً تالش کرد تا جایی که ممکن بود نسبت به آنها مثبت باشد‪.‬‬
‫‪ 11:4‬به شما غیرت دارم‪ -‬پولس طعنه م ی‌زند‪ ،‬چون م ی‌بیند و نگ ران است که چگونه‬
‫قرنتیان به آسانی فریب بشارت‌های دروغین را م ی‌خورند‪ .‬چیزی تحت عنوان «عیسای‬
‫دیگر» داریم؛ تنها به این دلیل که تعالیمی چیزی در مورد عیسی م ی‌گویند‪ ،‬به این‬
‫معنی نیست که حقیقت باشد‪.‬‬
‫‪ 11:7-9‬پولس در پاسخ به انتقاداتی که به او م ی‌شود‪ ،‬م ی‌نویسد‪ .‬نحوه اعت راض وی به‬
‫اینکه هرگز پولی از قرنتیان نگرفته به این معنا است که وی را به دروغ متهم به پول‬
‫گرفتن کرده‌اند‪ .‬چنین افت را و حمل ه‌ای متأسفانه یکی از عواقب اجتناب‌‌ناپذیر موعظه‬
‫بشارتها است‪.‬‬
‫‪ 11:26 - 11:10‬نایتنرق مود‬ ‫‪398‬‬
‫بسیاری مثل انسان‌ها فخر م ی‌کنند‪،‬‬ ‫بر شما خود را نگاه داشته و خواهم‬
‫من هم فخر م ی‌کنم‪ 19 .‬ب رای دانا‬ ‫استی مسیح‬
‫داشت‪ .‬همانطور که ر ِ‬
‫‪10‬‬

‫بودن‪ ،‬نادان‌ها را به خوشی تحمل‬ ‫در من است‪ ،‬هیچکس نم ی‌تواند‬


‫کنید‪ 20 .‬زی را به نظر م ی‌آید دنبال ه‌رو‬ ‫جلوی فخر ورزیدن من به این‬
‫کسی هستید که شما را بنده خود‬ ‫موضوع را در نواحی اخائیه بگیرد‪.‬‬
‫سازد‪ ،‬یا شما را فرو خورد‪ ،‬یا شما‬ ‫‪ 11‬و چ را؟ زی را شما را دوست ندارم؟‬
‫را اسیر کند‪ ،‬یا خود را بلند سازد‪،‬‬ ‫خدا م ی‌داند‪ ،‬که دارم!‬
‫یا بر شما سیلی زند‪ 21 .‬با شرمندگی‬ ‫‪ 12‬اما به آنچه م ی‌کنم ادامه‬
‫م ی‌گویم آنقدر ضعیف بودیم که‬ ‫خواهم داد تا ب رای فرص ت‌طلبان‪،‬‬
‫نتوانستیم این کارها را بکنیم‪.‬‬ ‫این فرصت را ف راهم نکنم‪ ،‬تا فخر‬
‫اگر کسی گستاخ است (با حماقت‬ ‫آنها مثل ما نباشد‪ 13 .‬زی را چنین‬
‫صحبت م ی‌کنم)‪ ،‬من هم گستاخ‬ ‫اشخاصی حواریون دروغین و‬
‫هستم‪ 22 .‬آیا عب رانی هستند؟ من‬ ‫کارگ ران مکار هستند که خود را به‬
‫نیز هستم‪ .‬اس رائیلی هستند؟ من نیز‬ ‫رسوالن مسیح مشابه م ی‌سازند‪ 14 .‬و‬
‫هستم‪ .‬از نسل اب راهیم هستند؟ من‬ ‫عجیب نیست‪ .‬زی را شیطان خود را‬
‫نیز هستم‪ 23 .‬آیا خادم مسیح هستند؟‬ ‫به شکل فرشته نور درم ی‌آورد‪ 15 .‬پس‬
‫(مانند دیوانگان حرف م ی‌زنم)‪ ،‬من‬ ‫امر بزرگی نیست که خدمتکاران‬
‫بیشتر هستم‪ ،‬در سخت ی‌ها بیشتر‪،‬‬ ‫او نیز خود را به شکل خدمتکاران‬
‫در حبس زیادتر‪ ،‬با تازیان ه‌های‬ ‫عدالت دربیاورند که عاقبتشان بر‬
‫بیشتر‪ ،‬و بیشتر وقتها نزدیک به‬ ‫اساس اعمالشان خواهد بود‪.‬‬
‫مرگ‪ 24 .‬از یهودیان پنج مرتبه‪ ،‬سی‬
‫و نه تازیانه خوردم‪ 25 .‬سه مرتبه‬ ‫پولس رن ج‌هایش را نام م ی‌برد‬
‫م را چوب زدند‪ ،‬یک دفعه سنگسار‬ ‫‪ 16‬باز م ی‌گویم‪ ،‬کسی م را نادان‬
‫شدم‪ ،‬سه بار کشت ی‌شکسته شدم‪،‬‬ ‫نداند؛ در غیر این صورت‪ ،‬م را به‬
‫شبان ه‌روز در دریا بسر بردم‪ 26 .‬در‬ ‫عنوان نادانی بپذیرید تا من نیز‬
‫سفرها بارها‪ ،‬در خطرهای نهرها‪ ،‬در‬ ‫اندکی افتخار کنم‪ 17 .‬آنچه االن با‬
‫خطرهای دزدان‪ ،‬در خطرها از قوم‬ ‫این اعتماد و فخرورزی خواهم‬
‫خود و در خطرها از غیریهودیان‪،‬‬ ‫گفت‪ ،‬از جانب سرور نم ی‌گویم‬
‫در خطرها در شهر‪ ،‬در خطرها‬ ‫بلکه در جهالت م ی‌گویم‪ 18 .‬زی را‬
‫‪ 11:14‬اینجا پولس از افسان ه‌های آن زمان یا حکایتی رایج در مورد شیطان نقل قول‬
‫م ی‌کند‪ .‬او م ی‌گوید که رسوالن دروغین خود را به جای رسوالن حقیقی جا م ی‌زدند‪ .‬به‬
‫نظر م ی‌رسد «شیطان»‪ /‬دشمن در کلیسای قرنتیان‪ ،‬همان معلمان دروغین یهودی‬
‫باشند که «عبری»‪« ،‬اس رائیلی»‪ ،‬بودند (‪.)11:22‬‬
‫‪ 11:24‬چهل شالق م ی‌تواند یک مرد را بکشد‪ .‬فهرست شکنج ه‌های پولس خارق‌العاده‬
‫است‪ .‬این شکنج ه‌ها م ی‌توانست از نظر روحی و جسمی هر انسانی را نابود سازد؛ اما‬
‫او ادامه داد چون حقیقت ا ً به انگیزه عیسی پیش م ی‌رفت‪.‬‬
‫‪399‬‬ ‫‪ 12:4 - 11:27‬نایتنرق مود‬
‫در بیابان‪ ،‬در خطرها در دریا‪ ،‬در و در سبدی از پنجره دیوار پایین‬
‫خطرها در میان ب رادران دروغین؛ ‪ 27‬گذاشته شدم و از دست او ف رار کردم‪.‬‬
‫در محنت و مشقت‪ ،‬در ب ی‌خوابیها‬
‫بارها‪ ،‬در گرسنگی و تشنگی‪ ،‬در باب ‪12‬‬
‫روزه‌ها بارها؛ در سرما و عریانی‪.‬‬
‫بیرون سخنان پولس درباره مکاشفات‬ ‫‪ 28‬به غیر از ای ن‌ها که از‬
‫به من فشار م ی‌آورند‪ ،‬باری نیز هر بزرگی که به او عطا شده‬
‫روزه بر من است‪ ،‬یعنی اضط راب باید به فخرورزی ادامه دهم (هر‬
‫ب رای همه کلیساها‪ 29 .‬آیا وقتی کسی چند چیزی از آن عاید نم ی‌شود)‪.‬‬
‫ضعیف است‪ ،‬من نیز ضعیف به رویاها و مکاشفات سرور ادامه‬
‫نیستم؟ کسی که لغزش م ی‌خورد‪ ،‬م ی‌دهم‪ 2 .‬شخصی را در مسیح‬
‫من نم ی‌سوزم؟ ‪ 30‬اگر فخر کردن م ی‌شناختم‪ ،‬چهارده سال قبل (آیا در‬
‫ضرورت دارد‪ ،‬درباره چیزهای فخر جسم؟ نم ی‌دانم‪ ،‬و آیا بیرون از جسم‪،‬‬
‫م ی‌کنم که به ضعف من مربوط نم ی‌دانم؛ خدا م ی‌داند)‪ .‬این شخص‬
‫پدر سرور‪ ،‬عیسی تا آسمان سوم ربوده شد‪ 3 .‬و چنین‬ ‫است‪ .‬خدا و ِ‬
‫‪31‬‬

‫مسیح که تا ابد متبارک است‪ ،‬شخصی را م ی‌شناختم (خواه در‬


‫م ی‌داند که دروغ نم ی‌گویم‪ 32 .‬در جسم و خواه جدا از جسم‪ ،‬نم ی‌دانم؛‬
‫ث خدا م ی‌داند)‪ 4 ،‬که به بهشت ربوده‬ ‫دمشق‪ ،‬فرماندار تحت فرمان حار ِ‬
‫پادشاه‪ ،‬از شهر دمشقیان ب رای شد و سخنان ناگفتنی شنید‪ ،‬که‬
‫دستگیری من نگهبانی م ی‌کرد‪ 33 .‬گفتن آن ب رای انسان جایز نیست‪.‬‬

‫‪ 11:28‬ب رابر تمام این شکنج ه‌های دردناک جسمانی در آیات ‪ ، 23-27‬فشار نگ رانی‬
‫ب رای سایر ب راد ران و خواه ران دانسته شده است‪ .‬پس‪ ،‬اوضاع بسیار دشواری بود‪.‬‬
‫‪ 11:29‬مواقعی هست که ما باید ضعیف ب ه‌ نظر‌بیاییم و حتی ضعیف باشیم‪ ،‬اگرچه د ر‌‬
‫نهایت ضعیف نیستیم؛ ما با ضعیف بودن قدرت خود را نمایش م ی‌دهیم‪ .‬مرگ عیسی‬
‫بزرگترین مثال این امر است (رساله دوم قرنتیان ‪)13:4‬؛ پولس م ی‌گوید که این مثال را‬
‫ب رای زندگی خود صادق دیده‌است‪ .‬و ما نیز باید اینچنین باشیم‪.‬‬
‫‪ 11:33‬پولس آن ف رار را به یاد م ی‌آورد‪ ،‬پایین فرستاده ‌شدن از حصار شهر درون‬
‫زنبیلی‪ ،‬یکی از تحقی رآمیزتزین اتفاقاتی که وی تجربه کرد (آیه ‪.)30‬‬
‫‪ 12:2‬پولس خودش را «شخصی در مسیح» م ی‌خواند؛ او قادر بود خود را خارج از‬
‫خود ببیند‪.‬‬
‫‪ 12:2‬آسمان سوم‪« -‬آسمان‌ها و زمین» به معنای «نظام زندگی» در انجیل به کار رفته‬
‫‌است‪« .‬آسمان» اول نظام موسایی است؛ ما اکنون در جای‌های آسمانی عیسی هستیم‬
‫(افسسیان ‪)2:6 1:3‬؛ بناب راین‪ ،‬آسمان سوم به دوران ملکوت پس از بازگشت عیسی‬
‫اشاره دارد‪ .‬تصویری خاص از ملکوت «فردوس» به پولس نشان داده شده‌بود (آیه ‪،)4‬‬
‫ملکوت خدا بر روی زمین وقتی که وضعیت اولیه در باغ عدن احیا م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 12:14 - 12:5‬نایتنرق مود‬ ‫‪400‬‬
‫‪ 5‬من به چنین شخصی م ی‌بالم‪ ،‬احتیاجات و زحمات و پریشان ی‌ها‬
‫اما از ب رای خودم جز به ضعفهایم بخاطر مسیح شادمانم‪ .‬زی را وقتی‬
‫چیزی ب رای بالیدن ندارم‪ 6 .‬زی را اگر ضعیف هستم‪ ،‬سپس قوی م ی‌شوم‪.‬‬
‫بخواهم فخر کنم‪ ،‬احمق نخواهم بود‪،‬‬
‫زی را حقیقت را خواهم گفت‪ .‬اما فخر انگیزه‌های سفر از قبل‬
‫از برنام ه‌ریزی شده پولس به‬ ‫نخواهم گفت‪ ،‬مبادا کسی باالتر‬
‫آنچه در من دید یا از من شنید بر‬
‫من حسابی باز کند‪ 7 .‬ب رای این که قرنتس‬
‫به خاطر مکاشفات فوق‌العاده‪ ،‬بیش ‪ 11‬نادان شده‌ام‪ .‬شما م را مجبور‬
‫از حد مغرور نشوم‪ ،‬خاری در جسم ساختید‪ .‬زی را باید شما م را مدح‬
‫من داده شد‪ ،‬پیام‌آور شیطان‪ ،‬تا م را م ی‌کردید‪ .‬زی را من از بزرگترین‬
‫لطمه بزند‪ ،‬مبادا زیادی مغرور حواریون به هیچ وجه کمتر‬
‫‪12‬‬
‫شوم‪ 8 .‬درباره آن از سرور سه بار نیستم‪ ،‬هرچند هیچ هستم‪.‬‬
‫درخواست کردم تا از من برود‪ 9 .‬و او حقیقت ا ً نشان ه‌های رسول در میان‬
‫به من گفت‪ :‬فیض من ب رای تو کافی شما با کمال صبر از طریق آیات‬
‫است‪ .‬زی را که قوت من در ضعف و معج زات و کارهای عظیم انجام‬
‫کامل م ی‌گردد‪ .‬پس به شادی بسیار شد‪ 13 .‬زی را در چه چیزی از سایر‬
‫بیشتر به ضعفهای خود خواهم بالید کلیساها کمتر بودید؟ جز این که من‬
‫تا قوت مسیح در من ساکن شود‪ 10 .‬باری بر دوش شما نگذاشتم؟ این‬
‫بناب راین‪ ،‬از ضعفها و رسوای ی‌ها و ب ی‌انصافی را از من ببخشید‪.‬‬
‫‪ 14‬بنگرید‪ ،‬بار سوم است که‬
‫‪ 12:6‬اگر مردم توقعات بسیار زیادی از ما داشته باشند‪ ،‬باید آنها را از ضع ف‌های خود‬
‫آگاه سازیم‪ ،‬همان طور که پولس کرد‪.‬‬
‫‪ 12:7‬خاری در جسم‪ -‬این م ی‌تواند اشاره‌ای باشد بر ضعف جسمانی پولس‪ ،‬یا شاید‬
‫مشکلی در گفتار (‪ .)11:6 ;10:1,10‬یا اشاره به «جسم» م ی‌تواند به من زله ضعفی‬
‫اخالقی در پولس باشد‪ -‬زنان زمینی در گذشته ب رای مردان خدا «خار» بودند (کتاب‬
‫اعداد ‪33:55‬؛ یوشع‪ .)23:13 .‬با این حال «شیطان»‪ /‬دشمن کار پولس که با «خار در‬
‫جسم» مرتبط است‪ ،‬مشخص ا ً یهودیان مخالف او بودند‪ ،‬از جمله گروهی از معلمان‬
‫کاذب که او را دنبال کرده و تالش م ی‌کردند ایمانداران به او را علیه او شورانده و به‬
‫نظام یهودی بازگردانند‪.‬‬
‫‪ 12:8‬این ما را به یاد نیایش س ه‌گانه عیسی در جتسیمانی م ی‌اندازد‪.‬‬
‫‪ 12:9‬مواردی هست که ما بارها از خدا م ی‌خواهیم‪ ،‬و معتقدیم اگر او نیای ش‌های ما را‬
‫بشنود خدمات‌مان به او تقویت م ی‌گردد‪ .‬اما پاسخ ما نیز همان پاسخی است که پولس‬
‫دریافت کرد ‪ -‬این حقیقت که فیض و جالل او یعنی ما چیزی کم نداریم (م زامیر ‪;23:1‬‬
‫‪ .)34:10‬بخش دیگر پاسخ خدا این است که خدا دوست دارد با اف راد شکسته‪ ،‬خرد و‬
‫کسانی کار کند که فکر م ی‌کنند به اندازه کافی خوب یا باهوش نیستند‪.‬‬
‫‪ 12:14‬پولس ایمانداران خود را مانند فرزندان معنویش م ی‌دانست‪ .‬اگر دیگ ران را به‬
‫‪401‬‬ ‫‪ 13:4 - 12:15‬نایتنرق مود‬
‫ن زاع و حسد و خشمها و تعصب و‬ ‫آماده‌ام نزد شما بیایم و باری بر‬
‫تهمت و خصومت و غرور و فتن ه‌ها‬ ‫دوش شما نخواهم گذاشت‪ .‬زی را نه‬
‫باشد‪ 21 .‬و م ی‌ترسم که وقتی دوباره‬ ‫مال شما بلکه خود شما را طالبم‪.‬‬
‫بیایم‪ ،‬خدای من م را نزد شما فروتن‬ ‫چ را که نباید فرزندان ب رای والدین‬
‫سازد و مجبور باشم ب رای بسیاری از‬ ‫ذخیره کنند‪ ،‬بلکه والدین ب رای‬
‫کسانی ع زاداری کنم که پیشتر گناه‬ ‫فرزندان‪ 15 .‬و من با‌کمال خوشحالی‬
‫کردند و از ناپاکی و زنا و فسادی که‬ ‫ب رای جانهای شما خرج م ی‌کنم و‬
‫کرده بودند‪ ،‬توبه ننمودند‪.‬‬ ‫خرج‌کرده خواهم شد‪ .‬و اگر شما را‬
‫اینقدر دوست دارم‪ ،‬آیا به این دلیل‬
‫باب ‪13‬‬ ‫باید من را کمتر دوست داشته باشید؟‬
‫‪ 16‬اما باشد‪ ،‬من باری بر دوش شما‬
‫درخواست پایانی پولس‬ ‫نگذاشتم بلکه چون حیله گر بودم‪،‬‬
‫این بار سوم است که نزد شما‬ ‫‪17‬‬
‫شما را به مکر به چنگ آوردم‪.‬‬
‫م ی‌آیم‪ .‬به گواهی دو یا سه شاهد‪،‬‬ ‫آیا با هیچ یک از آنانی که نزد شما‬
‫هر سخن اثبات خواهد شد‪ 2 .‬قبال به‬ ‫فرستادم‪ ،‬از شما سوء استفاده کردم؟‬
‫کسانی که گناه کردند هشدار دادم و‬ ‫‪ 18‬به تیطس التماس کردم و با وی‬
‫االن که غایب هستم دوباره هشدار‬ ‫ب رادر را فرستادم‪ .‬آیا تیطس از شما‬
‫م ی‌دهم‪ ،‬مانند زمانی که در بازدید‬ ‫سوء استفاده کرد؟ مگر به یک روح‬
‫دومم حاضر بودم‪ ،‬که اگر دوباره‬ ‫رفتار نکردیم؟ مگر به یک روش‬
‫بیایم‪ ،‬مسامحه نخواهم نمود‪ 3 -‬زی را‬ ‫رفتار نکردیم؟‬
‫دنبال اثبات این هستید که مسیح‬ ‫‪ 19‬آیا بعد از این مدت‪ ،‬گمان‬
‫در من سخن م ی‌گوید (که او نزد‬ ‫م ی‌کنید که نزد شما عذر و بهانه‬
‫شما ضعیف نیست بلکه در شما‬ ‫بیاوریم؟ در حضور خدا در مسیح‬
‫تواناست‪ 4 ).‬زی را از طریق ضعف‬ ‫سخن م ی‌گوییم‪ .‬هم ه‌ چیز ای‬
‫مصلوب گشت‪ ،‬اما از طریق قدرت‬ ‫عزی زان ب رای بنای شما است‪ 20 .‬زی را‬
‫خدا زندگی م ی‌کند‪ .‬زی را ما نیز در‬ ‫م ی‌ترسم که وقتی بیایم‪ ،‬شما را ن ه‌‬
‫وی ضعیف هستیم؛ اما با او از قوت‬ ‫چنانکه م ی‌خواهم بیابم و شما م را‬
‫خدا که به سوی شما است‪ ،‬زندگی‬ ‫بیابید چنان که نم ی‌خواهید‪ .‬مبادا‬
‫خواهیم کرد‪.‬‬
‫سمت عیسی بیاوریم‪ ،‬ما نیز همین احساسات را تجربه خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 12:15‬عشق بدون پاسخ یکی از دردناک‌ترین تجربیات بشر است‪ .‬اما خدا و عیسی‬
‫بیش از همه آن را تجربه کرده‌اند؛ چون هرچه بیشتر عشق بورزیم و آماده باشیم‪ ،‬طرد‬
‫شدنمان سخ ت‌تر خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 12:21‬اندوهگین شوم‪ -‬منظور او این است که آنها را تأدیب نماید‪ .‬اما این تأدیب‬
‫ناشی از اندوه عمیق بود‪.‬‬
‫‪ 13:4‬مرگ عیسی‪ ،‬ضعف رضامند او‪ ،‬الگویی بود که در مسیر دشوار هدایت قرنتیان‬
‫دنبال شد؛ و صلیب ب رای ما الگویی است در برخورد با ش رایط دشوار‪.‬‬
‫‪ 13:14 - 13:5‬نایتنرق مود‬ ‫‪402‬‬
‫توانایید‪ .‬و نیز ب رای این دعا م ی‌کنیم‬ ‫‪ 5‬خود را امتحان کنید تا ببینید در‬
‫که شما کامل شوید‪ 10 .‬به همین‬ ‫ایمان هستید یا نه‪ .‬خود را آزمایش‬
‫دلیل ای ن‌ها را در غیاب م ی‌نویسم تا‬ ‫کنید‪ .‬آیا متوجه این مساله در مورد‬
‫هنگامی که حاضر شوم‪ ،‬بر اساس‬ ‫خودتان نم ی‌شوید که عیسی مسیح‬
‫قدرتی که خداوند به جهت بنا نه‬ ‫در شما است؟ مگر اینکه در این‬
‫ب رای خ رابی به من داده است با شما‬ ‫آزمایش مردود باشید! ‪ 6‬اما امیدوارم‬
‫سختی نکنم‪.‬‬ ‫که خواهید دانست که ما در این‬
‫‪ 11‬در آخر‪ ،‬ای ب رادران بدرود‪ .‬کامل‬ ‫آزمایش مردود نیستیم‪ 7 .‬و نزد خدا‬
‫شوید‪ .‬تسلی پذیرید‪ .‬همفکر باشید‪.‬‬ ‫دعا م ی‌کنم که شما هیچ بدی نکنید‪.‬‬
‫در آرامش زندگی کنید و خدای‬ ‫نه ب رای این که مشخص شود که ما‬
‫محبت و آرامش با شما خواهد بود‪.‬‬ ‫آزمون را قبول شده‌ایم‪ ،‬بلکه ب رای این‬
‫‪ 12‬به یکدیگر با بوسه مقدس سالم‬ ‫که شما کار درست را کرده باشید‪،‬‬
‫دهید‪ 13 .‬همه قدیسان به شما سالم‬ ‫هر چند به ظاهر مردود شده باشیم‪.‬‬
‫م ی‌رسانند‪ 14 .‬فیض سرور عیسی‬ ‫‪ 8‬چ را که نم ی‌توانیم خالف حقیقت‬
‫مسیح و محبت خدا و هم راهی‬ ‫‪9‬‬
‫کاری کنیم بلکه فقط ب رای حقیقت‪.‬‬
‫روح‌القدس با همه شما باد‪.‬‬ ‫و شادمانیم وقتی که ناتوانیم و شما‬
‫‪ 13:5‬ما نیز باید قادر باشیم خودمان را بسنجیم و ببینیم که آیا عیسی درون ما هست‬
‫یا نیست‪ .‬این خودسنجی مشخصه زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪ 13:7‬به نظر م ی‌آید که مردود شده‌ایم‪ -‬پولس دغدغه تصویر خود را نداشت‪ ،‬اینکه در‬
‫چشم مردم بازنده به نظر برسد [این ترس از شکست عمومی ذهن بسیاری را درگیر‬
‫م ی‌کند]‪ .‬او م ی‌خواست آنها به مسیح ایمان بیاورند و او را خشنود سازند‪ ،‬حتی اگر موقت ا ً‬
‫پولس را طرد کنند‪.‬‬
‫‪ 13:8‬این اصل فوق‌العاده بدین معنا است که نباید ب ی‌دلیل نگ ران باشیم که کارمان‬
‫موفق است یا خیر؛ چون اگر انگیزه‌مان صحیح باشد‪ ،‬تالش خالصان ه‌مان ب رای خدمت‬
‫آسیبی به حقیقت نم ی‌زند‪ .‬کسی که از ترس شکست کاری انجام نداد و محکوم شد ‪ -‬نه‬
‫کسی که حداقل کاری انجام داده بود (متی ‪.)25:25‬‬
‫غالطیان‬
‫کسی انجیلی غیر از آنچه به شما‬ ‫باب ‪1‬‬
‫موعظه کردیم را موعظه کند‪ ،‬لعنت‬ ‫سالم و مقدمه‬
‫بر او باد‪.‬‬ ‫از طرف پولس یکی از حواریون (نه‬
‫‪ 10‬زی را آیا در پی محبوبیت در بین‬ ‫از جانب انسان و نه به وسیله انسان‬
‫مردم هستم یا محبوبیت نزد خدا؟‬ ‫بلکه به وسیله عیسی مسیح و خدای‬
‫یا آیا در صدد خشنود کردن مردم‬ ‫پدر که او را از میان مردگان زنده‬
‫هستم؟ اگر هنوز در حال خشنودی‬ ‫کرد)‪ 2 ،‬و همه ب رادرانی که با من‬
‫مردم بودم‪ ،‬نم ی‌بایست خادم مسیح‬ ‫هستند به کلیساهای غالطیه‪.‬‬
‫باشم‪.‬‬ ‫‪ 3‬فیض و آرامش از جانب خدای‬
‫پدر و سرور ما عیسی مسیح با شما‬
‫پولس ایمان آوردن خود را بازگو‬ ‫باد‪ 4 ،‬که خود را ب رای گناهان ما داد‬
‫م ی‌کند‬ ‫تا ما را طبق خواسته خدا و پدرمان‬
‫‪ 11‬زی را ای ب رادران‪ ،‬به شما اعالم‬
‫‪5‬‬
‫از جهان شریر کنونی نجات دهد‪.‬‬
‫م ی‌کنم که انجیلی که موعظه کردم‪،‬‬ ‫که جالل تا ابداآلباد بر او باد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫از جانب انسان نیست‪ 12 .‬زی را من‬ ‫‪ 6‬شگف ت‌زده‌ام از این که به این‬
‫آن را از انسان نیافت ه‌ام و نه آموختم‪،‬‬ ‫سرعت آن کسی که شما را به فیض‬
‫بلکه آن را از طریق الهام مستقیم از‬ ‫مسیح دعوت کرد را ترک م ی‌کنید و‬
‫عیسی مسیح گرفتم‪.‬‬
‫‪7‬‬
‫به انجیلی متفاوت روی م ی‌آورید‪.‬‬
‫‪ 13‬زی را شما درباره نحوه زندگی من‬ ‫البته انجیل دیگری وجود ندارد؛ اما‬
‫در گذشته در دین یهود شنیده‌اید که‬ ‫کسانی هستند که شما را م ی‌آزارند و‬
‫چقدر بر کلیسای خدا بیش از حد‬ ‫م ی‌خواهند انجیل مسیح را تحریف‬
‫اندازه جفا کردم و آن را وی ران کردم‪.‬‬ ‫کنند‪ 8 .‬اما اگر از ما‪ ،‬یا فرشت ه‌ای‬
‫‪ 14‬و ف راتر از بسیاری از ه م‌سن و‬ ‫از آسمان‪ ،‬هر انجیلی غیر از آنچه‬
‫ساالنم در میان ه م‌وطنان خود در‬ ‫به شما موعظه کردیم را موعظه‬
‫دین یهود پیشی گرفتم‪ ،‬و بیش از حد‬ ‫کند‪ ،‬لعنت بر او باد‪ 9 .‬و قب الً گفتیم‬
‫درباره سنت اجدادم متعصب بودم‪.‬‬ ‫و اکنون نیز دوباره م ی‌گویم‪ :‬اگر‬
‫‪ 1: 6,7‬تعالیمی که اشاره‌ای به عیسی م ی‌کنند‪ ،‬به نظر بی ضرر م ی‌رسند؛ «تحریف»‬
‫موعظه (آیه ‪ )7‬یک موعظه دیگر است (آیه ‪ ،)6‬که م ی‌تواند موجب لعن گردد (آیه ‪.)9‬‬
‫درک درست بشارت بسیار مهم است (رساله اول قرنتیان ‪.)15:2‬‬
‫‪ 1:8‬فرشت ه‌ای‪ -‬این نمونه اغ راق است؛ منظور پولس این است که «حتی اگر فرشت ه‌ای‬
‫خواست چیز دیگری به شما بیاموزد‪ »...‬اما فرشتگان در واقع گناه نم ی‌کنند؛ پس پاداش‬
‫ما این است که مانند آنها جاودانه زندگی کنیم (لوقا ‪ .)20:35,36‬مزد گناه موت است‬
‫(رومیان ‪ ،)6:23‬پس فرشتگان گناه نم ی‌کنند و جاودان ه‌اند‪.‬‬
‫‪ 1:10‬هر موعظ ه‌ای از مسیح موجب اعت راض از سوی آدمیان م ی‌شود و ما ناگزیر‬
‫هستیم این واقعیت را بپذیریم‪.‬‬
‫‪ 2:7 - 1:15‬غایطالغ‬ ‫‪404‬‬
‫باب ‪2‬‬ ‫‪ 15‬اما وقتی خدا صالح دید‪ ،‬خدایی‬
‫بحث پولس با پطرس‬ ‫حم مادرم برگزید‪ ،‬و‬ ‫که من را از َر ِ‬
‫سپس بعد از چهارده سال‪ ،‬دوباره‬ ‫من را به واسطه لطفش ف را خواند‪،‬‬
‫با برنابا به اورشلیم رفتم و تیطس‬ ‫‪ 16‬تا پسرش را در من آشکار سازد‬
‫را نیز با خود بردم‪ 2 .‬و با الهامی‬ ‫تا در میان غیر یهودیان درباره او‬
‫که گرفتم به آنجا رفتم‪ ،‬و انجیلی را‬ ‫موعظه کنم‪ ،‬فورا ً بدون مشورت با‬
‫که در میان غیر یهودیان موعظه‬ ‫جسم و خون‪ 17 ،‬و بدون این که به‬
‫م ی‌کردم به آنها عرضه کردم‪ ،‬اما در‬ ‫اورشلیم نزد حواریون پیش از خود‬
‫خلوت به کسانی که اعتبار داشتند تا‬ ‫بروم؛ به عربستان رفتم و به دمشق‬
‫مبادا بیهوده بدوم یا دویده باشم‪ 3 .‬اما‬ ‫بازگشتم‪.‬‬
‫حتی تیطس که با من بود‪ ،‬به عنوان‬ ‫‪ 18‬سپس بعد از سه سال به اورشلیم‬
‫یک غیر یهود مجبور به ختنه نشد‪.‬‬ ‫رفتم تا کیفا (پطرس) را ببینم و با‬
‫‪ 4‬در مورد ب رادران دروغینی که‬ ‫او پانزده روز ماندم‪ 19 .‬اما هیچ یک‬
‫ناشناس وارد شده بودند و مخفیانه‬ ‫از حواریون دیگر را به غیر از‬
‫آمدند تا درباره آزادی ما که در‬ ‫یعقوب‪ ،‬ب رادر سرور‪ ،‬ندیدم‪ 20 .‬در‬
‫عیسی مسیح داشتیم جاسوسی کنند‬ ‫چیزی که در حضور خدا ب رای شما‬
‫تا شاید ما را به بندگی درآورند‪ 5 ،‬ما‬ ‫م ی‌نویسم دروغ نم ی‌گویم!‬
‫حتی یک لحظه تسلیم آنها نشدیم تا‬ ‫‪ 21‬سپس به منطقه سوریه و قلیقیه‬
‫حقیقت انجیل را ب رای شما محفوظ‬ ‫آمدم‪ 22 ،‬اما چهره‌ام هنوز ب رای‬
‫بداریم‪.‬‬ ‫کلیساهای یهودیه که در مسیح بودند‬
‫‪ 6‬اما از کسانی که اعتبار و شهرت‬ ‫ناشناخته بود‪ 23 .‬آنها فقط شنیدند‪ :‬آن‬
‫داشتند (مهم نیست که چه کسانی‬ ‫کسی که زمانی بر ما جفا م ی‌کرد‬
‫بودند‪ ،‬ب رای من فرقی نم ی‌کند چون‬ ‫اکنون ایمانی را بشارت م ی‌دهد که‬
‫خدا ظاهر اف راد را نم ی‌پذیرد)‪ ،‬چیزی‬ ‫زمانی تخریب م ی‌کرد! ‪ 24‬و آنها خدا‬
‫به من نیفزودند‪ 7 .‬بلکه برعکس‪،‬‬ ‫را در من ستودند‪.‬‬
‫وقتی دیدند همان طور که بشارت‬

‫‪ 1:16‬پولس تأکید م ی‌کند که او هرگز کسی نبود که «در میان جمع» باشد؛ او تنها بود‬
‫و مسیح را بر اساس تجربه کام الً شخصی خود از وی بشارت م ی‌داد‪ ،‬نه به این دلیل که‬
‫کسی وی را ب رای بشارت فرستاده‌ بود‪ .‬ما نیز باید چنین باشیم‪.‬‬
‫‪ 1:17‬این سه سال سکوت پولس در بیابان عربستان م ی‌تواند نافرمانی از دستور بشارت‬
‫باشد؛ پس از بشارت‪ ،‬بالفاصله پس از آن‪ ،‬ایمان آوردن با اعت راض و مخالفت روب ه‌رو‬
‫م ی‌شد‪.‬‬
‫‪ 2:4‬این ب راد ران دروغین به نظر مسیحی م ی‌رسند‪ ،‬اما دستور کارشان این بود که‬
‫ایمانداران پولس را به شریعت موسی و نظام یهودی بازگردانند‪ .‬این مسأله به نظر‬
‫م ی‌رسد که «شیطان»‪ /‬دشمن بشارت پولس در دنیای رومی باشد‪.‬‬
‫‪405‬‬ ‫‪ 2:17 - 2:8‬غایطالغ‬
‫که حتی برنابا نیز با ریاکاری آنها‬ ‫مختونان به پطرس سپرده شده بود‬
‫گم راه شد‪ 14 .‬اما وقتی دیدم که درست‬ ‫بشارت نامختونان به من سپرده‬
‫طبق حقیقت انجیل رفتار نم ی‌کنند‪،‬‬ ‫شده‪( 8 ،‬زی را او که پطرس را مأمور‬
‫جلوی همه به کیفا (پطرس) گفتم‪:‬‬ ‫رسالت مختونان کرد‪ ،‬من را مأمور‬
‫اگر تو که یک یهودی هستی مانند‬ ‫رسالت غیر یهودیان کرد)؛‬
‫غیر یهودیان زندگی م ی‌کنی و‬ ‫‪ 9‬و وقتی فهمیدند این لطف و‬
‫کار یهودیان را نم ی‌کنی‪ ،‬چ را غیر‬ ‫فیض به من اعطا شده‪ ،‬یعقوب‪ ،‬کیفا‬
‫یهودیان را مجبور م ی‌کنی مثل‬ ‫(پطرس) و یوحنا‪ ،‬کسانی که ارکان‬
‫یهودیان زندگی کنند؟‬ ‫شناخته شده بودند‪ ،‬به من و برنابا‬
‫حق هم راهی را دادند تا ما نزد غیر‬
‫نیک شمردن بر اساس ایمان نه‬ ‫یهودیان و آنها نزد مختونان بروند‪.‬‬
‫‪ 10‬آنها فقط از ما خواستند که فق را را‬
‫شریعت‬ ‫به یاد داشته باشیم که همان چیزی‬
‫‪ 15‬ما که ذات ا ً یهودی هستیم و نه‬ ‫بود که ب رای آن اشتیاق بسیار داشتم‪.‬‬
‫گناهکاران غیر یهود‪ 16 ،‬اما م ی‌دانیم‬ ‫‪ 11‬اما وقتی کیفا (پطرس) به‬
‫که انسان نه با انجام اعمال شریعت‬ ‫انطاکیه آمد‪ ،‬در روی او با وی‬
‫بلکه به وسیله ایمان به عیسی‬ ‫مخالفت کردم‪ ،‬زی را او باید محکوم‬
‫مسیح نیک شمرده م ی‌شود‪ ،‬و حتی‬ ‫م ی‌شد‪ 12 .‬زی را قبل از آن که مردان‬
‫ما به عیسی مسیح ایمان آوردیم‬ ‫خاصی از جانب یعقوب بیایند‪،‬‬
‫تا با ایمان به مسیح و نه با انجام‬ ‫با غیر یهودیان غذا م ی‌خورد؛ اما‬
‫شریعت نیک شمرده شویم‪ .‬زی را با‬ ‫وقتی آنها آمدند‪ ،‬کنار کشید و خود‬
‫اج رای شریعت هیچ انسانی نیک‬ ‫را جدا کرد‪ ،‬و از کسانی که اهل ختنه‬
‫شمرده نخواهد شد‪.‬‬ ‫بودند ترسید‪ 13 .‬و بقیه یهودیان نیز‬
‫‪ 17‬اما اگر در حالی که در صددیم‬ ‫هم راه با او ریاکاری کردند تا جایی‬
‫‪ 2:9‬اگر ما نیز ببینیم که سایر ب راد رانمان که با ما متفاوت هستند‪ ،‬رحمت و جاللی‬
‫یافت ه‌اند و آنها نیز همان بشارت را م ی‌دهند (آیه ‪ ،)7‬ما هم نباید آنها را طرد کنیم ‪ -‬حتی‬
‫اگر توافق کرده باشیم که به نوعی جدا از آنها کار کنیم‪ .‬تمهیدی که پولس ب رای ایمان‬
‫آوردن غیر یهودیان بر آن تمرکز کرد عملی بود‪ ،‬اما ما در کلیسا ب رای تصمی م‌گیری‬
‫عملی نیاز به پی ش‌شرط داریم‪.‬‬
‫‪ 2:11-13‬اگرچه در مواقعی مجبوریم تصمیماتی عملی بگیریم (آیه ‪ ،)9‬باید م راقب‬
‫باشیم که اصول خدا شکسته نشود‪ .‬مخالفت مستقیم پولس با پطرس به دلیل ریاکاریش‬
‫حتم ا ً سخت بوده‌است‪ ،‬اما او این کار را کرد چون یک اصل مهم در خطر بود‪ .‬پطرس‬
‫مخفیانه با غیر یهودیان همسفره م ی‌شد‪ ،‬اما با دیدن ب راد ران یهودی پا پس م ی‌کشید‪.‬‬
‫این کار از نظر پولس کام الً اشتباه بود؛ ما باید بدون شرم با ب راد ران و خواه ران خود‬
‫در عیسی همسفره شویم‪ ،‬عل ی‌رغم تمامی فشارهای سیاسی؛ و عل ی‌رغم تمامی عواقب‬
‫آن‪ .‬کاری خالف این یعنی گام برنداشتن در راستای حقیقت انجیل (آیه ‪ .)14‬اگر یک‬
‫‪ 3:8 - 2:18‬غایطالغ‬ ‫‪406‬‬
‫ای غالطیان نادان! چه کسی شما‬ ‫در مسیح عادل شویم‪ ،‬دریابیم که‬
‫را جادو کرده؟ مصلوب شدن عیسی‬ ‫خودمان نیز گناهکار هستیم‪ ،‬آیا‬
‫مسیح آشکارا پیش چشم خودتان به‬ ‫در آن صورت مسیح‪ ،‬خادم گناه‬
‫تصویر کشیده شد‪ 2 .‬بگذارید فقط‬ ‫است؟ خدا نکند! ‪ 18‬زی را اگر همان‬
‫این را از شما بپرسم‪ :‬آیا شما روح‬ ‫چیزهایی را که خ راب کرده‌ام دوباره‬
‫را با اج رای شریعت دریافت کردید‬ ‫بنا کنم‪ ،‬نشان م ی‌دهم که خطاکار‬
‫یا با شنیدن و ایمان آوردن؟ ‪ 3‬آیا ای ن‌‬ ‫هستم‪ 19 .‬زی را من به وسیله شریعت‬
‫ح آغاز کردید‬ ‫قدر نادان هستید؟ با رو ‌‬ ‫ب رای شریعت ُم ردم‪ ،‬تا ب رای خدا‬
‫و اکنون در جسم کامل شده‌اید؟ ‪ 4‬آیا‬ ‫زندگی کنم‪ 20 .‬من با مسیح مصلوب‬
‫بیهوده این همه رنج کشیدید؟ اگر‬ ‫شدم‪ ،‬و دیگر این من نیستم که زنده‌ام‬
‫واقع ا ً بیهوده باشد‪ 5 .‬آیا کسی که‬ ‫بلکه مسیح است که در من زندگی‬
‫روح را در اختیار شما م ی‌گذارد و در‬ ‫م ی‌کند؛ و در زندگ ی‌ جسمان ی‌ که‬
‫میان شما معجزه م ی‌کند‪ ،‬این کار را‬ ‫اکنون دارم‪ ،‬با ایمان زندگی م ی‌کنم‪،‬‬
‫با اج رای شریعت انجام م ی‌دهد یا با‬ ‫ایمان به پسر خدا که من را دوست‬
‫شنیدن و ایمان؟ ‪ 6‬به همین شکل‪،‬‬ ‫داشت و به خاطر من از خود گذشت‪.‬‬
‫اب راهیم به خدا ایمان آورد‪ ،‬و آن‬ ‫‪ 21‬من فیض الهی را باطل نم ی‌کنم‪.‬‬
‫ایمان به عنوان عدالت به حساب او‬ ‫زی را اگر عدالت به وسیله شریعت‬
‫گذاشته شد‪.‬‬ ‫باشد‪ ،‬پس مسیح بیهوده جان داد!‬
‫‪ 7‬بدانید کسانی که ایمان دارند‪،‬‬
‫پس ران اب راهیم هستند‪ 8 .‬و کتاب‬ ‫باب ‪3‬‬
‫مقدس‪ ،‬که پی ش‌بینی کرده بود خدا‬
‫اشتباه غالطیان‬
‫اسطوره معنوی مانند پطرس در چنین مسئل ه‌ای مردود گردد‪ ،‬باید بدانیم که چنین‬
‫وسوس ه‌ای در کمین ما نیز هست‪.‬‬
‫‪ 2:20‬با مسیح بر صلیب شدن‪ -‬شاید اشاره‌ای به این حقیقت باشد که پولس به مرگ‬
‫عیسی تعمید داده‌ شده‌ بود؛ در نتیجه‪ ،‬رستاخیز زندگی عیسی در زندگی ما نشان داده‬
‫‌شده‌ است (رومیان ‪.)6:3-5‬‬
‫‪ 2:20‬مرا محبت کرد و جان خود را به خاطر من داد‪ -‬هرکدام از ما م ی‌توانیم این کلمات‬
‫را بگوییم و حس کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:1‬وقتی پولس بشارت را بر غیر یهودیان موعظه م ی‌کرد‪ ،‬مظهر عیسای مصلوب‬
‫بود‪ .‬مردم باید در ما‪ ،‬در رنج و «ضعف» ما‪ ،‬چیزی از عیسای مصلوب در زمان‬
‫مرگش ببینند‪.‬‬
‫‪ 3:6‬شمرده شد‪ -‬خدا اب راهیم را کام الً پارسا محسوب م ی‌کرد‪ ،‬چون اب راهیم به خدا و‬
‫اوالد وعده داده شده آینده او‪ ،‬یعنی عیسی‪ ،‬باور داشت‪ .‬اب راهیم پیش از شریعت موسی‬
‫م ی‌زیست‪ ،‬پس نم ی‌توانست به خاطر تبعیتش از شریعت پارسا محسوب شود‪ ،‬بلکه‬
‫دلیل آن ایمانش به عیسای وعده داده شده‪ ،‬بود‪.‬‬
‫‪ 3:8‬ما در وعده به اب راهیم‪ ،‬عناصر اساسی بشارت را م ی‌بینیم‪ .‬به اب راهیم وعده داده‬
‫‪407‬‬ ‫‪ 3:22 - 3:9‬غایطالغ‬
‫انسان است‪ ،‬وقتی تأیید م ی‌شود‬ ‫غیر یهودیان را با ایمان نیک خواهد‬
‫کسی نه آن را باطل م ی‌سازد و نه‬ ‫ساخت‪ ،‬از قبل به اب راهیم بشارت داد‬
‫چیزی به آن م ی‌اف زاید‪ 16 .‬وعده‌ها‬ ‫و گفت‪ :‬همه مل ت‌ها در تو برکت‬
‫به اب راهیم و به نسل او گفته شد‪ .‬او‬ ‫خواهند یافت‪ 9 .‬پس ایمانداران هم راه‬
‫نگفت‪ :‬و به نس ل‌ها به صورت جمع‪،‬‬ ‫اهیم باایمان برکت م ی‌یابند‪.‬‬
‫با اب ر ِ‬
‫بلکه صورت مفرد کلمه را به کار‬ ‫‪ 10‬زی را همه کسانی که اهل اج رای‬
‫‪17‬‬
‫برد‪ :‬و به نسل تو که مسیح است!‬ ‫شریعت هستند ملعون هستند‪ .‬زی را‬
‫‪430‬‬
‫منظورم این است؛ شریعت که‬ ‫نوشته شده‪ :‬ملعون است هر کسی‬
‫سال بعد آمد‪ ،‬عهدی را که قب الً خدا‬ ‫که همه کارهایی را که در کتاب‬
‫تعیین کرده باطل نم ی‌سازد تا وعده‬ ‫شریعت است انجام ندهد‪ 11 .‬اکنون‬
‫ب ی‌اثر گردد‪ 18 .‬زی را اگر می راث از‬ ‫واضح است که هیچ کس نزد خدا از‬
‫شریعت بود‪ ،‬دیگر از وعده نبود!‬ ‫راه شریعت نیک شمرده نم ی‌شود!‬
‫اما خدا بنا بر وعده آن را به اب راهیم‬ ‫زی را نیکوکاران با ایمان زندگی‬
‫عطا کرد‪.‬‬ ‫خواهند کرد‪ 12 .‬و شریعت از ایمان‬
‫‪ 19‬پس هدف از شریعت چه بود؟‬ ‫نیست بلکه‪ :‬آن کسی که احکام را‬
‫شریعت به خاطر خطاها افزوده‬ ‫اج را م ی‌کند در آنها زندگی خواهد‬
‫شد‪ ،‬تا زمان ظهور نسلی برسد که‬ ‫کرد‪.‬‬
‫وعده به او داده شده بود‪ .‬شریعت‬ ‫‪ 13‬مسیح ب رای ما ملعون شد تا ما‬
‫از طریق فرشتگان به دست یک‬ ‫را از لعنت شریعت رهایی دهد‪ .‬زی را‬
‫واسطه عطا شد‪ 20 .‬و وجود واسطه‬ ‫نوشته شده‪ :‬هر کسی که به درختی‬
‫بیش از یک طرف را در پیمان نشان‬ ‫آوی زان باشد ملعون است‪ 14 .‬این‬
‫م ی‌دهد‪ ،‬اما خدا یکی است‪.‬‬ ‫بدین دلیل بود که برکت اب راهیم در‬
‫‪ 21‬پس آیا شریعت بر خالف‬ ‫عیسی مسیح به غیر یهودیان برسد‪،‬‬
‫وعده‌های خدا است؟ خدا نکند! زی را‬ ‫تا ما وعده روح را از طریق ایمان به‬
‫اگر شریعتی داده م ی‌شد که م ی‌تواند‬ ‫دست آوریم‪.‬‬
‫حیات ‌بخشد‪ ،‬همانا عدالت از‬
‫شریعت حاصل م ی‌شد‪ 22 .‬اما کتاب‬ ‫وعده‌هایی که به ابراهیم داده شد‬
‫مقدس همه را تحت گناه حبس کرد‪،‬‬
‫تا وعده‌ای كه از راه ایمان به عیسی‬ ‫بشارت مسیحی بود‬
‫مسیح به دست م ی‌آید به ایمانداران‬ ‫‪ 15‬ای ب رادران‪ ،‬با اصطالحات‬
‫عطا شود‪.‬‬ ‫مردم سخن م ی‌گویم‪ .‬چیزی که عهد‬

‫شد که تا ابد وارث زمین خواهد ‌بود؛ خدا‪ ،‬خدای او خواهد بود؛ او یک اوالد خاص‬
‫خواهد داشت که برکت [بخشش ‪ -‬کتاب اعمال ‪ ]3:27,28‬را ب رای تمام مل ت‌ها به ارمغان‬
‫م ی‌آورد؛ و این پسر خاص [عیسی ‪ -‬آیه ‪ ]16‬انسان‌های ف راوانی خواهد شد که آنها نیز تا‬
‫ابد زمین را به ارث م ی‌برند‪ .‬این امر از طریق انسان‌هایی عملی م ی‌شود که در عیسی‬
‫تعمید داده شده و «در» او محسوب م ی‌گردند (آیات ‪.)27-29‬‬
‫‪ 4:9 - 3:23‬غایطالغ‬ ‫‪408‬‬
‫همه چیز است با برده هیچ فرقی‬ ‫‪ 23‬اینک قبل از آمدن ایمان‪ ،‬اسیر‬
‫ندارد‪ 2 .‬اما کودک تا زمانی که از‬ ‫شریعت و محبوس بودیم تا این‬
‫سوی پدرش تعیین شود‪ ،‬تحت‬ ‫که ظهور ایمان آشکار شود‪ 24 .‬تا‬
‫سرپرستی و مباشرین است‪ 3 .‬ما‬ ‫شریعت معلم ما شود و ما را به‬
‫نیز چنین هستیم! وقتی کودک‬ ‫مسیح برساند‪ ،‬تا از طریق ایمان‬
‫بودیم‪ ،‬وابسته اصول ابتدایی جهان‬ ‫نیک شمرده شویم‪ 25 .‬اما اکنون که‬
‫بودیم‪ 4 .‬اما وقتی زمان ف را رسید‪،‬‬ ‫ایمان ف را رسیده است‪ ،‬دیگر زیر‬
‫خدا پسرش را فرستاد که از یک زن‬ ‫دست معلم نیستیم‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫زاییده و طبق شریعت متولد شد‪،‬‬ ‫‪ 26‬زی را شما همه به وسیله ایمان به‬
‫تا او کسانی را که در قید شریعت‬ ‫عیسی مسیح‪ ،‬فرزندان خدا هستید‪.‬‬
‫بودند رها کند تا ما فرزندخواندگی را‬ ‫‪ 27‬زی را ه ر‌یک از شما که در مسیح‬
‫دریافت کنیم‪.‬‬ ‫تعمید یافت خود را با مسیح پوشانده‬
‫‪ 6‬و چون شما فرزندان هستید‪،‬‬ ‫است‪ 28 .‬نه یهودی م ی‌تواند باشد نه‬
‫خدا روح پسرش را به دل‌های ما‬ ‫غیر یهودی‪ ،‬نه برده‌ای و نه آزادی‪،‬‬
‫‪7‬‬
‫فرستاد که فریاد م ی‌زد آبا‪ ،‬پدر‪.‬‬ ‫نه مردی و نه زنی‪ -‬زی را همه شما‬
‫پس شما دیگر برده نیستید‪ ،‬بلکه‬ ‫در عیسی مسیح یکی هستید‪ 29 .‬و‬
‫پسر هستید؛ و اگر پسر هستید‪ ،‬پس‬ ‫آن مسیح هستید‪ ،‬نسل‬ ‫اگر شما از ِ‬
‫وارث خدا از طریق مسیح هستید‪.‬‬ ‫اب راهیم هستید و طبق وعده‪ ،‬وارثان‬
‫‪ 8‬با این حال‪ ،‬در آن زمان که خدا‬ ‫آن هستید!‬
‫را نمی شناختید‪ ،‬در قید و بند آنهایی‬
‫بودید که ذات ا ً خدایان نیستند‪ 9 .‬اما‬ ‫باب ‪4‬‬
‫اکنون که خدا را شناخت ه‌اید یا بهتر‬
‫است بگویم خدا شما را م ی‌شناسد‪،‬‬ ‫فرزندخواندگان خدا‬
‫چطور م ی‌توانید دوباره به اصول‬ ‫اما منظورم این است که تا وقتی‬
‫ابتدایی ضعیف و ب ی‌ارزش این‬ ‫وارث کودک است‪ ،‬با این که صاحب‬

‫‪ 3:24‬هدف شریعت موسی رها ساختن قوم خدا از گناه بود‪ ،‬و اینکه دریابند رستگاریشان‬
‫در برکت آینده پسر خود خدا است که به وی اشاره شده است‪ .‬وقتی عیسی آمد‪ ،‬نیازی‬
‫به حفظ شریعت موسی نبود‪.‬‬
‫‪ 3:27‬تمام شما– یعنی تمام شما که در عیسی تعمید یافت ه‌اید «در عیسی» هستید و‬
‫وارثان آنچه به اب راهیم وعده داده شده‌است‪ .‬یعنی مالکیت جاودانه زمین و برکت بخشودن‬
‫گناهان از طریق عیسی‪ ،‬اوالد واالی اب راهیم‪ .‬بناب راین ما ازطریق تعمید‪ ،‬فرزندان معنوی‬
‫اب راهیم‪« ،‬اس رائیل خدا»‪ ،‬شدیم (غالطیان ‪ ،)6:16‬اعضای «جامعه اس رائیل» جدید‬
‫(افسسیان ‪.)2:12‬‬
‫‪ 4:4‬اگر عیسی «از زنی زاده شده بود»‪ ،‬پس نم ی‌توانست پیش از تولد مریم وجود‬
‫جسمانی داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 4:6‬آبا‪ -‬واژه آرامی ب رای «پدر»‪ .‬ما تا این اندازه م ی‌توانیم به خدای قادر نزدیک شویم‪.‬‬
‫‪409‬‬ ‫‪ 4:25 - 4:10‬غایطالغ‬
‫محروم کنند تا شما به دنبال آنها‬ ‫جهان روی بیاورید که م ی‌خواهید‬
‫باشید‪ 18 .‬البته خوب است که همواره‬ ‫دوباره برده آن شوید؟ ‪ 10‬روزها و‬
‫در امور نیک مشتاق بود‪ ،‬اما نه‬ ‫ماه‌ها و فص ل‌ها و سا ل‌ها را نگاه‬
‫فقط وقتی من با شما هستم‪ 19 .‬ای‬ ‫م ی‌دارید‪ 11 .‬ترس من این است که‬
‫فرزندان کوچک من‪ ،‬که دوباره‬ ‫بیهوده ب رای شما زحمت کشیده‌ باشم‪.‬‬
‫تا شک ل‌گیری مسیح در شما درد‬
‫زایمان دارم‪ 20 :‬بسیار آرزو دارم‬ ‫درخواست شخصی پولس‬
‫اکنون با شما باشم و لحن صحبتم‬ ‫‪ 12‬ب رادران‪ ،‬از شما تمنا دارم که‬
‫را تغییر م ی‌دادم‪ ،‬زی را درباره شما‬ ‫مثل من بشوید‪ ،‬زی را من هم مثل‬
‫مردد هستم‪.‬‬ ‫شما شده‌ام‪ .‬شما به من هیچ بدی‌‬
‫نکردید‪ 13 .‬م ی‌دانید که به خاطر‬
‫تمثیل دو پسر ابراهیم‬ ‫بیماری جسمانی بود که انجیل‬
‫‪ 21‬به من بگویید‪ ،‬شما که م ی‌خواهید‬ ‫را اول به شما بشارت دادم‪ 14 ،‬و با‬
‫تحت شریعت باشید‪ ،‬آیا شریعت را‬ ‫این که وضعیت من از دید شما‬
‫نم ی‌شنوید؟ ‪ 22‬زی را نوشته شده که‬ ‫یک امتحان بود‪ ،‬شما من را خوار‬
‫اب راهیم دو پسر داشت‪ .‬یک پسر‬ ‫نشمردید و تحقیر نکردید‪ ،‬بلکه‬
‫از کنیز و پسر دیگر از زن آزاد‪.‬‬ ‫من را به عنوان پیام‌آور خدا‪ ،‬مثل‬
‫‪ 23‬اما پسر کنیز مثل انسان‌های‬ ‫عیسی مسیح پذیرفتید‪ 15 .‬پس آن‬
‫دیگر متولد شد‪ ،‬ولی پسر زن آزاد‬ ‫رضای ت‌مندی که داشتید کجا است؟‬
‫از طریق وعده متولد شد‪ 24 .‬ای ن‌ها‬ ‫زی را شهادت م ی‌دهم که اگر ممکن‬
‫تمثیل هستند‪ .‬زی را این زنان دو‬ ‫بود‪ ،‬چشمان خود را در م ی‌آوردید و‬
‫عهد هستند‪ .‬یکی از کوه سینا‪ ،‬که‬ ‫به من م ی‌دادید‪ 16 .‬پس آیا با گفتن‬
‫فرزندانی را ب رای بندگی م ی‌آورد‪،‬‬ ‫حقیقت دشمن شما ش د‌ه‌ام؟‬
‫که هاجر است‪ 25 .‬هاجر نما ِد کوه‬ ‫‪ 17‬آنهایی که مشتاقانه به دنبال‬
‫سینا در عربستان است که ب رابر‬ ‫شما هستند‪ ،‬نیت خوبی ندارند‪ .‬از‬
‫با اورشلیم کنونی است؛ زی را او با‬ ‫سوی دیگر‪ ،‬آنها م ی‌خواهند شما را‬
‫‪ 4:10, 11‬اگر به حفظ شریعت موسی متقاعد شده‌ باشیم‪ ،‬آنگاه زحمات به هدر رفت ه‌‬
‫است‪.‬‬
‫‪ 4:13‬خدا اغلب از ضعف ما به عنوان فرصتی ب رای موعظه انجیل استفاده م ی‌کند ‪ -‬این‬
‫م ی‌تواند اشاره‌ای به «خار در جسم» پولس باشد (رساله دوم قرنتیان ‪ ،)12:7‬که پولس‬
‫سه بار ب رای رفع آن از وجودش درخواست کرد‪ .‬اما در حقیقت‪ ،‬خدا از این ضعف ب رای‬
‫اشاعه انجیل استفاده کرد‪.‬‬
‫‪ 4:19‬درد زایمان‪ -‬پولس چنین مسئولیتی را ب رای مردمی که موعظ ه‌شان م ی‌کرد برعهده‬
‫گرفت‪ .‬ما با تعمید و پاسخ به بشارت «دوباره متولد م ی‌شویم» (یوحنا ‪3:3-5‬؛ اول‬
‫پطرس ‪)1:23‬؛ اما این اتفاق م ی‌تواند بیفتد‪ ،‬همان طور که در مورد غالطیان افتاد‪،‬‬
‫مردمی که آنچنان از بشارت دور شدند که مجبور بودند ف رآیند تولد را دوباره طی کنند‪.‬‬
‫‪ 5:12 - 4:26‬غایطالغ‬ ‫‪410‬‬
‫اگر ختنه شوید‪ ،‬مسیح ب رای شما‬ ‫فرزندانش در بندگی هستند‪ 26 .‬اما‬
‫هیچ فایده‌ای ندارد! ‪ 3‬آری‪ ،‬دوباره بر‬ ‫اورشلیم که در باال است آزاد است‪،‬‬
‫هر کسی که ختنه م ی‌شود شهادت‬ ‫و مادر ما است‪ 27 .‬زی را نوشته شده‪:‬‬
‫م ی‌دهم که او مدیون م ی‌شود که‬ ‫ای نازایی که ن زاییده‌ای شادی کن‪،‬‬
‫کل شریعت را به جا آورد‪ 4 .‬اگر از‬ ‫فوران کن و با صدای بلند فریاد‬
‫نظر شریعت نیک شمرده شوید‪ ،‬از‬ ‫بزن ای تو که زایمان نکردی! زی را‬
‫مسیح جدا شده‌اید! از فیض محروم‬ ‫فرزندان زن تنها از زن شوهردار‬
‫هستید‪ 5 .‬زی را از طریق روح‪ ،‬با‬ ‫بیشتر خواهد بود‪.‬‬
‫ایمان‪ ،‬خود مشتاقانه منتظر امید‬ ‫‪ 28‬ب رادران‪ :‬ما مانند اسحاق‬
‫به عدالت هستیم‪ 6 .‬زی را در عیسی‬ ‫فرزندان وعده بودیم‪ 29 .‬همان طور‬
‫مسیح‪ ،‬نه مختون و نه نامختون‬ ‫که آن موقع‪ ،‬آن کسی که بر حسب‬
‫ارزشی ندارد‪ ،‬بلکه ایمان است که‬ ‫جسم متولد شده بود آن کسی را‬
‫از طریق عشق عمل م ی‌کند‪.‬‬ ‫که بر اساس روح به دنیا آمد آزار‬
‫‪ 7‬شما خوب پیش م ی‌رفتید‪ .‬چه‬ ‫م ی‌داد‪ ،‬اکنون نیز این چنین است‪.‬‬
‫کسی مانع اطاعت شما از حقیقت‬ ‫‪ 30‬با این حال‪ ،‬کتاب مقدس چه‬
‫شد؟ ‪ 8‬این ترغیب از سوی کسی‬ ‫م ی‌گوید؟ کنیز و پسرش را بیرون‬
‫‪9‬‬
‫که شما را دعوت م ی‌کند نیست‪.‬‬ ‫کن‪ ،‬زی را پسر کنیز با پسر زن آزاد‬
‫خمیرمایه کم باعث ور آمدن کل‬ ‫ه م‌ارث نخواهد بود‪ 31 .‬بناب راین‪ ،‬ای‬
‫خمیر م ی‌شود‪ 10 .‬به خداوند اطمینان‬ ‫ب رادران‪ ،‬ما فرزندان کنیز نیستیم‬
‫دارم که شما عقیده‌ای غیر از عقیده‬ ‫بلکه فرزندان زن آزاد هستیم‪.‬‬
‫من نخواهید داشت‪ ،‬و کسی که‬
‫م زاحم شما است مجازات خواهد شد‪،‬‬ ‫باب ‪5‬‬
‫هر که م ی‌خواهد باشد‪ 11 .‬اما من‪ ،‬ای‬
‫ب رادران‪ ،‬اگر هنوز ختنه را موعظه‬ ‫آزادی در مسیح‬
‫م ی‌کنم‪ ،‬پس چ را باز هم جفا م ی‌بینم؟‬ ‫ب رای آزادی بود که مسیح ما را آزاد‬
‫در این صورت‪ ،‬موانع بر سر راه‬ ‫کرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬استوار باشید و دوباره‬
‫صلیب برداشته م ی‌شد‪ 12 .‬ای کاش‬ ‫در یوغ بندگی گیر نیفتید‪ 2 .‬شاهد‬
‫باشید‪ ،‬من پولس به شما م ی‌گویم‪:‬‬

‫‪ 4:29‬مخالفت با کالم ب ی‌ایمانان اجتنا ب‌ناپذیر است‪ ،‬همان طور که در کتاب پیدایش‬
‫‪ 3:15‬آمده است‪.‬‬
‫‪ 4:30‬کتاب‪ -‬اینجا پولس واژگان خشمگین سارا را نقل م ی‌کند که بر دختر برده‌اش هاجر‬
‫وارد م ی‌شد (کتاب پیدایش ‪ .)21:10‬حتی در لحظات شکست و خشم مانند این‪ ،‬روح خدا‬
‫باید همچنان در کل موقعیت جاری باشد تا راهنمای نس ل‌های آینده گردد‪.‬‬
‫‪ 5:1‬هشدارها علیه حفظ بخ ش‌هایی از شریعت یهودی بسیار روشن هستند‪.‬‬
‫‪ 5:9‬تعالیم کذب و رفتار نادرست بسیار راح ت‌تر از تعالیم درست و رفتار صحیح‬
‫ترویج پیدا م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪411‬‬ ‫‪ 6:26 - 5:13‬غایطالغ‬
‫زنا‪ ،‬ناپاکی‪ ،‬شهوت‪ 20 ،‬ب ت‌پرستی‪،‬‬ ‫کسانی که شما را ناآرام م ی‌سازند‪،‬‬
‫جادوگری‪ ،‬خصومت‪ ،‬ن زاع‪ ،‬رشک‪،‬‬ ‫ف راتر از ختنه م ی‌رفتند و خود را‬
‫خشم‪ ،‬بدعت‪ ،‬اختالفات‪ ،‬دست ه‌بندی‪،‬‬ ‫اخته م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪ 21‬حسادت‪ ،‬مستی‪ ،‬عیاشی و امثال‬
‫ای ن‌ها‪ .‬درباره ای ن‌ها از پیش به شما‬ ‫ثمره‌های روح و اعمال جسم‬
‫هشدار م ی‌دهم‪ ،‬همان طور که قب الً‬
‫‪ 13‬زی را شما ای ب رادران‪ ،‬ب رای آزادی‬
‫به شما هشدار داده بودم که کسانی‬
‫دعوت شدید‪ .‬فقط از آزادی خود به‬
‫که این کارها را م ی‌کنند ملکوت‬
‫عنوان فرصتی ب رای جسم استفاده‬
‫خداوند را به ارث نخواهند برد‪.‬‬
‫نکنید‪ ،‬بلکه از طریق عشق به‬
‫‪ 22‬اما ثمره روح‪ ،‬عشق‪ ،‬شادی‪،‬‬ ‫یکدیگر خدمت کنید‪ 14 .‬زی را کل‬
‫آرامش‪ ،‬بردباری‪ ،‬مهربانی‪ ،‬نیکی‪،‬‬
‫شریعت در یک کلمه انجام م ی‌شود‬
‫وفاداری‪ 23 ،‬فروتنی‪ ،‬خویشت ن‌داری‬
‫که این است‪ :‬باید همسای ه‌ات را به‬
‫است‪ .‬هیچ شریعتی بر خالف‬ ‫اندازه خودت دوست بداری‪ 15 .‬اما‬
‫ای ن‌ها وجود ندارد‪ 24 .‬و آنهایی که از‬
‫اگر همدیگر را ب َگ زید و ببلعید‪ ،‬بر‬
‫عیسی مسیح هستند جسم را هم راه‬‫حذر باشید که مبادا یکدیگر را نابود‬
‫با شهوت‌ها و هوس‌های آن مصلوب‬‫کنید‪ 16 .‬اما من م ی‌گویم بر اساس‬
‫کردند‪ 25 .‬اگر با روح زندگی کنیم‪ ،‬بر‬
‫روح رفتار کنید تا هوس جسمانی‬
‫اساس روح باید رفتار کنیم‪.‬‬
‫را به جا نیاورید‪ 17 .‬زی را هوس‬
‫‪ 26‬خودستا نشویم‪ ،‬یکدیگر‬ ‫جسم بر خالف روح است‪ ،‬و روح‬
‫را تحریک نکنیم و به یکدیگر‬ ‫بر خالف جسم است‪ .‬زی را ای ن‌ها با‬
‫حسادت نورزیم‪.‬‬
‫هم در تضاد هستند‪ .‬کارهایی را که‬
‫م ی‌خواهید انجام نم ی‌دهید! ‪ 18‬اما‬
‫اگر روح شما را هدایت کند‪ ،‬در قید باب ‪6‬‬
‫و بند شریعت نیستید‪ .‬اعمال جسم به راه خود ادامه دهید‬
‫‪19‬‬

‫آشکار است که عبارت است از ای ب رادران‪ ،‬حتی اگر کسی حین‬


‫‪ 5:13‬این حقیقت که فهرستی طوالنی از دستورات ب رای اطاعت نداریم‪ ،‬خود باید‬
‫الهامی باشد ب رای ما که عم الً به یکدیگر خدمت کنیم‪.‬‬
‫‪ 5:14‬شریعت با مرگ عیسی تکمیل شد؛ مرگ او نهایت عشق بود‪ ،‬تعریف عینی‬
‫عشق به همسایگان‪.‬‬
‫‪ 5:14‬مواظب باشید که از میان نروید‪ -‬مخالفت تند یا بحث با ب راد ران ما م ی‌تواند به‬
‫بهای ابدیت تمام شود‪.‬‬
‫‪ 5:16‬پیروزی در ب رابر جسم‪ ،‬بیش از همه با تمرکز بر مثب ت‌ها ممکن است تا تالش‬
‫ب رای رفع منف ی‌ها‪.‬‬
‫‪ 5:20‬نفاق در گروه عیاشی جنسی ق رار گرفت ‌ه است‪.‬‬
‫‪ 5:21‬کنندگان‪ -‬زندگی کردن با این چیزها‪ ،‬بر اساس توجیه و تفکر فردی‪ ،‬و نه به‬
‫صورت اتفاقی‪ ،‬تک رار شکست است‪.‬‬
‫‪ 6:13 - 6:2‬غایطالغ‬ ‫‪412‬‬
‫چه انسان م ی‌کارد‪ ،‬همان را درو‬ ‫ارتکاب گناه گرفته شود‪ ،‬شما که‬
‫خواهد کرد‪ 8 .‬زی را هر که ب رای جسم‬ ‫روحانی هستید‪ ،‬این شخص را با‬
‫خود م ی‌کارد‪ ،‬فساد را از جسم خود‬ ‫روح مهربانی اصالح کنید‪ ،‬و به‬
‫برداشت خواهد کرد‪ .‬اما هر که‬ ‫خودتان بنگرید تا مبادا شما نیز‬
‫ب رای روح بکارد‪ ،‬زندگی جاودانه را‬ ‫وسوسه شوید‪ 2 .‬بار یکدیگر را به‬
‫از روح درو خواهد کرد‪ 9 .‬در کار‬ ‫دوش بکشید و این گونه شریعت‬
‫نیک نباید خسته شویم‪ .‬زی را اگر‬ ‫مسیح را به جا آورید‪.‬‬
‫تسلیم نشویم در فصل برداشت‪ ،‬درو‬ ‫‪ 3‬زی را اگر کسی خودش را چیزی‬
‫خواهیم کرد‪ 10 .‬پس تا فرصت داریم‪،‬‬ ‫بداند در حالی که کسی نیست‪،‬‬
‫نسبت به همه مردم نیکی کنیم و به‬ ‫خودش را فریب م ی‌دهد‪ 4 .‬اما هر‬
‫ویژه نسبت به کسانی که اهل ایمان‬ ‫کسی کار خودش را بیازماید‪ ،‬و‬
‫هستند‪.‬‬ ‫سپس فقط در مورد خود به خود‬
‫ببالد‪ ،‬و کاری به همسای ه‌اش نداشته‬
‫درخواست آخر‬ ‫باشد‪ 5 .‬زی را هر کسی بار خودش را‬
‫‪ 11‬ببینید با چه حروف بزرگی با‬ ‫به دوش م ی‌کشد‪.‬‬
‫‪12‬‬
‫دستان خودم ب رای شما م ی‌نویسم‪.‬‬ ‫‪ 6‬هر کسی که درباره کالم تعلیم‬
‫آنهایی که م ی‌خواهند ظاهر خوبی‬ ‫یافته باید همه چیزهای خوب را با‬
‫از خود نشان دهند شما را مجبور به‬ ‫معلم خود تقسیم کند‪.‬‬
‫ختنه م ی‌کنند‪ ،‬و فقط به این خاطر‬ ‫‪ 7‬فریب نخورید‪ .‬خداوند را‬
‫‪13‬‬
‫که بابت صلیب مسیح جفا نبینند‪.‬‬ ‫نم ی‌توان دست انداخت‪ .‬زی را هر‬
‫‪ 6:1‬خود به هوش باش‪ -‬ما باید همواره در مواجهه با قصور دیگ ران‪ ،‬ضع ف‌های‬
‫معنوی خود را نیز به یاد داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 6:7‬برداشت در زمان خود انجام م ی‌شود‪ ،‬وقتی عیسی بازگردد‪ .‬آنگاه ما پاداش زندگی‬
‫امروزمان را م ی‌گیریم‪ .‬ما وقتی م ی‌میریم‪ ،‬به «زندگی جاودانه» (آیه ‪ )8‬نم ی‌رسیم‪)8 ،‬‬
‫بلکه در زمان برداشت به آن خواهیم رسید‪ ،‬وقتی عیسی بازگردد‪ .‬تا آن زمان در قبر‬
‫ناهشیار خواهیم بود‪.‬‬
‫‪ 6:8‬تنبیه شری ران در روز آخر «تباهی» است که تا ابد در آن م ی‌مانند‪ ،‬اما جسم آنها‬
‫تغییر نم ی‌کند؛ آنها مدتی باقی م ی‌مانند و سپس به «مرگ دوم» م ی‌میرند و تا ابد‬
‫ناهشیار خواهند بود (مکاشفات ‪.)2:11‬‬
‫‪ 6:9‬هرچه بیشتر به داوری در بازگشت عیسی ایمان داشت ه‌باشیم‪ ،‬در این زندگی الهام‬
‫بیشتری خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪ 6:11‬چه حروف درشت ی‪ -‬شاید «خار در جسم» پولس (رساله دوم قرنتیان ‪ )12:7‬بینایی‬
‫ضعیفش بود ‪ -‬در غالطیان ‪.4:15‬‬
‫‪ 6:12‬یهودیت در دنیای رومی یک مذهب ثبت شده بود‪ .‬اگر تازه مسیحیان به کنیس ه‌ها‬
‫پیوسته یا به آنها باز‌ م ی‌گشتند‪ ،‬آزار و اذیت گسترش م ی‌یافت‪ .‬به این دلیل است که‬
‫مسیحیان غیر یهودی در غالطیه نسبت به پیوستن به یهودیت وسوسه م ی‌شدند‪.‬‬
‫‪413‬‬ ‫‪1 6:18 - 6:14‬‬
‫مهم است این است که خلقتی تازه‬ ‫زی را حتی کسانی که ختنه م ی‌شوند‬
‫باشیم‪ 16 .‬و در مورد همه کسانی که‬ ‫نیز خودشان شریعت را کامل به جا‬
‫بر اساس این قاعده عمل م ی‌کنند‪،‬‬ ‫نم ی‌آورند‪ ،‬بلکه دوست دارند شما را‬
‫صلح و رحمت بر آنها و بر اس رائیل‬ ‫وادار به ختنه کنند تا بتوانند درباره‬
‫خدا باد‪.‬‬ ‫شما به خود ببالند‪ 14 .‬اما فخر از من‬
‫‪ 17‬از این به بعد‪ ،‬دیگر هیچ کس‬ ‫دور باد به غیر از فخر به صلیب‬
‫م زاحم من نشود‪ .‬زی را من در بدن‬ ‫سرورمان عیسی مسیح‪ ،‬که از‬
‫خود داغ‌های عیسی را دارم‪.‬‬ ‫طریق آن دنیا بر من مصلوب شد‪،‬‬
‫‪ 18‬ای ب رادران‪ ،‬فیض سرورمان‬ ‫و من بر دنیا‪ 15 .‬زی را نه ختنه شدن‬
‫عیسی مسیح با روح شما باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫و نه ختنه نشدن اهمیتی ندارد‪ .‬آنچه‬
‫‪ 6:14‬آیا ما هم به صلیب افتخار م ی‌کنیم‪ ،‬آن گونه که پولس م ی‌کرد؟‬
‫‪ 6:17‬نشان ه‌ها‪ -‬تمثیلی از نشان ه‌گذاری برده‌ها با نماد مالکشان‪ .‬باید ب رای دیگ ران‬
‫مشخص باشد که ما برده‌های عیسی هستیم‪.‬‬
‫افسسیان‬
‫‪ 9‬زی را بر حسب صالحدید خود که‬ ‫باب ‪1‬‬
‫در او عزم نموده بود اراده خود را‬ ‫موقعیت واالی ما در مسیح‬
‫بر ما آشکار کرد‪ 10 ،‬در طرحی که‬
‫از طرف پولس‪ ،‬یکی از حواریون‬
‫تمام زمان‌ها را شامل م ی‌شود‪ :‬تا‬
‫عیسی مسیح از طریق اراده خدا‪ ،‬به‬
‫همه ‌چیز را خواه آنچه در آسمان و‬
‫قدیسان واقع در افسس و ایمان‌داران‬
‫خواه آنچه بر زمین است‪ ،‬در مسیح‬ ‫به عیسی مسیح‪.‬‬
‫جمع کند‪.‬‬
‫‪ 2‬فیض و سالمتی از خدا‪ ،‬پدرمان‪،‬‬
‫‪ 11‬که ما نیز چنانکه برحسب قصد‬‫و از سرور‪ ،‬عیسی مسیح‪ ،‬به شما‬
‫او از پیش معین گشتیم در او می راث‬ ‫برسد‪.‬‬
‫خدا شده‌ایم‪ ،‬خدایی که هم ه‌ کارها را‬
‫پدر سرورمان‬ ‫متبارک باد خدا و ِ‬
‫‪3‬‬

‫موافق رأی اراده خود انجام م ی‌دهد‪،‬‬


‫عیسی مسیح‪ ،‬که ما را به هر برکت‬
‫‪ 12‬تا ما که اول امیدوار به مسیح‬
‫معنوی در مکان‌های آسمانی‬
‫‌بودیم‪ ،‬جالل او را بستاییم‪ 13 .‬که‬
‫در مسیح مبارک ساخت‪ 4 ،‬چنان‬
‫شما نیز پس از شنیدن کالم راستی‪،‬‬
‫که ما را پیش از بنیاد عالم در او‬
‫یعنی بشارت نجات خود به او‬ ‫برگزید تا در حضور او در عشق‪،‬‬
‫ایمان آوردید‪ ،‬و با روح‌القدس وعده‬
‫مقدس و ب ی‌عیب باشیم‪ 5 .‬که ما‬
‫ُم هر (مخدوم) شدید‪ 14 ،‬که ضمانت‬
‫را از قبل تعیین نمود تا از طریق‬
‫م ی‌کند که می راث خود را دریافت‬
‫عیسی مسیح‪ ،‬طبق صالحدید اراده‬
‫خواهیم کرد و آنچه به خود خدا تعلق‬
‫او‪ ،‬پسر خوانده او شویم‪ 6 ،‬تا جالل‬
‫دارد آزاد خواهد شد تا جالل او را‬
‫فیض او را‪ ،‬که رایگان و با عشق به‬
‫بستاییم‪.‬‬
‫ما بخشید‪ ،‬بستاییم‪ 7 .‬که در او بر‬
‫حسب ف راوانی فیض او‪ ،‬رستگاری و‬
‫آمرزش گناهان خود را از خون او دعای پولس برای افسسیان‬
‫داریم‪ 8 ،‬که با تمام حکمت و تدبیر ‪ 15‬به این منظور‪ ،‬من نیز وقتی‬
‫آن را به ما به ف راوانی عطا فرمود‪ .‬خبر ایمان شما در سرور عیسی و‬
‫‪ 1:3‬ما همه «در عیسی» هستیم‪ ،‬با تعمید در او (رومیان ‪ .)6:3-5‬او اکنون در آسمان‬
‫است‪ ،‬و ما نیز از منظر معنوی «در آسمان هستیم» (افسسیان ‪ .)2:6‬این ش رایط را‬
‫عیسی پدید آورده‪ ،‬پس م ی‌توانیم بگوییم که او آفریننده «آفرینش جدید» (رساله دوم‬
‫قرنتیان ‪ )5:17‬جای‌های آسمانی ب رای ما است‪ .‬این حرف پولس بسیار مورد سوء برداشت‬
‫ق رار گرفته است‪ ،‬از سوی کسانی که اشتباها فکر کرده‌اند ما با مرگ به آسمان م ی‌رویم‬
‫(بجای اینکه تا زمان بازگشت عیسی ناهشیار باشیم و سپس برخیزیم)؛ یا اینکه عیسی‬
‫واقع ا ً آسمان‌ها را خلق کرده است (خدا خلق کرده‪ ،‬نه عیسی)‪.‬‬
‫‪ 1:4‬ما پیش از خلق دنیا وجود جسمانی نداشت ه‌ایم؛ عیسی هم نداشت ه‌است‪ .‬هم او و هم‬
‫ما بر اساس برنامه و هدف خدا وجود یافت ه‌ایم‪.‬‬
‫‪415‬‬ ‫‪ 2:7 - 1:16‬نایسسفا‬
‫باب ‪2‬‬ ‫محبت شما نسبت به همه قدیسان‬
‫معنای ایمان آوردن‬ ‫را شنیدم‪ 16 ،‬ب ی‌وقفه ب رای شما‬
‫زمانی شما در خطا و گناهان ُم رده‬ ‫شکرگ زاری م ی‌کنم و شما را در‬
‫بودید‪ 2 ،‬که طبق جریان این جهان‪،‬‬ ‫دعاهای خود ذکر م ی‌کنم‪ 17 .‬تا خدای‬
‫مطابق با رئیس قدرت‌های هوا‪ ،‬بر‬ ‫سرور ما عیسی مسیح که پدر‬
‫حسب آن روحی که االن در فرزندان‬ ‫شکوه است‪ ،‬روح حکمت و الهام را‬
‫نافرمانی عمل م ی‌کند‪ ،‬قب الً در آن‬ ‫در معرفت خود به شما عطا فرماید؛‬
‫گناهان زندگی م ی‌کردید‪ 3 .‬که در‬ ‫تا ‪ 18‬چشمان دل شما روشن شود‪ ،‬تا‬
‫میان آنها‪ ،‬همه ما نیز در شهوات‬ ‫درک کنید که امید دعوت او چیست‬
‫جسمانی خود قبل از این زندگی‬ ‫و ثروت شکوه می راث او در قدیسان‬
‫م ی‌کردیم و هوس‌های جسمانی و‬ ‫چقدر است‪ 19 ،‬و عظمت بینهایت‬
‫افکار خود را به عمل م ی‌آوردیم‪،‬‬ ‫قدرت او نسبت به ما مؤمنین تا چه‬
‫و طبق طبیعت خود‪ ،‬فرزندان خشم‬ ‫اندازه است‪ ،‬که بر حسب توانایی‬
‫خدا بودیم‪ ،‬همان طور که ب رادران‬ ‫عظیم او است‪ 20 ،‬که در مسیح عمل‬
‫نیز چنین بودند‪ 4 .‬اما خدا که در‬ ‫کرد وقتی او را از مردگان برخی زانید‬
‫رحمانیت غنی است‪ ،‬به خاطر‬ ‫و او را در ‌دست راست خود در‬
‫عشق عظیم خود که با آن ما را‬ ‫آسمان نشاند‪ 21 ،‬که باالتر از هر‬
‫دوست داشت‪ 5 ،‬حتی زمانی که‬ ‫حکومت و قدرت و قوت و سلطنت‬
‫در خطاها مرده بودیم‪ ،‬کاری کرد‬ ‫و هر نامی است که ذکر م ی‌شود‪ ،‬نه‬
‫که با مسیح دوباره زنده شویم (با‬ ‫فقط در این عالم بلکه در عالم آینده‬
‫فیض نجات یافت ه‌اید!) ‪ 6‬و ما را با‬ ‫نیز‪ 22 .‬و هم ‌ه چیز را زیر پاهای او‬
‫او رستاخیز کرد؛ و ما را با او در‬ ‫نهاد و او را به ما داد تا سر همه چیز‬
‫آسمان‌ها نشاند‪ 7 .‬نیت او این بود‬ ‫در کلیسا باشد‪ 23 ،‬که بدن او است‬
‫که در زمان‌های آینده در محبتی که‬ ‫یعنی پُری او که همه را پُر م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 1:16‬پولس این را در مورد اف راد زیادی م ی‌نویسد‪ .‬ب رای تحقق این امر‪ ،‬او بایستی‬
‫بخش زیادی از وقت خود را به نیایش ب رای برداران و خواه ران مختلف در س راسر دنیای‬
‫مدیت رانه صرف کرده باشد‪ .‬ما چه مقدار از هر روز را صرف نیایش م ی‌کنیم؟‬
‫‪ 1:20-22‬جایگاه مرتفع عیسی تنها به این دلیل است که خدا او را رستاخیز کرده و این‬
‫شکوه و جالل را به او بخشیده‌ است؛ بدیهی است که خدا و عیسی مج زا هستند و خدا‬
‫واالتر از عیسی است‪.‬‬
‫‪ 2:2‬روح ی که هم اکنون در سرکشان عمل م ی‌کند – در آیه ‪ 3‬به عنوان «هوای نفس ‪...‬‬
‫خواست ه‌ها و افکار آن» تعریف شده است‪ .‬روح یا نفس درون ما است که باعث نافرمانی‬
‫و گناه م ی‌شود (یعقوب ‪)1:13-15‬؛ و در اینجا به صورت شاه زاده جهان تصویر‬
‫شده‌است‪ .‬چون افکار نفس در واقع حاکم و ارباب اصلی بسیاری از مردم جهان است‪.‬‬
‫‪ 2:5‬با مسیح زنده کرد‪ -‬اشاره به تعمید (رومیان ‪ .)6:3-5‬اگر انتخاب کنیم که تعمید‬
‫شویم‪ ،‬خدا و عیسی درون ما قدرت ف راوانی خواهند داشت‪.‬‬
‫‪ 2:22 - 2:8‬نایسسفا‬ ‫‪416‬‬
‫را یکی کرد و در جسم خود دیوار‬ ‫بر ما در مسیح عیسی دارد دولت‪،‬‬
‫جدایی خصومت را که در میان بود‬ ‫ب ی‌نهایت فیض خود را ظاهر سازد‪.‬‬
‫منهدم ساخت‪ 15 ،‬و دشمنی یعنی‬ ‫‪ 8‬چ را که به خاطر فیض از طریق‬
‫شریعت احکام را که در ف رایض‬ ‫ایمان نجات یافت ه‌اید‪ ،‬و آن ایمان‬
‫بود‪ ،‬در جسم خود نابود کرد تا با‬ ‫از شما نیست بلکه هدی ه‌ای از خدا‬
‫مصالحه‪ ،‬از هر دو‪ ،‬یک انسان‬ ‫است‪ 9 .‬و از اعمال نیست تا هی چ‌کس‬
‫جدید در خود بیافریند؛ ‪ 16‬و تا هر‬ ‫به خود نبالد‪ 10 .‬چ را که ما ساخته‬
‫دو را از طریق صلیب خود در یک‬ ‫دست او هستیم‪ ،‬در مسیح عیسی‬
‫بدن با خدا آشتی دهد‪ ،‬و بدین وسیله‬ ‫ب رای کارهای نیکو آفریده شده که‬
‫دشمنی را از بین ببرد‪.‬‬ ‫خدا قبال مهیا نمود تا مطابق با آنها‬
‫‪ 17‬و او آمد و به شما که دور بودید‬ ‫رفتار کنیم‪.‬‬
‫و به آنانی که نزدیک بودند صلح‬
‫را بشارت داد‪ 18 .‬زی را به وسیله او‬ ‫اتحاد ایجادشده بین یهودیان و‬
‫هر دو نزد پدر در یک روح حضور‬
‫داریم‪ 19 .‬پس‪ ،‬از این به بعد‪ ،‬غریب‬ ‫ملل غیر یهود‬
‫و مسافر نیستید بلکه هموطن‬ ‫‪ 11‬پس شما که مطابق با جسم‪،‬‬
‫قدیسان هستید و از اهل خانه خدا‪،‬‬ ‫غیر یهود هستید‪ ،‬و مختون‌ها شما‬
‫‪ 20‬و بر بنیاد حواریون و انبیا بنا‬ ‫را نامختون م ی‌نامند (که جسم است‬
‫شده‌اید که خود مسیح عیسی سنگ‬ ‫و ساخته دست)‪ 12 ،‬به یاد آورید که‬
‫اصلی زاویه (کنج) است‪ 21 .‬که در‬ ‫شما در آن زمان از مسیح جدا و از‬
‫او تمامی عمارت به هم متصل‬ ‫م زایای خاندان اس رائیل بیگانه بودید‬
‫شده‪ ،‬و در خداوند به صورت معبدی‬ ‫و از عهدهای وعده محروم بودید و‬
‫مقدس در م ی‌آید‪ 22 .‬و در او شما‬
‫‪13‬‬
‫ب ی‌امید و ب ی‌خدا در دنیا بودید‪.‬‬
‫نیز با هم بنا م ی‌شوید تا در روح‪،‬‬ ‫اما شما که در آن وقت دور بودید‬
‫من زلگاه خدا شوید‪.‬‬ ‫حال در مسیح عیسی هستید و به‬
‫خون مسیح نزدیک شده‌اید‪ 14 .‬زی را‬
‫او آرامش ما است که هر دوی ما‬
‫‪ 2:10‬خدا از مدت‌ها پیش کارهای خوب ف راوانی ب رای ما مقرر کرده تا انجام دهیم‪ .‬ما‬
‫باید بدانیم امید و انتظارات او از ما چیست ‪ -‬و به دنبال تحقق آن باشیم‪.‬‬
‫‪ 2:12‬این آیه گواه کافی است ب رای اینکه در هر نظام مذهبی که عیسی را رد م ی‌کند‪،‬‬
‫هیچ رستگاری وجود ندارد‪ .‬بدون او بودن یعنی «بدون خدا» بودن‪ ،‬چون او تنها راه‬
‫ارتباط با خدا است (یوحنا ‪ .)14:6‬اینجا همچنین در مورد اهمیت حیاتی ایمان یا وعده‌ای‬
‫م ی‌آموزیم که خدا به پد ران یهودی داد‪ -‬چون انجیل در قالب وعده‌هایی در مورد عیسی‬
‫و ملکوت آینده خدا روی زمین به اب راهیم موعظه شد (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪ 2:15‬اگر عیسی «شریعت را با قوانین و مقرراتش باطل ساخت»‪ ،‬پس ما حقیقت ا ً از‬
‫حفظ شریعت موسی آزاد هستیم‪ .‬اشاره به «قوانین ‪ ...‬مقررات» ممکن است اشاره به ده‬
‫فرمان داشته باشد که در سبت آمده است‪ .‬ما کام الً تحت تعالیم عیسی هستیم‪.‬‬
‫‪417‬‬ ‫‪ 3:17 - 3:2‬نایسسفا‬
‫هدف از این رازی که مدت‌ها در‬ ‫باب ‪3‬‬
‫خدا پنهان بود چیست‪ ،‬خدایی که‬ ‫راز اکنون آشکار م ی‌شود‬
‫همه‌چیز را آفرید‪ 10 .‬هدف آن بود که‬ ‫به این دلیل‪ ،‬من‪ ،‬پولس و اسیر مسیح‬
‫بر حکم رانان و قدرت‌های آسمانی‪،‬‬ ‫‪2‬‬
‫عیسی ب رای شم ا‌ ام ت‌ها هستم‪،‬‬
‫حکمت گوناگون خدا به وسیله‬ ‫اگر در واقع درباره تدبیر فیض‬
‫کلیسا معلوم شود‪ 11 ،‬بر اساس تقدیر‬ ‫خدا که ب رای شما به من عطا شده‬
‫ابدی است که خدا در سرورمان‬ ‫شنیده باشید‪ 3 ،‬چنانکه قبال مختصر‬
‫مسیح عیسی مقدر نمود‪ 12 .‬که در‬ ‫نوشتم‪ :‬که این راز به وسیله الهام بر‬
‫او از طریق ایمان به او‪ ،‬جسارت‬ ‫من اعالم شد‪ 4 ،‬و از مطالعه آن‬
‫‪13‬‬
‫و حضوری با اطمینان داریم‪.‬‬ ‫م ی‌توانید درک من را از راز مسیح‬
‫بناب راین‪ ،‬استدعا دارم که از زحمات‬ ‫بفهمید‪ 5 .‬که این در نس ل‌های دیگر‬
‫من ب رای شما ناامید نشوید که آنها‬ ‫به فرزندان انسان آشکار نشده بود‪،‬‬
‫فخر شما است‪.‬‬ ‫آن طور که حال بر حواریون مقدس‬
‫و انبیای او در روح بر مال شده‬
‫دعای بیشتر پولس برای‬ ‫است‪ 6 :‬که ام ت‌ها در می راث و در‬
‫افسسیان‬ ‫بدن و در وعده در مسیح عیسی از‬
‫‪ 14‬به این دلیل‪ ،‬زانو م ی‌زنم نزد‬ ‫طریق بشارت شریک هستند‪ 7 ،‬بر‬
‫پدر‪ 15 ،‬که هر خانواده‌ آسمانی و‬ ‫حسب عطای فیض خدا که بر اساس‬
‫بر زمین نام خود را از او م ی‌گیرد؛‬ ‫عمل قدرت او به من داده شده است‬
‫‪ 16‬که به حسب دولت جالل خود‬ ‫خادم آن بشارت شدم‪ 8 .‬به من که‬
‫به شما عطا کند تا در انسانیت‬ ‫کمتر از کمترین همه قدیسانم‪ ،‬این‬
‫باطنی خود از روح او از قدرت قوی‬ ‫فیض عطا شد که در میان ام ت‌ها‬
‫شوید‪ 17 .‬تا مسیح از طریق ایمان‬ ‫به ثروت ناشناخته مسیح بشارت‬
‫در دل‌های شما ساکن شود‪ ،‬تا حدی‬ ‫دهم‪ 9 ،‬و همه را روشن سازم که‬
‫‪ 3:8‬کمتر از کمترین‪ -‬پولس با آگاهی کامل از ضعف و ب ی‌ارزشی خود‪ ،‬انجیل را‬
‫موعظه کرد‪ .‬پس تحقیر و قدرت شاهد او بود‪ .‬ما نیز باید همین روحیه را داشته باشیم‪.‬‬
‫آگاهی پولس از گنهکاریش در طول زمان بیشتر م ی‌شد‪ .‬در یکی از اولین نام ه‌ها او‬
‫م ی‌گوید «کمترین رسوالن» (رساله اول قرنتیان ‪ ،)15:9‬حاال کمترین ایمانداران و در‬
‫پایان زندگیش‪ ،‬خود را گنهکارترین در جهان می دانست ( اول تیموتائوس ‪ .)1:15‬ب ا‌‬
‫این ‌حال بیشتر و بیشتر به رستگاری نهاییش اطمینان پیدا م ی‌کرد‪ ،‬اگرچه بیشتر به‬
‫می زان ب ی‌ارزشی خود پی م ی‌برد‪ .‬ما نیز در مسیر رشد معنوی خود از چنین الگویی‬
‫پیروی م ی‌کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:10‬اشاره به این دارد که بشارت چگونه در ب رابر حاکمان قرن اول جهان مدیت رانه‬
‫موعظه شد (لوقا ‪21:12‬؛ اعمال رسوالن ‪ .)9:15‬آنها در اینجا با عنوان «جای‌های‬
‫آسمانی» توصیف شده‌اند‪ ،‬پیرو روش انجیلی‪ ،‬صحبت در باب موقعیت قدرت و اختیار‬
‫در «آسمان‌ها»‪.‬‬
‫‪ 4:13 - 3:18‬نایسسفا‬ ‫‪418‬‬
‫روح هست‪ ،‬همان طور که در یک‬ ‫که در محبت ریشه کرده و بنیاد‬
‫‪5‬‬
‫امید به دعوت خود دعوت شده‌اید‪.‬‬ ‫نهاده شوید‪ 18 ،‬و استطاعت یابید‬
‫یک سرور‪ ،‬یک ایمان‪ ،‬یک تعمید‪،‬‬ ‫که با تمامی قدیسان ادراک کنید‬
‫‪ 6‬یک خدا و پدر همه که فوق همه و‬ ‫که عرض و طول و عمق و بلندی‬
‫در میان همه و در همه است‪.‬‬ ‫چیست‪ 19 ،‬و عشق مسیح را که از‬
‫معرفت بیشتر است حقیقت ا ً بشناسید‬
‫هدایای خدا‬ ‫تمامی‬
‫ِ‬ ‫و درک کنید تا پر شوید تا‬
‫‪ 7‬اما بر اساس اندازه بخشش مسیح‬ ‫ُری خدا‪.‬‬
‫پ ِ‬
‫به هر یک از ما فیض بخشیده شد‪.‬‬ ‫‪ 20‬او که قادر است که ب ی‌نهایت‬
‫‪ 8‬بناب راین م ی‌گوید‪ :‬وقتی او به باال‬ ‫زیادتر از هر آنچه بخواهیم یا فکر‬
‫صعود کرد (اعلی علیین)‪ ،‬اسیری‬ ‫کنیم انجام دهد‪ ،‬بر اساس آن قدرتی‬
‫را به اسیری برد و بخش ش‌ها را به‬ ‫که در ما عمل م ی‌کند‪ 21 ،‬بر او در‬
‫مردم داد‪.‬‬ ‫کلیسا و در مسیح عیسی ب رای همه‬
‫‪( 9‬اما این صعود نمود چیست؟‬ ‫نس ل‌ها تا ابد جالل باد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫جز اینکه به پایین زمین اول نزول‬
‫کرده بود؟ ‪ 10‬او که نزول نمود‪ ،‬همان‬ ‫باب ‪4‬‬
‫است که باالتر از همه آسمان‌ها‬ ‫اساس اتحاد مسیحیان‬
‫صعود نیز کرد تا همه ‌چیزها را‬ ‫بناب راین‪ ،‬من که در خداوند اسیر‬
‫پر کند‪ 11 ).‬و او بخشید تا بعضی‬ ‫هستم‪ ،‬از شما تمنا دارم که طوری‬
‫حواریون شوند‪ ،‬و بعضی انبیا و‬ ‫رفتار کنید که شایسته دعوتی باشید‬
‫بعضی مبشرین و بعضی شبان‬ ‫که به آن خوانده شده‌اید‪ 2 ،‬با کمال‬
‫و معلم‪ 12 .‬ب رای تکمیل قدیسان‪،‬‬ ‫فروتنی و تواضع و صبر‪ ،‬و متحمل‬
‫ب رای کار خدمت مقدس‪ ،‬ب رای بنای‬ ‫یکدیگر در عشق باشید؛ ‪ 3‬و سعی‬
‫بدن مسیح‪ 13 ،‬تا زمانی که همه ما‬ ‫کنید که اتحاد روح را در زنجیر‬
‫به اتحاد ایمان و معرفت پسر خدا‬ ‫صلح نگاه دارید‪ 4 .‬یک بدن و یک‬
‫‪ 3:19‬م ی‌توانیم آنچه را ف راتر از معرفت بشری است «بشناسیم»‪ ،‬چون خدا قلوب و‬
‫اد راک ما را باز م ی‌کند ‪ -‬اگر بگذاریم‪.‬‬
‫‪ 3:20‬خدا خوشحال م ی‌شود که بیش از آنچه تصور م ی‌کنیم ب رای ما انجام دهد؛ ما نیز‬
‫باید همین روحیه بخشنده را نسبت به دیگ ران داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 4:1‬پولس در روم زندانی بود؛ اما خود را زندانی عیسی م ی‌دانست‪ .‬این موارد و ش رایط‬
‫زندگی که به نظر م ی‌رسد ما را محدود و زندانی کرده‌اند‪ ،‬همه از او هستند؛ و ما اگر‬
‫خود را بنده عیسی بدانیم‪ ،‬از بار فشار آنها آزاد م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 4:5‬یک ایمان– یک مجموعه عقاید که انجیل راستین را شکل م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 4:6‬یک خدا که به روشنی از خداوند عیسی قابل تشخیص است (آیه ‪.)5‬‬
‫‪ 4:13‬تا زمان ی که – م ی‌توان گفت که هدایای معجزه‌آسای روح‪ ،‬زمانی اعطا شدند که‬
‫کلیساهای اولیه به بلوغ رسیدند و عهد جدید نوشته شد‪.‬‬
‫‪419‬‬ ‫‪ 4:29 - 4:14‬نایسسفا‬
‫با حرص‪ ،‬همه نوع کار ناپاکی را‬ ‫دست یابیم و انسانی کامل شویم‪،‬‬
‫انجام دهند‪ 20 .‬اما این شیوه‌ای نیست‬ ‫به اندازه قامت پری مسیح برسیم‪.‬‬
‫که شما مسیح را آموخت ه‌اید! ‪ 21‬با این‬ ‫‪ 14‬تا دیگر مانند کودکان نباشیم که‬
‫فرض که درباره او شنیده‌اید و همان‬ ‫به جلو و عقب رانده شده و با باد‬
‫طور که حقیقت در عیسی است‪،‬‬ ‫هر تعلیم این سو و آن سو کشیده‬
‫در او تعلیم یافت ه‌اید‪ 22 .‬این چیزها‬ ‫نشویم‪ ،‬تعالیمی که با دغ ل‌بازی‪،‬‬
‫به روش زندگی گذشت ه‌تان تعلق دارد‬ ‫حیل ه‌گری و نقش ه‌های فریبکارانه‬
‫که به واسطه خواست ه‌های فریبنده‬ ‫انسان‌ها ساخته شده‌اند‪ 15 .‬بلکه با‬
‫فاسد بودند‪ 23 .‬و اما شما که در روح‬ ‫صحبت درباره حقیقت در عشق‪،‬‬
‫ذهن خود تازه شدید‪ 24 ،‬انسانی تازه‬ ‫در همه چیز در او که سر است رشد‬
‫را به تن کنید که به صورت خدا در‬ ‫کنیم یعنی در مسیح! ‪ 16‬که از او‬
‫عدالت و قدوسیت حقیقی آفریده شده‬ ‫تمام بدن مرکب و مرتب گشته‪ ،‬به‬
‫است‪.‬‬ ‫مدد هر مفصلی و بر اساس عمل به‬
‫‪ 25‬بناب راین‪ ،‬دروغ را کنار‬ ‫اندازه هر عضوی‪ ،‬بدن را ب رای بنای‬
‫بگذارید‪ ،‬هر کدام از شما به‬ ‫خود در محبت نمو م ی‌دهد‪.‬‬
‫همسایه خود راست بگوید‪ .‬زی را ما‬
‫اعضای یکدیگریم‪ 26 .‬هنگام خشم‬ ‫زندگی جدید‬
‫گناه نکنید! نگذارید وقتی هنوز‬ ‫‪ 17‬بناب راین‪ ،‬این را م ی‌گویم و در‬
‫خشمگین هستید‪ ،‬خورشید غروب‬ ‫سرور شهادت م ی‌دهم‪ :‬که شما‬
‫کند‪ 27 .‬ابلیس را مجال ندهید!‬ ‫دیگر نباید مانند غیر یهودیان رفتار‬
‫‪ 28‬دزد دیگر دزدی نکند‪ ،‬بلکه در‬ ‫کنید آن طور که در بطالت ذهن‬
‫عوض زحمت بکشد و با ‌دس ت‌های‬ ‫خود رفتار م ی‌کنند‪ 18 ،‬که به دلیل‬
‫خود کار نیکو کند تا بتواند چیزی به‬ ‫جهالتی که به خاطر سخ ت‌دلی در‬
‫کسی که محتاج است بدهد‪.‬‬ ‫آنها است در درک و فهم خود تاریک‬
‫‪ 29‬هیچ سخن بد از دهان شما‬ ‫‪19‬‬
‫هستند و از حیات خدا محروم‪.‬‬
‫بیرون نیاید‪ ،‬بلکه در صورت‬ ‫که با از دست دادن احساسات‪،‬‬
‫نیاز‪ ،‬آنچه ب رای دلگرمی نیکو است‬ ‫خود را به شهوت تسلیم کرده‌اند تا‬
‫‪ 4:16‬از خود – بدن عیسی خود را نگاه م ی‌دارد‪ ،‬چون هر عضو بدن حافظ کل آن است‪.‬‬
‫به این دلیل است که فشار آوردن به خودمان هم آسیب به خود است و هم به بقیه بدن‪ .‬ما‬
‫نیازمند هم راهی با دیگ ران هستیم؛ آنها چیزی دارند که به ما بدهند و ما نیز چیزی داریم‬
‫که به آنها بدهیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬نفاق در بدن عیسی گناهی بسیار بزرگ است‪.‬‬
‫‪ 4:17‬به تأکید این بخش بر وضعیت درونی ذهن توجه کنید؛ این اساس مسیحیت است‪.‬‬
‫ذهن این دنیا «پوچ» و از معنویت خالی است‪ .‬آنها «شیوه زندگی» مفسدانه داشتند‪،‬‬
‫چون فریب امیال خود را خورده بودند (آیه ‪)22‬؛ در حالی که ما ذهن جدیدی داریم (آیه‬
‫‪.)22‬‬
‫‪ 4:26‬این یک توصیه عملی عالی است؛ مگذارید روزتان با خشم به پایان برسد‪.‬‬
‫‪ 5:14 - 4:30‬نایسسفا‬ ‫‪420‬‬
‫عوض شکرگ زاری کنید‪ 5 .‬زی را این‬ ‫را بگویید تا به شنوندگان فیض‬
‫را مطمئن ا ً م ی‌دانید که هیچ زناکار یا‬ ‫رساند‪ 30 .‬و روح‌القدس خدا را که تا‬
‫فرد ناپاک یا طماعی که ب ت‌پرست‬ ‫روز رستگاری با آن ُم هر شده‌اید‪،‬‬
‫باشد‪ ،‬می راثی در ملکوت مسیح و‬ ‫محزون نکنید‪ 31 .‬همه تلخ ی‌ها‬
‫خدا ندارد‪.‬‬ ‫غضب و خشم و فریاد و بدگویی و‬
‫‪ 6‬هیچ ‌کس شما را به سخنان پوچ‬ ‫خباثت را از خود دور کنید‪.‬‬
‫فریب ندهد‪ .‬زی را به خاطر ای ن‌ها‬ ‫‪ 32‬و با یکدیگر مهربان باشید و‬
‫غضب خدا بر فرزندان نافرمان نازل‬ ‫رحیم؛ و همدیگر را ببخشید‪ ،‬همان‬
‫م ی‌شود‪ 7 .‬پس با آنها شریک نباشید!‬ ‫طور که خدا نیز در مسیح شما را‬
‫‪ 8‬زی را قب الً تاریکی بودید‪ ،‬اما حال‬ ‫آمرزیده است‪.‬‬
‫رور‪ ،‬نور هستید‪ .‬مانند فرزندان‬ ‫س َ‬
‫در َ‬
‫نور رفتار کنید ‪( 9‬زی را میوه نور در‬ ‫باب ‪5‬‬
‫کمال‪ ،‬نیکویی‪ ،‬عدالت و حقیقت‬
‫است) ‪ 10‬و بفهمید که چه چیزی‬ ‫قضاوت اجتنا ب‌ناپذیر درباره گناه‬
‫پسندیده سرور است‪ 11 .‬و در اعمال‬ ‫بناب راین‪ ،‬به عنوان فرزندان عزیز‬
‫ب ی‌ثمر ظلمت شریک نباشید بلکه‬ ‫از خدا پیروی کنید‪ 2 ،‬و در عشق‬
‫آنها را مالمت کنید‪ 12 .‬زی را کارهایی‬ ‫زندگی کنید‪ ،‬همان طور که مسیح‬
‫که آنها در خفا م ی‌کنند‪ ،‬حتی ذکر‬ ‫هم ما را دوست داشت و ب رای ما خود‬
‫آنها هم قبیح است‪ 13 .‬اما هر چیزی‬ ‫را به خدا مانند هدی ه‌ای خوشبو داد و‬
‫که مالمت م ی‌شود‪ ،‬از نور ظاهر‬ ‫قربانی کرد‪.‬‬
‫م ی‌گردد‪ .‬زی را هر چه ظاهر م ی‌شود‬ ‫‪ 3‬اما آن طور که شایسته قدیسان‬
‫تبدیل به نور م ی‌شود‪ 14 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫است زنا و هر ناپاکی و طمع در‬
‫گفته شده‪‌ :‬ای تو که خوابیده‌ای‪،‬‬ ‫میان شما هرگز ذکر نشود؛ ‪ 4‬و‬
‫بیدار شو‪ ،‬و از میان مردگان برخیز‬ ‫همچنین به قباحت‪ ،‬سخنان بیهوده‬
‫تا مسیح بر تو بدرخشد‪.‬‬ ‫یا حرف‌های رکیک نگویید که اینها‬
‫شایسته قدیسان نیست؛ بلکه در‬
‫‪ 4:32‬باید همان گونه که بخشیده شده‌ایم‪ ،‬خود نیز ببخشیم‪ .‬اگر از خدا بخواهیم گناهان‬
‫پنهان ما را ببخشد‪ ،‬کارهایی که انجام داده‌ایم بدون اینکه بدانیم یا به طور مشخص‬
‫از آنها توبه کنیم ‪ -‬آنگاه خود نیز باید کسانی که علیه ما گناه م ی‌کنند را بدون توبه‬
‫ببخشاییم‪ .‬هرچه بیشتر به گناهان خود و بخشش آنها بیاندیشیم‪ ،‬در بخشیدن دیگ ران‬
‫قدرتمندتر خواهیم بود‪.‬‬
‫‪5:2‬مرگ عیسی بر صلیب تنها ب رای این نیست که از دور به آن بنگریم؛ ما باید اجازه‬
‫دهیم پل مستقیمی از تأثیر و الهام بین آن و زندگی امروز ما برق رار گردد؛ دوست داشتن‬
‫دیگ ران به صورت عملی‪ ،‬آن گونه که او‪ ،‬آنجا‪ ،‬مدت‌ها پیش‪ ،‬در بعدازظهر جمعه‪،‬‬
‫روزی از آوریل‪ ،‬روی تپ ه‌ای خارج از اورشلیم ‪ -‬ب رای من جان داد‪.‬‬
‫‪ 5:3‬مباد که حت ی سخن به میان آید‪ -‬درست مانند یهودیان که حتی نام دیگر خدایان را‬
‫به زبان نم ی‌آورند (خروج ‪.)23:13‬‬
‫‪421‬‬ ‫‪ 5:33 - 5:15‬نایسسفا‬
‫بدارید‪ ،‬همان طور که مسیح هم‬ ‫‪ 15‬بناب راین‪ ،‬به دقت حواستان‬
‫کلیسا را دوست داشت و خود را فدای‬ ‫باشید که چگونه رفتار م ی‌کنید‪ ،‬نه‬
‫آن کرد‪ 26 ،‬تا پس از تطهیر آن با آب‬ ‫مانند جاهالن بلکه مانند حکیمان‪،‬‬
‫به وسیله کالم‪ ،‬آن را تقدیس نماید‪،‬‬ ‫‪ 16‬و وقت را دریابید زی را این ‌روزها‬
‫‪ 27‬تا کلیسا را با شکوه و جالل بدون‬ ‫شیطانی هستند‪ 17 .‬بناب راین‪ ،‬نادان‬
‫لکه و چین و هر چیز مشابهی‬ ‫نباشید‪ ،‬بلکه درک کنید که اراده‬
‫به خودش تقدیم کند‪ ،‬تا مقدس و‬ ‫سرور چیست‪ 18 .‬و مست ش راب‬
‫ب ی‌عیب باشد‪ 28 .‬همین طور‪ ،‬باید‬ ‫نشوید که در آن هرزگی است‪ ،‬بلکه‬
‫مردان‪ ،‬زنان خود را مثل بدن خود‬ ‫از روح پر شوید‪ 19 .‬و با یکدیگر‬
‫دوست بدارند‪ .‬زی را هر که زن خود‬ ‫به م زامیر و تسبیحات و سرودهای‬
‫را دوست بدارد‪ ،‬خودش را دوست‬ ‫روحانی گفتگو کنید و از صمیم‬
‫م ی‌دارد‪ 29 .‬زی را هی چ‌کس هرگز‬ ‫قلب ب رای سرور بخوانید و ت رانه‬
‫از جسم خود متنفر نبوده بلکه آن‬ ‫بس رایید‪ 20 ،‬و همواره بابت همه چیز‬
‫را تربیت و نوازش م ی‌کند‪ ،‬همان‬ ‫خدا و پدر را به نام سرورمان عیسی‬
‫طور که مسیح نیز با کلیسا چنین‬ ‫مسیح شکر کنید؛ ‪ 21‬همدیگر را از‬
‫م ی‌کند ‪ 30‬زی را ما اعضای بدن او‬ ‫روی احت رام به سرور اطاعت کنید‪.‬‬
‫هستیم‪ 31 .‬به همین علت‪ ،‬مرد باید‬
‫پدر و مادر خود را ترک کند و به‬ ‫زنان و شوهران‬
‫همسرش بپیوندد تا هر دو تبدیل به‬ ‫‌‪ 22‬ای زنان‪ ،‬شوه ران خود را مانند‬
‫یک تن شوند ‪ 32‬این راز عظیم است‪،‬‬ ‫سرور اطاعت کنید‪ 23 .‬زی را شوهر‬
‫اما من درباره مسیح و کلیسا سخن‬ ‫س ِر زن است همان طور که مسیح‬ ‫َ‬
‫م ی‌گویم‪ 33 .‬با این حال‪ ،‬هر یک‬ ‫نیز سر کلیسا و او نجات‌دهنده بدن‬
‫از شما نیز زن خود را مثل خودش‬ ‫است‪ 24 .‬اما همان طور که کلیسا‬
‫دوست بدارد و زنان مواظب باشند‬ ‫مطیع مسیح است‪ ،‬زنان نیز باید در‬
‫که به شوه ران خود احت رام بگذارند‪.‬‬ ‫هر امری مطیع شوه ران باشند‪.‬‬
‫‪ 25‬ای شوه ران‪ ،‬زنان خود را دوست‬
‫‪ 5:23-32‬شوهر سر زنش است‪ ،‬به این معنا که نجات‌دهنده او است‪ .‬شوهر همواره‬
‫سر زنش نیست‪ ،‬تنها به این دلیل که مذکر است‪ .‬نجات‌دهنده باید رهبر باشد و با این‬
‫عنوان پذیرفته شود؛ ازدواج مسیحی یعنی بازی کردن نقش ارتباط عیسی با کلیسا‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬شوهر باید حاضر باشد ب رای زنش بمیرد‪ ،‬او را دوست بدارد آن گونه که عیسی‬
‫کلیسا را دوست داشت؛ و زن نیز در تقدیر از اینها باید تسلیم و پذیرنده باشد (آیه ‪.)24‬‬
‫بناب راین‪ ،‬ازدواج مسیحی با ایده‌آل‌های بسیار متعالی پیوند خورده است؛ البته ناکارآمدی‬
‫انسانی به این معنی است که نه شوهر و نه زن در ایفای نقشی که به آنها سپرده شده‬
‫موفق نبوده‌اند‪ ،‬اما بزرگی این چالش اگر واقع ا ً پذیرفته شود‪ ،‬ازدواج را متعالی ساخته‬
‫و به درجات باال م ی‌رساند‪ .‬استدالل این آیات نشان م ی‌دهد که تصمیم به ازدواج با یک‬
‫ب ی‌ایمان هرگز نم ی‌تواند ازدواجی باشد که خدا خواسته است‪.‬‬
‫‪ 6:13 - 6:2‬نایسسفا‬ ‫‪422‬‬
‫کس که عمل نیکویی انجام دهد‪،‬‬ ‫باب ‪6‬‬
‫همان را در عوض از سرور دریافت‬ ‫فرمان‌ها به فرزندان و برده‌ها‬
‫خواهد کرد‪ ،‬خواه خادم باشد و خواه‬ ‫ای فرزندان‪ ،‬از والدین خود در‬
‫آزاد‪.‬‬ ‫رور اطاعت کنید‪ .‬زی را این درست‬ ‫س َ‬
‫َ‬
‫‪ 9‬و ‌ای اربابان‪ ،‬با آنها به همین‬ ‫است‪ 2 .‬به پدر و مادر خود احت رام‬
‫شیوه رفتار کنید و دست از تهدید‬ ‫بگذارید (که این حکم اول با وعده‬
‫بردارید‪ ،‬و بدانید آن کسی که هم‬ ‫است)‪ 3 ،‬تا تندرست باشید و عمر‬
‫ارباب آنها و هم ارباب شما است‬ ‫طوالنی بر زمین داشته باشید‪.‬‬
‫در آسمان است و او اهل تبعیض‬ ‫‪ 4‬و‌ای پدران‪ ،‬خشم فرزندان خود را‬
‫نیست‪.‬‬ ‫بر نینگیزید؛ بلکه آنها را با آموزش‬
‫و پرورش سرور تربیت کنید‪.‬‬
‫زره معنوی‬ ‫‪ 5‬ای خادمان‪ ،‬از کسانی که از‬
‫‪ 10‬در نهایت‪ ،‬در اتحاد با سرور‬ ‫لحاظ جسمی ارباب شما هستند‪،‬‬
‫و در توانایی قدرت او قوی باشید‪.‬‬ ‫با احت رام‪ ،‬ترس‪ ،‬و ساده‌دلی اطاعت‬
‫‪ 11‬تمام زره خدا را بپوشید تا بتوانید‬ ‫کنید‪ ،‬گویا از مسیح اطاعت‬
‫در ب رابر مکرهای ابلیس مقاومت‬ ‫م ی‌کنید‪ 6 .‬نه وقتی ناظر شما هستند‬
‫کنید‪ 12 .‬زی را ما فقط با خون و جسم‬ ‫و نه مانند کسانی که در پی رضایت‬
‫ُک شتی نم ی‌گیریم‪ ،‬بلکه با ریاس ت‌ها‬ ‫انسان‌ها هستند‪ ،‬بلکه مانند خادمان‬
‫و قدرت‌ها و حاکمان جهان این‬ ‫مسیح که از صمیم قلب اراده خدا‬
‫ظلمت و با نیروهای روحانی‬ ‫را انجام م ی‌دهند‪ 7 ،‬و با حسن نیت‬
‫ش رارت در آسمان‌ها نیز مبارزه‬ ‫خدمت کنید گویی به سرور خدمت‬
‫م ی‌کنیم‪ 13 .‬بناب راین‪ ،‬تمام زره خدا‬ ‫م ی‌کنید و نه به انسان‪ 8 .‬بدانید هر‬
‫‪ 6:4‬خداوند‪ ،‬آموزگار و مربی فرزندان ما است؛ اما تصمیم گرفته که این آموزش به‬
‫واسطه والدین انجام شود‪.‬‬
‫‪6:5‬آنها که خود را اسیر کارهای روزمره م ی‌دانند‪ ،‬می توانند وظایفشان را با این دید‬
‫انجام دهند که گویی به عیسی خدمت م ی‌کنند ‪ -‬و او نیز آنها را با همین نگاه م ی‌پذیرد‪.‬‬
‫این بدین معنا است که فردی که اکثر روزهای هفته ساعات طوالنی و سخت در محیط‬
‫کار مشغول است‪ ،‬به اندازه کسی که «آزاد» است تا ازطریق موعظه‪ ،‬تعلیم و خدمت‬
‫به ب راد رانش‪ ،‬به عیسی خدمت کند‪ ،‬خادم عیسی است ‪ -‬اگر کار انجام شده ب رای‬
‫کارفرمای‌مان آگاهانه از سوی ما «به قصد عیسی» انجام شده باشد‪.‬‬
‫‪ 6:11-13‬جهان تحت کنترل خدا است‪ ،‬نه ارواح شریر در آسمان‌ها (دانیال ‪.)4:32‬‬
‫«تمامی قدرت» در آسمان‌ها و زمین به عیسی داده شده است (متی ‪ )28:18‬از سوی‬
‫خدا (مکاشفات ‪3:21‬؛ لوقا ‪ ،)22:29‬پس نم ی‌تواند در اختیار ارواح شریر در آسمان‌ها‬
‫نیز باشد‪ .‬هیچ روح شریری نم ی‌تواند در خود آسمان باشد (م زامیر ‪5:4,5‬؛ حبقوق‬
‫‪1:13‬؛ متی ‪ .)6:10‬آیه ‪ 12‬را م ی‌توان این گونه ترجمه کرد‪« ،‬چون ما تنها با جسم و بدن‬
‫نم ی‌جنگیم ‪ »...‬یعنی‪ ،‬جنگ ما نه فقط با اف راد که با نظام‌های سازمان‌ یافته است‪ .‬کلیسا‬
‫‪423‬‬ ‫‪ 6:24 - 6:14‬نایسسفا‬
‫جسارت راز بشارت اعالم کنم‪ 20 ،‬که‬ ‫را بردارید تا بتوانید در روز شریر‬
‫ب رای آن سفیری در زنجیر هستم‪ .‬تا‬ ‫مقاومت کنید و پس از انجام همه‬
‫در آن همان طور که باید به دلیری‬ ‫کارها محکم بایستید‪ 14 .‬پس بایستید‬
‫سخن بگویم‪.‬‬ ‫و کمر خود را به حقیقت ببندید و‬
‫‪ 21‬اما ب رای این که شما هم از‬ ‫جوشن عدالت را بر تن کنید؛ ‪ 15‬و‬
‫احوال من و از آنچه م ی‌کنم مطلع‬ ‫نعلین آمادگی ب رای اعالم بشارت‬
‫شوید‪ ،‬تیخیکاس که ب رادر عزیز و‬ ‫صلح را در پا کنید؛ ‪ 16‬و بر روی‬
‫خادم وفادار در سرور است‪ ،‬شما را‬ ‫این همه سپر ایمان را بکشید که‬
‫از همه چیز آگاه خواهد کرد؛ ‪ 22‬که‬ ‫با آن بتوانید تمامی تیرهای آتشین‬
‫او را به این دلیل به نزد شما فرستادم‬ ‫شریر را خاموش کنید‪ 17 .‬و کالهخود‬
‫تا از احوال ما آگاه باشید و دل‌های‬ ‫نجات و شمشیر روح را که کالم خدا‬
‫شما را تسلی بخشد‪.‬‬ ‫است بردارید‪ 18 .‬و با دعا و التماس‬
‫‪ 23‬ب رادران را صلح و آرامش و‬ ‫تمام‪ ،‬در هر وقت همواره در روح‬
‫عشق باایمان از جانب خدای پدر و‬ ‫دعا کنید؛ و به همین منظور با‬
‫سرور عیسی مسیح باد‪ 24 .‬فیض با‬ ‫تمام استقامت و التماس ب رای همه‬
‫همه کسانی باد که سرورمان عیسی‬ ‫قدیسان بیدار باشید‪ 19 ،‬و ب رای من‬
‫مسیح را با عشقی جاودانه دوست‬ ‫نیز دعا کنید تا وقتی دهانم را باز‬
‫دارند‪.‬‬ ‫می کنم کالم به من عطا شود تا با‬
‫با «روز شر» آزار در دستان رومیان روب ه‌رو بود (اول پطرس ‪« .)5:8,9 ;4:12‬حاکمان‬
‫این جهان تیره» در آن زمان اشاره به رومیان دارد‪ .‬توجه داشته باشید که جنگ‪ ،‬جنگ‬
‫روحانی ب رای حفظ ایمان است (رساله دوم قرنتیان ‪ .)10:3-5‬واژه یونانی «امیرنشین»‬
‫در لوقا ‪ 12:11‬به «حکم ران» ترجمه شده‌است؛ ‪12:11‬؛«حکم رانی» در معنای دولت‬
‫انسانی در رساله اول قرنتیان ‪ ،15:24‬و «قدرت» فرماندار رومی در لوقا ‪.20:20‬‬
‫بناب راین‪ ،‬لزوم ا ً به هیچ قدرت یا شاه زاده‌ای در آسمان‌ها اشاره ندارد‪« .‬ارواح شریر در‬
‫جای‌های باال (آسمانی)» به ارواح شریر در خود آسمان‌ها برنم ی‌گردد‪ .‬جایگاه رفیع‬
‫ایمانداران واقعی در عیسی را «جای آسمانی در عیسی» توصیه کرده اند (افسسیان‬
‫‪ .)2:6‬تهدید علیه کلیسا دوسویه بود‪ :‬از سوی رومیان‪ /‬یهودیان و از سوی رسوالن‬
‫کاذب» (اغلب جهود) (رساله دوم قرنتیان ‪ )11:13‬درون آنها‪ .‬به یاد داشته باشید که‬
‫افسسیان به کلیسای افسس نوشته شد‪ .‬پولس قب الً در مورد این تهدید در کتاب اعمال‬
‫‪ 20:29-30‬هشدار داده بود‪.‬‬
‫‪ 6:17‬رستگاری کاله محافظ ما است چون اگر قوی ا ً باور داشته باشیم که با بازگشت‬
‫عیسی نجات م ی‌یابیم‪ ،‬همین باور فکر ما [سر ما] را حفظ خواهد کرد‪.‬‬
‫فیلیپیان‬
‫م ی‌کنم که عشق شما بیش از این‬ ‫باب ‪1‬‬
‫فزونی یابد و دانایی و تشخیص‬ ‫پولس فیلیپیان را درباره‬
‫شما بیشتر گردد‪ 10 ،‬تا همه چیزهای‬
‫عالی را برگزینید‪ ،‬تا روز مسیح‪،‬‬ ‫وضعیتش در روم باخبر م ی‌کند‬
‫‪11‬‬
‫صادق و عاری از گناه باشید؛‬ ‫از طرف پولس و تیموتائوس‪،‬‬
‫پر از ثمره‌های عدالت شوید که به‬ ‫خادمان عیسی مسیح‪ ،‬به همه‬
‫وسیله عیسی مسیح ب رای حمد و‬ ‫قدیسان در عیسی مسیح به هم راه‬
‫ستایش خدا است‪ 12 .‬اینک م ی‌خواهم‬ ‫اسقفان و شماسان که در فیلیپی‬
‫بدانید ای ب رادران که اتفاقاتی که‬ ‫هستند‪.‬‬
‫ب رای من رخ داد به پیشرفت انجیل‬ ‫‪ 2‬فیض و سالمتی از خدا‪ ،‬پدرمان‪،‬‬
‫کمک کرده است؛ ‪ 13‬تا جایی که‬ ‫و از سرور‪ ،‬عیسی مسیح‪ ،‬به شما‬
‫زنجیرهای من مسیح را در س راسر‬ ‫برسد‪ 3 .‬هر بار شما را به یاد م ی‌آورم‬
‫نگهبانان امپ راتوری و ب رای بقیه‬ ‫خدا را شکر م ی‌گویم‪ 4 ،‬همواره در‬
‫آشکار ساخت؛ ‪ 14‬و عالوه بر این‪،‬‬ ‫هر دعایی با شادی به یاد همه شما‬
‫اکثر مؤمنان به سرور‪ ،‬که از طریق‬ ‫هستم‪ 5 ،‬و به خاطر رفاقت شما در‬
‫بند و زنجیرهای من اطمینان یافتند‪،‬‬ ‫تقویت انجیل از روز اول تا کنون‬
‫بیش از پیش جسارت بازگویی کالم‬ ‫شاکرم‪ 6 .‬از این موضوع اطمینان‬
‫خدا بدون ترس را دارند‪.‬‬ ‫دارم که خدایی که کار نیک را‬
‫‪ 15‬در حقیقت‪ ،‬برخی مسیح را‬ ‫در شما آغاز کرد همچنان تا روز‬
‫از روی حسادت و ستیز بشارت‬ ‫عیسی مسیح ادامه خواهد داد تا آن‬
‫م ی‌کنند و برخی از روی حسن‬ ‫را کامل کند‪ 7 .‬حق دارم درباره همه‬
‫نیت‪ 16 .‬گروه اول‪ ،‬مسیح را از روی‬ ‫شما چنین حسی داشته باشم‪ ،‬زی را‬
‫حرصی خودخواهانه و نه صادقانه‬ ‫شما را در دل خود دارم‪ ،‬هم در زندان‬
‫بشارت م ی‌دهند و در فکر افزودن‬ ‫و هم در دفاع و تأیید انجیل‪ ،‬همه‬
‫رنج و محنت به زنجیرهای من‬ ‫شما در فیض با من سهیم هستید‪.‬‬
‫هستند‪ 17 ،‬اما گروه دوم از روی‬ ‫‪ 8‬زی را خدا شاهد است که چقدر در‬
‫عشق چنین م ی‌کنند زی را م ی‌دانند‬ ‫ی عیسی مسیح‪،‬‬ ‫رحمت و مهربان ‌‬
‫که من ب رای دفاع از انجیل منصوب‬ ‫مشتاق همه شما هستم‪ 9 .‬و دعا‬

‫‪ 1:6‬خداوند هرگز کاری را که با ما شروع کرده است‪ ،‬متوقف نمی کند؛ زمان‌هایی خواهد‬
‫بود که سکوت وی ممکن است ما را مردد سازد اما واقعیت این است که حتی همین‬
‫سکوت‌های ظاهری بخشی از کار او با ما هستند‪.‬‬
‫‪ 1:12‬حتی زندانی شدن به دالیل بیهوده نیز م ی‌تواند به خواست خدا ما را به مالقات با‬
‫انسان‌هایی ببرد که م ی‌توانیم انجیل را ب رایشان موعظه کنیم؛ او نیز در عوض‪ ،‬مصائب‬
‫و مشکالت کمتری را به ما خواهد داد‪.‬‬
‫‪425‬‬ ‫‪ 2:30 - 1:18‬نایپیلیف‬
‫که خواهم ماند و به خاطر پیشرفت‬ ‫شده‌ام‪ 18 .‬پس چه؟ در هر روش‪،‬‬
‫و شادی شما در ایمان با همه شما‬ ‫چه از روی تظاهر و چه از روی‬
‫خواهم بود‪ 26 ،‬تا فخر شما به من‬ ‫صداقت‪ ،‬مسیح اعالم م ی‌شود و من‬
‫در عیسی مسیح به موجب حضور‬ ‫از این خوشحال هستم‪ ،‬آری و شادی‬
‫دوباره من نزد شما اف زایش یابد‪.‬‬ ‫خواهم کرد‪.‬‬
‫‪ 27‬باری طوری زندگی کنید که‬
‫شایسته انجیل مسیح باشد‪ .‬تا چه‬ ‫پولس از آینده خود سخن‬
‫بیایم شما را ببینم چه غایب باشم‪،‬‬
‫درباره حال و احوال شما بشنوم که‬ ‫م ی‌گوید‬
‫در یک روح استوار ایستاده‌اید و با‬ ‫‪ 19‬زی را م ی‌دانم که به وسیله دعای‬
‫همفکری ب رای ایمان انجیل تالش‬ ‫شما و لطف روح عیسی مسیح‪،‬‬
‫م ی‌کنید‪ 28 ،‬و در چیزی از مخالفان‬ ‫این امر منجر به رهایی من خواهد‬
‫خود نم ی‌ترسید‪ .‬این یک نشانه‬ ‫شد‪ 20 ،‬بر حسب انتظار مشتاقانه و‬
‫واضح از نابودی آنها و رهایی شما‬ ‫امید من که در هیچ چیز شرمسار‬
‫از جانب خدا است‪ 29 .‬زی را از طرف‬ ‫نخواهم شد؛ بلکه با تمام جسارت‪،‬‬
‫مسیح این به شما عطا شده که نه‬ ‫مثل همیشه‪ ،‬اکنون نیز مسیح در‬
‫تنها به او ایمان بیاورید بلکه با او‬ ‫بدن من جالل خواهد یافت‪ ،‬چه با‬
‫نیز رنج بکشید؛ ‪ 30‬با همان ن زاعی‬ ‫زندگی چه با مرگ‪ 21 .‬زی را ب رای من‬
‫که در من دیدید و اکنون نیز در آن‬ ‫زندگی کردن‪ ،‬مسیح است و ُم ردن‪،‬‬
‫گرفتارم‪.‬‬ ‫سود است‪ 22 .‬اما اگر با زندگی کردن‬
‫در جسم خود‪ ،‬این امر منجر به‬
‫ثمره دادن کارم شود‪ ،‬در آن صورت‬
‫باب ‪2‬‬ ‫نم ی‌دانم کدام را انتخاب کنم‪ 23 .‬بین‬
‫ذهنیت مسیح درباره الگو شدن‬ ‫این دو مانده‌ام‪ .‬آرزویم این است‬
‫برای ما‬ ‫که بروم و با مسیح باشم‪ ،‬زی را این‬
‫بناب راین‪ ،‬اگر هر تشویق و دلگرمی‬ ‫بسیار بهتر است‪ 24 .‬اما ماندن در‬
‫در مسیح هست‪ ،‬اگر تسلی عشق‪،‬‬ ‫جسم ب رای شما واج ب‌تر است‪ 25 .‬و‬
‫هم راهی روح‪ ،‬رحمت و مهربانی‬ ‫با داشتن چنین اطمینانی‪ ،‬م ی‌دانم‬

‫‪ 1:18‬ما باید شاد باشیم که عیسای حقیقی موعظه شده‌ است‪ ،‬حتی اگر در مورد اعتبار‬
‫یا رفتار موعظه کنندگان تردید داریم‪ .‬گسترش نام و کار عیسی بسیار مه م‌تر از‬
‫مخالف ت‌های فردی ما با سایر موعظ ه‌ کنندگان است‪.‬‬
‫‪ 1:23‬پولس به یمن رستاخیز در بازگشت مسیح به زمین‪ ،‬در ملکوت «با عیسی» خواهد‬
‫بود‪ .‬مرگ‪ ،‬چیزی بیشتر از خواب ناخودآگاه ب رای ایمانداران نیست؛ لحظه بیداری بعدی‬
‫با مسیح خواهیم بود‪.‬‬
‫‪ 1:27‬تعالیم اساسی انجیل ب رای اج رای یک زندگی عملی و در پاسخ به آنها مطرح‬
‫شده‌اند‪.‬‬
‫‪ 2:11 - 2:2‬نایپیلیف‬ ‫‪426‬‬
‫فکر به چنگ آوردن ب رابری با خدا‬ ‫هست‪ 2 ،‬با همفکر بودن‪ ،‬داشتن‬
‫نبود‪ 7 ،‬بلکه خودش را خالی کرد‪،‬‬ ‫یک عشق‪ ،‬ه م‌صدا بودن و داشتن‬
‫ذهنیت یک خادم را داشت و مانند‬ ‫یک فکر شادی‌ام را کامل کنید‪.‬‬
‫همه انسان‌های معمولی شد‪ 8 .‬و‬ ‫‪ 3‬هیچ کاری را بر اساس حرص‬
‫وقتی مثل یک انسان عادی در آمد‪،‬‬ ‫خودخواهانه یا خودستایی انجام‬
‫فروتنی کرد و مطیع مرگ شد‪ ،‬حتی‬ ‫ندهید بلکه در فروتنی‪ ،‬عزتی‬
‫مرگ روی صلیب‪ 9 .‬به همین دلیل‬ ‫بیشتر از خود ب رای یکدیگر قائل‬
‫خدا او را بسیار متعالی نمود و به‬ ‫شوید؛ ‪ 4‬هر کدام فقط به فکر امور‬
‫او نامی را عطا کرد که برتر از هر‬ ‫خود نباشید بلکه هر کدام به فکر‬
‫نامی است‪ 10 -‬تا به نام عیسی هر‬ ‫امور دیگ ران نیز باشید‪.‬‬
‫زانویی خم شود‪ ،‬هم کسانی که در‬ ‫‪ 5‬چنین ذهنیتی را که در مسیح‪،‬‬
‫آسمان هستند و هم کسانی که روی‬ ‫عیسی‪ ،‬نیز بود داشته باشید‪ 6 .‬او با‬
‫زمین و زیر زمین هستند‪ 11 ،‬و هر‬ ‫این که در تصویر ذهنی خدا بود‪ ،‬به‬
‫‪« 2:6-11‬خدا نیز او را به غایت س راف راز کرد» و «نامی به او داد» (آیه ‪ )9‬به روشنی‬
‫نشان م ی‌دهد که عیسی خود را س راف راز نکرده ‪ -‬بلکه خدا به او عطا کرده است‪ .‬در ادامه‬
‫م ی‌بینیم که او نمی توانست خود را ب راف رازد‪ ،‬قبل از اینکه خدا به او در رستاخیزش عطا‬
‫کند‪ .‬تمام ف رآیند فروتنی عیسی و س راف رازی متعاقب آن از سوی خدا «جالل خدای پدر»‬
‫است (آیه ‪ .)11‬بناب راین‪ ،‬خدای پدر با پسرش ب رابر نیست‪.‬‬
‫باید محتویات این متن را در نظر داشته باشیم فیلیپیان ‪ 1:27‬از اهمیت طرزفکر ما‬
‫صحبت م ی‌کند‪ .‬و در آیات ابتدایی باب ‪ 2‬آن را بسط م ی‌دهد‪« :‬یکدل و یک رأی‪ ...‬در‬
‫فروتنی فکر‪ ...‬همان طرز فکر را داشته باشید که عیسی مسیح داشت‪( »...‬فیلیپیان‬
‫‪ .)2:2-5‬بناب راین‪ ،‬پولس از اهمیت داشتن طرز فکری مانند عیسی صحبت م ی‌کند که‬
‫به خدمت صادقانه به دیگ ران اختصاص داده ‌شده ‌است‪ .‬آیات بعدی در مورد فروتنی‬
‫فکر است که عیسی نشان داد‪ ،‬به جای اینکه از تغییر در ذات (فطرت) صحبت کند‪.‬‬
‫درست همان طور که عیسی یک خادم بود‪ ،‬پولس نیز خود را با همین واژه معرفی کرد‬
‫(فیلیپیان ‪ ،1:1‬همین طور ‪ .)2:7‬نگاه عیسی الگوی ما ق رار داده شده است‪ ،‬و ما نیز‬
‫باید در اطاعت از آن به پولس بپیوندیم‪ .‬از ما خواسته نشده که ذات ها (فطرت ها) را‬
‫تغییر دهیم؛ تنها الزم است که طرز فکر عیسی را داشته باشیم ‪ -‬تا «در رن ج‌های او‬
‫سهیم شده‪ ،‬با مرگش ه م‌شکل گردیم تا به هر طریق به رستاخیز از مردگان نائل شویم»‬
‫(فیلیپیان ‪.)3:10,11‬‬
‫عیسی «در قالب [شکل یونانی] خدا بود»‪ .‬اگرچه عیسی از هر نظر کامل بود و طرز‬
‫فکری کامال خدا‌گونه داشت‪ ،‬اما تمایل داشت رفتاری همانند یک خادم را داشته باشد‪.‬‬
‫بعدا ً پولس ما را تشویق م ی‌کند که «با مرگ (عیسی) ه م‌شکل گردیم» (فیلیپیان ‪.)3:10‬‬
‫ما باید ظاهری که عیسی در مرگش نشان داد را داشته باشیم‪ .‬عیسی «شهرتی ب رای‬
‫خود نساخت» یا«خود را خالی کرد»‪ ،‬اشاره دارد به پی ش‌بینی مصلوب شدنش در اشعیا‬
‫‪« :53:12‬او جان خویش را به کام مرگ ریخت»‪ .‬او خود را به شکل یک خدمتگ زار‬
‫‪427‬‬ ‫‪ 2:30 - 2:12‬نایپیلیف‬
‫من نیز خوشحال شوم‪ 20 .‬زی را من‬ ‫زبانی اعت راف کند که عیسی مسیح‪،‬‬
‫هیچ همفکری ندارم که حقیقت ا ً به‬ ‫سرور است تا خدای پدر‪ ،‬جالل یابد‪.‬‬
‫رفاه شما اهمیت دهد‪ 21 .‬زی را آنها‬ ‫‪ 12‬پس ای عزی زانم‪ ،‬همان طور‬
‫به دنبال نفع خود هستند‪ ،‬نه امور‬ ‫که همواره مطیع بودید‪ ،‬نه فقط در‬
‫عیسی مسیح‪ 22 .‬اما شما شخصیت‬ ‫حضور من‪ ،‬بلکه اکنون که غایبم‬
‫اثبات‌شده او را م ی‌شناسید که‬ ‫بیشتر مطیع باشید و در راه رهایی‬
‫همانند پسری هم راه با پدرش‪ ،‬به‬ ‫خود با ترس و لرزش تالش کنید‪.‬‬
‫عنوان شاگرد با من در اعالم انجیل‬ ‫‪ 13‬زی را خدا است که ب رای رضایت‬
‫خدمت م ی‌کرد‪ 23 .‬بناب راین‪ ،‬امیدوارم‬ ‫خود‪ ،‬هم اراده و هم انجام کاری را‬
‫به محض این که اوضاع و احوال من‬ ‫در شما ایجاد می کند‪.‬‬
‫مشخص شود‪ ،‬او را نزد شما بفرستم‪.‬‬ ‫‪ 14‬همه کارها را بدون گل ه‌مندی‬
‫‪ 24‬اما به خداوند اعتماد دارم که خودم‬ ‫و تردید انجام دهید‪ 15 ،‬تا در میان‬
‫هم به زودی خواهم آمد‪.‬‬ ‫نسلی منحرف و فاسد‪ ،‬فرزندان‬
‫‪ 25‬اما الزم دانستم که اپفرودیتس‪،‬‬ ‫ب ی‌عیب خدا ب ی‌تقصیر و ب ی‌ضرر‬
‫ب رادر‪ ،‬همکار و ه م‌رزم خود‪ ،‬و‬ ‫باشید‪ ،‬نسلی که در میان آنها مثل‬
‫پیام‌آور شما و خادم نیازهای من‬ ‫نور در جهان بدرخشید‪ 16 ،‬کالم‬
‫را به سوی شما بفرستم‪ 26 ،‬زی را او‬ ‫زندگی را خوب حفظ کنید تا در روز‬
‫مشتاق دیدار همه شما بود و از این‬ ‫مسیح شاد شوم از این که تالش و‬
‫که شنیده بودید که او مریض است‬ ‫زحمتم بیهوده نبوده است‪ 17 .‬آری‪،‬‬
‫پریشان شده بود‪ 27 .‬زی را واقع ا ً او‬ ‫اگر مثل ش رابی تقدیم شده‪ ،‬روی‬
‫مریض و رو به مرگ بود‪ ،‬اما خدا به‬ ‫قربانی و خدمت ایمان شما ریخته‬
‫او رحم کرد و نه تنها به او بلکه به‬ ‫شوم‪ ،‬خوشحالم و با همه شما شادی‬
‫من نیز رحم کرد تا غم پشت غم بر‬ ‫م ی‌کنم‪ 18 .‬و به همین شکل شما نیز‬
‫من نرسد‪ 28 .‬بناب راین‪ ،‬او را با کوشش‬ ‫باید خوشحال باشید و با من شادی‬
‫بیشتر فرستاده‌ام تا وقتی او را دوباره‬ ‫کنید‪.‬‬
‫م ی‌بینید‪ ،‬خوشحال شوید‪ ،‬و از غم و‬
‫اندوه من کاسته شود‪ 29 .‬بناب راین‪ ،‬با‬ ‫پیام‌آوران پولس‬
‫شادی تمام او را در خداوند بپذیرید‬ ‫عیسی سرور امیدوارم‬
‫ِ‬ ‫‪ 19‬اما در‬
‫و به او احت رام بگذارید‪ 30 .‬زی را به‬ ‫که به زودی تیموتائوس را به سوی‬
‫خاطر زحمت ب رای مسیح به مرگ‬ ‫شما بفرستم تا با شنیدن اخبار شما‬
‫ق رار داد‪ ،‬با رفتاری که نسبت به پیروانش داشت (یوحنا ‪ ،)13:14‬که عال ی‌ترین نمود‬
‫آن مرگش بر صلیب است (متی ‪ .)20:28‬اشعیا ‪ 52:14‬در مورد رنج مسیح بر صلیب‬
‫پیشگویی می کند‪« :‬ظاهرش چنان تباه شده بود که دیگر به انسان نم ی‌مانست‪ ،‬چهره‌اش‬
‫چنان مخدوش که به بن ی‌آدم شبیه نبود»‪ .‬این فروت ن‌سازی بیش از اندازه «ب رای مرگ‪،‬‬
‫حتی مرگ بر صلیب» چیزی بود که در طول زندگی و مرگ او اتفاق افتاد‪ ،‬نه در زمان‬
‫تولدش‪.‬‬
‫‪ 3:14 - 3:2‬نایپیلیف‬ ‫‪428‬‬
‫است‪ ،‬ب ی‌تقصیر بودم‪ 7 .‬اما هر چه‬ ‫نزدیک شد‪ ،‬و جان خود را به خطر‬
‫ب رای من سود بود‪ ،‬آن را ب رای مسیح‬ ‫انداخت تا کمبود خدمت شما به من‬
‫زیان م ی‌دانستم‪ 8 .‬آری‪ ،‬حقیقت ا ً همه‬ ‫را جب ران كند‪.‬‬
‫چیز را نیز ب رای برتری حاصل از‬
‫شناخت سرورم مسیح عیسی زیان‬ ‫باب ‪3‬‬
‫م ی‌دانم که به خاطر او همه ‌چیز را‬
‫از دست دادم و آنها را زبال ‌ه شمردم‬ ‫هشدار درباره یهودی‌گرایان‬
‫تا مسیح را به دست آورم‪ 9 ،‬و در وی‬ ‫و در آخر‪ ،‬ای ب رادران من‪ ،‬در خداوند‬
‫یافت شوم نه با عدالت خود که از‬ ‫شادمان باشید‪ .‬ب رای من تک رار همان‬
‫شریعت است‪ ،‬بلکه با عدالتی که به‬ ‫چیزهایی که قب الً گفتم خست ه‌کننده‬
‫وسیله ایمان به مسیح است‪ ،‬یعنی‬ ‫نیست‪ ،‬در حقیقت تک رار مطلب‬
‫عدالتی که از خدا بر اساس ایمان‬ ‫فقط قطعیت آن را تأیید م ی‌کند‪ 2 .‬پس‬
‫است؛ ‪ 10‬تا او را و قدرت رستاخیز او‬ ‫دوباره م ی‌گویم‪ :‬از س گ‌ها بر حذر‬
‫و هم راهی با رن ج‌های او را بشناسم‬ ‫باشید‪ ،‬از بدکاران برحذر باشید‪ ،‬از‬
‫و در مرگ با او مشابه شوم‪ 11 .‬اگر‬ ‫قط ع‌کنندگان بر حذر باشید! ‪ 3‬زی را‬
‫به رستاخیز از میان مردگان دست‬ ‫ما مختونان هستیم که بر اساس‬
‫یابم‪.‬‬ ‫روح خدا و شکوه در عیسی مسیح‬
‫پرستش م ی‌کنیم و هیچ تکی ه‌ای بر‬
‫جسم نداریم‪.‬‬
‫هدف پولس‬ ‫‪ 4‬گرچه خود من حتی به جسم‬
‫‪ 12‬نه این که به این دست یافته باشم‬ ‫تکیه کنم‪ .‬اگر هر کس دیگری‬
‫یا کامل شده باشم؛ اما من تالش‬ ‫فکر م ی‌کند که به جسم تکیه کند‪،‬‬
‫م ی‌کنم تا چیزی را به دست آورم که‬ ‫من بیشتر چنین فکری دارم‪ 5 .‬در‬
‫مسیح عیسی نیز بابت آن من را به‬ ‫هشتمین روز ختنه شدم و از قوم‬
‫دست آورد‪ 13 .‬ب رادران‪ ،‬فکر نم ی‌کنم‬ ‫اس رائیل‪ ،‬طایفه بنیامین‪ ،‬عب رانی‬
‫که آن را از آن خود کرده باشم‪.‬‬ ‫عب رانیان هستم‪ .‬از لحاظ شریعت‪،‬‬
‫اما یک کار م ی‌کنم‪ ،‬و با ف راموش‬ ‫یک فریسی بودم‪ 6 .‬از لحاظ‬
‫کردن گذشته و مشتاقانه نشستن‬ ‫تعصب‪ ،‬بر کلیسا جفا م ی‌کردم‪.‬‬
‫در انتظار آینده‪ 14 ،‬به سوی هدف‪،‬‬ ‫از لحاظ عدالتی که در شریعت‬
‫‪ 3:10, 11‬اگر اکنون در رن ج‌های عیسی سهیم شویم‪ ،‬در رستاخیز او شریک خواهیم‬
‫بود‪ .‬تعمید ما را نسبت به این امر متعهد ساخته است‪ ،‬گویی که راه زندگیمان است‬
‫(رومیان ‪.)6:3-5‬‬
‫‪ 3:13‬فراموش ی گذشته‪ -‬کاری بسیار دشوار است‪ .‬اما اگر با اطمینان باور داریم که‬
‫به صورت جاودانه در ملکوت خدا خواهیم زیست‪ ،‬نسبت به گذشته باید بیشتر چشم‬
‫به آینده داشته باشیم‪ .‬و خدا نیز م ی‌تواند به ما کمک کند ‪ -‬او به یوسف کمک کرد تا‬
‫دردی که در خانواده کشیده بود را «ف راموش کند» یا «نادیده بگیرد» [عبری] (کتاب‬
‫پیدایش ‪.)41:51‬‬
‫‪429‬‬ ‫‪ 4:6 - 3:15‬نایپیلیف‬
‫به سوی پاداش دعوت متعالی خدا پَ ست ما را تغییر خواهد داد تا به‬
‫در مسیح عیسی کوشش م ی‌کنم‪ 15 .‬شکل بدن شکوهمند خودش درآید‪.‬‬
‫پس هر یک از ما که بالغ است این‬
‫گونه تصمیم بگیرد؛ و اگر تصمیم باب ‪4‬‬
‫این ر‪16‬ا داشتن ذهنیت روحانی‬ ‫به چیز دیگری گرفت ه‌اید‪ ،‬خدا‬
‫هم بر شما آشکار خواهد ساخت‪.‬‬
‫اکنون‪ ،‬به هر درک و فهمی که دست بناب راین‪ ،‬ای ب رادرانم‪ ،‬که دوستتان‬
‫یافت ه‌ایم‪ ،‬بر اساس همان قاعده باید دارم و دلتنگتان هستم‪ ،‬که شادی و‬
‫افتخار و عزی زان من هستید‪ ،‬در‬ ‫رفتار کنیم‪.‬‬
‫‪ 17‬ای ب رادران‪ ،‬از من الگو و عبرت سرور استوار باشید‪.‬‬
‫من از افودیه استدعا م ی‌کنم و‬ ‫‪2‬‬
‫بگیرید‪ ،‬و به کسانی توجه کنید که‬
‫ما را الگو م ی‌گیرند و بر این اساس از سینتیخی تمنا دارم که در خداوند‬
‫رفتار م ی‌کنند‪ 18 .‬زی را بسیاری که همفکر شوند‪ .‬آری‪ ،‬از تو نیز تمنا‬
‫‪3‬‬

‫اغلب درباره آنها به شما گفت ه‌ام و دارم‪ ،‬ای هم راه حقیقی‪ ،‬که به این‬
‫اکنون نیز با اشک م ی‌گویم‪ ،‬طوری زنان کمک کنی زی را آنها با من‬
‫رفتار م ی‌کنند که دشمنان صلیب در انجیل زحمت کشیدند هم راه با‬
‫مسیح هستند؛ ‪ 19‬که پایان آنها ِک لِمنت و بقیه همکارانم که نامشان‬
‫نابودی است و خدای آنها شکم است در کتاب حیات نوشته شده است‪.‬‬
‫س رور شادمان باشید‪.‬‬‫همواره در َ‬
‫‪4‬‬
‫و جالل آنها در شرمساری آنها است‬
‫که به امور دنیوی اهمیت م ی‌دهند‪ .‬و دوباره خواهم گفت‪ :‬شادمان باشید!‬
‫بگذارید همه مهربانی شما را‬ ‫‪5‬‬
‫‪ 20‬زی را تابعیت ما در آسمان است که‬
‫از آن مشتاقانه منتظر ناجی‪ ،‬سرور بشناسند‪ .‬سرور نزدیک است‪.‬‬
‫عیسی مسیح هستیم‪ 21 ،‬که با قدرتی ‪ 6‬در هیچ چیز مضطرب نشوید‬
‫که به وسیله آن حتی قادر است همه بلکه در همه چیز با دعا و مناجات‬
‫چیز را تحت فرمان خود درآورد‪ ،‬بدن و شکرگ زاری‪ ،‬خواست ه‌های خود را‬

‫‪ 3:20‬ما شهروندان آسمان‪ ،‬خدا و مسیح هستیم‪ ،‬اگرچه روی زمین زندگی م ی‌کنیم‪.‬‬
‫اینجا است که باید وفادار باشیم؛ شهروندی زمینی ما در ب رابر این حقیقت که ما‬
‫شهروندان ملکوت خدا هستیم‪ ،‬هیچ نیست‪.‬‬
‫‪ 3:21‬حال عیسی در قالبی جسمانی وجود دارد؛ و ما نیز ب رای ابد در ملکوت خدا‬
‫هستیم‪.‬‬
‫‪ 4:1‬برادران من ‪ ...‬شادی و تاج سر من‪ -‬تاج شادی با بازگشت عیسی به زمین به ما‬
‫داده خواهد شد (اول تسالونیکیان ‪2:19‬؛ اول پطرس ‪ .)5:4‬اما این تاج همان ب راد ران و‬
‫خواه رانی است که در این زندگی ب رایشان کار کرده‌ایم‪ .‬حضور آنها در ملکوت خدا‪ ،‬این‬
‫حقیقت که نجات یافت ه‌اند‪ ،‬همان چیزی است که ب رای ما شادی جاودانه دارد‪ .‬می زان تالش‬
‫ما در این زندگی ب رای دیگ ران بر رستگاری جاودانی ما اثرگذار خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 4:23 - 4:7‬نایپیلیف‬ ‫‪430‬‬
‫این حال‪ ،‬کار نیکی کردید که در‬ ‫به خدا اعالم کنید‪ 7 .‬و آرامش خدا‬
‫مصیبتم با من هم راه شدید‪.‬‬ ‫كه ف راتر از فهم همه است‪ ،‬دل‌ها و‬
‫‪ 15‬و خودتان نیز م ی‌دانید ای‬ ‫افكار شما را در مسیح عیسی حفظ‬
‫فیلیپیان که در آغاز کار انجیل‪،‬‬ ‫خواهد كرد‪.‬‬
‫وقتی از مقدونیه عزیمت کردم‪،‬‬ ‫‪ 8‬در آخر ای ب رادران‪ ،‬هر چه راست‬
‫هیچ کلیسایی در امر دادن و گرفتن‬ ‫است‪ ،‬هر چه شریف است‪ ،‬هر چه‬
‫با من هم راهی نکرد به جز شما‪.‬‬ ‫عادالنه است‪ ،‬هر چه خالص است‪،‬‬
‫‪ 16‬زی را حتی در تسالونیکی نیز به‬ ‫هر چه دوس ت‌داشتنی است‪ ،‬هر چه‬
‫‪17‬‬
‫نیازهای من رسیدگی م ی‌کردید‪.‬‬ ‫نیک نام است؛ هر چه عالی و هر‬
‫نه این که به دنبال هدیه باشم‪ ،‬بلکه‬ ‫چه ستایش است‪ ،‬درباره آن فکر‬
‫به دنبال ثمره‌ای هستم که به حساب‬ ‫کنید‪.‬‬
‫شما گذاشته م ی‌شود‪ 18 .‬اما من همه‬ ‫‪ 9‬هر چه در من آموختید و دریافتید‬
‫چیز را به وفور دارم‪ .‬من پر شده‌ام‬ ‫و شنیدید و دیدید‪ ،‬انجام دهید؛ و‬
‫زی را از اپفرودیتس چیزهایی که شما‬ ‫خدای آرامش با شما خواهد بود‪.‬‬
‫فرستاده بودید دریافت کردم‪ ،‬آنها‬
‫مانند عطری خوشبو‪ ،‬هدیه پسندیده‬ ‫نیازهای کاربردی پولس‬
‫و مورد پسند خدا است‪ 19 .‬و خدای‬ ‫‪ 10‬اما من در سرور بسیار‬
‫من با ثروت عظیم خود در شکوه در‬ ‫خوشحال هستم که پس از مدتی‬
‫مسیح عیسی همه نیازهای شما را‬ ‫طوالنی‪ ،‬افکار خود را ب رای من‬
‫ب رآورده خواهد کرد‪ 20 .‬شکوه و جالل‬ ‫احیا کردید‪ .‬م ی‌دانم که واقع ا ً به من‬
‫ابدی بر خدا و پدر ما باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫فکر م ی‌کردید اما فرصتی نداشتید‪.‬‬
‫‪ 21‬به همه قدیسان در مسیح عیسی‬ ‫‪ 11‬نه این که بخواهم درباره نیازها‬
‫سالم برسانید‪ .‬ب رادرانی که با من‬ ‫صحبت کنم؛ چ را که یاد گرفت ه‌ام‬
‫‪22‬‬
‫هستند به شما سالم م ی‌رسانند‪.‬‬ ‫‪12‬‬
‫که در هر وضعیتی قانع باشم‪.‬‬
‫همه قدیسان به شما سالم م ی‌رسانند‪،‬‬ ‫م ی‌دانم که چگونه حقیر باشم و‬
‫به ویژه کسانی که از خانواده س زار‬ ‫چگونه غنی‪ .‬در هر چیزی و در‬
‫هستند‪.‬‬ ‫همه چیز‪ ،‬راز سیری و گرسنگی و‬
‫‪ 23‬لطف و فیض سرور‪ ،‬عیسی‬ ‫راز فزونی داشتن و نیازمند بودن را‬
‫مسیح با روح شما باشد‪.‬‬ ‫یاد گرفت ه‌ام‪ 13 .‬در او که به من قوت‬
‫م ی‌دهد م ی‌توانم همه کار کنم‪ 14 .‬با‬
‫‪ 4:7‬واقعیت ساده نیایش به درگاه خدا ب رای چیزها (آیه ‪ )6‬م ی‌تواند این آرامش را به ما‬
‫بدهد‪.‬‬
‫‪ 4:17‬نتیجه‪ -‬خدا سوابق تمام سخاوت‌های ما را ثبت م ی‌کند‪.‬‬
‫کولوسیان‬
‫همان طور که از اپف راس‪ ،‬همکار‬ ‫باب ‪1‬‬
‫عزیز ما آموختید‪ ،‬او خادم وفادار‬ ‫از طرف پولس‪ ،‬یکی از رسوالن‬
‫مسیح است؛ ‪ 8‬و همچنین عشق شما‬ ‫مسیح عیسی‪ ،‬به واسطه اراده خدا‬
‫به روح را به ما اعالم کرد‪.‬‬ ‫و تیموتائوس‪ ،‬ب رادر ما‪ 2 ،‬به قدیسان‬
‫‪ 9‬به همین دلیل‪ ،‬ما نیز از روزی‬ ‫و ب رادران مؤمن به مسیح که در‬
‫که درباره آن شنیدیم‪ ،‬دست از دعا‬ ‫کولسیه هستند‪ .‬فیض و آرامش از‬
‫و مناجات ب رای شما بر نم ی‌داریم تا‬ ‫جانب خدای پدرمان و سرور عیسی‬
‫شما در همه حکمت و فهم معنوی با‬ ‫مسیح بر شما باد‪.‬‬
‫دانش اراده او پر شوید‪ 10 ،‬تا به طور‬
‫شایست ه‌ای با ایمان به سرور رفتار‬ ‫دعای پولس برای کولسیان‬
‫کنید و کام الً او را خشنود سازید‪ ،‬و‬ ‫‪ 3‬ما خدا‪ ،‬پدر سرورمان عیسی‬
‫در هر عمل نیک ثمره دهید؛ دانش‬ ‫مسیح را شکر م ی‌گوییم و همواره‬
‫درباره خدا را بیف زایید‪ 11 ،‬تا خدا طبق‬ ‫ب رای شما دعا م ی‌کنیم‪ 4 ،‬زی را‬
‫شکوه قدرتمندش با تمام قدرت به‬ ‫درباره ایمان شما به مسیح عیسی‬
‫شما قوت دهد‪ ،‬تا با صبر و تحمل‬ ‫و عشقی که به همه قدیسان دارید‬
‫و شادی؛ ‪ 12‬از پدر تشکر کنید که ما‬ ‫شنیده‌ایم‪ 5 .‬ما به خاطر امیدی که‬
‫را شایسته ش راکت در می راث قدیسان‬ ‫ب رای شما در آسمان‌ها نهاده شده از‬
‫در نور کرد‪.‬‬ ‫خدا متشکریم‪ ،‬امیدی که پیش از‬
‫‪ 13‬او ما را از قدرت تاریکی نجات‬ ‫این در کالم حقیقت انجیل شنیدید‪.‬‬
‫داد و ما را به ملکوت پسر عزیزش‬ ‫‪ 6‬آن انجیل به شما رسید همان طور‬
‫منتقل کرد؛ ‪ 14‬که در او رستگاری‪،‬‬ ‫که به همه جهان نیز رسیده است‪،‬‬
‫بخشش گناهانمان‪ ،‬را یافتیم؛ ‪ 15‬او‬ ‫و میوه م ی‌دهد و رشد م ی‌کند‪ ،‬همان‬
‫تصویر خدای غیر قابل رؤیت‪،‬‬ ‫طور که در شما نیز چنین است از‬
‫‪16‬‬
‫تزاده همه مخلوقات است‪.‬‬ ‫نخس ‌‬ ‫همان روزی که درباره فیض الهی‬
‫زی را در او همه چیز خلق شد‪ ،‬در‬ ‫‪7‬‬
‫حقیقت را شنیدید و باخبر شدید‪.‬‬

‫‪ 1:5‬امید ما‪ ،‬امید به ملکوت خدا بر روی زمین است؛ عیسی از آسمان به زمین م ی‌آید تا‬
‫مرده‌ها را بیدار کرده و به ما پاداش دهد (دوم تیموتائوس ‪4:8‬؛ اول پطرس ‪ .)5:4‬به این‬
‫معنی که وعده موعود در بهشت ب رای ما مهیا م ی‌شود‪.‬‬
‫‪ 10 ,1:9‬دانش یعنی گام برداشتن عملی در راه عیسی؛ نه دانش آکادمیک‪ ،‬بلکه دانش‬
‫عملی عیسی که از کالم او سرچشمه م ی‌گیرد‪ .‬بناب راین خواندن روزانه کالم او بسیار‬
‫اهمیت دارد‪.‬‬
‫‪ 1:15‬عیسی خود خدا نیست بلکه «تصویر خدا» است‪ ،.‬چون شخصیتش درست مانند‬
‫خدا است‪.‬‬
‫‪ 1:16‬منظور از آفرینش «در او» را م ی‌توانیم با کمک رساله دوم قرنتیان بفهمیم‪5:17 .‬‬
‫‪ 1:28 - 1:17‬نایسولوک‬ ‫‪432‬‬
‫مصالحه کرد تا شما را مقدس و‬ ‫آسمان‌ها و در زمین‪ ،‬دیدن ی‌ها و‬
‫ب ی‌عیب و ب ی‌مالمت حاضر سازد‪.‬‬ ‫نادیدن ی‌ها‪ ،‬تخ ت‌ها یا سلطن ت‌ها‬
‫‪ 23‬اگر در حقیقت به ایمان خود ادامه‬ ‫یا شاه زادگان یا قدرت‌ها‪ .‬همه چیز‬
‫دهید‪ ،‬و استوار و ثاب ت‌قدم بمانید و‬ ‫به وسیله او و ب رای او آفریده شد‪.‬‬
‫از امید انجیل که درباره آن شنیدید‬ ‫‪ 17‬و او از همه چیز برتر است‪ ،‬و‬
‫دور نشوید که زیر آسمان به همه‬ ‫‪18‬‬
‫همه چیز در او شامل م ی‌شود‪.‬‬
‫مخلوقات بشارت داده شد‪ .‬انجیلی‬ ‫و او سر بدن است‪ ،‬یعنی کلیسا‬
‫که من‪ ،‬پولس‪ ،‬خادمش بودم‪ 24 ،‬و‬ ‫که آغاز است‪ ،‬نخستین کسی است‬
‫اکنون از رن ج‌هایی که به خاطر شما‬ ‫که از میان مردگان برخاست؛ تا‬
‫دیدم شاد هستم و کمبودهای زحمات‬ ‫‪19‬‬
‫در همه چیز برتری داشته باشد‪.‬‬
‫مسیح را در بدن خود ب رای بدن او‬ ‫زی را پدر صالح دید که همه کما ل‌ها‬
‫‪25‬‬
‫که کلیسا است به‌کمال م ی‌رسانم‪.‬‬ ‫در او ق رار گیرد‪ 20 ،‬و به وسیله او‬
‫کلیسایی که طبق نقشه خدا خادمش‬ ‫همه چیز را با خود آشتی داد‪ ،‬زی را‬
‫شدم که ب رای شما به من سپرده شد‬ ‫از طریق خون صلیب او صلح را‬
‫تا کالم خدا را کامل کنم‪ 26 ،‬که رمز‬ ‫برق رار کرد تا به وسیله او با همه‬
‫و راز آن قرن‌ها و نس ل‌ها پنهان بود؛‬ ‫چیز آشتی کند‪ ،‬چه چیزهایی که‬
‫اما اکنون ب رای قدیسان خدا آشکار‬ ‫روی زمین است و چه چیزهایی که‬
‫شده‪ 27 ،‬و خداوند با خشنودی به آنها‬ ‫در آسمان‌ها است‪.‬‬
‫توانمندی شکوه این رمز و راز را در‬
‫میان غیر یهودیان نشان داد‪ ،‬این راز‬ ‫موضوع موعظه پولس‬
‫این است که مسیح در شما است‪ ،‬که‬ ‫‪ 21‬و شما که در گذشته بیگانه‬
‫امید به جالل است‪.‬‬ ‫و در ذهن خود و کارهای شریر‬
‫‪ 28‬ما او را اعالم م ی‌کنیم و همه را‬ ‫دشمن بودید‪ 22 ،‬اکنون او در‬
‫تشویق م ی‌کنیم و به همه در تمام‬ ‫بدن جسمان ی‌اش از طریق مرگ‬
‫که م ی‌گوید هر که «در عیسی» است یک خلقت تازه است‪ .‬حرف از آفرینش به معنای‬
‫تح ت‌اللفظی نیست که انجیل م ی‌گوید توسط خود خدا صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪ 1:22‬بسیار عالی است که بتوانیم «ب ی‌پرده» در ب رابر خدا بایستیم‪ ،‬چون «در عیسی»‬
‫هستیم‪.‬‬
‫‪ 1:23‬عنصر تثبیت کننده در زندگی ما «امید انجیل» است‪ ،‬اینکه ب رای ابد در ملکوت‬
‫خدا بر زمین زندگی خواهیم کرد‪ .‬نه تنها نباید در درک خود منحرف شویم‪ ،‬بلکه الزم‬
‫است به صورت مداوم و مثبت ایمان داشته باشیم که آنجا خواهیم بود‪ .‬این استم رار در‬
‫ایمان و قطعیت وجود رستگاری آینده آن چیزی است که ما را «به ثبات و سکون»‬
‫م ی‌رساند‪.‬‬
‫‪ 1:24‬خدا ش رایطی را در زندگی ما ف راهم م ی‌کند که ماهیت رنج عیسی را تجربه کنیم‬
‫‪ -‬تا شاید بتوانیم در زندگی رستاخیز او نیز شریک شویم‪ .‬تنها در این معنا است که‬
‫م ی‌توانیم در «رن ج‌ها شادی کنیم»‪.‬‬
‫‪433‬‬ ‫‪ 2:13 - 1:29‬نایسولوک‬
‫در روح هنوز با شما هستم‪ ،‬و از‬ ‫حکمت تعلیم م ی‌دهیم که ما هر‬
‫دیدن نظم و پایداری شما در ایمان‬ ‫کسی را در مسیح‪ ،‬کامل تقدیم کنیم‪.‬‬
‫به مسیح مسرورم‪.‬‬ ‫‪ 29‬ب رای همین منظور من زحمت‬
‫‪ 6‬بناب راین‪ ،‬همان طور که مسیح‬ ‫م ی‌کشم و بر حسب قدرت او تالش‬
‫عیسی را به عنوان سرور پذیرفتید‪،‬‬ ‫م ی‌کنم که در من با قدرت عظیمی‬
‫در اتحاد با او رفتار کنید‪ 7 ،‬همان‬ ‫کارساز است‪.‬‬
‫طور که تعلیم دیدید‪ ،‬در او ریشه‬
‫کنید و بنا شوید و ایمانتان را استوار‬ ‫باب ‪2‬‬
‫کنید‪ ،‬و بسیار شکر گویید‪ 8 .‬برحذر‬
‫باشید مبادا کسی شما را با فلسفه و‬ ‫پولس درباره تعالیم دروغین به‬
‫فریب پوچ بر اساس سنت انسان‌ها‪،‬‬ ‫کولسیان هشدار م ی‌دهد‬
‫و عناصر جهانی و نه بر اساس‬ ‫زی را م ی‌خواهم بدانید که چقدر زیاد‬
‫مسیح‪ ،‬شما را خ راب کند‪.‬‬ ‫ب رای شما تالش م ی‌کنم و ب رای‬
‫‪ 9‬زی را در او‪ ،‬به شکل جسمانی‪،‬‬ ‫کسانی که در الئودیکیه هستند‬
‫همه کمال الهی بنا شد؛ ‪ 10‬و در او‬ ‫و ب رای همه کسانی که صورت‬
‫کامل شدید‪ .‬او سر همه دول ت‌ها و‬ ‫جسمانی من را ندیده‌اند تالش‬
‫همه قدرت‌ها است‪ 11 .‬در او ختنه‬ ‫م ی‌کنم‪ 2 ،‬تا دل‌هایشان تسلی یابد‪،‬‬
‫نیز شدید اما نه با ختن ه‌ای که به‬ ‫در عشق به هم پیوند داده شوند؛ و‬
‫وسیله دست انجام م ی‌گیرد‪ ،‬بلکه با‬ ‫اطمینان كامل كه از درک‬
‫ِ‬ ‫ت‬
‫از بركا ِ‬
‫قطع کردن جسمانیت با ختنه مسیح‪.‬‬ ‫به دست م ی‌آید‪ ،‬بهره‌مند شوند تا‬
‫به راز خدا كه در مسیح است‪ ،‬پی‬
‫معنی تعمید‬ ‫ببرند‪ 3 .‬تمام گنجین ه‌های حکمت و‬
‫‪ 12‬در تعمید با او مدفون شدید‪ ،‬با‬ ‫دانایی در او پنهان شده است‪ 4 .‬این‬
‫همین تعمید با او به وسیله ایمان به‬ ‫را م ی‌گویم تا هیچ کس با سخنان‬
‫عمل خدا زنده شدید‪ ،‬خدایی که او را‬
‫‪5‬‬
‫مجاب‌کننده شما را فریب ندهد‪.‬‬
‫از میان مردگان زنده کرد‪ 13 .‬و شما‬ ‫زی را با این که جسمم غایب است‪،‬‬

‫‪ 2:1‬ب رای پولس‪ ،‬نیایش یک مبارزه بود ‪ -‬ب راساس مثالی که داریم از مبارزه یعقوب با‬
‫فرشت ه‌ای تا زمانی که درخواستش شنیده شد (پیدایش ‪32:24,25‬؛ هوشع ‪.)12:4‬‬
‫‪ 2:2‬درک اطمینان به هم راه م ی‌آورد؛ این مزیت جستجو در انجیل ب رای یافتن بهترین‬
‫درک از خدا است‪.‬‬
‫‪ 2:9‬از آنجایی که تمامیت خدا در عیسی است‪ ،‬پس م ی‌تواند در ما نیز باشد (آیه ‪10‬؛‬
‫یوحنا‪1:16 ،‬؛ افسسیان‪ .)4:13 ;1:23 ،‬اما این ما را به خدا مبدل نم ی‌سازد‪ ،‬و حتی‬
‫عیسی نیز نم ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 2:12‬تعمید یعنی فرورفتن در آب‪ ،‬نمادی از مرگ در قبر و غرق شدن در رستاخیز‪.‬‬
‫تعمید پاشیدن آب نیست‪.‬‬
‫‪ 2:13‬بخشیدن گناهان با تعمید مرتبط است؛ به همین دلیل تعمید این چنین اهمیت دارد‪.‬‬
‫‪ 3:3 - 2:14‬نایسولوک‬ ‫‪434‬‬
‫و بن د‌ها به هم متصل م ی‌شود و به‬ ‫را‪ ،‬که از طریق خطاها و نامختونی‬
‫خواست خدا رشد م ی‌کند‪.‬‬ ‫جسمتان ُم ردید‪ ،‬خدا دوباره با او زنده‬
‫‪ 20‬اگر با مسیح ُم ردید و از عناصر‬ ‫کرد‪ ،‬و همه خطاهایمان را آمرزید‪.‬‬
‫جهان جدا شدید‪ ،‬چ را خود را مطیع‬ ‫‪ 14‬و مسیح سند حاوی احکامی را‬
‫احکام م ی‌کنید گویی در دنیا زندگی‬ ‫که علیه ما نوشته شده بود باطل‬
‫م ی‌کنید؟ ‪ 21‬احکامی از قبیل به این‬ ‫ساخت‪ ،‬که بر خالف ما بود‪ ،‬و با‬
‫دست نزن‪ ،‬به این لب نزن‪ ،‬آن را‬ ‫میخ کردن آن به صلیب آن را از بین‬
‫لمس نکن ‪( 22‬همه چیزهایی که با‬ ‫برد‪ 15 .‬او تمام دول ت‌ها و قدرت‌ها را‬
‫مصرف از بین م ی‌روند) که فقط‬ ‫از بین برد‪ ،‬آنها را علن ا ً آشکار کرد‬
‫‪23‬‬
‫مقررات و اصول انسان‌ها است‬ ‫و بر آنها پیروز شد‪.‬‬
‫ای ن‌ها در واقع در عبادت‪ ،‬تواضع‬
‫و سخ ت‌گیری ب رای بدن‪ ،‬ظاهری‬ ‫نیازی به حفظ سبت نیست‬
‫حکیمانه اما دروغین دارند‪ ،‬اما‬ ‫‪ 16‬بناب راین‪ ،‬نگذارید کسی در غذا‪،‬‬
‫ب رای توقف زیاده‌روی‌های جسم هیچ‬ ‫در نوشیدنی‪ ،‬یا درباره روز عید یا‬
‫اثری ندارند‪.‬‬ ‫ماه نو یا روز سبت شما را قضاوت‬
‫کند‪ 17 .‬آنها سای ه‌ای از آنچه بودند‬
‫باب ‪3‬‬ ‫که ق رار است بیاید‪ ،‬اما آنچه واقعی‬
‫مرکز جدید زندگی ما در مسیح‬ ‫است مسیح است‪ 18 .‬نگذارید کسی با‬
‫پس اگر با مسیح رستاخیز شدید‪،‬‬ ‫تواضع دروغین و پرستش فرشتگان‬
‫به دنبال چیزهایی باشید که در باال‬ ‫و مدام سخن گفتن درباره چیزهایی‬
‫کنار مسیح است که در دست راست‬ ‫که فرضا در رؤیاهایش دیده است‬
‫خدا نشسته است‪ 2 .‬ذهن خود را بر‬ ‫و با ذهن جسمانی خود مغرور شده‬
‫امور آسمانی متمرکز کنید نه بر‬ ‫است‪ ،‬پاداش شما را برباید‪ 19 ،‬آنها‬
‫امور دنیوی‪ 3 .‬زی را شما ُم ردید و‬ ‫سر را حفظ نم ی‌کنند‪ ،‬که کل بدن‬
‫زندگی شما با مسیح در خدا پنهان‬ ‫از آن است و به وسیله مفص ل‌ها‬
‫‪ 2:14‬به موجب قوانین‪ -‬اشاره دارد به ده فرمان‪ ،‬از جمله سبت‪ .‬اکثر نه فرمان دیگر در‬
‫تعالیم عیسی تک رار شده‌اند؛ اما فرمان سبت خیر‪.‬‬
‫‪ 2:17‬آداب شریعت یهودی تا عیسی رسید (غالطیان ‪ .)3:24‬اما حال که او آمده‪،‬‬
‫شریعت یهودی به پایان رسیده است (آیه ‪.)14‬‬
‫‪2:23‬اطاعت از مقررات قانونی ممکن است «احساس خوبی» داشته باشد‪ ،‬اما در‬
‫مبارزه علیه خودخواهی کمکی به ما نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 3:1‬عیسی از مردگان برخاست و به آسمان‌ها عروج کرد‪ .‬ما درنتیجه تعمید در رستاخیز‬
‫او شریک م ی‌شویم (‪)2:12‬؛ و معادل عروج او به آسمانها می رویم‪ ،‬این است که باید‬
‫در مورد چیزهای معنوی و روحانی فکر کنیم‪ .‬این چیزها باید به جای چیزهای گذ را مثل‬
‫ثروت‪ ،‬راحتی‪ ،‬و موفقی ت‌های زودگذر‪ ،‬واقعیت زندگی ما باشد‪ .‬داشتن ذهنی روحانی‬
‫هدف زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪435‬‬ ‫‪ 3:23 - 3:4‬نایسولوک‬
‫است‪ 15 .‬و بگذارید آرامش مسیح در‬ ‫شد‪ 4 .‬چون مسیح که زندگی ما‬
‫دل‌هایتان حکم رانی کند‪ -‬شما در‬ ‫است‪ ،‬ظاهر شود‪ ،‬پس شما نیز با او‬
‫یک بدن به این آرامش دعوت شده‌اید؛‬ ‫در شکوه ظاهر خواهید شد‪.‬‬
‫و شکرگ زار باشید‪ 16 .‬بگذارید کالم‬ ‫‪ 5‬بناب راین‪ ،‬هر چه در شما دنیوی‬
‫مسیح به وفور در شما ساکن شود‪.‬‬ ‫ک شید‪ :‬فساد جنسی‪،‬‬ ‫است در خود ب ُ‬
‫با حکمت‪ ،‬به یکدیگر تعلیم دهید‬ ‫ناپاکی‪ ،‬شهوت‪ ،‬تمایل شیطانی و‬
‫و همدیگر را با م زامیر‪ ،‬تسبیح‪،‬‬ ‫طمع که بُ ت‌پرستی است‪ 6 .‬به دلیل‬
‫آوازهای روحانی دلگرم کنید‪ -‬و با‬ ‫ای ن‌ها است که خشم خدا فرزندان‬
‫فیض در دل‌هایتان ب رای سرور آواز‬ ‫نافرمان را در بر م ی‌گیرد‪ 7 ،‬کارهایی‬
‫بخوانید‪ 17 .‬و هر کاری م ی‌کنید‪ ،‬در‬ ‫که شما نیز وقتی با این امور زندگی‬
‫حرف یا عمل‪ ،‬به نام عیسی مسیح‬ ‫م ی‌کردید انجام م ی‌دادید‪ 8 .‬اما اکنون‬
‫عمل کنید‪ ،‬و از طریق او خدای پدر‬ ‫قادر هستید ای ن‌ها را نیز کنار‬
‫را شاکر باشید‪.‬‬ ‫بگذارید‪ :‬خشم‪ ،‬غضب‪ ،‬بدخواهی‪،‬‬
‫کفر‪ ،‬بددهانی‪ 9 .‬به یکدیگر دروغ‬
‫روابط خانگی‬ ‫نگویید زی را آن انسان گذشته را با‬
‫‪ 18‬ای زنان‪ ،‬مطیع شوه ران خود‬ ‫کارهایش کنار گذاشتید‪ 10 ،‬و آدم‬
‫باشید همان طور که در اتحاد با‬ ‫جدیدی شدید که بر اساس تصویر‬
‫سرور شایسته است‪ 19 .‬ای شوه ران‪،‬‬ ‫خالقش در دانایی از نو شکل‬
‫زنان خود را دوست بدارید و با آنها‬ ‫م ی‌گیرید؛ ‪ 11‬و بین یهود و غیر‬
‫تلخی نکنید‪ 20 .‬ای فرزندان‪ ،‬در همه‬ ‫یهود‪ ،‬مختون و نامختون‪ ،‬بربری‪،‬‬
‫امور از پدر و مادر خود تبعیت‬ ‫سکیتی‪ ،‬برده‪ ،‬آزاد فرقی ندارد‪ -‬بلکه‬
‫کنید زی را این کار سرور را خشنود‬ ‫مسیح‪ ،‬همه و در همه است‪.‬‬
‫م ی‌سازد‪ 21 .‬ای پدران‪ ،‬فرزندان‬ ‫‪ 12‬پس به عنوان برگزیدگان و‬
‫خود را تحریم نکنید تا آنها دلسرد‬ ‫عزی زان خدا‪ ،‬حساسیت‪ ،‬مهربانی‪،‬‬
‫نشوند‪ 22 .‬ای خادمان‪ ،‬در همه امور‬ ‫تواضع‪ ،‬فروتنی‪ ،‬بردباری را به تن‬
‫مطیع کسانی باشید که بر حسب‬ ‫کنید؛ ‪ 13‬یکدیگر را تحمل کنید و‬
‫جسم ارباب شما هستند‪ ،‬نه فقط‬ ‫همدیگر را ببخشید‪ ،‬اگر کسی علیه‬
‫وقتی چشمشان به شما است و به‬ ‫دیگری شکایتی دارد‪ ،‬همان طور‬
‫قصد خشنود ساختن آنها‪ ،‬بلکه با‬ ‫که سرور شما را بخشید‪ ،‬شما نیز‬
‫‪23‬‬
‫خلوص قلب و ترس از سرور‪.‬‬ ‫ببخشید‪ 14 .‬و از همه ای ن‌ها مه م‌تر‪،‬‬
‫هر کاری م ی‌کنید‪ ،‬صمیمانه انجام‬ ‫عشق را به تن کنید که پیوند کمال‬
‫‪ 3:17‬شکرگ زار بودن در هر چیز‪ ،‬یکی از مشخص ه‌های اصلی زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪ 3:23‬اینکه عیسی خدمات ما به کارفرمای دنیوی‌مان را به عنوان خدمت به خودش‬
‫م ی‌پذیرد‪ ،‬از سخاوت اوست‪ .‬و به ما این قدرت را م ی‌دهد که دیگر زیر بار تکرر کارهای‬
‫روزان ه‌مان خم نشویم ‪ -‬چون کارهای ما دیگر معنا دارد و آگاهانه ب رای عیسی انجام‬
‫م ی‌شود‪ .‬این طرز فکر می توانست ب رای برده‌های قرن اول مایه راحتی باشد‪.‬‬
‫‪ 4:13 - 3:24‬نایسولوک‬ ‫‪436‬‬
‫دهید گویی آن را ب رای سرور انجام چگونه باید جواب دهید‪.‬‬
‫م ی‌دهید نه ب رای انسان‌ها‪ 24 .‬زی را‬
‫م ی‌دانید که از سرور‪ ،‬پاداش می راث خوشامدگویی و اخبار‬
‫شما به ‪ 7‬تیخیکاس‪ ،‬ب رادر عزیز و خادم‬ ‫را دریافت خواهید کرد؛ زی را‬
‫مسیح‪ ،‬سرور خدمت م ی‌کنید‪ .‬اما وفادار و ه م‌خدمت من به سرور‪ ،‬از‬
‫‪25‬‬

‫آن کسی که بدی م ی‌کند تاوان هر همه احوال من شما را آگاه خواهد‬
‫کاری را که کرده خواهد دید و هیچ کرد‪ 8 ،‬که او را به این منظور نزد‬
‫شما فرستادم تا از حاالت شما آگاه‬ ‫تبعیضی نخواهد بود‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫شود و دل‌های شما را تسلی دهد‪.‬‬
‫هم راه با انیسیمس‪ ،‬ب رادر وفادار و‬ ‫باب ‪4‬‬
‫ای اربابان‪ ،‬با خادمان خود عادل عزیز که از خود شما است‪ ،‬شما‬
‫و منصف باشید‪ .‬بدانید که شما هم را از همه وقایع اینجا آگاه خواهند‬
‫ساخت‪.‬‬ ‫اربابی در آسمان دارید‪.‬‬
‫‪ 2‬همچنان صادقانه دعا کنید و در ‪ 10‬ا َ ِر ْس ت َر ُخ س ه م‌زندان من به شما‬
‫آن با شکرگ زاری بیدار باشید‪ 3 ،‬و سالم م ی‌رساند‪ ،‬و مرقس پسرعموی‬
‫در این میان ب رای ما نیز دعا کنید برنابا (که درباره او حکم یافت ه‌اید که‬
‫‪11‬‬
‫تا خدا در را به روی ما ب رای موعظه هرگاه نزد شما آمد او را بپذیرید)‪،‬‬
‫کالم بگشاید تا راز مسیح را که به و یسوع‪ ،‬ملقب به یستوس که از اهل‬
‫خاطر آن در غل و زنجیر هستم ختنه هستند‪ .‬اینها از همکاران من‬
‫بگویم‪ 4 .‬دعا کنید که آن را آن طور ب رای ملکوت خدا هستند‪ ،‬مردانی که‬
‫باعث تسلی من گردیدند‪ 12 .‬اپف راس‬ ‫که باید با جسارت بیان کنم‪.‬‬
‫‪ 5‬زمان را دریابید‪ ،‬نسبت به کسانی به شما سالم م ی‌رساند که یکی از‬
‫که بیرون از دین هستند‪ ،‬حکیمانه شما و خادم مسیح است و پیوسته‬
‫رفتار کنید‪ 6 .‬بگذارید سخنان شما ب رای شما در دعاهای خود تالش‬
‫همیشه با فیض باشد و چاشنی آن م ی‌کند تا در تمامی اراده خدا کامل‬
‫نمک باشد‪ ،‬تا بدانید به هر یک و مطمئن شوید‪ 13 .‬زی را شهادت‬
‫‪ 3:25‬تبعیض ی در کار نیست‪ -‬اربابان برده‌ها نباید فکر م ی‌کردند که ق رار نیست به‬
‫کسی حساب پس دهند (‪ .)4:1‬حتی اگر در برخی جنب ه‌های زندگی و تفکرمان از حساب‬
‫پس دادن به دیگ ران آزاد باشیم ‪ -‬هنوز هم نسبت به خدا پاسخگو هستیم و او در روز‬
‫داوری‪ ،‬وقتی عیسی بیاید‪ ،‬جواب ما را خواهد داد‪.‬‬
‫‪ 4:3‬ما همچنین باید از خدا بخواهیم که به ما فرصت نیایش بدهد‪.‬‬
‫‪ 4:4‬اگر حتی پولس هم فکر م ی‌کرد که باید بیشتر نیایش کند و از دیگ ران بخواهد که در‬
‫این راه ب رایش دعا کنند‪ ...‬ما نیز اگر چنین حسی داشته باشیم نباید مایه تعجب ما گردد‪.‬‬
‫‪ 4:5‬ما نباید وقتمان را هدر دهیم‪ ،‬بلکه باید از آن بهره ببریم‪ .‬این دنیا پر است از‬
‫فرص ت‌هایی ب رای هدر دادن وقت‪ ،‬صرف آن در اینترنت یا در راه سرگرمی‪ .‬اما ما باید از‬
‫هر لحظه که م ی‌توانیم ب رای خدمت به خداوند استفاده کنیم؛ چون ما بندگان او هستیم‪.‬‬
‫‪437‬‬ ‫‪ 4:18 - 4:14‬نایسولوک‬
‫کلیسای الودکیان نیز خوانده شود و‬ ‫م ی‌دهم که ب رای شما و اهل الودکیه‬
‫نامه از الودکیه را هم شما بخوانید‪.‬‬ ‫واهل هی راپولس بسیار سختی کشیده‬
‫‪ 17‬و به ارخپس بگویید‪ :‬باخبر باش تا‬ ‫است‪ 14 .‬و لوقای طبیب عزیزم و‬
‫آن خدمتی را که در خداوند یافت ه‌ای‬ ‫دیماس نیز به شما سالم م ی‌رسانند‪.‬‬
‫ب ‌ه کمال برسانی‪.‬‬ ‫‪ 15‬به ب رادران در الودکیه و نیمفاس‬
‫‪ 18‬من‪ ،‬پولس‪ ،‬با دست خودم درود‬ ‫و کلیسایی که در خانه آنها است‬
‫م ی‌نویسم‪ .‬زنجیرهای م را به خاطر‬ ‫سالم برسانید‪ 16 .‬و وقتی این نامه‬
‫داشته باشید‪ .‬فیض بر شما باد‪.‬‬ ‫ب رای شما خوانده شد‪ ،‬کاری کنید در‬
‫‪ 4:17‬خدا به همه ما فرص ت‌ها‪ ،‬موقعی ت‌ها و شاید چیزهای خاصی م ی‌دهد که م ی‌خواهد‬
‫از آنها در راه خدمت به او استفاده کنیم؛ ما نباید از این وظیفه غافل شویم‪.‬‬
‫‪ 4:18‬یکدیگر را دلداری دهید‪ -‬ما در این جمله‪ ،‬به ستوه آمدن پولس از محدودی ت‌های‬
‫موقعیتش را درک م ی‌کنیم (همان طور که در کتاب اعمال ‪« 26:29‬نه در زنجیر» آمده‬
‫است)‪ .‬وقتی ما نیز چنین احساسی داشته ‌باشیم‪ ،‬پس تمامی بندگان خدا همین حس را‬
‫تجربه خواهند کرد‪.‬‬
‫اول تسالونیکیان‬
‫شما کالم سرور منتشر شد نه تنها‬ ‫باب ‪1‬‬
‫در مقدونیه و اخائیه بلکه در همه‬ ‫از طرف پولس و سیلوانس و‬
‫جا خبر ایمان شما به خدا رسید؛‬ ‫تیموتائوس به کلیسای تسالونیکیان‬
‫تا جایی که نیازی نیست چیزی‬ ‫که در خدای پدر و سرور عیسی‬
‫درباره شما بگوییم‪ 9 .‬زی را دیگ ران‬ ‫مسیح هستید‪ .‬فیض و آرامش بر‬
‫درباره نحوه استقبال شما از ما خبر‬ ‫شما باد‪ 2 .‬ما همواره به خاطر همه‬
‫م ی‌دهند و این که چگونه از ب ت‌ها‬ ‫شما‪ ،‬خدا را شکر م ی‌گوییم و در‬
‫به خدا روی آوردید تا خدایی زنده و‬ ‫‪3‬‬
‫دعاهایمان شما را ذکر م ی‌کنیم‪،‬‬
‫حقیقی را بندگی کنید‪ 10 ،‬و منتظر‬ ‫و ب ی‌وقفه در حضور خدا و پدرمان‬
‫پسرش از آسمان باشید که خدا او را‬ ‫ایمانتان در اعمال‪ ،‬زحمتتان در‬
‫از میان مردگان زنده کرد‪ ،‬منظور‬ ‫عشق و صبوریتان در امید به‬
‫عیسی است که ما را از خشم آینده‬ ‫سرورمان عیسی مسیح را یادآور‬
‫رها کرد‪.‬‬ ‫م ی‌شویم‪.‬‬

‫باب ‪2‬‬ ‫قدرت الگو‬


‫پولس تاریخ انجیل در‬ ‫‪ 4‬ای ب رادران که عزیز خدا هستید‪،‬‬
‫‪5‬‬
‫اولین دعوت از شما را م ی‌دانیم‪،‬‬
‫تسالونیکی را بازگو م ی‌کند‬ ‫که چگونه موعظه انجیل را نه تنها‬
‫ای ب رادران‪ ،‬از مالقات ما با شما خبر‬ ‫به صورت کالمی‪ ،‬بلکه با قدرت و‬
‫دارید که بیهوده نبود‪ 2 .‬همان طور‬ ‫روح القدس و اطمینان بسیار نزد‬
‫که م ی‌دانید‪ ،‬قب الً در فیلیپی رنج‬ ‫شما آوردیم‪ .‬شما نیز م ی‌دانید که به‬
‫بردیم و با اهانت با ما رفتار شد؛ اما‬ ‫خاطر شما خودمان را چگونه اف رادی‬
‫حتی در چنین مخالفتی نیز در اتحاد‬ ‫به شما نشان دادیم‪.‬‬
‫با خدایمان جسور بودیم تا درباره‬ ‫‪ 6‬و شما پیر ِو ما و سرور شدید و‬
‫‪3‬‬
‫انجیل خدا با شما صحبت کنیم‪.‬‬ ‫کالم را در سختی بسیار و با شادی‬
‫زی را‪ ،‬درخواست ما از شما اشتباه‪،‬‬ ‫روح القدس پذیرفتید‪ 7 .‬بدین صورت‪،‬‬
‫یا ناپاک یا از روی فریب نبود‪ 4 .‬اما‬ ‫شما سرمشقی ب رای همه مؤمنان در‬
‫چون از سوی خدا انتخاب شدیم تا‬ ‫مقدونیه و اخائیه شدید‪ 8 .‬زی را از‬
‫انجیل به ما سپرده شود‪ ،‬چنین سخن‬
‫‪ 1: 5, 6‬ایمانداران تمایل دارند از فردی که باعث ایمان آوردنشان شده‪ ،‬تقلید کنند‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬باید م راقب آنچه هستیم باشیم‪ ،‬به خاطر دیگ رانی که موعظه ما را م ی‌شنوند‪.‬‬
‫این دعوت به ریاکاری نیست؛ بلکه هشدار به آگاهی از این امر است که آنچه ما هستیم‬
‫بر آنچه دیگ ران م ی‌شوند تأثیر م ی‌گذارد‪ ،‬پس باید به خاطر دیگ ران م راقب خودمان‬
‫باشیم‪.‬‬
‫‪ 1:10‬بازگشت مسیح به زمین امید اصلی مسیحیان است‪.‬‬
‫‪439‬‬ ‫‪ 2:17 - 2:5‬نایکینولاست لوا‬
‫نمودیم‪ ،‬دلگرم کردیم و شهادت‬ ‫م ی‌گوییم‪ ،‬اما نه ب رای راضی کردن‬
‫دادیم‪ 12 ،‬تا آخر طوری رفتار کنید‬ ‫انسان‌ها بلکه ب رای راضی کردن خدا‬
‫که خداپسندانه است‪ ،‬خدایی که شما‬ ‫که دل‌هایمان را م ی‌آزماید‪ 5 .‬زی را‬
‫را به ملکوت و جالل خویش دعوت‬ ‫همان طور که م ی‌دانید‪ ،‬خدا شاهد‬
‫م ی‌کند‪.‬‬ ‫است که هیچ وقت از تملق استفاده‬
‫‪ 13‬و به همین دلیل‪ ،‬ب ی‌وقفه خدا‬ ‫نکردیم و طمع نداشتیم؛ ‪ 6‬و به دنبال‬
‫را شکر م ی‌کنیم که وقتی پیام خدا‬ ‫ستایش انسان‌ها نبودیم‪ ،‬نه از شما‬
‫را از ما دریافت کردید‪ ،‬آن را نه‬ ‫و نه از دیگ ران‪ ،‬در حالی که چون‬
‫به عنوان کالمی از جانب انسان‬ ‫رسوالن مسیح بودیم‪ ،‬م ی‌توانستیم‬
‫بلکه به عنوان کالم خدا که واقع ا ً‬ ‫ادعای قدرت کنیم‪ 7 .‬اما ما در میان‬
‫هم این طور است پذیرفتید‪ ،‬کالمی‬ ‫شما مالیم بودیم‪ ،‬مانند مادری که‬
‫که با قدرت در شما ایمانداران عمل‬ ‫بچ ه‌های خود را عزیز م ی‌داند‪ 8 .‬پس‬
‫م ی‌کند‪ 14 .‬زی را شما‪ ،‬ای ب رادران‪،‬‬ ‫با داشتن چنین محبتی مشتاق شما‬
‫پیر ِو کلیساهای خدا در مسیح‬ ‫بودیم و بسیار خشنود بودیم از این‬
‫عیسی شدید که در یهودیه واقع‬ ‫که نه تنها انجیل خدا‪ ،‬بلکه زندگی‬
‫شده‌اند‪ .‬زی را شما نیز از ه م‌وطنان‬ ‫خودمان را نیز تقدیم شما کنیم‪ ،‬زی را‬
‫خود همان رن ج‌های را کشیدید که‬ ‫شما ب رای ما عزیز بودید‪ 9 .‬زی را‪،‬‬
‫آنها از یهودیان دیدند‪ 15 ،‬یهودیانی‬ ‫ای ب رادران‪ ،‬زحمت و اضط راب ما‬
‫که هم سرور عیسی و انبیا را کشتند‬ ‫را به یاد دارید که شب و روز کار‬
‫و هم ما را بیرون کردند و خدا را‬ ‫م ی‌کردیم تا در حین موعظه انجیل‬
‫خشنود نم ی‌سازند و با همه بشریت‬ ‫خدا به شما باری بر دوش هیچ یک‬
‫مخالفت م ی‌کنند‪ 16 ،‬و مانع سخن‬ ‫از شما نگذاریم‪.‬‬
‫گفتن ما با غیر یهودیان م ی‌شوند که‬ ‫‪ 10‬شما و خدا نیز شاهد هستید که‬
‫سخن ما با آنها مایه نجاتشان خواهد‬ ‫چقدر با تقدس‪ ،‬نیکی و ب ی‌عیبی با‬
‫شد‪ .‬با چنین کاری‪ ،‬پیمانه گناهان‬ ‫شما که ایمان دارید رفتار کردیم‪.‬‬
‫خود را پر م ی‌کنند‪ .‬اما خشم خدا در‬ ‫‪ 11‬شما م ی‌دانید که با هر یک از‬
‫نهایت آنها را در بر خواهد گرفت‪.‬‬ ‫شما چه رفتاری داشتیم‪ ،‬مانند پدر‬
‫‪ 17‬اما ای ب رادران‪ ،‬ما که مدت کوتاهی‬ ‫با فرزندان خود‪ ،‬شما را تشویق‬
‫‪ 2:7‬تصویر مادری شیرده که از کودک خود نگهداری م ی‌کند‪ .‬این م راقبت نرم و لطیف‬
‫پولس از ب راد رانش بود‪ ،‬و در مورد ما نیز باید باشد‪.‬‬
‫‪ 2:8‬موعظه انجیل تنها تکیه بر مفاهیم و آموزش نیست؛ بلکه یعنی خودمان را فدای‬
‫دیگ ران کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:12‬شما را فرا م ی‌خواند‪-‬گویی خدا اکنون در ملکوت خدایی وعده داده شده ‌است و‬
‫از ما م ی‌خواهد که به آنجا رفته و وارد شویم‪ .‬بشارت ملکوت یک ف راخوان است‪ ،‬یک‬
‫دعوت‪ ،‬به رفتن و گام نهادن به سمت آن‪.‬‬
‫‪ 2:17‬ما نباید در جهان «مجازی» که در آن زندگی م ی‌کنیم‪ ،‬اهمیت ارتباط مستقیم و‬
‫هم راهی یکدیگر را از یاد ببریم (‪.)3:10‬‬
‫‪ 3:11 - 2:18‬نایکینولاست لوا‬ ‫‪440‬‬
‫شما م ی‌دانید‪ 5 .‬به همین دلیل‪ ،‬من‬ ‫جسم ا ً اما نه قلب ا ً از شما دور شدیم‪،‬‬
‫نیز وقتی دیگر نتوانستم تحمل کنم‪،‬‬ ‫با اشتیاق بیشتری سخت تالش‬
‫تیموتائوس را فرستادم تا از ایمان‬ ‫کردیم چهره شما را ببینیم‪ 18 .‬زی را‬
‫شما باخبر شوم تا مبادا وسوس ه‌گر‬ ‫م ی‌خواستیم نزد شما بیاییم‪ ،‬و من‬
‫شما را وسوسه کند و زحمت ما باطل‬ ‫پولس بارها م ی‌خواستم؛ اما شیطان‬
‫گردد‪.‬‬ ‫مانع ما شد‪ 19 .‬زی را امید یا شادی یا‬
‫‪ 6‬اما اکنون تیموتائوس از نزد‬ ‫تاج افتخار ما چیست؟ آیا هنگام‬
‫شما به سوی ما بازگشته و اخبار‬ ‫ظهور سرورمان عیسی‪ ،‬ای ن‌ها شما‬
‫خوش درباره ایمان و عشق شما‬ ‫نیستید؟ ‪ 20‬زی را شما شکوه و شادی‬
‫را به ما رساند‪ ،‬و این که همواره‬ ‫ما هستید‪.‬‬
‫ما را به نیکی یاد م ی‌کنید‪ ،‬مشتاق‬
‫دیدار ما هستید‪ ،‬همان طور که ما‬ ‫باب ‪3‬‬
‫نیز مشتاق دیدار شما هستیم‪ 7 .‬به‬
‫همین علت‪ ،‬ای ب رادران‪ ،‬با وجود‬ ‫عشق عظیم پولس برای‬
‫همه پریشانی و مصیب ت‌هایمان‪،‬‬ ‫تسالونیکیان‬
‫با شنیدن ایمان شما تسلی یافتیم‪.‬‬ ‫بناب راین‪ ،‬وقتی دیگر نتوانستیم‬
‫‪ 8‬زی را اکنون زندگی م ی‌کنیم اگر‬ ‫تحمل کنیم‪ ،‬صالح دیدم که در آتن‬
‫در ایمان به سرور استوار باشید‪.‬‬ ‫تنها بمانیم؛ ‪ 2‬و تیموتائوس‪ ،‬ب رادر‬
‫‪ 9‬زی را چطور م ی‌توانیم دوباره به‬ ‫ما و خادم خدا در انجیل مسیح را‬
‫خاطر شما شاکر خدا باشیم‪ ،‬بابت‬ ‫فرستادیم تا ایمان شما را استوار‬
‫همه شادی که به خاطر شما در‬ ‫سازد و شما را تسلی دهد‪ 3 .‬تا هیچ‬
‫حضور خدای‌مان داشتیم؟ ‪ 10‬شب و‬ ‫کس با این مصیب ت‌ها مت زلزل نشود؛‬
‫روز به وفور دعا م ی‌کنیم که دوباره‬ ‫زی را خودتان م ی‌دانید که ما ب رای‬
‫چهره شما را ببینیم و هر نقصی در‬ ‫همین منصوب شده‌ایم‪ 4 .‬زی را حقیقت ا ً‬
‫ایمانتان هست را کامل کنیم‪.‬‬ ‫وقتی با شما بودیم‪ ،‬از قبل به شما‬
‫‪ 11‬باشد که خدا و پدرمان و‬ ‫گفته بودیم که مصیبت خواهیم دید‪.‬‬
‫سرورمان عیسی‪ ،‬مسیر ما را به‬ ‫و به همین ترتیب همین گونه شد و‬

‫‪ 3:1‬این یعنی پولس تنها و بدون ب راد ران بودن را بسیار دشوار م ی‌دانست‪.‬‬
‫‪ 3:3‬ایمانداران نباید تعجب کنند از رن ج‌ها؛ رنج باید در زندگی ما باشد‪ ،‬چون تنها از راه‬
‫دشواریها است که م ی‌توانیم وارد ملکوت خدا گردیم (کتاب اعمال ‪.)14:22‬‬
‫‪ 3:9‬در حضور خدای خود‪ -‬وقتی دعا م ی‌کنیم و به طور کلی در زندگی‪« ،‬در حضور‬
‫خدا» هستیم‪ .‬پولس همین عبارت را در آیه ‪ 13‬استفاده م ی‌کند تا شرح دهد که چگونه‬
‫در روز داوری «به حضور خدا» م ی‌رسیم‪ .‬در دعا‪ ،‬و در زندگی‪ ،‬باید تالش کنیم به‬
‫گون ه‌ای زندگی کنیم که گویی در روز داوری و در حضور خدا هستیم‪ .‬بیایید در زندگی‬
‫روزانه‪ ،‬خود را از این حقیقت نهایی دور نسازیم‪ .‬دعا به طور ویژه پی ش‌د رآمدی است‬
‫بر روز داوری‪.‬‬
‫‪441‬‬ ‫‪ 4:12 - 3:12‬نایکینولاست لوا‬
‫تخطی و بدی نکند‪ .‬زی را همان طور‬ ‫سوی شما هدایت کنند‪ 12 .‬و سرور‬
‫که قب الً به شما هشدار دادیم و شهات‬ ‫عشق شما نسبت به یکدیگر و‬
‫دادیم‪ ،‬خداوند انتقام‌گیرنده همه این‬ ‫نسبت به همه انسان‌ها را رشد دهد‬
‫چیزها است‪ 7 .‬زی را خدا ما را نه به‬ ‫و زیاد کند‪ ،‬مانند عشقی که ما به‬
‫ناپاکی بلکه به تقدس دعوت م ی‌کند‪.‬‬ ‫شما داریم‪ 13 ،‬و دل‌هایتان را ب ی‌عیب‬
‫‪ 8‬بناب راین‪ ،‬آن کسی که این آموزه را‬ ‫با تقدس در حضور خدا و پدرمان‬
‫رد م ی‌کند‪ ،‬نه انسان را بلکه خدا را‬ ‫هنگام ظهور سرورمان عیسی با‬
‫رد کرده است‪ ،‬خدایی که روح مقدس‬ ‫همه قدیسانش استوار سازد‪.‬‬
‫خود را به شما م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 9‬اما در مورد عشق ب رادران‪،‬‬ ‫باب ‪4‬‬
‫نیازی نیست که کسی ب رای شما‬
‫چیزی بنویسد‪ .‬زی را خودتان از خدا‬ ‫زندگی مقدس‬
‫آموخت ه‌اید که یکدیگر را دوست‬ ‫در آخر‪ ،‬ای ب رادران‪ ،‬ما در سرور‬
‫بدارید‪ 10 .‬زی را در حقیقت نسبت‬ ‫عیسی از شما تمنا داریم و شما‬
‫به همه ب رادران در س راسر مقدونیه‬ ‫را تشویق م ی‌کنیم که بیش از بیش‬
‫چنین رفتاری دارید‪ .‬اما ای ب رادران‪،‬‬ ‫همان طور که از ما یاد گرفتید‪،‬‬
‫ما شما را تشویق م ی‌کنیم که بیشتر‬ ‫رفتار کنید و خدا را خشنود سازید‪.‬‬
‫و بیشتر چنین باشید‪ 11 .‬باشد که‬ ‫‪ 2‬زی را م ی‌دانید که چه تعالیمی از‬
‫آرزو کنید که زندگی آرامی داشته‬ ‫طریق سرور عیسی به شما دادیم‪.‬‬
‫باشید‪ ،‬به کار خود مشغول باشید‬ ‫‪ 3‬چ را که این خواست خدا است‬
‫و با دستان خود کار کنید‪ ،‬و همان‬ ‫که زندگی مقدسی داشته باشید‪.‬‬
‫طور که شما را حکم کردیم‪ 12 ،‬تا‬ ‫بناب راین‪ ،‬از فساد جنسی پرهیز کنید؛‬
‫نسبت به کسانی که ب ی‌ایمان هستند‬ ‫‪ 4‬هر یک از شما زنی را در تقدس و‬
‫به درستی رفتار کنید و چیزی کم‬ ‫عزت‪ 5 ،‬و نه در شهوت و هوس آن‬
‫نداشته باشید‪.‬‬ ‫طور که غیر یهودیان خدانشناس‬
‫م ی‌کنند ب رای خود بستاند‪ 6 .‬هیچ‬
‫کس نسبت به ب رادر خود در این امر‬
‫‪ 3:13‬اگر در زندگی با عشق به دیگ ران زیسته باشیم‪ ،‬وقتی در روز داوری نهایی با‬
‫عیسی روبرو م ی‌شویم‪ ،‬دل‌هایمان استوار خواهد بود (آیه ‪.)12‬‬
‫‪ 4:4, 5‬ما باید شریکی در عشق داشته باشیم‪ ،‬نه در «شهوت»‪ .‬ازدواج باید ب راساس‬
‫عشق باشد‪ ،‬نه شهوت‪.‬‬
‫‪ 4:10‬اگر با م راقبه در خود دریافتیم که نسبت به دیگ ران محبت داریم‪ ،‬نباید دچار‬
‫خودپسندی گردیم‪ .‬عشق با طبیعت خود‪ ،‬رشد کرده و بزرگ م ی‌شود‪ .‬آیا زندگی ما بر‬
‫اساس عشق روزافزون ساخته شده است؟‬
‫‪ 4:11‬آرزومند باشید‪ -‬واژه یونانی به معنی بلند پروازی‪-‬جاه طلبی است‪ .‬در واقعیت‬
‫روحانی‪ ،‬آرزوهای ما باید معطوف به چیزهای معنوی باشد نه مادی‪.‬‬
‫‪ 5:3 - 4:13‬نایکینولاست لوا‬ ‫‪442‬‬
‫فرشته و شیپور خدا‪ ،‬و اول مردگان‬ ‫از امید شگف ت‌انگیز به رستاخیز‬
‫در مسیح خواهند برخاست‪ 17 .‬سپس‬ ‫و حقیقت بازگشت مسیح تسلی‬
‫ما که زنده هستیم و باقی مانده‌ایم‬
‫با آنها در ابرها در آسمان صعود‬ ‫بیابید‪.‬‬
‫خواهیم کرد تا سرور را مالقات‬ ‫‪ 13‬ای ب رادران‪ ،‬نم ی‌خواهیم درباره‬
‫کنیم و تا ابد با سرور خواهیم بود‪.‬‬ ‫کسانی که به خواب رفت ه‌اند ب ی‌خبر‬
‫‪ 18‬بناب راین‪ ،‬با این کلمات یکدیگر‬ ‫باشید تا مبادا مانند ناامیدان محزون‬
‫را تسلی دهید‪.‬‬ ‫باشید‪ 14 .‬زی را اگر ایمان داشته باشیم‬
‫که عیسی ُم رد و دوباره برخاست‪،‬‬
‫قطع ا ً خدا کسانی را که در عیسی به‬
‫باب ‪5‬‬ ‫خواب رفت ه‌اند نیز با او خواهد آورد‪.‬‬
‫اما در مورد زمان‌ها و فص ل‌ها ای‬ ‫‪ 15‬زی را این را بر اساس کالم‬
‫ب رادران‪ ،‬نیازی نیست که چیزی‬ ‫سرور به شما م ی‌گویم که ما که‬
‫ب رای شما نوشته شود‪ 2 .‬زی را خودتان‬ ‫زنده هستیم و هنگام ظهور سرور‬
‫خوب م ی‌دانید که روز سرور‬ ‫نیز زنده خواهیم بود‪ ،‬به هیچ وجه از‬
‫مانند دزدی در شب م ی‌آید‪ 3 .‬وقتی‬ ‫کسانی که خوابیده‌اند پیشی نخواهیم‬
‫مردم درباره آرامش و امنیت سخن‬ ‫جست‪ 16 .‬زی را خود سرور با فریادی‬
‫م ی‌گویند‪ ،‬سپس ناگهان مانند درد‬ ‫از آسمان نازل خواهد شد‪ ،‬با صدای‬
‫زایمانی که یک زن باردار را ف را‬
‫‪ 4:17‬اینجا‪ ،‬هیچ اشاره‌ای دال بر ربوده شدن متقیان به آسمان نیست‪ .‬مسیح پیش‬
‫از اینکه ایمانداران با او مالقات کنند‪ ،‬از آسمان به زمین م ی‌آید‪ .‬مسیح تا ابد بر‬
‫تخت داود در اورشلیم حکم رانی کرده و ما نیز با او‪ ،‬اینجا روی زمین‪ ،‬خواهیم بود‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬غیرممکن است که ابدیت را با او در میان زمین و هوا بگذ رانیم‪« .‬هوا» تنها‬
‫چند کیلومتر باالتر از سطح زمین ادامه دارد‪ ،‬یعنی نم ی‌تواند اشاره به آسمان‪ ،‬جایگاه‬
‫زندگی خدا داشته باشد‪ .‬عبارت یونانی که «ربوده شده» ترجمه شده‪ ،‬به معنای دزدیده‬
‫شدن است؛ و هیچ مضمونی از مسیر در آن مشخص نیست‪ .‬این مورد در کتاب اعمال‬
‫‪ 8:39‬هم دیده م ی‌شود‪« .‬روح خدا‪ ،‬فیلیپوس را برگرفت و برد و خواجه س رای حبشی‬
‫دیگر او را ندید‪ ...‬اما فیلیپوس در اشدود دیده شد‪ ».‬این شرح جابجایی معجزه‌آسای‬
‫فیلیپوس از مکانی به مکان دیگر است‪ .‬وقتی مسیح بیاید‪ ،‬مسئولین گرد هم در محل‬
‫داوری جمع م ی‌شوند؛ آنها تنها نخواهند ماند تا خودشان به آنجا بروند‪ .‬ممکن است که‬
‫وسیله جابجایی ما به آن مکان به نوعی از طریق هوا باشد‪ .‬عیسی گفت که «در روز‬
‫ظهور پسر انسان ‪ ...‬از دو مرد که در مزرع ه‌اند؛ یکی برگرفته و دیگری واگذاشته‬
‫خواهد شد» (لوقا ‪ .)17:30,36‬این تصویر یک ربوده شدن ناگهانی را به ما م ی‌دهد‪.‬‬
‫شاگردان مشتاقانه پرسیدند‪« ،‬کجا‪ ،‬ای خداوند؟ و او در پاسخ گفت‪ ،‬هرجا الش ه‌ای باشد‪،‬‬
‫الشخوران آنجا گرد م ی‌آیند» (لوقا ‪ .)17:37‬از آنجایی که الشخوران در هوا پرواز‬
‫م ی‌کنند و هرجا الش ه‌ای باشد فرود م ی‌آیند‪ ،‬پس مسئولین نیز به مکانی که ب رای داوری‪،‬‬
‫خداوند خود را مالقات م ی‌کنند‪ ،‬برده م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪443‬‬ ‫‪ 5:28 - 5:4‬نایکینولاست لوا‬
‫قائل شوید‪ .‬با هم در آرامش و صلح‬ ‫م ی‌گیرد‪ ،‬وی رانی آنها را ف را خواهد‬
‫زندگی کنید‪.‬‬ ‫گرفت‪ ،‬و به هیچ وجه راه گریزی‬
‫‪ 14‬و از شما خواهش م ی‌کنیم ای‬ ‫نخواهند داشت‪ 4 .‬اما شما ای‬
‫ب رادران که اف راد ب ی‌نظم را اخطار‬ ‫ب رادران‪ ،‬در تاریکی نیستید که آن‬
‫دهید‪ ،‬اف راد ضعی ف‌النفس را تشویق‬ ‫روز شما را مانند دزد غافلگیر کند‪.‬‬
‫کنید‪ ،‬از ضعیفان حمایت کنید‪،‬‬ ‫‪ 5‬زی را شما همه فرزندان روشنایی و‬
‫‪15‬‬
‫و نسبت به همه بردبار باشید‪.‬‬ ‫فرزندان روز هستید‪ .‬ما نه از شب‬
‫مواظب باشید که هیچ کس بدی را‬ ‫و نه از تاریکی هستیم‪ 6 .‬پس بیایید‬
‫با بدی جواب ندهد‪ ،‬بلکه همیشه به‬ ‫مانند دیگ ران نخوابیم‪ ،‬بلکه مواظب‬
‫یکدیگر و به همه نیکی کنید‪.‬‬ ‫و هوشیار باشیم‪ 7 .‬زی را کسانی که‬
‫‪ 16‬همواره شادمان باشید‪ 17 .‬پیوسته‬ ‫م ی‌خوابند‪ ،‬در شب م ی‌خوابند؛ و‬
‫دعا کنید‪ 18 .‬در همه چیز شاکر‬ ‫کسانی که مست هستند‪ ،‬در شب‬
‫باشید‪ .‬زی را این خواست خدا در‬ ‫مست هستند‪ 8 .‬اما از آن جایی ما از‬
‫مسیح عیسی از شما است‪.‬‬ ‫آن روز هستیم‪ ،‬باید هوشیار باشیم‪،‬‬ ‫ِ‬
‫‪20‬‬
‫‪ 19‬روح را خاموش نکنید‪.‬‬ ‫زره ایمان و عشق را به سینه ببندیم‬
‫نبوت‌ها را تحقیر نکنید‪ 21 .‬همه چیز‬ ‫و امید به رهایی را مانند کاله‌خود به‬
‫‪22‬‬
‫را بیازمایید‪ .‬و نیکی را حفظ کنید‪.‬‬ ‫سر کنیم‪ 9 .‬زی را خدا مقدر نکرده که‬
‫از بدی در هر جا پرهیز کنید‪.‬‬ ‫ما گرفتار خشم او شویم‪ ،‬بلکه ما را‬
‫‪ 23‬باشد که خدای آرامش شما را‬ ‫انتخاب کرد تا از طریق سرورمان‬
‫کام الً تقدیس کند؛ و کل روح‪ ،‬جان‬ ‫عیسی مسیح رهایی یابیم‪ 10 ،‬عیسی‬
‫و بدن‌تان ب ی‌عیب هنگام ظهور‬ ‫که ب رای ما ُم رد تا چه در بیداری و‬
‫سرورمان عیسی مسیح به دور‬ ‫چه در خواب‪ ،‬با او زندگی کنیم‪.‬‬
‫باشد‪ 24 .‬خدایی که شما را دعوت‬ ‫‪ 11‬بناب راین‪ ،‬یکدیگر را تشویق و‬
‫م ی‌کند وفادار است و این کار را‬ ‫تقویت کنید‪ ،‬همان طور که اکنون‬
‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫نیز چنین م ی‌کنید‪.‬‬
‫‪ 25‬ب رادران‪ ،‬ب رای ما دعا کنید‪.‬‬
‫‪ 26‬با بوس ه‌ای مقدس به همه ب رادران‬ ‫افکار پایانی‬
‫سالم برسانید‪.‬‬ ‫‪ 12‬اما ای ب رادران‪ ،‬از شما تمنا داریم‬
‫‪ 27‬شما را به سرور قسم م ی‌دهم‬ ‫که کسانی که بین شما زحمت‬
‫که این نامه را ب رای همه ب رادران‬ ‫م ی‌کشند را بشناسید‪ ،‬که در سرور‪،‬‬
‫بخوانید‪.‬‬ ‫رهب ران شما هستند و شما را تشویق‬
‫‪ 28‬فیض سرورمان عیسی مسیح با‬ ‫م ی‌کنند‪ 13 .‬ب رای این اف راد به خاطر‬
‫شما باشد‪.‬‬ ‫زحمتشان‪ ،‬عشق و احت رام ف راوانی‬
‫‪ 5:6‬ما نباید به خواب برویم ‪ -‬اما مثل متی ‪ 25:1-13‬م ی‌گوید که حتی «باکره‌های دانا»‬
‫نیز وقتی عیسی م ی‌آید‪ ،‬در خوابند‪.‬‬
‫دوم تسالونیکیان‬
‫را که رن ج‌ م ی‌بینند (و همچنین ما‬ ‫باب ‪1‬‬
‫را) آسوده خواهد نمود وقتی سرور‬ ‫هنگام بازگشت مسیح رنج به‬
‫عیسی از آسمان با فرشتگان تحت‬
‫قدرت او در آتشی فروزان ظاهر‬ ‫پایان م ی‌رسد‬
‫از طرف پولس و سیلوانس و‬
‫م ی‌شوند‪ 8 ،‬و از آنهایی که خدا را‬
‫تیموتائوس به كلیسای تسالونیكیان‬
‫تصدیق نم ی‌کنند و کسانی که از‬
‫انجیل سرورمان عیسی تبعیت‬ ‫در خدا پدرمان و سرورمان عیسی‬
‫مسیح‪ 2 .‬فیض و آرامش از خدای‬
‫نم ی‌کنند انتقام خواهد گرفت‪ 9 .‬آنها‬
‫پدر و سرور عیسی مسیح بر شما‬
‫مجازات و حتی نابودی ابدی از‬
‫حضور سرور و از شکوه قدرتش‬ ‫باد‪.‬‬
‫‪ 3‬ای ب رادران‪ ،‬موظفیم همان طور‬
‫خواهند دید‪ 10 ،‬وقتی او خواهد آمد‬
‫که شایسته است‪ ،‬بابت شما خدا را‬
‫تا در قدیسانش جالل یابد و موجب‬
‫شاکر باشیم زی را ایمان شما بسیار‬
‫شگفتی همه ایمانداران در آن روز‬
‫رشد م ی‌کند و عشق هر یک از شما‬
‫شود (زی را به شهادت ما به شما‬
‫‪4‬‬
‫نسبت به یکدیگر اف زایش م ی‌یابد‪،‬‬
‫ایمان آوردید)‪.‬‬
‫و خودمان در میان کلیساهای خدا‬
‫‪ 11‬ب رای همین منظور‪ ،‬همواره ب رای‬
‫به خاطر صبر و ایمانتان در همه‬
‫شما دعا م ی‌کنیم تا خدایمان شما را‬
‫آزارها و مصیب ت‌هایی که متحمل‬
‫شایسته دعوت بداند و هر آرزوی‬
‫‪5‬‬
‫شدید به شما افتخار م ی‌کنیم‪.‬‬
‫نیکی و عمل ناشی از ایمان را با‬
‫ای ن‌ها ثابت م ی‌کنند که قضاوت‬
‫قدرت محقق کند‪ 12 .‬تا طبق فیض‬
‫خداوند عادالنه است و شما که‬
‫خدایمان و سرورمان عیسی مسیح‬
‫تا انتها ای ن‌ها را تحمل م ی‌کنید‬
‫نام سرورمان عیسی در شما جالل‬
‫شایسته ملکوت خداوند شمرده‬
‫یابد و شما نیز در او جالل یابید‪.‬‬
‫م ی‌شوید‪ ،‬ملکوتی که ب رای آن نیز‬
‫رنج م ی‌برید‪.‬‬
‫‪ 6‬خدا عادل است و کسانی را که باب ‪2‬‬
‫به شما رنج می دهند با مصیبت مرد شریر‬
‫مجازات خواهد کرد؛ ‪ 7‬و کسانی ای ب رادران‪ ،‬در مورد ظهور‬
‫‪ 1:5‬اینکه ما دشواری‌ها را تجربه م ی‌کنیم دلیل قطعی است بر اینکه ق رار است در‬
‫ملکوت خدا پذیرفته شویم؛ چون راه ورود به ملکوت خدا از دشواری‌ها م ی‌گذرد (کتاب‬
‫اعمال ‪.)14:22‬‬
‫‪ 1:9‬هالکت جاودان ی‪ -‬مزد گناه‪ ،‬موت است (رومیان ‪ ،)6:23‬شکنجه آگاهانه‪ ،‬ابدی‬
‫نیست‪ .‬مرگ آنها ابدی خواه ‌د بود و در این معنا‪ ،‬هالکتشان جاودانی‪.‬‬
‫‪ 1:11‬اگر ما میل به خوبی و عمل نیکو داشته باشیم خدا نیز به نیروی خود این امیال‬
‫ما را به انجام م ی‌رساند‪.‬‬
‫‪445‬‬ ‫‪ 2:17 - 2:2‬نایکینولاست مود‬
‫عمل شیطان خواهد بود‪ ،‬با همه‬ ‫سرورمان عیسی مسیح و جمع‬
‫قدرت و نشان ه‌ها و معج زات دروغین‪،‬‬ ‫شدن ما با او‪ 2 ،‬از شما خواهش‬
‫‪ 10‬و با همه فریب ناعادالنه کسانی‬ ‫م ی‌کنیم با روح یا کالم یا نام ه‌ای که‬
‫که هالک م ی‌شوند‪ .‬زی را آنها عشق‬ ‫به نظر م ی‌رسد از سوی ما باشد و‬
‫‪11‬‬
‫حق را نپذیرفتند تا نجات یابند‪،‬‬ ‫م ی‌گوید روز مسیح ف را رسیده است‪،‬‬
‫به همین دلیل خدا فریبی قدرتمند‬ ‫فورا ً ذهن خود را مت زلزل و مشوش‬
‫به سوی آنها فرستاد تا دروغ را باور‬ ‫نسازید‪ 3 .‬نگذارید هی چ‌ کس به هیچ‬
‫کنند؛ ‪ 12‬تا همه کسانی که به حق‬ ‫طریقی شما را فریب دهد‪ .‬زی را اول‬
‫ایمان نیاوردند بلکه در ب ی‌عدالتی‬ ‫از همه باید سقوط ف را رسد و مرد‬
‫لذت بردند‪ ،‬محکوم شوند‪.‬‬ ‫‪4‬‬
‫شریر‪ ،‬پسر نابودی ظاهر شود‪،‬‬
‫که با هر آنچه خدا نامیده م ی‌شود‬
‫درخواست برای استوار بودن‬ ‫یا عبادت م ی‌شود مخالفت م ی‌کند و‬
‫‪ 13‬اما ای ب رادران‪ ،‬ما موظفیم همواره‬ ‫خود را علیه او باال م ی‌برد و در معبد‬
‫بابت شما عزی زان سرور شاکر خدا‬ ‫خدا م ی‌نشیند و خود را خدا م ی‌داند‪.‬‬
‫باشیم زی را خدا از ازل تا رهایی به‬ ‫‪ 5‬آیا ف راموش کردید که وقتی با شما‬
‫وسیله تقدس روح و ایمان به حقیقت‬ ‫بودم درباره همه این امور صحبت‬
‫انتخاب کرد؛ ‪ 14‬حقیقتی که شما را از‬ ‫کرده بودم؟ ‪ 6‬و اکنون م ی‌دانید که چه‬
‫طریق بشارت دادن ما به آن دعوت‬ ‫چیزی فع الً از ظهور او جلوگیری‬
‫کرد تا در جالل خداوند ما عیسی‬ ‫م ی‌کند و در زمان خود‪ ،‬ظهور‬
‫مسیح سهمی به دست آورید‪.‬‬ ‫خواهد کرد‪ 7 .‬زی را راز ب ی‌دینی همین‬
‫‪ 15‬پس ای ب رادران‪ ،‬استوار باشید‬ ‫حاال نیز عمل م ی‌کند‪ .‬فقط تا زمانی‬
‫و تعالیمی را که چه از طریق کالم‬ ‫که آن کسی که تا به حال ممانعت‬
‫چه از طریق نامه ما دریافت نمودید‬ ‫م ی‌کند از میان برداشته شود‪ 8 .‬آنگاه‬
‫حفظ کنید‪ 16 .‬سرورمان مسیح‬ ‫مرد ب ی‌دین ظاهر خواهد شد که او‬
‫عیسی و پدرمان خدا که ما را دوست‬ ‫را سرور عیسی با نفس دهان خود‬
‫دارند و از طریق فیض به ما تسلی‬ ‫خواهد کشت و با شکوه قدرتمند‬
‫ابدی و امید نیکویی به ما بخشیدند‪،‬‬ ‫ظهورش او را به هیچ تبدیل خواهد‬
‫‪ 17‬دل‌هایتان را تسلی م ی‌دهند و در‬ ‫کرد‪ 9 .‬اما ظهور مرد ب ی‌دین طبق‬
‫‪ 2:2‬در باب آمدن عیسی همواره نظ رات نادرست وجود داشته و دارد؛ (‪)Preterism‬‬
‫م ی‌گوید که وی در سال ‪ 70‬پس از میالد آمده و (‪ )Watchower‬معتقد است که سال‬
‫آمدن او ‪ 1914‬بوده‌ است‪ .‬اما آمدن مسیح ب رای همه روشن خواهد بود‪ ،‬زی را شری ران با‬
‫آمدن او نابود خواهند شد (آیه ‪ ،)8‬و در آن روز در عیسی گرد هم خواهیم آمد (آیه ‪.)1‬‬
‫‪ 2:11‬خدا نسبت به کسانی که نم ی‌خواهند حقیقت او را دوست داشته باشند‪ ،‬منفعل‬
‫نیست (آیه ‪ -)10‬فعاالنه آنها را تشویق م ی‌کند که توهمات را باور کنند‪ .‬این یکی از‬
‫دالیلی است که این مطالب ب ی‌محتوا را باور م ی‌کنند ‪ -‬چون خدا آنها را فریفته است‪.‬‬
‫‪ 2:17‬اگر بخواهیم در کردار و گفتار نیگو باشیم‪ ،‬خدا به ما دلگرمی م ی‌دهد؛ درست‬
‫‪ 3:11 - 3:2‬نایکینولاست مود‬ ‫‪446‬‬
‫همه کسانی که به دنبال سود‬ ‫هر عمل و رفتار نیک آن را استوار‬
‫مادی از شما هستند تنبیه کنید‬ ‫م ی‌سازند‪.‬‬
‫‪ 6‬ای ب رادران‪ ،‬به نام سرورمان‬
‫عیسی مسیح به شما حکم م ی‌کنیم‪،‬‬ ‫باب ‪3‬‬
‫که دوری کنید از هر ب رادری که‬ ‫پولس درخواست دعا م ی‌کند‬
‫ب ی‌نظمی م ی‌کند و بر اساس سنتی‬ ‫در نهایت‪ ،‬ای ب رادران‪ ،‬ب رای ما دعا‬
‫که از ما دریافت کردند عمل‬ ‫کنید تا کالم سرور به سرعت انتشار‬
‫نم ی‌کند‪ 7 .‬زی را خودتان م ی‌دانید که‬ ‫یابد و ستوده شود‪ ،‬همان طور که در‬
‫چگونه باید از ما تقلید کنید‪ .‬زی را‬ ‫میان شما چنین شد‪ 2 .‬و دعا کنید‬
‫ما خودمان در میان شما ب ی‌نظمی‬ ‫تا ما از انسان‌های غیرمنطقی و‬
‫نکردیم‪ 8 ،‬از دست کسی هم نان‬ ‫شریر رهایی یابیم‪ .‬زی را همه ایمان‬
‫نخوریم؛ بلکه نان خودمان را در‬ ‫ندارند‪ 3 .‬اما سرور وفادار است و‬
‫نتیجه زحمت و رنج خود خوردیم‪،‬‬ ‫شما را استوار خواهد کرد و از شما‬
‫شب و روز کار کردیم تا از لحاظ‬ ‫در ب رابر بدی پاسداری خواهد نمود‪.‬‬
‫مالی سربار هیچ یک از شما‬ ‫‪ 4‬و ما درباره شما به سرور اطمینان‬
‫نباشیم‪ 9 .‬نه به این دلیل که حق‬ ‫داریم که کارهایی را که به شما‬
‫چنین کاری را نداریم‪ ،‬بلکه بدین‬ ‫حکم می کنیم االن انجام م ی‌دهید و‬
‫منظور که سرمشقی ب رای شما باشیم‬ ‫در آینده نیز انجام خواهید داد؛ ‪ 5‬و‬
‫تا شما از ما تقلید کنید‪ 10 .‬زی را حتی‬ ‫سرور بدین ترتیب دل‌هایتان را به‬
‫وقتی با شما بودیم به شما چنین‬ ‫سوی عشق خدا و صبر و شکیبایی‬
‫حکم کردیم‪ :‬اگر کسی کار نم ی‌کند‪،‬‬ ‫در حین انتظار ب رای مسیح هدایت‬
‫‪11‬‬
‫از غذای شما هم نباید بخورد‪.‬‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬
‫همان طور که اطمینان م ی‌دهد به کسانی که نم ی‌خواهند حقیقت را باور کنند‪ ،‬در راه‬
‫ناپاکی (آیات ‪ )10،11‬در زندگی معنوی پستی و بلندی وجود دارد‪ ،‬ما نم ی‌توانیم از آن‬
‫دست بکشیم‪ ،‬ما در سفری هستیم که منتهی است به زندگی جاودان و یا به مرگ جاودان‬
‫و خدا ما را در مسیری که انتخاب م ی‌کنیم پیش م ی‌برد‪.‬‬
‫‪ 3:5‬خداوند عیسی قادر است که مستقیما بر ذهن [قلوب] انسان‌ها تأثیر بگذارد‪.‬‬
‫‪ 3:6‬دوری کنید‪ -‬شامل آیات ‪ 7‬الی ‪ 12‬نیز م ی‌باشد‪ ،‬در مورد برخی اف راد که «کاهلی»‬
‫پیشه کرده و تنها ب رای کسب پول با کلیسا همکاری م ی‌کنند‪ ،‬و زمانی که م ی‌توانند‬
‫کاری انجام دهند از آن پرهیز م ی‌کنند‪ .‬آیه ‪ 6‬بدین معنا نیست که ما باید از هرکسی‬
‫که دستورات عیسی را نادیده م ی‌گیرد دوری کنیم‪ ،‬چون خود ما هم این کار را م ی‌کنیم‪.‬‬
‫بلکه حرف این آیه در مورد ش رایط خاص و اف رادی است که در تسالونیکا ب رای کسب‬
‫د رآمد عضو کلیسا م ی‌شدند‪.‬‬
‫‪ 3:9‬گاهی اوقات بهتر است کاری را که ب ه‌حق م ی‌توانیم انجام دهیم‪ ،‬انجام ندهیم‪ ،‬به‬
‫دلیل سرمشق بدی که درست م ی‌کند و به این دلیل که ممکن است دچار سوء برداشت و‬
‫سوء استفاده اف راد ضعی ف‌تر واقع گردد‪.‬‬
‫‪447‬‬ ‫‪ 3:18 - 3:12‬نایکینولاست مود‬
‫نداشته باشید تا او شرمسار شود‪.‬‬ ‫زی را شنیده‌ایم که بعض ی‌ها در میان‬
‫‪ 15‬اما او را دشمن ندانید‪ ،‬بلکه به‬ ‫شما ب ی‌نظمی م ی‌کنند و اص الً کار‬
‫عنوان یک ب رادر به او هشدار دهید‪.‬‬ ‫‪12‬‬
‫نم ی‌کنند بلکه فضولی م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 16‬باشد که خداوند‪ ،‬خودش همواره و‬ ‫کسانی را که چنین هستند به نام‬
‫در همه حاالت به شما آرامش دهد‪.‬‬ ‫سرور عیسی مسیح حکم می کنیم و‬
‫خداوند با همه شما باشد‪.‬‬ ‫نصیحت می کنیم که به آرامی کار‬
‫‪ 17‬سالم و تهیت من‪ ،‬پولس با‬ ‫کرده و نان خود را بخورند‪.‬‬
‫دست خط خودم که نشانه هر نامه‬ ‫‪ 13‬اما شما ای ب رادران از کار نیک‬
‫است‪ .‬این گونه م ی‌نویسم‪ 18 .‬فیض‬ ‫خسته نشوید‪ 14 .‬و اگر کسی از کالم‬
‫سرورمان عیسی مسیح با همه شما‬ ‫ما در این نامه تبعیت نم ی‌کند‪،‬‬
‫باد‪.‬‬ ‫توجه کنید تا هیچ ارتباطی با او‬
‫‪ 3:14‬مفهوم این آیه نیز‪ ،‬همانند آیه ‪ 6‬است‪.‬‬
‫اول تیمائوس‬
‫است اگر کسی آن را درست به کار‬ ‫باب ‪1‬‬
‫گیرد‪ 9 ،‬زی را م ی‌دانیم که شریعت‬ ‫پولس تیموتائوس را تشویق‬
‫نه ب رای انسانی نیکوکار بلکه‬
‫ب رای یاغیان و سرکشان‪ ،‬ب رای‬ ‫م ی‌کند تا در برابر تعلیمات‬
‫خدانشناسان و گناهکاران‪ ،‬ب رای‬ ‫دروغین مقاومت کند‬
‫کاف ران و ب ی‌دینان‪ ،‬ب رای قاتالن پدران‬ ‫از طرف پولس‪ ،‬یکی از حواریون‬
‫‪10‬‬
‫و قاتالن مادران‪ ،‬ب رای آدم‌کشان‪،‬‬ ‫مسیح طبق دستور خدا ناجی‬
‫ب رای زناکاران‪ ،‬ب رای لواط‌گ ران‪ ،‬ب رای‬ ‫ما و عیسی مسیح امید ما‪ 2 .‬به‬
‫آدم‌ربایان‪ ،‬ب رای دروغگویان‪ ،‬ب رای‬ ‫تیموتائوس‪ ،‬فرزند حقیقی من در‬
‫کسانی که شهادت دروغ م ی‌گویند‬ ‫ایمان‪ .‬فیض‪ ،‬رحمت و آرامش از‬
‫وضع شده و هر کار دیگری وضع‬ ‫جانب خدای پدر و عیسی مسیح‪،‬‬
‫شده که در تضاد با تعلیم درست‬ ‫سرورمان بر تو باد‪.‬‬
‫باشد‪ 11 ،‬تعلیمی که طبق انجیل‬ ‫‪ 3‬همان طور که وقتی عازم‬
‫شکوه خدای متبارک است که به من‬ ‫مقدونیه بودم از تو خواهش کردم‪،‬‬
‫سپرده شده است‪.‬‬ ‫در افسس بمان تا به برخی اف راد‬
‫دستور دهی که اصولی متفاوتی‬
‫ایمان آوردن پولس‪ ،‬الگویی‬ ‫را تعلیم ندهند‪ 4 ،‬و به افسان ه‌ها و‬
‫شجره‌نام ه‌های ب ی‌پایانی اهمیت‬
‫برای همه ما‬ ‫ندهند که به جای تعلیم الهی که‬
‫‪ 12‬من شکرگ زار عیسی مسیح‬ ‫در ایمان است‪ ،‬موجب اختالف‬
‫سرورمان هستم که من را توانمند‬ ‫م ی‌شوند‪.‬‬
‫ساخت ب رای این که من را وفادار‬ ‫‪ 5‬مقصود از این تعلیم‪ ،‬ب رانگیختن‬
‫شمرد و ب رای خدمتش من را‬ ‫عشق از یک قلب پاک‪ ،‬وجدانی نیک‬
‫منصوب کرد‪ 13 .‬گرچه قب الً کافر‪،‬‬ ‫و ایمانی صادقانه است‪ 6 .‬بعضی‬
‫جفاگر و فحاش بودم‪ .‬اما به من رحم‬ ‫از اف راد از ای ن‌ها ب ی‌راهه رفت ه‌اند و‬
‫شد چون این کارها را در جهالت و‬ ‫‪7‬‬
‫به صحبت بیهوده روی آورده‌اند‪،‬‬
‫ب ی‌ایمانی انجام م ی‌دادم‪ 14 .‬و فیض‬ ‫آرزو دارند معلمان شریعت شوند با‬
‫سرورمان با ایمان و عشقی که در‬ ‫این که نه م ی‌فهمند چه م ی‌گویند و‬
‫عیسی مسیح است فزونی یافت‪.‬‬ ‫نه م ی‌دانند چه چیزی را با اطمینان‬
‫‪ 15‬این سخن پایدار و شایسته‬ ‫تأیید م ی‌کنند‪.‬‬
‫پذیرفتن است‪ :‬عیسی مسیح به جهان‬ ‫‪ 8‬اما م ی‌دانیم که شریعت خوب‬
‫‪ 1:5‬اهمیت تعلیم درست این است که به محبت و ایمان م ی‌انجامد‪ .‬به این دلیل است‬
‫که داشتن اعتقادات درست و رد تعالیم نادرست چنان حائز اهمیت م ی‌باشد (آیات ‪.)3،4‬‬
‫‪ 1:15‬پولس‪ ،‬که اکنون به پایان عمر نزدیک م ی‌شود‪ ،‬خود را گناهکارترین در جهان‬
‫م ی‌خواند‪ .‬قب الً وی خود را کمترین رسوالن دانسته بود (رساله اول قرنتیان ‪ ،)15:9‬و‬
‫‪449‬‬ ‫‪ 2:7 - 1:16‬سوئامیت لوا‬
‫باب ‪2‬‬ ‫آمد تا گناهکاران را که سرکرده آنها‬
‫پولس تشویق به دعا م ی‌کند‬ ‫من هستم نجات دهد‪ 16 .‬اما به این‬
‫بناب راین‪ ،‬از شما تمنا دارم که اوالً‬ ‫دلیل به من رحم شد که عیسی مسیح‬
‫ب رای همه انسان‌ها مناجات‪ ،‬دعا‪،‬‬ ‫در من به عنوان بزرگترین گناهکار‪،‬‬
‫شفاعت و شکرگ زاری کنید؛ ‪ 2‬ب رای‬ ‫همه صبر خود را به عنوان الگویی‬
‫پادشاهان و همه کسانی که در‬ ‫ب رای کسانی نشان داد که بعدها ب رای‬
‫جایگاهی بلند هستند تا یک زندگی‬ ‫به دست آوردن زندگی جاودانه به او‬
‫آرام و ساکت در کمال دینداری و‬ ‫ایمان آوردند‪ 17 .‬عزت و شکوه ابدی‬
‫عزت داشته باشیم‪ 3 .‬این از نظر‬ ‫آن پادشاه جاودانه‪ ،‬فناناپذیر‪ ،‬غیر‬
‫از ِ‬
‫خدا‪ ،‬ناجی ما‪ ،‬خوب و پسندیده‬ ‫قابل رؤیت‪ ،‬خدای یکتا باد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫است‪ 4 ،‬خدایی که دوست دارد همه‬ ‫‪ 18‬فرزندم ای تیموتائوس‪ ،‬طبق‬
‫انسان‌ها نجات یابند و به دانش‬ ‫نبوت‌هایی که درباره تو شد‪ ،‬این‬
‫حقیقت برسند‪ 5 .‬زی را یک خدا و یک‬ ‫فرمان را به تو م ی‌سپارم تا با آنها‬
‫واسطه بین خدا و انسان‌ها وجود‬ ‫در جنگ نیکو مبارزه کنی‪ 19 .‬در‬
‫‪6‬‬
‫دارد‪ ،‬یعنی شخص عیسی مسیح‪،‬‬ ‫ایمان و وجدانی پاک استوار بمان‪،‬‬
‫که خود را فدای همه کرد‪ ،‬که درباره‬ ‫بعض ی‌ها این دو را از خود دور کرده‬
‫‪7‬‬
‫آن در وقت معین شهادت داده شد‪.‬‬ ‫و کشتی ایمان خود را وی ران کردند‪.‬‬
‫ب رای همین من به عنوان موعظ ه‌گر‬ ‫‪ 20‬از جمله هیمینائوس و اسکندر که‬
‫و رسول (حقیقت را م ی‌گویم‪ ،‬دروغ‬ ‫به شیطان سپردم تا یاد بگیرند کفر‬
‫نم ی‌گویم)‪ ،‬معلم غیر یهودیان در‬ ‫نگویند‪.‬‬
‫ایمان و حقیقت منصوب شدم‪.‬‬
‫سپس کمترین ایمانداران (افسسیان ‪ .)3:8‬هرچه رشد معنوی پولس بیشتر م ی‌شود‪،‬‬
‫از می زان گناهکاری خود و قطعیت رستگاریش مطمئ ن‌تر م ی‌گردد‪ .‬ما نیز باید از این‬
‫الگو پیروی کنیم‪.‬‬
‫‪ 1:16‬ایمان شگف ت‌انگیز پولس الگویی ب رای هرکدام از ما است‪ .‬چه مسیحی بار آمده‌‬
‫باشیم و چه نه‪ ،‬چه به گناهان بزرگ اهمیت بدهیم و چه ندهیم‪ ،‬حقیقت این است که‬
‫ایمان آوردن ما به اندازه پولس شگف ت‌انگیز بوده و هست؛ و پاسخ ما به لطف خدا باید‬
‫به اندازه او مشتاقانه باشد‪.‬‬
‫‪ 1:20‬به شیطان سپردم‪ -‬م ی‌تواند اشاره‌ای باشد به قدرت منطق ه‌ای رومیان‪ ،‬شیطان‪-‬‬
‫دشمن مسیحیان‪.‬‬
‫‪2:5‬این آیه ب ه‌روشنی م ی‌گوید که تثلیث‪ ،‬برداشتی نادرست است‪ .‬پولس که پس از مع راج‬
‫عیسی به آسمان م ی‌نوشت‪ ،‬او را «عیسی مسیح انسان» خواند‪ .‬او واسطه بین خدا و‬
‫آدمیان است؛ نه خود خدا‪ ،‬چون فقط یک خدا وجود دارد‪.‬‬
‫‪ 2:8‬پس آرزویم این است‪ -‬ازآنجایی که چنین واسطه قدرتمندی ب رای دعاهایمان در‬
‫ب رابر خدا داریم (آیه ‪ ،)5‬باید از این برکت استفاده کرده و نیایش کنیم‪.‬‬
‫‪ 3:13 - 2:8‬سوئامیت لوا‬ ‫‪450‬‬
‫مهمان‌نواز‪ ،‬و قادر به تعلیم باشد؛‬ ‫‪ 8‬بناب راین آرزو دارم که انسان‌ها‬
‫‪ 3‬نباید اهل ش راب‌خواری‪ ،‬خشونت‪،‬‬ ‫همه جا دعا کنند و بدون خشم‬
‫و طمع پول باشد بلکه باید مالیم‪،‬‬ ‫و اختالف‪ ،‬دستان مقدس را باال‬
‫و نه اهل بحث‪ ،‬و نه اهل طمع‬ ‫ببرند‪ 9 .‬به همین شکل‪ ،‬تقاضا دارم‬
‫باشد‪ 4 .‬کسی باشد که خانواده خود‬ ‫که زنان با لباسی مناسب‪ ،‬باحیا و‬
‫را به خوبی اداره م ی‌کند و فرزندانی‬ ‫پرهیزکارانه خود را بیارایند‪ ،‬نه با‬
‫مطیع و موقر داشته باشد‪ 5 .‬زی را‬ ‫آرایش گیسوان و طال و مروارید و‬
‫اگر مردی نداند که چگونه خانواده‬ ‫لباس‌های گ رانبها‪ 10 ،‬بلکه با لباسی‬
‫خود را اداره کند‪ ،‬چطور به کلیسای‬ ‫که معرف زنانی است كه با اعمال‬
‫خدا رسیدگی خواهد کرد؟ ‪ 6‬نباید‬ ‫‪11‬‬
‫نیک ادعای خداپرستی دارند‪.‬‬
‫به تازگی ایمان آورده باشد تا مبادا‬ ‫یک زن باید در سکوت و در کمال‬
‫مغرور شود و به محکومیت ابلیس‬ ‫اطاعت تعلیم ببیند؛ ‪ 12‬من به زنی‬
‫بیفتد‪ 7 .‬عالوه بر این‪ ،‬باید در میان‬ ‫اجازه نم ی‌دهم تعلیم کند یا بر مردی‬
‫خارجیان نی ک‌نام باشد تا رسوا نشود‬ ‫حاکمیت داشته باشد‪ ،‬بلکه باید‬
‫و به دام ابلیس نیفتد‪.‬‬ ‫مطیع باشد‪ 13 .‬زی را اول آدم و سپس‬
‫‪ 8‬به همین شکل‪ ،‬شماسان باید‬ ‫حوا آفریده شد؛ ‪ 14‬و آدم فریب نخورد‬
‫باوقار باشند‪ ،‬دو رو نباشند‪ ،‬اهل‬ ‫بلکه زنی که فریب خورد به خطا‬
‫اف راط در ش راب‌خواری نباشند‪ ،‬طمع‬ ‫افتاد‪ 15 .‬اما اگر همچنان در ایمان‪،‬‬
‫پول نداشته باشند؛ ‪ 9‬و راز ایمان را‬ ‫عشق و تقدس با هوشیاری استوار‬
‫در وجدانی پاک نگه دارند‪ 10 .‬اول‬ ‫باشد‪ ،‬م ی‌توان به واسطه تولد فرزند‬
‫باید امتحان شوند‪ 11 .‬اگر ب ی‌عیب‬ ‫نجات یابد‪.‬‬
‫بودند‪ ،‬به عنوان شامس خدمت‬
‫کنند‪ 11 .‬به همین شکل‪ ،‬زنانشان‬ ‫باب ‪3‬‬
‫باید موقر باشد‪ ،‬شایع ه‌ساز نباشند‪،‬‬
‫میان ه‌رو و در همه امور وفادار‬ ‫درباره اسق ف‌ها و شماسان‬
‫باشند‪ 12 .‬شماسان باید یک زن‬ ‫این گفته حقیقت دارد‪ :‬اگر مردی‬
‫داشته باشند و فرزندان و خانواده‬ ‫مایل به اسقف شدن است‪ ،‬آرزوی‬
‫خود را به خوبی اداره کنند‪ 13 .‬زی را‬ ‫کاری نیک دارد‪ 2 .‬بناب راین اسقف‬
‫کسانی که به عنوان خادم به خوبی‬ ‫باید بدون عیب‪ ،‬شوهر یک‬
‫خدمت کرده‌اند‪ ،‬ب رای خود مقامی‬ ‫زن‪ ،‬میان ه‌رو‪ ،‬هوشیار‪ ،‬منظم‪،‬‬

‫‪ 14 ,2:13‬اساس تعالیم پولس در مورد نق ش‌های متفاوت زن و مرد بر اساس اصول آدم‬
‫و حوا در عدن بود؛ بناب راین‪ ،‬تعالیم او تنها اقتضای خاص زمان خودش نبود‪ ،‬چون ادام ه‌‬
‫اصولی است که خدا در آفرینش بنیان نهاد‪.‬‬
‫‪ 3:13‬خدمت ما خود گسترش‌دهنده ایمان ماست‪ .‬این نمونه مسیر رو به باال در زندگی‬
‫معنوی است؛ سالها خدمت فروتنانه ایمان را عمیق م ی‌سازد و این خود انگیزه خدمات‬
‫بیشتر خواه د‌ بود‪.‬‬
‫‪451‬‬ ‫‪ 4:8 - 3:14‬سوئامیت لوا‬
‫و تعالیم ب ت‌پرستان روی خواهند‬ ‫خوب و در ایمانی كه در عیسی‬
‫آورد‪ 2 ،‬به وسیله ریاکاری اف رادی‬ ‫مسیح است‪ ،‬چیرگی زیادی به دست‬
‫دروغگو که وجدان خود را گویی‬ ‫م ی‌آورند‪.‬‬
‫با آهن داغ کرده‌اند‪ 3 .‬آنها ازدواج را‬ ‫‪ 14‬ای ن‌ها را در حالی ب رای تو‬
‫ممنوع م ی‌کنند و دستور به پرهیز‬ ‫م ی‌نویسم که امیدوارم به زودی نزد‬
‫از خوردن غذاهایی م ی‌دهند که خدا‬ ‫تو بیایم‪ 15 .‬اما اگر تأخیر کردم‪،‬‬
‫آفریده تا کسانی که ایمان دارند‬ ‫این را م ی‌نویسم تا بدانی چگونه‬
‫و حقیقت را م ی‌دانند شکرگ زاری‬ ‫در خانه خدا رفتار کنی‪ ،‬خان ه‌ای که‬
‫کرده و آن را بخورند‪ 4 .‬زی را تمام‬ ‫کلیسای خدای زنده‪ ،‬ارکان و بنیاد‬
‫مخلوقات خدا نیک هستند و چیزی‬ ‫حقیقت است‪ 16 .‬و بدون شک‪ ،‬راز‬
‫نباید انکار شود اگر با شکرگ زاری‬ ‫دینداری نسبت به خدا عظیم است‪:‬‬
‫پذیرفته شود‪ 5 .‬زی را از طریق کالم‬ ‫او در جسم ظاهر شد‪ ،‬در روح نیک‬
‫خدا و دعا مقدس م ی‌شود‪.‬‬ ‫شمرده شد‪ ،‬از سوی فرشتگان دیده‬
‫‪ 6‬اگر ای ن‌ها را به مؤمنان یادآوری‬ ‫شد‪ ،‬در میان مل ت‌ها تعلیم داد‪ ،‬در‬
‫کنی‪ ،‬خادم خوب عیسی مسیح‬ ‫جهان به او ایمان آورده شد‪ ،‬و در‬
‫خواهی بود که در کالم ایمان و تعالیم‬ ‫شکوه به باال برده شد‪.‬‬
‫نیکی که دنبال کرده‌ای پرورش‬
‫خواهی یافت‪ 7 .‬اما از افسان ه‌ها و‬ ‫باب ‪4‬‬
‫دروغ‌های عجوزه‌ها امتناع کن و با‬
‫دینداری ورزش کن‪ 8 .‬زی را ورزش‬ ‫پیشگویی درباره از دین برگشتن‬
‫جسمی مدت کوتاهی مفید است؛‬ ‫اما روح صریح ا ً م ی‌گوید که در‬
‫اما دینداری در همه امور مفید‬ ‫زمان‌های آخر بعض ی‌ها از ایمان‬
‫دور خواهند شد‪ ،‬و به ارواح اغواکننده‬
‫‪ 3:15‬حتی پولس هم به درستی نم ی‌دانست نتیجه برنام ه‌هایش چه خواهد بود؛ ما همه‬
‫خواهان ثبات و برنام ه‌های روشن ب رای آینده هستیم‪ .‬اما خدا این گونه کار نم ی‌کند؛ او‬
‫م ی‌خواهد ما با ایمان و راهنمایی او در زندگی پیش برویم‪.‬‬
‫‪ 3:16‬خدا در جسم‪ ،‬در پسرش‪ ،‬عیسی‪ ،‬ظاهر شد‪ .‬عیسی از طبیعت انسانی بود اما‬
‫شخصیتی کامل داشت‪ ،‬پس به ما نشان داد که اگر خدا انسان م ی‌بود چگونه رفتار‬
‫م ی‌کرد‪ .‬معنای این حرف این نیست که او خود خدا بود‪.‬‬
‫‪ 4:1‬پیش بینی است از اینکه چگونه ایمان خالص مسیحی درنتیجه تعالیم و آموزه‌های‬
‫دروغین تباه م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪ 4:3‬ازدواج را منع کنند‪ -‬همان طور که کلیسای کاتولیک کشیشانش را منع کرد‪.‬‬
‫‪ 4:3‬از خوراک‌هایی پرهیز کنند‪ -‬همان طور که ادونتیس ت‌ها و سایرین خوردن غذاها و‬
‫گوش ت‌های مختلف را منع کردند‪ ،‬اگرچه خدا تمام حیوانات را به ما هدیه داده و م ی‌توانیم‬
‫آنها را بخوریم (آیات ‪.)4،5‬‬
‫‪ 4:8‬زندگی معنوی نه تنها امید زندگی جاودان را به ما م ی‌دهد‪ ،‬بلکه زندگی ما را نیز‬
‫پربرکت م ی‌سازد‪.‬‬
‫‪ 5:8 - 4:9‬سوئامیت لوا‬ ‫‪452‬‬
‫باب ‪5‬‬ ‫است زی را وعده زندگ ی‌ کنونی و‬
‫دستورات مربوط به بیوه‌زنان‬ ‫آینده را دارد‪ 9 .‬این گفته درست است‬
‫کسی را كه از تو مس ن‌تر است‬ ‫و شایسته پذیرفتن است‪ 10 .‬زی را‬
‫سرزنش نكن بلكه او را مانند پدرت‬ ‫به همین منظور تالش م ی‌کنیم و‬
‫نصیحت كن‪ .‬با مردان جوان مثل‬ ‫زحمت م ی‌کشیم زی را امید خود را‬
‫ب رادرت رفتار کن‪ 2 .‬با زنان مس ن‌تر‬ ‫به خدای زنده بست ه‌ایم که ناجی همه‬
‫مثل مادرت‪ .‬با زنان جوان مثل‬ ‫انسان‌ها به ویژه ایمانداران است‪.‬‬
‫خواهرت با کمال پاکی‪.‬‬ ‫‪ 11‬ای ن‌ها را دستور بده و تعلیم‬
‫‪ 3‬به بیوه‌زنان که واقع ا ً بیوه هستند‬ ‫کن‪ 12 .‬هیچ ‌کس جوانی تو را حقیر‬
‫احت رام بگذار‪ 4 .‬اما اگر بیوه‌زنی‬ ‫نشمارد‪ .‬در گفتار و كردار‪ ،‬در عشق‪،‬‬
‫فرزند یا نوه دارد‪ ،‬آنها باید اول یاد‬ ‫ایمان و پاكی سرمشق ایمانداران‬
‫بگیرند که از خود گذشتگی خود به‬ ‫باش‪ 13 .‬تا زمانی که م ی‌آیم‪ ،‬به‬
‫خانواده‌شان را نشان دهند و زحمات‬ ‫خواندن‪ ،‬موعظه کردن و تعلیم دادن‬
‫پدر و مادر خود را جب ران کنند‪ .‬زی را‬ ‫توجه کن‪ 14 .‬نسبت به هدی ه‌ای که‬
‫‪5‬‬
‫این کار از دید خدا پسندیده است‪.‬‬ ‫داری غفلت نکن‪ ،‬هدی ه‌ای که به‬
‫اما زنی که واقع ا ً بیوه و تنها است به‬ ‫وسیله نبوت با گذاشتن دس ت‌های‬
‫خدا امید دارد و همچنان شب و روز‬ ‫بزرگان بر تو عطا شد‪.‬‬
‫دعا و مناجات م ی‌کند‪ 6 .‬اما زنی‬ ‫‪ 15‬در همه امور کوشا باش‪ .‬خودت‬
‫که خودش را مشغول خوش‌گذرانی‬ ‫را وقف آنها کن تا پیشرفت تو بر‬
‫م ی‌کند در حالی که زنده است‪ُ ،‬م رده‬ ‫همه آشکار شود‪ 16 .‬م راقب خودت و‬
‫است‪ 7 .‬به آنها درباره این مسائل‬ ‫صر‬ ‫تعالیم باش‪ .‬و در این کارها ُم ِ‬
‫‪8‬‬
‫نیز دستور بده تا سرزنش نشوند‪.‬‬ ‫باش زی را این گونه هم خودت و هم‬
‫اما اگر مردی نیازهای خویشاوندان‬ ‫شنوندگان خودت را نجات خواهی‬
‫خود به ویژه خانواده‌اش را تأمین‬ ‫داد‪.‬‬
‫نکند‪ ،‬ایمان را انکار کرده و از یک‬
‫ب ی‌ایمان بدتر است‪.‬‬
‫‪ 4:15‬مطالب انجیل نم ی‌توانند سرگرمی باشند‪ ،‬چیزی که گهگاه به آن عالقه نشان‬
‫دهیم‪ .‬ما باید خودمان را «به کمال» در اختیار آن ق رار دهیم‪.‬‬
‫‪ 4:16‬شنوندگانت‪ -‬رستگاری ما م ی‌تواند تا اندازه‌ای به اشخاص ثالث وابسته باشد‪ .‬اگر‬
‫تعالیم نادرست آموزش داده شوند‪ ،‬رستگاری دیگ ران به خطر م ی‌افتد‪.‬‬
‫‪ 5:4‬والدین را نباید ف راموش کرد‪ ،‬بلکه باید از آنها م راقبت نمود ‪ -‬اصلی که در بسیاری‬
‫از نقاط جهان نادیده گرفته شده است‪.‬‬
‫‪ 5:8‬تأمین معاش خانواده خود‪ -‬این بخش در مورد م راقبت از والدین مسن صحبت‬
‫م ی‌کند (آیات ‪ .)4‬کالم خدا در اینجا نکوهشی جدی ب رای کسانی دارد که این کار را‬
‫انجام نم ی‌دهند‪.‬‬
‫‪453‬‬ ‫‪ 5:23 - 5:9‬سوئامیت لوا‬
‫خانواده خود دارد‪ ،‬باید به آنها کمک‬ ‫‪ 9‬هیچ زنی که کمتر از شصت‬
‫کند و باری بر دوش کلیسا نگذارد تا‬ ‫سال سن دارد نباید به عنوان بیوه‬
‫کلیسا به کسانی کمک کند که واقع ا ً‬ ‫ثبت شود‪ .‬فقط کسانی را ثبت کند‬
‫بیوه هستند‪.‬‬ ‫که زن یک شوهر بوده‌اند و ‪ 10‬بابت‬
‫اعمال خوب نی ک‌نام هستند؛ مث الً‬
‫احکام مربوط به بزرگان‬ ‫فرزندی را بزرگ کرده‪ ،‬نسبت به‬
‫‪ 17‬بزرگانی که خوب رهبری‬ ‫غریب ه‌ها مهمان‌نواز بوده‪ ،‬پاهای‬
‫م ی‌کنند‪ ،‬شایسته حرمتی مضاعف‬ ‫قدیسان را شسته‪ ،‬به مصیب ت‌دیدگان‬
‫خواهند بود‪ ،‬به ویژه کسانی که در‬ ‫کمک کرده و با کوشش ف راوان هر‬
‫‪18‬‬
‫کالم و تعلیم زحمت م ی‌کشند‪.‬‬ ‫کار نیکی را دنبال کرده است‪.‬‬
‫زی را کتاب مقدس م ی‌گوید‪ :‬وقتی‬ ‫‪ 11‬اما از ثبت بیوه‌زنان جوانتر‬
‫گاو خرمن را م ی‌كوبد‪ ،‬دهانش را‬ ‫امتناع کن زی را وقتی هوی و‬
‫نبند‪ .‬زی را کارگر مستحق دستمزدش‬ ‫هوسشان‪ ،‬آنها را از مسیح دور‬
‫است‪.‬‬ ‫م ی‌کند‪ ،‬مایلند ازدواج کنند‪ 12 ،‬و‬
‫‪ 19‬اتهام علیه بزرگ کلیسا را‬ ‫محکوم م ی‌شوند زی را پیمان اول‬
‫نپذیر‪ ،‬مگر این که از دهان دو یا سه‬ ‫خود را شکست ه‌اند‪ 13 .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫شاهد بشنوی‪ 20 .‬بزرگانی را که گناه‬ ‫آنها یاد م ی‌گیرند که بیکار باشند‬
‫م ی‌کنند جلوی همه مالمت کن تا‬ ‫از خان ه‌ای به خانه دیگر بروند‬
‫بقیه نیز بترسند‪ 21 .‬در حضور خدا و‬ ‫و نه تنها بیکار م ی‌شوند بلکه‬
‫عیسی مسیح و فرشتگان برگزیده تو‬ ‫شایع ه‌سازی و فضولی م ی‌کنند و‬
‫را موظف م ی‌کنم که بدون تعصب‬ ‫چیزهایی م ی‌گویند که نباید به زبان‬
‫این امور را رعایت کنی و هیچ‬ ‫بیاورند‪ 14 .‬بناب راین آرزوی من این‬
‫‪22‬‬
‫کاری را با تبعیض انجام ندهی‪.‬‬ ‫است که بیوه‌زنان جوانتر ازدواج‬
‫با عجله دست روی کسی نگذار و‬ ‫کنند‪ ،‬فرزند بیاورند‪ ،‬اهل خانه را‬
‫در گناهان دیگ ران شریک نباش‪.‬‬ ‫اداره کنند و محلی ب رای بدگویی‬
‫خودت را پاک نگه دار‪.‬‬ ‫دشمنان باقی نگذارند‪ 15 .‬زی را همین‬
‫‪ 23‬دیگر فقط آب ننوش؛ در عوض‪،‬‬ ‫حاال نیز بعض ی‌ها منحرف شده و به‬
‫ب رای معده‌ات و مریض ی‌های مکرر‬ ‫دنبال شیطان رفت ه‌اند‪.‬‬
‫خود‪ ،‬از کمی ش راب نیز استفاده کن‪.‬‬ ‫‪ 16‬اگر زنی باایمان‪ ،‬بیوه‌زنانی در‬

‫‪ 5:14‬کدبانو باشند‪ -‬این باور که زن در حالت ایده‌آل باید در فضای خانه فعالیت کند‪.‬‬
‫‪ 5:18‬پولس آشکارا حامی پرداخت دستمزد بود‪ ،‬اگرچه خودش انتخاب کرد که در قرنتیه‬
‫چنین منفعتی نداشته باشد (رساله اول قرنتیان ‪ )9:4-12‬و نیز در تسالونیکا (‪ 1‬تسال‪.‬‬
‫تسال‪ .‬دوم ‪ .)3:8 2:9 ،2‬زمان‌ها و ش رایطی وجود دارد که بهتر است کاری را که به حق‬
‫م ی‌توانیم انجام دهیم‪ ،‬انجام ندهیم‪ ،‬به خاطر دیگ ران؛ الگوی ارائه شده ممکن است دچار‬
‫سوء برداشت یا سوء استفاده ق رار گیرد‪.‬‬
‫‪ 6:10 - 6:24‬سوئامیت لوا‬ ‫‪454‬‬
‫که با سخنان استوار‪ ،‬کالم سرورمان‬ ‫‪ 24‬گناهان بعضی انسان‌ها مشهود‬
‫عیسی مسیح و تعالیم دینداری‬ ‫است و آنها را به سوی قضاوت‬
‫سازگار نباشد‪ 4 ،‬مغرور است‬ ‫م ی‌کشاند؛ اما گناهان دیگ ران دیرتر‬
‫و چیزی نم ی‌داند‪ ،‬بلکه درگیر‬ ‫گریبان‌گیر آنها م ی‌شود‪ 25 .‬به همین‬
‫مجادله و منازعه بر سر كلمات‬ ‫شکل‪ ،‬اعمال نیک بعضی انسان‌ها‬
‫است‪ ،‬که باعث حسادت‪ ،‬جدل‪،‬‬ ‫کام الً مشهود است و اعمال نیک‬
‫توهین‪ ،‬بدگمانی و ‪ 5‬مشاج رات‬ ‫دیگ ران نیز نم ی‌تواند مخفی بماند‪.‬‬
‫در بین اشخاصی م ی‌شود كه در‬
‫افكار خود فاسد و از حقیقت دور‬ ‫باب ‪6‬‬
‫هستند و گمان م ی‌کنند كه دینداری‬ ‫همه کسانی که زیر یوغ بردگی‬
‫‪6‬‬
‫وسیل ه‌ای ب رای كسب منفعت است‪.‬‬ ‫هستند‪ ،‬اربابان خود را شایسته‬
‫اما دینداری با قناعت منفعتی عظیم‬ ‫احت رام كامل بدانند تا از نام خدا و‬
‫است‪ 7 .‬زی را ما چیزی به این جهان‬ ‫تعلیم ما بدگویی نشود‪ 2 .‬کسانی كه‬
‫نیاورده‌ایم و نم ی‌توانیم چیزی ببریم‪.‬‬ ‫اربابان ایماندار دارند‪ ،‬نباید به آنها‬
‫‪ 8‬اما با داشتن غذا و پوشاک قانع‬ ‫ب ی‌احت رامی كنند چون ب رادر هستند‪،‬‬
‫خواهیم بود‪ 9 .‬اما کسانی که قصد‬ ‫بلکه باید به آنها خدمت کنند چون‬
‫دارند ثروتمند شوند‪ ،‬به وسوسه و دام‬ ‫آنهایی كه به آنها خدمت م ی‌شود‪،‬‬
‫و هوس‌های احمقانه و زیان‌بخشی‬ ‫مؤمن و عزیز هستند‪ .‬ای ن‌ها را تعلیم‬
‫گرفتار م ی‌شوند كه انسان‌ها را به‬ ‫بده و نصیحت کن‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫تباهی و محکومیت م ی‌کشاند‪.‬‬
‫زی را عشق به پول‪ ،‬سرچشم ٔه همه‬
‫‌نوع ش رارت است و بعض ی‌ها به‬ ‫خطر ثروت‬
‫دنبال آن رفتند و از ایمان گم راه‬ ‫اگر کسی تعلیم متفاوتی را بدهد‬ ‫‪3‬‬

‫‪ 25 ,5:24‬تمام گناهان و کارهای نیک ما در روز داوری در ب رابر همه آشکار خواهد‬
‫بود؛ پس نباید در زندگی ریاکار باشیم و همچنین نباید اندوهگین شویم که کارهای‬
‫نیکمان دیده نشده یا مورد ستایش ق رار نم ی‌گیرد‪ .‬چون روزی م ی‌رسد که این اتفاق‬
‫خواهد افتاد‪.‬‬
‫‪ 2 ,6:1‬پولس حامی ب رافتادن بندگی نبود‪ ،‬اگرچه یک آموزه غیرمسیحی دانسته م ی‌شد‪.‬‬
‫او پذیرفته بود که برخی چیزها در این دنیا هستند و به ما نیز آموخت که در میان این‬
‫محدودی ت‌ها یک زندگی معنوی داشته باشیم‪ .‬این اصل در مورد بسیاری جنب ه‌ها و‬
‫موقعی ت‌های جامعه مدرن صادق است‪.‬‬
‫‪ 6:10‬پولدوست ی‪ -‬روز به روز جوامع ما اتکای بیشتری بر پول پیدا م ی‌کنند و این بیش‬
‫از هر زمان ب رای نسل ما وسوسه است‪.‬‬
‫‪ 6:10‬خود را مجروح ساختند‪ -‬این زبان مصلوب شدن است‪ .‬ما به هر حال باید‬
‫مصلوب شویم‪ -‬یا با مسیح یا در تالش ب رای ما ل‌اندوزی‪ .‬بناب راین‪ ،‬رنج بردن با مسیح‬
‫انتخاب منطقی است‪.‬‬
‫‪455‬‬ ‫‪ 6:21 - 6:11‬سوئامیت لوا‬
‫ساکن است که هیچ کس نم ی‌تواند‬ ‫شدند و خود را گرفتار رن ج‌های‬
‫به آن نزدیک شود‪ .‬خدایی که هیچ‬ ‫بسیار کردند‪.‬‬
‫کس ندیده و نم ی‌تواند ببیند‪ .‬عزت و‬ ‫‪ 11‬اما تو ای مرد خدا‪ ،‬از این‬
‫قدرت جاودانه بر او باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫چیزهای مادی بگریز و در عوض‬
‫‪ 17‬به ثروتمندان در این دنیا تعلیم‬ ‫به دنبال عدالت‪ ،‬دینداری‪ ،‬ایمان‪،‬‬
‫بده تا مغرور نشوند و امید خود را‬ ‫عشق‪ ،‬صبوری و فروتنی باش‪.‬‬
‫به ثروت‌های نامطمئن نبندند؛ بلکه‬ ‫‪ 12‬در مبارزه نیک ایمان بجنگ‪،‬‬
‫در عوض به خدا توکل کنند که همه‬ ‫زندگی ابدی را به دست آور که به‬
‫غنیم ت‌ها را به ما داد تا از آن بهره‬ ‫سوی آن دعوت شدی و در حضور‬
‫ببریم‪ 18 .‬ثروتمندان باید کار نیک‬ ‫شاهدان بسیاری به اعت راف نیک‪،‬‬
‫کنند تا در اعمال نیک غنی شوند‪،‬‬ ‫اعت راف کردی‪ 13 .‬در حضور خدا‬
‫تا آماده بخشش و مایل به تقسیم‬ ‫که به همه چیز حیات م ی‌بخشد‪،‬‬
‫کردن باشند‪ 19 ،‬و بنایی خوب را ب رای‬ ‫و در حضور عیسی مسیح که نزد‬
‫آینده خود ذخیره کنند و زندگی که‬ ‫پنطیوس پیالطس به نیکی اعت راف‬
‫حیات حقیقی است را به دست آورند‪.‬‬ ‫کرد‪ ،‬ازت تمنا دارم‪ 14 :‬این فرمان‬
‫‪ 20‬ای تیموتائوس‪ ،‬از آنچه به‬ ‫را بدون لکه ننگ بدون مالمت تا‬
‫تو سپرده شده مواظبت کن‪ ،‬از‬ ‫ظهور سرورمان عیسی مسیح حفظ‬
‫حرف‌های دروغین و مخالف ت‌های‬ ‫کن‪ 15 .‬در زمان معین‪ ،‬خدا او را‬
‫که ناشی از دانش کذب هستند‬ ‫ظاهر خواهد کرد‪ ،‬خدایی که متبارک‬
‫دوری کن‪ 21 ،‬که بعضی که در آن‬ ‫است و تنها حکم ران‪ ،‬پادشاه‬
‫ادعا کردند از ایمان منحرف گشتند‪.‬‬ ‫‪16‬‬
‫سرور سروران است‪،‬‬
‫ِ‬ ‫پادشاهان و‬
‫فیض بر شما باد‪.‬‬ ‫خدایی که فناناپذیر است و در نوری‬
‫‪ 6:16‬هیچ بشری تاکنون خدا را ندیده است‪ .‬انسان‌ها عیسی را دیدند‪ ،‬پس او خود خدا‬
‫نبود‪ .‬وقتی عهد قدیم از انسان‌هایی مانند موسی صحبت م ی‌کند که «خدا را م ی‌بینند»‪،‬‬
‫منظورش دیدن فرشت ه‌ها است که نام خدا را با خود دارند (خروج ‪.)23:21‬‬
‫‪ 6:18‬ثروت معنوی واقعی در رها کردن داشت ه‌های مادی ما است‪.‬‬
‫دوم تیموتائوس‬
‫محبت و ذهن منضبط را داده است‪.‬‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪ 8‬بناب راین‪ ،‬نه از گواهی سرور ما و‬ ‫رابطه پولس با تیموتائوس‬
‫نه از من که اسیر او هستم شرمنده‬ ‫از طرف پولس یکی از حواریون‬
‫نباش‪ ،‬بلکه مطابق با قدرت خدا‬ ‫عیسی مسیح حسب اراده خدا‪،‬‬
‫ب رای بشارت سختی بکش‪ 9 .‬که ما‬ ‫مطابق با وعده حیاتی که در عیسی‬
‫را نجات داد و به دعوتی مقدس ف را‬ ‫مسیح است‪،‬‬
‫خواند نه بر اساس اعمال ما بلکه بر‬ ‫‪ 2‬به فرزند عزیزم‪ ،‬تیموتائوس‪.‬‬
‫اساس اراده و فیض خودش که قبل‬ ‫فیض‪ ،‬رحمت‪ ،‬صلح از جانب خدای‬
‫از زمان‌های ازل‪ ،‬در عیسی مسیح‬ ‫پدر و سرورمان عیسی مسیح باد‪.‬‬
‫به ما عطا شد؛ ‪ 10‬اما اکنون این‬ ‫‪ 3‬خدا‪ ،‬که از اجداد خود با وجدانی‬
‫فیض آشکار گردید با ظهور ناجی‬ ‫پاک بندگی او را م ی‌کنم‪ ،‬را شکر‬
‫ما عیسی مسیح که مرگ را نابود‬ ‫م ی‌نمایم که شبان ه‌روز در دعاهای‬
‫کرد و حیات و ب ی‌فسادی را به وسیله‬ ‫خود تو را ب ی‌وقفه یاد م ی‌کنم‪ 4 ،‬و‬
‫بشارت روشن گردانید‪ 11 ،‬بشارتی که‬ ‫اش ک‌های تو را به خاطر م ی‌آورم‬
‫ب رای آن من واعظ و حواری و معلم‬ ‫و مشتاق مالقات تو هستم تا از‬
‫تعیین شده‌ام‪ 12 .‬بدین منظور این‬ ‫خوشی سیر شوم‪ 5 .‬ایمان صادقانه‬
‫رن ج‌ها را م ی‌کشم‪ .‬اما شرمنده نیستم‪.‬‬ ‫تو را اغلب به یاد ‌دارم که نخست‬
‫چون م ی‌دانم به که ایمان آوردم و‬ ‫در مادربزرگت لوئیس و مادرت‬
‫اطمینان دارم که او قادر است تا‬ ‫افنیکی ساکن‌بود؛ و مطمئنم در تو‬
‫روز آخر آنچه به من سپرده شد را‬ ‫نیز هست‪.‬‬
‫حفظ كند‪ 13 .‬از سخنانی صحیح که‬
‫در ایمان و عشقی که در عیسی‬
‫مسیح است از من شنیدی‪ ،‬سرمشق‬ ‫زندگی در حد توان‬
‫بگیر‪ 14 .‬به وسیله روح‌القدس که در‬ ‫‪ 6‬به همین دلیل به تو یادآور‬
‫ما ساکن است‪ ،‬آن چیزهای نیكویی‬ ‫م ی‌شوم تا هدیه خدا را که از طریق‬
‫كه به تو سپرده شده است را حفظ‬ ‫گذاشتن دس ت‌های من بر تو است‬
‫كن‪.‬‬ ‫ب رافروزی‪ 7 .‬زی را خدا روح ترس را‬
‫به ما نداده است بلکه روح قدرت و‬
‫‪ 1:3‬پولس ب رای بسیاری نوشته که دائما ب رای آنها دعا م ی‌کند‪ .‬این بدین معنا است که‬
‫وی نم ی‌بایست بخش زیادی از زمانش را ب رای دعاکردن دیگ ران‪ ،‬اف راد و گروه‌ها بگذارد‪.‬‬
‫ما چطور؟‬
‫‪ 1:10‬جاودانگی تنها در انجیل مسیح بر ما هویدا شده ‌است‪ .‬بناب راین‪ ،‬ذات ا ً جاودانگی‬
‫نداریم؛ چیزی تحت عنوان روح جاودان که با آن متولد شویم‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬این یک باور‬
‫نادرست مشرکانه است‪ .‬انجیل به ما م ی‌گوید که جاودانگی مشروط است‪.‬‬
‫‪ 1:12‬ما چیزها را به خدا م ی‌سپاریم و او نیز به ما (آیه ‪ .)14‬رابط ه‌ای متقابل بین خدا‬
‫و انسان وجود دارد‪.‬‬
‫‪457‬‬ ‫‪ 2:10 - 1:15‬سوئاتومیت مود‬
‫‪ 3‬مانند سرباز خوب عیسی مسیح‬ ‫‪ 15‬از این آگاه هستی که همه‬
‫با من سختی بکش‪ 4 .‬هیچ سربازی‬ ‫کسانی که در آسیا هستند‪ ،‬از من‬
‫خود را در امور این زندگی گرفتار‬ ‫رو برگرداندند‪ .‬از جمله فیجلس و‬
‫نم ی‌کند تا رضایت آن که او را‬ ‫هرموجنس هستند‪ 16 .‬سرور بر اهل‬
‫سرباز کرد بجوید‪ 5 .‬و اگر کسی نیز‬ ‫خانه انیسیفورس ترحم کند زی را که‬
‫در مسابقات رقابت کند‪ ،‬تاج را به او‬ ‫او جانی تازه به من داد و از زنجیر‬
‫نم ی‌دهند مگر این که طبق قوانین‬ ‫من شرمنده نبود‪ 17 .‬بلکه وقتی به‬
‫رقابت کند‪ 6 .‬کشاورزی که زحمت‬ ‫روم رسید‪ ،‬به کوشش ف راوان دنبال‬
‫م ی‌کشد‪ ،‬باید اولین فردی باشد که‬ ‫من گشت و من را پیدا کرد‪( 18 .‬خداوند‬
‫نصیبی از میوه‌ها م ی‌برد‪ 7 .‬در آنچه‬ ‫به او عطا کند که در آن روز در‬
‫م ی‌گویم تفکر کن‪ .‬سرور در هم ه‌‬ ‫سرور رحمت یابد)؛ و خدم ت‌هایی را‬
‫چیز به تو درک و فهم خواهد بخشید‪.‬‬ ‫که در افسس کرد تو بهتر م ی‌دانی‪.‬‬
‫‪ 8‬عیسی مسیح را به خاطر داشته‬
‫باش که بر اساس بشارتی که من‬ ‫باب ‪2‬‬
‫موعظه م ی‌کنم از مردگان برخاست‬
‫و از نسل داود بود‪ 9 .‬به خاطر آن‬ ‫تحمل سختی برای مسیح‬
‫حتی تا حد در بند افتادن مانند‬ ‫پس ای فرزند من‪ ،‬در فیضی که در‬
‫مجرمان سختی م ی‌کشم‪ ،‬اما کالم‬ ‫عیسی مسیح است قوی باش‪ 2 .‬و هر‬
‫خدا بسته نم ی‌شود‪ 10 .‬بناب راین‪ ،‬به‬ ‫آنچه از میان شاهدین بسیار از من‬
‫خاطر برگزیدگان همه چیز را تحمل‬ ‫شنیدی‪ ،‬به مردمان وفادار بسپار که‬
‫قادر شوند به دیگ ران هم تعلیم دهند‪.‬‬
‫‪ 1:15‬با این‌وجود‪ ،‬از محتوای مکاشفات ‪ 2‬و ‪[ 3‬که بعدا ً نوشته شدند] مشخص است که‬
‫قومی در آسیا خداوند را ترک کرده‌اند‪ .‬ایمانداران گاهی در مورد دیگ ران قضاوت نادرست‬
‫کرده و آنها را طرد م ی‌کنند؛ اما آن ایمانداران ممکن است هنوز ب رای خداوندشان قابل‬
‫قبول باشند‪ .‬دیدن اینکه کار پولس منجر به ایمان آوردن اکثر مردم آسیا شد و نهایت ا ً‬
‫ذهنیت آن مردم نسبت به او منفی شد‪ ،‬بسیار دردناک است‪.‬‬
‫‪ 5 ,2:4‬تصویر یک سرباز در جنگ و یک ورزشکار نشان‌دهنده استقامت است که‬
‫در خدمت به خداوند از ما انتظار م ی‌رود‪ .‬این تنها یک سرگرمی‪ ،‬فرهنگ یا سنتی‬
‫موروثی نیست‪.‬‬
‫‪ 2:7‬اگر به کالم خدا «بیندیشیم»‪ ،‬او با دادن بصیرت به ما‪ ،‬پاسخ تال ش‌هایمان را‬
‫خواهد داد‪ .‬اما باید در مورد انجیل و زندگی نیز بیاندیشیم و به غفلت و ایده‌پردازی‬
‫مشغول نگردیم‪.‬‬
‫‪ 2:8‬عیسی از «نسل داوود» بود‪ ،‬نواده داوود از طرف مادرش مریم‪ .‬این نشان م ی‌دهد‬
‫که عیسی شخص ا ً پیش از تولدش وجود نداشته است؛ و اینکه مریم یک زن معمولی‬
‫بود و نیز نواده داوود‪.‬‬
‫‪ 2:10‬اگر پولس با رنج و هزینه‌ف راوان شخصی‪ ،‬به اشاعه انجیل نپرداخته بود‪ ،‬دیگ ران‬
‫نجات نم ی‌یافتند‪ .‬رستگاری دیگ ران تا اندازه‌ای به تال ش‌های اشخاص ثالث همچون ما‬
‫‪ 2:25 - 2:11‬سوئاتومیت مود‬ ‫‪458‬‬
‫آن رستاخیز گذشته و بعضی را‬ ‫م ی‌کنم تا آنها نیز نجاتی را که در‬
‫از ایمان منحرف م ی‌سازند‪ 19 .‬اما‬ ‫عیسی مسیح است با جالل جاودانی‬
‫بنیاد ثابت خدا با اطمینان ایستاده‬ ‫به دست آورند‪.‬‬
‫سرور کسانی را‬‫َ‬ ‫و این ُم هر را دارد‪:‬‬ ‫‪ 11‬این سخن درست است که‪ :‬زی را‬
‫که به او تعلق دارند م ی‌شناسند‪ .‬و‪:‬‬ ‫اگر با او ُم ردیم‪ ،‬با او زندگانی هم‬
‫بگذارید هر که نام سرور را خواند‪،‬‬ ‫خواهیم کرد؛ ‪ 12‬و اگر تحمل کنیم‪،‬‬
‫از ب ی‌عدالتی کناره جوید‪.‬‬ ‫با او سلطنت هم خواهیم کرد؛ و اگر‬
‫‪ 20‬اما در خانه بزرگ نه فقط‬ ‫او را انکار کنیم‪ ،‬او نیز ما را انکار‬
‫ظروف طال و نقره هست‪ ،‬بلکه‬ ‫خواهد کرد؛ ‪ 13‬اگر ب ی‌ایمان شویم‪ ،‬او‬
‫ظروف چوبی و گلی نیز هست‪،‬‬ ‫باایمان م ی‌ماند‪ .‬زی را نم ی‌تواند خود‬
‫بعضی ب رای عزت و بعضی ب رای‬ ‫را انکار کند‪.‬‬
‫ذلت‪ 21 .‬پس اگر کسی خویشتن را از‬
‫ای ن‌ها پاک سازد‪ ،‬ظرفی ب رای عزت‬ ‫درباره کالم بحث نکنید‪.‬‬
‫و مقدس خواهد بود و هدف مورد‬ ‫‪ 14‬این چیزها را به یاد آنها بیاور‬
‫نظر صاحبش را محقق خواهد کرد‬ ‫و در حضور سرور دستور بده که‬
‫و آماده انجام هر کار خوبی خواهد‬ ‫درباره کالم مجادله نکنند‪ ،‬زی را‬
‫بود‪.‬‬ ‫هیچ سودی ندارد بلکه باعث هالکت‬
‫‪ 22‬با کسانی که از صمیم قلب‬ ‫شنوندگان است‪ 15 .‬و سعی کن که‬
‫خالص خود نام سرور را م ی‌خوانند‪،‬‬ ‫خود را مقبول خدا سازی‪ ،‬کارگری‬
‫عدالت‪ ،‬ایمان‪ ،‬عشق و صلح و‬ ‫باشی که نیاز نیست شرمنده شود و‬
‫آرامش را جستجو کن‪ 23 .‬اما از مسائل‬ ‫کالم خدا را به درستی انجام م ی‌دهد‪.‬‬
‫احمقانه و جاهالنه اجتناب کن چون‬ ‫‪ 16‬و از یاوه‌گوی ی‌های تعالیم غلط‬
‫م ی‌دانی که فقط باعث ن زاع م ی‌شود‪.‬‬ ‫اجتناب کن؛ زی را آنها منجر به‬
‫‪ 24‬خادم سرور نباید ن زاع کند‪ ،‬بلکه‬ ‫فزونی ب ی‌دینی خواهند شد؛ ‪ 17‬و‬
‫با همه باید مالیم و مشتاق تعلیم‬ ‫کالم آنها‪ ،‬چون خرچنگ م ی‌خورد‪.‬‬
‫و صبور در مریض ی‌ها و خطاها‬ ‫و نمون ه‌ای از ای ن‌ها هیمیناوس‬
‫باشد‪ 25 ،‬و با فروتنی مخالفین را‬ ‫و فلیطس هستند‪ 18 ،‬که در مورد‬
‫تصحیح کند تا شاید خدا به آنها توبه‬ ‫حق خطا کرده‌اند و م ی‌گویند که‬
‫وابسته است‪ .‬هزینه هر چقدر که باشد‪ ،‬نم ی‌توانیم از اشاعه انجیل تخطی کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:11‬این یک اصل تعمید است ‪ -‬مرگ با عیسی در زیر آب‪ ،‬و رستاخیز با او (رومیان‬
‫‪.)6:3-5‬‬
‫‪ 2:12‬اگر انکارش کنیم‪ -‬پولس با اطالع از اینکه پطرس عیسی را انکار کرده ‪ -‬اما توبه‬
‫کرده‪ ،‬این مورد را نوشته است‪ .‬ما نیز م ی‌توانیم توبه کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:14‬بحث میان ب راد ران در مورد مسائل کوچک م ی‌تواند منجر به نابودی دیگ ران شود‪.‬‬
‫‪ 2:18‬رستاخیز هم اکنون به وقوع پیوسته است‪ -‬خطای (‪ )Preterism‬اف راطی‬
‫امروزی‪.‬‬
‫‪459‬‬ ‫‪ 3:15 - 2:26‬سوئاتومیت مود‬
‫بخشد تا راستی را بشناسند‪ 26 ،‬تا از و همچنان ‌که ینیس و یمبریس در‬
‫دام ابلیسی ب رای انجام خواست ه‌های ب رابر موسی مقاومت کردند‪ ،‬آنها‬
‫او اسیر شده‌اند خود را نجات دهند‪ .‬نیز در ب رابر حق مقاومت م ی‌کنند‪.‬‬
‫مردم ذهن فاسد دارند و مردود از‬
‫ایمان هستند‪ 9 .‬اما بیشتر از این‬ ‫باب ‪3‬‬
‫پیش نخواهند رفت‪ .‬زی را حماقت‬
‫آنها بر همه مردم واضح خواهد شد‪،‬‬ ‫آخر‬ ‫روزهای‬ ‫درباره‬ ‫پیشگویی‬
‫اما این را بدان که در روزهای چنانکه حماقت آنها نیز شد‪.‬‬
‫آخر زمان‌های سخت خواهد‬
‫آمد‪ 2 .‬زی را انسان‌ها خودپرست‪،‬‬
‫پول‌پرست‪ ،‬الف‌زن‪ ،‬متکبر‪ ،‬اهل تشویق پولس به تیموتائوس‬
‫جدل‪ ،‬نامطیع والدین‪ ،‬ناسپاس و ‪ 10‬اما تو از تعالیم‪ ،‬رفتار‪ ،‬قصد‪،‬‬
‫‪11‬‬
‫نامقدس‪ 3 ،‬ب ی‌عاطفه‪ ،‬کین ه‌توز‪ ،‬ایمان‪ ،‬بردباری‪ ،‬عشق‪ ،‬صبر‪،‬‬
‫افت رازن‪ ،‬ناپرهیزگار‪ ،‬تندخو‪ ،‬متنفر رن ج‌ها و آالم من پیروی کن‪ .‬به بالیی‬
‫از نیکویی ‪ 4‬خیان ت‌کار‪ ،‬القید و فکر کن که در انطاکیه و ایقونیه‬
‫مغرور خواهند بود که لذت را بیشتر و لستره بر من واقع شد‪ ،‬چه آزار و‬
‫از خدا دوست م ی‌دارند‪ 5 .‬در ظاهر اذی ت‌هایی را تحمل ‌نمودم‪ .‬و سرور‬
‫خداپرست هستند‪ ،‬اما قدرت آن را از میان همه آنها م را داد‪ 12 .‬آری‪ ،‬و‬
‫انکار م ی‌کنند‪ .‬از این اف راد روی همه کسانی که م ی‌خواهند در عیسی‬
‫برگردان‪ 6 .‬زی را از بین آنها کسانی مسیح به دینداری زندگی کنند‪ ،‬رنج‬
‫هستند که با حیله داخل خان ه‌ها شده خواهند کشید‪ 13 .‬اما مردمان شریر و‬
‫و زنان ک م‌عقلی را اسیر م ی‌کنند دغلباز بدتر و بدتر خواهند شد که‬
‫که بار گناهان را م ی‌ ِک شند و به فریب داده و فریب خواهند خورد‪.‬‬
‫انواع شهوات ربوده م ی‌شوند‪ 7 ،‬و ‪ 14‬اما تو در آنچه آموختی و ایمان‬
‫دائم آموزش م ی‌بینند‪ ،‬اما هرگز به آوردی رشد کن و بدان از چه کسانی‬
‫معرفت راستی نمی توانند برسند‪ 8 .‬تعلیم یافتی‪ 15 .‬و این که از کودکی‪،‬‬
‫نوشت ه‌های مقدس را م ی‌شناسی که‬
‫‪ 3:1-5‬این توصیف دقیق جامعه در «روزهای آخر» پیش از بازگشت عیسی به زمین‬
‫است‪.‬‬
‫‪ 3:10‬زندگی و شخصیت پولس در انجیل به عنوان الگویی ب رای ما ق رار داده شده‌ است‬
‫‪ -‬نه فقط چیزی که به صورت تاریخی مطالعه کنیم‪ ،‬یا محل زندگی او را روی نقشه‬
‫بیابیم و او را تنها یک شخصیت تاریخی بدانیم‪.‬‬
‫‪ 3:12‬بناب راین‪ ،‬آزار و اذیت نباید ما را متعجب سازد‪ .‬شاید آزار جسمانی نباشد اما از‬
‫جهاتی‪ ،‬جهان ب ی‌ایمانان ما را آزار خواهد داد‪.‬‬
‫‪ 3:15‬این اهمیت انجیل است ‪ -‬اگر به کالم خدا ایمان داشته باشیم‪ ،‬در آن حکمتی‬
‫خواهیم یافت که ما را به رستگاری رهنمون م ی‌گردد‪ .‬بناب راین‪ ،‬توجه به انجیل ب رای هر‬
‫مسیحی حقیقی حیاتی است‪ ،‬و ما باید روزانه انجیل را بخوانیم‪.‬‬
‫‪ 4:8 - 3:16‬سوئاتومیت مود‬ ‫‪460‬‬
‫نخواهند داشت‪ ،‬بلکه با پیروی از‬ ‫قادر هستند ب رای نجات به وسیله‬
‫امیال و هوس‌های خود‪ ،‬معلمان را‬ ‫ایمانی که بر عیسی مسیح است‬
‫بر اساس شهواتشان ب رای خود جمع‬ ‫به تو حکمت دهند‪ 16 .‬تمامی کتب‬
‫خواهند کرد؛ ‪ 4‬و گوش‌های خود را‬ ‫مقدس الهام گرفته از خدا هستند‬
‫از شنیدن راستی بر م ی‌گردانند‪ ،‬به‬ ‫و ب رای تعالیم و تنبیه و اصالح و‬
‫سوی افسان ه‌ها خواهند گ رایید‪ 5 .‬اما‬ ‫تربیت در عدالت مفید است؛ ‪ 17‬تا‬
‫تو در هم ه‌ چیز هشیار باش‪ ،‬سختی‬ ‫مرد خدا کامل و ب رای هر عمل نیکو‬
‫بکش و عمل یک مبشر را بجا آور و‬ ‫آراسته بشود‪.‬‬
‫خدمت خود را ب ه‌ تحقق برسان‪.‬‬
‫باب ‪4‬‬
‫پولس از مرگ قری ب‌الوقوع خود‬ ‫تو را در حضور خدا و عیسی‬
‫م ی‌گوید‬ ‫مسیح‪ ،‬که بر زندگان و مردگان‬
‫‪ 6‬زی را در حال قربانی شدن هستم‬ ‫داوری خواهد کرد‪ ،‬و به ظهور و‬
‫و وقت رفتن من رسیده است‪ 7 .‬در‬ ‫ملکوت او قسم م ی‌دهم‪ 2 ،‬که به کالم‬
‫جنگی نیکو جنگیدم و دوره خود را‬ ‫موعظه کنی‪ .‬و آن را فورا ً موعظه‬
‫به پایان رساندم‪ ،‬ایمان را محفوظ‬ ‫کنی‪ ،‬چه فرصت مناسب باشد یا‬
‫نگه داشتم‪ 8 .‬از این به بعد‪ ،‬تاج‬ ‫نباشد‪ .‬در حالی که با صبوری‬
‫عدالت ب رای من حاضر شده است‬ ‫تعلیم م ی‌دهی تنبیه‪ ،‬توبیخ و‬
‫که سرور‪ ،‬قاضی عادل‪ ،‬در آن روز‬ ‫نصیحت کنی‪ 3 .‬زی را زمانی خواهد‬
‫آمد که آنها تحمل تعالیم صحیح را‬
‫‪ 3:16‬الهام‪ -‬خدا کالم خود را به نویسندگان انجیل الهام کرد‪ ،‬پس آنچه آنها نوشت ه‌اند‬
‫کالم انسان‌ها نیست‪ ،‬بلکه خدا است که از طریق آنها سخن م ی‌گوید‪ .‬این چیزی است که‬
‫انجیل را از میان کتا ب‌ها متمایز م ی‌سازد؛ کالم خدا تمام چیزی است که ما در راستای‬
‫تجهیز ب رای انجام اعمال نیک الزم داریم (آیه ‪ .)17‬ما به هیچ کتاب یا وحی دیگری نیاز‬
‫نداریم‪ ،‬چون انجیل ب رای تجهیز کامل ما کافی است (آیه ‪.)17‬‬
‫‪ 4:1‬وقتی مسیح بازگردد‪ ،‬مردگان بیدار و داوری خواهند شد‪ ،‬و ملکوت خدا بر زمین‬
‫مستقر م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪4:3‬پی ش‌بینی این آیه از فساد تعالیم اصیل انجیل‪ ،‬در نسخ ه‌های دروغین مسیحیت‬
‫که امروزه وجود دارد‪ ،‬اثبات شده است‪ .‬مردم انتخاب م ی‌کنند که از هر معلمی بپذیرند‬
‫هرچه را که م ی‌خواهند بشنوند – به جای اینکه بدانند انجیل کالم الهام‌شده خدا است‬
‫(‪ )3:16‬و آنچه اینجا آمده را باور کنند‪ .‬ما باید در ب رابر کالم خدا پذی را باشیم‪ ،‬حتی اگر‬
‫چیزهایی بگوید که طبیعت ا ً ترجیح م ی‌دهیم درست نباشد‪ .‬ما نم ی‌توانیم نظ راتمان را از‬
‫خدا باالتر ببریم‪.‬‬
‫‪ 4:8‬پاداش وفاداران زمانی داده م ی‌شود که عیسی در «آن روز» بازم ی‌گردد («روز» آیه‬
‫‪)1‬؛ و تمامی ایمانداران حقیقی پاداش خود را در یک زمان دریافت م ی‌کنند (عب رانیان‬
‫‪ .)11:39,40‬این درست نیست که وقتی م ی‌میریم به بهشت رفته و پاداشمان را م ی‌گیریم‪.‬‬
‫‪461‬‬ ‫‪ 4:22 - 4:9‬سوئاتومیت مود‬
‫من حاضر نشد بلکه همه م را ترک‬ ‫به من خواهد داد؛ و نه به من فقط‬
‫کردند‪ .‬باشد که این علیه آنها حساب‬ ‫بلکه به همه کسانی که ظهور او را‬
‫نشود‪ 17 .‬اما سرور با من ایستاد‪ ،‬به‬ ‫دوست‌دارند‪.‬‬
‫من قدرت داد تا پیام از طریق من‬ ‫‪10‬‬
‫‪ 9‬سعی کن به زودی نزد من آیی‪.‬‬
‫اعالم شود و تمامی غیر یهودیان‬ ‫زی را دیماس که عاشق دنیای کنونی‬
‫بشنوند‪ .‬و از دهان شیر رهایی یافتم‪.‬‬ ‫بود م را ترک کرد‪ ،‬به تسالونیکی‬
‫‪ 18‬و سرور م را از هر کار بد رها‬ ‫رفت؛ و کریسکیس به غالطیه و‬
‫خواهد کرد و تا ملکوت آسمانی خود‬ ‫تیطس به دلماطیه‪ 11 .‬تنها لوقا با‬
‫نجات خواهد داد؛ او را تا ابد جالل‬ ‫من است‪ .‬مرقس را بردار‪ ،‬با خود‬
‫باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫بیاور؛ زی را خدمت او ب رای من مفید‬
‫‪ 19‬به فرسکا و اکیال و اهل خانه‬ ‫است‪ 12 .‬اما تیخیکس را به افسس‬
‫انیسیفورس سالم برسان‪.‬‬ ‫فرستادم‪ 13 .‬وقتی م ی‌آیی ردایی را که‬
‫‪ 20‬ارستس در قرنتس ماند‪ ،‬اما‬ ‫در تروآس نزد کرپس گذاشتم‪ ،‬بیاور‬
‫ترفیمس را در میلیتس بیمار رها‬ ‫و کتب را نیز و مخصوص ا ً کاغذهای‬
‫کردم‪.‬‬ ‫پوستی‪.‬‬
‫‪ 21‬سعی کن که قبل از زمستان‬ ‫‪ 14‬اسکندر م س‌گر با من بسیار‬
‫بیایی‪ .‬افبولس و پودیس ولینس و‬ ‫رور او را بر اساس‬ ‫س َ‬‫بدی کرد؛ َ‬
‫کالدیه و همه ب رادران به تو سالم‬ ‫اعمالش ج زا خواهد داد‪ 15 .‬و تو هم‬
‫م ی‌رسانند‪ 22 .‬سرور با روح تو باد‪.‬‬ ‫از او بر حذر باش‪ ،‬زی را در ب رابر‬
‫فیض بر شما باد‪.‬‬ ‫سخنان ما به شدت مقاومت کرد‪.‬‬
‫‪ 16‬در دفاعیه اول من‪ ،‬هیچ کس با‬
‫ما تا زمان بازگشت مسیح ناهشیار م ی‌مانیم؛ تمام وفاداران سپس رستاخیز و داوری شده‬
‫و با هم در ملکوت خدا روی زمین زندگی جاودانه خواهند داشت (متی ‪.)25:34‬‬
‫‪ 4:16‬همه مرا ترک کردند‪ -‬همان طور که همه در آسیا پولس را ترک کردند (‪.)1:15‬‬
‫پولس در تنهایی مرد‪ ،‬در حالی که در میان ب راد رانش هم محبوبیتی نداشت؛ اما در‬
‫نتیجه این‪ ،‬حضور واقعی عیسی را با خود حس کرد (آیه ‪.)17‬‬
‫تیطس‬
‫‪ 7‬زی را اسقف‪ ،‬به عنوان مباشر خدا‬ ‫باب ‪1‬‬
‫باید ب ی‌عیب باشد‪ ،‬متکبر یا تندخو‬ ‫از طرف پولس‪ ،‬خادم خدا و یکی‬
‫یا عیاش یا خشن نباشد و ب رای به‬ ‫از حواریون عیسی مسیح به خاطر‬
‫‪8‬‬
‫دست آوردن منفعت طمع نکند؛‬ ‫ایمان برگزیدگان خدا و دانایی آنها‬
‫بلکه باید مهمان‌نواز باشد‪ ،‬عاشق‬ ‫نسبت به حقیقت‪ -‬حقیقتی که در‬
‫نیکی‪ ،‬خویشت ن‌دار‪ ،‬عادل‪ ،‬مقدس‪،‬‬ ‫نهایت چیزی جز خداپرستی نیست‪.‬‬
‫منظم باشد ‪ 9‬و متوسل به کالمی‬ ‫‪ 2‬به امید زندگی جاودانه‪ ،‬که خدایی‬
‫امین و سازگار با تعلیم شود تا بتواند‬ ‫که ممکن نیست دروغ بگوید‪ ،‬از‬
‫با استفاده از تعلیمی درست دیگ ران‬ ‫زمان‌های ازل وعده آن را داده؛ ‪ 3‬اما‬
‫را تسلی دهد و اشتباه مخالفان را‬ ‫در زمان خود‪ ،‬کالمش را در پیامی‬
‫ثابت کند‪.‬‬ ‫نشان داد که بر حسب حکم خدا‬
‫‪ 10‬زی را مردان سرکش بسیاری‬ ‫ناجی ما به من سپرده شده است؛ ‪ 4‬به‬
‫وجود دارند که بیهوده حرف م ی‌زنند‬ ‫ط س‪ ،‬فرزند حقیقی من که ایمانی‬ ‫تی ُ‬
‫‪11‬‬
‫و فریبکارند‪ ،‬به ویژه اهل ختنه‪،‬‬ ‫مشترک داریم‪ .‬فیض و آرامش از‬
‫که باید جلوی دهانشان گرفته شود‪.‬‬ ‫خدای پدر و عیسی مسیح ناجی ما‬
‫مردانی که فقط به خاطر پول کل‬ ‫باد‪.‬‬
‫خان ه‌ها را وی ران م ی‌کنند و چیزهایی‬
‫را که نباید‪ ،‬تعلیم م ی‌دهند‪ 12 .‬یکی‬ ‫نصیحت خاص پولس به تیطس‬
‫از پیامب ران آنها گفت‪ :‬کریت ی‌ها‬
‫همیشه دروغگو‪ ،‬حیوانات شریر و‬ ‫درباره کلیسای واقع در کریت‬
‫پرخور و تنبل هستند‪ 13 .‬این شهادت‬ ‫‪ 5‬تو را در کریت به این دلیل‬
‫حقیقت دارد‪ .‬به همین علت آنها را به‬ ‫گذاشتم که هر نقصی که هست نظم‬
‫شدت مالمت کن تا در ایمان درست‬ ‫و ترتیب ببخشی و بزرگانی را در‬
‫رفتار کنند‪ 14 ،‬و به افسان ه‌های‬ ‫هر شهری طبق دستوری که به تو‬
‫دروغین یهودیان و احکام انسانی‬ ‫دادم منصوب کنی‪ - 6‬یعنی کسانی را‬
‫که هدفشان فقط انح راف دیگ ران از‬ ‫که ب ی‌عیب هستند‪ ،‬شوهر یک زن‬
‫حقیقت است توجه نکنند‪.‬‬ ‫هستند‪ ،‬فرزندانی با ایمان دارند و‬
‫متهم به شورش و سرکشی نیستند‪.‬‬
‫‪ 1:2‬فناناپذیری یک امید است‪ ،‬وعده داده شده به کسانی که در عیسی هستند ‪ -‬بناب راین‬
‫ما هیچ فناناپذیری یا «روح فناناپذیر» نداریم‪.‬‬
‫‪ 1:9‬رهبر کلیسا باید با کتاب آسمانی آشنا باشد ‪ -‬نه اینکه فقط یک شخصیت خوب یا‬
‫جذاب داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 1:14‬در نتیجه نفوذ یهودیت‪ ،‬نظریات اشتباه ف راوانی وارد مسیحیت شده است‪.)10 .‬‬
‫نظریه وجود شخصی مسیح‪ ،‬نیاز به رعایت سبت و قوانین غذایی یهودی‪ ،‬شیطان‬
‫انسانی‪ ،‬دیوها‪ ،‬زندگی پس از مرگ در آسمان و غیره‪ ،‬همه م ی‌توانند تحت تأثیر یک‬
‫ارتداد یهودی وارده شده باشند‪.‬‬
‫‪463‬‬ ‫‪ 2:12 - 1:15‬سطیت‬
‫بیاموزند که شوهر خود و فرزندان‬ ‫‪ 15‬از نظر پاکان‪ ،‬همه چیز پاک‬
‫خود را دوست بدارند‪ 5 ،‬خویشت ن‌دار‬ ‫است؛ اما از نظر اف راد آلوده و‬
‫و پاک‪ ،‬خان ه‌دار‪ ،‬مهربان و مطیع‬ ‫ب ی‌دین‪ ،‬هیچ چیز پاک نیست؛ هم‬
‫شوه ران خود باشند؛ تا موعظه کالم‬ ‫ذهن آنها و هم وجدان آنها آلوده است‪.‬‬
‫خدا مورد تمسخر ق رار نگیرد‪.‬‬ ‫‪ 16‬آنها ادعای خداشناسی م ی‌کنند اما‬
‫‪ 6‬مردان جوان را نیز به همین شکل‬ ‫با کارهایشان او را انکار م ی‌کنند‪.‬‬
‫به خویشت ن‌داری تشویق کن‪ 7 .‬در‬ ‫آنها نفرت‌انگیر‪ ،‬نافرمان و نامناسب‬
‫همه امور‪ ،‬خودت را سرمشق اعمال‬ ‫ب رای هر عمل نیک هستند‪.‬‬
‫نیک نشان بده‪ .‬در تعالیم خود‪،‬‬
‫صداقت‪ ،‬عزت‪ 8 ،‬سخن درست را‬ ‫باب ‪2‬‬
‫نشان بده که قابل محکومیت نیست؛‬
‫تا مخالف آن از این که نم ی‌تواند‬ ‫دستوراتی برای مردان و زنان و‬
‫درباره ما بدگویی کند شرمسار شود‪.‬‬ ‫پیران و جوانان‬
‫‪ 9‬خادمان را تشویق کن که مطیع‬ ‫اما تو باید آنچه با تعلیم صحیح‬
‫اربابان خود باشند و در همه چیز‬ ‫سازگار است را تعلیم دهی‪ 2 :‬این‬
‫آنها را خشنود کنند‪ .‬و بحث نکنند‪،‬‬ ‫که مردان مسن هوشیار‪ ،‬باوقار‪،‬‬
‫‪ 10‬دزدی نکنند‪ ،‬بلکه در همه چیز‬ ‫خویشت ن‌دار‪ ،‬و در ایمان‪ ،‬عشق و‬
‫صداقت خود را نشان دهند تا در همه‬ ‫صبر درست رفتار کنند‪ 3 .‬این که‬
‫امور‪ ،‬تعالیم خدا ناجی ما را زینت‬ ‫زنان پیر نیز به همین شکل در رفتار‬
‫ببخشند‪.‬‬ ‫خود با وقار باشند‪ ،‬شایع ه‌ساز و برده‬
‫‪ 11‬زی را فیض خدا ظاهر گشته و‬ ‫ش راب زیاد نباشند‪ ،‬به هر چه نیکی‬
‫ب رای همه مردم رهایی م ی‌آورد‪ 12 .‬به‬ ‫است تعلیم دهند؛ ‪ 4‬تا به زنان جوان‬

‫‪ 1:15‬بناب راین‪ ،‬در ش رایطی مردم م ی‌توانند اعمالی را انجام دهند که ب رای دیگ ران‬
‫گناه‌آمیز است‪ .‬این به طرز فکر‪ ،‬انگیزه‌ها و وجدان ما بستگی دارد‪.‬‬
‫‪2:3‬اینجا «غیب ت‌گو» به واژه یونانی شیطان ی ترجمه شده و در جای دیگر به «شر»‪.‬‬
‫این واژه تنها به معنای غیب ت‌گو است و هیچ مضمون ش رارت وابسته به کائنات یا‬
‫ف راطبیعی در خود ندارد‪ .‬آن را م ی‌توان در مورد مردم عادی استفاده کرد‪ ،‬همان طور که‬
‫در مورد یهودا استفاده شد (یوحنا ‪.)6:70,71‬‬
‫‪ 5 ,2:4‬دوست داشتن شوهر مسیحی و تسلیم بودن در ب رابر او اینجا با هم ب رابر دانسته‬
‫شده‌اند‪ .‬تسلیم در ازدواج را نم ی‌توان درخواست کرد؛ انگیزه آن عشق است‪.‬‬
‫‪ 2:10‬تعالیم انجیل در نتیج ه‌ مثال های ما ب رای دیگ ران جذاب م ی‌شوند‪ ،‬وقتی ما آنها‬
‫را به عمل تبدیل م ی‌کنیم‪ .‬تعالیم نیز مانند الهیات بالفاصله مردم سکوالر را جذب‬
‫نم ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 2:12‬ما نم ی‌توانیم نسبت به جالل خدا منفعل باشیم (آیه ‪ - )11‬هدیه رایگان رستگاری‬
‫از سوی خدا به ما‪ ،‬اگر تجربه کنیم و درموردش بیندیشیم‪ ،‬ما را در زندگی سرشار از‬
‫اعمال نیک آموزش م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 3:9 - 3:13‬سطیت‬ ‫‪464‬‬
‫فری ب‌خورده خادم شهوت‌ها و لذت‌ها‬ ‫ما م ی‌آموزد که ب ی‌دینی و شهوت‌های‬
‫بودیم‪ ،‬با بدخواهی و حسادت زندگی‬ ‫دنیوی را تقبیح کنیم و زندگی‬
‫م ی‌کردیم‪ ،‬نفرت‌انگیز بودیم و از‬ ‫مملو از خویشت ن‌داری‪ ،‬عدالت و‬
‫یکدیگر بی زار‪ 4 .‬اما وقتی مهربانی‬ ‫خداپرستی در عصر حاضر داشته‬
‫خدا ناجی ما و عشق او به انسان‬ ‫باشیم‪ 13 ،‬و در عین حال در انتظار‬
‫ظاهر گشت‪ ،‬و ‪ 5‬نه فقط بر حسب‬ ‫امید متبارک باشیم‪ :‬ظهور جالل‬
‫اعمال نیکی که خودمان انجام‬ ‫خدای عظیم و جالل ناجی ما عیسی‬
‫دادیم‪ ،‬بلکه بر اساس رحمت خود‪،‬‬ ‫مسیح‪ 14 ،‬که خودش را فدای ما کرد‬
‫از طریق شست و شوی تولد تازه و‬ ‫تا ما را از همه ش رارت‌ها نجات دهد‬
‫تجدیدی که از روح القدس است ما‬ ‫و امتی را ب رای خودش پاک گرداند‬
‫را نجات داد‪ 6 ،‬روح‌القدسی که از‬ ‫که به او تعلق دارد و مشتاق اعمال‬
‫طریق عیسی مسیح‪ ،‬ناجی ما به‬ ‫نیک است‪.‬‬
‫وفور به ما عطا کرد‪ 7 .‬بدین ترتیب‪،‬‬ ‫‪ 15‬ای ن‌ها را بگو و با تمام قدرت‬
‫با نیک شمرده شدن به وسیله فیض‬ ‫نصیحت کن و مالمت کن‪ .‬نگذار‬
‫او‪ ،‬مطابق با امید به زندگی جاودانه‬ ‫کسی تعالیم تو را تحقیر کند‪.‬‬
‫وارثان او گردیم‪.‬‬
‫‪ 8‬این تعلیمی شایسته است و از‬ ‫باب ‪3‬‬
‫صر‬ ‫تو م ی‌خواهم در این امور ُم ِ‬
‫باشی تا کسانی که به خدا ایمان‬ ‫روش زندگی برگرفته از فیض‬
‫دارند مواظب باشند که خود را وقف‬ ‫الهی‬
‫کارهای نیک کنند‪ .‬این چیزها‪ ،‬ب رای‬ ‫به آنها یادآور شو که مطیع حاکمان‬
‫مردم بسیار خوب و مفید است‪ 9 .‬اما‬ ‫و مقامات باشند‪ ،‬از آنها تبعیت‬
‫از بح ث‌های احمقانه‪ ،‬شجره‌نام ه‌ها‪،‬‬ ‫کنند‪ ،‬مشتاقانه آماده انجام هر کار‬
‫اختالفات و دعواها درباره شریعت‬ ‫نیکی باشند‪ 2 ،‬از هیچ کس بدگویی‬
‫پرهیز کن زی را آنها غیر مفید و‬ ‫نکنند‪ ،‬ستیزه‌جو نباشند بلکه آرام‬
‫ب ی‌ارزش هستند‪.‬‬ ‫باشند و در ب رابر همه فروتن باشند‪.‬‬
‫‪ 3‬زی را ما نیز زمانی نادان‪ ،‬نافرمان‪،‬‬
‫‪ 2:14‬جان دادن عیسی ب رای ما‪ ،‬ما را «مشتاق به عمل نیک» م ی‌کند‪ ،‬چون ایماندار‬
‫متفکر نم ی‌تواند نسبت به صلیب عیسی ب ی‌تفاوت باشد‪ .‬ما باید به این عشق و محبت‪،‬‬
‫عم الَ پاسخ دهیم‪.‬‬
‫‪ 3:1‬آیا وقتی فرصتی پیش بیاید‪ ،‬ب رای کارهای نیک آماده‌ایم‪ ،‬زمانش مناسب باشد یا‬
‫نباشد؟‬
‫‪ 3:7‬برهان‌نمایی با جالل یکی از موضوعات مهم عهد جدید است‪ .‬ما به لطف ناب خدا‬
‫نیکوکار دانسته م ی‌شویم‪ ،‬هرچند اگر از نظر خودمان نباشیم؛ بناب راین منتظریم که‬
‫زندگی جاودان را به ارث ببریم ‪ -‬و آن را با بازگشت عیسی دریافت م ی‌کنیم‪ .‬این واقعیت‬
‫که ما به عنوان هدی ه‌ای رایگان‪ ،‬نجات داده م ی‌شویم و نه ب راساس کارهایمان‪ ،‬باید در‬
‫واقع انگیزه‌ای ب رای کارهای نیک باشد (آیه ‪.)8‬‬
‫‪465‬‬ ‫‪ 3:15 - 3:10‬سطیت‬
‫کمک کنی و ببین که چیزی کم‬ ‫‪ 10‬فرد تفرق ه‌انداز را پس از اولین‬
‫نداشته باشند‪ 14 .‬اف راد ما باید یاد‬ ‫و دومین هشدار رد کن ‪ 11‬و بدان که‬
‫بگیرند خود را وقف کارهای نیک‬ ‫چنین شخصی منحرف و گناهکار‬
‫کنند و به محتاجان کمک کنند و‬ ‫است و خود را محکوم م ی‌کند‪.‬‬
‫ب ی‌ثمر نباشند‪.‬‬ ‫‪ 12‬هر وقت ارتیماس یا تخیکاس‬
‫‪ 15‬همه هم راهان من به تو سالم‬ ‫را نزد تو فرستادم‪ ،‬کوشش کن در‬
‫م ی‌رسانند‪ .‬به آنهایی که ما را با‬ ‫نیکوپولیس نزد من بیایی زی را من‬
‫ایمان دوست دارند سالم برسان‪.‬‬ ‫تصمیم گرفت ه‌ام زمستان را آنجا‬
‫فیض با همه شما باد‪.‬‬ ‫بگذرانم‪ 13 .‬تمام تالشت را بکن تا‬
‫در تسریع سفر زنای وکیل و آپلس‬

‫‪ 3:10‬از آنها که نفاق م ی‌افکنند دوری کنید‪ .‬ایجاد نفاق و دودستگی بین ب راد ران م ی‌تواند‬
‫موجب لعن گردد (آیه ‪ - )11‬حتی اگر توجیه آن محبت به خدا باشد‪.‬‬
‫فیلیمون‬
‫اونیسیموس که در زمان حبسم پدر‬ ‫باب ‪1‬‬
‫از طرف پولس‪ ،‬اسیر عیسی مسیح او شدم درخواست دارم‪.‬‬
‫و تیموتائوس ب رادر ما به فیلمون‪،‬‬
‫همکار و عزیز ما‪ ،‬و به خواهرمان درخواست پولس درباره‬
‫‪2‬‬

‫شما‪.‬ه م‌رزم ما و به اونیسیموس‬ ‫اپفیه و به آرخیپس‬


‫کلیسای خانگی‬
‫او ب رای تو مفید نبود‪ ،‬اما اکنون‬ ‫‪11‬‬
‫‪ 3‬فیض و آرامش از جانب خدا‬
‫پدرمان و سرورمان عیسی مسیح بر ب رای من و تو مفید است‪ .‬او مانند‬
‫‪12‬‬

‫قلب من است و او را نزد تو باز‬ ‫شما باد‪.‬‬


‫‪ 4‬همواره خدا را شکر م ی‌گویم و م ی‌فرستم‪ 13 .‬خوشحال م ی‌شدم او را‬
‫در دعاهایم نام تو را ذکر م ی‌کنم‪ 5 ،‬نزد خودم نگه دارم تا در طول حبسم‬
‫زی را درباره عشق و ایمانی م ی‌شنوم به خاطر انجیل‪ ،‬به جای تو به من‬
‫که نسبت به سرور عیسی مسیح خدمت کند‪ 14 .‬اما ترجیح دادم بدون‬
‫و همه قدیسان داری‪ 6 .‬دعا م ی‌کنم رضایت تو کاری نکنم تا نیکی تو‬
‫همکاری ایمان تو منجر به این شود از روی اجبار نباشد بلکه از روی‬
‫که هر آنچه در تو در مسیح نیکو اراده آزاد خودت باشد‪ 15 .‬زی را شاید‬
‫است بشناسیم‪ 7 .‬از قبل از عشق تو دلیلش این بوده که مدتی از تو جدا‬
‫بسیار مسرور و آسوده‌خاطر بودم‪ ،‬شد تا او را تا ابد نزد خود برگردانی‪-‬‬
‫زی را دل قدیسان به وسیله تو ای ‪ 16‬دیگر نه به عنوان خادم بلکه‬
‫ف راتر از یک خادم‪ ،‬یک ب رادر عزیز‬ ‫ب رادر جانی تازه گرفته است‪.‬‬
‫‪ 8‬از این رو‪ ،‬با این که در مسیح به ویژه ب رای من و چقدر بیشتر ب رای‬
‫کمال جسارت را دارم که به تو تو‪ ،‬هم در جسم و هم در سرور‪.‬‬
‫دستور انجام کار الزم را بدهم‪ 17 ،‬پس اگر من را شریک خود‬
‫‪ 9‬ترجیح م ی‌دهم به خاطر عشق م ی‌دانی‪ ،‬او را همان طور که من را‬
‫از تو درخواست کنم‪ -‬من‪ ،‬پولس به خانه خودت م ی‌بری در خان ه‌ات‬
‫مردی پیر و اکنون زندانی به خاطر بپذیر‪ 18 .‬اما اگر به تو بدی کرده یا‬
‫عیسی مسیح‪ 10 .‬از تو درباره فرزندم چیزی به تو بدهکار است‪ ،‬آن را به‬

‫‪ 1:10‬پولس کسانی که به مسیح گرویده ‌بودند را فرزندان معنوی خود م ی‌دانست‪.‬‬


‫اونسیموس که یک برده ف راری بود در روم به زندان افتاده‌بود‪ ،‬و پولس ه م‌بندی‌های او‬
‫را ایماندار کرده بود‪ .‬این گونه شد که ارباب اونسیموس‪ ،‬فیلمون نیز توسط پولس ایمان‬
‫آورد (آیه ‪ .)19‬و حال پولس نیز اونسیموس را نزد فیلمون برم ی‌گرداند و از وی م ی‌خواهد‬
‫با او به محبت رفتار کند‪ .‬ممکن است احساس کنیم که در بند ش رایط هستیم‪ ،‬اما باز هم‬
‫م ی‌توانیم به کسانی که در خود زندانی هستند کمک و به سمت عیسی رهنمونشان کنیم‪.‬‬
‫‪ 1:15‬پولس بسیار مثبت است‪ .‬او معتقد است که این اختالفات ومشکالت بین فردی‬
‫اتفاق م ی‌افتند تا هم راهی و یگانگی بدست آمده پس از آشتی‪ ،‬قوی‌تر و دلچس ب‌تر شود‪.‬‬
‫‪467‬‬ ‫‪ 1:25 - 1:19‬نومیلیف‬
‫بین من زلی را نیز ب رای من آماده کن؛‬ ‫حساب من بگذار‪ 19 .‬من‪ ،‬پولس با‬
‫زی را امیدوارم به واسطه دعاهای تو‬ ‫دست خط خودم م ی‌نویسم‪ :‬من همه‬
‫به تو بازگردم‪.‬‬ ‫بده ی‌ها را باز پس خواهم داد‪ ،‬گرچه‬
‫‪ 23‬اپف راس‪ ،‬ه م‌سلولی من در عیسی‬ ‫خود تو هم به من بدهکاری‪ 20 .‬آری‪،‬‬
‫‪24‬‬
‫مسیح‪ ،‬به تو سالم م ی‌رساند؛‬ ‫ای ب رادر‪ ،‬بگذار در سرور از تو بهره‬
‫همکارانم مرقس‪ ،‬ارسترخس و‬ ‫ببرم‪ .‬قلب من را در مسیح تازه کن‪.‬‬
‫دیماس و لوقا نیز همین طور‪.‬‬ ‫‪ 21‬به تو م ی‌نویسم چون به اطاعت‬
‫‪ 25‬فیض سرورمان عیسی مسیح با‬ ‫تو اطمینان دارم و م ی‌دانم خواست ه‌ام‬
‫روح تو باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫را انجام خواهی داد‪ 22 .‬اما در این‬
‫‪ 1:19‬ما زندگی جاودانه خود را به کسانی مدیون هستیم که ما را به ایمان رهنمون شدند؛‬
‫و این نشان‌دهنده اهمیت ایمان آوردن به عیسی است‪.‬‬
‫‪ 1:22‬این اصل مرقس ‪ 11:24‬است ‪ -‬ب ه‌گون ه‌ای فکر و عمل کنیم که گویی هرچه‬
‫م ی‌خواستیم به ما داده شده است‪.‬‬
‫عبرانیان‬
‫فرشتگان خدا باید او را بپرستند‪.‬‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪ 7‬و درباره فرشتگان م ی‌گوید‪ :‬خدا‬ ‫برتری مسیح‬
‫فرشتگانش را مثل باد و خادمانش را‬ ‫خدا که در زمان‌ها و به روش‌های‬
‫مثل شعله آتش م ی‌سازد‪.‬‬ ‫مختلف در گذشته از طریق انبیا با‬
‫‪ 8‬اما درباره پسر گفته‪ :‬تخت تو‪،‬‬ ‫اجداد سخن گفته‪ 2 ،‬در این زمان‌های‬
‫ای خدای متعال‪ ،‬تا ابد است و‬ ‫آخر از طریق پسر با ما سخن گفته‬
‫عصای ملکوت تو عصای راستی‬ ‫که او را وارث همه چیز تعیین کرده‬
‫است‪ 9 .‬تو عدالت را دوست داری و‬ ‫و بر اساس او عصرها را بنا کرد‪.‬‬
‫از ش رارت بی زاری؛ پس خدا‪ ،‬خدای‬ ‫‪ 3‬او که روشنایی شکوه و تصویر‬
‫تو‪ ،‬تو را با روغن شادی بیشتر از‬ ‫دقیق خدا است همه چیز را با کالم‬
‫هم راهانت مسح کرده است‪.‬‬ ‫پرقدرت خود نگه م ی‌دارد‪ .‬وقتی‬
‫‪ 10‬و‪ :‬ای خداوند‪ ،‬در آغاز شالوده‬ ‫تطهیر گناهان را به انجام رساند‪،‬‬
‫زمین را بنا نهادی و آسمان‌ها کار‬ ‫سپس دست راست خدای اعلی در‬
‫دس ت‌های تو است‪ 11 .‬آنها نابود‬ ‫آسمان نشست‪ 4 .‬بدین ترتیب‪ ،‬بسیار‬
‫خواهند شد اما تو باقی خواهی ماند؛‬ ‫بهتر از فرشتگان شد زی را نامی‬
‫و مثل لباس فرسوده خواهند شد‪ 12 ،‬و‬ ‫بسیار برتر از آنها را به ارث برده‬
‫مثل ردایی آنها را مانند لباس به هم‬ ‫است‪.‬‬
‫م ی‌پیچانی و آنها تغییر خواهند کرد؛‬
‫اما تو همانی و سا ل‌های تو ب ی‌پایان‬
‫است‪.‬‬ ‫مسیح عظی م‌تر از فرشتگان‬
‫‪ 13‬اما در مورد کدام فرشت ه‌ای تا به‬ ‫‪ 5‬زی را خدا به کدام یک از فرشتگان‬
‫س رورم گفت‪،‬‬ ‫خود تا به حال گفته‪ :‬تو پسر من‬
‫حال گفته‪ :‬خداوند به َ‬ ‫هستی‪ ،‬امروز تو را به وجود آوردم؟‬
‫دست راستم بنشین تا دشمنانت را‬
‫زیر پایت بگذارم‪ 14 .‬مگر همه آنها‬ ‫و در جایی دیگر‪ :‬من ب رای او پدر‬
‫ارواح خادم نیستند که ب رای خدمت‬ ‫و او ب رای من پسر خواهد بود؟ ‪ 6‬و‬
‫به خاطر وارثان نجات فرستاده‬ ‫تزاده‬
‫در جایی دیگر وقتی خدا نخس ‌‬
‫شدند؟‬ ‫را به جهان م ی‌آورد م ی‌گوید‪ :‬و تمام‬

‫‪ 1:3‬عیسی انعکاس جالل خدا بود‪ ،‬تصویر او ‪ -‬اما نه خود خدا‪ .‬او اکنون در سمت‬
‫راست خدا نشسته است‪ ،‬مورد محبت او (آیه ‪ ،)5‬و خدا‪« ،‬خدای او» خوانده م ی‌شود (آیه‬
‫‪ .)8‬اینکه بگوییم عیسی خود خدا است‪ ،‬کالم نادرستی است‪.‬‬
‫‪1:5‬اینجا و در تمام متن عب رانیان ‪ 1‬و ‪ 2‬تأکید شده است که عیسی فرشته نبود‪.‬‬
‫(‪ )Watchover‬و سایرین که چنین ادعایی دارند‪ ،‬در اشتباه هستند‪.‬‬
‫‪ 1:14‬تمامی فرشتگان در خدمت خدا هستند‪ ،‬و درگیر م راقبت از ما که ب رای زندگی‬
‫جاودانی در ملکوت خدا آماده م ی‌شویم‪ .‬تمام فرشتگان مطیع خدا هستند و کار او را‬
‫انجام م ی‌دهند ‪ -‬هیچ وجود گنهکاری در آسمان‌ها نیست‪.‬‬
‫‪469‬‬ ‫‪ 2:14 - 2:2‬نایناربع‬
‫مطیع او نیست باقی نگذاشت‪ .‬اما‬ ‫باب ‪2‬‬
‫بناب راین‪ ،‬ما باید توجهی عمیقتر به اکنون نم ی‌بینیم که همه چیز مطیع‬
‫شنیده‌هایمان داشته باشیم تا مبادا از انسان باشد‪.‬‬
‫آنها منحرف شویم‪ 2 .‬زی را از آنجایی‬
‫که اعتبار پیامی که فرشت ه‌ها انسانیت مسیح‬
‫اعالم کردند ثابت شد و هر خطا یا ‪ 9‬اما ما او‪ ،‬عیسی را کمی پس ت‌تر‬
‫نافرمانی مجازاتی عادالنه دریافت از فرشتگان م ی‌بینیم که به خاطر‬
‫کرد‪ ،‬چطور خواهیم گریخت اگر متحمل شدن مرگ‪ ،‬تاج شکوه و‬
‫‪3‬‬

‫عزت بر سرش نهاده شده‪ ،‬که به‬ ‫کنیم؟‬ ‫غفلت‬ ‫عظمت‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫نجاتی‬ ‫از‬
‫نجاتی که در آغاز از طریق سرور فیض الهی‪ ،‬مرگ را ب رای همه‬
‫از آن سخن گفته شد و از سوی ما چشید‪.‬‬
‫کسانی که آن را شنیده بودند ‪ 10‬زی را شایسته بود که خدا‪ ،‬که‬ ‫توسط‬
‫تأیید شد؛ خدا نیز طبق خواست همه چیز از ِ‬
‫‪4‬‬
‫آن او است و همه چیز‬
‫خود‪ ،‬هم با معج زات و نشان ه‌ها و هم از او است‪ ،‬ب رای به شکوه رساندن‬
‫با قدرت‌های مختلف و هدایای روح فرزندان بسیار‪ ،‬باعث و بانی نجات‬
‫آنها را از طریق رن ج‌ها کامل گرداند‪.‬‬ ‫القدس با آنها شهادت داد‪.‬‬
‫زی را دنیای آینده را که از آن سخن ‪ 11‬زی را هم آن که مقدس م ی‌کند و هم‬
‫‪5‬‬

‫‪6‬م ی‌گوییم مطیع فرشتگان نکرد‪ .‬آن که مقدس م ی‌شود دارای یک ذات‬
‫بلکه یک نفر در جایی شهادت هستند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬او از این‬
‫داده‪ :‬انسان چیست که تو ای خدا که آنها را ب رادر صدا بزند شرمسار‬
‫پسر انسان نیست‪ 12 ،‬و م ی‌گوید‪ :‬خدایا نام تو را‬ ‫او را به یاد داری؟ یا‬
‫که به او توجه م ی‌کنی؟ تو او را به ب رادرانم اعالم م ی‌کنم و در میان‬
‫‪7‬‬

‫‪13‬‬
‫کمی پس ت‌تر از فرشتگان ساختی‪ ،‬جماعت حمد تو را خواهم خواند‪.‬‬
‫تاج شکوه و عزت بر سر او نهادی و در جایی دیگر‪ :‬به او توکل خواهم‬
‫و او را‪ 8‬مسئول کارهای دست خود کرد‪ .‬و در جایی دیگر‪ :‬بنگرید‪ ،‬من‬
‫کردی؛ همه چیز را مطیع و زیر و فرزندانی که خدا به من عطا کرده‬
‫پای او ق رار دادی‪ .‬زی را خدا همه چیز است‪ 14 .‬پس از آنجایی که فرزندان‪،‬‬
‫را مطیع او ساخت و چیزی را که در جسم و خون مشترک هستند‪ ،‬او‬
‫‪ 2:4‬عطایای روح‌القدس ب رای تأیید کالم عطا شده‌اند؛ وقتی عهد جدید تکمیل شد‪ ،‬دیگر‬
‫نیازی به تأیید نبود‪.‬‬
‫‪ 2:11‬یگانگی عیسی و ما تردیدناپذیر است؛ بناب راین‪ ،‬تعالیمی که به ما م ی‌گویند‬
‫عیسی خود خدا است‪ ،‬بدون تردید نادرست هستند‪.‬‬
‫‪ 2:13‬بشریت عیسی از آنجا ثابت م ی‌شود که او نیز مجبور بود به خدا توکل کند‪.‬‬
‫‪ 2:14‬او نیز در اینها سهیم شد‪ -‬این تک رار همان مطلب ب رای بار پنجم است‪ .‬این‬
‫تأکید اکید است‪.‬‬
‫‪ 2:14‬گناه قدرت مرگ را دارد (رومیان ‪ ،)6:23‬اینجا «ابلیس» این قدرت را دارد‪.‬‬
‫‪ 3:11 - 2:15‬نایناربع‬ ‫‪470‬‬
‫بود‪ 3 .‬زی را او شایسته شکوهی‬ ‫نیز به همین شکل همان ذات را به‬
‫بیشتر از موسی شمرده شده است‬ ‫خود گرفت تا از طریق مرگ خود آن‬
‫زی را سازنده خانه از خود خانه عزت‬ ‫که بر مرگ قدرت دارد یعنی ابلیس‬
‫بیشتری دارد‪ 4 .‬هر خان ه‌ای سازنده‌‌ای‬‫را نابود کند؛ ‪ 15‬و همه کسانی که‬
‫دارد؛ اما آن که همه چیز را ساخته‪،‬‬ ‫به خاطر ترس از مرگ در طول‬
‫خدا است‪ 5 .‬و موسی در حقیقت در‬ ‫زندگی برده بودند را رها کند‪ 16 .‬زی را‬
‫تمام خانه مانند خادمی وفادار بود تا‬ ‫در حقیقت او فرشتگان را نم ی‌گیرد‬
‫شهادتی باشد ب رای آنچه بعدها باید‬ ‫‪17‬‬
‫بلکه نسل اب راهیم را م ی‌گیرد‪.‬‬
‫اعالم م ی‌شد‪ 6 .‬اما مسیح‪ ،‬به عنوان‬ ‫بناب راین‪ ،‬در همه چیز باید مانند‬
‫پسر و صاحب خان ه‌ خود است که‬ ‫ب رادرانش باشد تا در مسائل مربوط‬
‫خان ه‌اش ما هستیم اگر به اطمینان و‬ ‫به خدا‪ ،‬یک روحانی اعظم رحیم و‬
‫شادی ناشی از امید تا آخر متوسل و‬ ‫وفادار باشد و گناهان مردم را کفاره‬
‫استوار بمانیم‪.‬‬‫کند‪ 18 .‬زی را از آنجایی که خودش‬
‫وقتی وسوسه شد رنج کشید‪ ،‬قادر‬
‫است کسانی را که وسوسه م ی‌شوند درس عبرت از اسرائیل در بیابان‬
‫‪ 7‬بناب راین‪ ،‬همان طور که روح‬ ‫یاری کند‪.‬‬
‫القدس م ی‌گوید‪ :‬امروز‪ ،‬اگر صدایش‬
‫را شنیدید‪ 8 ،‬دل‌هایتان را سخت‬ ‫باب ‪3‬‬
‫نکنید مانند یاغی در زمان امتحان‬ ‫برتری مسیح بر موسی‬
‫بناب راین‪ ،‬ای ب رادران مقدس که در در بیابان‪ 9 ،‬وقتی اجداد شما من را‬
‫دعوت آسمانی سهیم هستید‪ ،‬رسول امتحان کردند و چهل سال کارهای‬
‫و روحانی اعظم اعت راف ما‪ ،‬عیسی من را دیدند‪ 10 .‬بناب راین از این نسل‬
‫را در نظر بگیرید ‪ 2‬که به خدایی خشمگین شدم و گفتم‪ :‬آنها همیشه‬
‫که او را تعیین کرد وفادار بود همان در قلب خود خطا م ی‌کنند‪ .‬آنها‬
‫طور که موسی در خان ه‌اش چنین راه‌های من را نشناختند‪ 11 .‬همان‬
‫پولس اغلب در مورد گناه از جان‌بخشی استفاده م ی‌کند‪ ،‬و اینجا نیز آن را بزرگ‌ترین‬
‫«غیبتگو» یا «اتهام‌زن» م ی‌خواند‪ .‬چون «ابلیس» در مقام یک واژه تنها به این معنا‬
‫است؛ و به یک موجود ف راطبیعی شریر اشاره ندارد‪.‬‬
‫‪2:18‬خدا وسوسه نم ی‌شود (یعقوب ‪ ،)1:13‬و امکان گناه ندارد‪ .‬اما عیسی به صورت‬
‫معناداری وسوسه م ی‌شد ‪ -‬چون امکان گناه داشت‪.‬‬
‫‪ 3:6‬بناب راین‪ ،‬درست نیست که بگوییم «یک بار نجات به معنی نجات ابدی است»‪ .‬باید‬
‫تا پایان تحمل کنیم تا نجات یابیم (آیه ‪ 14‬متی ‪.)10:22‬‬
‫‪ 3:8‬دل سختی چیزی است که باید در ش رایط دشواری معنوی از آن اجتناب کنیم‪.‬‬
‫نداشتن وجدان و احساس نسبت و ب رای دیگ ران‪ ،‬ب ی‌تفاوتی به خدا‪ ،‬تنها وجود داشتن به‬
‫جای زندگی کردنی که خدا مقدر ساخته ‪ ...‬اینها باید با لطافت قلب‪ ،‬وجدان هشیار و‬
‫نرمی جایگزین شوند‪.‬‬
‫‪471‬‬ ‫‪ 4:7 - 3:12‬نایناربع‬
‫باب ‪4‬‬ ‫طور که در خشم خود سوگند خوردم‪:‬‬
‫احتمال طرد شدن‬ ‫آنها وارد آرامی من نخواهند شد‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬در حالی که وعده ورود به‬ ‫‪ 12‬ای ب رادران‪ ،‬مواظب باشید تا‬
‫آرامی او باقی است‪ ،‬باید بترسیم که‬ ‫مبادا یکی از شما شریر باشد و‬
‫مبادا کسی از شما باشد که نتواند این‬ ‫قلبی ب ی‌ایمان داشته باشد و باعث‬
‫را بدست آورد‪ 2 .‬زی را در حقیقت همه‬
‫‪13‬‬
‫شود از خدای زنده دور شوید‪.‬‬
‫بشارت‌ها به ما موعظه شده همان‬ ‫بلکه تا زمانی که از کلمه امروز‬
‫طور که به آنها نیز بشارت داده‬ ‫استفاده م ی‌کنیم‪ ،‬یکدیگر را هر روز‬
‫شده‪ ،‬اما کالمی که شنیدند سودی‬ ‫تشویق کنید تا مبادا کسی از شما‬
‫ب رای آنها نداشت زی را از روی ایمان‬
‫‪14‬‬
‫با فریبکاری گناه دل‌سنگ شود‪.‬‬
‫با شنوندگان متحد نشد‪ 3 .‬زی را ما که‬ ‫زی را ما با مسیح سهیم شده‌ایم اگر به‬
‫ایمان آوردیم وارد آرامی او خواهیم‬ ‫اطمینان اصلی خود متوسل شویم و‬
‫شد‪ ،‬همان طور که گفته‪ :‬چنان که‬ ‫تا آخر استوار بمانیم‪.‬‬
‫در خشم خود قسم خوردم‪ :‬آنها وارد‬ ‫‪ 15‬گفته شده‪ :‬امروز‪ ،‬اگر صدایش‬
‫آرامی من نخواهند شد‪ ،‬گرچه اعمال‬ ‫را شنیدید‪ ،‬دل‌هایتان را سخت نکنید‬
‫از زمان بنا شدن جهان پایان یافته‬ ‫مانند یاغی‪ 16 .‬زی را کیست که پس از‬
‫بود‪ 4 .‬زی را در جایی درباره روز هفتم‬ ‫شنیدن نیز هنوز یاغی باشد؟ مگر‬
‫چنین سخت گفته‪ :‬و خدا در روز‬ ‫همه پیروان موسی که از مصر‬
‫هفتم از همه کارهایش آرام گرفت‪.‬‬ ‫بیرون آمدند چنین نبودند؟ ‪ 17‬و از‬
‫‪ 5‬و در جایی دیگر گفته‪ :‬آنها وارد‬ ‫چه کسی چهل سال خشمگین بود؟‬
‫آرامی من نخواهند شد‪ 6 .‬بناب راین‬ ‫آیا گناهکارانی نبودند که اجسادشان‬
‫چون بعض ی‌ها همچنان باید وارد‬ ‫در بیابان افتاد؟ ‪ 18‬و به چه کسی‬
‫شوند و کسانی که پیشتر بشارت‬ ‫سوگند خورد که آنها وارد آرامی او‬
‫را دریافت کرده بودند به خاطر‬ ‫نخواهند شد جز کسانی که نافرمان‬
‫نافرمانی نتوانستند وارد شود؛ ‪ 7‬خدا‬ ‫بودند؟ ‪ 19‬پس م ی‌بینیم که به خاطر‬
‫دوباره روز خاصی‪ ،‬امروز را تعیین‬ ‫ب ی‌ایمانی خود قادر نبودند وارد‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪ 3:13‬گناه م ی‌فریبد؛ پس همان طور که در آیه ‪ 2:14‬گفته شده گناه «ابلیس» است‪ ،‬یک‬
‫غیبتگو یا تهم ت‌زن‪ .‬ما خود را فریب م ی‌دهیم که می‌‌توانیم گناه کنیم؛ انجیل مداوم ما را‬
‫به تمرکز بر افکار درون ی‌مان وام ی‌دارد‪ ،‬چون تغییر آنها ماهیت اصلی مسیحیت است‪.‬‬
‫‪ 3:17‬تعمید ما مانند ترک مصر‪ ،‬عبور از دریای سرخ و ورود به بیابان در سفر‬
‫به اس رائیل است (رساله اول قرنتیان ‪ .)10:1‬ه رآنچه در آنجا بر آنها گذشت‪ ،‬به ویژه‬
‫ناکام ی‌هایشان‪ ،‬ب رای ما هشداری است‪.‬‬
‫‪ 4:1‬بد نیست که بدانیم در صورت روی برگرداندن چه آینده‌ای در انتظار ما است‪ .‬ب رای‬
‫عب رانیان‪ ،‬این به معنای بازگشت و تکیه بر کارها و طاعات خودشان بود‪.‬‬
‫‪ 4:2‬بشارت موعظه شده در عهد قدیم در واقع همان چیزی است که در عهد جدید هم‬
‫گفته م ی‌شود (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪ 5:2 - 4:8‬نایناربع‬ ‫‪472‬‬
‫م ی‌کند و مدت‌ها بعد از طریق داود حساب پس دهیم عریان است و باز‬
‫م ی‌گوید (با کلماتی که پیشتر نقل است‪.‬‬
‫شد)‪ :‬امروز‪ ،‬اگر صدایش را شنیدید‪،‬‬
‫دل‌هایتان را سخت نکنید‪ .‬زی را اگر تسلی انسان بودن مسیح‬
‫‪8‬‬

‫یوشع به آنها آرام داده بود‪ ،‬بعد از ‪ 14‬پس با داشتن یک روحانی‬


‫‪9‬آن از روز دیگری سخن نم ی‌گفت‪ .‬اعظم که از آسمان‌ها گذر کرد یعنی‬
‫سبت ب رای عیسی پسر خدا‪ ،‬باید اعت راف خود‬ ‫بناب راین‪ ،‬آرامی روز‬
‫امت خدا باقی م ی‌ماند‪ .‬زی را آن را محکم نگه داریم‪ 15 .‬زی را روحانی‬
‫‪10‬‬

‫کسی که وارد آرامی خدا شود خودش اعظم ما کسی نیست که ضع ف‌های‬
‫از کارهایش دست کشیده است‪ ،‬ما را درک نکند بلکه کسی است که‬
‫همان طور که خدا نیز‪ 11‬از اعمال در همه چیز وسوسه شده اما گناه‬
‫بناب راین‪ ،‬نکرد‪ 16 .‬پس باید با جسارت به تخت‬ ‫خویش دست کشید‪.‬‬
‫فیض نزدیک شویم تا رحمت یابیم‬ ‫کوشش‬ ‫امی‬ ‫ر‬ ‫آ‬ ‫باید ب رای ورود به آن‬
‫کنیم تا هیچ کس به سبب همان نوع و فیضی را پیدا کنیم تا در زمان‬
‫احتیاج به ما کمک کند‪.‬‬ ‫نافرمانی سقوط نکند‪.‬‬
‫‪ 12‬زی را کالم خدا زنده و فعال است‪،‬‬
‫است باب ‪5‬‬ ‫تیزتر از هر شمشیر دولب ه‌ای‬
‫و حتی تا روح و نفس و مفاصل و‬
‫مغز استخوان نفوذ م ی‌کند و افکار زی را هر روحانی اعظم که از‬
‫و نیات دل انسان را زود تشخیص میان مردم برگزیده م ی‌شود در‬
‫م ی‌دهد‪ 13 .‬و هیچ موجودی نیست که امور مربوط به خدا ب رای مردم‬
‫بر او آشکار نشود بلکه همه چیز منصوب م ی‌شود تا هم هدایا هم‬
‫جلوی چشم آن کسی که باید به او قربانی ب رای گناهان تقدیم کند‪ 2 .‬او‬
‫‪4:9‬م ی‌توان گفت که اگر یک روز با خدا به اندازه ‪ 1000‬سال است (‪ 2‬پطرس ‪،)3:8‬‬
‫پس روز باقیمانده‪ ،‬سبت‪ ،‬روز هفتم‪ 6 ،‬روز یا ‪ 6000‬سال پس از آفرینش آغاز م ی‌شود‪.‬‬
‫مکاشفه ‪ 20:2-7‬م ی‌گوید که اولین بخش ملکوت خدا‪ ،‬ه زاره‪ 1000 ،‬سال دوام دارد‪.‬‬
‫ب راساس زمان‌بندی انجیلی‪ ،‬عیسی حدود ‪ 4000‬سال پس از آفرینش زندگی م ی‌کرد‪.‬‬
‫اکنون ما ‪ 2000‬سال بعد هستیم‪ ،‬یعنی ‪ 6000‬سال تکمیل شده است‪ .‬این بدین معنی‬
‫است که بازگشت مسیح ب رای برق راری «سبت» ه زاره م ی‌تواند هر لحظه اتفاق بیفتد‪ .‬بر‬
‫این نظر ای راداتی وارد است اما ارزش تعمق را دارد‪.‬‬
‫‪4:15‬پس اگر عیسی نیز وسوسه شده است‪ ،‬از جنس ما است؛ چون خدا وسوسه نم ی‌شود‬
‫(یعقوب ‪.)1:13‬‬
‫‪ 4:16‬نتیجه عملی باورداشتن به اینکه عیسی از جنس ما بود و مانند ما وسوسه م ی‌شد‬
‫این است که م ی‌توانیم با اطمینان به درگاه خدا دعا کنیم‪ ،‬چون م ی‌دانیم که یک واسطه‬
‫هم راه در آسمان داریم که زمانی انسان بوده و وسوسه شده است‪.‬‬
‫‪ 5:2‬همان طور که در آیات ‪ 4:15،16‬گفته شد‪ ،‬کفاره «اتفاق م ی‌افتد» چون عیسی در‬
‫زندگی مادی خود «دارای ضعف» بود‪ ،‬همان طور که ما هستیم؛ بناب راین او خدا نبود‪.‬‬
‫‪473‬‬ ‫‪ 6:4 - 5:3‬نایناربع‬
‫چیزهای زیادی ب رای گفتن درباره‬ ‫‪11‬‬
‫م ی‌تواند ب رای جاهالن و گم راهان‬
‫او داریم که توضیح آن سخت است‬ ‫دلسوزی کند زی را خودش نیز در‬
‫زی را در فهمیدن ُک ند شده‌اید‪ 12 .‬زی را‬ ‫‪3‬‬
‫معرض ضعف و ناتوانی است؛‬
‫شما که تا این موقع باید خود معلم‬ ‫و به همین خاطر‪ ،‬ضروری است‬
‫م ی‌شدید‪ ،‬باز به کسی نیاز دارید تا‬ ‫هم ب رای گناهان خویش و هم ب رای‬
‫اصول اولیه الهامات خدا را به شما‬ ‫گناهان مردم قربانی تقدیم کند‪.‬‬
‫تعلیم دهد؛ و مانند کودکانی شده‌اید‬ ‫‪ 4‬و هیچ کس این افتخار را ب رای‬
‫که به شیر محتاج هستند نه غذای‬ ‫خود نم ی‌گیرد مگر وقتی از سوی‬
‫جامد‪ 13 .‬زی را هر کسی که شیرخوار‬ ‫‪5‬‬
‫خدا دعوت شود همچون هارون‪.‬‬
‫باشد در کالم عدالت ب ی‌تجربه‬ ‫پس مسیح نیز خود را جالل نداد تا‬
‫‪14‬‬
‫است‪ ،‬زی را کودکی بیش نیست‪.‬‬ ‫روحانی اعظم بشود بلکه خدا به او‬
‫اما غذای جامد ب رای بزرگساالن‬ ‫گفت‪ :‬تو پسر من هستی‪ .‬امروز تو‬
‫است‪ ،‬که با داشتن تجربه‪ ،‬شعور‬ ‫را به وجود آوردم‪ 6 .‬همان طور که‬
‫آنها پرورش یافته تا خوب و بد را از‬ ‫در جای دیگری گفت‪ :‬تو روحانی‬
‫هم تشخیص دهند‪.‬‬ ‫‪7‬‬
‫ابدی در رتبه ملک ی‌صدق هستی‪.‬‬
‫که در روزهای زندگی جسمان ی‌اش‪،‬‬
‫باب ‪6‬‬ ‫با گریه و اش ک‌های بسیار به درگاه‬
‫بناب راین‪ ،‬تعلیم اصول اولیه مسیح را‬ ‫خدایی که قادر بود او را از مرگ‬
‫پشت سر بگذاریم و به سوی کمال‬ ‫نجات دهد دعا و مناجات کرد‪ ،‬و به‬
‫پیش برویم‪ .‬نه این که دوباره بنیاد‬ ‫خاطر خداترسی‪ ،‬دعایش مستجاب‬
‫توبه از کارهای مرده‪ ،‬ایمان به‬ ‫شد؛ ‪ 8‬گرچه او پسر بود‪ ،‬اطاعت‬
‫خدا‪ 2 ،‬تعلیم تعمیدهای مختلف و‬ ‫را از طریق رن ج‌هایی که کشید‬
‫دس ت‌گذاری و رستاخیز مردگان و‬ ‫آموخت‪ 9 .‬و چون کامل شد‪ ،‬ب رای‬
‫مجازات ابدی را بنا نکنیم‪ 3 .‬و اگر‬ ‫همه کسانی که مطیع او بودند‪،‬‬
‫خدا اجازه دهد‪ ،‬چنین خواهیم کرد‪.‬‬ ‫باعث و بانی رهایی ابدی شد‪ 10 ،‬و‬
‫از سوی خدا یک روحانی اعظم در‬
‫رتب ه‌ی ملک ی‌صدق خوانده شد‪.‬‬
‫نیاز به استقامت‬
‫‪ 4‬زی را کسانی که زمانی روشن‬
‫شده و هدیه آسمانی را چشیده‌اند‬ ‫رشد معنوی از شیر تا گوشت‬

‫‪ 5:7-9‬عیسی به درگاه خدا دعا کرد و خواستار نجات از مرگ بود‪ .‬پس او خدا نبود‪ .‬او‬
‫«فرمان‌بری» را آموخت و در نتیجه رن ج‌هایش «به کمال رسید»‪ .‬چنین عباراتی ب رای‬
‫خدا نیز نامناسب است‪.‬‬
‫‪ 5:12-14‬وقتی تعمید داده م ی‌شویم‪« ،‬دوباره متولد م ی‌شویم» (یوحنا ‪ ،)3:3-5‬و شیر‬
‫م ی‌نوشیم؛ اما باید در طول زمان رشد کنیم تا بتوانیم از بشارتهای اولیه انجیل [«شیر»]‬
‫به چیزهای عمی ق‌تر برسیم‪.‬‬
‫‪ 6:18 - 6:5‬نایناربع‬ ‫‪474‬‬
‫اطمینان کامل امید تا پایان داشته‬ ‫و در روح القدس سهیم شدند‪ 5 ،‬و‬
‫باشید‪ 12 .‬تنبل نباشید بلکه پیرو‬ ‫کالم نیک خدا و قدرت‌های دنیای‬
‫کسانی باشد که به وسیله ایمان و‬ ‫آینده را چشیده‌اند‪ 6 ،‬اما بعدا ً سقوط‬
‫صبر وارث وعده‌ها هستند‪.‬‬ ‫کردند‪ ،‬غیرممکن است که دوباره‬
‫آنها را ب رای توبه احیا کرد زی را آنها‬
‫قطعیت وعده الهی‬ ‫پسر خدا را از نو ب رای خود مصلوب‬
‫‪ 13‬زی را وقتی خدا به اب راهیم وعده‬ ‫کرده‌اند و او را شرمسار م ی‌سازند‪.‬‬
‫داد‪ ،‬از آن جایی که نم ی‌توانست به‬ ‫ان باریده بر‬ ‫زی را زمینی که بار ِ‬
‫‪7‬‬

‫کسی بزرگتر قسم بخورد‪ ،‬به خود‬ ‫خود را م ی‌نوشد و گیاهانی مفید‬
‫قسم خورد‪ 14 ،‬و گفت‪ :‬قطع ا ً تو را‬ ‫ب رای کسانی به بار م ی‌آورد که در‬
‫برکتی عظیم خواهم داد و فرزندان تو‬
‫‪8‬‬
‫آن کاشت ه‌اند‪ ،‬از خدا تبرک م ی‌یابد‪.‬‬
‫را بسیار خواهم کرد‪ 15 .‬از این رو‪ ،‬با‬ ‫اما اگر خار و خس به بار آورد‪ ،‬طرد‬
‫صبر و شکیبایی تحمل کرد و وعده‬ ‫م ی‌شود در خطر ملعون شدن است‬
‫را به دست آورد‪ 16 .‬زی را انسان‌ها به‬ ‫که در آخر خواهد سوخت‪ 9 .‬اما ای‬
‫چیزی بزرگتر قسم م ی‌خورند و در‬ ‫عزی زان‪ ،‬با این که این چنین سخن‬
‫هر اختالفی‪ ،‬آن سوگند ب رای تأیید‬ ‫م ی‌گوییم‪ ،‬از بهترین چیزها ب رای‬
‫است‪ 17 .‬بناب راین‪ ،‬خدا که مصمم‬ ‫شما مطمئنیم؛ چیزهایی که هم راه با‬
‫است ثبات و تغییرناپذیری هدفش را‬ ‫نجات است‪ 10 .‬زی را خدا ب ی‌انصاف‬
‫هر چه بیشتر به وارثان وعده نشان‬ ‫نیست که اعمال شما و عشقی را‬
‫دهد‪ ،‬با یک سوگند این را تأیید کرد؛‬ ‫ف راموش کند که به اسم او نشان‬
‫‪ 18‬تا با دو امر تغییرناپذیر که در‬ ‫دادید زی را به قدیسان خدمت کردید‬
‫آن ممکن نیست خدا دروغ بگوید‪،‬‬ ‫و هنوز م ی‌کنید‪ 11 .‬و ما آرزو داریم‬
‫دلگرمی بزرگی داشته باشیم‪ ،‬ما که‬ ‫هر یک از شما همین غیرت را ب رای‬
‫‪ 6:5‬معج زات روح‌القدس که در قرن اول تجربه شدند همان هدایایی هستند که در‬
‫«عصر آینده»‪ ،‬در ملکوت استفاده م ی‌شوند‪ .‬این هدایا در زمان بازگشت عیسی ب رای‬
‫استق رار ملکوت روی زمین‪ ،‬دوباره بیرون ریخته م ی‌شوند‪ .‬بناب راین‪ ،‬در حال حاضر‬
‫در اختیار ما نیستند‪.‬‬
‫‪ 6:6‬به نظر م ی‌رسد این آیه مشخص ا ً در مورد کسانی در قرن اول صحبت کند که‬
‫هدایای روح‌القدس را داشتند؛ در زمان ما‪ ،‬همواره م ی‌توانیم توبه کرده و از بخشایش و‬
‫پذیرش خدا مطمئن باشیم‪.‬‬
‫‪ 6:18‬گریخت ه‌ایم‪ -‬اشار‌ه به قانونی در شریعت موسی دارد که اگر شما به طور تصادفی‬
‫انسانی را بکشید [بناب راین مرتکب گناهی شوید که ج زایش مرگ است‪ ،‬اما به صورت‬
‫غیرعمدی]‪ ،‬م ی‌توانید از شهر خود بگریزید و در شهری دیگر تا زمان مرگ روحانی‬
‫اعظم بمانید؛ شما در آن شهر پناهگاه د رامان هستید و با مرگ روحانی اعظم آزاد‬
‫خواهید بود (کتاب اعداد ‪ .)35:24-32‬ما در چنین ش رایطی هستیم؛ شهر پناهگاه و‬
‫روحانی اعظم ما در مسیح است‪.‬‬
‫‪475‬‬ ‫‪ 7:14 - 6:19‬نایناربع‬
‫گرچه آنها نیز از نسل اب راهیم‬ ‫پناه برده‌ایم تا به امیدی که در پیش‬
‫هستند‪ 6 .‬اصل و نسب ملک ی‌صدق‬ ‫روی ما گذاشته شده متوسل شویم‪.‬‬
‫به الوی بر نم ی‌گردد‪ ،‬اما او ی ک‌دهم‬ ‫‪ 19‬این امید مانند لنگر جان ما است‬
‫از اب راهیم گرفت و صاحب وعده‌ها‬ ‫که هم مطمئن و هم استوار است و‬
‫را برکت داد‪ 7 .‬اما ب ی‌شک‪ ،‬آن که‬ ‫‪20‬‬
‫از پرده گذشته و به جایی رسیده؛‬
‫بزرگ‌تر است به آن که کوچ ک‌تر‬ ‫که عیسی ب رای ما و قبل از آن وارد‬
‫است برکت م ی‌دهد‪ 8 .‬در اینجا‬ ‫آن شده در رتبه ملک ی‌صدق تا ابد‬
‫انسان‌های فانی ی ک‌ده م ی‌گیرند؛‬ ‫روحانی اعظم شد‪.‬‬
‫اما آنجا کسی که به زنده بودنش‬
‫شهادت داده م ی‌شود‪ ،‬ی ک‌ده گرفت‪.‬‬ ‫باب ‪7‬‬
‫‪ 9‬بناب راین‪ ،‬م ی‌توانیم بگوییم وقتی‬
‫اب راهیم ی ک‌ده را پرداخت کرد‪ ،‬الوی‬ ‫مسیح و ملک ی‌صدق‬
‫که نسل او ی ک‌ده را دریافت م ی‌کنند‬ ‫زی را این ملک ی‌صدق‪ ،‬شاه اورشلیم‪،‬‬
‫نیز ی ک‌ده پرداخت کرد‪ 10 .‬زی را وقتی‬ ‫روحانی خدای متعال‪ ،‬پس از‬
‫ملک ی‌صدق اب راهیم را مالقات کرد‪،‬‬ ‫بازگشت اب راهیم از کشتار پادشاهان‬
‫الوی هنوز در صلب جد خود اب راهیم‬
‫‪2‬‬
‫با او مالقات کرد و به او برکت داد؛‬
‫بود‪.‬‬ ‫و اب راهیم ده‌یک از همه داشت ه‌هایش‬
‫‪ 11‬حال اگر كمال به وسیله‬ ‫را به او داد‪ .‬او اول بر اساس ترجمه‪،‬‬
‫روحانیت رتبه الوی میسر م ی‌شد‪،‬‬ ‫پادشاه عدالت بود و در معنی دوم‬
‫(زی را طبق آن‪ ،‬شریعت به قوم داده‬ ‫پادشاه اورشلیم که یعنی پادشاه‬
‫م ی‌شد) چه نیازی بود به ظهور‬ ‫صلح‪ 3 .‬پدر و مادر و شجره‌نامه‌‌ای‬
‫روحانی دیگری در رتبه ملک ی‌صدق‬ ‫از او ثبت نشده و نه روزهای اولی‬
‫و نه در رتبه هارون؟ ‪ 12‬ب رای این که‬ ‫دارد و نه پایان حیات؛ بلکه مانند‬
‫روحانیت عوض شود‪ ،‬شریعت نیز‬ ‫پسر خدا شده و همواره روحانی‬
‫باید تغییر یابد‪ 13 .‬زی را کس ی‌که این‬ ‫م ی‌ماند‪.‬‬
‫چیزها درباره‌اش گفته شده است‪ ،‬به‬ ‫‪ 4‬در نظر بگیرید که این مرد چقدر‬
‫طایف ‌ه دیگری تعلق دارد كه هی چ‌کس‬ ‫بزرگ بود که اب راهیم پاتریارخ ده‌یک‬
‫هرگز از آن طایفه در مح راب خدمت‬ ‫از غنایم را به او داد‪ 5 .‬و در حقیقت‬
‫نكرده بود‪ 14 .‬زی را واضح است که‬ ‫از فرزندان الوی‪ ،‬کسانی که مقام‬
‫سرورمان از قوم یهودیه برخاسته‬ ‫روحانی را به دست م ی‌آورند طبق‬
‫است‪ .‬درباره این طایفه‪ ،‬موسی‬ ‫شریعت دستور دارند که ی ک‌دهم را‬
‫از قوم‪ ،‬یعنی از ب رادرانشان بگیرند؛‬
‫‪ 7:3‬ملک ی‌صدق عیسی نبود ‪ -‬او «مانند پسر خدا بود» و عیسی کشیشی شبیه او (آیه‬
‫‪ .)11‬مسیحیان عب رانی شکایت داشتند که عیسی از طایفه یهودا بود (آیه ‪ .)14‬نکته این‬
‫است که ملک ی‌صدق‪ ،‬کاهن اعظم عهد قدیم‪ ،‬تباری نداشت [«بدون پدر‪ ،‬بدون مادر»]‬
‫و همچنان کشیش بود‪.‬‬
‫‪ 7:16‬م ی‌شود‪-‬عیسی از سوی خدا جاودانگی یافت؛ بناب راین خود خدا نیست‪.‬‬
‫‪ 8:2 - 7:15‬نایناربع‬ ‫‪476‬‬
‫‪25‬‬
‫روحانیتش غیر قابل تغییر است‪.‬‬ ‫چیزی در ارتباط با روحانیت نگفته‬
‫بناب راین‪ ،‬او قادر است کسانی را که‬ ‫است‪.‬‬
‫از طریق او به خدا نزدیک م ی‌شوند‬ ‫‪ 15‬و آنچه م ی‌گوییم بیش از پیش‬
‫تا ابد نجات دهد زی را او تا ابد زنده‬ ‫واضح است‪ ،‬اگر یک روحانی دیگر‬
‫است تا ب رای آنها شفاعت کند‪.‬‬ ‫مثل ملک ی‌صدق برم ی‌خیزد‪ 16 ،‬که‬
‫‪ 26‬زی را ما شایسته چنین روحانی‬ ‫نه بر اساس شریعت مربوط به نسل‬
‫اعظمی بودیم‪ -‬مقدس‪ ،‬ب ی‌زیان‪،‬‬ ‫جسمانی‪ ،‬بلکه طبق قدرت یک‬
‫پاک‪ ،‬جدا از گناهکاران و متعال ی‌تر‬ ‫‪17‬‬
‫زندگی ب ی‌پایان تعیین شده است‪.‬‬
‫از آسمان‌ها‪ 27 .‬او مانند روحانیون‬ ‫زی را شهادت داده شد‪ :‬تا ابد در رتبه‬
‫اعظم نیاز ندارد اول ب رای گناهان‬ ‫ملک ی‌صدق روحانی هستی‪ 18 .‬از‬
‫خود و بعد ب رای گناهان مردم‪ ،‬هر‬ ‫طرف دیگر‪ ،‬حکم قبلی به خاطر‬
‫روز ب رای او قربانیانی تقدیم شود‪.‬‬ ‫ضعف و غیر مفید بودنش فسخ‬
‫زی را یک بار ب رای همیشه چنین کرد‬ ‫م ی‌شود ‪( 19‬زی را شریعت هیچ چیزی‬
‫وقتی خودش را تقدیم کرد‪ 28 .‬زی را‬ ‫را کامل نم ی‌کند)‪ ،‬و امید بهتری به‬
‫شریعت مردانی را روحانی اعظم‬ ‫جای آن م ی‌آید که از طریق آن به‬
‫منصوب م ی‌کند که ضعف دارند اما‬ ‫خدا نزدیک م ی‌شویم‪.‬‬
‫کالم سوگند که پس از شریعت آمد‪،‬‬
‫پسر را که تا ابد کامل شد منصوب‬ ‫پایان روحانیت قدیم‬
‫م ی‌کند‪.‬‬ ‫‪ 20‬و روحانیت ملک ی‌صدق بدون‬
‫سوگند خوردن نبود‪ 21 .‬روحانیون‬
‫باب ‪8‬‬ ‫الوی بدون سوگند‪ ،‬روحانی شدند‬
‫عهد جدید جایگزین عهد قدیم‬ ‫اما او با سوگند‪ :‬خداوند سوگند خورد‬
‫و نظرش را تغییر نخواهد کرد؛ تو تا‬
‫م ی‌شود‬ ‫ابد روحانی هستی‪ 22 .‬بدین وسیله‬
‫در اموری که درباره آن صحبت‬ ‫عیسی ضامن یک پیمان بهتر شده‬
‫کردیم‪ ،‬نکته اصلی این است‪.‬‬ ‫است‪ 23 .‬و در حقیقت‪ ،‬تعداد بسیاری‬
‫ما روحانی اعظمی داریم که در‬ ‫از آنها روحانی بوده زی را با مرگ‬
‫دست راست تخت خدای متعالی در‬ ‫دیگر نم ی‌توانستند ادامه بدهند‪.‬‬
‫آسمان‌ها نشست‪ 2 ،‬خادم مح راب و‬ ‫‪ 24‬اما او که تا ابد باقی م ی‌ماند‬
‫خیمه حقیقی است که خداوند بنا‬
‫‪ 19 ,7:18‬شریعت موسی مردود شده و بناب راین امروز ب رای ما ال زام‌آور نیست ‪« -‬بی‬
‫فایده» است‪ .‬در تمام این بخش‪ ،‬شریعت موسی در مقایسه با تعالی رستگاری در‬
‫مسیح‪ ،‬در مقام پایی ن‌تری ق رار داده شده است‪.‬‬
‫‪ 7:27‬خود را تقدیم کرد‪ -‬عیسی بهترین کشیش و قربانی بود‪ .‬این نشان م ی‌دهد که او‬
‫در زمان مرگ نیز چه کنت رلی بر ش رایط داشته است‪ ،‬علیرغم درد و رنجی که می برد‪.‬‬
‫‪ 7:28‬کامل شده است‪ -‬نم ی‌توان برداشت کرد که عیسی خود خدا بوده است‪.‬‬
‫‪477‬‬ ‫‪ 8:13 - 8:3‬نایناربع‬
‫دست آنها را گرفتم تا از سرزمین‬
‫کرد نه انسان‪ 3 .‬زی را هر روحانی‬
‫مصر بیرون آورم‪ .‬زی را آنها در‬‫اعظمی که منصوب م ی‌شود باید‬
‫عهد من استوار نماندند‪ ،‬پس به آنها‬
‫هدیه و قربانی عطا کند؛ بناب راین‪،‬‬
‫توجهی نکردم‪ 10 .‬خداوند م ی‌گوید‪،‬‬
‫الزم است که این روحانی اعظم‬
‫زی را این عهدی است که پس از آن‬
‫ای ن‌ها را داشته باشد‪ 4 .‬اگر او در‬
‫زمین بود‪ ،‬اص الً روحانی نم ی‌شد‬
‫روزها با خاندان اس رائیل بستم‪ .‬من‬
‫قوانینم را به آنها یادآوری خواهم کرد‬
‫زی را کسانی هستند که طبق شریعت‬
‫و در قلبشان نیز این قوانین را خواهم‬
‫هدیه م ی‌دهند‪ 5 ،‬و نمونه و سای ه‌ای از‬
‫نوشت و ب رای آنها خدا خواهم بود و‬
‫چیزهای آسمانی را خدمت م ی‌کنند‪،‬‬
‫آنها نیز قوم من خواهند بود‪ 11 .‬هیچ‬
‫همان طور که وقتی موسی در صدد‬
‫یک از آنها نه به همسای ه‌اش و نه به‬
‫بنا کردن خیمه بود به او هشدار داده‬
‫ب رادرش تعلیم خواهد داد و نخواهند‬
‫شد‪ .‬زی را او گفت‪ :‬مواظب باش که‬
‫گفت‪ :‬خدا را بشناس‪ .‬زی را همه من‬
‫همه چیز را طبق الگویی که در کوه‬
‫را خواهند شناخت‪ ،‬از کوچ ک‌ترین‬
‫به تو نشان داده شده بسازی‪ 6 .‬اما‬
‫تا بزرگ‌ترین آنها‪ 12 .‬زی را من بابت‬
‫اکنون او یک خدمت بسی عال ی‌تر‬
‫ب ی‌عدالت ی‌شان به آنها رحم خواهم‬
‫به دست آورده زی را او واسطه یک‬
‫کرد و گناهان و اعمال کف رآمیز آنها‬
‫عهد بهتر نیز هست که بر وعده‌های‬
‫را به یاد نخواهم آورد‪ 13 .‬وقتی خدا‬ ‫بهتری استوار است‪.‬‬
‫گفت‪ :‬عهدی جدید‪ ،‬عهد اولیه را‬ ‫‪ 7‬زی را اگر عهد اولیه ب ی‌عیب و‬
‫منسوخ کرد‪ .‬آنچه مسنوخ و قدیمی‬‫نقص بود‪ ،‬جایی ب رای عهدی دیگر‬
‫م ی‌شود آماده از بین رفتن است‪.‬‬
‫نبود‪ 8 .‬زی را خدا پس از پیدا کردن‬
‫عیب آنها گفت‪ :‬خداوند م ی‌گوید به‬
‫روزهای آینده بنگرید که عهدی جدید باب ‪9‬‬
‫یهودا آداب و رسوم موسی به مسیح‬ ‫را با خاندان اس رائیل و خاندان‬
‫خواهم بست‪ 9 -‬نه بر اساس عهدی‬
‫که با اجدادشان در روزی بستم که رسید و در او محقق شد‬

‫‪ 8:3‬عیسی در آسمان فعاالنه ب رای ما کار م ی‌کند‪ .‬او کارهای ما‪ ،‬افکار ما و دعاهای‬
‫ما را به خدا تقدیم م ی‌کند‪.‬‬
‫‪« 8:7‬نقصی» بود (آیه ‪ )8‬در مسائل قدیم [شریعت موسی]؛ مسائل جدید «نیکوتر»‬
‫است (آیه ‪ .)6‬پس الزم نیست شریعت موسی را نگاه بداریم‪.‬‬
‫‪ 8:9‬دست ایشان را گرفتم‪ -‬این تصویری است از پدر مهربان که دست فرزندش را‬
‫م ی‌گیرد تا هدایتش کند‪ .‬این است محبت خدا در هدایت مردمش به خروج از مصر و‬
‫در دریای سرخ ‪ -‬حوادثی که نمایانگر خروج ما از راه‌های دنیوی و عبور از آب تعمید‬
‫است (رساله اول قرنتیان ‪.)10:1‬‬
‫‪ 8:13‬زود از میان خواهد رفت‪ -‬با این مضمون که عب رانیان کمی قبل از نابودی نظام‬
‫عبادت در معبد در ‪ 70‬پس از میالد نوشته شده است‪.‬‬
‫‪ 9:17 - 9:2‬نایناربع‬ ‫‪478‬‬
‫را به کمال برسانند‪ 10 ،‬زی را صرفا‬ ‫عهد اول مقرراتی ب رای م راسم‬
‫غذا‪ ،‬نوشیدنی و تطهیرهای متنوع‪،‬‬ ‫الهی و عبادتگاه دنیوی بود‪ 2 .‬زی را‬
‫قوانین دنیوی هستند که تا زمان‬ ‫خیم ه‌ای آماده شد که قسمت اول‬
‫اصالح‪ ،‬تحمیل م ی‌شوند‪.‬‬ ‫آن مکان مقدس نام داشت و دارای‬
‫اعظم‬
‫ِ‬ ‫‪ 11‬اما مسیح که روحانی‬ ‫‪3‬‬
‫چ راغدان‪ ،‬میز و نان مقدس بود‪.‬‬
‫چیزهای خوب آینده است‪ ،‬از طریق‬ ‫و در پشت پرده دوم‪ ،‬خیم ه‌ای بود‬
‫خیم ه‌ای بزرگتر و کام ل‌تر که نه با‬ ‫که مقدس مقدسان نام داشت‪ 4 .‬این‬
‫دستان ساخته شده‪ ،‬نه از این خلقت‬ ‫خیمه دارای مح راب طالیی ب رای‬
‫است‪ 12 ،‬نه از طریق خون بزها و‬ ‫بخور و صندوقچه عهد بود كه تمام ا ً‬
‫گوسال ه‌ها‪ ،‬بلکه از طریق خون‬ ‫از طال پوشیده شده بود که در آن‬
‫خود‪ ،‬یک بار ب رای همیشه وارد‬ ‫زرین با نان َم نّ ا و‬
‫صندوقچه‪ ،‬ظرفی ّ‬
‫مکان مقدس شد و رهایی جاودانه‬ ‫عصای هارون بود که شکوفه داده و‬
‫به دست آورد‪ 13 .‬زی را اگر خون بزها‬ ‫دو لوح عهد ق رار داشت‪ 5 .‬در باالی‬
‫و گاوان نر و پاشیدن خاکسترهای‬ ‫این صندوقچه‪ ،‬کروبیان پرجالل‬
‫گوسال ه‌‪ ،‬آنانی را كه جسم ا ً ناپاک‬ ‫خدا بر کرسی رحمت سایه گسترده‬
‫بوده‌اند پاک سازد‪14 ،‬چقدر بیشتر‬ ‫بودند‪ ،‬چیزهایی که نم ی‌توانیم با‬
‫خون مسیح که از طریق روح ابدی‬ ‫جزئیات راجع به آن حرف بزنیم‪.‬‬
‫خودش را ب ی‌عیب به خدا تقدیم کرد‪،‬‬ ‫‪ 6‬وقتی همه ای ن‌ها بدین صورت‬
‫وجدان شما را از اعمال مرده پاک‬ ‫آماده م ی‌شد‪ ،‬روحانیون مدام وارد‬
‫خواهد کرد تا به خدای زنده خدمت‬ ‫خیمه اول م ی‌شدند و م راسم را انجام‬
‫کنید؟‬ ‫م ی‌دادند‪ 7 .‬اما در خیمه دوم فقط‬
‫‪ 15‬و به همین خاطر‪ ،‬او واسطه‬ ‫روحانی اعظم وارد م ی‌شد و آن هم‬
‫یک عهد جدید است؛ تا مرگی که‬ ‫سالی یک بار و با خود خون م ی‌برد‪،‬‬
‫ب رای رهایی از خطاهایی که تحت‬ ‫خونی که ب رای خود و گناهان مردم‬
‫عهد اول بودند رخ داد باعث شود‬ ‫تقدیم م ی‌گرد؛ ‪ 8‬این گونه روح‬
‫کسانی که دعوت شده‌اند وعده‬ ‫القدس اشاره دارد که وقتی هنوز‬
‫‪16‬‬
‫می راث جاودانه را دریافت کنند‪.‬‬ ‫خیمه اول باقی است‪ ،‬راه منتهی‬
‫زی را ب رای اعتبار وصی ت‌نامه‪ ،‬مرگ‬ ‫به مکان مقدس هنوز آشکار نشده‬
‫آن کسی که وصی ت‌نامه را نوشته‬ ‫است ‪( 9‬و این نماد عصر حاضر‬
‫الزم است‪ 17 .‬زی را وصی ت‌نامه زمانی‬ ‫است)‪ .‬طبق این نظام‪ ،‬هم هدایا‬
‫قابل اج را است که مرگی رخ داده‬ ‫و هم قربان ی‌ها تقدیم م ی‌شدند که‬
‫باشد؛ وقتی نویسنده آن زنده باشد‪،‬‬ ‫نم ی‌توانستند وجدان پرست ش‌کننده‬
‫‪ 9:3‬وقتی عیسی مرد‪ ،‬پرده دوپاره شد (متی ‪ .)27:51‬این نمادی است از اینکه در نتیج ‌ه‬
‫مرگ او‪ ،‬نه تنها روحانی اعظم بلکه تمامی آنها که در عیسی هستند م ی‌توانند وارد‬
‫مقد س‌ترین مکان شده و بندگی بی واسطه خدا را بکنند (آیه ‪)8‬؛ نه تنها یک بار در سال‬
‫در روز کفاره‪ ،‬که ب رای همیشه‪.‬‬
‫‪479‬‬ ‫‪ 9:28 - 9:18‬نایناربع‬
‫‪ 25‬همچنین‪ ،‬نباید خودش را بارها فدا‬ ‫اعتباری ندارد‪ 18 .‬بناب راین حتی عهد‬
‫کند‪ ،‬همان طور که روحانی اعظم‬ ‫‪19‬‬
‫اول بدون خون تقدیم نشده است‪.‬‬
‫آن خودش‬ ‫هر سال با خونی که از ِ‬ ‫زی را وقتی همه فرمان‌ها از طریق‬
‫‪26‬‬
‫نیست وارد مکان مقدس م ی‌شود‪.‬‬ ‫موسی طبق شریعت به همه مردم‬
‫وگرنه عیسی باید از آفرینش جهان‬ ‫اعالم شد‪ ،‬خون بُز و گوساله را‬
‫تا کنون رن ج‌های بسیار م ی‌کشید؛‬ ‫گرفت با آب و پشم قرمز و زوفا بر‬
‫اما یک بار در پایان دوران‪ ،‬با‬ ‫خود كتاب و بر هم ٔه مردم پاشید ‪ 20‬و‬
‫قربانی کردن خودش نشان داد که‬ ‫گفت‪ :‬این خون عهدی است که خدا‬
‫گناه را از بین م ی‌برد‪ 27 .‬همان طور‬ ‫ب رای شما ق رار داد‪ 21 .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫که مقرر شده که انسان‌ها باید یک‬ ‫بر خیمه و همه ظروف خدمت به‬
‫بار بمیرند و بعد از آن داوری ف را‬ ‫همین شکل خون پاشید‪ 22 .‬و طبق‬
‫م ی‌رسد‪ 28 ،‬مسیح نیز پس از این‬ ‫شریعت‪ ،‬تقریب ا ً م ی‌توانم بگویم همه‬
‫که یک بار خودش را فدا کرد تا بار‬ ‫چیز با خون پاک م ی‌شود؛ و به غیر‬
‫گناهان بسیاری را به دوش بکشد‪،‬‬ ‫ریختن خون‪ ،‬آمرزش گناه در کار‬
‫ب رای بار دوم ظاهر خواهد شد نه‬ ‫نخواهد بود‪.‬‬
‫ب رای پرداختن به گناه بلکه ب رای‬ ‫‪ 23‬بناب راین‪ ،‬الزم بود که نمون ه‌های‬
‫نجات دادن کسانی که مشتاقانه‬ ‫این چیزهای آسمانی این گونه پاک‬
‫منتظر او هستند‪.‬‬ ‫شوند‪ ،‬اما چیزهای آسمانی خود‪،‬‬
‫‪24‬‬
‫قربان ی‌های بهتر از این داشتند‪.‬‬
‫باب ‪10‬‬ ‫زی را مسیح وارد مکان‌های مقدسی‬
‫نشد که با دست ساخته شده‌اند که‬
‫ضعف نظام موسی‬ ‫تنها نمون ه‌هایی از مکان‌های حقیقی‬
‫زی را شریعتی که تنها سایه چیزهای‬ ‫است؛ بلکه وارد خو ِد آسمان شد تا‬
‫خوب آینده را دارد و نه واقعیت‬ ‫در حضور خدا ب رای ما ظاهر شود‪.‬‬
‫‪ 9:19‬آب‪ ،‬پشم قرمز و زوفا همه در حادثه تصلیب مسیح دیده م ی‌شوند‪ ،‬که در آداب‬
‫عهد قدیم به آنها اشاره شده است‪.‬‬
‫‪ 9:22‬تقریب ا ً‪-‬خون ب رای بخشیدن گناهان الزم بود‪ ،‬پس باید حیوانات قربانی م ی‌شدند‪.‬‬
‫اما مواردی هم بود که شریعت موسی م ی‌گوید اگر کسی آن قدر فقیر باشد که نتواند‬
‫حیوانی قربانی کند‪ ،‬م ی‌تواند گندم یا آرد ارزانی کند‪ .‬این نشان م ی‌دهد که گرچه خدا به‬
‫اصول خود احت رام م ی‌گذارد‪ ،‬اما مشتاق است که ببخشاید و با مردم هم راهی کند‪ ،‬حتی‬
‫اگر ش رایط شخصی آنها مانع از خدمتی شود که خدا م ی‌خواهد‪.‬‬
‫‪ 9:27‬پس از مرگ‪ ،‬ما مرده و ناهشیار هستیم تا زمانی که مسیح بیاید‪ ،‬اما این دوران‬
‫مرگ مانند خواب است؛ پس از اینکه م ی‌میریم‪ ،‬لحظه هشیاری بعدی ما بازگشت‬
‫عیسی و ایستادن در ب رابر وی ب رای داوری است‪.‬‬
‫‪ 9:28‬نجات بخشد‪ -‬ما تنها زمانی کام الً «نجات م ی‌یابیم» که عیسی بازگشته و بدنی‬
‫فناناپذیر و می راث ملکوت خدا در زمین را به ما م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 10:15 - 10:2‬نایناربع‬ ‫‪480‬‬
‫هدایا ب رای گناهان را نم ی‌خواستی‪،‬‬ ‫امور را‪ ،‬هرگز نم ی‌تواند با همان‬
‫از آنها خشنود نیز نبودی (که همه‬ ‫قربان ی‌هایی که هر سال مدام تقدیم‬
‫‪9‬‬
‫طبق شریعت تقدیم م ی‌شوند)‪.‬‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬کسانی که نزدیک م ی‌شوند‬
‫سپس گفت‪ :‬بنگر من م ی‌آیم تا اراده‬ ‫را به کمال برساند‪ 2 .‬وگرنه تقدیم‬
‫تو را به انجام برسانم‪ .‬او اولی را از‬ ‫این قربان ی‌ها متوقف نم ی‌شد؟ زی را‬
‫میان بر م ی‌دارد تا دومی را استوار‬ ‫عبادت‌کنندگان اگر یک بار پاک‬
‫سازد‪ .‬که بر این اساس‪ ،‬از طریق‬ ‫شده بودند دیگر از گناه آگاه نبودند‪.‬‬
‫تقدیم شدن بدن عیسی مسیح یک‬ ‫‪ 3‬اما در آن نظام قربانی کردن‪ ،‬هر‬
‫بار ب رای همیشه مقدس شده‌ایم‪.‬‬ ‫‪4‬‬
‫سال گناهان یادآوری م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 11‬هر روحانی هر روز ب رای خدمت‬ ‫زی را ممکن نیست خون گاوها و بزها‬
‫م ی‌ایستد و اغلب همان قربان ی‌ها را‬ ‫گناهان را از بین ببرد‪.‬‬
‫تقدیم م ی‌کند که هرگز نم ی‌توانند‬ ‫‪ 5‬بناب راین وقتی او وارد دنیا شد‪،‬‬
‫گناهان را از بین ببرند‪ 12 .‬اما او‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬خداوندا تو قربانی و هدیه‬
‫وقتی یک بار تا ابد یک قربانی را‬ ‫نم ی‌خواهی‪ ،‬بلکه بدنی را ب رای من‬
‫ب رای از بین رفتن گناهان تقدیم کرد‪،‬‬ ‫آماده کردی‪ 6 .‬از هیچ یک از هدایای‬
‫در دست راست خدا نشست؛ ‪ 13‬و از‬ ‫سوختنی و قربان ی‌ ب رای گناهان‪،‬‬
‫آن زمان همچنان منتظر است تا‬ ‫لذتی نداشتی‪ 7 .‬سپس گفتم‪ :‬بنگر‬
‫دشمنانش پاانداز او بشوند‪ 14 .‬زی را‬ ‫من م ی‌آیم (در طومار کتاب درباره‬
‫با یک قربانی‪ ،‬همه کسانی را که‬ ‫من نوشته شده) تا اراده تو را به‬
‫مقدس شده‌اند به کمال رسانیده است‪.‬‬ ‫انجام برسانم ای خدا‪ 8 .‬او اول گفت‪:‬‬
‫‪ 15‬و روح القدس نیز بر ما شهادت‬ ‫قربانی و هدیه‪ ،‬هدایای سوختنی و‬
‫‪ 10:4‬با این حال خدا در عهد قدیم م ی‌گوید که اگر مردم قربانی دهند خدا گناهانشان را‬
‫م ی‌بخشد‪ .‬آنها بخشیده م ی‌شدند نه به خاطر اینکه خدا از مایع سرخ رنگ خون خشنود‬
‫م ی‌شد؛ بلکه ب راساس این حقیقت که به قربانی آینده عیسی اشاره داشت و به این دلیل‬
‫که نشان م ی‌داد آنها باور دارند گناه مرگ را با خود م ی‌آورد‪ .‬آنها با ق رار دادن دست خود‬
‫روی سر قربانی‪ ،‬آن را به عنوان نماینده خود م ی‌پذیرفتند‪.‬‬
‫‪ 10:12‬این نکته بارها تک رار شده که عیسی اکنون در سمت راست خدا نشسته‪ ،‬در‬
‫حالی که کشیشان موسایی ایستاده و کار م ی‌کنند (آیه ‪ .)11‬با این حال‪ ،‬در کتاب اعمال‬
‫‪ ،7:55‬استیفان عیسی را دید که در سمت راست خدا ایستاده است‪ .‬این نشان م ی‌دهد‬
‫که عیسی‪ ،‬حتی اکنون در جالل آسمانی خود‪ ،‬دارای احساسات و عواطف است؛ او در‬
‫زمان ‌هایی که م ی‌ایستد با ما که روی زمین رنج م ی‌بریم همدردی م ی‌کند تا با قدرت‬
‫بیشتر ب رای ما التماس کند‪.‬‬
‫‪ 10:15‬انجیل با الهام نوشته شده است‪ ،‬یعنی روح‌القدس خدا در نویسندگان انجیل‬
‫بود و آنچه آنها م ی‌نوشتند کالم خدا بود‪ .‬در این رابطه م ی‌توانیم این بخش از عهد قدیم‬
‫را بخوانیم که در (آیه ‪ )16‬نقل شده و بدانیم که در این دوران نیز روح‌القدس ب رای ما‬
‫گواهی م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪481‬‬ ‫‪ 10:31 - 10:16‬نایناربع‬
‫خوب تحریک کنیم‪ 25 ،‬و جمع شدن‬ ‫م ی‌دهد‪ .‬زی را بعد از آن گفته بود‪:‬‬
‫‪16‬‬

‫در کنار یکدیگر را ف راموش نکنیم‪،‬‬ ‫این است عهدی که بعد از آن ایام با‬
‫چنان که بعض ی‌ها عادت کرده‌اند؛‬ ‫آنها خواهم بست‪ ،‬خداوند م ی‌گوید‪:‬‬
‫بلکه یکدیگر را بیشتر و بیشتر‬ ‫من قوانینم را در قل ب‌هایشان خواهم‬
‫تشویق کنیم‪ ،‬زی را م ی‌بینید که آن‬ ‫گذاشت و آنها را در ذهنشان خواهم‬
‫روز نزدیک است‪.‬‬ ‫نوشت؛ ‪ 17‬سپس م ی‌اف زاید‪ :‬و دیگر‬
‫گناهان و ش رارت‌هایشان را به خاطر‬
‫نخواهم آورد‪ .‬حال در هر جایی که به عقب باز نگردید‪.‬‬
‫‪18‬‬

‫زی را اگر بعد از دریافت معرفت‬ ‫‪26‬‬ ‫به‬ ‫نیازی‬ ‫دیگر‬ ‫شوند‪،‬‬ ‫ای ن‌ها آمرزیده‬
‫حقیقت‪ ،‬آگاهانه گناه کنیم‪ ،‬قربانی‬ ‫قربانی ب رای گناه نیست‪.‬‬
‫دیگری ب رای گناهان باقی نم ی‌ماند‪،‬‬
‫‪ 27‬به غیر از انتظار پر از ترس‬ ‫نتیجه عملی فداکاری مسیح‬
‫‪ 19‬بناب راین‪ ،‬ای ب رادران‪ ،‬با داشتن قضاوت و خشم آتشی که دشمنان را‬
‫جسارت ب رای ورود به مکان مقدس در خود فرو خواهد برد‪ 28 .‬کسی که‬
‫از طریق خون عیسی‪ 20 ،‬از راهی شریعت موسی را هیچ م ی‌شمرد‪ ،‬با‬
‫که او به ما تقدیم کرد‪ ،‬یعنی راهی ب ی‌رحمی با شهادت دو یا سه شاهد‬
‫تازه و زنده‪ ،‬از میان پرده یعنی از م ی‌مرد‪ 29 .‬فکر م ی‌کنید چه مجازات‬
‫جسم او؛ ‪ 21‬و با داشتن یک روحانی بدتری ب رای کسانی در نظر گرفته‬
‫بزرگ در خانه خدا‪ 22 ،‬باید با دلی خواهد شد که پسر خدا را زیر پا‬
‫حقیقی مملو از ایمان نزدیک شویم پایمال کرده‌اند و خون عهد را (که‬
‫و دل‌های خود را از وجدانی شریر با آن مقدس شده‌اند) چیزی نامقدس‬
‫پاک سازیم و بدن‌هایمان را با آب شمرده‌اند و به روح فیض توهین‬
‫خالص تطهیر کنیم؛ ‪ 23‬و اعت راف کرده‌اند؟ ‪ 30‬زی را م ی‌دانیم که خدا‬
‫امیدمان را محکم نگه داریم تا گفته‪ :‬انتقام به من تعلق دارد‪ ،‬من‬
‫هرگز مت زلزل نشود‪ .‬زی را خدایی که پاداش خواهم داد‪ .‬و در جایی دیگر‪:‬‬
‫وعده داد وفادار است‪ 24 .‬و به این خداوند امت خویش را قضاوت‬
‫فکر کنیم که چگونه یکدیگر را به خواهد کرد‪ 31 .‬افتادن به دستان خدای‬
‫دوست داشتن همدیگر و انجام کار زنده ترسناک است‪.‬‬
‫‪ 10:22‬بدنهای‌مان با آب پاک شسته شده‪ -‬اشاره به تعمید در عیسی که ما را قادر‬
‫م ی‌سازد به می زان قابل قبولی به خدا نزدیک شویم‪.‬‬
‫‪ 10:24‬ما باید وقت بگذاریم و «فکر کنیم» که چگونه دیگ ران را به نیکی هدایت کنیم‪.‬‬
‫این نیازمند تفکر‪ ،‬و تعمق در مورد دیگ ران‪ ،‬زندگی و امکاناتشان و نیز تشویق آنها به‬
‫کار نیک به جای شر است‪ .‬مسیحیت را نم ی‌توان در تنهایی و بدون دیگ ران زیست‪.‬‬
‫‪ 10:26‬گناه عامدانه یعنی کفر آگاهانه نسبت به خون مسیح (آیه ‪)29‬؛ منظور این آیه‬
‫نقصان‌های موقتی که داریم‪ ،‬نیست‪ .‬چون همیشه اعت راف م ی‌کنیم که هنوز هم گناه‬
‫م ی‌کنیم (‪ 1‬یوحنا ‪.)1:8‬‬
‫‪ 11:4 - 10:32‬نایناربع‬ ‫‪482‬‬
‫‪ 32‬اما روزهای گذشته را به یاد هستیم که ایمان دارند و جان‌ خود را‬
‫آورید وقتی ب رای بار اول منور حفظ م ی‌کنند‪.‬‬
‫شدید‪ .‬سختی و رن ج‌های بسیاری‬
‫را تحمل کردید؛ تا حدی مورد باب ‪11‬‬
‫‪33‬‬

‫سرزنش و آزار و اذیت ق رار گرفتید‬


‫و تا حدی نیز هم راهان کسانی شدید تعریف ایمان‬
‫که با آنها این گونه رفتار م ی‌شد‪ 34 .‬ایمان‪ ،‬اطمینان به چیزهایی است که‬
‫زی را هم ب رای کسانی که در بند بودند به آن امیدواریم‪ ،‬اعتقاد به چیزهای‬
‫دلسوزی م ی‌کردید‪ ،‬و هم با شادی غیر قابل رؤیت است‪.‬‬
‫غارت شدن اموال خود را پذیرفتید‪ 2 ،‬بر اساس ایمان بزرگان بر آنها‬
‫زی را م ی‌دانستید که صاحب چیز شهادت داده شد‪.‬‬
‫بهتری هستید که تا ابد باقی است‪ 3 .‬با ایمان درک م ی‌کنیم که‬
‫‪ 35‬بناب راین‪ ،‬جسارت خود را از دست جهانیان بر اساس کالم خدا شکل‬
‫ندهید که پاداش بزرگی در بر خواهد گرفت ه‌اند؛ پس آنچه دیده م ی‌شود از‬
‫داشت‪ 36 .‬زی را شما به صبر نیاز آنچه به نظر م ی‌رسد ساخته نشده‬
‫دارید تا با انجام دادن اراده خدا است‪.‬‬
‫وعده را به دست آورید‪ 37 .‬ب رای مدت‬
‫بسیار کوتاهی‪ ،‬و سپس آن کسی که هابیل‪ ،‬خنوخ و نوح‬
‫ق رار است بیاید خواهد آمد و دیگر ‪ 4‬با ایمان‪ ،‬هابیل قربانی عال ی‌تر‬
‫تأخیر نخواهد کرد‪ 38 .‬اما بنده عادل از قابیل به خدا تقدیم کرد که از‬
‫من از روی ایمان زندگی خواهد کرد طریق آن شهادت داده شد که او‬
‫و اگر عقب بکشد‪ ،‬روح من دیگر از نیکوکار است‪ ،‬و خدا به هدایای او‬
‫او خشنود نخواهد بود‪ 39 .‬اما ما از شهادت م ی‌دهد؛ و با این که ُم رده‬
‫آن کسانی نیستیم که عقب م ی‌کشند است‪ ،‬از طریق آن هنوز سخن‬
‫و نابود م ی‌شوند بلکه از کسانی م ی‌گوید‪.‬‬

‫‪ 10:33‬همگان‪-‬رنجهای ماتنها ترجبه خود ما نیست بلکه اگر به درستی با دیگ ران‬
‫ارتباط داشته باشیم‪ ،‬از رنج آنها نیز رنج م ی‌بریم‪.‬‬
‫‪ 10:39‬به عقب برم ی‌گردند‪ -‬مطرود شدگان وقتی مسیح بیاید از او به عقب برم ی‌گردند‬
‫واز حضور او شرمنده م ی‌شوند (‪ 1‬یوحنا ‪ .)2:28‬آنها که او را دوست دارند با وفاداری به‬
‫سمت او م ی‌روند‪ ،‬با اطمینان به محبت او علی رغم اینکه م ی‌دانند گناهکارند‪.‬‬
‫‪ 11:3‬پدید آمد‪-‬و تمام علوم جهان نیز نم ی‌توانند پرسش نهایی پیدایش را پاسخ دهند‪.‬‬
‫نکت ه‌ای در پس پیدایش نهایی پنهان است و آن خدا است‪.‬‬
‫‪ 11:4‬هابیل خون حیوانات را به خدا تقدیم کرد‪ ،‬در حالی که قابیل اصل ‪ 9:22‬را نادیده‬
‫گرفت و تنها گیاهان را تقدیم نمود‪ .‬بناب راین‪ ،‬هابیل ایمان داشت که خدا به دلیل آنچه‬
‫که خون نمادش است‪ ،‬گناهان را م ی‌بخشد ‪ -‬شاید چیزی در مورد قربانی آینده عیسی‬
‫دریافته بود و آن را در ایمانش نشان داد‪.‬‬
‫‪483‬‬ ‫‪ 11:13 - 11:5‬نایناربع‬
‫دریافت کند‪ .‬و بدون این که بداند‬ ‫‪ 5‬با ایمان‪ ،‬خنوخ ربوده شد تا کشته‬
‫کجا م ی‌رود‪ ،‬عازم شد‪ 9 .‬با ایمان‪،‬‬ ‫نشود؛ و او پیدا نشد زی را خدا او را‬
‫او در سرزمین موعود که هنوز مال‬ ‫برده بود‪ .‬بر او شهادت داده شد که‬
‫خودش نبود غریب شد‪ ،‬با اسحاق و‬ ‫قبل از این که ربوده شود‪ ،‬خداوند‬
‫یعقوب‪ ،‬که با او در دریافت وعده‪،‬‬ ‫‪6‬‬
‫بسیار از او خشنود بوده است‪.‬‬
‫ه م‌ارث بودند‪ ،‬در خیم ه‌ها ساکن شد‪.‬‬ ‫و بدون ایمان‪ ،‬ممکن نیست خدا‬
‫‪ 10‬زی را او به دنبال شهری بود که‬ ‫از کسی خشنود باشد‪ .‬زی را کسی‬
‫بنیاد داشت و سازنده و آفریننده‌اش‬ ‫که نزد خدا م ی‌آید باید به او ایمان‬
‫خدا بود‪.‬‬ ‫داشته باشد و این که خدا به کسانی‬
‫‪ 11‬با ایمان‪ ،‬حتی ساره که از سن‬ ‫که جویای او هستند پاداش م ی‌دهد‪.‬‬
‫بارداری‌اش گذشته بود‪ ،‬قدرت باردار‬ ‫‪ 7‬با ایمان‪ ،‬نوح که به او درباره‬
‫شدن پیدا کرد زی را او خدا را که‬ ‫چیزهایی که هنوز دیده نشده هشدار‬
‫‪12‬‬
‫وعده داده بود وفادار م ی‌دانست‪.‬‬ ‫داده شد‪ ،‬با خداترسی حرکت کرد‬
‫بناب راین‪ ،‬از یک مرد‪ ،‬آن هم مردی‬ ‫و کشتی را ب رای نجات خانواده‌اش‬
‫تقریب ا ً مرده‪ ،‬بسیاری مانند ستارگان‬ ‫تهیه دید‪ .‬با این کار دنیا را محکوم‬
‫آسمان و یا ب ی‌شمار مانند ش ن‌های‬ ‫ساخت و وارث عدالت شد که بر‬
‫ساحل دریا به دنیا آمدند‪.‬‬ ‫حسب ایمان به دست آمد‪.‬‬
‫‪ 13‬همه ای ن‌ها با ایمان مردند‪،‬‬
‫وعده‌ها را به دست نیاوردند اما آنها‬ ‫ابراهیم و ساره‬
‫را دیدند و از دور به آن وعده‌ها‬ ‫‪ 8‬با ایمان‪ ،‬وقتی اب راهیم دعوت‬
‫درود گفتند و اعت راف کردند که‬ ‫شد‪ ،‬اطاعت کرد و به مکانی رفت‬
‫در روی زمین غریبه و مسافر‬ ‫که ق رار بود به عنوان می راث بعدها‬
‫‪ 11:5‬به نظر م ی‌رسد که خنوخ از مرگ در نتیجه آزار و اذیت برگرفته شد تا دشمنانش‬
‫او را نیابند‪ .‬اما اولین فردی که زندگی جاودان یافت عیسی بود (رساله اول قرنتیان‬
‫‪ .)15:23‬بناب راین خنوخ در آسمان زندگی جاودان ندارد؛ او نیز باید پس از آزادیش‬
‫مرده باشد‪.‬‬
‫‪ 11:7‬نوح نیز کالم خدا را در مورد سیل آتی باور کرد (آیه ‪ )1‬اگرچه تا آن زمان هرگز‬
‫باران ندیده بود‪ .‬ایمان او و تصور او آن چنان روشن بود که بسیار ترسید و در نتیجه‬
‫کشتی را ساخت‪.‬‬
‫‪ 11:11‬وقتی سارا ب رای اولین بار شنید که فرزندی خواهد داشت‪ ،‬با ناباوری خندید‬
‫(پیدایش ‪ .)18:12‬بناب راین‪« ،‬ایمانی» که در این بخش م ی‌شنویم نه ساده است و نه‬
‫خودکار‪ ،‬بلکه باید رشد پیدا کند‪.‬‬
‫‪ 11:13‬وعده‌‪ ،‬مالکیت جاودان زمین در ملکوت خدا بود‪ .‬این اف راد مردند بدون اینکه‬
‫آن را دریافت کنند؛ بناب راین از آنجایی که خدا به وعده‌های خود عمل م ی‌کند‪ ،‬آنها با‬
‫بازگشت مسیح رستاخیز یافته و به آنچه خدا وعده داده م ی‌رسند‪ .‬آنها پس از مرگ به‬
‫آسمان نرفتند تا رستگاری وعده داده شده را دریافت کنند‪.‬‬
‫‪ 11:30 - 11:14‬نایناربع‬ ‫‪484‬‬
‫بودند‪ 14 .‬زی را کسانی که چنین استخوان‌هایش دستوراتی داد‪.‬‬
‫چیزهایی م ی‌گویند واضح است که‬
‫آن خود هستند‪ .‬موسی‬ ‫جویای کشوری از ِ‬
‫و حقیقت ا ً اگر از کشوری که از ‪ 23‬با ایمان‪ ،‬موسی وقتی به دنیا‬
‫‪15‬‬

‫آمد‪ ،‬سه ماه توسط والدینش مخفی‬ ‫‌آوردند‪،‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫یاد‬ ‫به‬ ‫شدند‬ ‫خارج‬ ‫آن‬
‫فرصت بازگشت م ی‌داشتند‪ .‬اما شد‪ ،‬زی را آنها دیدند که او کودکی‬
‫‪16‬‬

‫الهی است و از دستور پادشاه‬ ‫بهتری‬ ‫اکنون آنها خواستار کشور‬


‫هستند‪ ،‬کشوری آسمانی‪ .‬بناب راین‪ ،‬نم ی‌ترسیدند‪ 24 .‬با ایمان‪ ،‬موسی که‬
‫خدا از آنها شرمسار نیست و از این بزرگ شد‪ ،‬از این که پسر دختر‬
‫‪25‬‬
‫که خدای آنها خوانده شود‪ .‬زی را او فرعون خوانده شود امتناع کرد‪،‬‬
‫ب ر‪17‬ای آنها شهری را آماده کرده است‪ .‬و در عوض ترجیح داد مانند امت‬
‫با ایمان‪ ،‬اب راهیم که آزموده خدا با او بدرفتاری شود تا این که‬
‫م ی‌شد‪ ،‬اسحاق را تقدیم کرد‪ .‬آری‪ ،‬از لذت و خوشی گناه ب رای مدت‬
‫او که با شادی وعده‌ها را دریافت کوتاهی لذت ببرد؛ ‪ 26‬و مالمت به‬
‫کرد‪ ،‬تنها پسرش را تقدیم م ی‌کرد‪ .‬خاطر مسیح را دارای ثروتی بزرگتر‬
‫نسل از گن ج‌های مصر دانست‪ .‬زی را او‬ ‫‪ 18‬حتی به او گفته شده بود‪:‬‬
‫به دنبال پاداشی بزرگتر بود‪ .‬با‬
‫‪27‬‬ ‫‪19‬‬
‫شد‪.‬‬ ‫تو از اسحاق خوانده خواهد‬
‫اب راهیم یقین م ی‌دانست که خدا قادر ایمان‪ ،‬او مصر را ترک کرد و از‬
‫است حتی از میان مردگان زنده کند‪ .‬خشم پادشاه نم ی‌ترسید‪ .‬زی را او‬
‫و به صورت نمادین او را از میان ثاب ت‌قدم بود‪ ،‬چون خدا را که غیر‬
‫قابل رؤیت است دیده بود‪.‬‬ ‫مردگان بازپس گرفت‪.‬‬
‫‪ 28‬با ایمان‪ ،‬فصح و پاشیدن خون‬
‫را حفظ کرد تا نابودگر نخس ت‌زادگان‬ ‫اسحاق‪ ،‬یعقوب و یوسف‬
‫‪ 20‬با ایمان‪ ،‬اسحاق یعقوب و به آنها دست نزند‪ 29 .‬با ایمان‪ ،‬از‬
‫عیسو را در مورد امور آینده برکت دریای سرخ مانند یک زمین خشک‬
‫داد‪ 21 .‬باایمان‪ ،‬وقتی یعقوب رو به عبور کرد در حالی که مصریان‬
‫موت بود‪ ،‬هر یک از پس ران یوسف حین تالش ب رای عبور از آن غرق‬
‫را برکت داد و بر سر عصای خود شدند‪.‬‬
‫سجده کرد‪ 22 .‬با ایمان‪ ،‬وقتی پایان‬
‫یوسف نزدیک بود‪ ،‬از عزیمت یوشع‪ ،‬راحاب و بسیاری دیگر‬
‫بن ی‌اس رائیل سخن گفت و درباره ‪ 30‬با ایمان‪ ،‬پس از آن که هفت روز‬
‫‪ 11:27‬بی آنکه بهراسد‪ -‬اما خروج ‪ 2:14,15‬م ی‌گوید‪« :‬موسی ترسید و با خود اندیشید‪،‬‬
‫«ب ی‌گمان کار من برمال شده است»‪ .‬چون ماج را به گوش فرعون رسید‪ ،‬بر آن شد که‬
‫موسی را بکشد‪ .‬ولی موسی از نزد فرعون گریخت»‪ .‬م ی‌توانیم نتیجه بگیریم که موسی‬
‫ترس داشت اما ایمانش بر ترسش غلبه کرد‪ .‬ایمان ب رای او نه ساده بود و نه خودکار‪،‬‬
‫بلکه با درگیری هم راه بود (آیه ‪ 11‬نکته)‪.‬‬
‫‪485‬‬ ‫‪ 12:2 - 11:31‬نایناربع‬
‫گوسفند و پوست بز نیازمند بودند‪،‬‬ ‫دور دیوارهای اریحا طواف کردند‪،‬‬
‫مصیبت دیدند و ظلم دیدند ‪( 38‬جهان‬ ‫دیوارها سقوط کرد‪ 31 .‬با ایمان‪،‬‬
‫لیاقت آنها را نداشت) و در بیابان‌ها‬ ‫راحاب فاحشه هم راه با نافرمانان‬
‫و کوه‌ها و غارها و سوراخ‌های زمین‬ ‫هالک نشد زی را از جاسوسان با‬
‫سرگردان بودند‪ 39 .‬و همه ای ن‌ها که‬ ‫صلح استقبال کرده بود‪.‬‬
‫از طریق شهادتی که به واسطه‬ ‫‪ 32‬دیگر چه بگویم؟ زی را وقت به‬
‫ایمانشان بر آنها داده م ی‌شد به‬ ‫من اجازه نم ی‌دهد از جدعون‪ ،‬باراق‪،‬‬
‫‪40‬‬
‫حقیقت پیوستن وعده را ندیدند؛‬ ‫سامسون‪ ،‬یفتاح‪ ،‬داود‪ ،‬سموئیل و‬
‫زی را خدا چیز بهتری ب رای ما داشت‬ ‫انبیا بگویم‪ 33 .‬کسانی که از طریق‬
‫که بدون ما آنها به کمال نرسند‪.‬‬ ‫ایمان‪ ،‬پادشاهان را زیر پا گذاشتند‪،‬‬
‫نیکوکاری کردند‪ ،‬وعده‌ها را به‬
‫باب ‪12‬‬ ‫دست آوردند‪ ،‬دهان شیرها را بستند‪،‬‬
‫‪ 34‬قدرت آتش را خاموش کردند‪ ،‬از‬
‫فکر کردن درباره عیسی‬ ‫لبه شمشیر گریختند‪ ،‬از ضعف‪،‬‬
‫بناب راین‪ ،‬از آنجایی که ابری عظیم‬ ‫قوی گشتند‪ ،‬در جنگ توانا شدند و‬
‫از شاهدان ما دور ما را ف را گرفت ه‌اند‪،‬‬ ‫لشکرهای بیگانگان را نابود کردند‪.‬‬
‫ما نیز باید هر بندی را کنار بگذاریم‬ ‫‪ 35‬زنان مردگان خود را از طریق‬
‫و از گناهی که دست و پای ما را‬ ‫رستاخیز باز یافتند؛ و دیگ ران‬
‫بسته است آزاد شویم و باید با‬ ‫شکنجه دیدند‪ ،‬رهایی را نپذیرفتند‬
‫مقاومت در مسابق ه‌ای که در پیش‬ ‫تا شاید رستاخیز بهتری را به دست‬
‫روی ما است‪ ،‬بدویم ‪ 2‬و به عیسی‬ ‫آورند‪ 36 .‬و بقیه از طریق تمسخر‬
‫كه ایمان ما را به وجود آورده و آن‬ ‫و تازیانه و نیز با غل و زنجیر و‬
‫را كامل م ی‌گرداند‪ ،‬چشم بدوزیم‪ ،‬او‬ ‫‪37‬‬
‫حبس مورد آزمایش ق رار گرفتند‪.‬‬
‫ب ه‌خاطر شادی كه در انتظارش بود‪،‬‬ ‫آنها سنگسار شدند‪ ،‬با اره دو پاره‬
‫صلیب و حقارت آن را تحمل کرد و‬ ‫گشتند‪ ،‬آزموده شدند‪ ،‬با شمشیر‬
‫بر دست راست تخت الهی نشسته‬ ‫کشته شدند‪ .‬آنها در لباس پوست‬
‫است‪.‬‬
‫‪ 11:40‬برنامه خدا این است که تمام ایمانداران وعده‌ها را دریافت کنند (زندگی جاودان‬
‫در ملکوت خدا روی زمین) در یک زمان ‪ -‬زمان بازگشت عیسی‪ ،‬وقتی مردگان رستاخیز‬
‫و داوری شده و اینجا روی زمین فناناپذیر م ی‌گردند‪ .‬بناب راین درست نیست که وقتی‬
‫ایمانداری م ی‌میرد‪ ،‬به آسمان رفته و پاداش م ی‌گیرد‪ 100 ،‬سال بعد دیگری و الی آخر‪.‬‬
‫امید مسیحی واقعی به رستاخیز از مرگ است‪ ،‬وقتی که عیسی ب رای استق رار ملکوت‬
‫خدا باز م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪ 12:1‬ایماندارانی که نامشان در باب ‪ 11‬آمده مانند گروه عظیمی هستند که ما را در‬
‫مسابق ه‌ای که به سمت ملکوت ب رایمان مقرر شده تشویق م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪ 12:15 - 12:3‬نایناربع‬ ‫‪486‬‬
‫نامشروع و نه فرزندان واقعی‬ ‫‪ 3‬به او فکر کنید که چنین‬
‫نیستید؟ ‪ 9‬عالوه بر این‪ ،‬پدران‬ ‫خصومتی را از سوی گناهکاران‬
‫جسمان ی‌مان ما را تنبیهی م ی‌کردند‬ ‫نسبت به خود متحمل شد‪ ،‬تا بدین‬
‫و به آنها احت رام م ی‌گذاشتیم؛ آیا‬ ‫ترتیب خسته و دلسرد نشوید‪ 4 .‬در‬
‫نباید بیشتر از این مطیع پدر‬ ‫جهد با گناه‪ ،‬هنوز تا حد مرگ و‬
‫ارواح باشیم و زندگی کنیم؟ ‪ 10‬زی را‬ ‫خونریزی مقاومت نکرده‌اید‪.‬‬
‫آنها حقیقت ا ً چند روزی ما را به نفع‬
‫خود تنبیه کردند؛ اما خدا به خاطر‬ ‫دلیل رنج کشیدن‪ ،‬زندگی مؤمنان‬
‫منفعت ما چنین کرد تا در تقدس‬
‫او سهیم باشیم‪ 11 .‬هر نوع تنبیهی‬ ‫است‪.‬‬
‫در زمان حال مسرت‌بخش به نظر‬ ‫‪ 5‬شما کالم تشویق را که با شما‬
‫نم ی‌رسد بلکه اندوهناک است؛ با‬ ‫به عنوان فرزندان سخن م ی‌گوید‬
‫این حال بعدها ب رای کسانی که با آن‬ ‫ف راموش کرده‌اید‪ :‬ای فرزندم‪ ،‬تنبیه‬
‫تأدیب شده‌اند‪ ،‬میوه آرامش را به بار‬ ‫خداوند را ناچیز نشمار؛ و وقتی تو‬
‫م ی‌دهد‪ -‬میوه عدالت‪ 12 .‬بناب راین‪،‬‬ ‫را سرزنش م ی‌کند‪ ،‬نیز ناامید نشو‪.‬‬
‫دستان آوی زان و زانوان سست خود‬ ‫‪ 6‬زی را خداوند کسانی را که دوست‬
‫را قوی کنید‪ 13 ،‬و راه‌ها را ب رای‬ ‫دارد تأدیب م ی‌کند و هر فرزندی را‬
‫قدم‌هایتان صاف کنید تا هر چه شل‬ ‫که بپذیرد تنبیه م ی‌کند‪.‬‬
‫و سست است بیشتر از این ناتوان‬ ‫‪ 7‬رن ج‌های خود را مانند تنبیه یک‬
‫نشود بلکه شفا یابد‪.‬‬ ‫پدر تحمل کن؛ این نشان م ی‌دهد‬
‫‪ 14‬با همه انسان‌ها در پی صلح و‬ ‫که خدا چگونه با تو مانند پسرش‬
‫تقدسی باشید که بدون آن هیچ کس‬ ‫رفتار م ی‌کند‪ .‬زی را کدام فرزندی‬
‫نم ی‌تواند سرور را ببیند‪ 15 .‬مواظب‬
‫‪8‬‬
‫است که پدرش او را تنبیه نکند؟‬
‫باشید که کسی از فیض خدا غافل‬ ‫اما اگر بدون تنبیه باشید که همه در‬
‫آن شریک هستند‪ ،‬پس آیا فرزندان‬
‫‪ 12:3‬به او بیندیشید‪ -‬ما باید همیشه در زندگی «چشم به عیسی بدوزیم» (آیه ‪ .)2‬اما‬
‫در روز چند بار به او فکر م ی‌کنیم؟ باید هر روز چیزی از او بخوانیم‪ ،‬در مورد او و‬
‫کلماتش بیندیشیم‪ ،‬تا مثالش الگوی ثابت زندگیمان باشد‪.‬‬
‫‪ 12:4‬تلمیح به عرق کردن عیسی چون قط رات خون در مبارزه‌اش با وسوسه در‬
‫جتسمانی (لوقا ‪.)22:44‬‬
‫‪ 12:5-11‬سخت ی‌ها از خدا م ی‌آید و در زندگی مسیحی‪ ،‬دلیل آنها رشد معنوی ما است‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬این نظر که نیک ی‌ها از خدا است و بدی‌ها از شیطان‪ ،‬اشتباه است‪ .‬هیچ چیز‬
‫در زندگی ما از روی شانس یا بدشانسی نیست‪ .‬خدا همه چیز را در کنترل دارد و تمام‬
‫مسائل منفی ب رای خیر نهایی ما به عنوان ایمانداران اتفاق م ی‌افتد‪ .‬پذیرش این واقعیت‬
‫نیاز به ایمان دارد‪.‬‬
‫‪ 12:14‬امید نهایی ما «دیدن خدا است»‪ .‬ایوب در عهد قدیم به همین امید دلبسته بود ‪-‬‬
‫اینکه در نهایت‪ ،‬خدا را مستقیم ا ً مالقات م ی‌کند (ایوب ‪.)19:26‬‬
‫‪487‬‬ ‫‪ 12:29 - 12:16‬نایناربع‬
‫فرشتگان‪ 23 ،‬و گردهمایی و کلیسای‬ ‫نشود؛ تا هیچ ریش ه‌ی تلخی با رشد‬
‫تزادگانی که در آسمان ثبت‬ ‫نخس ‌‬ ‫خود باعث مشکل نشود و بسیاری‬
‫شده‌اند؛ و به خدا حاکم همه و ارواح‬ ‫را آلوده نکند‪ 16 .‬اطمینان حاصل‬
‫عادالن‪ 24 ،‬و به عیسی واسطه یک‬ ‫کنید که هیچ کس فردی ب ی‌اخالق‬
‫عهد جدید و به خون ریخت ه‌ای که‬ ‫یا ب ی‌خدا مانند عیسو نباشد که حق‬
‫از چیزهایی بهتر از خون هابیل‬ ‫تزادگی خود را در ازای یک‬ ‫نخس ‌‬
‫سخن م ی‌گوید‪ 25 .‬مواظب باشید که‬ ‫وعده غذا فروخت‪ 17 .‬زی را م ی‌دانید‬
‫آن که سخن م ی‌گوید را رد نکنید‪.‬‬ ‫که بعدا ً وقتی م ی‌خواست برکت را‬
‫زی را اگر کسانی که پس از رد کردن‬ ‫به ارث ببرد‪ ،‬مطرود شد؛ زی را هیچ‬
‫خدا که به آنها در زمین هشدار‬ ‫ش رایطی ب رای بازگشت نیافت گرچه‬
‫داده بود‪ ،‬نتوانستند بگریزند‪ ،‬ما‬ ‫با اشک به شدت در پی آن بود‪.‬‬
‫چگونه خواهیم گریخت اگر از او‬
‫که ما را از آسمان هشدار م ی‌دهد‬ ‫صهیون به جای سینا‬
‫روی گردانیم‪ 26 .‬که صدایش در آن‬ ‫‪ 18‬زی را شما به کوهی نیامده‌اید که‬
‫زمان زمین را تکان داد اما اکنون‬ ‫م ی‌توان آن را لمس کرد که در آتش‬
‫وعده داده و گفته‪ :‬یک بار دیگر نه‬ ‫سوخت و به سیاهی و تاریکی و‬
‫فقط زمین را بلکه آسمان را نیز به‬ ‫طوفان ‪ 19‬و صدای شیپور و صدای‬
‫لرزش در م ی‌آورم‪ 27 .‬و همچنین‪:‬‬ ‫کلماتی که هر که شنید التماس کرد‬
‫عبارت یک بار دیگر‪ ،‬اشاره دارد‬ ‫کلمات بیشتری به آنها گفته نشود‪.‬‬
‫به از میان برداشتن مخلوقاتی که‬ ‫‪ 20‬زی را آنها نتوانستند آن دستور را‬
‫مت زلزل م ی‌شوند و این که آنچه‬ ‫متحمل شوند‪ -‬که اگر حتی حیوانی‬
‫مت زلزل نم ی‌شود باقی خواهد ماند‪.‬‬ ‫به کوه دست بزند‪ ،‬سنگسار خواهد‬
‫‪ 28‬بناب راین‪ ،‬با پذیرفتن یک پادشاهی‬ ‫شد‪ 21 .‬و آن منظر‌ه آنقدر ترسناک‬
‫که نم ی‌توان آن را مت زلزل کرد‪ ،‬باید‬ ‫بود که موسی گفت‪ :‬بسیار ترسان و‬
‫صاحب فیض باشیم که با آن با‬ ‫لرزان هستم‪.‬‬
‫احت رام و ترس آن چنان عبادت کنیم‬ ‫‪ 22‬بلکه شما نزدیک شدید به کوه‬
‫که خداپسندانه باشد‪ 29 .‬زی را خدای‬ ‫صهیون و شهر خدای زنده‪ ،‬اورشلیم‬
‫ما آتشی است که م ی‌سوزاند‪.‬‬ ‫آسمانی و لشکرهای بیشمار‬
‫‪ 12:17‬از این آیه برم ی‌آید که توبه در لحظه آخر پیش از داوری‪ ،‬حتی با زاری‪،‬‬
‫سرنوشت ما را تغییر نم ی‌دهد ‪ -‬این روزها ب رای ما فرصت بزرگی است‪.‬‬
‫‪ 12:24‬خون عیسی با ما سخن م ی‌گوید؛ نم ی‌توانیم نسبت به این حقیقت که عیسی ب رای‬
‫ما جان داد‪ ،‬ب ی‌تفاوت باشیم‪ .‬این یک ال زام و ف راخوان است ‪-‬و ما نباید صدای صلیب را‬
‫ف راموش کنیم (آیه ‪.)25‬‬
‫‪ 12:28‬اگر با دانستن اینکه خدا سخاوتمندانه ملکوت را به ما داده است‪ ،‬جالل خدا را‬
‫درک کرده باشیم‪ ،‬پس اعمالمان در پاسخ به آن ب رای خداوند مقبول است‪.‬‬
‫‪ 13:15 - 13:2‬نایناربع‬ ‫‪488‬‬
‫را به شما اعالم کردند‪ .‬به ثمره‬ ‫باب ‪13‬‬
‫زندگی آنها توجه کنید و پیر ِو ایمان‬ ‫عشق در عمل‬
‫آنها باشید‪.‬‬ ‫عشق مؤمنان همچنان برق رار باشد‪.‬‬
‫‪ 8‬عیسی مسیح امروز و دیروز‬ ‫‪ 2‬ف راموش نکنید که محبت خود به‬
‫همان است و تا ابد همان خواهد بود‪.‬‬ ‫غریب ه‌ها را نشان دهید؛ زی را با این‬
‫‪ 9‬با تعالیم مختلف و عجیب‪ ،‬منحرف‬ ‫کار بعضی بی آنکه آگاه باشند از‬
‫نشوید‪ .‬زی را نیک آن است که قلب‬ ‫فرشتگان پذی رایی کرده‌اند‪.‬‬
‫با فیض استوار گردد‪ -‬نه با قوانین‬ ‫‪ 3‬به یاد آنهایی باشید که در بند‬
‫خوردن که هیچ سودی به کسانی که‬ ‫هستند‪ ،‬گویی شما نیز با آنها در بند‬
‫مشغول چنین موضوعاتی هستند‬ ‫هستید؛ و نیز کسانی که مورد ظلم‬
‫نرسانده است‪.‬‬ ‫واقع م ی‌شوند‪ ،‬گویی خودتان نیز در‬
‫‪ 10‬ما مح رابی داریم که خادمان‬ ‫جسم هستید‪.‬‬
‫خیمه حق ندارند از قربانی آن چیزی‬ ‫‪ 4‬ازدواج در بین همه محترم‬
‫بخورند‪ 11 .‬زی را اجساد حیواناتی که‬ ‫شمرده شود و بستر زناشویی پاک‬
‫روحانی اعظم خونشان را به عنوان‬ ‫بماند‪ .‬زی را فاسدان و زناکاران را خدا‬
‫قربانی ب رای گناه به مکان مقدس‬ ‫قضاوت خواهد کرد‪.‬‬
‫آورده بیرون از اردوگاه سوزانده‬ ‫‪ 5‬از پول‌دوستی آزاد و به داشت ه‌های‬
‫شده‌اند‪ 12 .‬بناب راین عیسی نیز بیرون‬ ‫خود قانع باشید‪ .‬زی را خود خدا گفته‪:‬‬
‫دروازه رنج کشید تا با خون خودش‬ ‫به هیچ وجه شما را رها نخواهم کرد‬
‫انسان‌ها را مقدس کند‪ 13 .‬پس باید نزد‬ ‫و به هیچ وجه شما را ترک نخواهم‬
‫او بیرون اردوگاه برویم و در ننگ و‬ ‫گفت‪ 6 .‬پس با شهامت م ی‌توانیم‬
‫خواری او شریک باشیم‪ 14 .‬زی را ما‬ ‫بگوییم‪ :‬خداوند یاور من است‪ .‬من‬
‫اینجا شهری دائمی نداریم‪ ،‬بلکه به‬ ‫نخواهم ترسید‪ .‬انسان با من چه‬
‫دنبال شهری هستیم که هنوز نیامده‬ ‫م ی‌تواند بکند؟‬
‫است‪ 15 .‬بناب راین‪ ،‬از طریق او‬ ‫‪ 7‬به یاد کسانی باشید که شما را‬
‫همواره ب رای حمد خدا قربانی تقدیم‬ ‫رهبری کردند‪ ،‬کسانی که کالم خدا‬
‫‪ 13:2‬اب راهیم نم ی‌دانست غریبانی که میهمان‌نوازیشان را م ی‌کند فرشتگان هستند‬
‫(پیدایش ‪ .)18:1-16‬امروز نیز ممکن است ما فرشتگان را در قالب انسان‌هایی ببینیم‬
‫که به نظرمان انسان‌های عادی م ی‌رسند‪.‬‬
‫‪ 13:3‬این چالش بزرگی است ‪ -‬آنچنان با ب راد رانمان نزدیک بودن که رنج آنان را مانند‬
‫رنج خود حس کنیم‪.‬‬
‫‪ 13:8‬درست نیست که عیسی روی زمین لطیف و بامحبت بود‪ ،‬اما با داوری خشمگینانه‬
‫باز م ی‌گردد‪ .‬عیسی که کودکان را دوست داشت‪ ،‬زنان و مردان ایمان آورده با او احساس‬
‫راحتی م ی‌کردند‪ ،‬دوست گنهکاران‪ ،‬که از جالل و بخشایش شاد م ی‌شد‪ ...‬همان عیسایی‬
‫است که اکنون ما را از باال م ی‌نگرد‪ ،‬و ما او را در روز داوری مالقات خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 13:15‬باید همواره شکرگ زار خدا باشیم‪ .‬این شکرگ زاری م ی‌تواند به صورت خواندن یا‬
‫‪489‬‬ ‫‪ 13:25 - 13:16‬نایناربع‬
‫‪ 20‬اینک خدای صلح که چوپان‬ ‫کنیم و آن قربانی‪ ،‬ثمره ل ب‌هایی‬
‫بزرگ گوسفندان یعنی سرورمان‬ ‫است که به نام او اعت راف م ی‌کند‪.‬‬
‫عیسی را از طریق خون عهدی ابدی‬ ‫‪ 16‬اما نیکی کردن و تقسیم کردن‬
‫از میان مردگان آورد‪ 21 ،‬ب رای به‬ ‫را ف راموش نکنید زی را خدا با چنین‬
‫انجام رساندن خواسته خود‪ ،‬شما را‬ ‫قربان ی‌هایی خشنود م ی‌شود‪.‬‬
‫در هر امر نیکی به کمال م ی‌رساند‬ ‫‪ 17‬از کسانی که بر شما حکومت‬
‫و آنچه او را خشنود م ی‌سازد در شما‬ ‫م ی‌کنند تبعیت کنید و مطیع باشید؛‬
‫از طریق عیسی مسیح به عمل‬ ‫زی را آنها پاسدار جان شما هستند و‬
‫م ی‌آورد‪ .‬جالل ابدی بر او باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫باید حساب پس بدهند‪ .‬باید این کار‬
‫‪ 22‬اما ای ب رادران از شما تمنا دارم‬ ‫را با شادی و نه با اندوه انجام دهند‬
‫که در ب رابر این کالم دلگرم‌کننده‬ ‫زی را ب رای شما سودی نخواهد داشت‪.‬‬
‫صبور باشید زی را آن را به طور‬
‫مختصر ب رای شما نوشت ه‌ام‪ 23 .‬آگاه‬ ‫درخواس ت‌ها و سالم و تحی ت‌های‬
‫باشید که ب رادرمان تیموتائوس آزاد‬
‫شده است؛ و اگر به زودی بیاید‪،‬‬ ‫پایانی‬
‫هم راه با او شما را خواهم دید‪.‬‬ ‫‪ 18‬ب رای ما دعا کنید‪ .‬زی را ما یقین‬
‫‪ 24‬به همه کسانی که شما را رهبری‬ ‫داریم که وجدان پاکی داریم و آرزو‬
‫م ی‌کنند و به همه قدیسان سالم‬ ‫داریم در همه امور با عزت و احت رام‬
‫برسانید‪ .‬اهالی ایتالیا به شما سالم‬ ‫زندگی کنیم‪ 19 .‬و شما را بسیار به‬
‫م ی‌رسانند‪.‬‬ ‫این کار ترغیب م ی‌کنم تا زودتر نزد‬
‫‪ 25‬فیض با همه شما باد‪ .‬آمین‬ ‫شما بیایم‪.‬‬

‫زمزمه کردن موسیقی مسیحی ب رای خودمان باشد یا داشتن قلبی شکرگ زار در ب رار همه‬
‫چیز‪ ،‬حتی چیزهای [ظاه راً] کوچک‪.‬‬
‫‪ 13:19‬زودتر‪ -‬هرچه بیشتر دعا کنند (آیه ‪ ،)18‬او نیز زودتر آزاد خواهد شد‪ .‬دعا واقع ا ً‬
‫چیزها را تغییر م ی‌دهد‪ ،‬بناب راین باید عادت کنیم که از دیگ ران بخواهیم ب رایمان دعا‬
‫کنند و ما نیز ب رای آنها دعا کنیم‪.‬‬
‫یعقوب‬
‫صورتش از بین م ی‌رود‪ .‬به همین‬ ‫باب ‪1‬‬
‫رور‪ ،‬عیسی شکل‪ ،‬شخص ثروتمند نیز در‬ ‫س َ‬‫از یعقوب‪ ،‬خادم خدا و َ‬
‫مسیح‪ ،‬به دوازده طایفه که پ راکنده کاسبی خود‪ ،‬پژمرده خواهد شد‪.‬‬
‫هستند‪ ،‬سالم‪ 2 .‬ای ب رادران من‪،‬‬
‫گوناگون وسوسه و کالم خدا‬ ‫وقتی به دام وسوس ه‌های‬
‫‪ 12‬خوشا بحال کسی ‌که متحمل‬
‫‪3‬‬
‫م ی‌افتید‪ ،‬آن را تمام ا ً خوشی بدانید‪،‬‬
‫اثبات ایمان شما نیازمند صبر وسوسه شود‪ .‬زی را وقتی تأیید‬ ‫زی را‬
‫است‪ .‬و بگذارید صبر‪ ،‬کار خود م ی‌شود‪ ،‬آن تاج حیاتی را خواهد‬
‫‪4‬‬

‫تمام شوید و یافت که سرور به کسانی وعده کرد‬ ‫را کامل کند تا کامل و‬
‫محتاج هیچ ‌چیز نباشید‪ .‬اما اگر که او را دوست دارند‪ 13 .‬کسی که‬
‫‪5‬‬

‫از شما کسی فاقد حکمت است‪ ،‬باید وسوسه م ی‌شود نباید بگوید‪ :‬خدا‬
‫از خدا بخواهد‪ ،‬خدایی که به همه م را وسوسه م ی‌کند‪ .‬زی را خدا هرگز‬
‫با سخاوت عطا م ی‌کند و مالمت با بدی‌ها وسوسه نم ی‌شود و او هی چ‌‬
‫‪6‬نم ی‌نماید‪ ،‬و به او داده خواهد شد‪ .‬کس را وسوسه نم ی‌کند‪ 14 .‬اما هر‬
‫اما باید با ایمان درخواست کند و کسی وسوسه م ی‌شود‪ ،‬وقتی شهوت‬
‫‪15‬‬
‫هرگز شک نکند‪ .‬زی را هر که شک او را م ی‌ ِک شد و اغوا م ی‌سازد‪.‬‬
‫است که از باد سپس شهوت وقتی آبستن م ی‌شود‪،‬‬ ‫کند‪ ،‬مانند موج دریا‬
‫رانده و متالطم م ی‌شود‪ .‬نباید چنین گناه را م ‌‬
‫‪7‬‬
‫یزاید؛ و گناه وقتی کام الً‬
‫شخصی گمان ببرد‪ 8‬که از سرور رشد م ی‌کند‪ ،‬مرگ را م ی‌آورد‪.‬‬
‫چیزی خواهد یافت‪ .‬او دودل و در ‪‌ 16‬ای ب رادران عزیز من‪ ،‬گم راه‬
‫نشوید‪ 17 .‬هر هدیه نیکو و هر‬ ‫تمام رفتار خود ناپایدار است‪.‬‬
‫بگذارید ب رادر ‪ 10‬مسکین ب ه‌ بخشش کامل از باال است و از پدر‬
‫‪9‬‬

‫س راف رازی خود ببالد اما ثروتمند نورها که در او هیچ تغییر و سایه‬
‫از حقارت خود‪ ،‬زی را ‪11‬مثل ُگ ل صح را تغییر کننده‌ای نیست نازل م ی‌شود‪.‬‬
‫زی را آفتاب ‪ 18‬او با اراده خود ما را با کالم حق به‬ ‫پژمرده خواهد شد‪.‬‬
‫با باد گرم طلوع م ی‌کند‪ ،‬علف را وجود آورد تا ما چون نخستین ثمره‬
‫م ی‌خشکاند و گلش م ی‌افتد‪ ،‬زیبایی خلقت او باشیم‪.‬‬
‫‪ 1:5‬تلمیح اینجا به سلیمان است‪ ،‬که وقتی حق انتخاب پیدا کرد‪ ،‬حکمت را برگزید –‬
‫بناب راین‪ ،‬چیزهای بسیاری به وی افزوده شد‪.‬‬
‫‪ 1:13‬عیسی وسوسه شد (عب رانیان ‪)4:15 ;2:14-18‬؛ اما خدا وسوسه نم ی‌شود‪ .‬پس‬
‫عیسی نم ی‌تواند خدا باشد‪.‬‬
‫‪ 15 ,1:14‬گناه و وسوسه از درون م ی‌آید؛ ما با امیال خود وسوسه م ی‌شویم‪ ،‬نه چیزی‬
‫ف راطبیعی که شیطان نامیده شود‪ .‬بناب راین تمام ا ً در ب رابر گناهانمان مسئولیم و نتیجه‬
‫گناه نیز به حق مرگ است‪.‬‬
‫‪ 1:18‬در برخی آیات کالم خدا به دانه تشبیه شده است‪ ،‬از جمله در لوقا ‪8:11‬؛ اول‬
‫‪491‬‬ ‫‪ 2:5 - 1:19‬بوقعی‬
‫است ولی نم ی‌تواند جلوی زبان خود‬ ‫‪ 19‬شما این را م ی‌دانید‪ ،‬ای ب رادران‬
‫را بگیرد بلکه فقط دل خود را فریب‬ ‫عزیز من! بگذارید همه در شنیدن‬
‫‪27‬‬
‫دهد‪ ،‬دینداری او باطل است‪.‬‬ ‫تند‪ ،‬در سخن گفتن آهسته و در خشم‬
‫دینداری خالص و ب ی‌عیب نزد خدا و‬ ‫سست باشند‪ 20 .‬زی را خشم انسان‬
‫پدر این است‪ :‬که یتیمان و بیوه‌زنان‬ ‫‪21‬‬
‫عدالت خدا را به عمل نم ی‌آورد‪.‬‬
‫را در مصیبت ایشان مالقات کند و‬ ‫پس همه کثیف ی‌ها و ش رارت گسترده‬
‫نگذارد دنیا او را آلوده کند‪.‬‬ ‫را دور کنید و با فروتنی‪ ،‬کالم‬
‫کاشته شده را بپذیرید که قادر است‬
‫باب ‪2‬‬ ‫که جان‌های شما را نجات‌ دهد‪.‬‬
‫قضاوت ظاهری‬
‫ب رادران من‪ ،‬در ایمان خود به‬ ‫خودآزمایی‬
‫سرور ما عیسی مسیح‪ ،‬سرور‬ ‫‪ 22‬اما طبق کالم عمل کنید و فقط‬
‫جالل‪ ،‬تبعیض نداشته باشید‪ 2 .‬زی را‬ ‫شنوندگانی نباشید که خود را فریب‬
‫اگر شخصی با انگشتری زرین و‬ ‫م ی‌دهند‪ 23 .‬زی را اگر کسی کالم را‬
‫لباس ارزنده وارد کنیسه شما شود‬ ‫بشنود و عمل نکند‪ ،‬مانند شخصی‬
‫و فقیری نیز با لباس ناپاک بیاید؛‬ ‫خواهد بود که صورت طبیعی خود‬
‫‪ 3‬و به صاحب لباس ارزنده توجه‬ ‫را در آینه م ی‌نگرد؛ ‪ 24‬زی را خود را‬
‫کنید‪ ،‬و بگویید‪ :‬اینجا در جای‬ ‫م ی‌نگرد و م ی‌رود و فورا ً ف راموش‬
‫خوبی بنشین؛ و به فقیر بگویید‪:‬‬
‫‪25‬‬
‫م ی‌کند که چطور شخصی بود‪.‬‬
‫تو آنجا بایست‪ ،‬یا‪ ،‬زیر پیش پای‬ ‫ی که به شریعت کامل آزادی‬ ‫اما کس ‌‬
‫من بنشین؛ ‪ 4‬آیا بین خود فرق قائل‬ ‫نگاه م ی‌کند و در آن ثابت ماند‪،‬‬
‫نیستید و قاض ی‌هایی با افکار شریر‬ ‫مانند شنونده ف راموشکار نباشد‪،‬‬
‫نشده‌اید؟‬ ‫بلکه طبق آن عمل کند‪ ،‬این فرد در‬
‫‪‌ 5‬ای ب رادران عزیز‪ ،‬گوش دهید‪.‬‬ ‫عمل خود مبارک خواهد بود‪.‬‬
‫آیا خدا فقی ران این جهان را برنگزید‬ ‫‪ 26‬اگر کسی گمان برد که دیندار‬
‫پطرس ‪ .1:23‬این چیزی است که قدرت تولد انسان معنوی درون ما را دارد‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫باید در درکش هشیار باشیم (‪.)19‬‬
‫‪ 1:22‬ما که انجیل را م ی‌خوانیم ممکن است خود را این گونه بفریبیم که این رویه ما را‬
‫نجات م ی‌دهد؛ اما هیچ کمکی به ما نخواهد کرد مگر اینکه ارتباطی مستقیم بین خواندن‬
‫انجیل ما و عمل واقعیمان باشد‪ .‬خواندن درست انجیل آن گونه که خدا م ی‌پسندد‪ ،‬دقیق‬
‫شدن در خود و آگاهی مطیعانه از وضعیت درست معنوی را به دنبال دارد (‪ .)24‬اگر‬
‫نداشته باشد‪ ،‬پس در واقع با خواندن انجیل تنها خود را م ی‌فریبیم که انسانهای مذهبی‬
‫هستیم‪ ،‬در حالی که اشتباه م ی‌کنیم (‪.)26‬‬
‫‪ 2:5‬اگر ما «وارثان ملکوت» هستیم‪ ،‬پس خدا آن را به ما وعده داده است‪ .‬هنوز آن را به‬
‫طور کامل دریافت نکرده‌ایم‪ .‬غالطیان ‪ 3:27-29‬م ی‌گوید که ما وارثان وعده‌ای هستیم‬
‫که به اب راهیم داده شده‪ ،‬اگر در عیسی تعمید داده شویم‪.‬‬
‫‪ 2:23 - 2:6‬بوقعی‬ ‫‪492‬‬
‫ایمان و اعمال‬ ‫تا در ایمان ثروتمند و وارث آن‬
‫‪ 14‬ب رادران من‪ ،‬چه سودی دارد اگر‬ ‫ملکوتی شوند که به کسانی وعده‬
‫کسی بگوید ایمان دارم در حالی‬ ‫داده که او را دوست دارند؟ ‪ 6‬اما‬
‫که عمل ندارد؟ آیا ایمان م ی‌تواند‬ ‫شما فقیر را حقیر شمرده‌اید‪ .‬آیا‬
‫او را نجات‌ دهد؟ ‪ 15‬پس اگر ب رادری‬ ‫ثروتمندان بر شما ستم نم ی‌کنند و‬
‫یا خواهری برهنه و محتاج خوراک‬ ‫شما را به محکم ه‌ها نم ی‌ ِک شند؟ ‪ 7‬آیا‬
‫روزانه باشد‪ 16 ،‬و کسی از شما به‬ ‫آنها به آن نام نیکو که بر شما نهاده‬
‫آنها نگوید‪ :‬به سالمت بروید و‬ ‫شده است کفر نم ی‌گویند؟‬
‫گرم و سیر شوید! اما مایحتاج بدن‬ ‫‪ 8‬اما اگر آن شریعت ملوکانه را‬
‫را به آنها ندهید‪ -‬چه نفعی دارد؟‬ ‫برحسب کتاب مقدس ب ه‌جا آورید‬
‫‪ 17‬همچنین‪ ،‬ایمان نیز اگر اعمال‬ ‫که م ی‌گوید‪ :‬باید همسای ه‌ات را به‬
‫نداشته باشد‪ ،‬در خود مرده است‪.‬‬ ‫اندازه خودت دوست بداری! ‪ 9‬اما اگر‬
‫‪ 18‬آری‪ ،‬کسی خواهد گفت تو ایمان‬ ‫تبعیض قائل شوید‪ ،‬گناه م ی‌کنید‬
‫داری و من اعمال دارم‪ .‬ایمان خود‬ ‫و شریعت شما را به خطاکاری‬
‫را بدون اعمال به من نشان بده و من‬ ‫محکوم م ی‌کند‪ 10 .‬زی را هر که تمام‬
‫ایمان خود را با اعمال خود به تو‬ ‫شریعت را نگاه دارد ولی در یک‬
‫نشان خواهم داد‪ 19 .‬تو ایمان داری که‬ ‫نکته بلغزد‪ ،‬متهم به نقض هم ه‌ی‬
‫خدا یکتا است! کار خوبی م ی‌کنی‪.‬‬ ‫شریعت است‪ 11 .‬زی را او که گفت‪:‬‬
‫‪20‬‬
‫دیوها نیز ایمان دارند و می لرزند‪.‬‬ ‫زنا نکن‪ ،‬همچنین گفت‪ :‬قتل نکن‪.‬‬
‫اما ‌ای مرد باطل‪ ،‬آیا نیاز به گواه و‬ ‫پس اگر زنا نکنی‪ ،‬اما اگر قتل کنی‪،‬‬
‫مدرک داری که بفهمی ایمان بدون‬ ‫از شریعت تخطی کردی‪ 12 .‬همچنین‬
‫اعمال‪ ،‬ب ی‌فایده است؟ ‪ 21‬آیا پدر‬ ‫مانند کسانی سخن بگویید و عمل‬
‫ما اب راهیم با اعمال‪ ،‬عادل شمرده‬ ‫ت آزادی‬ ‫نمایید که بر آنها با شریع ِ‬
‫نشد وقتی پسر خود اسحاق را به‬ ‫مورد قضاوت ق رار گیرند‪ 13 .‬زی را‬
‫قربانگاه پیشنهاد داد؟ ‪ 22‬م ی‌بینی که‬ ‫ی که رحم نکرده‬ ‫قضاوت بر هر کس ‌‬
‫ایمان هم راه با اعمال او عمل کرد‬ ‫است ب ی‌رحم خواهد بود‪ .‬رحمت بر‬
‫و ایمان با اعمال‪ ،‬کامل گردید‪ 23 .‬و‬ ‫داوری چیره م ی‌شود‪.‬‬
‫کتاب آسمانی محقق شد که گفته بود‪:‬‬
‫‪ 2:6‬مسیحیانی که یعقوب ب رایشان م ی‌نوشت‪ ،‬تحت ستم اف راد ثروتمندتر از خود بودند؛‬
‫و آنها نیز به فقیرتر از خود ظلم روا م ی‌داشتند‪ .‬این یک بحث کالسیک روانشناختی‬
‫است؛ اما در عیسی‪ ،‬ما باید این چرخه را بشکنیم‪ ،‬با تحمیل نکردن ستم به کسانی که‬
‫نسبت به ما از مزیت کمتری برخوردارند‪.‬‬
‫‪ 2:7‬در نتیجه تعمید‪ ،‬نام خدا و عیسی بر ما نهاده شده است‪.‬‬
‫‪ 2:10‬این استدالل غلط در مورد نگه داشتن برخی از بخ ش‌های شریعت موسی است‪،‬‬
‫مثال روزه‌های سبت‪.‬‬
‫‪493‬‬ ‫‪ 3:12 - 2:24‬بوقعی‬
‫رانده م ی‌شوند‪ ،‬اما با سکان کوچک‬ ‫اب راهیم به خدا ایمان آورد و ب رای او‬
‫به هر طرفی که اراده ناخدا باشد‪،‬‬ ‫به عدالت محسوب گردید؛ و دوست‬
‫م ی‌چرخند‪ 5 .‬همچنین‪ ،‬زبان نیز‬ ‫خدا نامیده شد‪ 24 .‬پس م ی‌بینید که‬
‫عضوی کوچک است و ادعاهای‬ ‫انسان از روی اعمال‪ ،‬عادل شمرده‬
‫بزرگی م ی‌کند‪ .‬بنگر که چه جنگل‬ ‫‪25‬‬
‫م ی‌شود و نه تنها از روی ایمان‪.‬‬
‫عظیمی با کمی آتش م ی‌سوزد‪.‬‬ ‫و همچنین آیا راحاب فاحشه نیز‬
‫‪ 6‬و زبان آتش است! عالم ش رارت‬ ‫به خاطر اعمال‪ ،‬عادل شمرده نشد‬
‫در میان اعضای بدن ما زبان است‬ ‫وقتی پیام‌آوران را پذیرفت و آنها را‬
‫که تمام بدن را آلوده م ی‌کند و چرخ‬ ‫به راهی دیگر روانه نمود؟ ‪ 26‬زی را‬
‫طبیعت را م ی‌سوزاند و از جهنم‬ ‫همان طور که بدن بدون روح مرده‬
‫م ی‌سوزد! ‪ 7‬زی را هر نوع جانور و‬ ‫است‪ ،‬ایمان نیز بدون اعمال مرده‬
‫پرنده و حشره و حیوان دریایی به‬ ‫است‪.‬‬
‫وسیله انسان رام م ی‌شود و رام شده‬
‫است‪ 8 .‬اما زبان را کسی نم ی‌تواند‬ ‫باب ‪3‬‬
‫رام کند؛ ش رارتی سرکش و پر از‬
‫زهر کشنده است‪ 9 .‬با زبان‪ ،‬خدا و‬ ‫زبان‬
‫پدر را متبارک م ی‌خوانیم و با همان‬ ‫معلمان زیادی نباشید‪ .‬ب رادران‬
‫زبان‪ ،‬مردم را که به صورت خدا‬ ‫من‪ ،‬بدانید که بر ما معلمان‬
‫آفریده شده‌اند‪ ،‬لعن م ی‌گوییم‪ 10 .‬از‬ ‫داوری سخ ت‌تر خواهد شد‪ 2 .‬زی را‬
‫همان دهان هم برکت و هم لعنت‬ ‫در بسیاری چیزها باعث م ی‌شویم‬
‫بیرون م ی‌آید‪ .‬ب رادران من‪ ،‬شایسته‬ ‫دیگ ران بلغزند‪ .‬اگر کسی با کالمش‬
‫نیست که چنین شود‪ 11 .‬آیا چشمه‬ ‫باعث لغزش نشود‪ ،‬او انسانی کامل‬
‫از یک شکاف‪ ،‬هم آب شیرین و هم‬ ‫است و م ی‌تواند تمام بدن خود‬
‫آب شور جاری م ی‌سازد؟ ‪ 12‬ب رادران‬ ‫را مهار کند‪ 3 .‬و اگر ما افسار را‬
‫من‪ ،‬درخت انجیر م ی‌تواند زیتون یا‬ ‫بر دهان اسبان م ی‌زنیم تا مطیع‬
‫درخت مو م ی‌تواند انجیر بار آورد؟‬ ‫ما شوند‪ ،‬تمام بدن آنها را نیز به‬
‫و چشمه شور نم ی‌تواند آب شیرین‬ ‫هر جا م ی‌چرخانیم‪ 4 .‬کشت ی‌ها را‬
‫را جاری کند‪.‬‬ ‫نیز بنگرید که با این که این قدر‬
‫بزرگ هستند و با بادهای سخت‬
‫‪ 2:25‬در این مورد خاص‪ ،‬دروغ گفتن در واقع عملی از روی ایمان بود‪.‬‬
‫‪ 2:26‬این هیچ تناقضی با تعالیم پولس ندارد که م ی‌گوید‪ ،‬ایمان بدون عمل مرده است‪.‬‬
‫اگر ما واقع ا ً به جالل خدا باور داشته باشیم‪ ،‬قطع ا ً نجات خواهیم یافت‪ ،‬تنها برپایه‬
‫همین جالل او‪ ،‬پس نم ی‌توانیم در این مورد ب ی‌تفاوت باشیم؛ اگر حقیقت ا ً باور داشته‬
‫باشیم‪ ،‬در پاسخ به این جالل‪ ،‬باید کاری انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 3:6‬کالم ما م ی‌تواند ما را به محکومیت ابدی برساند؛ چون ما با کالممان یا نجات‬
‫م ی‌یابیم یا محکوم م ی‌شویم (متی ‪ .)12:37‬کنترل فکر و کالم بسیار حیاتی است؛ و‬
‫اساس مسیحیت در اینها است‪.‬‬
‫‪ 4:5 - 3:13‬بوقعی‬ ‫‪494‬‬
‫باب ‪4‬‬ ‫حکمت حقیقی‬
‫دعوت به توبه‬ ‫‪ 13‬در میان شما چه کسی حکیم و‬
‫چه چیزی در میان شما باعث‬ ‫فهیم است؟ او باید اعمال خود را‬
‫جنگ و ن زاع م ی‌شود؟ آیا منشأ‬ ‫با زندگی خوب‪ ،‬به تواضع حکمت‬
‫آن امیال نفسانی نیست که درون‬ ‫نشان دهد‪ 14 .‬اما اگر در دل خود‬
‫‪2‬‬
‫شما در جنگ و ستیز هستند؟‬ ‫حسد تلخ و تعصب دارید‪ ،‬فخر‬
‫چیزی را م ی‌خواهید که ندارید‪،‬‬ ‫نفروشید و حقیقت را انکار نکنید‪.‬‬
‫بناب راین م ی‌ ُک شید‪ .‬طمع م ی‌کنید و‬ ‫‪ 15‬این حکمت حکمتی نیست که از‬
‫نم ی‌توانید به دست آورید‪ ،‬بناب راین‬ ‫باال به پایین نازل شود‪ ،‬بلکه دنیوی‬
‫جنگ و جدال م ی‌کنید‪ .‬ندارید‬ ‫و نفسانی و شیطانی است‪ 16 .‬زی را‬
‫زی را نم ی‌خواهید‪ 3 .‬م ی‌خواهید و‬ ‫هر جایی که حسد و تعصب است‪،‬‬
‫دریافت نم ی‌کنید‪ ،‬زی را با نیت بد‬ ‫در آنجا فتنه و هر عمل زشت موجود‬
‫م ی‌خواهید‪ ،‬تنها چیزی را م ی‌خواهید‬ ‫است‪ 17 .‬اما حکمتی که از باال است‪،‬‬
‫که به شما لذت م ی‌دهد‪ 4 .‬ای‬ ‫از همه مهمتر خالص است و بعد‬
‫زناکاران‪ ،‬آیا نم ی‌دانید که دوستی‬ ‫صل ح‌آمیز‪ ،‬مالیم‪ ،‬نصیح ت‌پذیر‪،‬‬
‫دنیا دشمنی با خدا است؟ بناب راین‪،‬‬ ‫پر از رحمت و میوه های نیکو و‬
‫هر که م ی‌خواهد دوست دنیا باشد‪،‬‬ ‫ب ی‌تردید و ب ی‌ریا‪ 18 .‬و میوه عدالت‬
‫خود را دشمن خدا م ی‌سازد‪ 5 .‬یا‬ ‫در صلح کاشته م ی‌شود ب رای کسانی‬
‫آیا گمان دارید که کتاب بیهوده‬ ‫که صلح برق رار م ی‌کنند‪.‬‬
‫م ی‌گوید‪ :‬روحی که در ما ساکن‬
‫‪ 3:13‬اعمال خدا‪ ،‬اعمالی موقتی و شگف ت‌انگیز نیستند‪ ،‬بلکه زیستنی هستند در یک‬
‫زندگی با حکمت و فروتنی‪.‬‬
‫‪ 3:16‬نفاق بین ایمانداران م ی‌تواند نهایت ا ً به حسادت و رقابت بینجامد ((‪ )4:1 ;14:‬که از‬
‫درون ذهن آغاز م ی‌شود‪ .‬بناب راین‪ ،‬ذهنیت منفی شخصی بسیار مهم است‪ .‬تنها به دلیل‬
‫عدم تحقق آن است که ما دچار نفاق م ی‌شویم‪ .‬و نفاق به «اعمال گناه‌آمیز» م ی‌انجامد‪.‬‬
‫اما مسیحیان نپخته این نفاق را تحت عنوان «حکمت» توجیه م ی‌کنند (‪ .)15:‬در نتیجه‪،‬‬
‫یعقوب م ی‌گوید که این به هیچ عنوان حکمت نیست‪ ،‬چون حکمت حقیقی به یگانگی‬
‫و رفتار لطیف بین ایماندارن منتهی م ی‌شود (‪.)17:‬‬
‫‪ 4:1‬گناه از درون قلب انسان م ی‌آید‪ ،‬نه از یک وجود فیزیکی ف راطبیعی بیرونی‪.‬‬
‫یعقوب بین «جن گ‌های» درون ذهن یک ایماندار ضعیف و «جن گ‌های» بین گروه‬
‫ایماندار در کلیسا ارتباط برق رار م ی‌کند‪ .‬نفاق به این دلیل آغاز م ی‌شود که اف راد با تمام‬
‫قلبشان وقف اعمال معنوی نیستند‪ .‬او تردید را بارها نقد م ی‌کند (‪ .)8:‬یعقوب به ک رات بر‬
‫ذهن انسان‪ ،‬ف رایندهای عمیق درون قلب اف راد‪ ،‬به عنوان فضای اختالفات معنوی تأکید‬
‫م ی‌ورزد‪ -‬نه بر آسمان یا «جایی خارج» در «دنیای روحانی»‪.‬‬
‫‪ 4:4‬ما ب ه‌گون ه‌ای با عیسی ازدواج کرده‌ایم؛ پس هر ب ی‌وفایی به عیسی به مثابه زنا است‪.‬‬
‫‪495‬‬ ‫‪ 5:4 - 4:6‬بوقعی‬
‫ضعف انسان‬ ‫است‪ ،‬به شدت به ما اشتیاق دارد‪.‬‬
‫‪ 13‬ای کسانی که م ی‌گویید امروز و‬ ‫‪ 6‬اما او فیض بیشتری م ی‌بخشد‪.‬‬
‫فردا به این شهر خواهیم رفت و در‬ ‫بناب راین کتاب مقدس م ی‌گوید‪ :‬خدا‬
‫آنجا یک سال به سر خواهیم برد و‬ ‫با متکب ران مخالفت م ی‌کند‪ ،‬اما به‬
‫تجارت خواهیم کرد و نفع خواهیم‬ ‫فروتنان فیض م ی‌بخشد‪ 7 .‬بناب راین‪،‬‬
‫برد‪ 14 .‬و حال آنکه نم ی‌دانید فردا‬ ‫مطیع خدا باشید و در ب رابر ابلیس‬
‫چه م ی‌شود‪ .‬اسمت چیست؟ زی را‬ ‫مقاومت کنید و ابلیس از شما خواهد‬
‫مانند بخاری هستید که اندک زمانی‬ ‫گریخت‪ 8 .‬به خدا نزدیک شوید و او‬
‫‪15‬‬
‫ظاهر است و بعد ناپدید م ی‌شود‪.‬‬ ‫به شما نزدیک خواهد شد‪ .‬دس ت‌های‬
‫زی را باید بگویید‪ :‬اگر خدا بخواهد‪،‬‬ ‫خود را طاهر سازید‪ ،‬ای گناهکاران‬
‫هر دو زنده م ی‌مانیم و چنین و‬ ‫‪9‬‬
‫دودل و دل‌های خود را پاک کنید‪.‬‬
‫چنان م ی‌کنیم‪ 16 .‬اما حال به کبر‬ ‫خود را خوار سازید و ناله و گریه‬
‫خود م ی‌بالید‪ .‬و همه این فخرورزی‬ ‫کنید و بگذارید خنده شما به ماتم و‬
‫شریر است‪ 17 .‬بناب راین‪ ،‬هر که‬ ‫خوشی شما به غم تبدیل شود‪ 10 .‬در‬
‫نیکوی ی‌ کردن بداند و عمل نکند‪،‬‬ ‫حضور خدا فروتنی کنید تا شما را‬
‫گناه کرده است‪.‬‬ ‫س راف راز فرماید‪.‬‬
‫‌‪ 11‬ب رادران‪ ،‬از همدیگر بدگویی‬
‫باب ‪5‬‬ ‫نکنید‪ .‬زی را هر که علیه ب رادر خود‬
‫بدگویی کند و یا او را قضاوت‬
‫دعوت به عدالت‬ ‫کند‪ ،‬علیه شریعت بدگویی کرده و‬
‫ای ثروتمندان‪ ،‬اینک بیایید و ب رای‬ ‫شریعت را قضاوت کرده است‪ .‬اما‬
‫مصیب ت‌هایی که بر شما وارد م ی‌آید‪،‬‬ ‫اگر بر شریعت قضاوت کنی‪ ،‬بر‬
‫گریه و ناله کنید‪ 2 .‬ثروت شما فاسد‬ ‫اساس شریعت عمل نم ی‌کنی بلکه‬
‫‪3‬‬
‫و رخت شما بید خورده م ی‌شود‪.‬‬ ‫قاضی هستی‪ 12 .‬تنها یکی است‬
‫طال و نقره شما زنگ م ی‌زند و زنگ‬ ‫که صاحب شریعت و قاضی است‪.‬‬
‫آنها شهادتی علیه شما خواهد بود‬ ‫کسی که قادر است نجات دهد و‬
‫و مثل آتش‪ ،‬گوشت شما را خواهد‬ ‫وی ران کند‪ .‬تو کیستی که بر همسایه‬
‫خورد‪ .‬شما گنجینه را در روزهای‬ ‫خود قضاوت م ی‌کنی؟‬
‫آخر اندوخت ه‌اید‪ 4 .‬در حقیقت‪ ،‬مزد‬
‫‪ 4:15‬بناب راین‪ ،‬وقتی درمورد برنام ه‌هایمان حرف م ی‌زنیم‪ ،‬هر چقدر هم که دیگ ران با‬
‫تعجب به ما بنگرند‪ ،‬باید بدون شرم بگوییم «اگر خداوند بخواهد»‪.‬‬
‫‪ 4:16‬در اینجا‪ ،‬اصلی را داریم که م ی‌گوید حکمت نسبت به داوری الهی مسئولیت‬
‫م ی‌آورد‪.‬‬
‫‪ 5:3‬اگر ادعا کنیم زندگیمان به گون ه‌ای است که انتظار داریم هر لحظه عیسی بازگردد‪،‬‬
‫پس درست نیست که به فکر ثروت‌اندوزی و لذات آینده باشیم‪ 5:9.‬اگر باور داریم که‬
‫هر لحظه عیسی باز خواهد گشت و ما را داوری خواهد نمود‪ ،‬نسبت به ب راد رانمان‬
‫شکایت نم ی‌کنیم‪.‬‬
‫‪ 5:20 - 5:5‬بوقعی‬ ‫‪496‬‬
‫دعا و شفا‬ ‫کارگ رانی که مزرعه شما را درو‬
‫‪ 12‬اما پیش از هر چیزی‪‌،‬ای ب رادران‬ ‫کرده‌اند و شما آن را به فریب نگاه‬
‫من‪ ،‬قسم نخورید‪ .‬نه به آسمان و نه‬ ‫داشت ه‌اید‪ ،‬فریاد م ی‌زند و ناله های‬
‫به زمین و نه به هیچ سوگند دیگری؛‬ ‫دروگ ران‪ ،‬به گوش‌های خدای متعال‬
‫بلکه بگذارید بلی شما بلی باشد و‬ ‫رسیده است‪ 5 .‬بر روی زمین با لذت‬
‫نه شما نه‪ ،‬تا محکوم نشوید‪.‬‬ ‫و عیاشی زندگی کرده‌اید؛ دل‌های‬
‫‪ 13‬آیا کسی از میان شما رنج‬ ‫خود را فقط ب رای روز کشتار پروار‬
‫م ی‌کشد؟ باید دعا کند‪ .‬آیا کسی‬ ‫کردید‪ 6 .‬مرد عادل را محکوم کردید‬
‫خوشحال است؟ باید سرود حمد‬ ‫و او را کشتید در حالی که با شما‬
‫بخواند‪ 14 .‬آیا کسی از شما بیمار‬ ‫مخالف نم ی‌کند‪.‬‬
‫است؟ باید بزرگان کلیسا را طلب‬
‫کند تا ب رایش دعا بخوانند و او را‬ ‫دعوت به صبوری‬
‫به نام سرور به روغن تدهین کنند‪.‬‬ ‫‪ 7‬بناب راین‪ ،‬ب رادران‪ ،‬تا هنگام‬
‫‪ 15‬و دعای ایمان‪ ،‬مریض را شفا‬ ‫س رور صبر کنید‪ .‬بنگرید که‬ ‫آمدن َ‬
‫خواهد بخشید و سرور او را خواهد‬ ‫کشاورز ب رای محصول گ رانبهای‬
‫برخی زانید‪ ،‬و اگر گناه کرده باشد‪،‬‬ ‫زمین انتظار م ی‌کشد و ب رایش صبر‬
‫آمرزیده خواهد شد‪ 16 .‬بناب راین‪ ،‬نزد‬ ‫م ی‌کند تا باران اولین و آخرین را‬
‫یکدیگر به گناهان خود اعت راف‬ ‫بیابد‪ 8 .‬شما نیز صبر کنید‪ .‬دل‌های‬
‫کنید و ب رای یکدیگر دعا کنید‬ ‫خود را قوی سازید‪ .‬زی را که ظهور‬
‫تا شفا یابید‪ .‬دعای مرد عادل در‬ ‫س رور نزدیک است‪ 9 .‬ای ب رادران‪،‬‬ ‫َ‬
‫عمل‪ ،‬بسیار مؤثر است‪ 17 .‬الیاس‬ ‫از یکدیگر شکایت نکنید‪ ،‬تا‬
‫مردی بود که مثل ما دارای شور و‬ ‫محکوم نشوید‪ .‬بنگرید! قاضی بر‬
‫اشتیاقاتی بود و با تمام وجود دعا‬ ‫در ایستاده است‪‌10 .‬ای ب رادران‪ ،‬ب رای‬
‫کرد که باران نبارد و تا سه سال و‬ ‫نمونه زحمت و صبر انبیایی را در‬
‫شش ماه نبارید‪ 18 .‬و باز دعا کرد‬ ‫نظر بگیرید که به نام خداوند سخن‬
‫و آسمان بارید و زمین ثمر خود را‬ ‫م ی‌گفتند‪ 11 .‬بنگرید‪ ،‬ما کسانی را که‬
‫رویانید‪.‬‬ ‫صبور هستند خوشبخت م ی‌دانیم‪.‬‬
‫‪ 19‬ب رادران من‪ .‬اگر کسی از شما‬ ‫درباره صبر ایوب شنیده‌اید و نتیجه‬
‫از راستی منحرف شود و شخصی‬ ‫س رور را دیده‌اید‪ ،‬زی را که سرور‬
‫نیت َ‬
‫او را بازگرداند‪ 20 :‬باید بداند هر‬ ‫پر از مهربانی و ک رامت است‪.‬‬
‫‪ 5:11‬حتی وقتی به نظر م ی‌رسید خدا دعاهای ایوب را پاسخ نم ی‌دهد یا به او کمک‬
‫نم ی‌کند‪ ،‬او در واقع با ایوب رحیم بود‪.‬‬
‫‪ 5:17‬متن به ما م ی‌گوید که دعاهای ایلیا ب رای خشکسالی به این دلیل بود که او باور‬
‫داشت این کار اس رائیل را به توبه و بخشایش م ی‌رساند؛ و خود او نیز درنتیجه آن‬
‫خشکسالی بسیار سختی کشید و به مرز مرگ از گرسنگی رسید‪.‬‬
‫‪ 5:20‬دعاها و تال ش‌های معنوی یک شخص ثالث واقع ا ً م ی‌تواند منجر به بخشایش‬
‫‪497‬‬ ‫‪ 5:20 - 5:20‬بوقعی‬
‫که گناهکار را از خطای راه او و گناهان بسیار را پوشانیده است‪.‬‬
‫برگرداند‪ ،‬جانی را از مرگ رهانیده‬
‫و رستگاری یک ایماندار گردد ‪ -‬اگرچه رجوع شود به ‪ 1‬یوحنا ‪ .5:16,17‬اگر دعاها و‬
‫تال ش‌های ما ب رای دیگ ران م ی‌تواند چنین عاقبت جاودان ه‌ای داشته باشد‪ -‬پس ما نیز باید‬
‫مانند پولس همواره در حال دعا ب رای ب راد رانمان باشیم (‪.)15:‬‬
‫اول پطرس‬
‫ایمانتان (البته ایمان از طال نیز‬ ‫باب ‪1‬‬
‫ارزشمندتر است‪ ،‬طالیی که حتی‬ ‫از طرف پطرس‪ ،‬یکی از حواریون‬
‫با این که خالص بودن آن در آتش‬ ‫عیسی مسیح به برگزیدگانی که در‬
‫اثبات م ی‌شود‪ ،‬باز هم فانی است)‬ ‫پنطس‪ ،‬غالطیه‪ ،‬كپدوكیه‪ ،‬آسیا‬
‫منجر به ستایش و شکوه و فخر شما‬ ‫و بطینیه پ راکنده‌اند‪ 2 ،‬که طبق‬
‫در زمان ظهور عیسی مسیح باشد‪.‬‬ ‫پی ش‌بینی خدای پدر در تقدس روح‬
‫برگزیده شده‌اند تا مطیع باشند و‬
‫خون عیسی مسیح آنها را پاک سازد‪ .‬نگرش ما نسبت به مسیح‬
‫فیض و آرامش بر شما روز افزون ‪ 8‬مسیحی که دوستش دارید گرچه‬
‫او را ندیده‌اید‪ .‬که به او ایمان دارید‪،‬‬ ‫باد‪.‬‬
‫گرچه او را هم اکنون نم ی‌بینید و به‬
‫طور وص ف‌ناپذیری بسیار شادمان‬ ‫هدف امتحان‌ها‬
‫‪9‬‬
‫‪ 3‬متبارک است خدا و پدر و مملو از شکوه و جالل هستید؛‬
‫سرورمان عیسی مسیح که مطابق و نتیجه ایمانتان یعنی رهایی روح‬
‫با رحمت عظیم خود با رستاخیز خود را به دست م ی‌آورید‪ 10 .‬درباره‬
‫عیسی مسیح از میان مردگان ما این رهایی‪ ،‬انبیا بسیار جستجو و‬
‫را به امیدی زنده متولد کرد‪ 4 ،‬تا تحقیق کردند و درباره فیضی که به‬
‫‪11‬‬
‫به می راثی برسیم که زایل و آلوده سوی شما م ی‌آید پی ش‌گویی کردند؛‬
‫نم ی‌گردد و از بین نم ی‌رود و در و تحقیق کردند که روح مسیح که در‬
‫آسمان ب رای شما نگه داشته است؛ آنها بود که از قبل بر رن ج‌های مسیح‬
‫‪ 5‬که قدرت خدا از طریق ایمان و جاللی که پس از آن م ی‌آید شهادت‬
‫به رهایی که در زمان آخر آشکار داده است‪ ،‬به چه زمان و چه نوع از‬
‫خواهد شد از شما پاسداری م ی‌کنند‪ .‬زمان اشاره م ی‌کند‪ 12 .‬بر آنها آشکار‬
‫‪ 6‬که در آن بسیار خوشحال خواهید شد که آنها نه به خودشان بلکه به‬
‫شد؛ گرچه اکنون مدت کوتاهی در شما خدمت م ی‌کردند در چیزهایی‬
‫صورت لزوم امتحانات بسیاری که از طریق کسانی که انجیل را‬
‫را متحمل شده‌اید‪ 7 ،‬تا اثبات شدن موعظه م ی‌کردند به کمک روح‬
‫‪ 1:4‬خدا و عیسی در آسمان هستند‪ ،‬و یک آینده خارق‌العاده و جاودانه را ب رای ما‬
‫ف راهم م ی‌کنند‪ .‬اما ما آن را تنها در روزی که عیسی بازگردد‪ ،‬دریافت خواهیم کرد (‪.)5:‬‬
‫بناب راین با مرگ به آسمان نم ی‌رویم تا آینده را دریافت کنیم‪ ،‬بلکه عیسی در بازگشت‬
‫خود آن را ب رای ما به زمین خواهد آورد‪.‬‬
‫‪ 1:7‬تجربیات سخت زندگی مانند آتشی است که تکه سنگ درون ما را به طال بدل‬
‫م ی‌کند‪ .‬تصورش دشوار است‪ ،‬اما در روز آخر عیسی ما را «ستایش» خواهد کرد ‪-‬‬
‫درست همان طور که وفاداران ب رای کارهای نیکی که انجام داده و ف راموش کرده‌اند‪،‬‬
‫مورد تمجید واقع م ی‌شوند (متی ‪ .)25:36,37‬این است نگاه مثبتی که عیسی به ما دارد‪.‬‬
‫‪499‬‬ ‫‪ 2:3 - 1:13‬سرطپ لوا‬
‫در آخر زمان‌ها آشکار شد‪ 21 ،‬شما‬ ‫القدس که از آسمان فرستاده شده به‬
‫از طریق او به خدا ایمان آوردید‪ ،‬و‬ ‫شما اعالم شده است‪ .‬چیزهایی که‬
‫خدا او را از میان مردگان رستاخیز‬ ‫فرشتگان آرزو دارند آنها را ببینند‪.‬‬
‫کرد و به او جالل داد‪ .‬پس ایمان و‬ ‫‪ 13‬پس کمر افکار خود را ببندید‪،‬‬
‫امیدتان باید به خدا باشد‪.‬‬ ‫هوشیار باشید و امید خود را کام الً‬
‫‪ 22‬از آنجایی که شما جان‌های خود‬ ‫به فیضی ببندید که در ظهور عیسی‬
‫را با اطاعت از حقیقت پاک کرده‌اید‬ ‫‪14‬‬
‫مسیح ق رار است به شما برسد‪.‬‬
‫تا ب رادران را صادقانه دوست داشته‬ ‫شما که فرزندان اطاعت هستید‪،‬‬
‫باشید‪ ،‬پس همدیگر را از صمیم قلب‬ ‫دنبال ه‌رو شهوت‌هایی نباشید که در‬
‫دوست بدارید‪ 23 .‬شما دوباره متولد‬ ‫جهالت گذشته خود داشتید‪ 15 .‬بلکه‬
‫شده‌اید نه از بذر فانی بلکه از بذری‬ ‫همان طور که خدایی که شما را‬
‫فناناپذیر به وسیله کالم خدا که زنده‬ ‫دعوت کرد مقدس است‪ ،‬خودتان نیز‬
‫است و جاودان‪ 24 .‬زی را همه جس م‌ها‬ ‫‪16‬‬
‫در همه امور زندگی مقدس باشید‪.‬‬
‫مثل چمن زار هستند و همه شکوه آن‬ ‫زی را نوشته شده‪ :‬شما مقدس خواهید‬
‫مثل گل چمن زار است‪ .‬چمن پژمرده‬ ‫بود زی را من مقدس هستم‪.‬‬
‫م ی‌شود و گل م ی‌ریزد‪ 25 ،‬اما کالم‬
‫سرور تا ابد باقی م ی‌ماند‪ .‬و این‬ ‫پاسخ ما به بشارت‬
‫است بشارتی که به شما موعظه شد‪.‬‬ ‫‪ 17‬و اگر او را که هر انسان را بدون‬
‫تبعیض طبق عمل خود قضاوت‬
‫باب ‪2‬‬ ‫م ی‌کند پدر صدا کنید‪ ،‬عمر خود را‬
‫بناب راین‪ ،‬همه ش رارت‌ها‪ ،‬فریبکاری‪،‬‬ ‫با خداترسی بگذرانید‪ 18 .‬باید بدانید‬
‫ریاکاری‪ ،‬حسادت و بدگویی را کنار‬ ‫که از روش بیهوده زندگ ی‌تان که از‬
‫بگذارید‪ 2 .‬مانند نوزادان مشتاق‬ ‫اجدادتان به شما رسیده بود‪ ،‬نه از‬
‫شیر معنوی خالص باشید تا بدین‬ ‫طریق چیزهای فانی و نه با نقره و‬
‫طریق رشد کنید و به رهایی دست‬ ‫طال؛ ‪ 19‬بلکه با خون گ رانبهای مسیح‬
‫یابید‪ 3 ،‬اگر حقیقت ا ً چشیده‌اید که خدا‬ ‫که بره ب ی‌عیب و نقص است رهایی‬
‫بخشنده است‪.‬‬ ‫یافتید‪ 20 .‬او قبل از آفرینش جهان‬
‫برگزیده شده بود اما به خاطر شما‬
‫‪ 1:13‬ق رار نیست ایمان ب رای ما سرگرمی باشد‪ ،‬بلکه تمام توجه ما در زندگی باید بر‬
‫جاللی معطوف گردد که جاودانگی را با آمدن عیسی ب رای ما مقدر ساخته است‪.‬‬
‫‪1:20‬عیسی پیش از تولد در قالب جسمانی وجود نداشت‪ ،‬اما حضورش در برنامه خدا‬
‫مشخص بود‪ ،‬همان طور که حضور ما هست (افسسیان ‪.)1:4‬‬
‫‪ 1:22‬نتیجه باور کردن «حقیقت»‪ ،‬عشق خالصانه به ب راد ران ایماندارمان است؛‬
‫نم ی‌توانیم «حقیقت» را شناخته و باور کنیم و در عین حال از دیگ ران جدا بمانیم‪ ،‬که‬
‫در این صورت «حقیقت» را نشناخت ه‌ایم‪.‬‬
‫‪ 2:2‬ما با تعمید دوباره متولد م ی‌شویم (یوحنا ‪ )3:3-5‬و سپس باید مشتاقانه به دنبال‬
‫شیر کالم خدا باشیم؛ باید هر چه زودتر به خواندن روزانه انجیل عادت کنیم‪.‬‬
‫‪ 2:17 - 2:4‬سرطپ لوا‬ ‫‪500‬‬
‫اما اکنون قوم خدا هستید‪ .‬و مرحمت‬ ‫معبد جدید‬
‫به دست نیاورده بودید اما اکنون‬ ‫‪ 4‬مانند سنگی زنده نزد او بیایید‬
‫مرحمت یافتید‪.‬‬ ‫که در حقیقت از سوی انسان‌ها‬
‫‪ 11‬ای عزی زان‪ ،‬از شما تمنا دارم در‬ ‫طرد شده اما از سوی خدا برگزیده‬
‫مقام ساکنین موقت و مسافر‪ ،‬از‬ ‫و ارزشمند شده است‪ 5 .‬از شما به‬
‫شهوت‌های جسمانی که علیه جان‬ ‫عنوان سن گ‌های زنده‌‪ ،‬خان ه‌ای‬
‫ستیز دارند پرهیز کنید‪ 12 .‬در میان‬ ‫معنوی ساخته م ی‌شود تا روحانی‬
‫غیر یهودیان رفتاری محترمانه‬ ‫مقدس شوید و قربان ی‌های معنوی‬
‫داشته باشید تا وقتی آنها از شما‬ ‫مقبول خدا را از طریق عیسی مسیح‬
‫به عنوان بدکاران سخن م ی‌گویند‪،‬‬ ‫تقدیم کنید‪ 6 .‬زی را در کتاب مقدس‬
‫اعمال نیک شما را ببینند و خدا را‬ ‫نوشته شده‪ :‬بنگر‪ ،‬سنگ اصلی‬
‫در روز دیدار ستایش کنند‪.‬‬ ‫زاویه را که برگزیده و گ رانبها است‬
‫در صهیون م ی‌گذارم‪ .‬و هر که‬
‫نگرش ما به افراد دارای قدرت‬ ‫به او ایمان بیاورد نخواهد لغزید‪.‬‬
‫‪ 13‬به خاطر سرور‪ ،‬مطیع همه‬ ‫‪7‬بناب راین‪ ،‬او ب رای شما ایمانداران‬
‫احکام انسان باشید‪ .‬خواه مطیع‬ ‫گ رانبها است‪ .‬اما از نظر کسانی که‬
‫‪14‬‬
‫پادشاه که رهبر عال ی‌قدر است‪،‬‬ ‫نافرمان هستند‪ ،‬سنگی که سازندگان‬
‫خواه فرمانداران که از سوی پادشاه‬ ‫رد کردند‪ ،‬سنگ زاویه اصلی شده‬
‫فرستاده شدند تا بدکاران را مجازات‬ ‫است؛ ‪ 8‬سنگ لغزش و صخره‬
‫کنند و نیکوکاران را تحسین نمایند‪.‬‬ ‫گناه‪ .‬زی را با نافرمانی‪ ،‬با کالم خدا‬
‫‪ 15‬زی را خواست خدا چنین است تا با‬ ‫خواهند لغزید‪ ،‬اتفاقی که ب رای آنها‬
‫نیکوکاری‪ ،‬جهالت انسان‌های نادان‬ ‫رقم خورده بود‪.‬‬
‫را خاموش کنید‪.‬‬ ‫‪ 9‬اما شما نژادی برگزیده هستید‪،‬‬
‫‪ 16‬مثل انسان‌های آزاد‪ ،‬اما نه مثل‬ ‫روحانیت شاهانه‪ ،‬امتی مقدس‪،‬‬
‫کسانی که آزادی خود را پوشش‬ ‫آن خدا تا تعالی خدا‪ ،‬که‬ ‫قومی از ِ‬
‫ش رارت م ی‌سازند بلکه مثل بندگان‬ ‫شما را از تاریکی به سوی نور‬
‫خدا باشید‪ 17 .‬به همه انسان‌ها احت رام‬ ‫شگف ت‌انگیز خود ف را خواند‪ ،‬را نشان‬
‫بگذارید‪ .‬ب رادری را دوست بدارید‪.‬‬ ‫دهید‪ 10 .‬شما در گذشته قومی نبودید‬
‫‪ 2:5‬مقصود خدا این است که باید کشیشی کنیم (‪ .)9:‬کشیشان به دیگ ران خدمت کرده‬
‫و آنها را ب رای بخشیدن به خدا آماده م ی‌کنند؛ این باید مرکز توجه زندگی ما باشد‪ .‬اکثر‬
‫مذاهب به ما م ی‌گویند که تنها برخی رهب ران مذهبی کشیش هستند؛ اما ما همه کشیش‬
‫هستیم‪.‬‬
‫‪ 2:9‬اینها دقیقا واژگانی هستند که در عهد قدیم در مورد مردم اس رائیل استفاده شد‬
‫(خروج ‪ .)19:6‬ما با تعمید در عیسی فرزندان اب راهیم م ی‌شویم (غالطیان ‪،)3:27-29‬‬
‫بناب راین‪ ،‬یک اس رائیل معنوی جدید وجود دارد (غالطیان ‪ .)6:16‬پس باید هویت ملی‬
‫خود را «اس رائیل معنوی» بدانیم ‪،‬نه هر ملیتی که تولد جسمانیمان در آن بوده است‪.‬‬
‫‪501‬‬ ‫‪ 2:25 - 2:18‬سرطپ لوا‬
‫‪ 19‬زی را قابل ستایش است اگر کسی‬ ‫از خدا بترسید‪ .‬به پادشاه احت رام‬
‫به خاطر آگاهی از حضور خدا‪ ،‬به‬ ‫بگذارید‪.‬‬
‫ناحق رنج و اندوه ببیند‪20 .‬زی را چه‬ ‫‪ 18‬ای خادمان‪ ،‬با ترس مطیع‬
‫شکوه و افتخاری دارد اگر گناه کنید‬ ‫اربابان خود باشید نه فقط مطیع‬
‫و کتک بخورید و آن را تحمل کنید؟‬ ‫آنهایی که خوب و مهربان هستند‬
‫اما اگر نیکی کنید و رنج بکشید و‬ ‫بلکه همچنین مطیع سخ ت‌گی ران‬
‫آن را تحمل کنید‪ ،‬ب رای خدا پسندیده‬ ‫باشید‪ 19 .‬زی را قابل ستایش است اگر‬
‫است‪ 21 .‬شما ب رای این دعوت شده‬ ‫کسی به خاطر آگاهی از حضور‬
‫بودید‪ .‬زی را مسیح نیز به خاطر شما‬ ‫خدا‪ ،‬به ناحق رنج و اندوه ببیند‪.‬‬
‫رنج کشید تا ب رای شما الگویی باشد‬ ‫‪20‬زی را چه شکوه و افتخاری دارد‬
‫تا قدم‌های او را دنبال کنید‪ 22 .‬او‬ ‫اگر گناه کنید و کتک بخورید و آن‬
‫گناهی نکرد‪ ،‬و حیل ه‌ای از دهانش‬ ‫را تحمل کنید؟ اما اگر نیکی کنید‬
‫شنیده نشد‪ 23 .‬وقتی به او توهین شد‪،‬‬ ‫و رنج بکشید و آن را تحمل کنید‪،‬‬
‫با توهین تالفی نکرد‪ ،‬وقتی رنج‬ ‫ب رای خدا پسندیده است‪ 21 .‬شما ب رای‬
‫کشید‪ ،‬تهدید نکرد بلکه خود را به‬ ‫این دعوت شده بودید‪ .‬خواه مطیع‬
‫خدایی سپرد که با عدالت قضاوت‬ ‫‪14‬‬
‫پادشاه که رهبر عال ی‌قدر است‪،‬‬
‫م ی‌کند‪ 24 .‬او گناهان ما را در بدنش‬ ‫خواه فرمانداران که از سوی پادشاه‬
‫بر روی صلیب متحمل شد تا ما‬ ‫فرستاده شدند تا بدکاران را مجازات‬
‫پس از ُم ردن نسبت به گناه‪ ،‬ب رای‬ ‫کنند و نیکوکاران را تحسین نمایند‪.‬‬
‫عدالت زندگی کنیم؛ با تازیان ه‌های‬ ‫‪ 15‬زی را خواست خدا چنین است تا با‬
‫او است که شفا یافتید‪ 25 .‬زی را شما‬ ‫نیکوکاری‪ ،‬جهالت انسان‌های نادان‬
‫مانند گوسفندان در حال گم راه شدن‬ ‫را خاموش کنید‪ 16 .‬مثل انسان‌های‬
‫بودید اما اکنون به چوپان و نگهبان‬ ‫آزاد‪ ،‬اما نه مثل کسانی که آزادی‬
‫جان‌های خود بازگشتید‪.‬‬ ‫خود را پوشش ش رارت م ی‌سازند‬
‫‪17‬‬
‫بلکه مثل بندگان خدا باشید‪.‬‬
‫باب ‪3‬‬ ‫به همه انسان‌ها احت رام بگذارید‪.‬‬
‫ب رادری را دوست بدارید‪ .‬از خدا‬
‫زنان و شوهران‬ ‫‪18‬‬
‫بترسید‪ .‬به پادشاه احت رام بگذارید‪.‬‬
‫به همین شکل‪ ،‬ای زنان‪ ،‬مطیع‬ ‫ای خادمان‪ ،‬با ترس مطیع اربابان‬
‫شوه ران خود باشید‪ .‬تا حتی اگر‬ ‫خود باشید نه فقط مطیع آنهایی‬
‫کسی از کالم خدا تبعیت نکند‪،‬‬ ‫که خوب و مهربان هستند بلکه‬
‫بدون کالم‪ ،‬با رفتار زنانشان ایمان‬ ‫همچنین مطیع سخ ت‌گی ران باشید‪.‬‬
‫‪ 2:21‬صلیب و رن ج‌های عیسی تنها ب رای ستایش از راه دور نیستند‪ ،‬مانند زمانی که‬
‫تصویری را می ستاییم یا تاریخی دور را تحسین م ی‌کنیم‪ .‬او الگو و الهام زندگی‬
‫روزانه ما است‪.‬‬
‫‪ 3:1‬پطرس اینجا در مورد ازدواج مسیحی م ی‌نویسد‪ ،‬که در آن هر دو طرف وارث بوده‬
‫‪ 3:14 - 3:2‬سرطپ لوا‬ ‫‪502‬‬
‫یک زندگی خوشایند‬ ‫آورند‪ 2 ،‬زی را رفتار پاک و پر از‬
‫‪ 8‬و باالخره‪ ،‬همه شما باید همفکر‬ ‫خداترسی شما را م ی‌بینند‪ 3 .‬زیبایی‬
‫و دلسوز باشید‪ ،‬یکدیگر را دوست‬ ‫شما نباید زیبایی ظاهری شامل‬
‫‪9‬‬
‫بدارید‪ ،‬مهربان و فروتن باشید‪.‬‬‫آرایش مو و استفاده از جواه رات و‬
‫بدی را با بدی یا لعنت را با لعنت‬‫طال یا پوشیدن لباسی زیبا باشد؛‬
‫جواب ندهید‪ ،‬بلکه در عوض برکت‬ ‫‪ 4‬بلکه باید در قلب پنهان شده‬
‫بطلبید‪ .‬ب رای همین دعوت شدید تا‬ ‫باشد‪ ،‬در لباس فناناپذیر یک روح‬
‫فروتن و آرام که از نظر خدا ارزش‬
‫برکت را به ارث ببرید‪ 10 .‬زی را آن‬
‫کسی که بخواهد زندگی خوبی داشته‬ ‫واالیی دارد‪ 5 .‬زی را بر این اساس‪،‬‬
‫باشد و روزهای خوبی ببیند‪ ،‬باید‬ ‫در گذشته‪ ،‬زنان مقدسی که به خدا‬
‫زبان خود را از بدی و لبانش را از‬‫توکل داشتند‪ ،‬خود را با اطاعت از‬
‫شوه رانشان زیبا م ی‌ساختند‪ 6 .‬همان‬
‫دروغ دور کند‪ 11 .‬و باید از ش رارت‬
‫روی گرداند و کار نیک کند‪ ،‬جویای‬ ‫طور که ساره از اب راهیم تبعیت کرد‬
‫‪12‬‬
‫و او را سرور خطاب م ی‌کرد‪ .‬اگر‬
‫آرامش باشد و آن را دنبال کند‪.‬‬
‫زی را چشمان خداوند بر نیکوکاران‬ ‫نیکی کنید و از هیچ چیزی نترسید‪،‬‬
‫است و گوش‌هایش بر دعاهایشان‬ ‫شما اکنون فرزندان او هستید‪.‬‬
‫است؛ اما صورت خداوند از بدکاران‬ ‫‪ 7‬ای شوه ران‪ ،‬به همین شکل با‬
‫درک و تفاهم با زنان خود زندگی‬
‫روگردان است‪.‬‬
‫کنید و به زنان مانند ظرفی ظریف‬
‫احت رام بگذارید زی را آنها نیز ه م‌ارث تحمل آزار و اذیت‬
‫شما در فیض حیات هستند‪ ،‬تا ‪ 13‬و اگر مشتاق نیکی باشید‪ ،‬کیست‬
‫ممانعتی ب رای دعاهای شما ایجاد که به شما آسیب خواهد رساند؟‬
‫‪ 14‬اما حتی اگر به خاطر نیکی‬ ‫نشود‪.‬‬
‫و امید به زندگی جاودان دارند (آیه ‪ .)7‬او به صورت تلویحی م ی‌گوید که هیچ ازدواجی‬
‫کامل نخواهد بود و اینکه مرد گاهی در امتحان بزرگ عش ق‌ورزی به زنش شکست‬
‫م ی‌خورد‪ ،‬همان طور که عیسی ب رای کلیسا عشق ورزید و جان داد (افسسیان ‪.)5:25‬‬
‫‪ 3:6‬سارا‪ ،‬اب راهیم را فقط «سرور» خود م ی‌خواند‪ ،‬و این را در دل آموخته بود (پیدایش‬
‫‪ .)18:12‬در واقع‪ ،‬او این را با ناباوری به وع د‌ه‌های خدا م ی‌گفت‪ ،‬در دل فکر م ی‌کرد‬
‫وعده خدا ب رای فرزند داشتن او و اب راهیم محقق نم ی‌شود‪ ،‬چون «سرورش» بسیار پیر‬
‫و ناتوان بود (رومیان ‪ .)4:19‬بناب راین‪ ،‬م ی‌بینیم که معنویت و ضد معنویت ممکن است‬
‫همزمان در دل ایمانداران وجود داشته باشند؛ و اینجا خدا است که انتخاب م ی‌کند بر‬
‫جنبه مثبت متمرکز گردد‪ .‬مثب ت‌اندیشی وی نسبت به فرزندانش ب رای ما یک الگو است‪،‬‬
‫و نیز مایه راحتی خیال‪.‬‬
‫‪ 3:7‬اینجا پطرس فرض م ی‌کند که شوه ران و زنان ایماندار به طور منظم با هم دعا‬
‫م ی‌کنند؛ اگرچه این دعاها در صورت وجود اختالف در زندگی زناشویی‪ ،‬قدرت خود‬
‫را از دست م ی‌دهند‪.‬‬
‫‪503‬‬ ‫‪ 4:6 - 3:15‬سرطپ لوا‬
‫امتحان وجدانی پاک در ب رابر خدا‬ ‫رنج بکشید‪ ،‬برکت یافت ه‌اید‪ .‬و از‬
‫از طریق رستاخیز عیسی مسیح‬ ‫تهدیدهایشان نترسید‪ ،‬نگ ران نباشید‪،‬‬
‫است‪ 22 .‬او دست راست خدا است و‬ ‫‪ 15‬بلکه در دل‌های خود مسیح را به‬
‫به آسمان رفته و فرشتگان و قدرت‌ها‬ ‫رور تقدیس کنید‪ ،‬همیشه‬ ‫س َ‬
‫عنوان َ‬
‫و قوت‌ها مطیع او گشت ه‌اند‪.‬‬ ‫آماده پاس خ‌دهی به هر انسانی باشید‬
‫که علت امیدی که در شما است‬
‫باب ‪4‬‬ ‫را جویا م ی‌شود‪ ،‬البته با فروتنی‬
‫و خداترسی‪ 16 .‬وجدانی پاک داشته‬
‫زندگی برای خدا‬ ‫باشید تا هر وقت علیه شما سخنی‬
‫پس چون مسیح در جسم رنج کشید‪،‬‬ ‫گفته م ی‌شود‪ ،‬کسانی که به روش‬
‫خودتان را با همین ذهنیت آماده‬ ‫نیک زندگی شما در مسیح توهین‬
‫کنید‪ .‬زی را کسی که در جسم رنج‬ ‫م ی‌کنند‪ ،‬شرمسار گردند‪ 17 .‬زی را‬
‫‪2‬‬
‫دید‪ ،‬دیگر گرفتار گناه نم ی‌شود‪.‬‬ ‫اگر اراده خدا چنین م ی‌خواهد‪ ،‬بهتر‬
‫شما دیگر نباید بقیه زندگی خود‬ ‫است ب رای نیکوکاری رنج ببینید تا‬
‫را مطابق با شهوات انسانی در‬ ‫ب رای بدکاری‪ 18 .‬زی را مسیح نیز یک‬
‫جسم بگذرانید‪ ،‬بلکه باید مطابق‬ ‫بار ب رای گناهان رنج کشید‪ ،‬یعنی‬
‫با اراده خدا زندگی کنید‪ 3 .‬زی را ما‬ ‫فردی نیکوکار ب رای بدکاران رنج دید‬
‫به اندازه کافی در گذشته مطابق‬ ‫تا ما را نزد خدا بیاورد؛ جسمش ُم رد‪،‬‬
‫با اراده غیر یهودیان زندگی کردیم‬ ‫اما روحش زنده است‪.‬‬
‫وقتی در فحشا‪ ،‬شهوت‪ ،‬مستی‪،‬‬ ‫‪ 19‬و با روح خود نیز رفت و به ارواح‬
‫عیاشی‪ ،‬مهمان ی‌های ش راب‌خواری‬ ‫زندانی موعظه کرد‪ 20 ،‬ارواحی که‬
‫و ب ت‌پرست ی‌های منفور زندگی‬ ‫قب الً هنگامی که در ایام نوح‪ ،‬خدا با‬
‫م ی‌کردیم‪ 4 .‬درباره ای ن‌ مسائل‪،‬‬ ‫بردباری در حین آماده شدن کشتی‬
‫آنها عجیب م ی‌دانند که در طوفان‬ ‫منتظر بود‪ ،‬نافرمان بودند‪ .‬که در آن‬
‫عیاشی آنها را هم راهی نم ی‌کنید‪،‬‬ ‫جان‌های کمی یعنی فقط هشت جان‬
‫و به همین دلیل از شما بدگویی‬ ‫از آب نجات یافتند‪ 21 .‬این در حقیقت‬
‫م ی‌کنند‪ 5 -‬شما به کسی حساب‬ ‫مشابه زمانی است که تعمید‪ ،‬شما‬
‫پس خواهید داد که آماده قضاوت‬ ‫را اکنون نجات م ی‌دهد‪ :‬نه این که‬
‫‪6‬‬
‫درباره زندگان و مردگان است!‬ ‫کثیفی جسم را بشوید‪ ،‬بلکه نشان از‬

‫‪ 3:21‬بناب راین‪ ،‬تعمید با رستگاری مرتبط است؛ ما با بودن در مسیح‪ ،‬وجدانی پاک در‬
‫ب رابر خدا داریم‪ ،‬چون تمام گناهان ما واقع ا ً بخشیده شده و و ما به واسط ٔه ایمان به او‪،‬‬
‫همتای سرورمان عیسی مسیح به شمار می آییم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫فرزندان بی‬
‫ِ‬
‫‪ 4:4‬نباید تعجب کنیم اگر جهانیان ما را عجیب بدانند و حتی با ما برخوردی تند داشته‬
‫باشند‪ ،‬وقتی حاضر نیستیم مانند آنها اعمال گناه‌آمیز انجام دهیم‪ .‬آنچه آنها درک‬
‫نم ی‌کنند این است که ما باید ب رای زندگی خود به خدا حساب پس بدهیم‪ ،‬در حالی که‬
‫آنها تنها زندگی م ی‌کنند و ب رای ابد م ی‌میرند (‪.)5:‬‬
‫‪ 5:19 - 4:7‬سرطپ لوا‬ ‫‪504‬‬
‫ب رایتان رخ داده‪ 13 .‬بلکه به همان‬ ‫زی را بشارت بدین منظور به کسانی‬
‫اندازه که در رن ج‌های مسیح شریک‬ ‫که اکنون مرده‌اند موعظه شد تا‬
‫هستید‪ ،‬خوشحال باشید! که در‬ ‫آنها مانند انسان‌ها در جسم داوری‬
‫ظهور شکوه او‪ ،‬شما نیز شادمان‬ ‫شوند‪ ،‬اما مطابق با خدا در روح‬
‫باشید‪ 14 .‬اگر به خاطر اسم مسیح‬ ‫زندگی کنند‪.‬‬
‫مالمت شدید‪ ،‬تبرک یافت ه‌اید؛ زی را‬ ‫‪ 7‬اما پایان همه چیز نزدیک است‪.‬‬
‫روح جالل و روح خدا در شما ساکن‬ ‫بناب راین‪ ،‬ذهنی سالم داشته باشید و‬
‫است‪ 15 .‬اما هیچ یک از شما نباید به‬ ‫در دعا هوشیار باشید‪ 8 ،‬و از همه‬
‫عنوان قاتل‪ ،‬دزد‪ ،‬بدکار‪ ،‬یا فضول‬ ‫مه م‌تر در عشق بین خود مشتاق‬
‫رنج ببیند‪ 16 .‬اما اگر هر کسی به‬ ‫باشید‪ .‬زی را عشق‪ ،‬گناهان بسیاری‬
‫عنوان یک مسیحی رنج ببیند‪ ،‬نباید‬ ‫را م ی‌پوشاند‪ 9 .‬بدون گله و شکایت‬
‫شرمسار باشد بلکه باید خدا را با این‬ ‫نسبت به هم مهمان‌نواز باشید‪،‬‬
‫اسم ستایش کند‪.‬‬ ‫‪ 10‬مطابق با نعمتی که هر یک‬
‫‪ 17‬زی را زمان داوری در خانه خدا‬ ‫دریافت کرده‌اید‪ ،‬به عنوان خادمانی‬
‫آغاز م ی‌شود و اگر ما اول قضاوت‬ ‫که فی ض‌های مختلف خدا را دارند‪،‬‬
‫ت کسانی که بشارت‬ ‫شویم‪ ،‬عاقب ِ‬ ‫با آن نعمت به دیگ ران خدمت‬
‫خدا را تبعیت نم ی‌کنند چه خواهد‬ ‫کنید‪ 11 .‬اگر کسی سخن م ی‌گوید‪،‬‬
‫بود؟ ‪ 18‬و اگر نیکوکاران به سختی‬ ‫طوری حرف بزند که گویی از خدا‬
‫نجات م ی‌یابند‪ ،‬پس جای ب ی‌ایمانان‬ ‫الهام گرفته است‪ .‬اگر کسی خدمت‬
‫و گناهکاران کجاست؟ ‪ 19‬بناب راین‪،‬‬ ‫م ی‌کند‪ ،‬طوری خدمت کند که گویی‬
‫کسانی که حسب اراده خدا رنج‬ ‫توانای ی‌اش را از خدا م ی‌گیرد تا‬
‫م ی‌کشند‪ ،‬باید جان‌های خود را در‬ ‫خدا در همه امور از طریق عیسی‬
‫نیکوکاری به خالق وفادار بسپارند‪.‬‬ ‫مسیح جالل یابد‪ .‬ستایش و حاکمیت‬
‫تا ابد به او تعلق دارد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫باب ‪5‬‬
‫بزرگان کلیسا‬ ‫دلگرمی برای روزهای آخر‬
‫ای پیشوایان از شما تمنا دارم (من‬ ‫آتشین‬ ‫‪ 12‬ای عزی زان‪ ،‬از آزمایشی‬
‫هم از بزرگان هستم و شاهد رن ج‌های‬ ‫است‬ ‫شما‬ ‫که ب رای امتحان کردن‬
‫مسیح و در جاللی که آشکار خواهد‬ ‫عجیبی‬ ‫اتفاق‬ ‫تعجب نکنید‪ ،‬گویی‬

‫‪ 4:10‬هر هدی ه‌ای از خدا دریافت کنیم‪ ،‬باید همان را به دیگ ران بدهیم‪ .‬این هدایا ممکن‬
‫است مالی نباشند؛ اما فق را نباید فکر کنند هیچ هدی ه‌ای به آنها نرسیده‌ است‪ .‬ما همه از‬
‫سوی خدا هدایایی دریافت کرده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 4:19‬در عین حال که باید از رستگاری نهایی خود درنتیجه جالل خدا مطمئن باشیم‪،‬‬
‫همواره باید بدانیم که ارزش آن را هم نداریم؛ پس تنها به خاطر جالل است که نجات‬
‫م ی‌یابیم‪ .‬و این باید ب رای ما فروتنی در رابطه با دیگ ران را به دنبال داشته باشد‪.‬‬
‫‪505‬‬ ‫‪ 5:14 - 5:2‬سرطپ لوا‬
‫‪ 8‬هوشیار و مواظب باشید‪ .‬دشمن‬ ‫شد سهیم خواهم بود)‪ 2 ،‬از گله خدا‬
‫غ ران قدم‬‫شما ابلیس مثل شیری ُ‬ ‫که در میان شما است مواظبت کنید‬
‫م ی‌زند و در پی کسی است تا او‬ ‫و بر آنها نظارت داشته باشید‪ ،‬نه از‬
‫را ببلعد‪ 9 .‬در ایمان خود استوار‬ ‫روی اجبار بلکه با میل خود‪ ،‬طبق‬
‫بایستید و بدانید که ب رادران شما هم‬ ‫خواست خدا؛ نه ب رای سود و منفعتی‬
‫که در این جهان هستند همین رن ج‌ها‬ ‫نادرست بلکه از روی اشتیاق‪ 3 .‬به‬
‫را تجربه م ی‌کنند‪ 10 .‬و خدای همه‬ ‫کسانی که به شما سپرده شده‌اند‬
‫فی ض‌ها که شما را به شکوه ابدی‬ ‫حکم رانی نکنید بلکه خود را الگویی‬
‫خود در مسیح دعوت کرد‪ ،‬پس از‬ ‫ب رای گله ق رار دهید‪ 4 .‬و وقتی چوپان‬
‫آن که کمی رنج بردید‪ ،‬خودش شما‬ ‫اصلی ظاهر خواهد شد‪ ،‬شما نیز‬
‫را به کمال خواهد رساند‪ ،‬استوار و‬ ‫تاج جالل را به دست خواهید آورد که‬
‫قوی خواهد کرد‪ 11 .‬قدرت تا ابد بر‬ ‫هرگز از بین نخواهد رفت‪.‬‬
‫او باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫‪ 5‬به همین شکل ای جوانان‪ ،‬مطیع‬
‫‪ 12‬به کمک سیلوانس‪ ،‬ب رادر وفادار‬ ‫بزرگان باشید‪ .‬آری‪ ،‬کمر تواضع‬
‫ما که به او اعتماد دارم‪ ،‬ب رای شما‬ ‫را به خود ببندید تا به یکدیگر‬
‫مختصری نوشتم و شما را تشویق‬ ‫خدمت کنید‪ .‬زی را خدا با مغروران‬
‫کردم و شهادت دادم که این‪ ،‬فیض‬ ‫مخالفت م ی‌کند اما به فروتنان‬
‫حقیقی خدا است‪ .‬در آن استوار‬ ‫فیض م ی‌بخشد‪ 6 .‬بناب راین‪ ،‬زیر‬
‫بمانید!‬ ‫دست قدرتمند خدا فروتن باشید تا او‬
‫‪ 13‬آن کسی که در بابل است و با‬ ‫شما را در زمان معین متعالی کند؛‬
‫شما برگزیده شده است‪ ،‬به شما سالم‬ ‫‪ 7‬و تمام اضط راب خود را به وی‬
‫م ی‌رساند‪ ،‬همچنین پسرم مرقس‪.‬‬ ‫بسپارید‪ ،‬زی را او به فکر شما است‪.‬‬
‫‪ 14‬به یکدیگر با بوسه عشق سالم‬
‫دهید‪ .‬آرامش و صلح بر همه شما باد‬
‫که در مسیح هستید‪.‬‬ ‫استوار بایستید‬

‫‪ 5:2‬شبانی گله نباید هرگز به انگیزه پول یا سود مالی صورت گیرد‪.‬‬
‫‪ 5:4‬پاداش زمانی داده م ی‌شود که عیسی بازگردد‪ ،‬در رستاخیز؛ به آسمان رفتن پس از‬
‫مرگ از تعالیم انجیل نیست‪.‬‬
‫‪ 5:8‬به نظر م ی‌رسد در اینجا «ابلیس» یا «مدعی کاذب» به قدرتی اشاره داشته باشد‬
‫که موجب «رنج» ب رای مسیحیانی م ی‌شد که پطرس ب رایشان م ی‌نویسد (‪)9:‬؛ و این به‬
‫روشنی یعنی امپ راطوری روم و نه یک موجود ف راطبیعی‪.‬‬
‫‪ 5:9‬آنچه در رن ج‌ها به ما قدرت م ی‌دهد این است که بدانیم آنها تنها مختص ما نیستند‪،‬‬
‫بلکه جایی‪ ،‬ایماندار دیگری نیز دچار همین رن ج‌ها است‪ .‬به این دلیل است که هم راهی‬
‫مسیحی و درگیری معنادار با سایر ایمانداران در سطح معنوی و نه جسمانی‪ ،‬م ی‌تواند‬
‫چنین قدرتی را ایجاد کند‪.‬‬
‫دوم پطرس‬
‫آن شما و به‬ ‫زی را اگر ای ن‌ها از ِ‬
‫‪8‬‬
‫باب ‪1‬‬
‫وفور باشند‪ ،‬باعث م ی‌شوند در‬ ‫رشد معنوی‬
‫معرفت دقیق و درست سرورمان‬ ‫از طرف شمعون پطرس‪ ،‬یکی از‬
‫عیسی مسیح‪ ،‬نه ب ی‌حرکت بمانید‬ ‫خادمان و حواریون عیسی مسیح‬
‫و نه ب ی‌ثمر‪ 9 .‬زی را آن کسی که‬ ‫به کسانی که در عدالت خدای ما و‬
‫ای ن‌ها را ندارد‪ ،‬کور است‪ ،‬و فقط‬ ‫ناجی ما عیسی مسیح‪ ،‬با ما همان‬
‫هر چه در نزدیکی است م ی‌بیند‪،‬‬ ‫ایمان ارزشمند را به دست آورده‌اند‪.‬‬
‫و پاک شدن از گناهان گذشته‬ ‫‪ 2‬فیض و آرامش دو چندان در‬
‫خود را ف راموش کرده است‪ 10 .‬پس‬ ‫معرفت خدا و عیسی سرورمان بر‬
‫ای ب رادران‪ ،‬کوشش بیشتر کنید تا‬ ‫شما باد‪.‬‬
‫دعوت و برگزیدگی شما مسلم شود‪.‬‬ ‫‪ 3‬قدرت الهی هر آنچه ب رای زندگی‬
‫زی را اگر این کارها را انجام دهید‪،‬‬ ‫و ایمانداری الزم است را به ما عطا‬
‫هرگز لغزش نخواهید داشت‪ 11 .‬زی را‬ ‫کرد به واسطه معرفت دقیق و درست‬
‫بدین ترتیب‪ ،‬ورودی توانمندانه به‬ ‫خدا که ما را با شکوه و فضیلت‬
‫ملکوت جاودانه سرور و ناج ی‌مان‬ ‫خویش ف را خواند‪ 4 .‬بدین وسیله او‬
‫عیسی مسیح خواهید داشت‪.‬‬ ‫وعده‌های بسیار ارزشمند و بزرگ‬
‫خود را به ما عطا کرد تا از طریق‬
‫قطعیت حقیقت‬ ‫این وع د‌ه‌ها در ماهیت الهی او سهیم‬
‫‪ 12‬بناب راین‪ ،‬همواره آماده خواهم‬ ‫شوید و از فسادی که از شهوت در‬
‫بود تا ای ن‌ها را به شما یادآور شوم‪،‬‬ ‫جهان است خالصی یابید‪.‬‬
‫گرچه خود از آنها مطلع هستید و‬ ‫‪ 5‬آری‪ ،‬و به همین دلیل باید به‬
‫در حقیقتی که هم راه شما است‬ ‫سهم خود تمام تالش و کوشش خود‬
‫استوار گشت ه‌اید‪ 13 .‬و به نظرم تا‬ ‫را نشان دهید؛ به ایمان خود فضیلت‬
‫وقتی در این خیمه هستم‪ ،‬کار‬ ‫ببخشید و به فضیلت خود معرفت‪.‬‬
‫درست این است که با یادآوری‪ ،‬شما‬ ‫‪ 6‬و به معرفت خود‪ ،‬خویشت ن‌داری‪،‬‬
‫را به حرکت در آورم‪ 14 .‬زی را م ی‌دانم‬ ‫و به خویشت ن‌داری خود صبر‪ ،‬و‬
‫که به زودی خیمه را ترک خواهم‬ ‫به صبر خود خداپرستی‪ 7 .‬و به‬
‫کرد همان طور که سرورمان عیسی‬ ‫خداپرستی خود‪ ،‬مهربانی ب رادرانه‬
‫مسیح به من نشان داد‪ 15 .‬آری‪ ،‬تالش‬ ‫و به مهربانی ب رادرانه خود‪ ،‬عشق‪.‬‬
‫‪« 1:3‬شناخت دقیق او» بسیار اهمیت دارد؛ بناب راین‪ ،‬مهم است که ما چه ایمان و درک‬
‫و چگونه ایمان و درکی از خدا و کالمش داریم‪ .‬منظور این نیست که درک به خودی‬
‫خود مهم است؛ بلکه این «درک و شناخت صحیح» ب رای خدایی بودن در عمل مفید واقع‬
‫م ی‌شود‪ .‬این دانش در عمل به ثمر می نشیند (‪.)8:‬‬
‫‪ 6 ,1:5‬همان طور که زندگی معنوی مسیر رو به باال دارد‪ ،‬مسیر رو به پایین نیز دارد‪.‬‬
‫یک قدرت معنوی به قدرت معنوی دیگر مرتبط بوده و منتهی م ی‌شود‪.‬‬
‫‪507‬‬ ‫‪ 2:7 - 1:16‬سرطپ مود‬
‫برخاستند همان طور که در میان‬ ‫خواهم کرد در هر زمان بتوانید پس‬
‫شما نیز معلمان دروغین خواهند‬ ‫از مرگم ای ن‌ها را به خاطر بیاورید‪.‬‬
‫برخاست که در خفا بدع ت‌های‬ ‫‪ 16‬زی را وقتی قدرت و ظهور‬
‫تخری ب‌گر م ی‌آورند و حتی استادی‬ ‫سرورمان عیسی مسیح را به شما‬
‫را که آنها را خرید انکار خواهند کرد‬ ‫اعالم کردیم‪ ،‬افسان ه‌هایی را که‬
‫و به سرعت خود را نابود خواهند‬ ‫با حیل ه‌گری ساخته شده‌اند دنبال‬
‫کرد‪ 2 .‬و بسیاری راه‌های مخرب آنها‬ ‫نکردیم بلکه شاهدان عینی کبریای‬
‫را دنبال خواهند کرد و به خاطر آنها‬ ‫او هستیم‪ 17 .‬زی را او از خدای پدر‪،‬‬
‫راه حقیقت مورد اهانت ق رار خواهد‬ ‫افتخار و شکوه دریافت کرد که با‬
‫گرفت‪ 3 .‬و با طمع‪ ،‬شما را با سخنان‬ ‫چنین صدایی از جالل متعالی به او‬
‫جعلی خواهند خرید‪ .‬مجازات آنها که‬ ‫تسلیم شد‪ :‬این پسر عزیز من است‬
‫از قدیم تعیین شده طولی نم ی‌کشد و‬ ‫که از او بسیار خشنودم‪ 18 .‬و وقتی‬
‫نابودی آنها خوابیده نیست‪.‬‬ ‫با او در کوه مقدس بودیم‪ ،‬این صدا‬
‫را شنیدیم که از آسمان آمد‪.‬‬
‫نمون ه‌های عهد قدیم از قضاوت‬ ‫‪ 19‬و کالم نبوت ب رای ما قطعیت‬
‫‪ 4‬زی را اگر خدا به فرشتگان‬ ‫بیشتری یافت؛ که مانند چ راغی که‬
‫گناهکار رحم نکرد بلکه آنها را‬ ‫در مکانی تاریک م ی‌درخشد خوب‬
‫به جهنم انداخت و به گودال‌های‬ ‫است به آن توجه کنید تا روز روشن‬
‫تاریکی سپرد تا ب رای قضاوت نگه‬ ‫شود و ستاره صبح در دل‌هایتان‬
‫داشته شوند؛ ‪ 5‬و به دنیای قدیم رحم‬ ‫طلوع کند‪ 20 .‬اما اول این را بدانید‬
‫نکرد بلکه نوح را که موعظ ه‌گر‬ ‫که پیشگویی کتاب مقدس‪ ،‬تفسیر‬
‫عدالت بود‪ ،‬با هفت نفر دیگر نجات‬ ‫شخصی ندارد‪ 21 .‬زی را هیچ نبوتی‬
‫داد وقتی سیلی را در دنیای ب ی‌ایمانان‬ ‫با اراده انسان نیامده بلکه انسان‌ها‬
‫به راه انداخت؛ ‪ 6‬و شهرهای سدوم‬ ‫تحت تأثیر روح القدس از جانب خدا‬
‫و غموره را به خاکستر تبدیل کرد‬ ‫سخن گفتند‪.‬‬
‫و آنها را به نابودی محکوم ساخت‬
‫تا آنها ب رای کسانی که با ب ی‌ایمانی‬ ‫باب ‪2‬‬
‫زندگی م ی‌کنند‪ ،‬درس عبرتی باشند؛‬ ‫دروغین‬ ‫معلمان‬
‫اما انبیای دروغین در میان مردم ‪ 7‬و لوط نیکوکار را که از رفتار‬
‫‪ 1:21‬انجیل با الهام خدا نوشته شد‪ -‬نویسندگان تحت تأثیر روح‌القدس ق رار م ی‌گرفتند و‬
‫کالمی که م ی‌نوشتند تنها نظ رات شخصی آنها نبود‪ ،‬بلکه کالم خدا بود‪ .‬این دلیل اهمیت‬
‫انجیل و خواندن روزانه آن است‪ .‬کالم خدا باید چ راغ راه ما در تیرگی این جهان باشد‪،‬‬
‫تا «روزی» که طلوع بازگشت عیسی است (‪.)19:‬‬
‫‪ 2:1‬در میان قوم‪ -‬قوم اس رائیل‪ .‬نمون ه‌های این باب از تاریخ اس رائیل در عهد قدیم گرفت ه‌‬
‫شده‌اند‪« .‬فرشتگانی» که گناه کردند و به زمین فرستاده شدند به اف رادی اشاره دارد که‬
‫فریب رسول کاذب‪ ،‬قورح را خوردند که در زمین بلعیده شد (اعداد ‪.)16:32‬‬
‫‪ 2:20 - 2:8‬سرطپ مود‬ ‫‪508‬‬
‫م ی‌برند‪ ،‬لک ه‌ها و عی ب‌هایی هستند‬ ‫کثیف شری ران پریشان بود نجات داد‬
‫که وقتی با شما در ضیافت هستند‪،‬‬ ‫‪( 8‬زی را آن مرد نیکوکار در میان آنها‬
‫از فری ب‌کاری لذت م ی‌برند‪.‬‬ ‫زندگی م ی‌کرد و با دیدن و شنیدن‬
‫‪ 14‬چشمان آنها مملو از زناکاری‬ ‫یاغ ی‌گری آنها‪ ،‬روح عادل او هر‬
‫است‪ ،‬نم ی‌توانند دست از گناه‬ ‫روز شکنجه م ی‌دید)‪ 9 :‬بناب راین‪،‬‬
‫بکشند‪ ،‬جان‌های ب ی‌ثبات را اغوا‬ ‫خداوند م ی‌داند چگونه ب ا‌ایمانان را‬
‫م ی‌کنند؛ قلبشان با طمع ورزیده‬ ‫از وسوسه نجات دهد و بدکاران را‬
‫شده و فرزندان لعنت هستند‪ 15 .‬آنها‬ ‫تا روز قضاوت تحت مجازات نگه‬
‫راه راست را ترک کردند و گم راه شدند‬ ‫دارد‪.‬‬
‫و راه بلعام‪ ،‬پسر بصور را دنبال‬
‫کردند که مزد خطاکاریش را دوست‬ ‫ویژگ ی‌های معلمان دروغین‬
‫داشت‪ 16 .‬اما به خاطر خطای خود‬ ‫‪ 10‬سرکرده ای ن‌ها کسانی هستند که‬
‫سرزنش شد زی را االغ زبان‌بست ه‌ای با‬ ‫بر حسب جسم با شهوت و آلودگی‬
‫صدای یک انسان سخن گفت و مانع‬ ‫رفتار م ی‌کنند و قدرت را خوار‬
‫دیوانگی آن پیامبر شد‪.‬‬ ‫م ی‌شمارند‪ .‬آنها جسور و خودخواه‬
‫‪ 17‬ای ن‌ها چشم ه‌های بدون آب و‬ ‫هستند و از بدگویی درباره اشخاص‬
‫ابرهایی هستند که طوفان آورده؛ که‬ ‫بزرگ نم ی‌ترسند‪ 11 .‬در حالی که‬
‫سیاهی تاریکی ب رای آنها نگه داشته‬ ‫فرشتگان با این که قدرت بزرگتری‬
‫شده است‪ 18 .‬زی را وقتی سخنان‬ ‫دارند‪ ،‬ج رأت ندارد در حضور‬
‫تکب رآمیز و پوچ به زبان م ی‌آورند‪،‬‬ ‫خداوند اتهام زیان‌آوری را علیه آنها‬
‫با شهوت جسمانی و فحشا‪ ،‬کسانی‬ ‫وارد کنند‪.‬‬
‫را که در حقیقت از زندگی پر از‬ ‫‪ 12‬اما ای ن‌ها مانند موجوداتی‬
‫خطا گریخت ه‌اند منحرف م ی‌سازند؛‬ ‫ب ی‌منطق‪ ،‬به دنیا آمده‌اند که مثل‬
‫‪ 19‬و به آنها وعده رهایی م ی‌دهند‬ ‫حیوانات شکار و نابود شوند‪،‬‬
‫در حالی که در حقیقت برده فساد‬ ‫درباره اموری که از آن ناآگاه هستند‬
‫هستند‪ .‬زی را انسان بنده همان‬ ‫توهی ن‌آمیز سخن م ی‌گویند؛ و در‬
‫کسی م ی‌شود که بر او غلبه کرده‬ ‫نابودگری خود قطع ا ً نابود خواهند‬
‫است‪ 20 .‬زی را اگر پس از گریختن‬ ‫شد‪ 13 ،‬و در ازای بدی‌های خود بدی‬
‫از آلودگ ی‌های جهان از طریق‬ ‫خواهند دید‪ .‬از عیاشی در روز لذت‬
‫‪ 2:7‬از عهد قدیم این برداشت را داریم که لوط از نظر معنوی ضعف داشت؛ اما باید‬
‫در قضاوت شخصی ت‌های انجیل م راقب باشیم‪ ،‬چون اینجا م ی‌خوانیم که لوط در واقع‬
‫نیکوکار بود‪ ،‬و اگرچه در زندگی سدوم درگیر شد‪ ،‬عمیق ا ً ب رای ش رارت آنها اندوهگین‬
‫شد‪ .‬او نمون ه‌ای از وفادارانی بود که در روزهای آخر در زمان خود‪ ،‬زندگی م ی‌کرد (لوقا‬
‫‪.)17:28-32‬‬
‫‪ 2:14‬دل ی‪ -‬انجیل از «دل» ب رای اشاره به ذهن استفاده م ی‌کند‪ .‬ذهن ما با الگوهایی ثابت‬
‫فکر م ی‌کند؛ ما باید آن را تمرین دهیم‪ ،‬اما نه با افکار غیرمعنوی‪.‬‬
‫‪509‬‬ ‫‪ 3:8 - 2:21‬سرطپ مود‬
‫شده به یاد داشته باشید‪.‬‬ ‫معرفت و سرور عیسی مسیح‪،‬‬
‫‪ 3‬اول بدانید که در روزهای آخر‬ ‫دوباره در آنها گیر بیفتد و مغلوب‬
‫استه زا کنندگان با تمسخر خواهند‬ ‫شود‪ ،‬پایان وی از آغاز بدتر خواهد‬
‫آمد و با پیروی از شهوت‌های خود‪،‬‬ ‫بود‪ 21 .‬زی را ب رای وی بهتر بود راه‬
‫‪ 4‬خواهند گفت‪ :‬وعده ظهور او کجا‬ ‫عدالت را نم ی‌شناخت تا این که پس‬
‫است؟ زی را از روزی که اجداد به‬ ‫از شناختن آن از دستور مقدسی که‬
‫خواب رفت ه‌اند‪ ،‬همه چیز همان طور‬ ‫به او داده شده روی گرداند‪ 22 .‬اتفاقی‬
‫که در آغاز آفرینش بود پیش رفته‬ ‫که ب رای این گونه اف راد افتاد درستی‬
‫است‪.‬‬ ‫این ضرب‌المثل را اثبات کرد‪ :‬سگ‬
‫به استف راغ خود بازم ی‌گردد و خوک‬
‫پس از شسته شدن به غوط ه‌ور شدن قضاوت در آینده‬
‫‪ 5‬زی را آنها عمدا ً این را ف راموش‬ ‫در گل و الی‪.‬‬
‫م ی‌کنند که به کالم خدا‪ ،‬آسمان‌ها‬
‫از قدیم بود و زمین از آب بود و از‬ ‫باب ‪3‬‬
‫آب استوار گردید؛ ‪ 6‬یعنی دنیایی که‬ ‫پیشگویی روزهای آخر‬
‫ای عزی زان‪ ،‬این دومین نام ه‌ای است آن موقع وجود داشت با سیل از بین‬
‫که ب رای شما م ی‌نویسم؛ و در هر دو رفت‪ .‬اما آسمان‌ها که اکنون هستند‬
‫‪7‬‬

‫نامه با یادآوری مطالب زیر‪ ،‬ذهن و زمین‪ ،‬به همین کالم ب رای آتش‬
‫پاک شما را بر م ی‌انگیزم‪ 2 :‬این ذخیره شدند و ب رای روز قضاوت‬
‫که باید کالمی را که قب الً از سوی و نابودی انسان‌های ب ی‌ایمان نگه‬
‫انبیای مقدس و نیز احکام خدا و داشته شدند‪.‬‬
‫ناجی که به وسیله حواریون اعالم ‪ 8‬اما ای عزی زان‪ ،‬این موضوع‬
‫‪ 2:21‬این ثابت م ی‌کند که چیزی تحت عنوان رستگاری عمومی نداریم و همچنین «یک‬
‫بار نجات یعنی نجات ب رای همیشه» نیز درست نیست‪ .‬ما که ایمان آورده‌ایم‪ ،‬احتمال‬
‫قصور داریم و همواره باید از این مسئله آگاه باشیم‪.‬‬
‫‪ 3:1‬یادآوری یک نکته مهم در نام ه‌های پطرس است‪ .‬به نظر م ی‌رسد که مخاطبین‬
‫اولیه او انجیل را شنیدند‪ ،‬اما در حال ف راموش کردن بودند؛ این مشکل در مورد‬
‫نوشت ه‌های پولس نیز دیده م ی‌شود‪ .‬ما باید به طور منظم اصول بنیادین انجیل را به‬
‫خود یادآوری کنیم‪.‬‬
‫‪ 7 ,3:6‬در نتیجه سیل زمین نابود نشد‪ ،‬بلکه سیستم شریر بشری روی زمین نابود‬
‫گردید‪« .‬آسمانها و زمین» عبارتی است در انجیل که ب رای اشاره به مجموع ه‌ای از چیزها‬
‫به کار م ی‌رود ‪ -‬حاکمان به آسمان تشبیه شده‌اند مث الً خورشید‪ ،‬ماه و ستارگان به پد ران‬
‫اس رائیل اشاره دارند؛ و زمین به مردم معمولی بر م ی‌گردد‪ .‬منظور این نیست که زمین‬
‫و آسمان‪ ،‬در معنای تح ت‌اللفظی خود‪ ،‬نابود م ی‌شوند (جامعه ‪ ،)1:4‬بلکه مجموع ه‌ای‬
‫از انسانهای شریر که اکنون در آنجا هستند‪ ،‬از بین خواهند رفت‪ .‬بناب راین‪ ،‬آسمان‌ها و‬
‫زمین جدید «پارسا» خواهند بود (آیه ‪.)13‬‬
‫‪ 3:18 - 3:9‬سرطپ مود‬ ‫‪510‬‬
‫آن عدالت ساکن است‪.‬‬ ‫را ف راموش نکنید که یک روز با‬
‫‪ 14‬بناب راین‪ ،‬ای عزی زان‪ ،‬وقتی‬ ‫خداوند مانند ه زار سال است و ه زار‬
‫دنبال این چیزها هستید‪ ،‬کوشش‬ ‫سال مانند یک روز است‪ 9 .‬خداوند‬
‫کنید که در صلح باشید و از نظر او‬ ‫آن طور که بعض ی‌ها فکر م ی‌کنند‪،‬‬
‫بدون لکه و بدون عیب باشید‪ 15 .‬و‬ ‫وعده‌اش را ف راموش نکرده‪ ،‬بلکه‬
‫بدانید که بردباری خداوند ما‪ ،‬نجات‬ ‫نسبت به شما بردبار است و دوست‬
‫است‪ .‬همان طور که ب رادر عزیزمان‬ ‫ندارد کسی هالک شود بلکه دوست‬
‫پولس حسب حکمتی که به او عطا‬ ‫دارد همه ب رای توبه بیایند‪.‬‬
‫شده ب رای شما نوشت؛ ‪ 16‬و در‬ ‫‪ 10‬اما روز خداوند مانند دزد‬
‫تمام نام ه‌هایش از این امور سخن‬ ‫ناگهان م ی‌آید‪ .‬سپس آسمان‌ها با‬
‫گفته است‪ .‬در نام ه‌هایش‪ ،‬مطالبی‬ ‫صدایی بزرگ از بین خواهند رفت‬
‫هستند که فهم آنها دشوار است که‬ ‫و عناصر با گرمایی سوزان نابود‬
‫جاهالن و سس ت‌ایمانان آن را مانند‬ ‫خواهند شد و زمین و همه کارهایی‬
‫کتاب‌های مقدس دیگر تحریف‬ ‫که در آن هست خواهند سوخت‪.‬‬
‫م ی‌کنند تا نابودی خود را رقم بزنند‪.‬‬ ‫‪ 11‬وقتی م ی‌بینید که ای ن‌ها از بین‬
‫‪ 17‬بناب راین ای عزی زان‪ ،‬شما که از‬ ‫خواهند رفت‪ ،‬باید اف رادی با زندگی‬
‫قبل این مسائل را م ی‌دانید‪ ،‬بر حذر‬ ‫مقدس و خداپرست باشید‪ 12 .‬باید‬
‫باشید تا مبادا با خطای شری ران‬ ‫مشتاقانه در انتظار و خواستار از‬
‫منحرف شوید و ثاب ت‌قدمی خود را‬ ‫راه رسیدن روز خدا باشید که در آن‬
‫از دست بدهید‪ 18 .‬بلکه در فیض‬ ‫آسمان‌هایی که آتش گرفت ه‌اند از بین‬
‫و معرفت سرور و ناجی ما عیسی‬ ‫خواهند رفت و عناصر با گرمایی‬
‫مسیح رشد کنید‪ .‬اکنون و تا ابد‬ ‫سوزان ذوب خواهند شد‪ 13 .‬اما طبق‬
‫جالل بر او باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫وعده او‪ ،‬ما به دنبال آسمان‌های‬
‫جدید و زمینی جدید م ی‌گردیم که در‬
‫‪ 3:15‬این آیه به هم راه آیه ‪ 9‬م ی‌توانند به این معنی باشند که خدا بازگشت مسیح را به‬
‫تأخیر م ی‌اندازد‪ ،‬چون بسیار مشتاق توبه کردن انسانها است‪ ،‬تا جایی که ممکن است‬
‫تعداد بیشتری از آنها ب رای ابد در ملکوت او زندگی کنند‪ .‬بناب راین‪ ،‬ما باید نه تنها توبه‬
‫کنیم‪ ،‬تا بازگشت عیسی تسریع شود (‪ ،)11,12:‬بلکه باید انجیل را ب رای دیگ ران اشاعه‬
‫کنیم؛ و در نتیجه آمدن دوم را نیز سرعت بخشیم (متی ‪.)24:14‬‬
‫اول یوحنا‬
‫از همه گناهان پاک م ی‌سازد‪.‬‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪ 8‬و اگر بگوییم که گناهی‬ ‫پی ش‌درآمد‬
‫نکرده‌ایم‪ ،‬خودمان را فریب م ی‌دهیم‬ ‫درباره کلمه حیات‪ ،‬که از آغاز‬
‫و حقیقت در ما نیست‪ 9 .‬اگر به‬ ‫وجود داشته‪ ،‬که شنیده‌ایم‪ ،‬که با‬
‫گناهان خود اعت راف کنیم‪ ،‬خدا آنقدر‬ ‫چشمان خود دیده‌ایم‪ ،‬که دیدیم و‬
‫وفادار و عادل است که گناهان ما را‬ ‫دستانمان آن را لمس کرد‪ 2 .‬زندگی‬
‫م ی‌بخشد و ما را از همه خطاهایمان‬ ‫ظاهر شد و ما زندگی را دیده‌ایم و‬
‫پاک م ی‌سازد‪ 10 .‬و اگر بگوییم که‬ ‫به آن شهادت م ی‌دهیم و به شما‬
‫گناه نکرده‌ایم‪ ،‬خدا را دروغگو‬ ‫اعالمش م ی‌کنیم‪ ،‬زندگی جاودانه که‬
‫شمرده‌ایم و کالم او در ما نیست‪.‬‬ ‫با پدر وجود داشته و بر ما ظاهر‬
‫شد‪ 3 .‬هر چه دیده و شنیده‌ایم به شما‬
‫باب ‪2‬‬ ‫نیز اعالم م ی‌کنیم تا شما نیز با ما‬
‫ای فرزندان کوچکم‪ ،‬ای ن‌ها را ب رای‬ ‫هم راه شوید‪ .‬آری‪ ،‬و ما با پدر و‬
‫شما م ی‌نویسم تا گناه نکنید‪ .‬و اگر‬ ‫پسرش عیسی مسیح هم راه هستیم‪.‬‬
‫کسی گناه کند‪ ،‬شفیعی نزد پدر‬ ‫‪ 4‬و ای ن‌ها را م ی‌نویسیم تا شادی شما‬
‫‪2‬‬
‫داریم‪ ،‬یعنی عیسی مسیح عادل‪.‬‬ ‫کامل گردد‪.‬‬
‫و او کفاره گناهان ما است‪ ،‬و نه تنها‬
‫گناهان ما بلکه گناهان همه جهان‪.‬‬ ‫زندگی در نور‬
‫‪ 3‬و بدین صورت است که واقع ا ً‬ ‫‪ 5‬و این پیامی است که از او‬
‫م ی‌فهمیم که او را حقیقت ا ً م ی‌شناسیم‪:‬‬ ‫شنیده‌‌ایم و به شما اعالم م ی‌کنیم‪:‬‬
‫در صورتی که احکام او را به جا‬ ‫که خدا نور است و در او به هیچ‬
‫آوریم‪ 4 .‬کسی که م ی‌گوید‪ :‬من او‬ ‫وجه تاریکی نیست‪ 6 .‬اگر بگوییم‬
‫را م ی‌شناسم ولی احکام او را به جا‬ ‫که با او هم راه هستیم و در تاریکی‬
‫نیاورد‪ ،‬دروغگو است و حقیقت در‬ ‫راه م ی‌رویم‪ ،‬دروغ م ی‌گوییم و به‬
‫او نیست‪ 5 .‬اما کسی که کالم او را به‬ ‫راستی عمل نم ی‌کنیم‪ 7 .‬اما اگر در‬
‫جا م ی‌آورد‪ ،‬عشق خدا در او حقیقت ا ً‬ ‫روشنایی راه برویم‪ ،‬همان طور که‬
‫به کمال رسیده است‪ .‬بدین صورت‬ ‫خدا در نور است‪ ،‬با یکدیگر هم راه‬
‫است که م ی‌فهمیم در او هستیم‪.‬‬ ‫هستیم و خون عیسی پسرش ما را‬

‫‪ 1:3‬رفاقت درست مسیحی بر اساس یک باور مشترک در انجیل بنا شده که هم عیسی‬
‫و هم یوحنا آن را موعظه کردند و بر اساس آن زیستند (آیه ‪ .)7‬رفاقت مسیحی آن گونه‬
‫که یوحنا از آن سخن م ی‌گوید‪ ،‬دوستی اجتماعی نیست‪ ،‬اگرچه ممکن است آن را هم‬
‫شامل شود‪.‬‬
‫‪ 1:10‬هرچه کالم خدا بیشتر در ما نفوذ کند‪ ،‬بیشتر از گنهکاریمان و در نتیجه از جالل‬
‫و قطعیت نجات توسط خداوند آگاه م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪ 2:19 - 2:6‬انحوی لوا‬ ‫‪512‬‬
‫ای جوانان به شما م ی‌نویسم زی را‬ ‫نحوه زندگی در نور‬
‫بر شریر فائق آمدید‪ .‬به همه شما‬ ‫‪ 6‬آن کسی که م ی‌گوید در او زندگی‬
‫فرزندانم م ی‌نویسم زی را شما پدر را‬ ‫‪7‬‬
‫م ی‌کند باید مثل خود او رفتار کند‪.‬‬
‫م ی‌شناسید‪.‬‬ ‫ای عزی زان‪ ،‬فرمان جدید را ب رای شما‬
‫‪ 14‬به شما پدران نوشت ه‌ام زی را شما‬ ‫نم ی‌نویسم بلکه این فرمانی است‬
‫او را که از ازل بوده م ی‌شناسید‪ .‬به‬ ‫قدیمی که از آغاز با شما بود‪ .‬فرمان‬
‫شما جوانان م ی‌نویسم زی را شما قوی‬ ‫قدیمی‪ ،‬کالمی است که شنیدید‪ 8 .‬اما‬
‫هستید و کالم خدا در شما ساکن‬ ‫اکنون‪ ،‬فرمانی جدید را م ی‌نویسم که‬
‫است و بر شریر فائق آمدید‪.‬‬ ‫در او و در شما حقیقت است‪ .‬زی را‬
‫‪ 15‬نه دنیا را دوست بدارید و نه مال‬ ‫تاریکی از بین م ی‌رود و نور حقیقی‬
‫دنیا را‪ .‬اگر کسی عاشق دنیا باشد‪،‬‬ ‫م ی‌تابد‪.‬‬
‫عشق پدر در او نیست‪ 16 .‬زی را هر‬ ‫‪ 9‬کسی که م ی‌گوید در نور است و‬
‫چه در دنیا است‪ ،‬شهوت جسمانی‬ ‫از ب رادرش بی زار است‪ ،‬در تاریکی‬
‫و شهوت چش م‌ها و شکوه باطل‬ ‫باقی م ی‌ماند‪ 10 .‬کسی که ب رادرش را‬
‫زندگی‪ ،‬از پدر نیست بلکه از دنیا‬ ‫دوست م ی‌دارد در نور ساکن است و‬
‫است‪ 17 .‬و دنیا و شهوت آن از بین‬ ‫هیچ گاه لغزش نخواهد خورد‪ 11 .‬اما‬
‫م ی‌رود اما کسی که خواست خدا را‬ ‫کسی که از ب رادرش بی زار است در‬
‫انجام م ی‌دهد تا ابد باقی است‪.‬‬ ‫تاریکی است و در تاریکی زندگی‬
‫م ی‌کند و نم ی‌داند به کجا م ی‌رود‬
‫زی را تاریکی چشمانش را کور کرده ضدمسیحان‬
‫‪ 18‬ای فرزندانم‪ ،‬ساعت آخر ف را رسیده‬ ‫است‪.‬‬
‫است؛ و همان طور که شنیدید‬
‫مطلبی برای همه و در هر سنی ضدمسیح در این ساعت م ی‌آید‬
‫‪ 12‬ای فرزندانم به شما م ی‌نویسم و حتی اکنون نیز ضدمسیحان‬
‫زی را گناهان شما به خاطر اسم او بسیاری برخاست ه‌اند‪ .‬که از روی آن‬
‫م ی‌فهمیم که ساعت آخر ف را رسیده‬ ‫بخشیده شده‌اند‪.‬‬
‫‪ 13‬ای پدران‪ ،‬به شما م ی‌نویسم زی را است‪ 19 .‬آنها از بین ما رفتند اما آنها‬
‫او را که از ازل بوده م ی‌شناسید‪ .‬از ما نبودند‪ .‬زی را اگر از ما بودند‪،‬‬
‫‪ 2:10‬تلخی با رفقای ایماندارمان مانعی در مسیر معنوی ما ایجاد م ی‌کند که م ی‌تواند‬
‫به قیمت جایگاهمان در ملکوت خدا تمام شود‪ .‬ما باید بالفاصله تمام تلخ ی‌ها را دور‬
‫بریزیم (افسسیان ‪.)4:31‬‬
‫‪ 2:12‬بخشش از طریق تعمید به نام عیسی ف راهم است‪ ،‬چون نام او شخصیت اوست‪،‬‬
‫و اگر ما در او باشیم به حساب ما هم نوشته خواهد شد‪ .‬بناب راین‪ ،‬گناهان ما قابل دیدن‬
‫نیستند‪ ،‬آن گونه که ب رای داوری خدا هستند‪.‬‬
‫‪ 2:19‬ما هرگز نباید از کسانی باشیم که از میان رفقای ایماندارمان «بیرون م ی‌رویم»‪.‬‬
‫آنها ممکن است از میان ما بروند یا ما را جدا کنند‪ ،‬اما این گناه آنها است؛ ما نباید‬
‫کسی باشیم که نفاق م ی‌افکند‪.‬‬
‫‪513‬‬ ‫‪ 3:3 - 2:20‬انحوی لوا‬
‫شما تعلیم م ی‌دهد و حقیقت دارد و‬ ‫با ما ادامه م ی‌دادند؛ اما آنها رفتند تا‬
‫دروغی در آن نیست و چنان که به‬ ‫آشکار شود که ای ن‌ها هیچ کدام از‬
‫شما تعلیم داد‪ ،‬در او بمانید‪.‬‬ ‫ما نیستند‪.‬‬
‫‪ 28‬و ای فرزندان کوچک‪ ،‬در او‬ ‫‪ 20‬و شما از یگانه مقدس‪ ،‬تدهین‬
‫بمانید‪ .‬تا وقتی ظاهر م ی‌شود‪ ،‬در‬ ‫‪21‬‬
‫شدید و همه ای ن‌ها را م ی‌دانید‪.‬‬
‫حضور او هنگام ظهورش جسارت‬ ‫ب رای شما به این خاطر ننوشتم که‬
‫داشته باشیم نه این که شرمسار‬ ‫حقیقت را نم ی‌دانید‪ ،‬بلکه به این‬
‫باشیم‪ 29 .‬اگر م ی‌دانید که او عادل‬ ‫خاطر که حقیقت را م ی‌دانید! و به‬
‫است‪ ،‬م ی‌دانید که هر کسی که‬ ‫این خاطر حقیقت‪ ،‬دروغی ندارد‪.‬‬
‫نیکی م ی‌کند نیز از او متولد شده‬ ‫‪ 22‬دروغگو کیست به جز آن که‬
‫است‪.‬‬ ‫انکار م ی‌کند که عیسی مسیح است؟‬
‫ضدمسیح این است‪ :‬آن کسی که پدر‬
‫باب ‪3‬‬ ‫و پسر را انکار م ی‌کند‪ 23 .‬هر که‬
‫پسر را انکار کند‪ ،‬پدر را ندارد‪ .‬آن‬
‫فرزندان خدا‬ ‫کسی که به وجود پسر اعت راف کند‪،‬‬
‫ببینید چه عشقی پدر به ما بخشیده‬ ‫پدر را نیز دارد‪ 24 .‬شما نیز بگذارید‬
‫که باید فرزندان خدا نامیده شویم‪ .‬و‬ ‫آنچه از ازل شنیده‌اید در شما ساکن‬
‫در حقیقت هم چنین هستیم! به همین‬ ‫باشد‪ .‬اگر آنچه از ازل شنیده‌اید در‬
‫دلیل‪ ،‬دنیا ما را نم ی‌شناسد زی را او را‬ ‫شما ساکن باشد‪ ،‬شما نیز در پسر و‬
‫نشناخته است‪ 2 .‬ای عزی زان‪ ،‬اکنون‬ ‫در پدر خواهید ماند‪ 25 .‬و این وعده‌ای‬
‫ما فرزندان خدا هستیم؛ و هنوز‬ ‫است که به ما داده‪ -‬حیات جاودانه‪.‬‬
‫آشکار نشده که ق رار است چه باشیم‪.‬‬ ‫‪ 26‬ای ن‌ها را درباره کسانی م ی‌نویسم‬
‫م ی‌دانیم که وقتی ظاهر خواهد شد‪،‬‬ ‫که م ی‌خواهند شما را گم راه کنند‪.‬‬
‫مانند او خواهیم شد؛ زی را او را همان‬ ‫‪ 27‬و در مورد شما نیز‪ ،‬باید بگویم‬
‫طور که هست خواهیم دید‪ 3 .‬و هر‬ ‫مسحی که از او دریافت کردید در‬
‫کس که این امید را دارد خود را پاک‬ ‫شما باقی م ی‌ماند و نیازی نیست‬
‫م ی‌کند‪ ،‬همان طور که او پاک و‬ ‫کسی به شما تعلیم دهد‪ .‬اما همان‬
‫خالص است‪.‬‬ ‫طور که مسح او همه چیز را به‬
‫‪« 2:28‬اطمینان» همان واژه یونانی است که جاهای دیگر نیز در مورد «مطمئن» بودن‬
‫یا اعتماد داشتن هنگام ایستادن در حضور خدا و در زمان دعا‪ ،‬دیده‌ایم (افسسیان ‪3:19‬؛‬
‫عب رانیان ‪ .)4:16‬بناب راین‪ ،‬نگرش ما به پدر و پسر در دعاهایمان‪ ،‬امروز همان نگرشی‬
‫است که باید به آنها داشته باشیم‪ ،‬وقتی در روز داوری در ب رابرشان م ی‌ایستیم‪ .‬این دلیل‬
‫بیشتری ب رای مداقه در خود به ما م ی‌دهد‪.‬‬
‫‪ 3:2‬این تنها جاودانگی زندگی ملکوتی نیست که باید چشم انتظارش باشیم؛ بزرگترین‬
‫نکته این است که ما مانند عیسی خواهیم بود‪ ،‬کامل‪ ،‬در همه حال‪.‬‬
‫‪ 3:3‬اگر واقع ا ً باور داشته باشیم که در ملکوت خواهیم بود‪ ،‬این ایمان ما را به سمت‬
‫تغیی رات عملی و خلوص در این زندگی سوق م ی‌دهد ‪ -‬کام الً طبیعی‪.‬‬
‫‪ 3:19 - 3:4‬انحوی لوا‬ ‫‪514‬‬
‫از ابتدا شنیدید که باید یکدیگر را‬ ‫‪ 4‬هر کس که همچنان به‬
‫دوست بداریم‪ 12 .‬نه مانند قابیل که‬ ‫گناهکاری ادامه م ی‌دهد بر خالف‬
‫از شیطان بود و ب رادرش را کشت‪.‬‬ ‫شریعت عمل م ی‌کند زی را گناه یعنی‬
‫و چ را او را کشت؟ زی را کارهای او‬ ‫نقض شریعت‪ 5 .‬و شما م ی‌دانید که‬
‫شیطانی و کارهای ب رادرش نیک‬ ‫او ظاهر شد تا گناهان را از بین‬
‫بود‪.‬‬ ‫‪6‬‬
‫ببرد؛ زی را در او گناهی نیست‪.‬‬
‫هر که در او ساکن است دیگر به‬
‫گناهکاری ادامه نم ی‌دهد‪ .‬هر که به عشق حقیقی‬
‫گناه ادامه م ی‌دهد او را ندیده است و ‪ 13‬ای ب رادران‪ ،‬تعجب نکنید اگر‬
‫مردم دنیا از شما متنفر هستند‪.‬‬ ‫به راستی او را نم ی‌شناسد‪.‬‬
‫‪ 14‬م ی‌دانیم که از مرگ به زندگی‬
‫عبور کردیم زی را ب رادران را دوست‬ ‫غلبه بر گناه‬
‫‪ 7‬ای فرزندانم‪ ،‬نگذارید کسی شما داریم‪ .‬آن کسی که دوست ندارد‪ ،‬در‬
‫را گم راه کند‪ .‬آن کسی که نیکوکار مرگ ساکن است‪ 15 .‬هر کسی که‬
‫است عادل است همان طور که او از ب رادرانش متنفر است قاتل است‬
‫عادل است‪ 8 .‬آن کسی که به گناه و م ی‌دانید که هیچ قاتلی زندگی‬
‫ادامه م ی‌دهد از ابلیس است‪ .‬زی را جاودان ه‌ای نخواهد داشت‪ 16 .‬بدین‬
‫ابلیس از ازل گناه م ی‌کرده است‪ .‬به وسیله عشق را م ی‌شناسیم زی را او‬
‫همین منظور‪ ،‬پسر خدا ظاهر گشت زندگ ی‌اش را فدای ما کرد؛ و ما باید‬
‫زندگ ی‌مان را فدای ب رادرانمان کنیم‪.‬‬ ‫تا کارهای ابلیس را نابود کند‪.‬‬
‫‪ 9‬هر کسی که از خدا متولد شده ‪ 17‬اما هر کسی که اموال دنیا را‬
‫است به گناه ادامه نم ی‌دهد زی را بذر دارد و م ی‌بیند که ب رادرانش محتاج‬
‫او در وی باقی است و نم ی‌تواند به هستند و محبت خود را از آنها دریغ‬
‫گناه ادامه دهد‪ ،‬زی را از خدا متولد م ی‌کند‪ ،‬چگونه عشق خدا در او‬
‫شده است‪ 10 .‬فرزندان خدا و فرزندان ساکن شود؟‬
‫ابلیس این گونه آشکار م ی‌شوند‪ 18 .‬ای فرزندانم‪ ،‬نه در حرف‬
‫هر کسی که نیکوکاری نکند از یکدیگر را دوست بداریم و نه به‬
‫خدا نیست و هر کسی که ب رادرش زبان‪ ،‬بلکه در عمل و حقیقت‪.‬‬
‫را دوست نداشته باشد نیز از خدا ‪ 19‬این گونه خواهیم دانست که از‬
‫نیست‪ 11 .‬زی را این پیامی است که حقیقت هستیم و دلمان را در حضور‬
‫‪ 3:16‬زندگی عیسی از او گرفته نشد‪ ،‬بلکه او «آن را در راه ما نهاد» (یوحنا ‪.)10:17‬‬
‫او آخرین نفسش را داوطلبانه داد‪ ،‬به جای آنکه بمیرد‪ ،‬آگاهانه جان خود را فدا کرد‪،‬‬
‫چون آن مردان با قتل‪ ،‬زندگی او را از او گرفتند‪ .‬این می زان زیاد از خود گذشتگی ب رای‬
‫ما بوده است‪ .‬وقتی عیسی این گونه ب رای ما م ی‌مرد‪ ،‬ما از درک و دانش و معنویت به‬
‫دور بودیم‪ .‬و در مورد ب راد رانمان که ما نیز باید به همین ترتیب ب رای آنها بمیریم‪ ،‬نیز‬
‫همین گونه است‪.‬‬
‫‪515‬‬ ‫‪ 4:10 - 3:20‬انحوی لوا‬
‫و هر روحی که اعت راف نکند عیسی‬ ‫او مطمئن خواهیم کرد‪ 20 .‬زی را اگر‬
‫آن خدا‬
‫مسیح در جسم ظاهر شد از ِ‬ ‫دلمان ما را محکوم کند‪ ،‬خدا از‬
‫نیست‪ ،‬و ثابت م ی‌شود که ضدمسیح‬ ‫دل ما بزرگتر است و همه چیز را‬
‫است؛ که شنیده‌اید که م ی‌آید و اکنون‬ ‫م ی‌داند‪.‬‬
‫نیز در جهان است‪.‬‬ ‫‪ 21‬ای عزی زان‪ ،‬اگر دلمان ما‬
‫‪ 4‬شما از خدا هستید‪ ،‬ای فرزندانم‪،‬‬ ‫را محکوم نکند‪ ،‬در حضور خدا‬
‫و بر آنها غلبه کرده‌اید‪ .‬زی را آن کسی‬
‫اطمینان داریم‪ 22 .‬و هر چه بخواهیم‬
‫که در شما است بزرگتر است از آن‬ ‫را از او دریافت خواهیم کرد زی را‬
‫کسی که در دنیا است‪ 5 .‬آنها دنیوی‬ ‫احکام او را به جا م ی‌آوریم و‬
‫هستند‪ .‬بناب راین‪ ،‬آنها از دنیا حرف‬‫کارهایی م ی‌کنیم که مورد پسند او‬
‫م ی‌زنند و دنیا آنها را م ی‌شنود‪ 6 .‬ما‬
‫است‪ 23 .‬و این است فرمان او‪ :‬که‬
‫از خدا هستیم‪ .‬آن کسی که خدا را‬ ‫به نام پسرش عیسی مسیح ایمان‬
‫م ی‌شناسد‪ ،‬صدای ما را م ی‌شنود‪.‬‬ ‫بیاوریم و یکدیگر را دوست بداریم‬
‫آن کسی که از خدا نیست ما را‬ ‫همان طور که به ما چنین حکم کرد‪.‬‬
‫نم ی‌شنود‪ .‬بدین وسیله روح حق و‬ ‫‪ 24‬و آن کسی که فرمان خدا را به جا‬
‫روح باطل را م ی‌شناسیم‪.‬‬‫م ی‌آورد در خدا و خدا در او پایدار‬
‫است‪ .‬و این گونه م ی‌فهمیم که خدا‬
‫در ما ساکن است‪ ،‬با روحی که به یکدیگر را دوست بدارید‬
‫‪ 7‬ای عزی زان‪ ،‬یکدیگر را دوست‬ ‫ما عطا کرد‪.‬‬
‫بدارید‪ .‬زی را عشق از خدا است و هر‬
‫کسی که عاشق است از خدا متولد‬ ‫باب ‪4‬‬
‫شده و خدا را م ی‌شناسد‪ 8 .‬آن کسی‬ ‫هشدار درباره معلمان دروغین‬
‫ای عزی زان‪ ،‬هر روحی را باور نکنید که عاشق نیست‪ ،‬خدا را نم ی‌شناسد‪.‬‬
‫بلکه ارواح را آزمایش کنید تا بفهمید زی را خدا عشق است‪ 9 .‬عشق خدا این‬
‫آیا از خدا هستند یا نه‪ .‬زی را بسیار گونه بر ما ظاهر شد که خدا تنها‬
‫از انبیاء دروغین وارد جهان شده‌اند‪ .‬پسرش را به دنیا فرستاد تا از طریق‬
‫‪ 2‬این گونه روح خدا را بشناسید‪ :‬هر او زنده بمانیم‪ 10 .‬اینجا عشق است‪،‬‬
‫روحی که اعت راف کند عیسی مسیح نه این که ما خدا را دوست داشتیم‪،‬‬
‫آن خدا است‪ 3 .‬بلکه او است که ما را دوست داشت‬ ‫در جسم ظاهر شد از ِ‬
‫‪ 3:21‬اگرچه وجدان ما همیشه قابل اعتماد نیست (رساله اول قرنتیان ‪ ،)4:4‬اما هدف‬
‫ما باید این باشد که مانند پولس هر لحظه را در حضور خدا با اطمینان سپری کنیم‬
‫(اعمال ‪.)23:1‬‬
‫‪ 3 ,4:2‬رجوع کنید به ‪ 2‬یوحنا ‪ .7-9‬بناب راین‪ ،‬اد راک ما از ذات عیسی بسیار مهم است‪.‬‬
‫‪ 4:10‬خدا در محبت کردن پیشقدم شد‪ ،‬و از ما خواست که دیگ ران را این گونه دوست‬
‫بداریم‪ .‬ما نیز باید به این فکر کنیم که چگونه م ی‌توانیم آغازگر محبت به دیگ ران‬
‫باشیم‪ ،‬نه اینکه تنها با پس دادن محبت دیگ ران به آنها محبت کنیم‪.‬‬
‫‪ 5:4 - 4:11‬انحوی لوا‬ ‫‪516‬‬
‫مجازات دارد و آن که م ی‌ترسد در‬ ‫و پسرش را فرستاد تا کفاره گناهان‬
‫عشق به کمال م ی‌رسد‪ 19 .‬ما دوست‬ ‫ما شود‪ 11 .‬ای عزی زان‪ ،‬اگر خدا این‬
‫داریم‪ ،‬زی را خدا اول ما را دوست‬ ‫قدر ما را دوست دارد‪ ،‬ما نیز باید‬
‫داشت‪ 20 .‬و اگر کسی بگوید‪ ،‬من خدا‬ ‫یکدیگر را دوست بداریم‪ 12 .‬هیچ‬
‫را دوست دارم و از ه م‌ایمانان خود‬ ‫کس خدا را هیچگاه ندیده است‪ .‬اگر‬
‫متنفر باشد دروغگو است‪ .‬زی را آن‬ ‫یکدیگر را دوست بداریم‪ ،‬خدا در ما‬
‫کسی که ه م‌ایمانان خود را که آنها‬ ‫ساکن م ی‌شود‪ ،‬و عشقش در ما به‬
‫را دیده دوست ندارد‪ ،‬نم ی‌تواند خدا را‬ ‫کمال م ی‌رسد‪.‬‬
‫که ندیده است دوست بدارد‪ 21 .‬و این‬ ‫‪ 13‬این گونه م ی‌فهمیم که ما در او‬
‫فرمان را از او داریم که هر کسی که‬ ‫و او در ما ساکن است‪ ،‬زی را او به‬
‫خدا را دوست بدارد‪ ،‬ه م‌ایمانان خود‬ ‫ما روحش را بخشیده است‪ 14 .‬و ما‬
‫را نیز دوست م ی‌دارد‪.‬‬ ‫دیده‌ایم و شهادت م ی‌دهیم که پدر‪،‬‬
‫پسر را فرستاده تا ناجی جهان شود‪.‬‬
‫باب ‪5‬‬ ‫‪ 15‬هر که اعت راف کند که عیسی‪،‬‬
‫پسر خدا است‪ ،‬خدا در او و او در‬
‫فرزندان خدا‬ ‫خدا پایدار است‪ 16 .‬و عشق خدا‬
‫هر که ایمان دارد که عیسی‪ ،‬مسیح‬ ‫نسبت به خودمان را م ی‌شناسیم و به‬
‫است از خدا متولد شده است؛ و هر‬ ‫آن ایمان داریم‪ .‬خدا عشق است و آن‬
‫که خدای خالق را دوست داشته باشد‪،‬‬ ‫کسی که در عشق ساکن است‪ ،‬در‬
‫آنچه از او متولد شده را نیز دوست‬ ‫خدا ساکن است و خدا در او ساکن‬
‫م ی‌دارد‪ 2 .‬از این طریق م ی‌فهمیم‬ ‫است‪.‬‬
‫که ما فرزندان خدا را دوست داریم‪:‬‬ ‫‪ 17‬این گونه است که عشق با ما‬
‫وقتی خدا را دوست داریم و احکام او‬ ‫به کمال م ی‌رسد تا در روز قضاوت‬
‫را به جا م ی‌آوریم‪ 3 .‬زی را این است‬ ‫اطمینان داشته باشیم‪ .‬زی را همان‬
‫عشق خدا که احکام او را به جا‬ ‫گونه که او هست‪ ،‬ما نیز همان گونه‬
‫‪4‬‬
‫آوریم؛ و احکام او سخت نیست‪.‬‬ ‫در این جهان هستیم‪ 18 .‬هیچ ترسی‬
‫زی را هر چه از خدا به وجود آمده بر‬ ‫در عشق نیست‪ ،‬بلکه عشق کامل‬
‫دنیا غلبه م ی‌کند؛ و این یعنی ایمان‬ ‫ترس را بیرون م ی‌راند زی را ترس‬
‫ما‪ ،‬ظفری است که بر دنیا فائق آمده‬
‫‪ 4:20‬بناب راین‪ ،‬غیرممکن است‪ -‬اگرچه بسیار وسوسه انگیز‪ -‬که ادعا کنیم مسیحی‬
‫هستیم و در عین حال بهانه بیاوریم که چ را با دیگر ایمانداران ارتباطی نداریم‪ .‬عشق‬
‫باید در عمل فعاالنه‪ ،‬عینی و معنادار باشد؛ بناب راین‪ ،‬ما نم ی‌توانیم «ایماندار خارج از‬
‫کلیسا» باشیم؛ ما به درگیری فعال با سایر ب راد رانمان نیاز داریم تا بتوانیم عشق خدا را‬
‫به آنها نشان دهیم‪ ،‬آنچه در اینجا به ما دستور داده شده است‪ .‬خواندن فردی انجیل در‬
‫اتاقمان‪ ،‬درک صحیح تعالیم‪ ،‬و دعای انف رادی به درگاه خدا‪ ،‬همه و همه ممکن است به‬
‫نظر خیلی خوب برسد؛ اما ما قادر نیستیم واقع ا ً خدا را دوست داشته باشیم مگر اینکه‬
‫فرزندان او را دوست بداریم‪ ،‬چون او در آنها جلوه کرده است‪.‬‬
‫‪517‬‬ ‫‪ 5:20 - 5:5‬انحوی لوا‬
‫نام پسر خدا ایمان دارید تا بدانید که‬ ‫است‪ 5 .‬و آن که بر دنیا فائق م ی‌آید‬
‫زندگی جاودانه دارید‪.‬‬ ‫کسی نیست جز آن که ایمان دارد‬
‫‪ 14‬و این است اطمینانی که نسبت‬ ‫عیسی پسر خدا است‪.‬‬
‫به او داریم که اگر طبق خواست او‬ ‫‪ 6‬عیسی مسیح است که با آب و‬
‫‪15‬‬
‫چیزی بخواهیم‪ ،‬او ما را م ی‌شنود‪.‬‬ ‫خون آمد‪ .‬نه فقط با آب‪ ،‬بلکه با آب‬
‫و اگر بدانیم که او هر چه م ی‌خواهیم‬ ‫و با خون‪ 7 .‬و روح است که شهادت‬
‫م ی‌شنود‪ ،‬م ی‌دانیم که خواست ه‌های‬ ‫م ی‌دهد زی را روح‪ ،‬حقیقت است‪.‬‬
‫خود از او را به دست خواهیم آورد‪.‬‬ ‫‪ 8‬زی را سه چیز است که شهادت‬
‫‪ 16‬اگر كسی م ی‌بیند كه ب رادرش‬ ‫م ی‌دهد‪ ،‬روح و آب و خون؛ و این‬
‫مرتكب گناهی شده كه منجر به‬ ‫سه یکی هستند‪ 9 .‬اگر شهادت‬
‫مرگ نیست‪ ،‬باید از خدا بخواهد و‬ ‫انسان‌ها را م ی‌پذیریم‪ ،‬شهادت‬
‫خدا نیز به کسی که مرتکب گناه‬ ‫خدا واالتر است‪ .‬زی را شهادت خدا‬
‫منجر به مرگ نشده باشد‪ ،‬زندگی‬ ‫این است که او در مورد پسرش‬
‫خواهد بخشید‪ .‬گناهی هست که‬ ‫شهادت داده است‪ 10 .‬آن که به پسر‬
‫منجر به مرگ م ی‌شود‪ .‬و در این‬ ‫خدا ایمان م ی‌آورد‪ ،‬در خود شهادت‬
‫باره نم ی‌گویم که چیزی درخواست‬ ‫دارد‪ .‬آن کسی که به خدا ایمان ندارد‪،‬‬
‫کنید‪ 17 .‬همه ب ی‌عدالت ی‌ها گناه است‬ ‫خدا را دروغگو م ی‌سازد؛ زی را او به‬
‫و گناهانی هست که به مرگ منتهی‬ ‫شهادتی که خدا درباره پسرش داده‬
‫نم ی‌گردد‪.‬‬ ‫ایمان نیاورده است‪ 11 .‬و شهادت این‬
‫‪ 18‬ما م ی‌دانیم هر که از خدا متولد‬ ‫است که خدا به ما حیات جاودانه داد‬
‫شده به گناهکاری ادامه نم ی‌دهد؛‬ ‫و این حیات در پسر او است‪ 12 .‬هر‬
‫بلکه آن که از خود متولد شده خودش‬ ‫که پسر را دارد‪ ،‬زندگی دارد‪ .‬هر که‬
‫را نگاه م ی‌دارد و فرد شریر به او‬ ‫پسر خدا را ندارد‪ ،‬زندگی ندارد‪.‬‬
‫دست نم ی‌زند‪.‬‬
‫‪ 19‬ما م ی‌دانیم که از خدا هستیم و‬ ‫اطمینان و دلگرمی‬
‫کل دنیا به قدرت شریر تکیه دارد‪.‬‬ ‫‪ 13‬ای ن‌ها را ب رای شما م ی‌نویسم که به‬
‫‪ 20‬و ما م ی‌دانیم که پسر خدا آمد‬
‫‪ 5:13‬انجیل به ما م ی‌آموزد که ما فناپذیر هستیم و آگاهانه از مرگ نجات نم ی‌یابیم‪.‬‬
‫ما «زندگی جاودان» داریم‪ ،‬در این معنا که از منظر خدا او ما را پس از مرگ به یاد‬
‫م ی‌آورد و م ی‌داند که ما در بازگشت مسیح فناناپذیر م ی‌شویم‪ .‬به عالوه‪ ،‬تا زمانی که‬
‫زندگی ما از آن نوعی باشد که نهایت ا ً در ملکوت به صورت جاودانه خواهیم زیست‪،‬‬
‫م ی‌توانیم هم اکون نیز زندگی جاودانه داشته باشیم‪.‬‬
‫‪ 5:14‬دعایی که پاسخ داده شده‪ ،‬انگیزه بزرگی ب رای ما است که ما از خدا هستیم‪.‬‬
‫‪ 5:16‬خدا حاضر است که به خاطر دعاهای دیگ ران برخی گناهان ما را ببخشد‪ .‬اگر‬
‫دعای اشخاص ثالث این گونه قدرتمند است‪ ،‬ما نیز باید مانند پولس همواره ب رای رفقای‬
‫ایماندارمان دعا کنیم‪.‬‬
‫‪ 5:21 - 5:21‬انحوی لوا‬ ‫‪518‬‬
‫و به ما درک و فهم داد تا حقیقت است خدای حقیقی و زندگی جاودانه‪.‬‬
‫را بشناسیم؛ و ما در حق یعنی در ‪ 21‬ای فرزندان‪ ،‬از ب ت‌ها دوری کنید‪.‬‬
‫پسرش عیسی مسیح هستیم‪ .‬این‬
‫‪ 5:21‬ما ایمانداران‪ ،‬جاودانه در ملکوت خدا خواهیم زیست و هر چیزی که تمرکز ما را‬
‫ت ساده به هم م ی‌زند‪ ،‬یک بت است و باید آن را بشکنیم‪.‬‬
‫از این حقیق ِ‬
‫دوم یوحنا‬
‫تعریف ضدمسیح‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪ 7‬زی را فریبکاران بسیاری وارد‬ ‫از طرف ری ش‌سفید به بانوی برگزیده‬
‫جهان شده‌اند‪ ،‬به ویژه کسانی که‬ ‫و فرزندان او که به راستی دوستشان‬
‫اعت راف نم ی‌کنند عیسی مسیح در‬ ‫دارم؛ و نه تنها من بلکه همه کسانی‬
‫جسم ظاهر شد‪ .‬این است فریبکار‬ ‫که حقیقت را م ی‌شناسند آنها را‬
‫و ضدمسیح‪ 8 .‬به خودتان بنگرید تا‬ ‫دوست دارند‪ 2 .‬زی را حقیقت در ما‬
‫کارهایی را که کردیم از دست ندهیم‬ ‫ساکن است و تا ابد با ما خواهد ماند‪.‬‬
‫بلکه پاداشی کامل به دست آوریم‪.‬‬ ‫‪ 3‬فیض‪ ،‬مرحمت‪ ،‬صلح و آرامش از‬
‫‪ 9‬هر که پیش برود و به تعالیم‬ ‫جانب خدای پدر و عیسی مسیح‪،‬‬
‫مسیح ادامه ندهد‪ ،‬خدا را با خود‬ ‫پسر پدر‪ ،‬در حقیقت و عشق با همه‬
‫ندارد‪ .‬آن کسی که به تعالیم ادامه‬ ‫ما باد‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫دهد‪ ،‬هم پدر را دارد و هم پسر را‪.‬‬ ‫‪ 4‬بسیار مسرورم از این که فهمیدم‬
‫اگر کسی نزد شما بیاید و این تعلیم‬ ‫بعضی از فرزندانت همان طور که‬
‫را نیاورد‪ ،‬او را در خانه خود نپذیرید‬ ‫از جانب پدر دستور یافتیم طبق‬
‫و به او سالم ندهید‪ 11 .‬زی را آن کسی‬ ‫حقیقت زندگی م ی‌کنند‪ 5 .‬و ای بانو‪،‬‬
‫که به او سالم م ی‌دهد در کارهای‬ ‫اکنون از تو تمنا دارم نه گویی حکم‬
‫شریر او سهیم است‪.‬‬ ‫جدید م ی‌نویسم بلکه فرمانی را که‬
‫‪ 12‬مطالب بسیاری دارم که ب رایت‬ ‫از ازل داشتیم تقاضا دارم و آن این‬
‫بنویسم اما آنها را با کاغذ و جوهر‬ ‫که یکدیگر را دوست بدارید‪ 6 .‬و‬
‫نم ی‌نویسم؛ بلکه امید دارم که نزد‬ ‫عشق این است که باید بر اساس‬
‫تو بیایم و رو در رو صحبت کنم‬ ‫فرمان‌های خدا زندگی کنیم‪ .‬فرمان‬
‫تا شادیت کامل گردد‪ 13 .‬فرزندان‬ ‫این است‪ ،‬که همان طور که از اول‬
‫خواهر برگزیده‌ات به تو سالم‬ ‫شنیدید‪ ،‬باید طبق آن زندگی کنید‪.‬‬
‫م ی‌رسانند‪.‬‬

‫‪ 6:‬عشق آن احساس گذ رایی نیست که در این جهان عشق خوانده م ی‌شود‪ .‬عشق به خدا‬
‫و یکدیگر شامل رعایت دستورات او است؛ تنها جذب شدن به باورهای مسیحی‪ ،‬هم راه‬
‫با ایهام و به صورت تصادفی کافی نیست‪.‬‬
‫‪ 7:‬م ی‌توان گفت کسانی که به تثلیث اعتقاد دارند‪ ،‬جسمانی بودن عیسی را رد کرده‌اند‪.‬‬
‫اگرچه م ی‌توانیم تمام قضاوت‌ها را به خدا بسپاریم‪ ،‬پرسش در مورد ذات عیسی بسیار‬
‫حیاتی است ‪ -‬چون ما بر اساس درکمان از او زندگی خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ 10:‬اولین موعظ ه‌گ ران از خان ه‌ای به خانه دیگر م ی‌رفتند و خانواده‌های مسیحی که آنها‬
‫را به من زلشان م ی‌پذیرفتند‪ ،‬حامی آنها بودند (‪ 3‬یوحنا ‪ .)6‬یوحنا م ی‌گوید مبلغینی که‬
‫مطالب درست را در مورد عیسی نم ی‌آموزند نباید از چنین حمایتی برخوردار‌شوند‪.‬‬
‫سوم یوحنا‬
‫آنها بزرگ و برجسته باشد ما را‬ ‫باب ‪1‬‬
‫نم ی‌پذیرد‪ 10 .‬بناب راین‪ ،‬اگر بیایم‪،‬‬ ‫از طرف ری ش‌سفید به غایوس عزیز‬
‫اعمال او را یادآور خواهم شد که‬ ‫که به راستی دوستش دارم‪ 2 .‬ای‬
‫با کلمات شریر علیه ما یاوه‌گویی‬ ‫عزیز‪ ،‬دعا م ی‌کنم که در همه چیز‬
‫م ی‌کند و به همین اکتفا نکرده و‬ ‫کامیاب و سالمت باشی‪ ،‬همان طور‬
‫ب رادران را نیز نم ی‌پذیرد؛ و کسانی‬ ‫که در روح کامیاب هستی‪ 3 .‬زی را‬
‫که دوست دارند چنین کنند را منع‬ ‫بسیار شاد شدم وقتی ب رادران آمدند‬
‫م ی‌کند و از کلیسا بیرون م ی‌اندازد‪.‬‬ ‫و به حقیقتی که در تو است شهادت‬
‫‪ 11‬ای عزیز‪ ،‬از چنین کارهای بدی‬ ‫دادند و این که بر اساس حقیقت‬
‫تقلید نکن‪ ،‬بلکه از آنچه نیکو است‬ ‫زندگی م ی‌کنی‪ 4 .‬شادی بزرگتر از‬
‫تقلید کن‪ .‬آن کسی که نیکی م ی‌کند‬ ‫این ندارم که بشنوم فرزندانم بر‬
‫از خدا است‪ .‬آن کسی که بدی م ی‌کند‬ ‫اساس حقیقت زندگی م ی‌کنند‪.‬‬
‫خدا را ندیده است‪.‬‬ ‫‪ 5‬ای عزیز‪ ،‬در هر کاری که در‬
‫‪ 12‬همه به دیمیتریوس شهادت‬ ‫قبال ب رادران م ی‌کنی وفادار هستی‪،‬‬
‫م ی‌دهند و حقیقت همین است‪ .‬آری‪،‬‬ ‫به ویژه نسبت به غریب ه‌ها‪ 6 ،‬که‬
‫ما نیز شهادت م ی‌دهیم و م ی‌دانید‬ ‫درباره عشق تو در حضور کلیسا‬
‫که شهادت ما راست است‪.‬‬ ‫شهادت م ی‌دهند‪ .‬کاری نیکو خواهی‬
‫‪ 13‬مطالب زیادی ب رای نوشتن دارم‬ ‫کرد اگر آنها را به روشی خداپسندانه‬
‫اما دوست ندارم آنها را با جوهر و‬ ‫راهی سفرشان کنی؛ ‪ 7‬زی را به خاطر‬
‫قلم ب رایت بنویسم‪ 14 .‬بلکه امیدوارم‬ ‫اسم خداوند حرکت کردند و از غیر‬
‫به زودی تو را ببینم‪ ،‬و رو در رو‬ ‫یهودیان چیزی نگرفتند‪ 8 .‬بناب راین‪،‬‬
‫صحبت کنیم‪ 15 .‬سالمتی بر تو باد‪.‬‬ ‫باید از چنین اشخاصی استقبال‬
‫دوستان به تو سالم م ی‌رسانند‪ .‬به‬ ‫کنیم تا شریک حقیقت شویم‪.‬‬
‫ت ک‌تک دوستان سالم برسان‪.‬‬ ‫‪ 9‬ب رای کلیسا نام ه‌ای نوشتم‬
‫اما دیوترفس که دوست دارد بین‬

‫‪ 4 ,3:‬اگر برداشت ما از شادی صرف ا ً خودمحورانه است‪ ،‬آن را نخواهیم یافت‪ .‬نوشت ه‌های‬
‫یوحنا و پولس نشان م ی‌دهد که آنها به دلیل سالمت معنوی ب راد رانشان احساس شادی‬
‫م ی‌کردند‪.‬‬
‫‪7:‬اولین موعظ ه‌گ ران به نام خدا به کارشان تشویق شده ‌بودند‪ -‬آنها م ی‌خواستند که‬
‫شخصیت و ماهیت پدر و پسر را با دیگ ران به اشت راک بگذ راند‪ .‬از آنجایی که تمرکز‬
‫کارشان بر این بود‪ ،‬عالقه نداشتند که از مخاطبی ن‌شان پولی دریافت کنند‪.‬‬
‫‪ 10:‬این دقیقا رفتار «مغرضانه» اشخاص ثالثی است که این روزها بسیاری از کلیساها‬
‫را نابود کرده ‌است ‪ -‬ایمانداران طرد شده‌اند به خاطر نگاه حسابگ ران ه‌شان به سایر‬
‫ایمانداران و یوحنا این را اکیدا ً محکوم م ی‌کند‪.‬‬
‫یهودا‬
‫و خدا فرشتگانی را که قلمرو خود را‬ ‫باب ‪1‬‬
‫حفظ نکردند و من زلگاه مناسب خود‬ ‫از طرف یهودا‪ ،‬خادم عیسی مسیح‬
‫را ترک کردند‪ ،‬در زنجیرهای ابدی‬ ‫و ب رادر یعقوب‪ ،‬به دعوت‌شدگان که‬
‫تحت تاریکی نگه داشته تا قضاوت‬ ‫ب رای خدای پدر عزیز هستند و ب رای‬
‫روز بزرگ ف را برسد‪ 7 .‬چنان که سدوم‬ ‫عیسی مسیح نگه داشته شده‌اند‪.‬‬
‫و غموره و شهرهای اط راف آنها خود‬ ‫‪ 2‬رحمت و صلح و عشق بر شما‬
‫را به زناکاری سپردند و در پی امیال‬ ‫فزونی باد‪.‬‬
‫جسمانی رفتند‪ .‬ای ن‌ها درس عبرت‬ ‫‪ 3‬ای عزی زان‪ ،‬وقتی تمام تالش‬
‫هستند‪ .‬همه آنها مجازات آتش ابدی‬ ‫خود را م ی‌کردم تا درباره رهایی‬
‫را متحمل خواهند شد‪.‬‬ ‫مشترک‌مان به شما بنویسم‪ ،‬الزم‬
‫‪ 8‬به همین شکل‪ ،‬این کسانی که‬ ‫دانستم که ب رایتان نامه بنویسم و‬
‫خواب م ی‌بینند نیز جسم را آلوده‬ ‫از شما خواهش کنم که صادقانه‬
‫م ی‌کنند‪ ،‬قدرت را انکار م ی‌کنند و‬ ‫ب رای ایمانی که یک بار ب رای‬
‫از اشخاص بزرگ بدگویی م ی‌کنند‪.‬‬ ‫همیشه به قدیسان او عطا شده‬
‫‪ 9‬اما میکائیل رئیس فرشتگان وقتی‬ ‫بجنگید‪ 4 .‬زی را اف رادی هستند که‬
‫درباره جسد موسی با ابلیس ن زاع‬ ‫مخفیانه وارد شده‌اند که از مدت‌ها‬
‫م ی‌کرد‪ ،‬به او تهمت و افت را نزد‪،‬‬ ‫پیش محکومیتشان تعیین شده بود؛‬
‫بلکه گفت‪ :‬خداوند تو را سرزنش‬ ‫اف رادی ب ی‌ایمان که فیض خدای ما را‬
‫کند‪.‬‬ ‫به مجوزی ب رای فساد تبدیل م ی‌کنند‬
‫‪ 10‬اما ای ن‌ها به هر چیزی که با‬ ‫و تنها ارباب و سرورمان عیسی‬
‫چشمان خود نم ی‌بینند یا نم ی‌توانند‬ ‫مسیح را انکار م ی‌کنند‪.‬‬
‫به طور غریزی درک کنند‪،‬‬
‫افت را م ی‌زنند‪ .‬آنها مانند حیوانات‬ ‫هشدارهای عهد عتیق‬
‫ب ی‌منطق هستند‪ .‬این چیزها است‬ ‫‪ 5‬اینک م ی‌خواهم به یاد آوری‬
‫که باعث نابودی آنها م ی‌شود‪ 11 .‬وای‬ ‫(همان طور که خودت همه چیز را‬
‫بر آنها! زی را آنها به راه قابیل ادامه‬ ‫از قبل م ی‌دانی) که خداوند قومی را‬
‫دادند و به دام خطای بلعام ب رای سود‬ ‫از سرزمین مصر نجات داد‪ ،‬و از‬
‫خود افتاده‌اند و در سودجویی قورح‬ ‫آنجا خارج کرد و بعد از آن کسانی‬
‫نابود شدند‪.‬‬ ‫‪6‬‬
‫را که ایمان نیاوردند نابود ساخت‪.‬‬
‫‪ 6:‬واژه یونانی «فرشتگان» به «پیام‌آوران» یا «پیروان» نیز ترجمه شده‌ است (مثال در‬
‫متی ‪ .)11:10‬و همیشه به موجودات ف راطبیعی اشاره ندارد‪ .‬یهودا ب راساس مثال اس رائیل‬
‫در عهد قدیم استدالل کرده و به حوادثی تاریخی اشاره م ی‌کند که آنجا اتفاق افتاده‌اند نه‬
‫افسان ه‌هایی در مورد فرشتگانی که در عدن گناه م ی‌کنند‪ .‬تمثیل اینجا به زمین است که‬
‫دهان باز کرده و قورح و شورشیان وی را م ی‌بلعد (اعداد ‪.)16:32‬‬
‫‪ 1:24 - 1:12‬انحوی موس‬ ‫‪522‬‬
‫شهوت‌های خود رفتار م ی‌کنند (و‬ ‫ویژگ ی‌های طرد شدگان‬
‫از دهانشان سخنان تکب رآمیز بیرون‬ ‫‪ 12‬ای ن‌ها کسانی هستند که وقتی‬
‫م ی‌آید) و به خاطر سود شخصی‬ ‫با شما در ضیافت هستند‪ ،‬مانند‬
‫به اف راد احت رام م ی‌گذارند‪ 17 .‬اما‬ ‫صخره‌های مخفی در مجالس‬
‫شما ای عزی زان‪ ،‬کلماتی را به یاد‬ ‫دوستانه شما هستند و چوپانانی‬
‫آورید که قب الً حواریون سرورمان‬ ‫که بدون ترس خود را م ی‌پرورند‪.‬‬
‫عیسی مسیح به زبان آورده‌اند؛ ‪ 18‬و‬ ‫ابرهای بدون آبی هستند که با باد‬
‫به شما گفتند‪ :‬در زمان آخر‪ ،‬استه زا‬ ‫این سو و آن سو کشیده م ی‌شوند‪،‬‬
‫کنندگانی خواهند بود که در پی‬ ‫برگ‌های پاییزی بدون میوه‪ ،‬دو بار‬
‫امیال ب ی‌شرمانه خود عمل م ی‌کنند‪.‬‬ ‫مرده و از ریشه کنده شده‌اند؛ ‪ 13‬امواج‬
‫‪ 19‬ای ن‌ها کسانی هستند که‬ ‫متالطم دریا که شرمساری‌شان به‬
‫تفرق ه‌افکنی م ی‌کنند و شهوانی‬ ‫صورت کف از آنها خارج م ی‌شود؛‬
‫هستند و از روح ب ی‌بهره‌اند‪ 20 .‬اما‬ ‫ستاره‌های سرگردانی که سیاهی‬
‫شما ای عزی زان‪ ،‬خودتان را در‬ ‫تاریکی ب رای آنها همیشه نگه داشته‬
‫ایمان بسیار مقدستان بسازید و‬ ‫شده است‪.‬‬
‫در روح‌القدس دعا کنید‪ 21 ،‬خود را‬ ‫‪ 14‬و خنوخ‪ ،‬نسل هفتم بعد از آدم‬
‫در عشق خدا نگه دارید و منتظر‬ ‫نیز ای ن‌ها را پیشگویی کرد و گفت‪:‬‬
‫رحمت سرورمان عیسی مسیح تا‬ ‫بنگر‪ ،‬خداوند با ده ه زار تن از اف راد‬
‫حیات ابدی باشید‪.‬‬ ‫مقدس خود آمد‪ 15 ،‬تا بر همه قضاوت‬
‫‪ 22‬به کسانی که شک دارند رحم‬ ‫کند و همه ب ی‌دینان را محکوم خواهد‬
‫داشته باشید‪ 23 .‬و دیگ ران را نجات‬ ‫کرد بابت همه کارهای ب ی‌ایمانان که‬
‫دهید و از آتش بیرون آورید؛ و بر‬ ‫به گون ه‌ای ب ی‌شرمانه انجام داده‌اند و‬
‫بعض ی‌ها با ترس رحم داشته باشید‬ ‫بابت همه حرف‌هایی که گناهکاران‬
‫و حتی از لباس‌هایشان که با جسم‬ ‫ب ی‌دین علیه خدا گفت ه‌اند‪.‬‬
‫لک ه‌دار شده متنفر باشید‪.‬‬ ‫‪ 16‬ای ن‌ها کسانی هستند که گله‬
‫‪ 24‬به آن کس که قادر است از شما‬ ‫و شکایت م ی‌کنند و بر اساس‬
‫‪ 12:‬ضیاف ت‌های محب ت‌آمیز‪ -‬اشاره به م راسم نان خوردن‪ ،‬که هدفش بزرگداشت عشق‬
‫عیسی است که ب رای ما جان داد‪.‬‬
‫‪ 15:‬مردم به خاطر کالمشان محکوم م ی‌شوند ‪ -‬طرز فکر کردن و حرف زدن ما ب رای‬
‫عیسی بسیار حائز اهمیت است (متی ‪.)12:37‬‬
‫‪ 23:‬آتش‪ -‬آتش در اینجا به صورت نمادین استفاده شده‪ ،‬همان گونه که اغلب در‬
‫انجیل ب رای محکومیت مورد استفاده ق رار م ی‌گیرد‪ .‬مردمی که از ایمان خارج م ی‌شوند‬
‫به معنای واقعی کلمه در آتش ق رار نم ی‌گیرند؛ بلکه محکوم گشته و امیدشان به زندگی‬
‫جاودان را از دست م ی‌دهند‪ .‬ما باید به جای اینکه چیزی نگوییم یا تظاهر کنیم که‬
‫متوجه نشده‌ایم‪ ،‬بالفاصله هرکاری که م ی‌توانیم را ب رای بیرون کشیدن آنها از این‬
‫ش رایط انجام دهیم‪.‬‬
‫‪523‬‬ ‫‪ 1:25 - 1:25‬انحوی موس‬
‫در ب رابر لغزش پاسداری کند و شما عیسی مسیح از ازل‪ ،‬اکنون و در‬
‫بدون عیب با شادی مضاعف به آینده جالل‪ ،‬عظمت‪ ،‬قدرت و قوت‬
‫حضور شکوه او بیاورد‪ 25 ،‬بر خدای باد‪ .‬آمین‪.‬‬
‫یکتا‪ ،‬ناجی ما از طریق سرورمان‬
‫‪ 24:‬ما در روز آخر توسط عیسی و به چشم «ب ی‌عیب و نقص» دیده م ی‌شویم‪ ،‬چون‬
‫درستکاری او به حساب ما شمرده م ی‌شود‪.‬‬
‫مکاشفه‬
‫جالل و قدرت تا ابد بر او باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫باب ‪1‬‬
‫‪ 7‬بنگرید که او با ابرها م ی‌آید‬
‫مکاشفه عیسی مسیح که خدا به او‬
‫و همه چش م‌ها او را خواهند دید و‬
‫عطا کرد تا به خادمانش چیزهایی‬
‫کسانی که او را نیزه زدند و همه‬‫را نشان دهد که به زودی به وقوع‬
‫طایف ه‌های زمین ب رای او ع زاداری‬
‫خواهند پیوست؛ که به وسیله فرشته‬
‫خواهند کرد‪ .‬این چنین خواهد شد!‬‫خود به خادمش یوحنا فرستاد و نشان‬
‫آمین‪.‬‬
‫داد؛ ‪ 2‬که به کالم خدا‪ ،‬به گواهی‬
‫‪ 8‬خداوند خدا م ی‌گوید من الف و‬‫عیسی مسیح و به همه چیزهایی که‬
‫یاء هستم که هست و که بود و که‬ ‫دید شهادت م ی‌دهد‪.‬‬
‫م ی‌آید‪ ،‬خدای متعال‪.‬‬
‫‪ 3‬خوشا به حال آن کسی که‬
‫‪ 9‬من یوحنا‪ ،‬ب رادر و شریک شما در‬
‫م ی‌خواند و کسانی که کالم نبوت‬
‫رن ج‌ها و ملکوت و بردباری عیسی‪،‬‬
‫را م ی‌شنوند و آنچه در آن مکتوب‬
‫به خاطر کالم خدا و گواهی عیسی‬ ‫است را حفظ م ی‌کنند؛ زی را زمان‬
‫‪10‬‬
‫در جزیره‌ای به نام پاتموس بودم‪.‬‬ ‫نزدیک است‪.‬‬
‫من در روز سرور‪ ،‬در روح بودم و‬ ‫‪ 4‬از طرف یوحنا به هفت کلیسای‬
‫صدای عظیمی مانند صدای شیپور‬ ‫واقع در آسیا‪ .‬فیض و صلح از‬
‫‪11‬‬
‫پشت سر خود شنیدم که م ی‌گفت‪:‬‬
‫جانب او که هست و بود و م ی‌آید‬
‫هر چه م ی‌بینی‪ ،‬در کتابی بنویس‬‫و از جانب هفت روحی که در‬
‫به هفت کلیسا بفرست‪ .‬به افسس‪،‬‬ ‫حضور تخت پادشاهی او هستند‬
‫اسمیرنا‪ ،‬پرغامس‪ ،‬طیاتی را‪ ،‬سارد‪،‬‬
‫باد‪ 5 .‬و از عیسی مسیح‪ ،‬شاهد‬
‫فیالدلفیا‪ ،‬و الئودیکیه‪.‬‬
‫تزاده از میان مردگان‬ ‫وفادار‪ ،‬نخس ‌‬
‫و حاکم پادشاهان زمین‪ .‬به کسی که‬
‫ما را دوست دارد و با‪ 6‬خونش ما را از رؤیای عیسای تجلیل یافته‬
‫گناهانمان رها کرد‪ ،‬و ما را نزد خدا ‪ 12‬و برگشتم تا صدایی را که با‬
‫و پدر خود‪ ،‬پادشاه و روحانی کرد؛ من سخن م ی‌گفت ببینم‪ .‬و وقتی‬
‫‪ 1:1‬مکاشفه از چیزهایی صحبت م ی‌کند که در آینده نسبت به زمان یهودا در قرن اول‬
‫اتفاق م ی‌افتند‪ .‬بناب راین‪ ،‬در ارجاعات بعدی به حوادثی در مورد شیطان یا دشمن‪ ،‬چیزی‬
‫را که در آینده قدیم مث الً در باغ عدن‪ ،‬اتفاق افتاده توصیف نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 1:6‬ما پادشاهان‪-‬کاهنانی در ملکوت آینده خدا روی زمین خواهیم بود (‪ ،)5:10‬اما‬
‫رسیدن به چنین جایگاهی که االن در آن هستیم نیز به این دلیل است که در عیسی‬
‫رستگار شده‌ایم‪.‬‬
‫‪ 1:7‬بازگشت عیسی ب رای همه ملموس و قابل درک خواهد بود (اعمال ‪ .)1:9-11‬آنها‬
‫که عیسی را مصلوب کردند‪ ،‬دوباره او را خواهند دید ‪ -‬چون با آمدنش آنها نیز ب رای‬
‫داوری رستاخیز م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 1:12‬چ راغدان در اینجا نماد کلیسا است؛ که صدا و شخص عیسی از آنجا آمده است‪.‬‬
‫‪525‬‬ ‫‪ 2:7 - 2:13‬هفشاکم‬
‫باب ‪2‬‬ ‫برگشتم‪ ،‬هفت چ راغدان زرین دیدم‪.‬‬
‫نامه به افسس‬ ‫‪ 13‬و در میان چ راغدان‌ها‪ -‬یکی مانند‬
‫به فرشته کلیسای افسس بنویس‪ :‬آن‬ ‫پسر انسان بود و ردایی به تن کرده‬
‫کسی که هفت ستاره در دست راستش‬ ‫بود که تا پاهایش م ی‌رسید با زره‬
‫دارد و در میان هفت چ راغدان زرین‬ ‫زرینی که دور سین ه‌اش بود‪ 14 .‬و سر‬
‫راه م ی‌رود‪ ،‬این چیزها را م ی‌گوید‪:‬‬ ‫و موهایش به سفیدی پشم سفید‪ ،‬به‬
‫‪ 2‬از کارها و زحمات و بردباری‬ ‫سفیدی برف بودند و چشمانش مانند‬
‫تو خبر دارم و م ی‌دانم نم ی‌توانی‬ ‫شعله آتش بود‪ 15 .‬و پاهایش مانند‬
‫انسان‌های شریر را تحمل کنی که‬ ‫برنز در کوره پاالیش شده و صدایش‬
‫خود را حواریون م ی‌نامند در حالی‬ ‫مانند صدای آب‌های بسیار‪ 16 .‬و در‬
‫که چنین نیستند و فهمیده‌ای که‬ ‫دست راستش هفت ستاره داشت و از‬
‫دروغین هستند‪ 3 .‬م ی‌دانم که با صبر‬ ‫دهانش شمشیر دو لبه تیزی بیرون‬
‫مقاومت م ی‌کنی و به خاطر اسم من‬ ‫آمده بود و چهره‌اش مانند خورشید‬
‫تحمل م ی‌کنی و خسته نشده‌ای‪ 4 .‬اما‬ ‫پرنور م ی‌درخشید‪.‬‬
‫ن باره دلگیرم که عشق‬ ‫از تو در ای ‌‬ ‫‪ 17‬و وقتی او را دیدم‪ ،‬مثل ُم رده به‬
‫اول خود را ترک کردی‪ 5 .‬پس به یاد‬ ‫پایش افتادم‪ .‬و او دست راستش را‬
‫داشته باش که از کجا سقوط کردی‬ ‫روی من گذاشت و گفت‪ :‬نترسید‪.‬‬
‫و توبه نمودی و کارهای نخست را‬ ‫من اولین و آخرین هستم‪ 18 ،‬زنده‬
‫انجام بده‪ .‬وگرنه‪ ،‬اگر توبه نکنی‪،‬‬ ‫هستم؛ و ُم رده بودم اما شاهد باشید‬
‫نزد تو م ی‌آیم و چ راغدان‌هایت را از‬ ‫که همیشه زنده‌ام و کلید مرگ و عالم‬
‫سر جایش بر م ی‌دارم‪ 6 .‬اما این را‬ ‫مرگ را دارم‪ 19 .‬بناب راین‪ ،‬هر چه‬
‫هم داری‪ :‬از اعمال نقوالویان که‬ ‫م ی‌بینی‪ ،‬هر چه وجود دارد و هر چه‬
‫من نیز متنفرم‪ 7 .‬آن کسی که گوش‬ ‫از این بعد رخ خواهد داد را بنویس‪.‬‬
‫دارد‪ ،‬بشنود که روح به کلیساها چه‬ ‫‪ 20‬راز هفت ستاره‌ای که در دست‬
‫م ی‌گوید‪ .‬به کسی که غلبه م ی‌کند‬ ‫راست من دیدی و هفت چ راغدان‬
‫اجازه خواهم داد از درخت زندگی‬ ‫زرین این است‪ :‬این هفت ستاره‪،‬‬
‫بخورد که بهشت خدا است‪.‬‬ ‫فرشتگان هفت کلیسا هستند و آن‬
‫هفت چ راغدان‪ ،‬خود هفت کلیسا‬
‫هستند‪.‬‬
‫این نشان م ی‌دهد که عیسی تا چه اندازه با مردمش نزدیک است‪.‬‬
‫‪1:20‬نه تنها ما به عنوان اف راد فرشته نگهبان داریم‪ ،‬بلکه گروه مردم و کلیساها نیز‬
‫فرشته نگهبان مخصوص دارند‪.‬‬
‫‪ 2:4‬محبت نخستین‪ -‬واژه یونانی «عشق خدا»‪ .‬دفاع آنها در ب رابر معلمان کاذب و‬
‫کارهای سخت (آیه ‪ )2‬بدون عشق خدا صورت گرفت ه‌ است‪ .‬اگر ما عشق را به عنوان‬
‫انگیزه از دس ت‌ بدهیم‪ ،‬هر دفاعی که از ایمان بکنیم و هر کاری که ب رای عیسی انجام‬
‫دهیم‪ ،‬ب ی‌معنا شده و عیسی را «علیه» ما ق رار م ی‌دهد (رجوع شود به رساله اول قرنتیان‬
‫‪)13‬؛ ما از ایمان واقعی «خارج شده‌ایم»‪.‬‬
‫‪ 2:18 - 2:8‬هفشاکم‬ ‫‪526‬‬
‫اسم من وفادار ماندی و ایمان من‬ ‫نامه به اسمیرنا‬
‫را انکار نکردی حتی در روزهای‬ ‫‪ 8‬و به فرشته کلیسای واقع در‬
‫آنتیپاس‪ ،‬شاهد من‪ ،‬یار وفادار من‬ ‫اسمیرنا ای ن‌ها را بنویس‪ :‬اولین و‬
‫که در میان شما‪ ،‬جایی که شیطان‬ ‫آخرین که مرده بود و دوباره زنده شد‬
‫ساکن است‪ ،‬کشته شد‪ 14 .‬اما چند‬ ‫م ی‌گوید‪ 9 :‬از عذاب و فقر تو باخبرم‬
‫مورد هست که از تو دلگیر هستم‬ ‫(اما تو ثروتمندی!) و آگاهم از کفر‬
‫زی را کسانی را آنجا داری که تعالیم‬ ‫کسانی که م ی‌گویند یهودی هستند‬
‫بلعام را حفظ م ی‌کنند؛ بلعام به‬ ‫ولی نیستند‪ ،‬بلکه کنیس ه‌ی شیطان‬
‫باالق تعلیم داد که سنگ لغزش را‬ ‫هستند‪ 10 .‬از رن ج‌هایی که ق رار‬
‫جلوی پای بن ی‌اس رائیل بگذارد تا‬ ‫است متحمل شوی نترس‪ .‬بنگر که‬
‫چیزهایی که ب رای ب ت‌ها قربانی‬ ‫ابلیس م ی‌خواهد بعضی از شما را‬
‫شده‌اند بخورند و مرتکب زنا شوند‪.‬‬ ‫به زندان بیندازد‪ ،‬شاید آزمایش شوید‬
‫‪ 15‬و همچنین عده‌ای را داری که به‬ ‫و ده روز عذاب ببینید‪ .‬تا حد مرگ‬
‫تعالیم نقوالویان متوسل م ی‌شوند‪.‬‬ ‫وفادار بمانید تا به شما تاج زندگی‬
‫‪ 16‬بناب راین توبه کن وگرنه به زودی‬ ‫را ببخشم‪ 11 .‬آن کسی که گوش‬
‫نزد تو م ی‌آیم و با آنها با شمشیر‬ ‫دارد‪ ،‬بشنود که روح به کلیساها چه‬
‫دهانم جنگ خواهم کرد‪ 17 .‬آن کسی‬ ‫م ی‌گوید‪ .‬مرگ دوم به کسی که غلبه‬
‫که گوش دارد‪ ،‬بشنود که روح به‬ ‫م ی‌کند آسیبی نخواهد رساند‪.‬‬
‫کلیساها چه م ی‌گوید‪ .‬به کسی که‬
‫غلبه کند‪ ،‬منای پنهان را خواهم داد و‬ ‫نامه به پرغامس‬
‫به او سنگی سفید خواهم داد که روی‬
‫‪ 12‬و به فرشته کلیسای واقع در‬
‫آن نامی نوشته شده که کسی غیر از‬‫پرغامس ای ن‌ها را بنویس‪ :‬آن کسی‬
‫دریاف ت‌کننده‌ی آن از آن خبر ندارد‪.‬‬
‫که شمشیر دولبه تیز داشت ای ن‌ها‬
‫را م ی‌گوید‪ 13 :‬م ی‌دانم کجا زندگی‬
‫م ی‌کنی‪ ،‬جایی که تخت پادشاهی نامه به طیاتیرا‬
‫شیطان هست‪ ،‬اما با این حال به ‪ 18‬و به فرشته کلیسای واقع در‬
‫‪ 2:10‬واژه یونانی که به «ابلیس» ترجمه شده‪ ،‬بدسرشت و به معنای «اتهام‌زننده‬
‫دروغین» است‪ .‬منظور از «ابلیس» در اینجا مشخص ا ً مقامات محلی ضدمسیحی‬
‫است‪ ،‬نه یک موجود ف راطبیعی‪.‬‬
‫‪ 2:11‬وقتی مسیح بازگردد‪ ،‬مردگانی که پاسخگو هستند‪ ،‬برخاسته و داوری خواهند شد‬
‫و آنها که ب ی‌ارزشند بار دیگر م ی‌میرند‪ .‬بناب راین‪ ،‬این ب رای آنها «مرگ دوم» خواهد بود‪.‬‬
‫‪« 2:13‬شیطان» [«دشمن»] در اینجا به مقامات محلی رومی اشاره دارد که علیه‬
‫مسیحیان بودند‪.‬‬
‫‪ 2:17‬در تفکر سامی‪ ،‬نام به شخصیت اشاره دارد‪ .‬در تمام ابدیت‪ ،‬چیزی بسیار نزدیک‬
‫و صمیمی بین ما و عیسی برق رار خواهد بود‪ ،‬که تنها او و ما تجرب ه‌اش م ی‌کنیم؛ ما ب رای‬
‫ابد از داشتن ارتباطی شخصی با عیسی لذت م ی‌بریم‪.‬‬
‫‪527‬‬ ‫‪ 3:4 - 2:19‬هفشاکم‬
‫را محکم نگه دارید‪ 26 .‬و آن کسی‬ ‫طیاتی را ای ن‌ها را بنویس‪ :‬ای ن‌ها را‬
‫که غلبه کند و تا آخر کارهای من‬ ‫پسر خدا گفت که چشمانش مانند‬
‫را حفظ کند‪ ،‬به او قدرت حکم رانی‬ ‫شعله آتش بود و پاهایش مانند‬
‫بر مل ت‌ها را خواهم داد‪ 27 .‬و او با‬ ‫برنزی جال داده‪ 19 :‬از کارها و عشق‬
‫میله آهنین بر آنها حکم رانی خواهد‬ ‫تو‪ ،‬ایمان‪ ،‬خدمت و بردباری تو‬
‫کرد‪ ،‬آنان را مثل ظروف سفالین‬ ‫باخبرم و م ی‌دانم که کارهای آخرت‬
‫ُخ رد خواهد كرد؛ همان طور که از‬ ‫‪20‬‬
‫بیشتر از کارهای اول تو است‪.‬‬
‫پدر دریافت کرده‌ام‪ 28 .‬و من به او‬ ‫اما از تو در مورد چیزی دلگیر‬
‫ستاره صبح را خواهم داد‪ 29 .‬آن کسی‬ ‫هستم‪ :‬تو ای زابل را تحمل کردی که‬
‫که گوش دارد‪ ،‬بشنود که روح به‬ ‫خود را نبیه م ی‌داند و به بسیاری از‬
‫کلیساها چه م ی‌گوید‪.‬‬ ‫خادمان تعلیم و آنها را اغوا م ی‌کند‬
‫که زنا کنند و از چیزهایی که ب رای‬
‫باب ‪3‬‬
‫‪21‬‬
‫ب ت‌ها قربانی شده‌اند بخورند‪.‬‬
‫من به او زمان دادم تا توبه کند و‬
‫نامه به سارد‬ ‫او نم ی‌خواهد از زناکاری خود توبه‬
‫و به فرشته کلیسای واقع در سارد‬ ‫کند‪ 22 .‬بنگر که او و کسانی را که‬
‫ای ن‌ها را بنویس‪ :‬ای ن‌ها را آن کسی‬ ‫با او زنا م ی‌کنند به بستری خواهم‬
‫که م ی‌گوید که هفت روح خدا و‬ ‫افکند‪ ،‬به عذابی عظیم؛ مگر این‬
‫هفت ستاره دارد‪ .‬من از کارهای تو‬ ‫که از اعمال خود توبه کنند‪ 23 .‬و‬
‫باخبرم‪ .‬تو نزد دیگ ران زنده هستی‪،‬‬ ‫فرزندانش را هم خواهم کشت‪ .‬و‬
‫اما ُم رده‌ای‪ 2 .‬هوشیار باش و هر‬ ‫همه کلیساها خواهند دانست که‬
‫چه باقی مانده و آماده ُم ردن است‬ ‫من آن کسی هستم که ذهن و دل‬
‫استوار گردان‪ .‬زی را در نظر خدای‬ ‫را جستجو م ی‌کند و به هر یک از‬
‫‪3‬‬
‫خود‪ ،‬کارهای تو را کامل نیافتم‪.‬‬ ‫شما مطابق با کارهایش ج زا خواهم‬
‫بناب راین به یاد آور چگونه دریافت‬ ‫داد‪ 24 .‬اما به شما م ی‌گویم‪ ،‬به بقیه‬
‫کردی و شنیدی و آن را نگه دار و‬ ‫کسانی که در طیاتی را هستید و این‬
‫توبه کن‪ .‬بناب راین‪ ،‬اگر هوشیار‬ ‫تعلیم را نپذیرفتید و اعماق شیطان‬
‫نباشی‪ ،‬من مانند یک دزد خواهم آمد‬ ‫را نم ی‌شناسید‪ :‬هیچ بار دیگری را‬
‫و نخواهی دانست چه زمانی بر تو‬ ‫بر دوشتان نخواهم گذاشت ‪ 25‬جز این‬
‫خواهم آمد‪ 4 .‬اما چند نفر را در سارد‬ ‫که‪ :‬تا زمانی که م ی‌آیم آنچه دارید‬
‫‪ 2:21‬عیسی بالفاصله علیه گناه واکنش نشان نم ی‌دهد‪ ،‬او به اف راد فرصت توبه و‬
‫بازگشت م ی‌دهد‪ .‬ما نیز در برخورد با مردم باید این گونه باشیم‪.‬‬
‫‪ 2:23‬عیسی افکار ما و آنچه م ی‌اندیشیم را م ی‌کاود‪ ،‬و ب رای اعمالمان به ما پاداش‬
‫م ی‌دهد‪ .‬بناب راین‪ ،‬افکار ما با اعمال ما ب رابر است‪ .‬همچنان‪ ،‬حتی وقتی که خواب‬
‫هستیم‪ ،‬نیز عیسی قلوبمان را م ی‌کاود‪ .‬بناب راین‪ ،‬ذهن معنوی داشتن بیشترین اهمیت‬
‫را در زندگی مسیحی دارد‪.‬‬
‫‪ 3:4‬عیسی‪ ،‬وفاداران به کلیسا در ساردس را شایسته م ی‌داند؛ او آنها را ب رای جدا شدن‬
‫‪ 3:14 - 3:5‬هفشاکم‬ ‫‪528‬‬
‫یهودی هستند ولی نیستند بلکه‬ ‫داری که رخت خود را آلوده نکردند و‬
‫دروغ م ی‌گویند‪ -‬بنگر که کاری‬ ‫با من در لباس سفید قدم خواهند زد؛‬
‫خواهم کرد که ای ن‌ها نزد تو بیایند‬ ‫زی را آنها شایسته هستند‪ 5 .‬آن کسی‬
‫و به پای تو بیفتند و بدانند که تو‬ ‫که غلبه کند بدین ترتیب لباس‌های‬
‫را دوست داشت ه‌ام‪ 10 .‬چون کالم‬ ‫سفید به تن خواهد کرد و به هیچ وجه‬
‫صبوری من را نگاه داشتی‪ ،‬من نیز‬ ‫نام او را از کتاب حیات پاک نخواهم‬
‫تو را از زمان آزمایشی که ق رار است‬ ‫کرد؛ و در حضور پدرم و فرشتگان‬
‫بر کل دنیا واقع شود و ساکنان زمین‬ ‫‪6‬‬
‫او‪ ،‬به نام وی اعت راف خواهم کرد‪.‬‬
‫را بیازماید حفظ خواهم کرد‪ 11 .‬من‬ ‫آن کسی که گوش دارد‪ ،‬بشنود که‬
‫ناگهانی م ی‌آیم‪ .‬آنچه داری محکم‬ ‫روح به کلیساها چه م ی‌گوید‪.‬‬
‫نگه دار تا کسی تاج تو را نگیرد‪.‬‬
‫‪ 12‬آن کسی که غلبه کند‪ ،‬او را رکن‬ ‫نامه به فیالدلفیا‬
‫معبد خدایم ق رار خواهم داد؛ و دیگر‬ ‫‪ 7‬و به فرشته کلیسای واقع در‬
‫آنجا را ترک نخواهد کرد و نام خدا را‬ ‫فیالدلفیا ای ن‌ها را بنویس‪ :‬ای ن‌ها را‬
‫بر او خواهم نوشت و نیز نام شهر‬ ‫آن کسی م ی‌گوید که مقدس است‪،‬‬
‫خدای خود را‪ ،‬یعنی اورشلیم جدید را‬ ‫حقیقت است‪ ،‬کلید داود را دارد‪،‬‬
‫که از آسمان از جانب خدایم نازل‬ ‫دربی را باز م ی‌کند و هیچ کس آن‬
‫م ی‌شود؛ و نیز نام جدید خودم را بر‬ ‫را نخواهد بست و دربی را م ی‌بندد‬
‫او خواهم نوشت‪ 13 .‬آن کسی که گوش‬ ‫و هیچ کس آن را نخواهد گشود‪ 8 .‬از‬
‫دارد‪ ،‬بشنود که روح به کلیساها چه‬ ‫اعمال تو باخبرم (بنگر که دربی‬
‫م ی‌گوید‪.‬‬‫باز را پیش روی تو گذاشتم که هیچ‬
‫کس نم ی‌تواند آن را ببندد)‪ ،‬تو قدرت‬
‫کمی داری و کالم من را نگاه داشتی نامه به الئودیکیه‬
‫و اسمم را انکار نکردی‪ 9 .‬بنگر‪ 14 ،‬و به فرشته کلیسای واقع در‬
‫کاری خواهم کرد که کسانی که از الئودیکیه ای ن‌ها را بنویس‪ :‬ای ن‌ها‬
‫کنیسه شیطان هستند و م ی‌گویند را آمین م ی‌گوید‪ ،‬شاهد وفادار و‬
‫از دیگ رانی که مشخص ا ً ضعیف بودند‪ ،‬سرزنش نم ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 3:5‬وقتی تعمید داده م ی‌شویم‪ ،‬نام ما در کتاب ثبت م ی‌شود‪ ،‬اما م ی‌توانیم روی‬
‫برگردانیم و ناممان نیز خط م ی‌خورد‪ .‬وقتی موسی خواست که نامش از کتاب خط‬
‫بخورد تا اس رائیل بتوانند وارد ملکوت شوند‪ ،‬داشت جایگاهش در ابدیت را هدیه می کرد‬
‫(خروج ‪ .)32:32‬اگرچه خدا بر اساس جایگزینی کار نم ی‌کند‪ ،‬اما این اتفاق نشان دهنده‬
‫می زان عشق معنوی به دیگ ران است که انسان م ی‌تواند به آن برسد‪.‬‬
‫‪ 3:12‬عیسی حتی پس از رستاخیز و افتخار‪ ،‬خدا را «خدایم» م ی‌خواند‪ .‬و «نام جدید‬
‫من» را با نام خدا ب رابر م ی‌سازد‪ .‬به عیسی پس از رستاخیز نام خدا داده شد – بناب راین‪،‬‬
‫آن را «نام جدید من» م ی‌خواند‪ ،‬که اخی را ً و در زمان وحی به او داده شده است‪ .‬او به‬
‫عنوان پسر خدا‪ ،‬به نام خدا عمل م ی‌کند اما این بدان معنا نیست که او خود خدا است‪.‬‬
‫‪529‬‬ ‫‪ 4:8 - 3:15‬هفشاکم‬
‫بعد از این اتفاقات‪ ،‬نگاه کردم و دیدم‬ ‫حقیقی‪ ،‬آغاز خلقت خدا‪ 15 .‬من از‬
‫دربی در آسمان باز شد؛ و اولین‬ ‫اعمال تو با خبرم که نه گرم هستی‬
‫صدایی که شنیدم که مثل صدای‬ ‫نه سرد‪ .‬دوست داشتم یا گرم بودی‬
‫شیپور بود‪ ،‬چنین م ی‌گفت‪ :‬بیا باال‬ ‫یا سرد‪ 16 .‬اما چون ب ی‌اشتیاق‪ ،‬نه‬
‫تا به تو چیزهایی را نشان دهم که‬ ‫گرم و نه سرد هستی‪ ،‬تو را از دهانم‬
‫پس از این باید واقع شود‪ 2 .‬فورا ً‬ ‫قی خواهم کرد‪ 17 .‬زی را تو م ی‌گویی‬
‫در روح بودم و تختی را در آسمان‬ ‫که من ثروتمند هستم‪ ،‬کامیاب‬
‫دیدم و کسی روی تخت نشسته‬ ‫شده‌ام و نیازی به چیزی ندارم؛ و‬
‫بود‪ 3 .‬و آن کسی که روی تخت‬ ‫متوجه نیستی که بدبخت‪ ،‬بیچاره‪،‬‬
‫نشسته بود مانند سنگ یشم و عقیق‬ ‫فقیر‪ ،‬کور و برهنه هستی‪ 18 .‬به تو‬
‫م ی‌درخشید؛ و رنگین کمانی دور‬ ‫نصیحت م ی‌کنم از من طالیی که در‬
‫‪4‬‬
‫تخت بود و مثل زمرد م ی‌درخشید‪.‬‬ ‫آتش تصفیه شده بخری تا ثروتمند‬
‫و دور تخت‪ ،‬بیست و چهار تخت‬ ‫شوی؛ و لباس‌های سفید به تن کنی‬
‫دیگر بود؛ و روی آن تخ ت‌ها بیست‬ ‫تا شرمساری برهنگ ی‌ات آشکار‬
‫و چهار بزرگ را دیدم که نشست ه‌اند‬ ‫نشود و مرحم بر چشمانت بمالی تا‬
‫و لباس سفید به تن داشتند و روی‬ ‫شاید ببینی‪ 19 .‬هر کسی را که دوست‬
‫سرشان تاج‌های زرین بود‪ 5 .‬و از‬ ‫دارم‪ ،‬سرزنش و تنبیه م ی‌کنم‪.‬‬
‫تخ ت‌ها‪ ،‬رعد و برق و صدا و غرش‬ ‫‪20‬‬
‫بناب راین غیور باش و توبه کن‪.‬‬
‫شنیده م ی‌شد‪ .‬و هفت مشعل سوزان‬ ‫بنگر که در آستانه درب ایستاده‌ام‬
‫جلوی تخت م ی‌سوخت که هفت روح‬ ‫و درب م ی‌زنم‪ .‬اگر کسی صدای‬
‫خدا هستند‪ 6 .‬و جلوی تخت‪ ،‬چیزی‬ ‫من را بشنود و درب را باز کند‪،‬‬
‫مانند دریای شیشه مثل بلور وجود‬ ‫نزد او م ی‌آیم و با او غذا م ی‌خورم‬
‫داشت؛ و در میان تخت و دور تخت‬ ‫و او نیز با من‪ 21 .‬به آن کسی که‬
‫چهار موجود زنده بودند که در جلو‬ ‫غلبه م ی‌کند اجازه م ی‌دهم با من بر‬
‫و عقب پر از چشم بودند‪ 7 .‬و اولین‬ ‫روی تخت پادشاه ی‌ام بنشیند همان‬
‫موجود مانند شیر بود و دومی مانند‬ ‫طور که من نیز فائق آمدم و با پدرم‬
‫گوساله‪ ،‬و سومین موجود صورت‬ ‫بر تخت پادشاه ی‌اش نشستم‪ 22 .‬آن‬
‫انسان را داشت و چهارمی مانند‬ ‫کسی که گوش دارد‪ ،‬بشنود که روح‬
‫عقابی در حال پرواز‪ 8 .‬و هر چهار‬ ‫به کلیساها چه م ی‌گوید‪.‬‬
‫موجود شش بال داشتند‪ ،‬دور آنها‬
‫و درونشان پر از چشم بود؛ و شب‬ ‫باب ‪4‬‬
‫و روز بدون است راحت م ی‌گفتند‪:‬‬
‫قدوس‪ ،‬قدوس‪ ،‬قدوس‪ ،‬خداوند خدا‬ ‫تخت آسمانی‬

‫‪ 3:15‬عیسی نیز مانند هر عاشقی از ب ی‌تفاوتی و انفعال متنفر است؛ تعهد باید نمود‬
‫بیرونی داشته باشد (‪.)3:1‬‬
‫‪ 4:8‬پوشیده از چشم‪ -‬خدا از طریق فرشتگان کروبی از هر آنچه در زمین و در‬
‫‪ 5:8 - 4:9‬هفشاکم‬ ‫‪530‬‬
‫باز کردن طومار باشد و ُم ه ر‌هایش‬ ‫است‪ ،‬خدای متعال که بود و هست‬
‫را بردارد؟ ‪ 3‬و هیچ کس در آسمان‬ ‫و خواهد آمد‪.‬‬
‫یا در زمین یا زیر زمین قادر نبود‬ ‫‪ 9‬و وقتی موجودات زنده‪ ،‬کسی‬
‫طومار را باز کند یا به آن نگاه کند‪.‬‬ ‫را که روی تخت نشسته تجلیل و‬
‫‪ 4‬و من بسیار گریستم زی را هیچ کس‬ ‫تکریم و شکرگ زاری م ی‌کنند‪ ،‬کسی‬
‫شایسته باز کردن طومار یا نگاه‬ ‫که تا ابد زنده است‪ 10 ،‬آن بیست‬
‫کردن به آن نبود‪ 5 .‬و یکی از بزرگان‬ ‫و چهار بزرگ پیش پای کسی که‬
‫به من گفت‪ :‬گریه نکن‪ .‬بنگر‪ ،‬شیری‬ ‫روی تخت نشسته م ی‌افتند و او را‬
‫که از طایفه یهودا است‪ ،‬ریشه داود‪،‬‬ ‫که تا ابد زنده است پرستش م ی‌کنند‬
‫پیروز شده؛ او م ی‌تواند طومار و‬ ‫و تاج‌های خود را جلوی تخت‬
‫هفت ُم هر آن را باز کند‪.‬‬ ‫م ی‌اندازند و م ی‌گویند‪ 11 :‬خداوندا‪،‬‬
‫‪ 6‬و در میان تخت و چهار موجود‬ ‫تو شایست ه‌ دریافت تجلیل و عزت و‬
‫زنده و در میان بزرگان‪ ،‬بره‌ای را‬ ‫قدرت هستی‪ .‬چ را که تو همه چیز را‬
‫دیدم که ایستاده گویی تازه ذبح شده‬ ‫آفریدی و همه چیز به خاطر تو به‬
‫بود‪ .‬بره هفت شاخ و هفت چشم‬ ‫وجود آمد و خلق شد‪.‬‬
‫داشت که هفت روح خدا هستند و‬
‫به س راسر زمین فرستاده شده‌اند‪ 7 .‬و‬ ‫باب ‪5‬‬
‫او آمد و طومار را از دست راست‬
‫آن کسی که روی تخت نشسته بود‬ ‫باز کردن طومار‬
‫گرفت‪ 8 .‬و وقتی طومار را برداشت‪،‬‬ ‫و در دست راست کسی که روی‬
‫چهار موجود زنده و بیست و چهار‬ ‫تخت نشسته بود طوماری را دیدم‬
‫بزرگ به پای بره افتادند و هر کدام‬ ‫که رو و پشت آن نوشته شده بود‬
‫چنگ و کاس ه‌های زرین پر از‬ ‫و ممهور به هفت ُم هر بود‪ 2 .‬و‬
‫بخور داشتند که دعاهای قدیسان‬ ‫فرشت ه‌ای قوی را دیدم که با صدایی‬
‫بلند فریاد م ی‌زد‪ :‬کیست که شایسته‬
‫زندگ ی‌های ما اتفاق م ی‌افتد آگاهی م ی‌یابد‪ .‬آنها چشمان «درونی» داشتند ‪ -‬شاید نماد‬
‫خودشناسی کامل است‪ .‬یکی از بزرگترین لذات فناناپذیری با ذات خدا این است که‬
‫خودمان را به طور کامل م ی‌شناسیم‪.‬‬
‫‪ 4:8‬شبان ه‌روز‪ -‬در ملکوت‪ ،‬ما هر لحظه به خدا خدمت کرده او را م ی‌ستاییم‪ .‬خدمت‬
‫ما به او در این زندگی نم ی‌تواند تنها یک سرگرمی گهگاهی صرف باشد؛ اگر به‬
‫دنبال خدمت جاودانه به او در هر لحظه باشیم‪ ،‬این میل زندگی ما خواهد بود؛ و در‬
‫تصمیمات‌مان در رابطه با تحصیالت‪ ،‬کار و استفاده از زمان شخص ی‌مان نیز نمود‬
‫پیدا خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 5:1‬این طومار کتاب زندگی است؛ آغاز امکان جاودانگی ب رای کسانی که در آن نام‬
‫برده‌شده‌اند‪ ،‬با مرگ مسیح ممکن شد (آیه ‪.)9‬‬
‫‪ 5:4‬زاری یوحنا نشان استیصال ما از ناتوانی در ورود به جاودانگی تنها با تکیه بر‬
‫شایستگ ی‌های خودمان است‪ .‬و در نتیجه‪ ،‬نهایت شکرگ زاریمان ب رای فداکاری عیسی‪.‬‬
‫‪531‬‬ ‫‪ 6:5 - 5:9‬هفشاکم‬
‫است‪ 9 .‬و آنها سرود جدید را خواندند بزرگان زانو زدند و پرستش کردند‪.‬‬
‫و گفتند‪ :‬تو شایسته برداشتن طومار‬
‫و باز کردن ُم هرهای آن هستی‪ .‬زی را باب ‪6‬‬
‫خود اولین ُم هر‬ ‫یک بار ذبح شدی و با خون‬
‫امتی را ب رای خدا خریدی‪ ،‬امتی‬
‫از هر طایفه‪ ،‬زبان و قومیت‪ 10 ،‬و و وقتی بره‪ ،‬اولین ُم هر از هفت مهر‬
‫آنها را ملکوت و روحانی خدایمان را باز کرد‪ ،‬نگاه کردم و شنیدم که‬
‫ساختی؛ و آنها ب رای زمین حکم رانی یکی از چهار موجود زنده با صدایی‬
‫مانند صدای رعد گفت‪ :‬بیا! ‪ 2‬و نگاه‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬
‫کردم و اسب سفیدی دیدم‪ ،‬و آن‬
‫کسی که روی آن نشسته بود کمانی‬
‫داشت‪ ،‬و تاجی به او داده شده بود و‬ ‫ستایش بره‬
‫و نگاه کردم و صدای فرشتگان او فاتحانه ب رای پیروزی آمد‪.‬‬
‫‪11‬‬

‫بسیاری را دور تخت و موجودات‬


‫آنها ُم هر دوم‬ ‫زنده و بزرگان شنیدم؛ و تعداد‬
‫ده‌ها ه زار و ه زاران ه زار بود‪ 12 .‬آنها‬
‫و وقتی ُم هر دوم را باز کرد‪،‬‬ ‫‪3‬‬
‫با صدایی بلند م ی‌گفتند‪ :‬شایسته‬
‫است بره‌ای که ذبح شده تا قدرت‪ ،‬صدای دومین موجود زنده را شنیدم‬
‫ثروت‪ ،‬حکمت‪ ،‬توانایی‪ ،‬عزت‪ ،‬که گفت‪ :‬بیا! و اسب دیگری آمد‪،‬‬
‫‪4‬‬

‫جالل و برکت بیابد‪ 13 .‬و صدای همه اسبی سرخ و به آن کسی که روی‬
‫موجودات در آسمان و زمین و زیر آن سوار بود قدرت داده شده بود تاج‬
‫زمین و دریا و هر چه در آنها است صلح را از زمین بردارد تا یکدیگر‬
‫را شنیدم که م ی‌گفتند‪ :‬برکت‪ ،‬عزت‪ ،‬را بکشند‪ .‬و شمشیر بزرگی به او‬
‫جالل و قدرت تا ابد بر او که روی داده شده بود‪.‬‬
‫تخت نشسته و بر بره باد‪ 14 .‬و آن‬
‫چهار موجود زنده گفتند‪ :‬آمین‪ .‬و مهر سوم‬
‫‪ 5‬و وقتی مهر سوم را باز کرد‪،‬‬
‫‪ 5:10‬امید داریم که شاهان‪-‬کشیشان ملکوت خدا روی زمین باشیم‪ ،‬هیچ اشاره‌ای به‬
‫جاودانگی در آسمان پس از مرگ نشد ‌ه است‪.‬‬
‫‪ 5:11‬این م ی‌تواند تصویری از فرشتگان باشد که ورود عیسای رستاخیز یافته را پس‬
‫از عروج‪ ،‬به آسمان خوشامد م ی‌گویند‪.‬‬
‫‪ 6:1‬اگر طومار کتاب زندگی است‪ ،‬مهرها نماد آن چیزی هستند که مانع از گشوده شدن‬
‫کتاب م ی‌شوند‪ .‬این کتاب در بازگشت عیسی باز خواهد شد (‪ .)20:12‬آنها به دوره‌های‬
‫مختلف تاریخ بین زمان مکاشفه یوحنا و بازگشت مسیح اشاره م ی‌کنند و حوادثی که‬
‫در این میان اتفاق افتاده‪ ،‬به مردم خدا مربوط م ی‌شود‪ .‬آنها با مرگ عیسی باز شدند‪.‬‬
‫بناب راین‪ ،‬او خداوند تاریخ شد؛ تمام حوادث سیاسی تاریخ و جهان تحت کنترل او رخ‬
‫م ی‌دهد‪ ،‬و همه در ف را رسیدن روزی که او بازگردد و کتاب زندگی را باز کند‪ ،‬نقش دارند‪.‬‬
‫‪ 7:17 - 7:6‬هفشاکم‬ ‫‪532‬‬
‫جام ه‌ای سفید داده شد‪ ،‬و به آنان‬ ‫شنیدم که موجود زنده سوم م ی‌گوید‪:‬‬
‫گفته شد که کمی دیگر صبر کنند تا‬ ‫بیا! و اسبی سیاه را دیدم كه سوارش‬
‫تعداد خادمان ه م‌ردیف و ب رادرانشان‬‫ت رازويی در دست داشت‪ 6 .‬و صدایی‬
‫که م ی‌باید مثل آنان کشته شوند‪،‬‬ ‫از میان چهار موجود زنده به گوشم‬
‫کامل گردد‪.‬‬‫رسید که م ی‌گفتند‪ :‬يك پیمانه گندم‬
‫به یک دينار و سه پیمانه جو به‬
‫یک دينار؛ و روغن و ش راب را خ راب مهر ششم‬
‫‪ 12‬و دیدم که مهر ششم را گشود‪.‬‬ ‫مکن‪.‬‬
‫زمی ن‌لرزه‌ای عظیم رخ داد‪ ،‬و‬
‫خورشید مانند پوستینی از مو‬ ‫مهر چهارم‬
‫‪ 7‬و وقتی مهر چهارم را باز سیاه شد و ماه کام الً به رنگ خون‬
‫کرد‪ ،‬شنیدم که موجود زنده چهارم درآمد‪ 13 .‬و ستارگان آسمان بر زمین‬
‫م ی‌گوید‪ :‬بیا! ‪ 8‬چون نگاه کردم‪ ،‬ریختند‪ ،‬گویی که انجیرهای نارس‬
‫اسبی رنگ پریده پیش رویم پدیدار در پی تکان تندباد از درخت فرو‬
‫شد و وی بر آن سوار بود‪ .‬نام وی م ی‌ریزند‪ 14 .‬و آسمان مانند طوماری‬
‫مرگ بود و جهان مردگان در پی او در خود پیچید و جمع شد‪ ،‬و تمام‬
‫بود‪ .‬و اختیار یک چهارم زمین به کوه‌ها و ج زایر از جای خود حرکت‬
‫آنها داده شد تا با شمشیر و قحطی داده شدند‪ 15 .‬و پادشاهان زمین‪،‬‬
‫و بیماری و حیوانات وحشی روی شاه زادگان‪ ،‬فرماندهان‪ ،‬ثروتمندان‪،‬‬
‫قدرتمندان‪ ،‬و هر برده و آزادمردی در‬ ‫زمین ب ُک شند‪.‬‬
‫غارها و در میان صخره‌های کوه‌ها‬
‫پنهان شدند‪ 16 .‬و آنان به کوه‌ها و‬ ‫مهر پنجم‬
‫‪ 9‬هنگامی که ُم هر پنجم را گشود‪ ،‬صخره‌ها گفتند‪ :‬بر ما فرو ریزید‬
‫زیر مح راب‪ ،‬روح کسانی را دیدم که و ما را از حضور آنکه بر تخت‬
‫در راه کالم خدا و شهادتی که داده م ی‌نشیند و از خشم بره پناه دهید‪.‬‬
‫بودند‪ ،‬کشته شده بودند‪ 10 .‬و آنان با ‪ 17‬زی را روز عظیم خشم آنان ف را‬
‫صدایی بلند فریاد م ی‌زدند که‪ :‬ای رسیده‪ ،‬و چه کسی توان ایستادگی‬
‫سرور‪ ،‬ای ق دّوس و ذی‌حق‪ ،‬تا زمان دارد؟‬
‫داوری ساکنان زمین و گرفتن انتقام‬
‫خون ما از آنان چقدر مدت مانده باب ‪7‬‬
‫است؟ و آنگاه به هر یک از آنان‪ ،‬مهر شدن بنده‌های خدا‬
‫‪11‬‬

‫‪ 6:9‬اگرچه انجیل به ما م ی‌آموزد که مردگان ناهشیارند‪ ،‬خدا مردگان را به یاد دارد‪،‬‬


‫در معنایی که ما آن را خارج از زمان م ی‌دانیم؛ بناب راین‪« ،‬نزد او همه زنده‌اند» (لوقا‬
‫‪ .)20:38‬پس اینجا انجیل ب ه‌ گون ه‌ای در مورد مردگان ناهشیار صحبت م ی‌کند که گویی‬
‫خون و زندگی آنها خواستار پاسخی در داوری قاتلین است‪.‬‬
‫‪533‬‬ ‫‪ 7:13 - 7:2‬هفشاکم‬
‫قبیله الوی‪ .‬دوازده ه زار نفر از قبیله‬ ‫سپس دیدم چهار فرشته در چهار‬
‫یساکار‪ 8 .‬دوازده ه زار نفر از قبیله‬ ‫گوشه زمین ایستاده و جلوی چهار‬
‫زبولون‪ .‬دوازده ه زار نفر از قبیله‬ ‫با ِد زمین را گرفته تا بر زمین و دریا‬
‫یوسف‪ .‬و دوازده ه زار نفر از قبیله‬ ‫و هیچ درختی نوزند‪ 2 .‬آنگاه فرشت ه‌ای‬
‫بنیامین مهر شده بودند‪.‬‬ ‫دیگر را دیدم که از محل طلوعِ‬
‫‪ 9‬پس از آن دیدم که جمعیتی‬ ‫خورشید باال م ی‌آمد و ُم هر خدای‬
‫بزرگ که به شمار نم ی‌آمد‪ ،‬از هر‬ ‫زنده را هم راه داشت؛ و با صدای بلند‬
‫ملت و قبیله و قوم و زبانی‪ ،‬پیش‬ ‫بر آن چهار فرشته که توان آسیب‬
‫تخت و در پیشگاه بره ایستاده بودند‬ ‫رساندن به زمین و دریا به آنها داده‬
‫و همگی جامه‌‌ای سفید بر تن داشتند‬ ‫شده بود فریاد زد‪ 3 ،‬و گفت‪ :‬پیش‬
‫و شاخۀ نخلی در دست‪ 10 .‬و آنان‬ ‫از آنکه روی پیشانی بندگان خدای‬
‫با صدایی بلند فریاد م ی‌زدند‪ :‬نجات‬ ‫خود ُم هر بزنیم‪ ،‬به خشکی و دریا‬
‫به خدای ما تعلق دارد که بر تخت‬ ‫و درختان آسیب نرسانید‪ 4 .‬و شنیدم‬
‫نشسته‪ ،‬و به بره!‬ ‫که تعداد ُم هرشدگان صد و چهل‬
‫دور تخت و‬ ‫ِ‬ ‫‪ 11‬و تمام فرشتگان‬ ‫و چهار ه زار نفر از تمام قبایل‬
‫پی ران و چهار موجود زنده ایستاده‬ ‫بن ی‌اس رائیل بود‪ 5 .‬دوازده ه زار نفر‬
‫بودند؛ و همه در پیشگاه تخت‬ ‫از قبیله یهودا مهر شده بودند‪ .‬دوازده‬
‫صورت خود را بر زمین نهادند و خدا‬ ‫ه زار نفر از قبیله رئوبین‪ .‬دوازده‬
‫را پرستش م ی‌کردند‪ 12 ،‬و م ی‌گفتند‪:‬‬ ‫ه زار نفر از قبیله جاد‪ 6 .‬دوازده ه زار‬
‫آمین‪ .‬برکت‪ ،‬جالل‪ ،‬بصیرت‪،‬‬ ‫نفر از قبیله اشر‪ .‬دوازده ه زار نفر‬
‫سپاس‪ ،‬افتخار‪ ،‬قدرت و توانایی تا‬ ‫از قبیله نفتالی‪ .‬دوازده ه زار نفر از‬
‫ابد ب رای خدای ما را باد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫قبیله منسی‪ 7 .‬دوازده ه زار نفر از‬
‫‪ 13‬و یکی از پی ران از من پرسید‪:‬‬ ‫قبیله شمعون‪ .‬دوازده ه زار نفر از‬
‫‪ 7:3‬مهر بر پیشانی است‪ ،‬نماد ذهن‪ .‬خدا کسانی را که واقع ا ً با او هستند از روی ذهنیت‬
‫آنها تشخیص م ی‌دهد‪ .‬داشتن ذهنی روحانی هدف زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪ 7:4‬اکثر اعداد در مکاشفه نمادین هستند؛ ‪ 144‬حاصل ضرب ‪ 12‬در ‪ 12‬است‪ ،‬شاید‬
‫به این معنا که جماعت رستگار شده ‪ 12‬قبیله از اس رائیل هستند که «امید اس رائیل»‬
‫دارند (اعمال ‪« ،)28:20‬نجات به واسطه قوم یهود ف راهم م ی‌آید» (یوحنا ‪ )4:22‬به این‬
‫معنی که وعده‌های بشارت ملکوت به اب راهیم و فرزندانش داده شده بود (غالطیان ‪.)3:8‬‬
‫‪ 7:9‬مردم از هر زبان و گروه نژادی‪ ،‬با بازگشت عیسی در او رستگار م ی‌شوند‪ .‬این‬
‫یعنی انجیل باید پیش از آمدن عیسی به تمام گروه‌های نژادی روی زمین برسد‪ .‬اینترنت‬
‫این امکان را سرعت بخشیده؛ چون از زمان عیسی‪ ،‬اکثر این گروه‌ها از مسیحیت‬
‫اطالعی نداشتند‪ .‬در این ش رایط‪ ،‬باید این تعالیم خداوند را دریابیم که وقتی انجیل به‬
‫تمام جهان رسید‪ ،‬او بازم ی‌گردد (متی ‪ .)24:14‬پس موعظه جهانی ما م ی‌تواند تسریع‬
‫کننده بازگشت او باشد‪.‬‬
‫‪ 8:9 - 7:14‬هفشاکم‬ ‫‪534‬‬
‫‪ 3‬و فرشته دیگری آمد و باالی‬ ‫اینها که جامه سفید به تن دارند که‬
‫مح راب ایستاد در حالی که‬ ‫هستند و از کجا آمده‌اند؟ ‪ 14‬و من‬
‫بخورسوزی از طال هم راه داشت‪.‬‬ ‫پاسخ دادم‪ :‬سرورم‪ ،‬شما م ی‌دانید؟‬
‫به او عطر بخور بسیار داده شد تا‬ ‫و او چنین ب رایم شرح داد‪ :‬اینان‬
‫آن را با دعاهای تمام ق دّیسان باالی‬ ‫کسانی هستند که از عذاب عظیم‬
‫‪4‬‬
‫طالیی پیش تخت بیف زاید‪.‬‬
‫ِ‬ ‫مح راب‬ ‫بیرون آمده و جام ه‌های خود را در‬
‫دود بخور هم راه با دعاهای ق دّیسان‬ ‫‪15‬‬
‫خون بره شسته و سفید کرده‌اند‪.‬‬
‫از دستان آن فرشته تا به پیشگاه‬ ‫از همین رو اینها در ب رابر تخت‬
‫خدا باال رفت‪ 5 .‬فرشته بخورسوز را‬ ‫خدا هستند و شبان ه‌روز در معبد او‬
‫گرفت‪ ،‬آن را از آتش مح راب لبریز‬ ‫خدمت خواهند کرد‪ ،‬و او که بر تخت‬
‫کرد‪ ،‬و بر زمین افکند‪ .‬آنگاه طوفان‪،‬‬ ‫نشسته چادر خود را بر آنها خواهد‬
‫غرش‪ ،‬صاعقه و زل زله در پی آن‬ ‫ّ‬ ‫گست رانید‪ 16 .‬آنها هرگز گرسنه و‬
‫آمد‪.‬‬ ‫تشنه نخواهند شد‪ .‬دیگر نه آفتاب بر‬
‫آنان خواهد تابید‪ ،‬و نه هیچ گرمای‬
‫دیگری‪ .‬زی را بره که در مرکز صدای چهار فرشت ‌ه اول‬
‫‪17‬‬

‫تخت است شبان آنها خواهد بود و و آن هفت فرشته که هفت شیپور را‬
‫‪6‬‬

‫آنها را به سوی چشم ه‌های آب حیات داشتند‪ ،‬آماده نواختن شدند‪.‬‬


‫هدایت خواهد نمود‪ ،‬و خدا هر قطره ‪ 7‬فرشت ه‌ ّاول شیپورش را به صدا‬
‫آتش مخلوط با‬ ‫اشکی را از چشم آنها خواهد زدود‪ .‬درآورد‪ ،‬و تگرگ و ِ‬
‫سوم‬
‫ّ‬ ‫یک‬ ‫ریخت‪.‬‬ ‫خون بر زمین فرو‬
‫سوم درختان‬ ‫زمین سوخت و یک ّ‬ ‫باب ‪8‬‬
‫نیز؛ و هم ‌ه عل ف‌های سبز سوختند‪.‬‬ ‫هفتم‬ ‫مهر‬
‫دوم شیپورش را به صدا‬ ‫و فرشتۀ ّ‬
‫‪8‬‬
‫هنگامی که او هفتمین ُم هر را باز‬
‫کرد‪ ،‬حدود نی م‌ ساعت سکوت بر درآورد‪ ،‬و چیزی شبیه کوهی بزرگ‬
‫آسمان حکمفرما شد‪ 2 .‬و هفت فرشته که در آتش م ی‌سوخت‪ ،‬به دریا افتاد؛‬
‫سوم دریا آغشته به خون شد‪.‬‬ ‫را دیدم که در پیشگاه خدا ایستادند‪9 ،‬و یک ّ‬
‫سوم از موجودات دریا (حتی‬ ‫و یک ّ‬ ‫و هفت شیپور به آنها داده شد‪.‬‬
‫آنها که جان داشتند) ُم ردند‪ ،‬و یک‬
‫‪ 7:14‬این آیه م ی‌تواند به عذاب‌های دشوار درست پیش از آمدن عیسی اشاره داشته باشد‪،‬‬
‫آزار و اذیت باعث م ی‌شود انجیل به هر گروه قومی رسیده و باعث تغییر مذهب گردد‬
‫(رجوع شود به آیه ‪)9‬؛ درست همان طور که آزار و اذیت منجر به گسترش انجیل تا ملل‬
‫غیر بهود در قرن اول شد (اعمال ‪.)11:19,20‬‬
‫‪ 8:5‬تصویر دود بخورسوز که به آسمان م ی‌رود و سپس آتش و تعقیب فرشتگان‬
‫نشان‌دهنده قدرت دعا است ‪ -‬کلمات ب ی‌صدای انسانی که در ایستگاه اتوبوس دعا‬
‫م ی‌خواند‪ ،‬واقع ا ً م ی‌تواند به آسمان برسد و فرشتگانی که اینجا و آنجا هستند را ف را‬
‫بخواند و باعث حوادثی عظیم روی زمین گردد‪.‬‬
‫‪535‬‬ ‫‪ 9:11 - 8:10‬هفشاکم‬
‫آسمان از شدت آن دود تیره شدند‪ 3 .‬و‬ ‫سوم از کشت ی‌ها نابود شدند‪.‬‬ ‫ّ‬
‫انبوهی از مل خ‌ها از دل دود بیرون و‬ ‫سوم در شیپورش دمید و‬ ‫فرشت ه‌ ّ‬
‫‪10‬‬

‫به روی زمین آمدند که قدرتی شبیه‬ ‫ستاره‌ای بزرگ مانند مشعلی سوزان‬
‫به قدرت عقرب‌های زمین به آنها‬ ‫سوم از‬ ‫از آسمان به روی یک ّ‬
‫داده شده بود‪ 4 .‬و به آنها گفته شد که‬ ‫فواره‌های آب فرو افتاد‪.‬‬ ‫رودخان ه‌ها و ّ‬
‫نه به عل ف‌های زمین و نه به هیچ‬ ‫‪ 11‬و نام آن ستاره «چوب کرم‌زده»‬
‫روییدنی و درخت دیگری آسیب‬ ‫سوم از آب‌ها تلخ شد؛ و‬ ‫بود‪ ،‬و یک ّ‬
‫نرسانند‪ ،‬بلکه تنها به مردمانی که‬ ‫مردمان بسیاری از تلخی آب ُم ردند‪.‬‬
‫مهر خدا را بر پیشانی خود ندارند‪.‬‬ ‫‪ 12‬و فرشت ه‌ چهارم در شیپورش‬
‫‪ 5‬و به آنان گفته شد که نباید آنها‬ ‫سوم‬
‫سوم خورشید‪ ،‬یک ّ‬ ‫دمید؛ و یک ّ‬
‫را بکشند‪ ،‬بلکه باید به مدت پنج‬ ‫سوم ستارگان ضربت‬ ‫ماه و یک ّ‬
‫ماه شکنجه دهند؛ و شکنجه آنها‬ ‫سوم‬‫خوردند‪ .‬به این صورت‪ ،‬یک ّ‬
‫شبیه به درد نیش عقرب بود زمانی‬ ‫سوم روز‬ ‫از آنها تاریک شد؛ و یک ّ‬
‫که انسان را نیش م ی‌زند‪ 6 .‬در آن‬ ‫سوم شب نیز به‬ ‫ب ی‌نور ماند و یک ّ‬
‫روزها مردم مرگ م ی‌طلبند اما آن‬ ‫همین صورت‪.‬‬
‫را نم ی‌یابند‪ ،‬آرزوی مرگ م ی‌کنند و‬ ‫‪ 13‬و همچنان که نگاه م ی‌کردم‪،‬‬
‫مرگ از آنها م ی‌گریزد‪.‬‬ ‫شنیدم که عقابی در میانه آسمان با‬
‫‪ 7‬و آن مل خ‌ها شبیه اس ب‌های آماده‬ ‫صدایی بلند فریاد زد‪ :‬وای‪ ،‬وای‪ ،‬وای‬
‫نبرد بودند‪ .‬چیزی شبیه به تاج طال‬ ‫بر زمینیان چ را که صدای شیپورهای‬
‫بر سر داشتند و صورت‌هایشان‬ ‫سه فرشته دیگر بلند خواهد شد‪.‬‬
‫شبیه صورت انسان بود‪ 8 .‬موهایشان‬
‫شبیه موی زنان و دندان‌هایشان شبیه‬ ‫باب ‪9‬‬
‫دندان شیر بود‪ 9 .‬بر سین ه‌هایشان‬
‫پوششی شبیه به سپرهای آهنی‬ ‫شیپور پنجم‬
‫داشتند‪ ،‬و صدای با ل‌هایشان شبیه‬ ‫و فرشته پنجم در شیپورش دمید‪ ،‬و‬
‫اراب ه‌های ف راوانی‬ ‫من ستاره‌ای دیدم که از آسمان به‬
‫صدای اس ب‌ها و ّ‬ ‫زمین افتاد؛ و کلید هاویه به آن داده‬
‫بود که به جنگ م ی‌شتافتند‪ 10 .‬دُم‬
‫و نیش آنها مانند دُم و نیش عقرب‬ ‫شده بود‪ 2 .‬وقتی او درب هاویه را‬
‫بود‪ ،‬و دُم‌هایشان آن قدر قوی بود تا‬ ‫باز کرد‪ ،‬دودی شبیه به دود کوره‌ای‬
‫‪11‬‬
‫پنج ماه مردمان را شکنجه کنند‪.‬‬ ‫بزرگ به هوا برخاست و خورشید و‬

‫‪ 8:13‬در روزهای آخر ق رار است چیزهای وحشتناکی در زمین رخ دهد‪ ،‬اما آنها که‬
‫کالم خداوند را نگه داشت ه‌اند‪ ،‬محفوظ خواهند بود (‪ .)3:10‬واژگان عبری و یونانی که‬
‫به «زمین» ترجمه شده‌اند‪ ،‬م ی‌توانند به «سرزمین»‪ -‬اس رائیل ‪ -‬نیز اشاره داشته باشند‪.‬‬
‫شاید این قضاوت‌های آسمانی ق رار است در سرزمین اس رائیل رخ دهد‪.‬‬
‫‪ 9:4‬مهر بر پیشانی است‪ ،‬نماد ذهن‪ .‬خدا کسانی را که واقع ا ً با او هستند از روی ذهنیت‬
‫آنها تشخیص م ی‌دهد‪ .‬داشتن ذهنی روحانی هدف زندگی مسیحی است‪.‬‬
‫‪ 10:3 - 9:12‬هفشاکم‬ ‫‪536‬‬
‫شدند‪ 19 .‬قدرت اس ب‌ها در دهان و‬ ‫پادشاه آنها فرشته هاویه بود‪ .‬وی‬
‫دُم‌هایشان بود‪ .‬زی را دُم آنها شبیه به‬ ‫در زبان عبری «اَبَ دون» و در زبان‬
‫افعی بود و سری داشت که با آن زخم‬ ‫یونانی «آپولیون» نامیده م ی‌شد‪.‬‬
‫م ی‌زدند‪.‬‬ ‫‪ 12‬نخستین «وای» بگذشت‪ .‬صبر‬
‫‪ 20‬و آن انسان‌هایی که به واسطه‬ ‫کن‪ ،‬دو «وای» دیگر همچنان باقی‬
‫این بالیا کشته نشدند‪ ،‬بازهم از‬ ‫است‪.‬‬
‫کارهای خود توبه نکردند‪ ،‬نه‬
‫پرستش دیوها را رها کردند و نه‬ ‫شیپور ششم‬
‫پرستش ب ت‌های طالیی و نقره‌ای‬ ‫‪ 13‬فرشت ه‌ ششم در شیپورش دمید‪،‬‬
‫و برنجی و سنگی و چوبی را که‬ ‫و من از شاخ‌های مح راب طالیی‬
‫نه م ی‌بینند و نه م ی‌شنوند و نه راه‬ ‫که در پیشگاه خدا است صدایی‬
‫م ی‌روند‪ 21 .‬و از قتل و جادوگری‌ها‬ ‫شنیدم‪ 14 ،‬کسی به فرشت ‌ه ششم که‬
‫و زنا و دزدی‌های خود توبه نکردند‪.‬‬ ‫یک شیپور داشت‪ ،‬گفت‪ :‬آن چهار‬
‫فرشته‪ ،‬که در رود عظیم ف رات در‬
‫باب ‪10‬‬ ‫بند هستند‪ ،‬را آزاد کن‪ 15 .‬و آن چهار‬
‫یک فرشته با هفت تندر‬ ‫فرشته‪ ،‬که ب رای همین ساعت و روز‬
‫و آنگاه فرشت ه‌ نیرومند دیگری‬ ‫و ماه و سال آماده شده بودند‪ ،‬رها‬
‫را دیدم که از آسمان فرود م ی‌آمد‬ ‫شدند تا یک سوم مردمان را بکشند‪.‬‬
‫که جام ه‌ای از ابر بر تن داشت‬ ‫‪ 16‬و تعداد سپاهیان سواره‪ ،‬ده ه زار‬
‫و رنگی ن‌کمانی باالی سرش بود‪.‬‬ ‫در ده ه زار در دو (دویست میلیون)‬
‫صورتش شبیه خورشید بود و‬ ‫بود‪ .‬من تعداد آنان را شنیدم‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫پاهایش مانند ستون‌های آتش‪.‬‬ ‫‪ 17‬اس ب‌ها و سوارانی که در آن‬
‫و طوماری در دست داشت که باز‬ ‫رؤیا دیدم‪ ،‬سپرهایی از آتش سرخ‬
‫شده بود‪ .‬پای راستش بر دریا بود و‬ ‫و گوگرد زرد داشتند‪ ،‬و سرهای‬
‫پای چپش بر خشکی‪ 3 .‬و با صدایی‬ ‫شیر؛ و از دهانشان آتش و دود و‬
‫غرش شی ران فریاد زد؛ و‬
‫بلند مانند ّ‬ ‫گوگرد بیرون م ی‌زد‪ 18 .‬یک سوم از‬
‫با فریاد او‪ ،‬آن هفت تندر به سخن‬ ‫انسان‌ها در اثر آتش و دود و گوگرد‬
‫که از دهانشان بیرون م ی‌زد کشته‬
‫‪ 9:11‬نه تنها هر ایماندار یک فرشته نگهبان دارد‪ ،‬که گروه‌های انسان‌ها روی زمین‪ ،‬از‬
‫جمله سپاه ب ی‌ایمانان‪ ،‬نیز فرشته نماینده‌ای در دادگاه آسمان دارند‪ .‬این آیه مایه خیال ما‬
‫است که انسان تنها نیست‪ ،‬اما ش رایط حقیقی که روی زمین در آنها ق رار م ی‌گیریم‪ ،‬از‬
‫طریق فرشت ه‌ها به کمال در ب رابر خدا و در آسمان‌ها نمایش داده م ی‌شوند‪.‬‬
‫‪ 9:20‬بناب راین‪ ،‬منظور از دیوها‪ ،‬ب ت‌ها است؛ نه هیچ پدیده ف راطبیعی‪.‬‬
‫‪ 9:21‬این داوری‌های وحشتناک تنها خشم ربانیتی نیست که مورد اهانت ق رار گرفته؛‬
‫قصد آنها این است که حتی شریرترین اف راد روز آخر به توبه رهنمون شوند‪ .‬خدا‬
‫خواستار توبه انسان است؛ پس وقتی توبه م ی‌کنیم‪ ،‬او سرشار از شعف م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪537‬‬ ‫‪ 11:3 - 10:4‬هفشاکم‬
‫گفتم که باید کتاب کوچک را به من‬ ‫درآمدند‪ 4 .‬و چون آن هفت تندر‬
‫بدهد‪ .‬و او به من گفت‪ :‬این را بگیر‬ ‫سخن گفتند‪ ،‬قصد نوشتن کردم‪ .‬و‬
‫و بخور؛ دلت را تلخ خواهد کرد‪ ،‬ا ّم ا‬ ‫صدایی از آسمان شنیدم که گفت‪:‬‬
‫در دهانت مانند عسل شیرین خواهد‬ ‫آنچه هفت تندر گفتند را چون راز‬
‫بود‪ 10 .‬پس آن کتاب کوچک را از‬ ‫نگهدار و ننویس‪ 5 .‬آنگاه آن فرشته‬
‫دست فرشته گرفتم و خوردم‪ ،‬در‬ ‫که دیدم بر دریا و خشکی ایستاده‬
‫دهانم مانند عسل شیرین بود‪ .‬اما‬ ‫بود‪ ،‬دست راستش را رو به آسمان‬
‫وقتی آن را فرو بردم‪ ،‬دلم را تلخ کرد‪.‬‬ ‫بلند کرد ‪ 6‬و به او که تا ابد زنده‬
‫‪ 11‬و آنها به من گفتند‪ :‬تو باید‬ ‫است‪ ،‬و آسمان و هر چه در آن است‬
‫دوباره دربارۀ مل ت‌ها و اقوام و‬ ‫و زمین و هر چه در آن است و دریا‬
‫زبان‌ها و پادشاهان بسیار پیشگویی‬ ‫و هر چه در آن است را آفریده است‪،‬‬
‫کنی‪.‬‬ ‫سوگند خورد که دیگر بیش از این‬
‫تأخیری در کار نخواهد بود‪ 7 .‬بلکه‬
‫باب ‪11‬‬ ‫در آن ایام که هفتمین فرشته قصد‬
‫دمیدن در شیپورش کند‪ ،‬راز خدا‬
‫دو شاهد‬ ‫تحقق خواهد یافت‪ ،‬همان‌طور که‬
‫ساق ه‌ای از نی شبیه به چوب‬ ‫بشارتش را به خادمان خود‪ ،‬انبیا‪،‬‬
‫اندازه‌گیری به من داده شد و به‬ ‫داده است‪.‬‬
‫من گفته شد‪ :‬برخیز و معبد خدا و‬ ‫‪ 8‬و دوباره صدایی که از آسمان‬
‫مح راب و عبادت‌کنندگان آنجا را‬ ‫شنیده بودم را شنیدم که با من چنین‬
‫اندازه‌گیری کن‪ 2 .‬اما صحن بیرون‬ ‫سخن گفت‪ :‬برو و آن کتاب گشوده‬
‫از معبد را اندازه نگیر‪ .‬زی را که‬ ‫در دست فرشت ه‌ای که بر دریا و‬
‫آن به اقوام واگذار شده است‪ .‬اینان‬ ‫زمین ایستاده است را بگیر‪ 9 .‬پس‬
‫شهر مق دّس را به مدت چهل و دو‬ ‫به سوی آن فرشته رفتم‪ ،‬و به او‬
‫ماه لگدمال خواهند کرد ‪ 3‬و من به‬
‫‪ 10:6‬دیگر بیش از این تأخیری در کار نخواهد بود‪ -‬در یک معنا‪ ،‬آمدن عیسی به‬
‫تأخیر افتاده‪ ،‬همان طور که داماد در متی ‪ 25:5‬تأخیر می کند‪ ،25:5 ،‬چون خدا بسیار‬
‫مشتاق است که تعداد بیشتری از انسان‌ها به توبه و رستگاری برسند (‪ 2‬پطرس ‪.)3:9‬‬
‫در معنای دیگر‪ ،‬ما م ی‌توانیم با رشد معنوی خود‪ ،‬آمدن عیسی را تسریع کنیم (‪ 2‬پطرس‬
‫‪ )3:11,12‬و نیز با اشاعه انجیل در س راسر دنیا (متی ‪ .)24:14‬اما تأخیر در آمدن عیسی‬
‫م ی‌تواند باعث بروز رفتارهای خودپسندانه در مردم او شود (متی ‪)24:48‬؛ و ما باید از‬
‫این خطر آگاه باشیم‪.‬‬
‫‪ 10:10‬کالم خدا واقعا شیرین است‪ ،‬اما م ی‌تواند عواقب تلخی به دنبال داشته باشد‪،‬‬
‫اگر با جدیت دستور وی به حمل صلیب عیسی و رعایت معیارهای او در این دنیای‬
‫شریر را بپذیریم‪.‬‬
‫‪ 42 11:2‬ماه یعنی ‪ 1260‬روز یا سه سال و نیم‪ ،‬تمام دوره‌های زمانی که در‬
‫پی ش‌بین ی‌های مختلف از آخرین روزها آمده‌ است‪ .‬ممکن است معنایش این باشد که‬
‫‪ 11:15 - 11:4‬هفشاکم‬ ‫‪538‬‬
‫داد تا اجسادشان در قبر ق رار گیرد‪.‬‬ ‫دو شاهد خود اختیار خواهم داد‬
‫‪ 10‬زمینیان از مرگ آنها شاد خواهند‬ ‫که پوستین بر تن کرده و ه زار و‬
‫شد‪ ،‬و ب رای یکدیگر هدیه خواهند‬ ‫نبوت کنند‪.‬‬
‫دویست و شصت روز ّ‬
‫فرستاد‪ ،‬زی را آن دو پیامبر ساکنان‬ ‫‪ 4‬اینها همان دو درخت زیتون و‬
‫زمین را معذب کرده بودند‪ 11 .‬اما پس‬ ‫دو جاشمعی هستند که در ب رابر‬
‫از سه روز و نیم‪ ،‬خدا نفس حیات‬ ‫خداوند زمین م ی‌ایستند‪ 5 .‬اگر کسی‬
‫را در آنها دمید و آنان برخاستند؛‬ ‫قصد آسیب رساندن به آنها را داشته‬
‫و وحشتی عظیم وجود کسانی که‬ ‫باشد‪ ،‬آتش از دهانشان بیرون زده و‬
‫به تماشای آنها ایستاده بودند را‬ ‫دشمنان‌شان را م ی‌بلعد و اگر کسی‬
‫ف را گرفت‪ 12 .‬و آنها صدایی بلند از‬ ‫قصد آسیب رساندن به آنها را داشته‬
‫آسمان شنیدند که به آنان م ی‌گفت‪:‬‬ ‫باشد‪ ،‬بدی ن‌سان خواهد مرد‪ 6 .‬آنها‬
‫بیایید این باال! و آنها در ابری در‬ ‫م ی‌توانند درب آسمان را ببندند تا‬
‫آسمان رفتند‪ ،‬درحالی که دشمنانشان‬ ‫نبوتشان باران نبارد‪ ،‬و‬
‫در روزهای ّ‬
‫نظاره‌گر بودند‪ 13 .‬درست در همان‬ ‫قادرند آب‌ها را به خون تبدیل کنند و‬
‫زمان‪ ،‬زمی ن‌لرزه‌ای بزرگ آغاز شد‬ ‫هرچند بار که بخواهند‪ ،‬زمین را به‬
‫و ی ک‌دهم شهر فرو ریخت و هفت‬ ‫هر بالیی مبتال کنند‪ 7 .‬و وقتی که‬
‫ه زار تن کشته شدند‪ ،‬و وحشت وجود‬ ‫شهادت خود را به پایان برسانند‪ ،‬آن‬
‫بازماندگان را ف را گرفت و آنها خدای‬ ‫وحشی که از هاویه بیرون م ی‌آید‪،‬‬
‫آسمان‌ها را تجلیل کردند‪.‬‬ ‫به جنگ آنها برخاسته و بر آنان‬
‫‪ 14‬وای دوم گذشت‪ .‬بنگرید که وای‬ ‫غالب شده و آنان را خواهد کشت‪.‬‬
‫سوم به سرعت خواهد آمد‪.‬‬ ‫‪ 8‬و اجسادشان در خیابان آن شهر‬
‫س دوم‬‫بزرگ که از نظر روحانی ُ‬
‫فرشته هفتم‬ ‫و مصر خوانده م ی‌شود بر زمین‬
‫‪ 15‬و فرشت ه‌ هفتم در شیپورش‬ ‫خواهد ماند‪ ،‬همان‌جا که خداوندشان‬
‫دمید‪ ،‬و صداهایی بلند در آسمان‬ ‫نیز مصلوب شد‪ 9 .‬به مدت سه روز‬
‫شنیده شد که م ی‌گفتند‪ :‬حکومت‬ ‫و نیم‪ ،‬مردمان از هر ملت و قبیله و‬
‫جهان به خداوند ما و مسیح او تعلّ ق‬ ‫زبان و قومی به تماشای اجساد آنان‬
‫یافته است؛ و او تا ابد حکم رانی‬ ‫خواهند پرداخت‪ ،‬و اجازه نخواهند‬

‫پیش از آمدن مسیح‪ ،‬سه سال و نیم عذاب در راه است؛ و حتی اینکه اگر منظور از این‬
‫عذاب‪ ،‬عمدت ا ً عذاب روحانی باشد‪ ،‬پس این دوره هم اکنون شروع شد ‌ه است‪.‬‬
‫‪ 11:6‬بستن آسمان‌ها از طریق دعا تلمیحی است به کار الیاس‪ ،‬که دعا کرد و بارش‬
‫باران را ب رای سه سال و نیم متوقف نمود (یعقوب ‪ .)5:17‬همان دوره‌ ‪ 42‬ماهه اینجا نیز‬
‫تک رار م ی‌شود (آیه ‪ .)2‬این یعنی در روزهای آخر شاهد حکومت الیاس خواهیم بود‪،‬‬
‫که به دنبال آماده کردن اس رائیل ب رای پذیرش مسیحا است (مرقس ‪9:12‬؛ مالکی ‪.)4:5‬‬
‫‪ 11:15‬ملکوت خدا حکوم ت‌های انسانی را در بر م ی‌گیرد؛ پس‪ ،‬ملکوت خدا با بازگشت‬
‫مسیح روی زمین برق رار م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪539‬‬ ‫‪ 12:9 - 11:16‬هفشاکم‬
‫زایمان و عذاب زاییدن‪ ،‬فریاد م ی‌زد‪.‬‬ ‫خواهد کرد‪ 16 .‬و بیست و چهار پیر‬
‫‪ 3‬و نشان ه‌ای دیگر در آسمان دیده‬ ‫که در پیشگاه خدا بر تخ ت‌های خود‬
‫شد‪ :‬اژدهایی سرخ رنگ با هفت سر‬ ‫م ی‌نشینند‪ ،‬روی بر خاک نهاده و‬
‫و ده شاخ و هفت تاج بر سر‪ 4 .‬دم‬ ‫خدا را عبادت کرده و گفتند‪ 17 :‬تو‬
‫سوم ستارگان آسمان را‬ ‫اژدها یک ّ‬ ‫را سپاس ای خداوند خدای‪ ،‬قادر‬
‫جارو کرد و بر زمین ریخت‪ .‬اژدها‬ ‫متعال‪ ،‬آن کس که بودی و هستی؛‬
‫در ب رابر آن زن که در آستانه زایمان‬ ‫زی را قدرت عظیم خود را کسب‬
‫بود ایستاد‪ ،‬تا بتواند فرزند او را‬ ‫کرده‌ای و حکومت خود را آغاز‬
‫بالفاصله پس از تولد ببلعد‪ 5 .‬و‬ ‫نموده‌ای‪ 18 .‬اقوام خشمگین بودند‪،‬‬
‫آن زن پسری به دنیا آورد‪ ،‬فرزندی‬ ‫و زمان خشم تو ف را رسید‪ ،‬و زمان‬
‫مذکر که با عصای آهنین بر هم ه‌‬ ‫داوری مردگان رسیده‪ ،‬و زمانی که‬
‫اقوام حکومت خواهد کرد‪ ،‬و فرزند‬ ‫خادمان تو‪ ،‬انبیا‪ ،‬و ق دّیسان و کسانی‬
‫او نزد خدا و پیش تخت او فرستاده‬ ‫که از نام تو ه راس دارند‪ ،‬کوچک و‬
‫شد‪ 6 .‬و زن به بیابان‪ ،‬همان جایی‬ ‫بزرگ‪ ،‬پاداش بگیرند و کسانی که‬
‫که خدا ب رای او مهیا کرده بود‪ ،‬ف رار‬ ‫زمین را به وی رانی کشانده‌اند نابود‬
‫کرد تا در آنجا از او به مدت ه زار‬ ‫شوند‪.‬‬
‫و دویست و شصت روز نگهداری‬ ‫‪ 19‬سپس معبد خدا در آسمان باز‬
‫کنند‪.‬‬ ‫شد‪ ،‬و صندوق عهد او درون معبد‬
‫‪ 7‬و در آسمان جنگی درگرفت‪.‬‬ ‫دیده شد‪ ،‬و به دنبال آن‪ ،‬صاعقه‬
‫میکائیل و فرشتگانش با اژدها‬ ‫و غوغا بود و تندر و زمی ن‌لرزه و‬
‫جنگیدند و اژدها و فرشتگانش‬ ‫تگرگِ ف راوان پدید آمد‪.‬‬
‫مقابله کردند‪ 8 .‬اما او شکست خورد‬
‫‪9‬‬
‫و دیگر جایی در آسمان نداشت‪.‬‬ ‫باب ‪12‬‬
‫و اژدهای بزرگ به زیر افکنده شد‪،‬‬
‫همان مار پیر که ابلیس یا شیطان‬ ‫زن و اژدها‬
‫نام دارد و هم ه‌ جهان را گم راه‬ ‫و نشان ه‌ای بزرگ در آسمان دیده‬
‫م ی‌کند‪ .‬او به هم راه فرشتگانش بر‬ ‫شد‪ :‬زنی که خورشید به تن داشت و‬
‫زمین افکنده شد‪.‬‬ ‫ماه زیر پا و تاجی از دوازده ستاره‬
‫بر سر‪ 2 .‬وی باردار بود و از درد‬
‫‪ 12:7-9‬آموزه‌های انجیل در باب شیطان در خالص ه‌ای نظری در انتهای انجیل‬
‫آمده‌است‪.‬‬
‫‪ -‬زبان «به زمین افکنده شد» و «از دست دادند» به معنی تح ت‌اللفظی حرکت رو به‬
‫پایین نیست ‪ -‬بابل در مکاشفه ‪« 18:21‬فرو افکنده م ی‌شود»‪« .‬به زمین افکنده شدن»‬
‫یعنی از دست دادن قدرت‬
‫‪ -‬پس از داستان ‪ 7-9:‬آیه ‪ 10‬م ی‌گوید که اکنون ملکوت خدای ما است‪ .‬این آیه از آینده‬
‫صحبت م ی‌کند‪ ،‬نه اینکه به ما بگوید در عدن چه اتفاقی افتاد(‪ .)1:1‬مایه شادی است‬
‫که ابلیس به زمین رانده شده است‪ .‬چ را باید شادی کرد وقتی آمدن او به زمین س رآغاز‬
‫گناه و فاجعه ب رای انسان است؟‬
‫‪ 12:17 - 12:10‬هفشاکم‬ ‫‪540‬‬
‫‪ 13‬و چون اژدها دید که به زمین‬ ‫‪ 10‬و صدایی بلند را در آسمان شنیدم‬
‫افکنده شده‪ ،‬شروع به آزار آن زن‬ ‫که م ی‌گفت‪ :‬اینک نجات و قدرت و‬
‫نمود که فرزند پسر زاییده بود‪.‬‬ ‫پادشاهی خدای ما‪ ،‬و اقتدار مسیح‬
‫‪ 14‬و دو بال از آن عقاب بزرگ به‬ ‫ّعی ب رادران‬
‫او ف را رسیده‪ .‬زی را آن م د ِ‬
‫آن زن داده شد تا به جایگاهش در‬ ‫ما‪ ،‬که شب و‌روز در پیشگاه خدای‬
‫بیابان پرواز کند و در آنجا‪ ،‬دور از‬ ‫ما آنها را متهم م ی‌کرد‪ ،‬سرنگون‬
‫دسترس آن افعی‪ ،‬زمانی و زمان‌ها و‬ ‫شده است‪ 11 .‬و آنها با خون بره‪ ،‬و با‬
‫نی م‌زمانی از او پذی رایی شود‪ 15 .‬افعی‬ ‫کالم شهادت خود بر او چیره شدند؛‬
‫از دهان خود آبی مانند رود جاری‬ ‫و حتی تا سرحد مرگ هم به جان‬
‫ساخت تا دنبال آن زن روان شده و‬ ‫خود بها ندادند‪ 12 .‬پس شاد باشید ای‬
‫او را با خود ببرد‪ 16 .‬و زمین به آن زن‬ ‫آسمان‌ها و شما ساکنان آنها‪ .‬وای‬
‫کمک کرد؛ زمین دهان گشود و آن‬ ‫بر زمین و وای بر دریا! زی را ابلیس‬
‫رودی که از دهان افعی خارج م ی‌شد‬ ‫با غضب بسیار بر شما فرود آمده‬
‫را در خود بلعید‪ 17 .‬پس اژدها بر زن‬ ‫است و م ی‌داند فرصت اندکی دارد‪.‬‬
‫‪ -‬اژدها «هفت سر و ده شاخ» دارد (‪ ،)3:‬پس نم ی‌تواند مار باشد‪ .‬اینکه آن «مار پیر»‬
‫خوانده شده نشان م ی‌دهد که ویژگ ی‌های ماری در عدن را داشته‪ ،‬به این معنا که فریبنده‬
‫است‪ ،‬آن طور که مار بود‪ .‬پس ابلیس به معنای واقعی کلمه مار نیست‪ ،‬یک قدرت‬
‫سیاسی است که گناه را م ی‌آورد‪ .‬فرعون به یک اژدهای بزرگ تشبیه شده است (حزقیال‬
‫‪.)32:2‬‬
‫‪ -‬اژدها یک سوم ستاره‌های آسمان را با دم خود به زمین کشید (‪ .)4:‬اگر این را‬
‫تح ت‌اللفظی بخوانیم‪ ،‬اندازه اژدها بسیار عظیم است ‪ -‬یک سوم کل جهان تنها در دم‬
‫او جای م ی‌گیرد‪ .‬امکان ندارد سیاره زمین آن قدر بزرگ باشد که بتواند چنین موجود‬
‫عظیمی را در خود جای دهد‪ .‬و به یاد داشته باشید که اینها همه اتفاق افتاده‪ ،‬یا خواهد‬
‫افتاد‪ ،‬پس از قرن اول میالدی‪ ،‬که این پی ش‌بینی انجام شد‪.‬‬
‫‪« -‬آسمان» م ی‌تواند به صورت مجازی اشاره به محل قدرت داشته باشد‪ .‬مکاشفه کتابی‬
‫بسیار نمادین است‪ ،‬پس انتظار این را داریم‪ .‬زن در «آسمان» فرزندش را به دنیا آورد‬
‫که «نزد خدا و تخت او برده شد» (‪ .)5:‬تخت خدا آسمان است‪ .‬اگر زن از قبل در آسمان‬
‫بود‪ ،‬پس چ را باید فرزندش به آسمان «برده شود»؟ او باید نماد چیزی روی زمین باشد‪،‬‬
‫اگرچه در «آسمانی» مجازی‪ .‬وی سپس «به بیابان» م ی‌گریزد (‪ .)6:‬اگر او در آسمان‌ها‬
‫بود‪ ،‬این یعنی در آسمان‌ها بیابان وجود دارد‪ .‬پس منطق ی‌تر است که کاربرد آسمان در‬
‫اینجا مجازی بوده و ف رار کردن به بیابان اشاره به محلی روی زمین داشته باشد‪ .‬چون‬
‫تمامی اشارات دیگر به «آسمان» در مکاشفه ‪ 12‬مجازی هستند‪ ،‬پس تنها برداشت‬
‫ممکن این است که «جنگ» در آسمانی مجازی رخ داده باشد‪ .‬در آسمان امکان طغیان‬
‫یا گناه نیست (متی ‪6:10‬؛ م زامیر‪5:4-5 ،‬؛ حبقوق ‪.)1:13‬‬
‫بناب راین‪ ،‬بحث بر مجازی بودن آسمان بین دو گروه قدرت است‪ ،‬که هر یک حامیان‬
‫خود‪ ،‬یا فرشتگان را دارند‪.‬‬
‫‪541‬‬ ‫‪ 13:13 - 12:2‬هفشاکم‬
‫و به او اجازه داده شد تا چهل و‬ ‫خشم گرفت و عزم کرد تا با سایر‬
‫دو ماه به کار خود ادامه دهد‪ 6 .‬و‬ ‫فرزندان او بجنگد؛ یعنی با کسانی‬
‫او دهان خود را به کفرگویی علیه‬ ‫که احکام خدا را اطاعت م ی‌کنند و‬
‫خدا باز کرد و به نام و به من زلگاه‬ ‫شهادت عیسی را نگاه م ی‌دارند‪.‬‬
‫او‪ ،‬یعنی آنان که در آسمان اقامت‬
‫دارند‪ ،‬اهانت کرد‪ 7 .‬به او اجازه داده‬ ‫باب ‪13‬‬
‫شد با ق دّیسان بجنگد و بر آنها چیره‬
‫شود‪ ،‬و نسبت به هر طایفه و ملت و‬ ‫وحشی دریایی‬
‫زبان و قومی به او اختیار داده شد‪.‬‬ ‫من بر ساحل دریا ایستاده بودم‪.‬‬
‫‪ 8‬تمام کسانی که در زمین سکونت‬ ‫آنگاه دیدم یک وحشی از دریا بیرون‬
‫دارند او را خواهند پرستید‪ ،‬هر کسی‬ ‫م ی‌آید‪ ،‬ده شاخ داشت و هفت سر‪ ،‬با‬
‫بره‪ ،‬که از‬ ‫ده تاج بر شاخ‌هایش؛ و بر سرهایش‬
‫که نامش در کتاب حیات ّ‬ ‫‪2‬‬
‫نام‌هایی کف رآمیز نوشته شده بود‪.‬‬
‫ابتدای خلقت جهان ذبح شده بود‪،‬‬
‫نوشته نشده‪.‬‬ ‫آن وحشی که من دیدم شبیه به پلنگ‬
‫‪ 9‬اگر کسی گوش شنوا دارد‪ ،‬بشنود‪.‬‬ ‫بود‪ ،‬ا ّم ا پاهایش مانند پاهای خرس‬
‫‪ 10‬اگر کسی باید اسیر شود‪ ،‬اسیر‬ ‫و دهانش دهان شیر بود؛ و اژدها‪،‬‬
‫خواهد شد‪ .‬اگر کسی باید با شمشیر‬ ‫قدرت و تخت و اقتداری عظیم به‬
‫کشته شود‪ ،‬با شمشیر کشته خواهد‬ ‫او بخشید‪ 3 .‬و من دیدم که یکی از‬
‫شد‪ .‬این صبر و ایمان ق دّیسان است‪.‬‬ ‫سرهای او زخمی کشنده برداشته‬
‫بود؛ ا ّم ا آن زخم کشنده بهبود یافته‬
‫بود‪ ،‬و تمام جهان با بهت و حیرت‬
‫وحشی زمینی‬ ‫از آن وحشی اطاعت م ی‌کرد‪ 4 .‬و‬
‫‪ 11‬و یک وحشی دیگر دیدم که از‬ ‫آنها اژدها را پرستش م ی‌کردند زی را‬
‫زمین بیرون م ی‌آمد‪ .‬دو شاخ شبیه‬ ‫قدرت خود را به آن وحشی بخشیده‬
‫بره داشت و مانند اژدها سخن‬ ‫به ّ‬ ‫بود؛ و نیز آن وحشی را پرستش کرده‬
‫م ی‌گفت‪ 12 .‬با تمام اقتدار وحشی‬ ‫و م ی‌گفتند‪ :‬چه کسی مانند وحشی‬
‫ّاول عمل م ی‌کرد‪ .‬زمین و ساکنان‬ ‫است؟ و چه کسی توان جنگیدن با‬
‫آن را به پرستش وحشی ّاول‪ ،‬که‬ ‫او را دارد؟‬
‫زخم کشنده‌اش بهبود یافته بود‪ ،‬وادار‬ ‫‪ 5‬و به وحشی دهانی داده شد تا‬
‫م ی‌کرد‪ 13 .‬نشان ه‌هایی بزرگ از او‬ ‫حرف‌های بزرگ و کف رآمیز بزند‪،‬‬
‫‪ 13:10‬این اشاره دارد به تعالیم عیسی که هرکه شمشیر در دست بگیرد‪ ،‬با شمشیر از‬
‫بین خواهد رفت (متی ‪ .)26:52‬آنها که پیروان عیسی هستند نباید با دیگ ران دشمنی‬
‫کنند‪ ،‬بلکه باید حتی دشمنان خود را دوست بدارند‪.‬‬
‫‪ 13:11‬همچون بره‪ -‬این نظام قدرتی است که در روزهای آخر برق رار است و تقلیدی‬
‫است کاذب از عیسی‪ ،‬بره واقعی‪ .‬او «نقش خدا را بازی م ی‌کند»‪ ،‬و تظاهر م ی‌کند که‬
‫قادر است کار آفرینش را انجام دهد که تنها خدا توان آن را دارد‪ ،‬با زنده کردن مرده‌ای‪،‬‬
‫آن گونه که خدا در مورد آدم کرد (‪.)14:‬‬
‫‪ 14:5 - 13:14‬هفشاکم‬ ‫‪542‬‬
‫باب ‪14‬‬ ‫به ظهور م ی‌رسد‪ ،‬و حتی موجب‬
‫بره بر کوه صهیون‬ ‫ّ‬ ‫م ی‌شود در چشم مردمان‪ ،‬آتش از‬
‫بره را دیدم‬
‫همین که نگاه کردم‪ ،‬آن ّ‬ ‫آسمان بر زمین فرود آید‪ 14 .‬او با‬
‫ص هیون و در کنار‬ ‫که بر کوه َ‬ ‫تکیه بر نشان ه‌هایی که اجازه داشت‬
‫یکصد و چهل و چهار ه زار نفر‬ ‫در حضور آن وحشی به نمایش‬
‫که نام او و نام پدرش را بر پیشانی‬ ‫بگذارد‪ ،‬زمینیان را فریب م ی‌دهد و‬
‫نوشته بودند ایستاده بود‪ 2 .‬و صدایی‬ ‫به آنها امر م ی‌کند تا تصویری از‬
‫از آسمان شنیدم شبیه به صدای‬ ‫آن وحشی بسازند که زخم شمشیر‬
‫آب‌های پرتعداد؛ و صدای تندری‬
‫‪15‬‬
‫خورده‪ ،‬ا ّم ا همچنان زنده مانده‪.‬‬
‫غران؛ آن صدا که شنیدم شبیه به‬ ‫ّ‬ ‫به او اجازه داده شد که در تصویر‬
‫صدای چن گ‌نوازان بود آنگاه که‬ ‫آن وحشی بدمد تا آن تصویر سخن‬
‫چنگ م ی‌نوازند‪ .‬و سرودی تازه‬
‫‪3‬‬ ‫بگوید و موجب کشتن تمام آن‬
‫در پیشگاه آن تخت و در حضور آن‬ ‫کسانی بشود که از پرستش تصویر‬
‫چهار جاندار و آن پی ران م ی‌خواندند؛‬ ‫وحشی سر باز م ی‌زدند‪ 16 .‬و همگان‪،‬‬
‫چ کس نتوانست آن سرود را‬ ‫و هی ‌‬ ‫اعم از کوچک و بزرگ‪ ،‬فقیر و‬
‫بیاموزد به جز آن یکصد و چهل و‬ ‫غنی‪ ،‬و غالم و آزاد را واداشت تا بر‬
‫چهار ه زار نفر‪ ،‬که از بین زمینیان‬ ‫دست راست یا پیشانی خود عالمتی‬
‫خریده شده بودند‪ 4 .‬اینها کسانی‬ ‫بگذارند؛ ‪ 17‬تا هی چ‌ کس نتواند بدون‬
‫هستند که خود را آلوده زنان نکردند‪،‬‬ ‫آن عالمت خرید و فروش کند‪ ،‬و‬
‫زی را باکره هستند‪ .‬اینها کسانی‬ ‫نام آن وحشی بود‪ ،‬یا‬‫آن عالمت یا ِ‬
‫بره برود در پی او‬ ‫هستند که هرکجا ّ‬ ‫شماره نام او‪ 18 .‬و این یعنی حکمت‪.‬‬
‫خواهند رفت‪ .‬اینها از میان آدمیان‬ ‫هرکس که بصیرت دارد‪ ،‬بگذار تا‬
‫خریده شدند و به عنوان نخستین‬ ‫عدد آن وحشی را حساب کند‪ .‬زی را‬
‫بره عرضه شدند‪.‬‬ ‫ثم رات به خدا و ّ‬ ‫که آن عدد انسان است؛ و عدد او‬
‫‪ 5‬و هیچ دروغی از دهانشان خارج‬ ‫ششصد و شصت و شش است‪.‬‬
‫ص هستند‪.‬‬‫نم ی‌شد‪ .‬آنها ب ی‌عیب و نق ‌‬
‫‪ 13:14‬حتی اگر به نظر م ی‌رسد فردی قادر به انجام معج زات است‪ ،‬ما نباید از آنها‬
‫پیروی کنیم‪ ،‬اگر خالف تعالیم خدا آموزش م ی‌دهند (تثنیه ‪.)13:2‬‬
‫‪ 13:16‬پیشانی نماد ذهن است‪ .‬عالمت ممکن است عینی نباشد‪ ،‬بلکه حالتی ذهنی‬
‫باشد‪ .‬مردم خدا روی پیشانیشان مهر دارند (‪ .)9:4 ;7:3‬تفاوت بین ایماندار و باقی جهان‬
‫در جایی است که قلب ما ق رار دارد‪.‬‬
‫‪ - 144,00 14:1‬رجوع کنید به ‪.7:4‬‬
‫‪ 14:4‬ایمانداران واقعی ب رای ازدواج با عیسی نامزد شده‌اند؛ یکی کردن خودمان با جهان‬
‫یعنی ب ی‌وفایی به او و از دست دادن باکرگی‪.‬‬
‫‪ 14:5‬یافت شد‪ -‬ایمانداران نیز قطع ا ً گنهکار بوده و عیب داشت ه‌اند‪ .‬اما آنها نیز مانند‬
‫عیسی کامل دیده م ی‌شوند؛ چون عشق به عاشق کمال م ی‌دهد و عشق به عیسی‬
‫‪543‬‬ ‫‪ 14:16 - 14:6‬هفشاکم‬
‫نام او را دریافت م ی‌کنند‪ ،‬نه شب‬ ‫‪ 6‬و فرشته دیگری دیدم که در‬
‫و نه روز آسایش نخواهند داشت‪.‬‬ ‫میانه آسمان پرواز م ی‌کرد و انجیل‬
‫‪ 12‬این بردباری ق دّیسان را م ی‌طلبد‬ ‫جاودان با خود داشت تا ساکنان‬
‫که ف رامین خدا و ایمان به عیسی را‬ ‫زمین را از هر قوم و طایفه و زبان‬
‫حفظ م ی‌کنند‪.‬‬ ‫و ملتی که باشند بشارت دهد‪ 7 .‬او با‬
‫‪ 13‬و صدایی از آسمان شنیدم‬ ‫صدایی بلند گفت‪ :‬از خدا بترسید و‬
‫که گفت‪ :‬بنویس‪ :‬خوشا به حال‬ ‫او را تجلیل کنید! زی را زمان داوری‬
‫کسانی که از این به بعد در خداوند‬ ‫او ف را رسیده‪ ،‬او را بپرستید که‬
‫م ی‌میرند‪ .‬روح م ی‌گوید‪ :‬بله‪ ،‬آنها از‬ ‫آسمان و زمین و دریا و چشم ه‌های‬
‫رن ج‌های خود رها خواهند شد‪ .‬زی را‬ ‫آب را او آفرید‪.‬‬
‫اعمالشان به دنبال آنها خواهد آمد‪.‬‬ ‫‪ 8‬و فرشت ‌ه دوم چنین ادامه داد‪:‬‬
‫سقوط کرد! بابل بزرگ که ش راب‬
‫برداشت محصول از زمین‬ ‫غضب ب ت‌پرستی خود را به همه‬
‫‪ 14‬و من نگاه کردم و ابری سفید‬ ‫ملّ ت‌ها نوشاند سقوط کرد‪.‬‬
‫دیدم که کسی شبیه به پسر انسان‬ ‫سومی به دنبال آن دو آمد‬‫فرشت ‌ه ّ‬
‫‪9‬‬

‫بر آن ابر نشسته بود و تاجی از طال‬ ‫و با صدای بلند گفت‪ :‬اگر کسی آن‬
‫بر سر و داسی تیز در دست داشت‪.‬‬ ‫وحشی و تصویر او را بپرستد و‬
‫‪ 15‬و فرشته دیگری از معبد بیرون‬ ‫نشان او را بر پیشانی یا دست خود‬
‫آمد و با صدای بلند به آنکه روی ابر‬ ‫بپذیرد‪ 10 ،‬او نیز از ش راب غضب خدا‬
‫نشسته بود گفت‪ :‬داس خود را بردار‬ ‫که خالص در جام غضب او ریخته‬
‫و درو کن‪ .‬زی را زمان درو رسیده‬ ‫شده خواهد نوشید؛ و او در حضور‬
‫است‪ .‬و محصول زمین آماد ‌ه درو‬ ‫فرشتگان مق دّس و در حضور بره با‬
‫است‪ 16 .‬سپس‪ ،‬آن‌کس که روی ابر‬ ‫آتش و گوگرد عذاب خواهد شد‪ 11 .‬و‬
‫نشسته بود داس خود را روی زمین‬ ‫دود عذاب آنان تا ابد به باال خواهد‬
‫چرخاند و زمین درو شد‪.‬‬ ‫رفت‪ ،‬و کسانی که وحشی و تصویر‬
‫او را م ی‌پرستند و کسانی که نشانه‬
‫باالترین عشق است‪ .‬او به ما به چشم اف راد کامل م ی‌نگرد‪ .‬ما م ی‌توانیم به حق از عشق‬
‫او شادی کنیم‪.‬‬
‫‪ 14:7‬او که آفرید‪ -‬واقعیت خاموش آفرینش باید ب رای ما و جهان فرمانی باشد که توبه‬
‫کرده و به سمت آفریننده‌مان برگردیم‪.‬‬
‫‪ 14:10‬آتش نابود م ی‌کند؛ همه چیز را ب رای ابد نم ی‌سوزاند‪ .‬تمثیل اینجا به نابودی سدوم‬
‫با آتش و گوگرد است؛ که در یهودای ‪ 7‬توصیف شده‌است‪ .‬اما سدوم امروزه به ‌راستی‬
‫نم ی‌سوزد؛ آتش ابدی به نابودی کاملی اشاره دارد که عواقب ابدی به دنبال خواهد داشت‪.‬‬
‫به این ترتیب‪ ،‬اورشلیم با آتش ابدی نابود شده‌است (ارمیا ‪ .)17:27‬مجازات گناه مرگ‬
‫است (رومیان ‪.)6:23‬‬
‫‪ 14:15‬وقتی گناه انسان به نقطه خاصی برسد‪ ،‬عیسی آمده و داوری خواهد کرد‪ .‬آن روز‬
‫قطع ا ً چندان دور نیست‪.‬‬
‫‪ 15:8 - 14:17‬هفشاکم‬ ‫‪544‬‬
‫‪3‬‬
‫داشتند که خدا به آنها داده بود‪.‬‬ ‫‪ 17‬فرشته دیگری از معبدی که در‬
‫و آنها سرود خادم خدا‪ ،‬موسی‪ ،‬و‬ ‫آسمان ق رار دارد بیرون آمد که او‬
‫بره را م ی‌خواندند‪ :‬کارهای‬ ‫سرود ّ‬ ‫نیز داسی تیز هم راه داشت‪ 18 .‬و باز‬
‫تو بزرگ و شگف ت‌انگیز هستند‪،‬‬ ‫فرشت ه‌ای دیگر از مح راب بیرون آمد‬
‫ای خداوند خدای متعال‪ .‬راه‌های تو‬ ‫ت اختیار داشت و با‬ ‫که بر آتش قدر ِ‬
‫به عدالت و حق است‪ ،‬ای پادشاه‬ ‫صدای بلند به آن‌کس که داس تیز‬
‫دوران‪ 4 .‬کیست که از تو نه راسد‪،‬‬ ‫داشت‪ ،‬گفت‪ :‬داس تیزت را بردار و‬
‫خداوندا‪ ،‬و تو را تجلیل نکند؟ زی را‬ ‫خوش ه‌های انگور را از زمین بچین‪.‬‬
‫تنها تویی که ق دّوسی‪ .‬زی را هم ه‌ اقوام‬ ‫زی را انگورهای آن کام الً رسیده‬
‫در پیشگاه تو آمده و تو را پرستش‬ ‫‌است‪ 19 .‬و آن فرشته داس خود را‬
‫خواهند کرد‪ .‬زی را اعمال عادالن ‌ه تو‬ ‫روی زمین چرخاند و انگورهای‬
‫آشکار شده است‪.‬‬ ‫زمین را جمع کرد در خمره ش راب‬
‫‪ 5‬و سپس دیدم که معب ِد شهادت در‬ ‫ریخت‪ ،‬در خمره بزرگ غضب خدا‪.‬‬
‫آسمان باز شد‪ 6 .‬و هفت فرشته که‬ ‫‪ 20‬و خمره بیرون از شهر لگدمال‬
‫حامل هفت بال بودند از آن بیرون‬ ‫شد و از آن خمره خون بیرون زد و‬
‫آمدند‪ ،‬درحالی که لباسی از پنب ه‌‬ ‫خون تا افسار اس ب‌ها باال آمد‪ ،‬در‬
‫گ رانبها‪ ،‬خالص و درخشان به تن‬ ‫مسافتی به وسعت ه زار و ششصد‬
‫زرین به دور سین ه‌هایشان‬ ‫و شالی ّ‬ ‫زمین بزرگ‪.‬‬
‫داشتند‪ 7 .‬و یکی از آن چهار موجود‬
‫زرین به آن هفت‬ ‫زنده‪ ،‬هفت کاس ه‌ ّ‬
‫فرشته داد که لبریز از غضب خدا‬ ‫باب ‪15‬‬
‫بود که تا ابد زنده خواهد بود‪ 8 .‬و‬
‫معبد آکنده از دود ناشی از جالل و‬ ‫هفت بالی آخر‬
‫قدرت خدا شد‪ ،‬و تا زمانی که هفت‬ ‫یک نشانه بزرگ و حیرت‌انگیز‬
‫بالی آن هفت فرشته به پایان نرسید‪،‬‬ ‫دیگر در آسمان دیدم‪ .‬هفت فرشته‬
‫هیچ‌کس نتوانست وارد معبد شود‪.‬‬ ‫با هفت بال که «وای» نهایی بودند‪،‬‬
‫زی را با آنها غضب خدا به پایان‬
‫م ی‌رسید‪.‬‬
‫باب ‪16‬‬ ‫‪ 2‬و دریایی از شیشه دیدم که با‬
‫هفت کاسه‬ ‫آتش آمیخته شده بود‪ ،‬و کسانی که‬
‫آنگاه صدایی بلند از معبد شنیدم که‬ ‫بر آن وحشی و بر تصویر او و بر‬
‫به آن هفت فرشته م ی‌گفت‪ :‬بروید و‬ ‫عدد نام او چیره شده بودند‪ ،‬در کنار‬
‫هفت کاس ه‌ غضب خدا را بر زمین‬ ‫دریا ایستاده بودند و چن گ‌هایی‬

‫‪ 15:3‬ما با جالل خدا‪ ،‬این سرود را خواهیم خواند‪ .‬همان طور که موسی از ف رار مردم‬
‫خدا از مصر خوشحال شد‪ ،‬ما نیز باید خوشحال باشیم که نهایت ا ً و بدون بازگشت‪ ،‬جسم‬
‫و این دنیا را پشت سر گذاشت ه‌ایم‪.‬‬
‫‪545‬‬ ‫‪ 16:15 - 16:2‬هفشاکم‬
‫اوست‪ ،‬ناس زا گفتند‪ ،‬ا ّم ا توبه نکرده‬ ‫بریزید‪ 2 .‬زخ م‌هایی بزرگ و دردناک‬
‫و او را تجلیل نکردند‪.‬‬ ‫بر تن کسانی که عالمت آن وحشی‬
‫‪ 10‬فرشت ه‌ پنجم کاس ه‌ خود را بر‬ ‫را بر خود داشتند و تصویر او را‬
‫ت آن وحشی ریخت و پادشاهی‬ ‫تخ ِ‬ ‫م ی‌پرستیدند‪ ،‬پدید آمد‪.‬‬
‫او در تاریکی فرو رفت؛ و آنها‬ ‫دوم کاس ه‌ خود را در دریا‬ ‫فرشت ه‌ ّ‬
‫‪3‬‬

‫از ش دّت درد‪ ،‬زبان خود را گاز‬ ‫انسان‬


‫ِ‬ ‫ریخت‪ ،‬و دریا شبیه به خون‬
‫م ی‌گرفتند‪ 11 .‬و آنها از ش دّت درد و‬ ‫ُم رده شد‪ ،‬و هم ه‌ جانداران حتی‬
‫زخ م‌های خود به خدای آسمان ناس زا‬ ‫هرچه در دریا بود هالک شد‪.‬‬
‫م ی‌گفتند‪ ،‬ا ّم ا از اعمال خود توبه‬ ‫‪ 4‬و فرشت ‌ه سوم کاس ه‌ خود را در‬
‫نم ی‌کردند‪.‬‬ ‫رودخان ه‌ها و چشم ه‌های آب ریخت‪،‬‬
‫‪ 12‬فرشت ه‌ ششم کاس ه‌ خود را بر رود‬ ‫و آنها به خون تبدل شدند‪.‬‬
‫بزرگِ فُ رات ریخت و آب آن خشک‬ ‫‪ 5‬و شنیدم که فرشت ه‌ آب‌ها‬
‫شد تا راه ب رای پادشاهانی که از‬ ‫م ی‌گفت‪ :‬در این حکم که کردی‪ ،‬تو‬
‫شرق م ی‌آیند باز شود‪.‬‬ ‫عادل بوده‌ای‪ ،‬ای تو که هستی و‬
‫‪ 13‬و آنگاه دیدم سه روح خبیث‬ ‫بوده‌ای‪ ،‬ای ق دّوس‪ 6 .‬زی را آنها خون‬
‫شبیه به وزغ از دهان اژدها و از‬ ‫ق دّیسان و انبیای تو را ریختند‪ ،‬پس‬
‫دهان آن وحشی و از دهان پیامبر‬ ‫به آنها خون دادی تا بنوشند‪ .‬س زای‬
‫دروغین بیرون آمدند‪ 14 .‬اینها ارواح‬ ‫آنها همین است‪ 7 .‬و شنیدم که فرشته‬
‫دیوهایی هستند که آیات را به انجام‬ ‫دیگری از مح راب م ی‌گفت‪ :‬بله‪ ،‬ای‬
‫م ی‌رسانند‪ .‬اینها نزد پادشاهان در‬ ‫خداوند خدای قادر متعال‪ ،‬کیفر تو‬
‫سرتاسر جهان م ی‌روند‪ ،‬تا آنها را‬ ‫به حق و عادالنه است‪.‬‬
‫روز بزرگِ خدای قادر‬ ‫ِ‬ ‫ب رای نبرد‬ ‫‪ 8‬فرشت ه‌ چهارم کاس ‌ه خود را روی‬
‫متعال جمع کنند‪( 15 .‬آگاه باشید‪ ،‬من‬ ‫خورشید ریخت‪ ،‬و خورشید فرمان‬
‫مانند دزدان م ی‌آیم! خوشا به حال آن‬ ‫‪9‬‬
‫یافت تا مردم را در آتش بسوزاند‪.‬‬
‫که بیدار م ی‌ماند و لباسش را نگاه‬ ‫و مردم از گرمای شدید سوختند‪ ،‬و‬
‫م ی‌دارد‪ ،‬مبادا لخت روانه شود و‬ ‫به نام خدا که اختیار این بالها با‬
‫‪ 16: 9, 11‬بار دیگر‪ ،‬قصد داوری نهایی خدا بر گنهکاران این است که آنها را به سمت‬
‫توبه سوق دهد‪ ،‬نه اینکه خشم خدایی رنجیده خاطر را بنماید‪ .‬خدا بسیار مشتاق توبه‬
‫بندگانش است؛ از جمله ما و امروز‪.‬‬
‫‪ 16:15‬تلمیح به باکرگانی است که وسوسه شدند به خواب بروند چون به نظر م ی‌رسید‬
‫که مسیح‪ ،‬داماد‪ ،‬آمدنش را به تأخیر انداخته است‪( .‬متی ‪ .)25:5‬جامه اشاره به لباس‬
‫سفیدی دارد که ایمانداران عیسی به تن م ی‌کنند و در تعمید به آنها داده شده است‬
‫(‪ .)19:8‬ما این جام ه‌ها را در تن نگه م ی‌داریم تا همچنان مطمئن باشیم که این گونه‬
‫در ب رابر خدا حاضر م ی‌شویم و در نتیجه در انتظار شادمان ه‌مان ب رای بازگشت عیسی‬
‫بیدار خواهیم بود‪ .‬اشتیاق ما ب رای آمدن او تنها در صورتی حفظ م ی‌شود که فروتنانه از‬
‫پذیرشمان توسط او مطمئن باشیم‪.‬‬
‫‪ 17:8 - 16:16‬هفشاکم‬ ‫‪546‬‬
‫است را نشانت دهم‪ 2 ،‬با او بود که‬ ‫رسوا گردد!) ‪ 16‬آنگاه آنها‪ ،‬پادشاهان‬
‫پادشاهان زمین زنا کردند و ساکنان‬ ‫زمین را در جایی که به زبان عبری‬
‫ب ه م‌آغوش ی‌های او‬ ‫زمین از ش را ِ‬ ‫«آرماگدون» خوانده م ی‌شود‪ ،‬گرد هم‬
‫مست شدند‪ 3 .‬و او من را در روح‬ ‫آوردند‪.‬‬
‫به بیابانی برد‪ ،‬در آنجا زنی دیدم‬ ‫‪ 17‬و فرشت ه‌ هفتم کاس ه‌ خود را در‬
‫که روی پشت وحشی سرخ رنگی‬ ‫هوا پاشید؛ و از آن تخت که در‬
‫نشسته بود که تنش یکسره با نام‌های‬ ‫معبد بود‪ ،‬صدایی بلند برخاست‬
‫کف رآمیز پوشیده شده بود‪ ،‬و هفت سر‬ ‫که م ی‌گفت‪ :‬تمام شد! ‪ 18‬آنگاه‬
‫و ده شاخ داشت‪ 4 .‬و زن لباسی قرمز‬ ‫غرش تندر بود و‬ ‫رعد و برق و ّ‬
‫و ارغوانی به تن داشت و غرق در‬ ‫زمی ن‌لرزه‌ای بزرگ واقع شد‪ ،‬آن قدر‬
‫طال و جواهر و مروارید بود‪ ،‬جامی‬ ‫بزرگ که از زمان پا گذاشتن انسان‬
‫زرین در دست داشت لبریز از تمام‬ ‫ّ‬ ‫‪19‬‬
‫بر زمین‪ ،‬نظیرش روی نداده بود‪.‬‬
‫ناپاکی‬
‫ِ‬ ‫زشت ی‌ها و حتی لبریز از‬ ‫شهر بزرگ سه ت ّک ه شد و شهرهای‬
‫ه م‌آغوش ی‌هایش‪ 5 ،‬و یک نام به‬ ‫اقوام سقوط کرد‪ ،‬و خدا بابِ ل بزرگ‬
‫صورت رمز بر پیشان ی‌اش نوشته‬ ‫ب‬
‫را به یاد آورد و جام لبریز از ش را ِ‬
‫شده بود‪ :‬باب ِل بزرگ‪ ،‬مادر فاحش ه‌ها‬ ‫خشم خود را به او نوشاند‪ 20 .‬و ج زایر‬
‫ِ‬
‫و زشت ی‌های زمین‪ 6 .‬و دیدم که آن‬ ‫گریختند و کوه‌ها محو شدند‪ 21 .‬و‬
‫زن از خون ق دّیسان و شهدای عیسی‬ ‫تگرگی بسیار سنگین از آسمان بر‬
‫مست است‪ .‬همی ن‌ که او را دیدم‪،‬‬ ‫مردمان فرو ریخت که هر دانه‪،‬‬
‫بسیار متع ّج ب شدم‪.‬‬ ‫انگاری پنجاه کیلو وزن داشت‪ ،‬و‬
‫‪ 7‬اما فرشته به من گفت‪ :‬چ را‬ ‫انسان‌ها به ‌خاطر این بال به خدا‬
‫شگف ت‌زده شده‌ای؟ راز آن زن‪ ،‬و آن‬ ‫ناس زا گفتند‪ .‬زی را که بالیی بسیار‬
‫س ر و ده شاخ دارد و‬
‫وحشی که هفت َ‬ ‫سخت بود‪.‬‬
‫زن بر او سوار است‪ ،‬را ب رایت شرح‬
‫خواهم داد‪ 8 .‬آن وحشی که تو دیدی‪،‬‬ ‫باب ‪17‬‬
‫زمانی بود و اکنون دیگر نیست‪ ،‬و‬
‫ب ه‌ زودی از هاویه برم ی‌خیزد و به‬ ‫مجازات بابل‬
‫هالکت خواهد رسید‪ .‬و از زمینیان‪،‬‬ ‫و از آن هفت فرشته که آن هفت کاسه‬
‫آنها که نامشان از ابتدای آفرینش‬ ‫را در دست داشتند‪ ،‬یکی جلو آمد و‬
‫جهان در دفتر حیات ثبت نشده‬ ‫به من گفت‪ :‬بیا تا مجازات آن فاحش ه‌‬
‫بزرگ که بر آبهای بسیار نشسته‬
‫‪ 16:19‬شهرهای بسیاری در مرزهای نادرست بنا شده‌اند‪ ،‬و این م ی‌تواند تحققی عینی‬
‫داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 17:1‬به نظر م ی‌رسد بابل اشاره به نظامی سیاسی یا مذهبی داشته باشد که بر زمین‬
‫حاکم است [یا‪« ،‬سرزمین» ناحیه وعده داده شده به اب راهیم] و در ازای منافع و لذات‬
‫موقت‪ ،‬حمایت مادی ارائه م ی‌کند‪ .‬چنین نظامی مردم خدا را آزار م ی‌دهد‪ ،‬هم اس رائیل‬
‫اصلی و اس رائیل معنوی‪.‬‬
‫‪547‬‬ ‫‪ 18:4 - 17:9‬هفشاکم‬
‫ده شاخ که دیدی‪ ،‬از فاحشه متنفر‬ ‫است‪ ،‬از دیدن آن وحشی شگف ت‌زده‬
‫خواهند شد‪ .‬او را نابود خواهند کرد‬ ‫خواهند شد‪ ،‬زی را که زمانی بود‪ ،‬و‬
‫و لخت رهایش خواهند نمود‪ .‬گوشت‬ ‫اکنون دیگر نیست‪ ،‬و خواهد آمد‪.‬‬
‫او را خواهند خورد و او را در آتش‬ ‫‪ 9‬باید ذهنی حکیم داشت تا این را‬
‫خواهند سوزاند‪ 17 .‬زی را خدا به قلب‬ ‫فهمید‪ .‬آن هفت سر‪ ،‬هفت کوه هستند‬
‫آنها الهام فرموده تا خواست او را‬ ‫که زن بر آنها نشسته است‪ 10 .‬و آنها‬
‫ب رآورده سازند و دل خود را ی ک‌دله‬ ‫هفت پادشاه هستند‪ .‬از آنها‪ ،‬پنج نفر‬
‫کنند‪ ،‬و حکومت خود را به دست‬ ‫سقوط کرده‌اند‪ ،‬یکی هنوز باقی است‬
‫آن وحشی بسپارند‪ ،‬تا زمانی که‬ ‫و آخرین نفر هنوز نیامده است؛ و‬
‫کالم خدا عملی شود‪ 18 .‬و آن زن که‬ ‫وقتی بیاید‪ ،‬باید اندک زمانی ادامه‬
‫دیدی همان شهر بزرگ است که بر‬ ‫دهد‪ 11 .‬آن وحشی که زمانی بود و‬
‫پادشاهان زمین حکومت م ی‌کند‪.‬‬ ‫اکنون نیست‪ ،‬پادشاه هشتم است‪.‬‬
‫او به همان هفت تن تعلق دارد و به‬
‫باب ‪18‬‬ ‫هالکت خواهد رسید‪ 12 .‬آن ده شاخ‬
‫که دیدی‪ ،‬ده پادشاه هستند که هنوز‬
‫سقوط بابل‬ ‫به پادشاهی نرسیده‌اند‪ ،‬ا ّم ا با آن‬
‫پس از اینها‪ ،‬فرشت ه‌ای دیگر دیدم‬ ‫وحشی به مدت یک ساعت از قدرت‬
‫که از آسمان فرود م ی‌آمد و قدرتی‬ ‫شاهان برخوردار خواهند شد‪ 13 .‬همه‬
‫عظیم داشت؛ و زمین از جالل‬ ‫آنها تنها یک هدف دارند و قدرت‬
‫او نورانی شد‪ 2 .‬و با صدایی گی را‬ ‫و اختیار خود را به وحشی خواهند‬
‫فریاد زد و گفت‪ :‬سقوط کرد! بابِ ل‬ ‫سپرد‪ 14 .‬همگی با آن بره جنگ‬
‫بزرگ سقوط کرد‪ ،‬و اینک به مأمن‬ ‫خواهند کرد‪ ،‬ا ّم ا بره بر آنها پیروز‬
‫دیوان تبدیل شده و ق رارگاه هر روح‬ ‫خواهد شد‪ ،‬زی را او خداوند خدایان‬
‫ناپاکی‪ ،‬و به ق رارگاه هر پرنده‌ ناپاک‬ ‫‌شدگان‬ ‫و شاه شاهان است‪ ،‬و خوانده‬
‫و نفرت‌انگیزی‪ 3 .‬زی را همه اقوام از‬ ‫ِ‬
‫و منتخبین و ایمان‌داران به او نیز‬
‫ش راب غضب ه م‌بستری او سقوط‬ ‫پیروز خواهند شد‪.‬‬
‫کردند؛ هم ه‌ پادشاهان زمین با او‬ ‫‪ 15‬و او به من گفت‪ :‬آن آب‌ها که‬
‫زنا کردند‪ ،‬و تاج ران زمین با قدرت‬ ‫دیدی‪ ،‬که فاحشه بر آنها ق رار دارد‪،‬‬
‫طمع او ثروتمند شدند‪ 4 .‬و صدایی‬ ‫مل ت‌ها و جماع ت‌ها و قوم‌ها و‬
‫دیگر از آسمان شنیدم که گفت‪ :‬ای‬ ‫زبان‌ها هستند‪ 16 .‬آن وحشی و آن‬
‫‪ 17:16‬پیروزی مسیح بر این نظام (‪ )14:‬از طریق اعضای مختلف ائتالفی است که‬
‫خود را آماده اعالم م ی‌کنند؛ نفاق درونی شیوه نابودی دشمنان خدا در عهد قدیم بود‪ .‬اگر‬
‫نفاق را بپذیریم‪ ،‬پذیرفت ه‌ایم که تا ابد در لعن زندگی کنیم‪.‬‬
‫‪ 17:17‬در دل آنها نهاده است‪ -‬خدا امیال ذهن گنهکاران را تأیید م ی‌کند‪ .‬اگر در‬
‫افکارمان جسمانی و دیوی باشیم‪ ،‬خدا ما را در آن ق رار م ی‌دهد؛ و البته در پاسخ به‬
‫تال ش‌های ما ب رای معنوی شدن نیز همین کار را خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 18:4‬ترک نظام جهان در آخرین روزها‪ ،‬دشوار و دردناک خواهد بود‪ ،‬درست همان‬
‫‪ 18:17 - 18:5‬هفشاکم‬ ‫‪548‬‬
‫‪ 11‬و تاج ران زمین بر او خواهند‬ ‫قوم من از او خارج شوید‪ ،‬مبادا در‬
‫گریست و به سوگ او خواهند‬ ‫گناهان او شریک شوید‪ ،‬و سهمی‬
‫نشست‪ ،‬زی را دیگر کسی متاع آنها را‬ ‫از بالهای او نصیبتان شود‪ 5 .‬زی را‬
‫نم ی‌خرد‪ 12 .‬نه طال و نقره و جواه رات‬ ‫گناهان او حتی به آسمان رسیده‪ ،‬و‬
‫و مروارید آنان را و نه پارچ ه‌های‬ ‫‪6‬‬
‫خدا رذالت او را به یاد آورده است‪.‬‬
‫نفیس و ابریشم و ارغوان و مخمل‬ ‫هرچه او داده به او پس دهید؛ مزد‬
‫آنان را‪ ،‬و نه انواع چوب‌های معطر‬ ‫هر آنچه کرده را دو ب رابر بپردازید‪.‬‬
‫و ظرف‌های عاج و ظرف‌های چوبی‬ ‫در جام خودش‪ ،‬سهمی دو ب رابر‬
‫مرمر آنان‬
‫ِ‬ ‫ارزشمند و مس و آهن و‬ ‫بریزید‪ 7 .‬به او همان مقدار عذاب‬
‫بخور‬
‫ِ‬ ‫را‪ 13 ،‬نه دارچین و ادویه و‬ ‫و اندوه دهید که او جالل و شکوه‬
‫خوشبو و پماد و کندر آنان را‪ ،‬نه‬ ‫به خود م ی‌داد‪ .‬زی را او در دل خود‬
‫ش راب و روغن زیتون و آرد مرغوب‬ ‫م ی‌گوید‪ :‬من به مانند یک ملکه‬
‫و گندم آنان را‪ ،‬نه حیوانات اهلی و‬ ‫م ی‌نشینم‪ ،‬بیوه نیستم و هرگز ماتم‬
‫گوسفندان و اسبان و اراب ه‌های آنان‬ ‫نخواهم دید‪ 8 .‬به همین خاطر است‬
‫‪14‬‬
‫را‪ ،‬و نه برده‌ها و روح انسان‌ها را‪.‬‬ ‫که بالهایش یک روزه بر او نازل‬
‫و میوه‌هایی که تم نّ ای آنها را داشتی‬ ‫خواهد شد‪ ،‬بالی مرگ و ماتم و‬
‫همه رفتند‪ ،‬و هرچه مایه قدرت و‬ ‫قحطی؛ و او کام الً در آتش خواهد‬
‫ثروت تو بود به باد رفت و دیگر باز‬ ‫سوخت‪ .‬زی را خداوند خدایی که به او‬
‫نخواهد گشت! ‪ 15‬و تاج ران اینها که‬ ‫کیفر م ی‌دهد‪ ،‬قدرتمند است‪.‬‬
‫از او ثروت کسب م ی‌کردند‪ ،‬از ترس‬ ‫‪ 9‬و چون شاهان زمین که با او زنا‬
‫عذاب‪ ،‬دور خواهند ایستاد و گریه‬ ‫کردند و شریک تج ّم ل او شدند‪ ،‬دود‬
‫و زاری خواهند کرد‪ 16 ،‬و خواهند‬ ‫سوختن او را ببینند‪ ،‬بر او خواهند‬
‫گفت‪ :‬وای‪ ،‬وای‪ ،‬شهر بزرگ!‬ ‫گریست و به سوگ او خواهند‬
‫او که کتان نفیس و بنفش و سرخ‬ ‫نشست‪ 10 ،‬و از ترس عذابی که‬
‫پوشیده و آکنده از طال و جواهر و‬ ‫او م ی‌کشد‪ ،‬دور ایستاده و خواهند‬
‫مروارید بود! ‪ 17‬ثروت عظیم تو در‬ ‫گفت‪ :‬وای‪ ،‬وای‪ ،‬شهر بزرگ! بابل‪،‬‬
‫یک ساعت تباه شد‪ .‬و هر ناخدای‬ ‫شهر قدرتمند! زی را عذاب تو در یک‬
‫کشتی و همه کسانی که با کشتی‬ ‫ساعت م ی‌رسد‪.‬‬
‫طور که پاسخ دادن یهودیان به ف راخوان تاریخی اولی ه‌ ب رای ترک بابل و بازگشت ب رای‬
‫بازسازی وی ران ه‌های یهودا‪ ،‬دشوار بود‪ .‬بسیاری از آنها در بابل زندگی خوبی داشتند و‬
‫ترجیح م ی‌دادند آنجا بمانند؛ همین وسوسه در روز آخر ب رای ایمانداران اتفاق م ی‌افتد‪،‬‬
‫بابل نمادین‪.‬‬
‫‪ 18:6‬دریافت جامی ب رای نوشیدن از طرف خدا‪ ،‬نمادی دوسویه است ‪ -‬هم ب رای لعن‬
‫و هم ب رای برکت (رساله اول قرنتیان ‪ .)10:16‬به این دلیل است که وقتی در م راسم‬
‫نان جامی ش راب برم ی‌داریم‪ ،‬باید دقت کنیم که لعن م ی‌نوشیم یا برکت (رساله اول‬
‫قرنتیان ‪ .)11:28,29‬همین م راسم نان را به یک تجربه دشوار بدل م ی‌سازد‪ ،‬چون با دو‬
‫سرنوشتی که انتظارمان را م ی‌کشد‪ ،‬روب ه‌رو م ی‌شویم‪.‬‬
‫‪549‬‬ ‫‪ 19:4 - 18:18‬هفشاکم‬
‫هیچ چ راغی در تو دیده نخواهد شد‬ ‫سفر م ی‌کنند‪ ،‬چه دریانوردان و‬
‫و صدای هیچ عروس و دامادی در‬ ‫چه کسانی که از راه دریا روزی‬
‫ان تو‪،‬‬‫تو شنیده نخواهد شد‪ .‬تاج ر ِ‬ ‫کسب م ی‌کنند‪ ،‬دورادور ایستادند‪،‬‬
‫افسون تو‬
‫ِ‬ ‫بزرگان زمین بودند؛ و‬
‫ِ‬ ‫‪ 18‬و چون دود آتشی را دیدند که او‬
‫هم ه‌ اقوام را فریفت‪.‬‬ ‫را م ی‌سوزاند‪ ،‬فریاد زدند که‪ :‬کدام‬
‫‪ 24‬و خون انبیا و ق دّیسان و همه‬ ‫‪19‬‬
‫شهر مانند این شهر بزرگ است؟‬
‫کسانی که در زمین کشته شدند در‬ ‫و خاک بر سر م ی‌ریزند و با گریه‬
‫آنجا یافت شد‪.‬‬ ‫و زاری م ی‌گویند‪ :‬وای‪ ،‬وای‪ ،‬شهر‬
‫بزرگ‪ ،‬شهری که تمام کشت ی‌داران‪،‬‬
‫باب ‪19‬‬ ‫از ثروت آن ثروتمند شدند! اینک در‬
‫یک ساعت وی ران شد‪.‬‬
‫ستایش خدا!‬ ‫‪ 20‬ای آسمان‪ ،‬ق دّیسان‪ ،‬رسوالن و‬
‫پس از اینها‪ ،‬صدایی شبیه صدای‬ ‫انبیا‪ ،‬بر او شادی کنید‪ .‬زی را خدا‬
‫جمعیتی انبوه را در آسمان شنیدم‬ ‫حق شما را از او ستاند‪ 21 .‬وفرشت ه‌ای‬
‫که م ی‌گفت‪ :‬خدا را شکر! نجات و‬ ‫قدرتمند‪ ،‬سنگی به اندازه سنگ‬
‫آن خدای ما است‪.‬‬ ‫جالل و قدرت از ِ‬ ‫آسیاب برداشت و به دریا انداخت‬
‫‪ 2‬زی را داوری‌های او به حق و عدل‬ ‫و گفت‪ :‬اینطور سخت سقوط خواهد‬
‫است‪ .‬زی را آن فاحش ه‌ بزرگ که زمین‬ ‫کرد‪ ،‬بابِ ل‪ ،‬آن شهر بزرگ‪ ،‬و دیگر‬
‫را با زنایش به فساد کشید را مجازات‬ ‫نشانی از آن هرگز یافت نشود‪ 22 .‬و‬
‫کرده‪ ،‬و انتقام خون بندگان خود را از‬ ‫دیگر صدای چن گ‌نوازان و مطربان‬
‫او گرفته است‪.‬‬ ‫و ن ی‌نوازان در تو شنیده نخواهد شد‬
‫‪ 3‬و ب رای دومین بار گفتند‪ :‬خدا‬ ‫و نه صدای شیپورچیان‪ ،‬و هیچ‬
‫را شکر! و دود او تا ابد باال خواهد‬ ‫صنعتگر و صنعتی در تو یافت‬
‫رفت‪.‬‬ ‫نخواهد شد‪ ،‬و صدای هیچ آسیابی‬
‫‪ 4‬و بیست و چهار پیر و چهار‬ ‫به گوش نخواهد رسید‪ 23 .‬دیگر نور‬
‫موجود زنده به خاک افتادند و خدا‬
‫‪ 18:21‬تصویر این پاره‌سنگ که به درون دریا افکنده م ی‌شود توسط عیسی ب رای‬
‫توصیف سرنوشت کسانی استفاده شده که باعث لغزش کوچکان م ی‌شوند (متی ‪.)18:6‬‬
‫این یعنی ما به اندازه‌ بابل با آن همه گناه کبیره‪ ،‬بد هستیم‪ .‬آنها که این کار را می کنند‪،‬‬
‫«با جهان محکوم» خواهند شد (اول قرنتیان ‪ ،)11:32‬یعنی‪ ،‬رستاخیز و داوری شده و‬
‫به بابل فرستاده م ی‌شوند تا در سرنوشت او شریک باشند‪.‬‬
‫‪ 19:3‬تا ابد‪ -‬بابل به کل توسط آتش نابود م ی‌شود‪ ،‬نه اینکه محکوم به بال گردد (‪.)18:8‬‬
‫اما دود‪ ،‬باقیمانده عواقب ابدی نابودی آن و آینده‌ای که از دست داده‪ ،‬تا ابد با مردم خدا‬
‫هم راه خواهد بود‪.‬‬
‫‪ 19:7‬ما نامزدهای عیسی هستیم‪ ،‬بره‪ .‬باید در این زندگی خودمان را ب رای روز ازدواج‬
‫آماده کنیم‪ .‬هیچ تردیدی در این مورد نیست ‪ -‬او ما را دوست دارد و مشتاق ازدواج با‬
‫ما است‪.‬‬
‫‪ 19:19 - 19:5‬هفشاکم‬ ‫‪550‬‬
‫‪ 11‬آنگاه دیدم که آسمان باز شد؛‬ ‫که بر تخت نشسته بود را پرستش‬
‫و پیش رویم اسب سفیدی دیدم‬ ‫کردند‪ ،‬و گفتند‪ :‬آمین‪ .‬خدا را شکر!‬
‫با سواری که او را امین و صادق‬ ‫‪ 5‬و صدایی از تخت ب رآمد که‪ :‬خدا‬
‫م ی‌نامند‪ .‬او به عدل حکم م ی‌کند‬ ‫را ستایش کنید ای تمام خادمان او‪،‬‬
‫و م ی‌جنگد‪ 12 .‬و چشمانش شبیه به‬ ‫شما که خوف او را دارید‪ ،‬از کوچک‬
‫شعله آتش است‪ ،‬و تاج‌های زیادی‬ ‫و بزرگ‪.‬‬
‫بر سر دارد‪ ،‬و نامی بر او نوشته شده‬ ‫‪ 6‬و سپس صدایی شنیدم شبیه‬
‫‪13‬‬
‫که هی چ‌کس جز خودش نم ی‌داند‪.‬‬ ‫غرش‬ ‫خروش جمعیتی بزرگ‪ ،‬و ّ‬
‫لباسش به خون آغشته است و او را‬ ‫آب‌های ف راوان‪ ،‬و شبیه صدای بلند‬
‫«کالم خدا» م ی‌خوانند‪ 14 .‬و سپاهیان‬ ‫تندر‪ ،‬که م ی‌گفت‪ :‬خدا را شکر! زی را‬
‫آسمان به دنبال او روانه بودند‪،‬‬ ‫که خداوند خدای ما‪ ،‬آن قادر متعال‪،‬‬
‫سوار بر اس ب‌های سفید‪ ،‬در حالی‬ ‫حکم رانی م ی‌کند‪ 7 .‬بیایید خوشحالی‬
‫کتان نفیس‪ ،‬سفید و‬ ‫ِ‬ ‫که جام ه‌های‬ ‫کنیم و بسیار شاد باشیم‪ ،‬و بیایید او‬
‫پاکیزه بر تن داشتند‪ 15 .‬و شمشیری‬ ‫بره‬
‫را تجلیل کنیم‪ .‬زی را دامادی آن ّ‬
‫ب ُّرنده از دهانش بیرون م ی‌آید که‬ ‫نزدیک است‪ ،‬و همسرش خود را‬
‫با آن قوم‌ها را م ی‌تاراند؛ با عصای‬ ‫آماده کرده است‪ 8 .‬و به او لباسی از‬
‫آهنین بر آنها حکم رانی خواهد کرد‪،‬‬ ‫کتان نفیس و درخشان و خالص داده‬
‫ب خدای قادر‬ ‫انگور خمر‌ه ش را ِ‬
‫ِ‬ ‫و‬ ‫کتان نفیس‪،‬‬
‫ِ‬ ‫شد تا بر تن کند‪ .‬زی را‬
‫متعال را لگدمال م ی‌کند‪ 16 .‬و بر‬ ‫اعمال پارسایان ه‌ ق دّیسان است‪.‬‬
‫لباس و ران او اسمی نوشته است‪:‬‬ ‫‪ 9‬و او به من گفت‪ :‬بنویس‪ ،‬خوشا‬
‫شاه شاهان و ارباب اربابان‪.‬‬ ‫به حال کسانی که به میهمانی‬
‫‪ 17‬و فرشت ه‌ای دیدم که در آفتاب‬ ‫بره دعوت شوند‪ .‬و او به‬ ‫دامادی ّ‬
‫ایستاده بود و با صدایی بلند فریاد‬ ‫من گفت‪ :‬اینها کالم راستین خدا‬
‫م ی‌زد و م ی‌گفت‪ :‬ای تمام پرندگانی‬ ‫است‪ 10 .‬و من پیش پای او بر زمین‬
‫که در آسمان هستید‪ ،‬بیایید‪ ،‬ب رای‬ ‫افتادم تا عبادتش کنم‪ ،‬و او به من‬
‫میهمانی بزرگ خدا گرد هم آیید‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬نباید چنین کنی! من خادمی‬
‫‪ 18‬از گوشت شاهان و سرداران و‬ ‫ه م‌سطح با تو و ب رادرانت هستم که‬
‫ثروتمندان‪ ،‬و از گوشت اس ب‌ها‬ ‫شهادت عیسی را نگه م ی‌دارند‪ .‬خدا‬
‫و سوارانشان‪ ،‬و از گوشت همه‬ ‫را پرستش کن! زی را شهادت عیسی‪،‬‬
‫انسان‌ها‪ ،‬اعم از آزاد و برده و‬ ‫نبوت است‪.‬‬‫روح ّ‬
‫کوچک و بزرگ‪ ،‬بخورید‪ 19 .‬و آن‬
‫وحشی‪ ،‬و شاهان زمین‪ ،‬و سپاهیان‬ ‫عیسای پیروز‬
‫‪ 19:19‬وقتی عیسی بازم ی‌گردد‪ ،‬مخالف ت‌های ف راوان سازمان‌دهی شده علیه او وجود‬
‫خواهد داشت ‪ -‬چون مردم ترجیح م ی‌دهند همان طور که هست ادامه دهند‪ ،‬با تمام‬
‫شکای ت‌ها و میلشان به چیزی بهتر‪ .‬همین روحیه امروز در مورد کسانی صادق است‬
‫که خداوندی عیسی در زندگیشان را رد م ی‌کنند‪.‬‬
‫‪551‬‬ ‫‪ 20:6 - 19:20‬هفشاکم‬
‫‪ 2‬و او اژدها‪ ،‬آن افعی پیر‪ ،‬که همانا‬ ‫آنان را دیدم‪ ،‬که جمع شده بودند تا‬
‫ابلیس و شیطان است‪ ،‬را گرفت و‬ ‫با آن سوار و سپاه او بجنگند‪ 20 .‬ا ّم ا‬
‫ب رای ه زار سال اسیر کرد؛ ‪ 3‬و او را‬ ‫آن وحشی اسیر شد‪ ،‬و به هم راه آن‪،‬‬
‫به هاویه افکند و درب را قفل کرد و‬ ‫پیامبر دروغین‪ ،‬که در حضور او‬
‫ُم هر نمود تا در آن ه زار سال‪ ،‬دیگر‬ ‫نشان ه‌هایی را آشکار م ی‌ساخت که‬
‫قوم‌ها را فریب ندهد‪ .‬و پس از آن‪،‬‬ ‫به وسیله آنها کسانی را فریفته بود‬
‫م دّتی آزاد شود‪.‬‬ ‫که عالمت آن وحشی را پذیرفته‬
‫‪ 4‬سپس تخ ت‌هایی دیدم که بر آنها‬ ‫بودند و تصویر او را م ی‌پرستیدند‪.‬‬
‫کسانی نشسته بودند که اختیار و‬ ‫هر دوی آنها زنده به دریاچ ‌ه آتش‬
‫حق داوری به آنها سپرده شده بود‪ .‬و‬ ‫و گوگر ِد شعل ه‌ور افکنده شدند‪ 21 .‬و‬
‫ارواح کسانی را دیدم که سرهایشان‬ ‫مابقی آنها به شمشیری که از دهان‬
‫در راه شهادت عیسی و کالم خدا‬ ‫آن اس ب‌سوار بیرون م ی‌آمد‪ ،‬کشته‬
‫از تن جدا شده بود‪ ،‬و به پرستش آن‬ ‫شدند و هم ‌ه پرندگان از گوشت آنها‬
‫وحشی و تصویر او تن نداده بودند‪،‬‬ ‫لبریز شدند‪.‬‬
‫و عالمت او را بر پیشانی و دست‬
‫خود نپذیرفته بودند‪ .‬اینها دوباره‬ ‫باب ‪20‬‬
‫زنده شدند و با مسیح ه زار سال‬
‫حکم رانی کردند‪ 5 .‬سایر مردگان‬ ‫آخرین داوری و هزاره‬
‫زنده نشدند تا این ه زار سال به پایان‬ ‫و فرشت ه‌ای دیدم که از آسمان پایین‬
‫‪6‬‬
‫رسید‪ .‬این رستاخیز اول است‪.‬‬ ‫م ی‌آمد‪ ،‬کلید هاویه را به هم راه‪ ،‬و‬
‫خجسته و مق دّس است کسی که در‬ ‫زنجیری بزرگ را در دستش داشت‪.‬‬

‫‪ 19:21‬کالم عیسی بسیار قدرتمند است‪ .‬ما این کالم را امروزه در عهد جدید م ی‌خوانیم‬
‫و باید اجازه دهیم بر زندگی ما تسلط یابد‪.‬‬
‫‪ 20:2, 3‬به نظر م ی‌رسد که اولین بخش ملکوت خدا روی زمین «ه زار سال» طول‬
‫بکشد‪ ،‬که در طول آن «ابلیس» ‪ -‬قدرت گناه و مخالفت با عیسی‪ -‬بسیار مهار شده‬
‫خواهد بود‪ .‬ما به عنوان شاه‌کشیش بر زمین حکم خواهیم راند (‪ ،)5:10‬بر مردم فناپذیر‬
‫معمولی که در زمان بازگشت عیسی روی زمین زنده هستند‪ .‬در این معنا‪ ،‬شهرهایی‬
‫به ما داده م ی‌شود تا بر آنها حکم رانی کنیم (لوقا ‪ .)19:17‬سپس در پایان ه زار سال‬
‫(«ه زاره») شورشی در خواهد گرفت که آرام م ی‌شود‪ .‬انسان‌های فانی که در طول ه زاره‬
‫مرده‌اند در پایان آن رستاخیز و داوری م ی‌شوند؛ از میان آنها شری ران به «مرگ دوم»‬
‫خواهند مرد و وفاداران زندگی جاودان خواهند یافت‪ .‬سپس دیگر گناه و مرگی وجود‬
‫نخواهد داشت‪.‬‬
‫‪ 20:5‬آنها‪ -‬این از منظر پایان ه زاره است‪« ،‬مردگان» یعنی تمام انسان‌هایی که تاکنون‬
‫مرده‌اند‪ .‬مردگانی که در این دوران «در عیسی» مرده‌اند‪ ،‬با بازگشت او رستاخیز‬
‫م ی‌شوند‪ .‬انسانهای فانی زنده در زمان بازگشت که در طول ه زاره زیسته مرده‌اند‪ ،‬در‬
‫پایان آن رستاخیز خواهند شد‪.‬‬
‫‪ 21:3 - 20:7‬هفشاکم‬ ‫‪552‬‬
‫نیز باز شد که کتاب حیات است؛‬ ‫دوم‬
‫رستاخیز اول شرکت کند‪ .‬مرگ ّ‬
‫و مردگان بر حسب اعمال خود‪ ،‬آن‌‬ ‫بر اینها هیچ قدرتی ندارد‪ ،‬بلکه آنان‬
‫طور که در آن کتاب‌ها نوشته شده‬ ‫کشیش خدا و مسیح خواهند ماند و‬
‫بود‪ ،‬داوری شدند‪ 13 .‬و دریا مردگانی‬ ‫با او ه زار سال سلطنت خواهند کرد‪.‬‬
‫که در خود داشت را پس داد‪ ،‬مرگ‬ ‫‪ 7‬در پایان آن ه زاره‪ ،‬شیطان از‬
‫و عالم مردگان نیز مردگانی که در‬ ‫زندان رها خواهد شد‪ 8 ،‬و شروع به‬
‫خود داشتند را پس دادند‪ ،‬و هر کس‬ ‫فریفتن اقوام‪ ،‬جوج و ماجوج‪ ،‬در‬
‫بر حسب اعمالی که انجام داده بود‪،‬‬ ‫چهار گوشه جهان م ی‌کند‪ ،‬تا آنها‬
‫داوری شد‪ 14 .‬و مرگ و عالم مردگان‬ ‫را ب رای جنگ گرد هم آورد‪ .‬تعداد‬
‫در دریاچه آتش افکنده شدند‪ .‬این‬ ‫آنها به تعداد ش ن‌های ساحل دریا‬
‫‪15‬‬
‫دوم است‪ ،‬دریاچ ‌ه آتش‪.‬‬ ‫مرگ ّ‬ ‫م ی‌ماند‪ 9 .‬و اینها بر پهن ‌ه زمین‬
‫و اگر نام کسی در کتاب حیات‬ ‫پیش رفتند و اردوگاه ق دّیسان‪ ،‬شهر‬
‫یافت نم ی‪‎‬شد‪ ،‬او را به دریاچ ه‌ آتش‬ ‫محبوب‪ ،‬را محاصره کردند‪ ،‬ا ّم ا از‬
‫م ی‌افکندند‪.‬‬ ‫آسمان آتش فرود آمد و آنها را بلعید‪.‬‬
‫‪ 10‬و ابلیس که آنها را فریب داده بود‪،‬‬
‫باب ‪21‬‬ ‫به دریاچ ه‌ آتش و گوگرد افکنده شد‪،‬‬
‫جایی که وحشی و پیامبر دروغین‬
‫اورشلیم جدید‬ ‫افکنده شده بودند‪ ،‬و اینها روز و‬
‫و آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم‪.‬‬ ‫شب تا ابد شکنجه خواهند شد‪.‬‬
‫زی را آسمان ّاول و زمین ّاول گذشته‬ ‫‪ 11‬و آنگاه تختی بزرگ و سفید را‬
‫بود و دیگر دریایی وجود نداشت‪.‬‬ ‫دیدم‪ ،‬و او را که بر آن نشسته بود‪،‬‬
‫اورشلیم جدید‪ ،‬را‬
‫ِ‬ ‫‪ 2‬و شهر مق دّس‪،‬‬ ‫آسمان و زمین از محضر او گری زان‬
‫دیدم که از آسمان از نزد خدا فرود‬ ‫بودند و جایی ب رای آنها نبود‪ 12 .‬و‬
‫م ی‌آمد‪ ،‬گویی مانند عروسی ب رای‬ ‫مردگان را دیدم‪ ،‬کوچک و بزرگ‪،‬‬
‫شوهر خود آراسته شده بود‪ 3 .‬و‬ ‫که در ب رابر تخت ایستاده بودند‪ ،‬و‬
‫آنگاه صدایی بلند از تخت شنیدم‬ ‫کتاب‌ها باز بودند‪ ،‬و کتابی دیگر‬
‫‪ 20:14‬پس دریاچه آتش نماد مرگ است ‪ -‬که انجیل آن را ناهشیاری کامل توصیف‬
‫م ی‌کند‪.‬‬
‫‪ 21:1‬اغلب در انجیل از آسمان و زمین ب رای توصیف مجموع ه‌ای از چیزها روی زمین‬
‫استفاده شده است؛ «آسمان» می تواند به اف راد دارای قدرت اشاره کند و «زمین» به‬
‫مردم معمولی‪ .‬نیازی نیست که خدا آسمانی که خود در آن ساکن است را تخریب کرده‬
‫و جایگزین نماید‪.‬‬
‫‪ 21:3‬این امیدی است که ایوب داشت ‪ -‬اینکه شخص ا ً خدا را مالقات کند (ایوب ‪.)19:27‬‬
‫بناب راین‪ ،‬خدا در صورت فردی وجود دارد؛ و ما نهایت ا ً او را خواهیم دید‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫آسمان به زمین منتقل م ی‌شود ‪ -‬درنتیجه گاهی از ملکوت خدا روی زمین تحت عنوان‬
‫«ملکوت آسمان‌ها» صحبت شده است‪ .‬نه ملکوت در آسمان‪ ،‬بلکه ملکوت آسمان که‬
‫به زمین م ی‌آید‪.‬‬
‫‪553‬‬ ‫‪ 21:20 - 21:4‬هفشاکم‬
‫آن مانند گ رانبهاترین جواهر بود‪،‬‬ ‫که م ی‌گفت‪ :‬بنگرید که من زلگاه خدا‬
‫انگار که سنگ یشم و به شفافیت‬ ‫با انسان است‪ ،‬و او با آنها سکنی‬
‫بلور بود‪ 12 .‬دیواری بزرگ و بلند‬ ‫خواهد داشت‪ ،‬و آنان مردمان او‬
‫با دوازده دروازه داشت؛ و دوازده‬ ‫خواهند بود؛ و خود خدا با آنان‪ ،‬و‬
‫فرشته جلوی دروازه‌هایش بودند‪ ،‬و‬ ‫خدای آنها خواهد بود‪ 4 .‬او اشک‬
‫نام دوازده قبیل ‌ه بن ی‌اس رائیل بر آنها‬ ‫چشمان آنها را خواهد زدود‪ ،‬و دیگر‬
‫نوشته شده‌ بود‪ 13 .‬سه دروازه در‬ ‫مرگی در کار نخواهد بود‪ .‬و ماتم‬
‫سمت مشرق‪ ،‬سه دروازه در سمت‬ ‫و زاری و درد و هیچ چیز دیگری‬
‫شمال‪ ،‬سه دروازه در سمت جنوب‪،‬‬ ‫وجود نخواهد داشت‪ .‬چیزهای ّاول‬
‫و سه دروازه در سمت مغرب ق رار‬ ‫سپری شد‪.‬‬
‫داشت‪ 14 .‬و دیوار شهر دارای دوازده‬ ‫‪ 5‬و او که بر تخت م ی‌نشیند‪ ،‬گفت‪:‬‬
‫ستون بود‪ ،‬که روی آنها نام دوازده‬ ‫بنگرید! هم ‌ه چیز را نو م ی‌کنم‪ .‬و‬
‫بره نوشته شده‌بود‪.‬‬ ‫رسو ِل ّ‬ ‫او گفت‪ :‬بنویس! زی را اینها به حق‬
‫‪ 15‬و او که با من سخن م ی‌گفت‪،‬‬ ‫و عدل است‪ 6 .‬و او به من گفت‪:‬‬
‫میل ه‌ای طالیی داشت تا شهر و‬ ‫آنها آمده‌اند که بگذرند‪ .‬من «الف»‬
‫دروازه‌ها و دیوار آن را اندازه‌گیری‬ ‫و «ی» هستم‪ّ ،‬اول و آخر‪ .‬من به‬
‫کند‪ 16 .‬شهر به شکل مربع‪ ،‬و طول‬ ‫هرکس که تشنه باشد‪ ،‬به رایگان از‬
‫و عرض آن به یک اندازه بود‪ .‬او‬ ‫چشم ‌ه آب حیات خواهم داد‪ 7 .‬هر‬
‫شهر را با آن میله اندازه گرفت‪،‬‬ ‫که پیروز شود‪ ،‬هم ه‌ چیز را به ارث‬
‫اندازه دوازده ه زار زمین بزرگ بود‪.‬‬ ‫خواهد برد‪ ،‬و من خدای او‪ ،‬و او پسر‬
‫طول و عرض و ارتفاع شهر با هم‬ ‫من خواهد بود‪ 8 .‬اما سهم ترسوها‬
‫ب رابر بود‪ 17 .‬و قطر دیوار آن ب رابر‬ ‫و ب ی‌ایمانان و فاسدان و قاتالن و‬
‫با یکصد و چهل و چهار ذرع بود‪،‬‬ ‫زناکاران و جادوگ ران و ب ت‌پرستان‬
‫یعنی مقیاسی انسانی که فرشته به‬ ‫و تمام دروغگویان‪ ،‬دریاچ ه‌ آتش‬
‫کار م ی‌برد‪ 18 .‬و دیوار از یشم‪ ،‬و‬ ‫دوم‬
‫و گوگرد خواهد بود‪ ،‬که مرگ ّ‬
‫شهر از طالی خالص ساخته شده‬ ‫است‪.‬‬
‫‪19‬‬
‫بود‪ ،‬و مانند شیشه شفاف بود‪.‬‬ ‫‪ 9‬و یکی از آن هفت فرشته که‬
‫ستون‌های دیوار شهر با همه انواع‬ ‫هفت کاسه لبریز از هفت بالی آخر‬
‫سن گ‌های قیمتی تزئین شده بود‪.‬‬ ‫را داشتند‪ ،‬آمد و به من گفت‪ :‬بیا‬
‫دومی از‬ ‫ستون اول از یشم بود‪ّ .‬‬ ‫بره‪ ،‬را به‬
‫اینجا تا عروس‪ ،‬همسر ّ‬
‫سومی از عقیق سفید‪.‬‬ ‫یاقوت کبود‪ّ .‬‬ ‫تو نشان دهم‪ 10 .‬و م را در روح به‬
‫زمرد‪ 20 .‬پنجمی از‬ ‫ّ‬ ‫چهارمی از‬ ‫کوهی بزرگ و مرتفع برد‪ ،‬و شهر‬
‫عقیق سرخ‪ .‬ششمی از عقیق آتشین‪.‬‬ ‫مق دّس اورشلیم را نشان داد که از‬
‫هفتمی از زبرجد‪ .‬هشتمی از یاقوت‬ ‫آسمان و نزد خدا به زمین م ی‌آمد‪،‬‬
‫سبز‪ .‬نهمی از یاقوت زرد‪ .‬دهمی از‬ ‫‪ 11‬و جالل خدا را داشت‪ .‬درخشش‬
‫‪ 21:17‬یک انسان ‪ ...‬یک فرشته‪ -‬در ملکوت خدا‪ ،‬ما باید با فرشتگان ب رابر باشیم (لوقا‬
‫‪ ،)20:35,36‬کسی که دیگر نم ی‌تواند گناه کند و در ذات ابدی خدا شریک شده است‪.‬‬
‫‪ 22:8 - 21:21‬هفشاکم‬ ‫‪554‬‬
‫و او نهر آب حیات را به من نشان‬ ‫عقیق سبز‪ .‬یازدهمی از فیروزه‪ .‬و‬
‫داد که همچون بلور درخشان بود و‬ ‫دوازدهمی از لعل بنفش‪ 21 .‬و دوازده‬
‫‪2‬‬
‫از تخت خدا و بره جاری م ی‌شد‪،‬‬ ‫دروازه‪ ،‬دوازده مروارید بودند‪ .‬هر‬
‫و از وسط خیابان آنجا م ی‌گذشت‪ .‬و‬ ‫دروازه یک مروارید بود‪ ،‬و خیابان‬
‫در دو سوی نهر‪ ،‬درخت حیات بود‬ ‫شهر از طالی خالص‪ ،‬انگار که‬
‫که دوازده میوه م ی‌داد‪ ،‬یعنی هر ماه‬ ‫شیش ه‌ای شفاف باشد‪.‬‬
‫یک بار؛ و برگ‌های آن ب رای شفای‬ ‫‪ 22‬و در آنجا معبدی ندیدم‪ .‬زی را‬
‫قوم‌ها بود‪ 3 .‬و دیگر هیچ نفرینی‬ ‫بره‪،‬‬
‫خداوند خدای قادر متعال و ّ‬
‫وجود نخواهد داشت‪ ،‬و تخت خدا و‬ ‫معبد آن هستند‪ 23 .‬و شهر نیازی به‬
‫بره در آنجا خواهد بود‪ ،‬و خادمانش‬ ‫ّ‬ ‫خورشید و ماه ندارد که بر آن بتابند‪.‬‬
‫به او خدمت خواهند کرد‪ 4 .‬آنها‬ ‫زی را جالل خدا آن را روشن کرده بود‪،‬‬
‫سیمای او را خواهند دید و نام او‬ ‫بره چ راغ آن است‪ 24 .‬و قوم‌ها در‬ ‫و ّ‬
‫بر پیشان ی‌شان خواهد بود‪ 5 .‬دیگر‬ ‫نور آن گام بر م ی‌دارند و پادشاهان‬
‫شب وجود نخواهد داشت و آنها به‬ ‫زمین‪ ،‬شکوه خود را به آنجا م ی‌آورند‪.‬‬
‫نور چ راغ یا خورشید نیاز نخواهند‬ ‫‪ 25‬دروازه‌های آن هرگز در روز بسته‬
‫داشت‪ ،‬زی را خداوند خدا به آنها‬ ‫نخواهد شد (زی را در آنجا شب وجود‬
‫روشنایی خواهد بخشید‪ ،‬و آنها تا ابد‬ ‫نخواهد داشت)‪ 26 .‬و آنان شکوه و‬
‫حکم رانی خواهند کرد‪.‬‬ ‫افتخار اقوام را به آنجا خواهند آورد‪.‬‬
‫چیز ناپاک‪ ،‬یا هی چ‌کس که‬ ‫ِ‬ ‫‪ 27‬هیچ‬
‫کالم آخر‬ ‫مرتکب اعمال زشت شود یا دروغ‬
‫‪ 6‬و او به من گفت‪ :‬این کلمات به‬ ‫بگوید به هیچ وجه وارد آن نخواهد‬
‫حق و عدل هستند‪ .‬و خداوند‪ ،‬خدای‬ ‫شد‪ ،‬فقط کسانی که نامشان در‬
‫ارواح انبیا‪ ،‬فرشت ه‌ خود را فرستاده‬ ‫ت بّره نوشته شده است‪،‬‬ ‫کتاب حیا ِ‬
‫تا آنچه ق رار است واقع شود را به‬ ‫آنجا راه خواهند یافت‪.‬‬
‫خادمان خود خبر دهد‪ 7 .‬و بنگر‪ ،‬من‬
‫سریع م ی‌آیم‪ .‬خوشا به حال کسی که‬ ‫باب ‪22‬‬
‫‪8‬‬
‫نبوت این کتاب را م ی‌پذیرد‪.‬‬
‫کالم ّ‬ ‫باغ عدن احیا شده‬
‫‪ 21:24‬وقتی عیسی بازگردد‪ ،‬ما رستاخیز و داوری م ی‌شویم و حاکمان ملکوتی خواهیم‬
‫بود که او روی زمین برق رار م ی‌سازد (‪ .)5:10‬ما بر مردم فانی معمولی که در زمان‬
‫بازگشت او زنده هستند‪ ،‬حکم رانی خواهیم کرد‪ .‬حکم رانان این جهان در ب رابر ما تعظیم‬
‫کرده و به ما شکوه خواهند داد ‪ -‬ما که در این زندگی هیچ هستیم‪ .‬ما نور جهان خواهیم‬
‫بود که در آن نور مسیح‪ ،‬که نور جهان است‪ ،‬را به مل ت‌ها خواهیم آموخت‪ .‬اما اگر‬
‫بخواهیم در آینده نور جهان باشیم‪ ،‬باید از هم اکنون باشیم‪.‬‬
‫‪ 22:3‬عدن احیا م ی‌شود‪ .‬نفرینی که در نتیجه گناه آدم بر زمین و تمام مخلوقات وارد‬
‫شد‪ ،‬از بین م ی‌رود‪ .‬بار دیگر م ی‌بینیم که برنامه خدا استق رار ملکوت خود اینجا روی‬
‫زمین است ‪ -‬در نتیجه زبان فردوس نیز احیا م ی‌گردد‪.‬‬
‫‪555‬‬ ‫‪ 22:21 - 22:9‬هفشاکم‬
‫و کسانی که دروغ را دوست دارند‬ ‫و من‪ ،‬یوح نّ ا‪ ،‬این چیزها را دیدم و‬
‫بیرون آن خواهند ماند‪.‬‬ ‫شنیدم‪ .‬و پس از دیدن و شنیدن آنها‪،‬‬
‫‪ 16‬من‪ ،‬عیسی‪ ،‬فرشت ه‌ خود را‬ ‫جلوی پ ا‌های آن فرشته که اینها را‬
‫فرستادم تا این چیزها را به کلیساها‬ ‫به من نشان داده بود‪ ،‬افتادم تا او را‬
‫ابالغ کند‪ .‬من ریشه و نواده‌ داوود‪،‬‬ ‫ستایش کنم‪ 9 .‬و او به من گفت‪ :‬نباید‬
‫ستاره‌ درخشان صبح هستم‪.‬‬ ‫چنین کنی! من خادمی ه م‌سطح با‬
‫‪ 17‬و روح و عروس م ی‌گویند‪ :‬بیا!‬ ‫تو و ب رادران نبی تو و کسانی هستم‬
‫و هرکس که م ی‌شوند‪ ،‬بگوید‪ :‬بیا!‬ ‫که کالم این کتاب را م ی‌پذیرند‪ .‬خدا‬
‫و هرکس تشنه است‪ ،‬بیاید‪ .‬بگذار‬ ‫را پرستش کن! ‪ 10‬و او به من گفت‪:‬‬
‫هرکس که طالب است‪ ،‬از آب حیات‬ ‫نبوت این کتاب را مهر مکن‪.‬‬ ‫کالم ّ‬
‫به رایگان بگیرد‪.‬‬ ‫زی را زمان نزدیک است‪ 11 .‬کسی که‬
‫‪ 18‬من به همه کسانی که کالم‬ ‫بدکار است‪ ،‬به بدی کردن ادامه دهد‬
‫نبوت این کتاب را م ی‌شنوند هشدار‬ ‫ّ‬ ‫و شخص فاسد‪ ،‬همچنان به فساد‬
‫م ی‌دهم‪ ،‬اگر کسی چیزی به آن‬ ‫بپردازد‪ ،‬و نیکوکار‪ ،‬به نیکویی‬
‫افزون کند‪ ،‬خدا بالهای نوشته شده‬ ‫کردن ادامه دهد و ق دّیس‪ ،‬همچنان‬
‫در این کتاب را بر او خواهد افزود‪.‬‬ ‫ق دّیس بماند‪.‬‬
‫نبوت این‬‫و اگر کسی از کالم ّ‬
‫‪19‬‬
‫‪ 12‬بنگر‪ ،‬من به ناگاه م ی‌آیم؛ و‬
‫کتاب بکاهد‪ ،‬خدا او را از درخت‬ ‫پاداش من با من است تا به هرکس‬
‫حیات و از شهر مق دّس‪ ،‬که در این‬ ‫بر حسب آنچه انجام داده است بدهم‪.‬‬
‫کتاب درباره آنها نوشته شده است‪،‬‬ ‫‪ 13‬من «الف» و «ی» هستم‪ّ ،‬اول و‬
‫ب ی‌نصیب خواهد نمود‪.‬‬ ‫آخر‪ ،‬ابتدا و انتها‪ 14 .‬خوشا به حال‬
‫‪ 20‬آن‌ کس که بر اینها شهادت‬ ‫کسانی که جام ه‌ خود را م ی‌شویند‬
‫م ی‌دهد‪ ،‬م ی‌گوید‪ :‬بله‪ .‬به زودی‬ ‫ق دسترسی به درخت حیات را‬ ‫تا ح ِ‬
‫م ی‌آیم‪ .‬آمین‪ .‬خداوند عیسی بیا‪.‬‬ ‫بیابند و بتوانند به دروازه‌های شهر‬
‫‪ 21‬رحمت خداوند عیسی با همه‬ ‫داخل شوند‪ 15 .‬س گ‌ها و جادوگ ران‬
‫ق دّیسان باشد‪ .‬آمین‪.‬‬ ‫و زناکاران و قاتالن و ب ت‌پرستان‬
‫‪ 22:12‬آمدن عیسی «به زودی» خواهد بود و ما نیز باید در سرتاسر روز به خودمان‬
‫یادآوری کنیم که ممکن است عیسی واقع ا ً هر زمان بیاید ‪ -‬و ب رای او آماده باشیم‪ .‬عیسی‬
‫پاداش ما را از آسمان به زمین م ی‌آورد (اول پطرس ‪)5:4‬؛ ما با مرگ و رفتن به آسمان‬
‫پاداش نخواهیم گرفت‪.‬‬
‫‪ 22:15‬دوست م ی‌دارند و به عمل م ی‌آورند‪ -‬مردم ممکن است گناه را دوست بدارند‪،‬‬
‫بدون انجام آن و تنها با دیدن و خواندن این چیزها‪ ،‬و اج رایشان از راه دور‪.‬‬
‫‪ 22:17‬اگر دریابیم که آینده جاودان ممکن شده است‪ ،‬عک س‌العمل طبیع ی‌مان این است‬
‫که اف راد نزدیک خود را نیز دعوت م ی‌کنیم تا در آن با ما شریک شوند‪ .‬اخبار خوب در‬
‫مورد چیزی‪ ،‬تنها پیش یک نفر باقی نم ی‌ماند‪.‬‬
‫برنامه ریز خواندن همراه کتاب مقدس‬
‫برنام ه‌ریز خواندن فصولی از کتاب مقدس را ب رای مطالعه روزانه‬
‫پیشنهاد م ی‌کند‪ ،‬که باعث م ی‌شود کل عهد جدید دو بار در سال‬
‫خوانده شود‪.‬‬
‫ژانویه‬ ‫فوریه‬ ‫مارس‬ ‫آوریل‬ ‫می‬ ‫ژوئن‬
‫رساله اول‬
‫‪1‬‬ ‫متی ‪2 ،1‬‬ ‫رومیان ‪11 ،10‬‬ ‫اعمال رسوالن ‪ 9‬لوقا ‪24‬‬ ‫عب رانیان ‪7 ،6‬‬
‫قرنتیان ‪14‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3،4‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪15‬‬ ‫غالطیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪9 ,8‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪12 ,11‬‬ ‫‪10‬‬
‫رساله دوم‬
‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪16 ,15‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪11‬‬
‫قرنتیان ‪2 ،1‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مرقس ‪1‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫افسسیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪15 ,14‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5-7‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪17 ,16‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪9 ,8‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪19 ,18‬‬ ‫رساله یعقوب ‪1‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪11 ,10‬‬ ‫فیلیپ‪2 ,1 .‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪13 ,12‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪22 ,21‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪6‬‬ ‫لوقا ‪1‬‬ ‫یوحنا ‪1‬‬ ‫‪24 ,23‬‬ ‫‪5‬‬
‫رساله اول‬
‫‪11‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3 ,2‬‬ ‫‪26 ,25‬‬
‫پطرس ‪1‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪3-5‬‬
‫رساله دوم پطرس‬
‫‪14‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫کولسیان ‪1‬‬
‫‪2 ،1‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪ 1‬یوحنا ‪2 ،1‬‬
‫‪17‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10 ,9‬‬ ‫‪ 1‬تسال‪2 ،1 .‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪18‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪19‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪16 ,15‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪ 2‬و ‪ 3‬یوحنا‬
‫رساله اول‬
‫‪20‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪ 2‬تسال‪2 ،1 .‬‬ ‫یهودا‬
‫قرنتیان ‪2 ،1‬‬
‫‪21‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪16 ,15‬‬ ‫‪3‬‬ ‫مکاشفه ‪2 ،1‬‬
‫‪22‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪5 ,4‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪ 1‬تیموتائوس ‪18 ,17 1-3‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪5 ,4‬‬ ‫‪6 ,5‬‬
‫‪24‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪21 ,20‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7-9‬‬
‫‪25‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪9 ,8‬‬ ‫اعمال رسوالن ‪17 1‬‬ ‫‪ 2‬تیموتائوس ‪1‬‬ ‫‪11 ,10‬‬
‫‪26‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪13 ,12‬‬
‫‪27‬‬ ‫رومیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪14‬‬
‫‪28‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪13 ,12‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫تیطس ‪1-3‬‬ ‫‪16 ,15‬‬
‫‪29‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪7‬‬ ‫فیلیمون‬ ‫‪18 ,17‬‬
‫‪30‬‬ ‫‪8 ,7‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪8‬‬ ‫عب رانیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪20 ,19‬‬
‫‪31‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪3-5‬‬
‫برنامه ریز خواندن همراه کتاب مقدس‬

‫ژوئیه‬ ‫اوت‬ ‫سپتامبر‬ ‫اکتبر‬ ‫نوامبر‬ ‫دسامبر‬


‫رساله اول‬
‫‪1‬‬ ‫مکاشفه ‪22 ،21‬‬ ‫رومیان ‪9‬‬ ‫اعمال رسوالن ‪ 10‬لوقا ‪24‬‬ ‫عب رانیان ‪7 ،6‬‬
‫قرنتیان ‪15‬‬
‫‪2‬‬ ‫متی ‪2 ،1‬‬ ‫‪11 ,10‬‬ ‫‪16‬‬ ‫غالطیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪12 ,11‬‬ ‫‪9 ,8‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪ 2‬قرنت‪2 ,1 .‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪15 ,14‬‬ ‫‪11‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪16 ,15‬‬ ‫‪5-7‬‬ ‫افسس‪2 ,1 .‬‬ ‫‪17 ,16‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مرقس ‪1‬‬ ‫‪9 ,8‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪19 ,18‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11 ,10‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪20‬‬ ‫رساله یعقوب ‪1‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪13 ,12‬‬ ‫فیلیپ‪2 ,1 .‬‬ ‫‪22 ,21‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪4‬‬ ‫لوقا ‪1‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪24 ,23‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬‬ ‫یوحنا ‪1‬‬ ‫‪26 ,25‬‬ ‫‪5‬‬
‫رساله اول‬
‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3 ,2‬‬ ‫‪27‬‬
‫پطرس ‪1‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫کولسیان ‪1‬‬ ‫‪3-5‬‬
‫رساله دوم پطرس‬
‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2 ،1‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 1‬تسال‪2 ،1 .‬‬ ‫‪ 1‬یوحنا ‪2 ،1‬‬
‫‪17‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪10 ,9‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪18‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪19‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪ 2‬تسال‪2 ،1 .‬‬ ‫‪ 2‬و ‪ 3‬یوحنا‬
‫‪20‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪3‬‬ ‫یهودا‬
‫‪21‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪14 ,13‬‬ ‫‪ 1‬تیموتائوس ‪16 ,15 1-3‬‬ ‫مکاشفه ‪2 ,1‬‬
‫‪22‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪ 1‬قرنت‪2 ,1 .‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪18 ,17‬‬ ‫‪5 ,4‬‬ ‫‪4 ,3‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6 ,5‬‬
‫‪24‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪5 ,4‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪21 ,20‬‬ ‫‪ 2‬تیموتائوس ‪1‬‬ ‫‪7-9‬‬
‫‪25‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪6‬‬ ‫اعمال رسوالن ‪18 1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11 ,10‬‬
‫‪26‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪13 ,12‬‬
‫‪27‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪9 ,8‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫تیطس ‪1-3‬‬ ‫‪14‬‬
‫‪28‬‬ ‫رومیان ‪2 ,1‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫فیلیمون‬ ‫‪16 ,15‬‬
‫‪29‬‬ ‫‪4 ,3‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪7‬‬ ‫عب رانیان ‪2 ،1‬‬ ‫‪18 ,17‬‬
‫‪30‬‬ ‫‪6 ,5‬‬ ‫‪13 ,12‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪3-5‬‬ ‫‪20 ,19‬‬
‫‪31‬‬ ‫‪8 ,7‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪22 ,21‬‬
‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬ ‫‪558‬‬
‫مبان ی کتاب مقدس‪ :‬نسخه کوتاه‬

‫نسخه چاپی کتاب دانکن هیس تِربا عنوانمبانی کتاب مقدس را م ی‌توان به صورت‬
‫رایگان از ‪ biblebasicsonline.com‬یا ‪ bible-basics.info‬تهیه کرد‪ .‬کتاب‬
‫حاضر‪ ،‬نسخه بسیار کوتاهی از این کتاب است‪.‬‬

‫تمام نقل قو ل‌ها از نسخه کتاب مقدس شاه جیمز ذکر شده‍اند مگر این که طور‬
‫دیگری مطرح شده باشد‪.‬‬

‫قسمت ‪ :1‬کتاب مقدس‬

‫کتاب مقدسی که امروز در دست داریم‪ ،‬تاریخ شگفت انگیزی دارد و دست‬
‫کمی از معجزه ندارد‪ .‬کتاب ادعا م ی‌کند که کالم خدا است و ما را به چالش م ی‌کشد‬
‫تا درباره پیامی که دارد حقیقت را جستجو کنیم و به این باور برسیم که این در واقع‬
‫تنها وحی موجود از آفریدگار ما است‪.‬‬

‫روح خدا‬
‫کتاب مقدس توصیفی است از روح خدا‪ .‬روح او هنگام خلقت در کار بود‪:‬‬
‫«ب ه‌ روح‌ او آسمانها زین ت‌ داد ‌ه شد» (ایوب ‪ .)26:13‬روح خدا ب رای خلقت کنونی‪،‬‬
‫روی سطح آب حرکت م ی‌کرد (پیدایش ‪ .)1:2‬همچنین م ی‌خوانیم که جهان «به کالم‬
‫خداوند» به وجود آمد (م زامیر ‪)33:6‬؛ و در پیدایش ثبت شده که چگونه «خدا سخن‬
‫گفت» و آفرینش رخ داد‪ .‬بناب راین‪ ،‬روح خدا در کالمش منعکس شده است‪ .‬به همین‬
‫شکل‪ ،‬کالم ما نیز افکار و امیال درونی یعنی "خود" واقعی ما را به درستی نشان‬
‫م ی‌دهد‪ .‬داود از این سخن م ی‌گوید که چگونه کالم و قلب خدا با هم یکی است‪« :‬و‬
‫برحسب کالم خود و موافق دل خود‪ ،‬تمامی این کارهای عظیم را بجا آوردی‪( ».‬دوم‬
‫سموئیل ‪ .)7:21‬بناب راین‪ ،‬ذهن ‪ /‬روح خدا در کالمش بیان شده است‪ .‬خدا با وح ی و‬
‫الهام‪ ،‬معجزه توصیف روح خود در کالم مکتوب را تحقق بخشید‪ .‬در معنای این دو‬
‫کلمه‪ ،‬یعنی وح ی و الهام مفهوم القاء نهفته است‪.‬‬

‫«وحی» به معنی القای آگاهی است‪ .‬و «الهام» به معنی در دل افکندن است‪.‬‬
‫این بدان معنی است که کالمی که بشریت با وحی و الهام گرفتن از خدا نوشته‪،‬‬
‫کالم روح خدا بودند‪.‬‬

‫پولس تیموتائوس را بدین تشویق م ی‌کند که اجازه ندهد آشنایی او با کتاب‬


‫مقدس منجر به ف راموشی این حقیقت شگفت گردد که کتاب مقدس‪ ،‬کالم روح‬
‫خدا است و بناب راین همه نیازهای ما ب رای شناخت حقیقی خداوند را ب رآورده‬
‫‪559‬‬ ‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬
‫م ی‌کند‪« :‬از کودک ی‪ ،‬نوشت ه‌های مقدس را م ی‌شناس ی که قادر هستند برای نجات‬
‫به وسیله ایمان ی که بر عیس ی مسیح است به تو حکمت دهند‪ .‬تمام ی کتب‬
‫مقدس الهام گرفته از خدا هستند و برای تعالیم و تنبیه و اصالح و تربیت‬
‫در عدالت مفید است؛ تا مرد خدا کامل و برای هر عمل نیکو آراسته بشود»‬
‫(دوم تیموتائوس ‪ 3:15‬تا ‪.)17‬‬

‫کل کتاب مقدس‪ ،‬الهام و وح ی است‬


‫عدم تمایل ب رای پذیرش این قدرت بزرگ معنوی موجود در کالم خدا باعث شده‬
‫بسیاری از مسیحیان شک کنند که آیا همه نوشت ه‌های مقدس‪ ،‬الهام گرفته از خدا‬
‫هستند یا خیر‪ .‬آنها مطرح کرده‍اند که اکثر مطالبی که در کتاب مقدس م ی‌خوانیم‬
‫صرف ا ً عقاید شخصی نویسندگان آن بوده‍اند‪ .‬اما پطرس چنین استدالل غلطی را‬
‫نهی م ی‌کند‪« :‬کالم نبوت برای ما قطعیت بیشتری یافت؛ و‪ ...‬به آن توجه کنید‪...‬‬
‫اما اول این را بدانید که پیشگویی کتاب مقدس‪ ،‬تفسیر شخص ی ندارد‪ .‬زیرا هیچ‬
‫نبوت ی با اراده انسان نیامده بلکه انسانها تحت تأثیر روح‌القدس از جانب خدا‬
‫سخن گفتند» (دوم پطرس ‪ 1:19‬تا ‪ 21‬نسخه جدید بین الملل ی)‪.‬‬
‫مهمتر از هر چیزی ما باید باور کنیم که کتاب مقدس‪ ،‬الهام و وحی از سوی‬
‫خداوند است‪ .‬در متن کتاب مقدس بارها بر اصول وحی تاکید شده است‪:‬‬
‫(مت ی‪)15:4‬‬ ‫ •«زیرا خدا دستور داد و گفت‪ »...‬‬
‫(مرقس‪12:36‬؛)‬ ‫ • «زیرا خود داود از طریق روح‌القدس گفت‪ »...‬‬
‫ •«‪ ...‬که روح‌القدس نیز پیش تر از دهان داود گفته بود‪»...‬‬
‫(اعمال رسوالن ‪)1:16‬؛‬
‫ •«روح‌القدس به درست ی از طریق اشعیای نبی گفته بود‪»...‬‬
‫(اعمال رسوالن ‪)1:16‬؛‬
‫ •همان طور که روح‌القدس م ی‌گوید‪»...‬‬
‫(عبرانیان ‪3:7‬؛ همچنین رجوع کنید به ‪9:8‬؛ ‪.)10:15‬‬
‫اگر این اف راد فقط تا حدی الهام گرفته باشند‪ ،‬ما به حقیقت کالم یا روح خدا‬
‫دسترسی نداریم‪ .‬اگر نوشت ه‌های آنان واقع ا ً کالم خدا باشد‪ ،‬پس حتم ا ً در طول وحی‪،‬‬
‫روح خدا آنها را تسخیر کرده بوده‪ ،‬وگرنه محصول به دست آمده‪ ،‬کالم ناب خدا‬
‫نخواهد بود‪.‬‬

‫کالم الهام گرفته باعث ایجاد انگیزه است‬


‫پذیرش این مساله که کالم خدا کام الً متعلق به خود او است انگیزه بیشتری‬
‫ب رای خوندن و تبعیت از آن به ما م ی‌دهد‪ :‬کالم تو بسیار ناب است و بنده تو آن‬
‫را دوست م ی‌دارد (مزامیر ‪ .)119:140‬مقایسه دوم تیموتائوس ‪ 3:16‬با ‪ 4:2‬و ‪4:3‬‬
‫نشان م ی‌دهد که چگونه پذیرش کتاب مقدسی که الهام و وحی از سوی خدا است‬
‫باعث ایجاد انگیزه عمل در ما م ی‌شود‪:‬‬
‫از آن جایی که کالم الهام گرفته از خدا مفید است‪...‬‬ ‫ ‬
‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬ ‫‪560‬‬
‫بنابراین ب رای تعلیم‪،‬‬ ‫ ‬
‫به کالم موعظه کن؛ در وقت و ب ی‌وقت آماده باش (یعنی‬ ‫ ‬
‫چه ذات ا ً حس و حال موعظه داشته باشی چه نداشته باشی)‪.‬‬ ‫ ‬
‫بنابراین ب رای تعلیم‪،‬‬ ‫ ‬
‫قانع کن (مالمت کن)‬ ‫ ‬
‫بنابراین ب رای اصالح‬ ‫ ‬
‫توبیخ کن‬ ‫ ‬
‫بنابراین ب رای تعلیم راستی‬ ‫ ‬
‫با صبر و بردباری تشویق و نصیحت کن‬ ‫ ‬

‫چه مفهوم ی برای ما دارد‬


‫اگر باور کنیم که کتاب مقدس الهام گرتفه از خدا است‪ ،‬شور و عشق و قدرت‬
‫آن را بیشتر احساس خواهیم کرد و بناب راین تاثیر آن بر ما بیشتر خواهد بود‪ .‬مث الً‬
‫نقل قول از عهد عتیق را در نظر بگیرید‪« :‬شما دیدید که از آسمان به شما سخن‬
‫گفتم (بنابراین) با من خدایان نقره مسازید ‪( »...‬خروج ‪.)23 ،20:22‬‬
‫بناب راین به دلیل معجزه شنیدن صدای خدا‪ ،‬هر گونه بت پرستی ب رای ما بی‬
‫معنی خواهد بود‪.‬‬
‫پولس رسول‪ ،‬شور و عشق کالم خدا را احساس کرد‪ .‬کتاب مقدس ب رای او صرف ا ً‬
‫نوشت ه‌های سیاه روی کاغذ سفید نبودند‪ .‬از این رو‪ ،‬او از این سخن م ی‌گوید که‬
‫چگونه «اشعیا با جسارت گفت که‪ ...‬اشعیا درباره اس رائیل فریاد زد که‪( »...‬رومیان‬
‫‪9:27‬؛ ‪ .)10:20‬پولس به کالم اشعیا آن قدر عمی ق‍اندیشید که حتی لحن صدای او را‬
‫نیز زمانی که ب رای بار اول آنها را به زبان آورده بود تصور کرده بود‪.‬‬
‫رور را به صلیب کشیدند که «‪...‬صدای انبیا را‬ ‫س َ‬‫حاکمان اورشلیم به این دلیل َ‬
‫که در هر سبت خوانده م ی‌شود‪( ،‬نمی شناختند)» (اعمال رسوالن ‪ .)13:27‬پولس‬
‫درباره «صداهای» پیامب ران صحبت م ی‌کند تا صرف ا ً کالمشان‪ .‬کسانی که عیسی‬
‫را به صلیب کشیدند‪ ،‬با این که قوی ا ً اظهار م ی‌کردند که متون کتاب مقدس الهام‬
‫گرفته است‪ ،‬در نگرش خود نسبت به کتاب مقدس‪ ،‬معجزه الهام را درک و احساس‬
‫نکردند‪ .‬در این جا درسی است که باید از آن عبرت بگیریم‪ .‬با این که ممکن است‬
‫توافق نظر داشته باشیم که کتاب مقدس‪ ،‬کالم الهام گرفته از خدا است‪ ،‬این امکان‬
‫وجود دارد که نتوانیم هنگام خواندن آن‪ ،‬آن طور که باید چنین چیزی را درک کنیم‪.‬‬

‫قسمت ‪ :2‬ملکوت خداوند‬

‫امید اصلی و حقیقی مسیحیت‪ ،‬ظهور ملکوت و پادشاهای خداوند است‪.‬‬


‫رور این را نشان م ی‌دهد‪« :‬ملکوت تو بیاید (تا) اراده تو روی زمین‬
‫س َ‬‫دعای َ‬
‫اجرا شود‪ ،‬درست همان گونه که (هم اکنون) در آسمان اجرا م ی‌شود» (مت ی‬
‫‪ )6:10‬با بازگشت مسیح‪« ،‬پادشاه ی‌های جهان به خداوند ما و مسیح او تعلّ ق‬
‫‪561‬‬ ‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬
‫(خواهد) یافت؛ و او تا ابد حکم رانی خواهد کرد!» (مکاشفه ‪ .)11:15‬آن گاه‪ ،‬اراده و‬
‫خواست ه‌های خدا کام الً و آشکارا در این زمین اج را خواهد شد‪.‬‬

‫ملکوت در زمین‬
‫«ملکوت خدا» و «ملکوت آسمان» عباراتی هستند که به جای یکدیگر‬
‫استفاده م ی‌شوند (متی ‪ 13:11‬مقایسه کنید با مرقس ‪ .)4:11‬در کتاب مقدس هرگز‬
‫ت آسمان است که توسط‬ ‫از «ملکوت در آسمان» سخنی گفته نشده؛ بلکه این ملکو ِ‬
‫مسیح با بازگشت او در روی زمین اج را خواهد شد‪ .‬همان طور که فرشت ه‌ها در‬
‫آسمان از خواست خداوند کام الً تبعیت م ی‌کنند (پولس ‪ 103:19‬تا ‪ )21‬در ملکوت‬
‫الهی آینده نیز چنین خواهند کرد‪ .‬وارد شدن به ملکوت خدا در بازگشت مسیح‪،‬‬
‫نتیجه نهایی همه تال ش‌های مسیحیت در این حیات خواهد بود (متی ‪25:34‬؛ اعمال‬
‫رسوالن ‪)14:22‬؛ بناب راین حائز اهمیت است که درک درستی از آن داشته باشیم‪.‬‬
‫تعلیم ملکوت خدا‪ ،‬بخش مهمی از پیام انجیل را تشکیل م ی‌دهد (اعمال رسوالن‬
‫‪8:12‬؛ ‪19:8‬؛ ‪« .)31 ،28:23‬از طریق رنجهای بسیار‪ ،‬باید وارد ملکوت خداوند‬
‫بشویم» (اعمال رسوالن ‪ ،)14:22‬این سپیدی پایان شب سیاه و بناب راین انگیزه‍‌ای‬
‫است ب رای همه فداکاری‌هایی که زندگی حقیقی مسیحیت با خود به هم راه دارد‪.‬‬

‫پیشگویی عهد عتیق درباره ملکوت خداوند‬


‫دانیال دوم یکی از چندین پیشگوی ی‌ها در عهد عتیق است که درباره ملکوت‬
‫ص ر‪ ،‬پادشاه بابل م ی‌خواست از آینده جهان باخبر‬ ‫خداوند سخن م ی‌گوید‪ .‬نبوکدنَ َ‬
‫شود‪ .‬تصویر یک مجسمه بزرگ متشکل از فلزهای مختلف به او نشان داده شد‪.‬‬
‫دانیال تفسیر کرد که سر طالیی مجسمه‪ ،‬معرف پادشاه بابل است (دانیال ‪.)2:38‬‬
‫پس از او امپ راتوری‌های بزرگی در منطقه پی رامون اس رائیل خواهند آمد تا زمانی که‬
‫وضعیتی به وجود خواهد آمد که در آن «پاها و انگشتهای مجسمه قسمتی از آهن‬
‫و قسمتی از ِگ ل بود‪ .‬اين نشان م ی‌دهد كه اين سلطنت تقسيم خواهد شد و بعضی‬
‫از قسمتهای آن مثل آهن قوی و بعضی مثل ِگ ل ضعيف خواهد بود‪( ».‬دانیال‬
‫‪ .)2:42‬منظور در این جا تعادل قدرت موجود در جهان است که بین بسیاری از‬
‫مل ت‌ها تقسیم شده است و برخی قوی هستند و برخی ضعیف‪ .‬سپس دانیال دید‬
‫که سنگ کوچکی به پایین این تصویر برخورد و آن را تخریب کرد‪ .‬سنگ تبدیل‬
‫به کوه بزرگی شد که کل زمین را ف را گرفت (دانیال ‪ 2:34‬و ‪ .)35‬این سنگ‪ ،‬نماد‬
‫عیسی است (متی ‪ ،21:42‬اعمال رسوالن ‪4:11‬؛ افسسیان ‪2:20‬؛ اول پطرس ‪2:4‬‬
‫تا ‪« )8‬کوه» که کل زمین را در بر خواهد گرفت‪ ،‬نماد ملکوت جاویدان خداوند‬
‫است که در بازگشت او به زمین برق رار خواهد شد‪ .‬از این رو‪ ،‬ملکوت روی زمین‬
‫خواهد بود‪ ،‬نه در آسمان‪ :‬در دوران سلطنت آن پادشاهان‪ ،‬خدای آسمان‪ ،‬ملکوت ی‬
‫برقرار خواهد ساخت كه هرگز از بين نخواهد رفت ‪ ...‬خودش تا ابد پايدار خواهد‬
‫ماندـ»(دانیال ‪)2:44‬‬
‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬ ‫‪562‬‬
‫مسیح پادشاه‬
‫مسیح‪ ،‬پادشاه خواهد بود و بازگشت او به زمین‪ ،‬س رآغاز ملکوت خداوند خواهد‬
‫بود‪ .‬او برترین حکم رانان در کل زمین خواهد بود‪.‬‬
‫ •«او برای همیشه ‪ ...‬پادشاهی خواهد کرد و پادشاهی او پایان ی نخواهد‬
‫(لوقا ‪.)33 ،1:32‬‬ ‫داشت» ‬
‫ •«پادشاه ی‌های جهان به خداوند ما و مسیح او تع لّ ق‬
‫(مکاشفه ‪.)11:15‬‬ ‫یافته است و او تا ابد حکمران ی خواهد کرد!» ‬
‫ •«دامنه قلمرو او (مسیح) از دريا تا به دريا و از رود تا دورترين نقط ٔه‬
‫(مزامیر ‪.)72:8‬‬ ‫جهان خواهد بود» ‬

‫فرمانروایان شریک‬
‫مسیح‪ ،‬فرمانروایی خود بر روی زمین را با پیروانش تقسیم خواهد کرد‪(« :‬تو‬
‫یعنی مسیح) ايشان را ب رای خدای ما روحانی ساختی و به سلطنت رساندی؛ از این‬
‫رو بر زمين سلطنت خواهیم كرد» (مکاشفه ‪« .)5:10‬پادشاهی امین و درستکار‬
‫(عیسی) و رهب رانی عادل و با انصاف (مومنان) بر مردم حکومت خواهند کرد»‬
‫(اشعیا ‪32:1‬؛ لوقا ‪19:17‬؛ دوم تیموتائوس ‪.)2:12‬‬

‫پایتخت‬
‫مسیح از اورشلیم‪ ،‬پایتخت ملکوت آینده فرمانروایی خواهد کرد‪ .‬در حالی‬
‫که مردم در جاهای مختلف س راسر جهان خدا را پرستش م ی‌کنند (مالکی‬
‫‪ ،)1:11‬اورشلیم نقطه مرکزی پرستش در جهان خواهد بود (حزقیال ‪.)40:48‬‬
‫مل ت‌ها «هر ساله ب رای پرستش پادشاه‪ ،‬یعنی خداوند متعال به اورشلیم‬
‫م ی‌آیند» (زکریا ‪ .)14:16‬زیارت ساالنه از اورشلیم در اشعیا ‪ 2:2‬و ‪ 2:3‬نیز‬
‫پیشگویی شده است‪ :‬در روزهای آخر‪ ،‬کوهی که خانه خداوند بر آن بنا شده‪،‬‬
‫بلندترین کوه دنیا م ی‌شود‪...‬و م لّ تهای مختلف به آنجا روانه خواهند شد‪.‬‬
‫اقوام بسیار خواهند گفت‪ :‬بیایید به کوه خداوند‪ ،‬خانه خدای یعقوب برویم‪،‬‬
‫او راه‌هایش را به ما خواهد آموخت‪ ...‬زیرا خداوند در صهیون با قوم خود سخن‬
‫م ی‌گوید و تعالیم او از اورشلیم اعالم م ی‌شوند‪».‬‬
‫شور و شوقی جهانی ب رای فهمیدن راه‌های خدا خواهد بود‪ .‬این اشتیاق چنان‬
‫انگیزه‌ای را در مردم ایجاد خواهد کرد که از س راسر زمین ب رای کسب دانش و‬
‫معرفت بیشتر نسبت به خداوند به اورشلیم سفر خواهند کرد‪.‬‬

‫یک نظام حقوق ی جهان ی‬


‫به جای سردرگمی و بی عدالتی ناشی از نظام‌های حقوقی ساخته شده به دست‬
‫بشر‪ ،‬یک نظام حقوقی جهانی واحد برق رار خواهد شد‪« .‬قانون و کالم خداوند»‪ ،‬که‬
‫از سوی مسیح در اورشلیم اعالم خواهد شد‪« .‬همه مل ت‌هاـ» به سوی این جلسات‬
‫تعلیم «روانه خواهند شد‪ ».‬دانش حقیقی درباره خدا از اصطکاک و تنش بین‬
‫‪563‬‬ ‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬
‫مل ت‌ها خواهد کاست‪ .‬در مقابل احت رامی که هم اکنون به اف راد متکبر و خود رای‬
‫گذاشته م ی‌شود‪ ،‬کسانی مورد احت رام واقع خواهند شد که صفات و ویژگ ی‌های خدا‬
‫یعنی عشق‪ ،‬رحمت‪ ،‬عدالت و غیره را منعکس م ی‌کنند‪« :‬در دوران او عدالت و‬
‫راستی رشد و نمو کند» (م زامیر ‪.)72:7‬‬

‫تغییر در کشاورزی و محیط زیست‬


‫حاکمیت مطلق مسیح و عدالت کامل او در داوری درباره اختالفات‪ ،‬باعث‬
‫خواهد شد که مل ت‌ها به خواست و اراده خود جنگ اف زارهای نظامی خود را به‬
‫ماشین آالت کشاورزی تبدیل کنند‪ :‬قوم‌ها‪ ...‬شمشیرهای خود را ب رای گاوآهن و‬
‫نیزه‌های خویش را ب رای اره‌ها خواهند شکست و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید‬
‫و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت» (اشعیا ‪ .)2:4‬کتاب مقدس‪ ،‬راه حل بنیادی‬
‫بح ران محیط زیستی را که هم اکنون زمین با آن روبرو است توصیف م ی‌کند‪ .‬ما‬
‫در ملکوت خداوند‪ ،‬زمینی بارور و پرثمر خواهیم دید‪« :‬ف راوانی غله در زمین بر‬
‫قله کوهها (که زمانی بایر بودند) خواهد بود که ثمره آن مثل (محصوالت) لبنان‬
‫جنبش خواهد کرد‪( ».‬م زامیر ‪ .)72:16‬بیابان‪ ...‬شادمان خواهد شد ‪...‬صح را به وجد‬
‫آمده‪ ،‬مثل گل سرخ خواهد شکفت؛ ‪...‬با شادمانی و ترنم شادی خواهد کرد ‪ ...‬زی را‬
‫که آبها در بیابان و نهرها در صح را خواهد جوشید‪ .‬مکان‌های خشک به چشم ه‌های‬
‫آب مبدل خواهد گردید» (اشعیا ‪ .)35:1-7‬حتی خصومت طبیعی بین حیوانات نیز‬
‫از بین خواهد رفت‪« :‬گرگ و گوسفند در کنار هم غذا خواهند خورد» و کودکان‬
‫خواهند توانست با مارها بازی کنند (اشعیا ‪65:25‬؛ ‪ 11:6‬تا ‪ .)8‬طول عمر اف زایش‬
‫خواهد یافت (اشعیا ‪ .)65:20‬زنان درد کمتری هنگام زایمان خواهند کشید (اشعیا‬
‫‪« .)65:23‬چشمان کوران باز خواهد شد و گوشهای ک ران مفتوح خواهد گردید‪ .‬آنگاه‬
‫لنگان مثل غ زال جست و خیز خواهند نمود و زبان گنگ خواهد س رایید‪( ».‬اشعیا‬
‫‪ .)35:5،6‬این به دلیل نعم ت‌ها و هدایای معجزه آسای روح است که دوباره به دست‬
‫م ی‌آید (مقایسه کنید با عب رانیان ‪.)6:5‬‬

‫هدف نهایی ملکوت‬


‫هدف نهایی ملکوت خداوند‪ ،‬ستایش خداوند است‪« .‬لیکن به حیات خودم قسم‬
‫که تمامی زمین از جالل خداوند پر خواهد شد» (اعداد ‪14:21‬؛ جبقوق ‪.)2:14‬‬
‫ستایش خداوند بدین معنی است که ساکنین زمین صفات نیکوی او را درک‪ ،‬تحسین‬
‫و تقلید خواهند کرد‪ .‬فروتنان مالک زمین ( در ملکوت) م ی‌شوند و از برکات آن‬
‫بهره‌مند خواهند گردید (م زامیر ‪ .)37:11‬داشتن زندگی جاودانه مربوط به دلیل‬
‫اصلی وجود ما در ملکوت یعنی ستایش خداوند خواهد بود‪ .‬تنها چند سال زندگی‬
‫با لذت کمال مطلق و وجدان راحت در کنار خدا به تمام سخت ی‌های این زندگی‬
‫م ی‌ارزد‪ .‬جاودانگی این وضعیت باشکوه ما را ف راتر از حد و حدود درک و فهم‬
‫انسانی م ی‌برد!‬
‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬ ‫‪564‬‬
‫خالص ه‌ای از رویدادها هنگام بازگشت مسیح‬
‫‪1 .1‬مردگان مسئول (که راه‌های خدا را م ی‌شناسند) رستاخیز خواهند شد و‬
‫هم راه با زندگان مسئول به کرسی قضاوت منتقل خواهند شد‪.‬‬
‫‪2 .2‬آنهایی که راه‌های خدا را م ی‌شناختند اما از اطاعت از آن سرباز زدند‪،‬‬
‫با مرگ مجازات خواهند شد و به نیکوکاران حیات جاودانه اعطا خواهد‬
‫شد‪ .‬مل ت‌هایی که در ب رابر مسیح مقاومت کردند نیز محکوم خواهند‬
‫شد‪.‬‬
‫‪3 .3‬آن گاه نیکوکاران بر مردمی حکم رانی خواهند کرد که زنده هستند‬
‫اما در ب رابر خدا مسئول نیستند؛ آنها به این مردم مانند «پادشاهان و‬
‫روحانیون» مژده و بشارت خواهند داد (مکاشفه ‪.)5:10‬‬
‫‪4 .4‬این حالت ‪ 1000‬سال طول خواهد کشید‪ .‬در طول این زمان‪ ،‬مردم فانی‬
‫انجیل را خواهند شنید و در ب رابر خداوند مسئول خواهند شد‪ .‬این اف راد‬
‫زندگی طوالنی تر و شادتری خواهند داشت‪.‬‬
‫‪5 .5‬در پایان ه زاره‪ ،‬شورشی علیه مسیح و قدیسان رخ خواهد داد که خداوند‬
‫از بین خواهد برد‪( .‬مکاشفه ‪.)20:8,9‬‬
‫‪6 .6‬در پایان ه زار سال‪ ،‬تمام کسانی که در طول این زمان ُم ردند‪ ،‬رستاخیز‬
‫و محاکمه خواهند شد (مکاشفه ‪ 11 ،20:5‬تا ‪.)15‬‬
‫‪7 .7‬بدکاران در میان آنها از بین خواهند رفت و نیکوکاران در داشتن زندگی‬
‫جاودانه به مسیح و قدیسان او ملحق خواهند شد‪.‬‬

‫معن ی امروزی ملکوت برای ما‬

‫بودن در ملکوت خداوند باید انگیزه اصلی یک مومن ب رای بی زار بودن از‬
‫منفعت و مادی گ رایی دنیوی باشد‪ .‬هر چیزی که اکنون قادر به تصور و تالش‬
‫ب رای آن هستیم غیر قابل مقایسه با هدف نهایی بودن در ملکوت خداوند است‪« .‬اول‬
‫به دنبال پادشاهی خدا و عدالت او باشید‪ ،‬تا تمام این چیزها به شما اعطا شود»‬
‫(متی ‪ .)6:30-34‬مومن باید به دنبال «عدالت (خدا)» باشد یعنی تالش کند عشق‬
‫و عالقه به صفت خداوند را به وجود آورد‪ .‬ما م ی‌خواهیم در ملکوت خداوند باشیم‬
‫زی را عدالت در آنجا ستایش خواهد شد‪ ،‬زی را م ی‌خواهیم کام الً از لحاظ اخالقی و‬
‫معنوی کامل و بی عیب و نقص باشیم؛ نه این که فقط بخواهیم از مرگ ف رار کنیم‬
‫و ب رای همیشه یک زندگی راحت داشته باشیم‪.‬‬

‫اگر «اول به دنبال ملکوت خداوند باشیم«‪ ،‬دیدگاه ما نسبت به این زندگی‬
‫تغییر خواهد یافت‪ .‬از مادی گ رایی و زحمت و تالشی که به دنبال دارد‪ ،‬پرهیز‬
‫خواهیم کرد‪ .‬اگر خودخواهانه با نادیده گرفتن نیازهای دیگ ران به داشت ه‌های خود‬
‫بیف زاییم‪ ،‬راه‌های خدا را انکار کرده ایم ‪ -‬حتی اگر همه اصول و تعالیم خداوند را‬
‫بدانیم (اول تیموتائوس ‪.)6:10 ،5:8‬‬
‫‪565‬‬ ‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬
‫این که ملکوت روی زمین خواهد بود و نه در آسمان‪ ،‬بدین معنی است که‬
‫ب رای داشتن آن تالش نخواهیم کرد‪ ،‬تحت تاثیر گروه‌های فشار و اح زاب سیاسی‬
‫نیز نخواهیم بود که فقط به وضعیت جهان آن گونه که اکنون هست نگاه م ی‌کنند‬
‫(اول یوحنا ‪.)3:13‬‬
‫این امید‪« ،‬ما را به حضور خدا م ی‌آورد» (عب رانیان ‪ .)7:19‬امیدی که داریم ما‬
‫را وادار به بندگی خداوند م ی‌کند‪ .‬و همین امید‪ ،‬منبع الهام ما ب رای توبه است‪ .‬چ را‬
‫که اگر مسیح به زودی بازخواهد گشت‪ ،‬چه نوع انسانی باید باشیم؟ خواهیم خواست‬
‫که از این امید با دیگ ران حرف بزنیم (متی ‪10:7‬؛ مرقس ‪.)6:12‬‬

‫اگر تا ابد در راه‌های خدا در ملکوت او سیر خواهیم کرد‪ ،‬باید تالش کنیم که‬
‫اکنون نیز این گونه باشیم‪« :‬تالش م ی‌کنیم و زحمت م ی‌کشیم زی را امید خود را‬
‫به خدای زنده بست ه‌ایم که ناجی همه انسان‌ها است» (اول تیموتائوس ‪ 4:10‬نسخه‬
‫کوتاه شده)‪ .‬ملکوت خداوند فقط زمان بهره مندی شخصی و جسمی نیست‪ .‬عیسی‬
‫مسیح از آن به عنوان زمان آرامش سخن گفت‪ ،‬زمانی که اصول خداوند بر امیال‬
‫خودخواهانه بشر پیروز خواهد شد‪ .‬این اتفاق هم اکنون نیز م ی‌تواند در سکوت رخ‬
‫دهد‪ ،‬در دل کسانی که در ملکوت اینده خواهند بود‪ .‬اگر باور داشته باشیم که واقع ا ً‬
‫آنجا خواهیم بود‪ ،‬با اشتیاق بیشتری منتظر روز بعدی خواهیم بود‪ .‬اگر مطمئن‬
‫رور‪ ،‬ما را در ملکوت خداوند خواهد پذیرفت یا نه‪ ،‬هرگز قادر نخواهیم‬‫س َ‬
‫نباشیم که َ‬
‫بود که به معنای واقعی ب رای بازگشت او مشتاق باشیم‪ .‬پولس رسول کسانی را که‬
‫به ملکوت امید دارند تشویق م ی‌کند‪« :‬چون مسیح ‪ ...‬ظاهر شود‪ ،‬پس شما نیز با او‬
‫در شکوه ظاهر خواهید شد‪ .‬بناب راین‪ ،‬هر چه در شما دنیوی است در خود بکشید‪:‬‬
‫فساد جنسی‪ »...‬و غیره‪ .‬کولسیان (‪ .)3:4,5‬نجات و رهایی که خداوند اعطا م ی‌کند‪،‬‬
‫با لطف و رحمت است‪ .‬این ما را قادر م ی‌سازد که به جای شک و تردید‪ ،‬با شور و‬
‫شوق منتظر ظهور مسیح باشیم و بر این اساس زندگی ما تغییر خواهد کرد‪ :‬فیض‬
‫خدا ‪ ...‬به ما م ی‌آموزد كه راههای ش رارت‌آمیز و شهوات دنیوی را ترک كرده ‪ ...‬در‬
‫انتظار امید متبارک خود‪ ،‬یعنی ظهور پرشكوه خدای بزرگ و نجات‌دهنده ما عیسی‬
‫مسیح باشیم» تیطوس ‪ 2:11‬تا ‪.)13‬‬

‫قسمت ‪ :3‬هدف خداوند در وعده‌ها آشکار م ی‌شود‬

‫کتاب مقدس پیامی استوار درباره هدف خداوند به ما م ی‌دهد‪ .‬هدف او این است‬
‫که زمین مملو از زنان و مردانی شود که صفات او را نشان دهند و او را ستایش‬
‫کنند‪ .‬او وعده‌های بزرگی داده که نشان م ی‌دهد این هدف با برق راری ملکوت او در‬
‫زمین به حقیقت خواهد پیوست‪.‬‬
‫س رور عیسی مسیح را‬ ‫خداوند ب رای تحقق یافتن هدف خود‪ ،‬تنها پسر خود‪َ ،‬‬
‫در اختیار گذاشت‪ .‬به خاطر زندگی‪ ،‬مرگ و رستاخیزی مسیح‪ ،‬مردان و زنان راهی‬
‫دارند تا اگر به او ایمان بیاورند و پاسخ دهند‪ ،‬بخشی از ملکوت عظیم خداوند شوند‪.‬‬
‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬ ‫‪566‬‬
‫وعده در عدن‬

‫آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه در باغ عدن گناه کردند‪ .‬هر دوی آنها و مار‬
‫مجازات شدند‪ .‬مردان و زنان م ی‌میرند و قادر نخواهند بود خود را از این نجات دهند‪.‬‬
‫اما وقتی خداوند به مار چنین م ی‌گوید‪ ،‬کمی امید در شبه سیاه بشر پیدا م ی‌شود‪:‬‬
‫ن كینه (نفرت‪ ،‬تضاد) م ی‌گذارم‌‪ .‬بذر‌او و بذر‌تو همیشه‌دشمن‌ه م‌‬ ‫در بین‌تو و ز ‌‬
‫خواهند بود‪ .‬او (بذر زن) سر تو را خواهد كوبید و تو پاشنه او را خواهی گزید»‬
‫(پیدایش ‪.)3:15‬‬

‫منظور از «بذر» نسل یا فرزند است اما ممکن است به اف راد مرتبط با «بذر»‬
‫خاص نیز اشاره کند‪ ،‬مث الً ما از بذر و نسل اب راهیم خواهیم شد اگر از طریق تعمید‬
‫«در» عیسی باشیم (غالطیان‪.)29 ،3:27 ،‬‬

‫بذر مار‬

‫مار به خاطر دروغی که گفت نماد یک طرز فکر مملو از گناه است‪ .‬بذر و‬
‫نسل مار به اف راد مارصفت اطالق م ی‌شود‪ ،‬اف رادی که کالم خدا را تحریف م ی‌کنند‪،‬‬
‫دروغ م ی‌گویند و دیگ ران را به گناه وا م ی‌دارند‪ .‬آنها اجازه م ی‌دهند که این صفات‬
‫بر زندگ ی‌شان حاکم باشد‪ .‬در زمان مسیح‪ ،‬حاکمان مذهبی فاسد‪« ،‬افعی زاده» تلقی‬
‫م ی‌شدند (متی ‪.)3:7‬‬

‫بذر زن‬

‫بذر زن به کسی اشاره دارد که سر مار‪ ،‬یعنی گناه را م ی‌کوبد یا له م ی‌کند‬


‫و با یک ضربه مهلک با آن برخورد م ی‌کند‪ .‬این‪ ،‬نبوت عیسی مسیح و کار او‬
‫بود‪ :‬عیس ی مسیح که (با صلیب) مرگ (و در نتیجه قدرت گناه) ‪ -‬رومیان ‪6:23‬‬
‫را از بین برد و از طریق بشارت‪ ،‬زندگ ی و فناناپذیری را به ارمغان آورد (دوم‬
‫تیموتائوس ‪« .)1:10‬خدا پسر خودش را مانند جسم ی گناهکار و برای گناهان‬
‫فرستاد‪ :‬و گناه را در جسم محکوم ساخت» (رومیان ‪8:3‬؛ همچنین رجوع کنید‬
‫به اول یوحنا ‪3:5‬؛ مت ی ‪.)1:21‬‬
‫مسیح سه روز قبل از مرگش از پاشنه مجروح بود‪ .‬اما رستاخیز او ثابت کرد‬
‫که در مقایسه با ضربه مهلکی که او به گناه وارد کرد‪ ،‬این فقط یک زخم موقت بود‪.‬‬

‫این یعن ی چه؟‬

‫روی صلیب‪ ،‬عیسی قدرت گناه در خود را از بین برد‪ .‬او ما را دعوت کرده که‬
‫در پیروزی‌اشسهیم باشیم‪ .‬اگر «در مسیح تعمید شویم»‪ ،‬م ی‌توانیم در وعده‌های‬
‫‪567‬‬ ‫هاتوک هخسن ‪:‬سدقم باتک ینابم‬
‫مربوط به عیسی مانند وعده‌های مذکور در پیدایش ‪ 3:15‬سهیم باشیم‪ .‬ای ن‌ها دیگر‬
‫فقط قسم ت‌های جالب کتاب مقدس نیستند‪ ،‬بلکه نبوت و وعده‌هایی هستند که‬
‫مستقیم ا ً ب رای ما هستند! با این که مومنان حقیقی هنور گناه و مرگ را تجربه‬
‫م ی‌کنند‪ ،‬با تعمید شدن در مسیح (غالطیان ‪ 3:27‬تا ‪ )29‬م ی‌توانند اکنون کاری‬
‫کنند که گناهانشان بخشیده شود و ب رای همیشه از مرگ نجات یابند‪ .‬خداوند وعده‬
‫زمانی را داده که نیکوکاران از میان مردگان برمی خیزند و زندگی جاودانه خواهند‬
‫یافت‪ :‬و مردگان‪ ،‬بی فساد خواهند برخاست‪ ،‬و ما تبدیل خواهیم شد‪ .‬آنگاه کالم ی‬
‫که نوشته شده محقق خواهد شد‪ :‬مرگ در پیروزی بلعیده م ی‌شود» (اول قرنتیان‬
‫‪.)15:52-54‬‬

‫عیسی بذر حقیقی زن بود‪ ،‬اما ما نیز م ی‌توانیم با تعمید شدن در مسیح‪،‬‬
‫بخشی از این بذر زن باشیم‪ .‬آن گاه زندگی ما منعکس کننده کالم پیدایش ‪3:15‬‬
‫خواهد بود ‪ -‬حس تضاد («دشمنی») مداومی در ما بین خوبی و بدی به وجود خواهد‬
‫آمد‪ .‬پولس‪ ،‬رسول بزرگ درباره تضاد بین افکار گناه و عشق به راه‌های خدا سخن‬
‫م ی‌گوید که در او جاری بود (رومیان ‪ 7:14‬تا ‪ .)25‬اما توصیف خود از این تضاد‬
‫را با این جمله به پایان م ی‌رساند‪« :‬چه انسان بدبخت ی هستم! چه کس ی من را از‬
‫این پیکر مرگ رها خواهد کرد؟ خدا را شکر‪ -‬از طریق عیس ی مسیح‪ ،‬سرورمان!‬
‫(رومیان ‪.)7:24-25‬‬

‫بناب راین از همان ابتدا‪ ،‬خداوند وعده مسیح را به عنوان یک ناجی به ما داد‪ .‬این‬
‫وعده شگفت انگیز که در باغ عدن به آدم و حوا داده شد در مسیح به حقیقت پیوسته‬
‫و ما نیز م ی‌توانیم از آن بهره ببریم‪.‬‬

‫وعده به ابراهیم‬

‫بشارت ی که برای ابراهیم موعظه شد‬


‫بشارتی که توسط عیسی و رسوالن تعلیم داده شد در قالب مجموع ه‌ای از‬
‫وعده‌ها به اب راهیم‪ ،‬پدر قوم اس رائیل نیز داده شده بود‪ .‬خداوند از طریق وعده‌هایش‪،‬‬
‫«بشارت را ب رای اب راهیم موعظه کرد» (غالطیان ‪ .)3:8‬اگر بتوانیم درک کنیم که‬
‫چه چیزهایی به اب راهیم تعلیم داده شد‪ ،‬در آن صورت تصویر بسیار ابتدایی از‬
‫بشارت مسیحیت را خواهیم داشت‪ .‬اشارات دیگری نیز وجود دارد که نشان م ی‌دهد‬
‫بشارت در زمان عیسی شروع نشده بود‪« :‬ما مژده وعده‌هایی (بشارت) را که به‬
‫اجدادمان (قوم یهود) داده شده بودیم م ی‌آوریم‪ ،‬که خدا محقق کرد‪( «.‬اعمال‬
‫رسوالن ‪12:32،33‬؛ همچنین رجوع کنید به رومیان ‪1:1،2‬؛ عبرانیان ‪.)4:2‬‬
‫نومضم ود‬ ‫‪568‬‬
‫دو مضمون‬

‫وعده‌هایی که به اب راهیم داده شد دارای دو مضمون اصلی است‪:‬‬ ‫ ‬

‫‪1 .1‬مسائل مربوط به بذر اب راهیم (نسل خاص)‬


‫‪2 .2‬مسائل مربوط به سرزمینی که به اب راهیم وعده داده شد‪.‬‬
‫عهد جدید درباره این وعده‌ها نظر م ی‌دهد‪ .‬اگر به توضیحات کتاب مقدس‬
‫گوش دهیم‪ ،‬م ی‌توانیم آموزه‌های عهد عتیق و عهد جدید را با هم د رآمیزیم تا تصویر‬
‫کاملی از وعده‌هایی را بدست آوریم که به اب راهیم داده شده بود‪.‬‬

‫ابراهیم ‪ -‬مرد ایمان‬

‫اب راهیم در اصل در اور زندگی م ی‌کرد که شهری پررونق در ع راق کنونی بود‪.‬‬
‫دعوت فوق العاده‌ای از سوی خدا به او فرستاده شد تا آن زندگی پررونق را رها و‬
‫سفری را به سوی سرزمین موعود آغاز کند‪ .‬این مستلزم ایمان بود زی را کام الً روشن‬
‫نشده بود که باید به کجا سفر م ی‌کرد‪ .‬مشخص شد که یک سفر ‪ 2500‬کیلومتری‬
‫است‪ .‬این سرزمین کنعان‪ ،‬اس رائیل امروز بود‪.‬‬

‫خداوند در طول زندگی اب راهیم بر او ظاهر شد و وعده‌هایش را ب رای او تک رار‬


‫کرد و گسترش داد‪ .‬این وعده‌ها اساس بشارت مسیح را تشکیل م ی‌دهند‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫همان طور که اب راهیم دعوت شد‪ ،‬مسیحیان حقیقی نیز به همین شکل دعوت‬
‫م ی‌شوند تا امور گذاری زندگی را رها کنند و به دنبال یک زندگی باایمان بروند‪،‬‬
‫وعده‌های خداوند را بی چون و چ را بپذیرند و با کالم او زندگی کنند‪« .‬با ایمان‪،‬‬
‫وقت ی ابراهیم دعوت شد‪ ،‬اطاعت کرد و (از اور) به مکان ی (کنعان) رفت که قرار‬
‫بود به عنوان میراث بعدها دریافت کند‪ .‬و بدون این که بداند کجا م ی‌رود‪ ،‬عازم‬
‫شد» (عبرانیان ‪.)11:8‬‬

‫با نشان دادن ایمانی مشابه و عمل کردن بر اساس آن‪ ،‬م ی‌توانیم به همان عزت‬
‫و افتخاری برسیم که اب راهیم رسیده بود یعنی دوست خداوند نامیده شویم (اشعیا‬
‫‪ ،)41:8‬معرفت خداوند را بیابیم (پیدایش ‪ )18:17‬و امیدی قطعی به زندگی جاودانه‬
‫در ملکوت را داشته باشیم‪ .‬ب رای این که حقیقت ا ً به پیام مسیحیت ایمان داشته باشیم‪،‬‬
‫ما نیز باید به وعده‌های خدا به اب راهیم باور راسخ داشته باشیم‪ .‬بناب راین باید با‬
‫چشمانی مشتاق‪ ،‬گفتگوهای بین خداوند و اب راهیم بخوانیم و دوباره مرور کنیم‪.‬‬

‫سرزمین‬
‫ن م ی‌ده م‌ برو»‬
‫‪1 .1‬وط ن‌ خود را ترک‌ كن‪ .‬و به‌طرف‌ سرزمینی كه‌به‌تو نشا ‌‬
‫(پیدایش ‪.)12:1‬‬
‫ت تا به ‌بی ت‌ئیل (در مرکز‬ ‫‪2 .2‬اب راهیم «از جایی ‌به ‌جایی ‌دیگر م ی‌رف ‌‬
‫اس رائیل)‌ رسید‪ .‬و خداوند به او گفت‪ :‬اکنون تو چشمان خود را ب راف راز و‬
‫از مکانی که در آن هستی‪ ،‬بسوی شمال و جنوب‪ ،‬و مشرق و مغرب‬
‫بنگر‪ :‬زی را تمام این زمین را که میبینی به تو و نس ل‌های تو تا به ابد‬
‫خواهم بخشید‪ ...‬در زمین گردش کن زی را که آن را به تو خواهم داد»‬
‫(پیدایش ‪)14-17 ،13:3‬‬
‫‪«3 .3‬خداوند با اب راهیم عهد بست و گفت‪« :‬این زمین را از نهر مصر تا به‬
‫نهر عظیم‪ ،‬یعنی نهر ف رات‪ ،‬به نسل تو بخشیده ام» (پیدایش ‪.)15:18‬‬
‫‪«4 .4‬و زمین غربت تو‪ ،‬یعنی تمام زمین کنعان را‪ ،‬به تو و بعد از تو به نسل‬
‫تو به ملکیت ابدی دهم» (پیدایش ‪.)17:8‬‬
‫‪«5 .5‬وعده‌ای که به اب راهیم و نسل او داده شد که او وارث جهان‬
‫خواهد بود» (رومیان ‪.)4:13‬‬

‫اینجا شاهد وحی و الهامی مداوم به اب راهیم هستیم‪:‬‬ ‫ ‬

‫‪«1 .1‬سرزمینی هست که م ی‌خواهیم به سوی آن بروی‪».‬‬


‫‪«2 .2‬اکنون به این منطقه رسیده ای‪ .‬تو و فرزندانت ب رای همیشه اینجا‬
‫زندگی خواهید کرد‪».‬‬
‫‪3 .3‬منطقه سرزمین موعود به طور خاص تعریف شد‪.‬‬
‫‪4 .4‬اب راهیم نباید در این زندگی منتظر به وقوع پیوستن وعده م ی‌شد ‪ -‬ق رار‬
‫بود که در این سرزمین یک «غریبه» باشد‪ ،‬گرچه بعدا ً ب رای همیشه‬
‫آنجا زندگی خواهد کرد‪ .‬این امر داللت بر این دارد که او خواهد مرد و‬
‫سپس رستاخیز خواهد شد تا بتواند به وعده‌اشبرسد‪.‬‬
‫‪5 .5‬پولس‪ ،‬تحت تاثیر الهام‪ ،‬وعده‌های موعود به اب راهیم را به معنی به ارث‬
‫بردن کل زمین تلقی کرد‪.‬‬

‫این وعده‌ها در طول زندگی اب راهیم به وقوع نپیوست‪« :‬با ایمان‪،‬‬


‫او در سرزمین موعود که هنوز مال خودش نبود (اشاره به زندگ ی موقت) غریب‬
‫شد‪ ،‬در خیم ه‌ها ساکن شد» (عبرانیان ‪ .)11:9‬حضرت ابراهیم «با ایمان مردند‪،‬‬
‫وعده‌ها را به دست نیاوردند اما آنها را دیدند و از دور به آن وعده‌ها درود گفتند‬
‫و اعتراف کردند که در روی زمین غریبه و مسافر بودند‪( ».‬عبرانیان ‪.)11:13‬‬

‫به این چهار مرحله توجه کنید‪:‬‬

‫‪1 .1‬شناخت وعده‌ها؛‬


‫‪«2 .2‬اطمینان از آنها»؛‬
‫‪3 .3‬درود گفتن به آنها ‪ -‬با تعمید یافتن در مسیح (غالطیان ‪)3:27-29‬؛‬
‫نومضم ود‬ ‫‪570‬‬
‫‪4 .4‬اعت راف کردن به دنیا با روش زندگی مان که این دنیا خانه حقیقی ما‬
‫نیست‪ ،‬بلکه در آن با امید به آینده‌ای که ق رار است در زمین حاکم شود‪،‬‬
‫زندگی م ی‌کنیم‪.‬‬

‫«خدا هیچ ارثی در آن به او نداد‪ ،‬حتی به قدر جای پای او‪ .‬اما‪ ...‬خدا وعده‬
‫داد که سرزمین را به او بدهد» (اعمال ‪ .)7:5‬خداوند به وعده‌هایش عمل م ی‌کند‪.‬‬
‫روزی خواهد رسید که اب راهیم و همه کسانی که این وعده‌ها به آنها داده شده پاداش‬
‫خواهند گرفت‪« .‬همه ای ن‌ها با ایمان مردند‪ ،‬وعده‌ها را به دست نیاوردند‪ .‬زیرا خدا‬
‫چیز بهتری برای ما داشت که بدون ما آنها به کمال نرسند» (عبرانیان ‪،11:13‬‬
‫‪.)40 ،39‬‬
‫بناب راین همه مومنین حقیقی در یک مقطع زمانی یعنی در صندلی قضاوت‬
‫در روز آخر پاداش خواهند گرفت (دوم تیموتائوس ‪4:1،8‬؛ متی ‪ .)25:31-34‬ب رای‬
‫محاکمه شدن‪ ،‬اب راهیم و سایر کسانی که این وعده‌ها را م ی‌دانستند باید درست قبل‬
‫از قضاوت رستاخیز شوند‪.‬‬
‫در مورد وعده بذر در پیدایش ‪ 3:15‬باید گفت این بذر اب راهیم در وهله اول در‬
‫مورد عیسی صدق م ی‌کند و در وهله دوم در مورد کسانی است که در «مسیح»‬
‫هستند و بناب راین به عنوان بذر و نسل اب راهیم تلقی م ی‌شوند‪:‬‬

‫‪«1 .1‬و از تو امتی عظیم پیدا کنم و تو را برکت دهم‪...،‬و از تو جمیع قبایل‬
‫جهان برکت خواهند یافت‪( ».‬پیدایش ‪.)12:2،3‬‬
‫‪«2 .2‬نسل تو را مانند غبار زمین گردانم‪ .‬چنانکه اگر کسی غبار زمین را‬
‫تواند شمرد‪ ،‬نسل تو نیز شمرده شود‪...‬‬
‫‪ 3 .3‬تمام این زمین را که م ی‌بینی به تو و نسل تو تا به ابد خواهم بخشید»‬
‫(پیدایش ‪.)13:15،16‬‬
‫‪«4 .4‬اکنون بسوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار‪ ،‬اگر م ی‌توانی آنها را‬
‫بشماری‪ .‬نسل تو چنین خواهد بود‪ .‬این زمین را به نسل تو بخشیده ام»‬
‫(پیدایش ‪.)15:5،18‬‬
‫‪«5 .5‬و زمین کنعان را‪ ،‬به تو و بعد از تو به نسل تو به ملکیت ابدی دهم»؛‬
‫و خدای آنها خواهم بود» (پیدایش ‪.)17:8‬‬
‫‪«6 .6‬بذر تو را کثیر سازم‪ ،‬مانند ستارگان آسمان‪ ،‬و مثل ریگهایی که بر‬
‫کناره دریاست‪ .‬و بذر تو دروازه‌های دشمنان خود را متصرف خواهند شد‬
‫و از بذر تو‪ ،‬جمیع امتهای زمین برکت خواهند یافت» (پیدایش ‪22:17-‬‬
‫‪ 18‬نسخه پادشاه جیمز)‪.‬‬

‫و باز هم از آن جایی که خداوند به اب راهیم وعده‌های بیشتری داد‪ ،‬درک اب راهیم‬


‫نسبت به «بذر» بیشتر شد‪.‬‬
‫‪571‬‬ ‫رذب هب نتسویپ‬
‫‪1 .1‬اول به او فقط گفته شد که نسل بسیاری پس از او خواهد بود و از طریق‬
‫«بذر» او‪ ،‬کل زمین برکت خواهد یافت‪.‬‬
‫‪2 .2‬سپس به او گفته شد که بذری خواهد داشت که خواهد آمد و اف راد بسیاری‬
‫را در برخواهد گرفت‪ .‬این اف راد در کنار خود او در زمینی که به آن رسیده‬
‫بود‪ ،‬یعنی کنعان‪ ،‬زندگی جاوادن ه‌ای خواهند داشت‪.‬‬
‫‪3 .3‬به او گفته شد که بذر او به اندازه ستاره‌های آسمان خواهد شد‪ .‬این‬
‫ممکن است به او این پیام را رسانده باشد که نس ل‌های معنوی بسیاری‬
‫(ستاره‌ها در آسمان) و نس ل‌های طبیعی بسیار («غبار روی زمین»)‬
‫خواهد داشت‪.‬‬
‫‪4 .4‬وعده‌های گذشته با اطمینان روی این مساله تاکید داشتند که اف راد‬
‫بسیاری که بخشی از این بذر خواهند بود‪ ،‬م ی‌توانند رابط ه‌ای شخصی‬
‫با خداوند داشته باشند‪.‬‬
‫‪5 .5‬بذر به دشمنان پیروز خواهد شد‪.‬‬

‫توجه کنید که ق رار بود بذر ب رای همه مردم س راسر جهان «برکت» بیاورد‪ .‬در‬
‫کتاب مقدس‪ ،‬مفهوم برکت اغلب با بخشیدگی گناهان مرتبط است‪ .‬هر چه باشد‪،‬‬
‫این بزرگترین نعمتی است که یک عاشق خداوند خواهان آن است‪« .‬خوشا به حال‬
‫کسی که عصیان او آمرزیده شد» (م زامیر ‪.)32:1‬‬

‫تنها فرزند اب راهیم که بخشایش گناهان را به ارمغان آورده عیسی است و‬


‫تفسیرهای موجود در عهد جدید درباره وعده‌های موعود به اب راهیم این موضوع‬
‫را ثابت م ی‌کند‪ .‬او (خدا) نگفت‪ :‬و به نسلها (یعن ی به صورت جمع)‪ ،‬بلکه گفت‬
‫نسل (صورت مفرد کلمه را به کار برد) و به نسل تو که مسیح است» (غالطیان‬
‫‪...«...».)3:16‬و از پیمان ی هستید که خدا با پدرانتان بست و به ابراهیم گفت‪ :‬و‬
‫همه خانواده‌های نسل تو در زمین برکت خواهند یافت‪ .‬خدا که خادم خود عیس ی‬
‫را برخیزانید‪ ،‬او را اول از همه نزد شما فرستاد تا تک تک شما را از گناهانتان‬
‫برگرداند و به شما برکت دهد» (اعمال رسوالن ‪.)3:25،26‬‬

‫توجه کنید که چگونه پطرس در این جا پیدایش ‪ 22:18‬را نقل قول و تفسیر‬
‫م ی‌کند‪.‬‬
‫بذر = عیسی‬
‫برکت = بخشایش گناهان‬

‫پیوستن به بذر‬
‫اب راهیم عناصر اصلی بشارت را درک کرد‪ .‬اما این وعده‌های حیاتی‬
‫به اب راهیم و فرزندش‪ ،‬عیسی داده شد‪ .‬ممکن است کس دیگری نیز شامل این‬
‫وعده‌ها شود؟ حتی اگر فردی واقع ا ً از نسل اب راهیم باشد باز هم به طور خودکار‬
‫صالخ‬ ‫‪572‬‬
‫این موضوع او را بخشی از این نسل خاص نخواهد کرد (یوحنا ‪ .)8:39‬ب رای این‬
‫که در این وعده‌ها سهیم باشیم‪ ،‬باید بخشی از عیسی شویم‪ .‬این کار با تعمید‬
‫یافتن در عیسی (رومیان ‪ )6:3-5‬صورت م ی‌گیرد؛ ما به طور مکرر در مورد‬
‫تعمید یافتن در اسم او م ی‌شنویم (اعمال رسوالن ‪2:38‬؛ ‪8:16‬؛ ‪10:48‬؛ ‪.)19:5‬‬
‫«زیرا هر یک از شما که در مسیح تعمید یافت خود را با مسیح پوشانده‬
‫است‪ .‬نه یهودی م ی‌تواند باشد نه یونان ی (غیر یهودی‪ )،‬نه برده‌ای و نه آزادی‪،‬‬
‫نه مردی و نه زن ی‪ -‬زیرا همه شما در عیس ی مسیح یک ی هستید‪ِ .‬و اگر شما از‬
‫آن مسیح هستید (با تعمید در او)‪ ،‬نسل ابراهیم هستید و طبق وعده‪ ،‬وارثان آن‬
‫هستید (غالطیان ‪.)3:27-29‬‬

‫وعده زندگی جاودانه روی زمین‪ ،‬از طریق دریافت «نعمت» بخشایش به‬
‫واسطه عیسی و تعمید یافتن در مسیح یعنی بذر است‪ .‬این گونه م ی‌توانیم در‬
‫وعده‌هایی که به او داده شده سهیم باشیم‪ .‬رومیان ‪ 8:17‬ما را «هم ارث با عیسی»‬
‫م ی‌خواند‪ .‬برکت یعنی آشنا شدن با مردم از س راسر دنیا از طریق کار مسیح‪.‬‬
‫بذر یعنی تبدیل شدن به گروهی جهانی از مردم‪ ،‬مانند ری گ‌های کناره دریا و‬
‫ستاره‌های آسمان‪.‬‬

‫خالصه‬

‫وعده‌های داده شده به اب راهیم را م ی‌توانیم در دو دسته خالصه کنیم‪:‬‬

‫‪1 .1‬سرزمین‬
‫اب راهیم و بذر او عیسی و کسانی که در او هستند‪ ،‬سرزمین کنعان و‬
‫پس از گسترش آن کل زمین را به ارث خواهند برد و ب رای همیشه آنجا‬
‫زندگی خواهند کرد‪ .‬در این زندگی آنها به این وعده نم ی‌رسند‪ ،‬بلکه با‬
‫بازگشت عیسی به این وعده خواهند رسید‪.‬‬

‫‪2 .2‬بذر‬
‫این در اصل عیسی بود‪ .‬از طریق او‪ ،‬بشر بر گناهان («دشمنان»)‬
‫فائق م ی‌آید تا برکت بخشایش در س راسر جهان به همه برسد‪.‬‬

‫با تعمید در نام عیسی‪ ،‬ما بخشی از این بذر م ی‌شویم و در وعده‌های داده شده‬
‫با اب راهیم سهیم خواهیم بود‪.‬‬
‫‪573‬‬ ‫صالخ‬
‫امید اسرائیل‬
‫پولس امید خود را با عنوان «امید اس رائیل» تعریف م ی‌کند (اعمال رسوالن‬
‫‪ .)28:20‬امید حقیقی مسیحیت‪ ،‬در اصل امید یهودیت است‪ ،‬وعده‌هایی که به‬
‫اب راهیم‪ ،‬پدر قوم یهود داده شد (همچنین رجوع کنید به یوحنا ‪.)4:22‬‬

‫مسیحیان اولیه موارد زیر موعظه کردند‪:‬‬

‫‪«1 .1‬درباره ملکوت خدا و‬


‫‪2 .2‬نام عیسی مسیح» (اعمال رسوالن ‪.)8:12‬‬

‫ای ن‌ها همان دو موضوعی بود که با عناوینی کمی متفاوت ب رای اب راهیم‬
‫توصیف شده بود‪:‬‬

‫‪1 .1‬وعده‌ها درباره سرزمین‬


‫‪2 .2‬وعده‌ها درباره بذر‪.‬‬

‫مژده و خبر خوب درباره ین ملکوت که به اب راهیم موعظه شد‪ ،‬نقش مهمی در‬
‫موعظه اولیه بشارت داشت (اعمال ‪19:8‬؛ ‪20:25‬؛ ‪.)28:23،31‬‬

‫زندگ ی ایمان‬

‫این که فقط از طریق تعمید‪ ،‬تبدیل به بذر اب راهیم شویم‪ ،‬بدین معنی نیست که‬
‫مقبول خداوند هستیم‪ .‬در حالت عادی‪ ،‬یهودیان بذر و نسل اب راهیم هستند اما این‬
‫بدان معنی نیست که م ی‌توانند بدون تعمید یافتن و مطابقت زندگی شان با مسیح و‬
‫سرمشق اب راهیم نجات یابند (رومیان ‪9:7،8‬؛ ‪.)4:13،14‬‬
‫«بذر» باید ویژگ ی‌ها و صفات نیاکان خود را داشته باشد‪ .‬اگر ق رار است‬
‫حقیقت ا ً بذر اب راهیم باشیم‪ ،‬نه تنها باید تعمید یابیم‪ ،‬بلکه باید درست مانند اب راهیم‪،‬‬
‫ایمانی حقیقی به وعده‌های خدا داشته باشیم‪ .‬اب راهیم «پدر همه کسان ی بود که‬
‫ایمان دارند‪ ،‬کسان ی که بر اساس ایمان ی رفتار م ی‌کنند که ابراهیم پدر ما داشت»‬
‫(رومیان ‪4:11،12‬؛ همچنین رجوع کنید به غالطیان ‪.)3:7‬‬

‫ایمان حقیقی باید در عمل نشان داده شود‪ ،‬در غیر این صورت از نظر خدا‪،‬‬
‫این ایمان نیست (یعقوب ‪.)2:17‬‬
‫صالخ‬ ‫‪574‬‬
‫وعده به داود‬
‫داود‪ ،‬مانند اب راهیم و سایر دریافت کنندگان وعده‌های خداوند‪ ،‬زندگی راحتی‬
‫نداشت‪ .‬پس از امتحان‌ها بسیاری در مورد ایمانش‪ ،‬باالخره پادشاه اس رائیل شد‪.‬‬
‫ب رای قدردانی از عشق خدا به خود در طول زندگی‪ ،‬تصمیم گرفت ب رای خدا معبدی‬
‫بسازد‪ .‬پاسخ از سوی خدا این بود که پسر داود‪ ،‬سلیمان معبد را بسازد و خداوند‬
‫م ی‌خواست ب رای داود یک خانه بسازد (دوم سموئیل ‪ .)7:4-13‬سپس وعده‌ای مفصل‬
‫داده شد که در آن بسیاری از وعده‌هایی که به اب راهیم داده شده بود تک رار گردید و‬
‫جزئیات دیگری نیز در برداشت‪:‬‬

‫ •«روزهای تو تمام خواهد شد و با پدران خود خواهی خوابید و بذر تو را‬


‫که از بدن تو بیرون آید‪ ،‬بعد از تو استوار خواهم ساخت‪ ،‬و سلطنت او‬
‫را پایدار خواهم نمود‪ .‬او برای اسم من خان ه‌ای بنا خواهد نمود و کرس ی‬
‫سلطنت او را تا به ابد پایدار خواهم ساخت‪ .‬من او را پدر خواهم بود و‬
‫او مرا پسر خواهد بود‪ .‬و اگر او گناه ورزد‪ ،‬او را با عصای مردمان و‬
‫به تازیان ه‌های بن ی آدم تادیب خواهم نمود‪ :‬ولیکن رحمت من از او دور‬
‫نخواهد شد‪ ،‬به طوری که آن را از شاول دور کردم که او را از حضور‬
‫تو رد ساختم‪ .‬و خانه و سلطنت تو‪ ،‬به حضورت تا به ابد پایدار خواهد‬
‫شد‪ .‬و کرس ی تو تا به ابد استوار خواهد ماند» (دوم سموئیل ‪.)7:12-16‬‬

‫وعده در عدن (پیدایش ‪ )3:15‬و وعده‌های موعود به اب راهیم (پیدایش ‪)12:22‬‬


‫از ظهور «بذری» موعود سخن گفتند‪ .‬وقتی فهمیدیم که «بذر» در آن وعده‌ها به‬
‫عیسی اشاره دارد‪ ،‬منطقی است که فرض کنیم بذر موعود به داود نیز چیزی نیست‬
‫رور عیسی مسیح‪ .‬کتاب مقدس پیامی یکسان را ارائه م ی‌دهد و وعده‌های‬ ‫س َ‬
‫جز َ‬
‫مسیح‪ ،‬موضوع اصلی عهد عتیق است‪ .‬توصیف او به عنوان پسر خدا (دوم‬
‫سموئیل ‪ )7:14‬این موضوع را تایید م ی‌کند‪ ،‬درست مانند اشاره‌های بسیار دیگر در‬
‫سایر قسم ت‌های کتاب مقدس‪:‬‬

‫ •«(عیس ی) که به لحاظ جسم از نسل داود متولد شد (رومیان ‪.)1:3‬‬


‫ •از بذر این مرد (داود)‪ ،‬خدا طبق وعده خود یک ناجی‪ ،‬عیس ی‪ ،‬را برای‬
‫اسرائیل برانگیخت» (اعمال رسوالن ‪13:23‬؛ همچنین رجوع کنید به‬
‫مکاشفه ‪.)22:16‬‬
‫ •فرشته به مریم باکره درباره پسرش عیسی گفت‪:‬‬
‫«خدا‪ ،‬خداوند تخت جد او یعن ی داود را به او خواهد بخشید و پادشاهی‬
‫او پایان ی نخواهد داشت» (لوقا ‪ .)1:32،33‬وعده بذر داود در دوم سموئیل‬
‫‪ 7:13‬در مورد عیسی است‪.‬‬
‫اکنون که قطع ا ً مشخص شد که منظور از بذر‪ ،‬عیسی است‪ ،‬برخی از جزئیات‬
‫اهمیت پیدا م ی‌کنند‪:‬‬
‫‪575‬‬ ‫صالخ‬
‫‪1 .1‬بذر‬
‫«بذر تو را که از بدن تو بیرون آید‪ .‬من پدر او و او پسر من خواهد بود‪« ».‬از ثمره‬
‫بدن تو بر تخت تو خواهم گذاشت» (دوم سموئیل ‪7:12،14‬؛ مزامیر ‪.)132:10،11‬‬
‫عیسی‪ ،‬بذر‪ ،‬از نوادگان واقعی و جسمی داود بود و با این حال خدا را به عنوان‬
‫پدر خود داشت‪ .‬این امر همان طور که در عهد جدید توصیف شده است فقط از‬
‫طریق متولد شدن از یک باکره امکان پذیر بود‪ .‬ماد عیسی مریم‪ ،‬از نوادگان‬
‫داود بود (لوقا ‪ ،)1:32‬اما او هیچ پدری از جنس انسان نداشت‪ .‬خداوند به وسیله‬
‫روح‌القدس در رحم مریم معجزه کرد تا عیسی در او به وجود اید‪ ،‬و بدین ترتیب‪،‬‬
‫فرشته این گونه بیان داشت که «بناب راین‪ ،‬آن موجود مقدس که در تو به وجود آمده‪،‬‬
‫پسر خدا نامیده خواهد شد» (لوقا ‪.)1:35‬‬
‫‪2 .2‬خانه‬
‫«برای اسم من خان ه‌ای بنا خواهد نمود» (دوم سموئیل ‪.)7:13‬‬
‫این نشان م ی‌دهد که عیسی ب رای خداوند معبدی خواهد ساخت‪« .‬خانه» خدا‬
‫جایی است که دوست دارد در آن زندگی کند‪ ،‬و اشعیا ‪ 66:1،2‬به ما م ی‌گوید که‬
‫خداوند در دلهای مردمی زندگی خواهد کرد که در ب رابر کالم او متواضع هستند‪.‬‬
‫بناب راین عیسی خان ه‌ای معنوی ب رای سکونت خدا م ی‌سازد که از مومنان حقیقی‬
‫ساخته شده است‪ .‬توصیف عیسی به عنوان سنگ بنای معبد معنوی خداوند (اول‬
‫پطرس ‪ )2:4-8‬و توصیف مسیحیان به عنوان سن گ‌های این معبد (اول پطرس‬
‫‪ )2:5‬اکنون معنی پیدا م ی‌کند‪.‬‬
‫‪3 .3‬کرس ی سلطنت‬
‫کرس ی سلطنت او (مسیح) را تا به ابد پایدار خواهم ساخت‪ ...‬خانه و سلطنت‬
‫تو (داود)‪ .‬و کرس ی تو تا به ابد استوار خواهد ماند» (دوم سموئیل ‪،7:13,16‬‬
‫همچنین رجوع کنید به اشعیا ‪.)9:6،7‬‬
‫بناب راین سلطنت مسیح‪ ،‬برق راری مجدد سلطنت داود بر اس رائیل خواهد بود‪.‬‬
‫ب رای تحقق یافتن این وعده‪ ،‬مسیح باید در «کرسی» سلطنت داود حکومت کند که‬
‫در اورشلیم ق رار داشت‪ .‬به منظور تحقق یافتن این وعده‌ها‪ ،‬سلطنت باید اینجا روی‬
‫زمین استوار گردد‪.‬‬
‫‪4 .4‬سلطنت‬
‫«خانه و سلطنت تو‪ ،‬به حضورت تا به ابد پایدار خواهد شد»‬
‫(دوم سموئیل ‪.)7:16‬‬
‫داود شاهد استواری سلطنت ابدی مسیح خواهد بود‪ .‬بناب راین او نیز باید با‬
‫بازگشت مسیح رستاخیز شود تا بتواند با چشمان خود ببیند که سلطنت او در‬
‫س راسر جهان استوار شده است و عیسی از اورشلیم حکومت م ی‌کند‪.‬‬
‫وعده نجات‬
‫درک وعده‌هایی که به داود داده شد بسیار حیاتی است‪ .‬داود با خوشحالی از این‬
‫وعده‌ها این گونه سخن م ی‌گوید‪« :‬عهدجاودانی‪ ...‬تمامی نجات و تمامی مسرت من‬
‫این است» (دوم سموئیل ‪ .)23:5‬ای ن‌ها به نجات ما نیز مربوط م ی‌شود و مسرت ما‬
‫صالخ‬ ‫‪576‬‬
‫از آنها باید به همین شکل‪ ،‬آرزو و اشتیاق ما باشد‪.‬‬
‫این اصول و تعالیم مهم هستند و باعث تاسف است که جامعه مسیحیت‬
‫اصولی را تعلیم م ی‌دهد که با این حقایق شگفت انگیز در تضاد است‪:‬‬
‫ •اگر عیسی از لحاظ جسمی «از قبل وجود داشت»‪ ،‬یعنی قبل از تولدش‬
‫به عنوان یک انسان وجود داشت‪ ،‬این امر‪ ،‬وعده‌هایی را که در آن گفته‬
‫م ی‌شود عیسی‪« ،‬بذر» یا نسل داود خواهد بود‪ ،‬بی معنی م ی‌سازد‪.‬‬
‫ •اگر سلطنت خداوند در آسمان خواهد بود‪ ،‬بناب راین عیسی نه م ی‌تواند‬
‫سلطنت داود بر اس رائیل را دوباره برق رار کند و نه م ی‌تواند از روی‬
‫«کرسی» داود سلطنت کند‪ .‬این امور به معنای واقعی کلمه روی زمین رخ‬
‫دادند و بناب راین برق راری مجدد این سلطنت نیز باید در همان مکان باشد‪.‬‬

‫معان ی وعده‌ها‬
‫از طریق تعمید‪ ،‬وعده‌هایی که به داود داده شد و نیز سایر وعده‌های مهم‬
‫کتاب مقدس م ی‌تواند در مورد ما نیز صدق کند ‪ -‬ما نیز م ی‌توانید در ملکوت‬
‫خداوند امید به رهایی داشته باشیم‪ .‬ما م ی‌توانیم از لحاظ معنوی‪ ،‬اس رائیل باشیم و‬
‫در نتیجه قوم خدا و جدا از این جهان باشیم‪ .‬اب راهیم‪ ،‬جد حقیقی قوم یهود م ی‌تواند‬
‫جد معنوی ما شود‪.‬‬
‫جدایی‬
‫وقتی به این وعده و نیز به وعده‌ای که به اب راهیم داده شد م ی‌نگریم‪ ،‬در ارتباط‬
‫با نحوه زندگی ما در صورت پذیرش این وعده‌ها از طریق تعمید‪ ،‬مفاهیمی شکل‬
‫م ی‌گیرد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬ما م ی‌توانیم تبدیل به قومی جدا شویم‪ .‬از لحاظ معنوی‪،‬‬
‫قوم یهود باشیم‪ .‬بناب راین آن چه خداوند به کسانی مانند یعقوب‪ ،‬نوه اب راهیم گفت‪،‬‬
‫به ما گفته است (هوشع ‪12:5‬؛ پیدایش ‪28:15‬؛ مقایسه کنید با عب رانیان ‪.)12:5،6‬‬
‫بناب راین تنها در میان مردمان خداپرست به دنبال هم بستگی خواهیم بود؛ مردمانی‬
‫که با آنها در ملکوت خداوند سهیم خواهیم شد‪.‬‬
‫مثال پرهیز اب راهیم از امور دنیوی در «فرزندان» او نیز محقق خواهد شد‪.‬‬
‫اگر حقیقت ا ً به وعده‌ها ایمان داشته باشیم‪ ،‬ما نیز خود را «فساد این دنیا» جدا‬
‫خواهیم ساخت (دوم پطرس ‪ .)1:4‬از این که از دلبستگی به مال دنیا پرهیز م ی‌کنیم‬
‫خوشحال خواهیم شد زی را م ی‌دانیم که زمین متعلق به ما است‪ .‬اکنون‪ ،‬مانند اب راهیم‬
‫فقط از آن م ی‌گذریم و آن را م ی‌پیماییم‪.‬‬
‫تعهد‬
‫همه کسانی که پیمان حقیقی با خدا بستند متوجه اج رای تعهدات او خواهند‬
‫شد و بر این اساس از صمیم قلب به آن پاسخ خواهند داد و فداکاری خواهند کرد‬
‫(مالکی ‪ .)2:4،5‬م زامیر ‪« 103:18‬آنانی که عهد او را حفظ م ی‌کنند» را با کسانی‬
‫که »ف رایض او را یاد م ی‌دارند تا آنها را به جا آورند» مرتبط م ی‌داند‪ .‬در هم پیمانی‬
‫با خدا یعنی جلوی احتمال پرستش هر گونه خدای دیگری گرفته شود‪ .‬پیمانی که‬
‫م ی‌بندیم مستلزم وفاداری است‪.‬‬
‫‪577‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫اگر در وعده‌های خدا سهیم باشیم‪ ،‬باید ما را قادر سازد که در این دنیای شرور‪،‬‬
‫زندگی الهی داشته باشیم‪ .‬می توانیم از رحمت و حقیقت خداوند بر خود مطمئن‬
‫باشیم تا هر چه در این زندگی بر سر ما می اید‪ ،‬اطمینان داشته باشیم که خدا ما‬
‫را به ملکوت خود خواهد برد‪.‬‬
‫اتحاد‬
‫غالطیان ‪ 3:27‬تا ‪ 3:29‬توضیح م ی‌دهد که از طریق تعمید در پیمان با‬
‫اب راهیم‪ ،‬بین همه کسانی که در این پیمان هستند‪ ،‬یک اتحاد خاص وجود دارد‪.‬‬
‫بناب راین برده و آزاد‪ ،‬زن و مرد‪ ،‬یهود و غیریهود‪ ،‬همه و همه متحد هستند‪ ،‬گویی‬
‫در یک کلیسای اولیه بودند‪ .‬از طریق قدرت اکثر حقایق اصلی بشارت که به‬
‫اب راهیم موعظه شد‪ ،‬این اتحاد شگفت انگیز در میان مومنان امکان پذیر است‪.‬‬
‫مومنان همه به عنوان «بذر اب راهیم» در مسیح متحد هستند‪ ،‬بناب راین آنها باید‬
‫مهربانی‪ ،‬صبر‪ ...‬نشان دهند‪.‬‬
‫برک ت‌های کنون ی و آینده‬
‫با تعمید یافتن‪ ،‬م ی‌توانیم اکنون به برکن بخشایش دست یابیم (اعمال ‪3:27-‬‬
‫‪ )29‬و نیز مشاتاقانه منتظر برکان ملکوت خداوند در آینده باشیم‪ .‬در غالطیان‬
‫‪ ،3:15-20‬پولس اشاره دارد که وعده‌هایی که به اب راهیم داده شد‪ ،‬وراثت جاودانه در‬
‫سلطنت را بر اساس ایمان و فضل عرضه م ی‌کند‪ ،‬و نه تورات و نه قانون دیگری‬
‫نم ی‌تواند این اساس را تغییر دهد‪ .‬درک این وعده‌ها ما را قادر م ی‌سازد تا به واسطه‬
‫رحمت‪ ،‬شاهد معجزه رهایی باشیم تا جایی که همه قوانین را رد خواهیم کرد و سعی‬
‫خواهیم کرد با کارهایی که به آن دست م ی‌یابیم‪ ،‬نزد خدا نیکوکار شویم‪.‬‬
‫وعده به ابراهیم م ی‌تواند متعلق به ما شود‬
‫به اب راهیم وعده داده شد که خداوند متعال‪ ،‬خدای بذر او خواهد شد و آنها‬
‫سرزمین را ب رای همیشه به ارث خواهند برد‪ .‬اگر خدای اب راهیم را به عنوان خدای‬
‫خود بشناسیم و بتوانیم با ایمان خود ببینیم که خداوند‪ ،‬جهان را به مومنان حقیقی‬
‫وعده داده است‪ ،‬با این اطمینان زندگی خواهیم کرد که روزی‪ ،‬این وعده‌ها کام الً‬
‫محقق خواهند شد و با فضل و رحمت الهی م ی‌توانیم در آنها سهیم باشیم‪ .‬زمانی ف را‬
‫م ی‌رسد که هدف ازلی خداوند محقق خواهد شد و «جهان از معرفت جالل خداوند‬
‫مملو خواهد شد به نحوی که آبها دریا را مستور م ی‌سازد» (حبقوق ‪.)2:14‬‬

‫قسمت ‪ :4‬راه به سوی زندگ ی ابدی‬


‫جاودانگ ی مشروط‬

‫جاودانگی مشروط است‪ ،‬یعنی‪ ،‬همان طور که متون زیر ثابت م ی‌کند‪ ،‬چیزی‬
‫نیست که به طور طبیعی آن را داشته باشیم‪:‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪578‬‬
‫•مسیح‪ ...‬حیات و جاودانگی را به وسیله بشارت روشن گردانید‪( ».‬دوم‬ ‫ ‬
‫تیموتائوس ‪1:10‬؛ اول یوحنا ‪.)1:2‬‬
‫•«در خود زندگی (ذاتی) نخواهید داشت مگر آن که از بدن پسر انسان‬ ‫ ‬
‫بخورید و خونش را بیاشامید‪ .‬هر آن که از جسم من بخورد‪ ...‬زندگی‬
‫جاودانه دارد و او را در روز آخر برمی خی زانم» (یوحنا ‪ - )6:52-54‬تا به‬
‫او «زندگی جاودانه» دهد‪ .‬توضیح مسیح در طول فصل ‪ 6‬یوحنا این است‬
‫که او «نان زندگی» است و جاودانگی فقط از طریق پاسخ درست به او‬
‫خواهد بود (یوحنا ‪.)58 ،57 ،51 ،50 ،6:47‬‬
‫•خدا به ما (مومنان) حیات جاودانه داد و این حیات در پسر او است‬ ‫ ‬
‫(اول یوحنا ‪ .)5:11‬ب رای کسانی که در «مسیح» نیستند‪ ،‬هیچ امیدی‬
‫به جاودانگی نیست‪ .‬فقط از طریق مسیح‪ ،‬جاودانگی امکان پذیر شده‬
‫است؛ او «ب رای همه کسانی که مطیع او بودند‪ ،‬باعث و بانی رهایی ابدی‬
‫شد» (عب رانیان ‪5:9‬؛ اعمال ‪ 3:15‬حاشیه نسخه پادشاه جیمز)‪ .‬بناب راین‪،‬‬
‫جاودانگی بشر از طریق کار مسیح به وجود آمده است‪.‬‬
‫•مومن واقعی به دنبال جاودانگی است و نعمت زندگی جاودانه‪ ،‬پاداش‬ ‫ ‬
‫او خواهد بود و این چیزی است که او به طور طبیعی صاحب آن نیست‬
‫(رومیان ‪2:7‬؛ ‪6:23‬؛ یوحنا ‪ .)10:28‬بدن فانی ما باید در بازگشت مسیح‬
‫«بقا را بپوشد» (اول قرنتیان ‪)15:53‬؛ بناب راین جاودانگی چیزی است که‬
‫وعده آن داده شده است و اکنون کسی صاحب آن نیست (اول یوحنا ‪.)2:25‬‬
‫•خداوند است که جاودانگی ذاتی دارد (اول تیموتائوس ‪.)6:16‬‬ ‫ ‬

‫روح و جان چیست؟‬

‫به دلیل آنچه در باال گفته شد‪ ،‬غیر قابل تصور است که انسان یک «جان‬
‫جاودانه» داشته باشد‪ .‬کلمه «‪ »Nephesh‬در عبری و «‪ »Psuche‬در یونانی که‬
‫در کتاب مقدس به «روح یا جان» ترجمه شده است به بدن‪ ،‬نفس‪ ،‬موجود‪ ،‬قلب‪،‬‬
‫ذهن‪ ،‬شخص‪ ،‬خود نیز ترجمه شده است‪ .‬بناب راین «روح و جان» در اینجا به‬
‫شخص‪ ،‬بدن یا خود اشاره دارد‪.‬‬

‫در ذات و مرگ‪ ،‬هیچ فرقی بین انسان و حیوان نیست‪:‬‬

‫ •«زیرا که وقایع بن ی آدم مثل وقایع حیوانات است‪ :‬برای ایشان یک واقعه‬
‫است؛ (به تاکید مجدد توجه کنید)‪ :‬چنانکه این م ی‌میرد‪ ،‬به همانطور‬
‫آن نیز م ی‌میرد ‪...‬انسان بر حیوانات برتری ندارد ‪ ...‬همه (انسان و‬
‫حیوانات) به یکجا م ی‌روند (قبرستان)‪ :‬همه از خاک هستند و همه به‬
‫خاک باز م ی‌گردند‪( ».‬جامعه ‪)3:19،20‬‬
‫مرگ جان‬

‫یکی از حقایق اصلی این است که همه «موجودات زنده» باالخره م ی‌میرند‪.‬‬
‫تقریب ا ً یک سوم کلماتی که به «جان و روح» ترجمه شده با مرگ و تخریب جان‬
‫مرتبط است‪ .‬این نشان م ی‌دهد که جان و روح نم ی‌تواند به تنهایی چیزی فناناپذیر‬
‫باشد‪ .‬به عنوان مثال‪« :‬هر کس ی که گناه ورزد او خواهد مرد» (حزقیال ‪.)18:4‬‬
‫خداوند م ی‌تواند جان و روح را از بین ببرد‪« :‬از خداوند بترسید که قادر است هم‬
‫روح و هم جسم را از بین ببرد» (متی ‪ .10:28‬همچنین رجوع کنید به حزقیال‬
‫‪22:27‬؛ امثال ‪6:32‬؛ الویان ‪23:30‬؛ اعداد ‪15:27-31‬؛ اشعیا ‪.)53:10‬‬

‫این که «جان و روح» به شخص یا بدن اشاره دارد و نه به ذره‌ای جاودانه در‬
‫وجود ما در اکثر آی ه‌هایی که این کلمه در آن به کار رفته نشان داده شده است‪ .‬چند‬
‫مثال‪« :‬خون جان» (ارمیا ‪« .)2:34‬کسی که گناه کند‪ ...‬اگر کسی هر چیز نجس را‬
‫لمس کند‪...‬اگر کسی قسم بخورد» (الویان ‪ 5:1‬تا ‪ )4‬نسخه پادشاه جیمز‪ ،‬همچنین‬
‫رجوع کنید به م زامیر ‪5 ،2 ،103:1‬؛ مرقس ‪.)8:35‬‬

‫این ثابت م ی‌کند که روح به هیچ گونه عنصر معنوی در انسان اشاره نم ی‌کند؛‬
‫اینجا «روح» به معنی زندگی جسمی انسان است‪.‬‬

‫روح انسان‬

‫کلمه عبری «‪ »Ruach‬و کلمه یونانی «‪ »Pneuma‬که معادل «روح» هستند‪،‬‬


‫به زندگی‪ ،‬روح‪ ،‬ذهن‪ ،‬باد‪ ،‬نفس نیز ترجمه شده است‪.‬‬

‫خداوند از روح خود ب رای حفظ آفرینش طبیعت استفاده م ی‌کند‪ .‬بناب راین همان‬
‫طور که این ایات نشان م ی‌دهد‪ ،‬روح خدا در انسان‪ ،‬نیروی حیات درون اوست‪:‬‬

‫ •«بدن بدون روح مرده است» (یعقوب ‪.)2:26‬‬


‫ •خداوند «در بینی وی (آدم) روح حیات دمید‪ ،‬و آدم نفس زنده شد» (پیدایش‬
‫‪.)2:7‬‬

‫روح زندگی در تولد به ما داده شده و تا وقتی بدنمان زنده است با ما خواهد ماند‪.‬‬

‫خروج روح خدا‬


‫وقتی روح خدا از هر چیزی خارج م ی‌شود‪ ،‬فورا ً آن چیز از بین م ی‌رود‪ .‬اگر‬
‫خدا «روح و نفس خویش را نزد خود بازگیرد‪ ،‬تمامی بشر با هم هالک م ی‌شوند و‬
‫انسان به خاک بر م ی‌گردد» (ایوب ‪ .)34:14-15‬وقتی خدا روحش را هنگام مرگ‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪580‬‬
‫از ما دور م ی‌کند‪ ،‬نه تنها بدن ما بلکه تمام هوشیاری ما از بین م ی‌رود‪« .‬بر رؤسا‬
‫توکل مکنید‪ ...‬روح او بیرون م ی‌رود و او به خاک خود برمی گردد و در همان روز‬
‫فکرهایش نابود م ی‌شود (م زامیر ‪.)146:3-4‬‬
‫هنگام مرگ‪« ،‬خاک به زمین برگردد به طوری که بود‪ .‬و روح نزد خدا که آن‬
‫را بخشیده بود رجوع نماید» (جامعه ‪ .)12:7‬وقتی م ی‌میریم‪« ،‬آخرین نفس خود را‬
‫م ی‌کشیم» بدین معنی که روح خدا از درون ما خارج م ی‌شود‪ .‬آن روح‪ ،‬مجذوب‬
‫روح خدا م ی‌شود که در اط راف ماست؛ بناب راین هنگام مرگ‪« ،‬روح به خداوند باز‬
‫م ی‌گردد»‪.‬‬

‫مرگ عدم هوشیاری است‬


‫کتاب مقدس این را به وضوح بیان م ی‌کند که در طول حالت مرگ‪ ،‬فاقد هر‬
‫گونه هوشیاری هستیم‪« :‬روح او (انسان) بیرون م ی‌رود و او به خاک خود برمی‬
‫گردد و در همان روز فکرهایش نابود م ی‌شود» (م زامیر ‪« .)146:4‬مردگان هیچ‬
‫نم ی‌دانند ‪ ...‬هم محبت و هم نفرت و حسد ایشان‪ ،‬حال نابود شده است» (جامعه‬
‫‪9:5،6‬؛ همچنین رجوع کنید به آیه ‪.)10‬‬
‫مرگ مکررا ً هم ب رای نیکوکاران و هم ب رای بدکاران‪ ،‬به عنوان خواب یا‬
‫استراحت توصیف م ی‌شود‪« :‬و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده اند‬
‫بیدار خواهند شد»؛ اما تو راه خود را ادامه بده تا پايان زندگ ی‌ات ف را رسد و بيارام ی‪.‬‬
‫اما بدان كه در زمان آخر زنده خواهی شد تا پاداش خود را بگيری» (دانیال ‪.12:2،13‬‬
‫همچنین رجوع کنید به یعقوب ‪ .)3:11،13،17‬شواهد و ق رائن کافی ب رای این وجود‬
‫دارد که به ص راحت اعالم کنیم تصور این که نیکوکاران هنگام مرگ به یک حالت‬
‫سعادت و خوشحالی م ی‌رسند‪ ،‬در کتاب مقدس یافت نم ی‌شود‪.‬‬

‫رستاخیزی‬

‫کتاب مقدس تاکید دارد که پاداش نیکوکاران با ظهور مسیح هنگام رستاخیز‬
‫خواهد بود (اول تسالونیان ‪ .)4:16‬پولس گفته که اگر رستاخیزی وجود نداشته باشد‪،‬‬
‫همه تال ش‌های ما ب رای اطالعات از خدا بی معنی خواهد بود (اول قرنتیان ‪.)15:32‬‬
‫قطع ا ً اگر باور داشت که پاداش او این خواهد بود که «روحش» هنگام مرگ به‬
‫آسمان خواهد رفت‪ ،‬چنین استداللی نم ی‌کرد‪ .‬مفهوم این امر این است که او باور‬
‫داشت که رستاخیز بدن تنها نوع پاداش است‪.‬‬

‫مسیح ما را با چنین عباراتی تشویق کرد‪« :‬در قیامت عادالن‪ ،‬اجرت را خواهی‬
‫گرفت» (لوقا ‪ .)14:14‬عیسی هنگام بازگشت خود «بدن پَ ست ما را تغییر خواهد‬
‫داد تا به شکل بدن شکوهمند خودش د رآید» (فیلیپیان ‪ .)3:20-21‬اکنون که او به‬
‫معنای واقعی دارای جسم انسانی است و صرف ا ً از طریق روح به جای خون‪ ،‬نیرو‬
‫م ی‌گیرد‪ ،‬ما نیز پاداش مشابهی خواهیم داشت‪.‬‬
‫‪581‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫امید ما ‪ -‬زندگ ی با جسم ی فناناپذیر‬

‫در روز قضاوت‪ ،‬بابت نحوه زندگی جسمانی خود پاداش خواهیم گرفت (دوم‬
‫قرنتیان ‪ .)5:10‬بی خدایان‪ ،‬جسم فانی کنونی خود را حفظ م ی‌کنند که بعدها با خاک‬
‫پوسیده خواهد شد‪ .‬کسانی که سعی کردند با ذهن روح بر ذهن جسم فائق آیند به‬
‫شکل یک جسم پر از روح «» (غالطیان ‪.)6:8‬‬

‫شواهد بسیاری وجود دارد که نشان م ی‌دهد پاداش نیکوکاران به شکل جسمانی‬
‫خواهد بود‪ .‬پس از پذیرش این موضوع‪ ،‬اهمیت حیاتی رستاخیز آشکار م ی‌شود‪.‬‬
‫واضح است که بدن فعلی ما هنگام مرگ از بین م ی‌رود؛ اگر فقط بتوانیم زندگی‬
‫جاودانه و فناناپذیری را به صورت جسمانی تجربه کنیم‪ ،‬در نتیجه مرگ یک حالت‬
‫ناهوشیاری است تا زمانی که بدن ما دوباره بوجود اید و ماهیت الهی به آن اعطا‬
‫شود‪ .‬آن گاه بدن فعلی ما به جسمی فناناپذیر تغییر خواهد یافت (فیلیپیان ‪.)3:21‬‬

‫از طریق تعمید‪ ،‬ما با مرگ و رستاخیز مسیح مرتبط م ی‌شویم و نشان م ی‌دهیم‬
‫که ما نیز باور داریم که در پاداشی که از طریق رستاخیزش به دست آورد‪ ،‬سهیم‬
‫خواهیم بود (رومیان ‪ .)6:3-5‬از طریق رن ج‌های او در زمان حال‪ ،‬در پاداش او نیز‬
‫سهیم خواهیم بود (دوم قرنتیان ‪4:10‬؛ رومیان ‪ .)8:23‬قوم خدا این امید به پاداش‬
‫جسمانی را از زمان‌های اولیه درک کرده بود (اشعیا ‪ .)26:19‬ایوب م ی‌دانست با‬
‫این که بدنش را کرم‌ها خواهند خورد‪ ،‬او پاداشش را به صورت جسمانی دریافت‬
‫خواهد کرد‪« :‬ولی من زنده است‪ ،‬و در ایام آخر‪ ،‬بر زمین خواهد برخاست‪ :‬و بعد‬
‫از آنکه این پوست من تلف شود‪ ،‬م ی‌دانم که در جسمم خدا را خواهم دید» (ایوب‬
‫‪.)19:25-26‬‬

‫جایگاه پاداش‪ :‬آسمان یا زمین؟‬


‫متون زیر نشان م ی‌دهد که زمین و نه آسمان‪ ،‬مکان سلطنت و ملوکت خداوند‬
‫خواهد بود‪.‬‬
‫رور» این گونه است که م ی‌خواهد ملکوت خداوند بیاید تا اراده‬ ‫س َ‬
‫ •«دعای َ‬
‫خداوند روی زمین اج را شود‪ ،‬همان گونه که در آسمان اج را م ی‌شود (متی‬
‫‪ .)6:10‬بناب راین دعا م ی‌کنیم که ملکوت خداوند در زمین ظهور کند‪.‬‬
‫ •«خوشا به حال فروتنان‪ ،‬زی را آنها زمین را به ارث خواهند برد (متی ‪.5:5‬‬
‫همچنین رجوع کنید به م زامیر ‪ ،37‬به ویژه آیات ‪- )35 ،34 ،22 ،11‬و‬
‫نه«‪...‬زی را روح آنها به آسمان خواهد رفت»‪ .‬زندگی ابدی در زمین بدین‬
‫معنی است که زندگی جاوادنه در آسمان غیرممکن است‪.‬‬
‫ •«داود‪...‬هم فوت شد و هم به خاک سپرده شد‪ ...‬داود به آسمان صعود نکرد »‬
‫(اعمال رسوالن ‪ .)2:29،34‬پطرس اوضیح م ی‌دهد که امید داود‪ ،‬رستاخیزی‬
‫از میان مردگان با بازگشت مسیح بود (اعمال رسوالن ‪.)2:22-36‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪582‬‬
‫ •در روز قضاوت‪ ،‬نیکوکاران خواهند گفت‪ :‬مسیح «ما را ملکوت و روحانی‬
‫خدایمان ساخت؛ و ما در زمین حکمران ی خواهیم کرد (مکاشفه ‪.)5:9،10‬‬

‫جهنم‬
‫کتاب مقدس تعلیم م ی‌دهد که جهنم قبری است که همه انسان‌ها با مرگ‬
‫وارد آن م ی‌شوند‪ .‬کلمه عبری «‪ »sheol‬که به جهنم یا دوزخ ترجمه شده به معنی‬
‫«مکانی سرپوشیده» است‪ .‬ترجمه مناسب این کلمه‪« ،‬قبر» است‪ .‬نمون ه‌های زیر‬
‫در مورد «‪ ،»sheol‬تصور عموم درباره جهنم به عنوان جایی پر از آتش و شکنجه‬
‫ب رای بدکاران را از بین م ی‌برد‪:‬‬

‫ •«شری ران خجل شوند‪ ...‬در حفره خاموش باشند» (م زامیر ‪)31:17‬؛ آنها از‬
‫عذاب فریاد کنان نخواهند بود‪.‬‬
‫ •«خدا جان م را از قبر نجات خواهد داد» (م زامیر ‪ - )49:15‬یعنی روح یا‬
‫بدن داود از قبر یا «دوزخ» برخواهد خاست‪.‬‬
‫از آن جایی که «دوزخ» همان قبر است‪ ،‬نیکوکاران از طریق رستاخیز شدن‬
‫به زندگی جاودانه از آن نجات خواهند یافت‪ .‬مهم ترین مثال‪ ،‬خود عیسی است که‬
‫(اعمال رسوالن ‪ 2:31‬نسخه پادشاه جیمز) زی را او رستاخیز شده بود‪ .‬این که مسیح‬
‫به «دوزخ» رفت به تنهایی ثابت م ی‌کند که دوزخ جایی نیست که بدکاران به آن‬
‫م ی‌روند‪.‬‬

‫گناهکاران چه م ی‌شوند؟‬

‫خداوند گناه را به کسانی که از کالمش بی خبر هستند‪ ،‬نسبت نم ی‌دهد‬


‫(رومیان ‪ .)5:13‬کسانی که در این موقعیت ق رار دارند‪ ،‬مرده باقی خواهند ماند‪.‬‬
‫کسانی که ال زامات خداوند را شناخته اند‪ ،‬با بازگشت مسیح برخواهند خاست و‬
‫قضاوت خواهند شد‪ .‬اگر بدکار باشند‪ ،‬با مرگ مجازات خواهند شد و تا ابد مرده‬
‫خواهند ماند (مکاشفه ‪2:11‬؛‪ .)20:6‬این گونه است که مجازات گناه «جاودانه»‬
‫است زی را مرگشان پایانی نخواهد داشت‪ .‬یکی از اصول خداوند است که مجازات‬
‫گناه‪ ،‬مرگ باشد (رومیان ‪6:23‬؛ ‪8:13‬؛ یعقوب ‪ .)1:15‬مرگ‪ ،‬حالت ناهوشیاری‬
‫کامل است‪ .‬گناه منجر به نابودی کامل م ی‌شود‪ ،‬نه شکنجه ابدی‪( .‬متی ‪21:41‬؛‬
‫‪22:7‬؛ مرقس ‪12:9‬؛ یعقوب ‪.)4:12‬‬

‫ناهوشیاری ‪ -‬معن ی عمل ی مرگ‬

‫هیچ جنب و جوشی در قبر وجود نخواهد داشت‪ ...‬بناب راین اکنون زمان آن‬
‫ف را رسیده که زندگی پرجنب و جوشی داشته باشیم و مطلق ا ً تا جای ممکن در‬
‫خدمت خداوند باشیم (جامعه ‪ .)9:10-13‬موسی از خداوند خواست کاری کند که‬
‫‪583‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫قوم اس رائیلی که زمان را هدر م ی‌داد‪ ،‬نشان ه‌های می رایی خود را ببیند؛ پس از گفتن‬
‫سخنانی شیوا در مورد فاجعه فناپذیری ما‪ ،‬این گونه نتیجه گیری م ی‌کند‪« :‬ما را‬
‫تعلیم ده تا ایام خود را بشماریم تا دل خردمندی را حاصل نماییم» (م زامیر ‪.)90:12‬‬
‫کوتاهی مصیبت بار زندگی یعنی باید دست از وقت کشی برداریم‪ .‬این حقیقت که‬
‫نسبت ا ً به زودی خواهیم مرد و ناهوشیار خواهیم ماند‪ ،‬باعث م ی‌شود که انسان‌های‬
‫حقیقت ا ً مومن‪ ،‬به سوی ایمان به خدای رستاخیز سوق داده شوند‪ .‬مرگ مانند خواب‬
‫است‪ ،‬و روز قضاوت‪ ،‬تجربه هوشیاری بعدی ما پس از مرگ است‪ .‬از آن جایی‬
‫که مرگ‪ ،‬واقع ه‌ای با بیشترین احتمال ب رای ما است‪ ،‬قضاوت ما نیز تقریب ا ً نزدیک‬
‫است‪ .‬و ما باید با این دانش و آگاهی زندگی کنیم‪.‬‬

‫قسمت ‪ :5‬خداوند کیست؟‬


‫فقط یک خدا هست‬
‫تثنیه ‪ 6:4،5‬م ی‌گوید‪« :‬خداوند‪ ،‬خدای ما‪ ،‬خداوند یکتا است! باید خداوند‪،‬‬
‫خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بداری»‪ .‬بناب راین‬
‫یگانگی خداوند ارتباط تنگاتنگی با این مساله دارد که او خداوند ما‪ ،‬تنها خدا و‬
‫سرور بی همتا و بی رقیب امت خود است‪ .‬یگانگی خدا و ال زام به دوست داشتن‬
‫او از صمیم قلب بود که در زندگی روزانه قوم یهود ق رار گرفته بود‪ .‬به همین دلیل‬
‫است که سنت قوم یهود این بود که این کلمات را چندین بار در روز و نیز در بستر‬
‫مرگ تالوت کنند‪.‬‬

‫اگر همان طور که در این متن به ص راحت به آن اشاره شده‪ ،‬تنها «یک» خدا‬
‫وجود دارد‪ ،‬پس تکلیف اصل تثنیث چه م ی‌شود؟ تثنیث یکی از بزرگترین اصول‬
‫اشتباه در کل دوران‌ها است زی را ادعا م ی‌کند که سه «نفر» در جوهر الهی وحود‬
‫دارد‪ .‬کلمه تثنیث هرگز در کتاب مقدس پیدا نم ی‌شود‪ .‬کتاب مقدس تعلیم م ی‌دهد کع‬
‫رور یعنی عیسی مسیح است و روح القدس‪ ،‬نیروی خاص خداوند‬ ‫س َ‬
‫خداوند‪ ،‬پدر َ‬
‫است‪ .‬ای ن‌ها سه موجودیت جداگانه هستند ‪ -‬نه «سه در یک وجود» که اصل گیج‬
‫کننده تثنیث ادعا م ی‌کند‪.‬‬

‫مطالب بیشتر درباره خداوند‪...‬‬

‫خداوند از جاودانگ ی تا جاودانگ ی است‬


‫ببینید که چگونه حبقوق ‪ 1:12‬به ماهیت ابدی خداوند تکیه م ی‌کند‪« :‬ای‬
‫خداوند‪ ،‬خدای من!‌ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟ پس نخواهیم مرد»‪ .‬اگر واقع ا ً‬
‫باور کنیم که قوم خداوند هستیم‪ ،‬نه قوم متعلق به این دنیا‪ ،‬و باور کنیم که حقیقت ا ً‬
‫بخشی از خانواده ابدی او هستیم‪ ،‬این بدیت‪ ،‬تضمین رهایی جاودانه ما خواهد بود‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪584‬‬
‫خداوند آفریدگار است‬
‫به خاطر آفرینش شگفت انگیز خداوند و قدرت کالم که همه هستی را شکل‬
‫داد‪ ،‬به همین شکل باید به بزرگی او پی ببریم و نیروی کالمش را بشناسیم (م زامیر‬
‫‪ .)33:6-9‬از آن جایی که در تصویر خداوند آفریده شده ایم؛ ساختار جسم ما‪ ،‬ما را‬
‫ملزم م ی‌کند که خود را کام الً در اختیار هدف و آرمان او ق رار دهیم (متی ‪22:19-‬‬
‫‪ .)21‬هر چه تصویر خدا را در بردارد‪ ،‬یعنی بدن ما ‪ -‬باید به او داده شود‪« .‬او ما‬
‫را آفرید و بناب راین ما قوم او هستیم» (م زامیر ‪ 100:3‬نسخه بین المللی جدید)‪ .‬ما‬
‫باید در عمل به او متعلق باشیم زی را او آفریدگار ماست‪ .‬پس این گونه نیست که به‬
‫جای تکامل‪ ،‬صرف ا ً به آفرینش اعتقاد داشته باشیم؛ ف راتر از این؛ چنین باوری به‬
‫آفرینش باید حیاتی را در ما ایجاد کند که وقف آفریدگار شده است‪.‬‬

‫خداوند از طریق روح خود‪ ،‬همه چیز را م ی‌بیند و م ی‌داند‬


‫ایوب که در عهد عتیق از او سخن گفته شده این را م ی‌دانست و بناب راین این‬
‫گونه نظر داد که اگر واقع ا ً ایمان داشته باشد (که طبق ادعایش چنین بود) که خداوند‬
‫عالم است‪ ،‬غیرممکن بود که به دنبال یک زن هوس رانی کند‪« :‬با چشمان خود‬
‫عهد بسته ام‪ ،‬پس چگونه بر دوشیزه‌ای نظر افکنم؟‪( ...‬زیر) آیا او (خدا) راه‌های م را‬
‫نم ی‌بیند؟ و جمیع قدمهایم را نم ی‌شمارد« (ایوب ‪.)31:1-4‬‬
‫به همین شکل خداوند خود را به قوم اس رائیل یادآوری کرد‪« :‬آیا کسی خویشتن‬
‫را در جای مخفی پنهان تواند نمود که من او را نبینم؟» ارمیا ‪ .)23:24‬این مفهوم‬
‫باعث م ی‌شود مردم از گناه کردن دست بکشند‪ .‬ما باید ب رای ورود به ملکوت تالش‬
‫کنیم زی را خدا کام الً از همه افکار و اعمال ما باخبر است و در نهایت آنها را‬
‫قضاوت خواهد کرد (عب رانیان ‪.)4:11-13‬‬

‫خداوند‪ ،‬هست ی واقع ی و شخص ی است‬

‫خداوند یک شخص حقیقی است‪ ،‬همان طور که نکات زیر اثبات م ی‌کند‪:‬‬
‫ •پایه تفکر مسیحیت این است که عیسی پسر خداست‪ .‬اگر خداوند‬
‫موجودی حقیقی نباشد‪ ،‬غیرممکن است که پسری داشته باشد که «تصویر‬
‫شخصیت» او است (عب رانیان ‪.)1:3‬‬
‫ •همچنین‪ ،‬اگر خداوند فقط یک مفهوم در ذهن ما باشد‪ ،‬به سختی م ی‌توان‬
‫رابط ه‌ای شخصی و زنده با او برق رار کرد‪ .‬نارحت کننده است که اکثر‬
‫دی ن‌ها چنین تصوری غیرواقعی و غیرملموس درباره خدا دارند‪.‬‬
‫ •از آن جایی که خدا بی نهایت بزرگتر از ما است‪ ،‬قابل درک است که وعده‬
‫دیدار او در نهایت‪ ،‬در ایمان بسیاری از مردم تردید ایچاد کرده‪« :‬خوشا به‬
‫حال پاکدالن‪ ،‬زی را آنها خدا را خواهند دید» (متی ‪.)5:8‬‬
‫‪585‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫•عیسی به ما م ی‌گوید که نباید قسم بخوریم زی را «کسی که به آسمان قسم‬ ‫ ‬
‫م ی‌خورد‪ ،‬به تخت خداوند و او که روی آن نشسته قسم م ی‌خورد» (متی‬
‫‪.)23:22‬‬
‫•«خدا گفت‪« :‬آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم« (پیدایش ‪.)1:26‬‬ ‫ ‬
‫از این رو‪ ،‬همان طور که از طریق فرشتگان نشان داده شده‪ ،‬بشر به‬
‫صورت و شبیه خداوند ساخته شد‪ .‬خلقت ما در تصویر خداوند قطع ا ً بدین‬
‫معنا است که م ی‌توانیم پی به چیزی واقعی ببریم که خودمان چیزی جز‬
‫تصویر آن نیستیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬خداوندی که ما بازتاب آن هستیم‪ ،‬چیزی‬
‫مبهم نیست که نتوانیم تصور کنیم‪.‬‬
‫•به مومنان وعده داده شده که ماهیت خداوند را به ارث خواهند برد (دوم‬ ‫ ‬
‫پطرس ‪.)1:4‬‬
‫•بدنی مانند بدن عیسی به ما اعطا خواهد شد (فیلیپیان ‪ )3:21‬و م ی‌دانیم‬ ‫ ‬
‫که او بدنی جسمانی در ملکوت خواهد داشت‪.‬‬

‫بناب راین‪ ،‬شخصیت خداوند با بشارت ملکوت مرتبط است‪ .‬بناب راین‪ ،‬تا زمانی‬
‫که درک نشود که خداوند موجودی واقعی است و در تصویر او ساخته شده ایم‪ ،‬هیچ‬
‫گونه مفهوم معناداری از پرستش‪ ،‬دین یا رابطه شخصی با خداوند وجود نخواهد‬
‫داشت‪ .‬ما باید شابهت ذهنی او را ایجاد کنیم تا بتوانیم کام الً در ملکوت خداوند‬
‫شبیه او شویم‪.‬‬

‫این برای من چه معنایی دارد؟‬

‫تفاوت زیادی وجود دارد بین داشتن تصوری مبهم درباره وجود یک نیروی‬
‫برتر و اطمینان واقعی درباره آن چه او در قبال بندگی صادقانه اعطا م ی‌کند‪.‬‬
‫عب رانیان ‪ 11:6‬اشاره دارد که ما باید به او (خدا) ایمان داشته باشیم و «خدا به‬
‫کسانی که جویای او هستند پاداش م ی‌دهد»‪.‬‬

‫آگاهی درون ما در این باره که خدایی وجود دارد بدین معنی نیست که به طور‬
‫خودکار مورد قبول خداوند خواهیم شد‪ .‬اگر واقع ا ً باور کنیم که خالقی داریم‪ ،‬باید در‬
‫این صورت «ف رایض و اوامر او را‪ ...‬نگاه داریم» (تثنیه ‪ .)4:39،40‬ب رای این کار‪،‬‬
‫وقتی نوشت ه‌های مقدس را جستجو م ی‌کنیم‪ ،‬خواهیم یافت که ایمان به وجود خداوند‬
‫در ما قوی و مستحکم م ی‌شود‪.‬‬

‫قسمت ‪ :6‬مسیح حقیق ی‬


‫س رور عیسی مسیح متمرکز شده‬ ‫ایمان حقیقی مسیحیت بر کار پسر خدا‪َ ،‬‬
‫است‪ .‬زندگی‪ ،‬مرگ و رستاخیزی او اساس نقشه خداوند ب رای رهایی را تشکیل‬
‫م ی‌دهد‪ .‬مهم است که دلیل اصلی وجود مسیح‪ ،‬موقعیت حقیقی او به عنوان پسر‬
‫خدا و بهره بردن از کار او را درک کنیم‪ .‬عیسی درست قبل از مرگ ظالمان ه‌اش‪،‬‬
‫با پدرش مناجات کرد‪« :‬و این است زندگی جاودانه که تو‪ ،‬خدای یکتای حقیقی‪ ،‬و‬
‫فرستنده تو‪ ،‬عیسی مسیح‪ ،‬را (مومنان حقیقی) بشناسند» (یوحنا ‪.)17:3‬‬

‫تولد از مادر باکره‬


‫بیش از ‪ 2000‬سال پیش‪ ،‬جب رائیل فرشته با این پیام بر مریم ظاهر شد‪« :‬و در‬
‫َرحِ م خود پسری را آبستن خواهی شد و به دنیا خواهی آورد و نامش را عیسی خواهی‬
‫نهاد‪ .‬او بزرگ خواهد بود و پسر حضرت اعلی نامیده خواهد شد‪ ...‬مریم به فرشته‬
‫گفت‪ :‬این چگونه ممکن خواهد بود وقتی من مردی را نم ی‌شناسم؟ یعنی او باکره‬
‫بود)‪ .‬و فرشته در پاسخ به او گفت‪ :‬روح القدس بر تو خواهد آمد و قدرت حضرت‬
‫اعلی بر تو سایه خواهد افکند‪ .‬بناب راین‪ ،‬آن موجود مقدس که در تو به وجود آمده‪،‬‬
‫پسر خدا نامیده خواهد شد(لوقا ‪.)1:31-35‬‬
‫روح القدس (نفس ‪ /‬قدرت خداوند) وارد عمل شد و مریم در حالی که هنوز‬
‫باکره بود‪ ،‬عیسی را باردار شد‪ .‬از این رو‪ ،‬یوسف‪ ،‬پدر واقعی عیسی نبود‪ .‬بدون‬
‫کاری که روح القدس با رحم مریم انجام داد‪ ،‬پسر خدا نم ی‌توانست به وجود اید‪.‬‬
‫عیسی مانند آدم آفریده نشد بلکه از طریق خداوند «متولد شد» (یوحنا ‪ .)3:16‬این‬
‫امر‪ ،‬نزدیکی رابطه خداوند با عیسی را نشان م ی‌دهد و نیز توجیهی است ب رای‬
‫قابلیت ذاتی او ب رای انتخاب راه‌های خداوند‪ ،‬پدرش‪.‬‬

‫جایگاه مسیح در نقشه خداوند‬


‫خداوند از همان ابتدای آفرینش‪ ،‬نقش ه‌ای کامل تهیه دیده است (یوحنا ‪.)1:1‬‬
‫میل او به داشتن یک پسر از همان ابتدا در نقش ه‌اش جای داشت‪ .‬عهد عتیق‪،‬‬
‫جنب ه‌های مختلف نقشه خداوند ب رای رهایی در مسیح را آشکار م ی‌سازد؛ از وعده‬
‫به اجداد یهود گرفته تا نبوت پیامب ران و تورات موسی‪ .‬مسیح از ازل در ذهن و‬
‫اهداف خداوند وجود داشت‪ ،‬گرچه فقط از طریق تولد مریم به صورت جسمانی‬
‫به وجود آمد‪.‬‬
‫در عب رانیان ‪ 1:4‬تا ‪ 7‬و ‪ 13‬و ‪ 14‬تاکید شده که مسیح فرشته نبود؛ در حالی که‬
‫در زندگی فانی‪ ،‬او کمتر از فرشت ه‌ها بود (عب رانیان ‪ ،)2:7‬با توجه به این که «تنها‬
‫پطرس‬
‫ِ‬ ‫پسر متولد شده» خداوند بود (یوحنا ‪ ،)3:16‬به مقامی باالتر از آنها رسید‪.‬‬
‫رسول این موقعیت را به طور خالصه بیان م ی‌کند‪ :‬مسیح «قبل از آفرینش جهان‬
‫برگزیده شده بود اما در آخر زمانها آشکار شد» (اول پطرس ‪.)1:20‬‬
‫عیسی محور اصلی بشارت است‪ :‬خداوند «قب الً از طریق پیامب ران خود در‬
‫کتب مقدس درباره پسر خود وعده داده بود‪ ،‬که به لحاظ جسم از نسل داود متولد شد‪،‬‬
‫و بر اساس روحِ مقدس‪ ،‬به وسیله رستاخیز از میان مردگان‪ ،‬پسر خدای با قدرت‬
‫اعالم شد‪( ».‬رومیان ‪.)1:1-4‬‬
‫این خالص ه‌ای از تاریخ مسیح است‪:‬‬
‫‪1 .1‬در عهد عتیق وعده داده شده بود ‪ -‬یعنی در نقشه خدا جای داشت؛‬
‫‪587‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫‪2 .2‬از لحاظ جسمانی از طریق تولد از مادری باکره از نسل داود متولد شد‪.‬‬
‫‪3 .3‬به دلیل شخصیت کاملی که داشت («روح وقدس») و در طول زندگی‬
‫فانی خود آن را نشان داده بود‪ ،‬رستاخیز شد؛‬
‫‪4 .4‬به وسیله موعظه روحانی رسوالن‪ ،‬پسر خدا اعالم شد‪.‬‬

‫پیش آگاهی خداوند‬


‫خداوند «پیش آگاهی» کامل دارد‪ .‬اگر بتوانیم با این حقیقت کنار بیاییم که‬
‫خداوند از همه اتفاقات «آینده» آگاه است‪ ،‬راحت تر درک خواهیم کرد که چگونه‬
‫مسیح بدون این که از لحاظ جسمانی وجود داشته باشد‪ ،‬از ابتدا در ذهن خداوند بوده‬
‫است‪ .‬بناب راین خداوند م ی‌تواند درباره چیزهایی که وجود ندارد طوری صحبت کند‬
‫و فکر کند که گویی وجود دارند‪ .‬خداوند «نیست ی‌ها را هستی م ی‌خواند» (رومیان‬
‫‪ .)4:17‬او اعالم م ی‌کند که «آخر را از ابتدا و آنچه را که واقع نشده از قدیم بیان‬
‫م ی‌کنم و میگویم که اراده من برق رار خواهد ماند و تمامی مسرت خویش را بجا‬
‫خواهم آورد» (اشعیا ‪ .)46:10‬به همین دلیل‪ ،‬خداوند م ی‌تواند طوری درباره مردگان‬
‫صحبت کند که گویی زنده هستند و طوری درباره انسان‌ها صحبت کند که گویی‬
‫قبل از تولد زنده بوده‌‌اند‪« .‬اراده» یا کالم خداوند از ابتدا‪ ،‬مسیح را پیشگویی کرده‬
‫است؛ او همواره در اهداف یا «مسرت» خداوند وجود داشته است‪ .‬بناب راین مسلم بود‬
‫که زمانی مسیح از لحاظ جسمانی به دنیا خواهد آمد؛ خداوند هدف اذعان شده خود‬
‫در مسیح را محقق خواهد کرد‪.‬‬
‫زبان عب رانی کتاب مقدس‪ ،‬زمانی به نام «پیشگویی کامل» دارد که در آن از‬
‫زمان گذشته ب رای توصیف رخدادهای آینده‌ای که خداوند وعده داده استفاده م ی‌شود‪.‬‬
‫وقتی هنوز معبد تنها از سوی خدا وعده داده شده بود‪ ،‬پس داود گفت‪« :‬اين است‬
‫خانه خداوند‪ ،‬خدا» (اول تواریخ ‪ .)22:1‬کتب مقدس مملو از مثا ل‌هایی از پیش‬
‫آگاهی خداوند است‪ .‬خداوند آن قدر مطمئن بود که وعده‌هایش به اب راهیم را محقق‬
‫خواهد کرد که به او گفت‪« :‬این زمین را به نسل تو بخشیده ام‪( »...‬پیدایش ‪،)15:18‬‬
‫زمانی که اب راهیم فرزندی نداشت (همچنین رجوع کنید به پیدایش ‪.)17:5‬‬
‫طوری در مورد مسیح صحبت شده که گویی از ابتدا در ذهن و نقشه خداوند‬
‫بوده‪ ،‬گرچه از لحاظ جسمانی این امر ب رای او ممکن نبود‪ .‬او بره‌ای بود «که از‬
‫ابتدای خلقت جهان ذبح شده بود» (مکاشفه ‪ .)13:8‬عیسی در آن زمان به معنای‬
‫واقعی نمرد؛ او بره خداوند بود که حدود ‪ 4000‬سال بعد روی صلیب فدا شد (یوحنا‬
‫‪1:29‬؛ اول قرنتیان ‪ .)5:7‬همان طور که عیسی از ابتدا برگزیده شده بود (اول‬
‫پطرس ‪ ،)1:20‬مومنان نیز برگزیده شدند (افسسیان ‪1:4‬؛ در این آیات از کلمه‬
‫یونانی معادل «برگزیده» استفاده شده است‬

‫تفاوت بین خدا و عیس ی‬


‫تعادل مناسبی م ی‌توان بین متونی ایجاد کرد که بر «وجود خدا در مسیح»‬
‫(به عنوان مثال قرنتیان ‪ )5:19‬تاکید م ی‌کنند و متونی که بر انسانیت مسیح تاکید‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪588‬‬
‫دارند‪ .‬متونی که بر انسانیت مسیح تاکید دارند باعث م ی‌شوند که نتوان بر اساس‬
‫کتاب مقدس‪ ،‬این ایده را که عیسی خود خداست توجیه کرد‪ .‬یکی از آشکارترین‬
‫جمالتی که رابطه بین خدا و عیسی را خالصه م ی‌کند در اول تیموتائوس ‪2:5‬‬
‫دیده م ی‌شود‪« :‬یک خدا و یک واسطه بین خدا و انسانها وجود دارد‪ ،‬یعنی شخص‬
‫عیسی مسیح‪».‬‬
‫تفکر درباره این کلمات که روی آنها تاکید شده به نتیجه گیری‌های زیر منجر‬
‫م ی‌شود‪:‬‬
‫‪1 .1‬پدر‪ ،‬خداوند است‪( .‬اول قرنتیان ‪8:6‬؛ اشعیا ‪63:16‬؛ ‪.)64:8‬‬
‫‪2 .2‬عالوه بر خدای یکتا‪ ،‬واسطه‪ ،‬عیسی مسیح که انسان است وجود دارد ‪-‬‬
‫«‪...‬و یک واسطه‪ »...‬این به تفاوت بین مسیح و خدا اشاره دارد‪.‬‬
‫‪«3 .3‬واسطه» یعنی عیسی وساطت م ی‌کند‪ .‬واسطه بین مرد گناهکار و‬
‫خدای بی گناه نم ی‌تواند خود خدای بی گناه باشد؛ باید مردی بی گناه با‬
‫ماهیت انسانی باشد ‪« -‬شخص عیسی مسیح»‪.‬‬

‫ماهیت عیس ی‬
‫کلمه «ماهیت» به ذات و بنیاد ما اشاره دارد‪ .‬کتاب مقدس تنها از دو ماهیت‬
‫سخن م ی‌گوید ‪ -‬ماهیت خدا و ماهیت انسان‪ .‬خداوند به واسطه طبیعت و ذاتی که‬
‫دارد نم ی‌تواند بمیرد‪ ،‬وسوسه شود و ‪ ...‬مسیح در طول زندگ ی‌اش ذات الهی نداشت‪،‬‬
‫کام الً ماهیت انسانی داشت‪ .‬مهم بود که مسیح مانند ما وسوسه شود (عب رانیان‬
‫‪ )4:15‬تا از طریق غلبه کامل بر وسوس ه‌اش‪ ،‬توانست ب رای ما بخشش به دست آورد‪.‬‬
‫امیل نادرست که اساس وسوسه را تشکیل م ی‌دهد‪ ،‬از درون ما می اید (مرقس‬
‫‪ ،)7:15-23‬از درون ماهیت انسانی ما نشات م ی‌گیرد (یعقوب ‪ .)1:13-15‬بناب راین‬
‫الزم بود که مسیح ماهیتی انسانی داشته باشد تا بتواند این وسوس ه‌ها را تجربه و‬
‫بر آنها غلبه کند‪.‬‬
‫«از آنجایی که فرزندان (ما)‪ ،‬در جسم و خون (ماهیت انسانی) مشترک‬
‫هستند‪ ،‬او (مسیح) نیز به همین شکل همان ذات را به خود گرفت؛ تا از طریق‬
‫مرگ خود‪...‬ابلیس را نابود کند‪ ...‬زی را در حقیقت او فرشتگان را نم ی‌گیرد بلکه‬
‫(ذات) نسل اب راهیم را م ی‌گیرد‪ .‬بناب راین‪ ،‬در همه چیز باید مانند ب راد رانش باشد تا‬
‫در مسائل مربوط به خدا‪ ،‬یک روحانی اعظم رحیم و وفادار باشد و گناهان مردم را‬
‫کفاره کند‪ .‬زی را از آنجایی که خودش وقتی وسوسه شد رنج کشید‪ ،‬قادر است کسانی‬
‫را که وسوسه م ی‌شوند یاری کند»‪( .‬عب رانیان ‪ 2:14-18‬نسخه پادشاه جیمز)‬
‫این متن بر این حقیقت تکیه م ی‌کند که عیسی ماهیتی انسانی دارد‪ :‬خود او‬
‫نیز به همین شکل همان ذات را به خود گرفت (عب رانیان ‪ .)2:14‬در این عبارت‪،‬‬
‫از سه کلمه هم معنی استفاده شده تا بر یک نکته تاکید کند‪ .‬مسیح از نسل اب راهیم‬
‫(‪ )2:16‬بود که ب رای رهایی مومنان آمده بود‪ .‬در همه چیز باید «مانند ب راد رانش»‬
‫باشد (‪ )2:17‬تا خدا بتواند از طریق فداکاری مسیح به ما بخشایش را اعطا کند‪.‬‬
‫‪589‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫بخشش‬
‫هرگاه مومنان تعمید یافته گناه کنند‪ ،‬م ی‌توانند به سوی خدا بیایند‪ ،‬با مناجات‬
‫از طریق مسیح به گناه خود اعت راف کنند (اول یوحنا ‪)1:9‬؛ خداوند آگاه است‬
‫که مسیح درست مانند آنها ب رای گناه وسوسه شده بود اما او کامل بود و بر تمام‬
‫وسوس ه‌هایی که دیگ ران در ب رابر آن شکست خوردند‪ ،‬فائق آمد‪ .‬به همین دلیل‪،‬‬
‫«خداوند به خاطر مسیح» م ی‌تواند ما را ببخشد (افسسیان ‪ 4:32‬نسخه پادشاه‬
‫جیمز)‪« .‬خدا پسر خودش را مانند جسم ی گناهکار و برای گناهان فرستاد‪ :‬گناه‬
‫را در جسم محکوم ساخت» (رومیان ‪.)8:3‬‬
‫«گناه» اشاره دارد به مستعد بودن به گناه که در طبیعت ما وجود دارد‪ .‬ما به‬
‫گناه کردن ادامه م ی‌دهیم و «اجر گناه‪ ،‬مرگ است» (رومیان ‪ .)6:23‬ب رای رهایی‬
‫از این مخمصه‪ ،‬بشر به کمک نیاز داشت‪ .‬بناب راین خداوند مداخله کرد و پسر خود‬
‫را به ما داد که دارای «جسم گناهکار» ما و مثل ما دارای تمام مشوق‌های موجود‬
‫ب رای گناه کردن بود‪ .‬بر خالف انسان‌های دیگر‪ ،‬مسیح بر تمام وسوس ه‌ها غلبه کرد‪.‬‬

‫انسانیت مسیح‬
‫نوشت ه‌های مربوط به انجیل نشان م ی‌دهد که عیسی کام الً دارای ماهیت انسانی‬
‫است‪ .‬او خسته بود و مجبور شد بنشیند تا از آب چاه بنوشد (یوحنا ‪ .)4:6‬در زمان‬
‫مرگ ایلعازر «عیسی گریست» (یوحنا ‪ .)11:35‬از همه مهمتر‪ ،‬نوشت ه‌های ثبت‬
‫شده درباره رنج و درد در پایان عمرش مدرک کافی ب رای اثبات انسانیت او است‪.‬‬
‫در حالی که از خدا م ی‌خواست او را از مردن روی صلیب نجات دهد‪ ،‬اعت راف کرد‬
‫و گفت «» (یوحنا ‪ .)12:27‬او «دعاکنان گفت‪‌:‬ای پدر‪ ،‬اگر ممکن است‪ ،‬این پیاله را‬
‫از من دور کن‪ .‬اما نه به خواهش من‪ ،‬بلکه به اراده تو» (متی ‪.)26:39‬‬
‫از کودکی «عیسی در حکمت و قامت (منظور بلوغ معنوی است‪ ،‬مقایسه‬
‫کنید با افسسیان ‪ )4:13‬و رضامندی نزد خدا و مردم ترقی م ی‌کرد»‪( .‬لوقا ‪،)2:52‬‬
‫همچنین رجوع کنید به ‪ .)2:40‬این نشان م ی‌دهد که رشد جسمانی مسیح به موازات‬
‫رشد معنوی او است‪ .‬تبعیت از خداوند چیزی است که به مرور زمان همه ما‬
‫م ی‌توانیم یاد بگیریم‪ .‬مسیح نیز ف رایند یادگیری تبعیت از پدرش را طی کرد‪ .‬گرچه‬
‫او پسر بود‪ ،‬اطاعت را از طریق رنجهایی که کشید آموخت و چون کامل شد‪( ،‬از‬
‫لحاظ معنوی بالغ شد)‪ ،‬باعث و بانی رهایی ابدی شد» (عب رانیان ‪5:8،9‬؛ همچنین‬
‫رجوع کنید به فیلیپیان ‪.)2:7،8‬‬
‫عیسی باید ب رای نیکوکار بودن آگاهانه تالش م ی‌کرد؛ خداوند او را مجبور‬
‫نکرده بود زی را در این صورت او صرف ا ً مانند عروسک خیمه شب بازی م ی‌بود‪.‬‬
‫عیسی حقیقت ا ً عاشق ما بود و با این انگیزه روی صلیب زندگ ی‌اش را از دست‬
‫داد‪ .‬اگر خداوند مسیح را مجبور م ی‌کرد که روی صلیب بمیرد‪ ،‬تاکید مدام بر‬
‫عشق مسیح نسبت به ما پوچ و بی معنی م ی‌شد (افسسیان ‪5:2،25‬؛ مکاشفه ‪1:5‬؛‬
‫غالتیان ‪ .)2:20‬این حقیقت که عیسی در مورد تبعیت یا عدم تبعیت حق انتخاب‬
‫داشت ما را قادر م ی‌سازد که عشق او را درک کنیم و رابط ه‌ای شخصی با او برق رار‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪590‬‬
‫کنیم‪ .‬به خاطر تمایل مسیح به فدا کردن داوطلبانه زندگ ی‌اش بود که خداوند از او‬
‫این قدر خشنود بود‪« .‬به همین دلیل‪ ،‬پدر من را دوست م ی‌دارد‪ ،‬زی را زندگی ام را‬
‫فدا م ی‌کنم‪ .‬هیچ کس آن را از من نم ی‌گیرد‪ ،‬بلکه من خودم آن را فدا م ی‌کنم» (یوحنا‬
‫‪.)10:17،18‬‬

‫این برای من چه معنایی دارد؟‬


‫رورمان عیسی م ی‌تواند در زندگی روزمره معمولی ما به حقیقت بپیوندد‬ ‫س َ‬‫َ‬
‫زی را او نیز با همان وسوس ه‌های ما روبرو شد‪ .‬ما واقع ا ً م ی‌توانیم ایمان داشته‬
‫باشیم که از طریق کار چنین نماینده‌ای‪ ،‬بخشایش ممکن است؛ مثال او‬
‫م ی‌تواند الهامی زنده باشد که ف راتر از ماهیت دون ما است‪ .‬درک اصول‬
‫رهایی از طریق مسیح ما را قادر م ی‌سازد که با پذیرش‪ ،‬دعا کنیم؛ « در‬
‫او از طریق ایمان به او‪ ،‬جسارت و حضوری با اطمینان داریم» ‪ -‬نه فقط «از‬
‫طریق ایمان»‪ ،‬بلکه در نتیجه ایمان (افسسیان ‪ 3:12‬نسخه پادشاه جیمز)‪ .‬پس‬
‫از تعمید یافتن در مسیح‪ ،‬م ی‌توانیم با جسارت‪ ،‬با قلبی حقیقی و وجدانی پاک نزد‬
‫تخت خداوند در مناجات حضور یابیم (عب رانیان ‪« .)4:16‬جسارت» در جسور‬
‫بودن ما هنگام گواه و شهادت ما منعکس خواهد شد (دوم قرنتیان ‪3:12‬؛ ‪.)7:4‬‬
‫«جسارت» مشخصه کلیسای اولیه است (اعمال رسوالن ‪4:13،29،31‬؛ فیلیپیان‬
‫‪.)1:20‬‬
‫خداوند از ازل و ابد وجود داشت و تنها ‪ 2000‬سال پیش تنها پسر متولد شده‬
‫اش را بخشید‪ .‬و آن پسر انسان ی بود برای نجات انسان‌ها ‪ -‬فقط چند میلیون نفر‬
‫از ما (البته اگر به این مقدار برسد)‪ ،‬که در یک بازه زمان ی ‪ 6000‬ساله زندگ ی‬
‫کردند‪ .‬حقیقت ا ً شگفت انگیز است که تنها پسر خدا برای چند تن از ما اینجا جان‬
‫بدهد؛ برای مایی که در این سرزمین کوچک برای یک لحظه گذرا م ی‌خزیم‪.‬‬
‫مسیح جان داد تا خداوند ما را رها کند‪ .‬عشق خدا نسبت به ما به مرد جوان ی‬
‫تشبیه شده که با تمام شور و شوق انتظار و بدون سرخوردگ ی با یک باکره‬
‫ازدواح م ی‌کند (اشعیا ‪ .)62:5‬و فراتر از این‪ ،‬عیس ی مسیح برای شما به گون ه‌ای‬
‫شرم آور جان داد‪ .‬وقت ی این امر را کام الً درک کنیم‪ ،‬شگفت زده و قدردان عشق‬
‫خداوند م ی‌شویم‪.‬‬

‫تثلیث ‪ -‬بی ربط به کتاب مقدس‬


‫آموزه واضح کتاب مقدس درباره مسیح به هیچ عنوان از ایده تثلیث پشتیبانی‬
‫نم ی‌کند‪ .‬موارد زیر را مالحظه کنید‪:‬‬
‫لوقا ‪ :1:31-35‬عیسی پسر خدا خواهد بود‪ .‬به زمان آینده در این ایات دقت‬
‫کنید‪ .‬عیسی قبل از این که از مریم متولد شود‪ ،‬وجود نداشت‪.‬‬
‫یوحنا ‪ :3:16‬عیسی «تنها پسر متولدشده» خداوند بود‪ .‬وقتی در رحم مریم‬
‫«به وجود آمد»‪« ،‬آغاز شد» (مفهوم آغاز‪ ،‬لوقا ‪ .)1:31‬اگر عیسی از طریق خداوند‬
‫متولد شده است‪ ،‬پس پدرش از او مسن تر است‪ .‬خداوند آغازی ندارد (م زامیر ‪)90:2‬‬
‫‪591‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫و بناب راین عیسی نم ی‌تواند خود خدا باشد‪.‬‬
‫مریم در بشارت‌ها «مادر» مسیح عنوان شده است‪ .‬عیسی قبل از این که از‬
‫مریم متولد شود‪ ،‬وجود نداشت‪.‬‬
‫کلمه تثنیث هرگز در کتاب مقدس یافت نم ی‌شود‪.‬‬
‫اول تیموتائوس ‪« :2:5‬یک خدا و یک واسطه بین خدا و انسانها وجود دارد‪،‬‬
‫یعنی شخص عیسی مسیح‪( ».‬همچنین رجوع کنید به ‪8:6‬؛ اشعیا ‪63:16‬؛ ‪.)64:8‬‬
‫«خداوند انسان نیست» (اعداد ‪23:19‬؛ هوشع ‪)11:9‬؛ ولی مسیح «پسر انسان»‬
‫بود‪.‬‬
‫مسیح «پسر حضرت اعلی» است (لوقا ‪ .)1:32‬فقط خدا است که متعالی‬
‫است؛ عیسی به عنوان «پسر حضرت اعلی» نم ی‌تواند شخص ا ً خود خدا باشد‪.‬‬
‫کلمات پدر و پسر که در مورد خدا و عیسی به کار م ی‌رود نشان م ی‌دهد که‬
‫آنها یکی نیستند‪ .‬پسر ممکن است شباه ت‌های خاصی با پدرش داشته باشد اما‬
‫نم ی‌تواند همان شخص باشد‪.‬‬
‫عیسی «مانند ب راد رانش» بود (عب رانیان ‪ )2:17‬تا خدا بتواند از طریق فداکاری‬
‫مسیح به ما بخشایش را اعطا کند‪ .‬گفتن این که عیسی ماهیت کام الً انسانی‬
‫نداشت‪ ،‬به معنی انکار مژده و بشارت مسیح است‪.‬‬
‫چندین تفاوت بارز بین خدا و عیسی وجود دارد که به وضوح نشان م ی‌دهد‬
‫عیسی خود خدا نیست‪.‬‬

‫عیسی‬ ‫خدا‬
‫مسیح «از هر لحاظ درست مانند ما‬ ‫«خداوند وسوسه نم ی‌شود»‬
‫وسوسه شد» (عب رانیان ‪.)4:15‬‬ ‫(یعقوب ‪)1:13‬‬

‫مسیح ظرف سه روز جان داد‬ ‫خداوند نم ی‌تواند بمیرد ‪ -‬او ذات ا ً‬
‫(متی ‪12:40‬؛ ‪.)16:21‬‬ ‫فناناپذیر است‬
‫(م زامیر ‪90:2‬؛ تیموتائوس ‪.)6:16‬‬
‫انسان‌ها عیسی را دیدند و او را لمس‬ ‫خداوند ب رای انسان‌ها قابل رویت‬
‫کردند (اول یوحنا ‪ 1:1‬بر این موضوع‬ ‫نیست (اول تیموتائوس ‪6:16‬؛ خروج‬
‫تاکید دارد)‪.‬‬ ‫‪)33:20‬‬

‫در برخی موارد‪« ،‬اراده» یا خواست ه‌های مسیح از خواست خداوند متفاوت بود‬
‫(متی ‪26:39‬؛ یوحنا ‪.)5:30‬‬
‫از کودکی «عیسی در حکمت و قامت و رضامندی نزد خدا و مردم ترقی‬
‫م ی‌کرد» (اوقا ‪ .)2:52‬اگر عیسی «خداوند پسر» بود‪ ،‬این امر غیرممکن م ی‌شد‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪592‬‬
‫مسیح زمان دقیق ظهور مجدد خود را نم ی‌دانست‪ ،‬ولی پدر م ی‌دانست (مرقس‬
‫‪.)13:32‬‬
‫خداوند از تبعیت مسیح خشنود بود که اگر عیسی خدا بود‪ ،‬درک این امر سخت‬
‫بود که مانند نوعی ارتباط نمادین با انسان گناهکار‪ ،‬به صورت انسان زندگی کند‬
‫(متی ‪3:17‬؛ ‪12:18‬؛ ‪.)17:5‬‬

‫قسمت ‪ :7‬روح‌القدس‬
‫کلمه عبری که در عهد عتیق به «روح» ترجمه شده‪ ،‬به معنای «ن فَس» یا‬
‫«نیرو» است؛ بناب راین روح خدا «نَ فَس» او‪ ،‬ذات خداوند است که ذهن او را منعکس‬
‫م ی‌کند‪ .‬شخصی جداگانه از خدا نیست‪ .‬یکی از آموزه‌های رایج کتاب مقدس این‬
‫است که طرز فکر انسان در اعمال او دیده م ی‌شود (امثال ‪23:7‬؛ متی ‪.)12:34‬‬
‫کمی تفکر درباره اعمال ما این امر را تایید م ی‌کند؛ ما در مورد چیزی فکر م ی‌کنیم‬
‫و سپس آن را انجام م ی‌دهیم‪ .‬خداوند نیز به همین شکل فکر م ی‌کند و سپس عمل‬
‫م ی‌کند‪« .‬آنچه اراده من بود همان واقع خواهد شد‪ .‬آنچه م ی‌خواستم انجام شود‪ ،‬به‬
‫انجام خواهد رسید (اشعیا ‪.)14:24‬‬
‫بسیاری از متون‪ ،‬به وضوح روح خدا را با قدرت او یکی م ی‌دانند‪ .‬ب رای‬
‫آفرینش زمین‪...« ،‬روح ‌خدا بر روی آبها حرك ت‌ م ی‌كرد‪ .‬خدا فرمود‪« :‬روشنایی‬
‫بشود» و روشنایی شد» (پیدایش ‪ .)1:2،3‬روح خدا قدرتی بود که به وسیله آن همه‬
‫جیز‪ ،‬مث الً نور و روشنایی‪ ،‬پدید آمد‪ .‬مقایسه متی ‪ 12:28‬و لوقا ‪ 11:20‬نشان‬
‫م ی‌دهد که «انگشت خدا» و «روح خدا» ب رابر هستند ‪ -‬خداوند در عمل‪ ،‬روح خود‬
‫است‪« .‬به امر خداوند آسمانها آفریده شدند و خورشید و ماه و ستارگان با کالم او به‬
‫وجود آمدند» (م زامیر ‪ .)33:6‬بناب راین روح خدا به اشکال زیر توصیف شده است‪:‬‬
‫ •نفس او‬
‫ •کالم او‬
‫ •انگشت او‬
‫ •دست او‬
‫بناب راین روح خدا‪ ،‬قدرت او است که به وسیله آن به همه جیز دست م ی‌یابد‪.‬‬
‫روحی که به ما و کل خلقت اعطا شد زندگی ما را پایدار م ی‌سازد‪« .‬نفس روح‬
‫زندگی» (پیدایش ‪ )7:22‬در ما است که خدا هنگام تولد به ما عطا کرده است‬
‫(م زامیر ‪104:30‬؛ پیدایش ‪ .)2:7‬خداوند نیروی حیات است که همه خلقت را نگه‬
‫داشته است‪ .‬روح او همه جا حاضر است (م زامیر ‪.)139:2،7،9،10‬‬

‫هدایای روح‌القدس‬
‫خداوند در موارد بسیاری در برخورد با بشر‪ ،‬استفاده از قدرت خود‬
‫(«روح‌القدس») را به انسان عطا کرد‪ .‬با این حال‪ ،‬این اعطای قدرت هیچ وقت مانند‬
‫امضاء «چک سفید» نیست نبوده تا انسان بتواند هر کاری م ی‌خواهد بکند؛ استفاده‬
‫از این روح مقدس همواره ب رای مقصدی خاص بوده است‪ .‬پس از محقق شدن هدف‪،‬‬
‫هدیه روح القدس پس گرفته شد‪ .‬باید به یاد داشته باشیم که روح خدا به گون ه‌ای عمل‬
‫م ی‌کند تا هدفی که خداوند در ذهن خود دارد محقق شود‪ .‬هدایای روح القدس همواره‬
‫به منظور دستیابی به مقاصدی خاص در زمان‌های خاص بوده است‪ .‬ساخت خیمه‬
‫یکی از این نمون ه‌هاست‪ .‬در دوران نخست تاریخ اس رائیل؛ به قوم اس رائیل دستور‬
‫داده شد خیمه بزرگی درست کنند که در آن مح راب و اقالم مقدس دیگر نگه داری‬
‫شود؛ دستورالعم ل‌هایی با جزئیات تمام درباره نحوه ساخت همه اقالمی که ب رای‬
‫پرستش خداوند الزم بود‪ ،‬به آنها داده شد‪ .‬ب رای تحقق این امر‪ ،‬خداوند روحش را به‬
‫برخی اف راد عطا کرد‪« .‬به روح حکمت پر ساخته» شده‌اند ‪« ،‬تا رخ ت‌های‌هارون را‬
‫بسازند‪ »...‬و غیره‪( .‬خروج ‪.)28:3‬‬

‫دالیل هدایا در قرن اول‬


‫با به یاد داشتن اصول اساسی که درباره هدایای روح خدا آموخته ایم‪ ،‬اکنون به‬
‫نوشت ه‌های عهد جدید درباره هدایای روح م ی‌رسیم که در کلیسای اولیه عطا شده بود‬
‫(گروهی از مومنانی که در زمان نسل پس از عیسی زندگی کردند)‪.‬‬
‫آخرین فرمان مسیح به رسوالن این بود که به س راسر جهان بروند و بشارت‬
‫را موعظه کنند (مرقس ‪ .)16:15،16‬آنها چنین کردند و مضمون پیامشان‪ ،‬مرگ‬
‫و رستاخیزی مسیح بود‪ .‬اما به یاد داشته باشید که آن زمان عهد جدید آن طور که‬
‫اکنون م ی‌شناسیم وجود نداشت‪ .‬وقتی در بازار و کنیس ه‌ها م ی‌ایستادند و درباره‬
‫عیسای ناصری سخن م ی‌گفتند‪ ،‬ممکن بود داستان آنها عجیب به نظر برسد ‪-‬‬
‫نجاری اهل اس رائیل که کامل و بی نقص بود‪ ،‬جان داد و سپس رستاخیز شد‪ ،‬که‬
‫دقیق ا ً تحقق نبوت و پیشگویی موجود در عهد عتیق بود‪ ،‬و کسی بود که از آنها‬
‫م ی‌خواست تعمید شوند و او را سرمشق خود بدانند‪.‬‬
‫در زمان ما‪ ،‬ما به نوشت ه‌های عهد عتیق درباره کار و تعالیم عیسی روی‬
‫م ی‌آوریم تا ثابت کنیم که پیام ما از جانب خدا است؛ اما در آن روزها قبل از این که‬
‫این پیام‌ها نوشته شوند و در دسترس ق رار گیرند‪ ،‬خداوند به موعظه گ ران خود اجازه‬
‫داد از روح القدس خود استفاده کنند تا بر حقیقت گفت ه‌های خود تاکید کنند‪ .‬این‬
‫دلیل خاص استفاده از هدایای روح القدس جلوی جهانیان بود؛ نبود عهد جدید به‬
‫صورت مکتوب همچنین رشد ایمان را در گروه‌های جدید مومنان مشکل م ی‌ساخت‪.‬‬
‫مثل همیشه‪ ،‬این دالیل ب رای اعطای روح‌القدس به سادگی توضیح داده شده‬
‫است‪:‬‬
‫ •«وقتی او (عیسی) به باال (آسمان) صعود کرد‪ ...،‬بخششها (روح) را به‬
‫مردم داد‪...‬ب رای تکمیل قدیسان‪ ،‬ب رای کار خدمت مقدس (موعظه)‪ ،‬ب رای‬
‫بنای بدن مسیح (مومنان) ( افسسیان ‪ 4:8،12‬نسخه پادشاه جیمز)‪.‬‬
‫ •پولس به مومنان در روم نوشت‪« :‬بسیار اشتیاق دارم که شما را ببینم تا‬
‫نعمتی معنوی به شما برسانم که شما استوار شوید» (رومیان ‪.)1:11‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪594‬‬
‫درباره استفاده از این هدایا ب رای تایید موعظه بشارت این چنین م ی‌خوانیم‬
‫که‪« :‬خدا نیز هم با شگفت ی‌ها و نشان ه‌ها و هم با معج زات مختلف (به پیام نجات)‬
‫شهادت داد» (عب رانیان ‪« .)2:4‬سپس فرماندار با دیدن این اتفاق (معجزه)‪ ،‬ایمان‬
‫آورد و از تعالیم خداوند حیرت‌زده گشت» (اعمال رسوالن ‪ .)13:12‬همه ای ن‌ها در‬
‫تفسیر درباره تبعیت رسوالن از فرمان موعظه خالصه شده است‪« :‬و آنها (شاگردان)‬
‫س رور با آنها کار م ی‌کرد و با نشان ه‌های بعد‪ ،‬کالم‬
‫رفتند و همه جا موعظه کردند‪ ،‬و َ‬
‫آنها را تأیید م ی‌کرد‪( ».‬مرقس ‪.)16:20‬‬

‫بازپس گرفتن هدایا‬


‫هدایای معجزه آمیز روح خدا دوباره از سوی مومنان ب رای تغییر دنیایی کنونی‬
‫به ملکوت خداوند هنگام بازگشت مسیح استفاده خواهد شد‪ .‬بناب راین این هدایا «»‬
‫(عب رانیان ‪ )6:4-5‬نامیده م ی‌شوند؛ و یوئیل ‪ 2:26-29‬س رازیر شدن هدایای بزرگ‬
‫روح خدا پس از توبه قوم اس رائیل را توصیف م ی‌کند‪ .‬همین حقیقت که این هدایا‬
‫با بازگشت مسیح به مومنان عطا خواهد شد مدرک کافی دال بر این است که هم‬
‫اکنون کسی دارای این هدایا نیست‪ .‬از نظر هر مسیحی که در ب رابر کتب مقدس و‬
‫رور به زودی رخ خواهد داد‪.‬‬ ‫س َ‬
‫رویدادهای جهان چشمانی باز دارد‪ ،‬بازگشت َ‬
‫بر اساس تمام نوشت ه‌های کتاب مقدس درباره استفاده از هدایای روح‪ ،‬واضح‬
‫است که این هدایا در زمان‌های خاص و به مقاصدی خاص اعطا م ی‌شدند و وقتی‬
‫هدف خدا محقق م ی‌شد‪،‬بازپس گرفته م ی‌شدند‪« :‬اگر نبوت باشد‪ ،‬از بین خواهد‬
‫رفت‪ .‬و اگر سخن گفتن به زبانهای خارجی (ب رای موعظه) باشد‪ ،‬متوقف خواهد‬
‫شد‪...‬اما وقتی آن چه کامل است از راه م ی‌رسد‪ ،‬هر آن چه جزئی است از بین خواهد‬
‫رفت» (اول قرنتیان ‪ .)13:8-10‬همان طور که کتاب مقدس بشارت به وضوح بیان‬
‫م ی‌دارد‪ :‬این هدایا «موقتی هستند»‪.‬‬
‫افسسیان ‪ 4:8-14‬به ما در درک بهتر این موضوع کمک م ی‌کند‪ .‬این متن‬
‫توضیح م ی‌دهد که هدایای قرن اول اعطا م ی‌شدند تا انسانی کامل یا بالغ حاصل‬
‫شود‪ .‬بناب راین ایجاد غوغا و هیاهو درباره داشتن چنین هدایایی‪ ،‬نشانه بلوغ معنوی‬
‫نیست‪ .‬هر یک از خوانندگان این کلمات باید اکنون به سمت درکی عمیقتر نسبت‬
‫به کالم مکتوب خداوند داشته باشند‪ ،‬از کامل بودن وحی خداوند به ما خشنود گردند‬
‫و با تبعیتی متواضع به آن پاسخ دهند‪.‬‬

‫در دوم تیموتائوس ‪ 3:16،17‬تعلیم داده م ی‌شود که پاسخ به «همه کتب مقدس»‬
‫انسان خدا را قادر م ی‌سازد تا «کامل» بی نقص و بالغ باشد‪ .‬پس از این که عهد‬
‫جدید اواخر قرن یکم کامل گشت‪ ،‬دیگر نیازی به هدایا نبود‪ .‬این هدایا به مقصد‬
‫خود یعنی توانمندسازی کلیسا ب رای «مجهز بودن» رسید (افسسیان ‪ 4:8‬نسخه‬
‫ویموث)‪ .‬وقتی کتاب مقدس کامل شد‪ ،‬در حقیقت کلیسا ب رای موعظه بشارت رهایی‬
‫کام الً مجهز شده بود‪.‬‬
‫‪595‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫ادعای کنون ی درباره تصاحب روح‬
‫چندین نکته دیگر درباره ادعاهای مکرر کسانی که فکر م ی‌کنند اکنون دارای‬
‫هدایای معجزه آسا هستند باید مطرح شود‪ .‬مهم نیست استدالل‌های فوق در مورد‬
‫باز پس گرفتن هدایا چگونه تفسیر شود‪ .‬حقیقت این است که ادعاهای کنونی‬
‫درباره داشتن هدایای روح متاسفانه با ماهیت هدایا که در عهد جدید نوشته شده در‬
‫تناقض است‪ .‬هر آن چه امروز انجام م ی‌شود از آن چه در کلیسای اولیه رخ داده‬
‫است متفاوت است‪.‬‬
‫«سخن گفتن به زبان‌ها» در زمان حال مانند تک رار مکرر سیال ب‌های کوتاه‬
‫است‪ ،‬مث الً «ال ال‪ ،‬ال ال‪ ،‬ال ال‪ ،‬شاما‪ .‬عیسی‪ ،‬عیسی‪ .»...‬این در نحو هیچ زبانی‬
‫وجود ندارد؛ وقتی سخن گفتن شخصی را به زبان خارجی م ی‌شنویم‪ ،‬با این که‬
‫کلمات را نم ی‌فهمیم‪ ،‬معموالً م ی‌توان از الگوی کلمات مورد استفاده‌‌شان تشخیص‬
‫داد که در حال انتقال پیامی هستند‪ .‬اما سخن گفتن به زبان‌ها در زمان مدرن چنین‬
‫ویژگ ی‌ای ندارد و این حقیقت را نشان م ی‌دهد که این امر منجر به پیشرفت کلیسا‬
‫نم ی‌شود‪ ،‬که هدف هدایای قرن اول بود‪.‬‬
‫بعضی از پنطیکاس ت‌ها ادعا م ی‌کنند که سخن گفتن به زبان‌ها نشانه «نجات‬
‫یافتن» است و بناب راین منجر به گرویدن به دین خواهد شد‪ .‬این ادعا به شدت با‬
‫توصیف کلیسای اولیه به عنوان یک بدن که در آن اف راد دارای هدایای مختلف‬
‫مانند اعضای مختلف بدن بودند در تضاد است‪ .‬همه‪ ،‬بازو یا پا نبودند و به همین‬
‫شکل‪ ،‬همه دارای هدیه‪ ،‬مث الً زبان‪ ،‬نبودند‪ .‬اول قرنتیان ‪ 12:27-30‬این موضوع‬
‫را آشکار م ی‌سازد‪ .‬مشکل دیگر استدالل پنطیکاستی این است که فیلیپ باعث‬
‫گرویدن اف راد بسیاری در سامره شد ‪ -‬یعنی آنها پس از درک بشارت‪ ،‬در آب تعمید‬
‫یافتند‪ ،‬اما هدایای روح را دریافت نکردند؛ زی را پس از آن‪ ،‬پطرس و یوحنا نزد‬
‫آنها رفتند‪« :‬وقتی رسیدند ب رای ایشان دعا کردند تا روح القدس را دریافت کنند‪...‬‬
‫دستانشان را بر ایشان نهادند‪ ،‬و آنها نیز روحالقدس را دریافت نمودند» (اعمال‬
‫رسوالن ‪.)8:4-18‬‬
‫احتماالً اعطای هدایای روح فقط از طریق دست کشیدن صورت م ی‌گرفت؛‬
‫حرکتی که مدعیان مدرن امروزی چندان انجام نم ی‌دهند‪ .‬بناب راین پولس م ی‌خواست‬
‫رومیان را مالقات کند تا هدایای روح القدس را به آنها بدهد (رومیان ‪ 1:11‬مقایسه‬
‫کنید با افسسیان ‪ .)4:12‬بناب راین این گونه نتیجه گیری م ی‌شود که پس از درگذشت‬
‫نسلی که این قدرت را داشت‪ ،‬هیچ راهی ب رای ادامه اعطای این هدایا وجود نداشت‪.‬‬
‫اگر در حقیقت این هدایا فقط از طریق مناجات به دست م ی‌آیند‪ ،‬درک این مساله‬
‫مشکل است که چ را پولس مجبور بود ب رای انتقال هدایا به مومنان روم‪ ،‬تا آنجا‬
‫سفر کند‪ .‬تنها پاسخ این است که «طریق گذاشتن دست حواریون‪ ،‬روح‌القدس اعطا‬
‫م ی‌شود»‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪596‬‬
‫قسمت ‪ :8‬تعمید‬
‫تعمید یکی از اساسی ترین تعالیم کتاب مقدس است (به عنوان مثال رجوع‬
‫کنید به عب رانیان ‪ .)6:2‬تعمید حقیقی تنها پس از درک درست حقایق اصلی بشارت‬
‫رخ م ی‌دهد‪ .‬اگر م ی‌خواهید واقعا در امید بزرگی که کتاب مقدس از طریق عیسی‬
‫مسیح ارائه م ی‌دهد شریک شوید‪ ،‬تعمید مطلق ا ً الزم و ضروری است‪« .‬نجات از‬
‫آن یهودیان است» (یوحنا ‪ )4:22‬بدین معنی که وعده‌های مربوط به رهایی و نجات‬ ‫ِ‬
‫تنها به اب راهیم و نسل او داده شد‪ .‬تنها در صورتی م ی‌توانیم کاری کنیم که این‬
‫وعده‌ها در مورد ما صدق کند که در این نسل ق رار گیریم‪ ،‬از طریق تعمید در مسیح‬
‫(غالطیان ‪ .)3:22-19‬بناب راین عیسی آشکارا به پیروان خود دستور م ی‌دهد‪« :‬به‬
‫کل جهان بروید و بشارت را (که در وعده‌های موعود به اب راهیم است ‪ -‬غالطیان‬
‫‪ )3:8‬ب رای همه مخلوقات موعظه کنید‪ .‬آن کسی که ایمان م ی‌آورد و تعمید مییابد‬
‫نجات خواهد یافت» (مرقس ‪.)16:15-16‬‬

‫تعمید ‪ -‬شروع یک زندگ ی جدید‬


‫تعمید تنها یک گزینه اختیاری نیست‪ ،‬بلکه شرط الزم رهایی است‪ .‬پس از‬
‫تعمید باید یک عمر از کالم خداوند تبعیت کرد‪ .‬عیسی بر این موضوع تاکید دارد‪:‬‬
‫«به راستی‪ ،‬به شما م ی‌گویم‪ :‬تا کسی از آب و روح متولد نشود‪ ،‬نم ی‌تواند وارد‬
‫ملکوت خداوند گردد» (یوحنا ‪ »« .)3:5‬اینجا به تعمید اشاره دارد‪ :‬پس از این‪ ،‬باید‬
‫دوباره از روح متولد شد‪ .‬این یک ف رایند ادامه دار است «شما دوباره متولد شده‌اید‪...‬‬
‫به وسیله کالم خدا» (اول پطرس ‪ .)1:23‬از این رو‪ ،‬از طریق پاسخ مداوم به کالم‬
‫روح خدا است که از روح متولد م ی‌شویم‪.‬‬

‫تعمید در مسیح‬
‫ما «در عیسی تعمید م ی‌یابیم» (غالطیان ‪)3:27‬؛ در نام او (اعمال رسوالن‬
‫‪19:5‬؛ ‪18:16‬؛ متی ‪ .)28:19‬توجه کنید که ما در مسیح تعمید م ی‌یابیم ‪ -‬نه در‬
‫کلیسا یا هر گونه سازمان انسانی دیگر‪ .‬بدون تعیمد‪ ،‬ما «در مسیح» نیستیم و‬
‫بناب راین تحت پوشش کالم نجات بخش او نیستیم (اعمال رسوالن ‪.)4:12‬‬

‫ایمان حقیق ی ما را وادار به تعمید م ی‌کند‬


‫کتاب اعمال رسوالن‪ ،‬اهمیت حیاتی تعمید را نشان م ی‌دهد و تاکید م ی‌کند که‬
‫چگونه اف راد فورا پس از پذیرش بشارت تعمید م ی‌یافتند (به عنوان مثال اعمال‬
‫‪36-39 ،8:12‬؛ ‪9:18‬؛ ‪10:47‬؛ ‪ .)16:15‬این تاکید را وقتی درک م ی‌کنیم که کام الً‬
‫بفهمیم بدون تعمید‪ ،‬یادگرفتن بشارت بیهوده است‪ .‬زندانبان در فیلیپی با زل زل ه‌ای‬
‫بزرگ که منجر به تخریب کامل زندان او شد که امنیت باالیی داشت‪ ،‬ناگهان با‬
‫بح ران زندگی خود روبرو شد‪ .‬زندانیان فرصت بزرگی داشتند که ف رار کنند ‪ -‬که‬
‫این امر زندگی زندانبان را به خطر م ی‌انداخت‪ .‬ایمان او به بشارت حقیقت یافت‪،‬‬
‫تا جایی که «در آن ساعت از شب‪...‬فورا ً او و کل خانوادهاش تعمید یافتند» (اعمال‬
‫‪597‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫رسوالن ‪ .)16:33‬بسیاری از داوطلبان مردد تعمید م ی‌توانند از این مرد الهام بگیرند‪.‬‬
‫این که در میان مشکالت عظیم خود‪ ،‬طبق ایمانی که داشت عمل کرد‪ ،‬دلیل و‬
‫مدرک کافی است که نشان م ی‌دهد دانش مفصلی درباره بشارت داشته زی را چنین‬
‫ایمان واقع ی‌ای فقط نشات گرفته از شنیدن کالم خدا است (رومیان ‪ 10:17‬مقایسه‬
‫کنید با اعمال رسوالن ‪.)17:11‬‬
‫در کتاب اعمال رسوالن ‪ 8:26-40‬ثبت شده که یکی از مقامات اتیپوی در‬
‫حالی که سوار بر ارابه خود در بیابان بود‪ ،‬کتاب مقدس را م ی‌خواند‪ .‬او با فیلیپ‬
‫آشنا شد که بشارت از جمله نیاز به تعمید را کامل ب رای او توضیح داد‪ .‬از لحاظ‬
‫منطقی تبعیت از دستور تعمید شدن در آن بیابان بی آب حتم ا ً غیرممکن به نظر‬
‫م ی‌رسید‪ .‬با این جال خداوند دستوری نم ی‌دهد که م ی‌داند برخی اف راد نم ی‌توانند از‬
‫آن تبعیت کنند‪« .‬در حالی که در امتداد جاده میرفتند‪ ،‬به آبی رسیدند» یعنی به یک‬
‫آبادی که در آن انجام تعمید امکان پذیر بود (اعمال رسوالن ‪.)8:36‬‬
‫پولس رسول‪ ،‬چنان رویایی از مسیح دید که وجدان او را چنان تکان داد که‬
‫در اسرع وقت «بلند شد و تعمید یافت» (اعمال رسوالن ‪ .)9:18‬بعدها پولس درباره‬
‫زندگی پس از تعمیدش این گونه سخن گفت‪« :‬به سوی پاداش کوشش م ی‌کنم»‬
‫(فیلیپیان ‪ .)3:7،8،13،14‬این زبان ورزشکاری است که تالش م ی‌کند از خط پایان‬
‫عبور کند‪ .‬چنین تالش ذهنی و جسم ی‌ای باید مشخصه زندگی پس از تعمید ما‬
‫باشد‪ .‬تعمید‪ ،‬آغاز مسابقه به سوی ملکوت خداوند است؛ فقط وسیل ه‌ای ب رای تغییر‬
‫کلیساها و باورها نیست‪ ،‬ورودی منفعالنه به زندگی آرام و راحتی نیست که در آن‬
‫فقط از چند اصول مبهم مسیحیت تبعیت شود‪ .‬تعمید ما را شریک حسی مداوم با‬
‫مصلوب شدن و رستاخیزی عیسی م ی‌کند (رومیان ‪.)6:3-5‬‬
‫تعمید تصمیمی است که انسان هرگز از آن پشیمان نخواهد شد‪ .‬همان طور‬
‫که این امر ب رای پولس صدق م ی‌کرد‪ ،‬ب رای همه کسانی که به درستی تعمید یافتند‬
‫نیز صدق م ی‌کند‪ .‬در طول زندگی مان آگاه خواهیم بود که انتخاب درستی کردیم‪.‬‬
‫تصمیمات کمی در زندگی انسان است که م ی‌توان از آن تا این حد مطمئن بود‪.‬‬
‫پاسخ جدی باید به این سوال داده شود‪« :‬چ را نباید تعمید شوم؟»‬

‫چگونه باید تعمید شویم؟‬


‫دیدگاه گسترده‌ای وجود دارد مبنی بر این که به ویژه در مورد کودکان‪ ،‬تعمید‬
‫را م ی‌توان با پاشیدن آب به پیشانی آنها انجام داد (م راسم تعمید)‪ .‬این با ال زام تعمید‬
‫در کتاب مقدس کام الً در تضاد است‪ .‬کلمه یونانی «‪ »baptizo‬که در کتاب مقدس‬
‫به تعمید ترجمه شده به معنی پاشیدن نیست؛ بلکه به معنی شست و شو و غوطه‬
‫ور شدن کامل در مایع است‪ .‬از این کلمه در یونانی کالسیک در مورد کشت ی‌هایی‬
‫استفاده م ی‌شود که در آب غرق و «تعمید» (غوطه ور) م ی‌شوند‪ .‬همچنین از این‬
‫کلمه در اشاره به پنب ه‌ای استفاده م ی‌شود که با «تعمید» یا غوطه ور شدن داخل‬
‫رنگ‪ ،‬از رنگی به رنگ دیگر تغییر یافته است‪ .‬ب رای تغییر رنگ پنبه‪ ،‬واضح است‬
‫که باید کام الً در مایع فرو برود‪ ،‬نه این که قط رات رنگ به آن پاشیده شود‪ .‬این‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪598‬‬
‫حقیقت که غوطه ور شدن‪ ،‬شکل و نحوه درست تعمید است‪ ،‬در آیات زیر یافت‬
‫م ی‌شود‪:‬‬
‫ •«یحیی نیز در عینون نزدیک سالیم تعمید م ی‌داد‪ ،‬زی را آنجا آب زیادی‬
‫وجود داشت و مردم م ی‌آمدند تا تعمید بگیرند‪( ».‬یوحنا ‪.) 3:23‬‬
‫ •عیسی توسط یحیی در رودخانه اردن تعمید شد‪« :‬وقتی عیسی تعمید داده‬
‫شد‪ ،‬بالفاصله از آب بیرون آمد» (متی ‪ 3:13-16‬نسخه پادشاه جیمز)‪.‬‬
‫تعمید او به وضوح از طریق غوطه ور شدن بود ‪ -‬او پس از تعمید «از آب‬
‫بیرون آمد»‪ .‬یکی از دالیل تعمید شدن عیسی این بود که سرمشق و الگو‬
‫باشد تا هیچ کس بدون الگوبرداری از تعمید او از طریق غوطه ور شدن‬
‫در آب‪ ،‬ادعای پیوری از او را نکند‪.‬‬
‫ •فیلیپ و مقام اتیوپی «به داخل آب رفتند‪ ،‬و فیلیپس او را تعمید داد»‪.‬‬
‫«وقتی از آب بیرون آمدند‪( »...‬اعمال رسوالن ‪.)8:38،39‬‬
‫ •تعمید نوعی دفن شدن است (قرنتیان ‪ )2:12‬که نشان دهنده پوشش کامل‬
‫است‪.‬‬
‫ •تعمید «شستن» گناهان نامیده م ی‌شود (اعمال رسوالن ‪ .)22:16‬گرویدن‬
‫حقیقی به دین در مکاشافه ‪1:5‬؛ تیطس ‪3:5‬؛ عب رانیان ‪ 10:22‬و غیره به‬
‫«شستن» تشبیه شده است‪ .‬استفاده از عبارت شست و شو بسیار به تعمید‬
‫از طریق فرو رفتن اشاره داد تا به پاشیدن آب‪.‬‬
‫چندین اشاره مختلف در عهد عتیق وجود دارد که نشان م ی‌دهد نزدیک شدن‬
‫مورد قبول به خدا از طریق نوعی شست و شو بود (روحانیون‪ :‬الویان ‪8:6‬؛ خروج‬
‫‪40:32‬؛ قوم اس رائیل‪ :‬تثنیه ‪23:11‬؛ نعمان غیریهود‪ :‬دوم پادشاهان ‪.)5:9-14‬‬
‫بناب راین تعمید به غوطه ور شدن کامل در آب پس از اولین درک پیام اصلی بشارت‬
‫اشاره دارد‪.‬‬

‫معن ی تعمید‬
‫یکی از دالیل تعمید از طریق غوطه ور شدن این است که زیر آب رفتن‪ ،‬نماد‬
‫به قبر رفتن است و مرگ مسیح را ب رای ما تداعی م ی‌کند و مرگ ما از زندگی قبلی‬
‫پر از گناه و جهالت ما را نشان م ی‌دهد‪ .‬بیرون آمدن از آب ما را با رستاخیزی مسیح‬
‫مرتبط م ی‌سازد‪ ،‬و در امید رستاخیزی در زندگی جاودانه با بازگشت او شریک‬
‫م ی‌سازد و یادآور زندگی جدید فعلی ما است که در آن از لحاظ معنوی به خاطر‬
‫پیروزی مسیح که با مرگ و رستاخیزش به دست آمد‪ ،‬بر گناهان خود غلبه م ی‌کنیم‪.‬‬
‫از آن جایی که رهایی فقط از طریق مرگ و رستاخیزی مسیح امکان پذیر شده‬
‫است‪ ،‬اگر ق رار است نجات یابیم‪ ،‬مهم است که خود را با این مسائل مرتبط سازیم‪.‬‬
‫مرگ و رستاخیزی نمادین با مسیح که در تعمید شاهد آن هستیم‪ ،‬تنها راه انجام این‬
‫کار است‪ .‬پاشیدن آب‪ ،‬این نماد و حرکت نمادین را به جا نم ی‌آورد‪.‬‬
‫یک روش جدید زندگ ی‬
‫هنگام تعمید « انسانیت (روش زندگی) گذشته ما با او به صلیب کشیده شد‬
‫(رومیان ‪)6:6‬؛ خدا «کاری کرد که با مسیح دوباره زنده شویم» (افسسیان ‪ )2:5‬با‬
‫این حال‪ ،‬پس از تعمید‪ ،‬هنوز دارای ماهیت انسانی هستیم و روش زندگی جسمانی‬
‫همچنان برجسته خواهد بود‪ .‬بناب راین «به صلیب کشیده شدن» جسم ما ف رایندی‬
‫مداوم است که فقط هنگام تعمید آغاز م ی‌شود‪ ،‬بناب راین عیسی به مومنان گفت که‬
‫هر روز صلیبشان را باال ببرند و او را دنبال کنند‪ ،‬درست مانند حرکت دسته جمعی‬
‫به سوی کالواری (لوقا ‪9:23‬؛ ‪ .)14:27‬در حالی که داشتن یک زندگی با مصلوب‬
‫شدن حقیقی با مسیح آسان نیست‪ ،‬مسرت و تسلی غیرقابل وصفی نیز از طریق‬
‫اتحاد با رستاخیزی مسیح وجود دارد‪ .‬مسیح «از طریق خون صلیبش» آرامش را به‬
‫ارمغان آورد (کولسیان ‪ .1:20‬همچنین رجوع کنید به فیلیپیان ‪4:7‬؛ یوحنا ‪14:27‬؛‬
‫دوم قرنتیان ‪.)1:5‬‬
‫همچنین دانستن این که خود طبیعی ما واقع ا ً مرده است و در نتیجه عیسی در‬
‫طول هر آزمایش ما‪ ،‬به طور فعال با ما زندگی م ی‌کند‪ ،‬به ما آزادی م ی‌دهد‪ .‬پولس‪،‬‬
‫رسول بزرگ درباره این تجربه خود در طول سالهای پر از رویداد زندگی اش نیز‬
‫سخن گفته است‪« :‬من با مسیح مصلوب شدم‪ ،‬و دیگر این من نیستم که زنده‌‌‌ام بلکه‬
‫مسیح است که در من زندگی م ی‌کند؛ و در زندگی جسمانی که اکنون دارم‪ ،‬با ایمان‬
‫زندگی م ی‌کنم‪ ،‬ایمان به پسر خدا» (غالطیان ‪.)2:20‬‬

‫نجات یافته از طریق رستاخیزی مسیح‬


‫ارتباط با رستاخیزی مسیح به سوی زندگی ابدی باعث م ی‌شود فرد در بازگشت‬
‫مسیح‪ ،‬همین رستاخیزی در زندگی ابدی را داشته باشد‪ .‬بناب راین از طریق این‬
‫رستاخیزی است که در نهایت م ی‌توانیم نجات یابیم (اول پطرس ‪ .)3:21‬عیسی این‬
‫امر را خیلی ساده بیان کرده است‪« :‬زی را من زنده هستم‪ ،‬شما نیز زنده خواهید ماند»‬
‫(یوحنا ‪ .)14:19‬به همین شکل پولس نیز م ی‌گوید‪« :‬اکنون که با خون او نزد خدا‬
‫نیک شمرده شده ایم‪ ،‬از طریق او از خشم خدا رهایی خواهیم یافت» (رستاخیزی؛‬
‫رومیان ‪ .)5:10‬با ارتباط با مرگ مسیح و رنج او در تعمید و روش زندگی متعاقب‬
‫آن‪ ،‬قطع ا ً در رستاخیز باشکوه او شریک خواهیم شد‪( .‬دوم تیموتائوس ‪2:11،12‬؛‬
‫دوم قرنتیان ‪4:10،11،14‬؛ فیلیپیان ‪ 3:10،11‬مقایسه کنید با غالطیان ‪.)6:14‬‬
‫در لوقا ‪ 3:12‬نوشته شده که چگونه «و باجگی ران نیز ب رای تعمید یافتن آمدند‬
‫و آنها به او گفتند‪ :‬استاد‪ ،‬ما باید چه کار کنیم؟» میل به تعمید و فهمیدن این امر‬
‫که باید در زندگی مان کاری ملموس انجام دهیم‪ ،‬به موازات هم ق رار م ی‌گیرند‪.‬‬
‫ف رایند تعمید ما را وارد قلمرو بخشندگی و رستگاری خداوند و تماس با مسیح‬
‫واقعی م ی‌کند‪ .‬راهی وجود ندارد که بتوان نسبت به این موضوع منفعل بود و کاری‬
‫در مورد آن نکرد‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪600‬‬
‫تعمید برای نجات‪ ،‬حیات ی است‬
‫وقتی تعمید م ی‌یابیم‪ ،‬باید تالش کنیم که به گناهکاری ادامه ندهیم زی را‬
‫ب رای گناه «مرده ایم» (رومیان ‪ .)6:2‬این یکی از اساسی ترین مفاهیم تعمید‬
‫است‪ .‬خواهیم فهمید که دنیای تعمید نشده (از جمله کسانی که به درستی تعمید‬
‫نشده‌اند ) امیدی ندارند و با تمام وجود تالش خواهیم کرد دیگ ران را ب رای تعمید شدن‬
‫متقاعد کنیم‪ .‬هرگز نم ی‌توان از تعمید یافتگی خارج شد؛ ما همواره زندگی هم راه با‬
‫مسئولیت در ب رابر خدا را خواهیم داشت (اول پطرس ‪.)1:17-19‬‬

‫حمل کردن نام مسیح‬


‫معجزه تعمید یافتن در مسیح بدین معنی است که مانند مسیحیان اولیه‪ ،‬از‬
‫شرمساری بابت حمل نام مسیح مسرور خواهیم شد (متی ‪ .)10:24،25‬دانستن‬
‫چیزی در مورد رن ج‌های سرورمان‪ ،‬ب رای ما «کافی» خواهد بود‪ .‬هر چه با تعمق‬
‫و تامل بیشتر انجیل را م ی‌خوانیم‪ ،‬بیشتر درباره ماهیت و شدت درد و رن ج‌های او‬
‫خواهیم دانست و بیشتر در خودمان چیزی از او خواهیم دید‪.‬‬

‫دوست داشتن یکدیگر مانند خودمان‬


‫پولس استدالل م ی‌کند که ما از طریق تعمید‪ ،‬بدن مسیح هستیم؛ و هیچ کس‬
‫از بدن خود متنفر نیست‪ .‬او به بدن خود غذا م ی‌دهد و از آن م راقبت م ی‌کند‪ .‬این‬
‫فقط بدین معنی نیست که سرور نیز به همین شکل از ما م راقبت خواهد کرد‬
‫(افسسیان ‪ .)5:29-30‬بدین معنی است که اکنون مبنای احت رام به خود و عشقی‬
‫رور وقتی گفت ما باید همسایه مان‬ ‫س َ‬
‫سالم به خود را داریم (این عشقی است که َ‬
‫را مانند خودمان دوست بداریم‪ ،‬در سر داشت)‪ .‬از آن جایی که باید خودمان را بدن‬
‫مسیح بدانیم‪ ،‬دیگر نیازی نیست در این حس غوطه ور شویم که آن قدر بی‬
‫ارزش هستیم که ارزش آن را نداریم که تالش کنیم‪ .‬بنابراین باید حقیقت ا ً برادر‬
‫خود را دوست بداریم‪.‬‬

‫«یک انسان در مسیح»‬


‫با تعمید یافتن در مسیح‪ ،‬هر چیزی که در مورد او صادق است در مورد ما‬
‫صدق خواهد کرد‪ .‬ما باید مشتاق متحد بودن باشیم زی را «همه شما در عیسی مسیح‬
‫یکی هستید» (غالطیان ‪ 3:28‬نسخه وی رایش شده)‪ .‬به خاطر تعمید در پسر خدا‬
‫«همه ما فرزندان خدا هستیم» (‪ .)3:26‬پولس استدالل م ی‌کند که همان طور که‬
‫مسیح «وارثی» بود که «صاحب همه چیز بود»‪« ،‬ما نیز» مدتی وابسته و در قید‬
‫شریعت بودیم (غالطیان ‪ .)4:1-3‬مبنای اتحاد ما این است که فقط یک عیسی وجود‬
‫دارد و با بودن در او‪ ،‬یک زندگی متعهد به تقلید کردن از همان انسان را داریم‪.‬‬
‫اتحاد بین مومنان تعمید یافته ب رای دیدن دنیا و حلب توجه آنها کافی است ‪ -‬که‬
‫نشان م ی‌دهد همه اینها حقیقت دارند و درست هستند‪.‬‬
‫‪601‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫پیوست‪ :‬ابلیس و شیطان‬

‫در بسیاری از دی ن‌ها باور بر این است که هیوالیی به اسم ابلیس یا شیطان وجود‬
‫دارد که بانی همه مشکالت و مسئول گناههایی است که مرتکب م ی‌شویم‪ .‬اما‬
‫کتاب مقدس به ما تعلیم م ی‌دهد که خداوند دارای قدرت متعالی است و فرشتگان‬
‫نم ی‌توانند گناه کنند‪ .‬این بدان معنی است که امکان ندارد موجودی ماوراطبیعی‬
‫وجود دارد که مخالف و علیه خدا است‪ .‬با اعتقاد به وجود چنین موجودی‪ ،‬برتری‬
‫خدای متعالی را زیر سوال م ی‌بریم‪.‬‬

‫منشاء شرارت‬
‫باوری وجود دارد که نیک ی‌ها از خدا است و بدی‌ها از شیطان‪ .‬بابل ی‌های‬
‫باستانی به خدای خوبی و خدای بدی اعتقاد داشتند‪ .‬پاسخ خداوند این بود که «من‬
‫خداوند هستم و غیر از من خدایی نیست؛ غیر از من خدایی نیست‪ .‬من هم نور‬
‫و هم تاریکی را آفریدم‪ .‬من هم برکت ‌م ی‌دهم و هم بال نازل م ی‌کنم‪ .‬من‪ ،‬خداوند‪،‬‬
‫همه این چیزها را پدید م ی‌آورم» (اشعیا ‪ .)45:5-7،22‬خداوند بانی‪ ،‬آفریدگار‬
‫«مصیبت» و گناه است‪ .‬بین مصیبت و گناه تفاوت وجود دارد‪ .‬گناه در نتیجه کار‬
‫انسان و نه خدا‪ ،‬وارد دنیا شد (رومیان ‪ .)5:12‬خداوند به بابل ی‌ها م ی‌گوید‪« ،‬هیچ‬
‫خدایی در کنار من نیست» هیچمنبع قدرت دیگری غیر از او وجود ندارد‪ .‬از این‬
‫رو‪ ،‬کس ی که حقیقت ا ً به خداوند ایمان دارد نم ی‌تواند ایده یک ابلیس ماوراطبیع ی‬
‫یا شیاطین و دیو را باور کند‪.‬‬

‫خدا‪ :‬خالق فاجعه‬


‫نمون ه‌های بسیاری وجود دارد که خداوند «بدی» را وارد زندگی مردم کرده است‪.‬‬

‫ •در عاموس ‪ 3:6‬گفته شده که اگر در شهری‪ ،‬مصیبتی وجود دارد‪ ،‬خداوند‬
‫چنین کرده است‪.‬‬
‫ •در میکا ‪ 1:12‬نوشته شده «مصیبت از سوی خدا به دروازه اورشلیم نازل‬
‫شد»‪.‬‬
‫ •ایوب فهمیده بود که «خداوند داد و خداوند گرفت» (ایوب ‪ .)1:21‬او‬
‫نم ی‌گوید «خداوند داد و شیطان گرفت»‪ .‬ایوب این گونه نظر م ی‌دهد که‬
‫ب خدا را قبول کنیم و چیزهای بد را نپذیریم؟» (ایوب‬
‫«آیا ما چیزهای خو ِ‬
‫‪ .)2:10‬دوستان ایوب او را بابت «تمامی مصیبتی که خداوند به او رسانیده‬
‫بود» تسلی م ی‌دادند (ایوب ‪ 42:11‬مقایسه کنید با ‪19:21‬؛ ‪.)8:3‬‬

‫بناب راین خداوند‪ ،‬منبع «بدی» به معنی کسی است که نهایت ا ً اجازه ورود‬
‫مشکالت به زندگی ما را م ی‌دهد‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪602‬‬
‫ابلیس ارتدکس ‪ -‬غیرمنطق ی‬
‫زی را خداوند کسانی را که دوست دارد تأدیب م ی‌کند‪ ...‬رنجهای خود را تحمل‬
‫کن‪ ...‬بعدها ب رای کسانی که با آن تأدیب شده‌اند میوه آرامش را به بار م ی‌دهد(عب رانیان‬
‫‪ .)12:6-11‬این نشان م ی‌دهد که امتحانات خدا در نهایت منحر به رشد معنوی ما‬
‫م ی‌شود‪ .‬این که بگوییم ابلیس ما را وادار به گناه م ی‌کند و در عین حال بگوییم‬
‫مشکالتی به وجود م ی‌آورد که منجر به رشد «میوه نیکوکاری» است‪ ،‬با هم در‬
‫تضاد است‪ .‬در اینجا نظریه ارتدکس ابلیس به مشکل بر م ی‌خورد‪ .‬به عنوان‬
‫مثال‪ ،‬متونی هستند که از تحویل دادن انسان به شیطان صحبت م ی‌کنند تا «روح‬
‫او نجات یابد» (اول فرنتیان ‪ )5:5‬یا «یاد بگیرند کفر نگویند» (اول تیموتائوس‬
‫‪ .)1:20‬اگر شیطان واقع ا ً موجودی است که انسان را به گناه وا م ی‌دارد‪ ،‬چ را این‬
‫متون از شیطان به گون ه‌ای مثبت سخن م ی‌گویند؟ پاسخ‪ :‬دشمن یا «شیطان» یا‬
‫مشکل در زندگی اغلب م ی‌تواند منجر به آثار معنوی مثبت در زندگی مومن شود‪.‬‬

‫منشاء گناه‬
‫گناه از درون ما م ی‌آید‪ .‬تقصیر خودمان است که گناه م ی‌کنیم‪ .‬به یاد داشته‬
‫باشید‪« ،‬اجر گناه‪ ،‬مرگ است» (رومیان ‪ - )6:23‬گناه منجر به مرگ م ی‌شود‪ .‬اگر‬
‫گناه ما تقصیر ابلیس باشد‪ ،‬بناب راین خدا باید به جای ما ابلیس را مجازات کند‪.‬‬
‫اما این حقیقت که ما به خاطر گناهان خودمان مجازات م ی‌شویم نشان م ی‌دهد‬
‫که مسئول انجام آنها هستیم‪« .‬چیزی بیرون انسان نیست که وارد او شود و او را‬
‫آلوده سازد‪...‬آن چه از انسان سر م ی‌زند او را آلوده م ی‌سازد زی را از درون‪ ،‬از دل‬
‫انسانها افکار پلید‪ ،‬فساد‪ ،‬دزدی‪ ،‬قتل‪ ،‬زنا‪...‬همه این امور پلید از درون سر م ی‌زند‬
‫» (مرقس ‪.)7:15-23‬‬

‫این ایده که موجودی گناهکار بیرون از ما ق رار دارد که ما را وادار به گناه‬


‫م ی‌کند با تعالیم عیسی مغایرت دارد‪ .‬همه کارهای بد از درون انسان و از اعماق‬
‫قلب او نشات م ی‌گیرد‪ .‬یعقوب ‪ 1:14‬به ما م ی‌گوید که چگونه وسوسه م ی‌شویم‪:‬‬
‫«هر کسی وسوسه م ی‌شود‪ ،‬وقتی شهوت او را م ی‌کشد و اغوا م ی‌سازد»‪ .‬ما با امیال‬
‫شرور خودمان وسوسه م ی‌شویم‪ ،‬نه چیزی خارج از خود‪« .‬چه چیزی در میان شما‬
‫باعث جنگ و ن زاع میشود» یعقوب م ی‌پرسد‪« ،‬آیا منشأ آن امیال نفسانی نیست؟»‬
‫(یعقوب ‪ .)4:1‬هر کدام از وسوس ه‌هایی داریم که از امیال نفسانی و شریر خودمان‬
‫نشات م ی‌گیرد‪.‬‬

‫پولس منشاء گناه را مشخص م ی‌کند‬


‫پولس تاسف م ی‌خورد‪« :‬می دانم که در من‪ ،‬یعنی در جسمم‪ ،‬هیچ چیز نیکی‬
‫وجود ندارد زی را کار نیکی را که می خواهم انجام نم ی‌دهم‪...‬اما اگر کاری که مایل‬
‫نیستم‪ ،‬انجام میدهم‪ ،‬دیگر این من نیستم که چنین م ی‌کند‪ ،‬بلکه کار گناهی است‬
‫که در من ساکن است» (رومیان ‪ .)7:18-21‬پولس گناه خود را به گردن موجودی‬
‫خارجی به اسم ابلیس نم ی‌اندازد‪ .‬او ذات شیطانی خود را منشاء واقعی گناه م ی‌داند‪:‬‬
‫«دیگر این من نیستم که چنین م ی‌کند‪ ،‬بلکه کار گناهی است که در من ساکن‬
‫است‪ .‬پس یک قاعده کلی را پیدا م ی‌کنم که شرارت (درون من) وجود دارد‪ ،‬با این‬
‫که دوست دارم کار نیک انجام دهم(رومیان ‪ .)7:20-21‬بناب راین او م ی‌گوید که‬
‫مخالفت با معنویت نشات گرفته از چیزی است که به گفته او «گناه ساکن در‬
‫من» نام دارد‪.‬‬

‫کلمه «شیطان» در کتاب مقدس‬


‫در اول پادشاهان ‪ 11:14‬نوشته شده که «خداوند دشمنی (همان کلمه عبری که‬
‫در جای دیگر «شیطان» ترجمه شده) ب رای سلیمان ب رانگی زانید»‪ .‬هدد ادومی»‪« ،‬و‬
‫خدا دشمنی (شیطانی) دیگر ب رای وی ب رانگی زانید‪ ،‬یعنی رزون‪...‬او دشمن (شیطان)‬
‫اس رائیل بود» (اول پادشاهان ‪ .)11:23،25‬خداوند کاری کرد که انسان‌های معمولی‬
‫دشمن‪/‬شیطان سلیمان شوند نه یک موجود ماورا طییعی‪ .‬مثالی دیگر‪ :‬پطرس‬
‫تالش کردن عیسی را از رفتن به اورشلیم و مردن منصرف کند‪ .‬عیسی برگشت و به‬
‫پطرس گفت «از من دور ش و‌ای شیطان!‪...‬ذهنت درگیر امور انسانی است نه امور‬
‫الهی» (متی ‪ .)16:23‬بناب راین پطرس توسط مسیح‪ ،‬شیطان نامیده شد و‬

‫خدا نیز م ی‌تواند «شیطان» نامیده شود‬


‫از آن جایی که کلمه شیطان فقط به معنی «مخالف» است‪ ،‬شخصی خوب‬
‫حتی خود خدا نیز م ی‌تواند «شیطان» نام گیرد‪ .‬هیچ چیز گناهی درباره خود کلمه‬
‫وجود ندارد‪ .‬خدا نیز از طرق زیر م ی‌تواند شیطان باشد‪:‬‬
‫ •امتحان کردن ما در زندگ ی‬
‫ •ممانعت از عمل اشتباهی که ممکن است اقدام به انجام آن کنیم‪.‬‬

‫اما این که خدا را نیز م ی‌تواند «شیطان» نامید بدین معنی نیست که خود او‬
‫گناهکار است‪.‬‬
‫کتا ب‌های سموئیل و تواریخ‪ ،‬گ زارشی مشابه از رویدادهای یکسان هستند‪.‬‬
‫در کتاب دوم سموئیل ‪ 24:1‬نوشته شده «خداوند‪ ...‬داود را بر ایشان (اس رائیل)‬
‫ب رانگی زانیده» تا قوم اس رائیل را بشمارد‪ .‬گ زارش مشابهی در اول قرنتیان ‪21:1‬‬
‫م ی‌گوید که ـ«شيطان بر ضد اس رائيل برخاسته‪ ،‬داود را اغوا نمود که اس رائيل را‬
‫بشمارد»‪ .‬در یک متن‪ ،‬خدا تحریک م ی‌کند در متن دیگر شیطان‪ .‬بناب راین خداوند‬
‫به عنوان «شیطان» یا مخالف داود عمل کرد‪.‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪604‬‬
‫کلمه «ابلیس» در کتاب مقدس‬
‫این موضوع در مورد کلمه ابلیس نیز صدق م ی‌کند‪ .‬عیسی گفت‪« ،‬آیا شما‬
‫دوازده نفر را برنگزیدم‪ ،‬در حالی که یکی از شما شیطان است؟ (یوحنا ‪)6:70-71‬‬
‫که مردی عادی و فانی بود‪ .‬کلمه شیطان یا ابلیس در اینجا فقط به مردی پست اشاره‬
‫دارد‪ .‬مثالی دیگر در اول تیموتائوس ‪ 3:11‬یافت م ی‌شود‪ .‬همس ران رهب ران کلیسا‬
‫«تهمت زن» نبودند؛ کلمه اصلی یونانی «‪ »diabolos‬است که همان کلم ه‌ای‬
‫است که در حای دیگر ابلیس ترجمه شده است‪ .‬بناب راین پولس به تیتوس هشدار‬
‫م ی‌دهد که زنان مسن در کلیسا نباید «غیبت گو» یا «ابلیس» باشند (تیتس ‪2:3‬‬
‫نسخه پادشاه جیمز)‪.‬‬

‫کلمات «ابلیس» و «شیطان» به فرشته سقوط کرده یا موجودی گناهکار خارج‬


‫از ما اشاره نم ی‌کند‪.‬‬

‫گناه‪ ،‬شیطان و ابلیس‬


‫گاهی ‌اوقات کلمه شیطان و ابلیس به صورت تمثیلی ب رای توصیف میل طبیع ی‬
‫به گناه در ما به کار م ی‌رود‪ .‬ای ن‌ها شیطان یا دشمن اصلی هستند‪ .‬از این کلمات‬
‫گویی ب رای توصیف شخصیت نیز استفاده شده است‪ ،‬و بدین ترتیب از «شیطان»‬
‫‪ -‬دشمن ما‪ ،‬دشمن حقیقت سخن گفته م ی‌شود‪ .‬انسان ذاتی ما این گونه است ‪ -‬خود‬
‫شیطان‪ .‬ارتباط بین شیطان و امیال بد ما یعنی گناه درون ما‪ ،‬در چندین متون به‬
‫وضوح و ص راحت بیان شده است‪:‬‬
‫ •«پس از آنجایی که فرزندان‪ ،‬در جسم و خون مشترک هستند‪ ،‬او (عیسی)‬
‫نیز به همین شکل همان ذات را به خود گرفت تا از طریق مرگ خود آن که‬
‫بر مرگ قدرت دارد یعنی ابلیس را نابود کند(عب رانیان ‪ .)2:14‬ابلیس در‬
‫این جا مسئول مرگ شناخته شده است‪ .‬اما در رومیان به ما گفته شده که‬
‫گناه مسئول مرگ است «اجر گناه‪ ،‬مرگ است» (رومیان ‪ .)6:23‬بناب راین‪،‬‬
‫گناه و شیطان به موازات هم هستند‪.‬‬
‫ •به همین شکل‪ ،‬در یعقوب ‪ 1:14‬گفته م ی‌شود که امیال شیطانی ما‪ ،‬ما را‬
‫وسوسه م ی‌کنند و به سمت گناه و در نتیجه‪ ،‬به سمت مرگ م ی‌کشانند‪ ،‬اما‬
‫عب رانیان ‪ 2:14‬م ی‌گوید که شیطان‪ ،‬آورنده مرگ است‪ .‬همان آیه م ی‌گوید‬
‫که عیسی ب رای از بین بردن شیطان‪ ،‬ماهیت و ذات ما را داشت‪.‬‬
‫ •با رومیان ‪ 8:3‬مقایسه کنید‪« :‬خدا با فرستادن پسر خودش مانند جسمی‬
‫گناهکار (یعنی ماهیت انسانی ما) و ب رای گناهان فرستاد‪ ،‬و (عیسی)‬
‫گناه را در جسم محکوم ساخت‪ ».‬این نشان م ی‌دهد که شیطان و امیال‬
‫گناهکارانه ما که به صورت طبیعی در ذات انسان است‪ ،‬در حقیقت یکی‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪605‬‬ ‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬
‫بسیار مهم است که درک کنیم عیسی مانند ما وسوسه شد‪ .‬برداشت اشتباه‬
‫مفهوم شیطان بدین معنی است که به درستی نم ی‌توانیم ذات و کار عیسی را درک‬
‫کنیم‪ .‬فقط به خاطر داشتن ماهیتی انسانی عیسی یعنی «شیطان» درون او بود‬
‫که م ی‌توانیم امید به نجات داشته باشیم (عب رانیان ‪2:14-18‬؛ ‪ .)4:15‬با غلبه بر‬
‫امیال ماهیت خود‪ ،‬یعنی شیطانی که در کتاب مقدس توصیف شده‪ ،‬عیسی توانست‬
‫روی صلیب شیطان را از بین ببرد‪ .‬اگر شیطان یک موجود بود‪ ،‬دیگر نباید وجود‬
‫داشته باشد‪.‬‬

‫گناهان ما = کارهای شیطان‬


‫«آن کسی که به گناه ادامه م ی‌دهد از ابلیس است» (اول یوحنا ‪ )3:8‬زی را گناه‪،‬‬
‫نتیجه آزاد گذاشتن امیال ذاتی و شیطانی ما است (یعقوب ‪1:14‬؛‪ )15‬که کتاب‬
‫مقدس آن را «ابلیس» م ی‌نامد‪« .‬به همین منظور‪ ،‬پسر خدا ظاهر گشت تا کارهای‬
‫ابلیس را نابود کند» (اول یوحنا ‪ .)3:8‬اگر این گفته ما درست باشد که شیطان‪،‬‬
‫همان امیال نفسانی ما است‪ ،‬پس کارهای امیال نفسانی یعنی نتیجه آن‪ ،‬گناهان‬
‫ما هستند‪ .‬این موضوع در اول یوحنا ‪ 3:5‬تایید م ی‌شود‪« ،‬او ظاهر شد تا گناهان را‬
‫از بین ببرد»‪ .‬این تایید م ی‌کند که «گناهان ما» و «کارهای شیطان» یکی هستند‪.‬‬
‫در اعمال رسوالن ‪ ،5:3‬نمون ه‌ای دیگر از ارتباط بین شیطان و گناهان ما آورده شده‬
‫است‪ .‬پطرس به حنانیا م ی‌گوید‪« ،‬چ را شیطان دل تو را پر کرد»؟ سپس در آیه ‪،4‬‬
‫پطرس م ی‌گوید «چطور شد که این را در دل خود نهادی؟» وقتی امری بد را در دل‬
‫راه م ی‌دهیم‪ ،‬با وقتی شیطان دل ما را پر م ی‌کند فرقی ندارد‪.‬‬

‫شخصیت سازی‬
‫با این حال‪ ،‬کتاب مقدس طوری سخن م ی‌گوید که گویی شیطان یک شخصیت‬
‫است! عب رانیان ‪ 2:14‬از کسی سخن م ی‌گوید «که بر مرگ قدرت دارد یعنی ابلیس‬
‫را نابود کند»‪ .‬کتاب مقدس اغلب از شخصیت سازی استفاده م ی‌کند و طوری از‬
‫یک ایده انت زاعی سخن م ی‌گوید که گویی یک شخصیت است‪ .‬از این رو‪ ،‬در امثال‬
‫‪ 9:1‬از زنی صحبت م ی‌شود که «حکمت» نام دارد و در حال ساختن خان ه‌ای است‪،‬‬
‫و در رومیان ‪ ،6:23‬گناه به صاحب کاری تشبیه شده است که مرگ را به عنوان‬
‫اجرت م ی‌دهد‪.‬‬
‫شیطان ما «‪ ،»diabolos‬نماد امیال شیطانی و بد ما است‪ .‬با این حال‬
‫نم ی‌توانید امیال شیطانی را به صورت انت زاعی داشته باشید‪ ،‬امیال شیطانی که‬
‫در قلب اسنان است به صورت جداگانه از انسان وجود ندارد؛ بناب راین «شیطان»‬
‫یا «ابلیس» شخصیت پردازی م ی‌شود‪ .‬گناه در اغلب موارد به صورت یک ارباب‬
‫شخصیت پردازی شده است (مانند رومیان ‪5:21‬؛ ‪6:6،17‬؛ ‪ .)7:3‬بناب راین قابل‬
‫درک است که «ابلیس» نیز شخصیت پردازی شود زی را ابلیس نیز به گناه اشاره‬
‫دارد‪ .‬به همین شکل‪ ،‬پولس از این سخن م ی‌گوید که ما دو موجود در جسم خود‬
‫داریم (رومیان ‪:)7:15-21‬‬
‫ تمسققگدنز یوس هب هار ‪ 4:‬تمسق‬ ‫‪606‬‬
‫ •انسان جسمان ی‪« ،‬ابلیس»‪،‬‬
‫ •با انسان روحان ی م ی‌جنگد‪.‬‬

‫با این حال پرواضح است که به معنای واقعی دو موجود درون ما در حال‬
‫ستیزه نیستند‪ .‬بخش گناهکار ذات ما به صورت «شیطان» شخصیت پردازی‬
‫م ی‌کند (متی ‪ - )6:15‬ابلیسی که در کتاب مقدس از آن صحبت م ی‌شود‪ .‬ابلیس‪،‬‬
‫شخصیتی رایج ب رای ذات خود ما است؛ گناه و وسوسه از درون نشات م ی‌گیرد‪.‬‬
‫صحنه اصلی تعارض معنوی‪ ،‬قلب و دل انسان است‪.‬‬

‫مفاهیم کاربردی‬
‫اگر این موضوع را درک کنیم‪ ،‬هر روز ب رای کنترل ذهن خود خواهیم جنگید؛‬
‫ب رای پر کردن ذهن خود با کالم خدا تالش خواهیم کرد‪ ،‬هر روز کتاب مقدس را‬
‫خواهیم خواند‪ ،‬درباره انگیزه‌های خود بدبین خواهیم بود‪ ،‬خود را خواهیم آزمود‪ ،‬و‬
‫میل به گناه کردن در خود را که ما و همه انسان‌ها به صورت ذاتی دارند‪ ،‬درک‬
‫خواهیم کرد‪ .‬ضعف دیگ ران در ب رابر خود را به خود نم ی‌گیریم؛ بلکه آن را نشات‬
‫گرفته از «شیطان» آنها خواهیم دانست‪ .‬اعتقاد به شیطان به عنوان یک شخصیت‬
‫بسیار رایج است زی را تمرکز را از ستیز ما با ذات درونی و افکارمان از بین م ی‌برد‪.‬‬

You might also like