Professional Documents
Culture Documents
1
اعتقادي ،باورهاي ديني و نقشي كه در حيات سياسي و اجتماعي دوران
ساسانيان داشت از اهميت بسياري برخوردار بود .آتشكده آذرگشسب در
واقع نماد اقتدار حكومت ساسانيان محسوب مي شد .خصوصا پس از
خيزش مزدكيان و شكل گيري جنبش آن« ،خسرو انوشيروان» به عمران و
آبادي اين آتشكده با عنوان عامل وحدت ملي و يكسان سازي دين كشوري
توجه ويژه اي كرد .آتشكده آذرگشسب در زمان حمله روميان به ايران و
غلبه آنان بر سپاه خسرو پرويز ،غارت و ويران شد ،در حالي كه روميان
هيچ كاري به پايتخت كشور نداشتند .حمله رومي ها ،اعراب و پذيرش دين
اسلم از سوي ايرانيان تغييراتي در وضعيت آباداني آتشكده پديد آورد و
اغتشاشات اواخر دوره ساسانيان نيز موجب شد هيچ تجديد بنايي در اين
محل انجام نشود .تا اين كه در دوران ايلخانان ،اين مجموعه به عنوان
پايتخت ييلقي حكام مغول مورد استفاده قرار گرفت .پس از سقوط
ايلخانان ،تخت سليمان تقريبا متروك شد و به عنوان يك شهرك خدماتي
كوچك با امكاناتي نظير آهنگري ،سفال گري و نانوايي مورد استفاده قرار
گرفت .در دوران صفويه ديگر اين مجموعه به طور كامل متروك شد و هيچ
استفاده اي از آن نشد .اسم تخت سليمان نيز در واقع از قرون هفت و
هشت هجري قمري و از سوي اهالي منطقه كه اطلعات تاريخي درستي
از اين بنا نداشتند ،انتخاب شد .در حالي كه اين نام صحيح نيست و همان
آتشكده آذرگشسب نام صحيح مجموعه است .اين نام در متون اوستايي،
كتاب هاي تاريخ ايران قديم ،نوشته هاي مورخان يوناني ،ارمني و رومي
بارها آمده است .در شاهنامه فردوسي نيز حدود 70بار اسم آتشكده
آذرگشسب ذكر شده است .پس از دوران صفويه اين مجموعه كامل
متروك ماند تا اين كه در قرن هاي 17و 18ميلدي ،مستشرقان غربي به
ايران آمدند و به بررسي مناطق تاريخي ايران پرداختند .نخستين بررسي
هاي باستان شناسي در تخت سليمان از سوي يك هيات آلماني انجام شد.
بررسي هاي هيات آلماني در تخت سليمان براساس توافق ميان دولت
ايران و آلمان از سال 1337آغاز شد .سرپرست اين هيات «دراوستن» بود
كه پس از او ،پروفسور «نومن» و دكتر «هوف» كار او را به مدت 19سال
2
ادامه دادند .عمده فعاليت هاي آنان روي كار باستان شناسي متمركز بود و
دو جلد كتاب ،چندين مقاله و تعداد زيادي نقشه و مدارك حاصل كار آنان
است .بعد از انقلب اسلمي به دليل وضعيت كشور در آن دوران و اولويت
هاي ديگري كه وجود داشت ،اقدامات چنداني در تخت سليمان انجام نشد.
بيشتر فعاليت هاي اين دوره به حفاظت هاي اضطراري و نگهداري هاي
اوليه اختصاص داشت .تا اين كه در سال 72براساس دستور رييس جمهور
وقت 10 ،پروژه بزرگ ملي ،فرهنگي ،تاريخي تعريف شد كه يكي از آنها
تخت سليمان بود .اين دوره از فعاليت ها در تخت سليمان با گسترش
شهرها ،توسعه شهرك سازي ،جاده سازي و ازدياد جمعيت مصادف بود.
اين عوامل خطر از ميان رفتن آثار معماري بر جا مانده را افزايش مي داد.
به همين دليل ،نخستين كاري كه در اين زمان انجام شد تعيين حريم
مجموعه و وضع يك سري ضوابط حفاظتي به منظور جلوگيري از دخل و
تصرف در مجموعه تخت سليمان بود .بعد از تعيين حريم ،عمليات نجات
بخشي آثار شروع شد كه شامل حفاظت اضطراري ،تثبيت آثار باقي مانده
و نظافت كل مجموعه بود .در كل محوطه تخت سليمان حجم عظيمي از
خاك و مصالح فرو ريخته وجود داشت كه بخشي از آن مصالح را براي
مرمت هاي بعدي نگهداري و حدود 150هزار متر مكعب زوايد كارگاهي را
به منطقه اي ديگر منتقل گرديد .علوه بر اين اقدامات فني ،اطلعات
مكتوب موجود درباره تخت سليمان ،نقشه ها ،عكس ها و مدارك فني را
جمع آوري و يك مركز اسناد و كتابخانه تخصصي راه اندازي شد .در بهمن
ماه سال ،80مدارك مورد نياز براي پرونده ثبتي تخت سليمان آماده و
سپس ترجمه گردید .در همين زمان خانم «تانيكوچي» سرپرست هيأت
كارشناسان ادواري يونسكو كه پيش از آن به تخت سليمان آمده بود ،براي
ما از سازمان يونسكو يك هفته فرصت اضافي گرفت و سرانجام موفق
شديم پرونده را به پاريس ارسال كنيم .پس مطرح شدن پرونده تخت
سليمان در يونسكو درسال ،81هيأتي ايتاليايي به سرپرستي آقاي «يوكا» و
هيأتي از تركيه به سرپرستي «عمر مدران» به ايران آمدندو خوشبختانه با
همكاري گروهي از همكاران و همياري مسئولن ميراث فرهنگي اين اثر در
3
فهرست ميراث جهاني ثبت شد.
4